سایر قسمت ها
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام

قسمت بیستم و سوم برنامه کاوش با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین دکتر روستایی


دیگر قسمت ها

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه: کاوش

عنوان بحث: (پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام)

 

تاريخ: 18/ 06/ 1402

استاد: حجت الاسلام و المسلمین روستایی

مجری: محمدرضا گودرزی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِه محمد و عَجِل فَرَجَهُم

با نام و یاد خدا عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بینندگان عزیز همراه محترم امیدوارم هر جا که هستید حالتون خوب باشه ایام به کام تون ساعات و لحظات خوبی ان شالله سپری کرده باشید قبول باشه عزاداری هاتون ان شالله تو این ایام محرم صفر و جا داره که عرض تسلیت و تهذیت داشته باشیم به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری رحلت جان گداز پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و امام حسن مجتبی علیه السلام و شهادت امام رضا علیه السلام رو خدمت همه ی شما سروران عزیز تسلیت عرض می کنم خیلی خوش آمدید شبکه جهانی حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف امشب هم با یک سری از در واقع برنامه کاوش این توفیق و این سعادت رو پیدا کردیم که در خدمت شما و محضر شما بینندگان عزیز باشیم امشبم در خدمت کارشناس محترم برنامه هستیم حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای روستایی ان شالله امیدوارم که شما تا پایان برنامه همراه ما باشید و در واقع برنامه مورد توجه شما ایشالله قرار بگیره حاج آقا سلام  علیکم عرض ادب خیلی خوش آمدید

 

استاد روستایی:

علیکم السلام ورحمة الله،

بنده هم خدمت حضرتعالی و بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر اروحناه له الفدا عرض سلام و ادب و احترام دارم امیدوارم که تا به این لحظه طاعات و عباداتشون مورد قبول درگاه حق واقع شده باشه چه عزیزانی که احیانا زیارت اربعین مشرف شدن و از اینجا بهشون زیارت قبولی میگیم و اونایی که در آرزوی زیارت هستن براشون دعا می کنیم که ان شالله زیارت با معرفت معصومان علیهم السلام نصیبشون بشه و امیدوارم که بتونیم با برنامه خوبی مهمان لحظات خوش عزیزان باشیم  

مجری:

 خیلی ممنون سپاس گزارم استه حاج آقا من در واقع می خوام اینجوری حالا شما خودتون قاعدتا بهتر از بنده در جریان هستید که تو این ایام محرم و صفر که همیشه میرسه قاعدتا یه سری شبهات همیشه مطرح میشه حالا چه عنادا باشه چه حالا سهوا باشه هر طریقی بالاخره پیش میاد و شبهاتی که بیشتر هم تو این ایام تو این مناسبت ها خودشو بیشتر نشون میده امیدوار که حالا امشب هم در خدمت حضرتعالی هستیم در رابطه با چند تا از شبهاتی که مطرح ست حالا اگه شما صحبتی دارید بفرمایید و ایشالله دیگه کم کم میریم بحث شبهاتی که حالا مطرح شده و دوستان ایشالله اگه پخش کنن کلیپ رو در واقع نشون دادن و ما در خدمتتون باشیم

استاد روستایی:

خواهش می کنم خب بسم الله الرحمن الرحیم همونطوری که فرمودید که شبهات در محرم و صفر مطرح میشه بله همینطوره منتها این برنامه اختصاص داره به شبهاتی که احیانا از طرف افراد باستان گرا یا آتئیست در مورد تاریخ تشیع و تاریخ اسلام مطرح میشه ما در این برنامه در از ابتدا این برنامه شبهات اون ها رو در موضوعات مختلفی که مرتبط با تاریخ اسلام و در واقع مرتبط با تاریخ تشیع بوده و مطرح کردیم عین شبهه رو پخش کردیم و بینندگان عزیزمون ملاحظه کردن و بر اساس مبانی علمی پاسخ دادیم در ایام محرم وصفر خب طبیعتا با وجود مناسبت های مذهبی که وجود داره و مناسبت هایی که مرتبط با امام حسین علیه السلام هست سعی کردیم اون دسته از شبهات رو در واقع مورد توجه قرار بدیم که حول محور اقا عبدالله علیه صلوات الله و سلام هستش حالا به هر نحوی حالا چه در مواجه اباعبدالله صلوات الله و سلام با معاویه در مواجهه ابا عبدالله باخلفا در مواجهه ابا عبدالله علیه السلام با یزید فرقی نمی کنه موضوع عاشورا موضوع عزاداری موضوع اربعین چیزهای مختلفی که بالاخره به امام حسین علیه السلام ارتباط پیدا می کنه بر همین اساس و بر همین سنتی که همیشه این برنامه داشته امشب هم ما در نظر داریم که سه شبهه رو مورد بحث واکاوی قرار بدیم و دوستانمون در اتاق فرمان این ها رو آماده کردن اگر موافق باشید ما کلیپ اول رو با هم ببینیم و بعد ان شالله اله بپردازیم به نقد و بررسی

مجری:

بسیار عالی خوب بخش اول رو در واقع اگه دوستان آماده است پخش کنید ایشالله بعد در خدمتشون هستیم ایشالله

کلیپ اول

حالا هم طن عزیز من باید فکر کنه اقا ما چند نفر مسلمان در جهان داریم می گویند یک میلیارد و سیصد میلیون پس چرا اون یک میلیارد نمی دونم دویست میلیونش هیچ توجهی نداره به حسین و به برادر حسین و به پدر حسین اینا پس چگونه مسلمان هایی هستن میگه اونا کافرن مسلمانان پاک و پاکیزه ما هستیم خوب این چه دینیه که ده درصدش پاک و پاکیزه است پانزده درصدش پاک و پاکیزه است بقیه اش کافرن چه دینی است که اکثریتش کافره

مجری:

خب بله همان طوری که ملاحظه فرمودید بخش اول و در واقع ویدئو کلیپی که مشاهده فرمودید شبهه ای که نیاز هست پاسخ داده بشه در خدمت شما هستیم امیدواریم شما با ما همراه باشید که پاسخ کارشناس محترم برنامه رو می شنویم و ببینیم در خدمت شما هستیم

استاد روستایی:

ببینید این آقایی که کلیپش پخش شده آقای بهرام مشیری بله که در واقع هر ازگاهی یک شبهاتی مطرح می کنه و یکی از اون شبهات همینه ایشون متمرکز شده رو بحث زیارت اربعین  میگه که آقا این زیارت اربعینی که این ها میگن چطور شده که از یک میلیارد مثلا نیم مسلمان فرض بکنید که دویست میلیونشون مثلا به این زیارت میرن یا مثلا یه درصدی به این زیارت میرن و بعد از پیش خودش میگه از پیش خودش میگه وقتی ما به این ها میگیم آقا چرا بقیه مسلمان ها زیارت نمیرن میگه اونا کافرن و ما پاک و پاکیزه ایم و بعد دوباره خودش قضاوت می کنه میگه که این چه دینیه که ده پانزده درصدشون مسلمانه بقیشون در واقع کافر خب ببینید تمام این مقدمات و ذی المقدماتش رو از پیش خودش چید اولا مسئله ی زیارت که بالاخره به عنوان توجه به یک سری افراد با آبرو و مقدس نزد پروردگاره این تنها یک در واقع فرهنگ شیعی نیست یک فرهنگ اسلامی است یعنی ببینید ما در بین شیعه و اهل سنت به اهل بیت توجه هست البته از رسول خدا شروع میشه تا سایر اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین بله یک تندروی هایی در دوره هایی بوده و هست بله در اونم شکی نیست شما مثلا در یک دوره دوره متوکل عباسی دوره ی منصور دوانیقی دوره ی متوکل عباسی دوره عرض کنم خدمت شما بعضی از خلفای دیگر می بینید که با مظاهر زیارت مقابله می کنند تخریب قبور رو ما داریم منع زیارت داریم در یک دوره ای و حتی در دوره حاضر مثلا شما جریان های تکفیری مثل وهابیت رو می بینید که زیارت به منزله نستجیر الله زنا می دانن و تصریح دارن در بعضی از منابع و یا اینکه مثلا میان میگن که بالاخره تخریب قبور می کنن که نمونه اون تخریب قبر جناب صحابی جلیل القدر رسول خدا جناب حجر بن عدی بود و امثال این ها خب اینا رو که ما بذاریم کنار فارغ از این تندروهایی که در طول تاریخ و امروز وجود دارن مسئله ی زیارت یک مسئله ی تنها شیعی نیست شما اگر زیارت رو توجه به ذوات معصوم از رسول خدا  گرفته تا اهل بیت علیهم صلوات الله و سلام در طول تاریخ ببینیم نه اصلا مسئله اش این نیست حتی این مسئله مسئله بین اهل سنتم هست ما مثلا نسبت به زیارت رسول خدا حتی ما داریم که مالک مالک بن انس که در واقع رئیس فرقه مالکی ست پیاده می رفت برای زیارت رسول خدا مسافتی رو طی می کرد و برای زیارت رسول خدا پیاده حرکت می کرد ببینید این در منابع اهل سنت آمده و اصلا اینجوری نیست که ما مثلا بیاییم بگیم آقا این یه مسئله ای است که فقط اختصاص به تشیع داره در صورتی که غیر از تشیع ما افراد دیگری هم داریم که به این مسئله کاملا توجه دارن که نمونه اش رو عرض کردم آقای مالک بن انس هستش که حالا موارد زیاد من نمی خوام فرصت برنامه رو بگیرم می خوام مختصر و مفید پاسخ این شبهه رو داده باشم خب این یک نکته هست که باید بهش توجه کنیم نکته دیگه حالا فارغ از بحث رسول خدا ما بریم رو بحث اهل بیت علیهم صلوات الله و سلام شما ببینید چه درباره ی زیارت امام حسین چه درباره زیارت آقا موسی بن جعفر چه درباره زیارت امام رضا بله ما موارد متعددی داریم که علمای اهل سنت این کار رو انجام  دادن جایز دانستن انجام دادن توسل کردن حاجت گرفتن اینا مواردی است که وجود داره مثلا من بعضی از این نمونه ها رو خدمت شما نشون بدم مثلا ببینید راجع به زیارت امام حسین علیه صلوات الله و سلام خب ما مواردی رو داریم در تاریخ که زیارت قبر امام حسین انجام شده ببینید مثلا آقای نبوی در کتاب تهذیب الاسما و اللغات در جزء اول از قسم اول اینجا میاد یک مطلبی رو در صفحه صد و شصت و سه ذکر می کنه نسبت به امام حسین

 الحسین سبط رسول الله

 نوه رسول خدا میگه

 و قبره مشهور و یزار و یتبرک به

 میگه قبر امام حسین مشهوره زیارت میشه تبرک میشه به این قبر

و این رو هم نمیاد رد بکنه ببین این رو هم نمیاد ایشون رد بکنه ببینید همچین قبری ایشون داره و انجام میشه قبرشم در واقع در کربلاس ایشونم در کربلا به شهادت رسیده و ماجراش رو توضیح میده خب غیر از ایشون در کتاب الاتحاف بحب بالاشراف که آقای شبراوی شافعی نوشته اینجا در صفحه دویست و سه میاد در بحث  ذکر الکرامات میاد میگه که

 ان رجلا یقال له شمس الدین القعوینی 

 یک مردی به نام شمس الدین القعوینی که

کان ساکنا بالقرب من المشهد و کان معلم الکسوه الشریفه

میگه این آقا به قول معروف نزدیک محل شهادت امام حسین است

 که قبر مطهر امام حسین اونجا زندگی می کرد و معلم بود ایشون یک مشکلی در چشماش پیش اومد

 حصل له ضرر فی عینیه

در چشماش مشکلی پش اومد

فکف بصره

این چشمشو از دست داد

مجری:

نابینا شد

استاد روستایی:

و کان کل یوم إذا صلی الصبح فی مشهد الامام الحسین یقف علی باب الضریح الشریف و یقول یا سیدی أنا جارک و قد کف بصری

میگه هر روز صبح که نماز صبحش رو کنار ضریح شریف امام حسین علیه صلوات الله و سلام در در واقع مرقد مطهر امام حسین می خواند کنار درب ضریح شریف وای می ایستاد و می گفت که اقای من من همسایه شما هستم چشمامو از دست دادم

 و أطلب من الله بواسطتک أن یرد علی 

من از خدا طلب می کنم به واسطه شما که چشم منو بر من برگردونی

 و لو عینا واحده

و لو یکی از چشامو برگردونید

 میگه این خلاصه همچین دعایی همیشه می کرد و بعد خوابی می بینه تا می رسه به اینکه بالاخره

 فألتفت السید الحسین إلی جده

تو خوابش امام حسین می بینه رسول خدا می بینه امام حسین به رسول خدا متوسل می شن

و ذکر می کنن که بالاخره اقا داستان اینه امام حسین خودشون رسول خدا رو شفیع قرار میدن

 فقال النبی للإمام علی یا علی کحله

علی جان بر چشم این سرمه بکشید

 امیر المومنین فرمودند

سمعا و طاعه

 و گوش میدن و این کار رو انجام میدن

 این میاد جلو این میاد جلو و خلاصه عرض کنم چشماشو حضرت سرمه می کشن و این چشماشو بعد باز می کنه میگه این چشمش رو باز کرد خلاصه چشم راستش

فصار ینظر بها إلی ان مات

تا زمانی که از دنیا رفت عرض کنم خدمت شما این چشمش بیینا شد

 ببینید یک فردی است که آمده معلمی است کنار قبرس امام حسین این عالم شافعی داره اینو نقل می کنه بعد دوباره میاد میگه یک شخص دیگری بود اینا همه از اهل سنت ها اینا شیعه نیستن میاد میگه شیخ ابوالفضل نقیب الساده این باز خودش میگه بیماری من داشتم که اطبا عاجز شدن از درمان اون

و طال بی ذلک المرض

بیماری طولانی شد

فلازمت زیاره مشهد الامام الحسین کل یوم بقصد الشفا من ذلک المرض

هر روز ملازم بودم تا امام حسین من رو شفا بدن اینم باز اهل سنته بعد در ادامه میاد میگه خب من یک روز رفتم و دعا کردم و به برکت امام حسین این بیماری رفت خب اینا اهل سنتی ان که بیماری براشون حاصل شده زیارت امام حسین میرن شفا می گیرن خب اینا یک نکته باز عرض کنم خدمت شما عالم دیگری داریم به نام جعفر الخلدی ایشون هم باز به زیارت حضرت می رفته ببینید ابن جوزی در المنتظم در جلد پنجم این مسئله رو نقل می کنه در صفحه شماره سیصد و چهل و شیش که این آقای جعفر الخلدی اینم از علمای اهل سنته میگه

کان بی جرب عظیم

 من یک بیماری عظیمی داشتم

 فتمسحت بتراب قبر الحسین

دست کشیدن به خاک قبر امام حسین

فغفوت فانتبهت و لیس علی منه

میگه این رو دست کشیدم به خاک قبر امام حسن تبرک کردم خودم و این ها و بعد وقتی بیدار شدم بلند شدم دیدم که هیچ از اون بیماری اثری در من نیست

 و زرت قبر الحسین فغفوت عند القبر غفوه

میگه رفتم زیارت کردم تا آخر ماجرا خب اینم اینم یک عالم دیگر اهل سنت که بالاخره این مسئله براش پیش آمده نمونه ی دیگری ما داریم باز در کتاب کتاب بقعه التاریخ السلف الحلب باز میاد همین ماجرای آقای جعفر الخلدی رو ذکر می کنه و باز کتاب عرض کنم خدمت شما الطیوریات این هم باز میاد همین ماجرای آقای جعفر القلدی رو اینجا ذکر می کنه که

کان فی جرب عظیم

و عرض کنم کثیر یک بیماری بزرگ سختی طولانی من داشتم

فمسحت بتراب قبر الحسین فغفوت فانتبهت و لیس علی منه

داستان میگه میاد پاورقی میزنه

به قول معروف

 رجال هو رجال اسناده ثقات

 این سند معتبره که اقا اومده و ذکر کرده خب اینم یک عالم دیگه و علمای دیگری هم باز در به قول معروف در مورد علمای اهل سنت که آمدن به زیارت قبر امام حسین و این مسئله شفا درباره اون ها صورت گرفته پس بنابراین زیارت امام حسین علیه صلوات الله وسلام اختصاص به شیعه نداره این عالمی سنی نه تنها زیارت میره بلکه چشمشم شفا می گیره اون یکی بیماریش شفا می گیره نه فقط با خود زیارت حضرت درخواست حضرت بلکه با دست کشیدن به خاک قبر مطهره حضرت پس این مسئله تبرک توسل زیارت یک فرهنگ اسلامی است فقط این نیست که بگیم یک فرهنگ شیعی است که بعد این آقا بیاد از پیش خودش بگه بله اقا اینا میگیم آقا چرا شما فقط زیارت انجام میدید بقیه انجام نمیدن بعد میگن ما مسلمان واقعی هستیم اونا کافرن بعد چه دینیه نه بابا اینجوریا نیست ما هممون انجام میدیم و کافیه که همین اقا رصد بکنه این ایام اربعین ما چقدر علمای اهل سنت رو داریم که زیارت میرن و امسال به برکت بالاخره این اقا ابا عبدالله صلوات الله وسلام علیه ما چقدر موکب های اهل سنت داشتیم

مجری:

موکب دارانی بودن

استاد روستایی:

از استان سیستان و بلوچستان از استان های دیگه گلستان جاهای دیگه که هم زیارت می رفتن و هم موکب داری می کردن و هم به استقبال زوار می رفتن خب زوار پاکستان برای کیا وارد میشن در همین استان سیستان و بلوچستان ما می بینیم شیعه و سنی اینا رو در آغوش می گیرن موکت دارن بالاخره میرن خودشون زیارت کاروان علمای اهل سنت اینا فراوانه بله تندرو هایی هم وجود دارن که همیشه به همه چی گیر میدن اصلا به حساب نمیان اونا ما اونا اصلا به حساب نمی اریم یعنی ببینید شیعه و سنی اینا رو به حساب نمیارن اما علمای اهل سنتی که برای زیارت اربعین مثلا فرض بکنید که در پیاده روی شرکت می کنن آقا اینا رو به حساب نمیارن اونی که مثلا بهب اربعین گیر میده اما به قول معروف این نیست که بگیم نه آقا شیعه و سنی  این کارو انجام نمیدن خب این نسبت به قبر مطهره اقا امام حسین علیه صلوات الله و سلام اما نسبت به سایر ائمه هم بد نیست که من به قول معروف یک مواردی رو نشون بدم خدمت بینندگان عزیزمون

مجری:

بسیار عالی

استاد روستایی:

ببینید ما در بین علمای اهل سنت باز به قول معروف عالمی داریم که توسل کرده به قبر اقا موسی بن جعفر و زیارت کرده ابا علی خلال عالم اهل سنت حنبلی مذهبه حالا اونا بعضیاشون شافعی مذهب بودن که عرض کردم این آقا حنبلی مذهبه در تاریخ مدینه السلام در جلد اول آمده ملاحظه بفرمایید در جلد اول صفحه چهارصد و چهل و دو اینجا

 ما ذکر فی مقابر بغداد المخصوصه بالعلماء و الزهاد

 خب ماجرایی رو نقل می کنه سند طولانیه تا میرسه اینجا راوی میگه یعنی آقای احمد بن جعفر بن حمدان قطیعی میگه

 سمعت الحسن بن ابراهیم أبا علی الخلال

از این آقا شنیدم چی می گفت

 ما همنی امر

هیچ مشکلی برام پیش نمیومد جز اینکه

فقصدت قبر موسی بن جعفر

می رفتم کنار قبر آقا موسی بن جعفر

فتوسلت به 

به ایشون توسل می کردن

 الا سهل الله تعالی لی ما أحب

 جز اینکه خدا اون مشکل رو که داشتم برام آسان می کرد و حل میشد یک عالم حنبلی مشکلی براش میاد

فقصدت قبر موسی بن جعفر

میره زیارت آقا موسی بن جعفر و بعدم توسل می کنه

فتوسلت به 

به این آقا توسل می کنه

 و بعد به قول معروف مشکلش حل میشه اینم باز ی بحث زیارت پس فقط زیارت امام حسینم نیست اینم یک نمونه نسبت به باز البته منابع دیگری هم این رو نقل کردن همین منتظم ابن جوزی در جلد نهم باز این مطلب رو نقل می کنه که از اینجا شروع میشه از از صفحه شماره هشتاد هشت و در صفحه هشتاد و نه ماجرا رو کامل نقل می کنه ابن جوزی خودش هم حنبلی مذهبه و عرض کنم خدمت شما در شرح حال این عالم حنبلی میاد این مسئله رو اینجا ذکر می کنه و هیچ ایرادی هم بهش نمی گیره هیچ ایرادی نمی گیره میگه آقا این کارش بد بود حرام بود شرک بود کفر بود این مسئله ای است که بین اهل سنت رایج بوده یعنی چیزی نیست که بگیم آقا نبوده بله خب همیشه تندروهایی داشتیم دوره متوکل عباسی آمدن نه تنها قبره امام حسین علیه صلوات الله وسلام بلکه اصلا کلا زیارت علویان رو کلا ممنوع کردن خب اون متوکل متوکل ناصبیه و نواصبی که اطرافش بودن بالاخره بهش مشاوره می دادن که اون کارو انجام بده اما در دوره های دیگه این مسئله بوده کاملا و مشکلی هم نداره غیر از قبر مطهر آقا موسی بن جعفر علیه صلوات الله و سلام و امام حسین ما بحث امام رضا رو داریم خب ببینید نگاه اهل سنت نسبت به زیارت امام رضا خیلی جالبه من این رو عرض بکنم ما در منابع اهل سنت چند مدل گزارش نسبت به امام رضاد داریم یه مدل گزارش ناظره به ذکر روایاتی است که فواعد زیارت امام رضا رو میگه یک سری گزارش ها اینجور شد یک سری گزارش ها گزارش هایی است که ناظر به اینه که اصلا امام رضا رو ولی نعمت می دونن سوای اینکه فواعدی دارد زیارت اون حضرت اینا یک سری گزارش هاست یک سری گزارش ها گزارش هایی است که بیان می کنه که علمای اهل سنت اصلا زائر امام رضا بودن و مکرر زیارت می رفتن این سه دسته گزارش رو داریم من این سه دسته رو می خوام خدمت بینندگان عزیزمون نمایش بدم ببینید کتابی که ملاحظه می فرمایید کتاب تاریخ نیشابوره کی نوشته حاکم نیشابوری درست شد این کتاب حاکم نیشابور نوشته و عرض کنم خدمت شما دکتر بهمن کریمی ایشونم آمده و ظاهرا این رو به قول معروف جمع آوری کرده این کتاب خب ببینید در این کتاب در صفحه شماره بیست و شش مطلبی نقل می کنه

 امیر المومنین علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب الرضا ابوالحسین الامام شهید

 این الرضا به این علی بن موسی می خوره داره در مورد امام رضا صحبت می کنه میگه ایشون وارد نیشابور شد بعد میاد چه سالی وارد نیشابور شد و چه موقع مقداری اونجا موندن مامون کجا بود این موارد رو میاد ذکر می کنه تا می رسه به اینجا در صفحه بیست و هفت یک حدیثی از امام رضا میاد نقل می کنه ناظر به فایده ی زیارت امام رضا میگه

 و قال الرضا

میگه امام رضا فرمود من زارنی علی بعد داری

 کسی که من رو زیارت بکنه با اینکه فاصله من از اون دوره یعنی از فاصله دور بیاد بار بن سفر ببنده بیاد به زیارت من خب

عطیته یوم القیامه فی ثلاث مواطن

 روز قیامت در سه جایگاه به دردش به دادش میرسم تا او رو خلاص بکنم من احوالها از اون ترس و وحشت اون سه جایگاه یک

 اذا تطایرت الکتب یمینا و شمالا

 زمانی که نامه اعمال به دست راست و چپ افراد داده میشه

 بالاخره خیلی اونجا هولناکه آدم اونجا می ترسه خدای نامه من رو به دست راستم میدن یا چپم میدن میگه یه جای که من به دادش می رسم کمکش می کنم دو

و عند الصراط

زمان عبور از پل صراط

که اونم باز خیلی سخته که در سختی و دقت این گفتن که بالاخره از شمشیر نازک تر و از مو باریک تر از شمشیر تیزتر از مو باریک تر به خاطر شدت وهدت و سختی این عبور از صراط گفتم امام رضا می فرماید اونجا هم به دادش می رسم

و عند المیزان

و زمان حساب و کتاب اعمالش

 اون موقع هم باز من به دادش می رسم خب ببینید این الان یک گزارشی است در کتاب تاریخ نیشابوری حاکم نیشابوری عالم اهل سنت نوشته و ناظر به فواعد زیارت امام رضا است از زبان خود امام رضا این یک دسته گزارش که رویکرد اهل سنت را نسبت به نقل معارف اهل بیت اینجا نمایش میده ما غیر از این عرض کردم که بعضی گزارش ها داریم که مرقد مطهر امام رضا رو به عنوان در واقع یک مکان مقدس می دونن و امام رضا رو ولی نعمت می دانند بازی اینم در بعضی از منابع آمده ملاحظه بفرمایید کتاب التذکره الحمدونیه جلد پنجم در صفحه شماره صد و سی  و هشت اینجا ذکر می کنه میگه قبر هارون و علی بن موسی در همین مکان است بعد میگه

و کان سبب نعمته بعد الله

اصلا قبر مطهر آقا امام رضا اصلا سبب نعمت بعد از خداست سبب نعمت اون مردمه بعد از خدا اینم یک گزارش باز گزارش دیگری داریم در کتاب بغیه الطلب فی تاریخ حلب ببینید ابن العدیم اینو نوشته در جلد هفتم این کتاب در صفحه سه هزار و پونصد و هشت میگه عباس گفته

 القبران اللذان ذکرهما بطوس قبر هارون و الآخر قبر الرضا علی بن موسی فوالله ما کافاه و کان سبب نعمته بعد الله عزوجل

سبب نعمت مردم طوس بعد از خدا قبره امام رضا است اینم یک گزارش گزارش دیگری داریم در تاریخ مدینه دمشق در جلد هفدهم ابن عساکر نوشته ببینید باز میگه

القبران اللذان ذکرهما بطوس

 یکی قبر هارون یکی قبر امام رضا

و کان سبب نعمته بعد الله عزوجل

اصلا سبب نعمت مردم بعد از خدای عزوجل قبر مطهره امام رضا است باز اینم یک نو نگاه اهل سنت به مرقد مطهره اهل بیت که حالا اینجا در واقع متمرکز شدن رو قبر مطهر امام رضا باز ما گزارش های دیگری داریم که حاکی از رفتن اهل سنت به زیارت امام رضا است حالا غیر از این ها طبیعتا این دو گزارش ی وقتی یه عالمی میاد نقل می کنه که آقا قبر امام رضا سبب نعمت امام رضا ولی نعمته طبیعتا نگاه مقدس و نگاه در واقع کاریزماتیک به امام داره قبول داره او رو که اینجوری داره نقل می کنه اما حالا علاوه بر این ها ما می خواهیم مواردی رو نقل بکنیم که علمای اهل سنت به زیارت قبر امام هشتم رفتن مواردی داریم در تاریخ مثلا ببینید یکی آقای ابن خزیمه که عالم اهل سنته در کتاب تهذیب التهذیب دربارش آمده عالم بزرگی هم هست ابن خزیمه در بین اهل سنت بسیار بسیار بسیار جایگاه داره و اینجوری که خاطرم هست جز اون دست افرادی بود که موقعی که حضرت حدیث سلسله الذهب رو بیان می کرد اون موقع این حضور داشت ابا علی ثقفی بود و ایشون بود و اینا در کتاب تهذیب التهذیب که حالا او یه نسخه بود اول نشوون دادم یک نسخه این است که خواناتر و بهترش هست در جلد سوم چاپ موسسه و الرساله  بیروت عبارتی رو داره ملاحظه بفرمایید اینجا بفرمایید میگه از ابابکر محمد بن محمد بن حسن بن عیسی شنیدم میگه

 خرجنا مع امام اهل الحدیث ابی بکر بن خزیمه و عدیله ابی علی الثقفی

میگه ما با عرض کنم خدمت شما امام اهل حدیث ابی بکر بن خزیمه ببینید امام اهل حدیث یعنی بزرگترین عالم اهل حدیث زمان خودش و کسی که هم تراز او بود ابی علی ثقفی

مع جماعه من مشایخنا

جماعتی از اساتیدمون آمدیم

و هم اذ ذاک متوافرون الی زیاره قبر علی بن موسی الرضا بطوس

 میگه امام اهل حدیث ابی بکر بن خزیمه و ابا علی ثقفی با جماعتی از اساتید اینا همه اینا همه اساتید حوزه علمیه اهل سنتن میگه ما همه اومدیم هدفشون چی بود اینا

هم اذ ذاک متوافرون

همه جمع شده بودن برای چی

 الی زیاره قبر علی بن موسی الرضا

بعد کجا در طوس میگه

 فرایت

میگه من دیدم

 من تعظیمه

یعنی ابن خزیمه

لتلک البقعه و تواضعه لها و تضرعه عندها ما تحیرنا

میگه تعظیم ابن خزیمه نسبت به بقعه مبارک امام رضا تواضع او در مقابل این بقعه تضرع او نزد این بقعه آنقدر زیاد بود که

 ما تحیرنا

 ما متحیر شدیم

 به شدت اصلا جوری موندیم این دیگه چه مدلش انقدر به قول معروف تضرع و تواضع و فلان کنار قبر آقا امام رضا علیه صلوات الله وسلام خب این یک نمونه ایست که به قول معروف وجود داره آیا ابن خزیمه یک آدم الکیه نه خیر شخصیت بسیار بلند بالای داره در بین اهل سنت ببینید کتاب تذکره الحفاظ شمس الدین ذهبی در جلد دوم چاپ دار الکتب العلمیه صفحه شماره ی هفتصد و بیست اینجا میگه الامام الکبیر امام الائمه شیخ الاسلام ببینید الحافظ الکبیر حافظ یعنی کسی که به قول معروف عرض کنم سی هزار سی هزار گفتن هفتاد هزار گفتن صد هزار گفتن حدیث حفظ باشه حافظ کبیر بزرگ امام الائمه یعنی پیشوای همه ی علمای اهل سنت شیخ الاسلام ببینید تعابیری که در موردش اومده بعد همینجوری هی میگه میگه در موردش تا می رسه به اینجا

 و انتهت الیه الامامه و الحفظ فی عصره بخراسان

 میگه این اصلا در دوره خودش در خراسان تمام امامت و پیشایی به این منتهی میشد یعنی می خواد بگه سرآمد علمای اهل سنت در خراسان بوده چه در اتقان و حفظ و دقت و چه در به مقام علمی خب این آدم اینجوری مقابل قبر آقا علی بن موسی الرضا تواضع داره و حالا موارد دیگه هم باز در ترجمه اش اومده که من عبور می کنم این آقای محمد بن مهمل هم که داره این قصه رو نقل می کنه اونم آدم کمی نیست شمس الدین ذهبی در جلد شونزده سیر أعلام النبلاء وقتی در مورد این آقا می خواد صحبت کنه میگه

  الماسرجسی الامام رئیس نیسابور

 رئیس نیشابور

 ابو بکر محمد بن مومل

این محمد مومل که معروف است به ماسرجسی این رئیس نیشابور رئیس نیشابوره مثلا نه رئیس کلانتری نیشابور نه رئیس علما در نیشابور بود اون ابن خزیمه در کل خراسان این در نیشابور خب بعد در ادامه اش که میاد مواردی رو دربارش ذکر می کنه که این آدم چه جوری بوده و کی از دنیا رفته و الا آخر خب این یک نمونه از زیارت قبر آقا امام رضا علیه صلوات الله و سلام نمونه دیگه آقای ابن حبان بستی از علمای اهل سنت باز ایشون نقل می کنه در جلد هشتم کتاب  الثقاتش نقل می کنه ملاحظه بفرمایید در جلد هشتم صفحه چهارصد و پنجاه و شیش وقتی میاد شرح حال آقا امام رضا علیه صلوات الله و سلام رو ذکر می کنه در صفحه چهارصد و پنجاه هفت صفحه بعدش میاد یک عبارتی رو میگه میگه قبر ایشون در سنا آباد خارج نوقان مشهور این قبر زیارت میشه قبرش کنار هارون الرشیده بعد میگه

 قد زرته مرارا کثیره

فراوان من خودم رفتم زیارتش ابن حبان میگه

و ما حلت بی شده فی وقت مقامی بطوس

میگه هر مشکلی برای من پیش اومد وقتی طوس بودم

فزرت قبر علی بن موسی الرضا

می رفتم زیارت قبر آقا امام رضا صلوات الله علی جده و علیه

و دعوت الله

از خدا می خواستم کنار قبر

إزالتها

 خدایا به حق این آقا مشکلاتمو حل کن

 الا استجیب لی و زالت عنی تلک الشده

خدا مستجاب  می کرد و اون مشکل برطرف می شد بعد میگه

و هذا شیء جریته مرارا فوجدته کذلک

میگه این مسئله بارها و بارها و بارها من تجربه کردم همینجورم بود هر دفعه رفتم مشکلی داشتم می رفتم پیش امام رضا علیه السلام خب در این نقلم آمده اینم نسبت به ابن حبان باز عالم دیگه عبدالله بن محمد جمال که ایشون میاد توسل می گیره به امام رضا در تاریخ بغداد کتاب ذیل تاریخ بغداد البته نقل می کنه که عرض کنم ابن نجار نوشته این کتاب رو در جلد نوزده صفحه شماره ی صد و سی و نه ماجرا رو شروع می کنه که عبدالله بن محمد جمال از روزنی میگه

 کنت و علی بن موسی بن نوبا القمی وفد اهل الرای

 میگه ما با علی ب موسی قمی بودیم و با یه کاروانی از اهل ری آمدیم رسیدیم به نیشابور به علی بن موسی قمی گفتیم

هل لک فی زیارت قبر الرضا بطوس

  می خوای قبر امام رضا رو در طوس زیارت بکنی میگه این گفت که

 خرجنا الی هذا الملک و نخاف أن یتصل به عدو لنا

اومدیم اینجا من می ترسم بالاخره دشمنای ما بیان و بالاخر ما رو از بین ببرن بعد عرض کنم خدمت شما میگه خلاصه صحبت کردم حالا گفت که ما چه دشمنایی داریم و این ها صحبت اینجاست میگه من خودم برداشتم رفتم میگه من رفتم و گفتم

 فتنتظرونی فی مکانک

تو اینجا منتظر من بمون

 فقال افعل

باشه من انجام میدم

 گفت من خودم میرم زیارت تو نمیای نیا بعد میگه

و خرجت فأتیت القبر عند غروب الشمس و أزمعت المبیت عند القبر

میگه موقع غروب آفتاب رفتم کنار قبر شریف و عرض کنم رفتم بیتوته کردم شب همونجا موندم و عرض کنم خدمت شما میگه

 فسألت امرأه حضرت من بعض سدنه القبر

میگه به یه خانمی که اون طرفا بود گفتم آقا اشکال نداره از اینجا برم گفت نه

 مشکلی نیست و این ها یه چراغی درخواست کردم و بعد بهش گفتم که این درها  رو ببند و این ها و من می خوام اصلا نیت کردم که ختم قرآن بکنم کنار قبر بعد میگه زمان نیمه شب که شد یه دفعه دیدم صدا قرائت قرآن میاد بعد میگه پیش خودم گفت عه این طرفت کسی دیگه غیر من اذن گرفته اومد داخل رفتم

 فأتیت الباب فوجدته مغلقا

دیدم در قفله

 بعد آمدم و خلاصه دیدم این صدا میاد بعد دیدم صدا از قبر داره میاد از قبر مطهر امام رضا داره آیاتی از سوره ی مریم رو می خونه که این آیه است

يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا * وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا

میگه این رو داشت می خوند و بعد میگه من این قرائت رو به قول معروف

و ما کنت سمعت هذه القرائه

 این قرائت رو نشنیده بودم زمانی که آمدم ری رفتم سراغ ابوالقاسم بن عباس بن فضل بن شاذان گفتم آیا کسی اینجوری قرائت کرده گفت بله این قرائت قرائت پیامبره و خلاصه قرائت پیامبر رو برای من خورد بعد دیدم که امام رضا به قرائت پیامبر این آیه رو می خونده یعنی ببینید اینم یک عالم اهل سنت رفته کنار قبر امام رضا زیارت کرده با اینکه خوف دشمن بوده خوف مشکلاتی بوده آمده بیتوته کرده درها رو هم قفل کردن بعد قرآن خونده از قبر صدا شنیده کرامتم دیدن پس بنابراین ببینید جناب آقای گودرزی این شبهه ای که این آقا می کنه از اساس شبهه ی باطلی است اینکه میاد میگه آقا اصلا ما همچین چیزی نداریم و به قول معروف شیعیان فقط خودشون میرن زیارت بعد میگن دیگران کافرن این چه دینیه این چه فلانیه نه آقا جون ما هممون به زیارب باور داریم بله یک سری آدم های تندرو به زیارت باور ندارن که شیعه و سنی اون ها رو محکوم می کنن در خدمت شما هستیم

مجری:

بسیار عالی خیلی ممنونیم حالا امیدوارم که آقای موشیری قدری تامل بکنه حالا نمی دونم این مطالب رو خوندن نخوندن مطالعه کردن وقت دارن اصلا یه مطالعه داشته باشن تو این این همه روایتی که در واقع نقل شد امیدوارم که قدری تامل بشه و در واقع این خانواده خانواده کرمه هیچ وقت در به روی همه باز این کشتی نجات برای همه امیدوارم که توفیق بشه یه روزی شما هم برگردید برید سمت یک وقتی زیارت مشرف بشید و اونجا از نزدیک حاضر و ناظره همه چیز رو در واقع ببینید و مخصوصا در روزهای آینده روزهای آتی که در واقع از خراسان می تونید خیلی راحت اینار رو با یه رصد کوتاه با یه جستجوی کوتاه ببینید که اهل تسنن در واقع برای امام رضا علیه صلوات الله و سلام چیکار می کنن چه ارادتی دارن امسال هم ما نمونه اش رو در اربعین دیدیم خب نمی دونم بخش دوم و اینکه شبهه  دوم در واقع آماده هست یا نه اگر نه که ما یه بخشی رو ببینیم مجدد برگردیم در خدمت بینندگان عزیز باشم بله خب این بخش رو ببینیم مجدد برگردیم که ایشالله این شبهه رو هم چنان در خدمتتون هستیم بفرمایید

ادامه کلیپ اول:

نگاهی خواهم کرد در انتها به یکی از مواردی که فرق بین معاویه و حسین رو مشخص می  کنه تمایل دارم دوستان شیعه ما به این مطلب توجه بکنند هرچند قبلا هم اشاره کردم در آن قضیه دفن کردن حجر بن عدی اما این هم مربوط می شود به شرح داستانی در جلد هجدهم نهج البلاغه نوشته ابن ابا الحدید که من عینا این مطلبب را خواهم خواند و در واقع ابن حدید ابن ابا الحدید گزارش می کنه در بابی که به سعه صدر اختصاص داره و می خواهد بگوید که معاویه که در بین اعراب معروف به سعه صدر بوده چگونه با دیگران برخورد می کرده ضمن اینکه دوستان نکته ای رو خدمت شما قبل از ورود به این داستان عرض بکنم و اون این هستش که تمامی مورخین جهان اسلام هیچگاه روی خوش به حکومت اموی نداشتن بلکه همواره در نزاع بنی هاشم و حکومت اموی جانب بنی هاشم رو گرفتن بنابراین دوستان نگویند که این مورخین شیعه نیستند چون ربطی به شیعه و سنی ندارد بلکه گزارش تاریخ هست و غالب آن ها هم سعی کردند با بی طرفی کامل این مطالب را بنویسند و هیچ کدام اون ها در دوران اموی نزیستند که بخواهند به واسطه تقرب به دستگاه و مال و مقام تحریفی در تاریخ به وجود آورده باشند بلکه بسیاری از اون ها سعی کردند حکومت اموی روی حکومت بسیار بد و مظلوم جلوه بدن اما وارد این داستان بشویم که ابن ابا الحدید شاید بزرگترین شارح نهج البلاغه در باب سعه صدر در جلد هجدهم این مطلب رو آورده و من خواهم خواند ایشان اشاره می کند که مالی از یمن سوی معاویه آورده می شد پس چون آن کاروان مال از مدینه گذشت حسین بن علی بر آن حمله آورد یعنی اون کاروان رو غارت کرده حالا کی حسین بن علی ائمه ی معصوم و کسی که در بیعت با معاویه هست خود همین عمل به نوعی سند قتل یک شخص عادی و یک شهروند هست به دلیل اینکه بر خلاف بیعت با خلیفه و کاروان او دست اندازی کرده و اشاره می کنه و آن را گرفت و میان خانواده و موالی خویش تقسیم ش کرد یعنی پولی هم به فقیر فقرا نداد بلکه به خانواده ی خود و بردگان و کنیزان و موالی خودش داد و برای معاویه نوشت از حسین بن علی به معاویه بن ابی سفیان اما بعد همانا کاروانی از یمن بر ما گذشت که مال و زیور الات و عنبر و عطر سوی تو می آورد تا در خزینه های دمشق ودیعت نهی و بدان زادگان پدرت را سیراب سازی و من بدانها نیاز داشتم پس آن ها را گرفتم والسلام بله این حسین بن علی است که اشاره می کنه که این کاروان مالک آمده حالا به عنوان خراج هست و به بیت المال مربوط میشه بنده چون احتیاج داشتم اینو گرفتم خب شما ببینید دست اندازی به بیت المال همین هست که وسط راه بگیری حالا نیاز نیست که حتما در خزینه باشه و شما به خزائن دست اندازی بکنید بلکه همون گونه وسط راه هم می توانید اون رو بگیرید اینا دست اندازی به اموال بیت المال هست که دوستان شیعه باید بدانند که سرقت ها و دزدی ها و غارت های بیت المال چیه

مجری:

بسیار عالی خب اینم یه شبهه ای بود که در واقع مطرح شده و امیدوارم که ما همراه باشید این پاسخ این شبهه رو بشنویم ببینیم از زبان کارشناس محترم برنامه جناب حجت الاسلام و المسلمین حضرت حاج آقای روستایی حاج آقا این حالا استناد می کنه به اینکه امام حسین علیه السلام این کاروان روخلاصه یه جورایی گرفتن و اینکه این اموال اموال بیت المال بوده و خرج خودشون کردن حتی به فقرا هم ندادن و و یه جورایی در واقع با این کار سند قتل خودشون رو امضا کردن که چون در واقع یه دستبردی حالا شده به یک کاروان اینکه این کار انجام شد

استاد روستایی:

ببینید صحبت ایشون چندتا بخش داشت اولا این بنده خدا هنوز نمی دونه نهج البلاغه چند جلده نویسنده اش کیه میگه جلد هجده نهج البلاغه نوشته ابن ابا الحدید بعدم میگه شرح نهج البلاغه اولا نهج البلاغه یک جلده نویسنده اش هم سید رضی است اون شرح نهج البلاغه است که ابن ابا الحدید نوشته این نکته ی اول نکته دوم میاد میگه نه اقا مورخین اصلا از بنی امیه به خوبی یاد نکردن مورخین اتفاقا خیلی از بنی امیه به بدی یاد کردن و اساسا مورخین در عصر امویان نزیستند خب اصلا نمی شناسی جریان های تاریخی رو این مثلا از محمد بن مسلم شهاب زهری اصلا خبر نداره این از مدائنی خبر نداره این از ابان بن حکم استاد مدائنی خبر نداره که ما بارها بارها در همین شبکه نمایش دادیم که اقای عوانه بن حکم مورخی بود که

کان یضع اخبارا لبنی امیه

اصلا مورخی بود که برای بنی امیه چیکار می کرد خبر جعل می کرد

 این بارها ما این رو نمایش دادیم ببینید کتاب لسان المیزان ابن حجر عسقلانی در جلد ششم در صفحه شماره دویست و چهل و هفت

 عوانه بن حکم این آقا عرض کنم خدمش

 الاخباری یعنی مورخه المشهور الکوفی

 بعد میگه

اکثر المدائنی عنه

مدائنی از علمای مورخ مکتب مدینه است میگه بسیار از این نقل می کنه آقای

انه کان عثمانیا فکان یضع الاخبار لبنی امیه

 اصلا برای بنی امیه جعل می کرد

 پس نگو که مورخین نسبت به بنی اومیه رابطه شون اصلا خوب نبودن نه خیر ما مورخ جعال اموی هم داریم که این یه نمونه ش که مدائنی هم شاگردشه باز اگر بخوام من خدمت شما نمایش بدم که مورخین رابطه شون با بنی امیه چیه که نمونه ای رو نمایش بدم از جناب آقای طبری ببینید این کتابی که ملاحظه می کنید رو صفحه مانیتور من صحیح تاریخ طبری یعنی اصل کتاب تاریخ طبری رو آقای محمد بن طاهر برزنجی و اقای محمد صبحی حسن حلاق و عرض کنم آقای اکرم ضیا العمری و عماد الدین خلیل اینا آمدن چیکار کردن گزارش هایی که به نظر خودشون در واقع صحیح بوده اینو جدا کردن درست شد و عرض کنم خدمت شما گزارش های ضعیفش رو کنار گذاشتن این عنوان صحیح تاریخ طبری است ببینید اینجا درباره ی مقتل حجر بن علی که در این پاورقی صفحه پنجاه و سه صحبت می کنه خب میاد میگه اصلا معاویه حجر ابن عدی را برای صلاح امت کشت خب ببین میگه شریعت اجازه می دهد به امام علی که با معاویه که بر او خروج کرده بجنگد خب آقای معاوی هم حجر برش خروج کرده و شریعت اجازه میده که اونو بجنگه باشه و بعد میگه که معاویه وقتی وارد بر عرض کنم جناب عایشه شد گفت که ایا حجر رو شما کشتی ما عایشه بهش گفت و عرض کنم خدمت شما ایشون گفت که ای ام المومنین من دیدم که قتل این مرد به صلاح مردمه و اینو انجام دادم بعدم میگه سندشم صحیحه متوجه هستید یعنی کاملا داره از معاویه دفاع می کنه با اینکه حجر یک شخصیتی بود که در کلام خود جناب عایشه داریم که آقا این اونا مجتهد بودن اینا دین دار بودن اینا آدمای درست حسابی بودن برای چی کشتی اعتراض می کنه اصلا یکی از اختلافاتی که جناب عایشه با معاویه داشت سر بحث حجره خب اما این میگه نه آقا اینا اینا خیلی خوب بودن اینا خیلی عالی بودن اصلا مورخینم نسبت به اینا حرفی نزدن خب بعد آمده و یه مسئله ای رو مطرح می کنه راجع به اینکه بله آقا آقای عرض کنم خدمت شما معاویه خیلی سعه صدر داشت خیلی چیز بود و بعدم این ماجرای حکایت رو نقل می کنه من اجازه بدید اول راجع به این حکایته صحبت بکنم فقط یه مقداری راجع به این سعه صدر آقای معاویه هم حرف بزنیم ببینید اصل این عبارت در همون کتاب شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ایشون اگر راست میگه یه منبع معتبری که قشنگ سلسله سند رو برای این ذکر کرده باشه و ما بتونیم بررسی بکنیم بیاد ارائه بدهد اگه راست میگه ببینید این فقط در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمده این جلد هجده چاپ بیروت دار الجدید بیروت صفحه چهارصد و هفت بحث  سعه صدر معاویه ببینید

 و اما الحکایه ثانیه

 هیچ سندی نداره آقای ابن ابی الحدید رو از کجا اورده ابن ابی الحدید آیا زمان معاویه بوده این رو دیده اون موقع که نبوده ابن ابی الحدید قرن ها بعده بعدش قرن ها بعده هیچ سندی هیچ چیزی ارائه نمیده درست شد حالا ما بیایم گزارش رو بخونیم ببینیم اصلا نظر علمای شیعه راجع به این چیه آیا اصلا علمای شیعه این رو قبول دارن سند که نداره وقتی سند نداره اصطلاحا میشه مرسل دم بریده است جز روایت ضعیفه ما نمی تونیم به همین راحتی بهش استناد کرد مخصوصا این که معارضاتی داره معارضاتی داره حالا میگه یک مالی بود از یمن میومد برا معاویه از مدینه گذشت امام حسین گرفت و به اهل و عیالش داد بعد نامه نوشت و الی آخر ماجرا خب آیا اساسا ما  اینو می تونیم به امام حسین نسبت بدیم علمای شیعه گفتن خیر قبول نیست مثلا ببینید نمونه من خدمت شما عرض بکنم از یکی از علمای شیعه سید بحر العلوم ایشون کتابی داره به نام رجال سید بحر العلوم که الفواعل رجالیه هست اسم کتاب در این کتاب در جلد چهارم در صفحه چهل و هفت همون ماجرا رو ایشون نقل می کنه خب بعدی که ماجرا رو نقل می کنه میاد تحلیل می کنه میگه

 قال ابن ابا الحدید و هذه سعه الصدر و فراسه و صادقه

 حرف ابن ابا الحدید اینه که این از سعه صدر معاویه زیرکی و صداقت معاویه هست خب بعد ایشون چی میگه

 قلت

والحکایه ثانیه

 یعنی همین حکایت

 عندنا من الأکاذیب الباطله

اصلا اکاذیب کذب باطله این

فان المقام الحسین علیه السلام یجل عن هذه الدنیه و یأبی تصدیق تلک القضیه

 میگه اصلا جایگاه امام حسین بزرگتر از اینه که این عمل پستو بخواد به قول معروف انجام بدن یا اصلا جایگاه شخصیت تاریخی امام حسین به گونه ایه که ما نمی تونیم بپذیریم و تصدیق بکنیم چنین قضیه ای رو

فان الدنیا کلها

کل دنیا

و ان کانت له

گرچه به امام متعلقه

 و لیس لمعاویه

و برای معاویه نیست

فی العیر

نه اون چیزی که در اون کاروان بوده برای معاویه است

 و لا فی غیرها فتیل و لا نقیر

فتیل به اون نخ نازکی میگن که وسط هسته ی خرما است یعنی هسته ی خرما که شما گاهی اوقات می شکنه گاهی نخ ظریفی به اون میگن فتیل نقیرم به اون شیاره میگن یا بعضیا گفتن به سوراخی که پشت هسته خرماست میگه اینقدر هم مال معاویه نیست همش متعلقه به امامه اما

 الا ان الحال قد کانت حال مسالمه و موادعه

 امام حسین علیه صلوات الله و سلام در حال صلح و عدم جنگه چون امام حسن بلاخره صلح کرده و این صلحه تا اخر عمر معاویه پا برجاست امام حسین وفای به عهد داره امام حسین صلح رو زیر پا نمی زاره بله معاویه زیر پا می ذاره اما امام حسین الان در عدم جنگه همچین کاری انجام نمیده لذا با شخصیت تاریخی امام حسین اصلا نمی خوره همچین کاری

و التوثب علی اخذ المال شنیع فی مثل هذا المال

امام در مثل این حال نمیاد دست اندازی بکنه و یک مالی رو به این گونه بگیره بعد میگه

 و لیس ذلک کتعرض النبی لعیر قریش

میگه این با اون که پیامبر آمد در واقع اموال قریش رو گرفت این با هم یکی نیستا

و این با اونجایی که امام حسین اومد اموال یزید و گرفت یکی نیستا چرا چون هم پیامبر در اون زمان و هم امام حسین در زمان خودشون اینا در حال اختلاف بودن با طرف مقابل امام حسین در زمان یزید با یزید دیگه صلحی نداشت پیامبر با اون قرشیان مشرک صلحی نداشت در اون دوره لذا اون تصرفات اشکال نداره چون در حال جنگه اما این تصرفات امام در حال صلح اصلا این کارو انجام نمیده پس از اساس نه سند داره این مسئله نه با شخصیت تاریخی امام سازگاره و نه با شخصیت کلامی امام شخصیت کلامی امام میگه باید وفای به عهد داشته باشه امام معصوم این کار انجام نمیده خب ایشون فکر کرده خیلی فتح الفتوح کرده یک کشفی کرده مثلا یک چیزی پیدا کرد علیه امام حسین شبهه بکنه فکر می کردیم قوی تر از اینا می تونه شبهه بکنه یه نکته دیگه اما نکته ی بعدی ناظر به سعه صدر معاویه ببینید ما قبلا مواردی رو  نقل کردیم راجع به این سعه صدر این آقا حالا بعضی دیگه اش هم نقل می کنیم شما ببینید مثلا از اون سعه صدراش من یه چندتایی مثال بزنم خدمتتون ما جلسه قبلم مواردی رو آمدیم ذکر کردیم مثلا منتظم ابن جوزی خب در جلد پنجم یک عبارتی رو نقل می کنه میگه از طرف معاویه دو نفر رفتن که با محمد بن ابی بکر بجنگن یکی عمرو عاص بوده یکی معاویه بن حدیج بود خب اینا آمدن و رفتن با محمد بن ابی بکر جنگیدن و محمد بن ابی بکر رو کشتن و گذاشتن داخل شکم یک الاغ آتیش زدن تو بعضی نقل ها هم داره زنده زنده آتیشش زدن داخل شکم الاغ ببینید بعد حالا یکی ممکنه بگه آقا اونجا معاویه نبود دیگه بعد میگه نخیر اینا اومدن مدینه آقای مو معاویه بن حدیج غلامی داشت به نام سلیم اینو فرستاد به مدینه بشیرا به قتل محمد بن ابی بکر آمد و به قول معروف عرض کنم خدمت شما خلاصه بشارت داد به قتل محمد بن ابی بکر پیراهن محمد بن ابی بکر هم همراه بود و وارد خونه عثمان شد آل عثمان زنان و مردان و همه جمع شدن

 و أظهروا السرور بمقتله

همه شادی کردن که محمد بن ابی بکر کشته شده

 و امرت ام حبیبه بنت ابی سفیان

خواهر معاویه دستور داد به

بکبش یشوی

گفت آقا یک  گوسفندی بیارید و اینو چیکار بکنید کباب کنید خب بعد

و بعثت بذلک الی عائشه

 اینو فرستادن برای عایشه و به عایشه گفت

هکذا شوی اخوک

 اینجوری داداشت رو کباب کردیم پس این جاش در اومد بعد رفتن به خود معاویه گفتن که در متون دیگری است که ما جلسه گذشته اینا همه رو نمایش دادیم رفتن به خودم معاویه گفتن معاویه هم اعلام جشن کرد خب این آقا سعه صدر داره جنازه رو اصلا ببینید ما اصلا نمی گیم زنده زنده سوزوندن آیا جنازه مسلمان احترام داره یا نداره که جنازه مسلمان رو بذارن داخل شکم الاغ بعد عرض کنم خدمت شما شروع کنن بسوزانن بعد معاویه اظهار شادی و فرح بکنه این سعه صدر معاویه است این یه نمونش نمونه ی دیگه من باز یه نمونه ی دیگه نشون بدم نسبت به عرض کنم خدمت شما اصحاب حجر بن عدی خب حجر بن عدی اینا ده دوازده نفر بودن که با معاویه مخالفت کردن و چندتا دلیلم داشت اینا یکی اومدن مغیره بن شعبه  که از طرف معاویه منسوب بود اومدن با سنگ از منبر آوردنش پایین زیاد بن ابی رو منصوب کرد اینا خلعش کردن اینا رو دستگیر کردن بردن تو غل و زنجیر گفتن آقا به امیر المومنین دشنام بدید دشنام ندادن شروع کرد این ها رو کشتن بعد عرض کنم خدمت شما  آمد و رفت سراغ عبدالرحمان بن حسان یکی از اینا بهش گفت که ازش سوال کرد

عن علی

در مورد امیرالمومنین

 فأثنی خیرا

شروع کرد خیر امیر المومنین گفتن و مدح و ثنای امیر المومنین کردن

ثم عن عثمان

 گفت خب نظرت در مورد عثمان چیه

 عبدالرحمان بن حسان امد گفت

 اول من فتح باب ظلم

اولین کسی که معاویه داره این اعتراف ها رو می گیره اولین کسی که بالاخره آمده باب ظلم رو باز کرده و باب حق و بسته عثمان بوده معاویه فرستادش پیش زیاد بن ابی که اینو بکشه به بدترین قتل

فدفنه حیا

 زنده به گور کردن

 این رو گفت اینو ببینید بکشش

 شر قتله

 به بدترین شکل بکشش زنده زنده زنده به گورش کردن

 این سعه صدر آقای معاویه باز یه نمونه دیگه از سعه صدر معاویه نشون بدم که این آقا وکیل مدافع شه ما یه آقایی داریم به نام عرض کنم خدمت شما عمر بن حمق  خزایی این از یاران امیرالمومنینه خب دشمن معاویه بود معاویه فرستاد دنبال اینکه اینو پیداش بکنن این میرفت در کوه و دشت و جاهای مختلف و این ها پنهان میشد نمی تونستن پیداش کنن آمدن چه کردن وقتی خودشو نتونستن پیدا کنن زنش رو گرفتن زنشو گرفتن تو بعضی نقلا داریم که دو سال تو بعضی نقل ها داریم طولانی این خانم رو زندانی کردن به جای شوهر ببینید کتاب بلاغات النساء اینجا نقل می کنه در ذیل شرح حال خانم امنه بنت شرید زن عمر بن حمق خزایی میگه ببینید

 لما قتل علی بن ابی طالب علیه السلام بعث معاویه فی طلب شیعته

معاویه وقتی امیرالمومنین کشته شد فرستاد شیعیان علی رو پیدا بکنید

 فکان فی من طلب

 از کسانی که بالاخره تلف شده بودن یکی عمر بن حمق خزایی بود بعد وقتی عمر بن حمق خزایی رو پیدا نکردن

 فأرسل الی امراته آمنه بنت الشرید فحبسها فی سجن دمشق سنتین

 اینجا میگه دو سال در بعض کتابای دیگه داره

حبسا طویلا

 زندانیه طولانی

 بعد خلاصه رفتن عمر بن حمق خزایی رو پیدا کردن و کشتنش و سرشو فرستادن برای معاویه

و هو أول رأس حمل فی الاسلام

 اولین سری که در شهرها گردانده شد در اسلام سر عمر بن حمق خزایی بود زمانی که

 فلما أتی المعاویه

زمانی که آمد اون فرستاده که سر آورده بود پیش معاویه معاویه آمد چیکار کرد گفت این سر رو ببرید برا آمنه در زندان بعد به اون نگهبان زندان

 و قال للحرسی

 به نگهبان گفت وایستا وقتی سر رو میبری ببین زنه چی میگه سر این اقا رو بردن

و اطرح الرأس فی حجرها

پرک کرد دامنش این سعه صدر معاویه است یه دفعه شما نگاه کن یک خب عمر بن حمق خزایی هشتاد سالش بود از دنیا رفت حالا بگو این خانم هفتاد و پنج سالش هست هفتاد سالش هست یک دفعه شما اصلا بگو بیست سالش هست یک سر بریده یکدفعه بندازید دامن یک زن این نشانه سعه صدره؟ ببینید این آقا از کی داره دفاع می کنه بعد اون خانم آبروی معاویه رو همونجا برد و موارد متعددی ما داریم که جنایت هایی که معاویه در طول تاریخ انجام داده شکنجه هایی که انجام داده خیلی فراوانه این آقا اومده به تبع ابن ابا الحدید آی آقا از این طرف خودش میگه مورخین آقا علیه امویان خیلی بد بودن از این طرف یک چیزی میگه از ابن ابا الحدید به نفع معاویه آقا ما بالاخره کدوم رو باور بکنیم اگر علیه اش بودن پس این چیه که تو داری میگی اگر به نفعش بودن پس اون حرف اولت چیه که داری میزنی و بعد ببینید یک حرفی داره می زنه از اساس که سند نداره علمای شیعه هم که ردش کردن با خود شخصیت معاویه هم نمی سازه من یک نمونه دیگه که در برنامه قبل ذکر کردیم جالبه باز اشاره بکنیم که خباثت این آدم ببینید ایشون میاد میگه معاویه سعه صدر داشته من یک سوالی می پرسم ما در قرآن آیه داریم

 النفس بالنفس

یعنی آقا وقتی یک کسی رو کشتن در مقابلش کشته بشه

مجری:

قصاص بشه

استاد روستایی:

العین بالعین

چشمی کور شد در مقابلش چشمی باید قصاص بشه هر عضوی بود در مقابل همان خب اما شما ببینید شما ببینید عرض کنم خدمت شما موردی ما داریم در تاریخ که فردی آمده معاویه رو بکشه اما خنجر او یا شمشیر او به معاویه کارگر نشده و به باسن او اصابت کرده خب ببینید کتاب اخبار الطوال مال آقای علی حنیفه دینوری ملاحظه بفرمایید یه بحثی رو مطرح می کنه در باره آقای نزال بن عامر میگه این اقا اومد پشت سر معاویه وایستاد و معاویه اومد نماز صبح بخونه این آقا خنجر همراهش بود

 فوجأه به فی إلیته

 این خنجر رو زد توی از پشت به باسن معاویه برخورد کرد

 و عرض کنم خدمت شما معاویه به قول معروف این فرد به معاویه گفت که تو اهل این هستی که کشته بشی این حرفا بعد خلاصه معاویه گفت نه اینجوری نیست و بعد حالا نگاه کنید معاویه با این چیکار کرده یه ادم با خنجر زده تو باسن معاویه نه دست معاویه قطع شده نه پاش قطع شده هیچ اتفاقی نیفتاده بخشی از بدنش سوراخ شده درست شد معاویه چیکار کرد

 فامر به معاویه فقطعت یداه و رجلاه و نزع لسانه فمات

دست و پاشو قطع کرد زبونشم گرفتن بریدن ولش کردن از دنیا رفت

 اینه آدمی که یه خنجر به آدم زده تمام قاعده اش این بود یه خنجر بهش بزنی اینکه دست و پایی کسی رو قطع بکنی زبونشو در بیاری ببری و بذاری جون بده اینجوری زجرکش بشه این سعه صد ر خب ببینید این حرفیه  اقای سلیمانی امیری میزنه که بالاخره اصلا خلاف تاریخه من نمیفهمم کی این رو کارشناس گذاشته کی به این پول میده یعنی متاسفانه یک مهره سوخته که هیچی بلد نیست آبروی ارباباشم داره میبره در خدمتتون هستم

مجری:

شبهاتی که واقعا بعضا خند داره یعنی یه وقتی آدم فکر می کنه بهش واقعا نمی دونه چی بگه خب خیلی ممنونم از شما چون ما میان برنامه ظاهران نداریم اما قاعدتا بخش سوم و شبهه سوم طرح میشه و در واقع می بینیم ویدئو دوباره مجدد برمی گردیم در خدمت شما هستیم ان شالله

کلیپ دوم:

آن نیرویی که در حدود هجده هزار نفر قرار بود از حسین حمایت بکنن امروز نه تنها در کنار حسین نبودن بلکه در جلوی او ایستاده بودن او هم با توجه به اینک بارها اشاره کرد که اجازه بدهید من برگردم نشان داد که اصولا قیام او برای امر به معروف و نهی از منکر نبود و یا خواست خداوند و مشیت او نبوده بلکه او به دنبال در درجه اول گرفتن حکومت بود که چه بسا اجرای امر به معروف و نهی از منکر و اجرای قوانینی که او آن ها رو حلال و حرام خداوندی می دانست که امروزه مغفول مانده مستلزم این بود که حکومت امویان رو سرنگون بکنه و یک حکومتی داشته باشد که بتواند دستورات خداوند رو اجرا بکنه اما چنین مطلبی رو ما می بینیم که اینجا وجود نداره و حسین خواستار بازگشت میشه

مجری:

خب خیلی ممنون اگه با ما همراه هستین برنامه کاووش مشاهده می فرمایید شبکه جهانی حضرت ولیعصر اون دسته از دوستانی که در واقع همراه ما به جمع برنامه اضافه شدن در دقایق پایانی برنامه و این شبهه واین سوالی که در واقع طرح هست امیدوارم با همراه باشید پاسخ این شبهه رو هم بشنویم از کارشانس محترم برنامه حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای روستایی حاج اقای روستایی در خدمتتون هستیم حاج آقا

استاد روستایی:

عرض کنم محضر مبارکتون ببینید ایشون داره میگه هدف امام حسین فقط حکومت بوده بله و امر به معروف نبوده اگر هدفش مثلا امر به معروف بود معنا نداره که بگه من برگردم اولا ببینید ما باید ببینیم که در جملاتی که خود امام حسین گفته آیا هدفش امر به معروف هست یا نیست این یک دوم اصلا آیا امام حسین گفت من برگردم مدینه اینو گفت امام حسین نه این رو نگفت و بعد هم یه بحثی مطرح می کنه که اون هجده نفری که می خواستن ایشون رو یاری کنن مقابلش ایستادن و بحث اینجوری مطرح می کنه اما نمیاد بگه که راه ها رو بستن نذاشتن افراد بیان کسانی که خیلی از افراد افرادی رو زندان کردن امثال میثم تمار امثال مختار اینا کسانی بودن که می خواستن توی رکاب امام حسین باشن اینا رو زندانی کردن خیلی از این افراد بالغ به بیش از ده هزار نفر تو بعضی نقل ها داریم بیش از ده هزار نفر رو زندان کردن و خب اینا همونایی بودن که می خواستن از امام حسین در واقع یاری بکنن و امام حسین رو این رو آقا ذکر نمی کنه اما ما بریم بپردازیم چون خیلی هم وقتمون کمه تا آخر برنامه بله ببینیم اساسا این نقلی که میگه امام حسین می خواست برگرده آیا درسته نقل معارضی نداره اصلا حرف کیه اینا ببینید یه نقلی هست که تاریخ طبری ذکر می کنه در جلد پنجم تاریخ طبری در صفحه چهارصد و سیزده میگه

 قال ابومخنف: و أما ما حدثنا به المجالد بن سعید و الصقعب بن زهیر الأزدی و غیرهما من المحدثین

میگه نظر جماعت محدثینه

این ماجرا که امام علیه صلوات الله و سلام گفت آقا سه تا چیز رو انتخاب بکنید من یه چیزی سه چیز میگم انتخاب بکنید یکی که برگردم مکانی که قبلا بودم دو برم با یزید بیعت بکنم ببینم یزید چی میگه یا برم در یکی از شهرهای مسلمین و بالاخره هر چی برای اون هاست برای منم باشه هرچم علیه اون علیه منم باشه این نقلی که در واقع وجود داره در تاریخ طبری و عرض کنم خدمت شما باز  یه نقل دیگری هم اینجاست که باز از همون مجالد بن سعیده و همون افرادی که در صفحه قبل ذکر کردیم سند همون سنده خب نظر محدثین است پس این نظر مورخین و نظر همه نیست یک جماعتی از محدثین خب این محدثین چه کسانی هستن ما قبلا نمایش دادیم که این محدثین افرادی هستند که امام حسین رو واجب القتل می دونستن اینجور آدما یعنی محدثین اموی یعنی یک گزارش برساخته از محدثین اموی است ببینید در کتاب الاختلاف فی اللفظ و الرد علی الجهمیه و المشبهه آقای ابن قتیبه دینوری اینجا در صفحه پنجاه و چهار ذکر می کنه میگه بسیاری از محدثین آمدن ابا کردن از ذکر فضائل امیرالمومنین  آنچه احادیث صحیح که برای امیر المومنین نقل شده اینار رو اظهار نکردن بیان نکردن

و جعلوا ابنه الحسین علیه السلام خارجیا شاقا لاصل المسلمین حلال الدم

 اینا گفتن امام حسین خارجیه امام حسین حلال الدم

 خب این نوع محدثین اون گزارش رو ساختن گزارش بر ساخته جماعت محدثینه یعنی محدثین اموی که امام حسین رو واجب القتل می دونستن این یک اما آیا این گزارش نقل معارضی هم دارد یا ندارد ببینید در طبری یه نقلی میاره که معارض اون نقله و این نظر محدثین نیست دیگه ببینید در جلد پنجم در صفحه شماره چهارصد عرض کنم سیزده نقل می کنه

 عبدالرحمان بن جندب از عقبه

 بن سمعان که اینجوری که یادم هست ایشون غلام حضرت رباب بوده یعنی به بن سمعان میگه

 صحبت حسینا فخرجت معه من المدینه إلی المکه و من مکه الی العراق

 میگه من با امام حسین بودم از مدینه تا مکه و از مکه تا عراق

 ولم افارقه حتی قتل

 یعنی تا زمانی که امام حسین به شهادت رسید من از امام حسین جدا نشدم

و لیس من مخاطتبه الناس کلمه بالمدینه و لا بمکه و لا فی الطریق و لا بالعراق و لا فی عسکر الی یوم مقتله إلا و قد سمعتها

 میگه هر مخاطبه ای هر گفتگوی امام حسین با مردم داشت هر کلمه ای که فرمود چه در مدینه چه در مکه چه در راه چه در عراق چه در روزی که لشکر مقابل هم ایستاد تا روز در واقع شهادت امام حسین

 إلا و قد سمعتها

 همه رو من شنیدم

ألا والله ما أعطاهم ما بتذاکر الناس  و ما یزعمون

به خدا قسم امام حسین اون چیزی که اینا گمان می کنن که اقا بیا من دستمو دست یزید بزارم یا اینکه منو بذارید برم یکی از سرزمین های مسلمین یا برم مدینه اصلا امام حسین چنین حرفی نزده چی فرمود گفت

 دعونی

منو رها کنید

 فلأذهب فی هذه الأرض العریضه حتی تنظر ما یصیر أمر الناس

منو رها کنید در این سرزمین خدا باشم ببینم کار مردم به کجا میرسه یعنی منتظر بشیم اگر مردم به این بصیرت رسیدن که یزید آدم باطلیه خب منم در کنار مردم با یاری این ها کلا حکومت اموی رو از بین می بریم اما اگر به این بصیرت نرسیدن که قصه فرق می کنه امام نفرمودن برگردم که این آقا میگه آقا امام حسین گفت من برگردم نخیر این گزارش تاریخ طبری است علاوه بر اینکه این حرفا با به قول معروف هدف امام حسین سازگاری نداره خود هدفی که خوده حضرت بیان کرده که بخواد برگرده ببینید ما هم در الفتوح ابن اثم داریم هم در کتاب تاریخ طبری در ابن اثم در جلد پنجم صفحه بیست و یک باب وصیت امام حسین به برادرش محمد حنفیه داره که

و انی لم أخرج أشرا و لا بطرا و مفسدا و لا ظالما

  من برای فساد در زمین برای به قول معروف خلاصه بیهوده من خارج نشدم من نیومدم که ظلم و ستم و طغیان بکنم نخیر

 انما خرجت لطلب النجاح و الصلاح فی أمه جدی

 من اصلا برای اصلاح امت اومدم و اراده کردم امر به معروف و نهی از منکر بکنم و به سیره جدم وسیره پدرم وسیره ی خلفای صالح عمل بکنم و لاغیر چیز دیگه نیست من هدفم اینه این هدفی که خودم امام حسین بیان کرده یا مثلا در تاریخ طبری در جلد پنجم صفحه شماره چهارصد و سه که سخنرانی امام علیه صلوات الله و سلام هست در منزل

 البیضه

اینجا چی میگه عرض کنم خدمت شما میگه

 ألا و أن هولاء قد لزموا طاعه الشیطان

اینا ملازم اطاعت شیطان شدن

و ترکوا طاعه الرحمان

و اطاعت خدا رحمان رو ترک کردن

 و أظهروا الفساد

 فساد در زمین ایجاد کردن

 و عطلوا الحدود

 حدود شرعی رو تعطیل کردن

 و تا می رسه به اینکه حرام خدا رو حلال کردن حلال خدا رو حرام کردن

 و ان ببینید

 و انا أحق من غیر

من سزاوارترین آدمم که تغییر ایجاد بکنم اصلا خود فرمایش امام حسین اینه که من هدفم اینه و اومدم تغییر ایجاد بکنم و اتفاقا بعد از روشنگرهای امام حسین یه سری یه چیزایی رو فهمیدن که حالا عرض خواهم کرد خود حضرت می دونه که عاقبت دست دادن دست یزید یا به قول معروف کوتاه اومدن ذلت خود حضرت این رو می دانند در تاریخ طبری در جلد پنجم در صفحه چهارصد وبیست و پنج هست که به حضرت میگن آقا قیس بن اشعث بهش میگه میگه آقا بیا برو پیش یزید بیخیال چرا این کارو می خوای بکنی مشکلی پیش نمیاد حضرت میگه تو داداش داداشتی محمد بن اشعث داداش تو آمد مسلم بن عقیل رو به کشتن داد تو می خوای بنی هاشم بیشتر از خونه مسلم از شما طلب بکنن

 لا والله لا أعطیهم بیدی إعطاء الذلیل و لا أقر إقرار العبید

 میگه من دستم رو به اینا نمیدم مثل آدم ذلیل و اقرار مثل بنده ها اقرار نمی کنم

 من کوتاه نمیام جلو اینا حضرت دنبال این بود می خواست امر به معروف کنه می خواست ماهیت یزید رو بشناسونه یا در جایی فرمودن

 مثلی لایبایع مثل

مثل من با مثل یزید اصلا اینجوری نبود که آقا نه حالا بذارید من برگردم دیگه من بیخیال امر به معروف شدم نخیر حضرت تا آخر این رو فرمودن تا آخر وقتی توی خود روز عاشورا

یا شیعه آل ابی سفیان

 این جملات رو میگن بعد می فرمایند که آقا شکم های شما رو

قد ملئت بطونکم من الحرام

 شکم شما از حرام پر شده

این همون امر به معروف و نهی از منکر امام حسین تا آخر پای این مسئله بودن ولی این حرفی که این آقا داره می زنه با فرمایش امام و عرض کنم خدمت شما با موضع گیری هایی که امام کرده ابدا سازگاری نداره بله امام اگر اعوان و انصاری پیدا می کرد طبیعتا حکومت تشکیل می داد که در سایه او بتونه حدود الهی رو بهتر و احکام اسلامی رو بهتر جاری بکنه اما هدف امام هدایتگری هدف هدایتگری بر این اساس که امام علیه صلوات الله وسلام دارن به قول معروف با این ها مواجه میشن و ابدا کوتاه نمیاد شما می بینید در بعد از شهادت امام حسین خب خب یزید خیلی مستی کرد مستی کرد و اظهار سرور کرده و اون ماجرای شام و این ها خب حضرت زینب سلام الله علیها و امام زین العابدین اینا اومدن روشنگری کردن کاری کردن که مردم شروع کردن علیه یزید یعنی مردم اگاه شدن چون می بینید سیاستی که امویان داشتن این سیاست القاء جهل به جامعه بود اصلا امویان اجازه نمی دادن که مردم اهل بیت رو بشناسن این من مفصلش رو تو برنامه های قبلی گفتم و الانم فرصت نداریم دیگه اسکن هاشو نشون دادم اینا اصلا درسنامه تدوین کرده بودن معلم استخدام کرده بودن که اصلا حتی بیشتر مردم اصلا نمی شناختن علی  ابی طالب و اهل بیت علیهم صلوات الله و سلام رو شما ببینید اصلا قبل از شهادت امام حسین وقتی امام حسن علیه صلوات الله و سلام به شهادت می رسن کل شام یکپارچه تکبیر میگن نه فقط معاویه نه فقط سجده شکر معاویه نه کل شامل شادی می کردن اینقدر علیه اهل بیت اینا سم پاشی کرده بودن در جامعه و مردم نمی شناختن اما شما ببینید سال بعدش یعنی وقتی که دیگه امام حسین به شهادت می رسه خب یزید شروع می کنه رشوه دادن به بزرگان مدینه یکی از اون افرادی که یزید میبره به قول معروف که بهشون رشوه بده پسر عبدالله بین حنظله است پسر عذر می خوام پسر حنظله غسیل الملائکه که اسمش هست عبدالله بن حنظله عبدالله ب حنظله وقتی وارد بر کاخ یزید میشه و اوضاع رو میبینه یزید بهش سی هزار دینار میده پول زیادی بهش میده اینجوری که خاطرم هست سی هزار دینار بهش میده اما یزید می خواد مثلا اون رو بخره که او بیاد مثلا تبلیغ یزید رو بکنه بعد اون میاد در فضای مدینه میگه

فوالله ما خرجنا علی یزید حتی خفنا ان نروی علینا الهجاره من السماء

میگه ما وقتی بر یزید وارد شدیم ترسیدیم از آسمون سنگ بر سر ما بباره چرا شناخته یزید رو

 انه رجل ینکح امهات و اخوات 

کسیه که نستجیر بالله با مادران و خواهران خودش عمل منافی عفت انجام میده

و یشرب الخمر و یضع صلات

شراب می خوره نماز نمی خونه

اینا رو مردم شناختن بعد از ماجر امام حسین اینا همه در اثر اون امر به معروفی بود که امام حسین علیه صلوات الله و سلام انجام داده بود و لذا این آقا با اینک پول بهش دادن خریدنش اومد و واقعه حره رو رقم زد به مردم گفت گفت آقا اگر کمک کردید کردید نکردید خودم با هفت پسرم میام مقابل یزید می ایستم و بعد اون واقعیه خونین حره اتفاق افتاد که بالاخره دیگه فرصت نیست که در موردش صحبت بکنیم بنابراین می بینید هدف امام حسین علیه صلوات الله وسلام امر به معروفه در کلامشونم بود بله اگه حکومت تشکیل می دادن بهتر انجام میشد ولی امام حسین نفرمودن که من برگردم برم مدینه نه این از عقبه بن سمعان ما نقل کردیم که گفت نه آقا من اگر بزارید در این سرزمین عریض خدا باشم تا ببینیم مردم به کجا می رسند بصیرت بدیم به مردم مردم اگاه بکنیم ببینیم به کجا میرسیم که بعد این ها اجازه ندادن و رخداد خونین کربلا صورت گرفت

مجری:

خیلی ممنونم حاج آقا سپاسگذاریم از شما که فرصت گذاشتید و ممنون سپاس ایشالله که همیشه سالم باشید و تندرست و مسیر اهل بیت ایشالله باشید ایشالله خیلی ممنون از شما بیننده های عزیز که همراه ما بودید امیدوارم که برنامه مورد توجه تون قرار گرفته بشه و در واقع هدف شبکه شبکه ای که به نام مقدس امام عصر ارواحناه له الفداء مزین هست در واقع این هست که ایشالله تا فرصتی حتی توانی داریم ایشالله با استعانت از خود امام زمان علیه السلام بتونیم ان شالله تو این مسیر باشیم کمک کنیم و پاسخ به این شباهاتی که در واقع خودتونم همونطور ملاحظه فرمودید شبهاتی که نه چندان متقن مستدل باشه در واقع خیلی پیش پا افتاده شبهاتی که در واقع خیلی وقت من خودم تو این برنامه اصلا فکر می کنم که چرا یه برنامه ای با این همه که فعالیتی که داره الحمدالله چرا باید این وقت رو باید پاس بذاره برای پاسخ شبهات چنین شبهاتی که در واقع اصلا مستندی ندارن و اینکه خیلی از روی عناد درواقع داره طرح میشه خیلی ممنون از شما امیدوارم که باز توفیق بشه و یه کاوش دیگه در خدمتتون باشیم تا هفته آینده برنامه آینده همه ی شما رو به خدای بزرگ می سپارم خدا یار رو نگهدارتون باشه

 


کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام>

پاسخ به شبهات محرم و صفر شیعه زیارت اربعین مورخین شبکه ولی عصر عج بنی امیه