![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
2021 January 23 - شنبه 04 بهمن 1399 | ![]() |
![]() |
![]() |
دانلود صوت قسمت نهم برنامه کلمه طیبه با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین یزدانی فضیلت خاک کربلا در روایات اهل سنت | بررسی صحت روایت استغاثه بلال بن حارث به قبر رسولخدا صلی الله علیه وآله | بررسی روایت «من مات و لیس فی عنقه بیعه مات میته جاهلیه | سفیه بودن عایشه در هنگام سینه زنی در عزای رسولخدا صلی الله علیه وآله بسم الله الرحمن الرحیمتاریخ : 24 شهریور 1399مجری:اَعُوذُ بِاالله مِنُ الشَّیّطانِ الرَّجِیّم بِسّمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیّم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ آلِهِ الطَّاهِرِینَ ؛ السلام عیلک یا زین العابدین و یا سید الساجدین ناله و اعطشا بر جگرش میافتاد ناله و اعطشا بر جگرش میافتاد آب میدید به یاد قمرش میافتاد بی سبب نیست که از جمله بَکّائون است اشک از گوشه چشمان ترش میافتاد شیر خواره بغل تازه عروسی میدید یا لالایی رباب و پسرش میافتاد بادلی خون شده میگفت که الشام الشام تا به بازار مدینه گذرش میافتاد عرض سلام و ادب و احترام داریم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر « عجل الله تعالی فرجه الشریف» و عرض تسلیت بمناسبت شهادت آقا امام زین العابدین، شام شهادت هست ان شاء الله که بتوانیم در برنامه کلمه طیبه، بتوانیم گوشه چشمی از آن حضرت دریافت بکنیم و بتوانیم ان شاء الله رضایت آن حضرات را بدست بیاوریم، بروال دو شنبه شبها با برنامه کلمه طیبه میهمان دیدگان شما هستیم و در محضر استاد بزرگوارم حضرت حجت الإسلام و المسلمین حاج آقای یزدانی هستیم سلام علیکم و رحمة الله. استاد یزدانی:سلام علیکم و رحمة الله، اَعُوذُبِاللّه مِنَ الشَّیّطانِ الَّعِینِ الرَّجِیمّ بِسّمِ اللّهِ الرَّحّمنِ الرَّحِیمّ الحمد لله الذي اظهر الوجود ومنه بدأ کل حمد وإليه يعود و الصلاة والسلام علي شاهد و المشهود لکل موجود محمد المحمود وعلي آله آل الله الودود خلفاء الله علي عالم الغيب و الشهود سيما الحجة بن الحسن المهدي المنتظر الموعود. من هم سلام و عرض ادب دارم خدمت حضرت عالی و خدمت همه بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عج)، و من هم به نوبه خودم تسلیت عرض میکنم سالروز شهادت سید الساجدین امام زین العابدین« علیه السلام» را خدمت حضرت صاحب الزمان و خدمت همه شیعیان امیرالمؤمنین در سراسر عالم امید وار هستم که خداوند ما را جزء شیعیان آن حضرت و جزء عزاداران آن حضرت ثبت ظبط بفرماید و ان شاء الله در قیامت با آن حضرت محشور بشویم، در خدمتتان هستیم. مجری:ان شاء الله، بزرگوارید سلامت باشید، حضرت استاد بدون مقدمه بخواهیم برویم سر اصل مطلب و این منهجی که برای این برنامه انتخاب شده و آن را پیش بگیریم در جلسه گذشته، کلیپهای زیادی به نمایش در آمد از جمله آن کلیپها کلیپی بود راجع به بحث خاک کربلا و اینکه بوسه حضرت بر خاک کربلا که چنین چیزی را حضرت عالی نقل فرمودید، اما ما الآن دیدیم که باز خورد این در شبکههای وهابی هم دیدیم و این چیزی که مشاهده شده بود یک مطلب جالبی بود که با بینندگان این را ببینیم و ان شاء الله خدمتتان خواهیم بود، کلیپ شماره 34 را باهم ببینیم. کلیپ شماره 34:+من تعجب میکنم چطور این روایتی که آمده درمسند امام احمد و بگوییم سندش درست متنش هم درست همه چیزش درست - البته شیخ شعیب النعوط ضعیف دانسته این را + خیلی خب ما می گوییم سندش را هم شما می گویید درست است بر اساس قول این دسته از علما که گفتند که اسنادش صحیح هست، خب میگوییم متنش هم صحیح هست، خب در آن چه میخواهی پیدا کنی و چه چیزی را ثابت کنی؟، گفتیم این روایت در اهل سنت، روایتهای دیگر هم آوردند چه در باب فضائل حضرت علی کسی از آن عنوانی که امام من عند الله باشد استدلال نکردند، همانطور که فضائل حضرت عمر آمده، حضرت ابوبکر آمده ، حضرت عثمان آمده، فضائل آنها هست، اما اینکه انسان بیاید بگوید که بله این فضیلت آمده پس میخواهد یک چیزی درست کند بسازد - چرا اصلاً خود امام احمد که این روایت را آورده حالا یک بابی را باز نکرده در کتاب خودش که آقا باب فضائل خاک کربلا مثلاً، یا اینکه خاک کربلا همچین فضائلی را دارد، یا روایتهایی را در آن باب بیاورد؛ همانطور که شما فرمودید اهل سنت این روایت را آوردند، اگر واقعاً از اینها یک فضیلت خاصی برای یک سرزمین برای یک خاکی اثبات میشد که این را میگفتند دیگر این همه روایت آوردند یعنی اگر این از این برداشت میشد ، همانطور که در مورد روایت غدیر که در منابع اهل سنت آمده، نیامدند برداشت امامت را از آن بکنند، امامت من عندالله را + ببینید متأسفانه وقتی که انسان میخواهد یک فکری درست بکند، به هر چیزی چنگ میزند یک چیزی را ثابت کند، خب این روایت را شما بخوانید ببینید چه میخواهید از آن ثابت کنید، میشود از آن امامت را ثابت کرد؟، نمیشود از آن امامت را ثابت کرد، میخواهید فضیلت کربلا بیاورید؟ فضیلتی نیست، در جایی که حضرت حسین کشته بشود فضیلت دارد؟ - اگر اینطور است پس جایی که رسول الله، در واقع آن خاکی که رسول الله (ص) در آن وفات کرده باید یک فضیلت خاصی یا یک چیزی یا بعنوان سجدهگاه از آن استفاده کرد، ما همچین چیزی نداریم که خاکش را بگیریم مثلاً یک تربتش را و انسان سجده بکند بر آن مثلاً + این قضیه به این جللی، به این بزرگی، به این عظمت، فقط حضرت علی(رض) خبر داشتند به اضافه این فرد؟ باید حضرت علی فقط به این فرد بگویید؟ بخصوص در این مسئله بسیار مهم و حساس که فقط حضرت علی(رض) خبر دارد و فقط یک نفر از او دارد نقل میکند، اینجا هست که ما وقتی می گوییم که آقا متن را هم شما خودتان مورد بررسی قرار بدهید، انسان میتواند کمی فکر کند، و بعد متن هم درست باشد، متنش را هم قبول کنیم، کجایش شما در مورد فضیلت کربلا و یا در مورد فضیلت خاکش، یا در مورد امامت بتواینم ثابت کنیم. مجری:بله بسیار خب همانطور که ملاحظه کردید ادعاهای این آقای یزیدی برایتان واضح شد و اینکه نمیدانم حالا اینها باید برایشان یک کلاس منطق گذاشته بشود یا حالا هر چه، انسان عادی هم این حرفها را میفهمد که یک، حالا در منطق به آن میگویند صغرا، کبرا، نتیجه، این مدعایی که میخواهد اثبات بشود بر اساس یک سری مقدماتی اثبات میشود و مدعا هم یک چیز دیگری میتواند باشد حالا اینها نمیدانم یا برنامه کلمه طیبه را درست حسابی نمیشینند ببینند یا اینکه آن گزارشهایی که به آنها میشود درست نیست که اینطوری صحبت میکنند اصلاً یک صحبتهای بی ربطی که ، حالا ان شاء از محضر استاد هم استفاده میکنیم و جالب این است که بخاطر اثبات این صحتب هم که دارند میکنند، خیلی چیزها را مطرح میکنند مثلاً بحث اینکه پس خاکی هم که رسول الله در آن دفن هستند بنابر صحبت شما باید فضیلت داشته باشد در صورتی که ما هیچ چیزی و هیچ دلیلی نداریم برای اینکه بگوییم فضیلت دارد، در خدمتتان هستیم. استاد یزدانی:بله، ما یک روایتی خواندیم از حاکم نیشابوری از احد بن حنبل و بقیه که خاک قبر حضرت سید الشهداء «علیه السلام» سالها قبل برای پیامبر میآورند و پیامبر این خاک را میبوسد بو میکند، خب از سندهای متعددی آقای البانی 6تا سند برایش نقل میکند و در آخر میپزیرد که سند این روایت سر جمع صحیح است و ما صحتش را هفته قبل ثابت کردیم حالا یک بار دیگر من روایت حاکم نیشابوری و همینطور روایت احمد بن حنبل را خدمت بینندگان عزیز نشان بدهم تا در جریان قرار بگیرند روایتی که: حاکم نیشابوری در المستدرک علی الصحیحین خودش ج4 ،ما روایاتی را از احمد بن حنبل و همینطور از بقیه خواندیم. مجری:بله جلس پیش هم فقط یکی از آن مصادری که نشان دادید در یکی از آنها فقط 6تا آمده بود حالا بغیر از آن مسانید و مصادر دیگری که. استاد یزدانی:روایتی که در المستدرک علی الصحیحین آمده کتاب المستدرک علی الحیحین، حاکم نیشابوری، ج4، ص440 که به هر حال خاک سرخی را جبرئیل برای رسول خدا(ص) آورد و حضرت آن را بوسید، خب این روایت آقای حاکم نیشابوری میگوید سندش صحیح است، آقای شمس الدین ذهبی میگوید سندش صحیح است، نصرالدین البانی میگوید سندش صحیح است، احمد محمد شاکر محقق کتاب میگوید سندش صحیح است. در کتاب مسنداحمد بن حنبل با تحقیق آقای احمد محمد شاکر، ج1، ص446 باز یک روایت دیگر از خود امیرالمؤمنین هست که ایشان از پیغمبر نقل میکنند که خاک کربلا را آوردند برایش و پیغمبر آن را بو کرد و گریه کرد، این روایتی که در کتابهای متعدد آمده و سندها صحیح است ، این کارشناس وهابی دیده که نمیشود تضعیفش کرد، بله شعیب الأنعوط گفته بود ضعیف است دلیل ضعفش را هم گفت آن را ما جواب دادیم، هفته پیش، چون تکرار نمیکنم بحث را، بعد این کارشناس گفت خب این چه چیزی را ثابت میکند حالا صحیح باشد چه چیزی را ثابت میکند، آیا امامت الهی را ثابت میکند؟ این چه ربطی به امامت الهی دارد، شما چرا اینقدر، به قول شما منطق نخواندید، چه ربطی دارد اصلاً به امامت الهی؟ مگر ما خواستیم هر روایتی در برنامهمان بخوانیم، در اینجا بخوانیم بحث کربلا باشد، بحث هر چیزی باشد با آن امامت الهی را ثابت کنیم؟ واقعاً این منطق وهابیت است، ما روایت آوردیم که پیغمبر خاک کربلا را بوسیده،بو کرده، میگوید این روایت فایده ندارد چرا؟ چون امامت الهی را که ثابت نمیکند، این چه منطقی است تو را بخدا، واقعاً شما کارشناسی؟ بدا به حال آن مردم بیچارهای که شما شدید کارشناسشان و مردم دینش را از شما یاد بگیرند، خب ربطی ندارد این دوتا به هم دگیر، بعد میگوید باشد حالا آیا فضیلتی برای کربلا ثابت میکند؟ من واقعاً از این آقا سؤال میکنم، اگر همچین روایت خاک قبر عمر بن خطاب شما چه میگفتید، مثلاً سالها قبل از کشته شدن عمر بن خطاب بدست ابو لوءلوء پیغمبر خاک قبر ابوبکر را یا عمر را گرفته بود مثلاً بو کرده بود بوسیده بود گریه کرده بود اشک ریخته بود، شما چه میگفتید در بارهاش؟ آیا این خاک برای شما مقدس بود یا نبود؟ چه نظری داشتید، واقعاً انصاف داشته باشید، مثلاً در باره خاک معاویه اگر بود، حالا از اینها بگذریم یک روایتی ولو ضعیف، پیدا میکردید که پیغمبر بزرگوار اسلام خاک قبر معاویه را گرفته باشد گریه کرده باشد بوسیده باشد برایش اشک ریخته باشد، شما خاک قبر معاویه را در تمام عالم صادر نمیکردید؟ واضح است که به توبره میکشیدید، خاک قبر ابن تیمیه را آنطوری برای خودتان متبرک میگیردی و کیسه کیسه بین خودشان تقسیم میکردید حالا اگر فرض میگرفتیم همچین روایت بود ،اینها خب متأسفانه انصاف را رعایت نمیکنند از آنطرف جالب است خودش میگوید، میگوید مطلبی به این عظمت به این جلالت چطور فقط امیرالمؤمنین شنیده، تو دقت نکردی6تا سند داشت این روایت فقط ار امیرالمؤمنین نقل نشده از ام سلمه نقل شده از بقیه صحابه نقل شده ، 6تا سند دارد شما چطور مثلاً اینطوری انکار میکنید این مسئله را به هر حال روایت خیلی واضح است فضیلت بزرگی را برای کربلا ثابت میکند، حالا بعد آن مجری میگفت اگر قرار باشد فضیلت باشد خب خاک قبر پیغمبر هم باید فضیلت داشته باشد باید ارزش داشته باشد، بله برای سجده، شما خاک قبر پیغمبر را بیاور ما اگر روی آن سجده نکردیم، به چشمانمان میمالیم ،اصلاً خاک قبر حضرت خدیجه را بیاور، خاک قبر حضرت حمزه را بیاور، خب اینها برای ما مقدس هستند فرقی ندارد، منتهی خاک کربلا یک روایت خاصی ما از ائمه اهل بیت با سندهای صحیح از امام صادق و بقیه داریم که ارزش دارد سجده کردن بر آن اما خاک قبر پیغمبر هم بسیار با ارزش است؛ من یکی دوتا مورد در باره قبر پیغمبر هم برای این آقا بخوانم که مشخص بشود خاک قبر پیغمبر چه ارزشی برای مسلمانها دارد هرچند برای شما وهابیت هیچ ارزشی ندارد، کتابی که خیلی اعتبار دارد برای حنفیها، رد المختار علی درّ المختار (حاشیه ابن عابدین)، محمد بن عمر، عابدین متوفای 1252، خب کتاب کتاب معروفی است و از مهمترین کتابهای فقهی احناف هست، کتاب رد المختار، که اصل کتاب برای آقای حصکفی است، ابن عابدین شرح زده، و ج4، این کتاب، چاپ دارالعالم الکتب ریاض، چاپ 1423-2003 میلادی، ص53، کتاب رد المختار، آقای حصکفی، ابن عابدین شرح زده، چاپ دارالعالم الکتب ریاض، چاپ 1423-2003 میلادی، ج4، ص53 یک عنوان را باز کرده به عنوان مطلب فی تفصیل القبر المکرم صلی الله علیه و سلم، که ایشان میگوید اصلاً بحث سر این هست که مکه بالاتر است یا مدینه بالاتر است، میگوید علما اختلاف دارند مکیها میگویند مکه بالاتر است ، اهل مدینه میگویند مدینه بالاتر است، مالکیها یک چیز میگویند، شافعیها یک چیز میگویند، میگوید این اختلافات که هست سر اصل شهر مکه و مدینه است اما سر موضع قبر پیغمبر کسی اختلاف ندارد آنجایی که اعضای بدن پیغمبر را در خودش جای داده « فهو أفضل بقاع الأرض بالإجماع» برترین مکان در زمین به اجماع تمام مسلمانها، به اجماع تمام اهل سنت حداقل محل دفن پیغمبر هست میگوید: « فإن الكعبة أفضل من المدينة ما عدا الضريح الأقدس» بله کعبه از مدینه هم بالاتر است غیر از ضریح پیغمبر، آن زمان ضریح داشته مشخص است، غیر از ضریح اقدس پیغمبر « وكذا الضريح أفضل من المسجد الحرام» ضریح پیغمبر هم از مسجد الحرام بالاتر است نظر عالم سنی است، بعد از قاضی عیاض نقل میکند، و دیگران که حتی بر کعبه ارزشش بیشتر است محل دفن پیغمبر ،و از ابن عقیل نقل میکند که این بقعه از عرش خداهم بالاتر است؛ ببینید: « ونقل عنابن عقيل الحنبلي أن تلك البقعة أفضل من العرش» می گوید بکری ها همین را پذیرفتند ،آقای فاکهی تصریح کرده که زمین بر آسمانها بالاتر هست، چرا بالاتر هست چون انبیاء در زمین دفن هستند، از نبوی نقل میکند که همه میگویند آسمان بر زمین برتری دارد اما یک جا فرق میکند جاهایی که انبیاء در آنجا دفن هستند آنجا از آسمان هم بالاتر است، از عرش هم بالاتر است، از همه جا بالاتر است، من 50نفر از علمای سنی را میتوانم، خدمتتان نشان بدهم که همگی تصریح کردند حل دفن پیغمبر از همه عالم بالاتر است، از بیت العتیق بالاتر است از کعبه بالاتر است از قلم بالاتر است از عرش بالاتر است، چه کسی گفته؟ شما زا کجا میگویید محل دفن پیغمبر افضل نیست، فضیلتی ندارد، شما این را میگویید ما مسلمانها نظرمان کاملاً فرق میکند؛ چه شیعه،چه سنی نظرمان این است که محل دفن پیغمبر خیلی باارزش است ، چون افضل الخلق در آنجا مدفون هست، چون پیغمبر آنجا دفن هست این شرافت پیدا کرده، کربلا هم همینطور است، کربلا ارزشی نداشت قبل از وجود سید الشهداء«علیه السلام» روزی که سید الشهداء «علیه السلام» آنجا دفن شد خون آن حضرت آنجا ریخت آنجا از همه جابرتر هست از همه عالم برتر است، چرا؟ چون سید الشهداء «علیه السلام» در آنجا دفن شده، حالا موضع قبر پیغمبر و امیرالمؤمینین اینها که استثناء است، غیر از آن بر همه عالم برتری دارد، چون سید الشهدا«علیه السلام» آنجا دفن شده روایات هم همین را میگوید ما ندیدیم پیغبر بزرگوار اسلام خاک، قبر فلانی و فلانی را بوسیده باشد، جایی را غیر از قبر سید الشهدا«علیه السلام» اینطور بوسیده باشد واشک ریخته باشد، خب این دلیل بر برتری قبر امام حسین هست بر همه جاهای دیگر مجری:جالب است اینها بخاطر اینکه بخواهند همین، هرچند زودگذر به یک نتیجهای که مطلوب خودشان هست برسند تمام چیزها را کتمان میکنند حتی اینهایی که خودشان از شاگردان، شاگردان ابن تیمیه هستند فراموش کردند که آن زمینی که رسول الله در آن دفن هستند که جای خود دارد که شاگردان ابن تیمیه به آب غسلی که جسد بن تیمیه را با آن شسته بودند اینها تبرک میجستند، حالا اینها پا شدند و تمام مسلّمات را میآیند کتمان میکنند. بسیار خب بدون فوت وقت برسیم به کلیپ بعد، کلیپ شماره 35. کلیپ شماره 35:+ شما حرف آخرتان را بزنید وقت دیگر نیست خدا حافظ شما فقط نیم دقیقه برای وقت بدهید - این که گفتید حدیث بلال بن حارث ضعیف است این را اثبات کن + اثبات من این است که ضعیف است، صددر صد ضعیف است من الآن نمیتوانم برایت اثبات کنم، از شما اصلاً خدا حافظی میکنم چون بیننده بعدی را بگیرم چون جواب دادم، به شما، بیننده عزیز سر خط باشید یک لحظه، آقا جان اثبات از این بالاتر چیست که هیچ کدام از سنیها قبولش ندارند، بینندگان عزیز همه اینها میخواهند شما را گول بزنند از آیه که هیچ چیز نگفت، چطور من برای تو اثبات کنم؟ اثبات از این بالاتر چیست که هیچ سنی قبول ندارد، میگوید ابن تیمیه قبول دارد، اگر ابن تیمیه قبول دارد پس چرا با او بد هستید، پس ابن تیمیه یک مرده پرست بوده دیگر؟ دروغ در دورغ ،من نمیفهمم من که از او پرسیدم آیا به جهنم عقیده داری، گفت چرا حرف را عوض میکنی، این حرف عوض نبود، اتفاقاً ما فکر نمیکنیم که به جهنم خواهند رفت با اینکه آیه قرآن و حدیث را تحریف میکنند. مجری:بله چرا آخر بینندگان تماس میگیرند و اذیت میکنند این آقا را برای مطالبی که بقول خودشان مثل شب برایشان روشن است، چیست جریان این روایت بلال بن حارث، که الآن ادعا میکند که مسلماً ضعیف است استاد یزدانی:بله یک روایتی در کتابهای معتبر اهل سنت وارد شده مبنی بر اینکه یکی از اصحاب پیغبر در عام الرماده سال 17که خیلی خشک سالی در مدینه زیاد شده بود به حدی خشک سالی در مدینه زیاد شده بود که همهجا را مثل خاکستر میدیدند انگار همه جا سوخته است، یعنی هیچ علفزاری در مدینه نبود خیلی خشک سالی عجبی در سال17، که رماده بعنوان خاکستر معروف شد سال17، بنام سال خاکستر یعنی عام الرماده؛ در این سال یکی از اصحاب پیغمبر ابن حارث میآید روی قبر پیامبر و آنجا شکایت میکند که یا رسول الله بداد ملتت برس، بداد امتت برس که دارند هلاک میشوند؛ خب این آقا وقتی از این قضیه میآید، شب میخوابد پیغمبر را در خواب میبیند، پیغمبر میگوید که برو به عمر بن خطاب سلام من را برسان؛ حالا ردوغهایی که بعدش اینها نقل کرند دیگر، هرچیزی را نقل میکنند چندتا دروغ هم به آن میچسپانند، به او بگو الکیس الکیس، حالا من روایت را از اصل کتابهای علمایی که تصحیح کردند بخوانم کتاب البدایه و النهایه ابن کثیر، چاپ درا ابن کثیر، ج7، حوادث سال18(ولی خب عام الرماده سال 17 هست)، چاپ دوم، «أصاب الناس قحط في زمن عمر بن الخطاب فجاء الی قبر النبی» مردم در زمان خلیفه دوم گرفتار قحطی شدند، شخصی پیش قبر پیغمبر آمد گفت: « يا رسول الله استسق لأمتك فإنهم قد هلكوا» از خدا طلب باران کن برای امتت که دارد امتت هلاک میشود پیغمبر در خوابش آمد به او گفت که برو پیش عمر و سلام من را برسان، و به او بگو حتماً باران خواهد آمد، و به او بگو : « عليك الكَيس ! عليك الكَيس» حالا اینها همه نکته دارد، من نمیخواهم به نکاتش بپردازم ،منظور از کیس چیست، چه کار کرده بود خلیفه دوم که این خشک سالی آمده بود و مقصر همین بود، حالا نمیخواهم به آن بپردازم، چون موضوع بحث ما نیست؛ بعد آن شخص پیش عمر بن خطاب آمد و خبر داد و خلیفه گریه کرد اشک ریخت برای این قضیه، و خوشحال شده که پیغمبر به او سلام رسانده، و این دروغهایی که اینها نقل کردند. آقای ابن کثیر میگوید: «هذا اسنادٌ صحیح» سند این روایت صحیح است؛ این آقای سجودی میگوید نه ،نه من یقین دارم که ضعیف است، بینده میگوید یک دلیلی بر ضعفش بیاور شما گفتید ضعیف است، کجا گفتیه ضعیف است،این میگوید که «هذا اسنادٌ صحیح»، «ابن کثیر سلفی شاگر ابن تیمیه» است میگوید «هذا اسنادٌ صحیح»، ایشان می گوید که نه سند ضعیف است، این یک کسی که این روایت را تصحیح کرده است؛ آقای ابن حجر اسقلانی در فتح الباری، فتح الباری، ابن حجر اسقلانی،ج2،ص575، ایشان هم میگوید: «و رضی ابن ابی شیبه باسنادٍ صحیح من روایت ابی صالح ثمان عن مالک داره و کان خازن عمر أصاب الناس قحط في زمن عمر بن الخطاب» خب این هم آقای ابن حجز اسقلانی میگوید سندش صحیح است، ابن کثیر میگوید صحیح است، ابن حجز میگوید صحیح است، سمهودی در خلاصة الوفا باخبار دارالمصطفی،ج1،ص417 ایشان هم میگوید: «و من هم رواه البیهقی و بن ابی شیبه بسندٍ صحیحٍ» این هم سندش صحیح است؛ احمد ابن حجر هیتمی، الجوهر المنظم فی زیارت القبر الشریف النبوی المکرم، ایشان هم دقیقاً میگوید که: «و قد صحّه فی حدیث الطویل عن الناس أصاب الناس قحط في زمن عمر بن الخطاب» باز سند روایت ایشان میگوید صحیح است. باز همین آقا در حاشیه خودش در «إیضاح فی مناسک الحج نبوی» هم میگوید این روایت صحیح است، آقای صدیق القماری، «کتاب الردالمحکم المتین علی کتاب قول المبین»، ایشان هم میگوید سند این روایت صحیح است «اسناد هذالأثر صحیحٌ»، محقق کتاب «دفع شبه و من شبّه و تمرد» اصل کتاب مال حسنی دمشقی، آقای عبد الواحد مصطفی کتاب را تحقیق کرده، ایشان هم میگوید که سند روایت صحیح است، خود ابن تیمیه، در کتاب اقتضاء صراط المستقیم، خودش المجلد الثانی، مکتبة الرشد الریاض این کتاب را چاپ کرده دقیقاً همه داستان را نقل میکند میگوید این داستان جزء آنهایی نیست که شرک باشد؛ اینکه کسی سراغ قبر پیغمبر بیاید از قبر پیغمبر حاجتی بخواهد «فهذا کله حقٌ لیس من ما نحن فیه» من ما نحن فیه یعنی همین قبر پرستی و اینها نیست چه چیزهایی هست؟ «أن رجلا جاء إلی قبر النبی صلی الله علیه وسلم فشکا إلیه الجدب عام الرمادة فرآه وهو یأمره أن یأتی عمر فیأمره» این را هم آقای ابن تیمیه نقل کرده، فراوان یعنی دهها نفر از علمای سنی که این روایت را تصحیح کردهاند آنها میگویند سندش صحیح است این آقا میگوید من الان نمیتوانم ثابت کنم ضعفش را ولی میدانم ضعیف است، خب متدین تو که میگویی قیامتی هم هست، به بیننده توصیه میکرد قیامتی هم هست، جهنمی هم هست، بهشتی هم هست، پل صراطی هم هست به خدا یقهتان را آنجا میگیرد شما به چه عنوانی به چه دلیلی با چه مجوزی داری این روایت را تضعیف میکنی که همه علمای اهل سنت گفته صحیح است، هر کسی این روایت را آورده گفته سندش صحیح است، شما چه دلیل داری برای ضعف این روایتی که به این صراحت حاجت خواستن از قبر پیغمبر را ثابت میکند سندش هم صحیح است؟ بزرگانی مثل ابن حجر، تو بند کفش ابن حجر عسقلانی هم نمیشوی، یکی مثل آقای سجودی که اینهمه غلط دارد غلطهایش را هم ما قبلاً دیدیم یک متن ساده را نمیتواند بخواند، تو میخواهی با ابن حجر عسقلانی خودت را مقایسه کنی؟ ابن حجر میگوید سندش صحیح است، با ابن کثیر میخواهی تو خودت مقایسه کنی؟ آنها میگویند صحیح است تو میگویی صحیح نیست واقعاً جای تعجب دارد مردم حرف چه کسی را را بپذیرند اینجا؟ مجری:بله حالا جالب هم همین است که دقیقاً میگوید که چرا میخواهید مردم را گول بزنید، حالا جالب است اگر، بینندگان خود شان دیدن حتماً برنامههای این آقایان را و میدانند که اگر یک سندی باشد با بخواهیم تصحیح بکنیم و در اصل اینها یک طوری پیدا بکنند که این ضعیف بوده چه نسبتهای میدهند یا اینکه برعکسش چیزی ضعیف باشد تصحیح بکنند یا به هر صورتی که یک چیزی را خلاف واقع بخواهند نشان بدهند به نظرتان خود ایشان الان به این وضوح آمد چنین کاری را انجام داد و یکی چیزی را که همه تصحیح کردهاند تضعیف کرد نسبت به خودش باید چه صحبتی بکند؟ کلبیپ بعدی را با هم ببینیم. کلیپ شماره 36:ببین چرا از من میپرسی شما که اینقدر خبر داری از حدیث ما باید بقیه را هم خبر داشته باشی اگر خبر نداری من دارم برایت میگویم یعنی من در اینجا میآیم دروغ میگویم حدیث خود را؟ من که حدیث خود را دروغ بگویم من که کافر میشوم، به حدیث ضعیف بگویم صحیح است من کافر میشوم یعنی خودم میدانم ضعیف است بگویم صحیح است، ما که مثل شما نیستیم که بگوییم دروغ مداراتی داریم میتوانیم دروغ مداراتی بگوییم، میتوانیم دست بسته نماز بخوانیم وقتی که با سنی هستیم. مجری:خب یهو دیگر این برایش پیش آمد دیگر یهو این چیزی هم گفت این چیزی که نباید میگفت را باز گفت و دیگر خودش به خودش کافر میگوید. استاد یزدانی:بله دقیقاً همان روز در همان برنامه میگوید من اگر بیایم مثلاً روایتی که صحیح است را تضعیف کنم یا ضعیف است را تصحیح کنم یعنی به هر خلافی که بگویم کافر شدهام، خب این روایتی که صحیح است همه علمای شما گفتهاند صحیح است شما بیخود تضعیف میکنی بدون اینکه برایش دلیل داشته باشی، بدون اینکه بدانی صحیح یا ضعیف است میگویی نه نه یقین دارم ضعیف است، این کسی که همچین کاری بکند طبق حکمی که خودت کردی کافر هستی و باید از این کفرت حتماً توبه کنی، توبه که اهل توبه نیست حالا به هر حال. مجری:بله اینها این تکفیرهای شان دامن خود شان را هم خیلی وقتها میگیرد حالا همین امروز هم، دیگر اینقدر همه را تکفیر کردهاند یکی یکی دیگر مانده حالا خود شان، فقط ماندهاند خود شان که دیگر شروع کردهاند خود شان را هم دارند تکفیر میکنند. تا حالا این سیری که پیش رفت همه ملاحظه کردید این برنامههای این شبکههای وهابی را که جالب هم همین است باز حالا من بخواهم صرفاً یاد آوری بکنم که اکثراً ما این روشی که پیش گرفتیم اینطور است که خود شان، این شبکهها نشان میدهد دیگر خود این فرد میآید و خودش آن صحبتی که کرده را نقص میکند، خودش نقد میکند، خودش تکفیر میکند تک تک اینها برای خود شان پیش میآید. کلیپ را با هم دیگر میبینیم. کلیپ شماره 37:خب تا اینکه تلفنها وصل میشود شما این را بیاورید تا بیننده قبلی ببیند چقدر دروغ گفته، ببینید من گفتم که آدم از ذهنش میرود ببین اینجا حدیث از صحیح مسلم است «من خرج من الطاعة» کسی که از طاعت خارج شد «و فارغ الجماعة فمات» و از جماعت خارج شد و مُرد «مات میتة الجاهلیه» نمیگوید بیعت میگوید جدا شد از جماعت یعنی مثلاً فرض کنیم که حضرت فاطمه فرض مهال حضرت فاطمه خلافت ابوبکر را قبول نکرد فرض مهال است ولی با این وجود قیام که نکرد دیگر تا من بگویم که به مرگ جاهلیت مُرد. و اما در مورد یزید به شما گفتیم که یزید اصلاً خلافتش منعقد نشده بود بگذار ببینم حدیث دیگر هم پیدا کنم در همین جا که نگوید از خودش اورده، بیا این یک، این هم دیگر، نمیگوید بیعت ببین میگوید از سلطان خارج شد به اندازه یک وجب و مُرد او به مرگ جاهلیت مُرد یعنی شورید آن هم شورشی که به اصطلاح ناحق باشد که آدم میتواند برود به سلطان بگوید، اینها حدیثهای دیگر هم داریم میگوید اگر کسی در مقابل سلطان حرف حق را بزند این حدیث حالا متن حدیث یادم نیست مرگش خیلی بالا است مرگ شهید است شهید بالای است. مجری:بسیار خب بله این کلیپ را هم دیدیم در ابتدا یک صحبتی کرده بعدش بیننده میخواهد بیاید مچش را بگیرد باز اول یک چیزی را انکار میکند به صورت کلی نسبت به این روایت مَنْ مَاتَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ و حالا نتیجتاً حالا آن چیزی هم که از قبل در ذهنش هست بودن توجه به هر نوع چیزی که الان دارد برایش مشخص میشود همان نتیجه را میخواهد بیاید به قول خود میخواهد بیاید با همین بیان گول بزند مخاطبین خودش را. بله این روایت چه هست و آیا انکار این خللی وارد میکند؟ آیا این کارش اصلاً درست بوده این کاری که انجام داده این آقای سجودی؟ استاد یزدانی:یک بحث بسیار مهمی هست و یک سؤال بسیار مهمی که همیشه شیعیان از مخالفین خود شان دارند روایتی که درمنابع شیعه و منابع اهل سنت به سندهای صحیح نقل شده که رسول خدا«ص» فرمودهاند: «مَنْ مَاتَ وَ لَیسَ لَهُ إِمَامٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِیةٌ، مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» انواع و اقسامش نقل شده و سؤال هست برای ما خیلی مباحث پیش میآید حضرت زهر«س» از دنیا رفت شهید شد امام بر او چه کسی بود؟ نمیتوانند بگویند ابوبکر بود چون ابوبکر را قبول نکرد اصلاً قبول نداشت و ابوبکر را خب حرفهای تندی که علیه ابوبکر زد اینها که دیگر مشخص است در تاریخ آمده. حالا از آنها بینندههای ما زنگ زدهاند شبکههای وهابی و از آنها پرسیدهاند که نظرتان در باره امام حسین چه است؟ امام، امام حسین چه کسی بود؟ خودش امام بود؟ یا یزید امامش بود؟ نمیتوانند بگویند یزید امام بود آمده این آقا بینندهها چندین برنامه از او آمدهاند سؤال کردهاند میگوید نه اصلاً همچین روایتی نداریم روایتی که در «صحیح مسلم» است بییندهها برایش خواندند که: «مَنْ مَاتَ و لیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» هر کس بمیرد و در گردنش بیعتی نباشد مرگش مرگ جاهلی است مرگ جاهلی یعنی اینکه این کافر مرده یعنی از دنیا رفته در حالی که مستقیم می رود جهنم، خب امام حسین بیعت چه کسی بر گردنش بود؟ آیا بیعت کسی بر گردنش بود یا نبود؟ اگر بود خب بیعت چه کسی بود؟ با یزید که بیعت نکرد اگر نبود مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة میشود طبق مبنای شما طبق روایت صحیح شما، این آقا میآید در برنامههای مختلف میگوید اصلاً همچین روایتی نداریم همچین روایتی دروغ است، حالا من روایت از صحیح مسلم نشان بدهم صحیح مسلم، چاپ اوقاف ریاض عربستان سعودی وزارت اوقاف در دارالسلام چاپ کرده صفحه 831. از عبدالله بن عمر هم نقل شده، بحث، بحث یزید هم هست که وقتی در واقه حره، این صفحه 831 کتاب المغازی باب 66 حدیث شماره 4793 یا 1851 چون دو جور شماره گذاری شده، از عبدالله بن عمر هم است در بحث حره در زمان یزید بن معاویه که آن جنایات را میخواست انجام بدهد آقای أبو عبدالرحمن یا عبدالله بن عمر طرفدار یزید بود یزیدی ایت ایشان و از یزید طرفداری میکرد و مردم را تشویق میکرد که حتماً با یزید بیعت کنند چرا؟ میگوید من از پیغمبر شنیدم: «مَن خَلَعَ یَداً مِن طَاعةٍ لَقِیَ الله یَومَ القِیامَةِ لا حُجَّةَ لَه» هر کس از اطاعتی دست بکشد (با یک کسی بیعت کرده که از آن اطاعت کند از این اطاعت خودش دست بکشد) روز قیامت در حالی خدا را ملاقات میکند که هیچ حجتی ندارد دستش خالی است «وَ مَنْ مَاتَ و لیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» هر کس بمیرد و بیعتی بر گردنش نباشد مرگش مرگ جاهلی است المغازی، صحیح مسلم، چاپ وزارت اوقاف عربستان در داراسلام، حدیث شماره 4793 یا 1851، باب 66، ص 831 خب تکلیف امام حسین چه است؟ تکلیف امام حسین«ع» طبق این مبنا طبق این روایتی که الان بینندگان عزیز هم میبینند تکلیفش چه است؟ آیا با کسی بیعت کرده یا نکرده؟ اگر که کرده خب نشان بدهید با چه کسی بیعت کرده؟ با یزید با معاویه با چه کسی بیعت کرده؟ اگر بیعت نکرده مَاتَ و لیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة. یک سر در گمی عجیبی اینها گیر افتادهاند و نمیتوانند راه فراری ندارند این روایت کل مذهب شان را نابود میکند کل اعتقادات اینها را از بین میبرد ولی این کار را میکنند راهی ندارد غیر اینکه اصلاً همچین روایتی دروغ است. حالا کلیپ بعدی را ببینیم بیننده میآید حسابش را میرسد. مجری:بله کلیپ بعد را که همین حالا در ادامه این مبحث هم هست با هم میبینیم. کلیپ شماره 38:+سلام عرض میکنم بیننده عزیز بفرماید. -سلام علیکم، جناب آقای سجودی محض رضای خدا برای یک بار هم که شده همین روایت که شما فرمودید بحث از بیعت نیست را من میگویم و همانطوری که آن روایت را آوردید روی صفحه مانیتور، اگر واقعاً دروغگو نیستد همین روایت را بیار. +بگو _«مَاتَ و لیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» شما که میگفتید بحث از بیعت نیست +در مسلم است این؟ در مسلم است؟ -بله در مسلم است +ندارد در صحیح مسلم ندارد خب داری راست نمیگویی، اینجا من مات را آوردم و عُنُقِه را هم آوردم به این شکلی که شما میگویید نیست -عُنُقِه بزن + عُنُقِه زدم اینجا جلوی چشمم هست، بیا عُنُقِه میزنم از خودتان در میآورید که من به شما گفتم شما خیاطهای خوبی هستید آسمان را به زمین میبافید. - عُنُقِه فقط بزن عُنُقِه + عُنُقِه زدم همینطور پشت سر هم عُنُقِه میآید، کجاست؟ نیست عُنُقِه،هیچ کدام نیست دیدید این چه است؟ این هم نیست، نیست دیگر من میگویم از خودتان، نیست قربان من یکی یکی دارم میآورم نمیتوانم دیگر اینقدر من که به شما میگویم شما وقت من را میگیرید، بیا «مَن خَلَعَ یَداً مِن طَاعةٍ» اکید خودش از طاعة آمده، چه کند؟ خدا را روز قیامت چه میکند که هیچ حجتی ندارد «وَ من مَاتَ و لیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» درست است؟ این هست و کسی که بیعت ندارد بیعت جاهلیه مرده حالا شما سؤالت در مورد این حدیث چه است؟ به من بگو تا من جوابت را بدهم. -پیدا کردی؟ +بله به این صورت هست -پس چرا میپرسی بحث از بیعت؟ +شما طور دیگر گفته بودی خب حالا بگو _نه من طور دیگر نگفتم من میتوانم ضبط کردهام همینجا نشانتان بدهم +خب حالا بگو سؤالت در مورد این حدیث چه است من که برایت آوردم من که از کتاب خود را پنهان نمیکنم من مه یهود نیستم یا شیعه نیستم بگو -آقای سجودی آنجا گفته مَن خَلَعَ یَداً مِن طَاعةٍ +اینجا است مَن خَلَعَ یَداً مِن طَاعةٍ درست است این هست حالا تو مشکلت با این حدیث چه است به م بگو این حدیث چه ربطی به حسین دارد؟ -من سؤال میپرسم شما باید جواب بدهی من میگویم امام حسین با یزید بیعت داشت یا نداشت؟ +اگر شما سواد عربی داری خب من میگویم که شما خیاط خوبی هستی آسمان و زمین را به هم میدوزی اینجا چه میگوید؟ مَن خَلَعَ یَداً مِن طَاعةٍ کسی که از طاعت یدش را خب یعنی بیعت کرده و دستش را از بیعت کشیده، حسین چه زمانی با یزید بیعت کرده بود؟ تو را خدا چرا میدوزی اینها را با هم؟ جواب بده -جناب آقای سجودی +جناب آقای سجودی را نگو بگو سجودی احمق است ولی جواب سؤال من را بده -من به شما مشخص میگویم که آنجا که نوشته مَن مَاتَ و لیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ +آقای محترم شما چرا، الان تو گفتی مَن خَلَعَ یَداً مِن طَاعةٍ چرا جلوی می روی آقا؟ من به شما یک سؤال را واضح گفتم شما این حدیث را چسپاندی به حضرت حسین«رض» حسین چه زمانی با یزید بیعت کرده بود؟ جواب این سؤال را به من بده نگو جناب آقای سجودی بالا و پاین نرو -قطعاً که با یزید بیعت نکرده بود بدتر نه اینکه باید میرفت بیعت میکرد +آن که دیگر بدتر است آن دیگر حالا شما میخواهید طرفدار یزید باشی باش من کاری به تو ندارم، آقا آقای محترم آقای عزیز من کاری به شما ندارم که شما پیرو یزید هستی یا نیستی من کار به این دارم که شما از این حدیث گرفتی که حسین بر مرگ جاهلیت مرده در این حدیث نوشته کسی که یدش را از طاعت بیرون ببرد این بیعت نکرده بود. -آقا چرا بخش دومش را ترجمه نمیکنی؟ +تو بخش اولش را جواب بده که من برایت بخش دومش را ترجمه کنم؛ بینندگان ببینید اینجا گفته، این حدیث را آورده به حضرت حسین چسپانده، اینجا گفته کسی که از طاعت برود بیرون این اصلاً از یزید اطاعت نکرده بود ، میگوید بقیهاش را بگو، بقیهاش را چه بگویم اصلاً بیعت نکرده بود، عجیب است، خجالت نمیکشد آدم خیلی بد است. مجری:بله دیگر، حالا میگویند سنگ پای قزوین میشود اینطور، همان اول به صراحت چندین بار آقا چنین چیزی اصلاً وجود ندارد در هیچ منبع روایی ما اصلاً نداریم و اینها آن وقت از صحیح مسلم، حالا اینها حداقل بخواهند دوتا کتاب را بخواهند بخوانند صحیح مسلم یکی از همینها هست که باید حتماً بدانند اگر واقعاً ادعای حالا هرچه، کارشناس شدنشان میشود، باید حداقل بر اینها مسلّت باشند، نمیدانم حالا این نه کار با نرم افزار را مثل اینکه مسلت است و از آنطرف اصلاً بر منابع اهل سنت هم مسلت نیست و نتیجةً هم همین میشود دیگر به راحتی این بیننده میآید و مچش را میگیرد بعدش هم حالا نسبتهایی که به خودش میدهد دیگر،خودش فهمید الآن در چه مقامی قرار گرفت و چنین صحبتی هم کرد و صفاتی که خودش لایقش بود را به خودش داد، خدمتتان هستیم. استاد یزدانی:بله خب روایت واضح در صحیح مسلم هست و خیلی روشن است که اعتقادات اینها را زیر سؤال میبرد ولی خب ایشان ببینید چه تبلیسی میکند؛ من مثل خودش میخواهم سرچ کنم ببینم چه نشان میدهد، در فیلد بالایی نوشت من مات ،در فیلد پایین نوشت عنقه، بعد صحیح مسلم را هم تیک زده بود دیگر مشخص بود ، سرچ زد دید که چیزی پیدا نشد، لا توجد نتایج، هیچ نتیجه نداد، پیدا نشد طبیعی هم هست ببینید، ایشان میگفت شما خیاط خوبی هستید ولی من میگویم که وای از آن روزی که پالان دوز خیاطی کند، ما خیاط خوبی هستیم و لی شما پالان دوزی هستی که میخواهی بیایی خیاطی کنی، روایت این نیست « مَن مَاتَ و لیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ» روایت چیست؟ «وَ مَن مَاتَ» این نکات را اینها بلد نیستند که یا بلد هستند خود شان را به آن راه میزنند، باید میزد وَ مَن مَاتَ واو را به آخرش میچسپاند، الان من میزنم ببینید که هست یا نیست، وَ مَن مَاتَ واو را باید به آخر بجسپانی این یا میخواهد بیننده را گول بزند یا بلد نیست، یا شما دروغگو هستی واقعاً، کذابی، یا اینکه واقعاً پالان دوزی میخواهی بیایی خیاطی کنی، خیاطی راه و روش دارد برای خودش، یا باید اینطوری واو را میچسپاند یا اگر هم مَن مَاتَ نوشته بود باید این تیک جلوی این را بر میداشت، هر فیلد جلویش یک تیک دارد که اگر تیک باشد مطابق میآورد اگر تیک را برداریم دیگر واو چسپیده باشد ماقبل و مابعدش پسوند و پیشوند داشته باشد را هم میآورد حالا من این تیک را بر میدارم دو باره سیرج میزنم ببینید هست یا نیست، هست دقیقاً همان روایت، شما چرا اینقدر دروغگو هستی؟ شما را اینقدر بدبخت و مفلوک هستی؟واقعاً عجیب است برای من که اینها چرا اینطوری هستند. بعد ببینید بیننده، خب تا حالا میگفتی روایت نیست دروغ میگویید چه میگویید نیست همچین روایتی حالا که پیدا شده چه میگوید؟ میگوید ببینید شما باید از اول جواب بدهید «مَن خَلَعَ یَداً مِن طَاعةٍ لَقِیَ الله یَومَ القِیامَةِ لا حُجَّةَ لَه» امام حسین با یزید که بیعت نکرده بود بابا روایت دوتا موضوع را مطرح کرده است یک مَن خَلَعَ یَداً مِن طَاعةٍ این یک موضوع هست مستقل است وَ مَن مَاتَ واو اصلاً بحث همهاش سر این واو است این واو را ایشان در نظر نمیگیرد نه در سیرچش نه در معنا کردنش «وَ مَن مَاتَ و لیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» هر کس با کسی بیعت کند و بعد دست از اطاعت از او بردارد روز قیامت خدا را در حالی ملاقات میکند که هیچ حجتی ندارد خب این ربطی به امام حسین ندارد ما هم میدانیم شما هم میدانید بیننده هم به این استدلال نکرده اصلاً، اصلاً کار نداره به این، اصلاً ربطی به امام حسین ندارد، چون این بیعت نکرده بحث بیننده و ما و شما این تیکه روایت است که اصلاً مستقل از قبل است حکم دیگر است «وَ مَن مَاتَ و لیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» خب امام حسین«ع» با یزید بیعت نکرد چه میشود؟ «وَ مَن مَاتَ و لیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» دیگر، یا باید بگوییم خودش امام بوده واقعاً امامی بوده که مردم باید به او بیعت میکردند همه باید به او بیعت میکردند یا مرگش نعوذباالله مرگ جاهلی است همانطور که عبدالله بن عمر همینطور استنتاج میکند هر کسی با یزید بیعت نکند مرگش مرگ جاهلی است روایت از عبدالله بن عمر هست دیگر، و متأسفانه این آقای سجودی هم دروغ میگوید هم تدلیس میکند و هم دارد مخالطه میکند، بیننده اصلاً بخش اولش مد نظر نبود بخش دوم را باید شما میخواندی ترجمه میکردی جواب میدادی ولی متأسفانه مکتب سقیفه غیر از این پرورش نمیدهد عیر از دروغگو دیگر پرورش نداده، غیر از انسانهای که سفسطه میکند تدلیس میکند مغالطه میکند، واضح است بالاخره امام حسین با یزید بیعت کرده بود یا نکرده بود؟ اگر بیعت کرده بود خب دلیل بیاورید دیگر این واضح است تاریخ میداند که نکرد بیعت بخاطر اینکه بیعت نکرد به شهادت رسید، اگر بیعت نکرد «وَ مَن ماتَ وَ لیسَ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة» مگر میشود سید شباب اهل الجنه ماتَ مِتَةً جَاهَلِیَّة باشد؟ نمیشود دیگر هیچ نمیتواند این را بگوید در یک زاویه در یک بن بست گیر میکند اینها که هیچ راه فراری ندارند یا باید بگویند امام حسین«ع» با یزید بیعت کرده که دروغ میشود یا بگویند نعوذباالله سید الشباب اهل الجنه مرگش مرگ جاهلی است میرود جهنم این هم نمیشود دیگر هیچ راهی ندارند و روایت کاملاً راه اینها را بسته و راه فرار را بر اینها بسته دوچار یک تناقض واضح و آشکار هستند چاره غیر از تدلیس و دروغگویی ندارند اینها. مجری:بسیار خب اینها حالا یک دوره نمیدانم با نرم افزار آشنایی ندارند یا واقعاً همین این تدلیس شان منحصر در تدلیس در کتب و منابع نیست بلکه یک مقدار پیرفت کردهاند دیگر با پیرفت علم اینها هم تولیسهای شان پیرفت میکند میدانند که چطور باید مثلاً سیرچ بکنند که آن نتیجهای که خدای نکرده آن حقیقتی که هست یک بار برای شان آشکار نشود. کلیپ بعد کلیپ شماره 39 هست که با هم میبینیم. کلیپ شماره 39:-سؤالم از شما این است آقای سجودی از آنجای که دیدم دارید در مورد امام حسین امروز صحبت میکنید سؤالی از شما دارم از آنجای که قاتلین امام حسین هم بالاخره ادعای اسلام داشتند و اهل نماز و روزه و اینطور چیزها بودند میخواستم ببینم اینها قاتلین امام حسین«ع» با دست باز نماز میخواندند یا دست شان را میبستند در هنگام نماز؟ این را شما میدانید؟ +این سؤال مثل آب خوردن جوابش این است که همه دستهای خود را میبستند نماز میخواندند از اول تاریخ تا حالا، حالا شما جواب سؤال ما را بدهید -یعنی قاتلین امام حسین«ع» را شماقبول دارید که دست بسته نماز میخواندند درست است؟ +بدون شک همه مسلمانها دست بسته نماز میخوانند این را از زمان سقویها شما درست کردید بله -بینندگان عزیز بله متوجه شدید آقای سجودی عزیز ما فرمودند قاتلین امام حسین«ع» دست بسته نماز میخواندند ولی الحمد الله ما در کتابهای مان با سند صحیح داریم که امام حسین«ع» و یاران شان با دست باز نماز میخواندند و اصلاً حرام است در مذهب شیعه من فکر میکنم تکلیف قاتلین امام حسین«ع» به همین سادگی مشخص شد از این به بعد اگر کسی به شما گفت شیعیان قاتلین امام حسین بودند شما دیگر فکر میکنم با همین جوابی که آقای سحودی داد پرونده این حل شد الحمدالله +صبر کن صبر کن من اول همین را جواب بدهم اجازه بده آقا اجازه بده عزیز من، بینندگان عزیز شیعه تقیه دارد یعنی کسانی که حضرت حسین را شهید کردند از مردم کوفه میتوانند کافر باشد دست بسته نماز بخواند سنی نباشد یکی این است که برای، دلیل برای تان میآورم یک دلیلی که من مذهب شیعه را تیکه کردم من از راه حج من مهاجر شدم رفتم حج خمینی در همان سال فتوا داد، این الان گفت که دست بسته حرام است در مذهب شیعه حتی هست که دست به دست بخورد مثل که اتصالی شده باشد نمازت باطل میشود دوباره باید بخوانی اما خمینی فتوا داده همان خمینی همان خمینی که این آقا قبولش دارد گفته در حج که با سنیها نماز میخوانی دست بسته نماز بخوان پس میتواند در قاتلهای کسانی که حسین را شهید کردند شیعهها باشند ولی دست بسته نماز خواندند، محکوم شدی مات شدی مبهوت شدی جواب بده. -اره من مرا قربان دوستان عزیز من مرا قربان +این را جواب بده تا آخر برنامه مال تو این را جواب بده تا آخر برنامه مال تو. مجری:بله بسیار خب حالا این خیاطی که البته خیاطی هم بلد نبود همان با پالانی هم که میخواست همان کاری هم که میخواهد انجام بدهد یهویی این صبر کن صبر کن فهمید آره چه مطلبی دارد برای بینندگان آشکار میشود میخواست بالاخره با همین، به خیال خودش با همین فنی که دارد بخواهد این را درست بکند. خیلی سؤال طبیعی و خیلی آشکاری هم بود که بیننده از او پرسید الحمدالله از بینندگان زرنگ هم کم نداریک که همیشه هم مایه رسوایی این وهابیت، همین وهابیتی است که همگی داریم میبیند. در خدمتتان هستیم. استاد یزدانی:بسیار سپاسگذار هستیم از این دوستان عزیزی که تماس میگیرند و این وهابیها را در خود شبکه شان بی آبرو میکنند و أجر بسیار عظیمی دارد من خدمت همه بینندگان عزیز جناب آقای حیدری و بقیه دوست عزیزی که قبلاً اسمش را حالا من نمیدانم تماس گرفته بودند اینهای که تماس میگیرند و این شبکههای وهابی را اینطوری ناک اوت میکنند و اینطوری آبروی شان را میبرند در شبکه خود شان اجر عظیمی پیش امیرالمؤمنین علی یابن أبی طالب قطعاً دارند و إن شاءالله خداوند برکات زیادی هم در این دنیا و هم در آن دنیا به اینها خواهد داد. بحث، بحث تکتف هست، اینها هیچ دلیلی صریح، واضح، روشن میگویم هیچ روایت صحیحی در منابع اهل سنت وجود ندارد که پیغمبر یک بار دست بسته نماز خوانده باشد حتی یک بارش را روایت صحیحی که طبق قوانین خود شان صحیح باشد طبق قوانین رجال شان صحیح باشد وجود ندارد که پیغمبر دست بسته نماز خوانده باشد، این بیننده زنگ زد که شما مدعی هستید که قاتلان سیدالشهداء«ع» همه شیعه بودند این دروغی است که ما قبلاً مفصل جوایش را دادیم دیگر نیاز نیست به آن بپردازیم مشخص است کسی که شیعه کسی باشد نمیرود امام خودش را بکشد، گفت آقا سؤال کرد که اینهای که در کربلا جمع شده بودند امام حسین«ع» را میکشتند اینها دست بسته نماز میخواندند یا دست باز؟ خب این طبیعی است که بگوید نه دست بسته نماز میخواندند اگر بگوید دست باز نماز میخواندند خب این همه شیعه دست باز همه خب پس مشخص است که مسلمانها همه دست باز نمازخواندند چه این طرفیها چه آنطرفیها این طرف که امام حسین«ع» بود آنطرف که عثمانیها بودند دشمنان اهلبیت«علیهم السلام» اینها همه دست باز نماز میخواندند این که خیلی بد میشود برایش خب صریح واضح روشن و سریع گفت که همه دست بسته نماز میخواندند این بیننده هم خب مشخص شد قاتلان سیدالشهداء«ع» همه دست بسته نماز میخواندند پس هیچ کدام شیعه نبود شیعه که نظرش مشخص است در طول تاریخ از امیرالمؤمنین بگیر تا امروز همه شیعیان بلا استثناء دست باز نماز میخوانند و هیچ کس دست بسته نماز خواندن را قبول ندارد اگر هم آن فتوای که از مراجع ما نقل میکنید در حالت اضطرار است بله در حالت اضطرار واجب هست بر هر شیعهای که دست بسته نماز بخواند برای اینکه جانش در خطر نباشد، مالش در خطر نباشد، آبرویش در خطر نباشد بله میتواند و بلکه بعضی وقتها که شدیدتر باشد واجب است دست بسته نماز بخواند در مکه میروی ولی خیلی جاها هم هست من بین سنیها رفتم دست باز نماز خواندم همین زاهدان رفتم مسجد اهل سنت رفتم نماز خواندم دست باز نماز خواندم حالا بعضیهای شان آمدهاند چپ چپ نگاه کردهاند اهمیت ندادم چون جانم در خطر نیست آنجا، آنجا دست باز نماز میخوانم جماعت شان هم شرکت نکردم خودم برای خودم نماز خواندم مشکلی ندارد ولی اگر مکه باشد چرا مکه مجبور هستی آنجاچون جانت در خطر است تو دست باز نماز بخوانی دستگیرت میکنند پدرت را در میآورند دیگر معلوم نیست بتوانی اصلاً برگردی، در آنجا بله در آنجا دست بسته نماز میخوانیم، به هر حال این بحث تقیه را که ایشان پیش کشید من ازش سؤال میکنم آقای سجودی اینهای که تو میگویی در کربلا آمده بودند تقیه کردند دست بسته نماز خواندند از چه کسی تقیه کردند؟ از امام حسین«ع» تقیه کردند دست بسته نماز خواندند؟ این که نمیشود از امام حسین«ع» نمیترسیدند آنها، آنها اگر از امام حسین میترسیدند به جنگش نمیرفتند به شهادت نمیرساندند از چه کسی میترسیدند؟ از شمر و ابن زیاد و عمر بن سعد و سرانی که فرماندهان و بزرگان لشکر میترسیدند دست بسته نماز میخواندند؟ که باز وضعیت کاملاً برعکس میشود به ضرر شما میشود پس قاتلان سیدالشهداء«ع» کسانی بودند که دست بسته نماز میخواندند و سنی بودند پیرو سقیفه بودند پیرو اهلبیت و پیرو امیرالمؤمنین«ع» نبودند شیعه نبودند پس. یک عده کم، شیعه در کجا تقیه میکند؟ در جای که تعدادش کم باشد قدرتش کم باشد و از کسانی بترسد و آنجا تقیه میکند یک گروهی هم فرض را بر این بگیریم دروغ دارد میگوید، فرض را بر این بگیریم یک گروهی مثلاً چند نفرهای بودند اینها هم دست بسته نماز میخواندند از چه کسی میترسیدند از سرانی که جمع شده بودند امام حسین«ع» را به شهادت برسانند باز به ضرر شما است هیچ نفع و سودی به حال شما ندارد باز سؤال باقی است کسانی که در کربلا جمع شده بودند دست بسته نماز میخواندند یا دست باز؟ خب مجبور است بگوید دست بسته نماز میخواندند، چرا دست بسته نمیخواندند؟ ایشان میگوید تقیه میکردند، از چه کسی تقیه میکردند؟ از فرماندهان لشکری که آمده بودند امام حسین«ع» را به شهادت برسانند پس امام حسین«ع» دست باز نماز میخوانده آنهای که آمده بودند امام حسین«ع» را به شهادت برسانند دست بسته نماز میخواندند یک عدهای هم فرض کنیم آنجا بودند و تقیه میکردند چون اگر عده شان زیاد بود همه شیعه بودند که نیاز به تقیه نداشتند اگر اکثریت هم باز شیعه بود باز نیاز به تقیه نداشتند قدرت داشتند به هر حال کار خود شان را انجام میدادند پس یک عده قلیلی بوده که از ترس شمر و عمر بن سعد اینها دست بسته نماز خواندند شیعه بودند دروغ است البته واضح است که دروغ است باز به ضرر شما شد و باز نتوانستید از این قضیه جواب بدهید مشخص است کاملاً. مجری:کاملاً بله این ریسمان بافی را به قول خودش دیدیم یعنی یک حرفی زد استاد یزدانی:خیاطیش خوب نیست مجری:بله خیاطیش خوب نیست باید تمرین بکنند اینها بیشتر از اینها استاد یزدانی:با تمرین حل نمیشود اینها با همان، وظیفه شان همان پالان دوزی و همان پالان دوزیشان میپردازد. با تمرین حل نمیشود اینها با همان، وظیفه شان همان پالان دوزی و همان پالان دوزیشان میپردازد. مجری:خب تشکر میکنیم از محضرتان، کلیپ بعدی کلیپ شماره 40 هست که با هم میبینیم. کلیپ شماره 40:اینها برای اینکه عزاداری را ثابت کنند به یک حدیثی از احادیث ما استناد میکنند که حضرت عایشه«رض» مادر ما ام المؤمنین فرمودند که وقتی که پیغمبر وفات یافت من به سر خود زدم و بلند شدم جیغ زدم به سر خود زدم به صورت خود زدم، ولی چه میگوید خب ببین عایشه به صورت خود زده، تو از عایشه پیروی میکنی؟ در حالیکه در همان حدیث حضرت عایشه میگوید که من به خاطر نادانی این کار را کردم چون جوان سال بودم مسئله بزرگ بود حضرت پیغمبر مرده بود دیگر چیزی شوخی نبود در همان لحظه سر جسد مبارک آن حضرت گریه کرد ولی با این وجود میگوید من از نادانی این کار را کردم چون پیغمبر به او یاد داده بود که گریه نکند گریه کند میگوید مرده عذاب میشود، البته مرده اگر قبل از مردن به فامیلهای خود نگوید که گریه نکنید اگر بگوید و آنها گریه کنند دیگر گناهکار نیست. پس هدف ما این است که همه ما به بهشت برویم و ما احادیث خود را به شما میگوییم تا علمای شیعه به شما دروغ نگوید که این در کتاب سنی اینطوری نوشته آنطوری نوشته ولی قبل از احادیث چرا به کتاب قرآن رجوع نکنیم قرآنکریم به ما در مورد کسانی که دچار مصیبت شدند دیگر دچار مصیبت شدید دیگر هر چند که معقول نیست که شما امروز دچار مصیبت باشید چونکه حضرت حسین تقریباً 1400 سال پیش وفات یافته 1382 سال پیش معقول نیست ولی حالا مصیبت دارید خدا به شما راه حلی نشان داده این قرآن این سوره بقره مگر مؤمن به قرآن نیستید خداوند به کسانی که مصیبت دچار شدند مژده میدهد برای چه کسی؟ برای صبر کردن «وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ» کسانی که صبر میکنند را بشارت بده بشارت به چه کسی بده آن را هم میگوید در آیه «وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ» صابرین را بشارت بده «الَّذینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» کسانی که به آنها مصیبت برسند میگویند ما مال خدا هستیم به سوی خدا میرویم، مسلمان که نبود اینقدر بترسد از مردن، همه ما مال خدا هستیم به سوی خدا بر میرویم. خداوند در اینجا باز میگوید بشارت شان این است: «أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ» برای شان صلوات از طرف خدا است و رحمت است یعنی درود از طرف خدا است رحمت است یعنی همه برکت از طرف خدا برایش هست بخاطر همین صبرش «وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» و آنها هدایت شده هستند یعنی کسی که صبر نمیکند بر مصیبت او هدایت شده نیست رحمت خدا هم بر او نیست رحمت که نباشد پس لعنت خدا بر او است، صلوات خدا بر او نیست، برکات خدا بر او نیست، قرآن به ما یاد داده سوره بقره آیه 155 تا 157، معنی ندارد شما اگر هدایت یافته هستید حتی برای مردههای خودتان اینطوری گریه کنید مردهای که امشب مرده، مسلمان که کافر نیست میداند که بعد از این دنیای بهتری هست اگر مؤمن است، اگر مؤمن نیست دیگر تا شب گریه هم برایش هیچ فایدهای ندارد. مجری:بسیار خب بله باز هم این آقای سجودی بود که دیدید که باز این خبری که برایش رساندند یا اینکه خودش حالا نشسته و پای برنامه و دارد برنامه را میبیند دیده بود که در همین برنامه از مصادر خود اهل سنت به صورت واضح همه بینندگان هم دیدند که روایاتی در همین باب آمده بود که عایشه در همان بلا و مصیبتی که وارد شده بود شروع کرده بود به سینه زنی و اینها و میخواهد بیاید این را درست بکند حالا به قول خودش بدوزد ببافد آمد گفت که بله صحیح بوده عایشه که این کار را کرده و بعد از این خدا هم آیه نازل کرده که صبر کنید و چه کار کنید اینها و به همین راحتی متهم میکنند خود شان چنین افرادی را. در خدمتتان هستیم. استاد یزدانی:بله ما هفته پیش روایتش را خواندیم از مسند احمد بن حنبل با تحقیق حمزه احمد الزین جلد شماره 18 صفحه شماره 199، این روایت را ما خواندیم که عایشه میگوید: وقتی پیغمبر از دنیا رفت سرش در دامن من بود «فَمِنْ سَفَهِی وَحَدَاثَهِ سِنِّی أَنَّ رَسُولَ اللهِ قُبِضَ وَهُوَ فِی حِجْرِی، ثُمَّ وَضَعْتُ رَأْسَهُ عَلَى وِسَادَهٍ» از سفاهت من ( اینکه من سنم کم بوده سفیح بودم ) همانطور که این آقا دارد میگوید، حضرت آیت الله قزوینی بارها به ما تأکید کردهاند که هیچ وقت قسمت اول این روایت را نخوانید که به کسی بر نخورد کسی ناراحت نشود ولی خب اینها میخوانند ما مجبور هستیم پخش کنیم. مسند احمد بن حنبل، این میگوید: « فَمِنْ سَفَهِی وَحَدَاثَهِ سِنِّی أَنَّ رَسُولَ اللهِ قُبِضَ وَهُوَ فِی حِجْرِی، ثُمَّ وَضَعْتُ رَأْسَهُ عَلَى وِسَادَهٍ وَقُمْتُ أَلْتَدِمُ» این تیکه اولش را ما سعی میکنیم که نخوانیم ولی اینها اصرار میکنند که بخوانیم، خب اگر واقعاً آن چیزی که روایت به ما میگوید این هست که عایشه دلیل اینکه کار ناخوشایند را کرده و دلیل بر سفاهتش میگیرد این هست که سر پیغمبر را به جای اینکه نگهدارد روی بالشت گذاشته از دامنش خود برداشته و روی بالشت گذاشته، برای این میگوید من کار خوبی انجام ندادم کار سفیهانهای انجام دادم. و بعد میگوید: «وَقُمْتُ أَلْتَدِمُ مَعَ النِّسَاءِ، وَأَضْرِبُ وَجْهِی» کار دومی که کرده این است که بلند شدم با زنهای دیگر أَلْتَدِمُ ،أَلْتَدِمُ همه خود علمای شان گفتهاند به سر و سینه زدن یا بعضیهای شان حتی گفته دو دستی به صورت زدن. رفتم با سایر زنها به سر و سینه خودم زدم به صورت خودم زدم مسند احمد بن حنبل، محقق حمزه احمد الزین، ج 18، ص 199 حالا فرض بگیرم عایشه سفِیه، اصلاً قبول از شما ما میپذیریم از شما عایشه سفِیه، در زمانی که پیغمبر از دنیا رفته عایشه اینقدر چیز بوده که سفیه بوده طبق حرف شما، سایر زنهای پیغمبر را چیکار میکنید؟ فقط عایشه که نبود همه که کوچک نبودند همه که سفِه نبودند بقیه زنها را چیکار میکنید؟ بقیه زنها هم اینجا آمدند همین کار را انجام دادند. روایت دیگری هست که «آقای بلاذری» در «انصاب الاشراف» خودش نقل می کند، «آقای بلاذری» در «انصاب الاشراف» خودش جلد دو چاپ 1417 چاپ دارالفکر بیروت صفحه 754 و 252 از این جلد و 754 از کل انصاب الاشراف که این رواست را نقل میکند از عبدالحمید بن عمران از پدرش از مادرش که: من از کسانی بودم که وارد شدم زمانی که پیغمبر از دنیا رفته بود ما چند صف بودیم «فرأیت أزواجه قد وضعن الجلالبی و عن رؤسهن یلتدمن فی صدورهن» دیدم زنهای پیغمبر را که جلابی را گذاشتهاند روسریهای شان را از سر شان گذاشتهاند یلتدمن فی صدورهن به سینه میزدند «ونساء الأنصار یضربن الوجوه» دیدم زنهای انصار هم به صورتشان میزدند «فذبحت حلوقهن من الصیاح» اینقدر داد زده بودند که گلوی شان را هم پرفته بود لاذری، انصاب الاشراف، چاپ 1417 چاپ دارالفکر بیروت، ص 252 از جلد دو، ص 754 از کل انصاب الاشراف این روایت دلیل بر این هست که زنهای پیغمبر همسران پیغمبر همه برای پیغمبر سینه زدهاند به سر و صورت زدهاند زنان انصار هم آنجا بودند عایشه هم همین کار را انجام داده، عایشه هم میگوید من به همراه زنهای دیگر «وَقُمْتُ أَلْتَدِمُ مَعَ النِّسَاءِ، وَأَضْرِبُ وَجْهِی» من با زنهای دیگر لطمه زدم به سرم زدم به صورتم زدم به سینهام زدم خب باشه ما حرف آقای سجودی را قبول میکنیم اصلاً خیلی حرف قشنگی هم زده ما اصلاً پذیرفتیم عایشه آن زمان صفِیه بوده حرف شما را قبول کردیم، زنهای دیگر را چیکار میکنید؟ همه زنهای عرب آن زنان صفِیه بودند؟ همه زنهای پیغمبر نعوذباالله صفِیه بودند؟ نه این تهمت است این دروغ است بقیه زنهای پیغمبر خیلی هم عاقل بودند حضرت ام سلمه بود بقیه بودند، به هر حال ما این حرف را از او میپذیریم اما یک نکته دومی هم ایشان مطرح کردند آیهای از قرآنکریم خواندند که کسی که، صبر باید کرد باید انسان در مصیبت صبر کند اگر در مصیبت صبر کنیم جز مهتدون هستیم اما اگر صبر نکنیم جز گمراهان هستیم هر کس صبر نکند گمراه است و از این حرفها، روایتی خواندند از منابع اهل سنت. من فقط از قرآنکریم جواب این آقا بدهم، در قرآنکریم در آیات متعدد از جمله در سوره مبارکه یوسف آیه شماره 83، 84 و 85 «قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا ۖ فَصَبْرٌ جَمِيلٌ ۖ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا» حضرت یعقوب«ع» وقتی بچهها میآیند پیراهن خونین را دروغین میآورند که گرگ خورده حضرت در جواب میفرمایند که: «بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنْفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ» من صبر جمیل میکنم شما را این کار را که کردهاید شیطان زینت کرده کار تان را کار خوب جلوه داده پیش شما، من صبر جمیل میکنم «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ ۖ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَنِي بِهِمْ جَمِيعًا» نص صریح قرآنکریم است میگوید من صبر جمیل میکنم، اما آیه بعد چه میگوید؟ دقیقاً دنبالش «وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ» حضرت یعقوب رو برگرداند از آنها «وَقَالَ يَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ» ای وای بر یوسف، متأسف هستم برای یوسف «وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ» همین حضرت یعقوبی که گفته بود من صبر جمیل میکنم، نص قرآنکریم است دیگر صبر جمیل میکنم آنقدر گریه کرد که از شدت گریه چشمانش نابینا شد «وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ» ناراحت بود، بعد بچههایش آمدند گفتند تو چرا اینقدر یاد یوسف را میکنی؟ «حَتَّىٰ تَكُونَ حَرَضًا أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهَالِكِينَ» داری خودت را به هلاکت میاندازی، خودت را به حالت مرگ میاندازی سوره مبارکه یونس، آیه 83، 84 و 85 یعنی حضرت یعقوب با اینکه طبق نص صریح قرآنکریم قول داده بود گفته بود من صبر جمیل میکنم اما هم آنقدر گریه کرد که چشمش نابینا شد و خودش را به حالت مرگ انداخته بود به حالت احتضار، اینقدر که به حالت احتضار میافتاد و نزدیک بود خودش را هلاک کند، ما شیعهها داریم اینکار را انجام میدهیم برای امام حسین«ع» انصافاً؟ میتوانیم انجام بدهیم؟ میتوانیم برای امام حسین«ع» اینقدر گریه کنیم که چشم ما سفید بشود چشم مان نابینا بشود؟ نمیتوانیم قدرتش را نداریم تواناییاش را نداریم اما حضرت یعقوب با اینکه میگوید صبر جمیل میکنم این کار را انجام داده، پس گریه هیچ منافاتی با صبر جمیل ندارد با صبر ندارد چه حالا با صبر جمیل بگوییم، گریه هیچ منافاتی با صبر ندارد اینقدر گریه کنی که کور بشوی، به جانت اینقدر ضرر بزنی با عزاداری با گریه به جانت اینقدر ضرر بزنی که کور بشوی باز منافاتی با صبر ندارد منطق قرآن است منطق پیغمبران است، مگر میتواند کسی بگوید یعقوب بر خلاف قولی که داده عمل کرده؟ به آنها گفت من صبر جمیل میکنم اما اینقدر گریه کرد که چشمش نابینا شد اینقدر خودش را اذیت کرد که به حالت مرگ افتاد، نمیتوانند بگویند. پس این کارهای که شیعیان انجام میدهند هیچ منافاتی با صبر ندارد همین کارها را پیغمبر انجام داده، پیغمبر سر و روی خودش را خاک آلود کرده در روز عاشورا روایت صحیح دارد در منابع، 50 سال قبل از شهادت سیدالشهداء«ع» گریه کرده اشک ریخته، خاک قبر امام حسین«ع» را گرفته بو کرده بوسیده همین کارهای که ما انجام میدهیم پیغمبر انجام داده، چطور قبل از شهادتش شما میگویید این عاقلانه است پیغمبر انجام داده؟ میتوانید بگویید عاقلانه نیست کار پیغمبر؟ نه نمیتوانید بگویید، پس بعد از شهادت سیدالشهداء«ع» هم این کار غیر عاقلانه نیست طبق روایت منابع اهل سنت حضرت یعقوب 80 سال گریه کرد 80 سال و حتی بعضی از اینها در منابع خود شان با سند صحیح حتی نقل کردهاند که حزن حضرت یعقوب«ع» بر یوسف به اندازه حزن 70 زن جوانمرده است، شما تصور کنید یک زن جوانش بمیرد نعوذباالله خدا سر هیچ مسلمانی نیاورد چه غمی بر دلش، چقدر بیقراری میکند، میگوید غمی که بر دل حضرت یعقوب«ع» از دوری یوسف بود برابر بود با حزن سبعینَ سکلا هفتاد زن جوانمرده، این حضرت یعقوبی که گفته بود من صبر جمیل میکنم، این حضرتی یعقوبی که گفته بود من صب جمیل میکنم چشمش نابینا شد حزن و غمش به اندازه هفتاد زن جوانمرده است، پس این غم و اندوه و گریه و عزاداری، نتیجه مطلب اینها هیچ کدام منافاتی با صبر ندارد اگر داشته باشد اولش حضرت یعقوب محکوم هست نعوذباالله استغفرالله ما هم پیرو ایشان هستیم. در خدمتتان هستم. مجری:بسیار عالی و مستدل استفاده کردیم محضرتان با تو هر لحظه من بوی خدا میگیرد عطر اخلاص و مناجات و دعا میگیرد بچشان بر دل من طعم عبودیت را سجدهها مان به نگاه تو بها میگیرد تو ولی نعمت ما همه عبدت هستیم رحمت واسعهات دست مرا میگیرد تا بقیعات دل شیدای مرا راهی کن عشق از گوشهی چشمان تو پا میگیرد آنقدر بنده نوازی که دل چون من هم آنقدر بنده نوازی که دل چون من هم عاقبت تذکره کربوبلا میگیرد بسیار بهرمند شدیم از سخنان استاد و روشنگریهای ایشان و این رسوایهای که برای شبکههای وهابی، این حقیقتاً خودشان برای شان به بار آوردهاند و ما هم الحمدالله فرصتی شد تا این را به نگاه شما تقدیم بکنیم و این رسوایها برای شما آشکار بشود. اگر اجازه بفرماید تماسها وصل بکنیم و صدای بینندگان را بشنویم، آقای محمدی از کابل پشت خط هستند، سلام علیکم آقای محمدی در خدمتتان هستیم صدای تان را میشنویم. بیننده:سلام بر شما مجری بسیلر توانا و محترم شبکه جهانی ولیعصر(عج) و همچنان سلام عرض میکنم بر استاد یزدانی گرامی. استاد یزدانی:سلام علیکم و رحمة الله بفرماید بیننده:حاج اقای یزدانی عزیز من خدا را شکر میکنم و سپاسگذار هستم که شما بزرگواران دو باره حاضر شدید و شبکه جهانی ولیعصر(عج) را راه اندازی کردید، و درضمن خدمتتان عرض کنم این کلیپی که از این وهابی آقای سجودی که نشر کردید در این کلیپ، آخر کلیپ که ایشان میگفت که شیعیان به خود ام المؤمنین عایشه استناد میکنند که ایشان در شهادت پیغمبر گرامی اسلام ، بصورت زدند و گریه کردند..... اگر این داستان ..... درست است، خب شیعیان به همه این کار .... آیا آقایان به گفته شما که ام المؤمینین عایشه که احترام خاصی را قائل هستید خب در شهادت پیغمبر گریه کرده بر سر و صورت زده است، حالا شیعیان خب به همین استناد میکنند؛ باز ایشان یک چیز دیگر گفتند که ام المؤمنین عایشه از نادانی خودش این کار را کردند، جوان بوده جاهل بوده، حالا ایشان از زبان خود ام المؤمنین عایشه اقرار میکند که، ام المؤمنین عایشه جاهل بوده، و به گفته خودش جاهل بوده، حالا اگر ام المؤمنین جاهل بوده خب بگفته شما، چطور شما میآیید، مقام اینها را اینقدر بالا میبرید و چه بسا او را مصداق آیه تطهیر میدانید، و صدیقه بعضی وقتها میدانید، او را شما طاهره میدانید من بارها و بارها این بیانات را از زبان این بینندگان وهابی شنیدهام، چه شده که این کلمه خیلی سربسته، بیننده نمیدانم از کدام شبکه صحبت میکند، و در ضمن اینها باید بگویم که اینها کف روی آب هستند، ..... مثل بیت عنکبوت، خانه عنکبوت............... حاج آقای یزدانی عزیز،دارید از کتاب خود اینها، از معتبر ترین کتاب تاریخی اینها و کتاب تاریخ مدینه دمشق جناب این عساکر دمشقی شافعی از جلد 17، ص371؛ من یک شب زنگ زدم برای این مجری شبکه وهابی کلمه خبیثه، همین جناب آقای عقیل بی عقل، به عقیل بی عقل زنگ زدم و ایشان را گفتم که آقای ابن عساکر دمشقی در تاریخ مدینه دمشق، ج17،ص371؛ آنجا یک حدیثی از رسول گرامی اسلام نقل میکند که میگوید: « ان ابن الزنا یعرف ببغضه علیا» میگوید که فرزند زنا یا زنا زاده با دشمنی کردن با امیرالمؤمنین امام علی« علیه السلام » شناخته میشود، اصلاً این خصوصیت و ویژگی یک زنا زاده است، هرکسی که با امیرالمؤمین «علیه السلام» البته ذاتاً دشمنی کند، البته دشمنی کردن دو نوع است، یک دشمنی کردن در فضای مسموم کننده قرار میگیرد این یک چیز است،و یک کسی مثل اینها مثل این بینندگان شبکههای وهابی ذاتاً اینها دشمنهستند، ذاتاً خبیس هستند، اینها واقعاً همان زنا زادگی خودشان را اثبات میکنند، بعد ایشان دقیقاً همین کتاب را منکر شدند و گفتند که این کتابهای ما نیست، ما اصلاً این را قبول نداریم میگفت ما فقط صحاح سته را قبول داریم و صحاح سته برای ما بیاورید،من گفتم که آقا اگر اینطور باشد که شما دیگر مذهبتان بر باد فنا است همه مذهب شما مبتنی بر همین کتابها است شما قبول ندارید برای چه؟ حالا این اگر علمای شما نیست پس علمای شما چه کسی هست؟ اینها این کار را میکنند وقتی در مخمسه گیر میکنند پای شان گیر میافتد اصلاً منکر میشوند زیر همه چیز را میزنند. این یک مسئله و دیگر سخن من از این بابت تمام و یک سؤالی از آقای یزدانی عزیز داشتم و آن اینکه در این مورد هم لطفاً برایم یک مفصل جواب بدهند که این نه جلد کتاب الغدیر علامه امینی چرا چاپ نشده حالا به عنوان دست نوشته باقی مانده، این یک و دیگر یک کتابی حاج آقا برای من معرفی کند که جامع فضائل امیرالمؤمنین«ع» باشد یعنی کتابی باشد که تمام فضائل امیرالمؤمنین«ع» را در برداشته باشد یک چنین کتابی که من بسیار تشنه شنیدن فضائل امیرالمؤمنین و خواندن آن هستم و میخواهم یک کتاب مفصل در این زمینه جامع فضائل امیرالمؤمنین باشد که آن را به فضل خدا بتوانم گیر بیآورم و بخوانم و شما را به خداوند میسپارم از اینکه به بنده فقیر وقت دادید تحمل کردید سپاسگذار هستم خدا نگهدار تان. مجری:سلامت باشید خیلی تشکر میکنیم از تماستان إن شاءالله بعد از تماس بعدی از محضر استاد راجع به صحبتهای حضرت عالی هم إن شاءالله استفاده خواهیم کرد. صدای آقای بهادری از کرج را میشنویم سلام علیکم در خدمتتان هستیم بیننده:سلام علیکم و رحمة الله شام غریبان حضرت سجاد را تسلیت عرض میکنم خدمت جناب عالی و جناب آقای یزدانی بزرگوار. «در صحیح بخاری و در سیره حلبیه جلد هفت صفحه 260» احمد بن حنبل هم نقل کرده این ماجرا را جناب حمزه در جنگ احد شهید شد از جمله 70 نفر در این جنگ از طرف مسلمانان شهید شدند رسول خدا وقتی به مدینه آمدند خانواده شهداء جمع کردند مجلس عزا تشکیل دادند مشغول عزاداری شدند رسول خدا هم این صحنهها را میدید و گریه میکرد بعضی از صحابه گفتند یا رسول الله چرا گریه میکنی؟ آقا فرمود: «و اما عمی حمزه فدا و باکیاً له» برای اینکه عمویم حمزه گریهکن ندارد اصحاب فهمیدند و زنهای شان را جمع کردند برای جناب حمزه عزاداری کردند چون دختر نداشت جناب حمزه منزل حضرت حمزه جمع شدند سه روز بر حضرت حمزه گریستند و رسول خدا هم این مجلس را مشاهده میکرد این حرام است؟ در «مستدرک حاکم الصحیحین» کتاب جنائد جلد یک صفحه 381 گریه کردن پیامبر و مردم بر دستور گریه کردن بر شهداء آمده «مغازی واحدی» در جلد یک صفحه 315 تا 317 گریه پیامبر و اصحاب و زنانی که بر شهدای احد آمده مخصوصاً جناب حمزه داستان آورده. در کتاب ازدیاد ابن عبدود ایشان، نقل کرده قصه را؛ اغنیه حلبیه،ج2،ص60؛ من اگر بخواهم بگویم، خیلیها را جناب آقای یزدانی یاداشت کردم ، اینها که میگویند گریه حرام است اسلام نیست، اینها برای اینک میگویند آقا یاد ضربت خوردن حضرت زهرا نیفتیم، یا غصب خلافت آقا امیرالمؤمنین نیفتیم، شیعهها یاد سربریدن حضرت سیدالشهداء در صحرا کربلا نیفتند، همینطوری تمام اهل بیت ما را مخصوصاً بجز امام زمان همه را شهد کردند، چون تاریخی توأم با سیاهی دارند،توأم با ننگ دارند که تا قیام قیامت این سیاهی از چهره اینها پاک نمیشود،اینها بخاطر همین است میگویند آقا گریه نکنید کسی یادش نیفتد،من همه اینها را یاداشت کردم منتهی چون وقت برنامه خیلی کم بود، به چندتا از اینها اکتفی کردم؛ و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته. مجری:بسیار عالی و مستدل و مثل همیشه هم بسیار شیوا و روان بیان فرمودین تشکر میکنیم از تماستان در خدمتتان هستیم استاد. استاد یزدانی:بله دوتا سؤال پررسیدند دوست عزیزمان آقای محمدی بزرگوار که از او تشکر میکنیم لطف کردند این همه خرج و به هر حال تلفن کردن از افغانستان به ایران خیلی سخت است و خیلی هزینه دارد با همه اینها،سپاس گذار هستیم از برادر عزیزمان خدا ان شاء الله به شما اجر و پاداشت بدهد. بحث عایشه را ما نخواستیم خیلی باز کنیم و گر نه این چیزهایی که دوست عزیزمان گفتند حاج آقای محمدی، ده برابرش را من بلدم نخواستم اینها را باز کنم به این دلیل که نمیخواهیم کسی از دستمان نارحت بشود، اعتراف خودشان را گذاشتیم همان که صفیح بود همین کافی هست، سؤال کردند چرا مجلدات دیگر الغدیر چاپ نشده، خب عمر علامه امینی (رضوان الله تعلی علیه) کفاف نداده احتمالاً و قرار بود، حالا نمیدانم، ما هم منتظر هستیم که پسر بزرگوارشان دکتر محمد هادی امینی ان شاء الله،یک همتی بکنند ما جلدهای بعدی الغدیر را البته تحقیق شدهاش با چاپهای امروزی ببینیم، حالا خیلی دقیق نمیدانم باید یک کسی از فرزند بزرگوار ایشان بپرسد؛ گفتند کتاب در فضائل امیرالمؤمنین، کتابی که خیلی من به آن علاقه دارم و خیلی کتاب خوب است کتابی هست به نام« الإمام علی بن ابی طالب» آقای احمد رحمانی همدانی چاپ کرده، ما در مکتبه اهل بیت از آن استفاده میکنیم و فکر کنم در اینترنت هم باشد حتماً هست این کتاب، خیلی کتاب خوبی هست، اسم کتاب هست الإمام علی بن ابی طالب، نویسند آقای احمد رحمانی همدانی هم به فارسی نوشته هم به عربی،خیلی کتاب خوبی هست برای بحث فضائل امیرالمؤمنین، و کتابهای مفصلتری هم هست که میتوانند کتاب فضائل خمسه آقای فروز آبادی را هم ببینند آن هم خب خیلی کتاب خوبی هست البته خب مبنا اهل سنت هست، این کتاب علی بن ابی طالب هم، سعی کرده همه از منابع اهل سنت به هر حال بیاورد و کتاب خیلی خوبی است به نظر من؛ و از آقای بهادری عزیز هم تشکر میکنیم به هر حال، لطف میکنند تماس میگیرند. مجری:بله بسیار عالی خیلی ممنون و متشکر هم هستیم از حضرت عالی الحمد الله امشب هم مثل تمامی برنامهها از محضرتان حقیقتاً بهرهمند شدیم و استفاده کردیم، و همچنین تشکر میکنیم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر(عج) که تا پایان برنامه همراه ما بودید، ان شاء الله با پخش برنامههای زنده شبکه جهانی حضرت ولی عصر(عج) رأس ساعت9 هر شب میهمان برنامههای این شبکه باشید، و ان شاء الله در شام شهادت آقا امام سجاد هم هستیم، ان شاء الله رضایت آن حضرات شامل و نصیب ما بشود. اللهم اجعل محیانا محیا محمد و آل محمد اللهم اجعل مماتنا ممات محمد و آل محمد اللهم صلی علی محمد و آل محمد و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
|