![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
2021 January 28 - پنج شنبه 09 بهمن 1399 | ![]() |
![]() |
![]() |
دانلود صوت قسمت بیستم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی بسم الله الرحمن الرحیمتاریخ : 20 دی 1399مجری:بسم الله الرحمن الرحیم سلام عرض میکنم خدمت همه شما بینندگان عزیز و محترم برنامه عصر ایمان خداوند را شاکریم که بار دیگر در شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عج) در این برنامه در خدمت شما بینندگان عزیز و محترم هستیم ، مثل هر هفته در مجموعه عصر ایمان در خدمت استاد و کارشناس محترم برنامه حجت الإسلام و المسلمین عباسی هستیم ،از ایشان خواهش میکنم سلامی عرض کنند خدمت شما و در ادامه در خدمت شما و ایشان خواهم بود، استاد سلام علیکم و رحمة الله بفرمایید. استاد عباسی:و علیکم السلام، بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولیعصر ارواحنا له الفداء و امیدوارم هر جای این عالم هسیتین اوقات خوبی را سپری کرده باشید و تحت توجهات خاصه حضرت ولیعصر ارواحنا له الفداء زندگی خوب و ایمانی داشته باشید. مجری:خیلی ممنون و متشکر همانطور که میدانید در ایام شریف فاطمیه هستیم ایام عزای حضرت صدیقه طاهره (س) این ایام را خدمت همه شما عزیزان تسلیت عرض میکنم امیدوارم که عزاداریها و عرض ارادتهایتان به ساحت حضرت فاطمه زهرا (س) مقبول واقع شده باشد، ان شاء الله که ما را هم از دعای خیر خودتان فراموش نکرده باشید. هفته آینده شنبه شب، شب شهادت حضرت زهرا (س) و احتمالاً بخاطر ویژه برنامه ما در برنامه عصر ایمان در خدمتتان نباشیم لذا خواهش میکنم با توجه به ایام فاطمیه حاج آقای عباسی اگر صلاح میدانند یک چند دقیقهای راجع به حضرت زهرا و ایام فاطمیه و این ایام یک صحبت مختصری داشته باشند بعد مباحث ویژه برنامه عصر ایمان را ان شاء الله با ایشان مطرح خواهیم کرد ،حاج آقا بفرمایید. استاد عباسی:بله بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین إنه خیر ناصر و معین ،اللهم صلی علی فاطمة و أبیها و بعلها و بنیها وسرّ المستودعه فیها بعدد ما احاط به علمک ایام فاطمیه و ایام حزن آلود شهادت صدیقه طاهره سلام الله علیها هست، نکات مختصری را در این باره عرض میکنم نسبت به شعائر فاطمیه و برنامههایی که در این ایام ان شاءالله همه مؤمنین و عزیزان داشته باشند، ببینید به صورت قطعی عرض میکنم که اگر ما بخواهیم از فیوضات الهی بهره مند بشویم قطعاً باید تمسک و توسل به اهل بیت علیهم السلام داشته باشیم ، به ویژه شهادت صدیقه طاهره (س) که این ایام، ایام بسیار ویژهای است و شخصیت صدیقه طاهره (س) به عنوان ام الأئمه و به عنوان ام ابیهای نبی مکرم اسلام با مقاماتی که برای حضرت است آنچه که در روایت متفقٌ علیه بین فربقین هست «فاطمة سیدة نساء العالمین» حضرت زهرا (س) سیدة نساء العالمین هستند؛ لذا حرکت کردن برای درک این ایام، خب ایام محرم افراد برنامههای ویژه هر کس دارد برای خودش و خب امری است که کاملاً روشن و واضح است ،نسبت به ایام فاطمیه هم به همین شکل هست و باید به همین شکل باشد که ما به صورت ویژه اقدام کنیم، حالا چه اقدامی بکنیم من نکاتی را برای خانوادهها عرض میکنم، اینکه یک خانواده ایمانی پیرو امیرالمؤمنین و صدیقه طاهره (س) کارهایی را میتواند انجام بدهد در این ایام که مصداق تعظیم شعائر فاطمیه است، و مصداق قرب و توسل به حضرت زهرای مرضیه (س) و ادای حق پیغمبر چون رسول گرامی اسلام فرمودند ،خدای متعال نسبت به رسول گرامی اسلام این مسئله که میگوید: «قل لا أسئلکم علیه اجراً إلّا المودة فی القربی» و حضرت هم همین را تنها و تنها طلب کردند از مردم تمام مزد رسالت پیغمبر به تکریم اهل بیت علیهم السلام و تعظیم اهل بیت (ع) هست، زهرای مرضیهای که همه وجود خود را وقف اسلام و وقف دفاع از ولایت امیرالمؤمنین (ع) کردند؛ کارهایی که میتوانیم انجام بدهیم در منزل ولو اینکه ما در منزلمان کسی رفت و آمد نداشته باشد برای خودمان، برای ارتقاع معنوی خودمان، سیاه پوشی را داخل منزل نصب بکنیم، سیاه پوشی را بیرون منزل پرچمی را نصب بکنیم برای اینکه اقامه این عزا بشود، اگر امکانش نبود در شهری، کشوری هستیم که امکانش نیست در داخل منزل نصب بکنیم، اینکه حتماً علاوه بر مراسمهای عمومی و جمعی که شرکت میفرمایید حتماً در این ایام قبل از شهادت بعد از شهادت هر روزی که امکان پذیر بود با فرزندان با جمع خانواده نذر و نذوراتی را یعنی به نیت زهرای مرضیه (س) برای خدا متعال نذری را ولو ساده ولو کم بپذید و به دیگران اطعام بکنید به همسایهها اطعام بکنید، به فقراء اطعام بکنید آن چیزی که این خانواده نورانی، خانواده حضرت زهرا انجام دادند «و یطعمون الطعام علی حبه مسکیناً و یتیماً و اسیرا» این کار را انجام بدهیم خود پوشیدن لباس مشکلی اقام عزای زهرای مرضیه (س) هست، هم خودمان هم فرزندان مان خانوادگی این کار را انجام بدهیم و اگر در شهری هستیم که قبر امام معصوم یا امام زاده واجب التعظیمی در آنجا هست روز شهادت رفتن به آنجا حالا با دسته عزا بدون دسته عزا با خانواده رفتن و تسلیت گفتن ،کسانی که مشهد الرضا هستند رفتن محضر امام معصوم و تسلیت گفتن شهادت مادرشان فاطمه زهرا (س) را این کودکان بدانند که باید بروند محضر امام معصوم و صاحب دارند و بزرگتر دارند، آنهایی که قم هستند حضرت معصومه و هر شهری به هر عنوانی امکانش هست، آمدن بیرون در روز شهادت حضرت زهرا و رفتن و تسلیت گفتن و اقامه عزای حضرت زهرا کردن قطعاً هم موجب ارتقاء معنوی ما هست، هم موجب بهره مندی ما از فیوضات فاطمیه هست و هم ادای دینی که ما محضر پیغمبر و صدیقه طاهره (س) داشته باشیم، خدا ان شاء الله به همه ما توفیق بدهد ،چون توفیق الهی است، توفیق بدهد که بتوانیم این مهم را و این انجام وظیفه را در محضر زهرای مرضیه (س) داشته باشیم. مجری:خیلی ممنون و متشکر از استاد و کارشناس محترم برنامه ،ایام فاطمیه اول که گذشت کماکان کشور در تب و تاب این ویروس منحوس بود این روزها الحمد الله شنیده میشود که بسیاری از استانها و شهرهای کشور حالا طبق این رده بندی رنگی که ستاد ملی کرونا اعلام میکند خیلی شهرها و استانها زرد و حتی کمتر از زرد میگویند آبی شده تک و توکی شهر قرمز و نارنجی است ان شاء الله یک مقداری بیشتر و با شکوهتر نسبت به فاطمیه اول ان شاء الله با رفع محدودیتها و موانع ان شاء الله عرض ارادت بکنیم و از خداوند میخواهیم که در این فاطمیه که ان شاء الله فرج فرزندشان را ان شاء الله نزدیکتر بگرداند. یکی از وعدههای ما در برنامه عصر ایمان پاسخگویی به شبهات و گفتهها و حرفهایی که در این حوزه تخصصی برنامه یعنی بحث اجتهاد و تقلید و مباحث این چنینی در فضای مجازی افرادی صحبت بکنند، یکی از وعدههای ما پاسخ به این شبهات بود ،و یکی از خواستههای مهم شما، حالا مناظره یا جواب دادن به حرفهایی که در فضای مجازی و سایر رسانهها زده میشود، این برنامه را بنا داریم که، حالا تا آنجایی که وقت اقتضا میکند اختصاص بدهیم به همین شبهات و به همین صحبتها که هم به خواستههای شما در پیامهایتان به اینستاگرام و به سایت شبکه و همچنین وعدهای که خودمان کرده بودیم ، کلیپ اول را نگاه میکنیم و بعد بر میگردیم با پاسخ استاد عباسی در خدمتتان خواهیم بود. کلیپ:اصل نماز جزء ستون دین است، شما یک روایت بیاورید دو رکعت نماز صبح یک جا گفته باشد چهار رکعت بعد به من بگویید که ما به این نتیجه رسیدیم که این از تخصص من خارج است باید برویم به یک عالمی رجوع کنیم که بلاخره نماز صبح دو رکعت است یا چهار، اصلاً این همچین چیزی نیست اصلاً اختلافی در آن وجود ندارد که دو رکعت است یا چهار رکعت. مجری:استاد فرمایید راجع به رکعات نماز است. استاد عباسی:بله ببینید ایشان یکی از افرادی هستند که خب در فضای مجازی بحثهایی را در رابطه با اجتهاد و تقلید داشتند، یکی از اشکالات بحث ایشان هم این است که سعی میکنند با ساده انگاری بعضی از موضوعات مسئله را تغییر بدهند برای مخاطبین خودشان، یکی از کارهایشان همین هست، شما ببینید میگویند خب، نماز که اصول دین است ، بعد نماز هم که دیگر اختلافی نداریم که چهار رکعت باشد یا دو رکعت، پس این را دیگر خودت هم میفهمی ، خودت هم میتوانی به کتاب روایت مراجعه بکنی، شما بیا به کتاب روایت مراجعه کن بعد آنجایی که گیر کردی حالا برو به یک نفر بگو که من گیر کردم اصلاً موضوع ما همین است ،موضوع ما این است که، خب الآن وقتی که نماز چهار رکعت است یا دو رکعت است خب این که مشخص است که در آن اختلافی نیست ،این که مشخص است که همه میگوید نماز صبح دو رکعت است ، همه میگویند نماز ظهر چهار رکعت است، اما آیا مشکل با اینکه بروند چهارتا روایت را ببینند ده تا روایت در این اصلیها ببیننند که خب این که دیگر اصلاً باز روایت دیدن هم ندارد، یعنی شما به همین عمل میکنید دیگر ،اینکه همه دارند عمل میکنند در آنجایی که مسلم و قطعی است ، سینه به سینه رسیده همه میدانند نماز اصول دین است از مهمات است، بحث ما سر این است آیا مشکل حل میشود؟ یعنی الآن ما یک کتابچه چاپ بکنیم آن موارد اشتراکی را یکی یک روایت برایش بگذاریم بدهیم دست مردم الآن مشکل اجتهاد و تقلید حل میشود؟ شما داری یک مبنا را زیر سؤال میبری با چه زیر سؤال میبری؟ با اینکه آقا خب دو رکعت و چهار رکعت که واضح است، خب اینکه واضح است اما آیا مبنا با این قصه حل میشود؟ خب باز دو مرتبه در آن جاهایی که مشکل است که ما میخواهیم برویم مراجعه بکنیم دو مرتبه میخواهیم برویم تقلید بکنیم باز که میشود همان تقلید، یعنی باز مشکلی حل نشد شما با ساده انگاری، خب بله من مسائل سخت را آمدم اینجا گفتم، مثل کسی که میخواهد قربانی بکند این قربانی را باید حتماً در منا باشد، میتواند در مکه باشد، اقسام روایات دارد دسته بندی دارد ،خب اینها را هم به مردم میگویی شما؟ یعنی اینها را هم روشن میکنی که خب حالا الآن مردم میخواهند مراجعه بکنند چطور مراجعه کنند، یا نه میگویی نماز صبح که دو رکعت است ظهر هم که چهار رکعت است ،اینها را برو شما روایتش را ببین، خب اینها را دید چه مشکلی از مردم حل شد؟ ما که اتفاقاً تشویق میکنیم ، میگوییم روایت ببینید، چه اشکالی دارد؟ که میتواند ترجمه فارسی من لایحضر ببیند، ببیند اما مبنا چه باید باشد؟ آیا مبنای میتواند این باشد که خب من رفتم روایت نماز دو رکعتی را دیدم نماز چهار رکعتی را هم دیدم، حل شد قضیه؟ بعد آنجاهایی که روایت زیاد میشود آنجایی که روایت مختلف میشود به تعارض میخورد به مشکل میخورد اینجا هم شما ایستادی کمک بکنید به آدمها یا نه میگویی خودتان میدانیم دیگر، خب اگر قرار است اینجا خودشان بدانند بروند سراغ تقلید، خب از اول تقلید میکنند، بله یادگیری و علم آموزی بر ما واجب است بر هر مؤمن و مؤمنهای و افراد میتوانند خودشان مراجعه بکنند. مجری:حالا اتفاقاً یک نکته است استاد ایشان بحث نماز را میگویند، یکی از شاید سختترین مباحث فقهی که در هیمن حوزه نماز است، نماز مسافر یعنی یکی از امتحانهای سطح بالای حوزوی برای سنجیدن درجه اجتهاد و اینکه ببیند فلانی با سواد است یا نه همین سؤال کردن از مبانی و حالا نکات نماز مسافر است، نماز هم آخر مبحث سادهای نیست. استاد عباسی:بله منتهی ایشان میآید یک بخشی از آن مبحث را مطرح میکند، دقیقاً مثل آقای اللهیاری که میگفت که خب شما وقتی روایت به مردم میگویی که وارد کربلا شدی برو غسل بکن بعد برو حرم، اینطوری زیارت بکن بقیه را هم همینطوری به مردم بگو دیگر، میگویی خب بابا شما میروی یک مثالی را پیدا میکنی ، یک مصداقی را پیدا میکنی که این مصداق واقعاً کاری ندارد واقعاً آسان است و مردم میتوانند ولی آنجایی که نیاز به جمع بین روایتها میشود نیاز به حل مسائل میشود، «من شغله فی السفر» با «من شغله السفر» بعد کدام یک از اینها مسافر به حساب میآید ،کدام یکی از اینها وطن به حساب میآید اینها خب مباحث دقیقی است روایات مختلف را باید ببینید مبانی را باید ببیند، مبانی را باید بداند، اینکه زدن اجتهاد و تقلید با یک مسئلهای مثل اینکه خب نماز ستون دین است صبح هم دو رکعت از ظهر هم چهار رکعت است پس اجتهاد و تقلید نیاز نیست خودت برو روایت را نگاه کن، این ساده انگاری و به غلط انداختن مخاطب هست. مجری:خیلی ممنون و متشکر کلیپ دوم را با هم میبینیم. کلیپ:و اگر شما نمیدانی صد سال پیش اسم پدر پدر بزرگت چه بوده؟ چطور شیخ طوسی مثلاً میدانسته شش هزارتا راوی که در کتاب، البته ایشان خیلی از راویهایی که در کتاب فهرستش آورده افراد تکراری هستند و در کتاب رجالش آورده، آنهایی که در کتاب رجالش آورده خیلیهایش تکراری هستند، اما اساساً این شش هزارتا را تازه فرض کنید از بیست هزار تا اگر ایشان شش هزارتایش را آورده باشد اساساً از کجا اینها را می شناختند، در نتیجه شما اگر کتب رجالی شیعه را هم بررسی بکنید نهایتاً بین چهل نفر یا شاید صدتا فرد پیدا کنید که اینها یا کاملاً گفته شده این راوی مورد وثوق است یا گفته شده که این راوی فرض کنید که ضعیف است، و گر نه در رابطه با بقیه افراد ما خیلی نمیدانیم چیزی. مجری:خیلی ممنون استاد بفرمایید. استاد عباسی:بله در این کلیپ هم باز همین اتفاق افتاده، یعنی یک مثال ساده مانند زدند و با ساده انگار قصه را حل کردند ببنید ایشان اینجا در رابطه با علم رجال صحبت کرده، که ای کاش در رابطه با این علم صحبت نمیکردند ورود نمیکردند، خب واقعاً من مجبور نیستم اگر یک علمی را تخصص ندارم در رابطه با آن صحبت بکنم، علم رجال یک علم تخصصی است، ایشان میگوید که اگر ما نمیتوانیم بفهمیم اسم پدر پدر بزرگمان را آن موقع چطوری میتوانستند بفهمند؟، خب البته بحثهای مفصل ایشان کردن مثلاً که آقا مگر یک کاغذ بوده خوبها یک کاغذ بوده بدها، مثلاً راوی بد را در آن می نوشتند، ببینید تفاوت پدر پدر بزرگ شما با فلان راویی که ما میخواهیم دین را از آن بگیریم در این است که آن راوی برای مردم برای افراد و برای علما اهمیت داشته، شرح حال آن ویژگیهای آن را نوشتند، یک بحث در رابطه با این افراد که نوشتند به عنوان علم رجال این است که خب این راوی ثقه هست، ثقه نیست، دینش چه بوده، اصلاً یک نکته مهم در رابطه با راویها این است که آقا مثلاً راوی مفتحی مذهب است یک انحرافی در عقیده دارد، راوی اعتقاد به امامت مثلاً یک شخص دیگری داشته در بین ما مثلاً اعتقاد به زید داشته، زیدیه است از افرادی که منصوب به زیدیه است، خب این اگر شخصی که دارد روایت را میپذیرد اگر نداند این را بعد ممکن است یک روایتی را بپذیرد که روایت در راستای اعتقادات او باشد اگر هم میخواهد از او روایت بگیرد ولی آدم درست کاری است ولی اعتقادش ایراد دارد باز باید با ظابطه بگیرد یعنی یک بحث این است که راست و دروغگو بودن مطرح میشود که حالا ایشان میگوید در رابطه با ایشان اطلاعاتی نداریم، نه اتفاقاً داریم، این چهل نفر و صد نفر هم از ندانستن شما است که شما فکر میکنید چهل نفر صد نفر نهایتاً آدم بوده کنارشان، نه افراد خیلی زیادتری هزاران نفر در رابطه با آنها بحث شده طبقاتشان مشخص است، ما طبقات راوی داریم که طبقه اول طبقه دوم از عصر پیامبر شروع میشود، طبقات راوی مشخص است دقیقاً که کی در چه طبقهای هستند پس یکی از موضوعات علم رجال این است که شخص راستگو دروغگو بودنش معلوم میشود مذهبش احیاناً معلوم میشود که اگر انحراف در مذهب دارد، نکته بعدی که خیلی مهم است ایشان توجهی به آن ندارد چون یک بخشی از صحبتهایش را هم حالا من نیاوردم در کلیپ که طولانی نشود میگوید که الآن دیگر یک نرم افزار است دیگر یک نرم افزار درست شده، نرم افزار درست دشه خب مرکز کامپیوتر نور یک نرم افزار زده علم رجال شما راوی را میزنی به تو میگوید ثقه است یا ثقه نیست، بله الآن دیگر شمای دانشجو هم میتوانی یک راوی را بزنی ببینی ثقه هست یا نه اما این نکاتی که دیگر در علم رجال مشخص میشود این است که این از چه کسانی نقل روایت کرده استادهایش چه کسانی بودند، شاگردهایش چه کسانی بودند در کدام طبقه قرار دارد مجری:از لحاظ زمانی و تاریخ میفرمایید؟ استاد عباسی:بله زمانی است دیگر، هر دورهای، دورهها را سی سال گرفتند بیشتر گرفتند که بگویند این طبقات روایت است که مثلاً شخص میتواند در این دوره از چه کسی بشنود حدیث را بگیرد حدیث را و به چه کسانی تحویل بدهد، استادانش چه کسانی هستند، شاگردانش چه کسانی هستند ،خب ما مراجعه به کتاب فهرست شیخ طوسی میکنیم که آیا به قول ایشان فقط آمده همین طور اسم صاحب کتابها را آورده؟ یا نه بحث دیگری است، این «فهرست» شیخ طوسی هست، کتاب رجالی شیخ طوسی است، از کتب متقدم ما هست، در صفحه 2 آمده گفته که «فإذا ذکرت واحد من المصنفین و أصحاب الأصول فلابد من أن اشیر إلی ما قیل فیه من التعدیل و التجریح» الفهرست، شیخ طوسی، ص 2 ایشان که خودش همه راویها را نقل کرده در کتبش روایات از آنها نقل کرده میگوید اگر میخواهی شما یک روایتی را بپذیری و قبول بکنی بلاخره ناچار هستی به تعدیل و تجریح افراد، تعادل و تراجیح که میگویند در روایات تعدیل و تجریح، تعدیل یعنی اینکه یک نفر را تأیید بکنی، بگویی ثقه هست ظبط هست امامی هست با الفاظ خاص در رابطه با اینها گفته میشود یا اینکه جهر بر آن وارد بکنی، مثلاً میگویند آقا کذاب است و زّاء است جعل حدیث میکند با اصطلاحهای این مدلی یا کم حافظه، دیگر پایین تر از این کم حافظه است، نمیدان قاطی میکرده اواخر عمرش مثلاً مطالب را با همدیگر قاطی میکرده روایات را متوجه نمیشده و موارد این چنینی « و هل یعول علی روایته اولا» آیا میشود تکیه به روایتش کرد اولاً؟ «و أبین عن اعتقاده و هل هو موافق للحق او هو مخالف له» و اینکه روشن بشود اعتقادش که آیا موافق حق بوده شیعه امامیه اثنا عشریه بوده یا نه زیدیه بوده اسماعیلیه بوده قائل به امامت دیگران بوده انحرافاتی داشته مثلاً امامت آقا موسی بن جعفر را قبول نداشته امامت امام رضا را قبول نداشته میگفته آقا موسی بن جعفر مثل واقعفیه که آقا موسی بن جعفر به آسمان رفته بر میگردد و امام رضا (ع) امامتش مورد تأیید نیست، کسانی بودند که از وکلای امام کاظم بودند و نمیخواستند آن اموال را تقدیم امام رضا بکنند و آن وجوهاتی که دریافت کرده بودند «لأن کثیراً من مصنفی أصحابنا و اصحاب الأصول بنتحلون المذاهب الفاسدة» چرا ما اینها را بررسی میکنیم؟ بخاطر اینکه بسیاری از کسانی که از اصحاب ما تصنیف کردند کتابی را اصحاب اصول هستند که حالا اصول اربعه مأة کتابهایی نوشتند، روایات امامانی که در محضرشان بودند جمع آوری کردند میگوید بسیار از این افراد بودن «ینتحلون المذاهب الفاسدة» که اینها دنباله رو مذاهب فاسد بودند، یعنی اصلاً اشکال داشته کارشان، «و إن کانت کتبهم معتمد» اگرچه کتابهای اینها مورد اعتماد هست عموماً «سهل الله إنما هذا الکتاب فأنه یطلع علی اکثر ما عمل من التصانیف و الأصول» این کاری که ایشان انجام داد، و شروع کرد از باب ار حمزه که ابراهیم است، شروع کرده افراد را بررسی کردن ما کلی ابراهیم داریم، یعنی مثلاً گرفته «ابراهیم بن محمد بن ابی یحی ابو اسحاق مولی اسلم .... کان خاصاً بحدیثنا و عالمه تضعفه لذلک» اصلاً خیلی فرق میکند پذیرش روایت، روایت این یا دیگران چون میگوید آقا این از کسانی است که فقط احادیث اهل بیت را نقل میکرده از دیگران حدیث نقل نمیکرده، در سلسله سندهای اهل سنت نیست، بخاطر همین اهل سنت آمدند تضعیفش کردند، چون این فقط از امام معصوم نقل میکرده، خب این فرقی نمیکند کسی که از امام معصوم نقل میکند با پنج نفر دیگر یا نه فقط از امام معصوم نقل میکند، بعد توثقاتش را آوردند که مثلاً بعضی ثقات عامه «أن کتب الواقعی سائرها أنما هی کتاب ابراهیم» شروع کرده توثیقات این را آورده دیگران را هم آورده اینها از کجا میآوردند این را، ایشان میگوید من اسم پدر پدر بزرگم را نمیدانم بعد مثلاً شما آمدید میگویید آقا فلانی مثلاً قرن سه زندگی میکرده اولاً اینها که نزدیک بودند، اینها که نزدیک بودند معاصرین در باره هم مطلب مینوشتند، افرادی بوده که ذکر نام افراد دیگر را میکردند واحوالات را مثلاً میگویم وقتی میخواستند از یک نفر تعریف کنند، میگویند آقا من رفتم نزد فلانی در مدینه روایت از او بگیرم اخذ روایت بکنم وقتی وارد بر او شدم با حرفهایی که با او زدم متوجه شدم که او هوش بسیار زیادی دارد او بسیار راستگو است، سؤالاتی از او کردم متوجه شدم که، یا وقتی راوایت را برای من میخواند من متوجه شدم که بسیار در ظبط روایت دقت دارد، یعنی به من میگفت که بخواند دوباره، یعنی روایت را میخوانده من مینوشتم خیالش راحت نمیشد میگفت بخوان من چک کنم با کتاب خودم با روایت خودم این نشان میدهد به این شخص در مرحله بعد به او میگویند این ظبط است، ظبط است یعنی اینکه خیلی دقتش بالا است در ظبط احادیث با دقت عمل میکرده خب اینها در کتب مختلف آمده باید هم به اینها مراجعه کرد و این کتاب ایشان کتاب فهرست یکی از کتابهای ایشان است، کتاب دیگر باز ایشان دارند به نام «اختیار معرفة الرجال» که یک کتاب رجال کشی بوده که جناب کشی که قبل از ایشان بوده تألیف کرده بوده که کشی را ظاهراً گفتند که معاصر در طبقۀ یک طبقه پاینتر از مرحوم کلینی بوده هم عصر و یک خورده برتر که که رجال کشی بوده و شیخ طوسی آمده... مجری:رجال کشی فکر کنم قدیمیترین باشد استاد عباسی:قدیمیترین است بله، بعد منتهی نکتهای که داشته هم راویان شیعه در آن بودند هم راویان اهل سنت، یعنی هر چه راوی بوده که حالا احیاناً برای اینکه علمای شیعه به اشتباه نیفتند از یک راوی سنی که مورد تأیید نیست روایت نقل کنند یا اگر خواستند روایتی از یک، چون ما داریم در بین رواتی که از اهل بیت روایت آوردهاند راوی سنی است ولی ثقه است یعنی دروغگو نبوده راستگو بوده فقط اعتقادش اعتقاد سنی بوده این را در مواردی یعنی مورد پذیرش و اینها هم هست، ایشان در «اختیار معرفة الرجال» که آمدهاند این کتاب رجال را نوشتهاند کتاب دوم رجالی ایشان هست آمدهاند فقط راویهای شیعه را جدا کردهاند و منظم کردهاند و تصحیح کردهاند به عنوان «اختیار معرفه الرجال» به عنوان رجال کسی و این هم در واقع یکی دیگر از کتابهای رجالی ما است. کتاب رجالی دیگر ما رجال إبن غَضائری هست البته در رابطه با آن بحثهای و نکاتی مطرح هست حالا بعضیها یک طوری قبول کردند بعضیها قبول نکردند. مجری:جزو کتب رجال شیعه است؟ استاد عباسی:کتاب رجال شیعه هست، این کتب رجال شیعه آناً جمعآوری کردند و دیگر تقریباً مفصلترین آن که دیگر از همۀ کتب قدیمی در قرون مختلف گرفته شده کتاب رجالی «مُعْجَمُ رجالِ الْحَدیث» آیت الله عظمی خوئی هست که هزاران راوی را، ایشان میگوید با صدتا کار مان راه نمیافتد، خب با صدتا کار مان راه نمیافتد اولاً که صدتا نیست هزاران نفر است ثانیاً اگر با صدتا کارمان راه نیفتاد پس بگوییم بی خیالش کلاً؟ مجری:من اصلاً از ابتدا اشکال ایشان را متوجه نشدم استاد یعنی ببینید میگویند یک لیست خوبها بدها بوده این خیلی دقیقتر از آن ضبط شده در تاریخ، یک موقع مثلاً شاید بعضیها تصورشان این باشد که مثلاً ما یک علم حدیثی داشتیم از صدر اسلام تا الآن، مثلاً الآن در سی چها سال یک چیزی درست شده به نام رجال میگویند فلان راوی خوب بوده فلان راوی بد بوده در حالی که شما میفرمایید از زمان شیخ کلینی نسل اول حدیثی همزمان با پیدایش علم حدیث و نوشتن کتب اربعه یک آدمهای بودند که ثبط و ضبط میکردند، وقتی یک علمی نزدیک هزار و دویصد سیصد سال الآن قدمت دارد هزار و صد سال مثلاً، هزار و صد سال قدمت دارد چطور میآییم مثلاً کل این علم را زیر سؤال میبریم به راحتی؟ استاد عباسی:با دوتا کلمه ساده که من اسم پدر پدر بزرگم را بلد نیستم پس آن موقع هم نمیشده یادشان بماند یک چیزی ثابتی هم نبوده که مثلاً نوشته بشود، بعد هم چقدر میخواهد از آن در بیاید صد نفر میخواهد در بیاید؟ ایشان میخواهد زیر آب علم، حرف ایشان این است که به شما میگویند چون علم رجال هست علم رجال متخصص میخواهد پس شما خودتان نمیتوانید مراجعه کنید عالِم باید مراجعه بکند روحانی باید مراجعه بکند، ما میگوییم نه اولاً که تعدادی نیستند ما هم اعتماد میکنیم به آن که صدوق نقل کرده شیخ طوسی نقل کرده دیگران نقل کردهاند، ثانیاً آن تعدادی هم که هستند که خب یک نرم افزار ما یک دقیقه سیرچ میکنیم میبینیم مثلاً ثقه هست استفاده میکنیم، ایشان نمیگوید که همان صاحب کتب اربعه که شیخ طوسی بوده خودش کتاب فهرست دارد کتاب اختیار معرفة الرجال دارد یعنی خودش رجالی نوشته یعنی لازم است این قضیه که ما بشناسیم آدمها را از چه کسی داریم روایت نقل میکنیم با چه شرایطی، و آنها میدیدند که وقتی جلوتر میرود کار خرابتر میشود یعنی جلوتر که میرود باز دوباره یک کتابهای حدیثی پیدا ممکن است بشود، یک روایتهای ممکن است پیدا بشود، ممکن است جعل بشود حدیث، لذا باید این پایه ریزی اتفاق میافتاده و با این حرفها هم خب بالاخره جواب مناسبی برای این قصه نیست. مجری:خیلی ممنون و متشکر، کلیپ سوم را با هم میبینیم. کلیپ:اینطوری بود که احادیث داشتیم ما و دلیل داشتیم، دلیل و حدیث برای افراد بیان میشده حالا غیر از زمان ظهور امامان(ع) که ما میبینیم این اتفاق نمیافتد و در زمان غیبت صغرا هم همچنین، حتی زمان غیبت کبرا کتابهای که در حوزه فقهی نوشته میشود برای مردم برای مردمی که دسترسی به فقیه ندارند میبینیم که اینها هم کتب فقهی و فتوایی فتوا حدیث را برای افراد نقل میکند و بحث اصلاً سر حدیث نیست بحث سر حجت است و این هم عین رجوع به عالِم است مثلاً فرض کنید کتاب المغنه شیخ صدوق، کتاب فقه الرضا إلی شراء مثلاً فرض کنید إبن قولوی یا مثلاً شیخ صدوق یک کتابی دارند من لا یحضره الفقیه که اصلاً ترجمهاش همین میشود که جای که فقیه وجود ندارد، خب این کاملاً مشخص است چه از مقدمه کتاب و کتابهای این چنینی که خود در واقع مؤلفین این کتاب گفتند اینها فتوای ما است و اینها حجت بین ما و خدا است برای مردم و آن را تأیید کردند و حتی جاهای که سنتهایش را انداختند برای اینکه کوتاه بشود مثل المغنه ولی حدیث آمده و به عنوان دلیل آمده و فتوا آمده، طرف نیامده همینطوری حدیث نقل کند یعنی بین احادیثی که میشناخته آمده حدیث فتواییاش را برای افراد نقل کرده و این حتی تا مثلاً قبل از مکتب حله تا سال 700 هجری قمری هم اینچنین بود. مجری:خیلی ممنون و متشکر که کماکان عصر ایمان را میبینید همانطور که استاد این کلیپها را جواب میدهند و مطالبشان را بیان میکنند امکان ارسال پیام و تماس تلفنی شما مثل هفتههای گذشته در برنامه عصر ایمان وجود دارد.استاد بفرمایید البته ایشان خودشان در همین کلیپ یک سری جوابهایشان را خودشان دادند این اشکالاتی که خودشان مطرح میکردند. استاد عباسی:بله ببینید نکتهی که مطرح کردند در رابطه با کتابها خب اولاً گفتند که من لا یحضره الفقیه یعنی معنیش این است که کسی که فقیه در محضر فقیه نیست و فقیه نزدیکش نیست و میخواهد استفاده کند که این نشان میدهد که باید فقیه و مفتی باشد استفاده بکینم، برای جاهای دوری اگر مثلاً دسترسی نبود این کتاب، و خیلی هم مطالبش کم است یعنی من لا یحضر کتاب مفصلی نیست که در همۀ ابواب و همه جزئیات را داشته باشد لذا اگر کسی با صرف من لا یحضر میخواسته زندگی بکند بازهم نمیتوانسته یک چیزی که فعلاً به قول معروف نمیرد از بدون حکم داشتن و اینها در این حد استفاده میشد. نکته مهمی که ایشان گفت و ما اینجا پاسخ میدهیم اینکه همه کتابهای که ما داشتیم تا مثلاً چند قرن حتی در غیبت کبرا همۀشان حدیث میگفتند و میگفتند این حدیث است که برای ما حجت است و بدن حدیث بیان نمیکردند؛ من میخواهم اولین نقض را باز از یکی از صاحبان کتب اربعه برای ایشان بیان بکنم آن هم کتاب «نهایه» شیخ طوسی هست «النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی» یعنی کتاب نهایه ایشان فقط و فقط فقه و فتاوای ایشان هست فقه و الفتاوی یعنی روایی نیست فقه و فتاوا در این کتاب آمده کتاب روایی ایشان «تهذیب الاحکام» است که ابواب فقهی در تهذیب الاحکام آمده استبصار هست که باز دوباره هر کدام از آنها ماجرا دارد، این کتاب کتاب فقهی است کتاب «النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی»، یک ماجرای هم میخواهیم نقل بکنیم؛ این اشکالاتی که افراد شبیه ایشان میگیرند به این کتاب زمان خود شیخ طوسی هم مطرح شده یعنی بعضی از افراد وقتی دیدند ایشان کتاب نوشته با این عنوان که روایت نیست دو دل شدند خب خیلی از کتابها روایی بوده، خیلی از کتابها روایی بوده بخاطر اینکه احکام بسیط بوده احکام ساده بوده احکام جدید فروعات جدید ایجاد نمیشده احکام ساده بوده همان روایات را باب بندی میکردند میآوردند، بعد که قرار میشود ابواب جدید میآید بعد آن وقت بالاخره نیاز شده که بیشتر این باشد و بعد نیاز شده به اینکه به جای اینکه روایات را با آن تفصیل بخواهند بیان بکنند فتوا، حرف آخر من چیست؟ من از منابع دینی چه برداشت میکنم به عنوان یک فقیه مثلاً به عنوان شیخ طوسی؟ و چطور مطلب را بیان میکنم؟ یک ماجرای اتفاق میافتد این در مقدمۀ این کتابی که من چاپ تک جلدی آن را دارم آمده مفصل این ماجرا را آورده و میگوید در بعضی از نُسخ خطی پشت نُسخ خطی نوشته شده این حکایت و بعضیها هم جاهای دیگر نقل کردهاند و این خلاصه دیگر در مقدمۀ این مطلب آمده، چه میشود؟ ماجرایش این هست که در صفحه 18 مقدمه آمده افرادی از علماء گروهی از ثقات جمعی از اجلای مشایخ شیعه مانند حمدانی قزوینی، عبدالجبار بن عبدالله مقری رازی، حسن بن بابویه که مشهور به بحسکا بوده و متوطن در ری بودند النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، شیخ طوسی، ص 18 اینها بلند میشوند میآیند کجا؟ بلند میشوند میآیند بغداد، بعد این صحبتشان بوده اشکالشان این بوده با یکدیگر صحبت میداشتند و سخن میگفتند در باب کتاب نهایه و ترتیب ابواب و فصول آن و جمعی از ایشان اعتراض داشتند بر شیخ در باب مسائل کتاب نهایه و می گفتند که این کتاب خالی نیست از خلل و قصور میگفتند کتاب اشکالاتی دارد از جمله ممکن است اشکال در همین که بالاخره فتوای ایشان است چرا روایات نیست میگوید همۀشان آمدند نجف زیارت امیرالمؤمنین، این در زمان حیات شیخ بود و باز در خاطرهای ایشان می خلید آنچه در باب این کتاب پیشتر می گفتند بعد آمدند با هم قرار گذاشتندگفتند که سه روز روزه بگیریم و بعد ازسه روز شب جمعه غسل بکنیم برویم حرم حضرت نماز بخوانیم از خدا بخواهیم و از امیرالمؤمنین که حقیقت این قضیه برای ما روشن بشود که این کتاب کتاب به حقی است کتابی که قابل استناد در آن نیست و فقه و فتوا «مجرد الفقه و الفتوا» است، میگوید این کار را انجام دادند به جا آوردند خواب دیدند که حضرت به آنها فرمودند امیرالمؤمنین به آنها فرمودند، این سه عالِم بزرگ ثبت شده در نُسخی از نسخ آن هم موجود است که تصنیف نشده است در فقه اهل بیت علیهم السلام کتابی که سزاوارتر باشد به اعتماد و پیشوا کردن و رجوع به آن نمودن از کتاب نهایه که شما در آن نزاع می نمودید و این بدان جهت است که مصنّف این کتابدر تصنیف این کتاب، خالص ساخته است نیت خود را برای حق تعالی و قصد قربت نموده است، پس شک مکنید در صحت آنچه او در این کتاب ذکر نموده و عمل کنید به این کتاب و فتوا دهید به مسائل آن؛ زیرا که این کتاب غنی می گرداند شما را... ادامه دارد، بعد میگوید اینها از خواب بلند شدند سهتایشان آمدند گفتند که من خواب دیدم هر کدام آمدند گفتند من خواب دیدم که امیرالمؤمنین تأیید کرده کتاب را، آن هم گفت من خواب دیدم، آن هم گفت من خواب دیدم، گفتند خیلی خوب برای اینکه مطمعین بشویم که چه بوده قصه خوابهای مان را نقل نکنیم برای هم، هر کس بنشیند خوابش بنویسد، نشستند کلمه به کلمه خوابشان را نوشتند و حرفهای امیرالمؤمنین را، بعد گفتند حالا بیاورید آوردند سهتا خواب را باهمدیگر تطبیق دادند در کاغذی که نوشته بودند، سهتا عین هم بود، وقتی عین هم بود خب مطمعین شدند دیگر به هر سۀشان امیرالمؤمنین همین کلمات را گفته بودند، رفتند پیش خود شیخ طوسی، حالا الآن دیگر دو هزاری افتاده که کار درست است دیگر، رفتند پیش شیخ طوسی، شیخ طوسی اطلاعی از خواب اینها دارد آمد به ایشان گفت که به حرفهای من و به کار من اعتماد نکردید تا آخر امیرالمؤمنین به شما بگویند، با حالت خنده که تا آخر امیرالمؤمنین به شما بگویند که بفرمایید که مثلاً این کتاب مورد تأیید است؟ این نسبت به این کتاب یعنی کوچکترین تردیدی این افراد با این ویژگی پیدا کردند این مطلب پیش آمد و بعد از آن هم دیگران، و این جای تعجب است که ایشان میگوید تا قرن 7 هیچ کتابی ما نداریم که خالی از روایت باشد روایت نداشته باشد و جالب است این کتاب نزدیک به دو قرن خلاصه اولین یعنی اصلیترین کتاب فقهی بوده و اگر کسی میخواسته کتاب فتوا بنویسد شرح بر نهایه مینویشت. مجری:البته شما استاد از خود من لا یحضر هم آوردید که... استاد عباسی:بله فتوا آوردیم منتهی آن کتاب به حرف ایشان روایت است فتوای غیر روایی هم دارد فتوای مستقل هم دارد آن جای خودش، ولی کتابی که مستقل باشد. مجری:از شیخ مفید هم فرمودید استاد عباسی:بله از شیخ مفید هم بود مجری:که یک نسل عقبتر از سیخ طوسی هست استاد عباسی:بله دقیقاً، منتهی دیگر این کتاب شیخ طوسی کتابی است که دیگر خالص خودشان هم نوشتند اسم را که «النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی» فقط فتاوای ایشان اینجا هست، سؤال؛ چه نیازی بود شیخ طوسی کتاب فتوا بنویسد؟ مجری:یک نسل هم با غیبت صغرا فاصله دارند استاد عباسی:بله یک نسل فاصله دارند باز صاحبان کتب اربعه هستند مجری:یعنی پس این حرفی که میزنند که کتب فقهی و فتوایی بعد از قرن هفت و هشت به وجود آمده... استاد عباسی:بله ایشان 380 تا 460 است تقریباً یعنی قرن 4 و قرن 5 است و این را نوشتند و شیخ مفید را هم عرض کردیم که کتاب اینچنینی دارد ولی این دیگر کتاب خالص فتوا است یعنی ایشان میگوید همه عادت داشتند و همین مسئله ادامه داشت بعد تازه ایشان یک نکات دیگر هم گفتند که حالا فقط در آن ایام داشته چه مشخص میشده؟ داشته شرائط فتوا مشخص میشده، بابا اصلاً کتاب فتوا و خالص است برای فتوا. مجری:خیلی ممنون و متشکر، این نکته را هم مد نظر داشته باشید در برنامه عصر ایمان، شاید لازم باشد این نکته را بگویم، ما شاید قریب بیست برنامه است که در خدمتتان هستیم و تمام مطالبی که حاج آقای عباسی به عنوان استاد و کارشناس محترم برنامه نقل میکنند همه همیشه دیدید که روی صفحه مانیتور هم شما استنادات فقهی و اصولی و روائی و همهم مطالبی که بیان کردند این چند جلسه است که دارند جتی اصل کتاب را هم با خودشان میآورند، این خواب و این حکایتی که نقل کردند یک لطیفهای و یک حکایتی ضمن آن استنادات و مباحث علمی که میکنند بعداً نگویید که مثلاً خواب حجت نیست یا اینطور مسائل من گفتم که قبل از اینکه شبهه به وجود بیاید من پاسخش را خدمتتان گفته باشم. کلیپ بعدی را باهم ببنیم. کلیپ:یکی از کراماتی که برای عبد العظیم حسنی نقل میشود این است که میگویند که افراد رفته بودند پیش امام هادی (ع) و ایشان میگویند که چرا پیش من آمدید از ری تا اینجا آمدید بروید آنجا از عبد العظیم حسنی سؤالاتتان را بپرسید، این یعنی چه؟ امام هادی در عراق است، همین فاصلهای که الآن اقایان در قم دارند از آقای سیستانی تقلید میکنند، در صورتی که آقای وحید یا آقای گلپایگانی حالا اسم نمیبرم هزار نفر بلاخره عالم هستند در قم. مجری:خیلی ممنون و متشکر، حاج آقا بفرمایید. استاد عباسی:بله نکته اول در رابطه با صحبت ایشان این را باید عرض بکنیم که اولاً حرف ایشان مؤید اجتهاد و تقلید است، اگر شما قصه کرامت عبد العظیم حسنی را قبول دارید و کلامی که امام هادی گفتند که همینطور هست یعنی مطلب بیان شده پس این نشان میدهد که ارجاع دادن به کسی که غیر معصوم هست، خود معصوم ارجاع دادن به دیگران و ما عرض کردیم که اینها مقدمات این هست که مردم عادت بکنند اگر قرار باشد اینطور باشد که هر یک سؤال کوچکی داشتند باید از شهرشان رها کنند گاهی اوقات زندگیشان مشکل پیدا بکند برسانند خودشان را به امام معصوم روایت را بپرسند، بله حالا یک موقع مسائل خاصی هست حادی است، گیر خاصی هست یا نه اصلاً چند سال یک بار هست میخواهد حتماً امام معصوم را ببیند در زمان حیاتش ، بله ولی واقعاً این مقدور نیست اینکه حضرت دارند ارجاع میدهند برای این است که این راجاع بشود، پس این مؤید تقلید هست. نکته بعد این است که آقای بزرگوار ما نمیخواهد بکوبیم برویم تا نجف مثلاً فتوای آقای سیستانی را اطلاع پیدا بکنیم، این دوره با آن دوره تفاوت دارد الآن ما در فضای وب سایت همه مراجع هست، چه من اینجا جست و جو بکنم سایت دفتر یکی از مراجع قم را چه از مراجع نجف را هرکدام را جست و جو بکنم میآید نمیگوید که، شما سایت دفتری که مرجعی که دفترش نجف است یا خودشان نجف زندگی میکنند، شما جست و جو کردی من پنج دقیقه دیرتر میآیم ولی اگر قمیها را جست و جو بکنی من یک دقیقهای آمدهام این از این، ضمن اینکه همهشان دفتر دارند اینجا، یعنی اگر کسی حضوری هم بخواهد برود میتواند به دفتر مراجعه بکند و اگر بخواهد یک همچین اشکال سادهای موجب بطلان تقلید و بطلان علمیت و اینکه ما بخواهیم دنبال اعلم بگردیم ولو اینکه اصلاً در عراق نبود، در جای دورتری بود او اگر میشود از آن تقلید کرد و او اعلم است وظیفه ما تقلید است، حالا اگر نماینده داشته باشد دسترسی باشد، رساله توضیح المسائلش در اختیار ما هست، ما تقلید مان را انجام میدهیم باید به آن وظیفهمان عمل بکنیم، لذا دیگر با این اشکالات ساده و پیش پا افتاده واقعاً تقلید، یعنی نمیدانم چه تصوری است نسبت به اینکه خب حالا ما در قرن 21 زندگی میکنیم اما باید مانند امام هادی و عبد العظیم حسنی ما دیگر مراجعهای به نجف نداشته باشیم، یا عالمی از عالمان نجف، البته هر کسی میرود اعلم را پیدا میکند تقلید میکند حالا اگر شهری دورتر از این حرفها هم بود، باز هم به همین شکل است، لذا واقعاً توقع این است که یک مقداری دقت، یعنی ما لازم نیست که زیاد بگوییم، لازم نیست که دائم برنامه لایو و زنده و غیره داشته باشیم مطالبی را بگوییم که گاهی اوقات مطالب خیلی ساده و سبک از حرفهایمان بیرون بیاید نه این لزومی ندارد، لذا یک مقدار دقت بکنیم قضیه روشن است. مجری:خیلی ممنون و متشکر توضیح استاد کافی بود من هم دیگر صحبتی نمیکنم باهم میرویم کلیپ بعدی را میبینیم. کلیپ:یک مد طعام اینقدر بیا به آنها گندم بده، در صورتی که این نیست یعنی در زمان قدیم، حضرت میفرمایند متوسطی که تو به خانوادهات میدهی که یک مد است یک نفر ممکن است زیر یک مد غذا بخورد، یک نفر ممکن است بالاتر از یک مد غذا بخورد و میفرمایند کمترینش این است که شما روغن زیتون و سرکه بدهید و بیشترینش این است که گوشت بدهید، خب الآن متوسط سحری که شما میخورید به طور متوسط میشود اینقدر آرد؟ شما سحری اینقدر آرد میخوری و مثلاً یک زره نمک میزنی رویش به عنوان خورش یا روغن زیتون؟ مجری:خیلی ممنون و متشکر، استاد من فکر میکنم، قطعاً یعنی پاسخ شما آماده است اما ایشان طرفدار این هستند که باید کتب روایی خوانده بشود دیگر ما تقلید نباید بکنیم ،خب حرفی که دارند میزنند که دارند اجتهاد میکنند دیگر، یعنی اگر بر مبنای این بود که مثلاً من به عنوان یک مسلمان و مؤمن بروم روایت ببینم و به روایت عمل بکنم ، روایت میگوید یک مد طعام ،خب ایشان که عملاً خودشان دارند اجتهاد میکنند، این را بفرمایید. استاد عباسی:بله اتفاقاً ما میخواهیم عرض بکنیم که اتفاقاً این اجتهاد به رأی است یعنی این چیزی است که مزمت شده، شما خودت داری اجتهاد میکنی و اجتهاد به رأی میکنیف چرا؟ بخاطر اینکه این حرف شما زوقی است شما از روی نظر خودتان دارید بیان میکنید شما اگر میآمدی روایات را بررسی میکردی کنار هم قرار میدادی بعد از آن به این نتیجه میرسیدی، که واقعاً به معنایی یک روایتی اشارهای کرده باشد امام معصوم یک اتفاقی افتاده باشد، شما که میگویی ما اینطوری دخالت عقل را تأثیر نداریم وقتی اصول و فقه ر ا قبول نداری تقلید را قبول نداری میگوید این اصالت عقل را هم که قبول ندارید، بعد شما چطور به این نتیجه رسیدی که مقصود حضرت متوسط فضای آن موقع بوده، پس ما الآن اگر افتار مان چلو خورشت بود باید ما یک پرس چلو خورشت به عنوان کفاره بدهیم نه یک مد طعام بدهیم، شما که خیلی جلو رفتی در اجتهاد، شما میگفتی از افراد قول بدون روایت نپذیرید، بعد شما خودت راحت آمدی قول بدون روایت حالا این یک تیکه، یعنی من دیگر واقعاً دیدم حوصله بینندهایمان سر میرود، یعنی مشت نمونه خروار است، در همین یک جلسهای که ایشان در رابطه روزه و حکمت روزه صحبت کردند فراوان در فراوان آمدند بحثهای این چنینی اجتهادی مطرح کردند، ما چه چیزی را باید بپذیریم از شما، شما که میگویی اجتهاد نه روایت بله، بعد به این راحتی نص کلام امام معصوم که میگوید یک مد طعام گندم باید آرد باشد و چه باشد، که حتی بعضی از مراجع میگویند که این پولش هم نه خودش را باید بدهی، حتی به این مقدار احتیاط میکنند شما به این مراجع بارها و بارها در صحبتهایتان انگ این را زدید که احتیاط نمیکنند، حواستشان نیست همینطوری یک چیزی میگویند از کجا آوردی که گفتی مبلغش اینقدر است ، مگر در روایت امام معصوم مبلغ آمده شروع کردن ایشان بارها و بارها حجمه کردن نسبت به چیز که اینها همین دیگر نظرات شخصی و فلان و این حرفها است، خب این کلام شما که بیشتر اجتهاد به رأی است. مجری:من یک نکتهای عرض کنم خدمت بینندگان عزیز و محترم ، خیلی نکته دقیقی اشاره کردند استاد و کارشناس محترم برنامه حاج آقای عباسی، در قسمتهای قبل هم حالا اگر بخواهند ببینند مراجعه بکنند در قسمتهای قبلی که در آرشیو سایت شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عج) هم موجود است راجع به این مسئله صحبت کردیم ، من آن چیزی که از این کلیپ به ذهنم آمد بحث اجتهاد بود، آن نکته دقیقی که حاج آقا فرمودند بحث اجتهاد به رأی بود و آن روایاتی که باز الآن نقل اگر بکنم بینندگان خاطرشان میآید، که شما فرمودید که در مزمت، فرمودید آن در مقابل کسانی است که اجتهاد به رأی میکنند و اجتهادی که میکنند، مستند به روایت و به کلام معصوم نیست، آن اجتهادی که ما الآن از آن صحبت میکنیم، آن اجتهادی که این اصول فقه و این کتب و این سیر فقهی و حوزوی که داشته و علما دنبال کردند و حاج آقای عباسی از آن دفاع میکنند اجتهادی است که مستند به کلام معصوم و مستند به قرآن است، این اجتهادی که این دوستمان عرض کردند و حاج آقا خیلی فراگیر است الآن، حالا ایشان مثلاً در این کلیپ الآن در حوزه روزه صحبت کردند که شما اگر بخواهی کفاره بدهید باید متوسط غذا بدهی، چرا؟ چون آن موقع متوسل قضا بوده، راجع به حجاب میگویند راجع به اقتصاد میگویند راجع به بانک میگویند راجع به همه چیزی یعنی الان فضای مجازی محاسن بسیاری دارد یکی از مثلاً معایبش هم شاید این باشد که شما میتوانی به راحتی افکارت را نه به اینکه نظر من است، میگویم من کارشناس دینی هستم و دارم میگویم، فرصت هم داریم اگر راجع به این بحث اجتهاد به رأی هم در حوزه همین روزه یا در حوزه حجاب یا در حوزه های دیگر اگر مثالهای جدی دارید بفرمایید استاد عباسی:بله ببینید این جریان خیلی خطرناک است یعنی اتفاق اتفاق خیلی بدی است که افراد حس میکنند خب یک نرم افزار پیدا کردیم از وب خریداری میکنیم یا دانلود میکنیم خب رجال را به ما میگوید، تیک میزنیم ثقه هست یا ثقه نیست، یک نرم افزار حدیثی هم پیدا کردیم که احادیث در آن هست کتب در آن هست، منابع در آن هست، خیلی خب دیگر ما میتوانیم قشنگ مراجعه بکنیم، خود ایشان من موارد متعدد حالا دیگر امشب یک مورد دیگرش را کلیپ داریم برایش که چه بکنیم، باز اگر شد شاید هفتههای دیگر ما مطرح بکنیم فراوان از این موردها دارند، یعنی الآن این یک آفتی شده که افراد حس میکنند که با خواندن چهارتا مقاله و دوتا کتاب و داشتن دوتا نرم افزار میتوانند متخصص در علم دین باشند میتوانند در همه حوزههای دینی نظر بدهند در حالی که واقعاً اینطوری نیست یعنی واقعآً من در رابطه با مثلاً جراحی مغز و اعصاب جزئیات علم پزشکی واقعاً نمیتوانم نظر بدهم همانطور هم دیگران نباید در رابطه با جزئیات این نه اینکه من کارشناس این دین هستم را روحانی این دین هستم باید در اختیار من باشد نه، هرکسی آزاد است، هر کسی میخواهد بسم الله بیاید این حوزه رایگان درس بخواند اگر دانشگاه آزاد و دانشگاه فلان پولی است، دانشگاه دولتی کلی در نوبت دانشگاه و اینها هست خیلی راحت یعنی اگر از طریق غیر رسمی کسی بخواهد درس بخواند برود مراجعه بکند استاد رایگان میتواند برود درسها را شرکت بکند، خب بیایند و درس بخوانند و درس این رشته را بخوانند کما اینکه اگر من بخواهم پزشک بشوم در رابطه با پزشکی نظرات دقیق بدهم مثل ایشان بیایم بگویم آقا خیلی حرف بزرگی است متوسط غذای یک نفر بوده، یک همچین نظر دقیقی بخواهم بروم باید بروم رشته را درسش را بخوانم تعارف ندارم. مجری:مثلاً با این مبنایی که ایشان میگویند کل بحث صلاة مسافر را میشود هوا کرد دیگر یعنی میگوید آن موقع سفر همراه با سختی و مشقت بوده بخاطر همین نماز شکسته بوده، الآن پس چونکه سفر راحت است مثلاً پس نماز لازم نیست شکسته باشد. استاد عباسی:بله بعد زکات فطره هم باز دوباره به همین شکل برای آخر ماه رمضان روز عید فطر با زکات فطره هم باز دوباره همین میشود اگر ما بر اساس گندم میگیریم سه کیلو گندم هست بعد ایشان بگوید سه کیلو گوشت هر نفری سه تا 150 هزار تومان مثلاً 300 یا 400 هزارتومان باید مجری:یک خانواده چهار نفره نزدیک دو ملیون تومان میشود استاد عباسی:خب بله دیگر بگوید بر اساس روز بدهید دیگر یا بیایید اصلاً فرق بگذارد بگوید آن که ثروتمند هست اگر گوشت زیاد میخورد بگوید اصلاً گوشت باید مثلاً بدهد، آن ثروتمنده، فقیره اینطوری بدهد خب اینها که دیگر شد ذوقیات دیگر یعنی از اجتهاد که گذشت هیچ، اجتهاد به رأی و ذوقیات و این خیلی آسیب است، ببینید ما برای دین داری مان اینکه ما میگفتیم بحث تقلید را مطرح کردیم ، بحث تقلید رجوع به متخصص رجوع به عالم در هر رشتهای اگر آمدند قصه طبابت را بهم زدند گفتند آقا، سلب اعتماد کردند گفتند آقا به هیچ کس اعتماد نیست، هیچ دکتری هیچ جایی هیچ بیمارستانی، اعتماد نیست بعد آدمها متحیر میشوند اگر قرار شد که به نظام مهندسی ما اعتماد نداشته باشیم، خانهها را بگوییم همه دارد میریزد اصلاً دیگر این سلب اعتماد دیگر، مخصوصاً مسئله دین مجری:چون نظامندی را اگر از هر حوزهای از حوزه آموزش از حوزه مهندسی فرمودید از حوزه پزشکی ، از هر حوزهای اگر آن نظامندی را خارج بکنیم آن ساختمان فرومیریزد و از بین میرود در دراز مدت. استاد عباسی:بله و این موجب تشویش خود اذهان میشود ، حالا من یک نکته را هم عرض بکنم به بزرگواران، آقای پیام داد به ما در همین هفته گذشته، پیام تشکری داد در فضای مجازی که من به شدت در این قصه گرفتار بودم ،ایشان گفت حتی اوایل که شما برنامه را شروع کردید من حلال بکنید که من در چندتا برنامه ، چندتا گروه در فضای مجازی و غیره من به شما بد و بیراه گفتم و بر علیه شما حرف زدم، این آرامش و تمعنینهای که شخص پیدا میکند، ایشان گفتند که سلام، نمیخواهم وارد جزئیات بشوم، ولی با برنامه عصر ایمان و شک و تردیدهای تقلیدی که داشتم برطرف شد ممنونم و همینطور از شما حلالیت میخواستم اگر در بعضی پستهای دیگر پیچها و گروههای تلگرام در رابطه با شما یک کم تند صحبت کردم پوزش. خب ببینید این شک و تردید که در آدمها ایجاد میشود چون در بحث عبادات و اینها خیلی مسئله باید دل قرص باشد، میگویند اگر شما با یک بی نماز همسفر بشوید، یا مثلاً خانه دانشجویی مثلاً شما دو سال با یک نفر هستید که اهل نماز نیست، اهل فسق و فجور و غیره است، این تأثیر منفی میگذارد، شما نشو همسفر تا آنجا که میتوانی ، حالا من رفتم ناچارم در این اتوبوس 12 ساعت باشم تا به یک شهری برسم، حالا بغل دستیم آدم اهلی هم نبود دیگر حالا تمام میشود دیگر، ولی اگر من قرار شد که چه کنم، خب این نهی معصومین است، چرا نهی معصومین است؟ بخاطر اینکه مسائل دینی باید دل خیلی قرص و محکم باشد وقصه اجتهاد و تقلید وقتی بی اعتمادی ایجاد میشود نسبت به مرجعیت و اینکه ما خودمان ، خب آن را که بی اعتماد شدیم ، حالا خودمان میتوانیم، خب میرویم میبینیم این کتاب که عربی بود، این روایت که اینطوری بود این هم که پنج مدل روایت دارد ،دو بار سه بار میرویم بعد هم آدم رها میکند، چون دیگر دل قرص نیست و محکم نیست، این دیگر نمیتواند شخص ادامه بدهد. مجری:خیلی ممنون و متشکر ما از این کلیپهایی که داریم تقدیمتان میکنیم یک مورد دیگر هست، بر میگردیم و بعدش استاد به شما پاسخ خواهند داد. کلیپ:در رابطه با حقوق زنان ببینید قطعاً اسلام قوانینش قوانین کاملی نیست، علتش هم خیلی واضح است چون این اسلامی که ما به آن میگوییم اسلام در واقع آن قوانینی که ما به آن میگوییم قوانین اسلام آن چیزی است که به ما رسیده، یعنی به مردم آن زمان رسیده که حتی آن چیزی نیست که دست امیرالمؤمنین به طور کامل بوده، یا آن چیزی نیست که دست امام زمان الآن هست، آن مقداری از قوانین اسلام بوده که به مرور به جامعه آن زمان گفته شده و چون جامعه آن زمان جامع کاملی نبوده قطعاً قوانینی که از قوانین اسلام ما میشناسیم قوانین کامل و ایده آلی نیست. مجری:خیلی ممنون و متشکر، این شاهکارش این آخرینش بود دیگر، که قوانین اسلام را ما به نقص عنوان بکنیم و خطاب بکنیم و بگوییم قوانین اسلام کامل نیست و ماهیت حرفشان همین بود. استاد عباسی:بله و کامل صحبت ایشان هم یعنی بخشهای دیگرش که دیگر حالا ما نمیشد طولانیتر از اینها بیاوریم تکهای که اصلیترین بود تقطیع ما طوری نبوده که مخل به صحبت ایشان باشد ، حرف ایشان این است که میگوید پیامبر در رابطه با زن بیش از این نمیتوانستند کاری انجام بدهند و ماند دیگر، یعنی پیامبر یک مردمی که در عهد جاهلی دختر زنده به گور میکردند تا پنجاه درصد دیه را راضی کرد که بدهند، وقرآن اگر میگوید دیه زن نصف دیه مرد، بخاطر اینکه پیامبر اگر بیشتر از این میگفتند، عین کلام ایشان است که قبول نمیکردند و میگفتند اصلاً ما خودت را هم قبول نمیکنیم اگر قرار است اینطور باشد، یا ارث زن نصف مرد باشد، خب ببینید این صحبت ایشان، و بعد ایشان حالا توضیحات مفصل میدهد که الآن هم مردم خیلی احکام اسلام را قبول نمیکنند، احاکم اسلام را قبول نمیکنند یا اجرا نمیکنند من یک حکمی از احکام اسلام را اجرا نمیکنم آیا شارع هم با رأی و نظر من میآید حکم را تغییر میدهد؟ حکم را از آن کم میکند؟ میگوید فلانی قبول نکرد، پس ما بیاییم حکم را از آن کم بکنیم مجری:این هم شبیه همان نکته اجتهاد به رأی است که فرمودید استاد عباسی:بله ببینید زمان پیامبر اینکه تدریجی پیامبر احکام را آوردند یک مثال دیگری هم مثلاً ایشان زده بحث شراب را زده که خب از روز اول که شراب را حرام نکردند، تدریجی این کار را کردند، اول گفتند موقع نماز بعد گفتند چه تا به این شکل، خب مردم ظریفیت ندارند تدریجی، اما این تدریج آیا میتواند به جایی برسد که مخل به اصل حکم باشد؟ یعنی نهایتاً بعد 23 سال پیامبر بگوید خب دیگر من دیگر 50 در صد العیاض بالله من دیگر 50 درصد بیشتر زورم نرسید، اگر زورم میرسید میکردم این چنین، نه اینها در روایات معصومین هم دارد خیلی از اینها اصلاً ماجرا دارد صحبت در رابطه با اینها وجود دارد مجری:مثل آیات قرآن که شأن نزولی دارد روایات هم داستانی یک قصهای دارند. استاد عباسی:بله خیلی از این مطالب، مثلاً خود شیخ صدوق شمایی که اهل روایت هستید علل الشرایئع را نوشته علت بعضی از احکام در آنجا آمده، بعد خیلیها هم نیامده، به حضرت فرمودند چرا این کار را میکنید، چون خدا گفته، بله اگر نیامده بود ما میگوییم خدا گفته، اما آیا آن که در قرآن آمده الآن یک نقصی دارد العیاذ بالله که دیه در آن شده 50 درصد، دیه زن 50 درصد، خب بابا این حکمت دارد 50 درصد دیه مرد بودن چون اینجا نمیخواهد قیمت را خدا بدهد، قیمت یک آدم قیمتی یک نفری مثل شهید فخری زداه مثلاً 200 ملیون تومان هست، اگر بخواهند دیهاش را حساب بکنند؟ این که یک مرتبه یک متخصص عجیب و غریب یک مملکت، مشکلات یک مملکت را در یک حوزه دارد برطرف میکند این 10 ملیارد تومان باید دیهاش باشد ولی مقدار مشخص است، آیا مقدار دیه یک نفر مثلاً 100 تا شتر است، یا مثلاً اینقدر شتر است بگوییم آقا این قیمتش است؟ نه یک محاسبه یک قانونی برای چه؟ برای اینکه آقا یک جنبه ضربه و آسیب از دنیا رفتن یک نفر آسیب اقتصادی به این خانواده است، چون آسیب روحی این خانواده را که نمیتوانیم جبران کنیم، چه کار کنیم که این پدر را از دست دادند چه جبران میکند؟ هیچ چیز، این مادر کشته شده چه؟ هیچ چیز، ولی آسیب اقتصادی، از یک طرف آسیب اقتصادی مرد در یک خانواده بیشتر است وقتی که از آن خانواده از دنیا میرود یا از آن خانواده جدا میشود، این خانواده بیشتر آسیب میبینند تا نسبت به زن، این یک نکته قضیه است، در رابطه با مثل ارث و این حرفها یعنی اگر جلوتر میرفتیم ارث با این همه تنظیماتی که خود اهل بیت، بعد آن اهل بیت و امام صادق به بعد هم گفتند و همان را گفتند توضیح دادن، یعنی هیچ چیزی کم و زیادی نسبت به آن نکردند مجری:یعنی همان مبنایی که مثلاً پیامبر در ارث گذاشتند تا زمان امام صادق گذاشته ، آن فقط توضیحات و تفصیلش است مبنا عوض نشده استاد عباسی:مبنا عوض نشده، بعد آن وقت باز دو مرتبه اصلاً اصل قصه هم اینطور که ایشان میگوید نیست، یعنی شما اصل قصه را هم که مراجعه کنید این است که آقا «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» فقط در رابطه با خواهر و برادر است، کسی که پدر یا مادر از دست میدهد، خواهر و برادر پسر دوبرابر سهم میبرد دختر یک برابر سهم میبرد، حالا اگر این را بگویم مرد و زن، چون ایشان حالا مرد و زن میگوید ایشان دیگر بقیه صحبتهایش هم همینطور است، مرد و زن بخواهیم بگوییم آن وقت پدر و مادر میت که آنها هم یک مرد و زن هستند دیگر یک مرد است یک زن است، پدر و مادر میت هردو مساوی یک ششم میبرند، یک ششم مادر میت میبرد یک ششم پدر شخصی که از دنیا رفته میبرد ،خب اینکه شد مساوی، اگر آن را مردم قبول کردند که مساوی ببرند این را هم پیغمبر میگفت قبول میکردند دیگر تا اینجا آمده بودند دیگر، یا بالاتر از این، یک جایی که دختر چند برابر، یعنی یک زن چند برابر یک مرد میبرد، ما داریم مرد و زن بحث میکنیم دیگر، یک کسی از دنیا رفته یک پدر دارد فقط و یک دانه دختر دارد هیچ کس دیگر ندارد ،دوتا بچه ندارد، یک پدر دارد یک دختر دارد، به پدر یک ششم همان یک ششمی که قبل گفتیم ارث میبرد کل پنج ششم باقی مال دختر است، خب اینجا که ارث دختر که بیشتر شد از ارث، ارث زن بیشتر از ارث مرد شد، در یک طبقه ارثی هستند، هردو در یک طبقه ارثی هستند، طبقه اول هستند، این یک ششم دارد میبرد این پنج ششم دارد میبرد، خب اینها، بزرگوار بحث شده، اینها آیه داریم روایت داریم مجری:داستان ارث، داستانهای مختلفی دارد فقط بر مبنای زن بودن و مرد بودن نیست استاد عباسی:بله آن یک جایش است که «لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ» یک مرد به اندازه دوتا دختر میبرد یا دو برابر یک دختر میبرد آن هم جایی که این دوتا ارث برنده خواهر و برادر باشند حالا همین هم باز دو مرتبه ماجرا دارد، چرا اینطوری شده در ارث مثلاً ارث خواهر و برادر اینطوری هست، از آن طرف شما این را لحاظ نمیکنید که برای زن همین پیامبر اسلام همین قرآن، برای همان زنی که شما میگویید زنده بگور کردند، برای او آمده مهریه قرار داده، برای او آمده نفقه قرار داده، میگوید اگر میلیاردر باشد زن در خانه شوهر بیاید اجازه دارد یک هزار تومانی خرج نکند، حتی برای یک هزار تومانی نان از شوهرش بگیرد وظیفه شوهر است که تأمین کند، خانه این را باید تأمین بکند، در شأن خود زن، اگر او منزل پدرش این طور وسیلهای داشته، در منزل پدرش خدمت گذار داشته و نمیدانم چه داشت، او باید برایش فراهم بکند، خب این احکام با این همه ترقی پیامبر در همان بیست و سه سال برای مردم بیان کردند بعد نمیتوانستند بگوید دیه مرد و زن مساوی باشد؟ خدا نمیتوانست بگوید دیه مرد و زن باید مساوی باشد؟ اگر قرار بود که بعدها تغییر کند مثلاً نزد امام زمان باشد، باید در قرآن نمیبود دیگر نه که کلاً آیه قرآن آمده، این را من میخواهم بگویم، من این کلیپ را پخش نکردم که اینجا به شبهۀ حقوق زن و اینها پاسخ بدهم، چون الآن بحث این نبود ممکن است آینده به این بحث برسیم، این را میخواستم عرض بکنم رفتن سراغ فهم خودمان به جای فهم دین، بجای رفتن سراغ آیه این است، یعنی اینکه میرسد به اینجا و ایشان موارد دیگر هم دارد، شاید لازم شد آوردیم جلسه آینده باز مواردی را بحث کردیم، میرسد به اینجا میگوید دین ناقص است، اصلاً دین مشکل دارد نرسیده، نداریم اصلاً پیغمبر بیشتر نگفته، این را از کجا شما داری میگویی؟ شما هم یک روایت بیاور که پیامبر میخواست صد در صد بکند اما نتوانست، امام صادق که میتوانست بگوید که جدم رسول الله میخواست نتوانست، خب شما داری اجتهاد به رأی میکنی، حالا شاید بگویند که ایشان یک چیزی گفته شما چرا جواب میدهید؟ چون الآن خود ایشان آمده دارد یک جایگاهی را برای خودش درست میکند، یعنی فضا ایجاد شده دیگر، فضای مجازی است دیگر، یک نفر 10 هزار 50 هزار 20 هزار تا مثلاً فالور دارد و یک حرفهایی میزند مطالبی میگوید دیگران میشنوند، این خودش را در اینجایگاه قرار دادن که من اجازه دارم بیایم دین پیغمبر را تجزیه تحلیل بکنم، حرفهای خیلی شیک بزنم، خیلی مجلسی صحبت بکنم و بعد هم خیلی راحت بیایم بگویم نه خب اینجا که منظور این است و پیامبر نتوانسته و ایشان میآید در باب بعضی از اتفاقاتی که در الآن معاصر اتفاق میافتد صریحاً میگوید که بله اسلام دیگر نرسیده به اینجا دیگر. مجری:من یک نکتۀ را عرض کنم خدمت شما، از بینندگان عزیز هم زنگ زدن و تماس گرفتند که چرا ایشان و مثلاً ایشان معمم نیستند مقام علمی دانشگاهی حوزوی و درس خوانده این داستان نیستند، همان بحثی که حاج آقا گفتند که من هم به آن اشاره کردم، در فضای مجازی زیاد است، حاج آقای عباسی چونکه حوزه تخصصیشان مدتها همین بحث اجتهاد و تقلید است و این مناسبات را دارند پیگیری میکنند خب رسد میکنند و عرضم به خدمتتان که ما میبینیم در فضای مجازی دنبال اینطور مسائل هستیم که بتوانیم برنامه را یک مقدار چالشیتر کنیم، برنامه را جذابتر بکنیم در همه حوزهها آن چیزی که خواست شما بوده بتوانیم همه را بررسی بکنیم و جواب بدهیم، در آن بحث و قسمت مخالفان بحث اجتهاد و تقلید و اینها آن کسانی که الآن مخطاب دارند و در فضای مجازی دارند حرف میزنند همین امثال ایشان و امثال آقای اللهیاری و دیگران هستند، و ما حرفهایشان را اینجا میآوریم و ان شاء الله نقد و بررسی میکنیم پس این اشکالی که بعضی از بینندگان محترم متوجه ما کردند در حقیقت متوجه آن جبه است ، یعنی مثلاً افراد شاخصی یا اگر اصلاً ما هنوز پیدا نکردیم به ما معرفی بکنید، ما پیدایشان میکنیم و آنها را هم نظراتشان را در برنامه نقد و بررسی خواهیم کرد. این کلیپها و این موضوعی که در این برنامه در نظر گرفته بودیم تا اینجا به پایان رسید، و خدا را شکر طبق زمان بندی خودمان، یک قسمتی را آخر برنامه میخواستیم اختصاص بدهیم به یک مطلبی که گفته شد در هفته گذشته و مطلب مهمی بود و یک شبههای بود نسبت به شیخ طوسی (أعلی الله مقامه الشریف) که ایشان شافعی هستند و گفته میشود که شافعی مذهب هستند و بعداً مستبصر شدند و شیعه شدند، راجع به این حاج آقا هفته گذشته گفته شد شما هم نکاتی گفتید منتهی اجمالی بود فکر کنم این برنامه ان شاء الله بخواهید مستندتر و مفصلتر بفرمایید. استاد عباسی:بله، ببینید نکتهای که مطرح شد در رابطه با شیخ طوسی به عنوان اینکه آقا بینندهای تماس گرفتند و گفتند ایشان شافعی بوده و بعد مستبصر شده و شیعه شده، و مطالبی که ایشان در رابطه با اصول فقه و غیره آوردند این برگرفته از آن است، یعنی ذهنیاتی بوده که از قبل داشته به عنوان شافعی مذهب و شیعه شده، یک جواب کلی باید عرض میکردم و آن اینکه بلاخره این شیخ طوسی همان، شیخ طوسی هست که صاحب دوتا از کتب اربعه هست و شما از کتابهایش استفاده میکنید و به روایاتش مراجعه میکنید، وشیخ الطائفه هست و در همه علوم اسلامی پیشتاز هست، و بزرگ شیعه هست، خب با خراب کردن ایشان به عنوان اینکه خب اینها را از اهل سنت برداشته آورده کار حل نمیشود، چون تخریب میشود جایگاه ایشان به عنوان شیخ الطائفه واین مسئله را خرابتر میکند برای شما، لذا درست نیست این کار را انجام دادن حتی بیان این قضیه اما پاسخ خود ماجرا، که ما عرض کردیم اینگونه نیست ایشان مواردی را آودرند از کتب مخالفین، یعنی اهل سنت بوند که آمدند، بعضیهایشان چنین چیزی را مطرح کردند، آقای ذهبی در «سیر اعلام النبلاء» اش نقل کرده که از بزرگان اهل سنت است، آقای سکبی هم در «طبقات الشافیه الکبری» نقل کرده نسبت به شافعی مدهب بودن «کان ینتمی إلی مذهب الشافعی» که حالا فقیه شیعی بوده اما از آنجا، اما این مطلب صحیح نیست و ناروا هست به دلائلی، اولین دلیل و بحث اینکه ما در رابطه با آن مطرح میکنیم اینکه ایشان خودشان در زندگی نامهای که از خودشان نوشتند که چه کارهایی انجام دادند، خاطراتی که نوشتند یکی از خاطراتشان این بوده که، بلافاصله وارد بغداد شدن رفتن به زیارت قبر عثمان بن سعید امری، که نائب امام زمان بوده و دفن شده در آنجا، خب یک نفری که شافعی هست، یا شافعی بوده بلافاصله با ورود بغداد به زیارت قبر زعیم شیعه و بزرگ شیعه که نائب حضرت ولیعصر بوده نمیرود، اینطور مقید بودن به این قضیه، اینکه ایشان مواظبت کرده از موقعی که وارد شده تا سالها بعد همین ماجرا را انجام داده، این نشان میدهد که ایشان شافعی نبوده در گذشته یا در بدو ورود؛ نکته بعدی این هست که جماعتی از علما در باره شیخ طوسی قبل از آقای ذهبی، چون آقای ذهبی قرن 7 و 8 هست، آقای سبکی قرن 7 و 8 هست در رابطه با ایشان نوشتند در کتابهایشان. مجری:یعنی این شبههای که شیخ طوسی شافعی مذهب بودند این پیدایشش قرن 8 اتفاق افتاده. استاد عباسی:قرن 8 اتفاق افتاده، قرن 8 این هم به معنای این شبهه نبوده، این علت این شاید، چون دیدن که ایشان خیلی مسلط به ادله اهل سنت، تصورشان بر این شد چون خودش هم در عبارتش میگوید «کان ینتمی إلی مذهب الشافعی» اصلاً سبکی میگوید این گرایشات مذهب شافعی است ،چون خیلی میدانسته مذهب اهل سنت را، آمدن یک تحلیل و برداشت اینطوری کردند یا نهایتاً ممکن است بگوید مغرضانه، یعنی میخواستند یک مسئله ایجاد بکنند که شیخ الطائفه شیعه را به نوعی خدشه در آن ایجاد بکنند، م بلاخره بد گمانی هم نسبت به بعضی از مخالفین، وقتی آقای ذهبی خیلی از روات شیعه را زده ایشان و بعضی از روایات آمدند گفتند، «یشهد قلب به انه کذب» دل ما قبول نمیکند که این فضیلت در فضیلت امیرالمؤمنین ثابت باشد، خب ما نمیتوانیم خیلی هم خوشگمان باشیم، قبل از ایشان مانند نجاشی متوفی 450، یعنی 300 سال قبل آمده و ایشان را به عنوان من أعیان امامیه بدون توجه به این ماجرا ذکر کرده و مطرح کرده؛ مورد دیگر شیخ طوسی در بدو ورودش به بغداد که همان موقعی که اینها میگویند احتمال دارد شافعی بوده و بعد شیعه شده کتاب مشهورش به نام «تهذیب» را که این کتاب شرح کتاب شیخ مفید بوده، شرح «مغنعه» شیخ مفید بوده شروع کرده به نگارش و این نزدیک ده سال طول کشیده تا 413 طور کشیده، یعنی تا بعد از حیاط شیخ، 413 شیخ مفید از دنیا رفتند این نزدیک ده سال داشته این کتاب را مینوشته، از لحظه ورود هم داشته مینوشته ،و این کتاب مهمترین کتاب روایی شیعی او هست، تهذیب الأحکام جزو کتب اربعه هست ،خب اگر شافعی بود این تسلط را نداشت اصلاً این امکان را نداشت که بلا فاصله بتواند شروع بکند و یک کتابی را در عرض ده سال بنویسد، و کل این ده سال را هم مثلاً حالا یک بخشی را بخواهدش شافعی باشد و بعد تغییر در مذهب او ایجاد بشود، لذا این مطلب قطعاً مطلب صحیح نیست، سبکی هم عرض کردیم که یکی از اشاراتش این است که «تفقه علی مذهب الشافعی» بر اساس مذهب شافعی تفقه میکرده، یعنی وارد بوده به مذهب شافعی، شاید به اشتباه گفتند از اینجا، شاید هم خب نه کسی مثل ذهبی بگوید ما نپذیریم. مجری:خیلی ممنون استاد، در حد یک دقیقه این برنامه این هفته را جمع بندی بفرمایید و از بینندگان خدا حافظی کنیم. استاد عباسی:بله جمع بندی، ما این هفته پنج شش تا کلیپ نسبت به یک از اشخاص که در فضای مجازی دارند نسبت به این مسئله نقد میکنند، البته هم با کمال احترام هم در عین حال قائل هستیم که ان شاء الله که ایشان به اشتباه افتادن واین مطالب را دارند مطرح میکنند و دوست داریم که آگاه بشوند نسبت به این مسائل؛ اما این روشن شد که ، اگر کسی رفت فاصله گرفت از جریان صحیح اتفاقاً مبنای صحیح که ایشان اصرار دارد بگوید مبنا غلط است ،آن مبنا درست است ، ما میگوییم این مبنا اگر فاصله گرفت نتیجهاش میشود بخشی از مطالبی ک شاید خود ایشان این مطالب را در لایو گفته و تمام شده و دقت نکرده اما ما که دقت کردیم به صحبتهای ایشان خب میبینید که در ماجرای ناقص بودن دین اسلام و در ماجرای مُد طعام میبینیم که آرام آرام خود این صحبت در رابطه با این از جانب این آقا تبدیل به این ماجرا میشود که خب اجتهاد به رأی داشته باشیم و نه تنها اجتهاد عادی بلکه اجتهاد به رأی باشد و مطالبی بیان بشود که اینگونه ممکن است ذهن مخاطب شما، شما گفتی و تمام شد مخاطب شما ماند در ذهنش و ممکن است سالها به حرف شما فکر کند یا بر اساس حرف شما عمل بکند و شما روز قیامت مسؤل هستی این که ما میگوییم مرجع تقلید مسؤلیت بزرگ است مسئلش همین است. مجری:خیلی ممنون و متشکر إن شاءالله هفتههای بعد کماکان در عصر ایمان در خدمت شما خواهیم بود امیدوار هستم که برنامه مفیدی بوده باشد برای همه شما بینندگان عزیز و محترم. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
|