شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
کلمه طیبه حجت الاسلام یزدانی

قسمت چهارم برنامه کلمه طیبه با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین یزدانی


بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:30 تیر 1399

مجری:

«اَعُوذُبِاللّه مِنَ الشَّیّطنِ الرَّجِیمّ بِسّمِ اللّهِ الرَّحّمنِ الرَّحِیمّ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرين اَلسَّلامُ عَلَیکّ یا ابا جَعفر یا محمد بن علیٍ أَیُّهَا التَقیُ الجَواد یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ»

دشمنانت یک طرف

 آن آشنا از یک طرف

بی وفایی یک طرف

زهر جفا از یک طرف

خاطرات کوچه و گودال پیرت کرده اند

داغ مادر یک طرف

کرب بلا از یک طرف

کُل عالم خون بگریَد در عزای تو کم است

عرضیان از یک طرف

اهل سماء از یک طرف

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بننده گان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر(عج) شهادت آقا امام جواد(ع) را خدمت همه شما شیعیان و محبان آن حضرات تسلیت عرض می کنم امیدوار هستیم امشب بتوانیم رضایت آن حضرات را جلب بکنیم. طبق روال دو شنبه شب ها در خدمت تان هستیم با برنامه کلمه طیبه و با حضور استاد ارجمند حاج آقای یزدانی. سلام علیکم و رحمه الله

استاد یزدانی:

سلام علیکم و رحمه الله : اَعُوذُبِاللّه مِنَ الشَّیّطنِ الَّعِینِ الرَّجِیمّ  بِسّمِ اللّهِ الرَّحّمنِ الرَّحِیمّ الحمد لله الذي اظهر الوجود ومنه بدأ کل حمد وإليه يعود و الصلاة والسلام علي شاهد و المشهود لکل موجود محمد المحمود وعلي آله آل الله الودود خلفاء الله علي عالم الغيب و الشهود سيما الحجة بن الحسن المهدي المنتظر الموعود.

من سلام و عرض ادب دارم خدمت حضرتعالی و خدمت همه بیننده گان عزیز شبکه جهانی حضرت ولیعصر(عج) و من هم به نوبه خودم سالروز شهادت حضرت امام محمد تقی (ع) را خدمت همه شما و همه بیننده گان عزیز تسلیت عرض می کنم و امیدوار هستم که خداوند ما را به حق این امام بزرگوار ببخشد و إن شاءالله ما را جزء شیعیان واقعی آن حضرت ثبت و ظبط بفرماید. در خدمت تان هستیم.

مجری:

إن شاءالله سلامت باشید إن شاءالله بیسار ممنون متشکر و سپاس گذار. خب طبق روال برنامه که کلیپ هایی پخش می شود امشب با کلیپی که مرتبط با حضرت آقا امام جواد(ع) هست شروع می کنیم که آن معاندان و دشمنان اهلبیت طبق روال همیشگی خود شان این دشمنی را به هر بهانه و به هر فرصتی که پیش می آید در هر فرصتی این را بیان می کنند. کلیپ شماره سیزده را با هم ببنیم.

کلیپ13:

-الو سلام جناب استاد خسته نباشید.

+ ممنون سلامت باشید بفرماید.

آقای حیدری عذر می خواهم این چند روز پیش در باره امام جواد (ع) به اصطلاح می گفتند در هفت سالگی

ظاهرآً به امامت رسیده، گفتم اگر می شود یک خُرده در باره این امامت امام جواد(ع) برای ما و صحبت

کنید ممنون می شوم.

+ چشم توضیح می دهم

- امری باشد در خدمتم.

+ خواهش می کنم لطف دارید.

- خداحافظ

 + خدا نگهدار، آقای، جناب آیت الله های عظمی هر کدام تان یک تریلی لقب دارید چهل پنجاه متر پارچه دورو بر تان پیچیدید آقا این آقای جعفر ببنید آمد یک جمله کوتاه از شما پرسید این چالش برای شما هست ننگ است به خدا خجالت بکشید، یک سؤال کوچک جواب بدهید مرد هستید جواب بدهید در شبکه خودت جواب بده، بچه هفت ساله که اصلاً تکلیف شرعی ندارد به امامت می رسد، بچه هفت ساله که تکلیف شرعی ندارد تکلیف شرعی از سن بلوغ هست این به امامت می رسد بعد بر چه اساسی؟ بر اساس کدام مستند علمی و قرآن، سنت، از اهلبیت؟ آیا دلیلی مدرکی وجود دارد؟

مجری:

بله این شخص وقیح با پوزخند و نیش و کنایه جهل خودش را همانطور که خودش جهل دارد همانطور که در کودکی چیزی را نمی فهمیده و اینها همین ها را نسبت می دهد العیاذ باالله به ائمه اطهار(ع)، چطور هست پاسخ بفرماید.

استاد یزدانی:

 بله خدمت تان عرض کنم بحث ایشان در باره امام جواد(ع) بود خب بیننده ای زنگ زد و از ایشان در این باره سؤال کرد که شیعه ها مدعی اند که امام جواد(ع) در هفت سالگی به امامت رسیده چطور ممکن هست بعد ایشان خب مثل همان عادت همیشگی که داشت و به هر حال حالت تمسخر و این مسائل را که ما قبلاً بیننده گان عزیز متسحضر هستند قبلاً خب گریه همین کارشناس را در برنامه زنده در آوردیم سر همین مسخره بازی هایش سر همین حرف های بیهوده ای که می زد و خب دیگر اینها پند نمی گیرند باز هم این شبهه را مطرح کردند و البته الآن خیلی وقت هست دیگر از ایشان خبری نیست در شبکه ها و دیگر خب فکر می کنم حالا کجا هست خودش می داند و ... خب شبهه ای که مطرح کرد خیلی شبهه پیش پا افتاده ای هست که جوابش هم خیلی واضح هست، من روایتی را از کتاب شریف کافی بخوانم که خود ائمه(ع) به این روایت جواب داده اند روایتی که در کتاب شریف کافی با سند صحیح نقل شده این « کتاب اصول کافی هست نویسنده محمد بن یعقوب کُلینی(رح) متوفی 329 جلد اول جزء اول چاپ اول سال 1428 در بیروت لبنان چاپ شده کتاب الحجه» باب خدمت تان عرض کنم حالا اسم بابش یادم رفته بحث سن ائمه باید باشد بحثی که سن ائمه هست سند کاملاً صحیح هست «محمد بن یحی احمد بن محمد بن عیسی صفوان بن یحی سند سه تن از بزرگان تاریخ شیعه در سند این روایت هست» که شبهه ای در وساقت هیچ کدام از این سه نفر نمی شود داشت صفوان که خودش از اصحاب اجماع، احمد بن محد بن اسحاق قطعاً ثقه هست محمد بن یحی قطعاً ثقه هست «قالَ قُلّتُ لِرِّضا(ع)» «به امام رضا(ع) عرض کردم» «قَدّ کّنَّا نَسّأَلُکَ قَبّلَ أَنّ یَهَبَ الله لَکَ أبَا جَعّفَرّ» «ما خدمت تان عرض کنم قبل از تولد ابا جعفر یعنی امام جواد(ع) همیشه از خدا می خواستیم که خداوند به شما یک فرزندی عطا کند و شما همیشه می گفتید» «فَکُنّتَ تَقُولُ یَهَبَ الله لِی غُلاماً فَقَدّ وَهَبَ الله لَکَ فَقَرَّ عُیُونَنا» «شما همیشه می گفتید بله حتماً خدا به من فرزندی عنایت می کند» ببینید امام جواد(ع) خدمت تان عرض کنم امام بسیار مبارکی هست با تولدش خیلی از مسائل را حل کرد از جمله حتی تثبیت امامت امام رضا(ع) هم با تولد امام جواد(ع) می شود چون خیلی ها می آمدند و خدمت تان عرض کنم اشکال می کردند اگر تو امام هستی چرا فرزند نداری نسل امامت چرا ادامه ندارد از نسل شما باید ادامه پیدا کند شما اگر فرزند نداری پس خودت هم امام نیستی این را واقفه زیاد انجام می دادند و وقتی امام جواد(ع) به دنیا آمد این شبهه کاملاً رفع شد و اصلاً مذهب واقفه به شدت تضعیف شد در دوران امام جواد(ع) و بعد از تولد امام جواد(ع). می گوید صفوان می گوید «من به امام رضا(ع) گفتم که قبل از تولد ابا جعفر(ع) ما همیشه از خدا می خواستیم و شما می گفتید حتماً خدا فرزند به من می دهد» « فَقَدّ وَهَبَ الله لَکَ فَقَرَّ عُیُونَنا» «خداوند ابا جعفر را به شما داد و چشم ما روشن شد» «فَلَا اَرانَا الله یَوّمَکَ فَإِنّ کَانَ کَوّنٌ فَإِلی مَنّ» خب می گوید «ما دوست نداریم آن روز را ببنیم که شما بین ما نباشد یَوّمَکَ یعنی یوم وفاتک یوم موتک یعنی ما نمی خواهیم دوست نداریم خدا إن شاءالله آن روز را نیاورد به قول ما که ما روز وفات شما را ببنیم اگر چه چنین اتفاقی افتاد» «فَإِلی مَنّ» «ما به سمت چه کسی برویم» «فَأَشَارَ بِیَدِهِ الی اَبی جفعر(ع) وَهُوَ قَائِم بَیّنَ یَدَیّهِ» «اشاره کرد به امام جواد (ع) و او جلوی آن حضرت ایستاده بود» «فَقُلتُ جُعِلتُ فِداکَ هَذا اِبنُ ثَلاثِ سنین» «من به امام رضا عرض کردم جانم به فدایت این پسر که سه سالش بیشتر نیست» آن زمان امام سه ساله بوده «قَالَ وَ ما یَضُرُّهُ مِنّ ذَالِکَ شَیءّ» «خب این که سن کم ضرر نمی زند» «قَدّ قَامَ عیسی بِاالّحُجَّهِ وَهُوَ اِبّنُ ثَلاثِ سنین» «حضرت عیسی(ع) در سه سالگی به رسالت رسید » در دوران طفولیت در دورانی که کودک بود در بغل مادرش در مهد بود به نبوت رسید در سن سه سالگی به مقام رسالت رسید و خداوند او را در سن سه سالگی به مقام رسالت رسانده چه بُعدی دارد خدای که حضرت عیسی(ع) را در کودکی در دامان مادرش وقتی چند روزه بیشتر نیست به مقام نبوت می رساند در سه سالگی به مقام رسالت می رساند چه اشکالی دارد که خدمت تان عرض کنم امام جواد هم در هفت سالگی حالا سه ساله البته در آن زمان سه ساله بوده حتی اگر در آن زمان سه ساله هم امام می شد اشکالی نداشت، اصلاً چرا باید این مسائل خدمت تان عرض کنم ارتباط به بحث بلوغ داشته باشد ربطی به هم دیگر ندارد هیچ کسی نگفته خدا به هر کسی که دلش بخواهد امامت را می دهد مقام رسالت را می دهد مقام نبوت را می دهد مقام خُلت را می دهد هر مقامی را که دوست داشت باشد به هر کسی که شایسته ببیند می دهد حالا می تواند این حضرت عیسی یک روزه و دو روزه باشد یا سه ساله باشد یا حضرت یحیای باشد که صبی هست نصح صریح قرآن کریم هست که صبی بود ما به او حکم دادیم به او نبوت دادیم می تواند امام جواد(ع) هفت ساله باشد و می تواند حتی ممکن است یک در همان عصر امام جواد(ع) اتفاقاً خدمت تان عرض کنم علی بن جعفر هم هست علی بن جعفر پیر مردی هست روایت داریم با سند صحیح در همین کتاب شریف کافی هست که بعضی می آیند می گویند که تو چرا اینقدر این پسر نوجوان را احترام می کنی؟ اعتراض می کنند به علی بن جعفر، علی بن جعفررحمة الله علیه در یک مجلسی دارد تدریس می کند امام جواد(ع) وارد می شود علی بن جعفر با آن ریش سفید خودش پیرمردی بود هفتاد هشتاد سالش بلند می شود احترام می کند به آن اعتراض می کنند تو پیر مرد با این سن و سال چرا همچین جوانی را مثلاً احترام می کنی؟ ایشان جواب می دهد که خداوند لایق ندیده من پیر مرد را به مقام امامت برساند ولی این نوجوان را به این مقام رسانده، خدا به هر کسی بخواهد این مقام را می دهد بنابر این خب این وهابی ها حالی شان نمی شود این مسائل را متوجه نمی شوند از نظر ما امامت امر الهی هست به هر کسی بخواهد در هر سنی بخواهد می دهد.

مجری:

ربطی به سن ندارد مشکل اینها بیشتر به نظر می آید این هست که اینها همانطوری که ائمه خود شان را بزرگان خود شان را می بینند می خواهند همینطور مقایسه بکنند صحابه که آنها مثلاً بزرگان آنها به حساب می آید همه گناهی می کردند مشکل از اینجا هست که اینها توانی درک این را ندارند که ائمه ما کجا آن علم الهی کجا که اصلاً ربطی به سن و سال ندارد و آن..

استاد یزدانی:

بله خب اینها سابقه ذهنی دارند خب بزرگان شان چهل سال اول شان را بت پرست بودند و به هر حال همه کاری انجام دادند بعد از چهل سالگی حالا ظاهراً ایمان آوردند می گویند بقیه هم باید همینطور باشد، امام باید از کودکی پاک باشد از کودکی به مقام امامت می رسد حتی اگر خدمت تان عرض کنم به مقام رسمی امامت هم نرسد امام هست امام ساکت هست قبل از؛ حتی روایت بالایی هم جالب هست همین روایت اول هم بحث حضرت عیسی(ع) اینها مفصل اینجا جواب داده شده در همین « کتاب شریف کافی جلد اول صفه شماره 239 از کتاب الحجه» در خدمت تان هستیم.

مجری:

 خیلی ممنون تشکر می کنیم. خیلی از بینندگان پیام فرستادند پیام های زیادی به دست ما رسیده بعضی از آنها پیشنهاداتی داشته اند حالا پیشنهادشان متوجه حضرت استاد بوده که این سؤال را مطرح کردند که، حالا نمی دانم اگر هم امکانش هست پیام را ببینیم خیلی بهتر هم می شود، این سؤال را مطرح کردند که چرا شما نمی آید یک سلسه مباحث را که ادامه دار هم هست یعنی یک مبحثی را شروع بکیم همین را ادامه بدهیم تا به یک سر انجامی برسد، چرا این روش را الآن پیش گرفتید که کلیپ ها را پخش می کنید و بعد ازآن می خواهید به هر کدام ازآنها پاسخ بدهید؟

استاد یزدانی:

بله حالا پیامی که خدمت تان عرض کنم بله در این سایت جهانی، شبکه جهانی حضرت ولی عصر(عج) هست حالا بینندگانی که بعداً برنامه را می بینند این خدمت تان عرض کنم صفحه اول سایت ما هست برنامه ها همین الآن زنده دارد پخش می شود ما می توانم برنامه زنده را ببینیم بخش آرشیو هم هست ما همه برنامه ها آرشیو برنامه هایی که تا حالا در شبکه جهانی حضرت ولی عصر(عج) پخش شده را می توانند ببینند، این نظری که شما فرمودید حالا برنامه های که در طوال هفته دیشب آیت الله قزوینی بوده و استاد عباسی، جناب آقای شریفی، استاد ابوالقاسمی، استاد روستایی و استاد حسینی و خدمت تان عرض کنم دکتر حسینی و برنامه کلمه طیبه که خدمت شما عرض کنم دقیقاً نظری که شما فرمودید در ذیل این برنامه آمده که سؤال کردند چرا برنامه کلمه طیبه یک موضوع سسله  وار و مشخص ندارد چرا هر هفته یک موضوع و گاهی در یک هفته چندین موضوع بررسی می شود؟ بهتر نیست یک موضوع به صورت عمیق و ریشه ای بررسی بشود؟ می گوید به نظرم اینطور بینندگان به نتایج بهتری می رسند و گفته اند به ما منتقل کنید خب ما هم می بینیم این پیام ها را هرچه پیام بیاید نظرات بیاید به ما منتقل می شود و ما می بینیم. خدمت تان عرض کنم بله این خیلی خوب هست که ما یک برنامه ای داشته باشیم که یک موضوعی را به صورت عمیق صفر تا صدش را بررسی کند ما قبلاً از این نوع برنامه ها داشتیم برنامه یهوابیت داشتیم قبلاً بیش از سی جلسه ما فقط خدای وهابیت را ریز و درشتش را بررسی کردیم یعنی موضعی نماند از خدای سلفی ها و خدای هابیت که بررسی نکرده باشیم از خدمت تان عرض کنم از نزولش از عرش و محل اقامتش دستش پایش گوش، چشم همه چیزآن را بررسی کردیم و این خیلی برنامه خوبی بود قبل از آن یک برنامه ای دیگر داشتیم به نام راه و بی راه در آن برنامه هم مفصل عقاید و باورها و مبانی وهابیت را بررسی کردیم. و یک برنامه دیگر هم داشتیم که آن هم مشترک بود با حضرت استاد دکتر ابوالقاسمی که یک کتاب، از کتاب هایی که به هر حال حضرت آیت الله قزوینی نوشته اند، خدمت تان عرض کنم اسم آن هست، در جواب « قصة الحوار الهادی » آنجا هم موضوع محور بود برنامه های موضوع محور خیلی خوب هست ما هم طرفدارش هستیم. ولی آن چیزی که جایش خالی هست، درشبکه الآن داریم برنامه موضوع محور هم، همه برنامه ها تقریباً موضوع محور هستند، غیر از این برنامه کلمه طیبه ای که ما احساس کردیم چهارتا شبکه وهابی هر روز دوتا برنامه سه تا برنامه فقط و فقط اختصاص دارد به عقاید شیعه و حمله می کنند به عقاید شیعه، شبهات فراوانی، بیننده ها زنگ می زنند و بیننده ها را اذیت می کنند و خیلی شبهه پراکنی زیاد هست و کسی هم نیست که اینها را جواب بدهد. هیچ شبکه ای هم نیست که بتواند تخصصی این را جواب بدهد و برنامه ای؛ بنابراین تصمیم بر این شد که بنده عهده دار این باشم و فکر می کنم وظیفه خودم می دانم که شبهاتی که در طول این هفته شبکه های وهابی داشتند را جواب بدهیم و جواب هم خواهیم داد بنظرم جای همچین برنامه ای خالی بود و ما تصمیم گرفتیم که اینطور باشد. حالا موضوع محور نباشد حالا این یک نقص هست بله به عنوان یک نقص قبول می کنیم ولی محسنات زیادی هم دارد اینکه شبهات پراکنده ای که هر روز شبکه های وهابی در فضای مجازی در ماهواره پخش می کنند را ما باید جواب بدهیم وظیفه مان هست، و دارای اولویت قطعی هست و این درک را مسئولین بزرگوار شبکه حضرت ولیعصر(عج) داشتند و این وظیفه را به عهده بنده گذاشتند بنابراین موضوع محور خوب هست، ولی خب این برنامه را ما چاره ای غیر از این نداریم و باید خدمت تان عرض کنم وهابیت در هفته ای که گذشت را در واقع پخش کنیم و به شبهات شان جواب بدهیم. در خدمت تان هستیم.

مجری:

کاملاً صحیح، خیلی هم، وقت برنامه هم، همیشه وقت کم می آوریم و کوتاه هست متأسفانه نمی رسیم به این همین کلیپ های هم که هست. خب بخاطر همین ضیق وقت و اینها زود  تر به کلیپ شماره چهارده بپردازیم و ببینیم باز ادعای جدیدی که مطرح کردند چه بوده؟

کلیپ:

حالا این شبیه به همین در این آیات قرآن نگاه کنید آیه ناصر آورده بعضی از مردم با ایمان و فداکارهمچون علی در لیله المبیت، دقت بفرماید که حتی در پرانتز هم نگذاشت من خواهش می کنم یک دقت بفرماید همچون علی در لیله المبیت به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر، کجاست اصلاً به هنگام خفتن در جایگاه پیامبر کجاست؟ همچون علی کجا، متشکرم بفرماید، می دانید ملت عزیز هیچ روایتی هیچ روایتی صحیح و صریحی مبنی بر این که این آیه در حق حضرت علی نازل شده وجود ندارد، این آیه در مورد چه کسی می دانید نازل شده؟ در مورد شخصی به نام صهیب رومی، صهیب رومی در مکه اموال زیادی را بدست آوردند زمان هجرت می خواستند این را رها کنند و تشریف ببرند به کجا؟ به مدینه، مشرکین گفتند نخیر تو بی فقر و بی همه چیزی بودی هیچ چیزی نداشتی تو در مکه آمدی ثروت و دارای جذب کردی حالا می خواهی با ثروت و دارای بروی، گفت آیا اگر من ثروت و دارای خود را رها کنم اجازه می دهید من بروم، گفت بله، گفت آقا این ثروت هم مال شما و آیه نازل شد «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَه»  «مردم می فروشند در واقع نفس خود را» « اِبْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَه» «برای الله می فروشند» («مردم می فروشند در واقع نفس خود را» « اِبْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَه» برای الله می فروشند) این در مورد ابوبکر نیست ها در مورد عمرهم نیست در مورد علی هم نیست یک روایت اشکال ندارد روحانیان که بلبل زبان هستند خیلی بلد هستند وراجی کنند یک روایت معتبر پیدا کنند که این آیه در مورد حضرت علی نازل شده و آیه را دیدید چطوری ناصر شیرازی آمده بود تحریف کرده بود حتی پرانتز گیومه هم بی انصاف نگذاشته بود که مشخص بشود این جزء آیه نیست، نام علی را بیاید از این آیه پیدا کنید به همین خاطر ما می گویم کسی که به کلام خدا رحم نمی کند توقع دارید به کلام علی و حسن و حسین و فاطمه رحم کند.( دیدید چطوری ناصر شیرازی آمده بود تحریف کرده بود حتی پرانتز گیومه هم بی انصاف نگذاشته بود که مشخش به این جزء آیه نیست، نام علی را بیاید از این آیه پیدا کنید به همین خاطر ما می گویم کسی که به کلام خدا رحم نمی کند توقع دارید به کلام علی و حسن و حسین و فاطمه رحم کند) و دیدید چگونه آخود ها به هر قیمتی شده قرآن را تحریف می کنند نمونه تحریف را هم دیدید با چشم خود نه پرانتز نه گیومه به راحتی دارید، می گویند ملت ایران که عربی بلد نیستند قرآن را هم نمی فهمند شما بگوید وقتی اینها، بعد متوجه می شود، آقا تا بعد که متوجه شدند که تمام هست، ما حداقل چند میلیون از اینها را سرازیر در جهنم کردیم.

مجری:

 بله خودشان، این کلام خود آقای هاشمی بودکه نمونه تحریف را هم دیدید با چشم های خودتان، خب این کاملاً شایستۀ خود همین کلیپی بود که پخش شد و همه ما باهم دیدیم. نمی دانم این آقای هاشمی دقیقاً همان کادری هم که آمده بود از همان برنامه خودشان بود که باز کپی شده بود که برای شما بینندگان عزیز راحت تر همان جا سهل الوصول تر باشد و بتوانید این را ببینید. نمی دانم این آقای هاشمی مشکل بینایی دارند، چشم شان مشکل دارد که حالا نمی دانم باید بگوییم ان شاء الله این مشکل شان حل بشود یا نشود، نمی دانم؛ اما قطعاً چشم ظاهری را داردند اما متأسفانه نمی خواهند ببینند، و کاملاً خود خداوند هم اشاره کرده است که اینها افرادی هستند که « لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِهاوَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغافِلُونَ» اینها دیگر مصداق این آیه نباشند مصداق چه چیزی می شوند. وقتی خودشان می آیند با چشم خودشان چیزی را می بینند اما نمی خواهند این را بپذیرند، نمی خواهند آن بصیرت خودشان را قرار بدهند. همینطوری هم طبیعتاً برخورد می کنند با سایرمنابع خودشان منابع اصیلی که بسیار علیه خودشان مطلب دارد اما نمی خواهند هیچکدام شان را قبول بکنند. خب حضرت استاد این آیه ای را که خواندن که و «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ» آمدند یک شأن نزولی را برایش گفتند آیا این چیزی که بیان کردند درست بود؟ چطور ما باید به این بپردازیم.

استاد یزدانی:

بله نکته مهم همان دروغگویی واضح در جلوی به قول خودشان میلیون ها بیننده دروغ به این واضحی من نمی دانم چطور این پرانتز ها را نمی دید واقعاً نمی دید یا نمی خواست ببیند. خب بابا تو نمی بینی همه بیننده های شبکه دیدند و می خندند به شما نکنید این کارها را با خودتان بخدا زشت هست این آبرو ریزی ها به هر حال درست نیست و لی خب دیگر چه کار کنند وهابی ها، اگر آبرو داشتند هیچ وقت اینکار را انجام نمی دادند. ایشان گفتند هیچ روایت صحیحی وجود ندارد که این آیه در شأن امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب نازل شده باشد بلکه روایت هست که درباره صهیب نازل شده من تحدی می کنم جناب آقای هاشمی بزرگوار که حالا یک بیننده ای هم این هفته زنگ زد گفت که شما حقتان این هست که واقعاً لقبتان اموی باشد و عقیل بی عقلی که آقای ملازاده گفته بود همان شایسته شما است. واقعاً هم شایسته اش همین هست من تحدی می کنم یک روایت صحیح متصل بدون اشکال از منابع اهل سنت بیاور از منابع اهل سنت از کتاب های خودتان بیاور که این آیه درباره صهیب نازل شده است. خودش هم ترجمه می کرد کسانی که جانشان را چه کار کردند؟ خریدند، جانشان را فروختند، خریدن یا فروختند بلاخره جان را آیه می گوید : «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ» «کسانی که جانشان را دادند» در برابر چه گرفتند؟ « رضایت خداوند» خودش هم دقیقاً همینطور معنا می کرد. خب صهیب چه کار کرد؟

مجری:

 صهیب بر عکس بود دیگر

استاد یزدانی:

بر عکس بود مال داد جانش را خرید. خب بابا کدام آدم عاقلی هست، صهیب مال زیادی نداشت، صهیب غلام بود برده بوده حالا فرض کنید این برده پولدار هم شده بعداً پولدار هم شده باشد چقدر مگر داشته است که یک کسی مختار کند بین اینکه آقا ما می خواهیم یا تو را می کشیم یا اموالت را بگذار خب چه کار می کند آدم عاقل؟ هر آدم عاقلی باشد خب می گوید هر چقدر هم مال دنیا داشته باشم چه فایده وقتی من کشته می خواهم بشوم خب مالم را می دهم جانم را؛ خب اینکه دیگر درست است خوب هست کار خوبی هست ولی آیه نازل شدن ندارد دیگر انصافاً

مجری:

آیه نازل شدن ندارد، بله

استاد یزدانی:

 آن مهم هست که پیغمبر(ص) بزرگوار اسلام به امیرالمؤمنین فرمود جای من بخواب و امیرالمؤمنین بدون اینکه سر سوزنی شک کند جای پیغمبر خوابید و اصلا حرف نزد جای پیغمبر تا صبح بدون اینکه ناراحت بشود بدون اینکه غصه بخورد بدون اینکه بترسد جان خودش را؛ می دانست که لحظاتی بعد قریشی ها و آن شجاعان شان که دور خانه را محاصره کرده اند حمله خواهند کرد و جانش واقعاً در خطر بود و امیرالمؤمنان جان را در کف دست خودش گذاشت در راه خدا جانش را داد و خداوند این آیه را نازل کرد من روایت صحیح اش را می خوانم تو اگر مرد هستی، تو که خیلی بلبل زبان تر از ما هستی (گاهی اوقات تیکه هم می اندازد به ما می گوید بلبل زبانند)، خب تو که بلبل زبان تر از ما هستی یک روایت صحیح از منابع اهل سنت بیاور که این آیه در باره صهیب نازل شده باشد، یک روایت صحیح از منابع اهل سنت. اما من روایت را خدمت تان نشان می دهم با تصحیح بزرگان اهل سنت «کتاب المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، جلد 3، چاپ دار الکتب العلمیه ، بیروت لبنان، حدیث4652» روایت بسیار طولانی هست که ده فضیلت عبدالله بن عباس درباره امیر المؤمنین علی بن ابی طالب در این روایت نام می برد که احدی غیر از امیرالمؤمنین این فضائل را نداشته است. حالا من بقیه اش را کاری ندارم بقیه آن فضائل را و همه شان تک تک از فضائل اختصاصی امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) هست از جمله این روایت « قال ابن عباس وشري علي نفسه لبس ثوب النبي ثم نام مكانه» ببینید خیلی واضح هست روایت چه کسی گفته است صحیح هست؟ آقای شمس الدین ذهبی در تلخیص ال مستدرک گفته است سندش صحیح هست، چشمت را باز کن ببین سند روایت صحیح هست. امیرالمؤمنین بود که جانش را داد در برابرش رضایت پیغمبر(ص) را گرفت، حالا بعد بحث ابوبکر هم هست حالا خیلی مهم هست که حالا چون موضوع بحث ما نیست به آن نمی پردازیم. خود حاکم نیشابوری می گوید: « هذا حدیث صحیح الإسناد و لم یخرجاه بهذه السیاقه» سند این روایت صحیح هست ولی بخاری و مسلم به این سیاق نقل نکرده اند، نکرده باشند. پس حاکم نیشابوری شمس الدین ذهبی در کتاب المستدرک علی الصحیحین گفته اند سند این روایت صحیح هست. در «کتاب مسند احمد بن حنبل، با تحقیق احمد بن محمد بن شاکر از بزرگان اهل سنت هست ایشان معاصر هم هست، جلد3، از مسند احمد، طبق چاپ دار الحدیث قاهره، جلد شماره3، صفحه شماره331، حدیث3062 » می گوید  می گوید «اِسناَدُهُ صحیح» دقیقاً همین روایت هست، روایتی طولانی ده فضیلت از فضائل بی نظیر امیرالمؤمنین « وشري علي نفسه لبس ثوب النبي ثم نام مكانه» باز خدمت تان عرض کنم «کتاب فضائل الصحابه، احمد بن حنبل، با تحقیق وصی الله بن محمد عباس، جلد2، چاپ دارابن جوزی در ریاض عربستان سعودی، صفحه شماره849» ایشان می گوید «اِسنَادُهُ حَسَن» فرقی بین حسن و صحیح نیست از نظر حجیت از دیدگاه اهل سنت « حدیث 1168» از این کتاب. خدمت تان عرض کنم « خصائص امام علی یا خصائص امیرالمؤمنین که نویسنده اش آقای نسائی هست از بزرگان تاریخ اهل سنت، آقای ابو اسحاق حوینی اثری این کتاب را تحقیق کرده است، آقای ابو اسحاق حوینی معروف، بله داستان هایی هم دارد در، حدیث شماره23 » می گوید «اَسنَاَدُهُ حَسَن» همان روایت هست دقیقاً «وشري علي نفسه لبس ثوب النبي ثم نام مكانه». خدمت تان عرض کنم «آقای هیثمی، حافظ نور الدین علی بن ابوبکر هیثمی متوفای 807، دقیقاً در مجمع الزوائد و منبع الفوائد، جلد 9، صفحه 109، حدیث 14696،» دقیقاً می گوید این روایت سندش، تمام رواتش ثقه هستند «رواه أحمد والطبرانی فی الکبیر والأوسط باختصار، ورجال أحمد رجال الصحیح»، غیر از آقای فلانی که او هم ثقه هست «وفیه لین» حالا اینکه لینٌ دیگر هیچ راوی از روات اهل سنت نیست که هیچ لینی در آن نباشد هیچ اشکالی در آن نباشد. به هر حال این هم سند از نظر ایشان «شعيب أرناؤوط وهابي، دیگر از سخت گیرترین روات اهل سنت در فضائل امیرالمؤمنین، شرح مشکل الآثار، آقای طحاوی، با تحقیق شعيب أرناؤوط وهابي که همین چند وقت پیش هم ایشان رفتند به هر حال، از دنیا رفتند، جلد9، صفحه219، حدیث 3586» می گوید « حَدِیثٌ حَسَن» این حدیث حسن هست وخیلی از بزرگان اهل سنت و محققان و پژوهشگران امروزی وهابی و سلفی و سنی گفته اند سند این روایت معتبر هست. من یک سند معتبر خواندم تو اگر مردی، اگر واقعاً حرفی که می زنی؛ و خب، ما خب بارها اینها را امتحان کرده ایم جایزه  ها گذاشته بودند، جایزه هایشان را بردیم مرد نبودند جایزه هایشان را بدهند، خب بیا یک روایت صحیح بخوان که این روایت درباره صهیب هست، هرچند اصلا آیه اختصاص به کسی ندارد این را هم خدمت بینندگان عزیز بگویم. درست هست نزول اولیه اش درباره امیرالمؤمنین هست، اما هر کسی این کار را انجام بدهد مشمول آیه می شود. کسی جان خودش را در راه خداوند بدهد دقیقاً مشمول این آیه می شود و خداوند از او راضی می شود ولی صهیب جانش را نداده است، پول داده است

مجری:

 پول داده جانش را خریده است.

استاد یزدانی:

 جانش را خریده است هر کسی این کار را انجام می دهد وخیلی فضیلت بزرگی به حساب نمی آید که آیه بخواهد نازل بشود. در خدمت تان هستیم.

مجری:

یعنی هم از لحاظ دلالت این مشکل دارد که اصلاً معنا نمی شود اینطور بخواهیم با داستان صهیب جمعش بکنیم و از آن طرف از لحاظ سندی هم، از لحاظ همین این چیزی که در کتاب های خودشان هم هست روایت صحیحی برایش ندارند و استاد هم تحدی کردند از همینجا به آقای هاشمی که بله اگر واقعا بر این ادعاهایی که دارید می کنید دلیل و مدرک دارید، خب بیاورید، اگر نیاورید که مشخص هست که بله اینها جز یک سری حرف پوچ نیستند که صرفاً برای انحراف اذهان و برای بی راه کردن از مسیر حقیقی اسلام شما پیش گرفته اید و اینها را مطرح می کنید. بسیار خب، خب بنظرم دیگر کفایت می کند بسیار سندهای مفصلی را حضرت استاد بیان کردند که حقیقت ماجرا را در شأن نزول این آیه برای ما بیان می کرد. خب کلیپ شماره شانزده را با هم ببینیم.

کلیپ شماره16:

 مجری کلیپ:

خودتان در این جمع هم هستید ما شما را ببینیم زمان جوانی تان چطوری بوده اید در تصویر دیده می شوید؟

تماس گیرنده در کلیپ:

من هستم ولی آن طرف بودم مردم را هدایت می کردیم سر جاها بنشینند و چی هست اسمش، روی پارچه ها پا نگذارند... ، چون مهر نبود آنجا مهر ما نمی گذاشتیم، چون مهر نبود آنجا مهر ما نمی گذاشتیم، چون مهر نبود آنجا مهر ما نمی گذاشتیم.

مجری کلیپ:

عجب! مبلغ یا مکبّر نبود آن وقت، کسی مبلغ یا مکبّر مثل سیستم هایی که روحانیون را ..

مجری:

گوینده که حالا صدایشان هم زیاد واضح نبود نوه آقای برقعی بودن ظاهراً و داشتند یک چیز واضحی را که حالا ممکن هست در کتاب های خودشان بخواهند تفسیر و تأویلی انجام بدهند اما حالا اینجا فتوشاپ هم نکرده بودند، اما آمده بودند یک دروغی را می گفتند. در خدمت تان هستیم چه بود جریان این؟

استاد یزدانی:

بله خدمت تان عرض کنم خب داستان برقعی را حالا ان شاء الله مفصل حضرت استاد ابوالقاسمی در برنامه خودشان دیدگاه های ایشان را بررسی خواهند کرد مفصل حالا ما خیلی نمی خواهیم به آن بپردازیم. خودش واضح صریح حالا، هم همکارهایشان گفته اند که ایشان سنی نشده وهابی نشده ولی خب نمی دانم چرا شبکه های وهابی هر کسی یک مطلبی علیه شیعه گفت فکر می کنند که رفته اند وهابی شده و سنی شده است. خب این نواده شان هم به هر حال نواده آقای برقعی آمده بود شبکه کلمه و یکسری دروغ ها و چرندیاتی که عادت همیشگی اینها هست را می گفت و این هفته هم رفته بود حضوی این شبکه حالا به هر حال، خب خیلی واضح جلوی همه بیننده ها، همه بیننده ها دارند می بینند کتاب را ایشان می گوید که نه ما اصلاً آن زمان مهر نمی گذاشتیم، اصلا مهر نمی گذاشتیم. دقیقاً ببینید کتابی که ایشان نشان می داد کتاب خدمت تان عرض کنم این کتاب هست صفحه، من صفحه اول کتاب را نشان می دهم صفحه اول کتابی که ایشان نشان می داد « سوانح ایام در زندگانی خادم الاسلام علامه برقعی، این کتابی که خدمت تان عرض کنم، تألیف آیت الله العظما علامه سید ابوالفظل ابن الرضا برقعی قمی»، خودش سوانح ایام در زندگانی خادم الاسلام علامه برقعی، این چه اسمی هست که گذاشته است این چه کاری هست، خودش خودش را علامه می گوید، خادم الاسلام می گوید خب حالا خیلی به این کاری نداریم. در «صفحه 391،» ایشان دقیقاً روی این مسئله خیلی مانور داده اند، روی این مسئله، که نماز جماعتش خیلی شلوغ بوده است به حدی شلوغ بوده که مردم می رفتند، آقای برقعی مجبور شد رفت پشت بام نماز بخواند؛ حیاط پر شده بود کف مسجد پر شده بود، مجبور شدند رفتن پشت بام بابا در کدام فقه این مطلب جایز هست که مردم جلوتر از امام جماعت حیاط را پر کنند زیر، پایین طبقه پر بشود مردم بروند پشت بام نماز بخوانند، امام هم برود پشت بام نماز بخواند. کدام فقهی یک همچین چیزی را جایزدانسته.

مجری:

 هم پشت سر مردم و هم بالاتر از مردم.

استاد یزدانی:

بله ، و بعد مدعی بود که، نوه ایشان، نوه آقای برقعی مدعی بود که آن زمان کسی مهر نمی گذاشت؛ دارد همین صفحه را نشان می دهد دقیقاً صفحه391، از این کتاب را نشان می دهد می گوید که مهر نیست در اینجا، ببینید حالا من اینجا همین صفحه را عکسش را گرفته ام، زوم می کنم دقیقاً حالا در فیلم هم دیدیم آنجا دقیقاً نشان داده شده بود. بابا اینقدر دروغ که می گویید، اینقدر واضح دروغ نگویید. مهری که خدمت تان عرض کنم خود آقای برقعی دارد اندازه کف دست هست، مهر به این بزرگی را نمی بینید شما؟ کور هستید؟ چه هستید انصافاً؟ نمی خواهید ببینید، بابا مردم که می بینند ، شما نمی خواهید ببینید مردم اینها را می بینند؛ مسخره می کنند شما را به حرف های دیگرتان هم شک می کنند اینجا اینقدر واضح دروغ می گویید، آن دروغ قبلی شان را به حضرت آیت الله مکارم شیرازی بستند و این هم دروغ دیگرشان، ما مهر نمی گذاشتیم. بابا مهر، دارند می بینند بیننده ها که دارید مهر می گذارید، باز می گوید مهر نگذاشتیم. نه تنها خودش مهر به این بزرگی یک کف دست گذاشته، این تمام اینهایی که پشت سرش هم نماز می خوانند همه شان مهر دارند، نگاه کنید همه از دم هم این طرف هم آن طرف همه مهر دارند ولی خب دیگر چه کار کنیم ما با این وهابی هایی که اگر دروغ نگویند انگار روزگارشان نمی گذرد فقط و فقط دروغگویی، فقط و فقط شانتاژ بازی و این حرف ها خب نوه آقای برقعی هم دیگر به هر حال لقمه حرام تأثیر خودش را می گذارد دراین سال هایی که به هر حال شبکه های وهابی وهابیت و عربستان و اینها پول خرج کرده برای خانواده آقای برقعی، خب واضح می آیند در جلوی به قول خودشان میلیون ها بیننده همچین دروغ واضحی را می گویند و آبروی خودشان را می برند. در خدمت تان هستیم.

مجری:

 به عنوان خود شیرینی می آید، حالا دیگر حالا اگر کتابی را می آیند تأویل و تفسیر می کنند دیگر این عکس را می خواهند چه کارش بکنند.

استاد یزدانی:

بله

مجری:

همه چیز واضح و روشن بود؛ بسیار خب تشکر می کینم. خب کلیپ بعدی، کلیپ شماره16 هست که با هم ببینیم.

کلیپ 16:

به ابو جعفر حضرت باقر رحمة الله علیه می گوید که «قال علی اَنَا قَسیمُ الجَنَّةِ وَالّنارِ؛ ادخِلُ أولِیائِی الجَنَّةَ، وادخِلُ أعدائِی النّارَ» « من تقسیم کننده هستم، چه کسی بهشتی باشد چه کسی جهنمی، آنهایی که دوست داران من هستند آنها را به بهشت می برم، دشمنانم را به آتش می برم» دقت کنید در اینجا معیار الآن چیست؟ معیار علی شده است دیگر که چه کسی اولیاء علی هست، چه کسی اعداء علی هست. علی می گوید هرکس با من دوست بوده می رود بهشت هرکس که دشمن من بوده برود جهنم. حالا این دشمنی بخاطر چه چیزی بوده آیه بخاطر این است که حضرت علی رضی الله عنه اهل ایمان بوده است؟ از سابقین الاولین بوده؟ یا اینکه یک مسائل سیاسی بوده، اختلافاتی بوده. اینها دیگر هیچکدام معیار نیست دیگر، علی هرکس را بخواهد، می گوید هرکس من را دوست داشته بهشت، هر کس نه با من مخالف بوده است جهنم. اینجا دیگر معیار علی هست، علی هست، دقت کن وقتی می گوید من قسیم الجنة هستم، حالا می گوید که هر کس با من خوب بوده دوست من بوده؛ خب پس این همه، انسان هایی که مسلمان نبودند تکلیف شان چیست؟ اینها را چگونه باید، بر چه اساسی. آقا یک سؤال برای شما بینندگان عزیز خب معمولا دقت کنید این روایت ها که درست می شود همه اش بحث ایمان و کفر می شود فقط متوجه اهل سنت هست در بحث کفر ، اینها که ایمان می گویند برای خودشان می گویند، خود را مؤمن می دانند فقط. الآن خب مگر مسلمان ها چقدر هستند؟ الآن در عصر حاظر دقت کنید از هفت میلیارد نزدیک هشت میلیارد چند است؟ چقدر چند میلیارد؟ حد اکثر ما خیلی بگیریم دو میلیارد مسلمان باشند. این شش میلیارد دیگر تکلیف شان چیست؟ اینها اولیاء علی هستند، اینها اعداء علی هستند، چه هستند؟

مجری:

بله رواتی را از امام باقر(ع) نقل می کند که امیرالمؤمنین فرمودند که من قسیم الجنة و النّار هستم. این سؤال را، حضرت استاد در این راستا بیان می کنند که بخواهند بگویند که اینها اختیارات الهی هست، یعنی حالا آن زیر نویس هم واضح بود که چه، یعنی در صدد بیان چه مطلبی هستند می خواهند بگویند که بله اینها اختیارات الهی هست و خداوند هست تنها کسی که می تواند مشخص بکند چه کسی بهشتی هست چه کسی جهنمی هست وآن افرادی که می آیند حضرت امیرالمؤمنین را در این سطح قرار می دهند طبیعتاً چنین فردی را خدا می دانند دیگر و شایسته تکفیر هم هستند. آیا چنین حرفی درست هست؟ آیا کسی که حضرت امیرالمؤمنین را قسیم النار و الجنة بداند آیا چنین فردی کافر می شود؟

استاد یزدانی:

بله خدمت تان عرض کنم ایشان یک روایت را از کتاب های شیعه خواند؛ من به عنوان تیمن و تبرک، یک روایت از کتاب های شیعه هم بخوانم که، روایتی با سند صحیح، «شیخ مفید رحمةالله علیه در کتاب امالی خودش نقل کرده است» از باب تیمن و تبرک شب شهادت امام جواد علیه السلام هست، این روایت را از کتاب های شیعه بخوانیم، هم بنده بهره ببرم وهم بینندگانی که این روایت را می شنوند قطعاً بهره لازم را خواهند برد.« أمالی، شیخ میفید، روایت در صفحه213، مجلس شماره24، روایت شماره 4، نقل شده» سند کاملاً صحیح هست. « شیخ مفید از شیخ صدوق از پدرش از محمد بن یحیی عطار از احمد بن محمد بن عیسی از علی بن حکم از هشام بن سالم، سلیمان بن خالد» همه از بزرگان شیعه هستند، سند کاملاً صحیح هست «از امام صادق از پدرانش از رسول خدا» که رسول خدا به امیرالمؤمنین فرمود: « يا علي أنت مني و أنا منك»  «یا علی تو از من هستی و من از تو هستم»، «وليك وليي » « ولی تو ولی من هست»، « و وليي ولي الله و عدوك عدوي و عدوي عدو الله - يا علي أنا حرب لمن حاربك» «علی جان من در جنگم هر کس با تو در جنگ باشد» « و سلم لمن سالمك يا علي لك كنز في الجنة و أنت ذو قرنيها».  حالا اینها کلاً دانه دانه توضح دارد نمی خواهیم به آن موضوع بپردازیم، موضوع ما اینجای روایت هست.« یا علی انت قسیم الجنة والنار» « علی جان تو تقسیم کننده بهشت و جهنم هستی»، « لا یدخل الجنة الا من عرفک وعرفته» «هیچ کسی مگر آن کسی که تو او را بشناسی و او تو را بشناسد»، کسی غیر از آشناهای امیرالمؤمنین وارد بهشت نمی شود. این را یقین داشته باشید. « و کسی وارد جهنم نمی شود مگر اینکه تو او را نشناسی، تو او را انکار کنی، و او تو را انکار کند و تو را نپذیرد»، « یَا عَلِیُّ! أَنْتَ وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ وُلْدِکَ‏ عَلی الْأَعْرَافِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ» و بعد « یَا عَلِیُّ لَوْلَاکَ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِی» « اگر تو نبودی مؤمنین بعد از من هم شناخته نمی شدند». معیار هست امیرالمؤمنین، معیار حق و باطل هست، هرکس با امیرالمؤمنین هست با حق هست و هر کس در کنار امیرالمؤنین نیست، در مقابل امیرالمؤمنین هست او باطل هست. جالب هست من، ایشان که خب حالی اش نمی شود من از زبان بزرگی اینها احمد بن حنبل، امام حنابله توضیح این روایت را بخوانم که دیگر ببیند که فقط شیعه نیست که این حرف را می زند. « طبقات الحنابلة، آقای ابویعلی فرّا حنبلی، متوفی526، همان ابویعلی معروف، که کتاب در عربستان سعودی، به مناسبت جشن صدمین سالگرد تأسیس عربستان سعودی چاپ شده است، جلد2، از این کتاب که می بینید کل مشخصات کتاب را در سال 1419، این کتاب چاپ شده است، در عربستان سعودی در همانجا که جشن گرفته بودند صدمین سال حکومت عربستان را در صحفه 357، به بعد»؛ سند روایت کاملاً معتبر هست. که نقل می کند که « کُنَّا عِندَ اَحمَد بِن حَنبَل» «ما پیش احمد بن حنبل بودیم» شخصی به او گفت «یا اَبا عَبدِالله مَا تَقوُل فی هذا الحدیث الّذِی یُروَی» « نظرت چیست در باره این حدیثی که روایت می شود» « أنَّ عَلِیَاً قَالَ اَنا قَسِیم النَّار» امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرموده اند: « أنا قَسِیمُ النَّار» « من تقسیم کننده آتش هستم» احمد بن حنبل درجواب چه می گوید: «وَ مَا تُنکِرُونَ مِن ذَا؟» « اصلا برای چه انکار می کنید این روایت را؟» دلیل تان چیست؟ برای چه در برابر این روایت موضع می گیری ای وهابی، ای آقای یزیدی که از یزید دفاع کردی و قبلا ما کلیپت را پخش کردیم. دلیلت چیست در برابر این روایت موضِع می گیری و اینقدر خودت را اذیت می کنی؟ « ألیس رَوَیِنَا أنَّ النَّبِي قَال لِعلیٍ» «آیا ما روایت نکرده ایم که رسول خدا صلی الله علیه و آله امیرالمؤمنین فرمودند» « لایحبُّکَ إلّا مُؤمِن وَ لا يُبغِضُكَ إلّا مُنَافِق» « علی جان جزمؤمن کسی تو را دوست ندارد، هرکسی تو را دوست دارد قطعاً مؤمن هست» هرکسی شیرینی محبت امیرالمؤمنین در قلب او هست قطعاً مؤمن هست « وَ لا يُبغِضُكَ إلّا مُنَافِق» « جز منافق کس دیگری بغض تو را در دل ندارد» «قُلنَا بَلی» « بله ما همچین روایتی داریم» « فَأَیِنَ اَلمُؤمِن؟» «مؤمن کجا می روید؟» قطعاً بهشت می رود، منافق کجا می رود؟ آنهایی که بغض امیرالمؤمنین را در دل دارند و به هر بهانه ای می خواهند فضائل امیرالمؤمنین را منکر بشوند جایشان کجا هست؟ در آتش جهنم هست.«فَعَلیٌ قَسِیمٌ النَّار» پس امیرالمؤمنین معیار بهشت هست، امیرالمؤمنین معیار جهنم هست، هر کس دشمن امیرالمؤمنین هست اهل جهنم هست و هر کس دوست امیرالمؤمنین هست اهل بهشت هست. خود پیغمبر(ص) فرمودند، این روایت، بابا آقای یزیدی که شایسته هست اسمت یزیدی باشد نه حسینی که تو که دشمن امیرالمؤمنین هستی و بغض امیرالمؤمنین را در دل داری و به هر بهانه ای می خواهی فضائل امیرالمؤمنین را منکر بشوی، این امام شما احمد بن حنبل هست تفسیر امامتان احمد بن حنبل را ببینید واضح و روشن می گوید هر کسی با امیرالمؤمنین باشد، هرکسی دوستی امیرالمؤمنین را در دل داشته باشد او اهل بهشت هست، هرکسی دشمن امیرالمؤمنین باشد، بغض و کینه امیرالمؤمنین را دردل داشته باشد اهل جهنم هست، خب همین می شود دیگر «علیُ» می شود؛ چه می شود؟ «قسیم النار و الجنة».

مجری:

همین معیاری که خود خداوند خواسته چنین چیزی قرار بگیرد و چقدر زیبا گفت که خدا می خواست تا تقدیر عالم این چنین باشد کسی که صاحب عرش هست میهمان زمین باشد علیٌ حبُّه جُنّة قسیم النّار و الجنة خدا می خواست آن باشد، خدا می خواست این باشدخیلی زیبا هم گفته بود و کاملاً چیزی را که خود خداوند بخواهد که مسیر همین هست و خداوندخودش معیار را در زمین قرار داده است.

استاد یزدانی:

من یک مطلبی را هم از آقای ابن اثیر هم بخوانم این هم جالب هست.

مجری:

بله استفاده می کنیم.

استاد یزدانی:

 آقای ابن اثیر جزری در کتاب النهایة خودش که اصلا بحث اش غریب الحدیث هست، «ابن اثیر جزری، در کتاب النهایة فی غریب الحدیث الأثر، جلد4، چاپ دارالفکر، سال 1399، چاپ شده است» ایشان هم جالب هست، ایشان هم توضیح داده، می گوید «و فی حدیثٍ علیٍ أنَا قَسیم النّار» «امیرالمؤمنین گفته است من تقسم کننده آتش هستم» « أراد أنَّ النّاسَ فریقٌ» مقصود امیر المؤمنین چه بوده؟ « مردم دو گروه اند» « فریقٌ مَعِی» «یک گروه با من هستند» «فَهُم عَلی هُدَی» «هرکسی با من هست او هدایت شده هست» «و فریقٌ عَلَیَّ» «گروهی هم با من هستند» «فهم عَلی ضلالٍ» «آنها گمراه اند» «فنصفٌ معی فی الجنة» «آنهایی که با من هستند نصف مردمی که با من هستن اهل بهشت هستند» «و نصفٌ عَلَیَّ  فِی النّار» « آن نصفی که دشمن من هستند، علیه من هستند آنها اهل جهنم هستند». جالب هست بعضی ها گفته اند مقصودش چه کسی هست؟ بعضی ها گفته اند مقصود اینها خوارج هستند، چون خوارج با امیرالمؤمنین جنگیدند، اینها اهل جهنم هستند. «وَ قِیلَ کُلٌ مِن قَاتَلَهُ» بعضی ها هم گفته اند «هرکسی با امیرالمؤمنین جنگیده است اهل جهنم هست». حالا دیگر ما اسم نمی بریم، چه کسانی با امیرالمؤمنین جنگیدند؟ بیننده ها خودشان بهتر می دانند. بیننده های عزیز شیعه و سنّی بهتر می شناسند. کسانی که با امیرالمؤمنین جنگیدند از روی دوستی با امیرالمؤمنین نجنگیدند، از روی دوستی نخواستند امیرالمؤمنین را بکشند، شمشیرنکشیدند سی هزار نفر، هفتاد هزار نفر، را در یک جنگ بکشند. خب اینها دشمنان امیرالمؤمنین بودند؛ و قطعاً امیرالمؤمنین دشمنان خودش را وارد بهشت نخواهد کرد این هم یک روایت حالا داستان زیاد هست در بحث «قسیم الجنة و النّار» روایت زیاد هست در منابع اهل سنت به همین اندازه اکتفا می کنیم.

مجری:

بسیار خب خیلی بهره بردیم تشکر می کنم. حالا کلیپ ها هم زیاد هست حقیقتاً و البته بینندگان هم پشت خط هستند، اگر اجازه بفرمایین، بله تماس آقا محمدرضا از لاهیجان پشت خط هستند، آقا محمدرضا در خدمت هستیم،

بیننده:

سلام خسته نباشید

مجری:

سلام علیکم سلامت باشید.

بیننده:

 سلام عرض می کنم خدمت آقای یزدانی عزیز و همچنین سلام عرض می کنم خدمت مجری عزیز برنامه. خیلی ممنون و تشکر بابت برنامه مفیدتان استفاده کردیم از مطالب و فرمایشات آقای یزدانی عزیز. آقای یزدانی من هنوز فکر می کنم تقریباً یک ربع، بیست دقیقه پیش بود که یک مطلبی دیدم در یکی از کانال های تلگرامی، شاید شما هم دیده باشید نمی دانم؛ البته بنده این را در برنامه شما خواهم گفت و ان شاء الله هم شنبه اگر زنده بودم در برنامه حاج آقای قزوینی هم عرض خواهم کرد. البته فکر کنم خود حاج آقا هم بدانند، نمی دانم دقیقاً.

استاد یزدانی:

 بله بفرمایید.

بیننده:

یک کتابی چاپ شده، یعنی اینکه چاپ نشده، البته این کتاب در یک نرم افزار بنام طاقچه کتابی هست بنام «عایشه، عایشه هست»؛ در مقابل کتاب معروف آقای شریعتی که گفته «فاطمه فاطمه هست» این کتاب ظاهراً در مقابل آن کتاب چاپ شده است بعد عرضم به حضور شما که مطالب و محتوای کتاب هم در مورد این هست می خواهد عایشه را بعنوان یک چهره پاک و مطهره نشان بدهد. خب ببینید من به، نه فقط من هیچ کسی حق دخالت و توهین کردن به مقدسات اهل سنت را به هیچ وجه علی الوجوه ندارد و بنده هم در مقام توهین و جسارت نیستم بلکه یک انتقادی دارم می خواهم انتقاد بکنم. انتقاد من این هست، آیا شما و مسئولین اجازه می دهند که ما هم یک کتابی بلاخره بنویسید بر علیه این کتاب و ثابت کنید که عایشه مطهره نیست یا نه؟ یقیقناً اگر یک شخصی بخواهد همچین کتابی بنویسد باید به چندتا نهادهای امنیتی جواب پس بدهد و حاج آقا، الآن خود شما حاج آقای یزدانی بهتر از بنده می دانید اگر یک روحانی شیعه برود بالای منبر بخواهد عایشه را نقد بکند یک جورهایی با تندی با او برخورد می کنند، خب ما هم داریم در مملکت شیعه زندگی می کنیم خوش مان نمی آید همچین کتاب هایی در دسترس عموم قرار بگیرد، همانطور که اهل سنت خوش شان نمی آید که یک بچه شیعه کتابی بنویسد بر علیه عایشه ما هم خوش مان نمی آید؛ اما متأسفانه حساسیت ها، سمت شیعه بیشتر هست و معمولاً به سمت شیعه بیشتر غش می کنند تا به سمت اهل سنت. آزادی بیان خوب هست اما ظاهراً آزادی بیان الآن یکطرفه شده  است، الآن کسی جلوی این آقا را نگرفته است اسمش هم یعنی نویسنده کتاب یاسین قاسمی بجد هست، اگر درست تلفظ کرده باشم، کسی جلوی این آقا را نمی گیرد حالا اگر من محمدرضا بیایم بر علیه این کتاب مطالبی بنویسم و ثابت کنم که عایشه چون بر علیه امیرالمؤمنین جنگیده است پس ظالم هست به والله العلی العظیم بر علیه من جبه ها گرفته می شود. من از شما حاج آقای یزدانی حاج آقای قزوینی و مسئولین دیگر خواهش می کنم یک فکری به این آزادی بیان بکنند، یا اجازه ندهند، یا اگر می خواهند اجازه آزادی بیان بدهند، به ما هم اجازه آزادی بیان ندهند. چند سال قبل در همین زاهدان بود اگر اشتباه نکنم، اِلمانی نصب کردند اسم خلافا نوشته شد، چقدر ما شیعیان اذیت شدیم چقدر آزرده خاطر شدیم. الآن هم که دارد این اتفاق می افتد. هیچکدام از مسؤلین هم اعجموا بر علیه این کار جبه نگرفته اند اما اگر یک مداحی بیاید و بگوید بالای چشم تو ابرو هست یعنی من می گویم آن مداح را از زمین محو ش می کنند. من خواهش می کنم حاج آقای یزدانی شما اگر دست تان به جایی بند هست، یک کاری بکنید. من معذرت می خواهم از شما از عزیزان اهل سنت اگر بی ادبی در حرف های من بود من از شماعذر خواهی می کنم، اگر فرمایشی ندارید من رفع مزاحمت بکنم.

مجری:

 بسیار خب تشکر می کنیم از تماس تان و خیلی ممنون که تماس گرفتید و این درد دل را مطرح کردید؛ البته خب مقدار زیادی از این فرمایش حضرت عالی به مسؤلین برمی گردد و اقتضای این برنامه نیست که حالا بخواهیم به آن پاسخ بدهیم حالا آن مقدارش که در دسترس هست و تلاشی هم که این شبکه و این عوامل و اینها دارند انجام می دهند همه در راستای همین تبیین و روشن کردن حقیقت هست و همانطور هم که شما هم فرمودید: قصد هیچ نوع توهین یا جسارتی به هیچکدام از اشخاص نیست، صرفاً نقل تاریخ هست، نقل آن روایات هست که خود بیننده هم در نهایت قرار هست تصمیم بگیرد اما حالا نسبت به آن نکاتی هم که شما فرمودید، خب بسیاری از آن همین انتقاداتی هست که همیشه بوده و هست و البته حاج آقای یزدانی هم نکاتی دارند بفرمایید.

استاد یزدانی:

خدمت تان عرض کنم اینها خیلی، شبکه های وهابی روی این مسئله مانور می دهند همیشه که در ایران آزادی بیان نیست ما آزاد نیستیم حرف های مان را بزنیم. خیلی واقعاً آدم تعجب می کند از این حرف شان که چقدر آزادی بیان برای اینها هست؛ مولوی شان نمی دانم در زاهدان در یک نماز جمعه رسمی علیه نظام صریح حرف می زند، توهین می کند جسارت می کند به عقاید شیعه وهیچ کس هم حرفی نمی زند، هیچ کس نمی گوید خب چرا این حرف را زدی تو. حرفی که می زند مخالف مبانی خودش در همان به هر حال مدرسه ای که تدریس می کند و رئیس آن مدرسه هست؛ چه کسی می گوید آزادی بیان نیست، آزادی بیان هست اما فقط برای آنها، آنها راحت به عقاید شیعه حمله می کنند الآن من بخواهم کلیپ همان آقا را پخش کنم جواب بدهم، صدای همه در می آید. صدای، حالا قبل از اینکه صدای بقیه در بیاید صدای مسؤلین شبکه خودمان در می آید که آقا از ایشان پخش نکنید، جواب ایشان را ندهید، در حالی که او راحت، با خیال راحت می آید به عقاید من شیعه حمله می کند و من فرصت، نمی توانم جواب بدهم یعنی به هر حال. این کتابی هم که ایشان گفتند، خب البته آن کتابی هم که مال آقای شریعتی هم گفتند خب آن هم کتاب جالبی نیست، آن هم خودش کتابی هست که به هر حال انحرافات زیادی در آن هست. همان کتابی که فاطمه فاطمه هست را از شریعتی نقل کردن خب آن هم کتاب جالبی نیست، کتاب خوبی نیست، اعتقادات انحرافی در آن زیاد هست.

مجری:

شاید در وجه تسمیه می خواستند از آن استفاده بکنند.

استاد یزدانی:

بله، حالا یکی آمده دقیقاً همان را کپی کرده اسم وکلمات را عوض کرده حالا ان شاء الله بچه شیعه ها بیایند جواب بدهند، مؤدبانه اصلاً منطق شیعه این هست که، ما بارها گفتیم، حضرت آیت الله قزوینی هم بارها در همین شبکه همان روز اول هم گفتند ما حرام می دانیم توهین به احدی را به هیچ کس را حق توهین به کسی را نداریم ولی مؤدبانه هرکسی دستش می رسد کتاب را می تواند جواب بدهد، جواب بدهد همانطور که آنها به هر حال پخش کردند جوابش را هم خیلی زود و راحت پخش می شود در خدمت تان هستیم.

مجری:

بسیار عالی استفاده کردیم. عزیزان دیگری هم پشت خط هستند اما متأسفانه فرصت برنامه محدود هست، از آنها همینجا عذر خواهی می کنیم ان شاء الله بتوانیم دو شنبه شب دیگر در خدمت شان باشیم حاج آقا زیاد فرصت نداریم، یک جمع بندی مختصری بفرمایید.

استاد یزدانی:

بله کلیپ های اصلی مان ماند، حالا یکی دوتا کلیپ ولی دیگر متأسفانه فرصت مان کم هست ان شاء الله که یک چیزی در نظر گرفته بشود که وقت برنامه کلمه طیبه لاأقل بیشتر بشود. همین امروز حدود شصت، هفتاد تا کلیپ بود که من فقط چندتایش را انتخاب کرده  بودم متأسفانه نرسیدیم به آنها؛ حالا یا برنامۀ دیگری در هفته اختصاص داده بشود یا وقت این برنامه اضافه بشود ان شاء الله که ما بتوانیم به همه شبهاتی که شبکه های وهابی مطرح می کنند جواب بدهیم و پاسخگو باشیم. ممنون هستیم از شما و بینندگان عزیز در خدمت تان هستیم.

مجری:

سلامت باشید خیلی لطف کردید استفاده کردیم از محضرتان و ان شاء الله این چیزی که می فرمایید جور بشود و بتوانیم فرصت برنامه را بیشتر بکنیم، هم این عزیزانی که تماس می گیرن بیشتر بتوانیم به صحبت  هایشان برسیم و صدایشان را بشنویم و هم همین موضوع اصلی برنامه که بررسی کلیپ ها هست. ان شاء الله بتوانیم با این کاری که داریم انجام می دهیم این کارمان مورد رضایت آقا امام جواد باشد، و بتوانیم در این شب شهادة شان به همان اندازه ای که می توانیم سهم خود مان را به مقداری هرچند اندک و ناچیز این را بتوانیم ایفا کرده باشیم. دعای همیشگی مان و ان شاء الله التماس دعا. «اللهم اجعل محیانا محیا محمد و آل محمد اللهم اجعل مماتنا ممات محمد و آل محمد اللهم صلی علی محمد و آل محمد».

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته


  
  • محب الحسین

    6 مرداد 1399 - ساعت 20:13

    استاد سلام علیکم خسته نباشین،
    بنده از گروه علمدار کمیل استات البرز هستم
    سوالی بین اعضاء مطرح شده که: در متن حدیث کساء در مفاتیح الجنان نوشته شده که حضرت جبرائیل وحی آیه تطهیر رو در خانه حضرت زهرا س نازل میکنه، اما در روایات نوشته شده در خانه امه سلمه بوده. توضیح یفرمایین؟
    و دیگر اینکه پرسیدن آیا چله حدیث کساء سندیت داره و اصولا چون حدیث کساء یک واقعه رو روایت میکنه، آیا خواندن یک روایت ثواب دارد؟ممنون یا علی ع
    پاسخ نظر:

     با سلام
    ماجرای نزول آیه تطهیر چند مرتبه صورت گرفته است و یک بار نبوده است.
    چله حدیث کساء به عنوان این که روایتی داشته باشیم که چهل روز این کار را انجام دهید وجود ندارد؛ اما برخی افراد نتیجه گرفته اند
    موفق و موید باشید
    گروه پاسخ به شبهات
    موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

    0 1
  • خداداد

    3 مرداد 1399 - ساعت 00:14

    با سلام. وقت برنامه هایی که دلیل وجد شبکه هست خیلی کمه به جاش کلی برنانه دارین که میتونین از وقتش کم کنید یا حذفش کنید این روشی که شما درپیش گرفتید اصلا فایده ای ندارد و فقط بهانه به دست دشمنان و سردرگمی خودی ها میشود لطفا وقت برنامه ها رو حداقل ۲ ساعت کنید تا کلام اساتید و کسانی که زنگ میزنند کامل منعقد شود. تمام برنامه ها تا اساتید یک مطلب ناقص میگن وقت برنامه تموم میشه به جای تیزرها و نماهنگ ها و با کم کردن وقت سریالها وقت برنامه هایی که دلیل اصلی بوجود آمدن شبکه هست رو بیشتر کنید

    0 0
  • مجتبی اسفندیاری

    1 مرداد 1399 - ساعت 04:02

    بسمه تعالی
    با سلام و ادب
    مدیران و کارکنان شبکه ولیعصر زمان برنامه کلمه طیبه خیلی کمه لطفا زمان برنامه رو زیادتر کنید
    با کمال تشکر
    ومن الله التوفیق

    0 0
  • حسین

    31 تير 1399 - ساعت 01:05

    سلام خدمت شما...اگر بشود با شبکه های وهابی چند مناظره برگذار کرد تاثیرات مثبت زیادی خواهد داشت. لطفا پیگیر مناظره با آن ها باشید . موفق باشید

    0 0

کلمه طیبه>

شبکه ولی عصر کلمه طیبه استاد یزدانی