دانش افزایی فاطمی 2 -فضائل مشترک حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) با دیگر افراد در کتب اهلسنت حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسمی
ویژه برنامه دانشافزایی فاطمی به مناسبت ایام فاطمیه - جلسه دوم
با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسمی
بسم الله الرحمن الرحيم
تاریخ : 21 دی 1399
موضوع برنامه: فضائل مشترک حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) با دیگر افراد در کتب اهلسنت
استاد ابوالقاسمی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ.
خدمت شما بینندگان عزیز و گرانقدر هستیم در ایام بین دو فاطمیه، ایام بین دو نقل شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) با ویژه برنامه بحث دوره دانش افزایی فاطمی که بنا است ان شاء الله مسائل مربوط به حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را در این برنامه خدمت بزرگواران مطرح بکنیم در این قسمت که جلسه دوم این برنامه است به بررسی فضائل مشترک حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) با دیگر افراد در کتب اهلسنت میپردازیم.
جلسه قبل استاد «قزوینی» مفصل راجع به فضائل خاصه حضرت صدیقه (سلام الله علیها) و خصائص آن حضرت صحبت کردند در این جلسه بنده راجع به آن روایاتی که به صورت مشترک بین آن حضرت و بین دیگران به عنوان فضیلت آن حضرت بیان شده ان شاء الله اشاره خواهم کرد؛ اما فضائل مشترکی که برای حضرت است بر دو گونه است.
بعضی با عنوان اهلبیت، با عنوان آل رسول الله، با عنوان آل بیت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) آمده و برخی با عناوین دیگر، در ابتدا به فضیلتهای که از باب اهلبیت بودن است خواهیم پرداخت که به دو بخش آیات و روایات تقسیم میشود.
اما در بخش آیات ما چند آیه در قرآن داریم که در مورد اهلبیت (علیهم السلام) نازل شده و این آیات بسیار مهم است و فضائل اهلبیت را ثابت میکند. یکی از آنها آیه مباهله است در «صحیح مسلم» آمده:
«وَلَمَّا نَزَلَتْ هذه الْآيَةُ: (فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ) دَعَا رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عَلِيًّا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا فَقَال اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلِي»
کتاب «صحیح مسلم» جلد 4 این چاپ دار الحدیث «قاهره» و کتاب «فضائل الصحابه» تا به این حدیث طولانی میرسد، وقتی «معاویه» به «سعد ابن ابی وقاص» دستور داد که امیر مؤمنان را دشنام دهد و «سعد» اِبا کرد چند فضیلت از فضائل حضرت علی را «سعد ابن ابی وقاص» مطرح کرد از جمله:
«وَلَمَّا نَزَلَتْ هذه الْآيَةُ»
وقتی این آیه نازل شد.
«فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ)؛ دَعَا رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عَلِيًّا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا فَقَال اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلِي»
خدایا اینها اهلبیت من هستند، دیگران اهلبیت من نیستند.
صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج4، ص1871، ح2404 (براساس نرم افزار الجامع الکبیر)
این روایت در «صحیح مسلم» آمده ما راجع به اهلبیت بودن حضرت و راجع به اینکه این آیات در موردشان نازل شده، همین یک آیه تطهیر را اگر ما بخواهیم بیان بکنیم نکات بسیار زیادی را باید بگوییم.
همچنین آیه مباهله را در آیه مباهله، وقتی که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را خواستند که تشریف بیاورند، اتفاقی که افتاد این بود که اینها کسانی بودند که دعای رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و دعای این افراد را پیغمبر مستجاب میدانست.
بنابراین نشان دهنده مستجاب الدعوه بودن این افراد است، من اجمالی از آنچه که آیه مباهله ثابت میکند خدمت بزرگواران عرض بکنم، آیه مباهله که روایتش را از «مسلم ابن حجاج نیشابوری» مطرح کردیم
«فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ»
به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت کنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنيم، شما هم از نفوس خود؛
سوره آلعمران (3): آیه 61
«نِسَاءَنَا»؛ خدای متعال فرمود یا رسول الله هر زنی که میتوانی بیاوری و میتواند انتساب به شما داشته باشد، لیاقت تام انتساب به شما را دارد بیاور.
نفرمود فقط یک زن را بیاور که بعد پیامبر، فاطمه (سلام الله علیها) را بیاورد بگویند که یا رسول الله شما مأمور بودید یک زن ببرید فاطمه را بردید و ما هم، هم شأن و در رتبه فاطمه هستیم خدای متعال دست پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) را باز گذاشته؛ اما آن حضرت فقط و فقط حضرت زهرا (سلام الله علیها) را بردند.
یعنی خدایا آن زنی که لیاقت و شایستگی انتساب تام و صد در صدی به من را دارد حضرت زهرا (سلام الله علیها) است.
نکته عجیب اینکه اهلسنت متوجه این قضیه شدند، لذا آمدند روایاتی جعل کردند متن روایت چیست؟
«وأخرج ابن عساكر عن جعفر بن محمد»
«ابن عساکر» از امام صادق (علیه السلام)! حالا هیچ جا از اهلبیت نقل نمیکنند اینجا از اهلبیت نقل میکنند:
«(تعالوا ندع أبناءنا) قال: فجاء بأبي بكر وولده وبعمر وولده وبعثمان وولده وبعلي وولده»
پیغمبر، ابوبکر و فرزندانش را، عمر و فرزندانش را، عثمان و فرزندانش را، علی و فرزندانش را آورد.
الدر المنثور؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1993، ج 2، ص 233
«آلوسی» هم شبیه همین را مطرح میکند اما نمیآید مطرح بکند که در این سند چه افرادی هستند؟ افرادی مثل «ابو عبدالله محمد ابن ابراهیم جرمقانی» که مجهول است، «سعید ابن انبسی رازی» که دروغگو بود، «هیثم ابن علی» که «بخاری» گفته بود دروغ میگوید «نسائی» گفته متروک الحدیث است.
یعنی حاضر هستند برای زیر سوال بردن فضیلت خاص در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها) بیایند روایت جعل کنند که بله دیگران هم بودند حضرت زهرا (سلام الله علیها) به تنهای نبوده است این راجع به آیه مباهله که خدمت بزرگواران عرض کردیم.
آیه دومی که در مورد اهلبیت نازل شده است آیه تطهیر است در آیه تطهیر در «صحیح مسلم» روایتی آمده که:
«قالت عَائِشَةُ»
از «عائشه» هم نقل شده
«خَرَجَ النبي صلى الله عليه وسلم غَدَاةً»
پیامبر یک روزی بیرون آمدند
«وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ من شَعْرٍ أَسْوَدَ»
بر روی حضرت یک عبای خاصی از موی سیاه بود.
«فَجَاءَ الْحَسَنُ بن عَلِيٍّ فَأَدْخَلَهُ»
امام حسن آمدند ایشان را داخل کردند.
«ثُمَّ جاء الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ معه»
سید الشهداء آمدند با ایشان داخل شدند.
«ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا »
حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمدند وارد کساء شدند.
«ثُمَّ جاء عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ»
سپس امیر المؤمنان علی ابن ابیطالب آمد ایشان را هم وارد کساء کردند.
«ثُمَّ قال (إنما يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا)»
صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت ، تحقيق : محمد فؤاد عبد الباقي، ج4، ص1883، ح2424
اما روایت را در «صحیح مسلم» اگر بخواهیم ببینیم در همان جلد 3:
«قالت عَائِشَةُ خَرَجَ النبي صلى الله عليه وسلم»
همان روایتی که عرض کردیم:
«إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَيطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»
خداوند فقط ميخواهد پليدي و گناه را از شما اهل بيت دور کند و کاملا شما را پاک سازد.
سوره احزاب (33): آیه 33
خدای متعال میخواهد شما اهلبیت را پاکیزه بگرداند در نهایت پاکیزگی، ان شاء الله اگر فرصت بشود از «سمهودی» تفسیر این آیه را مطرح خواهم کرد که ببینیم چه مطالب مهمی در مورد این فضیلت گفته است.
جالب اینجاست در مورد این فضیلت، روایتی در کتب اهلسنت آمده بسیار عجیب است، به این صورت که خلیفه دوم وقتی که داشت با امیر مؤمنان علی ابن ابیطالب در زمان خلافت خودش صحبت میکرد عبارتی اینچنین مطرح کرد:
«أليس كان سادسكما تحت العباء جبريل»
آیا شما پنج نفر نبودید که ششمین شما در زیر عبای پیامبر «جبرئیل» بود.
در «فتوح الشام واقدی» جلد 2، صفحه 208 از خلیفه دوم عمر ابن خطاب نقل میکند:
«قال ألستما سبطي الرسول أليست أمكما فاطمة البتول أليس أبوكما سيف الله المسلول أليس في بيتكما نزل التأويل أليس كان سادسكما تحت العباء جبريل»
شما کسی هستید که ششمین نفر شما در زیر عبا «جبرئیل امین» بود!
فتوح الشام؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله بن عمر الواقدي الوفاة: 207، دار النشر: دار الجيل - بيروت ج 2، ص 208
آن حدیث کساء عادی که اهلسنت نقل میکنند این انتها و تتمه را ندارد، که «جبرئیل» اجازه گرفت و وارد شد، و این هم قرینهی برای صحت مضمون حدیث کساء مفصلی است که در کتب شیعه آمده است.
آیه تطهیر چه چیزی را ثابت میکند؟ آیه تطهیر عصمت اهلبیت (علیهم السلام) را ثابت میکند اینکه هیچ پلیدی به آنها راه ندارد. لذا اهلسنت در چندین جا به صراحت آمدهاند ذیل آیه تطهیر، عصمت اهلبیت (علیهم السلام) را مطرح کردهاند.
«المطهرون من الرجس المطهرون من اللو واللیت»
نه ای کاش انجام بدهم نه ای کاش انجام میدادم برای آنها راه ندارد، هر کاری انجام دادند بهترین کار بوده است.
آیه سومی که در مورد آنها نازل شده آیه «ذوی القربیٰ» است در مورد «ذوی القربیٰ»
«عَنِ بن عَبَّاسٍ قال لَمَّا نَزَلَتْ قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عليه أَجْرًا إِلا الْمَوَدَّةَ في الْقُرْبَى قالوا يا رَسُولَ اللَّهِ من قَرَابَتُكَ هَؤُلاءِ»
وقتی این آیه نازل شد گفتند یا رسول الله این قرابت شما چه کسانی هستند؟
«الَّذِينَ وَجَبَتْ عَلَيْنَا مَوَدَّتُهُمْ»
که دوستی آنها برای ما واجب است.
«قال عَلِيٌّ وَفَاطِمَةُ وَابْنَاهُمَا رَضِي اللَّهُ عَنْهُمْ»
فرمودند علی و فاطمه!
المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة : الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج 11، ص 444
و تتمهی هم در بعضی جاها نقل کرده جالب اینجاست در «سایت اسلام وب مرکز فتوا»:
«القربی في قوله تعالی الا المودة في القربی»
ما هو المقصود بالقربی فی عدة آیات کریمه؟ «القربیٰ» در بسیاری از آیات مثل:
«قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا»
بگو: «من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم درخواست نميکنم
سوره شوری (42): آیه 23
یا:
«لِلَّهِ خُمُسَهُ»
خمس آن براي خدا
سوره انفال (8): آیه 41
یا آیه خمس این «قربیٰ» چه کسانی هستند؟
«أفيدونا؟ فقد ذکر اهل التفسیر»
جواب، اهل تفسیر گفتند، این دیگر برای اهل تفسیر مسلم است که مقصود در این دو آیه قرابت پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) هستند.
«سیوطی» هم در «الدر المنثور» گفته البته به سند ضعیف میگوید؛ ولی وقتی ما بررسی میکنیم میبینیم نه این روایت سند معتبر دارد به تعدد طُرق دارد همان تعدد طُرقش دلالت بر صحتش میکند علاوه بر اینکه سند معتبر هم دارد وقتی این آیه نازل شد:
«قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى»
بگو: «من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم درخواست نميکنم جز دوستداشتن نزديکانم [= اهل بيتم]؛
سوره شوری (42): آیه 23
«قالوا يا رسول الله من قرابتك هؤلاء الذين وجبت علينا مودتهم قال على وفاطمة وولداهما»
علی و فاطمه و فرزندانشان قربای آنها بر همه واجب است.
فتح القدير الجامع بين فني الرواية والدراية من علم التفسير؛ اسم المؤلف: محمد بن علي بن محمد الشوكاني الوفاة: 1250، دار النشر: دار الفكر – بيروت، ج4، ص537
نام حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در اینجا هم مطرح کرده؛ اما علاوه بر این، من روایات متعددی که در این زمینه است مطرح بکنم روایت اول: علی و فاطمه و ابناهما و ابناها. در «فضائل الصحابه احمد ابن حنبل»، «معانی القرآن نحاس» در «معجم الکبیر طبرانی» میگوید:
«قال عَلِيٌّ وَفَاطِمَةُ وَابْنَاهُمَا رَضِي اللَّهُ عَنْهُمْ»
المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة : الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج 11، ص 444
در چند جا این را مطرح کرده در «امالی جرجانی» دارد:
«علي وفاطمة وابناهما عليهم السلام»
كتاب الأمالي وهي المعروفة بالأمالي الخميسية؛ اسم المؤلف: المرشد بالله يحيى بن الحسين بن إسماعيل الحسني الشجري الجرجاني الوفاة: 499 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1422 هـ - 2001م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد حسن اسماعيل، ج1، ص194
این روایت را هم آقای «هیثمی» در «مجمع الزوائد» در چند جا حسن دانسته؛ اما عبارت دیگر:
«من قرابتك ؟ قال: علي وفاطمة وولداها»
پرسیدند یا رسول الله، قرابت شما چه کسانی هستند؟ فرمودند «فاطمه ووُلدها»!
تفسير القرآن؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن محمد بن إدريس الرازي الوفاة: 327، دار النشر: المكتبة العصرية - صيدا، تحقيق: أسعد محمد الطيب، ج10، ص3276
شخص دیگری خدمت حضرت آمد گفت:
«تسألني عليه أجرا قال لا إلا المودة في القربى قال قرباي أو قرباك؟ قال قرباي»
حلية الأولياء وطبقات الأصفياء؛ اسم المؤلف: أبو نعيم أحمد بن عبد الله الأصبهاني الوفاة: 430، دار النشر: دار الكتاب العربي - بيروت - 1405، الطبعة: الرابعة، ج3، ص201
«القربیٰ» که در این آیه آمده «قربیٰ» من است یا «قربیٰ» شما؟ فرمودند نه «قربیٰ» خودم، اهلبیت خودم. عبارت دیگر:
«قال رسول الله صلى الله عليه وسلم (لا أسألكم عليه أجرا إلا المودة في القربى) أن تحفظوني
في أهل بيتي وتودوهم بي»
الدر المنثور؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911 ، دارالنشر:
دار الفكر - بيروت – 1993، ج7، ص348
عبارت بعدی:
«من لم یدرک محبتهم اکبه الله علی منخریه»
هر کس که آنها را دوست نداشته باشد خدا او را بر آتش جهنم خواهد انداخت!
«ثم لم يدرك محبتنا إلا أكبّه الله على منخريه في النار»
بعد روایت را مطرح میکنند:
«خلق الأنبياء من أشجار شتى»
خدا انبیاء را از درختهای مختلفی آفرید!
«وخلقني وعلياً من شجرة واحدة»
من و علی را از یک درخت آفرید.
«فأنا أصلها وعلي فرعها، وفاطمة لقاحها، والحسن والحسين ثمرها»
من تنه هستم، علی شاخه آن است یا من ریشه هستم علی تنه اوست فاطمه بار دهنده اوست حسن و حسین میوههای اوست.
«ثمن تعلق بغصن من أغصانها نجا، ومن زاغ هوى»
هر کسی که به شاخهی از این شاخهها چنگ بزند نجات پیدا میکند اما اگر کسی اینها را رها کند هلاک میشود.
«ولو أن عبداً عبد الله بين الصفا والمروة ألف عام ثم ألف عام ثم ألف عام، ثم لم يدرك محبتنا إلا أكبّه الله على منخريه في النار»
و اگر بندهی خدا را بین «صفا» و «مروه» هزار سال و سپس هزار سال و سپس هزار سال
عبادت کند اما محبت ما اهلبیت را نداشته باشد خدا او را با صورت در آتش خواهد انداخت.
مختصر تاريخ دمشق؛ اسم المؤلف: محمد بن مكرم بن منظور الأفريقي المصري (المتوفى:
711هـ) الوفاة: 711، دار النشر : ج5، ص377
سپس این آیه را خواندند:
«قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى»
متن دوم هم در «تاریخ دمشق» شبیه همین روایت آمده، متن سومی هم این روایت در «تاریخ دمشق» جلد 42، صفحه 66 دارد. در کتاب «ذخائر العقبیٰ طبری سنی» جلد 1، صفحه 26:
«إن الله جعل أجري عليكم المودة في أهل بيتي»
خدای متعال اجر من را مودت اهلبیتم قرار داده.
«وأني سائلكم غدا عنهم»
من فردا از شما راجع به آنها سوال میکنم.
ذخائر العقبى في مناقب ذوي القربى؛ اسم المؤلف: محب الدين أحمد بن عبد الله الطبري الوفاة: جمادى الآخرة / 694هـ، دار النشر: دار الكتب المصرية – مصر، ج1، ص26
در «اخبار اصبهان» آمده:
«لا يحفظ مودتنا إلا كل مؤمن»
مودت ما را جز شخص مسلمان حفظ نمیکند.
بعد فرمودند:
«قال علي وفينا آل حم إنه لا يحفظ مودتنا إلا كل مؤمن»
«حامیم» ما هستیم و در ما « آل حا میم» نازل شده
«قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى»
أخبار أصبهان؛ اسم المؤلف: أبو نعيم أحمد بن عبد الله بن أحمد بن إسحاق بن موسى بن
مهران الأصبهاني (المتوفى : 430هـ) الوفاة: 430 ، دار النشر : ج7، ص440
در «معجم اوسط طبرانی» عبارت عجیبی آمده میگوید این آیه نازل شد:
«قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى»
«(قل لا أسألكم عليه أجرا إلا المودة في القربى) ... إنما قال هذا لنقاتل عن أهل بيته وننصرهم»
المعجم الأوسط؛ اسم المؤلف: أبو القاسم سليمان بن أحمد الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: دار الحرمين - القاهرة - 1415 ، تحقيق: طارق بن عوض الله بن محمد ,عبد المحسن بن إبراهيم الحسيني، ج6، ص49
میگویند خود پیغمبر این را گفت تا ما از اهلبیتش دفاع بکنیم! یعنی نتیجه«إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى»وجوب دفاع و حمایت از اهلبیت پیامبر است.
چندین روایت در این زمینه آمده امام حسن مجتبی (علیه السلام) سخنرانی کردند فرمودند:
«أنا من أهل البيت الذين افترض الله مودتهم على كل مسلم»
من از اهلبیتی هستم که خدای متعال مودتشان را بر همه مسلمانها واجب کرده است!
الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة؛ اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر الهيثمي الوفاة: 973هـ، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417هـ - 1997م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ج 2، ص 651
و مسائل دیگری که در زمینه فقط همین آیه مودت است، اگر ما بخواهیم راجع به آیه «إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى» و آیه خمسی که آن هم به «ذی القربیٰ» مربوط بشود و اهلبیت را از خمسشان محروم کردند به گفته «ابن عباس» مفصل باید صحبت بکنیم.
بحث بعدی در مورد سوره انسان است آقای «ابن جوزی» در «تبصره» خودش مطرح میکند میگوید:
«هذا نزل في حق علي رضي الله عنه وأهل بيته»
در مورد علی و اهلبیتش نازل شد.
لإيثارهم بالطعام»
این روایت را «ابن جوزی» در کتاب «التبصرة» خودش در صفحه 451 آورده است.
«وقد ذكرنا أن هذا نزل في حق علي رضي الله عنه وأهل بيته لإيثارهم بالطعام»
التبصرة؛ اسم المؤلف: أبي الفرج عبد الرحمن بن الجوزي الوفاة: 597هـ، دار النشر: دار الكتاب المصري - دار الكتاب اللبناني - مصر - لبنان - 1390هـ - 1970م، الطبعة: الأولى، تحقيق: د.مصطفى عبد الواحد، ج1، ص451
سوره انسان را آورده:
«وَيطُوفُ عَلَيهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا»
و بر گردشان (براي پذيرايي) نوجواناني جاوداني ميگردند که هرگاه آنها را ببيني گمان ميکني مرواريد پراکندهاند!
سوره انسان (76): آیه 19
یا آقای «واحدی» در «اسباب النزول» از «ابن عباس» روایتی را مطرح میکند که علی ابن ابیطالب برای کاری اجیر شده بود، تا نخلی را آب بدهد مقداری شعیر و جو تهیه کردند و آن را آرد کردند با آن مقداری غذا به نام خذیره درست کردند.
وقتی که پخته شد مسکینی آمد غذا را به او دادند، نیمه دوم را درست کردند یتیمی آمد، نیمه سوم را درست کردند یک اسیری از مشرکین آمد به او دادند آیه نازل شد و این سوره اسباب نزول قرآن:
«وَيطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيتِيمًا وَأَسِيرًا»
و غذاي (خود) را با اينکه به آن علاقه (و نياز) دارند، به «مسکين» و «يتيم» و «اسير» ميدهند!
سوره انسان (76): آیه 8
این ماجرا را اینچنین مطرح میکند که اهلبیت (علیهم السلام) به خاطر کاری که انجام دادند این سوره نازل شد.
اما مسئله بسیار عجیبی که در ذیل این ماجرا و سوره انسان مطرح شده عبارتی مخصوص حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) است؛ چون فضیلت فقط فضائل اهلبیت نیست برای اینکه مشخص بشود محور اساسی این فضیلت حضرت زهرا (سلام الله علیها) است «ابن جوزی» در کتاب «التبصره» خودش جلد 1، صفحه 453 عبارتی را مطرح میکند میگوید:
«لما جاءت المديحة على الإيثار»
وقتی که خدای متعال خواست اینها را به خاطر این ایثاری که کردند مدح بکند
«ووصف نعيم الجنة»
و نعمتهای بهشتی را بیان کرد
«لم يذكر في ذلك الحور»
در این آیه حور العین را بیان نکرد
«حفظاً لقلب فاطمة»
برای اینکه قلب حضرت زهرا و جایگاهش را حفظ بکند
«وكيف يذكر الحور وهن مماليك مع الحرة»
چطور خدای متعال در این سوره بخواهد حور العین را مطرح کند و حال آنکه هر زن حره و آزادهی به بهشت برود حور العین بندگان و خادمههای او هستند.
التبصرة؛ اسم المؤلف: أبي الفرج عبد الرحمن بن الجوزي الوفاة: 597هـ، دار النشر: دار الكتاب
المصري - دار الكتاب اللبناني - مصر - لبنان - 1390هـ - 1970م، الطبعة: الأولى، تحقيق: د.مصطفى عبد الواحد، ج1، ص451
لذا میگوید اصلاً در این سوره نامی از حور العین را نبرده است. البته غیر از این آیاتی که ما عرض کردیم آیات دیگری هم مثل سوره نور است که اگر فرصت بشود ان شاء الله از «سمهودی» به طور مفصل راجع به سوره نور هم صحبت خواهیم کرد.
به بحث اصلی خودمان بر گردیم عرض کردیم بعضی فضیلتها از باب اهلبیت بودن است که برخی از آیاتش را بیان کردیم؛ اما روایاتی که در این زمینه آمده فضائل مشترک در روایات اهلسنت بسیار زیاد است. اولاً «احمد ابن حنبل» عبارتی دارد میگوید:
«أهل بيت لا يقاس بهم أحد»
«احمد ابن حنبل» میگفت هیچ کس با اهلبیت (علیهم السلام) اصلاً قابل مقایسه نیست.
عبارت را برای بزرگواران بیاورم در کتاب «التبصره» که الان عرض کردیم.
«وكان أحمد بن حنبل إذا سئل عن علي [ وأهل بيته ]»
وقتی از «احمد ابن حنبل» راجع به علی و اهلبیتش میپرسیدند
«قال : أهل بيت لا يقاس بهم أحد»
هیچ کسی با آنها قابل مقایسه نیست.
التبصرة؛ اسم المؤلف: أبي الفرج عبد الرحمن بن الجوزي الوفاة: 597هـ، دار النشر: دار الكتاب المصري - دار الكتاب اللبناني - مصر - لبنان - 1390هـ - 1970م، الطبعة: الأولى، تحقيق: د.مصطفى عبد الواحد، ج1، ص453
آخر ما چطوری بیاییم صحابه را با اهلبیت مقایسه بکنیم؟ اینها اهلبیت پیغمبر هستند امیر مؤمنان،حضرت زهرا (سلام الله علیها)، امام حسن و امام حسین هیچ صحابی دیگری؛ حتی امهات المؤمنین با آنها قابل قیاس نیستند، این اولین فضیلت.
دومین فضیلت «حدیث ثقلین» است، شیعه و سنی با سندهای صد در صد متواتر نقل کردند هیچ شکی در تواتر «حدیث ثقلین» نیست.
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند همانطور که ملاحظه میکنید کتاب «سلسلة الأحاديث الصحيحة ناصر الدین البانی» جلد 4، مکتبة المعارف:
«يا أيها الناس! إني قد تركت فيكم»
در میان شما به تحقیق باقی گذاشتم.
«ما إن أخذتم به لن تضلوا»
چیزی که اگر به آن تمسک کنید به هیچ وجه گمراه نخواهید شد.
«كتاب الله وعترتي أهل بيتي»
کتاب خدا و عترتم و اهلبیتم.
سلسلة الأحاديث الصحيحة وشيء من فقهها وفوائدها؛ المؤلف: أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدين، بن الحاج نوح بن نجاتي بن آدم، الأشقودري الألباني (المتوفى: 1420هـ)، الناشر: مكتبة المعارف للنشر والتوزيع، الرياض، الطبعة: الأولى، (لمكتبة المعارف)، ج4، ص260
حتی «خلیفتین» در کتب اهلسنت آمده حتی آقای «البانی» در جلد 1، صفحه 482 کتابش میگوید: سند روایت معتبر است.
«إنِّي تارك فيكم خليفتين كتاب الله، وعترتي أهل بيتي»
و آقای «البانی» صحیح میگوید.در «بقیة الراعد فی تحقیق مجمع الزوائد» آقای «هیثمی» و تحقیق «عبدالله الدرویش» جلد 1 وقتی این روایت را مطرح میکند:
«رواه الطبراني في الكبير ورجاله ثقات»
در «مجمع الزوائد هیثمی» در جای دیگر همین را آورده باز مجدد میگوید:
«رواه أحمد وإسناده جيد»
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علي بن أبي بكر الهيثمي الوفاة: 807، دار النشر: دار الريان للتراث/دار الكتاب العربي - القاهرة , بيروت – 1407، ج 9، ص 163
سندش معتبر است. اصلا عبارت دیگر:
«لن تضلوا إن تبعتموهما»
اگر از اهلبیت من تبعیت کنید گمراه نمیشوید.
آقای «هیثمی» مطرح کرده:
«وفي رواية صحيحة»
در روایت صحیح آمده است.
«إني تارك فيكم أمرين لن تضلوا إن تبعتموهما»
اگر از آن دو تا تبعیت کنید گمراه نمیشوید.
«وهما كتاب الله وأهل بيتي عترتي»
کتاب خدا و اهلبیتم
الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة؛ اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علي ابن حجر الهيثمي الوفاة: 973هـ، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417هـ -
1997م، الطبعة : الأولى، تحقيق: عبد الرحمن بن عبد الله التركي - كامل محمد الخراط، ج 2، ص 439
بعد «طبرانی» روایت میکند:
«فلا تقدموهما فتهلكوا»
مبادا از آن دو جلو بزنید هلاک میشوید.
«ولا تقصروا عنهما فتهلكوا»
مبادا از آنها عقب بمانید هلاک میشوید
«ولا تعلموهم فإنهم أعلم منكم»
مبادا بخواهید به آنها چیزی یاد بدهید آنها از شما داناتر هستند.
«لا تعلموهما» نگفت، «لا تعلموهم» دارد میگوید به اهلبیت چیزی یاد ندهید اهلبیت، از شما داناتر هستند.
«حدیث ثقلین» با آن جایگاهی که دارد، عترت را عِدل قرآن قرار داده همانطوری که قرآن معصوم است عترت هم معصوم است همانطوری که قرآن وجوب اتباع دارد عترت وجوب اتباع دارد.
و دیدیم فرموده بود که مبادا به آنها بخواهید چیزی یاد بدهید، اینها از شما داناتر هستند وجوب تمسک دارند. عبارت دیگری که در فضیلت اهلبیت آمده روایت:
«أنا حرب لمن حاربتم و سلم لمن سالمتم»
در «صحیح الجامع الصغیر وزیادتُه» آقای «البانی» روایت را آورده:
«أنا حرب لمن حاربتم و سلم لمن سالمتم»
«قال الشيخ الألباني: (حسن)»
روایت حسن و معتبر است.
الكتاب: صحيح وضعيف الجامع الصغير وزيادته، المؤلف: محمد ناصر الدين الألباني، الناشر :
المكتب الإسلامي، (ج 1 / ص 235)
پیغمبر با هر کس که با اهلبیت دشمنی بکند دشمن خواهد بود تعارف بردار نیست در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها) فضیلت خاصّه بود که:
«إن الله يغضب لغضبك ويرضى لرضاك»
المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج 3، ص 167، ح4730
اینجا:
«حربٌ لمن حارَبْتُم سلمٌ لمن سالَمْتُم»!
فضیلت بعدی توسل آدم (علیه السلام) به اهلبیت است که در کتب اهلسنت آمده در «الدر المنثور سیوطی» میگوید:
«وأخرج ابن النجار عن ابن عباس قال سألت رسول الله صلى الله عليه وسلم عن الكلمات التي تلقاها آدم من ربه فتاب عليه»
آن کلماتی که آدم به آن توسل کرد و خدا او را بخشید اینطور گفت:
«سأل بحق محمد وعلي وفاطمة والحسن والحسين ألا تبت علي فتاب عليه»
خدا را به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین قسم داد که خدای متعال توبهاش را بپذیرد خدای متعال نیز توبهاش را پذیرفت.
الدر المنثور؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911، دار النشر:
دار الفكر - بيروت – 1993، ج1، ص147
فضیلت بعدی حب اهلبیت (علیهم السلام) تسبیح خداست، در یکی از روایاتی که در کتب اهلسنت آمده عبارت بسیار عجیب است. از «عباد ابن یعقوب» آمده «عباد ابن یعقوب» از روات سرشناس اهلسنت است. در «سیر اعلام النبلاء» از او اینطور میگوید:
«قال عباد بن يعقوب في كتاب المناقب له أنبأنا أبو عبد الرحمن الأصباغي وغيره عن جعفر الأحمر قال دخلنا على فطر بن خليفة»
«فطر ابن خلیفه» هم از بزرگان علمایشان است
«وهو مغمى عليه فأفاق»
بیهوش بود به هوش آمد.
«فقال يا عبد الله ما يسرني»
این من را خشنود نمیکرد یعنی این برای من کفایت نمیکرد.
أن مكان كل شعرة في جسدي لسان يسبح الله بحبي أهل البيت»
حتی اگر در تمام بدنم، موهایم خدا را تسبیح میگفتم این در مقابل حب اهلبیت ارزش نداشت.
سير أعلام النبلاء؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقيق: شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي، ج7، ص33
محبت اهلبیت از اینکه تمام بدن من پر از مو بود و به هر موی تسبیح خدا را میگفت ارزش این محبت از آن تسبیح بالاتر بود. لزوم صلوات بر اهلبیت (علیهم السلام) این روایت در کتب اهلسنت معروف است در «صحیح بخاری» هم آمده:
«يا رسول الله، قد عرفنا السلام عليك»
دانستیم که چطور به شما سلام برسانیم!
وقتی آیه نازل شد:
«إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يصَلُّونَ عَلَى النَّبِي يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا»
خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود ميفرستد؛ اي کساني که ايمان آوردهايد، بر او درود فرستيد و سلام گوييد و کاملا تسليم (فرمان او) باشيد.
سوره احزاب (33): آیه 56
گفتند یا رسول الله سلام را میدانیم آخر نماز «السلام علیک ایها النبی» اما:
«فكيف الصلاة عليك؟ قال: قولوا: اللهم صل على محمد وعلى ال محمد»
اهلبیت، آل محمد هستند که وجوب صلوات بر آنها را ما داریم، جالب اینجاست در کتب اهلسنت آمده اگر شما هر دعای بکنید و نماز هم نوع خاصی از دعا به حساب میآید؛ اما بر اهلبیت صلوات نفرستید این دعا محجوب خواهد بود، از آسمان بالا نخواهد رفت.
این را حتی آقای «البانی» در «اصل صفة صلاة النبی» تألیف «محمد ناصر الدین البانی» جلد 3 آورده است:
«كل دعاء محجوب»
تمام دعاها بسته است و بالا نمیرود.
«حتى يصلى على محمد صلى الله عليه وسلم.»
تا بر محمد و آل محمد درود بفرستید.
«رواه الطبراني في الأوسط ورجاله ثقات»
این را «طبرانی» در «الاوسط» نقل کرده و تمام راویانش ثقه هستند.
چنین چیزی وقتی که دعا و نماز محجوب است کدام یک از صحابه پیغمبر اینچنین جایگاهی دارد؟
در «صحیح الترغیب والترهیب» آقای «البانی» همین روایت را مطرح کرده و بعد میگوید:
«صحيح لغيره»
این روایت صحیح است.
«كل دعاء محجوب حتى يصلى على محمد صلى الله عليه وسلم»
هر دعای بسته است اصلاً از آسمان بالا نمیرود تا زمانی که بر محمد و آل محمد درود نفرستیم.
الكتاب: صحيح الترغيب والترهيب؛ المؤلف: محمد ناصر الدين الألباني، الناشر: مكتبة المعارف - الرياض (ج 2 / ص 138)
فضیلت بعدی اهلبیت برای این امت مانند کشتی نوح، نجات بخش هستند و حضرت صدیقه طاهره هم محور این اهلبیت است. اهلبیت برای این امت مثل «باب حطه بنی اسرائیل» هستند ماجرای «باب حطه» چه بود؟
در زمان حضرت موسی (علیه السلام) خدای متعال دستور داد، موسی، یک دروازهی برای شهر «بنی اسرائیل» درست بکن، در این دروازه ارتفاع کوتاه بگیر که هر کسی از این دروازه میخواست وارد بشود، باید رکوع بکند به حالت تواضع وارد این دروازه بشود، به حالت رکوع وارد این دروازه بشود.
این دروازه در روایات اهلسنت اینچنین در «مصنف ابن ابی شیبه» جلد 17، حدیث 32778، صفحه126
روایتی آمده که سندش هم صحیح است که امیر مؤمنان علی ابن ابیطالب (علیه الصلاة والسلام) فرمودند:
«مثلنا»
مثل ما اهلبیت.
«في هذه الأمة كسفينة نوح وكتاب حطة في بني إسرائيل»
مثل ما اهلبیت مانند کشتی نوح و مانند «باب حطه» در «بنی اسرائیل» است.
الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار؛ اسم المؤلف: أبو بكر عبد الله بن محمد بن أبي شيبة الكوفي الوفاة: 235، دار النشر: مكتبة الرشد - الرياض - 1409، الطبعة: الأولى، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ج6، ص372، (براساس نرم افزار الجامع الکبیر)
همه جلوی «باب حطه» باید تواضع میکردند، اما تواضع نکردند. همه باید در مقابل ما اهلبیت تواضع کنند؛ اما متأسفانه یک گروهی در زمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) تواضع نکردند.
اما جالب اینجاست در کتب اهلسنت آمده «باب حطه» اسمش چه بود؟
«باب حطة باب إيلياء بيت المقدس»
نامش در بین «یهودی»ها «باب ایلیا» بود و همه میدانند «ایلیا» نام «عبری» حضرت علی (علیه السلام)، «باب حطه» باب علی ابن ابیطالب بود، خود سنیها این را در «تفسیر مجاهد» نقل کردند و دیگر کتب:
«أمر موسى قومه أن يدخلوا الباب»
حضرت موسی دستور داد از این در وارد بشوند
«ويقولوا حطة»
بگویند خدایا گناهان ما را بریز.
«وطؤطئ الباب ليخفضوا رؤوسهم»
اصلاً در را کوتاه گرفته بودند که اینها موقع ورود خم بشوند و وارد بشوند و وارد بشوند.
تفسير مجاهد؛ اسم المؤلف: مجاهد بن جبر المخزومي التابعي أبو الحجاج الوفاة: 104، دار النشر: المنشورات العلمية - بيروت، تحقيق: عبدالرحمن الطاهر محمد السورتي، ج 1، ص 76
اما با این «باب حطه» چگونه برخورد کردند؟ و همین صاحبان «باب حطه» در امت پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) اهلبیت حضرت بودند که متأسفانه به خوبی با اهلبیت مدارا نکردند. یک میان برنامهی ببینیم و بعد در خدمت تان خواهیم بود.
(میانبرنامه)
استاد ابوالقاسمی:
عرض سلام مجدد دارم خدمت شما بینندگان و سروران گرامی داشتیم فضائل مشترک حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) با دیگر اهلبیت در کتب اهلسنت را مطرح میکردیم.
به این فضیلت که اهلبیت (علیهم السلام) رسیدیم امان اهل زمین هستند دو مضمون در یک روایت آمده یک اینکه اهلبیت، امان اهل زمین هستند و اگر اهلبیت بروند خدای متعال اهل زمین را عذاب خواهد کرد.
دیگر اینکه مخالفین اهلبیت (علیهم السلام) حزب ابلیس هستند در کتاب «المستدرک علی الصحیحین»، «حاکم نیشابوری» با تلخیص «ذهبی» جلد 3 روایت را مطرح میکند
« عن بن عباس قال رسول الله صلى الله عليه وسلم النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق»
ستارگان، امان اهل زمین هستند.
«وأهل بيتي أمان لأمتي من الاختلاف»
اهلبیت، امان امت من هستند.
«فإذا خالفتها قبيلة من العرب اختلفوا فصاروا حزب إبليس»
اگر گروهی از «عرب»ها با اهلبیت من مخالفت بکند حزب ابلیس خواهند شد.
«هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه»
این حدیث سندش صحیح است ولی «بخاری» و «مسلم» آن را متأسفانه تخریج نکردند و نیاوردند.
المستدرك على الصحيحين، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا؛ ج 3، ص 162، ح 4715
عبارت دیگری که در کتب اهلسنت آمده است این است که اهلبیت (علیهم السلام) معصوم هستند از حضرت علی (علیه السلام) روایتی را نقل کردند که حضرت فرمودند:
«المعصوم منا أهل البيت خمسة»
معصوم ما اهلبیت پنج تا است.
«رسول الله صلى الله عليه وسلم، وفاطمة، وحسن وحسين عليهما السلام»
ما پنج تایمان معصوم هستیم رسول خدا، فاطمه، حسن و حسین، و طبیعتاً خود حضرت علی (علیه السلام)!
معجم ابن الأعرابي؛ اسم المؤلف: أبو سعيد أحمد بن محمد بن زياد بن بشر بن درهم البصري الصوفي (المتوفى: 340هـ) الوفاة: 340، دار النشر : ج4، ص54
این در زمان خود حضرت علی است ما پنج تایمان معصوم هستیم رسول خدا، فاطمه، حسن و حسین، و طبیعتاً خود حضرت علی (علیه السلام)! به صراحت خودشان را معصوم معرفی کردند اگرچه آیه تطهیر و آیه مباهله و دیگر ادله عصمت را ثابت میکرد، اما به صراحت لفظ عصمت را به کار بردند.
باز فضیلت دیگری که در کتب اهلسنت آمده در مورد اهلبیت این است که باید دستشان را بوسید، باید آنها را احترام کرد در کتابهای متعددی آمده این عبارت که «عبدالله ابن عباس» رکاب «زید ابن ثابت» را گرفته بود
« قال له زيد أرِني يَدك فأخرج إليه يده »
«زید» گفت دستت را بیاور وقتی دستش را آورد.
«فأخذها وقبّلها»
«زید» دست «عبدالله ابن عباس» را گرفت و بوسید.
«وقال هكذا أمرَنا رسولُ الله صلى الله عليه وسلم أن نفعل بأهل بيتِ نبيّنا»
پیغمبر (صلی الله علیه وآله) اینگونه به ما دستور داد که با اهلبیت پیامبرمان برخورد کنیم.
العقد الفريد؛ اسم المؤلف: احمد بن محمدبن عبد ربه الأندلسي الوفاة: 328هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت /لبنان - 1420هـ - 1999م، الطبعة: الثالثة، ج2، ص9
دستشان را باید بوسید آیا واقعاً دست اهلبیت را بوسیدند؟ فضیلت دیگری که در کتب اهلسنت آمده بسیار عجیب است اینکه اهلسنت روایات متعددی دارند که حیوانات مختلفی دشمنان اهلبیت را لعنت میکنند.
حتی «بغوی» که «ابن تیمیه» در کتاب خودش میگوید تفسیر «بغوی» از روایات جعلی خالی است، میگوید:
«أما القنبر»
از پرندگان است.
«فيقول»
«ابن تیمیه» و «بغوی» هم میگوید:
«اللهم العن مبغضي محمد وآل محمد»
تفسير البغوي؛ اسم المؤلف: البغوي الوفاة: 516، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: خالد عبد الرحمن العك، ج3، ص409
بنا بر آنچه که در تفاسیر اهلسنت آمده این پرنده میگوید خدایا دشمنان محمد و آل محمد را لعنت کن!
این روایت در کتب اهلسنت آمده ما شیعیان اگر چنین چیزی نقل میکردیم یک عده تمسخر میکردند؛ اما در کتب متعددی راجع به حیوانات مختلفی نقل شده که اینها دشمنان اهلبیت (علیهم السلام) را لعنت میکنند.
اما برویم سراغ فضیلتها از غیر باب اهلبیت بودن، سایر فضیلتهای که در مورد حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمده اما کلمه اهلبیت را به کار نبرده روایتی است
«إِنَّ اللَّهَ عز وجل غير مُعَذِّبِكِ وَلا وَلَدِكِ»
فاطمه جان، خدای متعال نه تو را نه ذریه تو را نه ولد تو را عذاب نخواهد کرد.
این را آقای «ابن حجر هیثمی» در «مجمع الزوائد» اینطور میگوید:
«وعن ابن عباس قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم لفاطمة رضي الله عنها أن الله غير معذبك»
خدای متعال تو را عذاب نخواهد کرد.
«ولا ولدك»
خدا فرزندان تو را هم عذاب نمیکند.
«رواه الطبراني ورجاله ثقات»
این را «طبرانی» نقل کرده و همه روایانش معتبر هستند.
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علي بن أبي بكر الهيثمي الوفاة: 807 ، دار النشر: دار الريان للتراث/دار الكتاب العربي - القاهرة , بيروت – 1407، ج9، ص202
شبیه همین متن، متن دیگری است که به این صورت آمده:
«إِنَّ فَاطِمَةَ حَصَّنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَهَا اللَّهُ وَذُرِّيَّتَهَا على النَّارِ»
فاطمه پاکدامن بود پس خدای متعال او و ذریهاش را بر آتش حرام کرد.
المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج 22، ص 406
در کتب متعددی این قضیه آمده، من عبارت را برای عزیزان ارائه بکنم در کتابهای متعددی از جمله «جزء فضائل فاطمة» دو روایت آورده:
«قال رسول الله صلى الله عليه وسلم إن فاطمة حصنت فرجها فحرمها الله وذريتها عن النار»
و عبارت بعدی:
« إن فاطمة رضى الله عنها أحصنت فرجها فحرمها الله وذريتها على النار»
جزء فضائل فاطمة؛ اسم المؤلف: ابن شاهين الوفاة: 385 هـ، دار النشر : ج 1، ص 23
اما فضیلت که خدمت بزرگواران مطرح بکنم:
«حسبك من نساء العالمين مريم ابنة عمران وخديجة بنت خويلد وفاطمة بنت محمد وآسية امرأة فرعون»
فضائل الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس،
ج2، ص755
در کتب متعددی آمده «حسبُکَ»، «حسبُکَ» خطاب با پیامبر است پیغمبر 4 زن در عالم برای افتخار شما کافی است «مریم»، «خدیجه»، «فاطمه» و «آسیه»!
عبارت دیگر:
«خَيْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مَرْيَمُ بنتُ عِمْرَانَ وَآسِيَةُ بنتُ مُزَاحِمٍ وَخَدِيجَةُ بنتُ خُوَيْلِدٍ وَفَاطِمَةُ بنتُ مُحَمَّدٍ عليه السَّلامُ »
برترین زنان عالم این چهار زن هستند «مریم» دختر «عمران»، «آسیه بنت مزاحم»، «خدیجه بنت خویلد» و «فاطمه بنت محمد»!
المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانية ، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج 22، ص 402
روایت دیگری شبیه همین مضمون:
«كمل من الرجال كثير»
خیلی از مردها کامل شدند.
«ولم يكمل من النساء إلا مريم وآسية امرأة فرعون وخديجة بنت خويلد وفاطمة بنت محمد»
اما زنهای کامل، 4 نفر بودند «مریم» دختر «عمران»، «آسیه» همسر «فرعون»، «خدیجه بنت خویلد» و «فاطمه بنت محمد»
اما ببینیم با این روایت چه کار کردند؟ در «تفسیر طبری» روایت را ببینیم:
«حدثني المثنى قال ثنا آدم العسقلاني قال ثنا شعبة قال ثنا عمرو بن مرة قال سمعت مرة الهمداني يحدث عن أبي موسى الأشعري قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم كمل من الرجال كثير ولم يكمل من النساء إلا مريم وآسية امرأة فرعون وخديجة بنت خويلد وفاطمة بنت محمد»
جامع البيان عن تأويل آي القرآن؛ اسم المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر الوفاة: 310، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1405، ج3، ص263
روایت را اینطوری مطرح میکند؛ اما «ابن کثیر» در «تفسیر القرآن العظیم» جلد 2 وقتی به این حدیث میرسد:
«وقال ابن جرير»
«قال ابن جریر طبری»
همین «ابن جریر» صاحب تفسیری که الان عرض کردیم «محمد ابن جریر».
«حدثني المثنى حدثنا آدم العسقلاني حدثنا شعبة حدثنا عمرو بن مرة»
«مثنی آدم عسقلانی»، «شعبه، عمرو ابن مُرّه» همان سند.
«كمل من الرجال كثير ولم يكمل من النساء إلا مريم بنت عمران وآسية امرأة فرعون»!
تفسير القرآن العظيم؛ اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1401، ج1، ص363
چه شد؟ نام حضرت زهرا (سلام الله علیها) کجا رفت؟ نام حضرت خدیجه (سلام الله علیها) کجا رفت؟ برای چه فضیلت این دو بانوی بزرگوار را از این روایت حذف کردند؟
شبیه همین کار را خود آقای «بخاری» هم انجام داده در باب فضائل حضرت خدیجه روایت را نقل کرده با این عنوان:
«كَمَلَ من الرِّجَالِ كَثِيرٌ ولم يَكْمُلْ من النِّسَاءِ إلا آسِيَةُ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ وَمَرْيَمُ بِنْتُ عِمْرَانَ»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة:
256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة : الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1252، ح3230
این را در باب فضائل حضرت خدیجه نقل کرده خدیجه و فاطمهاش کجاست؟ چرا روایت در باب فضائل خدیجه است و نام خدیجه نیست؟ مشخص است این کتاب هم مورد تحریف قرار گرفته است.
اینها تنها بخشی از فضائل اهلبیت (علیهم السلام) است که در کتب اهلسنت آمده، ظاهراً تماس داریم اولین بینند آقای «متکلم» از «قم» سلام علیکم
بیننده(آقای متکلم از قم):
سلام علیکم «عظم الله اجورنا واجورکم»، اول از برنامه تشکر کنم و وقتی که در اختیار بنده قرار دادید، امیدواریم که آقایان اهلسنت پای این برنامهها بنشینند و این احادیث را گوش بکنند و بدون جهتگیری تفکر کنند، تا به نتیجه برسند. سوالی که بنده میخواستم از محضرتان بپرسم این است که احادیثی زیادی را از اهلسنت فرمودید که لفظ اهلبیت را آوردند و گفتند که از پیغمبر نقل شده است.
پیغمبر فرمودند که باید از اهلبیت تبعیت کرد، و حتی احادیثی را نقل کردید که پرندگان، دشمنان اهلبیت را لعن میکنند، میخواستم بدانم که اهلسنت از لفظ اهلبیت چه برداشتی میکنند آیا همان خمسه طیبه مد نظرشان است یا نه اهلبیت را شامل زنان پیغمبر و خمسه طیبه را هم داخل این اهلبیت میکنند؟ برداشتی است که اهلسنت از لفظ اهلبیت میکنند.
استاد ابوالقاسمی:
ما این را از کتاب «صحیح مسلم» مطرح کردیم که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند:
«دَعَا رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عَلِيًّا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا فَقَال اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلِي»
صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج4، ص1871، ح2404 (براساس نرم افزار الجامع الکبیر)
خود پیغمبر میگوید اینها اهلبیت من هستند کس دیگری را نیاوردند، با اینکه میشد هر کسی را که میخواستند میتوانستند بیاورند اما فقط اینها را آوردند.
علاوه بر این ما روایات متعددی داریم از همسران رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) از خود «ام سلمه رضوان الله تعالی علیها» از «عایشه» همسر رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم). «ام سلمه» میگوید من خواستم وارد بشوم پیغمبر فرمود نه تو حق نداری وارد بشوی بعد میگوید گفتم یا رسول الله:
« يا رسول الله ألست من أهلك»
آیا من جزو اهلبیت شما نیستم؟
فضائل الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس، ج 2، ص 685
بعضی از متنها میگوید فرمودند «لا». بعضی از متنها میگوید:
«ولو انعَمَ»
اگر «نعم» میگفت برای من از هر آنچه خورشید بر آن بتابد ارزشمندتر بود.
یا روایت دیگری از خود «ام سلمه» است که پیغمبر اگر میفرمود «بله» اگر من را به داخل کساء دعوت میکرد، اگر من را جزو اهلبیت میدانست برای من از شتران سرخ موی یا عبارتهای اینچنین ارزشمندتر بود.
خودشان هم اینها را با سندهای معتبر نقل کردند، و میدانند که اهلبیت، این پنج تن هستند نکته دیگری دارید دوست عزیز؟
بیننده:
فقط میخواستم مطمئن بشوم که زنان پیغمبر را داخل در اهلبیت نمیکنند.
استاد ابوالقاسمی:
خود زنهای پیغمبر میگویند ما جزو اهلبیت نیستیم اگر کسی ادعا میکند خودش میداند.
بیننده:
پس از کتابهایشان این بر نمیآید، ان شاء الله خدا خیرتان بده
استاد ابوالقاسمی:
موفق و مؤید باشید، دیگر فرصت نداریم از همه کسانی که تا الان بیننده برنامه ما بودند تشکر میکنیم از بقیه کسانی که تماس گرفتند عذرخواهی میکنم چون فرصت نیست ان شاء الله که موفق و مؤید باشید
«والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته»