شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
کلمه طیبه حجت الاسلام یزدانی

قسمت بیست و هشتم برنامه کلمه طیبه با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین یزدانی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 4 اسفند 1399

مجری:

اَعُوذُ بِاالله مِنُ الشَّیّطانِ الرَّجِیّم بِسّمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیّم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ آلِهِ الطَّاهِرِینَ

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همۀشما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر(عج) امیدوار هستم که روز پُر خیر و برکتی روز خوبی را پشت سر گذاشته باشید و این روز خوب روز خوش را إن شاءالله از علامات مؤمن بدانیم چرا که مؤمن  و شیعه کسی است که «يَفرَحُونَ لِفَرَحِنا» است، تبریک عرض می کنم میلاد پُر خیر و سرور حضرت جواد الأئمه (ع) را، إن شاءالله که بتوانیم در این ایام این فرصت را غنیمت بشماریم و بتوانیم معرفت مان را نسبت به آن ائمه منور بیشتر بکنیم، با برنامه کلمه طیبه مهمان دیدگان تان هستیم برنامه ای که این افتخار را داریم از محضر حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای یزدانی بهرمند می شویم، سلام علیکم و رحمة الله.

استاد یزدانی:

سلام عیکم و رحمة الله

اَعُوذُبِاللّه مِنَ الشَّیّطانِ الَّعِینِ الرَّجِیمّ  بِسّمِ اللّهِ الرَّحّمنِ الرَّحِیمّ الحمد لله ربّ العالمین ثُمَّ الصلاة والسلام علي محمد و آله طیبین الطاهرین المعصومین لا سیَّما مولانا و مقتدانا الحجة بن الحسن المهدي (عج)

من هم تبریک عرض می کنم خدمت حضرت عالی و خدمت همه شیعیان امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (ع) این روز بسیار بسیار مبارک را و امیدوار هستیم که حضرت امام جواد (ع) دست همۀ ما را بگیرد و إن شاءالله در آن دنیا با آن حضرت محشور بشویم.

مجری:

إن شاءالله که همینطور باشد، بدون مقدمه با سبک و سیاق برنامه الحمد الله همه آشنایی دارید کلیپ  های پخش می شود إن شاءالله این کلیپ  ها را به بوته نقد می گذاریم و از محضر حضرت استاد بعد از این کلیپ  ها استفاده کامل را می بریم، کلیپ اول را با هم ببینیم.

کلیپ:

پرده اول: مذهب دوازده امامی توسط شیخ مفید تأسیس شد:

احمد الکاتب:

من در این مسئله در این کتاب نوشتم که مذهب إثنی عشری که حالا بیشتر شیعیان مثلاً به این مذهب ایمان دارند؛ این مذهب در قرن چهارم یعنی ساختند، شیخ مفید و علمای آن وقت تأسیس کردند، قبل از قرن چهارم حرفی از دوازده امام یا مذهب إثنی عشر نبود.

حقیقت مدهب إثنی عشری در قرن چهارم تأسیس شد بر دست شیخ مفید.

آقای هاشمی:

می فرمودید شیخ مفید آمد و مذهب دوازده امامی را تأسیس کردند.

پرده دوم: مذهب دوازده امام قبل از شیخ مفید تأسیس شد:

آقای هاشمی:

من چند سؤال وقتی مطالب را می فرمودید محتویات کتاب را می فرمودید برایم پیش آمد؛ طبعاً شیخ صدوق نسبت به مفید تاریخش قدیمی تر است متولد 306 هجری تا 381 هجری بوده، چرا در حالی که صدوق هم کتاب های مهمی نوشته مثلاً در کتاب کمال الدین و تمام النعمه در مقدمه کتاب می نویسد که من وقتی وارد نیشابور شدم دیدم که جمع کثیری از شیعیان با این فکر خداحافظی کردند به علت قضیه امام دوازدهم و می آید کمال الدین و تمام النعمه سعی می کند که روایاتی بیاورد که ثابت کند امام زمان وجود دارد، علت اینکه مفید 30 سال بعد از صدوق متولد می شود، آیا صدوق خودش با این وضعیتی که داشت از منحیث علمی از مفید عالم تر نبود؟

احمد الکاتب:

تأسیس نظریه دوازده امام قبل از مفید شد یعنی شیخ کلینی مثلاً چندتا حدیث در باره دوازده امام یا سیزده امام گفته بود، کتاب سلیم بن قیس هلالی که پخش شد و در باره دوازده امام، از این معرفی شیعه می گویند یعنی پایۀ این نظریه همین این کتاب، کتاب سلیم بن قیس هلالی است که منتشر شد.

مجری:

بله همانطور که با هم دیدیم این آقای احمد الکاتب کسی که خیلی اینها دخیل بستند به او، این شبکه های وهابی نمی دانم نمی شناختند او را هنوز، چه برنامۀ پیش آمده بود خلاصه اتفاقاً این کلیپ های هم که حالا می بینیم هم آن کلیپ پرده اول که اینجاها نوشته شده بود در هفته پیش هم پخش شد داغِ داغ بود اینها برنامه ای شان یک شنبه شب ها هست که امشب می شود فردا شب آن شبی که این کلیپ ها پخش می شود و این کلیپ پرده دوم هم که با هم دیدیم باز همین برنامۀ بود که دیشب پخش شد و تنافضات دیگر خودتان کاملاً مشاهده کردید این آقای که قرار بود نماینده علماء باشد کسی باشد که عالِم ترین فرد اینها هست حالا دیدیم که چه تناقضات واصحی دارد حتی در تاریخ در نقل زمان های بزرگان با چنین مشکلات مواجه می شود، حالا ببینیم تحلیل حضرت استاد از این برخوردها چه هست.

استاد یزدانی:

شما توضیحات کامل را دادید خیلی واضح بود روشن بود که این وهابی ها دچار تناقض بسیار عجیبی شدند؛ مذهب مذهب تناقض است مذهب وهابیت کلاً این پیروان ثقیفه همۀشان دچار تناقض و گرفتاری و بد بختی هستند، هفته گذشته آمد گفت که مذهب دوازده امامی را شیخ مفید تأسیس کرده یعنی جاهای مختلف برنامه اش این حرف را زد و ما فقط سه تا تیکه را آوردیم که ایشان صریح می گفت شیخ مفید، این هفته ما جواب دادیم نمی شود که، ادعاهای هم داشت که در کتاب «صفار» نیامده، ما هفته پیش از کتاب صفار خدمت شان نشان دادیم، گفت در کتاب «المقالات والفِرق» نیامده در کتاب «فِرق الشیعه» نیامده که ما ثابت کردیم دروغ می گویی شما و دروغ گفته بودی، حالا این هفته مجبور شد کمی پا پس بکشد؛ نه مذهب شیعه توسط شیخ مفید تأسیس نشده قبل از شیخ مفید تأسیس شده بود، چه کسی تأسیس کرده؟ شیخ کلینی، شیخ کلینی هفته پیش ما توضیح دادیم متولد سال 258 است متوفی 329، یعنی تقریباً همزمان با غیبت صغرا به دنیا می آید با شروع غیبت کبرا از دنیا رفت در عصر حضور امام(عج) هست تقریباً که گفتیم شیخ کلینی نه یک روایت ده ها روایت بلکه صدها روایت می شود از کتاب شریف کافی پیدا کرد در اثبات دوازده امام، ایشان رفت عقب تر گفت که کتاب کافی هم همه این مطالب را از کتاب سلیم گرفته، سلیم چه کسی هست؟ سلیم بن قیس هلالی از اصحاب امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب هست ثقه هست قطعاً و از یاران امیرالمؤمنین هست در عصر امیرالمؤمنین زندگی می کرده و اولین کتاب مسلمان ها را نوشته، اولین کتاب مسلمان ها کتاب سلیم بن قیس است که ایشان نوشته و بسیار بسیار کتاب خوب، آیت الله خوئی می فرمایند که همۀ روایات آن صحیح است، إبن أبی زینب نعمانی می گوید همه روایات آن صحیح است همینطور نمازی و خیلی از بزرگان ما روایات های این کتاب را قبول دارند ولی بعضی از بزرگان ما همانطور که قبلاً هم توضیح دادم به خاطر تقیه بخاطر که حقایق خیلی واضح صریح روشن خصوص در بحث برائت از دشمنان اهل بیت خیلی واضح آمده از این کتاب اظهار برائت کردند که اگر منتصب بودن آن به شیعه را می پذیرفتند در یک زمانی برای شیعه خیلی مشکلات می آفرینید، اگر از زمان سلیم بن قیس هلالی خب دیگر چه می ماند؟ همه ائمۀ ما این کتاب را دیدند، این همه روایت شیخ صدوق نقل کرده بعد آقا می گوید شیخ مفید تأسیس کرده، یک کم خجالت بکشید یک کم تاریخ بخوانید حداقل تاریخ وفات ها را می خواندید که این آقا آمد مچش را هفته پیش گرفت که کلینی، کلینی که در قرن چهارم، درست است که در قرن سوم می زیسته ولی کتابش در قرن چهارم بیرون آمده، در قرن چهارم بیرون آمده باشد شیخ مفید 413 است قرن پنج می شود اوایل قرن پنجم و هفت سال بعد از وفات شیخ کلینی تازه به دنیا آمده چطور می تواند مؤسس مذهب شیعه شیخ مفید باشد در حالی که سال ها قبل از او شیخ کلینی همه این روایات را آورده، حالا این هفته یک چیزهای هم گفت مثلاً شیخ مفید آمده پر و بال داده به این مذهب؛ چه پر و بالی؟ عصمت می گویی، ده ها روایت از کتاب های شیخ صدوق و شیخ کلینی برایت بیاورم، علم غیب می گویی، هر ویژگی برای ائمه شیخ مفید قائل است بگو من از کتاب شیخ صدوق برایت نشان بدهم، از کتاب های شیخ صدوق، از کتاب های شیخ کلینی، از مرحوم صفار، مرحوم خزار قمی، خیلی ها که این مطالب را آوردند، به هر حال مذهب مدهب تناقض است چاره ای ندیدند جز عقب نشینی، بحث مناظره را هم دیگر کلاً بی خیال شدند.

مجری:

فعلاً حداقل تنها فایده ی که داشته باشد بیاید یک کم آشنا بشود با این مذهب، حالا جلسه پیش هم کاملاً حضرت عالی این کلیپ های هم که آماده شده بود دیدیم که با مذهب خودشان آشنا بشود یک کم، با مذهب شیعه آشنا بشود آرام آرام راه بیفتد حالا بعداً فرصت زیاد است مناظره.

استاد یزدانی:

بله مثلاً اول هفته اول آمد ادعای مناظره، ما گفتیم باشد مناظره می کنیم، هفته بعد گفت نه، ما فقط با مراجع مناظره می کنیم، گفتم مراجع شما را اجازه نمی دهند بیایید کفش شان را جفت کنید بخواهید مناظره کنید خب ما هستیم ما اینجا آماده هستیم، این هفته دیگر اصلاً حرفی از مناظره نزدند یک کلمه در باره مناظره نگفتند، شما که مرد مناظره نیستی از اول چرا این ادعا را می کنی؟ چرا حرف از مناظره می زنی وقتی جرأت مناظره را نداری غیرتش را نداری؟ همیشه مثل ارباب شان همۀشان فراری هستند.

مجری:

سلامت باشید خیلی زیبا، البته بینندگان هم دیدند حالا ما بخواهیم یک مختصری راجع به جلسه پیش هم بگوییم؛ اینها این دعای «اللهم اشغل الظالمین بالظالمین» تقریباً مستجاب شده بود اینجا کاملاً دیدیم که اینها با خودشان یک مناظرة مایی تشکیل دادند از یک طرف آقای هاشمی راجع به همین تاریخ ها صحبت می کرد، این آقای احمد الکاتب داشت مخالفت می کرد، خلاصه بله همین جاها مناظرات تان را اگر بالاخره می ترسید بخواهید وارد این میادین بشوید همین جا جای خوبی هست همینجا که مشغول شدید هنوز ادامه بدهید این مناظرات تان را و ما هم نتایج را پخش می کنیم برای بینندگان همانطور که الآن هم پخش کردیم.

برویم سراغ کلیپ بعد؛ کلیپ دوم را با هم ببینیم.

کلیپ:

آقا سعید از تهران در رابطه با این آخوندها که نماز پنج وقت را سه وقت کردند و اینهمه آیا با مؤمنین در روز قیامت یکی هستند؟ خیر؛ مهم ترین اشکالی که در کار آخوندها هست اشکال عقیدتی هست یعنی اینها به الله ذوالجلال شرک آوردند این خیلی مصیبت است و بدیهی است کسی که به الله شرک بیاورد قانون الله را عوض کند نمازی که پنج وقت هست به سه وقت تقلیل بدهد و دستکاری کند کمااینکه در کتب آخوندهای صفوی به وفور دیده می شود دستکاری دین و روایت های که از خودشان ساختند اینها آن آیه ی که می فرماید «إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً» فراموش کردند «أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ ۖ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا» توجهی به آن ندارند و نمازها را از پنج وقت به سه وقت تقلیل دادند و این یک شاخه ای از فرعی از فروع مصیبت های زیادی است که آخوندها بر امت اسلامی روا داشتند.

مجری:

این هم از جناب آقای خدمتی که حالا نمی دانم این زاویه دوربینی که داشت نشان می داد مثل اینکه دوبین مخفی بود نمی دانم چه خبر بوده، حالا هر چه بوده شاید منظورشان این بوده که می خواستند بگویند نگاه کنید چقدر کتاب داریم ما، کتاب ها را ببینید، نمی دانم حالا اینها خواندند نخواندند، نسبت به اصل این موضوعی که مطرح شد ببینیم آیا کتاب  های خودشان را مطالعه کردند یا نکردند؛ حاج آقا آیا در منابع، حالا ایشان ادعایش این بود که در منابع شیعه خود شیعه دارد این آخوندها دارند اصلاً می سازند این بحث ها را که جمعی بین صلاتین بکنیم و در پنج وقت اصلاً باید نماز بخوانیم اما آخوندها آمدند این را سه وقت کردند، در منابع اهل سنت چه آمده در منابع شیعه چه چیزی ذکر شده؟

 استاد یزدانی:

دیگر آقای خدمت فقط هر مطلبی می خواهد بگوید هر حکمی از احکام شرعی خودشان را می خواهد بگوید حتماً باید یکبار علمای شیعه را تکفیر بکند و بگوید اینها مشرک هستند بالاتر از اینها مشرک هستند؛ ما قبلاً بارها توضیح دادیم اگر ما مشرک هستیم اگر واقعاً فکر می کنید ما مشرک هستیم بیایید سر این قضیه با هم بحث کنیم مناظره کنیم که البته آقای خدمتی سابقه دارد ما گریه آقای خدمتی را سر برنامه زنده درآوردیم کلیپش هم موجود هست و گریه می کرد سر برنامه زنده که جواب یک سؤال را بلد نبود یک سؤالی ازش پرسیده بودیم آن قدیما، جوابش را بلد نبود، همینطور آقای عبدالله حیدری شان هم قبلاً سابقه دارد گریه اش را سر برنامه زنده در آوردیم، حالا دیگر اینها عِبرت نمی گیرند و باز هم از این ادعاها کردند.

 حالا بحث جمع بین صلاتین شیعه که دیگر شکی در آن نیست اولاً اصلاً بحث جواز است؛ جایز است با هم بخوانید جایز است جدا جدا بخوانید، خیلی ها جدا جدا می خوانند، هر کسی فرصت دارد وقت دارد نماز ظهر را اول اذان ظهر بخواند نماز عصر را یک خُرده دیرتر بخواند هیچ اشکالی ندارد، اگر هم فرصت ندارد می خواهد با هم بخواند جواز است یعنی اینطوری نیست که مثلاً بگوییم واجب است حتماً جمع بخوانیم واجب است حتماً پشت سرهم؛ من یک روایت از کتاب های شیعه بخوانم روایتی که با سند صحیح نقل شده، نه یک روایت، ده ها روایت با سند صحیح از ائمه شیعه داریم که

«أن رسول (ص) جمع بین الظهر و العصر بأذان و إقامتین، و جمع بین المغرب و العشاء بأذان واحد و إقامتین»

همین کارهای که الآن شیعه انجام می دهند،رسول خدا(ص) بین نماز ظهر و عصر جمع کرد با یک اذان، یک بار اذان خواند اول اذان ظهر را خواند إقامه را خواند نماز عصر را که خواند دیگر اذان را نخواند، با هم خواندند اصلاً، «جمع» یعنی پشت سر هم خواندند، نماز مغرب را همینطور «بأذان واحد و إقامتین» قبل از هر نماز إقامه را می خواندند رسول خدا ولی یک اذان می گفتند با یک اذان، خیلی واضح است سند کاملاً صحیح است ده ها نفر از فقهای ما این روایت را تصحیح کردند شک و شبهه ای در صحت روایت نیست این برای شیعه حجت است.

مجری:

دقیقاً لفظ جمع هم آوردند، اگر جمع نمی  آمد می گفتند حالا بین شان یک فاصله ای بوده اما جمع آوردند یک اذان بوده.

استاد یزدانی:

منابع اهل سنت من روایتی از «صحیح» بخاری بخوانم برای شان ببینید «صحیح بخاری» چه می گوید؛ این یک آخوند از بخارا خدمت آقای خدمتی نشان بدهم؛ «صحیح بخاری» امام أبی عبدالله محمد بن اسماعیل بخاری جعفی، اصح الکتب بعد کتاب الله اینها، دار السلام ریاض که همان وزارت اوقاف عربستان سعودی این کتاب را چاپ کرده چاپ اول در سال 1417، صفحه شماره 114 حدیث 549 از صحیح بخاری سهل بن حنیف می گوید:

«سمعت أبا أُمامة یقول: صلّینا مع عمر بن عبد العزیز الظهر»

ما با عمر بن عبدالعزیز نماز ظهر را خواندیم

«ثم خرجنا حتی دخلنا علی أنس بن مالک»

از پیش عمر بن عبدالعزیز خارج شدیم وارد شدیم بر أنس بن مالک

«فوجدناه یصلّی العصر»

دیدیم نماز عصر را می خواند

صحیح بخاری، امام أبی عبدالله محمد بن اسماعیل بخاری جعفی، چاپ دار السلام ریاض (وزارت اوقاف عربستان سعودی)، چاپ اول، چاپ 1417، ص 114، ح 549

یعنی بلافاصله نماز ظهر را خواندند آمدند دیدند انس بن مالک، حالا پشت سر عمر بن عبدالعزیز شاید نما نمی خوانده به هر حال این هم نکته مهمی هست، دیدیم نماز عصر را می خواند

«فقلت یا عمّ: ما هذه الصّلاة التی صلیت»

این چه نمازی است که داری می خوانی

«قال العصر»

نماز عصر است

«و هذه صلاة رسول اللّه(ص) التی کنّا نصلّی معه»

این نماز پیغمبر است که ما با پیغمبر می خواندیم

همین یک روایت کافی است برای اثبات اینکه مذهب شیعه کاملاً موافق سنت پیغمبر عمل می کند، آن از روایت صحیح شیعی، این هم روایت صحیح بخاری اصح الکتب بعد کتاب الله شما، حالا آخوندها دین را تغییر دادند؟ این آخوند بخاری، دین را تغییر داده واقعاً؟

مجری:

نکته ای هم که از همین می شود استفاده کرد همان زمان هم اتفاقاً انحراف از همان زمان کأنه شروع شده بود.

استاد یزدانی:

بله بنی امیه این را جدا کردند بنی امیه می خواستند مردم را بکشند نماز، وگرنه پیغمبر نماز ظهر را می خواندند بالافاصله نماز عصر را می خواندند این روایت صحیح بخاری است، دیگر چه کار می خواهید بکنید؟ چند هفته پیش ما فتوا خواندیم که هر کس روایت صحیح بخاری و مسلم را انکار کند کافر است اینهم روایت صحیح بخاری.

از اینها مهمتر روایتی است در صحیح مسلم؛ خیلی روایت قشنگی هست که از آقای خدمتی درخواست می کنم این روایت را با دقت گوش بدهد؛ «صحیح مسلم» همان چاپ دار الاسلام در ریاض عربستان سعودی وزارت اوقاف عربستان این کتاب را چاپ کرده، چاپ دوم در سال 1421، صفحه شماره 252 حدیث 622 از صحیح مسلم

«عن العلاء بن عبدالرحمن أنه دخل علی انس بن مالک فی داره بالبصر حین انصرف من الظهر و داره بجنب المسجد»

علاء بن عبدالرحمن می گوید وارد شدم بر انس بن مالک در خانۀ او در بصره بعد از نماز ظهر، خانه انس بن مالک کنار مسجد بود

«فلما دخلنا علیه قال أصلیتم العصر؟»

از ما سؤال کرد نماز عصر را خواندید یا نخواندید؟

صحیح مسلم، چاپ دارالاسلام وزارت اوقاف عربستان سعودی، چاپ اول، چاپ 1421، ص 252، ح 622

انس سؤال کرد، انس صحابی هست و خادم پیغمبر بوده یک دوره ای از عمرش، بعد سؤال کرد از «أصلیتم العصر؟» آیا نماز را خواندید یا نخواندید؟

«فقلنا له: انّما انصرفنا الساعة من الظهر»

ما همین الآن نماز ظهر را خواندیم

چطوری برویم نماز عصر را بخوانیم؟ گفت نماز عصر را بخوانید، رفتیم نماز عصر را خواندیم وقتی نماز عصر تمام شد آقای انس بن مالک گفت :

«سمعت رسول الله»

گوش بده آقای خدمتی!

شندیم از پیغمبر

«یقول: «تلک صلاة المنافق»

این نماز نماز منافق است

چه نمازی؟

«یجلس یرقب الشمس حتی اذا کانت بین قرنی الشیطان قام فنقرها اربعاً لا یذکر الله فیها الا قلیلاً»

کدام نماز نماز منافق است؟

اینکه اینها منتظر می مانند منتظر خورشید تا خورشید برسد به آن منطقه ای که اینها قرنی الشیطان می گوید، حالا چه جای هست به هر حال مثل سنی های امروز که نمازشان را دیر می خوانند، بعد وقتی آنجا می رسد اینها سریع سریع نماز چهار رکعت را می خوانند و سریع هم بلند می شوند می روند دنبال کارشان و آنجا خیلی هم ذکر خدا نمی گویند، این نماز نماز منافق است، حالا چه کسی دین را تغییر داده؟ ما تغییر این دادیم؟ این انس بن مالک است نماز ظهر را که می خواند بالافاصله نماز عصر را می خواند به همه هم می  گوید اینطوری بخوانید اگر نماز عصر را تأخیر بیندازید تا خورشید برسد به آنجای که الآن دارید می خوانید به قرنی الشیطان برسد می شوید منافق، پس این نمازی که شیعه می  خواند دقیقاً مطابق سنت پیغمبر است، نمازی که شما می خوانید طبق روایت صحیح مسلم نماز منافق است، حالا چه کسی دین را تغییر داده شما یا ما؟

باز در همین صحیح مسلم یک باب روایت دارد عجیب است که اینها را آقای خدمتی ندیده؛ همان «صحیح مسلم» صفحه 286 حدیث 705 یک باب روایت «باب الجمع بین الصلاتین فی الحضر» کسی در صفر نیست در خانه خودش است می تواند نماز جمع بخواند یا نمی تواند؟ چندین روایت، اصلاً نام باب هست چطور می شود شما مهم ترین کتاب صحیح ترین کتاب بعد از کتاب الله خودتان را ندیده باشید؟

مجری:

فهرست آن را هم ببینند متوجه می شوند.

استاد یزدانی:

فهرست آن را هم می دیدی این حرف ها را نمی زدی شیعه را اینقدر تکفیر نمی کردی علمای شیعه را تکفیر نمی کردی، دین را شما تغییر دادید که نماز را دو وقت می خوانید نماز باید جمع خوانده بشود چرا؟

«عن بن عَبَّاسٍ قال صلى رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم الظُّهْرَ وَالْعَصْرَ جمیعا»

پیغمبر نماز ظهر و عصر را با هم می خواند

«وَالْمَغْرِبَ وَالْعِشَاءَ جمیعا»

نماز مغرب و عشا را هم با هم می خواند

«فی غَیْرِ خَوْفٍ ولا سَفَرٍ»

نه ترسی بدون، نه سفری بود

صحیح مسلم، ص 286، 705

خانۀ شان نشسته بودند با آرامش در کمال آرامش نماز ظهر را می خواندند بعد نماز عصر را می خواندند، نماز مغرب را می خواندند بالافاصله نماز عشا را می خواندند.

روایت بعدی: باز روایت بعدی از إبن عباس

«صلى رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم الظُّهْرَ وَالْعَصْرَ جمیعا بِالْمَدِینَةِ فی غَیْرِ خَوْفٍ ولا سَفَرٍ»

می  گوید أبو زبیر می گوید من از سعید بن جبیر سؤال کردم

«لِمَ فَعَلَ ذَلِكَ»

چرا پیغمبر این کار را انجام می داد؟

چرا نماز ظهر و عصر، مغرب و عشا را با هم می خواند؟ گفت من همین سؤال را از إبن عباس پرسیدم، إبن عباس چه گفت؟

«أَرَادَ أَنْ لاَ يُحَرِّجَ أَحَداً مِنْ أُمَّتِهِ»

پیغمبر می خواست امتش به زحمت نیفتند

هیچ کس از امتش به سختی نیفتد، خیلی سخت است انصافاً که الآن شما یک کسی را تصور کنی شاغل است مغازه دارد، دکتر است، مهندس است، سر کار است یک بار ظهر اذان بگوید برود مسجد برگردد نیم ساعت وقت او گرفته می شود، دوباره نماز عصر دوباره برود مسجد دوباره بر گردد یا خانۀ خودش بخواند، چرا اینها را یک بار مسجد رفت با هم نخواند؟ خیلی از جوان های سنی که از نماز زده شده بخاطر همین است مجبور است در عربستان هر روز ظهر می شود همه مغازه ها باید بسته بشود، دوباره نماز عصر دوباره همه مغازه ها بسته بشود.

مجری:

یکی از سیاست های بنی امیه همانطور که فرمودید دقیقاً بخاطر این بود که حکومت رانی شان را می خواستند ادامه بدهند دقیقاً همین نکته است که اینها می خواستند مردم را به یک سری ظواهری که ظاهر دین هم شاید اصلاً دینی هم نباشد اما ظاهراً دین هست مشغول بکنند که حکومت شان بخواهد دوام پیدا بکند.

استاد یزدانی:

دقیقاً، نمازها را عوض کردند، پیغمبر با هم می خواند هدف چه است؟ امتش به زحمت نیفتند، شما چرا جدا می خوانید؟ شما چرا خلاف سنت پیغمبر عمل می کنید؟

باز روایت بعدی: خیلی روایت نقل کرده از إبن عباس

«جمع رسول اللّه(ص) بین الظهر و العصر والمغرب و العشاء بالمدینة فی غیر خوف و لا مطر" «فی حدیث وکیع» قال: قلت لابن عباس لِمَ فعل ذلک ؟قال: کی لا یحرج أمته»

پیغمبر چرا نماز ظهر و عصر را با هم می خواند؟ تا امتش به زحمت نیفتد

شما از پیغمبر هم دلسوزتر هستید؟ آقای خدمتی! پیغمبر به اندازه شما نمی فهمید که نماز ظهر و عصر را با هم می خواند؟ پیغمبر هم آخوند بود مثل ما؟ این مسلم است آن صحیح بخاری بود بخاری و مسلم هم آخوند بودند مثل ما بودند؟ آنها هم دین را تغییر دادنئ؟ پیغمبر هم دین را تغییر داده بود که نماز ظهر و عصر را با هم می خواند؟ یک خُرده به هر حال فکر می کنم آدم مطالعه بکند بهتر است بدون مطالعه می آیی روی منبر هر چه از دهنت در می آید این مشرک است او کافر است، این بکشید این را بزنید، این چه حرفی هست؟ نماز ظهر و عصر جایز است با هم بخوانیم روایت صحیح شیعه، این هم روایت صحیح بخاری و صحیح مسلم، فراوان هم هست یکی دوتا هم نیست.

مجری:

خیلی زیبا، حالا یک اجتهادی هم از خود کتب خودشان بخواهیم انجام بدهیم؛ اینجا گفتند که حالا نام باب اصلاً همین بود که در حضر اینها جمع خوانده بشود، جای دیگر داشتیم که بخاطر اینکه به حرج نیفتند، در سفر که طبیعتاً سختی بیشتری متحمل می شوند پس در سفر به طریق اولی باید این جمع خوانده بشود تمام اینها.

تا اینجای برنامه دوتا کلیپ را پخش کردیم همانطور که مطلع هستید کلیپ ها داغ داغ است یعنی در همین هفته بلکه حالا کلیپ های قبلی که مشاهده کردید همین چند شبی پیش مثلاً کلیپ اول مال دیشب بود که مشاهده کردید و الحمد الله توانستیم به نقد آنها بنشینیم و تناقضات را برای شما بینندگان عزیز روشن بکنیم.

برویم سراغ کلیپ بعد کلیپ سوم را با هم ببینیم.

کلیپ:

ولی گفتید به خدا به پیامبر، کسی به پیامبر قسم نمی خورد اینجا اشکال پیدا می کند، قسم فقط به خدا «من کان حالفا فلیحلف بالله أو لیصمت» کسی که می خواهد قسم یاد کند یا به خدا قسم یاد می کند یا نمی گوید ساکت می نشیند خاموش، در روایت دیگر می فرماید «منْ حلفَ بغيرِ اللهِ فقدْ کفر او أشركَ»کسی به غیر الله قسم یاد کند یا کافر شده یا مشرک شده یعنی غیر الله هر کسی باشد، آخوندها اینها را مرسوم کردند اینقدر در زبان آخوندها معروف است به أبوالفضل، به حسین، به امام حسین قسم، به امام زمان، تمام اینها معصیت و شرک و کفر هستند قسم به بنده یاد کردن شرک است و این مسئله متأسفانه نزد آقایان خیلی عادی، یعنی اگر شما بگویید به الله قسم ممکن است خیلی برای شان مهم نباشد ولی زمانی گفتی به أبوالفضل خیلی حساب می برند روی آن، ببینید این آخوندها چه بر سر ملت درآوردند عظمت الله را از دل مردم برداشته و کم کردند و به جای آن عظمت غیرالله را جایگزین کردند و این یک شرک صددرصد به الله است که اگر انسان با این عقیده از دنیا برود جهنم بودنش قطعی است به دلیل آیه «إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ»  شرک به خدا است خدا بهشت را برایش حرام کرده «إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ» تمام شد، در دو جا در قرآن لااقل این ذکر شده خداوند شرک را نمی آمرزد اگر توبه نکنید در دنیا «وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ» پاینتر از شرک هر چه باشد اگر الله بخواهد می بخشد.

مجری:

همانطور که دیدیم حالا من شمردم حضرت استاد در کلیپ قبلی اشاره کردند که کمتر کلیپی از این آقای خدمتی پیدا می کنیم که تکفیر نکند من شمردم 9 بار حالا در این کلیپ فرست پیدا کرد بالاخره تکفیرش را انجام داد چیزی از دستش در نرفت 9 بار حداقل اینجاها این تکفیر را انجام داد گفت که بله شما قسم به غیر خدا اگر انجام بدهید کفر هست شرک صددرصد هست جهنمی بودن چنین افرادی قطعی هست و خلاصه از این تعابیر مفصلی که هست، حالا بدون تکفیر و اینها سؤال شان را بخواهیم بپرسیم؛ آیا قسم خوردن به غیر خدا درست است یا اشتباه است؟

استاد یزدانی:

فتوای که ایشان داد فتوای إبن تیمیه است من فتوای إبن تیمیه را بخوانم دقیقاً حرف های که می زند عین کلام إبن تیمیه است؛ إبن تیمیه در «مجموع الفتاوی» خودش مجلد اول که در عربستان سعودی به دستور ملک فهد چاپ شده در سال 1425، در صفحه شماره 81 دقیقاً همین مطالبی که ایشان گفت را می  گوید:

«وفی الصحیحین عن النبی (ص)»

در صحیحین بخاری و مسلم آمده که پیغمبر می فرمودند

«الا ان الله ینهاکم ان تحلفو بابانکم، فمن کان حالفا فلیحلف بالله او لیصمت»

خدا نهی کرده که به پدرتان قسم بخورید کسی که می خواهد قسم بخورد یا باید به خدا قسم بخورد یا ساکت بنشیند.

مجموع الفتاوی إبن تیمیه، چاپ عربستان سعوی به دستور ملک فهد، چاپ 1425، ج 1، ص 81

یا در سنن آمده «سنن ترمزی» است که

«من حلف بغیر الله فقد أشرک»

هر کس به غیر خدا قسم بخورد مشرک شده است

از عبدالله بن مسعود هم روایتی نقل شده و فتوای آقای إبن تیمیه

«لأن الحلف بغیر الله شرک»

قسم به غیر خدا شرک است و قسم به خدا توحید هست

این حرف آقای إبن تیمیه است که ایشان هم همان فتوا را خواندند گفتند هر کسی قسم به غیر خدا بخورد مشرک است و دیگر جهنمی بودن او قطعی است.

من چند نفر از اینهای که طبق فتوای ایشان جهنمی هست را خدمت تان بخوانم؛ اولاً روایت در صحیح بخاری هست فراوان جاهای متعدد صحیح بخاری، «صحیح بخاری» چاپ دار إبن کثیر، چاپ پنجم در سال 1414 چاپ شده، جلد شماره 4 با تحقیق دکتر مصطفی دیب البغا، صفحه شماره 1731 حدیث 4419 این یک چاپ دیگر هست، روایت از عروة بن زبیر نقل شده از عایشه که

«قالت له و هو یسألها عن قول الله تعالی»

صحیح بخاری، محقق دکتر مصطفی دیب البغا، چاپ دار إبن کثیر، چاپ 5، چاپ 1414، ج 4، ص 1731، ح 4419

یک داستانی را نقل می کند یک مطلبی را یک استدلال را به آیه قرآنکریم می کند عایشه و بعد

«قالت: أجل لعمری لقد استیقنوا بذلک»

قسم به حانم که «لقد استیقنوا بذلک»

اینجا طبق این روایت عایشه به جان خودش قسم خورده، عایشه خدا است یا غیر خدا است؟ چرا قسم خورده به جان خودش؟ اگر فتوای آقای خدمتی را اینجا بخواهیم تطبیق بدهیم روایت هم که صحیح بخاری اصح الکتب بعد کتاب الله است دیگر، قسم خورده عایشه به جان خودش، اگر قسم به غیر خدا شرک باشد و کسی که به غیر خدا قسم خورده مشرک باشد و جهنم برود چه می گویید اینجا؟ چه کار کنیم ما؟ نظرتان چیست اینجا؟ آیا می توانید بازهم بگویید که ایشان هم اهل جهنم است؟ این یک روایت در صحیح بخاری.

باز در صحیح مسلم هم دقیقاً همین مطلب آمده؛ «صحیح مسلم» جلد دوم صفحه شماره 916 باز روایت دیگری از عایشه نقل شده که حالا داستانش مهم نیست برای ما

«فقالت يَغْفِرُ الله لِأَبِي عبد الرحمن لَعَمْرِي ما اعْتَمَرَ في رَجَبٍ»

قسم به جانم

«ما اعْتَمَرَ»

پیغمبر در ماه رجب عمره انجام نداده

صحیح مسلم، ج 2، ص 916

اینجا باز به جان خودش قسم خورده؛ آیا قسم خوردن به جان خود به غیر خدا شرک است یا شرک نیست؟

مجری:

حاج ببخشید اینجا حالا این آقای خدمتی هم دارد ادعای اجتهاد و بیعد است حالا بخواهد اینها را ندیده باشد، بخواهیم حالا از جانب ایشان یک مقدار دفاع بکنیم اینجا که کلمه قسم نیامده که، «لَعَمْرِي» آمده.

استاد یزدانی:

قسم بودنش را من الآن خدمت تان ثابت می کنم که علمای اهل سنت گفتند که این قسم هستهم علمای لغت شان هم علمای دیگرشان؛ کتاب «المحکم و المحیط الأعظم»، اینها ما قبلاً مفصل بحثش را کردیم در شبکه دیگر و مفصل اینها را گفتیم، «المحکم و المحیط الأعظم» آقای إبن سید المرسی از علمای بزرگ لغت اینها است جلد دوم چاپ دار الکتب العلمیه بیروت لبنان در سال 1421، چاپ اول، صفحه 148 ببینید بحث قسم را ایشان می آورد

«العَمرُ، والعُمرُ، والعُمُرُ، الحیاة»

المحکم و المحیط الأعظم، إبن سید المرسی، چاپ دار الکتب العلمیه بیروت لبنان، چاپ اول، چاپ 1421، ج 2، ص 148

اینها منظور یعنی زندگی

«والجمع أعمار»

«والعَرَب تَقُول فی القسم»

عرب وقتی می خواهد قسم بخورد چه می گوید؟

«لَعَمرِی وَلَعَمرُکَ»

قسم به جان من قسم به جان تو

این واضح است مصداق واضح قسم عرب ها همین است قسم به جانم قسم به جان تو.

مجری:

نسبت به خداوند وقتی داریم می گوییم باالله و تالله به کار می بریم.

استاد یزدانی:

اینجا می گوید قسم به جانم قسم به جانت، این قسم است دیگر «والعَرَب تَقُول فی القسم: لَعَمرِی وَلَعَمرُکَ».

«تاج العروس» کتاب معروف لغوی که یکی از بهترین های لغت هست؛ تارج العروس آقای زبیدی، جلد شماره 13 صفحه شماره 123

«العُمرُ باالفتح و بالضم و بضمَّتین: الحیاة»

«فإذا أقسموا فقالوا: لَعَمرُکَ»

تارج العروس آقای زبیدی، ج 13، ص 123

این لغت فصیح لغتان فصیحتان؛ این دوتا لغت فصیح است «العَمر، والعُمُر»

«فإذا أقسموا فقالوا: لَعَمرُکَ»

قسم می خواستند بخورند می گفتند قسم به جان تو

باز اینجا در این طرف صفحه

«قَولُهم فی القسم: (لَعَمری) ولَعَمرُکَ وفی التنزیل: (لَعَمرُکَ إنهم لفی سَکرَتِهِم یعمهون)»

به یک آیه قرآن استدلال می کند خیلی جالب است

«لَعَمرُکَ إنهم لفی سَکرَتِهِم یعمهون»

خدا به جان پیغمبر قسم خورده.

مجری:

اینهم یک کتاب لغت هست یعنی چیزی نیست که بخواهیم به تأویل ببریم.

استاد یزدانی:

کتاب لغت دارد به آیه قرآن استدلال می کند، از إبن عباس نقل شده

«لَعَمرُکَ، أی لَحَیاتُک، وما حَلَفَ اللهُ بحیاة أحد إلا بِحَیاةِ النبی (ص)»

خدا به جان هیچ کس قسم نخورده به زندگی هیچ کس قسم نخورده فقط به زندگی پیغمبر قسم خورده

خدا هم مشرک است؟

حالا من بروم از قرآن هم نشان بدهم کتاب های متعدد اهل سنت که گفتند این قسم هست؛ از یکی دوتا از این سلفی ها و وهابی ها نشان بدهم؛ «روح المعانی» آقای آلوسی بغدادی سلفی، یک سلفی العقیده است گفتند این را خود علمای اهل سنت علمای سلفی گفتند سلفی العقیده بوده، «روح المعانی» جلد هفت، چاپ دار الکتب العملیه بیروت، چاپ اول چاپ 1415، صفحه شماره 315 ذیل آیه سوره مبارکه حجرات آیه 45 تا 99 ببینید «لَعَمرُک» را اینجا چطور ایشان توضیح می دهد؛

«(لَعَمرُک) قسم من الله تعالی بعمر نبینا علی ما علیه جمهور المفسرین»

جمهور مفسرین اهل سنت نظرشان این هست که خداوند در اینجا به جان پیغمبر قسم خورده.

روح المعانی، آقای آلوسی بغدادی سلفی، چاپ دار الکتب العملیه بیروت، چاپ اول، چاپ 1415، ج 7، ص 315، (ذیل سوره مبارکه حجرات آیه 45-99)

آیا خدا مشرک است؟ خدا مشرک است؟ می تواند خدا برای خودش شریک قائل بشود؟

مجری:

به اینها بخواهیم بسپاریم با این تناقضات شان بعید نست.

استاد یزدانی:

باز روایت نقل می کند می گوید بیحقی و فلانی و فلانی این روایت را نقل کردند از عبدالله بن عباس

«ما خلق الله تعالی وما ذرأ وما برأ نفساً أکرم علیه من محمد(ص)»

خداوند هیچ کسی را خلق نکرده کریم تر و گرامی تر از رسول خدا(ص)

«وما سمعت الله سبحانه أقسم بحیاة أحد غیره»

ما نشنیدیم که خدا به جان کسی قسم بخورد جز به جان پیغمبر

اینقدر جان پیغمبر پیش خدا عزیز است که گاهی می آید به جان پیغمبر خودش قسم می خورد، حالا از بقیه مفسران اهل سنت هم همین نقل شده که دیگر من بیشتر از این وقت را نمی گیرم، اینهم قسم به «لَعَمری» با این لفظ.

حالا از بقیه هم نشان بدهیم یک کس دیگر هم نشان بدهیم که ایشان حرأت نکند بگوید مشرک؛ «المستدرک علی الصحیحین» آقای حاکم نیشابوری جلد شماره 3 چاپ دارالکتب العلمیه چاپ دوم چاپ 1422، صفحه 99 حدیث 4519

«أن عمر بن الخطاب لما طعن قال لعبدالله»

عمر بن خطاب آن زمانی که چاقو خورد به عبدالله پسرش گفت

«إذهب إلی عائشة فاقرأ علیها السلام»

المستدرک علی الصحیحین، آقای حاکم نیشابوری، چاپ دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، چاپ 1422، ج 3، ص 99، ح 4519

برو پیش عایشه سلام بگو، بگو عمر اینطوری گفت؛ اگر اجازه بدهی من دفن بشوم آنجا و از این مسائل، حالا دیگر سر جای خودش باید بحث بشود که با چه مجوزی اینها در خانه پیغمبر دفن شدند در خانه ای که مال پیغمبر بود مال کسی نبود، قسم می خورد

«فلعمری»

قسم به جان خودم

حالا آخر عمر است دیگر آخرین لحظات عمرش است روغن ریخته را نذر امام زاده می کند دقیقاً همین است آخرین لحظات عمر خودش است دارد به جان خودش قسم می خورد

«فلعمری لقد دفن فی هذا البقیع من أصحاب رسول الله و أمهات المؤمنین من هو خیر من عُمَر»

قسم خورده به جان خودش که در بقیع اصحاب پیغمبر دفن شدند که خلیفه دوم بهتر هستند، زنان پیغمبر در بقیع دفن شدند که از خلیفه دوم مقام شان بالاتر است

«من هو خیر من عُمَر»

اینجا چیکار کنیم؟ خیلی مطلب دارد این روایت حالا ما به بقیه اش کاری نداریم.

مجری:

هم خود قسمش جداگانه جای بحث دارد هم آن مقسوم علیه آن، آن چیزی که برایش قسم خورده شده.

استاد یزدانی:

بله اینکه مهم هست برای ما این است که به جان خوودش قسم خورده؛ مگر خلیفه دوم خدا بوده؟ شما می گویید قسم باید فقط به خدا باشد خلیفه دوم خدا بوده؟ چه بوده که به جان خودش قسم خورده؟ مشرک بوده؟ شما می گویید هر کس به غیر خدا قسم بخورد مشرک است خلیفه دوم به جان خودش قسم خورده می توانید بگویید خلیفه دوم هم مشرک بوده؟ یا نه، شیعه اگر قسم بخورد مشرک است، شما راحت باشید، شما به هر کسی دوست دارید قسم بخورید، به جان خودتان به جان بقیه قسم بخورید مشرک نمی شوید ولی به شیعه که می رسید تا به کسی غیر از خدا قسم می خورد می شود مشرک باید کشته بشود، جهنمی است، خب اگر قرار باشد کسی به غیر خدا قسم بخورد جهنمی باشد، اینها را چکار می کنید شما؟ در باره عایشه چه می گویید در باره خلیفه دوم چه می گویید، اینها را می گویید جهنمی است، این هم یک روایت دیگر، باز در صحیح بخاری هست که مادر عایشه به پیغمبر قسم می خورده، صحیح بخاری، جلد 1، چاپ5 ،  1414، چاپ دار ابن کثیر، خب روایت طولانی است، حالا کاری به روایت نداریم که روایت از مادر عایشه نقل شده که ایشان می گفت که

«لاوقرة عینی»

صحیح بخاری، چاپ5 ،  1414، چاپ دار ابن کثیر، جلد 1

حالا بحثی داشته با ابوبکر، مادر عایشه با پدر عایشه بحثی داشته مهم نیست بحثش برای ما الآن مقصود ما نیست، مهم همین جمله است، ایشان می گوید نه قسم به نور چشمانم، حالا این نور چشمانش چه کسی بوده و چه بوده بحث زیاد هست، علمای اهل سنت بعضی  آمدند اجتهاد کردند اینکه منظور از قرة عین اینجا خود پیغمبر است، قسم به جان پیغمبر خورده، حالا ممکن است قرة عین هر کسی باشد، اصلاً چشم خودش، اصلاً شاید دخترش منظورش بوده ،پسرش منظورش بوده، اصلاً خود ابوبکر منظورش بوده، به هر حالا خدا نور چشم مادر ابوبکر نبوده، مادر ابوبکر قسم خورده به نور چشم خودش، این نور چشمش پیغمبر باشد، ابوبکر باشد، عایشه باشد، عبد الرحمن بن ابی بکر باشد یا هر کس دیگری می تواند باشد، به هر حال به غیر الله قسم خورده اگر شرک است پس مادر عایشه الآن باید جهنم باشد دیگر طبق حرف شما، طبق اعای شما طبق فتوای شما باید الان ایشان جهنمی باشند، می توانید این حرف را بزنید؟ روایت هم در صحیح بخاری است دیگر نمی توانید این را کاری بکنید.

مجری:

یک طوری هم می گوید شرک که صد در صد قطعاً جهنمی بودنش قطعی است، این تعبیرهای محکمی که بکار می برد را کافی است ببیند.

استاد یزدانی:

حالا در صحیح مسلم هم این روایت آمده از اینها بگذریم خود ابن تیمیه را، لعمر را سرچ بزنید در کتاب های ابن تمیه من فقط چندتایش را خیلی سریع نشان بدهم، خود ابن تیمیه به جان خودش همیشه قسم می خورده، ابن تیمیه که خدا است دیگر، شک نیست دیگر در این، خدای وهابیت ابن تیمیه است، آن خدای موفرفری خوشکل خوش قیافه ای که هنوز ریش هم در نیاورده بوده ابن تیمیه است، ابن تیمیه جالب است هیچ وقت در عمرش ازدواج هم نکرده، اگر می گوید خدا همه چیز دارد فقط عورت ندارد احتمالاً منظورش همین ابن تیمیه باشد که در عمرش هم ازدواج نکرده دیگر؛ مجموع فتاوای ابن تیمیه مجلد 6، چاپ عربستان در ریاض، چاپ 1425

«هذا لعمری فی الإختلاف الذی هو تناقض حقیقی»

مجموع فتاوا، ابن تیمیه، چاپ ریاض عربستان، چاپ 1425ج 6

قسم به جان خودش می  خورد

«هذا لعمری ...»

مجموع فتاوا، ج 9 ص 25

«و هذا لعمری فی الحدود التی لیس فیها باطل»

ص 90

«و هذا لعمری إذ کان...»

مجموع فتاوا، ج10، ص 186

« هذا لعمری إذا کان عند العام...»

مجموع فتاوا، ج 15، ص 175، ج 21، ص 569وص543

همین طور به جلو برو کسی که حوصله داشته باشد در کل کتاب ابن تیمیه ببینید چند بار به خودش قسم خورده، فقط «لعمری» را من سرچ زدم، ابن تیمیه خدا است؟ که شما می گویید خدا است، چون هرچه ابن تیمیه می گوید، حرف خدا یک چیز است، حرف ابن تیمیه یک چیز است، شما حرف ابن تیمیه را از حرف خدا خیلی بیشتر قبول دارید، خدا به جان پیغمبر خودش قسم می خورد، ابن تیمیه می گوید به غیر خدا قسم بخوری مشرک هستی، خدا می شود مشرک، حرف خدا را گوش نمی دهید حرف ابن تیمیه را گوش می دهید، پس ابن تیمیه خدای شما است، اگر خدا نیست ابن تیمیه پس ابن تیمیه مشرک است، ابن تیمیه اهل جهنم است الآن جایش باید در جهنم باشد، و شمایی که پیروی می کنید خب دیگر هر کسی در آن دنیا با امام خودش محشور می شود، همه  شما مستقیم گله وار بروید دنبال آقای ابن تیمیه، مستقیم با کله ان شاء الله همه با ابن تیمیه محشور می شوید.

مجری:

بسیار خب خیلی زیبا الحمد الله هم ریتم جذاب و تندی داشت بحث و هم خود اصل مطلب، مطلب زیبا و مبتلی به بود که خیلی زیاد اینها این مطالب را ذکر می کنند، پیام های زیادی از شما عزیزان رسیده و تماس هایی هم رسیده یک دانه از اینها را حالا صرفاً چونکه اشاره ای دارد به این کلیپ ها این را خدمت تان عرض می کنم، صرفاً اشاره کردند به اینکه چرا این کلیپ هایی که پخش می کنید، اینها دارای پارازیت هست و چنین مشکلی پیش می آید، خدمت تان عرض کنم که کم پیش می آید که این اتفاق بیافتد، اما زمانی هم که این اتفاق می افتد مثل همین کلیپی که این بار مشاهده کردید اینها بلاخره در فضای مجازی همین کلیپ هایی که خودشان بارگذاری  می کنند مستقیماً از همان سایت ها و از همان جاهایی که خودشان در آن قسمت ها آپلود کردن، حالا یا سایت هست یا یک پیامرسان هست، حالا هرچه هست از همانجا گرفته می شود و همانطوری که هست پخش می شود، و الّا دقیقاً همان چیزی که ما دانلود می کنیم همان را پخش می کنیم برای شما عزیزان.

عزیزی سؤال پرسیدند که: سلام علیکم حاج آقا حدیث می آورد که پیامبر نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را باهم می خواند، می خواهم پیامبر در 23 سال چند بار این کار را کرد، احتمالاً  یک روز یا دو روز، اگر ما پیرو پیامبر و اهل بیت هستیم نباید مثل پیامبر نماز بخوانیم، خواهشاً مردم را گمراه نکنید، اگر جمع خواندن نماز خوب بود پیامبر باید بیشتر نماز ها را به جمع می خواند نه برعکس حرف شما.

استاد یزدانی:

ما توضیح دادیم که بحث، بحث جواز هست، از نظر شیعه جایز از باهم بخوانید یا جدا جدا بخوانید، اهل سنت الآن امروزه قطعاً جدا می خوانند، همه شان جدا می خوانند، همه مذاهب شان، سلفی ها، حنفی ها و مالکی ها

مجری:

یعنی کسی جمع بخواند می گویند نماز عصرش باطل است

استاد یزدانی:

نه اینکه باطل باشد، نمی دانم فتوای شان دقیقاً چیست، به هرحال الآن جدا می خوانند، اگر جمع بخوانند باطل می دانند یا نه الآن حضور ذهن ندارم، بحث مهم روایات اهل سنت این بود که اگر کسی باهم بخواند منافق است، این مهم است، روایتی که ما از صحیح مسلم خواندیم، حالا من یک بار دیگر هم روایت صحیح مسلم را فقط با آدرسش نشان بدهم، صحیح مسلم چاپ ریاض عربستان سعودی، صفحه 252، اینجا انس بن مالک می گوید هر کسی نماز ظهر و عصر را باهم نخواند و عقب بیاندازد و به تأخیر بیاندازد این منافق است، در روایت صحیح بخاری داشت که نماز پیغمبر اینطور بود که باهم می خواند، این بنی امیه بوده که نماز ظهر و عصر را از همدیگر جدا کرده، و گر نه پیغمبر برای اینکه مسلمان ها به زحمت نیافتند، باهم می خواند، این سنت پیغمبر است، حالا شما روایتی بیاور که ثابت کند پیغمبر فقط دو روز نماز اینطوری خوانده، بعدش شده منافق نعوذبالله، استغفر الله، خب روایت صحیح مسلم می گوید هر کس جدا بخواند منافق است، شیعه که دیگر تکلیفش مشخص است، هر دو جور می شود خواند، و پیغمبر هم هردو جور را خوانده شاید، حالا آنطرفش را من روایتش را نگشتم، ولی اینطرفش روایت صحیح فراوان داریم از ائمه مان، ده ها روایت صحیح که حالا ما مفصل جمع کردیم اینها را نزدیک 200 – 300، صفحه پرونده علمی در باره جمع بین صلاتین در منابع شیعه و سنی داریم، پیغمبر جمع می خوانده، حالا اگر ما جمع بخوانیم به سنت پیغمبر عمل کردیم یا نکردیم؟ اهل سنت که اصلاً نمی توانند جدا بخوانند، چرا؟ چون روایت صحیح بخاری می گوید منافق است هر کس اینطوری بخواند.

مجری:

بسیار خب خیلی زیبا پاسخ این عزیز هم که پیام شان را فرستاده بودند الحمد الله دریافت کردند برویم سراغ تماس های شما عزیزان، تماس اول جناب آقا محمد از اراک، در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده(آقا محمد از اراک):

سلام و رحمة الله خدمت مجری محترم و جناب استاد یزدانی، میلاد حضرت جواد الأئمه بر امام زمان و همچنین شیعیان امام جود و کرم مبارک باشد ان شاء الله، استاد من یک سؤالی داشتم، لطفاً بفرمایید که آیا آن روایتی را که رسول خدا (ص) فرمودند «عَلِی خَیرُ الْبَشَر، وَ مَنْ أَبی فَقَدْ کفَر» آیا این روایت در منابع علمای عامه و علمای مخالف با سند صحیح و معتبر آیا آمده است یا نیامده، اگر آمده پس علمای مخالف باید جواب بدهند که چرا 25 سال حضرت را از جامعه کنار زدند، در دوران خلافتش سه تا جنگ علیه او درست کردند و در آخر هم حضرت را به شهادت رساندند، خیلی ممنون می شوم تشکر می کنم از جواب شما.

مجری:

سلامت باشید خیلی تشکر می کنیم از تماس شما آقا محمد عزیز که از اراک با برنامه خودتان تماس گرفتید، ان شاء الله سؤالتان را مطرح خواهیم کرد، جناب آقای سلطانی از کرج پشت خط هستند، آقای سلطانی در خدمت تان هستیم بفرمایید،

بیننده:

سلام علیکم برادر عزیز دلم مرعشی عزیز سید بزرگوار و همچنین عزیز دلم سید جلیل القدر عالم ربانی که الحمد الله حقیر سعادت پیدا کردم با ایشان صحبت کنم یکی از آرزوهایم بود، به شما تبریک می گویم این ایام را

مجری:

بزرگوارید شما جناب آقای سلطانی الحمد الله این توفیق را داریم در ایام ولادت و در مناسبت های مختلف تماس شما الحمد الله وصل می شود و ان شاء الله بتوانیم بهره مند بشویم، بفرمایید.

بیننده:

ببخشید وقت را زیاد نمی گیرم،

یا رحمان یا رحیم، نور دل زهرا و رضا می آید 

آن مضهر جود کبریا می آید

ما جمع شدیم تا بگوییم به همه

فرزند ولی نعمت ما می آید

پسر شاه خراسان وارث پیغمبری

صحاب جود و سخایی

از همه عالم سری

 تو جوادی و جوادی

تو را داده خدا

صاحب علم خدایی

جانشین حیدری

شمس رخشان ولایت

شمس رخشان ولایت

اختر تابان عشق

کهکشانی پر ستاره

از سما بالاتری

ای ما بهر گرفتن مراد آمده ایم

از روی یقین و اعتقاد آمده ایم

ناامید نمی رویم از این در بیرون

چون بر در خانه جواد آمده ایم

باغ نبی گل وا شده است

چونکه رضا بابا شده است

گل پسر شمس الشموس آمده امشب

خنده به لبهای رضا آمده امشب

دل مست جواد است

سر مست جواد است

عاشق در بسته گل ابن الرضا هست.

التماس دعا حاج آقای مرعشی آذری یاد گرفتی یا نه؟

مجری:

ما شاء الله احسنتم خیلی زیبا خیلی استفاده کریدم، الحمد الله ان شاء الله که این نفس های زیبا و روحانی شما خودش باعث و بانی این شده باشد که ما همین فرح و همین شادی را الحمد الله ایجاد بکنیم در دل خودمان و بتوانیم شیعه واقعی باشیم، بسیار خب تشکر می کنیم جناب آقای سلطانی عزیز که تماس گرفتید و ما را به فیض رساندید.

تماس بعدی آقای محمد از شهرکرد هست، آقا محمد در خدمت تان هستیم بفرمایید

بیننده:

سلام علیکم و رحمة الله دوتا سؤال از حضرت استاد داشتم، سؤال اولم این است که روایتی داشتم در اصول کافی می خواندم جلد 1، باب «إن الأئمه علیهم السلام هم الهداة» روایت دوم امام باقر (ع) فرمودند که در هر زمانی، ذیل آیه 7 سوره رعد، در هر زمانی یکی از ما اهل بیت هادی و رهبر است، خب امام زمان ما حضرت حجت بن الحسن روحی له الفداء در پس پرده غیبت هستند همانطور که مسلم است، خب حالا می خواهم ببینم که هدایت ایشان برقرار است یا نه؟ خب از جهت تکوینی که هدایت برقرار است، آیا حضرت ولیعصر از تشریعی هم هدایت دراند و هدایتشان برقرار است یا نه؟ سؤال دوم هم این است که در سوره نجم، خداوند متعال می فرماید که نبی مکرم اسلام (ص) هر چیزی که می فرمایند این وحی است که به ایشان می شود، خب در قضیه قرطاس اگر به فرمان خدا بوده که نبی مکرم اسلام آنجا، روایت می فرمایند که انسان ها بعد از یشان هرگز گمراه نشوند اگر طبق این آیه هرچه که به پیامبر گفته می شود و هرچه که پیامبر می گوید این وحی به ایشان است، اینجا پیامبر هر طور شده باید حرف شان را می زدند و آن چیزی که موجب هدایت می شد و از گمراهی وا می داشت این را باید هرطور شده می فرمودند، چونکه وحی است که از جانب خداوند به ایشان شده، و اینکه چرا بعد از آن قضیه که می توانستند بگویند چرا این مسئله را مطرح نکردند.

مجری:

احسنتم بسیار خب خیلی تشکر می کنیم آقا محمد که تماس گرفتید و این سؤالات را هم مطرح کردید تشکر می کنیم از شما ان شاء الله که همیشه موفق و مؤید باشید حتماً سؤال های شما را مطرح خواهیم کرد؛ آقای هاشمی از قم پشت خط هستند، آقای هاشمی در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده:

سلام عرض می کنم خدمت استاد یزدانی گرامی آقای مرعشی و بینندگان محترم، من سؤال و شبه ام در باره همین میان برنامه ای است که معمولاً هم همین دو شنبه ها پخش می شود، کل شعر این است، شعر قشنگ است فقط این یک تیکه اش که می گوید کیست مولی ذات بی همتای حق، این یک مقدار بوی غلو شما از این استشمام نمی کنید؟

استاد یزدانی:

«عَلِيٌّ مَعَ الحَقِّ والحق مع علی يَدُورُ مَعَهُ حَيثُ مَا دَار» علی حق مطلق است دیگر

بیننده:

قطعاً حق مطلق است شکی در آن نیست اما اینکه بگوییم هم ذات خدا است، این یک مقدار

استاد یزدانی:

نگفتیم هم ذات خدا است، ندارد که هم ذات خدا است

بیننده:

کی است مولی ذات بی همتای حق

استاد یزدانی:

ذات بی همتای حق، الآن همتا دارد امیرالمؤمنین؟ در عالم همتا دارد؟

بیننده:

قطعاً نه

استاد یزدانی:

خب دیگر منظور همین است

بیننده:

از این جهت، خب باشه

استاد یزدانی:

از این جهت، نه اینکه امیرالمؤمنین نعوذبالله همتای خدا که نیست منظور از حق اینجا امیرالمؤمنین است، کسیت مولی ذات بی همتای حق، امیرالمؤمنین بی همتا است اینجا منظور حق امیرالمؤمنین است، «عَلِيٌّ مَعَ الحَقِّ والحق مع علی يَدُورُ مَعَهُ حَيثُ مَا دَار» هرجا علی باشد حق دور علی می چرخد، این روایت شیعه و سنی این را نقل کردند.

بیننده:

خیلی ممنون تشکر

مجری:

سلامت باشید تشکر می کنیم از تماس شما جناب آقای هاشمی که با برنامه خودتان تماس گرفتید؛ تماس بعدی جناب آقای رجبی هستند از بابل در خدمت تان هستیم آقای رجبی بفرمایید.

بیننده:

سلام علیکم و رحمة الله، عرض ادب دارم خدمت شما و استاد عزیز و بزرگوار، من دیشب یک تماسی داشتم خدمت شما یک سؤالی را مطرح کرده بودم و در خصوص امامت امام جواد بود، خب سؤال ما زیاد داریم برای پرسیدن و چون ظاهراً وقت هم شاید نباشد من همان سؤال دیشبم را با بیان دیگری مطرح کنم، احساس می کنم سؤالم را درست مطرح نکردم، چون جوابی که حاج آقا فرمودند احساس می کنم پاسخ بنده چیز دیگری بود اگر اجازه می دهید، من سؤالم را مطرح کنم.

استاد یزدانی:

فکر کنم سؤال در برنامه خودشان باشد که یک وقت

مجری:

بله سؤال حضرت عالی همین بود که، چگونه با سن کم توانایی اداره جامع را می تواند داشته باشد

بیننده:

بله، من سؤالم دوتا محور دارد محوریت اول این است که ادله ای که آنها مطرح می کنند برای امامت امام جواد (ع) آیه نبوت حضرت یحی و آیه نبوت مربوط به حضرت عیسی است، سؤال من اینجا است که شئون امامت و نبوت جدا از همدیگر هستند، ما داریم با آیاتی که شئون نبوت اثبات می کنند داریم امامت را اثبات می کنیم، آن آیه که خودتان هم می دانید استاد هم بهتر واقف هستند، که گفت، «إنی جاعلک لناس إماما» یعنی امام یک شئونی غیر از نبوت است، آن آیه در مقام اثبات شئونات نبوت برای این دو پیغمبر بزرگوار هستند، آیا ما می توانیم بگوییم که الآن حضرت یحی و عسی در آن زمان که آیه بر اینها نازل شده امام هم بودند که در نتیجه برای این آیات بخواهیم استدلال کنیم برای امامت امام جواد؟ این یک سؤال بود که راجع به پاسخی که حضرت آیت الله قزونی فرمودند، دومی این است که

مجری:

خب جناب آقای رجبی عذر خواهی می کنم، حالا همین اولی را خیلی مختصر بنده عرض بکنم که، این پاسخی که استاد دادند صرفاً در همین حیطه نبود هرچند از همین مقدار هم از آن قسمت الحکم و النبوه است، الحکمش را حضرت استاد استفاده فرمودند اما آن قسمتی که تأکید داشتند حضرت استاد بر سرش این بود که شما نگاه بکنید بالاترین حرکتی که ممکن است انجام بشود مخالفین قرار است حرکتی که انجام بدهند یک کاری مثل مناظره کردن است، مناظره کردن و اسکات خصم یکی از بالاترین شئونی است که هر کسی در زندگی اش بلاخره نشان بدهد که توانایی رهبری یک جریان را دارد می آید مناظره را انجام می دهد، حالا در چنین جلسه ای حضرت آقا جواد الأئمه آمدند یک جلسه ای تشکیل دادند با تمامی سران لشکری و کشوری و با یحی بین اکثم، چنین مناظره ای انجام دادند و واقعاً اسقاط خصم انجام شد، خب این یک زره و یک گوشه ای از آن نشان دهنده آن حکمت و درایت حضرت بود.

بیننده:

این علم امام را اثبات می کند،

استاد یزدانی:

عذر خواهی می کنم آقای رجبی بزرگوار حضرت داوود وقتی جالوت را زد زمین چند سالش بود؟

بیننده:

خب آن سن جوانی آنها بود

استاد یزدانی:

نو جوان بود یک نوجوان، پس می تواند، ببنیند ما که بحث مان این است که مقام امامت و نبوت هردو یک مقام الهی است، خدا وقتی کسی را به مقام نبوت می رساند به او قدرتش را هم می دهد، همانطوری که به حضرت عسی داد، همانطوری که به حضرت یحی داد، همانطوری که حضرت یوسف داد، حضرت یوسف هم وقتی داخل چاه بود به او وحی می شد یک کودک بوده، خدا وقتی کسی را به نبوت انتخاب می کند، چون مقام الهی است قطعاً قدرتش را هم می دهد، و وقتی خدا کسی را بعنوان امام انتخاب می کند به او قدرتش را هم می دهد، طبق نص صریح قرآن کریم، سوره مبارکه بقره آیه 247،

«وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا ۚ قَالُوا أَنَّىٰ يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ ۚ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ»

بقره 247

خدا وقتی کسی را انتخاب بکند بعنوان پادشاه، بعنوان حاکم انتخاب بکند به او دو خسیسه می دهد یک علم فراوان، علم لدنی، علم الهی، دو قدرت الهی، خدا وقتی کسی را انتخاب کند ابزارش را هم در اختیارش قرار می دهد دیگر ما معتقد هستیم که، ائمه ما منتخب الهی هستند، چه پیامبر باشد منتخب الهی است، چه امام جواد باشد چه حضرت امام هادی (ع) باشد و چه امام زمان، برایشان سن مهم نیست، اینها که با تجربه و اینها علمشان که علم تحصیلی نیست، علوم ائمه ما علوم اکتسابی نیست علومش علوم لدنی است مثل آیه قرآن کریمی که حضرت تالوت که آنجا پادشاه شد علمش علم عادی نبود  «وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ» علمش علم لدنی بود، قدرتش هم قدرت الهی بود، قدرتی ما فوق قدرت بشر بود حالا حضرت داوودی که خدا آنقدر قدرت به او داده با یک پلخمان زد آن جالوت را از اسب پایین انداخت و نابودش کرد این حضرت داوود با آن قدرتش سرباز حضرت طالوت، و خب قدرت او خیلی بیشتر بوده وقتی خدا قدرت بدهد، وقتی خدا کسی را انتخاب کند حتماً هم قدرتش را می دهد هم علمش را می دهد هم عصمت و بقیه ویژگی هایش را

بیننده:

بله حاج آقا من می توانم از محضرتان که اگر می شود یک منابعی را معرفی کنید که من برای تحقیق و یا تأمل روی اینها رجوع کنم اگر حدیثی کتابی، چیزی اگر

استاد یزدانی:

برای چه قضیه ای شما می خواهید؟

بیننده:

برای همین قضیه امام جواد (ع)

استاد یزدانی:

برای امامت امام جواد من ندیدم کسی کتاب تخصصی نوشته باشد

 مجری:

نسبت به سؤال خود حضرت عالی همین آیاتی که خودتان هم ذکر کردید مثلاً همین آیه 12 سوره مریم که

«يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ »

خب این یک قسمت

«وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا»

نه اینکه «وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ صَبِيًّا» حکم همان حکومت، همان چیزی که قرار است، قدرت همان چیزی که قرار است قضاوت با آن انجام بشود، دقیقاً همان رهبری جامعه خیلی زیبا دقیقاً بعدش هم صبیّا آمده که نگویید نوجوان بوده یا بزرگتر از آن بوده

بیننده:

بله، حالا سؤالات دیگری هم بود که حالا من برای اینکه بی احترامی به بزرگان نشود وقت دوستان را هم نگیریم حالا فاکتور گرفتم، حالا شب های دیگر اگر توفیق باشد، خدمت تان مطرح کنم، خیلی بزرگواری کردید تشکر می کنم از شما

مجری:

سلامت باشید تشکر می کنم از تماس شما جناب آقای رجبی که از با برنام خودتان تماس گرفتید.

خب حالا با توجه اینکه فرصت محدودی که داریم متأسفانه فرصت نمی شود تا بخواهیم با دیگر عزیزان صحبت بکنیم عذر خواهی می کنیم از آنها، برویم سراغ تماس های بینندگان و سؤالاتی که مطرح کرده بودند، آقا محمد از اراک راجع به علی خیر البشر سؤال کرده بودند و اینکه آیا در منابع اهل سنت هم چنین چیزی ذکر شده یا نه؟

استاد یزدانی:

بله، ایشان منتظر سند صحیح صحیح بودند ولی خب با تعبیری که ایشان می گفت با سنت صحیح پیدا نمی شود ولی خب سندی که بشود قابل تصحیح باشد در مصنف ابن ابی شیبه است که می گوید ما پیش جابر بن عبدالله انصاری رفتیم که پیرمردی شده بود و اینقدر پیر شده بود که ابروهایش روی چشم هایش افتاده بود، از او سؤال کردیم

«اخبرنا أن هذا الرجل»

از این مرد نظرت چیست

بگو چطور آدمی بود، چه کسی بود؟ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب، ابروهایش را بالا زد و

«ثم قال ذاک من خیر البشر»

او از بهترین افراد بشر است

 در مصنف ابن ابی شیبه، جلد 6، صفحه 372،  حالا علمای اهل سنت آمدند به عطیّه بن سعد گیر دادند که شیعی بوده چون شیعی بوده روایتش مقبول نیست، ولی خب این قابل قبول نیست این استدلال؛ فضائل الصحابه احمد بن حنبل آمده، و خیلی از کتاب های دیگر، تهذیب الأوهام، خطیب بغدادی آمده و تاریخ مدینه دمشق که از عطیه از جابر

«قال علی خیر البشر»

علی بهترین بشر هست

«لا یشک فیه إلّا منافق»

در این مفهوم کسی شک نمی کند جز منافق

باز در روایت بعدی در همین تاریخ مدینه دمشق در روایت بعدی و صفحات بعد که از عایشه نقل شده

«سألت عایشه عن علی فقال ذاک خیر البشر لا یشک فیه إلّا کافر »

این یک سند دیگر است، باز روایت بعدی سند بعدی، سندهای دیگری مانده، سندهای متعدد اینجا ایشان نقل کرده که می شود حداقل از آن قائده یقوی بعضها بعضاً استفاده کرد که همچین روایتی هست در منابع اهل سنت حالا سندش صحیح نباشد، ما هم که مدعی نیستیم که اینها با سند صحیح این را نقل کردند، ولی در کتاب های شیعه خب اینکه امیرالمؤمنین از همه برتر است آمده این هم روایاتی در منابع اینها هست، هرچند که اینها خدشه کردند در سندش ولی خب سندها متعدد است، می شود ثابت کرد که امیرالمؤمنین خیر البشر هست، حالا باید یک برنامه مفصلی، فراوان ما نزدیک 300 صفحه روایاتی که این مطلب را ثابت می کند کار کردیم یک زمانی وقتش باشد، وقت فضائل امیرالمؤمنین باشد می شود اینها را همه را مطرح کرد و ثابت کرد که سندش صحیح هم هست، با تعبیر های دیگر.

مجری:

خیلی هم لذت بخش خواهد بود ان شاء الله برسیم و این جریان را راه بیاندازیم و بشنویم از زبان حضرت عالی؛ سؤالی که پرسیده بودند جناب آقای محمد از شهر کرد، دوتا سؤال پرسیده بودند خیلی مختصر با توجه به اینکه فرصت هم خیلی محدود است این است که با توجه به آیه 7 سوره رعد، آیا حضرت ولیعصر (عج) هم از لحاظ تشریعی امر هدایت را بر عهده دارند و هم همان امامتی که برعده شان هست؟

استاد یزدانی:

بله، آن که الآن امام زمان در عصر غیبت هستند، دیگر بخواهند در همه کارها دخالت کنند و فتوا بدهند هر روز بیایند سر موضوعات جدید فتوا بدهند، خب چنین چیزی امکان پذیر نیست بااصل غیبت هم سازگار نیست ولی خب امکانش هست در گاهی اتفاق افتاده، مثلاً بحث شیخ مفید یک فتوایی داد که خیلی مخالف نظر شیعه بود امام زمان (ع) به دادش رسید و نظر درست را به او گفت، گاهی ممکن است پیش بیاید ولی آنکه در عصر غیبت امام زمان (عج) انجام می دهد هدایت معنوی است، هدایت معنوی اینکه به هر حالا تصرف ولایی دارند گلچین می کنند و هدایت می کنند خیلی ها را؛ یک جمعی بود، طلاب خارجی آنجا بودند از کشورهای مخلف از آفریقا از اروپا از آمریکا، یکی همین سؤال را از من پرسید گفتم تو از قبله ای آمده ای ای آفریقایی، گفت من از فلان کشور در آفریقا که اسمش را هم نشنیدیم از فلان قبیله هستم، گفتم چطور شده که تو از بین آن همه آدم آمدی قم اینجا شیعه شدی، مذهب شیعه را انتخاب کردی راه اهل بیت را انتخاب کردی فهمیدی که اهل بیتی هست، پیغمبری هست، اسلامی هست امام زمانی است، چطوری شد چه اتفاقی افتاده، خودش مانده بود، گفتم فکر نمی کنی انتخاب شدی؟ یک کسی هست در این عالم که تو را از آن سر دنیا آورده اینجا، خب این هدایت معنوی است دیگر، خب حالا غیر از آن روایت صحیحی در کتاب شریف کافی است ما در عصر غیبت نیاز نیست حتماً امام زمان حاضر باشد و فتوا بدهد برای ما تکلیف را معلوم کردن ائمه ما؛ کتاب «کمال الدین» شیخ صدوق، ابی جعفر محمد بن علی بن حسین بابویه قمی، متوفی 381، در کتاب «کمال الدین» چاپ مؤسسه اعملی بیروت، چاپ اول، سال 1412، صفحه 307، روایتی که با سند صحیح نقل شده، خیلی روایت زیبایی است سند کاملاً صحیح اعلایی است، از امام باقر (ع) که می فرماید

«إن اقرب الناس إلی الله عز و جل و اعلمهم به و أرأفعهم بالناس محمد (ص) و الأئمه فدخلوا این دخلوا و فارقوا من فارقوا.... و هم الأوصیا و من هم الأئمه فأینما رأیتموهم فاتّبعوهم و إن اصبحتم یوم لایرون  منهم احداً »

کمال الدین، ابی جعفر محمد بن علی بن حسین بابویه قمی، چاپ مؤسسه اعملی بیروت، چاپ اول، سال 1412، ص 307

یک دوره ای ممکن است پیش بیاید که ائمه نیستند شما ائمه را نمی بینید چکار کنید در این دوران

«فاستغیثوا بالله عزوجل»

به خدا استغاثه کنید

 به خدا پناه ببرید

«و انظروا السنة التی کنتم علیها و اتبعوها»

همان سنتی که از قبل داشتید

نماز را چطور می خواندید، دستوراتی که آمده بود از ائمه قبلی چه بود همان ها را پیروی کنید،

«و أحب من کنتم تحبون»

همان هایی که قبلاً دوست داشتید باز هم دوست داشته باشید

از آنهایی که قبلاً بدتان می آمد از آنها بغض و کینه تان روز به روز به آنها بیشتر بشود،

«فما اسرع ما یعطیکم الفرج»

این چیزی که دشمنان مان دور می بینند، ما نزدیک می بینیم ان شاء الله فرج هم خواهد آمد، وظیفه ما در این عصر مشخص است درست است امام زمان مان نیست ولی بی صاحب هم نیستیم، هدایت معوی است، عمل می کنیم به همان دستوراتی که از ائمه سابق مان آمده و ان شاء الله که عصر ظهور را هم خواهیم دید حتماً

« إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً»

مجری:

خیلی زیبا الحمد الله چقدر هم روشن از خود متن روایت هم کأنَ دقیقاً همین دغدغه ای که بسیاری از افراد از جمله همین بیننده داشتند خود متن روایت به این پاسخگو بود حاج آقا خیلی تشکر می کنیم از محضرتان لطف کردید بسیار بهره مند شدیم و استفاده کردیم، همچنین تشکر می کنیم از همه شما عزیزان بیننده که تا انتهای برنامه همراه برنامه خودتان  بودید، یک سؤال باقی ماند ان شاء الله جلسه بعد حتماً این سؤال را  پاسخ خواهیم داد و همچنین عذر خواهی هم بکنیم از تمام عزیزانی که پشت خط بودند و نتوانستیم وصل بکنیم و صدایشان را داخل استودیو بشنویم، تا دیدار آینده خدا نگهدار.

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته




  
  • محمدرضا

    5 اسفند 1399 - ساعت 15:34

    سلام علیکم
    توضیحات آقای یزدانی گاهی خیلی طولانی میشه
    مجری هم مشکل تسلط بر اجرا داره. به شدت
    لطفا توی برنامه در خصوص شبهه افکنی های این وهابی ها در فضای مجازی هم به وقتی بذارید

    5 1

کلمه طیبه>

شبکه ولی عصر کلمه طیبه استاد یزدانی