شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
ربیع الانام حجت الاسلام یزدانی

ویژه برنامه ربیع الانام به مناسبت میلاد حضرت ولی عصر عجل الله فرجه الشریف- جلسه پنجم
کارشناس: حجت الاسلام یزدانی


 
 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 9فروردین 1400

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما عزیزان بیننده و همراهان گرامی در بهار طبیعت با برنامه ربیع الانام در خدمت شما هستیم از شبکه جهانی حضرت ولی عصر و در روز میلاد آقا امام عصر (عج) خدمت شما هستیم و این افتخار را داریم که إن شاءالله از محضر کارشناس محترم برنامه جناب آقای یزدانی بهره‌مند بشویم و با ایشان گپ و گفتی داشته باشیم و سؤالاتی که إن شاءالله مطرح خواهیم کرد، در خدمت استاد یزدانی هستم سلام علیکم اسعد الله أیامکم عیدتان مبارک باشد در خدمت شما هستیم.

استاد یزدانی:

اَعُوذُبِاللّه مِنَ الشَّیّطانِ الَّعِینِ الرَّجِیمّ  بِسّمِ اللّهِ الرَّحّمنِ الرَّحِیمّ الحمد لله الذي اظهر الوجود ومنه بدأ کل حمد وإليه يعود و الصلاة والسلام علي شاهد و المشهود لکل موجود محمد المحمود وعلي آله آل الله الودود خلفاء الله علي عالم الغيب و الشهود سيما الحجة بن الحسن المهدي المنتظر الموعود.

من هم سلام و عرض ادب دارم خدمت حضرتعالی و خدمت همۀ بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر و ولادت با سعادت حضرت ولی عصر (عج) را خدمت همۀ بینندگان همۀ منتظران و همۀ شیعیان آن حضرت تبریک و تهنیت عرض می کنم امیدوار هستم که امسال آخرین سالی باشد که ما بدون آن حضرت این روز را جشن می گیریم، إن شاءالله سال های بعد با حضور خود آن حضرت روز نیمه شعبان را جشن بگیریم در کنار همۀ عالمیان.

مجری:

إن شاءالله، إن شاءالله که بر همه مبارک و میمون باشد، بحثی را که امروز ما داریم إن شاءالله از حضرتعالی می خواهیم استفاده کنیم در خصوص است که معمولاً وقتی ما تاریخ را بررسی می کنیم می بینیم همیشه شیعه مورد سؤال قرار گرفته و در مقابل سؤال ها پاسخگو هست و یا آنها هجمه کردند موضع دفاعی گرفته، این معمول تاریخی است که ورق می زنیم و به دست ما رسیده تا کنون، اما الحمدالله در این عصر که عصر شیعه است و در این شبکه این روال ما عوض کردیم به طوری که امروز ما می خواهیم از وهابی ها و از اهل سنت سؤال کنیم و منتظر جواب آنها باشیم، این چیزی است که امروز ما می توانیم خیلی با قدرت این سؤال ها را مطرح کنیم و آنها را ببینیم واقعاً چه پاسخی در مقابل این سؤال ها دارند، سؤالی که شما همیشه معمولاً مطرح می کنید در اول برنامه ها امروز چه سؤالی آماده کردید که برادران اهل سنت و وهابی ها پاسخ بدهند؟

استاد یزدانی:

همان طور که حضرتعالی فرمودید یک رویکرد جدیدی شبکه جهانی حضرت ولی عصر اتخاذ کرده و با عنوان یا به قول امروزی ها هشتک شیعه می پرسد که دیگر مثل سابق نباید باشد که همیشه آنها از ما سؤال می پرسیدند ما هم همیشه جوابگو بودیم در طول تاریخ وقتی از صدر اسلام از زمان علمای بزرگ شیعه هم که وقتی بررسی می کنیم همیشه هجمه از جانب آنها بوده و ما دفاع کردیم، آنها سؤال پرسیدند ما جواب دادیم، ولی باید رویکرد عوض بشود یک خُرده، فکر می کنم این طوری خیلی بهتر باشد و کارشناس های این شبکه جهانی حضرت ولی عصر به این نتیجه رسیدند که ما چالش شیعه می پرسد را گسترش بدهیم و از این به بعد از اینها بپرسیم، در برنامه های مختلف این مسئله اتفاق افتاده در برنامه دکتر سید محمد حسینی در بحث زرتشت دارد از آنها سؤال می پرسد، ما هم در برنامه کلمه طیبه همین کار را انجام دادیم، در برنامه فاطمیه حدود ده تا سؤال بنده از وهابی ها در موضوع فاطمیه از شبکه های وهابی پرسیدم که به یکی دوتای آن جواب داد یکی از آنها خیلی جواب جالبی هم بود که هفته بعد ما جوابشان را پخش کردیم دوباره جواب دادیم و یکی از بهترین برنامه ها و بهترین کلیپ های ما در فضای مجازی شد فقط در صفحه کلمه طیبه حدود بیش از 300 هزار ریچ داشت و ویوهای خیلی بالای داشت، حالا هم می خواهیم در ایام مهدویت هم از اینها یک سری سؤالاتی بپرسیم امیدوار هستیم که شبکه های وهابی به این سؤالات پاسخ بدهند، اگر پاسخی وجود دارد که ما تصورمان این هست که پاسخی وجود ندارد اگر پاسخی وجود داشته باشد جواب ها جواب های چندان قانع کننده برای بیننده های خودشان نیست.

سؤال اولی که ما از اینها می پرسیم این هست که درباره نیمه شعبان فضائل زیادی در کتاب های شیعه و سنی نقل شده فراوان هست یعنی شما ورق بزنید کتاب های حدیثی بقیه کتاب های تفسیری و اینها را در بحث نیمه شعبان که می رسند فضائل عجیب و غریبی در باره نیمه شعبان نقل شده، در کتاب های شیعه هم نقل شده حالا من یکی دوتا روایت از کتاب های شیعه و اهل سنت دراین باره بخوانم و بعد سؤال خودم را مطرح می کنم درباره فضیلت نیمه شعبان؛ کتاب «امالی» شیخ طوسی، یک روایت از کتاب های شیعه می خوانم از باب تیمن و تبرک، «الامالی لشیخ الطائفه» أبی جعفر محمد بن الحسن الطوسی متوفی 460، کتاب ، کتاب معتبر و نویسنده از بزرگان تاریخ شیعه است، روایت در صفحه 297 از این کتاب آمده از امام صادق (ع) که

«قال سُئل الباقر (ع) عن فضل ليلة النصف من شعبان»

از امام باقر(ع) در باره فضیلت شب نیمه شعبان سؤال شد

«فقال :هي أفضل ليلة بعد ليلة القد»

شب نیمه شعبان بعد از شب قدر برترین شب سال هست

«فيها يمنح الله العباد فضله»

خداوند در این شب فضل خودش را بر بندگانش گسترش می دهد فراوان باز می کند سفره کرم خودش را

«ويغفر لهم بمنّه»

خدا امشب منت می گذارد گناهان شیعیان را در این شب (کسانی که در این شب عبادت کردند و شب زنده داری کردند) را می بخشد

«فاجتهدوا في القربة إلى الله فيها»

امشب خیلی تلاش کنید که کارهای تان قربة إلی الله باشد و کارهای انجام بدهید که به خداوند شما را نزدیک کند

«فإنها ليلةٌ آلى الله على نفسه ألا يرد سائلاً له فيها ، ما لم يسأل معصيةً»

خدا در این شب به خودش این تعهد را داده که هیچ سائلی را دست خالی برنگرداند هر کسی هر حاجتی دارد خداوند در این شب به او خواهد داد مگر اینکه معصیتی گناهی چیزی بخواهد که دیگر آن را قطعا خدا برآورده نمیکند

الامالی لشیخ الطائفه، أبی جعفر محمد بن الحسن الطوسی، متوفی 460، ص 297

می گوید آن شبی است که خداوند این شب را برای ما اهل بیت قرار داده درازای شب قدر که برای پیغمبر است، شب قدر مال پیغمبر است، شب نیمه شعبان مال اهل بیت (ع) هست، در این شب زیاد دعا بکنید، در این شب هرکسی صد بار تسبیح بگوید «سبحان الله» بگوید صد بار «الحمد الله» بگوید صد بار تکبیر بگوید خداوند تمام گناهانش را می بخشد حوائج دنیا و آخرتش را خداوند برآورده می کند، روایت طولانی هست و همین کافی هست ببینید شب،شب بسیار مهمی هست پس، بعد از شب قدر که خداوند فرموده «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» از هزار ماه برتر هست، این شب، شب بعد از آن با فضیلت ترین شب هست، این روایت کتاب شیعه.

اما روایات اهل سنت هم بسیار روایات جالبی هست من فقط یکی دوتا مستند از صحیح ترین منابع اینها خدمتتان نشان بدهم؛ کتاب «سلسلة الاحادیث الصحیحه» آقای البانی که دیگر همه روایات را ایشان چکش کاری کرده و همه روایات را بررسی سندی کرده و رسیده به اینجای که الآن می بینیم تمام روایاتی که در این کتاب هست از نظر وهابی ها صحیح است، «سلسلة الاحادیث الصحیحه» البانی جلد شماره 3، چاپ مکتبة المعارف ریاض، در سال 1415 هم چاپ شده، صفحه 135 که روایاتی که صحیح هست در باب نیمه شعبان را اینجا نقل کرده

«ما صح فی لیلة النصف من الشعبان»

«یطَّلع الله تبارک و تعالی إلی خلقه لیلة النصف من شعبان، فیغفر لجمیع خلقه إلا لمشرک أو

مشاحن»

خداوند در این شب (در شب نیمه شعبان) طلوع می کند برای تمام خلایق خودش

سلسلة الاحادیث الصحیحه، البانی، چاپ مکتبة المعارف ریاض، چاپ 1415، ج 3، ص 135

حالا این بحث مشکلات زیادی دارد خدا بیاید پایین، نزول می کند، می بینند و این مسائل، حالا مثل همان که هر شب خدا ثلثی از شب نازل می شد امشب هم شب نیمه شعبان هم خدا، می گوید نازل می شود

«فیغفر لجمیع خلقه»

برای تمام خلایق خدا بخشش می کند، می بخشد، همه را می بخشد در شب نیمه شعبان، فقط چه کسانی را نمی بخشد؟ مشرکین را مشاحن را، مشاحن یعنی همان معاند، دشمن، آنهای که لجاجت می کنند آنها را نمی بخشد، فقط این دو گروه را، دیگر هر چه از خلایق هست خدا همه را می بخشد، همه را می بخشد جز کسانی که شاب أمرد را می پرستند و خدای أحد و واحد را نمی پرستند یا آنهای که معاند هستند مثل شبکه های وهابی، آقای البانی می گوید سند روایت صحیح است از جماعتی از صحابه نقل شده با طروق مختلف، از معاذ بن جبل، از أبو ثعلبه الخشنی، از عبدالله بن عمرو بن عاص، از أبی موسی الاشعری، از أبو هریره، از أبوبکر، از عوف بن مالک و از عایشه، روایت طولانی هست حالا تک تک این روایت را که آورده را نقل می کند سندهایش را نقل می کند و در آخر هم نتیجه گیری می کند که سند قطعاً صحیح هست هیچ کسی حق ندارد روایت را تضعیف کند.

همنیطور در «صحيح الترغيب والترهيب» خودش آقای البانی باز جلد سه چاپ ریاض چاپ 1421 دقیقاً همین روایت را می  آورد

«یطَّلع الله إلی جمیع خلقه لیلة النصف من شعبان، فیغفر لجمیع خلقه إلا لمشرک أو مشاحن»

صحيح الترغيب والترهيب، البانی، چاپ ریاض، چاپ 1421، ج 3

این یک روایت.

باز روایت بعدی در کتاب آقای شافعی آمده این هم جالب هست؛ کتاب «الام الامام محمد بن ادریس الشافعی» متوفی 204، از بزرگان اینها است خیلی این هم مطلب جالبی هست، جلد دوم از کتاب «الام» مهم ترین کتاب آقای شافعی هست، چاپ اول چاپ 1422 در دارالوفا چاپ شده در المنصوره مصر، صفحه 485

«قال الشافعی»

شافعی می گفت

«وبلغنا أنه کان یقال: إن الدعاء یستجاب فی خمس لیال»

دعا در پنج شب به اجابت می رسد

الام الامام محمد بن ادریس الشافعی، متوفی 204، چاپ دارالوفا در المنصوره مصر، چاپ اول، چاپ 1422، ج 2، ص 485

این شب ها کدام ها هستند؟ شب جمعه، شب عید قربان، شب عید فطر، شب اول رجب و شب نیمه شعبان

«ولیلة النصف من شعبان»

این هم آقای شافعی گفته نظر امام شافعی ها هست این مطلب.

حالا این روایاتی که خواندیم کتاب های شیعه کتاب های اهل سنت، ما روایاتی از منابع شیعه و از منابع اهل سنت با سند صحیح خواندیم که شب نیمه شعبان شب بسیار مهمی هست، حالا سؤال من از اهل سنت این هست که چرا نیمه شعبان همچنین فضیلتی دارد؟ شب قدر که مشخص است شب نزول قرآن هست، شب عید فطر مشخص است، شب عید قربان مشخص است، شب جمعه هم مشخص است عید هست، چرا شب نیمه شعبان؟ دلیلش چه است؟ نمی شود که واقعاً مثلاً یک شب همینطور الکی فضیلت داشته باشد، چه دلیلی وجود دارد که این شب از شب های دیگر بهتر است؟ چرا خدا در این شب همۀ بندگان خودش را می بخشد؟ همه را جز مشرک و معاند بقیه را همه را می بخشد، مگر چه شده؟ چه اتفاقی قرار است بیفتد؟ چه اتفاقی افتاده در شب نیمه شعبان که خداوند در این شب همه بنده های خودش را می بخشد؟ این سؤال من، برای من سؤال است این واقعاً، شیعه جوابش مشخص است جواب ما مشخص است؛ شبی است که آروزی همه خلایق برآورده شده در این شب، شب ولادت حضرت ولی عصر است که قرار هست ایشان تمام عالَم را پر از عدل و داد بکند و آروزی همه آرزومندان را برآورده بکند إن شاءالله در زمان ظهور خودش، برای ما مشخص است شب بسیار مهمی است، اینها چه می گویند؟ شما چه دلیلی دارید که امشب با فضیلت است؟ حالا ببینید دکتر عصام العماد که قطعاً شما می شناسید با او آشنا هستید؛ ایشان می گفت که یکی از دلایلی که من به سمت شیعه شدن کشاند این بود که روایات فضائل امیرالمؤمنین را که می خواندم برای هر کدام از فضائل دلیلی وجود داشت مثلاً جنگ اُحد اگر مثلاً شمشیر ذوالفقار می آیدولا فَتى اِلاّ عَلِىّ، لاسَیفَ اِلاّ ذُوالفَقار، امیرالمؤمنین در جنگ اُحد آن جان فشانی را کرده هفتاد زخم برداشته، اگر جنگ خیبر هست فضیلتی آنجا نقل می شود امیرالمؤمنین آنجا جنگیده پیروز شده مرحب را کشته قلعه را تصرف کرده، اگر جنگ خندق هست جنگ احزاب هست آنجا امیرالمؤمنین عمرو بن عبدود را کشته جنگ را پیروز کرده که فضائل بی نظیری پیغمبر برایش نقل می کند، برای هر فضیلتی از امیرالمؤمنین نقل می شود دلیلی هست، اما وقتی می رفتم سراغ آنها؛ فضیلت های عجیب و غریب ولی بدون دلیل، بدون هیچ دلیلی آمده آقا فلانی اینطوری است، آقای فلانی اینطوری است، فلانی هم اینطوری است، ولی چرا باید همچنین فضیلتی داشته باشند؟ دلیلی برایش وجود نداشت کاری نکرده اینها که همچنین فضیلتی داشته باشند، می گوید بعد از همه انبیاء آقای فلانی افضل هست، چیکار کرده مگر؟ جنگیده؟ جهاد کرده؟ مالش را بخشیده؟ چیکار کرده که اینطوری شده؟ عبادت داشته؟ هیچ فضیلتی ندارد ولی در عین حال همچین، این سؤال هم برای من مهم هست؛ شب نیمه شعبان که خدا گناهان همۀ بنده های خودش را می بخشد چه اتفاقی در این شب افتاده؟ جواب بدهند به ما.

مجری:

پس این شد سؤالی که در این بخش از برنامه از بینندگان اهل سنت مان پرسیدید.

استاد یزدانی:

اما سؤال دوم؛ سؤال دوم هم بسیار سؤال مهم است هرچند سؤال تکراری است ولی بارها باید این سؤال را پرسید چون جوابی برایش ندارند من این سؤال بارها باز هم می پرسم از اینها؛ سؤال بسیار مهمی هست که ما روایت صحیح السند هم در منابع شیعه داریم هم در منابع اهل سنت که

«مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة»

هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد مرگ او مرگ جاهلی است

شیعه که به صورت متواتر نقل کرده سندهای صحیح زیاد هست، از اهل سنت هم روایات فراوان وجود دارد من یکی دوتا از این روایات را بخوانم از منابع اهل سنت؛ آقای ناصرالدین البانی در کتاب «صحیح موارد الظمآن» نقل کرده، اصل کتاب مال آقای إبن حبان است و این را آقای البانی روایت صحیح آن را از ضعیف آن جدا کرده، جلد شماره دو چاپ دارالصمیعی در ریاض، چاپ اول چاپ 1422، صفحه شماره 79 روایت شماره 1288، از معاویه هم نقل شده که پیغمبر فرمود:

«مَنْ مَاتَ وَلَیْسَ لَه إِمام مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»

هر کس بمیرد و امامی نداشته باشد مرگ او مرگ جاهلی هست

صحیح موارد الظمآن، ناصرالدین البانی، چاپ دارالصمیعی در ریاض، چاپ اول، چاپ 1422، ج 2، ص 79، ر 1288

آقای البانی هم می گوید:

«حسنٌ صحیح»

سند روایت صحیح است، این یک روایت.

باز روایت دیگر که آقای شعيب الأرناؤوط وهابی، این وهابی دیگر تصحیح کرده در صحیح إبن حبان جلد شماره 10، چاپ موسسه الرساله، صفحه 434 باز از معاویه نقل شده

«مَنْ مَاتَ وَلَیْسَ لَه إِمام مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً »

هر کس بمیرد و امامی نداشته باشد مرگ او مرگ جاهلی هست

صحیح إبن حبان، شعيب الأرناؤوط، چاپ موسسه الرساله، ج 10، ص 434

خودش هم توضیح داده می گوید این حدیث صحیح است آقای شعيب الأرناؤوط می گوید این حدیث صحیح است مراد از مرگ جاهلی

«حالة الموت کموت أهل الجاهلیة علی ضلال ولیس له إمام مطاع، لأنهم کانوا لا یعرفون ذلک»

اهل جاهلیت چطور می مردند؟ چون امام نداشتند مرگ شان چطوری بود؟ مرگ بر گمراهی بود کافر مردند.

سؤال این هست؛ حالا روایت فراوان هست ما یکی دوتا مستند نشان دادیم ده ها مستند دارد این روایت، حالا سؤال ما این هست که پیغمبر فرمود هر کس بمیرد و امام زمانی نداشته باشد امامی را نشناسد امام نداشته باشد مرگ او مرگ جاهلی است؛ امام اهل سنت چه کسی است الان؟ امام اهل سنت الآن چه کسی است؟ این سؤال مهمی است چرا جواب نمی دهند برای ما؟ البته بعضی هایشان جواب می دهند الآن از شبکه های وهابی بپرسی می گویند بله امام ما قرآن هست حالا استدلال هم می کنند به آیاتی از قرآن کریم مثلاً این آیۀ که سوره مبارکه هود آیه شماره 17

«أَفَمَنْ کَانَ عَلَى‏ بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ کِتَبُ مُوسَى‏ إِمَاماً»

سوره مبارکه هود، آیه 17

می گویند کتاب موسی امام بوده خب قرآن هم امام می تواند باشد، امام ما قرآن هست، حالا چه جواب بدهیم ما به این؟ ما می گوییم خیلی جواب قشنگی هست خیلی خوب است جواب خوبی است اما یک سؤال اینجا مطرح می شود؛ سؤال ما هم این هست که در زمان سقیفه بنی ساعده امیرالمؤمنین جنازه پیغمبر را غسل می داد، کفن می کرد، دفن کرد و کارهایش را انجام داد، آنها کجا بودند؟ فوراً رفتند سقیفه بنی ساعده را تشکیل دادند، امیرالمؤمنین هفت روز در خانه نشست تمام قرآن را جمع آوری کرد، آنها چه کار می کردند؟ داشتند تمام پایه های حکومت خودشان را بنا می کردند و تقویت می کردند، حالا از اینها می پرسیم؛ اگر کسی امامت قرآن را قبول نداشته باشد حکمش چه است؟ من بارها از وهابی ها پرسیدم این سؤال های که دارم می گویم، می پرسیم اگر کسی امامت قرآن را قبول نداشته باشد حکمش چه است؟ «مات میتة جاهلیة» مرگ او مرگ جاهلی است، می گوییم خلفاء چرا رفتند سقیفه بنی ساعده تشکیل دادند؟ چرا امامت قرآن را قبول نداشتند؟ می نشستند در خانۀ خودشان می گفتند قرآن هست نیاز نیست که امام انتخاب کنیم، یا قرآن امام نیست پس امام زمان تان چه کسی است؟ یا قرآن امام هست پس چرا سقیفه تشکیل دادید؟ چرا سقیفه بنی ساعده تشکیل دادید؟ امام آنهای که در سقیفه بنی ساعده جمع شده بودند چه کسی بود؟ قرآن بود؟

مجری:

آنها که جمع شدند گفتند می خواهیم امام تعین کنیم پس آنها امامت قرآن را قبول نداشتند.

استاد یزدانی:

نداشتند، اگر امامت قرآن را قبول داشتند که نمی رفتند سقیفه تشکیل بدهند پس امام شان چه کسی بود؟ خودشان امام بودند؟ نمی شود، چرا نمی شود؟ چون امیرالمؤمنین حضرت زهرا(س) و همه اهل بیت و خیلی از مسلمان ها امامت آنها را قبول نداشتند، پس باید بپذیرند امیرالمؤمنین و بقیه اهل بیت و حضرت زهرا (س) مرگ شان مرگ جاهلیت که این را کسی نمی تواند بپذیرد، پس امام آنها چه کسی بود؟ قرآن که نمی تواند باشد چون امامت قرآن را آنها قبول نداشتند، امامت قرآن را خلفاء قبول نداشتند چون رفتند سقیفه تشکیل دادند امام انتخاب کرندد خودشان را به امامت رساندند پس امام شان چه کسی بود؟ امام شما چه کسی است؟ امام ما که مشخص است یک امام داریم مشخص است به او اعتقاد داریم ولی شما امام تان چه کسی است؟ این سؤالی که باید آنها به ما جواب بدهند ولی فکر نمی کنم جوابی برایش داشته باشند و منتظر هستیم ببینیم که به هر حال این سؤال بی جواب است هنوز؛ امام زمان اهل سنت چه کسی است؟

 مجری:

ما شیعیان مشخص هست ائمه و اهل بیت (ع) را خلیفه خدا می دانیم جانشین بر حق پیغمبر حالا به ادله مشخصی که هست، در خصوص خلیفه بودن اهل بیت در منابع اهل سنت روایتی هست؟ و اگر هست چگونه می توانیم آنها را از این طریق به چالش بکشیم و چه سؤالی می توانیم مطرح کنیم از آنها در این زمینه؟

استاد یزدانی:

چون حالا بحث حضرت مهدی(ع) هست حالا بحث اهل بیت (ع) إن شاءالله یک وقت دیگر بحث خلافت الهی آنها را یک زمان دیگر باید بحث کنیم، حالا بحث خلافت حضرت مهدی(ع) که حضرت مهدی(ع) خلیفة الله است؛ ما معتقد هستیم حضرت مهدی خلیفة الله است به همان معنای که حضرت داود (ع) خلیفة الله بود، به همان معنای که حضرت آدم خلیفة الله بود، در منابع اهل سنت هم روایات در این باره زیاد هست فراوان هست من حالا بعضی از مستندات را نشان می دهم که همه تصحیح کردند روایت با سند صحیح در کتاب های متعدد اهل سنت نقل شده از جمله در کتاب مسند بزار «البحر الزخار» جلد شماره 10، از کتاب های معروف اینها است و معتبر هم هست در مدینه هم چاپ شده در سال 1424، صفحه شماره 99 و 100، روایت طولانی هست تا اینجای که پیغمبر بزرگوار اسلام می فرماید:

«فإذا رأیتموه فبایعوه»

وقتی حضرت مهدی را دیدید حتماً با او بیعت کنید

«ولو حبواً علی الثلج فإنه خلیفة الله المهدی»

البحر الزخار المعروف بمسند البزار، چاپ 1424 در مدینه، ج 10، ص 99-100

چرا؟ چون مهدی خلیفة الله است جانشین خدا در روی زمین است، خود آقای بزار می گوید سند این روایت صحیح است من این را انتخاب کردم چون سند آن صحیح است ثوبان راوی این روایت جلیل القدر هست

«وإسناده إسناد صحیح»

سند این روایت صحیح است

آقای بزار گفته.

همینطور از علمای حاکم نیشابوری و شمس الدین ذهبی هم گفتند سند آن صحیح است در «المستدرک علی الصحیحین» جلد شماره 4 صفحه شماره 510 دقیقاً همین روایت را نقل کردند که گفتند حضرت مهدی خلیفة الله است آقای حاکم نیشابوری گفته سند آن صحیح است شرایط بخاری و مسلم را دارد و آقای شمس الدین ذهبی هم گفته

«علی شرط البخاری ومسلم»

این روایت شرایط بخاری و مسلم را دارد

المستدرک علی الصحیحین، ج 4، ص 10

این دو نفر.

از علمای امروزی شان آقای شعيب الأرناؤوط وهابی هم گفته سند این روایت صحیح است از جمله در کتاب «مسند امام احمد بن حنبل» جلد شماره 37 چاپ مؤسسه الرساله با تحقیق آقای شعيب الأرناؤوط وهابی، صفحه شماره 71 دقیقاً همان روایت را می آورد

«فإنه خلیفة الله المهدی ورجاله ثقات رجال الصحیح»

مسند امام احمد بن حنبل، محقق شعيب الأرناؤوط، چاپ مؤسسه الرساله، ج 37، ص 71

تمام راویان این روایت ثقه هستند همه راویان صحیح بخاری هستند، حالا فراوان هست ده ها نفر از علمای اهل سنت را از قدیم و جدیدشان می توانم پیدا کنیم که گفتند این روایت سندش صحیح است، حالا سؤال براساس این روایت این هست که خلیفة الله را مردم باید انتخاب کنند یا خدا باید انتخاب کند؟ چه کسی باید انتخاب کند؟ خلیفه خدا را چه کسی باید انتخاب بکند؟ خدا باید انتخاب کند یا اهل سنت باید انتخاب کنند مردم باید جمع شوند سقیفه باید تشکیل بدهند؟ چه است قضیه؟ اگر به قرآن مراجعه کنیم قرآن خودش می گوید ما انتخاب می کنیم ببینید در سوره مبارکه بقره آیه شماره 30 خداوند می فرماید:

«وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَئِکَةِ إِنّى جَاعِلٌ فِى الْأَرْضِ خَلِیفَةً»

سوره مبارکه بقره، آیه 30

من هستم که خلیفه انتخاب می کنم، جاعل اینجا اسم فاعل است استمرار را ثابت می کند.

یا در سوره مبارکه ص آیه شماره 26 هم خداوند می فرماید:

«یَا دَاوُدُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِى الْأَرْضِ»

ای داود من تو را خلیفه قرار دادم

سوره مبارکه ص، آیه 26

دیگر سقیفه تشکیل نشد.

مجری:

اگر قرار باشد کسی دیگری تعین کند که دیگر خلیفه او می شود خلیفه خدا نمی شود.

استاد یزدانی:

باز اتفاقاً روایاتی ما در منابع اهل سنت داریم که صریح است در این که حضرت مهدی را خدا می فرستد خدا انتخاب می کند.

مجری:

یعنی اهل سنت به تصریح گفتند که حضرت مهدی هم خلیفه خدا است خدا او را فرستد و خدا انتخاب می کند؟

استاد یزدانی:

بله، کتاب «سلسلة الاحادیث الصحیحه» آقای محمد ناصرالدین البانی جلد شماره 4 چاپ مکتبة المعارف ریاض، صفحه شماره 38 که دیگر مفصل ایشان یک روایتی را آورده اینجا نقل کرده روایت شماره 1529 که پیغمبر بزرگوار اسلام در باره حضرت مهدی می فرماید:

«لتملأن الأرض جوراً وظلماً»

زمین پُر از جور و ظلم می شود

«فإذا ملئت جوراً وظلماً»

وقتی پر از ظلم و جور شد

«بعث الله رجلاً مني ، اسمه اسمي»

خدا یک کسی را می فرستد، خدا کسی را می فرستد که از من است اسمش اسم من است

«فيملؤها قسطاً وعدلاً ، كما ملئت جوراً وظلماً»

سلسلة الاحادیث الصحیحه، محمد ناصرالدین البانی، چاپ مکتبة المعارف ریاض، ج 4، ص 38، ر 1529

می گوید «بعث الله» خدا دارد می فرستد، اهل سنت پس حق انتخاب خلیفة الله را ندارند سقیفه دیگر نمی شود تشکیل داد برای انتخاب خلیفه خداوند، حالا فرض را بر این بگیریم که اصلاً خلیفه را به عهده مردم باشد، انتخاب خلیفه به عهده مردم؛ بیایید جمع بشوید با همدیگر یک خلیفه انتخاب کنیم، خلیفة الله انتخاب کنیم، سقیفه تشکیل بدهیم تا چه زمانی می خواهیم منتظر بمانیم؟ وعدۀ که قطعی هست پیغمبر بزرگوار اسلام وعده قطعی داده شیعه نقل کرده سنی نقل کرده خود سلفی ها گفتند هر کس خروج مهدی ظهور حضرت مهدی را منکر بشود کافر است آقای بن باز گفته بقیه گفتند واضح است روشن است اینها را ما مستنداتش را قبلاً نشان دادیم، حالا که قطعی هست انتخابش به دست خدا است یا به دست ما است؟ اگر به دست خدا است چرا خلفای قبلی انتخابش به دست خدا نبود؟ چرا سقیفه تشکیل دادند خلیفه خدا را خودشان انتخاب کردند؟ چرا آنها را نمی گویید انتخابش انتخاب الهی است؟ اگر انتخابش به دست مردم هست بیایم جمع شویم با همدیگر یک خلیفه پیدا کنیم، یکی را پیدا کنیم اسمش محمد باشد لقب مهدی هم به او می دهیم انتخاب می کنیم به او می گوییم دنیا را پر از عدل  وداد کن، ببینیم می تواند انجام بدهد یا نمی تواند انجام بدهد، چیکار می خواهد بکند؟ می تواند؟ این سؤال بسیار مهمی است که اینها باید به آن جواب بدهند، این سؤال اول از همین موضوع، سؤال بعدی که من از این موضوع دارم این هست که حضرت مهدی به مقام خلافت اللهی رسیده روایت شیعه و سنی می گوید؛ چرا خلفای شما به این مقام نرسیدند؟ چرا أبوبکر و عمر خلیفة الله لقب نگرفتند؟ آیا خلیفة الله بودند؟ جواب بدهید، اگر بودند چرا خدا انتخاب نکرده؟ اگر نبودند چرا نشدند؟ حضرت مهدی به مقام خلافت اللهی می رسد، أبوبکر و عمر که شما اینهمه دم از او می زنید سنگش را به سینه می زنید او را برتر از همۀ خلائق بعد از پیغمبرها می دانید چرا به مقام خلافة اللهی نمی رسند و نرسیدند؟ و جالب است ببینید که خود علمای اهل سنت از زبان او نقل کردند که من خلیفة الله نیستم از زبان أبوبکر؛ «منهاج السنه» إبن تیمیه جلد شماره7، چاپ اول چاپ 1406، صفحه 352 ایشان می گوید کسی حق ندارد خودش را خلیفه خدا بنامد إبن تیمیه می گوید، حالا آن روایت صحیح را ندیده دیگر در برابر روایات های صحیح همیشه خلاف می گوید موضع می گیرد، چرا؟

«ولهذا لما قالوا لأبی بکر: یا خلیفة الله»

منهاج السنه النبویه، إبن تیمیه، چاپ اول، چاپ 1406، ج 7، ص 352

بعضی ها می آمدند به ابوبکر می گفتند یا خلیفة الله چون می دانستند پیغمبر خلیفة الله است جانشینش هم باید خلیفة الله باشد، آمدند به ابوبکر گفتند یا خلیفة الله، گفت:

«لستُ خلیفة الله»

من خلیفه خدا نیستم

«بل خلیفة رسول الله»

من خلیفه پیغمبر هستم

خلیفه خدا نیستم.

مجری:

اینجا هم تازه یک سؤال دیگر پیش می آید؛ اگر خلیفه رسول الله هستی که رسول الله تو را تعیین نکرده بود سقیفه تو را تعیین کرده بود.

استاد یزدانی:

حتی روایت دارد که من را خلیفه پیغمبر هم نیستم در منابع خود اینها است، روایتی که حتی در کتاب های لغت این روایت وارد شده؛ من یکی دوتا مستند نشان بدهم؛ کتاب «غریب الحدیث» آقای خطابی البُستی متوفی 388 که در وزارت تعلیم عربستان سعودی این کتاب چاپ شده در دانشگاه ام القرای، جلد شماره 2، در سال 1422 چاپ شده صفحه 233 این جمله را ایشان توضیح می دهد؟

«یا أیها الخالفة اللجوج»

یعنی چه؟

«فلان خالفةٌ من الخوالف، إذا کان فاسداً لا خیر فیه»

حالا به اینها کاری نداریم، تا می رسد به اینجا که می گوید:

«قالَ إبن الأعرابی»

إبن الاعرابی گفت

«روی أن اعرابیاً جاء إلی أبی بکر»

یک اعرابی پیش ابوبکر آمد

«فقال: أنت خلیفة رسول الله»

گفت تو خلیفه پیغمبر هستی خلیفة الرسول الله هستی

«قال: لا»

گفت نیستم

غریب الحدیث، خطابی البُستی، متوفی 388، چاپ وزارت تعلیم عربستان سعودی در دانشگاه ام القرای، چاپ 1422، ج 2، ص 233

گفت:

«فما أنت؟»

پس تو چه کسی هستی؟

«قال: أنا الخالفة بعده»

من خالفۀ بعد از پیغمبر هستم

حالا خالفه را ایشان توضیح می دهد

«القاعد بعده»

من جایش نشستم من را که انتخاب نکرده، خلیفه چه کسی است؟ خلیفه آن است که نفر قبلی انتخاب می کند فلانی خلیفه من است، خالفه چه کسی است؟ خلیفه خود خوانده هستم، خالفه هستم، خلیفه نیستم.

باز همین را در کتاب های تفسیری شان هم آمده «احکام القرآن» إبن عربی مالکی، «احکام القرآن» ابوبکر محمد بن عبدالله معروف به إبن عربی متوفی 543، جلد چهار، چاپ دار الکتب العلمیه بیروت لبنان، چاپ سوم، چاپ 2003، صفحه شماره 13 دقیقاً همین روایت را نقل می کند

«قال اعرابی لأبی بکر: یا خلیفة الرسول الله، فقال: لا، بل أنا الخالفة بعده»

احکام القرآن، ابو بکر محمد بن عبدالله معروف به إبن عربی، متوفی 543، چاپ دار الکتب العلمیه بیروت لبنان، چاپ سوم، چاپ 2003، ج 4، ص 13

کتاب «مآثر الانافه فی معالم الخلافه» آقای قلقشندی، از کتاب های خیلی مهم کلامی اینها در باب امامت و خلافت هست، جلد اول صفحه شماره 14 دقیقاً همین روایت را نقل کرده و کتاب های متعدد دیگر.

مآثر الانافه فی معالم الخلافه، قلقشندی، ج 1، ص 14

بنابراین باز سؤال را من مطرح می کنم؛ ما روایت صحیح السند در منابع اهل سنت داشتیم در منابع شیعه هم که داریم فراوان هست که حضرت مهدی خلیفة الله است به مقام خلیفة اللهی رسیده، چرا خلفای شما به این مقام نرسیدند؟ نه تنها به مقام خلافت اللهی نرسیدند که خودشان اعتراف کردند  شایسته این نیستند که به آنها بگویی خلیفة رسول الله حتی شایستگی رسیدن به مقام خلیفة رسول الله را هم نداشتند خودشان گفتند سند از کتاب های خودتان نقل کردیم، چرا به این مقام نرسیدند؟ حالاکه به این مقام نرسیدند چرا آنها را برتر می دانند از حضرت مهدی؟ چرا اینقدر سنگ آنها را به سینه می زنید و درباره حضرت مهدی هیچ خبری نیست در میان شما، هیچ اتفاقی برای قرار نیست بیافتد، خب چرا جمع نمی شوید؟ خب جمع بشوید، با همدیگر یک خلیفه انتخاب کنیم، با هم دیگر یک سقیفه تشکیل بدهیم یک شورا تشکیل بدهیم یک کسی را انتخاب کنیم، به او رأی بدهیم همه با هم کمک کنیم بشود خلیفة الله بشود حضرت مهدی بشود دنیا را با او پر از عدل و داد بکنیم، تا چه زمانی می  خواهیم صبر بکنیم؟ الآن 14 قرن گذشت از زمان وعده خداوند که من دین اسلام را بر همه ادیان پیروز می کنم، چه زمانی می خواهد این اتفاق بیافتد،؟ چرا جمع نمی شوید، منتظر هستید خدا انتخاب کند؟ خب چرا قبلی ها را نمی گویید خدا انتخاب کرده؟ چرا درباره آنها خلافت الهی را نمی پذیرید، می گویید مردمی است، این هم دوتا سؤآل بر اساس این، که پرسیدیم، چرا اگر خلیفة الله است

مجری:

سؤال اول ما در این موضوع اگر خلیفه خدا هست چرا مردم انتخاب کردند، چرا الآن نمی آیید انتخاب کنید؟ سؤال دوم ما چه می شود؟

استاد یزدانی:

سؤال دوم اینکه چرا خلفای شما به این مقام نمی رسند؟

مجری:

به این مقام نرسیدند، بله این هم خیلی سؤال مهمی هست و ان شاءالله ما که پل های ارتباطی هم برقرار است و امکان تماس دارند بینندگانی که می خواهند پاسخ بدهند به این سؤالات، تا حالا کسی برای ما سؤال نفرستاده و مطرح نکرده، طبیعتاً شما درست پیش بینی کردید و این سؤال اصلاً پاسخ ندارد، و هیچ وقت هم نتوانستند به اینها پاسخ بدهند.

استاد چون بحث مان رسید به یک جایی من می خواهم یک موضوعی را اگر اجازه بدهید مطرح کنم، حالا درست است من سؤالاتی را دارم که از استاد بپرسم، می خواهم این سؤال را از شما بپرسم، چون بحثی که کردید بحث امام زمان بود که خلیفه خدا هست، و آنها هم که اعتقاد دارند خلیفه خدا هست، و استدلالی فرمودید که اگر افضل از امام زمان هستند، چرا آنها خلیفه خدا نمی شوند، یا چرا امام زمان خلیفه خدا شده آنها نشدند، حالا من می خواهم ببینم در منابع اهل سنت در مورد افضل بودن امام زمان بر آن خلفای شان که اینها ادعا می کنند، آنها خلفای جانشین هستند و فلان، در روایاتشان هم چیزی داریم بر افضلیت امام زمان حضرت مهدی بر خلفای شان؟

استاد یزدانی:

بله ما اتفاقاً روایت فروان داریم در منابع اهل سنت مبنی بر اینکه حضرت مهدی (عج) از خلفا برتر هستند، ولی خب باز در روایاتشان هست، ولی اعتقادشان چیز دیگر است، چیزی که در روایات صحیح السندشان هست یک چیز می گوید ولی اعتقادشان چیز دیگر می گوید ببینید من یکی دوتا روایت درباره اینکه حضرت مهدی چون خلیفة الله است از همه برتر است، کتاب «مصنف ابن ابی شیبه»

مجری:

یکی از بحث ها افضلیت کس است که خلیفه خدا است در طول تاریخ عقل هم بر این اقتضا می کند.

استاد یزدانی:

بله چون خلیفة الله است، آنهایی که حتی شایستگی خلافت رسول الله را هم نداشتند، طبق حرف خودشان،

مجری:

حتی در قضیه جناب طالوت هم حتی این مطرح شده بود که می گفتند چه کسی این را کرده فرمانده، پیامبر می گوید خدا این کار را کرده، جسم و علمش را هم خدا به او می دهد.

استاد یزدانی:

دقیقاً کتاب «مصنف» ابن ابی شیبه، جلد21 ، تحقیق محمد عوامه، چاپ اول، چاپ 1427 در دارالقبله در عربستان سعودی در جده چاپ شده این کتاب، صفحه 293، روایت 3804 که از محمد بن سیرین نقل کرده که

«المهدی من هذه الأمه و هوی الذی یؤمن عیسی بن مریم»

مهدی از این امت است او امام عیسی بن مریم است

مصنف، ابن ابی شیبه، تحقیق محمد عوامه، چاپ اول، چاپ 1427، دارالقبله عربستان جده، ج 21، ص293، روایت 3804

او کسی است که امام جماعت می شود حضرت عیسی پشت سرش نماز می خواند، حالا این روایت در منابع دیگرشان هم با سند صحیح نقل شده، اما روایت بعدی مهم هست، باز از همین محمد بن سیرین نقل شده که

«یکون فی هذه الأمه خلیفه لا یفضل علیه ابوبکر و لا عمر»

در این امت یک خلیفه ای هست که نه ابوبکر به مقام او می رسد و نه عمر

محقق کتاب هم می گوید روایت سندش صحیح است، «رجاله ثقات» خب این خیلفه چه کسی است؟ این خلیفه ای که از ابوبکر و عمر بالاتر است چه کسی است امیرالمؤمنین هست؟ عثمان است، عثمان که نمی تواند باشد چون همه معتقد هستند که پایین تر از همه اینها هست، یا حضرت مهدی است، چون روایت پشت سر هم هست دیگر، باز آقای سیوطی در کتاب «العرف الوردی» خودش «العرف الوردی فی اخبار المهدی» نویسنده آقای سیوطی هست، ایشان هم در صفحه 117 از این کتابش، همین روایت را نقل می کند که از محمد بن سیرین و بعد روایت بعدی خودش حتی می گوید از بعضی از انبیاء هم بالاتر است، حضرت صاحب الزمان (عج)

مجری:

در روایات خود اهل سنت ما داریم،

استاد یزدانی:

بله در منابع خود اهل سنت، باز در کتاب «فتن» نعیم بن حماد مروزی نقل شده صفحه 356، از محمد بن سیرین که

«المهدی خیر أو ابوبکر و عمر»

الفتن، حافظ ابی عبد الله نعیم بن حماد مروزی، ص 356

سؤال کردن از او، مهدی بهتر است یا ابوبکر و عمر

«قال هو خیر من هما»

از آن دوتا بالاتر است

و حتی از انبیا

«و یعدل بنبی»

به اندازه مقام انبیا مقام دارد حضرت مهدی، باز آقای سیوطی در کتاب «الحاوی للفتوی» خودش جلد2 صفحه 77 هم دقیقاً همین روایت محمد بن سیرین را می آورد، خب محمد بن سیرین حتی مرسلاتش هم از نظر اهل سنت صحیح ترین مرسلات است و حجت است، خود آقای سیوطی هم می گوید سند این روایت صحیح است، که در این امت خلیفه ای هست که از ابوبکر و عمر هم مقامش بالاتر است، خب چه کسی است آن خلیفه، خب طبق روایاتی که قبلش هست قطعاً حضرت مهدی (عج)، حالا سؤال می پرسیم از اینها، سؤال ما این است، اگر حضرت مهدی (عج) از اینها بالاتر است چه جایگاهی در زندگی شما دارد؟ حضرت مهدی چه جایگاهی در زندگی شما دارد، آیا آن‌قدر تعصبی که درباره ابوبکر و عمر دارید درباره حضرت مهدی هم دارید؟

مجری:

با اینکه این‌همه تأکید در مورد حضرت مهدی هست، که او قطعاً هم می آید و روایاتش را هم همه تأیید می کنند این حرف را که قطعاً او امام است و او خلیفه خدا است.

استاد یزدانی:

بله دقیقاً، حالا من بر اساس همین یک سؤال دیگر می خواهم از اینها بپرسم، آیا شما منتظر ظهور حضرت مهدی هستید یا نیستید؟ اهل سنت اعتقاد به انتظار دارد یا ندارد؟ من یکی دوتا مستند از علمایشان نشان بدهم، روایات جالبی است که خیلی این روایات واقعاً شنیدنی است، و این گفته های علمای بزرگ اینها کتاب «النصیحه» برای آقای محمد ناصر الدین البانی وهابی، دار بن عفان هم چاپ کرده در الجیزه، در مصر چاپ دوم، چاپ 1421، صفحه 267، حرفی را نقل می کند ایشان، که

«و المسلمون»

النصیحه، محمد ناصر الدین البانی، چاپ دوم، چاپ 1421، ص 267

کلاً مسلمان ها منتظر چند مسئله هستند،یک نزول حضرت عیسی بن مریم از آسمان، شکستن صلیب نمی دانم چه و چه، حالا روایتش را بریده قبلش،

«و خروج المهدی»

مسلمان ها منتظر خروج مهدی هستند، که از اهل بیت پیغمبر هست

«و خروج المهدی من اهل بیت النبوه یملأ عرض عدلاً کما ملئت جوراً»

حضرت مهدی که از اهل بیت پیامبر است و قرار است زمین را پر از عدل و داد بکند

بعد خود آقای البانی می گوید بله واقعاً همین است درست است،

«هو کما قال»

حرف، حرف درستی است، ما منتظر هستیم، عقیده ای است که از قدیم تا امروز ما داشتیم،

«و هی عقدة تلقاها الخلف عن السلف»

ما این عقیده را از سلف یاد گرفتیم،

«مدعمة بعشرات الأحادیث فی صحیحین و غیرهما من السنن و المعاجم»

ده ها حدیث در صحیحین و کتاب های سنن و معاجم داریم در این زمینه

ما منتظر حضرت مهدی هستیم، حرف آقای محمد ناصر الدین البانی، این یک مستند، خب حالا از آنها سؤال می کنیم، شما برای این انتظار چکار کردید؟ چرا برای ظهور حضرت مهدی هیچ دعایی نمی کنید شما؟ چکار کردید برای ظهور حضرت مهدی، دعا کردید؟ زمینه سازی کردید؟ چکار کردید برای ظهور حضرت مهدی، خب شیعه ها وقتی دعا می کنند شما مسخره می کنید، شیعه ها دعای ندبه تشکیل می دهند از خدا می خواهند خدایا زودتر حضرت مهدی بیاید، این دنیایی که این همه جور این همه ظلم این همه گرفتاری بلاخره یک کسی باید بیاید این دنیا را آن حکومت الهی را برپا کند یا نه، ما دعا می کنیم همیشه شما چکار کردید؟ شما منتظر هستید، خب چرا برای این انتظار دعا نمی کنید؟ جالب است روایاتی در منابع اهل سنت هست، در مورد ثواب دعا برای تعجیل فرج، کتاب «اتحاف السادة المتقین بشرح احیاء علوم الدین» برای آقای زبیدی، کتاب معروفی است و نویسنده آقای زبیدی نویسنده تاج العروس خب این روایت در خیلی از منابع شان آمده من از جاهایی دارم این مستند را نشان می دهدم که علمای اهل سنتی که گفتند این روایت معتبر هست، اتحاف السادة المتقین بشرح احیاء علوم الدین، آقای علامه سید محمد بن محمد الحسینی الزبیدی، شهر بمرتضی، متوفی 1205، روایتی که خیلی از علمای اهل سنت نقل کردند،

«و افضل العباده الأنتظار بالفرج»

اتحاف السادة المتقین بشرح احیاء علوم الدین، علامه سید محمد بن محمد الحسینی الزبیدی،

مجری:

عجیب یعنی در منابع اهل سنت است و در شیعه مملو است از این روایات

استاد یزدانی:

بله در کتاب های اهل سنت است بله، در سنن ترمزی هست، از افراد متعددی هم نقل شده، از امیرالمؤمنین نقل شده از عبد الله بن عمر نقل شده، از عبد الله بن مسعود نقل شده، از خیلی ها این روایت نقل شده،

«افضل العباده انتظار الفرج»

بهترین عبادت انتظار فرج است

خب شما منتظر هستید؟ برای این انتظار چکار کردید شما، چه کاری برای ظهور حضرت مهدی تا حالا انجام دادید، آیا دعا کردید؟ جالب است بعد حالا می گویند روایت را چه کسانی نقل کرده؟ ترمزی از عبد الله بن مسعود نقل کرده، سیوطی همین روایت را نقل کرده و تصحیح کرده این روایت را،

«و رمز سیوطی إلی صحته»

علامتی گذاشته که دلیل بر این است که این روایت را صحیح می داند، و حافظ ابن حجر عسقلانی هم گفته سند این روایت معتبر است، باز در کتاب «کشف الخفاء و مزیل الإلباس» آقای عجلونی، مفسر مشهور اینها، چاپ دوم، صفحه 206 دقیقاً

«إنتظار الفرج عباده»

انتظار فرج عبادت است

کشف الخفاء و مزیل الإلباس، عجلونی، چاپ دوم، ص 206

و باز روایت دیگری نقل کرده می گوید این روایت را ابو داوود نقل کرده نسایی نقل کرده، بیهقی نقل کرده، ابو هلال عسکری نقل کرده،  دیلمی نقل کرده، همه از ابن مسعود، چه هست؟ به این لفظ که

«سلوا الله من فضله»

از خدا بخواهید که به شما فضل و کرم داشته باشد ،

«و إن الله یحب أن یسأل  من فضله»

خدا دوست دارد مردم از او بخواهند، از فضل و کرم او بخواهند

« و أفضل العباده انتظار الفرج»

بهترین عبادت انتظار فرج است

از خدا بخواهید فرج امام زمان را روایت می  خواهد این را بگوید، خدا دوست دارد فضلش را بخواهید دست گدایایی پیش خدا دراز کنید، خدا خیلی خوشش می آید، دعا کنید پیش خدا و بهترین عبادت انتظار فرج هست، می گوید این روایت را حافظ ابن حجر عسقلانی در بعضی  از حواشی خودش، حالا من ندیدم کدام حواشی اش بوده  ایشان دیده دیگر، روایت را تصحیح کرده، این روایت از امیرالمؤمنین نقل شده،

«انتظار الفرج من الله عبادة»

از عبد الله بن عمر از پیغمبر نقل شده

«انتظار الفرج بالصبر عبادة»

از زهری از عبد الله بن مسعود نقل شده

«انتظار الفرج من الله عبادة»

از عبد الله بن عباس نقل شده

«انتظار الفرج بالصبر عبادة»

یا از عبد الله بن عباس نقل شده

«افضل العبادة توقع الفرج»

بهترین عبادت منتظر ماندن برای فرج است

خب شما منتظر هستید آقایان اهل سنت؟ روایت در منابع شما است چقدر منتظر ظهور حضرت مهدی (عج) هستید، دعا می کنید برای اینکار؟ زمینه سازی می کنید یا دشمنی می کنید، می جنگید، داریم از اینها از کارشناسان شان دعا می کند از یکی از این کارشناس های وهابی شبکه های وهابی  ما کلیپ داریم پخش کردیم قبلاً که دعا می کند خدا یا من را از دشمنان حضرت مهدی قرار بده، دقیقاً خدایا من را از دشمنان حضرت مهدی قرار بده، خودش دعا می کند در شبکه خودش در برنامه زنده،

مجری:

دقیقاً خلاف آن چیزی که در عقاید است

استاد یزدانی:

دقیقاً به جای اینکه منتظر باشد، به جای اینکه دعا کند برای فرج امام زمان، می گوید خدایا من را از دشمنانش قرار بده،

مجری:

یک نکته مهم همین بحث تعجیل فرج بود که شما اشاره کردید، که در روایت اهل سنت هم زیاد به آن تأکید شده و این برای ما خیلی جالب بود، که آنها این‌قدر انتظار فرج هم بر آنها تأثیر دارد، حالا یک سؤالی از دل این سؤال خارج می شود امام زمانی که قرار است بیاید و این همه تأکید می شود بر اینکه انتظارش باید کشیده بشود برای انتظار او ثواب این همه نوشته می شود و افضل العبادات است، یا اینکه شما باید منتظر فرج باشید، قرار چه بکند، و چه اتفاقی قرار است بیافتد که ما اینگونه باید برایش انتظار بکشیم،

استاد یزدانی:

بله، در منابع شیعه خب ما روایات فراوان داریم که حضرات معصومین (ع) می گوید دعا کنید برای فرج چون فرج شما در فرج حضرت صاحب الزمان هست، حالا چه دست آوردهایی قرار است داشته باشد  ظهور حضرت مهدی که ما باید برایش دعا کنیم، من دیگر سراغ کتاب، کلینی و کافی و شیخ صدوق نمی روم می روم سراغ کتابی که خود علمای اهل سنت نوشتند و علمایی که سلفی هم هستند، شاگر ابن تیمیه، کتاب «النهایه فی الفتن و الملاحم» نویسنده آقای ابن کثیر دمشقی سلفی متوفی 774، جلد 1، چاپ دار الحدیث قاهره، صفحه 49، ایشان می گوید من یک کتاب اختصاصی درباره حضرت مهدی نوشتم و از این مسائل که خیلی من اینها را کاری ندارم، تا اینجایی که ایشان می گوید

«و فی زمانه تکون ثمار کثیره»

در زمان حضرت مهدی میوه ها فراوان می شود

النهایه فی الفتن و الملاحم، ابن کثیر دمشقی سلفی، چاپ دار الحدیث قاهره، ج 1، ص 49

فقط میوه درخت نیست همه میوه ها همه ثمرها فراوان می شود،

« و الزوع غزیره»

زراعت ها پر محصول می شود

«و المال وافراً»

مال وافر می شود فراوان می شود

«و السلطان قاهراً»

سلطان قاهر هست همیشه

پادشاه زور دارد قدرت دارد،

«و دین قائماً»

دین هم اقامه می شود

«و العدو راغماً»

دشمن سرشکسته است

همیشه در زمان ظهور حضرت مهدی، همیشه شکست خورده است دشمنان خدا،

«و الخیر فی ایامه دائماً»

خیر و خوبی در ایام آن حضرت دائمی است

ابدی است از بین رفتنی نیست، خب کسی که قرار است بیاید همچین اتفاقاتی برای ما رقم بزند آیا سزاوار نیست ما برای آمدنش منتظر باشیم؟ آیا شایسته نیست ما شب و روز برای ظهور همچین کسی دعا کنیم؟ چرا شما دعا نمی کنید؟ چرا اهل سنت دعا نمی کنند برای انتظار فرج، خب روایت در کتاب های شما است، پیغمبر بزرگوار اسلام فرموده، مهم ترین مشکلاتی که ما الان داریم چیست؟ عدالت نیست در دنیا، در هیچ جای دنیا عدالت واقعی برقرار نیست، این را همه می دانند، عدالت نیست، حضرت مهدی چکار می کند؟ تمام عالم را پر از عدالت می کند، آیا شایسته نیست کسی را که تمام عالم را پر از داد و عدل می کند منتظر باشیم برای فرجش دعا کنیم؟ چرا شما دعا نمی کنید؟

مجری:

و چرا موضع می گیرید

استاد یزدانی:

بله چرا علیهش موضع می گیرید حضرت مهدی قرار است بیاید امنیت را سراسری کند در تمام عالم الآن مشکل همه دنیا چیست؟ مشکل همه کشورهای دنیا بی امنیتی است، هیچ کس امنیت ندارد خیلی از کشورها اینطوری هست، اکثر دنیا اینطوری بی امنیتی بوده در طول تاریخ حضرت مهدی قرار است بیاید تمام عالم امن و امان است، چرا برای همچین کسی دعا نمی کنید شما، چرا منتظر نباشیم؟

مجری:

و چرا کسی را که منتظر هست و دعا می کند را مسخره می کنند واقعاً

استاد یزدانی:

اگر قرار است همچین اتفاقاتی بیافتد و قرار هست ما انتخاب بکنیم، اهل سنت قرار است انتخاب بکند، بیایید یک سقیفه تشکیل بدهیم همچین کارهایی را بکنیم، یک شخصی را پیدا بکنیم که در زمان او

« تکون ثمار کثیره و الزوع غزیره و المال وافراً و السلطان قاهراً و دین قائماً و العدو راغماً و الخیر فی ایامه دائماً»

پیدا کنیم همچین شخصیتی را که بتواند همچین کارهایی را انجام بدهد، حالا که در اختیار ما نیست خدا قرار هست انتخاب بکند، چرا منتظرش نیستیم چرا برایش دعا نمی کنیم، چرا از خدا نمی خواهیم «اللهم عجل ولیک الفرج» چرا دعای فرج نمی خوانیم؟ چرا اصلاً دعای فرج ندارید شما؟ ما که این همه دعا برای فرج ظهور حضرت مهدی در کتاب  های مان فراوان داریم، شما چرا ندارید؟ چرا منتظر نیستید؟ اینها چیزهایی است که در کتاب های شما است، در منابع شما آمده

مجری:

کتب صحیحی که شما دارید می گویید و لازمه عمل به آیات قرآن همین است که شما بپذیرید

استاد یزدانی:

بله شما برای کوچک ترین کارها برای حکومت آل سعود اینقدر زحمت کشیدید یک صدمش را برای حضرت مهدی اگر کشیده بودید الآن دنیا گل و گلزار شده بود حضرت مهدی آمده بود، امیدوار هستیم که ان شاء الله همه مسلمان ها دست به دست هم بدهند همه عالمیان دست به دست هم بدهند برای ظهور آن حضرت زمینه سازی کنند، و دعا کنند تزرع کندند، استغاثه کنند، در دربار خداوند و درگاه خداوند که «اللهم عجل ولیک الفرج».

مجری:

خیلی متشکریم استاد،سؤالی از یکی از بیننده ها مطرح شده که در بحث روایتی که در مورد آقا امام زمان هست، و پیامبر فرمود که آخرین خلیفه من حضرت مهدی است، یک خصوصیاتی برای امام زمان مطرح می شود، «اسمه اسمی، کنیته کنیتی» و این معروف است، در روایت اهل سنت یک بحثی است «اسم ابیه اسم ابی» این در رابطه با اهل سنت هست و کنیه هایی برای اسم هایی برای امام حسن عسکری می گذارند عبد الله، یا می گویند پسر عبد الله است، این را برای ما بازگو می کنید، این واقعاً چه بحثی دارد این روایت اهل سنت که همچین چیزی در آن خلاف روایت شیعه هست این.

استاد یزدانی:

بله، شیعه معتقد هست که حضرت مهدی اسمش که اسم پیغمبر است شک و شبه ای در آن نیست، ولی اسم پدرش را ما معتقد هستیم حسن بن محمد بن علی امام حسن عسکری (ع) هست، در این هیچ شیعه ای شک و شبه ای ندارد روایتی فروان داریم روایات متوارت است، حالا من دیروز مفصل این را توضیح دادم، روایات صحیح و السند، نه دوتا نه ده تا نه صدتا، صدها روایت صحیح السند در این زمینه ما داریم که اسم پدرش مشخص است در منابع اهل سنت هم ما روایات صحیح السند داریم،  که اسم حضرت مهدی اسم پیغمبر است اما اینکه اسم پدرش هم اسم پدر پیغمبر باشد فقط در یک روایت داریم در یک روایتی که خود علمای اهل سنت روایت را تضعیف کردند، و من دیروز مفصل خدمت تان توضیح دادم، که روایتی که در المجروحین ابن حبان هست، جلد 2، صفحه 34، که این روایت را نقل می کند که پیغمبر بزرگوار اسلام فرموده باشند

«فلا تذهب الأیام و اللیالی حتی یسکنها رجل من عترتی اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی»

دنیا به پایان نمی رسد تا اینکه در زمین کسی ساکن می شود از اهل بیت من است، اسمش اسم من است، اسم پدرش هم اسم پدر من است

المجروحین، ابن حبان، ج 3، ص 34

مجری:

این همه با آن همه روایتی که داریم

استاد یزدانی:

بله این روایتی که در منابع اهل سنت است، خودش در همین بالا می گوید که ما شکی نداریم که این روایت جعلی است، شک و شبه ای نداریم که این روایت جعلی است، باز در کتاب های متعدد تصریح کردند که این روایت جعلی  و موضوع هست،

مجری:

اینکه شما قبلاً بیان کردید احتمالاً بیننده های عزیزمان برنامه را دیدند، و صریح برایشان روشن می شود که پاسخ را شما دادید که خودشان قبول ندارند همچین روایتی را،

استاد یزدانی:

بله باز اتفاقاً یک روایت است که بعضی آمدند تصریح هم کردند این روایت را من این روایت را، تصریح کردند ولی من علت ضعفش را خدمت تان  توضیح خواهم داد، در سنن ابو داوود سجستانی که آقای محمد ناصر الدین البانی این را تصریح کرده، چاپ مکتبة المعارف ریاض که همه این روایات برمی گردد به یک شخص آقای عاصم ابن ابی النجود که ایشان نقل کرده از عبدالله بن مسعود از پیغمبر که شخصی از اهل بیت من خواهد آمد

«یواطیءُ اسمه اسمی و اسم ابه اسم ابی»

سنن، ابو داوود سجستانی، محمد ناصر الدین البانی، چاپ مکتبة المعارف ریاض،

ایشان اینطوری نقل کرده، اما ما مفصل توضیح دادیم که این آقای عاصم بن ابی النجود توسط بزگان اهل سنت تضعیف شده،

مجری:

پس روایات ایشان ضعیف است و همه آن روایات هم به ایشان برمی گردد

استاد یزدانی:

در کتاب «تهذیب التهذیب» آقای ابن حجر عسقلانی در شرح حال آقای عاصم را که ببینیم، خود ایشان مفصل درباره ایشان بحث کرده، جلد 3، صفحه 315، از ان سعد نقل می کند می گوید ایشان ثقه هست، ولی اشتباه زیاد می کرده در حدیثش، اشتباهش هم مشخص است دیگر، یک چیز از پیش خودش اضافه کرده، یعقوب ابن سفیان گفته

«فی حدیثه اضطراب»

در حدیثش اضطراب است

یک روز یک طور نقل می کند، یک روز یک طور دیگر نقل می کند، بعد نقل کردند زا ابی حاتم که هرکسی اسمش عاصم هست از نظر حافظه مشکل دارد، ابن خراش گفته در حدیثش نکره است، عقیلی گفته حافظه اش ضعیف است، دار قطنی گفته حافظه اش ضعیف است، پس آقای عاصم بن ابی النجودی که راوی این روایت است «اسم ابیه اسم ابی» ضعیف الحافظه بوده و مضطرب الحدیث است روایتش قابل قبول نیست، ولی همین روایت با سند صحیح در منابع اهل سنت نقل شده که تصحیح هم دارد در معجم کبیر طبرانی، و در جاهایی دیگر، الآن ما از البانی هم نشان دادیم، که تصحیح کرده بود، «معجم کبیر طبرانی» جلد 10

مجری:

با وجودی که باز همین شخص در سندش نیست

استاد یزدانی:

در سندش نیست این آقا از عمرو بن مرّه، از زر بن حبیش، از عبد الله بن مسعود که پیغمبر فرمود:

«لایذهب الدنیا حتی یملک رجل من اهل بیتی یوافق اسمه اسمی»

اسم او اسم من است

معجم کبیر طبرانی، ج 10

اما اسم پدرش اسم پدر من هست، در این روایت نیامده، این روایت را همان عاصم بن بهدله از پیش خودش درست کرده، مضطرب الحدیث هست، حافظه اش ضعیف بوده، و هرچه دلش خواسته گفته،

مجری:

خیلی متشکریم، آقای یزدانی اگر اجازه بدهد دوست عزیزمان از شهرکرد محمد آقای عزیز سلام وقت شما بخیر در خدمت شما هستیم.

بیننده:

سلام محضر شما و حضرت استاد یزدانی، و تبریک به مناسبت ولادت حضرت مهدی آل محمد روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه، دوتا سؤال داشتم از استاد، من هفته قبل هم زنگ زدم به برنامه استاد قزوینی و عرض کردم که در روایتی صحیح در «کمال الدین و تمام النعمه» شیخ صدوق و کتب دیگر نقل شده که خود حضرت مهدی (عج) به یکی از نائبان خودشان به گمانم، فرمودند که هر کس که از الآن یعنی در زمان غیبت کبری، تا خروج سفیانی بر این اعتقاد باشد که مرا دیده است و ادعا کند که مرا دیده است، این کذاب و دروغ گو است،

استاد یزدانی:

متن روایت را بخوانید،

بیننده:

متن روایت را باید پیدا کنم در کتاب کمال الدین، سندش هم صحیح است، در «نیکیاله مکارم» آمده سنده صحیح، من باید پیدایش کنم

استاد یزدانی:

روایت را پیدا کن سندش را بخوان چون بدون سند فایده ندارد،

بیننده:

بله من الآن پیدایش کنم،

استاد یزدانی:

بله من برای پیدا کردم

«سیأتی شیعتی من یدعی المشاهده ألی فمن ادعی المشاهده قبل خروج السفیان و الصیحه فهو کاذب مفتر»

همین را می گویید دیگر؟

بیننده:

بله همین است، در کتاب مکیال المکارم، هم آمده «أعلم إن هذا حدیث صحیح» و اما سؤال من این است که کسانی بودند که حضرت را ملاقات کردند، در دوران غیبت کبری مثل شیخ مفید و علمای بزرگ شیعه، حالا استاد قزوینی فرمودند این بخاطر این بوده که بعضی ها ادعای دروغین نکنند و دفتر و دستک از این مسائل راه بیاندازند، حالا من یادم رفت که بپرسم که یک استدلال یک سند و مدرکی نشان بدهید که ما به اهل سنت نشان بدهیم این را، مستدل باشیم.

استاد یزدانی:

چه سندی می خواهی شما؟ دنبال چه سندی هستی؟

مجری:

سؤال تان دقیقاً چه هست اگر آن سؤال را

استاد یزدانی:

می خواهی بگویی هر کسی ادعای دیدن حضرت را کرد، مشاهده یعنی چه می شود بفرمایید مشاهده یعنی چه؟

بیننده:

دیدن دیگر

استاد یزدانی:

مشاهده از چه بابی است؟  مشاهده از باب مفاعله است، ببینید این روایت خیلی واضح است ما در سایت تحقیقاتی مؤسسه حضرت ولیعصر یک مقاله ای مفصل دقیقاً در شرح همین روایت آنجا آوردیم می توانید مراجعه کنید آنجا، قبل از اینکه زنگ می زدید، سرچ می زدید در گوگل اولین مقاله ای هم که می آید دقیقاً همین مقاله سایت حضرت ولیعصر هست، اینجا مشاهده از باب مفاعله است، یعنی هر کسی بخواهد بگوید من رفتم امام زمان را دیدم، اینطوری نیست، هر کسی بخواهد، من او را دیدم او مرا دید، من خواستم، اینطوری نیست که ،اینطوری کسی بخواهد ادعا بکند، همان ادعای بابیت است دیگر، کسانی که ادعا می کردند ما هر وقت دلمان بخواهد می توانیم حضرت مهدی را ببینیم، اینطوری نیست، این روایت نمی گوید که حضرت مهدی با هیچ کسی ملاقات نمی کند، روایت نمی خواهد ثابت کند که حضرت مهدی دیگر با احدی صحبت نمی کند به احدی خودش را نشان نمی دهد، نه اینطوری نیست حضرت مختار هست هر زمانی که بخواهد به هر کسی که دلش بخواهد به هر کسی که شایستگی داشته باشد برود با او صحبت کند، ولی کسی بخواهد حضرت مهدی را ببیند، نه دیگر این راه بسته شد بعد از چهار نائب،

مجری:

یعنی در اختیار کسی نیست که برود خدمت امام برعکسش هست

استاد یزدانی:

بعد از علی بن محمد سمری، دیگر کسی در اختیارش نیست که بخواهد بتواند امام زمان را ببیند، خب علی ابن محمد سمری نائب خاص امام زمان بود هر زمانی کسی سؤال می کرد نامه ای می نوشت می برد به امام زمان می داد، می توانست، باب بود، از ابواب امام زمان بود، مردم می آمدند نامه می نوشتند به آقای علی بن محمد سمری و محمد بن عثمان، و عثمان بن سعید، و بقیه این چهار نفر و حسین ابن روح، سؤالشان را از امام زمان می پرسیدند، دیگر بعد از این، این اتفاق نخواهد افتاد، که هر کسی بخواد امام زمان را ببیند، نه اینطوری نیست، امام زمان باید بخواهد، امام زمان باید اراده کند که شخصی لایق این باشد که امام زمان را ببیند، از کلمه مشاهده خیلی واضح و روشن است در عین حال که ما نمی توانیم این همه علمای بزرگی که حضرت را دیدند، اصلاً نمی شود کسی مرجع عام شیعیان باشد و در ارتباط نباشد حضرت مهدی به او عنایتی نداشته باشد.

مجری:

خیلی متشکرم، محمد آقا هنوز هست پشت خط ؟ این سؤال اولتان را که استاد پاسخ دادند،

بیننده:

بله، در مورد قضیه سؤالاتی که در دوران امام حسن عسکری از حضرت می کردند، که آیا برای شما فرزندی

هست یا نه؟ این یک ادعایی بود، من شنیدم که می گفتند که مگر نرسیده به آنها  روایتی از جانب پیامبر که دوازده امام را نام برده و حضرت مهدی را فرزند حضرت امام حسن عسکری نام بردند، از ائمه قبل از ایشان از رسول الله (ص) و روایاتی که نقل شده بوده، چطور است که آنها نمی دانستند و می گفتند که برای شما فرزندی هست یا نه، بعد ایشان

مجری:

سؤالتان بصورت مختصر چه هست در این موضوع؟

بیننده:

همین، همین را پاسخ بدهید

استاد یزدانی:

سؤالشان را من متوجه نشدم چه هست سؤالتان؟

مجری:

دقیقش این که با وجود اینکه روایت بوده امام حسن عسکری فرزند دارد چرا بعضی ها رفتند از امام حسن عسکری پرسیدند فرزندی دارید یا نداری، این سؤال شما است؟

بیننده:

بله، چندتا روایت من خودم دیدم که مثلاً اصحاب امام حسن عسکری آمده بودند سندش هم صحیح بود از امام حسن عسکری پرسیدند که آیا شما فرزندی دارید یا ندارید.

مجری:

خیلی متشکرم، تشکر می کنم محمد آقای عزیز پاسخ را از طریق گیرنده تان می توانید بشنوید

استاد یزدانی:

من بصورت نمونه یک روایت نشان می دهم با سند صحیح که حرف ایشان هم تأیید بشود و بعد جوابش را خواهم داد، محمد بن یحیی، سند صحیح است در کتاب شریف کافی از احمد بن اسحاق از ابی هاشم جعفری، همه از بزرگان تاریخ شیعه هستند، سه نفر واسطه هم بیشتر نیست، شیخ کلینی هست و اینها،

«قال قلت لأبی محمد جلالتک تمعنی من مسألتک فتأذن لی عن اسألک»

جلالت تو باعث می شود که من نتوانم از شما بپرسم، اجازه بده من یک سؤال از شما بپرسم

«فقال سل»

امام فرمود سؤال کن

«قلت یا سیدی هل لک ولدٌ»

آیا شما فرزندی دارید الآن؟

«فقال نعم»

بله من فرزند دارم

الکافی،

سؤال کردم اگر اتفاقی برای شما افتاد ما چکار کنیم؟ گفت بروید در مدینه و از او سؤال کنید، ببینید روایت خیلی واضح است، یک دوره، دوره ای هست که همه می دانند که امام حسن عسکری فرزندی را به دنیا خواهد آورد که او مهدی آخر الزمان است و قرار است همه حاکمان ظالم و جابر را از بین ببرد و دنیا را پر زا عدل وداد بکند، همه حاکمان جاعل مثل زمان فرعون که منتظر حضرت موسی بودن و قرار بود همه فرزندان پسر را بکشند و می کشتند و خداوند کاری کرد حضرت موسی مخفیانه به دنیا بیاید اینجا هم همین بود، حاکمان جرو منتظر بودند ببیند حضرت امام عسکری فرزندی دارد یا ندارد، اگر دارد بروند سراغش و او را به قتل برسانند که حکومت جور آنها از بین نرود، در چنین وضعیتی طبیعی است که امام عسکری فرزندش را مخفی کند، در چنین وضعیتی است که ضروری است شیعیان همه نداند، حضرت امام عسکری فرزندی دارد یا ندارد، آنهایی که خیلی پیش امام مقام داشتند مثل احمد بن اسحاق مثل عبدالله ،

مجری:

آنها می دانند که مردم هم می توانند به آنها اعتماد کنند دیگر، شخصیتی هستند که مردم هم در مواجه با آنها

استاد یزدانی:

مردم هم به آنها اعتماد دارند، مثل محمد بن علی بن بلال، مثل محمد بن سمر، عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، اینهایی که از بزرگان شیعه هستند، اینها می روند پیش امام امام فرزندش را نشان می دهد چون به اینها اعتماد دارد

مجری:

بقیه هم به اینها اعتماد می کنند و ثابت می شود

استاد یزدانی:

اینطوری است که اگر سؤال می کردند به این دلیل بود که همه نمی دانستند واقعاً، همه نمی دانستند امام عسکری فرزندی دارد یا ندارد، بنابراین می رفتند سؤال می کردند، فقط یک عده ای خاص می دانستند،

مجری:

متشکرم من از شما عذر خواهیم می کنم، جناب آقا یزدانی وقت واقعاً نیست از شما تشکر می کنم به خاطر حضورتان و به خاطر مطالبی که مطرح فرمودید، امیدوارم که خداوند متعال این ساعات را جزو صالح اعمال ما و بیننده های عزیز قرار بدهد، وقت شما را هم نمی گیریم التماس دعا و خداحافظ.

«والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته»

 

 

 

 


  
  • احمد

    12 فروردين 1400 - ساعت 11:38

    سلام. جناب یزدانی بنده معلم دین دانشگاه هستم و شما رو نسبت به بقیه کارشناسان شبکه منصف تر و جدی تر میدونم در نقد تفکر سقیفه ملعونه. ولی من از شما میخوام خواهشا و خواهشا انقدر اسم امام مهدی رو هر چند در باب مقایسه برای جماعت عمری کنار نام ظالمترین خلق خدا یعنی ابوبکر و عمر لعنت الله علیهما نیارید. اونها طبق کتاب سلیم بن قیس و صدها حدیث صحیح گمراه ترین و پست ترین خلق خدا از آدم تا خاتم هستن پس لطفا حتی برای روشنگری اسمشون رو در مقابل اسم حجت بر حق خدا که ششمین خلق برتر خدا از آدم تا خاتم هست نیارید. ممنون.

    0 0

ربیع الانام>

ربیع الانام میلاد حضرت ولی عصر عج نیمه شعبان شبکه ولی عصر حجت الاسلام یزدانی