شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
آینه تاریخ حجت الاسلام و المسلمین دکتر جباری

برنامه آینه تاریخ با موضوع پاسخگویی به شبهات تاریخ اسلام
کارشناس: حجت الاسلام و المسلمین دکتر جباری
جلسه پنجم


بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 20 فروردین 1400

مجری:

بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَ بِه نَسْتَعِین إنَّهُ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِين وَالصَّلاةُ وَالسَّلامُ عَلَی أشْرَفِ الأنْبِیَاءِ وَالْمُرْسَلِینَ أبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّد وَ عَلَی آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ

سلام علیکم وقت  شما بخیر باشد بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) خوش آمدید به استودیوی شبکه و برنامۀ خودتان آینه تاریخ برنامۀ که إن شاءالله بهره‌مند خواهیم شد از استاد و کارشناس محترم برنامه جناب آقای دکتر جباری استاد و پژوهشگر تاریخ، إن شاءالله از محضر ایشان بهره‌مند می  شویم در خصوص مسائل تاریخی همان که اسم برنامه هم آینه تاریخ هست و استاد هم که متخصص در مباحث تاریخی است، عرض سلام خدمت استاد داشته باشیم و إن شاءالله در خدمت شما خواهیم بود سؤالاتی که شما مطرح می کنید ما از ایشان إن شاءالله خواهیم پرسید و پاسخ شنید، سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

استاد جباری:

بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَيِّدِنا وَ نَبِیِّنَا مُحَمَّد وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ

عرض سلام و ادب دارم حضور حضرتعالی و شما بینندگان عزیز هر جای که شرف حضور دارید إن شاءالله که همواره موفق و سر بلند باشید و مؤید به تاییدات خداوند متعال روزهای آخر ماه شعبان را داریم طی می کنیم و پیش رو داریم إن شاءالله خداوند متعال همه را موفق بدارد به بهره‌مندی از فیوضات این ماه و این روزهای که باقی مانده آنهای که موفق می شوند برای روزه در ماه شعبان در روزهای آخر إن شاءالله بتوانند این کار را انجام بدهند و همینطور مناجات شعبانیه که یکی از برترین مناجات ها است، إن شاءالله خداوند همه را موفق بدارد و الطاف حضرت ولی عصر (ع) را شامل حال همۀ ما بفرماید إن شاءالله.

مجری:

إن شاءالله، در ماه شعبان هستیم و مناسبت های خیلی خوب و خاصی را ما در ماه شعبان داشتیم و در مناسبت های متعدد هم در خدمت شما بودیم در این ماه مبارک و میمون، إن شاءالله که خداوند در همین روزهای باقی مانده هم به ما این توفیق را بدهد بتوانیم از توفیقات و رحمات خداوند متعال که رحمات خاصۀ در این ماه مبارک دارد عنایت بدهد به ما و شامل رحمت ایشان بشویم که بتوانیم در ماه مبارک رمضان در ضیافت الهی مهمان خوبی باشیم و مطیع و با آمادگی کامل.

در ماه شعبان هستیم و بالاخره بعضی از مناسبت  ها، یک سؤالی هم از هفته قبل بود در جلسه قبل چون نزدیک به ایام میلاد آقا امام زمان هم بود و اینها، بحثتان بحث ایام نیمه شعبان بود یک سؤالی در آن موضوع مانده و بعد برویم به مناسبت های دیگر ماه شعبان، یک بحثی در آنجا مطرح شده با توجه به آنها که ادعا می شود که یعنی در واقع در مورد شیعیان اینطوری می گویند که برخی از شیعیان نظرشان این است که در سرداب غیبت آغاز شده و ظهور هم همانجا هست؛ این در تاریخ و یا در روایات چقدر از صحت می شود به آن نسبت داد و گفت مثلاً یک همچین چیزی واقعیت دارد یا نه؟

استاد جباری:

همان‌طور که اشاره فرمودید متأسفانه چنین نسبت ناروای توسط برخی از مؤلفان غیر شیعی و اهل سنت حالا اشاره به بعضی از اسناد آن می کنم به شیعه نسبت داده شده بدون هیچ گونه مستند و شاهد تاریخی، هیچ عالِم شیعی و هیچ روایت شیعی این را تأیید نمی کند که شیعیان معتقد بوده باشند به اینکه امام عصر (عج) در سردابی در سامرا یا در مثلاً حله امثال اینها حضرت مخفی شده و از آنجا ظهور خواهد کرد، اینها جزء خرافاتی است که به شیعه نسبت می دهند و هیچ شاهد تاریخی و روایتی دال بر این نداریم که شیعیان معتقد به این مسئله بوده باشند، همۀ روایات از کهن  ترین مستندات تاریخی که در اینجا هم در برنامه های قبل اشاره کردم به بعضی از این مستندات مثل فرضاً کتاب «کمال الدین» مرحوم شیخ صدوق که از متقن ترین و کهن  ترین منابع هست و اصلاً در دوره غیبت صغرا تدوین شد از آنجا بگیرید تا کتاب کافی مرحوم کلینی تا کتاب «الغیبه» مرحوم شیخ طوسی، جلوتر از آن کتاب «الارشاد» شیخ مفید، اینها منابع علمای بزرگ ما است طبعاً اگر کسی می  خواهد دیدگاه شیعه را درباره موضوعات مهم و اساسی کلیدی اخذ بکند باید سراغ این منابع برود در هیچ یک از اینها چنین ادعای مطرح نشده و تهمتی بیش نیست برای ملکوک کردن و متهم کردن و خدشه دار کردن چهره شیعه، به دو سه تا از این نمونه  ها اشاره می کنم که چنین نسبتی را دادند و حالا بد نیست این کتابی هم که ما مقابل من هست برای مزید اطلاع بینندگان عزیز معرفی بکنم؛ کتاب «حیات الامام محمد المهدی «عج» از مرحوم باقر شریف القرشی، مرحوم استاد باقر شریف القرشی از مؤلفان عراقی الاصل بود در واقع که آثار متعددی درباره ائمه معصومین (ع) تدوین کرد و فکر می کنم بعداً مجموعه این آثار شاید آن‌طور که یادم می آید در 25 جلد به عنوان «موسوعة سیرة اهل‌البیت» با این عنوان در 25 جلد جمع آوری شد، قبلاً تک تک راجع به هر معصوم نوشته بود، این جلد مربوط به امام عصر (عج) است.

مجری:

یک بار به صورت جدا گانه چاپ شده یک بار به صورت مجموعی؟

استاد جباری:

بله و عالِم بزرگواری بود چند سال قبل مرحوم شد که البته بعضی  ها هم به اشتباه قُریشی می  خوانند این قَرشی ظاهراً نام آن محلی است که ایشان مربوط به آنجا بوده و در صفحه  114 یا 115 این کتاب با عنوان مخاریق و اباطیل ایشان می  آید و به نمونۀ از این اتهاماتی که به شیعه زده شده می پردازد و با این عنوان شروع می کند

«و تهمت الشیعه فی غیر انصاف و السقت بهم اکاذیب ملفقه»

حیات الامام محمد المهدی (عج)،  مرحوم باقر شریف القرشی، ص 114-115

به شیعه نسبت های دروغی داده شده اکاذیبی نسبت داده شده برای تشبیه اذهان و وارونه جلو دادن آنچه که شیعه به آن معتقد است از جملۀ آنها به عنوان «سرداب فی بابِل» در منطقه بابل ها، جالب است فقط به سرداب سامرا اکتفا نکردند، بعضی سامرا را گفتند بعضی بابل گفتند از جملۀ اینها آقای ابن خلدون است؛ ابن خلدون کسی است که این نسبت دروغ را می دهد متأسفانه در مقدمه معروف خودش، حالا ابن خلدون به عنوان مقدمۀ ابن خلدون کتاب معروفی است گاهی به عنوان پدر علم جامعه شناسی در اسلام و فلان هم گاهی معرفی می کنند اما شخصیتی بوده که خیلی ضد شیعه بوده و همچنین نسبت  های ناروای به شیعه داده در کتابش از جمله در این مقدمه صفحه 359 با این عنوان

«و یزعمون»

حیات الامام محمد المهدی (عج)،  مرحوم باقر شریف القرشی، ص 359

یزعمون یعنی شیعه

 گمان می  کند شیعه که

«ان الثانی عشر من ائمتهم»

دوازدهیمن از امام هایشان

«هو محمد بن الحسن العسکری و یلقبونه بالمهدی»

این خیلی عجیب است اینکه به شیعه نسبت می دهند در حالی که آن عقیده تعداد قابل توجهی از اهل سنت هم هست در نسب حضرت مهدی (عج) این نسب را بر آن حضرت ذکر کردند که فرزند امام حسن عسکری (ع) است و دوازدهمین از ائمه هست و نهمین از فرزندان امام حسین (ع) هست و عجیب است که این آقا نسبت به شیعه می دهد که شیعه چنین گمانی دارد و او را مهدی لقب می دهند

«دخل فی السرداب بدارهم بالحله»

این هم از بی‌سوادی او هست واقعاً که می  گوید:

داخل شد آن مهدی در سردابی در خانه اش در حله

 خانه امام زمان در حله بوده، همه می  گویند در سامرا بود این که قطعی تاریخ است.

مجری:

اگر هم قرار باشد جای را نسبت بدهی سامرا است.

استاد جباری:

بله سامرا باید باشد، این نشان می  دهد که متأسفانه همین طور فضا چقدر فضای مخوف علیه شیعه بوده که هر دروغی را راحت می  شد نسبت داد و یا بی اطلاعی این آقا است یا به هر حال از مریضی و عناد و امثال اینها، به هر حال حرف، حرف کاملاً باطلی است خانه امام عسکری(ع) در سامرا بود و آن خانه سرداب داشت که حالا عرض می  کنم قصه آن سرداب را و عجیب است ادعای بعدیش

«و تغیب حین اعتقل مع امه»

هنگامی که اسیر شد با مادرش غایب شد

هنگام اسارت همراه مادرش در حالی که هیچ کتاب تاریخی نگفته که نرجس خاتون مادر امام عصر (عج) اسیر شده باشد.

مجری:

بعد از ازدواج و بعد از ولادت دیگر، این شاید اسارت قبل از ازدواج و آن بحث ها را شاید شنیده و این طوری اواتیر را به هم بسته.

استاد جباری:

بله و این هم یک نکته

«و غاب هناک»

هناک در آن سرداب در حله غایب شد

«و هو یخرج آخرالزمان»

در آخرالزمان خارج خواهد شد از آن سرداب

«فیملاالارض عدلا»

زمین را پر از عدل خواهد کرد

«وهم یشیرون بذلک الی الحدیث الواقع فی کتاب الترمذی فی المهدی وهم الان ینتظرونهم»

در واقع می  گوید شیعیان با این مسئله اشاره می کند به آن چه که در کتاب ترمذی درباره مهدی آمده یعنی خروج مهدی در آخرالزمان و الآن هم منتظر او هستند الآن که در دوره آقای ابن خلدون

«ویسمونه المنتظر لذلک»

او را منتظر می نامند

عجیب است ادعای بعدیش

«و یقفون فی کل لیلة بعد صلوة المغرب بباب هذا السرداب»

هر شب بعد از نماز مغرب می آیند در این سرداب جمع می شوند

«و قد قدموا مرکبا»

یک مرکب هم می آورند

«فیهتفون باسمه»

مهدی را به اسمش آنجا صدا می زنند

«ویدعونه للخروج»

دعوت می کنند که خروج بکند

«حتی تشتبک النجوم»

تا اینکه ستاره ها آسمان را فرا می گیرد

 آنجا هستند و این کار را انجام می دهند

«ثم ینفضون»

بعد جدا می شوند و متفرق می شوند

«ویرجئون الامر الی اللیلة الآتیة»

امر را واگذار می کنند شب بعد، شب بعد هم همین کار را تکرار می کنند

«وهم علی ذلک لهذا العهد»

این ادعای آقای ابن خلدون و این چند ادعای عجیب غریبی که ایشان مطرح می کند که خود نقد آن وقت زیادی را می  طلبد که تک تک اینها همه عزیزان می دانید که خلاف مسلمات شیعه است و در جای خودش با ادله وافی عقیده شیعه درباره امام عصر (عج) مطرح شده که حالا دو سه مورد دیگر هم عرض بکنم و آن نکته نهایی را در پاسخ اشاره بکنم.

مجری:

حالا یک جاهای هم که ایشان اشاره می کند بحث حله و بابل و اینها خب آنجا هم که  فقط هم شیعه نیست اهل سنت هم هستند خب کجاست اگر خودشان شاهد عینی می  کرد حداقل یک فیلمی چیزی بالاخره.

استاد جباری:

و این ادعا را ظاهراً راجع به حله هم فقط ابن خلدون می کند، اگر بود طبیعتاً در متون شیعی می  آمد یا در دیگر متون اهل سنت می  آمد، این به هر حال یکی از موارد هست که چند مورد اشکال که بود نسبتی که به مادر امام (سلام الله علیه) می دهد که اسیر شد و خانۀشان در حله بود نمی دانم بحث سرداب و امثال اینها.

 و بعضی دیگر آمده  اند مسئله سرداب در سامرا را مطرح کردند از جملۀ آنها سویدی است که در «سبائك ذهب»، مؤلف کتاب سبائك ذهب سویدی آنجا می  گوید که

مجری:

برای چه قرنی است استاد متأخر یا متقدم؟

استاد جباری:

قرون میانه باید باشد، می گوید «و تزعم الشیعه انه غاب فی السرداب بسر من رأی و الحرس علیه سنة 262» شیعه گمان می کند که مهدی در سرداب در سامرا، سر من رأی غایب شده «و الحرس علیه» یعنی در حالی که نگهبانان آنجا بودند ، که این از سرداب نتوانست خارج بشود ، که حالا ممکن است که منظور این باشد در حالی که نگهبانان دم در سرداب بودند مهدی در آن سرداب غایب شد در سال 62، این هم خیلی عجیب است نسبت، زمان غیبت حضرت را ما معتقد هستیم سال 260 بوده، سال شهادت امام حسن عسکری (ع) را سال 262 ذکر می کند و محل غیب حضرت را هم سرداب می  داند، ابن تیمیه در منهاج السنه، باز اگر کسانی از اهل سنت هست که، ایشان هم این را نسبت به شیعه می  دهد و می  گوید که «أن الشیعة تعتقد أن الإمام (ع) باقی فی السرداب الباق فی السامرا و ینتظرون خروجهم منه» شیعیان معتقد هستند که  امام مهدی در سرداب باقی است در سامرا و منتظر خروج او از  آن سرداب هستند

مجری:

یعنی این آقایان همه ادعا کردند یک همچین عقیده ای شیعه دارد، در حالی که در مصادر کتاب شیعه ما نداریم

استاد جباری:

هیچ چیز نیست بدون اینکه سندی ذکر بکنند روایتی ذکر بکنند و امثال اینها؛ ابن حجر باز عالم دیگر اهل سنت است، با ابن حجر حیتمی که کتاب «السوائق المحرقه» را نوشته، او هم در آنجا همین نسبت را به شیعه می  دهد، و می  گوید که بنابر رأی ابن خلکان، از او نقل می کند که «أن شیعة تری أنه» یعنی امام مهدی (عج)، شیعه معتقد است که امام مهدی «و هو صاحب السرداب عندهم» نزد شیعه معروف به صاحب سرداب است «و هم ینتظرون خرجه آخر الزمان لسرداب لسر من رأی» منتظر خروج در آخر الزمان از این سرداب هستند.

مجری:

به هر حال عده  ای هست که این وسط نظرشان بر این است و ادعا کردند که شیعه همچین عقیده  ای دارد؛ خب حضرت استاد موضوع این شد که عده  ای تهمت می زنند به شیعیان که همچین ادعایی کردند که در سرداب یا غائب است و غیبت آنجا شده و از آنجا ظهور می کند و تهمت  های دیگری که چهارپایی را می  برند آنجا همیشه یک اسبی چیزی می  گذارند و خلاصه منتظر هستند که امام زمان بیاید و ظهور کند، عده ای هم که معرفی کردید ، که این ادعا را کرده مثل ابن خلدون و ابن تیمیه و ابن حجر حیتمی و امثال اینها هیچ کدام نه سندی مطرح کرده بودند در این قضایا، نه چیزی، صرفاً فقط همچین ادعایی را کردند که همچین عقده  ای است.

استاد جباری:

بله داشتیم سخن ابن حجر حیتمی را نقل می کردیم که حتی در ادامه سخنش هم یک دو بیت شعر اهانت آمیز نسبت به شیعه مطرح کرده که آیا وقتش نرسیده در مورد آن سرداب که متولد کند آن کسی که شما او را منتظرش هستید و او را مهدی می خوانید و اهانتی که کردند من دیگر وارد شعرش نمی شوم ،خب چیزی گفته که لایق خودش هست، در صفحه 100 «السوائق المحرقه»، و غیر از او هم قسمتی نامی باز همینطور در کتاب «السراء بین الإسلام و بثنیه»، جلد 1، صفحه 374 ، همین نسبت ناروا را به شیعه داده و با بیان اهانت آمیزی، و همین را مطرح کرده است که اینها می روند دم در سرداب و منتظر هستند که امامشان از آن سرداب خارج بشود و مرکب می  برند، دو سه نکته را من در جمع بندی عرض می کنم و این است، که اشاره کردیم که هیچ یک از عالمان شیعه این را مطرح نکردند و در هیچ روایتی چنین چیزی وجود ندارد، هیچ سند تاریخی وجود ندارد که شیعیان مسئله آغاز غیبت امام آن را از سرداب دانسته باشند،  و ظهور امام را هم از سرداب دانسته باشند، ابدا چنین چیزی نیست، بلکه روایات ما همه گویای این است که غیبت امام عصر (عج) از خانه مسکونی آن حضرت یعنی همان خانه  ای که امام هادی و سپس امام عسکری در آن زندگی می کردند در سامرا و در منطقه عسکر بود، عسکر در سامرا آن محدوده ای از سامرا بود که وقتی معتصم در سال 221-222، سامرا را وقتی بنا کرد چون‌که خیلی علاقه به ترکان داشت ترکانی که از ماوراءالنهر آورده بود به‌عنوان نیروهای خودش آنجا را پادگان، محل سکنای آن عسکر و لشکر خودش که همین ترکان کذا بودند، و امام هادی (ع) وقتی که در زمان متوکل سال 233،احضار به سامرا شد در آن منطقه سکنی داده شد و لذا خانه ای که الآن قبر این بزرگواران و حرم این بزرگواران هست که همان منطقه ای بوده که عسکر بوده و آنجا سکونت داشتند امام هادی از دنیا رفتند در همان خانه مدفون شدند، امام عسکری وقتی به شهادت رسیدند چه امام هادی و چه امام عسکری بد از شهادت در همان خانه مدفون شدند که الآن موجود است، و آن سرداب محل عبادت این بزرگواران بوده در آن خانه، و قدیم هم خانه  ها سرداب داشته دیگر به خاطر خنکی و امثال اینها می  ساختند، و امام عصر (عج) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان امام عسکری طبق روایات وقتی که بدن مطهر را آوردند در خانه گذاشتند برای نمازخواندن بر بدن مطهر و جعفر کذاب برادر امام عسکری و فرزند منحرف امام هادی (ع) مدعی جانشینی امام عسکری شد و آمد بایستد برای نماز بر بدن امام عسکری، امام عصر از پس پرده از یکی از اتاق‌ها خارج شد، آمد، طبق آن روایت معروف ابو الأدیان مرحوم شیخ صدوق و اینها نقل کردند، و خطاب کرد به جعفر که ای عمو کنار برو که من اولی هستم به نماز بر بدن پدرم و جعفر هم تحت ابهت این طفل 5- 6 ساله قرار گرفت و کنار رفت، و امام عصر نماز را خواند و رو کرد به ابو الأدیان و پاسخ نامه ها را خواست و امثال اینها، همان نشانه  هایی که امام حسن عسکری فرموده بود به ابو الأدیان، و بعد هم از جلوی آن جمع خارج شد و داخل یکی از اتاق‌ها شد و از آنجا دیگر کسی امام را مشاهده نکرده، خب بله در آن جمع مشاهده نکردند اما آن جریان وفت قمیین که  در یکی دوتا برنامه قبل هم شاید اشاره کردم گروهی که، باز این را شیخ صدوق نقل می کند که از قم آمده بودند گروهی از شیعیان به قصد زیارت امام عسکری و در سامرا متوجه شدند شهادت حضرت را دنبال جانشین حضرت می  گشتند وقتی دیدند جعفر به دروغ مدعی جانشینی است مأیوس می  خواستند از سامرا خارج شوند که پیک امام عصر رسید و در آن خانه خدمت امام عصر رسیدند، پس این گروه دیگری هستند که در آن خانه پس از شهادت امام عسکری امام عصر را مشاهده کردند، این دوتا گزارش را حداقل داریم  پس از شهادت امام عسکری و هیچ یک از این گزارشها نمی  گوید که حضرت بعدش رفتند در سرداب و از سرداب خارج نشدند، مسئله سرداب بلکه یکی دوتا گزارش هست چندین سال بعد زمان معتضد عباسی، که آن زمان شهادت امام عسکری زمان معتمد عباسی است، چند سال بعدش معتضد به خلافت می رسد و معتضد یک خلیفه سنگ دل قصیر القلب عباسی بود حساس هم بود روی مسئله خانه امام عسکری (ع) و لذا در دو نوبت نیروهایش را فرستاد برای بررسی این خانه، چرا؟ چون بو برده بود که وکلای حضرت و جانشینان امام عصر (عج) مشغول انجام کارهایی هستند، و فعالیتی دارند، بله در آن دو نوبت اینها آمدند و سرداب را جست‌وجو کردند و اینها شاید در آنجا در آن گزارش است که امام عصر را صدای قرائت قرآنی از درون آن سرداب شنیدن، یا مثلاً در یکی از آن گزارش ها آمده که وارد شد به خلق عادت آبی را مشاهده کرد و کسی را در وسط جزیره مانندی وسط آن آب در حال عبادت مشاهده کرد، این در آن دوتا گزارش است این مربوط به چندین سال بعد از آغاز غیبت امام عصر (عج)  است، و دو جریان خارق العاده ای که این‌طور گزارش شده و الا این معنایش این نیست که حضرت همیشه ساکن در آن سرداب بوده، گاهی به آن خانه مراجعه می کرده، در بعضی از روایات دارد که بعد از آغاز غیبت حضرت سکونت در مدینه کرده، حتی این گزارش را هم داریم، و لذا خیلی مشخص نیست که امام عصر (عج) دائماً در آن خانه بوده چون گاهی جست‌وجو می کردند خانه را این مربوط به گزارش های آغاز غیبت حضرت است درباره گزارش های مربوط به ظهور حضرت که خب همه متفق هستند شیعه و سنی، که آن حضرت از کنار کعبه ظهور خواهد کرد، و در مکه ظهور خواهد کرد و ندا از آنجا به عالمیان خواهد داد و خودش را معرفی خواهد کرد، و هیچ گزارشی وجود ندارد، هیچ روایتی که آن روایات دلالت بر این داشته باشد که حضرت از سامرا از سرداب یا آن گزارش آقای ابن خلدون از حله و امثال اینها ظهور بکند، یک نکته  ای را به‌عنوان نکته آخر خدمت بینندگان عزیز عرض می کنم اینکه نسبت دادند به شیعه که شیعیان مرکب می برند دم سرداب و امثال اینها، شاید خلطی باشد که امثال ابن خلدون و اینها انجام دادند، عزیزان بیننده فیلم سربداران را شاید یادشان باشد آن قسمت آخر سر برداران، نشان می  دهد که در منطقه سبزوار، حکومت داشتند حکومت سربداران، آن شیخ حسن جوری در آن فیلم نشان می دهد که عده ای از شیعیان طبل زنان یک اسبی را یدک می  کشند می  روند روی یک تپه صبحگاه است ،و آن شاگر می پرسد که اینها چه می  کنند، این می  گوید که اینها هر صبح این اسب را می آورند روی این تپه و منتظر خروج امام عصر (عج) هستند، در برخی از منابع تاریخی، راجع به سبزوار و اینها من یادم نمی  آید اما راجع به کاشان مثلاً است برخی از مناطق شیعه نشین هست، یک حرکت نمادین بوده، یعنی شیعیان با این حرکت نمادین می خواستند به حضرت عرض کنند، همان جمله ای که در زیارت آل یاسین، ان شاء الله همه هر صبح می خوانیم، در دعای عهد هم با بیان دیگر، «نصرتی لکم معده» در زیارت آل یاسین که ان شاء الله همه واقعاً در یک چنین وضعیتی باشند، خطاب به حضرت می گوییم نصرت و یاری من برای شما آماده است، این حرکتی نمادین برای اعلام آمادگی به محضر حضرت دارد که ما خودمان آماده  ایم و مرکب را هم آماده گذاشتیم که شما تشریف بیاورید و بر این سوار شوید و ما در رکاب شما، و الا این گزارش های تاریخی هیچ کدام دلالت بر این ندارد که شیعیان کاشان معتقد بوده باشند که امام از کاشان ظهور خواهد کرد، اینکه نیست کاملاً مشخص است، شاید این گونه نویسندگان این حرکت نمادین در برخی از شهر های شیعه نشین را حمل بر این کردند که آنها معتقد هستند که مثلاً  اما از آنجا ظهور، خواهد کرد یا تحریف کردند که از سامرا ظهور خواهد کرد و یا از حله و امثال اینها.

مجری:

خیلی جالب بود برای مان خیلی متشکریم،خسته نباشید استاد عزیز، استاد وقتی ما تقویم را نگاه می کنیم تاریخ را بررسی می کنیم، نام هایی را می بینیم چون سعید بن جبیر از اصحاب امام سجاد (ع) که به وسیله حجاج بن یوسف به شهادت می رسد، خب امکانش هست یک خورده برایمان توضیح بدهید جناب سعید بن جبیر که بود؟ شخصیتش و حجاج بن یوسف را هم که خیلی ها می شنوند و در موردش مطالب زیاد است که چقدر نسبت به شیعه عناد داشته و چگونه با شیعیان برخورد کرده، در این خصوص اگر توضیحی بدهید. چون ماه شعبان است و این حادثه هم روزهای شعبان بوده

استاد جباری:

بله همینطوری از مناسبتهای ماه شعبان است، شهادت این صحابی بزرگوار امام سجاد (ع) شهادت مظلومانه، چون‌که جزو چهار پنج نفری است که نامش به‌عنوان خصیصین و خواص امام سجاد (ع) ذکر شده و شخصیتی است که مظلومانه هم به شهادت رسید و گفته شده در ماه شعبان در سال 94 یا 95، اتفاقاً به لحاظ سال شهادت هم همان چیزی است که راجع  به امام سجاد(ع) گفته شده، از جهت تاریخ شهادت آن حضرت هم تردید هم در شهادت امام سجاد (ع) سال 94 یا 95، درباره سعید بن جیر هم این هست اما ماه شهادتش را همین ماه شعبان گفتند روزش مشخص نشده، چه روزی از ماه شعبان، و توضیح اجمالی این چهار پنج نفر که اشاره کردم عزیزان بیننده، در دوران غربت شیعه الآن داریم سخن می  گوییم عصر امام سجاد، عصر غربت شیعه بوده زمانی بوده، که امام حسین (ع) در 61 هجری به شهادت رسیده شیعیان یک تحرکاتی  در قالب قیام توابین قیام مختار در کوفه انجام دادند سرکوب شد، البته خب مختار یک حرکات خوبی را انجام داد اما اینها سرکوب شده، زبیریون آمدند شیعه را سرکوب کردند، اموی ها بعد از آن عبد الملک مروان و دیگر خلفای اموی همه کارشان سرکوب شیعه بود و دوران غربت و مظلومیت شیعه است ، این فشارهای سختی که روی شیعه بود، رو هر فرقه ای بود دیگر نیست و نابود می شد و این تدبیر ائمه ما است که به‌گونه‌ای در این خفه قان و در این وضعیت  های سخت توانستند که این بقیة السیف ، اینهایی که از دم شمشیرهای این امویان و زبیریان جان به سلامت برده بودند اینها را حفظ بکنند، معرفت  هایشان را افزون بکنند و  اینها را پربار کنند، مثلا همین سعید بن جبیر را راجع به علم او راجع به آگاهی  های تفسیری او خیلی سخن گفتند، مثلاً کلماتی از احمد حنبل  و امثال اینها نقل شده که تعابیر بزرگی، که همه عالم نیاز به علم سعید بن جبیر  دارند، این‌قدر این روایت تفصیلی حتی گفتند اولین کسی که از تابعین تفسیر نوشت همین سعید بن  جبیر بوده، اجمالاً او بوده، و سه چهار نفر دیگر، سعید بن مصیب شخصیتی دیگر بوده از اصحاب امام سجاد، محمد بن جبیر بن مطعم، او شخصیت سوم بوده، ابو خالد کابلی و یحیی بن ام طویل، این پنج نفر به‌عنوان اصحاب خاص امام سجاد (ع) اسم برده شدند، و سعید بن جبیر تاریخ ولادتش را حدود 45 هجری گفتند، یعنی در عصر امام حسن، امامت امام حسن (ع) بوده در حادثه کربلا حدوداً 15 ساله بوده، نسب اصلی اش هم به حبشه می رسد یعنی پدرش جبیر گفتند فرزند شخصی بوده که از حبشه بوده، منتهی می  آید در محدوده عراق با قبیله بی اسد هم  پیمان می شوند جزو موالی بنی اسد بودند آنجا رشد می کنند، و در تشیع او تردیدی نیست، در خصیص بودن او از خواص امام سجاد تردیدی نیست و او کسی است که در قیام عبد الرحمن بن محمد بن اشعث شرکت کرد، عزیزان بیننده بد نیست نام این عبد الرحمن بن محمد بن اشعث گاهی برده می شود قیامی انجام داد در دهه 80 هجری در زمان همین حجاج ها که می  آید حجاج بعد عراق و اینها،

مجری:

این حجاج چند سال دوران حکومتش بوده، با این توصیف قریب 20 یا 25 سال باید باشد

استاد جباری:

بله قریب بیست و خورده ای سال، حاکمیت در عراق داشت در جزیرة العرب، در دوران عبد الملک مروان، و بعدش هم سال 94 یا 95 هجری که سعید بن جبیر به شهادت رسید به دست حجاج از جمله پیامدهای شهادت سعید بن جبیر این است ک حجاج مبتلی به نفرین او شد، هنگام شهادتش سعید گفت که ان شاء الله امیدوارم که من آخرین کسی باشم که به دست تو به شهادت می رسم و ظلم تو شامل حال او می شود، و همینطور هم شد، یعنی بعد از به شهادت رساندن سعید بن جبیر، حدود 15 روز بعضی گفتند بعضی 20 روز بعضاً 40 روز مدت قلیلی نهایتاً یک ماه یک ماه و خورده ای در قید حیات بوده به یک مرض بدی مبتلی شد، مرض آکله می گویند مبتلی شد و در همان شهر واسط که خودش ساخته بود، واسط الآن موجود است، استاد واسط در عراق، در مابین بصره و کوفه این شهر را ساخت لذا واسط نام نهاد، مؤسس این شهر هم خود حجاج است، و سعید را آنجا شهید کرد و خودش هم با این مرض به درک واصل شد و خودش در آن لحظات آخر می گفت یا کابوس می دید یا به هر طریقی نفرین سعید را متوجه شد که کار ساز شده در حقش می  گفت که «مالی و سعید بن جبیر» سعید بن جبیر با من چکار دارد و می دانست ک اثر نفرین او است که گریبان گیر او شده و حجاج در همان سال 94-95 به نفرین سعید بن جبیر به درک واصل شد و از عبرت های تاریخ است، الآن شما می بینید در منطقه حی، از همان مناطق واسط عراق، یک قبه و بارگاه و یک حرمی برای سعید بن جبیر است که مورد زیارت است، اما کو قبر حجاج بن یوسف، و جز بدنامی و بدگویی در تاریخ چیزی نمانده، در همان منطقه، او با آن کروفر و با آن حاکمیت کذا که داشت، اما خب الآن خداوند سنتش بر این قرار گرفته که حق را باقی بگذارد، و یاد حق بلند باشد، و به همین ترتیب در ارتباط با این شخصیت بزرگوار هم از جهت علمی او را ستودند هم از جهت سیاسی که در آن قیام عبد الرحمن بن محمد بن اشعث که البته خود این شیعه نبوده، عبد الرحمن بن محمد بن اشعث، نوه همان اشعث بن قیص هست، اشعث بن قیص منافق که دشمن امیرالمؤمنین بود و با خوارج همراهی کرد و فرد شومی که خودش این‌چنین، دخترش جعده عامل شهادت رساندن امام حسن و پسرش محمد در کربلا حضور داشت جزو سپاه عمر سعد بود، پسر آن محمد ای عبد الرحمن پسر آن محمد است منتهی در زمان حجاج شورشی کرد بر ضد حجاج، چون حجاج یک مقدار حالت دیکتاتور معابانه نسبت مردم مسلمان مناطق شرقی ایران می خواست که اینها جزیه بدهند، و امثال اینها، معامله غیر مسلمان با آنها می کرد، و او به هر حال اعتراض کرد،  چون قیام، قیام ضد اموی بود، برخی از شخصیت های شیعی هم در این قیام شرکت کردند، از جمله سعید بن جبیر و إلّا معنایش این نیست که خود عبدالرحمن هم شیعه بوده، نه او شیعه نبود، و بعد از اینکه آن قیام شکست خورد  توسط حجاج، اینها متفرق شدند، این بزرگانی که در این قیام شرکت داشتند، و مدت شاید 10 -12 سالی این آقای سعید بن جبیر در اصفهان مخفی شد، ساکن اصفهان شد، و مدت قلیلی از این 10 -12 سال را آمد در قم در گزارش است که در جمکران ساکن شد، ده جمکران که آن زمان هم بوده و قبیله بنی اسد آنجا ساکن شده بودند، این مدتی گفته شده که در اینجا مخفی شد، و سفری به حج انجام داد، در آنجا خالد بن عبدالله قصری عامل اموی آنجا این را دست گیر کرد قیدوبند به دست و پایش زدند، گفته شده یک طوافی در مکه انجام داد و از آنجا فرستادنش به واسط نزد حجاج و یک گفت و گوی جالبی هم بین او و حجاج برقرار شده، و او می پرسد از عقیده اش و اعتقادش نسبت به امیرالمؤمنین و امثال اینها خیلی شجاعانه جواب می دهد و دفاع از ساحت مقدس حضرت می کند و به این ترتیب او را به شهادت رساندند.

مجری:

ای کاش وقت بود خیلی سؤال ها دوست داشتیم بدانیم در این لابه‌لای این صحبت  هایی که داشتید، مثلاً یکی از بحث  هایمان همین است که ایشان از یاران امام سجاد (ع) هست امام سجاد در مدینه هستند ایشان در عراق این کاری که ائمه همیشه کردند، اصحابشان را فرستادند به شهر های دیگر، خود این بحث مرجعیت را هم و نشر تشیع می کند، و این اصحاب چقدر سختی می کشند طبیعی است دیگر، یعنی شما یک شخصی در همچین جایگاهی برود به یک شهری که

استاد جباری:

ما شیعیان در عصر حاضر باید اینها را بدانیم  و توجه داشته باشیم که این تشیع و این موالات اهل بیت آسان به دست ما نرسیده با این خون های پاک و مظلومی که بر زمین ریخته شده، تشیع همینطور خودش را به عصر حاضر رسانده

مجری:

این حجاج بن یوسف از کدام قبیله است؟

استاد جباری :

سقفی است،غلام سقیف که امیرالمؤمنین اشاره کرد

مجری:

حالا این سقیفی ها هم خیلی جالب است، ما در همین روزها بحث مغیره را هم داریم، این هم بنی سقیف است اینها از یک طایفه هستند بحث شان ، مختار را هم داریم از همین طایفه  ها، خیلی جالب است، در مورد مغیره می خواستم بدانم خب مغیره هم باز همین مرگش در همین ماه شعبان است، حالا چون بحث بنی سقیف شد و این هم هست، بد نیست در مورد مغیره بگویید، مغیره یک پروندۀ خیلی عریض و طویلی هم دارد، از همان اول پرونده سیاهش همچنان باز است تا لحظه مرگش، چه آن بحث نفاق و آن اولش که اسلام آوردنش است در قضیه حضرت زهرا (س) و چه

استاد جباری:

ریاست محترم قوه قضائیه تعبیر می کرد همین چند روز قبل که بعضی از پرونده های افراد مجرم اقتصادی، (پرونده های وانتی) یعنی پرونده  اش این‌قدر قطور است که با وانت باید حمل بشود، پرونده  امثال مغیره هم پرونده وانتی است،

مجری:

در مورد مغیره اگر زحمتی نیست هم بگویید همین روزها هم مرگش هم سالگردش است

استاد جباری:

من ضبط مغَیره که معروف شده درستش مُغِیره است، خیلی مشهور است که مغیره می گویند، و از جهت ادبی هم از اغاره است، اغاره، یغیر، اغارةً، مغیره اسم فاعل است از یغیر، یعنی اهل غارت کسی که غارتگر بوده، این یک نکته، راجع این، مغیرة بن شعبه همان‌طور که فرمودید اهل قبیله سقیف بوده، قبیله سقیف یک قبیله مهم ساکن در منطقه  طائف بودند، طائف هم که شنیدید نام شهری است در حدود جنوب شرقی مکه قریب به 90 کیلومتر، فاصله دارد با مکه، به هر حال از شهرهای نزدیک به مکه بوده درمجموع و شهر در دوره جاهلیت هم روابط زیادی مکیان با منطقه طائف داشتند، آنجا هم‌قبیله سقیف بوده و هم زراعت و تاکستان، و پرورش انگور و تجارت خمر و شراب و امثال اینها بوده، موقع ولادتش دو سه سال قبل از بعثت پیامبر اکرم گفتند در آنجا انجام گرفت و هنگام ظهور اسلام طفل بود، هنگام هجرت پیامبر اکرم یک نوجوانی بود، و گفته شده که او سال 5- 6 آمد به مدینه و اظهار اسلام کرد، اما چه اظهار اسلامی؟ منافقانه، دلیلش هم این بود که آمد خیانتی در قبیله اش انجام داده بود با کلک و حیله در حق قبیله اش یک بدی انجام داده بود و آنها دنبالش بودند فرار کرد برای اینکه از آنجا نجات پیدا کند آمد به مدینه و اظهار اسلام کرد، بنابراین از جهت ما تردیدی نیست که مغیره یک فردی است که اسلام را منافقانه اختیار کرده و این در کلمات امیرالمؤمنین (ع) تصریح شده که حضرت اشاره به این می کند که او از روی صدق اسلام نیاورده منافقانه اسلام آورد لذا در حوادثی مثل صلح حدیبه به اعتراض یا مثلاً فتح مکه طبیعتاً  همراه پیامبر بوده اما با همان حالت نفاق و ریشه ای که عرض کردم، در پرانتز خوب است عرض بکنم آن کسانی که بعضاً آمدند قبل از فتح مکه اسلام آوردند امثال مغیره امثال خالد بن ولید امثال عمرو عاص، اینها شواهد تاریخی دال بر نفاق شان وجود دارد و در فتح مکه همراه پیامبر (ص) بود، پیامبر اکرم بعد از فتح مکه یک مأموریتی به او دادند این و ابوسفیان را باهم فرستادن سر وقت بت خانه قبیله سقیف و بت لات را آنها بنابود منهدم بکنند و بت خانه را منهدم بکنند، خب این سری در آن بوده که پیامبر (ص) اهالی خود آن منطقه و قبیله را می فرستادند برای نابود کردن بت خانه که این تأثیر بیشتری داشت در این تحولی که به ظاهر اینها پیدا کرده بودند،

مجری:

حاج آقا اجازه می دهید یک تماسی هست، ان شاء الله بعد از تماس ادامه صحبت های شما را بشنویم، به مرند برویم با احمد آقا صحبت کنیم، سلام احمد آقای عزیز بفرمایید.

بیننده:

سلام علیکم می خواستم یک توضیح در مورد شخصیت عدنان بدهید، و یک سؤال داشتم در مورد زندگی پیامبر در دوران جاهلیت آن هم اینکه آیا پیامبر اکرم در جنگ‌های دوران جاهلیت شرکت داشتند با توجه به نقل هایی که وجود دارد در مورد شرکت ایشان در جنگ‌های دوران جاهلیت همراه با عموهایشان و بعد در بعضی از نقل ها آمده که حتی ایشان چندتا تیر انداختند در همان جنگ ها اگر به سؤالات بنده پاسخ بدهید خیلی ممنون می شوم.

مجری:

سؤال اول در مورد کدام شخصیت بود؟

بیننده:

شخصیت عدنان اشعار جاهلی

مجری:

خیلی ممنون، متشکرم چشم حتماً می پرسیم، جناب استاد در خدمت شما هستیم، صحبت ها را تکمیل بکنید بعد ان شاء الله

استاد جباری:

بله، و لذا با توجه به اینکه قبل از فتح مکه اسلام آورده بود خب ما اسلامش را منافقانه می دانیم، پیامبر اکرم مأموریتی دادند برای تخریب بت خانه لات بعد از فتح مکه در سال 9 مغیره همراه پیامبر در جنگ تبوک شرکت کرده و نام او در ولایات ما جزو کسانی است که در لیله عقبه در بازگشت از تبوک جزو توطئه گران برای ترور پیامبر (ص) هست

مجری:

پس در قضیه ترور هم یکی از آنها ایشان بوده

استاد جباری:

بله نام او آمده به‌عنوان کلام، بعد از رحلت رسول خدا (ص) نام مغیره جزو مهاجمین به خانه فاطمه (س) آمده و این تصریح امام حسن در مجلس مناظره  شان است، مجلسی که عمرو عاص و مغیره و عوامل معاویه آنجا حضور داشتند و معاویه خودش هم حضور داشت، امام حسن (ع) که بعد از اینکه معاویه شروع کرد به بدگویی از امیرالمؤمنین و سخنان اهانت آمیز امام حسن خوب لهش کرد به تعبیر امروزی و سوابق او را بیان کرد از جمله این نکته که تو همان کسی هستی که به خانه فاطمه حمله کردی، و فاطمه را مورد ضرب و شتم قرار دادی و مجروحش کردی، و فاطمه را خون آلود کردی، و منجر به سقط جنین فاطمه شدی، امام حسن آنجا این را فرمود و مجلس را امام حسن ترک کردند بعد از جملات که، مناظره معروفی است که مفصل است، این چنین کسی است، بعد می  آید در  زمان عمر، عمر او را یک مسؤلیت هایی می دهد از جمله به بحرین نصبش می کند، منطقه بحرین که همان مناطق حاشیه خلیج فارس بحرین آن زمان بوده، و مردم شکوه می کنند از عملکرد بد مغیره، مجدداً عمر او را برای بصره نصب می کند در بصره مرتکب عمل نامشروع خلاف عفتی می شود، می آیند شهادت می دهند، جریان معروف است زمان مغیره که متأسفانه عمر به‌گونه‌ای صحنه را پیش برد که حد بر او جاری نشد، از جمله چیزهایی است که همه منتظر بودند حد زنا بر مغیره جاری بشود ولی انجام نشد، و سپس در زمان عثمان در منطقه آذربایجان ارمنستان نصب می شود، در زمان امیرالمؤمنین مغیره هیچ کاره بوده، الآن چون در فضای مجازی از یک بزرگواری پخش شد گفت که از روی اکراه امیرالمؤمنین حکم مشاوره زده بود برای مغیره حرف درستی نیست، مغیره مشاور امیرالمؤمنین نبوده، چون در آن زمان وجود  نداشت بلکه یک بار مشاور خود خوانده، خودش به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که شما خوب است معاویه را فعلاً کار به کارش نداشته باشی، بگذار در شام باشد تا شما مستقر بشوی که امیرالمؤمنین نپذیرفت.

مجری:

وقتمان هم رو به پایان است، مرگش در چه سالی بوده؟

استاد جباری:

مرگش در سال 50 بود در زمان بعد از صلح امام حسن دوران حاکمیت معاویه، معاویه او را نسب بر کوفه کرد، و در کوفه بود، و در کوفه علیه امیرالمؤمنین سب و لعن می کرد و سال 50 در کوفه به درک واصل شد با بیماری تاون، این درباره مغیره و در کوفه مدفون شد،

مجری:

مباحث خیلی زیاد است، استاد ما عذرخواهی می کنیم وقتمان به پایان رسیده، این جنگ‌های قبل از اسلام به فجال معروف است یا فجّال

استاد جباری:

حروب فجار معروف است، فجور است، فجور هم مشخص است به نام زشتی و زنا، چون عرب جاهلی چهار جنگ در مکه و اطراف مکه در سال های دوره جاهلیت انجام دادند که این جنگ ها در ماه حرام اتفاق افتاد، و آن را جنگ‌های فجار نامیدند،

مجری:

پس ضبطش فجار است، حالا دوست عزیزمان احمد از مرند  که تماس گرفته بود عذرخواهی می کنیم ان شاء الله جلسه بعد اولین سؤال این سؤال باشد سعی می کنیم سؤال های دیگر را هم پاسخ بدهیم، مناسبت ها زیاد بود در ماه شعبان مباحث خیلی زیاد است و اگر این یک همچین روزهایی پرونده اشخاصی مثل مغیره را اگر باز نکنیم، جای دیگر شاید فرصت پیش نیاید،

خیلی متشکریم از وقتی که گذاشتید و دقتی که داشتید خیلی ممنونم ان شاء الله که بینندگان عزیز هم این سؤال هایی که فرستادند، آن سؤال ها به دست من رسیده، وقت کم هست ان شاء الله سعی می کنیم در برنامه بعد از استاد عزیز جناب آقای دکتر جباری بپرسیم به شرط حیات اگر توفیقی بود در خدمت ایشان باشیم، و از خدا می خواهم که این ساعات را بهترین ساعات ما در دنیا و آخرت قرار بدهد و ان شاء الله مورد عنایت آقا امام زمان باشیم اللهم عجل لولیک الفرج.

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته


آینه تاریخ>

شبکه ولی عصر استاد جباری آینه تاریخ تاریخ اسلام