حبل المتین

الحمدلله بازهم این توفیق را پیدا کردیم تا در یکشنبه شبی دیگر برنامه «حبل المتین» را به محضر همه شما گرامیان تقدیم کنیم. ان شاءالله امشب هم بتوانیم در راستای بالا بردن معرفت خودمان نسبت به ائمه اطهار و تقویت ولایتمداری خودمان تلاش کنیم.

مثل همیشه این افتخار را داریم تا در محضر حضرت استاد آیت الله حسینی قزوینی هستیم. ان شاءالله امشب هم بتوانیم مثل همیشه نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم.

همچنین برای خودمان و برای حضرت استاد یادآوری کنیم که امشب هم منتظریم تا بشنویم حسن مطلع‌های زیبای زهرایی را تا دل خودمان را به نور حضرت فاطمه زهرا منور کنیم.

ابتدائا خدمت استاد سلام و عرض ادبی داشته باشیم و بعد هم از ایشان بطلبیم و از محضرشان استفاده کنیم. خدمت حضرتعالی سلام عرض می‌کنم، در محضرتان هستیم و استفاده می‌کنیم.

آیت الله حسینی قزوینی:

السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا حجة الله و دلیل ارادته السلام علیک یا من بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الأرض و السماء

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ همچنین خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی خالصانه‌ترین سلامم را تقدیم می‌کنم و موفقیت بیش از پیش برای همه گرامیان از خداوند منّان خواهانم.

روایتی جالب از «احمد بن حنبل» در تفسیر آیه 23 سوره شوری!

ما طبق برنامه همیشگی برای اینکه بتوانیم دین و دنیا و آخرت خود را بیمه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) کنیم، یادی از آن بزرگوار می‌کنیم.

خدای عالم در سوره شوری آیه 23 اجر رسالت نبی گرامی اسلام را محبت به خویشان رسول اکرم قرار داد. قرآن کریم می‌فرماید:

(قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)

بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم.

سوره شوری (42): آیه 23

جالب اینجاست که آقای «احمد بن حنبل» در کتاب «فضائل الصحابة» از «ابن عباس» نقل می‌کند که وقتی این آیه نازل شد، گفت:

«یا رسول الله من قرابتنا هؤلاء الذین وجبت علینا مودتهم»

یا رسول الله! خویشاوندان شما که مودت آنها بر ما واجب شده است، چه کسانی هستند؟!

«قال علی وفاطمة وابناها علیهم السلام»

فضائل الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 2، ص 669، ح 1141

اما مردم با امیرالمؤمنین چه کردند؟! مردم با امام حسن و امام حسین چه کردند؟! حضرت صدیقه طاهره چه شد؟!

بنده شعرهایی تلفیقی از شعرای مختلف در رابطه با آیه ذوی القربی قرائت می‌کنم، باشد که هدیه ناچیزی و ران ملخی به پیشگاه سلیمان عالم هستی حضرت بقیة الله الأعظم عرضه کنیم.

بهر ذی القربی مودت خواست قرآنت ولی

جز به قتل من ادا حق ذوی القربی نشد

اگر خداوند متعال فرموده بود: «قل لا اسئلکم علیه أجرا إلا العداوة فی القربی»، آیا بیش از این می‌توانستند نسبت به اهلبیت ظلم کنند؟!

گرفتم در میان کوچه پاداش رسالت را

چه پاداش گرانقدری، چه بازوبند نیکویی

ضربه غلاف شمشیر بر بازوی حضرت صدیقه طاهره آنچنان شدید بود که همانند یک بازوبند سیاهی بر بازوی حضرت فاطمه زهرا نقش بسته بود.

بر روی قبر من بنویسید دوستان

سیلی زدن مودت زهرا نمی‌شود

سقط جنین و سیلی و ضرب و غلاف تیغ

این احترام أم ابیها نمی‌شود

حق بردن و سیلی زدن و سینه شکستن

مزد زحمات شب و روز پدرم بود

لا حول و لا قوة إلا بالله، یا مولاتی یا فاطمة الزهراء أغیثینی. ألا لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون

مجری:

أحسنتم، طیب الله أنفاسکم. خیلی ممنون و متشکریم. الحمدلله این توفیق را پیدا می‌کنیم در چنین شب‌هایی دل‌هایمان را زهرایی می‌کنیم.

الآن که در آستانه ورود به ماه محرم ماه سیدالشهداء ماه فرزند حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هستیم، چقدر بهتر که دل‌هایمان آماده‌تر باشد. ان شاءالله این ماه با بقیه سال‌ها تفاوت داشته باشد و بتوانیم سالی متفاوت را تجربه کنیم.

حضرت استاد در این ایام در ورودی ماه محرم هم هستیم. بالاخره افرادی هم بودند که متأسفانه امسال این ماه محرم در قید حیات نیستند، اما خودشان برای زنده نگهداشتن این ماه تلاش کرده بودند.

به نظرم قبل از اینکه بخواهیم به سراغ بحث اصلی‌مان برویم که ان شاءالله قطعاً هم در راستای همین مطالب هست، اگر نکته و تذکری هست مطرح بفرمایید تا از محضرتان استفاده کنیم.

عرض تسلیت و ابراز همدردی با خانواده قربانیان بیماری کرونا

آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر یا أبا صالح المهدی ادرکنی

اولاً عرض کنیم که در این ایام، بسیاری از عزیزان و بزرگانمان اعم از فضلای بزرگ نجف، قم، مشهد و دیگر بلاد را از دست دادیم.

دیروز برادر عزیزمان آیت الله سید عادل علوی که عمری برای اهلبیت زحمت کشیده بودند و واقعاً خدمات زیادی کرده بودند را از دست دادیم.

ما چند صباحی در «شبکه جهانی ولایت» از بیانات زیبای ایشان بهره بردیم و استفاده کردیم. ما این مصیبت را به خانواده گرامی آن بزرگوار تسلیت عرض می‌کنیم.

همچنین برادر عزیزمان آقای «شریفی» پدر بزرگوارشان را از دست دادند. ما به ایشان تسلیت عرض می‌کنیم و به دیگر بازماندگانشان هم تعزیت عرض می‌کنیم و درجات عالی برای پدر بزرگوارشان از خداوند منّان خواهانیم.

در طول این دو سال و اندی که ویروس منحوس کرونا وارد کشورمان شده است، بسیاری از آقایان و خانم‌ها عزیزانشان را از دست دادند.

فرزندان کوچکی هستند که مهر پدری و مادری را از دست دادند و پدران و مادرانی که عزیزانشان و برادران و خواهرانشان را از دست دادند.

ما برای همه از دست رفتگان به ویژه آن دسته از عزیزان خادمین مجاهدین در بیمارستان‌ها که شبانه روز برای بیماران زحماتی می‌کشیدند و تلاش می‌کردند و به درجه رفیع شهادت رسیدند، علو درجات از خداوند منّان می‌خواهیم.

خداوند همه آنان را با موالیانشان محشور کند و به بازماندگانشان در دنیا صبر جمیل و در آخرت اجر جزیل عنایت کند.

واقعاً برای بازماندگان خیلی سخت است. زمانی که جای خالی این عزیزان را می‌بینند، هر لحظه برایشان لحظات تلخ و دردآوری تکرار می‌شود. امیدواریم خداوند عالم به همگان صبر جمیل عطا کند و همگان تسلیم امر الهی باشند.

روایتی به ذهنم آمد که از امام باقر (علیه السلام) است. بنده تقاضا دارم عزیزان به این روایت خوب دقت کنند، شاید این روایت یک هدیه آسمانی برای همه ما باشد.

شخصی نقل می‌کند خدمت امام باقر بودیم، در حالی که یکی از فرزندان خردسالشان بیمار بود. حضرت دائماً به قسمت خانم‌ها می‌رفتند و می‌آمدند و بسیار بی تابی و دعا می‌کردند.

شدت بی تابی حضرت به قدری بود که ما با خود می‌گفتیم که اگر این کودک از دنیا برود، روح از بدن امام باقر جدا می‌شود.

یک مرتبه مشاهده کردیم صدای گریه از سمت خانم‌ها بلند شد و یقین کردیم که این کودک از دنیا رفته است. در همین حال رنگ حضرت به حالت طبیعی برگشت و بی تابی حضرت تغییر کرد.

ما عرض کردیم: یابن رسول الله! با بی تابی و حالت التماس و دعایی که شما داشتید با خود گفتیم که اگر این کودک از دنیا برود روح از بدن شما مفارقت می‌کند. در مقابل بعد از رحلت فرزندتان بسیار حالت طبیعی داشتید.

حضرت فرمودند: ما از خداوند عالم می‌خواستیم و التماس می‌کردیم این کودک را شفا دهند، اما فهمیدیم که اراده الهی بر این تعلق گرفته است که این کودک را از ما بگیرد.

ما تسلیم امر الهی و راضی به رضای خداوند عالم هستیم. وقتی فهمیدیم رضای خدا در این هست، ما هم چیزی برخلاف رضای خداوند عالم از ذهنمان خطور نمی‌کند.

بنابراین آن دسته از عزیزانی که مصیبت زده هستند، بدانند که اراده و مشیت الهی بر این تعلق گرفته است که عزیزانشان از دست برود و خداوند عالم به خاطر این مصائب درجات بالایی برای آنها در نظر گرفته است.

البته اینها دلیل بر این نیست که ما بخواهیم در دعا یا در مداوا کوتاهی کنیم. کوتاهی کردن در دعا و التماس و تضرع از خداوند عالم درست نیست و ما باید تمام تلاش خود را به کار ببندیم.

حال اگر تلاش‌ها نتیجه‌ای نداد و اراده الهی بر این تعلق گرفت که این عزیز را از ما بگیرد، در آنجا دیگر باید تسلیم امر خداوند عالم باشیم. ما در خدمت حضرتعالی هستیم.

مجری:

تشکر می‌کنیم، خیلی ممنونم. بنده هم به نوبه خودم به بازماندگان این عزیزان تسلیت عرض می‌کنم.

وفات و رحلت آیت الله سید عادل علوی را به همه محبین مکتب اهلبیت تسلیت عرض می‌کنم و همچنین رحلت پدر بزرگوار برادر عزیزمان آقای «شریفی» را به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت عرض می‌کنم.

حضرت استاد بسیار حدیث آرامش بخشی فرمودند. ان شاءالله بتوانیم همین مطلب را با دلمان حس کنیم و راضی به رضای الهی باشیم.

عزیزانی که همراه ما بودند مطلع هستند که بحثی را ذیل این سؤال آغاز کردیم که تفرقه و افتراقی که در امت افتاده است، ناشی از چیست.

رسول گرامی اسلام فرمودند: اگر می‌خواهید وحدت داشته باشید، باید یک محور پیدا کنید. پیغمبر اکرم آن محور را مشخص نمودند و فرمودند که اهلبیت من، آن محور وحدت شما هستند.

ما آمدیم بررسی کنیم و دیدیم الی ماشاءالله احادیث و تعابیر مختلف در باب فضائل اهلبیت (علیهم السلام) وجود دارد. ما تعابیر مختلفی می‌بینیم که به چیزهای مختلفی تشبیه شدند و قطعاً برای ما تک تک آنها درس هست.

یکی از بحث‌هایی که استاد آغاز فرمودند، «حدیث سفینه» بود که به صراحت بر همین مطلب اشاره داشت.

حضرت استاد شباهت‌های بسیار متعددی را بیان فرمودند و دیدیم که می‌توانیم وقتی به تک تک آیاتی که نسبت به حضرت نوح در قرآن کریم وارد شده است می‌رسیم، تفکر و تأملی کنیم و ببینیم تطبیق و تشبیه این نسبت به امت و زمان فعلی خودمان چیست.

الحمدلله تا الآن چهارده مورد از این شباهت‌ها را از محضر حضرت استاد استفاده کردیم. ان شاءالله قرار است از فرداشب ویژه برنامه «کشتی نجات» را در این شبکه شاهد باشیم که ویژه برنامه ماه محرم هست و در حقیقت جلسه آخر این برنامه هست.

ما می‌خواهیم به شباهت آخر برسیم و چقدر هم مبارک هست. ما مشاهده کردیم رسمی که در مجالس مختلف وجود دارد، این است که در جلسه آخر بیشتر به صورت خاص به حضرت صاحب العصر و الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اشاره می‌شود.

ان شاءالله در ذیل این روایت هم از محضر حضرت استاد استفاده کنیم و بتوانیم این تشبیه را به حضرت صاحب الأمر متصل کنیم. حضرت استاد ما در آیه چهاردهم سوره عنکبوت اینگونه می‌خوانیم:

(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلی قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِینَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُون)

ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و او در میان آنها هزار سال، الا پنجاه سال، درنگ کرد اما سرانجام طوفان آنها را فرو گرفت در حالی که ظالم بودند.

سوره عنکبوت (29): آیه 14

طبق همین آیه اشاره شده است که حضرت نوح تنها نهصد و پنجاه سال از عمر خود را صرف هدایت قوم خود کرد. قطعاً عمر حضرت نوح بیشتر از این بوده و به «شیخ الأنبیاء» معروف هستند.

ما از این ویژگی که در قرآن کریم آمده است، چطور می‌توانیم با اهلبیت تطبیق بدهیم و ان شاءالله از محضرتان استفاده کنیم و بیشنویم!

مصداق «فرقه ناجیه» در کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

آیت الله حسینی قزوینی:

همانطور که حضرتعالی هم اشاره کردید، بهترین راه و بهترین روش برای وحدت جهان اسلام و امت اسلامی جمع شدن در کنار مائده آسمانی اهلبیت (علیهم السلام) است.

بنده به مقدمه‌ای اشاره کنم و ان شاءالله از فرداشب روی این مقدمه بیشتر توضیح خواهیم داد.

قرار شد ما هر شب نیم ساعت قبل از شروع برنامه‌ها در خدمت بینندگان عزیز باشیم و هدیه‌ای نملیه به پیشگاه امام حسین (علیه السلام) و مادر بزرگوارشان حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) ببریم.

بنده در حال آماده کردن برنامه‌ای تحت عنوان "ولایت و امامت، هزاران نکته و پیام و سؤال" هستم.

ما باید با این نکته‌ها و پیام‌ها و سؤالات اعتقادات جوانان عزیز شیعه را تقویت کنیم تا هم در برابر تبلیغات مسموم شبکه‌های وهابی و فضای مجازی وهابی‌ها یا دیگر معاندین مورد لغزش قرار نگیرند و هم تأمل و دقتی برای غیر شیعه باشد.

قبل از اینکه کار از کار بگذرد و راه جبران برای همیشه بسته شود، شاید مخالفین بیدار شوند و راه حق را انتخاب کنند.

آن نکته این است که عزیزان ما می‌دانند که رسول گرامی اسلام بارها فرموده‌اند که تنها یک فرقه از امت من وارد بهشت می‌شوند.

در خصوص این مطلب سندهای مختلفی نقل شده است. بنده تنها روایتی از آقای «ألبانی» نقل می‌کنم. در کتاب «سلسلة الأحادیث الصحیحة» جلد سوم صفحه 480 حدیث 1492 نقل شده است که پیغمبر اکرم فرمود:

«والذی نفسی بیده لتفترقن أمتی علی ثلاث وسبعین فرقة، فواحدة فی الجنة، وثنتین وسبعین فی النار»

قسم به خداوندی که جان من در دست اوست امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. یکی از آنها در بهشت است و هفتاد و دو فرقه در آتش جهنم هستند.

«قیل: یا رسول الله من هم؟ قال: هم الجماعة "»

سلسلة الأحادیث الصحیحة وشیء من فقهها وفوائدها، المؤلف: أبو عبد الرحمن محمد ناصر الدین، بن الحاج نوح بن نجاتی بن آدم، الأشقودری الألبانی (المتوفی: 1420 هـ)، الناشر: مکتبة المعارف للنشر والتوزیع، الریاض، الطبعة: الأولی، (لمکتبة المعارف)، ج 3، ص 480، ح 1492

آقای «ترمذی» در کتاب «صحیح» خود جلد چهارم صفحه 381 همین تعبیر را دارد. «حاکم نیشابوری» در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» جلد اول صفحه 128 این عبارت را دارد.

رسول اکرم فرموده است امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند در حالی که هفتاد و دو فرقه یعنی حدود هشتاد درصد از امت من به جهنم می‌روند و تنها یک فرقه وارد بهشت می‌شوند.

سؤال ما این است که آیا رسول اکرم ویژگی‌های این فرقه ناجیه و فرقه‌ای که وارد بهشت می‌شوند را بیان کرده است یا خیر؟!

اگر حضرت ویژگی‌های این فرقه را بیان نکرده‌اند، نستجیر بالله در حق امت ظلم واقع شده است. این که رسول اکرم اعلان خطری کند و قضیه‌ای را از آینده خبر بدهد، اما راهکار تشخیص فرقه ناجیه از فرقه هالکه را ندهد ظلمی در حق امت هست.

بنده در اینجا دو مصدر از کتب اهل سنت نقل می‌کنم. مصدر اول کتاب «مناقب علی بن أبی طالب» اثر «ابن مردویه» یکی از علمای بزرگ اهل سنت متوفای 410 هجری است.

ایشان با سند خود از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) همان تعبیر را نقل می‌کند و می‌نویسد:

«تفترق هذه الأُمّة علی ثلاث وسبعین فرقة، ثنتان وسبعون فی النّار وواحدة فی الجنّة»

این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند، در حالی که هفتاد و دو فرقه در آتش و یک فرقه در بهشت هستند.

«وهم الّذین قال الله عزّ وجلّ: (وَمِمَّنْ خَلَقْنَآ أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یعْدِلُونَ)، وهم أنا وشیعتی»

مناقب علی بن أبی طالب (ع) وما نزل من القرآن فی علی (ع)، نویسنده: أحمد بن موسی ابن مردویه الأصفهانی، وفات: 410، تحقیق: جمعه ورتبه وقدم له: عبد الرزاق محمد سین حرز الدین، چاپ: الثانیة، سال چاپ: 1424 - 1382 ش، ناشر: دار الحدیث، ص 244، ح 356

این کتاب شیعه نیست، بلکه کتاب اهل سنت است. جناب «خوارزمی» متوفای 568 هجری در کتاب «مناقب» خود صفحه 331 همین روایت را با سند خودشان از امیرالمؤمنین نقل می‌کند و می‌نویسد:

«تفترق هذه الأمة علی ثلاث وسبعین فرقة، ثنتان وسبعون فی النار، وواحدة فی الجنة وهم الذین قال الله عز وجل: " وممن خلقنا أمة یهدون بالحق وبه یعدلون " وهم أنا وشیعتی»

المناقب، نویسنده: الموفق الخوارزمی، وفات: 568، تحقیق: الشیخ مالک المحمودی - مؤسسة سید الشهداء (ع)، چاپ: الثانیة، سال چاپ: ربیع الثانی 1414، مؤسسة النشر الإسلامی، ص 331، ح 351

در کتب شیعه الی ماشاءالله این روایت نقل شده است. در کتاب «وسائل الشیعه» جلد 27 صفحه 49 روایتی از امیرالمؤمنین نقل شده است که رسول گرامی اسلام فرمود:

«سَتَفْتَرِقُ أُمَّتِی عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِیةٌ وَ الْبَاقُونَ هَالِکونَ»

امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. یکی از آنها اهل نجات هستند و باقی همگی اهل هلاکت هستند.

«وَ النَّاجُونَ الَّذِینَ یتَمَسَّکونَ بِوَلَایتِکمْ»

گروهی که نجات پیدا می‌کنند، کسانی هستند که به ولایت شما تمسک می‌کنند.

«وَ یقْتَبِسُونَ مِنْ عِلْمِکمْ وَ لَا یعْمَلُونَ بِرَأْیهِمْ فَأُولَئِک مَا عَلَیهِمْ مِنْ سَبِیلٍ الْحَدِیث»

وسائل الشیعة، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 27، ص 50، ح 33180

همچنین در کتاب «أمالی» اثر «شیخ طوسی» نقل شده است که رسول اکرم خطاب به مردم فرمودند:

«وَ سَتَفْتَرِقُ هَذِهِ الْأُمَّةُ عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً، اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِرْقَةً فِی النَّارِ، وَ فِرْقَةٌ فِی الْجَنَّةِ»

بعد از من امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. هفتاد و دو فرقه در آتش هستند و یک فرقه در بهشت هستند.

«وَ هِی الَّتِی اتَّبَعَتْ وَصِی مُحَمَّدٍ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)»

فرقه‌ای اهل نجات هستند که از وصی حضرت محمد متابعت می‌کنند.

«وَ ضَرَبَ بِیدِهِ عَلَی صَدْرِهِ، ثُمَّ قَالَ: ثَلَاثَ عَشْرَةَ فِرْقَةً مِنَ الثَّلَاثِ وَ السَّبْعِینَ کلُّهَا تَنْتَحِلُ مَوَدَّتِی وَ حُبِّی، وَاحِدَةٌ مِنْهَا فِی الْجَنَّةِ وَ هُمُ النَّمَطُ الْأَوْسَطُ، وَ اثْنَتَا عَشْرَةَ فِی النَّار»

حضرت با دستانش به سینه‌اش زد و فرمود: کسانی که از من که وصی رسمی و خلیفه پیغمبر اکرم هستم اطاعت می‌کنند اهل نجات و الباقی اهل آتش هستند.

الأمالي( للطوسي)؛ نويسنده: طوسى، محمد بن الحسن‏، تاريخ وفات مؤلف: 460 ق‏، ناشر: دار الثقافة، قم‏، سال چاپ: 1414 ق‏، نوبت چاپ: اول‏، ص 523، ح 1159

ما حدود چهل و سه الی چهل و چهار روایت در منابع اهل سنت داریم که برخی از آنها هم صحیح قطعی است. اگر این روایات صحیح هم نباشد، چهل و دو روایت فوق مستفیض هست. در این روایات آمده است که رسول اکرم بعد از آیه شریفه:

(إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیة)

(اما) کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند بهترین مخلوقات (خدا) هستند.

سوره بینه (98): آیه 7

می‌فرماید:

«هم أنت وشیعتک»

روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 30، ص 207، باب البینة: (8) جزاؤهم عند ربهم... ..

همچنین روایاتی از قول «أم سلمه» و «أنس بن مالک» و دیگران نقل شده است که می‌فرماید:

«والذی نفسی بیده إن هذا وشیعته لهم الفائزون یوم القیامة»

تاریخ مدینة دمشق وذکر فضل‌ها وتسمیة من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 42، ص 371، باب آخر الجزء السابع والتسعین بعد الأربعمائة من الفرع

نکته دیگر حدیث ثقلین، حدیث نجوم و حدیث سفینه است. این‌ها هم نشانه‌هایی برای فرقه ناجیه است.

فرقه ناجیه همانند قوم حضرت نوح که از او تبعیت کردند و به حرف او گوش کردند و سوار کشتی شدند و به او ایمان آوردند، کسانی هم که به اهلبیت من ایمان می‌آورند و به حرفشان گوش می‌کنند هم همگی اهل نجات هستند.

ان شاءالله ما در شب‌های ماه محرم که شب‌های حسینی است و تمام دل‌ها متوجه سرور آزادگان حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) هست، این مباحث را پی می‌گیریم تا قدری نسبت به اهلبیت مخصوصاً امام حسین معرفتمان را افزایش دهیم.

مجری:

بسیار خوب. یک فاصله می‌گیریم و خدمتتان برمی گردیم تا عزیزان اتاق فرمان تشریف بیاورند.

عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». قبل از اینکه حضرت استاد ادامه بدهند، بنده صرفاً یک یادآوری خدمت شما عرض کنم.

شماره‌هایی که مشاهده می‌فرمایید در اختیار شما هست. شما عزیزان می‌توانید تماس بگیرید و سؤالات خودتان را مطرح کنید. همین الآن از ابتدای برنامه این فرصت هست که تماس بگیرید.

عزیزان اتاق فرمان شماره‌ها را یادداشت می‌کنند و ان شاءالله در فرصت مقتضی با شما تماس خواهند گرفت و ان شاءالله صدای شما را داخل استودیو خواهیم شنید.

حضرت استاد نسبت به تفرقه‌ای که افتاده بود و آنچه در کتب اهل سنت آمده بود، حضرتعالی می‌فرمودید.

آیت الله حسینی قزوینی:

بنده عرض کردم رسول اکرم اعلان خطر می‌کند و آینده را برای مردم به تصویر می‌کشد و روشن می‌کند که بعد از من امت گرفتار تفرقه می‌شوند و اکثریت هم به طرف باطل می‌روند.

به بیان بهتر از میان هفتاد و سه دسته، هفتاد و دو دسته وارد جهنم می‌شوند. این بسیار خطر بزرگی است. اگر نبود مگر همین یک روایت که ما روی آن تأمل کنیم و ببینیم که قضیه چیست، برای ما هشدار است.

فرقه ناجیه ای که آقایان آورده‌اند که در بعضی از روایات اضافه کردند شکی نیست که اینها جعلیات بنی امیه هست، با این هفتاد و دو فرقه سازگار نیست.

ما نمی‌خواهیم در مقام قضاوت باشیم، اما حضرت در همین جا یک ملاکی قرار داده است که از مجموع امت من اکثریت راه انحراف می‌روند. اکثریت قوم حضرت موسی بعد از او راه انحراف رفتند و اکثریت قوم حضرت عیسی راه انحراف رفتند.

امت رسول گرامی اسلام هم بعد از آن بزرگوار حرف‌های حضرت را کنار می‌گذارند و آنچه هوای نفسشان می‌خواهد را انتخاب می‌کنند. حدیث حوض بهترین دلیل بر این مدعاست.

مجری:

حاج آقا نکته بسیار جالبی است. این افراد تا الآن با افتخار می‌گفتند که ما اهل جماعت هستیم و ما اکثریت هستیم. اتفاقاً این حدیث با این ملاکی که حضرتعالی فرمودید، طعنه‌ای بر خودشان خواهد بود.

آیت الله حسینی قزوینی:

بله. ما در روایت صحیح هم داریم که پیغمبر اکرم می‌فرمایند: امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. شرورترین آنها کسانی هستند که به قیاس و رأی عمل می‌کنند. این‌ها مطالبی است که در روایات آمده و قابل تأمل است.

بنده عرض کردم اهانت به همدیگر ممنوع است، اما بیاییم با دوستی و مهربانی ادله خودمان را بر مبنای تعقل و تدبر و تأمل تنظیم کنیم و به یکدیگر عرضه کنیم.

بنده بارها گفته‌ام بهترین راه برای روشن شدن قضیه این است که بزرگان و متفکرین و علمای فرق بنشینند و با همدیگر بحث‌های دوستانه کنند تا قضیه هم برای خودشان روشن شود و هم برای مردم روشن شود.

میزهای آزاداندیشی در دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه، داخل کشور یا خارج کشور بهترین راه است.

این که ما عده‌ای را تحریک کنیم تا آدم بکشند، سر ببرند، جنایت کنند و بگویند هرکسی امام ما را قبول نکرد اهل جهنم هست یا هرکسی رهبری ما را قبول نکرد اهل جهنم است بساط شیطانی و ابلیسی است.

تشابهات امام زمان (سلام الله علیه) با حضرت نوح (علیه السلام)

در رابطه با سؤالی که حضرتعالی پرسیدید، یکی از ویژگی‌هایی که قرآن کریم برای حضرت نوح مطرح می‌کند این است که در سوره عنکبوت آیه 14 می‌فرماید:

(وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلی قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِینَ عاما)

ما نوح را به سوی قومش فرستادیم و او در میان آنها هزار سال، الا پنجاه سال، درنگ کرد.

حضرت نوح نهصد و پنجاه سال مشغول پیغمبری بوده است.

(فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُون)

اما سرانجام طوفان آنها را فرو گرفت در حالی که ظالم بودند.

سوره عنکبوت (29): آیه 14

در رابطه با اینکه عمر حضرت نوح چقدر بوده است، «مرحوم کلینی» در کتاب «کافی» جلد هشتم صفحه 284 روایتی را نقل می‌کند.

ایشان می‌نویسد: حضرت نوح دو هزار و سیصد سال عمر کرد. هشتصد و پنجاه سال قبل از بعثت عمر داشتند، نهصد و پنجاه سال هم زمان بعثت حضرت نوح طول کشید و پانصد سال هم بعد از اینکه از سفینه خارج شدند با آن تعداد اندکی از یاران زندگی کردند.

بنابراین عزیزان دقت کنند حضرت نوح هشتصد و پنجاه سال قبل از نبوت داشتند، نهصد و پنجاه سال بعد از طوفان و پانصد سال هم با امت خودشان زندگی کردند.

البته بعضی از بزرگان نظیر «علامه مجلسی» و دیگران معتقدند که حضرت نوح دو هزار و پانصد سال عمر داشتند، اما روایت امام صادق برای ما ملاک است. حال عمر حضرت نوح دو هزار و سیصد سال یا دو هزار و پانصد سال بوده است.

در اینجا ما باید قدری دقت کنیم. یکی از تشبیهات اهلبیت (علیهم السلام) در رابطه با حضرت نوح قضیه طول عمر حضرت ولی عصر است. بعضی افراد ادعا می‌کنند که چطور ممکن است یک نفر هشتصد سال یا هزار سال عمر داشته باشد!!

قرآن کریم در این زمینه مثال زده و قضیه را روشن کرده است که حضرت نوح دو هزار و سیصد یا دو هزار و پانصد سال عمر کرده‌اند.

امسال سال 1442 هجری قمری است و از فرداشب وارد سال 1443 هجری قمری می‌شویم.

در حال حاضر از عمر شریف امام زمان 1187 سال می‌گذرد. اگر قرار باشد حضرت ولی عصر به اندازه حضرت نوح عمر کند، باید هزار و صد و سیزده سال دیگر عمر کنند تازه به عمر حضرت نوح می‌رسد.

اگر عمر حضرت نوح را دو هزار و پانصد سال در نظر بگیریم، حضرت ولی عصر که الآن هزار و صد و هشتاد و هفت سال از عمر مبارکشان گذشته است باید هزار و صد و سیزده سال دیگر عمر کنند تا به عمر حضرت نوح برسند.

جالب اینجاست که در کتاب «کمال الدین» اثر «مرحوم شیخ صدوق» صفحه 301 و 302 از قول امام سجاد (علیه السلام) نقل شده است که حضرت مهدی سنت‌هایی از انبیاء داشتند.

سنتی از پدرمان حضرت آدم، سنتی از حضرت نوح و سنتی از حضرت ابراهیم داشتند. سنتی که ایشان از حضرت آدم و حضرت نوح داشتند، طولانی بودن عمر مبارکشان هست.

مشاهده کنید امام سجاد نزدیک به هزار و چهارصد سال قبل این قضیه را بیان کرده‌اند که حضرت مهدی همانند حضرت نوح و حضرت آدم عمر طولانی خواهند داشت. در اینجا دیگر راهی بر اینکه ما بخواهیم برای این توجیه داشته باشیم، نداریم.

در رابطه با حضرت آدم (علیه السلام) هم عبارت‌های زیادی بیان شده است مبنی بر اینکه حضرت آدم حدود هشتصد و پنجاه سال عمر کردند.

بنابراین طول عمر حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) تقریباً شبیه عمر حضرت نوح و حضرت آدم (علیهم السلام) است.

همچنین «مرحوم مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» جلد 51 صفحه 217 همین روایت را مطرح می‌کند. بازهم در کتاب «کمال الدین» از قول امام سجاد نقل شده است:

«فِی الْقَائِمِ سُنَّةٌ مِنْ نُوحٍ وَ هُوَ طُولُ الْعُمُر»

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 322، ح 4

وقتی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید:

«مثل أهل بیتی مثل سفینة نوح من رکبها نجا ومن تخلف عنها غرق»

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 2، ص 373، ح 3312

یکی از آنها همین مسئله است. خداوند عالم عمر حضرت نوح را در قرآن کریم مطرح کرده است که تنها دوران نبوت حضرت نهصد و پنجاه سال است.

مراد از فرمایش حضرت این است همانطور که حضرت نوح دارای عمر طولانی بود، در میان ائمه اطهار هم کسانی هستند که دارای این ویژگی باشند.

بازهم در کتاب «کمال الدین» اثر «شیخ صدوق» روایتی طولانی نقل شده است. آخر روایت آمده است:

«وَ اللَّهِ لَوْ بَقِی فِی غَیبَتِهِ مَا بَقِی نُوحٌ فِی قَوْمِهِ لَمْ یخْرُجْ مِنَ الدُّنْیا حَتَّی یظْهَرَ فَیمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما»

به خدا سوگند اگر حضرت مهدی در دوران غیبتش به اندازه عمر حضرت نوح زنده بماند، از دنیا خارج نمی‌شود جز اینکه قیام می‌کند و دنیا را از عدل و داد پر می‌کند همانطور که از ظلم و جور پر شده است.

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 33، باب الکیسانیة

همچنین در کتاب «بشارة المصطفی لشیعة المرتضی» اثر «مرحوم طبری» همین تعبیر آمده است و می‌نویسد:

«والله لو بقی فی غیبته ما بقی نوح فی قومه لم یخرج من الدنیا حتی یظهر، فیملأ الأرض قسطا وعدلا کما ملئت جورا وظلما»

به خدا سوگند اگر دوران غیبت حضرت مهدی به اندازه دوران غیبت حضرت نوح در قومش هم باشد، حضرت خواهد آمد و ظلم و ستم را برای همیشه برچیده خواهد کرد و بساط عدالت را می‌گستراند.

بشارة المصطفی، نویسنده: محمد بن أبی القاسم الطبری، ص 429، ح 10

جالب اینجاست که «مرحوم ابن قولویه» در کتاب «کامل الزیارات» می‌نویسد که امام صادق (علیه السلام) فرمودند:

«کأَنِّی بِالْقَائِمِ عَلَی نَجَفِ الْکوفَةِ وَ قَدْ لَبِسَ دِرْعَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَینْتَفِضُ هُوَ بِهَا فَتَسْتَدِیرُ عَلَیهِ فَیغَشِّیهَا بِحَدَاجَةٍ مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ یرْکبُ فَرَساً أَدْهَمَ بَینَ عَینَیهِ شِمْرَاخ»

حضرت مهدی را می‌بینم که در کوفه لباس جنگی رسول الله را پوشیده و سوار مرکبی شده است که بین دو چشمان او شیئی باریک و طولانی است.

بسیاری از مفسران عبارت «بَینَ عَینَیهِ شِمْرَاخ» را به هواپیماهای جنگنده‌ای تشبیه می‌کنند. این هواپیماها دارای نوک تیز و بلندی است تا هوا را بشکند و با سرعت بیشتری برود.

«فَینْتَفِضُ بِهِ انْتِفَاضَةً لَا یبْقَی أَهْلُ بَلَدٍ إِلَّا وَ هُمْ یرَوْنَ أَنَّهُ مَعَهُمْ فِی بِلَادِهِمْ فَینْتَشِرُ رَایةُ رَسُولِ اللَّهِ ص»

حضرت با این مرکب مانوری می‌دهد به طوری که تمام مردم تصور می‌کنند که حضرت مهدی در شهرشان هست و در بالای خانه‌هایشان مانور می‌دهد و پرچم پیغمبر اکرم را منتشر می‌کند.

کامل الزیارات، نویسنده: ابن قولویه، جعفر بن محمد، محقق / مصحح: امینی، عبد الحسین، ص 120، ح 5

حال ما نمی‌خواهیم بگوییم معجزه اتفاق می افتد، اما شاید یکی از دلایلش این باشد که با وجود رسانه‌های بین المللی همه مردم در داخل خانه‌هایشان این مانور نظامی حضرت ولی عصر را مشاهده کنند.

نقل شده است حضرت ولی عصر در مدت کوتاهی بر تمامی کره زمین دور می زند. چنین نیست که حضرت بقیة الله الأعظم سوار بر اسب شوند و بخواهند با معجزه در عرض نیم ساعت کره زمین را دور بزند.

«فَیسْخَطُ عَلَیهِ ثَلَاثَةَ عَشَرَ أَلْفَ مَلَک وَ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ مَلَکاً»

سه هزار و سیصد و سیزده ملک با حضرت ولی عصر هستند.

«قُلْتُ کلُّ هَؤُلَاءِ الْمَلَائِکةُ قَالَ نَعَمْ الَّذِینَ کانُوا مَعَ نُوحٍ فِی السَّفِینَةِ»

ملائکه‌ای که در کشتی نوح به حضرت کمک کردند، برای کمک در رکاب حضرت صاحب الزمان هستند.

کامل الزیارات، نویسنده: ابن قولویه، جعفر بن محمد، محقق / مصحح: امینی، عبد الحسین، ص 120، ح 5

مشاهده کنید این روایات بسیار عجیب است و یک روایت و دو روایت هم نیست. در کتاب «تفسیر عیاشی» تشبیه زیبایی آمده است که بنده بسیار از این تشبیه خوشم آمد.

مجری:

زمانی که تک تک این روایت‌ها را می‌بینیم، متوجه می‌شویم چقدر تا الآن غافل بودیم و سراغ این نوع کار نمی‌رفتیم. این روایات ما را برانگیختند که این کار را انجام بدهیم، اما تا الآن غافل بودیم.

آیت الله حسینی قزوینی:

ما از حضرتعالی تشکر می‌کنیم که دقت‌های خوبی دارید. کتاب «تفسیر عیاشی» جلد اول تعبیر زیبایی از امیرالمؤمنین در رابطه با بحث «سفیانی» آورده است. در این روایت آمده است که حضرت ولی عصر می‌آید و اهلبیتش در رحبه سکونت می‌کنند.

ما در روایات هم داریم که حضرت بقیة الله الأعظم مقر حکومتش را در کوفه قرار خواهد داد. سپس می‌فرماید:

«و الرحبة إنما کانت مسکن نوح و هی أرض طیبة»

رحبه ای که حضرت ولی عصر در آنجا رحل اقامت می‌کند، جایی است که حضرت نوح هم همانجا مسکن انتخاب کرده بودند.

تفسیر العیاشی، نویسنده: عیاشی، محمد بن مسعود، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 1، ص 66، ح 117

این هم تشبیه دیگری از حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) نسبت به حضرت نوح (علیه السلام) است. تشبیه دیگر بسیار جالب است. ما می‌بینیم در سوره صافات آیه 76 آمده است:

(وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ)

نوح ما را ندا کرد (و ما دعای او را اجابت کردیم)، و چه خوب اجابت کننده‌ای هستیم.

(وَ نَجَّیناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْکرْبِ الْعَظِیم)

و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهایی بخشیدیم.

سوره صافات (37): آیات 75 و 76

همچنین در سوره مبارکه قمر آمده است:

(فَدَعا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِر)

او به درگاه پروردگار عرضه داشت: من مغلوب (این قوم طغیانگر) شده‌ام، انتقام مرا از آنها بگیر.

(فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِر)

در این هنگام درهای آسمان را گشودیم و آبی فراوان و پی در پی فرو بارید.

سوره قمر (54): آیات 10 و 11

ما می‌بینیم این نکات در دعاهای حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) آمده است. به عنوان مثال در کتاب «مهج الدعوات» اثر «مرحوم سید بن طاووس» آمده است که وقتی حضرت ولی عصر دعا می‌کنند، می‌فرمایند:

«أَدْعُوک بِمَا دَعَاک بِهِ نُوحٌ حِینَ نَادَاک فَأَنْجَیتَهُ وَ مَنْ مَعَهُ وَ أَهْلَکتَ قَوْمَه»

خدایا تو را می‌خوانم و از تو می‌خواهم به آن اسامی که حضرت نوح تو را خواند و او و کسانی که با او بودند را نجات دادی و قوم بد سیرتش را هلاک کردی.

مهج الدعوات و منهج العبادات، نویسنده: ابن طاووس، علی بن موسی، محقق / مصحح: کرمانی، ابوطالب و محرر، محمد حسن، ص 68، باب و دعا فی قنوته بهذا الدعاء

مشاهده کنید این عبارت عین همان تعبیری است که آیه قرآن کریم در رابطه با حضرت نوح آورده است. در اینجا آمده است که حضرت ولی عصر در قنوت نمازش اینها را می‌خواندند. همچنین «علامه مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» جلد 82 می‌نویسد:

«أَدْعُوک بِمَا دَعَاک بِهِ نُوحٌ حِینَ نَادَاک فَأَنْجَیتَهُ وَ مَنْ مَعَهُ وَ أَهْلَکتَ قَوْمَه»

بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 82، ص 234، ح 1

این همان تعبیری است که ما در قرآن کریم داشتیم مبنی بر اینکه خداوند عالم دعای حضرت نوح را اجابت کرد. ما بازهم در قرآن کریم می‌خوانیم که حضرت عرض می‌دارد:

(رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِر)

من مغلوب (این قوم طغیانگر) شده‌ام، انتقام مرا از آنها بگیر.

ما می‌بینیم همین تعبیر در عبارت‌های حضرت ولی عصر موجود است. در کتاب «مهج الدعوات» صفحه 282 آمده است:

«إِلَهِی وَ أَسْأَلُک بِاسْمِک الَّذِی دَعَاک بِهِ نُوحٌ إِذْ نَادَی رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ. فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِر»

خدایا تو را می‌خوانم به آن اسمت که حضرت نوح خواند و گفت: خدایا من مغلوب (این قوم طغیانگر) شده‌ام، انتقام مرا از آنها بگیر. در این هنگام درهای آسمان را گشودیم و آبی فراوان و پی در پی فرو بارید.

مهج الدعوات و منهج العبادات، نویسنده: ابن طاووس، علی بن موسی، محقق / مصحح: کرمانی، ابوطالب و محرر، محمد حسن، ص 282، باب ذکر ما نختاره من الدعاء لمولانا المهدی و عنه ص بروایة أخری

ببینید تمام تعابیری که ما ملاحظه می‌کنیم، در مناجات حضرت ولی عصر موجود است. بازهم در کتاب «مهج الدعوات» صفحه 291 آمده است:

«وَ أَسْأَلُک اللَّهُمَّ وَ أُنَادِیک بِمَا نَادَاک بِهِ سَیدِی وَ سَأَلَک بِهِ نُوحٌ إِذْ قُلْتَ تَبَارَکتَ وَ تَعَالَیتَ- وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُون»

مهج الدعوات و منهج العبادات، نویسنده: ابن طاووس، علی بن موسی، محقق / مصحح: کرمانی، ابوطالب و محرر، محمد حسن، ص 291، باب ذکر ما نختاره من الدعاء لمولانا المهدی و عنه ص بروایة أخری

اصلاً ما می‌بینیم این تعابیر در عبارت‌های مختلف آمده است که حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) در مناجات و قنوت و عبادت‌هایش خدا را به اسمائی قسم می‌دهد که حضرت نوح خدا را به آن اسماء قسم داد.

به همان شکلی که حضرت نوح از خداوند عالم خواست، حضرت ولی عصر هم همان اسامی و با همین کیفیت از خداوند عالم می‌خواهد فرجش را نزدیک کند.

در این مناجات آمده است همانطور که حضرت نوح را بر قومش پیروز کرد و آنها را نابود کرد حضرت مهدی را هم پیروز کند و دشمنانش را نابود کند.

این مطالب در حقیقت مباحث فشرده‌ای از شباهت مناجات حضرت ولی عصر با حضرت نوح بود.

البته در رابطه با تشبیه حضرت مهدی (ارواحنا فداه) نسبت به حضرت نوح حرف بسیار زیاد است، به طوری که اگر ما بحث را ادامه بدهیم گمان می‌کنم چندین جلسه باید در این زمینه صحبت کنیم.

همین دو نکته برای ما بسیار جالب است؛ نکته اول طول عمر حضرت نوح (علی نبینا و آله و علیه السلام) با حضرت ولی عصر و نکته دوم نداهای اضطرار حضرت نوح و حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه).

حضرت نوح با حالت اضطرار از خداوند عالم می‌خواست: (رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِر). همین عبارت در مناجات‌های حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا فداه) آمده است. از باب ختامه مسکن آیه شریفه می‌فرماید:

(أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یکشِفُ السُّوء)

یا کسی که دعای مضطر را اجابت می‌کند و گرفتاری را برطرف می‌سازد.

سوره نمل (27): آیه 62

حضرت ولی عصر از شدت گرفتاری برای مسلمانان و تمامی مردم دنیا این آیه را می‌خوانند.

برای حضرت مسلمان و غیر مسلمان و شیعه و غیر شیعه فرقی نمی‌کند. ملاک برای حضرت مظلومیت است، با هر دین و مسلک و آئینی باشد. اینجاست که قلب حضرت مهدی به درد می‌آید و کاسه صبر حضرت لبریز می‌شود.

در روایات آمده است حضرت بقیة الله الأعظم در کنار کعبه در حجر اسماعیل قرار می‌گیرند، صورتشان را به بیت الله الحرام می‌چسبانند و از اول شب همین جمله را می‌فرمایند:

(أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یکشِفُ السُّوء)

حضرت دائماً این جمله را تکرار می‌کنند و گریه می‌کنند. نزدیکی‌های طلوع فجر جبرئیل با صدای بلند بشارت ظهور حضرت مهدی (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) را برای تمام جهانیان اعلام می‌کند.

ظهور یک امام زمان به همراه همسر و فرزندش!!

یکی از مهم‌ترین نشانه‌های اینکه حضرت ولی عصر می‌آیند و ظهورشان اعلام می‌شود، ندای آسمانی است که حجت برای همگان تمام شود.

بنده امروز دیدم در فضای مجازی یک جوان حدوداً سی ساله با زن و فرزندش ایستاده بود و می‌گفت: من امام زمان هستم!!

بنده از عزیزان تقاضا می‌کنم دکان‌هایی که باز می‌شود را بشناسند. یک مرتبه شخصی همانند «حلاج» و «علی محمد باب» و «حسین علی بهاء» و «احمد حسن بصری» دکان درست می‌کنند. یک مرتبه هم شخص دیوانه‌ای این چنین ادعا می‌کند.

مردم ما باید آگاه باشند. بنده یک مرتبه عرض کردم که روزی داشتم برای تدریس به مدرسه فیضیه می‌رفتم، یک مرتبه دیدم آقایی حدود چهل ساله جلو آمد و فهمید که بنده از اساتید هستم.

ایشان سلام کرد و گفت: من حضرت مهدی امام زمان شما هستم. شما به آیت الله خامنه‌ای پیام بدهید بیاید با من بیعت کند و حکومت را در اختیار من قرار بدهد. بنده به او نگاهی کردم و گفتم: خداوند به تو عقل بدهد!!

اینطور قضایا هر روز اتفاق می افتد. چند روز پیش یکی از آقایان می‌گفت تنها در عراق حدود دویست و پنجاه نفر ادعای مهدویت و بابیت کرده اند!!

مجری:

حاج آقا کلیپ آماده است.

آیت الله حسینی قزوینی:

اگر ممکن است کلیپ را پخش کنید تا قدری خستگی دوستان در برود و با این دکان‌ها آشنا شوند.

"سلام ای ملت شریف ایران. من سعید کشت کار هستم. اسم مادرم آفتاب و اسم پدرم نادر است. ایشان همسر و پسرم هستند. من امام زمان هستم. سند من کتاب «غزلیات حافظ» و «شمس تبریزی» است.

«حافظ» در شعرهایش می‌گوید: مریم مقدس و عیسی مسیح می‌آید. بروید عکس مریم مقدس و عیسی مسیح را نگاه کنید و ببینید با بنده شباهت دارد یا خیر.

من چند نشانه دارم. یکی از آنها این است که روی سرم شکل ماه دارم. به خاطر اینکه حکومت نفهمد و آشکار نشود مژه‌های بلندم را با قیچی چیدم. این قضیه را «حافظ» در شعرهایش گفته است.

اگر به سرم توجه کنید، می‌بینید که موهایم کوتاه است و آنها را تراشیدم. اگر موهایم بلند شود، ماه آشکار می‌شود. «حافظ» می‌گوید: در نعل سمند تو، شکل مه نور پیداست. کف پای همسرم شکل ماه آشکار است. حکومت نمی‌گذارد من آشکار شوم.

ای ملت ایران! به من کمک کنید. رسانه‌های غربی به بنده کمک کنید. در ایران هم افراد زیادی می‌دانند که امام زمان آشکار شده است. ما را کمک کنید.

همه ما با هم دوست هستیم و هیچکسی با کسی دیگر دشمن نیست. رهبر و مردم ایران همگی باید دست به دست همدیگر بدهیم تا دنیا را بسازیم.

مردم به پیشگویی امام صادق و امام علی نگاه کنید، به پیشگویی زرتشت نگاه کنید. سند من «حافظ» است.

ای ملت ایران! این فیلم را منتشر کنید تا همه دنیا بدانند که امام زمان آشکار شده است. کوتاهی نکنید. ممنون و متشکرم از همه مردم دنیا."

ما نمی‌دانیم این دیوانه‌ها از کجا می‌آیند که با کمال وقاحت ادعا می‌کنند کتاب من «حافظ» است. اگر واقعاً کسی ایشان را می‌شناسد، با هزینه ما چند روزی ایشان را در تیمارستان بستری و معالجه کنند.

البته از این افراد زیاد است. اگر دوستان صلاح بدانند این قضیه را مفصل‌تر مطرح کنند. گروهی ادعای مهدویت می‌کردند و بسیار هم گروه خطرناکی بودند. دوستان آنها را کشف کردند.

بنده نمی‌توانم بیشتر از این توضیح بدهم، اما در رسانه‌های ملی هم پخش شد که در قم باندی که ادعای مهدویت می‌کردند کشف شده است.

بنده از همه عزیزان مخصوصاً افرادی که فریب این شخص دجال، مرتد، کافر و لامذهب «احمد بصری» را خورده‌اند قدری دقت کنند. افراد کتاب‌های او را بخوانند و با کفریات او آشنا شوند و قبل از آنکه دیر شود در اعتقاداتشان تجدید نظر کنند و توبه و استغفار کنند.

والله العلی الأعلی بنده با یقین می گویم که ان شاءالله ظهور خیلی نزدیک است. حضرت فرمودند: وقتی شب می‌خوابید، با این نیت بخوابید که فردا ظهور است.

ما مثل بعضی افراد نمی‌گوییم هزار سال به ظهور مانده است، بلکه می گوییم شاید فردا و پس فردا ظهور اتفاق بیفتد. شاید ده روز دیگر، ده ماه دیگر، ده سال دیگر یا یک سال دیگر ظهور اتفاق بیفتد.

زمانی که حضرت ولی عصر بیایند افرادی که جذب دجال‌ها شده‌اند را اتمام حجت می‌کند. اگر این افراد پیروی و اطاعت نکنند، همه را از دم شمشیر می‌گذراند. کاری نکنید که خدای ناکرده گلوی شما هدف شمشیر حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) قرار بگیرد.

مجری:

ان شاءالله بتوانیم از تمام انحرافات در هر سویه و هر جهتی که هست مبرا باشیم. حضرت استاد تشکر می‌کنیم. بسیار دوره زیبایی بود.

اتفاقاً بحث حدیث سفینه را که حضرت استاد مطرح فرمودند و ناب و دست نخورده بود، به نظرم کاملاً این اقتضا را برای ما به وجود آورد که وقتی قرآن می‌خوانیم حداقل به این شصت آیه‌ای که راجع به حضرت نوح وارد شده تأمل و تفکر بیشتری کنیم. وقتی به آیه:

(وَ اصْنَعِ الْفُلْک بِأَعْینِنا وَ وَحْینا)

و (اکنون) در حضور ما و طبق وحی ما کشتی بساز.

سوره هود (11): آیه 37

رسیدیم، یادمان بیاید که امر اهلبیت باید امر الهی باشد. هرکسی نمی‌تواند ولایت را به دست بگیرد و ولایت باید الهی باشد. وقتی به این آیه می‌رسیم که می‌فرماید:

(فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَجَّانا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِین)

بگو ستایش خدایی را که ما را از قوم ستمگر نجات بخشید.

سوره مؤمنون (23): آیه 28

شکر خدا را به جای آوریم و بگوییم:

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب و الأئمة المعصومین (علیهم السلام)

وقتی به تک تک این آیات می‌رسیم تا این آیه انتهایی که می‌فرماید:

(أَمَّنْ یجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یکشِفُ السُّوء)

زمانی که به این آیات می‌رسیم، به مضطر حقیقی حضرت صاحب الزمان ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قدری تأمل و تفکر کنیم تا بتوانیم ان شاءالله در پرتو قرآن و ذیل سایه قرآن کریم معرفتمان را نسبت به اهلبیت روزافزون کنیم.

الحمدلله ما این پانزده شباهت را به اتمام رساندیم و وظیفه‌ای بر گردن ما قرار داده شد. بینندگان عزیز که تماس گرفتید و پشت خط هستید، منتظر باشید. عزیزان دیگری هم اگر خواستند تماس بگیرند در خدمتشان هستیم. فاصله‌ای می‌گیریم و برمی گردیم.

عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».

در این فرصت انتهایی برنامه بنا به فرصتی که داریم تصمیم داریم تماس‌های شما را بشنویم و صحبت‌هایی که شما عزیزان قرار است انجام بدهید از زبان خودتان در خطاب با حضرت استاد می‌شنویم.

تماس بینندگان برنامه:

آقا علی از کرمان پشت خط هستند. آقا علی در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقا علی از کرمان – شیعه):

سلام، وقتتان بخیر.

مجری:

سلام علیکم و رحمة الله.

بیننده:

خدمت شما و بینندگان عزیز و استاد حسینی قزوینی سلام عرض می‌کنم.

آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

بیننده:

ما در برنامه شنیدیم «استاد شریفی» پدرشان را از دست دادند. ان شاءالله ما را در غم خود شریک بدانند و روح پدرشان با مولا علی همنشین باشد.

حاج آقا قزوینی بنده امشب تماس گرفتم تا مطالبی پیرامون فضای مجازی بگویم. فضای مجازی فضای بی در و پیکری است که همه چیز داخل آن است و از طریق آن جهان به همدیگر وصل است.

شبکه‌های وهابی نظیر «شبکه کلمه» و «شبکه نور» شبکه‌هایی هستند که وقتی انسان مطالب آنها را می‌شنود، آن‌ها در باب ولایت امیرالمؤمنین و ولایت امام زمان و خیلی موارد دیگر به بچه شیعه‌ها توهین می‌کنند.

ما واقعاً از شما تشکر می‌کنیم. ما کلیپ‌های شما را دیدیم. شما به همه شبهات پاسخ دادید، اما این کارها کار هر روز این افراد است.

به عنوان مثال بنده امروز کلیپی از آقای «ترشابی» دیدم که امامت ابوبکر و عمر و عثمان را از قرآن کریم ثابت می‌کرد. این قضیه بسیار برایم جالب بود و ایشان برای اثبات ادعای خود چندین آیه از قرآن کریم هم آورد.

ایشان ادعا می‌کرد که هیچ اسمی از علی بن أّبی طالب در قرآن کریم نیست و امامت حضرت مشخص نیست.

بنده از شما که هر روز شبکه‌ها را رصد می‌کنید و پاسخ به شبهات را می‌دهید، تقاضا می‌کنم هر روز کلیپ‌هایتان را پخش کنید و شبهات را تکرار کنید و پاسخ بدهید.

هرکدام از کارشناسانی که در «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» انجام وظیفه می‌کنند، کلیپ‌های خود را تکرار کنند. واقعاً برای منِ شیعه خوشایند نیست که هر روز برنامه‌های شبکه‌های وهابی را مشاهده کنیم.

به عنوان مثال «عقیل هاشمی» دست روی قرآن می‌گذارد و سه بار قسم یاد می‌کند که پیغمبر اکرم در روز عید غدیر، علی بن أبی طالب را به عنوان خلیفه و جانشین معرفی نکردند. در مقابل «استاد امامی» قسم یاد کردند و جواب کلیپشان را دادند.

به نظر بنده اگر انسان در یک شبکه ماهواره‌ای که تمامی دنیا آن را تماشا می‌کنند جواب این افراد را بدهد، بسیار بهتر از این است که در فضای مجازی جواب این افراد داده شود.

واقعاً هر روز یک نفر زنگ می زند و می‌گوید: "من موحد شدم." البته به نظر بنده این افراد از طرف خودشان است، زیرا سؤالی که بیننده می‌پرسد و جوابی که آقای «هاشمی» یا «ترشابی» یا «سجودی» یا «حیدری» می‌دهد یکی است.

ما از خدا می‌خواهیم که این افراد به راه راست هدایت شوند و دست از این کارشان بردارند.

مجری:

آقا علی عزیز ما از شما تشکر می‌کنیم. ان شاءالله حضرت استاد هم اگر تذکری هست می‌فرمایند. ما به عنوان شبکه وظیفه‌ای داریم و الحمدلله هر شبهه‌ای باشد قطعاً تا الآن پاسخ داده شده است.

نه تنها شما بلکه همه بینندگان عزیز و خود ما هم این وظیفه را بر عهده داریم که اگر می‌توانیم به همان مقدار که پاسخ به شبهه هست جدا کنیم و خودمان در فضای مجازی که در اختیارمان هست منتشر کنیم.

الحمدلله در فضاهای مختلف به صورت‌های مختلف و با قابلیت‌های مختلف چنین امکانی هست که خودمان مبلغ این مکتب باشیم. روایتی که می‌فرماید:

«فَلْیبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ وَ سَیجْعَلُونَهَا مُلْکاً وَ اغْتِصَابا»

الإحتجاج علی أهل اللجاج، نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 62، باب احتجاج النبی ص یوم الغدیر علی الخلق کلهم و فی غیره من الأیام بولایة علی بن أبی طالب ع

تک تک ما را شامل می‌شود. تماس بعد جناب آقای بازیار از یاسوج هستند. آقای بازیار در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقای بازیار از یاسوج – شیعه):

بسم الله الرحمن الرحیم. با عرض سلام خدمت حضرتعالی و عرض سلام ویژه خدمت حضرت استاد عزیز و بینندگان عزیز.

مجری:

علیکم السلام و رحمة الله.

بیننده:

ما مدتی توفیق نداشتیم خدمتتان باشیم و دلتنگ هم شده بودیم. ممنونم از دعای خیرتان.

مجری:

سلامت باشید، در خدمتتان هستیم.

بیننده:

بنده می‌خواستم مطلبی کوتاه در مورد بحث معصومیت بگویم. ما در جلسه گذشته بحثی داشتیم و در ادامه به آیه 159 و 160 از سوره مبارکه صافات رسیدیم که به نظر بنده بسیار آیه مهم و عجیبی هست. قرآن کریم می‌فرماید:

(سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یصِفُونَ)

منزه است خداوند از توصیفی که آنها می‌کنند.

(إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِین)

مگر بندگان مخلص خدا.

سوره صافات (37): آیات 159 و 160

به عبارت دیگر بندگان مخلص هستند که وصف الهی هستند و جامع اوصاف و صفات فعلی الهی هستند. حال بنده می‌خواستم در مورد بندگان مخلص چند مطلب بگویم.

مطلب اول اینکه این بندگان مخلص کسانی هستند که بنده خدا و عباد الله هستند، نه اینکه معاذ الله إله باشند.

همچنین این افراد مخلص هستند، به این معنا که توسط خداوند خالص شده هستند. خداوند عالم این افراد را از میان مخلصین و افرادی که با درجات ایمان بالا بودند آنها را برگزید.

بنابراین این افراد کاملاً برگزیده هستند و کاملاً تمام اعمال و رفتار و گفتارشان در قول و فعل خالص برای خداست و نشانه خداست و وصف خداست.

مطلب دوم این است که این افراد چگونه به این مقام می‌رسند، به این معنا که چطور می‌شود مخلص می‌شوند و سیستم مخلص بودن چگونه است. قرآن کریم این مطلب را تشریح کرده است و در آیه 24 از سوره مبارکه یوسف فرموده است:

(وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّهِ کذلِک لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِین)

آن زن قصد او را کرد، و او نیز- اگر برهان پروردگار را نمی‌دید- قصد وی را- می‌نمود، اینچنین کردیم تا بدی و فحشاء را از او دور سازیم چرا که او از بندگان مخلص ما بود.

سوره یوسف (12): آیه 24

این مخلصین کسانی هستند که تمام گناهان از آنها دور هست و در واقع ترجمان بسیار قوی‌تر کلمه مخلصین شاید در روایات و مسائل تحلیلی به همان معصومین برمی گردد. ترجمان قوی‌تر آن مخلص هست که در روایات معصومین می‌شود.

مخلصین از گناهان و خطا به دور هستند، به این معنا که وقتی برهان پروردگار را می‌بینند خداوند به واسطه فیض و رحمت ویژه به آنها برهان پروردگار را نشان می‌دهد. آن‌ها حقیقت گناه و خطا و اشتباه را می‌بینند.

خداوند به آنها علم و اراده‌ای عنایت می‌کند که آن‌ها اصلاً نه تنها طرف گناه نمی‌روند، بلکه گناه نمی‌تواند طرف آنها برود و نمی‌تواند در آنها سیطره پیدا کند. به نظر بنده این نکته بسیار ظریفی است.

در این آیه شریفه این مطلب مهمی است که درواقع گناه به سمت آن‌ها نمی‌رود و گناه کم می‌آورد. شیطان در حدی نیست که به آنها برسد، زیرا شیطان اعتراف کرده است:

(فَبِعِزَّتِک لَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ إِلاَّ عِبادَک مِنْهُمُ الْمُخْلَصِین)

به عزتت سوگند همه آنها را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو از میان آنها.

سوره ص (38): آیات 82 و 83

بنابراین مظهر اتم و اکمل این مسئله پیغمبر اکرم و نسل رسول الله و بالتبع ائمه اطهار هستند. به جهت اینکه وقت نیست بیشتر از این مصدع اوقاتتان نمی‌شوم. ان شاءالله که موفق و مؤید باشید، ما را هم دعا کنید.

آیت الله حسینی قزوینی:

آقای بازیار اگر بنده سؤالی از شما بپرسم و جواب بدهید، هدیه‌ای خدمت شما تقدیم می‌کنیم.

بیننده:

اگر بلد باشم چشم.

آیت الله حسینی قزوینی:

(سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یصِفُونَ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِین)

منزه است خداوند از توصیفی که آنها می‌کنند، مگر بندگان مخلص خدا.

سوره صافات (37): آیات 159 و 160

درست است؟!

بیننده:

بله.

آیت الله حسینی قزوینی:

خداوند منزه است از آنچه افراد خدا را توصیف می‌کنند، زیرا همه توصیفات برمبنای برداشت ذهنی خود افراد است.

بنده می‌گوید خداوند متعال در علم کامل است. او در ذهن مادی خود چیزی از علم دارد که می‌خواهد آن را برای خداوند تصویر کند و به همین خاطر می‌گوید خدا از این چیز منزه است. بنده می‌گوید که خداوند از قدرت منزه است. قرآن کریم می‌فرماید:

(سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یصِفُونَ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِین)

خداوند منزه است از آنچه خلائق توصیف می‌کنند، مگر بندگان خالص خدا. این بندگان خالص، خداوند را چطور تسبیح می‌کنند؟!

بیننده:

بندگان هم تسبیح زبانی می‌کنند و هم تسبیح عملی می‌کنند.

آیت الله حسینی قزوینی:

خداوند متعال می‌فرماید: منزه است خدا از آنچه تسبیح می‌کنند، مگر بندگان خالص خدا. این بدان معناست که بندگان خالص تسبیح خدا نمی‌کنند و آن‌ها می‌توانند خدا را توصیف کنند آنگونه که شایسته هست.

در مقابل غیر از آنها هرکسی بخواهد خدا را توصیف کند، خدا سبحان الله است. آیا مخلصین همانند ائمه اطهار سبحان الله می گویند یا نمی‌گویند؟!

بیننده:

بله.

آیت الله حسینی قزوینی:

سبحان الله به چه معناست؟!

مجری:

آقای بازیار جایزه خوبی منتظر شماست. ببینیم می‌توانیم پاسخگو باشید یا خیر!

آیت الله حسینی قزوینی:

عرض بنده را متوجه شدید؟!

بیننده:

تا حدی متوجه شدم، نه کامل!

آیت الله حسینی قزوینی:

آیه شریفه می‌فرماید که خداوند عالم منزه است از هر توصیفی که خدا را بکنند. هرکسی خدا را توصیف کند، خداوند از او منزه است. در مقابل بندگان خالص خدا می‌توانند خدا را توصیف کنند.

بندگان خالص زمانی که می‌خواهند خدا را توصیف کنند عباراتی نظیر «الله»، «عالم»، «حی»، «قیوم» به کار می‌برند و آنطور خدا را توصیف می‌کنند که شایسته خداوند است.

حال زمانی که می‌خواهند سبحان الله بگویند چکار می‌کنند؟! آیا سبحان الله می گویند یا نمی‌گویند؟!

بیننده:

بله، می گویند.

آیت الله حسینی قزوینی:

سبحان الله چه معنایی دارد؟!

بیننده:

به این معناست که خداوند پاک و منزه است.

آیت الله حسینی قزوینی:

پاک و منزه است از آنچه خلائق توصیف می‌کنند، نه آنچه بندگان خالص خدا توصیف می‌کنند.

بیننده:

بله، یعنی پاک و منزه است از توصیف خلائق و اوصافی که خلائق می‌کنند.

آیت الله حسینی قزوینی:

حال وقتی ائمه اطهار می‌خواهند سبحان الله بگویند، می گویند تو از او منزه هستی یا خودش سبحان الله را اراده انشاء می‌کند؟!

بیننده:

خودش.

مجری:

آقای بازیار به نظرم از خیر این جایزه بگذرید به جهت اینکه آخر وقت است.

بیننده:

آن چیزی که نظر بنده است و خودم متوجه می‌شوم این است که تمام اعمال و رفتار ائمه اطهار و پیامبر وصف الهی است.

آیت الله حسینی قزوینی:

آن‌ها عین وصف خداوند هستند. وقتی ائمه اطهار خدا را توصیف می‌کنند، آنگونه که شایسته خدا هست توصیف می‌کنند.

حال اگر سبحان الله بگویند، اگر در عالم ناسوت باشند به این معناست که این الفاظ در عالم ماده منزه است از اینکه تو را توصیف کنند. این یکی از جواب‌هاست، اما جواب‌های دیگری هم دارد.

می‌توان درباره آیه شریفه (سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یصِفُونَ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِین) سی یا چهل جلسه صحبت کرد.

بیننده:

بله، کاملاً درست است.

آیت الله حسینی قزوینی:

آیه‌ای هم که حضرتعالی در رابطه با حضرت یوسف خواندید، به دست آوردن اخلاص نیست. این بدان معناست که به اخلاص رسیده و وقتی به اخلاص رسید (لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ) نتیجه اخلاص است. در مقابل آنچه اخلاص می‌آورد؛

(إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِکرَی الدَّار)

ما آنها را با خلوص ویژه‌ای خالص کردیم، و آن یادآوری سرای آخرت بود.

سوره ص (38): آیه 46

خداوند آنها را خالص کرده است. حال اینکه قضیه چه بوده بحث جدایی دارد و باید ببینیم چکار کردند که خداوند عالم آنها را خالص کرده است.

مجری:

بسیار خوب. آقا علی از کرمان هم سؤالی داشتند.

آیت الله حسینی قزوینی:

بنده تنها یک نکته از کتاب «صحیح بخاری» در جواب این آقایان بگویم. وهابیت معتقدند خلافت ابوبکر و عمر و عثمان در قرآن کریم بوده است. در کتاب «صحیح بخاری» حدیث 6830 آمده است:

«فَوَاللَّهِ ما کانت بَیعَةُ أبی بَکرٍ الا فَلْتَةً فَتَمَّتْ»

به خدا سوگند بیعت ابوبکر یک اتفاق ناگهانی و نادرست بود که تمام شد و خداوند خلائق را از شر آن حفظ کرد.

این روایت بدان معناست که بیعت ابوبکر بیعتی بود که ذاتاً شر آفرین بود. اگر واقعاً قرآن کریم بیعت و خلافت ابوبکر را مطرح کرده است، فرمایش عمر بن خطاب که می‌گوید: «فَوَاللَّهِ ما کانت بَیعَةُ أبی بَکرٍ الا فَلْتَةً فَتَمَّتْ» به چه معناست؟! در ادامه آمده است:

«وَلَکنَّ اللَّهَ وَقَی شَرَّهَا»

این بیعت ذاتاً شر آفرین بود. هرکسی در جامعه ما بیعتی مثل بیعت ابوبکر انجام بدهد؛

«تَغِرَّةً أَنْ یقْتَلَا»

هم بیعت کننده را می‌کشیم و هم بیعت شونده را می‌کشیم.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 6، ص 2505، ح 6442

مجری:

این هم مشتی محکم بر دهان هرکسی است که چنین ادعاهایی دارد. حضرت استاد این مطلب را از کتاب «صحیح بخاری» آوردند. حضرت استاد بسیار از محضرتان تشکر می‌کنیم.

همچنین از همه شما بینندگان عزیز تشکر می‌کنیم که تا انتهای برنامه همراه ما بودید و عذرخواهی می‌کنیم از کسانی که نتوانستیم تماسشان را وصل کنیم. حتماً در ماه محرم ما را از دعای خیرتان بی نصیب نگذارید، التماس دعا، خدانگهدار.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

منتخب شبکه

موارد بیشتر