-
آیت الله حسینی قزوینی
01:28:27 دقیقه
حبل المتین 17 مرداد 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:27:52 دقیقه
حبل المتین 14 مرداد 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:26:10 دقیقه
حبل المتین 10 مرداد 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:25:46 دقیقه
حبل المتین 31 تیر 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:24:17 دقیقه
حبل المتین 27 تیر 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:24:15 دقیقه
حبل المتین 24 تیر 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:27:15 دقیقه
حبل المتین 20 تیر 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:27:26 دقیقه
حبل المتین 17 تیر 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:27:02 دقیقه
حبل المتین 13 تیر 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:21:37 دقیقه
حبل المتین 10 تیر 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:22:21 دقیقه
حبل المتین 3 تیر 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:26:39 دقیقه
حبل المتین 27 خرداد 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:24:28 دقیقه
حبل المتین 13 خرداد 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:25:32 دقیقه
حبل المتین 9 خرداد 1400 -
آیت الله حسینی قزوینی
01:25:58 دقیقه
حبل المتین 6 خرداد 1400
حبل المتین آیت الله حسینی قزوینی
قسمت هشتاد و ششم برنامه حبل المتین با کارشناسی آیت الله سیدمحمد حسینی قزوینی
دیگر قسمت ها
31/05/1400
موضوع: اساسیترین فلسفه قیام حضرت سیدالشهدا (سلام الله علیه)
برنامه حبل المتین
فهرست مطالب این سخنرانی:
ذکر توسلی به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
اساسیترین فلسفه قیام حضرت سیدالشهدا (سلام الله علیه)
پیشینه و فرجام ولایت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)
قیام سیدالشهداء (سلام الله علیه) زمینه سازی برای حکومت جهانی!
بالاترین مقام در سیر و سلوک عرفانی
آنچه که مایه ثبات قدم آیةالله حسینی قزوینی در مسیر دفاع از ولایت شد!
درک جایگاه حقیقی امام، بالاترین بهره در عزاداری حضرت سیدالشهدا (سلام الله علیه)
گمشده ای که با دستان مرحوم آیت الله شاه آبادی پیدا می شود!
با این زیارت ناب، مقام حقیقی امام معصوم را بشناسید!
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
از شأن علی فقط خدا آگاه است
از دامن او دست خرد کوتاه است
گفتیم علی بن أبی طالب کیست
گفتند محمد بن عبدالله است
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
بینندگان ارجمند سلام بر شما، ان شاءالله که هرکجا هستید در پناه حضرات معصومین باشید و دل و چشمتان به نور آل الله روشن باشد.
ما با برنامه «حبل المتین» در خدمت شما هستیم، برنامهای که سالهاست به صورت مستمر در خدمت معارف اهلبیت است و با حضور استاد ارجمند کارشناس دغدغه مند عرصه معارف اهلبیت، حضرت آیت الله حسینی قزوینی برگزار میشود.
من هم توفیق دارم در این برنامه مثل شما در محضر ایشان باشم و از بیانان ایشان استفاده کنم. سلام علیکی با ایشان خواهیم داشت و ان شاءالله بحث را آغاز خواهیم کرد. سلام علیکم، عزاداریها قبول باشد، بفرمایید:
ذکر توسلی به حضرت زهرا (سلام الله علیها)
آیت الله حسینی قزوینی:
السلام علیک یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی که در هرکجای این کره خاکی ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار دادند، خالصانهترین سلامم را همراه با تسلیت و تعزیت ایام شهادت جانسوز سرور آزادگان و یاران باوفایش تقدیم میکنیم.
ما طبق برنامه همیشگی برای اینکه بتوانیم دین و دنیا و آخرتمان را بیمه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) کنیم، یادی از آن مظلومه دو سرا میکنیم.
«مرحوم علامه مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» جلد پنجاه و سوم تعبیری دارد. البته این تعبیر در موارد زیادی آمده است، حال بعضی افراد تشکیک میکنند و می گویند که اگر ما بخواهیم وحدتی برگزار شود باید دست از فاطمیه و شهادت حضرت فاطمه زهرا برداریم.
«مرحوم شهید مطهری» در کتاب «امامت و رهبری» که در حقیقت آخرین کتاب این بزرگوار بود، در صفحه 21 و 22 مینویسد:
"وحدت از ضروریات دین اسلام است، نه مذهب. معنای وحدت این نیست که ما بخواهیم از اصل خودمان عدول کنیم یا از اهل سنت بخواهیم از اصلشان دست بردارند. ما به خاطر وحدت حاضر نیستیم از یک مستحب کوچک یا یک مکروه کوچک دست برداریم و این چنین توقعی هم از اهل سنت نداریم."
حال بعضی افراد قدری اشتباه فهمیدهاند و این مسائل را زیاد روشن نکردهاند. «علامه مجلسی» میفرماید:
«وَ جَمْعِهِمُ الْجَزْلَ وَ الْحَطَبَ عَلَی الْبَابِ لِإِحْرَاقِ بَیتِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ زَینَبَ وَ أُمِّ کلْثُومٍ وَ فِضَّةَ»
آتش و هیزمی جمع کردند تا در خانه امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین و زینب و أم کلثوم و فضه را آتش بزنند.
دلیل اینکه «علامه مجلسی» نام این بزرگواران را میآورد، این است که میخواهد بفهماند در درون خانه این بزرگواران بودند.
«وَ إِضْرَامِهِمُ النَّارَ عَلَی الْبَابِ»
و آنها به در خانه آتش زدند.
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 53، ص 18، باب 28 ما یکون عند ظهوره ع بروایة المفضل بن عمر
در روایت دیگر هم آمده است که امام صادق (علیه السلام) فرمود: مادامی که دود از در خانه علی بن أبی طالب بالا نرفت، حاضر به انجام بیعت مصلحتی نشد.
واقعاً قلب آدم میسوزد بر آنچه که بر حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) گذشت. یک فرزند بیشتر از رسول گرامی اسلام باقی نماند و خداوند عالم هم صریحتر از این آیه نمیتوانستند بیان کنند:
(قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی)
بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم.
سوره شوری (42): آیه 23
مردم زمان حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باید در برابر این آیه عرض میکردند: یا فاطمة الزهراء! قدم خود را بر زمین نگذار و روی چشم ما قرار بده.
مردم باید خاک زیر قدمهای حضرت فاطمه زهرا را به عنوان تبرک سرمه چشم خود برمی داشتند. متأسفانه مردم به این صورت با حضرت صدیقه طاهره برخورد کردند. شاعر میگوید:
فتادم زیر ضرب تازیانه بارها از پا
ولی نگذاشتم کم گردد از مولا سر مویی
به خون دیده بنویسید بر دیوار این کوچه
که اینجا کشته راه ولایت گشته بانویی
مدینه ثبت کن این را که در امواج دشمنها
حمایت کرد از دست خدا بشکسته بازویی
صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهراء
مجری:
اللهم صل علی فاطمة و أبیها و بعلها و أمها و بنیها و سرّ المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک
قبول باشد عرض مصیبتی که داشتید و ذکر توسلی که شد. حاج آقا قزوینی ما یاد میگیریم که همیشه باید دست به دامن اهلبیت باشیم. بیش از همه و پیش از همه توسل است.
گاهی اوقات در کنار مباحث علمی و مباحث نظری، بسیار به توسل و خلوت و اتصال قلبی که ایجاد میشود نیاز داریم که الحمدلله از بزرگانی همانند شما بهره مند میشویم.
آیت الله حسینی قزوینی:
ما در روایات زیاد داریم که ائمه اطهار به حضرت صدیقه طاهره متوسل میشدند. نقل شده است امام باقر، امام صادق، امام هادی و حضرت ولی عصر به حضرت فاطمه زهرا متوسل میشدند. در روایت آمده است:
«ولی فی ابنة رسول اللّه اسوة حسنة»
عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال(مستدرک سیدة النساء إلی الإمام الجواد، نویسنده: بحرانی اصفهانی، عبد الله بن نور الله، محقق / مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، ج 11، ص 8، پ 2
محور حضرت فاطمه زهراست، همانطور که در صلوات مخصوص حضرت فاطمه زهرا میخوانیم: «فاطمة و أبیها و بعلها و أمها و بنیها و سرّ المستودع فیها».
مجری:
الحمدلله؛ خدا را هزار مرتبه شکر که دست به دامن چنین اهلبیت بزرگوار و کریمی هستیم. ان شاءالله دنیا و آخرت همین گونه باشد.
اگر شبهای گذشته «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» را دنبال کرده باشید، می دانید که الحمدلله توفیق داشتیم سیزده برنامه با عنوان «کشتی نجات» به محضر شما عزیزان تقدیم کنیم.
مباحثی پیرامون عاشورا با حضور کارشناسان ارجمند در عرصهها و فضاهای مختلف طرح کردیم.
ما بحثی با آیت الله حسینی قزوینی داشتیم که بسیار بحث دلچسبی هم بود. در آن جلسه و آن برنامه هم شور اشک و هم شعور بحث موج میزد، اما بسیاری از مباحث ما باقی ماند.
الحمدلله توفیق داریم در این برنامه آن مباحث را ادامه بدهیم و راجع به قیام حضرت سیدالشهدا بازهم بشنویم.
حتماً شما هم زیاد شنیدید که علتها و حکمتهای فراوانی برای قیام حضرت سیدالشهدا نام برده شده است. این هم در بیانات خود حضرت هست و هم در تحلیلهایی که علما و دانشمندان و اندیشمندان داشتند.
ما میخواهیم از حاج آقای قزوینی بپرسیم اساسیترین فلسفه قیام حضرت سیدالشهدا چه بوده است؟!
اساسیترین فلسفه قیام حضرت سیدالشهدا (سلام الله علیه)
آیت الله حسینی قزوینی:
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله
یکی از بزرگان و اعاظم که خود از اولیاء الله و اوتاد است، تعبیر زیبایی دارد. ایشان میگوید: افراد بسیاری آمدند و از کلمات امام حسین (علیه السلام) استفاده کردند که فرمود:
«وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 44، ص 329، ح 2
حضرت به صراحت میفرماید که من برای اصلاح در امت جدم قیام کردم. همچنین در جای دیگر آمده است که امام حسین میفرماید:
«فَآمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکر»
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، نویسنده: صفار، محمد بن حسن، محقق / مصحح: کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 252، ح 4
حضرت همچنین میفرماید:
«قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّیطَانِ وَ تَوَلَّوْا عَنْ طَاعَةِ الرَّحْمَن»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 44، ص 382، باب و
ایشان میگفت که اینها هست و نیست. ایشان مثالی میزد و بنده هم اوایل محرم اشارهای به آن داشتم.
زمانی که حضرت سیدالشهدا میخواست به طرف کوفه حرکت کند، افراد بسیاری با حضرت مخالفت کردند و گفتند: یابن رسول الله! نروید، زیرا که مردم کوفه نسبت به امیرالمؤمنین وفایی نداشتند تا نسبت به شما داشته باشند.
در کنار افرادی که با حضرت صحبت کردند، «محمد حنفیه» برادر حضرت بود. ایشان خیلی اصرار کرد و با حضرت بحث کرد و تقریباً حضرت را متقاعد کرد که به طرف یمن برود، زیرا مردم یمن دوستدار اهلبیت و امیرالمؤمنین بودند.
«محمد حنفیه» بعد از آن صحبت به دیگران بشارت داد که من امام حسین را متقاعد کردم تا به طرف کوفه نرود و مسیر را به طرف یمن تغییر بدهد.
فردا صبح حضرت غافله را راه انداختند و کاروان به طرف کوفه حرکت کرد. وقتی «محمد حنفیه» این قضیه را شنید بسیار ناراحت شد، دوان دوان آمد و عرضه داشت: آقاجان! مگر شما دیروز به من قول ندادید که به طرف کوفه نروید و به طرف یمن بروید؟!
حضرت فرمود: «محمد حنفیه» شما ما را نشناختید و جایگاه ما را نمیدانید. یک بار به آسمان نگاه کن. «محمدحنفیه» به آسمان نگاه کرد و دید تمام صفوف ملائکه است.
حضرت فرمود: تمام ملائکه و عالم هستی در اختیار ما هستند. آیت الله العظمی خوئی تعبیری دارند و مینویسند:
« لاشبهة في ولايتهم على المخلوق باجمعهم كما يظهر من الاخبار لكونهم واسطة في الايجاد وبهم الوجود، و هم السبب في الخلق، إذ لولاهم لما خلق الناس كلهم وانما خلقوا لاجلهم وبهم وجودهم وهم الواسطة في افاضة، بل لهم الولاية التكوينية لمادون الخالق »
مصباح الفقاهة من تقرير بحث الاستاذ الاكبر آية الله العظمى الحاج السيد أبو القاسم الموسوي الخوئي دامت افاضاته لمؤلفه الميرزا محمد علي التوحيدي التبريزي، المطبعة الحيدرية النجف 1374 ه 1954م، ج6، ص 36
همچنین «مرحوم کمپانی (رضوان الله تعالی علیه)» که یکی از مراجع بزرگ و استاد آیت الله العظمی خوئی هست، میفرماید:
«لهم الولایة المعنویة و السلطنة الباطنیة علی جمیع الأمور التکوینیة و التشریعیة»
ائمه اطهار ولایت معنوی و سلطنت باطنی بر تمام امور تکوین و تشریع دارند.
حاشیة کتاب المکاسب، نویسنده: اصفهانی، محمد حسین کمپانی، ج 2، ص 379، ح 337
همچنین امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) میفرماید: ائمه اطهار (علیهم السلام) سلطه و سلطنت مطلقه بر کل ماسوی الله دارد.
سلطه ائمه اطهار بر جهان هستی همانند سلطه ما بر اعضای بدنمان هست. امام خمینی همچنین میفرماید: اسم رحمن و رحیم تابع وجود مقدس ائمه اطهار هستند.
امام حسین بخشی از قدرت خود بر عالم هستی را به «محمد حنفیه» نشان دادند و در ادامه فرمودند: قدرت ما این است، اما من دیشب رسول اکرم را در عالم رؤیا دیدم.
البته ما تصور میکنیم که ائمه اطهار رؤیا میبینند، زیرا وقتی آن بزرگواران واسطه فیض هستند اگر خواب بروند دیگر نمیتوانند واسطه فیض باشند.
به تعبیر یکی از آقایان امروز حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) فیض را از حضرت حق میگیرد و بر تمام عالم هستی پمپاژ میکند، نه تنها کره زمین.
حضرت در ادامه فرمودند رسول اکرم را در خواب دیدند که فرمودند:
«فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یرَاک قَتِیلا»
خداوند میخواهد تو را شهید نظاره کند.
رضا و مشیت و اراده خدا در این است و من برای رضای خدا میروم. همانطور که قرآن کریم میفرماید:
(وَ ما تَشاؤُنَ إِلاَّ أَنْ یشاءَ اللَّه)
و شما چیزی را نمیخواهید مگر اینکه خدا بخواهد.
سوره انسان (76): آیه 30
ائمه اطهار جز ارادة الله چیزی اراده نمیکنند و جز مشیة الله در وجود مبارکشان چیز دیگری نیست. ائمه اطهار عبد محض هستند، همانطور که ما قبل از اینکه رسالت رسول گرامی اسلام را گواهی بدهیم، عبودیت حضرت را گواهی میدهیم و می گوییم:
«أشهد أنّ محمدا عبده»
این به معنای مطیع محض بودن خداوند عالم است و عین ربط و عین حضور ذات اقدس ربوبی هستند.
«محمد حنفیه» عرضه داشت: حال که چنین است، چرا اهل و عیال خود را با خود میبرید؟! این مردم رحم نمیکنند!! حضرت فرمود: اتفاقاً رسول اکرم فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یرَاهُنَّ سَبَایا»
اللهوف علی قتلی الطفوف / ترجمه فهری، نویسنده: ابن طاووس، علی بن موسی، مترجم: فهری زنجانی، احمد، ص 65، باب المسلک الأول فی الأمور المتقدمة علی القتال
«محمد حنفیه» تسلیم شد و دیگر حرفی برای گفتن نداشت. وقتی رسول گرامی اسلام این چنین حرفی فرمودند، امام حسین هم مخالفت امر رسول اکرم و خداوند متعال را نمیکند.
بنابراین اولین نکتهای که در قیام امام حسین (علیه السلام) هست، این است که گمشدهای برای امام حسین است و آن هم رضایت و محبت خدا و تحقق ارادة الله است.
وقتی تحقق ارادة الله شد، هم «فَآمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْکر» است و هم احیای شریعت پیغمبر اکرم است و هم «قَدْ لَزِمُوا طَاعَةَ الشَّیطَانِ وَ تَوَلَّوْا عَنْ طَاعَةِ الرَّحْمَن» است. در حقیقت تمام اینها در کنار تسلیم ارادة الله است.
مجری:
یک حرکت توحیدی.
آیت الله حسینی قزوینی:
بله، یک حرکت توحیدی محض و حرکت عبودیت محض که خداوند عالم اینطور میخواهد و امام حسین هم تسلیم است. بنابراین مشاهده کنید در تمام این مسیر اتفاقاتی افتاد که اشاره مهم آن همین است.
حضرت علی اکبر (علیه السلام) قضیهای نقل میکند که نشانگر اوج ادب حضرت است. در زیارت عاشورا از میان هفتاد و دو تن تنها اسم یک نفر آمده است و حتی اسم قمر بنی هاشم هم نیست. در زیارت عاشورا میخوانیم:
«السَّلَامُ عَلَی الْحُسَینِ وَ عَلَی عَلِی بْنِ الْحُسَینِ»
فرازی از زیارت عاشورا
همه علمای شیعه اتفاق نظر دارند که مراد، حضرت علی اکبر است، زیرا زیارت متعلق به شهدای کربلاست. بعضی افراد تصور میکنند مراد امام سجاد (علیه السلام) است، در حالی که زیارت عاشورا متعلق به شهدای کربلاست.
ما نمیدانیم حضرت علی اکبر چه مقامی نزد خداوند متعال دارند، اما نکته جالب اینجاست که حضرت در میانه راه روی شتر خوابشان برد و وقتی از خواب بیدار شد عرضه داشت:
(إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُون)
ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز میگردیم!
سوره بقره (2): آیه 156
از میان افرادی که در کنار امام حسین بودند، حضرت علی اکبر جلو آمد و عرضه داشت:
«مِمَّ حَمِدْتَ اللَّهَ وَ اسْتَرْجَعْت»
پدر جان! برای چه استرجاع نمودی و حمد خدا را بجای آوردی؟
حضرت فرمود: من یک لحظه خوابم برد. در خواب دیدم که منادی ندا میکند: این کاروان میرود و مرگ به استقبال آنها میآید.
معمولاً کسی که خبر مرگ و شهادت میشنود ناراحت میشود و میگوید که برگردیم. ادب حضرت علی اکبر اقتضا کرد که بفرماید:
«أَ لَسْنَا عَلَی الْحَق»
آیا ما حق نیستیم؟
«قَالَ بَلَی»
حضرت فرمود: بله.
«قَالَ فَإِذاً لَا نُبَالِی أَنْ نَمُوت»
حضرت علی اکبر فرمود: اگر ما برحق هستیم، چه باکی از مرگ!!
روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، نویسنده: فتال نیشابوری، محمد بن احمد، ج 1، ص 180، باب مجلس فی ذکر مقتل الحسین ع
عبودیت محض و سلم محض الهی و مطیع ارادة الله و مطیع مشیة الله به این معناست.
مجری:
در اینجا حضرت سیدالشهدا حضرت علی اکبر را دعا کردند.
آیت الله حسینی قزوینی:
بله. همچنین مشاهده کنید امام خمینی در واقعه عاشورا تعبیری داشتند که بنده آن را چندین بار شنیدهام.
وقتی مصیبت به انسان میرسد، انسان ناراحت میشود و حالت گرفتگی پیدا میکند و صورتش غمناک میشود. در مقابل روز عاشورا هرچه مصیبت پشت سر مصیبت میآمد، حضرت بشاشتر میشدند و سیمای مبارکشان خوشحالتر میشد.
این به جهت آن بود که حضرت به طرف رضای خداوند میرود و خداوند عالم این را میخواهد. حضرت میاندیشید که من مهم نیستم، مهم این است که خداوند چه میخواهد. اراده من مهم نیست، اراده خداوند مهم است.
بنابراین در لحظه آخر که حضرت در گودی قتلگاه افتاده بود، سر مبارکش را روی خاک گذاشت و فرمود:
«الهی رضا برضاک و تسلیما لامرک»
فلسفه قیام امام حسین (علیه السلام) این است. در کنار اینکه رضای الله است، رضای حضرت هم در آن است. خداوند عالم صد و بیست و چهار هزار پیغمبر فرستاده است و تمام انبیاء الهی بشارت آمدن رسول اکرم را دادند.
پیشینه و فرجام ولایت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)
من در بحث ولایت، بحثی تحت عنوان پیشینه ولایت و فرجام ولایت داشتم. بنده در آنجا از منابع اهل سنت مطالبی ذیل آیه شریفه:
(وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِک مِنْ رُسُلِنا)
از رسولانی که قبل از تو فرستادیم بپرس.
سوره زخرف (43): آیه 45
آوردم. آقای «ابن عساکر» در کتاب «تاریخ دمشق» جلد 42 صفحه 241 و «حاکم نیشابوری» در کتاب «معرفة علوم الحدیث» صفحه 96 و «خوارزمی» در کتاب «مناقب» خود صفحه 312 و «ثعلبی» در کتاب «تفسیر» خود ذیل این آیه مطلبی آوردهاند.
وقتی رسول اکرم در معراج با انبیاء نماز خواندند، صد و بیست و چهار هزار پیغمبر پشت سر حضرت نماز خواندند. یکی از ملائکه آمد و عرضه داشت:
(وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِک مِنْ رُسُلِنا)
از رسولانی که قبل از تو فرستادیم بپرس.
حضرت فرمودند: چه سؤالی بپرسم؟ ملائکه در پاسخ گفت که بپرس:
«علی ما بعثوا»
هدف بعثت شما چه بوده است؟
«قال قلت علی ما بعثوا»
پیغمبر اکرم میفرماید که من گفتم: هدف بعثت شما چه بوده است؟
«قال علی ولایتک وولایة علی بن أبی طالب»
همه پیامبران جواب دادند: هدف بعثت ما ولایت تو و ولایت علی بن أبی طالب بوده است.
تاریخ مدینة دمشق وذکر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 42، ص 241، ح 9519
همچنین در کتاب «الکشف و البیان» آمده است:
«قال: قلت: علی ما بعثوا»
پیغمبر اکرم میفرماید که من گفتم: هدف بعثت شما چه بوده است؟
«قال: علی ولایتک وولایة علی بن أبی طالب»
الکشف والبیان (تفسیر الثعلبی)، اسم المؤلف: أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهیم الثعلبی النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت - لبنان - 1422 هـ-2002 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: الإمام أبی محمد بن عاشور، مراجعة وتدقیق الأستاذ نظیر الساعدی، ج 8، ص 338، باب الزخرف: (45) واسأل من أرسلنا... ..
در کتاب «مناقب» اثر «خوارزمی» هم آمده است:
«علی ولایتک وولایة علی بن أبی طالب»
هدف بعثت ما ولایت تو و ولایت علی بن أبی طالب بوده است.
المناقب، نویسنده: الموفق الخوارزمی، وفات: 568، تحقیق: الشیخ مالک المحمودی - مؤسسة سید الشهداء (ع)، چاپ: الثانیة، ربیع الثانی 1414، چاپخانه: مؤسسة النشر الإسلامی، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، ص 312، ح 312
در کتاب «شواهد التنزیل» اثر «حسکانی» هم آمده است:
«علی ماذا بعثکم الله قبلی؟ قالوا: علی ولایتک یا محمد وولایة علی بن أبی طالب»
شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، نویسنده: الحاکم الحسکانی، وفات: ق 5، رده: مصادر تفسیر سنی، خطی: خیر، تحقیق: الشیخ محمد باقر المحمودی، چاپ: الأولی، سال چاپ: 1411 - 1990 م، ناشر: مؤسسة الطبع والنشر التابعة لوزارة الثقافة والإرشاد الإسلامی - طهران / مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة – قم، ج 2، ص 223، ح 855
مشاهده کنید خداوند عالم صد و بیست و چهار هزار پیغمبر را فرستاده است. نکتهای که بسیار جالب است، این است که وقتی حضرت آدم از بهشت بیرون آمد و چندین سال به خاطر بیرون آمدن از بهشت گریه کرد خداوند را به حق خمسه طیبه سوگند داد.
بنا به نقلی حدود هفت هزار سال از خلقت حضرت آدم میگذرد و هفت هزار سال مانده بود که پیغمبر اکرم به دنیا بیاید. حضرت آدم وجود این اسماء مبارک را از کجا میدانستند؟!
اجازه بدهید این مطلب را هم از منابع اهل سنت نشان بدهم تا دوستان ملاحظه کنند. در کتاب «تفسیر الدر المنثور» اثر «سیوطی» آمده است:
«اللهم إنی أسألک بحق محمد وآل محمد»
در ادامه آمده است:
«سأل بحق محمد وعلی وفاطمة والحسن والحسین ألا تبت علی فتاب علیه»
الدر المنثور، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1993، ج 1، ص 147، باب البقرة: (37) فتلقی آدم من... ..
«ابن تیمیه» در کتاب «مجموع الفتاوی» وقتی به این روایت میرسد اسم پیغمبر اکرم را میآورد، اما اسم امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسین را حذف میکند که این هم دلیل بر نفاق این مرد است. او مینویسد:
«یا رب بحق محمد إلا غفرت لی»
کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة، اسم المؤلف: أحمد عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مکتبة ابن تیمیة، الطبعة: الثانیة، تحقیق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمی النجدی، ج 2، ص 151
از کوزه برون همان تراود که در اوست!!
قیام سیدالشهداء (سلام الله علیه) زمینه سازی برای حکومت جهانی!
بنابراین امام حسین (علیه السلام) در کربلا میخواهد ارادة الله محقق شود. ارادة الله این است که از حضرت آدم تا حضرت عیسی همه انبیاء الهی آمدند و بشارتی دادند.
بشارت این است که روزی خواهد آمد که دین اسلام توسط رسول گرامی اسلام و اهلبیتش در جهان مستقر خواهد شد. لازم به ذکر است اسلام به معنای اسلام در برابر مسیحیت نیست، بلکه مراد تسلیم امر الهی است.
این ارادة الله است که باید دین اسلام در کره زمین جهانی شود، به این معنا که در کره زمین هیچ صدایی غیر از «لا إله إلا الله» شنیده نشود.
امام حسین (علیه السلام) در کربلا میخواهد مقدمات و زمینه سازی این حکومت جهانی را پایه ریزی کند. اگر این قیام نبود، دودمان بنی امیه این دشمنان سرسخت قرآن و اسلام اثری از اسلام باقی نمیگذاشتند.
بنی امیه بیست و یک سال علیه پیغمبر اکرم جنگیدند. آنها سیزده سال در مکه و هشت سال در مدینه با رسول گرامی اسلام جنگیدند. امیرالمؤمنین در نامه شانزدهم «نهج البلاغه» به خداوند قسم شدید و غلیظ میخورد و میفرماید:
«فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَ لَکنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْکفْرَ»
قسم به خدایی که دانه را شکافت کسانی که در فتح مکه مسلمان شدند، مسلمان نشدند و تنها کفر خود را مخفی کردند.
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 374، خ 16
از میان کتب اهل سنت همین تعبیر در کتاب «مجمع الزوائد» اثر «هیثمی» جلد اول صفحه 113 از قول «عمار بن یاسر» نقل شده است.
بنابراین این افراد میخواستند از اسلام و قرآن اثری باقی نماند و نام رسول الله در کره زمین برای همیشه محو شود.
نقل شده است پسر «طلحه» که عمری در رکاب رسول الله جنگید و آخر در برابر اسلام ایستاد، زمانی که اهلبیت وارد شام شدند در برابر امام سجاد ایستاد و عرضه داشت: یابن رسول الله! امروز پیروز چه کسی هست؟!
در حقیقت او طعنه میزد و میخواست بفهماند که شما شکست خوردید و بنی امیه پیروز شدند. حال اگر کسی که از اسلام خبر ندارد این حرف را بزند، مشکلی نیست.
کسی که در خاندانی مثل «طلحه» بزرگ شده است و در رکاب پیغمبر اکرم شمشیر زده و سابقه درخشانی دارد، این حرف را می زند.
امام سجاد در جواب فرمود: زمانی که وقت نماز ظهر رسید و اذان و اقامه گفتی، ببین چه کسی پیروز شده است. آنجا مشاهده کن که در اذان و اقامه نام بنی امیه را میبری یا نام رسول الله را میبری!!
امام حسین (علیه السلام) با شهادتشان و حضرت زینب با آن برنامههای رسانهای جهانی و مدیریتهای بی نظیر بحرانی که داشتند، اسلام را پیروز کردند. اگر ما بخواهیم یک نمونه برای مدیریت بحران در تاریخ بشریت مثال بزنیم، بهتر از حضرت زینب نداریم.
حضرت زینب از لحظه آغاز روز عاشورا مدیریت داشت تا لحظهای که حضرت در شام یا مصر از دنیا رفت. ورق به ورق زندگی حضرت زینب (سلام الله علیها) احیای شریعت و احیای هدفی است که سیدالشهدا پایه ریزی کرد.
شاید آخرین جمله حضرت سیدالشهدا به حضرت زینب این باشد: مأموریت من تمام شد و رسالت من به پایان رسید. از این به بعد رسالت تو آغاز میشود و تو نباید بگذاری که این خونها به هدر برود.
تو باید پیام قیام مرا به مردم برسانی. مبادا صبر و شکیبایی را از دست بدهی و «لا حول و لا قوة إلا بالله» را فریاد بزن!
اگر تیغ عالم بجنبد ز جای
نبرد رگی گر نخواهد خدای
بنابراین مشاهده کنید وقتی حضرت زینب کبری در برابر «عبیدالله بن زیاد» که تمام وجودش آغشته به خون مظلومان است قرار میگیرد، چطور حرف می زند.
همچنین مشاهده کنید حضرت در برابر یزید چطور شجاعانه حرف می زند. حضرت زینب بنی امیه را برای همیشه رسوا میکند و شریعت را احیا میکند.
وقتی حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به شهادت رسیدند، مردم شام گفتند: علی بن أبی طالب که نماز نمیخواند، برای چه به مسجد رفته بود!! مشاهده کنید حضرت زینب کبری شام را چطور متحول کرد.
اگر فرصت باقی بود بنده عرض خواهم کرد که اهل سنت می گویند: تعداد چهل نفر از یاران حضرت ولی عصر کسانی هستند که اهل شام و سوریه هستند.
حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) کاری کردند که چهل نفر از اوتاد که عالم هستی توسط آنها تدبیر میشود، اهل شام هستند.
به قول «ابن تیمیه» اهل شام همگی ناصبی بودند. زمانی که بعضی از صحابه همانند «زید بن أرقم» و دیگران نامی از حدیث غدیر میآوردند، مردم اعتراض میکردند که مگر میشود اینجا از غدیر حرف زد. مردم بالای منابر علی را سب و لعن میکنند!!
حضرت زینب کبری همان شام را تبدیل کرد به کشوری که چهل تن از اوتاد از آنجا هستند.
بنابراین اصل قیام حضرت سیدالشهدا این بود که ارادة الله و مشیت الله را تحقق بدهد و به ما بفهماند راه رسیدن به الله، راه رسیدن به کمال و راه رسیدن به خلافة الله، تسلیم امر الهی بودن است.
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
همه و همه یک جمله است و آن هم تسلیم امر الهی بودن است.
مجری:
خیلی استفاده کردیم، خیلی ممنونم.
آنچه در عشق خیر الکلام است، آنچه در صبر حسن ختام است، آنچه در وصف او عقل خام است، آنچه کار رسول و امام است، مدح زینب (علیها السلام) است.
سلام علی قلب زینب الصبور و لسانها الشکور
الحمدلله در برنامهای حضور داریم که به نام حضرت سیدالشهدا است. حضرت سیدالشهدا، أبا عبدالله هستند. ان شاءالله ما هم عبدالله باشیم و همان فلسفهای که حاج آقای قزوینی گفتند یعنی قیام حضرت سیدالشهدا را احیا کنیم. به قول «دکتر قزوه»:
هنگامه برون شدن از خویش چون حسین
راهی برو که بگذرد از مسجد الحرام
اگر مسیر ما هم توحیدی باشد و در مسیر عبودیت الهی باشد، دنیا و آخرتمان آباد خواهد شد. ان شاءالله اینگونه باشد و ما هم بتوانیم در سایه لطف حضرت أبا عبدالله الحسین از بندگان خوب الهی باشیم.
ما از اصلیترین فلسفه قیام حضرت سیدالشهدا شنیدیم که تمام علتها و حکمتهای دیگر ذیل این مبحث قرار میگیرند. بازهم از آیت الله قزوینی بابت این بحث تشکر میکنم.
سؤال بعدی بنده شاید ادامه همین بحث باشد. خداوند آقای «مؤید» را حفظ کند. ایشان یک رباعی دارند که بسیار زیباست و می گویند:
آن کشته که دین زنده ز نامش باشد
پاینده نماز از قیامش باشد
فرض است بر او گریه، ولی برتر از آن
سرمشق گرفتن از مرامش باشد
الحمدلله ما باید هزار مرتبه خدا را شکر کنیم که این روزها و شبها در جلسات عزای حضرت سیدالشهدا حاضر شدیم. حال اگر بخواهیم بیشترین بهره را ببریم و کمی خاصتر از مجالس حضرت سیدالشهدا استفاده کنیم، باید چکار کنیم؟!
بالاترین مقام در سیر و سلوک عرفانی
آیت الله حسینی قزوینی:
اگر بخواهم در یک جمله بگویم، این است که بالاترین بهره برداری ما از عزای حضرت سیدالشهدا، شناختن معصوم و امام است.
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچهایم
نقل شده است عارفی میرفت و دید شخص نابینایی پشت یک در مانده است و مرتب داد می زند و به مردم میگوید که کمک کنید در را به رویم باز کنید. عارف گفت: خوشا به حالت که در را پیدا کردی. ما عمری میگردیم، اما هنوز در را پیدا نکردیم.
مشکل اساسی ما این است که اهلبیت را نشناختیم. همانطور که ائمه اطهار میفرمایند:
«بِنَا عُرِفَ اللَّهُ»
اگر کسی بخواهد خدا را بشناسد، باید ابتدا ما را بشناسد و بعد خدا را بشناسد.
«بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی»
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 145، ح 10
تعبیر حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) که خیلی غوغاست. حضرت میفرماید:
«مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل وَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیة»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 26، ص 1، ح 1
بنده نمیخواهم خیلی در فازهای عرفانی و فلسفی بروم. یکی از توفیقاتی که داشتم، این است که هشت سال در محضر آیت الله شیخ محمد شاه آبادی استاد زاده امام خمینی بودیم و خارج اسفار و خارج عرفان و اخلاق را خدمت ایشان خواندیم.
بنده از محضر ایشان خیلی استفاده کردم. من گاهی اوقات میدیدم زمانی که خدمت امام خمینی نام استادشان آیت الله شاه آبادی میآید، می گویند: «شیخنا شاه آبادی روحی له الفداء».
بنده تعجب میکردم که چرا امام خمینی این تعبیر را در مورد ایشان به کار میبرند، زیرا که این تعبیر در مورد حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) به کار میرود. در مقابل به کار بردن این تعبیر نسبت به استاد امام خمینی برای بنده بسیار سنگین بود.
ما در آن زمان طلبه جوانی بودیم. الحمدلله رب العالمین خداوند متعال حافظه خوبی به ما داده است که از این بابت خدا را شاکر هستیم. از ابتدای ورود ما به حوزه علمیه در قزوین از نظر حافظه در میان دوستانمان ضرب المثل بودیم.
مجری:
الحمدلله که به خوبی از آن استفاده کردید و در خدمت معارف اهلبیت است.
آیت الله حسینی قزوینی:
الحمدلله. خداوند آیت الله فاضل لنکرانی را بیامرزد. ما آخرین دوره کفایه در سالهای 1355 و 1356 خدمت ایشان بودیم.
ایشان هرگاه مرا میدید، میگفت: "خوشا به حالت چه شغلی انتخاب کردی، شغلتان دفاع از امیرالمؤمنین است." بنده داستانهای زیادی در این زمینه دارم.
مجری:
قطعاً داستانها شنیدنی است. این داستانها برای ما جوانترها و بینندگان عزیزی که این برنامه را میبینند و حتی غیر شیعیان شنیدنی است.
این داستانها به دلیل اینکه تجربه است، بسیار میتواند برای ما آموزنده و عبرت انگیز و در مسیر اهلبیت دلگرم کننده باشد.
آیت الله حسینی قزوینی:
اولاً ما هرچه داریم از فضل الهی است.
«اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْک»
مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، ج 1، ص 63، باب دعاء آخر
آن ذره که در حساب ناید ماییم. چند شب قبل یکی از بزرگان لطف کرده بودند و به دیدن ما تشریف آورده بودند، در حالی که ما به قدری به ایشان عقیده داریم که دست و پای ایشان را میبوسیم.
بنده به ایشان گفتم: شما در مراحل سیر و سلوک عرفانی از یافتههایتان به ما بدهید. ایشان در جواب گفت: من به این نتیجه رسیدم که هیچ نیستم. بنده گفتم: این بالاترین مقام است که انسان به مرحلهای برسد که بگوید؛
(أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّه)
شما (همگی) نیازمندان به خدا هستید.
سوره فاطر (35): آیه 15
این بالاترین مقام است که حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در کتاب «نهج البلاغه» از آن با تعبیر؛
«وَ أَمَاتَ نَفْسَه»
نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 337، خ 220
یاد میکند. حضرت به صراحت میفرماید: بالاترین مرتبه عبودیت این است که نفس کشته شود. انسان باید به مرحلهای برسد که بگوید:
(فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه)
و به هر سو رو کنید، خدا آنجا است.
سوره بقره (2): آیه 115
هرکجا نگاه کنید وجه الله است. چشم وجه الله است. زبان وجه الله است. حرف زدن وجه الله است.
(فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه)
و:
(وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِید)
و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
سوره ق (50): آیه 16
آنچه که مایه ثبات قدم آیةالله حسینی قزوینی در مسیر دفاع از ولایت شد!
چیزی که برایم مایه دلگرمی شد و در این فاز ثابت قدم ماندم، این بود که با یکی از علمای بزرگ اهل سنت بحثی داشتیم.
این بحث به اینجا منجر شد که ایشان روزی با بنده تماس گرفتند و گفتند که میخواهم به ایران و قم بیایم و میخواهم چند نفر از بزرگان حوزه باشند، حرفهایی دارم.
بنده فهمیدم که بحثها و مناظرات ما تأثیرگذار بوده است. آقایانی که به منزلمان دعوت کرده بودیم آیت الله خزعلی و آیت الله سبحانی و آیت الله مقتدایی و آیت الله شبیری زنجانی حضور داشتند.
ما از این جلسه فیلمبرداری کردیم، اما ایشان گفتند که بنده راضی نیستم این فیلم منتشر شود به جهت اینکه جانم در خطر است.
ایشان شروع به صحبت کرد و گفت: بعد از بحثی که با ایشان داشتیم حضرت فاطمه زهرا را در خواب دیده بودند.
ایشان قضایا را نقل میکردند و به قدری سوزناک بود که بنده مشاهده میکردم اشک از محاسن آیت الله شبیری زنجانی و آیت الله سبحانی و آیت الله مقتدایی و آیت الله خزعلی قطره قطره میچکید.
ایشان در همانجا اظهار شهادتین گفتند و شهادت به ولایت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) دادند، سپس سؤالاتی هم داشتند. بنده فهمیدم دعای رسول گرامی اسلام در غدیر خم که فرمودند:
«وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَه»
عیون أخبار الرضا علیه السلام، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 47، ح 183
به اجابت رسیده است. شاید توفیق الهی بود و خداوند خواستند به ما نشان بدهند این حرکات بی اثر نیست. الحمدلله در بحثهایی که در مکه مکرمه داشتیم، عدهای از وهابیهایی که عقیده وهابی دارند شیعه شدند و الآن هم مبلغ شیعه هستند.
چندی قبل شخصی از کشور تاجیکستان زنگ زد و گفت: به برکت مباحث شما خانواده هفده نفره ما شیعه شدند.
همچنین چندی قبل خانمی از کردستان با همین برنامه تماس گرفت و مردم همگی شنیدند.
ایشان گفت: شوهر من سنی بود و من بیست و پنج سال با ایشان زندگی کردم. ایشان بعد از یکی دو ماه که برنامههای شما را دید شیعه شده و زندگی من نورانیت خاص و جدیدی پیدا کرده است و من احساس میکنم خوشبختترین زن هستم.
مجری:
این ادامه همان حرکت حضرت سیدالشهدا است که تا لحظه آخر میخواستند دستگیری کنند تا مردم را نجات بدهند. الحمدلله حضرتعالی در همین مسیر حرکت میکنید و این همان دلگرمیهایی است که حضرتعالی بیان کردید.
درک جایگاه حقیقی امام، بالاترین بهره در عزاداری حضرت سیدالشهدا (سلام الله علیه)
آیت الله حسینی قزوینی:
بنابراین مشکل اساسی ما این است که ائمه اطهار را نشناختیم. زیارت جامعه کبیره سندا صددرصد صحیح است و نزدیک به ده نفر از بزرگان و مراجع به صحت سند زیارت جامعه کبیره شهادت دادند.
خواندن این زیارتنامه نزدیک به پانزده تا بیست دقیقه طول میکشد و ما اواخر زیارتنامه یک جمله می گوییم و آن هم این است:
«فَبِحَقِّهِمُ الَّذِی أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَیک أَسْأَلُک أَنْ تُدْخِلَنِی فِی جُمْلَةِ الْعَارِفِینَ بِهِمْ»
خدایا تو را سوگند میدهم به حق حضرت محمد و آل محمد که بر خودت واجب کردی مرا در دسته عارفین به محمد و آل محمد قرار بدهی.
آخرین چیزی که ما از خداوند عالم میخواهیم، این است. قبل از آن می گوییم:
«اللَّهُمَّ إِنِّی لَوْ وَجَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَیک مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیتِهِ الْأَخْیارِ- الْأَئِمَّةِ الْأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِی»
خدایا اگر من کسی نزدیکتر و مقربتر از حضرت محمد و آل محمد پیدا میکردم به درگاهت میآوردم، اما مقربتر از آنها نزد تو کسی نیست.
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 617، ح 3213
در رابطه با معرفت امام حرف زیاد است، مخصوصاً معرفت و نورانیت. بنده خیلی دوست دارم که بتوانم چندین جلسه در رابطه با معرفت نورانی اهلبیت حرف بزنم.
وقتی انسان گرم میشود مطالبی بیان میشود و بعد پشیمان میشود که چرا این مطالب را بیان کرده است. بعضی اسرار وجود دارد که تحمل آن برای افراد عادی مشکل است.
«حَدِیثُنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یؤْمِنُ بِهِ إِلَّا مَلَک مُقَرَّبٌ أَوْ نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ عَبْدٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ»
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّی الله علیهم، نویسنده: صفار، محمد بن حسن، محقق / مصحح: کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 21، ح 4
بعضی از مقامات ائمه اطهار طوری است که شاید ذهنهای ما نتواند بپذیرد. ما با وهابیت کاری نداریم و به آنها می گوییم:
(قُلْ مُوتُوا بِغَیظِکم)
بمیرید با همین خشمی که دارید.
سوره آل عمران (3): آیه 119
بنده میخواهم یک نکته را خدمت عزیزان عرض کنم و باید این نکته را خوب در نظر بگیریم. ائمه اطهار (علیهم السلام)، انبیاء الهی و اولیاء واسطه فیض هستند.
اگر این قضیه برای ما خوب جا بیفتد، هر آنچه که میخواهد از طرف ذات اقدس ربوبی به ما برسد واسطه این فیض اهلبیت (علیهم السلام) هستند.
ما از قول علمای بزرگ اهل سنت داریم که می گویند: حضرت موسی به برکت حضرت محمد و آل محمد از دست فرعون نجات پیدا کرد. همچنین نقل شده است حضرت عیسی، حضرت شیث و حضرت داود به برکت رسول اکرم از مشکلات نجات پیدا کردند.
بنده در فرصتی مناسب از منابع اهل سنت با عبارتهای دقیق نقل میکنم که اگر انبیاء بزرگ الهی از مشکلات و گرفتاریها نجات پیدا کردند و به مقامات بالا رسیدند، همگی به برکت رسول اکرم و اهلبیت گرامیاش بوده است.
آقای «آلوسی» به صراحت میگوید: واسطه وجود تمام انبیاء رسول اکرم بوده است. البته ایشان اهلبیت را حذف میکند، اما فرقی نمیکند. خمسه طیبه همگی یک نور بودند، این نور دو قسمت شد و یکی رسول اکرم و دیگری امیرالمؤمنین شد.
«أَوَّلُنَا مُحَمَّدٌ وَ آخِرُنَا مُحَمَّدٌ وَ أَوْسَطُنَا مُحَمَّدٌ وَ کلُّنَا مُحَمَّد»
بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 26، ص 6، ح 1
اگر سلامتی به ما میرسد، اگر نفس کشیدن به ما میرسد، اگر روزی به ما میرسد، اگر باران به ما میرسد یا هر چیزی که به ما میرسد به واسطه ائمه اطهار است.
اگر خدای ناکرده بلایی هم به ما میرسد، در اثر گناهان ماست. خداوند اراده کرده و از کانال اهلبیت به ما میرسد.
بنده در اینجا قبل از اینکه بعضی از مطالب شیعه را بیان کنم، عبارتی از «ابن تیمیه» بیاورم تا حجت بر وهابیت تمام شود. در کتاب «مجموع الفتاوی» اثر «ابن تیمیه» جلد چهارم آمده است:
«وَأَمَّا النَّفْعُ الْمُتَعَدِّی وَالنَّفْعُ لِلْخَلْقِ وَتَدْبِیرُ الْعَالَمِ فَقَدْ قَالُوا هُمْ تَجْرِی أَرْزَاقُ الْعِبَادِ عَلَی أَیدِیهِمْ»
بعضی از علمای بشر به مرتبهای میرسند که تدبیر عالم هستی توسط آنها صورت میگیرد.
مجموع الفتاوى؛ المؤلف: تقي الدين أبو العباس أحمد بن عبد الحليم بن عبد السلام بن عبد الله بن أبي القاسم بن محمد ابن تيمية الحراني الحنبلي الدمشقي (المتوفى: 728 هـ)؛ المحقق: أنور الباز - عامر الجزار، الناشر: دار الوفاء، الطبعة: الثالثة، 1426 هـ / 2005 م، ج 4، ص 379، باب الْوَجْهُ الرَّابِعُ
مشاهده کنید بحث بر سر علمای بشر است. اگر «ابن تیمیه» گفت علمای آدمیین میتوانند به مرحلهای برسند که همه نفع و روزیهایی که به خلایق میرسد توسط آنهاست و تدبیر عالم توسط علمای ابرار است، قضیه روشن میشود.
حال ما کاری نداریم علمای ابرار چه کسانی هستند، اما ایشان هم معتقد است که ما در عالم هستی افرادی داریم که خداوند عالم توسط آنها عالم را تدبیر میکند.
این گفتار نه کفر است و نه شرک است، زیرا «ابن تیمیه» آن را آورده است. اگر چنین باشد باید بگوییم که اولین مشرک عالم «ابن تیمیه» است. بنده همیشه مثالی میزنم و می گویم که خداوند عالم میفرماید:
(اللَّهُ یتَوَفَّی الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها)
خداوند ارواح را به هنگام" مرگ" قبض میکند.
سوره زمر (39): آیه 42
اگر چنین هست عقیده ما مبنی بر اینکه عزرائیل قبض روح میکند شرک است. قرآن کریم از طرف دیگر میفرماید:
(قُلْ یتَوَفَّاکمْ مَلَک الْمَوْتِ الَّذِی وُکلَ بِکم)
بگو: فرشته مرگ که بر شما مأمور شده (روح) شما را میگیرد.
سوره سجده (32): آیه 11
طبق این آیه شریفه ملک الموت از طرف خداوند عالم برای قبض روح اذن دارد. در حقیقت قبض روح عزرائیل، قبض روح الله است. اگر قبض میکند به اراده الله است و چون الله اراده کرده است، عزرائیل قبض روح میکند.
ما در روایت داریم که شخصی از رسول اکرم سؤال میکند: عزرائیل یک نفر است، در حالی که در یک ساعت هزاران انسان و حیوان قبض روح میشوند.
حضرت در جواب میفرمایند: تمام عالم هستی جلوی عزرائیل همانند یک طبق است و هرلحظه نگاه میکند تمام خلایق را در آنجا میبیند.
این جواب آن دسته از وهابیهای بی حیاست که می گویند وقتی شما در ایران یا تاجیکستان یا روسیه به حضرت علی متوسل میشوید، حضرت علی که در نجف است چطور میشنود؟!
خدایی که به ملک الموت این قدرت را داده است تا همه خلائق را در یک لحظه ببیند، عاجز نیست که به امیرالمؤمنین این قدرت را بدهد تا در یک آن سلام تمام کسانی که به حضرت اظهار ارادت میکنند را پاسخ بدهد. این افراد خداوند و ائمه اطهار را نشناختند.
نکته دوم اینکه در کتاب «مجمع الزوائد» اثر «هیثمی» جلد دهم روایتی از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به نقل از رسول گرامی اسلام آمده است که میفرماید:
«البدلاء بالشام وهم أربعون رجلا کلما مات رجل أبدل الله رجلا مکانه یستقی بهم الغیث وینتصر بهم علی الأعداء ویصرف عن أهل الشام بهم العذاب»
ما در روایت داریم این چهل نفر جزو کسانی هستند که از شام به سپاه حضرت مهدی (ارواحنا فداه) میپیوندند.
یکی از بحثهایی که خیلی شیرین است، این است که اصلاً یاران حضرت مهدی چه ویژگیهایی دارند و از کجا هستند. تمام این ویژگیها در روایات شیعه و اهل سنت آمده است.
ایشان در مورد سند روایت مینویسد:
«رواه أحمد ورجاله رجال الصحیح»
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 10، ص 62، باب ما جاء فی الأبدال وأنهم بالشام، ح 16671
طبق این روایت عذاب از مردم توسط این ابدال برداشته میشود و باران به واسطه آنها نازل میشود و اگر کسی بخواهد بر دشمن پیروز شود توسط آنها پیروز میشود.
ما از اینطور موارد در کتب اهل سنت الی ماشاءالله داریم. این افراد معتقدند افرادی در کره زمین هستند که از نظر عبودیت به جایی رسیدهاند که واسطه فیض هستند.
حال زمانی که از «بن باز» در رابطه با «ابن تیمیه» سؤال میکنند، او ادعا میکند که «ابن تیمیه» جزو ابدال و کسانی است که خداوند به برکت او به خلائق روزی میدهد!!
این در حالی است که «ابن تیمیه» میگوید: شیطان به صورت من مجسم میشود و مردم را گمراه میکند!!
مجری:
آنها نفس این موضوع را قبول دارند.
آیت الله حسینی قزوینی:
بله، نفس موضوع را قبول دارند و در مصداق آن به مشکل برخوردهاند. ما خواستیم ثابت کنیم این قول که عدهای واسطه فیض هستند و تدبیر عالم هم به اذن الله توسط آنها صورت میگیرد را وهابیت و «ابن تیمیه» قبول دارند. حال به موارد شیعه میرسیم.
مجری:
تا شما استراحتی کنید، فاصلهای میگیریم سپس برمی گردیم و این موارد را مشتاقانه خواهیم شنید. هرجای عالم هستید، زیر سایه اهلبیت باشید.
در خدمت شما هستیم با برنامه «حبل المتین» و ان شاءالله که همیشه دستمان به دامن بزرگان عالم و واسطههای فیض حقیقی عالم باشد و ان شاءالله حرکت توحیدی اهلبیت در زندگی ما هم جاری و ساری باشد.
حاج آقا قزوینی فرمودند برای اینکه بیشترین بهره را از عزای حضرت سیدالشهدا و ذکر توسل به حضرت سیدالشهدا بگیریم، باید سعی کنیم شناخت و معرفتمان را بیشتر کنیم.
یک تعبیر برای اینکه شناخت بیشتر شود، این است که بدانیم حضرات معصومین بین خالق و مخلوقین واسطه فیض هستند و ان شاءالله ما هم با تمام دلمان به این باور برسیم. استاد میخواستند به موارد آن اشاره کنند که در بیان شیعیان چگونه است.
گمشده ای که با دستان مرحوم آیت الله شاه آبادی پیدا می شود!
آیت الله حسینی قزوینی:
البته من جملهای در رابطه با آیت الله شاه آبادی بیان کنم. بنده عرض کردم که در آثار حضرت امام خمینی میدیدیم که وقتی به استادشان آیت الله شاه آبادی میرسند، عبارت (روحی له الفداء) را به کار میبردند.
برای بنده بسیار جای سؤال بود که چطور ایشان برای غیر معصوم این تعبیر را به کار میبرد. ما در دوران جوانی سؤالات و شبهات زیادی به ذهنمان میآمد و از بعضی بزرگواران و مراجع فعلی سؤال میکردم.
حافظه قوی داشتن هم دردسر است، زیرا دائماً درگیر سؤال و شبهه میشود. گاهی اوقات مراحلی در انسان است که اصلاً یک مرتبه این شبهات سراسر وجود انسان را میگیرد، به طوری که اگر نتواند به این شبهات پاسخ بدهد خیلی خطرناک است.
بنده از بعضی اعاظم سؤال میکردم و به بنده جواب میدادند. ضمن اینکه ما از آن بزرگواران تشکر میکنیم، اما نه تنها شبهه من پاسخ داده نمیشد بلکه سؤال دیگری هم درست میشد.
بنده مدت شش ماه یا یک سال با خودم جنگ داشتم که چرا این سؤالات دائماً به ذهن من میآید.
مجری:
شما آن زمان بیست و پنج سال داشتید.
آیت الله حسینی قزوینی:
بله. بنده با آیت الله شیخ محمد شاه آبادی که یکی از بزرگترین فرزندان آیت الله شاه آبادی استاد امام هست و افضل است آشنا شدم. ایشان تنها فرزند آیت الله شاه آبادی هستند که درس خارج داشتند.
یک شب من بعد از نماز مغرب و عشاء در خیابان سمیه خدمت ایشان رفتم که در زیرزمین وسیعی بودند.
وقتی بنده سؤال اول خود را مطرح کردم، خدا را شاهد میگیرم که ایشان طوری به من جواب دادند که مبهوت ماندم چرا چنین سؤال روشنی به ذهن من آمده است. پاسخ سؤال من همانند روز روشن بود.
بنده با توسل به حضرت فاطمه معصومه سؤال دوم و سؤال سوم خود را مطرح کردم و احساس کردم گمشده خود را پیدا کردم.
زمانی که ایشان زنده بودند، یک روز در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سخنرانی داشتم و صحبت ایشان شد.
بنده گفتم: اگر امام نسبت به پدرشان (روحی له الفداء) گفتند، بنده اگر تا آخر عمر پای ایشان را ببوسم در برابر استفادههای معنوی و علمی که کردم خیلی کم است.
در حال حاضر زمانی که مشغول نماز میشوم، توصیههای ایشان همواره در ذهنم است. ما سال 1363 با ایشان آشنا شدیم، اما توصیههای ایشان در رابطه با کیفیت و چگونگی نماز را در ذهن دارم.
توصیههای ایشان در نماز مبنی بر این بود که انسان باید چه مطالبی در نظر داشته باشد، مخصوصاً علم و حضور مطلق. انسان همواره باید احساس کند عین ربط و عین حضور حق است و آیت الله شاه آبادی روی این قضیه خیلی تکیه داشتند.
در حال حاضر که از این قضیه حدود چهل سال میگذرد، هیچ نمازی نیست که بنده بخوانم و فرمایشات ایشان جلوی چشمم نباشد.
به قول امیرالمؤمنین علم این نیست که ما در مدرسه یاد بگیریم. یک مرتبه علومی را در مدرسه یاد میگیریم که مصداق آیه شریفه:
(وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَة)
و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند.
سوره بقره (2): آیه 129
است و یک مرتبه:
(وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یعَلِّمُکمُ اللَّه)
از خدا به پرهیزید و خداوند به شما تعلیم میدهد.
سوره بقره (2): آیه 282
است. این هم یک راه است که تقوا داشته باشید تا خداوند عالم به شما علم بدهد. این علم غیر از علمی است که ما در تحصیل در مدرسه یاد میگیریم.
الحق و الانصاف کمتر روزی است که بنده ایشان را ولو با ذکر یک صلوات یاد نکنم. واقعاً شاکله فکری توحیدی و معرفت ائمه اطهار توسط این بزرگوار در من ایجاد شد.
با این زیارت ناب، مقام حقیقی امام معصوم را بشناسید!
در رابطه با مقام ائمه اطهار به دوستان این توصیه را میکنم که «مرحوم محدث قمی» در کتاب «مفاتیح الجنان» زیاراتی برای امام حسین نقل کرده است. زیارت امام حسین در روز عاشورا، زیارت امام حسین در مبعث، زیارت امام حسین در نیمه شعبان.
ایشان سپس زیارات مطلقه امام حسین را میآورد. اولین زیارت مطلقه ایشان را «مرحوم کلینی» در کتاب «کافی» جلد چهارم صفحه 331 و «مرحوم شیخ صدوق» در کتاب «من لا یحضره الفقیه» جلد 2 صفحه 598 آورده است.
جالب اینجاست که «مرحوم شیخ صدوق» در کتاب «من لا یحضره الفقیه» مینویسد که من در کتابم این زیارت امام حسین را آوردم؛
«لِأَنَّهَا أَصَحُّ الزِّیارَاتِ عِنْدِی مِنْ طَرِیقِ الرِّوَایةِ وَ فِیهَا بَلَاغٌ وَ کفَایة»
زیرا از طریق روایت و سند صحیحترین روایت نزد من است و در این روایت هرچه گفتنی بوده گفته شده است.
من لا یحضره الفقیه، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 598، ح 3200
«مرحوم شیخ صدوق» گفته است که این روایت صحیحترین روایات است. راوی که «حُسَيْنِ بْنِ ثُوَيْر» هست، میگوید: من با «یونس بن ظبیان» و «مفضل بن عمر» و «ابو سلمه» خدمت امام صادق بودیم که نامی از امام حسین ذکر شد.
ما گفتیم زمانی که میخواهیم امام حسین را زیارت کنیم، چکار کنیم؟! حضرت فرمود سه مرتبه بگویید: «صلی الله علیک یا أبا عبدالله». همین قدر کفایت میکند و یک زیارت امام حسین در پرونده اعمال شما نوشته میشود.
البته بنده عرض کردم که روایت از امام صادق (علیه السلام) است. «صفوان» خدمت حضرت میرسد. حضرت میفرماید که امام حسین را زیارت کنید. «صفوان» عرضه میدارد: فاصله ما خیلی دور است و الآن هم حکومتها اجازه رفتن نمیدهند.
حضرت فرمود اگر شما به بالاترین نقطه خانه خود بروید، به سمت راست و سمت چپ و بالاسر نگاه کنید و رو به کربلا کنید و بگویید:
«السلام علیک یا أبا عبدالله السلام علیک و رحمة الله و برکاته»
خداوند عالم ثواب زیارت امام حسین در کربلا را در پرونده اعمال شما مینویسد. راوی میگوید: وقتی من این مطلب را از امام صادق شنیدم، هر روز چندین بار به پشت بام میرفتم و به سمت راست و چپ و بالاسر نگاه میکردم و رو به کربلا میگفتم: «السلام علیک یا أبا عبدالله السلام علیک و رحمة الله و برکاته»
در مقابل «صلی الله علیک یا أبا عبدالله» زیارت داخل خانه است. شخصی از من سؤال کرد «صلی الله علیک یا أبا عبدالله» صحیح است یا «السلام علیک یا أبا عبدالله السلام علیک و رحمة الله و برکاته»؟!
خداوند عالم به بنده این توفیق را داده است که هر روز چندین بار به پشت بام میروم و این چنین به حضرت سلام میدهم.
مجری:
گویا راوی «سدیر صیرفی» است.
آیت الله حسینی قزوینی:
بله. ایشان میگوید که من هر روز چندین بار بالای پشت بام میرفتم و این عمل را انجام میدادم.
مجری:
چقدر برای ما دلگرم کننده و آرامش بخش است. بخصوص الآن که از زیارت از نزدیک دور هستیم، زیارت از راه دور هم برای ما نعمتی است که خداوند به ما عنایت کرده است.
آیت الله حسینی قزوینی:
بله. اگر انسان روزی پنجاه مرتبه پشت بام برود و این زیارت را بخواند، پنجاه زیارت امام حسین در کربلا در پرونده اعمال او نوشته خواهد شد. بهانهها بسته شده است.
حضرت در ادامه فرمودند: وقتی امام حسین شهید شدند هفت آسمان و هفت زمین تمام خلائق و بهشتیان و جهنمیان بر امام حسین گریه کردند. اگر شما خواستید زیارت کنید، این زیارت را بخوانید.
بنده به همین خاطر می گویم که اگر فلسفه عزاداریها معرفت ائمه اطهار باشد، ارزشمند است. یکی از بهترین بهره برداری ما از عزاداریها شناختن امام است. یکی از مقامات امام، واسطه فیض بودن ایشان است.
«بِکمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِکمْ یخْتِمُ اللَّه»
آغاز عالم هستی با شما بوده و فرجام عالم هستی هم با شماست.
در این زمینه حرف بسیار است. عبارت: «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِی» را هم شیعه دارد و هم اهل سنت دارد.
«وَ بِکمْ یمْحُو مَا یشَاءُ وَ بِکمْ یثْبِت»
اگر گناهی از پرونده اعمال ما محو میشود یا چیزی تثبیت میشود توسط شماست.
«وَ بِکمْ تُنْبِتُ الْأَرْضُ أَشْجَارَهَا»
اگر زمین درختان را میرویاند به سبب شماست.
«وَ بِکمْ تُخْرِجُ الْأَشْجَارُ أَثْمَارَهَا»
اگر درختان میوه میدهند به واسطه شماست
«وَ بِکمْ تُنْزِلُ السَّمَاءُ قَطْرَهَا»
اگر باران میبارد، واسطه فیض شما هستید.
«وَ بِکمْ یکشِفُ اللَّهُ الْکرْب»
به سبب شماست که خداوند مشکلات مردم را برطرف میکند.
بیت القصیر زیارت امام حسین اینجاست و اگر ما به اینجا برسیم، میتوانیم بگوییم پله اول معرفة الإمام و معرفة الله را پیدا کردیم.
«إِرَادَةُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیکمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیوتِکم»
ارادت خدا در امور عالم ابتدا به قلب شما نازل میشود و از آنجا منتشر میشود.
الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 4، ص 576، ح 2
امروز حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) فیض را از ذات اقدس ربوبی میگیرد و به تمام عالم پمپاژ میکند. هرچه در عالم هستی میبینیم، همگی جلوه رسول اکرم و ائمه اطهار است.
امام خمینی در کتاب «مصباح الهدایة» مطلبی در این زمینه دارند. بنده معتقدم کتاب «مصباح الهدایة و الولایة» نتیجه شاگردی مرحوم آیت الله شاه آبادی بوده است. ایشان در صفحه 57 از استادشان «شیخ محمد رضا قمشهای» نقل میکنند:
«فالحقیقة المحمّدیة هی الَّتی تجلَّت فی صورة العالم»
حقیقت محمدی است که در عالم تجلی کرده است.
«والعالم من الذرّة إلی الدرّة ظهورها وتجلَّیها»
عالم هستی از ریزترین تا درشتترین آن ظهور و تجلی سلسله جلیله محمدیین هستند.
مصباح الهدایة إلی الخلافة والولایة، نویسنده: السید الخمینی، ص 57، باب نور 20
اگر ما به این مرحله از معرفت رسیدیم، همه چیز حل است. یکی از بزرگان که در حرم مطهر حضرت معصومه قسمت بالاسر دفن است و بسیار زیاد خدمت حضرت ولی عصر رسیده است، میگوید:
«علی بن مهزیار» دوازده سال به مکه رفت تا امام زمان را ببیند. اگر ایشان یک بار از من سؤال میکرد، به او میگفتم: اگر یک بار به کربلا میرفت همان مرتبه اول به زیارت حضرت ولی عصر مشرف میشد.
ایشان نقل میکند که من داشتم به طرف کربلا میرفتم. در مسیر نزدیکیهای قصر شیرین به چوپانی برخوردم. ما که چیزی برای خوردن نداشتیم، از ایشان درخواست کردیم که در ازای پول قدری شیر یا خوراکی دیگر به ما بدهد.
چوپان از من سؤال کرد که کجا میروی؟! من گفتم: به زیارت امام حسین میروم. ایشان گفت: مگر زیارت امام حسین دور و نزدیک دارد؟! امام حسین مشرف بر تمام عالم هستی است. همانطور که خداوند متعال؛
(وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِید)
و ما به او از رگ قلبش نزدیکتریم!
سوره ق (50): آیه 16
است و هر لحظه صدا بزنیم الله میشنود، امام حسین هم میشنود. مگر شما وقتی سلام میدهید جواب امام حسین را نمیشنوید؟! من گفتم: خیر.
چوپان گفت: والله من هرگاه سلام میدهم، با دو گوشم صدای نازنین امام حسین را میشنوم که میفرماید: «علیکم السلام و رحمة الله و برکاته».
من مبهوت ماندم که یک چوپان به این مرحله از معرفت رسیده است که کربلا نرفته کربلایی شده است. این شخص امام حسین را مشرف بر تمام عالم هستی بر خودش میداند.
امام خمینی در کتاب «مصباح الهدایة» مینویسند: علم امام به عالم هستی از علم عالم هستی بر خودش نافذتر است. آنچه ما علم به خودمان داریم، علم حضوری است. علم ائمه اطهار به ما از علم ما بر خودمان به مراتب قویتر است.
«احمد بن أبی نصر بزنطی» در منزل امام رضا (علیه السلام) حضور داشت که قدری دیر شد. حضرت فرمود: خادم در اتاقی که هرشب میخوابم، رختخوابی که هرشب روی آن میخوابم را پهن کن تا «احمد بن أبی نصر بزنطی» روی آن بخوابد.
من داخل رختخواب رفتم و داشتم از خوشحالی بال در میآوردم، زیرا که در خانه امام زمان بودم و سرم را روی متکایی که هرشب امام زمان روی آن میخوابد خوابیده بودم.
یک لحظه مشاهده کردم امام رضا در زدند و فرمودند: آقای «ابی نصر بزنطی»! خوابیدن در خانه امام شرف نیست، شرف به تقواست.
(إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکم)
گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست.
سوره حجرات (49): آیه 13
شاید ما به آنچه که از زاویه ذهنمان میگذرد توجه نداشته باشیم، اما حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) و حضرت سیدالشهدا به اذن الله تبارک و تعالی بر همه چیز آگاهند.
چیزی از ائمه اطهار مخفی نیست و تمام عالم هستی همانند کف دست برای آن بزرگواران روشن است. اگر ما به این مرحله از معرفت الامام برسیم، قدم در پله اول نردبان هزار پلهای گذاشتیم.
حال پلههای دیگری هم هست که اگر توفیق داشته باشیم و صلاح باشد، بعضی از آنها را برای بینندگان عزیز بیان میکنیم.
مجری:
بسیار خوب، خیلی استفاده کردیم، خدا حفظتان کند. شبکه به نام حضرت ولی عصر است. اگر ما با این باور از حضرت یاد کنیم و به یاد حضرت باشیم، چقدر زندگی ما متفاوت میشود.
ان شاءالله اینگونه باشد و ان شاءالله باورمان روز به روز و لحظه به لحظه نسبت به حضرات معصومین و به لطف و دعای خودشان عمیقتر و دقیقتر شود.
تشکر میکنم از آیت الله حسینی قزوینی عزیز با مباحث خوبی که مطرح کردند. ان شاءالله نام و یاد اهلبیت (علیهم السلام) نور زندگی ما باشد.
همچنین از شما بینندگان عزیز تشکر میکنم که با برنامه «حبل المتین» همراهی کردید. در کمال صحت و سلامت زیر سایه اهلبیت باشید. یا علی مدد، خدانگهدار
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته