سایر قسمت ها
حبل المتین آیت الله حسینی قزوینی

قسمت نود و پنجم برنامه حبل المتین با کارشناسی آیت الله سیدمحمد حسینی قزوینی


دیگر قسمت ها

 بسم الله الرحمن الرحیم

11/07/1400

موضوع: حقانیت مذهب تشیع و فرقه ناجیه بودن آن در کتب معتبر اهل سنت!

برنامه حبل المتین

فهرست مطالب این برنامه:

ذکر توسلی به حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)

چکیده ای از مباحث گذشته پیرامون آموزه هایی از امامت و ولایت

حدیث «افتراق امت» در کتب معتبر شیعه با سندهای کاملا صحیح

ملاک فرقه ناجیه در منابع معتبر مکتب اهلبیت (علیهم السلام)

حقانیت مذهب شیعه و فرقه ناجیه بودن آن در کتب معتبر اهل سنت

وجه تشابه «فرقه ناجیه» با «حدیث سفینه» در منابع اهل سنت

تنها «علی بن أبی طالب» و شیعیان او از فائزون روز قیامت هستند!

سؤال جالب یک بیننده از علما و پیروان اهل سنت و وهابیت!

مجری:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».

همچنین عرض تسلیت خدمت همه شما بینندگان به مناسبت ایام سوگواری دهه آخر ماه صفر که در پیش داریم، شهادت نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) و امام حسن مجتبی (علیه السلام) سبط اکبر آن بزرگوار.

بعد از شهادت این دو بزرگوار شهادت حضرت علی بن موسی الرضا (علیه آلاف التحیة و الثناء) را در پیش داریم. این ایام را خدمت همه شما بینندگان تسلیت عرض می‌کنم.

ان شاءالله که بتوانیم با این برنامه‌ها و معرفت افزایی ها شناختمان را نسبت به آن حضرات بیشتر و بیشتر کنیم.

همانطور که مطلع هستید به روال شب‌های دوشنبه با برنامه «حبل المتین» در خدمت شما هستیم، برنامه‌ای که این افتخار را داریم تا در خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی باشیم. ان شاءالله امشب هم نهایت بهره و استفاده را از محضر استاد ببریم.

همانطور که مطلع هستید این برنامه در ابتدا با نام حضرت فاطمه زهرا مزین می‌شود و این افتخار را داریم تا با بیان شیوا و شیرین حضرت استاد دل‌هایمان را به نور حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) منور کنیم.

ان شاءالله امشب هم بتوانیم حسن مطلع این برنامه را که زهرایی هست، به فال نیک بگیریم و ان شاءالله تمام برنامه در راستای معرفت افزایی نسبت به اهلبیت خواهد بود.

خدمت حضرت استاد عرض سلام و ادبی داشته باشیم و ان شاءالله روال بحث را پی بگیریم. حضرت استاد محضرتان عرض سلام دارم، این ایام را تسلیت عرض می‌کنم و در خدمت شما هستیم؛

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

السلام علیک یا مولای یا بقیة الله فی أرضه السلام علیک یا میثاق الله الذی أخذه و وکده السلام علیک یا وعد الله الذی ضمنه

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی خالصانه‌ترین سلامم را تقدیم می‌کنم و موفقیت همه گرامیان را از خداوند منّان خواهانم و از همه عزیزان التماس دعا داریم.

همانطور که عزیزمان هم اشاره کردند، مبنای برنامه این است که برنامه را با یادی از حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز کنیم تا رضایت خدا و رضایت رسولش و رضایت اهلبیت به ویژه حضرت ولی عصر را فراهم کنیم.

ذکر توسلی به حضرت فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)

ما در جلسه گذشته روایتی را از «علامه مجلسی» در کتاب «بحارالانوار» برای عزیزان قرائت کردیم. حضرت صدیقه طاهره فرمود: آنچنان پشت در مرا فشار دادند و سیلی به صورتم زدند که گوشواره‌هایم تکه تکه شد و به زمین افتاد و با صورت به زمین افتادم.

در کتاب «مرحوم عیاشی» جلد سوم چاپ جدید صفحه 307 عبارتی نقل شده است. در این کتاب آمده است افراد هیزم جمع کردند و آتشی در خانه حضرت فاطمه زهرا افروختند. زمانی که داشتند امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) را می‌بردند؛

«فقامت فاطمة بنت رسول الله ص علیها- تحول بینه و بین علی ع»

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بلند شد و مانع بردن امیرالمؤمنین شد.

«فضربها فانطلق قنفذ و لیس معه علی ع»

قنفذ با غلاف شمشیر جلوی چشم امیرالمؤمنین بر بازوی حضرت زهرا زد.

تفسیر العیاشی، نویسنده: عیاشی، محمد بن مسعود، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، ج 2، ص 307، ح 134

دوستان خیلی سخت است! اگر برای مردی اتفاق بیفتد که جلوی چشمش همسرش را کتک بزنند، اما برای رضایت خدا و رعایت مصالح اسلام و مسلمین لب فروبندد مصداق بارز تعبیر امیرالمؤمنین است که می‌فرماید:

«فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَینِ قَذًی وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا أَرَی تُرَاثِی نَهْبا»

شکیبایی پیشه کردم در حالی که گویی در چشمم خاشاک بود و استخوان راه گلویم را گرفته بود، زیرا با چشم خود می‌دیدم میراثم به غارت می‌رود.

نهج البلاغة، نویسنده: شریف الرضی، محمد بن حسین، محقق / مصحح: صالح، صبحی، ص 48، خ 3

هزاران بار اجل بر مرد خوش‌تر

که سیلی خوردن همسر ببیند

چه حالی می‌کند پیدا خدایا

اگر این صحنه را حیدر ببیند

مبادا خواهری غلتیده در خون

برادر را به پشت در ببیند

خدا را فضه زینب را صدا کن

مبادا پهلوی مادر ببیند

ندارد طاقت زهرای اطهر

که زینب را به چشم تر ببیند

ألا لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون یا مولاتی یا فاطمة أغیثینی

مجری:

حضرت استاد دست شما درد نکند. بسیار بهره مند شدیم و استفاده کردیم. الحمدلله مثل همیشه در ابتدای بحث خودمان و در ابتدای این برنامه هم یادی از حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شد و دل‌هایمان روانه آن آستانه مقدسه شد.

بینندگان عزیز و ارجمندی که همراه با برنامه بودند و برنامه «حبل المتین» را پیگیری می‌کردند مطلع هستند که حضرت استاد بحثی را آغاز نمودند تحت عنوان "آموزه‌ها و درس‌هایی از امامت و ولایت".

قرار شده است ما پای این درس بنشینیم و بتوانیم از مکتب اهلبیت دفاع کنیم و از این آموزه‌های امامت و ولایت استفاده کنیم.

ما قطعاً هم نسبت به معرفت خودمان وظیفه داریم تا معرفت و شناخت خود را بیشتر کنیم و هم در طرف مقابل در این دنیا و این وانفسایی که هست و هرآن شبهه جدیدی مطرح می‌شود از قبل مسلح و آماده بوده باشیم.

جلسه امشب جلسه هفتم این بحث است. در شب‌هایی که ویژه برنامه هست موضوع مورد بحث آن ویژه برنامه تقدیم حضور عزیزان می‌شد، اما در غیر آن وقت که برنامه «حبل المتین» را تقدیم نگاهتان می‌کنیم جلسه هفتم این بحث است.

الآن جلسه هفتم هست که در این برنامه نسبت به آموزه‌های امامت و ولایت این توفیق را داریم محضر استاد شرفیاب شدیم و از محضرشان استفاده می‌کنیم.

به جهت اینکه شما بیننده‌ای که ممکن است الآن با ما همراه بوده باشید این دغدغه را نداشته باشید که در این شش جلسه چه اتفاقی افتاده است و ما نتوانستیم از آن جلسات استفاده کنیم از استاد درخواست می‌کنیم خلاصه‌ای از مباحث بفرمایند.

ما درخواست می‌کنیم اگر امکان باشد حضرت استاد مختصری از مباحث شش جلسه را هم برای عزیزانی که به تازگی با برنامه همراه شدند و هم برای عزیزانی که همراهی کردند مروری شده باشد و مطالب تداعی شود لطف بفرمایند و مطرح کنند.

چکیده ای از مباحث گذشته پیرامون آموزه هایی از امامت و ولایت

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله أفوض أمری إلی الله إن الله بصیر بالعباد حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

ما در این هفت جلسه‌ای که خدمت بینندگان عزیز بودیم، مطالبی را مطرح کردیم. بنده خیلی خلاصه وار این مباحث را مطرح می‌کنم و دو نکته را هم قدری بیشتر شرح می‌دهم.

ما عرض کردیم که طبق آیه 17 و 18 سوره اسراء موظف هستیم اعتقادات خود را تحقیقی کنیم. علمای بزرگ اهل سنت هم در تفسیر این آیه گفته‌اند که باید مذهبی را انتخاب کنیم که دور از شبهه باشد و اگر کسی شبهه‌ای وارد کرد توانایی پاسخگویی به شبهه را داشته باشیم.

ما در ادامه حدیث افتراق امت به هفتاد و سه فرقه را مطرح کردیم که رسول اکرم فرمود: امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شود. یک فرقه اهل نجات است و هفتاد و دو فرقه اهل آتش جهنم هستند.

منابع اهل سنت نشانه‌ها و معیارهایی را برای فرقه ناجیه مطرح کردند. یکی از آن نشانه‌های فرقه ناجیه این بود که فرقه ناجیه «سواد اعظم» هست، یعنی کسی که اکثریت و جماعت و سیاهی لشکر در آن فرقه است. این‌ها جزو فرقه ناجیه هستند.

آقایان اهل سنت خود روی این روایات «ان قلت و قلت» داشتند، اما عمده آنچه آقایان در ملاک فرقه ناجیه مطرح کردند این بود که رسول اکرم فرمودند: فرقه ناجیه کسانی هستند که به روش من و اصحاب من عمل می‌کنند.

آقایان معمولاً روی این قضیه بسیار مانور می‌دهند. آقایان «تفتازانی»، «عضدالدین أیجی»، «فخر رازی» و از میان علمای متأخرین «محمد عبده» و «رشید رضا» و دیگران روی این قضیه مانور می‌دهند که ملاک، عمل کردن به دستور پیغمبر و صحابه است.

ما در اینجا برای عزیزانمان چند نکته را به صورت سرانگشتی عرض می‌کنیم. در روایات هست و ما هم منکر نیستیم که رسول اکرم فرمود:

«ما أنا علیه وَأَصْحَابِی»

کسانی که بر روش من و اصحاب من باشند.

الجامع الصحیح سنن الترمذی، اسم المؤلف: محمد بن عیسی أبو عیسی الترمذی السلمی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت --، تحقیق: أحمد محمد شاکر وآخرون، ج 5، ص 26، ح 2641

چندین روایت هم در این زمینه آمده است. در روایات دیگر به این مطلب تخصیص خورده و آمده است که حضرت می‌فرماید:

«ما أنا علیه الیوم وأصحابی»

کسانی که بر روش من و اصحاب من در زمان حیات من باشند.

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 1، ص 218، ح 444

این مسئله بسیار مهم است. این روایت برای ما چند پیام دارد. پیام اول این است که رسول اکرم فرمود: کسانی که به روش من و اصحاب من که تابع من هستند در حال حیات من عمل می‌کنند، فرقه ناجیه هستند.

در زمان پیغمبر اکرم صحابه‌ای بودند که به سیره و سخنان رسول گرامی اسلام عمل نکردند. قرآن کریم در مورد آن‌ها می‌فرماید:

(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جاءَکمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلی ما فَعَلْتُمْ نادِمِین)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد در باره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید.

سوره حجرات (49): آیه 6

و:

(فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِی قُلُوبِهِمْ إِلی یوْمِ یلْقَوْنَه)

این عمل (روح) نفاق را در دلهایشان تا روزی که خدا را ملاقات کنند.

سوره توبه (9): آیه 77

و:

(وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَیها وَ تَرَکوک قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ)

هنگامی که تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده می‌شوند و به سوی آن می‌روند، و تو را ایستاده به حال خود رها می‌کنند، بگو آنچه نزد خدا است بهتر از لهو و تجارت است.

سوره جمعه (62): آیه 11

این آیات الهی در وصف همین افراد است. بنابراین معلوم می‌شود که در زمان رسول گرامی اسلام صحابه دو دسته بودند؛ یک دسته مطیع محض رسول الله بودند و یک دسته طبق آیه قرآن کریم، متمرد بودند.

ما هم بر همین عقیده هستیم. آن دسته از صحابه‌ای که در حیات پیغمبر اکرم مطیع حضرت بودند باید ملاک قرار بگیرند. امیرالمؤمنین، «سلمان»، «ابوذر» و دیگر صحابه جزو این دسته هستند و ما هم قبول داریم.

این بزرگان همگی مطیع دستورات نبی گرامی اسلام بودند. قطعاً کسانی که رسول اکرم را اذیت کردند، قطعاً شامل این دسته نخواهند شد. آن‌ها افرادی هستند که قرآن کریم در وصف آنان می‌فرماید:

(إِنَّ الَّذِینَ یؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِینا)

آن‌ها که خدا و پیامبرش را ایذاء می‌کنند خداوند آنها را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور می‌سازد، و برای آنان عذاب خوار کننده‌ای آماده کرده است.

سوره احزاب (33): آیه 57

در این میان افرادی بودند که در نبوت پیغمبر اکرم شک داشتند، به رسول گرامی اسلام نسبت هذیان می‌دادند و حضرت را رنجاندند. عایشه خطاب به آنها گفت:

«من أَغْضَبَک یا رَسُولَ اللَّهِ أَدْخَلَهُ الله النَّارَ»

یا رسول الله! چه کسی تو را به غضب آورده است. خدا او را وارد آتش جهنم کند.

صحیح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج 2، ص 879، ح 1211

همچنین دارد که خطاب به پیامبر گفت:

«مَنْ أَغْضَبَكَ أَغْضَبَهُ اللهُ؟»

چه کسی تو را به غضب آورده است، خدا او را به غضب آورد.

که پیامبر فرمود:

«وَمَا لِي لَا أَغْضَبُ وَأَنَا آمُرُ بِالْأَمْرِ، فَلَا أُتَّبَعُ»

چگونه غضبناک نباشم در حالیکه به آنها دستور می دهم ولی تبعیت نمی کنند.

مسند الإمام أحمد بن حنبل، المؤلف: أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني (المتوفى: 241هـ)، المحقق: شعيب الأرنؤوط - عادل مرشد، وآخرون، إشراف: د عبد الله بن عبد المحسن التركي، الناشر: مؤسسة الرسالة، الطبعة: الأولى، 1421 هـ - 2001 م، ج 30، ص 487، ح 18523

قطعاً این افراد ملاک نیستند. نکته سوم اینکه حدیث حوض کاملاً قضیه را روشن کرده است.

در کتاب «صحیح بخاری» شاید پانزده روایت داریم مبنی بر اینکه وقتی صحابه در کنار حوض بر پیغمبر اکرم وارد می‌شوند، توفیق استفاده از آب حوض کوثر را پیدا نمی‌کنند و آنها را به طرف آتش می‌برند. رسول گرامی اسلام می‌فرماید:

«فلا أُرَاهُ یخْلُصُ منهم إلا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ»

اصحاب من از آتش جهنم خلاص نمی‌شوند، مگر تعداد اندکی.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 5، ص 2407، ح 6215

بنابراین معلوم می‌شود که تمامی اصحاب ملاک نیست. ما بارها این مطالب را برای عزیزان عرض کردیم.

بنابراین اینکه ما بیاییم مطلق بگوییم عمل کردن به سیره و روش صحابه نشانه فرقه ناجیه هست، با انبوه روایاتی که عزیزان اهل سنت در کتاب‌هایشان آورده‌اند به هیچ وجه تطبیق نمی‌کند.

نکته دیگر اینکه تمام فرق اسلامی می گویند ما تابع پیغمبر اکرم و اصحاب رسول الله هستیم. ما در جلسه پنجم عرض کردیم که اشاعره می گویند ما فرقه ناجیه هستیم، معتزله فرقه باطل و اهل آتش جهنم هستند. در مقابل حنابله می گویند:

«مَن لم یکن حنبلیاً فلیس بمسلم»

تاریخ الإسلام ووفیات المشاهیر والأعلام، اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد بن عثمان الذهبی، دار النشر: دار الکتاب العربی - لبنان/ بیروت - 1407 هـ - 1987 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. عمر عبد السلام تدمری، ج 29، ص 304، ح 4 أحمد بن الحسین بن محمد

ماتریدیه می گویند فرقه ناجیه ما هستیم. وهابی‌ها می گویند فرقه ناجیه ما هستیم. همه مدعی هستند که تابع اصحاب پیغمبر اکرم هستند. حال چطور تابعین اصحاب پیغمبر اکرم این همه با یکدیگر اختلاف دارند!!

همچنین در جلسه ششم گفتیم جنگ و کشتار شدیدی میان شافعی‌ها و حنفی‌ها در بغداد و نیشابور و ری و اصفهان صورت گرفت. آن‌ها به جان هم افتادند و همدیگر را مورد قتل و غارت قرار دادند. آن‌ها بازارها را آتش زدند و خانه‌ها را ویران کردند.

کسی که طرف مقابل را اینطور مورد کشت و کشتار قرار می‌دهد، اگر جزو فرقه ناجیه باشد کار اشتباه و نادرستی می‌کند. این‌ها مسائلی است که ما برای آن نتوانستیم جوابی از عزیزانمان بگیریم.

ما در جلسه گذشته روایتی آوردیم که علمای اهل سنت آن را تصحیح کردند. «حاکم نیشابوری»، «هیثمی» و «ابن حزم أندلسی» این روایت را تصحیح کرده‌اند و «ابن عبدالبر» آن را به عنوان یک مسئله قطعی آورده است. پیغمبر اکرم فرمود:

«تفترق أمتی علی بضع وسبعین فرقة أعظمها فتنة علی أمتی قوم یقیسون الأمور برأیهم»

امت من به هفتاد و چند فرقه تقسیم می‌شوند. در میان این هفتاد و چند فرقه بزرگترین فرقه‌ای که برای امت من فتنه است فرقه‌ای است که مسائل شرعی را با قیاس و رأی بدست می‌آورند.

«فیحلون الحرام ویحرمون الحلال»

آن‌ها حرام خدا را حلال می‌کنند و حلال خدا را حرام می‌کنند.

«رواه الطبرانی فی الکبیر والبزار ورجاله رجال الصحیح»

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی - القاهرة, بیروت – 1407، ج 1، ص 179، باب فی القیاس والتقلید

به تعبیر حضرت آیت الله صافی گلپایگانی شیعه اهل قیاس و رأی نیست. به تعبیر آیت الله سبحانی این نشانگر این است که بحث فرقه ناجیه که آقایان خود را قرار دادند و دیگران را از این جرگه بیرون انداختند، نمی‌تواند ملاک فرقه ناجیه باشد.

در میان فرق اسلامی تنها فرقه‌ای که اصلاً برای قیاس ارزشی قائل نیست و او را هم باطل می‌داند، فرقه شیعه امامیه است. این مطالب خلاصه‌ای از مباحث گذشته ما بود. ما در خدمت حضرتعالی هستیم.

مجری:

بزرگوارید، بسیار از مطالب استفاده کردیم. الحمدلله این مطالب به صورت مختصر بیان شد، اما سراسر پند و آموزش بود. الحمدلله عزیزانی هم که الآن با ما همراه شدند، می‌دانند الآن می‌خواهیم به کجای مطلب برسیم و بحث را پی بگیریم.

تنها یک نکته باقی می‌ماند. حضرت استاد شما فرمودید که اختلافات مفصلی در کتب اهل سنت هست مبنی بر اینکه ملاک برای فرقه ناجیه چیست.

قبل از اینکه به سراغ ملاک برویم، می‌خواهیم ببینیم که اولاً در کتب شیعه هم به این روایت و این ملاک‌ها اشاره شده یا خیر و بعد از آن می‌خواهیم ببینیم که کتب شیعه چه ملاکی را برای آن برشمردند.

حدیث «افتراق امت» در کتب معتبر شیعه با سندهای کاملا صحیح

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

همانطور که این روایت در کتب اهل سنت بسیار مفصل آمده است، در کتب شیعه هم نقل شده است.

روایاتی از امام باقر و امام صادق و امیرالمؤمنین به نقل از رسول گرامی اسلام آمده است که امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. یک فرقه اهل نجات هستند و هفتاد و دو فرقه اهل آتش جهنم هستند.

به عنوان مثال در کتاب «کافی» اثر «مرحوم کلینی» جلد هشتم حدیث 224 روایتی نقل شده که صددرصد صحیح است. راوی اول «محمد بن یحیی» معروف به «ابو جعفر عطار قمی» است که وثاقتشان قطعی است.

راوی دوم «احمد بن محمد بن عیسی» در عصر امام هادی و امام حسن عسکری (علیهم السلام) رئیس حوزه علمیه قم بود که صددرصد ثقه هست.

راوی سوم «حسن بن محبوب» یکی از اصحاب اجماع است. راوی چهارم «جمیل بن صالح» است که وثاقتش قطعی است. راوی پنجم «ابو خالد کابلی» است که شخصیتی شناخته شده هست.

راوی اول این روایت «محمد بن یحیی» کسی است که «نجاشی» در مورد ایشان می‌گوید:

«أبو جعفر العطار القمی، شیخ أصحابنا فی زمانه، ثقة، عین، کثیر الحدیث»

فهرست اسماء مصنفی الشیعة (رجال النجاشی)، نویسنده: النجاشی، ص 353، ح 946

راوی دوم «احمد بن محمد بن عیسی» است که «شیخ طوسی» و «نجاشی» او را توثیق می‌کند و آیت الله العظمی خوئی در کتاب «معجم رجال الحدیث» او را توثیق کرده است. راوی سوم «حسن بن محبوب» جزو ارکان اربعه در عصر خود بوده است. راوی بعد «جمیل بن صالح» شخصیتی است که «نجاشی» در مورد او می‌نویسد:

«ثقة، وجه»

فهرست اسماء مصنفی الشیعة (رجال النجاشی)، نویسنده: النجاشی، ص 127، ح 329

راوی پنجم «علی بن خالد کابلی» مورد وثوق است و در مورد ایشان نقل شده است:

«وَ أَبُو خَالِدٍ الْکابُلِی مِنْ ثِقَاتِ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ ع»

ابو خالد کابلی جزو افراد مورد وثوق امام سجاد (علیه السلام) بوده است.

الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 1، ص 472، ح 1

بنابراین سند روایت هیچ اشکالی ندارد و آقایان نگویند که روایتی آورده‌اند که از نظر سندی مشکل دارد. این روایت از امام باقر (علیه السلام) است، می‌فرماید:

«إِنَّ الْیهُودَ تَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِ مُوسَی ع عَلَی إِحْدَی وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً مِنْهَا فِرْقَةٌ فِی الْجَنَّةِ وَ سَبْعُونَ فِرْقَةً فِی النَّارِ»

یهود بعد از حضرت موسی به هفتاد و یک فرقه تقسیم شدند که یک فرقه در بهشت و هفتاد فرقه در آتش جهنم است.

«وَ تَفَرَّقَتِ النَّصَارَی بَعْدَ عِیسَی ع عَلَی اثْنَتَینِ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا فِی الْجَنَّةِ وَ إِحْدَی وَ سَبْعُونَ فِی النَّارِ»

نصاری بعد از حضرت عیسی به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند که یک فرقه در بهشت و هفتاد و یک فرقه در آتش جهنم هستند.

«وَ تَفَرَّقَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ بَعْدَ نَبِیهَا ص عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِرْقَةً فِی النَّارِ وَ فِرْقَةٌ فِی الْجَنَّةِ وَ مِنَ الثَّلَاثِ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً»

این امت بعد از پیغمبرشان به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند که یک فرقه در بهشت و هفتاد و دو فرقه در آتش جهنم هستند.

الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 8، ص 224، ح 283

البته ذیل این روایت بحثی آمده است که بعداً به آن اشاره می‌کنیم. روایت دیگر در کتاب «خصال» اثر «مرحوم شیخ صدوق» نقل شده است. این روایت از قول امام حسین (علیه السلام) به نقل از نبی گرامی اسلام آمده که همان تعبیر است. حضرت می‌فرماید:

«إِنَّ أُمَّةَ مُوسَی افْتَرَقَتْ بَعْدَهُ عَلَی إِحْدَی وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِیةٌ وَ سَبْعُونَ فِی النَّارِ وَ افْتَرَقَتْ أُمَّةُ عِیسَی ع بَعْدَهُ عَلَی اثْنَتَینِ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِیةٌ وَ إِحْدَی وَ سَبْعُونَ فِی النَّارِ»

حضرت در ادامه می‌فرماید:

«وَ إِنَّ أُمَّتِی سَتَفْتَرِقُ بَعْدِی عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِیةٌ وَ اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِی النَّار»

الخصال، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 2، ص 585، ح 11

ما در این زمینه روایت زیاد داریم. به جهت اینکه اهل سنت هم روایات زیادی دارند، معلوم می‌شود که صدور این روایت قطعی است. این روایت هم با سند صحیح آمده و هم با سندهای متعدد آمده است.

شبهه‌ای نیست در اینکه رسول گرامی اسلام اعلان خطر کرده است که بعد از من امت من گرفتار تفرقه می‌شوند و اکثریتشان هم اهل آتش جهنم هستند.

حال در خصوص اینکه قضیه چیست، توجیهاتی که آقایان آورده بودند ما را قانع نکرد. ما سؤالی از آقایان می‌پرسیم که هیچکدام نمی‌توانند به سؤال و شبهه ما پاسخ بدهند.

پیغمبر اکرم اخطار فرموده و اعلان خطر کرده است که امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. تنها یک فرقه اهل نجات است.

حال سؤال اینجاست که نشانه این یک فرقه چیست. شیعه را کنار بگذارید و بین خودتان به توافق برسید. چهار مذهب فقهی و سه فرقه کلامی جمع شوند و به یک نظر واحدی برسند.

همچنین افرادی نظیر «رشید رضا» می گوید که تشخیص فرقه ناجیه برای ما مشکل است، زیرا هر فرقه‌ای مدعی است که من بر روش پیغمبر اکرم و اصحاب رسول الله هستم و طرف مقابل راه درست را نمی‌رود.

مجری:

بسیار خوب. بنابراین ما اصلاً نباید سراغ این برویم که بخواهیم ببینیم آنها چه صحبتی می‌کنند، زیرا هرگاه از آن‌ها می‌پرسیم مبتلا به این می‌شویم که آنها بقیه را تکفیر می‌کنند و می گویند فقط ما خوب هستیم.

ما الآن دیدیم که الحمدلله این روایت با سند صحیح در کتب معتبر شیعه هم ذکر شده است. حال می‌خواهیم به سراغ ملاک و معیار برویم.

قبل از آن خدمت عزیزان یادآوری کنم تلفن‌هایی که زیرنویس شده در اختیارتان هست و شما می‌توانید تماس بگیرید. ان شاءالله اگر نکته یا سؤالی هست ما در خدمت شما هستیم.

ان شاءالله حضرت استاد در انتهای برنامه فرصت مفصل‌تری به شما بینندگان عزیز اختصاص می‌دهند تا پاسخ سؤالات شما را بدهند.

همین الآن تماس بگیرید، عزیزان اتاق فرمان شماره شما را یادداشت می‌کنند و در فرصت مقتضی با شما تماس خواهند گرفت.

استاد محضرتان عرض می‌کردم که الحمدلله الآن ما در کتب شیعه این روایت را داریم. حال می‌خواهیم ملاک را پیدا کنیم. آیا همان تهافتی که اهل سنت داشتند را اینجا هم مشاهده می‌کنیم یا ملاک و معیار مشخصی هست؟!

ملاک فرقه ناجیه در منابع معتبر مکتب اهلبیت (علیهم السلام)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ما در کتب شیعه روایات متعدد داریم. اگر سند هم ضعیف باشد، به دلیل اینکه طرق متعدد هست روایت مورد قبول است. علمای اهل سنت نظیر «ابن تیمیه» می گویند:

«فإن تعدد الطرق وکثرتها یقوی بعض‌ها بعضاً حتی قد یحصل العلم بها ولو کان الناقلون فجارا فساقا»

کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة، اسم المؤلف: أحمد عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مکتبة ابن تیمیة، الطبعة: الثانیة، تحقیق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمی النجدی، ج 18، ص 26

طبق این بیان تعدد سند مطلب را ثابت می‌کند. اگر راویان روایت فاسق و فاجر هم باشند، به هیچ وجه تأثیری در روایت ندارد.

شیعه هم بر همین عقیده است. اگر روایتی با سه سند آمد، فقهای ما می گویند روایت مستفیض است. روایت مستفیض هم احتیاجی به بررسی سندی ندارد و تالی تلو روایت متواتر است.

ما می‌بینیم در کتاب «کفایة الأثر فی النصوص علی الائمة الاثنی عشر» مطلبی در این زمینه آمده است. این کتاب یکی از بزرگترین و مهمترین کتب شیعه است.

ما بارها به طلاب عزیز و فضلایی که با آنها مرتبط هستیم، توصیه می‌کنیم حتماً کتاب «کفایة الأثر» و «بصائر الدرجات» را مطالعه کنند. این دو کتاب از کتب منحصر به فردی است که در رابطه با ائمه بحث کرده‌اند، نه تنها ولایت.

در این دو کتاب نسبت به حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) تا حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) بحث شده است.

کتاب «کفایة الأثر» اثر «مرحوم خزاز» یکی از اعیان قرن چهارم هست. ایشان در صفحه 155 از قول امیرالمؤمنین نقل می‌کند که پیغمبر اکرم فرمود:

«سَتَفْتَرِقُ أُمَّتِی عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً مِنْهَا فِرْقَةٌ نَاجِیةٌ وَ الْبَاقُونَ هَالِکةٌ»

امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شود. یک فرقه اهل نجات است و مابقی همگی هلاک می‌شوند.

«وَ النَّاجِیةُ الَّذِینَ یتَمَسَّکونَ بِوَلَایتِکمْ وَ یقْتَبِسُونَ مِنْ عِلْمِکمْ وَ لَا یعْمَلُونَ بِرَأْیهِمْ فَأُولئِک ما عَلَیهِمْ مِنْ سَبِیلٍ»

کسانی که اهل نجات هستند، افرادی هستند که به ولایت شما تمسک می‌جویند و از علم شما بهره می‌برند و به رأی خودشان عمل نمی‌کنند. آن‌ها فردای قیامت هیچ مشکلی نخواهند داشت.

«فَسَأَلْتُ عَنِ الْأَئِمَّةِ»

راوی می‌گوید: از تعداد ائمه سؤال کردم.

«فَقَالَ عَدَدَ نُقَبَاءِ بَنِی إِسْرَائِیل»

حضرت فرمود: به تعداد نقیبان بنی اسرائیل است.

کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، نویسنده: خزاز رازی، علی بن محمد، محقق / مصحح: حسینی کوهکمری، عبد اللطیف، ص 155، باب ما روی عن أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب ص عن النبی ص فی النصوص علی الأئمة الاثنی عشر ع

در قرآن کریم آمده است که نقبای بنی اسرائیل دوازده نفر بودند. تعداد ائمه اطهار و اوصیای پیغمبر اکرم هم دوازده نفر هستند.

همین روایت را «مرحوم شیخ حر عاملی» در کتاب «وسائل الشیعه» جلد 27 از قول امیرالمؤمنین آورده است و می‌نویسد:

«سَتَفْتَرِقُ أُمَّتِی عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً فِرْقَةٌ مِنْهَا نَاجِیةٌ وَ الْبَاقُونَ هَالِکونَ وَ النَّاجُونَ الَّذِینَ یتَمَسَّکونَ بِوَلَایتِکمْ وَ یقْتَبِسُونَ مِنْ عِلْمِکمْ وَ لَا یعْمَلُونَ بِرَأْیهِمْ فَأُولَئِک مَا عَلَیهِمْ مِنْ سَبِیلٍ الْحَدِیث»

وسائل الشیعة، نویسنده: شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 27، ص 50، ح 33180

این قضیه بسیار واضح و روشن است و راهی برای انکار آن نیست. روایت دیگر را «مرحوم شیخ طوسی» در کتاب «أمالی» آورده است.

ایشان در صفحه 523 نقل می‌کند که امیرالمؤمنین سخنرانی می‌کند و در ضمن سخنرانی همان روایت را مطرح می‌کند که یهود به هفتاد و یک فرقه تقسیم می‌شوند و نصاری به هفتاد و دو فرقه تقسیم می‌شوند، سپس می فرماید:

«وَ سَتَفْتَرِقُ هَذِهِ الْأُمَّةُ عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً، اثْنَتَانِ وَ سَبْعُونَ فِرْقَةً فِی النَّارِ، وَ فِرْقَةٌ فِی الْجَنَّةِ، وَ هِی الَّتِی اتَّبَعَتْ وَصِی مُحَمَّدٍ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ)»

امت پیغمبر اکرم به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. هفتاد و دو فرقه در آتش هستند و یک فرقه در بهشت هستند. آن‌ها کسانی هستند که از وصی رسول الله متابعت می‌کنند.

«وَ ضَرَبَ بِیدِهِ عَلَی صَدْرِه»

در این حال امیرالمؤمنین با دست بر سینه خود زدند.

این بدان معناست کسانی اهل نجات هستند که از وصی پیغمبر اکرم یعنی امیرالمؤمنین تبعیت می‌کنند. حضرت در ادامه فرمود:

«ثَلَاثَ عَشْرَةَ فِرْقَةً مِنَ الثَّلَاثِ وَ السَّبْعِینَ کلُّهَا تَنْتَحِلُ مَوَدَّتِی وَ حُبِّی، وَاحِدَةٌ مِنْهَا فِی الْجَنَّةِ وَ هُمُ النَّمَطُ الْأَوْسَطُ، وَ اثْنَتَا عَشْرَةَ فِی النَّار»

سیزده فرقه هستند که همگی ادعای مودت و محبت ما را دارند. از این تعداد تنها یک فرقه اهل نجات هستند و مابقی همگی در آتش جهنم هستند.

الأمالی، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: مؤسسة البعثة، ص 523، ح 1159

شاید مراد از این سیزده فرقه فتحی‌ها، واقفی‌ها، زیدی‌ها و اسماعیلی‌ها باشند. تنها یک فرقه اهل نجات است و آن هم شیعه دوازده امامی است.

روایت دیگر در کتاب «أمالی» اثر «شیخ مفید» نقل شده است. راوی نقل می‌کند که خدمت حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بودیم. حضرت فرمود:

«لَتَفَرَّقَنَّ هَذِهِ الْأُمَّةُ عَلَی ثَلَاثٍ وَ سَبْعِینَ فِرْقَةً وَ الَّذِی نَفْسِی بِیدِهِ إِنَّ الْفِرَقَ کلَّهَا ضَالَّةٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَنِی وَ کانَ مِنْ شِیعَتِی»

این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. قسم به خدایی که جان من در دست اوست تمام این فرقه‌ها گمراه هستند، الا کسانی که از من تبعیت می‌کنند و از شیعیان من هستند.

الأمالی، نویسنده: مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: استاد ولی، حسین وغفاری علی اکبر، ص 213، ح 3

این روایت واضح و روشن است، هیچ شک و شبهه‌ای در آن نیست و ما نمی‌توانیم آن را انکار کنیم. ما هرچه روایت در شیعه داریم، تماماً به همین منوال است.

در این روایات آمده است امت رسول گرامی اسلام به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. فرقه ناجیه کسی است که از علی بن أبی طالب تبعیت کند و معتقد به امامت و ولایت امیرالمؤمنین و ائمه دوازده گانه باشد.

مجری:

بسیار خوب. استاد ممکن است سؤالی برای بینندگانی که بسیار پیگیر هستند پیش آمده باشد. ما نمی‌خواهیم صحبتی کرده باشیم و بعد از آن مثل شبکه‌های وهابی به بسیاری از زوایای بحث اشاره نکنیم.

سؤالی که پیش می‌آید این است که حضرتعالی خود اشاره فرمودید که هر فرقه‌ای که می‌آمدند، ادعا می‌کردند که ما برحق هستیم. هر فرقه کتب بزرگان خود را می‌آوردند و می‌گفتند که بزرگان ما گفته‌اند ما حق هستیم. بنابراین ما برحق هستیم.

با این حساب فرق شیعه چه شد؟! حال شیعه هم کتب خود را آورده و در کتب خود ذکر کرده است که ما برحق هستیم.

ما می‌خواهیم سؤال را به این شکل بپرسیم که آیا این ادعا که شیعه برحق است تنها در کتب شیعیان ذکر شده یا برخلاف اهل سنت که هر فرقه‌ای تنها خودشان کتاب خود را داشتند حقانیت شیعه و فرقه ناجیه بودن شیعه در کتب اهل سنت هم آمده است؟!

حقانیت مذهب شیعه و فرقه ناجیه بودن آن در کتب معتبر اهل سنت

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در این زمینه مطلب خیلی زیاد است. بنده به چند نکته در این زمینه اشاره می‌کنم، سپس قضاوت را به عهده بینندگان عزیز می‌گذاریم و خودمان قضاوت نمی‌کنیم.

اولاً عزیزان ملاحظه کنند از میان کتب اهل سنت در کتاب «مناقب علی بن أبی طالب» اثر «ابن مردویه» متوفای 410 هجری صفحه 244 حدیث 356 روایتی از حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نقل شده است. در این روایت آمده است:

«تفترق هذه الأُمّة علی ثلاث وسبعین فرقة، ثنتان وسبعون فی النّار وواحدة فی الجنّة»

این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند، هفتاد و دو فرقه در آتش و یک فرقه در بهشت هستند.

«وهم الّذین قال الله عزّ وجلّ: (وَمِمَّنْ خَلَقْنَآ أُمَّةٌ یهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یعْدِلُونَ)، وهم أنا وشیعتی»

مناقب علی بن أبی طالب (ع) وما نزل من القرآن فی علی (ع)، نویسنده: أحمد بن موسی ابن مردویه الأصفهانی، جمعه ورتبه وقدم له: عبد الرزاق محمد سین حرز الدین، چاپ: الثانیة، سال چاپ: 1424 - 1382 ش، ناشر: دار الحدیث، ص 244، ح 356

این هم کتاب اهل سنت است. روایت دیگری هم در این زمینه در کتب اهل سنت نقل شده است.

آقای «خوارزمی» که یکی از شخصیت‌های برجسته اهل سنت است و «ذهبی» و دیگران از او تعریفات زیادی دارند و متوفای 568 هجری است. ایشان هم در کتاب «مناقب» صفحه 331 از امیرالمؤمنین نقل می‌کند و می‌نویسد:

«تفترق هذه الأمة علی ثلاث وسبعین فرقة، ثنتان وسبعون فی النار، وواحدة فی الجنة»

این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند، هفتاد و دو فرقه در آتش و یک فرقه در بهشت هستند.

«وهم الذین قال الله عز وجل: "وممن خلقنا أمة یهدون بالحق وبه یعدلون" وهم أنا وشیعتی»

این فرقه کسانی هستند که خداوند در مورد آنها فرموده است: در میان کسانی که خلق کردیم امتی هستند که به حق هدایت می‌کند و به عدالت رفتار می‌کنند. آن‌ها من و شیعیان من هستیم.

المناقب، نویسنده: الموفق الخوارزمی، تحقیق: الشیخ مالک المحمودی - مؤسسة سید الشهداء (ع)، چاپ: الثانیة، سال چاپ: ربیع الثانی 1414، چاپخانه: مؤسسة النشر الإسلامی، ص 331، ح 351

این دو روایت کاملاً واضح و روشن است و هیچ شک و شبهه‌ای در آن نیست. ما یک روایت از کتاب «وسائل الشیعه» خواندیم که می‌خواهیم آن را دومرتبه مرور کنیم، سپس در مورد آن توضیحی بدهیم. در این روایت آمده است:

«وَ النَّاجُونَ الَّذِینَ یتَمَسَّکونَ بِوَلَایتِکمْ»

اهل نجات کسانی هستند که به ولایت شما تمسک می‌کنند.

این روایت در کتاب «کفایة الأثر» صفحه 155 و دیگر کتب هم آمده است. از میان کتب اهل سنت هم می‌بینیم در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» اثر «حاکم نیشابوری» جلد سوم از قول «زید بن أرقم» از قول رسول اکرم نقل شده که حضرت فرمود:

«من یرید أن یحیی حیاتی ویموت موتی ویسکن جنة الخلد آلتی وعدنی ربی فلیتول علی بن أبی طالب»

هرکسی می‌خواهد زندگی‌اش زندگی محمدی باشد و مرگش مرگ محمدی باشد و در آن بهشت جاودانه سکونت کند، به ولایت علی بن أبی طالب تن بدهد.

«فإنه لن یخرجکم من هدی ولن یدخلکم فی ضلالة»

سپس می‌نویسد:

«هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه»

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 3، ص 139، ح 4642

روایت دیگری در کتاب «حلیة الأولیاء» اثر «ابو نعیم اصفهانی» متوفای 430 هجری آمده است.

ایشان یکی از استوانه‌های علمی اهل سنت است و اهل سنت بسیار برای ایشان ارزش قائل هستند. «ابو نعیم اصفهانی» در کتاب خود جلد اول پیرامون این روایت توضیح بیشتری داده است و می‌نویسد:

«من سره أن یحیا حیاتی ویموت مماتی ویسکن جنة عدن غرسها ربی فلیوال علیا من بعدی ولیوال ولیه ولیقتد بالأئمة من بعدی»

هرکسی می‌خواهد حیات و مماتش حیات و ممات من باشد و در بهشتی که خداوند عالم او را آفریده قرار بگیرد، به ولایت علی تن دهد و به ائمه بعد از من اقتدا کند.

«فانهم عترتی خلقوا من طینتی رزقوا فهما وعلما»

زیرا ائمه اطهار عترت من هستند و از طینت من خلق شده‌اند. آن‌ها هم فهم دین دارند و هم عالم به دین هستند.

«وویل للمکذبین بفضلهم من أمتی للقاطعین فیهم صلتی لا أنالهم الله شفاعتی»

وای بر کسانی که فضیلت آنها را تکذیب کنند و با آنها قطع رابطه کنند. شفاعت من به این افراد نخواهد رسید.

حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء، اسم المؤلف: أبو نعیم أحمد بن عبد الله الأصبهانی، دار النشر: دار الکتاب العربی - بیروت - 1405، الطبعة: الرابعة، ج 1، ص 86، باب 4 علی بن أبی طالب

در این زمینه روایت زیاد داریم. افراد دیگری هم در این زمینه روایت دارند. در کتاب «مجمع الزوائد» اثر «هیثمی» جلد 9 صفحه 108 روایتی در این زمینه آمده است. همچنین در کتاب «کنز العمال» اثر «متقی هندی» جلد یازدهم صفحه 281 نقل شده است:

«من أحب أن یحیی حیاتی ویموت میتتی ویدخل الجنة آلتی وعدنی ربی قضبانا من قضبانها غرسها بیده وهی جنة الخلد فلیتول علیا وذریته من بعده»

هرکسی می‌خواهد زندگی‌اش زندگی محمدی باشد و مرگش مرگ محمدی باشد و در آن بهشت جاودانه سکونت کند، علی و ذریه بعد از او را به عنوان ولی بپذیرند.

«فإنهم لن یخرجوکم من باب هدی ولن یدخلوکم فی باب ضلالة»

کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، اسم المؤلف: علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین الهندی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1419 هـ-1998 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: محمود عمر الدمیاطی، ج 11، ص 281، ح 32960

این‌ها روایاتی است که آقایان هم آورده‌اند. «ابن حجر عسقلانی» هم در کتاب «الاصابة فی تمییز الصحابة» همین عبارت را نقل می‌کند و می‌نویسد:

«من أحب أن یحیا حیاتی ویموت میتتی ویدخل الجنة فلیتول علیا وذریته من بعده»

هرکسی می‌خواهد زندگی‌اش زندگی محمدی باشد و مرگش مرگ محمدی باشد و در آن بهشت جاودانه سکونت کند، علی و ذریه بعد از او را به عنوان ولی بپذیرند.

الإصابة فی تمییز الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار الجیل - بیروت - 1412 - 1992، الطبعة: الأولی، تحقیق: علی محمد البجاوی، ج 2، ص 587، ح 2867

ما یک مرتبه دیگر هم گفتیم که ایشان روی «یحیی بن یعلی» اشکال می‌کند. ما عرض کردیم که «تهذیب التهذیب» جلد یازدهم صفحه 265 نسبت به ایشان می‌نویسد:

«یحیی بن یعلی بن الحارث بن حرب بن جریر بن عبد الحارث المحاربی أبو زکریا الکوفی روی عن أبیه وزائدة بن قدامة وعنه البخاری»

سپس می‌نویسد:

«قال أبو حاتم ثقة وذکره بن حبان فی الثقات»

تهذیب التهذیب، اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1404 - 1984، الطبعة: الأولی، ج 11، ص 265، ح 486

آقایان یک اشکالات من درآوردی از این روایت گرفته‌اند که انسان واقعاً سر درنمی آورد. بنابراین ما هم در کتب شیعه و هم در کتب اهل سنت داریم که فرقه ناجیه کسانی هستند که ولایت علی بن أبی طالب و فرزندان آن بزرگوار و دوازده امام را بپذیرد.

این قضیه اتفاقی است و هیچ شک و شبهه‌ای در آن نیست. در این خصوص هیچگاه میان شیعیان اختلاف نبوده است.

لازم به ذکر است که در طول حیات ائمه اطهار یک سری فرق منحرفی نظیر فتحی‌ها بودند که راه را اشتباه رفتند. البته آن‌ها بعداً برگشتند و از مذهب فتحی توبه کردند. آن‌ها «عبدالله افتح» را اضافه کرده بودند.

همچنین دیگر فرقه‌هایی بودند که منقرض شدند و هیچ اثری از آنها باقی نماند. بعضی از فرق همانند واقفی‌ها به دلیل مسائل مالی بود و مسائل مالی باعث شد که آنها این فرقه‌ها را تأسیس کردند.

در حال حاضر در میان فرق اسلامی ما سه فرقه ثابت داریم. فرقه امامیه هستند که شامل شیعیان دوازده امامی است، شیعیان زیدی و شیعیان اسماعیلی.

با توجه به روایاتی که داریم بر این عقیده هستیم که شیعیان دوازده امامی فرقه ناجیه هستند و کسانی که دم از ولایت می‌زنند، اما به حرف اهلبیت گوش نمی‌کنند به هیچ وجه جزو فرقه ناجیه نیستند.

خیلی جالب است که در کتاب «الصواعق المحرقه» اثر «ابن حجر هیتمی» جلد اول صفحه 114 آمده است که امیرالمؤمنین فرمود:

«تفترق هذه الأمة علی ثلاث وسبعین فرقة شرها من ینتحل حبنا ویفارق أمرنا»

این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. بدترین آنها کسانی هستند که دم از محبت ما می‌زنند، اما دستورات ما را عمل نمی‌کنند.

الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر الهیثمی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ج 1، ص 114، الفصل الخامس فی ذکر شبه الشیعة والرافضة ونحوهما

خیلی جالب است! گرچه «ابن حجر» می‌خواهد از این روایت علیه شیعه استفاده کند، اما به ضرر خودشان هست. کسانی که دم از محبت علی بن أبی طالب بزنند، اما دستورات حضرت را اجرا نکنند.

امیرالمؤمنین در صدها روایت از ولایت خود دم زده است و حتی به هنگام غسل رسول گرامی اسلام فرمود:

«فَنَصَبَنِی لِلنَّاسِ بِغَدِیرِ خُم»

پیغمبر اکرم در غدیر خم مرا برای امامت نصب کردند.

کمال الدین و تمام النعمة، نویسنده: ابن بابویه، محمد بن علی، محقق / مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 274 - 278، ح 25

حضرت امیرالمؤمنین در روز هفتم رحلت رسول گرامی اسلام همین مطلب را بیان فرمودند. امیرالمؤمنین در زمان عثمان در جمع دویست نفر از صحابه از ولایتشان حرف زدند.

حضرت در شورای شش نفره نزدیک به هفتاد دلیل برای ولایت خودشان آوردند. یکی از ناقلین حدیث غدیر هم حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بودند.

ما در گذشته بحثی تحت عنوان "امامت و ولایت علی بن أبی طالب از زبان علی بن أبی طالب" داشتیم. ما در این مباحث بیان کردیم که در عصر پیغمبر اکرم هم امیرالمؤمنین می‌فرمود: من منصوب از طرف رسول الله هستم و ولی امر از طرف پیغمبر اکرم هستم. امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در زمان رسول گرامی اسلام هم چنین فرمایشی داشتند.

مجری:

احسنتم، بسیار زیبا و بسیار خوب فرمودید. بنابراین بطلان ادعاهایی که بعداً هم اگر قرار است کسی بیان کند و بگوید آنها از کتاب خودشان آوردند همانند تمام فرقه‌هایی که خودشان از کتب خودشان ذکر می‌کردند به روشنی و وضوح اثبات شد.

حضرت استاد بسیار از شما تشکر می‌کنیم. سؤالات زیادی داریم، ان شاءالله فرصتی بگیریم و برمی گردیم در خدمت حضرتعالی هستیم.

قبل از آن یادآوری کنم تلفن‌هایی که زیرنویس شده در اختیار شما هست. بینندگان عزیز می‌توانید تماس بگیرید، ان شاءالله صدایتان را داخل استودیو خواهیم شنید.

عزیزان می‌توانید دغدغه خودتان را که مرتبط با موضوع بحث هست یا اگر سؤالی در جهت معرفت افزایی دارید یا اگر شبهه‌ای مدنظر دارید مطرح کنید. ان شاءالله جواب سؤالات شما را از حضرت استاد جویا خواهیم شد. فاصله‌ای می‌گیریم و برمی گردیم.

عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». الحمدلله تا این لحظه از برنامه افرادی که همراه ما بودند مشاهده کردند که ما جلسه هفتم درس‌ها و آموزه‌هایی از امامت و ولایت را آغاز کردیم.

الحمدلله ضمن این جلسه هم نکات ناب و شیرین و دلنشینی از حضرت استاد شنیدیم و آموختیم نسبت به حدیث «افتراق امت» که در منابع شیعه و اهل سنت متواتر هست. ما توانستیم موشکافانه این قضیه را بررسی کنیم.

ما می‌خواهیم ببینیم ملاک در فرقه ناجیه شدن چه چیزی هست و به کدامیک از این فرقه‌ها می‌توانیم اطلاق کنیم و شیعه چه ادعایی دارد.

از یک طرف آیا ادعای خودش صرفاً در کتب خودش یافت می‌شود یا اینکه در کتب مخالفین شیعه هم حرفی که مؤید مطلب شیعیان و مؤید مکتب اهلبیت باشد هم پیدا می‌شود.

الحمدلله همه اینها به فضل حضرت استاد به اثبات رسید و عزیزانی که همراه ما نبودند، می‌توانند تکرار برنامه را مشاهده کنند و این مطالب را دریافت کنند.

همچنین اگر تمایل دارند مفصل‌تر پیگیر ماجرا شوند، می‌توانند این شش جلسه را از آرشیو برنامه که در سایت «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» قرار گرفته است دانلود کنند و بهره مند شوند.

حضرت استاد ما الآن این بحث را تا اینجا رساندیم که فرقه ناجیه چه در کتب اهل سنت و چه در کتب شیعه، شیعیان و پیروان مکتب اهلبیت (علیهم السلام) نامیده شدند.

بنده به یاد دارم سابقاً قبل از اینکه این بحث آغاز شود، بحثی داشتیم نسبت به روایت حدیث سفینه که از رسول گرامی اسلام بیان شده بود.

ظاهراً در آنجا هم تشبیه به همین صورت بود که چطور حضرت نوح و کشتی نوح یک عده خاصی که سوار بر آن کشتی شدند را نجات داد و مابقی همگی هلاک شدند.

ظاهراً یک نسبت کاملاً تامی بین این دو مطلب وجود دارد. اگر نسبت به این هم اشاره‌ای کنید استفاده می‌کنیم و بهره مند می‌شویم.

وجه تشابه «فرقه ناجیه» با «حدیث سفینه» در منابع اهل سنت

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله قبلاً هم در این زمینه مطالبی عرض شد، اما مقایسه نکردیم. در این روایت آمده است:

«وَتَفْتَرِقُ أُمَّتِی علی ثَلَاثٍ وَسَبْعِینَ مِلَّةً کلهم فی النَّارِ إلا مِلَّةً وَاحِدَةً»

بعد از من امت من به هفتاد و سه فرقه تقسیم می‌شوند. همه آنها در آتش هستند، الا یک فرقه.

الجامع الصحیح سنن الترمذی، اسم المؤلف: محمد بن عیسی أبو عیسی الترمذی السلمی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی - بیروت --، تحقیق: أحمد محمد شاکر وآخرون، ج 5، ص 26، ح 2641

فرقه ناجیه یک فرقه بیشتر نیست. ما قبلاً در حدیث سفینه خواندیم و در آنجا هم به صورت واضح کلمه «فرقه ناجیه» هست. در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» اثر «حاکم نیشابوری» جلد دوم صفحه 373 در روایتی آمده است:

«مثل أهل بیتی مثل سفینة نوح من رکبها نجا ومن تخلف عنها غرق»

مثل اهلبیت من همانند مثل کشتی نوح است. هرکسی سوار کشتی شود نجات می‌یابد و هرکسی تخلف کند هلاک می‌شود.

المستدرک علی الصحیحین، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1411 هـ - 1990 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ج 2، ص 373، ح 3312

فرقه ناجیه کسانی هستند که سوار کشتی شدند. امت من هم کسانی هستند که تابع اهلبیت هستند. هرکسی از اهلبیت من هم تخلف کند هلاک خواهد شد.

«حاکم نیشابوری» ذیل این روایت می‌نویسد: این روایت صحیح است و شرایط «صحیح مسلم» را دارد. آقای «ذهبی» هم در پاورقی می‌گوید که این روایت شرایط «صحیح مسلم» را دارد.

ما روایات متعددی در این زمینه داریم. «احمد بن حنبل» در کتاب «فضائل الصحابه» روایتی در این زمینه دارد. در کتاب «حلیة الأولیاء» روایتی در این زمینه آمده است. «طبرانی» در کتاب «معجم الکبیر» روایتی در این زمینه آورده است.

آقایان اهل سنت می‌گفتند این روایت به قدری سند متعدد دارد که نیازی به بررسی سندی ندارد.

آنچه مهم است پیام این روایت بود از «ملأ علی قاری» که یکی از علمای بزرگ اهل سنت هست و شخصیتی است که آقایان همگی او را قبول دارند. ایشان در کتاب «مرقاة المفاتیح» جلد یازدهم صفحه 327 می‌گوید:

«من التزم محبتهم ومتابعتهم نجا فی الدارین»

هرکسی ملتزم محبت اهلبیت باشند و از آنها تبعیت کند، در دنیا و آخرت جزو فرقه ناجیه است.

تبعیت کردن نه به این معناست که تنها در مسائل اخلاقی و احکام از آنها تبعیت کند، بلکه در تمام مسائل اعتقادی اعم از توحید و نبوت و امامت و معاد و احکام و اخلاق و دیگر مسائل مطیع اهلبیت باشد.

«وإلا فهلک فیهما»

در غیر این صورت جزو فرقه هالکه است.

ایشان در خصوص سند روایت می‌نویسد:

«وأن هذا الحدیث صحیح لا مجال للرد فیه»

این حدیث صحیح است و راهی برای رد این روایت نیست.

مرقاة المفاتیح شرح مشکاة المصابیح، اسم المؤلف: علی بن سلطان محمد القاری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - لبنان/ بیروت - 1422 هـ - 2001 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: جمال عیتانی، ج 11، ص 327، ح 6183

«ابن حجر هیتمی» در کتاب «الصواعق المحرقه» جلد دوم صفحه 445 این روایت را مطرح می‌کند و می‌نویسد:

«من أحبهم وعظمهم شکرا لنعمة مشرفهم وأخذ بهدی علمائهم نجا من ظلمة المخالفات»

کسانی که به اهلبیت و علمای اهلبیت عمل کردند، جزو فرقه ناجیه هستند و از ظلمت مخالفات نجات پیدا می‌کنند.

الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة، اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بن علی ابن حجر الهیثمی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - لبنان - 1417 هـ - 1997 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: عبد الرحمن بن عبد الله الترکی - کامل محمد الخراط، ج 2، ص 446، الفصل الأول فی الآیات الواردة فیهم

آقای «مناوی» که یکی از استوانه‌های علمی اهل سنت است، در کتاب «فیض القدیر» جلد پنجم صفحه 517 می‌نویسد: اینکه پیغمبر اکرم تشبیه کرده است

«ووجه تشبیههم بالسفینة أن من أحبهم وعظمهم شکرا لنعمة جدهم وأخذ بهدی علمائهم نجا من ظلمة المخالفات ومن تخلف عن ذلک غرق فی بحر کفر النعم وهلک فی معادن الطغیان»

فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوی، دار النشر: المکتبة التجاریة الکبری - مصر - 1356 هـ، الطبعة: الأولی، ج 5، ص 517، باب وفی الباب ابن عباس أیضا وخرج نحوه فی الخلفیات

ایشان در کتاب «فیض القدیر» جلد دوم صفحه 519 می‌نویسد:

«(إن مثل أهل بیتی) فاطمة وعلی وابنیهما وبنیهما أهل العدل والدیانة»

ایشان در ادامه می‌نویسد:

«فأثبت المصطفی لأمته بالتمسک بأهل بیته النجاة»

پیغمبر اکرم برای امت خودش نشانه فرقه ناجیه را به تمسک به اهلبیت تثبیت کرده است.

فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، اسم المؤلف: عبد الرؤوف المناوی، دار النشر: المکتبة التجاریة الکبری - مصر - 1356 هـ، الطبعة: الأولی، ج 2، ص 519، باب ملازمة ثغر العدو والنحر موضع القلادة من الصدر

این عبارت مصداق همان روایتی است که ما از امام باقر (علیه السلام) خواندیم که حضرت فرمودند:

«وَ النَّاجِیةُ الَّذِینَ یتَمَسَّکونَ بِوَلَایتِکمْ»

ایشان هم می‌گوید: کسانی که به اهلبیت تمسک پیدا می‌کنند، فرقه ناجیه هستند. در مقابل کسانی که مخالفت می‌کنند و به دستورات آنها عمل نمی‌کنند جزو فرقه هالکه هستند.

این مباحث در کتب شیعه هم بود که فعلاً نیازی نیست از کتب شیعه بخواهیم حدیث سفینه را مطرح کنیم.

حدیث سفینه حدیث متعدد و قطعاً صحیح است که می‌فرماید: فرقه ناجیه کسانی هستند که از اهلبیت تبعیت می‌کنند.

همانطور که فرقه ناجیه قوم حضرت نوح کسانی بودند که سوار کشتی شدند و فرقه هالکه کسانی بودند که از دستورات حضرت نوح سرپیچی کردند، فرقه هالکه امت رسول گرامی اسلام هم کسانی هستند که از دستورات اهلبیت تخلف می‌کنند.

البته این مباحث علمی است. ما چنین چیزی نداریم که کسی این مباحث را ملاک قرار دهد و طبق این مباحث به تکفیر افراد بپردازد.

ما در روایات آوردیم که اشاعره و معتزله و دیگر مذاهب همدیگر را تکفیر می‌کنند، می گویند که فرقه ناجیه ما هستیم و دیگران همگی اهل کفر هستند. در اینجا بحث بر سر این است که فرقه ناجیه کیست و فرقه هالکه کیست.

پیغمبر اکرم این مطالب را فرموده است و ما هم آنها را بیان می‌کنیم. ما ابتدا به سراغ آقایان اهل سنت رفتیم و نیامدیم ابتدا مطالب شیعه را مطرح کنیم. ما گفتیم که آقایان اهل سنت این نشانه‌ها را آوردند و ما هم از آنها سؤالی داریم.

ما از عزیزان و علمای اهل سنت تقاضا می‌کنیم که تشریف بیاورند یا تلفنی وقت بگیرند و در این خصوص صحبت کنیم. ما حاضریم ده دقیقه تا نیم ساعت به آقایان وقت بدهیم تا روی دو محور بحث کنند.

محور اول فرقه ناجیه از دیدگاه اهل سنت؛ سؤالات و اشکالاتی که ما داشتیم را جواب بدهند. اگر آقایان به این سؤالات ما جواب بدهند، ما از دور دستشان را می‌فشاریم.

محور دوم این است که ما از منابع شیعه و اهل سنت اثبات کردیم که فرقه ناجیه شیعه و تابعین امیرالمؤمنین و معتقدین به امامت امیرالمؤمنین و ائمه بعد از او هستند. در این زمینه هم اگر اشکال و شبهه‌ای دارند مطرح کنند، ما در خدمتشان هستیم.

اگر کارشناسان شبکه‌های وهابی هم اشکالی به عرایض ما دارند، ما آمادگی پاسخگویی داریم.

آن‌ها از مناظره شبکه به شبکه وحشت دارند، زیرا می‌دانند که اگر تصویر و بحث‌های ما از شبکه آنها پخش شود تمام بینندگان خود را از دست می‌دهند و رسوا می‌شوند و پولی که از عربستان سعودی و دیگر کشورها می‌گیرند به رویشان بسته می‌شود.

بنابراین وهابی‌ها وحشت دارند از اینکه مناظره و گفتگو شبکه به شبکه باشد. ما به صورت تصویری در خدمت شما هستیم و روی دو محوری که هشت جلسه بحث کردیم شاید یک یا دو جلسه دیگر هم بحث کنیم که مجموعاً ده جلسه می‌شود.

ما هر هفته بحث‌های هفته گذشته را تلخیص می‌کنیم تا به قدری تکرار شود که ملکه ذهن بینندگان عزیز ما شود و همانند واجبات نماز در ذهن عزیزان ما جا بیفتد.

بنابراین آقایان با اسکایپ یا هر روش دیگری که می‌توانند تشریف بیاورند روی این دو محور بحث کنند. در این صورت ما از آقایان تشکر هم خواهیم کرد.

مجری:

بسیار خوب، واقعاً همینطور است. این افراد بارها و بارها نشان دادند مرد میدان نیستند و در عرصه شبکه به شبکه و اینطور برنامه‌ها هیچ وقت سراغ این نوع مباحث نمی‌روند، علی رغم ادعاهای پوچی که بارها و بارها این کار را انجام می‌دهند.

به هر سبک و سیاقی که خودشان فکر می‌کنند ما بارها و بارها از آنها طلب کردیم که اگر مرد میدان هستید، ما در خدمتتان هستیم.

تنها «علی بن أبی طالب» و شیعیان او از فائزون روز قیامت هستند!

حضرت استاد تنها یک مطلب باقی ماند. ما در حدیث سفینه به وضوح مشاهده کردیم که رسول گرامی اسلام اهل نجات را در لفظ به همان افرادی که متمسک به امیرالمؤمنین می‌شوند منحصر کرده بود. ما تعابیر زیبایی همانند:

«شیعة علی هم الفائزون یوم القیامة»

الفردوس بمأثور الخطاب، اسم المؤلف: أبو شجاع شیرویه بن شهردار بن شیرویه الدیلمی الهمذانی الملقب إلکیا، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت - 1406 هـ - 1986 م، الطبعة: الأولی، تحقیق: السعید بن بسیونی زغلول، ج 2، ص 358، ح 3599

وقتی از لحاظ بلاغی بررسی می‌کنند این سیاق، سیاق حصر هست. ما در روایات گذشته می‌گفتیم هفتاد و دو فرقه هلاک شونده هستند و تنها یک فرقه باقی می‌مانند.

اینجا هم با تعبیر زیبای «هم الفائزون» حضرت اشاره می‌کنند که تنها و تنها علی بن أبی طالب و شیعیان او هستند که فائزون هستند.

نسبت به این روایت هم که بازهم همان ارتباط تنگاتنگ با همین حدیث افتراق امت مشاهده و احساس می‌شود هم اگر مطالبی هست بفرمایید تا استفاده کنیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ما عرض کردیم بیش از چهل روایت در منابع اهل سنت داریم که علی بن أبی طالب و شیعیانشان اهل نجات هستند، اهل بهشت هستند و جزو خیر البریة هستند. به قول «ابن تیمیه» اگر افراد فاسق و فاجر هم باشند، چهل روایت مسئله را تثبیت می‌کند.

آقای «ابن عساکر» متوفای 571 هجری در کتاب «تاریخ مدینة دمشق» جلد 42 روایتی از قول «جابر بن عبدالله انصاری» آورده است. ایشان می‌گوید که خدمت رسول گرامی اسلام بودیم که امیرالمؤمنین آمد.

حضرت با دیدن امیرالمؤمنین فرمود: برادر من آمد. پیغمبر اکرم متوجه کعبه شدند، با دستشان به دیوار کعبه زدند و فرمودند:

«والذی نفسی بیده إن هذا وشیعته لهم الفائزون یوم القیامة»

قسم به خدایی که جان من در دست اوست علی و شیعیانش در روز قیامت جزو رستگاران هستند.

تاریخ مدینة دمشق وذکر فضل‌ها وتسمیة من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 42، ص 371، باب الحمل فی عندی علی التمار

فرقه ناجیه هم که غیر از این نیست. همین تعبیر را آقای «حسکانی» در کتاب «شواهد التنزیل» دارد و می‌نویسد که حضرت دست خود را به کعبه زد و فرمود:

«ورب هذه البنية إن هذا وشيعته (هم) الفائزون يوم القيامة»

قسم به پروردگار این خانه علی و شیعیانش در روز قیامت اهل رستگاری هستند.

شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، المؤلف: أبو القاسم، عبيد الله بن عبد الله بن حسكان القرشي، العامري، النيسابوري، الحنفي، (ت ق 5 هـ)، تحقيق: محمد باقر المحمودي، الناشر: مؤسسة الطبع والنشر الطبعة: الثانية، ص 884

بازهم در کتاب «تاریخ مدینة دمشق» جلد 42 صفحه 333 روایتی از قول «ابو سعید خدری» نقل شده است که می‌نویسد:

«نظر النبی إلی علی فقال هذا وشیعته هم الفائزون یوم القیامة»

پیغمبر اکرم به علی بن أبی طالب نگاهی کرد و فرمود: او و شیعیانش در قیامت جزو رستگاران هستند.

بازهم در همان صفحه روایتی از قول «أم سلمه» نقل شده است که می‌گوید من از پیغمبر اکرم شنیدم که فرمود:

«إن علیا وشیعته هم الفائزون یوم القیامة»

علی و شیعیانش در قیامت جزو رستگاران هستند.

تاریخ مدینة دمشق وذکر فضل‌ها وتسمیة من حلها من الأماثل، اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعی، دار النشر: دار الفکر - بیروت - 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ج 42، ص 333، باب آخر الجزء الثالث والخمسین بعد الثلاثمائة من الأصل

کتاب «أنساب الأشراف» اثر «بلاذری» هم این روایت را در جلد دوم صفحه 182 نقل می‌کند و می‌نویسد که شیعه علی و عثمان نزد «أم سلمه» مطرح شد. ایشان گفت:

«ما تذکرون من شیعة علی وهم الفائزون یوم القیامة»

از شیعه علی چه حرفی می‌زنید! شیعه علی در قیامت جزو رستگاران هستند.

أنساب الأشراف، نویسنده: أحمد بن یحیی بن جابر (البلاذری)، وفات: 279، رده: مصادر انساب ومعاجم مختلف، خطی: خیر، تحقیق: الشیخ محمد باقر محمودی، چاپ: الأولی، سال چاپ: 1394 - 1974 م، ناشر: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ج 2، ص 182، ح 215

آیه شریفه:

(أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیة)

بهترین مخلوقات (خدا) هستند.

سوره بینه (98): آیه 7

هم اشاره به همین موضوع دارد. «آلوسی» هم در کتاب «تفسیر روح المعانی» صفحه 207 ذیل آیه شریفه:

(إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیة)

چند روایت آورده است. ایشان می‌گوید کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح دارند، بهترین بشر هستند. حضرت فرمود:

«هم أنت وشیعتک»

تو و شیعیانت هستید.

در ادامه آمده است که وقتی این آیه نازل شد پیغمبر اکرم به علی بن أبی طالب فرمود:

«هو أنت وشیعتک یوم القیامة راضین مرضیین»

مراد تو و شیعیانت هستید. در روز قیامت هم شما از خداوند راضی هستید و هم خداوند از شما راضی است.

روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، اسم المؤلف: العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج 30، ص 207، باب البینة: (8) جزاؤهم عند ربهم... ..

«تفسیر طبری» که «ابن تیمیه» در مورد آن می‌نویسد:

«الذین لهم فی الإسلام لسان صدق و تفاسیرهم متضمنة للمنقولات آلتی یعتمد علیها فی التفسیر»

منهاج السنة النبویة، اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیة الحرانی أبو العباس، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج 7، ص 179، فصل قال الرافضی البرهان الحادی و العشرون

هم در این خصوص مطلبی آورده است. «طبری» در جلد سی ام صفحه 264 ذیل آیه شریفه:

(إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِک هُمْ خَیرُ الْبَرِیة)

می‌نویسد که پیغمبر اکرم فرمود:

«أنت یا علی وشیعتک»

جامع البیان عن تأویل آی القرآن، اسم المؤلف: محمد بن جریر بن یزید بن خالد الطبری أبو جعفر، دار النشر: دار الفکر - بیروت – 1405، ج 30، ص 264، باب البینة: (6 - 7) إن الذین کفروا... ..

این روایات یکی دو مورد نیست، بلکه روایات متعددی در این زمینه نقل شده است. «شوکانی» و دیگران هم در این زمینه روایت آورده‌اند و شبهه‌ای در این زمینه باقی نمی‌ماند.

بنده یک روایت دیگر هم عرض کنم و در ادامه اگر تلفنی هست در خدمت عزیزان هستیم. در کتاب «فضائل الصحابه» اثر «احمد بن حنبل» جلد دوم صفحه 654 از قول «أم سلمه» نقل شده است که پیغمبر اکرم فرمود:

«یا علی أبشر فإنک وأصحابک وشیعتک فی الجنة»

یا علی! بشارت باد که تو و اصحابت و شیعیانت در بهشت هستید.

فضائل الصحابة، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 2، ص 654، ح 1115

از این واضح‌تر و روشن‌تر بیان کنیم؟! البته این روایت را «آجری» در کتاب «الشریعة» آورده است و آقای «طبرانی» در کتاب «معجم أوسط» آورده است.

آقای «لالکائی» در کتاب «اعتقادات اهل السنة» از قول «أم سلمه» آورده است. فرقه ناجیه هم غیر از این چیز دیگری نیست.

مجری:

بسیار خوب. حال که حدیث سفینه را هم خواندیم، به تعبیر قرآنی واجب است شکر بر این نعمتی که خداوند به ما روزی فرموده است.

الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب و أهل بیته المعصومین (علیهم السلام)

تماس‌های بینندگان برنامه:

حال به سراغ تماس‌های شما بینندگان عزیز برویم. فرصت بسیار محدود و کم هست و از این بابت عذرخواهی می‌کنیم.

آقای بهادری پشت خط هستند. آقای بهادری در خدمت شما هستیم، مختصراً بفرمایید ان شاءالله استفاده می‌کنیم.

بیننده (آقای بهادری از کرج – شیعه):

بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام دارم خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی و جناب آقای مرعشی.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله.

مجری:

علیکم السلام و رحمة الله.

بیننده:

حضرت آقا من سؤال بسیار ساده‌ای از آقایان وهابی دارم. با توجه به اینکه ایام شهادت رسول مکرم اسلام هم نزدیک است، زمانی که رسول الله می‌خواستند وصیت بنویسند فرمودند:

«هل أکتب لکم کتابا لا تضلوا بعده»

قلم و کاغذی بیاورید تا کتابی بنویسم که هیچگاه گمراه نشوید.

المصنف، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الرزاق بن همام الصنعانی، دار النشر: المکتب الإسلامی - بیروت - 1403، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حبیب الرحمن الأعظمی، ج 5، ص 439، ح 9757

مراد از فرمایش حضرت این بود که اگر بنویسم بعد از من گمراهی نیست و امت من به سمت گمراهی نمی‌روند. حال که نگذاشتند حضرت وصیت خود را بنویسند باعث گمراهی شد یا نشد؟!

وجدانا از آقایان وهابی سؤال دارم که آیا کسانی از علمای محترم اهل سنت شک دارد که جناب خلیفه دوم بود که در کنار رسول اکرم فرمود:

«حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ»

قرآن برای ما کافی است.

الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 5، ص 2146، ح 5345

پیغمبر اکرم هم فرمودند: هرچه من غیر از قرآن بگویم، سنت من است. خلیفه دوم گفت: به دلیل اینکه سنت در خانه علی بن أّبی طالب هست، من ریشه این سنت را خواهم زد هرچند رسول خدا در حال حیات خود هم چیزی بگوید.

من از همه وجدان‌های خواب آلود و بیدار می‌پرسم و از همه ادیان‌های حال می‌پرسم که داوری بفرمایند که در کره زمین تنها رسول مکرم اسلام و اهلبیت بودند و تعداد اندکی از صحابه که فرمایند غیر از قرآن چیزی به نام سنت هست. خلیفه دوم هم گفت:

«حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ»

بعدها هم به پیروان خلیفه دوم اهل کتاب یا اهل «حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ» گفتند. همچنین بخشنامه صادر کردند که هرچه سنت از پیغمبر اکرم هست را نابود کنند.

بنابراین به ابوبکر و عمر بن خطاب پیروان «حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ» می‌گفتند، زیرا ابوبکر و عمر سنت پیامبر اکرم را آتش زدند.

خلیفه دوم اجازه خارج شدن «زبیر» از مدینه را نداد، زیرا خلیفه اعتقاد داشت اگر صحابه به شهرهای مختلف بروند سنت پیغمبر اکرم را ترویج می‌کنند و عامل منحرف شدن مسلمان می‌شوند!!

سؤال جالب یک بیننده از علما و پیروان اهل سنت و وهابیت!

سؤالی که من از آقایان وهابی دارم این است که شما همه صحابه را بی تردید عادل می دانید. حال از وجدان خود بپرسید اولین کسی که دست و پای صحابه را قطع کرد که از مدینه بیرون نروند، چه کسی بود؟! خلیفه دوم بود.

به همین خاطر بود که «عبدالله بن مسعود» و «ابو درداء» را زندانی کرد که چرا از پیغمبر اکرم حدیث می گویید. خلفا همچنین به ائمه جماعات و استانداران بخشنامه صادر کردند که مسئولیت روایات با من است.

حال شما وهابی‌ها به چه دلیل می گویید که ما اهل سنت هستیم؟! شما اگر طرفدار ابوبکر و عمر بن خطاب هستید باید سنت پیغمبر اکرم را آتش بزنید. چرا سنت پیغمبر اکرم را آتش نمی‌زنید؟!

سؤال بعد از آقایان وهابی این است که شما فرقه‌ای هستید که تا سی سال بعد از پیغمبر اکرم به پیروان «حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ» معروف بودید و غیر از قرآن را قبول نداشتید. حال چطور امروز اهل سنت شدید؟! به ما جواب بدهید.

صفت عمر بن خطاب هم «من قال حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ» شد به این معنا که غیر از قرآن را قبول نداشت و می‌گفت تنها قرآن برای ما کافی است. حال چرا شما اسم خود را اهل سنت گذاشتید؟!

شما پیروان «حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ» بعد از هزار و چهارصد سال هستید، در حالی که در حال حاضر شیر میدان مبارزه با شیعه شدید. شما اهل کدام سنت هستید؟! بنابراین شما طرفدار کسی هستید ضد سنت پیغمبر اکرم بود و سنت رسول الله را آتش زد.

ابوبکر و عمر بن خطاب گفتند که سنت واقعی در اختیار علی بن أبی طالب است و باید نگذارید که سنت واقعی از این بیت خارج شود. باید کاری کنیم که سنت از اعتبار بیفتد.

قرن چهارم هم پیروان «احمد بن حنبل» هستند. بنابراین شما پیروان «حَسْبُنَا کتَابُ اللَّهِ» هستید که در پشت اهل سنت محترم مخفی و سنگر گرفتید.

سؤال من این است که این سنت عمر بن خطاب اهل سنت هست یا خیر؟! اگر بگویید که خلیفه دوم اهل سنت است، سؤال پیش می‌آید که چرا سنت پیغمبر اکرم را آتش زد. بنابراین شما خلیفه‌ای دارید که در خط شما نیست.

اگر راست می گویید سنتی بود که پیغمبر اکرم املاء کرده بود و در اختیار علی بن أبی طالب گذاشته بود و سنتی هم بود که یهودیان به درون اسلام تزریق کرده بودند که در اختیار ابوبکر و عمر بن خطاب و عایشه بود.

این سنت قصص اسرائیلیات بود که تورات تحریف شده بود. آن‌ها این سنت را گرفتند و به عنوان «قال رسول الله» در اختیار مردم گذاشتند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

مجری:

ماشاءالله، احسنتم. مثل همیشه بسیار زیبا و شیوا و محکم سؤالاتی مطرح کردید که واقعاً منتظر آن هستیم بدون تعارف از افرادی که خود را پیرو مخالفین شیعه می‌دانند بشنویم.

آقای رضایی عزیز از خمینی شهر پشت خط هستند. آقای رضایی در خدمت شما هستیم، بفرمایید:

بیننده (آقای رضایی از خمینی شهر – شیعه):

سلام علیکم محضر حضرت آیت الله قزوینی و سید نازنین آقای مرعشی بزرگوار.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

خواهش می‌کنم.

مجری:

علیکم السلام و رحمة الله، در خدمت شما هستیم. فرصت بسیار کم است، بفرمایید.

بیننده:

بنده سؤالی دارم و آن را برای برنامه بعد می‌گذارم. بنده به مناسبت ایام رحلت رسول گرامی اسلام اگر چند مصرع در رثاء خاتم الانبیاء تقدیم می‌کنم.

مجری:

بفرمایید.

بیننده:

خورشید آسمان نبوت افول کرد

پیک عزا به خانه زهرا نزول کرد

عقل نخست صادر اول شد از میان

از مرگ خویش واله و حیران عقول کرد

دودی بلند گشت فضا زان سیاه شد

بادی خموش شمع وجود رسول کرد

برقی جهید سوخت از آن برق ماسواه

چون شام تیره صبح امید بتول کرد

از انتخاب خلق که اندر سقیفه شد

حق را ببین ز مرکز اصلی عدول کرد

آمد زمان رحلت سالار انبیاء

گاه مصیبت و غم و غصه حلول کرد

محضر شما و در رأس آن محضر حضرت ولی عصر عرض تسلیت دارم به مناسبت فقدان و مصیبت خاتم المرسلین (صلی الله علیه و آله و سلم) دارم. با اجازه شما ان شاءالله در برنامه آینده سؤالم را مطرح می‌کنم. خیلی لطف کردید به بنده اجازه دادید. التماس دعا.

مجری:

سلامت باشید، هرموقع که تماس گرفتید در خدمت شما خواهیم بود و ان شاءالله صدای شما را خواهیم شنید. جناب آقای رضایی عزیز که از خمینی شهر همراه ما بودید و ابیات زیبایی را هم تقدیم کردید از شما تشکر می‌کنیم.

حضرت استاد اگر نکته آخری هست در این یک دقیقه که فرصت داریم در خدمت شما هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

طبق جمع بندی که ما داریم روایات افتراق امت به هفتاد و سه فرقه اعلان خطری است. ما عرض کردیم اگر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نشانه فرقه ناجیه را نگفته باشد نستجیر بالله دین ناقص است و خیانت در حق امت است.

همچنین اگر حضرت نشانه‌های فرقه ناجیه را گفتند، این نشانه‌ها چیست. ما باید ببینیم آقایانی که استدلال می‌کنند، با استدلالی که ما طبق آیات 17 و 18 سوره مبارکه اسراء داشتیم که می‌فرماید:

(فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَه)

بنا بر این بندگان مرا بشارت ده، کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند.

سوره زمر (39): آیات 17 و 18

مقایسه شود.

مجری:

احسنتم، بسیار خوب. ان شاءالله در جلسات آینده هم ادامه مباحث را از محضرتان بهره مند خواهیم شد و استفاده خواهیم کرد. حضرت استاد خیلی لطف فرمودید، از محضرتان تشکر می‌کنیم.

همچنین تشکر می‌کنیم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه امشب هم همراه برنامه خودتان برنامه «حبل المتین» بودید.

ان شاءالله این درس‌ها را که سلسله وار هستند از دست ندهید و جلسات آینده هم همراه ما باشید تا ان شاءالله بتوانیم در دفاع از حریم و مکتب اهلبیت (علیهم السلام) همیشه ثابت قدم بوده باشیم.

ان شاءالله در روز قیامت هم همانطور که حضرت رسول الله فرمودند جزو فائزون حقیقی محشور شویم. از همه شما بینندگان عزیز تشکر می‌کنم، تا دیدار آینده خدانگهدار

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


  
  • رضا قهرمانی

    18 مهر 1400 - ساعت 11:18

    با سلام و عرض خدا قوت لطفاً فایل صوتی برنامه ها را هم قرار دهید چون حجم فایل تصویری زیاد بوده و برای همه امکان دانلود وجود ندارد .

    0 0

حبل المتین>

شبکه ولی عصر آیت الله حسینی قزوینی حبل المتین