-
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:21:43 دقیقه
عصر ایمان 20 شهریور 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:24:43 دقیقه
عصر ایمان 13 شهریور 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:18:48 دقیقه
عصر ایمان 6 شهریور 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:25:35 دقیقه
عصر ایمان 16 مرداد 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:25:41 دقیقه
عصر ایمان 9 مرداد 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:25:32 دقیقه
عصر ایمان 2 مرداد 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:25:02 دقیقه
عصر ایمان 26 تیر 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:20:32 دقیقه
عصر ایمان 12 تیر 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:22:42 دقیقه
عصر ایمان 5 تیر 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:26:04 دقیقه
عصر ایمان 8 خرداد 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:24:00 دقیقه
عصر ایمان 25 اردیبهشت 1400 -
حجت الاسلام و المسلمین عباسی
01:18:43 دقیقه
عصر ایمان 11 اردیبهشت 1400
عصر ایمان حجت الاسلام و المسلمین عباسی
قسمت چهل و پنجم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی
دیگر قسمت ها
بسم الله الرحمن الرحيم
تاریخ: 1400/07/17
عنوان برنامه: عصر ایمان (پاسخ به پرسشهای بینندگان)
استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی
مجری: آقای قضوانی
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم؛ سلام عزیزان بیننده به شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و برنامه عصر ایمان خوش آمدید. بعد از چند هفته که توفیق نداشتیم در روزهای شنبه در خدمت شما باشیم امروز از محضر استاد جناب آقای عباسی استاد حوزه و دانشگاه در این برنامه بهرمند خواهیم شد و ان شاء الله که بتوانیم ساعاتی خوبی را برای شما ایجاد کنیم و این ساعات، جزء صالح اعمال ما و شما قرار بگیرد.
اول هر برنامه تعجیل فرج آقا امام زمان خواسته همه ماست و ان شاء الله که خداوند هر چه زودتر فرجه آقا را برساند. سلام جناب آقای عباسی وقت شما بخیر خوش آمدید زیارت قبول توفیق داشتید الحمد لله اربعین در کربلا بودید.
استاد عباسی:
سلام علیکم ورحمة الله بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی شبکه حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداه) دعای شما و نایب الزیاره همه بینندگان عزیز و گرامی همه شیعیان امیر المؤمنین و بویژه عزیزانی که دل در گرو زیارت ابی عبدالله داشتند و علاقمند بودند که مشرف بشوند و امکانش فراهم نشد، ان شاء الله که سال آینده با ظهور حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداه) همه شیعیان در یک اجتماع دهها و صدها میلیونی اربعین و عتبات عالیات مشرف بشوند.
عهدی که بنده با عزیزان و بینندگان داشتم این بود هر جای که رفتم از جانب همه عزیزان هدیه به همه عزیزان هم نایب الزیاره و هم نماز بالا سر معصومین (علیهم السلام) و دعا، تحت قبه سید الشهداء داشتم امیدوارم که حاجات همه عزیزان و همکارانمان در شبکه حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداه) برآورده بشود و ان شاء الله ظهور موفور سرور حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداه) و برطرف شدن هم و غم و گرفتاری و موانع زیارت و سفر زیارتی اهلبیت (علیهم السلام)
مجری:
خیلی متشکریم از الطاف شما، شما چون آنجا حضور داشتید تصاویرش را از طریق شبکههای متعدد چه از طریق شبکههای ملی خودمان و چه از طریق شبکههای ماهوارهی دیدیم ولی اینکه شما خودت آنجا حضور داشتید حال و هوایش را اگر دوست داشتید بگویید و نکته خاصی اگر در ارتباط اربعین با بحث مهدویت میشود از آن استفاده کرد بفرمایید که استفاده کنیم.
استاد عباسی:
بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین انه خیر ناصرٍ ومعین؛ همانطور که بینندگان عزیز حتماً در تصاویر شبکهها دیدند و آن عزیزانی که حاضر بودند، سیل جمعیت میلیونی که حدود 17 میلیون نفر با پای پیاده از شهرهای مختلف، به زیارت سید الشهداء (علیه السلام) در اربعین آمدند و آن همه فداکاری و خدمت به زوار، موکبهای که به عنوان خدمت به زوار برپا شده بود الحمد لله امسال ولو محدود از کشورهای مختلف دنیا زائر حضور داشت.
این نکته که شاید بگوییم همه این حس را داشتند که نیاز به یک اتفاق ویژه هست، نیاز به یک دعای ویژه هست. و آن اتفاق بسیار زیبای که در زیر قبه سید الشهداء و کنار ضریح مطهر سید الشهداء افتاد و زنجیره دعای اللهم عجل لولیک الفرج به صورت طولانی هم در شب و روز اربعین و هم شبکه جمعه بعد از اربعین، جمعیت به صورت مستمر با صدای بلند در کنار اللهم عجل لولیک الفرج درخواست ظهور حضرت کردند.
از اینجا روایتی از وجود نازنین امام هادی علیه السلام به ذهنم آمد یکی از اصحاب حضرت نقل میکند در کتاب مزار بحار آمده ابی هاشم جعفری میگوید امام هادی علیه السلام بیمار بودند، پیغام فرستادند که جمعی از اصحاب به عیادت ایشان بروند ایشان با افراد کار دارند. میگوید به عیادت ایشان رفتیم حضرت درخواست کردند که یکی از شما قبول بکند از جانب من به زیارت سید الشهداء علیه السلام برود و زیر قبه سید الشهداء برای شفای بیماری من دعا کند.
میگوید من با تمام وجود پذیرفتم و به یکی دیگر از اصحاب گفتیم او پذیرفت علی ابن بلال است بعد از رفتن از نزد حضرت یک سوالی مطرح کرد که بعد من ناچار شدم از میانه راه از بازار از کوچه دوباره برگردم محضر امام سوال را مطرح کنم. امام خودشان الان در قید حیات هستند و امام معصوم هستند دعای ایشان بسیار ویژه است و مستجاب است حضرت چه احتیاجی به دعای من دارند، من بخواهم تا کربلا بروم و برای ایشان دعا بکنم؟
میگوید من این را خدمت امام هادی علیه السلام پرسیدم شاید این سوال، سوال خیلی از بینندگانمان باشد، سوال مهدوی و در موضوع ظهور حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداه) است که شما میگویید دائم دعا برای تعجیل فرج داشته باشید دعا کنید این دعای ما چه تأثیری دارد خود حضرت دارند برای فرجشان دعا میکنند.
حضرت فرمودند این مطلب درست که دعای خود حضرت، دعای اثر گذار و ... است؛ اما اراده خدای متعال اینطور است که دعا در بعضی از مکانها انجام شود و آن دعا، اثر گذار باشد، از جمله دعا در زیر قبه ابا عبدالله الحسین علیه السلام درست است که خود امام هادی امام معصوم هستند؛ اما دعای تحت قبه سید الشهداء یک دعای خاص و ویژهی است.
امام هادی علیه السلام یک مثالی هم زدند که برو به این آقای که از شما این سوال را کرد اینطور بگو مگر پیامبر از کعبه و حجر الاسود بالاتر نبود چرا دور کعبه طواف کرد؟ چرا استلام حجر برای تبرک کرد؟ تبرک رسول گرامی اسلام دهها و صدها و میلیونها برابر بالاتر از حجر الاسود است. شخص وجود نبی مکرم؛ اما حضرت این کار را کرد چرا چون خدا اراده کرده است که بعضی از مکانها، بعضی از زمان، بعضی از موقعیتها و ویژگیها بالاتر باشد.
بعد حضرت فرمودند که بلی اطراف کعبه طواف مینمود حجر الاسود را استلام میکرد و میبوسید، همانا از برای خداوند بقعهها و مکانهای مقدسی است که دوست دارد مردم در آنجا دعا کنند و او را بخوانند و دعا در آن اماکن مستجاب میگردد این عبارت امام هادی علیه السلام این مطلب را برای ما روشن میکند که ما دائماً باید در حال دعا باشیم.
دعای برای ظهور حضرت ولیعصر، دعای برای برطرف شدن موانع ظهور، و آنچه که باعث غیبت شده است و دعا در حق یکدیگر که بسیار بسیار سفارش شده؛ یعنی اولاً نگوییم که دعای من برای فلانی چه ارزشی دارد، دعای او برای من چه ارزشی دارد؟ آن شخص بالاتر از من است من برای او دعا بکنم اصلاً دعای من مگر پذیرفته میشود؟ دعای در حق اخوان، در حق دیگر مؤمنین دعای بسیار سفارش شدهی است.
این حرکت جمعی به عنوان پیاده روی اربعین ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) یک حرکتی است که همه با هم برای یک هدف برای اولاً اقامه عزای سید الشهداء (علیه السلام) و عرض تسلیت محضر حضرت و اهلبیت رسول الله، امیر المؤمنین، صدیقه طاهره (سلام الله علیهم اجمعین) و ثانیاً برای همدلی با همدیگر، اتحاد با همدیگر برای گرفتن حاجات که در رأس این حاجات ظهور حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداه) است.
آنطور با همدیگر همدلی کردن من گاهی اوقات در بعضی از استوریها و لایوها از آنجا توضیحاتی دادم، شاید تصور بکنند که این افراد دارند به سمت کربلا میروند و یک تعدادی موکبهای زدند یک حمایتی دارد اتفاق میافتد یک افراد خاصی دارند این کار را انجام میدهند و تمام دیگر با همین مقداری که موکب زده باشند کار حل میشود در حالی که یک حرکت کاملاً جمعی که نیاز است همه مشارکت کنند.
یعنی با مشارکت همه باشد، این نیست که یک تعدادی موکب زدند و تمام اینکه از روستاهای اطراف کمکی، یک مواد غذای، یک حرکتی، یک اسکانی داده میشود همه دارند مشارکت میکنند؛ یعنی محقق نمیشود که امسال حدود 17 میلیون و سالهای قبل که کرونا نبود 25- 30 میلیون نفر به زیارت الشهداء (علیه السلام) آمدند بدون مشارکت همه یعنی در عراق هر کسی که دل در گرو امام حسین (علیه السلام) دارد به میدان برای مشارکت کردن آمده و این یک عظمتی است.
یک نفر از یک مسیر دوری خود را به این طریق رسانده ماشین را کنار این طریق طوری پارک کرده، مقداری غذا و مقداری نوشیدنی آماده کرده، همه مجموعه آحاد مردم و دستگاهها و همه افراد، هیئات، مواکب مشارکت بکنند، بعضیها تعجب میکنند میگویند روز اربعین میشود این موکبها دیگر رفتند یا در طول مسیر از نجف به کربلا یکی دو روز به اربعین میشود چرا موکبها را جمع میکنند؟
میگویم اینها 20 روز است زندگی را رها کردند از یک جای دور آمدند، شما یک موقعی میخواهی ایستگاه صلواتی جلوی درب خانه، مغازه و ... بزنی آب وسیله و همه چیز مشخص یک نفر همه این وسائل را باید از قبل فکر بکند از 500- 600 کیلومتر آن طرفتر مثلاً فلان هیئت همه وسایل را بر دارد بیاورد یا از ایران، تهران، قم، مشهد وسائل را آنجا ببرد روز اربعین که میشود دیگر توان ندارند دیگر خودشان میآیند زیارت میکنند تا به شهرهایشان بر گردند، با آن مقدار خستگی که گاهی مواکب و چه موکبدار و چه خادم ایرانی و چه عراقی چه از کشورهای دیگر موکبهای از برادران افغانی ما، برادران پاکستانی ما از کشورهای مختلف است. گاهی در این موکبها، 2 ساعت هم در شبانه روز امکان استراحت برایشان پیدا نمیشود یعنی دائم باید در تدارک باشند.
به هرحال آنها که پیاده روی اربعین به کربلا رفتهاند، این مطالبی که من میگویم مرور بعضی از خاطراتشان است و شیرینی و حلاوتی که در آنجا داشتند، آنهای که نرفتند فقط با یک کلماتی دارند مواجه میشوند اصلاً حرفهای ما نمیتواند یک تصور درستی ایجاد بکند تا نرود کسی به چشم نبیند نمیتواند درک دقیقی از این مطلب داشته باشد.
میگوید یک مطالبی دارند میگویند در حد تصاویر تلویزیونی و صحبتهای ما آنها که رفتند میدانند چه حال و هوای در آنجا و چه ویژگی است و ان شاء الله خدا رزق و روزی همه شیعیان امیر المؤمنین بکند هر سال زیارت سید الشهداء علیه السلام که چه روایاتی در فضیلت این است که میفرماید:
«لَوْ يَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) مِنَ الْفَضْلِ لَمَاتُوا شَوْقاً وَ تَقَطَّعَتْ أَنْفُسُهُمْ عَلَيْهِ حَسَرَاتٍ- قُلْتُ وَ مَا فِيهِ قَالَ مَنْ أَتَاهُ تَشَوُّقاً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حِجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ وَ أَلْفَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَةٍ»
اگر افراد و مردم بدانند چه ثواب و فضیلتی برای زیارت سید الشهداء است از روی شوق دق میکنند و از دنیا میروند...
كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص142
ماجرائی است به امام صادق گفتند یک خانمی را حکومت دستگیر کرده، ظاهراً زمین خورده بود آمده بودند بلندش بکنند گفته بود:
«لَعَنَ اللَّهُ ظَالِمِيكِ يَا فَاطِمَة»
المزار الكبير نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، محقق/ مصحح: قيومى اصفهانى، جواد، ص138
بعد ناراحت شده بودند دستگیرش کرده بودند. بعد حضرت گفتند بروید مسجد سهله برای ایشان دعا بکنیم رفتند مسجد سهله به یک نفر گفتند شما برو ببین چه خبر است آزاد میشود یا نه؟
حضرت دعا کردند و به سجده رفتند و گریه کردند و برای آن پیر زن دعا کردند او رفت و آمد گفت حاکم و قاضی شرع آمد از این زن عذرخواهی کرد و آزادش کردند گفت 200 درهم پول به تو میدهم، گفت از شما پول نمیخواهم. بعد حضرت فرمودند که سریع این 7 درهم را به او برسان او بسیار نیازمند بود پول آنها را نمیخواست بگیرد 7 درهم را برد و گفت سلام من را هم به او برسان. 7 درهم را نزد زن برد گفت این پول را امام صادق (علیه السلام) داده و به شما سلام رسانده است.
گفت امام صادق به من سلام رسانده! زن بیهوش شد، به هوش آمد گفت امام صادق (علیه السلام) به من سلام رسانده؟ گفت بله امام صادق به شما سلام رسانده است، دوباره بیهوش شد سه بار وقتی شنید از شوق بیهوش شد.
حالا آن زیارت سید الشهدا (علیه السلام) و تحت قبه قرار گرفتن و جای اجابت ملائکه قرار گرفتن آن ویژگی را دارد که: «لَمَاتُوا شَوْقاً» و آن ویژگی که روز قیامت وقتی میبینند برای زائر امام حسین، چه اتفاقی میافتد همه آرزو میکنند ای کاش ما به زیارت رفته بودیم و حسرتی پیدا میکنند که ای کاش ما در کربلا و در کنار آن حرم از دنیا رفته بودیم ان شاء الله که خدا روزی و نصیب همه بکند.
مجری:
ان شاء الله که روزی همه ما و بینندگان محترم و برای شما در سالهای آتی با حضور حضرت آقا حجة ابن الحسن (علیه السلام) باشد بتوانیم به زیارت آقا ابا عبدالله الحسین برویم.
استاد عزیز مباحث گذشتهمان در مورد فرع واجب و فریضه الهی خمس بود، و مباحث را خیلی خوب شما با یک تحقیق مفصل و دقیق به بینندگان محترم ارائه کردید، اگر اجازه بدهید یک سری سوالاتی از بینندههای محترم داریم یک سری نکاتی در مورد مباحث شما و تعریضاتی از بینندهها است این را خدمت شما عرض کنیم، ببینیم شما در این خصوص برای این دوستان عزیزمان چه میفرمایید.
چون برخی از دوستان میگویند ما به خمس معتقد هستیم ولی یک سری مشکلات نمیگذارد ما راحت این کار را بکنیم، دوستی گفتند که من در مورد خمس، احادیث زیادی پیدا نکردم بخصوص در رابطه با کشاورزی و دامداری پیدا نکردم که خمس سالیانه پرداخت بشود. میگوید بیشتر آن چیزهای که دیدم در مورد غنائم جنگی بود در این خصوص شما چه میفرمایید؟
استاد عباسی:
ما روایات فراوانی را در رابطه با خمس تقدیم بینندگان عزیزمان کردیم. از اهلبیت (علیهم السلام) روایات را خواندیم در امور مختلف که خمس واجب شده است و فقط هم اینها مربوط به بحث جنگ و غنائم نیست برای آنها دستههای از روایات که بحث معدن و گنج را مطرح کرده، بحث امور دریائی مثل مروارید و یاقوت و زبرجد را مطرح کرده است.
بعضی از روایات که بحث امتعه و صنایع را مطرح کرده به عنوان نمونه در تهذیب الأحکام شیخ طوسی، جلد 4، صفحه 123 علی ابن مهزیار میگوید بحث خمس، مطرح شد است.
«عَلِيُّ بْنُ مَهْزِيَارَ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَلِيِّ بْنُ رَاشِدٍ قُلْتُ لَهُ أَمَرْتَنِي بِالْقِيَامِ بِأَمْرِكَ وَ أَخْذِ حَقِّكَ فَأَعْلَمْتُ مَوَالِيَكَ ذَلِكَ فَقَالَ لِي بَعْضُهُمْ وَ أَيُّ شَيْءٍ حَقُّهُ فَلَمْ أَدْرِ مَا أُجِيبُهُ فَقَالَ يَجِبُ عَلَيْهِمُ الْخُمُسُ فَقُلْتُ فَفِي أَيِّ شَيْءٍ»
...بر چه چیزهای خمس داده میشود؟ فرمودند:
«فِي أَمْتِعَتِهِمْ وَ ضِيَاعِهِمْ قَالَ وَ التَّاجِرُ عَلَيْهِ وَ الصَّانِعُ بِيَدِهِ فَقَالَ ذَلِكَ إِذَا أَمْكَنَهُمْ بَعْدَ مَئُونَتِهِمْ»
کسی که تجارت میکند کسی که با دست، چیزی را تولید میکند مثل بافتنیهای که با دست بافته میشود مثل حصیر و گلیم و فرش و ... بر اینها واجب است.
تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى، ج4، ص123
یا همین روایت در کتاب الاستبصار شیخ طوسی، جلد 2، کتاب الزکاة، صفحه 70 آمده در اینجا هم آورده میگوید:
«إِذَا أَمْكَنَهُمْ بَعْدَ مَئُونَتِهِمْ»
الإستبصار فيما اختلف من الأخبار؛ طوسى، محمد بن الحسن، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى ناشر: دار الكتب الإسلامية، ج2، ص70
یک مطلبی را ایشان اطلاع پیدا نکردند و نداستند ماجرای دامداری و در رابطه با کشاورزی به صورت ویژه برای دامدار و کشاورز نیامده؛ چون دامدار و کشاورز یک بحث، خود کشاورزی او است که اگر گندم باشد، جو باشد، خرما باشد و عنب باشد به اینها زکات تعلق پیدا میکند، اگر دامداری باشد گوسفند و گاو و شتر باشد به نصاب میرسد و بر آن زکات تعلق پیدا میکند؛ بنابراین به عنوان خاص برای دامدار و اینها زکات مطرح است.
خمس چه جای مطرح است؟ زمانی که کشاورزی چیز دیگری است مثلاً گلخانه پرورش توت فرنگی دارد، درخت سیب دارد باغدار است اینها به عنوان باغدار نه، به عنوان یک فردی که یک شغلی دارد همانطوری که در روایات آمده «ضیاع و امتعه» یک دسته روایت است.
دسته دیگر از روایات هر فایدهی روایاتش را نشان میدهم که برای بینندگان عزیزمان واضح بشود. این زیر مجموعه هر فایدهی قرار میگیرد وقتی که به عنوان کشاورز و دامدار درآمدی دارد این درآمد وارد زندگی او میشود و حالا به اضافه مخارج سالاینهاش تعلق پیدا میکند، والا نسبت به خود سرمایهی اگر گاو و شتر و گوسفند است آن تعداد در رابطه با زکات دارد و باید زکات پرداخت بشود به خاطر این شاید ایشان روایت را ندیدند چون جزء روایات عام میآید.
بیشترین ابتلاء به مسئله زکات بر میگردد به کسانی که غیر از این کشاورزی و دامداری که در روایات در رابطه با زکات است دارند، غالباً به مردم شهر بر میگردد که امتعه دارند صناعت دارند کار یدی انجام میدهند و چیزی تولید میکنند بر اینها مترتب است؛ چون غالباً به دامدارها و کشاورزها بیشتر زکات تعلق میگیرد اصل محاسبات مالیشان با زکات است اسم به صورت ویژه کمتر در روایات آمده.
اما وقتی به روایات مراجعه میکنیم این منافع به صورت عمومی آمده. من روایت هر فائده را عرض بکنم در کتاب کافی شریف، مرحوم کلینی متوفای 329 هجری قمری در کتاب الحجة، صفحه 545 اینجا روایت آمده است:
«سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) عَنِ الْخُمُسِ فَقَالَ فِي كُلِّ مَا أَفَادَ النَّاسُ مِنْ قَلِيلٍ أَوْ كَثِيرٍ»
هر چیزی که مردم از آن نفع میبرند - عام هست - میخواهد کم باشد میخواهد زیاد.
الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص545، بَابُ الْفَيْءِ وَ الْأَنْفَالِ وَ تَفْسِيرِ الْخُمُسِ وَ حُدُودِهِ وَ مَا يَجِبُ فِيه، ح11
البته گفتیم بعضی روایات این را مطلق آورده و بعضی روایات آن قید را مطرح کرده که بعد از مخارج سالیانه به آن خمس تعلق میگیرد.
در کتاب مصابیح الظلام فی شرح مفاتیح الشرائع مرحوم وحید بهبهانی، جلد 11، صفحه 40 در رابطه با همین روایت میگوید:
«هي صحيحة سماعة عن الكاظم عليه السّلام أنّه سأله عن الخمس؟»
روایت به عنوان روایت صحیحه است
«فقال: (في كلّ ما أفاد الناس من قليل أو كثير)»
هر چیزی که مردم فایده میبرند کم باشد یا زیاد به اینها خمس تعلق پیدا میکند.
كتاب: مصابيح الظلام في شرح مفاتيح الشرائع؛ نويسنده: محمد باقر الوحيد البهبهاني (وفات: 1205)، تحقيق: مؤسّسة العلامة المجدّد الوحيد البهبهاني رحمه الله، ناشر: مؤسّسة العلامة المجدّد الوحيد البهبهاني رحمه الله قم المقدسة 1424، ج11، ص40
موارد دیگر هم موجود است.
مجری:
من یادم است روایات زیادی را آوردید که در آن بحث جنگ و اینها نبود. یادم است روایت خمسی که در کتاب الإیمان بخاری در اوایل بحث خمس نقل کردید آن قومی که میخواستند خدمت پیامبر بیایند، آنها اصلاً اهل جنگ نبودند میگفتند طایفهی بین راه است میترسیم ما را غارت کند نمیتوانیم همیشه خدمت شما بیاییم به جز ایام حج باز پیامبر بحث خمس را به آنها میگوید اینها که اهل جنگ هم نبودند بحث غنیمت مطرح نیست.
استاد عباسی:
این در رابطه با الا و لابد قبیله خاصی و شغل خاصی مطرح نیست، هر درآمدی بعد از اینکه حاصل شد و یک سال گذشت خرج نشد در زندگی به این خمس تعلق پیدا میکند. و یک بار هم بیشتر تعلق نمیگیرد.
اتفاقاً آنهای که اهل دامداری و کشاورزی هستند کمتر شامل حالشان میشود به خاطر اینکه آنها غالباً با زکات، سر و کار دارند، در گذشته مدل زندگیشان مدلی نبوده که پول خاصی دستشان بیاید.
اینها معمولاً به گاو و گوسفندشان اضافه میشد آن مقداری که از اینها باقی میماند در زندگی شیر و لبنیاتش را استفاده میکردند، یا با آردی و چیزی جابجا میکردند و خرج میکردند اینطور نبود که بگوییم سر سال پول و یا چیزی سر سال اضافه میآید؛ چون اینها معمولاً از این گاو و گوسفندهایشان برای ذبح و ... نمیفروختند و خودشان هم غالباً این کار را انجام نمیدادند تعداد زاد و ولد زیاد بود تعداد گاو و گوسفند زیاد میشد که خدا بر آن زکات وضع کرده که وقتی به این تعداد رسید شما باید به عنوان نصاب زکات از خود گوسفندهای زکات پرداخت بکنی.
لذا اینها کمتر مبتلابِه مسئله خمس بودند تا نسبت به کسانی که در شهر هستند و معمولاً هر کاری انجام میدهند خرید و فروششان غالبا با سکه و نقد بیشتر است و امکان باقی مانده و پس انداز هم برایشان بیشتر است.
مجری:
کلاً با آن خیلی تفاوت دارد خیلی متشکرم جناب آقای عباسی. دوست عزیز دیگر گفته من به خمس اعتقاد دارم و یقین دارم که درست است ولی این برای من توجیه نشده که من چرا باید سهم امام را به فقهاء بدهم؟
استاد عباسی:
جمع بندی بحثهایمان است والا ما قبلاً ادله اینها را به طور مفصل بیان کردیم.
مجری:
شاید بیننده آن قسمت را ندیده و این سوال برایش مطرح شده
استاد عباسی:
سوال ما از اینها این است در زمان معصومین (علیهم السلام) آیا خمس، مستقیماً به معصوم داده میشد؟ آیا خمس را اساساً حتی وقتی به کسی به عنوان نماینده یا وکیل میدادند، او مستقیم به امام معصوم دوباره تحویل میداد، یعنی همهاش به دست امام معصوم میرسید! یا نه یک اجازات عامی وجود داشت برای اینکه وقتی خمس را در یک شهر دور میگیرند خرج بکنند.
برای وکلای مستقیم که یعنی امام معصوم برای یک منطقه وکیل تعیین کرده آن را تعیین کرده؛ ولی باز دو سه مرحله گاهی تا اینکه مردم به دست او پول را پرداخت بکنند دو سه تا واسطه میخورد یعنی این برای کل این منطقه وکیل بود بعد یک وکیلی برای یک استان و چند تا شهر کنار همدیگر داشت دو مرتبه هر شهر کوچکتری چند وکیل داشت و باز روستاها وکیلهای از جانب اینها داشتند؛ یعنی اگر وکیل مستقیم هم به عنوان وکیل امام باشد بگویند امام مستقیم دستور داده دوباره رده دوم و سوم این مسئله نبود. اگر قرار باشد این اشکال باشد، این اشکان همانجا مطرح میشود.
نکته بعدی این بزرگواری که میفرماید در زمان غیبت ما چرا خمس را به دست فقیه باید بدهیم؟ عرض کردیم چرا به دست فقیه ندهیم؟ یعنی اگر شما به دست فقیه بخواهید ندهید باید به دست چه کسی بدهید؟ اگر هر کسی بخواهد خودش خرج بکند چون عرض کردیم یک بخشی از آن مثل سهم سادات است بگوییم خیلی خب سهم سادات را به سید فقیر میدهیم. اینکه ما به چه کسی میدهیم در آن حرف و حدیث است ولی عیب ندارد میگوییم فقط دارد به سید فقیر میدهد.
ولی آنی که مربوط به عنوان مخارج دین و سهم امام است اگر قرار است مجتهد جامع الشرایط این پول را میگیرد ما مشکل داریم میگوییم ممکن است یک جای بدی خرج بکند و پول از بین برود، اگر این دست هر کسی باشد بخواهد خودش خرج کند به طریق اولیٰ درصد خطایش بیشتر است، به طریق اولیٰ از بین رفتن در آن اتفاق میافتد این نکته را دقت بکنید.
لذا اگر آنجا یک درصد حجت داشته باشیم که ما داریم به دست مجتهد جامع الشرایط میدهیم این مبلغ را خرج بکند اینجا که دیگر هیچ حجتی نداریم، قرار باشد به خودمان باشد خرج بکنیم عمده مردم نمیتوانند فرض میگیریم یک نفر خیلی در کارهای فرهنگی وارد خودش دارد کارهای فرهنگی میکند پیگیری یک کارهای را انجام میدهد میگوییم این یک نفر ممکن است بتواند انجام بدهد داریم مثال میزنیم.
ولی عمده مردم اصلاً درگیر این ماجرا نیستند صرفاً یک مغازه دارد و در حال کسب و کار است آخر سال، اینقدر خمساش میشود اگر به این بگوییم خودت در راه دین خرج کن او دین را در چه میبیند؟ ممکن است دین را در این ببیند مثلاً همه مسجدیها را اطعام کند.
مجری:
خیلی وقتها میبینیم طرف ادعا میکند من دیندار هستم ولی باز در تصمیماتش اشتباه رفته از اینگونه موارد زیاد است.
استاد عباسی:
یعنی اگر هم آن کار در راه دین خرج شود باز دو مرتبه این اولویت خیلی مسئله است، الان داریم میبینیم به هر مسجدی برویم یک هیئت امناء دارد هیئت امناء دارد تلاشش را میکند که این مسجد سرپا باشد، برای این مسجد خرج هم میکند هر پولی که بیاید و هر بانی که پیدا بکند یک ساختمان کنار میخرد اضافه میکند فرشها، لوستر و لامپ و وسایل دیگر مسجد را عوض میکند.
به این هیئت امناء بگوید اولویت خرج پول برای دین کجا است؟ میگوید برای مسجد ما است. الان باید فرش را عوض کنیم گرمایش لازم داریم و ... در حالی که اگر دست این آقا را بگیری در یک جای دور افتاده ببری نشانش بدهی که اینها میخواهند نماز بخوانند زیلوی خیلی خاکی وسط حیاط میاندازند؛ حتی همین ساختمان که سقف هم داشته باشد ندارند شاید بگوید باشد ما با این فرشها سر میکنیم در حالی که فرشها خوب است ولی گفتند فرشهای که مثل جانماز میماند ردیف ردیف است از آنها پهن کنید، این فرش را میخواهند با یک قیمت پایینی بفروشند از آن فرش بگیرند.
اگر ده جا را به او نشان بدهی که اینقدر نیاز است، شاید بگوید باشد ما اصلاً این پولها را اینجا خرج نباید بکنیم برویم آنجا خرج کنیم. چرا؟ چون هر کسی اولاً اطراف خودش را میبیند؛ ولی یک مجتهد جامع الشرایط یک مرجع تقلید باید همه جا را ببیند در برنامهی که شب شهادت امام رضا (علیه السلام) که در شبکه داشتیم از آقای شیخ بلال مال کشور کومور که کشور آفریقای است سوالی کردم، کلاً یک میلیون جمعیت دارد 3 هزار نفر شیعه دارد. چند تا از اینها شیعه و طلبه هستند و در قم دارند درس میخوانند.
این آقا ایام تبلیغی میخواهد برود تبلیغ انجام بدهد ماه رمضان میشود دین باید به آن 3 هزار تا شیعه برسد آنها شیعه هستند و حق دارند فقط منی که در مسجد فلان در تهران و اصفهان هستم حق ندارد او حق دارد دین و کلمات معصومین به او برسد. من از او سوال کردم گفتم هزینه رفت و آمد شما چقدر میشود؟ گفت زمان پرواز طولانی است 17 تا 18 ساعت طول میکشد، رفت و برگشت قبل از کرونا آخرین باری که من رفتم، بلیط پروازش به آن کشور که برای تبلیغ مثلا ماه رمضان یک ماه دو ماه بروم و تبلیغ کنم 29 میلیون تومان میشده است. به پول الان با توجه به نرخ دلار و اینها شاید حدود 50 یا 60 میلیون تومان بشود. این را چه کسی باید بدهد؟ گفت مثلاً ما دفتر فلان مرجع رفتیم ماه رمضان برای یک کشور برای 1 نفر از مبلغین بلیط میگیرد. آن هم میداند یک مرتبه برای کومور 10 نفر نمیتواند بفرستد؛ بفرستد خوب است ولی امکانش را ندارد.
مجری:
نگاه میکند فقط کشور کومور نیست کشورهای دیگر هم است.
استاد عباسی:
بله، دهها کشور در آفریقا و آسیا و اروپا داریم، مگر 1 کشور است؟ شاید بگوید از همانجا بگیرد آنجا نان خوردن هم ندارند؛ یعنی حوائج اولیه زندگیشان را ندارند این مبلغ را ما باید از قم بفرستیم این مبلغی که از اینجا میرود این هزینه را چه کسی باید بدهد؟ خودش که یک طلبه عادی است ماهی 1 میلیون شهریه میگیرد با 2 میلیون تومان زندگی میکند.
او میخواهد یکی دو ماه برود آنجا زحمت بکشد به او بگوید از جیب خودش بدهد ندارد مردم آنجا بدهند آنها هم ندارند این باید به عهده یک کسی باشد تا این مخارج انجام بشود. تازه آن هم اینقدر این مبالغ و مخارج زیاد است او میگوید من میخواهم به صد تا کشور مبلغ بفرستم به هر کشور یک نفر دو نفر میتوانم بفرستم شما ضرب در یک نفر دو نفر کنید هزینههای که بابت رفت و آمد چقدر میشود.
جالب است این آقا میگفت به کشور ما پرواز مستقیم ندارد، به فلان کشور میرویم ماداگاسکار یا تانزانیا میرویم از آنجا پرواز به قطر یا امارات برود دوباره از آنجا پرواز به ایران بیاید یا برعکسش وقتی میخواهیم برویم، در راه اذیت میکنند بعضی از فرودگاهها ساعتها نگه میدارند و سوال و جواب میکنند عمدهی از افرادی که پرداخت کننده خمس هستند وقتی کار خیر به آنها میگویی میگوید جهاز دختر همسایهمان، رسیدگی به آن فقیر مرغ و گوشت برای آن فقیر بگیریم تهش اینکه ملزومات مسجدمان را درست کنیم فرشش نورش و اینها را انجام دهیم اینها کارهای خوب است.
ولی اگر قرار باشد ما این مقدار مبلغ داشته باشیم ما 30 میلیون تومان داشته باشیم با این 30 میلیون تومان فرشهای خوب یک مسجد در تهران را عوض کنیم و بهتر کنیم اولویت دارد یا یک مبلغ کومور بفرستیم که 3 هزار تا شیعه منتظر هستند سالی یک بار حرف معصومین را بشنوند این دو تا خیلی فرق میکند.
مجری:
خیلی ممنون این بحث نکات زیادی دارد اگر بخواهیم کامل به آن بپردازیم شاید وقت بیشتری بگیرد شاید همین قدر برای این دوست عزیزمان کافی باشد این سوالی که کردند و پاسخی که حضرتعالی دادید.
یک میان برنامه ببینیم و استراحت کوتاهی داشته باشیم بعد از میان برنامه ان شاء الله در خدمت شما و بینندگان عزیز خواهیم بود.
(میانبرنامه)
مجری:
بینندگان محترم همچنان با برنامه عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) در خدمت شما هستیم و از محضر استاد عزیزمان جناب اقای عباسی استاد حوزه و دانشگاه بهره مند میشویم. جناب آقای عباسی خسته نباشید همانطوری که بینندگان مستحضر هستند بحثمان در مورد خمس است، تعلیقات و حواشی که در طی مباحث حضرتعالی پیش آمده و بینندهها سوالات یا نکاتی برای ما ارسال کردند، این برنامه در این جلسه که تقدیم حضور بینندگان میشود با این رویکرد که سوالات بینندگان را خدمت شما عرضه کنیم. و همچنین برای بینندگان عزیز تذکر بدهم که پل ارتباطی بر قرار است شما میتوانید سوالات تان را بفرستید ما در خدمت شما هستیم. همانطور که میبییند سوالها جمع شده و به صورت کلی خدمت اقای استاد عباسی ارائه میشود پاسخ سوالات را خواهید گرفت.
استاد خیلی متشکر از نکاتی که فرمودید اگر در مورد مباحث گذشته نکتهی نیست که بخواهید اضافه کنید سراغ مبحث بعدی برویم.
استاد عباسی:
نه بفرمایید
مجری:
دوست عزیزی گفتند ما به خمس اعتقاد داریم ولی اینکه گاهی از اوقات تعبیر میشود که خمس باعث میشود که آبروی امام در خرج و مخارج دین حفظ بشود، ایشان میگوید من نمیتوانم این را قبول کنم که بگوییم با خمس، آبروی امام حفظ میشود من که هستم با این چندر غازی که میدهم فکر میکنم من چه کار کردم که آبروی امام را حفظ کردم؟
استاد عباسی:
این صحبتی که در این رابطه مطرح شد، ما مفصل توضیح دادیم امام فرمودند که ما نیازی به پول شما نداریم ما ثروتمند هستیم، پول دست ما است مال شما باید پاک بشود زندگی شما باید پاک بشود. آنجا که ما عرض کردیم بحث آبروی امام به این معنا بود گفتیم امام، یک جاهای باید در زندگیاش پولی خرج کند که اصلا به معنای خرج کردن خرجهای متعارف زندگی هم نیست. مثل جای که یک سائلی دنبال امام راه بیافتد و آبرو ریزی راه بیاندازد، گفتیم آنجا از این موارد خمس، در این راه هم ممکن است خرج بشود؛ یعنی کسی اجازه سوال از امام ندارد که من این پول را دادم شما خرج خورد و خوراک زندگیتان کردید؟ عیب ندارد بالاخره امام باید مواد غذای هم برای زندگیشان خریداری کنند، زن و بچه، کنیز و کارمند و کارگری دارند که دنبال کار میفرستند.
همانطوری که ابتدای برنامه روایتش را خواندیم که امام صادق (علیه السلام) 7 درهم دادند گفتند بده به آن پیره زنی که دستگیر شده بود و آزاد شد او سخت نیازمند است نیازمندی او را میخواهد برطرف بکند یک نفری را مأمور میکند این آقا صبح تا شب دم خانه امام است و میرود کارها را پیگیری میکند.
یک موقع خرجهای عادی زندگی نیست خرج زور است فقط به خاطر اینکه یک نفری که سائل است و مستحق هم نیست؛ اما میداند که الان باید کنار دست امام بچسبد و رها نکند امام ناچار میشود که به او مبلغی پرداخت بکند. گفتیم با این مبالغ حفظ آبروی امام نمیکنیم ما به وظیفه شرعیمان عمل میکنیم؛ ولی از آن طرف امام در چه اموری این را خرج میکند؟
میگوییم هر اموری صلاح بداند در بعضی روایات، بعضی منابع، بعضی از مطالب توضیح داده شده این اموری که صلاح بداند همهاش این نیست که امام میخواهد حج برود بیاید از این مبلغ استفاده کند یا میخواهد برای زندگیاش خرج بکند نه یک جاهای است که حفظ شئون امام است. حفظ شأن امام این است کسی محضر امام معصوم شعر در مدح اهلبیت (علیهم السلام) یا در رسای سید الشهداء (علیه السلام) روضهی میخواند صلهی به این شخص میدهد این صله متعارف آن دوره اگر 30 سکه بوده وقتی محضر امام میخوانند امام 30 سکه به این شخص نمیدهد 200 سکه به این شخص میدهد این از شئون امام است. در واقع اعتراض ایشان درست است شاید توضیح ما برایشان روشن نشده من درست نتوانستم توضیح بدهم.
شئونی که امام در آن مبالغی از خمس را خرج میکند توضیح دادند؛ یک: زندگی شخصی امام که اجازه دارند و استفاده میکنند. دو: شئون مربوط به امام که شئون مربوط به امام را عرض کردیم کسی را میفرستد که کارهای مؤمنین را انجام بدهد مبالغی که باید به بعضی از مؤمنین پرداخت بکنند و از این اموال پرداخت میشود، جای رفع خصومت است بین دو تا قبیله و دو تا خانواده شاید به خاطر 1000 سکه اختلاف شده او میگوید قرضت را ندادی دیگری میگوید قرضم را دادم دعوای اینها به جنگ و منازعه شدید و خونریزی میانجامد. امام با این پول این را حل میکند. یا کسی که دارد آبروی از مسلمانها میبرد امام میآید با پرداخت مبلغی مانع میشود.
این امور را عرض کردیم والا بله درست است پول ما آبرو از امام نمیخرد؛ ولی امام کجا خرج میکند یکی از مواردش حفظ شئون و آبروی امام و امامت است که به طور عادی اگر امام داشتند زندگی خودشان را میکردند نیاز نبود آن مبلغ را خرج بکنند ولی الان باید این مبلغ را خرج کنند که آن مسئله اتفاق نیافتد.
مجری:
شما یک بار اشاره فرمودید که مذاهب متعدد دارند کار میکنند و از جاهای تأمین میشوند، دین اسلام در میان ادیان دیگر دین است و نیاز به ترویج دارد دین اصیل حق هم همین دین است امروز جای خودش بحثهایش صورت گرفته است.
استاد آیا واقعاً ضروری است که آثار اینها دیده بشود؟ فرض کنید ما خمس را به مرجع تقلید میدهیم به عنوان کسی که نماینده عام است و امروز متکفل امور مسلمین و مؤمنین است؛ چون بینندهی سوالش این است میگوید وقتی میگوییم در کشورهای متعدد یا حکومتهای که امروز است مالیات وضع میشود، مالیات را پرداخت میکنیم بعد در مقابل آن مالیات، خدماتی از آن حکومت یا دولت میگیریم ما اینها را میبینیم ولی وقتی خمس را به کسی که باید به او بدهیم و از نظر ما او اصلح و اعلم است، آثارش را ما نمیبینیم یا صدقات را میدهیم باز آثارش را نمیبینیم و زکات را میدهیم آثارش در جامعه نیست، تعبیر ایشان است؛ حتی دین زدگی شده و برخی از این دین دارند فرار میکنند وقتی آثارش را نمیبینیم چگونه خمس را با دل خوش و راحت تقدیم اینها کنیم؟
استاد عباسی:
چند تا نکته در رابطه با اینها بگویم اتفاقاً سوال خیلی خوبی است اولاً که ما باید وظیفه محور باشیم یعنی بدانیم وظیفه ما چه است. نمونهاش را هم عرض کردم در زمان امام کاظم (علیه السلام) مردم وجوهاتشان را به نماینده رسمی با اسم که امام (علیه السلام) معرفی کرده بودند گفته بودند به این شخص با این اسم پرداخت بکنید عمومی هم نبود که بگویند به هر کسی که این ویژگیها را دارد پرداخت کرده بودند، بعد اینها مواجه شده بودند با اینکه، اینها نه تنها آن پولها را به دست امام نرساندند یا جای که امام گفته بود خرج نکردند بلکه پولها را برداشتند و امام بعدی را هم تکذیب کردند.
مجری:
که منجر به بحث واقفیه شد.
استاد عباسی:
بله این افراد پول را کامل بالا کشیدند حتی یکی از اینها راضی نبود گفتند چقدر به تو بدهیم که تو هم با ما بیایی؟ مثلاً مبلغ 10 هزار تومان به او دادند او را هم با خودشان همراه کردند یک وکیلی که در آن منطقه و محدوده بود که با اینها همراه نمیشد. اگر اینطور باشد مردمی که این صحنه را دیدند دیگر کلاً نباید خمس بدهند میگویند خمس دادیم به امام که نرسید به فقراء هم که نرسید برای دین هم خرج نشد که هیچ یک فرقه ضد دین هم با آن درست شد.
به اینها باید حق داد امام بعدی هم که امام رضا (علیه السلام) باشند باید بگویند ما خمس را جمع میکنیم به خاطر اینکه دیدیدیم پدر ما امام کاظم (علیه السلام) امام هفتم خمس را وضع کردند اینها را نماینده گذاشتند این نمایندهها خمس را خوردند یک کوزه آب هم رویش، تازه فرقه هم زدند ما را تکذیب کردند و حال آنکه همچنین اتفاقی نبوده.
بنابراین باید از این مورد و موارد مشابه درس بگیریم که وظیفه ما پرداخت خمس است، و احتمال بد عمل کردن آن طرف هم وجود دارد چرا الان آدمها یک چیزی میبینند موجب دین زندگیشان میشود؟ من روحانی بد عمل میکنم یا فلان شخص شاید یک چیزی در زندگیاش دارد خرج میشود که متعارف نیست یا یک مدرسه علمیهی ساخته میشود افراد میبینند میگویند این مدرسه علمیه چرا اینطور و آنطور است؟
به خاطر اینکه ما تاریخ را نرفتیم نگاه بکنیم بسیار فجیع در طول تاریخ این مسائل اتفاق افتاده چون آدمها بیدین نشدند، آنهای که نباید بی دین بشوند. چرا؟ به خاطر اینکه ملاکشان را فلان وکیل امام قرار ندادند ملاکشان را خود امام و دین قرار دادند اگر شما به یک آدم غیر معصوم با دید معصوم نگاه بکنید معلوم است زده میشوی، الان یک مراجعهی به من اتفاق میافتد من الان حالم خوب نیست بیمار هستم و یا خسته هستم بد اخلاقی میکنم این میگوید همهشان بد اخلاق هستند حتی دین بد اخلاقی است.
آقا دین بد اخلاقی نیست امام معصوم بد اخلاقی نمیکنند امام معصوم خوش اخلاق هستند، ظرفیت من پر شده بود خسته و بیحال و بیمار بودم اصلاً بد اخلاقی کردم، نگو دین یعنی بد اخلاقی! یک روحانی مدل زندگیاش مدل بدی است مثلاً دارد خرج خاصی در زندگیاش میکند به مردم توجه نمیکند ماشین فلان مدل سوار میشود این یعنی همه دین؟ نه این همه دین نیست. این یک مورد است بله غیر معصوم است چه میخواهد ضربه بزند چه بسا میخواهد بدعت ایجاد کند میخواهد خیانت کند این را دین نباید تقلی کرد این یک نکته.
پس حرف جدی ما این است که ما به وظیفهمان عمل بکنیم البته خیلی دقت بکنیم به چه کسی میخواهیم پرداخت بکنیم؟ آن مجتهد جامع الشرایط چه کسی است و چه ویژگی دارد؟ ولی معصوم نیست جامع الشرایط حرف مولیٰ را دارد اطاعت میکند و ... باز دفترشان، آدمهای اطرافشان معصوم نیستند احتمال خطا، احتمال اشتباه وجود دارد، من با این علم میدهم ولی شما پرداخت نکنی حل است، شما پرداخت نکنی به گردن شما چیزی نمیماند، قیامت عذر داری؟ بسم الله این یک نکته.
نکته بعدی در یک جنگی یا در یک اتفاقی ما باید برآورد بکنیم این طرف جنگ چه آورده و طرف دیگر جنگ چه آورده؟ یعنی ما میگوییم شما شبکه زدید نشد وهابیها دارند کولاک میکنند، آقای عزیز آن وهابی که دارد کولاک میکند ساختماش را بیا با ساختمان شبکه ولیعصر یا با گذشته شبکه ولیعصر مقایسه کن امکاناتش را بیا مقایسه کن پولی که دارد برایش خرج میشود بیا مقایسه کن، یک صدم و هزارم این شبکهها خرج نمیشود. یعنی ما باید ببینیم آورده چه بوده؟
آقا به همه شبهات پاسخ نمیدهید یک شبکه مقابل چندین شبکه فارسی زبان، یک شبکه عربی مقابل دهها شبکه، مگر میشود همه اینها را پاسخ گفت. گاهی اوقات توقعی است که روی حساب و کتاب نیست. آدمها فقط قم را نگاه میکنند در قم 5 تا 10 تا مرجع است و اینها دارند وجوهات دریافت میکنند و خمس به اینجا میآید بعد که قرار است خرج بشود کجا خرج میشود باید در کل دنیا خرج بشود هر کشوری یک قم ندارد. باید برای خیلی از امور مختلف که خیلیهایش گزارش دادنی نیست اگر چهار تای دیگر از این گزارشها من بدهم که در فلان کشور آفریقائی و ... همان هم کور میشود دیگر نمیگذارند بروند، خیلی از موقعها خیلی از خرجهای که باید به عنوان دین خرج میشود و مراجع خرج میکنند نمیتوانند گزارش همان را هم بدهند به خاطر اینکه لو رفتن آن، جلوی تبلیغ و ترویج مذهب را میگیرد.
لذا ما حجم کار را ببینیم آقا دین زدگی اتفاق افتاده است؟ بله دین زدگی اتفاق افتاد منتها به خاطر چه است؟ 20 تا شبکه ماهوارهی، کلی فضای مجازی، سایتها و اینها همه دارند کار میکنند و از این طرف هم یک تعداد کمی است، آقا تعداد کم است ما میگوییم ما چند میلیون پزشک در کشور داریم میگوییم به ازای هر 10 هزار تا یا 14 هزار نفر از افراد یک مملکت یک پزشک باشد خوب است، میگوییم این نُرم است 10 هزار باشد نُرم خیلی عالی است، بعد به ازای هر چند صد هزار نفر، چند ده هزار نفر یک روحانی داریم، بعد میگوییم چرا خروجیاش را در جامعه نمیبینیم؟ مردم این روستا، مردم این شهر کوچک همه سال ماهواره، سایت و فضای مجازی و داخل جامعه خناس و اینها دارند کار میکنند، بعد ما توقع داریم 10 روز روحانی آنجا میرود یا 1 ماه رمضان روحانی آنجا میرود همه چیز تمام بشود خب نمیشود.
اگر آن طرف تمام آدمهایش سرباز هستند این طرف ما باید سرباز به اندازه داشته باشیم، آقای متدینی که 4 تا پسر داری چرا یک پسرت را نمیفرستی طلبه بشود؟ تعداد طلبه کم است، ما چند ده هزار شهر و روستا داریم آمار خیلی بالا است بعد ما 10- 20 هزار تا مبلغ داریم.
مجری:
بعضی جاها چندین سال میشود که اصلاً روحانی ندیدند.
استاد عباسی:
بله، یا محرم شده ما میخواهیم 20 هزار تا روحانی بفرستیم در روستاها و شهرها مستقر شوند، آنجا بیت عالم برایشان درست بشود کمکشان بکنیم آنجا کار فرهنگی بکنند این طلبه بخواهد کار فرهنگی بکند زندگیاش هیچی، چهار تا دفتر و خودکار و اینها میخواهد جایزه بدهد یک مسجد و حسینیهی میخواهد داشته باشد تا آدمها را جمع بکند خیلیها همین جا را هم ندارند یعنی خیلی از اتفاقات وجود دارد.
ما این حجم را باید در نظر بگیریم بگوییم ما ندیدیم اگر شما ندیدید اولاً: بیا من نشانت بدهم ثانیاً: آن حجم دشمنی که دارد اتفاق میافتد، ما یک شیعه امامیه اثنی عشریه هستیم با این همه دشمن با برنامه ریزی که میخواهند سر به تن این شیعه نباشد میخواهند این شیعه اصلاً پا نگیرد، مقابل ما یک کشور متحجری حاضر است میلیونها دلار خرج بکند که به شیعه ضربه بزند، به عزاداری سید الشهداء ضربه بزند او دارد پول خرج میکند و آن میلیونها دلار دارد.
دفاتر شبکههای ماهوارهی فارسی زبان و عرب زبان و انگلیسی زبان و چندین شبکه به زبان اردو، چندین شبکه اسپانیولی و اینها دارند.
مجری:
اصلاً شبکهها با زبانهای متعدد با رویکردهای متعدد دارند
استاد عباسی:
بله اینها دارند با رویکردهای متعدد کار میکنند، دارد هزینه میشود یک صدم نه یک هزارم نه یک میلیونیوم را نمیتوانیم این طرف خرج بکنیم پولش نیست.
مجری:
امروز حتی برخی از شبکههای که رویکردشان کاملاً سیاسی است و کاری به دین و مذهب ندارند به خاطر اینکه بخواهند یک ضربهی به دین اسلام بزنند چون یک پایهی از همین دین بحث سیاست در دین است، به خاطر اینکه به آن هدفشان برسند باز میآیند ریشه دین را میزنند و شبهاتی در این زمینه مطرح میکنند که باز میبینیم برخی متأسفانه از آن زاویه هم حقه و حیله آنها را میخورند.
استاد عباسی:
الان شرایط جامعهمان و شرایط دنیای تشیع را ببینید شخصی مثل شیخ زکزاکی در نیجریه زحمت میکشد و حسینهی میسازد او میخواهد حسینیه بقیة الله که خراب کردند یکی باید کمکش کند، این کمک از کجا بیاید آنجا آنقدر فقر بالا است که او نمیتواند به تنهای این کار را انجام بدهد. یک نمونهاش شیخ زکزاکی است که مردم به چشم خودشان دیدند میلیونها نفر شیعه شده و دیدند که چقدر دشمنی دارد میشود.
آنها را به رگبار بستند، آنها را به خاک و خون کشیدند حسینیه را تخریب کردند او را زندان کردند، نظیر این فراوان در کشورهای مختلف داریم چون همه اینها باید از طریق دین حمایت بشود.
مجری:
دیروز در کشور افغانستان چه حادثه دردناکی رخ داد و چگونه آن مسجد منفجر شد و آن همه نمازگزار در آنجا شهید شدند.
استاد عباسی:
اگر قرار بشود آن مسجد بازسازی بشود و قرار باشد به خانوادههای اینها رسیدگی بشود ما باید منتظر باشیم دولت طالبان بیاید این کار را انجام بدهد!
مجری:
40- 50 نفر سرپرست خانواده بودند یا نبودند؟
استاد عباسی:
چه کسی باید به افراد اینچنین رسیدگی بکند؟ اگر کسی از این مبالغ، رسیدگی به اینها کرد باز میتواند اعلام بکند؟ یعنی میشود اعلام بکنی که ما در کشوری که طالبان حاکمش است از فلان جا مبلغی را فرستادیم فلان جا فلان خرج اتفاق افتاد این را اعلام بکنیم، سر منشأش از بین میرود و تمام میکنند ما یک سری کشوریهای داریم مثل قصه طالبان! و طالبان را در ردیف داعش میدانیم. اینها حاکم شدند همین انفجاری که اتفاق افتاد مگر ما میتوانیم بگوییم داعش خودش آمد اینها همه تلاشهایشان را کردند ولی انفجار با این عظمت اتفاق افتاد با این همه مواد انتحاری و انفجاری آمد و اینها هیچ نقشی نداشتند طالبان و داعش (سگ زرد برادر شغال است) همیشه شیعه در مظلومیت است.
این همه کشتاری که دارد انجام میشود اگر قرار بشود شیعه ترویج بشود باید هزینه شود. یا حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله فلان جا میآید مانند اجازاتی که مراجع برای زلزله کرمانشاه دادند یا زلزله سیسخت و جاهای دیگر دادند که از وجوهات استفاده شود مثلاً دفتر مرجع تقلید یا ما بلند نمیشویم برویم فیلمبرداری کنیم بگوییم این خانه با ثلث سهم امام فلان مرجع تقلید ساخته شد. این کار را نمیکنند زشت میدانند وارد این کار نمیشوند چون کار اقتصادی نیست که بخواهند ترویج بدهند و تبلیغات بکنند آبروی یکی دیگر را ببرند، ولی این مبلغ خرج شده یا نشده؟ خدمات عامهی که در شهرها و جاهای مختلفی که با این مبالغ دارد داده میشود این واقعاً بیانصافی است، در همین ایام کرونا دفتر خیلی از مراجع مشارکت و کمک کردند. کمک به سلامت مردم کردند کمک به حمایت از مردم کردند اینها را نخواهیم ببینیم بگوییم نه هیچ کاری اتفاق نیفتاده معلوم نیست پول مصرف چه میشود؟ گفتن راحت است.
مجری:
شاید یک خورده بیانصافی باشد شاید هم ما میبینیم در سالهای گذشته کشورهای در منطقه تحت تعرض افرادی به نام داعش بودند. اگر مراجع نبودند اگر کمکهای اینها نبود چطور میشد دفاع کرد. همین حرمها که امروز الحمد لله سالم و پابرجا است فقط این نیست که عنایت خدا و اهلبیت به صورت معنوی باشد همینها خیلی کمک کرد. یک نمونهشان مدافعین حرم بود.
خیلی متشکرم ان شاء الله یک میان برنامه ببنیم و بعد ان شاء الله به بحث آخرمان در برنامه سوم از برنامه امشبمان بپردازیم.
(میانبرنامه)
مجری:
بینندگان محترم خسته نباشید، از شبکه جهانی حضرت ولی و با برنامه عصر ایمان همچنان در خدمت شما هستیم و داریم سوالات شما را خدمت استاد مطرح میکنیم و استاد پاسخ میگویند.
جناب آقای عباسی بسیار در دو بخش قبلی برنامه استفاده کردیم، فیض و بهره بردیم. در بخش سوم یکی از مباحثی که باز سوال شده در خصوص ماجرای شیخ علی بغدادی که شما این را به تفصیل فرمودید. در آنجا یک ملاقاتی با امام صورت گرفته و حتی اشاره داشتید که در مفاتیح الجنان این مطلب بیان شده دوست عزیزی سوال کرده که آیا این ماجرا با بحث مشاهده که کسی ادعا کرد و در توقیع حضرت هم است که از این به بعد هر کس ادعای مشاهده کرد او را تکذیب کنید این با آن تعارض ندارد؟ اگر نکته خاصی است اگر فکر میکنید من اشتباه میگویم برای من این قضیه را اصلاح کنید.
استاد عباسی:
بحث روایات یا مطالبی که در رابطه با تشرفهای بعضی از افراد محضر حضرت ولیعصر آمده، گاهی اوقات بیان اینها موجب باز کردن دکان دستگاهی برای آن شخص میشود افراد دائماً اینجا، آنجا نقل میکنند نقل عمومی است این قطعاً آسیب دارد به خاطر این گفتند اگر کسی ادعای مشاهده میکند به این معنا شما تکذیبش بکنید.
یکی این طرف و آن طرف مینشیند میگوید من تشرف دارم و این تشرف را هم خیلیها بیان کردند مدل تشرف به این معنا که من خدمت حضرت میرسم یعنی هر موقع میخواهم از جانب من! پنج تا ده تا تشرف نقل کردند یا یک بنده خدای در بیداری در خواب یک بار حضرت را سر یک ماجرای دیده این یک موقع این میخواهد جار بزند یا یک موقع برای نزدیکترین آدمش از جهتی که به تقویت ایمان آن شخص کمک کننده باشد این را بیان میکند اینها خیلی با هم متفاوت است.
جریان حاج علی بغدادی، مرحوم میرزای نوری که یک محدث و عالم خبره است ایشان مستقیماً از خود حاج علی بغدادی میپرسد و افراد خیلی خاصی از این ماجرا اطلاع داشتند بعد از وفات او ثبت میشود و نوشته میشود، غالباً تشرفهای درست اینگونه است شخص تا آن موقع که در قید حیات است تشرفاتش به این آسانی بر ملا نمیشود.
چند نفر افراد مهم اطلاع پیدا میکنند غالباً بعد از وفات او است که منجر به گرایش مردم در زمان حیات او به این شخص نشود اگر گفته شده شخص دم و دستگاه راه نیاندازد. من تعجب میکنم بعضی از افرادی که همه جوره میخواهند خودشان را اهل عمل به روایات و اهلبیتی نشان بدهند، از همه بخشهای مفاتیح دارند استفاده میکنند و قبول دارند به اینجا میرسد میگویند نه بیخود گفته شاید شیخ عباسی قمی نباید این را نقل میکرده، تو همه جا را قبول کردی بعد به اینجا که میرسی چون یک نکتهی در آن وجود دارد چون حضرت به حاج علی بغدادی میفرمایند که آن را به وکلای ما دادی خوب کردی دادی اینها وکلای ما هستند. او در زمان غیبت است که دارد این را پرداخت میکند چون از تشرف ماجرای حاج علی بغدادی این نکته اعتقادی و کلامی و اجتماعی در میآید که خدمت نواب حضرت در این شهر و آن شهر برسید و مبالغی را پرداخت بکنید، اینها رد میکنند بعد به خاطر اینکه میخواهند این موارد را رد بکنند جالب است خیلی از موارد دیگر نظیر این را هم خیلیهایشان را رد میکنند.
یعنی یکی از اتفاقاتی که نو اخباریها رقم زدند این است که با ساخت و نماز خواندن در مسجد جمکران مخالف هستند میگویند چون تشرف است، تشرف را رد میکنند؛ حتی رسیدند به اینکه نواب اربعه امام زمان هم رد کردند در بعضی از صفحات اینها است؛ یعنی از نو اخباری بودن که ظاهرش دشمنی با گرفتن خمس و مرجع تقلید داشتن است رسید به اینجا که نواب اربعه هم رد، تشرفهای متعدد رد، از تشرف رد دشمنی با مسجد مقدس جمکران و دشمنی با فلان جا.
شما ببینید برای اینکه یک حرفشان درست در بیاید و جالب است رسیدند به دشمنی با بعضی از اصحاب خاص ائمه مثل زراره چون نو اخباری هستند چون به تأمل در مبنا نمیکنند.
مجری:
یک چیزی که در این مبنا اشتباه است میخواهد این را توجیه کند مجبور است همه موارد را به هم بزند.
استاد عباسی:
بله، جلساتی در رابطه با علم رجال بحث میکردیم علم رجال جزئی از علوم است و باید استفاده بشود ابزار و ... اینها میگفتند علم رجال نه، روایات ائمه همه قبول خیلی خب «لعن الله زراره» از امام معصوم رسیده تأمل هم نمیکند که این روایت کجایش تقیه است، با روایت دیگر جمعاش فلان و اینها چه میشود. بعد میگوید گفته «لعن الله زراره» (العیاذ بالله العیاذ بالله) زرارهی که این همه روایت از امام معصوم دارد اگر تو بخواهی رد بکنی عمدهی از روایات معصوم از بین میرود و کنار گذاشته میشود.
اینها در پیجهایشان گفتند کسانی که عمری ادعا میکردند ما اهلبیتی و طرفدار اهلبیت هستیم بیاد با وهابی همزبان بشود بگوید زراره ملعون است، از زراره نباید روایت بگیریم چون امام در فلان روایت او را لعن کرد این روایت امام با بقیه روایات اصلاً شما ببین چون این تخصصشان نیست یک جای هم علم رجال را زده یک جای هم فقاهت را زده!
مجری:
حالا میخواهد این را درست کند نمیتواند.
استاد عباسی:
بله، ناچار میشود اینجا بیافتد که با زراره هم دشمنی بکند.
مجری:
باید خیلی حواسمان باشد یک وقتی ما یک گام کج را بر داریم یک شعر معروف است میگوید: خشت اول چون نهد معمار کج/ تا ثریا میرود دیوار کج این. دقیقاً همینطور است اگر که ما فرض کنیم که ان شاء الله بیغرض هم هستند و ان شاء الله خدا هدایتشان کند؛ چون یک گام را اشتباه برداشتند میخواهند همه گامها به سوی او بیاید میگوید که اگر ما به راه راست هدایت نمیشویم راه راست را به سوی ما هدایت کنید.
استاد عباسی:
ببینید جناب اقای قضوانی این یک نکته خیلی مهمی است که خدا آن روز را نیاورد که آدم اشتباهی بکند به جای تلاش برای جبران اشتباه سراغ اشتباه دوم برود؛ یعنی بگوید الان شخصیت من اقتضاء نمیکند من نباید قبول کنم. خدا و معصومین (علیهم السلام) آدم را کمک کنند واقعاً اگر آدم جای اشتباه کرده بپذیرد، آن هم در امر دین یعنی آمدی اولین حرف اشتباه را به مخاطبت در فضای اینستاگرامت زدی فکر کردی که 2 هزار نفر، 5 هزار نفر، 20 هزار نفر دارند با همراهی میکنند و صفحهات را فالو کردند حرف تو را دارند میشنوند الان یک لایو گذاشتی 100 نفر، 200 نفر میبینند.
اولین اشتباه را کردی به جای اینکه بگوی مورد قبلی من اشتباه کردم، بعد به جای جبران کردن سعی بکنی این اشتباه را بپوشانی دوباره اصرار بکنی بروی سراغ اشتباه دوم. ما روز اول در همین برنامه اشاره کردیم در رابطه با آن صحبت کردیم گفتیم این مسیر اشتباه است و اینطور و اینطور مدتی بعد رسید به اینجا که زراره هم (العیاذ بالله) مورد لعن باید واقع بشود فلانی هم باید اینطوری بشود.
ببینید این دین مردم است، شما در کاسبی اشتباه بکنی مثلاً دو نفر پیش شما سرمایه گذاری کنند پولشان از بین برود شما ده میلیون، بیست میلیون، صد میلیون، یا پانصد میلیون بدهکار شدی شما هستی و این دو نفر، یا کار میکنی و بدهیشان را میدهی یا رضایتشان را جلب میکنی و یا از آنها تخفیف میگیری در این مورد شما کارت با دو نفر است.
ولی گاهی اوقات ما نمیدانیم حرفی که درباره دین میزنیم چه بازتابی پیدا میکند؟ چند نفر به این حرف عمل میکنند؟ چند نفر دارند گمراه میشوند؟ فاصله پیدا میکند یک مرتبه میبیند یکی در داخل این صفحه یک استوری گذاشته دوباره مخاطبین آن و همینطور ادامه پیدا میکند گاهی اوقات اینقدر این بازتاب پیدا میکند که قابل تصور نیست!
بعد شما بگوی هزاران نفر نه، اصلاً یک نفر گمراه بشود و از دینش بر گردد مگر میشود این را جبران کرد! این خطای بزرگی است مخصوصاً در امر دین و اگر یکی اشتباه کرد سریع بگوید اینجا را من ندیده بودم و از این اطلاع نداشته بودم اشکالی ندارد.
مجری:
(وَإِنْ تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا)
و اگر راه صلاح و پرهيزگاري پيش گيريد، خداوند آمرزنده و مهربان است.
سوره نساء (4): آیه129
اگر توبه کنی و اصلاح کنی صد در صد شما بالاتر از آنی هستی که الان بخواهی برای خودت مشکل درست کنی.
استاد عباسی:
متأسفانه این حالت است من میبینم از یک رد تشرف حاج علی بغدادی آدمها رد به ردِ کل مسجد جمکران میدهند، آقا اگر تو این حرفها را زدی آدمها که میتوانستند به مسجد جمکران پناه ببرند بروند آنجا دعا برای ظهور حضرت ولیعصر (ارواحنا له الفداه) بکنند میتوانستند آنجا بروند و پناهنده بشوند و حاجاتشان را بخواهند مردم را از این جاها زده کردی افرادی به این جاها نرفتند.
خب این وزرش به گردن تو است چرا به خاطر یک اشتباه، ده تا اشتباه دیگر مرتکب میشوی؟ ماجرای تشرف حاج علی بغدادی را تکذیب میکنیم هر که میخواهد باشد تکذیب میکنیم، محدث نوری را تکذیب میکنیم، محدث قمی را تکذیب میکنیم و فلانی را تکذیب میکنیم همه را تکذیب میکنیم. آقا این تشرفاتی که از بزرگان ما نقل شده این تشرفات، درست است. بله در بین بعضی از تشرفات، تشرفات جعلی هم آمده باید آدم دقت بکند چه کسی نقل میکند.
وقتی مرحوم شیخ عباسی در مفاتیح الجنان نوشتند از چیزهای که مناسب است نقل شود حکایت سعید صالح صفیه متقی فلان است که شیخ ما در جنة المأوا و نجم الثاقب نقل کرده میگوید اگر نبود در این کتاب شریف مگر این حکایتِ متقنه صحیحه، که هم متقن و هم صحیح است که در آن فوائد بسیار است و این نزدیکیها واقع شده هر آینه کافی بود؛ یعنی این کتاب فقط همین یک روایت داشت کافی بود.
مجری:
یک کسی دارد این را در کتابش نقل میکند که تمام جهات آن را بررسی کرده
استاد عباسی:
عمری برای روایات اهلبیت وقت گذاشته است.
مجری:
این نیست که صرفاً یک آدم عادی باشد و یک حکایت و جریانی شنیده باشد و همینطوری میگوید در حالی که رویش بحث و دقت کرده است.
استاد عباسی:
کلی وقت گذاشته؛ یعنی چه محدث نوری، چه محدث قمی که صاحب مفاتیح الجنان است اینها در روایات اهلبیت عمری وقت گذاشتند وقتی یک تشرفی برایشان نقل میشود محدث نوری که با حاج علی بغدادی معاصر بوده او را پیدا کرد و با او صحبت کرده، این هم نبود آنها وقتی که تشرف برایشان نقل میشود خیلی سریع میرسند به اینکه این تشرف درست است یا درست نیست، قابل اعتماد است یا قابل اعتماد نیست خیلی سریع واضح برایشان میشود.
اگر قرار است که حاضریم شیخ عباسی قمی را بزنیم، محدث نوری را بزنیم، زیراب همه اینها را بزنیم برای اینکه یک مطلب را نبپذیریم! بعضیها آمدند گفتند آقا ما وجوهات را قبول داریم، به این آدمها دادند را نه، آخر اگر وجوهات را قبول داری به این آدم دادن آن را قبول نداری، راه جایگزینی که خدا و پیامبر گفته باشد تو به من میگویی یک آیه یا یک روایت بیاور، خدا گفته باشد بدهیم به فلانی، بدهیم به این افراد و بدهیم به این اشخاص. ما میگوییم شما یک روایت بیاور که گفته باشد شما وقتی وجوهات به گردنت آمد خودت باید پرداخت کنی ندهید، یک دانه روایت هم شما پیدا کن و بیاور، یک حجتی شما داشته باش. ما میگوییم به این دلیل و به این دلیل...
مجری:
شما هم یک دلیل و جحت بیاور
استاد عباسی:
آخر اصلش را قبول کردن که ربطی به این موضوع ندارد، شما آمدی میگویی من اصل قصه را قبول ندارم. اینکه اشتباه خرج میشود دلیل بر این نمیشود که اصل قصه را قبول نداشته باشی. بعد خیلی ماجراها را هم ما نرفتیم بپرسیم. میگوید من موافق نیستم که یک مدرسه علمیهی خیلی شیک ساخته بشود، شما برو از کسی که این را ساخته سوال بکن، ببین اصلا او این را از وجوهات ساخته یا نساخته است.
خیلی از اینها بانی خاص دارند، اصلا آن مرجع اجازه نمیدهد از وجوهات چنین مدرسه علمیهی، یا ساختمانی و یا مسجد و اینها بسازند. اینها بانی خاص دارد شما نرفتی بپرسی فقط همین طور دومینو در فضای مجازی این به این میگوید این مسجد فلان است او به دیگری میگوید فلان حوزه فلان است و همینطوری مرتب بدگویی و بدگویی ادامه پیدا میکند و خروجی و نتیجهاش این میشود که اصلا آیه قرآن را ما قبول نداریم روایت هم که اینطوری هستند، شیخ عباسی قمی هم فلان است و همه را منکر شدند.
مجری:
وقت ما هم خیلی کم است. تقریبا به پایان رسیده بخواهیم یک کمی و حالا در همین مورد که شما فرمودید من چندین مورد را میتوانم مثال بزنم الان هنوز که هنوز است داریم به معماری ایرانی در قرن هفتم، هشتم، نهم میبالیم و کل دنیا را اینجا میآوریم و آن معماری را میبینند و وقتی این معماری را میبینند میگویند شیعه چقدر قدرت داشته و دارد و این را مقایسه میکنند برخی از افرادی که خارج از این دین هستند وقتی که میآیند از این هیبت و شکوه شگفت زده میشوند.
امروزه این طوری شده یعنی نگاهها شاید با قرون اولیه فرق کرده است و حالا هر چیزی به روز خودش بخواهد باشد زمین تا آسمان نگاه فرق دارد، شکل کار متفاوت شده با آن چیزی که در گذشته بود.
استاد وقت ما به پان رسیده و مباحث زیاد است از جمله چند تا سوال دیگر هم از طرف بینندگان داشتیم، ان شاء الله اگر فرصت شد در هفتههای آینده خدمت تان مطرح خواهیم کرد. اگر نکتهی در آخر برنامه دارید در خدمت تان هستیم.
استاد عباسی:
چون بحثها را گفتیم و جمع بندی هم داشتیم، این جلسه پاسخ به سوالات بود.
مجری:
پس دعای آخر را بفرمایید
استاد عباسی:
بله، فقط در پایان برنامه من میخواستم همان طور که شما اشاره کردید، عرض تسلیت داشته باشم به برادر عزیزمان در کشور افغانستان هم ایمانیهای ما خواهران و برادرانی که در این رنج و تعب قرار دارند، مخصوصا خانوادههای که در این واقعه عزیزشان را از دست دادند، این واقعه صدها نفر زخمی و شهید داشته و عزیزانی که در این شرایط سخت در زمستان پیش رو و هوای سردی که در افغانستان و کوهستانهای آنجا است و حداقلهای گرمایشی هم در اختیار ندارند و نمیتوانند داشته باشند و خدا ان شاء الله کمک کند که شرایط زندگی برای آنها خوب بشود. ما به خیلی از این آقایان گفتیم این دولتی که آمده ان شاء الله که امنیت را برای همه حفظ کند، ان شاء الله که از همه استفاده کند و ان شاء الله که شرایط زندگی را برای همه مردم افغانستان خوب کند؛ اما آن امیدواری و خوشبینی که عدهی دارند و داشتند را نمیتوانیم داشته باشیم.
اگر داعش امروز چنین جنایتی میکند به هرحال بدون همراهی و بدون چراغ سبز از جانب برخی از آقایان نیست. امیدوارم که خدای متعال کمک کند و ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداه) را کرم کند.
مجری:
خیلی ممنون از جناب استاد عباسی عزیز استفاده کردیم. از شما عزیزان بیننده هم تشکر میکنم وقت ما به پایان رسیده جز التماس دعا و تعجیل فرج آقا کاری از ما بر نمیآید دعا کنیم اللهم عجل لولیک الفرج، خدا حافظ.