حبل المتین

قسمت صد و هفتم برنامه حبل المتین با کارشناسی آیت الله سید محمد حسینی قزوینی
موضوع: حدیث مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّة


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:27/08/1400

برنامه:حبل المتین

مجری:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همۀشما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عج)، الحمد الله این توفیق نصیب مان شد باز هم در شب جمعه دیگر در سید الیالی این افتخار را پیدا کردیم تا تقدیم بکنیم محضر همۀشما گرامیان برنامه حبل المتین را برنامه ای که این افتخار را داریم در محضر حضرت استاد حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی باشیم، إن شاءالله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم تا انتهای برنامه همراه ما باشید إن شاءالله مطالب بسیار مفید و سودمندی در جهت معرفت افزایی و شناخت حقیقی راه حق إن شاءالله به دست خواهید آورد.

 ابتداً مثل همیشه سلام و عرض ادبی داشته باشیم محضر استاد و از ایشان بخواهیم که آن قول و قراری را که بالاخره به تمامی بینندگان و هر کسی که این برنامه را دارد مشاهده می کند داده بودند مبنی بر اینکه در ابتدای این جلسات ما دل های مان را قرار است زهرایی بکنیم إن شاءالله از فرمایشات ایشان بهرمند بشویم و دل های مان را متصل بکنیم به منبع نورانیت.

سلام عرض می کنم محضرتان حضرت استاد، در خدمت تا هستیم.

آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته

اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا بَقیَّةَ اللهِ فی اَرضِهِ السّلاَمُ عَلَیکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلیلَ اِرادَتِهِ.

خدمت همۀ بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلام مان را تقدیم می کنیم، موفقیت روز افزون برای همۀشما گرامیان از خدای منان خواهانیم.

و ما برای اینکه بتوانیم ران ملخی به پیشگاه ملیکه جهان هستی صدیقه طاهره (سلام الله علیها) داشته باشیم خودمان را بیمه آن بزرگوار بکنیم شاید گوشه چشمی هم به ما و بینندگان عزیز مان بکنند یادی از آن بزرگوار داشته باشیم.

این روزها بنابر آنچه که حضرت سه ماه بعد از رحلت نبی مکرم از دنیا رفتند و به شهادت رسیدند سخت ترین دوران صدیقه طاهره (سلام الله علیها) هست شب و روزش با گریه و بی تابی سپری می شود همانطوری که همه حتی اهل سنت هم نقل کرده اند فرمود:

«صُبَّــــــتْ عَلَیَّ مَصَائِــبُ لَوْ أَنَّهَا صُبَّـتْ عَلَـى الْأَیَّـامِ صِـرْنَ لَیَالِیَا»

مصیبت های بر منِ فاطمه وارد شد که اگر این مصیبت ها بر روز روشن وارد می شد به شب تاریک و ظلمانی مبدل می شد.

که خیلی سخت هست که یک همسری را جلوی چشم شوهر کُتک بزنند و دست شوهر بسته باشد برای رضای حق، رعایت مصلحت اسلام و مسلمین دفاع نکند همانگونه که رسول اکرم در مکه در برابر آن همه جنایاتی که مشرکین می کردند جلوی چشم حضرت پدر و مادر عمار را با بدترین و وقیح ترین وضع شکنجه می کردند، چون قدرت نداشت و صلاح نبود دفاع کند که اگر دست به دفاع می زد همین چهارتا مسلمان های که بودند همه را قلع و قمع می کردند.

هزاران بار اجل بر مرد خوشتر

که سيلي خوردن همسر ببيند

 

چه حالي مي کند پيدا خدايا!

اگر اين صحنه را، حيدر ببيند؟

 

مبادا خواهری، غلطیده در خون

برادر به پشت در ببیند

 

مبادا مادر در بستر مرگ

رخ اطفال غم پرور ببیند

 

خدا را فضه زینب را صدا کن

مبادا پهلوی مادر ببیند

 

ندارد طاقتی زهرای اطهر

که زینب را به چشم تر ببیند

صلی الله علیک یا سیدتی و مولاتی یا فاطمة الزهرا أغیثینی.

مجری:

أحسنتم طیب الله، اعظم الله أجورنا وأجورکم، خیلی ممنون ومتشکر حضرت استاد، الحمد الله دل ها منور شد و با نور حضرت زهرا صدیقه کبرا (سلام الله علیها) این برکت را پیدا کرد این مجلس و محفل ما، إن شاءالله بتوانیم تمام زندگانی خودمان را با نور ایشان روشن و منور نگهداریم إن شاءالله.

برویم سراغ مباحث برنامه و آن صحبتی که جلسات پیش 18 جلسه گذشت از این مطلب و امشب هم برنامه نزدهم را قرار هست در باب آموزه های از ولایت و امامت تقدیم شما بینندگان عزیز بکنیم، حالا إن شاءالله بالاخره نقاط عطف مختلفی داشت و عنوان ها و سر فصل های مختلفی را طی کردیم در جلسات گذشته، حالا اگر حضرت استاد امکانش هست یک بالاخره برای شروع بحث هم برای بینندگانی که ممکن هست تازه به همراه ما شده باشند و هم عزیزانی که حالا ممکن هست از جلسه قبل ذهنیتی نداشته باشند یک مختصری اگر امکانش هست جهت ورود به بحث از گذشته بفرمایید که إن شاءالله آغاز بکنیم بحث را.

آیت الله حسینی قزوینی:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله، الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی أعدائهم أعداء الله الی یوم لقاء الله، افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد، حسبنا اللَّه و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر، اَللّهُمَّ اجْعَلْ لِى یَداً عَلَى مَنْ ظَلَمَنِى ، وَ لِسَاناً عَلَى مَنْخَاصَمَنِى ، وَ ظَفَراً بِمَنْ عَانَدَنِى.

ما در گذشته در این 15-16 جلسه در حقیقت به دوتا مسئله اساسی پرداختیم؛ مسئله اول این بود که یک مسلمان باید اعتقاداتش استدلالی باشد نه تقلیدی، بیاید از میان ادیان مختلف صحیح ترین دین را انتخاب کند، در میان مذاهب صحیح ترین مذهب را انتخاب بکند که آیه 17 و 18 سوره زُمَرْ همین پیام را به ما می دهد

«فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»

17-18/ زُمَرْ

بزرگان اهل سنت هم ما آوردیم که همه در ذیل این آیه گفته اند پیام این آیه این هست که ما از میان مذاهب مذهبی انتخاب کنیم که از شبهات به دور هست از لغزش به دور هست، مذهبی که برخاستۀ از متن قرآن و سنت راستین محمدی (ص) باشد، عبارتی از «مفردات راغب» صفحه 119 عرض کردیم، از «تفسیر فخر رازی» جلد 26، صفحه 261 آوردیم و همچنین از بزرگان دیگر.

موضوع دومی که پرداختیم یک مقداری طول کشید و احساس می کنم جا هم داشت طول بکشد چون پیام خیلی اساسی داشت و اعلان خطر خیلی شدیدی بود از طرف رسول اکرم (ص) که فرمود امت من بعد از من به 73 فرقه تقسیم می شوند 72 فرقه اهل هلاکت اند و اهل آتش جهنم، یک فرقه اهل نجات هستند، اینها را هم ما گفتیم آقایان در کتاب های شان آوردند آقای احمد بن حنبل در «مسند» با تحقیق شعیب الأرنؤوط جلد 19، صفحه 241، خود إبن تیمیه در «مجموع فتاوی» جلد سوم، صفحه 345، مفصل آوردند و روایت را هم گفتند صحیح هست.

مسند احمد بن جنبل، محقق شعیب الأرنؤوط، ج 19، ص 241

مجموع فتاوی، إبن تیمیه، ج 3، ص 345

 و مسئله بعدی این بود که آیا رسول اکرم که فرمود یک فرقه اهل نجات هست 72 فرقه اهل آتش هست نشانه های هم برای فرقه ناجیه و فرقه هالکه بیان کرده یا نه؟ در اینجا عرض کردیم شیعه مطالبی دارد اهل سنت هم مطالبی دارد و بحث ما هم بحث علمی هست بحث اهانت و جسارت نیست، بزرگان اهل سنت مثل جناب آقای إبن کثیر دمشقی در کتاب «النهایه فی الفتن والملاحم» جلد یک، صفحه 29، آقای البانی در «سلسله احادیث صحیحه» جلد یک، صفحه 406 و همچنین خود إبن تیمیه و غیره اینها مبنای شان این هست که پیغمبر اکرم فرموده ملاک حقانیت و نشانه فرقه ناجیه این هست که اهل جماعت باشد و از آن طرف هم می گویند ما اهل سنت و جماعت هستیم، یا در بعضی از روایات آورده اند که مراد سواد اعظم هست یعنی آن کسی که سیاهی لشکر هست و اکثریت هست مثل «تاریخ واسط» صفحه 235 و گرچه خود البانی این را در کتاب «السنة» جلد اول، صفحه 25 می گوید روایت ضعیف هست ولی آقایان روی این مانور می دهند، عرض کردیم این منطق با قرآن نمی سازد قرآن نزدیک چهل و خُردۀ جا اکثریت را مذمت کرده

«أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ»

«أکثرهم کذا، أکثرهم کذا»

«مَا كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ»

و یا نسبت به خود رسول اکرم می فرماید:

«وَإِن تُطِع أَكثَرَ مَن فِي الأَرضِ يُضِلّوكَ عَن سَبيلِ اللَّهِ»

اگر تو اکثریت مردم را تبعیت کنی تو را از راه خدا گمراه می کنند

116/ انعام

این منطق کاملاً که ما بگوییم چون اکثر هست این با روش قرآن و آیات قرآن نمی سازد

«وَأَكْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ»

پیغمبر! اکثر مردم از حق کراهت دارند

اینها دیگری چیزی نیست که، حضرت نوح آمده بعد از مدت ها

«وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِيلٌ»

«وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّكُورُ»

اینها نمی شود ملاک برای حقانیت باشد، امیرالمؤمنین هم در «نهج البلاغه» حکمت 201 می فرماید:

«أَيُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ»

در راه هدایت به وحشت نیفتید چون اهل هدایت کم اند

نهج البلاغه، حکمت 201

بخاطر کم بودن اهل نجات شما به وحشت نیفتید، این عرض کردیم یکی از نشانه های بود که علمای بزرگ اهل سنت آوردند گفتیم جواب ما هم این هست، حالا اگر دوستان اشکالی به عرایض ما داشته باشند ما با جان و دل اشکالات آقایان را می پذیریم پاسخی داشتیم می دهیم پاسخی نداشتیم قانع می شویم.

نکته دوم گفتند در بعضی از روایات آمده فرقه ناجیه آنی هست که سنت پیغمبر و سنت صحابه را عمل کرده باشد، خیلی واضح، که این را «صحیح سنن ترمذی» صفحه 595 و «تفسیر إبن کثیر» جلد دو، صفحه 7 و 8 آورده و حتی خود إبن تیمیه هم همین تعبیر را در بعضی از کتاب هایش آورده

«یا ما انا عليه اليوم واصحابي»

صحیح سنن ترمذی، ص 595

تفسیر إبن کثیر، ج 2، ص 7-8

آنی که امروز منِ پیغمبر و اصحابم هستم این نشانه فرقه ناجیه هست.

عرض کردیم این هم باز با مبانی خود اهل سنت نمی سازد حدیث حوض مخصوصاً حدیث 6587 که

«فَلاَ أُرَاهُ يَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلاَّ مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ»

در کنار حوض کوثر اکثریت صحابه را می برند طرف آتش جهنم، جز تعداد اندکی نجات پیدا نمی کنند، وقتی خود آقایان اهل سنت در صحیح بخاری صحیح مسلم در دیگر صحاح این روایت را آورده اند ما نمی توانیم بگوییم صحابه می توانند ملاک فرقه ناجیه باشند.

و نکته بعدی این هست که همۀ عزیزان اهل سنت می گویند ما تابع پیغمبر و سنت پیغبمریم ولی ما می بینیم در عمل یک عده از اهل سنت تابع أبوالحسن اشعری هستند اشاعره اند می گویند فرقه ناجیه ما هستیم دیگر فِرق فرقه هالکه هستند، آقایان حنبلی ها می گویند فرقه ناجیه ما هستیم

«من لم یکن حنبلیا فلیس بمسلم»

هر کس حنبلی نباشد اصلاً مسلمان نیست

تاریخ الاسلام، ذهبی، ج 29، ص 303-304

این را دیگر ذهبی در «تاریخ اسلام» جلد 29، صفحه 303 و 304 از امام أبو حاتم نقل می کند، اینهم را دیگر نمی شود ما بگوییم اجتهاد اجتهاد، اجتهاد دیگر اینجا جا ندارد می گوید هر کس حنبلی نباشد مسلمان نیست کافر هست، یعنی چه؟ مسلمان دیگر مشخص هست تکلیفش چه هست قتلش و غیره همۀ اینها هست، یا مثلاً ماتوریدیه می گویند ما فقط اهل نجاتیم، آقایان وهابی ها هم که می گویند اصلاً غیر از ما در کره زمین مسلمان نیست همه اهل آتش جهنم هستند، یک عبارتی از آقای دکتر احمد کریمه استاد فقه مقارن در دانشگاه الأزهر هست ایشان در اینجا می گوید:

«لا یوجد مسلم علی وجه الأرض لم تکفره الوهابیة»

مسلمانی در کره زمین نیست که وهابیت او را تکفیر نکرده باشد

یعنی میگوید فقط فرقه ناجیه ما هستیم غیر از ما هیچ کس نیست، حالا إبن تیمیه می گوید:

«رافضه خارجون عن الإسلام»

کاری با شیعه نداریم ما، می گوید اصلاً از اسلام خارج اند، ما اصلاً کنار نشستیم داریم تماشا می کنیم، این می گوید:

«لا یوجد مسلم علی وجه الأرض لم تکفره الوهابیة»

اینهم یک آدم عادی نیست استاد دانشگاه الأزهر و یک شخصیت برجسته هست.

نکته بعدی که قابل تأمل بود بحث کردیم حالا شیعه کنار آقای إبن تیمیه! چشم رافضه خارج از ملت اسلام هست، ولی شما این درگیری ها کشت و کشتاری که بین شافعی ها و حنفی ها بوده در اصفهان خانه های همدیگر را ویران کردند مغازه ها را آتش زدند در «معجم البلدان» جلد یک، صفحه 209 آوردیم، آقای عبدالحلیم جُندی از شخصیت های برجسته الأزهر هست که می گوید بازارها در اصفهان در نزاعی که بین حنفی ها و شافعی ها بود آتش زدند و چنین و چنان کردند.

معجم البلدان، ج 1، ص 209

 در ری در همین تهران باز بین حنفی ها و شافعی ها درگیری ایجاد شد «معجم البلدان» جلد سه، صفحه 117.

معجم البلدان، ج 3، ص 117

 در نیشابور به همین شکل، در بغداد بین اهل سنت اختلاف ایجاد شد، در ماوراءالنهر بین شافعی ها و دیگران اختلاف و درگیری و کشت و کشتار، در خود گیلان می گوید اگر یک حنفی می رفت آنجا، می کشتند و می گفتند مالش غنائم جنگی هست، اینها مسائلی هست که ما نمی توانیم کتمان بکنیم تاریخ اینها را ثبت کرده که البته من عرض کردم اینها همه دسیسه دشمنان اسلام هست که مسلمان ها را به جان هم بیندازد شیعه را به جان سنی، سنی به جان شیعه، حنفی به جان شافعی، شافعی به جان مالکی، مالکی به جان حنبلی، اینها دنبال این هستند که خلاصه اسلام را از بین ببرند به قول آقای گلادستون نخست وزیر سابق بریتانیا می گوید مادامی که قرآن دست مسلمان ها هست ما نمی توانیم بر خاور میانه مسلط بشویم، کاری ندارد که شیعه هستی یا سنی هستی، می گوید این قرآن ملاک هست مدامی که قرآن در دست اینها هست موفقیت برای ما نیست.

 از آن طرف هم ما آمدیم گفتیم که این روایات إفتراق امت در کتب شیعه هم هست ولی آنچه که در کتب شیعه هست فرقه ناجیه را می فرماید آن کسانی هستند که به ولایت علی تمسک کردند در «کفایة الأثر» صفحه 155، «وسائل» جلد 27، صفحه 49 و همچنین امالی شیخ طوسی صفحه 523 و امالی شیخ مفید صفحه 213 و همچنین در کتاب های اهل سنت آقای إبن مردویه کتابی دارد به نام «مناقب» صفحه 224 که در آنجا دارد که از امیرالمؤمنین که 73 فرقه هستند یک فرقه اهل بهشت اند و آن من و شیعیان من هست، در خود «الصواعق المحرقة» إبن حجر هیتمی در جلد اول، صفحه 114 همین تعبیر آمده، در «مستدرک» حاکم نیشابوری جلد سه، صفحه 128 همین تعبیر آمده و در «الإصابه» إبن حجر عسقلانی جلد دو، صفحه 485 همین آمده.

کفایة الأثر، ص 55

وسائل الشیعه، ج 27، ص 49

امالی، نویسنده شیخ طوسی، ص 523

امالی، نویسنده شیخ مفید، ص 213

مناقب، إبن مردویه، ص 224

الصواعق المحرقة، إبن حجر هیتمی، ج 1، ص 114

المستدرک، نویسنده حاکم نیشابوری، ج 3، ص 128

الإصابه، نویسنده إبن حجر عسقلانی، ج 2، ص 485

و همچنین حدیث سفینه دیگر جزء روایات صریح و واضح هست که فرمود فرقه ناجیه کسانی هست که به اهل بیت تمسک کردند همانطوری که فرقه ناجیۀ قوم نوح کسانی بودند که تبعیت از حضرت نوح کردند و سوار کشتی شدند، بعد روایاتی ما داشتیم اگر فتنه ای آمد ملازم علی بن أبی طالب باشید اینهم باز آقای إبن حجر عسقلانی در «الإصابه» جلد هفت، صفحه 294 داشته و «استد الغابه» ابن الأثير جزری جلد 5، صفحه 285 داشته.

الإصابه، نویسنده إبن حجر عسقلانی، ج 7، ص 294

استد الغابه، إبن الأثیر جزری، ج 5، ص 285

باز ما روایتی داشتیم که اگر فتنه ای شد ببینید آقای عمار در کدام فرقه هست آن فرقه فرقه ناجیه هست «مستدرک» جلد دو، صفحه 177، جلد 3، صفحه 391، إبن عبدالبر متوفی 463 هست در کتاب «الاستیعاب» جلد سه، صفحه 1139، حتی إبن کثیر دمشقی در «البدایه» جلد 9، صفحه 194، اینها را ما مفصل مطرح کردیم.

المستدرک، ج 2، ص 177

المستدرک، ج 3، ص 391

الاستیعاب، نویسنده إبن عبدالبر، متوفی 463، ج 3، ص 1139

البدایه والنهایه، نویسنده إبن کثیر دمشقی، ج 9، ص 194

و در پایان هم آمدیم روایاتی را مطرح کردیم که رسول اکرم فرمود:

«علی مع الحق، والحق مع علی، لن یتفرقا (لن بفترقا) حتی یردا علی الحوض»

علی با حق هست حق هم با علی هست، هرگز از هم جدا نمی شوند این دو تا کنار حوض کوثر

نه در دنیا نه در عالم برزخ و مثال، حق ملازم امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هست، این را هم ما از منابع متعدد اهل سنت آوردیم با سندهای صحیح و بررسی سندی هم کردیم که إبن تیمیه که می گفت این روایت نمی دانم صحیح نیست جواب إبن تیمیه را مفصل ما دادیم و در آخر هم عرض کردیم فرمود:

«علی مع القرآن، والقرآن مع علی»

علی با قرآن هست قرآن هم با علی هست

این دیگر مسئله را تمام می کند که «مستدرک» حاکم جلد سه، صفحه 134 هم حاکم می گوید روایت  صحیح هست هم ذهبی می گوید روایت صحیح هست.

المستدرک، نویسنده حاکم نیشابوری، ج 3، ص 134

این در حقیقت عصاره این 15-16 جلسه ای بود که ما خدمت بینندگان عزیز تقدیم کردیم.

مجری:

بزرگواریت خیلی لطف فرمودید، بله دقیقاً حالا بینندگان عزیز هم حتماً آنهایی که شاهد برنامه بودند تماماً دوره ای شد و مروری شد بر همه آن مباحث و عزیزانی هم که همراه برنامه نبودند دقیقاً همین را مثل یک فهرستی که در ابتدای کتاب ثبت می شود همین مطالبی را که شنیدید به صورت تفصیلی اگر می خواهید تک تک اینها را با سندهای که خود حضرت استاد به بعضی از آنها الآن در این فرصت مختصر اشاره فرمودند اگر می خواهید دقیقاً و تفصیلاً به آنها علم پیدا بکنید و با آنها آشنا بشوید به آرشیف شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) سر بزنید حتماً آنجا این امکان هست برای تان که دانلود بکنید برنامه های گذشته را و همان مطلبی را که بالاخره سر آن با وسواس بیشتری به صورت علمی کار بکنید باز هم در اختیارتان هست و می توانید آن را مشاهده بکنید.

ما حالا الآن بخواهیم بحث را آغاز بکنیم بحث این جلسه را، اولاً به یک صورت می شود گفت مرتبطش بکنیم با بحث قبل این هست که ما خصوصیات فرقه ناجیه را شنیدیم و برخی از خصوصیات فرقه هالکه را، حالا بخواهیم بشنویم یکی از روایاتی که آمده کأنه یکی از آن ویژگی های فرقه هالکه را آن فرقه ای که اهل نجات نخواهد بود را برای ما بیان کرده یک حدیثی هست که اتفاقاً مناسب با همین ایام هم هست بالاخره خیلی از شما بینندگان عزیز جزء افاضل هستید فضلائی که در این ایام فاطمیه خیلی وقت ها هم دیدیم به این روایت استناد کردند و برای رساندن حقانیت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از این عبارت استفاده می کنند خیلی علمی تر بخواهند با آن مواجه بشوند حتماً برنامه را تا انتهی مشاهده بکنند و در جلسات آینده هم همراه ما باشند، آن روایت این حدیث «من مات بِلا إمام مات میتة جاهلیة» هست که از حضرت استاد می خواهیم اگر امکانش هست حالا فعلاً طبق همان سبک و سیاق که حضرت عالی حالا دوستان هم با آن آشنا هستند حضرت عالی هم بر آن مداومت دارید ابتداً ما بخواهیم سند روایت را بررسی بکنیم آیا اصلاً این عبارت در کتب اهل سنت آمده با سند صحیح؟ و بالاخره حلاجی بکنیم این را از لحاظ سندی.

آیت الله حسینی قزوینی:

بله همانطور که حضرت عالی اشاره فرمودید یکی از مباحثی که باید خوب حلاجی بشود بحث علمی بشود و این هم یک تلنگوری هست مثل حدیث إفتراق امت، شاید اهمیتش از آن هم بالاتر باشد و اینکه هر کس بدون امام از دنیا برود مرگش مرگ جاهلی هست، مرگ جاهلی هم مشخص هست دیگر مرگ دوران جاهلیت شما از بچه هم سؤال کنید مرگ دوران جاهلیت چه هست یعنی مرگ شرک، کفر، بُت پرستی، حالا إن شاءالله می رسیم مراد از جاهلیت بعضی از علمای اهل سنت چه حرف های دارند علمای شیعه چه حرف های دارند یکی از موضوعات اساسی ما إن شاءالله در آینده همین واژه «میتة جاهلیة» هست که مراد از این مرگ جاهلی یعنی چه، این روایت در صحاح اهل سنت آمده دیگر وقتی خود صحیح مسلم بیاید این عبارت را مطرح بکند من دیگر گمان نمی کنم برای امثال آقای إبن تیمیه میدان باز باشد که بیاید بگوید این روایت صحیح نیست نه با سند صحیح نه با سند ضعیف، همانطور که در حدیث «علی مع الحق» با اینکه چندین نفر صحت روایت را تصریح کردند، این کتاب «صحیح مسلم» هست چاپ بیت الأفکار دولیه مال عربستان سعودی هم هست، حدیث 1850، در چاپ بیروت که آمدند شماره حدیث را نوشته اند حدیث 4686 هست، ولی متأسفانه اینها حتی برای صحیحین  شان هم یک شماره سند مسلسلی که دیگر مردم وقتی می آیند چون مجلدش یک جلدی چاپ شده، چهار جلدی چاپ شده، هشت جلدی چاپ شده، پنج جلدی چاپ شده، جلد هم نمی شود ما می گوییم مثلاً جلد فلان، می رود در خانه اش کتابحانه اش می بیند مثلاً در آنجا نیست می گوید فلانی دروغ گفته، ولی حداقل بیایید شماره حدیث را درست بنویسید این که دیگر خیلی زحمت ندارد که، آن دارد 4686، اینی که عربستان چاپ کرده 1850، اصلاً تفاوت از کجا تا کجاست.

مجری:

شاید حاج آقا اینها هم حالا بالاخره با أغراضی این کار را می کنند که یک وقت های راه های بهانه جویی شان راحت تر باشد.

آیت الله حسینی قزوینی:

نمی دانیم این آقایان چیکار دارند می کنند، این 1850 و روایت هم از عبدالله بن عمر هست در زمان جنگ حره که آمد و پیش حاکم مدینه عبدالله بن مُطیع، حاکم مدینه گفت خلاصه یک پُشتی، وسیله ای بگذارید که عبدالله بن عمر تکیه بدهد راحت بنشیند یک تشکی بیندازید زیرش، گفت من نیامدم اینجا بنشینم من آمدم یک روایتی را که از پیغمبر شنیده بودم این را برای شما بگویم

«أَتَيْتُكَ لأُحَدِّثَكَ حَدِيثًا سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ»

صحیح مسلم، چاپ افکار دولیه، ح 1850

صحیح مسلم، چاپ بیروت، ح 4686

چه شنیدی؟ شنیدم فرمود:

«مَنْ خَلَعَ يَدًا مِنْ طَاعَةٍ لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ لاَ حُجَّةَ لَهُ»

هر کس از بیعت حاکم تخلف بکند فردای قیامت هیچ حجتی ندارد

یعنی همینطوری راست می رود داخل آتش جهنم، این را برای چه گفته؟ برای آن مهاجرین و انصاری که در مدینه قیام کردند بر ضد یزید بن معاویه حدود 700تا کشته دادند و سه شبانه روز هم نوامس مسلمان ها برای سپاه مسلم بن عقبه مباح کردند که خود إبن کثیر دارد نزدیک هزارتا فرزند نا مشروع به دنیا آمد، ایشان می گوید:

«مَنْ خَلَعَ يَدًا مِنْ طَاعَةٍ»

هر کس دست بیعت به یک حاکمی بدهد و بعد تخلف کند بیعت شکنی کند قیامت پیش خدا هیچ حجتی ندارد

«وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

هر کس بمیرد و در گردنش بیعت امامی نباشد مرگش مرگ جاهلی هست

من از عزیزان اهل سنت می خواهم یک سؤال کوچولو داشته باشم و خواهش می کنم اگر بیننده این برنامه هستید الآن نه، برای برنامه های بعدی، این جناب آقای عبدالله بن عمر که می آید در برابر کسانی که بر ضد یزید بن معاویه شارب الخمر و کسی که با مادر خواهرش ازدواج می کند و آن جنایت را انجام می دهد می گوید هر کس بمیرد بیعت یزید مثلاً در گردنش نباشد مرگش جاهلی هست یعنی این 700تا صحابه کشته شدند همه جاهلی هستند، جناب آقای عبدالله بن عمر! آیا شما با امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب بیعت کردی یا نکردی؟ آیا علی بن أبی طالب هم خلیفه بود یا نبود؟ یا نه فقط «مَنْ خَلَعَ يَدًا» شامل یزید می شود شامل امیرالمؤمنین نمی شود؟ «وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ» فقط شامل یزید بن معاویه می شود، عبدالملک مروان می شود، شامل امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) نمی شود،؟ این هم یک سؤال کوچکی سؤال کردن که اشکالی ندارد، توهین کردن بد هست ولی سؤال کردن که بد نیست، بعد جالب این هست که همین عبارت را با خیلی صراحت بیشتر در «مسند امام احمد» با تحقیق آقای شعیب الأرنؤوط که از علمای بزرگ اهل سنت هست و وهابی هم هست ایشان در اینجا جلد نهم صفحه 88 هست، چاپ بیروت جلد چهار، صفحه 96 هست که ما همیشه از آن آدرس می دهیم ولی حالا دیگر اینهم یک مصیبتی هست، همین یک مسند احمد شان چاپ های مختلفی دارد که حتی نه شماره حدیثش به هم می خورد با هم یکسان هست نه شماره جلدهایش یکسان هست، اینهم برای ما یک مصیبتی شده ولی ما وقتی کتاب را نشان می دهیم اینجا من گمانم دیگر برای کسانی که دنبال بهانه هستند دیگر بهانه بسته می شود، این از خود معاویة بن أبی سفیان هست

«من مات بغیر إمام مات میتة جاهلیة»

هر کس بدون امام از دنیا برود مرگش مرگ جاهلی هست

مسند الإمام احمد بن جنبل، تحقیق شعیب الأرنؤوط، ج 9، ص 77

مسند الإمام احمد بن جنبل، چاپ بیروت، ج 4، ص 96

آقای شعیب ارنؤوط هم می گوید:

«حدیث صحیح لغیره»

حالا صحیح ذاتی دارند صحیح لغیره دارند، یعنی با کمک روایات دیگر این روایت صحیح هست به تنهایی روایتش حسن هست، البته «الحسن کاصحیح فی الإحتجاج» هست، البته نسبت به عاصم بن بهدلة که در اینجا هست می گوید خلاصه یک مقداری حرف هست ولی بقیه راویانش همه ثقه هستند رجال صحیح بخاری و صحیح مسلم هست.

در صحیح إبن حبان که دیگر تمام روایاتش صحیح هست اسمش هست دیگر «صحیح إبن حبان»، ایشان هم در جلد دهم، صفحه 434

«قال رسول الله: مَنْ مَاتَ وَلَیْسَ لَه إِمامٌ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»

هر کس از دنیا برود امامی نداشته باشد مرگش مرگ جاهلی هست

صحیح إبن حبان، محقق شعیب الأرنؤوط، ج 10، ص 434

محقق اش هم می گوید:

«حدیث صحیح»

حدیث هم صحیح هست، این محقق اش چه کسی بود؟ شعیب الأرنؤوط.

باز در کتاب «السنة» إبن أبی عاصم با تحقیق ناصرالدین البانی، جلد دو، صفحه 503 همین تعبیر را می آورد از معاویه

«مَنْ مَاتَ وَلَیْسَ عَلَیه إِمامٌ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»

السنة، إبن أبی عاصم، محقق ناصرالدین البانی، ج 2، ص 503

می گوید:

«إسناده حسن»

سندش حسن هست.

«مصنف إبن أبی شیبه» متوفی 235 در جلد 21، همین روایت را می آورد می گوید میته جاهلیه این هست که

«أن تموت ولا إمام علیک»

از دنیا بروی و امامی نداشته باشی

مصنف إبن أبی شیبه، متوفی 235، ج 21

اینهم سندش صحیح هست سلیمان بن حیان هست تقریب و تهذیب توثیق کرده، حبیب بن أبِي حمید طویل، علی بن داود هست، اینها همه این را آوردند بدون هیچ مسئله ای.

و مسند أبو یعلی موصلی هم که متوفی 307 هست با تحقیق حسین سلیم اسد، جلد 13، صفحه 366

«مَنْ مَاتَ وَلَیْسَ عَلَیه إِمامٌ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیَّةً»

مسند أبو یعلی موصلی، متوفی 307، محقق حسین سلیم اسد، ج 13، ص 366

پس این روایت که هر کس بمیرد و امامی نداشته باشد بیعت امامی در گردنش نباشد مرگش مرگ جاهلی هست با سند صحیح در منابع اهل سنت آمده، حالا در منابع شیعه که مفصل آمده خیلی مفصل تر از منابع اهل سنت، شاید ما روایت در این زمینه چهار پنج برابر اهل سنت داریم در اهمیت مسئله امامت، حالا إن شاءالله فرصت بشود در جلسات آینده ما این را هم إن شاءالله عرض خواهیم کرد، ولی آنچه که پیام این روایت هست چه هست؟ عزیزان خوب دقت کنند حالا إن شاءالله بعدها دوباره بحث خواهیم کرد

 «من مات بِلا إمام مات میتة جاهلیة»

 هر کس بدون امام از دنیا برود مرگش مرگ جاهلی هست

حالا بعضی از این شبکه های شیطانی وهابی می گویند امام مسلمان ها قرآن هست، صحیح مسلم از عبدالله بن عمر می گوید هر کس بیعت یزید بن معاویه را بشکند مرگش مرگ جاهلی هست.

مجری:

یزید قرآن شد حالا؟

آیت الله حسینی قزوینی:

یزید شد حالا قرآن؟

«مَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ»

آیا مردم می آیند با قرآن بیعت می کنند؟ یا این آقایان می گویند:

«من أنکر إمامة  أبی بکر فهو کافر»

هر کس امامت أبی بکر را انکار کند کافر هست

أبی بکر نستجیر بااللله قرآن هست؟

«من أنکر خلافة الشیخین فهو کافر»

اینها یک حرف های می زنند که واقعاً مرغ پخته به اینها می خندد، این یک نکته که ما حواس مان باشد بعدها ما إن شاءالله اینها را مفصل بحث می کنیم، .ولی من برای اینکه اینجا شاید بعضی از بینندگان عزیز ما این بحث را می بینند شاید در بحث های بعدی فرصت نکنند یا در سفر باشند یا توفیقی نباشد.

نکته بعدی این هست که

«من مات بِلا امام مات میتة جاهلیة»

هر کس بدون امام از دنیا برود مرگش مرگ جاهلی هست

مراد از این امام چه کسی هست؟ آیا مراد از این امام همان أولو الأمر هست که پادشاه هر کشور بشود امام؟ رئیس جمهور هر کشور بشود امام؟ یعنی اگر کسی مثلاً در عربستان سعودی بدون بیعت با ملک سلمان بمیرد می شود مرگش مرگ جاهلی هست، هر کس مثلاً در أردن بدون بیعت با پادشاه أردن بمیرد بشود مرگ جاهلی، هر کس در سوریه بدون بیعت با رئیس جمهور سوریه بمیرد می شود چه؟ مرگ جاهلی، در ایران اگر کسی بدون بیعت با رئیس جمهور بمیرد یا ولی فقیه، می شود جاهلی، این هست مراد؟ آن وقت آن مسلمان های که در آمریکا هستند در اروپا هستند که رئیس جمهورشان یهودی هست مسیحی هست آیا آن هم شامل می شود؟ چون اینطوری نیست که، چون می گویند هر کشوری برای خودش یک امامی دارد دیگر، اولو الأمر هر کشور رئیس جمهور آن کشور هست حاکم آن کشور هست، الآن مسلمان های که فرض در اسرائیل غاصب هستند در تلاوی و غیره هستند اینها رئیس جمهورشان ألو الأمرشان باید باشد دیگر، ببینید ما یک مقداری بیاییم از این لجاجت ها برویم بیرون، از این عنادها برویم بیرون، این احادیثی که بزرگان ما نقل کرده اند اینها را بدون هیچ پیش زمینه ذهنی تحلیل کنیم، بدون هیچ تصورات ذهنی بیاییم بررسی کنیم ببینیم که پیام این روایت برای ما چه هست، بحث شوخی نیست خرید و فروش فرش و منزل و ماشین نیست، حالا نخواستم این ماشین را می برم می فروشم ماشین دیگر می خرم، این فرش خوشم نیامد می برم عوض می کنم، این خانه خوشم نیامد می فروشم خانه دیگر می خرم، بحث دین هست بحث زندگی جاودانه آخرت هست آنجا دیگر ما رفتیم راهی برای بررسی این مسائل نیست راهی برای بازگشت نیست راهی برای جبران اشتباهات و خطاهای ما دیگر نیست، رفتیم آنجا دیگر در را می بندند دیگر به ما اجازه نمی دهند به این طرف در بیاییم، هر چه هست آن طرف در هست و به قول یکی از این بزرگان می گوید در قیامت نه شبی هست نه روزی چون شب و روز با گردش خورشید هست و زمین، آنجا دیگر زمینی خورشیدی نیست، آفتابی هم نیست، هر کسی از اینجا به خودش نور برده «يَسْعى‌ نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ» با نور خودش آنجا در روشنائی هست و هر کس با خودش ظلمت برده به عالم برزخ و با همان ظلمت وارد عرصات محشر می شود دیگر تاریک هست دیگر در تاریکی انسان چه سرنوشتی پیدا می کند؟ ولذا دوستان عزیز! به همه دارم توصیه می کنم به عنوان یک برادر دلسوز چه شیعه و چه سنی! ما بیاییم این احادیث و روایاتی که در کتاب های مان بزرگان مان زحمت کشیدند خون دل خوردند این روایت ها را جمع کردند چه شیعه باشد مرحوم کلینی 21 سال خون دل خورده تا این کتاب کافی را از کتاب های مختلف از اصول اربعمائه جمع کرده، شیخ صدوق خون دل خورده این کتاب را جمع کرده، شیخ طوسی به همین شکل، شیخ حر عاملی زحمت کشیده خون دل خوردند اینها، علامه مجلسی خون دل خورده این کتاب ها را نوشته، ما این مطالبی که در این کتاب ها هست یک مقداری تعقل کنیم تأمل کنیم پیام این روایات را دریابیم، از اهل سنت آقای محمد بن إسماعیل بخاری چندین سال زحمت کشیده به قول خودش ششصد هزار روایت را ریخته پایین بالا کرده این صحیح بخاری را از آنها در آورده که دو هزار و هفصد و خُردۀ روایت هست با حذف مکرراتش، ششصد هزار روایت را دوستان شوخی نیست، این آقا زحمت کشیده خون دل خورده پدرش درآمده تا این کتاب را نوشته این احادیث را جمع کرده در آنجا، بعد از او مسلم بن حجاج نیشابوری 300 هزار روایت را زیر و رو کرده این چهار هزار روایت را در صحیح مسلم آورده، آقای احمد بن جنبل 750 هزار روایت را زیر و رو کرده تا این 30 هزار روایت را در آورده، حداقل برای زحمات علمای مان احترام قائل بشویم و ببینیم این احادیثی که در اینجا آمده پیامش چه هست، وقتی حدیث إفتراق امت را می شنویم آنچه که در ذهن ما هست، دیگران به ما القا می کنند و ما را وادار می کنند به تقلید این را بگذاریم کنار، حدیث «من مات بِلا إمام مات میتة جاهلیه» وقتی آمده نبی مکرم قطعاً فرموده چون یک چیزی هست که شیعه هم دارد سنی هم دارد حالا اگر یک فرقه نقل کند ما می گوییم شاید جعلی باشد ولی وقتی یک روایتی در کتب فریقین می آید یعنی این روایت مجمع علیه هست آن هم در صحیح مسلم، صحیح إبن حبان، کتاب السنة إبن أبی عاصم و غیره دیگر راهی برای تردید نمی ماند.

مجری:

أحسنتم خیلی ممنون و سپاسگذار، إن شاءالله که بتوانیم درس بگیریم از این صحبت ها و فرمایشات را بتوانیم سر لوحه زندگی مان قرار بدهیم.

جناب آقای ماجد از هرمزگان پشت خط هستند، در خدمت تان هستیم آقای ماجد بفرمایید.

بیننده:

سلام خسته نباشید، از حاج آقا قزوینی سؤال داشتم که حضرت علی (رضی الله عنه) حجت الهی داشت یا نه؟

مجری:

بر چه چیزی حجت الهی داشتند؟

بیننده:

یعنی از طرف خدا این امامت را داشت؟ یعنی از طرف خدا گفته شده تو امام هستی کلاً بعد از پیغمبر؟

مجری:

حاج بله اینکه آیا امامت و ولایت ایشان از طرف خدا بوده و ایشان (خود حضرت آقا امیرالمؤمنین) به قول ایشان (رضی الله عنه) حجت الهی بودند؟ یعنی از جانب خداوند یا صرفاً بالاخره همان خلیفه چهارمی که از طرف مردم منصوب شدند بودند؟

آیت الله حسینی قزوینی:

ببینید برادر بزرگوارم شما اگر کتاب های خودتان را هم ملاحظه بفرمایید همین آقای آلوسی از علمای بزرگ اهل سنت هست شیعه هم که نیست در کتابش هم شیعه را خیلی به باد فحش گرفته، در تفسیرش جلد 6، صفحه 193 در ذیل آیه 67 سوره مائده می گوید:

«بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»

پیغمبر آنچه که از طرف خدای عالم به تو رسیده به مردم ابلاغ کن.

67، مائده

ایشان روایتی را نقل می کند از عبدالله بن مسعود صحابی پیغمبر هم هست و می فرماید ما در زمان رسول اکرم این آیه را اینچنین می خواندیم، این دیگر ما نمی گوییم برادر بزرگوارم، ببینید این کتاب «روح المعانی» جلد شش، صفحه 193، می گوید ما صحابه در زمان پیغمبر این آیه را اینطوری می خواندیم:

«(یاأیها الرسول بلغ ما أنزل إلیک من ربک) إن علیاً ولی المؤمنین»

پیغمبر به مردم برسان علی ولی امر مؤمنین هست

روح المعانی، آلوسی، ج 6، ص 193

اگر انجام ندهی رسالت نا تمام هست، دیگر از این واضح تر؟ این کتاب هم شیعه هم که نیست این کتاب مال آقایان اهل سنت هست و همچنین در آیه إکمال این دیگر «تاریخ بغداد» هست علمای بزرگ اهل سنت است، خطیب بغدادی حتماً اسمش را شنیده باشید برادرم، متوفی 463 هست ایشان در جلد 9، صفحه 222، در چاپ های دیگر هست جلد 8، صفحه 284، می گوید رسول اکرم در غدیر علی بن أبی طالب را معرفی کرد و فرمود:

«من کنت مولاه فعلی مولاه»

تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، متوفی 463، ج 9، ص 222

تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، متوفی 463، ج 8، ص 284

عمر بن الخطاب آمد تبریک گفت، گفت:

«أصبحت مولای ومولی کُل مسلم»

تو مولای من و مولای همۀ مسلمان ها هستی

این تبریک خلیفه دوم چه معنی دارد؟ بعد هم آیه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» آمد، البته إبن کثیر دمشقی در «البدایه والنهایه» جلد 11، صفحه 73، در بعضی از چاپ ها جلد 7، صفحه 350، اینها را هم من می گویم که اگر آقایان چاپ دیگری داشتند به مشکل بر نخورند، که پیغمبر اکرم فرمود:

«ألستُ أولی بکم من أمهاتِکم؟ ألستُ أولی بکم من آبائکم؟ ألستُ؟ ألستُ؟ ألستُ؟»

البدایه والنهایه، إبن کثیر دمشقی، ج 11، ص 73

البدایه والنهایه، إبن کثیر دمشقی، ج 7، ص 350

بعد فرمود:

«من کنت مولاه فعلی مولاه»

عمر بن الخطاب گفت:

«هنیئاً لک یابن أبی طالب»

گوارا باد بر تو ای علی بن أبی طالب

«أصبحت الیوم ولیَّ کل مؤمن»

امروز ولی امر همۀ مؤمنین شدی تو

آیا این «ولیَّ کل مؤمن» امامت علی بن أبی طالب را ثابت می کند یا ثابت نمی کند؟ دیگر از این واضح تر؟ از این روشن تر؟  

بیننده:

خب پس چطور اینها شیعه نشدند؟ اگر این حرف را زدند

آیت الله حسینی قزوینی:

خب حالا ما که ضامن آن نیستیم خدای عالم به پیغمبر می گوید یا پیغمبر «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ»؛ دیگر از پیغمبر که بالاتر نیست، می گوید پیغمبر تو آن را که دوستش داری نمی توانی هدایت کنی «وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ » هدایت دست خدا است، یکی را هدایت می کند، یکی را هم هدایت نمی کند، حالا اینکه اینها چرا قبول کردند یا نکردن که ما ضامنش نیستیم، حضرتعالی فرمودید آیا همچین چیزی هست یا نه؟ ما این را عرض کردیم خدمت شما اگر عبارت ما خلاف است بفرمایید خلاف است، دلالتش تمام نیست بفرمایید دلالتش تمام نیست، خب چکار کنیم ما؟ یا مثلاً وقتی در خود مستدرک حاکم نیشابوری، این دیگر از کتاب های معتبر عزیزان اهل سنت است، جلد3، صفحه 138، می گوید

«أوحی إلیّ فی علی ثلاث»

مستدرک، حاکم نیشابوری، ج3، ص 138

این دیگر پیغمبر اکرم می فرماید، در باره علی سه مسئله به من وحی شده

«أنه سید المسلمین»

سید و سرور همه مسلمان ها است

«و امام المتقین»

و حاکم نیشابوری می گوید

«هذا حدیث صحیح الإسناد»

آقای ذهبی هم در پاورقی می گوید روایت صحیح است؛ خب این را چکار کنیم ما، حالا حاکم نیشابوری آورده خودش مسلمان شده یا مسلمان نشده اینکه دیگر به ما مربوط نیست.

بیننده:

نه من حرفم این است که اگر این حرف را زده پس چرا شیعه نشده

مجری:

آقا ماجد عزیز این کلام قرآن آیه 146 سوره بقره،

«الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ»

بقره /146

افرادی که کتاب هم به آنها داده شده، آنها پیامبر را مثل بچه هایشان می شناختند، یعنی به آنها می گفتند این پیامبر هست یا نه، مثل بچه شان پیامبر را می شناختند، کاملاً علم و آگاهی داشتند، اما حالا حضرت استاد کاملاً بیان فرمودند که خداوند اینها را هدایت نکرده اینها به آن مسیر هدایت اصلی نتوانستند برسند، حالا اینکه چه هست آن جریانش چیز دیگری است.

آیت الله حسینی قزوینی:

بله ما در مقام این نیستیم آقا ماجد عزیز که اینها چرا شیعه شدند یا شیعه نشدند، ما اینجا کارخانه شیعه سازی هم نداریم، و ما هم به هیچ وجه قصد نداریم که بیاییم شیعه سنی کنیم یا سنی شیعه کنیم، ما وظیه مان این هست که این احادیثی که آمده در کتب شیعه و سنی برای عموم مردم نقل کنیم ،حالا این مردم اگر چنانچه تشخیص دادند این حرفها درست هست دنبال آن می روند، خب شما ببنید الآن در خود قرآن شما ملاحظه کردید بر اینکه چقدر قرآن آمده کسانی را که تقلید از پدرانشان کردند اینها را مزمت کرده، خب شما بگویید چرا اینها، الآن من فقط این آیات را یکی دو مورد را فقط عزیزان نشان می دهم، «و إذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله» وقتی اینها به مردم می گویند  این که خدا نازل کرده از او تبعیت کنید «قالو بل نتبع ما الفینا آباءنا» ما آنکه پدران مان رفتند همان راه را ما داریم می رویم، قرآن می گوید

«أو لو کان آباءهم یعقلون شیئاً»

اگر پدران شان بی عقلی کردند و تدبر نکردند، اینها هم می خواهند بی عقلی بکنند؟ خب ببینید این دیگر آیه قرآن است دیگر، شوخی بردادر که نیست، خب شما بیا بگو اینهایی که این همه معجزه از پیغمبر دیدند چرا زیر بار فرمایش پیغمبر نرفتند؟ هزاران معجزه از پیغمبر اکرم دیدند، خب زیر بار نرفتند، هدایت دست خدا است «إن الله یهدی من یشاء و یضل من یشاء» هم گمراهی دست خدا هست، هم هدایت دست خدا هست.

بیننده:

خب حاج آقا قزوینی شما گفتید که آدم الآن تا زنده است باید یک فکری به حال خودش کند که بعد اینکه فوت کرد دیگر نمی تواند کاری بکند درست است یا نه؟ چون وقتی که مرد در بسته می شود دیگر این دنیا نیست درست است یا نه؟

آیت الله حسینی قزوینی:

بله بله کاملاً فرمایش تان متین است، الآن بنده خودم و جنابعالی هردوی مان هیچ فرقی نمی کند عزیز دل من هردو در برابر وجدان مان عقل مان  و این آیات و این روایات مسئول هستیم، در اینجا خود قرآن می گوید «فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه»؛ شما تفسیر اهل سنت را، تفسیر طبری تفسیر ابی حاتم، تفسیر ابن کثیر تفسیر قرطبی، سوره اسراء آیه 17 و 18 را بروید مطالعه بفرمایید، ببینید این آِیه چه می گوید خدا می گوید بشارت بده پیغمبر به آنهایی که از میان ادیان مختلف و مذاهب مختلف بهترینش را انتخاب می کنند، نمی گوید شما ببینید پدرانتان چه مذهبی داشتند، پدرانتان چه دینی داشتند آن را انتخاب بکنید، شما یک آیه ندارید بعد ضدش را داریم ما، خلافش را داریم که پدران شما «أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا»؛ و لذا نه بنده نه حضرتعالی نه کاری با پدران مان داشته باشیم، نه کاری با افراد دیگر ،خدای عالم به ما عقل داده، وجدان داده قدرت تأمل داده، تدبر داده، خود مقام معظم رهبری هم فرمود من از علمای اهل سنت می خواهم کتاب علامه شرف الدین را مطالعه کنند خب این فرمایش ایشان، فرمایش درستی است، شما ببینید اینجا هم حرف اهل سنت آمده هم حرف شیعه آمده، آن هم دوتا شخصیت ممتاز تراز اول جهان اهل سنت آقا سلیم بشری و آقای علامه شرف الدین او هرچه در چنته داشته در دفاع از اهل سنت، مرحوم شرف الدین هم هرچه توانسته از شیعه دفاع کرده یعنی این کتاب به نظر من باید کتاب درسی بشود برای ما، کتاب عملی بشود برای ما.

بیننده:

ببخشید حاج آقا من یک سؤال آخری داشتم که کردم، خدا حافی می کنم با شما

آیت الله حسینی قزوینی:

سلامت باشید ما توفیقات حضرتعالی و دیگر عزیزان اهل سنت را از خدای عالم خواهانیم، خدا حافظ شما باشد.

مجری:

ان شاء الله سلامت باشید تشکر می کنم آقا ماجد عزیز که از هرمزگان همراه ما بودید.

آیت الله حسینی قزوینی:

ما از آقا ماجد هم تقاضا می کنیم اگر دیگر علمای بزرگوار اهل هرمزگان حالا نمی دانم کدام شهر هست، هر کدام شان  تمایل داشته باشند قدم شان روی چشم ما این تریبون در اختیار آنها است، بیایند اگر عرایضی ما می کنیم اشکالی شبهه ای دارند مطرح بکنند، یا فرمایشاتی دارند می خواهند بگوش مردم برسد، خب ما هم شنوندگان شیعه داریم و هم شنوندگان اهل سنت بزرگواری مثل حضرتعالی داریم، اینها تشریف بیاورند این تریبون در اختیار آنها هست صحبت بکنند، هم ما اسفتاده کنیم هم مخاطبین استفاده کنند، و بهترین راه، آقا ماجد و آقا ماجدها برای اینکه این اختلافات برداشته بشود، اختلاف شیعه و سنی برداشته بشود، اختلاف بین شیعه ها، زیدی، اسماعیلی، امامیه برداشته بشود، اختلاف بین حنفی، حنبلی مالک، شافعی برداشته بشود، اختلاف بین اشاعره، ماتردیه، معتزله برداشته بشو، یک راه بیشتر نیست، تشکیل کرسی آزاد اندیشی، همانطور که خود رهبر معظم بارها و بارها بر این تأکید کردند، که اینها بنشینند کنار هم در گذشته ها صلوات بفرستند، اگر یک عالم شیعه آمده مطلب تندی گفته این را بگذارند کنار، یک عالم سنی علیه شعیه مطلبی تندی گفته، بگذارند کنار، ببنیم امروز در برابر این دشمنان قسم خورده وظیفه ما مسلمان ها چیست؟ ما بیاییم این اختلافات مان را تا بتوانیم، به حداقل برسانیم، شیعه و سنی در صف واحد در برابر استکبار جهانی، در برابر سهیونیزم بین المللی، در برابر وهابیت تکفیری، بیاییم بایستیم، از اسلام دفاع کنیم، از قرآن دفاع کنیم، از اهل بیتی که هم مورد علاقه شیعه هست، هم مورد علاقه اهل سنت است دفاع کنیم.

مجری:

احسنتم، ان شاء الله که این، آرزوهایی که قطعاً دست یافتنی هم هستند، سریع تر به بار بنشینند.

جناب آقا حسین موسوی از کرمان پشت خط هستند، آقای موسوی در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده:

الو سلام حالتان خوب است؟ سؤالی داشتم، می گویم ما بخواهیم امام زمان مان را ببینیم چه باید بکنیم؟

مجری:

بسیار خب ان شاء الله ما فرصت شد حتماً پاسخ می دهیم، اگر اجازه بدهید این فرمایش حضرتعالی را و این در خواست تان را بگذاریم برای این پنج دقیقه آخر که با همین صحبت هم ان شاء الله برنامه را به پایان برسانیم،

بیننده:

باید چطور آدمی باشیم، چطور کارهایی انجام بدهیم اینها را هم توضیح بدهید.

مجری:

ان شاء الله از حضرت استاد خواهیم خواست که این رهنمون و این دستور العملی را که قطعاً تک تک آن محبان و شیفتگان اهل بیت دنبال همین غرض هستند را ان شاء الله بدهند که ان شاء الله بتوانیم، در این مسیر هم قدم برداریم و موفق بشویم، تشکر می کنم آقای موسوی از شما.

تماس بعدی جناب آقای غلام علی از تهران پشت خط هستند، آقای غلام علی در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده:

خدمت تان عرض کنم که سؤالم این بود که روزانه ما نماز می خوانیم می گوییم «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعین» معنای این چه هست، آیا شیعه این را یک معنی می کند، تسنن یک معنی می کند، یا معنی همین است که ما فقط تو را می پرستیم و از تو استعانت و کمک می طلبیم؟ یا این یا آن که دیگر اینجا مطرح نمی شود اینجا فقط وحدانیت خداوند مطرح می شود درست است؟

مجری:

بله

بیننده:

این یکی، اگر برادران اهل تشیع ما فحش ندهند فقط به ناموس پیامبر و یاران پیامبر و به گذشتگان تاریخ مان که همه شان، حتی بزرگان و شعرای ما اهل سنت بودند، من مذهب گرا نیستم، خدا گرا هستم، چرا مثلاً دشنام می هند، اگر همین دشنام را بردارند هیچ فرقی میان شیعه و سنی نیست، جفت شان مسلمان و انسان هستند، ولی اگر این فحش باشد هیچ موقع این اتحاد و وحدتی که حاج آقا دارند می فرماید، برقرار نخواهد شد، و السلام.

آیت الله حسینی قزوینی:

خب آقای غلام علی عزیز، ما که بارها اینجا گفتیم، آن کسانی که دارند ناسزا به مقدسات اهل سنت می دهند اینها خطر شان برای شیعه از وهابیت از آمریکا، از خود اسرائیل هم بیشتر است، یعنی آنهایی که در شبکه هایشان یا در بالای منبر فحش می دهند به عایشه یا غیره، اینها دنبال این هستند که، بقول مقام معظم رهبری فرمود، چه تشیع اینگلیسی، چه سنی آمریکایی، به هم دیگر فحش می دهند، هر دو از یک آبشخور دارند استفاده می کنند، شما دیدید چند سال قبل، در این شبکه فدک به عایشه توهین کردند، شخص مقام معظم رهبری آمد بیانیه داد، محکوم کرد، شیخ الأظهر آمد تشکر کر از ایشان، دیگر از این بهتر برادر بزرگوارم، حداقل شما بروید این شبکه های وهابی که دارند این همه به شیعه توهین می کنند، اهانت می کنند، به مقدسات شیعه جسارت می کنند، خب اینها را هم داشته باشید، اینکه می فرمایید «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعین» خدایا فقط تو را می پرستم، فقط از تو کمک می گیرم، حضرتعالی از خانمت کمک می گیری، از بچه ات کمک می گیری یا نه؟ شما اگر یک جایی به مشکل بر بخوری می گویی فلانی دستم را بگیر یا نه، اگر بنا باشد از غیر خدا کمک گرفتن شرک باشد، حضرتعالی به خانمت می گویی، خانم به من آب بده، خانم برای من غذا درست کن، پسرم فلان کار را برای من بکن، داری استعانت می کنی دیگر، یک مقداری ما باید دقت کنیم برادر بزرگوارم، «ایّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعین» فقط از تو کمک می گیرم، معنایش این نیست که اگر از غیر خدا کمک گرفتم شرک شد، اگر چنانچه از غیر خدا بصورت مستقل کمک گرفتم، بله شرک است، ولی اگر من گفتم لاحول و لا قوة إلّا بالله حضرتعلی به خانمت بگویی آب بده این خانمت این قدرتی که دارد به شما آب می دهد، این قدرت برای خودش هست یا خدا به او داده، به بچه ات می گویی، بچه فلان میوه را بیاور برای من اینجا، از استادت یک سؤال می کنی، می گویی استاد این سؤال من را جواب بده، آیا این استاد شما یا دیگران این که دارند این قدرتی که دارد خدا به آنها داده یا نه قدرت شان مستقل است، اگر بگویی خدا داده فرقی نمی کند برادر بزرگوارم، مستقیم از خدا گرفتند یا مستقیم از بنده خدا گرفتند یکی است، خدای عالم در قرآن می گوید،

«للَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا»

خدای عالم انسانها را قبض روح می کند،

زمر/42

خب اگر ما آمدیم گفتیم عزرائیل قبض روح می کند،  این شرک است؟ یا نه

«قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ»

جهان ذات اقدس ربوبی و جلوه او هست،

سجده/11

این آیه را همیشه در ذهن مبارکت داشته باش «أَینَما تُوَلُّوْا فَثَمَّ وَجْهُ اللّه» به هرجا رو کنید آنجا وجه الله است، این دیگر آیه قرآن است، از امام زمان سؤال کنی، وجه الله است، از پیغمبر بخواهید وجه الله است، از پدر و مادر بخواهید وجه الله است، و خود قرآن به صراحت می گوید،

«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ»

ای مؤمنین تقوا پیشه کنید و بین خودتان و خدا واسطه قرار بدهید

مائده /35

پس شما باید بگویید خدای عالم نستجیر بالله دستور به شرک داده؟

مجری:

بله خیلی ممنون و متشکر حضرت استاد، الحمد الله خیلی هم مفصل شد و عزیزانی هم که از عزیزان اهل سنت هم بودند، خوشبختانه ما توانستیم بگیریم شان از آن برادران و عزیزان شیعه هم که پشت خط بودند،  و بزرگواری کردند، این فرصت را در اختیار دیگران قرار داند عذر خواهی می کنیم، ان شاء الله در جلسات بعد صدای شان را خواهیم شنید، فقط حسن ختام برنامه هم از حضرتعالی بشنویم که ما اگر بخواهیم دلباخته آقا امام زمان بشویم و بتوانیم ببینیم آن حضرت را چه راهکاری پیش روی ما هست؟

آیت الله حسینی قزوینی:

ببینید برادر بزرگوارم، بین ما و آقا امام زمان هیچ فاصله این نیست، فقط حجابی است که ما خودمان درست کردیم، حضرت همیشه با ما هست، به تعبیر آیت الله العظمی بهجت شما وقتی حرف می زنی، قبل از اینکه صدایت به گوشت برسد حضرت ولیعصر امام زمان می شنود، شما یک چیزی داری می بینی قبل از اینکه چشمت ببیند امام زمان هم می بیند، در بحار الأنوار جلد 53، صفحه 176، توقعی حضرت به شیخ مفید دارد، آنجا گفته راه تشرف چیست، خیلی واضح و روشن، می گوید

«وَ لَوْ أَنَّ أَشْیاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ»

اگر شیعیان ما، خدا اینها را به اطاعتش توفیق بدهد

بحال الأنوار، شیخ مفید، ج53، ص 176

«عَلَی اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهم»

آن عهد و پیمانی که بستند با خدای عالم

عهد و پیمان چیست؟ در روز الس «أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى» آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند بله، یعنی قول عبودیت دادند، قول بندگی دادند آنجا، اگر بنده خدا باشند، یعنی چه؟ واجبات را انجام بدهند،از مرحمات اجتناب کنند، یعنی بنده در برابر مولا از خودش اراده ندارد، هرچه مولا اراده می کند، بنده هم همان را انجام می دهد، اگر ما آن وفائی که با خدا بستیم عمل کنیم،  «لما تأخر عنهم الیوم بلقائنا» اگر شیعیان ما به آن عهد  و پیمانی که بستند عمل کنند، هرگز از مبارکی و میمنت تشرف و ملاقات ما محروم نمی شوند، بعد

«لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا»

سعادت زیارت ما سریع نسیب شان می شود،

با سرعت نسب شان می شود زیارت ما و مشاهده ما و به تشرف ما، چه هست؟ ما گناه نکنیم، بعد حضرت می فرماید،

«فَمَا یحْبِسُنَا عَنْهُمْ»

آنکه باعث شده شیعیان ما به دیدار ما نرسند،

چه هست؟

«مَا یتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکرَهُهُ»

یک کارهایی شیعه ها انجام می دهند که آن کارها دل ما را می آزارد،

ما دوست نداریم آنها را،

«وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ»

دروغ می گوید، خب دروغ گفتن یک حجاب می شود بین ما و امام زمان (عج)، غیبت می کنیم، این غیبت حجاب می شود بین ما و حضرت ولیعصر، به نامحرم نگاه می کنیم حجاب دیگری می شود، ربا می خوریم، حجاب دیگری می شود، غضبناک می شویم سر زن و بچه فریاد می کشیم، نسبت به دیگری بد و بی را می گوییم، حقوق مالیه خودمان را، اینها هم می شود پرده، یک دفعه می بینیم، بین ما و حضرت ولیعصر هزاران حجاب هست، خب این حجاب ها دیگر نمی گذارد ما به زیارت حضرت ولیعصر ارواحنا فدا برسیم، راهش هم این است که اولاً ما از گذشته توبه کنیم، و به خدا برگردیم، و با خودمان عهد و پیمان ببندیم، گناه از ما سر نزند، اگر ما چهل روز مراقب چشم و گوش و دست و پا زبان مان و قلب مان باشیم، یقین بدانید اگر چهل روز ما مراقب بودیم گناه از ما سر نزدند، جرقه های نور تشرف به طرف ما دمیده می شود، یقین داشته باشید.

مجری:

الهی آمین ان شاء الله خیلی تشکر می کنم حضرت استاد الحمد الله باز هم حسن ختام برنامه با نام و یاد حضرت آقا امام زمان به پایان رسید تشکر می کنم از محضر تان خیلی لطف فرمودید همچنین تشکر می کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند، ان شاء الله اللهم الرزقنا توفیق زیارت الحجه و شفاعته فی الآخرة، اللهم صلی علی محمد و آل محمد خدا نگهدار همه شما.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


حبل المتین>

شبکه ولی عصر حبل المتین شیعه حدیث مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ آیت الله سید محمد حسینی قزوینی مرگ جاهلیت ولایت