عصر ایمان

قسمت چهل و نهم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی
موضوع: زنان برتر جهان اسلام


 بسم الله الرحمن الرحيم

عنوان برنامه: عصر ایمان (مرجعیت زنان)

تاريخ: 29/ 08/ 1400

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای سیرتی

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم سلام و درود خدای مهربان بر نبی مکرم اسلام حضرت رسول اکرم محمد مصطفی (صل الله علیه وآله وسلم) و خاندان پاک و مطهر ایشان اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم؛ عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده‌های عزیز، سروران گرامی، بیننده‌ه‌ای برنامه عصر ایمان از این‌که بیننده این برنامه شدید از شبکه جهانی حضرت ولی‌عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسیار متشکر و سپاسگزارم.

با برنامه عصر ایمان خدمت شما هستیم ان شاء‌ الله تا لحظاتی خدمت‌تان باشیم از این برنامه استفاده کامل را ببرید. استاد خدمت شما سلام می‌کنم خیلی خوش آمدید.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله بنده هم خدمت بینندگان عزیز و گرامی شبکه ولی‌عصر (ارواحنا له الفداء) عرض سلام و ادب و احترام دارم و امیدوارم که خدا به ما و شما بینندگان عزیز توفیق بدهد که به فرایض و دستوراتش عمل کنیم و آن‌چه که به مقربین درگاهش عنایت می‌فرماید به ما هم عنایت بفرماید

مجری:

زنده باشید خیلی خوش آمدید بیننده‌های عزیز عرض کنم در هفته گذشته استاد عزیز در مورد معرفی زنان برتر تاریخ صحبت فرمودند و زنان برتر تاریخ را معرفی کردند ما هم از این برنامه استفاده کردیم. در پایان برنامه عزیزانی بودند که ارتباط تلفنی برقرار کردند ولی متأسفانه وقت برنامه کافی نبود من خواهشی که از عزیزان دارم امروز هم با ما در ارتباط باشید و بپردازیم به بحث امشب‌مان استاد، زنان برتر تاریخ را هفته گذشته فرمودید اگر باز ادامه دارد خیلی خوشحال می‌شویم بشنویم و لذت ببریم

استاد عباسی:

بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصرٍ ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین. اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

بحثی را خدمت بینندگان عزیزمان داشتیم در رابطه با جایگاه زن در اسلام و بویژه جایگاه علمی و زنانی که توانستند بر اساس تعالیم اسلام، رشد پیدا بکنند در عرصه‌های علمی و توانمندی‌های علمی بالائی پیدا کنند، چرا این بحث را مطرح کردیم؟ ارتباطش به برنامه ما نبود که نقد نو اخباری‌گری بود تا این‌جای کار چه بود.

بحث بر این بود که آقایان نو اخباری که بهانه‌های مختلفی را می‌خواهند بتراشند برای رد جریان فقه و اصول و جریان فقاهت و جریان مرجعیت یکی از اقداماتی که رقم زدند همین مسئله بود، اشکال کردند به این‌که شما قائل به مرجعیت هستید چرا اجازه مرجع شدن به زن‌ها نمی‌دهید؟ اجازه رشد علمی به خانم‌ها نمی‌دهید؟

یک اشکال فرعی دیگری هم دارند که آن را در جایگاه خودش مطرح خواهم کرد، به این مناسبت ما عرض کردیم که باب علم را نه تنها اسلام نبسته بلکه به روی همه انسان‌ها گشوده همه انسان‌ها اعم از زن و مرد تشویق به آموزش علم و علم آموزی کرده و بر همین اساس زنی که قبل از اسلام در دوران جاهلیت در پایین‌ترین مرتبه بود و هیچ جایگاهی نداشت رسید به جای که انسان‌های عالم با فضیلت فراوانی تربیت شدند و حتی حرف برای گفتن داشتند در علم حدیث، در مباحث علمی دیگر، علم فقه که مواردی را عرض کردیم.

مواردی را هم امشب عرض می‌کنیم آشنا بشوند، دیدم بعضی از بینندگان عزیز در پیام‌ها که فرستادند به همین نکته اشاره دارند که چقدر برای ما این شخصیت‌ها مجهول بود و ما اطلاع نداشتیم کسانی در علم و فضیلت به این مراتب دست پیدا کردند، بسیار از این‌ها را ما در حد نامی شنیده بودیم و حقیقت همین است که شاید کم در رابطه با این شخصیت‌ها صحبت شده است.

مجری:

شیعیان؟

استاد عباسی:

بله از شیعیان که ما در رابطه با حضرت ام سلمه در حد این‌که همسر پیامبر هستند شنیدیم در رابطه با حضرت معصومه (سلام الله علیها) در حد این‌که خواهر حضرت رضا هستند و با زیارت ایشان بهشت بر ما واجب می‌شود این را شنیدیم اما آن جایگاه علمی بسیاری از این شخصیت‌ها اسماء‌ بنت عمیس و دیگران شخصیت‌های که از نظر علمی بالا هستند چیزی از زندگی این‌ها خیلی مطرح نشده.

البته در کتب است، کتاب‌های در این رابطه نوشته شده ولی در عرف جامعه شاید کمتر به این‌که پرداخت شده بعضی از این شخصیت‌ها را خدمت بینندگان عزیزمان عرض می‌کنم، یکی از آن شخصیت‌ها جناب حکیمه خاتون که فرزند امام جواد (علیه السلام) خواهر امام هادی (علیه السلام) عمه امام عسکری و عمه پدر امام زمان که در جریان تولد حضرت ولی‌عصر (ارواحنا له الفداء) هم ایشان حضور داشتند.

ماجرای جایگاه علمی ایشان بر می‌گردد به آن‌جای که مسئله آمدن جناب نرجس خاتون به خانه امام هادی (علیه السلام) اتفاق افتاد و ایشان توصیه کردند؛ چون از فضای روم آمده بود و جزء اسرای بود که خودشان را جزء اسراء قرار داده بودند، چون به انتخاب الهی بود قصه ای که بیایند و مسئله همسری امام عسکری (علیه السلام) برای‌شان مطرح بشود شاهزاده رومی بودند در شب عروسی‌شان در بین آیین و ملت خودشان مراسم به هم خورد و زلزله ای آمد.

بعد قصه حمله و جنگی که مسلمان‌ها با آن‌ها داشتند و به ایشان الهام می‌شود یا در خواب به ایشان گفته می‌شود که شما همراه اسراء بشو و در قصه ای که همراه اسراء می‌شوند و به بلاد اسلامی می‌آیند ایشان به خانه امام هادی (علیه السلام) می‌آیند. امام هادی (علیه السلام) به خواهرشان جناب حکیمه خاتون می‌فرمایند که شما معالم دین را به ایشان یاد بدهید فرایض و سنن را به ایشان یاد بدهید.

علامه مجلسی در رابطه با ایشان در بحار الانوار،‌ جلد 102، صفحه 79 نوشتند که در قبّه شریفه که در مقبره دو امام عسکریین (علیهما السلام)، امام هادی و امام عسکری در سامراء قبری منسوب به نجیبه، عالمه، فاضله، تقیه، رضیه، حکیمه دختر امام جواد (علیه السلام) وجود دارد که نمی‌دانم چرا با همه فضل و جلالت آشکاری که این بانوی گرامی دارد و محل اسرار امامت بوده زیارتی برای او قید نشده است؟ حالا یا به دست ما نرسیده یا از بین رفته یا واقعاً زیارتی قید نشده چون امامزاده‌های که زیارتی برای‌شان قید نشده یک زیارتنامه‌ ای است که برای همه امامزاده‌ها خوانده می‌شود.

 ولی شخصیتی ماننده حضرت معصومه (سلام الله علیها) زیارتنامه مأثور ویژه و خاص ایشان از امام دارند، در ادامه ایشان می‌فرمایند که مادر حضرت قائم در محضر او معارف دینیه آموخت در هنگام ولادت حضرت حجت حاضر بود و بارها به محضرش رسیده پس از شهادت امام حسن عسکری از سفراء و رابطان امام زمان به شمار می‌رفت. سزاور است که او را با الفاظی که مناسب مقام اوست زیارت کنید می‌گوید با یک جلال و جبروتی از او یاد بکنید این‌که امام هادی (علیه السلام) دستور می‌دهند که معالم دین را به جناب نرجس خاتون ایشان آموزش بدهد، در کتاب شریف بحار الانوار، جلد 51، صفحه 10 علامه مجلسی (اعلی الله مقامه الشریف) که حقیقتاً بحار الانوار گنجینه نا تمامی از معارف اهل‌بیت (علیهم السلام) است، آوردن آن هجم از روایات و بعد توضیحات و بحث‌های که علامه مجلسی در ذیل روایات مطرح می‌کنند واقعاً بی‌نظیر است در این‌جا روایتی آوردند که:

«فَقَالَ لَهَا أَبُو الْحَسَنِ (علیه السلام)»

امام هادی (علیه السلام) به جناب حکیمه خاتون فرمودند:

«يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ»

ای دختر رسول خدا

«خُذِيهَا إِلَى مَنْزِلِكِ وَ عَلِّمِيهَا الْفَرَائِضَ وَ السُّنَنَ فَإِنَّهَا زَوْجَةُ أَبِي مُحَمَّدٍ وَ أُمُّ الْقَائِمِ (علیه السلام)»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج51، ص10

جناب نرجس خاتون مادر امام زمان و همسر امام عسکری که هنوز در آن زمان همسر امام عسکری هم نشده بود تازه به منزل امام هادی آمده بوده به خانه‌ات ببر و فرائض و سنن را به او بیاموز چرا که همسر ابو محمد یعنی امام حسن عسکری و مادر امام یعنی حضرت ولی‌عصر خواهد بود.

 این هم یک روایت در رابطه با ایشان؛ آن‌چه که از روایات به دست می‌آید این است که جناب حکیمه خاتون محل رجوع مردم بوده و افراد سوالات‌شان را بویژه سوالات اعتقادی در رابطه با حضرت ولی‌عصر (ارواحنا له الفداء) می‌پرسیدند که ایشان واقعاً به دنیا آمده، هستند نیستند؟ با توجه به این‌که ایشان شاهد ولادت است و شهادت ایشان بسیار ارزشمند است در مسئله اثبات ولادت حضرت ولی‌عصر (ارواحنا له الفداء) است.

 در کتاب «کمال الدین - شیخ صدوق» روایتی آمده احمد ابن ابراهیم می‌گوید:

«دَخَلْتُ عَلَى حَكِيمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا أُخْتِ أَبِي الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ (علیه السلام) فِي سَنَةِ اثْنَتَيْنِ وَ ثَمَانِينَ بِالْمَدِينَةِ فكَلَّمْتُهَا مِنْ وَرَاءِ الْحِجَابِ وَ سَأَلْتُهَا عَنْ دِينِهَا فَسَمَّتْ لِي مَنْ تَأْتَمُّ بِهِ ثُمَّ قَالَتْ فُلَانُ بْنُ الْحَسَنِ ع فَسَمَّتْهُ فَقُلْتُ لَهَا جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكِ مُعَايَنَةً أَوْ خَبَراً فَقَالَتْ خَبَراً عَنْ أَبِي مُحَمَّدٍ ع كَتَبَ بِهِ إِلَى أُمِّهِ فَقُلْتُ لَهَا فَأَيْنَ الْمَوْلُودُ فَقَالَتْ مَسْتُورٌ فَقُلْتُ فَإِلَى مَنْ تَفْزَعُ الشِّيعَةُ فَقَالَتْ إِلَى الْجَدَّةِ أُمِّ أَبِي مُحَمَّدٍ (علیه السلام) فَقُلْتُ لَهَا أَقْتَدِي بِمَنْ وَصِيَّتُهُ إِلَى الْمَرْأَةِ فَقَالَتْ اقْتِدَاءً بِالْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام) إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ (علیه السلام) أَوْصَى إِلَى أُخْتِهِ زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (علیه السلام) فِي الظَّاهِرِ وَ كَانَ مَا يَخْرُجُ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ مِنْ عِلْمٍ يُنْسَبُ إِلَى زَيْنَبَ بِنْتِ عَلِيٍّ تَسَتُّراً عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ثُمَّ قَالَتْ إِنَّكُمْ قَوْمٌ أَصْحَابُ أَخْبَارٍ أَ مَا رَوَيْتُمْ أَنَّ التَّاسِعَ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ ع يُقْسَمُ مِيرَاثُهُ وَ هُوَ فِي الْحَيَاةِ»

كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج‏2، ص 501، ح 27

من شرفیاب حضور جناب حکیمه دختر محمد ابن علی، امام نهم (علیه السلام) خواهر ابوالحسن عسکری، امام دهم شدم سال 262 هجری قمری بود و در مدینه بودم و از پشت پرده با او سخن گفتم و از دین وی پرسیدم کسی که باید امام باشد را برای من نام ببرد و به من گفت فلان پسر حسن عسکری با اسم مخفی نام برد نام او را گفت. گفتم قربانت او را معاینه کردی یا خبر او را شنیدی؟ یعنی خودت حضرت را دیدی یا خبر او را شنیدی؟ گفت خبر او را از امام یازدهم شنیدم و برای مادرش نوشته بود، گفتم آن مولود کجا است؟ گفت پنهان است گفتم شیعه به که مراجعه کند؟ گفت به جده او مادر امام یازدهم گفتم وصیت خود را به زنی وا گذاشته؟ گفت او با این کار پیروی از حسین ابن علی ابن ابی‌طالب کرد، زیرا حسین ابن علی به حسب ظاهر وصایای خود را به خواهرش زینب دختر علی ابن ابی‌طالب سپرد برای پنهان کردن امامت پسرش علی ابن الحسین!

عرض کردیم این وصایا و ودایع یکی به حضرت زینب (سلام الله علیها) و یکی هم به جناب ام سلمه بعضی از ودایع سپرده شد که بعد به امام زین العابدین دهند این کار برای حفظ جان امام معصوم بود. سپس فرمودند شما مردمی هستید مطلع از اخبار آیا در روایت به شما نرسیده است که نهمین فرزند حسین زنده است و میراثش تقسیم می‌شود؟ یعنی حضرت داشتند با ضوابطی صحبت می‌کردند که در عین حالی که معارف شیعه را منتقل می‌کنند به جان امام لطمه‌ ای وارد نشود یا اسرار بر ملاء نشود این نشان دهنده آن کیاست و آن ویژگی خاص جناب حکیمه خاتون است که در پاسخ این‌گونه سخن گفتند. در کمال الدین شیخ صدوق، جلد 2، صفحه 501 روایت آمده است.

باز در روایت دیگر از ایشان بحث تولد حضرت آمده که:

«عَنْ حَكِيمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا قَالَتْ بَعَثَ إِلَيَّ أَبُو مُحَمَّدٍ (علیه السلام) سَنَةَ خَمْسٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ»

 ایشان در این روایت می‌گوید چون در رابطه با سال، سال 255 گفته شده 256 هم گفته شده یعنی در این روایت بحث 255 آمده

«خَمْسٍ وَ خَمْسِينَ وَ مِائَتَيْنِ فِي النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ»

دقیقاً شب نیمه شعبان امام حسن عسکری دنبال من فرستادند

«وَ قَالَ يَا عَمَّةِ ... فَإِنَّ اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ سَيَسُرُّكِ بِوَلِيِّهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى خَلْقِهِ خَلِيفَتِي مِنْ بَعْدِي‏»

ای عمه جان به زودی خداوند ولی و حجتش بر خلق و جانشین من را به شما نشان خواهد داد.

الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، دار المعارف الإسلامية، محقق/ مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص234

باز این روایتی که خود ایشان نقل کردند این روایت در کتاب الغیبة شیخ طوسی، صفحه 234 نقل شده و روایات فراوان این‌چنینی که در رابطه با حضرت و در موضوعات دیگر نقل شده است. این هم یک شخصیت که به این درجه و مقام از علم و فضیلت رسیده که حتی بعد از غیبت صغری حضرت ولی‌عصر (ارواحنا له الفداء) رابط شیعیان با امام زمان می‌شود.

یک بخشش بحث علمی ایشان است، یک بخشش بحث معرفت ایشان به امام و رسیدن به حضور امام که این ویژگی را پیدا می‌کند و می‌بینید زمانی که ایشان از حضرت صحبت می‌کند چقدر با سیاست، با تدبیر موضوع مربوط به غیبت را که بسیار حساس بوده مطرح می‌کند.

مجری:

استاد! ثواب زیارت حضرت حکیمه خاتون مثل ثواب زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) محسوب می‌شود؟

استاد عباسی:

ببینید برای وجود نازنین حضرت معصومه (سلام الله علیها) روایت خاص داریم که از چند امام در رابطه با زیارت ایشان و شفاعت به بهشت از جانب حضرت معصومه روایت آمده، اما در رابطه با حضرت حکیمه خاتون روایت این‌چنینی نداریم بله قطعاً با توجه به نکته ای که علامه مجلسی فرمودند زیارت ایشان پسندیده است و زیارت ایشان دارای ثواب است و بسیار مطلوب است اما جایگاه حضرت معصومه از این حیث با توجه به روایات است.

ما مطیع اهل‌بیت (علیهم السلام) هستیم وقتی که هم امام رضا (علیه السلام) هم امام جواد هم آقا موسی ابن جعفر هم حضرت امام صادق (علیه السلام) به صورت ویژه در رابطه با زیارت ایشان می‌فرمایند جایگاه ایشان را از دیگران متمایز می‌کند.

مجری:

یعنی امکان دارد روایت دست شیعیان نرسیده باشد؟

استاد عباسی:

بله، الان روایتی مستقیم موجود نیست علامه مجلسی هم خِرّت فن در بحث روایت هستند یک مقداری تعجب می‌کنند به دست ما چنین مطلبی نرسیده، شاید از جهتی علت مطلب، این نکته بوده که ایشان در دوران غیبت وفات کردند، و اگر می‌خواست چیزی برسد باید توقیعی از حضرت مهدی می‌رسید و ملاحظاتی ممکن است بوده باشد به هر حال این چیزی که واقع است به دست ما نرسیده.

در عین حال حکمی که برای دیگر زیارتگاه‌ها و امامزادگان است زیارتنامه ای است که به عنوان زیارتنامه امامزادگان خوانده می‌شود برای ایشان هم خوانده می‌شود و قطعاً با توجه به جایگاه علمی که داشتند و این‌که ایشان از بانوانی هستند که چند امام معصوم را زیارت کردند فرزند امام جواد هستند، خواهر امام هادی (علیه السلام) و عمه امام عسکری و عمه پدر امام زمان و در تولد امام زمان را ایشان حاضر و شاهد بودند.

حتماً زیارت ایشان دارای ثواب و فضیلت است و هر عاشق شیفته اهل‌‌بیتی که خود را به سامراء به زیارتگاه امام حسن عسکری و امام هادی (علیهم السلام) می‌رساند دقیقاً در همان ضریح قرار دارد، هم قبر حضرت نرجس خاتون مادر امام زمان که البته مادر امام زمان زیارتنامه خاص دارد و حضرت حکیمه خاتون هم در همان مقبره و ضریح هستند و حتماً زیارت می‌کنند.

مجری:

استاد! دشمن هم نسبت به جایگاه علمی حضرت حکیمه خاتون کاملاً آگاه بوده چون زمانی که حضرت هادی (علیه السلام) و امام حسن عسکری (علیه السلام) را در پادگان عسکریین حصر کرده بودند نسبت به این بزرگوار هم همان دید را داشتند؟

استاد عباسی:

بله، همان دید را داشتند با همان خانواده ایشان را در حصر قرار دادند جزئی از آن خانواده می‌دانستند با توجه به این‌که خانم بودند و امکان رفت و آمد شاید برای ایشان فراهم‌تر بوده نسبت به اهل‌بیت (علیهم السلام)، ایشان وظیفه آموزش علم دین را به خانم‌ها، پاسخگویی به سوالات و ارتباط با شیعیان را داشتند، که بعد در دوران غیبت حضرت ولی‌عصر هم ایشان به این وظیفه ادامه می‌دهند. مدتی زنده بودند و در دوران غیبت هم به این مسیر و به این کار ادامه می‌دهند که رابط امام زمان با شیعیان در دوران غیبت صغری می‌شوند.

مجری:

البته صحبت از مادر گرامی حضرت امام زمان هم بود جایگاه ویژه ایشان را بفرمایید

استاد عباسی:

نسبت به حضرت نرجس خاتون با توجه به این‌که ایشان ابتدا به ساکن از روم آمدند و در فضای اسلامی قرار گرفتند اولاً نیاز به آموزش معارف دین داشتند که جناب حکیمه خاتون این را انجام دادند و آموزش‌ها را دادند؛ ولی خود ایشان یک جایگاه ویژه علمی بیش‌تر از ویژه علمی، ویژه معنوی پیدا کردند چون برگزیده بودند ماجرای آمدن ایشان به این‌جا هم ماجرای خاصی است که ایشان در عالم رؤیا و خواب دیده بودند که آقا رسول الله و حضرت زهرا (سلام الله علیها) و آقا امیر المؤمنین از آسمان به خواستگاری ایشان آمدند و ایشان را دارند برای امام زمان خواستگاری می‌کنند.

همین اتفاق هم می‌افتد یعنی در عمل طوری می‌شود که ایشان از یک مسیر دوری به سامراء برسند و در اختیار امام هادی (علیه السلام) و بعد ازدواج با امام حسن عسکری (علیه السلام) آن نورانیتی که در چهره حضرت بوده، اگر بینندگان عزیزمان به مفاتیح الجنان مراجعه کنند زیارتنامه حضرت نرجس خاتون را ببینند زیارتنامه‌ای بسیار زیبایی است و خاص ایشان زیارتنامه مأثور وجود دارد و ایشان را با مادر حضرت موسی مقایسه کرده.

مانند مادر حضرت موسی که فرزندش را به رود نیل، دریا و بحر سپرد این‌گونه نسبت به فرزندش مقایسه می‌کند؛ چون زمانی که حضرت امام به امامت رسیدند تنها 5 یا 6 سال نهایتاً عمر شریف حضرت ولی‌عصر بوده، مادر باید می‌پذیرفتند که فاصله ای بین ایشان و حضرت ولی‌عصر ایجاد بشود و این خودش دارای مقامات است و بسیار بسیار حضرت نرجس خاتون حاجت دهنده هستند؛ یعنی نذرهای که نسبت به ایشان بشود چه نذر معنوی مانند صلوات و ... که به محضر حضرت نرجس خاتون هدیه بشود، چه نذر مالی باشد که از طرف ایشان کار خیر و صدقه ای و یا مراسم ذکر و روضه‌ای گرفته بشود بسیار حاجت دهنده است.

از دوستان فراوان شنیدم حقیر بارها نسبت به ایشان نذر کردم و مجرب بوده یک شخصیت ویژه این چنینی است، شخصیتی که مادر امام زمان ما هستند و ما هر چه به ایشان محبت کنیم از اهداء نماز و دعا و صلوات و ذکر و نذر کردن مورد ان شاء‌ الله وجود نازنین امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهیم بود.

مجری:

عرضم به خدمت شما که در مورد جایگاه زن در اسلام دارد صحبت می‌شود و جایگاهی که مادران گرامی اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) دارند بخصوص مادر گرامی حضرت امام زمان ولی‌عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که مادر یک امام محسوب می‌شود خدایا به حق محمد و آل محمد قسمت می‌دهم تو را به مادر گرامی حضرت ولی‌عصر (اللهم عجل لولیک الفرج)

 (میان‌برنامه)

مجری:

استاد! در هفته گذشته یک سوالاتی در مورد مسیحیت مطرح شد که خیلی برایم جالب بود، از هفته گذشته تا به الان خیلی مرور کردم و مدام سعی می‌کردم با پاسخ به این سوال خودم را توجیه کنم جداً نتوانستم این‌که اصرار بعضی از ادیان‌ها بخصوص مسیحیت نسبت به ارزش زن و پایین آوردن ارزش زن خیلی برای من جالب بود که این‌قدر ما در این برنامه‌ها داریم می‌گوییم که دین مقدس اسلام ارزش یک زن را خیلی خیلی بالا برده و خیلی بالا است.

اصرار مسیحیت بخصوص مسیحی‌ها یا یهودی‌ها، خیلی دوست دارم در این برنامه در مورد یهودیت هم صحبت بشود، این‌ها ارزش زن را مدام اصرار دارند و مُصر هستند که پایین بیاورند مثلاً در مورد حضرت مریم صحبت می‌شود و مقام این بانوی بزرگوار این‌قدر بالا می‌بریم که دین مقدس ما و خدای بزرگ فرموده ولی اصرار این‌ها این است که نه حضرت مریم یک جایگاه خیلی پایینی دارند. ما تعریف از این‌ها و بزرگان دین‌شان می‌کنیم و این‌ها نسبت به بزرگان دین‌شان خیلی افت شخصیتی دارند دلیلش چه است؟

استاد عباسی:

اشاره ای داشتیم به آن‌چه که در کتاب مقدسی که از دیدگاه ما در آن تحریف اتفاق افتاده، و دیدگاه‌های در این کتاب مقدس و دیدگاه بزرگان مسیحیت وجود دارد که ما آن را مغایر با مسئله شأن و جایگاه زن می‌دانیم، شروعش هم در کتاب‌های مقدس یهودی است. چون کتاب مقدس دو بخش دارد (عهد عتیق و عهد جدید) عهد عتیق را یهودی‌ها وقتی چاپ می‌کنند با نام تَنَخ چاپ می‌کنند تورات نبی این خُطُب یا کُتب یعنی بخش تورات دارد بخش کتب انبیاء دارد و بخش کتبی که کتب پیشگویی است این عهد عتیق می‌شود.

مجموع کتاب‌های عهد عتیق مجزا به نام تَنَخ چاپ می‌شود ولی در مسیحیت با عنوان عهد عتیق چاپ می‌شود چون مسیحیت ادامه یهودیت است کتاب آن‌ها را هم قبول دارد؛ ولی یهودیت چون دین جدیدی به نام مسیح و عیسی مسیح را قبول ندارد دیگر عهد جدید را قبول ندارد فقط عهد عتیق را قبول دارد. شروع قصه از آن‌جای است که زن اساساً اضافه بر سازمان به دنیا می‌آید و آفریده می‌شود. در واقع زن طفیلی مرد آفریده می‌ّ‌شود از دیدگاه مسیحیت و یهودیت!

 طفیلی مرد از این‌جای که وقتی مرد آفریده می‌شود و قصه آفرینش تمام می‌شود بعد می‌گویند مرد نیاز دارد یک نفر هم با او باشد مأنوس باشند مرد را طی یک مدل بیانِ (حالت جنایی مانند دارد) که مرد را خدا به خواب می‌برد در عالم خواب یکی از دنده‌های مرد را که حضرت آدم باشد می‌کشد مثل عمل جراحی با این یک دانه دنده زن آفریده می‌شود که این آفرینش زن می‌شود. و بعد تمام قصه درخت ممنوعه و ... کاسه کوزه‌ها سر زن شکسته می‌شود که حوا باشد و می‌گویند اساس گناه نخستین که در مسیحیت و یهودیت خیلی عوارض دارد این گناه نخستین توسط حضرت حوا اتفاق افتاده و محکومت است؛ لذا به کتابی به نام جنس دوم اشاره کردم. کتاب جنس دوم نوشته سیمون دو بووار ترجمه قاسم صنعوی در این کتاب یک موردش را فقط می‌خواهم نشان بدهم بزرگوارن می‌توانند این کتاب دو جلدی را که تقریباً هر جلدش چهارصد و خرده ای صفحه است و در رابطه با مسیحیت این بحث را انجام داده می‌توانند در فضای مجازی در وب به صورت رایگان دانلود کنند بخوانند. ما همه حرف‌مان این است باید دنبال مطالعه و دانایی رفت اگر من یک مطلبی را تا حالا نشنیدم دلیل نمی‌شود که این مطلب وجود نداشته باشد، باید بروم ببینیم مطالعه بکنم، به دست بیاورم ما مطلب را نشان می‌دهیم سند را ارائه می‌دهیم و در خواست هم می‌کنیم بگیرید و بخوانید به کسی هم پنهانی حرفی نمی‌زنیم و نمی‌خواهیم چیزی را پنهان بکنیم واضح و آشکار بیان می‌کنیم.

یک مطلبی را آورد که خیلی ناراحت کننده است در جلد 1، صفحه 28 از آگوستین قدیس که از نفرهای شماره یک اللهیاتی در مسیحیت است. یعنی اگر دو سه نفر داشته باشیم یکی‌اش آگوستین قدیس است که قدیس بودنش واضح است و از افراد عالی رتبه در مسیحیت است، آگوستین را هم شما به هر مسیحی که حداقل سواد علمی داشته باشد بگویید می‌شناسد شخصیت آگوستین قدیس شخصیت پنهانی برای افراد نیست. ایشان این‌‌جا این مطلب را اعلام می‌کند که خیلی مطلب درد‌ آوری است از بینندگان‌مان عذرخواهی می‌کنم می‌گوید زن حیوانی است نه استقامت دارد و نه استوار است. زن خیلی ضعیف و خیلی با مشکلات است.

مجری:

منظورشان حیوان ناطق نیست؟

استاد عباسی:

نه، من این عبارت را عرض کردم و سند را نشان می‌دهم در جاهای دیگر مفصل مطرح کردند مانند دیوی است و بعد می‌گوید ماننده دروازه ای است که شیطان از او وارد می‌شود عبارت‌های بسیار بسیار تندی آورده، من بعضی مطالب دیگر را از کتب مسیحی نکاتی را عرض می‌کنم علت بیان کردن‌مان این نیست ما می‌خواهیم با مسیحیت برخورد کنیم دعوای داشته باشیم ما داریم مباحث علمی را مطرح می‌کنیم و می‌گوییم اگر امروز اسلام این را می‌گوید ما قدر اسلام را بدانیم و اگر عزیز مسیحی یا مسلمانی شنیده از کسانی اسلام با زن مشکل دارد ولی نه در مسیحیت خیلی نسبت به زن دیدگاه‌های خوبی مطرح می‌شود. بدانند واقعاً این‌طور نیست واقعاً شرایط، شرایط برعکس است و آن‌چه که در اسلام گفته می‌شود کاملاً جایگاه زن را دارد بالا می‌بیند و با یک ویژگی خاصی برخورد می‌کند برخلاف آن چیزی که مطرح است یک شخصیتی به نام ترتولیانوس است از بزرگان مسیحی باز از شخصیت‌های طراز اول است معروف به آباء کلیسا است، یعنی پدران کلیسا؛ آباء کلیسا را وقتی اسم می‌برند ترتولیانوس یکی از شخصیت‌های مهم است.

ایشان خطاب به زن می‌گوید، می‌گوید تو دروازه شیطان هستی تو آن کس را که شیطان جرأت نداشت از روبرو مورد حمله قرار دهد مجاب کردی به سبب تو بوده که پسر خدا ناگذیر به مردن شد تو باید پیوسته جامع سوگ و ژنده به تن داشته باشی این عبارتی که آقای ترتولیانوس در رابطه با زن مطرح می‌کند این یکی از این ویژگی‌ها است. می‌گویند موجب گناه نخستین شده و گناه نخستین هم بسیار عقوبت بدی دارد و این عقوبت بد هم واسطه‌اش حوا است.

یعنی همه آن بلاهای که سر بشر آمده به خاطر گناه نخستین که عارضه بسیار سنگینی داشته در رابطه با گناه نخستین مفصل قبلاً شاید در چندین برنامه ناگفته‌های مسیحیت در شبکه ولایت مطرح کردم که واقعاً گناه نخستین خیلی مهلک بوده، چیزی که مسیحیت می‌گویند اعتقاد ما نیست. یکی از عوارضش که برای زن عقوبت است من هفته گذشته هم ذکر کردم آقای بزرگوار مسیحی که روی خط آمدند به سوالات ما جواب ندادند و ناراحت شدند ایشان سوالاتی مطرح کردند من جواب دادم حتی ایشان آیه را وقتی اشتباه می‌گفتند ما آیه را برای‌شان پیدا می‌کردیم یا آیه را می‌گفتند می‌آوردیم و می‌خواندیم آیه را ترجمه می‌کردیم و جواب می‌دادیم ولی ایشان به این‌ها جواب ندادند.

یکی از ویژگی‌ها این بود که در کتاب مقدس مسیحی در عهد جدید آمده که آقای پولوس که از شخصیت‌های طراز اول مسیحیت است یعنی کسی است که به نوعی نفر اول بعد از حضرت عیسی الان به حساب می‌آید یعنی پولوس قدیس در عهد جدید، تعداد زیادی کتاب‌ها، کتاب‌های است که نوشته پولوس است یا نامه ای به افراد و اقوام و ... است نقش بسزایی در مسیحیت دارد. در نزد مسیحی‌ها مقدس است از دیدگاه ما بر اساس شواهد و ادله تغییرات جدی در مسیحیت را پولوس ایجاد کرده، منتها پتروس که شمعون صفا بوده جانشین حضرت عیسی بود ولی از جانشین حضرت عیسی که شمعون صفا بود کنار زده شد به واسطه پولوس و پولوسی که ابتداً مسیحی کش بود یعنی مسیحی‌ها را می‌کشت می‌گفت چرا از یهودیت، مسیحی می‌شوید؟ یک مرتبه در یک اتفاقی می‌گوید من مسیحی شدم و می‌آید شروع به تبلیغ مسیحیت می‌کند و تغییرات در مسیحیت می‌‌دهد که یک بحثش بحث شریعت است.

ایشان در کتاب اول تیموتائوس، جلد2، آیات 14 و 15 در رابطه با زن می‌گوید اولین گناه را چون زن مرتکب شده راه بسیار سختی در رستگاری دارد به این آسانی‌ها رستگار نخواهد شد می‌گوید و آدم فریب نخورد بلکه زن فریب خورده در تقصیر گرفتار شد؛ اما به زاییدن رستگار خواهد شد مسیر رستگاری برای زن فقط زاییدن است و این زاییدن در جاهای دیگر که مطرح می‌کند بحث درد زایمان را به عنوان یک جریمه و تنبیه برای زن که عامل فریب حضرت آدم بوده مطرح می‌کند. این‌ها سوالاتی است که اگر عزیز مسیحی یا عزیزان مسیحی می‌خواهند پاسخ بدهند ما محضرشان هستیم می‌توانند تماس بگیرند اگر دیگران هم می‌توانند سوال کنند ما معتقد هستیم که سوال کردن هیچ اشکالی ندارد بدون بی‌احترامی، بدون توهین گفتگوی علمی و سوال باید اتفاق بیافتد. کسانی که بارها و بارها اشکال به اسلام می‌گیرند و طعنه به اسلام می‌زنند وقتی وارد کتب و منابع خودشان می‌شویم می‌بینیم که خیلی عبارات دیگری را مطرح کرده‌اند.

در کتاب پیدایش که از کتب توراتی عهد عتیق است یعنی معتقد هستند اولین کتاب از کتب توراتی است که به حضرت موسی داده شده می‌گوید آیا از آن درخت که تو را امر فرمودم از آن نخوری خوردی؟ درد زایمان تو را زیاد می‌کنم و تو با درد فرزندان خواهی زایید، مشتاق شوهرت خواهی بود و او بر تو تسلط خواهد شد کتاب پیدایش،‌ فصل 3، آیات 11 تا 16 خدمت شما هستم.

مجری:

استاد! من به نیابت از بیننده‌های عزیز این سوال را مطرح می‌کنم این‌که دیدگاه اسلام نسبت به اصطلاح گناهی که حضرت حوا انجام داده چه می‌تواند باشد؟ یعنی این دیدگاه را اسلام دارد که حضرت حوا مرتکب گناه شده؟

استاد عباسی:

ببینید اساساً آن‌چه که در رابطه با حضرت آدم و حوا اتفاق افتاد گناه نبود، بلکه ترک اولیٰ بود، اگر گناه باشد که حضرت آدم گناهکار به حساب می‌آید دیگر پیامبر نمی‌توانند باشند پیامبران معصوم هستند. مسیحی‌ها می‌گویند که این‌ها گناه کردند حتی در محتوای چیزی که این‌ها استفاده کردند متفاوت است یعنی ما می‌گوییم میوه ممنوعه اگر گندم و یا هر چیزی بوده باشد این منع خدا به خاطر این بود که این موجب خروج از بهشت می‌شد. موجب بدبختی نمی‌شد موجب فلاکت نمی‌شد یعنی ممکن بود در هر صورت با عنوان دیگری بیاید ولی مدل آن باغ طوری بود که موجب خروج از آن‌جا می‌شد، اما در جریان مسیحیت می‌گویند که این درخت، درخت دانایی و علم بود خدا می‌خواست انسان یعنی آدم و حوا دست به علم پیدا نکنند، اگر این‌جا می‌رفتند دانا و عالم می‌شدند بعد ممکن بود روی دست (العیاذ بالله) خدا بلند بشوند به خاطر همین خدا نمی‌خواست بعد می‌گوید این‌ها نه این‌که عریان نبودند عریان شدند در اسلام می‌گوییم این حالت عریان بودن نشان دهنده عوارض ترک اولیٰ است این عریان شدن اتفاق افتاده که دنبال پوشش خودشان بودند.

در مسیحیت می‌‌گویند نه این‌ها (العیاذ بالله) عریان بودند، ولی نمی‌فهمیدند عریان هستند وقتی میوه دانایی خوردند سیب یا هر چیز دیگری باشد حالا عاقل شدند و فهمیدند که عریان هستند والا (العیاذ بالله) قبلاً مثل آدم‌های کم عقل که ممکن است عریان هم باشند اصلاً‌ برای‌شان مهم نیست عریان بودند و برای‌شان مهم نبود حالا این اتفاق که افتاد متوجه شدند که عریان هستند و برای‌شان مهم شد که نباید عریان باشند. این میوه درخت دانایی باشد خیلی فرق می‌کند یعنی خدا دارد از دانایی محروم می‌کند در حالی که در اسلام خدا دائماً دارد به دانایی توصیه و سفارش می‌کند (افلا یعقلون، افلان یتدبرون) دارد توصیه می‌کند. نمی‌گوید دانا نباش آن‌ها می‌گویند اصلاً این درخت، درخت دانایی بود خدا می‌خواست یک فاصله‌ ای بین خودش و انسان باشد گفت اگر این بفهمد همه چیز بر باد می‌رود نباید بفهمد.

ظاهر دو تا قصه ای است که شبیه هم است ولی باطن ماجرا کاملاً با هم متفاوت است توضیحی که اسلام می‌دهد که ماجرای که اسلام نقل می‌کند با آنی که مسیحیت نقل می‌کند کاملاً متفاوت است.

بله آدم و حوا، هر دو از این میوه خوردند، ولی اسلام متهم نمی‌کند که تقصیر حوا بود و حوا گناه کرد نه هر دو از میوه ممنوعه چشیدند و هر دو هم از بهشت بیرون آمدند ولی ترک اولیٰ بود گناه نبود، گردن یکی هم نمی‌اندازیم همه بچه‌های مادر حوا، بابا آدم را هم مجازات نمی‌کنیم به خاطر این‌که آن‌ها این کار را کردند اصلاً در رابطه با این قضیه مجازات مطرح نیست. چرا مجازات بکنیم؟ مجازات نمی‌شوند ولی این‌ها می‌گویند تمام زن‌ها باید درد زایمان بکشند مجازات آن کاری که حضرت حوا انجام داد. این‌‌ها باید سکوت پیشه کنند حق ندارند خیلی حرف بزنند به خاطر این‌که آن‌جا گناه انجام دادند و کلی مصیبت و بدتر از همه همان گناه نخستین که این گناه نخستین در ابناء بشر همین‌طور یکی پس از دیگری ادامه پیدا کرده است.

مجری:

این مطلب ‌شان بر چه اساس است؟ برای من خیلی عجیب است و جای سوال. استاد یک سوال دیگر هم خواستم از محضر شما عرض کنم پس دیدگاه اسلام نسبت به گناه حضرت حوا اصلاً درست نیست که مسیحی‌ها قبول دارند این مطلب را خود کسانی که دین را تحریف کردند به دست مسیحیت رسیده؟

استاد عباسی:

ماجرای حضرت حوا در کتاب مقدس مسیحی در عهد عتیق آمده یهودی‌ها جدا چاپ می‌کنند قبول دارند مسیحی‌ها هم قبول دارند این‌که تحریف شده ما بگوییم یک آیه تحریف شده نمی‌دانیم معلوم نیست ولی این کتاب تحریف شده؟ چرا چون در رابطه با بعضی از کتب توراتی، بعضی از کتب دیگر در عهد عتیق داریم که مدتی گم شدند و مفقود شدند تعارضاتی در آن وجود دارد در سندش مشکل وجود دارد انتسابش مشکل وجود دارد. این‌ها چندین بار جمع شدند انتخاب کردند گفتند این کتاب‌ جزء کتاب مقدس باشد بعضی کتاب‌ها را بیرون از کتاب مقدس گذاشتند شده کتب اَفوک ریفائی یعنی کتب قانونی ثانوی یعنی این‌ها هم در کتاب مقدس باید می‌بود ولی حالا می‌گوییم بعضی‌ها باشد و بعضی‌ها نباشد این‌که این‌های که گفتند این‌ها باشد و این‌ها نباشد صلاحیت داشتند یا نداشتند؟ چون این‌ها که پیغمبر نبودند و علمای دین بودند گفتند این کتاب را قانونی ثانوی می‌گذاریم (اَپوک ریفائی)

بعضی کتب شدند کتب سود اپوک ریفائی یعنی کتب غیر قانونی آن‌ها را کلاً خط زدند با این‌که آن‌ها مدعی بودند ما هم جزء کتاب مقدس باید باشیم کتاب ما هم جزء کتاب مقدس است اما گفتند نه شما غیر قانونی هستید شما باید کلاً حذف بشوید و یک سری کتاب‌ها را غیر مجاز اعلام کردند. لذا به صورت کلی ما می‌گوییم ما معتقد هستیم خدای متعال چنین چیزی نمی‌فرمایند.

برداشت همه انبیاء‌ همین برداشتی باید باشد که اسلام می‌گوید چرا؟ به خاطر این‌که هیچ کدام از انبیاء ضدیّت با حضرت حوا پیدا نمی‌کنند حضرت حوا را کوچک و تحقیر نمی‌کنند خلافی به او نسبت نمی‌دهند اما این‌ها در کتاب مقدس یهودی و مسیحی وجود دارد. یا یک آیه تحریفی است ما می‌گوییم آن‌چه که یهودیت و مسیحیت فعلی می‌گوید نمی‌گوییم آن‌چه که واقعاً حضرت موسی و حضرت عیسی می‌گویند.

مجری:

پس الان هم نسبت به ارزش‌های زن، مردم امروزی مسیحی قبول دارند یعنی زنان می‌دانند که ارزش زن در کتاب مقدس این‌قدر پایین است؟

استاد عباسی:

در خیلی از موارد آیات گفته نمی‌شود وقتی می‌خواهند آموزه‌ها را تعلیم بدهند سعی می‌کنند خیلی از موارد را نگویند از عزیزان مسیحی ما تماس گرفتند من از ایشان سوال کردم این اتفاقات را قبول دارید یا نه؟ می‌گوید این اتفاقات بود ولی در قرون وسطیٰ بود الان نیست. قرون وسطیٰ یکی دو روز بوده، قرون وسطیٰ 10 قرن بود از قرن 500 تا قرن 1500 میلادی یعنی از قرن 5 تا قرن 15،‌ده قرن قرون وسطیٰ بوده است.

در این 10 قرن قرون وسطیٰ چه کسی داشته این کارها را انجام می‌داد؟ مثلاً یک حاکمی، یک شهرداری، یک استانداری یا یک آدم قلدری داشته این جنایت‌ها را بر علیه زنان انجام می‌داد، نه خود کلیسا مأمور انجام این کار بود و این مطالبی که ما گفتیم مال یکی دو روز نیست این‌ها در کتاب مقدس مسیحی است و آن‌های که مطالب را برداشتند و بر علیه زن شروع کردند این کار را انجام دادند هزاران زن، زنده به دریا ریخته شد هزاران زن، سوزانده شد در کوره زن‌ها را ریختند و سوزاندند و ... این‌ها بر اساس آموزه‌های کتاب مقدسی و آموزه‌های آباء کلیسا بود.

آباء کلیسا که قرون وسطیٰ نیستند. آباء کلیسا شخصیت‌های برتر و درجه یک هستند به عنوان بزرگان این دین شناخته می‌شوند این‌ها هم بر اساس کتاب مقدس، یعنی این تفکر، تفکر کتاب مقدسی است نمی‌شود بگوییم ما می‌خواهیم مسیحی مؤمنِ معتقد فلان باشیم اما بگوییم این کتاب ما نیست ایشان یک مقایسه نا مربوطی کرد گفتند در بین اسلام داعش وجود دارد.

داعش اقلیتی است که اصلاً مورد پذیرش و قبول هیچ کدام از مسلمان‌ها نیست، ما که مطلقا قبول نداریم به خاطر این‌که اصلاً ربطی به شیعه ندارند آن‌ها که منشعب از اهل‌سنت شدند آن‌ها هم دارند آن‌ها را طرد می‌کنند می‌گویند به خاطر این‌که آموزه‌ها و حرف‌های‌شان غلط است ما که آن را اسلام نمی‌دانیم ولی اگر در مجموع اسلام آمد یعنی یک چیزی را همه مسلمان‌ها شیعه و سنی همه پذیرفتند، الأزهر مصر، حوزه علمیه قم، حوزه نجف همه این‌ها گفتند که این عقیده ما است آن موقع می‌توانیم بگوییم این عقیده مسلمان‌ها است. ولی واقعاً ما چنین چیزی نداریم چنین رویکردی در روایات ما نیست باید منابع دینی ما شهادت بدهد به چیزی که افراد دارند مطرح می‌کنند ولی منابع دینی مسیحیت دارد شهادت می‌دهد به اتفاق‌های که در قرون وسطیٰ و این‌ها پیش آمده.

مجری:

خیلی جالب است دین اسلام را قیاس می‌کنیم و ادیان‌های دیگر را می‌بینیم جداً لطافت دین مقدس اسلام چقدر صیقل قلب‌ها است منِ مسلمان و بچه شیعه در برنامه نشستم دارم نگاه می‌کنم وقتی می‌بینم که نسبت به زنان و مردان این‌قدر ارزش قائل می‌شود هیچ فکری نسبت به این قضیه برای انسان ایجاد نمی‌شود که انسان یک شبهه ای ایجاد بکند بگوید دین مقدس اسلام همچنین شبهاتی را ایجاد کرده است.

 (میان‌برنامه)

مجری:

بینندگان عزیز با ادامه برنامه عصر ایمان در خدمت شما هستیم و منتظر تماس‌های خوب شما، با برنامه تماس بگیرید سوال‌های که در ذهن تان مطرح می‌شود بفرمایید استاد در برنامه حضور دارند و به سوالات شما پاسخ می‌دهند. استاد یکی از بیننده‌های خوب ما یک سوالی مطرح کردند نه تنها این بیننده بلکه خیلی از خانم‌ها هستند ممکن است این سوال برای‌شان ایجاد بشود می‌گفتند شما هر چیزی می‌گویید درست است اسلام هر چیزی گفته درست و قبول؛ ولی چرا در جاهای که دین مقدس اسلام پیاده شده به فرض مثال در کشور ایران، در خیلی از کشورهای اسلامی این‌ها پیاده نمی‌شود آن دیدی که نسبت به زن باید داشته باشند ندارند. یا به فرض مثال قیاس می‌کرد می‌گفت کشورهای اروپایی و آمریکایی را وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم زنان خیلی آزاد هستند نسبت به حجاب‌شان نسبت به خیلی از مسائل پوششی خودشان این قیاس را کرده و می‌گوید اسلام خیلی زن را تحت فشار قرار داده و هیچ وقت هم عملی نمی‌شود و همه‌اش هم حرف است. درست است؟

استاد عباسی:

ما یک وقت از مبانی صحبت می‌کنیم این مبانی که دین اسلام دارد چه است؟ یعنی آن‌چه که باید باشد شایسته است باشد دیدگاه چه است؟ یک وقت می‌گوییم الان در اجرا همه این‌ها که می‌گویید تحقق پیدا کرده و انجام شده، شما آن‌چه که نقشه راه را کشیدید گفتید نقشه این راه این است یک اتوبان 8 بانده با این ویژگی باید باشد بعد وقتی می‌روی می‌بینی نه یک جاده معمولی دو بانده است اتوبان هم هنوز نشده.

آن طراح می‌گوید من طراحی که انجام دادم درست انجام دادم می‌تواند این طراحی بهترین خروجی داشته باشد به آن‌جا ختم بشود اما واقعاً انجام شده یا نه؟ ممکن است نه ما می‌گوییم در خیلی از جاها یعنی اگر واقعاً دین به تمامه اجرا بشود خیلی از معضلات برطرف می‌شود. آیا در عدالت در کل دنیا کشوری، جای پیدا می‌کنید واقعاً در عدالت به انتهای مسئله رسیده باشد یعنی کاملاً عدالت اجرا بشود؟ نه. عدالت نسبی بعضی از کشورها در یک موضوعی عدالت را دارند بعضی‌ها در موضوع دیگری دارند بعضی‌ها اصلاً در هیچ موضوعی شاید هیچ عدالتی نباشد، در این مفهوم هم آن‌چه که اسلام گفته دقیق است لذا جاهای که رعایت شده خروجی‌ها، خروجی‌های کاملی بوده. چطور؟ یعنی وقتی ما می‌بینیم یک نفر از نظر معنوی، از نظر علمی، از نظر خانوادگی به اوج قله می‌رسد ما یکی از شخصیت‌های که می‌خواستیم مرحله بعد دو مرتبه در رابطه با او صحبت کنیم یک شخصیت خیلی عجیب و غریب است.

فاطمه دختر شهید اول ملقب به سبط مشایخ که معنی‌اش سرور استادان حدیث می‌شود یعنی شخصیت تأثیر گذار که ایشان در قرن 8 و 9 در حوزه علم دین و حدیث کار ویژه انجام داده و شخصیتی است که برنامه اشاره کردم زمانی که ایشان در جبل عامل لبنان از دنیا رفت 70 مجتهد مرد در تشییع جنازه ایشان شرکت کردند، این‌قدر مقام معنوی داشت. وقتی به این‌جا می‌رسیم می‌بینیم یک همچنین خروجی دارد پس سیستم درست است یعنی آن نقشه ای که کشیده شده همین‌طور (العیاذ بالله) بر اساس یک سری چیزهای ذهنی نبوده بگوییم من یک نقشه می‌کشم از این‌جا تا مشهد من می‌خواهم یک اتوبان 20 بانده درست کنم یک نفر می‌گوید 20 بانده محال است به خاطر این‌که فلان جا به کوه می‌خورد آن کوه را نمی‌توانی بر داری و ... ولی وقتی ما می‌بینیم خروجی‌های درست به وجود آمده که افرادی از زنان به آن درجه رسیده‌اند این‌که پایه ریزی و مبنا، مبنای درستی است اما رعایت نمی‌کنند حق زنان خورده می‌شود مردها یک جاهای بد برخورد می‌کنند یک جاهای حق کشی می‌کنند این در همه جا وجود دارد این ربطی به اصل اسلام ندارد و نکته مهم این‌که بنای اسلام بر این بوده که جلو و جلو بیاید تا این‌ها مرتفع بشود و اگر ملاحظه بکنیم می‌بینیم اهل‌بیت (علیهم السلام) خودشان مراعات می‌کردند.

یعنی نحوه برخورد و تعامل با همسران‌شان را ببینید اصلاً نحوه تعامل با زن را ببینید آن زن یک جای کنیز امام معصوم بوده، کوتاهی کرده بچه امام معصوم از دستش افتاده و از دنیا رفته بعد همین که این‌ می‌ترسد به او می‌گویند بیا امام کار دارد، حضرت می‌گویند که تو در راه خدا آزاد هستی به خاطر این‌که تو ترسیدی! یک انسان که بچه حضرت بوده کشته شده حضرت می‌تواند مؤاخذه کند و دیه بگیرد و یا قصاص کند. می‌گوید تو ترسیدی و چون ترسیدی در راه خدا آزادت کردم چرا؟ چون ابهت منِ امام معصوم موجب نگرانی و ترس و واهمه در دل تو شده، یک کسی شاخه گل به امام معصوم هدیه می‌کند امام در راه خدا آزادش می‌کند این‌ها که همسر امام نبودند، زنان این‌چنین کنیز و این‌ها بودند نسبت به همسران‌شان چه برخوردی داشتند لذا می‌گوییم این دین ظرفیت دارد می‌گویید اجرا نشده؟ به خاطر این‌که ما اهل اجرا نبودیم ما مشکل داشتیم ما مسلمانانی هستیم که کوتاهی می‌کنیم.

در اجرای چیزهای دیگر ربا در اقتصادمان نیست؟ چرا هست. اسلام اقتصاد ربوی دارد؟ نه اسلام اقتصاد ربوی ندارد راه حل دارد ما عمل نمی‌کنیم از خودمان نظر جدید می‌دهیم می‌خواهیم حرف خودمان را پیاده کنیم، لذا به این اشکال می‌کنند؛ اما آنی که گفتند در غرب، نگاه کاملاً غیر واقع بینانه است یعنی با غرب اصلاً قابل مقایسه نیست. می‌گویند آزادی دادند، آزادی دادند در یک موضوعاتی که این موضوعات به ضرر خانم‌ها است؛ یعنی وقتی به خانم آزادی می‌دهند که شما حجاب نداشته باش، شما می‌توانی خارج از خانواده هم روابط عاطفی و احساسی برقرار بکنی دارند اولاً به خود این خانم بعد به همسرش و بعد به فرزندش ضربه می‌زنند و این دردسر ساز و مشکل ساز برای این‌ها است.

وقتی که به او گفته می‌شود از این طرف شما این آزادی را داری از یک سری حقوق او را دارند محروم می‌کنند، در اسلام بُعد اقتصادی یعنی بار اقتصادی خانواده به دوش مرد گذاشته شده گفته تو نفقه بده، تو مسکن تهیه کن، وظیفه داری تو تلاش بکنی این‌جا گفته شده نه شما فلان چیزها را آزاد هستی در عوضش خودت برو کار کن و آن‌ها موظف هستند کار بکنند. زن موظف است کار بکند و درآمد داشته باشد هر کسی درآمدی مستقلی برای خودش دارد خواستند بیایند در زندگی با هم خرج بکنند، خرج بکنند این‌که آن نفقه بر عهده او هست، نیست بعد به او می‌گویند نفقه بر عهده مرد نیست، خانم می‌‌تواند مستقلاً خیلی سریع برود طلاق بگیرد و این دردسر ساز است یعنی وقتی همه حق در این ماجرا به خانم‌ها داده می‌شود خود خانم‌ها متضرر می‌شوند.

موارد متعدد وجود دارد من نمونه‌هایش را دیدم به خاطر این‌که طلاق گرفتن سهل است؛ یعنی زن راحت می‌تواند طلاق بگیرد بسیاری از خانم‌ها در غرب طلاق گرفتند حتی خانم‌های مسلمان که در غرب زندگی می‌کنند، قانون است خانم‌ها به راحتی می‌توانند طلاق بگیرند خانم به دادگاه برود بی برو برگرد با سرعت نسبتاً بالایی طلاق از همسرش می‌گیرد.

در ایران هم اگر به دادگاه برود طلاق می‌تواند بگیرد یک مقداری با دست انداز است این دست انداز علت دارد این‌که می‌گویند خانم اگر می‌خواهد طلاق بگیرد مالی را به همسرش ببخشد طلاق بگیرد یعنی چه؟ چرا مرد می‌خواهد طلاق بگیرد نباید مالی را ببخشد؟ چون به او مهریه و نفقه داده در این مدت 4 ماه که این خانم در عده او است حق ندارد او را از این خانه بیرون بکند این 4 ماه هم باید خرجش را بدهد. اما خانم وقتی طلاق می‌گیرد این ویژگی‌ها نیست می‌گوید مقداری ببخش یعنی این‌که وقتی قرار می‌شود پول بدهی و طلاق بگیری خرج بکنی حالا می‌نشینی فکر می‌کنی که واقعاً باید طلاق بگیری یا نباید طلاق بگیری؟ ممکن است پشیمان بشوند. صدها نفر از این‌ها پشیمان شدند یعنی با این وقفه‌های که افتاده قرآن می‌فرماید:

(حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا)

يک داور از خانواده شوهر، و يک داور از خانواده زن انتخاب کنيد (تا به کار آنان رسيدگي کنند).

سوره نساء (4): آیه 35

آشتی اتفاق افتاده صحبت خود این‌ها، به مشاور معرفی می‌کنند این اتفاق‌ها افتاده و موانعی که گذاشته شده شما خانم اگر می‌خواهی این کار را انجام بدهی یک چیزی باید به آقا ببخشی از مالت کم می‌شود و باید پرداخت بکنی باز هم حاضر هستی طلاق بگیری؟ این مانع اولاً نفع به این بر می‌گردد این حس تنفری که در غرب، در خانم‌ها ایجاد کردند و آثارش دارد این‌ طرف هم می‌آید که همه‌‌اش در بِکش بِکش زن و مردی و جریان‌های فمنیستی هستند. یعنی همه‌اش مردها در یک جناح و خانم‌ها در یک جناح هستند خانم‌ها دور همدیگر جمع می‌شوند بر علیه مردها باید صحبت بکنند مدام بد و بیراه به مردها بگویند و مدام به همدیگر یاد بدهند چطوری آزار و اذیت بکنند جمع‌های فمنیستی در غرب است که این‌ها هفته ای یک بار یکشنبه‌ها دور همدیگر جمع می‌شوند. سرپرست این‌ها خانم‌ها یا مطلقه یا خانم‌های که کلاً ازدواج نکردند هستند و فقط دور همدیگر جمع می‌شوند بدی مرد را می‌گویند.

مجری:

چرا؟

استاد عباسی:

دشمنی، شکل یک تیم و حزب هستند که موفقیت این حزب به این است که خانم‌ها را جذب بکند بعد خانم شوهر‌دار که شوهرش را دوست داشته و علاقه داشته، اختلاف در همه زندگی‌ها است دو تا آدم دارند زندگی می‌کنند دو تا سنگ هم کنار هم باشند یک جا به هم می‌خورند و صدای می‌دهد ولی وقتی آن‌جا می‌رود دیگر با این دید نگاه نمی‌کند که من ببخشم، بزرگواری کنم او کی می‌بخشد؟ من هدیه بدهم او هدیه بدهد از دل هم در بیاوریم می‌گوید وایستا حقت را بگیر و مقاومت کن این را گفت، این جواب را بده و من تحقیق کردم هیچ زنی نیست شوهر داشته باشد در این جمع‌ها برود یک جلسه‌اش دو سه جلسه بشود الا این‌که زندگی زناشویی‌اش به اختلاف می‌خورد. آن هم متارکه می‌کند و جزء همین مجموعه می‌شود در ایران یک فیلم سینمایی سال‌ها قبل ساخته شده بود دقیقاً همین روال بود خانمی چند تا رفیق داشت که از او حمایت می‌کردند و به او خط می‌دادند مدام روز به روز خراب‌تر می‌شد و این‌ها به سمت طلاق می‌رفتند آن‌جای که کات کرد بنا بر این شد که مدارا و اصلاح بکند زندگی‌اش حیف است دارد از بین می‌رود برگشت و زندگی اصلاح شد. یعنی آن لطافتی که در دیدگاه اسلام وجود دارد در جاهای دیگر این لطافت در برخورد وجود ندارد زن تکریم می‌شود این تکریم را الان تبدیل به تحقیر کردند.

 در غرب این‌طور می‌گویند یعنی چه مرد برود کار بکند خرج زن را بدهد نه باید خودش برود کار بکند مگر زن بچه است که پول تو جیبی به او بدهد یا خرجش را بدهد! این اکرام است یعنی در اسلام مرد یک خانم را با عزت و احترام خواستگاری می‌کند مهریه یعنی این‌که من مقیّد به این خانم هستم برای این خانم من حاضر هستم هزینه پرداخت بکنم این خانم یکی از خانم‌های که در خیابان هستند و رفت و آمد دارند و فلان هستند و من ممکن است با آن‌ها صحبت بکنم نیستند. من آمدم، حاضر همستم هزینه پرداخت بکنم و این هدیه ای به خانم است که تعهد و محبت مرد را ثابت می‌کند بعد می‌گوید این کار را کردی حالا برو خانه و امکان زندگی تهیه کن در عرب که حتی جهیزیه با مرد بوده برو شرایط زندگی را فراهم کن این خانم را بیاور تازه در قدیم رسم بود که خانم و آقا را دست می‌دادند یعنی خانواده عروس و خانواده داماد می‌آمدند این خانم را با عزت و احترام می‌بردند. یعنی ما به عنوان امانت و به شرط امانت این خانم را به آقا پسر شما تحویل دادیم وارد زندگی‌اش شد مراقب باشد از گل کمتر به او نگوید به او توهین و ... نشود بعد هم این خانم در منزل است آقا می‌رود تلاش می‌کند زحمت می‌کشد و یک خانمی هم دوست دارد کار علمی و درآمد زایی داشته باشد اشکالی ندارد ولی مبنا چه است؟ مبنا این است که حتی اگر او درآمد دارد برای خودش درآمد دارد، مرد شرعاً اجازه ندارد او را مجبور کند که آن پول را در این خانه خرج کند.

یعنی خانم یک درآمدی دارد اگر صد میلیون، نه یک میلیون، اصلا یک میلیارد در حساب بانکی داشته باشد ولی می‌تواند به همسرش بگوید شما خرید کنید. محبت یک حرف دیگر است ولی مرد طلبکار نمی‌تواند باشد که تو داری باید خرج بکنی تو باید این‌جا این‌طوری خرج بکنی اصلاً درآمد تو باید در حساب من باشد این خبرها نیست او می‌تواند خواست خرج بکند خرج می‌کند با علاقه خودش، خیلی فرق می‌کند تا این‌که بگویی مرد وظیفه ای ندارد برای تو خرج بکند.

شما فقط زیر یک سقف زندگی می‌کنید برو خودت هم کار بکن درآمد کسب بکن، یعنی الان اگر خانمی بدون عذر در کشورهای اروپایی مثلاً در آلمان بدون عذر سر کار نرود خود دولت به او می‌گوید چرا سر کار نرفتی؟ تا 60 سال او هم باید سر کار برود و کار بکند.

مجری:

پس اجبار است؟

استاد عباسی:

بله اجبار است یا باید کار بکند یا باید درس بخواند یا بیمار باشد، گواهی‌های پزشکی متعدد و آزمایشات پزشکی ببرد که من بیمار هستم نمی‌توانم سر کار بروم یعنی حقوق مرد، حقوق خود مرد است. حقوق زن هم مال زن است جدا هستند ربطی به همدیگر ندارد و زن هم نمی‌تواند توقع داشته باشد که مرد تو برو کار کن و زندگی من را باید تأمین بکنی با همدیگر خرج می‌کنند حالت شراکتی یا روی هم بریزند خرج بکنند و ... و توقع از این مطلب وجود دارد که باید این خرج انجام بشود.

در اسلام احترام بوده بزرگی و عظمت برای زن بوده تبدیل شده به یک چیزهای که آن‌ها به شکل تمسخر برداشت می‌کنند می‌گویند زن را در خانه نگه می‌دارند و پول تو جیبی به او می‌دهند این خبرها نیست این بر اساس حرمت و شخصیت زن است. زن به او بگوید تو باید بروی کار کنی بعد این‌طور نیست اگر قرار شد همه بروند کار کنند در جامعه ما همه نمی‌روند کار بکنند یک کارهای خوبی هم در شرایطی برای خانم‌ها محیا می‌شود.  ولی اگر قرار شد همه بروند کار بکنند دیگر این‌طور نیست بگوید این کار با بچه‌داری من هم جور در می‌آید و با تربیت فرزندم جور در نمی‌آید این کار در شأن من هست و این کار در شأن من نیست. شما بروید ببینید زن باید کجاها برود کار بکند؟ با چه شرایط کاری زن باید برود کار بکند؟ تعداد زیادی از پلیس انگلستان نه به صورت گارد مستقل برای خانم‌ها که جای مستقل داشته باشند به صورت مختلط این کار را انجام می‌دهند و شما بروید ببینید آزار جنسی در طول سال در پلیس انگلستان دارد ثبت می‌شود این کار پلیس است.

تازه در هتل‌ها چه کارهای اتفاقاتی دارد می‌افتد و زن کارگری دارد انجام می‌دهد آن وقت شأن زن این است بگوییم تو مستقل هستی تو حقوق خاص خودت را داری و خودت انتخاب کن آن ناچار باشد به خاطر گذران زندگی بدترین و سخت‌ترین کارها را انجام بدهد و حتی کارهای خاص دیگر را انجام بدهد که گذران زندگی داشته باشد. پس ثمره و نتیجه‌اش این می‌شود که اگر قرار است من کار بکنم و خودم هم زندگی بکنم چرا ازدواج بکنم؟ بعد مادران مجرد، تک والدین‌های که در غرب وجود دارد یعنی کسانی که به هر علتی یک روزی فرزند‌دار شدند با هر شرایطی ولی شوهر ندارند و تنها فرزند خودشان را باید بزرگ بکنند عوارض این ماجرا هست و دارد خودش را نشان می‌دهد.

مجری:

جالب است به این آزادی می‌گویند جامعه ای که باید آزاد باشد زن‌ها، خانم‌ها، بانوان باید که آزاد باشند و هر کس هر کاری دلش می‌خواهد باید بکند.

استاد عباسی:

بله، این آزادی مانند این می‌ماند یک بار دیگر این مثال را زدم کار گل فروش که گل‌های حساس را داخل یک محفظه شیشه ای قرار می‌دهد و در آن‌جا کولر گازی روشن می‌کند که گل‌های گرما نبینند بگوییم این کار بسیار ظالمانه ای است او باید گل رز و گل یاس و گل شب بو و گل مریم را همان جای قرار بدهد که بوته‌ها یا شاخه‌های خشن مانند سرو و ... را آن‌جا قرار می‌دهد همه را با هم دم در یا داخل مغازه بریزد و عدالت به این است که همه این‌ها یک جا باشند. حرارت هم به همه این‌ها یک طور برسد فرقی نگذاریم چرا آن‌ها داخل می‌بری و محبوس‌شان می‌کنی؟ شما بگذار آن‌ها هم کنار بقیه گل‌ها باشند آن گل تا شب صحیح و سالم می‌ماند و این گل ظرف 2 ساعت پژمرده می‌شود. شغل‌های بسیار آسیب زایی که در غرب ابتدأ با افتخار آغاز شد یعنی خانم را بفرستی کارگر معدن باشد چون بگوید من هم می‌توانم مثل مرد در معدن کار بکنم آن وقت روح و جسم او طوری آزرده بشود که حداقل‌های زندگی خانوادگی را نتواند اداره بکند و پاسخگو نتواند باشد.

مجری:

دیگر زن و مرد هیچ معنایی ندارد و زن هیچ معنایی ندارد همه‌شان مرد هستند.

استاد عباسی:

همه را از شخصیت خودشان و بافت خلقتی خودشان خارج می‌کنند وقتی خارج کردند هر اتفاقی برای این‌ها ممکن است بیافتد از این طرف می‌گویند زن و مرد معنا ندارد و همه یکسان هستند از آن طرف می‌بینیم وقتی که قرار به سوء استفاده می‌شود سوء استفاده‌ها را انجام می‌دهند، سوء استفاده این است واقعاً اگر زن و مرد برابر، مساوی باشد و هیچ فرقی هم نگذاریم در تبلیغ تلویزیونی آرایش برای زن قرار ندهیم اگر مرد آرایش ندارد زن هم آرایش نداشته باشد اگر مرد در جلسات و در تبلیغ‌های تلویزیونی در فیلم‌ها با لباس پوشیده حاضر می‌شود زن هم با لباس پوشیده حاضر بشود چرا شما این را فرق می‌گذارید؟

چرا از خانم‌ها استفاده تبلیغاتی می‌کنید؟ چرا این‌جا اگر جنسیت زن مطرح بشود اشکالی ندارد؟ شما وقتی پای برنامه‌های تلویزیونی شبکه‌های غربی می‌نشینید مرد با کت و شلوار و پیراهن و لباس بسته نشسته، چرا خانم را هم با همان ویژگی لباس بسته و ... نمی‌آورند بنشانند با لباس خاص می‌نشانند؟ چرا خانم از آرایش تندی استفاده بکند که ویژگی‌های خاص دارد؟ چرا این‌جا ویژگی‌های زنانه اگر استفاده بشود ظلم به زن نیست خلاف حقوق زن نیست خلاف برابری زن و مرد نیست؟ در این موارد این‌چنینی دارد استفاده می‌شود این‌ها اشکال ندارد.

ولی به محض این‌که می‌رسد آن‌جای که باید این ویژگی در نظر گرفته بشود یعنی اگر یک خانمی دارد در یک محیطی کار می‌کند شرایط باید برای او طوری فراهم بشود که او دچار استرس‌های زیاد از اندازه نشود، اگر در یک محیط اداری دارد کار می‌کند در بخشی باید کار بکند که دچار استرس نشود چرا؟ مگر فرقش با آن مرد چه است بگذار این هم استرس بکشد مگر پول نمی‌گیرد؟ مگر این‌جا کار نمی‌کند؟ می‌گوییم این را در نظر بگیریم که او دارد فرزندی تربیت می‌کند که شیر این مادر با این استرس یا رسیدگی این مادر با این استرس موجب می‌شود که اختلال در تربیت او بوجود می‌آید اثر این را 20 سال دیگر در جامعه می‌بینیم که یک مردی این مادر با این استرس تربیت کرده در جامعه دچار خود تحقیری، دچار عدم اعتماد به نفس، دچار ضعف و ... است آن وقت این آقا به هر دلیلی یک جای منصبی می‌گیرد اتفاقی برای او رقم می‌خورد با مردم سر و کار دارد بعد می‌بینیم که رفتارهای زشت از خودش نشان می‌دهد. یا اتفاق‌های دیگر مثل اختلاس و ... را رقم می‌زند علتش بر می‌گردد به آن تربیتی که از مادر بوده چون ما آن مادر را در شرایط مادری حفظ نکردیم از شرایط مادری خارجش کردیم ولی توقع داشتیم که او بتواند درست مادری بکند و این اشتباه است.

مجری:

بیننده‌های عزیز استدلال‌های که شناخت یک زن از دیدگاه اسلام است استاد چقدر زیبا بیان کردند یعنی آدم مدام نگاه می‌اندازد می‌بیند که این‌قدر زیبا نسبت به زن صحبت می‌شود جداً آدم لذت می‌برد زن، زینت اسلام و زینت زندگی انسان است، چقدر هم خوب است که نسبت به زنان جامعه از دید اسلام ما نگاه بیاندازیم بیننده عزیزی که پیامک زده بودند و خدمت استاد هم پرسیدیم استاد پاسخ بسیار شیرین و زیبایی را نسبت به این قضیه داد که چه فایده دارد کو گوش شنوا از این‌که اسلام یک چیزی را بگوید و در جامعه عملی نشود.

یک مثال کوچکی می‌زنیم و خدمت استاد هم هستیم به یک مدرسه نگاه می‌اندازیم دانش آموزی که در کلاس درس نشسته استاد درس را تدریس می‌کند و اگر دانش آموز توجهی نکند هیچ وقت به آن علم استاد یا آن درس،‌ لطمه وارد نمی‌شود مشکل اساسی آن دانش آموزی است که توجه ندارد پس دین مقدس اسلام، هیچ ایرادی ندارد بر می‌گردد به آن کسانی که نسبت به دین مقدس اسلام بی‌توجه هستند. ان شاء الله که توجه ما نسبت به دین مقدس اسلام بسیار بسیار زیاد بشود.

استاد از شما سپاسگزارم محبت فرمودید در برنامه روشن شدیم بینندگان عزیز به لحظات پایانی برنامه رسیدیم از این‌که با ما همراه بودید بسیار متشکر و سپاسگزارم ان شاء‌ الله جلسه آینده هم بتوانیم خدمت شما باشیم. لحظات پایانی برنامه است خدا را قسمت بدهیم به حق محمد و آل محمد و به حق زنان برتر تاریخ ما دین مقدس اسلام اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین، یا علی مدد خدا نگهدار!


عصر ایمان>

شبکه ولی عصر عصر ایمان مرجعیت زنان برتر اسلام نو اخباری