عصر ایمان 11 دی 1400

قسمت پنجاه و چهارم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


  

بسم الله الرحمن الرحيم

عنوان برنامه: عصر ایمان (ارزش زن)

تاريخ: 11/ 10/ 1400

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای سیرتی

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم؛ عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده های عزیز سروران گرامی بیننده های برنامه عصر ایمان از این که برنامه خودتان را در شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انتخاب کردید بسیار متشکر و سپاسگزارم. امیدوارم هستم هر کجا هستید در زیر سایه اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) ان شاء الله همیشه بدرخشید.

در ایام فاطمیه هستیم خدمت شما بیننده های عزیز یک بار دیگر تسلیت عرض می کنم از این که در این ایام حزن و اندوه، شهادت بانوی بزرگ اسلام حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عزاداری می کنید ما را هم از یاد خودتان نبرید و التماس دعا داریم.

برنامه خودمان را با یاد و نام خدای بزرگ و مهربان آغاز کردیم ان شاء‌ الله لحظاتی را خدمت شما بیننده های عزیز خواهیم بود. در خدمت استاد گرانقدر حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای عباسی عزیز کارشناس برنامه ما هستند، استاد سلام عرض می کنم خدمت شما خیلی خوش آمدید.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله، بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحناه له الفداه) و همین طور عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) و امیدوارم که خدا ما را از عزاداران واقعی حضرت قرار بدهد و خدمت همه بینندگان عزیز یک درخواست و توصیه برادرانه دارم.

ایام پیش رو که ایام شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، ایام توشه گرفتن از خدمت محضر حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، ایام عطا کردن و پرداخت کردن حق رسالت نبی مکرم که خدای متعال این حق را و این مزد را برای رسالت حضرت بیان کرد:

(وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ)

و حق نزديکان را بپرداز و (همچنين حق) مستمند

سوره اسراء (17): آیه 26

(قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى)

به آن نويد می دهد! بگو: «من هيچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی کنم جز دوست‌ داشتن نزديکانم [= اهل بيتم‌]؛

سوره شوری (42):‌ آیه 23

که کمترین مودت با اهل بیت (علیهم السلام) عزاداری در این ایام است و خدمت کردن به عزاداران حضرت زهرا (سلام الله علیها) و تلاش به هر چه با شکوه تر برگزار کردن فاطمیه، یکی از آن مواردی که حتماً روز قیامت خیلی ها برایش حسرت خواهند خورد این که اگر می دانستیم در عزای حضرت زهرا و خدمت به عزداران و برپایی و اقامه عزا چه چیزی گیر ما می آید؟ چه عنایتی به ما خواهند کرد؟ چه عطایی به ما خواهند داد؟ چه می کردیم و چگونه برخورد می کردیم.

چون یکی از نام های قیامت، یوم الحسرة است، یعنی روزی که افراد حسرت می خورند یکی از حسرت های بزرگ همین است که بگویند دیگران دارند برنامه برگزار می کنند دیگران دارند مراسم می گیرند، دیگران شرکت می کنند من اگر 10 دقیقه آخر مجلس روضه ای رفتم همان انتهای مجلس نشستم دیر رفتم و زود بر گشتم نفع و فایده بردم اگر صرفاً شنونده بودم کفایت می کند.

در حالی که اگر بدانیم آن واقعیت مطلب را که اگر ما به سمت:(قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى) رفتیم، مودت با اهل بیت که از بالاترین نشانه های مودت با اهل بیت، برپایی شعائر فاطمیه (سلام الله علیها) است آن وقت نبی مکرم به عنوان صاحب این عزا چه عنایتی به ما خواهد کرد.

 ما معتقد هستیم صاحب عزای حقیقی عزای فاطمیه، وجود نازنین نبی مکرم و امیر المؤمنین (صلوات الله وسلامه علیه) است و اگر قرار شد آن ها به ما عنایت بکنند و آن ها دست ما را بگیرند و آن ها بابت وظیفه ای که ما انجام می دهیم آن ها بیایند به ما مزدی بدهند چگونه مزدی خواهند داد؟

خوشا به حال آن های که این عظمت را درک می کنند و می دوند و تلاش می کنند و با همه وجود برای این عظمت وقت می گذارند ان شاء الله که خدا به هما ما این توفیق را بدهد و به ما این نگاه با معرفت به معارف فاطمیه و شعائر فاطمیه و عظمت فاطمیه را ان شاء الله عنایت فرماید، خدمت تان هستم.

مجری:

ان شاء الله که به همین صورت باشد در این ایام حزن و اندوه خادم اهل بیت، حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) باشیم. در برنامه های گذشته بحث های بسیار زیبای به اتمام رساندیم، امشب بحث جدیدی را خدمت استاد گرانقدر خواهیم بود و سوالاتی که بیننده های عزیز اگر احیاناً مد نظرتان است می توانید با موضوعی که مطرح خواهد شد با ما در ارتباط باشید استاد عزیز پاسخ سوالات شما را خواهند داد.

امشب می خواهیم بحثی را آغاز کنیم در مورد روحانیان است خیلی از مردم در مورد منبر خیلی از روحانیان صحبت می کنند، می گویند خیلی از روحانیان وقتی منبر می روند درواقع کاسبی راه انداختند با منبر رفتن شان یک هزینه ای را دریافت می کنند و می گویند هزینه ای که دریافت می شود این پول، حلال نیست به این صورت مطرح شده است.

یا این طوری می گویند روحانیون برای خودشان یک کسب درآمدی درست کردند چطوری می شود در مورد این قضیه صحبت کرد بیننده های خوب ما که پای برنامه هستند با این سوال، پاسخ سوال را بشنوند؟

استاد عباسی:

بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصرٍ ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین. اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا

بحثی را که از این جلسه خدمت بزرگواران هستیم در رابطه با سوالی که حضرتعالی بیان فرمودید و به نوعی جریان نو اخباری این مسئله را به صورت جدی مطرح کردند که با آوردن روایاتی یا مطالبی این طور مطرح کردند که این نحوه ای که در روحانیت وجود دارد بحث منبر رفتن و هزینه ای که از افراد گرفته می شود یا هدایا و صله های که از افراد گرفته می شود حرام بودن این ها و این که باید شما بروید و شغل و کسب کاری داشته باشید. کسب و کار خاص خودتان را بیرون داشته باشید و در قصه روحانی بودن به عنوان درآمد وجود نداشته باشد و شما به عنوان درآمد در این قصه، زندگی شما نخواهد از این محل تأمین بشود. آن چیزی که از نظر علمی باید بررسی کنیم یک وقت ما می خواهیم احساسی بررسی بکنیم یا همین طوری حرف های را مطرح بکنیم خیلی راحت است هم آن طرفی حرف زدنش که یک نفر پیش خودش بنشیند بگوید نباید و یک نفر پیش خودش بنشیند و باید بگوید.

اگر ما بخواهیم فنی و دقیق بحث بکنیم باید بیاییم بر اساس روایات اهل بیت (علیهم السلام) و بر اساس تحلیل های دقیق این مسئله را بررسی بکنیم که اگر کسی منبری برود، کلاسی برود، تدریسی داشته باشد و مبلغی را دریافت بکند یا مبلغی را به او هدیه بدهند، آیا این حرام است؟ آیا این مصداق مستأکل به اهل بیت است و پول در آوردن از اهل بیت (علیهم السلام) است که در روایات نهی شده یا خیر؟

برای این که این مسئله روشن بشود اولاً ما باید روایات را بررسی بکنیم همان روایاتی که چه در رابطه با نهی یا عدم نهی در این رابطه وارد شده تا برسیم به این جا که اگر بخواهد جمعی بین این ها اتفاق بیافتد که بگوییم یک روحانی درآمد دیگری داشته باشد تا کارهای دینی این چنینی را انجام بدهد بدون این که مبلغی دریافت بکند وجه جمع این ها چگونه خواهد بود؟ آن جا نیاز به یک بحث تحلیلی دارد.

بنابراین بینندگان عزیز ما بحث را گم نکنند ما یک بحث روایی داریم که می آییم روایات اهل بیت (علیهم السلام) را در رابطه با این موضوع بررسی می کنیم؛ چون ما هستیم و اهل بیت (علیهم السلام) ما هستیم و دین؛ نمی توانیم از پیش خودمان برای خودمان نظر بدهیم بگوییم یک چیزی حرام است یا حلال است؟ درست است یا غلط؟ در این موضوعات هم اتفاقی که درست است این است که مجموع ادله با همدیگر بررسی بشود.

آن کاری که نو اخباری ها انجام می دهند می روند یک روایت و ترجمه آن روایت را می‌ آورند بدون این که روایات دیگر بررسی بشود بدون این که همان روایت، مقصود واقعی اش فهمیده بشود می آیند با همان شروع می کنند یک مطلبی را بیان کردن، جنجالی درست کردن، حرف و حدیثی درست کردن و کار را پیش بردن. بنابراین روایات، استدلال، پاسخ ها و این ها را بررسی می کنیم مرحله بعد هم تحلیل این که به چه صورت قابل جمع است کسی با روایات برود کار دین و آموزش دین و این ها را داشته باشد و مبلغ بگیرد یا این که نه برود شغل دیگری داشته باشد و این در کنار کار او برای مسائل آموزشی دینی به تنهایی باشد.

مرحله اول، روایاتی است که نهی از شرط اجرت در قبال آموزش دین دارد یعنی روایاتی را ما از اهل بیت (علیهم السلام) داریم که می فرماید نباید شخص شرط بگذارد برای اجرت گرفتن در مقابل آموزش دین. حالا آموزش دین را توضیح بیشتر خواهیم داد. روایتی در تهذیب الأحکام آمده از عبدالرحمن از یوسف ابن جابر:

 « قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام)»

 از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که:

«لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) ... رَجُلًا احْتَاجَ النَّاسُ إِلَيْهِ لِفِقْهِهِ فَسَأَلَهُمُ الرِّشْوَةَ.»

مردم با فقه او یعنی به حکم شرعی که او می خواهد مطرح بکند نیازمند هستند و او طلب رشوه کند.

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر:  دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج6، ص224، بَابُ مَنْ إِلَيْهِ الْحُكْمُ وَ أَقْسَامِ الْقُضَاةِ وَ الْمُفْتِين‏‏، ح 534- 26

رشوه این جا به چه معنا است؟ روایت در تهذیب الاحکام، جلد 6، صفحه 224 آمده رشوه در این جا شیخ انصاری بعد از نقل روایت می فرمایند که:

«فإن الظاهر ان المراد بالرشوة المسؤولة هو الاجر على الفتوى والقضاء»

یعنی طلب اجرت بکند بر این که می خواهم فتوایی بدهم یا قضاوتی بکنم.

 این کار حرام است این را شیخ انصاری در کتاب القضاء والشهادات، صفحه 100 بیان کردند. روایت دیگری وجود دارد که علامه مجلسی (اعلی الله مقامه الشریف) در بحار الأنوارشان آوردند

«رُوِيَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ»

از امام صادق نقل شده که:

«مَنِ احْتَاجَ النَّاسُ إِلَيْهِ لِيُفَقِّهَهُمْ فِي دِينِهِمْ فَيَسْأَلُهُمُ الْأُجْرَةَ كَانَ حَقِيقاً عَلَى اللَّهِ تَعَالَى أَنْ يُدْخِلَهُ نَارَ جَهَنَّمَ»

اگر کسی، مردم به او نیازمند هستند تا دین شان را، اصول و فروع دین و آیین شان را به آن ها بفهماند و یاد بدهد و او از ایشان اجرت و مزد طلب کند بر خدای متعال سزاوار است که او را داخل آتش جهنم کند.

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج2، ص78

پس یک دسته از روایات نکوهش شرط گذاشتن بر اخذ اجرت است که این در خیلی از جاها نه تنها در معارف اهل بیت بلکه در آموزش قرآن به صورت ویژه تر آمده. در کتاب «الفقه المنسوب إلی الامام الرضا (علیه السلام)» آمده که:

«رُوِيَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فِي قَوْلِهِ تَعَالَى أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ قَالَ أُجْرَةُ الْمُعَلِّمِينَ الَّذِينَ يُشَارِطُونَ فِي تَعْلِيمِ الْقُرْآنِ»

نام كتاب: الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام‏؛ نويسنده: منسوب به على بن موسى، امام هشتم عليه السلام‏ (تاريخ وفات مؤلف: 203 ق‏)، محقق / مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، مشهد 1406 ق‏، ص253

آن بحث حرام خواری در این جا مطرح شده که اجر تعلیم دهندگان نسبت به قرآن اگر بخواهد قرآن را آموزش بدهد طلب بکند، بگوید باید این مبلغ را به من پرداخت بکنید این در فقه المنسوب إلی الامام رضا (علیه السلام)، صفحه 253 آمده. در تفاسیر و بیان این روایت گفته شده چنان چه این معلم طلب اجرت بکند بهره او از آموزش تنها و تنها همان اجرت خواهد بود و ثوابی دیگر برای او نخواهد داشت.

در روایت دیگری در کتاب تهذیب الأحکام:

«مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُنَبِّهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُلْوَانَ عَنْ عَمْرِو بْنِ خَالِدٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ (علیه السلام) أَنَّهُ أَتَاهُ رَجُلٌ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ اللَّهِ إِنِّي أُحِبُّكَ لِلَّهِ»

کسی نزد امیر المؤمنین آمد گفت به خدا قسم من شما را به خاطر خدا دوست دارم

 حضرت به او فرمودند:

«فَقَالَ لَهُ لَكِنِّي أُبْغِضُكَ لِلَّهِ»

من با شما به خاطر خدا دشمن هستم.

گفت چرا؟ گفت به خاطر این که:

«لِأَنَّكَ تَبْغِي فِي الْأَذَانِ وَ تَأْخُذُ عَلَى تَعْلِيمِ الْقُرْآنِ أَجْراً وَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) يَقُولُ مَنْ أَخَذَ عَلَى تَعْلِيمِ الْقُرْآنِ أَجْراً كَانَ حَظَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.»

به خاطر این که تو بابت اذان گفتن طلب اجرت می کنی، و برای آموختن قرآن هم مزد طلب می کنی من از رسول خدا شنیدم که فرمودند هر کس بابت آموزش قرآن، اجرت بخواهد نصیبش در روز قیامت همان مبلغی است که دریافت کرده.

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر:  دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج6، ص376

آدرس این روایت تهذیب الأحکام، جلد 6، صفحه 37 این ها که داریم بیان می کنیم باز ممکن است یک عده بگویند منظورمان همین روایت است این روایات را دیدید. اگر کسی بخواهد فقاهت داشته باشد اگر کسی بخواهد دین را بفهمد باید روایات با بیانش و شروحش و با روایات دیگر کنار همدیگر قرار بدهد و برداشت بکند.

با یک روایت تنهایی نمی شود تصمیم گرفت ما روایات دیگر که می‌ آوریم کاملاً روشن می شود. علامه حلی در تذکرة الفقهاء آورند که:

«يجوز أخذ الأُجرة على تعليم الحكم والآداب والأشعار»

برای تعلیم احکام، آداب، اشعار شخص می تواند اجرت بگیرد اشکالی ندارد.

«ويكره على تعليم القرآن»

اما نسبت به تعلیم قرآن این مکروه است.

 بعد علامه حلی به همین روایت اشاره کرده:

«لأنّ أمير المؤمنين ( عليه السلام ) جاءه رجل فقال: يا أمير المؤمنين والله إنّي لأُحبّك لله، فقال له: " ولكنّي أبغضك لله " قال: ولِمَ؟ قال: " لأنّك تبغي في الأذان، وتأخذ على تعليم القرآن أجراً، وسمعت رسول الله (صلى الله عليه وآله) يقول: مَنْ أخذ على تعليم القرآن أجراً كان حظّه يوم القيامة "»

تذكرة الفقهاء ( ط.ج )؛ العلامة الحلي (وفات: 726)، تحقيق: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، ناشر: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، قم 1414، ج 12 ص 136

که این کسی که مطرح کرد یعنی این حرام بودن که حضرت منع کردند منع، حمل بر کراهت شده؛ منع بر کراهت شده چرا حمل بر کراهت شده؟ شاید باز دوباره این ها بگویند این روایت منع کرده بود گفت من با تو دشمن هستم پس چرا حمل بر کراهت می گویید؟ دلیلش را عرض خواهیم کرد

خیلی مطلب دارد، خیلی روایات است این ها باید جمع بشود اساساً یک روایتی که نهی است کجا این نهی را باید حرام بگوییم و کجا این نهی را باید کراهت بگوییم. این جمعش، حالا باز با توضیحاتی که مفصل تر می گوییم قضیه روشن می شود؛ بنابراین این نکوهش نه تنها در مورد کسانی است که برای تبلیغ دین شرط اخذ اجرت می کنند بلکه افرادی که هدف شان از نقل معارف و احکام دین به دست آوردن دنیا باشد را هم شامل می شود.

یعنی یک نفر تعلیم می دهد پول می گیرد این نهی شده یک نفر هم اساساً مواردی را بیان می کند یا حدیثی را بیان می کند برای این که از آن پول در بیاورد، یعنی برای این که دنیا را به دست بیاورد یک روایتی را بیان می کند. یک وقت روایت را به خاطر خدا بیان می کند. بالای منبر می رود حرف از خدا می زند و برای خدا دارد این حرف را می زند. یک موقعی خدای ناکرده، خدای ناکرده حرفی می زند که درآمدی کسب بکند. یعنی الان (العیاذ بالله) می خواهد مال کسی را به دست بیاورد تصاحب بکند یک روایت، یک مطلبی بالای منبر می گوید که برایش مجوز بشود بتواند آن مال را تصاحب بکند. می خواهد از کسی پولی بگیرد یک چیزی بالای منبر می گوید که خوشایند او باشد رفته یک حدیثی را پیدا کرده که یک جایی از آن به نفع یک نفر بشود که آن نفر می خواهد مبلغی را از او بگیرد.

مجری:

این اشکال دارد؟

استاد عباسی:

بله این، جزو این موارد است روایت را از کافی شریف عرض بکنم

«الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: مَنْ أَرَادَ الْحَدِيثَ لِمَنْفَعَةِ الدُّنْيَا لَمْ يَكُنْ لَهُ فِي الْآخِرَةِ نَصِيبٌ»

ما داریم این روایت ها را عرض می کنیم دو وجهه دارد هم مراقبت های یک روحانی، هم مراقبت های یک مبلغ دین که حواسش را جمع بکند خدای ناکرده خودش را گرفتار نکند آخرت خودش را نابود نکند، این طرف باید باشد هم از آن طرف که مرز باید گذاشته شود بین آن جای که مورد نهی است با آن جای که مورد نهی نیست.

نیاد کسی بگوید کلاً هر کسی که بالای منبر رفت اگر به او مبلغی هدیه دادند این هدیه حرام است نباید هیچ مبلغی داده بشود نباید هیچ مبلغی گرفته بشود. خلط شدن این ها با همدیگر آسیب و ضرر می زند من نکات را مفصل عرض خواهم کرد. روایت امام صادق (علیه السلام) می فرماید خیلی باید مراقبت بکنید چه اشکالی دارد این روایت ها خوانده بشود؟ این روایت ها را با افتخار می خوانیم می گوییم معصومین ما (علیهم السلام) مراقب بودند که اگر کسی مبلغ دین می شود دین را از بین نبرد. مراقبت های داشته باشد که آن تبلیغ دینش ضد تبلیغ نشود.

ان شاء الله خدای متعال به ما توفیق عمل بدهد. اهل بیت عنایت بکنند به حق زهرای مرضیه (سلام الله علیها) هر کسی که مبلغ دین است مراعات این روایات اهل بیت را بکند. مراعات این دستورات دین را بکند.

«مَنْ أَرَادَ الْحَدِيثَ لِمَنْفَعَةِ الدُّنْيَا لَمْ يَكُنْ لَهُ فِي الْآخِرَةِ نَصِيبٌ»

اگر کسی حدیثی بخواند به خاطر منفعت دنیایی یعنی من نگاه کنم الان این حدیثی که می خواهم بخوانم روایتی که می خواهم نقل کنم، نکند خدای ناکرده این را دارم برای یک منفعت دنیایی برای خودم می خوانم! می گوید اگر این باشد هیچ نفعی برای آخرتش ندارد.

مجری:

یعنی نیت کند درست است؟

استاد عباسی:

بله نیت کند یعنی حواسش باشد که خدای ناکرده به خاطر یک منفعت دنیایی، یک روایتی نرفته باشم پیدا کرده باشم که منفعت دنیای برای من داشته باشد

«وَ مَنْ أَرَادَ بِهِ خَيْرَ الْآخِرَةِ أَعْطَاهُ اللَّهُ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص47، بَابُ الْمُسْتَأْكِلِ بِعِلْمِهِ وَ الْمُبَاهِي بِه‏، ح2 

خیلی روایت جالبی است دو بُعدی هم است یک بُعد قضیه این است که خدای ناکرده کسی به خاطر دنیا طلبی یک روایتی را نقل بکند این مذمت شدید است می گوید هیچ بهره و سودی برای آخرتش ندارد اما از آن طرف هم است. «وَ مَنْ أَرَادَ بِهِ خَيْرَ الْآخِرَةِ»؛ اگر به خاطر این که خدایا من این روایت را بالای منبر برای مردم بیان می کنم، موجب هدایت مردم بشود به دین داری مردم کمک بشود این نیت را بکند به این خاطر دارد این روایت را بیان می کند خوشا به سعادت این شخص «أَعْطَاهُ اللَّهُ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.»؛ خدا خیر دنیا و آخرت را به او می دهد. پس یک موقعی نیت تأثیر گذار است ما داریم نیت خوب و بد را می گوییم آنی که به نیت تصرف مال مردم، تصرف مال دیگران، رسیدن به یک منفعت دنیایی انجام می دهد این حظ و بهره ای از آخرت ندارد. این بیچارگی و بدبختی و ذلالت و گمراهی برای این شخص است. این مبلغ دین نیست این مبلغ دنیای خودش است دارد دنیا را به دست می آورد اما اگر او، نیت آخرت بکند خدا خیر دنیا و آخرت را به او می دهد این یک مسئله است.

مسئله بعدی ماجرایی بود که ابتدا نقل کردیم گرفتن اجرت است آیا اجرت بگیرد یا خیر؟ آن روایت را عرض کردیم روایات دیگر را با هم بررسی می کنیم تا روشن بشود.

مجری:

یک مقدار مثال بزنید نسبت به این قضیه که یک کسی که می خواهد مبلغ دین باشد یک مطلبی از اهل بیت را بگوید ممکن است چه فایده ای برایش داشته باشد؟ شما می فرمایید نیتش به این باشد که یک فایده ای برای من داشته باشد؟

استاد عباسی:

بالاخره آدم های مختلفی پای منبر او قرار می گیرند یک بخشش ممکن است این باشد که من یک چیزی بگویم که این پا منبری های من خوش شان بیاید، یک جوری خوش شان بیاید که من مورد مراجعه و شهرت قرار بگیرم، کیف بکنند بگویند ما پای حرف فلانی برویم ولو این که حرف، حرف غلط و اشتباهی باشد.

 اخیراً دیدم کسی آمده یک روایتی را از یک جایی آورده دارد برای مخاطبینش مطرح می کند مخاطبینش در درجه اول آن برنامه ای که برگزار کرده کسانی در خارج از کشور بودند. خب اگر آن جا من می بینم که مخاطبین من در کشورهای غربی مسئله (العیاذ بالله) شراب خیلی مطرح و جا افتاده است، اطراف و اکناف افراد رفت و آمد می کنند آن ها دارند استفاده می کنند، حالا من اگر این جا آمدم خیلی محکم سر مسئله شراب موضع گرفتم یا ایستادم این مخاطبین من ممکن است کم بشوند، من یک چیزی از دین، مطرح بکنم یک چیزی از دین وسط بیاورم که این مسئله را بگوید اگر یک جماعتی بودند این جماعت فردی برای خودشان کارهای انجام می دهند مثلاً یک نفر برای خودش دعا و عبادت می کند حالی از رفقاء و این ها نمی پرسد. یک جماعتی هم العیاذ بالله مشغول شراب خواری و سر سفره شراب هستند چون این ها با هم و کنار هم هستند خدا به این ها نظر لطف و عنایت بیشتر دارد تا آن کسی که دارد تنهای عبادت می کند و از دیگران با خبر نیست این جا یک:

«يد اللَّه مع الجماعة»

هم می‌ آورد دست خدا با جماعت است. آقا این «ید الله مع الجماعة» این نیس.ت «ید الله مع الجماعة» آن های هم که در خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) را شکستند آن ها هم جماعت و تعدادی بودند چه «ید الله مع الجماعة»؟ این چه مدل بیان دین است که بگویی من کاری به کم خوردن و زیاد خوردن ندارم نمی گوییم ایشان حتماً تأیید کرده این کار انجام بشود. ولی یک مدلی شُل بگیری و یک روایتی را یک جای استفاده بکنی خروجی اش این بشود افراد ...

مجری:

بخواهند گناه بکنند می روند جمع می شوند می گویند ما جمع بشویم یک گناهی بکنیم

استاد عباسی:

بله از حال هم با خبر هستیم این ارزش از حال هم با خبر بودن می چربد به هر چه که عبادت و دعا و نماز و نیایش و این ها است ولو این که این جمع دارند مرتکب یک حرام بزرگ می شوند. این که در روایات معصومین فرمودند:

 «فقیه حد الفقیه»

یا:

«فقیه کل الفقیه من لم يقنط من رحمة الله»

یعنی همه فقیه این است کسی را نا امید از رحمت خدا نکند!

 اما کسی را جریح هم در مقابل خدا نکند به کسی امیدواری

«ولم تؤمن من عذاب الله»

طرف را از عذاب خدا هم ایمن نکند. نگوید اگر (العیاذ بالله) شراب هم مصرف کردیم کم مصرف کردیم شاید اشکال نداشته باشد اگر شراب در جمع مصرف کردیم (العیاذ بالله) اشکال ندارد. این مدل حرف زدن ها آسیب مبلغ دینی است. ما باید خودمان، خودمان را نقد بکنیم چرا نقد نکنیم؟ اگر در کلام و بیان یک مبلغ دینی یک طوری است که به شخص ایمنی از عذاب خدا می دهد نه این طوری نیست که عذاب الهی بیاید بعد آقا بیاید توجیه بکند بگوید منظور من این بود که این جمع ها دارد از بین می رود، جمع بشویم و مدام گیر ندهیم در این جمع چه اتفاقی می افتد، یا فلان مسئله پیش می‌آید. یعنی چه؟ یعنی ما بگوییم جمع بشوید ولو این که گناه انجام بدهید.

 اگر مجلس خلاف شرعی باشد مجلس گناه باشد این ارزش پیدا نمی کند یک چیزی در پرانتز عرض بکنم بسیار بسیار آسیب جدی است چند روز که این کلیپ از یک سخنران و مبلغی در فضای مجازی بود به یک نکته جدی داشتم فکر می کردم شاید رد نقدهای که شد خیلی مغفول واقع شده که ای کاش به ایشان برسد و کسانی مانند ایشان بدانند یک ظلم بزرگی که از جانب این آقایان نسبت به دین و دین داران اتفاق می افتد این است که ما داریم فضای دین داری، ذائقه دین داران را در رابطه با فهمیدن دین تغییر می دهیم این خیلی خطر بزرگی است.

یعنی چه ذائقه را تغییر می دهیم؟ یعنی افرادی که می خواهند دین داری بکنند قرار است بیایند از ما دین بشنوند. نظریه پردازی های همین طوری ما را قرار نیست بشنوند از ما اشعار این و آن قرار نیست بشنوند بله ممکن است در یک سخنرانی یک شعر به عنوان شاهد مثال استفاده بشود. یک مطلب و یا داستانی به عنوان شاهد مثال استفاده بشود.

قرار است ذائقه آدم ها این باشد که بیایند از ما دین را بشنوند ولو این که بیان این دین یک جایش ناراحتی ایجاد بکند. مثال می زنم شما برای اصلاح سر و صورت تان پیش آرایشگر می روید این آرایشگر وقتی می خواهد شما را اصلاح بکند یک جای شانه اش شما را اذیت می کند یک جایی قیچی اش به سر شما یک خورده برخورد می کند یک جای می خواهد تیغی به گردن بزند یک مقداری زخمی می کند. نمی شود ما بگوییم اصلاح بکن ولی هیچ تغییری در من ایجاد نشود تو از دین برای ما بگو اگر امثال این آقا بدون لباس دین، بدون بیان دین که من به عنوان یک مبلغ دینی دارم عرض می کنم بروند اشکالی ندارد. بنشینیم حافظ خوانی و سعدی خوانی داشته باشیم شعر خوانی است؛ ولی اگر به عنوان مبلغ دین ولو یک شخصی آن سر دنیا دین دار است او قرار است بیاید دین را از شما بگیرد و پرسیدن دین گاهی اوقات همراه با تلخی است.

یعنی در یک سوال از دین، عرضه دین داری مان به شخصی که دین شناس است ممکن است متوجه بشویم این جا را اشتباه می کردیم اگر قرار است همه چیز ما را تأیید کند. حتی احیاناً خدای نکرده گناه ما را یا تأیید بکند یا شلش بکند یک مقداری بگوید گناه است ولی نه آن طوری که شما فکر می کنید. دیگر چیزی از دین باقی نمی ماند یک ظلم به دین این است که ما مبلغ دین باشیم اما حرف دین را واقعاً نزنیم.

بله ایرانیان خارج از کشور نیاز به همبستگی دارند، مؤمنین شان نیاز به دور هم بودن دارند نیاز به با خبر بودن از حال هم دارند برای این ها 10 تا روایت بگو اما این ها را می خواهیم بگوییم لازمه اش این نیست که بیاییم در مورد قصه شراب یک جور دیگر حرف بزنیم. در مورد قصه گناه یک جور دیگر حرف بزنیم این لازمه این نیست شما بگو با حفظ همه شرائط با هم بودن و منسجم بودن در یک کشور غریب، یک ایرانی است یک شیعه امیر المؤمنین دارد زندگی می کند ولو این که، این خیلی همه آداب اسلامی را رعایت نمی کند. تو وظیفه داری اگر همسایه ات است اگر هم محلی ات و یا هم میهنت است باید به او رسیدگی بکنی این منافات ندارد با این که شما باید احکام دینی را هم باید رعایت بکنی این خودش یکی از احکام دینی است.

 اتفاق بدی که این جا دارد رقم می خورد تغییر ذائقه است یعنی من به عنوان یک آدم عادی باید حتماً پای منبر یک نفری بنشینم که این یک نفر، خیلی شعر بلد است بخواند. این یک نفر حتی بلد است روی منبر پیغمبر آواز بخواند. این نقد را من داشتم بزرگوار دیگری بود که از ایشان روی منبر پیغمبر آواز پخش شده بود بله به روضه می رسیم روضه می خوانیم یک موقع یک بیت شعر را به حالت آواز می خوانیم که جزئی از منبر است ولی منبری که گاهی در آن یک دانه روایت درست پیدا نمی شود، یک دانه مطلب صحیح پیدا نمی شود اگر هم روایت پیدا می شود یک تکه روایت دارد برش می خورد. یعنی یک روایتی دارد برش می خورد و یک معنای دیگری از آن استفاده می شود.

در صحبت ایشان «ید الله مع الجماعة» را چه کسی فهمید معنی واقعی اش چه است؟ «ید الله مع الجماعة» یعنی این جماعت هر کاری کردند هر اتفاق بدی رقم زدند هر گناهی هم کردند خدا دستش را جماعت است. یک نفر باشد کارش درست باشد نماز خوان و فلان و این ها باشد ایشان در روایت اخلاقی کار کرده واقعاً کار نکرده در روایت اخلاقی هم نیاز جمع بین روایات دارد. این ذائقه مردم را تغییر دادن ظلم به اهل بیت است این مستأکل به اهل بیت می شود.

 به اسم پیغمبر، به اسم اهل بیت، بالای منبر پیغمبر، با عمامه پیغمبر بیایی حرف های دیگر بزند از این تعداد دارد زیاد می شود نقد بکنیم بگوییم این نقد تلخ است برای من ناگوار است «أشهد بالله» ناگوار است که من بخواهم نقد بکنم این جا نقد بکنم این طوری بیان بکنم؛ ولی تا نقد نشود اصلاح اتفاق نمی افتد باید تفکیک وجود داشته باشد بین گعده دوستانه و رفاقتی که در آن شعر می خوانیم،‌ جگ می گوییم، صحبت می کنیم، احوال پرسی می کنیم، با آن جای که به عنوان امر دین داریم دین خدا را تبلیغ می کنیم. بله این مبلغ دین خدا با دو نفر هم نشسته دو تا صحبت دوستانه و شوخی هم با همدیگر می کنند؛ اما آن جاها نمی گوید این شوخی که من دارم می کنم اگر یک شوخی خیلی خوبی هم نیست به عنوان امر دین دارم این کار را انجام می دهم.

یعنی توجیه این کار که نه من به عنوان امر دین دارم این کار را انجام می دهم، این خیلی بد است آن وقت یک فرد گاهی اوقات اندیشمند، گاهی اوقات با سواد است. گاهی اوقات حرف دین را خوب فهمیده و حتی خوب هم می تواند بیان بکند آن وقت کسی به این آقا مراجعه نمی کند می گوید چرا مراجعه نمی کنید؟ 100- 500- 1000 تا جوان پای منبر فلانی مراجعه می کنند اما پای منبر ایشان مراجعه نمی کنند با این سوادی که دارد چرا؟

به خاطر این که ایشان بلد نیست بالای منبر آواز بخواند. ایشان چند هزار بیت شعر از فلان، فلان شاعر حفظ نیست شعر بخواند این خیلی آفت بدی است قرار نبود که مبلغ دین حتماً بتواند بازیگر خوبی باشد حتماً بتواند شاعر خوب و خواننده خوبی باشد حتماً دستگاه های موسیقی را خوب بلد باشد این که یک نفر با لباس پیغمبر می گوید من می خواهم در فضای مجازی فعالیت بکنم می خواهد یک مقداری فالوور داشته باشد می گوید اتفاقاً من فلان موسیقی، فلان موسیقی را گوش می دهم خیلی هم عالی است.

می آید آن جاها مطرح می کند نظر دین این و آن است از اشعار نظر دین را در می آورد. اشعار، نظر دین نیست نظر دین آیات قرآن و روایات است. این آقا گفت آنی که یک دقیقه و نیم کلیپ من را گرفته گلایه کرده بود این یک دقیقه و نیم کلیپ نیست همه کلیپ است 33 دقیقه ایشان صحبت کرده کلش را من گوش کردم همه اش همین است. شما چه گفتی که توضیح این حرفت باشد که ما یا دیگران این همه افرادی که نظرشان منفی است بد برداشت کردند.

شما مطلبی در این 33 دقیقه ندارید که این را توضیح بدهد حالا که شما قرار است یک مرتبه نیم ساعت، یک ساعت صحبت کنید چندین پست ایشان همین است بحث شعر و شعر خوانی و فلان است اگر قرار است همه اش بحث شعر خوانی باشد قبلاً ما دیده بودیم حتی ایشان در بعضی از اماکن مقدسه و متبرکه اگر قرار است یک ساعت سخنرانی بکنی چرا از یک ساعت پنجاه دقیقه اش شعر است؟ آن وقت ذائقه طوری تغییر بکند که جوان احساس بکند اگر می خواهد دین را بگیرد باید بین این آقا که همه اش دارد شعر می خواند یا آن آقای که بالای منبر آواز هم می خواند با آن کسی که این ها را انجام نمی دهد اصل دین لُب و لباب دین را دارد توضیح می دهد می گوید ذائقه من با شعر و خواندن بیش تر جور است بروم پای منبر فلانی بنشینم این می شود ظلم نسبت به آن چه که به عنوان دین دارد مطرح می شود.

این یک درد دلی است اگر صحبتی هم دارند ما حرفی نداریم بیایند روی آنتن ما صحبت بکنند مطلبی دارند بیان بکنند این روند، روند اشتباهی است.

مجری:

استاد بسیار زیبا صحبت می کنند، بیننده های عزیز، اصل مطلب این است که نیت انسان درست باشد هر کسی که می خواهد مبلغ دین باشد کلام استاد این است که فرقی نمی کند چه کسی بیاید کلام اهل بیت را روی منبر برای مردم بگوید ترفندهای خاص خودش را دارد یک کسی خیلی زیبا کلام اهل بیت را بیان می کند ولی طرف نیتش این باشد که خودش، خودش را بالا بیاورد به فرض مثال کلیپی که در فضای مجازی پخش شده خیلی از عزیزان و مردم ما دیدند.

این که بگوید یک جمعی اگر در حال خوردن مشروب باشند خدای بزرگ به این جمع بیشتر عنایت می کند، خیلی عجیب است من این کلیپ را دیدم خیلی متحیر ماندم برای من جالب بود که استاد بسیار زیبا پاسخ دادند نیت انسان باید درست باشد نیت ما باید اهل بیتی باشد باید هدف نیت ما مشخص باشد که اگر کلامی را روی منبر داریم برای مردم می گوییم باید به هدف مشخص برسد نه این که خودنمای بکنم و به هر قیمتی شده به قول استاد بیایم در اینستاگرام فالوور جمع کنم هر جور که دلم بخواهد صحبت بکنم.

در جامعه دیدیم خیلی از مردم هستند که هر حرفی را دل شان می خواهد می گویند کلام اهل بیت را وارونه می گویند و به گوش مردم می رسد دو تا آدم ساده هم که پای برنامه و اینستاگرام می چرخند وقتی می بینند می گویند بله دین درست است و همان ها پای صحبت های آن ها می نشینند و یک راه گمراهی را برای خودشان انتخاب می کنند. میان برنامه ای کوتاهی را با هم ببینیم بر می گردیم ادامه برنامه را در خدمت تان خواهیم بود.

 (میان برنامه)

مجری:

بینندگان عزیز با ادامه ای برنامه ای عصر ایمان خدمت شما هستیم ان شاء الله تا پایان برنامه با ما همراه باشید. دوستان عزیز محبت کنید سوالاتی که برای تان ایجاد می شود با ما تماس بگیرید دوست داریم صدای گرم تان را بشنویم.

در خدمت استاد بسیار عزیز استاد عباسی هستیم، بحث بسیار زیبایی را آغاز کردیم نسبت به نیت کردن، نسبت به روحانیانی که منبر می روند صحبت می کنند و گروهی هستند می گویند وقتی منبری ایجاد می شود روحانی صحبت می کند هزینه ای که دریافت می کند این هزینه حرام است. استاد پاسخ بسیار زیبایی دادند رسیدیم به این جا که اگر شرط منبر رفتن و شرط تبلیغ دین اسلام به این باشد که اجرتی دریافت کنم ایراد دارد و ادامه صحبت را خدمت استاد خواهیم بود. استاد در خدمت شما هستیم.

استاد عباسی:

بله دسته ای اول روایاتی که ما بررسی کردیم روایاتی بود که نهی از اخذ اجرت و شرط اجرت از افراد بود چه آن وقتی که فقط نیتش ایراد داشته باشد؛ یعنی یک جوری روایت را بگوید ممکن است این شخص پول هم نگیرد ولی یک جوری یک روایتی را می گوید که یک نفعی برای خودش داشته باشد. نهی کردند اگر نه مطلب، مطلب درست و خدایی دارد می گوید ولی برای گرفتن اخذ اجرت شرط بکند این هم اشکال دارد این یک دسته از روایات است.

دسته دیگر از روایات، جواز اخذ هدیه از سمت مبلغ و مروج دین اشکالی ندارد یا حتی معلم یعنی اگر کسی به او هدیه داد مانعی ندارد مردم می توانند به خاطر زحمتی که او کشیده چه رفت و آمدش به آن جا مثلاً یک نفر می خواهد حکم شرعی را از یک نفر بپرسد این باید برود از آن عالم بپرسد؛ ولی الان او این عالم را به یک جای دیگری از شهر یا شهر دیگری دعوت کرده هزینه رفت و آمد او را می پردازد یا هدیه ای به او می دهد این اشکالی ندارد.

این هایی که ما داریم می گوییم بررسی می کنیم نمی خواهیم فتوا بدهیم یا یک ماجرایی را حل بکنیم صرفاً بگوییم پس بر این اساس همه چیز درست و خوب است و هیچ اشکالی وجود ندارد آن جای که نقد بود این نقد را وارد کردیم و بیان کردیم دسته اول روایات آن بود. دسته دوم این است این را هم کنارش ما باید ببینیم در معانی الأخبار روایت آمده:

«عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) يَقُولُ مَنِ اسْتَأْكَلَ بِعِلْمِهِ افْتَقَر»

می گوید از امام صادق شنیدم فرمودند هر که از راه علمش نان بخورد مستمند می شود.

می گوید من از کلام حضرت جا خوردم. آقا هر که از راه علمش نان بخورد مستمند می شود؟ بعد از حضرت سوال کردم که:

«جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ فِي شِيعَتِكَ وَ مَوَالِيكَ قَوْماً يَتَحَمَّلُونَ عُلُومَكُمْ وَ يَبُثُّونَهَا فِي شِيعَتِكُمْ فَلَا يَعْدَمُونَ عَلَى ذَلِكَ مِنْهُمُ الْبِرَّ وَ الصِّلَةَ وَ الْإِكْرَام‏»

فدای شما بشوم عده ای از شیعیان شما هستند زحمت کشیدند دانش شما را فرا گرفتند رفتند علم کسب کردند سال ها وقت گذاشتند علوم شما را فرا گرفتند می آیند این علوم را بین شیعیان شما منتشر بکنند، جاهای مختلف می رود صحبت می کند جلسه و برنامه می گذارد سخنرانی می گذارد در مقابل از نیکی و انعام و هدایای آن ها بی بهره نمی ماند.

وقتی می رود میزبانی روضه و مراسم را برقرار می کند او هدیه یا انعامی به این شخص می دهد اگر قرار شد این که شما می گویید الان علم را فرا گرفت می خواهد برود منتشر بکند این شخص مستأکل به علم است. بینندگان عزیز به این روایت خیلی خیلی توجه کنند یعنی حرف ما در مقابل صحبت یا ناراحتی یا دلسوزی یا هر چه که بعضی از عموم مردم عزیزمان می گویند نیست، بحث مان نو اخباری ها است آن های که آمدند تبری برداشتند که ریشه دین را بزنند. ریشه دین را با چه بزنند؟ اتهام زدن، خراب کردن همه اهل علم!

 روایت می آورند می گویند همه این ها مستأکل به علم هستند مستأکل به اهل بیت هستند یعنی همه شان دارند از اهل بیت نان می خورند؛ پس همه شان (العیاذ بالله) حرام خوار هستند. جوابش را امام معصوم دارد می دهد راوی می گوید من سوال کردم یابن رسول الله شما گفتی مستأکل به اهل بیت، مستأکل به علم این شخص چه است؟ هیچ حظ و بهره ای از قیامت و آخرت ندارد فقیر و بدبخت و چه خواهد شد.

عده ای هستند می روند زحمت می کشند درس می خوانند کار علمی می کنند بعد می آیند علوم شما را در بین جامعه منتشر می کنند این ها هم علی القاعده از هدیه و انعام و اکرام مردم بی نصیب نخواهند بود. منبر رفت از منبر پایین می آید غذایی که در هیئت می خواستند به ایشان بدهند یک ظرف بیشتر می دهند برای خانواده اش هم می دهند این اکرام کردن منبری یا سخنران است. اگر بخواهد این روایت باشد چه اشکالی دارد؟ حضرت پاسخ دادند که:

«فَقَالَ (علیه السلام) لَيْسَ أُولَئِكَ بِمُسْتَأْكِلِين‏»

به این ها مستأکل به اهل بیت نمی گویند.

 مستأکل به علم که: «افْتَقَر» بیچاره و چه و چه می شود آخرت ندارد

«إِنَّمَا الْمُسْتَأْكِلُ بِعِلْمِهِ الَّذِي يُفْتِي بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لَا هُدًى مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لِيُبْطِلَ بِهِ الْحُقُوقَ طَمَعاً فِي حُطَامِ الدُّنْيَا.»

می گوید مستأکلی که مورد نهی ما است آن روایت بالا هم همین می شود مستأکلی که مورد نهی ما است که این بیچاره و بدبخت و فقیر می شود آخرت ندارد آنی است که می آید بدون علم فتوا می دهد، یک عمامه روی سرش گذاشته چند صباحی درس خوانده اما الان که می خواهد حرف دین بزند حرف دین را نمی زند به غیر علم و به غیر

«وَ لَا هُدًى مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»

بدون هدایت از جانب خدای متعال

حرف قرآن را برای مردم نمی زند حرف اهل بیت را برای مردم نمی زند حرف دیگران را برای مردم می زند ذائقه مردم را در نظر می گیرد مردم الان از چه خوش شان می‌آید از چه بدشان می‌آید، در حالی که باید ببینیم خدا از چه خوشش می آید و از چه بدش می‌ آید، اهل بیت فرمودند چه باشد چه نباشد، می گوید این شخص که:

«لِيُبْطِلَ بِهِ الْحُقُوقَ طَمَعاً فِي حُطَامِ الدُّنْيَا»

فتوایی می دهد، نظری بیان می کند که حقوق عده ای را پایمال می کند به امید چه؟ به امید رسیدن به مال اندک دنیا. الان در این شهر و روستا برای تبلیغ رفته دو تا گروه پیش شان آمدند در حال نزاع هستند می گویند هر چه حاج آقا بگوید حرف آخر را بگذارید ایشان بزند، آن جا اگر خدای ناکرده نگاه کرد کدام طرف وضع مالی شان بهتر است بعداً بابت تشکر کردن می‌ آیند، فلان قدر مبلغ پرداخت می کنند آمد حکم خدا را جابجا کرد یک جوری بیان کرد که حق یک عده ای ضایع و پایمال شد. سمت آن طرف رفت و او به نا حق مطلبی را گرفت. چرا؟

چون این سمتی که نا حق بود مثلاً کدخدای ده بود، پولدار محله بود. فرماندار یک شهر بود. حق را نگفت از حق فاصله گرفت سمت نا حق رفت، به خاطر اندکی دنیا، اندکی دنیا یا پول است یا مقام است یا جایگاه است من اگر الان حرف حق را بزنم این جا دیگر نمی گذارند من سخنرانی بروم این جا نمی گذارند من راه بروم رفت و آمد بکنم.

مجری:

تهدید بکنند طرف بترسد چه؟

استاد عباسی:

نباید حکم بدهد نمی شود حکم باطل بدهد، می بیند اگر دو طرف برای حکم دادن نزد او آمدند بگوید من صلاحیت ندارم به دادگاه مراجعه بکنید این که بیاید حق یک عده را ضایع بکند در جای که به او مراجعه شده اگر می بیند بخواهد حق را رعایت بکند کلاً همه چیز نابود می شود زندگی اش به مخاطره می افتد، حیاتش هم به مخاطره می افتد نباید حکم بکند مجوز حکم به باطل که نمی شود.

حضرت فرمودند مستأکل به علم این را خوب گوش بدهند دوباره دارم تکرار می کنم آن کسی که می آید در فضای مجازی روایت می زند می گوید اگر کسی یک هزار تومانی بابت منبرش دریافت کرد این مستأکل اهل بیت است، مستأکل به علم است این روایت امام صادق (علیه السلام) جوابش است که راوی اصرار دارند بر این که واقعیت جامعه این است وقتی می آیند فضائل شما را بیان می کنند روایات شما را بیان می کنند دین را برای مردم بیان می کنند این ها اکرام و اطعام می شوند، مبلغی به آن ها پرداخت می شود. کمکی به زندگی آن ها می شود. این ها واقعاً مستأکل به علم و اهل بیت هستند؟ حضرت فرمودند نه

«لَيْسَ أُولَئِكَ بِمُسْتَأْكِلِين»

این ها مستأکل نیستند

 مستأکل کسی است که:

«يُفْتِي بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ لَا هُدًى مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»

معاني الأخبار؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ص181، باب معنى الاستئكال بالعلم‏

همین طوری روی هوا حرف بزند، نمی شود دین خدا را همین طوری با مثال و داستان و آنی که به ذهنم بیاید با قیاساتی که مثل قیاسات ابو حنیفه باشد نمی شود دین خدا را برای مردم بیان کرد. بیاییم قیاس بکنیم بگوییم چون فلان جا، فلان روایت آمده در نتیجه این جماعتی که بر سر سفره شراب نشستند (العیاذ بالله) اولویت پیدا می کنند این چه قیاسی است؟ این ها قیاس های باطل می شود. قیاس های که امام صادق فرمودند:

«إِنَّ أَوَّلَ مَنْ قَاسَ هُوَ إِبْلِيسُ»

عيون أخبار الرضا (عليه السلام)؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان، ج1، ص79

این قیاس های شیطانی است اگر خدای ناکرده کسی بدون علم ممکن است یک نفری تعمدی هم ندارد اما علم لازم را ندارد. چرا علم لازم را نداری؟ می گوید من به عنوان نماینده دین برای شما دارم سخن می گویم چطوری به عنوان نماینده دین این قدر راحت جرأت می کنی از عذاب الهی به کسی ایمنی ببخشی؟

« فَقِيهِ حَقِّ الْفَقِيهِ مَنْ لَمْ يُقَنِّطِ النَّاسَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ لَمْ يُؤْمِنْهُمْ مِنْ عَذَابِ اللَّه‏»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص 36، بَابُ صِفَةِ الْعُلَمَاء، ح3

ایمن نکن از عذاب خدا، نمی گوییم کم بخور نمی گوییم زیاد بخور (العیاذ الله) نمی گوییم این کار را بکن نمی گوییم آن کار را نکن نه جوری نباید باشد که شخص احساس بکند هر کاری خواست می تواند انجام بدهد. خیلی ها با بعضی از عبارات این احساس را کردند با بعضی از سخنرانی های در فضای مجازی خیلی ها دارند این احساس ها را می کنند بعضی از روحانی ها خدای ناکرده مانند بعضی از روحانیت مسیحیت نشود که آن قدر کوتاه آمدند کوتاه آمدند بگویند فعلاً این ها دین داشته باشند هیچی نداشتند نداشتند این هم انجام نده این هم نمی خواهد.

شریعت را در مسیحیت کنار گذاشتند تعداد دین دارها زیاد باشد شریعت هم انجام ندهند در مسیحیت این اتفاق افتاد فلان اتفاق، فلان اتفاق الان بعضی از کلیساها در اروپا هستند که این ها مجوز رسمی برای ازدواج همجنس فراهم کردند؛ یعنی این است؟ دین خدا را این قدر شُلش کنیم پیچ و مهره اش را باز کنیم که دیگر تهش هیچی نماند همه چیز اخلاقی بشود بگوید تو روزه بگیری کار خوبی است. بعد شما بگویی من سوریه رفتم یا در لبنان هنگام ماه رمضان مسیحی ها یک تایمی روزه می گیرند رفتم دیدم 10 تا 20 تا پیره مرد داخل کلیسا هستند می گویید ماجرا چه است؟ می گوید بعد از افطار است بعد از روزه هستند به کلیسا آمدند عبادت کنند بعد می گوییم روزه واجب است؟ می گوید نه این ها دوست داشتند روزه گرفتند بقیه هم دوست ندارند نمی گیرند دوست داری نماز بخوانی دوست نداری نخوان این که دیگر دین نیست.

همه چیز را تو وگذار می کنی می گویی هر کاری دوست دارید انجام بدهید همه اش اخلاقی است اگر حسش را داری نماز، حسش را داری روزه، حسش را داری چه و چه، یعنی این قدر نوآوری کردند که هیچ چیزی از دین باقی نماند الان یک مسیحی می تواند مسیحی باشد هیچ تفاوتی با یک بودائی نداشته باشد، الا این که این عقیده به عیسی مسیح دارد او ندارد. هیچ چیز دیگری نداشته باشد هیچ مشخص دیگری نداشته باشد نه هیچ ساعتی در کل هفته کلیسا لازم باشد برود نه هیچ کاری خاصی بخواهد انجام بدهد صرفاً در قلبش بگوید عیسی مسیح را قبول دارم این مسیحی بشود و تمام.

مجری:

یعنی پایبند قوانین دین خودش نیست؟

استاد عباسی:

بله قوانین را به عنوان مجری دین این قدر کلیسا گفته اشکال ندارد تو هیچ پایبندی نداشته باش همین که مسیحی باشی کافی است. ما می گوییم نمی توانیم این کار را انجام بدهید ما اجازه نداریم دین خدا را یک جوری ارائه بدهیم که به هیچ کس در این عالم بر نخورد هیچ کس ناراحت نشود هیچ کس هم تلاش نکند خودش را اصلاح کند.

ما که نمی گوییم شما طرف را مأیوس کن بگویی تو بدبخت و بیچاره و گنهکار و فلان هستی عذاب خدا الان بر تو نازل می شود. ما می گوییم نه امید به او بده که رحمت خدا است ولی تلاش کن که اصلاحش بکنی نه که بیایی پیچ و مهره ای دین را باز بکنی بگویی می شود هیچ کدام از این ها نباشد ولی تو هم مسلمان باشی؛ مسلمان خوبی هستی هیچ مشکلی هم وجود ندارد، همه چیز خوب است چقدر دنیا آرام است چقدر مسلمان ها خوبی هستیم. به همه گل و بلبل بگوییم، همه چیز را بگوییم حل است؟ نه آن جای که دین خدا است می گویم یک جایی برای خودم گفتنش سخت است یک جایی شنیدن برای عزیزی سخت است.

 به یک نفر ممکن است حکم خدا را بگویی متوجه بشود با شنیدن این حکم مثلاً 10 سال وضویش اشکال داشته این کار آسانی است؟ نه کار سختی است من حکم خدا را به او بگویم او متوجه بشود برای من سخت است، برای آنی هم که می شنود سخت است ولی من به اندازه 10 سال نماز را دو مرتبه قضا کردن الان به این زحمت بدهم قیامتش را راحت کردم.

اگر او دنبال اصلاح این 10 سال برود قیامتش را آباد کرده، یک نفر از قم حرکت کرد می خواست به مشهد برود الان دارد اشتباهی سمت شیراز می رود من او را اصفهان می بینم می پرسد من به او می گویم گناه دارد این همه راه آمده این همه راه آمده بگذارم 500 کیلومتر دیگر برود! راهش را درست نکنم، الان احسنت می گوید و راهش را ادامه می دهد بعداً می فهمد که من راه درست را به او نگفتم می گوید من که از او پرسیدم. پیش منِ به عنوان دین نیامد که من با او گل و بلبل صحبت کنم اگر بخواهد بنشیند حرف بزند آدم هست که با او حرف بزند، اگر قرار است که در مجلس عیش و نوشی شرکت بکند مطمئناً کسانی هستند که از منِ آخوند بیشتر به درد عیش و نوش او می خورند اگر بخواهد آواز هم بشنود این قدر استاد آواز هستند صد پله از منِ آخوند بهتر بلد هستند آواز بخوانند. او نیامده با منِ آخوند صحبت بکند که من برای او آواز بخوانم، من برای او شعر بخوانم، من برای گپ و گفت ساده داشته باشم اصلاً برای این ها سراغ من نیامده.

 ما داریم این کار را می کنیم یک موقع می دیدیم در صدا و سیما شبکه جام جم برای خارج از کشور است آن جا یک مقداری دُز موسیقی را بالا می دهد یک مقدار حجاب ها شل تر است. بعد ایرانی های خارج از کشور معترض بودند می گفتند ما این چیزها را این جا داریم آخرش را داریم یک خورده موسیقی ات را زیاد بکنی این نیست بگوییم به خاطر موسیقی اش برویم ببینیم، ما می خواهیم حرف دین را از شما بشنویم شما مدام سعی می کنید دُز موسیقی را بالا ببرید حجاب را یک مقدار شل کنید. بد حجاب ترین آدم را این جا داریم شما خودتان باشید شما نمی خواهد به این ها نزدیک بشوید. آن موسیقی که شما فکر می کنید الان به من لطف کردی موسیقی اش را بیشتر کردی هزار پله بالاتر از آن هستی انواع و اقسامش را این جاها داریم.

 ما دین را از شما می خواهیم قبلاً شبکه ولایت بودیم الان ولی عصر شدیم مثلاً دکور خیلی عجیب و غریبی دارد که بیننده دارد؟ بیننده به خاطر دکور این جا می آید؟ قبلاً‌ آن همه بیننده خارج از کشور برای دکور و تصویر زیبای می آمدند؟ این ها آن طرف وجود دارد بزنند صد تا هزار تا شبکه ماهواره ایی هزار تا دکور و استودیو و فلان می آمدند ایشان می گفتند ما اتفاقاً می خواهیم دین را همان طوری که هست بگیریم.

کسی مدام بر ندارد دین را برای ما بزک کند گوشه و این طرف و آن طرفش را بزند که نکند یک موقعی به ما بر بخورد، دین را بگویید اگر روابط محرم با نا محرم هم می خواهید بگویید درست بگویید این قاعده روابط با نا محرم است. برای ما روشن بگویید چرا به ماها که می رسد می گویید حالا ببینید به هر حال؛ حالا ببینید به هر حال چه است؟ حکم خدا را بگو او بداند که چقدرش را دارد عمل می کند چقدرش را می تواند آینده عمل بکند دنبال عمل کردن برود. نه دنبال این باشیم بگوییم یک جوری بگوییم ناراحت نشوند این به معنای این نیست که ما بد حرف بزنیم قضیه روشن باشد به معنای این که دین آن چیزی که هست بگوییم.

 یک نفری که در کانادا یا آلمان یا اتریش زندگی می کند آن هم اگر می خواهد دین داری واقعی انجام بدهد فرقی با جاهای دیگر ندارد، بله اقتضائات و شرایط دور و برش، احکام خاصی یک جاهای دارد ولی اصل دین داریش فرقی ندارد. ما اصل دین داری را واضح و شفاف بگوییم این ملاحظات اشتباه را انجام ندهیم که خدای ناکرده فتوای به غیر علم بشود فتوای به غیر اذن از جانب خدای متعال بشود، خدا باید به ما اجازه داده باشد من اجازه دارم 10 درصد از این دین را شُل کنم که به این آقا بر نخورد ناراحت نشود رها نکند برود بگوید چه دین سختی؟ مسیحیت آسان تر است. اگر واقعاً کسی دنبال آسانی است بودائی بشود از مسیحیت هم آسان تر است، کلاً بی دین بشود از همه اش آسان تر است قصه ما قرار نبود که آسان، سخت و یا فلان بگوییم.

 بعضی ها می گویند برویم یک مرجعی پیدا کنیم که یک مرجعی آسان بگیرد یک مرجعی سخت می گیرد آسان و سخت چه قصه ای است؟ قرار نبود که ملاک مان آسانی و سختی باشد. بله اگر کسی فهمید حق است ولو این که مسیر، مسیر سختی است. یک نفر می گوید به نظر من الان من باید فوق تخصص مغز و اعصاب بشوم. فوق تخصص مغز و اعصاب شدن درست است. فوق تخصص مغز و اعصاب شدن آسان است؟ طی کردن مراحل علمیش خیلی سخت است می توانیم به او بگوییم شما می توانی این مرحله را طی نکنی بروی سرمایه داری بکنی سوپر مارکت بزنی درآمدت هم از آن بیشتر می شود یک هایپر مارکت بزرگ بزن نه اصلاً دلال دلار بشو خیلی آسان تر از آن است؛ یعنی قرار نیست ملاک آسانی باشد. یک فضائل و جایگاه و مقامی است.

وقتی که ما در مسائل دنیای می بینیم به او می گویند شما فوق تخصص مغز بشوی آخرش درآمدت از اینی که دلال بازار بورس و دلال دلار است باز هم کمتر است. می گوید باشد آن دارد خدمت به بشریت و جامعه می کند جایگاه اجتماعی اش خیلی متفاوت با این است. این ها را دارد متوجه می شود یک حساب و کتاب های وجود دارد صرفاً‌ این که بگوییم نکند دین سخت باشد نه باید بگوییم دین، سختی هم دارد. دین، همه اش آسانی نیست اما این سختی که توسط دین به شما متحمل می شود راحتی آخرت را در پی دارد در همین دنیا یک راحتی های در پی دارد مثل حجاب خانم ها وقتی حجاب را رعایت می کنند یک امنیت خاصی جامعه پیدا می کند، یعنی یک خانم با خاطر آسوده می تواند بیرون برود همه اش به خاطر مو و این چهره قضاوت نمی شود و در معرض خطر هم قرار نمی گیرد که کسی بخواهد به او تعرضی پیدا بکند.

مجری:

جوان های عزیزی که پای برنامه هستید خیلی مراقب باشیم اگر دین اسلام را به عنوان دین خودمان قبول داریم از اسمش مشخص است اسلام یعنی تسلیم شدن، تسلیم دین مقدس اسلام باشیم و فریب نخوریم مراقب باشیم که دین اسلام و کلام اهل بیت را از چه شخصیت های داریم می شنویم.

در ایام فاطمیه هستیم شهادت بانوی بزرگ اسلام، دختر گرامی نبی مکرم اسلام خانم جان فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، همه ای ما خادم حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هستیم می توانیم در طول زندگی خومان آن جوری که اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) از ما انتظار دارند باشیم. یک مقدار فکر بکنیم که چطوری ارادت خودمان را به حضرت صدیقه طاهره نشان بدهیم.

 (میان برنامه)

مجری:

 بینندگان عزیز! میان برنامه ای خادم الزهرا را دیدیم می توانیم همه ما به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) خدمت کنیم. استاد در شروع برنامه صحبت بسیار زیبای کردند گفتند در قیامِ قیامت ما یک روزی را به عنوان یوم الحسرت (روز حسرت) داریم.

در این ایام هستیم تا شب شهادت حضرت فاطمه چند روزی باقی نمانده، می توانیم هر کدام مان به نوعی قدم بر داریم به این که به حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عرض ارادت کنیم. هر کجا هستیم یک قدم برای حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بر داریم. قدمی که می توانیم حتی در خانه خودمان هستیم برای وجود نازنین حضرت امام عصر مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعا کنیم. ادامه بحث را خدمت استاد خواهیم بود بفرمایید

استاد عباسی:

روایتی را از امام صادق (علیه السلام) محضر بینندگان عزیزمان عرض کردم آدرس روایت را عرض می کنم روایت در معانی الأخبار، صفحه 183 از امام صادق (علیه السلام) آمده بعضی از علمای شیعه مثل مرحوم کاشف الغطاء در رابطه با روایت بیان داشتند و توضیح دادند، البته به عنوان یک بحث اخلاقی بعضی ذکر کردند مثلاً مرحوم کاشف الغطاء می فرمایند یکی از آداب صحیح معلمی این است که قطع طمع از متعلمین داشته باشد.

یعنی به واسطه علم، مال مردم را نخورد، استفاده نکند از آن ها درخواست اجرت نکند این کار، با اخلاص و تأسی به انبیاء منافات دارد چون علماء وارثین انبیاء هستند بلکه برای خدا تعلیم می دهند و از این تعلیم هم اراده جزاء و سپاسگزاری نمی کنند و از طرف خود هم منتی بر آن ها نمی گذارند بعد به همین روایت اشاره کردند. در روایت دیگری که داشتیم بینندگان عزیز بحث را گم نکنند.

دسته دوم روایات را عرض می کردیم روایاتی که جواز اخذ مبلغ به عنوان هدیه و این ها بود از کسانی که برای آن ها امر دین آموزش داده می شود از امام صادق روایتی نقل شده

«الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: الْمُعَلِّمُ لَا يُعَلِّمُ بِالْأَجْرِ وَ يَقْبَلُ الْهَدِيَّةَ إِذَا أُهْدِيَ إِلَيْهِ.»

معلم برای تعلیمش به خاطر مزد نباید تعلیم بدهد، اما اگر هدیه ای به او داده بشود می تواند آن را قبول بکند.

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر:  دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج6، ص365، بَابُ المکاسب، ح168

یعنی اجرت گرفتن به معنای شرط اجرت در این روایت نفی شده اما پذیرش هدیه بلا مانع ندانسته شده این روایت در تهذیب الأحکام، جلد 6، صفحه 365 آمده است. در تذکرة الفقهای علامه حلی، جلد 12، صفحه 137 آمده:

«إن أُهدي إليه شيء وأُكرم بتحفة»

اگر به معلم چیزی هدیه بشود با تحفه ای او را تکریم کنند برای او جایز است.

« جاز له أخذه»

جایز است که آن هدیه را بگیرد.

 «لرواية جرّاح المدائني عن الصادق ( عليه السلام ) قال: " المعلّم لا يعلّم بالأجر، ويقبل الهديّة إذا أُهدي إليه»

تذكرة الفقهاء ( ط.ج )؛ العلامة الحلي (وفات: 726)، تحقيق: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، ناشر: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث، قم 1414، ج 12 ص 137

دلیل را هم همین روایت مدائنی از امام صادق (علیه السلام) دانسته این هم یک دسته از روایاتی بود که در رابطه با اخذ اجرت آمده است؛ بنابراین آن که عرض کردیم باید روایات با همدیگر جمع بشود این جا است دسته اول روایاتی که با عنوان روایات نهی از شرط اجرت و اخذ اجرت بود دسته دوم روایاتی که جواز پذیرش هدیه از طرف مقابل این طرف نباید شرط بگذارد آن طرف اجازه دارد که هدیه بدهد و این طرف اجازه دارد که هدیه را بگیرد.

تا این جای کار دو دسته از روایات محضر بینندگان عزیزمان بیان شده که دو دسته دیگر روایات است آن را عرض خواهیم کرد.

مجری:

استاد یک سوال دارم شما فرمودید که اگر شرط اجرت برای تبلیغ دین اسلام باشد این از نظر شرعی ایراد دارد و احیاناً یک استادی را یک کارشناسی را از یک استانی دعوتش بکنند به فرض مثال وضعیت مالی استاد خوب نباشد، بگویند از یزد می خواهند تهران بیاورند این استاد می گوید هزینه رفت و آمد را به من بدهید حکمش چه است؟

استاد عباسی:

همین را عرض کردیم اگر در یک جای دیگری از شهر یا یک شهر دیگری باشد یک وقتی مقدور یک نفر هست که برود و آن جا انجام وظیفه کند خودش دوست دارد برود کار تبلیغ دینی را در یک منطقه ای انجام بدهد یا دارد از آن جاها گذر می کند، مثلاً مسافرت شخصی خودش می رود امکانی فراهم می شود کار تبلیغ دینی انجام بدهد هیچی؛ ولی اگر قرار باشد یک جای دیگری برود که مستلزم این است رفت و آمدش هزینه بردار است عرفاً می گویند این یک هزینه ای دارد باید پرداخت بشود خارج از وسع عادی یک نفر است.

یعنی اگر یک نفری کار ویژه ای نداشته باشد مثلاً بخواهد یک مبلغ متنابهی را هزینه کند برایش دشوار است هزینه رفت و آمد را باید پرداخت بکنند این اشکالی ندارد آن جا هم می رود آن ها هدیه و یا مبلغی پرداخت بکنند آن هم اشکالی ندارد آن که در روایات مطرح است بحث این است که شرط بکند این مبلغ پرداخت نکنید من آن جا حضور پیدا نمی کنم به این عنوان!

مجری:

استاد تلفن داریم البته وقت مان بسیار محدود است جناب آقای محمدی از اصفهان سلام علیکم

بیننده اقای محمدی از اصفهان:

سلام علیکم فرمایشات شما را شنیدم کلیپ مورد نظر را شنیدم یک نقدی دارم خدمت تان عرض کنم، عرضم این است که شبکه های مثل ولایت و ولی عصر را یک سالی است دارم نگاه می کنم به نظرم رسید فرمایشات حضرت آقا که دارند صحبت می فرمایند ما و خانواده استفاده می کنیم من پاسخ کلیپ شان را شنیدم به نظرم رسید که هر دو روحانی بزرگوار در یک جا هستند، یعنی این غلظتی که حاج آقا در بیان مطالب به کار بردند یک مقداری از ایشان زیاد است، یعنی مخالفتی که با شبکه های ضد انقلاب و وهابی می شود به همین خاطر باعث خلع آقا شد به نظر می آید دو تا روحانی در یک جهت قدم بر می دارند از کیان شیعه دفاع دارند می کنند این قدر غلظت لازم نبود.

استاد عباسی:

ببینید بحث غلظت نیست حقیقت مطلب ما صحبت ایشان را نقد کردیم، من یک آسیب شناسی کردم گفتم مدل صحبت های این چنینی که آیات و روایات در آن استفاده نمی شود و مطالبی در رابطه با دین گفته می شود که آن مطالب در دین نیست این دارد ذائقه یک سری از افراد و مخاطبین دین را تغییر می دهد این یک اعتراض بود و بر اساس روایت هم عرض کردیم اگر کسی بیاید طوری صحبت بکند که افرادی حالت ایمنی پیدا بکنند والا ما ایشان را شیعه امامیه می دانیم مسلمان می دانیم ولی با این روش مخالف هستیم.

الان هم حرفی از این نزدیم الزاماً عقیده ایشان، عقیده اشتباه است یا عقیده درست است این بیان را کار داشتیم، من هم کلیپ توضیح ایشان شنیدم که شنیداری بود هم کلیپ تصویری دیدم هم اصل برنامه ای که ایشان رفته بود دیدم هر سه را دیدم بر اساس هر سه عرض می کنم کلیپی که ایشان به عنوان توضیح بیان کردند موافق با آن چیزی که خودشان گفته بودند نبود، یعنی بعد از آن کلیپ صحبتی نکرده بودند که این قضیه را درست بکند آن اشتباه را اصلاح بکند. ما می گوییم اشتباه است نه ما طوری صحبت بکنیم که مردم از دین خدا نا امید بشوند، این روایت امام معصوم است نه طوری صحبت بکنیم که خدای ناکرده کسی را از عذاب الهی ایمن کنیم نه باید بگوییم خدا هم عذاب دارد هم امیدواری دارد، هم خدا بهشت دارد هم خدا جهنم دارد این ها کنار همدیگر است صحبت مان این بود آن اشکال دیگری کردیم و سرش مُصر هم هستیم تغییر ذائقه، ما ذائقه دینی مردم را طوری تغییر ندهیم من هزار بیت شعر حفظ نیستم که در یک سخنرانی ام 50 تا بیت شعر استفاده بکنم.

آن‌ هم که بلد است باید متعادل استفاده بکند بله اشکال ندارد منبرش جذاب می شود استفاده می کند، ولی اگر همه اش استفاده از امور دیگر شد یا آواز و شعر خواندن و ... شد این از آن ویژگی و تبلیغ دینی در می آید و افراد دیگر نمی توانند ارتباط برقرار بکنند با آن کسی که علم دارد ولی این قدر شعر و آواز خواندن بلد نیست.

مجری:

جناب آقای محمدی عزیز سپاسگزارم صدایتان را شنیدیم اگر احیاناً سوال های باشد در هفته های آینده خدمت شما هستیم.

استاد عباسی:

در عین حال از ایشان خیلی سپاسگزارم ما ایمن از اشتباه نیستیم، یعنی نقد خیلی خوب است من از ایشان تشکر می کنم آمدند احساس شان را گفتند شاید هم حقیر دارم اشتباه می کنم اشکال ندارد نقد داشته باشند، این جای نگرانی ندارد و اتفاقاً جای تشکر دارد که اگر ایشان احساس کردند نقد من تند بوده بیایند به من بگویند دیگران هم می توانند نظرشان را بدهند اگر حس می کنند نقد من تند، کُند یا اشتباه و صحیح بود نظرشان را بدهند ان شاء الله این بحث تکمیل بشود.

مجری:

ان شاء الله از شما تشکر می کنم، بیننده های عزیز به لحظات پایانی برنامه رسیدیم ان شاء الله خدای بزرگ به حق محمد و آل محمد دعای ما را در این ایام فاطمیه بپذیرد اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین.

«یا علی مدد خدا نگهدار»

 


  
  • محمد معین محمدی

    19 دي 1400 - ساعت 23:04

    خیلی خوب آقای نقویان رو نقد کردید.

    0 0

عصر ایمان 11 دی 1400>

عصر ایمان شبکه ولی عصر عباسی