مهدی یار

قسمت شصت و ششم برنامه مهدی یار با کارشناسی استاد شریفی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:21/10/1400

برنامه:مهدی یار

مجری:

مثل نسیم، آمدنت ناگهانی است

مثل شمیم یاس، حضور تو آنی است

مثل بهار، در همه جا پخش می‌شود

اخبار سبز صبح ظهورت جهانی است

انگار دلخوری که ز یاد تو غافلیم

دانسته ای تو هم که دعامان زبانی است

صد فاطمیه رفت و نشد فاطمی شویم

تنها امید ما به همین روضه خوانی است

بسم الله الرحمن الرحیم الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم والعن العدائهم.

السَّلاَمُ عَلَی الْمَهْدِیِّ الَّذِی وَعَدَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الْأُمَمَ وَعلی آبائه الطّیّبین الطّاهرین المعصومین.

عرض سلام و احترام خدمت شما بینندگان جان منتظران جان جانان حضرت مهدی موعود (ارواحنا فداء)، در خدمت شما هستیم با برنامه دیگری از سلسله برنامه های مهدی یار کرسی مهدویت ویژه نقد مدعیان دروغین و فرقه های انحرافی از شهر مقدس قم جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج).

همچون برنامه های گذشته در خدمت کارشناس ارجمند استاد علی شریفی هستیم و از محضرشان استفاده می کنیم، آقا سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

استاد شریفی:

عرض سلام خدمت شما جناب آقای صفایی عزیز و بزرگوار، همه بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)، خوشحالیم که بار دیگر در خدمت شما عزیزان و بزرگواران هستیم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر، همانطور که عزیزان مستحضر هستند برنامه های که حضرت عالی در خدمت تان هستیم ویژه نقد فرقه و جریان احمد الحسن هست، در یکی از برنامه ها چند هفته گذشته اشاره فرمودید به امام ناطق و امام صامت؛ چون اشاره ی شد صرفاً، می خواهم در این برنامه اول توضیح بفرمایید که امام صامت اساساً کیست امام ناطق کیست و تفاوت شان چه هست تا إن شاءالله بعد به ادعاهای احمد بپردازیم.

استاد شریفی:

همانطور که ما در جلسات گذشته قبل از ایام فاطمیه که بحث مهدیین و ادعای امامت احمد را مطرح کردیم و آمدیم روایات مهدیین را دسته بندی کردیم و ثابت کردیم که این روایات آنچه که احمد مدعی هست فقط با روایات و سخنان علمای اهل سنت در رابطه با مهدیین تطبیق پیدا می کند نه با مکتب اهل بیت و ثابت کردیم که اساساً بحث مهدیین که دوازده حجت خدا قرار هست بعد از دوازده نفر بیایند این جعل اهل سنت بود از کعب الأحبار یهودی در منابع اهل سنت برای زیر سؤال بردن آن روایت خلفای إثنی عشری که شیعه و سنی از آقا رسول خدا نقل کردند، در ادامه همین مباحث مان بحث ادعای امامت احمد را نقل کردیم که احمد مدعی هست ما 24 امام داریم نه 12 امام و یکی از آن مواردی که یک اشاره ی به آن شد و دیگر خوردیم به ایام فاطمیه و مباحث رفت به این سمت و نتوانستیم تکمیل اش کنیم این بود که این احمد امامت چگونه امامتی هست، چرا؟ به چه دلیل این را مطرح می کنیم؟ ببینید ما در روایات مان اینگونه داریم؛ امام ناطق امام صامت، این امام ناطق و امام صامت چه هست؟ هر امامی که امامت ظاهری سیاسی آن امام  می رسید مثلاً در زمان حکومت آقا امیرالمؤمنین آیا امام حسن و امام حسین مقام امامت را دارند یا خیر؟ یکی از خلط های که این افراد می کنند که عموماً دلیل بی سوادی شان هست خبر ندارند، چرا؟ مثلاً ما می آییم می گوییم امام حسن در زمان امیرالمؤمنین امام که نبود که، تازه بعد از شهادت حضرت علی مثلاً امام حسن امام شد لذا اینها در این مباحث می آیند می گویند اینها اصلاً امیرالمؤمنین قبل امامتش یا امام حسن قبل امامتش دچار سهو و گناه و خطا و اشتباه می شدند اشکال ندارد چون هنوز امام نشده، در صورتی که اینها خیلی بی سواد اند علتش هم این هست که اینها چه کسی گفته امام حسن در زمان خلافت امیرالمؤمنین امام نیست؟ این که می گویند اینجا بعد از هر شهادتی امامت به امام دیگر منتقل می شود منظور آن خلافت سیاسی است نه مقام امامت و ولایت، این خلافت سیاسی خلافت ظاهری یکی از شئونات امامت است، آقا امام حسن بعد از شهادت امیرالمؤمنین یا آقا امام حسین بعد از شهادت امام حسن آن خلافت سیاسی و رهبری جامعه اش به فعلیت می رسد ولی مقام امامت جدای از این مسئله است امام امام است ولو که خلیفه ظاهرهی باشد یا نباشد این یکی از شئونات مقام امامت است.

مجری:

اصلاً چه برسد چه نرسد.

استاد شریفی:

 این بی سوادی اینها هست که فکر می کنند اگر یک حجت خدا به خلافت ظاهری نرسید یعنی اصلاً امامت نداشته است این بی سوادی را فعلاً ما می خواهیم ببوسیم بگذاریم کنار.

مجری:

کمااینکه خیلی از ائمه نرسیدند.

استاد شریفی:

أحسنت بله خلافت سیاسی ظاهری نداشتند پس آیا آنها امامت نداشتند؟ اما اینکه در روایات چه دسته بندی شده است تصریح شده که در رابطه با این امامت به عنوان خلافت سیاسی ظاهری در جامعه ما یک امام ناطق داریم یک امام صامت داریم، این یعنی چه؟ یعنی در زمان امیرالمؤمنین آقا امام حسن مجتبی (علیه السلام) و آقا امام حسین تحت بیعت و سرپرستی امام ناطق زمان خودشان آقا امیرالمؤمنین اند، آقا امام حسین در زمان امام حسن، آقا امام سجاد در زمان امام حسین، شما بروید تا برسید به خود آقا حجت بن الحسن المهدی (عج) و این نه تنها در روایات ما که به وفور آمده که خود احمد هم در همین رابطه همین نکته را اشاره کرده که اصلاً معنای امام ناطق و امام صامت یعنی همین؛ در کتاب «در محضر عبد صالح» جلد اول، در این کتاب تصریح شده صفحه 67

منظور از صامت این است که اگر این دو در یک مکان گرِد آیند ناطق

در محضر عبد صالح، ج 1، ص 67

یعنی امام ناطق

حجت زمان است و وصی فقط با إذن او سخن می گوید و این یگانه معنای است که با قرآن مطابقت دارد

خیلی مهم هست اینها را دقت کنیم بعد می خواهیم از همین حرف های احمد بطلان خودش را ثابت کنیم، پس امام صامت تحت بیعت و سرپرستی امام ناطق هست و با إذن او سخن می گوید، بعد ایشان می آید می گوید

فقط یک صورت باقی می ماند به این ترتیب که روایات ناطق و صامت اینگونه تأویل شود که مراد از صامت محجوج به ناطق است (با وجودی کسی که صحبت می کند او صحبتی نمی کند) او در حضور امام ناطق

یعنی امام صامت در حضور امام ناطق

فقط به إذن او سخن می گوید، این یگانه برداشت صحیح در این خصوص است، هر تفسیر و تأویلی غیر از این روایت ها را در جایگاه تعارض با محکمات قرآن قرار می دهد.

دیگر تمام، می گوید تنها حرف صحیحی که می شود در این رابطه زد این مسئله هست که امام صامت تحت بیعت و  سرپرستی امام ناطق است، ما الآن یک سؤال برای مان پیش می آید؛ دوتا امام اند همزمان، به ادعای احمد دیگر الآن دوتا امام همزمان ما در جریان احمد بصری کیها اند؟ یکی احمد است یکی امام زمان، ما اینجا می خواهیم ورود به بحث داشته باشیم؛ الآن مشخص شد پس ما یک امام ناطق، یک امام صامت، امام صامت تحت بیعت و سرپرستی امام ناطق، الآن امام زمان امام ناطق هست یا احمد بصری امام ناطق است؟

مجری:

حالا با این پیش فرض که مثلاً احمد امام است.

استاد شریفی:

اینها را گذاشتیم کنار، الآن با همین ادعای احمد، گفتم این طبق مبنای احمد و اتباع اش، می خواهیم از اتباع احمد سؤال بپرسیم که الآن امام ناطق کیست؟ احمد بصری است یا امام زمان است؟ چون این بحث یک بحث خیلی قشنگی هست که از همین یک بحث کفر احمد و اتباع اش و بطلان اعتقادات شان ثابت می شود، برویم ببینیم آقای احمد در کتاب «پاسخ های روشنگر» جلد سوم، صفحه 256 چه می گوید، پرسش 294:

چگونه امام در حالی که زنده است امامت را تسلیم نموده؟

پاسخ های روشنگر، ج 3، ص 256، پ 294

یکی از اتباع احمد از احمد سؤال می پرسد

سرورم پسر امام! یعنی حالا که امام محمد بن الحسن زنده است پس چطوریه که در وصیت نوشته شده وقتی زمان وفات او فرا رسید آن را به پسرش نخستین مهدیین تسلیم کند و حال آنکه امام زنده است؟ چطور امامت را به او تسلیم کند در حالی که زنده است؟

سؤال مشخص هست یکی از اتباع احمد پرسیده شما آمدی می گویی طبق آن حدث جعلی وصیت که ما نقد کردیم، امامت از امام زمان به پسرش که تو باشی ادعا داری منتقل می شود، الآن که امام زمان زنده است چطوری امامت به تو منتقل شده پس؟ احمد پاسخ می دهد:

پاسخ:

احمد ادعا نکرده است که امامت را از امام مهدی دریافت کرده و امام مهدی نیز وفات نموده؛ فقط می گوید او یمانی موعود برای زمینه سازی قیام امام مهدی است پرچم او هدایت کننده پرچم ها است و ...، آنچه شما در خصوص اینکه وی امامت را تسلیم می کند فهمیده ای، باید بگویم که این رخداد پس از وفات امام مهدی و بعد از آن که خداوند او را تمکین عطا فرماید و ایشان در زمین حکمرانی کند رخ می دهد لذا او نخستین وصی از اوصیای آن حضرت و حجت پس از اوست و اکنون آقای احمد مشغول زمینه سازی برای امام مهدی است.

خوب دقت کنید بینندگان عزیز! پس از وفات امام مهدی امام، پس احمد چه می گوید؟ می گوید من الآن ادعای امامت به عنوان امام ناطق نکردم، این اول، دوم: امام زمان زنده است و امام ناطق امام زمان است، چه هنگامی منِ احمد امام ناطق می شوم؟ هنگامی که حضرت مهدی وفات کند، بعد از آنکه امام مهدی وفات کرد امامت به من منتقل می شود و منِ احمد می شوم امام ناطق، تا اینجا به اتباع احمد شاید نشود خیلی اشکال گرفت دیگر، خودش می گوید من امام ناطق نیستم امام ناطق امام زمان است و ایشان هم زنده هست و حی و حاظر، دوباره کتاب «پاسخ های روشنگرانه بر بستر امواج» جلد 5، در این کتاب باز در صفحه 190 ایشان می آید می گوید که:

 امامت در غیبت امام زمان از ایشان منتقل نشده و به سیزدهمی سرایت کرده است

پاسخ های روشنگرانه بر بستر امواج، ج 5، ص 190

در ذیل یک روایتی که در آن روایت تصریح می کند عدۀ از دین خارج می شوند امام صادق فرمود اینها می گویند امامت از امام زمان به سیزدهمی منتقل شده، ایشان (آقای احمد) دارد آن روایت را شرح می دهد چه می گوید؟ می گوید

و این یعنی امامت در غیبت قائم از ایشان منتقل نشده و به سیزدهمی سرایت کرده است و به طور قطع فردی که قائل به اینکه امامت به فردی غیر از امام مهدی منتقل شده و ایشان در غیبتش از دنیا رفته از دین بیرون رفته است.

می گوید اگر کسی بیاید در غیبت، این روایت را می آورد ادامه این روایت توضیح می دهد می گوید این روایت می گوید که امام صادق منظورش این هست که کسی که معتقد باشد در این غیبت امام زمان از دنیا رفته و امامت منتقل شده به سیزدهمی، این شخص قطعاً مرتد است از دین بیرون شده و بعد می گوید

و فرموده اش که در روایت آمده (و بعد از آن) به این معناست که امامت در غیبت امام مهدی منوط به ایشان است و ایشان حجت اصلی بر آفریده هاست و طبعاً این بدین معنی نیست که برای ایشان نائب و وصی نباشد چون سخن به وصی داشتن به معنی این نیست که امامت منتقل شده یا از ایشان به وصی ایشان منتقل شده باشد.

بعد در صفحه بعد آن می آید می گوید که.

مجری:

اینجا می خواسته وصایت خودش را ثابت کند.

استاد شریفی:

بله آنجا ادعای وصایت خودش را مطرح می کند که من وصی هستم اما امام ناطق نیستم چون قائل به این نیستیم که امامت از امام زمان در عصر غیبت به من منتقل شده، بعد در ادامه اش هم همان روایت را می آورد که بله در یک زمان دو امام باشند این روایت فرمود

خیر مگر اینکه یکی از آن دو خاموش است و از دیگری پیروی نماید و دیگری ناطق و پیشوای وی باشد، اما در یک زمان دو امام ناطق نخواهد بود.

پس بحث واضح و مشخص است از کتب احمد که داستان چیست، در کتاب دیگر به نام «فتنه گوساله» آقای احمد تصریح می کند که اصلاً واجب است معتقد باشیم بر حیات امام رزمان؛ کتاب «فتنه گوساله» جلد اول، صفحه 27

بر مسلمانان واجب است که قبول کنند جانشینان پیغمبر 12تا اند

فتنه گوساله، ج 1، ص 27

این همان کتاب اولیه جریان است که هنوز احمد ادعای امامت نداشته

و همچنین ایمان بیاورد که جانشین دوازدهم حضرت حجت بن الحسن المهدی (علیه السلام) زنده و پاینده است.

ما می خواهیم بحث را جمع کنیم بگوییم احمد همه حرف هایش چه هست؟ آقا امام زمان به عنوان عقیده هر مسلمانی برایش واجب است که بپذیرد امام زمان الآن زنده است امام ناطق است، وفات نکرده است و هر کسی ادعا کند امامت از امام زمان به کسی دیگری منتقل شده است او مرتد است و منِ احمد هم چنین ادعای ندارم و چه زمانی من امام ناطق خواهم شد؟ هنگامی که امام زمان از دنیا برود، تا اینجای بحث مان فقط تبیین بحث بود، حالا پس طبق این حرف احمد باید الآن امام صامت باشد، گذشت، تاریخ، سالیانی گذشت آقای احمد ادعای جدیدی را مطرح کرد ادعای جدیدش چه است؟ کتابی به نام «در محضر عبد صالح» جلد اول، این «در محضر عبد صالح» این عبد صالح آقای احمد است به اصطلاح، یکی از اتباع اش از آقای احمد سؤال می پرسد احمد پاسخ می دهد این کتاب را به عنوان «در محضر عبد صالح» چاپ می کنند، سائل از احمد سؤال می پرسد صفحه 62

سؤالی از شما می پرسم؛ آیا عیسی وصی داشت؟ اگر بگویید خیر؛ بر یک اصل از اصول مذهب تان و دین خدا که هر نبی وصی دارد خط بطلان کشیدید، آیا کسی می تواند وجود وصی برای عیسی را رد کند؟

اکنون پس از رفع شدن عیسی آیا وی درگذشته است؟ یا زنده مانده و کارهایی در این جهان دارد؟ شما مسلمانان بر اینکه وی در زمانی نزول خواهد کرد و او را عملی خواهد بود متفق هستید. 

در محضر عبد صالح، ج 1، ص 62 و 63 و 64 و 65

می خواهد استدلال کند به چه؟ که ثابت کند من مثلاً وصی حضرت مهدی هستم؛ می گوید حضرت عیسی، انبیاء دیگر هم وصی داشتند حالا از اینجا شروع می کند صفحه 63

اکنون سؤال اینجاست: حجت کیست؟ در زمان وصی عیسی چه کسی ناطق بود؟ اگر در آن زمان وصی وجود داشته اکنون نیز همین گونه است

 حضرت مهدی را عیسی گرفته است خودش را وصی حضرت عیسی، برای چه؟ می خواهد یک چیزی را ثابت کند

من عرض کردم

حالا آن سؤال را باز دوباره از احمد می پرسد

آیا منظورشما این است که حضرت مهدی با حضرت عیسی مقاسیه می شود؟ و وصی حضرت مهدی نیز با وصی حضرت عیسی قیاس می گردد؟ ایشان فرمود آره شبیه اند.

پس حضرت مهدی حضرت عیسی، وصی حضرت عیسی وصی حضرت مهدی، اما اشکال کار کجاست؟ اشکال اینجاست صفحه 64

در حال حاضر وصی

یعنی وصی امام زمان که آقای احمد می گوید من هستم

همان حجت ناطق بر مردم است

یعنی منِ احمد امام ناطق بر مردم هستم، حالا چرا؟ الآن می رسیم به آن

 در موضوع اول حجیت وصی برای شما ثابت شد به اعتبار اینکه غیبت امام غیبت رفع است، اکنون سخن دیگری دارند به این مضمون که می گویند چه بسا امام مهدی مرفوع نباشد و آن حضرت بر همین زمین غایب و مخفی است، آیا چنین نیست؟

در این حالت پاسخ به وسیله ماجرای حضرت لوط و إبراهیم بیان خواهد شد لوط حجت ناطق بود در حالی که إبراهیم زنده بود بر زمین ظاهر بود و مرفوع هم نبود

حالا ادامه بحث اش فعلاً به این قضیه ربط ندارد تا صفحه 65

اکنون روشن شد که حجت ناطق امام ناطق بر مردم همان وصی، احمد است و وضعیت وی همان وضعیت عیسی در زمان رفع و غیبتش است

داستانش این است؛ در قرآن ما در رابطه با حضرت عیسی داریم که حضرت عیسی را خدا از زمین به آسمان برد، رفع شد، می گوید امام زمان هم حکمش به مانند حکم حضرت عیسی هست امام زمان هم رفع شد به آسمان رفته

 به این ترتیب به مخالفین دعوت حق یمانی که نمی توانند وجود دو حجت در یک زمان را درک کنند

اینهم حرف بی خودی هست که ما حرف خود احمد را آوردیم، اصلاً روایات ما همین را می گوید

پاسخ شایسته داده شد، به طور خلاصه اگر غیبت امام مهدی مانند غیبت حضرت عیسی در نظر گرفته شود و اینکه او همانند عیسی مرفوع است پس می گوییم همانطور که وصی عیسی در آن زمان حجت ناطق بر مردم و سرپرست آنان بود امروز نیز وصی حضرت مهدی چنین وضعی دارد.

حضرت عیسی طبق روایات شیعه و سنی، آیات قرآن حضور فزیکی در زمین ندارد رفع شد رفت به آسمان، احمد می گوید امام زمان هم امروز حضور فزیکی در زمین ندارد حجت خدا بر روی زمین دیگر نیست رفع شد رفت به آسمان و الآن چه کسی امام ناطق است؟ منِ احمد بصری، در حرف های قبلش چه گفته بود؟ هر کسی که بگوید حضرت مهدی در غیبت خودش از دنیا رفته، حالا از دنیا رفتنش را هم می آورم.

مجری:

آمده چیکار کرده؟ آمده یک حیله ی به کار برده دیگر.

استاد شریفی:

حالا می آورم این حیله ی که شما می گویید باز آنجا دستش را رو می کنیم، چرا؟ چون در قضیه رفع حضرت عیسی یک روایت هست روایت قشنگ است حالا روایت را من اینجا بیاورم برای اینکه مشخص بشود برای بیننده ها که داستان چه هست؛ روایتی هست در کتاب «عیون الأخبار» شیخ صدوق، جلد یک، صفحه 193، از آقا امام رضا پرسیدند در رابطه با حضرت عیسی، حضرت فرمود که امر هیچ یک از انبیاء و اوصیاء بر مردم مشتبه نشد به جز حضرت عیسی (علیه السلام) چون او زنده به سوی آسمان برده شد، حضرت تصریح می کند که او بین زمین و آسمان قبض روح شد بعد به آسمان برده شد؛ یعنی حضرت عیسی این رفع اش این روایت از آقا امام رضا که بین زمین و آسمان قبض روح می شود بعد به آسمان برده می شود.

عیون الأخبار، شیخ صدوق، ج 1، ص 194

 این روایت را خود احمد هم در کتابش نقل کرده، اینهم روایت در کتاب خود آقای احمد «سیزدهمین حواری» در صفحه 166 می گوید از آقا امام رضا روایت شده

امر هیچ کدام از انبیاء الهی و حجت هایش برای مردم شبهه آور نشد مگر امر عیسی بن مریم چرا که او زنده به آسمان رفت و روحش بین زمین و آسمان قبض شد سپس به آسمان بالا رفت.

سیزدهمین حواری، ص 166

پس وقتی می گوید امام زمان رفع شد رفت به آسمان دیگر در زمین وجود ندارد و همان اتفاقی برای حضرت مهدی افتاد که همان اتفاق برای حضرت عیسی افتاده است، پس الآن طبق مبنای آقای احمد بصری امام زمان از دنیا رفته است و حجتی بر روی زمین دیگر نیست لذا امام ناطق چه کسی می شود؟ آقای احمد بصری، به همین راحتی ایشان می آید تصریح می کند که آقا امام زمان از دنیا رفته، اتباع احمد اینجا گیر می کنند همیشه در این بحث ها که نه احمد همچین حرفی را نزده امام زمان زنده است و ...، ما الآن دوتا حالت می گیریم:

امام زمان زنده، احمد هم زنده؛ کدام ناطق کدام صامت؟ هر دو بر روی زمین، حالت های مختلف را می خواهیم بیاوریم، الآن احمد طبق این ادعایش گفت امام ناطق کیست؟ چه کسی هست حجت ناطق؟

مجری:

باید امام بر روی زمین باشد دیگر.

استاد شریفی:

احمد هست دیگر چون این حرف آخرش احمد می گفت من همان حجت ناطق هستم؛ تعارض با حرف اول خودش که می گفت هر کس این ادعا را کند مرتد است، خب احمد الآن مرتد شد که.

نکته دوم: در روایتی که در منابع شیعه به وفور آمده که اگر کسی برای امام زمان جانشین قرار بدهد اصلاً این شخص مرتد است، آن یک روایت احمد هم آورده بود، روایت دیگر هست یکی از ادعیه ی که ما در مفاتیح و دعاهای کتاب های دیگر هم وارد شده که می خوانیم در رابطه با امام زمان این هست که هر کس جانشینی برای تو به عنوان حجت خدا و امام عصر قرار بدهد خدا او را به صورت در آتش پرتاب می کند و عمل او را نمی پذیرد و در قیامت هیچ ارزشی برای وی قائل نمی شود، کتاب «المزار الکبیر» مال مرحوم مشهدی، در این کتاب در صفحه 588 دعای که برای امام زمان مطرح شده.

المزار الکبیر، مشهدی، ص 588

آقای احمد الآن می گفت من جانشین امام زمان هستم، در این دعا امام به ما یاد داده کسی که خودش را جانشین حضرت قرار بدهد و بگوید من جانشین امام مهدی هستم او در آتش جهنم است، این یک مطلب دیگر، آقایان اتباع احمد می خواهند چه پاسخ بدهند؟

نکته بعدی: احمد امام ناطق، امام زمان شد امام صامت؛ یعنی چه؟ یعنی که امام زمان تحت بیعت و سرپرستی احمد است، این مطالبی که اول در بحث امام ناطق و امام صامت آوردیم امام صامت تحت بیعت و سرپرستی، دوتا امام ناطق که نداریم، یکی صامت یکی ناطق، الآن احمد ادعا کرد من امام ناطق هستم، پس امام زمان الآن تحت بیعت و سرپرستی آقای احمد بصری هست قضیه برعکس شد، اگر این را بپذیرند یک اشکال دیگر وارد می شود اشکال اینجاست؛ من چند روایت خدمت شما بخوانم اصلاً یکی از دلائل غیبت امام زمان در روایات ما چه هست؟ ائمه ما هر کدام شان یازده امام ما بیعت افراد سرکش و طاغوت به این عنوان که خروج نکنند مقابل آنها، قیام مسلحانه نداشته باشند مقابل آنها چون این از خصائص آقا امام زمان بود و آقا امام حسین در مقابل یزید که امام حسین هم در برهه ی از زمان این نوع بیعت را در مقابل معاویه داشت، این یکی از خصائصی که برای حضرت مهدی ذکر شده که برای بقیه ائمه نیست که من غیبت کردم که این نوع بیعتی بر گردن من نباشد.

مجری:

هیچ بیعتی نباشد بر گردن من.

استاد شریفی:

أحسنتم، پس بیعت نباید بر گردن امام زمان باشد، الآن که این بیعت احمد بر گردن امام زمان هست، کتاب «کمال الدین» شیخ صدوق، جلد دوم، باب 44، علت غیبت، اصلاً مرحوم شیخ اسم باب را گذاشته علت غیبت

أبو بصیر از امام صادق روایت می کند که فرمود ولادت صاحب امر بر این خلق پوشیده است تا چون ظهور کند بیعت احدی بر گردنش نباشد.

کمال الدین، شیخ صدوق، ج 2، ب 44، ب علت غیبت

روایت دوم:

از امام صادق روایت فرمود که قائم مبعوث شود و بیعت هیچ کسی بر گردنش نباشد.

روایت سوم:

بیعت هیچ کس بر گردنش نباشد .

روایت چهارم:

گویا شیعیان را می بینم که در فقدان سومین پشت از فرزندانم مانند چهار پایان در طلب چراگاه برآیند اما آن را نیابند

این نشان از این سردرگمی شیعیان در عصر غیبت است

گفتم ای فرزند رسول خدا برای چه؟ فرمود برای آنکه امام شان از آنها نهان شود

پنهان شده، غیبت رفته

گفتم برای برای چه؟

به چه دلیلی امام زمان غیبت رفته است؟

برای آنکه چون با شمشیر قیام کند بیعت هیچ کس بر گردنش نباشد.

دوباره حدیث شماره 5، حالا دیگر از این احادیث إلی ماشاءالله، اینهمه روایت داریم که اصلاً یکی از دلائل غیبت امام زمان (عج) این است که بیعت هیچ کسی بر گردن او نباشد، الآن طبق ادعای آقای احمد بصری که برگردن امام زمان بیعت آقای احمد بصری است، حالا یک نکته دیگر باز در همین روایت در همین بحث بیعت آمده؛ نکته این هست که اگر قرار باشد امام زمان بیعت کسی برگردنش باشد آن شخص یک انسان سرکش و ظالمی است، چرا؟ کتاب «کمال الدین» شیخ صدوق، جلد دوم، صفحه 239، در اینجا تصریح می کند

اما علت وقوع غیبت

کمال الدین، شیخ صدوق، ج 2، ص 239

:آیه ای را می آرود در این آیه نکته ای را مطرح می کند اینجا قشنگ است:

برگردن همه پدرانم بیعت سرکشان زمانه بود اما من وقتی خروج نمایم بیعت هیچ سرکشی بر گردنم نیست،

یعنی این کنایه از این است که اگر من بیعتی برگردن من بود آن کسی که صاحب آن بیعت است، او هم به مانند سرکشان دیگر در زمان اجداد من ظامل و سرکش هستند، اگر احمد ادعا دارد که امام زمان تحت بیعت او است، اتفاقاً طبق این سخن امام زمان یک آن به سرکش بودن و ظالم بودن آقای احمد بصری طبق این روایت ثابت می شود.

مجری:

حالا من فقط ماندم که امام زمان به قول  اینها رفع شده اگر برگردد دوباره می خواهد چه کند، امام زمان را دوباره تحت بیعت کند یا خیر.

خب جناب استاد در بخش اول برنامه مشخص شد ادعاهای آقای احمد دیگر ثابت شد اینکه اساساً امام ناطق است و اینکه امام زمان تحت بیعت او است.

استاد شریفی:

اگر بر این مبنا بگیریم که اصلاً امام زمان نگفته از دنیا رفته، امام زمان زنده است، نکته اول گفتیم امام زمان هم زنده احمد هم زنده، آنجایی که گفته امام زمان از دنیا رفته، آنجا را الآن در ادامه بحث خواهیم آورد که کسی که بگوید امام زمان از دنیا رفته او حکمش چیست، ولی فعلاً  گذاشتیم بر اساس  این مطلب، چون اتباع احمد سر این موضوع رگ گردن شان باد می کند، آقای صفایی، نه اینها دروغ است، تهمت های مخالفین و معاندین است، سید (ع) نگفته امام زمان از دینا رفته، اینها را ما از کتب خودتان می آوریم، شما هم جاهلید نسبت به کتب خودتان، و این را من بارها گفتم، به والله قسم من در جریان احمد از اتباع احمد کسی را ندیدم که مسلط به کتب احمد باشد، بارها برای من این قضیه ثابت شده، با خیلی از بزرگان اینها من نشستم، می بینم اصلاً اینها کتاب های خودشان را هم به تمام معنا اینکه دارم می گویم، حاضرم تماس بگیرم به ایشان ثابت کنیم، بعضی از اتباع احمد در گفت و گو از من سؤال می پرسیدند که احمد در این موضوع چه گفته، که من می گفتم فلان جا این را گفته، فلان جا این را گفته،  اصلاً  کتاب های خودشان را هم نخواندند لذا بعضی هایشان واقعاً فکر می کنند احمد نگفته، حالا ما حالا ما آن را گذاشتیم کنار، گفتیم اول اصلاً کار به وفات نداریم، احمد ، امام زمان، کدام ناطق کدام سامت، کدام تحت بیعت و سرپرستی دیگری است، خب الآن اینها را که ما آوردیم از حرف احمد کفر احمد ثابت است، بطلانش ثابت است، مخالفت با روایاتش ثابت است، مثل روز هم روشن است، با حساب دو دوتا چهارتا است، اما اگر کسی خودش را به خواب زده باشد دیگر نمی شود بیدارش کرد، من یادم است خدمت استادمان آیت الله حسینی قزوینی بودیم سر جریان احمد آن مدت اولی که شروع کردیم به تحقیق و نقد این فرقه و این جریان، یک نکته که با استاد مان صحبت شد خیلی نکته قشنگی بود، من به استادم اینگونه گفتم، که ما به واسطه فعالیت هایمان در مقابل جریان وهابیت و اهل سنت خیلی در کتب خودمان نبودیم، همه اش در کتب اهل سنت و سلفیت و وهابیت بودیم، بعد جریان احمد ما را مجبور کرد، بیاییم یک مقدار در کتب خودمان هم کار کنیم، بعد خیلی این جریان احمد برای من مفید بود، روایات اهل بیت، کلام اهل بیت، آدم لذت می برد وقتی می آید در این روایات، خب ما همه اش جناح آنطرف بودیم با تاریکی آن طرف از نورانیت این طرف غافل بودیم، بعد این را من به استادم گفتم، اتفاقاً آیت الله حسینی قزوینی هم همین را گفت، گفت واقعاً بعد از اینکه در قضیه احمد آمدم در روایات یک چیزهای تازه ای به من رسید، وقتی ما آمدیم درکتاب ها و روایات خودمان اولاً دلمان سوخت به حال کسانی که دنبال این افراد بی سر و پا راه افتادند، و ازکجا به کجا دارند می روند، از شخصیتی مثل امیرالمؤمنین، مثل آقا امام زمان، دنبال چه کسانی دارند راه می روند، و از آن طرف کأنه اهل بیت پیغمبر امروز ما را دیده بودند، به قدری قشنگ جلوی ما و یا چراغ و فانوس به ما دادند که چقدر راه و مسیر روشن است، در یک روایتی است، جلسات قبلی من روایتش را فکر کنم آورده بودم، اما صادق فتنه های آخر الزمان را بیان می کند ریزش ها، بعد راوی تعجب می کند که این همه فتنه این هم ریزش این همه انحراف، آن هم به نام دین، بنام خدا، بنام پیغمبر بنام ائمه، بعد راوی از امام صادق می پرسد یابن الرسول الله چکار کنیم در این وضیع، دوتا نکته است که امام در روایت مطرح می کند، یک می گوید امر ما مثل خورشید وسط آسمان است، اینقدر روشن و واضح است، راست هم می گوید بدی ها را می دانیم خوبی ها را هم می دانیم،  یک نکته دیگر امام پشت سرش می گوید خیلی مهم است، می گوید اگر می خواهید سالم بمانید از فته های آخر الزمان به همان اعتقادات سابق خودتان باقی بمانید، تا خود حضرت بیاید، این حرفهایی که زده می شود این مطالبی که ادعاهایی که احمد آمده است علمی که تا امروز سر بوده هیچ کسی کشفش نکرده بگوید، خود همین یعنی باطل امام گفت به همان اعتقادات سابق، هر کس آمد گفت من چیز جدیدی آوردم حرف جدیدی آوردم کشف جدیدی آوردم، رمز  و رموز جدیدی آورده ام که کسی تا الآن نگفته یک کتمان کرده است سخنان اهل بیت و علم آنها را دو خود این ادعا طبق روایات اهل بیت باطل است، بنشین به همان اعتقادات سابق سینه به سینه ات که آمده بمان، ائمه 12 تا هستن، نبوت بعد از پیغر ختم شده، و واقعاً این روایت هایی که من الآن دارم می خوانم شما نگاه کنید انگار امام صادق امام باقر، امیرالمؤمنین می دانست روزی یک شخصی خواهد آمد با همین ادعاها با همین استدلال ها چگونه راه را برایش بسته است، جالب است در روایات ما آقای احمد می گفت که امام زمان به مانند حضرت عیسی رفع شده وفات کرده رفته، خب در روایات ما آمده است که اتفاقاً عده ای خواهند آمد همان استدلالی که برای حضرت عیسی زدند، آن کسانی که مدعی شدند حضرت عیسی را کشتند و مرده، همین را هم به امام زمان نسبت می دهند، یعنی در روایات ما هم هست، کتابی به نام کمال الدین مرحوم شیخ صدوق جلد1، حدیث 5، باب6، صفحه 302،

ابو بصیر می گوید از امام باقر روایت نقل کرد که فرمود در صاحب الأمر چهار سنت از چهار پیامبر وجود دارد سنتی از حضرت موسی، سنتی از حضرت عیسی، سنتی از حضرت یوسف و سنتی از پیغمبر؛

کمال الدین، صدوق، ج1، ح5، باب6، ص 302

اما آن سنتی که از حضرت عیسی منتقل می شود به اما زمان چه هست

و از عیسی آن است که در باره او می گویند مرده است ولی او نمرده است

همانطور که دشمنان حضرت عیسی ادعا کردند حضرت عیسی را ما کشتیم و مرد، اینجا هم احمد ادعا می کند چون عهده ای می آیند این را نسیبت می دهند به امام زمان که امام زمان هم به مانند حضرت عیسی مرده است و از دنیا رفته، این پس روایت اول، که خود این ثابت می کند بطلان جریان احمد را، همین روایت را و همین مطلب را اتباع احمد در کتاب خودشان هم آوردند، پاسخ مختصر بر کتاب فتنه جدید یمانی صفحه 33،

اهل بیت فرمودند که صاحب حق و سنتی از یوسف موسی و پیغمبر دارد، سنت حضرت عیسی که امام زمان این است که می گویند مرده ولی نمرده است

پاسخ مختصر بر کتاب فتنه جدیدیمانی، ص 33

باز در روایت بعدی از آقا امام باقر هم همین نکته را مطرح می کند، خب این روایت قشنگ و اضح و مشخص ثابت می کند آن کسانی که ادعا می کنند، امام زمان به مانند حضرت عیسی همچین این دلیل این بطلان این فرقه و بطلان این جریان است، این نکته اولی که خدمت شما خواستم عرض کنم؛ اما روایت بعدی که این روایت هم روایت بسیار قشنگی است، دوباره کمال الدین شیخ صدوق جلد2، در صفحه 31، روایت خیلی طولانی است و خیلی قشنگ و زیبا و در عین حال درد آور است می گوید که

من و مفضل بن عمر و ابو بصیر  و ابان بن تغلب بر مولای مان امام صادق وارد شدیم و دیدیم ک بر خاک نشسته است

کمال الدین، صدوق، ج2، ص 31

همان روایت معروف است، که حضرت امام صادق در فراغ امام زمان زجه می زد، گریه می کرد، گونه هایش پر از اشک بود و اینطور می فرمود ای آقای من غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، حالا آن قسمتی که بحث ما هست اینجا است، می گوید

اما غیبت عیسی یهود و نصارا اتفاق کردن که او کشته شده است، اما خدای متعال با این قول خود آنها را تکذیب کرد

که شما نتوانستید حضرت عیسی را بکشید، حضرت عیسی ما بردیم به آسمان

و غیبت قائم نیست چنین است زیا این امت به واسطه طول مدت غیبت  مولای مان آقا امام زمان حضرت را انکار می کند

خب یک عده پس منکر می شوند، من خیلی دیدم آقا امام زمان کی هست، کجا است، بازی سرکاری هست، حتی یادم نمی رود یکی از این آقایانی که آقا زاده ای هم هست، و پدرش از علما هم بوده، که کم هم الآن نداریم متأسفانه در جامعه مان، مدتی پیش ما با ایشان یک جلسه گفت و گو داشتیم اساساً این حرف را می زد از دین برگشته کامل، می گفت اصلاً انبیاء الهی، این کلمه را هم به کار می برد، انبیاء الهی چون نتوانستند جامعه خودشان را مدیریت کنند برای اینکه از زیر بار فشار مردم و امت خودشان خارج بشوند یک وعده سر خرمنی دادند بنام مهدویت، که یک منجی خواهد آمد، حالا نه به آن انبیاء الهی گفتنش، نه به اینکه انبیاء الهی چون نتوانستند جامعه خودشان را مدیریت کنند یک وعده سر خرمن و یک دروغی را بزرگ کردند به نام منجی و مهدویت، خب اینها این دسته اول که اینها انکار می کنند حضرت را، فتنه بعدی

پس گوینده ای هم به هزیان می گوید که اصلاً او متولد نشده است،

زیاد داریم از وهابی ها، از مخالفین مکتب با این همه روایات از کتب خودمان و کتب خودشان، و نقل نسب شناس ها که امام حسن عسکری فرزندی داشت به این عنوان در این تاریخ به دنیا آمد، حالا شیعه می گوید این همان مهدی است، اساساً تولد مهدی به عنوان فرزند امام عسکری را انکار می کنند، اینها هم دسته بعدی،

و گوینده ای دیگر می گوید او مرده است

امام صادق 1200 یا 1300 سال پیش امروز ما را پیش بینی کرد بود،

گوینده ای دیگر این کلام کفر آمیز را می گوید که یازدهمین ما ائمه عقیم بوده است

اصلاً فرزند نداشته، که این را هم دایم می بینیم، إلی ما شاء الله ایام مهدویت که می شود آقا این شبکه های وهابی، اصلاً امام عسگری بچه نداشته، عقیم بود، عسگری چه هست، از انگور بی دانه است ، منظور این است که پس امام عسگری نتیجه نداشته که تو اینقدر نمی فهمی، آن که می گویند عسکری است به معنی لشکر، اصلاً در عربی گ نداریم ما، آن عسکر است ارتش است، که امام حسن عسکری را حکومت آورد در بین لشکیان خودش سکنی داد برای اینکه بتواند از او مراقبت کند تحت نظر داشته باشد، به این عنوان اصلاً عربی گ نداریم یعنی سواد و جهالت را داشته باشید، حالا امام می گوید عده ای هم اینطوری هستند

و گوینده ای دیگر  با این کلام از دین خارج می شد، که تعداد ائمه به 13 یا بیشتر است

این را که گفتم هزار و خورده ای سال پیش ائمه ما می دیدند این روزها را به والله ما متأسفانه آگاهی مان نسبت به روایات و کلام اهل بیت ناچیز است، وگر نه برای ما قشنگ مسیر را نشان دادند، حق کجا است، صراط مستقیم کجا است، باطل کجا است، این روایت امام چهار پنج دسته را می آورد، که همه اینها باطل هستند و گمراه هستند و از دین خارج اند، در این مطلب تطبیق صریح با احمد دارد، امام زمان مرده است، امامت منتقل شده است است به سیزدهمی بلکه بیشتر که همین ادعای آقای احمد بصری است.

مجری:

خب رسیدیم به این روایت آخر که فرمودید از امام صادق (ع) روایت دردناکی هم بود ولی خب پیش بین هم کرده بودند یعنی، یک هشداری بود در حقیقت، بفرمایید

استاد شریفی:

بله ببینید این روایت را که من خدمت شما نشان دادم و بینندگان عزیز،خب این روایت یک تیر خلاصی هست برای جریان احمد، ویکی از آن روایت های نابی است که بطلان احمد را ثابت می کند، لذا اینها هم باید پاسخ داده باشند نسبت به این روایت سؤال می پرسند از اینها، آقای احمد یک پاسخی داده، که این پاسخش جمع کننده تمام بحث امشب ما در این موضوع است که ببینید باز چقدر تناقض و تعارض در این مطالب آقای احمد بوجود می آید با توجه به این شرطی که این آقا بر این روایت زده است، پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، ج5، پرسش شماره 517،

اولین پرسش این است در حدیثی که از آنان رسیده است

پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، ج5، پرسش 517

همین حدیثی که ما از آقا امام صادق خواندیم که غیبت قائم اینگونه است که عده ای گمراه می شوند و  همان متن حدیث

تأویل آن چیست، چون آن متشابه است

به روایات اهل بیت که می رسد متشابه است، دیگر حرفهای احمد همه اش محکم و صریح است، حالا با همین متشابه هم ما جلو برویم با همین متشابه هم پدر تان را در می آورم، متشابه است

الآن باید این به وصیت رسول خدا عرضه شود، تا مشخص بشود تعارضی در آن نیست،

حالا برای ما توضیح بدهید آقای احمد بصری، خب ایشان جواب میدهد صفحه 188، می گوید

سخن امام درمورد افرادی است که وجود امام مهدی و امامت و بقایش را انکار کنند،

خب احمد انکار کرد مگر گفت اما زمان از دنیا رفته است؟ اینها یادش رفته بود که چه گفته جای دیگر که امام زمان مثل حضرت عیسی وفات کرده و از دینا رفته، می گوید حرف امام صادق در مورد کسانی که وجود امام مهدی و بقایش را انکار می کند

یعنی ایشان قائل به سیزدهمی و بیشتر است، با این سخن که امام مهدی در غیبت صغری  یا کبری از دنیا رفته است

خب احسنت منظور امام صادق برای کسانی است که بگوید امام زمان در غیبت صغری یا کبری از دنیا رفته، و امامت به سیزدهمی منتقل شده، خب همین حرفی که آقای احمد الآن که مطلبش را خواندیم که امام زمان رفع شده و مانند حضرت عیسی از دنیا رفته و دیگر امام ناطق من احمد بصری هستم،

و دلیل آن اینکه در مورد غیبت امام مهدی سخن می گوید و اینکه مردم مرتد می شوند و از ایشان منحرف می شوند، چیزی که اینجا ممنوع شده این سخن است که امام مهدی در غیبت از دنیا رفته باشد

این که طبق حرف خودت، خودت گفتی امام مهدی در غیبت از دنیا رفت پس مرتد هستی، دیگر هیچ حرفی برای گفتن نمی ماند، بعد ادامه اش صفحه 189،

ما قائل به این نیستیم که امام مهدی در غبتش از دنیا رفته تا این روایت بر ما انطباق کند،

دو حالت دارد یا این آقا دروغ گفته است، خب دروغگو است که جای دیگر این را گفته، یا یک نکته دیگر شما اینقدر بعضی از این اتباع احمد واقعاً مشکل عقلی دارند من گاهی وقت ها اصلاً  می خواهم سر به دیوار بکوبم، می دانید در جواب چه به من گفت یکی از اتباع احمد در این مسئله، می گفت این حرف ایشان مال قبل از این است که گفته باشد امام زمان دیگر از دنیا رفته، آن زمان امام زمان هنوز زنده بوده، گفتم خب خدا پدر بیامرز باشد، در نهایت که گفته در غیبت امام زمان از دنیا رفته پس روایت شاملش شده، می خواست بگوید دروغگو نیست، گفت این حرف احمد برای قبل از بحث رفع امام زمان و وفات امام زمان است، گفتم خب فرقی نکرد در معنا، احمد امروز مرتد نشده بوده هفته بعد مرتد شد، چه می خواهی بگویی، کمی سرش را می خواراند و مانده بود چطور جمعش کند، آقای احمد می گوید این روایت با ما تطبیق نمی کند چون ما که تا الآن قائل نبودیم امام زمان از دنیا رفته، خب الآن ادعا کردیم امام زمان از دنیا رفته پس بر تو تطبیق می کرد، خب بعدی،

همچنین دلیل سخن من به این سخنان باطلی که امام صادق آنها را ذکر می کند، همه آنها به این معنا است که امام مهدی وجود ندارد یا اینکه از دنیا رفته است، به سخنانی که در روایت آمده دقت کن

این متن روایت را می آورد

یعنی آنها قائل هستند امام مهدی اصلاً متولد نشده، وهمچنین آنها به عدم وجود امام مهدی در غیبتش قائل هستند

خب این حرف آقای احمد و شرحش بر روایات از همین ما ثابت می کنیم که احمد بصری مرتد است، طبق کلام امام صادق و خود احمد، و چنین شخصی از دین خارج است، این آقا می خواهد ادعای امامت کند؟ اصلاً این آقا اسلامش کلاً زیر سؤال است، مردت است طبق روایت امام صادق و حرف خود این اقای حالا اتباعش می خواهند چه پاسخ بدهند، انصافاً چقدر مسئله واضح است ساده است و نمی دانم، این کسانی که دنبال این شخص راه افتادند دلشان به چه خوش کردند، نه دیدندش نه می شناسندش، این هم کلام کفر آمیز این همه مطالب سخیف مطالب، اصلاً چقدر، بعد ائمه با چه زبانی باید دیگر قضیه را واضح و روشن می کردند برای ما، اینقدر صریح اینقدر راحت، همین یک روایت و همین شرح احمد بر روایت و آن ادعای امام ناطق بودن احمد همین دو سه تا مطلب را کنار هم بگذاری قضیه جمع است برای هر کسی که عقل داشته باشد، فهم داشته باشد، اما چه کنیم که متأسفانه شیطان بی کار نیست، این را هم عرض کنم یکی از مطالبی که من می بینم در جریان احمد متأسفانه خیلی ها که جذب شدند بخاطر این مسئله است، اینها با آیات و قرآن و روایت جذب جریان احمد نشدند، مشکلات دیگری در زندگی شان دارند، حالا مسائل اقتصادی، مسائل اجتماعی، همه اینها اما این نکته است که مشکلات اقتصادی است، مشکلات اجتماعی هست، همه اینها هست، اما به چه قیمتی باید اینها را جبران کرد، به قیمت از دست دادن عقاید مان و اهل بیت و رفتن دنبال یک سری افرادی که هیچ گره ای را از کار ما باز نمی کنند، بلکه گره دیگری هم بر گره های دیگر اضافه می کنند، واقعاً چطور اینها حاضر هستند همچین مسئله ای را بپذیرند من در آن مانده ام، یعنی برای من خیلی جای سؤالی است

مجری:

اینکه بلأخره امام زمان مگر شما قائل نیستید که ظهور خواهد کرد، بلاخره رجعت خواهد کرد به این زمین، آن وقت تکلیف چیست، آن وقت چه  جوابی دارند.

استاد شریفی:

بحث ظهور امام زمان را مطرح کردید، نکته خوبی را اشاره کردید، اساساً امام زمان  مگر ظهور کرده که از دنیا برود، خب این هم یکی از نکاتی بود که الآن گفتید، من یادم نبود، در جلساتی که یکی از لیدر های اصلی این جریان از قدیمی های این جریان که الحمد الله برگشته، خیلی از قدیمی های جریان احمد یا برگشته اند یا دیگر اصلاً کنار کشیدند از این فضا، یک روز دو روز یک سال دو سال اقا امام زمان می آید، می بیند ده سال شد روز به روز این جریان مشکلاتش شبهاتش، تناقضات و تعارضاتش بیشتر دارد دهان باز می کند، نا امید می شوی و می روی کنار، یکی از این افراد و این آقایان در یکی از این جلسات با یکی از دوستان ما، حالا من اسم نمی برم شاید خوب نباشد بنده خدا راضی نباشد، یک حرفی را زده بود، گفته بود که اینها جزو لایه اول مبلغین جریان احمد در ایران بودند، گفته بود که به ما از مکتب نجف دستور آمده بود که شما باید یواش یواش این زمینه را فراهم کنید، زمینه سازی کنید اتباع و انصار را در این مورد که امام زمان از دنیا رفته و امامت به احمد منتقل شده، این استادی که دارم می گویم خودش آن اوایل این نظریه من راقبول نداشت، فکر نمی کرد احمد همچین حرفی بزند، حالا مستندات را برایش فرستادم بعد خودش همین موضوع را به من گفت، گفت آقای شریفی آن قضیه که به من گفتی من با فلانی نشستم این به من این اینها را گفت، بعد ایشان ازش پرسیده بود گفته بود، قضیه ظهور امام زمان چه، این را می خواهید چکار کنید؟ گفته بودند، جواب اینطوری بدهید که همان ادعایی که احمد کرده که من خدمت امام زمان رسیدم، و امام زمان گفت تو فرزند من هستی، و تو وصی من هستی و این مقامات را به من گفت همان دیدار امام زمان با احمد ظهور امام زمان بوده است، حالا اینکه در روایت آمده ظهور امام زمان حضرت می آید زمین را پر از عدل و داد می کند، چه می شود، چه می شود، آنها همه رفت بر باد هوا، یک ظهور اتفاق افتاده یک امام زمان، فقط یک احمد بصری را دید و به او گفت که تو بچه من هستی و وصی من هستی و امام سیزدهم هستی و دیگر حضرت ظهور کرد و بعد هم از دنیا رفت و ظهور هم تمام آقای احمد هم دیگر بسم الله حالا بیا شما ادعای امامت کن، حالا آن نکته ای که شما گفتید من یادم رفت این نکته را هم بگویم، این هم به هر حال خودش

مجری:

مسئله عربی هست که غرق شده به هر خس و خاشاکی دست می زند

استاد شریفی:

خس و خاشاکی دست می زند تا بتواند نجات پیدا کند، راه نجات ما فقط یک نکته است روایت این گونه آمده مرحوم خزاز قمی، در کتاب کفایت الأثر فی نص علی ائمه اثنا عشر روایتی را می آرود روایت قشنگی است، می گوید:

از امیر  روایت است که رسول خدا فرمود به زودی امتم 73 فرقه می شوند، از میان آنها یک فرقه اهل نجات است بقیه هلاک می شوند، اهل نجا کسانی هستند که به ولایت شما اهل بیت تمسک جویند از علم شما بهره گیرندو به رأی خود عمل نکنند، از ایشان پرسیدمف این ائمه چند نفرهستند که ما به آنها تمسک بکنیم، و نجات پیدا کنیم، فرمود به عدد نقیبان بنی اسرائیل، یعنی12تا، فرقه ناجیه آن فرقه ایت که ائمه او خلفای او 12 تن هستند، نه یک کم نه یکی زیاد.

کفایة الأثر، فی نص علی الأئمة اثناء عش، خزاز قمی،

این هم خاتمه برنامه ما روایت

مجری:

احسنتم جناب استاد شریفی خیلی ممنون همچنین تشکر می کنم از شما بینندگان عزیز و همراهان گرامی،

اللهم عجل ولیک الحجة ابن الحسن الفرج، و العافیة والنصر و أجلعنا من خیر عوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه

تا برنامه آینده که باز هم ان شاء الله در خدمت شما باشیم شما را به ایزد منان می سپارم، و السلام علیکم و رحمَة الله و برکاته.

 

 


مهدی یار>

مهدی یار مهدویت انتظار استاد شریفی احمد بصری مدعیان دروغین حدیث وصیت عبد صالح یمانی امامت