مهدی یار

قسمت شصت و هفتم برنامه مهدی یار با کارشناسی استاد شریفی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:28/10/1400

برنامه:مهدی یار

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ولعن اعدائهم.

السَّلاَمُ عَلَی الْمَهْدِیِّ الَّذِی وَعَدَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الْأُمَمَ وَعلی آبائه الطّیّبین الطّاهرین المعصومین.

عرض سلام و احترام خدمت شما بینندگان جان منتظران جان جانان حضرت مهدی موعود (ارواحنا فداء) در هر نقطۀ از این جهان، خوشحال و مسروریم از اینکه باز هم در خدمت شما هستیم با برنامه دیگری از سلسله برنامه های مهدی یار کرسی مهدویت ویژه نقد مدعیان دروغین و فرقه های انحرافی از شهر مقدس قم جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج).

همچون برنامه گذشته در خدمت کارشناس ارجمند جناب استاد علی شریفی هستیم و از مباحث شان استفاده می کنیم.

آقا سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

استاد شریفی:

عرض سلام خدمت شما جناب آقای صفایی عزیز، همه بینندگان شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) که برنامه را چه از طریق آنتن و ماهواره یا سایت یا از پیج اینستاگرام بنده دارند دنبال می کنند، امیدواریم که همانند برنامه های گذشته بتوانیم در راستای معرفت افزایی نسبت به مکتب و فرهنگ اهل بیت قدمی را برداریم و مطالبی در نقد مدعیان دروغین مهدویت و کسانی که آمده اند به عنوان جنس کپی در مقابل جنس اصل قرار گرفتند را خدمت شما و بینندگان بیان کنیم و این برنامه ها مورد رضای خود حضرت حجت (عج) قرار بگیرد إن شاءالله.

مجری:

إن شاءالله رب العالمین، خیلی ممنون و متشکرم، همانطور که عزیزان مستحضر هستند و پیگیری می کنند موضوع اصلی مباحث ما نقد جریان احمد الحسن هست، جلسات گذشته ادعاهای احمد الحسن بررسی شد اینکه اصلاً اساساً هم ادعای امامت دارد غیر از آن ادعای خلافتش ادعای اصلاً امامت مطرح کرد، بعد ادعای یک مرحله بالاتر ادعای نبوت هم مطرح کرد پرداختیم این را جلسات قبلی، می خواهیم ببینیم باز هم آیا ادعای بالاتری دارد؟ یعنی رفت به سمت ادعای الوهیت یا خیر؟

استاد شریفی:

در جریانات من جلسات مختلف این را مطرح می کنم که فرقه ها و مدعیان یک اشتراکی دارند اشتراک شان همین طوری هست که از اول جریان تا سالیان بعد و آینده خودشان اتفاق می افتد که از گام به گام اینها ادعاها را شروع می کنند از نیابت، وصایت، وکالت، همینطور می آید بعد امامت و نبوت و آخرین مرحله ی که اینها می رسند بحث الوهیت برای خودشان است، ما در جلسات گذشته همینطور که شما فرمودید این مطالبی را آوردیم بحث بررسی روایت حدیث وصیت و بحث مهدیین و بعد ادعای امامت را که اینکه امام زمان حتی از دنیا رفته و امامت به احمد منتقل شده و مباحثی در رابطه با ادعای نبوت این آقا هم مطرح کرده بودیم، الآن در این جلسه و احتمالاً چون یک جلسه تمام نخواهد شد در جلسه بعد ادعای الوهیت احمد را هم و ربوبیت اش را إن شاءالله مطرح خواهیم کرد موردی که خیلی از اتباع و انصار آقای احمد از آن فرار می کنند یعنی به هیچ عنوان سراغ این مباحث و این حرف های احمد نمی آیند علتش هم این هست که خودشان می دانند اگر به صورت صریح بخواهند بیایند این ادعا را الآن مطرح کنند بن بست است همینطور که اینها تقریباً تا حدود چهار سال پیش ادعای امامت احمد را مطرح نمی کردند مخفی حتی اگر از اینها می پرسیدی احمد امام است؟ نه امام نیست نه احمد ادعای امامت ندارد، الآن امامت دیگر عادی شده دیگر دارند دفاع می کنند که احمد امام است و به این دلیل به این دلیل، یا در بحث ادعای نبوت انکار می کردند هنوز هم عده زیادشان در حال انکار ادعای نبوت احمد هستند ولی آرام آرام آن را هم الآن می بینم که دارند تبلیغ می کنند که نبوت چند نوع نبوت داریم این است، این است، این است، احمد هم این نوع نبوت را دارد و ائمه هم نبوت بودند حالا با آن ادعاها و استدلال های که دارند که بحث ما فعلاً آن نیست، فقط من الآن می خواهم این را بگویم که خُرد خُرد آرام آرام همینطور که احمد اول ادعاهای خودش و دعوت خودش ادعای امامت و نبوت و اینها را نداشت ولی وقتی جلوتر آمد فضا را مناسب دید یک عدده ی دورش جمع شدند ادعای بعدی اش را مطرح کرد در بحث الوهیت هم همین است و شاید الآن خود اتباع احمد جا بخورند و انکار کنند که نه احمد همچین ادعای ندارد ادعای الوهیت ندارد ولی من به شما قول خواهم داد در چند سال بعد اصلاً یکی از چیزهای که اینها در رابطه اش می آیند صحبت می کنند بحث ادعای الوهیت است برای احمد ولی با همان سیاست و روشی که همیشه گفتیم.

مجری:

صریح نمی گوید.

استاد شریفی:

یک: صریح نمی گوید زمان می برد اول بستر می خواهد آماده کند.

دو: برای این بستر سازی و برای این آمادگی چه کاری انجام می دهد؟ اول جلسه قبلی اگر یادتان باشد این را گفتیم برای ائمه که پیغمبر ائمه و اهل بیت این مقام را داشته اند برای آنها می آید این مقام را مطرح می کند بعد می گوید برای آنها که ثابت شد دیگر حالا پس من هم همین مقام را دارم، اصطلاحاً دنبال شریک جرم می گردد که اگر یک وقتی شما مطلبی گفتی که احمد خدا است الله است ادعای الوهیت دارد؛ می گوید پیغمبر هم بوده اهل بیت هم بودند ائمه هم بودند شما یعنی می خواهی مقام اهل بیت و پیغمبر را ببری زیر سؤال؟ اینجا احمد دوباره از همین نکته استفاده کرده که ما إن شاءالله این مطلب را از این جلسه إن شاءالله ادامه خواهیم داد و مطرح خواهیم کرد.

ببینید اینکه احمد اولین نفری نیست که ادعای الوهیت کند آخرین نفر هم نیست، قرآن سوره مائده آیه 17 و همچنین آیه 72

«لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ»

مائده، 17

آنها گفتند در زمان حضرت عیسی، چه می گفتند آنها هم؟ که خداوند همان مسیح فرزند حضرت مریم هست و به یقین کافر شدند، از زمان حضرت عیسی، قبل حضرت عیسی عده ی بودند که برای انبیاء الهی مقام الوهیت قائل بودند که خدا تصریح اش این هست که اینها کافر شدند، پس با این مقدمه و با این آیات قرآن ما می خواهیم وارد بحث بشویم که آقای احمد برای اینکه ادعای الوهیت خودش را به ثمر برساند اولین کاری که آمده چیکار کرده؟ که آقا رسول خدا و پیغمبر الله فی الخلق است خدای برای خلق است در خلق است به طور مثال ببینیم کتاب «متشابهات» جلد سوم، از مجموعه کتب جریان احمد بصری در صفحه 7، سؤال 69

معنی این سخنان که در دعای سمات آمده است چیست؟

به مجد و بزرگیت که بر طور سینا ظاهر گشت و به وسیله آن با بنده و رسول خود موسی بن عمران سخن گفتی و به طلوعت در ساعیر و به ظهورت در کوه فاران و در منازل مقدسین و سربازان صف کشیده ملائکه و خشوع...

متشابهات، ج 3، ص 7، پ 69

آقای احمد پاسخ بدهید منظور از این دعا چیست؟ جواب می دهد می گوید که

و ظهور در کوه فاران یعنی ظهور الله تبارک و تعالی و این ظهور بعثت پیغمبر (ص) بود و رسول اعظم پیامبر [تجلی کامل] خود الله در خلق است

حالا اساساً در متن عربی آقای احمد «تجلی» نیست این خباثت های که اینها در ترجمه ها به کار می برند، متن احمد «تجلی» نیست جالا متن عربی اش را هم خدمت شما می آورم، تصریح اش این هست: ظهور خود پیغمبر که

او الله در خلق است، به این خاطر است که امام در دعای سمات از بعثت پیامبر به عنوان ظهور الله تبارک و تعالی یاد می کند و امام همانا با این دعا می خواهد بگوید که پیغمبر خود الله در خلق است و همانا بعثت او ظهور الله است.

برویم کتاب «متشابهات» جلد سوم چاپ نسخه عربی و اصلی این؛ آیا شما در این نسخه عربی این سؤال 69، این پاسخ، اینجا شما چیزی به عنوان «تجلی کمال» می بینید؟

مجری:

خیر.

استاد شریفی:

پیامبر

«هو الله فی الخلق»

متشابهات، ج 3

پس اینجا یک خیانتی را در ترجمه انجام دادند چون خودشان متوجه شدند که اگر این کتاب با این ترجمه بیاید بیرون آقا پیغمبر خود الله است در خلق، حالا نفهمیدند آنجا را در پرانتز نوشتند «تجلی کمال» خط پایین اش نوشته بود خود الله در خلق است

«هو الله فی الخلق»

پس آقای احمد اینجا تصریح می کند که آقا رسول خدا و پیغمبر خدای برای خلق است و خدای در خلق است، این نکته اول.

در پاسخ به این قسمت چون استاد ما آیت الله دکتر حسینی قزوینی در یکی از سخنرانی و برنامه های خودش همین نکته را مطرح کرده بود که ادعای الوهیت کرده و می گوید پیغمبر و ائمه بعد در انتها که می خواهد به خودش بچسپاند و منِ احمد بصری الله فی الخلق هستم، اتباعش آمدند گفتند ببینید این آقایان بی سواد اند آقایان تقطیع می کنند نمی فهمند منظور احمد از اینجا تجلی صفات خدا است نه خود خدا که در متن کتاب آمده است خود خدا است ولی باشد آن متن را هم بوسیدیم گذاشتیم کنار، برویم سراغ یک متن دیگر که ببینیم در آن متن دوباره چه آمده.

مجری:

البته تجلی کامل هم نوشتند ننوشتند تجلی صفات، در همان ترجمه هم باز نوشتند تجلی کامل.

استاد شریفی:

«متشابهات» جلد سوم، صفحه 21

پس علی (علیه السلام) خداوند را با محمد (ص) می شناسد و اینکه علی (علیه السلام) خداوند را با الله در خلق که پیامبر است می شناسد.

متشابهات، ج 3، ص 21

این یک نکته، صفحه بعد صفحه 58

فتح: همان پیامبر است عبدالله و اسرائیل الله و وجه الله در خلقش

متشابهات، ج 3، ص 50

اینجا می گوییم وجه الله به معنی صفات آن تجلی صفات قبول، بعدش چه می گوید؟

و بلکه خود الله در خلق است.

دیگر دوتا را با هم آورده؛ احمد ادعایش هست پیغمبر هم تجلی صفات خدا است بلکه حالا بالاتر خود الله است، ما با یک جلسۀ خدمت یکی از این بزرگواران اتباع احمد رسیدیم البته آن موقع اتباع احمد بود الآن ایشان مستبصر هست آقای سید پورآذر، این صحبتی هم که می گویم مال فکر کنم چهار سال پیش است رفتیم منزل ایشان، من آن موقع در حال تحقیق در جریان احمد بودم من رفتم منزل ایشان با ایشان یک ساعتی صحبت کردیم همین بحث را مطرح کردم من که احمد ادعای الوهیت دارد، گفت نه، آن نکته اول را که آوردم گفت که ببینید اینجا درست است اینطوری گفته ولی مراد همین تجلی صفات است ما هم می گوییم اهل بیت وجه الله اند یدالله اند، گفتم که اگر این باشد من حرفی ندارم قبول، همین مطلب احمد را آوردم گفتم ببینید بزرگوار آقای احمد اینجا جدا کرده از هم مجزا کرده از هم می گوید پیغمبر هم تجلی صفات است و بلکه خود الله است؛ این یعنی چه؟ دوتا هست یا دوتا نیست؟ نگاه کرد کتاب را گفت اینها دیگر متشابهات است باید خود سید خود احمد بیاید اینها را پاسخ بدهد به ما دیگر.

مجری:

متشابه به این واضحی.

استاد شریفی:

حالا علتی که ایشان هم برگشت در همان کلیپش هم که می گوید همین است دیگر می گوید تناقضات و تعارضات در کتب احمد زیاد بود به ما رجوع می کردند مخالفین معاندین به اصطلاح خودشان، بعد ما پاسخ نداشتیم توجیه می کردیم الکی، می فرستادیم دفتر نجف آقا این را جواب بده این اشکال است آنها می گفتند فعلاً بپیچانید قضیه را دیگر، این یکی از آن موردهای بود که آقای پورآذر آنجا می گفت اینها شبهه است و خود امام باید بیاید جواب بدهد شما با شبهه نمی توانید امام را زیر سؤال ببرید، گفتم این شبهه ی که نتوانید در آن پاسخ بدهی که این شبهه حکمش به کفر برگردد این را چطوری می خواهید جمع اش کنید؟ احمد می گوید پیغمبر هم تجلی صفات خدا است هم خود خدا است.

مجری:

خود این کفر است شرک است.

استاد شریفی:

بله این را دیگر شما به هر کسی به یک پیر زن 70-80 ساله یا به یک بچه 15-16 ساله ی که تازه یک چیزی را می فهمد بروی به او بگویی مثلاً فلانی خدا است پیغمبر خدا است امیرالمؤمنین خدا است، آن پیر زن با آن دمپای و لینگه کفش اش می زند، آن بچه 15-16 ساله هم می خندد، این را هر کسی می داند کار ربطی به شیعه و سنی هم ندارد هم شیعه می گوید هم اهل سنت، تمام فِرق اسلامی این را می گویند، اینجا آقای احمد این حرف را زده و اتباعش برایش پاسخی ندارند، پس اینهم نکته دوم که پس پیغمبر طبق مبنای احمد و سخن احمد خود خدا است در بین مخلوقات.

کلمه الله یعنی چه؟ آن را هم برویم از آقای احمد بصری سؤال کنیم؛ کتاب «در محضر عبد صالح» جلد دوم، صفحه 26

اسم الله خودش یک صفت است و به معنای کمال مطلقی می باشد که خلق به عبادت او می پردازند.

در محضر عبد صالح، ج 2، ص 26-27

اصلاً کلمه الله طبق این تعریف آقای احمد کلمه ی است مختص به خدا.

مجری:

کسی که عبودیت می شود.

استاد شریفی:

أحسنت، وقتی که پیغمبر شد خدا (او معبود است و ما عبد هستیم که پیغمبر را می پرستیم)، چقدر با هم کنار هم بگذاریم مشخص و واضح می شود، پس پیغمبر معبود است و خدا که ما او را می پرستیم چون کلمه الله اصلاً صفتی است برای پرستش

اکنون خدای سبحان با کمال مطلق الله تجلی بافته است تا پرستندگان رو به سوی او آورند و اگر پرستنده ای وجود نمی دانشت خدا نیز برای آنها به الوهیت ظهور نمی یافت.

کلمه الله مقام الوهیت خدا در آن نهفته است، پس وقتی پیغمبر می شود الله فی الخلق مقام الوهیت پیدا می کند؛ این کفر است کفر محض هم هست صریح هم هست دیگر هیچ جای دفاعی هم برایش نیست، صفحه 27

او با کمال مطلق با ما رو به رو می شود تا ما را به این حقیقت برساند که ما از درک معرفت (به کنه او) عاجزیم تا از این رهگذر خود و حقیقتی که ما را پدید آورده است را بشناسیم.

پس اینهم معنی کلمه الله که الله یعنی چه؛ الله مختص به پرستش خدا است مختص به مقام الوهیت است، پیغمبر که شد الله دیگر ما هم می شویم عبد، پیغمبر را باید بپرستیم و پیغمبر مقام الوهیت پیدا می کند.

در روایات ما من جلسات قبلی هم خدمت شما عرض کردم کأنه اهل بیت همه این روزها این عقائد، اولاً اینها جدید نیست این ادعاها بوده، هست، خواهد هم بود، اهل بیت هم خیلی قشنگ مسیر را مشخص کردند؛ الله فی الخلق، خدای در خلق، خدای بر روی زمین، خدای بین مخلوقات؛ وقتی رجوع می کنیم به روایات می بینیم اهل بیت خیلی راحت جواب اینها را داده اند و حکم را مشخص کردند؛ کتاب «الإحتجاج» مرحوم شیخ طبرسی در این کتاب و در این روایت روایتی از آقا امام رضا (علیه السلام) در مسئله امامت صفحه 493، آقا علی بن موسی الرضا تصریح کرد که فرمود

هر کس در باره امیر مؤمنان از مرز عبودیت آن حضرت تجاوز نماید از جمله خشم گرفتگان بر آنان و از گمراهان خواهد بود.

الإحتجاج، شیخ طبرسی، ص 493

پس اگر امیرالمؤمنین چون می آورم ادامه اش که آقای احمد اینها را که مقدمه می چیند بعد خلاصه می آید می آید تا برسد به اهل بیت و ائمه و بعد هم خودش، آقا امام رضا می گوید اگر کسی برای امیرالمؤمنین مقام الوهیت قرار بدهد قطعاً گمراه است و خدا بر او غضب کرده

و خود حضرت امیر فرمود: از مرز عبودیت ما تجاوز نکنید

حالا هر چه بخواهید در حق ما بگویید اشکال ندارد اما ما عبد هستیم بنده خدا هستیم، می گوید

در این وقت مردی برخاست و گفت: ای زاده رسول خدا پروردگارت را برای ما وصف فرما زیرا اطرافیان ما دچار اختلاف شده اند.

بعد می گوید

آن مرد گفت: پدر و مادرم فدایت ای زاده رسول خدا، اطرافیان من که موالات شما را هم پذیرفته اند

پس ادعای شیعه دارند؛ غلاتی که در همان روایت قبلی حضرت امیرالمؤمنین فرمود من از اینها بیزارم، غلاتی هستند که چه می گویند؟ یک اوصافی برای شما قائل اند و می گویند شما خدای جهانیان هستید

«وأنه هو الله رب العالمین»

یعنی الله در خلق، عده ی هستند همچین اعتقادی دارند که شما الله در خلق هستید

«وأنه هو الله»

امام چه پاسخ می دهد؟

راوی گوید: با شنیدن این مطلب تمام اندام امام رضا (علیه السلام) به لرزه افتاده و عرق کرد و گفت پاک و منزه است الله از آنچه ظالمان و کافران در باره اش قائلند.

پس کسی بگوید من الله فی الخلق هستم پیغمبر الله فی الخلق است امیرامؤمنین الله فی الخلق است ادعای الوهیت و ربوبیت به آن شخص بدهد امیرالمؤمنین فرمود از او بیزارم، آقا علی بن موسی الرضا فرمود ظالم است و کافر است، این نص صریح روایات ما، یکی دوتا هم نیست چون بعضی وقت ها می گویند خبر واحد هست حالا یک خبر واحدی نقل شده، نه این یکی دوتا نیست کتاب توحید شیخ صدوق را بروید مطالعه کنید، «عیون الأخبار» شیخ صدوق به خصوص مناظرات آقا علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و روایاتی که از آقا امام صادق در بحث توحید آمده بروید ببینید چه روایاتی، اینهمه روایات در این که خدا جدا است از مخلوق اش و اینها را نمی شود با همدیگر.

مجری:

ما اصلاً شهادت می دهیم:

«أَشـْهـَدُ أَنَّ مـُحـَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ»

این را چیکار می خواهند بکنند «عَبْدُهُ» را؟ کجا می خواهند ببرند؟

استاد شریفی:

حالا این قسمت اول بحث ما بود که ما در این قسمت این را برای آقا رسول خدا طبق مبنای احمد آوردیم که احمد در مورد پیغمبر چنین کفری را گفته است و طبق روایات امیرالمؤمنین، اهل بیت، ائمه إثنی عشر از اینها بیزارند و اینها جزء غلات اند که ما در ادامه بحث مان مقام یعنی جایگاه غلات را در روایات اهل بیت إن شاءالله خدمت شما ارائه خواهم کرد.

مجری:

جناب استاد در بخش اول برنامه اثبات شد این آقا اولاً ادعا داشت خداوند در پیامبر تجلی و بلکه اصلاً خود خداوند در میان خلق است، این ادعا ثابت شد و فرمودید که حدیث امام رضا هر کسی همچین ادعایی داشته باشد اصلاً ظالم و کافر است، ادعاهای دیگرش را بفرمایید بررسی کنید،

استاد شریفی:

این نکته ای که شما فرمودید، آن چیزی که من تا الآن در کتب احمد به آن رسیدم برای اثبات الوهیت خودش و این که ادعا می کند پیغمبر هم خدا است و ائمه هم خدا هستند، چند روش را بکار برده، آن بحث اول را مطرح کردیم، یکی بگوید آخرش هم آن خود خدا هم منظور تجلی صفات است، معمولاً اینها دیگر همه جور بازی در می آورند، ادعای دیگری هم احمد کنار این انجام داده، که آن را می خواهند چه پاسخ بدهند، ادعا این است ذات خود خدا، ذات آن باطن و کنه است که خدایی که بر همه پوشیده است فقط خود خدا به آن علم دارد، چیست نمی دانیم، حتی پیغمبر هم علم به ذات خدا را ندارد، مختص به خدا است، کنه و آن باطن و آن جوهره خود خدا که نه در توان ما هست به آن برسیم، و لذا در روایت هم اصلاً تصریح شده که تفکر و تأمل هم روی این مطلب نکنیم، چون اصلاً خلق ما، ما مخلوقیم محدودیم، محدود نمی تواند نا محدود را بشناسد، این یکی از بحث های خیلی سنگینی است که نه در توان بنده است و نه کشش برنامه ما، کلاً خیلی عامیانه خودمانی خودمان، آقای احمد می گوید این ذات خدا در انسان کامل حلول کرده است، و نمایان شده،

مجری:

نه دیگر آن صفات، حالا بخش قبلی گفت الله مثلاً

استاد شریفی:

بله هرچند همانجا هم حرف باطل بود، ولی خیلی خب حالا اینجا ببینیم این آقایان چه می خواهند، گزیده ای از تفسیر سوره فاتحه، آقای احمد بصری،  صفحه 36، در این صفحه

مرتبه سوم: مرتبه انسان؛ ذات الهی برای خلق در انسان کامل تجلی و نمایان شد،

گزیده ای از تفسیر سوره فاتحه، احمد بصری، ص 36

یک حدیثی هم آورده، حالا بی سوادی اینها ان شاء الله در برنامه های بعد من می آورم که اصلاً این حدیث چیست، چرا؟ 

همانطور که در حدیث آمده که خدا آدم را خلق کرد به صورت و شکل خویش

پس لذا ذات خدا در انسان کامل که  می خواهد در آینده بیاید بگوید آن انسان کامل چه کس ا ست؟ الآن آن انسان کامل من هستم، پس لذا من الله در خلق هستم، مقام ربوبیت دارم، و مقام الوهیت دارم و شما عبد و بنده من هستید، برای آن مقدمه ها و آن نتیجه ای که می خواهد برسد همچین مقدمه هایی را مطرح کرده که ذات خدا در انسان کامل، حلول کرده است، پس این هم قرینه دوم بر این مسیری که آقای احمد می خواهد بیاید.

قرینه سوم:آقای احمد در یکی از اهانت های صریح خودش به آقا امام حسین مدعی شده که امام حسین نعوذ بالله شرک و شرک نفسانی داشته، و ایشان مشرک بوده، از یک مقطعی از دعای عرفه که این مقطع اصلاً جزو دعای عرفه نیست، و ا ضافه صوفه است در این دعا، مفصل در این قضیه ما بحث کردیم که نمی خواهم ورود پیدا کنم، فعلاً به آنها کاری ندارم، متشابهات جلد2، صفحه 30،  پرسش 27،

معنی سخن امام حسین که خداوندا مرا از خاری نفس بیرون آور و از شک و شرک پاکم فرما

متشابهات،ج2، ص 27

این معنی اش چیست؟ آقای احمد می آید می گوید

شکر نفسانی که مخفی ترین نوع شرک است و همان منیت می باشد،

که امام حسین در درگاه خدا دچار منیت بود،

مخلوق را از آن گریزی نیست،

یعنی هر کسی که مخلوق است این منیت و این شرک نفسانی را دارد، حالا به میزان متفاوت،

مخلوق را از آن گریزی نیست، و این منیت  او را با ظلمت و عدمی که بدون وجود آن فقط خدای سبحان و متعال می ماند

یعنی اگر ثابت شد کسی منیت ندارد، چه می شود؟ خدای  سبحان و متعال، لذا پس امام حسین هم دچار شرک نفسانی بود، چون مخلوق است، رتبه ای از شرک را امام حسین داشت، این مقدمه را برای این آوردم که همین آقای احمد در جای دیگر شروع می کند برای آن مسیری که می خواهد برود، که رسول خدا هیچ گونه منیتی در وجودش نبوده است، می خواهد بعداً بگوید من هم نیستم، پس وقتی برای پیغمبر هیچ گونه منیتی وجود ندارد، پیغمبر چه می شود؟ می شود خود خدای سبحان، اینجا پیغمبر مخلوق است یا خود خالق است، چون مخلوق است که منیت دارد، وقتی مخلوق نیستی خودت می شوی همان خالق متعال، کتاب پاسخ های روشنگر، جلد7، در صفحه39، پرسش 662؛ تفسیر آیات سوره طه را به ما بگویید، یکی از اتباعش پرسیده

مفصل می گوید خدا پیغمبر را تطهیر کرد، به او گفت تو پاک هستی تو طاهری، این پاک و طاهر را آقای احمد اینجا می آید جمعش می کند، که این تطهارت یعنی چه،

چه کسی غیر از پیغمبر این لیاقت را دارد که خداوند او را طاهر قرار دهد، کسی که منیتش را لگد کوب و نابود کرد

پاسخ های روشنگر، ج7، ص 39، س 662

پس پیغمبر دیگر منیت ندارد، لذا می شود الله فی الخلق، می شود خالق می شود معبود و ما می شویم عبد و بنده در مقابل پیغمبر و پیغمبر را باید پرستش کنیم،  این سومین مقطع از روشی که آقای احمد پیش گرفته،

مجری:

خیلی ممنون و متشکر، خب تماس ما اگر برقرار هست سلام عرض می کنم خدمت بیننده گرامی

بیننده:

السلام من اتبع الهدی، آقای شریفی شما همین الآن آن آیه ای که از کتاب سید (ع) خواندی خودت را رسوا کردی منظور از همه این حرف هایی که شما می زنید، الله فی الخلق و اینها همه شان در همان آیه ای است که سید (ع) جزو متشابهات بوده  و این را قشنگ شفاف کرده و روشن کرده، الله فی الخلق یعنی یک از ظهورات الهی و همان آیه ای که سید اشاره کرده بود که خداوند آدم را به صورت خودش خلق کرده، منظور این است، بعدش هم منیت را ببینید همه مخلوقات منیت دارند، سید هم به درجه خودش به درجه والای خودش آن درصدی که هست منیت دارد، هیچ کس همانطور که خود سید (ع) گفته عاری نیست، هیچ کس اینطوری نیست که منیت نداشته باشد، سید (ع)، اگر سید (ع) می خواست بگوید من خدا هستم می گفت من منیت ندارم، همچین حرفی نیست و شما آوردی که خود سید (ع) هم منیت دارد، و این درجاتی دارد.

استاد شریفی:

دوست محترم، پس شما حرف تان این است که هر کس منیت ندارد خد است و آقای احمد هم منیت دارد پس ادعای خدایی نکرده، پس حالا اول جواب پیغمبر را بده، ایشان ادعا کرد که پیغمبر منیتی ندارد، الآن پیغمبر که منیتی ندارد، پیغمبر را شما خدا می دانید دیگر، درست است؟

بیننده:

منیت نسبت به ما نه منیت نسبت به خدا، فرق دارد، هر کلامی در جای خودش هست،

استاد شریفی:

دوست من اینجا را ببین آقای احمد اینجا می گوید پیغمبر منیتش را لگد کوب کرد و نابود کرد، پیغمبر منیتی ندارد هیچ نسبیتی هم مطرح نکرده، پیغمبر طاهر است، طاهر به این عنوان که منیت ندارد، الآن اینجا را چکار کنیم؟

بیننده:

این منیتی که نسبت به بشرهای معمولی است منظور آن است، نه منیتی که ...

استاد شریفی:

دوست من اینجا این ادعایی که شما می کنید را نکرده، پیغمبر منیت ندارد، اگر نسبت به بقیه باشد که

بیننده:

شما منظورش را داری بد برداشت می کنی، بعدش هم الآن امام علی (ع) که می فرماید من اول و آخر هستم ظاهر و باطن هستم، یعنی امام علی هم ادعای الوهیت کرده؟

استاد شریفی:

آقای محترم یک لحظه گوش بکنم برادر من، اینجایی که نوشته وقتی می گوید پیغمبر ندارد و لگد کوب کرد بحثی نسبیتی نیست، موقعی می توانی شما بگویی نسبت است که این آقا در این متن گفته باشد نسبت به دیگر مخلوقات پیغمبر منیتش در رتبه کمتری است مثل همانجا که برای امام حسین ادعای شرک کرده، آنجا می گودی بله امام حسین کوچکترین و پایین ترین شرک را در وجود امام حسین (ع) نعوذبالله بوده، پس این نکته اولی که خدمت شما مطرح کردیم، که پغمبر منیت دارد نسبیتی نیست، اما یک نکته ای گفتی، اگر من از خود آقای احمد آوردم، چون شما گفتی احمد ادعا ندارد منیت ندارد، پس ادعای الوهیت هم ندارد، اگر من از خود آقای احمد آوردم که احمد ادعا کرده من منیت ندارم، و منیتی در من وجود نیست آنجا حرفتان شما چیست؟

بینند:

اصلاً همچین چیزی نیست، شما از خودت در نیاور می خواهی جعل بکنی، اصلاً همچین چیزی نیست،

استاد شریفی:

آقای احمد یار نکته خوبی گفتید بیننده ها دقت کنند ایشان گفت احمد، حالا پیغمبر را بگذاریم کنار، آن که واضح و مشخص است جوابی نداری، آقا ادعا کرد  که احمد می گوید من هم منیت دارم، پس خدا نیستم دیگر، کتاب متشابهات جلد4،  این که من می گویم، من مبانی شما را کتب شما را از خود شما  و خود احمد و آن لیدر های اصلی تان هم بهتر بلد هستم، بروید کتاب های امام های خودتان را هم بخوانید، کتاب های کسانی که می پرستید بخوانید ببینید چه چیزهای گفتند،  صفحه 108،

اما در زمان ظهور کسی که نیازمند فتح حجاب است مهدی اول می باشد،

متشابها، ج4، ص 108

آقا این مهدی اول چه کسی است آقای احمد یار؟

بیننده:

سید علیه السلام است، اینکه مشخص است،  در کلام رسول الله آمده،

استاد شریفی:

پس آن کسی که در زمان ظهور نیازمند فتح حجاب است آقای احمد می باشد،

او همان امنیت یافته بعد از خوف و هراس می باشد که خدا را عبادت می کند بدون هیچ شرکی، یعنی وجودش از منیت و غرور پاک گردد،

خب آقای احمد یا آقای احمد شما هیچ منیتی در وجودش نیست، این سند اول، چه شد حالا؟

بیننده:

قبل و بعدش را نشان بده

استاد شریفی:

بفرمایید شما قبلش هم خدمت شما، بخوانید،

بیننده:

نه این نشد،

استاد شریفی:

چه چیزی نشد، چه شد؟ صبر کن مدرک دیگر را هم نشان بدهم،

بیننده:

شما الآن خواستی مثلاً چه چیزی را ثابت بکنی؟

استاد شریفی:

صبر کن مدرک بعدی، خب این نکته اول برویم مدرک بعدی، دوستان عزیز خوب دقت کنید، بحث جالب شد، کتاب وصی و فرستاده امام مهدی در کتاب های تورات و انجیل و قرآن، اقای احمد یک سری ادعیه دارد، دعای  ادعیه را این آقای انحرافاشت یکی اش این است که ادعیه امام را مصداقش را خود امام می گیرد، مثلاً اگر امام گفته خدایا ظلم کردم، می گودی امام ظالم بوده، از این کارها احمد زیاد کرده، ما می گوییم احمد هم خودش ادعیه دارد، پس مصداق ادعیه اول خودش هست، تعلیم امت نیست، گناه امت نیست، احمد دعا کرده،

من بنده حقیر هرگز حتی به ذهنم خطور نمی کند از یک سگر مریض هار نیز بهتر باشم

وصی و فرستاده امام مهدی در کتاب های تورات و انجیل و قرآن،ص 28

خب ما می گوییم پس احمد از یک سگ هار هم پست تر هست طبق حرف خودش، من نمی خواهم اهانت کنم، عین نقل را دارم می خوانم، خب پس مصداقش چیست؟ خود آقای احمد است، اتباع احمد پاسخ دادند می گویند

آقا این همان موضوعی است که سید احمد الحسن برای هدایت مردم به سوی شناخت خدا خلیفه خدا را مطرح کرده و اینکه اوئ حجت خدا بر روی زمین و مخلوقات می شود

علت حرف آقای احمد این است

آن کشتن و از بین بردن خودخواهی و منیت است،

احمد چون منیت ندارد گفته من از یک سگ هار هم پست تر هستم، این هم مدرک دوم آقای احمد یار بفرمایید، احمد می گوید من منیت ندارم، شما گفتی همچین چیزی نیست، خندیدی گفتی اگر احمد ادعا کرده باشد، من منیت ندارم پس الوهیتش ربوبیتش و ادعای خدایی اش ثابت است، من دوتا مدرک آوردم بفرمایید حالا.

بیننده:

نخیر شما توهین می کنی، منظور از این در جایی که باید، باید معنا بکنید، حسنات الأبرار، سیئات المقربین وقتی که می گوید منیت ندارم نسبت به پایین تر خودش را می گوید، ولی وقتی که می گوید منیت دارم نسبت به خدا دارد این حرف را می زند،  شما توهین می کنید من با شما حرف نمی زنم.

مجری:

خیلی متشکر آقای احمد یار، توهینی که نبود البته در سخنان استاد، دیگر کامل و واضح بود، عین متن خوانده شد.

استاد شریفی:

ما عین متن را خواندیم احمد می گوید من از یک سگ مریض هم پست هستم و بدتر هستم، من دیگر چکارش کنم؟ چه باید بگویم، حالا ما می خواستیم اینها را در ادامه بحث مان بیاوریم که ایشان آمد و کلاً عجله کرد و بقولی

مجری:

اصلاً خیلی تأکید دارند روی این منیت، که احمد به یک مقامی رسیده که این منیت را در خودش هم کشته.

استاد شریفی:

دوباره اینجا بیاییم که اینکه کسی منیت ندارد می شود خدا، این دوست بزرگور ما یک یا دو جلسه با ایشان یک مناظره کرده بودیم، بعضی از برنامه ها هم تماس می گیرند، ان شاء الله که بقیه اتباع احمد هم یاد بگیرند، حداقل ایشان را باز خدا پدرش را بیامرزد خیرش بدهد که می آید و حرفش را می زند، شجاعتش از خیلی از اینها یک کم بیشتر است، ما 4-5 تا مشتری مثل ایشان داریم گاهی تماس می گیرند، خب کتاب متشابهات، جلد2،  آقای احمد اینجا چه مطرح کرده بود؟

شرک نفسانی که مخفی ترین نوع شرک است، پایین ترین نوع شرک است،  همان بحث نسبیتی که می گفت این امام حسین این نوع شرک را دارد، اینجا می شود نسبیت مطرح کرد، چرا؟ چون خودش هم می گوید، دارد می گوید ما شرک مختلف داریم، مراتب دارد، این کمترین مرتبه اش هست، که همان منیت است، مخلوق را از آن گریزی نیست، اصلاً نمی شود مخلوق باشی منیت نداشته باشی، این ادعای این آقا است، این منیت باعث می شود که موجب ظلمت است و فلان و فلان است و اگر کسی منیت نداشت منیت از بین رفت فقط خدای سبحان م متعال می ماند، خیلی صریح و واضح، دیگر از این صریح تر و واضح تر چه مطرح کنیم، فقط خدا است که منیت ندارد،  از این طرف احمد می گوید پیغمبر هم منیت ندارد، من احمد بصری هم منیت ندارم، برای پیغمبر هم که آورده بود که پیغمبر خود الله است در خلق نه تجلی صفات، بلکه خود الله است در خلق، ذات خدا هم در انسان کامل حلول کرده است، دیگر با چه زبانی بگویم، این را بشکنم، ریز ریزش کنم، خوردش کنم، که این آقایان بفهمند احمد چه کفری را ادعا کرده، با چه زبانی بگوییم آن طرف هم یک روایت خواند من هنوز وارد روایات اهل بیت نشدم، که اهل بیت در این مسئله چه گفتند، روایت اهل بیت تصریح شده بود من یک نمونه اش را آودم، که هر کسی بگوید ما الله در خلقیم، ما الله هستیم برای مخلوقات، خداییم برای مخلوقات،

مجری:

هر عبارتی که در آن الوهیت خوابیده باشد، اصلاً در خلق و فی الخلق

استاد شریفی:

احسنت، ما از او بیزاریم او کافر است، او دشمن ما است، او جزو غلات است، حالا من در جلسات بعد روایت هایی را می آورم که امیرالمؤمنین می  گوید ای کاش، مجوسی بودند، نصرانی بودند، یهودی بودند، یعنی تمام این ادیان های باطل با فرقه های ضاله، جهمیه بودن، مفوزه بودند، اما جزء غلات نبودند، یعنی این خیلی مهم هست، یعنی تمام ادیان و فرقه های نسخ شده و فرقه های باطل و ضاله را شما همه را یک جا جمع کنید، این اعتقادی که احمد بیان کرده، ایت طبق روایت همچین جایگاهی دارد.

مجری:

خب خیلی ممنون یک تماس دیگر هم برقرار است، آقای مهدی از تهران، سلام عرض می کنم بفرمایید.

بیننده:

سلام علیکم می خواستم یک سؤالی بپرسم، می خواستم بپرسم من چند وقت پیش با یکی از کانال های تلگرامی که منسوب به همین اقای احمد بصری بود، آشنا شدم، و ایشان یک ویسی را که از یکی از پیروانش بود حالا نمی دانم گذاشته بودند در مورد جانشینان آقای اما زمان صحبت کرده بودند، و گفته بودند که بعد از آقا امام زمان 12 مهدی دیگر هم بعد از ایشان می آیند، و اینکه خواستم بپرسم ببینم در کتاب های خود شیعی در کتاب هایی که منسوب به علمای اهل تشیع هست آیا همچین موضوعی اصلاً صحبت شده در موردش؟ اینکه مثلاً لفظ اول مهدیون و اینها، صحبت می کرد، آن شخص، می خواستم ببینم هست همچین چیزی یا نه، ممنون می شوم در مورد این موضوع یک کم توضیح بدهید.

استاد شریفی:

من یک سؤال از حضرت عالی برپرسم، چندتا امام شما داشتید تا الآن؟

بیننده:

12تا برادر

استاد شریفی:

خب الآن یک فرقه آمده می گوید 24 تا داریم چکارش کنیم؟

بیننده:

خب من هم تعجب کردم که این را آن شخص صحبت کرد در موردش، و برایم سؤال شده بود هرچه هم در اینترنت سرچ می کردم موضوع خاصی در موردش نمی آمد، خیلی تعجب کردم، می خواستم از شما بپرسم ببینم اصلاً همچین چیزی هست، یا گفته بودند که وقتی آقا امام زمان ظهور می کنند، بعد  از ایشان هم 12 مهدی دیگر می آیند و آنها هم حکومت عدل الهی آقا امام زمان را ادامه می دهند،

مجری:

احتمالاً برنامه های قبلی را ندیدید شما چون مفصل پیرامون روایت مهدیین، حالا استاد اشاره کرده بودند،

بیننده:

نه متأسفانه نگاه نکردم،

استاد شریفی:

روایات ما و عقیده ما بر این است که ما 12 امام بیشتر نداریم، نه یکی کم نه یکی زیاد، و إلی ما شاء الله در این مورد ما روایت آوردیم،  کتاب الإختصاص شیخ مفید، روایت از امام صادق که فرموید ، ائمه بعد از پیغمبر 12 نفر هستند نه یک کم نه یکی زیاد، و هر کس یکی به اینها کم و زیاد کند از دایره ولایت خارج و کافر است، روایات متواتر شیعه می گوید یکی جریان غدیر، در غدیر پیغمبر فرمود خلفاء اوصیا، ائمه، هادیان امت بعد از من 12 نفر هستند تا روز قیامت نه تغییری در اینها ایجاد خواهد شد، نه تبدیلی، نه کم می شوند نه زیاد می شوند و هر آنچه که امت تا روز قیامت نیاز دارد من در روز غدیر بیان کردم برای امت با معرفی تعداد خلفا و اصیاء خودم، من خیلی چکیده می گویم، یک روایتی است که سر منشاء این روایت از کتب اهل سنت آمده، اولین نفری هم که این روایت را مطرح کرد کعب الأحبار یهودی بود، در کتاب تفسیر ابن ابی حاتم، ابن حجر عسقلانی، آقای عینی در کتاب فتح الباری و عمدة القاری، از علمای اهل سنت، این روایت و تفسیر ابن ابی حاتم این روایت را نقل می کنند، برای زیر سؤال بردن همین روایت که پیغمبر شیعه و سنی نقل کردند که پیغمبر فرمود خلفای بعد از من 12 تا هستند، که 12 نفر دیگر هم مثل همین 12 نفر قرار است بیایند، سرمنشاء این روایت کتب اهل سنت کعب الأحبار یهودی مشاور خلیفه دوم است،

بیننده:

یعنی منشاء این روایات به یک شخص یهودی برمی گردد

استاد شریفی:

بله کعب الأحبار یهودی

بیننده:

در کتب اهل سنت هم راجع به این موضع به هیچ عنوان صحبت نشده، غیر از کعب الأحبار؟

استاد شریفی:

دارم همان را عرض می کنم، از کعب الأحبار یهودی نقل شده در کتب اهل سنت، یعنی اولین کسانی که در صدر اسلام و بعد از اسلام آمدند این را مطرح کردند برای زیر سؤال بردن همین روایت 12 امام، کعب الأحبار یهودی و علمای اهل سنت بودند،  در کتاب الغیبه شیخ طوسی، شیخ طوسی یکی از این روایت ها را نقل می کند که سندش هم افراد مجهول وجود دارد، هم افراد ضعیف، هم افراد کذاب و هم افراد اهل سنت، که ما بعد از ائمه اثنا عشر 12 تا مهدی دیگر داریمف که اینها خلافت می کنند، و خود شیخ طوسی بعد از بیان این حدیث می گوید این قولی که مدعی هستند خلافت بعد از امام زمان و حضرت مهدی، امامت می رسد به فرزند حضرت مهدی بعنوان امام 13، باطل بودن این قول از بدیهیات است، یعنی اصلاً جای بحث نیست، اینقدر بطلانش واضح است، اینها آن روایت کتاب شیخ طوسی را که خود شیخ آورده است که آن را نقد کند، تحلیل کند، چون بسیاری از روایات مدعیان و فرقه های باطل و ضاله ای که از شیعه اثنا عشری جدا شدند را شیخ طوسی می آورد آنجا بیان می کند و نقد و تحلیل می کند، روایت ها را می آورند اما نظر شیخ طوسی و نقد و تحلیل شیخ طوسی را نمی آورند، قبل از جریان احمد بصری هم آقایان شیخیه و فرقه های دیگر و بهائیت هم به همین روایت که ما 24 تا خلیفه و 24 تا امام، و 24 تا وصی داریم آنها هم استدلال کردند، من یک نکته را فقط به شما بگویم، چیزی که  امام صادق فرمود، و روایات متواتر ما، ما 12 امام خلیفه، جانشین بعد از رسول خدا بیشتر نداریم، نه یکی کم، نه یکی زیاد، هر کسی یکی کم کند یا یکی زیاد کند، این شخص کافر است و از دایره ولایت خارج.

بیننده:

خیلی ممنون جناب شریفی، من متوجه شدم، خیلی جواب جامع و کاملی بود، اتفاقاً آن شخصی که این صحبت ها را می کردند، اصلاً نه سندی آورد و نه هیچ چیز، فقط همینطور می گفت، من به ادمین آن کانال هم پیام دادم گفتم لطفاً سند بیاورید من سند کتب معتبر شیعی که قانع بشوم، دیدم که دیگر اصلاً جواب هم ندادند، حتی پیام هم سین نخورد، حتی در اینترنت هم سرچ کردم دیدم در کتاب ها علمای  شیعه اصلاً راجع به آن صحبتی نشده، گفتم الآن که راجع به این موضوع دارد صحبت می شود،

استاد شریفی:

این را آقا مهدی یک لحظه ببینید، کتاب الغیبه شیخ طوسی، در همین بابی که روایت را نقل کرده آخر باب تصریح می کند:

 رد کسانی که به 13 اما اعتقاد داشتند، اما کسانی که گفته بودن حجت بن الحسن  اولادی داشته و پس از ایشان فرزندشان به امامت رسیده قول بی اساس اینها هم باطل است چرا که استدلال کردیم ائمه 12 نفر هستند بنابراین رد این قول از بدیهیات است

این آقایانی که اینقدر آقای شیخ طوسی شیخ طوسی می کنند خب چرا نظر شیخ طوسی را نمی آورند نشان بدهند؟ این هم پاسخ ما.

بیننده:

خیلی ممنون آقای شریفی.

مجری:

ضمن اینکه این نکته را هم اضافه کنم عزیزان برنامه های قبلی را اگر می خواهند ببینند کامل آرشیف برنامه ها در سایت شبکه جهانی حضرت ولی عصر موجود هست، تشکر می کنم جناب استاد شریفی همچنین تشکر می کنم از شما بینندگان عزیز و همراهان کرامی، تا برنامه آینده که إن شاءالله باز هم خدمت شما باشیم شما را به خالق یکتا می سپارم.

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

 

 

 

 


مهدی یار>

مهدی یار مهدویت انتظار استاد شریفی احمد بصری مدعیان دروغین ادعای الوهیت وکالت امامت نبوت