«اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلي آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّي تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلا وَهَبْ لَنا رَحْمَتَهُ وَ رَأفَتَهُ وَ دُعائَهُ وَ خَیْرَهُ»

ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک

تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک

گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی

در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک

بی تو غریب، قرآن، بی تو اسیر، عترت

بی تو علی است، تنها، عجّل علی ظهورک

نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟

ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک

الهم عجل لولیک الفرج

عرض سلام و ادب و احترام و آدینه بخیر حضور همۀشما بینندگان عزیز برنامه عصر انتظار از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) از اینکه توفیق همراهی خودتان را نصیب ما کردید صمیمانه سپاسگذاریم، با یک برنامه دیگر از ویژه برنامه های عصر انتظار در خدمت شما خوبان هستیم در خدمت کارشناس محترم برنامه جناب حجت الإسلام و المسلمین حاج آقای کفیل از اساتید محترم مرکز تخصصی مهدویت که حضورشان عرض سلام و خیر مقدم داریم، سلام علیکم.

حجت الاسلام و المسلمین کفیل:

سلام علیکم و رحمة الله

سلام خدمت همه بینندگان عزیز و بزرگوار عاشقان و منتظران امام عصر، خیلی شعر زیبای سرودید واقعیتش این هست که آدم روز جمعه که می شود دیگر دلش هوایی می شود برای ظهور ولی غروب جمعه که می شود دیگر یک یأسی برایش ایجاد می شود ولی این یأس به دنبالش امید است، در شعرتان واژه عجّل علی ظهورک بود امام دغدغه ظهور را دارند علاقمند به ظهور هستند و پیوسته لحظه شماری برای فرج می کنند، امام معمولاً در جواب ما این جمله را دارند می گویند: من آماده ام مهیا ام لحظه شماری می کنم شما یک مقداری مهیا بشوید آماده بشوید حرکت کنید و خدا کند که به برکت این برنامه ها و جلسات و مباحثی که پیرامون امام عصر می شود بسترسازی مان برای ظهور بهتر و بیشتر باشد إن شاءالله.

مجری:

صمیمانه سپاسگذارم از جناب استاد کفیل، ما برنامه عصر انتظار را از شهر مقدس قم و از جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) تقدیم حضورتان می کنیم و ما در آستانه چهل و سومین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران هستیم و صمیمانه تبریک و تهنیت عرض می کنیم گرامی می داریم یاد و خاطره امام عزیز و شهدای عزیز را.

برنامه عصر انتظار هست و می خواهیم از وجود جناب استاد کفیل بهرمند بشویم و بفرمایید که حاج آقا اصلاً موضوع انتظار و مفهوم انتظار را بفرمایید و تعریفی از انتظار که بینندگان عزیزما استفاده بکنند.

حجت الاسلام و المسلمین کفیل:

انتظار را ما خیلی شنیدیم اصلاً واژه انتظار با ذهن ها خیلی عجین و قریب است ولی خیلی جالب است الآن تا کلمه انتظار به کار می رود سریعاً ذهن ها متوادر به وجود نورانی امام عصر می شود یعنی می گویند منتظری فرد جانب مقابل می گوید منتظر چه موضوعی؟ سریعاً ذهنش منتقل به حضرت مهدی (عج) می شود، این خیلی مهم است، ما در انتظار وقتی به ما می گویند انتظار یعنی چه؟ من همین ابتدای برنامه از بینندگان همین سؤال را مطرح کنم؛ اصلاً انتظار یعنی چه؟ شاید همه این جواب را بدهند؛ انتظار یعنی چشم به راهی، جواب درستی هم هست منتظر چه کسی هست؟ منتظر کسی هست که چشم به راه است، تا می گوید چشم به راه خب چشم به راهی ایجاد استرس می کند ایجاد نگرانی می کند آدم وقتی که منتظر است همینطوری چه زمانی این اتفاق می افتد؟ من گاهی می گویم آدم منتظر قطار باشد هر چه هم برود نگاه کند قطار زودتر نمی رسد، منتظر اعلان پرواز باشد هر چه هم در فرودگاه راه برود هر چه هم در فرودگاه قدم بردارد باز پرواز زودتر اعلان نمی شود، اما انتظار امام عصر مفهومی که به ما آموختند این است که انتظار اثر گذار در ظهور است، شاید یک کسی الآن بگوید خب ما منتظر باشیم یا نباشیم امام یک زمانی بناست تشریف بیاورند می آیند خب ما برای چه دعای ندبه بخوانیم؟ چرا انقلاب؟ چرا حرکت مهدوی؟ چرا گام های برداشته شد؟ چرا حضرت امام قیامی را شروع کردند؟ می گوییم همین انتظار را شما ترجمه کن؛ وقتی می گویی چشم به راهم یعنی قدم بر می دارم یعنی حرکت می کنم فقط یک نگاهی نمی کنم، بله من قطار را نمی توانم برسانم، پرواز را نمی توانم بلند کنم اما در موضوع مهدویت ظهور متوقف بر انتظار است، بعضی ها می گویند یک موقعی امام بناست بیایند و دنیا را پر از عدل و داد بکنند، امام باید بیایند چه زمانی می آیند؟ چه زمانی ظهور رخ می دهد؟ چه زمانی فرج رخ می دهد؟ وقتی که من بخواهم؛ یعنی ظهور متوقف بر انتظار منتظران است، من در کلاس نشستم معلم نمی آید سر کلاس، چیکار کنم؟ یک نگاه به در می کنم معلم نمی آید، ای معلم نیامد استاد نیامد، بچه ها معلم نیامده، بعضی وقت ها این موقع ها سه چهارتا دانش آموز بلند می شوند بچه ها نیم ساعت از کلاس گذشته چهل دقیقه گذشته استاد نیامده سر کلاس، یک حرکتی بکنیم؛ اینها دانش آموزها را تحریک می کنند ترغیب می کنند بلند می شوند می آیند دفتر می بینند معلم در دفتر نشسته، آقای معلم چرا کلاس نمیایید؟ ما منتظریم چهل دقیقه از کلاس گذشته، مدیر می گوید من نگذاشتم بیاید، می گوید ده تا یازده تا دبیر دیگر برای شما فرستادم قدردان نبودید شاکر نبودید درس را خوب گوش ندادید شما آماده بشوید مهیا بشوید به تعبیری قول بدهید عهد ببندید میثاق ببندید تا من این دبیر را برای تان بفرستم، اینها می آیند می گویند چه کنیم؟ برنامه ریزی می کنند حرکت می کنند می گویند این معلم چه می خواهد؟ به چه دلیل مدیر او را در دفتر نگهداشته؟ ما یک ماری بکنیم تا به کلاس بیاید استفاده کنیم، ما می گوییم در انتظار یعنی آن کسی که منتظر شد آن کسی که فهمید زمان می گذرد و استاد نیامده است بقیه را آماده کند بقیه را مهیا کند همه با هم باید بلند بشوند حرکت کنند دیگر یک موقعی چهل تا دانشجو می آیند دم دفتر، چهل تا دانش آموز می آیند دم دفتر ما مهیا ایم ما آماده ایم ما میثاق می بندیم، به همین دلیل نگاهی که حضرت امام داشتند فرمودند شیعه دوره غیبت باید دنیا را آماده کند، الآن شیعیانی در گوشه کنار دنیا هستند دیگر هر عزیزی شاید یک قسمتی از دنیا دارد زندگی می کند یک کسی اروپا زندگی می کند، یک کسی آفریقا زندگی می کند، یک کسی آسیا است، کسی آمریکا است، یک قسمتی از دنیا، یک موقع آن کس فقط می گوید آقا بیا مولا بیا یک جمعه دیگر هم گذشت و نیامدی، شاید این جمعه بیاید، شاید، یک موقع می گوید چه شده نیامده؟ برای چه نیامده؟ چرا این اتفاق نیفتاده؟ من باید چیکار کنم این اتفاق بیفتد؟ می گویند این موقع وقتی فهمید غیبت را، وقتی فهمید ضرر نیامدن را، وقتی فهمید از دست رفتن زمان را این دیگر قیام می کند قائم می شود از قعود خود را نجات می دهد بقیه را هم قائم می کند، ما وقتی می خواهیم از انقلاب الگو بگیریم الگو گرفتن از انقلاب اسلامی ایران این است که هر کجا از دنیا که زندگی می کنیم همسایه های مان را و جالب است یک موقع ما می گوییم اینها مسیحی اند یهودی اند به دین دیگری هستند اصلاً در این فضاها نیستند، وقتی که ما بگوییم اینها اهل کتاب اند اینها مثلاً اصلاً در فضای مهدویت نیستند، همه اهل عالم به آمدن منجی اعتقاد دارند این خیلی مهم است، ببینید این یک لیوان آب است من یک موقعی شما می گویید تشنه ام این عطش در دنیا هست الآن کاری که من باید انجام بدهم این لیوان آب را به شما برسانم، من فقط باید برای شما یک موضوع را تبیین کنم که عزیز بزرگوار جناب آقای صادقی عزیز شما باید بدانی که مشکلت با چه حل می شود؟ عطش ات با چه رفع می شود؟ با نوشیدن آب، وقتی این موضوع برای تان حل شد حرکت می کنید، ما باید برای اهل دنیا این را تبیین کنیم منتظرید؟ نه، ظلم و جور شما را به ستوه آورده؟ خسته شدید؟ دچار بهران های زندگی دنیا شدید؟ از دنیا و آسیب های او گرفته شدید؟ یک آبی هست

«قُلْ إِنْ أَصْبَحَ ماؤُکمْ غَوْراً فَمَنْ یأْتِیکمْ بِماءٍ مَعِینٍ»

یک آب گوارای وجود دارد، من اگر بنشینم کنار همسایه مسیحی، همسایه یهودی، همسایه ارمنی، همسایه زرتشتی، او هم که با آمدن ماشیح، با آمدن مسیح، با آمدن سوشیانس، با آمدن بودای پنجم او هم معتقد است فقط به او بگویم این آب کجاست، تو باید چه کنی تا این آب به تو برسد، تو باید چه گامی برداری، ذهن ها نسبت به ظهور منجی در کل دنیا چه است؟ مهیا و آماده است ما از این قابلیت استفاده نکردیم ما گاهی آمدیم فقط امام را منحصر در خودمان کردیم گفتیم امام اختصاص به ما دارد امام برای ما است، حالا یک کسی می گوید من دستم به دیگران نمی رسد خانواده خودم را چقدر مهیا کردم؟ دوستان خودم را چقدر مهیا کردم؟ که من روی راهکارهای مهیا کردن إن شاءالله در ادامه بحث اشاره می کنم، در گام اول نکته ی که می خواستم اشاره کنم انتظار چشم به راهی است مؤثر در نتیجه است؛ یعنی ببینید الآن ما داریم گفتگو می کنیم حرکت منتظرانه ی است بیننده عزیز بزرگوار یک قسمتی از دنیا نشسته برنامه را دنبال می کند، همین یک حرکت مهدویه به تعبیری اثر گام من بعد نمی گوید من الآن برنامه را گوش دادم چه شد شنیدم چه شد چه فایده ی داشت، می گوید من یک گامی برای فرج برداشتم این خودش مقدمه تعجیل در ظهور است، ما باید ببینیم چه باید بکنیم همان کار را چه کار کنیم؟ انجام بدهیم.

بیایم گام دوم: من وقتی بخواهم حرکت کنم باید الگو داشته باشم، در نظام تربیتی به ما می گویند باید در هر موضوعی شاخص داشت در هر موضوعی الگو داشت، به ما می گویند چه باید کرد؟ این چه باید کرد چیکار کنم به تعبیری، الآن بیننده عزیز بزرگواری می گوید من الآن بحث فلانی را دارم گوش می کنم دارم دنبال می کنم من می دانم که ظهور و فهمیدم که ظهور به دست چه کسی هست؟ به دست خداوند است، خدا چه زمانی فرج را محقق می کند؟ هر وقت که بخواهد، چه زمانی می خواهد؟ هر وقت ما بخواهیم

«إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»

اگر خدا می خواست انجام بدهد در زمان حضرت آدم ظهور منجی را قرار می داد آدم را منجی عالم بشریت قرار می داد، خدا کارهایش طبیعی است خدا در سیر عالم منظم حرکت می کند خداست الله است خالق است فاطر است رحمان است رحیم است خدا نبی خاتم را اول نبی نمی آورد 124 هزار پیامبر می آورد بعد خاتم الأنبیاء می آید، خدا غیبت امام عصر را در امام اول قرار نمی دهد امیرالمؤمنین غائب نمی شود امام ششم غائب نمی شود، یازده امام را می آورد بعد چه می شود؟ امام عصر دوره غیبتش ایجاد می شود، من می خواهم این جمله را بگویم؛ در قسمت اول برنامه می خواستیم بگوییم ظهور به دست ما است یعنی فرد به طور طبیعی به او می گویی چه زمانی امام زمان ظهور می کنند؟ یک جمله؛ چه زمانی ظهور می کنند؟ وقتی من بخواهم، بیننده عزیز بزرگوار دائماً این واژه را با خودمان تکرار کنیم من فرج را رقم می زنم من ظهور را رقم می زنم، چرا امام نیامده است؟ چون من نخواسته ام، وقتی آدم اینطوری نگاه کند می گوید عجب این موضوع تقصیر من است؟ این مشکل تقصیر من است؟ با آمدن امام چقدر اتفاقات خوب رخ می دهد؟ دنیا پر از عدل و داد می شود، آغاز زندگی است به تعبیر رهبر معظم انقلاب، خب چرا رخ نمی دهد؟ الآن شما نگاه کنید من یادم است یک موقعی پای تلویزیون نشسته بودم شهادت شیعیان یمن و بحرین را نشان می داد در اخبار نشان می داد یک عزیزی کنار ما نشسته بود خیلی گریه می کرد؛ من دیدم یک لحظه حالش خیلی بدتر شد به هم ریخت و اصلاً شدید، آرام شد به او گفتم خب ما داشتیم گریه می کردیم به تعبیری بالاخره تحت تأثیر آدم قرار می گیرد چه شد حالت خیلی بد شد؟ یعنی یک لحظه همینطور که داشتی نگاه می کردی به تلویزیون حالت بدتر شد، ایشان گفت من یک لحظه گفتم من که اینها را نمی شناسم ارتباطی با اینها ندارم چقدر دارم اذیت می شوم، امام عصری که پدر اینهاست او دارد چه می کشد؟ گفت این حالم را خیلی بد کرد، امام دارد می بیند اتفاقات را، امام دارد می نگرد در عالم چه می گذرد، بعضی ها در می آیند به ما می گویند اگر امام زمان وجود داشت تا الآن آمده بود مگر امام زمان اینهمه مشکلات را نمی بیند؟ اینهمه گرفتاری ها را نمی بیند؟ اینهمه گیرها را نمی بیند؟ می گوییم چرا اما می دانید چه هست؟ امام می خواهد بیاید اما ما پشت در به تعبیری یک قفلی زدیم می گوییم آقا بیا مولا بیا، امام می گوید در را باز کن که بیایم، حرکت کن گام بردار تا من ظهورم رخ بدهد، حالا به امام عصر می گوییم چه کنم؟ بیایم روی گام دوم بحثم؛ چیکار باید انجام بدهم؟ حضرت امام (رحمة الله علیه) یک جمله قشنگی دارد می گوید کشورهای اسلامی باید بیدار شوند و حق خود را از حاکمان بگیرند تا زمینه ظهور فراهم شود یعنی خمینی کبیر مرد الهی یک جمله قشنگی دارد می گوید اگر ما می گوییم مهدی می آید و دنیا را پر از عدل و داد می کند باید عدالت خواه بشویم، من اصل جمله را می خواهم بگویم یک جمله دقیقی است، اصلاً هر کسی اگر کسی با نظام انقلاب هم فاصله داشته باشد اصلاً قبول نداشته باشد جمله جمله دقیقی است؛ بین منتظر و منتظَر باید سنخیت باشد بین عاشق و معشوق باید پیوند باشد، شما می گویی امام زمان می آید ایجاد عدالت می کند خودم هم باید چه باشم؟ عدالت خواه باشم، امام زمان می آید ریشه ظلم را می خشکاند از بین می برد، خودم هم باید ظلم ستیز باشم، یک تشرفی را بگویم خدمت بینندگان عزیزان چقدر خوبید شما که عاشق امام هستید و دنبال می کنید برنامه مهدویت را؛ عزیزی که بیست بار مکه رفت امام زمان را ببینید چه کسی بود؟ علی بن مهزیار اسم درستش این هست علی بن إبراهیم بن مهزیار اهوازی اما مشهور می گویند علی بن مهزیار، اسم علی بن مهزیار اسم عموی این بزرگوار است این علی بن مهزیار که راوی حدیث از چهار امام بزرگوار است برادری داشت به نام إبراهیم، آزادۀ برادرش علی بن إبراهیم بن مهزیار اهوازی است، هر دو عظیم الشأن بودند علی بن مهزیار عظیم الشأن است برادر و همین علی بن إبراهیم بن مهزیار که به شهره می گویند علی بن مهزیار، بیست سفر مکه رفته تا چه کسی را ببیند؟ امام عصر را ببیند، وقتی سفر بیستم را رفت جریان مفصل است از موضوع جدا می شوم بخواهم کامل بگویم، به خیمه امام رسید به امام سلام کرد، آقا جوابش را دادند، بعد حضرت به او گفتند

«قَدْ کنَّا نَتَوَقَّعُک لَیلًا وَ نَهَاراً، فَمَا الَّذِی أَبْطَأَ بِک عَلَینَا؟»

ما صبح و شب منتظرت بودیم چقدر کُند آمدی؟

خیلی است، بیست سفر مکه رفته امام به او می گویند چقدر کُند آمدی، گفت آقا

«فما وجدت أحداً یدُلُّنِی علیک»

آقا راهنما پیدا نکردم

یک کسی می گوید آقاجان ما اینهمه یابن الحسن می گوییم چرا نمی رسیم؟ اینهمه یا صاحب الزمان می گوییم چرا نمی رسیم؟ آقا سه عامل را اشاره کرد، من می خواهم در این قسمت از برنامه بگویم راهکار گام دوم را دارم بیان می کنم می خواهم بگویم ما اگر می گوییم یا صاحب الزمان، به ما یاد دادند فقط نگو یا صاحب الزمان، ببین آن امام چه می خواهد، امام به او فرمودند می دانی دلیل چه بود؟

«إنَّکُم كَثَّرْتُمُ الْأَمْوَالَ وَ قَطَعْتُمُ الأرحام وَ تَجَبَّرْتُمْ عَلَی ضُعَفَاءِ الْمُؤْمِنِینَ»

شما زر اندوزی می کنی، قطع رحیم می کنی، ظلم به ضعیف می کنی

ندا ندای عمومی است من یابن الحسن می گویم اما در مسائل اقتصادی خودنگر هستم اُمانیسم محور هستم تک گرا هستم جامعه گرا نیستم دیگر بین نیستم، وقتی خود گرا هستم به من می گویند اول از این خودگرایی بیرون بیا در بحث اقتصادی فقط به فکر خودت نباش

«كَثَّرْتُمُ الْأَمْوَالَ»

پیوند با خویشاوندان برقرار کن، ظلم به ضعیف نکن آن موقع دیگر یا صاحب الزمان که می گویی وصل می شوی، ما بخواهیم برای فرج قدم برداریم حضرت امام می گوید باید عدالت خواه شویم، من اگر ظلم می بینم در مقابل ظلم سکوت می کنم، دعای ندبه می خوانم عهد می خوانم آل یاسین می خوانم جمکران می روم سهله می روم به یاد امام هستم اما نمی گویم امام چه می کند، این باید احیا بشود، روح چه؟ عدالت خواهی، روح ظلم ستیزی، این روح توسعه پیدا کند ما گام برداشتیم.

مجری:

إن شاءالله، خیلی ممنونم و سپاسگذارم بسیار هم مثال های زیبای را برای بینندگان عزیز بیان فرمودید هم قالب سازی خوبی داشتید و تشکر می کنم، ادامه مبحث را خواهیم داشت و دعوت می کنیم از حاج آقای کفیل که بحث را ادامه بدهند و آن گام های که فرمودند گام اول حرکت بود که یک حرکتی بکنیم به سمت انتظار و گام دوم فرمودید که الگو باید داشته باشیم.

حجت الاسلام و المسلمین کفیل:

بله شاخص را ببینید امام صادق قشنگ می گویند؛ الگوی منتظر کیست؟ می فرمایند

«المُنتَظِرُ لأِمرِنا كَالمُجاهِدَ في سَبيلِ اللّه»

منتظر عین مجاهد می ماند، می فرمایند

«المُنتَظِرُ لأِمرِنا كَالمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ في سَبيلِ اللّه»

عین کسی است که در خون خود می غلتد، می خواهند چه به ما بگویند؟ ببینید ما بحث مان سر این است که ما وقتی می گوییم منتظریم یعنی عدالت خواهم یعنی دغدغه دین دارم، فرق مجاهد با بقیه چه است؟ مجاهد خود گرا نیست، ما اصلاً یک مفهوم را در انقلاب مان آموختیم که جامعه اُمانیسمی خودگرا باید خدا گرا بشود اصلاً ظهور مفهومش این است، اصلاً اگر یک کسی به ما بگوید آقا جان ظهور یعنی چه؟ می گوییم ظهور یعنی تبدیل خودگرایی به خدا گرایی، امام عصر خودشان در دعای افتتاح قشنگ می گویند؛ می گویند

«اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَیْکَ فِی دَوْلَهٍ کَرِیمَهٍ»

این خیلی مهم است ما اصلاً می گوییم مهدی (سلام الله علیه) بیا

«نَرْغَبُ إِلَیْکَ»

می خواهیم با خدا عشق بازی کنیم، اصلاً ظهور یعنی خدا محوری، باز جالب است ما در سوره نور آیه 55 می خوانیم

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ»

نور/55

آخر آیه این است

«يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا»

ظهور یعنی چه؟ یعنی پرستش خدا، یعنی خدا محوری، یعنی عبادت محض، یعنی شرک خفی و جلی وجود ندارد، ما می گوییم جامعه منتظر دیگر بین است من می خواهم منتظر باشم باید عدالت خواه باشم، حالا عدالت خواهی کسی می گوید من در فلان کشور دارم زندگی می کنم من که نمی توانم اینجا داد بزنم به تعبیری اگر صدایم را یک کمی بردم بالا زندانم می کنند دستگیرم می کنند جریمه ام می کنند زندگیم را به هم می ریزند، می گویم شما در حدی که می توانید در مقابل ظلم آدم بی ایستد، من یک جای می گفتم؛ می گفتم ما همسایۀمان دارد به همسرش ظلم می کند سکوت می کنیم و می گوییم منتظریم، اینکه نمی شود، من الآن دارم در جامعه می بینم برادرم دارد به همسرش ظلم می کند، خانم مثلاً دوستم، نه، همسر دیگری، یا خواهرم دارد به شوهرش ظلم می کند ما وقتی می گوییم عدالت خواه هستم در روایت داریم در زمان ظهور عدالت وارد خانه ها می شود مثل گرمای که وارد خانه می شود و سرمای که وارد خانه می شود؛ یعنی عدالت اینقدر محسوس می شود، جمله و حرکت حضرت امام (رحمة الله علیه) ما همین شعار را یاد بگیریم خیلی خوب است ندای شان در انقلاب این بود که احساس کنید امام عصر آمده اند ببینید با آمدن شان چه می کنند همان کار را انجام بدهید، این مهم است، من می خواهم به بینندگان عزیز این جمله را بگویم؛ تصور کنید الآن جمعه ی است که حضرت مهدی تشریف آوردند چیکار می کردیم؟ می رفتیم خدمت امام می گفتیم «یابن الحسن روحی فداک» آمدی جانم به قربانت آقا جان تشریف آوردید من هم سربازشما من را بپذیرید، وقتی پذیرش شدم به ولی نعمتم می گویم الآن چیکار کنم؟ حضرت امام فرمودند می خواهی بروی پیش امام زمان بگویی چیکار کنم؟ الآن تصور کن امامت آمدند همان کار را انجام بده، یک کسی در بازار اصفهان عاشق یک خانمی شد خانم خیلی خانم تمیزی بود به تعبیر امروزی ها، خانم همه چیز تمامی بود، این عاشق شد پشت سر این خانم حرکت کرد، این خانم هم کاریش نداشت رسید به خانه به تعبیری به نوکرهایش غلام هایش گفت اجازه بدهید آقا بیاید داخل، این آقا آدم تمیز و مرتبی نبود حالا هر چه بگذریم، می گویند این خانم به یکی از نوکرهایش به یکی از خادم هایش به یکی غلام هایش گفت که دوتا سندلی بیار یک آینه هم بیار، دوتا سندلی گذاشتند رو به روی آینه نشستند به آقا هم گفت بفرمایید، بعد یک نگاهی به این آقا کرد گفت آقا سرت را بلند کن در آینه نگاه کن، یک نگاه به خودت بکن یک نگاه به من بکن، تو چه چیزت به من می خورد عاشق من شدی؟ سنت به من می خورد؟ تیپ ات به من می خورد؟ مال ات به من می خورد؟ چه چیزت به من می خورد؟ آیت الله فانی (علیه الرحمه) فرموده بودند این آقا سرش را بلند کرد یک نگاه به این خانم یک نگاه به خودش یک نگاه در آینه به تعبیر دقیق، دید هیچ چیزی، خودش بلند شد آمد بیرون؛ یعنی خودش دید هیچ چیزش به امام نمی خورد، من وقتی به امام عصر می گویم عاشقتم بین عاشق و معشوق باید پیوند باشد، من وقتی می گویم آقا بیا مولا بیا الهم عجل لولیک الفرج، تصور کنم امام آمدند، گفتند غیبت را دوران حضور تلقی کن گمان ببر امامت آمده اند با آمدن یوسف زهرا چه می کنی همان کار را انجام بده، این مهم است، گاهی آدم وقتی بخواهد این کار را انجام بدهد باید خلاف موج حرکت کند، جامعه دارد اینطوری حرکت می کند من الآن بخواهم اینطوری حرکت کنم جامعه به تعبیری با من همراه نمی شود مردم در اداره ما خیلی طبیعی می آیند و بر می گردند کسی به کسی کاری ندارد یکی می آید نماز یکی نمی آید نماز، یکی نماز می خواند یکی نماز نمی خواند، یکی اهل دعا و مناجات است یکی نیست، من اگر بخواهم غیر حرکت طبیعی داشته باشم یا حرکت غیر طبیعی داشته باشم باید یک گامی بردارم یک ندای بردارم، شاخصه های ظهور برای همه مردم دنیا قشنگ است چون مطابق با فطرت است، همه دنیا از عدالت خواهی خوش شان می آید ما بلند نشدیم برای عدالت، همه دنیا با ظلم ستیزی موافق اند ما ندا را بلند نکردیم، حضرت امام می فرماید اگر امام می آید و ظلم را ریشه کن می کند در مقابل ظلم می ایستد همین کار را ما باید چیکار کنیم؟ انجام بدهیم، این روح باید در روح مان توسعه پیدا کند، ما اگر می گوییم منتظر عین مجاهد است داریم الگو معرفی می کنیم شاخص معرفی می کنیم می خواهیم بگوییم ای منتظر امام عصر تو هم باید ظلم ستیز باشی، قرآن قشنگ می گوید بینندگان عزیز اهل قرآن اند دیگر اهل تلاوت قرآن اند به قرآن اُنس دارند؛ بینندگان بزرگوار

«أعظَمُ آيَةٍ في القرآنِ آيَةُ الكُرسِيِّ»

در آیت الکرسی می خوانید می گویید

«فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ فَقَدِ استَمسَکَ بِالعُروَةِ الوُثقیٰ»

بقره /256

می خواهی اهل بیتی بشوی، می خواهی امام زمانی بشوی، اولش باید در مقابل با طاغوت بایستی،

«فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ»

با تسامح و تساحل در مقابل طاغوت نمی شود امام زمانی شد، اول می گویند بگو «یکفر بالطاغوت» بعد بگو «و یؤمن بالله» قد حرف تحقیق هم دارد، ما بعضی وقت ها، انتظاری که در دوران غیبت مطرح شده بود، فقط یک طرفه بود، آقا ما برویم به سمت امام عصر بله باید برویم، امام آمدند گفتند، ما تا ظلم را ریشه کن نکنیم، ظلم را از بین نبریم مقابله با ظاغوت نکنیم رخ نمی دهد، ما باید بایستیم در مقابل ظلم، ظلم و ظالم عالم را به عالمیان بچشانیم، خدا رحمت کند آیت الله حائری شیرازی را، می فرمودند در روایت داریم،

«یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»

ایشان می فرمودند الآن هم دنیا پر از ظلم است، اما مردم دنیا این مصادیق را ظلم نمی دانند، این بد است، یعنی مردم گویا با این ظلم انس گرفتند، به تعبیری تمدن دنیا گرایی که تمدن نیست، این دنیا گرایی است، این لهویات این غفلت این اشتباه، کسی دارد یک اشتباهی را انجام می دهد اما غافل از این است که این اشتباه است، ما وقتی می گوییم دنیا پر از ظلم است، باید به دنیا بفهمانیم دارد در حق تو ظلم می شود، من امروز صبح رادیو معارف یک بحثی بود، گفتم در نگاه دین جنس زن را زن معرفی کردند، انسان معرفی کردند، و همه آنچه غرب دراد مطرح می کند که خانم را در اختیار مرد برای مرد تعریف می کند دین می گوید این خودش وجود است، او کلمه آزادی را استفاده می کند، او کلمه راحتی را استفاده می کند، تا از صفاتش این خانم غافل بشود اما دین می آید چه می گوید، دین می گوید ما تو را عبد توحیدی، صاحب ملکات و صفات عالی قرار دادیم، برای اینکه به صفاتت برسی به آن جایگاهت برسی به آن که هستی باشی، باید خیلی کارها را انجام ندهی، یعنی به تعبیری در دنیای غرب آمدند، با نام آزادی اجازه استفاده زن از صفات خودش را به او نمی دهند، یعنی زن را یک حیوان آزاد به تعبیری دانستند، ما الآن آمدیم نگاه دین، آن وقت در نگاه دین می گویند اینطور، خب این را به دنیا تبیین کنید، امام وقتی می آیند چکار می کنند؟ امام وقتی می آیند

«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ»

است،

«إن المؤمنین و المؤمنات»

این هویت، اصلاً این جایگاه و شخصیت زن را مطرح کرد گفت تو بازیچه نیستی تو انسانی نسل که مهم ترین محور عالم هستی است به دست تو است، به تعبیر علامه طباطبایی علامه می گویند، رکن اول در اجتماع زن است، و رکن اول برای رشد جامعه زنان و همسران و خانم ها هستند، خب وظیفه ما چیست، من می گویم در جامعه منتظر منتظر ببینید امام می آیند چکار می کنند، همان کار را انجام بدهد، شما ادبیات حضرت امام نسبت به خانم ها را ببینید، ادبیات دین را ببینید ادبیات انقلاب را ببینید، ما در انقلاب آمدیم روی این خط حرکت کنیم، یک کسی می آید می گوید من در فلان کشور اروپایی هستم، می گویم «اللهم عجل لولیک الفرج» چه کنم، به او یک نکته را می خواهیم بگوییم، می گوییم عزیز بزرگوار عاشق امام زمان هستی، دوستدار حضرت مهدی هستی، یک جمله، ببین امامت با آمدن شان چه می کنند، همان کار را انجام بده، آقا بیایند چکار می کنند، آقا بیایند

«لقد کرّمنا بنی آدم»

برنامه ریزی کن که کرامت به انسان برگردد

این را که می تواند انجام بدهد انسان، حداقلش خانواده خودم، همسر خودم، دختر خودم، فرزند خودم، در مسیر غیر توحیدی قرار نگیرند، بنام دین،

مجری:

«قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ»

تحریم/6

حجت الاسلام و المسلمین کفیل:

بله احسنت، این خیلی مهم است، پس عدالت یک شاخص بود، باز مقابله با طاغوت یک شاخص بود، قرآن قشنگ می گوید، من گاهی می گوییم آن که آیات را فهمید و مهدویت را فهمید انصافاً خوب هم فهمید حضرت امام بودند، خدا رحمت شان کند، و خیلی خوب است، من یک موقع می فهمم این آب خوب است، میگویم خب می نوشم اما یک موقع می گویم بنوشانم، امام خمینی این آب را فهمید خوب است، وقتی فهمید برای ظهور چه باید کرد، نگفت الحمد الله رب العالمین که فهمیدم حرکت کرد، یعنی اصلاً زیبایی انقلاب ما این بود که یک رهبری در این انقلاب نفس کشید که گفت من اگر فهمیدم مفهوم عدالت را نه اینکه خودم به شخصه، نفر به نفر الگو گرفته از امام سجاد است، امام سجاد در مدینه وقتی شهر فساد شده بود، شهر لغو شده بود، زمان امام سجاد درمنطقه شامات عروسی می گرفتند آوازه خوانش از مدینه می رفت، یک مغنیه یک زن آوازه خوان در مدینه از دنیا می رفت مدینه تعطیل می شد، امام سجاد نگفتند نمی شود، من چند روز پیش در یکی از شهرها یک جلسه ای بود الآن به بینندگان هم این جمله را بگویم، بینندگان عزیز الآن به نظرتان فاسد ترین شهر دنیا کجا است؟ حالا اسم نمی بریم، بدترین شهر دنیا کجا است، کجای دنیا گناه زیاد است، لهویات زیاد است، معاصی زیاد است، هر جای دنیا را می خواهید تصور کنید، نکته دوم، شما چقدر قدرت دارید، امام سجاد بعد از حادثه عاشورا مدینه شهر فساد، شهر لغویات لهویات هر جای دنیا دارید زندگی میکنید وقتی یک انسان اهل لهو لعب دارد از دنیا می رود این شهر دیگر تعطیل نمی شود، هر جای دنیا داری زندگی می کنی وقتی یک فاسد از شهر می خواهد خارج بشود، بخاطر خروج او هزاران نفر بدرقه اش نمی کنند، وقتی می خواهد برگردد هزاران نفر استقبالش نمی کنند، این مدینه زمان امام سجاد بود، قدرت داشتند؟ نه امام سجاد حاکم نبودند، تازه تحت نظر حکومت اموی هم بودند، تازه فشار شدید حکومت اموی هم بود، اما امام سجاد نقل تاریخ این است، گاهی پنج روز با یک نفر روزی پنج ساعت گفت و گو می کردند، نفر به نفر، امام سجاد در مدینه فرمویدند

«ما بمکّة و المدینة عشرون رجلاً یُحبّنا»

در مکه و مدینه ما بیست نفر دوست نداریم

عزیز است، الآن یک جای دنیا دارد زندگی می کند می گوید کسی با من نیست، خب امام تو هم کسی با او نبود، اما همین امام سجاد در همان مدینه ای که نوشتند فقط مردم یک قبله می شناختند که از کدام طرف نماز بخوانند، نوشتند متدینین در لهویات و جلسات لهو شرک می کردند، این مدینه، چنان کار کردند، که چند هزار نفر سر کلاس امام باقر و امام صادق نشستند، حضرت امام نگفتند مثلاً دو هزار پانصد سال حکومت ایران چگونه بوده، نگفتند پنجاه سال پدر و پسر پهلوی در ایران کار کردند، نگفتند در ایران این اتفاقات افتاده، گفتند من باید چه کنم، آقا فهمیدید چکار باید بکنید؟ خب خدا را شکر که فهمیدم، نه قدم برمی دارم، باید نفر به نفر صحبت کنم، باید حرکت کنم، تبعید بدنبالش هست، هرچه که هست امام چه می کند همان کار را انجام بدهم، امام چه می کند، امام ظلم ستیز هست، شما در سوره در آیه 54 وقتی وصف یاران امام عصر بیان می شود، قرآن قشنگ می گوید، می گوید

«مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ»

مائده/54

ای نبی خاتم بعضی از دین برمی گردند، اما نگران نباش بعد از تو یک قومی می آیند که عاشق خدا هستند و خدا هم عاشق آنها است،

«أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ»

در مقابل مؤمن فروتن است، در مقابل مؤمن دلش یکی است، در مقابل کافر نفوذ ناپذیر است

انسان منتظر در مقابل ظلم می ایستد، انسان منتظر از رسول خدا الگو می گیرد، واقعاً ما اگر می گوییم انقلاب اگر می گوییم مهدویت اگر می گوییم جمهوری اسلامی، نمی خواهیم فرد گرا باشیم، نمی خواهیم دم از یک شخصیتی بزنیم، می خواهیم قرآن را بفهمیم،

مجری:

«أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم»

حجت الاسلام و المسلمین کفیل:

احسنت

«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ»

این ژن باید در ما هم باشد، ما اگر در یک منتطقه ظالمانه داریم زندگی می کنیم، نسبت به ظلم آن منطقه کنار نیایم، قدم به قدم، تازه رسالت ما سنگین تر می شود، من پیش خودم بگویم، من الآن فلان شهری که دارم زندگی می کنم، فقط صبح نروم سر کار ظهر برگردم، یا عصر برگردم، یک درآمدی داشته باشم، بله خدا را شکر در مهد کفر نماز می خوانم، خدا را شکر در مهد کفر روزه می گیرم، خدا را شکر در این دنیایی که بوی خدا نمی آید خدا پرستم، می گوییم این گام ها مهدوی نیست، عزیز بیننده بزرگوار، در اوج کفر و بلد کفر و بلد بغیر خدا نماز و روزه و قرآن ذکر و دعا به جای خود، آدم خوبی هستم، آقا نمازم را می خوانم، روزه ام را می گیرم، مسجد هم می روم، آدم خوبی هستم، اما منتظر نیستم، ما داریم با هم گفت و گو می کنیم، منتظر حرکت کنیم، منتظرانه گام برداریم، امام صادق می گوید منتظر عین مجاهد است، منتظر عین متشهد به دم است، باید سوز داشته باشد، باید دغدغه داشته باشد، من سوار یک ماشین شدم در یکی از شهرهای خودمان، راننده یک سی دی مذهبی گذاشته بود، خیلی خوشم آمد به راننده گفتم سی دی مشتی گذاشتی، خیلی سی دی خوبی گذاشتی، گفت حاج آقا ما هم یک عمر ترانه می گذاشتیم، سرویس مدرسه هم بودیم، این بچه ها در سرویس حسابی ترانه گوش می دادند، خوش شان می آمد، خوش شان هم نمی آمد چیزی نمی گفتند، می گفت یک دانش آموز کلاس اولی به سرویس ما اضافه شد، تا نشست ماشین، گفت آقای راننده خاموشش کنید، می گفت آن بچه کلاس اولی تا مدرسه با من بحث کرد، با همان ادبیات بچه گانه است، حرام است، گناه است، جهنم دارد، ایشان می گفت وقتی که بچه پیاده شد، و بقیه دانش آموز ها هم پیاده شدند دم مدرسه، تمام آن سی دی هایی که داشتم، جمع کردم از داشپورد ماشین شکاندم و انداختم به جوب، ایشان می گفت آن جمله دانش آموز سبب شد رفتم بجایش سی دی مذهبی تهیه کردم، و الآن دو سه سال بچه ها در ماشین ما می نشینند کلی شعر دینی یاد می گیرند، بعد ادامه می داد، می گفت آن موقع، سالها کارم این بود، ترانه می گذاشتم یکی از ما تشکر نکرد، اما بعد از این اتفاق بارها شده خانواده های به ظاهر غیر مذهبی آمدند از من تشکر کردند، که دستت درد نکنه بچه ما در ماشین شما یک چیزی یاد می گیرد، من می گویم این را ایجاد کنیم، ما یک متن مقدسی زبور آل محمد را داریم، ما وقتی صحیفه سجادیه داریم، وقتی در صحیفه سجادیه امام سجاد ما آداب آپارتمان نشنین را دارد می دهد در دعای 26، وقتی امام سجاد ما راهکار پیوند با پدر و مادر را در دعای 24 بیان می کند، وقتی در دعای 25 وظیفه پدر و مادر نسبت به فرزند را دارد بیان می کند، وقتی مرزداران را دارد در دعای 27 مطرح می کند، امام دارد به ما می گوید چطور زندگی کن، کشیش کلسیا صحیفه سجادیه به او داده شد، و برخی از دعاها برایش خوانده شد، غصه خورد که چرا من با این متن زودتر آشنا نشدم، و گفت هر هفته در کلیسا مقداری صحیفه بخوانیم، خب چه کسی به کشیش مسیحی ما صحیفه هدیه داده؟ من می گویم شما باشید، این کار را که می توانیم بکنیم، ما قرآن داریم، ما نهج البلاغه داریم، ما صحیفه سجادیه داریم، ما متن دعایی داریم که این متن دعا قابلیت اجتماعی همه مردم دنیا است، چرا از این قابلیت استفاده نکنیم، چرا من می روم در مغازه در یک سوپر مارکت در قصابی، در هر مغازه ای که می روم در هر کشوری که دارم زندگی می کنم، چرا دو جمله از صحیفه برایش نخوانم، امام سجاد ما بیش از هزار سال قبل آداب معاشرت با همسایه را بیان کرده، من نمی گویم بروید برای نماز بگویید، که بگوید ما نماز نداریم، ما نماز مان با شما متفاوت است، رساله حقوق امام سجاد را هر کدام از اندیشمندان غربی دیدند و شنیدند متعجب شدند، چرا اینکار ها را نکنیم، این انتظار است، وقتی من می گویم من منتظر هستم، یعنی دغدغه دارم، یعنی آنچه فهمیدم عمل می کنم، حضرت امام گفتند اگر عدالت خواهی را فهمیدی، کشورهای اسلامی باید عدالت خواه بشوند، مقام معظم رهبری جمله شان این است، که این ندای عدالت خواهی و ظلم ستیزی باید به کل دنیا سرایت کند، این بیداری اسلامی باید بیداری جهانی شود، دنیا باید بیدار بشود، چه کسی باید دنیا را بیدار کند؟ ما باید بیدار کنیم، و این حرکت را باید انجام بدهیم.

مجری:

ان شاء الله، وظیفه همه ما هست، خب در آستانه 43 سال پیروزی انقلاب مان هم هستیم اگر تطابق انقلاب ما با مفهوم انتظار را هم بیان بفرمایید و بینندگان عزیزمان بهره ببرند ممنون می شویم.

حجت الاسلام و المسلمین کفیل:

یک دعای ندبه ای رفته بودم یک موقع در یکی از شهر ها گفتند حاج آقا فقط از امام زمان برای ما بگو، به تعبیری کاری به هیچ جا نداشته باشد، گفتم خوب است أین های دعای ندبه ترجمه بشود؟ گفتند چه از این بهتر، خب منبر ما شد أین های دعای ندبه، گفتم ما در دعای ندبه نزدیک 38 بار أین داریم، و بیشتر این أین ها اینطور است،

«أَیْنَ قاصِمُ شَوْکَهِ الْمُعْتَدینَ»

«أَيْنَ هَادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَ النِّفَاقِ»

کج است آن کسی که می آید ریشه شرک را می خشکاند،

ظلم را از بین می برد، و همینطور یعنی آن کسی که می آید انصافاً

«أَيْنَ مُحْيِي مَعَالِمِ الدِّينِ»

دین را زنده می کند

ما یکی یکی چندتا از این أین ها را ترجمه کردیم و توضیح دادیم، بعد گفتم آی کسانی که در جلسه دعای ندبه شرکت کردید از این أین ها چه می فهمید، در دعای ندبه به ما در این أین ها یاد دادند که دنبال امام هستی که ظلم ستیز است، استکبار ستیز است، با طاغوت مقابله می کند، خب بعد از دعای ندبه به طرف می گویند بگو مرگ بر آمریکا، می گوید دعای ندبه را سیاسی اش نکنید، می گویی بگو مرگ بر اسرائیل می گوید ما کاری به اینها نداریم، آنها هم منظور شان همین بود، به من گفتند کاری به هیچ جا نداشته باشد، یعنی به اسرائیل و به آمریکا و به طاغوت و اینها کاری نداشته باش، فقط بگو آقا بیا مولا بیا، این امام را برای ما معرفی کن، من اصلاً اینجا به اندیشه حضرت امام کاری ندارم، بحثم سر این است که امام فهمید انتظار یعنی چه، و زباترش این بود که فهماند و فهماندش قولی نبود فعلی بود حرکت کرد، یعنی امام چه بسا در قم می ماندند، گرچه از نوجوانی و جوانی عالم بود فاضل بود، اما یک جایی تشخیص دادند که باید قدم بردارند تبعید رخ می دهد، همه سختی ها رخ می دهد، جدایی از قوم رخ می دهد، هجرت رخ می دهد،سکونت در تهران رخ می دهد، همه را به جان می خرد می گوید آن که فهمیدم عمل کنم، ما دین را خوب می فهمیم، خوب می دانیم باید چکار کنیم، اما گاهی تعلقات اجازه نمی دهد،شاید من یک موقع می گویم اگر من این کار را انجام بدهم، به درسم لطمه می خورد، به بحثم لطمه می خورد، به زندگی ام لطمه می خورد، برای بچه ام اینطوری می شود، حضرت امام را آقا مصطفی شان را شهید می کنند، اما چه موضعی می گیرند، عقب نشینی می کنند؟ آقا دیگر بچه تان شهید شد بس است دیگر، وقتی دین را بفهمیم من به آنها گفتم، عزیزان دعا ندبه ای عزیزان منتظر عزازنی که هر هفته دعای ندبه می خوانید شما نزدیک 30 بار، حالا 38 بار أین هست، حدود 30 بار دارید می گویید مرگ بر آمریکا مرگ بر اسرائیل، یعنی در دعای ندبه داری می گویی من دنبال امام مقابل با طاغوت هستم، بعد از دعای ندبه می گویند، همین جمله را فارسی بگو، نه، برویم راهپیمایی 22 بهمن طرف می گوید ما 40 سال است دعای ندبه می خوانیم، از بچگی هم هیئت ندبه می رفتیم، اما با راهپیمایی 22 بهمن کاری نداریم، با این کارهای سیاسی کاری نداریم، بعد از نمازت دست به دعا بردار بگو مرگ بر آمریکا، می گوید نه من بعد از نماز به هیچ کس کاری ندارم، بگذارید ذکرم را بگویم، بگذارید دعایم را بکنم، می گوییم آقا جان این هم دعا است، این هم ذکر است، این هم عبادت است، امام عصر می آیند چه می کنند، آیات و روایات ما در یک جمله اتفاق دارند، امام ریشه ظلم را می خشکاند، با شعار با حرف زدن، امام زمان می آیند مثلاً کنار خانه خدا می ایستند ای ظالمین از بین بروید، ظلم دیگر در دنیا نباشد، نه امام حرکت می کند، امام عصر کشور به کشور می رود نیرو می فرستد یار می فرستد برنامه دارد به نتیجه می رسد، در روایات داریم همان ایجاد عدالت مهدوی در دنیا زمان می برد، اینطور نیست که امام عصر صبحی در کنار خانه خدا، صبح جمعه ای آغاز حرکت کنند، بعد هم در عرض دو روز همه دنیا موحد بشوند، نه خب ما اگر می گوییم منتظر هستیم، من آنجا حرفم این بود ما اگر أین می گوییم کجا است کجا است می گوییم، دنبال امام عصر می گردیم، امام عصر می آید اینچنین می کند، من هم باید، ما راهپیمایی 22 بهمن مان یک حرکت منتظرانه است، چرا به این نگاه به آن نگاه نمی کنیم؟یک حرکت مهدوی است، اصلاً بهترین حرکت امام زمانی کشور ما راهپیمایی روز قدس است، ما باید به دنیا نشان بدهیم ما با استکبار مخالفیم ما با طاغوت مخالف هستیم، ما زیر پرچم طاغوت قرار نمی گیریم، ما امام داریم ولی داریم، صاحب داریم، ما مهدوی هستیم، ما باید این ژن در وجود مان توسعه پیدا کند، خب وقتی توسعه پیدا کرد، وقتی دیگر دغدغه شد، آن وقت روح ما روح حرکت می شود، روح تلاش می شود، من در بحثم چند بار به این نکته اشاره کردم، چند بار از بینندگان این سؤال را مطرح کردم، چه کنیم؟ یک گام جدی باید برداریم، ما وقتی خودمان را مأمور به وظیفه بدانیم، می گوییم وظیفه ما این است، مثال امام سجاد را زدم، ما همه اهل بیتی هستیم، مادر ما صدیقه اطهر چه کرد، من امشب بعد از نماز مسجدی دعای عهد می گفتم، گفتم در دعای عهد 8 مقام را از خدا می خواهیم می گوییم

«اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذَّابِّينَ عَنْهُ، والْمُسارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوَائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِينَ لِأَوامِرِهِ ، وَالْمُحامِينَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِينَ إِلىٰ إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ»

دعای عهد

ما می گوییم حضرت زهرا جان داد برای حکومت امیرالمؤمنین، غیر از این بود؟ حضرت زهرا نگفتند مدینه علی را فراموش کرده است، مدینه با علی بیعت نمی کند مدینه همراهی نمی کند، حضرت زهرا (س) در خانه انصار و مهاجر می آید تا احیاء کند جامعه مدینه را، این خیلی مهم است، خطبه می خواند، بقیع می رود، مسیری را هر روز طی می کند در مدینه، در چه زمانی؟ در زمانی که رسماً مدینه با امیرالمؤمنین همراه نیست، اما می شد حضرت زهرا بگویند من شوهرم الآن مهم نیست، این مردم که نمی خواهند رها کنند موضوع را، من که الآن عادی نگویم، این اتفاقات را دیدم، مصیبت پدر را دارم، سختی را دارم جسمم داغون است محسنم شهید شده و همه اینها کاری با این موضوعات نداشته باشم، گاهی ما اینطوری می گوییم، بعد هم می گوییم

«یا فاطمه و مشق الدین»

فاطمه قدم برداشت، ام البنین چهار فرزندش در کربلا شهید شدند بزرگ شان قمر بنی هاشم بود، قمر بنی هاشم 26 هجری به دنیا آمده، یعنی روز عاشورا در صحرای کربلا حدوداً 34 ساله هست، قبر بنی هاشم، شهید سه تا برادر، نگفت این بچه ها برای من بمانند، یکی شان برایم بماند، ام البنین چهارتا آقازاده داری، بزرگ شان 34 ساله است، یکی شان را برای خودت نگه دار، بعد تازه خبر شهادت فرزندان ام البنین را می دهند، نوشتند یک آقازاده چهار ساله ای داشت قمر بنی هاشم، این مدینه بود کنار ام البنین بود، هر روز دست این آقازاده را می گرفت می آورد بقیع و برمی گشت، ام البنین روضه خوانی برای امام حسین راه انداخت، اصلاً چه بسا اولین جلسات روضه خوانی را ام البنین شروع کرده یک گام، آقا من دیگر کاری ازم بر نمی آید، من چهارتا بچه ام شهید شدند، دیگر بروم در لاک خودم زندگی خودم را بکنم دیگر این چهار روز دنیا به خودم برسم، دیگر در مدینه بخواهم یک کار انجام بدهم چه می شود، می گوید من باید عاشورا را زنده نگاه دارم، من می خواهم خدمت بینندگان عزیز بزرگوار این جمله را بگویم، بگویم وقتی می گویند «منتظر کالمتشهد بدمه» امام گفتند آی منتظران امام زمان بیایید دین را یاری کنیم، بیایید برای احیاء دین قدم برداریم، بیایید مبلغ دین باشیم بایید یار دین باشیم، بیایید دین را به دنیا توسعه بدهیم، حضرت امام می گویند باید همه کشورها را ما رسد کنیم، برنامه ریزی بکنیم تا دین احیاء بشود، خب پس محور ظلم ستیزی است، محور عدالت جویی است، باز بیاییم جلوتر قشنگ فرمودند امام عصر

«وَلَوْ اَنَّ اشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَی اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ»

اگر مردم یک دل بشوند، با وفا بشوند،

«فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ»

به آن عهدی که بستند با ما در این عهد کم نگذارند

وفا می دانید یعنی چه؟ ما می گوییم آقای وفا است عباس، عباس وفادار بود وفا یعنی با تمام وجود قدم برداری ولی خود را بدهکار بدانی، احساس طلبکاری نکنی ما که کار مان را کردیم، نه همیشه احساس بدهکاری کنید، من بدهکارم، من نسبت به امام وظیفه دارم، حضرت امام رحمة الله علیه می گوید اگر 124 هزار پیامبر امروز در تهران بودند با هم اختلاف پیدا نمی کردند، چون همه می گویند خدا، هدف یکی است، ما در جامعه ای که داریم زندگی می کنیم، جایی که داریم زندگی می کنیم، وقتی هدف یکی باشد، وقتی میم و نون حذف بشود، وقتی خودگرایی حذف بشود، وقتی من سرگرم خودم نباشم این ندای انقلاب ما بوده، بیایید با هم یک دل بشویم، یک رنگ بشویم،

«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا»

نه فرداً ما قبل از انقلاب هم منتظر داشتیم، مگر نداشتیم، ما در طول تاریخ غیبت کبری پیوسته منتظرانی داشته ایم، ما در طول دوران غیبت کبری انسان های امام زمانی بسیار داشته ایم، ما در طول غیبت کبری عاشقان امام زمان، آنهایی که خدمت امام زمان رسیدند آنهایی که ملاقات کردند حضرت را، آنهایی که امام به آنها سفارش کردند همه اینها را داشتیم، پس چه شده ظهور رخ نداده؟ امام گفتند این اجتماع باید رخ بدهد، باید جامعه مهدوی بشود، فرمودند یک فرد مهدوی باید جامعه را مهدوی کند تا تمدن مهدویت در دنیا رخ بدهد، و إلّا نمی شود، ندایی که انقلاب ما برداشت، حرکتی که در انقلاب ما رخ داد حرکت برای ایجاد جامعه مهدوی بود، خب وقتی حضرت امام می گویند ما می خواهیم جامعه مهدوی را ایجاد کنیم، چه کسی می تواند جامعه مهدوی را ایجاد کند؟ کسی که خودگرا نباشد، کسی که فرد گرا نباشد، کسی که فقط سرش در لاک خودش نباشد، کسی که فقط نگوید من یک مسجد می روم و برمی گردم، می گوید چکار کنم باید جامعه را آماده کنم، یک دل بشویم، یک رنگ بشویم، باهم باشیم، منافع شخصی ام را کنار بگذارم، منافع جمع را در نظر بگیرم ببینم برای رشد منافع جمع باید چکار کنم این رخ می دهد، خب به برکتش چه اتفاقی افتاد، من چند اتفاق اساسی که رخ داد در کشور مان را اشاره کنم، می خواستم یک مقدار مفصل پیرامون اتفاقات افتاده اشاره کنم، اما بعضی از اتفاقات را اشاره می کنم، ببینید ما موضعات مهدوی قبل از انقلاب ما در دنیا چگونه بود الآن چگونه است، یک کسی یک موقعه ای می گفت الآن دنیا خیلی مهدوی هم نشده، امام زمانی هم نشده گفتم مهدوی شدن دنیا یعنی چه؟ الآن یک بچه را در کشور فلسطین به شهادت می رسانند، ما می بینیم در انگلیس در آلمان راهپیمایی می شود، این یعنی چه؟ ما 40سال پیش این اتفاقات را داشتیم؟ ما 40 سال پیش واقعه یمن را داشتیم واقعه بحرین را داشتیم، ما به برکت انقلاب مان الآن یک ظلمی دارد در دنیا در قسمتی رخ می دهد، ما بعضی وقت ها فکر می کنیم ما یک ظواهری را می بینیم می گوییم نه دنیا خیلی فضایش آماده نیست، دنیا دارد عدالت خواه می شود این به برکت انقلاب ما بوده، یکی از اساتید می گفت ایام سالگرد حضرت امام من فرانسه سخنرانی داشتم، در فراسنه چند بار این جمله را تکرار کردم، انقلاب اسلامی ایران تشیع را احیاء کرد، انقلاب اسلامی ایران اسلام را احیاء کرد، ایشان می گفت من در سخنرانی پیوسته این واژه را تکرار می کردم بعد از سخنرانی ام یکی از اندیشمندان مسیحی گفت من به سخنرانی شما انتقاد دارم، گفتم انتقادت چیست؟ گفت شما چند بار این جمله را تکرار کردید، انقلاب احیاء کننده اسلام و تشیع بود من این را قبول ندارم، گفتم کجایش اشکال دارد، به تعبیری کجای حرکت حضرت امام اشکال دارد؟ کجای انقلاب ما اشکال دارد که شما به کلام من اشکال می کنی؟ گفت اشکالم در این نیست که انقلاب شما تشیع و اسلام را احیاء کرد، انقلاب شما دین را زنده کرد، انقلاب شما مسیحیت را احیاء کرد، مکاتب دینی را احیاء کرد، ما چرا نگاه مان اینطوری نیست، ماچرا چهارتا اشکال در کشور می بینیم، چهارتا اتفاق می بینیم چهارتا ظلم و فساد می بینیم، نه ما در انقلاب موفق بودیم، موفق هم پیش رفتیم مسیر را درست رفتیم، اشکالات بله هست، بلاخره در حکومت امیرالمؤمنین هم زیاد بن ابیه معاون استاندار است، فسق و ظلم و جور بوده، ما الآن بله اشکالات داریم، اما این مهم است که به برکت انقلاب دین حیات پیدا کرده مسیحیان عالم مدوین این انقلاب هستند، ما چرا از این بستر استفاده نمی کنیم، من می خواهم به بینندگان بگویم این آب روانی است که مورد نیاز همه است، این آب روان را به دنیا بنوشانید، ومی توانیم بنوشانیم، و قابلیتش را دارم و آمادگی اش را داریم، این بستر را باید فراهم کنیم، انقلاب این استعداد را داشت، ما یعنی ندای عدالت خواهی را در دنیا زنده کردیم، الآن اتفاقاتی که دارد رخ می دهد دنیا دارد موضع می گرد، الآن اگر اتفاقاتی در دنیا رخ می دهد دنیا دارد موضع می گیرد، از این منظر بیاییم جلوتر، مسجد مقدس جمکران قبل از انقلاب چگونه بود الآن چگونه است، ندبه ها قبل از انقلاب چگونه بود الآن چگونه است، ندای مهدوی قبل از انقلاب چگونه بود الآن چگونه است، اینها را صدها مصداق داریم بخواهیم بحث کنیم، ما وقتی امام عصر مان می آید خودشان را به امام حسین معرفی می کنند، ما با این پیاده روی اربعین، پیاده روی اربعین را ایران به دنیا آموخت، بله قبلاً هم بوده، علمای سلف هم این شیوه را داشتند، اما اینکه میلیونها نفر از کل دنیا بیایند در زمان چهلم امام حسین مسیری را طی کنند به کربلا برسند این به برکت انقلاب ما بوده اینها احیاء دین است، کاملاً گام هایی است که اثرات بسیار زیادی بوده، ما به تعبیری اگر رخ نداده بود این اتفاق، معلوم نبود به سر تشیع چه بیاید، به سر ولایت چه بیاید، مردم چقدر پیوند با اهل بیت برقرار کنند، و مردم چقدر آماده برای فرج بشوند انصافاً مدیونیم مدیون شهداء هستیم، مدیون آن جانهایی هستیم که برای این انقلاب جان دادند، من آسایشگاه جانبازانی رفته بودم از زمان جنگ ما نزدیک 30 سال می گذرد یعنی 68 جنگ تمام شده، 32 سال حداقل از جنگ می گذرد عزیز بزرگواری در زمان جنگ قطع نخاء شده بود، آن پرستار می گفت ایشان یک مگس را هم نمی تواند بزند، هیچ کار نمی تواند انجام بدهد، حداقل سی و چند سال است در بستر بیماری است، من بالای سرش که رفتم عیادتش یک جمله در وجودش بود الحمد الله، بعد می گفت ما شرمنده ایم، ای کاش کار بیشتر برای حفظ انقلاب انجام می دادیم، این مهم است، آن جانبازی که بیش از 30 سال است دارد درد می کشد، می گوید من شرمنده ام برای حفظ انقلاب، چرا؟ چون حفظ انقلاب حفظ اسلام است، حفظ انقلاب توسعه دهنده نام اسلام است، توسعه دهنده نام نبی خاتم است، حیات است، اصلاً قرآن قشنگ می گوید،

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا استَجيبوا لِلَّهِ وَلِلرَّسولِ إِذا دَعاكُم لِما يُحييكُم»

انفال/24

حیات زندگی، به لبیک گفتن به نبی خاتم است، ما اگر می خواهیم به مردم کشور مان به هرکجای دنیا که زندگی می کنیم، به مردم آن کشور به مردم آن شهر حیات بدهیم، زندگی کنند، ابدیت داشته باشند، سرگرم این مقطع نباشند سرگرم چند سال عمر نباشند، باید لبیک گوی نبی خاتم باشند، لبیک گوی اسلام بشوند و عمل کنند ان شاء الله.

مجری:

ان شاء الله، خب خیلی سپاس گذارم بسیار بهره مند شدیم از بیانات ارزشمند جناب حجت الإسلام و المسلیمن حاج آقای کفیل از اساتید محترم مرکز تخصصی مهدویت، از شما بینندگان عزیز هم صمیمانه سپاس گذارم که افتخار همراهی و همدلی خودتان را با برنامه عصر انتظار همراه کردید، خدا قوت می گویم به عوامل محرتم این برنامه، برنامه عصر انظار از شبکه جهانی حضرت ولیعصر که تقدیم حظور نگاه های خوب شما بینندگان عزیز می شود، و همه شما بینندگان عزیز را تا عصر انظاری دیگر به خدای بزرگ و مهربان می سپارم خدا نگهدار.

منتخب شبکه

موارد بیشتر