آینه تاریخ

قسمت چهل و یکم برنامه آینه تاریخ با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین دکتر جباری


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:22/11/1400

برنامه:آینه تاریخ

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم الهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

بینندگان عزیز سلام وقت شما بخیر با یکی دیگر از برنامه های آینه تاریخ در خدمت شما هستیم از شبکه جهانی حضرت ولی عصر، ماه رجب که خودش جای تبریک دارد و طاعات قبول اما امشب شب خاصی است شب میلاد حضرت امام جواد (علیه السلام) امام نهم شیعیان هست خدمت یکایک شما عزیزان این مناسبت فرخنده و خجسته را تبریک عرض می کنم إن شاءالله که بتوانیم ساعت خوبی را داشته باشیم و در کنار ائمه اطهار و در شادی آنها ما هم شاد باشیم و بتوانیم عنایت آقا امام زمان را جلب کنیم، در خدمت شما خواهیم بود با این برنامه و در کنار جناب استاد دکتر جباری استاد حوزه و دانشگاه و متخصص در باحث تاریخ و پژوهش های که ایشان در سیره دارند إن شاءالله با ایشان گفتگو خواهیم کرد و سؤالات تاریخی شما را خدمت استاد عرضه می کنیم و استاد إن شاءالله پاسخ خواهند داد.

سلام علیکم تبریک عرض می کنم خدمت شما.

استاد جباری:

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب دارم حضورشما جناب آقای غضبانی و شما بینندگان عزیز این برنامه هر جای که شرف حضور دارید از خداوند متعال توفیقات روز افزون را برای همۀشما طلب می کنم و بنده هم تبریک عرض می کنم سالروز میلاد مسعود امام جواد (علیه السلام) را، إن شاءالله که همه مشمول توجهات خاص آن حضرت باشیم در این ماه و همه آنات و لحظات.

مجری:

استاد عزیز بالاخره مناسبت ولایت حضرت امام جواد (علیه السلام) هست و سعی کردیم سؤالات هم در همین خصوص باشد، اولین سؤال ما در خصوص خود آقا امام جواد (علیه السلام) در مورد ولادتش که در یک همچین شبی شب دهم معروف هست شب ده رجب، می خواستیم در این خصوص برای ما بفرمایید سال تولد ایشان و این مباحث هم هدف مشخص است می خواهیم ببینیم در چه زمانی هست تا بتوانیم آن زمان را خوب درک کنیم و بعد إن شاءالله سؤالات دقیق تر بپرسیم.

استاد جباری:

در باره تاریخ ولادت امام جواد (علیه السلام) در سه محور باید بحث کرد محور سال و ماه و روز مثل دیگر معصومین (علیهم السلام)، در ارتباط با سال تقریباً اتفاق وجود دارد در میان منابع، تقریباً عرض کردم چون برخی از منابع یکی دوتا از منابع هستند که متفرد اند در این مسئله بعضی شان سال 175 و اینها را ذکر کردند یا 171 و اینها را اما تقریباً عمده منابع غیر از این یکی دو منبع 195 را ذکر کردند، آنهایی هم که 175 بعضاً گفتند مشخص است که تصحیف خمس و تسعین است آن تصحیف معروفی که همیشه پدید می آید بین سبعین و تسعین چون شبیه هم هستند نود و هفتاد لذا اینجا هم یک چنین تصحیفی ظاهراً تغییر کلمه چون دندانه ها یکی است فقط نقطه ها متفاوت است لذا در خطوط قدیم هم یک چنین اشتباهاتی رخ می داد اصطلاحاً به اینها می گویند تصحیف یعنی یک کلمه ی به شبیه خودش تغییر پیدا بکند، لذا از جهت سال تردیدی نیست که سال ولادت آن حضرت 195 هست می شود در 47 سالگی امام رضا (علیه السلام) بنابر ولادت امام رضا در سال 148، 47 سالگی، اما بنابر بر ولادت آن حضرت در 153 هجری که قول برخی دیگر هست می شود در 42 سالگی حضرت، تقریباً یک چنین اختلافی، اما به هر حال 42 سال یا 47 سال از عمر امام رضا (علیه السلام) گذشته و صاحب فرزند پسری نشده و طبیعتاً منشأ سؤالات و ابهامات و اشکالاتی شد، این از جهت سال.

اما از جهت ماه یک اختلافی وجود دارد چنانکه از جهت روز هم همینطور؛ دهم رجب را برخی از منابع نقل کردند چنانکه خود ماه رجب را هم عمده مستند این نقل همان توقیعی است که از جانب حسین بن روح نوبختی نائب سوم صادر شد به دعاهای ماه رجب هم هست عزیزان بیننده هم حتماً قرائت فرمودید

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْمَوْلُودَيْنِ فِي رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الثَّانِي وَ ابْنِهِ عَلِيٍ الْمُنْتَجَبِ»

که بحث های در باره این توقیع هست حالا چون برنامه یک مقدار تا حدی تخصصی هم هست و عزیزان بیننده هم از فرهیختگان هستند یکی دو نکته را عرض می کنم که این دقت ها صورت بگیرد؛ محققین یک تشکیکی در باره این جمله از این توقیع کردند تشکیک یعنی دقتی کردند

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْمَوْلُودَيْنِ فِي رَجَبٍ»

خدایا من طلب می کنم از تو به حق دو مولودی در رجب

«مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الثَّانِي»

منظور امام جواد هست

«وَ ابْنِهِ عَلِيٍ الْمُنْتَجَبِ»

مشخص است امام هادی (علیه السلام) هست، سؤال می شود که ما ولادت امام باقر را هم در اول رجب داریم ولادت امیرالمؤمنین در 13 رجب داریم چرا این ها در این توقیع ذکر نشدند؟ باید گفته می شد

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْمَواْلِیدَ فِي رَجَبٍ»

چهار امام در واقع در رجب باید متولد شده باشند یکی آنها امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در 13 رجب، دوم به ترتیب ائمه بیاییم امام باقر (علیه السلام) در اول رجب، امام هادی که حالا اقوالی هست که آن حضرت آیا دوم رجب، سوم رجب، پنجم رجب و همینطور 13 رجب حتی آمده و روزهای دیگری و همینطور امام جواد (علیه السلام) که در دهم در حالی که «بِالْمَوْلُودَيْنِ» آمده لذا بر اساس این نکته و شواهد دیگری که در باره حالا ماه ولادت امام جواد هست که حالا عرض می کنم و همینطور امام هادی لذا ترجیح داده شده که این دو امام یعنی امام جواد و امام هادی در وقت دیگری متولد شده اند نه در دهم رجب امام جواد یا مثلاً امام هادی در دوم، سوم، یا اوقات دیگری از رجب، و سخن این محققین این هست که عبارت گویا این بوده اینهم دچار تصحیف شده «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْمَوْلُودَيْنِ فِي رَجَبٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ وَأبیه علیٍ المنتجب» عبارت این بوده خدا یا تو را می خوانم از تو طلب می کنم به حق دو مولود در رجب محمد بن علی (مراد امام باقر هست) وقتی مطلق گفته می شود مراد همان محمد بن علی اول است یعنی امام باقر، «و أبیه» یعنی امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) «علیٍ المنتجب» منتهی دچار یک تصحیفی شده نساخ مستنسخین و راویان و اینها تصور کردند که «محمد بن علیٍ الثانی» امام جواد هست «وإبنه أبیه» آنجا شده «إبنه» چون شبیه هم هستند «إبنه» و «أبیه» شده «وابنه علیٍ المنتجب» در حالی که...

مجری:

جالب است این بحث تصحیف که فرمودید اینجا هم خیلی راحت ممکن است.

استاد جباری:

بله خیلی رخ داده در متون روایات در سند روایات که با دقت ها باید مشخص بشود، «وابنه علیٍ المنتجب» تصور شده که امام هادی است، اگر این باشد پس دو مولود در رحب امام باقر هست و امیرالمؤمنین (سلام الله علیه). بنابر نقل بزرگانی مثل نوبختی دیگران در «فِرق الشیعه» و دیگرانی ولادت امام جواد را ترجیح دادند در ماه رمضان بوده، حالا اینکه در ماه رمضان یک قول شب 15 رمضان است یک قول شب 19 رمضان است حالا شب 19 شب ضربت خوردن امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) هست مناسبت ندارد که آن شب حالا جشن گرفته بشود برای ولادت امام جواد (علیه السلام)، اما برخی با قرائنی شب 15 رمضان را ترجیح دادند، بنابراین شب نیمه رمضان هم شب ولادت امام حسن مجتبی (سلام الله علیه) گرفته می شود و هم میلاد امام جواد (علیه السلام) بنابراین تحلیلی که عرض کردم و در باره امام هادی (علیه السلام) را هم نیم ذی الحجه را ترجیح دادند بر اساس شواهدی به هر حال نمیه ذی الجحه را به عنوان سالروز ولادت امام هادی، با توجه به این نکات توضیحاتی که عرض کردم منتهی چونکه شهرت دارد دهم ماه رجب برای ولادت امام جواد (علیه السلام) چه بهتر که این شب را هم جشن گرفته بشود یاد بشود از امام جواد چه اشکالی دارد به خصوص که حالا به هر حال در نیمه رمضان هم که گرفته می شود از ایشان، 19 که حالا زمینه اش نیست در نیمه رمضان گرفته بشود چونکه امام حسن (علیه السلام) حقش باید ادا بشود لذا به هر حال در دهم رجب پاس می دارند حق امام جواد را که حالا ما هم در این برنامه تا حدی که توفیق و فرصت بشود إن شاءالله بتوانیم عرض إرادتی به ساحت مقدس امام جواد (علیه السلام) داشته باشیم.

مجری:

مادر بزرگوار ایشان چطور شخصیتش ملیتش و نامش، آیا واقعاً اینطور که می گویند کنیز هست واقعاً کنیز بوده؟

استاد جباری:

مادر امام جواد (علیه السلام) هم مانند مادر امام زین العابدین، مادر امام کاظم، مادر امام رضا و همینطور مادر امام هادی و امام عسکری و امام عصر؛ یعنی از امام کاظم به بعد تمامی ائمه مادران شان کنیز بودند افزون بر این مادر امام زین العابدین؛ یعنی هفت امام ما مادران شان کنیز بودند که این نشان می دهد که خداوند متعال گویا یک إراده ی در این جهت داشته یک مقدری در این جهت بوده که اولاً کنیزان برای چه بسا زیر پا نهادن آن سنن جاهلی که به خصوص از دوره خلیفه دوم مطرح شد مسئله عربیت و افضلیت عرب بر غیر عرب، همه این کنیزان غیز عرب بودند مادر امام زین العابدین ایرانی بود و مادر امام کاظم حمیده خاتون باز از شمال آفریقا بوده همینطور نجمه خاتون همینطور، حالا بعضی شان ملیت شان از مغرب و مراکش بود برخی شان از مصر بوده برخی شان حتی از مناطق اسپانیا یا یونان و اینها بعضاً بوده، مادر امام عصر (سلام الله علیه) ار روم بوده، همین سبیکه مادر امام جواد (علیه السلام) از نوبه بوده نوبه مصر؛ نوبه در مصر یک منطقه ی است در جنوب مصر در شرق و غرب رود نیل محدوده ی است که به نوبه معروف است و ماریه قبطیه هم از آن منطقه بوده چونکه در روایاتی تصریح شده که مادر امام جواد (علیه السلام) از همان قوم ماریه قبطیه همسر پیامبر (ص) بوده و به همین ترتیب این ترکیب ملیتی که از ملیت های مختلف حالا از شما آفریقا و تا برسد به اروپا و اینها که مادران ائمه (علیهم السلام) از آنجاها بودند اینها به هر حال نکته ی است که خود انتساب ائمه به این مناطق موجب این می شود که یک تنوع ملیتی در باره ائمه (علیهم السلام) و طبیعتاً رغبتی که ملیت های مختلف نسبت به تشیع و ائمه (علیهم السلام) پیدا بکنند، یک نظریه ای را برخی محققین مطرح می کنند در دوره غیبت در دوره ظهور خود این تنوع ملیتی مادران ائمه کمک خواهد کرد برای اینکه ملیت ها اقبال بکنند به سمت امام عصر (سلام الله علیه)، حالا نظریه ی است که ادله اش را در جای خودش بعضاً مطرح کردند، و آن نکته اصلی که عرض کردم این که اصل عربیت را که تلاش داشت عمر و سپس بنی امیه اینها تثبیت بکنند که اصل عربیت هست و دیگران زیر دست عرب ها هستند این را زیر پا نهادند و بانوی بزرگواری که حالا من یک روایت را در شأن و فضیلت ایشان بخوانم ببینید در نگاه ائمه (علیهم السلام) چه جایگاهی داشته این بانو که اسامی مختلفی برایش ذکر کردند جناب سبیکه نوبیه نام معروفش همین است (سبیکه)، سبیکه به اصطلاح یک شمش می گویند شمش ریخته شده از طلا یا نقره، سبیکه (مسبوک) در واقع ریخته شده، و این اسم معروفش بوده «النوبیه» اهل نوبه که یک روایتی از پیامبر اکرم (ص) هست که

«بِأَبِي اِبْنُ خِيَرَةِ اَلْإِمَاءِ اَلنُّوبِيَّةِ»

ناظر به این دانستند، تعبیر تعبیر بلندی است که پدرم فدای فرزند بهترین کنیزان اهل نوبه، این را معروف در باره همین مادر امام جواد (علیه السلام) تفسیر کردند، و اسامی دیگری هم برایش ذکر کردند مثل خیزران، مثل ریحانه و دیگر اسامی که ذکر شده و علتش هم این بوده وقتی که کنیزی خریده می شد آورده می شد به بیوت ائمه (علیهم السلام) یا عبدی خریده می شد آورده می شد اتفاقاً یک روایتی از امام صادق (علیه السلام) هست که حضرت به یک کسی که آمده بود خدمت آن حضرت و گفت پسر من اهل خرید و فروش کنیزان و عبید هست بردگان، حضرت توصیه کردند که اینها را که وقتی خریدی با اینها خوش رفتاری بکن و غذای خوب به اینها بخوران غذای شیرینی خوبی گوارای به اینها بخوران و نام شان را هم تغییر بده، تصریح دارد در روایت یعنی استحباب تغییر نام کنیز و برده، این نکته اش را فقهای ما ذکر کردند نکته اش این است که چه بسا اسامی بدی در ادوار قبل روی اینها بوده ظلم های به اینها شده آن فضاهای سخت با این اسامی بد را احیاناً تجربه کردند اسامی خوبی برای اینها انتخاب بشود و یک دوره جدید حیات جدیدی را در واقع تجربه بکنند که توصیه های انسان دوستانۀ اینچنین در روایات کم نیست در باره بردگان و کنیزان که من باز اینجا خدمت عزیزان بیننده عرض می کنم مسئله بردگی و کنیزی در اسلام یک امر تحمیلی عارضی است امر اصیل نیست اسلام به هیچ وجه مدافع بردگی و کنیزی نیست علی رغم این تبلیغاتی که بعضاً دین ستیزان اسلام ستیزان علیه اسلام می کنند اسلام به هیچ وجه این را به عنوان یک امر دائمی، ذاتی، اصیل، مستمر نپذیرفته بلکه یک امر عارضی است، چرا؟ به جهت اینکه اولاً بردگی و کنیزی از قبل وجود داشته برخی آن مربوط قبل از اسلام است اینها به عنوان برده و کنیز در مناطق اسلامی آورده شده بودند فرض کنید زید بن حارث مثلاً آورده شده بود در مکه به عنوان برده و امثال اینها، یا بلال و فلان و امثال اینها از قبل بود، در دوره اسلامی هم آنهایی که اسیر می شدند در جنگ اسلام و کفر، اینها گاهی چاره ای جز این نبوده که فعلاً به عنوان اسیر یعنی برده، نه اسیر، اسیر تبدیل می شود به برده و کنیز «أمه، عبد» «أمه» یعنی کنیز «عبد» یعنی برده مرد؛ با این عنوان در واقع اسلام اینها را می فرستد به داخل خانه های مسلمان ها مکتب خانه در واقع تحت تعلیم مسلمان ها در آنجاها قرار بگیرند به ظاهر خدمتکار اند به ظاهر برده و کنیز اند اما در واقع دارند به تدریج با اسلام آشنا می شوند با ایمان آشنا می شوند و توصیه های أکید اسلام بر خوش رفتاری با اینها حتی و ترجیح اینها از جهت غذا و ...، روایت جالب است امام رضا (علیه السلام) شاید در همان مرو باشد در همان دوره ولایتعهدی اش در خانۀشان از این خدمتکاران هستند سفره بر حضرت می گسترانند برای غذا، حضرت صدا می کند بیایند این بردگان سیاه اینها را بعضاً از ملیت های مختلف بیایند بنشینند سر سفره، آن خادم حضرت می گوید که یابن رسول الله بگذارید اینها را سفره جدای برای شان، در شأن شما نیست هم رتبۀشما نیستند، حضرت ناراحت شدند فرمودند

«مَه! إنَّ الرَّبَّ واحِدٌ وَالاُمَّ واحِدَةٌ والأَبَ واحِدٌ، وَالجَزاءَ بِالأَعمالِ»

چه سخنی است که می گویی، خدای ما یکی است، مادر ما (حضرت هوا) یکی است، پدر ما یکی است و جزای همه ما و اعمال ما است، این نگاه نگاه اصیل و حریق و عنیقی است که امام (سلام الله علیه) مطرح می کند و بعد اینها را راه های متعدد برای آزادی شان فراهم می شد، آن وقت یک بانوی اینچنین می آید در خانه امام رضا (علیه السلام) و همسر امام رضا (علیه السلام) می شود و کسی که در شأنش؛ یعنی امام کاظم قبل از اینکه این بانو بیاید به خانه امام رضا و همسر امام رضا (علیه السلام) بشود سلام به او رسانده، چنین جایگاهی در روایتی است که شخصی به نام یزید بن سلیط نقل می کند این را، مرحوم کلینی در جلد اول «اصول کافی» صفحه 314 این روایت را نقل کرده که این می گوید که من در مسیر عمره داشتیم به سمت مکه می رفتیم در مسیر عمره همراه شدم با امام کاظم (سلام الله علیه) رسیدیم به یک موضعی به یک جای در حال عبور، امام (سلام الله علیه) فرمودند

«یا یزید و إذا مررت بهذا الموضع»

اصول کافی، مرحوم کلینی، ص 314

حضرت فرمود که تو دوباره به این مسیر خواهی آمد؛ در اینجا هم مسیر می شوی با فرزندم علی بن موسی الرضا، با علی هم مسیر می شوی، وقتی که به اینجا رسیدی

«إذا مررت بهذا الموضع و لقیته و ستلقاه فبشّره»

به او بشارت بده که

«انه سیولد له غلام امین، مأمون، مبارک»

یک فرزند امین و مأمون و مبارکی برای او پدید خواهد آمد که مراد همین امام جواد (علیه السلام) بود

«سیعلمک انک قد لقیتنی»

او به و خبر خواهد داد اینکه در این لحظه تو با من هم مسیر هستی این را به تو خواهد گفت؛ یعنی خود امام رضا (علیه السلام) هم به تو از این قصه ما خبر خواهد داد

«فأخبره عند ذلک»

وقتی که اینطور گفت بگو که

«ان الجاریة التی یکون منها هذا الغلام جاریة من اهل بیت ماریة»

بگو به او که آن جاریه آن کنیز از اهل بیت ماریه قبطیه است، همانطور که عرض کردم از منطقه نوبه مصر

«جاریة رسول الله ام إبراهیم، فان قدرت ان تبلغها منی السلام فافعل»

اگر توانستی، به این می گوید به این یزید بن سلیط امام کاظم فرمود اگر توانستی و عمر تو کفاف داد که به آن جاری به آن کنیز سلام منی امام کاظم را برسانی این کار را انجام بده، این یزید بن سلیط هم می گوید من بعد از اینکه امام کاظم از دنیا رفتند با امام رضا (علیه السلام) همینطور شد هم مسیر شدم در مسیر عمره و همینطور شد آن حضرت جریان را به من مطرح فرمود و فرمود

«أما الجاریة فلم تجئ بعد»

آن جاریه آن کنیز هنوز نیامده

وقتی آن جریان را گفتم که پدرشما سلام رساندند، فرمود که او نیامده

«فاذا جاء‌ت بلغتها منه السلام»

ولی اگر جاریه آمد من سلام پدرم را به او خواهم رساند.

این ادامه دارد روایت تا اینکه می گوید بعد از آن آن کنیز آمد به خانه امام رضا (علیه السلام)

«فولدت ذلک الغلام»

امام جواد (علیه السلام) از او متولد شد، این یک روایت.

حالا یک روایت دیگری هم بد نیست این را هم اشاره کنم که مرحوم علامه مجلسی از «عیون المعجزات» حسین بن عبدالوهاب نقل می کند صفحه 119، با سندش می آورد از کلیم بن عمران

«قال: قُلْتُ لِلرِّضَا ادْعُ اللَّهَ أَنْ يَرْزُقَكَ وَلَداً»

می گوید به امام رضا (علیه السلام) عرض کردم که دعا بفرمایید که خدا یک فرزندی به شما عطا بکند

عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، ص 119

شیعیان نگران بودند همانطور که قبلاً عرض کردم سن امام داشت بالا می رفت به 45 سال 46 سال 47 سال، هنوز صاحب فرزند پسر نشده بود شیعیان به خصوص با آن تبلیغات واقفه که می گفتند بعد از امام کاظم پس خود امام کاظم امامی است که مهدی است و بعداً زنده خواهد شد؛ یعنی زنده است و بعداً ظهور خواهد کرد و منکر امامت امام رضا شدند، اینکه امام رضا هم دیرتر صاحب فرزند شد یک مستمسکی شد دست همین واقفه و شیعیان هم به هر حال نگران این مسئله بودند و من در پرانتز عرض بکنم؛ این مسئله را من یک امتحان الهی می دانم که اینکه امام تأخیر شد در فرزندار شدن امام رضا، در واقع امتحان بود هم برای واقفه هم برای شیعیان که کدام یکی از اینها مستقر بر امامت امام رضا می مانند و کدام یک شان دچار تزلزل می شوند لذا این در همین فضا است که این کلیم بن عمران به حضرت عرض می کند که دعا کن خدا یک فرزندی به شما عطا بکند، فرمود

«إِنَّمَا أُرْزَقُ وَلَداً وَاحِداً»

یک فرزند خدا به من عطا خواهد کرد

و خود این شاید شاهدی باشد بر اینکه فرزند ذکور امام یک فرزند است

«وَ هُوَ يَرِثُنِي»

او وارث من خواهد بود

«فَلَمَّا وُلِدَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام)»

وقتی امام جواد متولد شد

«قَالَ الرِّضَا لِأَصْحَابِهِ قَدْ وُلِدَ لِي شَبِيهُ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ فَالِقِ الْبِحَارِ»

شبیه موسی بن عمران

«وَ شَبِيهُ عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ»

متولد شده

«قُدِّسَتْ أُمٌّ وَلَدَتْهُ»

جالب است تعبیر که

منزه هست مقدس است مادری که او را به دنیا آورده است

«قَدْ خُلِقَتْ طَاهِرَةً مُطَهَّرَةً ثُمَّ قَالَ الرِّضَا...»

این تعبیر خیلی بلندی است در باره جناب سبیکه مادر گرامی امام جواد (علیه السلام).

مجری:

خیلی حالب بود بله اینکه حالا اینگونه از مادر حضرت تعبیر بشود.

استاد جباری:

بله و لذا اینکه عرض کردم از ملیت های مختلف، نه هر کنیزی نه هر زنی بلکه اینها برگزیده خدا بودند از یک منطقه ی ولی دور دست آورده شدند و قالب کنیز هم چنین ریشه ای داشتند و چنین تقدسی داشتند چنین طهارتی داشتند که بتوانند وجود آنها ظرف ولادت امام معصوم بشود، هر زنی نخواهد بود، اینها شاهد بر این مطلب است، یا مثلاً جناب نرجس خاتون با آن برنامه ها از روم آورده می شود با آن رؤیای صادقه ای که می بیند و خودش را در قالب اسیران قرار می دهد و آورده می شود به سامرا و به بیت امامت، به هر حال مقدماتی خدا می چیند برای این بانوان گرامی.

مجری:

پس الآن ولادت امام جواد (علیه السلام) در سال 195 هست، در 195 هارون هنوز زنده است دیگر.

استاد جباری:

نه هارون 193 به درک واصل می شود دوران امین هست.

مجری:

پس دوران امین هست، یا مأمون؟

استاد جباری:

مأمون هم به عنوان ولیعهد در منطقه مرو است، اما دوره خلافت امین هست و بعد آن دریگری های امین و مأمون هست.

مجری:

چند وقت امین حاکم بود؟

استاد جباری:

حدود پنج سال تقریباً دوره امین است که بعد کشته می شود و مأمون می آید جایش.

مجری:

خیلی ممنون متشکرم استاد.

استاد در مبحث قبلی یکی از علایق شخصی خود من به قصص قرآن و قصص انبیاء این را برای من خیلی جذاب کرد که حضرت امام رضا در توصیفی که از امام جواد می کند، فرزندش را شبیه به حضرت موسی، مثل فالق البحر و همچنین به حضرت عیسی تشبیه کردند، در واقع همچین تعبیری شنیدم، در مورد حضرت یحی هم باز ما می بینیم نشانه هایی همان سیره هست که حضرت زکریا می گوید یک مولد مبارک به من بده، اینجا امام رضا باز هم می گوید این مولدت مبارک هست، با همان سن امامت ایشان خیلی بحث و جریان اینجا گسترده است، یعنی اگر کسی بخواهد در این وادی صحبت کند؛ یکی دیگر از نکاتی فرمودید فرزند پسر برای حضرت امام رضا ظاهراً فقط امام جواد هست، یکی از سؤالات همین است که آیا این درست است که ما بخواهیم بگوییم امام رضا (ع) ساداتی که رضوی هستند و از نسل امام رضا هستند، از نسل امام جواد هستند؟

استاد جباری:

بله همینطور هست چونکه، همانطور که عرض شد بسیاری از بزرگان ما از مرحوم شیخ مفید و دیگران اینها تصریح دارند به اینکه تنها فرزند، بعضی مطلق گفتند تنها فرزند امام رضا امام جواد است، برخی گفتند تنها فرزند ذکور

مجری:

یعنی حتی دختر هم برای قائل نشدند

استاد جباری:

بله برخی مطلق گفتند و برخی هم تصریح کردند مراد فرزند ذکور هست، تنها فرزند ذکور امام جواد هست، همین روایتی هم که چند لحظه قبل خواندیم که «ارزق ولداً واحداً» را شادهد گرفتند، دال بر اینکه فرزند ذکور دیگری امام رضا (ع) نداشته، البته در برخی از نقل های متأخر تر، مثلاً مثل کتاب مناقب آل ابی طالب ابن شهرآشوب، که از قرن ششم هست، یک روایت مرسلی است که ایشان مطرح می کنند در مرو مسجدی است بنام مسجد زرد، الآن خبر نداریم که چنین مسجدی آنجا هست یا نه،اما در قرن ششم ابن شهرآشوب می گوید چنین مسجدی در آنجا هست، و آنجا معروف است که یک فرزند خردسالی از امام رضا (ع) در آنجا مدفون است،  خب اگر این باشد، آیا واقعاً امام رضا(ع) که در سلا 201 حدوداً تشریف بردند به مرو، و تا 203 در این دو سال و اندی که حضرت در آنجا بودند، در این فاصله ها ازدواج کردامام رضا (ع)، صاحب فرزندی شده آن فرزند در طفولیت از دنیا رفته، آنجا دفن شده، اینها دیگر لوازم چنین قولی است دیگر، چون اینطور نیست که حضرت از مدینه اهل و عیالش را آورده باشد، بدون اهل عیال آمدند امام (ع) به مرو و لذا در حد یک قول متفردی است که مرحوم ابن شهرآشوب در مناقب دارد و الّا مشهور این است که فرزند ذکور واحدی داشته امام (ع)  و همان امام جواد (ع) هست، و لذا ممکن است در بعضی جاها امام زاده هایی منصوب به امام رضا (ع) اینها فکر می کنم طبعاً باید حمل بر امام زاده های با واسطه کرد، از نسل امام جواد و از امام رضا (ع) آن واسطه حذف شده و تصور شده که فرزند امام رضا (ع) بوده، اما دختر چرا یک فاطمه بنت علی بن موسی الرضا (ع) در برخی از متون روایی مرحوم شیخ صدوق و دیگران آمده که، معدود روایت هم از او نقل شده، از فاطمه بنت علی بن موسی الرضا (ع) و بعید نیست که امام فرزند دختر بنام فاطمه داشته بوده باشد، اما فرزند پسر فقط امام جواد هست،  و بعد امام جواد (ع) صاحب فرزندانی شدند، برای امام جواد حدود 4 پسر ذکر کردند، و 3 یا 4 دختر، پسران که بزرگترین شان امام هادی (ع) است که در سال 212 متولد شد، می شود 17 سالگی امام جواد (ع) امام هادی متولد شده، و دیگر اولاد بعد از امام هادی (ع) هستند، شاید اولاد دختران شاید جلوتر بوده باشند، چون تاریخ ولادت دختران معلوم نیست، اما ذکور امام هادی است، غیر از امام هادی بعدش موسی مبرقع هست، موسی بن محمد بن علی الجواد که این بزرگواری که در سال 256 هجری عزیمت کرد به قم، آمد به قم، یعنی در واقع در همان سال ولادت امام عصر(ع) یا یک سالگی امام عصر، چون 255 معروف است، در باره سال ولادت امام عصر، در آن سال ایشان آمد به قم و از قم رفت کاشان، و بعد قمی ها بزرگان شیعه در قم، اشعری های قم طایفه قبیله اشعری ها که اصلش از یمن بود آمدند در قم ساکن شدند، احساس کردند که بی احترامی کردند در شأن موسی مبرقع رفتند کاشان و او را با احترام آوردند به قم اینجا منزل دادند زمین دادند، امکانات دادند و خیلی احترام کردند، موسی مبرقع در قم بود تا سال 296، اواخر قرن سوم که در همین قم از دنیا می رود،قبرش هم الآن معروف و مشهور و مورد زیارت هست، و فرزندانش هم در همین جا بودند و همینجا مدفون شدند، برخی کنارش، برخی در آن بقه چهل اخترانی که کنار بقعه موسی مبرقع هست و خواهران او، خواهران موسی مبرقع که آمدند در قم، حالا پسران را عرض می کردم، یکی امام هادی، یکی جناب موسی مبرقع، از دو پسر دیگر هم نام بردند ابو احمد حسین و ابو موسی عمران، از عمران و حسین هم نام بردندکه خیلی مشخص نیست درباره آنها اطلاعات زیاد وجود ندارد، به هر حال چهار فرزند پسر برای امام جواد ذکر شده، و دختران هم آنچه که از تاریخ قم استفاده می شود، سه دختر با نام های زینب و میمونه و ام محمد که هر سه طبق نقل تاریخ قم، تاریخ قدیم قدم که معاصر مرحوم شیخ صدوق بودند، اینها آمدند به قم، بعد از اینکه موسی مبرقع آمد به قم آمدند به قم و در قم بودند و بعد در کنار قبرحضرت معصومه (س) دفن شدند، و گفته شده اولین کسی که قبه بنا کرد و سایه بانی بر قبر مطهر حضرت معصومه (س)  همین زینب بنت امام جواد (ع) بود، و از حکیمه هم نام بردند، حکیمه خاتون که عمه امام عسکری می شد، خواهر امام هادی که در همان روایات مربوط به ولادت امام عصر زیاد از او یاد شده بعنوان عمه امام عسکری یاد می کنند، همین جناب حکیمه خاتون هست، که در سامرا در کنار عسکریین آنجا دفن هست، بسیار بزرگوار بوده این بانو و عمر خوبی هم می کند و شخصیت بزرگواری است،  این دختر دیگری از امام جواد (ع) هست، بنابر این حالا نسل امام جواد از طریق همان موسی مبرقع ادامه پیدا کرده، چون اطلاع زیاد درباره آن دو پسر دیگر نداریم، حسین و عمران، اطلاعات زیادی نداریم و عمدتاً از طریق موسی مبرقع هست، لذا ساداتی رضوی به اعتبار امام رضا (ع)،سادات برقعی که در قم هم کم نیستند، به اعتبار جناب موسی مبرقع، مبرقع چون یک برقعه ای بر چهره می اداخت بخاطر شناخته نشدن، و فضای تقیه بوده، و از این جهت به مبرقع معروف بوده

مجری:

بله این هم یکی از سؤالاتی بود قبلاً پرسیده شده بود می خواستم بپرسم قضیه مبرقع را که چرا مبرقع می گویند، پس در واقع صورتش را می پوشانده.

استاد جباری:

بله برقعه ای می انداخته بر چهره اش، چون دوره سختی بوده برای سادات عمدتاً فرار می کردند از عراق و مناطق سخت می آمدند به ایران، ایران بخصوص قم و اطراق قم مهد تشیعه بوده مأمن بوده، همان روایتی که امام صادق فرمود که این آشیانه و لانه محلی امنی هست برای شیعیان ما همچنین بود واقعاً اشعری هایی که در قم بودند شیعیان خالص امامی اثنی عشری بودند، و سادات را پناه می دادند، لذا اینکه بیش از چند صد امام زاده در قم ذکر کردند، که همه شان معدودی بلا واسطه هستند، و إلّا عمدتاً ساداتی هستند که در طول قرون آمدند در قم و اینجا ساکن شدند

مجری:

از آن سو هم امام حسن عسکری و سید محمد هم، یکبار هم یکی از سؤالات همین بود که جناب سید محمد هم فرزند امام هادی هست، باز از نسل سید محمد هم ما ساداتی داریم؟

استاد جباری:

ندیدیم که از نسل سید محمد، چون سید محمد هم در جوانی از دنیا رفت و در مرگ مشکوکی در مسیر سامرا بود، در منطقه بلد که قبر مطهرش آنجا است،  و مرگش هم مشکوک هست، و ندیدم که فرزند و نسلی از او مانده باشد.

مجری:

اصلاً چهار امام آخر ما معروف به ابن الرضا هستند، بخاطر اینکه فرزندان از نسل امام رضا (ع) هستند، این را زیاد دیدم، به امام جواد ابن الرضا، به امام هادی ابن الرضا، به امام عسکری و حتی حضریت حجت (عج) حتی ایشان هم فکر کنم از القاب شان ابن الرضا هست،

استاد جباری:

بله منتهی بیشتر در رابطه با آن سه امام بزرگوار مشهور هست.

مجری:

خب استاد یکی از مباحث مهمی که باز ما در این دوره داریم، طبیعتاً بعد از امام رضا (ع) خصوصاً وقتی که مأمون و نسل بعد از مأمون می آیند به حکومت قبلاً شما به این قضیه اشاره کردید، بنی العباس، متوکل دیگر خیلی یعنی واقعاً ناصبی گری متوکل فکر کنم بی نظیر باشد در بعد از حضرت امام رضا (ع)، طبیعتاً ارتباط با ائمه سخت تر شده این را قبلاً شما فرمودید من از آن یاد داشت های قبلی هم عرض می کنم خدمت شما، بحث وکالت و سازمان وکالت هم باز در زمان امام هادی را شما به مناسبت شهادت امام هادی در هفته قبل فرمودید، در خصوص سازمان وکالت حضرت امام جواد (علیه السلام) چه کردند که مردم را آماده کنند برای عصر ظهور و عصر غیبت؟

استاد جباری:

بله همانطور که هفته قبل هم عرض شد شبکه وکالت شبکه بسیار مهمی بود من با حرأت عرض می کنم اگر بخواهیم حق ائمه اخیر را یعنی نیمه دوم عصر امامت را از عصر امام صادق به بعد را پاس بداریم یعنی از دوره ای که تشیع گسترش پیدا کرد دیگر می شود از عصر امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) بخواهیم حقش را پاس بداریم بی توجه به این جریان شبکه وکالت واقعاً جفا کردیم در حق ائمه (علیهم السلام)، چرا؟ چون نتیجه اش این می شود که ائمه (علیهم السلام) نعوذ باالله موجودات انسان های منفعل منعزل بی ارتباط با شیعه و شیعیان هم متحیر و رها و اینها، اما اگر به جریان شبکه سازی شبکه وکالت به تعبیر دیگر سازمان وکالت توجه بکنیم در واقع ائمه (علیهم السلام) از امام صادق به بعد یک تشکیلات منسجم منظم با مدیریت اصلی خودشان تأسیس کردند که اینها در اقصی نقاط شیعه نشین وکلای ائمه نمایندگان ائمه کارگزاران شان حضور دارند و یک کانال ارتباطی مخفی پنهانی مطمئنی میان شیعیان و ائمه (علیهم السلام) هستند، امام (سلام الله علیه) در مدینه ساکن هست، یا دوران حبسی را دارد طی می کند مثل امام کاظم (سلام الله علیه)، یا دورانی تحت نظر هست مثل امام رضا (علیه السلام) در مرو دو سه سالی امام ولو به ظاهر به عنوان ولایتعهدی اما در مرو تحت نظر مأمون قرار دارد، یا مثلاً مأمون دخترش ام الفضل را به ظاهر به عنوان همسر امام جواد اما در واقع جاسوسی وارد خانه امام جواد می کند، شیعیان که آزاد نمی توانند مراجعه نزد ائمه (علیهم السلام) داشته باشند در دوران زندانی امام تحت نظر بودن امام و امثال اینها بهترین کاری که ائمه می توانستند انجام بدهند اینکه نمایندگانی را در مناطق مختلف شیعه نشین نصب بکنند به عنوان نماینده مستقر امام و اینها ارتباط با شیعیان داشته باشند، شیعیان احیاناً سؤالاتی دارند در قالب مکتوب می نوشتند می دادند به این نماینده ها، وجوهات شرعی داشتند زکات می خواستند پرداخت بکنند خمس می خواستند پرداخت بکنند، موقوفاتی ائمه در مناطق شیعه نشین داشتند به خصوص در قم و امثال اینها زمین های وقف ساحت مقدس امام شده بود اینها باید متولی باید می داشت که رسیدگی به این امور می کردند، امامی از دنیا می رفت و شیعیان متحیر که امام جانشین کجاست؟ چه کسی هست؟ و چگونه باید با او ارتباط برقرار کرد؟ این وکلا بودند که مأمن و ملجأ و پناه شیعیان بودند، مراجعه می کردند راهنمایی می کردند که امام جانشین این است؛ یعنی نقش ارشادی داشتند، نقش دینی داشتند، نقش فرهنگی داشتند، نقش سیاسی داشتند یعنی تبیین ها روشنگری های سیاسی را این وکلا انجام می دادند نسبت به شیعیان، در نقش فرهنگی نامه های شیعیان که بسیار مهم بود شیعیان در این دوره سؤالات فقهی داشتند سؤالات تفسیری سؤالات اعتقادی، اینها را از یک ملجأ مطمئن باید می پرسیدند، لذا یک کانال مطمئنی بود که راه اندازی شد و همینطور که قبلاً هم شاید عرض کردم مؤسس اش امام صادق (سلام الله علیه) بود به تصریح مرحوم شیخ طوسی، اما هر چه گذشت گسشترش پیدا کرد، امام جواد ویژگی اش این است که معمولاً از آن حضرت به عنوان کسترش دهنده شبکه وکالت یاد می شود دلیلش هماین هست که بعد از شهادت امام کاظم چون یک گامی امام کاظم برداشته در حدی که برخی امام کاظم را مؤسس می دانند توجه ندارند که قبلش امام صادق تأسیس کرده امام کاظم منتهی گسترش داد، یک گسترش خاصی در عصر امام جواد پیدا می شود دلیلش هم این هست که در عصر امام رضا یک صدمه ای دید این شبکه به خاطر اینکه با شهادت امام کاظم بعضی از وکلای امام کاظم متأسفانه همان جریان واقفه را پدید آوردند یعنی در رأس جریان فرقه واقفیه کسانی که معتقد شدند که امام کاظم از دنیا نرفته و مهدی است و بعد ظهور خواهد کرد امامت امام رضا را نپذیرفتند چند نفر از این وکلا بودند متأسفانه، دنیا طلبی موجب شد یا شبهه اعتقادی موجب شد علی بن أبی حمزه بطائی، عثمان بن عیسی رواسی، زیاد بن مروان قندی و چهار پنج نفر بودند که اینها اموالی از وجوه مثلاً 30 هزار دینار گفتند دست علی بن أبی حمزه بطائی بود، 30 هزار دینار یعنی 30 هزار سکه طلا، این از شیعیان به عنوان وجوهات شرعی گرفته بود و تحویل امام رضا (علیه السلام) نداد منکر شد امامت امام رضا (علیه السلام) را که بعد آن وقتی که از دنیا رفت یک روز امام رضا (علیه السلام) نشسته بودند یکی از شیعیان هم در محضر حضرت فرمودند که امروز مثلاً علی بن أبی حمزه از دنیا رفت در قبر در برزخ از او از خدا پرسیدند از کتابش پرسیدند از پیامبر پرسیدند از امامش پرسیدند یک به یک ائمه را گفت تا رسید به من زبانش به لکنت افتاد نتوانست و عمودی از آتش بر او نواختند و قبرش در این عذاب خواهد بود در برزخ تا قیامت، امام خبر دادند، آن طرف می گوید بله در همان روز علی بن أبی حمزه از دنیا رفته، اینها دچار انحراف شدند لذا امام رضا (علیه السلام) تلاشی کرد در باقی مانده حیات شان که این را احیا بکنند تکمیل کار را امام جواد (علیه السلام) انجام داده، وکلای برجسته ای دارد امام جواد (علیه السلام) در مناطق مختلف، مثال بخواهم بزنم مثلاً جناب زکریا بن آدم قمی که در همین قم صحابی بسیار برجسته یعنی از جهت تاریخی امام صادق را درک کرده، امام کاظم را، امام رضا را و امام، چهار امام را درک کرده این زکریا بن آدم و در عصر امام جواد (علیه السلام) از دنیا می رود مدح بلیغی امام جواد در باره او می کند که مرحوم شیخ طوسی در کتاب الغیبه خودش نقل کرده، شخصیت بسیار بزرگواری که یک وقت این به امام رضا عرض می کند من می خواهم از قم خارج بشوم، می گوید نه تو بمان تو امان برای اهل قم هستی، و عزیزان بیننده که حالا در قم مشرف نباشید توفیق تشرف به قم پیدا کردید حتماً در نزدیکی مرقد مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) قبرستان معروف شیخان در آنجا این که شیخان گفته می شود یک به خاطر اینکه در آنجا زکریا بن آدم قمی صحابی برجسته در آنجا مدفون هست و کسی که امام معصوم در باره اش یک چنین بیانی را دارد، این یکی از وکلای امام جواد (علیه السلام) بوده، آن وقت ببینید در قم خط ارتباطی مطمئنی است و یک وکیل مستقر هست و امام (سلام الله علیه) وکلای سیار داشته مثلاً در یک مورد مسافر و میمون؛ میمون در واقع یعنی مبارک، میمون نام مرد بوده میمونه نام زن بوده؛ یعنی مبارک و خوش یومن و مسافر دوتا وکیل سیار به تعبیری از امام جواد بودند که رابط بودند بین محل استقرار امام حالا در مدینه یا در بغداد و عمدتاً در مدینه بود امام دیگر و این مناطق، برای قم اینها می آمدند، اینها می آیند نزد زکریا بن آدم و آن اموال و نامه ها و اینها را تحویل می گیرند می برند در مدینه به امام جواد (سلام الله علیه) منتقل می کنند که اینها همه نشانگر این است که شبکه دقیقی بوده وکلای مقیم در مناطقی داشتند و پیک های واسطه ی داشتند در آن فضای سخت دوران بنی عباس که امام یک چنین تدبیری می کنند وکلا را مستقر می کنند در این مکان ها و بحث زیاد است در باره بحث وکلای امام جواد و اینها، من حالا خوب است برای بینندگان کتاب هم معرفی بکنم؛ سه جلد مجموعه مقالات هست «مجموعه مقالات حمایش سیره و زمانه امام جواد (علیه السلام)» که چند سال قبل به کوششس انجمن تاریخ پژوهان حوزه علمیه این حمایش برگزار شد سه جلد مجموعه مقالات متنوع در باره امام جواد (علیه السلام) است که دوتا مقاله من در اینجا دارم یک مقاله در باره سیره اخلاقی امام جواد است، یک مقاله هم راجع به سازمان وکالت نقش امام جواد و سازمان وکالت و مقالات متنوع دیگری که محققین بزرگواری دارند.

مجری:

این سازمان وکالت هم که مستقیماً مربوط می شود به بحث زمان غیبت؛ یعنی زمینه سازی عصر غیبت را همینطور با این سازمان.

استاد جباری:

بله یکی از اهداف اصلی تأسیس شبکه وکالت یا سازمان وکالت همین بود که شیعیان آماده بشوند برای ورود به دوره غیبت، چرا؟ چون در عصر غیبت ملجأ و پناهی جز همین وکلا نداشتند در رأس شان نواب اربعه؛ آن نواب اربعه بودند که این وکلا را سامان دهی می کردند مدیریت می کردند، بله اینکه امام جواد گسترش می دهد در واقع یکی از اهداف شان همین هست که شیعه دارد نزدیک می شود به دوره غیبت.

جهت مزید اطلاع عرض می کنم که چنین حمایشی با عنوان سیره و زمانه امام جواد، قبلش در باره امام کاظم برگزار شد مجموعه اش دو جلد مجموعه مقالاتش شد، بعد هم در باره امام هادی (علیه السلام) برگزار شد آن هم حدود سه جلد مجموعه مقالاتش شد با همین عنوان سیره و زمانه امام هادی، در آستانه إن شاءالله برگزاری سیره و زمانه امام عسکری هستیم که در آینده إن شاءالله مجموعه مقالاتش جمع می شود و چنین حمایشی برگزار خواهد شد إن شاءالله.

مجری:

خیلی متشکرم از این همه لطف و محبت و سعه صدری که در پاسخ سؤالات ما داشتید، تشکر می کنم از همۀشما التماس دعا داریم و شما را به خدای منان می سپاریم خدا نگهدار.

 

 


آینه تاریخ>

ولادت امام جواد علیه السلام امام رضا علیه السلام مرو تاریخ مادر ولیعهد مولود با برکت عصر غیبت