کلمه طیبه

قسمت شصت و پنجم برنامه کلمه طیبه با کارشناسی حجت الاسلام یزدانی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:02/12/1400

برنامه:کلمه طیبه

مجری:

اَعُوذُ بِاالله مِنُ الشَّیّطانِ الرَّجِیّم بِسّمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیّم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ آلِهِ الطَّاهِرِینَ

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همۀشما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر(عج)، الحمد الله این توفیق نصیب ما شد باز هم در دو شنبه شب دیگر تقدیم بکنیم محضر همۀشما گرامیان برنامه کلمه طیبه را برنامه ای که این افتخار را داریم در محضر حضرت استاد حجت الإسلام والمسلمین دکتر یزدانی هستیم إن شاءالله بتوانیم امشب هم از مطالب شان از کلیپ های که پخش می شود و مطالبی که آماده شده إن شاءالله نهایت بهره و استفاده را ببریم، در ایام ماه رجب هم هستیم ایام بسیار مخصوصی هست انسان اگر قدر بداند که حس بکند که بله این استجابت دعا را اگر می خواهد از خداوند، در همین ایامش همین روزها و در همین شب ها باید بطلبد که إن شاءالله آن آمادگی کامل را داشته باشد برای ضیافت الله و ماه مبارک رمضان إن شاءالله آماده باشد نفسش را جانش را از هر چه زنگار و آلودگی هست برهاند تا إن شاءالله به صورت کسی که یک مهمان ویژه هست به سفره الهی دعوت بشود و إن شاءالله بتواند از ماه مبارک رمضان نهایت بهره و استفاده را ببرد، ابتدای جلسه مثل همیشه یک سلام و عرض ادبی داشته باشیم محضر حضرت استاد و از ایشان بخواهیم که إن شاءالله مثل همیشه همان ابتدا این کلماتی که به کار می برند و حسن مطلع در شروع بحث هست بحث امام زمان هست إن شاءالله بتوانیم از محضرشان بهرمند بشویم و بشنویم این سخنان را، إن شاءالله که دل های مان دل های امام زمانی بشود.

سلام عرض می کنم حضرت استاد، در خدمت تان هستیم بفرمایید.

استاد یزدانی:

سلام عیکم و رحمة الله

اَعُوذُبِاللّه مِنَ الشَّیّطانِ الَّعِینِ الرَّجِیمّ  بِسّمِ اللّهِ الرَّحّمنِ الرَّحِیمّ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الاطیبین الطَّاهِرِینَ المَعصُومِین.

من هم سلام و عرض ادب دارم خدمت حضرت عالی و خدمت همه بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)، امیدوار هستیم که حضرت صاحب الزمان (عج) صاحب این شبکه هم از همه ما راضی باشند از شما بینندگان عزیز و همینطور از برنامه ی که خدمت تان ارائه می دهیم و امیدوار هستیم که بتوانیم حق مطلب را ادا کنیم.

اما بحث روایتی که ما در هر برنامه به منظور یادآوری از حضرت ولی عصر (عج) خدمت بینندگان عزیز ارائه می دهیم یک روایت بسیار زیبای هست در کتاب شریف کمال الدین که من به این کتاب بسیار بسیار علاقه دارم کتاب بسیار خوبی است و نویسنده هم که می دانید کتاب به دستور امام زمان نوشته شده و نویسندۀ کتاب مرحوم شیخ صدوق با دعای حضرت امام زمان هم به دنیا آمده، روایت از حضرت امام باقر (علیه السلام) هست که خیلی روایت جالبی هست

«عن أبی جعفر الباقر (علیه السلام) أنه قال: یأتی علی الناس زمان یغیب عنهم إمامهم»

بر مردم یک دوره ی خواهد آمد که امام شان غایب می شود

کمال الدین، شیخ صدوق

«فیا طوبی للثابتین علی أمرنا فی ذلک الزمان»

خوش به حال کسانی که در دوران غیبت بر اعتقادشان استوار باشند، ثابت بمانند بر امامت و ولایت اهل بیت (علیهم السلام) مثل ما شیعیان مثل شما بینندگان عزیز

«فیا طوبی للثابتین علی أمرنا فی ذلک الزمان»

خوش به حال آنهایی که ثابت قدم خواهند ماند در امر ما در این زمان

«إن أدنی ما یکون لهم من الثواب أن ینادیهم البارئ جل جلاله فیقول: عبادی وإمائی! آمنتم بسری وصدقتم بغیبی، فأبشروا بحسن الثواب منی»

می گوید کمترین ثوابی که مردم در زمان غیبت، ثابتین بر امر امامت در زمان غیبت نصیب شان می شود این هست که خداوند ندا می دهد بندگان من کنیزان من، عبادی خطاب به مردان هست، إمائی خطاب به زن های است که ثابت قدم ماندند در عصر غیبت

«آمنتم بسری وصدقتم بغیبی»

شما به چیزی که راز من هست ایمان آوردید و تصدیق کردید غیب من را

چیزی که غایب هست خب امام غایب هست و ما دسترسی به امام نداریم، بقیه امام را می دیدند در دوران حضور، مردم خود امیرالمؤمنین را با چشم شان می دیدند بعضی ها ایمان می آوردند بعضی ها هم ایمان نمی آوردند، خیلی ها ایمان نیاوردند اکثر جمعیت مسلمان ها ایمان نیاوردند، آنهایی که ایمان آوردند خیلی کم بود، مردم امام باقر را می دیدند می شنیدند، امام صادق را می دیدند، امام کاظم را می دیدند تا امام حسن عسکری امام ها را می دیدند و ایمان می آوردند بعضی ها، ولی ما ندیدیم امام را و ایمان آوردیم و حضرت امام باقر (علیه السلام) می فرماید این خیلی ارزشمند هست که کسانی در دوران غیبت بر امر ما ثابت قدم بمانند، خداوند به اینها می گوید شما به سرّ من ایمان آوردید به غیب من ایمان آوردید

«فأبشروا بحسن الثواب منی»

بهترین ثواب نصیب شما خواهد شد

شما بندگان من هستید واقعاً، شما کنیزان من هستید واقعاً، من از شما قبول می کنم، من از گناهان شما می گذرم، من شما را می بخشم و ادامه روایت که بسیار جالب هست و دیگر فکر می کنم همین اندازه اش کافی باشد، ما اصلاً اهمیت ندارد برای مان که چه قرار هست گیرمان بیاید ما منتظر هستیم واقعاً عاشق هستیم، شیعه باید منتظر امامش باشد در دورانی که امام را نمی بینیم به امام به آن سرّ خدا به راز خدا به امامی که غایب هست ایما آوردیم و این قطعاً بسیار ارزشمند خواهد بود و إن شاءالله همانطوری که خداوند بشارت داده بهترین ثواب نصیب شیعیانی می شود که در عصر غیبت به آن حضرت ایمان آوردند.

مجری:

بسیار عالی بسیار زیبا «طوبی لهم وطوبی للثابتین علی أمرنا» چقدر زیبا و چقدر انسان دلخوش می شود با شنیدن حتی این صحبت ها، بالاخره یک قوت دو چندان مضاعفی می گیرد و آمادگی خودش را حفظ می کند برای اینکه بتواند إن شاءالله در این مسیر ثابت قدم بماند که یکی از خود راه های ثابت قدم ماندن هم همین است که در مقابل شبهات دنبال پاسخ بگردد و از جنبه دیگر اگر هم کسی آمد داشت تبلیغ می کرد این شبهات را این انحرفات را داشت به وجود می آورد محکم جلویش بی ایستد و بیاید آنها را رد بکند و مثل همین برنامه که بسیاری از شما بینندگان هم در همین زمینه هم فعال هستید بتواند به این شبهات پاسخ بدهد و در شبکه های معاند و وهابی و اینهای که هستند و می خواهند به انحراف یکشانند مسیر اصلی اسلام را اینها از آن هویت اصلی شیعی خودشان و پیروی از امام زمان شان إن شاءالله بتوانند همایت بکنند.

برویم با هم کلیپ اول را ببینیم بر می گردیم به نقد آن خواهیم نشست.

کلیپ:

مولوی عبدالحکیم سید زاده:

حدیث ثقلین از کتاب سنن ترمذی

«بسند متصل منّا الی الإمام الترمذی قال حدثنا نصربن عبد الله الکوفی قال حدثنا زید بن الحسن عن جعفر محمد عن علی عن جابر بن عبد الله رضی الله عنه قال رَأَيتُ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله في حَجَّتِهِ يَومَ عَرَفَةَ وهُوَ عَلى ناقَتِهِ القَصواءِ يَخطُبُ، فَسَمِعتُهُ يَقولُ: يا أيُّهَا النّاسُ، إنّي قَد تَرَكتُ فيكُم ما إن أخَذتُم بِهِ لَن تَضِلّوا: كِتابَ اللّهِ، وعِترَتي أهلَ بَيتي»

این حدیث دارد رسول (ص) می فرماید، جابر می گوید که من رسول الله (ص) را در حجة الوداع روز عرفه بر شتر قصوه دیدم سخنرانی می فرمود شنیدم که فرمود ای مردم من در میان شما گذاشته ام دو چیز که اگر به آنها چنگ بزنید گمراه نمی شوید کتاب الله و عترت من یعنی اهل بیت؛ این حدیث ضعیف است در سند آن زید بن حسن آمده زید بن حسن کوفی صاحب العمات یعنی چادر فروش این زیاد حدیث ندارد در سایر صحاح سته از ایشان حدیث نیامده است در ترمذی دو حدیث آمده است بیشتر حدیث ندارد این ضعیف است، أبو حاتم رازی این را منکر الحدیث گفته است و همچنین إبن حجر هم ایشان را ضعیف گفته.

مجری:

بله دیدیم با هم این صحبت های آقای مولوی عبدالحکیم را که ادعای که مطرح کرد این بود که حدیث ثقلین ضعیف است و بخاطر وقتی که ما راویان این حدیث را نگاه می کنیم می بینیم که در این سلسلۀ از روات زید بن حسن هست که اصلاً قابل اتکا نیست کسی اسمش را اصلاً نیاورده صرفاً ترمذی دوبار یک جای حالا اسمش را آورده و این منکر الحدیث است و ما نمی توانیم به حدیثش تکیه بکنیم بنابراین کلیت حدیث ثقلین می شود یک حدیث ضعیف.

استاد یزدانی:

من واقعاً تعجب می کنم از این کسانی که مدعی دوستی اهل بیت (علیهم السلام) هستند و می گویند ما دوستدار اهل بیت هستیم اما وقتی بحث فضائل اهل بیت (علیهم السلام) می رسد تمام تلاش خودشان را می کنند که به هر نحوی شده این فضائل را انکار بکنند حتی اگر شده با دروغگویی، حتی اگر شده با تحریف، حتی اگر شده با کارهای عجیب و غریبی که اینها تمام تلاش شان را می کنند فضائل اهل بیت را از کتاب های خودشان منکر بشوند با اینکه با سند صحیح نقل شده در عین حال می گویند ما دوستدار اهل بیت هستیم و این خیلی عجیب هست و نکته دیگر اینکه ما الآن شاهد عجیب ترین هجمه علیه مذهب شیعه هستیم شبکه های وهابی که هر روز چندین برنامه علیه شیعه و همیشه شبهات را تکرار می کنند و می بینیم داخلی ها هم شروع کردند یعنی مدارس حوزه های علمیه اینها هم شروع کردند و علیه شیعه شبهه پراکنی می کنند و این بسیار نکته عجیبی هست و ما هم هیچ راهی برای جوابگویی نداریم یک طرفه هست یعنی، هجمه همه اش یک طرفه هست متأسفانه، حالا ایشان گفتند این روایت ضعیف است ولی انصاف را رعایت نکردند متأسفانه در حق اهل بیت (علیهم السلام) انصاف را رعایت نکردند حالا ما ببینیم وهابی ها آنهایی که بسیار سختگیر هستند در قبول این روایت چه گفتند در باره سند همین روایتی که ایشان نقل کرده؛ «صحیح سنن آقای ترمذی» کتاب «سنن ترمذی» مال آقای محمد بن عیسی ترمذی هست و این کتابی که می بینید «صحیح سنن ترمذی» هست یعنی تمام روایاتی که در این کتاب آمده از دیدگاه اهل سنت با قواعد رجالی اهل سنت صحیح است، چه کسی تصحیح کرده؟ محمد ناصرالدین البانی وهابی که کسانی مثل آقای سید زاده و این افراد این مولوی انگشت کوچک که هیچ، جزء شاگردهایش هم نمی توانند باشند، شاید اصلاً اگر قرار بود به شاگردی ایشان را انتخاب کنند شاید اصلاً راهش هم نمی دادند، در این کتاب مجلد ثالث از «صحیح سنن ترمذی» چاپ ریاض عربستان سعودی، صفحه شماره 542 دقیقاً همین روایت را ایشان می آورد باب مناقب اهل بیت همان سندی که ایشان می گوید

«رَأيتُ رَسولَ اللّه ِ في حَجَّتِهِ يَومَ عَرَفَةَ»

صحیح سنن ترمذی، نویسنده محمد بن عیسی ترمذی، تصحیح محمد ناصر الدین البانی، چاپ ریاض عربستان سعودی، مجلد ثالث، ص 542، باب مناقب اهل بیت،

در حج آن حضرت در روز عرفه دیدم که پیغمبر سوار شتر و ناقه خودش بود و خطبه می خواند و می فرمود

«يا أيُّهَا النّاسُ ، إنّي قَد تَرَكتُ فيكُم ما إن أخَذتُم بِهِ لَن تَضِلّوا»

من در میان شما چیزی می گذارم که اگر به او تمسک بکنید و أخذ بکنید هرگز گمراه نمی شوید

چه هست آن چیز؟ کتاب خدا و عترت و اهل بیت من هست، سند روایت چطوری است؟ آقای سید زاده! دقت کن ببین اگر برنامه را دیدی بعداً یا کلیپش را دیدی آقای البانی با آنه همه سختگیری خودش می گوید سند روایت صحیح است و تحقیق دوم آقای البانی هم بوده دیگر نظرش هم برنگشته، می گوید سندش صحیح است چیکار کنیم؟ من حرف تو را قبول کنم مردم و جوانان اهل سنت حرف تو را قبول کنند که هیچ سررشته ی از علوم حدیث نداری یا حرف آقای البانی که بزرگترین محدث تاریخ وهابیت هست؟ می شود گفت واقعاً بزرگترین محدث تاریخ وهابیت و حدیث شناس وهابیت، ایشان می گوید صحیح، شما می گویی ضعیف، ما حرف کدام تان را قبول کنیم؟

 آقای البانی در کتاب «سلسلة الأحادیث صحیحه» تمام شبهاتی که آقای سید زاده دارد را جواب داده در باره سند این روایت؛ «سلسلة الأحادیث الصحیحه» محمد ناصرالدین البانی، جلد چهار، چاپ ریاض، چاپ 1415، مکتة المعارف ریاض، صفحه شماره 355، حدیث 1761

«یا أیها الناس! إنی قد ترکت فیکم ما إن أخذتم به لن تضلوا؛ کتاب الله وعترتی أهل بیتی»

 سلسلة الأحادیث الصحیحه، محمد ناصرالدین البانی، چاپ مکتة المعارف ریاض، چاپ 1415، ج 4، ص 355، ح 1761

دقیقاً همان روایت که می گوید در سند این روایت زید بن حسن هست همان حرف های که شما زدی آقای سید زاده؛ أبو حاتم گفته منکر الحدیث هست، ولی شما ناجوانمردانه اینکه إبن حبان این را در ثقات خودش آورده آقای زید بن حسن را نگفتی نمی دانم چرا، این منکر الحدیث بودنش را گفتی حرف آقای إبن حجر عسقلانی را گفتی، أبو حاتم گفته منکر الحدیث هست، إبن حبان در ثقاتش آورده، إبن حجر عسقلانی هم گفته ضعیف است همان حرفی که شما زدی ولی ناقص متأسفانه و انصاف را رعایت نکردی در حق اهل بیت، آقای البانی می گوید اینطوری نیست

«لکن الحدیث صحیح»

این حدیث صحیح است

چرا؟ چون فقط همین یک سند نیست که شما فقط همین یک سند را بررسی بکنی بگویی دیگر کلاً تمام شد این روایت، این حدیث یک سند که ندارد شواهد زیادی دارد، می گوید از زید بن أرقم هم نقل شده که پیغمبر در منطقه خم همین خطبه را خواند همین حرف ها را زد آقای مسلم این روایت را نقل کرده، همین روایت را احمد نقل کرده، طبرانی نقل کرده، طحاوی نقل کرده که زید بن أرقم را من ملاقات کردم آن زمانی که پیش مختار بود یا از پیش مختار خارج می شد یا وارد می شد به او گفتم آیا واقعاً از پیغمبر شنیدی که پیغمبر فرموده باشد

«إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی؟ قال نعم»

سند روایت چه هست؟

«وإسناده صحیح، رجاله رجال الصحیح»

فقط آن سند نیست این سند هم هست و شاهد بعدی حدیث عطیه عوفی است از أبی سعید خدری که دقیقاً همان روایت همان مطالب

«إنی ترکت فیکم ما إن أخذتم به لن تضلوا بعدی، الثقلین، أحدهما أکبر من الآخر؛ کتاب الله وعترتی أهل بیتی وإنهما لن یتفرقا ...»

می گوید سند این روایت چه هست؟

«وهو إسناد حسن فی الشواهد»

شاهد دیگر هم دارد که از چه کسی نقل شده؟ آقای دارقطنی و حاکم و خطیب از إبن عباس نقل کرده خود حاکم گفته سندش صحیح است، ذهبی هم گفته صحیح است، چرا اینقدر بی انصافی آقای سید زاده بزرگوار؟ چرا یک خُرده انصاف را در حق اهل بیت رعایت نمی کنی؟ چرا سندهای متعددش را بررسی نمی کنی فقط به یک سند چسپیدی؟ اینهم هست این روایت هم از إبن عباس نقل شده حاکم تصحیح کرده ذهبی هم تصحیح کرده شما در برابر حاکم و ذهبی چقدر ارزش داری که مردم حرف تو را قبول کنند؟ چقدر می ارزی در برابر؟ شاید ریگی در برابر کوه هم نباشی، باز می گوید شاهد قوی دیگری داریم ما که او هم همه رواتش ثقه هستند و بعد صفحه بعد و شاهد دیگر که این شاهد می گوید سندش حسن هست و آقای هیثمی تصحیح کرده سندش را تا اینجا که دیگر می رسد به آقای سید زاده و انگار آقای البانی مستقیم دارد جواب آقای سید زاده را می دهد؛ چه می گوید؟ می گوید من این حدیث را خیلی وقت پیش تخریج کرده بودم و یک مهاجرتی به دمشق داشتم از دمشق به عمان داشتم و از آنجا رفتم به إمارات در سال 1402، اوایل 1402 آنجا در قطر بعضی از اساتید و دکترها را دیدم

«فلقیت فی قطر بعض الأساتذه والدکاترة الطیبین»

آنها به من یک هدیۀ دادند یک رسالۀ چاپ شده ای که حدیث ثقلین را تضعیف کرده بودند، در این رساله حدیث ثقلین را تضعیف کرده بودند کتاب را من خواندم رساله را خواندم و متوجه شدم که اینها در دو مسئله اشتباه کردند، دوتا اشتباه بزرگ کردند؛ اولیش چه بود؟

«أنه اقتصر فی تخریجه على بعض المصادر المطبوعه المتداوله»

اینها چیکار کردند که این روایت از نظرشان ضعیف شده؟ بعضی از سندهای ضعیفی که در کتاب های چاپی امروز هست را پیدا کردند، همه احادیث ثقلین سندهای ثقلین را پیدا نکردند

«ولذلک قصّر تقصیراً فاحشاً فی تحقیق الکلام»

و اینها یک اشتباه بزرگی کردند تقصیر بسیار زشتی کردند و نتوانستند همه سندها را پیدا کنند و بسیاری از طروق

«والأسانید التی هی بذاتها صحیحه أو حسنه فضلا عن الشواهد والمتابعات»

می گوید بسیاری از طروق و اسانیدی که خودش واقعاً صحیح است را اینها نتوانستند بررسی بکنند، پیدا نکرده بودند، و همانطور که شما می گوید الآن دیدید من خیلی از سندها را آوردم که خودشان صحیح بودند، اشکال دوم چه هست؟

«إنّه لم یلتفت إلى أقوال المصحّحین للحدیث من العلماء»

اینها نرفتند ببینند بسیاری از علمای اهل سنت آمدند حدیث ثقلین را تصحیح کردند، به این تصحیح ها اصلاً توجه نکردند به این قاعده توجه نکردند در «مصطلح الحدیث»

«إنّ الحدیث الضعیف یتقوّى بکثره الطُرق»

فرض بگیریم حدیث ثقلین همه سندهایش ضعیف، می گوید ما یک قاعدۀ داریم در «مصطلح الحدیث» که شما از این قاعده بی خبر هستید آقای سید زاده، چه هست آن؟ حتی اگر ضعیف باشد همه سندهایش، با کثرت طرق این حدیث چه می شود؟ تقویت می شود و این خطای بسیار بزرگی است در تضعیف این حدیث صحیح، حدیث صحیح است شما این را تضعیف کردید؛ اولاً همه سندها را بررسی نکردید، ثانیاً نظر مصححین اهل سنت را پیدا نکردید بسیاری از علمای اهل سنت در طول تاریخ این حدیث را تصحیح کردند.

مجری:

جالب است اینها را دارد البانی می گوید درست است؟

استاد یزدانی:

من دارم از زبان البانی جواب آقای سید زاده را می دهم می خواهم بگویم شما انصاف را رعایت نمی کنی، شما مدعی محبت اهل بیت هستی ولی وقتی بحث فضائل اهل بیت می رسد بحث احادیث در باره اهل بیت می رسد لجاجت می کنی و بررسی درست حسابی نمی کنی، این از این اولاً سندش این روایتی که شما گفتی سندش معتبر هست.

از این گذشته بسیاری از علمای اهل سنت تصریح کردند سند این روایت متواتر است من مثلاً یکی دو تایش را خدمت تان بخوانم از علمای اهل سنت اند که خیلی جایگاه شان بزرگ تر از شما هست مثلاً آقای حسن بن فرهان المالکی که ایشان کتابی دارد «مع الشیخ عبد الله السعد فی الصحبة والصحابة» در این کتاب ایشان در صفحه شماره 48 همین روایت را می آورد می گوید حدیث ثقلین چه هست؟

«ویشهد له حدیث الثقلین وهو متواتر»

مع الشیخ عبد الله السعد فی الصحبة والصحابة، حسن بن فرهان المالکی، ص 48

یک بحثی از یک حدیثی

«النجوم أمان لأهل الأرض من الغرق و اهل بیتی أما لأمتی من الاختلاف»

می گوید این روایت را حاکم تصحیح کرده و اینها، می گوید شاهد دارد این حدیث، آن شاهد چه هست؟ حدیث ثقلین است که جدیث ثقلین متواتر هست، آقای سید زاده! حدیث متواتر را کسی بررسی سندی نمی کند این نشانه این هست که شما با قواعد حدیثی اهل سنت آشنا نیستی و این بسیار برای شما بد هست، علاوه بر این آقای مقبلی الربیعی کتابی دارد «الأبحاث المسددة فی فنون متعددة» آقای امام علامه مجتهد، ببینید شما خودتان را مقایسه کنید در برابر این آقا؛ امام علامه مجتهد صالح بن مهدی بن علی بن عبدالله المقبلی الربیعی متوفی 1108، ایشان در این کتاب چاپ اول، چاپ 1428 که در یمن هم چاپ شده می آورد همین روایت را صفحه 416 که حدیث «إنی تارک فیکم الثقلین» را می آورد می گوید

«وروایاته مع شواهده متواترة معنی»

الأبحاث المسددة فی فنون متعددة، امام علامه مجتهد صالح بن مهدی بن علی بن عبدالله المقبلی الربیعی، متوفی 1108، چاپ یمن، چاپ اول، چاپ 1428، ص 416

این روایت شواهد متعدد دارد سندهای متعدد دارد با شواهد اینها را کنار همدیگر قرار بدهیم متواتر معنوی می شود، متواتر لفظی اگر نشود متواتر معنوی می شود، این عالِم سنی عالِم علامه امام مجتهد یک طرف، شما یک طرف، کفه ترازو را دیگر خودت بررسی کن خودت قضاوت کن.

 باز آقای مصری شافعی؛ کتابی هست آقای أبو المنذر سامي بن أنور خليل المصري الشافعي «الزهرة العطرة فى حديث العترة» اصلاً کتاب تخصصی نوشته در باره همین حدیث«الزهرة العطرة فى حديث العترة» أبو المنذر سامي بن أنور خليل المصري الشافعي در دار الفقیه در قاهره هم کتاب چاپ شده، صفحه 66، همین حدیث را می آورد

«وهکذا یکون قد ورد حدیث العترة أهل بیت النبی صلی الله علیه وآله من أکثر من ثلاثین صریقاً عن سبعة من صحابة»

الزهرة العطرة فى حديث العترة، أبو المنذر سامي بن أنور خليل المصري الشافعي، چاپ دار الفقیه قاهره، ص 66

سی طریق از هفت صحابه دارد این حدیث ثقلین، سی طریق از هفت صحابه و بعد می گوید

«بأن حدیث العترة قد بلغ حد التواتر»

حدیث عترت به حد تواتر رسیده اصل حدیث هم که در صحیح مسلم هست.

این روایات با این سندهای صحیح، شما آن وقت منکر می شوید، فقط همین یک تعبیر هم نیست تعبیر بعدی که خیلی برای شما کمر شکن هست و نمی توانید جوابی از این حدیث بدهید تعبیر «خلیفتین» هست که بسیاری از علمای اهل سنت آوردند و این را تصحیح کردند از جمله آقای محمد ناصرالدین البانی؛ «صحیح جامع الصغیر» آقای البانی، کلمه صحیح را دقت کن آقای سید زاده بزرگوار مدرس حوزه علمیه در سراوان، مدرس هست ایشان مثلاً، «صحیح جامع الصغیر» آقای البانی جلد اول، چاپ المکتب الإسلامی، صفحه 482، حدیث 2457

«إنی تارک فیکم خلیفتین»

صحیح جامع الصغیر، محمد ناصرالدین البانی، چاپ المکتب الإسلامی، ج 1، ص 482، ح 2457

من در میان شما دوتا خلیفه قرار می دهم، من در میان شما چه قرار می دهم؟ دوتا خلیفه، آن دوتا خلیفه چه هست؟ یکی کتاب خدا است دومی هم عترت و اهل بیت من است، آقای البانی چه می گوید؟ می گوید

«صحیح»

سند این روایت صحیح است، شما چه کسی باشی؟ آقای البانی می گوید صحیح است، دوتا خلیفه هم هست دیگر واضح است روشن است به خدا از این واضح تر چه بگوید پیغمبر تا شما قبول کنید؟ پیغمبر چه بگوید تا شما قبول کنید؟ خلیفه، امام، حاکم، وارث، وصی، ولی، مولا، هر کلمه ی شما می گویید پیغمبر در باره امیرالمؤمنین به کار برده، این هم «إنی تارک فیکم خلیفتین» خلیفه من هست دیگر، دیگر چه بگوید؟ «کتاب الله و عترتی اهل بیتی» سند روایت هم صحیح است، اگر راست می گویی بیا از این حواب بده این آقای البانی می گوید سندش صحیح است، این ناصرالدین البانی.

ببینید باز کسانی دیگر از این وهابی های که یک خُرده تعصب بیشتری هم دارند این روایت در «مصنف إبن أبی شبیه» هم آمده؛ «مصنف إبن أبی شیبه» با تحقیق آقای سعد بن ناصر الشثری، شثری از این کارشناسان شبکه های وهابی است خیلی هم برای خودش کبکبه و دبدبه دارد و معروف و مشهور هست در شبکه های وهابی برنامه زنده دارد همیشه، ایشان این کتاب را تحقیق کرده تحقیق پروفسور سعد بن ناصر الشثری و از محققین و از کارشناسان شبکه های وهابی هست، در عربستان سعودی هم این کتاب چاپ شده چاپ اول، چاپ 1436، دقیقاً همین روایت را می آورد چقدر جالب هست

«إنی تارک فیکم الخلیفتین من بعدی: کتاب الله وعترتی أهل بیتی وإنمهما لن یتفرقا حتی یردا علی الحوض»

مصنف إبن أبی شیبه، محقق پروفسور سعد بن ناصر الشثری، چاپ عربستان سعودی، چاپ اول، چاپ 1436

من در میان شما دوتا خلیفه بعد از خودم قرار می دهم، بعد از من این دوتا خلیفه است؛ یکی کتاب خدا، آن یکی هم اهل بیت من است عترت من است و این دو از هم جدا نمی شوند تا روز قیامت تا در حوض کوثر بر من وارد بشوند، آقای سعد بن ناصر الشثری چه گفته؟ سند روایت حسن هست، فرقی بین حسن و صحیح در اعتبار نیست بخشی از حدیث صحیح است حدیث حسن هم، ایشان هم می گوید حسن هست آقای البانی گفته بود صحیح است.

غیر از اینها احمد محمد شاکر، حمزه احمد الزین، فیصل بن جوابره، هیثمی و خیلی از علمای دیگری اهل سنت این روایت را گفتند معتبر هست، شما می آیی حدیث ثقلین را تضعیف بکنی؟ یک خُرده انصاف به خرج بده حدیثی که متواتر هست حدیثی که تعبیرات مختلف دارد و علمای شما گفتند این حدیث صحیح است را می آیی تضعیف بکنی که چه بشود؟ مردم را از اهل بیت دور بکنی؟ هدفت چه هست؟ انصافاً تو که خودت را محب اهل بیت می دانی انگیزه ات از تضعیف حدیث ثقلین چه هست؟ چه می تواند باشد؟ وقتی بزرگان شما، وهابی های بسیار متعصبی این حدیث را تصحیح کردند شما می آیی حدیث را تضعیف می کنی واقعاً جز تأسف چیز دیگر نمی توانیم برای این آقا داشته باشیم.

مجری:

این رویشی که اینها پیش گرفتند نمی دانم آدم وقتی که متوجه می شود چیکار دارند می کنند جز خنده کار دیگری نمی تواند انجام بدهد، این آقای مولوی سید زاده دیدیم دیگر همه گشته از بین تمام اسنادی که هست همه چندین باری که در خود صحیح مسلم هم ذکر شده که خود آقا رسول الله (ص) اشاره کردند به صحیح ثقلین و اینها که از زید بن أرقم حضرت استاد اشاره کردند نقل شده، از تمام اینها گشته یک دانه سند پیدا کرده که یک نفر در آن مشکوک هست گفته نگاه کنید ما پیدا کردیم که این اینجاها یک نفر هست که مشکوک است پس ما همین را صرفاً می گیریم پس اصل حدیث ثقلین چیزی باطلی هست، خلاصه این نحوه استدلال هم برای خودش کار جالبی است که زیاد بالاخره الآن از اینها دیگر بعید نیست سر بزند وقتی که خیلی از چیزها را نتوانستند محو بکنند و به صورت کلی از بین ببرند دیگر متمسک می شوند به این طور کارها اینگونه انکار بکنند که البته طبیعتاً باید تبعاتش را هم بپذیرند و از تبعات آن همین بحثی است که امشب مطرح شد و باید اینها پاسخ علمای خودشان را بدهند.

برویم سراغ کلیپ دوم ببینیم با هم این کلیپ را، بر می گردیم به نقد آن خواهیم نشست.

کلیپ:

مولوی عبدالغنی بدری:

خدای عزوجل در پایان سوره مجدد این موضوع را یادآوری می فرماید

«لله ما في السماوات وما في الأرض»

یعنی فقط و فقط برای الله است تمام آن تصرفاتی که در آسمان ها هستند و همچنین تصرفاتی که در زمین، آنچه که در آسمان ها صورت می گیرد از پدیده های مختلفی اتفاقات مختلفی که بعضی ها را ما مطلع می شویم و بسیاری را مطلع و خبردار نمی شویم و خیلی اوقات می شود که از آسمان برای ما باران می بارد رحمت می بارد و گاهی عذاب و تصرفاتی که در زمین هست پدیده های که در زمین به وجود می آید اتفاقاتی که در زمین به وجود می آید مسائلی که در زمین به وجود می آید تمام این تصرفات و اختیارات فقط و فقط به دست الله است معنایش این است که به غیر از خدا از کسی نخواهید، اگر در زمین قرار است که الله آبادی بدهد الله می دهد کسی غیر از الله نمی دهد، باران را الله می دهد، قحط را الله از بین می برد، فرزند و اولاد الله می دهد، مریض را الله شفا می دهد، زندانی را الله از زندان آزاد می کند، مشکلات شما را گرفتاری های شما را الله حل می کند

«لله ما في السماوات وما في الأرض»

معنایش این است که فقط و فقط همه این تصرفات این احتیارات به دست الله است کسانی که اهل زبان و اهل لغت و اهل علم هستند می دانند که «لله» معنای حصر را می دهد یعنی فقط برای الله، برای هیچ کس غیر از الله این تصرفات نیست نه برای بشر هست، نه برای فرشته هست، نه برای جن هست، نه برای نبی هست، نه برای ملک هست، نه برای ولی هست و نه برای هیچ بنده ای، فقط و فقط این تصرفات و اختیارات و قدرت به دست الله است.

مجری:

بسیار خب بله و لله ما فی السماوات و ما فی الأرض، هرچه هست در حیطه قدرت خدا است، و سؤال این است که اگر کسی اهل علم باشد می فهمد که هیچ نوع ولایتی نه برای بشر هست نه برای جن هست، نه برای ملک هست، برای هیچ کس، نه برای ولی هست، چنین ولایتی نیست هیچ کس نمی تواند هیچ کاری بکند، بجز خداوند اگر کسی اهل علم باشد این را می تواند درک بکند.

استاد یزدانی:

بله متأسفانه ایشان، کلیپ قبلی برای یکی از مدرسین سراوان بود،  و ایشان مدرس هست در مدرسه دارالعلوم زاهدان و آنجا تدریس می کند و معاون آموزش آنجا هست، و هر هفته کلیپی از خودش می گذارد، و هیچ هفته ای نیست که عقاید وهابیت را ترویج نکند، حالا ما هفته های پیش کلیپش را پخش کردیم در بحث توسل و استغاثه و تبرک و این مسائل، اینجا هم ایشان بحث ولایت تکوینی را آمد  که انکار بکند، خب وهابی ها ولایت تکوینی را شرک می دانند، اینکه کسی شریک باشد در این عالم بتواند تصرفی انجام بدهد، یعنی می شود شریک خداوند، کسی بتواند کاری انجام بدهد در این عالم، ولایت تکوینی یعنی انسانی بقدرت خدا اجازه داشته باشد در این عالم تصرف بکند، وهابی ها این را می گویند این شرکت در کار خدا است و این شرک است هر کس همچین اعتقادی داشته باشد، ایشان هم دقیقاً می خواست همین حرف را بزند، ولی خب شما این آیه را در قرآن خوانده بود آیات دیگر را هم می خواندی، این همه آیه در قرآن کریم داریم که انبیاء الهی تصرف کردند در این عالم، حضرت عیسی بإذن خدا بیمار شفا می دهد، مگر شما می گویید شفا فقط به دست خدا است، ولی حضرت عیسی بإذن خدا بقدرت خدا بیمار را شفا می دهد، کور مادر زاد را شفا می دهد، بچه ای که از مادر بدنیا آمده اصلاً چشم ندارد کور هست حضرت عیسی شفا می دهد، مرده را زنده می کند، خب این تصرف کونی نیست چیست؟ این ولایت تکوینی نیست چیست؟ حالا از انبیاء پایین تر مگر شما آصف بن برخیا جانشین حضرت سلیمان (ع) هست، مگر نمی گوید من به طرفة العینی تخت بالقیس را از آنطرف عالم می آورم، خب این ولایت تکوینی نیست چیست؟ از این واضح تر ولایت تکوینی، پیامبر هم نیست، وحی هم نمی شود، ولی خدا به او قدرتی داده به او اذن داده که می تواند قبل از اینکه حضرت سلیمان پلک بزند تخت را از آن سر عالم بیاورد پیش حضرت سلیمان همان اجنه ای که شما می گفتید در این عالم هیچ تصرفی نمی توانند بکنند، طبق همان آیه قرآن کریم اجنه هم گفت ما می توانیم بیاوریم، خب اینها را چرا نمی بینی در قرآن کریم، این هم آیه خب برای پیغمبر ما مگر این همه تصرف در عالم اتفاق نیافتاده، مگر پیغمبر ما با اجازه خداوند شق القمر نکرده؟ که هنوز هم اثر آن شق القمر هست در روی ما، مگر پیغمبر بقدرت خدا بإذن خدا رد الشمس نکرده؟ رد الشمس همه علمای شیعه و سنی قبول کردند، سندهای صحیح در منابع شیعه و سنی دارد که پیغمبر رد الشمس کرده، مگر از این بهتر، حالا ازا ینها بگذریم من یکی دوتا مستند از، وهابی ترین وهابی ها، از سلفی ترین سلفی ها از ابن تیمیه برایتان بخوانم، که شما نسبت به ابن تیمیه ای که بزرگ شما است، امام شما است خیلی دیگر آبدیت شدید، امام شما این حرف ها را نمی زد، ببینید امام شما چه می گوید، کتاب مجموع فتاوای ابن تیمیه، جلد24، که بدستور ملک فهد در عربستان سعودی چاپ شده، صفحه 277، می گوید در یک روایت نقل شده که خداوند فرمود

«یا عبدی أنا أقول لشیء کن فیکون»

من هر وقت چیزی بخواهم انجام بشود فقط می گویم کن، با همین گفتن انجام می شود

مجموع فتاوای،ابن تیمیه، عربستان سعودی، ج24، ص 277

«أطعنی»

از من اطاعت کن

«أجعلک تقول لشیء کن فیکون»

تو از من اطاعت کن من کاری می کنم که تو هرچه بگویی انجام بشود

همان ولایت تکوینی، همان کن فیکونی که خداوند انجام می دهد، انسان می تواند با اطاعت از خداوند به مقامی برسد که کن فیکون بکند عالم را، هر کاری بخواهد بکند، در این عالم هر تصرفی بخواهد بکند می تواند، این ابن تیمیه است بزرگ شما است، خدای شما است، پیغمبر شما است،

«یا عبدی أنا الحی الذی لا یموت»

من حیّ هستم که هرگز نمی میرم

تو از من اطاعت کن من کاری می کنم که هیچ وقت نمیری، خب این را ابن تمیه می گوید، این چاپ وزارت اوقاف عربستان سعودی هست،  و ابن تیمیه شما دارد این حدیث را نقل می کند، این یک مستند از  ابن تیمیه حرانی، باز همین ابن تیمیه می گوید تصرف عالم تدبیر عالم در اختیار بندگان صالح خدا است، بندگان صالح خدا هم می توانند تدبیر عالم را در اختیار خودشان بگیرند، همان کاری که شما الآن می گفتید لله فقط هست، و حصر می کند، حصر کجا بود، چه حصری، چه حرفی، حصر هم باشد حصر حقیقی نیست، خدا می تواند با إذن خودش به هر کس هر قدرتی که بخواهد بدهد، مجموع فتاوای ابن تیمیه، جلد4، چاپ شده به دستور آقای ملک فهد، صفحه 379،

«و قد قالوا إن علماء الآدمیین مع وجود الالمنافی و المضاد أحسن و أفضل... و أما النفع المتعدی، و النفع للخلق،»

مجموع فتاوا، ابن تیمیه، عربستان سعودی، ص 379

اینکه به دیگران شما بتوانید نفع برسانید، به خلایق بتوانی نفعی برسانی نفع و ضرر می گویند فقط به دست خدا است، ولی اینجا ابن تیمیه چیز دیگری می گوید،

«و تدبیر العالم»

یعنی چه؟

«فقد قالوا هم تجری أرزاق العباد علی أیدیهم»

روزی دادن به دست چه کسی هست، رزاق چه کسی هست؟ خدا هست، ما هم می گوییم رزق خدا است، ولی گاهی خداوند این روزی دادن را به دست بنده های خودش می دهد، ابن تیمیه می گوید،

«و الجواب أن صالح البشر لهم مثل ذلک أکثر منه»

انسان صالح، بشر صالح خیلی کارها می تواند انجام بدهد، خیلی بیشتر از اینکه تو می گویی

اینکه تدبیر عالم نفع به خلق، روزی دادن به بنده ها،

«و ینزلون بالعلوم و الوحی و یحفظون و یمسکون و غیر ذلک من أفعال الملائکة»

این کارهایی که ملائکه در توان شان هست،

می گوید صالح بشر خیلی بیشتر از ملائکه قدرت دارند، اینها چیست، تدبیر عالم چیست، صالح بالاتر از اینها را می تواند، انجام بدهد، و بعد نمونه هایی را هم آقای ابن تیمیه می آورد،  ابن تیمیه شما می گوید تدبیر عالم روزی دادن به بندگان می تواند در دست بندگان صالح باشد، شما چکاره هستی در برابر ابن تیمیه؟ ابن تیمیه یک چیز می گوید شما یک چیز دیگر می گویید، ما چکار کنیم، حرف شما را قبول کنیم یا حرف ابن تیمیه را؟

مجری:

عذر خواهی می کنم، حالا یکی دیگر از آن کارها را هم که بعدش می گویند قرائت بفرمایید نسبت شفاعت ظاهراً هست

استاد یزدانی:

مثل شفاعت که پیغمبر هر کسی را بخواهد می تواند شفاعت کند.

یکی از مثال هایی که می زند مفصل بعدش، حرف زده، مثلاً آقای ابن عثیمین شان، دیگر زیاد هست، من نمی دانم از ابن عثیمین چقدر بخوانم، از کسانی از بندگان خداوند که در این عالم تصرفات زیادی داشتند،  اصل کتاب برای ابن تیمیه است، شرح برای آقای محمد الصالح العثیمین هست،  از مفتی های سابق عربستان سعودی هست، ایشان متوفای 1421، مجلد2، چاپ دار ابن جوزی، چاپ 6، سال 1421، این کتاب چاپ شده در مملکت عربی سعودی،در دمام، الإحساء و جدّة، و ریاض، نمایندگی دارد، این انتشارات، می گوید مذهب اهل سنت این است که ما کرامات اولیاء را تصدیق بکنیم، اینها حرف عجیب می زنند، اصل ولایت تکوینی شرک است، خب نمونه اگر از تاریخ بیاوریم فلانی در فلان جا فلان تصرف را در عالم کرد، فلانی نامه نوشت، رود نیل بدستور او دوباره جریان پیدا کرد، آتش خاموش شد، فلان کرد، فلان کرد، می گوید اینها کرامت است، خب اسمش را چرا عوض می کنی، مگر با اسم عوض کردن، فرق می کند، صورت مسئله عوض می شود؟ نمی شود دیگر، می گوید فلانی در عالم تصرف کرد، مرده را زنده کرد، مگر زنده کردن فقط بدست خداوند نیست؟ می گوید نه این کرامتش هست، خب همین است دیگر مگر ما غیر از این چیز دیگری می گوییم،

«و لهذا قال بعض العلماء ما من آیة لنبی من الأنبیاء السابقین إلّا و لرسول الله مثلها»

شرح عقیدة الواسسطیة، ابن تیمیه،  شرح ابن عثیمین، متوفای 1421، مجلد2، چاپ دار ابن جوزی، چاپ 6، سال 1421

و همینطور می گوید

«فأجیب بأنه جری ذلک لأتباع الرسول»

«فأورد علیهم أن الرسول لم یلق فی النار فیخرج حیّاً کما حصل لذلک ابراهیم»

مگر حضرت ابراهیم (ع) طبق آیه قرآن کریم هم هست، آتش برایش سرد شد، وقتی نمرودیان حضرت ابراهیم را در داخل آتش انداختند، آتش برایش سر شد، می گوید همین اتفاق برای پیغمبر ما هم افتاده، می گوید حتی برای پیروان پیغمبر هم افتاده، مثل آقای ابو مسلم خولانی، که دیگر ابو مسلم خولانی داستان زیاد دارد دیگر به آن نپردازیم، و مثال می زند حضرت عیسی مرده زنده می کرد، و برای بقیه هم اتفاق افتاده برای پیروان پیامبر ما هم اتفاق افتاده، مثلاً شخصی حمارش در وسط راه افتاده بود و مرده بود و دعا کرد، خدا زنده کرد، و همینطور کور را شفا می داد، مریضی بَرَص را شفا می داد، فلانی اینطوری انجام داد، فلانی اینطوری انجام داد، مفصل صلة بن أشیم اسبش را  بعد از مردن زنده کرد، اینقدر زیاد هست، از این مثال ها، چندین صفحه ایشان مفصل می آورد و برای بقیه مثال می زند، علم غیب برای بعضی ها مثال می زند، خب اینها چیست؟ می گوید اینها کرامت است،  خب چرا همین کرامت را برای اهل بیت شما قبول نمی کنید، ما اگر برای اهل بیت همچین کرامت هایی بگوییم اینها ما را تکفیر می کنند، علم غیب خدا فقط خبر دارد، برای خودشان اینها کرامت می شود، نکنید این کارها را، ولایت تکویتی جزو اعتقادات مسلم همه مسلمان ها است، بعضی از بندگان خداوند به مقامی می رسند، با رعایت انجام واجبات و ترک محرمات با همین کار به مقامی می رسند که هرکاری بخواهند در این عالم می توانند انجام بدهند،  خب روایت هم از ابن تیمیه برایتان خواندیم،  من یک روایت از صحیح بخاری هم بخوانم، آن هم روایت جالبی هست،  در صحیح بخاری آمده، صحیح بخاری، چاپ ریاض عربستان سعودی،  چاپ اول، چاپ وزارت اوقاف عربستان هست، حدیث معروف قرب النوافل، خیلی روایت قشنگی هست، که پیغمبر فرمود:

«من عادی لی ولیاً فقط آذنته بالحرب»

هر کس با یکی از اولیاء من دشمنی کند من با او اعلام جنگ می کنم

صحیح بخاری، چاپ وزارت اوقاف ریاض عربستان سعودی،  چاپ اول ، حدیث قرب النوافل

 حالا این در بحث جنگ جمل و صفین بدرد می خورد، با امیرالمؤمنین آنهایی که اعلام جنگ کردند در واقع با خدا اعلام جنگ کردند،  چون امیرالمؤمنین ولی الله هست قطعاً، و بعد خداوند در اینجا می فرماید

«و ما زال عبدی یتقرب إلیّ بالنوافل حتی أجبته»

هر کس نافله بخواند، نافله نماز مستحبی بخواند و زیاد بخواند

«فکنت سمعه الذی یسمع به»

من چشم او می شوم،

«و بصره الذی یبصر به»

من گوش او می شوم،

و من دست او می شوم که با آن بتواند کارهای خارق العاده انجام بدهد، من پای او می شوم هرجا که دلش بخواهد برود، هرچه از من بخواهد به او می دهم،

«و إن سألنی لأعطینّه و لئن استعادنی لأعیذنه»

 خب ببینید چه می گوید، روایت صحیح بخاری است، کسی فقط واجبات را انجام بدهد، بعد نماز نافله اش را هم بخواند، خدا می گوید من چشم او می شوم، من دست او می شوم،  من پای او می شوم، خب خدا چه کارهایی می تواند انجام بدهد؟ خدا می شوند همه چیز را یا نمی شنود؟  در لحظه و آن صدای همه انسان هایی که او را صدا می زنند می شنود،  کسی که نوافل را بصورت مداوم انجام بدهد، به این  مقام می رسد، خدا همه چیز را می بیند، روایت صحیح بخاری است، و خدا چشم او می شود، خدا دست او می شود،  پای او می شود، خدا هر کاری می تواند انجام بدهد، این بنده هم با نافله خواندن به این مقام می رسد، روایت صحیح بخاری هم هست دیگر،  ما چکار کنیم، سند روایت هم در صحیح ترین کتاب های شما است، متن هم که خیلی واضح و روشن هست، مطلب زیاد هست در بحث ولایت تکوینی، من فکر کنم همین اندازه کافی هست، اقایان دقت کنید، در برابر حق لجاجت نکنید،  لجاجت نکنید، می خواهید حرف بزنید قبل از آن یک مطالعه بکنید، یک پیش تحقیقی انجام بدهید که قبل از شما چه کسانی این حرف ها را زدند،  و چه کسی نزنده، امام شما ابن تیمیه یک چیز می گوید، و شما چیز دیگر.

مجری:

سلامت باشید خیلی ممنون و متشکر، آن چیزی که کفایت می کند بیان شده قطعاً و کسی که دنبال پیدا کردن حق هست، ان شاء الله به این مسیر رهنمون خواهد شد، ما کلیپ های زیادی هم داشتیم، اما حضرت استاد اگر اجازه بدهید برویم سراغ تماس های بینندگان و بپردازیم به عزیزانی که تماس گرفتند.

جناب آقای ابوالقاسمی از شاهرود پشت خط هستند، اقای ابوالقاسمی در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده:

سلام علیکم، الحمد الله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهم صلوات الله، سلام عرض می کنم خدمت شما جناب آقای مرعشی عزیز، خدمت آقای دکتر یزدانی بزرگوار و دوست داشتنی و همه بینندگان عزیز و شیعیان عزیز و عزیزان اهل سنت، من افتخار دارم که تمام برنامه هایتان را جناب آقای مرعشی عزیز با حرص و ولع نگاه می کنم، بعد این حرص و ولع خودم و دوستانم را برای دیدن برنامه می دانیم و لحظه شماری هم می کنیم برای تماشا و استفاده از این برنامه ها من این برنامه های شما را که نگاه می کنم، تکرارش را هم نگاه می کنم،  هدفم از تماس یک نظری بود که فقط با خود حضرت عالی می خواهم درمیان بگذارم، من قبلش هم سید بزرگوار خیلی عذر می خواهم، خیلی عذر می خواهم، من را ببخشید، به خاطر این نظری که می خواهم خدمت تان عرض بکنم، یک انتقاد یا حالا هرچه می خواهید اسمش را بگذارید،  مقدمة عرض کنم، که در عبقات الأنوار، ریحانة الحسین، در جواب عبد العزیز دهلوی تحفه اثنی عشری وقتی می خواهد جواب بدهد، شبهه ها را مطرح می کند،  تقویت می کند، این طرف و آن طرفش را بیان می کند، و بعد شبهه پخته شده تقویت شده را مطرح می کند، و جوابش را می دهد، ببخشید آقای مرعشی عزیز شما اگر یکبار تکرار برنامه تان را نگاه بکنید، شبهه ای که مطرح می شود حضرت عالی یک توضیحی قبلش می فرمایید، یک توضیحی بعدش می فرمایید،  سید بزرگوار باز هم عذر خواهی می کنم، این توضیح واضحات است،  و بعد درصد متنابه ای از برنامه صرف همین توضیحات حضرت عالی می شود با توجه به اینکه ما منتظر هستیم یک هفته دوستان خودم،همکاران خودم را می دانم که منتظر هستند و لحظه شماری می کنند اگر یک طوری مدیریت بکنیم که ما بتوانیم از برنامه ها بیشتر استفاده بکنیم، قطعاً ثوابش نثار شما سید بزرگوار خواهد شد، البته این نظریه هم در مورد کلمه طیبه و هم در حبل المتین جاری است، نظر بنده است باز هم عذر خواهی می کنم از شما،

مجری:

سلامت باشید تشکر می کنم از حسن نظر شما و اینکه همواره هم بیننده پای ثابت برنامه هستید، ان شاء الله تا جایی که امکانش باشد ما حتماً  این انتقاد یا پیشنهاد را بر دیده منت می گذاریم و حتماً به آن عمل خواهیم کرد، یک مقدار  از آن از این باب هست که حالا بقول خودتان توضیح واضحاتی هست که بعضی وقت ها این شبهه وقتی بیان می شود صرف اینکه ما دوتا جمله این کارشناس های شبکه های وهابی یا بزرگانی که کلیپ هایشان پخش می شود، کافی است این دوتا را ما کنار هم بگذاریم خودمان برای بیننده این را توضیح بدهیم تا خود بیننده هم  به تناقضی که در کلام اینها هست پی ببرد، خیلی وقت ها بیان کردنش از این باب هست، اما خب بسیار عالی اصل مطلب، مطلب بسیار راه گشایی بود تشکر هم می کنم از شما آقای ابوالقاسمی عزیز که از شاهرود تماس گرفتند.

جناب آقای رمضانی از بابل پشت خط هستند، آقای رمضانی درخدمت تان هستیم  بفرمایید.

بیننده:

سلام علیکم،بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله الذی جلعنا من المتمسکین بولایت امیرالمؤمنین و ائمة المعصومین علیهم السلام، خدمت استاد عزیز یزدانی و آقای مرعشی سلام عرض می کنم، امیدوارم ان شاء الله حال تان خوب باشد، بنده می خواستم هفته قبل که تولد آقا امیرالمؤمین، یگانه امیرالمؤمنین تاریخ تماس بگیرم ولی متأسفانه برنامه تان برگزار نشد که هم خدمت تان تبریک بگویم، و هم اینکه در مورد دفاع وهابیت از اهل بیت، جناب استاد یزدانی، بنده تقریباً سه سال است، حالا قبلاً خدمت تان عرض کردم،  از زمانی که سه سال قبل سال 97 مشرف به اربعین شدم، برای من سؤال پیش آمد، واقعاً این آقا امام حسین چه کسی هست که این همه آدم از ادیان مختلف، شروع کردم به تحقیق، این برنامه کلمه طیبه شما را زمانی که با استاد ابوالقاسمی تشریف داشتید در شبکه ولایت حتی آنها را هم دانلود کردم، و شروع کردم، نگاه کردن به این برنامه ها و جواب شبهات، که 99.9درصد،  می شود قسم خورد این شبهات همه اش تکراری است، مثل اینکه نمی دانم حالا شما فرمودید یا استاد ابوالقاسمی، که مثل اینکه صفحه گرامافون، از شبهه خوابیدن امیرالمؤمنین در بستر حضرت رسول گرفته تا کلمه مولا در غدیر یا افسانه ازدواج حضرت ام الکلثوم، بعد اینها همه جواب هایش معلوم است، حالا در آن برنامه اگر یادتان باشد یک نوجوان شیعه زنگ زده بود گفته بود که ما در کوچه مان سیزده بدر می آییم لطیفه می گوییم،  لطیفه من امثال برنده شد، لطیفه من این بود که آقای خدمتی برنامه گذاشته در دفاع از اهل بیت،  حالا داستان این وهابیت همین است، انواع توهین را می کنند، بعد الآن جدیداً هم که یک آدم معلوم الحال آمده گفته، پرچم دفتر کار من، حالا اصلاً لیاقت ندارد اسمش را ببرم، گفته که کلمه ای که روی نگین آقا امیرالمؤمنین نوشته شده، هست، پرچم من است، بعد جناب آقای حسین وند ما برادر بزرگوار ما گفت، البته به ایشان گفته بود در البدایه و النهایه است،  آقای حسین وند هم ثابت کرد که اصلاً چنین چیزی نیست، اول از اینکه اشتباه است، دوماً اینکه اصلاً چنین چیزی در آن کتاب نیست، اما یک سؤالی که از جناب استاد داشتم، الآن جدیداً استاد شریفی لایو می گذارند، در مرد احادیث بخاری و مسلم، و جدیداً هم در موردافک، ولی دردناک است، حدیث برای برداران اهل سنت و یا وهابیت، صحیح مسلم و صحیح بخاری، متأسفانه به جایی که می رسند می خواهند، یعنی ادعای دفاع از رسول الله دارند، استاد یزدانی، بنده قبل از اربعین فکر می کردم که آقای ابا عبد الله مظلوم ترین امام ما است،  در تحقیقاتم به آن جمله علامه امینی رسیدم که فرمودند، آقا امیرالمؤمنین، از آقا اباعبد الله مظلوم تر است، که در زنده بودن، آقا ابا عبد الله به ناموسش تعرضی نشد، ولی این حرف دل من است، من از وقتی که دارم تحقیق می کنم، حالا واقعاً دردناک است، بخدا قسم به همان کربلایی که رفتم، بعضی شبها بخاطر مظلومیت رسول الله،  گریه ام گرفته، و این اعتقاد قلبی من است، آن مظلومیت اهل بیت هم از رسول الله به ارث بردند، متأسفانه در کتاب هایشان بدترین توهین هایی که در وصف پدر و برادر خودشان قبول نمی کنند، ولی می خواهند بگوید این حدیث مثلاً در صحیح مسلم و بخاری دروغ است، این را نمی گویند، حاضر هستند به رسول الله و حتی به ناموس رسول الله که همان جناب عایشه هم باشد ما شیعه قبول نداریم را حاضر نیستندانکار کنند بنده یک سؤال داشتم، بعد خدا حافظی می کنم،  کلاً چهار فرقه اهل سنت علمای شان نظر شان درمورد صحیح بخاری و مسلم چه هست، آیا همه را قبول دارند، همه احادیث و روایت های صحیح مسلم و بخاری را؟ یا نه مثلاً می گویند، اسمش هم صحیح هست دیگر حالا من نمی دانم، کلمه صحیح یعنی همه درست اسـت، ولی آیا می تواند یک اهل سنت می تواند بیاید بگوید مثلاً این روایت را من قبول ندارم، آیا بقول آنها جمهور اهل سنت در مورد صحیح بخاری و مسلم که در زاهدان می آید ختم بخاری می گیرد و آن عربی اش را بدبخت جوان ها می خواندن ولی نمی دانند که به رسول الله و به ناموسش دارد توهین می شود، می خواستم ببینم علمای اهل سنت بزرگان اهل سنت نظرشان در مورد صحیح بخار و مسلم چیست، ممنونم مزاحم تان نمی شوم یا علی مدد.

مجری:

سلامت باشید، بزرگوارید خیلی ممنون و متشکر یا علی مدد خدا حافظ شما، جناب آقای رمضانی بودند از بابل که نکات ارزشمندی را تذکر دادند و سؤال شان را هم ان شاء الله مطرح خواهیم کرد.

جناب آقای محمد رضا از اصفهان پشت خط هستند، آقا محمد رضا در خدمت تان هستیم بفرمایید.

بیننده:

سلام علیکم خدمت شما و جناب آقای دکتر یزدانی، من یک شبهه ای این وهابی ها خیلی می اندازند که ذهن من را خیلی درگیر می کند، و از آنجایی که من نوجوان هستم خیلی شبهات در ذهنم پیش می آید، می خواستم ببینم می توانم بپرسم؟

مجری:

بفرمایید استقبال می کنیم

بیننده:

می خواستم بگویم که می گویند حضرت علی چرا از حق شان دفاع نکردند، در مورد حق خلافت چرا دفاع نکردند،  و نرفتند حق را از عمر و ابوبکر بگیرند.

مجری:

بسیار عالی ان شاء الله حضرت استاد پاسخگو خواهند بود، همین بود سؤال تان آقا محمد رضا؟

بیننده:

یکی دیگر هم بود اینکه در مورد اینکه من یکجا شنیدم که انگار می گفتند حضرات اهل بیت می توانند خودشان بدون حدس و جدا از بحث توسل قدرتی دارند که بتوانند حاجت بدهند، درست است؟

بعد می گفتند که آیه ایاک نستعین در  قرآن می گوید تنها از تو یاری می جویم، الآن برای چه در تناقض هست پس؟ من این را متوجه نمی شوم.

مجری:

بسیار خب خیلی تشکر می کنیم، جناب آقای آقا محمد رضا که از اصفهان همراه بودند، و سؤال شان را مطرح کردند، ان شاء الله از حضرت استاد پاسخ را خواهیم طلبید.

حضرت استاد اگر بفرمایید پاسخ ها را اولاً از عزیز مان جناب آقای رمضانی شروع بکنیم که سؤال شان را مطرح کردند، چهار فرقه اهل سنت،نظرشان راجع به صحیحین چیست؟

استاد یزدانی:

اول آن برادی عزیزی که انتقاد داشت از شما، گاهی لازم هست، یعنی من خدمت دوست عزیزمان بگویم گاهی درست است شما علاقه دارید برویم سر اصل مطلب ولی گاهی لازم هست که بعضی از آنها را توضیح داد، حالا شاید برای شما لازم نباشد، ولی خب همه بیننده ها در سطح شما نیستند، خیلی از بیننده ها همیشه پیگیری نمی کنند، مثل شما  به همه مطالب وارد نیستند، بعضی از اینها ممکن است تازه به جمع بیننده های ما پیوسته باشند، بنابر این ناچاریم گاهی حرف آن وهابی را بارها توضیح بدهیم با الفاظ مختلف تا قشنگ جا بیفتد، و همانطور که شما فرمودید، علامه میر حامد حسین نقوی، (ره) در کتاب عبقات الانوار، وقتی شبهه را مطرح می کند، مفصل توضیح می دهد تا کاملاً پخته بشود از این جهت هست، حالا گرچند می شود کمتر هم حرف زد.

اما بحث اینکه، سؤال ایشان بحث اعتبار صحیح بخاری و صحیح مسلم هست، ما یک مقاله ای داریم در سایت تحقیقاتی حضرت ولیعصر در بخش مقالات اعتبار بخاری و مسلم از دیدگاه اهل سنت، خب اصل کتاب بخاری و مسلم که برای اهل حدیث هست، اینها فرقه های متعدد دارند، اهل حدیث اشاعره و ماتردیده و سلفی ها، کتاب برای اهل حدیث هست، کلاً آنها حدیث می نوشتند، بقیه ماتریدی ها و اشاعره خیلی دنبال حدیث نبودن، آن زمان، اصلاً اهل این مسائل نبودندف کتاب را اهل حدیث نوشتند ولی علمای امروزی اهل سنت چه از فرقه های ماتریدی، چه از اشعری، و چه از سلفی همه بلا استثناء جز یک عدۀ خیلی کمی، بعضی از آنها همه روایات بخاری و مسلم را صحیح می دانند، بلا استثناء، و تعصب عجیبی هم دارند روی این کتاب، که 2761، روایت بیشتر ندارد، همه اش دارد، بدون مکرراتش که می شود نزدیک به هزارتا روایتش با خود قرآن در تضاد هست، حرف های عجیب و غریب روایاتی که نمی شود اینها را قبول کرد، واقعاً وجود دارد، ولی لجاجت می کنند روی این روایات و می خواهند حتماً این روایات را قبول کنند حتی اگر به آبروی پیغمبر بربخورد، حتی اگر به آبروی همسر پیغمبر برخورد، خب این روایات خیلی روایات فجیهی هست، روایایت که در بحث افک و این مسائل هست، کتابی علامه سید جعفر مرتضی در این موضوع دارد خیلی کتاب خوبی هست حتماً بینندگان عزیز آن کتاب را در بحث افک بخوانند و مطالب بسیار خوبی در آنجا جمع کرده، به هر حال اینها همه شان جز یک عدۀ کمی مثل آقای البانی که به بعضی از روایات بخاری و مسلم اشکال گرفتند بقیه همه حاضرند قسم بخورند، حتی گفته اند ما در آن مقاله آوردیم که در جنگ اگر کسی بخاری و مسلم زیر بغلش باشد، در آن جنگ شکست نمی خورد، مغول را ما چطور شکست دادیم؟ چون چنگیز خان وقتی شروع کرد از مغولستان همینطور شهرها و کشورها را فتح کرد تا رسید به بغداد، بغداد را هم فتح کرد، اما شامات که رسید شکست خورد، شما چطوری پیروز شدید بر این تاتارها و مغول ها، می گوید ما صحیح بخاری زیر بغل مان داشتیم، تا این حد اینها می گویند اگر در یک کشتی صحیح بخاری باشد آن کشتی دیگر غرق نمی شود؛ از این حرف ها دارند درباره بخاری و مسلم می توانید در آن مقاله ببینید، اعتبار کتاب بخاری و مسلم از دیدگاه اهل سنت، در گوگل هم سرچ بزنند می آید، در سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر که سالها پیش یکی از محققین ما کار کردند، و بسیار مقاله خوبی هست.

مجری:

بسیار عال خیلی ممنون این جواب سؤال آقای رمضانی بود، آقا محمد رضا دوتا سؤال پرسیدند یکی اینکه حضرت آقا امیرالمؤمنین چرا از حق شان دفاع نکردند،

استاد یزدانی:

چه کسی می گوید دفاع نکردند؟ اصلاً چرا نباید دفاع بکند از حقش؟ دوتا مقوله هست، یک مقوله اینکه امیرالمؤمنین باید شمشیر می زد و شمشیر نزد، یک مقوله اینکه می آمد با استدلال و دلیل حق خودش را ثابت می کرد، بله امیرالمؤمنین به دستور پیغمبر شمشیر نزد، بخاطر آن مصالحی که پیغمبر صلاح می دانست،  یا اصل اسلام در خطر بود، یا امتحان مسلمان ها است، و دلایل متعدد که سر جای خودش بحث شده و بررسی شده، امیرالمؤمنین دست به شمشیر نزد به دستور پیغمبر، که روایتش در کتاب های شیعه و سنی هست، ولی چه گفته از حق خودش حرف نزده؟ در زمان سقیفه رفت از غدیر صحبت کرد، در زمان انتخاب خلیفه دوم، خلیفه سوم، در زمان حکومت خودش، هرجا که رسید، از حق خودش گفت، از غدیر گفت، از فضائل خودش گفت، از اینکه اولین مسلمان هست، از اینکه جای پیغمبر خوابیده، از اینکه فلان جا شمشیر زده، از اینکه پیغمبر حدیث رایت را گفته، امیرالمؤمنین کجا بوده که  از حق خودش دفاع نکرده، هر جا بحثش پیش آمده، امیرالمؤمنین حق خودش را گفته، از مردم هم اعتراف گرفته همه احادیث را شما ببینید امیرالمؤمنین به آن احتجاج کرده، حالا یک مقاله باز این دوست عزیزمان نوجوان هم هست، من به ایشان توصیه می کنم، با سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر انس بگیرند، تمام شبهاتی که در ذهن شما هست، و ممکن است در ذهنت پیش بیاید ما سالها پیش به آن در سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر جواب دادیم، برنامه های متعددی در شبکه ها رفتیم متن این مسئله موجود است همین را شما سرچ بزنید چرا دفاع نکرد، همین جمله چرا دفاع نکرد را شما سرچ بزنید در قسمت مقالات و برنامه هایی که آنجا هست، سرچ بزنید می آید مقاله مفصلی ما در این مسئله آوردیم که چرا امیرالمؤمنین از حق خودش دفاع نکرد، و سایر مسائل این هم چون بحثش هست و دلایل مفصل هست، مستندات مفصل هست، من ارجاع می دهم، به همان سایت مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولیعصر، کلمه دفاع را هم سرچ بکنند این مقاله می آید.

مجری:

بسیار عالی خیلی هم خوب، این هم دیگر بجز ماهی دادن ماهی گیری یاد دادن هست، که به آقا محمد رضای عزیز هم این توصیه را داشتند جناب استاد.

سؤال دوم شان هم این بود که  ما در قرآن این را داریم که مثلاً حالا چه نسبت به حضرت عیسی که نام برده شد از ایشان، ایشان با اذن الهی اجازه این را پیدا کرد که مردگان را زنده بکند، کور مادر زاد را شفا بدهد؛ اما جزء شبهاتی که مطرح می کنند شبکه های وهابی این هست که اینها ولایت تکوینی شان بدون اذن از خداوند هست، و می توانند خودشان مستقلاً چنین ولایتی را اعمال بکنند، آیا این درست هست؟

استاد یزدانی:

خب اگر کسی همچین اعتقادی داشته باشد، از نظر ما مشرک هست، کسی در این عالم سر سوزنی بتواند اثری بگذارد، بدون اذن الهی بدون قدرت الهی خب این مشرک هست، شک و شبهه ای نیست، اگر کسی اعتقاد داشته باشد امیرالمؤمنین با قدرت خودش کاری را انجام می دهد، حاجتی را می دهد، اصلاً کاری انجام می دهد، حرف می زند، بدون اذن الهی و بدون قدرت الهی این مشرک هست،شک و شبهه ای در این نیست، ما اگر می گوییم امیرالمؤمنین حاجت می دهد، امام حسین حاجت می دهد، امام رضا حاجت می دهد، همه مان بلااستثنا اعتقاد داریم به اذن الهی هست، این ولی الله هست، این خلیفة الله هست، حضرت مهدی خلیفة الله در سراسر عالم هست، روایات شیعه و سنی این را ثابت می کند، علمای بزرگ اهل سنت این را اعتراف کردند، که المهدی خلیفة الله، روایت از پیغمبر است، وقتی خلیفة الله هست، ما هر وقت صدایش بزنیم، او خلیفه خدا هست، صدای ما را می شنود، همان روایت قرب نوافل را خدمت تان خواندم کسی که از من اطاعت بکند، روایتی که ابن تیمیه گفته بود، کسی که از من اطاعت بکند، من به او قدرت می دهم هر کاری بخواهد انجام بدهد، کن فیکن بکند عالم را، می تواند و اهل بیت(ع) جانشینان خدا هستند، ولی الله هستند، جانشین خدا، و خلیفة الله هستند، ما اعتقاد داریم اینها حاجت می دهند با قدرت خدا به اذن خدا اگر کسی خلافش را اعتقاد داشته باشد، ما هم او را مشرک می دانیم،

مجری:

چطور با ایاک نستعین جمع می شود این؟

استاد یزدانی:

خب این کمک گرفتن از اهل بیت در هر حال کمک گرفتن از خدا است، ما می گوییم اینها ولی الله هستند، خلیفة الله هستند، همانطوری که الآن آن بیننده عزیز تماس گرفت اینکه مطلق نیست، ایاک نعبد و ایاک نستعین، ما فقط خدا را عبادت می کنیم و فقط از خدا کمک می گیریم، اگر بخواهد مطلق باشد کمک گرفتن از برادر و پدر و مادر، و خواهر، و بقیه مردم که اینها همه شرک می شود، نه اینطوری نیست، مقصود، ما اگر می گوییم، از اهل بیت کمک می گیریم، جون خدا به اینها اذن داده، خدا به اینها قدرت داده که جاجت بدهند، پس کمک گرفتن از اهل بیت (ع) در واقع کمک گرفتن از خود خدا هست، و این عین توحید است، نه اینکه خلاف توحید باشد، این عین توحید است، کمک گرفتن از اهل بیت در واقع کمک گرفتن از خدا است، چون اینها جانشین خدا هستند، خدا به اینها اذن داده و قدرت داده.

مجری:

احسنتم بسیار خب خیلی ممنون و متشکر خیلی لطف کردید حضرت استاد، تشکر می کنیم از شما، و همه شما بینندگان عزیز و ارجمند هم ان شاء الله در سایه لطف و عنایات حضرت امام زمان ان شاء الله قرار بگیرید، تا دیدار آینده خدا نگهدار.

 

 

 

 

 


کلمه طیبه>

امام عصر ارواحنا فداه پاسخ به شبهات شبکه های وهابی حدیث ثقلین فضایل اهلبیت علیهم السلام شیعه صحیح سنن الترمذی البانی اهل سنت حدیث صحیحه کتاب الله و عترتی