تاریخ بدون روتوش

قسمت پنجاه و نهم برنامه تاریخ بدون روتوش با کارشناسی استاد حسینی
موضوع : آیا نوروز عید ملی است یا زرتشتی ؟


  عنوان برنامه: تاریخ بدون روتوش

موضوع برنامه: واکاوی در مورد تاریخ ایران باستان «ویژه برنامه نوروز»

تاريخ: 03/ 01/ 1400

استاد: آقای دکتر حسینی

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم؛ عرض سلام، ادب و احترام خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی ولی عصر، شما بیننده هیجدهمین قسمت از سلسله برنامه های تاریخ بدون روتوش در فصل دوم هستید که این برنامه در ایام نوروز تقدیم حضور شما می شود برای شما در آن زمان پخش می شود و قرار است ما یک سری از اتفاقاتی که در ایام نوروز و قبل از نوروز می افتد را یک بررسی نسبت به آن داشته باشیم ولی رویکردمان همان بحث ایران باستان و زرتشتی گری است.

ارتباط این مسائل را با آیین زرتشت و ایران باستان و این که ببینیم واقعاً بعضی از این سنت ها آیا ملی است؟ آیا زرتشتی است؟ و یا اصلاً نه ملی و نه زرتشتی است؟ در این مورد می خواهیم با شما صحبت بکنیم امیدوارم که ان شاء الله این برنامه را می بینید آخرش یک باز نگری نسبت به دیدگاه تان اگر خلاف آن چیزی است که مستندات می گویند نسبت به این مسائل داشته باشید.

اتفاقاتی که در ایام نوروز می افتد ما وقتی که به تحویل سال شمسی نزدیک می شویم یک سری سنت های درست یا غلط قبل از تحویل سال اتفاق می افتد یک اتفاق خود تحویل سال و نوروز است و یک اتفاق دیگر ثبت 6 فروردین به عنوان سالروز ولادت زرتشت است که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی اتفاق افتاد.

اولاً ما یک مسئله را باید مشخص کنیم آیا نوروز یک جشن زرتشتی یا یک جشن ملی است؟ ببینیم تفاوتش چه است؟ تفاوت این است اگر نوروز یک جشن ملی باشد متعلق به این سرزمین است و سرزمین های دیگری که در آن زمان بودند وسعت ایران در آن زمان بیشتر از آن چیزی بود که داریم با این اضلاع سیاسی به آن نگاه می کنیم.

اگر ملی باشد متعلق به همه است ولی اگر زرتشتی باشد مختص به یک آیین خاص است این را باید خدمت شما عرض بکنم که اساساً زرتشتی ها دو تا عید داشتند یک عید کبیر و یک عید صغیر (عید بزرگ و کوچک) و عید بزرگ زرتشتی ها بر اساس آن چه که خود زرتشتی ها گفتند 1 فروردین نیست با همدیگر ببینیم.

کتاب دانشنامه مزد یسنا آن سوالاتی که در برنامه از زرتشتی ها دارم تکرار خواهم کرد عمداً طرح این سوالات را در این قسمت از برنامه به تأخیر انداختم. کتاب آیین زرتشت واژه نامه های توضیحش است دانشنامه مزد یسنا که جناب آقای دکتر جهانگیر اوشیدری نوشتند. در این کتاب صفحه 450 وقتی در مورد نوروز توضیح داده است این گونه می نویسد که نوروز که آن را به جمشید نسبت می دهند یکی از جشن های بزرگ ملی ایرانیان است. ملی نه یک جشن زرتشتی سایر اسناد را هم به شما نشان می دهم که در آغاز بهار و اولین روز سال و اول فروردین ماه برگزار می شود پس نوروز یک جشن ملی در اول فروردین است؛ اما نکته جالب این است که در ادامه ایشان می آورد و می نویسد در تاریخ از دو نوروز بزرگ و کوچک یاد شده ببینید شخص زرتشتی چه می گوید؟

نوروز بزرگ نزد زرتشتی ها چه نوروزی است؟ روز 6 فروردین است که ایشان ادعا می کند بنا بر سنت مصادف با زاد روز خجسته زرتشت است به آن می رسیم که ببینیم واقعاً هم چین چیز هست یا نیست؟ چقدر این ادعا با واقعیت هم خوانی دارد؟ و از احترام و تقدسی خاص بهرمند است که هنوز میان زرتشیان اثرات ویژه آن باقی است؛ یعنی اصلاً زرتشتی ها روز اول فروردین را عید بزرگ خودشان نمی دانند 6 فروردین را این جا آورده گفته عید بزرگ ما است. 1 فروردین را عید کوچک می دانند.

 مصدر بعدی در کتاب شمع و لنگری این کتاب را انتشارات هیرومبا چاپ کرده گوشه ای از آداب و رسوم زنده زرتشتیان یعنی چه؟ یعنی آن آداب و رسومی که بین زرتشتی ها هنوز زنده است یعنی هنوز به آن مقید هستند و اجرایش می کنند را در این کتاب مطرح کرده که نگارشش توسط خانم کتایون مزداپور و ویدا نقال است.

در صفحه 90 تصریح می کند نسبت به این مسئله و می گوید خصوصیت نوروز از نظرگاه ذاتی طبیعی و اصلی آن داشتن وجهی تقویمی و جهانی است ربطی به آیین زرتشت ندارد. این جشن با تغییر فصل و آمدن بهار پس از زمستان یکتایی و وحدت دارد جشن های بهاری در سراسر جهان و در همه فرهنگ های بشری است نه فقط زرتشتی گری، حتی بر اساس این کلام نه فقط فرهنگ ایران و به قول استاد و دوست دانا و دانشمندم آن را از 100 هزار سال پیش هم جشن می گرفتند و حتی جانوران هم در این جشن نباتی مشارکت می ورزند.

جلوتر که می رویم در این کتاب تصریح می کند صفحه 118 جنبه ملی، دولتی و دینی و زرتشتی، آداب نوروز از هم جدا است اگر این جشن، یک جشن زرتشتی بود دیگر از هم جدا نباید می بود اگر زرتشت این را آورده بود یک جشن زرتشتی می شد در ادامه مسئله ای را آورده که نوروز ایرانی یکی از دنباله تاریخی جشن رومی است که قدمتی در ایران باستان داشته است و توضیحاتی در موردش می آورد که من به خاطر ذخیره وقت در برنامه دیگر این موارد را خدمت تان قرائت نمی کنم.

یک کتابی است که نکاتی مهمی در مورد نوروز در آن آمده کتاب گاه شماری و جشن های ایران باستان نویسنده جناب آقای هاشم رضی که معرف حضور شما عزیزان است البته این کتاب پاورقی هم دارد. در صفحه 272 ایشان مطرح می کند که در تاریخ، از دو نوروز بزرگ و کوچک یاد شده همان مسئله ای که در دانشنامه مزد یسنا آمده بود. دو تا نوروز یک نوروز بزرگ، یک نوروز کوچک؛ نوروز بزرگ چه زمانی است؟ آیا عید اول فروردین، نظر زرتشتی ها است؟ آیا شروع بهار است؟ نه نوروز بزرگ روز 6 فروردین است. اصلاً نوروز اصلی شان را این ها 6 فروردین معرفی کردند که بنا بر سنن زاد روز خجسته زرتشت می شود. آیا 6 فروردین زاد روز زرتشت هست یا نیست؟ این جلسه یک نگاهی به مسئله اش می کنیم.

در این مسئله که چرا نوروز اصلی اول فروردین نبوده و 6 فروردین دانستند و پس از 5 روز در ششم آن برگزار می شد از لحاظ تحقیقات و پژوهش ها بسیار مهم جلوه می کند. این هم نکته جالبی است می گوید اغلب روایات حاکی از این است که پادشاهان 5 روزی را جشن می گرفتند و روز ششم فروردین را خلوت می کردند و به خود و خواستار ویژگی می دادند یعنی از امور مردم فاصله می گرفتند.

پس تا این جای کار نوروز یک جشن زرتشتی نیست اصلاً‌ بر اساس آن چه که زرتشتی ها گفتند و آن چه که حتی ادعا کردند در ایران باستان بوده جشن بزرگ، جشن اول فروردین، جشن شروع بهار نبوده 6 فروردین را این ها به عنوان جشن بزرگ و عید بزرگ معرفی کردند و اول فروردین را گفتند جشن عید کوچک (عید صغیر) است.

همچنین در کتاب گاه شماری و جشن های ایران باستان نوشته آقای هاشمی مطلب دیگری در صفحه 278 آمده مسئله مهم دیگر آن که علت نوروز و این جشن طبیعی را به انگیزه دینی متحول کردند و این تداعی حاصل شد که ماه فروردین، ماه فَرَوحرهای مقدس و جشن ویژه آنان است چنان چه در نقد و بررسی روایات خواهیم دید که جشن نوروز یک جشن طبیعی است که به سبب آغاز بهار، اعتدال هوا، مساوی شدن شب و روز و رستاخیز و تجدید حیات طبیعت پس از زمستان آن هم اهمیت پیدا می کند.

می گوید این جشن، یک جشن باستانی بود بعداً رنگ و بوی دینی به آن دادند برخی ها ادعا کردند زرتشتی ها این جشن را می گرفتند و عید نوروز را جشن می گرفتند در حالی که چنین چیزی نبوده است. صفحه 274 این کتاب به همین مسئله اشاره شده که نزد ایرانیان جشن نوروز بسیار قدیمی است.

 اما نکته دیگر خدمت شما عرض بکنم در کتاب گاه شماری و جشن های ایران باستان که آقای هاشم رضی نوشته یک مسئله را ‌آوردند و یک پاورقی زدند یعنی فراتر از این که جشن نوروز، یک جشن زرتشتی نیست فراتر از این که زرتشتی ها گفتند جشن بزرگ ما شروع بهار و فروردین نیست و ششم فروردین است. یک نکته دیگری در این کتاب آمده گاه شماری و جشن های ایران باستان، صفحه 329 از ابتدای آفرینش همواره شاهان،‌ آغاز سال را با نوروز تعیین می کردند و این امر برای همه مردمان موردی شناخته شده و طبیعی است و فر و شکوه آن از روزگار کهن و باستانی است مردم، نوروز را بر پا داشته جشن گرفته و در این روز به شادمانی و کارهای نیک پرداختند در ایام آن آسودگی کرده و به آسایش می گذراندند. این ملی بودن را نشان می دهد.

 نکته ای که مهم است در پاورقی است جالب توجه این است که در ادبیات دینی زرتشتی، سخنی از نوروز (که جزء جشن های ملی بوده از چند تا جشن سخنی نیامده یکی اش نوروز است) نیست. به خاطر چه؟ می گوید احتمالاً این اعیاد، اعیادی که اعیاد ملی هستند با اعیاد بومی پیش از آریاییان مربوط بوده هیچ ربطی به آیین زرتشت ندارد. اگر یک کسی می خواهد بگوید این مطلبی که در پاورقی صفحه 107 آمده مطلب غلطی است در اوستا در مورد نوروز سخن داریم در گاهی از زرتشت سخن داریم بیایید به ما نشان بدهید کجای اوستا و کجای گاتاها همچنین مسئله ای آمد؟ این بخش اول عرائضم.

پس جشن نوروز، یک جشن ملی و تاریخی است البته بر اساس اعتقادات اسلامی، شیعی رنگ و بوی دینی هم دارد و می تواند سالگرد شمسی غدیر باشد که همان ایام است اگر به تبدیل تقویم نگاه بکنید با آن بحث الان کار نداریم.

 یکی از سنت های که باستان گراها گفته اند زرتشتی ها دارند یا داشتند این بوده که در ایام نوروز دخترهای را در منطقه ای می فرستادند برای این که، این ها شنا بکنند. بر اساس آن اسطوره عجیب و غریب نمی دانم بگویم توهین آمیز که زرتشتی ها نقل کردند نطفه زرتشت در یک رودخانه ای ریخته شده بر اساس اوستا 99999 وجود هم از این نطفه نگهداری می کنند برخی ها گفتند این نطفه به ماه رفت و برگشت این ها را قبلاً مفصل در فصل اول برنامه تاریخ بدون روتوش خدمت تان عرض کردم و آن دخترانی که وارد رودخانه می شوند نطفه زرتشت وارد بدنش می شود باردار می شود.

من این را به شما نشان بدهم. کتاب دیدی نو از دینی کهن مفصل ترین کتابی است که در زمینه فلسفه زرتشت نوشته اند دکتر فرهنگ مهر کتاب فلسفه زرتشت ایشان در صفحه 128 مسئله ای که مطرح می کند این است. ممکن است داستان اسطوره ای که 3 تخم زرتشت در دریاچه ای نزدیک رودخانه هیرمند در سیستان ریخته شد و 3 دختر باکره ای که در آن دریاچه شنا کنند از آن تخم ها بارور شده و در هر هزاره ای یک سوشیانس پدیدار می شود با محل زایش زرتشت بی ارتباط نباشد.

چرا ایرانی ها گفتند زرتشت در سیستان به دنیا آمده به خاطر این که گفتند نطفه اش در آن رودخانه ریخته شده واقعاً اگر بخواهم این جا طرح مسئله بکنم این را چه کسی گفته؟ آیا خود زرتشت تعریف کرده؟ دیگران آمدند این را نقل کردند در این سمت و سو نمی خواهم بیافتم وگرنه می شد ده ها سوال در مورد همین ادعای که شده مطرح بکنیم. نمی خواهم برداشت توهینی از سخنان بنده بشود فکر می کنم همین عبارتی که نشان دادم گویای این اتفاق بود.

در کتاب سوشیانس جناب آقای ابراهیم پور داود موعود مزد یسنا ایشان در کتاب شان بعد از این که ادوار مختلف را از دیدگاه آیین زرتشت توضیح می دهند که به چه شکل است؟ به 4 دوره 3 هزار ساله زمین تقسیم می شود که از این ها عبور می کنیم به این جا می رسیم ایشان در صفحه 13 کتاب سوشیانس از یک نطفه یاد می کند.

این سوشیانس ها از نطفه و پشت خود زرتشت هستند. اولاً چطور از آن نگهداری می شود؟ فروحرهای مقدس و توانای پاکان را می ستاییم بخشی از اوستا را آورده که 99999 نفر از آنان به پاسبانی نطفه زرتشت مشغول هستند. مقصود از این نطفه چیست؟ همان نطفه ای است که سوشیانس ها از آن تولد خواهند یافت.

زرتشتی ها می گویند سوشیانس از نسل خود زرتشت است مستقیم از نسل زرتشت باید باشد با این تعابیری که دارند بین زرتشت و سوشیانس یا آن موعودی که دارند فاصله زمانی است چطوری این نسل به آن می رسد؟ می گویند آقای زرتشت نطفه اش را در یک رودخانه ای ریخته وارد بدن یک خانم می شود. ربطش به عید چه بود که ما داریم اشاره می کنیم؟

این ها می گویند در کنار دریاچه هامون در سیستان که بعضی ها آن محل را مشخص کردند یک اتفاقی می افتد صفحه 35 کتاب سوشیانس آقای ابراهیم پور داود به نزدیک دریاچه کیان سو، کوهی است موسوم به کوهْ خدا، کوهِ خدا قومی از خدا پرستان و پرهیزکاران طبیعتاً زرتشتی هستند دنبال موعود زرتشتی می گردند در بالای آن، جای دارند.

هر سال در هنگام نوروز (همین نوروزی که پشت سر گذاشتیم یا به این سنت عمل کردند یا عمل نکردند اگر بگوید عمل نکردند در گذشته عمل می کردند بیایند بگویند چرا الان دیگر این اتفاق را پی گیری نکردند و اگر عمل بکنند که دیگر واویلا) هر سال در هنگام نوروز دخترهای را در منطقه کیان سو می فرستند تا در آن آب شنا بکنند (خودشان را بشویند) وقتی زمان ظهور موعود هوشیدر فرا رسد 30 سال پیش از آغاز هزاره وی یعنی 30 سال قبل از پایان پذیرفتن دهمین هزاره دوشیزه ای 15 ساله که خاندانش را مشخص کردند به بهروز می رسد و سلسله اش به پسر زرتشت می رسد در آن آب تنِ‌ خویش خواهد شست جرعه ای از آن نوشیده حامله خواهد گشت پس از 9 ماه پسری بزاید موسوم به هوشیدر، چون این پسر به سن 30 سالگی برسد به مکالمه با اهورامزدا موفق آید.

یعنی در ایام نوروز این ها گفتند دختران مان را در رودخانه می فرستیم شنا بکنند زرتشت قبلاً نطفه اش را در رودخانه ریخته قرار است باردار بشوند. این حرف یعنی چه؟ یعنی واقعاً یک همچنین اعتقادی مسلمان ها و شیعیان راجع به منجی داشتند شما چه می گفتید؟ اگر یک همچنین حرفی را مسلمانان زده بودند شما چه می گفتید؟ یک ذره انصاف داشته باشید برخی از عباراتی که آوردند اذیت کننده است. در صفحه 142 و صفحه 46 آقای ابراهیم پور داود در همین کتاب راجع به کتاب سوشیانس شان توضیح داد که قضیه مادر موعود زرتشتی و بارداریش به چه شکل است؟

این هم یکی از اتفاقاتی که می گویند در ایام نوروز در این رودخانه آب تنی کردن خانم های که قرار است یکی شان به عنوان مادر زرتشت باشد. یکی از اتفاقات دیگری که در قبل از نوروز می افتد و برخی ها تصور می کنند این سنت، سنت زرتشتی است قضیه چهارشنبه سوری است. قضیه چهارشنبه سوری چه است؟ در ایران در چهارشنبه آخر سال یعنی روز سال نو مشخص بشود چهارشنبه قبلش، کسانی که در ایران هستند می دانند یک مراسمی تحت عنوان چهارشنبه سوری از جانب برخی ها برگزار می شود.

شکل های جدیدش، استفاده از مواد منفجره و محترقه است و آتش روشن کردن در کنارش است این سنت آیا یک سنت رزتشتی است یا خیر؟ می خواهم چند تا اسکن به شما نشان بدهم در کتاب دانشنامه مزدیسنا جناب دکتر جهانگیر اوشیدری ایشان در کتاب شان واژه ها را دانه دانه آورده و در موردش توضیح داده ذیل واژه سوری (همان جشن) صفحه 333 توضیحی می دهد که یک رسمی قبل از عید وجود داشته که به چه شکل بوده است؟

ولی در مورد چهارشنبه سوری چه می گوید؟ شک نیست که افتادن این آتش افروزی به شب آخرین چهارشنبه سال (یعنی چهارشنبه سوری) پس از اسلام که ایرانیان باستان شنبه و آدینه نداشتند یعنی چه؟ توضیح بدهم در روزشماری زرتشتی ها هفته وجود ندارد، چطوری وقتی هفته وجود ندارد شما چهارشنبه را مشخص کردید که چهارشنبه سوری باشد؟

آیین شمارش زرتشتی ها به این شکل که هر روز از روزهای ماه را به یک روزی نامگذاری می کنند مثلاً روز اول فروردین، روز دوم و فلان و ... تا آخرین روز ماه، هفته ندارند. وقتی هفته ندارند چهارشنبه و دوشنبه و یکشنبه و جمعه در طول یک ماه معنا پیدا نمی کند که بخواهی بگویی چهارشنبه اش این مراسم می گیرند ایشان می خواهد به این اشاره کند می گوید چه بسا اصلاً‌ بعد از اسلام چهارشنبه سوری وارد ایران شده است.

چون روز چهارشنبه نزد اعراب روز شوم و نحسی بود لذا برای رفع نحسی (ایشان یک سنت عربی دانسته) لذا برای رفع نحسی اقداماتی می کردند، بنابراین چهارشنبه سوری جزء جشن های ایرانیان باستان نیست. یعنی نه تنها جزء جشن های زرتشتی نیست بلکه جناب آقای جهانگیر اوشیدری زرتشتی در کتاب دانشنامه مزدیسنا می گوید چهارشنبه سوری جزء سنت های باستان هم نیست.

کتابی به نام کتاب کلثوم ننه هست این کتاب، کتاب معروفی است چون سبک خاصی دارد در موردش یک توضیحی خدمت شما بدهم کتاب کلثوم ننه را آقا جمال خوانساری نوشته ایشان از فقهای شیعه بوده منتها به زبان طنز برخی از خرافات را توضیح داده و به چالش کشیده. ادبیات کتاب، ادبیات طنز است برخی از فقهای ما یک سری مباحث فقهی را گاهی به صورت طنز مطرح کردند.

در این کتاب ریشه چهارشنبه سوری را چه گفته؟ می خواهم یک سخنی مؤید برای کلام آقای جهانگیر اوشیدری بیاورم. صفحه 74، باب 8 بر اساس این کتاب ریشه چهارشنبه کجا بوده؟ دوره صفویه را می گوید بدان که 13 صفر و چهارشنبه آخر صفر نه آخر اسفند که در اصطلاح چهارشنبه سوری گویند واجب است زدن سازها چون این 2 روز بلای بسیار از آسمان نازل می شود به سبب زدن سازها رفع یا دفع بلا می شود.

واقعاً آن حرفی که زرتشتی ها گاهی مطرح کردند چهارشنبه یک رسم ایرانی نبوده است و چه بسا بعد از اسلام و از جانب اعراب وارد شده است یک مؤید این شکلی دارد که حداقل دارد آن دیدگاه و آن نظر را تقویت می کند در صفحه 123 در مورد چهارشنبه سوری نکاتی را می گوید اجماعی علما است که در شب چهارشنبه سوری (آن جا 2 شب ماه صفر را گفته این جا در شب چهارشنبه سوری می گوید چهارشنبه آخر صفر که الان چهارشنبه آخر سال شده) باید چه کار بکنند؟ یک ظرفی را بیاورند از بالای پشت بام پایین پرتاب بکنند این که می گوید اجماعی علما است دارد به زبان طنز این را مطرح می کند و می خواهد بگوید عوام می آیند دین مردم را دست کاری می کنند یا می خواهند بسازند یا بعضی وقت ها بدعت هایی هم می آورند.

نکته بعدی در مورد چهارشنبه سوری، جناب خانم دکتر کتایون مرزبان پور یک مصاحبه ای دارد میراث زرتشت پیام آور راستی ابتدای این مصاحبه توضیح می دهد سرکار خانم دکتر کتایون مرزبان پور متولد یزد، 1322، تحصیلاتش را کجا گذرانده است؟ بعد می رسد به کتاب های که ایشان تألیف می کنند و متن مصاحبه ای که با ایشان داشتند. صفحه 18 بر اساس مجله هفت آسمان. ایشان مطلبی را مطرح کرده سرکار کتایون مرزبان پور تصریح کرده جشن ها و آیین های ایرانی به همه ایرانیان تعلق داشتند و دارند.

بسیاری از آن ها به دوران پیش از مهاجرت آریاییان به این سرزمین باز می گردد قبل از این که آریایی ها بخواهند در این سرزمین بیایند این جشن ها بوده و خیلی از آن ها هرگز زرتشتی نبوده اند مثل چهارشنبه سوری، جشن چهارشنبه سوری یک جشن زرتشتی نیست چون در آن آتش و مواد محترقه استفاده می شود بگوییم پس جشن زرتشتی است نه این طوری نیست.

آیا جشن باستانی است؟ چهارشنبه سوری باستانی نیست قضیه دهه آخر اسفند جدا است چهارشنبه سوری برای روز چهارشنبه و اتفاقاتی که می افتد نه حتی جشن ملی نیست جشنی است که زرتشتی ها گفتند بعد از اسلام از سمت اعراب وارد شده است ادعا کردند اعراب می گفتند چهارشنبه نحس است.

یک مقدار فراتر از این برویم زرتشتی ها هر چقدر اختلاف داشته باشیم در این مورد که زرتشتی ها آتش را می پرستند یا نمی پرستند؟ بحث ما اصلاً سر این قضیه نیست روی یک چیزی اتفاق نظر وجود دارد که آتش، نزد زرتشتی ها یک عنصر بسیار مهم و مقدس است. همین الان شما یزد تشریف ببرید آن جا آتشکده های را می بینید که هنوز روشن است. آتش محوریت بوده است آتش برای زرتشتی ها قبله است در این بحث هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد.

یک سوال چهارشنبه سوری یکی از آن اتفاقاتی که می افتد حداقل الان مرسوم شده از روی آتش می پرند شما فکرش را بکن یک عنصر مقدس را کف خیابان بریزی بعد از رویش بپری بعضی وقت ها با لگدش بکنی و از رویش رد بشوی، این چه می شود؟ مصاحبه ای را جناب آقای موبد کوروش نیکنام با رادیو فردا انجام داده است. عنوانی که منتشر شده این است چهارشنبه سوری پریدن از روی آتش در فرهنگ ایران نیست.

مصاحبه را انجام دادند مطلب را آوردند این جا اشاره می کند صاحب نظران بسیاری می گویند مراسم چهارشنبه سوری از دوران پس از ورود اسلام به ایران به شکل فعلی برگزار می شود و پیش از آن ایرانیان با به جا آوردن آئینی دیگری برای تقدیس و گرامی داشتن آتش به پیشواز نوروز می رفتند موبد جناب آقای کوروش نیکنام، موبد زرتشتی در تهران در گفتگو با رادیو فردا درباره قدمت برگزاری اش صحبت کرده است.

یک عکسی از پریدن از روی آتش آورده شما فکرش را بکنید این یک عنصر مقدس هست خود زرتشتی ها توهین به اعتقاد زرتشتی ها دانستند، ما یعنی زرتشتی ها (آقای نیکنام) پیش از اسلام عدد چهارشنبه نداشتیم و این جشن تازه تر است البته آتش افروزی قدمت خود را دارد ولی احتمال دارد به دلیل تعصبی که حکومت های اولیه بعد از اسلام در ایران داشتند اجازه ندادند این جشن به شکل اولیه اش برگزار شود. چه کار کردند؟ به این شکل جدید یعنی چهارشنبه سوری تدبیر افرادی بوده که می خواستند این آیین را انجام دهند و پیش خود گفتند از آن جای که بعضی از اقوام عرب چهارشنبه را نحس می دانند آتشی روشن می کنیم تا نحسی چهارشنبه را از بین ببریم و به این ترتیب چهارشنبه سوری جشنی شد برای از بین بردن نحسی چهارشنبه؛ می گوید زرنگ بازی شان بود همچنین جشنی آوردند.

ولی در ادامه نکته ای را ایشان گفته است آتش در این سرزمین چیز ارزشمندی بوده (و من اضافه کنم نزد زرتشتی عنصری مقدس) این که روی آتش پا بگذارند از روی آن بپرند که این موضوع در فرهنگ ما درست نیست دارد فرهنگ ایران را می گوید نه فقط زرتشتی ها را و بی احترامی به هویت نیک این سرزمین جایز نیست.

یعنی از روی آتش پریدن توهین به فرهنگ ایرانی و توهین به مقدسات زرتشتی ها است. چه کار می خواهید بکنید؟ یک اعمالی است بعضی وقت ها انسان ها انجام می دهند نمی دانند فلسفه این عملی که دارند انجام می دهند چه است؟ یکی اش همین قضیه چهارشنبه سوری؛ آیا حرام است کسی آتشی روشن بکند؟ بله اگر مسئله بحث اذیت و آزار دیگران باشد بحثش جدا است. این جا نمی خواهیم حکم بدهیم ما این جا در مقام صدور حکم فقهی و شرعی برای این مسئله نیستیم.

می خواهیم این مسئله را روشن کنیم چهارشنبه سوری جشن زرتشتی نیست. چهارشنبه سوری حتی یک جشن ایرانی باستان نیست. چهارشنبه سوری یک سنتی است که زرتشتی ها گفته اند و تصریح کردند که از اعراب به ایران آمده است. در چهارشنبه سوری اتفاقاتی می افتد مثل پریدن از روی آتش که توهین هم به فرهنگ ایران باستان دانسته شده است از جانب برخی از افرادی که نمونه هایش را خدمت تان عرض کردم و هم توهین به یک عنصر مقدس نزد زرتشتی ها است توهین به مقدسات زرتشتی ها می شود.

قبلاً هم گفتم سال های گذشته این را در مورد چهارشنبه سوری مطرح کردم بعضی از زرتشتی ها استقبال کرده بودند، سال گذشته کلیپ شان را هم پخش کردیم یک واقعیتی است اگر بفهمید دارید چه کار می کنید و یک اتفاقی را دارید رقم می زنید. حداقل اگر می خواهید به مقدسات زرتشتی ها توهین بکنید به اسم زرتشتی ها دیگر این کار را نکنید نیایید بگویید چهارشنبه رسم زرتشتی است از زرتشتیان باقی مانده.

چون برخی ها نسبت به این مسائل مباحث بی مدرک و خلافی را مطرح می کنند. متأسفانه چند روز گذشته یک بزرگواری برایم یک کلیپی از یکی از برنامه های صدا و سیما فرستاده بود البته برای نوروز سال های گذشته بود، یک بزرگواری را در صدا و سیما دعوت کرده بودند در کنار سفره هفت سین بود ایشان گفت می دانید ریشه هفت سین چیست؟ این 3 تا سینی که در این جا آمده است حرف زرتشت پاک و مقدس بوده گفت از این ها استفاده بکنید!

آقا مگر زرتشت زبانش فارسی بوده که شما می گویید هفت سین از زرتشت گرفته شده مگر گاتاها فارسی است؟ اصلاً‌ هر چه شما بگویید شما در گاتاها به من نشان بدهید که زرتشت چه زمانی این حرف را زده؟ فراتر از این از گاتاها نخواستیم از تمام کتب اوستا به ما نشان بدهید که هفت سین در کجای اوستا آمده؟

فلسفه بافی های توهمی؟ یک زمان شما تاریخ را دارید با یک رویکرد واقعی و حقیقی نگاه می کنید خوب و بد را در آن می بینید خوب ها را حفظ می کنیم بد را کنار می گذاریم یا اصلاح می کنیم، یک زمان شما تاریخ را در ذهن خودتان می سازید و می خواهید این را جایگزین بکنید نمی شود این کار را کرد. تاریخ اتفاق افتاده تاریخ گذشته خودمان را من و شما نمی توانیم دست کاری بکنیم.

یک حقایقی بوده است در تاریخ ایران باستان بوده در تاریخ اسلام هم بوده. ما خوش مان بیاید بوده بدمان بیاید بوده، توهمات ذهنی ما نمی تواند عناصر گذشته را جا به جا بکند یک انسان خوب را ما نمی توانیم بد بکنیم یا انسان بد را خوب بکنیم واقعیت را باید ببینیم چه بوده؟ یک سنت اگر نبود خب نبوده بالاخره در یک دوره ای شکل گرفته. بعضی ها برای این که به بعضی از کارها بخواهند قدمت بدهند بعضی ها رنگ و بوی زرتشت می دهند این کار درست نیست.

این کار جعل تاریخ است اصلاً‌ دشمنی با تاریخ است مقابله ای با علم، اصول تاریخ و روش های بررسی تاریخ است. طرف فکر کرده دارد خدمت می کند الان گفت زرتشت هفت سین را آورده دیگر چه خدمتی به ایران باستان کرد. البته رسانه هایتان معمولاً یک طرفه صحبت می کنند خیلی وقت ها از جانب شما اجازه پرسش و پاسخ داده نمی شود. اجازه مناظره و گفتگو داده نمی شود و دعوت به مناظره و گفتگو می کنیم نمی آیید.

ولی فردا طرف یک جستجو می زند پی دی اف کتاب اوستا، ترجمه اش را می گیرد نگاه می کند می گوید کجای این آمده؟ وقتی تو می گویی زرتشت هفت سین گفت؛ شما در آن دوره با زرتشت دیدار نداشتی بالاخره داری از آثاری که از او نقل شده می گویی آثاری که از او نقل شده زرتشت اوستا و گاتاها است که گاتاها را می گویند سروده خود زرتشت است.

بیا از این جا به ما نشان بده نیست چه کار می خواهی بکنی؟ نکاتی که در مورد تاریخ گفته می شود باید توجه داشته باشیم که چقدر برایش مستند داریم یا حداقل تحلیل داریم؟ بله نوروز یک جشن باستانی است تعارضی با اعتقادات اسلامی ندارد. اعمال و رسوم در نوروز ایران باستان بوده که مؤید دینی هم دارد اصلاً‌ اسلام نیامده با سنت ها مقابله بکند اسلام با آن سنت های مقابله می کند که در مقابل یک سری از اعتقادات واقعی و حقیقی می ایستد.

مثلاً‌ سنت های که شرک آمیز باشد یا سنت های که لطمه و ضرر به انسان ها دارد می زند. برخی از سنت های که اعراب جاهلی در مورد زنان و دختر داشتند بعضی از قبائل دختر را زنده به گور می کردند. اسلام با بعضی از سنت ها مقابله می کند مثل زنده به گور کردن دختران مستقیم در مقابل این سنت غلط می ایستد که در بین برخی از اعراب بوده است.

یک جایی هم یک سنتی هست سنت نوروز یک کار سنتی است قبلاً گرفته می شد مردم در آن ایام چند روز استراحت می کنند دید و باز دیدی انجام می دهند هدیه به هم می دهند مصادف با غدیر شمسی است چه اشکالی دارد؟ اسلام نیامده این ها را کنار بزند اسلام مقابل سنت ها نمی ایستد مگر آن سنت های که اشکال و ایراد داشته باشد.

فلذا این که دارم خدمت تان عرض می کنم فکر نکنید برای بحث تقابل با قضیه نوروز است. نه نوروز یک عید باستانی است و در کشورهای مختلف هم جشن گرفته می شود به انحای مختلف و افراد هم ممکن است نیت های مختلفی برای جشن گرفتن این اتفاق داشته باشند که یکی اش همان سالروز شمسی غدیر می تواند باشد.

نوروز یک نمادی از توحید باشد یک نمادی از قیامت باشد که زمین دوباره زنده می شود همین طور که در قیامت انسان ها دوباره زنده می شوند یک درختی را که شما چند روز قبل می دیدید خشک و بدون برگ بود. هیچ نشانه حیات در این درخت نمی دیدید وقتی بهار می شود این درخت دوباره زنده می شود شروع به رشد می کند آوندهایش آب را به برگ ها منتقل می کنند فتوسنتز رخ می دهد و این درخت میوه می دهد یعنی دوباره زنده می شود.

همان خدای که این درخت را به خواب رفته بود و هیچ نشانه حیاتی از آن نمی دیدید دوباره این طوری به حرکت در آورد، همان خداوند انسانی را که از حرکت می ایستد داخل قبر گذاشته می شود در قیامت دوباره احیاء می کند دوباره به حرکت وا می دارد. بهار را نگاه می کنی نشانه خدا را می بینی چه اشکال و ایرادی دارد؟ یک میان برنامه باهمدیگر ببینیم و بر گردیم سه تا سوال اصلی را بگویم و بعد در مورد ششم فروردین بیشتر با شما صحبت کنم.

 (میان برنامه)

استاد حسینی:

بینندگان عزیز و ارجمند ممنونم از این که با ما همراه هستید یک اتفاقی در 2 سال قبل افتاد و آن اتفاق این بود که شورای عالی انقلاب فرهنگی (مطلبش را از خود سایتش بیاورم) یک مصوبه ای داشت آن هم این بود که روز 6 فروردین را به عنوان روز ولادت زرتشت رسماً در تقویم جمهوری اسلامی ثبت کردند. این اتفاق برای ما یک اتفاق عجیبی بود یعنی به چند دلیل یک بر اساس روایات اقوال در روایات اقوال اختلاف نظر وجود دارد ولی بر اساس روایات ما نبوت زرتشت نه تنها قابل اثبات نیست بلکه بسیار قابل خدشه است و روایات ما که از اهل بیت (علیهم السلام) رسیده است خیلی صریح انکار می کنند این که آقای زرتشت، پیامبر بوده باشد. متنبی معرفی کردند و برای زرتشت نبوتی قائل نبودند این که یک روز بخواهد به عنوان سالروز ولادت یک شخص انتخاب بشود که در این کشور شهرت به نبوت پیدا کرده است یک مقدار جای تأمل دارد!

در سایت شورای انقلاب فرهنگی، در جلسه ای که برگزار شده بود تاریخ انتشار خبر برای 4 دی 1398 است. با حضور ایشان که رئیس جمهور وقت بودند جلسه ای در شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد چند تا مصوبه داشت که می گوید در 825 جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست رئیس جمهور وقت همچنین علاوه بر ارائه گزارش فلان 10 تا مناسبت به تقویم کشور اضافه کردند.

اولینش 6 فروردین به نام روز ولادت زرتشت است. یک شخصیتی که روایات ما او را مدعی نبوت معرفی می کند و نبی نمی داند این کسی که به دروغ ادعای نبوت کرده است؛ اما این که در 6 فروردین چرا این اتفاق افتاد؟ چند تا اسکن امشب به شما نشان دادم 6 فروردین را زرتشتی ها عید بزرگ معرفی کردند و این روز را به عنوان زاد روز زرتشت مشخص کردید دقیقاً هم جهت با آن بود که تضعیف عید نوروز می شود.

واقعا نمی دانم آن عزیزان و بزرگوارانی که آن جا هستند اصلاً این مطالب را می دانند وقتی که می خواستند روز 6 فروردین را به عنوان زاد روز زرتشت مشخص بکنند مطالعه کردند کار گروه پژوهشی داشتند؟ محققین نشستند کتاب ها را نگاه کردند این مطالب را دیدند؟ ریشه و اساس برخی از ادعاها را بررسی کردند یا خیر؟

آن جا که نشستند شاید هر کدام شان چند تا شغل داشته باشند مشغله زیاد دارند گفتند 6 فروردین خوب است تعطیلی هم است در ایام نوروز است زاد روز ولادت زرتشت ثبت کنیم شاید یک انگیزه های دیگری هم پشتش باشد (این جا نمی گویم.) در مورد زرتشت، مفصل برنامه رفتیم هزاره زرتشت بین مورخین معلوم نیست درست چه زمانی بود؟

خیلی جالب است یک بحثی را سایت خبرگزاری ایسنا منتشر کرده خبرگزاری دانشجویان ایران، ایسنا چرا 6 فروردین روز زرتشت شده؟ در تاریخ 8 دی 98 آمده، به گزارش ایسنا اخیراً شورای عالی انقلاب فرهنگی 10 مناسبت جدید را به تقویم رسمی کشور اضافه کرده یکی از این مناسبت ها نامگذاری روز 6 فروردین به عنوان روز زرتشت است. در این باره پیام سلطانی پژوهشگر حوزه فرهنگ و زبان باستانی با ایسنا مصاحبه کرد چه گفت؟ گفته در متون تاریخی و اسطوره ای اشاره به سالروز زرتشت نشده است. 6فروردین را شما چطور انتخاب کردید؟ در ادامه یک مطلبی را از ایشان نقل کرده این کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستانی تأکید دارد که در متون تاریخی و همچنین متون اساطیری هیچ اشاره مستندی به تاریخ تولد زرتشت نشده؛ نه متون تاریخی، نه متون اساطیری این ها را از هم جدا کنیم یعنی در متون اساطیری هم بحث ولادت زرتشت مشخص نشده. اصلاً نیامده چه زمانی بوده؟

به جز متن پهلوی بسیار متأخر. متن پهلوی چه است؟ وِجَر کَرد دینی که یک سری عباراتش در آن کتاب جمع آوری شده که به سبب متأخر بودنش از منظر منبع شناسی اساطیری ایرانی خیلی معتبر نیست. شما این جا مصاحبه کردید در مورد این که چرا 6 فروردین به عنوان روز زرتشت انتخاب شده؟ در جواب گفت هیچ دلیلی برای 6 فروردین نداریم.

آقای پیام سلطانی را من نمی شناسم ولی در مورد همچنین مصاحبه ای چه بگوییم؟ بگوییم خسته نباشید؟ چرا انتخاب کردید؟ دلیلی نداشت. چرا 6 فروردین انتخاب شده؟ دلیلی وجود نداشت. اما چقدر دقیق می تواند باشد یک روز را به عنوان ولادت زرتشت انتخاب کرد؟ چون اگر واقعاً زرتشت یک پیامبر الهی بود حضرت موسی که نبوتش برای ما قطعی است این طوری سالروز نداریم که در سال مثلاً یک روز ولادت حضرت موسی را این طوری داشته باشیم.

اگر بنا باشد ولادت برای انبیائی که شناخته شده هستند حتی زرتشت هم نبی بدانیم سالروز ولادت داشته باشیم قوم حضرت موسی، آثارش را تحریف کردند، مسلمان ها که حضرت موسی را به پیامبری قبول دارند قرآن حضرت موسی را پیامبر می داند برای حضرت موسی چرا ما یک همچنین روزی نداریم؟ اگر می خواهید بگویید یک روزی را به عنوان بزرگداشت انتخاب کردیم چرا برای حضرت موسی همچنین چیزی نیست؟ دیگرانی که آیین حضرت موسی (علیه السلام) را تحریف کردند در موردش مدعی بشوند جوابی نسبت به این سوالات احتمالاً وجود ندارد.

اما تا چقدر قدمت زرتشت را گفتند؟ ما 3 تا سوال مطرح کردیم (این جا آن سوال ها را خدمت تان بگویم) گفتیم ما از زرتشتیان عزیز، از موبدان بزرگوار زرتشتی، از مبلغین زرتشتی اصلاً از عوام زرتشتی که روی خط بیایید جواب بدهید. زرتشت کِه بود یعنی پیامبر بود یا پیامبر نبود؟ چرا خودتان هنوز نمی دانید پیامبر بود یا پیامبر نبود؟ چطور دینی است که هنوز نمی دانید شخص اولش پیامبر بود یا نبود و هنوز با همدیگر دعوا دارید. نه این که بگویید دو تا مذهب دارید اختلاف مذهبی است. اتفاقاً زرتشتی ها که کنار هم هستند و همه شان زرتشتی هستند همین ها با همدیگر در مورد بحث نبوت زرتشت دو دسته هستند.

 زرتشت کجا بود؟ مگر نمی گویید پیامبر ایران باستان بود؟ متن اوستا در مورد این که زرتشت، ایرانی نبود هیچ مطلبی ندارد. در مورد این که کجا به دنیا آمد هیچ مطلبی ندارد بر اساس اوستا زرتشت، ایرانی نیست آن ویژگی هایی که برای محل فعالیتش آورده ولادت که هیچ، اشاره در اوستا به آن نشده است.

زرتشت چه زمانی بود؟ آقای شورای عالی انقلاب فرهنگی که روز 6 فروردین را به عنوان سالروز گفتی می توانی از این مسئله دفاع بکنی یا نمی توانی؟ اگر می توانید دفاع بکنید ما در برنامه مان شنونده استدلال شما هستیم ممکن است بگویید آقای حسینی، چه اهمیتی دارد زمان زرتشت کَی است؟ چرا این سوال را مطرح می کنی اهمیتش به چه است؟

پاسخ این سوال را از زبان آقای جلال الدین آشتیانی بدهم کتاب زرتشت مزدیسنا و حکومت نوشته جناب آقای مهندس جلال الدین آشتیانیِ نام آشنا که پژوهشگران با او آشنایی دارند. صفحه 96 کتاب زرتشت ایشان گفته است؟ تاریخ ظهور زرتشت دارای اهمیت بسیاری است. چرا؟ زیرا فقط (انحصاری است) فقط با درک صحیح زمان تأثیر او می توان به ارزش پیامش پی برد و زبانش را تا اندازه ای درک کرد.

می گوید تو بخواهی بفهمی زرتشت چه گفته اول باید بفهمی زرتشت چه زمانی بود؟ پس مسئله، مسئله بسیار مهمی است اگر شما می خواهید از زرتشت پیروی کنید و برای دیگران تبلیغ بکنید این همه اختلاف که در مورد زرتشت و زمان زرتشت وجود دارد این ها را چه کار می خواهید بکنید؟ یعنی چه پاسخی نسبت به این همه تناقض دارید؟ ممکن است یک عده بگویند می دانی چرا زمان زرتشت مشخص نیست دقیقاً چه زمانی بوده؟ به خاطر این که مسلمان ها یا اعراب به ایران حمله کردند همه آثار را از بین بردند هیچ اثری نگذاشتند باقی بماند که ببینیم زرتشت چه زمانی به دنیا آمد؟ نه این جواب، جواب درستی نیست به چند دلیل یکی اش این که اوستا چه؟ در اوستا هم همچنین مسئله ای نیامده است و اصلاً‌ زبان اوستا هم قابلیت این را ندارد که از آن بتوانیم دقیق بفهمیم زرتشت چه زمانی بود؟ ولی یک جواب دیگر از زبان یک زرتشتی به شما بدهم کتاب دیدی نو از دینی کهن جناب آقای دکتر فرهنگ مهر ایشان در مورد اختلاف نظر در مورد زمان زرتشت چه می گوید؟

همان فصلی که در مورد زمان، زادگاه و خاندان زرتشت توضیح داده ایشان تصریح کرده با آن که همه دانشمندان شخصیت تاریخی اشو زرتشت را پذیرا هستند یعنی منکر اصلی وجود زرتشت نیستند ایشان این گونه ادعا می کند (ما هم منکر وجودش نیستیم ولی برخی ها شدند نمی شود بگوییم همه شان) درباره زمان و مکان پیدایش او، هم داستانی ندارند یعنی هم نظر نیستند این ناسازگاری به خاطر چه است؟

چون مسلمان ها آمدند منابع و گزارش ها را از بین بردند؟ نه این که نمی دانند زردشت یا زرتشت چه زمانی زندگی می کرد نه به خاطر کمبود گزارش بلکه به جهت تضاد مدارک و مآخذ است این قدر زمان ها را مختلف نقل کردند یعنی اگر هم شما بخواهید بگویید مسلمان ها یک بخشی از آثار زرتشتی ها را از بین بردند به خاطر این نمی دانیم چه زمان بود اصلاً همین باید به شما کمک شده باشد.

به خاطر این که علت این سر گردانی، زیاد بودن و تکثر منابع است کتاب آقای داود ابراهیم پور ایشان خیلی صریح به این مسئله پرداخته تقریباً هر که به زمان زرتشت رسیده مگر افرادی که خیلی تعصب داشته باشند و بدون مدرک مطلب را مطرح کرده باشند وگرنه همه به زمان زرتشت رسیدند سر در گمی برای شان به وجود آمده و خیلی هایشان اعتراف کردند.

در صفحه 26 رسیده زمان زرتشت و اقوال مورخین یونان. اینک رسیدیم به سرِ زمان زرتشت یکی از مسائل بسیار مشکل در این خصوص روایات به اندازه ای مختلف است که ابداً صلح و سازشی میان آن ها نمی توان یافت یعنی تکثر وجود دارد نه این که بگوییم منابع کم است این قدر اقوال در این مورد مختلف است که نمی شود به این ها قضاوت کرد.

در ادامه ایشان می گوید برای آن که خوانندگان این نامه را فوراً از انتظار بیرون آوریم باید در سر مقاله اقرار کنیم (اعتراف می کنیم) همان اول اعتراف کنیم. چه را؟ که تحقیقاً نمی دانیم محل ولادت و زمان زندگی زرتشت کجا و کی بود؟ چرا؟ برای آن که زرتشت متعلق به یک زمان بسیار قدیم است که دست تاریخ به آستان بلند آن نمی رسد.

نکته بعدی بر اساس اوستا نمی شود بگوییم زرتشت چه زمانی بود؟ از لحاظ زبان شناسی نمی شود بفهمیم چه زمانی بود؟ نخیر، آقای ابراهیم پور مرتجم اوستا است می گوید تعیین زمان و قدمت اوستا بسته به زمان تعیین زرتشت است، نه بالعکس. اول باید بفهمیم که زرتشت چه زمانی بوده، بعد بفهمیم که اوستا چه زمانی نوشته شده! چون هنوز هیچ یک از مستشرقین و دانشمندان تا کنون موفق نشده که زمان پیامبر ایران را با دلیل تاریخی ثابت کند، لاجرم زمان انشاء اوستا نیز نامعلوم مانده است. بعضی ها می گویند بر اساس زبان اوستا ما می گوییم که زرتشت چه زمانی بوده است، ایشان می گوید که نه برعکس اول باید زمان زرتشت مشخص بشود، تا بعد زمان اوستا مشخص بشود؛ پس این همه ابهام در این مورد وجود دارد که زمان زرتشت مشخص نیست و این همه آثار و منابع مختلف با هم در تناقض و تضاد هستند. حالا تا چه زمانی گفته اند؟ برخی ها گفته اند که زرتشت درهمان دوره هخامیشیان بوده، و این طور مباحثی را مطرح کرده اند حتی، و من دارم میبینم که دارد زیاد می شود، چرا که خیلی حماسی می شود، یعنی یک سناریوی حماسی می شود فکر کنید زرتشت و کوروش و کمبوجیه و داریوش، همه در یک زمان باشند، بعد از آن برهه شما یک سری آثار مستند دارید، یک سری آثار از معماری آن دوره شما دارید، این ها همه اش یک ژانر خیلی جالب و هیجانی و حماسی را ایجاد می کند، و این ترغیب می کند یک سری افراد را که بگویند که زرتشت ممکن است زمان هخامنشیان بوده باشد. ولی واقعیت این است که همچنین چیزی قابل اثبات نیست، ولی اگر این را هم به عنوان یک نقل قول نگاهش کنیم، حدود 2500 سال قبل می شود، از 2500 سال قبل تا کی؟ یک مطلبی را آقای دکتر آبتین ساسان فر دارند در مقدمه کتابشان، این را ببینیم، بعد کتاب بعدی را ببینیم، گاتاها سرود های اشو زرتشت، ملاحظه بفرمایید، متن اوستایی را آورده اند، و گزارش های زبان شناسیش را هم در کنارش آورده اند جناب آقای دکتر آبتین ساسان فر، ایشان در همان مقدمه کتاب در صفحه شماره 17 می گوید زمان زرتشت را از 600 تا 9000 سال پیش از میلاد، حالا تا میلاد حضرت مسیح هم ما 2000 سال فاصله داشته باشیم، 8000 سال می شود، و به همین جا هم ختم نمی شود.

 یک چیز دیگر من به شما نشان بدهم، چطور می آیید روزش را مشخص می کنید زمانی که اینقدر اختلاف نظر وجود دارد حتی در مورد هزاره اش؟ خیلی این کاری که کردید کار سختی بوده، کتاب زرتشت پیامبری که از نو باید شناخت، معرف حضور مبلغین زرتشتی است این کتاب، جناب آقای کی خسرو شاهرخ، فروغ مزدیسنا، ارباب کی خسرو شاهرخ، شناسنامه کتاب را ملاحظه می فرمایید، ایشان اینجا نکاتی را درباره اوستا و زرتشت مطرح می کند، و بحث به اینجا می رسد، صفحه شماره 14، چه زمان و کجا سرود های اوستایی و گاتاها نوشته شده است ما درست نمی دانیم، درباره نگاشته شدنش دارد می گوید، همان گونه که نمیدانیم در چه عصری خود زرتشت دقیقا می زیسته است، حالا شورای عالی انقلاب فرهنگی روزش را هم به شما گفته است!! بر چه اساس؟!!

صفحه شماره 46 ایشان از چند نفر از جمله پلوتاله، که همان پلوتالخ هست،‌ و سایر مورخین که افراد مختلفی را دربر می گیرد، یک نکته ای را می گوید میرسد به اینجا، نکته ای که می خواهیم به آن اشاره بکنیم این است، صفحه شماره 47، می گوید ارسطو که سایر مورخین یونان بعد از او تصدیق به تاریخش نموده اند، تاریخ تعلیمات زرتشت را 9600 سال قبل از مسیح نوشته است. همان ارسطوی معروف که می شناسید، از شاگردان افلاطون، 6900سال پیش از میلاد، 6900 سال پیش از میلاد، 2000 سال باید برش اضافه کنیم، بیش از 2000 سال، می شود بیش از 11600، بعد جلو تر ببینید، در جایی دیگر که بعدا تحقیقاتی به عمل آورده خیلی زمان زرتشت را قدیم تر می نگارد، و با آنکه اکثرا بر تاریخ ارسطو تصدیق کرده اند، که تاریخ تعلیمات زرتشت را 9600 سال قبل از میلاد مسیح دانسته و تا قبل از این تاریخ 1519 سال می باشد، باز عقیده جمعی از خاور شناسان بر این است که پیشینه زمان زرتشت از این هم طولانی تر می باشد.

بعد ایشان در ادامه می گوید آثار کاوش ها نیز این نظریه را تأیید می کند. عجالتا از آن چه که تا امروز در باب زمان ظهور زرتشت در تواریخ معین شده به نحوی است که گفته شد. خیلی عجیب است یعنی آمد گفت یازده هزار پانصد سال، برخی دو هزار پانصد سال گفته بودند، ایشان می آید می گوید یازده هزار پانصد سال و بیشتر یازده هزار ششصد سال شاید هم دوازده هزار سال، بعد می آید می گوید آثار کاوش ها نیز این نظریه را تأیید می کند. چه نظریه ای؟

نظریه ای که می گوید عقیده ای جمعی از خاورشناسان بر این است که پیشینه ای زمان زرتشت از این هم، این به چه بر می گردد؟ به نه هزار ششصد سال پیش از میلاد مسیح، طولانی تر بوده باشد. دو هزار پانصد سال تا یازده هزار ششصد سال. خیلی فاصله ای زمانی است. فاصله های زمانی یک بخشش را عرف دارد می گوید یک زمان شما مثلا در مورد فاصله زمانی ادوار دایناسورها دارید صحبت می کنید، یک زمان در مورد ادوار بشر دارید صحبت می کنید. این قدر از تخمین جدا، این قدر ما ورای تاریخ را نسبت به این قضیه نگاه کنیم. این قدر ابهام وجود دارد بعد شورای عالی انقلاب فرهنگی حتی روزش را پیدا کرده است!!

خاورشناسان هنوز یازده هزار ششصد سال قبل تر می گویند بعضی ها دارند می گوید دو هزار ششصد سال پیش. بعضی ها شش هزار خرده ای سال پیش. بعضی ها هفت، هشت هزار سال پیش. شما روزش را هم پیدا کردید؟ هزاره اش را نتوانستند پیدا کنند. خوب نیست اگر انسان بخواهد یک جای تاریخ را آن چه که جعل می شود را به نفع یک سری کارها تقویت کند و انگیزه های که ممکن است در زمینه های مختلف وجود داشته باشد.

بعد جالب است اجازه بدهید من یک انتقادی هم بکنم نمی خواستم در این برنامه اسکن نشان بدهم ولی لازم است شما ببینید خیلی برای من عجیب است که یک شخصیت بزرگواری که نزد بنده حقیقتا محترم است در عین حالی که اختلاف نظرها و دیدگاههای زیادی داریم جناب اقای موبد اردشیر خورشیدیان، آقای موبد اردشیر خورشیدان رئیس انجمن موبدان تهران است کتابی که ملاحظه می فرماید کتاب پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان است.

ایشان در صفحه شماره 16 این کتاب در مورد تاریخ ولادت زرتشت می گوید میان پیروان اشو زرتشت اختلافی نیست و همه زرتشیان جهان تاریخ زایش اشو زرتشت را روز ششم فروردین ماه هزار هفت صد شصت و هشت سال پیش از میلاد می دانند. خیلی ادعای بزرگی است که می گوید همه زرتشتیان این اعتقاد را دارند. ما چند تا زرتشتی بیاوریم که صراحتا مطلب خلاف این را گفته اند. این ششم فروردین هزار هفتصد شصت هشت سال را از کجا آوردید؟

حالا چرا هزار هفتصد شصت هشت سال؟ چرا هزار هفتصد سال نیست؟ چرا هزار هشتصد سال نیست؟ این قدر دقت در تاریخ نقل شده اگر واقعا مصادری دارید قانع کننده تاریخی که این را می تواند ثابت کند بیایید به ما نشان بدهید بگذارید ما یکی از سولات را حذف کنیم. آقا این که زرتشت کَیْ بود؟ بر اساس مصادر زرتشتی این مشخص شده است و تمام شده است این هم اسنادش است تمام شده و سوال ما پاسخ گرفته است.

به هر حال کاری بکنید که ما پاسخ نسبت به این سوال را دریافت کنیم تا الان دریافت نکردیم و خیلی امید به دریافت این پاسخ نداریم و همچنان منتظر هستیم. سعی می کنیم خودمان را امیدوار نگهداریم که حداقل شاهد یک گفتگو و بحث علمی باشیم.

پس در نتیجه این قسمت را جمع بندی بکنم که در ایام نوروز برای شما پخش خواهد شد، یک این است که جشن نوروز یک جشن ملی است، جشن زرتشتی نیست. و جشن ملی هم در نوروز به یک شکل دیگر بر گزار می شده است الان جشن عموم مردم است. در دوران مثل دوره ساسانیان پادشاهان می آمدند این جشن را بر گذار می کردند، جشن مخصوص شاهنشاهی در آن دوره های سلاطین بوده است.

نکته ای بعدی این است یکی از اتفاقاتی که در ایام نوروز می افتاده بر اساس آن چه که در برخی کتب آمده است این است که به دنبال این هستند مادر سوشیانس بار دار بشود از طریق نوشیدن آبی که نطفه زرتشت در آن است در ایام نوروز و قبل از ایام نوروز. بحث بعدی در مورد چهارشنبه سوری بود که خدمت شما عرض کردیم بر اساس آن که از مصادر به شما نشان دادیم چهارشنبه سوری نه تنها یک جشن زرتشتی نیست بلکه ضد زرتشتی و برخی از اعمالش توهین آمیز نسبت به مقدسات زرتشتی ها است. چهارشنبه اصلا در ایران باستان به این شکل نبوده است، در تقویم زرتشتیان نیست، روز شمار هفته ندارند، خود زرتشتی ها احتمال داده اند که یک سنتی بوده که از جانب اعراب وارد ایران شده است و به این شکل ادامه پیدا کرده است.

در مورد ششم فرودین هم خدمت شما عرض کردیم که سالروز ولادت زرتشت در این جا از لحاظ تاریخی حقیقتا هیچ قابلیت دفاع ندارد حالا اگر زرتشت پیامبر بود می گفتیم یک روزی را به عنوان بزرگداشت پیامبر ایران باستان گرفتیم ولی ما معتقدیم بر اساس روایات زرتشت نبی نبوده است بلکه متنبی بوده است صرفا ادعای نبوت داشته است.

ممنونیم از شما بینندگان عزیز و ارجمند متشکرم که این برنامه را ملاحظه فرمودید ان شاء الله در پناه حق باشید. این برنامه به صورت ویژه پخش شد. در بین سری برنامه های که در فصل دوم تاریخ بدون روتوش داریم. موضوع ما بعد از قضیه کوروش و فتح بابل و این ها به کمبوجیه رسیده بود، در مورد کمبوجیه هم چند جلسه صحبت کردیم، به قضیه فتح مصر رسید و اتفاقاتی که در فتح مصر افتاد. ان شاء الله در قسمت های بعدی همین مسئله کمبوجیه را پی خواهیم گرفت از لحاظ تاریخی جلوتر خواهیم آمد.

از شما بسیار ممنونم امیدوارم روزهای که در پیش رو دارید سالی که در پیش رو دارید و در پیش رو داریم پر باشد از رضایت خداوند و پر باشد از موفقیت های مشروع و پر باشد از رضایت هایی که باعث می شود شما لبخند بزنید در این دوره ای که سختی ها زیاد است و ان شاء الله خداوند به ما کمک می کند منجی را برساند و آن آرامش حقیقی و دیدن عدالت واقعی می دانیم که در هنگام ظهور منجی محقق می شود. ان شاء الله موفق و مؤید باشید و همچنان پیگیر برنامه تاریخ بدون روتوش باشید یا علی مدد خدا نگهدار!


  
  • farshad far

    5 آبان 1402 - ساعت 15:28

    عالیه این برنامه تاریخ بدون روتوشتون. درباره عهدین عهد عتیق و عهد جدید هم برنامه ای دارید ؟ خدا اجرتون بده
    پاسخ نظر:

     با سلام
    در برنامه آفتاب یلدا به نقد مسیحیت پرداخته شد که در آن موضوع عهدین نیز مطرح شد که می توانید از قسمت آرشیو سایت این برنامه را ملاحظه کنید

    0 0
  • مهدی یزدان پرست

    5 فروردين 1401 - ساعت 22:01

    این اپلیکیشن خیلی مزخرفه قبلی بهتر بود بروزرسانی نمیکردین بهتربود
    پاسخ نظر:

    سلام علیکم
    این نرم افزار هم اکنون بدون مشکل فعال میباشد
    در ضمن دقت داشته باشید که این اپلیکیشن فقط یک پوسته است که اطلاعات را از وب سایت شبکه دریافت می کند
    موفق و مؤیدباشید
    معاونت فنی شبکه جهانی ولی عصر (عج)

    0 0

تاریخ بدون روتوش>

نوروز جشن ملی جشن زرتشتی بهار فروردین نوروز بزرگ نوروز ایرانی ایران باستان جشن دینی نطفه زرتشت سوشیانس ها چهارشنبه سوری اسلام اعراب