عصر ایمان (نظرات علماء در مورد غنا و موسیقی- عوارض موسیقی)

قسمت شصت و ششم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: عصر ایمان (نظرات علماء در مورد غنا و موسیقی- عوارض موسیقی)

تاريخ: 10/ 02/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای علی سیرتی

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم؛ عرض ادب و سلام و احترام دارم خدمت شما بیننده های عزیز و سروران گرامی از این که بیننده برنامه عصر ایمان شدید از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسیار متشکر و سپاسگزارم در این ماه عزیز، ماه مبارک رمضان البته شب های پایانی این ماه عزیز را در پیش داریم ان شاء الله که خدای بزرگ حافظ و پشت و پناه همه شما در این شب های عزیز باشد. ما را هم از دعاهای خودتان بی بهره نکرده باشید.

برنامه خودمان را با یاد و نام خدای بزرگ و مهربان آغاز کردیم، بینندگان عزیز سوالاتی که در این برنامه مطرح می شود و مباحثی که ما در گذشته تا به الان داشتیم بسیار راه گشا بوده و خیلی از عزیزان هستند که این برنامه را به صورت زنده دنبال می کنند و خیلی از عزیزانی که نتوانستند این برنامه را دنبال بفرمایند می توانند از طریق سایت این برنامه را نگاه بکنند و سوالاتی که برای شان ایجاد می شود با ما در ارتباط باشند.

انتقادها و پیشنهادهای تان را برای ما بفرستید عزیزانی در این برنامه هستند مثل جناب استاد عباسی عزیز پاسخ سوالات شما را خواهند داد. در گذشته صحبت از اجتهاد و تقلید بود رسیدیم به بحث های خمس و مباحث علمی مرجعیت زنان در این برنامه صحبت شد، امشب به لطف خدای بزرگ با موضوع موسیقی و غنا، البته چند هفته گذشته هم با این موضوع  خدمت شما بیننده های عزیز بودیم. البته تا امشب با موضوع موسیقی و غناء بود که صحبت های بسیار زیبایی شد و خیلی از مردم و خیلی از عزیزان هستند فکر می کنند موسیقی و غناء ممکن است در دین اسلام جایگاهی نداشته باشند. بعضی ها هم می گویند به صورت گسترده ای حرام واقع شده ما در خدمت استاد گرانقدر حجت الاسلام والمسلمین دکتر عباسی هستیم، از این که امشب محبت کردند دعوت ما را پذیرفتند تشکر می کنیم و بپردازیم به موضوع برنامه امشب مان استاد عزیز سلام عرض می کنم خدمت شما خیلی خوش آمدید در خدمت شما هستیم.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) امیدوارم بهترین مقدرات برای سال پیش رو، برای همه شما عزیزان رقم بخورد و آن چه که به امضای حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) رسیده بهترین مقدرات، سالی پر از خیر، پر از برکت، پر از عبادت و معنویت، پر از زیارات معصومین (علیهم السلام) در ایران و عراق و سوریه و ان شاء الله سال ظهور موفور السرور حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفدءه) باشد.

امیدوارم که روزهای باقی مانده از ماه مبارک رمضان را بتوانیم قدر بدانیم و استفاده کنیم و ان  شاء الله عیدی مان را در روز عید سعید فطر از دست مولای مان بگیریم.

مجری:

خیلی خوش آمدید، از موسیقی بفرمایید خودم این مدت که خدمت بینندگان عزیز بودیم و نگاه کردم دیدم خیلی از جوان ها این برنامه را دوست دارند و دوست دارند در مورد موسیقی بیشتر بدانند و برای شان خیلی جذاب است ادامه برنامه را خدمت شما هستم.

استاد عباسی:

بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین. اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

ان شاء الله خدای متعال سال جدید را سال ظهور حضرت قرار بدهد. بحثی که محضر بینندگان عزیزمان در رابطه با موسیقی بودیم، علت شروع بحثم در این جا بود که آقایان نو اخباری روایات مربوط به موسیقی و حرمت غناء را کنار زدند و نپذیرفتند و با یک سری استنادات واهی مدعی شدند که موسیقی به صورت کامل حلال است و هیچ بخشی از موسیقی و غناء اساسا حرام نیست. بحثی که ما در برنامه داشتیم بررسی بود نسبت به آن چه در آیات و روایات آمده که بینندگان عزیز بدانند اگر قرار شد کسی واقعاً فتوایی هم در این رابطه بدهد باید یک حجم وسیعی از روایات را دیده باشد و مأنوس با روایات باشد کاری که فقیه انجام می دهد.

آن وقت به صورت تفکیکی بین موارد حلال و حرام موسیقی بحث بشود و ما هم مواردی را عرض کردیم که کدام یکی از این ها به صورت علی الإطلاق حرام است و کدام یکی از این ها حلال است و حرام نیست و کدام یکی از این ها در محل احتیاط است باید مراقبت بیشتری بشود. یکی از بحث های که جلسه اخیر به آن رسیدیم این بود که علمای شیعه برداشت شان از این آیات و روایات در طول تاریخ چه بوده است؟

شاید کسی یک عالم شیعه را مثلاً به زعم خودش متهم کند به این که ایشان اشتباه کرده، ایشان متوجه روایات نبود یا ندید یا مدلی که آقایان برخورد می کنند یک مرتبه یک روایتی می آورند کأنه آن روایت تنها روایت است و هیچ کس ندیده و این ها امروز رفتند از بین روایات پیدا کردند. ما بررسی مان در جلسه اخیر به این جا رساندیم که اقوال علماء از نزدیکی های دوران معصومین (علیهم السلام) تا به امروز را علمای بزرگ اگر بخواهیم همه را مطرح کنیم خیلی طولانی می شود.

اما علمای بزرگ و یک جورهای طراز اول را در قرون مختلف از هر یک قرن و دو قرن، یکی دو نفر اشاره ای به کلمات شان بکنیم تا معلوم بشود که با یک حساب و کتاب های خاصی بر اساس روایات و این ها دیدگاه شان در رابطه با موسیقیِ غنائی، موسیقی لهوی این که حرام است یا به طور کلی در رابطه با موسیقی چه است؟

از شیخ صدوق متوفای 381 هجری قمری شروع کردیم زمان زندگی ایشان آخرهای غیبت صغرا حضرت ولی عصر و ابتدای غیبت کبرا است و صاحب کتابی از کتب اربعه شیعه در روایات است کتاب های فقهی و اجتهادی هم دارند.

 ایشان در کتاب المقنع شان آورده بودند که:

«إِيَّاكَ وَ الْغِنَاءَ فَإِنَّ اللَّهَ تَوَعَّدَ عَلَيْهِ النَّار وَ الصَّادِقُ (علیه السلام) يَقُولُ شَرُّ الْأَصْوَاتِ الْغِنَاءُ»

از غناء بر حذر باشید که خدا وعده آتش داده و امام صادق هم فرمودند بدترین اصوات، غناء است.

 به عنوان صوت آوردند و بحث:

(وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ)

و از سخن باطل بپرهيزيد!

سوره حج (22): آیه 30

اجتناب کنید از قول زور که قول زور را گفتند:

 «وَ هُوَ الْغِنَاءُ»

غناء قول زور می شود.

 در آخر عبارت شان هم آوردند

«وكسب المغنية حرام‏»

کسب مغنیه یک کسب حرامی است.

نام كتاب: المقنع ( للصدوق)؛ نويسنده: ابن بابويه، محمد بن على‏ (تاريخ وفات مؤلف: 381 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: مؤسسة امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشريف‏، قم: 1415 ق، ص455

مغنیه یعنی یک زن آوازه خوانی که در مجالس لهو و لعب کار آوازه خوانی را انجام می داده این در کتاب المقنع شیخ صدوق (اعلی الله مقامه الشریف) صفحه 455 آمده همین طور شیخ مفید، متوفای 413 هجری قمری در کتاب المقنعه شان آورده است:

««و عمل العيدان و الطنابير»

ساخت و ساز عودها، طنبورها

«و سائر الملاهي محرم»

دیگر آلات موسیقی حرام است

«و التجارة فيه محظورة»

تجارتش هم ممنوع است

«و كسب المغنيات حرام‏»

و درآمدی که زن های آوازه خوان یا افراد آوازه خوان دارند اشکال دارد.

«و تعلم ذلك و تعليمه مخطور في شرع الإسلام»

یاد گرفتن و یاد دادن این کارها هم در شرع اسلام حرام است.

المقنعة؛ مفيد، محمد بن محمد، محقق و مصحح: ندارد، ناشر: كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد - رحمة الله عليه - قم، ص588

این در المقنعه صفحه 588 آمده است. شخصیت دیگر ابو الصلاح حلبی کتابی دارد به نام الکافی فی الفقه که در این کتاب شان این مطلب را این گونه آورند که:

«يحرم آلات الملاهي كالعود والطنبور والطبل والمزمار وأمثال ذلك»

آلات موسیقی از قبیل عود، طنبور، طبل، مزمار و امثال این ها حرام است

«و إعمالها للاطراب بها»

به کار گرفتن آن ها در موسیقی حرام، همه حرام است.

«والغناء كله، والنوح بالباطل»

همه انواع غناء حرام و باطل است.

كتاب: الكافي في الفقه؛ نويسنده: أبو الصلاح الحلبي (وفات : 447)، تحقيق: رضا أستادي، ناشر: مكتبة الإمام أمير المؤمنين علي (ع) العامة – اصفهان، ص281

 الکافی فی الفقه ابو الصلاح حلبی، متوفای 447؛ اولی صدوق متوفای 381 بود نفر بعدی شیخ مفید 413 بود و نفر سوم ابو صلاح حلبی 447 هجری قمری یعنی میانه قرن 5 هجری قمری است.

 شخصیت بعدی شیخ طوسی است که صاحب دو کتاب از کتب اربعه شیعه است صاحب کتاب تهذیب الأحکام و الإستبصار فی مختلف من الأخبار متوفای 460 هجری قمری است یعنی نیمه دوم قرن 5 هجری قمری است و کتاب النهایة در بحث مکاسب محظوره، مکاسب محظوره یعنی کسب و کارهای که ممنوع و حرام است این جا آورده که:

«ومنها عمل جميع أنواع الملاهي والتجارة فيها والتكسب بها، مثل العيدان والطنابير وغيرهما من أنواع الأباطيل، محرم محظور...»

کسب های ممنوع ساخت و ساز آن آلات موسیقی که در موسیقی های غنائی به کار می رود و درآمد به دست آوردن از آن ها مثل از قبیل تارها و طنبورها و غیر آن ها از انواعی که در این کارهای باطل در مورد غناء مورد استفاده قرار می گیرد همه این ها حرام و ممنوع است.

كتاب: النهاية في مجرد الفقه والفتاوى؛ نويسنده: الشيخ الطوسي (وفات : 460)، ناشر: انتشارات قدس محمدي – قم، ص363

شخصیت بعدی جناب سلّار دیلمی است متوفای حدود 448 تا 463 تاریخ وفات دقیق شان روشن نیست. از 448 قول به وفات ایشان داریم تا 463 در کتاب خودشان که نقل خود از ایشان در کتاب های دیگر شده که:

«و بيع المسكرات حرام و كسب المغنّياتِ و النوائح بالباطل و عمل الملاهي و التجارة فيها»

بیع مسکرات حرام است کسب آوازه خوان ها، آوازهای باطل، ساخت آلات موسیقی و تجارت در آن ها هم از نظر شرعی اشکال دارد.

 شخصیت بعدی جناب قاضی ابن برّاج است کتابی دارد به نام المهذب، جلد 1، صفحه 344 ایشان آورده که:

«وآلات الملاهي و الزَمْر مثل الناي و جميع ما جرى مجراه»

از جمله محرمات، آلات موسیقی است موسیقی های مثل نی و امثال آن در این مسیر وقتی ساخته یا استفاده می شود دارای اشکال است.

المهذّب؛ قاضی ابن براج، قم، محقق: إعداد عدّة من الفضلاء، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي، 1406، ج 1، ص 193، ج1، ص344

 جناب قاضی ابن برّاج متوفای 481 هست از علمای شیعه هستند اواخر قرن 5 می شود. اما در قرن 6 و در آخرین سال های قرن 6 شخصیت بزرگی به نام ابن منفیس حلّی را داریم که از علمای حلّه و مکتب حلّه است. ایشان در کتاب السرائر خودشان جلد 2، صفحه 120 آورده اند:

«فالغناء عندنا محرّم، يُفَسَقُ فاعلُه، و تردّ شهادته، فأمّا ثمن المغنّيات فليس به حرام إجماعاً ، لأنّها تصلح لغير الغناء»

كتاب: السرائر؛ نويسنده: ابن إدريس الحلي (وفات : 598)، تحقيق: لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة1410، ج2، ص120

غناء در نزد ما حرام است خواننده غناء فاسق است شهادتش مورد قبول نیست اما پولی که باید بابت خرید و فروش زنان خواننده پرداخت شده حرام نیست.

 چون از این زنان خواننده می شود در امور غیر غنائی هم استفاده کرد. این دیدگاه ایشان یک تفاوتی با بعضی از دیدگاه های دیگر دارد و علتش هم همین است که ایشان احتمال دادند زنانی که خواننده هستند در امور دیگر هم قابل استفاده است.

یعنی ممکن است به حرام نخوانند و مطالب معمولی و شعرهای معمولی و ... بخوانند نا محرمی هم نشنود و در مجموعه ای که در آن جا هستند این را داشته باشند چون فائده مثبت عقلائی را حلال عقلائی دارد ایشان می گویند پول خرید و فروش آن ها دیگر حرام نیست. ایشان در اواخر قرن 6 هجری قمری متوفای 598 هستند.

همین طور ایشان در کتاب السرائر، جلد 2، صفحه 215 نوشتند همه آلات موسیقی با شکل های گوناگون از قبیل طبل ها، دایره ها، سرناها و امثال آن، رقص و صداهای طرب آور، آواز خوانی و امثال آن ها و کسب آواز خوانان، یاد گرفتن خوانندگی و یاد دادن آن حرام است.

«و كسب المغنّيات و تعلُم الغناء وتعلیمه حرام»

كتاب: السرائر؛ نويسنده: ابن إدريس الحلي (وفات : 598)، تحقيق: لجنة التحقيق، ناشر: مؤسسة النشر الإسلامي التابعة لجماعة المدرسين بقم المشرفة1410، ج2، ص215

این هم از عبارات ایشان است. شخصیت بعدی جناب محقق حلی، برای قرن 7، متوفای 676 باز به عنوان محرمات می گوید نوع دوم از معاملات حرام چیزهای هست که جهت حرام بودنش مصرف آن است و مصرف چیزی مثل آلات لهو، ساز و نای و ... از آن مواردی است که در حرام است بنابراین خرید و فروشش هم حرام می شود. کتاب شرایع الإسلام فی مسائل الحلال والحرام، جلد 2، صفحه 3 ما یک قرن یک قرن با یک نفر دو نفر مطرح می کنیم تا روشن بشود.

شخصیت بعدی علامه حلی است با توجه به یا علی رغم جایگاه و عظمت علامه حلی که معاصر ابن تیمیه حرّانی است و افتخار شیعه هستند در بیان عقاید شیعه و بیان عقاید حقه ولی متأسفانه آقایان اخباری و نو اخباری مخصوصاً آقایان نو اخباری هجمه خیلی زیادی را علیه علامه حلی مطرح می کنند و دشمنی زیادی با علامه حلی دارند که خود دشمنی های این ها نشان دهنده این است که این ها به نوعی به دنبال حق نیستند و الا این هجم از دشمنی قطعاً عادی و متعارف نیست.

در کتاب قواعد الأحکام فی معرفة الحلال والحرام، جلد 2، صفحه 6 علامه حلی می فرمایند باز دوم از معاملات حرام

«كل ما يكون المقصود منه حراما»

هر چیزی که مورد مصرف آن حرام باشد حرام است

«كالعود وآلات القمار كالشطرنج»

مواردی که آلات لهو است ساز و این ها یا آلات قمار باشد از دیدگاه ایشان بحث شطرنج جزء آلات قمار است و البته دیگرانی هم این مسئله را مطرح کردند به عنوان وسیله ای که در دوره های مختلف قمار اتفاق می افتاد از حیث مصرف این ها آلات غناء یا آلات موسیقی می شوند و به خاطر مصرف حرامی که دارند یا در غناء یا در قمار است ممنوع و حرام اعلام شده. ایشان را عرض کردیم متوفای 726 هست معاصر ابن تیمیه هست که ابن تیمیه متوفای 728 است علامه حلی مال اوائل قرن 8 هجری قمری است.

اما در نیمه دوم و اواخر قرن 8 هجری قمری شهید اول را داریم محمد ابن مکّی عاملی معروف به شهید اول که ایشان در مورد کسب های حرام نوشتند دومین از کسب حرام از محرمات چیزهای است که به جهت وسیله حرام بودن حرام است مثل ساز، آلات موسیقی از قبیل دایره، سرنا، نِیل و همین طور رقص، کف زدن و این ها و آلات قمار که این ها مورد حرمت است.

ایشان هم متوفای 776 در اواخر قرن 8 هجری قمری هستند و نسبت به این مواردی که مصرف شان در حرام است موضع این چنینی واضحی گرفتند شهید اول بسیار شخصیت معتبر و مورد اعتماد است و کتاب او مورد مطالعه است شرح لمعه ای که شهید ثانی بر کتاب شهید اول نوشته این کتاب، کتاب درسی است إلی الآن در حوزه های علمیه؛ این مطلب را در کتاب الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیه، جلد 3، صفحه 166 آوردند و ذکر کردند.

مجری:

پس با این اوصاف در گذشته، بزرگان دین ما خیلی نسبت به غناء و موسیقی بحث و گفتگو داشتند که آقایان اخباری و نو اخباری نسبت به این قضیه خیلی بی تفاوت ممکن است رد بشوند. یک میان برنامه کوتاهی را ببینیم و بعد خدمت شما هستیم.

 (میان برنامه)

مجری:

سروران گرامی با ادامه برنامه عصر ایمان خدمت شما و خدمت استاد گرانقدر جناب آقای عباسی عزیز هستیم. یک چیزی را خدمت شما عزیزان عرض بکنم ما اگر دنبال یک واقعیتی باشیم و خواسته باشیم یک چیزی را مطرح بکنیم باید علمش را داشته باشیم.

اگر در حد یک سوال باشد اشکال ندارد ما سوال را می پرسیم عزیزانی هستند که به دین و مذهب تشیع اشراف دارند پاسخش را خیلی کامل برای ما بیان می کنند ولی ما حرفی را می زنیم و یک مطلبی را در جامعه به همه مردم از طریق رسانه ها و فضای مجازی اعلام می کنیم خیلی مهم است که ما آیا علمش را داریم یا نداریم؟

استاد عزیز در این برنامه حاضر هستند با صحبت های بسیار شیرین شان در مورد غناء و موسیقی صحبت می کنند و بزرگان دین مان از گذشته تا به الان و کتاب هایشان هست سندشان هست و خیلی زیبا و راحت می توانیم به فضای مجازی و اینترنت رجوع کنیم دنبالش بگردیم پیدا می کنیم می بینیم واقعاً همه چیز روشن است و این را عرض بکنم خدمت بعضی از آقایان که اخبارییون یا نو اخبارییون هستند سوالات یا بحث های را که در بین جامعه ایجاد می کنند علمش را داریم این کار را می کنی یا خیر؟

یا واقعاً می دانیم و می فهمیم چه چیزی را داریم بیان می کنیم یا خیر؟ این چیز خیلی مهمی است همه ما مرید اهل بیت هستیم همه ما مرید امیر المؤمؤمنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام) هستیم باید با چشم باز حقیقت را ببینیم حقیقت را در یابیم و حقیقت را به همه عالم منتشر کنیم استاد در خدمت شما هستم.

استاد عباسی:

بحث مان در باب دیدگاه علمایی بود که در رابطه با موسیقی سخن گفتند و بحث کردند و جزئی هم بحث کردند یعنی خیلی این طور نبوده که مثلاً ما کلاً حرام می دانیم یا کلاً حلال می دانیم دقیق بررسی کردند هم نسبت به استفاده هم نسبت به ساخت و سازش هم نسبت به جزئیات دیگرش و رفتند دقیقاً در موارد مربوط به قمار و مربوط به غناء صحبت کردند.

مواردی که جزء موارد حرام است دو سه مورد دیگر را از علمای قرون بعدی نقل بکنم تا قرن 8 تقریباً از هر قرن یک نفر دو نفر از بزرگان را مطرح کردیم برای این که فرصت نگذرد دو سه نفر از قرن های متأخر را عرض می کنیم و این بخش را خاتمه می دهیم مرحوم ملا احمد نراقی، متوفای 1245 یعنی قرن 13 هجری قمری کتابی به نام مستندُ الشیعه فی احکام الشریعة دارد که مستندات فقهی اقوال و علماء را هم در این کتاب آوردند.

خیلی جالب است مستندات آیات، روایات و این ها را ذکر کردند جلد 14، صفحه 88 می گویند:

«ومنها: ما يقصد منه المحرم، كآلات اللهو من الدف والقصب والمزمار والطنبور، وهياكل العبادات المبتدعة»

كتاب: مستند الشيعة؛ نويسنده: المحقق النراقي (وفات : 1244)، تحقيق: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث - مشهد المقدسة، ناشر: مؤسسة آل البيت (ع) لإحياء التراث – قم: 1418، ج14، ص88

از جمله محرمات چیزهای است که منفعت مقصوده از آن ها حرام باشد «ما یقصدُ منهم» یعنی برای حرام استفاده بشود مثل آلات لهو از قبیل دایره، سرنا، نی، ساز و بت های که جهت عبادت آوردند و بدعت کردند و یک سری آلات قمار مثل نَرد و این ها درباره حرام بودن مسکورات و کسب با آن ها ایشان می فرمایند که هیچ اختلافی وجود ندارد.

این غیر از شنیدن است عرض کردیم ساخت و ساز و نواختن یک بحث است شنیدن یک بحث دیگری است یعنی ممکن است ساخت و ساز یک آلت موسیقی حرام باشد اما الان یک نفر ساخت و یک نفر، موسیقی نواخت حالا گوش کردن چه است آن یک ملاک دیگر دارد ما می توانیم این را گوش بدهیم یا خیر؟

اگر در راه غیر حرام این آهنگ را به روش غیر لهوی سروده باشد یا نواخته باشد آن وقت گوش کردنش اشکال ندارد این با آن ماهیت کلی آلت موسیقی که از آن غالباً استفاده منفی و حرام می شود و یک جایی هم حلال است متفاوت است. آن ممکن است استفاده یا ساخت و سازش حرام باشد اما خروجی که یک صوتی می شود این صوت باید بررسی بشود که جزء صوت ها یا موسیقی ها غنائی هست که حرام باشد یا خیر؟

شخصیت بعدی شیخ مرتضی انصاری، متوفای 1281 که ایشان از مفاخر شیعه است کتاب مکاسب و رسائل ایشان الان جزء کتاب های درسی حوزه است یعنی از آن تاریخ تقریباً یک چیزی نزدیک به 2 قرن از وفات ایشان می گذرد همواره کتاب ایشان، کتاب درسی حوزه های علمیه بوده یعنی سال های هفتم، هشتم حداقل این دو سال را یا مکاسب دارند می خوانند یا کتاب رسائل شیخ انصاری را می خوانند حداقل دو سال از دروس سطح حوزه علمیه قم کتاب درسی شیخ انصاری است. شیخ انصاری یک شخصیت ویژه هستند و کتاب ایشان کتاب خیلی پر مغز و پر محتوا است آوردند در کسب های حرام در کتاب مکاسب محرمه شان، جلد 1، صفحه 117 که:

«ومنها: آلات اللهو على اختلاف أصنافها بلا خلاف»

آلات لهو به شکل های گوناگون و خرید فروشش حرام است

«وحيث إن المراد بآلات اللهو ما أعد له، توقف على تعيين معنى اللهو وحرمة مطلق اللهو . إلا أن المتيقن منه: ما كان من جنس المزامير وآلات الأغاني، ومن جنس الطبول»

كتاب: كتاب المكاسب؛ نويسنده: الشيخ الأنصاري (وفات : 1281)، تحقيق: مجمع الفكر الإسلامي/ لجنة تحقيق تراث الشيخ الأعظم، ناشر: المؤتمر العالمي بمناسبة الذكرى المئوية الثانية لميلاد الشيخ الأنصاري، چاپ: مؤسسة الهادي – قم: 1417، ج1، ص117

ایشان توضیح می دهند که منظور از آلات لغو در این مسئله چه است؟ چیزهای که برای مجالس لهو و لعب ساخته شده به این خاطر بیان مصادیق آن متوقف بر تعیین معنای لهو و اثبات حرمت همه اقسام آن می باشد ولی همین قدر می توان گفت که قدر متیقن از آلات لهو آن است که از نوع مزمارها و حالت خوانندگی و نوازندگی و یا از جنس طبل و امثال آن باشد. یعنی آن های که مشهور به استفاده در مجالس لهو و لعب هستند و این را به عنوان آلات موسیقی حرام به حساب می آورند.

یکی دیگر از شخصیت ها حضرت آیت الله العظمی خویی است مرحوم خویی در کتاب مصباح الفقاهه شان که ایشان متوفای 1413 اوائل قرن 15 که ما الان در قرن هستیم حدوداً 30 سال قبل وفات ایشان است ایشان می فرمایند که:

«اتفق فقهائنا»

همه فقهای شیعه

«بل الفقهاء كافة»

بلکه فقهای اسلامی اتفاق نظر دارند

«على حرمة بيع آلات الملاهي وضعا وتكليفا»

آلات موسیقی یعنی ابزار و وسیله های که با آن موسیقی حرام زده می شود از نظر حکم وضعی و حکم تکلیفی حرام است از طریق ما شیعیان و از طریق اهل سنت روایت متواتر رسیده است.

«إن الروايات قد تواترت من طرقنا ومن طرق العامة على حرمة الانتفاع بآلة اللهو في الملاهي والمعازف»

استفاده از آلات لهو در لهویات و در موسیقی حرام است، همچنین سرگرمی و گوش دادن به آن هم از گناهان کبیره، خطرناک و از جرم های مهلک است.

مصباح الفقاهة؛ نويسنده: السيد الخوئي (وفات : 1413)، تحقيق: جواد القيومي الأصفهاني، چاپخانه: العلمية – قم، ناشر: مكتبة الداوري – قم، ج1، ص254

این در کتاب مصباح الفقاهه، آیت الله العظمی خویی، جلد 1، صفحه 254 این مطلب آمده است. آخرین نفری که کلام ایشان را بررسی می کنیم به نوعی از علمای معاصر خود ما است سید ماجد بحرانی کاشانی در جلد 1، صفحه 526 کتاب غناء و موسیقی در باب غناء این طور آوردند که:

«فكلّ صوت مطرب مشتمل على لهو الحديث فهو غناء حينئذ»

هر صدای طرب آوری که شامل لهو الحدیث باشد یعنی لغو باشد و مطرب لهوی باشد و انسان را از آن حالت عادی خارج بکند و از آن انسانیت و از آن جایگاه خودش بیرون بیاورد این حرام است.

«أنّ مرادهم عليهم السّلام»

مراد اهل بیت (علیهم السلام)

«من الغناء الذي نهوا عنه»

که از آن نهی کردند غنائی که مورد نهی قرار گرفته چه است؟

«هو الأصوات الملهية التي يتصوّت بها الفسّاق»

صداهای لهوی است که فساق آن گونه سخن می گویند یا آن گونه شعر می خوانند و اشعاری که در امور لهو و لعب مورد استفاده قرار می گیرد.

كتاب: غنا، موسيقى (عربي - فارسي)؛ نويسنده : مركز تحقيق مدرسة ولي العصر ( عج ) (وفات: معاصر)، تحقيق: رضا مختارى / محسن صادقى، ناشر: نشر مرصاد، قم: 1418 – 1376، ج1، ص526

این آخرین نقل قولی از علما بود که بدانیم در 15 قرن از قرن 4 مصادف با غیبت کبرای حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) است تا به امروز علمای اسلامی آیات و روایات را بررسی کردند به صورت جزئی و دقیق نظرشان را در رابطه با موسیقی و آلات موسیقی دادند.

بله جزئیات به معنای آن موضوع خارجی به عهده مکلف است یعنی این که آیا این موسیقی که در جایی پخش می شود یا در ماشین یا در شبکه تلویزیونی, آیا این آن موسیقی حرامی که با ملاک ها گفته شده است حرام هست یا خیر این به عهده مکلف است معمولاً به صورت جزئی مصادیق از جانب فقهاء بیان نمی شود. مصداق به مکلف واگذار می شود که مکلف باید ببیند.

مثل این که گفته می شود وضو گرفتن با آب مضاف باطل است این که یک آبی آیا مضاف است یا مضاف نیست این را ما باید به عرف مراجعه بکنیم به مردم مراجعه بکنیم که چه آبی را مضاف می دانند یعنی از حالت آب خارج شده آن قدر گل آلود است که خارج شده. مثل گلاب آن قدر در آن زیاد است که به این اصطلاحاً آب نمی گویند به آن گلاب می گویند.

مصداق ها را باید خود افراد تشخیص بدهند وقتی گفته می شود آلات موسیقی که در لهو و لعب استفاده می شود مصداقش را باید مردم تشخیص بدهند جاهایی هم که مطرح شده مزمار و چیزهای مختلف بیان شده از باب مشهور بودن این ها که قطعی یا مشهور است. چه بسا ممکن است یک آلت موسیقی در یک دوره ای جزء آلات موسیقی قطعی باشد لذا در هر صورت ساخت، خرید، فروشش حرام است.

اما در یک موقع دیگری بیاید از آلات لهوی خارج بشود بیشتر برای مارش نظامی و موارد دیگر استفاده بشود مثل طبل که غالباً یا در امور نظامی و رژه های نظامی استفاده می شود یا به عنوان مارش عزا از یک سری از طبل ها استفاده می شود اگر به این جا برسد عمده استفاده آن در حلال از موسیقی باشد موارد حلال مثل نظامی و موارد مربوط به عزاء و ... باشد این از آلت موسیقی بودن خارج می شود.

یعنی باز دو مرتبه حکم ساختش، حکم نگهداری اش، حکم استفاده اش متفاوت است لذا قاعده را دین، مراجع و علماء بیان کردند تطبیق آن با مصادیق غالباً و عمدتاً به خود افراد بر می گردد که به عنوان مکلف هستند یعنی مکلف باید بگردد آب مضاف و آب غیر مضاف را پیدا بکند مکلف باید بگردد آلت موسیقی حلال و حرام کدام است را پیدا کند.

البته این عرف، عرف متشرعه باید باشد مصداق را باید برویم از عرف متشرعه بگیریم، یعنی شخص نمی تواند بگوید در شهر ما همه دارند استفاده می کنند هیچ مشکلی هم ندارد پس قابل استفاده است نه باید واقعاً مراجعه به عرف متشرعه باشد آن های که اهل رعایت و دین هستند کدام یکی از این ها را به عنوان مصداق مطرب لهوی و حرام بیان کردند؟

مجری:

پس خیلی خوب است ما احتیاط کنیم نسبت به خیلی از موسیقی های که در جامعه رواج دارد، طرف به فرض مثال احتیاط بکند خیلی بهتر است می تواند به یک نتیجه درست و اساسی برسد.

استاد عباسی:

بله، کلاً در امر دین یکی از ویژگی های که در بعضی از روایات برای محبین اهل بیت (علیهم السلام) مطرح و بیان شده «الورعِ فی الدین» است، یعنی از آثار محبت و ولایت امیر المؤمنین یکی اش باید این باشد که «الورع فی الدین» یعنی احتیاط؛ چطور ما در مسائل زندگی مان احتیاط می کنیم احتیاط های مالی می کنیم اگر قرار است یک مسافرتی برویم بررسی می کنیم اگر احتمال این وجود داشته باشد که خطری در مسیر باشد می گوییم سفر نرویم طوری نمی شود، ولی اگر با این خطر مواجه بشویم ممکن است آسیب ببینیم و به مخاطره بیافتیم لذا آن را ترک می کنیم در معاملات مان، در مسائل زندگی مان احتیاط کردن در دین امر پسندیده ای است (الورع فی الدین» اگر من یک نوع موسیقی کمتر گوش بدهم به جایی بر نمی خورد یعنی آسمان به زمین نمی‌‌ آید.

ولی اگر خدای نا کرده از موسیقی باشد که موسیقی حرام و مخرب است تخریبش در ایمان و زندگی من تأثیر می گذارد و عوارضی خواهد داشت. خدای متعال وقتی که مطرح کرده می خواهم این تفکر را اصلاح کنم واقعاً دغدغه این نیست اهل بیت (علیهم السلام) علمای شیعه و این ها یک چیزی را حرام کردند دوست ندارند مردم خوش باشند دوست ندارند خوشی بکنند و لذت ببرند می خواهند مانع بگذارند، نه ظاهر قصه یک لذت و خوشی برای مدت کوتاه در موسیقی حرام است اما عوارضی دارد که این عوارض را چه ما بفهمیم چه نفهمیم چه علم روز به آن برسد که به خیلی هایش رسیده چه اصلاً‌ علم روز به آن نرسد، ما مطمئن هستیم خدای متعال از روی این که خوشم نمی آید بنده های من موسیقی گوش بدهند می خواهم اذیت باشند حال شان را بگیرم قطعاً از باب این نیست از باب محبت به بندگان است همه احکامی که مطرح کردند.

دلائلش هم در خیلی از موارد هم گفتند هم بعد روشن شده وقتی که هزار و چهارصد و اندی سال قبل در رابطه با خمر (شراب) صحبت می کنند می گویند این چه می کند؟ بین شما عداوت و دشمنی ایجاد می کند موجب نزاع و درگیری می شود. این چه می کند؟ یک منفعتی در آن وجود دارد اما:

«ضررها اکثر من نفعهما»

ضرر شراب، قمار از نفع اش بالاتر است خدای متعال می خواهد آن ضرر عمده تر به ما اثابت نکند و حرمت برای آن قائل شده است. در طب امروز هم ثابت شده چه آسیبی به کلیه و کبد می زند و دارای چه ویژگی های است. بعد می گویند کمتر استفاده می کنند این آسیب ها را نمی بینیم ولی کسی که مبتلا شد در آن شرایطی که دارد مصرف می کند خدای نا کرده در این شرایط چقدر تسلط بر خودش دارد بگوید واقعاً من کم مصرف می کنم، چه ملاکی برای کم مصرف کردن است؟

چون مدل های مختلف با دوزهای مختلف با تولید های مختلف وجود دارد گاهی بعضی از این ها کمش هم آسیب زیادی خواهد داشت و می بینیم که خروجیش غیر قابل کنترل بودن استفاده از این است شخص می گوید من نیت می کنم هفته ای یک بار بیشتر استفاده نکنم هفته ای یک بارش بیشتر می شود بعد می گوید آن یک باری که استفاده می کنم این قدر استفاده می کنم که منجر به مستی نشود.؛ اما باز دلش نمی آید می گوید چرا منجر به مستی نشود مست می شوم ولی کم مست می شوم این همه در دنیا سعی کردند قوانین مختلف در استفاده از مشروبات الکلی بگذارند کسی که رانندگی می کنند در صورت استفاده از مشروبات الکلی رانندگی کردن ممنوع است. چقدر دستگاه و امکانات تهیه دیدند که آزمایش بگیرند.

پلیس راهنمایی رانندگی در کشورهای مختلف افراد را نگه می دارد و از آن ها تست الکل می گیرد اگر مشروبات الکلی مصرف کردند این را از رانندگی ممنوع می کند و چقدر ماجراها و فراوان دیده شده یک فرد مست وارد یک فروشگاه شد به خاطر مستی با چاقو چند نفر را ضربت زد در خیابان چگونه تصادف کرد چطور به جمع افراد در پیاده رو رفت به خاطر این که مست بود.

این یک معظلی است اگر بیایند آمار واقعی بدهند که چقدر تصادفات در پی داشته چقدر قتل ها در پی داشته چقدر اتفاقات ناگوار در پی داشته، اسلام اگر چیزی را ممنوع می کند ما این همه آیه و روایت بررسی کردیم خواهشم این است این دید را اصلاح کنیم اگر کسی گفت مراجع بی خبر از جامعه هستند (العیاذ بالله) می گویند این حرام است. از پیش خودشان یک چیزی می گویند یا دوست ندارند جوان ها خوش باشند. می گوییم این خوشی نیست این آسیب دارد می زند این دارد ذهن شما را تخریب می کند وقت شما را دارد می گیرد عمر شما را دارد هدر می دهد بزرگ ترین سرمایه شما، عمر شما است. اگر این را بتوانیم قدر بدانیم یک فیلمی در رابطه با اهمیت وقت در غرب ساخته شده فکر می کنم مسئله وقت را خیلی روشن کرده است.

افراد به ما پیامک بدهند در روز چند دقیقه موسیقی گوش می دهند این دقیقه ها را ضرب بکنیم در آن فیلم این این طور است که افراد کلاً شارژ بدن شان و سلامتی شان، عمرشان وقتی است که به آن ها داده می شود صبح افراد می روند 24 ساعت وقت می گیرند بعد برای این که این وقت شان استفاده بشود باید برای غذا خوردن 10 دقیقه بیشتر وقت نگذارند یا برای فلان کار 5 دقیقه بیشتر وقت نگذارند. همه چیزشان با حساب و کتاب است و هر چیزی که دارند دریافت می کنند از عمرشان دارند می دهند (یعنی به عنوان پول) شخص حالت ساعت مچی اش را روی باجه قرار می دهد، در عوض این که یک ساعت از عمرش کم بشود یک وعده غذایی می گیرد در قبال این که سوار اتوبوس می خواهد بشود از عمرش کم می شود سوار اتوبوس می شود. اگر این را برای خودمان تصور کنیم که هر کدام از کارهای که ما داریم در شبانه روز انجام می دهیم یک ما به ازای سنگینی باید برایش بدهیم یک هزینه جدی باید برایش پرداخت بکنیم. هزینه جدی چه است؟ هزینه جدی عمر ما است، وقت ما است، ذهن ما است که ما ذهن مان را اجازه نداریم در اختیار هر کسی قرار بدهیم. اگر ذهن مان را بی حساب کتاب در اختیار افراد قرار دادیم مانند این می ماند که شما اشیاء گردان قیمت داخل گاو صندوق را در کوچه بگذارید و درش را باز بگذارید بگویید همه می توانید ببینید. احیاناً دزدی پیدا می شود می آید به محض این که شما روی تان را آن طرف بکنید تمام آن چه که در این گاو صندوق شما موجود هست بر می دارد می رود.

 ذهن و عمر ما این گونه است، کسانی در کمین این هستند جوان شیعه یا محب امیر المؤمنین ایرانی، دوستدار امیر المؤمنین در هر جای عالم است نتواند از وقت خودش درست استفاده کند. نتواند درست رشد و پیشرفت کند، لذا اگر به دستورات عمل بکنیم این رشد و پیشرفت برای ما قطعی خواهد بود و این سعادتی که برای ما بیان شده است.

مجری:

استاد عزیز داشتند صحبت می کردند یک موضوعی با یکی از رفقا یادم آمد این که در گذشته به یکی از رفقای خودم عرض کردم گفتم وقتی برایت یک اتفاقی، یک مصیبتی، یک حادثه ای برایت پیش می آید چه کار می کنی؟ عین کلام آن رفیقم است، گفت می روم موسیقی گوش می دهم، گفتم بعد از این که موسیقی تمام شد چه کار می کنی؟ گفت حالم خیلی خوب می شود گفتم ما همه آدم ها بنده خدا و در محضر خدا هستیم. اسمش حسین بود گفتم حسین عزیز چقدر زیباست اگر احیاناً یک اتفاقی در زندگی ما پیش می آید چون در محضر خدا هستیم مصیبتی برای مان پیش آمد با خدای خودمان درد دل کنیم چه اشکالی دارد؟ جداً چه اشکالی دارد وقتی یک اتفاقی، یک مصیبتی، یک حادثه ای، یک ناراحتی به ما وارد می شود بنشینیم با خدای خودمان دو کلمه حرف بزنیم به جای این که برویم موسیقی گوش بدهیم.

موسیقی گوش دادن خودم را عرض می کنم اگر خدای نا کرده این جور بیایم گوش بدهم دل من را می میراند بارها و بارها گفتند خنده قهقهه اصلاً چیزی درستی نیست، کسی که بلند بلند می خندد و خنده قهقهه دارد از خیلی از واقعیت ها مثل این می ماند که طرف بیاید خودش را آرام کند با یک چیزی که درست نیست و خدای بزرگ هم نسبت به آن قضیه خیلی تأکید داشته خوب است که ما اگر خدای نا کرده در زندگی خودمان یک اتفاقاتی برای مان پیش می آید جوان های عزیز که پای برنامه هستند با خدای بزرگ خودمان خلوت کنیم.

چه اشکالی دارد با خدا حرف بزنیم و از خدای بزرگ مدد بگیریم آن هم یک چیز درست و اساسی که دل خودمان زنده می شود با یاد خدای بزرگ و مهربان. خیلی هم اذیت کننده است به فرض مثال طرف سوار ماشینش می شود حالش خیلی مساعد نیست صدای ضبط ماشین خودش را بلند می کند با یک موسیقی عجیب و غریب ما در جامعه می بینیم. آن مردمی که در پیاده رو و خیابان هستند حال و حوصله گوش دادن به آن موزیک را ندارند آن ها هم در مجبور هستند به همین گوش بدهند باندهای بسیار بزرگ و گسترده ای در ماشین خودشان نصب می کنند این واقعیت است باید جوان های عزیز بپذیرند در جامعه می بینیم. ان شاء الله که این طور نباشد و هدف ما رسیدن به خدای بزرگ و مهربان باشد و بتوانیم با خدای خودمان خلوت کنیم. میان برنامه کوتاهی را ببینیم و برگردیم.

 (میان برنامه)

مجری:

بینندگان عزیز خدمت شما و خدمت حجت الاسلام والمسلمین جناب اقای دکتر عباسی عزیز در برنامه عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) هستیم، در مورد غناء و موسیقی دارد صحبت می شود استاد عزیز صحبت های بسیار شیرین و جالبی را داشتند، رسیدم به یک سوالی که من خدمت استاد عزیز آماده کردم نسبت به این صحبت های که در این برنامه شد بفرمایید چه پیامدهای از نظر علوم بشری در جامعه غناء و موسیقی دارد؟

استاد عباسی:

وقتی که ما یک امری را از دیدگاه دین مطرح می کنیم چه بر ما از نظر علوم بشری ثابت بشود که این کار به نفع ما یا به ضررمان است چه ثابت نشود در هر صورت ما اطاعت می کنیم چرا؟ چون اعتماد داریم به این که خدای متعال حتماً وقتی یک چیزی را منع می کند حتماً به نفع ما است که منع می کند چون خالق ما هستند. خالق ما هرگز و هرگز به ضرر بنده خودش حکمی نمی کند هرگز این طور نیست که دنبال این باشد یک آسیبی به بنده بزند.

بنده را خودش خلق کرده مهربان تر از خدای متعال چه کسی بر بنده ها است؟ چه کسی می تواند مهربانی خاص خدای متعال را داشته باشد؟ بعضی از روایات آوردند در رابطه با حضرت نوح که دائم به خدای متعال می گفت خدایا این ها دیگر درست نمی شوند 950 سال پیامبری کم نیست یک موقع حساب می کردم هر 15 سالی نفر میانگین آن طوری که در ذهنم است تعدادشان زیر 70- 80 نفر است ایمان نمی آوردند. حضرت نوح می گفت این ها ایمان نمی آورند خدایا عذاب شان کن خدای متعال گفت برو خرما بکار درخت خرما بزرگ بشود با چوبش کار داریم، درخت خرما تا بزرگ بشود چند ده سال طول می کشد دو مرتبه گفت خدایا این ها را عذاب بکن گفت از هسته های خرما دوباره خرما بکار دوباره خرما کاشت. بعد خدای متعال گفت با چوب این خرماها کشتی بساز (وسط بیابان کشتی بسازد)

بعد تازه بدتر شد کشتی می ساخت تا حالا همین طوری دین را قبول نمی کردند حالا طعنه هم می زدند می گفتند نوح این جا دریا شما می بینی کشتی درست می کنی؟ طعنه ها را هم باید تحمل می کرد بعد یک موقعی به این جا رسیده بود که کاسه و کوزه گلی می ساخت و می فروخت در یک تعبیری دارد که می فروخت جبرئیل به شکل یک آدم برای خرید آمد. در بعضی از عبارات دارد که خدای متعال امر برای من یک مقداری کاسه و کوزه بساز زحمت کشید کاسه و کوزه ساخت آن تعبیر اول این است می گوید جبرئیل به شکل یک انسانی نا شناس آمد قیمت کاسه را پرسید گفت یک کاسه را به من بده پولش را داد و کاسه را گرفت با عصا کاسه را خرد کرد نوح هم دارد تماشایش می کند قیمت ظرف دیگر را پرسید و پولش را داد و ظرف را گرفت تا گرفت شروع به خرد کردنش کرد.

دو سه تا که به او فروخت و شکست بعد گفت نمی فروشم گفت تو ساختی فروشنده هستی من هم خریدارم چه کار داری من چه کار می کنم؟ گفت به یک شرطی به تو می فروشم آن هم این که جلوی روی من نشکن اگر می خواهی بشکنی برو جای دیگر بشکن برو خانه ات بشکن؛ چون طاقت ندارم این ظرف را زحمت کشیدم و ساختم گذاشتم آفتاب خشک شد من ارزش این کار هنری را می فهمم طاقت ندارم.

به او گفته شد تو 4 تا کاسه و کوزه ساختی طاقت این که جلوی رویت بزنند بشکند نداری (من این طور می گویم هر روز می گویی خدایا این ها را عذاب شان) من ارزش این ها را می فهمم دلم نمی آید این ها را عذاب بکنم. لذا شما در قصه حضرت یونس می بینید تا مرحله آخر رفتند یعنی تا مرحله آخری که یونس از قوم بیرون آمد قرار است عذاب بشود خدا هم وعده عذاب داد.

همه فهمیند عذاب می آید یک نفر گفت من یک راه چاره دارم گفتند راه چاره ندارد پیامبر آن خدا این همه به ما گفت ما گوش نکردیم الان راه چاره چه است؟ مگر همچنین چیزی می شود؟ پیامبر بیرون رفته که عذاب نازل بشود گفت من راه چاره اش را بلد هستم همه با هم تضرع کنیم همه با هم وقتی تضرع کردند خدا عذاب را از این ها بر داشت حضرت یونس باورش نمی شد هیچ کس باورش نمی شد. خدای متعال این طوری است لذا خدایی که ما را آفریده همه ابعاد وجودی ما را می داند، می داند ما چه نیاز داریم از لحظه اول خلقت، خلقت به معنای انعقاد نطفه نیازهای ما را می داند. یک پزشک جراح متخصص قلب کودک می گفت هر که خدا را باور ندارد بیاوریدش من در اتاق عمل مربوط به قلب کودک می برم که این کودکی که الان به دنیا آمده مشکل قلبی دارد مثلا یک سوراخ در قلبش است، یا دریچه قلب ایراد دارد، ما این کودک را در اتاق عمل می بریم که مجموعاً قلبش چند سانت هم نیست ما سینه را شکافتیم قلب دارد کار خودش را انجام می دهد و کلیه دارد کار خودش را انجام می دهد بچه ای که کلاً این بچه دو کیلو نیست ولی همه اعضاء بدنش مثل آدم بزرگ و سالم دارد کار می کند همه آن سیستم فعال است خدا را در اتاق عمل ببیند. خدایی که این طوری است مثلاً مردم موسیقی گوش ندهند حال شان را بگیرم. همه مردم عالم تمرد کنند موسیقی غنائی درجه یک گوش بدهند به خدا چه ضرر می زنیم؟ وقتی که به حرف خدا گوش می دهیم خدا چه برداشت می کند می گوید خیلی خب شما پول می خواستید بدهید کنسرت موسیقی حرام گوش بدهید آن پول را ندهید مثلاً آن پول را به من بدهید، می گوید این پول را در زندگی خودت خرج کن درست خرج کن، عمر مال خودت است من این عمر 50- 60- 70 سال را در اختیارت قرار دادم درست خرج کن.

حالا علم روز بفهمد یا نفهمد قبول کند یا قبول نکند آن چیزی که خدا گفته ما چشم می گوییم مبنای ما بندگی خدا است چون مطمئن هستیم و یقین داریم که خدا هیچ کجا بر علیه بنده اش صحبت نکرده همیشه به نفع بنده اش صحبت کرده (می گویند شاهد از غیب رسید) اما در بسیاری از امور از خود علوم روز، علوم تجربی، علوم بشری اتفاقاتی این چنینی شاهد برای حرف ما می رسد نه برای حرف ما، برای دین می رسد. آن ها هم تأیید می کنند می گویند این چیزی که دین 1400 سال قبل گفت درست است و در زندگی شما اثرگذار است.

 ما می بینیم مراجع عظام تقلید که عمل کننده به احکام اسلامی هستند یعنی دارند احکام اسلامی را آن چیزی که به آن رسیدند عمدتاً دارند عمل می کنند، بالاخره هر انسانی ممکن است کم و زیادی داشته باشد ولی به صورت نسبی وقتی عمل می کنند شما رِنج سنی مراجع عظام تقلید را ببینید وقتی کسی خوابش بر اساس برنامه های اسلامی است، بیداریش بر اساس برنامه های اسلامی است، درس خواندنش، مطالعه اش، کارش، برخوردش با دیگران و این ها بر اساس اسلام است رِنج سنی شان را ببینید 85- 90- 95-  100 هستند تقریباً تا زیر سن 85- 90 نداریم.

از رِنج سنی که دیگر افراد دارند عمری که می کنند خیلی بالاتر است به خاطر چه است؟ به خاطر این که دستورات خدای متعال برای دنیا و آخرت ما است صلاح دنیا و آخرت؛ نه فقط صلاح آخرت این دنیا محرومت می کنیم آن دنیا به تو بهشت می دهیم فقط نیست نه این دنیا به تعادل میرسی، درست زندگی می کنی آن دنیا هم درست زندگی می کنی، کسی بر اساس احکام دین زندگی می کند گرفتار ربا نمی شود حرص نمی خورد سر این که ربا گرفته یا ربا داده.

کسی رشوه ای که خدا حرام کرده این رشوه را نمی گیرد یکی دو سال بعد با بازرسی مواجه نمی شود دلهره داشته باشد کسی بیاید تهدیدش کند یا اخاذی کند و صد تا اتفاق دیگر بیافتد. ما وقتی داریم عوارض می گوییم یعنی عوارض عمده موسیقی ها و بیشتر موسیقی های حرام را داریم می گوییم طبیعی است یک نفر یک موسیقی حلالی را در یک جایی گوش بدهد یک بار در ماه یک موسیقی چیزی به گوشش بخورد این عوارض سریعاً به سراغ او نخواهد آمد.

این عوارض غالباً برای آن های است که اولاً استفاده دائم از موسیقی دارند، ثانیاً دارند از موسیقی های حرام، مطرب لهوی و با این ویژگی ها استفاده می کنند. یکی از عوارض جدی، عوارض قلبی و عروقی است که برای قلب و عروق بسیار خطرناک است. چرا؟ چه ویژگی دارد؟ تحریکات عصبی ممتد و پشت سرهم و هیجانی که با گوش کردن این موسیقی بر انسان وارد می شود عوارض را روی قلب و می گذارد خواهش می کنم بینندگان عزیزمان اگر می توانند دقت بکنند.

سیستم هایی که شما فرمودید بعضی از جوان ها روی ماشین های خودشان می بندند هزینه هنگفتی می کنند الان سیستمی روی ماشین می بندند 20- 30 میلیون تومان است یعنی گاهی اوقات به اندازه پول یک ماشین فقط سیستم صوتی می بندند یعنی شما صندوق عقب را بالا میزنی فکر می کنی که الان جایی قرار است یک هیئتی برگزار بشود باندها را دارند از این طرف یک جای دیگر می برند عقب کامل پر از باند است!

این را دقت بکنید وقتی ضرب آهنگ موسیقی را شما گوش می دهید خیلی از این ها آن ضربه ای که در بین موسیقی می زند و باندهای که پشت ماشین است می لرزد کلاً صندلی عقب را بر می دارند و کامل باند نصب می کنند و در صندوق عقب هم تجهیزاتش را می گذارند این ضربه و دوپسی که پخش می شود واقعاً دلهره آور است وقتی این ضربه می زند انگار قلب آدم می ریزد.

بعد کسی که عادت ندارد با یک دانه اش قلبش می ریزد دوباره بعدی و بعدی آنی که عادت می کند ظاهراً دیگر قلبش نمی ریزد چون عادت کرده ولی باطناً تأثیر خودش را دارد. من یکی دو تا کتاب معرفی می کنم اولین کتاب، کتاب تأثیر موسیقی بر اعصاب و روان است. و کتاب دیگر کتاب غناء و موسیقی آقای رضا مختاری و آقای صادقی نویسنده اش هستند. کتاب تأثیر موسیقی بر اعصاب و روان را اسمش را بعداً خدمت تان عرض می کنم.

در این جا این طور آورده می گوید تحریکات عصبی هرگاه ممتد باشد مهم ترین عامل اسپاسم و واکنش های موضعی عروق و در نتیجه باعث ایجاد بیماری های شبیه آنزیم، پوآترین و انفکتوس می باشد این در صفحه 86 کتاب تأثیر موسیقی بر اعصاب و روان آمده در همین کتاب صفحه 92 می گوید مالیران نوازنده و آواز خوانی که هنگام خواندن تماشاچیان را تحریک می کرد و از خود بی خود می شدند، خیلی هیجان وارد می کرد در سن 27 سالگی در یکی از مراکز تأتر هنگامی که مشغول خواندن آوز بود بر اثر سکته قلبی جان داد.

یکی از اتفاق های که رقم می خورد گشودگی عروق است وقتی که به شما یک هیجانی وارد می شود قلب شروع می کند می گوید احتمالاً شما در یک اتفاقی هستی نیاز به خون رسانی بیشتر داری مثل تصادف یا دوندگی هستی نیاز به خون رسانی بیشتر داری عروق باز می شود خون رسانی بیشتر می شود، لذا شما در حال دویدن هستی قلب دارد سریع می زند چون می خواهد سریع تر خون رسانی بکند.

اگر این هیجان خیلی زیاد باشد بارها و بارها این اتفاق بیافتد بعضی اوقات آن قدر این هیجان بالا می رود شما دیدید یک مرتبه 3- 4 ساعت ایستاده سر پا با صندلی در برنامه کنسرتی هستند و شادی می کنند بالا پایین می پرند خسته هم نمی شوند این هیجان زیاد خیلی از موقع ها موجب حمله های قلبی می شود به خاطر این که آمادگی این همه تحرک ندارند مگر چند نفر از این ها ورزشگار هستند؟ اصلاً آمادگی اش برای بدن و قلب وجود ندارد و آن ضربه آهنگ و  این ها مشکل قلبی عروقی به وجود می آورد.

 این را من تحدی می کنم میانگین سنی نوازندگان بویژه خوانندگان دنیا را بررسی بفرمایید تعدادی از این ها که در سنین 25 تا 40 سال از دنیا رفتند چقدر زیاد است؟ میانگین سنی شان پایین تر از میانگین سنی بقیه جامعه است. به خاطر این که ظاهر هیجانات، هیجانات خوشحال کننده است ولی باطن قضیه فشار دارد به بدن وارد می کند، این بدن یک هجمی از هیجانات را می تواند تحمل بکند، مثلا آن هایی که شغلشان هیجان زیادی دارد، این ها از نظر عمر، عمرشان یک مقداری پایین می آید. حتی در ورزش هم هم این گونه است، ورزشکارانی هستند که با فشار زیاد کار ورزشی را انجام می دهند، مثلا ورزش هایی که در رشته های قهرمانی هست، مثلا یک وزنه 250 کیلویی را بخواهد بالای سر ببرد، یک فشار زیادی روی بدن هست، به ویژه قلب است که گاهی اوقات منجر به پاره شدن رگ ها می شود که خیلی از این ها ناچار می شوند که دریچه قلب عمل بکنند و ...

اینکه قبل از این آسیب و عوارض بحث فشار خون است که بسیاری مبتلای به فشار خون می شوند بخاطر همین هیجانات و آن ضرب آهنگی که دارند گوش می دهند، دچار این می شوند، عوامل فشار خون مختلف است، یکی نیروی انقباض قلب است، یکی مقدار مقاومت عروق محیطی است، یکی حجم و غلظت خون است. هر کدام از این ها می تواند باعث بالا رفتن فشار خون و در نتیجه بروز سکته های مغزی و مرگ های ناگهانی بشود. یعنی فشار خون یکی از آسیب هایش غیر از اینکه به بقیه دستگاه های بدن لطمه می زند، اگر فشار خون برود بالا، آسیبی که دارد این است که ممکن است منجر به خون ریزی مغزی، پاره شدن رگ های مغز و خون ریزی مغزی بشود، یعنی یک رگ خونی بخاطر اینکه طاقت پمپاژ خون را ندارد، زیر فشار قرار می گیرد و آن رگ پاره می شود و در داخل مغز و مخچه حالت خون ریزی اتفاق می افتد که میشود خون ریزی مغزی یا سکته مغزی و اتفاقات این چنینی می شود. موسیقی یکی از عوامل بالا رفتن هیجانات روحی است، یک کتابی به نام موسیقی و ذهن است که شخصی به نام آنتونی استور کتابی دارد به نام موسیقی و ذهن که ترجمه شده در ایران، و چاپ شده، و جناب آقای غلام حسین معتمدی ترجمه کرده اند این کتاب را، چاپ اول نشر؛ مرکز در تهران سال 1383 اتفاق افتاده، آقای آنتونی در کتاب خودش به نام موسیقی و ذهن چه می گوید؟ می گوید عرفانی مورد قبول است که موسیقی موجب افزایش برانگیختگی در کسانی می شود که با آن علاقه دارند و در نتیجه با مقداری تمرکز به آن گوش می دهند، برانگیختگی به تغییرات گوناگون فیزیولوژی که بسیاری از آن ها قابل اندازه گیری هستند تظاهر می یابد.

 یعنی در آن لحظه اگر شما به شخصی که دارد موسیقی گوش می دهد مخصوصا همین موسیقی های مطرب لهوی یا موسیقی های حرام یا موسیقی های تند، موسیقی های پاپ و راک و این ها می گوید شما می توانید این ها را با ابزار های روز بسنجید، یعنی اصلا چیز عجیب و غریبی نیست که مثلا ما داریم از ماوراء می گویم، می گوید شما می توانید این آقا را هم زمان که شروع می کند یک موسیقی که برایش جذاب است، شما این را نوار قلبش را بگذارید ببینید که این آقا ضربان قلبش چند می شود، نوار مغز بگذارید ببینید که نوساناتش به چه شکلی می شود، ایشون می گوید این با آن چیز هایی ک قابل اندازه گیری هستند اصلا... دارد، نوار مغزی تغییرات دامنه و تواتر امواج مغزی را که ثبت می کند نشان می دهد که در طول برانگیختگی مردمک چشم گشاد می شود، مقاومت الکتریکی پوست کاهش می یابد، سرعت تنفس ممکن است تند یا کند یا نا منظم شود، فشار خون و ضربان قلب رو به صعود دارد همچنین افزایش کشیدگی عضلانی به چشم می خورد که ممکن است همراه با بی قراری فیزیکی باشد.

 یکی از مشکلاتی که خیلی ها ازش رنج می برند نه در ابتدای گوش دادن، مثلا در ده سال بعد، پانزده سال بعد، بیست سال بعد، الان خیلی رایج هست که خانم و آقای چهل ساله پنجاه ساله، شب هنگام خواب حالت بی قراری دارد، بدن یک حالت لرزش های غیر ارادی دارد، دیدید افرادی که می نشینند روی صندلی، این پا شروع می کند به لرزیدن، یعنی پا حالت حرکت پیدا می کند، زمانی که بگویی می توانند که کنترلش بکنند که پا تکان نخورد، ولی نا آرام اند، یعنی دوست دارند که این پا را تکان بدهند، انگار یک تیکی دارند، هم ارادی، هم غیر ارادی، از این جهت ارادی است که زمانی که می خواهد می تواند متوقفش بکند، از این جهت غیر ارادی است که دلش می خواهد این تکان را داشته باشد، زمانی که می گویی این چیست؟ می گویند که بی قرار هستم، نا آرام هستم، شب موقع خواب معمولا حالت بی قراری برای بسیاری از افراد به این واسطه پدید می آید که بعد دوباره به قرص های آرام بخش و قرص های خواب آور رو می آورند که بسیار بسیار مضر است، بسیار بسیار تأثیر منفی روی بدن دارد، چرا که عموما قرص های خواب آور، خواب را از حالت طبیعی خارج می کند، شخص خوابش نمی برد، یک ساعت به خواب، دوساعت به خواب، یک عدد از این قرص ها می خورد زمانی که می خوابد هشت ساعت و گاهی تا ده ساعت انگار اصلا در این دنیا نیست، بی هوش بی هوش است، و این برای بدن بد است، زمان طولانی بدون توقف خوابیدن با این شکل که شما اطراف او بیشترین سر و صدا را هم انجام بدهی بیدار نمی شود، تکانش هم بدهید نمی تواند بلند شود، یک حالت رخوت، یک حالت سستی، حالت کندی در عملکرد، ابتدای بعد از خواب هم ایجاد می شود، یعنی شما اگر به زور هم بلندش کنید، تا نیم ساعت الی یک ساعت هیچ تحرکی نمی تواند که داشته باشد.

 یعنی از آن نا آرامی و بی قراری که با فشار خون بالا و با این اتفاقات برای انسان رقم می خورد، منجر می شود به این قرص ها، که این قرص ها غالبا علاوه بر اینکه خواب آلودگی می آورد که شخص می خوابد، و جلوی بی خوابی اش را می گیرد، شخص را به سمت حالت افسردگی می برد، یعنی شما اگر عوارضش را هم که ببینید؛ بی حوصلگی، عدم تمایل به حضور در جمع و این ها دارد. و حالا دوباره باید برود یک مداوای دیگر انجام بدهد که از حالت افسردگی خارج بشود حالا یا با داروی شیمیایی یا با داروی دیگر. ایشان می گوید که این ها همان تغییراتی هستند که توسط تلگراف یا دروغ سنج ثبت می شوند که برانگیختگی را به شکل اضطراب نشان می دهند، یک اضطراب همیشگی، یعنی ما خودمان را داریم در معرض یک اضطراب همیشگی قرار می دهیم، که دوباره می خواهیم با آن موسیقی مسکن برای این اضطراب ایجاد بکنیم، پریشانیم، بی حوصله ایم، دوباره می رویم سراغ آن موسیقی که آرامش را از آن موسیقی بگیریم، و این دائما دارد تکرار می شود، هی اضطراب، آرامش از موسیقی، بهم ریختگی به واسطه موسیقی و دوباره اضطراب، یعنی یک جوری مثل اعتیاد است، یعنی یک شخصی که اعتیاد دارد و مواد مخدر مصرف نکرده و بدنش درد می کند، می گوید میروم مواد مخدر مصرف می کنم و دوباره خوب می شوم و بدن دردم از بین می رود و سرحال می شوم، ولی چند ساعت بعد دوباره همین اتفاق می افتد، تا جایی که قوای بدنی آن را تحلیل ببرد، سلامت جسمی آن را تحلیل ببرد، جوری بشود که زمین گیر بشود و بعضی ها می گویند در جوب بی افتد و فلان بشود، این قصه هی ادامه پیدا می کند و این یک چرخه است. در موسیقی ناهنجار هم همین گونه است، توصیه می کنم این کتاب موسیقی و ذهن را هم ملاحظه کنند، این مطلبی که عرض کردم صفحه 44 و 45 آمده است.

مورد بعدی بروز رفتار های ناهنجار هست، از جمله اثرات منفی گوش دادن به غنی بروز رفتار های ناهنجار، از دست دادن کنترل رفتاری، یعنی به یک جایی می رسند که در بعضی از موسیقی ها دیده ایم دیگر، بعضی از موسیقی ها زمینه شورش را دارد، یعنی زمینه این را دارد که، افراد که از کنسرت بیرون می آیند بزنند همه چیز را تخریب بکنند، یعنی این قدر هیجان رفته بالا، زمینه بروز ناهنجاری هست، در بعضی از سبک های موسیقی، فقط دارد موسیقی را گوش می دهد، حتی تصویری هم نیست خیلی هایش، دارد گوش می دهد، ولی شما داخل اتاقشان بروی، اصلا این اتاق از نظر سلامت روان دارای اشکال جدی است؛ یعنی در این اتاق شما به عنوان یک آدم عادی نمی توانید تحمل کنید، پرده را مشکی گرفته است، دیوار ها را رنگ خاص زده است، رنگ های خیلی منفی، رنگ خاکستری، رنگ های طوسی تیره، با یک رنگ های خیلی عجیب و غریبی، تختش، عکس هایی که به دیوار زده، یعنی یک آدم عادی 24 ساعت برود اینجا قاطی می کند، یعنی دیگر برایش قابل تحمل نیست، حالا اینکه میگویم مثلا حرف ما نیست، مصداق بارز ایشان در کتاب تاثیر موسیقی بر اعصاب و روان، مصداق بارز این اثر را می توان در موسیقی مشهور و هیجانی گروه موزیک بیتلهایو مشاهده نمود، در گزارشی از اجرای موسیقی توسط این گروه در حضور دختران و پسران جوان صورت گرفته آمده است زمانی که برای دختر ها و پسر ها آهنگ های تند و رعشه انگیزشان را مترنم نمی سازد سالن به لرزه می افتد دختر ها جیغ می کشند، به سر و گوش هم مشت می کوبند، غش می کنند، مو های خود را چنگ چنگ می کنند، و پسر ها از هوش می روند و همه این ها مولود تاثیر آهنگ های موسیقی بر آنان است. این در صفحه81 کتاب تاثیر موسیقی بر اعصاب و روان. مجله روشنفکر نسبت به پایان برنامه موزیک بیتلو ها می نویسد که پس از پایان برنامه این ها جوانان که از موزیک پر هیجان آن عاصی شده بودند به خیابان ها ریختند و اتوموبیل ها را آتش زدند، شیشه های مغازه ها را شکستند و مغازه ها را غارت کردند، و تعداد 315 نفر از آنان از فرط هیجان و غوغا غش کرده و به بیمارستان انتقال داده شدند. جان که یکی از نوازندگان هست بعدها چنین یاد می کند آن روز نمایش هیجان انگیزی از دیوانگی و عصیان بود من برای اولین با چشمان خود این حقیقت را دریافتم که انسان قادر است دنیا را نابود کند. یعنی می توانی با موسیقی یک تأثیری بگذاری با تهیجی که شدند یک عده بروند و شروع به تخریب کنند.

آخرین مورد هم جنون است تحلیل علمی در این رابطه گفته شده فردی که مجذوب آهنگ های موسیقی است در آن ساعت ابدا قدرت فکری ندارد که در صلاح و فساد زندگی خویش یا در مصالح و مفاسد اجتماعی محیط خویش کوچک ترین تدبیر و اندیشه بنماید. به اصطلاح خودمانی و جامعه می گویم یعنی از خود بی خود می شود، از حالت عادی خارج می شود، حالت خوشی و یا سرمستی برایش حادث می شود.

این در اثر همان تسلط و فشار شدیدی است که ارتعاشات و تحریکات خارجی موسیقی روی اعصاب و مراکز متفکره قشر مغز وارد آورده و نیروهای خرد و اندیشه را از کار باز داشته است.

برای کار علمی می گویند نیاز به آرامش است، آزمایش گاهها و کتاب خانه ها آرام ترین جاهای دانشگاهها و مراکز علمی باید باشد. چرا؟ چون شما برای رشد و برای تجزیه و تحلیل نیاز به آرامش دارید. مطالعه ای همراه با فهم نیاز به آرامش دارد. و موسیقی مطرب انسان را از آرامش خارج می کند مانع از این می شود که این را داشته باشد، ایشان می گوید در همین حال چون مرکز عصبی مغز در محاصره تحریکات قرار گرفته است مثل این که دشمن سیم های ارتباطی مغز را با دستگاه های دیگر قطع کند. نظم و انضباط دستگاههای دیگر بدن نیز دستخوش تحولی که به زیان بدن تمام می شود قرار می گیرد، موقع که این عمل تکرار شد یعنی شنونده راه افراط را پیش گرفته و موسیقی مکرر تسلط خود را بر اعصاب دماغی یعنی اعصاب مغزی اعلام کرده است.

بحث های این چنینی که خیلی مفصل است و در کتاب ها و تحقیقات و این ها مطرح شده است. مورد بعدی کاهش عمر است که من در بحث ها اشاره کردم و این مطلب را خدمت تان بیان کردم.

مجری:

خیلی متشکرم استفاده کردیم، خسته نباشید

استاد عباسی:

سلامت باشید خدا حفظ تان کند.

مجری:

بینندگان عزیز با این صحبت های که در برنامه شد آیا می ارزد که موسیقی گوش بدهیم؟ موسیقی این همه عوارض در جسم ما به وجود می آورد. گمان نکنم بخواهیم و دلمان بخواهد این اتفاق پیش بیاید هرکسی دنبال سلامتی می گردد، دنبال این می گردد که بهترین باشد جسم سالمی داشته باشد و طول عمر بسیار زیاد داشته باشد، کسی نمی خواهد زود بمیرد این یک چیز واقعی است.

ان شاء الله خدای بزرگ کمک مان کند و بتوانیم با جان و دل به دستورات الهی و به دستورات دین مقدس اسلام گوش بدهیم، طرف پشت فرمان می شیند دارد موزیک گوش می دهد یک مسیر طولانی و چند کیلومتر می رود و متوجه نمی شود. این عوارض را ما بارها و بارها دیدیدیم و گفتیم اقا تو از این خیابان و از این کوچه رد شدی گفت نه من از این طرف نیامدم! چرا؟ چون داشته موزیک گوش می داده است. این هم درواقع یک عوارض دیگر است. خدا به حق محمد و آل محمد ان شاء الله راه درست را به همه ما آدم ها بیاموزد و نشان بدهد که به راه خدای بزرگ و مهربان برسیم.

خدای بزرگ و مهربان را قسم می دهیم بحق محمد و آل محمد ما را بپذیرد اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین، تا جلسه آینده شما بینندگان عزیز و خودم را به خدای بزرگ و مهربان می سپارم یا علی مدد و خدا نگهدار!

 

 

 


عصر ایمان>

موسیقی و غنا حلال و حرام شیعه مکلف حکم دین بندگی خدا علوم تجربی سیستم صوتی تاثیر موسیقی بر اعصاب و روان