عصر ایمان

قسمت شصت و هشتم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: عصر ایمان (استنادات موافقین غنا و موسیقی و پاسخ به آن)

تاريخ: 31/ 02/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای علی سیرتی

مجری:

  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ؛ عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده عزیز، سروران گرامی از این که بیننده برنامه عصر ایمان از شبکه ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شدید، بسیار متشکر و سپاسگزارم، امیدوارم هرکجا بیننده برنامه هستید تن تان سالم باشد، ان شاء الله سرحال باشید، برنامه خودمان را با یاد و نام خدای بزرگ مهربان آغاز کردیم تا لحظاتی را خدمت شما خواهیم بود.

بینندگان عزیز اگر دوست دارید در این برنامه صدای شما پخش بشود و سوالات تان را بپرسید استاد عزیز جناب آقای عباسی پاسخ سوال شما را بدهند می توانید از همین الان تماس های خودتان را داشته باشید تا لحظاتی را خدمت شما بینندگان عزیز باشیم و صدای گرم شما را بشنویم، اجازه بفرمایید به استاد عزیز حجت  الاسلام والمسلمین دکتر عباسی سلام و علیک کنیم و تشکر کنیم که دعوت ما را پذیرفتند. استاد سلام علیکم خیلی خوش آمدید.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) و آرزوی موفقیت و توفیق عبادت و بندگی خدای متعال را برای همه عزیزان دارم و امیدوارم که خدا به ما توفیق بدهد بتوانیم انجام وظیفه کنیم. هم در کسب معارف اهل بیت (علیهم السلام) و هم در ارائه و تبیین معارف اهل بیت، محضر بینندگان عزیزمان خدمت شما هستم

مجری:

خیلی خوش آمدید چند هفته ای را استاد عباسی در مورد غناء و موسیقی صحبت کردند و بحث های که در این برنامه شد، خیلی خیلی اساسی و لذتبخش و راه گشا بود. خیلی از بیننده های که ما با در تماس بودند برای موسیقی و غناء سوال هایی مد نظرشان بود از این برنامه پرسیدند استاد عزیز پاسخ سوالات شان را دادند.

امشب هم خدمت شما هستیم در مورد موسیقی و غناء صحبت می شود و به موضوع برنامه امشب می پردازیم امشب استاد عزیز من در خدمت تان هستم در مورد غناء و موسیقی صحبت های که شد و بسیار هم زیبا صحبت شد چون استاد همه بحث های را که آغاز کردند در مورد غناء و موسیقی بود همه اش با سند بود این برای من خیلی جذاب و دلنشین بود استاد عزیز در خدمت تان هستم.

استاد عباسی:

بسم الله الرحمن الرحیم وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

به رسم ابتدای هر برنامه توجه و توسل و دعا برای سلامتی مولای مان حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) و تعجل در فرج شان:

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

ممنویم از همراهی شما بینندگان عزیز و گرامی و از خدا می خواهیم که به ما توفیق بدهد آن چه که می گوییم و می شنویم و بعد ان شاء الله عمل می کنیم در راستای رضای خودش باشد و در راستای آن چیزی باشد که اهل بیت (علیهم السلام) به ما بیان و دستور فرمودند.

بحث مان در باب غناء و موسیقی رسید به بررسی روایات مهم به جواز غناء که عرض کردیم برخی از آقایان نو اخباری این روایات را در فضای مجازی شروع به منتشر کردند با این عنوان که ببینید ما روایتی یافتیم که این روایت می گوید موسیقی هیچ اشکالی ندارد غناء و موسیقی داشته باشید و هیچ مانعی ندارد. آن وقت مراجع آمدند و حرمت را اعلام می کنند با همان سیستمی که پیدا کردن یک روایت یا بیان کردن یک روایت را می خواهند مساوی قرار بدهند با حکم خدا و کنار گذاشتن دسته فراوانی از روایات دیگر و آن چه که به عنوان روایات صحیح و معتبر وجود دارد و از طرفی اگر هم احیاناً روایات، روایات معتبری هم می بود با روایات های دیگر ما موظف به تشکیل خانواده حدیثی بودیم، یعنی جمعی از روایات را روایات تأیید و روایات منع را کنار هم باید گذاشت و استنباط احکام حکم شرعی از آن کرد.

لذا استفاده از یک روایت عرض می کنیم که مناسب نیست حتی من اخیراً در جایی در منبری به مستعمین این طور عرض کردم واقعاً خدا را شاهد می گیرم که گاهی اوقات من یک روایت را می خواهم از یک گروهی به گروهی دیگر ارسال کنم سختم می شود. شاید بینندگان عزیزمان بگویند روایت ارسال کردن خیلی خوب است یک روایت از معصومین می بینیم این روایت را سریع در گروه های واتساپ، ایتا هر جای که هستیم این روایت را می فرستیم اعضاء گروه ببینند. گاهی واقعاً‌ این به ذهن آدم می آید الان مخاطب وقتی این روایت را می بیند روایت معمولی همان برداشتی که از این روایت دارد من دارم؟

یعنی یک برداشت مناسب دارد، یک برداشت صحیح پیدا می کند؟ ممکن است شخصی که الان این گروه را باز کرد دید شما برایش در آن گروه پیام ارسال کردید  آن روایت را وقتی می بیند ساعت 12 یا 1 نیمه شب یا موقع نماز صبح از خواب بیدار شد این روایت را دید آیا ممکن نیست خدای نا کرده یک برداشت دیگری بکند برداشت اشتباه بکند؟

مجری:

احتمالش هست؟

استاد عباسی:

بله احتمالش است مگر این که روایت، ترجمه اش خیلی واضح و آشکار است، منظورم این نیست که هیچ کس هیچ روایتی ارسال نکند ولی این دقت و این توجه که من وقتی روایت را دارم در برنامه تلویزیونی عصر ایمان برای بینندگان مان می گویم دارم خودم توصیح می دهم ترجمه می کنم بیان می کنم که این روایت قبلش، بعدش، مطلبش،‌ مفهومش، مقصودش چه است. اما اگر همین طوری روایت، یک روایت خام که احتمال دارد با این روایت مخاطب ما به یک فضای دیگری برود این ها خیلی خطرناک است

مجری:

و نگرانی هم هست

استاد عباسی:

بله خیلی مراقبت نیاز دارد یعنی ما نباید خیلی ساده بگیریم آقای فلانی یک روایت پیدا کرده من دیدم لایو گذاشته بررسی فقهی کاشت ناخن و مژه و فلان که این ها از نظر فقهی چه حکمی دارد؟ چه کسی دارد این کار را می کند؟ کسی که هیچ نسبتی با فقه ندارد، برو مطالعات و درسی که خوانده ببین اصلاً طلبه و حوزوی نیست.

بعد خروجی این چه می شود؟ خروجی اش می شود که فتوای به رأیی یا نظر شخصی را بیان بکند حلال خدای را حرام بکند چقدر خطرناک است، حرامی را حلال بکند یک جامعه را گمراه بکند ولو یک نفر را نسبت به مسائل شرعی گمراه بکند و دید منفی برای او ایجاد بکند یا باعث بشود که او اشتباه اعمال و وظیفه اش را انجام بدهد.

لذا می خواهم عرض بکنم خطرناک ترین کار این است که ما یک روایت را بیاوریم و با آن یک روایت بخواهیم نتیجه گیری بکنیم و موضع گیری داشته باشیم و حکم شرعی صادر بکنیم لذا ما از این جهت وارد بررسی روایاتی که این ها این کار را انجام می دهند هم شدیم تا مسئله روشن بشود.

من روایاتی را عرض کردم و توضیح در رابطه با آن ها دادم وضعیت و ویژگی های که روایات داشتند این روایات مفید به این معنا نیست یعنی نمی توانیم از این روایات که متأسفانه زیاد هم مطرح می کنند تا می گویی موسیقی و غناء حرام است و ... می گویند بله (العیاذ بالله) در ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا هم این چیزها بود این را زدند که ما این روایات را دانه دانه بررسی کردیم.

سنداً مشکل دارد دلالتش مشکل دارد، اصلا داخلش مطالبی آمده مثل آخرین روایتی که به عنوان روایت 5 بود بررسی کردیم این جا می گوید کسی که شعر می خواند کسی که با دف زدن و ... همراهی می کرد اسماء بنت عمیس بود در ازدواج حضرت زهرا و حضرت علی (علیهم السلام) که اساساً‌ این ها هجرت کرده بودند و در حبشه بودند و سال 7 هجری بود. عروسی سال 2 هجری بود و این ها سال 7 هجری تازه به مدینه بر گشتند. اصلاً‌ ایشان در مراسم حضور نداشت ولی در روایت آمده که بله ایشان بود گفتند آقا رسول الله فرمودند چه کسی دارد شعرهای شاد کننده و با این شرایط می خواند؟ گفتند اسماء بنت عمیس است در حالی که اسماء بنت عمیس با همسرش در مهاجرت حبشه بودند.

آن ایام را هم که عرض کردیم پرواز و هواپیما نبود که بگوییم برای مراسم آمدند و دو مرتبه برگشتند ماه ها در مسیر می بودند.

اما روایت بعدی، روایت 6 در این رابطه در کافی شریف است کتاب از کتب اربعه شیعه است جلد 2، صفحه 616

«عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام)

ابا بصیر می گوید من محضر امام باقر (علیه السلام) رفتم، ظاهراً سند، سند خوبی است ضعف جدی ندارد هم علی ابن ابراهیم ‌هم ابراهیم ابن هاشم هم ابی بصیر، حالا آن دو نفر دیگر... ولی الان نسبت به سند به نظر سند خیلی مشکل داری نیست. بعد می گوید به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم:

«إِذَا قَرَأْتُ الْقُرْآنَ فَرَفَعْتُ بِهِ صَوْتِي جَاءَنِي الشَّيْطَانُ»

هرگاه قرآن را با صدای بلند می خوانم شیطان می آید و می گوید تو با این کار به خانواده خودت و مردم خود نمایی و ریا می کنی، شیطان یا می آید یا در قلب من این طور گفته می شود که:

«إِنَّمَا تُرَائِي بِهَذَا أَهْلَكَ وَ النَّاسَ»

می خواهی بین مردم و خانواده خودت ریا بکنی.

 حضرت فرمودند:

«يَا أَبَا مُحَمَّدٍ اقْرَأْ قِرَاءَةً مَا بَيْنَ الْقِرَاءَتَيْنِ تُسْمِعُ أَهْلَكَ»

ای ابا محمد با صوت و آواز متوسطی بخوان که خانواده ات بشنوند.

«وَ رَجِّعْ بِالْقُرْآنِ صَوْتَكَ»

و آواز تو در خواندن قرآن در گلوی خودت بچرخان!

 حالت چهچه زدن این طوری بخوان

«فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُّ الصَّوْتَ الْحَسَنَ يُرَجَّعُ فِيهِ تَرْجِيعاً.»

خدای متعال دوست دارد صدای که صدای خوب باشد و در گلو چرخانده بشود.

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص616، بَابُ تَرْتِيلِ الْقُرْآنِ بِالصَّوْتِ الْحَسَن‏، ح13

حالت چهچه به خودش پیدا بکند که برخی از چهچه ها عرض کردیم در بحث غناء، جزء غناء شمرده شده یعنی این را باید مراقب باشیم که اگر حقی خارج تر می شود این تبدیل به غناء می شود.

حالا نسبت به این روایت چه کار کردند؟ این روایت را نقل کردند و این طور بیان می کنند که این روایت می خواهد کل چهچهه ها، ترجیع های که در کلام ممکن به وجود بیاید را حلال اعلام کند و به تبع این، این مطلب را تعمیم دادند به مسئله خوانندگی غناء و آوازهای که حرام است.

خود امام می گوید تو برو چهچه بزن و با حالت غنائی قرآن بخوان؛ پس دستور امام است ما می خواهیم عرض بکنم اولاً که این مسئله، حتماً به گونه ای است که از آن محدوده خارج نشود یعنی اگر امام فرمودند هم تا قبل از آن محدوده است.

ضمن این که ما به کسی مراجعه می کنیم که آقایان اخباری علی القاعده او را باید خیلی قبول داشته باشند شیخ حر عاملی است صاحب وسائل الشیعه که ایشان معروف است اهل حدیث و روایت است. وسائل الشیعه ایشان هم به شدت قابل مراجعه و قابل استفاده برای عموم فقهاء است. به خاطر این که ایشان مجموعه ای از روایات فقهی را جمع آوری کرده است.

 ایشان در رابطه با این روایت چه می گوید؟ گفتیم این روایت در کافی شریف نقل شده فرض این که سند هم سند مشکل داری نیست این که می گویند باید فقیه باشی تا متوجه بشوی یک نفر مواجه می شود می گوید روایت را در اصول کافی دیدم این که هیچ! راوی ها را هم یکی یکی نرم افزار درایة النور است که مرکز علوم اسلامی کامپیوتری نور زده است. راویان را یک به یک نشان می دهد شما طلبه باشی یا نباشی می توانی راویان را یکی یکی ببینی البته بر اساس آن نظری که آن ها جمع کردند تحقیقی نیست کاری که آن ها انجام دادند شما می توانید ملاحظه کنید. ملاحظه می کنید می بینید راویان خوب هستند.

روایت هم در کافی شریف است. تمام است راویانش هم راویان خوبی هستند پس می توانیم استفاده کنیم. مرحوم شیخ حر عاملی این جا بعد از نقل روایت می گوید:

 «أَقُولُ»

 درباره این روایت نظرم این است چه است؟

«هَذَا مَحْمُولٌ عَلَى التَّقِيَّةِ»

این روایت استفاده کردنش مانع دارد، مانع چه است؟ این روایت تقیه ای است. تقیه یعنی چه؟ یعنی این که امام معصوم برای حفظ جان شیعیان، برای حفظ اصل شیعه مطلبی را غیر از آن چیزی که نظرشان بوده بیان کردند. کسانی در مجلس نشستند ببینند مثلاً عرض می کنم امام صادق بگوید این کار حرام است بروند به حاکم بگویند دیدی امام صادق خلاف همه فقهای اهل سنت پیام و فتوا داد، بیایند با شیعه برخورد بکنند بر شیعه سخت بگیرند. روایات تقیه ای یعنی یک نا محرمی در جلسه وجود دارد و حضور دارد نا محرمانی حضور دارند، نه نا محرم به معنای زن و مرد به معنای کسانی که هم عقیده با امام و شیعیان امام نیستند که امام به ناچار غیر از آن حقیقتی که می خواهند بیان بکنند ناچار هستند بیان بکنند.

این را که چه کسی متوجه می شود؟ کسی که عمری را برای روایات  اهل بیت وقت گذاشته است الان شما مجری محترم جناب آقای سیرتی کتاب روایت باز می کنی ده تا روایت پشت سر هم در کافی شریف می بینی من از شما بپرسم آقای سیرتی کدام یکی از این روایت ها تقیه ای است؟ شما می توانی به من بگویی کدام یکی تقیه ای است؟

مجری:

متوجه نمی شوم.

استاد عباسی:

در عمق روایات کار نکردیید که بینید این روایات تقیه ای است چرا ایشان می گوید:

«هَذَا مَحْمُولٌ عَلَى التَّقِيَّةِ لِمَا ذَكَرْنَا مِنْ مُعَارَضَةِ الْخَاصِّ»

چون این روایت، معارض خاص دارد این آقایی که، شیخ حر عاملی که، مرجع تقلیدی که، این عالم اندیشمندی که رفته روایات اهل بیت را زیر و رو کرده نه یک سال، نه دو سال، بلکه ده ها سال وقت گذاشته گاهی بعضی از این ها وقتی که به مقام اجتهاد می رسند 50 سال هست که در حوزه بر روی فقه و اصول تمرکز کردند و روایات اهل بیت را کار کردند. او می داند که روایتی معارض دارد می گوید:

«لِمَا ذَكَرْنَا مِنْ مُعَارَضَةِ الْخَاصِّ»

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج6، ص212، بَابُ تَحْرِيمِ الْغِنَاءِ فِي الْقُرْآنِ وَ اسْتِحْبَابِ تَحْسِينِ الصَّوْتِ بِهِ بِمَا دُونَ الْغِنَاءِ وَ التَّوَسُّطِ فِي رَفْعِ الصَّوْت

چرا؟ چون این روایت معارض خاص دارد. یعنی این جا حضرت فرمودند چهچه بزن جایی دیگر فرمودند چهچه نزن و چون تعداد آن ها بیشتر است یا معنی اش واضح تر است یا مطابق با دیگر کلمات معصومین است این روایت باید حمل بر تقیه بشود.

اگر در یک جلسه، در یک روز ساعت 10 صبح عده ای محضر امام معصوم بودند حضرت فرمودند روز است، ساعت ده و نیم این ها بیرون آمدند عده دیگر رفتند حضرت فرمودند شب است. روز که شب نشده این یک گیری وجود دارد، یک اشکالی وجود دارد یک مسئله ای پیش آمده یک نفری آمده یک خبری از این جا یک جای دیگر ببرد و امام موظف است جان شیعه را حفظ بکند. امام موظف است اصل شیعه را حفظ بکند.

 مثال دیگر عرض بکنیم زراره ای که این قدر نزدیک به امام معصوم است از رواتی است که این قدر مورد اعتبار است روایاتی درباره ایشان آمده (العیاذ بالله) امام ایشان را لعن کرده است:

«لَعَنَ اللَّهُ زُرَارَةَ لَعَنَ اللَّهُ زُرَارَة»

خدا زراره را لعنت کند.

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج5، ص46

بعد آقایان نو اخباری در فضای مجازی با کمال تأسف مظلومیت اهل بیت و اصحاب اهل بیت. در فضای مجازی برنامه لایو می گذارند در برنامه لایوشان می گویند بله زراره ملعون امام صادق بوده مطرود امام صادق بوده و زراره باند قدرت بوده (العیاذ بالله) باند فساد بوده (العیاذ بالله) تبهکار بود است!

چه حرف های؟ شما رفتی روایات لعن زراره را دیدی که زراره کسی است که در تیر رس است می خواهند او را ترور بکنند، می خواهند او را محکامه بکنند، امام معصوم می خواهد جان او را حفظ بکند، کسی که آمد با چندین روایت رفت سراغ این که بگوید از اصحاب واقعی امام معصوم نبوده بلکه دشمن بوده بلکه چه بوده (العیاذ بالله) ملعون و مطرود و فلان بوده این یعنی روایات را ندیده و در روایات کار نکرده. یا بیمار است می خواهد دشمنی بکند حداقلش این است که بگوییم ندیدی نمی دانی چرا حرف می زنی؟ چه کسی به شما گفته لازم و واجب است بر شما در مسائل دینی، در رابطه با اصحاب اهل بیت مثل زراره برنامه اینترنتی بروی و برنامه لایو اینستاگرام بروی که بعد ناچار بشوی حرف های نا مربوط بزنی.

بعد می خواهند جذاب باشد همه می گویند زراره جزء اصحاب خاص حضرت است، آقا لایو بگذارد یک تعدادی آدم هم دور خودش جمع بکند که نه زراره (العیاذ بالله) ملعون امام صادق است هیچی مردم می گویند ما تا به حال فکر می کردیم زراره آدم خوبی است پس این طور است. این هم به فلانی خبر بدهد بیا ببین یک آقایی لایو گذاشته ببین چه دارد می گوید افشاء گری دارد می کند. اخر عزیز من، قیامتی هست خدایی هست حساب و کتابی هست این قدر راحت صحبت کردن؟ آقای شیخ حر عاملی که خِرّت فن است ایشان می گوید:

«هَذَا مَحْمُولٌ عَلَى التَّقِيَّةِ لِمَا ذَكَرْنَا مِنْ مُعَارَضَةِ الْخَاصِّ»

چون روایت معارض دارد و امکان این وجود دارد آن نکته ای که ما عرض کردیم

«وَ يُمْكِنُ الْحَمْلُ عَلَى مَا دُونَ الْغِنَاءِ»

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج6، ص212، بَابُ تَحْرِيمِ الْغِنَاءِ فِي الْقُرْآنِ وَ اسْتِحْبَابِ تَحْسِينِ الصَّوْتِ بِهِ بِمَا دُونَ الْغِنَاءِ وَ التَّوَسُّطِ فِي رَفْعِ الصَّوْت

 

شاید هم بشود این را حمل کرد به این حضرت فرمودند این طوری بخوان منظورشان کمتر از غناء است. حضرت نمی خواهد غناء را که نمی خواهد بگوید حضرت می گوید یک چهچه ای، یک صوت لحنی که در قرآن می گوییم این را استفاده کن ولی به مقدار متعارفش که به حد حرام نکشد.

ببینید این یک روایت، معنا کردن را ما باید از چه کسی بگیریم؟ از شیخ حر عاملی که صاحب وسائل الشیعه است و این همه کار در ماجرا انجام داده این همه دقت در روایات دارد، یا نه یک جوانی که در فضای اینستاگرام دارد فعالیت می کند حتی محل زندگی اش هم خارج از کشور است چند کتاب و مطلب و مقاله ای و فلانی این طرف و آن طرف دیده و حالا می خواهد نظر بدهد.

باید چه کار کنیم؟ حرف کدام یکی از این ها را ما بگیریم؟ واقعاً عقلائی است که ما شیخ حر عاملی را کنار بگذاریم، علما و مراجع را کنار بگذاریم بعد ببینیم یک آقای که با هر وضعیتی با هر شکل و شمایلی ادعا می کند حرف او را بگیریم و بگوییم نه از ایشان ما تبعیت می کنیم در فضای مجازی که اگر به او بگوییم و به آقایی برسیم به نام استاد ایشان یعنی بزرگ تر از ایشان که به او استاد می گفت یکی از آقایان با او مناظره ای انجام داد چند ساعت مناظره انجام داد خواندن از روی کتاب عربی ساده را نمی توانستند انجام بدهند.

مجری:

نمی توانست بخواند!

استاد عباسی:

بله می گفت من ترجمه را می خوانم نمی تواند یک دانه روایت را بخواند بعد ترجمه داشته باشد. می رود سراغ کتاب های فارسی، ترجمه روایات؛ ترجمه روایت، ترجمه روایت است در ترجمه روایت نظر شخص اعمال شده یعنی مترجم در روایت بالاخره او دارد ترجمه می کند ممکن است او ترجمه بکند و دیگری ترجمه بکند یک ترجمه دیگری داشته باشد. این آقا می گوید من کتاب فارسی می توانم بخوانم توی که کتاب فارسی می توانی بخوانی به متن روایت اهل بیت سختت است مراجعه بکنی وقتی دو خط می خوانی ده ها غلط در آن داری بعد چطوری می توانی ادعا بکنی بله آن عالمی که 70 سال کارش روایات اهل بیت (علیهم السلام) بوده به آن ها کتاب معرفی می کنی گاهی اوقات می گویند فارسی این کتاب ها نیست؟ چرا فارسیش است آخر فارسی مال کسی است که فقط می خواهد بخواند و بداند اگر من رفتم سراغ این که ترجمه اصول کافی را بخوانم از ترجمه اش صرفاً‌ استفاده کنم دیگر اجازه ندارم بیایم در برنامه تلویزیونی برای مردم روایت بخوانم بیان بکنم و تدریس بکنم کارهای این طوری انجام بدهم.

چون خودم متکی به یک نفر دیگری هستم که آن یک نفر روایت را ترجمه بکند اگر او ترجمه نکرده باشد من نمی توانم کاری بکنم مگر همچنین چیزی می شود؟

مجری:

بعضی مواقع صحبت های که در این برنامه می شود خود من از این قضیه متوجه می شوم این که بعضی ها دنبال شهرت هستند برای من خیلی جالب است اصل و اساس همه اش به کلام اهل بیت بر می گردد این را باید بپذیریم بارها در برنامه عرض کردیم چیزی که اهل بیت و بزرگان دین ما فرمودند باید پیروش باشیم و در مسیرش قرار بگیریم.

به فرض مثال دارم عرض می کنم هر کسی که دو کلاس سواد داشته باشد نباید نظر شخصی خودش را بگوید این که شیعه نمی شود شیعه واقعی بر گرفته از کلام اهل بیت است ما در این برنامه و این شبکه های که متخصصین دعوت می شوند دیده می شود همین الان کسانی که شبکه ولی عصر را می شناسند بپرسید استادانی که دعوت می شوند بر چه مبنای حرف می زنند. آیا نظر شخصی خودشان را می گویند یا خیر؟ خدا وکیل است قسم دارم می خورم همه استادانی که این جا هستند همه شان بر مبنای کلام اهل بیت و با سند هم حرف می زنند این خیلی زیباست واقعاً هم زیباست خدا را شاکریم که همچنین شبکه ای هست همچنین استادان عزیز و بزرگواری در این برنامه ها دعوت می شوند و خیلی از مردمی که خدای نا کرده،‌ خدای نا کرده گمراه هستند را به سمت راه اهل بیت هدایت می کنند میان برنامه کوتاهی را ببینیم و برگردیم.

(میان برنامه)

مجری:

بینندگان عزیز مجدداً سلام عرض می کنم با برنامه عصر ایمان از شبکه جهانی ولی عصر در خدمت شما و در محضر استاد گرانقدر جناب آقای دکتر عباسی عزیز هستیم در مورد غناء و موسیقی در این برنامه دارد صحبت می شود که نظر بعضی از آقایان اخبارییون و اخباری این است که هیچ اشکالی ندارد و استاد عزیز هم در این برنامه با سند صحبت کردند اگر ما قرار باشد نسبت به این قضایا صحبت بکنیم با سند صحبت بشود مشکل کامل شان دیده می شود. استاد عزیز در خدمت شما هستم ادامه بحثی که فرمودید

استاد عباسی:

برخی از روایات را بررسی کردیم یکی دیگر از روایات که می شود ضمیمه آن روایت دانست، اما نکته ای که مرحوم شیخ حر عاملی در ادامه در توضیح این روایت آوردند جالب است روایتی است از آقا رسول الله در عیون اخبار الرضا آقا رسول الله فرمودند:

«حَسِّنُوا الْقُرْآنَ بِأَصْوَاتِكُمْ فَإِنَّ الصَّوْتَ الْحَسَنَ يَزِيدُ الْقُرْآنَ حُسْناً»

آقا رسول الله فرمودند با آوازهای نیکو قرآن تلاوت کنید زیرا که صوت حسن، قرآن را نیکو می کند و زینت می دهد.

عيون أخبار الرضا (عليه السلام)؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان، ج2، ص69

باز بعضی از این جا برداشت کردند وقتی می گویند «حَسِّنُوا الْقُرْآنَ بِأَصْوَاتِكُمْ»؛ یعنی چقدر خواستید از ترجیع استفاده بکنید از چهچهه زدن استفاده بکنید از صوت استفاده بکنید می شود این استفاده را انجام داد و این را تعمیم دادند می گویند وقتی در قرآن می شود یک همچنین چیزی را داشت در غیر قرآن پس می شود انجام داد و هیچ مشکلی ندارد.

اما مرحوم شیخ حر عاملی در وسائل الشیعه می گوید:

«أَقُولُ»

 نظرشان را این طور بیان کردند:

«مَا يَخْفَى عَلَى مُنْصِفٍ أَنَّ تَحْسِينَ الصَّوْتِ»

می گوید بر هیچ منصفی پوشیده نیست که تحسین صوت یعنی صدا را خوب و نیکو قرار دادن در هنگام قرائت قرآن:

«لَا يَسْتَلْزِمُ كَوْنَهُ غِنَاءً»

ملازمه با این ندارد که به حالت غناء بشود یعنی به حد غناء برسانیمش!

«فَلَا بُدَّ مِنْ تَقْيِيدِهِ بِمَا لَا يَصِلُ إِلَى حَدِّ الْغِنَاءِ»

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج6، ص212، بَابُ تَحْرِيمِ الْغِنَاءِ فِي الْقُرْآنِ وَ اسْتِحْبَابِ تَحْسِينِ الصَّوْتِ بِهِ بِمَا دُونَ الْغِنَاءِ وَ التَّوَسُّطِ فِي رَفْعِ الصَّوْت

پس حتماً حتماً ناگزیر هستیم و باید این گونه باشد که ما این روایت را مقید بکنیم به چه؟ به آن مقداری که به حد غناء نرسد، یعنی بگوییم مقصود آقا رسول الله از این که: «حَسِّنُوا الْقُرْآنَ بِأَصْوَاتِكُمْ فَإِنَّ الصَّوْتَ الْحَسَنَ يَزِيدُ الْقُرْآنَ حُسْناً»؛ این مقداری است که تبدیل به غناء نشود. تا مرحله قبل از تبدیل شدن به غناء، بنابراین بیشتر از آن را حضرت اجازه ندادند و نباید باشد باز دلیلش هم روشن است هم روایات است یعنی آن طرف آن قدر روایات زیاد است که ما این روایت را باید طوری بیان بکنیم و تفسیر بکنیم که معارض با آن روایات قرار نگیرد.

دیدگاه یکی از علمای شیعه مرحوم آیت الله آسید احمد خوانساری که کتابی دارند به نام جامع المدارک فی شرح مختصر النافع که کتاب فقهی است در رابطه با همین روایاتی که به عنوان روایات جواز موسیقی و غناء در روایات شیعه بود ما عرض کردیم این روایات بعضی هایشان سندشان ضعیف است و بعضی هایشان دلالتش کامل نیست و اشکال دارد ایشان بعد از اشاره به دو روایت از روایات دال بر این، که ایشان متوفای 1405 هجری قمری هستند حدود 40 سال قبل به رحمت خدا رفتند و از علمای طراز اول شیعه بودند. در تهران بودند بسیار بسیار مورد اعتماد و اعتنای مردم و مراجعه مردم بودند به بزرگان و عزیزان و بزرگوارانی که بیننده برنامه هستند توصیه می کنیم زندگینامه علماء را مطالعه کنند شرح حال و احوالات علماء را که در عبادت چگونه بودند؟ در علم چگونه بودند؟ چه مجاهدت های انجام دادند؟ این ها آن کدری ها و آن غبارهای روح را زائل می کند چون ما در طول روزها و هفته ها و ماه ها و سال ها ذهن مان مدام غبار آلود با حرف های که می شنویم با مطالبی که می خوانیم با نکات این چنینی و این ها باعث از بین رفتن آن غبار می شود خواندن زندگی علما به آدم انرژی بسیار برای عبودیت و بندگی خدای متعال می دهد.

ما هیچ ذهنیتی نداشته باشیم آیا امکان این که کسی از 2 ساعت به اذان صبح بیدار بشود تا طلوع آفتاب عبادت بکند شاید اصلاً‌ نداشته باشیم یعنی قابل هضم برای مان نباشد مگر می شود یک نفر از 5 اذان صبح است از ساعت 3 بلند شود از آن طرف تا 6 و نیم که 3 ساعت و نیم می شود این شخص عبادت و بندگی خدا بکند.

در گذشته علمای بزرگ بودند، حالا در زمان معاصر به عنوان نمونه آیت الله العظمی بهجت که خیلی ها در همین دوران ایشان را دیده بودند و درک کرده بودند یک زمان این مدلی را برای عبادت و بندگی خدا قرار داده بود وقتی آدم ببیند یک نفری 3 ساعت برای بندگی خدا در نیمه وقت گذاشته از خواب و استراحتش زده که راز و نیاز کند نماز بخواند نماز شب بخواند نماز صبح را تا طلوع آفتاب با تعقیبات انجام بدهد. ظاهرا در روایتی است شاید الان حضور ذهن کافی نداشته باشم که امیر المؤمنین بعد از ضربت خوردن شان به خورشید گفتند که ای فلق شاهد باش که هیچ وقت من قبل از این که طلوع کنی من هیچ وقت به خواب نرفتم کسی خواب علی را قبل از طلوع آفتاب ندید. خواب بین الطلوعین از بدترین خواب ها است بسیار مکروه است. هر چه آدم بتواند هر مقداری از بین الطلوعین را و بهتر این که کلش را بیدار بماند بهتر است. خیلی فرق می کند که برداشت مان این باشد نگاه کنیم و مقایسه کنیم خودمان را با آن کسی که نماز نمی خواند می گوید همین که من 2 رکعت نماز صبحم را می خوانم خیلی کار کردم چون او نمی خواند من می خوانم. آن که دم طلوع آفتاب می خواند می گوید من الحمد لله دم اذان می خوانم خیلی کار کردم ولی یک وقت خودم را کنار مرحوم آیت الله العظمی بهجت، کنار علمای که اهل شب زنده داری بودند حتی کنار بعضی از بزرگترهای خودمان گاهی می بینیم مادر بزرگی، پدر بزرگی از قدیمی ترها می بینیم که این ها بدون ساعت، یک ساعت به اذان صبح بیدار هستند.

چه ساعت 10 شب بخوابند چه 1 نصف شب بخوابند ساعت پنج که اذان است بدون زنگ ساعت ساعت چهار حتماً بیدار هستند وقتی آدم این ها را می بیند خیلی تغییر می کند خیلی روی آدم تأثیر دارد، لذا توصیه می کنم شرح حال بزرگان را بخوانیم یکی از ویژگی های مرحوم آیت الله خوانساری این بود که شاید حدود 70 سالگی ایشان گفت نمازهای که در این 70 سال خواندم به دلم نچسبید بسم الله 70 سال را قضاء کرد همه نمازهای عمرش را ایشان قضاء کرد.

مجری:

چرا؟

استاد عباسی:

 نماز بهتری بخوانم، آن نمازها از دستم رفت اعاده کنم یک بار دیگر بخوانم. یک مرتبه یک نفر در سن 70 سالگی در شأن مرجعیت همه نمازهایش را قضاء می کند دیگر من چه بگویم؟ خواندن زندگی این ها ان شاء الله انگیزه به آدم بدهد خواندن مراقبت های این ها، تلاش ها و زحمات این ها و بندگی ها به ما انگیزه بدهد که ما بیشتر تلاش بکنیم بیشتر فعالیت بکنیم.

ایشان بعد از نقل دو تا روایت از روایات دال بر جواز استعمال دف در عروسی می گویند:

«بعض المحرّمات دلیل حرمته آب عن التخصیص»

دلیل حرمت بعضی از محرمات یک طوری است اصلاً این ها قابل تخصیص نیست!

یعنی چه؟ یعنی بعضی از محرمات این قدر روایت تحریمش محکم است مثلاً حرمت شراب این قدر واضح است این قدر روایات و آیاتش در رابطه با حرمت شراب محکم است که نمی شود یک نفری پیدا بشود بگوید شراب همه جا حرام است ولی در فلان موقع سال اشکال نداشته باشد. این که می گوید: «آب عن التخصیص»؛ آبٍ یعنی از تخصیص اِبا دارد یعنی روایات و ادله ای که مربوط به بعضی از محرمات است این قدر 6 قفله است که هیچ جوری نمی توانیم دستکاری اش بکنی هیچ جوری نمی توانی بگویی یک موردش را پیدا بکنیم که حلال باشد یک مدل شرابی پیدا بکنیم که این شراب، حلال باشد.

این شراب حرام است خمر حرام است «الخمرُ حرام» کلیه خمرها هر چیزی که ویژگی خمر دارد حالت مست کنندگی دارد این حرام است. این طور ایشان می گوید بعد می گوید:

«ففي المقام»

در موضوع ما، ایشان اول یک قاعده گفت که بعضی از محرمات، حرامش این قدر سنگین است که هیچ جوری نمی شود دستکاریش کرد «ففي المقام»؛ در موضوعی که ما داریم بحث می کنیم موضوع این که دف زدن و موسیقی و غناء در عروسی جایز باشد جای دیگر حرام است عیب ندارد ولی در عروسی جایز باشد می گفت آن جایی که کسی موسیقی نمی زند بگوییم حرام آن جای که موسیقی می زند بگوییم حلال است. هیچ خُلی دف و فلان راه نمی اندازد در کوچه و پس کوچه ای که هیچ کس نیست در عروسی این کار را انجام می دهد اتفاقاً باید حکم در مورد عروسی باشد

«ففي المقام لعل ما دل على حرمة ما ذكر من استعمال آلات اللهو آب عن التخصيص»

در همین مقام چه بسا یعنی شاید مسئله مورد بحث این گونه باشد که دلیل های که دلالت بر حرمت آلات موسیقی دارد این اصلاً‌ قابل تخصیص نیست. ایشان می گویند می گوید نمی شود بگوییم که دف، در عروسی جایز غیر عروسی می خواهد حرام باشد حرام باشد در عروسی جایز است.

«فلا يرفع اليد بملاحظة الخبر العامي»

می گوید ما نمی توانیم دست بر داریم از آن حرمتی که به واسطه روایات ایجاد شده به واسطه اخباری یا روایاتی که این روایات غالباً از اهل سنت به ما رسیده است.

كتاب: جامع المدارك؛ نويسنده : السيد الخوانساري (وفات : 1405)، تحقيق: تعليق: علي أكبر الغفاري، ناشر: مكتبة الصدوق – طهران: 1405- 1364 ش، ج6، ص113

یعنی اصل و اساس بیان این روایات مال اهل سنت بوده، مال منبع شیعه نبوده از اهل سنت وارد شده است.

بنابراین ما نمی توانیم از روایات محکم شیعی در ممنوعیت دست بر داریم بگوییم می رویم سراغ روایاتی که از آقایان اهل سنت مبنی بر این قضیه آمده است. این مطلبی که ایشان بیان کردند و دیدگاه مرحوم آیت الله العظمی آقا سید احمد خوانساری از علمای تهران است عرض کردم ایشان متوفای 1405 هجری قمری و حدودا 38 – 39 سال قبل است و آمدند روایت را توضیح دادند و روایت را بیان کردند.

بنابراین اساساً بحث و مطلب بر سر این است که باید بدانیم که کار عمیق علمی نسبت به آیات و روایات مربوط به این قضیه اتفاق افتاده است. اگر هم کسی خواست احیاناً نظر دیگری بدهد باید از همین مجرا وارد بشود یعنی باید اولاً روایت شناس باشد آیات را بلد باشد فقه و اصول را بلد باشد، دیدگاه علما را دیده باشد بعد نظر جدید بدهد. این طوری نمی شود شما یک مرتبه از پیش خودت بگویی نه به نظر من این جا این گونه نباید باشد یا یک روایتی را به صورت غیر تخصصی و کارشناسی شما ورود کنی و بخواهی حرف دیگری را بزنی و مسئله دیگری را مطرح کنی.

مجری:

نظر هم که در جامعه بدهد نظری که به قول خودش درست است را در فضای مجازی در بین همه مردم به نمایش بگذارد این درست نیست. صحبت های که در این برنامه دارد می شود امیدوارم بیننده های عزیزی که پای برنامه هستند برای تان مفید باشد منتظر تماس های گرم و شیرین شما بیننده های عزیز هستیم. اگر سوالی برای تان ایجاد می شود سوال تان را بگویید و استاد پاسخ تان را بدهند یک میان برنامه کوتاهی را باهم دیگر ببینیم و بر گردیم ادامه برنامه را در خدمت تان باشیم.

 (میان برنامه)

مجری:

سرواران گرامی با ادامه برنامه عصر ایمان در خدمت شما از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) در خدمت شما هستیم. در این برنامه صحبت از غناء و موسیقی است و آقایان اخبارییون و نو اخبارییون در مورد غناء و موسیقی صحبت کردند و به یک روایت اکتفاء کردند. خیلی جالب است این همه روایت ها در دین ما و در مذهب تشیع دیده شده و متخصصین دین و بزرگان دین ما چقدر هم زیبا روایات را تفسیر کردند استادانی بودند این ها را تفسیر کردند و خیلی هم زیباست که اگر ما یک روایتی را گوش می دهیم و دنبال تفسیرش می رویم می بینیم دنیایی برای خودش است و ما را به راه راست هدایت می کند. و خوب هم دقت بکنیم متوجه آن روایت و آن احادیث می شویم اکتفا کردن در مورد غناء و موسیقی نسبت به یک روایتی که آقاین نو اخباری در این قضیه صحبت کردن برای حقیر که مجری برنامه هستم یک مقدار جالب است که استاد عزیز جناب آقای عباسی صحبت های بسیار زیبایی با سند داشتند که درست نیست ما اکتفاء کنیم نسبت به یک حدیث و یک روایت و در پخش زنده در فضای مجازی یک لایوی بگذاریم و خیلی از مردم را به سمت خودمان بیاوریم که منظور از غناء و موسیقی همچنین چیزی درواقع است.

استاد عزیز یک بیننده ای به نام آقای منادی تماس گرفتند در مورد این صحبت کردند گفتند استاد عباسی فقط در مورد فروع دین که 10 تا است فقط در مورد نماز صحبت کرد انسان باید فروع دین و 10 را رعایت بکند و به سعادت واقعی برسد شما در مورد مورد نماز می گویند صحبت فرمودید

استاد عباسی:

من به مناسبت بحثی که از مرحوم آیت الله العظمی آقای سید احمد خوانساری داشتیم و نکته ای که ایشان داشتند در دو مرتبه خواندن نمازها و عبادت و اشاره به این که زندگی علماء تأثیر گذار است یکی از موارد را عرض کردیم، اشاره کردیم به نماز و نماز شب و دعا و تضرعی که یک نفر در مقابل خدای متعال دارد. بله روزه هم آن جایگاه را دارد دیگر موارد مانند امر به معروف و نهی از منکر مواردی زیادی هست، ما موضوع برنامه مان این نبود که فروع دین را بیان کنیم که به یکی بخواهیم اشاره کرده باشیم نه ما به مناسبت مطلبی که از ایشان نقل کردیم وارد این بحث شدیم و یک اشاره ای هم به این نکته کردیم.

سوالی گاهی اوقات دیدم در فضای مجازی هم زیاد پرسیدند از بعضی از کلیپ های ما در این موضوعات می گویند اگر این روایات که شما می گویید آن ها دارند استدلال می کنند و شما بیان می کنید اگر این ها ضعیف است و مشکل دارد پس چرا علماء این روایات را نقل کردند؟ چرا اصول کافی این روایت را نقل کرده؟ چرا در وسائل الشیعه روایت را نقل کرده است؟ این سوالی است که خیلی به ذهن می آید وقتی این روایت، روایت مشکل داری است اصلاً نقل نمی کردند. می خواهیم عرض بکنیم چند تا پاسخ در این جا می دهیم اولاً که این مسئله منحصر به مسئله موسیقی نیست که روایتی مخالف یا معارض وجود داشته باشد. در خیلی از ابواب فقهی دیگر همین مسئله در مسائل اعتقادی، اقتصادی، اخلاقی، فقهی اجتماعی وجود دارد که ما یک روایتی با رویکرد متفاوت در منابع می بینیم. این مرحله اول. مرحله دوم و پاسخ دوم این که نقل روایت توسط یک محدث این دلیل بر تأیید این روایت نیست. یعنی خیلی از کتاب ها با هدف این که همه این روایات دقیقاً آن چیزی است که اهل بیت گفتند شما باید استفاده بکنید و عمل بکنید نیست، جمع آوری روایات است. می گوید این روایت باید بماند و از بین نرود و به امانت نقل کنیم درست است که این بخش روایت ممکن است مورد استفاده نباشد به خاطر این که معارض با دیگر روایات است. اما ممکن است از بخش دیگری از روایات استفاده بشود.

  مسئله بعد این که آن کسی که می خواهد استنباط فقهی از روایات داشته باشد باید همه روایات را ببینید و نظر بدهد، در فتوای او اثر گذار است نمی شود بگوییم چون این روایت ضعیف است چون این روایت مدلولش با روایات دیگر در تعارض است پس از اول این روایت را نقل نکنیم. این یعنی محدود کردن ابزار استنباط فقهای بعدی، ممکن است از دیدگاه این عالمی که دارد نقل می کند این روایت صحیح باشد نفر بعدی می آید بررسی می کند ضعیف است ممکن است از دیدگاه خود ایشان ضعیف است اما به خاطر امانت داری در باب غناء و موسیقی این روایت را هم دارد نقل می کند. نقل می کند که آن کسی که می خواهد استنباط بکند بتواند با دیدن روایت های مختلف استنباط مطلوب و خوبی را داشته باشد والا اگر قرار بود حذف بکند خیلی چیزها حذف می شد بعد هم اصلاً شاید دیگر امکان دسترسی به مسئله وجود نداشت و کار تحقیقی نمی شد کرد لذا خلاف امانت داری است ما روایات را بخواهیم حذف بکنیم.

مدل مراجع و محققین و فقهای ما هم همیشه این بوده در مباحث فقهی شان اگر کسی برود درس خارجی را شرکت بکند، درس خارج که می گویم یعنی آن مرجع تقلید، آن عالم، آن مجتهد دارد بدون تدریس یک کتاب خاص، خارج که می گویم نه خارج از کشور، درس خارج فقه یعنی تدریس کردن بدون ارائه از روی یک کتاب یعنی آن قدر تحقیقی است اگر ما صد تا روایت در باب موسیقی و غناء داشته باشیم در جلسات متعدد می آید این روایات را بررسی می کند. فقیه دسته بندی می کند که ما این قدر روایت داریم می گوید صدا این طوری باشد حرام است این قدر روایت داریم می گوید این طوری باشد حلال است. این قدر روایت داریم می گوید کلاً حرام است این ها را در درس بیان می کند بررسی سندی و دلالی می کند با همدیگر تطبیق می دهد با همدیگر بالا و پایین می کند چکش کاری می کند آن را ارائه می دهد. این خیلی ارزشمند است.

 اگر کسی مراجعه بکند می بیند مرجع تقلید دقیقاً روایات مخالف را هم می آورد بررسی می کند چون روایات مخالف ممکن است کلاً نظر را تغییر ندهد یعنی آن چیزی که حرام می گفت حلال نکند. ولی ممکن است یک جاهایی روایت مخالف آن حرام را تخصیص بزند بگوید در این مورد معاف است در این مورد اشکال ندارد. مرحوم آقا سید احمد خوانساری فرمودند که این قدر روایات قوی است آن قدر دلائل قوی است نمی تواند تخصیص بزند ولی یک جاهایی ممکن است بتواند تخصیص بزند از یک حکمی این موردهایش معاف این مواردش اجازه داده شده و این با وجود روایات مخالف است. لذا اگر کسی این مطلب را بیان بکند و نگران این باشد چرا نقل شد؟ بگوییم ما از نقل نگرانی نداریم بسیاری از روایات ما در یک دوره ای تبدیل به کتاب روایی شده اما کتاب فقهی نشده یعنی آن موقع فقط همّ و غم شخصیتی مثل مرحوم کلینی جمع آوری روایات بوده است.

همه این ها را ممکن است به بررسی دقیق نتوانست برساند باید می گذاشت دو مرتبه افراد و شاگردانی می آیند مثلاً شیخ مفید و علمای که آمدند مدام بررسی های بیشتری کردند دوران اول، صدر اول بعد از معصومین دغدغه مرحوم کلینی، مرحوم صدوق، مرحوم علمای که آمدند کتب اربعه و دیگر کتب را جمع آوری مثل شیخ طوسی و ... این بود که روایات یک جا جمع و دسته بندی بشود.

دوباره وسائل الشیعه را بعد از چند صد سال یک دسته بندی جدید می کند مرحوم علامه مجلسی بحار الانوار را می نویسد، لذا هر جایی که روایت نقل شده به معنای این نیست که نویسنده این کتاب این روایت را کامل بررسی کرد نظر داد این را قطعی می داند این را صد در صد درست می داند نه ممکن است این یک روایتی این صحت و اعتبار را هم نداشته باشد ولی در کتابی به عنوان کتاب نقل شده باشد این از باب امانتداری است.

 نکته آخر این که در مسئله غناء و موسیقی مانند خیلی از ابواب همین طور که عرض کردیم کلی روایت در رابطه با حرمت و ممنوعیتش آمده. بعضی از روایات هم در این رابطه با مسئله کنارش علماء نقل کردند و این مسئله کار را آسان تر کرده برای این که این ها بتوانند پژوهش را از دل این ها به دست بیاورند و انجام بدهند.

مجری:

بسیار عالی، ما منتظر بینندگان عزیز هستیم بینندگان عزیز با ما در تماس باشند.

استاد عباسی:

بیننده های عزیز گاهی آخر برنامه تماس می گیرند فرصت پاسخ دادن کم می شود گاهی شرمنده شان می شویم هفته گذشته آقا امین از تهران تماس گرفته بودند امکان این که بیشتر صحبت بکنیم و توضیح بیشتر داده بشود بود اما فرصت برنامه نبود. یک توضیحی در رابطه با ایشان عرض می کنم. یک نگرانی که ایشان در یک کلام تندتری شاید بیان کردند الان حاج آقا این های که شما در رابطه با موسیقی گفتید این و آن و آن حرام است، شد طالبان شما هم دارید همان حرف را می زنید یا همان تفکر را پیدا کردید. عرض کردیم ما فقط و فقط یک چیز برای مان باید مهم باشد آن هم این که موافق با اهل بیت عمل بکنیم. دیگر نگرانی از این که خدای نا کرده به ما طالبان و القاعده و ... بگویند این ها برای دین داری ما ملاک نیست، ما عقیدمان را با عقیده اهل بیت، احکام را از اهل بیت بگیریم اگر احیاناً ظاهر این قضیه برای برخی خوشایند نبود، نباید برای ما مهم باشد افراد بگویند این را ما قبول نداریم یا مطابق با اسلام خاصی است یا نکته ای را بخواهند بیان بکنند جای نگرانی نیست.

مجری:

جناب آقای مرادی از قم پشت خط هستند اجازه بفرمایید با ایشان سلام و علیکم عرض بکنیم

استاد عباسی:

محضر شان هستیم

بیننده آقای مرادی از قم:

سلام علیکم خیلی ممنون از برنامه خوب تان، از شما و دست اندرکاران تان و حاج آقا خیلی تشکر می کنم در این مورد می خواستم بگویم این را اگر می شود به مردم بگویید ما یک موسیقی حرامی هم داریم مثل فاطمه زهرا اگر کسی پشت در می آمد و نا محرم بود، دستش را روی دهان مبارکش می گذاشت و صدایش را تغییر می داد که نا محرم از این صدا برداشت بدی نکند این باعث حرام نشود. همان صدای حلال، حرام می شود. یعنی مثل گوشت گوسفند حلال است اما من بروم گوشت گوسفند را بدزدم همین گوشت گوسفند حرام می شود. با این که از نظر شرعی حلال است چون به آن تبصره می خورد و دزدی می شود حرام می شود همان صدای خانمی که برای دیگرانی که محرم شان هستند همان موسیقی حلال برای نا محرم حرام می شود. این را هم مردم بدانند که اگر از روی نت های موسیقی، از روی حروف ابجد این صداها اگر کشف بشود این باعث می شود مردم متوجه بشوند چه احساساتی به مردم دست می دهد این صداهای حرام، مثل همان دستگاه دروغ سنج البته هنوز مردم به آن پی نبردند، یعنی دستگاه شان ساخته نشده الان فقط دستگاه دروغ سنج ساخته شده که مردم متوجه بشوند چه کسی دروغ می گوید چه کسی واقعیت دارد می گوید؟

مجری:

بسیار متشکرم جناب اقای منادی عزیز یا علی خدا نگهدار شما. استاد همچنین چیزی را آقای مرادی گفتند.

استاد عباسی:

این یک بخشی از بحث ما در دو سه جلسه گذشته بود عرض کردیم تأثیرات منفی که می تواند موسیقی بر روی جسم و روح ما بگذارد فقط مربوط به روح هم نیست فقط مربوط به معنویت نیست تأثیرات منفی که موسیقی حرام بر حتی جسم ما می گذارد که عرض کردیم آن حالتی که ایجاد می کند ضربان قلبی که ایجاد می کند آن تپش قلبی که ایجاد می کند آن هیجانی که ایجاد می کند این ها تأثیرات منفی را بر روی جسم ما هم می گذارد. یکی از چیزهای که گاهاً فراوان شنیده می شود می گویند ما برای این که آرامش پیدا بکنیم می خواهیم آرامش پیدا بکنیم از موسیقی استفاده می کنیم اگر موسیقی، موسیقی حرام باشد، واقعاً آرامش از طریق جلب نخواهد شد. اهل بیت (علیهم السلام) به ما یاد دادند گفتند برای آرامش به سبزه نگاه کنید. به درخت به سر سبزی، فضای باز، صدای بلبل و پرندگانی که در فضای طبیعت وجود دارند چقدر این متفاوت است با آن چیزی که ما آرامش را می خواهیم از طریق یک موسیقی حرامی که دست ساز دیگران است به دست بیاوریم این حالتی که تصور می شود که این موسیقی آرامش می دهد و در واقع می تواند مخدر باشد، یعنی آرامش مقطعی، یک زمان کوتاهی یک آرامشی ایجاد می کند. مثل مواد مخدر که آن مواد مخدر یک دقایقی یا ساعتی را حال شخص را خوب می کند حتی از بقیه مردم جامعه سر حال تر و شاداب تر به نظر می رسد، اما خیلی سریع از بین می رود مثلاً بادی که در لاستیک ماشین است خیلی نشان نمی دهد خیلی حالت باد کردگی و محکمی نیست لاستیک را شما می بینید باد زیادی در آن است ولی معمولی نشان می دهد. ولی یک خرده باد داخل یک بادکنک می زنند این بادکنک خیلی حجیم می شود اما خیلی راحت این بادکنک می ترکد و حالتش را از دست می دهد این آرامشی که در ذهن افراد است به دست می آورند این آرامش خیلی مقطعی و زود گذر است خیلی سریع این آرامش تبدیل به ضد آرامش می شود. چون در رابطه با موسیقی این حالت وجود دارد که دائماً موسیقی در حال عادی شدن برای آدم هست شما یک موسیقی خیلی آرام که گوش می دهی بعد از یک مدتی خسته کننده و عادی می شود یک موسیقی دیگری گوش می دهید یک خرده تُن و ریتم موسیقی تندتر می شود. و این، آن حالت آرامش را از انسان می گیرد به خاطر این که بعد به جای می رسد که از صداهای عادی طبیعی آرامش بخش دیگر آدم نمی تواند استفاده بکند به خاطر این که این قدر عادی سازی شده چیزی که نباید گوش بدهیم بلا تشبیه مثل قفلی می ماند شما یک کلید را بار اول استفاده می کنید خیلی محکم می گردد تا در را باز بکند یک مقداری دیگر استفاده بکنید نرم می شود شما کلید را می اندازید راحت می چرخانید. یک مقدار دیگری که شما ادامه می دهید صد بار هزار بار دیگر در خانه را باز و بسته کنید این ممکن است هَرز شود همه هَرز می شود هم این که هنوز نیانداخته می چرخاند هم این که احتمالاً کلیدهای دیگر هم راحت بتواند این قفل را باز بکند. گوش دادن موسیقی این قدر برای شخص عادی می شود مدام باید دوز این موسیقی بالا برود و دیگر به یک دوزی می رسد که دیگر جواب نمی دهد و دیگر آرامش بر نمی گردد.

مثل آن کسی می ماند که مرض قند دارد به او انسولین می زنند از دو واحد شروع می کنند. دو واحد، چهار واحد، شش واحد، هشت واحد، ده واحد، بیست واحد و... دیگر به یک جایی می رسد اصلاً‌ انسولین جواب نمی دهد انسولین را تزریق می کنند زیر پوست می رود و تغییری در بدن ایجاد نمی کند. لذا طریق آرامش از طریق این موسیقی به دست نمی آید. اگر ما می خواهیم واقعاً آرامش پیدا بکنیم از غیر موسیقی حرام از قرائت قرآن و از گوش دادن به آوای طبیعت به صدایی که در طبیعت است از طبیعتی که خدای متعال آفریده از آن استفاده بکنیم

(أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)

آگاه باشيد، تنها با ياد خدا دلها آرامش مي‌يابد!

سوره رعد (13): آیه 28

بالاتر از همه ذکر خدا و یاد خدا و توجه به خدا است. والا مخدر می شود یعنی شخص از همه چیز می خواهد به موسیقی پناه ببرد. یک سری آدم های را الان داریم که این ها سعی می کنند به غار تهایی خودشان پناه ببرند یک گوشه اتاق فقط یک هنسفری بگذارند چندین ساعت از روزشان را موسیقی گوش کردن و واقعاً ‌بعدش آرام تر می شودند؟ نه بسیاری شان اذعان دارند دائماً باید دنبال یک موسیقی جدید و متنوعی باشد به خاطر این که آن ها به گوش شان عادی شده و دیگر جواب نمی دهد.

کسی که اولین بار شهر بازی می رود اگر یکی از وسیله های خیلی پر هیجان استفاده بکند شما دست روی قلبش بگذارید می بینید چه تپش عجیب و غریبی پیدا کرده است. بار دوم و سوم کم می شود یک موقعی می شود آن کسی که کنار دست آن دستگاه ورزشی در شهر بازی است خود آن سوار بشود اصلاً هیچ احساسی ندارد برایش خیلی عادی است.

همه دارند جیغ می زنند آن کسی که بار دهم است سوار شده وقتی وسیله شهر بازی مانند ترن هوایی به سرازیری می آید کلاً حس خاصی ندارد برایش خیلی معمولی است مدام آرام آرام این دوز بالا می رود دیگر با این هیجان ندارد او را حتماً باید لب یک دره ببرند، نمونه اش فیلم های ترسناک امروز این دوران و زمان را با 30 سال پیش مقایسه کنید. یعنی آن موقع یک اتاق تاریک نشان می داند یک مرتبه یک سنگی به شیشه می خورد وحشت ایجاد می کرد، رعب و وحشت مثل موسیقی می ماند الان نمی دانند چطوری فیلم ترسناک بسازند که مخاطب فیلم ترسناک واقعاً لذت ببرد (یعنی واقعاً‌ بترسد) چون لذت بردن ترسیدن است.

بدترین قیافه ها را درست می کنند مثلاً یک نفر دارد با سر بریده راه می رود یا یک نفر با یک قیافه عجیب و غریبی هست، بدترین چیزها را نشان می دهند ولی برای آدم ها دیگر عادی شده است. مدل طیف فیلم های ترسناک یا جنایی 30 قبل را با الان نگاه بکنید قبلاً می خواستند فیلم کشته نشان بدهند چند تیر می زد کشته می شد. الان در فیلم ها می بینیم مُثله کردن و قطعه قطعه کردن را نشان می دهند یک کارهای عجیب و غریبی و مدل های عجیب و غریبی است. چرا؟ به خاطر این که دیگر مخاطب این را نمی پذیرد.

 الان می خواهند به جای آن دستگاه های بازی در پارک های شهر بازی و ... دیدید لب دره یا لب پرتگاهی که 2 هزار متر پایین تر است این آقا را می بندند از آن جا پرتاب می کنند یا آویزان می کنند 400 متر پایین می رود به نزدیک رودخانه ای می رسد که دهان تمساح باز بعد دوباره بالا می آید. یعنی می خواهند اوج ترساندن و وحشت را برایش القاء بکنند که حس خوبی تجربه بکند. بعد مثلاً‌ بچه ها یک ساعت می نشینند یک مورچه ای راه می رود تماشایش می کنند یا چوب کبریت جلویش می گذارند مورچه از رویش رد می شود از این لذت می برند. ولی آنی که همه چیز برایش عادی شده دیگر هیچ تنوع و تفریحی دیگر لذت نمی برد.

دیگر از نگاه کردن به یک جوجه و یا یک حیوان یا مرغ و یا پرنده هیچ لذتی نمی برد، اگر یک حیوانی بیاید کسی را تکه و پاره بکند شاید یک خرده برایش لذتبخش باشد والا نه در موسیقی حرام، مطرب لهوی آنی که ممنوع است همین حالت وجود دارد حد یتوقفی ندارد. الان موسیقی های که بعضی از جوان ها گوش می دهند همین هنسفری را در گوش یک آدمی که اهل موسیقی نیست و سن بالایی دارد می گوید این های که دارند این کار را انجام می دهند دیوانه هستند یک چیزی شان شده اصلاً گوشش طاقت ندارد، یعنی این حجم صدا را آن گوشی که تا حالا نشنیده نمی تواند طاقت بیاورد.

این گوش مگر چقدر ظرفیت دارد؟ چقدر دوز را می شود بالا برد؟ و این قلب چقدر امکان این را دارد.

مجری:

جالب این جا است به فرض مثال استاد عزیز مثال را زدند البته بچه ها را می بینیم بچه در یک سنینی یک مدل موسیقی گوش می دهند. بعد به دوران بلوغ می رسند موسیقی هایشان عوض می شود به دوران جوانی می رسند یک موسیقی های که عجیب و غریب است گوش می دهند. به فرض مثال عرض می کنم آن هایی که به سن پیری می رسند دوست دارند مثلاً ‌صدای دریا را گوش بدهند اگر شما دقت کرده باشید به آرامش می رسند و خیلی جالب این جا است اگر این صدای دریا را به فرض مثال عرض می کنم برای یک بچه بگذاریم بچه لذت می برد. برای افرادی که به سن بلوغ می رسند بگذاریم او هم لذت می برد برای کسی که مسن باشد باز لذت می برد، یعنی اصلاً سن نمی شناسد صدای طبیعت، صدای دریا، صدای باران جدی عرض می کنم واقعاً صدایی که صدای طبیعت است و صدایی که خدای بزرگ عنایت کرده آرامش جان و روح ماست.

ولی آن صدایی که خود انسان درست با مدل و سازی که درست می کنند فرض کنید طرف 70 سالش است گوش می دهد به قول استاد طرف می گوید این چه دارد گوش می دهد؟ برای من هم همین طور است در خیابان راه می رویم طرف با یک موسیقی عجیب و غریب در خیابان می آید آدم می گوید از این موسیقی چه لذتی می بری؟ بعد استاد عزیز این را می فرمایند کسی که دنبال آرامش می گردد باید به سمت موسیقی های طبیعی برود چیزی که خدای بزرگ عنایت کرده که روح و جان ما را به آرامش برساند. کسی که سر درد باشد کسی که بیمار باشد دنبال مسکن است آخرش به او چه می گویند؟ چرا مسکن استفاده می کنی آخرش که چه؟ مسکن، علاج درد تو نیست دنبال درمان باش.

باور کنید همین است من در اینستاگرام دارم فضای دریا و موج دریا را می گذارند خودم هم در شمال ایران، گیلان، رودسر یک تصویری از کنار دریا گرفتم گذاشتم چه صحنه زیبایی و چه آرامشی، صد دفعه خودم گوش دادم و چقدر هم لایک خور داشت دوستان عزیز گفتند عجب صحنه ای، عجب صدای زیبایی یک چیزی که واقعاً طبیعی است.

ولی آن موسیقی را هر که گوش می دهد یک کسی خوشش می آید یک کسی خوشش نمی آید حرف پایانی بنده هم این است که اگر موسیقی دریا را، یا جنگل را یا بلبل را یا پرندگان را ما گوش بدهیم هیچ کسی نیست بگوید من از این بیزار هستم و هیچ لذتی نمی برم. ان شاء ‌الله که همین طور باشد، بله استاد عزیز محبت فرمودید استفاده کردیم

استاد عباسی:

ما انجام وظیفه کردیم یعنی اصلاً و ابتدا دنبال تغییر یک شبه نیستیم یعنی دنبال بگوییم الان ما گفتیم قرار است همه این مطلب را انجام بدهند، دقت و تأمل بکنند شاید بعضی از ما زمانی را مثل 5 سال، 10، 20 سال طول کشیده تا یک چیزهای در زندگی مان آمده است.

یعنی یک روزی خیلی از چیزهای را گوش نمی کردیم الان گوش می کنیم خیلی از چیزهای را نمی دیدیم الان می بینیم، روز به روز هم دارد این ها توسعه پیدا می کند یعنی هم سهل الوصول تر می شود یعنی یک زمانی اگر می خواستند یک موسیقی گوش بدهند می رفتند یک کاست می خریدند یا از روی یک کاست دیگری ضبط می کردند.

یک موقعی سی و دی وی دی بود الان فلش هم نیاز ندارد با گوشی در فضای مجازی، جاهای مختلف هر نوع آهنگی که بخواهند دسترسی پیدا می کنند الان یک مقداری شاید تغییر سخت و زمان بر باشد ولی باید بخواهیم. یعنی اگر اراده کنیم یقین و باور داشته باشیم آن چیزی که اهل بیت می فرمایند برای سعادت دنیا و آخرت ما است. اگر من الان ضعیف هستم ضعف دارم نمی توانم به آن حد اعلاء و چیزی که اهل بیت می فرمایند برسم باید تلاشم را بکنم ولو آرام آرام باشد اولاً‌ اعتقاد داشته باشم قبول داشته باور داشته باشم نگویم خدای نا کرده نه این تفکر را قبول ندارم این مطلب علمی و دیدگاه اهل بیت را قبول ندارم. اولاً قبول داشته باشم بعد تلاش بکنم که خودم را به آن سبک برسانم که ان شاء الله به این دستورات اهل بیت (علیهم السلام) عامل باشیم.

مجری:

استاد عزیز از شما سپاسگزارم. بیننده های عزیز به لحظات پایانی برنامه رسیدیم ان شاء الله این بحثی که در این جلسه داشتیم برای همه شما مفید باشد و کلام پایانی استاد عزیز هم این بوده که ما نمی خواهیم یک شبه همه اتفاقات پیش بیاید راه کاری است که اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) برای ما قرار دادند. اگر در این مسیر قرار بگیریم حال دل و روح ما تازه می شود باور کنید همین است از همین امشب جوان های عزیزی که پای برنامه هستند نسبت به این قضایایی که این مدت صحبت شده بیاییم امتحان بکنیم از همین امشب اینستاگرام و مجازی را باز کنیم در اینترنت جستجو کنیم آوای طبیعت را و چقدر هم زیباست روح و روان ما را تازه می کند.

ان شاء الله که همه مشکلات ما با گوش دادن به همچنین آوایی حل ب،شود لحظات پایانی برنامه است خیلی متشکرم که با ما همراه بودید. بیایید در پایان برنامه از خدای بزرگ و مهربان بخواهیم عاجزانه خدا را قسم بدهیم و بگوییم خدایا قسمت می دهم تو را به حق محمد و آل محمد دعای ما را بپذیر

اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین تا جلسه آینده شما بینندگان عزیز و خودم را به خدای مهربان می سپارم یا علی مدد خدا نگهدار!


عصر ایمان>

غنا و موسیقی قران حرمت موسیقی اخباری و نو اخباری ها فروع دین نماز تاثیرات منفی موسیقی بر جسم موسیقی و آرامش