عصر ایمان

قسمت هفتاد و سوم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: عصر ایمان (اختلافات در مورد هلال ماه شوال و تعداد روزهای ماه رمضان)

تاريخ: 04/ 04/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای علی سیرتی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده های عزیز و سروران گرامی از این که بیننده برنامه عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شدید، بسیار متشکرم و سپاسگزام امیدوار هستم هر کجا هستید و بیننده این برنامه هستید در پناه خدای بزرگ و مهربان ان شاء الله سر بلند و پیروز و موفق باشید.

برنامه خودمان را با یاد و نام خدای بزرگ آغاز کردیم، هفته های گذشته هم خدمت شما بودیم با موضوعی که در نظر گرفته بودیم در مورد رؤیت هلال ماه در ماه مبارک رمضان، امشب هم خدمت شما هستیم البته یک چند بندی از موضوع خواهیم کرد ان شاء الله خدمت شما خواهیم بود حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر عباسی عزیز مهمان برنامه ما هستند، با ایشان سلام علیک می‌ کنیم و از این که باز محبت فرمودند و دعوت ما را پذیرفتند بسیار تشکر می کنیم و به موضوع برنامه امشب می پردازم، استاد عزیز خدمت شما سلام عرض می کنم خیلی خوش آمدید.

استاد عباسی:

سلام علیکم و رحمة الله من هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء)؛ امیدوارم که بهره کافی را از ایام ماه ذی القعده برده باشیم و امروز که روز دحو الأرض و دیشب شب دحو الأرض بود و ایام شهادتی و زیارتی حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه آلات التحیة والثناء) را که پشت سر گذاشتیم و ان شاء الله همه شیعیان امیر المؤمنین و موالیان و محبین اهل بیت (علیهم السلام) آماده بشوند برای ماه مبارک ذی الحجه و مناسبت های متعدد و فراوان شادی که در ایام ماه ذی الحجه وجود دارد. امیداورم که خدا به ما توفیق عرض ادب نسبت به امیر المؤمنین (صلوات الله وسلامه علیه) را عنایت بفرماید.

مجری:

بینندگان عزیز طبق روال گذشته در هفته های گذشته اگر بیننده برنامه خودتان شده باشید در مورد رؤیت هلال ماه استاد عزیز صحبت بسیار جالبی داشتند و این که خدمت شما بیننده های عزیز بودیم امشب، شب پایانی این موضوع است ان شاء الله که بتوانیم لحظاتی را خدمت شما باشیم و اگر هم احیاناً برای شما بیننده های عزیز سوالی مطرح می شود می توانید نسبت به همین موضوع با ما در ارتباط باشید استاد عزیز پاسخ سوالات شما را خواهند داد استاد در خدمت شما با جمع بندی رؤیت هلال ماه هستیم

استاد عباسی:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

طبق روال هر هفته با دعای سلامتی حضرت ولی عصر توسلی به حضرت داریم و با همه وجود آرزو و تمنای ظهور حضرت را داریم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ السَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

چند هفته ای بحثی محضر بینندگان عزیزمان داشتیم مسئله ملاک بودن رؤیت هلال، یا عدد 30 روز در ماه رمضان و البته این مسئله مربوط به ماه های دیگر هم به نوعی می شود، به خاطر این که وقتی مسئله ماه رمضان مطرح می شود. در رابطه با ماه های دیگر هم همین مسئله که ملاک، کامل شدن برخی از ماه ها بالإجبار مانند ماه مبارک رمضان و ناقص بودن بقیه ماه ها هست یا ملاک، رؤیت هلال است ما مجموع ادله را هم ادله کسانی که معروف به اصحاب العدد بودند و بیشتر البته در قرن 4 و 5 بودند، بعضی از افراد و شخصیت های علمی بعد از آن دوره ما شاهد این هستیم که همه تقریباً قاطبه علماء اصحاب رؤیت می شوند که قائل به این می شوند که مسئله رؤیت هلال، مسئله قطعی است و ملاک حکم شرعی است.

تا به این مسئله که در دوران معاصر جریان اخباری گری و نو اخباری گری آمدند با طرح برخی از مطالب و محتوا و روایات مربوط به عدد تلاش کردند که مسئله رؤیت هلال را یک امر ساخته و پرداخته مراجع معظم تقلید یا یک امر بدون پشتوانه از جانب فقها و مسئله فقاهت مطرح بکنند. ما مفصل هم ادله سمت اصحاب العدد را آوردیم و بررسی کردیم و هم ادله مربوط به رؤیت هلال را و مشخص شد آن چه به عنوان رؤیت هلال گفته می شود هم ادله بسیار مقتن و روایات بسیار معتبری را دارد و هم با یک پشتوانه جدی مواجه هست و پیروان و طرفداران فراوانی را دارد که به آن ها اصحاب الرؤیة گفته می شود.

مفصل هم دیدگاه علما را در قرون متعدد و هم ادله را بررسی کردیم و همه با همدیگر در بررسی به این نتیجه رسیدیم که روایات فراوانی مسئله رؤیت را مطرح می کند. از این جا وارد این بحث می شویم رؤیت یک تفاوتی به صورت ماهوی و جدی با مسئله تولد هلال و شروع پیدایش هلال دارد. این را محضر بینندگان عزیزمان توضیح بدهم آن چه که در روایات بیان شد و مبنای حکم شرعی مراجع معظم تقلید هست. اگر قرار است ماه جدید شروع بشود باید رؤیت اتفاق بیافتد روایاتی را خواندیم که در آن روایات

«صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ.»

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر:  دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج4، ص159،  بَابُ عَلَامَةِ أَوَّلِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ آخِرِهِ وَ دَلِيلِ دُخُولِه‏‏، ح17

یعنی با دیدن هلال ماه شما روزه را شروع کنید ماه رمضان را آغاز کنید و با دیدن هلال ماه بعد که هلال ماه شوال می شود ماه رمضان را به پایان ببرید و البته این در صورتی است که 30 روز کامل نگذرد یعنی وقتی که 30 روز گذشت 30 روز ثابت و قطعی می شود و تمام می شود اما ملاک قطعی برای شروع و پایان مسئله رؤیت هست.

و این رؤیت یک تفاوت جدی با تولد هلال ماه دارد در ساعات پایانی ماه وقتی که 29 روز از ماه مبارک رمضان گذشته یا از هر ماه دیگری در آن روز‌ آخر ماه جدید متولد می شود، از نظر نجومی دقیقاً مشخص است که چه ساعتی قرار است ماه جدید متولد بشود، در آسمان شهرها یا در این منطقه در چه ساعتی این ماه جدید ایجاد می شود. ماه که ایجاد نمی شود منظور نحوه قرار گرفتن ماه به نوعی که حالا بعد از این که این ماه روزهای آخر به جایی می رسد که از نظرها غایب شده بود، حالا دوباره در این منطقه شروع به قرار گرفتن در زاویه و درجه ای که نه احتمال رؤیت یا دیدن فقط وجود داشته باشد، بلکه هست در آسمان منطقه موجود هست به این تولد ماه جدید می گویند.

گاهی تولد ماه جدید ممکن است صبح روز 29 اتفاق افتاده، قبل از مغرب آن زمانی که زمان رؤیت هلال هست مثلاً دو سه ساعت به مغرب آن زمان طوری است که زاویه اش به مقداری پیشرفت کرده (رشد کرده به اصطلاح) که حالا این ماه، قابل رؤیت هست، یعنی امکان رؤیت برایش وجود دارد. به صورت منطقی اگر هیچ مانعی وجود نداشته باشد بدون چشم مسلح می شود این ماه را رؤیت کرد. اگر این زمان اتفاق افتاده باشد این فاصله گذشته باشد امکان رؤیت وجود داشته باشد این یک بحث است که رؤیت اتفاق یا نمی افتد؟ پس اگر زمان از نظر نجومی، فاصله زمانی بود که الان می گویند ستادهای استهلال، مجموعه های نجومی و این ها گفتند احتمال رؤیت هست در بعضی از موارد می گویند احتمال رؤیت نیست یا خیلی احتمال رؤیت ضعیف است. چرا؟ به خاطر این که، آن قدر زمان شروع این ماه که در آن زاویه قرار بگیرد که دو مرتبه آرام آرام رشد بکند و از آن حالت کمان خیلی باریک خارج بشود که قابل رؤیت بشود چون اولین روز ماه، به شدت حالت کمانی دارد مخصوصاً اگر ساعت تولد ماه خیلی نزدیک به مغرب باشد. هر چه نزدیک‌ تر باشد امکان رؤیت و مدت زمان رؤیت محدودتر است. یعنی ممکن است فقط و فقط در شب اول 3 ثانیه، 5 ثانیه، 10 ثانیه، 1 دقیقه دیده بشود اگر دیده بشود این قدر کم دیده می شود. بنابراین با وجود این که ما می دانیم از نظر نجومی چیزی که در کلام مردم هست می گویند مگر ماه را گم کردند مگر منجم نیست که بگوید ماه، تولد پیدا کرد یا نه؟ وجود دارد یا ندارد؟ می گوییم آن را می دانیم آن را منجمین می توانند بگویند که الان ماه وجود دارد یا نه؟ ولی آن ملاک شرعی نیست روایتش را هم خواندیم.

این که امام معصوم آن را رد می کنند می گویند با آن نه؛ آن چیزی که خدای متعال از آن خواسته رؤیت هلال به عنوان مسئله شرعی است ما باید به همان عمل بکنیم در این مسئله ممکن است اختلاف بشود بعضی عید فطر را بگیرند بعضی فردایش بگیرند خب بشود. ما می خواهیم اطاعت امر خدا را انجام بدهیم هر یک نفر به آن وظیفه خودش در اطاعت امر خدا که رسید وظیفه دارد به وظیفه خودش باید عمل بکند. اصلاً‌ جای نگرانی نیست که چه می شود چرا من روزه هستم ولی برادرم، پسر عمویم، پسر دائیم روزه نیست او به عنوان عید فطر افطار کرده ولی من دارم روزه می گیرم؟ این به خاطر این است که ما داریم به وظیفه شرعی مان عمل می کنیم. وظیفه شرعی مان هم حکم ظاهری است واقعی عند الله این ماه تولد پیدا کرده است یا خیر؟ واقعی عند الله امروز، روز عید فطر است یا خیر، آن حکم واقعی در دسترس ما نیست.

آن حکم واقعی را هم از ما نخواستند حکم ظاهری را خواستند و با این مبنا هم خواستند ممکن است بگوییم از یک طریق خاصی انجام می دهم، مثلاً یک 2 ریالی بالا می اندازم مطمئن می شوم اگر 2 ریالی سمت عددش بیاید پس حتماً عید فطر شده می گوید یقین هم که حاصل کردی یعنی شما اجمال هم متوجه شدی باز هم نمی توانی چون:«صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ»؛ عبادات است عبادات را بگویند در لسان شرع داریم عبادات، توقیفی هستند توقیفی هستند یعنی چه؟ دنیایی اش را بگویم مثلاً می گویند فلان ماشین توقیفی است یعنی چه؟ یعنی یک مأمور راهنمایی رانندگی، یک پلیسی این ماشین را متوقف کرده گفته هر جایی که من بگویم این ماشین باید باشد من می گویم الان این ماشین باید پارکینگ باشد (توقیفی می گویند) یعنی متوقف کرده. حرکت این ماشین متوقف به نظر چه کسی است؟ به نظر افسر راهنمایی رانندگی است که می گوید این ماشین نباید در جاده باشد این ماشین نباید پلاک گزاری بشود متوقف می شود.

 عبادات ما توقیفی هستند یعنی چه؟ یعنی متوقف هست به آن چه که شارع می گوید که خدا باشد، پیامبر باشد، معصومین باشند. می گویند نماز این طوری بخوان می گوید این طوری به دلم نمی چسبد قرار نیست نماز به دل من بچسبد. قرار نیست از این مدل نماز خواندن خوشم بیاید.

مجری:

آن چیزی مهم است که فرمان الهی باشد.

استاد عباسی:

به بعضی از اهل سنت وقتی می گوییم آیه قرآن می گوید:

(فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيدِيكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ)

صورت و دستها را تا آرنج بشوييد! و سر و پاها را تا مفصل [= برآمدگی پشت پا] مسح کنيد!

سوره مائده (5): آیه 6

دست ها و صورت تان را بشویید (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَينِ) سر و پا را مسح بکنید چرا این کار را می کنید؟ می گوید این، نظافتش بهتر است و بعضی از افراد هم می گویند ببینید پای‌ شان را می شویند و در مسجد می آیند و نماز می خوانند می گوییم اگر یک نفری اهل سنت بود همین الان از حمام آمده لیف هم به پایش کشیده شستن هیچی دیگر نشوید مسح بکشد. اگر ملاک این است اگر کثیف است باید شسته بشود شستن نزدیک تر است حالا به حمام رفته بیرون آمده اصلاً دیگر وضو هم نگیرد در حمام شست (اگر ملاک نظافت باشد) ملاک نظافت نیست، ملاک، خوش آمدن ما نیست. ملاک، مطابق با آن چه خدای متعال می گوید ولو این که من می گویم خدایا اگر من نشسته نماز بخوانم این قدر این نماز را با صفا می خوانم هم خودم خیلی لذت می برم هم احتمال می دهم که ملائکه شما یک جوری شان بشود از این نمازی که من می خوانم.

خدا می گوید من این را نمی خواهم کما این که ابلیس همین را گفت؛ ابلیس گفت خدایا من را از سجده بر آدم معاف کن یک سجده ای برایت به جا می آورم که هیچ کس به جا نیاورده باشد، خدا به سجده ابلیس نیازی ندارد خدا به سجده هیچ کس نیازی ندارد دستور خدا هست دستور را باید اطاعت بکنیم و عمل بکنیم. نیاز خدا نیست من بگویم من یک کاری می کنم جبران می شود تو من را معاف کن تو بگو من نشسته نماز بخوانم جبرانی نیست توقیفی است یعنی باید مطابق آن چه که خدای متعال امر کرده دقیقاً مطابق آن انجام بشود. آقا رسول الله فرمودند:

«صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي»

نماز بخوانید آن طوری که می بینید من دارم نماز می خوانم.

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج82، ص279، باب 34 التشهد و أحكامه‏

همین جوری، هیچ جور دیگر نه. یا رسول الله شما 1400 سال پیش نماز خواندی الان ما می خواهیم نماز بخوانیم الان چرا ایستاده؟ چرا رکوع چرا دو تا سجده برویم؟ الان سجده را 3 تا بکن یا رکوع را بر دار اصلاً‌ این حرف ها نیست «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي»؛ در مسئله شروع ماه جدید، مسئله بر محور رؤیت است نه بر محور تولد این را بینندگان عزیزمان خوب دقت کنند؛ یعنی ما داریم یک گرهی را در ذهن بینندگان عزیزمان باز می کنیم به جای این که وقت مان را بگذاریم مدام در جلسات فامیلی تا ماه رمضان یا ماه دیگر می شود دوباره شروع کنیم یک حرف های بزنیم که این حرف ها نه تنها ثمره مثبت ندارد، بلکه ممکن است ثمره منفی داشته باشد یعنی تضعیف اعتقاد من، باور من، ایمان من باشد.

یک ماه روزه گرفتم شب عید فطر غیبت عالم و آدم از علمای اسلام و از مراجع حاضر و زنده و مراجع تازه گذشته و مراجع قبل تر تا اصل دین را زیر سوال می برم که چرا این طوری شد؟ چرا ماه نباید معلوم باشد چرا بعضی هامان روزه می گیریم و بعضی هان نمی گیریم؟ داریم این گره را باز می کنیم ملاک آن تولدی که در علم نجوم می تواند بگوید ساعت 15 و 23 و دقیقه و 37 ثانیه ماه جدید متولد شد آن را نجوم می تواند بگوید ولی آن، ملاک نیست. خدا ملاک قرار نداده چرا قرار نداده؟ دوست نداشته قرار بدهد ما نمی توانیم مجبور بکنیم بگوییم خدایا باید، خدایا چرا سختش کردی؟ چرا آسان شد؟ اصلاً سختی و آسانی نیست. ملاکی احکام نزد خدای متعال دارد که ما نمی دانیم آن ملاک چه است، نمی دانیم چرا الان بعد از یک ماه روزه گرفتن یک مرتبه شب عید فطر باید منتظر باشیم ببینیم خبر می رسد که ماه را رؤیت را کردند یا نه؟ خدا می دانست منجمین زمان دقیق تولد ماه را می توانند بفهمند، ائمه می گفتند نظر منجمین کافی است اهل نجوم، به خوبی می توانند دقیق، دقیقه و ثانیه و فلان را بگویند همان طوری که سال تحویل شمسی اتفاق می افتد ساعت و دقیقه و ثانیه کامل مشخص و روشن است، اما این ملاک حکم شرعی نیست ملاک حکم شرعی چه است؟ رؤیت است. رؤیت هم هیچ عالم علم نجومی نمی تواند قسم حضرت عباس بخورد که در ساعت 18 و 23 دقیقه امشب حتماً ماه رؤیت می شود، چون رؤیت ماه، هم به شروع که دیر و زود شروع شدن ماه جدید است (یعنی تولد ماه جدید) مربوط است که احتمال را پایین یا بالا می آورد، اگر فاصله اش خیلی زیاد باشد صبح آن روز تولد ماه اتفاق افتاده باشد این رؤیت هلال آسان تر است نه قطعی و اگر هر چه به سمت بعد از ظهر برود رؤیت هلال سخت تر است. این یک مسئله است.

 مسئله بعدی اش این است که رؤیت اتفاق می افتد یا نه؟ هوا غبار آلود است یا صاف است؟ هوا ابری است یا صاف است؟ که افراد توانستند یا نتوانستند ببینند، بنابراین آن مرحله اول چون ملاک نیست که تولد ماه هست بعد رؤیت هم این مدلی نیست که همه اش مربوط به آن علم باشد که بگوییم اگر 10 صبح تولد ماه جدید بود پس قطعاً امروز ماه دیده می شود. نه نمی توانیم بگوییم چرا؟ چون به عوامل دیگری مثل ابری بودن، غبار آلود بودن و ... هم بستگی دارد. بنابراین خیال خودمان را راحت کنیم ما مکلف به حکم ظاهری هستیم ممکن است 2 نفر، 4 نفر، 10 نفر از جاهای مختلف بیان کردند که ما ماه را دیدیم مرجع تقلید یا نماینده های مرجع تقلید یا ستاد استهلال، هر کجا از این ها ویژگی ها را هم پرسیدند اطمینان حاصل شد که ماه رؤیت شد اما واقعاً ماه رؤیت نشده بود. باز هم ما ضرر نکردیم ما به حکم ظاهری که برای ما خدای متعال مشخص کرده بود عمل کردیم. چرا نگران هستیم؟ چرا چیزی که خدا بر ما سخت نگرفته است خدا فرموده این طور عمل بکنید ما خودمان ماجرا را اول سخت می کنیم می گوییم ای وای روز عید فطر روزه بودیم یا باید روزه می گرفتیم عید کردیم روزه مان را خوردیم، بله اگر ثابت باشد که امروز روز عید فطر است و شما روزه ات را بخوری حرام مرتکب شدی اگر ثابت باشد امروز آخر ماه رمضان است و شما روزه ات را بشکنی حرام مرتکب شدی ولی این ثابت نیست. شما قبلش با تمام مقدمات رفتی این مرجع تقلید را پیدا کردی با این مقدمات الان باید اعتماد بکنی در روز قیامت هم می گویی خدایا شما گفتید بپرس، ببین چه می گویند همان را عمل بکن، من بر همین اساس عمل کردم خیلی خب ما خودمان کار را سخت می کنیم بعد که سخت کردیم غُر می زنیم می گوییم چرا سخت شد چرا فلان و بَهمان شد؟ بله اگر یکی می خواهد احتیاط بکند برود خارج از شهر آن روزی که مشکوک شد که فلان است برود خارج از شهر افطار بکند بر گردد ماشین دارد امکانش را دارد که برود. ولی اگر کسی ماشین نداشت بگوید من خودم را به زحمت می اندازم ماشین کرایه می کنم چقدر خرج می کنم ای وای نصف حقوق ماهم رفت خودم را خارج از شهر برسانم نه این ها نیازی نیست خدای متعال این را از شما نخواست خدای متعال از شما خواست شما بروی به وظیفه ات عمل کنی به آنی که میرسی حکم ظاهری است عمل بکن، روز قیامت معلوم بشود که فلان عید فطرهای ما عید فطر نبود ماه رمضان بود ما که مکلف به آن حکم واقعی نیستیم.

ما به آن حکم واقعی دسترسی نداشتیم چه روزی است خدا به ما گفته با این ملاک عمل کن اگر خدا به ما می گفت از طریق اهل نجوم عمل کن آن وقت معلوم می شد که یک دانه عید فطر اشتباه نمی شد یک دانه عید فطر ثانیه ای جا به جا نمی شد چون دقیقاً ثانیه اش ممکن است مشخص باشد. اما آن قول و آن مدل و آن علم را آن طور حجت و معتبر نداستند این مقدمه بحث در این مسئله است که ادامه نکات را عرض می کنم.

مجری:

استاد خیلی سپاسگزارم، ملاک را استاد عزیز صحبت کردند رؤیت هلال ماه است. لپ کلام ما تسلیم بودن در راه خدا است متخصصین دین هستند بزرگان دین هستند ما اصلاً متخصص نیستیم اصلاً‌ هیچ آشنایی با دین خودمان نداریم، لپ کلام این است بزرگان دین ما وقتی صحبت می کنند وقتی می فهمند امروز عید هست ما باید تسلیم فرمان این بزرگواران باشیم و به اجابت برسانیم. میان برنامه کوتاهی را ببینیم و بر می گردیم ادامه برنامه را با شما بینندگان عزیز خواهیم بود.

 (میان برنامه)

مجری:

 بینندگان عزیز با ادامه برنامه عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) خدمت شما و خدمت استاد گرانقدر حاج آقای عباسی عزیز هستیم، حاج آقا با ادامه برنامه در خدمت تان هستم

استاد عباسی:

ممنونم از شما و دوستان مان در اتاق فرمان که الحق والإنصاف زحمت می کشند، این چیزی که بینندگان عزیزمان در برنامه می بینند بنده و حضرتعالی هستیم کارشناس ها و مجری ها هستند واقعاً زحمت دوستان عزیزمان در اتاق فرمان اگر نباشد حتی یک دقیقه از این برنامه به سمع و نظر بینندگان عزیزمان نمی رسد و تشکر هم می کنم بابت میان برنامه خوب و دلنشینی که پخش کردند هم زحمات دیگری که می کشند. کارگردان عزیزمان آقای راوندی، هفته دیگر آقای کیا و آقای سید روح الله موسوی، آقای رضوی که الحمد لله اکثراً هم سادات هستند اتاق فرمان ما متبرک به سادات است.

بحث مان در رابطه با آن چه که با عنوان اصحاب العدد و اصحاب الرؤیه بود و ما یک شروعی را در پارت قبلی داشتیم در رابطه با این که ملاک دقیقاً قصه رؤیت هست و نه آن تولد ماه اما مورد و مسئله بعدی جریان این که می گویند افق مشترک دارند یا نه؟ اختلاف افق، اتحاد افق این را شاید بینندگان عزیزمان آن ایام زیاد شنیده باشند که می گویند ملاک، اتحاد افق در اعلام است. این نکته بعدی است داریم به آن ورود پیدا می کنیم مقصود چه است؟ اولاً این که افق یعنی چه؟ افق تعبیرات علمی خیلی پیچیده برایش شده، اما خیلی واضح بخواهیم بگوییم آن مقداری از آسمان که ما می توانیم با چشم خودمان ملاحظه بکنیم، مثلاً شهر قم بالای این زمینی که ایستادیم آسمانی وجود دارد آن مقدار از آسمانی که برای ما تقریباً مشخص می شود دیده می شود در تعبیر به آن افق می گویند. می گویند به افق های دور دست دارد نگاه می کند این افق چند کیلومتر را نگاه می کند؟ چند کیلومتری که به چشم انسان می آید اگر در فضای باز باشیم در شهر نباشیم در ساختمان نباشیم به این افق می گویند.

 یک خرده دقیق ترش افق،‌ به آن زمان طلوع و غروب آفتاب می گویند یعنی شهرهای مختلف که در زمان ماه مبارک زیر نویس می شود، بعضاً شهرهای یک استان یا شهرهای چند استان نزدیک به هم مثلاً‌ تهران، قم، اراک، ساوه، کاشان، کرج این شهرهای که نزدیک به هم هستند اختلاف افق شان چقدر است؟ یعنی اگر اختلاف افق را اختلاف مغرب در نظر بگیریم یا طلوع خورشید و غروب خورشید در نظر بگیریم مثلاً 1 تا 5 دقیقه است. می گویند شهرهای که اختلاف افقش کم است یا به تعبیری اتحاد افق دارند مثلاً قم و تهران را می گویند شهرهای که افق شان نزدیک به هم است. اما قم و مشهد شهرهای نیستند که افق شان به هم نزدیک باشد گاهی 35 دقیقه 40 دقیقه فرق است مشهد نماز مغرب و عشاء شان را خواندند در ماه رمضان افطار هم کردند تازه در قم نزدیک اذان است به این اختلاف افق می گویند این هم یک تعبیر است.

باز یک تعبیر دیگر یک خرده ورای این است آن های که نه این قدر دقیق که این قدر نزدیک باشند حتی ممکن است 20 دقیقه، 30 دقیقه با همدیگر فاصله داشته باشند اما در بخشی از افق با همدیگر شریک باشند، یا در بخشی از شب با همدیگر شریک باشند که می گویند شب مشترک داشته باشند سعه و ضیق این یک بحث علمی دیگر است که ملاک می تواند باشد یا نه؟ این کجا خودش را نشان می دهد؟ این جا خودش را نشان می دهد یک وقتی در هر شهری جدا رؤیت اتفاق می افتد ما که نمی توانیم کشور بگوییم کشور ایران یک موقعی بزرگتر از الانش بود الان مقدار فعلی است یعنی عراق هم جزئش بوده، بخشی از افغانستان، تاجیکستان، قزاقستان و قرقیزستان و خیلی از این کشورها بوده، این ها جزء ایران بوده است. این طور نیست بغداد ماه را دیدند بگوییم این طرف در ایران سمت کابل روزی جزء ایران بخش های از افغانستان جزء مانند هرات و ... جزئی از ایران بود این جا هم حتماً باید عید باشد. چرا؟ چون این ها یک کشور هستند ما می خواهیم در یک کشور عید اعلام بکنیم یعنی ملاک، صد در صد کشور نمی تواند باشد اگر کشور ما یک مقداری مدل وسعتش متفاوت بود مثلاً‌ به جای این که شمال به جنوب و شرق و غرب از نظر پراکندگی تقریباً نزدیک به هم باشد یک مرتبه یک کشوری بود که کشور کشیده ای بود از شرق به غرب یا کشیده ای بود خیلی طولانی تر از شمال به جنوب بعضی کشورها یک حالت نوار مرزی هستند مثل غزه یک نوار است یک باریکه ای است که باریکه غزه می گویند. تقریباً از حدود 700 متر تا 3- 4 کیلومتر عمق است (کل نوار غزه) یعنی اگر یک نفری بخواهد از مرز این طرف تا آن طرف که دریا و آب است 3- 4 کیلومتر در عمیق ترین جا برود می رسد کشور تمام می شود این مدلی طولانی تر و خیلی محدود هست.

 پس باید یک ملاکی داشته باشیم این که فقهاء در دوران اولیه این ملاک را خیلی بررسی نکردند، مستقیم هم در روایات ما چیزی با این عنوان نیامده که گفته باشد اگر یک شهری ماه را دیدند شهر بغلی، شهرهای دیگر، شهرهای دور آیا می توانند تا کجا می توانند این را برای خودشان ملاک قرار بدهند؟ یک بحثی است که چرا بررسی نشده؟ چرا در روایات نیامده این یک بحث است این که چرا توسط علماء بررسی نشده چیز خیلی زیادی در دوره های اولیه نگفتند؟ خیلی مبتلا بِه نبوده این طور نبود رسانه باشد الان در صدا و سیما در یک شبکه تلویزیونی ماهواره ای اعلام کنند بگویند ماه در جنوب استان فارس رؤیت شد، این را دارد از اخبار چه کسی می شنود؟ آن که در خراسان شمالی سمت بجنورد و بالاتر از بجنورد دارد این مطلب را می شنود.

یا سمت غرب و شمال غرب کشور نزدیک مرز ترکیه دارد می شنود قبلاً که این ارتباط نبوده بشنوند و متوجه بشوند زمان هم این طور نبوده امشب مغرب می شد (29 ماه رمضان) سحر یا باید روزه بگیرد یا روزه نگیرد و عید کند اگر هم می خواستند چاپار بفرستند بر فرض حکومت ها کسی را بفرستند اعلام بکنند خیلی زمان می برد که این ها بروند اعلام بکنند نهایتاً یک شهر با شهر کناریش متوجه می شدند که الان آن شهر ماه را دیدند ما ندیدیم هوا غبار آلود بود. ولی مردم کاشان دیدند مردم اراک متوجه شدند و رؤیت هلال را انجام دادند ما هم بر اساس آن ها چون نزدیک بود مثل این که یک شهر داریم می رویم روزه را می گرفتیم را عید می گرفتیم لذا گذشته خیلی به این نپرداختند ولی به یک جایی رسید که لازم شد پرداخته بشود الان این مبتلا بِه است در شهرهای کشورهای اروپایی که گاهی یک تکه از این شهر یا ورودی این شهر مرز یک کشور دیگر می شود. یا یک خیابان است که این طرف خیابان هلند است آن طرف خیابان یک کشور دیگر اروپایی است این ها الان چه کار کنند؟ این کشور اسلامی نیست بگوییم الان رسانه های هلند یا دولت هلند ستاد استهلال دارد فرستاده بروند رؤیت کنند و بیایند به مسلمان های آن جا خبر بدهند مسلمان ها یک کشور و شهر دیگر می بینند به مرجع تقلید خبر می دهند این ها چه کار کنند؟ در اروپا دیدند در آمریکا می توانند افطار بکنند؟ در آمریکا شمالی دیدند در آمریکای جنوبی با آن وسعت و فاصله ای که وجود دارد می توانند افطار بکنند؟ این ها یک مسائلی است به نوعی مسائل مستحدثه در دین بوده که ما در زمان معصومین یک چیزی به این عنوان نداشتیم اصل مطلب به صورت جدی مطرح نبوده است.

به خاطر این که هر در آن شهر، آن روستا، آن آبادی ها نهایتاً دو تا آبادی اطراف ماه را می دیدند و افطار می کردند یا نه آن روز هم روزه می گرفتند فردایش افطار می کردند 30 روز روزه می گرفتند و فردایش افطار می کردند لذا ما در لسان روایات مطلب جدی نداریم. این مطالبی که علماء در این رابطه مطرح می کنند از کجا مطرح می کنند؟ سوال است. همین موارد، مواردی است که آقایان اشکال گرفتن شان شروع می شود دیدید ما می گفتیم که این ها خلاف روایات است نه خلاف روایات نظر داده نمی شود، از سیاق آیات و روایات از مفاهیم آیات و روایات این جزئیات برداشت می شود لذا بعضی آمدند گفتند اتحاد افق یعنی باید به قدری فاصله اذان های این ها کم باشد و این ها که به این ها بگویند یک شهر، کنار هم، شهر خیلی نزدیک به هم هستند. مثلاً بگوییم قم و تهران و کمتر از قم و تهران چون الان استان هم نمی توانیم بگوییم چون یک استانی مثل استان قم است که شهرهایش نزدیک به هم است تهران است شهرهایش نزدیک به هم است یک موقعی یک استان مثل استان سیستان و بلوچستان است بین زاهدان با چابهار خودش چند صد کیلومتر فاصله است اصلاً پرواز دارد یعنی پروازی است که زاهدان می نشیند بعد چابهار می رود این یک مدل است.

این استنباط است استنباط بر گرفته از روایات و حالا معنایی که افق در لغت و اصطلاح پیدا می کند و معنایی که شب مشترک پیدا می کند، معنای این که افق را چه بگیریم پیدا می کند افق را بعضی ها گفتند شرق به غرب اگر برویم می شود این ها را یکی دانست ولی بر عکسش نمی شود بعضی ها گفتند فاصله متعارف حتی همه آن شهرهای که در یک مدار قرار گرفتند در یک درجه ای نسبت به استوا فاصله شان و مدارشان چطوری است، این سعه و ضیقی که اتفاق افتاده تا رسیدن به شب مشترک؛ رسیدن به شب مشترک یعنی چه؟ یعنی اگر کسی ساعت 5 شب یعنی قبل از این که طلوع آفتاب بشود جزء شب اش است از 8- 9 شب که این جا شب شد تا صبح بشود. اگر در یک شب با همدیگر مشترک هستند ولو یک ساعت، دو ساعت از شب با هم مشترک هستند این ها به نوعی ماه رمضان و افطارشان و عیدشان، رؤیت شان برای همدیگر کفایت می کند. این خیلی اختلاف مبنا شد مبناهای متعدد است چه کار کنیم؟ در روایات معصومین واضح و شفاف این که اگر یک جای دیگر رؤیت اتفاق افتاد ما چه کار کنیم بی تفاوت باشیم؟ به من می گویند همه مردم کاشان ماه شوال را رؤیت کردند باشد رؤیت کرده باشند من که قم هستم. این جا باید چه کار کنم؟ این جا اختلاف دیدگاه به وجود آمده، منشأ اختلاف دیدگاه چه است؟ این که در روایات معصومین واضح و شفاف این وجود ندارد چرا وجود ندارد؟ شاید به خاطر این که زمان معصومین این اصلاً‌ مبتلا بِه نبوده برای آیندگان اشاره مستقیم نشده دوره های بعد هم به این مسئله جدی رسیدگی بکنند به خاطر این که همچنین چیزی اصلاً مطرح نبوده. با عصر رسانه و این که اخبار از جاهای مختلف می رسد چند سال قبل تلویزیون بود اگر تلویزیون اعلام می کرد که فلان جا رؤیت شده ستاد هلال، استهلال می رفت و بعد تلویزیون اعلام می کرد روشن می شد مردم عید می گرفتند. و اگر احیاناً اعلام نمی کرد مردم روزه بودند حتی 10- 20 قبل نظر بعضی از مراجع را افراد می خواستند متوجه بشوند باید از شهرهای شان اگر تلفن داشتند قم زنگ بزنند یا به یک آشنای شان می گفتند بپرس برای ایشان ثابت شد یا نه؟

ولی الان مدام جلوتر می رویم اگر همان موقع یک نفر رؤیت هلال داشته باشد برای یک مرجعی ثابت بشود در فضای مجازی اعلام می شود به فضای مجازی همه دسترسی دارند یعنی قبلاً جمع بندی حتی این ها خیلی دشوار بود (دیده بودیم) می خواستند اعلام کنند گاهی تا نیمه شب طول می کشید آن کسی که آن جاها رفته تلفنی ویژگی ها را از او بپرسند جمع بندی بکنند ولی الان همه از طریق فضای مجازی سریع اطلاعات را منتقل می کنند آن ویژگی ها را بیان می کنند صوت و عکس و تصویر و این ها می گذارند و سریع جمع بندی می شود و به دسترسی می رسد.

حالا که این دسترسی و ویژگی ها اتفاق افتاده الان این مسئله یک مسئله ای است که به آن برخورد کردیم، عرض کردم همه آن چه که در رابطه با رؤیت هلال است مورد اختلاف نیست، الان بین علماء رؤیت هلال امر قطعی است و بر اساس روایات هم است حالا در این جزئیات دیدگاه ها متفاوت است. اتفاقاً اجتهاد را برای همین گذاشتند که این جا این مسئله روشن بشود. هر کدام از این ها یک دلیلی دارند یک استنباطی دارند و روز قیامت باید پاسخگوی دلیل و استنباط شان باشند، اگر قرار باشد من هم دقیقاً‌ همه آن مطالب را متوجه بشوم همه آن ادله را بلد باشم و دقیقاً‌ استنباط کنم من هم مرجع تقلید و مجتهد جامع الشرایط می شوم؛ چون من نمی دانم من مقلدم و او مرجع تقلید است چون من نمی توانم همه این ها را با همدیگر یک جا ببینم و جمع بندی بکنم.

این هم یکی دیگر از مواردی است که در رابطه با کلام اتحاد افق، اختلاف افق است همه این در جایی است که من قرار است بر اساس آن چه که در جای دیگر رؤیت شده است من هم عمل بکنم. این جای دیگر، کجا باشد مثلاً اگر بحرین باشد برای ما حجت است یا نه؟ عربستان باشد حجت است یا نه؟ امارات یا کشور اروپایی باشد کشورهای آمریکای لاتین باشد حجت است یا نه؟ کجاها بر ما حجت است؟ ما باید روزه مان را باز کنیم عید بگیریم کجاها برای ما حجت نیست؟

این، آن موردی است که به عنوان یک امر اختلافی است باز این هم نگرانی ندارد. مگر می شود ما در شهرمان، منطقه مان، دیارمان یا در کشورمان هلال ماه دیده شده باشد اما در عراق یا دو شهر آن طرف تر روزه باشند یا در خود ایران دوتا شهر آن طرف تر روزه باشند بله وقتی که مبنا وجود دارد نگرانی از عمل کردن طبق مبنا نباید وجود داشته باشد. نگرانی باید برود جایی که کسی مبنا نداشته باشد یعنی این جا نگرانی است، کسی حجت نداشته باشد حجت یعنی چه؟ حجت یعنی چیزی که با آن می شود احتجاج کرد یعنی روز قیامت ماها در مقابل خدای متعال حجت داریم یعنی با او احتجاج می کنیم خدا می گوید چرا فلان روز را عید فطر قرار دادی روزه ات را خوردی؟ می گوییم من دلیل داشتم دلیلم اگر دلیل منطقی،درست و علمی باشد می گویم دلیلم این بود که مرجع تقلیدم اعلام کرد. آن چیزی که شما گفتی برای ماه جدید ملاک هست رؤیت بود رؤیت هم من از آن طریقی که توانستم اطمینان حاصل بکنم مرجع تقلیدم بود چه و چه بود انجام دادم و به این نتیجه رسیدم که حجت شرعی می شود. این می شود دلیلی که تا به من چرا بگویند؟ به این دلیل می گویم دلیلم را روشن بیان می کنم.

 اما اگر این نباشد همین طوری از دو تا رفقای مان بپرسیم شما چه کار می کنید؟ آن ها همین طوری بگویند چه کسی حال دارد روز سی ام روزه بگیرد وِل کن روزه مان را می خوریم عید است. الکی روزه ام را خوردم عید برای خودم قرار دادم یا نه گفتم ما که 29 روز گرفتیم 1 روز دیگر هم می گیریم، چرا دنبال حرف این آخوندها راه بیافتیم و از این ها تبعیت بکنیم؟ می گوییم نه ما 29 روز گرفتیم یک روز دیگر هم می گیریم کامل کامل بشود بعد با خیال راحت عید می گیریم به خدا می گوییم خدایا ما 30 روز را گرفتیم خدا هم می گوید بی خود کردی 30 روز را گرفتی این 1 روز اضافه ات چه بود از کجا آوردی؟ خودت همین طوری برای خودت 1 روز اضافه کردی.

ببینید یک موقع ملاک، ملاک باطل است روز قیامت هم بله عذر به حساب نمی آید، آن جا وقتی شما به این دلیل بگویی می گویند دلیل بی خودی است چه کسی به شما گفت یا به رفیقت زنگ بزنی بگوید حال دارم روزه می گیرم پس بر اساس حال او تو هم روزه گرفتی، یا نه حال نداریم روزه بگیریم می خواهیم بیرون از شهر برویم دور بزنیم می خواهیم تفریح برویم ولش کن روزه را نمی گیریم این، آن چیزهای است که حجت نیست. دقیقاً مدلی که نو اخباری ها دارند یک مرتبه به ما می گویند چرا این کار را انجام دادی می گوید به خاطر این که آقای فلانی در یک لایو اینستاگرامی یک همچنین چیزی را گفت. آقا خدا خیرت بدهد یک لایو اینستاگرامی از یک آدمی که خودش خیلی از اولیّات را نمی داند، عرض کردم می خواهد عربی آیه و روایت بخواند نمی تواند بخواند نمی تواند ترجمه بکند فقط بلد هست مطالب فارسی کتب مختلف را با همدیگر تلفیق بکند یک نکته و مطلبی بگوید. این ملاک و حجت برای من شد؟ نه روز قیامت نمی توانم پاسخگو باشم و دلیل بیاورم.

مجری:

بسیار عالی، بینندگان عزیز از این که با ما همراه هستید بسیار متشکر و سپاسگزارم یک میان برنامه کوتاهی را باهم ببینیم بر می گردیم خدمت شما هستیم.

 (میان برنامه)

مجری:

 سروران گرامی، بیننده های عزیز با ادامه برنامه عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خدمت شما هستیم، ادامه برنامه را خدمت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر عباسی عزیز هستیم استاد در خدمت تان هستم با ادامه بحثی که شروع کردید.

استاد عباسی:

ممنونم از بینندگان عزیزمان که همراهی می کنند، دوست داریم صدای بینندگان عزیز را در برنامه بشنویم اگر نقطه نظری و مطلبی دارند با ما در میان بگذارند همه حیثیت وجودی برنامه به بینندگان عزیزی هست که لطف می کنند با پیام شان، با تماس شان، گاهی بیرون بینندگان عزیز را می بینیم با دلگرمی که می دهند همین که اگر مطلبی گره گشا باشد حتی از یک نفر از بینندگان عزیز ما خدا را شاکر هستیم که محضرشان هستیم.

بحث مان در باب اتحاد افق و اختلاف افق و آن چه که به عنوان مبنای این مسئله مطرح شده داریم خیلی واضح و شفاف برای بینندگان عزیزمان بیان می کنیم، آن چه که در روایات آمده است نسبت به اصل این مسئله که اثبات رؤیت هلال که این رؤیت اتفاق بیافتد و اگر اتفاق افتاد ماه رمضان تمام می شود یا ماه رمضان شروع می شود یا عید فطر می شود یا روزه، روز 30 ماه رمضان باید گرفته بشود همه اش بر اساس مبنای اصلی است.

بعد این که آیا در شهرها دیده می شود اگر دیده شد در شهرهای دیگر با چه ملاک و ضابطه ای چندین نوع استدلال متفاوت وجود دارد، باز این جا یک سوالی که خیلی موقع ها وقتی این را جایی مطرح می کنیم نکته ای مطرح می شود بزرگواران سوال می کنند می گویند نمی شود همه با همدیگر بنشینند این حرف را یکی کنند که یک حرف بشود همه شان بگویند از این جا تا این جا هر کس دید ماه جدید بشود یا از این جا تا این جا هر کس دید این طور بشود. چرا یک مرجع تقلید یک مطلبی را استنباط می کند یک مرجع تقلید یک مطلب دیگری را استنباط می کند؟ به خاطر این که در این موارد این چنینی هر کدام دلیل خودشان را دارند. چون باید در روز قیامت پاسخگوی آن دلیل باشند که خدایا بینی و بین الله من به این رسیدم این بینی و بین الله به این رسیدم در تعارف رفیقم نبود، در تعارف آن مرجع بزرگوار دیگر نبود. والا مگر نظرشان را نمی دانم من و شما باید حتماً در یک اتاق بنشینیم تا حرف هم را متوجه بشویم؟

نه می توانیم با همدیگر تلفنی صحبت بکنیم می توانی نامه بنویسی من نامه شما را جواب بدهم، می توانی کتاب نوشته باشی من کتاب شما را ببینم و اساساً علم این طوری بوده، یعنی در طول این همه قرن در تاریخ اسلام و دیگر تمدن های بشری این نبوده که بگویی دو نفری که هم را نقد کردند این ها حتماً‌ روبروی هم نشستند و این جوری نقد کردند.

لذا الان به هر یک از مراجع عظام بگوییم نظر بقیه مراجع چه است؟ یا نظر مراجع گذشته چه بود؟ مراجع فعلی نظرشان چه است؟ غالباً این مطلب روشن است ولی من واقعاً از دلیلی که آن شخص آورده قانع نشدم چون مطلب، مطلب جزئی فقهی است، یک موقع در مبانی اصیل اعتقادی این مطلب جزئی فقهی است این مرجع تقلید قانع نشده دلیل خودش را دارد و با این دلیل، روز قیامت باید پاسخگوی میلیون ها نفری باشد که از او تقلید کردند.

بنابراین فهم او از این بخش از مطلب این است. حالا فهم او از این مطلب آیا به دینداری ما لطمه نمی زند؟ این که یک عده امروز عید فطر بگیرند یک عده فردا عید فطر بگیرند این دینداری ما را خراب نمی کند؟ مثال بزنم قضیه روشن بشود یک مثال می خواهم برای روشن شدن این مسئله که همه می دانیم یکی از چیزها برای نماز گزار لباس است این لباس باید پاک باشد. یک نفری را شما ایستادی داری می بینی که لباسش نجس است یقین داری مثلاً خون از کنار لباسش دارد می چکد لباسش نجس است مسجد هم نیست که بگوییم مسجد نجس می شود می خواهیم مسجد را پاک کنیم نه در نماز خانه یا یک جایی یک نفر ایستاده می بینیم این لباس نجس است می گویند شما باید به او بگویی که لباست نجس است با لباس نجس داری نماز می خوانی می گوید نه.

به خاطر این که اگر آن شخص علم داشته باشد لباسش نجس است با آن لباس نمی تواند نماز بخواند یعنی شرط علمی است، اگر بداند نباید بخواند بنده خدا دارد نمازش را می خواند نمی داند لباسش نجس است نمازش هم درست است شما وقتی به او می گویی فقط درد سر برایش درست می کنی.

مجری:

یعنی لازم و واجب نیست به او بگوییم؟

استاد عباسی:

نه لازم و واجب نیست بگویی آنی که بر من واجب است اگر ایشان نمازش را دارد اشتباه می خواند، یعنی احکام نماز را بلد نیست حکم نماز را بلد است ما می دانیم این آدم می داند با لباس نجس نمی شود نماز خواند، در عین حال ما نجاست را به لباسش می بینیم اجازه نداریم به او بگوییم به خاطر این که می گوید این شرط است.

این نمازی که خواند نمازش خراب شد؟ نه من به او نگفتم من دارم می بینم، می گوید همان لحظه آن لباس را در بیاورد شما بپوشی دیگر نمی توانی نماز بخوانی نماز تو باطل است، ولی نماز او درست است به خاطر این که شرط علمی برای نماز پاک بودن لباس نماز گزار است. یعنی این که اگر شخص بداند که لباس نجس پوشیده یا لباسش نجس است نمی تواند نماز بخواند وقتی نداند اشکالی ندارد.

مجری:

استاد من مؤاخذه نمی شوم وقتی به ایشان نگویم؟

استاد عباسی:

نه امر به معروف و نهی از منکر برای احکام نماز است لباس نماز گزار جزء احکام نماز نیست مسئله بالاتر به شما بگویم می گویند مهمان آمده در خانه ما یک جایی نشسته که آن جا نجس است، لباس و دستش خیس است روی جای نجاست می گذارد، دیدیم دستش را روی جای نجاست گذاشت دیگر لازم نیست شما به او بگویی، بعضی مراجع می گویند باید به او بگویی الا این که اگر مطمئن می شوی که این الان با همین دست غذایی می خورد که آن غذا نجس وارد دهانش می شود. والا غذا هم نمی خورید الان هم می خوابد دستش را روی جای نجس گذاشت صبح که بلند شد دست هایش را می شوید.

مجری:

سر نجاست نماز بخواند باز اشکالی ندارد نگفتن ما واجب نیست؟

استاد عباسی:

نه اشکالی ندارد واجب نیست به او بگوییم این مثال را زدم چه روشن بشود؟ یعنی اگر امروز عید فطر گرفتم ولی فردا عید فطر بود چه؟ هیچی. شما وظیفه ات چه بود؟ ما وظیفه مان را یادمان می رود، خدا یک همچنین برنامه ریزی را بر عهده ما گذاشته که ما یک برنامه ریزی بکنیم که همه مردم ایران و مردم جهان روز عید فطرشان یکی باشد، چنین چیزی خدا به عهده ما گذاشته بود؟ چنین دستوری به ما داد که شما موظف هستی بروی همه مردم را در روز عید فطر متحد کنی و روز عید فطر همه یکی باشد به شما گفتند: «صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ»؛ شما با رؤیت هلال روزه ماه رمضان را شروع کن با رؤیت هلال هم روزه ماه رمضان را تمام کن شما وظیفه ای بیشتر از این نداری.

مجری:

دین اسلام سخت نیست ما خودمان بر خودمان سخت گرفتیم.

استاد عباسی:

بله، مگر این که من می خواهم با یک چیزهای دیگری تنظیم کنم بگویم به دلم نمی چسبد این های که در نجس و پاکی وسواسی می شوند می گوید شما این قطعه را اگر قابل آب زدن باشد و خراب نمی شود یک نجاستی است شما عین نجاست را با یک دستمال نم دار پاک کردی، این شیر آب است یک بار گرفتی پاک شد به آب جاری متصل هست، نه یک بار دیگر آب بگیر به دلم بچسبد ممکن است به این طرفش نرسیده باشد یک بار دیگر بگویم.

می گوید این دیگر دین نیست از یک جایی به بعد سراغ شیطان رفتی، شیطان می گوید یک بار دیگر بگیر شیر آب را نبندی، بعد این قدر این را تکرار می کند موارد داریم این قدر این را تکرار می کند تا بار پنجاهم خودش را از شیر بکند و جدا بکند یا یک نفر هُلش بدهد این شیر را ببندد اسراف آب است چون خدا می گوید 1 تا 3 بار پاک شد به دل من نمی چسبد اعتماد ندارم این برای دل خودم است با علمای اسلام، با دین، با خدا و پیغمبر سر عید فطر دعوای مان می شود چرا؟ چون داریم با عید فطر مسافرت مان را تنظیم می کنیم. اصلاً این عید فطر را خدا قرار نداد برای مسافرت ما که ما داریم با آن تنظیم می کنیم (ای بابا مسافرت مان به هم خورد) اگر فردا اعلام می کردند این بود پس فردا اعلام کنند این است. حالا ده جور بدبینی، گمان بد، اتهام به دیگران می زنیم، چرا؟ چون من مسافرتم به هم خورد مسافرتم دیر و زود شد اصلاً این نیست شما مسافرت می خواهی بروی برو تعطیلی یک روز زودتر، یک روز دیرتر می خواستی یک روز بعدش یا یک روز قبلش را مرخصی می گیری.

حالا در سفر آن یک روز مثلاً می گویم اگر ظهر گذشته بود رفتی آن یک روز را روزه هستی رفتی تا افطار صبر می کنی بعدش می روی اتفاق خاصی نمی افتد چرا داریم دین خدا را با صد تا چیز دیگر تنظیم می کنیم؟ اصلاً قرار نبود با این چیزها تنظیم بشود، چون الان می توانیم سوار ماشین بشویم به مسافرت برویم دیر می کنیم فلان و بهمان می شود آنی که مربوط به این است این است.

اصلاً قرار نبود بگوییم یک ابهتی دارد که اگر همه شهرهای کل کشورهای اسلامی همه با همدیگر یک روز نماز عید فطر بخوانند چیز خاصی اتفاق نیفتاده یعنی ما داریم گاهی با امور دیگر تنظیم می کنیم و این جا گاهی اوقات خدای نا کرده جولانگاه شیطان می شود. عین قصه وسواس که خدا به ما می گوید من این را از تو می خواهم این قدر هم دین سخت نیست شما آب کشیدن آنی که نجس است قابل فشردن است مثل فرش و فلان است این مقدار آنی که قابل فشردن نیست نجاستش با آب کر این مدلی است آب جاری این مدلی است آب قلیل این مدلی است. در ماجراهای این طوری طلبه های که مثل ما مبلغ بودند، مناطق تبلیغی مختلف زیاد رفتند روستاها و فلان این را خیلی خوب درک می کنند آن جا احکام را واقعاً باید احکام عمل بکنی وقتی که خدای متعال، اهل بیت (علیهم السلام)، پیامبر از جانب خدای متعال به ما گفتند که:

«کل شئ لک طاهر حتی تعلم انک نجس»

ما یک شوخی با همدیگر می کنیم می گوییم تبلیغ که می رویم، یک گونی اصالة الطهاره با خودمان می بریم که همه چیز را باید مدام بگوییم ما داریم می بینیم این سگ دارد راه می رود روی آن سنگ رفت باران آمد این سگ این طرف و آن طرف آمد اگر قرار باشد که بر اساس حکم خدا عمل نکنیم اصلاً در آن روستا نمی شود ماند و در آن جا نمی شود رفت و در آن خانه نمی شود پا گذاشت.

کسی که با شلنگ برای طهارت خودش 15 بار آب می گیرد حالا فکر کن کلاً یک آفتابه به شما داده باشند بگویند با همین آفتابه باید شما طهارت بگیری، اگر آن طوری عمل بکند باید 10 تا آدم از اهالی روستا پشت در دستشویی بایستند یکی یک آفتابه دست بگیرند فقط آفتابه برسانند که ایشان می خواهد طهارت بگیرد نمی شود این طوری نیست. در بقیه امور هم همین طور است ما خودمان کار را بر خودمان سخت می کنیم بعد خودمان به خودمان چیز می گوییم به دیگران هم چیز می گوییم خانم کفش با یک پاشنه خاصی پوشیده که این برای راه رفتن در خیابان نیست بعد پایش گیر می کند زمین می خورد بعد به سازنده کفش فحش می دهد، آن سازنده کفش این کفش برای خیابان نساخته بود برای تالار عروسی و فلان مهمانی ساخته بود که چند دقیقه ای بیشتر با آن راه نروی تو با این کفش در خیابان آمدی داری راه می روی بعد نوک پاشنه لای جدول، لای میله جوب گیر می کند، زمین می خوری این خانم به سازنده کفش فحش می دهد تو این را پوشیدی تو یک جوری استفاده کردی که زمین خوردی!

یک نکته دیگر این جا پیش می آید آخرین بحث مان که می خواهیم بحث را جمع بکنیم چشم مسلح و چشم غیر مسلح دو مرتبه افراد به عنوان کارشناس می نشینند نه کارشناس در برنامه یا کارشناس واقعی، داخل منزل دور هم نشستند شروع می کنند این را تحلیل کردن و شروع می کنند به قول معروف باز دو مرتبه غُر زدن چه است چشم مسلح باشد درست است خوب است خوب و بد است نه آنی که با چشم مسلح هم ببینیم دیدن با چشم مسلح یعنی با تلسکوپ را مصداق «صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ»؛ می داند، با علم و تلاشش به این جمع بندی رسیده یعنی آن که می گوید نه با چشم مسلح نمی شود با بررسی هایش به این نتیجه رسیده که این مصداق «صُمْ لِلرُّؤْيَةِ» است در روایت فقط «صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ»؛ آمده با دیدن ماه روزه را شروع کن با دیدن ماه هم روزه را افطار کن. حالا اگر من با تلسکوب ببینم این می شود مصداق این که «صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ»؟ یک مرجعی می گوید بله می شود چون این هم یک ابزاری است. شما با این چشم می خواهی قرآن بخوانی یک ذره بین هم نگه می داری، ذربین هم یک ابزار است وقتی که با ذره بین نگاه می کنیم دیگر راحت قرآن می خوانیم. مثال دارم عرض می کنم.

این جا این مرجع به این نتیجه رسیده است، من نمی خواهم این را تأیید کنم و نمی خواهم این را رد کنم. می گویم آقا این مرجع به این نتیجه رسیده است با آن سطح سواد، علم و دانش و این ها به این رسیده است. من می توانم بگویم چرا به این رسیدی؟ باید مرجع باشم بگویم چرا به این رسیدی؟ و آن مرجعی که می گوید نه چشم مسلح قبول نیست باید عادی ببینند اگر با چشم مسلح در بعضی از شهرها ببینند، در شهرهای دیگر اجازه نمی دهند می گویند عید نشده است. اجازه نمی دهند به این معنی که از نظر من عید نشده است. از نظر آن مرجع تقلید عید شده است.

این مرجع تقلید هم برای خودش ملاک و مبنای دارد، می گوید متعارف زمان اهل بیت (علیهم السلام) و الی زماننا هذا و این که این روایت دارد «صُمْ لِلرُّؤْيَةِ وَ أَفْطِرْ لِلرُّؤْيَةِ»؛ دیدی افطار کن، دیدی روزه بگیر و بعد دیدی روزه را افطار کن، چشم عادی را گفتند نه گفتند که با دستگاه و این ها باشد. خودش هم دوباره مبنای است. الان از چه داریم حرص می خوریم و از چه مثلا اعصابمان خرد می شود آی فلان و این ها شده، همه تلسکوب را قبول کنیم؟ نه. هیچ کس با تلسکوب نبیند. یکی می گوید نه آن اشتباه است، این یکی می گوید اون اشتباه است. اقا شما با چه مبنایی دارید می گویید؟ آن که خودش گفته این طوری با چشم مسلح درست یا با چشم مسلح درست و قبول نیست. آن برای خودش یک مبنایی دارد آن مبنا را باید جواب بدهد ما باید تبعیت کنیم.

اگر خیلی ناراضی و ناراحت هستی کار و زندگیت را ول کن بیا طلبه بشو، ده سال، بیست سال یا بیست و پنج سال خودت درس بخوان مجتهد بشو دیگر نه به آن حرف آن گوش بده و نه به حرف این گوش بده خودت مبنا داشته باش.

مجری:

خودت مشکل خودت را حل کن.

استاد عباسی:

حالا ما مدام بشینیم صد سال غر بزنیم و بگویم این متخصص مغز و اعصاب که می گوید پدر شما باید عمل جراحی شود، این مبنایش اشتباه است بی خود می گوید، آن می گوید نه آن که می گوید با دارو حل می شود بی خود می گوید. تو باید به یکی از این ها اعتماد کنی یا خود بگویی پدر جان صحیح و سالم ان شاء الله بمان من بروم درسش را بخوانم اول پزشکی قبول بشوم درسش را در دانشگاه بخوانم هفت سال درس عمومی بخوانم و بعد تخصص بخوانم خودم متخصص مغز و اعصاب بشوم بعد بیایم یکی از این ها را بگویم این درست می گوید یا آن درست می گوید.

غالبا تازه وقتی پزشک مغز و اعصاب می شود،‌ آخرش می گوید همان دو نفر هم بیاید باهمدیگر تیم پزشکی تشکیل بدهیم، آن وقت هم رأی گیری کنیم باز نظرمان یکی نمی شود به خاطر این که علم این مدلی نیست.

مجری:

بسیار عالی، استاد پنج دقیقه وقت داریم

استاد عباسی:

اگر سوال و چیزی نیست من به جمع بندی خودم ادامه می دهم، عرض می کنم لذا ببینید اگر واقعا ما دنبال عمل به دین هستیم که سعادتمان در عمل به دین است. اول مباحث اجتهاد تقلید به بینندگان مان عرض کردیم اولویت در این است که هر فردی برود خودش درس بخواند برسد به این که مجتهد بشود و خودش احکام دینی را استنباط کند. اما اگر اهل این کار نیست و توان احتیاط هم ندارد که گفتیم احتیاط خیلی سخت است، احتیاط یعنی نظر اقوال همه را بدانی و در هر شرایطی سخت ترین آن را انتخاب کنی. یعنی یک مرجع اگر می گوید دانشجو در سفر باید نمازش را شکسته باشد و یکی می گوید باید نمازش کامل باشد. آن که می خواهد احتیاط کند هم باید کامل بخواند و هم شکسته بخواند. آن کس مثلا طلبه ای که می خواهد احتیاط بکند اگر ده روز در محل تبلیغی در ماه رمضان قصد نکرد، هم باید روزه بگیرد و هم باید روزه اش را قضا کند. یعنی خیلی ماجرا دارد.

راه سوم این است که تقلید بکند، تقلید بکند یعنی این که ما به متخصص مراجعه کنیم به کسی که رفته مطالعه کرده می داند و علم پیدا کرده است به او مراجعه کنیم، اگر رفتیم به او مراجعه کردیم با این ضابطه همه چیز حل می شود. حالا هرجایی که احساس کردیم که من می توانم نظر بدهم در این امر دینی پس نظر می دهم از خودمان سوال بکنیم چرا فکر می کنیم می توانیم نظر بدهیم؟

مجری:

استاد خیلی مهم است.

استاد عباسی:

چرا می توانیم؟ چه خواندید؟ می گوید من یک مقاله خواندم! یک مقاله خواندی نه، ده تا مقاله خواندی یا بیست تا کتاب خواندی تازه می توانی بفهمی شاید متوجه بشوی که بر چه مبنایی این ها گفته اند و کلیت قصه را متوجه بشوی، اما این به این معنا نیست که شما بتوانی حالا کامل یک نظر را رد کنی و نظر بدی و نظر جدید بدهی بگویی بیایید حرف من را گوش بدهید. بابا بیایید حرف من را گوش بدهید یعنی من خودم به روایات معصومین دارم مستقیم مراجعه می کنم. یعنی خودم روایت معصومین را ترجمه می کنم. خودم می توانم روایت معصومین را به قرآن ارجاع بدهم و تعارضاتش را بر طرف کنم. یک عالمه کار می توانم انجام بدهم. چرا فکر می کنید خیلی راحت می توانید این کار را انجام دهید؟ از آن طرف خیلی سخت است در رابطه با مسائل علمی دیگر نمی توانید نظر بدهید ولی در رابطه با مسئله دین که می شود خیلی راحت نظر می دهید که آقا مراجع دور هم بشینند توافق کنند و به نظر مشترکی برسند یک روز را عید فطر اعلام کنند. آقا این طوری نیست، کجا خدا توقع داشته و گفته شما باید باهمدیگر بشینید یک روز را اعلام کنید. اگر یک روز را اعلام نکنید دین از بین می رود، اگر یک روز را اعلام بکنید دین خیلی خوب می شود و رشد پیدا می کند، نه این طور نیست.

بله اگر بشود بد نیست خوب است همه مسجد ها باهم درش باز باشد نماز عید فطر بخوانند، اما اگر نشد چه اتفاقی می افتد؟ ما همه داریم به دینداری مان عمل می کنیم ولو این که در یک خانه یک برادر مثلا به مرجع تقلیدش نرسیده و او به این اطمینان نرسیده که عید شده و هنوز روزه است و برادرش مقلد مرجع تقلید دیگر است مرجع تقلید او به این نتیجه رسیده که امروز عید است و این دارد روزه اش را افطار می کند. حالا این به اون غُر بزند که تو داری اشتباه می کنی و اون هم به این بگوید تو داری اشتباه می کنی. نه هردویتان دارید درست انجام می دهید، هردوی تان دارید به وظیفه تان عمل می کنید به وظیفه تان عمل کنید نزاع هم ایجاد نکنید غُر هم نزنید و اعمال تان را هم به خاطر مسئله ای که واقعا مسئله نیست حبط نکنید.

آقا به خدا مراجع عظام تقلید حرف همدیگر را می دانند و مبنای همدیگر را خبر دارند دلایل را هم شنیده اند اصلا درس خارج فقه و اصول همین است. مراجع وقتی درس خارج دارند اول می آیند همه نظرات دیگر را می آورند پاسخ می دهند رد می کنند می گویند این را به این دلیل قبول دارم، و این را هم به این دلیل قبول ندارم بعد نظر خودشان را می گویند و دلیل می آورند و می گویند چرا این دلیل بهتر از آن دلیل است. چرا این رأی بهتر از آن رأی است و اصلا باید این کار را بکنم. بنابراین، این طور نیست که این ها در یک شهر هستند ولی از حرف همدیگر خبر ندارند، می گوییم نه از حرف همدیگر خبر دارند و ادله هم را می دانند اما باید روز قیامت پاسخگو باشند، چون باید پاسخگو باشند به همین خاطر با ادله و فهم به استنباط خودشان عمل می کنند.

مجری:

بسیار ممنون استاد، زحمت کشیدید استفاده کردیم، بینندگان عزیز با برنامه عصر ایمان خدمت شما بودیم ان شاء الله که استفاده کامل را از این برنامه برده باشید. دین ما، مذهب ما از 1400 سال تا به الان به دست ما رسیده، احکام دین ما هم دست عالم دین، کسی که عالم دین است باید قبول داشته باشیم چرا؟ چون علم دین را دارد بپذیریم و اعتماد کنیم و این بحث های که درواقع در فضای مجازی ایجاد می شود را کنار بگذاریم و راه دین مقدس اسلام، راه مذهب تشیع، راه عالم دین کاملا درواقع مشخص است.

خیلی متشکرم که تا الان برنامه را نگاه کردید بسیار متشکرم، خدا را قسم می دهم به حق محمد و آل محمد هرکجا هستید تن تان سلامت باشد خدا را قسم می دهیم مجددا مثل روال گذشته در پایان همه برنامه های عصر ایمان خدایا به حق محمد و آل محمد دعای ما را بپذیر اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین، تا جلسه آینده شما بینندگان عزیز و خودم را به خدای بزرگ و مهربان می سپارم یا علی مدد و خدا نگهدار همه شما.

 

 


عصر ایمان>

تولد هلال ماه استهلال ماه اهل نجوم افق چیست؟ وظیفه مکلف عید فطر وسواس