عصر ایمان

قسمت هفتاد و چهارم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: عصر ایمان ( نقد نو اخباری ها در موضوع اذن زن از پدر در امر ازدواج و اذن زن از شوهر دربیرون رفتن از منزل)

تاريخ: 11/ 04/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای علی سیرتی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده های عزیز و سروران گرامی از این که بیننده برنامه عصر ایمان شدید از شبکه ای که به نام نامی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هست بسیار متشکر و سپاسگزارم. ان شاء الله که بتوانیم تا لحظاتی را خدمت شما بیننده های عزیز باشیم و ما را همراهی بفرمایید. به لطف خدای بزرگ و مهربان خدمت شما بیننده های عزیز هستیم و خدمت حجت الاسلام والمسلین جناب آقای دکتر عباسی عزیز مهمان گرامی برنامه ما هستند با ایشان سلام و علیک می کنیم و به موضوع امشب برنامه مان می پردازیم، استاد عزیز سلام عرض می کنم خیلی خوش آمدید.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله، بنده هم عرض سلام و ادب و احترام دارم محضر بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) امیدوارم که هر جای این عالم هستید اوقات خوبی را سپری کرده باشید ان شاء الله با حلول ما ذی الحجه ماه فضائل امیر المؤمنین، ماه ولایت امیر المؤمنین، ماه مناسبت های بسیار بسیار زیبا و شیرین و دلچسب که این ماه با ازدواج حضرت زهرا و حضرت علی (علیه السلام) در ابتدای این ماه آغاز شد، بسیاری از مناسبت ها در پیش رو داریم ان شاء الله که همه تان حاجت روا باشید همه تان متمسک به ولایت و محبت اهل بیت (علیهم السلام) باشید و زندگی سراسر نور و برکتی داشته باشید. محضر شما هستم

مجری:

خیلی ممنون سلامت باشید، من هم خدمت بیننده های عزیز این ماه عزیز را تبریک عرض می کنم ماه پر برکت را و خوش به سعادت آن دسته از عزیزانی که الان در طواف خانه خدا هستند. خدمت استاد عزیز بودیم می گفتیم جا دارد یادی کنیم از دوست عزیزمان حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا رضایی قمی که الان در مکه هستند خوش به سعادت شان و خوش به سعادت همه عزیزانی که در طواف خانه خدا هستند. ان شاء الله که نصیب همه شما بیننده های عزیز بشود و نصیب ما هم بشود بتوانیم به زیارت خانه خدا مشرف بشویم ان شاء الله.

 امشب بحث جدیدی را که می خواهیم آغاز کنیم در مورد ازدواج است که نو اخبارییون و اخبارییون این سوال را مطرح کردند نسبت به این که ازدواج دختر بدون اذن پدر جایز است یانه این که چه شرطی دارد مطرح شده، من از استاد عزیز می خواهم بپرسم نظر اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نسبت به این قضیه به چه صورت هست؟

استاد عباسی:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

مانند هر برنامه ابتدا دست توسل محضر مولای مان حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) داشته باشیم و ان شاء الله خدا به همه ما توفیق بدهد هر روز یادی کنیم از مولا و امام خودمان حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) یادی کنیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ السَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

بحثی را که این هفته در خدمت بینندگان مان هستیم همان طوری که شما هم در صحبت تان فرمودید و در سوالی که مطرح کردید. ببینید یکی از ادعاهای بسیار مهم جریان نو اخباری این هست که ما مراجعه به ثقلین به کتاب و سنت و روایات اهل بیت (علیهم السلام) داشته باشیم. اصلاً همه ادعای شان این است که جریان فقاهت و جریان بحث اصولی گری این ها دور شدن از اهل بیت (علیهم السلام) است می گویند چرا شما مستقیم به روایات مراجعه نمی کنید؟

اگر فتوا و نظری بیان می کنید مستند روائی آن را بیان نمی کنید این ادعای است که در این برنامه مفصل توضیح دادیم بینندگان عزیز ما می دانند. کسانی که این مطلب را دارند به این شدت بیان می کنند و ادعا می کنند لازم هست که ببینیم در عمل هم دارند به این، عمل می کنند یا خیر؟ ما مدعی و معتقد هستیم مطلقا در عمل به همچنین چیزی عمل نمی کنند یک برخورد تقریباً وارونه ای دارند. قطعاً مخالف آن چیزی است که دارند ادعا می کنند.

یکی از موضوعات مهم، چون این ها تقریباً مشتری محور و مخاطب محور عمل می کنند، یعنی دنبال جذب مخاطب هستند چون بستر رشد این ها صرفاً فضای مجازی هست و خارج از فضای مجازی در فضای حقیقی و علمی این ها جایگاهی ندارند، لذا در آن فضای مجازی تلاش می کنند یک طوری رفتار بکنند که جذب (به اصطلاح امروزی) فالوور داشته باشند.

یکی از موضوعاتی که این ها زیاد مطرح کردند و به ناروا هم مطرح کردند این که مسئله حقوق زن چه اتفاقی برایش می افتد؟ ما بحث اجتهاد و تقلید را در رابطه با زنان در برنامه کردیم، یک سری از مسائل را طوری القاء می کنند که مراجع را و فتوا مراجع را مقابل با قشری از افراد جامعه مثلاً زنان قرار بدهند. دو تا مطلب را از این ها امروز عرض می کنم که با این دو تا مطلب روشن می شود تضاد در عملکرد و بیان مطلبی که توسط این ها اتفاق افتاده است.

اولین موضوع، مسئله فتوای به عدم اجازه همسر یعنی این که اجازه همسر برای خروج از منزل شرط هست یا خیر؟ یکی از این افراد نو اخباری یک فتوایی را از مراجع مختلف در استوری خودش مطرح کرده و آن جا مفصل فتوا را بیان کرده و یک تعریضی زده که عرض می کنم. فتوا چه هست؟ پرسش شده آیا زن می تواند بدون اجازه شوهر به خانه والدین برای دیدار برود؟ گفتند جایز نیست مگر در حد احسان واجب باشد.

اگر زن می خواهد بیرون از منزل برود باید با اجازه و رضایت همسر باشد «بغیر اذنِها» مطرح شده معنای رضایت هست و اذن و اجازه؛ گفتند که آیا اجازه شوهر در اعتکاف همسر لازم است؟ این فتوایی که در سایت مراجع آمده خروج از خانه بدون اجازه شوهر حرام است و در مواردی که اجازه شوهر لازم نیست چنان چه منافی با حق شوهر در استمتاع و تمکین باشد اعتکاف صحیح نیست. این یک فتوایی که آوردند این فتوا را آورده و یک نکاتی گفته که آن نکات را بعد عرض می کنم فقط می خواهم نسبت به این فتوا بگویم این فتوایی که آوردین و شما بعد نکات منفی در رابطه با آن گفتید بد و بیراه در رابطه با این گفتید آیا این فتوا، فتوای بدون مستند روایی اهل بیت، روایات و منابع دینی است یا نه فتوایی که با مستند است؟ اگر ما در این برنامه ثابت کردیم که این فتوا، مطابق روایات معصومین (علیهم السلام) است، طبعاً حرفی باقی نمی ماند شما می گفتید اگر مرجع تقلید مطلبی گفت ما بدانیم طبق کدام روایت گفته، حالا این که سنت درستی ما هر مطلبی هر مرجع گفت بدانیم طبق کدام روایت است؟ ممکن است طبق ده ها روایت باشد یا ممکن است از بین تعارض در روایات، روایتی را به عنوان مبنا اجتهاد کرده باشد و پذیرفته باشد.

احتمال این هم وجود دارد که عرض خواهیم کرد یک روایت در این باب از کتاب شریف اصول کافی از کتب اربعه شیعه نقل می کنم که در یک باب ویژه هم این آمده اصول کافی، جلد 5، صفحه 507 یک بابی به نام:

 «بَابُ حَقِّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَة»

حق شوهر بر همسر

این روایت امام معصوم است از امام باقر روایت را نقل کرده که حضرت فرمودند:

«جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى النَّبِيِّ (صلی الله علیه واله وسلم)»

خانمی نزد آقا رسول الله آمد

«فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ»

سوال کرد حق زوج بر همسرش چه است؟

«فَقَالَ لَهَا أَنْ تُطِيعَهُ وَ لَا تَعْصِيَهُ وَ لَا تَصَدَّقَ مِنْ بَيْتِهِ إِلَّا بِإِذْنِهِ»

این که از او اطاعت بکند و مخالفت با او نداشته باشد و جز با اذن او از خانه او چیزی به دیگران نبخشد (از مال همسر، اگر می خواهد چیزی انفاق بکند با رضایت همسر باشد...)

در ادامه حضرت فرمودند که:

«وَ لَا تَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِهِ»

روزه مستحبی هم نگیرد جز با اذن همسر

«وَ لَا تَمْنَعَهُ نَفْسَهَا وَ إِنْ كَانَتْ عَلَى ظَهْرِ قَتَبٍ وَ لَا تَخْرُجَ مِنْ بَيْتِهَا إِلَّا بِإِذْنِهِ»

...از خانه خارج نشود جز با اذن همسر

«وَ إِنْ خَرَجَتْ مِنْ بَيْتِهَا بِغَيْرِ إِذْنِهِ»

اگر از خانه اش بدون اذن همسر خارج شود.

«لَعَنَتْهَا مَلَائِكَةُ السَّمَاءِ وَ مَلَائِكَةُ الْأَرْضِ وَ مَلَائِكَةُ الْغَضَبِ وَ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ حَتَّى تَرْجِعَ إِلَى بَيْتِهَا»

ملائکه مختلف از ملائکه آسمان، ملائکه زمین، ملائکه غضب، ملائکه رحمت او را لعنت می کنند تا به خانه خودش بر گردد.

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج5، ص507، بَابُ حَقِّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَة، ح1‏

روایت ادامه دارد و مفصل هست که از موضوع بحث تا حدودی خارج می شود و روایت دیگری که در این باب آمده فتوای مرجع تقلید را و مراجع را که ایشان فتوای دو سه تا مرجع را آورده بود و آن مطلبی که الان می خواهیم بگوییم را گفته بود.

امشب می خواهم اوج انحراف جریان نو اخباری گری را نشان بدهم که انکار بر مراجع عظام تقلید مقابله با مراجع عظام تقلید نتیجه اش رسیده است به مقابله مستقیم اهل بیت (علیهم السلام)، توهین مستقیم به اهل بیت (علیهم السلام) چرا ما داریم این بحث را مطرح می کنیم؟ بینندگان عزیز فضای بحث را گُم نکنند.

فضای بحث در این است که فتاوای از مراجع عظام تقلید آورده و بعد یک تعریض مهمی نسبت به این زده و یک انکار مهمی انجام داده که عرض خواهیم کرد ما آمدیم این فتوا را بنا بر آن چیزی که این ها گفتند فتاوا باید پشتوانه روایی داشته باشد ثابت کردیم که پشتوانه روایی وجود دارد یک روایت مهمی در این باب وجود دارد روایاتی وجود دارد بر اساس این گفته شده است.

این که تفسیرش چه است؟ بر اساس این روایت آیا سخت نمی شود خانم می خواهد اذن بگیرد چرا اهل بیت (علیهم السلام) این را گفتند؟ اولاً ما مطیع هستیم می گوییم خدای متعال علمی را در اختیار اهل بیت قرار دادند که اهل بیت بر اساس آن، مصالح و مفاسدی که خدا مشخص کرده را می دانند و می دانند که این به مصلحت انسان است.

می گوییم به مصلحت است می گوییم چشم البته نکات مختلف دارد حفظ خود زن در این مسئله هست یعنی یک جاهایی آسیب های ممکن است وجود داشته باشد و قطعاً وجود دارد. اذن را خیلی ها بیان کردند به معنای این نیست که باید هر یک بارش را بگوید الان برای این ساعت خروج از خانه برای این کار، با رضایت همسر این اتفاق بیافتد و رضایت وجود داشته باشد.

مثلاً می داند که همسر اذن می دهد که خانه مادرش حتی روزی 2 بار هم شده سر بزند این کفایت می کند. حالا آن بحث های مفصل بعدی اش ما روایت را بر اساس این نشان دادیم. آقایان نو اخباری شاید بعضی از نو اخباری ها حرف این آقا را هم قبول نداشته باشند، اما به هر حال یکی از این ها که خیلی ادعا دارد همین مطلب را مطرح کرده است.

در این باب چه بیان کرده؟ در این باب وقتی که این مطلب را آورده یک چیزی بالای آن نوشته وقتی که از مراجع نقل کرده که یک نقل را نشان دادیم. یک نقل از مراجع، آیت الله العظمی سیستانی بود این نقل از آیت الله العظمی مکارم شیرازی از مراجع تقلید است. این مطلب را وقتی از ایشان در رابطه با اجازه زن برای خروج از منزل و ... بیان کرده بالای این یک مطلبی نوشته، نوشته حس مالکیت مرد نسبت به زن از کجا می آید؟

دارد به عنوان سوال مطرح می کند و اشاره به همین فتاوایی که نقل کردند که گفتیم از اهل بیت (علیهم السلام) چنین روایتی هم آمده این فتاوا مستند روایی اش روایات اهل بیت (علیهم السلام) است. یک: حس مالکیت مرد نسبت به زن از کجا می آید؟ آیا احکام دین در این فرهنگ تأثیر داشته اند؟ (در این حس مالکیت) آیا این فرهنگ سازی روی خشونت خانگی و نا برابری جنسی تأثیر ندارد؟

اگر کسی در خانه کتک می خورد به عنوان خشونت خانگی می گوید منشأش این فتاوا است. فتاوایی که در این باب آورده که اذن شوهر لازم است روایتش را نشان دادیم چه هشتکی برایش انتخاب کرده؟ هشتک، برده داری یعنی فتوای مراجع نتیجه اش برده داری است. نتیجه اش این است که العیاذ بالله زن باید برده مرد باشد.

این فتاوا دارد می گوید زن باید با اذن شوهر برود و ایشان اسمش را برده داری گذاشت یا روایات اهل بیت (علیهم السلام)؟ شما که می گفتید سراغ اهل بیت برویم ببینیم اهل بیت چه می گویند؟ اهل بیت این جا، این را گفتند به مذاق شما خوش نمی آید ناراحت می شوید دوست ندارید این طوری باشد؟ یا می خواهید یک جوری حرف بزنید که صرفاً فالوور کسب بکنید؟

به زن بگویید برو بابا این چه بساطی است ببینید چه فتوایی دادند؟ می خواهید بر علیه مراجع و مرجعیت بشورانید از یک چیزی استفاده می کنید که افرادی از شما تبعیت بکنند و با شما همراه بشوند عرض کردیم این فتاوا مستند به روایت امام باقر (علیه السلام) و روایات دیگر است. این که ما چه بیانی داریم نسبت به روایت چه توجیهی داریم چرا این اتفاق افتاد؟ چرا این گونه فرمودند معنی این اذن چه است یک حرف است. این که شما بگویی این حرف منشأ خشونت خانگی است این حرف منشأ نا برابری جنسیتی است قبلاً در برنامه یک اشاره ای داشتیم همین را در غرب بر داشتند گفتند زن و مرد فقط طبق یک قرار داد، قرار است با هم در یک خانه زندگی بکنند. زن هر موقع دلش می خواهد بیرون برود هر جوری دلش می خواهد بیرون برود اجازه هم نیاز ندارد در مقابلش چه؟ در مقابلش این که مرد هم نیاز نیست زندگی او را تأمین را بکند حتی همین را گفته بودند زن محتاج است که مرد بخواهد زندگی اش را تأمین بکند.

نه، زن هم بیرون بیاید برود برای خودش کار بکند مرد دستش در جیب خودش زن دستش در جیب خودش تو کار کن من هم کار می کنم. نه تو از من اجازه بگیر نه من از تو اجازه می گیرم نه من با تو هماهنگی می کنم نه تو با من هماهنگی کن فقط 2 نفر طبق یک قرار داد، طبق یک تفاهم قرار است که با همدیگر زیر یک سقف زندگی بکنند.

بعد نتیجه اش این شد که آن پشتوانه ای که زن داشت که با خیال راحت تربیت فرزند انجام بدهد با خیال راحت زندگی بکند و مرد متکفل بر آوردن و مهیا کردن شرایط برای زندگی با او هست این، به هم خورد حالا زن به ادنا دلیلی (که خیلی زود این اتفاقات می افتد) به ادنا دلیلی به خاطر شرایط جسمانی و این ها، اگر از کار افتادگی پیدا بکند وقتی یک خرده از کار افتادگی پیدا می کند احتمالاً یک مقداری از زیبایی اش را هم از دست داده یک مقداری از شرایط اجتماعی اش را هم از دست داده و حالا ده ها برابر قبل که می خواست با یک همسری زندگی بکند و او نیازهایش را بر آورده بکند محتاج است که کسی نیازهایش را بر آورده بکند. چرا؟

به خاطر این که،‌ این قاعده ای که قاعده حق بود این قاعده به هم خورد نفع این قاعده به چه کسی رسید؟ نفع این قاعده رسید به شرکت های بزرگ هم تولیدی، هم تجاری و ... برندهای مهم تجاری که از این زن به عنوان یک نیروی کارِ ارزان، مطیع، کم درد سر در برهه زمانی خودش استفاده کردند. به جای این که به یک کارگر مرد طوری حقوق بدهند که زندگی او تأمین بشود 5 یا 3 کارگر زن را آوردند به اندازه یک مرد به او حقوق دادند و این طور وانمود کردند که تو (همان طور که می گویند آقای خودت باش برای خودت کار کن) تو خانم خودت باش برای خودت کار بکن. چرا دیگری کار بکند برای تو درآمد کسب بکند و زندگی تو را اداره بکند و بعد با فاصله 10- 15 سال این خانم از کار افتاده شد دیگر توان کار کردن ندارد امکان کار کردن ندارد و خیلی از شرایط از او سلب شد. نفعش را افرادی بردند و ضررش برای این ها ماند.

 روایتی که عرض کردیم پشتوانه این، این آقا کارش به جایی می رسد هشتک، برده داری می زند. هشتک، برده داری یعنی چه؟ یعنی این که،‌ این فتوا که بر اساس آن روایات اهل بیت (علیهم السلام) است این فتوا منجر به برده داری شده منجر به خشونت خانگی شده منجر به حس مالکیت مرد نسبت به زن شده این حس مالکیت اشتباه است. این در حمایت قرار دادن نسبت به زن اشتباه است. شما چه کاره هستی که در حمایت قرار بدهی؟ بگذار زن خودش در جامعه برود بگذار آسیب ببیند بگذار مشکلات برایش ایجاد بشود.

چرا فکر می کنی شما باید حمایت بکنی؟ آن حالت محبت مرد به همسرش،‌ آن حالت غیرت مرد نسبت به همسرش به حس مالکیت تعریف شد در حالی که آن چه که دین می گوید امانت است نه مالکیت مرد خودش را مالک همسرش نمی داند مرد خودش را امانتدار می داند. مرد خودش را محافظ می داند سپر بلای برای خانواده و همسر خودش می داند.

نسبت به این مسئله مسئول می داند. مسئول به زندگی و مسئول مهیا کردن شرایط برای زندگی مناسب؛ چون یک وظیفه ای در نظام هستی به آن خانم واگذار شده که آن وظیفه خیلی مهم است و چون یک ظرافت های خدا در خلق این خانم در نظر گرفته که نیاز به مراقبت،‌ هوا داری این نیاز را ایجاد می کند. اگر شما وارد یک گل فروشی می شوید می بینید که بعضی از گل ها را در یک جای خاصی با شیشه خاص برده داخلش آن محیط کولر گازی خاصی با سرمای خاصی تنظیم کرده نه این که بقیه گل ها با ارزش هستند این گل ها بی ارزش هستند یا این گل ها یک ویژگی های دارند. به خاطر نیازی که در بر خورد داریم. درخت سرو را در بیابان می کارند آن جا یک کار کردی دارد، فلان درخت را در وسط خیابان ها می کارند یک چیزهای باید آپارتمان زیر کولر باشد یک خرده هم دمایش به هم بخورد ممکن است مشکل ایجاد بشود این کم ارزشی و بی ارزشی نیست. بگوییم این خیلی با ارزش در خانه آوردم آن خیلی بی ارزش است که بیرون است. هر کدام کار کردهایشان متفاوت است.

مردی که 15 ساعت دارد در آفتاب تابستان با شرایط سخت کار می کند خم به ابرو نمی آورد این شرایط اقتصادی دشوار و مشکل را دارد تحمل می کند خم به ابرو نمی آورد تلاش می کند احتیاجات همسرش را بر آورده بکند همان قدر نزد خدای متعال مأجور است که آن خانمی که داخل منزل دارد در تربیت فرزند تلاش می کند. نقش های که دارند ایفا می کنند مثلاً تئاترها نقشی که دارد شخص ایفاء می کند اگر نقشی باشد که از نظر کثرت با همدیگر مساوی باشند یک موقع یک نقشی است یک دقیقه داخل صحنه می آید و تمام می شود، یک موقع نه نیم ساعت را روی صحنه است در این نقشی که به او دادند یک نقش شخصیت خیلی خوبی هست مثال عرض می کنم در تعزیه ها شما ملاحظه کردید بعضی از کسانی که دارند تعزیه می خوانند نقش امام حسین، حضرت ابا الفضل العباس، حضرت علی اکبر (علیه السلام) را عهده دار شدند.

بعضی از این ها هم برای این که داستان تعزیه روشن بشود و مخاطب متوجه بشود و به مخاطب منتقل بشود باید نقش شمر و عمر سعد و حرمله و این ها را داشته باشند. اگر خدای متعال بخواهد ثواب بدهد به کسانی که این تعزیه را به خاطر سید الشهداء (علیه السلام) انجام دادند آیا می گوید آن کسی که نقش امام حسین بازی کرد مثلاً 2 تا ثواب می برد آن کسی که نقش حرمله را بازی کرد اصلاً ثواب که نمی برد هیچی قیامت یک بلایی هم سرش می آوریم. با این حساب و کتاب ها باید این طوری باشد.

 در حالی که هر دو دارند به وظیفه شان عمل می کنند نقشی را گرفتند بر اساس تعهدشان دارند عمل می کنند. اگر قرار باشد که در همین دنیا به بازیکن های تئاتر پولی داده بشود بر اساس حجم و زحمتی که نقشش داشته آن مبلغ داده می شود به این نمی گویند نه شما نقش آدم منفی را بازی کردی به شما این مبلغ را نمی دهیم، نصف آن مبلغ را می دهیم به آن شخص دو برابر می دهیم. این جا این مسئله پیدا نمی کند هر دو این که چطور دارند این نقش را ایفاء می کنند آن باور پذیری که در آن نقش وجود دارد این مهم است حالا در نقش زن و شوهر اگر زن و شوهر آمدند به آن نقش درست عمل کردند، درست نقش خودشان را ایفاء کردند نقش یک نفر، حمایت عاطفی از خانواده است. نقش یک نفر حمایت مالی، حمایت جانی، حمایت امنیتی از خانواده است.

البته در غرب خلاف این را هم گفتند ولی در جامعه ما این امر قطعی است که چطور اگر شب خانم در منزل احساس بکند که دزدی دارد وارد خانه می شود یا در خیابان کسی بخواهد خدای نا کرده به یک خانمی تعرض و جسارتی داشته باشد کیف یا موبایل او را بزند توهینی به او داشته باشد چطور این توقع وجود دارد تو کنار دست من هستی تو همسر من هستی ببخشید هویج که نیستی باید الان از من دفاع بکنی. شب داخل خانه وقتی زن می ترسد و احساس نا امنی می کند حس می کند ممکن است دزدی آمده صدایی می شوند اولین کاری که می کند همسرش را صدا می زند. چرا به خاطر این که من دارم با او زندگی می کنم وظیفه او هست که این حمایت را از من داشته باشد. اگر وظیفه او هست این حمایت را از من داشته باشد فقط جایی که من خودم حس می کنم که ممکن است در خطر باشم او باید حمایت بکند؟ یا اگر یک جایی او، این احساس را داشت که من به مراقبت یا حمایت شدن نیاز دارم او هم می تواند این ورود را داشته باشد، ممکن است یک جایی من ندانم الان دارم سمت کلید برق می روم کلید برق را بزنم چون من نمی دانم در این خانه یک ساعت یا دو ساعت گاز باز بوده و اگر من کلید را بزنم منفجر می شود و او از دو می دود من را عقب پرت می کند. می گویم برای چه من را عقب پرت می کنی می گوید اگر الان کلید را میزدی انفجار صورت می گرفت.

من وقتی متوجه قصه می شوم ممنونش می شوم ولی آن لحظه که او دارد من را هل می دهد می گویم شعور برای من قائل نیست، حقی برای من قائل نیست من کلید را اجازه دارم بزنم لامپ روشن کنم تو اگر نمی خواهی من لامپ را روشن کنم حق نداری مانع من بشوی بگو لامپ را روشن نکن. الان وقت گفتن نیست تا من به تو بگویم کلید را زدی و انفجار اتفاق افتاده. یعنی گاهی اوقات این حمایت در مقابل آن مسئولیت و توقعی که در زندگی داریم هست البته در غرب همین را هم منکر هستند می گویند شما چه کاری این می خواهد در آب غرق بشود برای چه مانع می شوی؟ انسان است خودش انتخاب کرده در آب غرق بشود. این سلب مسئولیت در غرب بله هست. ولی در جامعه ما این مدلی نیست همه قبول دارند که این خانم حق دارد توقع داشته باشد که همسرش مراقب باشد که کیفش را نزنند. اگر کسی خواست کیف را از او بگیرد همسرش حمایتش بکند اگر دزدی به خانه حمله کرد مرد خانه است که باید به مقابله با این برود نمی شویم بگوییم من دارم در این خانه زندگی می کنم تو هم داری زندگی می کنی من مراقبم پولم و کیفم را ندزدند تو هم مراقب باش که طلای شما را سرقت نبرند قطعاً این طوری نیست.

مجری:

زن و شوهر مکمل همدیگر هستند تکمیل کننده زندگی همدیگر هستند، استاد عزیز در برنامه مثال بسیار زیبایی را زدند یک فیلمی که دارد ساخته می شود هر کس یک نقشی را بازی می کند به فرض مثال ما نقش اول و درجه یک داریم دارد نقش بازی می کند یک کسی هم تکمیل کننده آن نقش می شود. حالا زن با آن ظرافتی که در زندگی دارد و مرد هم در زندگی خودش دارد هر کسی در جایگاه خودش نقش خودش را بازی می کند.

هیچ وقتی در سریالی نمی آید به یک کسی که قرار است نقش یک زن را بازی کند به یک آقایی بگویند که شما بیا نقش مادر را بازی کن، یا به یک خانمی بگویند شما بیا نقش یک پدر را بازی کن خدای بزرگ، زن و مرد را جدا آفریده با یک شکل و شمایلی و این که هر کسی در جایگاه خودش بتواند تکمیل کننده طرف مقابل خودش باشد لپ کلام همین است. میان برنامه کوتاهی را باهم ببینیم و بر گردیم.

 (میان برنامه)

مجری:

بینندگان عزیز با ادامه برنامه بحث عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) در خدمت شما هستیم. بحثی که در این برنامه دارد می شود خدمت استاد هستم به عنوان یک مجری در برنامه نشستم خیلی متحیر می شوم در هنگام پخش میان برنامه به استاد عرض می کردم واقعاً آدم خیلی به هم می ریزد این آقایانی که این سوالات یا این شبهاتی را که مطرح می کنند لپ کلام ما این است خود منِ حقیر دارم این حرف را می زنم فکر کنم که این ها اصلاً هیچ نگاهی به کلام اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) جداً نداشتند.

یعنی اگر کسی نفوذ و اطلاع داشته باشد که اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) این کلمات دست ما رسیده و رجوع کرده باشند هیچ وقت، هیچ کسی نمی آید این سوالات یا شبهات را مطرح کند جدا آدم در این برنامه می ماند، من به عنوان یک مجری در برنامه نشستم وقتی استاد صحبت می کنند جداً اذیت می شوم استاد ادامه برنامه را خدمت شما هستم.

استاد عباسی:

پس یکی از موضوعات که این ها متأسفانه با بغض و عداوتی که با مراجع و مرجعیت پیدا کردند و اسمش را گذاشتند رجوع به کتاب و سنت و روایات اهل بیت (علیهم السلام) گفتند رجوع به ثقلین داشته باشیم قرآن و روایات اهل بیت، چه اسم پُر تَم طراقی این حرف چقدر زیبا است چه کسی بدش می آید سراغ قرآن و روایات برود؟ آمدند به دروغ به مردم گفتند که مراجع حرفی از خدا و پیغمبر به شما نمی زنند روایات اهل بیت را کنار گذاشتند حرف خودشان را دارند برای شما مطرح می کنند کارشان رسید به یک جایی که فتوای مراجع را زیر سوال بردند با هشتک برده داری نسبت به اذن از همسر برای بیرون رفتن از منزل و ... روایات معصومین (علیهم السلام) را زیر سوال بردند.

حالا به ایشان بگوییم این روایات این طور و این طور آمده اما این ها متأسفانه آن عوام فریبی و رفتن سراغ این که به یک افرادی نکاتی را بگویند ولو نکات مقابل اهل بیت (علیهم السلام) باشد و در تعارض باشد اما این ها طرفداری از اهل بیت را مطرح بکنند و خودشان را این طور مطرح بکنند.

 یکی دیگر از موضوعاتی که در همین راستا هست و این ها مطرح کردند این که ماجرای ازدواج یک خانم به چه صورتی باید باشد؟ یا در ازدواج، اذن پدر شرط هست یا شرط نیست؟ اذن پدر اولویت دارد یا رضایت خود دختر اولویت دارد و مطرح هست. در این جا یک روایتی را آقایان در مطالب شان آوردند به عنوان باز همان قصه حقوق زنان که گفتند زن برده نیست با آن هشتک برده داری یک روایتی مطرح کردند که عبد الرحمن از امام صادق که فرمودند زنی که صاحب اختیار خودش است با هر که بخواهد می تواند ازدواج کند. اگر خواست امر ازدواجش را به کسی واگذار می کند این را آوردند باز در ذیل همان مطالب که هشتک، برده داری یا با این سوالات که چگونه شد که مردان احساس ملکیت بر زنان پیدا کردند؟ خشونت خانگی از کجا رواج پیدا کرد؟ مسئله را با این یک روایت آوردند.

 می خواهیم عرض بکنیم آقایانی که مدعی این هستند که یک سری حقایق و روایات اهل بیت هست که مراجع به شما نمی گویند ما می خواهیم حقیقت را به شما بگوییم. بیان حقیقت، بیان همه آن مواردی است که در یک موضوع در کلام اهل بیت آمده یعنی اگر من بگویم می خواهم حقیقت را بگویم اگر آمدم یک تکه از روایات اهل بیت را گفتم بدون این که بگویم این روایت معارض دارد بدون این که بگویم که یک روایت دیگری هم بعدش آمده وقتی که کلام معصومین تمام نمی شود مگر به روایات دیگری که از آن ها رسیده که این ها باید با همدیگر جمع بشوند و کنار همدیگر قرار داده بشوند چه اتفاقی می افتد؟ دارم حقیقت را کتمان می کنم.

ایشان این روایت را آورده که عبد الرحمن از امام صادق که فرمودند از کافی شریف آورده مخاطب چه تصور می کند؟ تصور می کند زنی که صاحب اختیار خودش باشد با هر که بخواهد می تواند ازدواج کند اگر خواست امر ازدواجش را به کسی واگذار می کند. بعد می آید در استوری و مطالب و گفتگو و لایو و این ها می گوید یعنی چه که پدر دختر باید راضی باشد؟ برای ازدواج کردن اذن بدهد والا ازدواج مشکل دارد و تحقق پیدا نمی کند.

با این یک روایت شما می خواهید فقه معصومین را به مردم منتقل کنید؟ با این یک روایت می گویید سراغ فتوا نرویم سراغ معصومین (علیهم السلام) برویم خیلی خب ما سراغ معصومین می رویم. بینندگان عزیز ببینند که چقدر شما تحریف کننده هستید چقدر شما حقایق را حاضر نیستید به مردم بگویید. چرا؟ به خاطر این که شما یک روایت را اخذ کردید با همان یک روایت بدون این که روایات دیگر را بگویید و بدون این که بگویید اقوال مختلفی وجود دارد. در همین مسئله هم اقوال مختلفی وجود دارد و وجود داشته و آن هم بر اساس روایات بسیار متفاوت و متکثری است که از معصومین (علیهم السلام) به ما رسیده است. آن مورد را بررسی بکنیم موارد را عرض می کنم نزدیک به 10 نظریه وجود دارد بر اساس روایات مختلفی که در این باب هست یعنی 10 استنباط مختلف فقهی نسبت به این موضوع که اذن پدر شرط هست یا نه وجود دارد.

من مواردی را عرض می کنم به پنج شش نظریه اش اشاره می کنیم از این 10 تا که مهم هست که روشن بشود. مثلاً اولین نظریه این که دختر هم چنان تحت ولایت پدر و جد پدری هست و ولی می تواند مستقلاً دختر باکره رشیده خودش را به عقد ازدواج دیگری در بیاورد. یعنی بر اساس این نظر همه حق به پدر داده شده است، یعنی یک پدر می تواند کلاً دخترش را هر طوری که خواست به ازدواج هر کسی که خواست در بیاورد اگر به ازدواج فردی که نا صالح در بیاورد و عدم صلاحیتش محرز بشود آن وقت حاکم شرع می تواند مداخله بکند و ورود پیدا کند.

دومین قول، پدر و جد ولایتی بر باکره رشیده ندارد و خودش مستقلاً می تواند اقدام به ازدواج بکند بنابراین اگر پدر یا جد پدری بخواهد او را به عقد کسی در بیاورد باید از او اجازه بگیرد. باز این قول هم هست و هم طرفدارانی دارد یعنی کسانی که در طول تاریخ از قرن 3 و 4 تا به امروز به این قول فتوا دادند. دیگری تشریک در ولایت است یعنی لزوم اذن ولی و دختر در عقد نکاح، یعنی مثل آن قول اول این بود که این چک فقط امضا می شود به امضای پدر، اصلاً حساب پدر هست برای پدر هست امضاء می کند تمام.

قول دوم فقط امضای دختر، دختر می تواند با هر که خواست ازدواج بکند، قول سوم چک دو امضاء هست هم پدر باید امضاء بکند هم دختر باید امضاء بکند. هم دختر به این ازدواج راضی باشد هم پدر به این ازدواج راضی باشد که باز این هم طرفدارهای خاص خودش را دارد یعنی فتوا دادن به این در جانب خودش هست و افرادی دارد از جمله آیت الله العظمی خوئی، آیت الله گلپایگانی، مرحوم حضرت امام، آیت الله فاضل لنکرانی این مطلب را مطرح کردند.

نکته و مورد دیگر قولی است که می گوید در ازدواج موقت دختر مستقل است نیازی به اجازه ولی ندارد اما در عقد نکاح دائم اجازه ولی لازم است این هم یک قول است. قول بعدی این است که بر عکس دختر در عقد دائم مستقل است اما در ازدواج موقت چون ممکن است یک نکاتی در آن به وجود بیاید نیاز به اذن پدر هست و شرط است.

قول ششم هر یک از پدر و دختر مستقل هستند هم پدر می تواند دختر را بدون این که دخترش بگوید ازدواج بدهد، هم دختر می تواند به دل خودش ازدواج بکند فقط اگر پدر بیاید بگوید من عقد را نقض می کنم عقد نقض می شود و همین طور اگر دختر بگوید لذا احراز رضایت هر دو باز در این جا شرط است با ویژگی دیگری چرا این اختلاف آراء وجود دارد؟ خیلی هم با همدیگر مختلف است می گوییم به خاطر منشأ این اختلاف، تعدد روایات در این موضوع هست که هر کدام از روایات یک چیزی گفتند روایات را بررسی بکنم 5 دسته روایت داریم در موضوع اذن ولی شرط هست یا شرط نیست. دختر مستقلاً می تواند ازدواج کند یا نمی تواند. پدر مستقلاً می تواند دختر را به عقد کسی در بیاورد یا نمی تواند. و در چه شرایطی است.

دسته اول روایت، روایاتی که دلالت بر استقلال پدر در امر ازدواج دختر دارد صحیحه محمد ابن مسلم از امام باقر (علیه السلام) یا از امام صادق (علیه السلام) دختری که با پدر و مادرش زندگی می کند نیازی به نظر خواهی ندارد او با وجود پدر اختیاری ندارد و فرمودند همه افراد باید از او نظر خواهی کنند جز پدر یعنی هیچ کس نمی تواند او را به عقد کسی در بیاورد بدون اذن و اجازه خودش جز پدر این یک روایت در دسته اول که پدر مستقل است در شوهر دادن دختر در این که به عقد کسی در بیاید.

باز روایت دیگر دارد از امام رضا (علیه السلام) در رابطه با دختر باکره پرسیدم هنگامی که به بلوغ می رسد با وجود پدرش آیا اختیاری دارد؟ امام فرمودند مادامی که بیوه نشده با وجود پدرش اختیاری ندارد. باز روایت دیگر از امام صادق در صحیحه حلبی است در ارتباط با دختری که پدرش او را بدون رضایتش به ازدواج در آورده حضرت فرمودند با وجود پدرش اختیاری ندارد اگر او را شوهر داد ازدواجش صحیح است هر چند دختر ناراضی باشد و چند روایت دیگر در این باب.

دسته دوم روایت های که دلالت بر اذن پدر و لزوم رضایت در امر ازدواج دختر است که این مستقل نیست ولی اذن او شرط است این روایت در صحیحه ابن ابی یعفور از امام صادق است دوشیزگانی که پدر دارند جز با اذن پدرشان نباید شوهر داده شوند یعنی اذن پدر نه این که پدر مستقلاً.

 دسته سوم روایاتی که اجازه می دهند پدر عقد نکاحی که دختر منعقد کرده فسخ بکند. یعنی دختر می تواند برود ازدواج بکند ازدواجش صحیح است ولی پدر هم می تواند نقض بکند روایاتی که این مطلب را می گوید. روایت از زراره ابن اعین از امام باقر که حضرت فرمودند جز پدر، کسی حق بر هم زدن ازدواج را ندارد این هم دسته سوم. چرا داریم بیان می کنیم؟ ما الان با دسته بندی روایات با این همه روایاتی که در این باب وجود دارد در معرض چه قرار گرفتیم؟ در معرض یک قضاوت، با این همه روایاتی که وجود دارد و با این دسته بندی های که وجود دارد اولاً بر ما باید روشن بشود ما حق قضاوت داریم یا نداریم؟

ببینید در یک دادگاهی می روند دادگاه اولاً باید مشخص بشود صلاحیت رسیدگی به این جرم را دارد یا ندارد؟ اگر قاضی ابزاری فهمیدن حقیقت را نداشته باشد می تواند قضاوت کند یا نمی تواند؟ به او یک گزارش دادند این آقا با یک داروی مسموم باعث کشته شدن این آقا شده، اگر قاضی نتواند بفهمد که این دارو مسموم هست یا خیر و این دارو را این آقا درست کرده یا خیر و این دارو را این آقا به ایشان خورانده می تواند اصلاً وارد این موضوع بشود؟ این قاضی هیچ ابزاری برای فهمیدن این که این دارو کشنده است ندارد، نمی تواند به یکی دیگر بدهد این دارو را بخورد بمیرد باید یک آزمایشگاهی وجود داشته که این آزمایشگاه بگوید این آقا با خوردن این دارو همان لحظه سکته نکرد از دنیا رفت با خوردن این دارو از دنیا رفت چون داخل این دارو سم وجود داشته فلان ماده ای وجود داشته که این ماده کشنده است.

حالا اگر این قاضی نتواند این کار را انجام بدهد می گوید این دادگاه، این قاضی صلاحیت رسیدگی به این موضوع را ندارد ما با دیدن این حجمه از روایات که الان هم داریم ادامه می دهیم گفتیم 5 دسته از روایت، 10 تا قول استنباطی متفاوت که شما به یک فقیه کار کشته، خِبره، حسابی این روایات را وقتی در اختیارش قرار می دهی به هر یک از آن 10 تا می تواند برای شما طوری دلیل بیاورد که هر یک از آن 10 تا قول را شما بگویی همین قول معصومین است، نحوه ارائه را می تواند.

فکر می کنم برنامه های اول این ماجرا یا این خاطره را که فراوان اتفاق می افتد بزرگواران طلبه ای که همراهی می کنند روحانیان و اساتید در برنامه همراهی می کنند این مطلب زیاد به چشم شان خورده که در درس خارج های مراجع یعنی آن درس های اجتهادی مراجع گاهی یک مرجع درست بودن یک قول را کامل ثابت می کند دلیل می آورد 1- 2- 3- 4 طلبه ای که نشسته اگر بخواهد زود قضاوت بکند و حواسش به این موضوع نباشد بگوید راست می گوید همین درست است بعد خود آن استاد مرجع تقلید هست یا یکی از علماء است که مجتهد هست دو مرتبه همان مطلبی که خودش دلیل آورد چند تا دلیل می آورد که آن اشتباه است. نظردوم، نظر دوم را ثابت می کند مخاطب ممکن است بگوید بله درست است دوباره خودش نقض می کند یعنی می تواند ثابت کند و نقض بکند. چرا؟ چون متبحر در این روایات است من چطوری می توانم قضاوت داشته باشم؟ وقتی می توانم قضاوت داشته باشم که ابزار دستم باشد وقتی که ما این روایات را حتی حوصله نمی کنیم یک بار برویم همه اش را یک بار پشت سر هم بخوانیم. مگر نمی گوییم 5 دسته روایت داریم هر کدامش چهار پنج تا روایت دارد 25 تا 30 تا روایت حداقل در این باب که چه بسا بیشتر وجود دارد همه این را شما باید بروی یک بار بخوانی همه این را خواندی حتی این آقا حاضر نیست عربی روایت را بیاورد. روایت فارسی می آورد شما عربی روایت را متوجه نمی شوی خود روایت را هم حوصله نمی کنی همه اش را با هم بخوانی وقتی هم که می خوانی با ترجمه می خوانی باز اعتماد به ترجمه دیگران باید بکنی.

حالا ترجمه را خواندی بعد می خواهی استنباط بکنی نمی دانی ذوقی بگویی به نظر من می آید که باید اذن دو تایشان باشد عقلایی اش این است این جا عقلایی نیست این جا بحث احکام شرعی است استنباط از روایات است اگر شما قرار بود عقلایی بگویی چرا ثقلین گفتی؟ چرا قرآن و روایات گفتی؟ قرار نیست به ذهن من خوب بیاید بهتر است که هر دوی این ها راضی باشند و این خیلی خوب است.

بله بهتر این است که هر دوی این ها راضی باشند خیلی خوب است ولی واجبش کدام است؟ حکم شرعی را به من بگو الان نمی خواهم هر دو راضی باشند چه کار کنیم؟ یک موردی پیش آمده که دختر خانم دارد بدون اذن پدر ازدواج می کند آن که خوب است هر دو راضی باشند بله آن در شرایط عادی است در شرایط عادی در همه خانواده های مذهبی و همه خانواده های که خانواده درست و حسابی هستند ازدواج دختر با اذن پدر است. وقتی خواستگار می خواهد بیاید به پدر می گویند پدر می داند می شناسد تحقیق می کنند و ... حالا اگر قرار شد خلاف این اتفاق بیافتد یک پدری داشتیم که می خواهد دخترش را به زور خدای نا کرده به خاطر پول می خواهد به عقد کسی در بیاورد. حکم شرعی اش چه است؟

یک دختری می خواهد بدون اذن پدر با یک نفر ازدواج بکند، الان دنبال حکم شرعی هستیم دنبال این هستیم که چه خوب است و به عقل می رسد نیستیم. لذا اولاً در این مطلب ثابت می شود که ماها در این جا صلاحیت قضاوت نداریم چون در روایات کار و تحقیق نکردیم چون اهل این علم نیستیم با اصطلاحات این علم آشنا نیستیم.

الان یک روایت را من می گویم صحیحه ابن ابی یعفور، آقا صحیحه چه است؟ شما باید در اینترنت سرچ بکنی صحیحه چیست؟ او می گوید هر روایتی که این ویژگی را دارد صحیحه می شود. به من می گویی آقای عباسی من الان در اینترنت زدم گفت صحیحه یعنی این بعد می گویم موثقه یعنی چه؟ موثقه را هم می خواهی در اینترنت سرچ بکنی؟ این که نشد. اهل آن علم نیستی مثلاً دکتر به من می گوید استامینوفن بخور، سریع سرچ می کنم استامینوفن این است آموکسی سیلین سریع سرچ می کنم. من اهل این علم نشدم من دو تا کلم پیشرفته تر با آن پزشک صحبت بکنم پزشک متوجه می شود می گوید خدا خیرت بدهد تو در حد همان استامینوفن و متوکلوپرامید و این ها بلد هستی دخالت نکن.

ببینید این طوری نیست من الان این همه روایت آوردم صحیحه عبدالله ابن سعد، صحیحه محمد ابن مسلم، این اولاً نشان می دهد ما صلاحیت قضاوت در این موضوع نداریم اگر می خواهیم بگوییم ما خوش مان نمی آید آن یک حرف دیگر است می گوییم ما این حکم خدا را ببینیم چه است بعد می گوییم ما خوش مان نمی آید. خوشت نمی آید مسلمان نباش کسی مجبورت نکرده است.

 ولی نگوییم نه ما این را نمی فهمیم این را می فهمیم من می خواهم بگویم که نظر بنده این است. نظر بنده که شرط نیست ما داریم کلام امام صادق و معصومین (علیهم السلام) را بیان می کنیم. اولاً باز معلوم می شود صلاحیت نداری ما به عنوان مخاطب عادی صلاحیت نداریم آن آقایی هم که برای خودش یک لایو اینترنتی برگزار می کند اصلاً اهل این علم نیست.

یک دانه استوری می گذارد یک دانه عکس نوشته بدون متن عربی و یک دانه از این پنج دسته روایات را آورده عَلَمْ کرده هشتگ بزند بگوید هشتک، برده داری و هشتک، فلان و کلی هم رویش مانور بدهد و بعد هم با آن روایت بگوید نه نظر امام صادق این نیست. آقا خود امام صادق غیر از این مطلب و روایت دارند. این که چرا این مطالب با هم مختلط است چطوری جمع بکنیم؟ آن محتوای همین علم است. اصلاً استنباط احکام شرعی، اجتهاد برای همین است که این روایات را بررسی کند.

 دسته دوم هم عرض کردیم دسته سوم را هم عرض کردیم که اجازه می دهد که پدر عقد نکاحی را که منعقد کرده فسخ بکند دسته چهارم روایاتی که دلالت بر استقلال دختر در ازدواج دارد یعنی دختر می تواند خودش ازدواج بکند. یک روایتی از امام باقر (علیه السلام) است زنی که صاحب اختیار خودش هست و سفیه و تحت ولایت نیست می تواند بدون اذن ولی ازدواج کند.

دسته چهارم باز روایت دیگر هرگاه زن، صاحب اختیار خودش باشد آن جا هم گفت در آن روایتی که این آقایان آورده بودند، گفت زنی که صاحب اختیار خودش هست، خودش ازدواج می کند، درست است یا نه؟ حالا این روایت می شود توضیح آن روایت اگر بخواهیم جمع بین این ها را یاد بگیریم، این مدلی که نمی شود، ولی بخواهیم توضیح بدهیم درباره روش جمع، هرگاه زن صاحب اختیار خود باشد بگونه ای که بتواند خرید و فروش کند، بنده آزاد کند، شهادت دهد، از مال خود به هر کسی که می خواهد ببخشد، مثلا گوشی موبایلش را پدرش برایش نگرفته باشد، که اگر به یک شخصی بخشید، زمانی که رفت خانه به او بگویند که بیخود بخشیده ای، زنگ بزن و بگو که زود بیاورد. اگر این مدلی است این خانم خودش نمی تواند ازدواج بکند، این می شود قید بر آن زنی که اختیارش دست خودش است. اختیارش دست خودش است یعنی چی؟ یعنی اینکه دکمه لباس هایش را می تواند ببندد، یعنی اینکه روسری می تواند بپوشد؟ یا نه، اختیارش دست خودش است یعنی؛ مخارجش را دارد خودش تأمین می کند، یعنی می تواند بنده آزاد کند، یعنی می تواند شهادت بدهد؛ یعنی هر زمانی که دادگاه احضارش بکند برای یک کار مالی، مثلا یک دسته چک دارد، اگر چک نا مربوط صادر بکند، پلیس می آید درب خانه و جلب می کند و می برد به بازداشتگاه، این یک همچنین ویژگی دارد.

 اختیار از خودش دارد یعنی اینکه اگر موبایل ده میلیون تومانی اش را به کسی هدیه داد، به کسی قرار نیست که حساب پس بدهد، کسی از او سؤال نمی کند، که بگوید من خودم رفته ام با بدبختی و قسطی این را برایت خریده ام به عنوان پدر بعد تو داری بذل و بخشش می کنی به دیگران، این شروط را دارد می گذارد، یعنی می گوید اگر این ویژگی ها را داشت، این زن می شود زنی که صاحب اختیار خودش است، بعد می گوید اگر اینطور شد و هرکس خواست که ببخشد نظرش نیز درمورد نکاح نیز نافذ است. و اگر خواست بدون اذن ولی می تواند ازدواج کند، اما اگر این چنین نبود ازدواج او جایز نیست مگر به اذن ولیش.

 باز روایت از امام صادق (علیه السلام): دوشیزه ای که پدر دارد، جز با اذن پدرش نمی تواند شوهر کند، و فرمود اگر صاحب اختیار خودش باشد، با هرکس که خواست می تواند ازدواج کند، که صاحب اختیار خودش باشد معنا دارد. این به اصطلاح یک دسته از روایات.

دسته پنجم از روایات، روایاتی است که دلالت بر اعتبار اذن دختر باکره و رضایت او به ازدواج دارد، که باز هم در این جا می گوید از امام صادق (علیه السلام) سؤال کردند و امام فرمود: از دختر باکره و غیر باکره باید نظر خواهی کرد، و جز با اجازه او نباید شوهر داد، کسی نمی تواند بدون اجازه او شوهر بدهد. و باز هم روایت دیگر است از عبد الرحمن با امام کاظم درباره اینکه دخترش به ازدواج برادر زاده اش در آورد مشورت کرد، آن حضرت فرمود این کار را انجام بده، و این کار با رضایت دختر باشد، چراکه دختر درباره خودش بهره ای دارد. دختر حق دارد که او هم خاستگارش را بپسندد، قبول بکند، بپذیرد که بخواهد عمری با او زندگی بکند، بعد صفوان می گوید خالد بن داوود درباره اینکه دخترش به ازدواج علی بن جعفر در آورد مشورت کرد، آن حضرت فرمود انجام بده، و این کار با رضایت دختر باشد، چرا که دختر درباره خودش بهره ای دارد.

ببینید این نکته، نکته خیلی مهمی است که این همه روایت در این باب وجود دارد که اولا نشان می دهد که بالاخره این باب هم مبتلابه بوده است، هم مورد اهمیت بوده است، یعنی هم وجود داشته است پدرانی که بدون اذن دختر، دختر می خواسته اند شوهر بدهند، هم دخترانی که بدون رضایت پدر می خواسته اند ازدواج بکنند، و این حدود و ثغور در روایات آماده است، ولی خیلی متفاوت آمده است، این روایات متفاوت در آن جایی که ما یک عدد روایت داریم، یک عدد آیه داریم «أَقِيمُوا الصَّلَاةَ» فتوا دادن و صحبت کردن و آیه قرآن آوردن که برایش راحت است؛ اما اگر رسیدی به جایی که پنچ دسته روایت داریم و هر کدام از این دسته ها یک عالمه مطلب دارد، و یک عالمه توضیح دارد و یک عالمه با همدیگر تعارض و مشکلات دارد، این جا است که فرق فقیه و غیر فقیه، فرق مجتهد و غیر مجتهد مشخص می شود.

 ما رسیده ایم به یک مجموعه ای که گفته ایم خانواده حدیثی باید تشکیل بدهیم، این خانواده حدیثی با یک عالمه مطالب دیگر آمده است کنار همدیگر قرار گرفته است؛ یعنی خانواده حدیثی فقط و فقط این نیست که بگوییم روایات همسو را کنار همدیگر قرار بدهیم، خانواده حدیثی یعنی روایاتی که می گوید این مطلب و روایتی که 180 درجه خلاف آن را دارد می گوید. عرض کردیم کتاب استبصار شیخ طوسی از کتب اربعه شیعه، الاستبصار فی مختلف من الاخبار، یعنی روایاتی که مدلش این طوری است که کاملا مقابل همدیگر هستند، کاملا با یکدیگر در تعارض و تفاوت هستند، بتواند شخص این ها را در کنار همدیگر قرار بدهد، شخص بتواند این ها را با آن ویژگی های خاص خودش جمع بندی بکند و به نتیجه برسد.

 اینکه گفتیم ده قول داریم و شش قول مهم را در این رابطه ما نقل کردیم، تفاوت اقوال علما هم بر همین اساس است، یعنی آمده اند روایات را کنار هم گذاشته اند، از یک جهت شخص زمانی که بالغ می شود تصرفات او در اموال خودش جایز است، یک شخصی پدرش از دنیا می رود، دختربچه ای است؛ اموالی داشته است پدرش، و این دختر ارث برده است، ممکن است این ارث خیلی مبلغ کلانی باشد، خیلی زیاد باشد، الان که کودک است، یک ولی دارد، این ولی پدربزرگ او است، یا مثلا حاکم شرع است، کسی به عنوان ولی بر او قرار داده شده است، این اموال را نگهداری می کند، مداخله به نفع این کودک انجام می دهد تا این کودک بزرگ بشود، حالا این دختر، یک دختر بالغ شد، حالا این ها می گویند چرا دختر نه ساله بالغ است؟ این جا به نفع دختر است، یعنی اسلام می گوید، دختر نه ساله زمانی که توانست خرید و فروش بکند، مثلا می بینند که اگر به این دختر بیست هزار تومان، یا پنجاه هزار تومان بدهیم و بگوییم که یک روز با این زندگی بکن، این پنجاه هزار تومان را آدامس نمی خرد، می گوید ظهر هم گرسنه ام می شود یک نان و پنیری هم باید بخرم، فلان خرج را هم دارم، می تواند خرید و فروش بکند و اقتصادش را نگهدارد، تمام امضاء های او نافذ است، می تواند برود خرید بکند، می تواند فروش داشته باشد، ملکی را بفروشد، ملکی را بخرد، این ملک را بفروشد و یک ملک بزرگ تر بخرد و از پولش روی آن بگذارد، این احترامی است که برای این دختر قرار داده شده است.

 حالا به امر ازدواج می رسد، این روایات را مرجع تقلید باید با آن قوانین عمومی که توافقات و عقود و عهود مربوط به یک نفر زمانی که به حد بلوغ رسیده است، این ها مورد امضاء خدای متعال هست، و خدا اجازه داده است، این هم باید این جا لحاظ بشود، بعد مثلا از دل این همه روایات، و دسته روایات مختلف این مطلب می شود که، مثلا دختر اجازه ازدواج دارد ولی اذن پدر هم تضمین و شرط است، بیاید در کنار این قرار بگیرد.

 یعنی اقوال مختلف آمده است و آیات را دیده است روایات را دیده است، جمع بندی مطالب و محتوا های مختلف را دیده است، آمده بر اساس این به یک نظر رسیده است، همه آن ها هم روز قیامت ان شاء الله مأجور هستند، چرا؟ چون به وظیفه عمل کرده اند، بله اگر کسی به وظیفه عمل نکرد، اسمش مرجع تقلید باشد، اسمش هر چه می خواهد باشد، روز قیامت باید جواب پس بدهد، او وظیفه داشت همه تلاشش را بکند برسد به آن چیزی که خدای متعال اراده کرده است و آن را به مردم بگوید، اگر کوتاهی کرد و گفت که حالا ولش کن من نمی روم روایات را بخوانم خدای ناکرده؛ فرض محال که محال نیست، اصلا مرجع، مرجع می شود، مجتهد، مجتهد می شود که چه؟ که این مسئله را داشته باشد، این مسئله را پیگری بکند و برود روایات و آیات را بخواند، آیات و روایات را با یکدیگر تطبیق بدهد، اگر نمی خواهد بخواند اصلا چرا مرجع تقلید است و چرا مجتهد است؟!

اما اگر مرجع تقلید رفته این ها را دیده و این ها را بررسی کرده و این ها را کنار هم قرار داده و همه این ها با این شرایط و با این ویژگی ها این مطلب خروجی قصه می شود که اقوال متعدد براساس روایات معصومین، بعد حالا واقعا ظلمی بالاتر از این وجود دارد که ما بیاییم یک روایت از امام معصوم را بگیریم، این را به مردم نگوییم که این با روایت های دیگر جمع بشود و مقابله بشود، به مردم بگوییم که آن نظر فقها و مراجع است که می گویند اذن پدر شرط است این مخالف حرف امام صادق است. نگویند آقا آن حرف امام صادق با حرف امام رضا، با حرف امام باقر، باید کنار هم جمع بشوند چون آن در بین خود این ها مخالفت یعنی این روایتی که ما تصورمان این است. در بین معصومین که اختلاف نظر وجود ندارد، یک امام معصوم نظرشان این نیست که باید حتما اذن پدر باشد و یک شان بگوید بی خیال اصلا اذن پدر وجود ندارد.

پس حتما یک نکته ای وجود دارد، یا باید روایت تقیه ای باشد، یا روایت منظور دیگری دارد وقتی می گوید او صاحب اختیار خودش است و خودش ازدواج بکند یعنی چه؟ یعنی کسی که می تواند معامله انجام بدهد یعنی کسی که می تواند شهادت در دادگاه بدهد. کسی که امور زندگیش را خودش دارد اداره می کند نه پدر و مادرش. مثلا در بعضی از روایات آمده اگر این شخص:

 «مع ولدیها»

 همراه با پدر و مادرش،‌يعنی اگر این شخص خانه ای پدر و مادر دارد زندگی می کند، پیش پدر و مادر همه چیزش همراه با پدر و مادر است. در خدمت پدر و مادر هست یعنی همه امورش را پدر و مادر دارد انجام می دهد. این دارد دانشگاه درس می خواند پدر و مادر دارند خرجش را می دهند. می خواهد لباس بخرد پدر و مادر دارند برایش تهیه می کنند. امورش را پدر و مادر دارند رتق و فتق می کنند. پس اذن پدر این جا باید شرط باشد به خاطر این که وابستگی دارد.

 ولی اگر آمد استقلال کامل داشت، مستقلا خودش همه امور زندگیش را انجام می دهد خرید می کند فروش می کند، به هیچ کس هم توضیح نمی دهد کاری هم به کار کسی ندارد این شخص مستقل است و مستقلا دارد عمل می کند و این شرایط برایش نیست.

می خواستم این را عرض کنم این اقوالی که ما بیان کردیم، بینندگان عزیز اگر می خواهند با اقوال مختلف در همین یک ماجرا آشنا بشوند مقالاتی در اینترنت است یک مورد آن "استقلال دختر در ازدواج با آراء مربوط به آن" خانم صدیقه محقق نوشته است و دو فصلنامه تخصصی پژوهش های فقهی زنان و خانواده آمده است. بررسی این دسته روایات و این اقوال فقهی و این ها را در این یک موضوع یعنی این مقاله که آمده چکیده، چکیده چکیده نظرات و دیدگاهها و روایات را در این باب آورده در دوازده صفحه این مسئله را بحث کرده است آمده خلاصه قصه را مطرح کرده است. در حالی اگر کسی بخواهد به جای برسد که بتواند فتوا بدهد و نظر بدهد بتواند استنباط کند باید برود و مقدماتی را طی کند و کتبی را مطالعه کند و درس های را ببیند تا بتواند به این جمع بندی برسد چون حکم دادن کار آسانی نیست.

 همان طور که حکم یک قاضی یک نفر را به اعدام می برد یک نفر را آزاد می کند و یک نفر را سال ها در زندان قرار می دهد، آن قاضی مسؤل در مقابل آن مدتی است که او در زندان سپری می کند. پانزده سال عمر یک نفر، بیست سال عمر یک نفر یا ده سال عمر یک نفر اگر او جرم را واقعا مرتکب شده و جرمش معادل دنیایش این پانزده سال زندان و ده سال زندان است این قاضی سربلند است و اما اگر حکمش حکم به ناحق باشد با بی توجهی و با بی مبالاتی و بدون دقت در موارد مربوط به این پرونده حکم صادر کرده باشد روز به روزش را مسئول است.

شما یک انسان را 24 ساعت نگهداشتی داخل زندان نگهداشتی حق زندگی طبیعی را از او گرفتی، باید واقعا این زندانی برای جامعه خطر داشته باشد که پانزده سال لازم باشد در زندان باشد تا آسیب به مردم وارد نکند. اگر خلاف این باشد روز قیامت باید جواب بدهد. حالا اگر خلاف حکم دین کسی آمد همین طوری در مسائل شرعی نظر داد و حکم داد و فتوا داد روز قیامت باید جواب همه آن های که به این حکم عمل کردند و به این فتوا عمل کردند و مشکل برایشان ایجاد شد خلاف حکم خدا عمل کردند همه را باید روز قیامت جواب بدهد.

مجری:

استاد بسیار عالی و خیلی متشکرم، واقعا خیلی جالب است این که هیچ دانش آموزی در کلاس درس، استاد ببخشید ما در دروان قدیم وقتی یک کتاب نو به ما می دادند هیچ وسط کتاب را نگاه نمی کردیم ما دو تا جمله پیدا کنیم که ما بلد هستیم و دیگر تمام شد. این کتاب و این درسی که قرار است در طول یک سال به ما آموخته بشود یک استاد و یک دبیری باید داشته باشد یک معلمی داشته باشد و آن معلم چه سعی ها و چه تلاش ها کرده است و چه درس ها خوانده است، چه شب هایی را بیدار بوده واقعا تحقیق کرده است. استاد در این برنامه صحبت می کنند آدم اذیت می شود نسبت به این جهت که طرف چقدر راحت در انستا و در فضای مجازی می آید حرف و حدیث های را مطرح می کند، حالا مثل دوران گذشته که بعضی ها گفتند کتاب خدا برای ما بس است ما احتیاج به اهل بیت و احتیاج به استادان دین درواقع نداریم. بابا کتاب خدا هم قرار است از طریق انبیاء و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به ما آموخته بشود و ما بفهمیم و واقعا باید بفهمیم. الان هم همین طور احکام دین ما که از 1400 سال تا به الان رسیده یک متخصصینی درواقع می خواهد این را متوجه بشویم اگر متوجه نمی شویم از همین امشب متوجه بشویم و بفهمیم که این ها استادانی دارند و عزیزانی دارند که واقعا مدت ها سعی و تلاش کردند که از کلام اهل بیت مطلب را بفهمند.

استاد عزیز فرمودند از بین تمام کلام اهل بیت می آیند درواقع تحقیق می کنند، نگاه می اندازند از این امام از آن امام و بعد درواقع می آیند یک پاسخی را درواقع در بین جامعه مطرح می کنند. خیلی ممنون و متشکرم استاد از این که تا الان همراه ما بودید کلا یک دقیقه دیگر فرصت داریم، اگر صحبت پایانی است ما در خدمت تان هستیم.

استاد عباسی:

بله، جمع بندی من در این یک دقیقه این می تواند باشد که مطالب امشب ما بر این اساس بود که فقط به بینندگان عزیز عرض کنیم کسانی که ادعای مراجعه به ثقلین دارند به عنوان نو اخباری های معاصر ما این ادعا، ادعای کذب و دروغی است و خود آن ها جای که می خواهند کسانی را برای خودشان جذب کنند دقیقا مقابل اهل بیت موضع می گیرند به خاطر این که مبنای روشن و مشخصی ندارند و این بزرگترین توهین به اهل بیت است که شما بیایی هشتک برده داری بزنی برای چیزی که دقیقا از کلام امام معصوم است. ظاهر قصه مقابله با مراجع و مرجعیت و درواقع مسائل فقهی و فتوا و اهل فتوا است اما باطن قصه مقابله با اهل بیت (علیهم السلام) است. و این پایان کار این ها در دشمنی کردن با آن مطالب مربوط به شیعه به عنوان مرجعیت و فقه و فقاهت است.

مجری:

بسیار عالی خیلی متشکرم استاد، ان شاء الله در جلسه آینده ادامه بحث را خدمت شما باشیم. بینندگان عزیز از این که با ما همراه بودید بسیار متشکرم لب کلام ما در این برنامه این که سعی کنیم بیشتر اطلاع داشته باشیم بیشتر بخوانیم و بیشتر مطالعه کنیم  بیشتر کسب آگاهی داشته باشیم و بتوانیم وقتی حرفی را در فضای مجازی منتشر می کنیم درواقع کلام درستی باشد، ان شاء الله که همین طور باشد. و این که از اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) به هیچ عنوان فاصله نگیریم خداوند را به حق محمد و آل محمد قسم می دهیم ای خدای بزرگ دعای ما را بپذیر، همه باهم دیگر قسمت می دهیم ای خدای بزرگ اللهم عجل لولیک الفرج، الهی آمین، تا جلسه آینده شما بینندگان عزیز و خودم را به خدای بزرگ و مهربان می سپارم یا علی مدد و خدا نگهدار همه شما.


عصر ایمان>

پاسخ به شبهات نو اخباری ها حقوق زن خروج زن از منزل حق شوهر بر همسر اجازه ولی در ازدواج دختر