راه روشن

قسمت چهل و هشتم برنامه راه روشن با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسمی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه: تحلیل سخنان مقام معظم رهبری پیرامون وحدت

 

تاريخ: 14/ 04/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابو القاسمی

مجری: آقای محمد حسین عربی نژاد

مجری:

  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ

بینندگان عزیز و ارجمند عرض سلام و ادب خدمت شما عزیزان دارم و بسیار خوشحال و خرسندم که با برنامه راه روشن از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مهمان خانه های شما هستیم و مطابق همیشه در خدمت استاد عزیز و ارجمندم کارشناس محترم برنامه استاد ابوالقاسمی هستیم استاد عرض سلام، ادب و شب بخیر خدمت تان دارم

استاد ابوالقاسمی:

علیکم السلام ورحمة الله، أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى ‌مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ ‌الْحَسَنِ الرِّضَا وَ الْحُسَيْنِ الْمُصَفَّى، وَ جَمِيعِ الْأَوْصِيَاءِ ‌مَصَابِيحِ الدُّجَى وَصلّ عَلیٰ مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَي وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ مَوْلانا صَاحِبَ العَصْرِ وَالزمَان

عرض سلام دارم خدمت شما و خدمت همه بینندگان عزیز و گرانقدر و ان شاء الله هر کجا هستند موفق و پیروز باشند و از خدای متعال می خواهیم که به ما توفیق بدهد آن چه که حق است بر زبان ما جاری بشود.

مجری:

از شما متشکرم، بینندگان عزیز می توانید با از طریق راه های ارتباطی می توانید با ما در ارتباط باشید پیشنهاد، انتقاد یا هر نوع سوال و پرسشی که دارید با ما در میان بگذارید. ما به صورت عمومی با موضوع کلی وحدت هفته ها است که در خدمت شما و در خدمت استاد هستیم. استاد این هفته هم آیا به موضوع وحدت می پردازید یا بحث دیگری داریم؟

استاد ابوالقاسمی:

عرض کردیم که یکی از مطالب مهمی که هست مسئله نظرات و دیدگاه های مقام معظم رهبری (حفظه الله) در مورد مسئله وحدت است. عده ای که ما به صورت مفصل به تبیین دیدگاه هایشان پرداختیم آمدند و پشت سنگر مقام معظم رهبری خودشان را پنهان کردند و به دروغ خودشان را در این سنگر نشان می دهند و موجبات درگیری های درون شیعی را فراهم آوردند و مطالبی را مطرح می کنند که با نظرات ایشان هم، سازگاری ندارد.

در همین زمینه ما برای این که نشان بدهیم، دیدگاه های مقام معظم رهبری در این قضیه چیست باید آن چیزی که در کتاب ها و در سخنرانی ها راجع به بحث های اختلافی از مقام معظم رهبری با سندهای معتبر آمده است این ها را به مردم نشان بدهیم تا مشخص بشود آیا واقعاً ما داریم درست می گوییم یا آن ها درست می گویند؟

اگر آن چیزی که ما ادعا می کنیم اشتباه است نباید به فرمایشات رهبری استناد بکنیم اما اگر درست است حرف های رهبری را می خوانیم و رسوا خواهیم شد مسئله کار خیلی شاقّی نیست مسئله روشنی است. لذا به بیان فرمایشات مقام معظم رهبری می پردازیم اما اولین مطلبی که عرض می کنم خاطره ای است که هم این خاطره را آقای تیجانی ذکر کردند هم مقام معظم رهبری، خود ایشان به همین خاطره استناد کردند و این خاطره از زبان ایشان هم نشر داده شده است.

این مطلب در کتاب "سفرها و خاطره ها" آقای دکتر محمد تیجانی تونسی در این چاپش که برای مکتب قائمه اصفهان است صفحه 289 که در چاپش 281 می شود. ایشان می فرمایند "طی اقامتم در قم و در منزل شیخ علی کورانی استاد عزیز ما یک دعوتنامه اختصاصی به جهت دیدار با رهبر امت حضرت آیت الله خامنه ای به دستم رسید، و سپس آقای ابراهیمی نزد من آمدند و همراه وی و با مصاحبت آقای کورانی به تهران رفتم در آن جا وارد بیت رهبری شدیم ایشان با آغوش باز از من استقبال نمودند هم چنان که ایشان را در آغوش می کشیدم و می بوسیدم احساس کردم تمام دنیا را در آغوش کشیدم در بیت رهبری، وزیر کشور به اتفاق شیخ محمد علی تسخیری حضور داشتند. آقای خامنه ای پس از خوشامد گویی لب به سخن گشودند و به من گفتند من کتاب آن گاه هدایت شدم را 3 بار مطالعه کردم 2 بار به زبان عربی و 1 بار هم به زبان فارسی و بسیار مورد پسند من قرار گرفت؛ اما ترجمه فارسی آن را نپسندیدم لذا یکی از فضلا را که بر زبان فارسی تسلط داشت موظف کردم که ترجمه آن را با همان ویژگی معنوی که در آن لمس کردم اعاده نماید. درباره شما، خداوند را بسیار شکر می کنم که شما را بر گزید تا از جمله مدافعان حق باشید."

 نمی گویند آقای تیجانی شما مستبصر شدی این به ضرر جامعه تشیع است، اصلاً ما استبصار را ممنوع می دانیم نمی گویند شما کتابی نوشتند آن گاه هدایت شدم یعنی قبلش در چه بودم؟ حداقل اش این است که در هدایت نبودم کتابی نوشتی عنوانش این است که آن گاه هدایت شدم یعنی قبلش هدایت شده نبودم. از اول تا آخر می گوید روح کتاب را من پسندیدم روح کتاب از همان اسمش شروع می شود از عنوانش به این کتاب وارد می شویم چهره کتاب همان عنوانش است. ایشان می گوید به زبان عربی پسندیدم «ثمَ اهتدیت» نمی گویند این عنوان، عنوان بدی است می گویند ترجمه فارسی اش هم خوب نیست.

مجری:

حتی یک نفر را موظف کردند

استاد ابو القاسمی:

موظف کردند یک نفر بیاید با همان روح هدایت شدگی این کتاب را بنویسد و ترجمه بکند. و بعد می گویند "خدا را شکر می کنم که شما بر گزید تا از جمله مدافعان حق باشید." (از مدافعان حق باشید چه کسانی هستند؟) "کسانی که از رسول خدا و اهل بیت اطهار دفاع می کنند و این منصبی است که جز یگانه مردان بی همتا برای آن، برگزیده نمی شود. پس به شما تبریک می گویم آقای تیجانی"

 نگاه کنید دیگران در مورد ایشان چه می گویند؟ "سخنان ایشان چون عسلی ناب بر دلم می نشست در آن لحظات احساس آسایش و آرامش کردم حاضران که بیش از 7 نفر بیشتر نبودند به دیده تحسین و احترام به من می نگریستند طوری که وقتی از بیت رهبری خارج شدیم آقای تسخیری در حالی که آقای ناطق نوری را مخاطب قرار می داد به وی گفت آرزو کردم که رهبری اندکی از آن چه را که درباره آقای تیجانی گفته اند درباره من می گفتند."

جناب آقای تسخیری چقدر در زمینه تقریب کار کردند؟ ما که نمی گوییم کار برای تقریب بد است، بسیار عالی است. اما کار برای دفاع از حضرت علی چطوری است؟ مقایسه کنید کار برای دفاع از حضرت علی چطور و کار برای تقریب چطور، هر جفتش هم خوب است. اما آن جوری که از آقای تیجانی تقدیر کردند که آقای تسخیری گفته من آرزو کردم رهبری اندکی از آن را درباره من می گفتند. این دیدار اول بود.

 دیدار دوم چه؟ "یک هفته بعد ضمن یک هیئت رسمی متشکل از 20 شخصیت از علماء، دانشمندان، اندیشمندان و شخصیت های سیاسی به بیت رهبری رفتم، وقتی رهبری وارد شدند همه ایستادند تا به ایشان عرض سلام نمایند در این میان بهره بیشتر از آنِ من بود آن گاه که رهبری نزد من آمدند مرا در آغوش کشیدند و بوسیدند. احساس کردم که میان من و ایشان رابطه ای معنوی وجود دارد که جز من، هیچ یک از حاضران به آن دست نیافته اند، پس از سلام و خوشامد گویی نشستیم آن گاه رهبری رو به من نمودند و گفتند آقای تیجانی بفرمایید صحبت کنید. خدایا چرا این همه عنایت و احترام از جانب رهبر امت به شخص منِ حقیر می شود؟ چه کسانی حاضر بودند؟ سید فضل الله، آیت الله مشکینی، وزیر آموزش و پرورش اردن (که راجع به آن صحبت می کنیم) و بسیاری از دانشمندان مهم لبنانی در بین حاضران بودند همگان نیز آرزو داشتند که مورد توجه رهبری قرار گیرند زبانم بند آمد و فی البداهه سخنان مختصری گفتم و طی آن به خاطر عنایت و توجه ایشان و مسئولین اداره کننده کنفرانس از طرف خودم و حاضران صمیمانه تشکر کردم. پس از من، وزیر آموزش و پرورش اردن صحبت کرد."

 اولاً می دانید در بحث های سیاسی وقتی یک فردی را دعوت می کنند در بحث های جایگاه دیپلماتی شان طبیعتاً یک رتبه ای دارند وزیر را گذاشته بعد از آقای تیجانی صحبت بکند. "کسی که حسادت و کینه اش را نسبت به من پنهان نداشت و من جزء در آن جلسه که ما را در بیت رهبری کنار هم قرار دادند او را نشناختم. وی گفت ما از دولت و ملت جمهوری اسلامی به خاطر تلاش های بزرگی که برای ایجاد وحدت میان مسلمانان اعم از شیعه و سنی مبذول داشتند و هنوز هم مبذول می دارند تشکر می کنیم؛ اما در عین حال از آن ها می خواهیم که حملاتی که بعضی از متملقین نسبت به خلفاء به طور خاص و نسبت به صحابه به طور عام انجام می دهند متوقف نمایند."

خوب دقت بکنید یک وزیر اوقاف سنی دارد می گوید آقای تیجانی نسبت به خلفاء به طور خاص و صحابه به طور عام حمله انجام داده است. "حملاتی را که بعضی از متملقین نسبت به خلفاء به طور خاص و نسبت به صحابه عام انجام می دهند متوقف نمایند. زیرا این امر باعث تحریک حساسیت ها و ایجاد اختلاف و چند دستگی میان امت می شود."

آقای تیجانی می گوید: "سخنان او برای من دردناک بود دلم را پاره پاره می کرد، فهمیدم که منظور او شخص من بود نه حاضران چگونه می توانستم در چنین جمعی پاسخی او را بدهم؟ متحیر شدم لذت این شادی را که سرا پای وجودم را فرا گرفته بود بر هم زد. از این که حاضران را می دیدم که در سکوتی مهیب به سخنان او گوش می دهند دل تنگ و ناراحت شدم. در این هنگام صدای رهبر جناب سید علی خامنه ای به گوش رسید که سخنان او را قطع می کرد و گفت آن چه شیعه در گذشته و حال نوشته اند چیزی جز دفاع از اهل بیت (علیهم السلام) و بیان حقانیت و امامت آنان برای مسلمانان نیست." اگر ما گفتیم حق حضرت علی را گرفتند دفاع از اهل بیت داریم می کنیم تقصیر ما چه است که خلیفه شما حق اهل بیت ما را خورده؟ این که تقصیر ما نیست.

خدا رحمت کند مرحوم مدرس یک مطلبی می خواست از رضا شاه بگوید گفتند که پا روی دم ما نگذارید باز دفعه دوم گفتند پا روی دم ما نگذارید گفت ایشان محدوده دم شان را مشخص کنند که کجا است ما پای روی دم شان نگذاریم. ما داریم از اهل بیت دفاع می کنیم

مجری:

حمله ای در کار نیست دفاع است.

استاد ابوالقاسمی:

"اما بعضی از نویسندگان شما مطالبی در اهانت و ناسزا گویی به جمهوری اسلامی و ضربه زدن به رهبر آن (رضوان الله تعالی علیه) و شخصیت مهم آن می نویسند تا آن جا که بعضی از آن ها قائل به تکفیر ما و اخراج ما از محدوده اسلام شدند و ندیدیم و نشنیدیم که حتی یک نفر از شما این امر را با بیان یا نوشته ای تقبیح نماید."

آقای تیجانی می گوید: "از این پاسخ روشن که مرا از هر پاسخی بی نیاز کرد دلگرم شدم زیرا سنگی در دهان او نهاده که برای همیشه او را خاموش کرد. خداوند متعال را به خاطر این نعمت سپاس گفتم زیرا چه کسی مانند من است که رهبر امت متولی دفاع از من شود. ترس و دو دلی از من بر طرف شد زیرا هر از چند گاهی بعضی از منتقدان را می شنیدم که ادعا می کردند که آن چه را که من در کتاب هایم نوشتم با اهداف جمهوری اسلامی (یعنی همان بلاهای که آقا شما روش تان با روش رهبری منافات دارد چه و چه و چه) بنابراین اگر آن چه را که این ها می گویند درست بود در این صورت رهبر امت سزاوارتر بود که مرا از این نهی کنند نه این که مرا تشویق نمایند و دفاع از مرا بر عهده گیرند. هنوز من به یاد دارم و هنوز هم به یاد می آورم که وقتی دومین کتابم به نام همراه با راستگویان را به ایشان اهداء کردم ایشان توسط آقای محمود الهاشمی برای من هدیه ای فرستادند. فردی که یکی از عزیزترین دوستان من است و مرا به یاد شهید سید محمد باقر صدر می اندازد او از برجسته ترین شاگردان این شهید می باشد و همچون استادش با وجود سن و سال کمی که داشت در فقه، تبحر یافت و به مرتبه آیت الله رسید. آقای هاشمی شاهرودی (خدا بیامرز) خوشحال و شاداب نزد من آمد و کتابی را که به رهبری اهداء کرده بودم به من نشان داد و گفت بفرمایید چیزی را که آقا در این کتاب نوشته اند بخوانید. پس روی نخستین صفحه آن، چنین خواندم این کتاب یکی از بهترین کتاب های است که در طول زندگی ام آن ها را خواندم از مجمع جهانی تحقیقات اسلامی می خواهم که پس از تصحیح متن و اصلاح اشتباهات چاپی که در آن آمده است آن را تجدید چاپ نموده و منتشر کند. این را با دست مبارک خودشان «الفقیه لرحمة ربه السید الخامنه ای» بسیار خوشحال شدم از آقای هاشمی تقاضا کردم که این نسخه را به من باز پس دهد تا آن را در کتابخانه خودم نگه دارم. ایشان هم به من قول دادند که پس از اجرای توصیه های رهبری آن را به من باز گردانند و در حال حاضر این نسخه در اختیار شیخ خالد در بیروت می باشد. همچنین آقای محمود هاشمی موضوع اجرای توصیه رهبری را دنبال نمود و به این ترتیب کتاب لأکون مع الصادقین پس از تحقیق و بررسی علمی در همه روایات که در آن آمده بود به زیباترین شکل چاپ گردید. افزون بر این، آقای هاشمی جهت نشر دو کتاب..."

 خوب دقت بکنید این جا چه دارد می گوید؟ توصیه های رهبری را دنبال نمودند. توصیه های رهبری چه بود؟ "اولی "لأکونَ مع الصادقین" اصلاح و چاپ بشود، بعد جهت نشر 2 کتاب اول و دوم من در سراسر افریقا اقدام کردند. تا این که در نتیجه عده بسیاری هدایت یافتند که شمارش آن ها را تنها خالق شان می داند. من شخصاً صدها نامه از افریقیان هدایت یافته دریافت کردم که در کتاب آن گاه هدایت شدم چنین خواندند که من نام خیابانی را که در شهر «قفصه» در آن سکونت دارم به نام امام علی (علیه السلام) تغییر دادم و اکنون برادرم که به جای من در مکان قبلی سکونت دارد کار جمع آوری و انتقال نامه ها را به نشانی جدید سکونتم بر عهده دارد."

تا این جا فرمایشاتی که آقای تیجانی مطرح کردند. و چاپ هم شده و می دانید اگر مطلبی، منتسب به مقام معظم رهبری باشد و نشر داده بشود این باید حتماً با تأیید دفتر مقام معظم رهبری باشد که بگویند بله این مطلب درست است و این چنین بوده. اما آن چیزی که از خود مقام معظم رهبری...

مجری:

استاد قبل از این که وارد بشویم کتاب را برای دوستان بگویم اگر خواستند سفرها و خاطره های آقای تیجانی اسم کتاب بود که استاد نقل کردند اسم انتشارات را هم بگویید

استاد ابوالقاسمی:

انتشارات مختلفی این کتاب را نشر دادند و در اینترنت هم موجود است و می توانند به راحتی کتاب را دریافت کنند. هم در کتاب تعاملات این مطلب آمده کتاب مرجع منشور حوزه و روحانیت تعاملات دیدگاه ها و بایسته های حوزه و روحانیت از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی سید علی حسینی خامنه ای (مد ضله العالی) 14 مذاهب و ادیان. هم در این کتاب موجود است هم در نرم افزار حوزه و روحانیت که من این نرم افزار را هم باز بکنم دوستان ببینند. چون ما این ها را نشر دادیم گفتند نه شما مطالب محرمانه را نشر دادید. گفتیم رهبری جلوی چاپ کتاب آقای تیجانی را نگرفتند این مطلب به رهبری نسبت داده شده در آن کتاب علاوه بر این نرم افزار حوزه و روحانیت بر گرفته از رهنمودهای مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه (مد ضله العالی) و دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای و khameneibook.ir یعنی یک چیز مخفی نیست در این جا فرمایشات زیادی دارند که برخی آن را خدمت بزرگواران بیان می کنم. این مطالبی که راجع به آقای تیجانی فرمودند من از روی تعاملات نمی خوانم از روی نرم افزاری که خود دفتر مقام معظم رهبری نشر دادند ماها را متهم به نشر مطالب محرمانه می کنند ولی نه در سایت هست هر کسی بخواهد می تواند این را بخرد.

"ببینید یک نفر کتاب «ثم أهتدیت» نوشت این کتاب در محیط های اهل سنت آن چنان تأثیری گذاشت که 10- 12 سال پیش یک عده از روشن فکران درجه یک سنی از کشورهای مراکش، تونس، الجزائر، سوریه و پاکستان و جاهای دیگری که به مناسبتی به ایران آمده بودند با من ملاقات کردند. این ها غالباً افراد صاحب نام و مشهوری هم بودند آن ها را می شناسید مثلاً مدنی از الجزائر مطالبی بیان کردند از جمله مطالب آن ها این بود که به ما گفتند شما جلوی نشر «ثم أهتدیت» را در افریقا بگیرید. شما ببینید مسئله چقدر مهم است که جمعی از روشن فکران درجه یک دنیای اسلام که غالباً هم مال آن منطقه بودند در ملاقات با من یکی از مطالب شان این است گاهی اوقات یک کتاب این جور نفوذ می کند. این جور کتابی بنویسید من همان وقت به آقای تیجانی پیغام دادم گفتم شما هر تعدادی که خواستید «ثم أهتدیت» را چاپ کنید خرجش با من او هم تشویق شد کتاب بعدی را نوشت، کتاب بعدی را نوشت."

 ببینید باید کار کرد کار کردن را رهبری چه می دانند؟ نشر کتاب های مثل «ثم أهتدیت» در بین اهل سنت! آن وقت حالا مقام معظم رهبری هم فکر ما هستند (یا این جور بگوییم) آیا ما هم فکر مقام معظم رهبری هستیم یا آن های که ما را متهم می کنند هم فکر ایشان هستند؟ این ها هم مطالب محرمانه ای نیست نرم افزار و کتاب های است که خودشان چاپ کردند بیرون دادند. من غصه می خورم یک عده بعد از نشر این مطالب از نرم افزار خود ایشان به حرف آن طرف مقابل که این ها محرمانه ها را نشر دادند، یک سوال از خود ما بکنید کجا داریم نشرش می دهیم؟ البته یکی دو نفر آمدند گفتند شما از کجا نشر دادید؟ گفتیم این نرم افزارش بروید سی دی اش را بخرید از اینترنت هم می شود خرید این هم کتاب همه اش هست چیز عجیب و غریبی نگفتیم.

فقط این قدر از جهت رسانه ای گفتند شماها ضد انقلاب و ضد چه و چه هستید همه باورشان شده نه آقا این طور نیست. رهبری می فرمایند باید کار کرد. آن وقت باید کار کردش چه است؟ باید کار کرد نشر کتاب «ثم أهتدیت» کجا؟ در افریقا خرجش هم با من، شما چقدر حاضر هستید این طوری که رهبری گفتند باید کار کرد، کار بکنید. شما جرأتش را دارید این طور کار بکنید یا خیر؟ نه این ها فقط این که رهبری، رهبری می گویند یک لقه لقه لسانی دارند در عمل دنبال و پیرو فرمایشات ایشان نیستند؛ پس ما از اصلش یک نمونه اش را گفتیم که دیگر خیلی روشن است (یعنی یک نمونه خیلی واضح) اما برویم دیدگاه های ایشان را ببینیم چیست؟

در سایت KHAMENEI.IR بیانات در دیدار جمعی از مردم روز عید غدیر راجع به عید غدیر صحبت می کنند "غدیر بخش عمده ای از شناسنامه شیعه است اصلاً‌ شناسنامه شیعه است غدیر، جزو مظاهری است که پیرامون آن فکر کردن امروز به جامعه اسلامی و بخصوص به مردم و کشور ما خیلی کمک می کند برای این که راه درست حرکت را گم نکند. این که امام بزرگوار ما و پیش از ایشان بسیاری از بزرگانِ فقهاء بر روی مسئله وحدت دین و سیاست و اهمیت مسئله حکومت در دین تکیه می کردند ریشه اش در تعالیم اسلام و از جمله در درس بزرگ غدیر است." یعنی ما از غدیر می توانیم وحدت یاد بگیریم این را همه کسانی که با غدیر ارتباط دارند می فهمند بعد در ادامه این یک درس برای شیعه است یا امت اسلامی؟

مجری:

امت اسلامی

استاد ابوالقاسمی:

"فقط یک حافظه تاریخی و خاطره مربوط به قرن های گذشته نیست نشان می دهد که برای اداره جامعه اسلامی و جوامع اسلامی و امت اسلامی معیارها این است خدا پرستی در راه رضای خدا مجاهدت کردن، جان و مال را به عرصه آوردن، از هیچ سختی و مشکلی روی گردان نبودن، از دنیا اعراض کردن این قله، امیر المؤمنین است. شاخص، وجود امیر المؤمنین است. این درس بزرگ غدیر است."

بعد در ادامه می گوید "آن چه ما امروز باید به آن توجه بکنیم این است که شیعه این عقیده را برای خود مثل جان عزیزی در طول قرن های متمادی حفظ کرده است. با وجود دشمنی که شده است که این دشمنی ها را کم و بیش همه می دانند چقدر ظلم کردند. چقدر فشار آوردند. چقدر اختناق ایجاد کردند. شیعه این عقیده را حفظ کرد معارف تشیع را گسترش داد. فقه شیعه، کلام شیعه، فلسفه شیعه، علوم گوناگون شیعه، تمدن شیعی، فکر رافی شیعیان. بزرگان شیعه و برجستگان شیعه در تاریخ اسلام درخشان است بنابراین این عقیده ای است که شیعه آن را حفظ کرده است و حفظ خواهد کرد. توجه بکنید که این اعتقاد مایه ای دعوا و نزاع نباید بشود." (جنگ نشود) این هم حرفی است که ما سال ها گفتیم و تکرار کردیم و باز هم تکرار می کنیم. این نباید مایه جنگ بشود.

اما در ادامه می فرماید: "شیعه منطق قویی دارد استدلال متکلمین شیعه و علمای شیعه درباره مباحث تشیع استدلال های پولادین و محکمی است اما این ربطی ندارد به این که در دنیای تشیع شروع کنند به این که مخالفان خودشان بد گویی کردن و اهانت کردن و ایجاد دشمنی کردن. آن هم در مقابل همین طور و آتش دعوا درست کنند. ما اطلاع داریم بنده هم امروز اطلاع دارم هم از گذشته اطلاع دارم که پول ها دارد خرج می شود برای این که، این ها کتاب فحش و دشنام و تهمت علیه این ها بنویسند. پول هر دو را یک مرکز می دهد پول هر دو کتاب و نشر هر دو از یک جیب خارج می شود"

 اما این جا فحش و دشنام و تهمت بود. استدلال منطقی چه؟ "استدلال منطقی هیچ اشکالی ندارد کتاب ها بنویسند" مگر «ثم أهتدیت» خودشان خرج نکردند استدلال منطقی بود "استدلال کنند علمای ما نوشتند امروز هم می نویسند و بنویسند ما در فروع، در اصول، در بسیاری از مسائل نظرات مستقل شیعی داریم این ها را استدلال کنند بیان کنند. آن چه که غیر از این ها است با دروغ و فحش و دشنام و تهمت نه با استدلال های منطقی رد کنند هیچ مانعی ندارد. این غیر از اهانت کردن، بد گویی کردن، دشمنی درست کردن است به این باید توجه کرد."

 پس این یک کلام خیلی صریح است بحث های علمی هیچ مانعی ندارد منطقی اگر باشد یک سوال حضرت علی (علیه السلام) با دشمنانش منطقی بحث می کرد یا فحاشی می کرد؟

مجری:

قطعی منطقی

استاد ابوالقاسمی:

کسی می تواند بگوید غیر منطقی بوده اما (حسود را چه کنند کوز خود به رنج در است) چه کار کند یک عده هر چه بگوید آن ها دشمنی می کنند این که تقصیر حضرت علی (علیه السلام) نیست بگویید علی جان، شما حق را نگویید چون یک عده دشمنی می کنند. می شود همچنین حرفی به حضرت علی زد؟ نه.

آخر می گویند شما جواب بدهید این دشمنی درست کردن است نه آن دشمنی درست کردنی را رهبری دارند می گویند که بدون دلیل باشد. مگر در همان جلسه وزیر آموزش و پرورش اردن دشمن آقای تیجانی نشده بود؟ این دشمنی چه بود؟ مگر به خاطر استدلال بود یا به خاطر فحاشی بود؟ رهبری که می گویند شما نگذار دشمنی ایجاد بشود به آقای تیجانی نمی گفتند آقای تیجانی این کتاب شما دارد دشمنی ایجاد می کند. از او دفاع هم کردند دو دو تا چهار تا است اصلاً‌ ایشان مقوله توهین را از منطق جدا می دانند و دشمنی را جایی که ناشی از منطق و استدلال باشد اصلاً‌ دشمنی حساب نمی کنند. این را خباثت طرف مقابل می دانند شما دارید خباثت می کنید که این طور تعامل می کنید این که تقصیر ما نیست. چون به آن آقا بر می خورد پس ما حق را نگوییم اگر این طور باشد در خیلی از مسائل سیاسی رهبری حق را نگوید چون به یک عده دیگر بر می خورد همچنین کاری می کنند.

پس آن مثالی که در مورد آقای تیجانی اول نقل کردیم برای همین بود که ببینند یک دعوایی رخ داده ولی این دعوا را دشمنی درست کردن نمی داند، می گوید اهانت کند ایجاد دشمنی کند فحش و دشنام و تهمت بنویسد اما اگر استدلال منطقی بود حالا طرف مقابل با استدلال منطقی دشمن شد آن موقع چه؟ نه، این هیچ اشکالی ندارد و طبیعی است شما استدلال منطقی بنویسید دشمنی ایجاد می شود که شده؛ اما چون آقایان نمی توانند فرق بگذارند بین این دو نکته آن دشمنی به خاطر توهین من است، این دشمنی به خاطر استدلال منطقی من است.

مجری:

به خاطر پاسخ نداشتن است.

استاد ابوالقاسمی:

بله، چون طرف مقابل پاسخی ندارد. لذا دو تای این ها را طرف مقابل با هم یکی کرده می گوید شما دارید دشمنی ایجاد می کنید، نه خود رهبر معظم انقلاب این دو تا را از هم تفکیک کردند. این ها را نباید با هم خلط کرد که این قدر فشار دارند می آورند به کسی که پاسخ به شبهات می دهند. این یکی از عبارت های ایشان است.

مجری:

استاد یک میان برنامه ببینیم بعد در خدمت شما و بینندگان عزیز هستیم

(میان برنامه)

مجری:

 یک نقطه بیش فرق رجیم و رحیم نیست/ از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند

مجددا به برنامه راه روشن از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) خوش آمدید ادامه بحث و بیان دیدگاه های مقام معظم رهبری را داریم از لسان استاد عزیزم استاد ابوالقاسمی در خدمت شما هستیم.

استاد ابوالقاسمی:

بسم الله الرحمن الرحیم مجدداً عرض سلام دارم خدمت بینندگان عزیز و گرانقدر ما مطالب مقام معظم رهبری در مورد کتاب آقای تیجانی را عرض کردیم. و گفتیم خود آقای تیجانی هم گفته یک عده به من اشکال می کنند تو دشمنی ایجاد می کنی این ها مناسب نیست با این که رهبری فرمودند باید این ها را بین اهل سنت ترویج داد.

وقتی رهبری می گویند باید ترویج داد مگر می شود کسی مخالفت بکند؟ بله کلاس می گذارند در کلاس هایشان رسماً می گویند دادنِ کتاب های تیجانی به اهل سنت مصلحت نیست کلیپ داریم کلیپ اول را ببینیم

(کلیپ شماره 1- دوره های آموزشی مجازی وحدت اسلامی (18/02/ 1399) آقای محمد صادق حسین زاده پژوهشگر وحدت)

هدیه دادن کتاب های مثل آنگاه که هدایت شدم آقای تیجانی به اهل سنت خوب است یا مشکل وحدتی دارد آقای حسین زاده؟ گفتند که هدیه دادن کتاب «ثم أهتدیت» آقای تیجانی به اهل سنت چطور است؟ شما وقتی به یک سنی می گویی «ثم أهتدیتُ» را بخوان یعنی تو گمراهی! من می خواهم تو را هدایت کنم خودمانیم اگر کسی یک کتابی را به نام منهاج السنة به یک شیعه هدیه بده شما شاید بپذیری ولی می گویی من بروم به دهنش بزنم از ابتدا بحث، یک بحث دشمنانه ای شروع می شود یعنی می خواهم بگویم دیگر شما دوستی با طرف نداری!

استاد ابوالقاسمی:

یعنی کتابی که رهبری پول دادند نشر داده بشود این ها می گویند نه این دشمنی ایجاد می کند، اما کلیپ آقای تیجانی هم هست ماجرا را کامل تعریف کردند که رهبری چگونه با این کتاب تعامل کردند آن کلیپ را هم ببینیم

(کلیپ شماره 2 – دکتر تیجانی)

ولی به عنوان خاطره می گویم، خاطره ای برای شاد کردن دلهای مؤمنین راستگو، سید علی خامنه ای رهبر امت من را دعوت کردند افراد زیادی هم در آن مجلس بودند از جمله شیخ تسخیری، شیخ علی کورانی، ناطق نوری، علی اکبر ولایتی و خلاصه بقیه افراد. آقا دقیقا این گونه به من گفتند که این کتاب (ثم اهدیت/ آنگاه هدایت شدم) کتاب شما نیست بلکه عنایتی از عنایات اهل بیت بود. توجه کنید ایشان فرمودند من سه بار مطالعه اش کردم و خیلی خوشم آمد و بعد ترجمه فارسی آن را خواندم ولی از نحوه ترجمه اش خوشم نیامد به همین خاطر یکی از متخصصین را که مسلط به امور ترجمه است مکلف کردم که آن را خوب و دقیق ترجمه کند. و همچنین فرمودند که خدا را شکر کن که تو را برای دفاع از اهل بیت انتخاب کرد و این منصبی است که خدا...   

استاد ابوالقاسمی:

ملاحظه کردید واقعاً نظر رهبری کدام یک از این دو تا است؟ تعارف بردار نیست مشخص است با حلوا حلوا که دهان شیرین نمی شود، اتّباع از رهبری این نیست که فقط ما یک جمله از ایشان را نقل کنیم و درست هم نفهمیم چه گفته و بعد دیگران را متهم به ضد ولایت فقیه بکنیم. فرمایش دیگر ایشان در غدیر سال بعدش 1388 عید غدیر را فرمودند "عید الله الأکبر از همه اعیاد موجود در تقویم اسلامی این عید بالاتر و پر مغزتر است. تأثیر این عید از همه اعیاد بیشتر است. چرا؟ چون تکلیف امت اسلامی در زمینه هدایت در زمینه حکومت در حادثه غدیر معین شده است. امت هر وقت بخواهند هر وقت چشم خود را بر حقیقت باز کنند شاخص را خواهند دید، معیار را مشاهده خواهند کرد تردیدی باقی نخواهد ماند اهمیت غدیر این است قضیه امامت و ولایت آن چنانی که در تاریخ اسلام هم مشخص است معلوم است یک قضیه الهی است. این طور نیست که پیغمبر اکرم با محاسبه شخصی خود امیر المؤمنین را انتخاب کرده باشد اگر چه همه محاسبات شخصی هم، هر کسی را به همین نتیجه می رساند که جانشین پیغمبر، علی است، اما اقدام پیغمبر یک اقدام الهی بود. از اوائل بعثت آن وقتی که پیغمبر اکرم خود را در مکه بر قبائل گوناگون عرب عرضه کرد اسلام را بر آن ها عرضه کرد که این یک ماجرای مفصلی است در تاریخ قبل از هجرت در اوائل بعثت به این قبیله و آن قبیله رفت. این جزء مسلمات تاریخ است و مسئله شیعه و سنی در بیان این وقایع نقشی ندارد خود برادران اهل سنت این را نقل کرده اند به پیغمبر عرض کرد که ما حاضر هستیم دسته جمعی به اسلام ایمان بیاوریم به یک شرط آن شرط این است که بعد از تو این کار در اختیار ما باشد رئیس قبیله ما جانشین تو بشود. پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در پاسخ فرمودند نه «هذا امرٌ سماوی» در اختیار من نیست در اختیار خدا است. آن ها هم ایمان نیاوردند و رفتند مسئله خلافت پیغمبر بر اساس وحی الهی است حالا امیر المؤمنین را همه مسلمانان عالم در مصاحبه ها بسنجند، درست است که احادیث گوناگونی در فضیلت برخی از صحابه نقل شده است معیارها را نگاه کنند پهلوی هم بگذارند ردیف کنند این ها را با قرآن و سنت مسلم مقایسه کنند ببینند چه کسی بر گزیده خواهد شد؟"

الان ما بیاییم راجع به خلیفه پیغمبر بحث بکنیم چه فایده ای دارد؟ ابوالقاسمی راجع به این که چه کسی بعد از پیغمبر برتر بوده بحث بکنیم چه سودی دارد؟ مقام معظم رهبری هم همین بحث را کردند من این بحث را کردم در فرمایشات رهبری است. "این ها را با قرآن و سنت مسلم مقایسه کنند ببینید چه کسی بر گزیده خواهد شد؟ علم امیر المؤمنین که علم یکی از معیارها است پیغمبر اکرم درباره امیر المؤمنین طبق نقل همه مسلمانان شیعه و سنی می فرمود:

«أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا»

تحف العقول عن آل الرسول (صلى الله عليه و آله)؛ ابن شعبه حرانى، حسن بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ص430

از این بالاتر چه شهادتی؟ درباره جهاد امیر المؤمنین:

(وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)

بعضی از مردم (با ايمان و فداکار، همچون علی (علیه السلام) در «ليلة المبيت» به هنگام خفتن در جايگاه پيغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم)، جان خود را به خاطر خشنودی خدا می ‌فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.

سوره بقره (2): آیه 207

درباره مجاهدت و ایثارش درباره کسی دیگر این آیه نازل نشده درباره انفاق:

(وَيطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيتِيمًا وَأَسِيرًا)

و غذای (خود) را با اينکه به آن علاقه (و نياز) دارند، به «مسکين» و «يتيم» و «اسير» می ‌دهند!

سوره انسان (76): آیه 8

(إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ)

سرپرست و ولی شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها که ايمان آورده ‌اند؛ همان ها که نماز را بر پا می ‌دارند، و در حال رکوع، زکات می ‌دهند.

سوره مائده (5): آیه 55

همه گفتند این درباره امیر المؤمنین است این معیارها، معیارهای متعددی که در اسلام معیار برگزیدگی است و معیار برتری است علم و تقوا و انفاق و ایثار و جهاد و بقیه معیارهای که در اسلام وارد شده است همه و همه یکی یکی با امیر المؤمنین تطبیق می کنند. کیست که بتواند این چیزها را در علی ابن ابیطالب انکار کند؟"

ایشان دارند می گویند مردم، تمام صحابه را شما مقایسه بکنید برتر از همه چه کسی است؟ آقا این بحث ها الان فایده ندارد به مصلحت جامعه اسلامی نیست جناب آقای خامنه ای داری اشتباه می کنی این ها را داری نقل می کنی، چون مایی که طرفدار شما هستیم در مسئله تقریب این ها را مصلحت نمی دانیم. نه آقا مصلحت است مصلحت منِ رهبر باید تشخیص بدهم آقا این ها دشمنی ایجاد می کند. این ها می گویند علی را از بقیه برتر می دانند با ما دشمن می شوند. دشمن بشوند ما حق را نگوییم که با ما دشمن نشوند؟ ما هم اهل باطل می شویم آن موقع چه فایده ای دارد؟ فرمایشات ایشان خیلی روشن است.

دعوت ما از همه مسلمانان عالم این است که این حقایق را مورد تحمل قرار بدهند آقای سنی بیا بررسی کن ما در عالم وحدت امت اسلامی اصرار نداریم که یک فرقه عقاید فرقه دیگر را حتماً قبول کنند وحدت به این معنا نیست. وحدت به معنای این است که با عقاید مختلف، شعب مختلف مشترکات را بگیرند، موارد محل اختلاف را وسیله برادر کشی و جنگ و دشمنی قرار ندهند مسئله وحدت این است. ما می گوییم این که ما الان گفتیم حضرت علی برتر است موجب جنگ قرار ندهد شیعه کشی راه نیانداز، داریم با تو منطقی صحبت می کنیم.

اما به عنوان بیان حقیقت و طلب حقیقت یک درخواست منطقی از همه مسلمانان است، بروند تحقیق کنند ملاحظه کنند آن چه را که محققین شیعه نوشتند علمای بزرگ شیعه در زمان خود ما جمع کردند نوشته اند، تحقیق کردند در دنیای اسلام آن ها را عرضه کردند نوشته آن ها مورد تقدیر علمای اسلام،‌ روشنفکران اسلامی، برجستگان اسلام قرار گرفته است این ها را ملاحظه کنند.

چه کسانی ملاحظه کنند؟ همه مسلمانان عالم بر گردیم به وصیتنامه مرحوم امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) در وصیتنامه مگر شبیه به همین نبود؟ خط همان خط است هیچ فرقی نکرده شماهای که می گویید رهبری هم فکر شما است شما خط را دارید تغییر می دهید و جا به جا می کنید. نه این مشخص است این ها را ملاحظه کنند خودشان را محصور و محروم نکنند. آقایان مسلمان خودتان را محروم نکنید کتاب های مرحوم شرف الدین عاملی، کتاب شریف الغدیر این ها حقایقی است که جمع شده غدیر یک مسئله مسلم تاریخی است. در ده ها کتاب مرحوم امینی ده ها طریق از طُرق اهل سنت را نقل می کند که ماجرای غدیر را به همین شکل که ما نقل می کنیم نقل کرده اند.

این چیزی نیست که فقط در کتاب های ما باشد حالا در معنای مولا، بعضی ممکن است خدشه کنند بعضی خدشه هم نمی کنند. ماجرا یک ماجرای حقیقی، واقعی و بیان معیار است مشخص است که امیر مؤمنان علی ابیطالب (علیه آلاف التحیة والسلام) یک قله مرتفع است هم برای حاکم اسلامی و حکومت اسلامی هم برای فرد مسلمان!

و بعد زندگی نامه حضرت را مطرح می کند که چه اتفاقاتی افتاد؟ و بعد چرا صبر کرد علی که از کسی نمی ترسید کسی بود که اگر جلو می افتاد مطمئناً کسانی دنبال او حرکت می کردند. اما مصالح اسلامی در خطر بود.

«فَأَمْسَكْتُ [بِيَدِي‏] يَدِي حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةَ النَّاسِ قَدْ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دَيْنِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه واله وسلم)‏»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص451

دیدند مخالفین می خواهند سوء استفاده کنند لذا برای دفاع از اصل دین آمدند از حق خود گذشتند و سکوت کردند. حادثه غدیر به نگاه مرحوم علامه امینی صاحب کتاب الغدیر و بعد در نگاه مرحوم شهید مطهری (رضوان الله علیه) وسیله وحدت امت اسلامی است. گمان نکنند که حادثه غدیر مایه اختلاف است نه امروز ببینید که بیش از همیشه در گذشته هم بوده است شیعه را متهم می کنند.

این نیست که ما ابتداً برویم نه آن ها دارند ما را متهم می کنند چه کار باید بکنیم؟ ببیند مسئله تشیع بر آمده از یک اعتقاد صحیحِ سالمِ خالص نسبت به وحی الهی است این است معنای تشیع، اعتقاد به ارزش ها است اعتقاد به معیارها است ملاک قرار دادنِ معیارهای است که قرآن آن ها را ملاک قرار داده است. حالا ببینید چه می گویند؟

حالا یک مشت یاوه گوی هرزه گو در گوشه و کنار دنیای اسلام شیعه را متهم کنند به آن چیزی که فرسنگ ها از آن دور است، مسئله ساختگی بودن و جعلی بودن و بعداً به وجود‌ آمدن و سیاسی بودن و این حرف ها را پیش بیاورند نه مسئله غدیر خط بطلان بر همه این ها می کشد یعنی چه؟ یعنی اگر می خواهید غدیر مایه وحدت باشد شما بیایید با غدیر پاسخ به شبهه بدهید. طرف مقابل می گوید شما جعلی هستی جعلی باشی اخلاقت هم خوب باشد دو سال بعد بیرون می اندازنت، می گوید من جعلی می خواهم چه کار کنم بغل خودم نگه دارم. شما فرض کنید یک نفری یک سند جعلی آورده که من مالک این خانه هستم شما می دانی سند جعلی است خیلی هم خوش اخلاق تحملش می کنی مشخص است نه، وقتی اعتقاد او این است که سند من جعلی است تشیع اصلی در اسلام ندارد هر چقدر هم شما خوب با او برخورد بکن حاضر می شود ما را تحمل کند؟

مجری:

اصلا ما را نمی فهمد

استاد عبدالقاسمی:

پس چه مایه وحدت می شود؟ این ها فکر می کنند وحدت یعنی ما برویم آن ها را هر چه گفتند در بست چشم بگوییم. نه آقا وحدتی که شما می خواهید یعنی از بین رفتن شیعه و هضم شدن شیعه در آن ها است، چون او می گوید آقای شیعه من که تو را اصلاً قبولت نمی کنم به هیچ وجه من الوجوه تو را قبول نمی کنم. در چه فرضی او حاضر است من را قبول بکند؟ وقتی من اصیل بودن خودم را ثابت بکنم اگر اصیل بودن خودم را ثابت نکردم او من را قبول می کند؟ اصلاً‌ حاضر به تحمل وجود من می شود؟ نه، لذا الغدیر علامه امینی مایه رفع اختلاف می شود. رفع اختلاف از چه جهت ما دیگران را تکفیر می کنیم؟ نه، می خواهیم تکفیر نباشد او ما را تکفیر می کرد با الغدیر ثابت می کنیم که ما اصل هستیم پس ما را تکفیر نکنید. ما هم شما را تکفیر نمی کنیم و نکردیم و نخواهیم کرد مگر این که شما ناصبی و دشمن اهل بیت بشوید یا این که غالی بشوید این دو ملاک برای تکفیر در نزد شیعه بوده؛ اما از این دو ملاک شما خارج باشید مشخص است تکفیرتان نمی کنیم و نکردیم و نخواهیم هم کرد. پس این مطالبی که رهبری در مورد تشیع مطرح کردند یعنی می فرمایند وحدت این نیست که شما سکوت بکنید هیچی نگویید.

ببینیم شهید مطهری چه می گوید؟ امامت و رهبری متفکر شهید استاد مرتضی مطهری، صفحه 16 این را بارها استاد ما سرور معظم آیت الله دکتر حسینی قزوینی خواندند "ما خود شیعه هستیم افتخار پیروی اهل بیت (علیهم السلام) را داریم کوچک ترین چیزی حتی یک مستحب یا مکروه کوچک را قابل مصالحه نمی دانیم، نه توقع کسی را در این زمینه می پذیریم نه از دیگران انتظار داریم که به نام مصلحت، به خاطر اتحاد اسلامی از یک اصل از اصول خود دست بر دارند. آن چه ما انتظار و آرزو داریم این است که محیط حسن تفاهم به وجود آید وحدت یعنی این، یک محیطی بشود همدیگر را بفهمیم چرا؟ ما که اصول اهل سنت را خواندیم ما که فقه شان را خوانیدم ما که حدیث شان را خواندیم آن ها هم بیایند فقه و حدیث و اصول ما را بخوانند تا ما که از خود اصول و فروعی داریم فقه و حدیث و کلام و فلسفه و تفسیر و ادبیات داریم بتوانیم کالای خود را به عنوان بهترین کالا عرضه بداریم تا شیعه بیش از این در حال انزوا به سر نبرد و بازارهای مهم جهان اسلامی به روی کالای نفیس معارف اسلامی شیعه بسته نباشد."

بعد نظر مرحوم آیت الله بروجردی را مطرح می کند "گذشته از همه این ها طراحان فکر عالی اتحاد اسلامی که در عصر ما مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (قدس الله سره) در شیعه و علامه شیخ عبد المجید سلیم و شیخ محمود شلتوت در اهل تسنن در رأس آن قرار داشتند چنان طرحی را در نظر نداشتند که این ها هضم بشوند. آن چه که آن بزرگان در نظر داشتند این بود که فرقه های اسلامی در عین اختلافاتی که در کلام و فقه و ... با هم دارند به واسطه مشترکات بیشتری که در میان آن ها است می تواند در مقابلِ دشمنان خطرناک اسلام دست برادری بدهند و جبهه واحدی تشکیل بدهند این برزگان هرگز در صدد طرح وحدت مذهبی تحت عنوان وحدت اسلامی که هیچ گاه عملی نیست نبودند." -این یک فرمایش صحیح است - "بعد آن چه مخصوصاً مرحوم آیت الله العظمی بروجردی بدان می اندیشید این بود که زمینه را برای پخش و انتشار معارف اهل البیت در میان برادران اهل سنت فراهم کند." چرا الکی می آیید تقریب مرحوم آقای بروجردی و شهید مطهری را تحریف می کنید؟ اصلاً آن ها دنبال این نبودند.

خود مقام معظم رهبری در کتاب تعاملات منشور حوزه و روحانیت مذاهب و ادیان، بیانات در دیدار کارگزاران حج، سال 75 "یکی از اولین پیام های این انقلاب و امام بزرگوار این انقلاب وحدت بین مسلمین بود آن هم وحدت عاطفی نه وحدت دینی!" یکی شیعه است یکی سنی یکی 6 امامی است هر کس مذهبی داشته باشد از لحاظ سیاسی و عاطفی همه با هم در مقابل دشمن متفق و یکدل باشند. آقا یعنی هیچی هم نگوییم؟ نه چیزی گفتند بگویند بله می گوییم اما کسی را اجبار نمی کنیم بیاید وارد تشیع بشود. توهین نمی کنیم تکفیر نمی کنیم دشنام نمی دهیم اجبار نمی کنیم. بحث علمی است خواستی قبول کن نخواستی هم قبول نکن. خیلی روشن است یعنی واقعاً نمی فهمم چرا بعضی ها نمی خواهند این ها را متوجه بشوند عبارت دیگر در کتاب تعاملات می فرمایند "مراد و معنای وحدت اشتباه در بیان وحدت اسلامی بعضی کسان برای این که خودشان را از مصالح اختلافات مذاهب خالی کنند می گویند نه مذهب این، نه مذهب آن."

نه مذهب این، نه مذهب آن یعنی چه؟ یعنی آقای شیعه شما زیارت عاشوراء نه، شهادت حضرت زهرا نه، غدیر هم نه، چه و چه هم نه آقای سنی تو هم این و این نه "این به نظر ما درست نیست این ابداع مذهب ثالث است بعضی می گویند ما نه شیعه هستیم نه سنی. این یک مسئله ثالثی شد این اختلافات را بیشتر می کند. شیعه، شیعه باشد سنی، سنی باشد."

این دارد می گوید آقایان سنی نروید سلفی بشوید فِرق سنی هر کدام فقه و عقاید خودشان را داشته باشند شیعه هم همین طور با هم نزاع نکنند با یکدیگر درگیر نشوند. این نزاع نکنند یعنی چه؟ یعنی مطلب علمی هم نگویند؟ نه نزاع علمی را کلاً ایشان کنار می گذارد. ایشان کاری به نزاع علمی ندارد بعضی در بیان مطلب اشتباه می کنند وقتی که آن ها این حرف ها را می زنند شاید خیلی هم ساده نباشد وقتی می خواهند وحدت اسلامی را بیان کنند می گویند در صدر اسلام نه شیعه بود نه سنی، پس شیعه و سنی غلط است. نه این حرف نا درست و سستی است، بحث سر این نیست که در صدر اسلام آیا شیعه و سنی وجود داشت یا نه که بخواهیم بگوییم شیعه بود بالاخره بعد از پیامبر آراء مسلمین متفاوت شد یک عده در مسئله امامت نظری داشتند عده ای نظر متفاوت دیگر داشتند، بعضی منبع احکام الهی را یک چیز و بعضی چیز دیگری دانستند بنابراین (این عبارت را خوب دقت کنید) در اصول و فروع که از همان اول اختلافاتی بین مسلمانان وجود آمد. این که ما بگوییم در صدر اسلام نه شیعه بود نه سنی حرف غلطی است، این حرف در حقیقت به معنای نفی کردن و از بین بردن معارف و فقه و محصول فرهنگی همه فِرَق مسلمین است؛ اما این فِرَق مسلمین در چه با هم اختلاف دارند؟ (اصول و فروع) در اصول و فروع با هم اختلاف داریم نه این که فقط اختلافات مان در فروع باشد نمی شود این را مخفی کرد. بله ما با هم در فروع هم اختلاف داریم در اصول هم اختلاف داریم اما چه کار می کنیم می گوییم این ها موجب درگیری نشود می گویند در صدر اسلام نبوده پس این غلط است این خودش حرفی شبیه به توطئه است اوایل انقلاب در ایران هم بعضی آدم های کج سلیقه یا واقعاً سوء نیت دار بودند که از این حرف ها می زدند حالا هم در دنیا بعضی آدم های که اصلاً چیزی از اسلام سرشان نمی شود از این حرف ها می زنند. ما آن مطالب را نمی گوییم می گوییم بالاخره دو جریان عمده وجود دارد که جریان عمل به فقه اسلام از طریق اهل بیت تشیع است. و جریان عمل به شریعت اسلام از غیر طریق اهل بیت برادران اهل تسنن پیرو آن هستند. البته آن ها هم اهل بیت را قبول دارند منتها مثل ما انتهای سلسله را اهل بیت نمی دانند. آن ها را به عنوان راوی که ممکن است سخنی را از پیامبر نقل بکند ملاک قرار می دهند ما این طور معتقد نیستیم ما هر چه را که اهل بیت رسول‌ اکرم فرمودند، آن را حکم خدا و مثل بیان پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) می دانیم. ما آن ها را معصوم می دانیم. حالا هر کسی مبنایی دارد. ما می گوییم این دو جریان که از اوایل اسلام و بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) بودند و تا حالا هم هستند، هر کدام زندگی خود را بکنند و با هم دشمنی نکنند."

آقا باهم دشمنی نکنیم این حرف ما است. باز در ادامه می فرماید:" مسئله ای نیست که شیعه و یا سنی عقاید یکدیگر را قبول کنند نه، هرکس عقیده خودش را دارد و تابع استدلال است، برای هرکس عقیده اش درست است، مسئله این است که اصحاب عقاید مختلف بایستی به وسوسه دشمن گوش نکنند و به جان هم نیفتند باهم دشمنی نکنند، کار شکنی نکنند"

 بعد این جا را ببینید: " نه نفی تنازع نه نفی اثبات عقیده" اثبات عقیده را هم نفی نمی کنیم؛ پس اثبات عقیده تنازع نیست دوباره خوب دقت کنید این سخنرانی عمومی هم است در مقابل شیعیانی از پاکستان و اقشار مردم است سخنرانی در سال 68 است. "نه نفی تنازع و نه نفی اثبات عقیده ما می گوییم امروز نباید آتش افروزی کرد. هرکس عقیده خود را داشته باشد و آن را اثبات هم بکند، ما نمی گوییم وقتی گویندگان مذاهب مختلف اسلامی بر منابر خود قرار می گیرند استدلال نکنند و عقیده خود را اثبات ننمایند."

الان صدا و سیما جزء منابر ما است یا نه؟ در جلسه خصوصی گفتند این ها را بگویید یا در منابرتان، استدلال را اثبات می کنند، اثبات عقیده بحثی است و دشمنی کردن با طرف مقابل و همصدا شدن با استکبار جهانی و نیروها را صرف جنگ داخلی کردن بحث دیگر است. آقا می گوید روی منابرتان بیایید اثبات عقیده کنید، ما منبری بهتر از صدا و سیما داریم؟ چون می گوید اثبات عقیده را نفی نمی کنیم. بسیار مهم است. دوباره " اشتباه نشود اگر کسی برای اثبات مذهب خود تلاش علمی بکند من آن را رد نمی کنم هم شیعه، هم سنی، هم هر مؤمن به نحله‌ ی، به عقیده‌ و به طریقه‌ ی، حق دارد طریقه ‌ی خودش را اثبات کند. این، چیز دیگری است" دنبال این هستند که جنگ راه نیفتد اما اثبات عقیده حتی روی منابر به نظر ایشان اشکالی ندارد. صریح کلام ایشان است حالا یک عده ممکن است منکر بشوند تقصیر ما چه است که یک عده منکر بشوند ما که نباید تاوان کج فهمی برخی دیگر را پس بدهیم لذا این های که می آیند این فرمایشات را مطرح می کنند مشخص است دقیق فرمایشات مقام معظم رهبری را نخواندند و نمی دانند. خدمت تان هستم.

 مجری:

استاد بسیار ممنونم من یک نکته ای این جا یاداشت کردم بگویم بعد هم فکر می کنم تماس داشته باشیم که خواهیم گرفت. از کتاب امامت و رهبری که فرمودید صفحه 16 مرحوم شهید مطهری یک نکته ای یادم آمد که برنامه ای با استاد حضرت آیت الله قزوینی داشتیم ایشان همان نکته ای که شما فرمودید و آقای مطهری هم بیان کردند را گفتند و آن این بود که فرمودند متأْٰسفانه در کتابخانه های این ها کتاب های ما موجود نیست. همان مسئله ای بود که آقای مطهری هم مطرح کردند و گفتند که مطالب ما را نمی خوانند و این خیلی ضعف بزرگی است.

استاد ابو القاسمی:

من یک عبارت دیگر را هم بخوانم این عبارت را در کتاب انسان دویست و پنجاه ساله هم آورده اند، البته در منشور حوزه و روحانیت این را ما بارها خواندیم می فرماید: " مراد ما از وحدت وحدت یک جا شدن عقاید و مذاهب نیست میدان برخورد مذاهب و عقاید اسلامی و عقاید کلامی و عقاید فقهی میدان علمی است. میدان بحث فقهی است میدان بحث کلامی است. و اختلاف عقاید فقهی و کلامی می تواند هیچ تأثیری در میدان واقعیت زندگی و در میدان سیاست نداشته باشد" یعنی می شود بحث های کلامی کرد، جدی هم بحث کلامی کرد، اما هیچ تأثیری در جامعه نداشته باشد. آقا ریاست جمهوری چطوری مناظره برگزار می کنید؟ می گویید باید هم جامعه کنترل بشود، در بحث کلامی هم می شود جامعه هم کنترل بشود چه اشکالی دارد.

"مراد ما از وحدت دنیای اسلام، عدم تنازع است: (وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا) تنازع نباشد، اختلاف نباشد." اما این بحث علمی میدان کلام، میدان فقه، میدان این ها را از هم جدا کردند می فرمایند میدان بحث کلامی باشد اختلاف نباشد. آقا این یعنی چه؟ بحث کلامی که همان اختلاف است. نه آقا بحث کلامی اختلاف نیست. اختلافی که ما می گوییم اختلاف سیاسی است. شما بحث کلامی ات را بکن اما از جهت سیاسی همه به دنبال دفاع از حق و حقیقت بشوند.

مجری:

متشکرم استاد، دوست عزیزمان آقای محمدی از اصفهان تماس گرفته اند، آقای محمدی سلام عرض می کنم بفرمایید

بیننده آقای محمدی از اصفهان:

سلام شب حضرتعالی بخیر، و همچنین سلام بر استاد ارجمند جناب آقای ابو القاسمی. بنده در عرض چهار دقیقه یک جمع بندی از فرمایشات امشب شما به نظرم رسید نوشته ام خدمت تان بخوانم.

مجری:

آقای محمدی یک کمی کوتاهتر که ما تماس دوم را هم بتوانیم بگیریم.

اقای محمدی:

جناب این ها باهم متصل است اگر اجازه بدهید بین سه تا چهار دقیقه زمان می برد.

مجری:

بفرمایید

اقای محمدی:

دست شما درد نکنه ببخشید. مطلب من شعر است.

بزم سخن نام خدا دریای رحمت/ خیر الوراء احمد خداوند محبت/ برخوان علی مرتضی شیر خدا را/ تا فاطمه آن سرور نسوان جنت/ آن گه حسین و مجتبی سبط پیامبر/ انبار تابان جوان مردی و شوکت/ عطر گهر افشانی آن خمس طیبب/ در راه روشن آمده عرفان و حکمت/ آموزش اثباتی و دور از مطاعن/ روشنگر پیر و جوان اهل دقت/ اتمام حجت ساز و کار هوشمندان/ مفهوم و معنای درست راه وحدت/ از جزبه ای برهان نقد و دلنشینش/ مسرور سازد شیعیان با اهل سنت/ اجرای زیبا و هدف مند و متینش/ ره می گشاید سوی ارکان سعادت/ بر پشت صحنه عارفان این عزیزان/ خواهیم خوشنودی ز شهباز رسالت/ این ها همه آثار ناب اهل بیتند/ پاینده بادا مشعل نور هدایت/ همراه مکتب هست صدها بیمه نامه/ قم، کربلا، مشهد، نجف روضه شهادت/ شب های پیشاور چنان شبهای مکه/ ثم اهتدیت آن متون با صراحت/ این کاروان دارد هزاران بیمه نامه/ خیبر، احد تا بستر خواب نبوت/ از زینبیه تا یمن، لبنان و بحرین/ خون سلیمانی جهاد و استقامت/ در جمکران، یثرب، سامرا کاظمیه/ ندبه، توسل نذر و قرآن و زیارت/ از جامعه، عهد و کمیل و آل یاسین/ تا اجتهاد زنده تفسیر و فقاهت/ عباس، اصغر حجر عمار و ابوذر/ زهرا، رقیه، زینب و شهر اسارت/ آتش فدک در گه غدیر و تازیانه/ بخ سقیفه زخم و شورای خلافت/ عبدالعظیم، شه چراغ، ری و شیراز/ شمس ولی عصر خورشید ولایت/ این جا بود دُرْ بهادار و درخشان/ با آن براهین قوی طوق بصیرت/ از کج دهن ها روی خاموشی نگیرند/ چون منقضی تاریخ جولان بطالت/ چون کوکب دری بود مشکات و مصباح/ رخشندگی شان پر کشد تا بینهایت. و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین. عفو بفرمایید

مجری:

متشکرم اقای محمدی از شما مرحبا به شما و این قصیده ای بلند و رسایی که سروده بودید ان شاء الله که صله را از دست بابرکت امیر المؤمنین بگیرید و ما را هم دعا بکنید. تماس بعدی آقای امین از اردبیل هستند. آقای امین سلام شب شما بخیر بفرمایید. ارتباط ما با اقای امین بر قرار نشده، استاد تا با ایشان دوباره تماس بگیرند فکر می کنم فرصت برای جمع بندی و یا نکته ای که دارید بفرمایید

استاد ابو القاسمی:

ما تا این جا آن چیزی که مشخص بود چند تا از اصطلاحاتی که در فرمایشات مقام معظم رهبری (حفظه الله) آمده تا این جا معنایش مشخص و معلوم شد. یک: این که می فرمایند اختلاف نشود، اختلاف را چیزی می دانند که ناشی از توهین یا بی ادبی و دروغ باشد. اما اگر چیزی ناشی از مطالب علمی و استدلال علمی باشد اساسا آن را مایه اختلاف نمی داند اصلا اختلاف به حساب نمی آید. دوم: می فرمایند اتفاقا بحث های علمی باید باشد این بحث های علمی فایده اش چیست؟ اگر ما بحث علمی نداشته باشیم ما را تکفیر می کنند، بحث های علمی جلوی تکفیر ما را می گیرد. موجب می شود بفهمند که نه ما ادله داریم ما منطق داریم ما به اصولی استناد می کنیم که این اصول با مدارک موجود در نزد طرف مقابل هم قابل اثبات است.

مسئله سوم: ما خودمان این مسائل را مطرح می کنیم، دیدید که مقام معظم رهبری رسما فرمودند برتری حضرت علی را من دارم برایتان ثابت می کنم، در علم از همه برتر بوده، در شجاعت از همه برتر بوده در تقوا از همه برتر بوده و دیگر مطالبی که مطرح کردند. این ها را بیان فرمودند. ما هم باید تابع ایشان باشیم.

با توجه به این مقدمات پس چیزی که به عنوان وحدت از زبان ایشان تا حالا ترسیم می کردند مشخص است چیز صحیحی نبوده است، با توجه به همین قضیه ما قبلا گفتیم مرحوم آیت الله مصباح هم تأکید کردند که آقا وحدت فی نفسه حسن ذاتی ندارد بلکه آن محور وحدت است که نشانگر حسن بودن و یا نبودن وحدت می شود. در کتاب تعاملات می آیند محور وحدت را بیان می کنند آقا وحدت می خواهد بشود وحدت روی چه باید باشد؟ محوریت ثقلین، آقا این خصوصی و محرمانه است؟ نه می آیند به کنگره بزرگداشت آیت الله العظمی بروجردی و علامه شلتوت بیان می کنند. "با تمسک به قرآن و سنت قطعی نبوی مانند حدیث ثقلین و تبعیت از اهل بیت (علیهم السلام) راه روشنی در برابر ما قرار می گیرد. اگر این ها نباشد ما به راه روشن نمی رسیم محوریت با ثقلین است. در صدر فعالیت های مرحوم آیت الله بروجردی (رضوان الله تعالی علیه) برای تقریب آن طور که من شنیدم و تا حدودی اطلاع دارم توجه به حدیث ثقلین بود که بین مذاهب مختلف اسلامی مورد اتفاق است، متواترا آن را نقل کرده اند به همان شکلی که شیعه آن را نقل کرده است کتب برادران اهل سنت هم پر است. اگر چه به شکل دیگری هم نقل کردند اما مهم این است که ما محور وحدت را حدیث ثقلین قرار بدهیم."

دوباره محور وحدت چه است؟ "محوریت اهل بیت از جمله عواملی که می تواند محور این وحدت قرار گیرد و همه مسلمین می توانند بر آن اتفاق نظر کنند تبعیت از اهل بیت پیغمبر است." یعنی چه؟ باید بگوییم اقایان سنی بیایید از اهل بیت تبعیت کنید، مسلمین باید در عمل به کلام ائمه (علیهم السلام) و اهل بیت پیامبر اتفاق کلمه کنند این یکی از وظایف وحدت است. دستگاه خلافت بنی عباس و مقداری هم بنی امیه طوری ترتیب دادند که معارف اهل بیت را از ذهنیت های دنیای اسلام بیرون کنند لذا روایت آنان کم نقل شده است"

آقا می خواهید وحدت ایجاد بشود ثقلین و اهل بیت (علیهم السلام) این راهی است که برای وحدت به ما داده اند.

مجری:

ممنون و متشکرم استاد تماس را هم بگیریم فکر می کنم اقای امین روی خط ما هستند اقای امین سلام به شما بفرمایید

بیننده آقای امین از اردبیل:

سلام علیکم خسته نباشید وقت شما بخیر، عذر می خواهم دو تا شبهه داشتم یک در مورد این که مقام معظم رهبری گفتند ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است برایم جای سوال شده است که چطور می شود ولایت شخص غیر معصوم همان ولایت معصوم را دارد؟

استاد ابو القاسمی:

شما ولایت پیغمبر را همان ولایت خدا می دانید یانه؟

اقای امین:

بله مسلما چون در قرآن آمده است (أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ)

استاد ابو القاسمی:

سوال چطور می شود ولایت یک فرد غیر مستقل ولایت همان فرد مستقل باشد؟

اقای امین:

منظور تان از چه جهت است؟

استاد ابوالقاسمی:

خدا تنها مستقل در عالم است و پیغمبر غیر مستقل است. خدا هر آن چه دارد از خودش است و پیغمبر هر آن چه دارد از خدا دارد. می شود ولایت پیغمبر همان عین صد در صد ولایت خدا باشد؟

اقای امین:

به هر صورت مطمئن نیستم

استاد ابوالقاسمی:

اگر بخواهی این طوری نگاه کنی با این دید بخواهی نگاه کنی، بین ولایت پیغمبر و خدا هم باید فرق بگذارید، اما اگر مقصود این باشد در طول و در راستای همان ولایت است خود شما ولایت پیغمبر را همان ولایت خدا می دانید. ما ولایت فقیه را در طول و در راستای ولایت پیغمبر (صلی الله علیه واله وسلم) می دانیم همان است فقط این لامپی که الان روشن است همان انرژی است که در کل عالم خورشید دارد جریان می دهد ولی این چه درجه و آن چه درجه است! باهم خیلی فرق می کنند.

این که این همان است از همان جنس است دلیل نمی شود مساوی همان باشد هیچ کس ادعا نمی کند که ولایت یک فقیه دقیقا از جهت مقدار هم مساوی است. نه این همان است از همان جهت است همه هم قبول داریم مشکل ندارد.

مجری:

آقای امین سوال دیگری هم داشتید؟

اقای امین:

دست شما درد نکنه، سوال بعدی من در مورد این است که امام راحل گفتند حفظ جمهوری اسلامی از حفظ جان یک نفر ولو امام زمان هم واجب تر است این موضوع را استاد طیب نیا بیش از ده دقیقه نقد کردند می خواهم بدانم نظر شما در این مورد چه است؟

استاد ابو القاسمی:

کلام مرحوم امام خیلی مشخص است یک فرض خاص را گفتند یک جایی را می گویند که یک امام دیگر هم است دو تا معصوم هستند و در آن جا حفظ جان یکی از امام ها، حالا اگر من عین عبارتش را بیاورم ایشان می آیند دو تا فرض را مطرح می کنند.

مجری:

آقای امین پاسخ سوال تان را از گیرنده ببینید در خدمت شما هستیم متشکرم

استاد ابوالقاسمی:

این را من داشتم، دقیقا بعدش می آیند یک مثال دیگری می زنند و در آن مشخص می شود این چیزی که ایشان مطرح کردند درواقع یک حالت خاص است نه در همه حالات.

مجری:

تا عبارت را استاد پیدا می کنند من تشکر می کنم از هر دو تا دوست عزیزمان که با ما تماس گرفتند مخصوصا اقای محمدی عزیز که آن قصیده بلند را گفتند و ما کام مان شیرین شد. خدمت تان عرض کنم همچنان با ما می توانید در ارتباط باشید و استاد عزیز حتما پاسخگوی سوالات شما هستند و از کلاس درس ایشان بهره می بریم.

استاد ابوالقاسمی:

من الان صحیفه امام را باز می کنم تا ببینیم در ادامه ایشان چه فرمودند. مثالی که زدند خیلی مثال روشنی است نگاه کنید می فرمایند این تکلیف الهی است برای همه تکلیف های است که خدا دارد یعنی حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد اهمیتش بیشتر است برای این که (خوب دقت کنید) امام عصر هم خودش را برای اسلام فدا می کند؛ یعنی فرضی را دارند مطرح می کنند که اگر امام زمان جانش را فدا نکند اسلام از بین رفته است. این دقیقا بر می گردد به همان فرمایشی که مرحوم امام داشتند که اگر الان ما قیام نکنیم اسلام از بین می رود همان سخنرانی اول شان که فرمودند امروز تقیه حرام است. به نظرم این را در یکی از صحبت هایش خواندیم.

ایشان می گویند فرضی است که اگر جمهوری اسلامی نباشد کل اسلام از بین می رود، در این جا امام زمان چه کار می کند؟

مجری:

ایشان هم جانشان را فدای اسلام می کنند.

استاد ابوالقاسمی:

فدای جمهوری اسلامی در آن فرض می کنند. این مثالی که مطرح می کنند مشخص است. بعد می گویند همه انبیاء از صدر عالم تا حالا که آمدند برای کلمه حق و برای دین خدا مجاهده کردند و خودشان را فدا کردند. پس جمهوری اسلامی آن جنبه ذاتی ندارد. چرا در این جا می گویند حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر اهمیتش بیشتر است؟ می گویند چون الان وضعیت طوری است که اگر جمهوری اسلامی نباشد اسلام به خطر می افتد اصلا اسلامی نیست. لذا این قیدی که خودشان آوردند مفسر کلمات است. متأسفانه قید آخر را نمی خوانند و دچار مشکل می شوند.

مجری:

استاد خیلی ممنونم، ممنون از شما که مثل همیشه پاسخ عزیزان را دادید و ممنون از شما بینندگان عزیز که در این برنامه هم با ما همراه بودید.

علی امام من است و منم غلام علی/ هزار جان گرامی فدای نام علی

التماس دعا و تا برنامه دیگر خدا نگهدار.


راه روشن>

وحدت نظرات مقام معظم رهبری