راه روشن

قسمت پنجاه و یکم برنامه راه روشن با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسمی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه: راه روشن (نقد شبهات اقای هالو در موضوع دین)

 

تاريخ: 01/ 06/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابو القاسمی

مجری: آقای محمد حسین عربی نژاد

مجری:

آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت/ آخری نیست بر این گریه بی پایانت/ زهر هرچند که یک روز به دادت آمد/ تو چهل سال به لب آمده هر شب جانت/ غیر زینب چه کسی درد تو را می داند/ که چه آورده خرابه به دل ویرانت!

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ؛ بینندگان عزیز و ارجمند سلام و عرض تسلیت به مناسبت شهادت امام الساجدین حضرت زین العابدین (علیه السلام) خدمت شما عزیزان در شام شهادت حضرت سجاد میهمان خانه های شما از شبکه جهانی حضرت ولی عصر با برنامه راه روشن هستیم، امیدوارم که امشب هم بیننده ما باشید و تا آخر ما را همراهی کنید در خدمت استاد عزیزم استاد ابوالقاسمی عرض سلام و شب بخیر دارم

استاد ابوالقاسمی:

علیکم السلام ورحمة الله، أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى ‌مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ ‌الْحَسَنِ الرِّضَا وَ الْحُسَيْنِ الْمُصَفَّى، وَ جَمِيعِ الْأَوْصِيَاءِ ‌مَصَابِيحِ الدُّجَى وَصلّ عَلیٰ مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَي وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ مَوْلانا صَاحِبَ العَصْرِ وَالزمَان

عرض سلام دارم خدمت شما و خدمت همه بینندگان عزیز و گرانقدر ان شاء الله که موفق باشید و ایام شهادت امام زین العابدین (علیه السلام) را خدمت شما و همه گرامیان بیننده این برنامه تسلیت عرض می کنم خدمت تان هستم.

مجری:

بسیار متشکر از شما بینندگان عزیز هم التماس دعای خیر داریم در هر برنامه و هر مراسمی که در ایام محرم و صفر و ایامی که اربعین هست ان شاء الله ما و دوستان عزیز مان را در شبکه فراموش نکنید. استاد در خدمت تان هستیم با طرح یک شبهه و پاسخ به آن که فکر می کنم در رابطه با شخصی به اسم آقای محمدرضا عالی پیام که تخلصش هم هالو هست در خدمت تان هستیم.

استاد ابوالقاسمی:

بسم الله الرحمن الرحیم در ایام محرم یک سری کلیپی از آقای عالی پیام پخش شده که در آن واقعاً به قول عرب ها حبلُ و نابِل را به همدیگر خلط کرده رَطْبٍ وَ يابِس‏ را به هم خلط کرده هر آن چه که توانسته غلط و درست تا بگوید بله کربلا تقصیر همان کاری است که پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) کرده اگر در یک دورانی می گفتند:

«قتل الحسين بسيف جده»

مهذب معجم المناهي اللفظية؛ للشيخ بكر بن عبد الله أبو زيد، هذبه، عبد الباسط بن يوسف الغريب، عمان - الأردن - (ج 1 / ص 145)

پیغمبر شریعت درستی داشت و حسین با شریعت جدش شهید شده (کشته شده) این آقا می گوید نه اصلاً‌ جدش هم کار خیلی بدی انجام داده و اساس صحبت هایش در آن برنامه ای که دارد (نزدیک به 2 ساعت صحبت کرده) نقد یا تعلیقه هایی بر کتاب فاجعه جهل مقدس آقای سید مصطفی محقق داماد است. که حالا البته ما بر مبانی آن کتاب نقد های داریم. گزاره هایی که مطرح کرده خیلی هایش گزاره های درستی است. اما مبانی و جهت گیری هایش اشتباه است و برخی از این مبانی و جهت گیری های اشتباه هم سبب شده است که آقای عالی پیام بیاید و بر اساس همان ها دین اسلام را زیر سوال ببرد.

 من اجمالاً برخی از اساسی ترین شبهاتی که مطرح کردند را بیان می کنم. یک: آقای محقق داماد این چنین گفته دین بدون شناخت و معرفت بدتر از بی دینی است. یعنی اگر شما بی دین باشید خیلی بهتر از این است که دین بدون معرفت و دین بدون شناخت داشته باشی این یکی از مبانی فرمایشات آقای محقق داماد در آن کتاب است بر اساس همین، آقای هالو ادعا کرده می گوید وقتی که بی دینی بهتر است دینی هم که الان داریم نتیجه اش از اول تا آخر در کل عالم نگاه می کنیم فقط یک دانه حضرت علی با یک دانه پیغمبر داریم تازه پیغمبر و حضرت علی را هم زیر سوال می برد. پس این دین نتیجه خوبی نداشته است.

 چرا اصلاً‌ دیندار باشیم؟ بی دین باشیم بهتر است اگر ما بگوییم دو تا نتیجه خوب فقط داشته دو تا حاکم خوب کلاً این دین داشته پیغمبر و حضرت علی (علیه السلام) هستند چرا ما اصلاً به سمت این دین بیاییم؟ بگوییم این دو هم نبودند باز هم چرا سمت این دین بیاییم؟ در هر صورت اغلب نتایج این دین، جنگ و خشونت و این ها است. عرض کردیم اساس این تفکر بر یک مبنای اشتباه است که چه کسی گفته دین بدون معرفت بدتر از بی دینی است؟

مجری:

اصل این را اول می خواهیم پر رنگ کنیم

استاد ابوالقاسمی:

این را شما از کجا آوردید؟ اتفاقاً بر عکس است بی دینی خیلی بدتر از دین بدون معرفت است. اما بی دینی دو جور می شود یک بار بی دینی که اصلاً تظاهر به دین هم نمی کنی، یک بار بی دینی که تظاهر به دین می کنی و معرفت به دین هم داریم. فقط دو شکل نداریم بگوییم یک: دین بدون معرفت. دو: بی دینی بدون معرفت، بی دینی با معرفت نمی شود؟ حالت سومش را چرا مطرح نمی کنید؟

آن مسئله ای بی دینی خودش دو حالت دارد بی دینی با معرفت، بی دینی بدون معرفت؛ بی دینی با معرفت و شناخت (چو دزدی با چراغ آید/ گزیده تر برد کالا) امیر مؤمنان علی (علیه السلام) راجع به خوارج فرمودند بعد از من با خوارج نجنگید چرا؟

«ليس من طلب الحق فأخطأه كمن طلب الباطل فأدرك»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص744

کسی که دنبال حق بود راه را اشتباه رفت (یعنی خوارج) مثل کسی که دنبال باطل بود و می دانست و به آن هم رسید نیست (یعنی معاویه). خوارج نسبت به معاویه خطری ندارند خطر معاویه خیلی بیشتر است. معاویه در یک برهه از خطر خوارج استفاده کرد تمام؛ اما خطر خودش خیلی بیشتر است «معاویه کالشیطان الرجیم» و آن حرف های دیگری که حضرت زدند و عبارت های دیگر

«مَا أَسْلَمُوا وَ لَكِنِ اسْتَسْلَمُوا‏ وَأَسَرُّوا الْكُفْرَ»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص374

این آدم اگر دین هم نداشت همان آدم است فرق نمی کند باطنش که شما می گویید تغییر ایجاد نمی شود، باطن دین داشته باشد یا نداشته باشد فرقی نمی کند پس ما دو گروه آدم داریم آدم های با معرفت و بی دین و آدم های بی معرفت و بی دین. در طرف مقابل آدم های با دینِ با معرفت و آدم های با دین بی معرفت؛ آدم با دینِ‌ با معرفت از همه بهتر است. بعد از او آدم بی دین بدون شناخت (خالی الذهن است) کار خاصی نمی کند. بعد از او آدم دیندار بدون معرفت که خوارج و امثالهم می شود. و بعد از آن می شود آدم بی دین با معرفت شیطان راه گمراه کردن را بلد است امثال کسانی که آمدند دین ها را و راه های درست را و کارهای خوب را (اصلاً فرض کنید دین هم نباشد) با معرفت می داند راه درست چه است، اما راه درست را به سمت انحراف می کشاند. اصلاً فرض کنیم دینی هم در کار نیست یک راهکار خوبی داری یکی با معرفت بیاید آن راه خوب را خراب کند حکمش چه است؟ این بدتر است یا آن کسی که دیندار و بی معرفت است خودتان قضاوت کنید دو دو تا چهار تا است بنابراین شما از اساس پیش فرضت یک پیش فرض اشتباه است. وقتی گفتیم اصلاً مبنای کل صحبت هایش (نزدیک به 2 ساعت صحبتش) همین یک جمله بود که این یک جمله هم غلط است.

 اما من سوالی دارم شما یک مصداقی را نخواستی مطرح کنی. مصداق بی دینی که می داند، بی دینی که راه را دانسته و دانسته دارد به سمت گمراهی می رود. از روی علم و معرفت دارد به سوی گمراهی می رود کسی که چشمش را بسته خودش را به خواب زده چنین فردی را چطوری می شود تشخیص داد؟ راه تشخیصش چه است؟ کسی که خودش را به خواب زده از کجا می دانیم خودش را به خواب زده؟ چند بار صدایش می کنیم اگر با کارهایی که یک خوابیده را صدایش کردی یک ذره آب روی صورتش پاشیدی بلند نشد یعنی چه؟ خودش را به خواب زده است.

اگر این، یک جوری خوابیده که هیچ آدمی این مدلی نمی خوابد مثلاً ایستاده یک پایش را هم بالا برده باشد خودش را به خواب زده باشد اصلاً معنی دارد؟ نگاهش کنی می فهمی خودش را به خواب زده بعضی افراد هستند یک علامت های دارند برای این که خودشان را به خواب زدند که در آن دسته چهارم می شوند که از همه پست تر هستند.

مجری:

بی دینی که معرفت دارد.

استاد ابوالقاسمی:

نه آدم با معرفت لوطی نه، بی دینی که راه انحراف را انتخاب کرده ولی راه درست را خوب شناخته کسی که راه درست را خوب شناخته

(وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا فَانْظُرْ كَيفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ)

و آن را از روي ظلم و سرکشي انکار کردند، در حالي که در دل به آن يقين داشتند! پس بنگر سرانجام تبهکاران (و مفسدان) چگونه بود!

سوره نمل (27): آیه 14

با این که یقین دارد راه انحراف را دارد می رود. چنین آدمی گفتیم خودش را به خواب زده آدمی هم که خودش را به خواب زده می شود تشخیصش داد علامت دارد یا او مدل به خواب زدنش یک مدل خنده داری است تا نگاه می کنی می فهمی خودش را به خواب زده یا صدایش می کنی بلند نمی شود. شما یک سری ادعاهایی مطرح کردی ما می خواهیم شما با این ادعاها، شما خودت را به خواب زدی یا خواب هستی می شود بیدارت کرد؟

دو دو تا چهار تا است دیگر کاری ندارد اول گفتیم شما یک شق را اصلاً مطرح نفرمودید هر انسانی می فهمد چهار تا حالت دارد شما یک حالتش را اصلاً نگفتی شاید حواست نبود نگفتی. اما برویم ببینیم شما خودت را به خواب زدی یا این که واقعاً خواب هستی و می شود بیدارت کرد؟ این را ما از کجا می فهمیم؟ ایشان در کلیپش غیر از شبهاتی که مطرح کرده در دقیقه حدود 25 و 10 ثانیه یک سری مطالبی مطرح می کند راجع به چه؟ راجع به این که این جهل مقدس چون در آن کتابی که آقای محقق داماد نوشته می گوید ما یک جهل مقدسی داریم یک عده ای به اسم دین کشتار کردند. آقای هالو ادعا می کند اصلاً ما قبل از اسلام چیزی به اسم جهل مقدس نداشتیم و تمام مصیبت های ما از اسلام است. آیا واقعاً این طور است؟ برای این که خیال مان راحت بشود چون همه می دانند ما هر چه می گوییم کلیپ هایش را هم پخش می کنیم. شبهاتش خیلی مهم نیست برای این که این حرفش نشان می دهد خواب است یا خودش را به خواب زده؟ کلیپ را ببینیم

کلیپ شبهه ای اول – آقای هالو:

با جهل مقدس شان مقابله بشود جاهلیت اعراب، جاهلیتی بود که می کشتند، دشمنی می کردند، غنیمت می گرفتند، مَیْ می خوردند، بت می پرستیدند هیچ وقت اعراب جاهلی به خاطر اعتقادات شان با کسی نجنگیدند!!

استاد ابوالقاسمی:

دقت کنید می گوید هیچ وقت اعراب جاهلی به خاطر اعتقادات شان با کسی نجنگیدند.

ادامه کلیپ شبهه ای – آقای هالو:

شما سراغ دارید رفته باشند بجنگند یک قبیله ای را بت پرست کنند؟

استاد ابوالقاسمی:

سراغ دارید رفته باشند بجنگند قبیله ای را بت پرست کنند؟ بلال را که سنگ روی سینه اش می گذاشتند چه کسی این کار را می کرد؟ برای چه این کارها را می کردند؟

مجری:

برای حفظ اعتقادشان این کار را می کردند.

استاد ابوالقاسمی:

سمیه را برای چه با آن وضع فجیع کشتند؟ چون اعتقادش را عوض کرده بت های ما را قبول ندارد. بلال بت های ما را قبول ندارد مسلمان های صدر اسلام برای چه از آن جا فرار کردند به حبشه رفتند چرا؟ مسلمان ها، کفار را شکنجه می کردند یا کفار، مسلمان ها را شکنجه می کردند؟ این مصداق واضحش دارد جلوی خود پیغمبر طرف را به خاطر دین شکنجه می کند شما می گویی اعراب چه زمانی این کار را کردند؟ کردند خودت داستان را می دانی.

کسی که این ماجراها را می داند (بچه دبستانی های ما اسم بلال را شنیدند ماجرای شکنجه حضرت سمیه را شنیدند چطوری شهیدش کردند؟ در فیلم محمد رسول الله همه دیدند). این کسی که می گوید اعراب جاهلی اصلاً به کسی خاطر دینش کاری نداشتند به خاطر عقیده کاری به او نداشتند کسی را مجبور به بت پرستی نکردند این آدم خواب است یا خودش را به خواب زده؟

مجری:

این همان نشانه ای است که ما متوجه می شویم.

استاد ابوالقاسمی:

مثل این که یک نفری سر پا ایستاده یک پایش را هم بالا گرفته چشمانش را بسته می گوید من خواب هستم شما واقعاً خواب هستی؟ این قدر کتاب تاریخ اسلام هست ریز به ریز روایت های ضعیف،‌ این طرف و آن طرف روایت های جعلیش را در آوردی بر ضد اسلام به کار می گیری، ماجرای مسلم شکنجه بلال، ماجرای مسلم شهادت حضرت سمیه، ماجرای مسلم شکنجه این همه مسلمان را علناً شما منکر می شوی آن وقت بگوییم تو خوابی متوجه نمی شوی بیدارت بکنیم؟ نه آقا تو داری خودت را به خواب می زنی تعارف نداریم.

ادای آدم های مثلاً من طرفدار حق و این ها هستم را در نیاور خیلی ساده می شود این آدم ها را تشخیص داد شما صحبت های این آدم ها را یک بار گوش کنید به آقای سروش را عرض کردم یک بار، یک دور صحبت این آقایان را گوش بده صحبت های آقای حسن آقامیری یک دور خوب گوش بدهید این ها را بنویسید یک، دو، سه، چهار این حرف ها را زده این ادعاها را هم دارد. نمی شود واقعاً یک آدمی که این قدر در جزئیات تاریخ سعی کرده از همه جا در بیاورد متوجه نباشد که اعراب این طوری بودند یا نمی خواهد بگوید؟

 البته یک نکته ای خدمت دوستان بگویم لا به لای صحبت هایش چند تا الگو ایشان معرفی کرد افرادی که ایشان آدم های آزاده و اهل فن می شناسد. یکی از آن ها آقای برقعی است. آقای برقعی واقعاً آدم آزاده ای بود؟ البته برقعی آخر عمرش توبه کرد برگشت گفت اشتباه کرده بودم. مشخص است از کجا دارد آب می خورد؟ ان شاء الله یکی دو نمونه دیگر از آقایانی که ادعای این که ما شیعه بودیم یک سری نقدهای به تشیع داریم چند تا نمونه دیگر نشان می دهم ببینیم از کجا دارد آب می خورد؟ تفکرات، بوی ریال عربستان می دهد، این تفکرات بوی دلار می دهد وگرنه کسی رویش می شود بیاید از عرب جاهلی دفاع بکند؟ بگوید نه آن ها به خاطر دین این کار را نمی کردند. ادامه حرف هایش را بشنویم یک بار دیگر گوش بدهیم

تکرار کلیپ شبهه ای اول – اقای هالو:

با جهل مقدس شان مقابله بشود جاهلیت اعراب، جاهلیتی بود که می کشتند، دشمنی می کردند، غنیمت می گرفتند، می می خوردند، بت می پرستیدند هیچ وقت اعراب جاهلی به خاطر اعتقادات شان با کسی نجنگیدند. شما سراغ دارید رفته باشند بجنگند یک قبیله ای را بت پرست کنند؟ به یک قبیله ای بگویند چرا شما شراب نمی خورید؟ پس جهل مقدسی ما نداشتیم. جهل مقدس از این جا به بعد شروع شد یک. خودش شما هم از جهل مقدس بعد از اسلام زیاد گفتید از زمان جاهلیت یک مورد به من جهل مقدس نشان بدهید!

استاد ابوالقاسمی:

می گوید در زمان جاهلیت یک مورد جهل مقدس به من نشان بدهید. چند نکته بگویم اولاً در جاهلیت کسی بود شراب نخورد؟ قبیله بود شراب نخورد؟

مجری:

عمومیت داشت همه انجام می دادند.

استاد ابوالقاسمی:

همه انجام می دادند. کسی بود بت نپرستد؟ همه بت می پرستیدند. ما حمله کنیم که بت ... اما یک چیز دیگر بود در جاهلیت وقتی که با هم می جگنیدند اگر پیروز می شدند بت های قبیله طرف مقابل را اگر از طلا و نقره بود غارت می کردند اگر نبود می شکستند یعنی چه؟

مجری:

یعنی اعتقادشان را می خواستند برجسته کنند.

استاد ابوالقاسمی:

می خواستند اعتقادشان را نابود بکنند. یک سوال دیگر دارم اینی که آقای هالو دارد مطرح می کند دارد می گوید (برداشت شخصی شما را می خواهم بدانم) می خواهد بگوید کلاً فقط عرب جاهلیت بود که جاهلیت دین مدارانه نداشتند یا دارد می گوید کلاً قبل از اسلام این نبوده؟ اگر بگوید این نبود تقصیر اسلام نمی شود مثلاً فلان جا بود در عربستان نبوده. آن جا هم یک مشکلی دیگر داشتند. این که می گوید شروعش از اسلام است می خواهد بگوید کلاً قبل از اسلام نه در جاهلیت عرب نه بقیه جاها نبوده یا فقط می خواهد بگوید در جاهلیت عرب نبوده؟

مجری:

به نظر می رسد اسلام را منشأ می داند

استاد ابوالقاسمی:

اسلام را دارد منشأ معرفی می کند پس دارد کل را می گوید لذا قبل از اسلام گفت با همین برداشت یک مقدار قرآن را نگاه بکنیم ببینیم در قرآن چه چیزهایی گفته؟

(قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي يا إِبْرَاهِيمُ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيا)

گفت: «ای ابراهيم! آيا تو از معبود های من روی گردانی؟! اگر (از اين کار) دست برنداری، تو را سنگسار می ‌کنم! و برای مدتی طولانی از من دور شو!»

سوره مریم (19): آیه 46

عموی ابراهیم به حضرت ابراهیم چه گفت؟ گفت: (قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِي) از خدایان من داری روی گردان می شوی؟ ابراهیم قبل از اسلام بود یا بعد از اسلام بود؟

مجری:

قبل از اسلام

استاد ابوالقاسمی:

این که در قرآن سوره مریم آیه 46 راجع به حضرت ابراهیم آمده از خدایان من روی گردان می شوی؟ (لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ) اگر بر نگردی یعنی به خدایان ما بر نگردی (لَأَرْجُمَنَّکَ) تو را سنگسار می کنیم قبل از اسلام این جهل مقدس بوده یا نبوده است؟ آن وقت طرف حضرت ابراهیم بود یا طرف بت پرست ها بود؟ مشخص است آقای هالو چرا این را برای مردم نمی گویی؟ واقعاً از این خبر نداری؟ این یک نمونه.

نمونه دیگر در قرآن راجع به حضرت شعیب در سوره اعراف آیه 88

(قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِنْ قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَلَوْ كُنَّا كَارِهِينَ)

اشراف زورمند و متکبر از قوم او گفتند: «ای شعيب! به يقين، تو و کسانی را که به تو ايمان آورده‌ اند، از شهر و ديار خود بيرون خواهيم کرد، يا به آيين ما باز گرديد!» گفت: «آيا (می ‌خواهيد ما را باز گردانيد) اگر چه مايل نباشيم؟!

سوره اعراف (7):‌ آیه 88

کفار، مستکبرین گفتند (لَنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَكَ مِنْ قَرْيتِنَا) شعیب، تو و همه مؤمنینت را از شهر بیرون می اندازیم (أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا) یا این که باید همه تان به دین ما بیایید. گفت مگر این که ما را زورمان بکنید وگرنه بدون زور ما به این دین نمی‌ آییم ما از دین شما نجات پیدا کردیم به آن دین بر گردیم؟ (لَنُخْرِجَنَّكَ يا شُعَيبُ وَالَّذِينَ آمَنُوا) بیرون تان می کنیم. این چه است؟ این جهل مقدس هست یا نیست؟ سوره ابراهیم آیه 13

(وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ)

(ولی) کافران به پيامبران خود گفتند: «ما قطعا شما را از سرزمين خود بيرون خواهيم کرد، مگر اين که به آيين ما باز گرديد!» در اين حال، پروردگارشان به آنها وحی فرستاد که: «ما ظالمان را هلاک می ‌کنيم!

سوره ابراهیم (14): آیه 13

کفار به پیغمبرها چه می گفتند؟ (لَنُخْرِجَنَّكُمْ مِنْ أَرْضِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا) نمی گوید دست از تبلیغ تان بر دارید باید به دین ما بیایید یا شما را بیرون می کنیم یا به دین ما می آیید. این چه است جهل مقدس است یا نیست؟ نمونه دیگر آقای هالو شما که می خواهی دنبال مدارک دینی بگردی این ها قرآنی هست. در مورد موسی و فرعون، فرعون به حضرت موسی چه گفت؟

(قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ)

(فرعون خشمگين شد و) گفت: «اگر معبودی غير از من برگزينی، تو را از زندانيان قرار خواهم داد!»

سوره شعراء (26):‌ آیه 29

خدایی غیر من انتخاب بکنی زندانی ات می کنم من می خواهم سقوط کنم کاری به هیچ کس ندارم نه باید منِ فرعون را به خدایی قبول بکنی این کار را نکنی زندان می شوی این جهل مقدس هست یا نیست؟ نمونه دیگر راجع به حضرت موسی نه فقط فرعون این حرف را زد

(وَقَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَيذَرَكَ وَآلِهَتَكَ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ وَنَسْتَحْيي نِسَاءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ)

و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: «آيا موسی و قومش را رها می ‌کنی که در زمين فساد کنند، و تو و خدايانت را رها سازد؟!» گفت: «بزودی پسران شان را می ‌کشيم، و دختران شان را زنده نگه می ‌داريم (تا به ما خدمت کنند)؛ و ما بر آن ها کاملا مسلطيم!»

سوره اعراف (7): آیه 127

آن کله گنده های قوم فرعون (أَتَذَرُ مُوسَى وَقَوْمَهُ لِيفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ) فرعون، موسی و قومش را رها می کنی که افساد در ارض بکنند؟ افساد نه، افساد جهل مقدس نیست بعدش چه؟ (وَيذَرَكَ وَآلِهَتَكَ) و تو و خدایان تو را نپرستند؟ رهایشان می کنی خدایان تو را نپرستند؟ (قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَاءَهُمْ) خدایان من را نپرستند؟ فرزندان شان را می کشم. زن هایشان را به بردگی می گیرم (وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَاهِرُونَ) زور من به همه این ها می رسد در ادامه آیه می گوید:

(قَالُوا أُوذِينَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَأْتِينَا وَمِنْ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ فَينْظُرَ كَيفَ تَعْمَلُونَ)

گفتند: «پيش از آنکه به سوی ما بيايی آزار ديديم، (هم اکنون) پس از آمدنت نيز آزار می ‌بينيم! (کِی اين آزارها سر خواهد آمد؟)» گفت: «اميد است پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند، و شما را در زمين جانشين (آن ها) سازد، و بنگرد چگونه عمل می ‌کنيد!»

سوره اعراف (7): آیه 129

موسی، قبل از این که تو بیایی این ها را عذاب می کرد سر چه؟ سر جهل مقدسش الان هم که آمدی دارد همین بلاها را سر ما می آورد. آقای هالو این چه است شما می گویید در دوران جاهلیت قبل از اسلام یک مورد بیاورید که این ها جهل مقدس داشته باشند. یک مورد شما می خواهی من صد مورد برایت می آورم یک مورد دیگر در قرآن ببینیم ماجرای خیلی معروفی است

(قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ)

مرگ بر شکنجه‌گران صاحب گودال (آتش)

سوره بروج (85): آیه 4

اصحاب اخدود چه کسانی بودند؟ اصحاب الأخدود یک گروهی بود

(النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ)

آتشيی عظيم و شعله ‌ور!

سوره بروج: آیه 5

دشمنان دینی شان را گفتند یا در دین و عقیده ما می آیید. یا این که آتش روشن می کنیم همه تان را می سوزانیم و همین کار را هم کردند که یک مادری یک فرزند شیر خوار در آغوشش بود (طبق آن چه که در روایات و تفاسیر آمده) دلش نیامد گفت فرزندم هست گفت بر گردم به دین آن ها بر گردم اقلاً این بچه را نگه دارم که این بچه به سخن آمد مادر خدا با ماست نگران نباش. ماجرای اصحاب اخدود این ها چطوری بودند؟ جاهلیت دینی به اصطلاح خودشان داشتند یا نداشتند؟ جهل مقدس داشتند یا نداشتند؟

این ادعاهای که شما می کنید این ادعاها برای 5 دقیقه در این عالم خوب است، 5 دقیقه بعد یک جستجوی کوچک در اینترنت بزنید جوابش پیدا می شود ممکن است مثل آن مرتاضی که ادای مرتاض ها را در می آورد روی عصا با تردستی آن بالا ایستاده 5 دقیقه حواس ها را جلب می کند 5 دقیقه بگذرد همه می فهمند چه بازیی داری در می آوری؟ یک ذره تفحص کنند می فهمند چه به چه است؟ نیاز نیست این قدر وقت بگذارند.

لذا من به دوستان عرض می کنم ایشان، این ها را مطرح کرد اما امشب از آقای سید محمد حسینی درخواست کردم دوست عزیزمان تخصصش است که در مورد ادیان قبل از اسلام کار کرد بیاید راجع به این که آیا آن ها جهل مقدس داشتند یا نداشتند؟ چون حرف های آقای هالو مشخص بود قبل از اسلام در دوران جاهلیت یک مورد بیاورید که این کارها را کرده باشند که ما موارد متعدد آوردیم. اما از ادیان دیگر بنا بود با ایشان تماس بگیریم

مجری:

آقا حسینی سلام بر شما

استاد حسینی:

سلام علیکم ورحمة الله بنده خدمت استاد ابوالقاسمی و خدمت شما جناب آقای عربی نژاد و مخاطبین محترم عرض سلام و ادب دارم و خیلی خوشحال هستم که امشب توانستم خدمت شما باشم همچنین ایام را خدمت قلب داغدار آقا بقیة الله الأعظم (روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) تسلیت عرض می کنم به همه شیعیان و عزاداران اهل بیت (علیهم السلام)

مقدماتی را استاد ابوالقاسمی در پاسخ به این شخص فرمودند که عباراتی را گفته بود و خواست شبهاتی را علیه اسلام مطرح بکند. ببینید ذات این ها همین است یعنی ذات مباحثی که مطرح می کنند ذاتاً باید یک طرفه از طرف آن ها مطرح بشود پاسخی دریافت نشود، تا این که به زعم خودشان بتوانند به هدف برسند ولی وقتی که بحث رو در رو بشود وقتی نقد گذاشته بشود به کنکاش گذاشته بشود بسیاری از حقایق روشن و آشکار می شود و این ها از همین واهمه و ترس دارند. افرادی که برخی از صلاحیت ها را برای مناظره داشته باشند آن ها حاضر به بحث و مناظره رو در رو نمی شوند این که در یوتیوب بنشینند یک حرفی را بزنند بعدش نسبت به آن پاسخگو هم نباشند و از بحث های رو در روی علمی در فضای مناسب فراری باشند موضوعات مناسبی بخواهد بحث بشود به خاطر این است که مبنای حرف شان زیر سوال می رود و دیگر حرف هایشان آن چنان خریداری نخواهد داشت.

در مورد ادعایی که مطرح کردند آیا جنگ دینی، جنگ مذهبی این درگیری ها به عنوان خدا، به عنوان دین و مذهب قبل از اسلام بوده یا نبوده؟ من نمی توانم این جا بگویم تعجب می کنم (می خواستم بگویم من تعجب می کنم) تعجب نمی کنم به خاطر این که روال کار این ها پوشاندن حقیقت است و گرنه این ها اگر تورقی می کردند تاریخ خود زرتشت را می دیدند که آقای زرتشت آمد گشتاسب که پادشاه و حاکم آن زمان بود را بر اساس برخی از گزارشاتی که خود باستان گرایان دارند توسط بَنگ یعنی بَنگ گشتاسبی به او داد. بِرند گشتاسب بر روی بنگ ماند و او را زرتشتی کرد و باعث شد جنگ های دینی راه بیافتد که اتفاقاً این جنگ ها نه تنها دینی بود بلکه جنگ های بود که به عنوان دین و به عنوان زرتشت علیه آریایی ها و گروه های آریایی بود. کتب متعددی تصریح به این مسئله کردند اگر این آقایان اهل مطالعه بودند خواستند ببینند مثلاً کتاب احیاء الملوک را می توانند ببینند که ذیل داستان مردم سیستان گفته مردم سیستان نمی خواستند اعتقادشان را تغییر بدهند و درگیری هایی که راه افتاد به خاطر همین بود که می خواستند اعتقادات مردم سیستان را تغییر بدهند.

یا اگر آقایان واقعاً شناختی نسبت به آثاری که خودشان موجب افتخار می دانند ندارند ما به آن ها معرفی می کنیم، این که ادعا می شود و گفته می شود قدیمی ترین داستانی که از داستان های پهلوانی به زبان های ایرانی بر جا مانده کتابی است تحت عنوان یادگار زریران، کتابی یادگار زریران چه است؟ این را من نمی خواهم از زبان یک مسلمان بگویم می خواهم از زبان یک زرتشتی و یک باستان گرا بگویم جناب آقای بهنام مبارکه مترجم اوستا ایشان در کتاب شان وقتی در مورد گشتاسب صحبت می کنند تصریح می کنند که بخصوص در متن یادگار زریران متنش قطعاً برای قبل از اسلام و دوره ساسانیان است.

با برخی از ادله مثل وجود عبارات فارسی در متن برخی گفتند به دوره اشکانیان هم می رسد، جناب آقای بهنام مبارکه غیر مسلمان و زرتشتی در پایان ترجمه ای که بر کتاب اوستایش آورده می گوید بخصوص در متن یادگار زریران که شرح نبرد دینی گشتاسب با ارجاسب است یعنی نبرد دینی که اصلاً‌ کتاب نوشتند و شرح دادند قبل از اسلام کتابش را نوشتند آقایان که شما دارید مطرح می کنید.

 نکته بعدی شما شاهنامه را خواندید یا نخواندید؟ اصلاً ‌شاهنامه جنگ، جنگ دینی و جنگ، جنگ اعتقادی است این را چه کارش می خواهید بکنید؟ از یک باستان گرا برای تان بیاورم جناب آقای جلیل دوست خواه در همان ترجمه اوستایی که دارند لغاتی را توضیح دادند ذیل واژه زریر ایشان می گوید نام پسر لهراسب و برادر گشتاسب و سپاهبد ایران در جنگ های دینی ایرانیان و تورانیان به روزگار پیامبری زرتشت یعنی زمان زرتشت، جنگ دینی بوده است بین زرتشتی ها و آریایی ها این هم آقای جلیل دوست خواه که خدماتش بی نظیر است نسبت به اوستا و مطالبی که داشتند.

بزرگ زرتشتی ها موبدِ موبدان جناب آقای جهانگیر اوشیدری در کتاب دانشنامه مزد یسنان صراحت دارد فلان موضوع را که توضیح می دهد می گوید در جنگ دینی ایرانیان و تورانیان از اسفندیار پسر کِی گشتاسب شکست دیده و کشته شد یعنی این ها در جنگ های دینی کشته هم دادند شاید چهار پنج بار ایشان در کتاب شان دانشنامه مزد یسنان ذیل واژه لهراسب و ذیل واژه زریر دقیقاً تعبیر جنگ دینی را می‌ آورد یا جنگ های دینی؛ یک دانه جنگ هم نبوده اصلاً فلسفه شاهنامه فردوسی جنگ دینی است. این ها چطوری می خواهند این را انکار کنند؟

باز شخصیت دیگری که تصریح به این جنگ های دینی داشته و دارد در کتاب خودش که در قید حیات هم هست و از باستان گرایان بسیار پر کار در این زمینه هست جناب دکتر ژاله آموزگار در کتاب تاریخ اساطیری ایران، صفحه 82 می گوید که اسفندیار در این جا شخصیتی پرهیزگار و دیندار است و نبرد او، نبردی در راه پیش برد آیین مزدا یسنائی است یعنی می گوید جنگ رستم، جنگ اسفندیار، شاهنامه اساسش داستان نقل جنگ و نبرد دینی است. متعدد در موردش بحث کردیم مطالب مختلفی را از خود شاهنامه نشان دادیم از توصیفات مختلف نشان دادیم این یک بخش.

پس حکومت زرتشت جنگ دینی آورد پس شاهنامه فرودسی در مورد جنگ دینی است. شما شاهنامه را هم می خواهید کنار بگذارید؟ نمی توانید همچنین کاری بکنید جنگ رستم و دیگران، جنگی که در سیستان گفته شده بر اساس گفته خود مورخان و باستان گراها این جنگ ها، جنگ های دینی بوده کتاب نوشتند قبل از این که اصلاً اسلام بخواهد بیاید راجع به آن توضیح داده این آقا می گوید آن موقع نبوده.

نکته بعدی جنگ داریوش با سکائیه و با ایلامی ها بر اثر چه بود؟ اتفاقاً قبل از این که به اسم الله جنگ و خونریزی بخواهد بشود به اسم اهورامزدا جنگ و خونریزی شده بود در زمان داریوش، علت حمله اش به سکائیه و ایلام دو کشور است که سکائیه بسیار پهناور هم محسوب می شده است. علتش این بود می گفت شما اهورامزدا را نمی پرستید یعنی دو جنگ بسیار خونین در تاریخ ایران که بر می گردد به قرن ها قبل از ولادت پیامبر اسلام به خاطر اهورامزاد بوده است.

داریوش مردم ایران را کشت ایلام جزو ایران بود مشخص و واضح است اصلاً سکائیه، آریایی ها بودند آریایی های بودند که یک جا ساکن نبودند کوچ نشین بودند با سکائیه آقای داریوش می جنگد به خاطر اهورامزدا و نکته جالب در این در آن 8- 9 نوع جنگی که بسیار خونین بود خود آقای داریوش در کتیبه بیستون می گوید من زبان قطع کردم چشم کور کردم چهار میل کردم عزیزان بروند جستجو بزنند چهار میل یعنی چه؟  وقتی که همچنین ادعایی خود آقای داریوش مطرح می کند (در مورد واژه چهار میل قبلاً در برنامه توضیح دادم) هر جایی که پیروز می شود می گوید به مدد اهورامزدا بر این ها پیروز شدم به صورت خاص با سکائیه و ایلام می گوید به خاطر این که اهورامزدا را قبول ندارند می جنگم جلوتر می آییم تاریخ را ورق بزنیم برسیم به دوره ساسانی ها، اصلا واژه زِندیق که در زبان عربی به کار برده می شود از زَندیک گرفته شده است زندیک و زندیق هم خانواده هستند خود این ها گفتند.

این ها می آمدند به کسانی که از زرتشت بر می گشتند این ها را چطوری می کشتند؟ بر اساس آیین زرتشت زنده زنده پوست این ها را می کندند بعد سرشان را جدا می کردند البته پوست شان را می کندند بعد از این که گرسنه و تشنه این ها را تبعید می کردند. و بعد این ها را جلوی حیوانات درنده می انداختند با مانی در تاریخ چه کار کردند؟ به عنوان دین از مانی تجلیل و تعریف زیادی هم کردند گفتند یک اختلاف نظری هم پیدا کرده بود دو تا از عقاید ما را هم قبول نداشت یک سری از عقایدشان را قبول داشت. چون عقاید ما را قبول نداری ما پوست تو را زنده زنده می کنیم آن زمان مگر اسلام آمده بود؟ مگر به اسم الله همچنین اتفاقاتی افتاد؟ اگر این ها فقط سر فصل های کتب خودشان را نگاه بکنند که شاید به آن معتقد باشند یا نه اگر بگوییم اصلاً به زرتشت معتقد نیستند ایران باستان را هم اصلاً دوست ندارند اشکال ندارد کنار بگذاریم سر فصل کتب تاریخی را نگاه کنید که چه اتفاقاتی در ایران باستان افتاده بود که بعد کار به آن خون و خونریزی ها و جنگ ها رسید که تماماً تصریح در موردش داریم.

از خود زرتشتی ها از باستان گرا آقای پِیر بریان، آقای پیر بریان تصریح دارد در جایی که این جنگ ها و درگیری های دینی بوده فقط یکی از عبارات جناب آقای پیر بریان را بخوانم از کتاب داریوش امپراطور پارس ایشان صراحتاً می گوید ملت های شورشی (دوره هخامنشیان را می گوید) یعنی منظورش احتمالاً ایلامی ها و سکاها باید باشد چون ایلامی ها و سکاها به صورت خاص به خاطر عدم اعتقاد به اهورامزدا به آن ها حمله شد و با آن ها کشتار و خون و خونریزی راه انداخته شد. از آن به بعد به عنوان کافر به اهورامزدا معرفی شدند بعد ایشان در ادامه می گوید لشکرکشی های نظامی خود را با این کار توجیه می کردند اصلاً جنگ های خونینی که در باستان اتفاق می افتاد را آقای داریوش با عنوان این که شما چون اهورامزاد را قبول ندارید با شما می جنگیم. بعد این آقایان می گویند هیچ جنگ دینی آن موقع وجود نداشت فقط اسلام آمد جنگ های دینی را آورد. این حقیقتاً با بدیهایت تاریخی در تعارض است. با یک متن و دو متن و یک عبارت و دو عبارت نه با چندین کتاب تاریخی تعارض و تضاد صریح و واضحی دارد که فقط این ادعا از طرف کسانی بر می آید که دست شان خالی است و بخواهند با دست خالی اسلام را بزنند دست شان را با دروغ ها و این گونه مطالب سعی می کنند پر کنند در خدمت شما هستم.

استاد ابوالقاسمی:

تشکر راجع به کوروش و آن متنی که نوشته در آن هم راجع به بت پرستی چیزی آمده دیگران را به بت مان اجبار کنیم؟

استاد حسینی:

ببینید آن مطالبی که در زمان فتح بابل اتفاق افتاد این ها یک سری اعتقاداتی را منطقه ای در راستای سیاست خودشان پذیرفتند ولی در جاهای دیگری هست که این ها می آمدند مردم را به یک سری اعتقادات و عقاید موظف کردند در باستان بوده است در مصر بوده است در بابل بوده است آیا فراعنه مصر مردم را ملزم می کردند به پرستیدن آن چه که خودشان ادعا می کردند یا نه؟ آیا آن را دین رسمی می دانستند یا نه؟ آیا مردم را می کشتند و شکنجه می کردند یا نه؟ بله چون بنی اسرائیل (برای نمونه) از طرف فراعنه مورد شکنجه قرار گرفت.

در همان مناطق مثلاً کمبوجیه فرزند کوروش قدرت گرفت در مصر چه کار کرد؟ آیا گفت کار فراعنه بد بود کنار بگذاریم؟ نخیر بعد از دودمان 27 و 28 که روی کار آمدند خودشان بر کرسی آن ها نشستند. یعنی هر آن کاری که در زمان فراعنه انجام می شده است گفتند ما باید انجام بدهیم به خاطر این که از طرف مردم مشروعیت پیدا کنیم بروید ببینید فراعنه چه کار می کردند؟ دیگر دودمان 29 و 30 فراعنه را نگاه کنید همه این ها در تاریخ با اعتقادات بوده و با اعتقادات سر و کار داشته است و همان اعتقادات فراعنه را ادامه می دادند برای این که مشروعیتی در آن منطقه بگیرند حقیقتاً ادعایی که ایشان کرد ادعای خنده داری است سر بریدن ها، چشم در آوردن ها، پوست کندن ها، قطع عضو کردن های فراوانی در تاریخ، مستند چه بر اساس گزارش های تاریخی و چه بر اساس آن چه که مکتوب در همان زمان بوده باقی مانده توسط خود آقایان ترجمه شده و به راحتی هم متنش قابل دسترس است که ببینیم این ها چه گفتند؟

استاد ابوالقاسمی:

متشکر و ممنون ان شاء الله که موفق باشید

استاد حسینی:

موفق و مؤید باشید ممنون از فرصتی که به بنده دادید در پناه حق باشید یا علی مدد خدا نگهدار

مجری:

متشکر از استاد حسینی. استاد البته نکاتی را یادداشت کردم ولی یک نکته ای را بگویم ایشان مدعی احاطه بر ادبیات فارسی هستند ظاهراً اسم شاعر را یدک می کشند نکاتی که آقای حسینی گفتند

استاد ابوالقاسمی:

ادبیات هست قطعاً اگر فرودسی نخوانده باشد

مجری:

بله می خواهم این نکته را بگویم در شاهنامه به نکته ای که در مورد اسفندیار و جدالی که با رستم دارد یا خود هفت خان که اسفندیار برای مبارزه را ارجاسب دارد اشاره کردند و نکات جالبی بود شاید این عبارت را به کار ببرم درست باشد این به خواب زدگی مزمنی که دچارش هستند فکر می کنم بسیار برجسته و مشهود بود صحبت های این سید بزرگوار هم این نکات را تأیید می کند.

استاد یک استراحت کوتاه داشته باشیم یک میان برنامه را با بینندگان عزیز به تماشا بنشینیم و در ادامه در خدمت شما عزیزان هستیم.

 (میان برنامه)

مجری:

ما را رها کنید از این رنج بی حساب/ با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب/ این جاهلان که دعوی عقل می کنند/ در خرقه شان به غیر منم تحفه ای میاب! مجددا به برنامه راه روشن خوش آمدید در ادامه برنامه در خدمت استاد ابوالقاسمی هستیم.

استاد ابوالقاسمی:

بسم الله الرحمن الرحیم مجدداً عرض سلام دارم خدمت شما و همه بینندگان عزیز و گرانقدر راجع به فرمایشات آقای هالو داشتیم صحبت می کردیم عرض کردیم ایشان از کسانی است که خواب باشد خودش را به خواب زده در شبهاتی که مطرح می کند این ها خیلی واضح است، ان شاء‌ الله در هفته آینده به متن شبهات او خواهیم پرداخت اما الان می خواهیم آن علامت های که گفتیم گاهی اوقات فردی خودش را به خواب می زند و شما می بینی می فهمی خودش را به خواب زده خیلی ضایع خودش را به خواب زده آن علامت ها را نشان بدهید.

باز یکی از جاهای که ایشان صحبت کرده، می گوید آقای محقق داماد از ویل دورانت نقل کردند من در کشورهای مختلف گشتم و نمی دانم فقر ضررش بیشتر یا جهل؟ بعد می گوید آقا محقق داماد جواب داد آقای هالو می گوید کل مشکل چه فقر، چه جهل برای اسلام است. اصلاً در اروپا نه فقر است و نه جهل اول کلیپ را ببینیم

کلیپ شبهه ای دوم – آقای هالو:

در تاریخ تمدن ویل دورانت اشاره کرده که این محقق تاریخ نویس سفری به دور دنیا آغاز کرد و هر بخشی که می نوشت به آن کشور مربوطه سفر می کرد، ضمن این که همه تاریخ های قبل از خودش را مطالعه کرده بود و خوانده بود مصر، خاور نزدیک هندوستان، ژاپن، منشوری، سیبری، روسیه، لهستان، تمام اروپا، خاور میانه، خاور دور، ترکیه، عراق، ایران، اروپای شرقی به همه جا سر کشیده و همه جا را دیده و آخرش گفته که هنوز برای این سوال، پاسخی پیدا نکردم که کدام علت دیگری است. ویل دورانتی که تمام دنیا را دیده و تمام کتاب های تاریخ را خوانده می گوید آن دو همزاد یک جهل است دیگری فقر، هر جا جهل بوده فقر بوده و هر جا فقر بوده جهل بوده، کدام علت است و کدام معلول. بعد شما با توسل به آیات و حدیث در صدد بر آمدید که به این سوال ویل دورانت پاسخ بدهید 16 صفحه قلم فرسایی شده که جهل فقر به وجود می آورد، یا فقر موجب جهل می شود؟ من دو سه بار این مطلب را خواندم هیچی نفهمیدم.

بالاخره نفهمیدم این معلول است یا آن علت، آن علت است یا این معلول؟ ولی من این را می دانم در خیلی از کشورهای اسکاندیناوی و در خیلی از کشورهای دنیا که نه این آیه ها را خواندند و نه این روایت ها را شنیدند نه جهل هست نه فقر هست و دوستی می گفت هر چه جهل و فقر است توأمان مال کشورهای اسلامی است بلا استثناء. شما یک کشور اسلامی به من نشان بدهید که بری از این دو تا باشد.

استاد ابوالقاسمی:

ملاحظه کردید می گوید هر چه هست برای کشورهای اسلامی است مثلاً نماد تمدن را الان کجا می داند؟ غرب می داند آیا این غربی هایی که الان به عنوان نماد تمدن هستند فقر نداشتند و ندارند؟ یا مسئله چیز دیگری است؟ همین اروپایی ها در 300 سال گذشته 777 تریلون دلار از قاره آفریقا غارت کردند. اروپایی ها جهل داشتند که غارت بد است؟ کسی می داند غارت کردن بد است؟ کسی هست که نداند غارت کردن بد است؟ همه می دانند دزدی بد است. اما غارت کردند آقای هالو این ها جزء کدام دسته می‌ آید؟ جزء دسته دیندارهای بدون شناخت و معرفت می آیند یا جزء بی دین های که راه را بلد نیستند جزء کدام دسته هستند؟ یا یک دسته دیگر هستند که شما اصلاً آن ها را مطرح نمی کنید چون این دسته را مطرح کنی کارت خراب می شود تمام حساب و کتاب هایت به هم می ریزد. تمام آن قیاس های که درست کردی بر باد می رود یک دسته ای هستند می دانند دزدی بد است و دزدی می کنند.

آن اروپایی هایی که این کار را کردند به اسم این کار را کردند؟ آن اروپایی هایی که آفریقا را غارت کردند آن های که رفتند آمریکا را غارت کردند، آن های که رفتند استرالیا، بومی های استرالیا را غارت کردند آن چین و ژاپنی که با هم سالیان سال جنگیدند و هر کدام دیگری را غارت کردند همه این ها مسلمان بودند؟ الگوی پیشرفت شما کجا مطرح می کنی؟ الگوی نه جهل، نه فقر کجا را مطرح می کنی؟

ببینیم واقعاً این های که شما می گویید نه جهل، نه فقر است یا این ها اصلاً یک مدل بدتر از جهل و فقر است این ها سرقت عالمانه است جاهل باشد، باشد. فقیر باشد، باشد. اما دزد نباشد یک جاهل فقیر این بدتر است یا دزد کدامش بدتر است؟

مجری:

ستمگری آگاهانه

استاد ابوالقاسمی:

شما آن دزد آگاه را داری بهتر از آن ها معرفی می کنی این واقعاً خواب بودن است یا خود را به خواب زدن است؟ شما می گویی دین بد است. دین اسلام آمد 777 تریلون دلار آفریقا را غارت کرد؟ چرا این را مطرح نمی کنی که علت این چه بود؟ اروپایی ها جهل داشتند که این کار بد است و غارت کردند؟ پس یک عاملی، سوم هست که اصلاً شما آن را مطرح نمی کنی آن عامل نه جهل است نه فقر آن عامل زیاده خواهی عالمانه است.

(وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا)

و آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن يقين داشتند!

سوره نمل (27): آیه 14

بدترین نوعش این است منشأ تمام فسادها همین سرکشی ها است که شخص می داند و حق را کتمان و پنهان می کند از زمان شیطان شروع شد الان هم در افرادی هستند کلیپ هم داریم دارد به شما می گوید عالمانه کتمان می کند. یک کلیپ دیگر پخش کنم یک مقداری دوستان با وضعیت آشنا بشوند که چه بود؟

کلیپ شماره سوم:

قرن 18 میلادی که به قرن امپراطوری های اروپایی مشهور است منابع آفریقا، اروپایی ها را برای استثمار مردم افریقا ترغیب می کرد. ریشه کن کردن ارزش های معنوی آنان توسط کشیش های مسیحی اروپاییان این تفکر را که خودشان از آفریقاییان برترند مانند داغی بر پیکره آفریقا برجا گذاشتند. بریتانیا بزرگترین قطعه کیک آفریقا را برید از قاهره تا کیپ تاون علاوه بر آن نیجیریه و چند منطقه از غرب آفریقا همچنین امپراطوری بریتانیا بود که در سال 1894 مرز خودسرانه ای بین بسیاری از گروه های مختلف نژادی و پادشاهی که اوگاندا را تشکیل می داد، تحمیل کرد فرانسوی ها، ماداگاسکار و قسمت شرقی قاره را تصرف کردند. بلژیک، رواندا، بروندی و کنگو را اشغال کرد جوزف کن آن را پست ترین و وحشیانه ترین غارت در تاریخ بشر می نامد بیگاری کشیدن از برده ها جان بیش از 5 میلیون نفر را گرفت. در رواندا بلژیکی ها این ایده را پایه گذاری کردند که قوم هوتو را به عنوان نیروی کار قوم توتستی را به عنوان نیروی پلیسی برای اجرا قوانین بلژیکی به کار گرفتند. نتیجه این سیاست ها بین این دو قومیت منجر به نسل کشی گسترده در سال 1994 شد. در سودان، بریتانیا بر اعراب در شمال و سیاه پوستان در جنوب به عنوان دو مستعمره جداگانه حکومت می کرد و سودان در سال 1956 پس از استقلال توانست به یک کشور یک پارچه تبدیل شود. باز نتیجه این سیاست جنگ داخلی بیرحمانه و قتل عام دارفور آخر این تراژدی بود. پرتغالی ها آنگولا، موزابیک و گینه بیسائو را به خوبی در دهه 1970 معدوم کردند. ایتالیایی ها، اریتره و سومالی را تصرف کردند. آلمان ها تانزانیا را به کامرون افزودند اولین قتل عام قرن بیستم را علیه مردم هرروی مرتکب شدند.

استاد ابوالقاسمی:

ملاحظه فرمودید، ما الان بگوییم این آقایانی که رفتند این قدر نه جهل دارند نه فقر، نه این ها پدر جد جهل را دارند این ها تجاوز گری عالمانه و عامدانه را دارند آن شقی که شما داری مخفیش می کنی تا بتوانی اسلام را بزنی. یا بی جیره و مواجب داری این کار را می کنی که اگر بی جیره و مواجب است (به قول آقایان پرت هستی) داری بی جیره و مواجب این کار را انجام می دهی. اگر هم جیره و مواجب داری می گیری که دیگر وا ویلا در هر دو صورت شما نمی توانی خودت را تبرئه بکنی.

بگویی نه من یک سوالاتی مطرح می کنم می خواهم بدانم چه است؟ شما دنبال سوال نیستی چون آن چیزهای که جلوی چشمت است نگاه نمی کنی چیزهای که رفتی با ذره بین با سند ضعیف پیدا کردی این قدر بزرگ کردی که کل تاریخ را تحت الشعاع آن ها داری قرار می دهی مشخص است این آقا دارد این بازی ها را در می آورد. اما برویم سراغ برخی دیگر از اشکالاتش یک سری اشکالات خیلی عوامانه مطرح کرده به عنوان مثال در دقیقه 12 و 30 یک سری حرف های زده ببینیم

کلیپ شبهه ای شماره چهار – آقای هالو:

...در شکل گیری فاجعه کربلا صفحه 21 و 22 از این کتاب می گوید دین به طور کلی در طول تاریخ یک چاقوی دو لبه است اگر درست درک شود آدمی را به اعلا علیین می رساند و اگر کج اندیشیده شود نه تنها بی اثر نیست یعنی خنثی نیست اگر دین را کجا فهمیدی حالا طوری هم نیست. بلکه به انسان در سِیر نزول به طور بسیار مؤثری کمک می کند. چه؟ دین، و او را به اسفل السافلین می کشاند.

استاد ابوالقاسمی:

این اشتباه است. کج اندیشی به اسفل السافلین منجر نمی شود پس چه است؟ آن تقابل متعمدانه با دین به اسفل السافلین است

(إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا)

منافقان در پايين‌ ترين درکات دوزخ قرار دارند؛ و هرگز ياوری برای آن ها نخواهی يافت! (بنابراين، از طرح دوستی با دشمنان خدا، که نشانه نفاق است، بپرهيزيد!)

سوره نساء (4):‌ آیه 145

نفاق، کج اندیشی دینی ندارد اتفاقاً منافق دین را خیلی خوب فهمیده

مجری:

نقاب زده

استاد ابوالقاسمی:

کامل دین را فهمیده پس اسمش کج اندیشی نیست خوارج نمی فهمیدند عقل شان نمی رسید، اما آن منافقی که خوارج را جهت می داد او خوب می فهمد پس شما داری چه کار می کنی؟ سیاه و سفید خودت را یک دیندار بدون معرفت و یک دیندار با معرفت قرار می دهی و حال آن که نه آن سیاه کجا است؟ سیاه، بی دینی است که شناخت دارد و می آید با نفاق، تقابل می کند آن اسفل السافلین است آن را از قیاست حذف نکن این را حذف نکنی نتیجه هایت خیلی فرق می کند. ادامه کلیپ را گوش بدهیم

ادامه کلیپ شبهه ای شماره چهار – آقای هالو:

خطر دیندار کج اندیش از بی دین مطلق بسیار بیشتر است.

استاد ابوالقاسمی:

خطر دیندار کج اندیش از بی دین مطلق، بی دین مطلق یعنی چه؟ بی دین مطلق یعنی مطلق بی دین ها می گوید نه بی دینی که راه درست را می رود و کاری به کسی ندارد کدام؟ و خطرش آیا از آن بی دینی که راه را فهمیده و دارد گمراه می کند از آن ها هم خطرش بیشتر است؟ مشخص است که نه.

ادامه کلیپ شبهه ای شماره چهار – آقای هالو:

انسان بی دین از یک نوع خصلت های انسانی برخوردار است رادمرد است جوانمرد است تمام شوالی ها و لوطی ها صفت های خوبی داشته اند که از آموزش دینی سرچشمه نمی گرفته است ولی خطر دینداری کج اندیشانه این است که تمام آن صفات در قالب و پوشش دین درست جای خود را به عکس خود می دهد. در ادامه صفحه 23 می خوانیم دین امری است قلبی و اجراء در امکان ندارد آدمی با آزادی کامل باید انتخاب کند افزون آن که دین انتخاب شده باشد آزادی کامل نقش تربیتی دارد و در صورت عدم وجود این آزادی کامل نه تنها موجب رشد نمی شود چه بسا آفت عقب افتادگی است. دینی که در چنین شرایطی پذیرفته شود عامل خطرناک، بی فایده و پوچ است. راز اصلی و عمده این که می بینیم دین که باید انسان را به یک فرد اخلاقی مبدل کند و جامعه دینی را یک جامعه انسانی بسازد، اما کارکرد خود را از دست داده این است که دینداران، معمولاً‌ دین را بدون تحلیل و تحت شرایط اجتماعی انتخاب کردند. اولاً چرا معمولاً؟ همه ما دین مان انتخابی نیست تحت شرایط اجتماعی است.

استاد ابوالقاسمی:

آیا این که ما تحت شرایط اجتماعی هستیم یعنی دین مان انتخابی نیست؟ این نکته خیلی مهم است. یعنی من نمی توانم از دینی که الان دارم واقعاً لذت ببرم و دینم را بشناسم؟ یک ذره جلوتر برویم حرفش واضح تر می شود

ادامه کلیپ شبهه ای شماره چهار – آقای هالو:

ولی همه ما جزء دسته دوم است معمولانی در کار نیست این معمولاً را کاش عموماً بکنید.

استاد ابوالقاسمی:

یعنی هیچ کسی به نظر ایشان نیست که بتواند خودش با معرفت، دین خودش را انتخاب کند یک سوال از شما می پرسم به جای دین کلمه زبان فارسی بگذار، آیا من می توانم از زبان فارسی ام لذت ببرم؟ آقای هالو خودت می گویی ادیب و شاعر هستی آیا از شعر لذت می بری یا نه؟ مشخص است می بری، شما مگر از وقتی به دنیا آمدی اسمت را به فارسی انتخاب نکردند؟ مگر مادر و پدرت با شما فارسی صحبت نکردند؟ مگر آن بندی که دور پا یا دستت بستند به فارسی نبود؟ مگر آن مهری که الان می زنند پا را مهر می کنند روی آن کاغذ، آن کاغذ مگر فارسی ننوشته؟ مگر بعد به شما شناسنامه دادند فارسی نبود؟ مگر شما مدرسه رفتی فارسی یاد نگرفتی؟ شما در اختیار زبان فارسی مجبور هستی یا مختار هستی؟ اگر مجبور هستی پس از مجبور بودن چرا لذت می بری؟ ما چرا از فارسی لذت می بریم؟ چرا شعر می خوانیم این قدر به وجد و شعف می آییم؟ خیال انگیزی اش چه تأثیری دارد؟ فارسی یاد گرفتیم استفاده می کنیم.

آقا بگذارید زبان یاد گرفتن به اختیار بچه ها باشد، بچه به دنیا می آید هیچ زبانی حق ندارید به او یاد بدهید چون بعضی از زبان ها سخت است بعضی زبان ها آسان است بچه به دنیا آمد تا 15 سالگی رهایش بکنید 15 سالش که شد خودش زبانش را انتخاب بکند می شود همچنین کاری کرد؟ اصلاً همچنین چیزی معنی دارد؟ شما زبانش که نحوه تعاملش با دیگران است را می گویی باید همان موقع اول به او یاد بدهی آن وقت دینی که نحوه تعامل با کل عالم است می گویی بگذار خودش بزرگ بشود بعداً به او یاد بدهید آن هم دین خوبی که ما داریم درستش را به او ندهیم؟ اصلاً معقول است؟

مطلب دیگر اینی که شما می گویی چون که ما در جامعه ای بودیم که مسلمان است پس دین مان اختیاری نیست ما در جامعه ای بودیم که فارس زبان هستند این که من سراغ شعر بروم هم اختیاری نیست؟ این که من سراغ جذابیت های زبان فارسی بروم سراغ دیوان حافظ و اشعار سعدی و اشعار فردوسی و رودکی، نظامی و دیگران بروم من نباید از این اشعار لذت ببرم نباید این اشعار را بفهمم؟ این چه قیاس خنده داری است مطرح می کنی؟ البته ایشان هم نیست خیلی های دیگر هم مطرح می کنند. می گویند اقا چون ما در ایران بودیم همه فارس بودند همه ایرانی بودند همه شیعه بودند پس ما شیعه شدیم، پس دیگر دین مان اجباری است نه همان طور که شما می توانی یک زبان دیگر یاد بگیری می توانی زبان روسی یاد بگیری و کتاب های روسی بخوانی. ایتالیایی یاد بگیری کتاب های ایتالیایی بخوانی فرانسوی کتاب های فرانسه، انگلیسی کتاب های انگلیسی بخوانی. می شود یاد گرفت یا نه؟ شما الان مجبور هستی؟ نه، برو یاد بگیر.

اما این ها را یاد گرفتی یک جوانی بود نزدیک به بیست و خرده ای زبان بلد بود با او مصاحبه کردند در کل زبان ها از کدام زبان بیشتر خوشت آمده؟ گفت از زبان فارسی بعد چند بیعت شعر فارسی می خواند. این مجبور نبوده با این که از زمان تولدش تمام چیزهای که اطرافش بود یک زبانی بوده خودش انتخاب کرده است. حالا مایی که در زبان فارسی هستیم که یکی از شیرین ترین زبان های دنیا است چون از زمان تولدمان در فارسی بودیم بگوییم نه پس من حتماً فارسی را کنار بگذارم چون از اول اجبار داشتم معنی دارد؟ نه.

قیاس شان همین است یک قیاس بسیار ابتدایی، ساده و حتی ظاهرش هم جذاب نیست یعنی شما کنارش به جای اسلام یک مقوله اجتماعی بگذار که از اول با آن بودی هر مقوله اجتماعی که از زمان تولد با تو بوده نه من از این خوشم نمی آید چون اجبار بوده حتماً باید عوضش بکنم آخر این مدل اشکال گرفتن به اسلام شما اسلام خودت را متفکر گذاشتی به تو می خندند، این گونه اشکال گرفتن زشت است، اشکال علمی می خواستی مطرح کنی باشد، لذا ما در ایران نه تنها بر خلاف فرمایشات آقای محقق داماد، اغلب از روی همان عادات اسلام را قبول کردند نه.

آقا وقتی طرف در ایران است بت پرستی را می بیند چه است؟ موش پرستی را در هند دیده (تلویزیون پخش می کند) کارهای بسیار زشت بدتر مثل آلت پرستی و  این ها هم هست شیطان پرستی که از همه اش بدتر این ها هم یک سری ادیان هستند این ها را قبول بکنم؟ نه نمی کنم. داعش و وهابیت هم دیده از آن طرف زشتی های تفکرات یهودیان افراطی هم دیده دو سه تا راه بیشتر مقابلش نمی ماند که آن دو سه تا را هم خیلی راحت می تواند تحقیق بکند.

الان ما با مسیحی های واقعی دعوا داریم؟ نه، آن ها می گویند عیسی ما هم می گوییم عیسی آمده مگر وقتی که اتباع حقیقی پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به حبشه رفتند با مسیحی های حبشه دعوای شان شد؟ خیر. ما هم عیسی و مریم را قبول داریم شما هم قبول دارید فقط ما می گوییم علاوه بر عیسی یکی دیگر هم آمده آن ها می گویند ما خبر نداریم ما می گوییم خبر داریم.

شما تصورتان این است جوان ایرانی این قدر هم نمی فهمد و هالی شان نمی شود؟ این که خیلی ساده است و اتفاقاً ما چون در ایران هستیم معروف است ایرانی های خیلی در این بحث ها کنکاش می کنند و مته به خشخاش می گذارند با این حال این طور ماندند، علامتش هم روشن است ایرانی اگر می خواست تحت فشار و اجتماع دینش را انتخاب بکند باید چه کار می کرد؟ باید آن زمانی که بعد از صفویه دوباره حکومت های سنی مذهب روی کار آمدند یا در خود دوران صفویه، شاه اسماعیل ثانی سنی بود همان دوران دوباره خواستند سنی ها روی کار بیاورد باید قبول می کردند و سنی می شدند اما سنی نشدند.

مجری:

استاد شما یک نکته کلیدی فرمودید من رویش تأکید کنم آن مسئله لذتی است که طرف از دینش می برد خیلی مهم است.

استاد ابوالقاسمی:

این لذتی که الان جوان های ما در دهه محرم از عزاداری می برند، لذتی که در ماه رمضان از روزه می برند لذتی که از ایام اعتکاف از اعتکاف می برند آن لذت معنوی که در زیارت می برد، واقعاً کسی زیارت اربعین برود (زیارت عادی نه اربعین) و این مزه زیر دهانش نرود دیگر بعید می دانم کسی باشد کافر و گبر و مسیحی و همه ادیان می آیند می گویند یک حس خاصی دارد، سنی هایش می گویند یک حس معنوی خاصی دارد. در مساجد ما آن حالت معنوی، حالت معنوی خاص است، در حرم های ائمه یک حالت های خاص است بالوجدان این ها درک می شود چیزی نیست که درک نشود.

پس مایی که این ها را داریم ایرانی که این ها را درک کرده ایرانی که موقع نوروز و سال تحویل می تواند شمال برود که خیلی ها می روند، اما چند میلیون نفر مشهد الرضا می روند؟ این چند میلیون برای چه پول خرج کردند مشهد بروند به زور دنبال هتل و جا و مسافر خانه و خانه زائری بگردند پیدا بکنند هزینه هم بکنند دارد لذت می برد.

همان طوری که من از زبان فارسی ام لذت می برم از اشعاری که شنوم لذت می برم از ضرب المثل های که می خوانم لذت می برم از ریزه کارهای ادبی زبان فارسی از آن نثر مسجعش و از بقیه چیزهایی که دارد لذت می برم، از تشیع هم دارم لذت می برم. لذا خیلی ها هستند تشیع شان اجباری نیست. چقدر از شیعه های که اروپا می روند دین شان را عوض می کنند؟ چند درصدشان دین شان را عوض کردند؟ ممکن است سنی آن جا برود دینش را عوض کند اما شیعه ها چقدر دین شان را عوض کردند؟ خیلی کم هستند.

اتفاقاً خیلی هایشان وقتی به غرب و کشورهای دیگر می روند منسجم تر و معتقدتر می شوند؛ پس الکی نیاییم تصوری که خودمان داریم را به همه تعمیم بدهیم، بگوییم همه این طور هستند نه شما خودت در بحث دینی طرفدار برقعی هستی در حرف هایش می گوید یک داعشی آمد یک حرف هایی زد من گیر کردم تو جلوی داعشی گیر می کنی اما ماها که در بحث با داعشی ها گیر نمی کنیم جواب شان خیلی برای ما ساده است.

با توجه به این قضایایی که عرض کردم ایشان آمده (به نظر حقیر) عامدانه تحلیی که من دارم عامدانه دارد حق را زیر سوال می برد.

مجری:

استاد تماس هم داریم آقای محمود از شاهرود سلام عرض می کنم

بیننده آقای محمود از شاهرود:

سلام علیکم عرض ادب خدمت دوستان و شنوندگان و بینندگان عزیز چه شیعه و چه عزیزان سنی و استاد محترم سردار دلهای ما سرباز ولایت حاج آقای ابوالقاسمی. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ قائِدَ الْغُرِّ الُمحَجَّلينَ، يَعْسُوبَ الدّينَ فاروق اعظم صدیق اکبر حضرت امیر المؤمنین و اولاده المعصومین (علیهم صلوات الله)» دو تا سوال دارم یکی در مورد فوت حضرت ام المؤمنین حضرت ام سلمه در چه تاریخی ایشان فوت شدند سوال من ناظر به حدیث قاروره است که از قول ایشان نقل شده روایتی هم هست که قبل از واقعه عاشوراء ایشان رحلت فرمودند

استاد ابوالقاسمی:

آن سال زنده بودند، ولی سالگرد عاشوراء ظاهراً نرسیدند

آقای محمود:

ولی در جایی دیدم در سال 58 بود پس این نادرست است؟

استاد ابوالقاسمی:

نگاه کنید سال 58 که گفتند شمارش سال ها در آن دوران اشتباهاتی داشته است یک اختلافی بود آیا سال سفر هجرت پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به مدینه را سال صِفر حساب بکنیم یا سال یک؟

آقای محمود:

قبلاً استاد جباری توضیحاتی در این خصوص فرموده بودند

استاد ابوالقاسمی:

احسنتم، تقریباً تا سال صد این اختلاف وجود داشته یعنی یک سال مدام جلو عقب می گفتند یک سال این طرف تر، یک سال آن طرف تر در خیلی از مسائلی که یک سال اختلاف هست سالش مشکل ندارد شمارش شان مشکل داشته است.

آقای محمود:

پس مشهور این است که ایشان بعد از عاشورا رحلت فرمودند

استاد ابوالقاسمی:

مشهور نه قطعاً ایشان بعد از عاشوراء از دنیا رفتند.

آقای محمود:

چون یکی از این مورخین را در فضای مجازی دیدم سال 58 می گفتند پس جواب این است. سوال دیگر آقای عبدالجلیل قزوینی رازی سوابقش را دارید در نرم افزارهایتان دارید

استاد ابوالقاسمی:

صاحب النقض

آقای محمود:

بله، کتابی دارد "بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح‌ الروافض" یک کتاب دیگر دارد به اسم "تنزیه عایشه" یک خطش را اجازه بدهید بخوانم می گوید ابوبکر، پیامبر را خدمت می کرد در انفاق گشاده دست بود از نص قرآن و اجماع مسلمین معلوم است که قیمت را جز خدا نمی داند ... ندارند در خاک خراسان و بغداد خفتند از میان رفتند چگونه می توانند احوال جهانیان چیست؟ آیا این ها که منسوب به ایشان است صحت دارد؟

استاد ابوالقاسمی:

چند تا مطلب هست

مجری:

اگر اجازه بدهید تماس را قطع کنیم آقای محمود از گیرنده شان ببینند

آقای محمود:

عزیز دل من گیرنده ندارم با گوشی ام دارم گوش می کنم

استاد ابوالقاسمی:

پس جواب را سریع خدمت تان عرض می کنم در آن زمان، رسم بود وقتی می خواستند اعتقادات کسی را در دادگاه بدانند می گفتند آقای فلانی کتاب هایت را بیاور راجع به این موضوع چه داری؟ باز می کرد می خواند می گفت من این نوشتم. راجع به این چه داری؟ باز می کرد می گفت من این نوشتم. لذا خیلی از علمای شیعه یکی دو تا کتاب حداقل تقیه ای نوشتند چون کتاب هایشان در اختیار بقیه نبود که اطلاع به کل کتاب هایشان داشته باشد.

جلوی حاکم می آمد آقای فلانی شما اعتقادت راجع به عایشه چه است؟ باز می کرد اعتقاد من این است نگاه کن این جا نوشتم دو صفحه چیز دیگری نوشته اما این را برایش باز می کرد. اعتقادت راجع به علم غیب چه است؟ باز می کرد نشان می داد شیخ صدوق (رضوان الله تعالی علیه) دیدگاهش سهو النبی نیست (به نظر منِ ابو القاسمی) ایشان چندین روایت با سند صحیح با استدلال عقلی در اثبات عدم سهو النبی آورده است.

بعدش می گوید اعتقاد من این است که پیغمبر می تواند اسهاء داشته باشد این را نوشته برای حاکم نوشته این ها یک بحث های است ما اگر سِیر زندگانی گذشتگان را بدانیم خیلی راحت می فهمیم چه کار کردند و چرا این مطلب را آن همه را یک جا نوشتند یک صفحه را باز می کنی می بینی ده تا مطلب ضد شیعه دارد بعد می بینی 5 صفحه قبلش همه اش شیعه است این همه مطالب ضد شیعه اش را یک جا جمع کرده؟ خودش فقیه است این ها را تقیه برای حاکم نوشته است.

مجری:

خیلی متشکرم در حد 2 دقیقه یک جمع بندی برای تماس بعدی دیگر فرصت نداریم

استاد ابوالقاسمی:

یک نکته دیگر عرض بکنم به من گفتند سردار ولایت نه، اگر به عنوان سرباز صِفر در این بحث ها ما را قبول بکنند باید کلاه مان را آسمان بیاندازیم سرباز آن کسی است که واقعاً‌ تابع باشد ما سربار هستیم ان شاء الله که از این سرباری در بیاییم واقعاً سرباز باشیم. اجمالاً عرض می کنم مجدد خلاصه را عرض می کنم آقای هالو به ادعای خودش خواسته جوابیه ای به جناب آقای محقق داماد در کتاب خودشان بدهد و تعلیقه های بر کتاب ایشان مطرح می کند. اساس این تعلیقه ها بر یک پیش فرض اشتباه است که آن پیش فرض، تقسیم صُناعی مطرح کرده و حال آن که تقسیم ثُلاثی است یک مغالطه خیلی رایج جلوی شما فقط دو تا بشقاب می گذارد می گوید یکش را باید انتخاب بکنی و حال آن که دو تا بشقاب نیست بشقاب سومی هم هست من مجبور نیستم از بین این 3 تا این 2 را انتخاب کنم. شِق سومش هم هست.

همچنین آن شِقی که ایشان پنهانش کرده بود راجع به کدام گروه بود؟ گروهی که این گروه، عالمانه راه درست را می بینند و به خلافش می روند این را مخفی کرد. گفتیم این ها علامت دارند یا نه؟ گفتیم این خودش را به خواب زده کسی که خودش را به خواب زده صدایش می کنی اگر بلند نشده معلوم می شود خودش را به خواب زده یا این که یک مدلی خودش را به خواب زده به خوبی مشخص است. می توانیم فرمایشات ایشان را ببینیم، ببینیم آیا واقعاً ایشان بیدار است این حرف ها را می زند یا خواب است یا نه خودش را به خواب زده چه وضعیتی است؟ این های که من دارم می بینم ایشان خودش را رسماً‌ به خواب زده چون یک مدلی هست هر کسی هم بفهمد متوجه می شود.

مجری:

بسیار ممنون و متشکر از شما مثل همیشه استفاده کردیم. از شما بینندگان عزیزم تشکر می کنم از عزیزانی که پشت خط ماندند و فرصت نشد با ایشان صحبت بکنیم و سوال شان را مطرح بکنند آقای محمدی از اصفهان، آقای سلطانی از کرج، آقای ممتحن از ساوه هم عذرخواهی می کنم ان شاء الله در برنامه بعدی از ایشان بهره می بریم و در خدمت شان هستیم. از شما بینندگان هم تشکر می کنم و مجدداً عرض تسلیت دارم و التماس دعای خیر در مراسماتی که شرکت می کنید تا برنامه دیگر شما عزیزان را به خدای بزرگ می سپارم خدا نگهدار.


  
  • رضایی

    1 ارديبهشت 1402 - ساعت 22:47

    استاد ابوالقاسمی عزیز عاشقتونم

    0 1
  • رضایی

    21 اسفند 1401 - ساعت 11:06

    این عالی پیام میخواد ادای روشن فکر در بیاره اما واقعا هالو هست ایشون

    0 1

راه روشن>

شهادت امام سجاد ع کربلا قتل الحسین ع پاسخ به شبهه عالی پیام اسلام محقق داماد بی دینی شناخت دین معرفت برقعی عرب جاهلی دلار جهل و فقر کشور های اسلامی آفریقا غارت سرقت آگاهانه اروپا زیاد خواهی کتمان حق نسل کشی اهل سنت ادیان حرم مشهد هجرت