کلمه طیبه

قسمت هشتاد و چهارم برنامه کلمه طیبه با کارشناسی حجت الاسلام یزدانی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه:  کلمه طیبه

تاريخ:   11 / 07 / 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین یزدانی

مجری: حجت الاسلام والمسلمین مرعشی

مجری:

أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ  وَصَلی الله عَلیٰ مُحَمدْ وَالِه الطَاهِرینْ

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) الحمد لله این توفیق نصیب مان شد باز هم به رسم دوشنبه شب ها محضر همه شما گرامیان برنامه کلمه طیبه را تقدیم بکنیم برنامه ای که این افتخار را داریم در محضر حضرت حجت الاسلام والمسلمین دکتر یزدانی هستیم ان شاء الله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم سلام عرض می کنم در خدمت تان هستم.

استاد یزدانی:

سلام علیکم ورحمة الله.

 اعوذ بالله من الشیطان اللعین الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمد الله الذی اظهر الوجود ومنه بدأ کل حمدٍ والیه یعود والصلاة والسلام علی الشاهد والمشهود لکل موجود محمد المحمود و علی آله آل الله الودود خلفاء الله علی عالم الغیب والشهود سیّما الحجة ابن الحسن المهدی المنتظر الموعود (عج الله تعالی فرجه الشریف)

من هم سلام و عرض ادب دارم خدمت حضرتعالی و همچنین خدمت همه بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) امیدوار هستیم که امشب هم بتوانیم یک برنامه ای خدمت بینندگان عزیز تقدیم کنیم که مولا و آقای مان حضرت صاحب الزمان، صاحب این شبکه از ما راضی باشد ان شاء الله

مجری:

ان شاء الله مشتاقانه آماده هستیم بشنویم اما قبل از این که وارد کلیپ ها بشویم و وارد بحث اصلی مان بشویم همان طور که حضرتعالی وعده داده بودید که در حسن مطلع این برنامه عرض ارادت خودمان را حداقل به این صورت نشان بدهیم یک روایتی در مورد آن حضرت و حکومت آن حضرت ان شاء الله بخوانیم آماده بشویم اشتیاق و دلتنگی مان را بیشتر بکنیم و منتظر حقیقی آن حضرت باشیم ان شاء الله.

استاد یزدانی:

یکی از موضوعاتی که در بحث حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) مطرح است بحث عمر طولانی آن حضرت هست که بعضی از معاندین و بعضی از آن های که دشمن امام زمان (علیه السلام) هستند روی این مسئله دست می گذارند و می گویند چطور ممکن است که یک شخصی بیش از هزار سال عمر داشته باشد؟

این مسئله از قدیم از زمان ائمه (علیهم السلام) مطرح بوده و ائمه ما به این مسئله جواب دادند و این مسئله را ائمه ما پیش بینی کردند که امام زمان عمر طولانی خواهد داشت از جمله روایتی که مرحوم شیخ صدوق در کتاب کمال الدین، صفحه 524 حدیث 5 از باب 46 که موضوعش عمر طولانی هست.

 «الباب السادس و الأربعون ما جاء في التعمير»

حدیث پنجم:

«عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ قَالَ سَمِعْتُ سَيِّدَ الْعَابِدِينَ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ (علیه السلام) يَقُولُ فِي الْقَائِمِ»

 از سعید ابن جبیر از حضرت سید العابدین امام علی ابن الحسین (علیهم السلام) نقل شده که آن حضرت درباره حضرت مهدی می فرمود:

«سُنَّةٌ مِنْ نُوحٍ (علیه السلام) وَ هِيَ طُولُ الْعُمُرِ.»

در حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) یک سنتی از سنت نوح وجود دارد و آن این است که حضرت مهدی عمرش طولانی خواهد بود و مثل حضرت نوح عمر طولانی خواهد داشت.

كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج‏2، ص 524

مثل این روایت فراوان در کتاب های شیعه داریم. گاهی با حضرت نوح، گاهی با حضرت خضر (علیه السلام) که عمر طولانی داشته و طبق اعتقاد شیعه و سنی و روایات شیعه و سنی که در کتاب های ما و آن ها هم آمده خضر هم که در زمان حضرت موسی زنده بود تا زمان ظهور زنده خواهد بود و در کنار امام زمان خواهد بود روایت شیعه و سنی این مسئله را تأیید می کند.

بنابراین مسئله عمر طولانی یک مسئله بسیار پیش پا افتاده است روشن است وقتی ما در امت های گذشته انسان های زیادی داشتیم که بیش از هزار سال عمر کردند دیگر نباید استبعاد کنیم که چرا حضرت مهدی این قدر عمر طولانی کرده است؟ عمر دست خدا است خدا توانایی دارد که یک شخص را عمر ابدی بدهد می تواند در کودکی از دنیا ببرد می تواند صدها سال، هزاران سال هر جور خدا بخواهد عمر دست خدا است و خدا خواسته به حضرت مهدی عمر طولانی بدهد همان طوری که به حضرت نوح داده همان طوری که به حضرت خضر داده است.

حتی دشمنان امام زمان؛ روایت در صحیح بخاری و صحیح مسلم داریم که دجال در زمان پیغمبر بوده بعضی از صحابه دجال را از نزدیک دیدند، این دجال در آخر الزمان ظهور می کند قبل از ظهور و به دست امام زمان (علیه السلام) به درک واصل می شود. دجال اگر بتواند از زمان پیغمبر تا زمان ظهور زنده باشد حضرت مهدی هم قطعاً می تواند. خدمت تان هستیم.

مجری:

ان شاء الله باشیم و آن جمال نورانی را ببینیم و در رکاب حضرتش ان شاء الله پیکار بکنیم و از آن لحظات لذت ببریم. قبل از این که وارد بحث بشویم در این وا نفسایی که الان همه ما و قطعاً همه شما بینندگان عزیز هم چند وقت هست درگیر این مسائل هستیم بعضی وقت ها از یک کاهی، کوه می سازند بعضی وقت ها یک کوه را نا دیده می گیرند جا دارد تسلیت عرض بکنیم این واقعه ای که در روز جمعه در افغانستان اتفاق افتاد بیش از 100 نفر کشته و مجروح شدند افراد بی گناهی که مظلومانه توسط کشتار وحشیانه ای که اتفاق افتاد متأسفانه این افرادی که سن و سالی هم نداشتند و کلیپ ها و عکس هایی هم که از آن ها آمد به شدت اسفناک بود انسان ناراحت می شد جا دارد تسلیت عرض بکنیم به همه عزاداران، به همه شیعیانی که در جهان هستند مردم افغانستان و هر کسی که دغدغه پیکار با دشمن و حق طلبی و حق جویی را دارد. هم چنین محضر شما تسلیت عرض می کنیم اگر نکته ای هست در خدمت تان هستیم.

استاد یزدانی:

کار از تسلیت گذشته این قدر تسلیت گفتیم این قدر مردم افغانستان عزادار شدند که نمی داند آدم چطوری این مردم را دلداری بدهد، چه کار کند که این مردم یک کم آرام بشوند؟ تا کِی؟ این همه سال دارید یکسره می کشید یکسره خودتان را در بین مردم منفجر می کنید بس نیست. به حکومت هم رسیدید قدرت هم الان دست شما است چرا این قدر انسان می کشید؟

انسان کشی و آدم کشی در وجود و خوی این ها است جزء ذات شان شده اگر یک روزی انسان نکشند نمی توانند آرام بگیرند یک جایی از دنیا باید این ها باشند فقط و فقط انسان های بی گناه را بکشند. چه شد؟ شما این همه دختر بی گناه را کشتید و زخمی کردید چه نصیب شما شد؟ جز جهنم، جز این که عذاب را برای خودتان و بزرگان تان که این مکتب را تأسیس کرده بیشتر می کنید چیز دیگری نصیب تان می شود؟

این همه انفجار، این همه انتحار، این همه آدم کشی بس است تا کَیْ می خواهید انسان بکشید؟ قدرت و حکومت دست شما هست خواستید مدرسه بگذارید خواستید نگذارید هر جور دل تان خواست انجام می دهید اما چرا این قدر انسان های بی گناه را می کشید؟ چرا این قدر کشتن انسان های بی گناه برای شما راحت هست و هیچ گونه ناراحتی این ها را نمی گیرد. متأسفم، در افغانستان دفاع هم می کنند یا در زاهدان به پاسگاه نظامی حمله می کنند بعد منتظر هستند که هیچ اتفاقی نیافتد. آن ها بگویند دست شما درد نکند با سنگ ما را زدید. دست تان درد نکند ما را کشتید. با گلوله زدید انتظار دارند از آن ها تشکر هم بکنند اعتراض می کنند چرا ما به پاسگاه نظامی شما حمله کردیم ما را کشتید؟ ما را زدید شما همیشه کارتان قتل و غارت و انسان های بی گناه را کشتن هست و ان شاء الله امیدواریم امام زمان بیاید این بساط ها را جمع کند.

مجری:

ان شاء الله عزیزان بیننده از همین ابتدا این مطلب را خدمت تان عرض بکنم که فرصت دارید تماس بگیرید ان شاء‌ الله آن دغدغه تان و سوالی که هست را مطرح بکنید و پاسخش را از کارشناس محترم برنامه دریافت خواهید کرد با هم کلیپ را اول ببینیم بر می گردیم و به نص آن خواهیم نشست

کلیپ شبهه اول: از شبکه وهابی کلمه

احمد الکاتب:

 همه دلایلی که مفید هست به وسیله آن ها در صدد اثبات این مسئله می باشد مسئله وجود پسر برای حسن عسکری شایعاتی سرّی و باطنی و مخالف با ... است و از اقوال نائبان خاص، نائبان خاص مگر شیخ مفید کم داشت در قرن 3 که در رأس آن ها عثمان ابن سعید عمری است که به جعفر ابن علی وفات برادرش حسن را تسلیت گفته. اولاً وقتی حسن عسکری فوت کرد عثمان ابن سعید عمری آمد به جعفر تسلیت گفت و به خودش امامت را تبریک گفت این هم در کتاب های شیعه ثابت هست.

هاشمی:

جالب هست یعنی خود یکی از نواب اربعه امامت را به جعفر تبریک می گوید؟

احمد الکاتب:

- بله این در کتاب اکمال الدین شیخ صدوق، صفحه 475 آمده و همه کتاب های شیعه نقل کردند در اولین ساعات وفت حسن عسکری عثمان ابن سعید آمد به جعفر تسلیت و تبریک به امامت گفت اما بعد از آن بر علیه وی شورید و مدعی وجود فرزندی برای حسن و وجود ارتباطی سرّی با او گردید گفت من ارتباط خاصی با این پسر دارم و طبیعی بود که ادعا نماید می گفت ابو محمد در حالی فوت نمود که در میان شما جانشینی با چنین گردنی به جای گذاشت و با دستش اشاره می نمود.

مجری شبکه ولی عصر:

دیدیم آقای لژیونر این ها را آقای احمد الکاتب که مثل همیشه ادعاهای را مطرح می کرد الان هم ادعایی را که مطرح کرد موجب تعجب آقای هاشمی شد که خودش مفصل هست هر چه شبهه بوده و نبوده همه این مسائل را می دانست اما حالا چیزی را مطرح کرد البته سند هم آورد نسبت به این که عثمان ابن سعید به عنوان نائب اول حضرت آقا صاحب العصر والزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قبل از این که جریان غیبت ها آغاز بشود به جعفر رفت جانشینی حضرت آقا امام عسکری (علیه السلام) را تبریک گفت این مطلب را بخواهیم دقیقش را از حضرتعالی بپرسیم و جویا بشویم

استاد یزدانی:

آقای احمد الکاتب برای این که ایده های خودش را به مردم تحمیل بکند حاضر هست هر دروغی را بگوید، آن از دروغ اصلیش که من شیعه بودم الان سنی شدم و بعد دروغ هایی که هر هفته در برنامه خودش می گوید و اصلاً‌ ابائی هم ندارد از این که دارد دروغ می گوید و ابائی از این ندار که مردم ادعاهای شما را می بینند مراجعه می کنند و دست شما را رو می کنند و دروغگو بودن شما را ثابت می کنند.

مدعی شد که جناب عثمان ابن سعید عمری قبل از داستان غیبت با جعفر کذاب (معروف به جعفر کذاب) برادر امام عسکری بیعت کرده و به او تبریک گفته است در کجا است؟ کتاب کمال الدین، صفحه 475 روایت چه است؟ روایت را با همدیگر ببینیم دقیقاً در همان صفحه 475 که ایشان آدرس دارد بله همچنین روایتی هست

مجری:

جالب است این ها خیلی وقت ها آدرس نمی دهند این بار آدرس داد حالا ببینیم.

استاد یزدانی:

روایت جالبی در کتاب کمال الدین صفحه 475 است. روایت مشهوری است روایت ابو الأدیان که می گوید من خادم امام عسکری (علیه السلام) بودم و نامه های آن حضرت را به شهرهای مختلف می بردم در بیماری حضرت امام نامه های نوشت به من داد و من را فرستاد به من گفت برو این نامه ها را به مدائن برسان 15 روز طول خواهد کشید که بروی و بر گردی. بعد از آن وقتی وارد "سُرَّ مَنْ رَأَى‏" می شوی که ان شاء الله همه مان هر سال ده بیست بار ان شاء الله مشرف بشویم و "سُرَّ مَنْ رَأَى‏" را ببینیم وقتی وارد سامراء می شوی روز 15هست می بینی که صدای ناله و گریه از خانه من بلند است. می بینی که من را دارند غسل می دهند ابو الأدیان می گوید:

«يَا سَيِّدِي فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَمَنْ»

اگر این اتفاق افتاد چه کسی جانشین شما است؟ گفت هر کس جواب نامه ها را از تو خواست او جانشین بعد از من هست

«قَالَ مَنْ طَالَبَكَ بِجَوَابَاتِ كُتُبِي فَهُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِي»

گفتم نشانه های بیشتر می خواهم گفت هر کس بر من نماز بخواند او جانشین من است گفتم علامت بیشتر می خواهم گفت:

«مَنْ أَخْبَرَ بِمَا فِي الْهِمْيَانِ فَهُوَ الْقَائِمُ بَعْدِي»

هر کس آمد و گفت چه در کیسه خودت داری او قطعاً جانشین بعد از من است.

 می گوید دیگر من سوال نکردم مسائل چه هست؟ می گوید مدائن رفتم نامه ها را بردم و جواب ها را بر گرداندم روز 15 آمدم دقیقاً همان اتفاقی که امام گفته بود افتاده بود و امام را داشتند غسل می دادند دیدم که:

«وَ إِذَا أَنَا بِجَعْفَرِ بْنِ عَلِيٍّ أَخِيهِ بِبَابِ الدَّارِ وَ الشِّيعَةُ مِنْ حَوْلِهِ يُعَزُّونَهُ وَ يُهَنُّونَهُ»

كمال الدين و تمام النعمة، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر، ج‏2، ص 475

این تکه اش را ایشان گرفت و استدلال می کرد محل استدلال آقای احمد الکتاب این جمله بود که جعفر ابن علی برادر امام عسکری (علیه السلام) جلوی در خانه آن حضرت ایستاده بود شیعه اطرافش را گرفته بودند تسلیت می گفتند و تبریک می گفتند. تسلیت برای چه بود؟ برای این که امام از دست رفته شاید تبریک هم برای این که او ادعای امامت می کرد. او خودش را امام می دانست جعفر که معروف به جعفر کذاب شده بله می گفت من امام هستم.

می گوید من با خودم گفتم اگر این امام باشد دیگر امامت از بین رفت و باطل شد چرا؟ چون من می دانستم او چطور آدمی هست او نبیذ می خورد (شراب می خورد) و کارهای دیگری انجام می داد. من مثل همان ها تسلیت و تبریک گفتم و از من چیزی سوال نکرد و بعد به او گفتم بیا نماز بخوان شیعه هم آمدند داستان همین است بعد از آن حضرت امام زمان (علیه السلام) جواب نامه را از این می خواهد و می گوید نماز را امام زمان (علیه السلام) می خواند روایت طولانی هست.

می گوید در داخل کیسه ای که آوردی چه هست و چه نیست همه را می گوید. کاری به اصل داستان و روایت نداریم داستان ایشان این هست که شیعیان اطراف او را گرفته بودند و تبریک می گفتند عثمان ابن سعید کجا است؟

مجری:

عثمان ابن سعید بعدش است که «فقلتُ فی نفسی» عثمان ابن سعید بر عکسش را انجام داد

استاد یزدانی:

اصلاً‌ عثمان ابن سعیدی در این داستان نیست راوی یک شخصی به نام ابو الأدیان است عثمان ابن سعید کجا بود؟ چرا دروغ می گویی؟ چرا از پیش خودت بر روایت اضافه می کنی؟ چرا این قدر وجدان نداری؟ آدم چه جمله ای استفاده کند که این ها حقایق را این قدر وارونه جلوه می دهند. در عصری که این کتاب ها در اختیار همه هست. در عصری که همه می توانند با لحظه ای با موبایل شان و با لب تاپ شان به این کتاب ها مراجعه کنند ببینند تو چقدر آدم دروغگویی هستی چشم در چشم مردم این طوری دروغ می گویی نگو. مجبور هستی دروغ بگویی؟ حرفت را بزن استدلالت را بکن ولی این ها عادت کردند اگر دروغ نگویند کارشان پیش نمی رود دروغ نگویند چطوری بخواهند مذهب شان را ثابت بکنند؟ عثمان ابن سعید در زمان امام عسکری وکیل آن حضرت بود. روایات فراوان در وثاقت او داریم که در زمان خود آن حضرت و خود امام عسکری (علیه السلام) او را به عنوان نائب اول برای امام زمان معرفی کرد و بعد امام زمان و بعد پسرش و بعد دو نفر دیگر نواب اربعه، ما فقط از خودشان روایت نداریم.

روایات متعددی از خود ائمه داریم از بقیه شیعه داریم که آن ها وکیل هستند. بعد ایشان می آید به یک روایتی که سند هم ندارد کار به سندش نداریم نمی خواهیم تشکیک در سند بکنیم نام عثمان ابن سعید را به ما نشان بده. همه شیعه که از قضایا خبر نداشتند امام در یک محیطی بود که با جاسوس های متعدد محاصره بود کسی نمی توانست پیشش برود جز یک عده ای خاص از شیعه امام در پادکان زندگی می کرد آن جا پادگان نظامی بود و یک عده ای خاص به بهانه های مختلف می توانستند بروند با امام ملاقات بکنند بنابراین همه شیعه از قضایا خبردار نبود این تهمتی که شما زدید اصلاً‌ وجود خارجی ندارد.

مجری:

بسیار عالی، پس آقای هاشمی هم جا داشت تعجب بکند البته به نقل حضرت استاد کسی که این کلیپ ها را تجربه کرده و این برنامه ها را دیده جای تعجب از این لحاظ نداشت در دروغگویی این ها ید طولائی دارند ساختن هم برای شان کار ساده ای است همین که یک روایتی، چند تا از الفاظش بخورد به آن چیزی که می خواهد آقای احمد الکاتب ادعا بکند چند نفر هم وارد این مطلب می کند. حالا آن فرد، نائب خاص حضرت باشد نائب اولی که حضرت استاد فرمودند از اصحاب حضرت آقا امام هادی، امام حسن عسکری (علیهم السلام) بودند این تفاوتی نمی کند پس این ها ادامه می دهند به این دروغگویی شان و کذاب بودن را واقعاً اگر قرار است امروز به کسی نسبت بدهیم همین افراد هستند که این لقب و این منصب را خواهند گرفت. کلیپ دوم را ببینیم

کلیپ شبهه دوم: الشیخ ولید راشد السعیدان از سلفی های سعودی

و به دلیل این قاعده (دفع افسد به فاسد) بود که سلف و علماء قبر رسول را در مسجد ایشان باقی گذاشتند با وجود این که باقی گذاشتن قبر در مسجد ممکن است مفسده داشته باشد ولی ما با این کار مفسده بزرگتری را دفع می کنیم و آن این که تخریب قبر رسول خدا باعث آشفتگی حال مسلمانان و سبب دشمنی و درگیری شدیدی بین آنان می شود. اگر مردم بفهمند که کلنک ها در حال کندن قبر پیامبر هستند پیش از این نیز نزدیک بود فتنه ای رخ دهد. آن زمان که دولت سعودی می خواست قلعه ترکی (باقی مانده از دوران عثمان) را در مکه خراب کند. نزدیک بود تمام کشورهای اسلامی برخیزند پس چگونه خواهد بود زمانی که مسلمانان جهان بفهمند که دولت سعودی شروع به کندن قبر رسول خدا کرده تا آن را از مسجد نبوی خارج کند این کار مفسده ای دارد که فقط خدا می داند پس باقی ماندن قبر ایشان در حالت فعلی، هیچ ضرری ندارد زیرا با سه دیوار محاصره شده و کسی نمی تواند بر آن سجده یا رکوع کند. همچنین الان در دوران دولت توحید به سر می‌ بریم آن ها اجازه نخواهند داد که هیچ یک از شعائر کفر در این دولت برپا شود اما اگر یک دولت قبر پرست، بت پرست یا مجوس بر قبر یا مسجد پیامبر سیطره پیدا کند، چه کارهای شرک آمیزی که در آن جا رخ خواهد داد. تا زمانی که قبر پیامبر در سیطره دولت توحید است و به همین شکل ان شاء الله هیچ ضرر و مفسده ای ندارد. همچنین باقی گذاشتن گنبد سبز و خراب نکردن آن نیز به دلیل مفسده بزرگ یا مفسده کوچکتر است.

مجری شبکه ولایت:

لا اله الا الله، لا اله الا الله دیدید این گستاخی را، این بیان را که با چه لحن و گستاخی بیان می شد بدانید، هر کسی که دنبال هر مذهبی می خواهد برود ما کاری نداریم اما اگر مسلمان هست بداند همین اعترافی که این آقا داشت صریحاً انجام می داد بله اگر ما نمی ترسیدیم اگر این شبکه ها کارشان را خوب انجام بدهند این ترس از این ها بر داشته می شود این کاری حتی مسلمانی بخواهد این حرکت را به لفظ بیاورد که قبر آقا رسول الله را بخواهند ویران بکنند بدن نازنین را بخواهند بیرون بکشند این برنامه ها اتفاق خواهد افتاد به گفته این آقا اگر این ترس نبود حضرت استاد بفرمایید.

استاد یزدانی:

آدم چه بگوید در جواب این جماعتی که این طوری دست شان رو می شود و خودشان، خودشان را مفتضح می کنند آرزوی دیرینه بنی امیه بود که بتواند نام پیغمبر را از بین ببرد و نابود کند و آن ها نتوانستند. آن ها بودند که برای اولین بار اجازه نمی دادند زیارت پیغمبر بروی، توسل کنی و به قبر پیغمبر تبرک کنی تا نام پیغمبر نابود بشود، ولی این ها خیلی وقیح تر از بنی امیه هستند که آرزو دارند یک روزی بشود ما جنازه پیغمبر را از این جا در بیاوریم و جایی دیگر ببریم چرا؟ به چه دلیل؟ چون داخل مسجد است چه کسی این را داخل مسجد دفن کرد؟ ما شیعه ها دفن کردیم یا همان صحابه دفن کردند؟ امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب در همان جا دفن کرده در محضر همه صحابه بود و طبق مبانی شیعه و سنی پیغمبر هر جایی از دنیا برود همان جا باید دفن بشود پس مشکل چه است؟ اگر واقعاً این بدعت هست اگر واقعاً شرک هست آن طوری که شما می گویید پس صحابه مشرک بودند. صحابه ای که پیغمبر را در داخل مسجد دفن کردند چون خانه پیغمبر جزء مسجد هست این را می دانند.

خانه پیغمبر و خانه امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام) در داخل مسجد پیغمبر (مسجد النبی) بود و خود صحابه پیغمبر را آن جا دفن کردند. ولی این ها تمام آرزوی شان این هست که یک زمانی بشود که دولت های اسلامی دیگر نباشند و فقط دولت وهابی باشد که این ها بتوانند جنازه پیغمبر را در بیاورند چرا جنازه پیغمبر می گویی؟ مگر فقط پیغمبر آن جا دفن است؟ دو نفر دیگر هم آن جا دفن هستند چرا یک روز از این وهابی ها یافت نمی شوند که فتوا داده باشند نام پیغمبر را نبرده باشند یا برده باشند بگویند پیغمبر و دو نفر دیگر چرا حرف از آن ها نیست؟ مگر آن ها داخل مسجد نیستند؟ آن ها هم در همان جا دفن شدند با اجازه یا بی اجازه کار به آن بحثش نداریم چرا همه اش نام پیغمبر را می برید می خواهید جنازه پیغمبر را منتقل کنید و به پیغمبر جسارت کنید.

این همه قبر داخل مسجد است در داخل مسجد الحرام قبر هاجر و اسماعیل وجود دارد شک و شبهه ای نیست آن جا حجر اسماعیل هست هم اسماعیل آن جا دفن هست هم هاجر آن جا دفن هست اگر راست می گویید مرد هستید بروید اسماعیل و هاجر را از آن جا در بیاورید. چرا در نمی آورید؟ این هم نیاز به این دارد که این ها قدرت داشته باشند. الان نداریم در مسجد خیف، 70 پیغمبر دفن است بروید کف مسجد خیف را شخم بزنید آن هم در مکه است و یکی از میقات ها است بروید شخم بزنید و استخوان های همه پیامبران را در بیاورید بروید جایی دیگر دفن کنید. چرا این ها را نمی گویید؟

بین صفا و مروه 300 پیامبر دفن است اهل سنت روایت دارند فرصت شد همه را دانه دانه خدمت تان نشان می دهم چرا هیچ وقت حرفی از این ها نیست؟ خالد ابن ولید آن جایی که دفن است مسجد خالد ابن ولید است چرا کسی نمی رود جنازه خالد ابن ولید را در بیاورد؟ دست شما وهابی ها و داعشی ها بود چرا هیچ کس نرفت جنازه خالد ابن ولید را در بیاورد و بیاندازند هر جایی که دل شان می خواهد این کار خیلی خوبی بود اگر می کردید چرا نکردید؟

این ها نشانه این است که این ها با پیغمبر مشکل دارند اگر دغدغه شان دین بود اگر دغدغه شان شرک و توحید بود فقط نام پیغمبر را نمی بردند بقیه را هم می بردند شما که به قبر ابو حنیفه در بغداد رسیدید چرا آن را منفجر نکردید؟ چرا رفتید قبر ائمه عسکریین (علیهم السلام) را منفجر کردید؟ این نشانه این است که شما ناصبی هستید شما دغدغه دین ندارید اگر دغدغه تان دین بود قبر احمد ابن حنبل هم در بغداد است منفجر می کردید. قبر شافعی در شامات هست آن را هم منفجر می کردید قبر مالک ابن انس هم هست امام مالکی ها آن را هم منفجر می کردید. قبر بخاری، قبر مسلم، قبر ابن حجر عسقلانی و صدها نفر از بزرگان شما که حرم و گنبد دارند چرا این ها را خراب نمی کنید؟ چرا گنبدهای این ها را خراب نمی کنید فقط به اهل بیت (علیهم السلام) چسبیدید.

این نشانه دشمنی شما با اهل بیت است این نشانه این که ناصبی هستید پیرو بنی امیه هستید و تندتر از بنی امیه هستید.

مجری:

در زمان حیات آقا رسول الله بغض نسبت به آقا رسول الله داشتند و این را کتمان می کردند الان هم، هم چنان بغض دارند.

استاد یزدانی:

چند تا از فتاوای وهابی ها را بخوانم که جالب است به همین مسئله این ها اشاره کردند. یکی از علمای شان که استاد دانشکده علوم اسلامی در دانشگاه الجزایر هست ابی عبدالله معز محمد علی کتاب العمدة فی اعمال الحج والعمرة دکتر ابی معز محمد علی یک اسم دیگر هم دارد اسم های عجیب و غریب می گذارند که نمی شود خواند. استاد دانشکده علوم اسلامی در دانشکده الجزایر در این کتاب چاپ اول، صفحه 258 بدعت های زیارت در مدینه پیغمبر را دارد می گوید. چه بدعت هایی آن جا وجود دارد؟

«بدعة الزیارة في المدینة النوبیة»

دانه دانه می شمارد سفر برای زیارت قبر آن حضرت، ارسال عریضه، غسل قبل از ورود به مدینه حتی غسل کردن قبل از ورود به مدینه را هم بدعت می دانند. باید با همان چرک و کثافت شان وارد مدینه بشوند در حالی که همه مسلمان ها مستحب می دانند. این هایش مهم نیست بقیه مطالبش هم قابل نقد است. شماره 137

«ابقاء القبر النبوي في مسجدِهِ»

این که قبر پیغمبر داخل مسجدش هست این بدعت است.

 یعنی چه بدعت است؟ مگر در زمان پیغمبر خود پیغمبر آن جا از دنیا رفت مگر صحابی همان جا در داخل مسجدش دفنش نکردند؟ چرا باید بدعت باشد؟ چه دلیلی بر بدعت بودنش هست؟ این ها تمام آرزوی شان این هست که بتوانند قبر پیغمبر را بشکافند و از مسجد در بیاورند به بهانه های مختلف.

آقای عبد المنعم ابراهیم کتابی دارد به نام مغنیَ المرید الجامع لشروع کتاب التوحید شرحی است بر کتاب محمد ابن عبدالوهاب اصل کتاب توحید مال محمد ابن عبدالوهاب است آقای عبد المنعم ابراهیم شرح زده اسم شرحش را مغنی المرید گذاشته. در صفحه 1601 مطلبی از ابن قیم الجوزیه شاگرد ابن تیمیه نقل می کند که ابن قیّم الجوزیه گفته:

«یجب هدم القباب علی القبور»

واجب است خراب کردن گنبدهای که بر قبور هست.

چرا؟

«لانها أسست علی معصیة الرسول»

چون این ها بر اساس معصیت پیغمبر تأسیس شدند.

 واقعاً‌ این طوری هست بروید گنبد ابو حنیفه، مالک، شافعی، بخاری و این ها را خراب کنید. کاری به بقیه نداشته باشید این های که مال شما هست بروید خراب کنید و ببینیم که سنی ها چه جوابی به شما می دهند؟

مطلب بعدی از شخصی به نام ابو حفص نقل می کند

«وقال أبو حفص: تحرق الحجرة بل تهدم.»

باید حجره پیغمبر را آتش زد بلکه باید او را خراب کرد می گوید آقای عبد المنعم می گوید:

«فإذا کان هذا کلامه في الحجرة فکیف بالبقیة»

وقتی ایشان درباره حجر پیغمبر دارد این طور حرف می زند که حجره پیغمبر را باید آتش زد و خراب کرد دیگر گنبد را چه کار باید کرد؟ همان کاری که با ائمه عسکریین (علیهم السلام) این ها انجام دادند و منفجرش کردند. نظر و فتوای شان این هست که می خواهند گنبد و حجره پیغمبر را این ها خراب کنند و حتی حجره پیغمبر را آتش بزنند همان طوری که بعد از شهادت پیغمبر، عده ای آمدند و خانه پیغمبر را آتش زدند.

آقای بن باز چه می گوید؟ دقیقاً حرف این مفتی را که کلیپش را پخش کردیم آقای ابن باز هم زده کتاب مسائل ابن باز که آقای عبدالله بن مانع الرُقی این کتاب را جمع آوری کرده سوالاتی که از ابن باز شده و جواب های که ابن باز داده در ریاض چاپ شده دار التدمریّة، چاپ اول، چاپ 1433، صفحه 61 سوال هایی که از امام اعظم این ها ابن باز پرسیده شده که:

«سئل: البقة علی قبره (صلی الله علیه وسلم) في المسجد النبوي لِمَ لا تُزال؟»

چرا گنبد پیغمبر تا حالا باقی مانده و خراب نشده و شما از بین نبردید؟

 سوال است اگر واقعاً بدعت است، اگر شرک و کفر است چرا خرابش نمی کنید؟

«الجواب: ترکها آل سعود خشیة الفتنة»

آل سعود خراب کردند به خاطر این که از فتنه می ترسند.

 مگر شما از خدا نمی ترسید؟ مگر شما نمی گویید باید توحید را اجرا کرد این که دست شما است تحت حاکمیت شما است از چه می ترسید مگر شما تقیه هم دارید؟ چیزی به نام تقیه در مذهب شما هست؟ مگر نمی گفتید تقیه، نفاق است این کارها چه است؟ تقیه نکنید اگر می توانید اگر جرأتش را دارید این کار را انجام بدهید که چنین جرأتی تا حالا آل سعود نداشته و نتوانست انجام بدهد.

محمد ابن عبدالوهاب ایشان فتوایی که داده فتوای خودش است محمد ابن عبدالوهاب در کتاب مجموع مؤلفاتش، در کتاب مختصر السيرة الرسول موضوعی را در بحث سیره پیغمبر خلاصه کرده صفحه 221 می گوید:

«لا يجوز إبقاء مواضع الطواغيت والشرك بعد القدرة عليها يوماً واحداً»

جایز نیست ما این جایگاه های طاغوت و شرک را بعد از این که به قدرت رسیدیم حتی یک روز باقی بگذاریم.

شما به فتوای امام تان عمل نمی کنید

«فإنها شعائر الكفر»

این شعائر کفر است.

« وهي أعظم المنكرات وهكذا حكم المشاهد التي بنيت على القبور»

می گوید حکم همه آن مشاهد، ساختمان ها، بناها، گنبدهایی است که بر قبرها بنا شده است.

«التي اتخذت أوثاناً تعبد من دون الله»

این گنبدهایی که بت، قرار داده شده و پرستیده می شود.

 ای مسلمان ها شما ببینید کدام مسلمانی تا حالا گنبد پرستیده است؟ یک نفر مسلمان در تاریخ پیدا کنید که گفته باشد من گنبد را می پرستم چرا تهمت می زنید چرا توهین می کنید؟ بعد می گوید:

«وكثير منها بمنزلة اللات والعزى، أو أعظم شركاً عندها»

این گنبدهای که ساخته شده این ها به منزله لات و عزی هستند.

مختصر السيرة؛ اسم المؤلف: محمد بن عبد الوهاب الوفاة: 1206 هـ، دار النشر: مطابع الرياض - الرياض، الطبعة: الأولى، تحقيق: عبد العزيز بن زيد الرومي، د . محمد بلتاجي، د . سيد حجاب، ج 1، ص 221

حتی شرکش از شرک لات و عزی هم بالاتر هست و بعد حرف های دیگری می زند و مطالبی دیگر از محمد ابن عبدالوهاب که دقیقاً همین فتواها را می دهد و این ها مثلاً مدعی توحید هستند.

ببینید گنبد پیغمبر را کدام مشرکی ساخته است؟ ابن تیمیه جواب می دهد. ابن تیمیه امام شما، خدای شما، پیغمبر شما در کتاب اقتضاء الصراط المستقيم مخالفة أصحاب الجحيم، المجلد الثانی، چاپ مکتبة الرشد ریاض، صفحه 734 چه می گوید؟

«ثم بنى عمر بن عبد العزيز على ذلك هذا البناء الظاهر»

اقتضاء الصراط المستقيم مخالفة أصحاب الجحيم؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مطبعة السنة المحمدية - القاهرة - 1369، الطبعة: الثانية، تحقيق: محمد حامد الفقي، ج1، ص373 (نرم افزار الجامع الکبیر)

این گنبد بزرگ، این گنبد آشکار، این بنای آشکار را چه کسی ساخت؟ عمر ابن عبدالعزیز مشرک. چرا ساخت؟ چون می خواست بپرستد چون گنبد پرست بود، چون بت پرست بود دیگر از زبان محمد ابن عبدالوهاب صحبت بکنیم چون او به جای لات و عزی، لات و عزی دیگر گیرش نمی آمد پیغمبر آن ها را شکسته بود امیر المؤمنین پاهایش را روی شانه پیغمبر گذاشته بالای کعبه رفت همه این ها را پایین انداخت و شکست افتخار امیر المؤمنین علی ابن ابیطالب هست.

دیگر لات و عزی و این ها نبود عمر ابن عبدالعزیز روی قبر پیغمبر گنبد ساخت که گنبد پرست بشود. این حرف شما هست مثل شما باید صحبت کرد. آیا واقعاً این طوری هست؟ صدر اسلام نبود؟ آیا عمر ابن عبدالعزیز که یکی از خلفای دوازده گانه شما هست که به قول شما خدا در تورات بشارت داده پیغمبر بشارت داده این همه فضائلی که درباره عمر ابن عبدالعزیز هست او به اندازه شما توحید را نمی شناخت؟ او به اندازه شما نمی فهمید شرک چه است؟

مسلمان ها در زمان عمر ابن عبدالعزیز بودند عده ای از صحابه بودند مالک ابن انس بود، جابر ابن عبد الله بود، ابو طفیل بود خیلی از اصحاب پیغمبر بودند و در منظر اصحاب پیغمبر این گنبد ساخته شده آن زمان کوچک تر بود الان یک مقدار بزرگترش کردند. آن ها نگفتند شرک است شما از کجا فهمیدی که شرک است؟ در زمان صحابه، پیغمبر داخل مسجد دفن بود آن ها نیامدند جنازه پیغمبر را منتقل کنند حالا شما آرزو دارید یک زمانی بشود بتوانید جنازه پیغمبر را منتقل کنید و این آرزو را به گور خواهید برد و هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد.

از این ها گذشته گنبد عثمان ابن عفوان را هم بنی امیه ساخته. عثمان ابن عفوان در بقیع گنبد داشت نه در بقیع که خارج از بقیع در کنار بقیع یک قبرستان دیگری متعلق به یهودی ها بود که عثمان آن جا دفن شد و بعد بنی امیه آمدند آن را ملحق به بقیع کردند و رویش گنبد ساختند. این را بزرگان شما گفتند همه کتاب های تاریخی نوشتند از جمله آقای ابن کثیر در کتاب البدایة والنهایة، جلد 7، با تحقیق آقای عبد القادر الأرنؤوط و دکتر بشّار عواد معروف، چاپ دار ابن کثیر، صفحه 344 درباره محل قبر عثمان می گوید خلافی وجود ندارد که او در حُش کوکب دفن شد در شرق بقیع

«وقد بنى عليه زمان بني أمية قبة عظيمة وهي باقية إلى اليوم»

البداية والنهاية؛ اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر: مكتبة المعارف – بيروت، ج7، ص190(نرم افزار الجامع الکبیر)

آقای ابن کثیر در قرن 8 زندگی می کرد ابن کثیر متوفای 758 هست ایشان می گوید عثمان را در حُش کوکب در شرق بقیع دفن کردند و در زمان بنی امیه این گنبد بزرگ ساخته شد و تا قرن 8 هم بوده در طول این قرون بوده هیچ مسلمانی نگفته این گنبد شرک است هیچ مسلمانی نیامد بگوید من گنبد را می خواهم بپرستم قربة الی الله بالای گنبد برود و بر گنبد سجده کند همچنین چیزی وجود نداشت.

اگر شرک هست پس همه مسلمان ها در همه اعصار مشرک هستند فقط می ماند یک عده وهابی، پلید، ناصبی، قاتل، سفاک خونریز که فقط و فقط فتوا بدهند بکشید، بزنید، خودتان را بین مردم منفجر کنید و مردم را بکشید کسی دیگر مسلمان باقی نمی ماند جز همین انتحاری ها و همین انسان های آدم کش. مستند و مطلب در این زمینه زیاد است گنبدهای دیگر هست. گنبد ابو حنیفه، مالک و گنبدهای دیگر هست فکر می کنم همین اندازه کافی باشد و در فرصتی دیگر ان شاء‌ الله خدمت تان نشان خواهیم داد همه ائمه اربعه اهل سنت دارای گنبد و ضریح هستند و زیارت می شوند و اگر قرار باشد شرک و کفر باشد و شما بخواهید با شرک و کفر مبارزه بکنید بسم الله اول آن ها را از بین ببرید با اهل سنت تکلیف تان را مشخص بکنید بعد سراغ ما بیایید خودمان جواب تان را می دهیم.

مجری:

بسیار عالی، جماعت اهل سنت هر کسی که مقداری از وجدان برخوردار هست مقداری فطرتش دست نخورده هست این ها را بشنود ببینید کارهای که این ها آرزو و آمال شان هست که بخواهند به آن برسند این ها را مقایسه بکند با این اتفاقاتی که مثلاً در همان صدر اسلام حضرت آقا ابا عبدالله الحسین در جریان شهادت برادرشان اجازه ندادند در محضر آقا رسول الله حتی صدایی بلند بشود در کنار قبر آقا رسول الله با استناد به آیه شریفه سوره حجرات که:

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِي)

ای کسانی که ايمان آورده‌ ايد! صدای خود را فراتر از صدای پيامبر نکنيد،

سوره حجرات (49):‌ آیه 2

آن وقت این ها دنبال چه چیزهایی هستند و این مطالب را به نظرم همان فطرت پاک و سلیم به راحتی می تواند درک بکند که کدام طرف را باید به آن عنایت داشته باشد؟

(میان برنامه)

مجری:

 یا علی مدد، عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).الحمدلله این توفیق را داریم با برنامه کلمه طیبه از شبکه جهانی حضرت ولی عصر در خدمت تان هستیم.

کلیپ هایی را دیدیم در ادامه این کلیپ ها ان شاء الله کلیپ بعدی را هم پخش می کنیم و بعد از دیدن کلیپ بر می گردیم و به نقد آن خواهیم نشست

کلیپ شبهه سوم از شبکه وهابی کلمه - خدمتی:

سوال دوم آقای محمدی به جای مهر چه بگذاریم؟ سوال برعکسش کنیم ما چرا اصلاً مهر بگذاریم؟ سوال را درست مطرح کنیم چرا مهر بگذاریم؟ مهر گذاشتن بدعت و حرام است شما دارید می گویید به جای مهر، چه بگذاریم؟ گو این که یک چیزی باید گذاشته بشود که ما پیشانی مان را رویش بگذاریم اصلاً مهر بدعت است روی زمین، روی فرش، روی سجاده، روی موکت، روی کاشی، روی سنگ فرش، روی خاک، روی هر چه بگذارید. «جُعِلَتْ لِيَ اَلْأَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً» هر جور باشد این مهر را بعدها آخوندها اختراع کردند کما این که کل دین آخوندی اختراع و من در آوردی است این مهر هم یکی از این چیزها است هیچ دلیل شرعی ندارد. نه رسول الله (صلی الله علیه وسلم) مهر می گذاشت نه اصحابش که از جمله علی باشد و فرزندانش در دوران وقرون اولی و ثانیه، در قرون خیر این نبود. بعداً احداث شد. شما پس خاک را عبادت می کنید امام حسین را عبادت می کنید نه الله را. یک دلیل بیاورید که پیامبر هنگام نماز خواندن مهر گذاشت. یک دلیل بیاورید که علی و فرزندانش مهر می گذاشتند.

مجری شبکه ولی عصر:

دیدیم این صحبت را که آقای خدمتی باز به عنوان فقیه و مجتهد این جماعت هست از ایشان سوال می پرسند سوال هم سوال خوبی بود به جای مهر چه بگذاریم؟ جواب هم واضح است اگر مهر بگذارید شما مشرک شدید مهر گذاشتن هم یک از علامات شرک است و بدعت است و این صحبت ها در خدمت شما هستیم

استاد یزدانی:

خدمت تان عرض کنم اگر قرار باشد مهر گذاشتن، شرک و بدعت باشد موکت هم شرک و بدعت است شما روی موکت سجده می کنید پس شما موکت پرست هستید پیغمبر مگر موکت داشت؟ زمان پیغمبر موکت بود؟ نبود زمان پیغمبر، فرش بود؟ نبود پیامبر رو چه سجده می کرد؟ روی سنگ سجده می کرد، روی خاک سجده می کرد و روی حصیر سجده می کرد صحابه روی چوب سجده می کردند. در زمان پیغمبر فرش ها و سجاده های که شما پهن می کنید نبود پس شما سجاده پرست هستید پس شما فرش پرست هستید اگر قرار باشد این جوری صحبت بکنیم آدم روی هر چیزی سجده کرد آن را پرستیده باشد پس شما فرش پرست هستید حتی فتوا دارید از علمای تان نشان خواهیم داد که سجده بر نجاست جایز است و شما نجاست پرست هستید خدمت تان نشان خواهم داد.

اما برای این که بحث برای شیعیان روشن بشود یک روایت صحیحی از کتاب های شیعه می خوانم مبنی بر این که ائمه اهل بیت (علیهم السلام) مبدع سجده بر تربت سید الشهداء (علیه السلام) بودند ما پیرو ائمه اهل بیت (علیهم السلام) هستیم در زمان رسول الله که دیگر خاک تربت امام حسین نبود بخواهند رویش سجده بکنند هنوز امام حسین به شهادت نرسیده بود اما بعد از شهادت امام حسین ائمه ما روی تربت سید الشهداء (علیه السلام) سجده کردند و ما هم تابع آن ها هستیم.

هر چند که سجده بر مهر واجب نیست هیچ شیعه ای نگفته سجده بر مهر واجب است سجده بر زمین واجب است ایشان هم روایت از صحیح بخاری می خواند

«جُعِلَتْ لي الْأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص168، ح427

 

خدا یکی از ویژگی های که به پیغمبر داد زمین را برایش سجده گاه و پاک کننده قرار داده نه فرش را می شود روی فرش تیمم کرد؟ تیمم روی فرش می شود یا روی خاک می شود؟ روی زمین باید باشد. من روایت را نشان بدهم در کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی (رحمة الله علیه) با سند صحیح روایتی از حضرت امام صادق (علیه السلام) نقل شده که از کتاب های معتبر شیعه است شیخ الطائفه ابی جعفر محمد ابن حسن طوسی متوفای 460 در کتاب مصباح المتهجد، چاپ اول، چاپ 1418، صفحه 510 روایتی را از معاویة ابن عمار نقل می کند که سند شیخ طوسی تا معاویة ابن عمار قطعاً صحیح است که:

«وَ رَوَى مُعَاوِيَةُ بْنُ عَمَّارٍ قَالَ كَانَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) خَرِيطَةُ دِيبَاجٍ صَفْرَاءُ فِيهَا تُرْبَةُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام)»

حضرت امام صادق (علیه السلام) یک کیسه ای زرد رنگ داشت که در آن تربت پاک و مطهر سید الشهداء (علیه السلام) را نگه می داشت.

 «فَكَانَ إِذَا حَضَرَتْهُ الصَّلَاةُ صَبَّهُ عَلَى سَجَّادَتِهِ وَ سَجَدَ عَلَيْهِ»

موقع نماز این خاک را روی سجاده خودش می ریخت و بر آن سجده می کرد.

«ثُمَّ قَالَ‏ (علیه السلام)»

 حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود:

«السُّجُودُ عَلَى تُرْبَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) يغرق [يَخْرِقُ‏] الْحُجُبَ السَّبْع‏»

سجده بر تربت حضرت سید الشهداء (علیه السلام) حجاب های هفتگانه را پاره می کند.

مصباح المتهجد و سلاح المتعبد؛ طوسى، محمد بن الحسن‏؛ ناشر: مؤسسة فقه الشيعة ، ج‏2، ص: 757

ببینید نماز برای این که پذیرفته بشود خیلی از موانع باید رفع بشود. در کتاب های اهل سنت و کتاب شیعه روایت داریم که انسان اگر بعضی از گناهان را انجام بدهد نمازش قبول نمی شود مثلاً اگر کسی شراب بخورد تا 40 روز روایت داریم نمازش پذیرفته نمی شود. این ها حجاب هستند و خیلی از حجاب های دیگر وجود دارد با گناهی که انسان انجام می دهد این حجاب ها باعث می شود نماز انسان به آسمان ها نرسد و قبول نشود خدا قبول نمی کند.

اما سجده بر تربت سید الشهداء (علیه السلام) همه این موانع را بر می دارد همه این پرده ها را پاره می کند و نماز انسان قبول می شود. این کلام امام صادق است و ما هم پیرو امام صادق (علیه السلام) هستیم سند شیخ طوسی تا معاویة ابن عمار را خدمت تان نشان بدهم. در معجم رجال آقای خویی (رحمة الله علیه)، جلد 17، صفحه 235 بحث معاویة ابن عمار که می شود معرفی ایشان که معاویة ابن عمار ثقه بود چه و چه بود

«وجها لاصحابنا»

در آخر صفحه 238 می گوید طریق شیخ صدوق مثل شیخ طوسی صحیح است پس سند این روایت کاملاً صحیح است و ما هم تابع امام صادق هستیم و امام صادق روی تربت سید الشهداء (علیه السلام) سجده می کرد و ما هم روی تربت سید الشهداء (علیه السلام) به پیروی از آن حضرت، سجده می کنیم.

حالا پیغمبر روی چه چیزهایی سجده می کرده است؟ روایات فراوانی داریم از جمله این روایت را خدمت تان می خوانم در صحیح بخاری، چاپ وزارت اوقاف عربستان سعودی، چاپ اول، چاپ 1417، صفحه 83، باب 19 از کتاب الصلاة که از میمونه یکی از همسران پیغمبر نقل می کند که:

«كان النبي صلى الله عليه وسلم يُصَلِّي على الْخُمْرَةِ»

پیغمبر بر خمره ای سجده می کرد.

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص150، ح374 (نرم افزار الجامع الکبیر)

خمره چه هست؟ یک تکه ای از حصیر به اندازه کف دست خمره می گویند. پیغمبر این تکه حصیر را که اندازه کف دست بود همراه خودش داشت هر وقت می خواست سجده بکند روی این سجده می کرد. «كان النبي صلى الله عليه وسلم يُصَلِّي على الْخُمْرَةِ»؛ کانَ از افعال ناقصه هست یُصلی فعل مضارع است وقتی افعال ناقصه بر فعل مضارع وارد بشود دلالت بر استمرار می کند نکات ادبی هست که از این روایت استفاده می شود از همسر پیغمبر میمونه نقل شده «كان النبي صلى الله عليه وسلم» همواره وقتی نماز می خواند «يُصَلِّي على الْخُمْرَةِ» بر خمره سجده می کرد. حالا (نعوذ بالله) بگوییم پیغمبر، خمره پرست است؟ می توانیم مثل این وهابی حرف بزنیم؟ می شود مثل این وهابی گفت سجده بر خمره شرک است شما خمره پرست  و حصیر پرست هستید.

علمای اهل سنت یک مطالب مهمی در این قضیه گفتند و ثابت می کند سجده شیعه بر مهر هیچ اشکالی ندارد دقیقاً شبیه به خمره ای است که پیغمبر داشت و رویش سجده می کرد. آقای ابن اثیر جذری، مجد الدین ابی السعادة مبارک ابن محمد ابن اثیر جذری در کتاب جامع الأصول خودش که همه صحاح سته اهل سنت را در این کتاب جمع کرده با تحقیق عبدالقادر الأرنؤوط، جلد 5، سال 1391 این کتاب چاپ شد صفحه 467 مطلب زیبای می گوید. از صحیح بخاری نقل می کند از میمونه نقل می کند می گوید پیغمبر کجا سجده می کرد؟

«كان النبي صلى الله عليه وسلم يُصَلِّي على الْخُمْرَةِ»

 

پیغمبر بر روی یک تکه ای حصیر سجده می کرد. خمره چه است؟ می گوید خمره همان سجاده است

«وهي مقدار ما يضع عليه الرجل حُرَّ وجهه في سجوده من حصير أو نسيجه، من خوص»

یک تکه ای که اندازه صورت انسان یا کف دست که از حصیر درست می شود و می شود رویش سجده کرد.

«وهي التي يسجد عليها الآن الشيعة»

این همان چیزی است که شیعه الان رویش سجده می کند.

معجم جامع الأصول في أحاديث الرسول؛ اسم المؤلف: المبارك بن محمد ابن الأثير الجزري الوفاة: 544، دار النشر: ج 5، ص 467

زمان ابن اثیر جذری هست در آن قرن، شیعه ها تکه ای از حصیر می گرفتند یا مهر یا سنگ می گرفتند سجده می کردند هر چیزی را به اندازه کف دست درست می کردند رویش سجده می کردند. اگر قرار باشد بدعت باشد خود پیغمبر (نعوذ بالله) بدعت گزار بود می شود گفت خود شارع بدعت گزار است؟ پیغمبری که شارع هست او که شریعت را برای ما آورده می شود بدعت گزار باشد؟ نمی شود. پیغمبر روی خمره سجده می کرد ما هم روی تکه ای سنگ سجده می کنیم روی تکه ای از خاک سجده می کنیم چه بهتر که خاک سید الشهداء (علیه السلام) باشد یقین داریم پاک هست و از زمین هست رویش سجده می کنیم. عالم سنی چه می گوید؟ می گوید پیغمبر روی خمره سجده می کرد شیعه هم دارد دقیقاً‌ از پیغمبر پیروی می کند.

غیر از آن امیر صنعانی همین را در کتاب التحبیر لإیضاح معانی التیسیر، محمد ابن اسماعیل امیر الصنعانی، چاپ مکتبة الرشد در ریاض عربستان سعودی، صفحه 478 که بحث حصیر را می آورد می گوید خمره چه هست؟ یک چیز کوچکی به اندازه کف هست که از لیف خرما ساخته می شود

«وهو الذي يتخذه الآن الشيعة للسجود»

این خمره همان چیزی است که پیغمبر رویش سجده می کرد شیعه هم دقیقاً از پیغمبر پیروی کرده مشابه پیغمبر روی تکه ای از سنگ یا خمره یا حصیر یا هر چیزی که از زمین روییده باشد سجده می کند.

 آقای صدیق الفتنی هم همین را گفته آقای قنوجی بخاری که خودش از سلفی ها هست کتاب حسن الأسوة بما ثبت من الله ورسوله فی النسوة، سید محمد صدیق حسن القنوجی البخاری که از سلفی ها هست مؤسسه الرسالة این کتاب را چاپ کرده از علمای هند است ولی سلفی است. صفحه 393 ایشان هم دقیقاً می گوید خمره یک چیز کوچکی است از لیف درست می شود به اندازه کف دست

«وهو الذي تتخذه الشيعة الآن للسجود»

خمره همان چیزی است که الان شیعه درست کرده بر روی آن سجده می کند.

 ایشان متوفای 1307هست یعنی یک قرن پیش آقای قنوجی بخاری سلفی از دنیا رفته و ایشان دارد اعتراف می کند این کاری که الان شیعه دارد انجام می دهد دقیقاً‌ همان کاری است که پیغمبر انجام می داد. این یک روایت از پیغمبر که پیغمبر روی خمره سجده می کرد شیعه ها هم از او یاد گرفتند روی یک تکه ای سنگ، خاک، مهر، خاک کربلا یا هر چیز دیگری سجده می کنند.

پیغمبر روی سنگ سجده می کرده در کتاب های متعدد نقل شده از جمله در مسند احمد ابن حنبل با تحقیق شعیب الأرنؤوط وهابی امام حنابله هست جلد 22، چاپ مؤسسه الرساله، چاپ اول، چاپ 1419، صفحه 386 از جابر ابن عبدالله انصاری که می گوید ما با پیغمبر نماز ظهر می خوانیدم پیغمبر در دست خودش یک مشت سنگریزه می گرفت مدام از این دست به این دست می کرد که یک مقدار سرد بشود

«حتى تَبْرُدَ ثُمَّ اسجد عليها من شِدَّةِ الْحَرِّ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر ج 3، ص 327

سنگ داغ بود پیغمبر به دستش می گرفت از این دستش به این دستش می کرد یک خرده سردتر بشود بتواند رویش سجده بکند. اگر سجده روی لباس جایز بود روی پارچه جایز بود چرا پیغمبر گوشه عمامه اش را نگذاشت رویش سجده نکرد؟ گوشه عبایش را می گذاشت از گرما محافظت کند پیشانی اش نسوزد روی گوشه ای عبایش سجده می کرد. گوشه پیراهنش را می گرفت رویش سجده می کرد سر آستینش را می گذاشت رویش سجده می کرد چرا سجده نکرد؟ چون سجده باید روی زمین باشد نه روی فرش، نه روی مبل، نه روی این چیزهایی که الان وهابی ها و بقیه رویش سجده می کنند سجده باید روی زمین باشد و چیزی که از زمین روئیده مثل حصیر، برگ درخت یا هر چیزی که از زمین روئیده.

علاوه بر این ها ما داریم که بعضی از صحابه، بعضی از تابعین با خودشان خشت و سنگ می بردند یک چیزی شبیه به مهر شیعه داشتند و همیشه رویش سجده می کردند. ببینید این مصنف ابن ابی شیبه است، ابی شیبه یکی از بزرگان تاریخ اهل سنت جلد 4، چاپ ریاض، چاپ اول، چاپ 1436، صفحه 443 از ابن سیرین نقل می کند مسروق غلام یکی از این ها بود با خودش تکه ای سنگ، خشتی، آجری در کشتی می برد تا رویش سجده بکند.

دو تا روایت پشت سر هم نقل می کند مسروق هر وقت با کشتی سفر می رفت روی کشتی سجده نمی کرد با خودش سنگ حمل می کرد، خشت یا آجری با خودش می برد تا رویش سجده بکند این صحابی است یا حداکثر تابعی هست. بعضی ها گفتند صحابی است بعضی ها گفتند تابعی است این هم بدعتگزار.

 علاوه بر این فراوان هست سجده بر نجاست را هم خدمت تان گفتم یک اشاره ای به آن بکنم که بعضی از علمای اهل سنت گفتند کتاب مختصرُ اختلاف العلماء ابو جعفر طحاوی، متوفای 321 از بزرگان تاریخ احناف هست ایشان حنفی مذهب و ماتریدی است در جلد 1، صفحه 361 از ابو حنیفه نقل کرد

«إذا كان في موضع قدميه بول أكثر من قدر الدرهم فصلاته فاسدة»

اگر جای پای شما یک مقداری از بول باشد بیشتر از یک درهم، درهم به اندازه یک سکه این نمازش باطل است اما اگر در جای سجده باشد چه؟

«ولا تفسد عليه في موضع السجود»

مختصر اختلاف العلماء؛ اسم المؤلف: الجصاص /أحمد بن محمد بن سلامة الطحاوي الوفاة: 321، دار النشر: دار البشائر الإسلامية - بيروت - 1417، الطبعة: الثانية، تحقيق: د. عبد الله نذير أحمد، ج 1، ص 261

اگر در جای سجده شما بولی باشد چیزهای دیگر را هم می گوید من نمی گویم باشد می شود رویش سجده کرد طحاوی این عالم حنفی این مطلب را نقل کرده بزرگ شما هم هست آیا شما وهابی ها می توانید بگویید (دارم می گویم از زبان وهابی ها دارم می گویم خودم این حرف را نمی گویم) از زبان وهابی آقای خدمتی بگوید ابو حنیفه مثلاً نجاست پرست بوده چون روی نجاست سجده می کرد یا جایز می دانست می توانید بگویید این قدر مرد هستید؟ خیلی های دیگر هم این را گفتند فکر می کنیم همین کافی باشد

مجری:

بسیار عالی خیلی واضح و روشن بود این مطالب را ایشان باید جواب بدهد که اختراعات شما چه هست؟ این تربت که از اول بوده خاک از همان اول بوده اختراع جدیدی نیست می گویید اختراع جدید اتفاق افتاده. اختراع، این چیزهایی است که به وجود آوردید و البته چیزهایی که دیگری که قبلاً بوده دیدیم اجازه دادند سجده بر آن ها بکنیم. عزیزان بیننده فرصت هست در خدمت تان هستیم. تماس اول آقا حمید از همدان سلام علیکم اقای حمید بفرمایید

بیننده آقای حمید از همدان:

سلام عرض می کنم آقای یزدانی راجع به کلیپ اول یک آقای وهابی صحبتی کردند به یک روایتی استناد کردند من در گفته هایش ابو محمد شنیدم این ها اعتقاد دارند که امام حسن عسکری فرزند نداشت راجع به ابو محمد یک توضیحی به ما بدهید این ابو محمد چه کسی هست؟

استاد یزدانی:

یکی از القاب امام عسکری (علیه السلام) ابو محمد هست چون اسم فرزندشان همین هست در روایت ما هم هست از کنیه های حضرت امام عسکری (علیه السلام) است.

آقای حمید:

این ها ادعا دارند که امام حسن عسکری فرزند نداشت

مجری:

کنیه است حضرت آقا علی ابن موسی الرضا کنیه شان ابی الحسن هست بارها و بارها هم حتماً خودتان زیارت کردید سلطان ابی الحسن در صورتی که همه مان می دانیم فرزندی به نام حسن نداشتند.

اقای حمید:

با این سواد کم خودم ابو محمد یعنی پدر محمد

استاد یزدانی:

بله یکی از کنیه های امام عسکری (علیه السلام) ابو محمد است.

آقای حمید:

جلسه قبل آیت الله قزوینی راجع به آیت الله ناصری، آیت الله بهجت و ظهور حضرت مهدی یک صحبت های داشتند اقای یزدانی خدا می داند حالم خیلی خوب است اگر شما بزرگواری کنید توضیحاتی راجع به صحبت های آقای قزوینی بدهید حال دل ما را بهتر کنید متشکرم دست شما درد نکنه

استاد یزدانی:

من متأسفانه آن برنامه را ندیدم نمی دانم حضرت آیت الله قزوینی چه فرمودند؟ آقای مرعشی بودند اگر ایشان توضیحی داشته باشند چون من در جریان نیستم که حضرت آیت الله ناصری یا حضرت آیت الله بهجت قضیه شان چه بود؟

مجری:

آقا حمید عزیز هر جلسه ای هر سوالی هست اگر نسبت به اصل مطالب اعتقادی که الان دارد مطرح می شود در خدمت تان هستیم اما اگر سوال از شخص خاصی هست در همان برنامه ما مشتاقانه خدمت تان هستیم و به شما فرصت هم خواهیم داد.

آقای حمید:

آقای قزوینی راجع به ظهور حضرت مهدی صحبت کردند که حتی پیره مردها هم ممکن است حضرت را ببینند یعنی این قدر ظهورشان نزدیک است آقای مرعشی در جلسه حضور داشتند خواستم یک مقداری راجع به ظهور حضرت آقای یزدانی راجع به صحبت های آقای قزوینی یک مقدار بیشتر باز کنند دست شما درد نکند.

مجری:

دوست داریم از محضر استاد استفاده بکنیم شما در همان جلسه تماس بگیرید از خود استاد هم مفصل ترش را جویا بشوید.

استاد یزدانی:

در دعای عهد می خوانیم

«إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيبا»

المزار الكبير؛ نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، محقق/ مصحح: قيومى اصفهانى، جواد،  ص665

دشمنان ما خیلی دور می بینند دوران ظهور حضرت مهدی را ولی ما امیدوار هستیم که خیلی خیلی زود ان شاء الله با اتفاقاتی که دارد می افتد خیلی زودتر از آنی که تصور می کنیم آقا و مولای مان را ببینیم. امیدوار هستیم وظیفه ما دعا کردن است در عصر غیبت، منتظر باشیم دعا کنیم و نزدیک می بینیم ان شاء الله خیلی زود مولا و آقای مان آمده و فریاد می زند انا المهدی و عالم را پر از عدل و داد می کند و همه ما در رکابش باشیم.

خدا ان شاء الله به همه ما لیاقت بدهد در رکابش با دشمنان آن حضرت بجنگیم و در رکابش به شهادت برسیم.

مجری:

از آقا حمید عزیز تشکر می کنیم، باز هم تأکید می کنم اگر مطلب اضافه ای هست دوست داریم شنونده باشیم و بشنویم این مطالب را در فرصت مقتضی خودش در برنامه حبل المتین یا برنامه اخلاق علوی سیره مهدوی که شب های جمعه پخش می شود حضرت استاد آیت الله دکتر حسینی قزوینی ان شاء الله هستند و قطعاً پاسخگوی همه سوالات شما هم خواهند بود. آقا حسین از اصفهان سلام علیکم بفرمایید

بیننده آقای حسین از اصفهان:

سلام عرض می کنم خدمت استاد محترم و مجری گرامی. سوال داشتم ما علمای زیادی داشتیم که حضرت مهدی را دیدند سوال داشتم که آیا در بین اهل سنت کسانی بودند که حضرت مهدی را دیده باشند والسلام علیکم ورحمة ‌الله وبرکاته

مجری:

علیکم السلام آقا حسین عزیز تشکر می کنیم

استاد یزدانی:

بعضی از علمای اهل سنت هم ما داشتیم که ادعا کردند ما حضرت مهدی را دیدیم و حتی پشت سرش نماز خواندیم در کتاب های خود این ها این قضیه آمده از جمله آقای حسن العراقی با حضرت مهدی ملاقات کرده است. آقای حسن العراقی در کتاب الطبقات الکبری امام عبد الوهاب شعرانی که از علمای معروف صوفی هست و مدعی عرفان و این مسائل بود در این کتاب طبقات الکبری، جلد 2، با تحقیق پروفسور احمد عبد الرحیم سایح، صفحه 249 داستان شیخ عارف بالله سیدی حسن العراقی را در این کتاب نقل کرده. داستانش مفصل هست من فقط تکه ای که ایشان می گوید من رفتم و نماز خواندم را خدمت تان نشان می دهم صفحه 250 می گوید:

«فبينما أنا ليلة بعد صلاة المغرب أصلي صلاة السنة، وإذا بشخص جلس خلفي، وحسس على كتفي، وقال لي: قد استجاب الله تعالى دعاءك يا ولدي مالك أنا المهدي»

ایشان دعا کرده بود که حضرت مهدی را ببیند می گوید یک روزی بعد از نماز مغرب، نماز سنت یا نماز مستحبی را داشتم می خواندم. نماز سنت، نمازی است که اهل سنت بعد از نماز مغرب می خوانند. شخصی پشت سر من نشست و پشت دستش را روی کتف من گذاشت و گفت خدا دعای شما را مستجاب کرد «انا المهدی» من مهدی هستم و داستان را ادامه می دهد که 7 شبانه روز پیش او بودم و به من چه چیزهایی یاد داد من پشت سرش روزی 5 مرتبه نماز می خواندم

«فكنت أصلي خلفه كل ليلة خمسمائة ركعة»

هر شب 500 رکعت پیشت سرش نماز می خواندم.

الطبقات الكبرى المسماة بلواقح الأنوار في طبقات الأخيار؛ اسم المؤلف: أبو المواهب عبد الوهاب بن أحمد بن علي المعروف بالشعراني الوفاة: 973هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1418هـ-1997م، الطبعة: الأولى، تحقيق: خليل المنصور، ج1، ص475

داستانی است که آقای شعرانی بزرگ صوفیه است و استاد آقای آلوسی بوده و در بین عرفاء و صوفیه خیلی جایگاه دارد ایشان همچنین داستانی را نقل کرده که من با امام زمان ملاقات کردم البته وظیفه ما تکذیب است. وقتی طبق روایت صحیحی داریم هر کس ادعای ملاقات کرد او را تکذیب بکنیم تکذیب می کنیم مگر این که دلیل قطعی داشته باشیم بر این مطلب و فعلاً‌ دلیل قطعی نداریم ولی این ها در کتاب هایشان نقل کردند اقای حسن العراقی از علمای اهل سنت آرزو داشته امام زمان را ببیند دعا کرده و دعایش مستجاب شده امام زمان را دیده است.

مجری:

زمانی که اعتقاد نسبت به آن مطلب کامل باشد حداقل خود اهل سنت هم بارها اشاره شده تمامی ادیان نسبت به منجی و مهدی موعود اعتقاد دارند اگر نسبت به آن چیزهایی که در کتاب هایشان هست علم پیدا بکنند قطعاً چنین چیزهایی هم بعید نیست اتفاق افتاده باشد. حضرت استاد اگر نکته ای از کلیپ قبل مانده بود جمع بندی بفرمایید

استاد یزدانی:

یک مطلب دیگری هست در بحث سجده بعضی از علمای اهل سنت نقل کردند ادعا کردند سندش هم صحیح است ایشان می گفت هر که بر مهر، سجده بکند بدعتگزار، مشرک و مهر پرست و از این مسائل هست. روایتی هست که بعضی از صحابه به مردم دستور می دادند در نماز جمعه وقتی خیلی ازدحام می شود شما روی طرف مقابل سجده بکنید.

کتاب مصنف ابن ابی شیبه، فایل 235، با تحقیق پرفسور سعد بن ناصر الشسری، مجلد 3، کتاب الصلاة، چاپ ریاض، چاپ اول، چاپ 1436، صفحه 83 از بعضی ها نقل شده که می گفت:

«إذَا لم يَسْتَطِعْ يوم الْجُمُعَةِ على الأَرْضِ فاهوى بِرَأْسِهِ فَلْيَسْجُدْ على ظَهْرِ أَخِيهِ»

الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار؛ اسم المؤلف: أبو بكر عبد الله بن محمد بن أبي شيبة الكوفي الوفاة: 235، دار النشر: مكتبة الرشد - الرياض - 1409 ، الطبعة: الأولى، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ج1، ص237 (نرم افزار الجامع الکبیر)

روایت داریم کسی در خیابان ها نماز نخواند، حتماً باید در مسجد باشد روایت از همین ها داریم که اگر شلوغ شد کسی حق ندارد در کوچه ها و خیابان ها صف را ادامه بدهد نه همه باید در مسجد جمع بشوند کجا سجده بکنیم؟ روی طرف مقابل مثل این وهابی کسی بگوید شما روی پشت طرف مقابل سجده می کنید پشت پرست هستید. طرف مقابل را می پرستید این ها سجده بر مهر را جایز نمی دانند.

مجری:

آقای خدمتی یکی یکی می شمرد گفت بر فرش و موکت ما چند تا دیگر هم اضافه کردیم بر نجاستی که بوده و پشت بقیه این ها را

استاد یزدانی:

حتی دارند بر ران طرف مقابل می شود سجده کرد سجده بر نجاست می شود کرد؛ ولی سجده بر تربیت سید الشهداء(علیه السلام) چون پاک است لیاقت می خواهد حقیقت را بگوییم سجده بر تربت سید الشهداء (علیه السلام) یک لیاقتی می خواهد یک منتی است که خدا بر شیعه گذاشته شیعه فقط می تواند بر تربت سید الشهداء (علیه السلام) سجده کند و آن حجاب های مختلف را پاره کند و ان شاء الله نماز همه ما مقبول درگاه حضرت حق قرار بگیرد این ها روی چیزهایی سجده می کنند که لایق شان هست.

مجری:

ممنون و متشکر از محضرتان استفاده کردیم حضرت استاد همچنین تشکر می کنیم از همه شما بینندگان عزیز که این دوشنبه هم همراه ما بودید ان شاء الله که موفق و مؤید و منصور باشید تا دیدار آینده خدا نگهدار!


  
  • رضایی

    4 ارديبهشت 1402 - ساعت 20:47

    فدای استاد یزدانی عزیز بشم

    0 1

کلمه طیبه>

پاسخ به شبهات وهابیت نواب اربعه امام حسن عسکری ع عثمان بن سعید کمال الدین جعفر کذاب قبر رسول خدا ص گنبد قبور انبیاء تربت امام حسین ع مهر گذاشتن بدعت