راه روشن

قسمت پنجاه و پنجم برنامه راه روشن با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسمی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه: راه روشن

 

تاريخ: 19/ 07/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابو القاسمی

مجری: آقای سید محمد صفایی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وحشرنا معهم واللعن اعدائهم السلام علیک یا رسول الله وعلی اهلبیتک الطیبین الطاهرین عرض سلام و احترام خدمت شما بینندگان جان، پیروان حضرت سید المرسلین و خاتم النبیین محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله وسلم) و اهل بیت گرامی شان در خدمت شما هستیم با برنامه راه روشن ویژه نقد دگر اندیشان دینی از شهر مقدس قم، جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

جا دارد که پیشاپیش تبریک و تهنیت عرض کنم ولادت با سعادت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله وسلم) و همچنین پیشوای مذهب و مکتب حقه اثنی عشریه حضرت امام جعفر صادق (سلام الله علیه) را به محضر حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا فداه) و همچنین خدمت شما بزرگواران.

همچون هر برنامه راه روشن در خدمت کارشناس ارجمند و استاد گرامی جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابوالقاسمی هستیم و از مباحث شان استفاده می کنیم حاج آقا سلام علیکم عرض تبریک خوش آمدید بفرمایید

استاد ابوالقاسمی:

علیکم السلام ورحمة الله، أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى ‌مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ ‌الْحَسَنِ الرِّضَا وَ الْحُسَيْنِ الْمُصَفَّى، وَ جَمِيعِ الْأَوْصِيَاءِ ‌مَصَابِيحِ الدُّجَى وَصلّ عَلیٰ مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَي وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ مَوْلانا صَاحِبَ العَصْرِ وَالزمَان

عرض سلام دارم خدمت شما و خدمت همه بینندگان عزیز و گرانقدر شبکه جهانی حضرت ولی عصر و امیدوارم هر کجا که هستند این ایام فرخنده برای شان پر از شادی و سرور باشد خدمت تان هستم

مجری:

در دو جلسه گذشته فکر می کنم یک بحثی مطرح شد پیرامون موضوع حجاب و جناب استاد البته پاسخ فرمودند در شبهه پیرامون حجاب را این که آیا اساساً حجاب، اجباری یا اختیاری است؟ شرایط در صدر اسلام چگونه بود؟ فکر می کنم بخش اول برنامه امشب را به همین موضوع اختصاص خواهیم داد بفرمایید

استاد ابوالقاسمی:

ما راجع به مسئله حجاب مطالب را گفتیم ولی ظاهراً اصلاً یک سَیری در جامعه از مدعیان سابق دینداری که دارند یواش یواش خودشان را افشاء می کنند راه افتاده که این ها رسماً دارند مروج حجاب اختیاری می شوند. مسئله الزام به حجاب ما از آیه قرآن عرض کردیم پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مأمور است که از باب یک ناظر مافوق حجاب را برای مردم اثبات بکند. آیه را قبلاً برای بزرگواران خواندیم

(يا أَيهَا النَّبِي قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يعْرَفْنَ فَلَا يؤْذَينَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا)

ای پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب ها [= روسری های بلند] خود را بر خويش فرو افکنند، اين کار برای اين که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آن ها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحيم است.

سوره احزاب (33): آیه 59

(يا أَيهَا النَّبِي قُلْ) بگو پیامبر، نیامده آن ها را مستقیم مخاطب قرار بدهد بگوید ای زن ها، همان طوری که نماز واجب است حجاب هم واجب است نه، به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می گوید. نمی گوید آی پدرها به دخترهای تان بگویید حجاب بپوشند

(قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيهَا)

خود و خانواده خويش را از آتشی که هيزم آن انسان ها و سنگ هاست نگه داريد

سوره تحریم (66): آیه 6

(وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ)

خانواده خود را به نماز فرمان ده

سوره طه (20): آیه 132

به خانواده ات بگو نماز بخوانند این دستور، دستور خانوادگی است؛ اما دستور اجتماعی چه دستوری است؟ به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می گوید شما باید این کار را انجام بدهید. ای پیامبر به چه کسی بگو؟ به همسران خود این ها خاص اوست (بَناتِک) به دخترانت (وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ) به زن های مؤمنین بگو نه این که مؤمن به زنش بگوید.

حاکم جامعه باید حواسش به زن های مؤمنین باشد چه کار باید بکنند؟ (يدْنِينَ عَلَيهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ) حتماً چادر سرتان کنید جلباب یک پارچه ای بود که از بالای سر تا بغل پهلو را کامل می پوشاند. راجع به پایین ترش صحبت خواهیم کرد چون بعضی ها می گویند پس مچ پا به پایین اشکال ندارد این ها پا برهنه بودند راجع به این ها صحبت می کنیم اتفاقاً همه این ها تک تکش در روایات آمده است.

یعنی اگر کسی دنبالش باشد همه این ها آمده (ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يعْرَفْنَ فَلَا يؤْذَينَ) این برای خودتان است فایده اش به خودتان می رسد. (وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا) و خدای متعال پرده پوش مهربان است اگر قبلاً‌ اتفاقی افتاده چیزی بوده خدا پرده پوش است اما برای این که از این به بعد از گناه حفظ بشوید چه کار باید بکنید؟ باید حجاب داشته باشید.

این آیه ای که مطرح کرده دستور، دستور بر پیامبر به عنوان ناظر بر جامعه است. نیامده بگوید پیغمبر فقط به فرزندانت بگو تمام شد که مثلاً پیغمبر برای پدرها الگو باشد پدرها به فرزندان شان بگویند. این جا مصادیقی که آورده مصادیق عامِ کل جامعه است. این یک آیه که خیلی صریح ثابت می کند مسئله حجاب کار چه کسی است؟ کار حاکم جامعه است.

ما در روایات شیعه راجع به دوران خلافت امیر مؤمنان و امام حسن (علیه السلام) چیزی راجع به این مسئله نداریم چرا نداریم؟ جلسه قبل هم عرض کردم چون اصلاً کسی بی حجاب بیرون نمی آمده است.

مجری:

این حکم، آن زمان جاری و ساری شد

استاد ابوالقاسمی:

برای روشن شدن این مسئله یک سری روایات را به شما نشان بدهم، مثلاً روایتی است مرحوم علامه حلی (رضوان الله علیه) آورده اما اصل روایت سنی است. شخصی به نام ام عطیه می گوید عید فطری بود یا عید اضحی می گوید عرض کردیم یا رسول الله ما دو تا خواهر هستیم فقط یکی مان حجاب دارد اصلاً حجاب نداریم چه کار کنیم؟ وقتی نداری طبیعتاً تو اهل عفاف هستی اهل بد کارگی نیستی لذا با قصد و غرض بی حجاب بیرون نمی آیی اگر هم بیرون بیایی مجبور هستی پیغمبر چه فرمودند؟

«لِتُلْبِسْها أخْتَها مِنْ جِلْبابِها»

چادر خواهرت را بگیر بیرون بیا.

 بی حجاب بیرون نیا یا رسول الله من ندارم باشد از خواهرت بگیر من بگیرم او نخواهد داشت او در خانه بنشیند. مجبور نیستید هم زمان هر دوی تان بیرون بیایید. یعنی پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به عنوان حاکم حکومت چطور رفتار کردند این دستور اجتماعی را دادند به همین دلیل طبق آیه قرآن برای زن ها حجاب کارش چه است؟

مجری:

تا شناخته نشوند

استاد ابوالقاسمی:

یک آیه دیگر هم داریم می گوید آیه را بیاورم تا مقصود روایتی که می خواهم بیاورم مشخص بشود

مجری:

تازه این شناخته نشوند شاید روی صورت را هم باید می پوشاندند

استاد ابوالقاسمی:

بله‌ آن هم هست آن مقدار گفتند قطعاً واجب نیست می گوید کامل شناخته می شوند

(وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيوبِهِنَّ وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا يضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيعْلَمَ مَا يخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)

و به آنان با ايمان بگو چشم های خود را (از نگاه هوس‌ آلود) فرو گيرند، و دامان خويش را حفظ کنند و زينت خود را -جز آن مقدار که نمايان است- آشکار ننمايند و (اطراف) روسری های خود را بر سينه خود افکنند (تا گردن و سينه با آن پوشانده شود)، و زينت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهران شان، يا پدرانشان، يا پدر شوهران شان، يا پسران شان، يا پسران همسران شان، يا برادران شان، يا پسران برادران شان، يا پسران خواهران شان، يا زنان هم‌کيششان، يا بردگانشان [=کنيزان شان‌]، يا افراد سفيه که تمايلی به زن ندارند، يا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نيستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمين نزنند تا زينت پنهانی شان دانسته شود (و صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد). و همگی به سوی خدا باز گرديد ای مؤمنان، تا رستگار شويد!

سوره نور (24): آیه 31

(زِينَتَهُنَّ) در این آیه مقصود به زینت بدن مربوط است جاهای از بدن که برای مرد زیبا و جذاب است (إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا) مگر مقداری که به صورت عادی ظاهر است که آن کف دو دست و صورت است. (وَلْيضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيوبِهِنَّ) قبلاً‌ این را عرض کردم راجع به خِمار، ترجمه خِمار چه است؟ شما خِمار هم که می خواهید بیاندازید خِمار این نباشد که روی گوش هایت بیاندازی از پشت گردنت برود نه کامل گردنت را باید بپوشاند. جِیب و محل چاک لباس، محل یقه کامل باید با این خِمار پوشیده بشود. (لْيضْرِبْنَ) دوباره این جا می گوید (وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ) پیغمبر دستور عمومی آمده از بالا باید حواست به جامعه باشد. (وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ) حق ندارند زینت شان را آشکار کنند یعنی چه؟ یعنی بدون حجاب باشند (إِلّا) مگر در خانه برای پدرش، دامادش، شوهرش، پدر شوهرش، فرزندانش، (أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ) فرزند شوهرش، برادرانش، فرزندان برادرانش، (بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ) فرزندان خواهرش یا اگر زن بود یعنی چه؟

پیغمبر بگو حواس شان را جمع کنند حجاب داشته باشند دوباره تأکید می کند (وَلَا يبْدِينَ زِينَتَهُنَّ) این دستور از پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) آمده ما می خواهیم ببینیم در جامعه چه اتفاقی رخ داد وقتی که این روایت و دستور آمد؟ زمان پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) که عرض کردیم همه با حجاب شدند روایت می گوید وقتی این آیه نازل شد همه زن ها بلا استثناء خِمار روی سرشان انداختند.

استثنایی هم در روایت نیامده بعد از پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) چه کسی به خلافت رسید؟ خلیفه اول و دوم به خلافت رسیدند امیر مؤمنان که به خلافت نرسید. امیر مؤمنان نسبت به رفتارهای خلفای پیش از خودشان چون آن ها بعد از پیامبر آمدند نمی تواند یک مرتبه همه چیز را زیر و زِبَر کند، مواردی بوده آن موارد را در آن روایتی که هفته قبل هم خود آقای نصیری که کلیپش را پخش خواهیم کرد به آن استناد می کند در همان روایت امیر مؤمنان می گویند عمر، این کار را کرده ابوبکر این کار را کرده باید با آن مخالفت کنیم.

می گوید عمر نماز خوانده پس ما نماز نخوانیم یا بگوییم پیغمبر دیگر نماز نمی خواند چون عمر نماز خوانده، کارها، کارهای جامعه اسلامی باقی مانده از زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بود، بله در آن تغییر ایجاد کردند. اما در قوانین عمومی نمی تواند به صورت کلی تغییر ایجاد کند مگر ذره ذره؛ یکی از اتفاقات عجیبی که افتاد روایتی است در شعب الإیمان بیهقی

«خرجت امرأة متزينة فبلغ ذلك عمر»

یک زن بی حجاب بیرون آمد. متزینه گفتیم یعنی چه؟ یعنی زینتش مشخص شود یک دانه زن در جامعه بی حجاب بیرون آمد با آرایش نه، خبر به عمر رسید.

«فأرسل إليها»

گفت بروید بیاوریدش.

می گویید حکومتی نبوده؟ آقایانی که می گویید حکومتی نبود شما از تاریخ چه می دانید؟ چرا این ها را برای مردم نمی گویید؟ «فأرسل الیها» بروید بیاوریدش

«فاختبأت منه»

در رفت فهمید عمر گفت بیا

 «فأرسل إلی زوجها»

 گفت شوهرش را بیاورید

 زنت بی حجاب بیرون می آید؟

«فاختبأ»

شوهر هم در رفت.

«فقام فخطب»

عمر رفت سخنرانی کرد

«فقال ما هذه الخارجة»

این چه کسی بود بی حجاب بیرون آمد؟

«أم هذا المرسلها»

این چه کسی بود اجازه داد این بی حجاب بیرون بیاید؟ هم خود زن و هم شوهرش که اجازه داد

«أما لو أتيت بها لسترت بها أو لشرت بها وبه »

اگر می آوردنش «لسترت» مجبورش می کردم حجاب سرش بکند «لشرت بها»؛ یعنی به او می گفتم چه کار بکند؟ یا خودم سرش می کردم یا می گفتم حجاب سرت کن (دو جور خوانده شده)

«فإذا أرادت أن تخرج لحاجة فلتخرج متنكرة في بذلتها»

جایی می خواهید بروید حتماً باید حجاب داشته باشید.

«فإذا فرغت من حاجتها فلترجع إلى بيتها»

کارت هم تمام شد خانه ات بر گرد در خانه ات خواستی آن جا حجابت را در بیاور.

شعب الإيمان؛ اسم المؤلف: أبو بكر أحمد بن الحسين البيهقي الوفاة: 458، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1410، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد السعيد بسيوني زغلول، ج 6، ص 172

 پس از نظر تاریخی، زمان پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) مردم حجاب داشتند یا نداشتند؟ یک نفر فقط بی حجاب بیرون آمد در تاریخ عمر نقل شده

مجری:

این قدر قضیه انگشت نما بوده

استاد ابوالقاسمی:

عمر خودش را خواست زن در رفت شوهرش را خواست شوهرش در رفت می گوید من زورکی حجاب سرتان می کنم. آیا امیر مؤمنان گفتند این کار عمر بد بود؟ مگر حضرت علی بدعت ها را نشمردند؟ آقای نصیری مگر خود شما روایت بدعت های عمر را نخواندی؟ آیا امیر مؤمنان این را جزء بدعت ها دانستند؟ چرا اجبار می کنید؟ چون امیر مؤمنان فرمودند بعضی ها را از حلیّت به بردگی گرفتند آزادشان می کنم بعضی ها را از بردگی آزاد کرده به بردگی برشان می گردانم. مقام ابراهیم را سر جای خودش بر می گردانم سنگ است جا به جایش کرده می گوید نه باید سر جای خودش بر گردد. آن وقت در مسئله امیر مؤمنان صحبت نکنند کلیپ آقای نصیری را با همدیگر ببینیم تا متوجه بشویم چقدر دارند به شما دروغ می گویند

کلیپ شبهه آقای نصیری:

ما در دوران تاریخ اسلام و حکمرانی پیامبر و حکمرانی امیر المؤمنین با هیچ موردی مواجه نیستیم که کسی را به خاطر بی حجابی یا به خاطر شل حجابی مجازات کرده باشند. یعنی شل حجابی بوده، بعضاً بی حجابی بود. امام صادق می فرماید که نگاه کردن به موهای سه دسته از زنان اشکالی ندارد یکی نگاه کردن به موی زنان اهل کتاب که بر آن ها حجاب واجب نیست. یکی نگاه کردن به موی کنیزان سوم امام می گوید آن اعراب بادیه نشینی که از مرکز دور بودند و گاهی مدینه می آمدند حجاب کاملی نداشتند حرف این است. اهل کتاب که واجب نبود جدا، کنیزان هم همین طور این جا یک استثنای جالب توجه وجود دارد که از همین روایت بیرون آمده می گوید یک سری از زنان مسلمان به هر دلیلی نمی خواهند حجاب کامل رعایت کنند می گوید نگاه کردن به موی آن ها شرعاً اشکالی ندارد شما نگران آن نباشید البته می دانید بدون قصد شهوت فقط در چه صورتی نگاه کردن به موی زن مسلمان حرام است؟ مثلاً در خانه کسی سرک بکشی ولی خانمی که می خواهد بی حجاب باشد خانمی که می خواهد حجابش ناقص باشد خانم مسلمان، غیر مسلمان (اهل کتاب) معلوم است که ایرادی ندارد.

استاد ابوالقاسمی:

گفتند پس کجا فقط حرام است که ما نگاه به نا محرم کنیم؟

مجری:

آن جایی که دزدکی نگاه کنی

استاد ابوالقاسمی:

در خانه اش است شما دزدکی نگاه کنی اینی که در خیابان است نگاهش کنی اشکال دارد؟ نه، طبق نظر ایشان اشکال ندارد همان روایت فقط 3 دسته می گوید. شل حجاب ها را کجا گفته؟ خوب دقت کنید راجع به آن صحبت می کنیم اما اولش چه گفت؟ گفت زمان پیامبر، شل حجابی بوده بی حجابی هم بوده اما هیچ برخوردی نشد. ما که دقیقاً بر عکسش را داریم اصلاً شل حجابی هم نبوده، زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) در کسانی که اسلام را درک کردند شل حجابی هم نبود یک مورد شل حجابی بیاورید در غیر این 3 مورد استثنایی که خودتان خواندید توضیح این 3 مورد را می دهم. یک مورد شل حجابی از زن های مسلمانی که اسلام را فهمیدند بیاورید. اصلاً نبود لذا می گوید (وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ) به آن زن های که اهل ایمان شدند بگو این کار را کنند. زن بادیه نشین چیزی از ایمان فهمیده؟ اصلاً نمی داند ایمان چه است؟ نمی داند اسلام چه است؟ چرا خلط می کنید ماجرای زن بادیه را به زن مسلمانی که در بلاد اسلامی است در تلویزیون هر روز، هر هفته دارد راجع به حجاب صحبت می شود حجاب را می بیند می فهمد حجاب است این را با آن قیاس می کند. او اصلاً چیزی از اسلام به گوشش نخورده نماز به گوشش نخورده چه برسد به حجاب. زن است صبح تا شب در بیابان دارد خار می کند بز می دوشد زندگی صحرا نشینی اش را دارد حالا در شهر آمده می بیند مردم حجاب دارند چرا این طوری هستند؟ می گوید اسلام می خواهد اسلام چه است؟ اسلام می گوید خانم باید حجاب داشته باشد حجاب چه است؟ می گوید برای شما مهم نیست شما نداشته باش. این ها را دارد می گوید چرا مسائل را با همدیگر خط می کنید؟ پس ما روایاتی خواندیم زمان خود پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) طبق آیه قرآن دستور از بالا بود همه باید حجاب داشته باشند بی حجاب هم نباید باشد.

مطلب دوم در زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) یک زنی گفت یا رسول الله من حجاب ندارم من و خواهرم یک دانه حجاب داریم گفتند به نوبت بپوشید بیرون بیایید. حق نداری بی حجاب بیرون بیایی، این بی حجاب بیرون آمد؟ من می خواهم مخالفت کنم مخالفت کرد؟ نه مخالفتی در کار نبود از جهت تاریخی در زمان حتی خلیفه دوم یک مورد فقط خروج بدون حجاب گزارش شده برای زن های که جزء آن 3 دسته نبودند. کنیز است مولایش برای لباس نمی خرید تازه زمان عمر هم گفتیم مسئله عدم حجاب کنیز را امام صادق (علیه السلام) با آن مخالف بود ائمه مخالف بودند می گفتند حجاب کنیز، حضرت می گفتند یک نفری دستور داد که نه کنیزها حجاب نداشته باشند همین آقای عمر دقیقاً یک موردش را که بی حجابی کنیزها را امام به آن کنایه زده اما اجبار عمر به حجاب را هیچ معصومی به آن کنایه نزده است. اما یک چیزی عرض کردیم گفتیم که در آن دوران سر را می پوشاندند اما لباس ها، لباس های پاره پاره ای بود. مثلاً‌ دامن تا زانو باشد این چه؟ زمان ابن جریج:

«لا تخرج المرأة إلا منتطقة»

زن جز بدون نطاق حق بیرون آمدن ندارد

«وقال عمر وبن دينار»

که تابعی بود

«كان يقال ذلك»

المصنف؛ اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211، دار النشر: المكتب الإسلامي - بيروت - 1403، الطبعة: الثانية، تحقيق: حبيب الرحمن الأعظمي، ج 3، ص 131

قبل از ما این دستور عمومی بود یعنی در زمان صحابه دستور عمومی بود، نطاق چه است؟ اسماء ذات النطاقین معروف است نطاق به پارچه ای که به کمر می بندند (کمربند) نطاق می گفتند یک پارچه بلند می گرفتند این پارچه را تا کمرشان بالا می آوردند از روی زمین تا کمر دور کمرش را می بستند دوباره باقی را رها می کردند تا هر کجا برسد بعضی پارچه بلند بود روی زمین کشیده می شد بعضی ها کوتاه تر بود. ولی از زمین شروع کرده بودند تا کمر برسد یعنی وقت زن، راه می رفت لباسی که پوشیده بود حتی روی پایش را هم می گرفت و روی زمین کشیده می شد. هیچ زنی حتی بدون مُنطتقه بیرون نمی آمد خِمارش که مسلم بود الان غربی هایی که ایران می آیند حجاب می گویی از حجاب اول چه را می بیند؟ روسری سرش می گذارد آنی که کمتر به آن توجه می کند دامن از زانو به پایین است کمتر به این توجه می کند؛ اما همان دوران این قدر حجاب کامل جا افتاده بود هیچ زنی بدون غیر منطتقه بیرون نمی آمد.

یک سوال دیگر روایتی است همه تان شاید شنیده باشید آیا نگاه به پای زن ولو از زانو به پایین حلال است یا حرام است؟ حرام است. اگر این لباس ها کوتاه باشد طبق این چیزی که آقای نصیری گفت عادت این باشد حلال می شود یا حرام؟

مجری:

طبق این حرف حلال می شود.

استاد ابوالقاسمی:

حلال می شود. روایت است یک زنی سوار مرکب بود زمین افتاد پاهایش مشخص نشد چادرش کنار رفت یک عده نگاه کردند پیغمبر رویش را بر گرداند گفتند پیغمبر این زن، شلوار پایش بود یعنی چه؟ یعنی حتی پاهایش مشخص نشده بود زیر این نطاق شلوار هم پایش بود حضرت گفتند

«یرحم الله المترسولات»

خدا رحمت کند آن زن های که علاوه بر نطاق کامل زیرش احتیاط هم کردند، یک شلواری هم زیر آن دامن بلندی که روی زمین کشیده می شود پوشیدند. سوال من این جا است این روایت خیلی معروف است شیعه و سنی نقلش کرده پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نگاهش به پای آن زن اگر نپوشاند جایز بود یا نه؟ چرا رویش را بر گرداند؟ دوم همان موقعی که سوار بر مرکب بود پایش معلوم باشد نگاه به آن اشکال دارد؟ پیامبر اگر آن موقع که سوار بر مرکب بود پایش را دیده بودند شلوار پایش را هم باید می دیدند. نگاه نکرد با این که جایز بود دیگران هم ندیدند وقتی افتاد متوجه شدند یعنی چه؟ یعنی پوشش در آن زمان کامل بوده که هیچ، نگاه هم برای مردها حرام بوده هر دو با هم همراه بوده است.

پس اینی که آقا ادعا می کند اگر عادی باشد نپوشاندن نه این حرف ها نیست روایات 3 دسته را استثناء کرده که یک دسته اش هم گفتیم از روی تقیه است. کامل ترش را عرض می کنم دسته اول مسیحی ها و غیر مسلمان ها در زمانی که هنوز حکومت اسلامی قدرت پیدا نکرده. چرا؟ چون حکومت می تواند حتی مسیحی ها را از رفتارهای خاص خودشان در جامعه اسلامی نهی بکند. آن دست حاکم است خانم مسیحی شما حجاب سرت کن حاکم حق دارد آقایان مسیحی حق ندارید در جامعه بیایید شراب بخورید حق ندارید گوشت خوک بخورید نمی خواهیم بفروشیم حق حتی خوردنش را هم ندارید ممنوع است. پس آن دست حکومت است این که هیچی.

 دسته دوم راجع به کنیزها است که روایات متعدد عرض کردیم ائمه ما وقتی به کنیز رسیدند چه گفتند؟ آقای عمر گفته کنیز حجاب نداشته باشند (یک نفری گفته کنیز نداشته باشند.) دقیقاً کنایه به او زدند که او گفته نباید داشته باشند یعنی نظر ما چه است باید داشته باشند. جایی داریم کنیزهای ائمه (علیهم السلام) با وجود این که می توانستند حجاب داشته باشند حجاب نداشته باشند؟ یک بار می گویید یک شخصی تازه آمده کنیز شده هنوز عرف را نمی داند هنوز لباس تهیه نکرده دو روز است کنیز شده یا در جامعه ای است که این جامعه عمر دستور به بی حجابی کنیزها داده است. در مدینه که خیلی هم روی سنت عمر حساس هستند اگر کنیزهای اهل مدینه حجاب سرشان می کردند اهل مدینه حجاب می کشیدند، اما جلسه قبل گفتیم در شام کنیزهای خود یزید حجاب داشتند یا نداشتند؟ بله حجاب داشتند. این ها برای ما خیلی مهم است خلط نکنیم یک مقدار روایت را با دقت نگاه بکنیم.

مورد سوم زنان اهل بادیه چرا؟

«لِأَنَّهُنَّ إِذَا نُهِينَ لَا يَنْتَهِينَ»

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج2، ص613

وقتی به این ها بگویی اصلاً نمی فهمد حجاب چه است به او بگو نماز بخوان می گوید نماز چه است؟ روزه بگیر می گوید روزه چه است؟ یک بار تبلیغ رفته بودم در ماه رمضان ایصال غبار غلیظ به حلق روزه را باطل می کند یکی از وظایف طلبه ها آموزش احکام است روستا رفتیم دیدم یک گله گوسفندی در صحرا می رود چوپان هم انگار نه انگار پشت این گله دارد می رود خاکی هم بلند شده. حالا چه کار کنم؟ بروم به این چوپان بگویم آقا چوپان این غبار روزه را باطل می کند؟ چوپانی که در روستا است گوسفندها را می برد هر دو سه هفته یک بار در روستا می آید یک مایحتاجی می خرد دوباره بیابان می رود من به این چه بگویم حکم شرعی را اصلاً متوجه می شود؟ ببینید روایت چه کسی را می گوید؟ روایت این را استثناء کرده «لِأَنَّهُنَّ إِذَا نُهِينَ لَا يَنْتَهِينَ»؛ وقتی این ها را نهی شان کنی تعمد ندارند اصلاً نمی فهمد «لَا يَنْتَهِينَ» این نهی هیچ اثری روی او ندارد اصلاً نمی فهمد چه است؟ اما آن طرف مقابلی که شما می گویید «إِذَا نُهِينَ» می فهمد نهی اثر را می گذارد اما چه کار می کند؟ تعمداً مخالفت می کند. پس یک بار اصلاً نهی را نمی فهمد «لا ینتهین» اصلاً نهی هیچ اثری روی او نمی گذارد در باطنش هم اثری نمی گذارد این یکی نهی را می فهمد باطنش نهی را دریافت می کند اما در عمل مخالفت می کند.

اونی که اصلاً نمی فهمد من چه کار کنم؟ از او ساقط است مشخص است ساقط است. یک دیوانه ای لخت خیابان آمده چه کارش کنیم زورش کنیم دیوانه برو لباس بپوش نمی فهمد عقلش نمی رسد. اما شما می خواهید مردم جامعه اسلامی مثل دیوانه ها رفتار بکنند؟ «لِأَنَّهُنَّ إِذَا نُهِينَ لَا يَنْتَهِينَ»، اصلاً این موردش خارج از مورد روایت است؛ پس شما اولاً آمدید تاریخ را تحریف کردید می گویید زمان پیغمبر بی حجابی و شل حجابی بود یک مورد برخورد هم نبوده. اتفاقاً یک مورد بی حجابی و بد حجابی نبود در زمان عمر یک مورد فقط رخ داد آن طور برخورد کرد.

 زمان امام حسن (علیه السلام) جلسه قبل عرض کردیم یک زن گفت امام حسن می خواهی من بی حجاب بیرون بیایم گفتند نه من حاضر هستم خودم بیایم تا یک دانه زن بی حجاب بیرون نیاد این وضعیت بود.

پس ما الکی نیاییم استدلال کنیم یک مورد بیاورید که در زمان معصومین و امیر المؤمنین و امام حسن باشل حجاب ها برخورد کرده باشند. نبوده وقتی نبوده با چه برخورد کرده باشند؟ یک مورد بیاورید که در زمان حضرت علی (علیه السلام) هر که موتور سیکلتش را تند راند جریمه اش کرده باشد. اصلاً بود؟ وقتی که در روایات آمده هیچ بی حجابی نبود حضرت چه برخوردی کرده باشد؟ آن موقع این قضیه موجود نبود نگویید موتور سیکلت بعداً اختراع شده آن هم آن موقع نبود تصریح شده که نبوده لذا شما را با این استدلال های سخیف خودشان فریب ندهند.

 روایات دقیقاً وضعیت آن دوران را برای ما روشن کرده آن روایت امام صادق (علیه السلام) استثنای 3 دسته است یک: کنیز که با توجه به دستور عمر در مدینه نمی گذاشتند کنیز حجاب سرش بکند با او برخورد می کردند. فکر می کردند واقعا ممنوع است لذا نمی شد در مدینه کنیز حجاب داشته باشد تازه اهل بیت یک مقداری گفتند برای نمازش بگذارید حجاب سرش بکند مدام داشتند این قضیه را ترویج می کردند. دو: برای مسیحی ها است که آن را باید حکومت تعیین بکند. حکومت آن دوران می گوید با شما کار ندارم. سوم: راجع به زنان بادیه عین روایت است ملاکش چه است؟ نگفته زنان شهری که: «إِذَا نُهِينَ لَا يَنْتَهِينَ» اگر ملاک این بود که من وقتی می گویم گوش به حرفم نمی دهد نه که نمی فهمد زن بادیه مهم بود؟ نه به یک زن بادیه می گویم گوش به حرف بکند اجبارش کن اگر من به زن بادیه زورکی بگویم خانم حجاب سرت کن یا یک چادر دستش بدهم نمی فهمد چه است؟ خودش می فهمد همه چادر سرشان می گذارند او هم سرش می کند. پس «إِذَا نُهِينَ لَا يَنْتَهِينَ» یعنی چه؟ چرا به  اهل بادیه ربطش داده؟ می گفت هر زنی که نمی خواهد حجاب سرش کند. چرا حضرت نگفت هر زنی که نمی خواهد حجاب سرش کند حضرت به اندازه شما عربی نمی فهمید؟ نمی دانست حضرت خیلی ساده بگوید یعنی یکی از ملاک های که ما مقصود ائمه (علیهم السلام) را بفهمیم در روایات این است که بگوییم اگر می خواست این جمله را بگوید چگونه باید می فرمود؟ مشخص می شود حضرت اگر می خواست بگوید زن های که نمی خواهند می فرمود بر مسیحی ها، بر کنیز و بر هر زنی که نمی خواهد حجاب سرش کند. این راحت تر نبود؟

مجری:

قطعاً سلیس تر، روان تر و مفهوم تر بود.

استاد ابوالقاسمی:

پس چرا حضرت بر زن های بادیه گفتند این زن های که از بادیه می آیند نه از روستا، از وسط بیابان می آیند بیابان گردهای که اصلاً نمی دانند دین چه است؟ آمد تو می توانی زورکی هم چادر سرش بگذاری اما این نمی فهمد «لا ینتهین» اصلاً نهی تو را نمی فهمد چه است؟ زن های در شهر نهی ما را نمی فهمند چه است؟ زن های در ایران نهی ما را نمی فهمند چه است؟ مشخص است اگر روایت را یک بار دقیق نگاه بکنی معلوم است چه گفته؟ فقط متأسفانه یک عده ای الان پرچم بی حجابی را دست گرفتند همان (تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيةِ) می شود در جاهلیت زن چه کار می کرد؟ که (وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيةِ الْأُولَى) مگر زن چه کار می کرد؟ آن هم دلش می خواست بی حجاب بیرون بیاید حکومت هم نباید کار داشته باشد.

مجری:

و آن اتفاقاتی که در عصر جاهلیت می افتاد

استاد ابوالقاسمی:

پس چرا پیغمبر می گوید (وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيةِ الْأُولَى) علت چه است؟ اگر بنا است رها بشود آن هم رها بشود

مجری:

می شود تبرج قبل از انقلاب

استاد ابوالقاسمی:

دوباره عرض می کنم حواس تان را جمع بکنید این پرچمی که دست گرفتند مثل پرچمی است که مادر معاویه درِ‌ خانه اش می زد پرچم فساد و فحشاء است مراقب باشند کدام طرف دارند می روند؟ حتی عمر هم با بی حجابی زن آزاد به شدت برخورد کرده آن جای که دنبال بی حجابی بود کجا بود؟ در مورد کنیزها چرا؟ چون کنیزها اغلب ایرانی بودند چرا؟ چون در روایت شنیده بود ایرانی ها شیعیان اهل بیت می شوند.

اعتقاد حقیر این است که تعمد در کار بوده چون با ایرانی ها خیلی خیلی بد برخورد می کرد در برنامه های که سابق داشتیم مفصل برخوردهایش را با ایرانی ها گفتیم چقدر از ایران ها را تحقیر کند و فساد را در بین ایرانی ها رواج بدهد. این هدفش بوده و الان هم آقایان می خواهند همین هدف را دقیقاً همان مدلی که او می خواست اجرا کند می خواهند اجرا بکنند. یک مقداری باید حواس مان را جمع بکنیم و مراقبت بکنیم.

مجری:

احسنتم، خیلی ممنون و متشکر البته علاوه بر این، حلیّت نگاه مردان را هم ایشان گفت

استاد ابوالقاسمی:

نمی شود اصلاً حلال نیست هر چه دل شان می خواهد می گویند. یک روایت دیگر بگویم نه فقط راجع به حجاب در آن زمان برخوردشان و دیدگاه شان چه بود؟ می گوید در زمان عمر

«خرجت امرأة على عهده متطيبة»

یک زنی عطر زده بود (یک نفر فقط) آن موقع عطر در کار نبود عطر فروش ها معلوم بود

«فوجد ريحها»

بویش را شنید

«فعلاها بالدرة»

شروع کرد با شلاق زدن

«ثم قال تخرجن متطيبات فيجد الرجال ريحكن»

عطر زده بیرون می آیید که مرده بوی شما را بشنوند

«وإنما قلوب الرجال عند أنوفهم»

و با این کار دل مردها را سمت خودتان بکشید؟

«اخرجن تفلات»

بدون هیچ بویی بیرون بیایید

المصنف؛ اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211، دار النشر: المكتب الإسلامي - بيروت - 1403، الطبعة: الثانية، تحقيق: حبيب الرحمن الأعظمي، ج 4، ص 370

هیچ بویی نباید داشته باشید (نه این که بوی بد بدهید) اجبار بر حجاب در صدر اول نبوده است؟ حجاب که هیچی صدیقه طاهره (سلام الله علیها) در مورد آن نابینا روایت چه می گوید؟

مجری:

جلوی نابینا خودشان را پوشاندند.

استاد ابوالقاسمی:

پوشانند که چه؟ حتی بو را احساس نکند پس بو، فرع حجاب است. این جا می گوید حتی بو هم نباید احساس بکنند. در صدر اول این قدر تأکید داشتند نمی گوییم چون عمر بوده خوب یا بد، داریم می گوییم سیره ای که در آن زمان موجود بود این بود. لذا در صدر اول این اتفاقات رخ داده چه بخواهید چه نخواهید این تاریخ است نمی شود عوضش کرد. در تاریخ در آن صدر اول یک زن بی حجاب نداشتیم یک زنی که دامن کوتاه تا زانو پایش بکند نداشتیم یک زنی که عطر بزند و در خیابان بیاید نداشتیم

مجری:

اگر بوده واکنش ها داشت

استاد ابوالقاسمی:

بله، این های که در روایات آمده برای مردم عجیب بود

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم پس پرونده موضوع حجاب را فعلاً می بندیم بعد از میان برنامه ان شاء الله با یک موضوع دیگر در خدمت شما خواهیم بود.

 (میان برنامه)

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ؛ عرض خیر مقدم مجدد دارم خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند در خدمت شما هستیم هم چنان با برنامه راه روشن از شبکه جهانی حضرت ولی عصر و در خدمت کارشناس ارجمند جناب استاد ابوالقاسمی هستیم در بخش اول برنامه موضوع حجاب مطرح شد. بحث حجاب اجباری یا اختیاری و پاسخ به برخی از شبهات داده شد.

 اما در بخش دوم برنامه می پردازیم به حوادث تأسف باری که متأسفانه در این ایام در شهر زاهدان رخ داد متأسفانه منجر به برخی از درگیری ها شد منجر به برخی از حوادث و اتفاقات ناگوار و تلخ شد و واقعاً قلب همه ما را آزرده خاطر می کند این قضیه چه از حوادث در مورد شیعیان اتفاق بیافتد یا در مورد اهل سنت. جناب استاد سوالی که این جا مطرح می شود این است که دیدگاه علمای اهل سنت در مورد این اتفاقات چه است؟ بزرگان اهل سنت پیرامون افرادی که خروج بر حاکم می کنند چه گفتند یا چنین موارد مشابهی بوده اصلاً با چنین موارد مشابهی چگونه برخورد می کردند؟

استاد ابوالقاسمی:

بسم الله الرحمن الرحیم راجع به این مسئله چند مقدمه را ذکر بکنم در چند هفته قبل یک شایعه ای مطرح شد ادعای تجاوز یکی از مسئولین انتظامی به یک دختر، حکم شرع در این قضیه چه است؟ اگر کسی ادعای چنین تجاوزی بکند طبق صریح آیه قرآن باید شاهد داشته باشد و بدون شاهد اتهام هر کسی به این قضیه بشود حد افتراء دارد 80 ضربه شلاق باید بخورد. این حد افتراء دستور صریح شرع است شیعه و سنی هم قبول دارند.

 یکی از آقایان که جویای نام هم هست چند وقتی است هر اتفاقی می افتد بر ضد حکومت صحبت می کرد حتی یک سری ضد طالبان صحبت کرد آمدن به او گفتند طالبان پاکستان می خواهند ترورت کنند گفت بله آمدند به من خبر دادند که یک عده ای می خواهند من را ترور کنند با چه کسی مصاحبه کرد؟ با شبکه های وهابی، این را پای چه کسانی نوشتند؟ پای شیعیان نوشتند شیعه ها می خواهند ترورش کنند. قضیه چیز دیگری بود یک فرد جویای نامی که این طور دارد به دنبال ضربه زدن به نظام بوده آمد ادعا کرد که بله من با آن دختر صحبت کردم و آن دختر گفته است که به من تجاوز شده برای من یقین شده به آن دختر تجاوز شده. این حرفی که تو میزنی یقین کردی تجاوز رخ داده بیانیه هم دادی باید طبق حکم شرع بر شما حد جاری بشود. این قدر ابتدائیات دین را نمی دانی؟ شما برای عایشه همسر پیغمبر می گویید به او تهمت تجاوز زدند یکی به او تجاوز کرده لذا پیغمبر بعضی از صحابه را حد زد. ماجرای افک عایشه را خودتان بد دارید مطرح می کنید خود شما هم این قضیه را بلد نیستی؟ لذا این مطلب را مطرح کرد و ادعا کرد پدرشان هم گفت نخیر اشتباه کرد همچنین حرفی نباید می زند خلاف شرع گفته است. حتی پدرش گفت خلاف شرع گفته است.

 ولی متأسفانه ما دیدیم یک گرایشی بر خلاف دستور صریح قرآن ما کار نداریم این فرد شیعه یا سنی است حتی بعضی ها گفتند آن افسر هم از اهل سنت است ما که نمی دانیم چه بود؟ به هر صورت ما اصلاً کاری به قضیه شیعه و سنی نداریم. حکم شرع است اگر اتفاقی رخ بدهد چنین مطلبی شایعه بشود وظیفه ما طبق آیه قرآن انکار چنین مطلبی است. تعارف بردار هم نیست در این قضیه دمیدند دمیدند. این و این شده چرا بررسی نمی کنید چرا چنین و چنان بررسی کردند گفتند هیچ مدرکی ثابت نشده چه کارش کنند؟ مگر هر کسی هر ادعای کرد باید قبول بشود؟ هر کسی هر ادعای کرد قبول بشود سنگ روی سنگ بند نمی شود. و سخنرانی های بسیار تند و تحریک آمیز کرد. 3 هفته سخنرانی تند کردند نتیجه اش چه می شود؟ در مردم تراکم احساسات منفی ایجاد شد.

تراکم احساسات منفی در مردم جمع شد یک ظهر جمعه از مصلی وقتی بیرون می آیند بعد از یک سخنرانی تند و تحریک آمیز تعدادی حمله می کنند (نه کُل) به پایگاه انتظامی که همان کنار بود، اولاً چه ربطی به پایگاه انتظامی آن جا داشت آن مسئله در یک شهر دیگر اتفاق افتاده چرا به این پایگاه انتظامی حمله کردند؟ چرا نرفتند یک پایگاه انتظامی دیگری در شهر را مورد هدف قرار بدهند؟ این پایگاهی که کنار مصلی بوده را هدف قرار دادند ارتباطش چه است؟ یعنی مردمی که این جا آمدند از کجا آمدند؟ از مصلی آمدند نمی شود بگوییم مردم از آن سر شهر آمدند مثل جنگ جمل که تعریف می کنند یک عده ای آمدند چهار تیر این طرف انداختند چهار تا تیر آن طرف انداختند غیب شدند رفتند. مصلی این جا است کلانتری هم کنارش است از مصلی بیرون آمدند به سمت کلانتری رفتند در آن مصلی در نمازخانه اش کوکتل مولوتف پیدا شده چندین نفر هم که مسلح بودند یک ماشین هم آن جا آمده سلاح پخش کرده است بله خیلی ها خبر ندارند روح شان هم خبر ندارد لذا خیلی از مسئولین انتظامات مسجد ممکن است با این قضیه مخالفت بکنند حق هم دارند. خبر ندارد چه است؟ اما یک عده ای این جا دارند موش می دوانند آشوب می کنند ما کسی را متهم نمی کنیم اما این ماجرا دقیقاً نشان می دهد که یک عده برنامه ریزی کردند و یک عده هم بی خبر هستند. اغلب مردم هم بی خبر هستند در چنین وضعیتی از همان مصلیی که مثلاً من در آن نماز خواندم سخنرانی تند کردم با اتوبوس می آیند می زنند دیوار پایگاه انتظامی را خراب می کنند که داخل پایگاه انتظامی بریزند کوکتل مولوتف پرت می کنند.

مجری:

شلیک اسلحه هم گفتند

استاد ابوالقاسمی:

شلیک را گفتند بعدش بوده فعلاً صبر می کنیم عجله نمی کنیم از داخل آن جا گاز اشک آور بیرون انداختند تیر هوایی زدند. اگر من به یک کسی تیر مستقیم بزنم کسی می ایستد؟ نه پس چرا همه آن جا ایستادند؟ تیر مستقیم به آن ها زده شده؟ 2 ساعت آن جا ایستادند درگیری این طوری بوده است فرض بگیریم در آن درگیری یک نفر می خواهد آشوب کند از پشت به یکی دو تا از این ها تیر بزند. چه می شود مردم ایستند یا در می روند؟ مردم پراکنده می شوند یا پلیس، یا یکی دیگر را می زند بعدش هم مردم باید جنازه را بگیرند آقا زدند. در آن 2 ساعت کسی تیر نخورده پس مشخص است کسی هم نخواسته از خودشان آن جا بزنند الکی می گویند یک عده از پشت سر زدند مشخص است یک ساعت و خرده ای درگیری آن جا بود کسی نزد همه فیلمش پخش شده صحت دارد در فیلم مشخص است.

بعد از این قضیه این ها وارد آن پایگاه می شوند تا سلاح های آن پایگاه را بگیرند 15 تا سلاح داریم آن جا می ریزم 100 تا هم سلاح این جا است 115 تا می شود از سلاح این پایگاه، چهار پنج تا پایگاه دیگر را می شود گرفت. با 15 تا سلاح این پایگاه را گرفتیم 115 تا داشته باشیم چه می شود؟ پس طرح مشخص است این کسانی که در آن جا مقاومت کردند وظیفه شان الان چه است؟ این ها می خواهند بریزند همه سلاح ها را بر دارند. با تفنگ هم وارد شدند مسلح وارد شدند تیر اندازی هم دارند می کنند فیلم هایش هست این را چه کار کنیم؟ شما خودت را جای آن سربازهای که آن جا هستند بگذار.

مجری:

دست روی دست بگذارند تماشا کنند!

استاد ابوالقاسمی:

دست روی دست بگذارند که بیایند این ها را بگیرند بعد همه ما را هم بکشند ما را آن جا رها می کنند؟ انتظامات یک بیمارستان که آن کنار بود او را آتش زدند سرباز نیروی انتظامی در پایگاه که مقاومت کرده زنده بگذارند؟ شما خودت را جای آن سرباز بگذار چه کار می کردید؟ منی که می خواهم بیایم ادعا بکنم اصلاً کاری به مذهب هیچ طرفی ندارم هنوز به مذهب نرسیدیم وضعیت مشخص است چه کار می خواستند بکنند، آن پایگاه مقاومت کرده به خاطر مقاومتش کل نقشه آن تعداد نفوذی های که آن جا بودند به هم ریخته است. تا این جا وضعیت به خوبی مشخص است نگویید هیچ تیر اندازی نکرده چرا فیلم هایش هست نگویید کسی مسلح نبوده هم مسلح بودند هم در نمازخانه کوکتل ملوتوف بوده هم پخش کردند فیلم همه اش است خودشان اعتراف کردند الکی نیایید حرف بزنید این واقعیت است.

حالا در این وضعیت ماجرای خارجی معلوم شد. سراغ حکم شرعی اش برویم در نظر اهل سنت طبق مبانی اهل سنت حاکم حتی اگر ظلم علنی بکند چنین وضعیتی حق خروج بر حاکم نیست. هیچ کس حق خروج بر حاکم ندارد. حق خروج بر حاکم در کجا است؟ 3 شرط اهل سنت ذکر کردند یک: حاکم کفر بواح انجام بدهد یعنی چه؟ رسماً یک کار کفر آمیز انجام بدهد آن هم اجتهادی نباشد. کفر بواح یعنی کفری که اجتهادی نیست شما به فرض توسل را جایز نمی دانید ما اجتهاداً جایز می دانیم چیزی که همه مسلمان ها می گویند کفر است.

دوم: این ها مستقیم توانایی کنار زدن او را داشته باشند. سوم: این توانایی کنار زدن به فتنه داخلی منجر نشود سریع کنار بزنند و تمام بشود. در غیر این 3 شرط خروج بر حاکم حتی حاکم کافر، کفر بواح هم دارد اما شما بر او خروج کنی فتنه ایجاد می شود اگر یکی از این شرط ها را نداشت کسی که خروج بر حاکم بکند خودش کافر می شود. طبق مبانی اهل سنت حکم او قتل است و باغی به حساب می آید و باید او را کشت.

مجری:

این حاکم فرقی ندارد از چه مذهبی باشد؟

استاد ابوالقاسمی:

هیچ فرقی ندارد حاکم حتی کافر هم باشد حالا فرض بگیرید یک حاکمی است در یک کشور اسلامی حاکم مسلمان است ظلمی هم مرتکب نشده که ادعای ظلم است آن هم خودش نه می گویند یکی از نیروهایش ظلمی مرتکب شده و خود شما هم قبلاً ولایت آن حاکم را پذیرفتی، قبلاً اعتراف کردی که من ولایت این حاکم را قبول دارم. پس ولایت حاکم را قبول کردی خودش هم نمی گویید کافر شده خودش هم نمی گویید ظلم کرده می گویید یکی از نیروهای چند دست پایین تر از او ظلم کرده. در چنین جایی شما بیایید با حکومت درگیر بشوید چون با آن ظالم درگیر نشدید به پایگاه انتظامی در یک شهر دیگر حمله کردند به آن فرد نیست.

مجری:

کاش می رفتید فقط آن فرد را مورد هجمه قرار می دادید.

استاد ابوالقاسمی:

برویم بعضی از روایات را ببینیم در صحیح بخاری «من خرج علی السلطان» نمی گوید. می گوید سلطنت روی شما بوده

«من خَرَجَ من السُّلْطَانِ شِبْرًا»

من بیعت کرده بودم مطیع بودم از این بیعت کردنم یک وجب کنار بروم مخالفت هم نه، اطاعتم کمتر بشود نه این که علیه او کار بکنم مبنای اهل سنت می گوید اگر من یک وجب کمتر اطاعت بکنم

«مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة: الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج6، ص2588، ح6646

مرگ جاهلیت تصریح کردند یعنی چه؟ بعداً راجع به آن صحبت می کنیم.

«من رَأَى من أَمِيرِهِ شيئا يَكْرَهُهُ فَلْيَصْبِرْ عليه»

اگر کسی از امیرش چیزی ببیند که نا خشنود او را بدارد باید صبر بکند.

«فإنه من فَارَقَ الْجَمَاعَةَ شِبْرًا»

تعریف جماعت چه است؟ چهار پنج تا تعریف دارند رایج ترین تعریفی که علمای شان گفتند درست است حکومت اسلامی که حاکم داشته باشد مردم با او بیعت کرده باشند به این جماعت می گویند اصطلاح رایج و فقهی شان این است.

«مَنْ فَارَقَ الْجَمَاعَةَ شِبْرًا» جماعت، اغلب تابع یک حاکم در جامعه اسلامی هستند یک وجب از این جماعت جدا بشوید «شِبراً»

«فَمَاتَ إلا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

به مرگ جاهلیت مردی

از کجا روایت را خواندی؟ از صحیح بخاری. بر اساس همین، عبارت دیگر می گوید از پیامبر شنیدیم که:

«بَايَعَنَا على السَّمْعِ وَالطَّاعَةِ في مَنْشَطِنَا وَمَكْرَهِنَا وَعُسْرِنَا وَيُسْرِنَا وَأَثَرَةً عَلَيْنَا»

اطاعت کنید چه خوش مان بیاید چه بدمان بیاید سختی باشد یا آسانی باشد فشار روی ما بیاورد یا نیاورد.

«وَأَنْ لَا نُنَازِعَ الْأَمْرَ أَهْلَهُ»

اگر کسی امیر شد ما حق نداریم با او مقابله کنیم

«إلا أَنْ ترو كُفْرًا بَوَاحًا»

مگر کفر بواح باشد.

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج6، ص2588، ح6646

که تعریف کفر بواح را عرض کردیم. با توجه به این قضیه آیا این رفتاری که انجام دادند اصلاً شما فریب خوردی آمدی، این رفتار خروج بر سلطان الان هست یا نه؟ حضرت علی (علیه السلام) وقتی خواستند با خوارج بجنگند گفتند اینی که الان شمشیر کشیده آمده این فریب خورده است آن یکی نه عمداً آمده پس این یکی خوارج نیست آن یکی هست این طوری برخورد کردند؟ همه شان خوارج هستند. هر کسی شمشیر کشید خوراج است این ها سنگ زدند مگر زمان پیغمبر تفنگ بوده؟ زمان پیغمبر با شمشیر، نیزه، عصا، سنگ می جنگیدند. کسانی که این ها را نداشت سنگ می زد در جنگ بدر خیلی از مسلمان ها شمشیر نداشتند سنگ می زدند یعنی سنگ، خروج بر حاکمیت نیست؟ آن هم اینی که شما دارید نه «خرجَ علی السلطان»، «خرجَ مِن السلطانِ شبراً» روایت را دوباره ببینیم هر کسی از امیرش هر بدی دید باید صبر بکند.

«من خَرَجَ من السُّلْطَانِ شِبْرًا مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»

یک وجب از آن سلطنتی که قبلاً بر تو داشته خودت را کنار بکش نه من نمی خواهم این قدر اطاعت کنم. این دستور را نمی خواهم اطاعت کنم «ماتَ میتةً جاهلیة» طبق مبانی شان این ها را باغی به حساب آوردند این ها را خوارج به حساب آوردند. اگر کسی طبق مبانی آن ها خوارج و باغی بشود حکمش چیست؟

ما بیرویم کتاب فتاوای دار العلوم دیوبند را ببینیم خودشان گفتند مفتی اعظم العارف بالله حضرت مولانا شیخ عزیز الرحمان عثمانی دیوبندی، مکتبه حنفیه، جلد 5، صفحه 277 نماز جنازه میت مسلمان چه وقت خوانده نمی شود؟ در مورد باغیان، قطاع الطریقان. باغیان را اول آورده حکم آن است که نماز جنازه شان خوانده نشود که ایشان 4 گروه هستند. باغی، قطاع الطریق و بعد یک کلمه ای دارد این کلمه را من از یکی از سایت های اردو می آورم نشان می دهم که منظورش چه است؟ مُکابر اهل عُصبه یا عَصبه و قاتل یکی از والدین، مُکابر اهل عَصبه یعنی چه؟ یعنی کسی که روی تعصب برای منطقه اش، برای زبانش، برای قبیله اش با بقیه گروه های درگیر بشود. آقا ما بلوچ هستیم شما فارس هستید ما فارس ها به شما بلوچ ها حمله بکنیم.  ما قاتل یا مکابر اهل عصبه می شویم؟ ما بلوچ هستیم شما فارس هستید بر عکسش بکنیم ما ترک هستیم شما فارس هستید ما به شما حمله بکنیم. ما فارس هستیم شما ترک هستید ما به شما حمله بکنیم. فرقی نمی کند این می شود مُکابر اهل عَصبه یا عُصبه. ما فارسی صحبت می کنیم شما به زبان عربی صحبت می کنید با هم سر زبان درگیر بشویم، ما اهل محل پایین هستیم شما اهل محل بالا هستید با هم درگیر بشویم. این دختری که این اتفاق برایش رخ داده و شما آمدید این مسئله را مطرح کردید چرا خطیب شما مسئله تعصب بلوچی را مطرح کرده؟ فقط هم بلوچ نیست هر گروهی، من فارس این کار را بکنم اگر من فارس یک دختر فارسی در کشور پاکستان یا در منطقه بلوچستان پاکستان دچار مشکلی بشود من بیایم تعصب فارسی را جلو بکشم حکم من چه است؟ اگر من در آن درگیری کشته بشوم طبق مبنای اهل سنت نماز میت ندار این یک عبارت.

 عبارت دیگر صفحه 176 چرا نماز جنازه قطاع الطریقان، دزدان و باغیان جایز نیست؟ جواب غرض از آن عبرت و تنبیه دیگران می باشد

«إنما لم یغسلوا و لم یصل علیهم اهانةً لهم وزجرا لغیرهم عن فعلهم»

این هم یک عبارت در کتاب فتاوای دار العلوم دیوبند اگر شما در زاهدان می گویید دیوبند هستید این فتاوای شما است. بله اگر واقعاً ما که نمی دانیم عند الله یک فردی آن جا داشته نگاه می کرده هیچ کار هم به کسی نداشته تیر خورده باشد رهگذری بوده یا از پشت سر داشت نگاه می کرد یکی او را زد واقعاً اگر این باشد او مظلوم است این باید بررسی و تحقیق بشود. اما اگر کسی سنگ زده باشد تیر که نه سنگ آورده باشد داده باشد تحریک به سنگ زدن کرده باشد حتی شعار داده باشد خروج از سلطان هست یا نیست؟

مجری:

این بغی می شود

استاد ابوالقاسمی:

طبق مبانی شان می شود خروج بر سلطان هست منی که فرض کنید یک لشکر شورشی را رهبری می کنم این لشکر شورشی بر ضد حاکم، من خود فرمانده می روم در میدان می جنگم؟ نه عقب می ایستم فقط می گویم تو برو آن جا تو هم برو آن جا تو هم این طور کن یک داد هم می کشم. من باغی هستم یا نیستم؟ فرق نمی کند شعار بدهی، داد بکشی، رهبری بکنی این ها مبانی اهل سنت است بعضی متن هایش خیلی صریح گفته است می گوید اگر شما در اینترنت گروهی تشکیل بدهی در این گروه مطالبی بگذاری که تضعیف حکومت باشد البته حکومت عربستان، شما باغی هستی. اگر شما بر ضد حکومت عربستان در اینترنت یک مطلبی بگذاری گروه تشکیل دادی مطلب گذاشتی که موجب تضعیف آن حکومت می شود شما باغی هستی خاشقچی را چرا تکه تکه کردند و حاکم آن ها حق دارد این کار را بکند.

مجری:

ما هم علیه شان موضع نمی گیریم.

استاد ابوالقاسمی:

حاکم آن ها حق دارد طبق مبنای شرعی شان خاشقچی را این طوری ریز ریز بکند قاشقچی روزنامه نگار است روزنامه طبق مبنای آن ها باغی حساب می شود. یک نفر از مفتیان عربستان حرف بر ضد خاشقچی زد چرا خاشقچی را کشتند چند تا عالم سنی آمدند به کشتن خاشقچی اعتراض کردند؟ می دانند مبنای شان است آن وقت ما سخنرانی علنی بکنیم بعدش هم بگوییم دیگر فهمیدیم که نباید با حکومت همکاری بکنیم. دیگر برای ما روشن شد مردم فهمیدند چه کار باید بکنند؟ این حرف ها یعنی چه؟

مجری:

شما خروج کنید یک روش دیگری را بر گزینید

استاد ابوالقاسمی:

عبارتی در سایت دار الافتاء دار العلوم دیوبند به زبان اردو است سوالی پرسیدند نماز جنازه برای چه کسانی نباید خوانده بشود؟ جواب شماره 59473 به زبان اردو است بسم الله الرحمن الرحیم بر کافر یا مرتد نماز جنازه نباید خواند همچنین اگر بر مسلمانی که حاکم بر حق است که توضیح حاکم بر حق را دادیم چه است. بغاوت بکند بر این هم نماز جماعت نباید خواند یا اگر جنگ قبائلی بکند. من فارس هستم شما بلوچ هستید با شما بجنگم من بلوچ هستم شما فارس هستی با شما بجنگم چرا شما به فلان دختر فارس این طور گفتی با شما بجنگم چرا شما به فلان دختر بلوچ این طور گفتی با شما بجنگم. قبائلی،‌ وطنی یا لسانی تعصب بکنند بر این ها نباید نماز جماعت خوانده بشود. بعد می گوید:

«ولا یصلي علی باغ ولا قاطع طریق اذا قتلا حال الحرب ولا یغسلان زججرا عن مثل فعلهما»

به باغی نباید نماز خواند دیگر کسی این کار را انجام ندهد

«وحکم المقتولین بالعصبیة»

اگر کسی به خاطر تعصب قبیله ای

«والمکابرین في المصر»

کسانی که در یک منطقه ای مکابره بکنند حکم قطاع الطریق را دارند. «مقتولین بعصبیة را گفتیم یعنی چه؟ توضیح اش را داده تعصب قبیله ای، تعصب زبانی، تعصب منطقه ای، نژادی هر کدام این ها باشد بمیرد حق نماز جماعت بر او ندارند این فتوای فقهی شان است. برویم سراغ یک مسئله دیگر حالا نماز نخواندند می شود در قبرستان مسلمانان دفنش کرد؟ اختلاف نظر است احناف فتوای اصلی شان این است که نخیر حق ندارند در قبرستان مسلمان دفن کنند. چه کارش کنند؟ کافر است در بیابان بیاندازش هر اتفاقی افتاد که افتاد ما این کار را نمی کنیم اما دارم می گویم آقایانی که می آیند مردم را به این رفتارها تشویق می کنند صحبت های می کنند که این صحبت ها کنایه بر خروج است. کنایه، تصریح هر چه باشد طرف بیاید شعار بدهد بیاید فحاشی کند بیاید سنگ بدهد مبنای شما می گوید این فرد اگر از دنیا برود نماز جماعت که ندارد هیچ دفنش هم در قبرستان مسلمان ها نباید بشود اگر هم دفن کردند علامت قبر مسلمان نباید داشته باشد. این مطلب یک مطلب جدی است یعنی سخت ترین حکمی که آقایان اهل سنت نسبت به یک فردی که اهل گناهان هست دادند این است.

مجری:

یعنی حتی در مورد زنا کار این چنین نیامده

استاد ابوالقاسمی:

در الأوسط آقای نیشابوری

«من قتل هولاء المحاربین او صلب لم یصل علیه و أن کان یدعی الاسلام»

اگر به درگیری با حکومت آمده که جنگ با حکومت تعریف کردیم یعنی چه؟ مراحلش را گفتیم بمیرد حق نماز بر او ندارید «لم یصل علیه»

«وکذلک فئة الباغیة»

بر باغیه:

«لا یصلی علی قتلها»

مختصر اختلاف علماء ابن قاسم از مالک

«من قتله الامام في قصاص او حد او رجم فإن الامام لا یصلي علیه»

امام بر او نماز نمی خواند مالک گفته البته گفته بقیه بخوانند امام حق ندارد بخواند

«و کذلک قطاع الطریق ولا یصلی علی اهل احد من الاهواء و لا یعاد مراضاهم»

مریض هم بشود حتی به عیادتش نباید بروند

«ولا علی قتل الخوارج والاباضیة»

تهذیب المدورة:

«لا یصلی علی اهل البغی»

فتاوای سعودیه. المبسوط سرخسی این خیلی مهم است

«وقد رويناه في كتاب الصلاة»

در کتاب صلاة روایتش برای ما آمده است.

«ولا يصلى على قتلى أهل البغي ولا يغسلون أيضا »

بر کشته های اهل بغی نماز نخوانید غسل شان هم ندهید

«ولكنهم يدفنون»

اما دفن شان می کنند چرا دفن شان می کنند احترام دارد؟ نه اگر دفنش نکنی بوی گندش مسلمان ها را اذیت می کند.

«يدفنون لإماطة الأذى»

مدرک تان چه است؟

«هكذا روى عن علي رضي الله عنه أنه لم يصل على قتلى النهروان»

از حضرت علی روایت شده که بر کشته های نهروان نماز نخواند.

المبسوط؛ اسم المؤلف: شمس الدين السرخسي الوفاة: 483، دار النشر: دار المعرفة – بيروت، ج 10، ص 131

در شرح السنه بغوی دارد:

«وقال أبو حنيفة: من قتل من المحاربين»

کسی به جنگ آمده کشته شد

«أو صلب»

یا به دار کشیدند

«لم يصل عليه»

نماز بر او نمی خوانند

«لا يصلى على قتلاهم عقوبة لهم»

شرح السنة؛ اسم المؤلف: الحسين بن مسعود البغوي الوفاة: 516هـ، دار النشر: المكتب الإسلامي - دمشق _ بيروت - 1403هـ - 1983م، الطبعة: الثانية، تحقيق: شعيب الأرناؤوط - محمد زهير الشاويش، ج5، ص372

در «العنایة فی شرح الهدایة» بابرتی دارد:

«وَمَنْ قُتِلَ مِنْ الْبُغَاةِ أَوْ قُطَّاعِ الطَّرِيقِ لَمْ يُصَلَّ عَلَيْهِ»

نگویی باغی نیستند تعریف باغیه را گفتیم: «خرج من السلطان شبرا مات میتة الجاهلیة» نه «خرجَ علی السلطان؛ خرج من السلطان شبرا»

«لِأَنَّ عَلِيًّا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ لَمْ يُصَلِّ عَلَى الْبُغَاةِ»

حضرت علی نماز نخوانده

بعد می گوید:

 «وَقَالَ الشَّافِعِيُّ: يُصَلَّى عَلَيْهِ»

 شافعی گفت می شود نماز خواند.

 «وَلَنَا»

 ما احناف حرف مان درست است.

 چرا؟

«أَنَّ عَلِيًّا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ لَمْ يُصَلِّ عَلَى الْبُغَاةِ وَلَمْ يُغَسِّلْهُمْ»

نه بر آن ها نماز خواند غسل شان هم نداد

«فَقِيلَ لَهُ: أَهُمْ كُفَّارٌ ؟ فَقَالَ: لَا»

گفتم این ها کافر هستند گفت نه

«وَلَكِنَّهُمْ إخْوَانُنَا بَغَوْا عَلَيْنَا»

برادرهای ما بودند ولی بر ما بغاوت کردند.

جالب است به همین روایت «إخْوَانُنَا بَغَوْا عَلَيْنَا» استناد می کنند که آن ها اخوان ما بودند نمی گویند حضرت علی اخواننا گفته اما نماز بر آن ها نخوانده غسل شان هم نداده است.

«أَشَارَ إلَى أَنَّهُ إنَّمَا تَرَكَ الْغُسْلَ وَالصَّلَاةَ عَلَيْهِمْ عُقُوبَةً لَهُمْ وَزَجْرًا لِغَيْرِهِمْ»

عقوبت شان می خواست می کند لذا نماز نخوانده است.

«وَهُوَ نَظِيرُ الْمَصْلُوبِ يُتْرَكُ عَلَى خَشَبَةٍ عُقُوبَةً لَهُ وَزَجْرًا لِغَيْرِهِ»

العناية شرح الهداية؛ اسم المؤلف: محمد بن محمد البابرتي (المتوفى : 786هـ) الوفاة: 786، دار النشر:، ج 3، ص 36

چرا دار می کشیدند روی دار می گذاشتند بماند؟ الان سریع بر می دارند اما قدیم دار می زدند می گذاشتند بماند. چرا؟ که درس عبرتی برای دیگران بشود.

 البحر الرائق شرح كنز الدقائق ابن نجیم حنفی، جلد 2، صفحه 215 دارد:

«لِأَنَّ عَلِيًّا رضي اللَّهُ عنه لم يُصَلِّ على الْبُغَاةِ»

حضرت علی بر باغی ها نماز نخواند

«ولم يُنْكَرْ عليه»

هیچ کسی هم به او اشکال نگرفت

«فَكَانَ إجْمَاعًا»

اجماع صحابه است.

البحر الرائق شرح كنز الدقائق؛ اسم المؤلف: زين الدين ابن نجيم الحنفي الوفاة: 970هـ، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، الطبعة: الثانية، ج 2، ص 215

پس یک مسئله اجماعی است باز در مبسوط سرخسی، جلد 10، صفحه 131؛ بدایع الصنائع ابوبکر کاشانی، جلد 1، صفحه 312؛ مبسوط سرخسی، جلد 2، صفحه 53؛ تحفة الفقهای سمرقندی، جلد 1، صفحه 248 و کتاب های دیگر این را مطرح کردند. بعد جالب است راجع به دفن، کجا دفنش کنند؟ در مبسوط، جلد 10، صفحه 345 می گوید:

«وذكر في ظاهر الرواية أنهم يدفنون في مقابر المشركين»

در قبرستان مشرکین دفن شان کنید.

المبسوط؛ اسم المؤلف: شمس الدين السرخسي الوفاة: 483، دار النشر: دار المعرفة – بيروت، ج 10، ص 199

این نظر محمد شیبانی است که نفر دوم یا سوم احناف است چون از خود ابو حنیفه فتوا در این قضیه نیست. یا در بدایع الصنائع می گوید حاکم جلیل در مختصر گفته:

«الْحَاكِمُ الْجَلِيلُ في مُخْتَصَرِهِ أَنَّهُمْ يُدْفَنُونَ في مَقَابِرِ الْمُشْرِكِينَ»

 «وَاخْتَلَفَ الْمَشَايِخُ فيه قال بَعْضُهُمْ يُدْفَنُونَ في مَقَابِرِ الْمُسْلِمِينَ»

مشایخ گفتند نه در مقابر مسلمان ها باشند

 اما:

«تُتَّخَذُ لهم مَقْبَرَةٌ على حِدَةٍ»  

همه شان یک جا، دورتر از مسلمان ها باشند

«وَتُسَوَّى قُبُورُهُمْ وَلَا تُسَنَّمُ »

با خاک هم قبرشان یکسان بشود که علامت قبر مسلمان ها نباشد.

 «وهو أَحْوَطُ»

بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع؛ اسم المؤلف: علاء الدين الكاساني الوفاة: 587، دار النشر: دار الكتاب العربي - بيروت - 1982، الطبعة: الثانية، ج1، ص303

نمی گوییم کافر کافر هستند که در قبرستان کفار باشند ولی با مسلمان ها نباید قاطی بشوند. چه احکامی سختی برای شان بریدند مراقب باشید این های که می خواهند شما را به این مسیرها بکشانند اگر بدانند چه کار دارند می کنند این افراد دقیقاً خلاف مبانی احناف و بخصوص مبانی دیوبند دارند فتوا می دهند.

حالا می خواهند بگویند ما دیگر حنفی یا دیوبند نیستیم خودشان می دانند وهابی هم باشی وهابی گفته سایت بزنی حکمت، حکمت خاشقچی است سلفی هم بخواهی بشوی سایت ضد حکومت بخواهی بزنی حکم خاشقچی را پیدا می کنی. این ها مبانی اهل سنت است نمی دانم اگر دست از مبانی اهل سنت بر داشتند خودشان می دانند ولی راه معقولی برای چنین سخنرانی ها و چنین حرف های نیست.

مجری:

احسنتم خیلی ممنون و متشکرم جناب استاد حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابوالقاسمی گرامی، ان شاء الله که باز هم در هفته های آینده با مباحث دیگر در خدمت شما باشیم. تشکر می کنم از شما بینندگان و همراهان عزیز و ارجمند مجدداً شاد باش و تبریک عرض می کنم ایام ولادت فرخنده حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (صلی الله علیه وآله وسلم) و امام جعفر (علیه السلام) را از همه شما عزیزان التماس دعای فرج و دعای خیر داریم تا برنامه آینده که بازهم ان شاء الله خدمت شما باشیم شما را به ایزد منان می سپارم. والسلام علیکم ورحمة وبرکاته


راه روشن>

حجاب قرآن دستور اجتماعی جلباب عفاف زینت نگاه به نامحرم حجاب زمان معصومین تبرج جاهلیت خروج بر حاکم حمله به مردم ظلم علنی اعتراض تعصب شورش کشته های نهروان امیرالمومنین علی ع مسلمانان