راه روشن

قسمت پنجاه و ششم برنامه راه روشن با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسمی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه: راه روشن

 

تاريخ: 26/ 07/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابو القاسمی

مجری: آقای محمد حسین عربی نژاد

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسیار خوشحال و خرسندم که با برنامه راه روشن میهمان خانه های شما هستیم و ان شاء الله در خدمت تان هستیم و اعیاد گذشته را هم خدمت شما عزیزان مجدداً تبریک عرض می کنم و امیدوارم که همه مان رهروان راستینی در مسیر حضرت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) و خاندان مطهر ایشان باشیم.

خیلی خوشحالم که این هفته هم در خدمت استاد عزیز و ارجمند استاد ابوالقاسمی هستم عرض سلام و احترام خدمت شما دارم

استاد ابوالقاسمی:

علیکم السلام ورحمة الله، أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى ‌مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ ‌الْحَسَنِ الرِّضَا وَ الْحُسَيْنِ الْمُصَفَّى، وَ جَمِيعِ الْأَوْصِيَاءِ ‌مَصَابِيحِ الدُّجَى وَصلّ عَلیٰ مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَي وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ مَوْلانا صَاحِبَ العَصْرِ وَالزمَان

عرض سلام دارم خدمت شما و خدمت همه بینندگان عزیز و گرانقدر شبکه جهانی حضرت ولی عصر و امیدوارم هر کجا که هستند موفق و پیروز باشند خدمت تان هستم.

مجری:

متشکرم، در خدمت شما بینندگان عزیز هستیم راههای ارتباطی ما را هم می دانید دوستان زیر نویس کردند می توانید از این طریق با ما در ارتباط باشید و اگر سوالی، پرسشی، ابهامی در برنامه داشتید می توانید با ما تماس بگیریم و ان شاء الله استاد پاسخگو هستند. استاد این هفته هم ادامه بحث حجاب را می خواهید داشته باشید بعد در خدمت تان هستیم.

استاد ابوالقاسمی:

بسم الله الرحمن الرحیم دوستان می دانند روال مان در این برنامه این است اگر مطالبی مطرح می شود که این مطالب بر اساس آن چیزی که روایات معصومین (علیهم السلام) است بر اساس آن چیزی که فرمایشات بزرگان شیعه (رضوان الله علیهم) چه در گذشته، چه موجودین (حفظهم الله) است در این جا مطرح می کنیم و نسبت به او ادله را بیان می کنیم.

می گوییم این فرمایشی که این بزرگوار فرموده طبق مبانی شیعه درست در نمی آید این که وظیفه ما چه است چه کار می خواهند بکنند خودشان می دانند. اما بر ما آن چیزی که لازم است تبیین حقایق است. یکی از بزرگوارانی که خودم شخصاً خیلی به ایشان علاقه دارم و زیاد صدای گرمش را گوش دادم مداح اهل بیت عصمت و طهارت آقای محمود کریمی است.

هفته گذشته در مراسمی که بود ایشان یکی از مداح ها بودند در ذیل مداحی خودشان یک صحبت های کردند آن صحبت ها را با همدیگر ببینیم؛ ببینیم واقعاً‌ این فرمایشات درست است یا درست نیست؟

کلیپ شماره یک آقای محمود کریمی:

من آدم خوبی نیستم ولی تا یاد دارم نگاهم، نگاه حضرت آقا است نگاه شهید عمو قاسم است و در موضع بی حجابی من یک قدم فراتر از حضرت آقا نرفتم بی ادبی هم به هیچ کس نکردم در هیئت هم گفتند می آیند موهای شان بیرون است گفتم چه کار دارید در خانه امام حسین می آیند. بد حجابی را من دوست ندارم ولی وقتی مهمان است در این جبهه است در این کشور است. این فرمایش حضرت آقا معروف است شنیدیم می گوید با بد اخلاقی، پرخاش و اغتشاش مخالف هستم. مردم سخت شان است خدا ان شاء الله به آبروی امیر المؤمنین این فتنه را از سر مملکت ما باز کند.

مجری:

کلیپ را دیدیم حضرت استاد در خدمت شما هستیم

استاد ابوالقاسمی:

چند تا مطلب فرمودند یکی این که نگاه شان، نگاه مقام معظم رهبری و شهید حاج قاسم سلیمانی (رضوان الله تعالی علیه) هست و فرمودند که از این یک قدم فراتر نمی گذارد بسیار عالی است. ما اول کلیپ هایی از مقام معظم رهبری و کلیپی از شهید حاج قاسم سلیمانی هست این دو کلیپ را با همدیگر ببینیم دیدگاه این دو تا مشخص بشود بعد آن حرفی که در آخر زد را هم با این ها و با دین مقایسه می کنیم.

کلیپ شماره 2 مقام معظم رهبری:

حالا آقا از آن طرف در آمده که این گناه مثلاً غیبت بزرگ تر نیست چرا شما در مقابل غیبت کسی را تعقیب نمی کنید در مقابل این که روسری را بر دارد یا بی حجاب باشد تعقیب می کنید؟ ببینید عدم تشخیص، این که انسان رنج می برد این که تشخیص نیست. ما که نگفتیم اگر کسی در خانه خودش در مقابل نا محرم روسروی اش را بر داشت ما او را تعقیب می کنیم ما که او را تعقیب نمی کنیم در خانه خودش است کار شخصی می کند. آن کاری که در ملأ و خیابان انجام می گیرد یک کار عمومی و اجتماعی است یک تعلیم عمومی است این برای حکومتی که به نام اسلام بر سر کار آمده است تکلیف ایجاد می کند. حرام کوچک و بزرگ ندارد آن چه که حرام شرعی است نباید به صورت آشکار در کشور انجام بگیرد یک نفر غلطی برای خودش می کند کنار، آن بین خودش و خداست. اما آنی که در مقابل چشم مردم است در محیط جامعه است حکومت اسلامی مثل حکومت امیر المؤمنین مثل حکومت پیغمبر وظیفه دارد در مقابل او بایستد این منطقی که می گوید شما اجازه بدهید مردم خودشان انتخاب بکنند در مورد شراب فروشی هم هست شراب هم آزاد کنید هر کسی دلش می خواهد بخورد هر کسی نمی خواهد نخورد این حرف شد؟در مورد همه گناهان بزرگ اجتماعی این حرف وجود دارد این حرف شد؟ شارع مقدس بر حکومت اسلامی تکلیف کرده است که مانع از رواج حرام الهی در جامعه بشود حکومت اسلامی موظف است در مقابل حرام و گناه بایستد.

کلیپ شماره 3 شهید حاج قاسم سلیمانی:

ما بیاییم به دلیل انتخابات به دلیل هر چیز دیگری شعارهای بی بهاء، کم بهاء آن چیزی که ما بگوییم جوان بخندد نپسندیم بر بچه خودمان، بر محفوظ بودن دختر خودمان حریص باشیم اما بر ولنگاری جامعه به عنوان مسئول بی توجه باشیم و کسی جرأت نکند در جامعه اسلامی امر به معروف و نهی از منکر بکند یک کشاورز خوب یک مسئول خوب است. او بر آبیاری دقت می کند وقتی علف های هرز در مزرعه اش سبز می شوند قبل از این که دانه کنند به این دانه بریزد و قابل کنترل نباشد و مزرعه را بین ببرد او را هرس می کند.

مجری:

استاد دو کلیپ را از مقام معظم رهبری و حاج قاسم سلیمانی دیدیم بفرمایید

استاد ابوالقاسمی:

حرف خیلی واضح است حرام شرعی که به صورت آشکار صورت بگیرد حکومت وظیفه دارد بقیه وظیفه دارند مثل آن حرام نیست که داخل خانه اش انجام می شود این ها درست است مثل بچه های ما هستند هم شهید قاسم سلیمانی (رضوان الله تعالی علیه) هم مقام معظم رهبری بارها فرمودند. چون بارها گفتند یک بار نگفتند برخوردار با هر گناهی با هر جرمی با هر حرامی باید متناسب با خودش باشد. یک بار یک فردی آمده اختلاس خیلی بزرگ کرده دستور امیر مؤمنان در نهج البلاغه است اگر از بیت المال اختلاس کرد حاضر به بر گرداندن نشد حکمش قتل است آن جایگاه خودش را دارد الان هم مفسد اقتصادی می گویند. حکم درجه بالای مفسد اقتصادی حکمش قتل است.

 یک بار یک گناهی، گناه است درجه اش پایین تر است مثلاً ما نباید نسبت به خدای متعال گناه در مقابل خدا را کوچک بشماریم. اما به هر صورت گناه ها را با همدیگر می سنجیم کوچک و بزرگ دارد نسبت به خدای متعال نه همه اش بزرگ است وقتی گناه ها را با همدیگر می سنجیم قُبح بعضی بیشتر است و بعضی کمتر است. در مورد برخی گناهان نحوه برخورد باید خیلی مهربانانه، متعادل، دوستانه باشد چون این ها نمی دانند اما این که من در خانه ام را باز کنم بگویم مجلس امام حسین و مجلس روضه است هر که می خواهد بیاید. آقا با همین بیان حرم امام رضا را هم باز کنید بی حجاب ها هم بیایند. حرم حضرت معصومه را هم باز کنید بی حجاب ها بیایند شما قبول می کنید؟

مجری:

خیر چه بسا می بینیم رعایت حجاب و چادر الزامی است.

استاد ابوالقاسمی:

الزامی هست طبیعی این مسئله است بله گنهکار باید در این مجالس بیاید، اما گنهکار در حال گناهش در این مجالس بیاید؟ گنهکار در حال ارتکاب به فسق و فجورش در این مجالس بیاید؟ بی حجابی خودش یک جور فسق است ایشان فرمودند از این ناراحت می شوم بله از گناهش ما ناراحت می شویم اما فقط ناراحتی کفایت می کند؟ یا ما یک تکلیف دیگر بیشتر از ناراحتی داریم؟ بله آمد یک جوری با او صحبت نمی کنم که از مجلس اهل بیت زده بشود اما حتماً با او صحبت می کنم بدون صحبت رهایش نمی کنم.

مجری:

در واقع تکرار نکند.

استاد ابوالقاسمی:

در قم، شروع اصل انقلاب و آن برخوردی که با مدرسه فیضیه کردند سر چه بود؟ همسر شاه بی حجاب داخل حرم آمد حالا یک گنهکاری بی حجاب حرم برای زیارت آمد. چرا با او برخورد می کنید؟ آن نتیجه اش شد اعتراض علماء بعد برخورد با فیضه بعد شد سخنرانی مرحوم امام بعد چه و چه سلسله وار به این جا رسید. این ها یک مسائلی نیست که ما نسبت به آن کوتاه بیاییم هیچی نگوییم بله نهی از منکر درجات دارد درجه اش باید حفظ بشود آن کسی که کلاً خلع حجاب می کند مخصوصاً‌ الان با قصد مقابله با حکومت مشخص است دارد این کار را می کند آن خیلی وضعش خراب می شود آن حکم خودش را دارد. یک کسی است روی جوانی، روی هیجانی که دارد روی نیازهای غریزه ای که دارد آن هم با آن مشکلاتی که الان هست. بی حجاب یا کم حجاب یا شل حجاب بیرون آمده تذکر هم ندهیم بگوییم بیاید عیب ندارد.

 یک سوال ساده بهترین حالت عبادت و ساده ترین و دمِ دستی ترین عبادتی که همه ما بلد هستیم چه است؟ نماز، آقای محمود کریمی شما از خدا مهربان تر نیستی خدای متعال گفته شل حجاب بیاید با شل حجابی اش نماز بخواند؟ موقعی که همان شل حجاب می خواهد نماز بخواند خدای متعال نمازش را شل حجابانه قبول می کند یا نمی کند؟ نمی دانم بعضی از مسائل خیلی روشن است ماها نمی خواهیم قبول کنیم چون جو، جامعه، رسانه ها یک جوری دارند تبلیغ می کنند آقا ولش کن دیگر از نماز ساده تر نداریم، امام حسین هست بالاتر از همه کسانی که ما قبولش داریم نوه پیغمبر ما است پسر امیر المؤمنین است خودش امام ماست در روضه یعنی می خواهیم پیش ایشان برویم مجلس خود ایشان فرض بکنیم. شما می گویید در آن جا بگذار برای توبه، شل حجاب بیاید ناراحت می شوم اما بگذار بیایند خدای متعال از امام حسین بالاتر کاری که خاص برای توبه هست یعنی نماز، در نماز می گوید شل حجاب نیاد این دو دو تا چهار تای دین ماست. ما این ها را مدام یک مرحله یک مرحله ول کنیم کنار برویم دچار مشکلات جدی می شویم یک نفر پیاز خورده حضرت فرمود پیاز خوردی مسجد نیا، آقا من می خواهم توبه کنم می خواهم در مسجد نماز بخوانم. خدا توبه ات را در خانه ات قبول می کند پیاز یا سیر خوردی دهانت بو می دهد مسجد نیا مردم آزار ببینند.

حالا منی که می خواهم در یک جلسه ای بیایم گنهکار هستم من با آلودگی باطنی ام در آن جلسه بیایم یک خانمی که خیلی از من بهتر از جهت باطنی است اما حجابش شل است با آلودگی ظاهری بیاید جفت ما این بویی که داریم بوی من که خیلی زیاد بوی این خانم هم کمتر به حسب گناهان مان فرشته ها را در آن مجلس اذیت می کنیم اهل بیت را اذیت می کند. شایسته نیست ما قبل از مجلس توبه کنیم آن جا اهل بیت بیاییم بگوییم ما توبه کرده خدمت تان می رسیم؟ وظیفه داریم واجب شرعی مان است نباید در این قضایا کوتاه بیایم؛ پس ما هر طور نگاه بکنیم برای خود نماز، خدا می گوید با حجاب بیا توبه کن خدا از امام حسین مهربان تر، توبه هم درِ درگاه خدا با واسطه اهل بیت (علیهم السلام) در مجالس هم ما باید تذکر بدهیم.

نمی شود من الان بگویم خدایا چون که دوست دارم و تابع رهبری و حاج قاسم سلیمانی هستم و چون این ها گفتند با بد حجاب و شل حجاب مدارا کنید پس خدایا تو هم در نماز یک ذره راحت بگیر، نماز بی حجاب ها را هم قبول کن. چون که به خوبی برای مردم جا انداختیم حکم شرعی است خدا نماز بدون حجاب قبول نمی کند، خدا نماز بدون وضو قبول نمی کند حالا من بی وضو نماز بخوانم اصلاً من می روم بی وضو نماز بخوانم؟ بروم بی حجاب نماز بخوانم نمازم قبول می شود؟ من مسجد بروم ولی بدون حجاب، حرم ائمه (علیهم السلام) بدون حجاب بروم الان جا افتاده در حرم جا افتاده خودش می خواهد آن جا برود با خودش چادر می برد چرا بین مردم جا نیاندازیم هیئت می خواهی بروی حتماً با خودت چادر بیاور؟ این را نمی شود جا انداخت نماز می خواهی بیایی چادر با خودت بیاور هیئت می خواهی بروی با خودت چادر بیاور، حرم می خواهی بروی با خودت چادر بیاور.

مجری:

از ملزومات فضای مذهبی است.

استاد ابو القاسمی:

جزء ملزومات فضای مذهبی است چرا این را جا نیاندازیم؟ می گوییم نه حالا مردم سخت شان است این طوری راحت هستند چون این طوری راحت هستند ول شان کنیم، می خواهد توبه بکند بله می خواهد توبه کند درست بیاید توبه کند مگر ما می گوییم توبه نکند مگر ما راه توبه اش را بستیم اما این طور آمدن تبعات منفی بعدی دارد. مرحوم دستغیب ظاهراً در داستان های شگفت نقل می کند می گوید یک شخصی مشهد رفت و برگشت یکی از رفقاء به او گفت مشهد چه کار کردی؟ گفت کار خاصی نکردم گفت چرا، در خواب دیدم حرم امام رضا (علیه السلام) رفتی چاقو یا نیزه بر داشتی به شکم حضرت فرو کردی و بر گشتی. به سرش زد گفت مشهد حرم رفته بودم حرم هم خلوت بود آن موقع بین زنانه و مردانه حائلی نبود یک زن شل حجابی آن طرف بود چشم من را گرفت حجاب برای همین است. یک زن شل حجابی آن طرف بود چشم من را گرفت ارتباطات چشمی شروع شد بیرون آمدیم باهم ارتباط برقرار کردیم حالا در هیئت اهل بیت احتمال رخ دادن چنین چیزی نمی شود؟ در مسجد الحرام مگر "نائله بنت سهل و اساف بن عمرو" کنار کعبه دست شان را روی دست همدیگر نگذاشتند تبدیل به سنگ شدند، در مسجد الحرام می شود این اتفاق رخ بدهد در حرم ائمه هم می شود جای دیگر هم می شود. حجاب برای همه جا است برای روضه و حرم و همه جا ما باید یاد بدهیم بله اگر آمد برخورد بی ادبانه نمی کنیم، محترمانه به او یاد می دهیم اما این هم نمی شود حالا ناراحت می شوم بگذار بیاد.

مجری:

یک مجوزی دارد به آن ها می دهد

استاد ابوالقاسمی:

این ناراحت می شوم بگذار بیاد مجوز است ما همچنین چیزی در شرع مان نداریم بلکه لازم و واجب تذکر است. حالا اگر ما در این مراحل تذکر ندادیم چه اتفاقی رخ می دهد؟ این مطلب خیلی مهم است من در اینستاگرامم یک پست قبلاً گذاشتم سوال جدی می گوید زمان ائمه (علیهم السلام) مگر با بد حجابی برخورد کردند؟ عرض کردیم اصلاً در زمان پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) تا زمان خلافت امیر مؤمنان و بعد خلافت امیر مؤمنان در زمان حیات امام حسن اصلاً هیچ کس بی حجاب بیرون نمی‌ آمد. اصلاً نبود که بخواهد بی حجاب بیرون بیاد جز در مدینه کنیزها که آن هم به دستور عمر بود ائمه هم مجبور بودند تقیتاً به این کار او انجام بدهند اما بقیه جاها همه کنیزها هم حجاب داشتند.

 اما اگر ما مراعات نکردیم و گفتیم آن زمان برخورد نشده یک سوال ساده پرسیدم گفتم آیا در روایات معصومین (علیهم السلام) جایی داریم اگر کسی در خیابان مرتکب فحشاء شد، اما فحشاء اش حد نداشت بیایم به او تذکر بدهم با او برخورد حکومتی کنم؟ یک جا بیاورید در خیابان کسی یک فحشائی انجام داده باشد که به حد زنا نرسد حکومت با او برخورد کرده باشد هست؟ نه نیست. به همان ملاکی که می گویید چون زمان ائمه همچنین برخورد حکومتی با حجاب نداریم ما آوردیم بوده به همان ملاک که شما می گویید چون نبوده پس الان برخورد نکنید آن موقع هم برخورد با اینی که من عرض کردم نبوده الان با این هم برخورد نکنید.

آقا نه این را کسی نمی آید همچنین کاری انجام بدهد واقعاً مطمئن هستید کسی نمی آید همچنین کاری انجام بدهد؟ برویم روایتی که در کتاب شریف کافی با سند معتبر آمده روایتی طولانی است سندش هم معتبر است این خیلی مهم است که ما بدانیم اگر ما در این مسائل سکوت کردیم و گفتیم ائمه که برخورد نکردند ما فعلاً اجازه بدهیم ببینیم چه می شود؟ حدیث ابی عبدالله (علیه السلام) مع المنصور فی موکبه در کافی شریف، جلد 8، صفحه 40 روایتی با سند معتبر از امام صادق (علیه السلام) نقل کرده است.

«مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ»

این یک طریق که «بعض اصحابه»‌ دارد.

«وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ»

این جا ابن ابی عمیر است سند متصل است «بعض اصحاب» دیگر نیست.

«جَمِيعاً عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ حُمْرَانَ»

ابن ابی حمزه بطائنی از حمران، حُمران ثقه این هم شخص موثقه است این راوی،‌ راوی غیر شیعه اثنی عشری است، چون که توثیقش کردند و شیخ ابن ابی عمیر است لذا این روایت معتبر می شود.

«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) وَ ذُكِرَ هَؤُلَاءِ عِنْدَهُ وَ سُوءُ حَالِ الشِّيعَةِ عِنْدَهُم‏»

بنی امیه نزد امام صادق اسم شان آمد و این که وضعیت شیعه خیلی خراب است خود حضرت گفتند

«إِنِّي سِرْتُ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ الْمَنْصُورِ وَ هُوَ فِي مَوْكِبِه ِ وَ هُوَ عَلَى فَرَسٍ‏»

یک روزی با منصور داشتم می رفتم او با کاروانش سوار بر اسب بود

«وَ بَيْنَ يَدَيْهِ خَيْلٌ»

رو به رویش کلی سرباز بود

«وَ مِنْ خَلْفِهِ خَيْلٌ»

پشت سرش هم کلی سرباز بود

جلویش سواره بودند و عقبش هم سواره بودند

«وَ أَنَا عَلَى حِمَارٍ إِلَى جَانِبِهِ»

من هم کنار مسیر داشتم با الاغم می رفتم

«فَقَالَ لِي يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قَدْ كَانَ فَيَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَفْرَحَ بِمَا أَعْطَانَا اللَّهُ مِنَ الْقُوَّةِ»

باید به خاطر این قوتی که خدا به ما داد خوشحال بشوی

«وَ فَتَحَ لَنَا مِنَ الْعِزِّ»

خدای متعال به ما عزت داده است.

«وَ لَا تُخْبِرَ النَّاسَ أَنَّكَ أَحَقُّ بِهَذَا الْأَمْرِ مِنَّا وَ أَهْلَ بَيْتِكَ»

مبادا به مردم بگویی که تو و اهل بیتت شایسته خلافت هستی

«فَتُغْرِيَنَا بِكَ وَ بِهِمْ»

آن موقع ما مجبور می شویم تو و هر که طرفدار تو است بکشیم.

«قَالَ فَقُلْتُ وَ مَنْ رَفَعَ هَذَا إِلَيْكَ عَنِّي فَقَدْ كَذَبَ»

 حضرت گفتند هر کس همچنین حرفی زده دروغ گفته است.

 گفت:

«أَ تَحْلِفُ عَلَى مَا تَقُولُ»

حاضر هستی قسم بخوری؟

«قَالَ فَقُلْتُ إِنَّ النَّاسَ سَحَرَةٌ يَعْنِي يُحِبُّونَ أَنْ يُفْسِدُوا قَلْبَكَ عَلَيَّ»

حضرت فرمود مردم دوست دارند بین دیگران دعوا بیاندازند یک عده آمدند به تو چیزهایی گفتند بین من و تو دعوا بشود

«فَلَا تُمَكِّنْهُمْ مِنْ سَمْعِكَ فَإِنَّا إِلَيْكَ أَحْوَجُ مِنْكَ إِلَيْنَا»

الان وضعیت طوری است که نیاز ما به تو از نیاز تو به ما بیشتر است.

ما الان پایین هستیم تو حاکم هستی حکومت را داری اداره می کنی نباشی کشور به هم می ریزد.

«فَقَالَ لِي»

منصور گفت

 «تَذْكُرُ يَوْمَ سَأَلْتُكَ هَلْ لَنَا مُلْكٌ»

خود منصور می فهمد جعفر ابن محمد عذر می خواهم این طور می گویم یادت هست یک روز گفتی ما بنی العباس حکومت خواهیم داشت؟

«فَقُلْتَ نَعَمْ طَوِيلٌ عَرِيضٌ شَدِيدٌ»

بله یک حکومت طولانی

«فَلَا تَزَالُونَ فِي مُهْلَةٍ مِنْ أَمْرِكُمْ»

فرصت زیاد خواهید داشت

« وَ فُسْحَةٍ مِنْ دُنْيَاكُمْ حَتَّى تُصِيبُوا مِنَّا دَماً حَرَاماً فِي شَهْرٍ حَرَامٍ فِي بَلَدٍ حَرَامٍ»

تا زمانی که شما بنی امیه از ما اهل بیت یک خون حرام را در ماه حرام در شهر حرام، مکه بریزید.

«فَعَرَفْتُ أَنَّهُ قَدْ حَفِظَ الْحَدِيثَ»

امام صادق می گویند او خود حدیث را برای من گفت فهمیدم که حدیث را حفظ است

«فَقُلْتُ لَعَلَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَكْفِيَكَ فَإِنِّي لَمْ أَخُصَّكَ بِهَذَا»

من نگفتم که این حدیث مربوط به تو است، گفتم مربوط به خاندان شما است.

«وَ إِنَّمَا هُوَ حَدِيثٌ رَوَيْتُهُ»

یک روایتی برایت خواندم

«ثُمَّ لَعَلَّ غَيْرَكَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِكَ يَتَوَلَّى ذَلِكَ»

نگفتم تو هستی که یک نفر را در شهر حرام در بلد حرام می کشی شاید یک نفر دیگر است

 « فَسَكَتَ عَنِّي»

 چیزی نگفت

«فَلَمَّا رَجَعْتُ إِلَى مَنْزِلِي أَتَانِي بَعْضُ مَوَالِينَا»

حضرت می فرمایند وقتی خانه بر گشتم یکی از شیعیان مان آمد

«فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ اللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُكَ فِي مَوْكِبِ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَنْتَ عَلَى حِمَارٍ وَ هُوَ عَلَى فَرَسٍ وَ قَدْ أَشْرَفَ عَلَيْكَ يُكَلِّمُكَ كَأَنَّكَ تَحْتَهُ»

کاروان را دیدم او سوار اسب بود شما سوار الاغ بودی او خم شده بود انگار مشرف بر شما است.

«فَقُلْتُ بَيْنِي وَ بَيْنَ نَفْسِي هَذَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ وَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الَّذِي يُقْتَدَى بِه‏»

گفتم این امام است این طور؟

«وَ هَذَا الْآخَرُ يَعْمَلُ بِالْجَوْرِ وَ يَقْتُلُ أَوْلَادَ الْأَنْبِيَاءِ وَ يَسْفِكُ الدِّمَاءَ فِي الْأَرْضِ بِمَا لَا يُحِبُّ اللَّهُ وَ هُوَ فِي مَوْكِبِهِ وَ أَنْتَ عَلَى حِمَارٍ فَدَخَلَنِي مِنْ ذَلِكَ شَكٌّ حَتَّى خِفْتُ عَلَى دِينِي وَ نَفْسِي»

خیلی نگران شدم متزلزل دارم می شوم

«قَالَ فَقُلْتُ لَوْ رَأَيْتَ مَنْ كَانَ حَوْلِي وَ بَيْنَ يَدَيَّ وَ مِنْ خَلْفِي وَ عَنْ يَمِينِي وَ عَنْ شِمَالِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ لَاحْتَقَرْتَهُ وَ احْتَقَرْتَ مَا هُوَ فِيهِ»

 حضرت فرموند اگر می دیدی دور و بر من چقدر ملائکه هستند اصلاً به او نگاه نمی کردی.

«فَقَالَ الْآنَ سَكَنَ قَلْبِي»

الان آرام شدم

«ثُمَّ قَالَ إِلَى مَتَى هَؤُلَاءِ يَمْلِكُونَ أَوْ مَتَى الرَّاحَةُ مِنْهُمْ»

تا چه زمانی این ها حکام خواهند بود؟

حضرت فرمود:

 «أَ لَيْسَ تَعْلَمُ أَنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ مُدَّةً»

مگر نمی گویی هر چه یک نهایتی دارد؟

«قَالَ بَلَى»

عرض کردم  بله درست می فرمایید

«هَلْ يَنْفَعُكَ عِلْمُكَ أَنَّ هَذَا الْأَمْرَ إِذَا جَاءَ كَانَ أَسْرَعَ مِنْ طَرْفَةِ الْعَيْنِ»

باورت می شود صعود بنی العباس یک لحظه است

«إِنَّكَ لَوْ تَعْلَمُ حَالَهُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَيْفَ هِيَ كُنْتَ لَهُمْ أَشَدَّ بُغْضاً وَ لَوْ جَهَدْتَ أَوْ جَهَدَ أَهْلُ الْأَرْضِ أَنْ يُدْخِلُوهُمْ فِي أَشَدِّ مَا هُمْ فِيهِمْ مِنَ الْإِثْمِ لَمْ يَقْدِرُوا»

این ها گناه شان این قدر زیاد است همه مردم عالم جمع بشوند گناهان این ها را بیشتر بکنند نمی توانند

«فَلَا يَسْتَفِزَّنَّكَ الشَّيْطَانُ»

شیطان نیاید تو را مدام اذیت بکند

«فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ»

عزت برای خدا، رسول و مؤمنین است.

«أَ لَا تَعْلَمُ أَنَّ مَنِ انْتَظَرَ أَمْرَنَا وَ صَبَرَ عَلَى مَا يَرَى مِنَ الْأَذَى وَ الْخَوْفِ هُوَ غَداً فِي زُمْرَتِنَا»

مگر خبر نداری هر کسی منتظر باشد فردا در لشکر و ذیل ما محشور می شود؟

بعد از این جا شروع کردن به گفتن علامات

«فَإِذَا رَأَيْتَ الْحَقَّ قَدْ مَاتَ وَ ذَهَبَ أَهْلُهُ وَ رَأَيْتَ الْجَوْرَ قَدْ شَمِلَ الْبِلَادَ وَ رَأَيْتَ الْقُرْآنَ قَدْ خَلُقَ»

حق از بین رفت جور، بلاد را گرفت قرآن مندرس شده

«وَ أُحْدِثَ فِيهِ مَا لَيْسَ فِيهِ»

یک چیزهایی از قرآن در می آورند که به قرآن مربوط نیست

«وَ وُجِّهَ عَلَى الْأَهْوَاءِ»

با هوای نفس قرآن را تفسیر می کنند.

«وَ رَأَيْتَ الدِّينَ قَدِ انْكَفَأَ كَمَا يَنْكَفِئ‏ الْمَاءُ»

همان طور که آب را می ریزند این را هم دور می ریزند.

 مضمون روایت.

«وَ رَأَيْتَ أَهْلَ الْبَاطِلِ قَدِ اسْتَعْلَوْا عَلَى أَهْلِ الْحَقِّ وَ رَأَيْتَ الشَّرَّ ظَاهِراً لَا يُنْهَى عَنْهُ»

اهل باطل بر اهل حق غالب شدند شر ظاهر است از آن کسی نهی نمی کند

«وَ يُعْذَرُ أَصْحَابُهُ»

به اهل باطل می گوید نه این ها معذور هستند.

«وَ رَأَيْتَ الْفِسْقَ قَدْ ظَهَرَ وَ اكْتَفَى الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ رَأَيْتَ الْمُؤْمِنَ صَامِتاً لَا يُقْبَلُ قَوْلُهُ وَ رَأَيْتَ الْفَاسِقَ يَكْذِبُ وَ لَا يُرَدُّ عَلَيْهِ كَذِبُهُ وَ فِرْيَتُهُ»

 اشکال ندارد فسق، ظاهر شده مردان به مردان اکتفا می کنند زنان به زنان. مؤمن سکوت می کند چون حرفش را کسی گوش نمی دهد فاسق دروغ می گوید و کسی به او گیر نمی دهد الان چقدر دروغ گفتند؟ چه کسی به آن ها گیر داد؟

«وَ رَأَيْتَ الصَّغِيرَ يَسْتَحْقِرُ بِالْكَبِيرِ وَ رَأَيْتَ الْأَرْحَامَ قَدْ تَقَطَّعَتْ»

صغیر به کبیر تحقیر می کند صله ارحام قطع شده است.

«وَ رَأَيْتَ مَنْ يَمْتَدِحُ بِالْفِسْقِ يَضْحَكُ مِنْهُ وَ لَا يُرَدُّ عَلَيْهِ قَوْلُهُ»

کسی که به خاطر فسق مدح بشود طرف رفته هزار و یک فسق انجام داده بَه آقا چه کاری کرده

«وَ رَأَيْتَ الْغُلَامَ يُعْطِي مَا تُعْطِي الْمَرْأَةُ وَ رَأَيْتَ النِّسَاءَ يَتَزَوَّجْنَ النِّسَاءَ»

جوان ها دقیقاً مدل زن ها رفتار می کنند زن ها با زن ها...

«‌وَ رَأَيْتَ الثَّنَاءَ قَدْ كَثُرَ»

این چاپلوسی او، این چاپلوسی این.

«وَ رَأَيْتَ الرَّجُلَ يُنْفِقُ الْمَالَ فِي غَيْرِ طَاعَةِ اللَّهِ فَلَا يُنْهَى وَ لَا يُؤْخَذُ عَلَى يَدَيْهِ»

 شخص، مالش را در غیر طاعت خدا مصرف می کند

«وَ رَأَيْتَ النَّاظِرَ يَتَعَوَّذُ بِاللَّهِ مِمَّا يَرَى الْمُؤْمِنَ فِيهِ مِنَ الِاجْتِهَادِ»

آن وقت نگاه می کنی مؤمن چقدر در مصیبت است می گویی پناه به خدا می برم

«وَ رَأَيْتَ الْجَارَ يُؤْذِي جَارَهُ وَ لَيْسَ لَهُ مَانِعٌ»

 همسایه،‌ همسایه را اذیت می کند.

«وَ رَأَيْتَ الْكَافِرَ فَرِحاً لِمَا يَرَى فِي الْمُؤْمِنِ مَرِحاً لِمَا يَرَى فِي الْأَرْضِ مِنَ الْفَسَادِ وَ رَأَيْتَ الْخُمُورَ تُشْرَبُ عَلَانِيَةً»

کافر از بس سختی های مؤمنین را می بیند خوشحال است علناً شراب می خورند.

جلسات عمومی شراب می خورند

«وَ يَجْتَمِعُ عَلَيْهَا مَنْ لَا يَخَافُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ»

زمان ائمه این طور جرأت نمی کردند.

«وَ رَأَيْتَ الْآمِرَ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِيلًا وَ رَأَيْتَ الْفَاسِقَ فِيمَا لَا يُحِبُّ اللَّهُ قَوِيّاً مَحْمُوداً وَ رَأَيْتَ أَصْحَابَ الْآيَاتِ يُحْتَقَرُونَ وَ يُحْتَقَرُ مَنْ يُحِبُّهُمْ وَ رَأَيْتَ سَبِيلَ الْخَيْرِ مُنْقَطِعاً وَ سَبِيلَ الشَّرِّ مَسْلُوكاً وَ رَأَيْتَ بَيْتَ اللَّهِ قَدْ عُطِّلَ وَ يُؤْمَرُ بِتَرْكِهِ»

امر به معروف ذلیل، فاسق قوی است اصحاب قرآن تحقیر می شوند راه خیر قطع شده راه شر پیموده می شود خانه خدا تعطیل شده و دستور به ترکش داده می شود.

 آقا حج می روید چه کار؟ خرج چیز دیگر بکن.

«وَ رَأَيْتَ الرَّجُلَ يَقُولُ مَا لَا يَفْعَلُهُ»

 چیزهای می گویند که انجام نمی دهند

«وَ رَأَيْتَ الرِّجَالَ يَتَسَمَّنُونَ لِلرِّجَالِ وَ النِّسَاءَ لِلنِّسَاءِ»

مردها خودشان را برای مردها آرایش می کنند زن ها خودشان را برای زن ها آرایش می کنند.

 این مدلی از غربی ها که رواج پیدا کرده است.

«وَ رَأَيْتَ الرَّجُلَ مَعِيشَتُهُ مِنْ دُبُرِهِ وَ مَعِيشَةُ الْمَرْأَةِ مِنْ فَرْجِهَا وَ رَأَيْتَ النِّسَاءَ يَتَّخِذْنَ الْمَجَالِسَ كَمَا يَتَّخِذُهَا الرِّجَالُ»

...جلسات عمومی زنانه در پارک ها، ورزش عمومی زنانه همان کارهای که مردها عمومی انجام می دهند زن ها هم عمومی انجام می دهند.

 بعد می گوید:

«وَ رَأَيْتَ التَّأْنِيثَ فِي وُلْدِ الْعَبَّاسِ قَدْ ظَهَرَ»

همه این اتفاق یک دور رخ داده است.

مجری:

در همان دوران

استاد ابوالقاسمی:

اواخر دوران حکومت بنی العباس همه اش را نقل کردند.

«وَ رَأَيْتَ التَّأْنِيثَ فِي وُلْدِ الْعَبَّاسِ قَدْ ظَهَرَ»

حالت تأنیث پیدا کردند. بعد در صفحه بعدش عبارتی مطرح می کند

«وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَعْتَدُّونَ بِشَاهِدِ الزُّورِ وَ رَأَيْتَ الْحَرَامَ يُحَلَّلُ وَ رَأَيْتَ الْحَلَالَ يُحَرَّمُ »

می روند رسماً شاهد دروغ می آورند حلال، حرام شده حرام، حلال شده است.

 بعد عبارتی که دارد می گوید:

«وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَتَسَافَدُونَ كَمَا يَتَسَافَدُ الْبَهَائِمُ»

و می بینی که مردها همان طوری که چهار پایان در خیابان با همدیگر مباشرت می کنند این ها هم همان طور با هم مباشرت می کنند.

 یعنی کار به جایی رسیده بود که در خیابان این کار انجام می دادند

«لَا يُنْكِرُ أَحَدٌ مُنْكَراً تَخَوُّفاً مِنَ‏ النَّاس‏»

هیچ کسی از این کار نهی از منکر نمی کرد چرا؟ « تَخَوُّفاً مِنَ‏ النَّاس» از مردم می ترسیدند.

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج8، ص40- 41، حَدِيثُ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) مَعَ الْمَنْصُورِ فِي مَوْكِبِه‏‏، ح7

بگویم مردم به من گیر می دهند چرا گیر می دهی بگذار راحت باشند. در مسائل شُل گرفتند شُل گرفتند شُل گرفتند به این جا رسید عادی شد. یک موقعی صدا و سیما ورزش زن ها را می خواست بگوید فقط ورزش خواهران می گفت یک موقعی شد یک عکس کوچولوی تار بعد شد یک عکس بزرگ تر تار، بعد شد یک عکس کوچولوی شفاف بعد شد یک عکس بزرگ تر شفاف بعد شد یک کلیپ مات بعد شد یک کلیپ بزرگ تر مات بعد شد یک کلیپ رنگی روشن شفاف کوچولو بعد شد یک کلیپ بزرگ واضح بعدش هم پخش زنده این عادی سازی است.«لَا يُنْكِرُ أَحَدٌ مُنْكَراً تَخَوُّفاً مِنَ‏ النَّاس‏»؛ طرف در خیابان با یک شخص دیگر همبستر می شود مثل حیوانات می گوید به او گیر نده چقدر تو آدم سخت گیری هستی کجا ائمه همچنین چیزی را گیر دادند که شما گیر می دهی کجا در حکومت پیغمبر به یک همچنین چیزی گیر دادند؟ تهش همین می شود. بنا باشد ول بکنیم همین می شود این روایت را قبلاً‌ دیده بودم داشتم دنبال این روایت می گشتم اول رسیدم به روایت های اهل سنت رسیدم یکی از روایت ها این است.

«فلا یستحي یومئذ من الزنا»

آخر الزمان از این که طرف مرتکب فحشاء بشود اصلاً‌ خجالت نمی کشد، وقتی خجالت نکشد مثلاً فرض کنید شما از صحبت کردن با موبایل خجالت می کشید؟ در خیابان انجام می دهید عادی است. از زنا هم خجالت نکشید عادی می شود. روایت دیگری هست خیلی زیبا است در مستدرک حاکم آمده البته این روایت را حاکم تصحیح کرده ولی متن تصحیحش یک چیز دیگری است این را خواهم خواند پس از امام صادق (علیه السلام) آوردیم که همچنین اتفاقی رخ می دهد.

«حدثنا علي بن حمشاد العدل ثنا محمد بن المغيرة الهمداني ثنا القاسم بن الحكم العرني ثنا سليمان بن أبي سليمان ثنا يحيى بن أبي كثير عن أبي سلمة عن أبي هريرة رضي الله عنه عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه قال لا تقوم الساعة حتى لا يبقى على وجه الأرض أحد لله فيه حاجة وحتى توجد المرأة نهارا جهارا تنكح وسط الطريق لا ينكر ذلك أحد ولا يغيره فيكون أمثلهم يومئذ الذي يقول لو نحيتها عن الطريق قليلا فذاك فيهم مثل أبي بكر وعمر فيكم هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه»

المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج4، ص541، ح8516

ابو هریره می گوید از پیغمبر شنیدم:

«لا تقوم الساعة حتى لا يبقى على وجه الأرض أحد لله فيه حاجة وحتى توجد المرأة نهارا جهارا تنكح وسط الطريق لا ينكر ذلك أحد ولا يغيره»

وضعیت طوری است می آیند وسط خیابان با زنی همبستر می شوند هیچ کسی به او گیر نمی دهد آن زمان:

«فيكون أمثلهم يومئذ الذي يقول»

بهترین آدم آن روزگار کسی است که می گوید:

«لو نحيتها عن الطريق قليلا»

به جای این که وسط خیابان باشید کنار خیابان بروید این کار چه است وسط خیابان انجام می دهید برو کنار خیابان انجام بدهید. راضی می شوند یک زمانی به این که زن بی حجاب، بد حجاب بیرون بیاید راضی نبودند. بعد به این راضی شدند بعد الان دارند یواش یواش به کشف حجاب، یواش یواش به آمدن در هیئت ها مگر یک مرحله یک مرحله راضی می شود؟ آخرش به کجا می رسد با زن وسط خیابان همبستر می شوند می گویند این جا بد است برو اقلاً گوشه خیابان راه را بند آوردی.

مجری:

به خاطر این که راه را بند آوردی گوشه خیابان برو

استاد ابوالقاسمی:

«لو نحيتها عن الطريق قليلا»

یک کم برو، لازم نیست کامل کنار بروی «قلیلاً» نمی گوید در یک پستویی برو نه یک کم از وسط جاده کنار برو راه باز بشود. بعد جالب است ابو هریره به مخاطبانش می گوید الان شما چقدر ابوبکر و عمر را قبول دارید می گویند خلیفه بودند خیلی قبول شان داریم

«فذاك فيهم مثل أبي بكر وعمر فيكم»

آن دوران کسی که جرأت کند به این ها بگوید کنارتر بروید جایگاه دینی اش مثل ابوبکر و عمر بین شماها است.

المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج4، ص541، ح8516

نفر اول دینی آن دوران این طور است. بهترین آدم آن دوران کسی است که بگوید به جای این که این وسط باشید یک ذره کنارتر بروید این مقدار حداقل نهی از منکر می کند او دیگر بهترین آدمش است.

 روایت دیگر، روایتی طولانی است در بغية الباحث عن زوائد مسند الحارث همین را مطرح می کند یک روزی این اتفاق می افتد یک مردی، زنی را در خیابان می بیند از او خوشش می آید همان جا با هم همبستر می شوند

«فَمَنْ أَدْرَكَ ذَلِكَ الزَّمَانَ»

اگر کسی آن زمان را درک کند

«فَأَمَرَ فِيهِ بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ فَلَهُ أَجْرُ خَمْسِينَ مِمَّنْ صَحِبَنِي وَآمَنَ بِي وَاتَّبَعَنِي وَصَدَّقَنِي»

آن روز، آن شخص ثواب 50 تا از اصحاب من را خواهد داشت.

بغية الباحث عن زوائد مسند الحارث؛ اسم المؤلف: الحارث بن أبي أسامة / الحافظ نور الدين الهيثمي الوفاة: 282، دار النشر: مركز خدمة السنة والسيرة النبوية - المدينة المنورة - 1413 - 1992، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. حسين أحمد صالح الباكري، ج2، ص770

جرأت کنی در آن زمان که مردم موافق یک منکری هستند با او مخالفت کنی ثواب 50 تا از صحابه پیغمبر را خواهی داشت. اهل سنت این متن را قبول نمی کنند چرا؟ چون می گویند نه صحابه از همه برتر هستند؛ اما این مشخص است یک اتفاقی هست. روایتی دیگر در مسند ابو یعلاء یعنی مضمون را هم شیعه نقل کرده هم سنی و با اسناد معتبر هم آمده. شیعه در کتاب کافی آورده دیگران در کتاب های دیگر در مسند ابی یعلاء روایت را می آورد می گوید:

«لا تفنى هذه الأمة»

این امت از بین نمی رود

«حتى يقوم الرجل إلى المرأة فيفترشها في الطريق»

وسط خیابان این کار را انجام می دهند

«فيكون خيارهم يومئذ من يقول لو واريتها وراء هذا الحائط»

برو پشت این دیوار برو چرا وسط خیابان آمدی؟

مسند أبي يعلى؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن المثنى أبو يعلى الموصلي التميمي الوفاة: 307، دار النشر: دار المأمون للتراث - دمشق - 1404 - 1984، الطبعة: الأولى، تحقيق: حسين سليم أسد، ج11، ص43

این که بهترین شان است این علامت های است که در روایات آمده متن های دیگری هم هست. پس ما اگر نسبت به این مسائل همان طوری که تا الان قدم به قدم جلو آمدند و باعث و بانی اش همان افرادی هستند که الان هم گفتند مردم نمی خواهند چرا می خواهید امر به معروف کنید؟ همان مسئولین سابق صدا و سیما که چند وقت قبل دست سر دختر بی حجاب کشید الان هم می گویند مردم نمی خواهند چرا نهی از منکر می کنید؟

چون مردم نمی خواهند باید نهی از منکر کنیم، اگر همه مردم می خواهند با حجاب باشند دیگر امر به معروف لازم نیست نمی فهمم این ها چه فکرهای دارند؟ بله امیر مؤمنان علی (علیه السلام) یاور نداشت فقط چهار پنج تا یاور داشت مجبور شد اشعث ابن قیس را استاندار بگذارد، عبید الله ابن زیاد را کجا بگذارد. این که یک نفری این قدر علنی بگوید نهی از منکر برای چه می خواهید؟ مردم نمی خواهند چون مردم نخواستند دیگر تمام شد؟ بعدش هم چه کسی گفته مردم نمی خواهند؟ در جامعه ای که ما داریم می بینیم همه دغدغه مند هستند. درصد کسانی که طرفدار عفت و حیاء هستند در جامعه ما خیلی بالا است؛ پس این حرف ها را نباید مطرح کرد این راجع به مسئله حجاب و این کلیپی که مطرح شد امیدواریم که یک مقداری دقت کنیم در حرف های که می زنیم. همین طور باب را برای دیگران باز نکنیم که اگر این باب باز بشود مرحله بعد و بعد و بعد تا به نا کجا آبادی که عرض کردیم به این جا خواهد کشید آن موقع در زمان بنی العباس رخ داد الان هم دوباره یک همچنین وضعیتی رخ خواهد داد.

مجری:

ممنون از شما به نظرم می رسد یک مقداری اگر نگاه اعتقادی مان را نسبت به نگاه سیاسی مان برجسته تر کنیم و اولویت هایمان را رعایت بکنیم برای مان قطعاً خیر دنیا و آخرت خواهد داشت این بحث را همین جا می بندیم. و یک استراحتی داشته باشیم یک میان برنامه ای ببینیم و در ادامه در خدمت شما هستیم

 (میان برنامه)

مجری:

از باغ می برند چراغانیت کنند/ تا کاج جشن های زمستانیت کنند/ یوسف به این رها شدن از شاه دل مبند/ شاید که می برند که زندانیت کنند/ یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست/ از نقطه ای بترس که شیطانیت کنند/ آب طلب نکرده همیشه مراد نیست/ شاید بهانه ایست که قربانیت کنند.

بینندگان عزیز مجددا به برنامه راه روشن خوش آمدید، در خدمت شما عزیزان هستیم با بخش دوم گفتگو با کارشناس محترم و دانشمند برنامه در ادامه بحث استاد ابوالقاسمی در خدمت تان هستیم.

استاد ابوالقاسمی:

اتفاق دیگری که دو هفته قبل روز داد روز جمعه آن فتنه ای که در زاهدان بر پا کردند و به پاسگاه انتظامی حمله کردند و آن درگیری ها. نکته ای که هست من همین امروز هم مجدد دیدم و غصه خوردم بعضی از دوستان و بزرگواران که خیلی هم در مسئله وحدت کوشا هستند خدا خیرشان بدهد گفتند ما چند تا مسئله داریم یکی این که یک درگیری شده باید بروند پی گیری کنند پی گیری می شود. اما ممکن است در این جا کسی مظلومانه کشته شده باشد از آن های که آن جا تیر خوردند لذا باید برویم همه خانواده ها را قانع کنیم با آن ها صحبت کنیم ببینیم چه بوده؟

 یک ماجرایی بر اساس مکمل آن روایتی که خواندیم عرض بکنم. روایت امام صادق (علیه السلام) به منصور گفتند حکومت شما چه زمانی ساقط می شود؟ در ماه حرام، در شهر حرام، خون حرامی را از ما اهل بیت بریزید پس حرمت ماه حرام، بلد حرام خیلی زیاد است. خونریزی در ماه حرام گناه خیلی بزرگی است در قرآن سوره بقره آیه 217

(يسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يزَالُونَ يقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ)

از تو، در باره جنگ کردن در ماه حرام، سؤال مي‌کنند؛ بگو: «جنگ در آن، (گناهي) بزرگ است؛ ولي جلوگيري از راه خدا (و گرايش مردم به آيين حق) و کفر ورزيدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است؛ و ايجاد فتنه، (و محيط نامساعد، که مردم را به کفر، تشويق و از ايمان بازمي‌دارد) حتي از قتل بالاتر است. و مشرکان، پيوسته با شما مي‌جنگند ، تا اگر بتوانند شما را از آيينتان برگردانند؛ ولي کسي که از آيينش برگردد ، و در حال کفر بميرد، تمام اعمال نيک (گذشته) او، در دنيا و آخرت، برباد مي‌رود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و هميشه در آن خواهند بود.

سوره بقره (2): آیه 217

پیغمبر از شما سوال می پرسند در ماه حرام می شود آدم کشت، بجنگیم؟ بگو گناه کبیره است (قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ) اما (وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ) بستن راه خدا، کفر به خدا، کفر به مسجد الحرام، بیرون کردن اهل مسجد الحرام از مسجد الحرام نزد خدا بزرگ تر از کشتن آدم در ماه حرام است. آدم کشی در ماه حرام چقدر بزرگ است این از آن سنگین تر است. (وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ) فتنه از قتل خیلی بالاتر است. داستانش چیست؟ طبق آن چیزی که در کتب اهل سنت آمده و شبیه آن هم در تفسیر قمی آمده اگر چه به تفسیر قمی خیلی اعتباری نیست مگر بعضی جاهای که با قرینه ثابت بشود اما به هر صورت همین را اهل سنت هم نقل کردند من از کتابی که منسوب به شیعه است نقل می کنم

«كان سبب نزولها»

سبب نزولش این بود

«لَمَّا هَاجَرَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) إِلَى الْمَدِينَةِ»

پیغمبر (صلی الله علیه وآله) که به مدینه هجرت کردند

«بَعَثَ السَّرَايَا إِلَى الطُّرُقَاتِ الَّتِي تَدْخُلُ مَكَّةَ»

گروه های مختلف نظامی سر راه های مکه می فرستادند

«تَتَعَرَّضُ لِعِيرِ قُرَيْشٍ»

مانع کاروان های قریش بشوند.

 چون قریشی ها اموال مسلمان ها را دزدیدند این ها می خواهند بروند تقاص بکنند

«حَتَّى بَعَثَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جَحْشٍ فِي نَفَرٍ مِنْ أَصْحَابِهِ إِلَى نَخْلَةَ، وَ هِيَ بُسْتَانُ بَنِي عَامِرٍ»

عبدالله ابن جهش را با گروهی به منطقه نخله فرستادند نخله، بوستان بنی عامر بود.

«لِيَأْخُذُوا عِيرَ قُرَيْشٍ حِينَ أَقْبَلَتْ مِنَ الطَّائِفِ»

کاروان قریش که از طائف دارد می آید

«عَلَيْهَا الزَّبِيبُ وَ الْأُدُمُ وَ الطَّعَامُ»

در آن کشمش و خوراکی و چیزهای دیگر است این ها را بگیرند

«فَوَافَوْهَا وَ قَدْ نَزَلَتِ الْعِيرُ»

زمانی رسیدند که این کاروان منزل گزیده بودند

«وَ فِيهِمْ عُمَرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَضْرَمِيُّ وَ كَانَ حَلِيفاً لِعُتْبَةَ بْنِ رَبِيعَةَ»

در بین آن ها عمر ابن عبدالله حضرمی بود.

«فَلَمَّا نَظَرَ الْحَضْرَمِيُّ إِلَى عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَحْشٍ وَ أَصْحَابِهِ»

وقتی نگاهش به عبدالله ابن جحش و اصحابش افتاد

«فَزِعُوا»

ترسیدند

 «وَ تَهَيَّئُوا لِلْحَرْبِ»

آماده جنگ شدند

 «وَ قَالُوا هَؤُلَاءِ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ فَأَمَرَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَحْشٍ أَصْحَابَهُ»

عبدالله ابن جحش یک کلکی زد گفت

«أَنْ يَنْزِلُوا»

پایین بروید

«وَ يَحْلِقُوا رُءُوسَهُمْ»

سرها را تیغ بزنند

«فَنَزَلُوا فَحَلَقُوا رُءُوسَهُمْ»

سر را که تیغ زدند

«فَقَالَ ابْنُ الْحَضْرَمِيِّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ عُبَّادٌ لَيْسَ عَلَيْنَا مِنْهُمْ بَأْسٌ»

این ها آدم های عابدی هستند امشب هم شب اول رجب است این ها می خواهند بروند عمره رجبیه انجام بدهند.

چون سر تراشیدن آن موقع علامت رفتن به سمت حج بود گفت این ها سر تراشیدند شب اول رجب هم هست می خواهند حج بروند.

«فَلَمَّا اطْمَأَنُّوا»

وقتی خیال شان راحت شد.

 «وَ وَضَعُوا السِّلَاحَ- حَمَلَ عَلَيْهِمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَحْشٍ فَقَتَلَ ابْنَ الْحَضْرَمِيِّ وَ أَفْلَتَ أَصْحَابَهُ»

ابن حضرمی کشته شد اصحابش در رفتند

«وَ أَخَذُوا الْعِيرَ بِمَا فِيهَا- وَ سَاقُوهَا إِلَى الْمَدِينَةِ»

کاروان ها را گرفتند به مدینه بردند

«وَ كَانَ ذَلِكَ فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنْ رَجَبٍ مِنَ الْأَشْهُرِ الْحُرُمِ»

این کار در ماه رجب از ماه های حرام رخ داد.

«فَعَزَلُوا الْعِيرَ وَ مَا كَانَ عَلَيْهَا وَ لَمْ يَنَالُوا مِنْهَا شَيْئاً»

کل کاروان را کنار گذاشتند که پیغمبر حکم بکند.

فَكَتَبَتْ قُرَيْشٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم)»

قریش به پیغمبر نامه نوشتند

«أَنَّكَ اسْتَحْلَلْتَ الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَ سَفَكْتَ فِيهِ الدَّمَ وَ أَخَذْتَ الْمَالَ وَ كَثُرَ الْقَوْلُ فِي هَذَا»

پیغمبر، تو ماه حرام را حلال شمردی، خونریزی کردی.

 بین عرب پخش کردند می دانید محمد چه کار کرد؟ در ماه حرام آدم کشی کرده است.

«وَ جَاءَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) فَقَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ يَحِلُّ الْقَتْلُ فِي الشَّهْرِ الْحَرَامِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ- قُلْ قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ ... إلخ قَالَ الْقِتَالُ فِي الشَّهْرِ الْحَرَامِ عَظِيمٌ»

 پیغمبر، ماه حرام می شود آدم کشی کرد؟ خدا آیه نازل کرد می پرسند می شود یا نه؟ نه نمی شود گناه کبیره است.

 اما:

«وَ لَكِنِ الَّذِي فَعَلَتْ قُرَيْشٌ بِك‏يَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه واله وسلم) مِنَ الصَّدِّ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ الْكُفْرِ بِاللَّهِ وَ إِخْرَاجِكَ مِنْهَا»

قریش مانع رفتن شما به حج شد و کافر به خدا شد و شما را از مکه بیرون کرده است.

«هُوَ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ»

این کارشان از قتل در ماه حرام بدتر است.

«وَ الْفِتْنَةُ يَعْنِي الْكُفْرَ بِاللَّهِ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ»

تفسير القمي؛ قمى، على بن ابراهيم، محقق/ مصحح: موسوى جزائرى، طيّب‏، ناشر: دار الكتاب، ج1، ص72

فتنه این جا امر است این جا کفر گفت مصادیق دیگری هم دارد فتنه، «اکبر مِن القتل» است فتنه از قتل بزرگ تر است در قرآن شبیه به این دو جا آمده

(وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ * وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ)

و فتنه (و بت پرستی) از کشتار هم بدتر است! و ايجاد فتنه، (و محيط نامساعد، که مردم را به کفر، تشويق و از ايمان بازمي‌دارد) حتي از قتل بالاتر است.

سوره بقره (2): آیه 191 و 217

در زاهدان یک فتنه ای برپا شده آقایان در مسجد مکی می گویند ما بی خبر بودیم خب شما بی خبر، فتنه ای رخ داده یک عده ای آن وسط آمدند همان طوری که شما می گویید در جنگ جمل می گویند یک گروهی آمدند بین دو گروه مسلمان ها که می خواستند با هم دوستی کنند از وسط آمدند یک تیر از این به آن انداخت یک تیر از آن به این جنگ شان شد.

فرض کنیم شما راست می گویید کوکتل مولوتف ها را هم در وضو خانه پیدا نکردند کسی هم از آن جا تیر اندازی نکرده باشد همه این ها قبول اما یک عده ای این جا فتنه کردند یا نکردند؟ (وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ * وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ). اصلاً فرض بگیریم این بیست و خرده ای که در آن جا کشته شدند شما هشتاد و خرده ای می گویید بعضی ها 300- 400 نفر می گویند.

مثلاً 400 نفر در آن جا مظلومانه کشته شده باشند طبق آیه قرآن، طبق روایات، طبق برداشت دینی فتنه بدتر است یا قتل؟ ما اول باید به حساب کدام برسیم؟ کدام پرونده باید باز بشود و نتیجه اش مشخص بشود؟ فتنه. آیا شما اجازه می دهید پرونده این فتنه باز بشود؟ اگر واقعاً می خواهید پرونده اش باز بشود خیلی ساده است.

شنیدم آقای قلندر زهی گفته دوربین های مدار بسته مسجد مکی و مصلا و آن دور و بر هر چه بوده این ها را گرد آوری کردیم و مشخص شده به مصلی تیر اندازی کردند شما دوربین مدار بسته داشتید؟ باشد کاری ندارد برای روشن شدن مسببین این فتنه از اول تا آخر ماجرا هر چه فیلم هست بیرون بگذارید شما که مظلوم هستید ما مشکل نداریم حق مظلوم باید به او داده بشود اما اول مشخص شود فتنه گران چه کسانی بودند؟ از کجا آمدند؟ از زمین در آمدند؟ از آسمان آمدند؟ مثل جن یک مرتبه ظاهر شدند از کجا به آن جا آمدند؟ آیه قرآن می فرماید (وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ * وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ) چرا دوستان عزیز شیعه ما آن قدری که نگران کشته های فرضی مظلوم این ماجرا هستند که احتمال دارد واقعاً هم باشد ما نمی دانیم اگر یک نفری در یک جایی مظلومانه کشته شد برای پلیس یا نیروی انتظامی ثابت نشد تمام شد دیگر چون نیروی انتظامی و پلیس نفهمید دیگر این نزد خدا خونش هدر است؟ خدای متعال بلد است چطوری عوضش را بدهد. ما مسلمان هستیم اعتقاد به خدا داریم اعتقاد به عدل خدا داریم می دانیم ذره ای از دست خدا در نمی رود. اگر کوچک ترین ذره ای به هر کسی در هر کجای عالم ظلم بشود. اگر به شمر به اندازه یک ذره ظلم شده باشد خدا بلد است از ظالم بگیرد به شمر بدهد.

مجری:

حتی یک روایتی هم هفته های پیش در مورد شمر خواندیم.

استاد ابوالقاسمی:

بله، مسئله این است روایت دارد اگر قاتل پدرم نسبت به من اعتماد کرد

«اعتمني علی السیف الذي قتل به أبي»

با آن شمشیری که با آن پدرم را کشته این جا باید مراعات کنم نباید به او در امانت ظلم کنم شمر هم باشد. پس نسبت به این که اگر کسی مظلوم است هیچ کس حقی ندارد حق مظلوم باید به او داده بشود. در زمان فتح مکه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) گفتند هیچ کسی حق هیچ گونه درگیر شدن ندارد خالد ابن ولید از یک دوازه ای از یک سمتی وارد شد با یک گروهی از این ها دشمن بود. به آن جا رسید شمشیر کشید و آن ها را کشت.

به رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) خبر که رسید چه گفتند؟

«اللهم إني أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِمَّا صَنَعَ خَالِدٌ»

من از آن کاری که خالد کرده بیزار هستم.

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1157، ح3001

در صحیح بخاری هم شبیه اش را آورده در چند جا که پیغمبر فرمود: «اللهم إني أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِمَّا صَنَعَ خَالِدٌ»، هم در فتح مکه بوده هم در جای دیگر این را نقل کردند که این اتفاق رخ داد.

 آن موقعی که این اتفاق رخ داد از کفار یک عده کشته شده بودند پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم)، امیر مؤمنان علی (علیه السلام) را فرستادند گفتند علی جان برو ببین هر کجا هر کسی مظلوم بوده چون همیشه آن ها مظلوم بودند هر کسی کشته شده هر خسارتی وارد شده به آن ها بده.

امیر مؤمنان رفتند گفتند حاضر هستید دیه بگیرید؟ گفتند بله ما حاضر هستیم دیه بگیریم شروع کردند کجا خسارت دیدید؟ یکی گفتند این جا، این جا، این جا، فلان زخمی شده، فلان کشته شده. یک ظرف آبی بود سگ مان در آن آب می خورد این ظرف شکست. این هم پول این ظرف. چیز دیگری هست؟ گفتند نه دیگر هر چه بود حساب کردیم. امیر مؤمنان گفتند این پول هم زیادی شاید یک جایی یک چیزی باشد شما خبر نداشته باشید بعداً دیدید نگویید پول این را به ما ندادند ما پول آن را هم به شما حساب کردیم شما راضی هستید دیه نمی خواهید گفتند نه ما راضی هستیم دیه هم نمی خواهیم. اگر کسی مظلوم باشد و اگر تقصیر حکومت باشد یعنی اگر پلیس ها زده باشند نه این یک نفر فتنه گر آمده آن وسط در آن درگیری تیر زده کشته این به گردن حکومت نیست.

فتنه راه انداختند یک فتنه گری آن وسط آمده تیری به شخص زد او را کشت این دیگر گردن امت نیست. لذا حتماً شما فیلم های این ماجرا را پخش بکنید که ما ببینیم برای همه مردم مشخص بشود. این که فلان سایت یک کلیپی پخش کند عکس جنازه ها و کشته ها را بگذارید بعد هیچی معلوم نیست چه کسی زده؟ کجا زده؟ نه ساعتش نه این که کجا تیر خورده؟ هیچی معلوم نیست. می خواهید روشن بشود کامل پخش بکنید همان طوری که صدا و سیمای استان فیلمش را پخش کرد همه خبرگزاری هم پخش کردند با اتوبوس ساعت فلان به پاسگاه زدند ساعت فلان تیر اندازی کردند از کجا تیر اندازی کردند در کجا کوکتول مولوتف پیدا شده؟ مگر شما نمی گویید مظلوم هستید؟ مگر نمی گویید کلیپش را دارید؟ خیلی عالی است از اول تا آخر ماجرا را پخش بکنید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد. ما هم خیلی خوشحال می شویم واقعاً‌ اگر مظلوم است مظلومانه یک شخصی اشتباهی تیر زده از حکومت بوده باید حکومت پرداخت بکند شک ندارد.

 اما بحث سر این است الان اولویت اصلی مسئله فتنه است یا اولویت اصلی مسئله قتل است ولو 400 نفر باشند. یک کاروان بودند مسلمان ها در ماه حرام حمله کردند آن ها را کشتند اختلاف بود حالا ماه حرام شده یا نشده نمی دانیم امشب، شب اول ماه هست یا نه زدند کشتند. شب 29 یا 30 اختلافی بود گفتند حالا که نشده یقین نداریم این کار را انجام دادند. الان این کاری که انجام شده (قُلْ قِتالٌ فيهِ كَبيرٌ). اصلاً بله جنگ ماه حرام یک کار خیلی بدی است فرض کنیم عمداً زده باشند کشته باشند هفته قبل صحبت کردیم گفتیم حتی اگر طبق فقه شما عمداً هم زده باشند کشته باشند شما حق اعتراض ندارید فقه شما این را می گوید.

حالا ما به عنوان اتباع اهل بیت (علیهم السلام) این حرف را نمی زنیم ما به عنوان اتباع اهل بیت (علیهم السلام) چیز دیگری می گوییم ما می گوییم حق مظلوم از حکومت باید گرفته بشود به او داده بشود. ولی سوال ما این است عزیزان شیعه، عزیزان اهل سنت آیا نباید به مسئله فتنه اش در این جا بررسی و پیگیری بشود؟

مجری:

چه بسا که قرآن می گوید اهمیت با فتنه است

استاد ابوالقاسمی:

عقل می گوید، قرآن می گوید و روایات می گوید هر کسی این را سوال کنی همین را می گوید پس این چه است ما قبل از این که مسئله فتنه اش مشخص بشود کار چه کسی بوده بله یک عده مظلوم هستند. یکی از آقایان سخنرانی کرد گفت مظلومانه کشته شدند باید حکومت دیه بدهد چون او گفت دیگر تمام شد؟ چون او گفت ما دیگر نرویم سراغ این که چه کسی فتنه کرده؟ چه کسی در ماجرای آن دختری که ادعای تجاوز کردنش هم مشخص شد نبوده باید به مردم گفته بشود دختری است اولین متهم به قتل در چابهار یک شخصی است پلیس آمده از این بازجویی کرده دختر را بعد از بازجویی بیرون آوردند ادعای تعرض کرده همان موقع پزشکی قانونی بردند گفت هیچی نبوده چون این متهم به قتل الان خودش متهم است ادعای تعرض هم کرده.

آن کسی که می گویند به او تعرض کرده یک افسری است آن هم ظاهراً از خود عشایر و طوایف همان منطقه است، مثلاً یک فارسی آن جا رفته باشد یا دعوای قبیله ای بوده باشد نه این ها نبوده. این کسی که آمد و این شایعه را مطرح کرد و خلاف نص صریح قرآن برای اثبات رسمی تعرض باید 4 تا شاهد باشد این دختر 4 تا شاهد آورد که شما ادعا کردید همه جا جار زدید. پدر خود شما آمد گفت این گونه ادعا کردن خلاف شرع بوده این فتنه حساب نمی شود؟ بعد در خود چابهار یک سر و صدایی شد آقای عبد الرحمن سربازی گفت این ها اصلاً از ما نبودند این ها از جایی دیگر آمدند می خواستند منطقه را آشوب کنند در چابهار از بیرون آمدند می خواهند به هم بریزند چه ربطی دارد بیایند در زاهدان این کار را انجام بدهند و اعتراض کنند؟

در چابهار اهل چابهار نمی توانستند اعتراض کنند که آقای عبد الرحمن سربازی بگوید این ها از ما نبودند؟ باید در زاهدان شما تظاهرات بکنید؟ آن وقت زاهدان چه ربطی به پاسگاه آن جا دارد مگر در آن پاسگاه بودند؟ شما باید آن پاسگاه را آتش بزنید؟ ساختمان پزشکی و درمانگاه شیعه که آن جا بود و حاضر نشد زنش را بفروشد باید با 300 میلیارد تجهیزات آتش بزنید یک نگهبان زنده زنده آن جا بسوزد؟ این ها فتنه نیست؟ این ها باید مشخص بشود.

به چه علت چه کسی آن جا سلاح آورده بود؟ شما می گویید ما نبودیم باشد هر که بود سلاح چه کسی آورد؟ کوکتول مولوتف چه کسی از قبل آماده کرده بود هر که بود باید مشخص بشود اصلاً‌ فرض بگیریم یک نفری از فارس های شیعه لباس بلوچی تنش کرده باشد رفته باشد آن جا از قصد گذاشته باشد دوربینش هست نشان بدهید این چه کسی بود؟ این فتنه گر، فارس و شیعه است باید با او برخورد بشود (الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ) تعارف نداریم بنابراین، این مسئله ای که این ها دارند مطرح می کنند خلاصه عرائضم باید ما در این مسئله اول از همه به مسئله فتنه اش بپردازیم (وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ) این فتنه گری هایی که در این ماجرا شده نزد خدا از کشتن آن ها قطعاً بالاتر است این حکم شرعیش است. حالا اگر واقعاً جرأت دارند به حکم شرع عمل بکنند بسم الله راهش خیلی ساده است کلیپ ها را پخش بکنند همه ببینند.

اگر نمی خواهند به حکم شرع عمل کنند آن موقع آدم مشکوک می شود نکند خود شما در فتنه دخالت داشتید؟ حداقل این مقدار به ما حق بدهید که ما شک بکنیم، این مقدار ما را محق بدانید شما می گویید همه آن ها مظلومانه کشته شدند یک دانه فیلم بیرون نمی دهید پاسگاه را هم می خواستند آتش بزنند فیلمش بیرون آمد تیر اندازی هم کردند درمانگاه هم آتش زدند آدم کشتند فیلم همه شان بیرون آمد.

این طرف یک ادعایی یک ادعای داشتند همه کلیپ هایش بیرون آمد شما ادعایی کردید یک دانه فیلم بیرون ندادید حداقل به ما حق بدهید شک بکنیم؛ پس نه عزیزان اهل سنت، نه دوستان شیعه در این مسئله، سراغ مسائل فرعی نروند مسئله یک چیز است اول از همه باید مشخص شود فتنه آن جا کار چه کسی بود فتنه گر چه کسی بوده است؟ اولویت ها را اشتباه نگیریم یک نفری گفت بله این ها مظلوم بودند خانواده را هم عَلَمْ کنید که خانواده هایشان بیایند سر و صدا کنند که مظلومانه کشته شدند تحریک خانواده ها می شود این ها بازی است. بازی هم نباشد از روی جهالت است باید با منطق با این قضیه برخورد بشود اول از همه هم مسئولین امنیتی، هم انتظامی، هم دینی هر کسی در این قضیه دخیل هست صحبت می خواهد بکند یک حرف باید بزند. اول از همه بانی این فتنه مشخص بشود چه کسی است بعد ما سراغ بقیه مطالب خواهیم رفت.

مجری:

ممنونم از شما یک استراحتی مجددا داشته باشیم با بخش پایانی گفتگو و برنامه امشب در خدمت شما عزیزان خواهیم بود.

 (میان برنامه)

مجری:

وقت شما عزیزان بیننده به خیر و شادی، صحت و خوشنودی باشد در ادامه برنامه در خدمت تان هستیم امیدوارم از بحثی که امشب داشتیم و دقایقی که در خدمت شما هستیم در ادامه برنامه بهره کافی و وافی را برده باشید. استاد یک بحثی که مطرح هست برای خودم هم سوال پیش آمده بود در مسائل اخیر پیش آمده شخصیت های مختلفی را می بینیم که شخصیت های سرشناس، موجه بعضاً معتقد و به لحاظ اعتقادی هم اعتقادات کاملی دارند حتی در زمینه های مختلفی اعتقادی صاحب تألیفاتی هستند. مباحثی را مطرح کردند و اظهار نظر کردند یک نمونه اش را اول برنامه اشاره کردید یک نمونه دیگری هم داریم که شخصیت های سرشناسی هستند می خواهم ببینم ملاک ما باید چه باشد ملاک تبعیت ما از این مسئله چه باشد که بتوانیم راه را بهتر و روشن تر پیدا بکنیم

استاد ابوالقاسمی:

راجع به این سوال که شما فرمودید سوال خیلی خوبی است در مسائل قبلی هم که در این برنامه ما به برخی آن پرداختیم مثلاً یکی گفت سگ، پاک است یکی گفت فلان مسئله این طور است آیا هر کسی با هر جایگاه ولو دینی حرفی زد برای من حجت است؟ این دو دو تا چهار تا است من مرجع تقلید دارم در مسائل دینی باید سراغ مرجع تقلیدم بروم.

آقا فلان آقا، آقای خیلی خوبی است اما مرجع تقلید من است؟ نه روز قیامت من می توانم بگویم چون فلان آقا گفت من این کار را انجام دادم خیر نمی شود. در مسائل حکومتی، حکم حاکم نافذ است اگر حاکم شرع چیزی گفت می گوییم مقام معظم رهبری فرمودند در مسئله حجاب یک قدم نباید عقب بیاییم ما بگوییم نه فلان آقا کارشناس بود در فلان شبکه مناظره ای کرد حرف هایش به نظر من قشنگ بود. باشد حرف هایش به نظر شما قشنگ اما این قشنگی اش حکم شرعی شما را هم توجیه می کند؟ یعنی شما روز قیامت می توانی بگویی چون یک حرف های قشنگی زد دیگر تمام شد من گوش به حرفش دادم این وظیفه شرعی برای شما درست کرد؟ این نکته ای که خیلی از دوستان ما دقت نمی کنند، آقا هر کسی با هر جایگاه علمی اصلاً بالاتر از این بگویم مرجعی فتوایی بدهد که من مقلد آن مرجع نباشم آیا من می توانم به فتوای آن مرجع عمل بکنم؟ نمی شود. من چون تحقیق کردم دو نفر اهل خبره یک نفری را به عنوان مُجزی، نزد خدا بیان کردند تقلید از این آقا نزد خدا مُجزی است. من هم رفتم از او تقلید کردم حالا یک مرجع دیگری، حرف دیگری زد بگویم حرفش قشنگ است بگذار سراغ او بروم نمی شود من که نباید قشنگی را تشخیص بدهم. خوبی و بدی، زیبایی و زشتی این نظریات کار مرجع تقلید من است.

در مسئله حجاب خیلی ساده است همه تان بروید از مراجع تقلیدتان سوال کنید آیا می شود کشف حجاب کرد؟ آیا حجاب اختیاری است؟ آیا اگر کسی کشف حجاب کرد باید نسبت به او نهی از منکر داشته باشیم یا خیر؟ یک مطلب دیگری هم این جا عرض بکنم اینی که همه اش دارند بحث می کنند آیا حکومت حق الزام دارد یا ندارد؟  اصلاً حکومت و گشت ارشاد را کنار بگذاریم شما دارید می گویید آقای حکومت که شما یک شخصیت حقوقی هستی شما به واجبت عمل نکردی رفتار دینیت درست نبود اما خود من به عنوان یک شخصیت حقیقی راجع به حجاب نهی از منکر کردم؟ اصلاً فرض کنید حکومت نخواهد بکند وظیفه منِ ابوالقاسمی چه است؟ آیا من وظیفه نهی از منکر دارم یا ندارم؟

حضرت نوح 950 سال بین قوم کافر نهی از منکر کرد خسته شد؟ قومش راضی بودند؟ الان آن آقایی که آن حرف را زده بود مردمش نمی خواستند نباید حضرت نوح این کار را می کرد چرا نهی از منکر می کرد 950 سال این کار را کرد 1 سال اگر صدا و سیما دستت بود هیچی این قضیه را بازش کردند. من شخصی یک سوزن به خودم بزنم یک جوال دوز به حکومت، اگر می آیم بحث می کنم آیا حکومت به عنوان یک شخصیت حقوقی حق نهی از منکر در مسئله حجاب دارد یا ندارد؟ این همه اش بازی است.

من شخصیت حقوقی نیستم، شخصیت حقیقی هستم منِ‌ شخصیت حقیقی آیا وظیفه نهی از منکر در باب حجاب دارم یا ندارم؟ آقای کرباسچی هم آوردند فقیه هم هستی حکومت نباید بکند خودت نهی از منکر می کنی؟ کلاً مسئله نهی از منکر فردی را بوسیدند کنار گذاشتند اصلاً مطرحش هم نمی کنند صدایش هم در نمی آید چون خطرناک است اگر مردم یاد بگیرند فردی باید نهی از منکر بکنند حالا من دارم می کنم حکومت هم بکند. فرقی برای من می کند من که دارم کارم را انجام می دهم چون این واجب فردی را از مردم گرفتند می گوید الان حکومتیش هم باشد صدایش در می آید یواش یواش مردم هم جرأت پیدا می کنند نهی از منکر می کنند چون اگر حکومت نکند خیلی از مردم جرأتش را پیدا نمی کنند اما حکومت بکند مردم هم با دل قرص می آیند نهی از منکر می کنند.

پس آن مقدمه ای برای جلوگیری از این نهی از منکر فردی است که واجب قطعی و صد در صد است بنابراین ماها نباییم فریب این افرادی که این حرف ها را مطرح می کنند بخوریم حکم شرعی مشخص است تعیین حکم شرعی کار مرجع تقلید من است تعیین حکم حکومتی کار مقام معظم رهبری ولی فقیه است هر کسی غیر از این ها آمد در غیر این رتبه، این حرف را زد می گویم حرف تان برای خودتان ارزش دارد. برای من این حرف از جهت شرعی روز قیامت نزد خدای متعال ندارد.

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم و مجدداً به خودم و همه بینندگان عزیزان ما را تماشا می کنند می گویم ان شاء الله موازین شرعی و وجدان دینی مان را فدای دیگر مواضع حزبی، سیاسی و این ها نکنیم و یک مقداری با وجدان دینی مسائل را بررسی بکنیم. متشکرم از شما بینندگان عزیز که با ما همراه بودید دعای پایانی مان برای ظهور و فرج حضرت حجت باشد ان شاء الله «اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ وَ الْعافِیَةَ وَ النَّصْرَ وَ اجْعَلْنا مِنْ خَیْرِ اَعْوانِهِ وَ اَنْصارِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ» خدا نگهدار!


راه روشن>

پاسخ به شبهات حجاب رهبری حاج قاسم سلیمانی محمود کریمی حرام شرعی حکومت بی حجاب نماز توبه آخرالزمان