عصر ایمان

قسمت هشتاد و یک برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: عصر ایمان

 «نقد سخنان اقای سید حسن آقا میری در موضوع ارث. ایشان می گوید پیامبر در جامعه آن روز که اصلا حقی برای زن قائل نبودند فقط توانست در همین حد مشکل زنان را حل کند که در ارث دو سهم برای مردان است و یک سهم برای زنان و بقیه را برای عقلا و متخصصین گذاشتند که خودشان درست کنند می خواهد بگوید پیامبر درمان اورژانسی انجام دادند ولی بیماری اصلی بعدا باید درمان بشود و...»

تاريخ: 30/ 07/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای علی سیرتی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛ عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده های عزیز از این که بیننده برنامه عصر ایمان شدید از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسیار متشکرم از این که با ما همراه هستید بسیار ممنون هستم و طبق روال هفته های گذشته برنامه را دنبال می کردید الحمد لله برنامه بسیار جالبی بود.

با این اوصاف که خیلی از شما بیننده های عزیز برنامه که به پایان می رسد تماس تلفنی و ارتباط برقرار می کنید و لطف می فرمایید پیشنهادهای خودتان را برای برنامه می دهید و ان شاء الله که بتوانیم امشب هم در خدمت شما باشیم می توانید با موضوعی که خدمت شما هستیم با ما تماس بگیرید صدای گرم شما عزیزان را خواهیم شنید.

خدمت شما بینندگان گرامی هستیم و حجت الاسلام والمسلمین استاد گرانقدر جناب آقای دکتر عباسی عزیز میهمان برنامه ما هستند استاد عزیز سلام عرض می کنم خدمت شما خیلی خوش آمدید

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله بنده هم خدمت بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) عرض سلام و ادب و احترام دارم امیدوارم هر جای این عالم هستید اوقات خوبی را سپری کرده باشید هم چنان در ماه ربیع الأول و ربیع المولد هستیم و ایام شادی و ایام سرور و فرح هست امیدوارم خدای متعال بهترین رزقی که به بندگان مقرب خودش می دهد به همه ما و شما عنایت بفرماید و به ما توفیق عبادت و بندگی خودش و درک مقامات نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) و همین  طور اهل بیت (علیهم السلام) را عنایت بفرماید محضر شما هستیم.

مجری:

اگر احیاناً بیننده برنامه عصر ایمان بوده باشید در هفته های گذشته موضوعی را در نظر گرفتیم در مورد شبهات جناب آقای سید حسن آقامیری که در فضای مجازی بسیار زیاد کلیپ هایش پخش شده و این که برای خودشان مرید دارند این برنامه به لطف خدای بزرگ و مهربان روی آنتن قرار گرفته با موضوع شبهات آقای سید حسن آقامیری ان شاء خدمت شما بینندگان عزیز خواهیم بود حضور گرانقدر استاد دکتر عباسی بسیار در این برنامه الحمد لله با موضوعاتی که در نظر گرفته و شبهاتی که آقای آقامیری ایجاد کردند پاسخ های که آقای دکتر عباسی دادند جداً برای بعضی از بیننده های ما بسیار جذاب و جالب بوده اجاره بفرمایید امشب هم با حضور آقای خدمت شما باشیم و ببینیم چه کلیپ ها و چه صحبت های در این برنامه نسبت به آقای آقامیری خواهد شد، استاد در خدمت شما هستیم.

استاد عباسی:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ السَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

بحثی را محضر بینندگان عزیزمان داشتیم در راستای بحث کلی مان که جریان نو اخباری بود و مراجعات بی حساب و کتاب به آیات و روایات و فاصله گرفتن از جریان علمی متعارف در حوزه و مرجعیت که رسیدیم به بحثی در رابطه با صحبت ها و موضع گیری های جناب آقای آقامیری و جلساتی در این رابطه، محضر بینندگان عزیزمان بحث می کنیم و نکاتی را عرض می کنیم.

صحبت مان این هست ما حرف های ایشان را عمدتاً دارای التقاط می دانیم و اشکالاتی در صحبت های ایشان از نظر اعتقادی از نظر مبنایی فراوان وجود دارد که ما به آن ها رسیدگی کردیم البته این به این معنا نیست که همه حرف های ایشان، حرف های نا صواب و نا صحیحی است در بین صحبت هایشان، صحبت های درست هم دارند از نظر اعتقادی شیعه اما ما شیعه ای که دارای انحراف عقیدتی هستند ایشان را می دانیم. بله حرف های خوبی هم در بین حرف هایشان دارند و اساساً آن مواردی هم که از دیدگاه ما و بر اساس آیات و روایات چون وقتی ما می گوییم نظر ما به عنوان یک شخص اهمیتی ندارد اگر نظر ما، نظر دین باشد به عنوان این که آن چیزی که برداشت از دین و آیات و روایات هست ارزش پیدا می کند والا نظر شخصی من برای خودم ارزشمند است لازم نیست دیگران نظر شخصی من را نه بدانند گاهی اوقات مثلاً می گویند نظر شما در رابطه با فلان آقا چه است؟

فلان آقایی که هیچ ارتباطی به تخصص من، رشته من، کار من، برنامه من و امر دین ندارد بپرسم نظر شما در رابطه با فلان آهنگر چه است؟ من چه نظری دارم از ایشان استفاده کردم خوب بود می گویم کارش تمیز و خوب بود، ولی نظر من در جایی ارزش پیدا می کند که تلاش کرده باشم آن را منطبق با دین بکنم یا تخصصم باشد و همه ما باید مراقبت بکنیم که وقتی سراغ آیات و روایات می رویم نخواهیم آن چیزی که فکر می کنیم درست است به زور از آیات و روایات بیرون بیاوریم و بگوییم این دین آن هست.

آقای آقامیری برای این که دین اسلام را حتی احتمال دارد نیتش ابتدا شر نبوده می خواست دین اسلام را آسان نشان بدهد می خواست دین اسلام را خوب و جذاب نشان بدهد راه حل های احیاناً در بعضی از جاها برای جذاب و زیبا نشان دادن اسلام یا دین پیدا کرده به اصطلاح خودش اما این ها وقتی بررسی می شود می بینیم که مسیر را دورتر دارد می کند یا مسیر را به بیراهه می برد. آن چیزی که واقعاً مد نظر دین هست این نیست ما اگر می خواهیم دین را زیبا و جذاب نشان بدهیم باید راه حلش را از خود اهل بیت بگیریم نه این که از خودمان یک چیزی درست بکنیم بعد بگوییم نه این آيه منظورش این است برای این که یک جوری این مسئله را حل کنیم.

مجری:

یعنی یک جوری که انگار خودمان فهمیدیم.

استاد عباسی:

بله، انگار ما خودمان فهمیدیم و انگار تنها راه حل مشکلاتی که به ذهن مان می آید اشکالاتی که به دین می گیرند چیزی است که ما می گوییم یعنی اگر به ما اشکال گرفتند در رابطه با موضوع ارث زنان، چرا ارث دختر نصف ارث مرد هست مردها دو برابر نسبت به زن ها می گیرند این را بیاییم یک چیزی از خودمان بگوییم که قصه درست بشود. به قول معروف آدم ها دیگر به ما گیر ندهند نگویند چرا این طوری است؟ در حالی که دلیل های متقن قطعیِ‌ از دین برای این مسئله وجود دارد و ما می توانیم همان ها را بگوییم با توضیح همان ها مسئله حل می شود. می دانید ضررش چه است؟ بعضی ها شاید بگویند اجازه بدهید ذوقی یک چیزی بگوید که مسئله حل بشود مثلاً چهار تا جوان جذب می شوند می گویند آفرین، ای والله چقدر اسلام خوب است این طوری که شما گفتید.

مشکل این است وقتی که مبنای حرف زده نشود از این به بعد هر جای که ما گیر می کنیم باید یک چیزی بگوییم که افراد خوش شان بیاید یک چیزی بگوییم که مطابق با خواسته افراد باشد چون باید طبق این ها عمل بشود فقط حرف نیست وقتی مطابق با این حرف در زندگی مردم عمل می شود می روند به مشکل می خورند می بینند آن که فکر می کردیم نشد ایشان گفت قصه این طوری حل می شود ولی حل نشد. به مشکل می خورند باز سر خانه اول بر می گردند پس دین، مشکل دارد که این مسئله به وجود آمده لذا بحثی که امشب می خواهیم مطرح بکنیم در رابطه با قصه ارث است ظاهر قصه را می بینیم می گوییم دارد توضیح می دهد خیلی زیبا توضیح داد و تمام شد؛ اما یک انحراف خیلی مهم در صحبت های امشب ایشان که می خواهیم از صحبت های ایشان استفاده کنیم چون ایشان علی رغم این که ما به قصه های قانونی اش کاری نداریم ایشان خلع لباس شدند قرار بود که دیگر روحانی نباشند. اما متأسفانه هم چنان منبر می روند بعضی از کلیپ های هفته گذشته و یکی دو هفته قبل مربوط به دهه اول محرم بود که جایی منبر رفتند، امشب هم همین طور بحث خواهیم کرد که چه نکاتی در صحبت های ایشان که به نوعی متعرض احکام  اسلامی و آیات قرآن است مسئله مطرح است و وجود دارد.

مجری:

بیننده های عزیز کلیپ اول از آقای سید حسن آقامیری با همدیگر ببینیم با توجه به این که خواهش می کنم کامل گوش به حرف هایشان بدهید و ان شاء الله بتوانیم خدمت شما باشیم و پاسخش را از استاد عزیز آقای دکتر عباسی بشنویم

کلیپ شبهه ای اول از اقای حسن اقا میری:

برای پیامبر کاری نداشت زن با مرد مساوی است فلان است چه است همه هم می گفتند برو باب دری وری نگو هیچی کس هم گوش نمی کرد می گوید من نیامدم سخنرانی کنم بروم نگاه من به زن معلوم است رفتار من را با همسرم ببینید رفتار من را هم با دخترم ببینید منتها من آمدم جامعه را درمان کنم شما یک تصادفی برایت آوردند دست و پایش شکسته ریه اش هم سوراخ شده معده اش هم خونریزی دارد اورژانس بردند. بروید ببینید اورژانس اول همان طوری شکسته تمام دست و پا را آتل می کند می گوید فعلاً بگذار اول ریه اش را درست کنم دستش را چه کار می کنی؟ می گوید الان نمی شود دست به آن بزنم می گوید یک نفر را آوردید 200 تا عمل رویش انجام بدهم فعلاً ریه اش را درست کنم جلوی خونریزی معده اش را هم بگیرم مثلاً 2 هفته همین طوری بماند بعد احوالاتش میزان و نرمال شد بعد دستش را عمل می کنم. می گوید این یک وقت کج جوش بخورد می گوید بخورد کاری نمی توانم بکنم من بلد هستم 200 تا عمل کنم این زیر عمل می میرد من نیامد بکشمش. حالا ببینم زورم چقدر می رسد حق این را از این جامعه بگیرم باید زیر ساخت هایش را ایجاد بکنم که وقتی من هم مردم دیگر این حق را باز از او نگیرند. باشد من الان زورم زیاد است یالله ببینم همه چیز مساوی من صبح که مردم همه می گویند فلانی مرده هیچی مساوی نمی کنند تازه یک پله هم عقب تر می روند. من باید یک زمینه سازی بکنم که این بماند این بتواند رشد کند. به زن کلاً ارث نمی دادند حالا ما کلی زمینه سازی کردیم اولاً تا آن جا که یادم هست و یک موقعی مطالعه کردم فقط پسر بزرگ ارث می برد یعنی همه اموال را پسر بزرگ بالا می کشید. بعد پیامبر آمد گفت نه پسرها مساوی بر دارند یکی یک سهم بر دارند یک نصف سهم هم به خواهرهای شان بدهند آن هم امروز نگفت نه کلی زمینه سازی کردیم کلی برایش معاد گفتیم کلی برایش توحید گفتیم، کار ما این بوده 13 سال در مکه بودیم فقط معاد و توحید گفتیم رابطه اش را با خدا درست کردیم آینده را هم به او گفتیم قیامت هم به او گفتیم برزخ و همه این ها را هم گفتیم این که با اعمالت رو برو می شوی همه این ها را به او گفتیم. حالا گفتیم برادرها یکی یک سهم یک نصفه هم به خواهرها بدهید یک سوال از شما بکنم پیغمبر گفت تا ابد همین طوری جلو بروید؟ یک سوال یک مردی هست دوست دارد ارث به بچه هایش مساوی تقسیم کند خودش هم الان زنده است اسلام می گوید این کار را نکن؟ الان کسی اموالش را به صورت مساوی بین بچه هایش تقسیم کند خودش هم زنده است در فقه ما حرام است؟ پدر طرف مرد پسرها نشستند گفتند ما می خواهیم با خواهری مان مساوی تقسیم کنیم دوست خودم هم این کار را کردند گفتند پسر و دختر نصفه نه مال خودمان هست می خواهیم مساوی تقسیم کنیم الان فقه می گوید این کار اشتباه است؟

مجری شبکه ولایت:

بینندگان عزیز کلیپ را باهم دیدیدیم پاسخ صحبت های آقای سید حسن آقامیری از آقای دکتر عباسی خواهیم شنید

استاد عباسی:

جناب آقای سیرتی می خواهم از شما سوال کنم چه به ذهن تان آمد؟

مجری:

من کلیپ را دیدم اصلاً متوجه بحث هایشان نشدم چون خیلی شاخه به شاخه می شد آدم حداقل باید کامل پای برنامه بنشیند تا متوجه صحبت هایش بشود.

استاد عباسی:

در این دو سه دقیقه ای که از ایشان پخش کردیم چون صحبت ایشان خیلی مفصل است سعی کردیم یک جوری باشد که حرف، در عین حال برسد یعنی تقطیع نباشد، بینی و بین الله می گویم من همیشه کلیپی از هر کسی بخواهم نقد بکنم می گویم این مقداری که از حرفش پخش کردیم جای دیگر تا آخر فیلم می روم ده بار بالا و پایین می کنم که نکند یک موقعی این اتفاق بیافتد بگوید جواب این را 3 دقیقه بعد دادم. شما آن تکه ای که آوردی حرف من نبود این را گفتم که جوابش را بدهم یا این تکه با آن تکمیل می شد. مطالبی که با توجه به همه برنامه ایشان آدم به دست می آورد این نکته است ایشان روی بحث ارث صحبت کردند و ارث را بردند سراغ این که پیامبر جایگاهی که برای زن وجود نداشت را ایجاد کردند قبل از اسلام زن هیچ جایگاهی نداشت حالا پیامبر آمده یک جایگاهی ایجاد کرده با چه مثالی؟

با این مثال که یک نفر با شدیدترین نوع تصادف بیمارستان می برند بیمارستان یک مرتبه نمی آید اگر 38 تا عمل باید انجام بشود تا این به حالت اول بر گردد یک مرتبه نمی آید 38 تا عمل را انجام بدهد هم سر را عمل جراحی کند هم معده را عمل جراحی کند که جراحت وارد شده بود هم پا و فلان را می گوید این یک ظرفیتی در بی هوشی دارد من نمی توانم 48 ساعت این را بی هوش کنم.

دو سه ساعت می توانم در اتاق عمل ببرم عمل ها را اولویت بندی می کنم می گویم اول جلوی خونریزی را بگیر بعد جلوی فلان چیز را بگیریم بعد این کار و این کار را بکنیم اصلاً ممکن است اول آتل ببندند دست را شکسته گچ بگیرند که فعلاً خونریزی قطع بشود حرف ایشان را الان دارم توضیح می دهم بعد شرایطش به اصطلاح پزشکی می گویند اِستیبل شد یعنی یک آرامشی حاصل شد یک مقداری شرایطش پایدار شد. دیگر خونریزی شدید و مشکل تنفسی نداشت حالا می روم سراغ این که در این تصادف بالای ابرویش هم پاره شده بود باید عمل زیبایی انجام بدهیم یا انگشتش هم شکسته بود این انگشت را جا بیاندازیم در رفتگی را جا بیندازیم پانسمان کنیم گچ بگیریم و فلان و کارهای دیگرش را انجام بدهیم بعد ایشان آمدند این مثال را تطبیق دادند از این مثال برای دین اسلام استفاده کردند که پیامبر از آن جایی که نمی خواست بیاید برای مردم سخنرانی بکند حرف های انتخاباتی بزند مردم من اِل می کنم بِل می کنم می خواست واقعاً یک کاری بکند که بشود. این تکه حرف درست است که پیامبر می خواست یک کاری بکند که انجام بشود یعنی خدا یک سری چیزها را مرحله به مرحله برای مردم آورد که جامعه، اصلاح بشود اگر یک مرتبه می گفتند برده داری کلاً از فردا قیچی همه مشرکین خانه هایشان پر از برده داشتند از برده استفاده می کردند همه این طرف خالی می شد. باز دو مرتبه آن ها داشتند به کارشان ادامه می دادند عملاً برای برده داری اتفاقی نمی افتاد.

ولی این که برده را بیاورند تعلیم بدهند، آموزش بدهند بعد به عنوان های مختلف آزاد کنند یک فضایی را ایجاد می کرد برای این که با برده داری مبارزه واقعی بشود این که به برده حرمت و احترام بدهی به او شخصیت بدهی این می شد. کلاً صورت مسئله را پاک می کردند می گفتند ما برده داری را قبول نداریم مگر بقیه می ایستند همان موقع به شما نگاه می کنند. باید کار بشود بنابراین ایشان می گوید زن و دختری که در قبل از اسلام هیچ حرمت و ارزشی نداشت زنده به گور شدن مطرح بود این زن ارثی هم دریافت نمی کرد.

 حتی در بعضی از موارد بحث این مطرح بود یک نفر که از دنیا می رود دخترش سهم الإرث پسران است مثلاً این دختر با وسایل خانه، با زمین و فلان سهم این پسر می شد، آن دختر هم سهم آن پسر می شد. خانه او می رفت و در واقع یک جورهای کارگر در خانه برادرش می شد نه برای ازدواج و مسائل دیگر باشد رسماً نه تنها هیچ سهمی از اموال پدر و مادر نداشت بلکه خودش سهم الإرث حتی به حساب می آمد. آقا رسول الله گفتند دختر و زن در اسلام همچنین ارزشی دارد خود او مالک می شود، ملک به او تعلق می گیرد نفقه به او تعلق می گیرد مهریه به او تعلق می گیرد نه به پدرش؛ قبلاً مهریه و مانند مهریه پولی بود که به پدر می دادند دختر را می خریدند می بردند. در واقع دختر را از پدر می خریدند اسلام گفت برای چه باید به پدر بدهید؟ مهریه برای ایجاد محبت است هدیه ای است که مرد برای اثبات محبت به زن می دهد من بین شما و زن های دیگر فرق قائل هستم واقعاً من دوستدار و محب شما هستم. برای چه باید به پدر داده بشود به خود دختر می دهید کسی هم حق ندارد از ایشان بگیرد بله دختر دلش می خواهد به پدر و مادرش بدهد بگوید کمک برای خرید جهیزیه می کنم یا هر کاری دیگر. این شخصیت داده شد تا این جایش ما مشترک هستیم.

 آقا رسول الله از جانب خدا آرام آرام گره ها دارند باز می کنند و دستورات اسلام را می گویند. محل دعوا و محل نزاع و اختلاف ما، (محل دعوا و نزاع می گویم طلبگی اش را دارم می گویم نه این که دعوا یعنی کتک کاری) آن جایی که از نظر ما اشکال وجود دارد این جا هست ایشان می گوید شما باید در ادامه بیایی احکام را تغییر بدهی پیامبر برای این که مردم مشکل پیدا نکنند دعوای شان نشود به ذوق شان نخورد تا این جا را به مردم توانست بگوید که مردم، خانم ها نصف آقایان ارث بگیرند. ارث زن، نصف ارث مرد باشد تا این جایش را گفت یعنی خانم ها را تا این جا بالا آورد، الان از این جا به بعد باید شما شرایط زمانت را در نظر بگیری عقلاء باید نظر بدهند منظور اسلام این نبود که این باید به همان مدل اولی که پیامبر گفته بود بماند حالا شما می توانی این را تغییر بدهی ما با این مشکل داریم چرا؟ به خاطر این که، به این معنا است احکامی که در قرآن آمده این احکام نه تنها امکان تغییر دارد بلکه باید تغییر پیدا بکند. یک روایتی را فکر می کنم خیلی از بیننده هایمان شنیدند در روایت می فرماید:

«حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج1، ص58، بَابُ الْبِدَعِ وَ الرَّأْيِ وَ الْمَقَايِيس‏، ح19

آن چه که حلال هست تا روز قیامت حلال است آن چه که حرام هست تا روز قیامت حرام است. تغییر در مباحث اصلی، در کلیات یک موقعی حکمی منوط به یک زمان است، اما یک موقع نه این حکم مطلق است علی الإطلاق بیان شده این تا روز قیامت ادامه دارد. منظورش ایشان این است در ادامه بحث هایش هم هست یک کلیپ دیگر هم داریم پخش خواهیم کرد که احکام را می شود تغییر داد پیامبر از این جا به بعد را به عقل ما سپرد. مثال می گویم پیامبر همچنین چیزی نگفت چیزی که ایشان می گوید. پیامبر می گوید من تا امروز آمدم با شما صحبت کردم در این 23 سال با مردم هم صحبت کردم توانستم زنی که ارث نمی برد بلکه خودش سهم الإرث بود این را تبدیل کردم به کسی که ارث می برد نصف برادرش ارث می برد. شما از این به بعد هر جا توانستید این نصف را مثلاً کامل بکنید یعنی مساوی بشود یعنی با برادرش یک مقدار سهم الإرث ببرند.

مثال زد گفت اسلام با این مشکلی ندارد مثلاً یک نفری در قید حیات است می گوید اموالم را مساوی تقسیم می کنم یک نفر از دنیا رفته خود این ها مساوی تقسیم می کنند دقیقاً اشکال همین جا است حالت به حاشیه رفتن و به انحراف رفتن یک بخشش دقیقاً همین جا است. خودت داری می گویی این شخص پدرش از دنیا رفته می گوید حق من مگر نیست من می خواهم با خواهرم نصف کنم از حقم می بخشم.

مجری:

این که مشکلی نیست

استاد عباسی:

نه مشکلی ندارد منتها مثالش نا مربوط است این حکم خدا نیست این حکم خدا مثل این می ماند من می آیم کلی قوانین تصادف را می گویم اگر دو نفر تصادف کردند با 110 تماس می گیرند، پلیس راهنمایی رانندگی می‌ آید کروکی می کشد مدارک را می گیرد بعد این ها مدارک را بیمه می برند بعد از بیمه خسارت می گیرند می گوید برو بابا همه این های که گفتی الکی بود به خاطر این که ما روی همدیگر را ماچ کردیم رفتیم. شما اصلاً نیاز به قانون پیدا نکردی چرا؟ چون شما داری گذشت می کنید این قانون مال آن کسانی است که قرار نیست گذشت کنند، ایشان دو تا مثال می زند هر دویش نا مربوط به این است. منی که در قید حیات هستم به بچه هایم می خواهم اموالم را تقسیم کنم اصلاً اسمش سهم الإرث نیست که من بگویم باید حتماً به دخترت نصف بدهی یا به پسرت دو برابر بدهی مال خودم است دوست دارم در قید این را ببخشم. ممکن است یک نفری نصف اموالش را به یک بچه اش بدهد بگوید آن دو تا بچه من از نظر اقتصادی وضع شان خوب است البته اهل بیت توصیه کردند یک جوری نبخشید باعث حساسیت، حسادت و دعوا بشود یعنی این پدر و مادر مسئول هستند درست است مال خودت است ولی یک دفعه یک جوری این را تقسیم نکنی از روی حب و بغض های نا بجا که بچه ها را به جان هم بیاندازی خواهر بگوید من آدم نبودم تو همه زندگی ات را به پسرت بخشیدی. ولو این که این پسر را بیشتر دوست داشته باشی بیشتر دستت را می گیرد بیشتر کمکت می کند ولی یک جوری این بخشش را انجام نده که آن ها توجیه نباشند و بعد از این که شما از دنیا رفتی این ها به جان هم بیافتند در قید حیات این دیگر خانه او نرود و با او دعوایش بشود، ولی در عین حال من دوست دارم ببخشم این که سهم الإرث نیست مال خودم است دارم می بخشم یک زمین داشتم به نام فرزندم می زنم.

این جواب آن مسئله شرعی که آیه قرآن برایش داریم نیست این ترقی آن قانون نیست آن قانون، قانون است الی یوم القیامة آن قانون سر جایش خودش است به قانون نمی شود دست بزنیم بله شما می خواهی گذشت بکنی اسلام نمی گوید گذشت نکن ببخش خواهر و برادر ارث بردند برادر بگوید شما مساوی با من ارث ببر منتها به شرطی که آن یکی برادر راضی باشد یک برادر نگوید هر سه برادر بگویند ما شما دو خواهرمان را مثل خودمان هر چیزی پدر دارد ما راضی هستیم. خود ایشان دو بار گفت، گفت حقش است دوست دارد ببخشد این دیگر قانون نیست این مصالحه است. وقتی که دو نفر سر یک مالی شکایت می کنند قاضی موظف است حکم بکند قاضی حکم می کند کل این ملک را بگیرید به این آقا بدهید، اگر این آقا بیرون آمد گفت من این ملک را نمی خواهم این به این معنا نیست که حرف قاضی بی اعتبار است. این به این معنا نیست که قاضی اشتباه حکم کرد نه قاضی درست حکم کرد. ولی این آقا دارد گذشت می کند دوست دارد گذشت بکند قوانین فقهی آن قوانینی که بین اثنینی هست یعنی از احکام فقهی مان نماز خواندن است نماز شخصی است بین من و خدا است باید این 4 رکعت نماز را بخوانم هیچ کس هم نمی تواند بر من ببخشد، مثلاً من می گویم تو نماز نخوان گردن من. آقای سیرتی شما امشب نماز نخوان گردن من، گردن من چه است؟ نه تو می توانی گردن بگیری نه من می توانم گردن بگیرم نه شما می توانی بگویی باشد تو گردن گرفتی من دیگر نمازم را نمی خوانم ربطی ندارد.

ولی یک موقعی بین ما یک قرار داد اجاره است تا وقتی می خواهیم به قرار داد عمل کنیم احکام شرعی اجاره شامل حالش می شود از آن لحظه ای که رفتیم گفتیم من و شما رفیق 20 ساله هستیم قرار داد را کنار بگذار هر چه دوست داری بده دیگر این جا قرار داد نیست، آدم ها چه موقع نیاز به قانون پیدا می کنند بین دو نفر وقتی نکته ای پیش می آید وقتی نیاز به قانون پیدا می کنند که دعوا می شود یا نمی خواهند گذشت بکنند. دعوا هم نشده مستأجر و صاحب خانه است صاحب خانه مشخص کرده این اجاره، این مبلغ، این فلان سر ماه باید پرداخت بکند اگر پرداخت نکرد می رویم می بینیم برایش چه مشخص کردند؟ گفتند باید تخلیه کند گفتند باید فلان بکند حالا اگر من نمی خواهم از مستأجرم اجاره بگیرم این قرار داد را کنار بگذاریم نمی خواهم اجاره بگیرم بخشیدم.

لذا مثال ایشان، مثال نا مربوط است قانون الهی در ارث برای جایی است که آدم ها ایستادند می گویند من حقم را می خواهم این جا سوال این است که حق این ها چقدر است؟ چه کسی حق دارد چه کسی حق ندارد؟ یک نفر برادر یک کسی است برادر از دنیا می رود این برادرش را خیلی دوست داشت خیلی با همدیگر صمیمی هم بودند موقعی که از دنیا رفت خیلی ناراحت شد خیلی هم زحمت کشید کارهای قبر و کفن و دفن و همه این ها را انجام داد خیلی هم رفت و آمد کرد همه مراسم ها را هم گرفت. الان قرار است ارث را تقسیم کنند این می گوید من برادر میت هستم این همه زحمت کشیدم این همه حرص خوردم این همه بیمارستان بالای سرش رفتم این همه کارهایش را انجام دادم، دوستش داشتم رفیق بودیم فلان بودیم. می گوید سهم من از ارث این چه می شود؟ این همه زمین دارد پول در بانک دارد به من هم از این ها بدهید چه کسی باید مشخص بکند که این ارث می برد یا نمی برد؟ به ظاهر می گوییم خیلی نزدیک است برادر است صمیمی بوده زحمت کشیده.

می گوییم اولاً زحمت برای برادرت کشیدی اگر هم قرار است بابت زحمتت پول بگیری حساب کن ببینیم بیمارستان شبی چند هست پیش یک مریض بخوابی؟ در مورد ارث ببینیم خدا چه گفته؟ مسلمان هستیم خدا گفته برادر ارث نمی برد تا وقتی که شخص فرزند دارد برادر ارث نمی برد این یعنی چه؟ این یعنی قانون. بچه های این دل شان می خواهد می گویند عموی مان خانه ندارد ما این همه پول داریم پول بدهیم عموی مان خانه بخرد بخشیدند این دیگر ارث نیست.

این که یک خواهری وضع مالیش خوب نیست برادر می گوید تو هم به اندازه من بر دار در واقع دارد از سهم خودش به این خواهر می بخشد، می گوید شما هم از این ارث این مقدار برداشت کن سهم آن بر اساس دُنگ، مبلغ، فلان مثلاً 500 میلیون تومان می شد حالا که دارد یک میلیارد بر می دارد سهم برادرانه بر نمی دارد سهم خودش را بر نمی دارد سهم خودش به علاوه بخشی از سهم برادرش را دارد برداشت می کند. آن را که دارد به عنوان سهم برادرش برداشت می کند در واقع شرعیش این است که برادرش دارد به او می بخشد خیلی کار خوبی می کند به او می بخشد نوش جانش آن خواهری که برادرش به او می بخشد. ولی دیگر اسمش ارث نیست

مجری:

یعنی حکم ارث را ندارد؟

استاد عباسی:

بله، آن مقدار اصلاً ارث نیست آن مقدار اضافه مال برادر بود دیدید می خواهیم یک جایی ساختمان بسازند یا یک ساختمانی را می خواهند خراب کنند در کامپیوتر خط های فرضی می اندازند مثلاً می گویند نصف خانه این جا می شود از راست و چپ یک خط های حالت نقشه و خط کش می آید روی ساختمان می افتد واقعاً‌ این را نصف نمی کند دارد به ما نشان می دهد الان نصف ساختمان (یک سوم) کجا می شود؟ عمودی و افقی اش کجا می شود؟ وقتی که شخص از دنیا می رود به محض این که از دنیا می رود همه اموال او بین ورثه تقسیم می شود هیچ کاری نکردند خانه سر جایش است، زمین سرجایش است، ماشین سر جایش است، ماشین را تکه نمی کنند خود به خود از جانب خدای متعال تقسیم شد بعد از این که مراسم ها برگزار می شود دو سه ماه بعد می آیند می نشینند می گویند حالا بیاییم تقسیم کنیم. باید چطوری تقسیم کنند آن طوری که خدا اول تقسیم کرد تمام شد معلوم شد که این قدر از خانه مال این است این قدر از ماشین مال این است این قدر از فلان مال این است اگر طبق آن بخواهند تقسیم کنند می شود ارثی که خدای متعال مشخص کرده ما هم قبلاً نمی دانستیم متوجه نبودیم چطوری باید باشد؟ حالا خدا در قرآنش آورده به ما یاد داده است.

آیاتی در این رابطه آورده خنده دار نیست خدا آیاتی در قرآن در رابطه با این قضیه آورده تمام جزئیات را توضیح داده بعد ما بگوییم الان این وضعیت تغییر کرده الان ما عقل مان می رسد به دختر این طوری می دهیم به مادر آن طوری می دهیم همه را تغییر بدهیم اگر قرار است تغییر بدهید برای چه قرآن را خدا برای ما فرستاد؟ شما که قرار است به هیچ چیزش عمل نکنید گفتی نصف ما کامل می دهیم آن جا گفتی این قدر ما این قدر می دهیم. اگر قرار است عمل نکنید برای چه در قرآن این همه آیات آمده و این همه توضیح داده بعد کجای قرآن گفت که من به عقلای شما واگذار کردم بروید از عقلا بپرسید یعنی عقلاء اجازه دارند این عددها و مقدارها را دست کاری کنند آیات قرآن را دست کاری کنند. نهایت چیزی که یک عقلای قوم به معنای این که مجتهدین جامع الشرایطی که بحث تقلید و فلان عرض کردیم انجام می دهند این است که این را تبیین و تفسیر می کنند می روند روایات اهل بیت را می بینند و برای مردم توضیح می دهند. نه به این معنا کلاً ارث را کن فیکون بکنیم هر جوری که خودمان دل مان می خواهد هر تغییری که دل مان می خواهد ولو این که خلاف آیه باشد بیان بکنیم

مجری:

احیاناً اگر هر تغییراتی بدهند اسمش را نمی شود ارث گذاشت

استاد عباسی:

بله، قانون خدا این است حالا شما می خواهید غیر این قانون عمل بکنی اگر با رضایت است نوش جان تان دوست دارید به همدیگر ببخشید یک برادر می گوید این قدر وضعم خوب است هیچی نمی گیرم همه اش مال شما این به این معنی نیست که ارث نگرفت، ارث گرفته ولی بخشیده ارث در ملک این آمد ما یک چیزی در رابطه با احکام قدیم، در رابطه با دوره ای که کنیز وجود داشت، یک کنیزی به نام کنیز ام ولد هست یعنی این که یک نفری یک کنیزی داشت با این کنیز ازدواج کرده از این فرزندی به دنیا آمده می گوید این فرزند وقتی پدرش از دنیا می رود یک ارثی به این پسر می رسد می گویند یکی از چیزهای که اجباراً به همین پسر می رسد این از ابداعات اسلام است برای این که قصه کنیز کمرنگ بشود مادرش است. مادرش مگر کنیز پدرش نبود این جا می گویند کسی دیگر نمی تواند بگوید من این کنیز را بر می دارم از برادرهای که از این مادر نیستند از آدم های که به آن ها ارث می رسد این کنیز در خانه من بیاید می گوید نه این کنیز از پدرش ارث فرزند خودش می شود بعد یک قانون دیگری اسلام گذاشت شخص نمی تواند پدر و مادرش را به کنیزی و غلامی خودش در بیاورد یعنی نمی شود پدر و مادرش غلام یا کنیزش باشند.

بعد این به محض این که به ملکیت این در می آید چون نمی شود پدر و مادر شخص کنیزش باشند اتوماتیک این آزاد می شود یعنی خدا یک کاری کرده می گوید مردی با این کنیز ازدواج کرد فرزندی به دنیا آمد یا همین که کنیزش بود فرزندی از او به دنیا آمد این مرد از دنیا می رود ولو به عنوان تحقیر این فرزند یا تحقیر آن مادر بگویند کنیز من باشد ارث پدرمان است می خواهیم ارث بر داریم می گوید نه این ارث الزاماً‌ به همین پسر می رسد، اتوماتیک به این می رسد چون شخص نمی تواند مالک پدر و مادر خودش باشد پدر و مادر خودش را در کنیزی داشته باشد اتوماتیک آزاد می شود. یعنی این که نمی تواند بگوید نمی خواهم مادرم ارث به من برسد بگذار به برادرم برسد می گوییم اصلاً‌ دست خودت نیست قانون خدای متعال است این باید به ملکیت این در بیاید و چون نمی تواند به ملکیت این در بیاید اتوماتیک آزاد می شود یعنی یک روشی برای آزاد کردن اتوماتیک کنیزهای است که از ارباب و صاحب خودشان در آن دوران فرزند دار شدند الان نیست مثالش را زدم قضیه روشن بشود.

یعنی افراد اگر با هم تفاهم می کنند نوش جان شان اگر هم نه تفاهم نمی کنند زور است برادر بزرگ هستم خواهر بزرگ هستم فلان دلم می خواهد این را ندهم دلم می خواهد آن طوری بدهم زور است خلاف شرع می شود و این قانون مال جایی است نمی خواهند به همدیگر محبت کنند می گویند هر چه که خدا و پیغمبر گفته همان را عمل می کنیم.

مثلاً می گویم در قصه نفقه مربوط به زنان همین اتفاق می افتد در قصه نفقه زن می رود شکایت می کند می گوید نفقه من را ندادی بعد می گوید برایت غذا خریده می گوید پول باید می داد بروم لباس بخرم پول نداد من آمدم شکایت کردم. این قانون است برای جایی که اختلاف پیش می آید او می گوید تو پرداخت نکردی او می گوید من پرداخت کردم. چقدر از زن و شوهرهایی که دارند با هم زندگی می کنند مثلاً 3 ماه یک بار نفقه شان عقب می افتد حس می کنند شوهرشان پولی که لازم است بدهد را نداد دادگاه می روند اصلاً این حرف ها نیست همسر می بیند شوهر الان پول ندارد وضعیتش خوب نیست می گوید من اصلاً‌ لباس جدید نمی خرم. بعد می گویند پس قانون خدا چه شد؟ قانون خدا گفت تو باید نفقه بدهی.

می گوید: گفت اگر قرار است روی حساب و کتاب بیایید، بگویید بنشینیم حساب و کتاب کنید قانونش این است ولی شما که روی حساب و کتاب نیامدید می گوییم اگر شما با همدیگر جایی رفتید دونگی غذا خوردید همه چیز را حساب کنید همه هزینه مسافرت را با هم نصف بکنیم شریکی باشد، اما وقتی که اصلاً‌ این حرف را ما مطرح نمی کنیم دیگر حکم شرعی ندارد می گوید من دلم می خواهد ایشان را میهمان کنم مسافرت برویم همه هزینه اش با من است. می گوید محبت است این قانون نیست.

 آیه قرآن در این رابطه بگویم در این بخش سراغ روایات ذیلش نمی شود یک کلیپ دیگر از ایشان ببینیم بعد می روم می خواهم ببینید آیه قرآن هم خیلی مفصل هم خیلی روشن در این رابطه صحبت کرده و البته آن اشکالی که اساساً آقای آقامیری نگرانش است و این مدلی جواب می دهد اصلاً مطرح نیست. اشکالی که در این رابطه می کند چه است؟ می گوید چرا ارث زن، نصف ارث مرد است؟ چرا مرد دو برابر ارث می گیرد؟ ایشان می خواهد این را حل بکند شاید دغدغه اش این است که این را حل بکند رفت یک جای دیگر را زد خراب کرد در حالی که می گوییم این اشکال وارد نیست چرا؟ به خاطر این که در یک آیه قرآن، البته آیات دیگر هم در این قضیه داریم در یک آیه قرآن اقسامی از ارث آورده که در بعضی از این اقسام مرد، بیشتر دارد می گیرد.

یعنی یک نفر که از دنیا می رود مدل های مختلف ورثه دارد یک موقع از این شخص یک پدر به جا مانده و یک دختر هم دارد یک موقع پدر و مادر دارد دو سه تا بچه و همسر هم دارد یک موقع همسر دارد فرزند ندارد یک موقع همسر و فرزند دارد پدر و مادر ندارد یک موقع همسر و فرزند ندارد پدر و مادر هم ندارد بستگان دیگر دارد این مدل های مختلف تقسیمش مدل های مختلف می شود تقسیمش یک جور نیست. مثلاً مرد اگر از دنیا رفت اگر همسر دارد و فرزند ندارد چقدر این خانم از شوهرش ارث می برد؟ یک چهارم کل اموال شوهرش را می برد. اگر فرزند داشت یک هشتم اموال شوهرش ارثش می شود ولی از آن طرف اگر مردی همسرش فوت بکند نصف اموالش را می برد اگر بچه ندارد یک چهارم اموال را می برد اگر بچه دارد. این که برای مرد خیلی زیاد شد برای زن ها کم شد. حالا آن طرفیش را می گویم کسی از دنیا رفت پدر دارد و یک دختر این چطوری می برد؟ پدر یک ششم را می برد، دختر بقیه کل اموال را می برد یعنی پنج ششم مال یک دختر چقدر زیاد شد این همان دختری است که آن جا گفته شد

(لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيينِ)

دو سوم ميراث از آن آنهاست.

سوره نساء (4): آیه 11

یعنی این که پسر دو برابر دختر باید ارث ببرد این جا، این هم دختر است این هم آقا، پدر میت یک ششم دارد می برد دختر این میت دارد پنج ششم می برد فرض کنید 60 میلیارد یک نفر به ارث گذاشته 10 میلیاردش را به پدر می دهند 50 میلیاردش را به دختر خانم می دهند. پس این را هم به مردم بگویید چرا مردم فکر می کنند اسلام گفته کلاً زن نصف باید بگیرد مرد دو برابر باید بگیرد نه یک مورد هم این طوری داریم.

یک جایی داریم که زن و مرد مساوی می گیرند ایشان دنبال مساوی است می گوید نتوانست تا این جا را بیاورد می گوییم نه توانست شما حواست نیست آقای آقامیری آن جا، جایی است که کسی از دنیا رفته پدر و مادرش در قید حیات هستند هر دو به صورت مساوی یک ششم از ارث را می برند شخص هم پدر و مادر دارد هم فرزند اول یک ششم پدر را جدا می کنند یک ششم مادر را جدا می کنند هر چه ماند بعد بین فرزندان تقسیم می کنند آن هم به نسبت دو برابر پسر، یک برابر دختر. پس یک جایی داریم که مرد، بیشتر از زن می برد جایی که برادر و خواهر هستند برادر دو برابر ارث می برد خواهر نصف یک جایی داریم زن بیشتر از مرد می برد و خیلی بیشتر می برد آن جایی که شخص یک دختر و یک پدر دارد کسی که از دنیا رفته که دختر پنج ششم می برد پدر یک ششم می برد. یک جایی داریم مرد و زن دو تای شان مساوی می برند آن جایی که شخص از دنیا رفته پدر و مادر دارد و فرزندانی، پدر یک ششم مادر هم یک ششم.

(لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ)

و براي هر يک از پدر و مادر او، يک ششم ميراث است.

سوره اسراء (4): آیه 11

سدس یعنی یک ششم، پدر یک ششم می برد مادر هم یک ششم می برد پس اگر احکام را می خواهیم بگوییم اولاً کامل بگوییم این نشد آن نصف این دارد می برد احکام را کامل بگوییم روشن باشد دقیقاً چه است؟ اگر احکام را کامل گفتید اصل شبهه بر طرف می شود احکام اسلام را جمع احکام ببینیم. جمع احکام ارث را که می بینیم این طور نیست بگوییم کلاً خانم ها متضرر می شوند خیلی جاها اولویت دارند بالاتر است یک جاهایی مساوی هستند یک جاهایی هم دارند کمتر می گیرند. حالا باید بفهمیم که چرا این مدلی است؟ چرا این طوری شد؟ تا آن مقداری که ما بتوانیم بفهمیم می گوییم خدای متعال گفته من اگر خدای شما هستم اگر شما را آفریدم اگر هدایت شما را می خواهم اگر صلاح شما را می خواهم دنیا و آخرت این را باید از من بپذیرید، ولو این که دلیلش را ندانید شما یک کارخانه ای را می بینید این کارخانه، کارخانه موفقی است ولی برای جزئیات کار و تصمیمات صاحب این کارخانه دلیل موجه نداری.

یک دفعه می بینیم صاحب این کارخانه دارد ماهی اِند تومان اضافه به کارمندهایش می دهد بعد شما می گویید ضرر می کند برای چه دارد این را می دهد؟ یک دفعه می بینی یک بخش مهمی نمازخانه درست کرده یا دارد غذا به این ها می دهد یک تصمیم های دارد می گیرد این می تواند در بازار ده درصد دیگر باز هم سود ببرد و جنسش به همین مقدار می رود اما دارد کمتر می گیرد می گوییم داری ضرر می کنی می گوید تو کارخانه را ببین این رئیس کارخانه با این تصمیم های که گرفته خروجی اش این موفقیت شده است.

اگر این موفقیت را قبول داری پس هیچی نگو تو موفقیت را قبول داری یک جاهایی را نمی دانی چرا این طوری شده یا سوال کن توجیه بشوی اگر نتوانستی سوال کنی یا سوال کردی جواب درست نگرفتی بدان کارش درست است این نسبت به آدم های با هزار خطا و فلان و بهمان است واقعاً یکی 20 سال است دارد یک کارخانه را یک مجموعه اداری، تجاری را خیلی عالی مدیریت می کند شما واقعاً ایمان می آوری. حالا خدا یک نظام مالی را در عالم برای مسلمان ها ایجاد کرده که اگر به این نظام مالی درست عمل بکنند بپذیرند کلی شرایط زندگی و شرایط حیاتی آن ها کاملاً تغییر می کند چون خدا به سمت تعالی ما طراحی کرده. یک جوری طراحی کرده که تمام ثروت یک جا جمع نشود در دست افراد بگردد اگر قرار بود یک جا ثروت جمع بشود همه پول به سمت افرادی برود یک مرتبه همه چیز را کن فیکون می کردند و در اختیار می گرفتند. جاهایی که استعمار می شود چطوری است؟ اصلاً استعمار یعنی چه؟ همین که از یک امکاناتی دارند استفاده می کنند یک ثروتی را به دست می آورند به مردمان آفریقا گفته شد این الماس ها و طلاهایی که شما دارید به دست می آورید این ها به درد شما نمی خورد این ها را به ما بدهید ما به شما گندم می دهیم نان درست کنید یا فلان کنید یک صدم آن قیمت، این ثروت از آن جا کنده شد یک جای دیگر رفت یک جای دیگر ثروتمند شد آن جا فقیر شد (آفریقای فقیر، اروپایی ثروتمند)

می خواهم مثال بزنم اگر بر اساس قانون الهی بود این اتفاق نمی افتاد، لذا ما این حجم فقیر، گودال فقر و در کنارش آسمان خراش های عجیب و غریب این مدلی نداشتیم یک تناسبی بر قرار می شد نه این که همه فقیر باشند همه پولدار باشند نه اختلاف طبقاتی که الان می گویند در کل عالم هست این مقدار اتفاق نمی افتاد. می خواهم آیه را بررسی کنم

مجری:

عرضم خدمت بینندگان عزیز و آقای آقامیری، عرض می کنم آقای آقا میری یک بحثی را می خواهی روی منبر بکنی حداقل با اشراف کامل آن موضوع خواهشاً بیا صحبتی که شما کردی و پاسخی که آقای دکتر دادند خیلی خیلی جالب بود و خیلی عجیب بود این که آدم ندانسته حرفی را بزند امثالی مثل من پای برنامه می نشینند پای منبر شما می نشینند شما صحبت می کنی می گوییم به همین راحتی در حالی که اشتباه است این درست نیست. استاد عزیز و استادانی در این شبکه هستند که خیلی راحت پاسخ این شبهاتی که شما ایجاد می کنید را می دهند خواهشی که از شما دارم آقای آقامیری بروید دنبال بحث های که خیلی پیچیده نباشد امثالی مثل من گمراه نشوند در برنامه استاد عزیز از من می پرسد این همه احکام به این زیبایی که خدای بزرگ فرموده همه اش درست و اساسی است مو به مو درست و اساسی گفته شده را استاد عزیز وقتی می گوید آدم از این جهت وا می ماند.

یک محبت بکن حداقل موضوعاتی را در نظر بگیر که خودت کامل اشراف داشته باشی نسبت به آن موضوعی که می خواهی بیان بکنی.

 (میان برنامه)

مجری:

بینندگان عزیز با ادامه برنامه عصر ایمان خدمت شما هستیم، اولین کلیپ را از آقای سید حسن آقامیری دیدیم در مورد ارث و میراث صحبت شد آقای دکتر عباسی پاسخ بسیار زیبا و واضحی دادند امیدوار هستم شما بیننده های عزیز کامل متوجه این صحبت ها شده باشید.

عرضی که خدمت شما دارم وقتی می گویم کلیپی را با هم ببینیم به دقت کلیپ را نگاه بکنیم و مضمون صحبت های آقامیری را بشنویم و شبهه ای که ایجاد می کنند برای ما جای سوال هست از آقای دکتر عباسی پاسخ را بشنویم خیلی جذاب و دیدنی می شود. کلیپ بعدی را ببینیم

کلیپ شبهه ای دوم از آقای اقا میری:

حالا یک کسی است از حق خودش می گذرد. باشد سخت و راحتش کاری نداریم «خَيْرُ الْأُمُور أحْمَزُها»؛ بهترین سخت ترینش است. من حرفم چیز دیگری است می خواهم بگویم اسلام با این چیزها مخالفت نکرده، منتها پیامبر یک طبیب است برداشت دست و پای جامعه را آتل کرد خونریزی هایش را بر طرف کرد. بعد گفت آقایان از این به بعد هم سراغ دکتر و متخصص بروید من نبودم. پیغمبر نبوده ما سراغ دکتر و متخصص نرفتیم بعد آمدند گفتند این دست شکسته است می گوید نه این را پیامبر آتل کرده دست نزن. می گوید می دانم آتل کرد که بعداً بشکند درستش کند پلاتین بگذارد میزانش کند نخواست که این کج جوش بخورد. نه نه نه شما با پیامبر مشکل داری پیامبر دین عقل است این دستش شکسته دست طبیعی این طوری نیست این را آتل کرد چون آن روز جامعه تحمل عمل جراحی بیشتری نداشت. این را آتل کرد که بعداً چهار تا عاقل بیایند راهش را بروند این را بر دارند درستش کنند. شما کار را دست عقلاء نمی دهی مقصر پیغمبر است؟

مجری شبکه ولایت:

آقای آقامیری می گویند حضرت پیامبر متخصص دین هستند درست بعد می گوید بعد از پیامبر متخصصین هستند. متخصص شکستگی دست و آتل بستن شما هستید آقای آقامیری؟ جامعه هست؟ آقای دکتر عباسی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) و کلام شان کجاست؟

استاد عباسی:

نکته ای که ایشان متأسفانه به انحراف و بیراهه رفتند همین است. اولاً آیا پیامبر احکامی که گفتند آن احکام اصلی و امهات، احکام مهم آیا این احکام را فقط برای آن دوره گفتند و بعد قرار بود که این ها تغییر کند این محل بحث است. قرار نبود اصل احکام تغییر کند بله یک جاهایی که امکان در نظر گرفتن زمان و مکان و شرایط در آن هست آن هم در شرایطش آمده مثلاً نماز جمعه در عصر حضور امام معصوم با شرایطش واجب است.

همین در خود روایات آمده که وجوبش بر داشته می شود تخییر می شود یعنی بین نماز جمعه و نماز ظهر مخیر می شویم دو رکعت نماز جمعه با خطبه اش معادل 4 رکعت نماز ظهر می شود. این در خود روایات است نه این که حکم تغییر کرد زمان پیامبر باید می ایستادند خطبه گوش می کردند نماز جمعه می خواندند بعد چرا الان بر ما واجب نیست این کار را بکنیم؟ چون می توانیم در خانه نماز بخوانیم یعنی عینی قطعی نیست. در روایات و ذیلش و خود مطلب این، وجود داشته اما احکام شرعی به تو می گوییم در آن دوره پیامبر گفت این طوری وضو بگیر اگر پیامبر به مردم می گفت مثلاً در وضو گرفتن شما باید گردن تان را هم بشویید مردم آن موقع طاقت نمی آوردند و نمی فهمیدند لذا الان عقل حکم می کند چون گردن مان هم عرق می کند پس گردن را باید در وضو علاوه بر صورت دست بکشیم.

این عاقلی که شما می گویید به عقلاء مراجعه نمی کنید این عقلاء چه کسانی هستند؟ اگر این عقلاء اهل بیت هستند روایات ذیل همین آیه قرآن در رابطه با ارث را دارم خدمت تان عرض می کنم.

مجری:

مگر اهل بیت هم تغییر دادند؟

استاد عباسی:

نه، اگر اهل بیت هستند کلام شان موجود است از کلام اهل بیت استفاده بکنیم اگر می خواهی بگویی نه اهل بیت هم گذشت و رد شد الان باید تغییر بکند بگوییم الان واقعاً شرایط جامعه خاص است بگوییم ارث زن و مرد با هم یکی، بگوییم دیه زن و مرد با همدیگر یکی به خاطر این که این طوری به نظرم بهتر است! این که دین جدید شد ملاک این ها چه است؟ اصلاً عقلاء ملاک این عقل چه است؟ ملاک این عقلاء برای تغییر چه است؟

آقا من می گویم ارث زن و مرد مساوی یک نفر دیگر می گوید نه من عاقل تر از تو هستم ارث زن ها باید دو برابر مردها باشد یکی می گوید سه برابر باشد ملاک این تغییر چه است؟ ما باید یک لُجنه ای از عقلاء داشته باشیم بنشینند با هم بگویند این مساوی باشد یا این، این قدر باشد مقابل حرف خدا؟ این مرحله اول قصه.

نکته دیگر از ایشان سوال می کنیم شما می گویید زمان پیامبر دیگر نمی شد به مردم بگویند یک پیامبر نمی توانستند به مردم بگوید مردم الان باید این کار را هم انجام بدهید چون مردم دیگر طاقت و تحمل نداشتند چرا اهل بیت (علیهم السلام) نگفتند؟ 23 سال پیامبر بود تا سال 260 دوران امامت ائمه (علیهم السلام) است تا سال 260 چرا بقیه ائمه به مردم نگفتند؟ یعنی مردم تا 260 سال هنوز طاقت شان زیادتر نشده بود مثلاً بگویند خواهر نصف برادر سهمش است زمان امام هادی یا امام عسکری که دویست و اندی سال گذشته، امام هادی و امام عسکری بگویند مردم، به جای این 50 درصد برادر ارث بگیرد 75 درصد برادر بگیرد این سهمش یک و نیم باشد این 75 صدم باشد. این طوری بکنیم مثلاً این 3 بگیرد این 1و نیم بگیرد شما آرام آرام می گویید یک دفعه باید قرن 15 مساوی بشوند حالا چه کسی گفته مساوی بشود درست می شود؟

یک عاقلی می گوید مساوی بشود درست می شود یک عاقلی دیگر بگوید نخیر باید دو برابر بشود زن ها مثلاً حق شان بیشتر است بدون ملاک حرف زدن خیلی آسان است شما آمدی ابرویی را درست بکنی چشم را زدی کور کردی کلاً قرار شد شما در حرف هایت یک جوری صحبت بکنی (می خواستی این کار را بکنی) نه اسلام ظلم در حق زنان نکرده تغییرات ایجاد کرده قبل از اسلام این و این بود این حرف ها را زدی.

بعد از اسلام می گویی نه پیامبر هم نتوانست تا آن جا که دلش می خواهد انجام دهد این که نتوانست تا آن جا که دلش می خواهد در عمل یک حرف است حقوق را برقرار بکند واقعاً همه عمل بکنند. اما در قانون نه این قانون الی یوم القیامة هست این قرآن از خاصیت می افتد اگر قرار باشد شما بگویی این آیه اش را کنار بگذار می خواهم خودم یک حکمی بدهم. بنابراین، این آیه دیگر به درد دوران امروز ما نمی خورد با این که این آیه از آیات تاریخ و این های قرآن هم نیست آیه قانونی است یعنی آیه ای است که جزء آیت الأحکام است دارد احکام شرعی را به ما می گوید مثل وضو گفتیم. وضو را آیه قرآن برای ما بیان می کند ما می گوییم این وضوی که دارد بیان می کند این مال 1400 سال قبل است الان یک وضوی جدیدی باید درست بکنیم که با شرایط فعلی ما بخواند.

الان که آب کم است شما دو تا اعضاء را حذف بکن مثلاً دست دیگر نمی خواهد بشوری فقط صورت را بشور مسح سر و پا بکشیم تمام بشود برود. مثلاً عقلاء این طور می گویند عقلاء باید طبق یک ملاکی عمل بکنند وقتی این ملاک وجود ندارد شما هر جای عالم بروی می بینی در موضوعات اجتماعی یک قانونی برای خودشان درست کردند. این طور نیست واقعاً یک قانونی صد در صد همه عقلای عالم بتوانند این را بپذیرند آن هم وقتی که هیچ ملاکی وجود ندارد سراغ آیه قرآن می روم آیه 11 سوره مبارکه نساء با این آیه با عنوان آیه مربوط به ارث یک مقداری آشنا بشویم خیلی از این حرف ها و حدیث هایی که گاهی این طرف و آن طرف شنیدیم با خواندن آیه قرآن با پناه بردن به قرآن و روایات اهل بیت (علیهم السلام) حل و روشن می شود آیه می فرماید:

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم (يوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيينِ فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَينِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلِأَبَوَيهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ يكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِيةٍ يوصِي بِهَا أَوْ دَينٍ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا)

خداوند در باره فرزندان تان به شما سفارش می ‌کند که سهم (ميراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد؛ و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بيش از دو دختر باشند، دو سوم ميراث از آن آنهاست؛ و اگر يکی باشد، نيمی (از ميراث،) از آن اوست. و برای هر يک از پدر و مادر او، يک ششم ميراث است، اگر (ميت) فرزندی داشته باشد؛ و اگر فرزندی نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، برای مادر او يک سوم است (و بقيه از آن پدر است)؛ و اگر او برادرانی داشته باشد، مادرش يک ششم می ‌برد (و پنج ششم باقيمانده، برای پدر است). (همه اين ها،) بعد از انجام وصيتی است که او کرده، و بعد از ادای دين است -شما نمی ‌دانيد پدران و مادران و فرزندان تان، کدام يک برای شما سودمندترند!- اين فريضه الهی است؛ و خداوند، دانا و حکيم است.

سوره نساء (4): آیه 11

(يوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ) خدا درباره فرزندان تان به شما سفارش می کند که چه کار کنید؟ سهم الأرث پسر به اندازه دو تا دختر باشد یعنی پسر دو برابر دختر (مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيينِ)، أنثیین یعنی دو تا خواهر، دو تا دختر. پسر به اندازه دو تا دختر. بعد می گوید (فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَينِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ) اگر فرزندان شما دو تا دختر و بیشتر از دو تا دختر باشند دو سوم میراث از آنِ آن ها است یعنی برادر نداشته باشند فقط دو سه تا دختر دارد دو سوم را به این ها می دهند.

ارث خیلی می شود دو سوم کل ارث مال این ها است می گوید (وَإِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً) اگر یک دختر از او به جا مانده پسری به جا نمانده (فَلَهَا النِّصْفُ) نصف برای دختر می شود (وَلِأَبَوَيهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ) برای پدر و مادر هم دو تا یک ششم تعلق می گیرد این یک حالت است. (مِمَّا تَرَكَ إِنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ يكُنْ لَهُ وَلَدٌ) اگر فرزندی داشته باشد اگر فرزندی نداشته باشد و فقط (فَإِنْ لَمْ يكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ) اگر فرزند نداشته باشد و فقط پدر و مادر او باشند (فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ) برای مادرش یک سوم می شود بقیه اش برای پدر می شود. (فَإِنْ كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ) اگر برای او برادرانی باشد مادرش یک ششم می برد پنج ششم بقیه برای پدر است وصیت به این شکل است می گوید (مِنْ بَعْدِ وَصِيةٍ يوصِي بِهَا) بعد از اینی که وصیت کرده باشد و آن وصیت باید انجام بشود (أَوْ دَينٍ) و یا یک بدهکاری داشته باشد یعنی همه این تعلقاتی که گفتیم اتفاق می افتد برای جایی است که وصیت و دَینی نداشته باشد اگر دین و وصیت داشته چه؟ دین یعنی بدهکاری، وصیت هم یعنی کسی وصیتنامه می نویسد یک سوم اموالش با نظر خودش خرج می شود. مثلاً یک سوم اموالش را خدای متعال برای نویسنده وصیت و کسی نمی نویسد این ویژگی و تفاوت را قرار داده آنی که وصیت را می نویسد چه اتفاقی برایش می افتد؟ می تواند تا یک سوم اموالش را وصیت کند برای کار فلان خیر بدهید حتی می تواند بگوید به فلان فرزند و فلان فرزندم بیشتر بدهید اما بیشتر از ثلث نمی تواند وصیت کند.

اگر به اندازه 100 میلیارد وصیت هم بکند یک میلیارد ثلثش است یک میلیاردش را انجام می دهند بقیه اش هم می گویند پولی نبود انجام بدهیم بقیه اش مال این ها است به این ها ضرری نمی خورد شخص هم نمی تواند فرزندش را از ارث محروم کند بر خلاف همه فیلم هایی که تا حالا در صدا و سیما دیدید. همه این های که می بینید فیلم است دیگر این تکه اش واقعاً فیلم است چون شخص نمی تواند بگوید فرزندم را از ارث محروم کردم. الا یک جا، آن هم جایی که فرزند مرتد شده باشد که خود به خود از ارث محروم است، یعنی شخص مسلمان است فرزندش خدای نا کرده از اسلام خارج شد مرتد شد این فرزند به طور خودکار از ارث محروم است ولی این طوری که مثلاً یک پدر با فرزندش دعوایش می شود می گوید من تو را از ارث محرومت می کنم می نویسم که فلان هیچ کدام از این ها شرعی نیست اگر یک جایی در دنیا قانونی هم باشد آن مربوط به قانون آن جا است مربوط به اسلام نیست.

مجری:

اگر پدری قبل از فوت خودش تمامی ملک و دارایی خودش را به نام کسی دیگر بزند یعنی همه اش برود بعد چیزی نداشته باشد که ارث به فرزندش برسد

استاد عباسی:

به این ها ارث نرسیده البته این کار درستی نیست معصومین سفارش کردند شخصی آخر عمرش زمین اصلی اش را داشت می فروخت حضرت فرمودند یک چیزی برای فرزندانت بگذار که به گدایی و خواری و خفت نیافتند آن ها هم با تو زندگی کردند و کمکت کردند اخلاقیش این است که همه اموالش را نه ولی در عین حال می تواند یعنی شرعاً می تواند ملک خودش است الان می تواند همه را ببخشد. ولی اگر احیاناً صوری ببخشد الکی باشد برای این که یک نفر را محروم کند مثلاً به نام یک نفر می کند می گوید به این خواهر و برادرها بده ارث من است ولی دست تو به نامت زدم که دولت نتواند مانع از این کار بشود این را محروم کند این را نمی تواند شرعاً اگر ارث است سپرده دست کسی که ارث را به ورثه بدهد نمی تواند. بله می تواند بین فرزندان به یکی بیشتر بدهد یک فرزندی خیلی به او خدمت کرده و زحمت کشیده از ثلثش وصیت بکند بیشتر و بی حساب و کتاب نه مثلاً یک دفعه بگوید نصف اموالم مال فلانی این طوری نمی تواند بگوید.

تا یک سوم فقط شخص می تواند وصیت کند آن هم باید وصیت کرده باشد آن هم قبل از مریضی منجر به فوت، وصیت در آی سی و یو، سی سی یو و لحظه مردن این ها فایده ندارد لحظه مردن همه را جمع کند بگوید این اموال را به فلانی و فلانی بدهید نه این وصیت باید قبل از مریضی منجر به فوت باشد یعنی در سر حالی. لذا متشرعین همیشه وصیت داشتند وصیتنامه می نوشتند و این وصیتنامه شان را هم سالی یک بار تغییر می دادند به نسبت این که اموال شان تغییر می کرد دیون شان تغییر می کرد شرایط شان تغییر می کرد. بر خلاف تصوری که مردم دارند فکر می کنند وصیت عمر را کم می کند تا یکی می گوید می خواهم وصیت بکنم می گوید این حرف ها را نزن مثلاً‌ حالم بد شد، حرف مرگ نزن اتفاقاً‌ عمر را طولانی می کند توصیه خدای متعال است وصیت بنویسید و وصیت اتفاقاً عمر را طولانی می کند برکت به عمر می دهد و آن وقت حقی که آدم دارد یعنی آدم حق دارد یک سوم اموالش را استفاده کند ولی اگر از این حق استفاده نکند وصیت نکند فقط و فقط چیزی که از اموال او استفاده می شود به اندازه واجبات کفن و دفن است.

دیگر سهمش از دنیا یک کفن و یک قبر متعارف می شود حتی به اندازه ختم از اموال خودش اجازه ندارد ورثه بگوید من راضی نیستم یک پسر، دختر یا همسری بگوید من راضی نیستم اگر بچه های دیگر می خواهند ختم بگیرند از مال خودشان باید بگیرند. خود میت به اندازه یک شبانه روز نماز حق ندارد، الا وصیت کرده باشد وقتی وصیت نکرده از اموال خودش بدون اذن همه ورثه یک شبانه روز نماز هم نمی توانند برایش بدهند پول بدهند کسی بخواند. در حالی که اگر خودش وصیت بکند می تواند تا یک سوم اموالش را استفاده کند بگوید نماز بخوانید 5 سال روزه بگیرید قرآن بخوانید به فقراء و یا خیریه بدهید.

مجری:

بدون اجازه آن های که فرزند هستند نمی تواند همچنین کاری انجام بدهد؟

استاد عباسی:

اگر خودش وصیت نکرد ورثه نمی تواند از مالش بر دارند همین طوری نماز و روزه بدهند باید همه ورثه بیایند راضی باشند. خود شخص می تواند برای مال خودش تصمیم بگیر باشد تا یک سوم در حالی که در حال سلامتی و صحت است اگر وصیتش را یک جایی انجام داده بود که در بیماریش بود. خدا نا کرده یک نفر بیماری سرطان گرفت 6 ماه طول کشید تا از دنیا رفت اول 6 ماه که سرطان شروع شد شروع کرد وصیتنامه نوشتن تاریخ زد این وصیت مال امروز است. اگر او خوب شد آن وصیت اشکال ندارد اما اگر آن بیماری منجر به فوت شد این وصیت ارزش و تأثیری ندارد، ولی اگر قبلش وصیت کرده بود در حال سلامتی می تواند برای یک سوم اموالش خودش تصمیم بگیرد من دوست دارم یک سوم اموالم چه خرجی بشود؟ به فلان فامیل رحمم بدهم به دوستم بدهم به خیریه بدهم کار خیری با آن انجام بدهم نماز و روزه بخوانم از آن مال برایم مجلس ترحیم برگزار کنند. ولی اگر وصیت نکرد دیگر تمام این آیه کامل این قصه را روشن کرده، یعنی آیه توضیح داده مثلاً مورد اولش موردی است که پسر و دختر دارد (لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيينِ) بعد می گوید اگر تعداد دخترها زیاد بود فقط دختر بود چه مقدار؟ بعد می گوید اگر یک دختر بود. آن موقع فکر می کنم 5 قسمت گفتم و یک قسمت نصف هست نصف اموال به دختر می رسد که خیلی از اموال هست و یک ششم هم به پدر و اگر مادر هم دارد یک ششم هم به مادر. همین طور شرایط مختلفی که در آیات دیگری هست ارث را مفصل توضیح داده است.

 بعد ایشان نکته ای که مطرح می کند می گوید (نمی دانم در این کلیپ آمده یا نه) ولی مطمئن هستم که ایشان گفته در کلیپ هایشان هست می گوید بعضی ها می گویند مهریه را خانم ها می برند ارث را آقایان ببرند که این مساوی بشود بعد شروع می کند توضیح دادن. در ایران به زن ها مهریه می دهید؟ فلان همه اش دادگاه است مهریه در اسلام آمده گفته یک هدیه ای باید بدهید. می گوییم 4 تا روایت ذیل همین آیه آقای آقامیری نگاه می کردی این حرف را نمی زدی خود اهل بیت چه گفتند؟ روایت از امام صادق (علیه السلام) وسائل الشیعه، جلد 26، صفحه 95 این روایت امام معصوم است عبدالله ابن سنان می گوید از امام صادق پرسیدم چرا سهم میراث پسر به اندازه سهم 2 دختر می باشد؟ حضرت فرمود زیرا خداوند مهریه زن را در آن یعنی سهم مردان قرار داده است. یعنی مرد دو برابر یعنی برادر نسبت به خواهر، گفتیم پدر و مادر که زن و مرد هستند آن ها مساوی دارند می گیرند مرد دارد بیشتر می گیرد بعد با این مرد یک خانمی ازدواج کرده، آن زن دارد از این مرد مهریه می گیرد ادامه بدهم او دارد از این مرد نفقه می گیرد این خیلی نکته جالبی است.

ندیدن احکام اسلام با همدیگر یعنی احکام اسلام را با همدیگر کنار هم ندیدند بعد آمدند مدعی شدند چرا می گویم ندیدند؟ به خاطر این که در اسلام یک قانون و قاعده ای دارد که هیچ جای عالم این را پیدا نمی کنید آن هم این که می گوید اگر زن میلیاردر باشد ده ها میلیارد سرمایه داشته باشد با یک آقایی ازدواج کرده این مرد وظیفه دارد خرج این خانم را بدهد اجازه هم ندارد چشم داشت باشد مثلاً یک کاری بکند بگوید تو خرج کن او دوست دارد خرج می کند.

بله یک خانمی عاشق همسرش است خرج می کند می شود خدیجه کبری (سلام الله علیها) همه زندگی اش را خرج پیغمبر می کند حضرت خدیجه هم برای این که این حس ایجاد نشود خرج پیغمبر را می دهد، کلاً شب اول (این را خیلی ها نشنیدند) اول که عقد کردند همه دارایی اش را مستقیم به پیغمبر بخشید حتی خانه ای که در آن زندگی می کرد گفت حالا من در خانه تو می آیم زندگی می کنم نه این که (العیاذ بالله) مدل این باشد که پیامبر داماد سر خانه حضرت خدیجه است. یک جا همه اموالش را بخشید نگفت این یک خرده پول باشد خرج بکند، گفت حالا من دارم در خانه تو زندگی می کنم. ولی یک نفری نمی خواهد نفقه اش به عهده همسر است باید خرج بکند در ازدواج شرعیِ دائم و با همه شرایط و فلان مرد باید این نفقه را بدهد. فکر بکنید وقتی که این همه خرج روی دوش مرد گذاشتیم نظام اقتصادی اسلام را ببینید یک نظام است یک منظومه و مجموعه است. وقتی قانون بودجه کشور را مجلس می برند در قانون بودجه کشور هر جایی که خرج قرار دادند ستون قسمت مخارج، مبلغش جمع می شود باید دقیقاً‌ به اندازه ستون درآمدها باشد. نمی شود یک خرجی گذاشته باشند یک درآمدی برایش نگذاشته باشند نظام اقتصادی اسلام به خانم گفته شما خرج نکن آقا خرج می کند به آقا گفته مهریه اش را پرداخت کن به آقا گفته حتی وقتی که شما طلاق می دهید تا وقتی که مثلاً‌ 3 ماه و خرده ای در عده است اجازه نداری از خانه بیرون کنی خرجش را هم باید بدهی این باید این جا بماند.

الان این مطلب درک نمی شود این همه مخارج روی دوش این مرد گذاشتیم اگر قرار است که هیچ درآمدی نیاید همه این ها را به زن می دهد زن هم مساوی با این می گیرد بعد از یک مدتی همه اموال پیش خانم ها جمع می شود، کفه خانم ها سنگینی بکند مردها ضرر می کنند؟ نه خود خانم ها ضرر می کنند چرا؟ چون خود این خانم وقتی که از نظر مالی کفه اش نسبت به آقا سنگینی دیگر با این آقا نمی تواند زندگی کند نمی تواند به این آقا تکیه کند چون همه درآمد پیش خودش است هفته آینده مفصل بحث می کنیم.

مجری:

خیلی متشکرم استفاده کردیم بحث سنگینی بود به لحظات پایانی برنامه رسیدیم. صحبت های که در مورد سید حسن آقامیری و برنامه ای که امشب داشتیم شد بسیار جالب بود ان شاء الله هفته آینده هم بتوانیم خدمت شما سروران گرامی باشیم با این موضوع اگر انتقاد و پیشنهادی هست با ما در جریان بگذارید لحظات پایانی برنامه هست خدا را قسم می دهیم به حق محمد و آل محمد دعای ما را بپذیر «اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ» یا علی مدد خدا نگهدار!


عصر ایمان>

اهل بیت ع دین روایات تساوی زن و مرد جامعه ارث زن قوانین فقهی آقامیری وضو احکام شرعی عقلا استاد عباسی وصیت