سایر قسمت ها
اخلاق علوی سیره مهدوی

قسمت بیست و چهارم برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی با کارشناسی آیت الله سید محمد حسینی قزوینی
موضوع: «دوازده راه» که باید برای رسیدن به حقیقت توحید، طی شود!


دیگر قسمت ها

 بسم الله الرحمن الرحیم

05/08/1401

موضوع: «دوازده راه» که باید برای رسیدن به حقیقت توحید، طی شود!

برنامه اخلاق علوی سیره مهدوی

فهرست مطالب این برنامه:

مقایسه بسیار زیبای علم «آصف بن برخیا» با علم ائمه (علیهم السلام)

انتقاد بسیار تند استاد «حسینی قزوینی» از هنرمندان!

مروری بر مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

«دوازده راه» که انسان باید برای رسیدن به حقیقت توحید، طی کند!

تماس بینندگان برنامه

آیا هر حکومتی قبل از حکومت حضرت مهدی، حکومت طاغوت است!؟

مجری:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ

عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف).

قبل از شروع برنامه لازم می دانم محضر مبارک حضرت آقا صاحب العصر والزمان (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) فاجعه سوزناک «شاهچراغ شیراز» را تسلیت عرض کنم و همچنین خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند تسلیت عرض می کنم.

با برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی به رسم سید اللیالی شب های جمعه در خدمت شما هستیم و این برنامه را محضر شما گرامیان تقدیم می کنیم.

این افتخار را داریم از محضر حضرت استاد حضرت آیت الله حسینی قزوینی ان شاءالله نهایت بهره و استفاده را ببریم.

ابتدا یک سلام و عرض ادبی محضرشان داشته باشیم و بخواهیم در این ایام شاید بسیار دل مان می خواست اشک بریزیم گریه کنیم وقتی که این مصیبت ها، کلیپ ها و عکس ها را می دیدیم منتظر هستیم یک ذکر توسلی هم داشته باشیم.

از محضر حضرت استاد با ذکر نامی از حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیه) استفاده می کنیم سلام عرض می کنم در خدمتتان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم، موفقیت همه عزیزان را از خدای منان خواهانم.

قضیه شهادت جانسوز و مظلومانه زائرین قبر مطهر احمد بن موسی (سلام الله علیه وعلی آبائه الطاهرین) را به پیشگاه مقدس مولایمان بقیة الله الأعظم و همه علاقمندان به اهل بیت عترت و طهارت، شیعیان، ملت «ایران»‌ و خانواده داغدیده تسلیت عرض می کنم.

برای این که یک پیوندی بین خودمان و صدیقه طاهره (سلام الله علیها) داشته باشیم زندگی دینی، دنیوی و اخروی مان را بیمه آن بزرگوار کنیم یادی از آن بانوی دو سرا داشته باشیم.

نخلی که شکسته است ثمرش را نزنید * مرغی که زمین خورده پرش را نزنید

دیدید که اگر چه دست مردی بسته است * دیگر در خانه همسرش را نزنید

بر سوخته باغ ما دیگر سر مزنید * این خانه آتش زده را در مزنید

از ما که گذشت مادری را دیگر * در خانه به پیش چشم دختر نزنید

وسيعلم الذين ظلموا أَي منقلب ينقلبون

مجری:

احسنتم، طیب الله انفساکم. خیلی ممنون و متشکر. زمانی که نام حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) می آید دل ها داغدار و روانه می شود. تنها چیزی که می تواند تسکین دهنده این درد و آلام باشد همان چیزی است که تسکین دهنده دل زخم خورده و سینه رنجور حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است.

و آن حکومت سراسر عدل منتقم ایشان حضرت آقا صاحب العصر والزمان (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) است. آماده و مشتاق هستیم تا از آن حکومت جهانی بشنویم.

مقایسه بسیار زیبای علم «آصف بن برخیا» با علم ائمه (علیهم السلام)

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با حکومت جهانی حضرت ولی عصر خداوند در سوره نمل از آیه 38 تا 40 نکته ظریفی را مطرح کرده است که برای همه ما قابل تأمل است.

آنهایی که واقعاً می خواهند مراحل کمالات را طی کنند که مرتبط به بحث ما هم است. آنهایی که می خواهند به مقام ولی الله الأعظم برسند و با حضرت بقیة الله الأعظم، روح عالم هستی ارتباط بگیرند. آنهایی که می خواهند به یک مرحله ای برسند که زبان، چشم و گوششان، زبان و چشم خدایی باشد، به این دو سه آیه توجه کنند.

حضرت سلیمان به قومش می گوید:

(يا أَيهَا الْمَلَأُ أَيكُمْ يأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَنْ يأْتُونِي مُسْلِمِينَ * قَالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيهِ لَقَوِي أَمِينٌ * قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يرْتَدَّ إِلَيكَ طَرْفُكَ)

«ای بزرگان! کدام يک از شما تخت او را برای من می ‌آورد پيش از آنکه به حال تسليم نزد من آيند؟» عفريتی از جن گفت: «من آن را نزد تو می ‌آورم پيش از آنکه از مجلست بر خيزی و من نسبت به اين امر، توانا و امينم!» (اما) کسی که دانشی از کتاب (آسمانی) داشت گفت: «پيش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو خواهم آورد!»

سوره نمل (27): آیات 38 تا 40

فرمود: کدام یک از شما می توانید تخت «بلقیس» را از «یمن» تا «فلسطین» بیاورید؟  یکی از اجنه گفت حاضر هستم قبل از این که از جایت بلند شوی مثلاً‌ در عرض یکی دو ثانیه تخت «بلقیس» را این همه مسیر دور از «صنعاء» تا «فلسطین» بیاورم. معلوم می شود اجنه به کمالات و مرحله ای می رسند که خداوند قدرت ولایت تکوینی به آنها می دهد. ظاهراً «فلسطین» بود.

حضرت سلیمان به این قانع نشد گفت نه دو ثانیه خیلی زیاد است. مردان خدا چقدر توقع شان بالا است.

(قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ) این جالب است کسی که یک ذره ای از علم کتاب داشت گفت قبل از این که چشمت را به هم بزنی یعنی با اراده، چشم به هم زدن چند صدم ثانیه می شود. می گوید قبل از این که چشم به هم بزنی حاضر هستم تخت «بلقیس» را با این مسیر طولانی بیاورم. حضرت به این راضی شد گفت این خوب است.

اینجا دارد کسی که ذره ای از علم الکتاب داشت این را آورد. مرحوم «کلینی» در «کافی» روایتی دارد خیلی جالب است. امام عسکری (سلام الله علیه) فرمود:

«اسْمُ اللَّهِ الْأَعْظَمُ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً كَانَ عِنْدَ آصَفَ حَرْفٌ فَتَكَلَّمَ بِهِ»

اسم اعظم خدا 37 حرف دارد. نزد «آصف ابن برخیا» که در یک چشم به هم زدن تخت «بلقیس» را آورد یک حرف از اسم اعظم داشت.

«فَانْخَرَقَتْ لَهُ الْأَرْضُ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ سَبَإٍ»

بین او و آن جا زمین کاملاً‌ به هم پیچید، یعنی طوری شد که مسیری در زمین نبود در یک آن تخت از «سبأ - صنعاء» تا «بیت المقدس» در یک چشم به هم زدن آمد.

«فَتَنَاوَلَ عَرْشَ بِلْقِيسَ حَتَّى صَيَّرَهُ إِلَى سُلَيْمَانَ ثُمَّ انْبَسَطَتِ الْأَرْضُ فِي أَقَلَّ مِنْ طَرْفَةِ عَيْنٍ»

زمین پیچیده شد. تصور کنید پارچه ای پهن کردند لیوانی در یک طرف پارچه است وقتی پارچه را جمع می کنید لیوان پایین پارچه قرار می گیرد. می خواهد بگوید طی الأرض هم این چنین است.

اختلاف است که طی الأرض چیست؟ طی الأرض، محو یک شیئ در یک مکان و ایجاد مجدد در مکان دیگر است. یا نه انتقال با قدرت فوق بشری است. یا نه زمین به هم جمع می شود مثل پارچه ای که جمع می شود لیوانی که این طرف پارچه است دقیقا مماس با این طرف پارچه می شود.

حضرت به این شکل می خواهد برای مردم توضیح بدهد شاید بگوید محو و نابودی یک شیئ در یک مکان و خلق در جای دیگر است شاید برای مردم قابل هضم نباشد. شاید ظاهر قضیه همین باشد با آن اراده الهی نابودی یک جنس، یک موجود در یک محلی و ایجاد مجدد آن در محل دیگری!

(إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيئًا أَنْ يقُولَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ)

فرمان او چنين است که هرگاه چيزی را اراده کند، تنها به آن می ‌گويد: «موجود باش!»، آن نيز بی ‌درنگ موجود می ‌شود!

سوره یس (36): آیه 82

بعد حضرت می گوید:

«وَ عِنْدَنَا مِنْهُ اثْنَانِ وَ سَبْعُونَ حَرْفاً»

یک حرف در نزد «آصف ابن برخیا» بود اینچنین کار عجیب و غریب کرد نزد ما ائمه 72 حرف است.

الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب‏؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏، ج1، ص 230، بَابُ مَا أُعْطِيَ الْأَئِمَّةُ ع مِنِ اسْمِ اللَّهِ الْأَعْظَم‏، ح3

مرحوم «علامه مجلسی» در «بحار» جلد 52، صفحه 336 تعبیر دیگری دارد می گوید علم الکتاب 27 حرف است. ببینید 27 و 35 و امثال اینها نشانگر این است که اسماء الهی زیاد است. نمی خواهد بگوید 27 است 28 نیست.

(إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَنْ يغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ)

اگر هفتاد بار براي آنها استغفار کني، هرگز خدا آنها را نمي‌آمرزد!

سوره توبه (9): آیه 80

اگر هفتاد بار استغفار کنی خدا نمی بخشد معنایش این نیست که اگر هفتاد و یک بار استغفار کنی می بخشد.

می گوید تا الان جمیع انبیاء آمده اند دو حرف از این اسم اعظم در میان مردم نشان داده شده است یعنی 124 هزار پیغمبر غیر از آن قضیه «آصف ابن برخیا» است که یکی از 37 تا را داشت، انبیاء دو تا اسم اعظم الهی از 27 را دارند. اما حضرت ولی عصر که قیام کند 57 اسم اعظم دیگر را ظاهر می کند و در میان مردم منتشر می کند.

«وَ ضَمَّ إِلَيْهَا الْحَرْفَيْنِ حَتَّى يَبُثَّهَا سَبْعَةً وَ عِشْرِينَ حَرْفاً»

آن دو اسم اعظمی که انبیاء گذشته آوردند آن را هم اضافه می کند تا مجموعا بیست و هفت حرف بشود.

بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج52، ص336، ح73

نکته اش این است که وقتی حضرت می آید از نظر کمالات، رسیدن به مقامات بالا که خدا گونه بودن است؛

«كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا‏»

الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب‏؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏؛ ج2، ص 352، ح7

این در میان مردم منتشر می شود. یعنی مردم زمان حضرت ولی عصر همه مثل «آصف ابن برخیا» می شوند. همه مثل حضرت عیسی می شوند که با یک اراده مرده زنده کنند. این نشان می دهد کمالات در زمان حضرت ولی عصر به مرحله خیلی بالاتری می رسد.

خدا بیامرزد یکی از اساتید بزرگوار جناب آقای «مجتهدی» که افتخار داشتیم خدمتشان می رسیدیم. من روزی از ایشان سوال کردم مخصوصاً زمان جنگ هشت ساله بود. بعد مسائل مختلفی که پیش آمد کشت و کشتار و شهادت. گفتم چرا حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) از این قضایا جلوگیری نمی کند؟

ایشان فرمود فلانی! یک عزیز کرده ای که از سفر می آید اگر این عزیز کرده یک فرد عادی باشد گوسفند یا بزی زیر پایش ذبح می کنند. یک مقدار بالاتر باشد گاو و شتر ذبح می کنند. اگر خیلی عزیز کرده باشد چهل پنجاه تا شتر و گاو ذبح می کنند.

یک عزیزی که هزار و دویست، سیصد سال در پس پرده غیبت بوده است دارد می آید عزیزترین بنده ای است که خدای عالم در هستی آفریده است و امید تمام انبیاء، اولیاء، اصفیاء، و مظلومان عالم هرگونه ظلم را تحمل کردند به این امید که او خواهد آمد انتقام این را خواهد گرفت.

انبیاء و اولیاء حتی روزانه هفتاد پیغمبر به قتل رسید خونشان مظلومانه به زمین ریخته شد، آخرین لحظاتی که شمشیر گلوی آنها را می برید دلشان به این خوش بود که یک روز حضرت مهدی خواهد آمد انتقام ما را خواهد گرفت.

در «کربلاء» آن همه مصائب اتفاق افتاد تنها چیزی که مایه آرامش قلب مطهر سید الشهداء و اهل بیت او بود، این بود که دل خوش بودند هر چه این مصیبت سخت باشد روزی منتقمی خواهد آمد و انتقام این خونها و مظلومیت را خواهد گرفت دل ما خوشحال خواهد شد.

این قضایایی که می بینیم مخصوصاً قضیه شب گذشته به هنگام نماز مغرب و عشاء در حرم مطهر «شاهچراغ» انجام شد و ده ها انسان مرد، زن و کودک به خاک و خون کشیده شدند، من به خانواده های این عزیزان عرض می کنم همان گونه که زینب کبریٰ (سلام الله علیها) در یک روز داغ چندین عزیز را دید و گفت:

«مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلا»

جز زیبایی چیزی ندیدیم.

اللهوف على قتلى الطفوف / نويسنده: ابن طاووس، على بن موسى؛ ترجمه‏: فهرى زنجانى، احمد (تاريخ وفات مؤلف: 664 ق‏)، ناشر: جهان‏، تهران: 1348ش، ص160

خدا اینچنین اراده کرده است ما تابع اراده خدا هستیم و می دانست که یک روزی آقا ولی عصر خواهد آمد انتقام اینها را خواهد گرفت.

انتقاد بسیار تند استاد «حسینی قزوینی» از هنرمندان!

من در این جا با قاطعیت عرض می کنم تکفیری ها، آشوبگرها، اغتشاش گرها، بعضی از عمامه به سرهای بی عقل و کم عقل که دارند از اینها حمایت می کنند، هنرمندهای بی هنر که دارند از اینها حمایت می کنند بدانند یک روزی منتقم خون مظلومان خواهد آمد و انتقام همه ظلم ها را خواهد گرفت.

خیلی تأسف می خورم بعضی از افراد، آنهایی که خارج نشین هستند با آنها کار نداریم از کوزه همان تراود که در اوست؛ ولی بعضی از داخل نشینان منحرف، چند صد آشوبگر و اغتشاش گر که دارند اموال مردم را آتش می زنند اتوبوس خط واحد را می شکنند آمبولانس ها را به آتش می کشند چشم مظلومان را در می آورند چادر از سر مردم بر می دارند، تأسف می خورم که اینها را می گویند «مردم»!!

اینها می گویند با مردم و در کنار مردم هستیم به نظرم این ها باید به روان پزشک مراجعه کنند. این ها مشکل روانی پیدا کردند از هشتاد و چند میلیون جمعیت گیریم پنجاه هزار نفر آشوب می کنند اینها را مردم گفتن باید در عقل، فکر و وجدان اینها به شک بیافتیم.

یا آن دانشجویی که می آید در دانشگاه هرزه گری و فحاشی می کند و بی ادبی به تمام معنا که وقاحت را به حد اعلاء می رساند که حتی «یزید بن معاویه» همچین وقاحتی انجام نداد این در حقیقت دارد آبرو و حیثیت خودش را می برد.

تأسف می خورم از مسئولین امر، از «وزارت علوم» این لاشه ها و این افراد متعفن که مایه ننگ دانشگاه و دانشجوهای محترم، عزیز و گرامی است چطور اینها را درو نمی کنند و بیرون نمی اندازند؟ تا چه زمانی می خواهند تحمل کنند؟ منتظر هستند دوباره باز در یک جای دیگر سی، چهل نفر عزیز ما شهید شود. در جایی دیگر پنجاه نفر، صد نفر شهید شود بعد تصمیم بگیرند؟!

گمان می کنم این آقایان یادشان رفته در «سوریه»، «داعشی» ها، (همین فردی که دیشب آمد این جنایت را مرتکب شد) طفل کوچک شیر خواره را در روغن سرخ کردند روی برنج گذاشتند پدر مادر را گفتند یا باید از گوشت فرزندتان بخورید یا شما را می کشیم!!

اینها مردم هستند!؟ خاک بر سرتان با این مردم شناسی تان (از بینندگان عزیز معذرت می خواهم) یا با سرهای بریده فوتبال بازی می کردند معذرت می خواهم ناگزیر هستم با این که می دانم این کلیپ ها درد آور است اصلاً‌ تماشا کردنش هم قلب آدم را به درد می آورد.

آقایان هنرمندهای بی هنر، سلبریتی های احمقی که دارید اینها را «مردم» می گویید بفرمایید اینها هستند. از بعضی از عزیزان معذرت می خواهم که طاقت دیدن ندارند تماشا نکنند.

فوتبال با سرهای بریده اگر چنان چه «سپاه» و «مدافعین حرم» نبودند، من ناگزیرم نام ببرم جناب آقای «خاتمی»، جناب آقای «بیات»، جناب آقای «دایی» و ... اینها اگر وارد کشور می شدند این عمل را در «ایران» انجام می دادند. همچنین ببینید بالای تیر برق سرهای بریده را آویزان کردند.

وحشی های «آمازون» شاید گفت وحشی های «آمازون» پیش اینها هزار شرف دارند اینهایی که امروز دارند هنجار شکنی می کنند در دانشگاه ها فحاشی می کنند در کوچه و بازار قانون شکنی و هنجار شکنی می کنند این مسائل را می خواهند داخل کشور ما بیاورند.

بعضی از چیزها را نمی توانم این جا بیان کنم، واقعاً برایم خیلی درد آور است شما ببینید فردی از «جبهة النصرة - مسلم چچنی» تعبیرش این است من 378 انسان را سر بریدم!

اینها مردم هستند!؟ حیاء نمی کنید؟ شماهایی که این اراذل و اوباش را مردم می دانید شرف و وجدان دارید؟ چطور در رابطه با «مهسا امینی» بیانیه دادید آسمان و زمین را به هم ریختید؟ چرا در رابطه با شهدای محترمی که دیشب در کنار حرم مطهر احمد بن موسی به خاک و خون کشیده شدند هیچ حرکتی از خودتان نشان ندادید؟

بلکه کلیپ هایی که «ایران اینتر نشنال» و «بی بی سی» پخش می کردند را در فضای مجازی منتشر کردید و اظهار شادی کردید بر بالای خون شهدای ما با کمال وقاحت رقصیدید. آیا مردمی بودن این است؟ در کنار مردم بودن این است؟

از همه مسئولان عزیز چه «قضایی»، «نظامی»، «انتظامی» و »فرهنگی» تقاضا می کنم قاطعانه برخورد کنند. گمانم مدارا کفایت می کند. بیش از این مدارا کردن:

ترحم بر پلنگ تیز دندان * ستمکاری بود بر گوسفندان

امیدواریم ان شاءالله برای همیشه این بساط را از کشور جمع کنند و داغ نتیجه گیری این اغتشاش را در دل «منافقین» و «اسرائیل» و هوادارانشان بگذارند.

مجری:

ان شاءالله. (وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ)؛ بسیار عالی! همه ما داغدار هستیم و می دانیم چه اوضاعی پیش آمده است! حضرت استاد اتمام حجت را انجام دادند و حجت تمام شد برای آنهایی که تا حالا صحبت نمی کردند تا حالا به فکر هر مصالحی که بودند الان مشخص می شود عیارشان چند است.

در جلسات گذشته بحثی را آغاز کردیم که اگر کسی می خواهد جزء یاران حقیقی وجود نازنین حضرت صاحب العصر والزمان (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) باشد یک سری خصوصیات باید داشته باشد.

در بحث توحید بودیم این که چه کار کنیم خدا را بهتر بشناسیم! حضرت استاد اگر امکانش است یک مختصری از آن چیزی تا الان گذشته است مخصوصاً در جلسه پیش مطرح شده است بفرمایید تا ان شاءالله وارد مبحث جدید بشویم.

مروری بر مطالب مطرح شده در جلسات گذشته!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ

از ویژگیهای یاران حضرت ولی عصر خواندیم که حضرت می گوید:

«رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ عَرَفُوا اللَّهَ حَقَّ مَعْرِفَتِه‏»‏

اینها مردانی هستند که خدا را آن گونه ای که است شناخته اند.

الفتوح؛ نويسنده: أحمد بن أعثم الكوفي (وفات: 314)، تحقيق: علي شيري، ناشر: دار الأضواء للطباعة والنشر والتوزيع، 1411ق، ج2، ص320

همچنین در «الزامُ الناصب» جناب «حائری» (رضوان الله تعالی علیه) دارد که:

«فهم الذين وحّدوا اللّه تعالى حقّ توحيده‏»

إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب عجّل الله تعالى فرجه الشريف؛ ‏نويسنده: يزدى حايرى، على‏ (تاريخ وفات مؤلف: 1323 ق‏)، محقق / مصحح: عاشور، على‏، ناشر: مؤسسة الأعلمى‏، لبنان بیروت: 1422ق، ج2، ص 165

در وحدانیت حق، اینها حق توحید را ادا کردند. در رابطه با حق توحید مفصل صحبت کردیم که مراد از حق توحید چیست؟ مقداری از خطبه های حضرت امیر را اشاره کردیم که حضرت در رابطه با توحید می گوید:

«أَوَّلُ الدِّينِ مَعْرِفَتُهُ وَ كَمَالُ مَعْرِفَتِهِ التَّصْدِيقُ بِهِ وَ كَمَالُ التَّصْدِيقِ بِهِ تَوْحِيدُهُ وَ كَمَالُ تَوْحِيدِهِ الْإِخْلَاصُ لَهُ»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 39، خطبه1

هدف نهایی از خلقت همین است. (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيعْبُدُونِ)؛ «أي لیعرفون». هدف نهایی از خلقت، معرفت حق، معرفت صفات حق، اسماء حق و افعال حق است و رسیدن به یک مرحله ای است که انسان غیر از خدا و جلوه او چیزی در جهان نبیند. رسیدن به این مرحله است.

از «بابا طاهر» ‌داریم بر این که می گوید:

به دریا بنگرم دریا تو بینم * به صحرا بنگرم صحرا تو بینم

به هر جا بنگرم کوه و در و دشت * نشان از صنع زیبای تو بینم

همان تعبیری است که از حضرت امیر نقل شده:

«ما رَأَيْتُ شَيْئاً اِلاّ وَ رَأَيْتُ اللهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ»

چیزی در دنیا ندیدم جز خدا را قبل از او، با او، در او و بعد از او دیدم.

اگر انسان به اینجا برسد الحق آن هدفی که خدا از خلقت انسان داشته به آنجا رسیده است. و مادامی که به اینجا نرسد هنوز در سنگلاخ های مسائل دنیوی، مقام، پست، ثروت و اینها دارد سیر می کند.

(وَمَا هَذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِي الْحَيوَانُ لَوْ كَانُوا يعْلَمُونَ)

اين زندگی دنيا چيزی جز سرگرمی و بازی نيست؛ و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر می ‌دانستند!

سوره عنکبوت (29): آیه 64

دارد بازی می کند و سرگرم است. یکی از عرفاء تعبیری دارد می گوید:

از جمادی مُردم و نامی شدم * وز نِما مُردم ز حیوان سر زدم

مُردم از حیوانی و آدم شدم * پس چه ترسم کی ز مُردن کم شوم؟

حمله دیگر بمیرم از بشر * تا بر آرم از ملائک بال و پر

وز ملک هم بایدم جستن ز جَو * کل شیئٍ هالکٌ الا وَجه

بار دیگر از ملک پران شوم * آن چه در وهم تو ناید آن شوم

پس عدم گردم عدم چون ارغنون * گویدم انا الیه راجعون

درباره آیه (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ) باید ده ها، صدها جلسه درباره تک تک کلمات این عبارت صحبت کرد. که اصلا می شود گفت عصاره و چکیده رسیدن به توحید رسیدن به (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ) است.

متأسفانه وقتی (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيهِ رَاجِعُونَ) می گوییم مردم به یاد مرگ، تسلیت و ... می افتند. ولی اولیاء خدا مرحله رسیدن به فهمیدن (إِنَّا لله) ما برای خدا هستیم و از خودمان چیزی نداریم هر چه است اوست، جلوه اوست و به سوی او هم بر می گردیم. یعنی خداوند یک تجلی کرده است و این تجلی خودش را جمع می کند دوباره بساط دیگری پهن می کند. ولذا اگر ما بتوانیم به این مرحله برسیم؛

بار دیگر از ملک پرّان شوم * آن چه در وهم تو ناید آن شوم

به اینجا بتوانیم برسیم این مرحله، مرحله توحید می شود. می گویند کمتر کسی بود به آن مرحله از توحید برسد. افرادی مثل مرحوم «ابن فهد حلی»، مرحوم «مقدس اردبیلی»، مرحوم «محمد جواد همدانی» یا مرحوم «قاضی» (رضوان الله تعالی علیهم) و بعضی از شاگردانشان مثل مرحوم «کربلایی»، «ملا حسینقلی همدانی» و ... اینهایی که واقعاً‌ به مرحله توحید توانستند خودشان را برسانند. یعنی به آن مرحله ای که:

«وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّه‏»

كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص177

رسیدن به این جا یک مقداری زحمت دارد. به قول مرحوم «قاضی» مثل کندن کوه با مژه چشم است. تعبیری دارد «سعدی»:

تن آدمی شریف است به جان آدمیت * نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

اگر آدمی به چشم است و دهان و گوش بینی * چه میان نقش دیوار و میان آدمیت

رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند * بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت

طیران مرغ دیدی تو ز پایبند شهوت * به در آی تا ببینی طیران آدمیت!

پرنده ها پرواز می کنند عقاب می رود تا آن جایی که چشم می بیند یا هواپیماها بالا می رود می گوید: به در آی تا ببینی طیران آدمیت

 نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم * هم از آدمی شنیدیم بیان آدمیت

که قرآن می گوید:

(يا أَيتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ *  ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيةً مَرْضِيةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي)

تو ای روح آرام‌ يافته! به سوی پروردگارت باز گرد در حالی که تو از او خشنودی و او از تو خشنود است، پس در سلک بندگانم در آی، و در بهشتم وارد شو!

سوره فجر (89): آیات 28 و 30

مجری:

خیلی شیرین است این نوع مباحث با نگاه اهل بیتی وقتی نگاه می کنیم چیزی جز لذت و حلاوت نخواهیم چشید. جلسات گذشته مفصلاً نسبت به نگاه اهل بیت، نسبت به مسئله توحید صحبت کردیم حضرت استاد فرمایشاتی داشتند بسیار استفاده کردیم.

این که اهل بیت، توحید را چطور می دیدند، توحید واقعی را چگونه برای ما ترسیم می کردند! حال سؤال این است که راه رسیدن به این توحید واقعی در نظر اهل بیت چگونه است؟

«دوازده راه» که انسان باید برای رسیدن به حقیقت توحید، طی کند!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با رسیدن به توحید نکاتی از بعضی از اولیاء خدا است می گویند دوازده راه دارد تا انسان به توحید برسد. تا این دوازده نکته را انسان در خودش محقق نکند. تا این دوازده مسئله با خون، رگ، پوست و استخوان انسان عجین نشود به مرحله توحید نمی شود رسید.

ابتدا یک فهرستی از این دوازده راه را عرض می کنم ولی بعید می دانم در یک جلسه بتوانیم به این ها برسیم مخصوصاً در این جلسه مسائل متفرقه داشتیم. این دوازده نکته در حقیقت عرایض من نیست از بعضی از اولیاء الهی است. ان شاءالله امیدوار هستیم همه ما بتوانیم به این عمل کنیم.

راه اول: یقین کردن به اینکه دین چیزی جز توجه به خدا نیست. یعنی ما بخواهیم دین را معنا کنیم فلسفه دین یعنی توجه به خدای عالم. یک لحظه از خدا غافل نشدن خدا را ناظر و شاهد دیدن.

راه دوم: این توجه مراتبی دارد. همین اندازه بدانیم این توجه چیزی نیست که کنار جوب گذاشته باشند برویم بچینیم یا در مغازه باشد برویم بخریم. این یک سری مراحلی دارد ان شاءالله در جلسات آینده شاید نسبت به این، مراتب توجه به خدا را جداگانه در یکی دو جلسه توضیح بدهم.

راه سوم: توجه به فقر محض. بالاترین توجه به حق، توجه از سنخ توجه نوع احدی، صمدی و اطلاقی است. این هم از آن بحث هایی است که شاید احتیاج به توضیح بیشتری دارد یا بعضی از مطالبی است که گفتنی نیست همان:

(قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ)

بگو: خداوند، يکتا و يگانه است؛ خداوندی است که همه نيازمندان قصد او می ‌کنند

سوره اخلاص (112): آیات 1 و 2

یعنی یک چیز در جهان بیشتر نیست: خدا و جلوه او (اللَّهُ الصَّمَدُ) غنی مطلق اوست؛

(يا أَيهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِي الْحَمِيدُ)

اي مردم شما (همگي) نيازمند به خدائيد؛ تنها خداوند است که بي‌نياز و شايسته هر گونه حمد و ستايش است!

سوره فاطر (35): آیه 15

تا به این مرحله نرسیم که احساس کنیم فقر محض هستیم همانطوری که سایه ما نسبت به ما چه نسبتی دارد، ما هم نسبت به ذات حق این نسبت را داریم.

(أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّكَ كَيفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيهِ دَلِيلًا)

آيا نديدي چگونه پروردگارت سايه را گسترده ساخت؟! و اگر مي‌خواست آن را ساکن قرار مي‌داد؛ سپس خورشيد را بر وجود آن دليل قرار داديم!

سوره فرقان (25): آیه 45

راه چهارم: این توجه از طریق حضرات معصومین به بشریت ارزانی شده است. یعنی جز از راه معصومین به این مراحل و توجه به خدا نمی توانیم برسیم.

راه پنجم: این توجه احدی در قالب عمل صالح به انسان ارزانی شده است.

(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ)

کسانی که ايمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند

سوره بقره (2): آیه 277

ایمان به عمل صالح مقید شده است. به قول بعضی از آقایان اگر شما دیوار اتاق فرض کنید عمل صالح سقف اوست. تا مادامی که سقف نباشد این دیوار هیچ ارزشی ندارد. نه از گرما حفظ می کند نه از باران حفظ می کند، نه این دیوار ما را از جهنم نجات می دهد، نه بهشت می برد. تا این سقف نیاد (وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ) هیچ فایده ای ندارد. این توجه احدی در قالب عمل صالح است. ان شاءالله شاید یک جلسه ای مفصل اصلاً عمل صالحی که این همه قرآن مطرح کرده است را توضیح دادیم.

راه ششم: پاک کردن اثر گناهان. انسان وقتی گناه می کند وقتی توبه می کند این توبه باعث می شود عذاب از انسان برداشته شود. اما آیا اثر گناه هم برداشته می شود یا خیر؟ اولیاء خدا می گویند اثر گناه با توبه برداشته نمی شود. اثر گناه با عمل صالح برداشته می شود.

آقایان هفت تا مسئله دارند که چه کار کنیم اثرات گناه از وجودمان پاک شود. این که یک کسی رفت دزدی کرد و آمد پول پدر را داد «استغفر الله» گفت پولی که دزدیده بود خورد جزء گوشت، استخوان، رگ و پوستش شده است.

دارد «یا الله» می گوید با زبانی «یا الله» می گوید که این زبان بخشی از سلول هایش با آن پول حرام ارتزاق شده است، دست او پول حرام است. عرض کردم این هفت مرحله است ان شاءالله سروقت مفصل می گویم الان فقط خواستم اشاره ای کرده باشم رد بشوم.

راه هفتم: ندیدن خود. عمل صالح هم مراتبی دارد بالاترین درجه عمل صالح، عمل برخواسته از ندیدن خود است. همان تعبیر حضرت امیر که می فرماید:

«قَدْ أَحْيَا عَقْلَهُ وَ أَمَاتَ نَفْسَه‏»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 337، خطبه 220

یعنی خودش را اسم الله ببیند. کلیپی که در جلسه گذشته از «امام» پخش کردیم خودش را اسم الله ببیند. ضربان قلبش را اسم الله ببیند. حرکت نبضش از اسم الله است. حرف زدنش اسم الله ببیند. نگاه کردنش اسم الله باشد. راه رفتنش، نشستنش، خوابیدنش، نماز خواندنش، غذا خوردنش همه و همه را اسم الله ببیند.

یعنی چیزی نبیند، اینجا خودی نبیند یعنی هر چه بیند او ببیند «بابا طاهر» می گوید به دریا بنگرم دریا تو بینم. من به اعضای بدنم بنگرم خدا ببینم به چشم، گوش و دستم بنگرم قبل از این، خدا را ببینم با این خدا را ببینم «لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم» بعد از آن هم خدا ببینم:

(كُلُّ شَيءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ)

همه چيز جز ذات (پاک) او فانی می ‌شود

سوره قصص (28): آیه 88

همه چیز نابود شدنی است غیر از آن وجه الله. یعنی احساس کنیم یک چیزی در ما وجود دارد آن هم:

(فَإِذَا سَوَّيتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ)

هنگامی که کار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يک روح شايسته و بزرگ) دميدم، همگی برای او سجده کنيد!»

سوره حجر (15): آیه 29

این را احیاء کنیم. احساس کنیم این روحی که در وجود ما است این را به عینیت برسانیم. نماز می خوانیم وقتی (إِياكَ نَعْبُدُ) می گوییم نگوییم خدایا من دارم تو را عبادت می کنم نه، خودت هستی،‌ عابد و معبود یکی است. عابد جلوه است معبود صاحب جلوه. زندگی بدون مراقبه و مراتب آن زندگی در اوج محرومیت است.

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ)

ای کسانی که ايمان آورده‌ ايد از (مخالفت) خدا بپرهيزيد؛ و هر کس بايد بنگرد تا برای فردايش چه چيز از پيش فرستاده؛ و از خدا بپرهيزيد که خداوند از آنچه انجام می ‌دهيد آگاه است!

سوره حشر (59): آیه 18

راه هشتم: مبارزه با نفس. رسول اکرم فرمود:

«أَعْدَي عَدُوِّكَ نَفْسَكَ الَّذَي بَيْنَ جَنْبَيْكَ»

مجموعة ورّام‏؛ نويسنده: ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى‏ (تاريخ وفات مؤلف: 605 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: مكتبه فقيه‏، قم‏: 1410 ق‏، ج1، ص59

مبارزه ای با نفس که جهاد اکبر است این را همواره مد نظر داشته باشد.

راه نهم: توجه به نفس اماره است. من برای این غذا می خورم که لذت ببرم. مشغول کار می شوم برای این که سر ماه حقوقی به دست بیاورم. فرزندم را می بوسم به خاطر این که از بوسیدن فرزندم لذت ببرم و کیف کنم. نماز می خوانم برای این که عادت کردم اگر نماز نخوانم دلتنگ می شوم.

مادامی که این نفس اماره است به تعبیر «امام» حتی درس اخلاق ما هم گناه می شود. نماز ما هم گناه می شود. بعد از نماز «السلام علیکم ورحمة الله» می گوییم از نمازمان استغفار کنیم. به تعبیر آقا امام سجاد (سلام الله علیه):

«مَنْ كَانَتْ مَحَاسِنُهُ مَسَاوِيَ فَكَيْفَ لَا يَكُونُ مَسَاوِيهِ مَسَاوِي‏‏»

کسی که کارهای نیک او، سیئه است، چگونه کارهای بد او، سیئه نباشد.

إقبال الأعمال (ط - القديمة)؛ ابن طاووس، على بن موسى، محقق/ مصحح: ندارد ناشر: دار الكتب الإسلاميه، ج1، ص 348

شما بیایید این نماز ما را در کنار نماز امیرالمؤمنین که «علیٌ میزان الله» است، در کنار نماز رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)، در کنار نماز حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) قرار دهید اصلاً آدم خجالت می کشد بگوید من نماز خواندم و اهل نماز هستم.

مثل کسانی که در بازار برده فروش ها مشتری حضرت یوسف بودند پول های میلیاردی داشتند. پیر زنی هم کلافی آورده بود گفتند این کلاف این قدر ارزش ندارد گفت می دانم با این کلاف یوسف را به من نمی دهند، خواستم خودم را در صف خواستاران یوسف قرار دهم. به آمار خواستاران یوسف یک نفر اضافه شود.

اگر ما فقط به این نیت نماز خواندیم که خدایا ما فقط داریم نماز می خوانیم اگر آمار دادند امروز چند نفر نماز خواندند یک نفر هم اضافه بشود. اگر با این نیت نماز بخوانیم یک دفعه می بینیم از میان همه نمازهای مان همین نماز قبول شد.

در شرح حال «امام» نوشتند وقتی «امام» را دستگیر کردند از «قم» به «تهران» می بردند، از ترسشان روزانه نیامدند دستگیر کنند، یک ساعت و نیم قبل از اذان صبح در منطقه «یخچال قاضی» قم دستگیر کردند «امام» نقل می کند وقتی اذان شد از اینها خواستم اجازه بدهید نماز بخوانم.

اینها از ترسشان در بیابان از من می ترسیدند اجازه ندادند گفتم همینجا آبی بدهید وضو بگیرم ندادند؛ می گوید همانجا روی لباسم تیمم کردم نماز خواندم. گفت احساس می کنم تنها نمازی که پیش خدای عالم قبول باشد همان نمازم است که بدون طهارت در آن حالت اضطرار نماز خواندم.

بعضی وقت ها انسان اعمال خودش را نگاه می کند ارزشی برای اعمال خودش نمی بیند. همین که ارزش نمی بیند این ارزش دارد. تا نفس اماره است انسان گرفتار سکرات دنیا و سکرات بعد از دنیا هم است. این نفس اماره را تا نابود نکنیم امکان حرکت به طرف الله نیست.

(يا أَيهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ)

ای انسان! تو با تلاش و رنج به سوی پروردگارت می ‌روی و او را ملاقات خواهی کرد!

سوره انشقاق (84): آیه 6

این در صورتی است که ما از خدای عالم بخواهیم زنجیرهایی که ما را به زمین بند کرده است این زنجیرها را خداوند از پای ما بر کند بتوانیم پرواز کنیم.

«الَلهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْرِي وَ ارْحَمْ شِدَّةَ ضُرِّي وَ فُكَّنِي مِنْ شَدِّ وَثَاقِي»

«وَ فُكَّنِي مِنْ شَدِّ وَثَاقِي» تعبیر خیلی زیبایی است خدایا این زنجیرهایی که در اثر گناه من را زمین گیر کرده است توان پرواز ندارم (إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ) تو در حال پرواز هستی.

(فَمَنْ كَانَ يرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا)

پس هر که به لقای پروردگارش اميد دارد، بايد کاری شايسته انجام دهد.

سوره کهف (18): آیه 110

بخواهم به آن جا برسم این زنجیرها نمی گذارد ما باید تلاش کنیم این زنجیرها را به هر نحوی است با گریه کردن، با عمل صالح و اینها از پای مان باز کنیم.

راه دهم: انسان ابدیت در پیش دارد. ماها گرفتار این چند روز دنیا هستیم. فرمود:

«إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ مَمَرٍّ وَ الْآخِرَةَ دَارُ مَقَرٍّ فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُم‏‏‏»

الأمالي( للصدوق)؛ نويسنده: ابن بابويه، محمد بن على، تاريخ وفات مؤلف: 381 ق‏، ناشر: كتابچى‏، تهران‏، 1376ش‏، ص 220

فرمود شما برای آنجا آفریده شدید نه برای اینجا. اینجا مثل عبور کردن از این طرف پل به آن طرف پل است.

راه یازدهم: توجه به اخلاص و رضایت الهی. بزرگ ترین سرمایه انسان عمر اوست. اگر آن را در رضایت حق تعالی خرج کرد برد والا دچار خسران شده است.

راه دوازده: انسان یک بار به دنیا آمده و یک بار هم از دنیا خواهد رفت. ما باید به این نتیجه برسیم که ما چندین بار به دنیا نیامده ایم یک بار به دنیا آمده ایم و یک بار هم از دنیا خواهیم رفت.

ولی برای این یک بار به دنیا آمدن تلاش کنیم هر لحظه ای از عمرمان می گذرد این سرمایه مان از دست می رود به فکر باشیم. گمانم شعر مال «سعدی» باشد استادی داشتیم خدا بیامرزد در «فیضیه» بعضی وقت می آمد جلوی حجره ما می نشست غالباً این شعر را می خواند:

مرد خردمند هنرپیشه را * عمر دو بایست در این روزگار

تا به یکی تجربه اندوختن * در دیگری تجربه بردن به کار

اگر خدای عالم دو مرتبه ما را به دنیا می آورد یک دفعه تجربه می کردیم مرتبه دیگر دوباره ما را به دنیا می آورد تجربه های قبلی مان را به کار می گرفتیم خیلی خوب بود. ولی انسان یک بار به دنیا می آید و یک بار هم از دنیا خواهد رفت. ما باید لحظه لحظه قدر عمرمان را بدانیم.

من در رابطه با این دوازده نکته، دو سه جلسه توضیح دارم. امیدوارم که عزیزان ما دقت کنند آنهایی که می خواهند به توحید برسند آنهایی که می خواهند دستشان به دامن بقیة الله الأعظم برسد، این نکات رو از دست ندهند.

رسیدن جسم هنر نیست. «ابو جهل»‌ و «ابو لهب» هم جسم پیغمبر را دیدند؛ ولی رسیدن معنوی و روحی خیلی مهم است حضرت امیر می گوید:

«لَمْ أَكُنْ بِالَّذِي أَعْبُدُ رَبّاً لَمْ أَرَهُ قَالَ فَكَيْفَ رَأَيْتَهُ صِفْهُ لَنَا قَالَ وَيْلَكَ لَمْ تَرَهُ الْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْأَبْصَارِ وَ لَكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَان‏»

الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص 342

مهم است که با آن ارتباط روحی، انسان همواره خودش را در محضر امام زمان ببیند آقا امام زمان را ناظر و شاهد حال خودش ببیند.

الان ما در خدمت جناب آقای «مرعشی» هستیم ایشان دارد ما را می بیند ولی ظاهر ما را می بیند از باطن ما خبر ندارد. ولی ما باید نسبت به حضرت ولی عصر این چنین باشیم. حضرت همواره با ما است و در کنار ما است شاهد و ناظر ما است و تمام اعمال قلبی، قالبی، گذشته و آینده ما را هم می داند.

اگر به اینجا رسیدیم می شود تشرف! این را تشرف واقعی می گویند نه فقط رفتن و جسم مقدسش را دیدن. بله جسم مقدسش را دیدن خیلی افتخار است نه تنها جسم مقدسش حتی بوسیدن خاک زیر پای حضرت ولی عصر هم افتخاری است که هزاران سال سلطنت روی زمین به آن اندازه ارزش ندارد.

یعنی اگر بوسیدن خاک زیر پای امام زمان را در یک طرف بگذارند سلطنت هزار ساله بر کل زمین را یک طرف بگذارند، والله، تالله، بالله قسم به همه مقدسات صفا و شیرینی و لذت بوسیدن خاک زیر پای امام زمان از هزار سال سلطنت بر کره زمین ارزشش بیشتر است. در آن هیچ شکی نیست.

این سر جای خودش ولی ما دنبال این نباید باشیم بله خوب است خیلی خوب است ولی این که ما خودمان را به این مشغول کنیم یک مقداری همت پایین است. باید به آنجا خودمان را از نظر روحی برسانیم که همواره شبانه روز خودمان را در محضر حضرت ولی عصر ببینیم.

بعضی از بزرگان - این را در لا به لای بعضی از صحبتهایم می آورم - حتی موقع خوابیدن پایشان را دراز نمی کردند دو زانو می خوابیدند؛ چون خودشان را در محضر امام زمان می دیدند.

الان فرض حضرتعالی پیش آیت الله یا مرجع تقلیدی بروی پایتان را جرأت می کنید دراز کنید؟ اصلاً و ابداً. ولذا اگر ما به آنجا رسیدیم که احساس کردیم همواره در محضر حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) هستیم حضرت دارد ما را می بیند باطن ما را هم می بیند نیت ما را هم می بیند، از همه منویّات و نیت ما هم خبر دارد. این رسیدن به کمال می شود.

«وَ أَسْأَلُهُ أَنْ يُبَلِّغَنِي الْمَقَامَ الْمَحْمُودَ لَكُمْ عِنْدَ اللَّه‏»

المزار الكبير (لابن المشهدي)؛ نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، محقق/ مصحح: قيومى اصفهانى، ص177

انسان بالا برود تا هم سطح و هم مقام بقیة الله الأعظم شود به استثناء آن مقامات اختصاصی. مقامات اختصاصی را خدا فقط به چهارده نفر داده است به انبیاء هم نداده است حتی دارد:

«وَ بِالاسْمِ الَّذِي حَجَبْتَهُ عَنْ خَلْقِكَ فَلَمْ يَخْرُجْ مِنْكَ إِلَّا إِلَيْك‏»

المصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية و جنة الإيمان الباقية)؛ كفعمى، ابراهيم بن على عاملى، محقق/ مصحح: ندارد: ناشر: دار الرضي (زاهدي) ص292

در دعای سریع الإجابه حضرت امیر (سلام الله علیه) می گوید خدای عالم یک اسمائی را در نزد ائمه قرار داده است انبیاء هم از او خبر ندارند.

یک تعبیری حضرت «امام» دارد به دوستان توصیه می کنم از اینترنت هم می توانید بگیرید «شرح دعای سحر امام» به زبان «عربی» و «فارسی» است به طلبه ها توصیه می کنم عربی آن را مطالعه کنند. یک جایی اگر مطلبی گیر کردند از فارسی آن استفاده کنند مخصوصاً:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَشِيَّتِكَ بِأَمْضَاهَا وَ كُلُّ مَشِيَّتِكَ مَاضِيَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَشِيَّتِكَ كُلِّهَا»

إقبال الأعمال (ط - القديمة)؛ ابن طاووس، على بن موسى، محقق/ مصحح: ندارد ناشر: دار الكتب الإسلاميه، ج1، ص100

حضرت «امام» رضوان الله تعالی علیه) آن جا کولاک کرده است. در «مصباح الهدایة» آورده است ولی عبارت ها خیلی سنگین است تا کسی با مصطلحات فلسفی و عرفانی آشنا نباشد شاید خیلی از مطالب «مصباح الهدایة» را آدم متوجه نشود. ولی «شرح دعای سحر امام»‌ تا حدودی نه کامل، هفتاد درصد تا هفتاد و پنج درصد عموم فهم است.

اینها فهرستی از دوازده نکته رسیدن به کمال توحید بود که ان شاءالله آن دوازه مورد را یکی یکی شرح خواهیم داد

تماس بینندگان برنامه:

بیننده (آقای علیرضا از مشهد مقدس – شیعه):

سلام عرض می کنم، حضرت استاد در همین حوادث اخیر یک شبهه ای مطرح شد می خواستم متنش را بخوانم ببینم آیا درست است یا نه؟

متنش این است: "حکومتهای فعلی جهان تا قبل از ظهور امام زمان برای «ابلیس» است. امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه 140 آل عمران فرمود از زمانی که پروردگار حضرت آدم (علیه السلام) را آفرید هم زمان دو دولت ایجاد گردید، یکی دولت و حکومت خداوند و دیگری دولت و حکومت ابلیس، پس دولت خداوند کجاست و چه شد؟ او نیست مگر یک قیام کننده «تفسیر عیاشی» جلد 2، صفحه 145. اگر تمام کتابهای حدیثی را شخم بزنید حتی یک حدیث هم نمی توانید پیدا کنید که گفته باشد یک حکومت بر حقی وجود خواهد داشت و یا برای ظهور زمینه سازی کرده باشد"

متنش این است. قطع می کنم لطف کنید چند مورد با منبع و سند اثبات کنید. تشکر می کنم خیلی ممنون.

بیننده (آقای حسین از اصفهان – شیعه):

سلام عرض می کنم، به خاطر فاجعه «شاهچراغ» تسلیت عرض می کنم. این عمل بی حرمتی به خاندان عصمت و طهارت بود واقعاً مصیبت بزرگ و عظمایی بود. این کسی که این کار را انجام داد و گروهک تروریستی «داعش» به تلافی شکستشان در «سوریه» و «عراق» می خواهند به «جمهوری اسلامی» ضربه بزنند.

تعجب می کنم در شبکه به ظاهر شیعی اخبار گوش می کردم یک خبر از این حادثه پخش نکرد، این حادثه را تسلیت نگفت. به بینندگانش توهین کرد، متأسفانه این شبکه از ارادتمندان و محبین عصمت و طهارت هستند ناراحت شدم چرا یک شبکه به ظاهر شیعه این کار را نکرد. والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

مجری:

علیکم السلام. جناب آقای حسین که این دغدغه به حق شان را منتقل کردند تشکر می کنم از ایشان.

بیننده (آقای بهادری از کرج – شیعه):

بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت حضرت آیت الله حسینی قزوینی و جناب اقای مرعشی. حضرت آقا چند سوال دارم آقایان به ما جواب بدهند. علماء محترم اهل سنت از یک طرف می فرمایند که آقا امیرالمؤمنین را وصی رسول خدا در مسائل شخصی قبول داریم و همچنین خلیفه چهارم می دانیم.

علمای «وهابی» می نویسند قتل ده هزار نفر از لشکر علی ابن ابی طالب در عدالت قاتل ایراد وارد نمی کند. مخصوصاً «معاویه» و سرکار خانم «عایشه» عادل هستند سوال؟ اسم این گوینده در قرآن منافق یا مسلمان است؟

مسئله دوم این علماء می فرمایند قداست و خیر النساء العالمین زهرای اطهر (سلام الله علیها) را قبول داریم باز قبول داریم که اذیت کردن و ظلم کردن در حق او مصداق اذیت به شخص رسول خدا است و اذیت رسول خدا در قرآن موجب جهنمی شدن آن کسی که اذیت کرده است. بعد قبول دارند آقایان در حق او ظلم و اذیت کردند اما بلافاصله به این انسانهای ظالم در حق زهرای اطهر، «رضی الله عنه» می گویند و آرزوی رضوان خدا می کنند.

پس طبق علمای «وهابی» اذیت کننده به رسول خدا مستحق رضوان خدا است؟ سوال هر کس به انسان ظالم و اذیت کننده به رسول خدا دعا کند رضوان خدا بخواهد چنین افرادی در قرآن منافق هستند یا نیستند؟ علمای محترم اهل سنت می گویند اهل بیت در مذاهب ما محترم هستند و می دانند کل خاندان رسول خدا به «معاویه» لعن فرستاده اند اما علمای «وهابی» به «معاویه»، «رضی الله عنه» می گویند.

سوال من این است طبق کلام قرآن چه حکمی باید برای علمای «وهابی» صادر کرد منافق یا مسلمان؟ علمای «وهابی» در ظاهر به حسنین احترام قائل هستند و از ناحیه برای «معاویه» تار و مار کننده خاندان اهل بیت از خداوند متعال رضوان خدا طلب می کنند و اهل سنت این شیوه را مخصوص منافقین می دانند پس این علمای «وهابی» مصداق منافق هستند نه مسلمان.

علمای «وهابی» در ظاهر از یک طرف اهل بیت را در مسیر اسلام می دانند و از ناحیه دیگر تبعیت از حاکمان «بنی امیه، آل مروان و آل زیاد» را واجب می دانند. اهل سنت محترم هم چنین عالمانی را منافق می دانند نه مسلمان.

علمای «وهابی» امام باقر، امام صادق (علیه السلام) اعلم علمای اسلام می دانند ولی از طرف دیگر به فتوای دشمنان امام صادق عمل می کنند و حفظ این نوع عمل را منافقانه می دانند.

مجموع لعنی که خاندان وحی بر غاصبین خلافت ارسال کردند از هزاران مورد بیشتر است اما علمای «وهابی» هم اهل بیت را قبول دارند هم بر ضد روش اهل بیت به جای لعنت به غاصبین، به غاصبین خلافت رحمت ارسال کردند و وظیفه شرعی خود می دانند این آقایان به ما بگویند اسم این عمل چیست منافق یا مسلمان؟ والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

مجری:

تشکر می کنیم از جناب اقای «بهادری» عزیز که از کرج همراه ما بودید مثل همیشه در قالب سوال آن مطلب کاملاً مهم و به حق را مطرح فرمودید.

بیننده (آقای محمدی از اصفهان – شیعه):

سلام علیکم خدمت جناب آقای قزوینی استاد محترم و خدمت جناب اقای مرعشی شب شما بخیر. جهت شهادت عده ای از مؤمنینی که در حرم مطهر حضرت «شاهچراغ» به شهادت رسیدند هم بابت شهادت آن ها و هم بابت جسارتی که به حرم مطهر اهل بیت شده است تسلیت عرض می کنم.

ان شاء‌الله خداوند راهی باز کند که این گروه عقده مند که عامل دست صهیونیسم و امپریالیسم هستند ریشه شان کنده شود. شکی نیست این ها دارند انتقام شکستهایی را که در پیروزی انقلاب اسلامی و مستقل شدن کشور ما و استقلال «عراق» و نجات «سوریه» عقده این کارها را دارند ان شاءالله خداوند فرجی برساند که به نحو أتم و اکمل نابود شوند.

در ارتباط با فرمایش حضرت استاد در فضائل امیرالمؤمنین یک روایتی از «فرات کوفی» است در حدیث 202 از امام باقر نقل می کنند زنی در «مسجد کوفه» به قضاوت حضرت علی بین او و شوهرش اعتراض کرد. قضاوتی که کردی مطابق حق و عدالت نیست نزد خدا پذیرفته نیست و با جسارت این طور برخورد کرد.

حضرت یک کلمه به او گفتند زن پا به فرار گذاشت و گریخت. «عمرو بن حریث» به دنبال زن رفت پرسید آن تهوری که داشتی چه بود و این فرار برای چه است؟ زن گفت حضرت علی سرّی را دانست که من یک عمر از شوهرم پنهان کرده بودم من مشکل طهر داشتم و نمی گفتم «عمرو بن حریث» خدمت امام آمد گفت علم غیب می دانید؟ حضرت فرمودند آن که یک مسئله ای جدا است اما پیغمبر اکرم، من و فرزندانم از علمی آگاه هستیم که آیه 75 سوره حجر به آن اشاره کرده است.

به صورتش نگاه کردم از آن چه که بر رخش بود حالش را یافتم آیه این است:

(إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ)

در اين (سرگذشت عبرت‌انگيز)، نشانه‌هايي است براي هوشياران!

سوره حجر (15): آیه 75

ان شاءالله برنامه شما مستدام، عمر شما طولانی و عزت شما هر چه افزون تر باد والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته

مجری:

علیکم السلام جناب اقای محمدی عزیز که از اصفهان همراه ما بودید تشکر می کنیم. فرصت زیاد نداریم سوالی که جناب آقای «علیرضا» از «مشهد مقدس» داشتند نسبت به بحث حکومت در قبل از ظهور حضرت آقا ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود.

آیا هر حکومتی قبل از حکومت حضرت مهدی، حکومت طاغوت است!؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

جناب آقای «علیرضا» شما اگر بحثهای ما را در «خارج فقه» صبح ها در «مدرسه فیضیه» داریم پی گیری کنید سال گذشته دو ماه آخر از امسال هم شروع کردیم عمده بحث مان روی حدیث مشهوری است که می گوید:

«كُلُّ رَايَةٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ»

هر پرچمی قبل از قیام حضرت مهدی بر افراخته شود صاحبش طاغوت است.

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج8، ص295

این را مفصل آوردیم تمام روایاتی که این روایت را مقیّد می کند هم مفصل آوردیم خیلی از روایت ها دارد می گوید هر پرچمی که بر افراشته شود و به نفس خود بخواند؛ یعنی خود را امام و خلیفه معرفی کند. یا کسی که طاغوت است و پرچم طاغوتی بر افراشته است با این همراهی نکنید پرچم شان، پرچم طاغوت است و با ما نیست.

ولی از آن طرف در «وسائل الشیعه» امام صادق (سلام الله علیه) فرمود:

«وَ لَوَدِدْتُ أَنَّ الْخَارِجِيَّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ خَرَجَ وَ عَلَيَّ نَفَقَةُ عِيَالِه‏»

کسی از آل محمد قبل از ظهور حضرت مهدی قیام کند تمام هزینه زن و بچه اش به عهده من است.

تفصيل وسائل الشيعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج15، ص54، بَابُ حُكْمِ الْخُرُوجِ بِالسَّيْفِ قَبْلَ قِيَامِ الْقَائِمِ (علیه السلام)، ح12

باز در «بحار الأنوار» جلد 52، صفحه 266 می گوید هر کدام از شما برای قیام حضرت ولی عصر یک شمشیر یا یک تیر هم آماده کنید کفایت می کند. در رابطه با قیام «یمانی» در «بحار» جلد 52، صفحه 232 در میان پرچم های که قبل از قیام حضرت مهدی می آید یکی از این پرچم ها، پرچم های «سید یمانی» است. «سید یمانی» که از «صنعاء» می آید نه این دجالی که از «بصره» آمده است.

«لأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى صَاحِبِكُم‏»

«یمانی» همه را به حضرت مهدی (ارواحنا فداه) دعوت می کند.

بعد ایشان می گوید وقتی «یمانی» آمد بروید و اگر کسی کوتاهی کند به سپاه «یمانی»‌ نپیوندد اهل آتش است

«لأَنَّهُ يَدْعُو إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى‏ طَرِيقٍ مُسْتَقِيم‏»

«یمانی» همه مردم را به حق و صراط مستقیم دعوت می کند.

بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج52، ص232

روایت زیاد است در «غیبت نعمانی» است می گوید اگر دیدید آتش جنگ از طرف مشرق آغاز شد

«فَتَوَقَّعُوا فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ إِنْ شَاءَ اللَّه‏»

الغيبة ( للنعماني)؛ ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم، محقق- مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: نشر صدوق، ص252

احساس کنید فرج حضرت مهدی نزدیک است. باز هدایت گرتر از پرچم «یمانی» نیست وقتی پرچم «یمانی» آمد خودتان به او بپیوندید. باز در «بحار» دارد:

«يَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ»

عده ای از مشرق زمین بر می خیزند و مقدمات ظهور حضرت مهدی را فراهم می کنند. بعد مرحم علامه می گوید:

«هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ رَوَتْهُ الثِّقَاتُ وَ الْأَثْبَاتُ»

بحار الأنوار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج51، ص87

اهل سنت هم این را نقل کردند. عقد الدرر في أخبار المنتظر، نوشته سلمی شافعي ج1، ص 192؛ که ان شاءالله، ان شاءالله عزیزان «سپاهی» ابر مردهای هستند که امروز پوزه «آمریکا» و «اسرائیل» را به خاک مالیده اند و همینها امروز زمینه ساز قیام حضرت مهدی (ارواحنا فداه) می شوند.

این روایت را «تاریخ ابن خلدون» جلد 1، صفحه 400 دارد «سبل الهدیٰ و الرشاد صالحی شامی» جلد 10 صفحه 171 دارد، «کنز العمال» جلد 14 صفحه 263 دارد، «البدایة والنهایة ابن کثیر» جلد 19، صفحه 20 دارد، «سنن ابن ماجه» 1 جلدی، صفحه 441 این روایت را دارد.

مردانی از مشرق زمین قبل از ظهور حضرت قیام می کنند زمینه ساز قیام حضرت مهدی خواهند شد. همه اینها نشان می دهد بر این که آقایان چیزهایی می گویند و همین حرف هایی که ایشان نقل کرد و ... همه باید بساط شان را جمع کنند.

آن عزیزمان که از «اصفهان» زنگ زده بود بعضی شبکه های که «جمهوری اسلامی» را اسلامی نمی دانند خوشحال هم می شوند ضربه هایی که بر عزیزان و طرفداران نظام وارد می شود. اینها به قدری وقیح هستند حتی در حرم امام هشتم و حرم حضرت «شاهچراغ» اگر عزیزانی به خاک و خون می غلتند اگر اظهار شادمانی هم نکنند حاضر نیستند احضار تسلیت کنند.

چون می دانند تسلیت گفتنشان یک نوع تقویت «جمهوری اسلامی» است تقویت «جمهوری اسلامی»‌ برای اینها درد بی درمان است.

«وَ إِلَى اللَّهِ الْمُشْتَكَى إِنَّما أَشْكُوا بَثِّي وَ حُزْنِي إِلَى اللَّه‏‏»

همین باید ملاک باشد برای آن دسته از شیعیانی که فریب این طور شبکه ها را می خورند. پای این شبکه ها می نشینند و می خواهند معارف اهل بیت را از این شبکه ها یاد بگیرند. اینها باید در نگاه شان تجدید نظر کنند.

مجری:

ان شاءالله که این نوع ملاک را هم داشته باشیم بتوانیم از آن بهره بگیریم. حضرت استاد از محضرتان تشکر می کنم بسیار استفاده کردیم، همچنین تشکر می کنم از محضر شما بینندگان عزیز و ارجمند تا دیدار آینده خدا نگهدار!

 


اخلاق علوی سیره مهدوی>

حکومت جهانی علم کتاب اسم اعظم الهی حضرت سلیمان اسماء الهی آرامش انتقام شاهچراغ وهابیت آشوبگر مردم داعش جنایت اغتشاش مقام و ثروت معصومین ع توحید