عصر ایمان

قسمت هشتاد و دوم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: عصر ایمان

 «ادامه نقد سخنان آقای اقا میری در مورد ارث»

تاريخ: 07/ 08/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای علی سیرتی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛ عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده های عزیز و سروران گرامی از این که بیننده برنامه عصر ایمان شدید از شبکه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسیار متشکر و سپاسگزارم. میلاد با سعادت حضرت عبدالعظیم حسنی را خدمت همه تان تبریک عرض می کنم خوش به سعادت آن دسته از عزیزانی که همین الان در شهر ری هستند و در جوار این بزرگوار در حال طواف و زیارت هستند. خیلی متشکرم که این برنامه را انتخاب کردید ما امشب با موضوع بسیار زیبا خدمت شما هستیم حدودا هفته های گذشته هم این موضوع را در نظر گرفتیم و خدمت شما بینندگان عزیز بودیم. امشب هم خدمت شما هستیم ان شاء الله که بتوانیم صدای گرم شما بینندگان عزیز را بشنویم، سوالات که در این برنامه مطرح می شود یا احیانا اگر سوالاتی برای شما بیننده های عزیز ایجاد می شود می توانید با ما در تماس باشید و بپردازیم به پاسخ سوالاتی که مطرح می شود.

خدمت حجت الاسلام و المسلمین استاد گرانقدر جناب آقای دکتر حبیب عباسی هستیم استاد عزیز خدمت شما سلام عرض می کنم خیلی خوش آمدید

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله بنده هم خدمت بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) عرض سلام، ادب و احترام دارم و همین طور عرض تبریک به مناسبت میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی و همین طور عرض تسلیت به مناسبت شهادت جانسوز زائرین مظلوم و بی پناه حضرت شاهچراغ در شیراز و امیدوارم خدای متعال به حق این شب ها و به حق آقا عبدالعظیم حسنی (علیه السلام) که خودشان مدافع سید الشهداء (علیه السلام) و از اولاد معصومین ایشان بودند ان شاء الله این ها امشب سر سفره امام رضا (علیه السلام) و سر سفره سید الشهداء و سر سفره آقا عبدالعظیم حسنی میهمان بگرداند. ان شاء الله انتقام از قاتلین، مسببین و پشتیبانان شهادت ایشان را فراهم بفرماید.

مجری:

ان شاء الله، حقیر هم خدمت همه شما تسلیت عرض می کنم شهادت این دسته از عزیزانی که در شهر شیراز در زیارت حضرت شاهچراغ مشغول زیارت بودند هفته های گذشته خدمت شما بیننده های عزیز بودیم با موضوع شبهاتی که آقای سید حسن آقامیری در فضای مجازی یا به فرض مثال همان منبرهای که ایشان داشتند، ایجاد کردند کلیپ های را پخش کردیم و استاد عباسی پاسخ این کلیپ ها و سوالات را می دادند.

شبهاتی که آقای سید حسن آقامیری نمی دانم سعی بر این دارد خیلی از عزیزانی که پای منبر هستند تازه ورود پیدا کردند مذهب تشیع و دین اسلام را بشناسند گمراه شان کند. البته استاد عزیز در صحبت هایشان فرمودند بعضی از حرف های آقای سید حسن آقامیری جالب و منطقی است ولی بعضی از شبهاتی که ایجاد می کنند احتیاج به است که پاسخ داده بشود و روشن بشود برای آن عزیزانی که فکر می کنند هر چیزی که آقای آقامیری می گویند درست است. استاد عزیز خدمت شما هستم و بحث جدیدی که ان شاء الله امشب در خدمت تان باشیم

استاد عباسی:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ السَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

 بحث مان در باب صحبت های بود که ایشان در رابطه با ارث و دیه زنان و مسائل مربوط به حقوق زنان مطرح کردند. عرض کردیم مهم ترین اشکال در سخنان ایشان این مسئله است که استمرار احکام اسلام را ایشان قبول ندارند و معتقد هستند آن چه در رابطه با این احکام وجود دارد این ها مربوط به زمان پیامبر بوده زمان و دوره آن گذشته و دیگر الان آن کارایی که باید داشته باشد ندارد و باید الان تغییر پیدا بکند. مثال هایی زدند و نکاتی را بیان کردند که بخشی از آن را هفته گذشته پاسخ دادیم، این مسئله که ایشان به دنبال این هستند ثابت بکنند دیگر آن آیات و احکام نباید به آن صورت باقی بماند این یکی از انحراف های مهم است. ایشان می گویند مخاطب قرآن، عقلاء هستند و عقلاء در طول دوران اجازه این را دارند که بر اساس عقل خودشان تغییراتی در احکام اجرا بکنند. قرار نبود که این مطالب إلی الأبد به این شکل بماند می گوییم پس چرا در طول 250 سالی که اهل بیت (علیهم السلام) در بین مردم حضور داشتند دوران غیبت نیامده بود چرا تغییر ندادند؟ مگر آن موقع تغییرات اتفاق نیافتد؟ این که ملاک برای این تغییر باید چه باشد، همین که بگوییم مخاطب، عقلاء هستند این عاقل صلاح می داند که ارث خواهر و برادر مساوی کند آن عاقل صلاح می داند ارث خواهر را دو برابر برادر قرار بدهد.

آیا اساساً بدون دیدن آن نظام کلی که برای این مباحث مالی در اسلام وجود دارد که ما معتقد هستیم یک نظام مالی وجود دارد همان طوری که در احکام، یک نظام به هم پیوسته است نمی شود شما بگویید بر اساس نظرم با نماز این گونه باید برخورد بکنم ولی به روزه نمی شود دست زد روزه را تغییر بدهم و حج را چگونه انجام بدهم. این ها یک مجموعه منسجمی از احکام، عقاید و اخلاق از جانب خدای متعال و اهل بیت (علیهم السلام) آمده اگر کسی مسلمان می شود باید به این مجموعه ملتزم بشود اگر می خواهد آن نفع و آن نتیجه را ببیند آن نتیجه برایش حاصل بشود مثال این که می گویم برای رسیدن به آن نتیجه جمع این ها لازم است.

مثل این که انسان به یک پزشکی مراجعه می کند این پزشک برای یک بیماری خیلی سخت و مزمن مثل یک بیماری قلبی حاد داروهای را تجویز می کند مثلاً‌ این داروه یک بار صبح و یک بار شب هر کدام نصف قرص استفاده شود که شما با یک وسیله ای باید این قرص ها را نصف کنی قرص ها یک خطی در وسط دارد بعضی از قرص ها این خط را هم ندارد. قرص ریز است پزشک گفته نصف صبح، نصف شب بعضی را گفته روزی یک دانه، بعضی را گفته 8 ساعتی 2 تا مجموع این، برای بردن شخص به سمت سلامت از جانب  پزشک حاذق و متخصصی که به او اعتماد داریم طراحی شده.

اگر شما بگویی حساب کنم در طول روز چند تا قرص قرار است بخورم؟ حوصله این حرف ها را ندارم همه این قرص ها را کنار همدیگر می ریزم بعد هم نصف می کنم نصفش را صبح با یک لیوان آب می خورم نصف دیگرش را هم شب می خورم این نه تنها ممکن است نتیجه مطلوب ندهد و شما را خوب نکند بلکه ممکن است نتیجه عکس بدهد. کسانی که با بعضی از قرص ها خودکشی می کنند مگر این قرص برای خودکشی درست شده بود؟ این قرص برای درمان درست شده منتها این باید روزی 1 دانه بخورد یک مرتبه این شخص 30 تا (برای یک ماه) را با هم می خورد نمی توانی به بدن دستور بدهی خودت خرد خرد خرج کن من 30 تا را می خورم شما فکر کن داخل ظرف قرص است. به شما گفتند این کار را نکن شما انجام دادی شما نمی خوردی فکر می کردی که داخل آن مانده این که، این پزشک یک طرحی برای مداوای این شخص دارد برای هر بخشی، قرص و شربت و داروی مربوط به آن با دُز و مقدار مصرف مشخص با وعده های مشخص قرار داده که هر کدام از این ها دست کاری بشود شما به آن نتیجه مطلوب نمی رسید.

احکام اسلام هم همین طور است در مجموع کل احکام این گونه است در مسائل مالی هم باز دو مرتبه ما معتقد هستیم یک انسجامی بین این ها وجود دارد. یعنی یک تاجر موفق، تاجری است که ورودی، خروجی، ابتدا، انتها و همه محتوای کارش را خودش ملاحظه بکند و او دارد حساب و کتاب می کند که الان من اگر در جنسم تخفیف قرار می دهم به این شکل قرار بدهم این سود حاصل بشود و اگر شما یک تاجری را موفق می بینید به خاطر این که با یک نظمی، با یک انسجامی در تصمیم گیری های اقتصادی اش دارد عمل می کند.

اگر یک نفر از بیرون بیاید بگوید من به شما پیشنهاد می کنم این کار را نکن، این کار را بکن یک جا را به هم بزن کل سیستم مالی این شخص به هم می خورد همان طوری که اگر یک پزشکی در کار آن پزشک دخالت بکند بگوید این جا را به نظرم وِلش کن این یکی را به جای یک دانه، دو تا بخور یا اصلا نخور سیستم درمانی او را به هم می زند. بعد دیگر ما نمی توانیم سراغ آن پزشک برویم اگر خودمان دست کاری کردیم یا یک پزشک دیگر دست کاری کرد بیماری مداوا نشد نمی توانیم سراغ آن پزشک برویم. من داروهای تو را مصرف کردم و به مشکل برخورد کردم پزشک می گوید چطوری مصرف کردی؟ می گوید همه را درست مصرف کردم ولی این یکی را یک پزشک دیگر سر خیابان به من گفت این، نیاز نیست می گوید شما نسخه من را دست کاری کردی توقع داری من این را گردن بگیرم هیچ وقت قبول نمی کنم شما نسخه من را دست کاری کردی.

حالا الان نسخه اسلام برای ارث، برای دیه و چه و چه کاملاً روشن و مشخص است و با بقیه امورش در تطابق و تنظیم است اگر قرار است یک چیزش را حذف بکنی آن یکی هم با مشکل مواجه می شود شما نمی توانی این را ببری به سمتی که این ها تساوی در ارث، تساوی در دیه باشند بعد از آن طرف می گویی من مرد را مکلف کردم مهریه پرداخت کند من مرد را مکلف کردم نفقه پرداخت بکند و خیلی از تکلیف های که بر عهده مرد قرار داده.

وقتی که در جامعه غرب می ‌آیند این را تغییر می دهند در بین جامعه غرب می بینید همه چیزهای دیگرش هم تغییر می کند شما نمی توانی بگویی یک طرفش را من ملتزم به این باشم همان طوری که در نظام فکری غرب می گویند ارث فلان چیز برابر می بینیم از این طرف می گویند مرد و زن باید پا به پای هم کار بکنند همه مخارج در خانه نصف است یک خانه اجاره می کنند 800 یورو، 400 یورو را مرد باید بدهد و 400 یورو هم زن باید بدهد. زنی که خانه دار باشد نداریم زن باید کار بکند تا 60 سالگی باید کار بکند کار هم نکند دنبالش می فرستند برای چه کار نمی کنی؟ یا باید از نظر پزشکی ثابت بشود شما ناتوان هستی یا باید کار بکنی وقتی کار می کند خرج ها با همدیگر نصف است و این تا زمان ناتوانی می رود مدل یک مدل دیگر است شما نمی توانی این مدل ها را با همدیگر قاطی کنی بعد هم توقع داشته باشی نتیجه، ‌نتیجه ای باشد که گردن اسلام یا گردن نظام غرب بگذاری.

نظام فکری غرب یک سیستم است این یک سیستم است هر کدام ممکن است مدل و کارکرد خودشان را داشته باشد درست یا غلط، آنی که تصور و فکرش این است که آن درست، آن درست است ما تفکرمان این است که نظام اسلام درست است، نظام اسلام درست است. اما نهایتاً اتفاقی که می افتد باید یک جمع و نظامی دیده بشود که اجزایی دارد. شما با اجزایش تکی برخورد می کنی مثلاً یک مرتبه یک نفر می گوید چرا این انگشت این شکلی است چرا کوتاه تر از بقیه انگشت ها است این نقص نیست، می گوید نه اتفاقاً نقص نیست با این ها کنار همدیگر یک کارایی دارد پیدا می کند اگر اجزاء را روی یک عضو زوم بکنی بعد می گویی چرا این، این قدر نازک و ظریف است مثلاً بند انگشت کوچک چرا این قدر نازک است اگر لای در برود چه اتفاقی می افتد؟

می گوید این را نبین اگر لای در بماند چقدر درد می گیرد و خیلی ظریف است الان در نوشتن و نگارش مؤثر است در یک جاهایی کارایی خاص خودش را دارد اجزاء و جوارح بدن کارایی خاص خودشان را دارند در نظام خانواده همین طور است و در نظام مالی همین طور است و ایشان دارد این را با ظاهر دلسوزی به هم می زند. با این عنوان که قرآن را خدا بر بی عقل ها نازل نکرده بر عقلاء نازل کرده گفته من تا این جایش را گفتم شما از این جا به بعدش را بروید. ما می گوییم نه نگفته تا این جایش را گفتم قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) در کنار هم همه مطلب را گفتند و ما الان به جای این که به فکر تغییر این همه مطلب باشیم باید به فکر اجرای درست همه این مطلب باشیم. ما نیاییم سعی کنیم اصل را دست کاری کنیم سعی کنیم آن اجرا را درست بکنیم. مثال می زنم خود ایشان یک نکته ای را گفت این را قبول دارم در رابطه با مهریه می گوید ممکن است بگویید ما داریم به او مهریه می دهیم بعد می گوید کجا مهریه دادیم دعوا می شود و می رود می گیرد کاری ندایم که چقدر آدم برای مهریه زندان هستند. یک حرفی ایشان می زند درست است می گوید اصلاً مهریه اینی که الان هست نبود. مهریه زمان پیامبر یک هدیه ای بود که پرداخت بشود به معنای این که من بدانم قطعاً این خانم را دوست دارم می خواهم با او زندگی بکنم در همین حد بود.

 ایشان مثال می زند آقایی با خانمی می خواستند ازدواج کنند گفت من چیزی ندارم گفت چه کاری بلد هستی؟ گفت بلد هستم آموزش بدهم گفت می خواهی این مهریه ات باشد گفت بله حتی غیر مالی هم می تواند باشد. این نبود قرار بگذارند بیست سی سال همدیگر را گرو بکشند این مهریه را می توانی بدهی یا نمی توانی بدهی اگر ندادی دادگاه می روم اگر فلان شد این کار را می کنم دعوا و فلان بشود. مهریه برای جلب محبت و صداقت بود (صداق می گفتند) من واقعاً می خواهم با ایشان ازدواج بکنم همان موقع که عقد می کردند غالباً مهریه را پرداخت می کردند و اسلام هم گفت مهریه را به خود زن بدهید چیزی که خود ایشان هم در همین برنامه که کلیپ ایشان را پخش می کنیم گفته حرف درستی است.

من می خواهم این خراب شد نظام ما یعنی نظام دینی ما به هم ریخت و اجرایی نمی شود و یک کار دیگر می شود دین ما گفته که این را اجرا نکنید یا نه دین ما آن روز گفته الان هم دارد می گوید. در جامعه چون عمل نکردیم مدل عوض شد. چون نخواستیم به این قانون عمل بکنیم، بله از آن طرف شرعاً نمی توانیم جلوی آدم را بگیریم مهریه زیاد می بندی شرعاً حرام است ولی می توانیم بگوییم الگوی مان این است که حضرت زهرا (سلام الله علیها) با یک مهریه خیلی کمی به عقد امیر المؤمنین در آمدند علت، حکمت و فلسفه مهریه این است. حالا اگر مردم اجرا نمی کنند این بلا را چه کسی دارد سر جامعه می آورد؟ دین دارد سر جامعه می آورد یا نه ما خودمان نمی خواهیم اجرا کنیم. بارها و بارها در مشاوره هایمان با خانواده ها این ها را بیان کردیم ننشینید سر مهریه مدام چانه بزنید خانواده داماد و عروس مبلغ را بالا ببرد و این پایین بیاورد با هم چانه بزنید این در شأن شما نیست. بنا نبوده این مهریه یک مبلغی باشد می گوید اگر من مهریه کم ببندم از کجا معلوم دخترم را ول نکند برود. مهریه زیاد ببندی آن وقت دخترت را بدبخت می کند می گوید من مهریه ام را بخشیدم بعد ول می کند می رود. اگر یک آدم ناتو باشد به یک آدم با اخلاق دخترت را بده اصلاً‌ نیاز نیست که مهریه به این شکل سنگین باشد. مهریه را پشتوانه می گویند همان مهریه وبال گردن می شود به خاطر این که وقتی که قرار نیست با هم زندگی کنند وقتی این مرد با این خانم مشکل دارد یا آدم مشکل داری است می خواهد به هم بزند یک کاری می کند خود این پشیمان می شود مصداق هایش را دیدیم. نهایتاً آخرش این است که دادگاه و شکایت است مدت ها دوندگی و فلان است تقسیط کنند یا فلان کنند که مهریه را پرداخت کنند و نهایتاً آقا به زندان برود.

 بنا بر این نبود این اتفاق افتاد نظام دین این را به گردن مردم گذاشته؟ نه نظام دین گفت مهریه با این شرایط باشد الگوی شما هم زهرای مرضیه (سلام الله علیها) باشد الان مردم به آن دستور عمل نمی کنند نباید آن را عوض بکنیم بگوییم مهریه باطل و اشتباه است. مردم باید تغییر بکنند مردم را باید روشن بکنیم این مسیرتان اشتباه است و این عوارض را دارد لذا مشکل در قانون گذاری دین و شرع نداریم مشکل در اجرا داریم که اجرا نمی شود لذا ایشان به جای این که بیاید در این اجرای درست تلاش بکند مدام دارد تلاش می کند بگوید باید امتدادش تغییر پیدا بکند بیشتر بشود کلیپ را ببینم روی کلیپ نکاتی را عرض کنم.

مجری:

جناب آقای آقامیری عزیز نسخه اسلام را اهل بیت می پیچیند، یعنی مختصص دین می پیچد نه آدم های که دست راست و چپ شان را بلد نیستند خیلی مهم است کلیپی را که دوستان عزیز در اطاق فرمان آماده کردند را باهم ببینیم و بر گردیم.

کلیپ شبهه ای شماره یک آقای حسن اقا میری

 

آیا اسلام گفت ارث زن نصف مرد تا ابد؟ کَیْ همچنین حرفی زد؟ می گوید من تا این جا توانستم جامعه را جلو بیاورم آن همه مطالب اخلاقی آن جا گفتم از آن طرف هم این همه راه ها باز است شما پسرها مگر مسلمان نیستید مگر در مکتب اخلاقی بزرگ نشدید؟ خُب بزرگ ترین مطلب اخلاقی این است آن چه برای خودت می پسندی برای دیگران هم بپسندی. خواهرت است برای چه نصف تو از پدرت ارث ببرد به او بده!

مجری:

استاد به همین راحتی بشود نظام احکام را تغییر داد حرف های که آقای آقا میری زدند.

استاد عباسی:

ایشان می گوید اسلام می گوید من تا این جا آوردم بقیه راه را شما برو بقیه راه اگر عمل کردن به قوانین الهی است اگر عمل کردن به اخلاق است باشد ما قبول داریم الان کسی مخالف این نیست چندین بار در یک جلسه می گوید یک برادر اگر به خواهرش ببخشد به او آفرین می گویند خوب کاری کردی بخشش کردی فضل است بیاد مساوی با خواهرش تقسیم بکند هیچ اشکالی ندارد خیلی هم خوب است. ما هم می گوییم هیچ اشکالی ندارد خیلی خوب است کسی منکر این نیست نگو آن قانون تا این جا آمده بود نصف راه دیگر، شما نصفش را داری از قانون استفاده می کنی؟ نصفش را داری از اخلاق استفاده می کنی قانون را بگذار قانون باشد حالا بگو شما با قانون برخورد نکنید خواهر و برادر چرا با قانون این قدر برخورد می کنید با اخلاق برخورد کنید. بله اگر دو تا برادری با دو سه خواهر به این نتیجه رسیدند همه از ارث سهم بر داریم در واقع دارند این ها دارند از سهم خودشان می بخشند، سهم شان است می گوید این مقدار من نمی گیرم خواهرم بگیرد چه اشکالی دارد بخشش است. اگر یک نفر به حرف اخلاقی شما یا دین گوش نکرد می گوید اخلاق می گویی سرم نمی شود می خواهم ببخشم می روم به فقیر می دهم دوست ندارم اصلاً به خواهرم بدهم دوست ندارم شوهر خواهرم به این پول دست بزند.

می گوید به من بگو دین گفته چطوری باید تقسیم بشود شما آن جا را حق نداری دست بزنی مجبورش نمی توانی بکنی می خواهد ببخشد شما را کسی می تواند مجبور کند از اموالت ببخشی؟ نه آن هم نمی خواهد ببخشد ایشان یک جایی قاطی می کند قانون را با اخلاق قاطی می کند بالاخره دو نفر وقتی با همدیگر تصادف می کنند یا روی هم را می بوسند با هم توافق می کنند من این قدر به شما می دهم ماشینت را برو درست کن خرجش را من می دهم دیگر کاری به قانون نداشته باش. یعنی نخواهد افسر بیاید یا می ایستند افسر بیاید شما داری می گویی هم بایستید افسر بیاد هم به حرف افسر گوش نکنید بگویید نه من این طوری پرداخت می کنم و این کار را می کنم قانون این است بله به قانون دست نزن بگو قانون این است ولی شما بیایید اخلاقی برخورد بکنید بالاتر از قانون این حرف درست و اشکال ندارد ولی شما مدام می گویی قانون را پیامبر تا این جا آورد نصف حق زن ها را گرفت که ارث شان نصف مردها شد.

ما گفتیم این اشتباه است نصف نیست نصف در یکی از مدل های که خواهر و برادری است نصف است اگر دختر و پدر بزرگ نسبت به میت باشد آن یک ششم این نصف اموال، مادر و پدر باشند که آن خانم، آن آقا است دو تا یک ششم دارند می برند مساوی می برند؛ مساوی داریم، بیشتر داریم، کمتر هم داریم اما در همین مدلی که داریم می گوییم اگر قانون است این قانون است قانون خدا، آیه قرآن الی یوم القیامة این آیه، آیه ارث است کسی هم نمی تواند به آن است بزند تغییر ناپذیر هم است شما مدام می خواهی بگویی به آیه 11 سوره نساء هَیْ می گویی به این آیه عمل نکنیم. یا این آیه تغییر کرده این آیه الان باید تغییر بکند چون ما عاقل هستیم این آیه را نمی توانیم تغییر بدهیم ما دیگر نمی توانیم آیه جدید بر کسی نازل کنیم.

 بله می توانیم بگوییم این آیه هست این قانون هم است آن های که می خواهند با همدیگر اخلاقی برخورد کنند خودشان می دانند. برادر کل یا نصف اموالش را می خواهد به خواهرش ببخشد خواهرش در این خانه دارد زندگی می کند این خانه پدری شان است این هم سر زندگی اش است 10 تا خانه دارد دو دونگ این هم سهم این برادر شده این خانه هم یک خانه کلنگی است. خواهرش هم ندارد دارد آن جا زندگی می کند اصلاً‌ کلش را ببخشد اما اگر یک نفر می گوید من اهل گذشت نیستم بخواهم گذشت کنم اصلاً یک جای دیگر گذشت می کنم می خواهم با قانون برخورد کنم. قانون شما چه می گوید؟ نمی شود این جا قانون نگذاریم هرج و مرج ایجاد بکنیم بگوییم نه خواهرت حالا ندارد فلان و بَهمان کن قاضی نمی تواند. آن شورای حل اختلاف است می تواند بنشیند با این ها چانه بزند قاضی وقت این را ندارد بنشیند چانه بزند بروید زندگی خواهرش را بررسی کنید اگر زندگی خواهرش قوی است سهم الارث این را باید بدهد اگر زندگی خواهرش ضعیف است از نظر مالی مشکل دارد سهم الارث این را ندهد این طوری نیست. یک قانون می نویسند این قانون مال آن های است که می خواهند فقط به قانون عمل کنند.

اگر یک نفری می خواهد با بزرگواری برخورد بکند یارو کلی به ماشینش خسارت زده می گوید من می بینیم این پراید داغون تو به ماشین مدل بالای من خورده می دانم تو بخواهی خسارت من را بدهی باید ماشینت را بگذاری و بروی باشد گذشتم خودم می روم درست می کنم این فرق می کند با این که اگر این جا یک آدم سفتی بود می گوید من حقم را می خواهم حقش یک چیز است اما انصاف و اخلاقش یک چیز دیگر است. با اخلاق عمل بکند ما حرفی نداریم ولی ایشان در سخنرانیش مرز قانون و شریعت با مرز اخلاق را قاطی می کند این ها را از همدیگر جدا کن آن جایی که همه آدم ها می گویند دمت گرم ای والله به خواهر یا برادرت بخشیدی آن جا اخلاق است آن جای که پیش قانون، دادگاه، انحصار وراثت، قوه قضاییه، ثبت اسناد و املاک و فلان می روند این قانون است. این قانون باید حساب کتاب خودش را داشته باشد ورای این قانون، ممکن است او کل سهم الارثش را به خواهرش ببخشد، ببخشد ولی این را نگذار پای این که بله آیه قرآن تا این جا را آمده بیشتر زورش نمی رسید پیغمبر بیشتر زورش نرسیده ما بیشتر بگیریم سهم الارث زن را نسبت به مرد بالاتر بیاورم چقدر؟ الان دو برابر بشود کافی است مساوی بشوند کافی است؟ شاید مساوی هم بشوند بگوید خانم ها یک الویتی دارند. اصلاً ‌خانم ها دو برابر و یا یک برابر و نیم بشوند اگر پیامبر نگفته اهل بیتش هم نگفتند چه کسی باید بگوید؟ چه کسی می تواند این را تغییر بدهد؟ شما تغییر می دهی؟ من می آیم روی دست شما (مثل مزایده) شما بگو سهم خانم ها یک برابر و نیم بشود من می گویم دو برابر بشود آن هم قرار است کاندیدای ریاست جمهوری بشود بگوید دو و نیم برابر بشود. کنتور که نمی اندازد وقتی که مبنا نداری یعنی آیه و روایت نداریم بعد از این به بعد فقط ما باید با همدیگر مزایده بگذاریم من یک مبلغی اعلام می کنم آن هم می خواهد کاندیدای ریاست جمهوری بشود یک چیزی اعلام می کند. وقتی حساب و کتاب نباشد این می شود بعد به من بگویند چرا دلیل ندارم به او هم بگویند چرا دلیل ندارد، می گویم عقل من حکم می کند الان خانم ها باید دو برابر آقایان بگیرند آن هم چون می خواهد رأی بگیرد می گوید سه برابر باید بگیرند.

خود این یک هرج و مرجی است قانون را خدا مشخص کرده دقیق، کامل با جزئیات آورده هر جا هم نیاز به توضیح داشته گرهی داشته بالا و پایینی داشته عموم و خصوصی داشته اهل بیت بیان کردند بعدش چه می خواهد بشود و چه اتفاقی قرار است بیافتد که من و شما بخواهیم دست کاری کنیم باز هم کلیپ هست ببینیم.

مجری:

البته یک سوال دارم آقای آقامیری می گویند پیامبر بزرگ اسلام قانون را تا این جا آورده حالا که حضرت پیامبر به امر پروردگار روز عید غدیر دست امیر المؤمنین را بالا می آورد و دین را کامل می کند ایشان یک شبهه دارد ایجاد می کند می گوید پیامبر خدا قانون را تا این جا آورد من بعد شماها ببرید حکم، یعنی ناقص است؟ قانون خدای بزرگ ناقص است و ناقص دست ما رسیده؟

استاد عباسی:

اگر قرار باشد در زمینه زنان، پیامبر گفته باشد تا این جا آورده که یک همچنین چیزی نگفته پیامبر

(الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي)

امروز، دين شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم

سوره مائده (5): آیه 3

دارد و بعد فرمودند:

«اني تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الآخَرِ كِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إلى الأَرْضِ وعترتي أَهْلُ بيتي وانهما لَنْ يَفْتَرِقَا حتى يَرِدَا عَلَىَّ الْحَوْضَ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241 ، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج 3، ص 14

قرآن و عترت را گذاشت هر جا قرآن نیازی به تفسیری هم داشته باشد به تقییدی داشته باشد از طریق اهل بیت فقط می تواند انجام بگیرد اصل و آن قانون اساسی کامل شده توضیحات، تفسیرها و تبیین هایش باید از طریق اهل بیت صورت بگیرد ولی این که بگویی ناقص است من مال حق زن ها را تا این جا توانستم بیاورم بعد دیگرانی هم می آیند می گویند در موضوعات دیگر هم همین اتفاق است. شما می گویی آن موقع دیه این قدر شتر گفته الان باید این قدر بر فلان اساس باشد این کاری که آقایان نو اخباری خیلی انجام می دهند خودشان به یک چیزهایی مراجعه می کنند خودشان هم فتواهایی می دهند خودشان می گویند فقهاء فتوا از روی نظر و رأی خودشان می دهند ولی خودشان ده برابر می گویند.

یک کلیپی قبلاً پخش کردیم یک آقایی می گفت کفاره روزه ماه رمضان شما گفتید این قدر گندم الان که این طوری نباید باشد سحر اگر شخص چلو خورشت می خورد کفاره را هم چلو خورشت بدهد با آن مقدار راه نمی افتد می گوییم خودت داری در تشریع دست می بری تشریع (دین) این را گفته و این را از ما خواسته این که به ما واگذار کرده دقیقاً‌ به چه کسی واگذار کرده یک دانه دلیل ایشان بیاورد به فلانی ها واگذار کرده به منِ آقامیری واگذار کرده یا به من عباسی واگذار کرده گفته پیغمبر گفته من دین را تا این جا آوردم شما ادامه اش را بروید. این شما ادامه اش را بروید اهل بیت (علیهم السلام) با توضیح و تبیین عمل می کنند نمی گویند یک دفعه کلاً ارث و احکام کامل عوض بشود در تفسیر و تبیین قرآن ممکن است یک جاهایی وجود داشته باشد که در توضیح، مسئله واضح می شود. اما این که اجازه دادند ما هر چه دل مان خواست به این دین اضافه کنیم بگوییم چون عقلاء هستیم قطعاً منطقی نیست.

مجری:

دوستان عزیز بیننده کلیپ بعدی را که دوستان عزیز آماده کرده اند با هم ببینیم بر می گردیم پاسخ این کلیپ را از آقای دکتر عباسی خواهیم شنید.

کلیپ شبهه ای شماره دوم - آقای حسن اقا میری

 

آیا اسلام گفته ارث زن نصف مرد تا ابد؟ کَیْ همچنین حرفی زد؟ می گوید من تا این جا توانستم جامعه را جلو بیاورم آن همه مطالب اخلاقی آن جا گفتم از آن طرف هم این همه راه ها باز است شما پسرها مگر مسلمان نیستید مگر در مکتب اخلاقی بزرگ نشدید؟ بزرگ ترین مطلب اخلاقی این است آن چه برای خودت می پسندی برای دیگران هم بپسندی. پیامبر آمده توجه ویژه به زن در جامعه کرده و توانست یک بخشی از حقوقش را از جامعه بگیرد منتها مسالمت آمیز، بدون خونریزی، بدون دعوا، مُثله نمی آید جراحی کند وقتی جامعه ای با دارو درمان می شود با دارو درمانش می کنیم. توانستیم این قدرش را برایش بگیریم از آن طرف آمدیم گفتیم برای چه پول را به پدرش می دهی؟ مگر ملک پدرش را می خری؟ پول را باید به خودش بدهی. باز یک قدم هم این جا جلو آوردیمش گفتیم مهر را به خودش بده برای چه از پدرش می خری باید به خودش بگویی، قرار نبود جامعه در این جا بایستد قرار بود با همدیگر حرکت کنیم زمان پیامبر جامعه را فریز کردیم گفتیم دیگر دست به آن نزن همینی که هست پیامبر همین را گفت. پیامبر می گوید من روی عقل شما حساب کردم امام باقر فرمود مخاطب قرآن چه کسانی هستند؟ عقلاء می گوید ما روی عقل شما حساب کرده بودیم. عزیز من تو جامعه را فریز کردی از این جایی که من بودم بعد می گویی دیگر دست به آن نزن همینی که هست چه کسی گفته همینی که هست؟

مجری شبکه ولی عصر:

پیامبر بزرگوار اسلام انتظارش از عقلاء این بود که اجرای درست احکام را سفارش کرده نه این که تغییرش را، تغییرش را در ادیان های گذشته استاد عزیز دیدیم در مسیحیت و یهودیت تحریف شد در خدمت شما هستیم.

استاد عباسی:

بله این نکته، نکته خیلی مهمی است انتظار پیامبر از عقلاء چه بود؟ اولاً عقلاء چه کسانی هستند این واژه خیلی غلط اندازی است می گوید من روی عقل شماها حساب کردم عقلاء چه کسانی هستند؟ برای ما توضیح بدهند عقلاء حقوقدان های جامعه هستند علمای جامعه هستند استاد دانشگاه ها هستند ما چطوری می توانیم بین عقلاء توافق کنیم؟ مگر می شود توافق کرد؟ یک نفر باید بیاید به ما بگوید الان چه اتفاقی باید بیافتد، چون ایشان تأکید بر این دارد الان تا بیایی بگویی این با این برابر و فلان است داد همه هوا می رود آی به دین پیامبر دست زدید این دست زدن به دین پیامبر است اگر قرار است که عقلاء دین پیامبر را بفهمند عقلاء را شما به ما نگفتی چه کسانی هستند؟ همه یعنی الان هر کسی قرآن را خواند گفته

(يوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيينِ فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَينِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلِأَبَوَيهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِنْ كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِنْ لَمْ يكُنْ لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِنْ كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِنْ بَعْدِ وَصِيةٍ يوصِي بِهَا أَوْ دَينٍ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا)

خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش می ‌کند که سهم (ميراث) پسر، به اندازه سهم دو دختر باشد؛ و اگر فرزندان شما، (دو دختر و) بيش از دو دختر باشند، دو سوم ميراث از آن آنهاست؛ و اگر يکی باشد، نيمی (از ميراث،) از آن اوست. و برای هر يک از پدر و مادر او، يک ششم ميراث است، اگر (ميت) فرزندی داشته باشد؛ و اگر فرزندی نداشته باشد، و (تنها) پدر و مادر از او ارث برند، برای مادر او يک سوم است (و بقيه از آن پدر است)؛ و اگر او برادرانی داشته باشد، مادرش يک ششم می ‌برد (و پنج ششم باقيمانده، برای پدر است). (همه اين ها،) بعد از انجام وصيتی است که او کرده، و بعد از ادای دين است -شما نمی ‌دانيد پدران و مادران و فرزندان تان، کدام يک برای شما سودمندترند!- اين فريضه الهی است؛ و خداوند، دانا و حکيم است.

سوره نساء (4): آیه 11

به مرد دو برابر زن، به آقایان (يوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيينِ) این آیه را چه کار کنیم؟ این آیه را جلوی عقلاء بگذاریم یک اجلاس جهانی درست بکنیم بگوییم بیایید نظر بدهید الان چقدر باشد؟ آن موقع خدا گفته دختر نصف پسر یا پسر دو برابر دختر الان چه کار کنیم؟ بعد این جا هر کس می خواهد یک نظری بدهد آن وقت 1400 سال علمای شیعه تا به امروز این همه علماء متوجه این نکته ای که شما می گویی نشدند؟ این ها مخاطب قرآن نبودند این، عقلایی که مخاطب قرآن هستند نبودند؟ آنی که امام باقر گفتند نبودند و فقط شما متوجه شدی که این جا باید این ها به نصف برسد. تازه شاید هم بیشتر ایشان نگفت دقیقاً چقدر باشد؟ می گوید پیغمبر گفته من حق این زن را تا نصف گرفتم این حق، زمان اهل بیت بعد از پیامبر هیچ جوری دیگر نمی توانستند افزایشش بدهند چون ایشان می گوید تا این جای حق را گرفتم یعنی زمان پیامبر همان نصفی که می دادند همان هم باز ظلم به زن بوده باید بیشتر پرداخت می شد.

امیر المؤمنین زمان خودش نمی توانستند یک خرده این را بالا ببرند، بنا بر نظر ایشان دارم می گویم. امام حسین یک خرده بالا ببرند، امام صادق یک کم این را بالا ببرند. یک کمی از ظلم به زن را کم کنند. چرا نه تنها بالا نبردند بلکه در رابطه با این ظلم، صحبتی هم نکردند لااقل به مردم شان می گفتند مردم پیغمبر تا نصف را توانست از شما بگیرد ما الان نمی توانیم بیشتر از این مجبورتان بکنیم ولی بدانید انصافش این نیست حواس تان باشد. خودشان اگر می خواستند ارث تقسیم بکنند اگر جایی ارث تقسیم شده یک جا آقای آقامیری بیاورد که اهل بیت،‌ ارث تقسیم کردند خلاف این تقسیم کردند آنی که هدیه می دهند یک دفعه امام صادق (علیه السلام) 10 هزار دینار و 100 هزار درهم می دهد این را نمی گویم، تقسیم ارث، پرداخت دیه خلاف حکم خدا عمل کرده باشند. لااقل خودشان می گفتند ما برای بچه هایمان وصیت می کنیم می گوییم همه را مساوی بدهید. پیغمبرش زورش نرسید از مردم زمانش بگیرد ما هم زورمان نمی رسد از شما بگیریم ولی ما انجام می دهیم برای شما الگو بشود چرا این الگو سازی را نکردند و الگو معرفی نکردند (همین مقدار) اگر امام صادق به زراره می گفت زراره حق واقعی زنان منظورم خواهر نسبت به برادر مساوی است مردم به حرف ما گوش نمی دهند ولی تو این کار را انجام بده زراره انجام نمی داد؟

برای ماندن در تاریخ که آیندگان بدانند حق مطلب این است که این ها مساوی با همدیگر ارث می گیرند می نوشتند، می گفتند در روایات می گفتند می گذاشتند این ثبت بشود می شد یا نمی شد؟ چرا هر چه گفتند تأیید حرف پیامبر و قرآن بوده به خاطر این که اگر قرار است آیه قرآن را زمین بزنیم دیگر چیزی باقی نمی ماند. این جا(لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيينِ) مساوی شد در بقیه موردهایش چه باید بشود این را هم آقای آقامیری باید بگوید، بگوید ارث زن مساوی با مرد این در اولین مورد آیه باز می گوید اگر این ها دو تا (فَإِنْ كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَينِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ) این قِسمش چطوری می شود؟ اگر یکی بود (وَإِنْ كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ) اگر یک دختر بود نصف باید بگیرد و پدر باید یک ششم بگیرد این جا را باید چه کار بکنیم؟ این با چه کسی مسابقه دارد این هم باید زیاد بشود یا این ها باید سر جایش بماند؟ اگر گفته (وَلِأَبَوَيهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ) پدر و مادر دارند با همدیگر مساوی می گیرند دو تایشان یک ششم می گیرند این جا این حق است؟ پیغمبر این جا را توانست تا این جا بیاورد بقیه را نتوانست جلوتر ببرد این هم باید جلوتر برود که مادر متوفی دو ششم بگیرد پدرش یک ششم بگیرد یا نه این ها دیگر درست است؟ این ها را هم باید آقای آقامیری بگوید.

آیاتی داریم کلی مطلب دارد بعد کل این ارث در تقسیم باید یک جوری بشود که شش ششم بشود یعنی دقیقاً مطابق با ما تَرَک بشود چون این ها را اگر اشتباهی بالا و پایینش کردی به هم زدی دیگر آن عدد در نمی آید بعد مثلاً یک چیزش اضافه می آید می گویی این اضافه را به فلانی ببخشید این طوری است؟ این قانون است؟ این دیگر قانون نیست یعنی برای حالت های مختلف شما باید همه را در نظر گرفته باشید یک جا را می خواهی بالا ببری فقط دختر با برادرش است. دختر و پسر از پدرشان دارند ارث می برند فقط این جا مشکلت است؟ آن وقت بقیه موارد را می خواهی چه کار بکنی؟ ببینید همین طوری نشستن و صحبت کردن خیلی آسان است وقتی شما مبنا نداشته باشی وقتی شما نخواهی از یک مبنایی استفاده بکنی این ها سوال های ما است اگر آن آقایانی که آن جا نشستند از ایشان درست درمان سوال کنند و بایستند تا جواب بگیرند نه این که ایشان بپیچاند بگوید حالا باشد و فلان یک چیزی بگوید تمام بشود برود نه واقعاً سوال کنند. الان گفته (وَلِأَبَوَيهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا السُّدُسُ) یعنی پدر و مادر هر کدام شان یک ششم سهم می برند. این یک ششم خوب است این جا را دیگر پیغمبر کامل گرفته یا این هم باید تغییر بکند؟ این هم باید کم و زیاد باشد عاقل هستیم می خواهیم عقلایی سراغ قرآن برویم همه جای این آیه را ما باید بنشینیم به هم بزنیم یا نه اول آیه (لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيينِ) آمده فقط آن جا باید دست کاری بشود چون نصف است. این با منطق جور در نمی آید با امر دین جور در نمی آید شما داری یک آیه را و یک نظام مالی را کلاً داری دست کاری می کنی بعد یک جایی را فقط به مردم می گویی عقلاء باید تصمیم بگیرند.

این ها سوالاتی است که ما از ایشان داریم و ایشان دارد این ها را بی مبنا صحبت می کند روایات ذیل همین یک آیه را برود ببیند؛ ببینید چقدر روایات با چقدر توضیح داریم؟ چند هزار صفحه علمای ما در رابطه با این مطلب نوشتند کتاب نوشتند توضیح دادند درس خارج فقه داشتند به همین آسانی نیست در یک جمعی بین جوان ها دهان باز بکنم بگویم خدا گفته نصف، روی عقل ما حساب کرده آن موقع پیامبر نتوانست بگیرد زورش نرسید پیامبر بگیرد بعد ما الان داریم به آن عمل می کنیم داریم فریز می کنیم می گوییم اسلام در زمان پیامبر مانده است، نه اسلام در زمان پیامبر نماند اسلام ادامه پیدا کرد ولی قانون خدا اگر قرار است تغییری در قانون زمان و مکان تأثیر داشته باشد حساب و کتاب دارد شما حساب و کتابش را نه می دانی نه به مخاطبت می گویی اگر یک چیزی قرار است زمان بر آن تأثیر بگذارد این حساب و کتاب دارد قانون دارد قانون را باید بگویی کجاهای دین با زمان و مکان و این که 1400 سال گذشته تغییر پیدا می کند و کجاهایش تغییر پیدا نمی کند.

همه این ها را باید مطرح بکنی منتها متأسفانه ایشان فقط می آید یک مطلبی را بیان می کند و می رود فکر نمی کند اگر من این طرف را حل کردم چند نفر گفتند دم اسلام گرم پیامبر کار خیلی خوبی کرده پیامبر گفته من نصف حقوق زن ها را گرفتم نصف دیگرش را هم شماها بگیرید هیچ کس هم نه آقای آقامیری فقط در آخر الزمان سال 1401 آقای آقامیری است که می تواند حقوق زنان را اعاده بکند. آخِرْ این نیست شما قانون ساده جامع ارث را شما نمی دانی روایات ذیلش را ندیدی آیاتش را ندیدی بعد یک مرتبه می آیی یک جای ماجرا را می گویی این جا باید به نصف می رسید بقیه را هم شما بیاور اشکال ندارد شما مدل عقلائیت را در سخنرانیت یا در پیج ات هر جا که دلت می خواهد یک مدل سخنرانی بکن آن جا بگذار بگو از نظر من ارث اسلامی الان باید این باشد درستش است که این باشد.

ببینیم اصلاً جمع اینی که بیان می کنی به اندازه مال یک نفر می شود چون حساب و کتاب می کنی باید شش، ششم بشود باید کل اموال شخص بشود نه این که یک دفعه یک خانه را شما یک جوری تقسیم بکنی یک چیز اضاف یا کم بیاید این ها را باید چه کار کنی؟ سوال بعدی ما به چه کسانی پرداخت بشود جزء امور عقلایی است که پیامبر روی عقل ما حساب کرده بود؟ یعنی الان در طبقه اول ارثی برادر ارث نمی برد این برای آن زمان بود که حاضر نبودند چه کار کنند یا الان هم همین طور است یعنی به برادر نباید ارث بدهیم؟ یا آنی که عرض کردم گفتم از نظر عقلایی واقعاً فکر می کنیم اگر یک برادری خیلی خدمت کرد خیلی زحمت کشید این شخص را به بیمارستان این برد چه و چه بود الان موقع تقسیم ارث می شود به او بگوییم به سلامت این ارث مال پدر و مادر و فرزندان است. عقل عقلاء هنگ نمی کند این برادر من نزدیک بود اخلاقاً باز دوباره بخواهند پدر و مادر و فرزندان چیزی یا هدیه ای به او بدهند این اخلاقاً است ربطی به قانون ندارد، این قانون ها را هم شما می خواهی تغییر بدهی طبقه ارثی را هم به هم می زنی می گویی ظلم است که خاله ارث نگیرد، عمه ارث نگیرد و برادر ارث نگیرد طبقه ارثی ها را می خواهی به هم بزنی یا نه طبقه ارثی ها آن جا دیگر عقلایی نیست؟ به عقل کاری ندارد یا آن جا هم عقل ما دخالت دارد بگو تا کجا دخالت دارد؟ قصه برای مان خیلی روشن می شود ببینیم تا کجا عقل دخالت دارد؟ می تواند در همه این حوزه ها ورود پیدا بکند تا ته قصه برود؟ یک موقعی گفتند دیه یک دست، دیه یک پا و فلان این است الان معادلش را حساب می کنند سکه را حساب می کنند این ها را هم عقلاء باید تغییر بدهند یا نه؟ بگو این ها چطوری است؟

مجری:

حیلی جالب است.

استاد عباسی:

یکی می گوید الان دیه مشخص کردند بر اساس شتر بوده این تعداد شتر، قیمتش را می سنجند مثلاً‌ 500 میلیون می شود یکی می گوید 500 میلیون مفت است بازدارندگی ندارد یعنی این که آدم ها دیگر نمی ترسند مواظب باشند در رانندگی تصادف نکنند می گویند می زنیم دیه را بیمه پرداخت می کند یکی می گوید نه این خیلی زیاد است با زندگی جامعه اصلاً‌ تطابق ندارد. الان این عقلایی است بر اساس شتر، در زمان پیامبر محاسبه می کنیم دیه را پرداخت می کنیم یا باید الان عقلاء با همدیگر بنشینیم و معیار دیه را عوض کنیم چون آن موقع نمی شود معیارش را عوض کرد مثلاً این آقا قرار بود 30 سال کار کند 30 تا 12 ماه حقوق بگیرد بعد این قدر حقوقش بود این قدر فلان بود الان شما در سال پنجم کارش در فلان شرکت شما این را کشتی حقوق تا آخر 30 سالش با تورمش و فلانش را حساب کنیم بگوییم این دیه اش می شود به زن و بچه اش بدهیم. ملاک چه باشد؟ اگر قرار است که عقلایی یعنی ماها بنشینیم نظر بدهیم برای همه این ها باید یک لجنه و گروهی بگذاریم بگوییم پیغمبر، روی عقل ما حساب کرده بنشینیم این کار را انجام بدهیم تازه این اول دعوا می شود. وقتی حرفی که خدا زده را ما الان حاضر نیستیم عمل کنیم اول دعوا می شود قانون را مجلس تصویب کند دوباره این ها بگویند نه زیاد است آن ها بگویند کم است دوباره برود، بر گردد بعد که اجرا می کنند بعد از چند سال بگویند این قانون، خیلی قانون مهمی نبود. جایی که هیچ پایه ای ندارد این عقلاء چه کسانی هستند مجلس باید بنشیند این کار را بکند حقوقدان ها بنشینند این کار را بکنند وکلاء بنشینند این کار را بکنند.

ببینید در این قصه خیلی ماجرا داریم حرف زدن بدون حساب و کتاب کلمه به کلمه اش می تواند درد سر باشد. کلمه به کلمه اش می تواند با اشکال مواجه بشود به خاطر این که شما به یک مبنایی حرف نمی زنی همه چیزهایی که شما داری می گویی همین مدلی و بدون مبنا است. کلیپ بعد را ببینیم یک نکته ای ایشان خارج از موضوع زنان گفت نکته ای می گوید که هیچ منبع و مدرکی ندارد، خواهش می کنیم التماسش می کنیم بگو مدرک این حرف هایت کجا است؟ از کجای دین و روایات این ها را آوردی؟ ما هم روشن بشویم به خدا ما دشمنی با شما و امثال شما و دیگران نداریم حرفت اشتباه است ما از حرفت سوال و ابهام داریم این عقلایی که به من گفتی چه کسانی هستند کجا باید بنشینند چطوری باید تصمیم بگیرند که همه اجرا کنند؟ همه مسلمان ها می خواهند اجرا کنند همه مسلمان هستیم یک میلیارد و نیم مسلمان هستیم اگر قرار است این آیه حجت نباشد چه حجت است؟ چه کسی باید بنشیند نظر بدهد؟ آن وقت آیا با این یک موضوع همه چیز حل می شود؟ یعنی همه چیز حقوق زنان حل شده؟ همه حرف های پیغمبر را در رابطه با زنان اجرا کردیم همین یک مورد مانده ارث زن ها برابر با مردها بشود و دیگر تمام بشود.

خود ایشان در برنامه اش دیدیم می گوید ما در چیزهای دیگر هم خیلی لنگ می زنیم در بحث همسر، مراعات همسر، مراعات مادر، مراعات پدر در همه این ها داریم لنگ می زنیم احکام و دستورات دین زمین مانده همه اش حل شد فقط ماند ارث و دیه این دو تا را برابر کنیم واقعاً توهین به شعور مخاطب نیست شما بگویی الان مشکل این است اگر این آیه قرآن را کنار نگذاریم اگر تغییرش ندهیم روی عقل ما حساب کرده از عقل مان استفاده نکنیم اگر منظورتان عقل علماء، عقل اهل دین است در طول 1400 سال شیخ طوسی داریم، شیخ مفید داریم، علامه حلی داریم، محقق کرکی داریم، مرحوم طبرسی داریم، شیخ انصاری داریم، مرحوم آخوند خراسانی داریم و این همه آدم داریم. اگر منظورتان از عقلایی که قرآن روی شان حساب کرده این ها است که این ها، این چیزها را تغییر ندادند این ها توضیح دادند همه روایات و دین را دیدند اما این ها تغییر ندادند.

 اگر عاقل دیگری واقعاً می شناسید و می گویید به این مراجعه نشده به این بگوییم خیلی خب معرفی کنید بعد هم باید گواهی قبول و پذیرش از همه مسلمان ها برای او بگیریم. برای مرجعیت و علمای شیعه گواهی قبول از جانب مردم داریم یعنی مردم از جانب خدا موظف شدند به حرف این ها گوش بدهند شما اگر عقلایی غیر از این ها می خواهی بر داری بیاوری که حکم خدا را بیان بکنند شما هم باید یک گواهی قبول داشته باشی بگویی مثلاً 20 تا روایت داریم گفتند «فَرجع إلی آقامیری» ایشان هر چه گفته قبول است. رجوع کنید به کسانی که آقای آقامیری می گوید خودش هم نیست 5 نفر را می گوید این 5 نفر بر شما حجت هستند یک چیزی باید داشته باشد این عقلاء مراجع، علماء و فقهاء در طول تاریخ نیستند هیچ کدام از این ها نیستند یک کسی دیگر است این یک کسی دیگر است را باید شما به عنوان الگو معرفی کنی اگر به مخاطبینت معرفی نمی کنی خیلی داری ظلم می کنی یا باید خودت باشی یا باید معرفی بکنی. یکی از این دو تا دیگر غیر از این نداریم.

آن هم باید دلیل بیاوری بگویی خدا و پیامبر گفته به من مراجعه کنید من آن عاقلی هستم که پیامبر روی من حساب کرد 23 سال زورش رسید نصف سهم زن ها را گرفت نصف دیگرش را هم سپرده منِ آقامیری بگیرم. یک چیزی این طوری باید باشد اگر یک همچنین چیزی واقعاً داری بسم الله یا عقلایی که مورد پذیرش همه باشند چه کسانی بنشینند؟ کانون وکلاء، قوه قضاییه، دادگستری یا قضات باشند چه کسی باشد که تشخیص بدهد و بتواند بگوید این، درست است الان حق زن با این رعایت می شود و آیا اگر ما این مدلی بیاییم در نظر بگیریم اساساً این ها قرار است در مخاصمه باشند حق زن را بگیرید مرد را سر جایش بنشانید یک عده بیایند حق مرد را بگیرند و یک عده بیایند حق زن را بگیرند این وسط چه چیزی له می شود؟ خانواده، خانواده را لِه می کنیم، مدام داریم به زن می گوییم حقت دارد پایمال می شود. حقت دارد پایمال می شود حقت را بگیر حقت را کجا بگیر؟ در دادگاه خانواده برو شکایت کن نفقه و مهریه ات را اجرا بگذار پدرش را در بیاور؛ پدر چه کسی را در بیاور؟ پدرِ پدرِ فرزندانم را همین پدر بچه ها را باید بروی داغونش کنی اعصاب خودت و اعصاب او را در فرغون بریز جلوی در دادگستری، جلوی در دادگاه خانواده بعد بچه ای که از این خانواده بیرون می آید دم در این دادگاه رفت و آمد کرده شما می توانید به سلامت این بچه مطمئن باشی؟ می توانی بگویی این بچه معتاد و چه و چه نمی شود؟ صد تا بزه پیدا نمی کند. قرار دادن زن مقابل مرد حقوق زن ها، پیغمبر تا این جا حقوق زن ها را گرفت بله پیامبر جایگاه زن را ترفیع داد زن را به جایگاه واقعی اش رساند که می شود زهرای مرضیه (سلام الله علیها) الگوی نه زنان عالم الگوی همه مردان عالم حتی امام زمان که فرمودند:

«وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) لِي أُسْوَةٌ حَسَنَة»

در وجود دختر پیغمبر الگو برای منِ امام زمان است.

الغيبة (للطوسي)/ كتاب الغيبة للحجة؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار المعارف الإسلامية، محقق/ مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، 286

یعنی برسد به جایی که زن و مردی در بین نباشد قرار نباشد زن و مرد باشد. قرار باشد دو همسفر با همدیگر در زندگی باشند پس این قوانین چه است اگر شما می گویی این ها عاشق و معشوق و همسفر هستند با هم می خواهند زندگی کنند 30 سال بچه بزرگ کنند. می گوید این قوانین، کف خانواده است کف چیزی است که به عنوان قانون قرار داده شده است قانون مال آن جایی است که دعوا می شود والا وقتی که دعوا و دادگاه در میان نیست مرد به زنش نمی گوید من 37500 تومان نفقه امروز را به شما پرداخت کردم واریز شد این هم پیامکش، پیامکش را هم برود پرینت بگیرد در اسنادش بگذارد که من به این نفقه دادم او بگوید نه 2300 تومان کم داد. این که خانواده نیست آن جایی که دارند در پرتو تعالیم آقا رسول الله، امیر المؤمنین زندگی می کنند، زهرای مرضیه (سلام الله علیها) این می شود که آقا امیر المؤمنین روزهای آخر به حضرت زهرا فرمودند یک چیزی از من بخواه 9 سال با من زندگی کردی در دلت 9 سال یک خواهش نبود، گفت یک کلمه پدرم رسول الله موقعی که دست من را در دست شما گذاشت به من گفت فاطمه جان نکند یک درخواستی بکنی علی نتواند برآورده کند. الگو برای ما این است، اما اگر از این الگو تبعیت نکردیم از الگوی امیر المؤمنین تبعیت نکردیم که همسر را به بهترین وجه صدا بزند به بهترین وجه تکریم بکند رعایت نکردیم اگر کار به دادگاه رسید بله اسلام مشخص کرده این مهریه است این نفقه است این فلان است این ها مال موقعی است که اختلاف است موقعی که اختلاف نیست مرد به زور می آید می گوید من می خواهم مهریه را بدهم و زن به زور می گوید نمی خواهم بخشیدم.

اگر قرار است بر اساس محبت باشد خدیجه کبریٰ (سلام الله علیها) می شود شب عقد همه اموالش را خدمت آقا رسول الله می بخشد حتی خانه ای که در آن زندگی می کرده می گوید حالا اگر پیغمبر می خواهد بیاید پیغمبر نیاید داماد سر خانه من بشود من به خانه پیغمبر می روم چون دیگر این ملک پیغمبر شد. این بر اساس محبت و اخلاق می شود خیلی هم زیبا و شیرین است اگر بر اساس اخلاق و محبت زنگی بکنیم. ولی این متفاوت با آن دادگاه و قاضی است حالا او که می خواهد رأی بدهد به چه باید رأی بدهد؟ اگر قرار شد بگوییم نه بر اساس قانون زندگی بکنیم بله قانونش این است قانون به معنای آن چیزی است که قرار است وقتی که اختلاف می شود یا ما قرار است بر اساس یک چیزی عمل بکنیم بر اساس این عمل بکنیم ولی صدها دستور اخلاقی مافوق و ورای این پیامبر، اهل بیت (علیهم السلام) به ما دادند که اگر بر اساس آن ها زندگی بکنیم اصلاً این حرف ها وسط نمی‌ آید. اگر ما مهریه را بیاییم بر اساس مهریه آقا امیر المؤمنین و حضرت زهرا و آن چیزی که اهل بیت گفتند ببندیم اصلاً نمی شود این طرف بگویند چه کسی داده چه کسی گرفته؟ آن طرف بگوید پدرت را در می آوریم آن طرف بگوید مبلغ را بالا ببریم آن طرف بگوید مگر من از فلانی کمتر هستم که دخترش را با 800 سکه یا 1000 هزار سکه داده من با 200 سکه بدهم؟

این حرف ها که خود این ها سوء تفاهم می آورد شکل زندگی را شکل معامله می کند شکل یک برنامه ای که قرار است خرید و فروش اتفاق می افتد این، زن را دارد پایین می آورد اگر این صداق، آن صداقی باشد که در دین مشخص شده قرار است که این محبتش را ثابت بکند از آن چیزی که الان دارد از آن چیزی که الان می تواند از آن چیزی که در وسع اش است پرداخت می کند محبت همسر آینده اش را جلب می کند اطمینان به او می دهد من راستگو هستم و واقعاً‌ تو را دوست دارم می خواهم با تو زندگی بکنم. از این که خارج می شویم بعد می گوید حالا مهریه را پرداخت نکرد چه کار کنیم؟ می گوییم خیلی خب حالا دادگاه، برویم دادگاه چه کار کنیم؟ دادگاه می گوید اگر می توانی هم را باید پرداخت کنی نمی توانی قسطی کن نمی خواهی پرداخت کنی زندان برو. این ها آن قانونی است برای جایی که دو طرف نمی خواهند به اخلاق عمل بکنند نمی خواهند به محبت عمل بکنند والا این همه دستورات اخلاقی نسبت به همسر، نسبت به خواهر، نسبت به کانون خانواده داده شده. دستورات اخلاقی منشأ عملش قلب و دل و آن تقوای انسان است شما نمی توانی با یک خط کشی با این برخورد بکنی نمی توانی پلیس در خانه یک نفر بفرستی شما وارد خانه شدی به همسرت گفتی همسرم، خانمم یا مثلاً با اخم به او فلانی گفتی؟ برای این نمی توانی مأمور بفرستی ولی برای مهریه و نفقه که یک قانون است می توانی بفرستی.

چیزهای اخلاقی فقط بین ما و همسرمان، برادرمان، خواهرمان، دوست مان و خدا است. من ممکن است اگر با شما به دادگاه بروم بتوانم ثابت کنم که من به شما بابت کاری که شما انجام دادی بدهکاری ندارم. بدهی را دادم رسیدش هم گرفتم ولی این که پیامی که به شما دادم دل شما را شکستم دیگر آن به قاضی مربوط نمی شود شما نمی توانی ثابت کنی این آقا درست است بدهی من را داد ولی یک جوری پیامک فرستاد گفت بیا این هم پولت نخواستیم. این با این کارش به من توهین کرد مثلاً‌ دل من را شکست، دلت شکست برو به خدا بگو قانون ندارد دلم شکسته بله اگر یک جایی توهین باشد توهینی که ناموسی و فلان باشد پیگرد دیگری دارد؛ ولی روابط کریمانه بین افراد، کرامت بین افراد و اخلاق چرتکه قانون ندارد ما قانون را باید داشته باشیم محکم و سفت و سخت هم باید داشته باشیم بعد اخلاق را هم داشته باشیم این اخلاق ماورای قانون است. اگر کسی نمی خواهد بیاید در رتبه 100 زندگی بکند رتبه 20 زندگی بکند سراغ قانون می رود.

مجری:

تماس تلفنی داریم جناب آقای محمد از خراسان سلام عرض می کنم.

بیننده آقای محمد از خراسان:

سلام عرض می کنم درباره ارث و میراث جناب آقای عباسی توضیح دادند، وقتی ارث برابر هست یعنی خواهر و برادر با هم مساوی هستند باعث سوال نمی شود انسان چرا کاری بکند که باعث سوال بشود در یک هشتم و یک ششم حرفی نیست پدر و مادر می برند و جاهای دیگر هم سوالاتی هست که در همین راستا است مثلاً پدر بزرگی دارای ثروت بسیار زیادی هست دو تا فرزند دارد یکی از پسرها فوت می کند تمام ارث پدر بزرگ مشمول حال آن زنده می شود. بعد این پسری هم که فوت کرده آدم خیلی فقیری است مثلاً آن ها در حال فقر هستند این آقا همه ثروت را با خودش برده حتی یک سوم به این خانواده ای که نادار هستند نمی رسد. از یکی از شبکه هاه شنیدم گفتند در دوران جاهلیت ماه های سال عربی 13 ماه بود چرا اسلام 12 ماه کرد؟ این طور سوال ها است. کل مطلب من این است وقتی که برابر باشند مثل کشورهای اروپایی برابر هستند کسی سوال نمی کند چرا زن و مرد برابر هستند؟ این سوال پیش می آید که چرا برابر نیستند؟ خداوند چرا برابر قرار نداده اگر برابر می شد باعث سوال نبود و خیلی از مسائل دیگر مثلاً‌ این را هم برای پیامبر یا امام آخر الزمان می گذاشتند همه برابر باشند از کشورهای اروپایی کسی سوال نمی کند چرا زن و مرد با هم برابر نیستند؟ با برابر نبودن این کار، چرا کاری می کنند که باعث سوال بشود؟ برادر 2 برابر ببرد خواهر 1 قسمت ببرد این طوری شده است با تشکر

مجری:

خیلی متشکر، تماس بعدی آقای علی از مشهد سلام علیکم

بیننده آقای علی از مشهد:

سلام دو سه مورد در فرمایش استاد عباسی عرض کنم می خواستم بدانم اگر یک شرایط خاصی در جامعه پیش آمد اکثریت پسرها نتوانستند ازدواج کنند خواسته یا ناخواسته مهریه و نفقه دخترهای که در این رویه مجرد می مانند تکلیف چند میلیون نفر چه می شود؟ این طوری که از صحبت های حاج آقا دستگیرم شده در مورد میزان مهریه و کم بودن مهریه تقریباً به این نتیجه می رسیم کلاً مهریه حذف بشود حالا این را مستقیما نمی گویند ولی رویه کلاً ‌این است. اگر ما ملاک مهریه را قرآن در نظر بگیریم ... خانم ها و دختر خانم ها بخواهند الگوی شان حضرت زهرا باشد دیگر نباید ازدواج کنند چون مردی مثل حضرت علی را کسی پیدا نمی کند. یک پیشنهادی در مورد برنامه تان داشتم معمولاً‌ این برنامه یک طرفه صحبت می شود اگر یک نفر باشد در راستای صحبت های حاج آقا عباسی صحبت های چالشی و انتقادی داشته باشد بهتر است. این که یک استاد بزرگواری مثل استاد عباسی بنشیند یک طرفه صحبت کند فکر نمی کنم زیاد فایده داشته باشد تشکر می کنم

استاد عباسی:

آقای علی آقا سوال اول تان را متوجه نشدم یک بار دیگر تکرار کنید گفتید اگر پسرها ازدواج نکنند

آقای علی:

یک شرایطی در جامعه پیش آمد اکثر پسرها خواسته یا نا خواسته به هر دلیلی نتوانستند ازدواج بکنند و یک جمعیت بزرگی از دختران مجرد باقی می مانند نفقه و مهریه این ها چه می شود؟ چرا از آن طرف ارث شان نصف می شود؟

مجری:

خیلی متشکرم. استاد البته خدمت آقای آقامیری خیلی فراخوان کردیم که یک مناظره با شما داشته باشند ظاهراً‌ خودشان نخواستند.

استاد عباسی:

بله هم ایشان، هم دیگرانی که فکر می کنند می توانند بحثی داشته باشند استقبال می کنیم چه تلفنی باشد چه حضور در برنامه باشد از حضور بزرگواران استقبال می کنیم مانعی از این جهت نیست. حتی همین سوالاتی که بزرگواران روی خط می آیند خیلی کمک می تواند بکند بحث روشن بشود. اولین بیننده محمد آقا بحث شان این بود که چرا این اتفاق افتاد که حالا بخواهند سوال کنند؟ اگر مساوی باشد از مساوی کسی سوال نمی کند چرا این تفاوت وجود داشته باشد که بعد بخواهد مورد سوال واقع بشود مثلاً در غرب مساوی است کسی سوال نمی کند. الان در غرب نسبت به بقیه افراد بی توجهی شده ایشان یک مثال های آوردند گفتند یک نفری از دنیا می رود پدرش خیلی ثروتمند است ولی می آیند از اموال این به جای این که به فرزندانش فقیرش برسد به پدر بزرگ می دهند. ما می گوییم این قانونی که گذاشته شده یک مصداقش را می بینیم که یک پدر بزرگی خیلی پولدار است ولی در عین حال باز دوباره از فرزندش که از دنیا رفته دارد ارث به او می رسد یک نفری هم خیلی فقیر است قانون برای همه یکسان است نمی شود بگوییم اگر تا این جا پول داشت یا اگر پول نداشت به او برسد اگر پول داشت نرسد. در آن قسمت های هم که تفاوت های وجود دارد در غرب اصلاً این ها دیده نشده فرزندان چطور؟ اگر پدر داشت چطور؟ اگر پدر و برادر نداشت چطور؟ یک مرحله ای این ارث فقط در حد فرزند هست از این جا که می گذرد مصادره دولت می شود یا در اختیار دولت قرار می گیرد. در حالی که اسلام، طبقات ارثی گذاشته می گوید اگر یکی از دنیا رفت نه فرزند و نه پدر و مادر داشت طبقه دوم ارثی می رود. طبقه دوم نبودند طبقه سوم ارثی می رود. خیلی به ندرت پیدا می شود کسی که هیچ کس را نداشته باشد ارثش به حاکم شرع می رسد.

 اسلام می گوید برو دورهایت را بزن اگر قبول داری اگر متوجه شدی که حق این جا است بیا تبعیت کن احکام ارث بخشی از احکام اسلامی است. اگر ما آمدیم اصل دین را پذیرفتیم که این دین، از جانب خدای متعال است آخرین دین و دین جهانی است قرار است تا ابد این دین با این احکام بماند تبعیت می کنیم. تبعیت می کنیم یعنی چه؟ یعنی بگوییم خدایی که با این ویژگی ها ما را آفریده و این دین را آورده آن خدا حتماً صلاحی در این می دید که سهمی از ارث به پدر و مادر برسد البته این مقداری که ایشان گفتند نه مثلاً می گوید یک سوم اموال می رود نه پدر و مادر یک ششم می برد اگر مادر هم زنده نباشد پدر بیشتر نمی برد. یک سوم کل اموال برای پدر و مادر می شود منتها یک ششم پدر و مادر می برند. البته از باب اخلاق که باشد می توانند ببخشند اگر نمی خواهند ببخشند همان قصه قانون و اخلاق است ولی مجموع این احکام را باید با هم ببینیم آن جایی که اسلام نصف از کل اموال را دارد فرزند می برد و یک ششم فقط پدر می برد آن جایی که مساوی می برند مثل پدر و مادر که دارد مساوی می برد این یک نظام مجموع است اگر بخواهیم آن طرف اشکال بگیریم می گوییم شما گفتی فرزندان مساوی می برند اما سهمی به پدر و مادر ندادی.

شما گفتی این ها سهم دارند ولی نگفتی اگر این ها نبودند شخص هنوز ازدواج نکرد پدر و مادرش هم از دنیا رفتند چه اتفاقی می افتد؟ دولت می گیرد مصادره می کند آن جا دیگر کسی نمی گوید چرا دولت می گیرد و مصادره می کند؟ قانون است قانون چه کسی است؟ قانون فرانسه، قانون آلمان، قانون اروپا، می گویند این قانون است اگر به آن ها بگوییم این قانون را از کجا آوردی؟ می گویند افرادی نشستند تصویب کردند این قانون باشد.

 ما می گوییم این قانون را خدا تصویب کرده گفته این قانون باید باشد اهل بیت (علیهم السلام) این قانون را توضیح دادند و تصویب کردند این قانون باید باشد. این قانون اسلام است همان طور که قانون غرب در کنار دیگر قانون ها است همه هم این قانون را می پذیرند می گوید ارث در غرب این طور، این طوری است. چرا می گویند سوال پیش می آید؟ می گوییم این سوال به این خاطر است که آن مبنا درست نشده مبنا چه است؟ مبنا این است که این دین، الهی است خدا ما را آفریده تنظیمات ما را هم خدا مشخص کرده که چطوری، چه از نظر اخلاقی، چه از نظر فکری، چه از نظر اعتقادی، چه از نظر احکامی چه کار کنیم به سعادت می رسیم؟ یکی از کارهای که باید انجام بدهیم این است شاید برای این که به پدر و مادر این شخص، مالی برسد (مثال دارم می زنم) شاید واقعاً وجهی نباشد الا این که ببینند این بچه ها اطاعت می کنند یا نه؟ تویی که 10- 20 سال فرزند این آقا بودی از اموال پدرت حق داری این بچه، مال پدر و مادرش بود 20 سال هم آن ها زحمتش را کشیده بودند آن ها بزرگش کرده بودند اگر رسید به یک جایی که کاسب، تاجر و کارمند شد درآمد پیدا چه کسی رشدش داده بود آن پدر و مادر الان از دنیا رفته شما چرا باید ارث بگیری؟ می گوید مال پدرمان است آن هم می گوید مال فرزندم است.

خدا برای او هم سهمی قرار داده و وظیفه تو را اطاعت قرار داده این می شود آن تطبیقی که درست با همدیگر تطبیق پیدا می کند یعنی یک قانون است ما قانون اسلام را باید زیر مجموعه این ببینیم خدایی که ما را آفرید بنای بر این گذاشت که ما را رشد و تعالی بدهد و این احکام، تعالی دهنده است احکام را باید اطاعت و تبعیت بکنیم چطور در غرب نمی گوییم پس پدر و مادرش چه؟ پس طبقه بعدی ارثی برادر و خواهر چه؟ چرا به فلان جا که می رسد کل اموال شخص بلوکه می شود و به نفع دولت مصادره می شود و در صندوق ملی می رود چرا آن جا نمی گوییم؟ آن جا می گوییم قانون است آن دولتی که می آید از این فرزند حمایت می کند ارث را به او می دهد حالا این فرزند نیست کل این ارث را برای خودش بر می دارد قانون است می گوییم این جا هم قانون است. قانونی که خدا گذاشته آن را چند نفر آدم دور هم نشستند گذاشتند بعد مدام خودشان به خودشان اشکال گرفتند این عوضش کرد آن بالا و پایینش کرد تغییراتی که در طول صدها سال اخیر در قوانین غرب اتفاق افتاده است. بارها و بارها مدام قوانین تغییر کرده این قانون الهی است تغییر هم نکرده تغییر بردار هم نیست.

 اما علی آقا گفتند این که اکثر پسرها نمی توانند ازدواج کنند که ان شاء الله ازدواج می کنند و ان شاء الله شرایط ازدواج فراهم می شود ان شاء الله پدر و مادرها یک مقداری آسان می گیرند شرایط فراهم بشود. اما ایشان بردند روی یک موضوعی من توضیح دادم و گفتم چون خانم ها مهریه و نفقه می گیرند در ارث نصف می گیرند. این نظام مالی است ایشان گفتند خیلی از پسرها نمی توانند ازدواج بکنند بنابراین خیلی از دخترها نمی توانند ازدواج کنند این دخترهای که ازدواج نکردند مهریه و نفقه ندارند چون ازدواج نکردند پس یک پول کمی گیرشان می آید چرا باز هم باید ارث را نصف بگیرند؟ می گوییم این قانون کلی است، هر قانونی در آن استثناء های وجود دارد شما نمی توانی قانون کلی را به خاطر وجود استثنائات به هم بزنید. یک روزی مهریه افرادی که ازدواج می کردند مثلاً 100 درهم بود یک مبلغ ناچیزی بوده امروز 1200 سکه شده خوب است که ما بگوییم آن روز به خاطر این که 100 سکه آن موقع بود ارث شان نصف بود حالا که بعضی ها مهریه 1200 سکه یا 1500 سکه می گیرند پس سهم الارث شان باید یک چهارم باشد کمش کنیم دارند این طرف مهریه زیاد می گیرند.

نه ببینید این شرایط کلی و عمومیت را ما در یک جامعه 80 میلیونی داریم زندگی می کنیم مثلاً‌ 15 میلیون خانم ازدواج کردند یک میلیون هم ازدواج نکردند ما نمی توانیم به خاطر یک میلیون بگوییم قانون را کلاً به هم بزنیم، قانونی که دین گذاشته قانون کامل است برای همه است یک جاهایی استثناء دارد بله یک جایی به این خاطر که ازدواج نکرده بود مهریه و نفقه نگرفته بود و ارث هم دارد نصف می گیرد مبلغ کمتری می گیرد. می گوییم به همان نسبتی که این مهریه و نفقه نگرفته به همان نسبت هم خرجش کمتر است اگر او ازدواج کرده بود این ها را داشت خرج زندگی اش هم بیشتر بود (مثال می خواهم بگویم) این قانون خدا است حکم است ولی اگر وارد این ها بشویم یک کارشناس علوم اجتماعی، یک کارشناس علوم اقتصادی بیاوریم این ها را می توانند ریز بکنند همه مواردش را توضیح بدهند.

دوباره همین قانون می شود آنی که نفقه و مهریه نگرفته به خاطر این که ازدواج نکرده تا ابد مجرد نمی ماند بالاخره یک روزی ازدواج می کند بعد از این ها هم بهرمند می شود از مهریه 500 سکه ای و 1000 سکه ای ممکن است بهرمند بشود و الان هم که آن ها را ندارد کجا دارد زندگی می کند؟ خانه پدر و مادر دارد زندگی می کند خرجش را دارند دیگران می دهند مثلاً‌ اصل خرج غالباً این طوری است.

شما بگویید در تهران بعضی خانم ها هستند کلاً دارند تنها زندگی می کنند خرج شان را خودشان می دهند اجاره خانه را خودشان می دهند این ها استثناء است به همان نسبت هم می بینیم این خانم دارد تمام وقت سر کار می رود به خاطر این که دیگر مسئولیت نگهداری از پدر و مادر ندارد مسئولیت نگهداری فرزند ندارد قانون را روی هم می ریزم ته ته قصه می بینیم باز همین است استثنائات معدود، اصل قانون را به هم نمی زد. در هر قانونی شما در عالم بروید یک استثناء های است که به شما خواهد گفت این قانون در مورد این استثناء اشتباه است. ولی نمی شود قانون را به هم بزنیم یک قانونی آوردند ممکن است در یک جایی این قانون نتواند عمل بکند. مثل این می ماند بگویند در چهار راه در هر صورت شما باید چراغ قرمز را بایستی بعد می گویی مریضم در ماشین دارد از بین می رود واقعاً عقلایی نیست پشت این چراغ قرمز 55 ثانیه بایستم 55 ثانیه جان این را نجات می دهد. قانون می گوید تو اورژانس و آمبولانس نیستی تو اجازه گذر نداری تو می خواهی جان مریضت را نجات بدهی درست است که این قانون برای این نیست ولی اگر بگویند چراغ قرمز، چراغ قرمز است الا کسی که مریض دارد الا کسی که خیلی عجله دارد الان یک قراداد میلیاردی از دستش می رود الا کسی که فلان است می گوییم این که قانون نشد.

بله اگر استثناء خیلی بزرگی باشد این استثناء را مشخص می کند از اول می گوید الا ماشین آمبولانس، الا ماشین آتش نشانی اولویت تردد در هر جایی دارند همه باید بایستند این ها باید رد بشوند این یک استثناء بزرگی است ولی استثناء های دیگر واقعاً زیاد نیست یعنی واقعاً این قدری نیست که اصل قانون را بخواهد زیر سوال ببرد.

مجری:

بیننده های عزیز ما 2 تا کلیپ از آقای آقامیری دیدیم و از دید آقای آقامیری (البته خودم را دارم عرض می کنم) من اگر پای منبر یا برنامه آقای آقامیری بنشینم متوجه می شوم دینی که آقای آقامیری دارد تشریح می کند کامل نیست کلیپ بعدی را هم ببینیم

کلیپ شبهه ای شماره سوم - آقای حسن اقا میری

پیامبر آخرین کلمه ای که داشت از دنیا می رفت به حضرت علی داشت وصیت می کرد چه بود؟ بروید بخوانید آخرین کلمه ای که از دهان پیامبر بیرون آمد فرمود نساء، نساء، نساء سفارش داست می کرد زن ها، زن ها، زن ها

مجری شبکه ولی عصر:

پیامبر بزرگ اسلام نسبت به زنان سفارش کرده فرفرمودند نساء نساء...

استاد عباسی:

این که پیامبر روایات فراوانی در رابطه با زنان دارد بله توصیه به زنان و فلان دارد ولی از ایشان خواهش می کنم یک هفته هم به ایشان وقت می دهم ایشان این روایت را برای ما بیاورد به عنوان وصیت پیامبر ما هر چه گشتیم این روایت را پیدا نکردیم، جایی ندیدیم در منبع معتبری ندیدیم از منبع معتبر 200 سال پیش به قبل یک منبع معتبر بیاورند که این روایت در آن باشد. وصیت پیامبر به امیر المؤمنین فرموده باشند نساء، نساء، نساء من پیدا نکردم ایشان اگر می داند سندش را برای ما بیاورد دوستداران ایشان، طرفداران ایشان و هواداران ایشان هر که هستند تا هفته آینده به ما پیام بدهد یا زنگ بزند واقعاً ما دوست داریم بدانیم سند این روایت کجا است؟ من وقت گذاشتم پیدا نکردم چون به ذهنم آشنا نیامد گفتم شاید واقعاً ایشان یک مطالعاتی دارد من ندیدم نمی خواهیم کسی را محکوم کنیم.

ولی واقعاً همچنین روایتی نیست این روایت را پیدا نکردیم می خواهیم در رابطه با زنان بگوییم این همه روایت پیامبر دارد چرا این قدر بدون سند و مدرک می گوییم من می خواهم یک چیزی را ثابت کنم بگویم پیامبر در رابطه با زنان این توصیه و آن توصیه را کردند این جا، این روایت را گفتند ولی این مدلی رفتن سراغ این که یک مطلبی که نمی دانم کجا شنیده بود از چه کسی شنیده بود کجا دیده بود؟ اگر واقعاً روایت است بسم الله ما می پذیریم بعد اعلام می کنیم سندش را می آوریم نشان هم می دهیم که این روایت است. ولی نکنید این کار را این طوری نیست پا منبر نشسته شما داری از قول پیامبر نقل می کنی هنگام وفات آخرین کلمات شان 3 بار نساء، نساء، نساء گفتند این را برای ما بیاورید خوشحال می شویم.

مجری:

استاد ان شاء الله برای هفته آینده بگذاریم و این کلیپ را مجدداً ببینیم. بیننده های عزیز به لحظات پایانی رسیدیم خیلی متشکرم که تا الان برنامه را نگاه کردید. لحظاتی پایان برنامه هست خدا را قسم می دهیم به حق محمد و آل محمد دعای ما را بپذیر

«اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ» الهی آمین تا جلسه آینده شما بینندگان عزیز را به خدای بزرگ و مهربان می سپارم یا علی مدد خدا نگهدار


عصر ایمان>

پاسخ به شبهات آقامیری دین قانون مهریه جامعه حضرت زهرا س تخصص در دین ارث حقوق زن عقل مجموع احکام نفقه