عصر ایمان

قسمت هشتاد و سوم برنامه عصر ایمان با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

عنوان برنامه: عصر ایمان

 «نقد سخنان آقای حسن اقا میری در مورد دیه زن و مرد»

تاريخ: 14/ 08/ 1401

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای علی سیرتی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم؛ عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت شما بیننده عزیز و سروران گرامی از این که بیننده برنامه خودتا شدید به نام عصر ایمان از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسیار متشکر و سپاس گزارم. در شام شهادت حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) هستیم خدمت شما بیننده های عزیز عرض تسلیت دارم امیدوار هستم که عزاداری تان قبول باشد و در چنین شبی ما را از دعای خودتان بی بهره نکرده باشید، به لطف خدای بزرگ و مهربان شنبه ای آغاز شد و شب یکشنبه ای به صورت زنده خدمت شما هستیم تا لحظاتی را در حضود استاد گرانقدر و عزیز خودمان جناب حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر عباسی مزین فرمودند و دعوت ما را پذیرفتند و در استدیوی ما حضور پیدا کردند و از این که محبت کردند و تشریف آوردند در این برنامه بسیار تشکر می کنیم، و به موضوع برنامه امشب می پردازیم. استاد عزیز من سلام می کنم خدمت شما خیلی خوش آمدید و خدمت شما عرض تسلیت دارم.

استاد عباسی:

سلام علیکم ورحمة الله، بنده هم خدمت بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) عرض سلام و ادب و احترام  دارم و همین طور عرض تسلیت به مناسبت رحلت شهادت گونه حضرت معصومه (سلام الله علیها) و امیدوارم که خداوند متعال ما را از زائرین واقعی حضرت معصومه عارفاً بحقها قرار بدهد، و ان شاء الله حاجات همه مؤمنینی که در این ایام و در این روز متوسل به وجود با عظمت حضرت معصومه (سلام الله علیها) شدند را براورده به خیر بفرماید و ان شاء الله ما را در دنیا و آخرت از موالیان و محبین و دوست داران ایشان و اهل بیت (علیهم السلام) قرار بدهد.

مجری:

ان شاء الله، خدمت بینندگان عزیز عرض بکنم که برنامه عصر ایمان سعی و تلاشش این است که بپردازد به شبهاتی که اخباریون و نو اخباریون ایجاد می کنند و به خصوص از هفته گذشته که ما آغاز کردیم بحثی درمورد شبهات آقای سید حسن آقامیری ایجاد شده بود در فضای مجازی، و استاد عزیز در نظر گرفتند و کلیپ های که خدمت شما بیننده های عزیز ما هر هفته پخش می کردیم خدمت شما خواهیم بود، امشب هم به همین صورت کلیپ ها را ما پخش می کنیم از آقای سید حسن آقا میری و شبهاتی که ایشان در فضای مجازی ایجاد کردند. خدمت شما بیننده عزیز عرض بکنم تلفن شبکه به روی همه شما عزیزان و خوبان باز هست و اگر احیانا تمایل داشته باشید صدای گرم شما خوبان را بشنویم می توانید محبت بفرمایید از همین الان با ما در ارتباط باشید نسبت به موضوعی که امشب صحبت خواهد شد، صدای گرم تان را بشنویم و سوالات شما و پاسخ سوالات تان را از استاد عزیز جناب آقای دکتر عباسی ان شاء الله بشنوید. تا لحاظتی را در خدمت شما خواهیم بود با این موضوعی که امشب در نظر گرفتیم، استاد عزیز مثل هفته های گذشته باز بحث آقای سید حسن آقامیری و شبهاتی که ایشان ایجاد می کند، در خدمت تان هستیم.

استاد عباسی:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ السَاعَةٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا.

بحثی را هفته های گذشته آغاز کردیم در رابطه با نکاتی که جناب آقای آقامیری در صحبت هایشان مطرح می کنند، و علت مسئله هم این بود که ایشان با صحبت ها و بحث هایی که دارند در سخنرانی های شان یک نکات انحرافی را مطرح می کنند این نسبت به اعتقادات دارد مشکل ایجاد می کند. یک سری از بحث های ایشان ممکن است که صرفا سیاسی باشد که ما کاری به آن نداریم، تخصص ما نیست اگر کسی قرار است جواب بدهد دیگرانی باید باشند که جواب بدهند، بعضی از بحث های ایشان ممکن است که صرفا یک بحث های اجتماعی باشد، مثلا ربطی به دین نداشته باشد، ما وروردی به آن ها نداریم، اما آن مطالبی که برمی گردد به اظهار نظرهای ایشان در رابطه با دین و حکم صادر کردن در رابطه با مباحث دینی و مطالب دینی این ها چیز هایی نیست که بشود به آسانی از کنارش گذشت، لذا از این حیث ما نسبت به ایشان نقد می کنیم و نکاتی را در پاسخ به برخی از سخنان ایشان جهت روشنگری که اگر قرار است ایشان به نام دین و از موضع دین صحبت بکند یا باید این سخنانش را اصلاح بکند یا بر ریل صحیحی سخنرانی هایش را انجام بدهد یا این که کنار بگذارد و بگوید که من در رابطه با دین صحبت نمی کنم می خواهم در موضوعات دیگری صحبت بکنم.

 سخنرانی خوب و خوب سخن گفتن با هم متفاوت است، یعنی یک موقع ایشان خوب صحبت می کند ولی معلوم نیست که صحبت های خوبی هم داشته باشد، خوب صحبت کردن، می تواند در موضوعاتی باشد که ربطی به اعتقاد و دین مردم نداشته باشد، و ایشان با مخاطب خودش می خواهد صحبت های عادی کند و درد دل کند، مباحث اجتماعی را به اشتراک بگذارد، مثلا گلایه، حرف و حدیث، ولی وقتی که پای دین به میان می آید این جا ملاحظات جدی خودش را دارد که ممکن است یک نفر برای همیشه یک ذهنیتی نسبت به یکی از معارف دینی پیدا بکند که آن یک آسیب جدی را ممکن است که ایجاد بکند، لذا ما از این حیث ورود به بحث ایشان می کنیم.

 یکی از بحث هایی که ایشان مطرح کرده بود و مربوط هم بود به اخیرا یعنی در ماه محرم سخرانی های ماه محرم شان بود که ما بررسی هایی داشتیم وارد مسئله ای شده بود به عنوان حقوق زنان که سعی می کند با یک نوع بیانی حقوق زنان را در اسلام درست بکند به اصطلاح خودش و بگوید که در اصل اسلام بوده است و الان باید تغییرات ایجاد بشود که اشکال ایجاد نشود اما این تغییر را آقایان علما یا حوزه یا دین اجازه نمی دهند که این تغییر اتفاق بیفتد، و الا درستش این است که مثلا اگر آن ایام ارث شان کم بوده است، با این که پیامبر گفتند و وضعیت بهتر شده است اما این را اجازه بدهیم که باز هم تغییر بکند و ارث یک مقداری جدی تر مطرح بشود و بیاید یک سان بشود و مورد های دیگری هم به همین شکل یعنی بیاید، مثلا در موضوع دیه زن و مرد بیایند دیه یک سانی پیدا بکنند و در یک جهت حرکت بکنند و کنار هم دیگر قرار داده بشود، لذا ما این را شروع کردیم نقد کردن و بحث کردن، بحث هایی را در رابطه با ارث داشتیم و آیات ارث را هم بررسی کردیم، بعضی از نکات و روایات را هم گفتیم و الان یکی دیگر از موضوعاتی که در بحث دیه هست و ایشان پرداخته است را صحبت های ایشان را می بینیم و بعد نقدی را نسبت به صحبت های ایشان خواهیم داشت.

مجری:

یکی از صحبت های که آقای آقامیری اگر در هفته گذشته دقت کرده باشید این است که دین پیامبر بزرگوار اسلام برای گذشته است، مضمون حرف شان این بوده است و الان باید تغییراتی انجام بشود که خیلی خیلی هم عجیب بوده است و استاد عزیز در هفته گذشته بسیار ظریف نسبت به این موضوع پاسخ دادند، خواهشی که از شما بیننده عزیز دارم این است که این کلیپ را که دوستان عزیزم جناب آقای کیا کارگردان محترم برنامه نشان می دهد با هم ببینیم و بر می گردیم ببینیم که چه اتفاقی نسبت به موضوع این کلیپ از صحبت های جنجالی آقامیری می افتد؟ با هم ببینیم و برگردیم.

کلیپ شبهه ای اول از اقای حسن اقا میری

اگر پیامبر امروز بود راجع به حقوق زن چه می گفت؟ راجع به ارثش چه می گفت؟ راجع به دیه اش چه می گفت؟ از نظر قانونی الان در تصادفات دیه زن و مرد چگونه است؟ مساوی است. می دانم شما نشستید فکر کردید با هم دیگر فهمیدید که باید مساوی باشد، بعد پیامبر نمی دانست؟ مگر به زن دیه می دادند؟ اصلا به زن دیه نمی دادند، ما یک نصفه توانستیم بگیریم، یک بخشی از حقش را از جامعه گرفتیم حالا باید روی آن جامعه کار بکنید بتوانید کامل حقش را بگیرید، کار نشده است، مسیر ما نرفتید مقصر من هستم؟ این مثل این است که از بابات یک باغی به تو ارث رسیده است یک قیچی برداری و بگویی که درخت ها دیگر نباید رشد کنند، به هیچ وجه، هر برگی که اضافه بشود را بزنید، قیچی بکنید و برگ های درخت ها را بکنید که رشد نکند، می گوید عزیزم من به تو باغ دادم بگذار که رشد کند، چرا جلوی رشد درخت را می گیری؟ بعد می دانی که چه اتفاقی افتاد؟ وقتی به زن توجهی که باید می شد نشد، چه اتفاقی می افتد شما یک بخش عظیم جامعه تان زن ها هستند، معلم بچه ها هستند، بعد شما در ذهن این ها در دل این که کینه و شبهه کاشتی، و این ها این کینه و شبهه را به بچه هایشان منتقل می کنند، همه اش هم به پای حساب دین و خدا و پیامبر می خورد.

مجری شبکه ولایت:

بینندگان عزیز این کلیپی که با هم دیدیم، صحبت های که ایشان کردند، مدام ایراد گرفتن از دین مقدس اسلام بود، خیلی جالب است این که هیچ استدلال قرآنی ایشان نسبت به این قضیه نمی توانند داشته باشند، بگوید که قرآن این چنین چیزی را فرموده است، کلام اهل بیت و کلام پیامبر بزرگ اسلام، ایشان خیلی نسبت به فن بیان خیلی محکم صحبت می کنند، به قول استاد عزیز فن بیان هیچ ملاک نیست، محتوای آن بیان خیلی مهم است که ایشان نسبت به این قضیه صحبت داشتند، استاد عزیز نسبت به این کلیپ صحبت بفرمایید.

استاد عباسی:

ببینید نکاتی را ایشان در این کلیپ گفتند. اولا این که شما آمدید و اجازه رشد نمی دهید، اجازه تغییر نمی دهید، آیا واقعا اجازه تغییر داده نمی شود، و علمای فعلی اجازه تغییر نمی دهند یا این که واقعا جزئی دین اسلام این تغییر نبوده است، یعنی این تغییر کلی احکام، شما اجازه داشته باشید که هر موقع و هر جوری که دلت خواست در احکام دست ببرید آیا واقعا در جزئی از دین هست؟ یعنی پیامبر گفته است که بیایید این گونه رفتار بکنید، بعد مثالی که ایشان می زند می گوید مثلا یک باغی را پدر شما به شما داده است بعد اجازه نمی دهی و می گویی که باید این برگ درخت ها رشد نکند، این اشتباه است، اصلا این مقایسه، مقایسه ای اشتباه است به خاطر این که قرار بر این نبوده است کلیت احکام تغییر بکند، اگر این باشد یعنی این دین دارد دائما تغییر جدی در آن اتفاق می افتد و دیگر این دین نمی تواند همان دین سابق باشد و نمی تواند الی یوم القیامه پاسخگو باشد، در حالی که ما می گوییم دین بر اساس نیاز های واقعی غیر قابل تغییر انسان است، یعنی بعضی ها می گویند چون شرایط تغییر کرده است ببینید که تکنولوژی آمده است، می گوییم که خود انسان ذاتش تغییر کرده است؟ اصل نیازهای انسان مشخص است، مثلا نیاز عاطفی دارد، بله نیاز عاطفی او یک وقتی کلماتی و صحبت کردن با مادر و خواهر برادر و همسر بود، الان ممکن است که مثلا پیام گذاشتن در بعضی از گروه های فضای مجازی باشد. اصل عاطفه یک سان هست، عاطفه موجود است، یعنی در مسائل روحی موجود است، در مسائل نیاز های جسمی و غیره و این ها همان است، جزئیاتی تغییر کرده است، مناسباتی تغییر کرده است که بر اساس این مناسبات بعضی از اتفاق ها می افتد ولی اصل مطلب یکی هست و اسلام برای کلیت است.

 وقتی که اسلام می گوید که روابط عاطفی شما باید در یک چهارچوب مشخصی باشد، و این چهار چوب مشخص حفظ کننده برای شما هست، یعنی خدا نیامده است که ببندد و بگوید که شما خارج چهار چوب خانواده، خارج چهار چوب همسر ارتباط عاطفی - احساسی برقرار نکن، چرا که من می خواهم به تو سخت بگیرم و اذیتت بکنم، نه. برای این هست که خدای متعال ذات انسان را می شناسد و می داند وقتی که از این چهار چوب خارج شد چه مشکلاتی به وجود می آید، آن عدم آرامش به وجود می آید، آن بهم ریختگی به وجود می آید، آن نزاع ها به وجود می آید. لذا می آید این قوانین و قواعد را می گذارد، و این قواعد و قوانین برای همیشه تاریخ هست، از دوران پیامبر تا امروز و باید فقط بر مصادیق تطبیق داده می شود، به عنوان مثال ارتباط با نامحرم و صحبت با نامحرم قبلا چه بوده است، مثلا فضای حقیقی بوده است و گفتگو بوده است که رو در رو اتفاق می افتاده است، حالا مثلا فضای مجازی به این اضافه می شود، و این هم همان حکم را پیدا می کند لذا این مدلی که ایشان می گوید نمی گذارند این تغییر اتفاق در حالی که باید این طور باشد واقعا این مسئله درست نیست و باز در آن نکته ای که ایشان اصرار دارد آن مسئله ای که در اسلام راجع به زنان هست؛ مثل ارث و مثل دیه این ها را بیاید بگوید که پیامبر یک بخشی را که می توانسته است حق خانم ها را گرفته است این حقوق را گرفته است، و بقیه اش مانده است و ما باید ببینیم که الان اگر پیامبر بود چه می گفت. ما می گوییم که الان اگر پیامبر بود همان حرف را می زد و مانند همان حرف را می زد، کما این که بعد از ایشان دویست و اندی سال اهل بیت (علیهم السلام) آمدند و همان حرف را زدند و همان مبنا را پیگیری کردند ممکن است جزئیات خیلی ضعیفی متفاوت شده باشد، ولی مبنا یکی هست، و حتی وقتی که ما می بینیم تا دویست و اندی سال بعد از پیامبر همان حرف و همان مبنا دارد گفته می شود یعنی قرار نیست با تغییرات جامعه کلیت مبانی تغییر پیدا کند، مبانی ثابت است در جزئیات یک تغییر ممکن است اتفاق بیفتد. وقتی این را بیان می کنیم و این مسئله مطرح می شود دیگر این که بگوییم که الان اگر پیامبر بود یک چیزی می گفت که خیلی تغییر می کرد این اعداد و ارقام کلا بهم می ریخت، کلا این موارد مربوط به جزئیات اعداد و ارقام همه قرار بود که تغییر پیدا بکند، نه واقعا این قابل پذیرش برای ما نیست کما این که ما معتقد هستیم بر اساس مبنای شیعه و نظر شیعه که الان درست است که در دوران غیبت حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) هستیم اما ما امام حی و حاظر داریم، که این امام اگر قرار باشد که تغییر جدی در چیزی اتفاق بیفتد زمینه آن را فراهم می کند، و الا بر اساس قاعده لطف اگر قرار باشد همه امت اسلام و همه شیعه به یک انحراف جدی بروند، یعنی قرار باشد که الان دیه کامل و برابر شده باشد، ولی هیچ کس این کار را نمی کند، این اجحاف در حق مؤمنین هست که هیچ گونه ای به ما نرسد، ما ندانیم که باید چه کار بکنیم درحالی که معتقدیم که حضرت حتما به نحوی این ورود را خواهند داشت؛ لذا نگرانی از این نداریم که دین تمام شد، دین را به مردم نگفتیم و مثلا این نصف را کامل نکردیم و دین بهم ریخت، نه، قطعا این مجرا محفوظ هست که به ما برسد آن حقیقت دین اگر قرار است که تغییری در جایی اتفاق بیفتد این تغییر مهم باشد.

 اما نکته ای که می رویم سراغ خود بحث دیه زن و مرد که ایشان گفتند که الان قانون گذاشتند که دیه مرد و زن برابر باشد با هم دیگر در قانون بیمه و بیمه نامه، و آن وقت شما می فهمید که دیه باید برابر باشد العیاذ بالله اسلام یا پیامبر یا اهل بیت متوجه این نمی شدند؛ پس قطعا اگر الان پیامبر یا اهل بیت بودند (مقصود کلام ایشان) باید این را می گفتند. می گوییم که ما علم غیب نداریم، اگر شما علم غیب دارید علم غیبتان را به ما منتقل کنید بگویید که مثلا جایی خوابی دیدید، جایی به شما الهام شده است و از غیب به شما گفتند که الان دیگر نظر معصومین (علیهم السلام) دیه زن نصف دیه مرد نیست، باید یک چیز دیگر باشد، این را به ما هم اطلاع بدهید که ما هم متوجه بشویم، اما آن چیزی که به ما رسیده است همان هست که در دین موجود هست. ما در قرآن آیه قطعی، واضح و شفافی مبنی بر این که دیه زن باید نصف دیه مرد باشد نداریم، در رابطه با ارث داشتیم، آیه را عرض کردیم، آن هم گفتیم که ارث مورد های متفاوتی دارد، آن مورد های متفاوت یک موردش خواهر و برادر هستند که برادر دو برابر خواهر ارث می گیرد، ولی مورد های دیگری هم داشتیم که این ها برابر بودند مثل جایی که این مذکر و مؤنث مادر و پدر میت هستند هر کدام یک ششم می گیرند و جایی را داشتیم که آن مؤنث چند برابر مذکر می گیرد آن هم جایی که میت یک دختر دارد و یک پدر دارد، پدر یک ششم می گیرد و دختر نصف را می گیرد یعنی سه ششم را می گیرد، تقریبا بیش سه برابر پدر که مذکر است دارد می گیرد. اما در این جا ما آیه قرآن نداریم، آیه قرآنی که داریم ممکن است که اشاره داشته باشد و بتوانیم از آن برداشت بکنیم ما یک آیه در قرآن داریم با عنوان:

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى بِالْأُنْثَى فَمَنْ عُفِي لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ)

اي افرادي که ايمان آورده‌ايد! حکم قصاص در مورد کشتگان، بر شما نوشته شده است: آزاد در برابر آزاد، و برده در برابر برده، و زن در برابر زن، پس اگر کسي از سوي برادر (ديني) خود، چيزي به او بخشيده شود، (و حکم قصاص او، تبديل به خونبها گردد،) بايد از راه پسنديده پيروي کند. (و صاحب خون، حال پرداخت کننده ديه را در نظر بگيرد.) و او [= قاتل‌] نيز، به نيکي ديه را (به ولي مقتول) بپردازد؛ (و در آن، مسامحه نکند.) اين، تخفيف و رحمتي است از ناحيه پروردگار شما! و کسي که بعد از آن، تجاوز کند، عذاب دردناکي خواهد داشت.

سوره بقره (2): آیه 178

 (الْأُنْثَى بِالْأُنْثَى)؛ زن در برابر زن. اگر قرار شد که شما یک قصاصی اتفاقی بیفتد زن در مقابل زن، یعنی یک زن کشته شده است، یک زنی در مقابل آن کشته بشود، که از این که آیه 178 سوره بقره است یک استنباطی ممکن است بشود انجام داد که چون گفته است که زن در مقابل زن قصاص می شود، یعنی این تفاوت دارد، پس از کجا می گوییم که این دیه متفاوت هست؟ این جا ما باید برویم سراغ روایاتی که از اهل بیت (علیهم السلام) به ما رسیده است، این روایات هم در منابع شیعه از اهل بیت (علیهم السلام) آمده است هم در منابع اهل سنت از پیامبر وجود دارد، یعنی هم شیعه این روایت را دارد و هم اهل سنت.

 حالا اگر من بخواهم به روایت مراجعه کنم، روایتی که در کتاب "تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة" جلد 29 صفحه 205، از امام صادق (علیه السلام) آمده حضرت فرمودند: «دِيَةُ الْمَرْأَةِ نِصْفُ دِيَةِ الرَّجُلِ»

«من أبواب القصاص في النفس»

‏ ابواب دیات نفس

«مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) فِي حَدِيثٍ قَالَ»

حضرت فرمودند:

«دِيَةُ الْمَرْأَةِ نِصْفُ دِيَةِ الرَّجُلِ.»

دیه زن نصف دیه مرد هست.

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج29، ص205، بَابُ أَنَّ دِيَةَ الْمَرْأَةِ نِصْفُ دِيَةِ الرَّجُل‏، ح1

این روایتی هست که از امام صادق (علیه السلام) عرض کردیم در وسائل الشیعه جلد 29، صفحه 205، از امام صادق (علیه السلام) آمده است، و روایات دیگری نظیر این فراوان در منابع شیعه و اهل سنت آمده است که این مطلب را بیان می کند، دیه زن نصف دیه مرد هست. بنابراین آن چه که در قرآن به صراحت نیامده است، با اشاره و کنایه آمده بود، در روایات که می شود سنت از اهل بیت (علیهم السلام) این روایات به این شکل آمده است. یک روایت دیگری هست که سوال شده است از امام معصوم، روایت مضمره هست دقیقا از امام معصوم ذکر نشده است، تهذیب الاحکام جلد 10، صفحه 184، این جا می گوید:

«عَنْهُ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ وَ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ جِرَاحَةِ النِّسَاءِ»

از جراحت زنان سوال شد

 از سماعه هست که:

«فَقَالَ الرِّجَالُ وَ النِّسَاءُ فِي الدِّيَةِ سَوَاءٌ حَتَّى تَبْلُغَ الثُّلُثَ فَإِذَا جَازَتِ الثُّلُثَ فَإِنَّهَا مِثْلُ نِصْفِ دِيَةِ الرَّجُلِ.»

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر:  دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج10، ص184

حالا این هم نکته جالبی هست که زن و مرد در دیه با هم دیگر تا ثلث برابر هستند، یعنی تا یک سوم، چون دیه همیشه آن دیه کامل نیست که برای کشته شدن یک نفر مثلا در تصادف یا قتل غیر عمد محاسبه می شود. گاهی اوقات دیه برای امور جزئیه هست، مثلا می گویند که این دست شکستگی هست و خدای ناکرده کوری چشم هست، خدای ناکرده از دست دادن شنوایی هست، و اتفاقات دیگر که این ها مقدار های متفاوتی در دیه دارند، حالا اگر این دیه به اندازه یک سوم دیه یک انسان کامل و بالغ شد تا یک سوم زن و مرد با هم دیگر مساوی هستند، از یک سوم که بالا تر رفت «فَإِذَا جَازَتِ الثُّلُثَ فَإِنَّهَا مِثْلُ نِصْفِ دِيَةِ الرَّجُلِ»؛ به اندازه نصف دیه مرد می شود.

 این سوال را می کنند یا این اشکال را مطرح می کنند ایشان که چرا این باید نصف باشد؟ و این مطابق حقوق زنان نیست، ایشان آمدند یک نکته ای مطرح کردند گفتند که شما وقتی که این حق زن را به او نمی دهید، اتفاقی که می افتد چیست؟ این به بچه هایش می گوید و این دشمنی ایجاد می کند و این ها دشمن اسلام می شوند. ببینید ما اگر احکام اسلامی را درست بیان بکنیم توضیحات درست بدهیم هیچ کس هم دشمن اسلام نخواهد شد، و اگر خدای ناکرده بخواهیم جلوی دشمنی افراد با اسلام را بگیریم با زدن از دین با سر و ته مسئله را زدن یا اشتباه بیان کردن باز آن خودش دشمنی بیشتری ایجاد می کند، چون بعدا می رود متوجه ماجرا می شود شما الکی به او گفتید که به قول معروف شما باید دیه ات کامل باشد دیه زن باید کامل باشد ولی این علمای اسلامی نمی گذارند، بعدا می رود می بیند که این گونه نبوده است، بعد آن جا یک دشمنی های دیگری پیدا خواهد کرد، یک مشکلات دیگری پیدا خواهد کرد، اولا قبل از این که وارد به بحث بشویم می گوییم که، شما به ما توضیح بدهید که این دیه به چه کسی می رسد؟ این ها می گویند دیه زن چرا نصف دیه مرد است؟ می گوییم که آقا این کسی که الان فوت شده است، اگر زنده باشد فرق می کند‌، ولی اگر دیه فوت را در نظر بگریم که بیشترین حد دیه است، دیه یک انسان کامل است، وقتی این دیه به او تعلق می گیرد، دیه را به چه کسی می دهند؟ این شخص که خودش از دنیا رفته است، وقتی که خانم از دنیا می رود دیه را به ورثه می دهند، که ورثه شوهر و فرزندان می شود. اگر این دیه زیاد باشد به مرد می رسد، مساوی باشد به مرد می رسد، و بعد به فرزندان، وقتی که دیه کم هست، دارد به یک مردی کم تر می رسد، یک بخشی از این سهم شوهر هست، دارد به مردی کم تر می رسد، و از آن طرف مرد وقتی که دارد بیشتر می گیرد دیه اش به چه کسی می رسد؟ به بچه ها و خانمش می رسد، یعنی باز دوباره سهم خانمش بیشتر می شود، یعنی این ها برعکس دارند کار می کنند، می گویند که چرا دیه زن نصف دیه مرد است؟ می گوییم که به چه کسی پرداخت می شود؟ اگر به ورثه پرداخت می شود مرد وقتی که زیاد می گیرد به همسرش رسیده است و به فرزندانش، یعنی ما داریم سهم زن را بیشتر می کنیم، اگر کم می دادیم که به زن کم می رسید، از آن طرف وقتی داریم دیه زن را کم در نظر می گیریم، به مرد دارد این دیه کم می رسد این برای جایی که وفات هست.

اما جایی که خود شخص می خواهد دیه را بگیرد و برای خودش اتفاقی افتاده است بله آن جا مقدار کم می شود، اما این که این کم شدن از چه چیزی هست؟ اگر اسلام یک نظام صرفا اقتصادی بود، یعنی فقط قوانین اقتصادی نوشته بود، و می خواست بر اساس این قوانین پرداخت ها و دریافت های داشته باشد. بعد جای نگرانی پیش می آمد می گفتیم که چرا مثلا مرد ها را بیشتر دارید می دهید بیشتر تحویل گرفتید؟ چون داریم اسلام را به چشم یک مسئول مالی نگاه می کنیم، داریم به چشم یک شخصیتی که امور مالی به عهده او هست نگاه می کنیم می گوییم که تو داری کم این می گذاری و به این بیشتر داری پرداخت می کنی، اگر قرار بود که اسلام صرفا یک مکتب مالی باشد، یک جریان مالی باشد، اما اسلام که این طور نیست، انسان ها از دید اسلام سه بعد جدی و سه بعد اصلی دارند، سه بعد مهم دارند، بعد اول شان بعد انسانی و الهی هست، یعنی چه بعد انسانی و الهی؟ یعنی این که آن چه که مخاطب خداوند متعال قرار گرفته است برای هدایت اولا انسان هست، بدون جنسیت، بدون این که در نظر بگریم مرد است یا زن

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا)؛ (إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات‏) و...

دائم با مؤمنین صحبت کرده است که انسان هستند فارغ از این که مرد باشند یا زن باشند، اگر تشریعی هم می خواسته است که داشته باشد، نماز را می خواسته است که تشریع بکند

(وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ)

و نماز را بپا داريد

سوره بقره (2): آیه 43

(إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيدِيكُمْ)

هنگامي که به نماز مي‌ايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد!

سوره مائده (5): آیه 6

بلند شدید که نماز بخوانید وضو بگیرید

(كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ)

روزه بر شما نوشته شده، همان‌گونه که بر کساني که قبل از شما بودند نوشته شد

سوره بقره (2) آیه:183

روزه بر شما واجب شد همان طور که بر امت های گذشته بود، در این ها مرد و زن اصلا مطرح نیست، خدا با انسان کار دارد، این انسان قرار است که به درجات بالا برسد، بعد این انسان وقتی که نسبت به آن جایگاهش صحبت می شود، نسبت به آن شرایطش ما می بینیم در قرآن مورد خطاب قرار می گیرد برای رسیدن به حیات ابدی، برای رسیدن به زندگی عالی و جاودانه که در آیه 97 سوره مبارکه نحل می فرماید:

(مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً وَلَنَجْزِينَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يعْمَلُونَ)

هر کس کار شايسته‌اي انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالي که مؤمن است، او را به حياتي پاک زنده مي‌داريم؛ و پاداش آنها را به بهترين اعمالي که انجام مي‌دادند، خواهيم داد.

سوره نحل (16): آیه 97

(مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى) هر کسی که عمل صالح انجام بدهد. (مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى)؛ ترجمه خیلی روان بخواهیم بکنیم، یعنی فرقی نمی کند مرد باشد یا زن باشد، (مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى)؛ یعنی هر چه که باشد مرد باشد یا زن باشد، (وَهُوَ مُؤْمِنٌ) فقط مؤمن باشد، یعنی اعتقاد به خدا و دین داشته باشد، وقتی که این عمل صالح انجام می دهد، این را ما می رسانیم، (فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً) ما او را به حیات طیبه زنده می کنیم، یعنی ما آن را می رسانیم به آن جایگاه انسانی واقعی که دارد، هدایت و آن جاویدانگی می رساند. (وَلَنَجْزِينَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يعْمَلُونَ)   و ما این ها را جزا و پاداش به بهترین نحو ممکن می دهیم. این جا دیگر برای خدا فرقی نمی کند، مرد بود که آن کار را انجام داد یا زن بود که این کار را انجام داد، ببینید اگر کسی در راه خدا متعال به آن درجات عالیه برسد و تلاش خودش را بکند، حضرت معصومه (سلام الله علیها) می شود، زن باشی اما مرد های بزرگ عالم بالا ترین علمای اسلام افتخار کنند که زیر پای شما دفن می شوند، مجلس درس شان زیر پای شما بر گزار می شود، کسی مثلا آیت الله العظمی مرعشی نجفی افتخار بکند که پنجاه سال هر روز اولین زائر حضرت معصومه بوده باشند، تابستان و زمستان، یک زمانی که درب حرم بسته می شد، مثلا قرار بود که چهار نیم شب یک ساعت، نیم ساعت به اذان درب باز بشود قبل از آن سجاده ایشان در تابستان و زمستان پشت در افتاده دارد نماز می خواند و عبادت می کند منتظر است اولین نفر باشد که وارد حرم بشود، این یعنی این که تو به مقام معنوی رسیده باشد فرقی نمی کند مرد یا زن، نمی گوید که برای من مرد کسر شأن است که من بخواهم بروم به زیارت مرقد یا قبر یک زن، من بخواهم برای او نماز بخوانم، من بخواهم افتخار بکنم که پایین پای او دفن می شوم، سنگ قبر حضرت معصومه (سلام الله علیها) را ببینید، چه قدر بلند است و چه قدر ارتفاع دارد، بعد سنگ قبر علما را ببنید چه قدر کوتاه تر هست و پایین تر هست، این ها همه معنی دارد، یعنی برای خدا فرقی نمی کند، خدا می گوید تو آن چیزی که قرار است بشوی باش مرد یا زن باشی (فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً)؛ من تو را بالا می برم آن قدر بالا می برم که هزاران مجلس درس و بحث با افتخار دور قبر تو تشکیل بشود، من کاری می کنم که افراد وقتی به زیارت تو می آید در زیارت نامه تو همه انبیا و اولیا الهی را سلام بدهند.

«السَّلَامُ عَلَى آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى عِيسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه‏»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج97، ص302

سلام به این ها را کجا داریم می دهیم؟ روبروی ضریح حضرت معصومه، داخل حرم حضرت معصومه، یعنی ما حضرت معصومه (سلام الله علیها) را وارث انبیا می دانیم، که در این جا هستند و قرار است که دست همه شیعیان را بگیرند‌ و آن وقت به جایگاهی می رسد که امام معصوم، آقا موسی بن جعفر بار ها گفتیم که آقا موسی بن جعفر 37-38 فرزندان مختلف داشتند، به جز امام رضا (علیه السلام) که امام بودند، به جایگاه حضرت معصومه نرسیدند، حتی از نظر مقامات حضرت معصومه بسیار بالاتر از حضرت شاهچراغ هست، چهار امام معصوم فرمودند، کسی به زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) برود

«مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّة»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج48، ص317

حالا عارفا بحقها باشد، حتی امامی که زمانی که صحبت کردند و زمانی روایت فرمودند که هنوز حضرت معصومه به دنیا نیامده بودند، و شاید حتی هنوز پدر ایشان هم به دنیا نیامده بودند، امام صادق (علیه السلام) این یعنی چه؟ یعنی این که اسلام برایش در بعد الهی تفاوتی نمی کند که شخص مرد باشد یا زن باشد، زن باشد ولی تلاش کرده باشد به مقامات الهیه می رسد:(فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً وَلَنَجْزِينَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يعْمَلُونَ)؛ یعنی آن ها یک کار خیر انجام بدهند، این کار خیر این ها را ما گسترش می دهیم، نام او را در همه عالم منتشر می کنیم، دیشب و امروز شما قم را ببینید چه خبر بود، چه قدر به زیارت حضرت معصومه آمدند، جوانی آمده است اهل عراق، آن جا نشسته است و دارد کفش واکس می زند، جلوی درب حرم دارد صلواتی کفش واکس می زند در شب شهادت، از او سوال می کنم می گویم که اهل کجا هستی؟ می گوید که اهل سماوه عراق هستم، هزاران کیلومتر از آن جا آمده است که شب وفات حضرت معصومه (سلام الله علیها) در قم به زوار حضرت معصومه (سلام الله علیها) خدمت کند، به او بگویید که شما عرب هستید، شما چه کار به زنان دارید؟ ارزش زن این جا بالا آمده است، که عرب جاهلی که اگر به او می گفتند فرزند دار شدی

«وإذا بشر أحدهم بالأنثى ظل وجهه مسودا وهو كظيم»

جامع البيان عن تأويل آي القرآن؛ اسم المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر الوفاة: 310، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1405، ج14، ص123

از خجالت و از شرمندگی، چهره اش سیاه می شد انگار بد ترین حرف ها را به او زده ای، بد ترین فحش ها و ناسزا ها را گفتید که تو الان دختر دار شدی، به تربیت پیامبر، به اوامر پیامبر به فرهنگ سازی پیامبر، و آن چه که به واسطه قرآن و اهل بیت به ما رسیده است به جایی می رسد که هزاران کیلومتر آن طرف تر بیاید درب حرم روی خاک بنشیند کفش زائر حضرت معصومه را واکس بزند، افتخار بکند، نگوید که من مرد هستم، بعضی از این فضا ها هست و در گذشته بوده است یا این که الان افرادی که غیر الهی هستند می گوید من مرد هستم کسر شأن دارد برای من، من بروم خدمت یک خانمی او را بالا تر بدانم، به هیچ عنوان، چه چیزی باعث می شود؟ این دید درستی که اسلام به زنان دارد، شما به جای این که بیایید احکام الهی را دست کاری بکنید آقای آقامیری بیا دیدگاه صحیح اسلام را نسبت به زن را بیان کن و ببین و توضیح بده و مطمئن باش کسی درست متوجه بشود و حرف درست را بشنود دشمن نخواهد شد، عداوت پیدا نخواهد کرد، اتفاقا بچه اش هم می آورد در این مکتب، دخترش را هم می آورد در این مکتب، به او نخواهد گفت در اسلام به زنان ظلم شد، گرفتن هزار تومان، دو هزار تومان سهم برای یک زن این خدمت خاصی به زن نیست، اتفاقی نیفتاده است، مثلا بگوییم که سهم زن ها را گرفتیم.

 بالا ترین چیزی که در غرب به عنوان سهم زنان گرفته شد که این ها هم می توانند مثل مرد ها به سر کار بروند، و آن زمان زندگی خودشان را باید خودشان تأمین کنند، یعنی بالاترین عزت بخشیدن به زن این شد که بگوییم شوهرت کارمند اداره هست تو هم مثلا راننده اتوبوس باش، او هفت صبح باید برود تو شش و نیم برو، برو تا هفت شب کار بکن، پدر خودت را در بیاور. اصلا نیروی کار ارزان، بروید این را بخوانید در تاریخ، در همین ایام که در غرب آمدند این قصه را راه انداختند و جنبشی راه انداختند به نام جنبش فمنیست ها برای چه؟ نیروی کار ارزان می خواستند، یک خانم را ببرند در یک کارگاه مثلا تولید جوراب و فلان در یک کارخانه کمتر از یک مرد به او حقوق بدهند بیشتر از او کار بکشند، و بعد به او بگویند که ما به تو شخصیت دادیم که بیایی کارگر بشوی، او بانوی خانه بود و به او گفتید که بیا کارگر بشو، و افتخار کن به این کارگری، افتخار کند که من مثلا شش ساعت، پنج ساعت منشی یک مطب هستم و یک مبلغی خیلی کم، یک مبلغی که یک مرد حاضر نیست بیاید با آن کار کند به این زن بدهند و حقش را ضایع کنند، این انتهای آن بود.

 ما می گوییم اتفاقا این اگر در این می ماند که ما یک دو تا حقوق مالی هم داشته است زن، اسلام می گوید که باید این اتفاق می افتاد، حرفی نداریم اصلا نیازی به بحث ندارد، بالاخره زن باید ارث ببرد، جاهلیت گفته است که زن ارث نبرد، خودش هم ارث باشد، خیلی کار های دیگر داریم برای زن انجام نشده است، مثل این که مثلا بگوییم ببینید در صد سال پیش اجازه نمی دادند دختر ها به مدرسه ابتدایی بروند، ما مثلا کاری کردیم که دختران می توانند بروند مدرسه ابتدایی، مدرسه ابتدایی، دانشگاه دارند بهترین رشته ها می خوانند، یعنی اصلا خنده دار می شود برای مان، می گوییم که کجای کار هستید، مدرسه ابتدایی چیست؟ دانشگاه دارند در رشته های خیلی خاص و تخصصی دارند کار می کنند. یک روزی در این کشور یک پزشک زن نداشتیم، متخصص زنان زن نداشتیم، در گذشته و الان ما دیگر پزشک متخصص زنان مرد نمی توانیم داشته باشیم، و همه زن هستند، حالا ما بیاییم بگوییم که ما اجازه سواد خواندن و نوشتن دادیم به زنان، اصلا خود این حرف توهین آمیز است، این که می گوید دیه یک روزی نبوده است و اسلام آمده است نصفش را به پیامبر گفته است الان بیایید بگویید که با هم مساوی هستند، خیلی جایگاه زن بالا تر از این است، اصلا شما وارد آن حوزه نشدید مثل قصه برده داری که می گویند که اسلام چرا برده داری را ممنوع نکرد و بگوید که ما برده داری نمی کنیم، می گوییم که صرفا می گفت ما برده داری نمی کنیم برده داری برچیده نمی شد، آمد مبارزه منفی کرد گفت که برده دارید می آیند می فروشند، بخرید آزاد کنید، برده گرفتید کفاره روزه برده آزاد کنید، بعد بالاتر از این گفت که ما در این نمی مانیم ما به جایی می رسانیم که این زنی که هیچ حرمتی نداشت در اجتماع و به او برده و کنیز می گفتند، این کنیز را یک حرمتی می دهیم که این از بردگی که آزاد شد، امام معصوم می گوید این دیگر آزاد است و فرقی با بقیه نمی کند، این قدر می شود این شخص حرمت پیدا کند  که می شود زن آزادی که امام معصوم با او ازدواج می کند و فرزند از او به دنیا می آید. این حرمت را به زن می دهیم، نمی آییم بگوییم که آقا برده داری نکنید و برده داری بد است و ما برده نمی گیریم، ما برده نمی گیریم نه، اولا این برده را می آوریم در مکتب تربیتش می کنیم می شوند کسانی که به نام موالی آمدند مطرح شدند، کسانی که در خانه امیرالمؤمنین رشد کردند، قنبر غلام امیرالمؤمنین می گوید که برو نمی رود، فضه حافظ کل قرآن است جز با قرآن سخن نمی گوید، خادمه حضرت زهرا (سلام الله علیها) هست، وقتی که به او می گویند حضرت زهرا از دنیا رفت برو دنبال کار و زندگی ات می گوید که من کجا بروم؟ نه که نمی تواند برود، نه که پول ندارد برود خودش نمی خواهد برود.

 بعد در این مکتب موالی بزرگ می شوند و ارزش و احترام پیدا می کنند، که امروز می گوییم ما خودمان را خاک کف پای قنبر غلام امیرالمؤمنین می دانیم، آن کسی که به اصطلاح برده بوده است به اصطلاح غلام بوده است، بعد امام معصوم می گوید که همین جا هم نمانید، این شخص آن قدر حرمت دارد در این عالم که این افتخار را پیدا می کند که نه تنها آزاد بشود برود فی سبیل الله برای خودش زندگی بکند بلکه امام از او خواستگاری می کند، با او ازدواج می کند و از او فرزند دار می شود و می شوند امام معصوم، چند تا از امامان معصوم ما کسانی هستند که مادر شان آزاد شده به دست مثلا پدر بزرگشان یا به دست پدر شان بوده است و بعد با او ازدواج کرده است، چرا؟ کسی نبود که با او ازدواج بکنند؟ جریان دارد، ماجرا دارد، قرار هست که این مطلب جا بیفتد، حالا در رابطه با زنان همین قصه هست. پس بُعد اول بعد الهی و معنوی هست، هر دو مساوی هستند آیه 97 سوره نحل (مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى) فرقی نمی کند (وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً) به این حیات طیبه دست پیدا خواهد کرد، هر کسی که باشد، مرد باشد یا زن باشد، این بعد اول.

 بعد دوم بعد علمی انسان است، انسان فرقی می کند در عالم شدن در مرد و زن بودن؟ می گوییم نه، باز هم فرقی نمی کند، احادیثی که اطلبوا العلم دارد، فریضه بودن علم دارد، هیچ جایش ندارد که زن نباید علم پیدا بکند، محدوده مشخص نکرده است که این این قدر علم پیدا کن و بقیه اش را علم پیدا نکن، درحالی که بروند ببینند کتاب جنس دوم را در مسیحیت بروند بخوانند، آیاتی که در تورات و انجیل حالا محرف تغییر پیدا کرده در عهد عتیق و در عهد جدید آمده است، تصریح به این که زن به سکوت تعلیم گیرد، حرف نباید بزند، تصریح به این که مقامات نباید پیدا بکند، مقامات دینی و علمی اجازه ندارد که پیدا بکند، تا یک جایی که درس خواند بس است بیشتر نباید یاد بگیرد، بیشتر نباید جلو برود، در اسلام می گوید که زن مسلمان و مرد مسلمان می خواهد علم کسب بکند باید علم کسب بکند حد و مرز برای علم نگذاشته است، تا اجتهاد بالا ترین درجه هست می گوید یک زن خودش از هیچ کس تقلید نمی کند خودش احکام شرعی را از قرآن و سنت استنباط می کند. این یعنی چه؟ یعنی این که خدا اجازه داده است زن به یک جایی برسد که فهم خودش صد در صد از قرآن و روایات حجت باشد برایش، می گوید که تو نمی خواهد از کسی بپرسی تو از خودت استنباط کن، به آن درجه رسیده است و داشتیم مجتهدانی در طول تاریخ، در دوران مختلف داشتیم، حالا این که برای دیگران بتواند مرجع باشد یا نباشد هم اختلافی است و هم آن هایی که گفتند این مرجع مردها و زن های دیگر در کل و نگفته است که فقط مرد ها مرجع نقلید دیگران نباشد از باب اجتماعی قصه که مرجع تقلید بودن یک سری رفت و آمد ها و یک سری چیزها را می طلبد ممکن است که با آن حیث دیگر زن که عرض خواهیم کرد تنافی داشته باشد. و الا شخصیتی مثل حضرت معصومه (سلام الله علیها) در علم به جایی می رسد که وقتی عده ای آمدند مدینه امام کاظم (علیه السلام) در منزل نبودند مسافرت بودند و آن ها هم می خواستند که فردای آن روز برگردند، به حضرت معصومه فرمودند که سوالاتی داریم، حضرت معصومه فرمودند که سوالات تان را بدهید به من، فردا بیایید جوابش را بگیرید، کودک بودند، سوالات را گرفتند، آن ها رفتند فردا آمدند جواب سوالات کامل و دقیق به آن ها داده شد، وقتی که داشتند بر می گشتند سوالات را گرفتند و از مدینه خارج شدند در مسیر آقا موسی بن جعفر را دیدند، خوشحال شدند که حضرت را دیدند و به حضرت گفتند که ما سوالاتی هم داشتیم فرزندتان حضرت معصومه (سلام الله علیها) جواب دادند گفتند که جواب شان را بدهید من ببینم، جواب را دیدند، یک سوال یا دو سوال که نبود تعدادی بود، جواب سوالات را دیدند این جا حضرت خیلی خوشحال شد و دقیقا چه ویژگی در حضرت معصومه هست و چه قدر این علم علم وسیعی هست، دقیقا جواب های بود که حضرت موسی بن جعفر می خواستند بدهند یعنی یک جایی بر نداشتند که یک بندی اضافه کنند که این جایش را این را می گفتند بهتر بود، حضرت که تعارف ندارد دین مردم است این ها می خواهند با این پاسخ زندگی بکنند، حالا بیاید بگوید که دخترم است و خرابش نکنم، این حرف ها چیه؟ تعارف هم ندارد، اهل مبالغه هم نیست، امام معصوم است، آقا موسی بن جعفر فرمودند:

«فِدَاهَا أَبُوهَا»

پدرش به فدایش باد!

 چه قدر دقیق و چه قدر زیبا، نه این دختر و است و زن است نمی تواند سوال شرعی جواب بدهد، بلد نیست، این چه حرفی هست. این جایگاه را و این ویژگی را قائل شد که این فداها ابوها را یک بار حضرت رسول در رابطه حضرت زهرا به کار بردند و یک بار حضرت موسی بن جعفر در رابطه با حضرت معصومه (سلام الله علیها) و لاغیر، دیگر فداها ابوها نداریم، این می شود آن جایگاه؛ پس یک بعد، بعد الهی و معنوی بود که در معنویت تمامی ندارد می تواند مرد و زن رشد بکنند، یک بعد، بعد علمی است که بعد علمی هم:

«طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة»

مصباح الشريعة؛ نویسنده: منسوب به جعفربن محمد امام ششم (عليه السلام)، (تاريخ وفات مؤلف: 148 ق‏) ناشر: اعلمی، محقق/ مصحح: ندارد، ص64

«فَإِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ»

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج27، ص27

 

یعنی دیگر فرقی نمی کند که شما زن باشی یا مرد. این مطلب در کتاب مصباح الشریعه، ص64 آمده است « طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة» زن و مرد هر دو می توانند در مسائل علمی رشد و پیشرفت و داشته باشند و فضای علمی را طی بکنند، درجات علمی را طی بکنند.

یک بعد دیگر، بعد اجتماعی و اقتصادی هست، که حالا من این دو تا بعد را با هم توضیح می دهم، بعد اجتماعی و اقتصادی پذیرفتن نقش های هست که زن و مرد می توانند در زندگی خانواده و در اجتماع داشته باشند، در این بعد زن و مرد و با هم دیگر متفاوتند، اگر ما بخواهیم با آن تفکر انحرافی غربی کاری نداشته باشیم که می رسد به یک جایی که می گویند اصلا چرا زن باید بارداری داشته باشد و سختی بارداری را داشته باشد، بیاییم ما تلاش بکنیم از نظر علمی یک کاری بکنیم اگر یک بار زن بار دار می شود، یک بار هم مرد بار دار بشود، و به این سمت هم رفتند، رفتند که تغییرات ایجاد بکنند که مثلا بتواند این قصه را انجام بدهند. یا زن می تواند و این طور باید باشد که من می خواهم ازدواج بکنم ولی نمی خواهم که فرزند داشته باشم، اصلا این نقش را نمی خواهم بگیرم، یک اختیاری داده بشود که حتی وقتی ازدواج می کند بگوید که مطلقا من نمی خواهم فرزند داشته باشم، لذا ببرند در یک فضای دیگر، یا در فضای آزمایشگاهی یا با استفاده از فرد دیگری این ها فرزند دار بشوند، چرا که این فرزند می گوید که من نمی خواهم خودم فرزند دار بشوم، نمی خواهم درد زایمان را تحمل بکنم، نمی خواهم دوران بارداری و سختی را ببینم. ما به این تفکر انحرافی که اساسا دیگر زن را زن نمی داند، اصلا وجهه ای برای زن قائل نیست و می گوید که زن و مرد اصلا جنسیت مطرح نیست ما با این کاری نداریم، یعنی الان موضوع بحث ما این نیست، می توانیم به این بپردازیم و توصیه می کنم که بینندگان عزیز مان یک برنامه ای از شنبه ها این هفته راه افتاده است قبل از برنامه ما به نام هویت، که قرار هست که درباره با مسائلی مربوط به زنان در آن جا بیشتر بحث بشود و مقایسه ای بین اسلام و غرب که امروز جلسه اول این برنامه بود و ان شاء الله ادامه پیدا خواهد کرد، توصیه می کنم این برنامه را خودش و تکرارش را حتی اگر توانستند به آرشیو شبکه در اپلیکیشن یا سایت مراجعه بکنند و ببینند، و ان شاء الله هفته های آینده وارد بحث های جدی در این رابطه خواهند شد که اساسا غرب این تنظیم قصه را کامل بهم زدند، یعنی دیگر از آن حالت استاندارد طبیعی کامل خارج کردند، خودشان هم در یک جا هایی به ضرر های قصه پی بردند و رسیدند و دیدند که مثلا چه اتفاقی افتاد، یک جا هایی دارند بر می گردند، یک جا های هنوز بر نگشتند، و دارند آزمون و خطا، با خطا های فراوان و با ضریب خطا های بسیار دارند کار را پیش می برند، به آن کاری ندارم.

 اما آن چیزی که در اسلام مطرح هست که دیدگاه اسلام هست، یک بعد اجتماعی و اقتصادی دارد که دارم من می بینم که شما در هماهنگی با اتاق فرمان نظرتان این هست که ما یک رفت و برگشتی داشته باشیم، من این بعد را توضیح بدهم بیننده ها یک هوایی عوض بکنند و شاید کسی بخواهد یک لیوان آب بخورد مثل من یا بخواهد یک هوایی عوض بکند و داخل بالکن برود، یک شاخه گلی را بو بکند، و حس و حالش عوض بشود، بعد بحث را ادامه بدهیم.

مجری:

استاد بحثی هم که شما دارید بیان می فرمایید این قدر جالب هست و این قدر محتوایش سنگین است که من خیلی دارم به دقت گوش می دهم و بعضی موقع ها آدم یادش می رود که می خواهیم یک میان برنامه کوتاهی را با هم ببینیم، صحبت های که در برنامه شد متوجه شدیم، ارزش زن خدای بزرگ مهربان برگرفته از آیات الهی که استاد عزیز فرمودند، آن کسی مقامش بالاتر است و به خدا نزدیک تر است که با تقوا تر باشد هیچ وقت نیامدند بگویند که توی مرد مقامت خیلی بالا است و توی زن نه چون زن هستی، هیچ وقت قرآن و کتاب اسلام ما و دین ما و کلام اهل بیت ما این نیست که خدای ناکرده بگوییم مقام زن پایین تر هست و مرد بالا تر، جنسیت نمی شناسد آن کسی به خدا نزدیک تر است این را بار ها و بار ها شنیدیم و همه جا هم گفته شده است، از اهل بیت هم به ما خیلی خیلی رسیده است. که با تقوا تر باشد، حالا جناب آقای آقامیری سعی بر این دارد که اسلام را زیر سوال ببرد، خیلی جالب است این که اسلامی که خیلی دقیق و کامل، تمام جزئیات را بیان کرده است و واقعا اگر آدم وارد بشود نسبت به آن که بیاید شبهه ای ایجاد بکند جز این که خودم در دام بیفتم چیز دیگری نیست که آقای آقامیری متأسفانه به این اشکال مبتلا شدند، خدا به حق محمد و آل محمد همه ما را به راه راست هدایت بکند، میان برنامه کوتاهی را ببینیم و برمی گردیم.

(میان برنامه)

مجری:

بیننده های عزیز با ادامه برنامه خدمت شما هستیم صحبت های که در برنامه می شود بسیار جذاب هست باز ما منتظر تماس های زیبایتان هستیم، بحث های که می شود صد در صد سوالاتی که برای شما ایجاد می شود می توانید با ما در تماس باشید استاد عزیز در برنامه حضور دارند، صدای گرم تان را بشنویم جدا ما هم خوشحال می شویم، استاد عزیز ادامه برنامه را در خدمت شما هستیم با صحبت هایی که شما فرمودید.

استاد عباسی:

عرض می کردم که سه بعد اصلی داریم. بعد الهی و معنوی، بعد دوم بعد علمی بود که عرض کردیم، بعد سوم بعد اجتماعی و اقتصادی که این بعد اجتماعی اقتصادی را ما یک بعد در نظر گرفتیم حالا می شود که به نوعی جدا کرد ولی چون کار کردها نزدیک به هم هست ما یک بعد در نظر گرفتیم، در این بعد ما با چه چیزی طرف هستیم؟ با شخصیت های اقتصادی افراد به عنوان زن و مرد، با شخصیت اجتماعی افراد که دارند نقش می گیرند، وقتی که افراد دارند نقش می گیرند مثلا می گویم ما اصلا به زن و مرد کاری نداشته باشیم، از بین خود آقایان وقتی که می گویند برای راننده تریلی شدن ما می خواهیم افرادی را جذب بکنیم، چه مشخصه ای هست برای این که بخواهند افرادی را انتخاب کنند برای یک شرکت مهم، چه مشخصه ای می گویند؟ می گویند که گواهی نامه پایه یک فلان داشته باشند، حرفه ای باشند، این قدر سابقه کار داشته باشند، یک ویژگی های دیگری هم ممکن است بگویند مثل این که مثلا بگویند از نظر بدنی قدرتمند باشند، چون در جاده ممکن است که خرابی پیش بیاید مثلا یک پیچ را بخواهند باز بکنند قوی باشد، یا ممکن است که در جاده های قدیم ممکن بود که راهزنی باشد و مزاحمتی در مسیر ایجاد بکند، این ها دارند بر چه اساسی می گویند؟ بر اساس آن کار کرد اجتماعی می گویند، نمی خواهند با این راننده تریلی صحبت های علمی و احساسی بکنند، در عین حال می گویند این که می خواهد با صحبت علمی بکند مثلا قدرت بدنی زیادی داشته باشد، جنگ که نیست نمی خواهیم همدیگر را بزنیم، می خواهیم گفتگو بکنیم اگر یک نفر خیلی نحیف و لاغر هم باشد در بحث ممکن است که بحث علمی، بحث خوبی را ارائه بدهد، ربطی به قوه بدنی اش ندارد.

 در قدیم خیلی شنیده می شود که می گفتند مثلا می خواهند خلبان استخدام کنند برای پرواز مثلا نگاه می کنند و می گویند که قد باید این طوری باشد، دندان ها سالم باشد، چرا؟ می خواهند یک کار کرد خاصی را توقع دارند، یک نقش اجتماعی می خواهد بگیرد، یک نفر می خواهد مدیر یک جای باشد بنابراین باید توانایی مدیریت داشته باشد، اگر مثلا صرفا مهربان باشد نمی تواند، اگر صرفا برخورد چکشی داشته باشد نمی تواند، باید جمعی از این ها باشد، آن نقش اجتماعی ای که می پذیرند، باز یک نقش دیگر در خانواده می پذیرند، یک خانم تا دیروز دختر یک خانه بود، مشارکت در امور می کرد، اما به عنوان یک دختر خانواده بود، دیگر الان برادرش مثلا حالا لباسش که این اتو را دارد یا ندارد یا مثلا فلان مشق را نوشته است یا نه خیلی کم تر به او مربوط بود، بیشتر به مادر و پدر مربوط بود، چون نقشش در آن جا نقش خواهری بود؛ اما الان ازدواج کرده است، نقشش نقش مادری و همسری شده است، برای فرزندی که به دنیا آورده است دیگر فرق می کند. یعنی نقش های جدید را که افراد می گیرند بعد یک جا هایی همین نقش خاله بودن گرفته است، این دوباره تعاملی که با فرزند خواهرش یا برادراش دارد دقیقا مدلی نیست که با بچه خودش دارد برخورد می کند، آن یک نقش خاص خودش را دارد، آن جا مثلا به فرزند خودش می تواند امر بکند فلان کار را انجام بدهد، ولی به فرزند برادر و خواهرش ممکن است دیگر امر نتواند بکند، مادرش ناراحت می شود، می گوید که من دارم بچه را تربیت می کنم، تو نمی خواهد که تربیتش بکنی تو نقش خاله بودنت را که با محبت کارش را پیش می برد و کمک می کند کمک بکن، ولی اگر قرار شد که تعارض پیدا بکند این کمک کردنت با نقش مادری من، من دیگر اجازه نمی دهم، این نقش های است که داریم می گیریم، و این نقش ها گاهی بر اساس جنسیت است و گاهی هم نه اصلا بر اساس جنسیت نیست بر اساس صلاحیت ها است، بر اساس توانمندی ها است. وقتی که می گویند کارگر معدن پس کارگر معدن یک کسی است که طاقت خیلی زیادی دارد، ممکن است از مردها هم کسی باشد که ایشان به درد کارگر معدن شدن نمی خورد، از این طرف کسانی هستند که توانمند هستند و قدرت بدنی دارند، ولی کسی هم هست که ممکن است که مرد باشد ولی به درد کارگر معدن شدن نخورد، به خاطر این که توان بدنی اش کم است، طاقت آوردنش و مدل تربیتش یا مدل بدنش طوری هست که طاقت آوردنش در سختی ها کم است. این اگر قرار باشد که 18 ساعت برود داخت معدن در آن شرایط آب و هوایی و گرما کار بکند اصلا نمی تواند، دو روز می رود مریض می شود و بیمارستانی می شود و کلا از کار می افتد.

 لذا اگر گفته می شود که این شغل مناسب یا این کار مناسب مثلا خانم ها نیست نه به معنای این که فقط خانم ها، نه، مناسب خانم ها و بخشی از آقایان نیست، یعنی این برای برخی از افراد است، چرا که این جا قصه توانمندی است، از استاد دانشگاه توانمندی بیان خوب مطالب علمی، تدریس مناسب محتوای علمی دارند که محتوای علمی را تدریس بکند، ولی خوب صحبت کردن و خوب بحث کردن را از یک کارگر کارخانه یا یک سر کارگر کارخانه ندارند، برای چه؟ این باید توانمندی اش در کار کردن با این دستگاه باشد، در صحبت کردن یا هدایت کردن افراد زیر مجموعه خودش باشد، لذا این جا نقش های هست که افراد می گیرند، در اجتماع یک نقشی زن می گیرد و یک نقشی هم مرد می گیرد، وقتی قرار شد که نقش مادری بگیرد، نقش مادری نیاز به عطوفت دارد، و خدا از قبل این عطوفت را در وجود زن قرار داده است، بیش از آن چه در وجود مرد قرار داده است، لذا شما درحوصله صحبت کردن با فرزند، در دلسوزی و شفقت در مدارای با فرزند، واقعا خود آقایان بگویند آیا واقعا خودشان را به اندازه خانم ها توانمند می بینند؟ یعنی اگر قرار باشد ما سه روز، پنج روز دقیقا آن مدل تعاملی که مادر دارد، حالا یک موقعی مادر یک مسافرتی می رود، ولی این را خودمان هم می دانیم که دو سه روز است و تمام می شود، منتظریم تمام بشود، یک مقدار که زیاد تر می شود کلافه می شویم، ولی مادر می داند تمام نمی شود پنجاه سال، شصت سال مادر است عین 50-60 سال اضطرابش برای بچه ثابت است، استرسش ثابت است، دلسوزی اش ثابت است، اصلا نمی تواند برایش مهم نباشد، این یک امر ذاتی است، این اکتسابی نیست.

ما نمی توانیم مثل مادر الان از خطای بچه چشم پوشی کنیم، یک دقیقه بعد دوباره خطا کند و دوباره چشم پوشی کنیم، پدر یک بار صبر می کند، دو بار صبر می کند بار سوم و چهارم دیگه طاقت نمی آورد، ولی مادر این جوری نیست، این نقشی است که قرار است در زندگی و در خانواده در جامعه زن ایفا بکند، برای این نقش خدای متعال به آن ویژگی هایی داده است، این که در روایت داریم

«فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَة»

نهج البلاغة (للصبحي صالح)؛ نویسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص405

زن ریحانه است، یعنی یک لطافت خاصی دارد، مثل گل ظرافت خاصی دارد، قهرمان نیست، قرار نیست که کار های سنگین بدنی انجام بدهد، اگر مطابق با آن چیزی که خدای متعال مقرر کرده است که فطرت انسان هست، یعنی از نظر جسمانی خود خانم ها آن خستگی زود تر سراغشان می آید وقتی که در جامعه می آیند، و این در همه دنیا ثابت شده است از نظر اقتصادی یعنی از نظر کاری خیلی جاها بازدهی شان پایین تر هست از آقایان، یک جا هایی ممکن است که بالا تر باشد، این استثنا هست، خیلی جاها ما اگر قرار باشد که از نظر زمان کار مدت کار چون واقعا این خستگی دارد. و آن وقت اگر قرار باشد نقش های دیگر را نقش های اصلی خودش را حفظ بکند این دیگه خیلی سخت می شود، یعنی ما الان می خواهیم یک کارمندی برای یک جای بگیریم، این کارمند اگر کارمند خانم هست، ما باید در نظر گرفته باشیم که 6 ماه مرخصی زایمان برایش در نظر بگیریم، اگر او ازدواج می کند، اگر قرار باشد دقیقا 30 سال مثل بقیه کارمندهای مرد با همان زمان کاری بیاید و برود، این یا باید فاتحه خانواده اش را بخواند یا فاتحه کار را بخواند، نشدنی است. آن نقش های دیگر را دیگر نمی تواند ایفا بکند، یعنی آن نقش ها آسیب می بیند، چرا؟ به خاطر این که خداوند متعال این نقش ها را در جامعه تقسیم کرده است حالا نقشی که زن دارد باید این دو تا با هم دیگر همخوانی داشته باشد، نزدیک به هم باشد، بتواند این را انجام بدهد، مثلا می گویند یک کار علمی است و زمان محدودی دارد این با خانواده جمع می شود، اما اگر غیر از این شد دچار مشکل می شود.

 ما اشتباه های کردیم و این را حاضرم که با بیننده ها حرف بزنیم و صحبت بکنیم، شاید بعضی ها اشکال بگیرند، ولی وظیفه خودم می دانم که بگویم، ما یک اشتباهی انجام دادیم که مثلا یک باره آمدیم گفتیم که یک زن نمونه هم داریم که این راننده اتوبوس و راننده کامیون است، من یک وقتی می دیدم که تلویزیون داشت پخش می کرد در یکی از بخش های خبری که یک خانمی راننده اتوبوس است، بعد با همان خانم داشت مصاحبه می کرد می گفت که خانم فلانی شما راننده اتوبوس هستید مثلا خط فلان تا فلان و 8ساعت، 10 ساعت هم رانندگی می کنی در جاده، پایه یک داری، گواهی دارید، غذا چی بلدید درست کنید؟ گفت غذا بلد نیستم درست بکنم، تخم مرغ بلدم درست کنم این حرف حالا در ظاهر می گوییم که حالا غذا نتواند درست بکند زور که نیست اصلا نمی خواهد که غذا درست بکند، این حرف پشتش یک حرف و یک فکری هست که این خانم از آن ریل نقش اجتماعی خودش، ریل همسری خودش خارج شده است. وقتی نمی تواند آن هنرمندی و آن ظرافت را داشته باشد، غذا که درست کردن که شما مواد را بر می دارید و یک دستور از روی اینترنت می توانید سرچ بکنید، ولی وقتی می گوید نمی توانم یعنی چه؟ یعنی حوصله دارم 10 ساعت پشت فرمان اتوبوس باشم، ولی حوصله ندارم یک ساعت پای گاز باشم و فلان خورشت را درست کنم، یک قیمه چه قدر زمان می گیرد؟ مسئله این نیست که نمی تواند درست بکند مسئله این است که دیگر نمی تواند، دیگه خوصله این کار را ندارد، دیگه جوری تغییر کرده است که الان کلافه می شود اگر زمان بیشتر از یک تخم مرغ درست کردنش 2 دقیقه هست را بخواهد انجام بدهد این را بر نمی تابد، چرا؟ چرا که آن ریل شخصیت اجتماعی و خانوادگی آن ریل بهم خورده است، این حسن نیست، این دیگر نمی تواند مادر خیلی موفقی باشد.

باز استثنا برای من نیاورند که فلانی هم فلان کار را می کند و هم خیلی مادر موفقی است، این اگر از فضای خانواده ریل بهم خورد که دیگر اولویت اول همسر داری و تربیت فرزند، نه فرزند داری و بچه بزرگ کردن، تربیت فرزند و تربیت نسل، آن کسی که قرار است فلان نقش مهم اجتماعی- اقتصادی، سیاسی را به عهده بگیرد، او باید در کنار یک مادری که آرامش دارد در زندگی رشد کرده باشد و شده باشد.

 حالا چه ربطی به بحث ما دارد؟ مثلا ممکن است که بگویند که شما از بحثت خارج شدی و رفتید یک جای دیگر، نه جای دیگری نرفتیم، ربطش به بحث ما این است که ما در مسئله ای مثل دیه به آن بعد معنوی و الهی در نظر نمی گیریم که بگوییم، این آقا پانصد میلیون دیه اش هست این خانم دویست و پنجاه میلیون دیه اش هست، چرا؟ به این خاطر که این عالم اندیشمند است مثلا و این یک خانم خانه دارد است نه، این طور نیست که یک نفر آدم بی سواد و کم سواد دیه اش پانصد میلیون است، یک خانم دانشمند دویست و پنجاه میلیون است دیه اش، چرا باید این طوری باشد؟ می گوییم اصلا به خاطر این که ما در این جا نیامدیم ارزشگزاری نکردیم که این علاوه بر آن ویژگی معنوی و علمی و بهمان یک نقش اقتصادی در جامعه داشت، ما الان می بینیم که این نقش آسیب خورده است، این داشت کار می کرد، داشت رزق پنج نفر را در می آورد این نقش آسیب خورده است. فرزندان او از فردا پدری که می رفت کار می کرد و شب چهار صد هزار،سیصد هزار تومان پول کارگری می گرفت و می آورد دیگر نمی آید، ما برای جبران نسبی این می گوییم که تا الان این روزی سیصد چهارصد تومان را می آورد مثلا فلان قدر می آورد و ما می رفتیم اجاره را پرداخت می کردیم و زندگی هم می کردیم. حالا الان یک پول دیه می آید که با این پول دیه یک خانه رهن بکنند که دیگر نخواهند اجاره زیاد بدهند، پدر نیست، یک مخارجی داشته باشند، یک زندگی حد اقلی داشته باشند. در مسائل اقتصادی فقدان کدام یکی بیشتر آسیب می زند؟ از لحاظ اقتصادی فقدان مرد بیشتر آسیب می زند، پدر بیشتر آسیب می زند، بله در مسائل عاطفی فقدان مادر خیلی آسیب می زند، این بچه ها اگر از نظر مالی وضع شان خوب باشد، خدای ناکرده پدر یا مادر از دنیا برود، زمانی که مادر از دنیا برود بیشتر ضربه می خورند، از نظر عاطفی، ولی از نظر اقتصادی طبیعی است که پدر از دنیا برود بیشتر آسیب می بینند، چرا که پدر هم قصه تهیه اصل زندگی یعنی پول در آوردن با او بود، هم تهیه فرع زندگی، یعنی اصل خرید ها و اصل مدیریت کردن و مراقبت کردن، آن امنیت اقتصادی که پدر با کار کردنش برای خانواده فراهم می کند از طریق مادر آن امنیت اقتصادی فراهم نمی شود، بنابراین این جا ارزشگزاری نیست که بگوییم قیمت مرد پانصد میلیون است و قیمت زن دویست و پنجاه میلیون است، که اگر این طور بود باید قیمت مثلا یک شکستگی دست هم با شکستن دست آن فرق می کرد، در حالی که گفتیم تا ثلث با هم دیگر برابر هستند، از ثلث که بالا تر می رود مرد دو برابر می شود و زن نصف می شود؛ بنابراین آن ارزش اقتصادی است.

 سوال الان خیلی ها هستند که دارند دوشادوش همدیگر کار می کنند، زن هستند نقش اقتصادی و مدیرت خانواده را گرفته است، زن سرپرست خانوار شده است، می گوییم وقتی قانون نوشته می شود کل را در نظر می گیرد، نمی آید که مثلا استثنا را در نظر بگیرد، بله هر قانونی استثنائی هم دارد، یعنی موارد استثنا وجود دارد، مورد استثنا در این جا چیست؟ این که خانم هایی هم هستند که از نظر اقتصادی دارند نقش یک مرد مانندی را در یک زندگی ایفا می کنند، پس این که دیه یک مرد دو برابر دیه یک زن هست ارزش مرد را نمی رساند، ارزش مرد ما مثلا گفته ایم که این قدر شتر است و این قدر شتر هم ارزش زن هست، قیمتش هست داریم می فروشیم؟ خرید و فروش می کنیم، یک نفری هست وقتی که این در جامعه از دنیا می رود ضربه اقتصادی و سیاسی و معنوی هرچه که در جامعه ایجاد می شود ممکن است که با پنجاه میلیارد هم جبران نشود، خیلی از افراد هستند که این قدر نقشش پر رنگ است در زندگی خودش و خانوادگی اش و در اجتماعش و در محل کارش، مثلا یک دانشمند طراز اولی یک باره ترور می شود، این مثلا با پانصد میلیون، هفتصد میلیون، یک ملیارد، ده ملیارد، صد ملیارد نقص این جبران می شود؟ اصلا با پول جبران می شود؟ نه، این پول فقط و فقط مقداری جبران بر آن ضربه اقتصادی است که دارد به خانواده آن شخص وارد می شود، که اتفاقا وقتی که پدر از دنیا رفت در همان که در اول برنامه هم عرض کردم در قصه فوت، وقتی پدر از دنیا رفت این دیه را وقتی می دهند چه کسی مدیریت می کند در آن جا؟ همسر مدیریت می کند، یعنی این خانم هست که این پول که دو برابر هست، مثلا پانصد میلیون هست دستش می آید، او می خواهد بچه ها را با این پول مدیریت کند، هم سهم خودش شخصا زیاد تر است، هم سهم بچه هایش زیاد تر است، چرا چون پدر که پشتوانه اقتصادی بود از دنیا رفت، حالا وقتی مادر از دنیا می رود این پدر باز هم دارد کار می کند، باز هم دارد زندگی را می گرداند، باز هم نسبت به فرزندان اقتصاد را تأمین می کند، می گوییم که تو داری زندگی ات را می چرخانی نصف برای این در نظر گرفته می شود، یک بخشی از قصه ها این است یعنی ما بر اساس این که یک نقش اجتماعی هست. و این اساسا توهین به زن نیست که آقای آقامیری بیاید بگوید که ما دشمن درست می کنیم، این ها می روند به بچه های شان می گویند که دشمن باشید، بحث دشمنی نیست، اگر کسی مسلمان است آمد و با منطق این مطالب را پذیرفت، یعنی روشن است دیگر، یک نظام اقتصادی دارد به زن می گوید میلیاردر باشی تو نمی خواهد که برای زندگی بکنی، بگذار که مرد خرج بکند، به مرد می گوید تو باید نفقه بدهی و باید مهریه بدهی، باید فلان بدهی، همه این ها را برایش مشخص می کند.

مجری:

بسیار عالی، متشکرم استاد، استفاده کردیم از بحث شما. استاد فقط یک سوالی که من از خدمت شما داشتم این که آقای آقامیری حالا سعیش این است که قانون و احکام دین را زیر سوال ببرد و می گوید که باید تغییر بکند، این جایی نوشته شده است، در جای دیده است که این قدر تأکید دارد در مطالب خودش که الا و بِلّا این اشتباه است و در دوره گذشته این گونه بوده است و الان چرا نباید تغییر بکند، جایی دیده شده است که این بتواند مدرک و سندی برای بیاورد؟

استاد عباسی:

مسئله همین است که ما در بحث کلامی و در بحث اعتقادی یک باوری داریم به این که دین ما دین کامل است، و دین ما قرار هست که تا قیام قیامت این دین ادامه و استمرار پیدا بکند، اساسا پیامبر یک روزی فرمودند

(الْيوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيكُمْ نِعْمَتِي)

امروز، دين شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم

سوره مائده (5): آیه 3

یعنی دین تمام شد و دین کامل شد و من دین کامل دی اختیار تان قرار دادم که این دین کامل می شود قرآن، روایات پیامبر، روایات اهل بیت (علیهم السلام) و خود اهل بیت

«إِنِّي‏ تَارِكٌ‏ فِيكُمُ‏ الثَّقَلَيْنِ‏ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَمْ تَضِلُّوا»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج2، ص226

تا وقتی که این ها کنار هم قرار می گیرد گمراه نمی شوید، این ها متصل به هم موجود هستند، هم قرآن موجود است هم یکی از اهل بیت موجود است. لذا اگر قرار است که تغییر اتفاق بیفتد باید از طریق اهل بیت اتفاق بیفتد، ایشان دارد نقش و جایگاه اهل بیت را کنار می گذارد، یک نقش و جایگاه جدیدی را به نام عقل ورای اهل بیت و بالا تر از اهل بیت است، اهل بیت نه گفته اند که این است، ایشان بیاید بگوید که نه این نیست، عقل حکم می کند که الان این ها برابر بشوند، ما می گوییم که اگر هم شما از روی دل سوزی نسبت به دین داری این مطلب را می گویی داری مسیر را اشتباه می روی، به خاطر این که باید اجازه بدهیم که صاحب این دین، اولا ما الان اجازه نداریم که تشریع داشته باشیم، اجازه نداریم که دین را تغییر بدهیم، ما همان دین را باید بیان درست داشته باشیم، شما بگردید دنبال بیان درست، نگرد دنبال تغییر دین، یک چیزی هم این جا اشکال کرد و گفت که الان دارند در قانون برابر می دهند، این قانون مدنی است، می گویند که شمایی که بیمه کردید، بیمه قرارداد اجتماعی است، شما که بیمه کردید، الان من دارم پول بیمه را کامل به شما می دهم حالا اگر من خدای ناکرده با مرد یا با زن تصادف کردم شما موظف هستید که دیه را کامل پرداخت بکنید، این الان از باب آن تعاملات اجتماعی و آن قوانین اجتماعی هست که دارند این را می گویند، و الا شرعی اش همان هست که تا یک سوم اگر بود برابر هستند و بعد از یک سوم نصف می شود به خاطر آن نقشی که ما داریم نسبت به مرد و زن ایفا می کنیم.

مجری:

خیلی متشکرم استاد، ممنونم از این که دعوت ما را پذیرفتید. بیننده های عزیز به لحظات پایانی برنامه رسیدیم، خیلی متشکرم که تا الان این برنامه را نگاه کرید، استاد عزیز جناب آقای دکتر عباسی صحت های شیرینی داشتند و بحث خیلی جالب بود و محتوای عالی ای بود که صحبت های آقای آقامیری را ما نقد کردیم در این برنامه ان شاء الله روزی برسد، این خواهش را از استاد عزیز آقای عباسی می کنم که یک روزی بشود شما بیننده برنامه باشید و آقای آقامیری هم در این برنامه دعوت بشود و حضور داشته باشند و مناظره ای بشود و ایشان دلیل و برهانی که دارند خودشان در این برنامه بیان کنند و پاسخش را از آقای دکتر عباسی هم بشنویم. لحظات پایانی برنامه هست خدایا به حق محمد و آل محمد به این شب عزیز شام شهادت حضرت معصومه (سلام الله علیها) دعای ما را بپذیر، ای خدای بزرگ به حق محمد و آل محمد  اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ الهی آمین، تا جلسه آینده شما بیننده عزیز را به خدای بزرگ و مهربان می سپارم، یا علی مدد و خدانگهدار همه شما.


عصر ایمان>

پاسخ به شبهات حسن آقامیری دین دیه زن و مرد زنان حقوق هدایت انسان حضرت معصومه س وجوب بهشت کار خیر نقش جدید خطا مادر ریحانه