دست انداز_ تحریف و کتمان در منابع اهل سنت

قسمت هشتم برنامه دست انداز با کارشناسی حجت الاسلام بهرامی زاد و استاد شریفی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ:10/11/1401

برنامه: دست انداز

استاد شریفی:

بسم الله الرحمن الرحیم اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ السِّرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک

عرض سلام دارم خدمت شما بینندگان خوب فهیم و عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) با برنامه دیگر از سلسله برنامه های دست انداز در خدمت شما عزیزان و خوبان هستیم و در خدمت کارشناس این برنامه یا بگوییم یکی از کارشناس های این برنامه جناب استاد بهرامی، سلام علیکم جناب آقای بهرامی خوش آمدید به این برنامه

حجت الاسلام بهرامی زاد:

بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

ما هم خوش آمد می گوییم خدمت شما و خدمت بینندگان عزیز ان شاءالله که این مباحثی که مطرح می کنیم مفید فایده باشد

استاد شریفی:

بزرگوارید خواهش می کنم خیلی خوش آمدید به برنامه خودتان؛ خب شما عزیزان همینطور که می دانید و پیگیر برنامه هستید این برنامه نقد مبانی اهل تسنن هست در یک فضای علمی و فضای وزین گفت و گوی مؤدبانه، ما بحثی را شروع کردیم به عنوان یک بحث پایه و  مسئله بسیار مهم اساساً حق تحقیق در مورد عقیده و مذهب مان را داریم یا خیر در این چند جلسه ای که این موضوع را شروع کردیم و در خدمت شما خوبان بودیم ثابت کردیم که مبانی اهل تسنن هرگونه تحقیق در مورد بزرگان خودشان و صدر اسلام و حوادث و سیره این افراد را ممنوع می داند، و اگر چه چنانچه شما تحقیق کردید باید تحریف کنید کتمان کنید آن حقایقی که اتفاق افتاده فقط یک طرفه باشد، همه چیز گل و بلبل و همه چیز خوب بوده، ما این را آوردیم کتب مختلف اهل سنت اقوال بزرگان شان را از همه مذاهب شان از شافعی ها حنبلی ها حنفی ها مالکی ها روایاتی که ادعا کردند، علمای متقدم، متأخر و چند جلسه ای حول این موضوع و اصل این موضوع گفت و گو کردیم، همیشه هم پرسیدیم و گفتیم اگر آقایان اهل تسنن نسبت به این موارد نقدی دارند می توانند تشریف بیاورند ما در خدمت شان هستیم ولی تا کنون پاسخی برای آن دریافت نکردیم، حالا از این جلسه به بعد ما می خواهیم یک مقدار مصداقی تر بحث کنیم، اتفاقاتی که در طول تاریخ به عنوان یک قضیه مسلم تاریخی مورد اتفاق همه مسلمین بلکه سیره نویسان و تاریخ نویسان، فارق از فضای شیعه و اهل سنت و حتی اسلام به آن اعتقاد دارند و به عنوان یک گزاره تاریخی و یک اتفاق تاریخی اشاره کردند، یکی از آن موارد جریان جنگ جمل است، خب ما می خواهیم ببینیم اهل تسنن و مخالفین مکتب اهل بیت نسبت به این گزاره های تاریخی و این اتفاقاتی که در تاریخ ثبت شده که اتفاق افتاده است بدون شک و یقین چه برخوردی و چه تقابلی داشتند، در راستای همین بحث مان کلیپ هایی را امشب آماده کردیم و خدمت شما ارائه خواهیم داد که اولین کلیپ ما مربوط به یک روایتی است در منابع برادران اهل سنت ما که آقا رسول خدا به امیرالمؤمنان دستور دادند به جنگ با سه کس، ناکثین، قاسطین و مارقین و این روایت در منابع اهل سنت آمده است که حضرت فرمود پیغمبر از من عهد گرفت و به من امر کرد که با این سه طایفه و با این سه جریان بجنگم، کلیپ شماره یک را ببینیم بعد از کلیپ بر میگردیم در خدمت شما عزیزان خواهیم بود

کلیپ1:

بیننده: با توجه به این روایت صحیح که من برای شما خواندم که امیرالمؤمنین می فرماید رسول خدا به من امر کرد به سه گروه بجنگم ناکثین، قاسطین و مارقین، اهل جمل، اهل صفین و اهل نهروان، آیا این سه گروهی که امیرالمؤمنین دستور از رسول خدا دارد، با سند صحیح در کتاب های شما آمده

آقای سجودی: تو همان آدمی هستیم که سند صحیح تو قسم دروغ بود، شما که بگویی حدیث صحیح است من اصلاً باور نمی کنم لذا من باید بروم حدیث را ببینم و من مطمئن هستم که این حدیث نیست اگر بود من می دیدم، حدیث های صحیح را تقریباً من همه آن را می دانم، گفتم تقریباً حالا ادعای بزرگی هم نمی کنم ولی شما یک انسان دروغگو هستی عزیز من دروغ را شما با قسم دروغ هم می خورید

بیننده: دروغگو شما هستید اجازه بدهید من حدیث را برای تان بخوانم

آقای سجودی: اجازه بده حدیث ممکن است باشد ولی صحیح نباشد، اینکه نمی شود که حدیث باشد و صحیح باشد، همین دروغ تو هست اجازه بده حرف من را قطع نکن من تو را قطع می کنم، می گوید حدیث را برایت بخوانم، حدیث که صحیح باید باشد هر حدیث را که ما قبول نداریم و تو بگویی حدیث صحیح است من قبول نمی کنم، چون تو آدم قسم خور دروغگو هستی از تو من چه چیزی را قبول کنم ولی وقت داری حرف خود را بزن

بیننده: قسم دروغ را که شما خوردید من این را ثابت کردم، چون جواب نداری می گویی، اما حدیث صحیح است، چرا صحیح است آقای سجودی اگر فرار نکنید اگر قطع نکنید، چون این آقای هیثمی شما می گوید «رواه البزاز والطبراني في الأوسط و علی اسناده البزاز رجالهما رجال الصحيح» غیر از یک نفر که آن را هم می گوید «وثقوا ابن حبان» همین یک توثیق هم نیست، توثیقات دیگری را هم علمای شما برای این روایت آورده اند و گفتند «و لهذ الأخبار طرق صحاح» طرق صحیحه داشت، « رویه من حدیث علی» هم امیرالمؤمنین علی نقل کرده « و من حدیث ابن مسعود

آقای سجودی:

من ممنونم از شما وقت ما کم است، فهمیدم دیگر می خواهی بگویی حدیث آن صحیح است ما همه حرف تو را فهمیدیم، باز هم حرف خودش را می زند می گوید کتاب نوشته، هرچه که در کتاب نوشته باشد که نیست، مثل شما ها و پدران تان بودند که احادیث دروغین هم در کتاب ما آوردند و علمای ما سند صحیح کتاب را ما قبول داریم هرچه باشد، تو می گویی در کتاب نوشته کتاب صحیح است، به خدا اگر صحیح باشد، قسم به الله اگر صحیح باشد تو یک دروغگو هستی من این را قسم می خورم بالله والله تالله تو دروغ گفتی قسم دروغ هم خوردی، گفتی سجودی دشمن علی است، تو حق نداری بیایی ولی ما دیگر می گذاریم تو حرف خود را می زنی ولی می خواهم به بینندگان بگویم که ناممکن  است ما حدیث صحیح بگوییم غیر صحیح است، هیچ امکان ندارد، مثل اینکه بگوییم آیه در قرآن نیست، حدیث صحیح، صحیح است حالا من امروز بگویم غیر صحیح فردا خب معلوم می شود ولی می آید در کتاب فلان هست تا من بگردم و پیدا کنم باز حرف این هم یادم می رود تا آن را پیدا کنم هم وقت می گیرد، دیگر از شما خداحافظی می کنم

استاد شریفی:

خب دوستان عزیز مشاهده کردید بیننده آقای حمید آقا یک روایتی را خواند آقای سجودی که تسلط دارد به روایات، روایات را می داند کارشناس هست، چقدر راحت گفت که نه اصلاً همچین روایتی وجود ندارد اگر روایت باشد جعلی است وقت هم ما نداریم حالا چون به هر حال وقت نداریم نمی توانیم تحقیق کنیم، ببینید دوستان عزیز چقدر از شما وقت می گیرد، امروز همه امکانات هست عصر تکنولوژی و عصر علم و عصر ارتباطات هست این یک نرم افزار برای خود اهل سنت هست، یک کلمه و الناکثین را ن  اینجا سرچ می زنم، ببینید دوستان عزیز این روایت الآن آمد، 35 تا نتیجه چقدر این روایت، سرچ زدن این روایت و تحقیق در مورد این روایت کار دارد، هیچ کاری ندارد به عرض دو ثانیه من این مطلب و این روایت را از روی نرم افزار برای شما عزیزان نشان دادم، چرا شبکه های وهابی و چرا مخالفین ما اینقدر راحت دروغ می گویند، یک سرچ بزن آقای سجودی دو ثانیه است در این دو ثانیه شما می توانی تحقیق کنی که در همین نرم افزاری که الآن 35 تا نتیجه آورد یعنی 35 تا کتاب این روایت را بررسی کرده و روایت را آورده شما می توانستید نگاه کنید ببینید آیا این روایت هست یا نیست، نه دروغ است اصلاً همچین روایتی وجود ندارد، من خودم کارشناس هستم من خودم متخصص هستم، خب این روایت وجود دارد حالا برویم سراغ اعتبار این روایت تا برسیم به ادامه بحث مان، این روایتی که آقای حیدری خواندند، این روایت 22 تا سند و طریق دارد، از 7 صحابی رسول خدا روایت نقل شده، از آقا امیرالمؤمنین جناب عمار، ابوایوب انصاری، ابن مسعود، ابن خزیمه، ابوسعید خدری، جابر و ابن  عباس، من حالا برای اینکه وقت نیست و خیلی خلاصه باید مطلب را خدمت شما عرض کنیم من این طریق ها و سند ها را در یک فایل جمع کردم، 22 تا طریق و سند که این روایت را نقل کرده، شما کمتر روایت در منابع اهل تسنن پیدا می کنید که به این مقدار و میزان طریق و سند داشته باشد، بعد این را آقای سجودی می گوید، جعلی است و دروغ است اصلاً همچین روایتی وجود ندارد، چرا؟ یک مبنایی دارند هر جایی که مطلبی باشد که طعن به صحابه وارد شده باشد این را باید یا کتمان کنند یا تحریف کنند و تقطیع کنند، اولین کاری که آقای سجودی کرد کتمان بود، اصلاً چنین روایتی وجود ندارد، دوم اگر باشد هم جعلی و ضعیف است، ما یک مقداری می خواهیم طبق مبانی اهل تسنن پیش برویم، این روایت 22 تا سند و طریق دارد که بحث تواتر آن را حتی می شود مطرح کرد، اما کفش را می خواهیم بگوییم واقعاً اگر شما منصف هستید آقای سجودی و آقای سجودی ها این هم مبانی شما است، یک مبنای اهل سنت در بحث علم رجال دارند برای قبولی یک روایت می گویند روایتی که کثرت طرق داشت، به طرق مختلفی رسیده بود حتی اگر راویان آن روایت فاسق و فاجر هم باشند روایت مورد اعتبار هست و همین کثرت طرق دلیل بر اعتبار آن هست، به طور مثال آقای ابن تیمیه است در کتاب مجموع الفتاوی، من از ابن تیمیه شروع می کنم که دیگر آقای سجودی و آقای هاشمی بارها در شبکه شان گفتند یک مطلب ایشان خلاف قرآن و سنت ندارد و دیگر تحدی می کنم یک مطلب خلاف سنت بیاورند، این آقای ابن تیمیه، جلد18 صفحه18 تصریح می کند که در رابطه با یک روایتی بحث می کند می گوید این تعدد طرق تقویت می کنند همدیگر را و ثابت می کند به ما که روایت دارای حجت هست و  روایت اعتبار دارد، حتی اگر ناقلین این روایت فاجر و فاسق باشند، پس ما اصلاً نیاز به بررسی سندی نداریم برای این روایت که این روایت صحیح است، سندش معتبر هست ای نه، همین مقدار که گفتیم 22 تا سند و طریق برای آن آمده به نقل آقای ابن تیمیه این روایت معتبر هست و حجت هست برای اهل تسنن؛ مطلب بعدی فضائل درود، مؤلف شیخ الحدیث حضرت مولانا محمد زکریا کاندهلوی، مترجم شیخ الحدیث حضرت مولانا عبدالرحمن چابهاری امام جمعه اهل سنت چابهار فعلی، ایشان در این کتاب می گوید در صفحه 135

روایات بسیاری نیز در این رابطه وارده شده

فضائل درود، محمد زکریا کاندهلوی، مترجم عبدالرحمن چابهاری،ص 135

حول یک موضوعی صحبت می کند، حالا می خواهد این موضوع و روایات آن را بگوید معتبر هستند می گوید:

اگرچه آنها متکلم فیه اند حتی بر برخی از آنها حکم موضوع بودن نیز صادر شده

گرچه روایت ها طوری است که بعضی ها روی آن حرف زدند اختلاف نظر هست حتی بعضی ها گفتند این روایات موضوع است جعلی است، جعل شده

ولی وارد شدن چندین روایت در این باره و اتفاق تمام علما بر این مسئله دلیل این موضوع است که این احادیث حتماً بی اساس نیستند

اینکه روایت کثرت طرق دارد و به چند تا سند نقل شده ثابت می کند این احادیث اساس و ریشه ای دارد، بعد در صفحه بعد

این حدیث اگرچه ضعیف است ولی در این مقام ذکر آن مناسب است به این که ابن جوزی آن را در موضوعات ذکر کرده است نباید التفات و  توجه نمود زیرا این روایت طرق بسیاری دارد که آن را از موضوع بودن خارج می کند و مقتضای کثرت طرق این است که این حدیث حتماً دارای یک اصل و بنیاد است

پس حتی روایاتی که اهل تسنن عده ای از آنها گفتند مثل اینکه این روایت موضوع و جعلی هم هست اگر کثرت طرق آن ثابت بشود مقتضای کثرت طرق این است که این روایت ریشه و اصل دارد و روایت معتبر است و باید از آن عقیده اخذ کنیم، من بقیه موارد را قلم بگیرم این را مبانی رجالی اهل سنت و  علمای علوم حدیث و رجال اهل سنت به آن تصریح کردند، عینی در عمدة القاری همین نکته را نقل می کند از نبوی، البانی در إرواء الغلیل  همین نکته را نقل می کند الی ماشاءالله روایاتی را اهل تسنن آورده اند گفتند روایات سند آن ضعیف است اما چون کثرت طرق دارد روایت معتبر است، یا مسئله دیگر است بحث استفاضه، مثلاً جناب آقای شوکانی تصریح می کند می گوید: روایت مستفیض آن است که 3 تن یا بیشتر آن را نقل کرده باشند قول ضعیفی است که گفته مستفیض یعنی بیشتر از اینکه3 طریق داشته باشد، ابواسحاق شیرازی گفته حداقل استفاضه 2 طریق است، یعنی اگر برای یک روایتی، الإرشاد الفحول، امام شوکانی در صفحه 254 در رابطه با بحث حدیث مستفیض اینجا این نکات را می آورد، حدیثی که 2 تا سند بیشتر داشته باشد، روایت آن می شود متسفیض، خب روایت مستفیض و جایگاه آن نزد علمای اهل سنت چیست، می رویم دوباره یکی دیگر از اقوال علمای اهل سنت را می آوریم که روایتی که استفاضه او ثابت شد از یک خبر واحدی که همه روات آن ثقه هستند اعتبار آن بیشتر است، کتاب الکافی فی فقه الإمام احمد بن الحنبل، جزء الثالث، صفحه 192، تصریح ایشان و علمای اهل سنت بر این مسئله است که روایتی که مستفیض باشد این روایت قوی تر است از یک خبر و یک روایتی که افراد ثقه آن را نقل کرده باشند، ما تا الآن این نکته را ثابت کردیم، روایت کثرت طرق دارد، 22 تا طرق و سند برای آن ذکر شده، تواتر استفاضه، کثرت طرق به هر سه تا از اینها اصل این روایت ثابت است که در کتب اهل سنت آمده با این ادله هم باید اهل سنت اصل این روایت را بپذیرند، این یک قسمت از بحث ما بود، قسمت دوم را که در خدمت آقای بهرامی هستیم این نکته است و من این سؤال را اینطور مطرح می کنم جناب آقای استاد بهرامی، آقای سجودی ادعا کردند این روایت صحیح نیست و پدران امثال آقای حیدری در کتب اهل سنت دست بردند، حالا اهل سنت خواب بودند آن موقع صدر اسلام هم شیعه نبوده از زمان صفویه شیعه شده، حالا نمی دانم اینها از زمانی که کتاب می نوشتند در صدر اسلام شیعه که نبوده پدران امثال آقای حمید حیدری چطور در کتاب های سنی دست بردند و علمای سنی هم خواب بودند، روایات را جعل کردند و روایت سند صحیحی ندارد، این هم جواب آقای سجودی بسم الله ما منتظر نقد شما هستیم.

حجت الاسلام بهرامی زاد:

بسم الله الرحمن الرحیم مطلب بسیار مطلب کلیدی و مهمی است، دوست عزیز مان مباحث سندی آن را اشاره کلی کرد، اشاره به تواتر آن کرد، استفاضه تعدد طرق، یک معیاری ما داریم این روایت اگر برای خلیفه اول باشد، برای خلیفه دوم باشد، اصلاً با وجود 22 طریق، اصلاً می آیند واقعاً بررسی سندی بکنند؟ ما در کتاب هایی که مختص روایات متواتر از علمای اهل سنت دیدیم به 3 طریق، 4 طریق، 5 طریق، 10 طریق ادعای تواتر کردند، حالا با 22 طریق واقعاً منصفانه هست مثلاً کارشناس های شبکه های وهابی بیایند إن قلت بکنند بگویند مثلاً

استاد شریفی:

اصلاً اول می گویند نیست

حجت الاسلام بهرامی زاد:

بله می گوید نیست بعد که می گوید من ندیدم، تناقض های آن را ان شاءالله اشاره می کنیم؛ ببینید برادران عزیز، اهل سنت گرامی، آن دوستانی که دنبال حقایق هستید سند در نزد اهل سنت به مثابه دین شان هست، سند در نزد اهل سنت، سند صحیح و معتبر آن سندی که مثلاً یک حافظ یک عالم، یک متخصص در حدیث و رجال آمده تصریح کرده باشد که این سند «ثبت، صحیح، معتبر» این سند مثل یک نردبانی هست که اینها را به دین شان می رساند، خب روایات بسیار حساسی محل بحث ما هست، از کلیدی ترین روایت در مباحث تاریخ صدر اسلام، از معجزات پیغمبر که الآن اشاره می کنیم، ببینید دوستان گرامی، آقای سجودی و امثال آقای سجودی از علمای خودتان از باب الزام خصم، استناد به معتبر ترین کتاب های شما، آقای ابن حجر، ابن حجر از علمای معیار و محور اهل سنت در شرح حدیث هست، شرح کتاب صحیح بخاری دارد، نظرات رجالی ایشان الآن پخته ترین نظرات در نزد اهل سنت هست، در تلخیص الحبیر، آمده ایشان در رابطه با همین حدیث، ببینید چه گفته؟ «قوله» درباره همین روایت که محل بحث است، «ثبت» یعنی از نظر صدوری روایت مسلم است، «ثبت» ثابت شده هست برای ما که «أن اهل الجمل و صفین و النهروان بغاة» اینها اهل بغی بودند، «هو کما قال» در بالاتر سنن الکبری  نسائی و علمای دیگر شان این روایت را آمده اند گفته اند، «و یدل علیه حدیث علی» برای اینکه این ناکثین و قاسطین و مارقین اهل بغی و سرکشی بر علیه حاکم مشروع هستند، حدیث علی (ع) دلالت می کند که همین محل بحث ما هست که آقای سجودی این حدیث را اصلاً ندیده بود، یا اینکه دیده الآن چون به ضرر او هست بیاید بگوید

استاد تشریفی:

ابن حجر هم شاید دروغ گفته، یا اینکه شاید پدر ابن حجر آمده این دروغ را در کتاب ها نوشته و پسرش ابن حجر

حجت الاسلام بهرامی زاد:

بله، این حدیث، حدیث بسیار جالبی هست که شما مطرح کردید، که امیرالمؤمنین می گوید

«أمرت بقتال الناکثین، و قاسطین، و المارقین»

به من دستور داده شده،

تلخیص الحبیر، عسقلانی، ج4، ص84

دستور پیغمبر (ص) هست، دستور خداوند هست که با ناکثین، قاسطین و مارقین من قتال کنم جنگ کنم

«رواه النسائی»

نسائی، خود ذهبی در شرح حالش می گوید که نسائی در سخت گیری سندی از بخاری و مسلم هم سخت گیر تر است، در کتاب خصائص خود این روایت را نقل کرده است، بزار نقل کرده، طبرانی نقل کرده، بعد خود ابن حجر می آید اصطلاحات و آن کلماتی که در این حدیث آمده را توضیح داده، ناکثین چه کسانی هستند، اهل جمل هستند، چرا؟ چون اینها «نکثوا بیعته» چون این ناکثین عهد و پیمان و بیعتی که با امیرالمؤمنین داشتند شکستند، قاسطین اهل شام هستند حال نمی گویید معاویه، معاویه امیر قاسطین است، امیر اهل شام هست، چرا قاسطین هستند؟ قاسط به معنای ظلم و ستم کردن هست، چون اینها «جاروا عن الحق فی عدم مبایعته» بر علیه حاکم مشروع اینها ستم کردند، ظلم کردند بیعت با امیرالمؤمنین نکردند، مارقین هم اهل نهروان هستند، آن کسانی که خشک مغز ها و ظاهر گراهایی که در لشکر امیرالمؤمنین بودند و از لشکر ایشان بخاطر قضیه حکمیت جدا شدند، در روایات صحیح السند دارد که اینها مثل جدا شدن یک تیر از کمان از دین اینها خارج می شوند، این یک سند خدمت دوستان به عنوان یک مدرک؛ علمای دیگر اهل سنت علاوه بر ابن حجر، نسفی در شرح العمدة ،کتاب عقیدتی و معتبر اهل سنت هست، فی عقیدة اهل السنة والجماعة، صفحه 502 ایشان آمده گفته که درباره همین حدیث

«ثم الدلیل علی صحة خلافته»

شرح العمدة فی عقیدة اهل السنة و الجماعة، نسفی، ص 502

دوستان خیلی جالب است اینکه امیرالمؤمنین (ع) خلیفه باشد، دلیل صحت خلافت او چیست؟ علاوه بر بیعت شرعی که اجماع محقق شد روی خلافت امیرالمؤمنین این روایت است ایشان می گوید که پیغمبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین می فرماید

«إنک تقتل الناکثین و القاسطین و المارقین»

خودش هم توضیح داده، تو با اصحاب جمل و اصحاب معاویه و خوارج جنگ خواهی کرد؛ در ادامه یک نکاتی دارد آقای شریفی واقعاً مظلومیت امیرالمؤمنین هست می گوید

«و کان هو المصیب کله لا غیر»

در این جنگ ها فقط امیرالمؤمنین هست که مصیب بوده

«لأن امامته قد ثبت»

چون امامت حضرت علی ثابت شده

«علی ما بینّا»

که همانطور که قبلاً گفتیم

استاد شریفی:

این یعنی چه استاد شاید مخاطبان متوجه نشوند

حجت الاسلام بهرامی زاد:

حالا می خواهم همین را توضیح بدهیم، ببینید اهل سنت ادعا دارند جایی که دلیل شرعی دلیل واضح شرعی نباشد آنجا جای اجتهاد است حالا شخصی که مجتهد است ممکن است قول او مطابق با حق باشد می شود مصیب، ممکن است قول او مطابق با حقیقت نباشد می شود مخطیء، حالا می گویند «للمصیب اجران و للمخطیء اجر واحد» مصیب امیرالمؤمنین دو تا اجر برده، دشمنان او یک اجر، ببینید مظلومیت را می خواهم اینطور تحلیل کنم خودشان دارند می گویند «قد ثبت فی الدلیل» از ادله 22 تا سند شما گفتید طریق گفتید که پیغمبر آمده به امیرالمؤمنین گفته علی دستور به تو می دهم با این سه طایفه بجنگی، دستور صریح پیغمبر است، آیا جایی که دستور صریح مثلاً ما دستور صریح داریم که نماز صبح دو رکعت است در دو رکعت بودن نماز صبح جای اجتهاد است آقای شریفی؟

استاد شریفی:

طبق این مبنا بله دیگر

حجت الاسلام بهرامی زاد:

چون امیرالمؤمنین است باید دشمنان او توجیه بشوند، اینها باید بحث اجتهاد را بکشانند وسط خب رأی امیرالمؤمنین بر این بود که بجنگد، نه رأی نبود، دستور پیغمبر بود، آن را هم ان شاءالله توضیح می دهم، دستورات بسیار أکید، دستوراتی که به شدت پیغمبر ادبیاتی که به کار بردند، من به تو دستور می دهم «تقاتل» جمله اخباری در مقام انشاء باید بجنگی «أمرت» امیرالمؤمنین می گوید به من دستور داده شده، خب امیرالمؤمنین جایی که دستور پیغمبر را دارد اطاعت می کند، برادر عزیز اهل سنت من آن کسی که واقعاً دنبال حقیقت هستی جای اجتهاد هست که بیایید بخاطر توجیه دشمنان امیرالمؤمنین که آنها را شما مقابل پیغمبر در نظر نگیری بیایی بگویی آنها ثواب یک دانه بردند و امیرالمؤمنین دو تا برد، خب این هم یکی از اسناد بود که از نسفی بود، صنعانی هم دارد، صنعانی را الآن خود بزرگان قبولش دارند، در الروضة الندیّه شرح التحفة العلویه، خیلی جالب است ایشان وقتی که می آید عبارت را مطرح می کند می گوید که در کتب روایی و تاریخی شعر آمده، دوستان وقتی یک حقیقتی در شعر مطرح شده باشد علاوه بر آن اسنادی که شما گفتید نشان دهنده تواتر هست استفاضه هست، تعدد طرق هست شهرت روایی هم هست

استاد شریفی:

آن شهرت روایی به شعرا هم رسیده که در شعر استفاده می کردند

حجت الاسلام بهرامی زاد:

بله سند آن را من خدمت دوستان بیاورم که از قول سیوطی در الإزدهار، ازدهار می گوید، موضوع کتاب این است که اشعاری که در آن اشعار آیه قرآن یا روایت مشهور در آن بکار رفته باشد، می گوید این کتاب من چه فایده ای دارد

«منها الإستدلال به علی شهرة الحدیث فی الصدر الأول»

الإزدهار، سیوطی

حدیث مشهور تنه به تنه حدیث متوارت می زند، می گوید دیگر اصلاً نیازی به بررسی سندی در حدیث مشهور نداریم، حالا ایشان، آقای صنعانی آمده گفت که، شعر آمده شعر هم این است

«و سل الناکث والقاسط والمارق الآخذ بالإیمان غیّا»

از این ناکثین از این قاسطین از این مارقین بپرس کسانی که ایمان را فروختند و گمراهی را گرفتند

بعد اینجا مطرح می کند می گوید این بیت شعر که بر اساس روایات است اشاره به جنگ های امیرالمؤمنین قتال امیرالمؤمنین با آن طوایف سه گانه می کند بعد ایشان هم  از استاد خود  ابن حجر مطالبی را که گفتیم نقل می کند که نسائی گفته، در خصائص بزار گفته رد می شویم از آن، می گوید که امیرالمؤمنین گفته که «أمرت بقتال الناکثین» می گوید حافظ ابن حجر آمده مطرح کرده، خب علاوه بر این صنعانی علمای دیگر هم گفتند، هیثمی هم همین را گفته

استاد شریفی:

صنعانی ادامه همین بحث خود این نکته را می آورد که اصلاً این سخن رسول خدا یکی از معجزات و کرامات رسول خدا است

حجت الاسلام بهرامی زاد:

بله، در مجمع الزوائد هیثمی هم دارد دو تا طریق می آورد، تصحیح سندی هم می کند ایشان، علاوه بر ایشان علمای دیگر شان هم، شوکانی در کتاب الفتح الربانی دارد، «فقد ثبت»، ببینید دوستان حالا از آن 22 طریق که بحث تواتر و استفاضه اش تعدد طرق و شهرت و همه اینها به کنار، گفتیم سند در نزد اهل سنت به مثابه دین شان هست، الآن از چندین نفر از علمای آنها آوردیم که روایت سنداً ثابت است، صحیح است معتبر هست، خب دیگر برادران عزیز باید تکلیف خودشان را بدانند، دیگر مثل امثال آقای سجودی به درد نمی خورد دیگر که بگوید من خبر ندارم، ندیدم، نشنیدم، دیگر بحث ها را دیگر خودشان باید دنبال بکنند روی این مبانی فکر بکنند.

استاد شریفی:

ممنونم جناب آقای بهرامی عزیز، من یک نکته ای را بگویم یک سؤالی را ما از برادران اهل تسنن مان پرسیدیم بارها پاسخی دریافت نکردیم، نکته اینجا است در این کتابی که جناب آقای بهرامی هم نشان دادم تلخیص الحبیر برای جناب آقای ابن حجر عسقلانی، جلد4، که در این کتاب تصریح می کند این مسئله ثابت است که اهل بغی بودند اهل جمل و صفین و دلیل ما هم این روایت است، یعنی نه تنها روایت از نظر سند معتبر است حتی علمای اهل سنت از آن عقیده اخذ کردند، این خیلی مهم است، چون روایت را شیعه هم دارد سنی هم دارد امکان دارد سند آن هم صحیح باشد، مشکل سندی نداشته باشد، اما متن آن را قبول نکنند، یا از آن عقیده اخذ نکنند، این روایت معتبر است اما از آن عقیده اخذ  نمی کنیم به دلایلی، اما اینجا روایت به گونه ای هست که علمای اهل سنت از آن عقیده اخذ کردند، حالا این نکته است «والناکثین» چه کسانی هستند، آقای ابن حجر تصریح می کند اهل جمل، «والناکثین اهل جمل» من یک سؤالی از برادران اهل تسنن خود دارم، روایت معتبر از آن عقیده اخذ شده، دستور رسول خدا است، این الفاظ و این القاب را رسول خدا برای این افراد گفته است، امروز اگر یک نفر به یک صحابه ای که نه، یک دعوایی در خیابان شما ببینید ، این یکی به آن یکی بگوید مثلاً مرتیکه ناکس، آدم ناکس، آیا این ناکس اهانت و توهین و فحش هست یا نیست آقای بهرامی، چه کسی هست که بیاید بگوید کلمه ناکس این اهانت و فحش و توهین نیست، خب ناکثین چه کسانی هستند؟ آقای ابن حجر می گوید که اهل جمل هستند، پیغمبر به  اهل جمل در روایات صحیح اهل سنت فحش داده، خب بزرگ اینها همسر او هست، طلحه و زبیر است، و پیغمبر به اینها گفته ناکث، چه جوابی برای آن دارید، آیا پیغمبر به آن عایشه و طلحه و زبیر و  صحابه ای مثل عبدالله بن زبیری که شما اینها را مقدس می دانید، پیغمبر می تواند و اجازه دارد طبق مبانی شما به اینها فحاشی کند که کرده، چه پاسخی برای آن دارید، حالا ان شاءالله خواهم آورد اگر وقت داشته باشیم که ما گفتیم در جلسات قبل هر کس طعنی به صحابه وارد کند آن شخص کافر است و زندیق هست و به مسلمان بودن او شک کن، طعن حتی اگر وارد کرد، مثلاً من یک نمونه از آن را بگویم، که نکته مهمی است و بیننده ها خوب باید به این قسمت دقت داشته باشند، ببینید این به طور مثال العواصم من القواصم ابن عربی است که از کتاب عقیدتی، عقیده طحاویه اهل سنت نقل قول می کند: در عقیده طحاویه و شرح آن آمده است علمای سلف از سابقین و تابعین پس از آنها که اهل خیز اثر  فقه و نظر می باشند فقط به خوبی یاد خواهند شد و کسانی که آنان را به سوء و زشتی یاد کند بر راه مسلمانان نیست؛ خب این کتاب عقیدتی  شما اهل سنت است اگر کسی طعنی وارد کند نسبت سوئی بدهد به زشتی یاد کند از اینها او مسلمان نیست، در مسیر اسلام و مسلمانی نیست، پیغمبر شما در روایات صحیح شما و همسر خودش را طلحه و زبیر و بسیاری از صحابه که در جنگ جمل در رکاب عایشه بودند در واقع فحاشی کرده کلمه ناکث فحش و اهانت  است، خب این پیغمبر شما است ای هم روایت صحیح شما است، چطور می خواهید جمع کنید، یک جای کار می لنگد دوستان عزیز باید برای این پاسخی داشته باشید.

خب بحث را ادامه می دهیم با یکی دیگر از عمل به مبانی مخالفین مکتب اهل بیت توسط یک آدم با عقل دیگر، چه هست داستان؟ ما یک مناظره ای چند وقت پیش در فضای اینستاگرام داشتیم با جناب آقای عقیل هاشمی، همان استاد با عقلی که آقای ملازاده از خجالت ایشان در آمد به عنوان پدر معنوی و استاد معنوی ایشان که متأسفانه آقای عقیل هاشمی مناظره را ذخیره نکرد و این برنامه الآن در فضای مجازی نیست ما هم قسمت هایی را که داریم پخش می کنیم چون قبلاً ضبط کرده بودیم در اختیار داشتیم، موضوع مناظره ما بحث جنگ جمل بود و همین روایتی که بنده خواندم، این مناظره به چهار یا پنج دقیقه بیشتر طول نکشید، چون آقای هاشمی با فحاشی و اهانت و توهین و پریدن در وقت بنده و عدم رعایت آن قوانین و آن هماهنگی هایی که انجام شده بود که سه دقیقه بنده صحبت کنم سه دقیقه ایشان نگذاشت مناظره به اتمام برسد و چون قبلاً هم تعهد داده بودیم طرفین به همدیگر که اگر در تایم یکدیگر دخالت کردیم و اهانت و توهین کردیم مناظره تمام شده است با شکست آن کسی که این قوانین و آن قواعد را رعایت کند که آقای هاشمی همین کار  را کرد، اتفاقی که افتاد بنده این روایت را خواندم و در بحث بررسی سند آقای عقیل هاشمی یک ادعایی را مطرح کرد و اشکال گرفت به یک راوی که وقتی متوجه شد  گاف و سوتی داده دیگر همانجا شروع کرد به فحاشی و اهانت و توهین که قابل پخش در شبکه وزین حضرت ولی عصر نیست و آن قسمت ها که قابل پخش هست من کلیپ را پخش می کنم و بعد بر می گردیم برای نقد و جواب کاری که و ادعایی که آقای هاشمی کرده بود، کلیپ شماره دو را باهم ببینیم

کلیپ2:

عقیل: اسم کتاب و سلسله راویان

استاد شریفی: چشم اسم کتاب را هم الآن برای تان می آورم، کتاب بزار البحر الزخار، مسند بزار، جلد 3 صفحه 26 این یک سند

عقیل: سلسله اش را بگو

استاد شریفی: عباد بن یعقوب، ربیع بن سعد، سعید بن عبید، عن علی بن ربیعه عن علی، این یک سند

عقیل: علی بن ربیعه عن علی بن ابی طالب؟

استاد شریفی: الآن برای تان می خوانم، عن علی بن ربیعه عن علی بن ابی طالب

عقیل: عجب علی بن ربیعه از حضرت علی نقل می کند؟

استاد شریفی: نمی تواند نقل کند؟ ثابت کنیم

عقیل: یعنی علی بن ربیعه چند صد سال بعد از چند صد سال قبل شنیده؟

استاد شریفی: بفرمایید علی بن ربیعه برای چه زمانی است؟

عقیل: یعنی شما نمی دانید علی بن ربیعه برای چه زمانی است؟

استاد شریفی: سه دقیقه به سه دقیقه شما سه دقیقه ات را صحبت کن من جواب می دهم

عقیل: نه خب همین علی بن ربیعه شما می گویید از علی بن ابی طالب نقل کرده

استاد شریفی: خب بفرمایید شما سه دقیقه را صحبت کنید

عقیل: خب علی بن ربیعه شما نمی دانید، اشکال ندارد علی بن ربیعه شما نمی دانید که در زمان حضرت علی نبوده؟

استاد شریفی: شما سه دقیقه تان را صحبت کن

عقیل: تمام است

استاد شریفی: تمام است؟ خیلی خب سه دقیقه ات تمام است، علی بن ربیعه راوی بخاری و مسلم هست ایشان و علی بن ابی طالب از شیوخ شان هست جناب آقای هاشمی اگر تو نمی دانی تقصیر من چیست؟

عقیل: من از اینکه از راوی بخاری هست خدمت تان نگفتم

استاد شریفی: جزء طبقه سوم هست و ایشان از علی بن ابی طالب می تواند این را نقل کند

عقیل: من به شما می گویم اسماء بن حکم، مغیرة بن شعبه، زید بن ارقم سلیمان بن سمرة، سمرة بن عبدالله بن قرضا ابن کعب، کعب بن قطیب القطبه اینها است

استاد شریفی: الآن می خواهم خدمت بینندگان عزیز شیوخ جناب علی بن ربیعه را خدمت آقای هاشمی نشان بدهم که ایشان گفت شیوخ او نیست، بینندگان خوب دقت کنند این سند روایت، علی بن ربیعه عن علی، این نرم افزار هم نرم افزار خودتان هست، جناب آقای علی بن ربیعه، راوی بخاری و مسلم، طبقه سوم، برویم سراغ شیوخ او

عقیل: آقا حدیث را بخوان

استاد شریفی: این هم علی بن ابی طالب الهاشمی، جزو چیست دوستان عزیز، جزء شیوخ او است، خب دوستان عزیز دقت فرمودید که، جناب علی بن ربیعه می تواند از علی بن ابی طالب روایت نقل کند و آقای هاشمی سوتی داد و گاف داد در این موضوع

استاد شریفی:

 خب کلیپ را باهم دیدیم بعد از این قضیه دیگر آقای هاشمی شروع کرد فحاشی و بنده هم خداحافظی کردم چون آنجایی که قرار باشد فحاشی شود درست نیست که بمانیم، خب حالا داستان چیست؟ من این روایت را نشان بدهم سه دقیقه من اول صحبت کردم بعد آقای هاشمی صحبت کرد و بعد سه دقیقه ای که به من رسید آقای هاشمی دیگر نگذاشت مات صحبت کنیم، با شلوغ کاری و فحاشی و اهانت مناظره تمام شد به همینجا، این روایت را ببینید کتاب البحر الزخار المعروف به مسند البزّار، المجد الثالث، در حدیث شماره 774،

«حدثنا عباد بن یعقوب قال حدیثنا الربیع بن سعد حدثنا سعید بن عبید عن علی بن ربیعه عن علی (ع)»

البحر الزخار المعروف به مسند البزّار، المجد الثالث، ح 774

که رسول خدا با من عهد بست به قتال سه کس ناکثین قاسطین و مارقین، تصحیح سند را هم اینجا محقق قول آقای هیثمی را هم نقل می کند که

«رواه البزار و طبرانی فی الاوسط»

یکی از آن سندهایی که بزار نقل کرده صحیح است و راوی های آن راوی های بخاری و مسلم است غیر از یک نفر ربیع بن سعید که آن هم توثیق شده و موثق هست، این را من خواندم، آقای هاشمی داستانش مفصل است که خدمت شما  عرض کنم، آمد گفت این علی بن ربیعه که در سند آمده نمی تواند از حضرت علی نقل کند، این چند صد سال بعد از حضرت علی به دنیا آمده، چند تا نکته است، نکته اول این است که آمد شیوخ این علی بن ربیعه را خواند، چه کسانی را خواند، زید بن ارقم یکسری افراد دیگر مثل ثمرة بن جندب و اینها، خب زید بن ارقم که صحابه است، چطور علی بن ربیعه که چند سال بعد به دنیا آمده بعد از حضرت علی از زید بن ارقم صحابه و دیگر صحابه می تواند نقل کند از حضرت علی نمی تواند نقل کند؟، یعنی اینقدر این آقا جاهل و بی سواد و کنارش همان رعایت مبانی اهل تسنن، تحریف و کتمان حقایق چرا؟ راحت دروغ می گوید، می گوید من عقیل هاشمی نمی توانم از سجودی نقل کنم، چرا؟ چون من هم عصر سجودی نیستم، کنار همان سجودی دارد برنامه می رود الآن، کنار همان خدمتی دارد برنامه می رود، تو که الآن داری برنامه می روی، چطور می گویی من الآن با خدمتی هم عصر نیستم، اینقدر راحت، این آقای هاشمی که آنجا گاف داد و سوتی داد و من از نرم افزار رجاله خود اهل تسنن نشان دادم آنجا، و اسکن های کتابش هم بود که بعد دیگر نشد و این آقا شروع کرد به فحاشی کردن، ببینیم این علی بن ربیعه و شیوخ  او چه کسانی هستند، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال جناب آقای مزی، جلد20، شماره 4068، علی بن ربیعه روایت کرده است از چه کسانی؟ اینها صحابه هستند، سلمان فارسی، ثمرة بن جندب، عبدالله بن عمر بن خطاب، علی بن ابی طالب، کعب بن قطبة و مغیرة بن شعبة، اینها صحابه هستند، آقای علی بن ربیعه راوی بخاری و مسلم از صحابه روایت نقل کرده حالا این هم توثیقات آن، «عن یحی بن معین» ثقه هست، نسائی همین را گفته، ابو حاتم گفته صالح الحدیث است، کتاب بعدی کتاب الجرح و التعدیل، است جلد 3، آنجا هم ذیل همین بحث می گوید علی بن ربیعه روایت نقل کرده از حضرت علی (ع) از مغیرة بن شعبه و بقیه افراد، که یحیی بن معین گفته ثقه است و او انسان صالح الحدیث بوده، پس آقای هاشمی گاف سوتی، و جهالتش همه به جای خود، همان مبنا را استفاده کرد، دوباره کتمان تحریف تقطیع و دروغ، چرا؟ چون باید این روایت را انکار کند، حالا در ادامه کلیپ شماره 3 را باهم ببینیم که بعد از اینکه این اتفاق افتاد و من خداحافظی کردم و رفتم به خاطر این فحاشی های ایشان یک بیننده شیعه ای آمد داخل لایو آقای هاشمی یک سؤالی را پرسید همین را اشاره کرد ببینی آقای هاشمی چه پاسخی داده، کلیپ شماره 3 را ببینیم

کلیپ3:

بیننده: آقای هاشمی شما فرمودید که علی بن ربیعه از حضرت امیرالمؤمنین ثناء ندارد درست است؟

عقیل: نه گفتم سلسله راویان و حدیث را کامل بخواند، که حدیث را نخواندن قطع کردند رفتند

بیننده: شما فرمودید از مشایخ علی بن ربیعه حضرت امیرالمؤمنین نیستند

عقیل: آقا من گفتم حدیث و سلسله راویان و متن را بخوانند که نخواندند قطع کردند

استاد شریفی:

یک دروغگو برای درست کردن دروغ اول مجبور است پشت سر هم دروغ بگوید، من نگفتم علی بن ربیعه نمی تواند از حضرت علی روایت کند، من گفتم ادامه روایت را بخواند، حالا من در تایم قبل کل روایت را خوانده بودم، اصلاً دعوای ما با آقای هاشمی سر چه چیزی بود؟ علی بن ربیعه نمی تواند از حضرت علی روایت نقل کند، چند صد سال اختلاف داشته، بیننده شیعه می آید می گوید شما این را گفتی، می گوید نه من کی گفتم این را، من گفتم که ادامه روایت را بخوان، خب انسان عقل دارد شعور دارد فهم دارد، اینها امروز در عصر تکنولوژی و رسانه و اطلاع رسانی اینقدر راحت دارند دروغ می گویند و تحریف حقایق می کنند، 1400 سال پیش بر سر اهل بیت و فضائل اهل بیت و مخالفین اهل بیت که روایت جعل می کردند در فضیلت خودشان و فضائل اهل بیت را می پوشاندند، چه بلایی بر سر روایات و کلام اهل بیت و رسول خدا آوردند که امروز ما داریم اینها را تازه می بینیم و اینها هر روز هم باز از روز قبل ادعای شان بیشتر می شود؛ امیدوارم که دوستان اهل تسنن ما بخصوص طرفداران این آقایان پاسخی برایش داشته باشند، خب جناب استاد یک کلیپ دیگر هم هست این به عهده شما

حجت الاسلام بهرامی زاد:

بله خیلی کلیپ جالبی هم هست واقعاً عبرت آموز است

استاد شریفی:

یعنی ببینید عزیزان در یک برنامه اینستاگرامی این آقا چقدر در مبانی اهل تسنن یکی یکی دارد رعایت می کند، کلیپ بعدی شماره 4 را ببینید بعد در خدمت استاد بهرامی خواهیم بود در همین موضوع

کلیپ4:

عقیل: جالب این است که در کتاب مسند بزار که ایشان می آورد، علی بن ربیعه در آن نیست، سند مسند بزّار، علی بن منذر عن عبدالله بن نمیر عن فطر بن خلیفه، چرا من تأکید داشتم که این سلسله راویان را بخواند، متن را بخواند، چون اینها عادت کردند، بد عادت شدند، روحانیون به این عادت کردند، «سمعت حکیم بن جبیر، قال سمعت ابراهیم، یقول سمعت علقمه» نگاه کنید چقدر قیچی کردند، این را من نشان بدهم خدمت شما، این را ملاحظه بفرمایید، «حدثنا علی بن منذر قال عبدالله بن نمیر قال فطر بن خلیفه قال حکیم بن جبیر، سمعت ابراهیم یقول علقمة یقول سمعت علیاً» ملاحظه کردید؟ علی بن ربیعه در مسند بزار وجود نداشت، در مسند بزار علی بن ربیعه وجود نداشت، و اینها می خواهند این را فرافکنی بکنند به او حق می دهم، تبریک می گویم آقای شریفی تبریک می گویم روحانیون قم این فرار به شما مبارک با، 1150 سال است شما عادت کردید، و من فهمیدم، این حدیث سلسله راویان ندارد، و چون وقتی گفت علی بن ربیعه من تعجب کردم که این حدیث نمی تواند با این سند باشد، چون اینها در این قضیه خیلی جعال هستند، اینجا دید که من گیر دادم که سلسله سند راویان، سلسله راویان و سند، سلسله راویان ندارد، این مجبور شد یک سلسله راویان یک حدیث دیگری را اینجا بچسباند، حالا دید که دزد دستش گیر افتاده لو رفته، حالا که لو رفته یک حدیث دیگری را آورد، من می دانستم که سلسله راویان این برای این نیست، حالا درست است علی بن ربیعه که اینها خواندن، این قضیه است چون برای من جا خالی خوردم، چطور ممکن است این حدیث که ما می دانیم سلسله راویان صحیح ندارد، چطور این را به این چسبانده، این آمده یک سند دیگر پیدا کرده و این را با آن چسبانده، مثل اینکه مثلاً شما نقشه ایران را نصف کنید نصف نقشه ایران را بچسبانید به نقشه چین، بگویید این کشور ایران است، می گوید جزو شیوخ حضرت علی است، گفتیم باشد سلسله راویان را بخوانید، این سلسله راویان با این متن در کتاب مسند بزّار البحر الزخار همخوانی ندارد، سلسله راویان را از جای دیگر کنده به این چسبانده، فهمیدید؟ من که این کاره هستم می دانم این آمده جعل دارد می کند، و لهذا من نمی توانم تحمل کنم وقتی ایشان بخواهد بیاید جعلی ارائه بدهد، و روایت ارائه می دهد، خدمت تان عرض کردم مسند بزّار می گوید علی بن ربیعه، کجا است در مسند بزّار که می گوید علی بن ربیعه از حضرت علی با آن سلسله راویان صحیح می گوید حدیث صحیح است، سند دیگری می خواند با متن دیگر، یعنی من حق ندارم واقعاً؟ نه به خدا بگویید اشتباه است، من دروغ او را پیدا کردم کار من اشتباه است؟ یعنی به او بگویم این حدیث در واقع این است واقعاً؟ نخیر در تایم خودش دروغ بگوید مدارک جعلی ارائه بدهد من هیچ نگویم؟ نمی شود و اینها تا به امروز به همین روش ادامه داده اند و دوام آوردند

استاد شریفی:

کلیپ را دیدید بعد از اینکه من از لایو رفتم بیرون خیلی ها به او اعتراض کردند آقا با آقای شریفی اهانت کردی و در وقت او هم پریدی در تایم او، چرا این کار را کردی؟ آخر کلیپ می گوید من حق داشتم دروغ گفت، خیانت کرد، من حق دارم آنجا که دروغ می گوید خیانت کند بپرم در حرف او اهانت کنم توهین کنم، پس من حق داشتم، مچ من را گرفته آقای بهرامی، سندی که من خواندم برای آن روایت نیست از یک سند دیگری آورده ام گذاشتم کنار یک روایت دیگر، متخصص هست خیلی هم بلد است، جا خورد وقتی دید من این را گفتم، گفت من کارشناس هستم، مچ ما را گرفت، چه پاسخی شما آقای بهرامی دارید؟

حجت الاسلام بهرامی زاد:

پاسخ آن که واقعاً من خودم می خواهم الآن بحث بکنم شرمنده علم و دانش و وقت شعور مخاطبین عزیز می شوم بخواهم پاسخ بدهم، خیلی ساده دوستان نگاه بکنید، این البحر الزخار المعروف به مسند البزّار، همان روایتی است که ایشان دارد به آن استدلال می کند، این فقط یک روایت را دیده، یک قسمت کتاب را دیده، قسمت های دیگر روایت های دیگر را ندیده، امثال ایشان، امثال ابن تیمیه، اینها وقتی به فضائل امیرالمؤمنین که برسد تسرع در رد انکار دارند، این نکته را دوستان خیلی دقت کنید، ایشان این روایت را دیده، خب در روایت اولی که ایشان به آن استناد می دهد،

«حکیم بن جبیر یقول سمعت ابراهیم یقول سمعت علقمة»

البحر الزخار المعروف به مسند البزّار، حدث 604

بله حرفی از علی بن ربیعه نیست واقعاً نیست، این حدیث شماره 604 هست، حالا ببینید چون اینها تسرع در رد دارند تواتر را نمی بیند، تعدد طرق را نمی بیند، استفاضه را نمی بیند، سندهای صحیح را نمی بیند فقط چون که فضیلتی برای امیرالمؤمنین ثابت می شود باید رد بشود، حالا ببینید آن روایتی که آقای شریفی به آن استناد داده دوستان ببینید البحر الزخار، جلد3، شماره حدیث 774، آقای شریفی هم عین همین سند را داشت استدلال می کرد

«عباد بن یعقوب، حدثنا الربیع بن سعد حدثنا سعید»

البحر الزخار، جلد3، ح 774

بعد حالا این ربیع بن سعید توثیق ابن حبان را هم دارد

«ابن عبید عن علی بن ربیعة عن علی (ع)»

ببینید این سندی است که مفتضح می کند، امثال ایشان که یک کارشناس است اصلاً ارزش بحث و ارزش رد علمی ندارد، روش ایشان مثل اساتیدش ابن تیمیه و بزرگان شان هست، به امیرالمؤمنین که برسد، راحت می گویند «کذب، موضوع» بزرگان شان گفتند متواتر است ولی ایشان می گوید کذب، موضوع سند ندارد، به قول خودش شیعیان آمدن در کتاب های ما این روایت را وارد کردند، برادران عزیز اهل سنت گرامی من می خواهم الآن اشاره بکنم اینها چرا می خواهند این احادیث را رد بکنند، اگر همین حدیث بزار، اگر اثبات بشود چه تالی فاسد هایی دارد، ببینید دوستان من روی متن همین حدیث چند تا جمله چند تا توضیح خدمت تان می دهم، روایت امیرالمؤمنین است،

«عن علی قال عهد إلیَّ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم»

عهد الیَّ یعنی وصیت کرد، دو طرف وصیت چه کسی هست؟، وصیت کننده پیغمبر است کل عقل است، عقل کل است، پیغمبری که تمام پیغمبران دیگر آمدند برای شناخت این، پیغمبری که محور قرآن است، حالا این شخص وصیت کرده، در وصیت مهمترین حرف ها را می زنند ،کلیدی ترین دستورات را می دهند، به امیرالمؤمنین وصیت کرده

«فی قتال الناکثین و القاسطین»

استاد شریفی:

برای کشتن آنها

حجت الاسلام بهرامی زاد:

برای جنگ، ببینید برادرها نکته خیلی دقیق است پیغمبر آمر است امیرالمؤمنین مأمور است، یعنی این سه دسته پیغمبر آمده به جنگ شان، که توسط امیرالمؤمنین هست، حالا جنگ با پیغمبر می خواهیم طبق آیه قرآن حکم آن را بگوییم، سوره انفاق آیه 13

«ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ»

آن کسانی که محاربه با خدا و پیغمبرش کردند

انفال/13

و هر کسی با خدا و پیغمبرش محاربه و جنگ بکند

«فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ»

روی همین فکر بکنید دوستان به نظر من هزاران نکته و مطلب علمی در آن هست

استاد شریفی:

دست شما درد نکند جناب استاد بهرامی ان شاءالله در جلسات بعدی ادامه این بحث حالا بحث های دلالی آن  و دیگر خیانت های بزرگان این مذهب و مکتب اهل بیت در رابطه با این مسئله را باز هم نشان خواهیم داد خدمت شما عزیزان، دیگر تدلیس آخری که از آقای هاشمی نشان دادیم می گفت این روایت دو تا سند دارد و آن گروه واتساپی که در آن مناظره داشتند حمایت می کردند آقای هاشمی را از آقای هاشمی بی سواد تر بودند چون این از آن گروه واتساپی که به او مطلب می دادند از آنجا خواند که آن بالا اسامی اش هم نوشته شده بود که این بی سواد آن لجنه علمی پشت سر این آقا از خود این آقا بی سواد تر و رجوع جاهل به جاهل که این آقا سند دیگر را ندیده سند روایت دیگر را آورده می گوید اصلاً در آن علی بن ربیعه وجود ندارد

حجت الاسلام بهرامی زاد:

بله من گفتم واقعاً آقای شریفی اینها ارزش رد ندارند

استاد شریفی:

دیگر چاره ای نیست به هر حال ما باید اینها را به بیننده ها نشان بدهیم که متوجه بشوند با چه افرادی برخورد دارند این افراد هم به همان مبانی دارند عمل می کنند.

ممنونم از همه شما عزیزان و بینندگان گرامی موفق و مؤید.

اللهم عجل لولیک الفرج

یا علی مدد.


دست انداز_ تحریف و کتمان در منابع اهل سنت>

تحریف و کتمان جنگ جمل تواتر در حدیث منابع اهل سنت ناکثین قاسطین مارقین دستور پیامبر ص امیرالمومنین علی ع فضایل حضرت وصیت