سایر قسمت ها
اخلاق علوی سیره مهدوی

قسمت چهل و سوم برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی با کارشناسی آیت الله سید محمد حسینی قزوینی
موضوع: «گریه از خوف خدا»؛ اکسیر اعظم در دنیا و آخرت!


دیگر قسمت ها

 بسم الله الرحمن الرحیم

28/02/1402

موضوع: «گریه از خوف خدا»؛ اکسیر اعظم در دنیا و آخرت!

برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی

فهرست مطالب این برنامه:

خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته!

عملی مجرّب با خاصیت فوق العاده برای افزایش رزق و روزی!

از مهمترین ویژگیهای یاران حضرت ولیعصر (سلام الله علیه)

«گریه از خوف خدا»؛ اکسیر اعظم در دنیا و آخرت!

چرا هر چه دعا می کنیم، دعاهایمان به اجابت نمی رسد؟

مقید بودن به نماز اول وقت؛ ضامن قطعی نجات از آتش جهنم!

مجری:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف).

بحمدلله این توفیق باز نصیب مان شد که در سید اللیالی، شب جمعه ای دیگر برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی را تقدیم شما مهربانان بکنیم.

برنامه ای که توفیق داریم در محضر حضرت استاد حضرت آیت الله حسینی قزوینی باشیم. ان شاء‌ الله امشب هم بتوانیم نهایت بهره و استفاده را از محضرشان ببریم.

همان طور که مطلع هستید در ابتدای این برنامه و برنامه هایی که در محضر استاد هستیم شروع و حسن مطلع برنامه، نام و یادی از حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است. ان شاء الله که بتوانیم به این وسیله زنگارهای که در دلمان نشسته را کنار بزنیم تا این قلب های زنگار گرفته آماده تجلی نور معرفت بشود.

سلام عرض می کنم در خدمتتان هستیم

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم، موفقیت بیش از پیش برای همه شما گرامیان از خدای منان خواهانم.

طبق برنامه همیشگی مان در مطلع عرائضم یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) کرده باشیم، باشد که آن بانوی بزرگوار به حق فرزند گرامش سید الشهداء گوشه چشمی و نظر عنایتی و نظر ولایی به همه ما بکند ان شاء‌ الله.

مرحوم آیت الله کمپانی (رضوان الله تعالی علیه) از مراجع بزرگ، اشعار زیادی در رابطه با صدیقه طاهره به زبان فارسی و عربی دارد یکی از اشعارش این است:

سینه ای کز معرفت گنجینه اسرار بود * کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود

ناله ای بانو زدند در خرمن هستی شرر * گویی اندر تور غم چون نخل آتش بار بود

 آن که کردی ماه تابان پیش او پهلو تهی * از کجا پهلوی او را تاب آن آزار بود

صورتش نیلی شد از سیلی که چون سیل سیاه * روی گردون زین مصیبت تا قیامت تار بود!

«فسیعلمون ظلموا أی منقلبون ینقلبون»

امیداوریم که ان شاء الله خدای عالم به احترام فرزندش سید الشهداء و مضطرات یوم عاشوراء فرج فرزندش حجة ابن الحسن را نزدیک کند و با رفع ظلم و جور از جهان و گسترش عدل الهی و انتقام خون مظلومان، قلب همه را خوشحال کند ما را هم از یاران خاص و سربازان فداکار و شهدای رکابش قرار بدهد ان شاء الله. 

مجری:

ان شاء الله، حضرت استاد! بحمدلله چند وقتی که در محضرتان بودیم توفیق داشتیم تا بشنویم از سیره مهدوی و افرادی که دوست دارند خودشان را مهدوی بکنند و متصل بکنند به یک نحوه ارتباطی از یاران حضرتش بشوند و این میسر نبود مگر این که ما اخلاق علوی را بیاموزیم تا بتوانیم آن اخلاقی که توحید حقیقی، معرفت درست به خداوند متعال است را ان شاء الله به دست بیاوریم.

خلاصه ای از مطالب جلسات گذشته!

بحمدلله در این جلسات این توفیق را داشتیم از محضرتان بهرمند می شدیم. اگر امکانش است یک مختصری از آن چیزی که نقل شده بفرمایید ان شاء الله وارد مبحث جدید بشویم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

‏أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه

عرض کردیم از شرایط اخلاقی علوی و سیره مهدوی این است که تقوا را شعار خودمان قرار بدهیم تقوایی که در توانمان است

(فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ)

پس تا می ‌توانيد تقوای الهی پيشه کنيد

سوره تغابن (64): آیه 16

چرا که آن:

 (اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ)

آن گونه که حق تقوا و پرهيزکاری است، از خدا بپرهيزيد!

سوره آل عمران (3):‌ آیه 102

از دست ما ساخته نیست. آن نصیب اولیاء الهی و بندگان خاص خدای عالم است. آن اندازه ای که ما می توانیم گناه را کنار بگذاریم واجبات مان را انجام بدهیم این اولین پله از تقوای عام است.

تقوا را آقایان تقسیم بندی کردند تقوای خاص، تقوای خاص الخاص، تقوای خاص الخواص آن بحث های دیگری است که خارج از بحث ما است.

عملی مجرّب با خاصیت فوق العاده برای افزایش رزق و روزی!

ولی نکته مهم این است ما هر چه تلاش کنیم گناه و عمل مکروه در زندگی مان ایجاد نشود باز نفس اماره، شیطان و دشمنان قوی است، لغزش هایی در زندگی ما صورت می گیرد. ولی خوشا به حال آن بنده ای که اگر لغزشی از او صورت گرفت بلافاصله توبه کند.

به تعبیر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله):

«طُوبَى لِمَنْ وُجِدَ فِي صَحِيفَةِ عَمَلِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تَحْتَ كُلِّ ذَنْبٍ أَسْتَغْفِرُ اللَّه»‏

خوشا به حال آن بنده ای که در کنار هر معصیت اش یک استغفر الله ثبت بکند.

وسائل الشيعة؛ نويسنده: شيخ حر عاملى، محمد بن حسن‏؛ ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏، قم‏، 1409 ق‏؛ ج 16، ص 69،ح 14

این را عزیزان داشته باشند. قرآن می گوید:

(وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يسْتَغْفِرُونَ)

ولی (ای پيامبر!) تا تو در ميان آنها هستی، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد؛ و (نيز) تا استغفار می ‌کنند، خدا عذابشان نمی ‌کند.

سوره انفال (8): آیه 33

فرمود ای پیامبر! مادامی که تو در میان مسلمانها هستی اینها را عذاب نمی کنم و همچنین مادامی که استغفار می کنند.

امام فرمود رسول اکرم از میان ما رفته است ولی استغفار است، آن کسانی که دائم الإستغفار هستند ذکر خدا را با استغفار آغاز می کنند و روز و شبشان را با استغفار سپری می کنند قطعاً از بلاها دور هستند.

اینها دور هستند از بلاهایی که عموم مردم گرفتار هستند بلاهایی که معصیت کارها و فسّاق گرفتار هستند. بعضی از اتفاقات ناگواری که در زندگی ها می افتد و زندگی را فلج می کند و از هم می پاشاند، استغفار مانع این بلاها است؛ یعنی استغفار بزرگ ترین بلاها را از زندگی آدم دفع می کند.

از طرفی هم استغفار روزی انسان را زیاد می کند. استغفار فرزند و اهل و عیال انسان را هم زیاد می کند و گسترش می دهد.

چند هفته قبل هم عرض کردم نماز استغفار که مرحوم محدث قمّی در مفاتیح آورده است دوستان از آن غفلت نکنند.

در فضای مجازی دیدم یک آقایی در حرم مطهر حضرت رضا یکی از علما را دیده بود به دست و پایش افتاده بود خیلی تشکر می کرد، گفت چه شده؟ گفت: آقا شما یک روزی صحبت می کردید گفتید اگر کسی نماز استغفار بخواند گرفتاریهایش بر طرف می شود مشکلات زندگیش از بین می رود و روزی به دودمان او سرازیر می شود.

من همان لحظه که از شما شنیدم رفتم خانه خودم، همسر و فرزندان روزی دو یا سه بار نماز استغفار را خواندیم. می گفت خانه نداشتم مستأجر بودم در مشهد خانه خریدم و در تهران هم یک خانه دیگر خریدم، الان به یکی از کشورها می خواهم بروم خانه ای برای خودم بخرم وضع زندگی ام طوری شده که اصلاً به ذهنم نمی آید زندگی ام از این رو به آن رو شده است ولذا شما را دیدم خواستم تشکری از شما کرده باشم ایشان گفته بود یادم رفته بود الان شما گفتی یادم آمد.

نماز استغفار تقریباً شبیه نماز جعفر طیار است دو رکعت است هر رکعت بعد از حمد به جای سوره قل هو الله احد، سوره انزلنا خوانده می شود دقت کنیم با حضور بخوانیم اگر حضور هم نمی آید احساس کنیم در برابر یک خدای بزرگ، خدایی که خالق آسمان و زمین است خدایی که خالق ما است خدایی که دنیا، آخرت، خیر و ضررمان به دست اوست. همین اندازه توجه داشته باشیم.

خدای کمال مطلق شاید این مطلق یا کمال لا یتناهی برای افراد یک مقدار جا نیافتد ولی خدایی که همه خوبی ها را دارد از همه نقص ها مبرا است. خدایی که مهربان تر از هر مهربانها است این را در نظر بگیرد ولو این که معنای الفاظ را هم توجه نکند اشکالی ندارد.

حمد و سوره «انا انزلنا» را بخواند، پانزده مرتبه بعد از انا انزلنا، «استغفر الله» خالی بگوید و عبارت «ربی واتوب إلیه» ندارد. رکوع می رود سبحان ربی العظیم وبحمده ده مرتبه، استغفر الله می گوید از رکوع بلند می شود ده مرتبه استغفر الله می گوید. سجده می رود بعد از ذکر سجده ده مرتبه استغفر الله می گوید. بلند می شود بین دو سجده ده مرتبه استغفر الله می گوید. سجده دوم می رود ده مرتبه استغفر الله می گوید از سجده بلند می شود ده مرتبه استغفر الله می گوید. مجموعا 75 بار می شود. رکعت دوم هم به این شکل است.

عرض کردم آیت الله العظمی بهجت (رضوان الله تعالی علیه) متلزم بودند و این نماز را هر شب می خواندند.

آنهایی که اهل تهجد هستند بگذارند قبل از اذان صبح بخوانند تأثیرش چند برابر می شود

(وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يسْتَغْفِرُونَ)

و در سحرگاهان استغفار مي‌کردند

سوره ذاریات (51): آیه 18

آنهایی هم که اهل تهجد، اهل بیداری قبل از اذان صبح نیستند موقعی که می خواهند بخوابند، قبل از خوابیدن وضو بگیرند و این نماز را بخوانند.

بعضی از افراد از سر کار بر می گردند خسته هستند قبل از خواب حالی ندارند هر وقت حال دارید بعد از نماز صبح حال دارید بخوانید. بعد از نماز ظهر و عصر یا بعد از نماز مغرب و عشاء حال دارید یا قبل از غروب حال دارید بخوانید.

ولی اگر کسی نمی تواند قبل از اذان صبح بخواند تلاش کند قبل از اذان ظهر بخواند، چون قبل از اذان ظهر وقت اجابت دعا است. در روایت داریم قبل از این که اذان ظهر گفته شود و هنگام اذان ظهر وقت اجابت دعا است.

یا قبل از غروب آفتاب باز آن هم وقت اجابت دعا است. خدای عالم به پیغمبر اکرم دستور می دهد

(سَبِّحُوا بُكْرَةً وَعَشِيا)

صبح و شام خدا را تسبيح گوييد!

سوره مریم (19): آیه 11

به پیغمبر دستور می دهد صبح گاهان و شام گاهان تسبیح خدا بگو. اگر انسان بتواند قبل از اذان صبح، قبل از اذان ظهر، قبل از اذان مغرب البته قبل از اذان مغرب یعنی قبل از غروب آفتاب باشد بهترین وقت است. اگر نشد هر وقت، وقت دارد بخواند. فقط یک مقداری با حضور بخواند وقتی استغفر الله می گوید

(كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ)

(آری) هر کس در گرو اعمال خويش است،

سوره مدثر (74): آیه 38

هر کس می داند چقدر در عمرش خرابکاری و شلوغ کاری کرده است. پرونده اش چقدر نقاط سیاه دارد. از اول طفولیت گناه و معصیتی کرده تمام اینها را در نظر بگیرد استغفر الله بگوید. این یکی از هدیه های بزرگ الهی برای ماها است.

(يرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيكُمْ مِدْرَارًا *  وَيمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا)

تا باران های پربرکت آسمان را پی در پی بر شما فرستد، و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ های سر سبز و نهرهای جاری در اختيارتان قرار دهد!

سوره نوح (71): آیات 11 و 12

این آیه قرآن است که می فرماید خدای عالم را استغفار کنید تا اموال و اولاد شما زیاد بشود و روزی شما پی در پی بر سرتان سرازیر بشود.

از مهمترین ویژگیهای یاران حضرت ولیعصر (سلام الله علیه)

یکی از ویژگیهای یاران حضرت ولیعصر (سلام الله علیه) این است که گناه نکنند. اگر هم لغزش و یا گناهی از آنها سر زد بلافاصله استغفار کنند. مخصوصاً‌ دارد که هر گناهی از شما سر زد بعد از گناه بلافاصله نماز استغفار بخوانید این هم داریم.

مثلا اگر غیبتی کردید چون غیبت 40 روز نماز و دعای ما را به حبس می اندازد چهل شبانه روز نمی گذارد نمازمان بالا برود و دعایمان به اجابت برسد هم غیبت کردن هم غیبت شنیدن فرقی نمی کند.

یک کسی محضر ملاحسینقلی همدانی از عرفای بزرگ و استاد مرحوم بهاری و دیگران بزرگان نشسته بود یک آقایی بود صحبت می کرد یک دفعه غیبتی کرد. ایشان برگشت گفت خدا خانه ات را ویران کند 40 شبانه روز خانه ما را ویران کردی. اینها یک چیزها و حقایقی را می دیدند که ماها نمی بینیم و محروم هستیم.

یک گناهی سر زد سر بچه داد زدی سر خانواده داد زدی خدای ناکرده دل کسی را رنجاندی، بهترین راه این است که نماز استغفار بخوانید، به نیت همان گناه جدیدی که مرتکب شدید. باز اگر گناهی کردید دوباره نماز استغفار بخوانید به قدری بخوانید تا برای شما ملکه بشود دیگر گناه نکنید.

به شما قول می دهم اگر کسی یک هفته این کار را انجام بدهد مراقب خودش باشد اگر هر گناهی از او سر زد یک نماز استغفار بخواند، هم خدا روزیش را زیاد می کند و هم روی گناهش قلم عفو می کشد.

بعد از یک هفته دیگر گناه در زندگی ما اتفاق نمی افتد مشکل اساسی ما این است که ماها مراقب خودمان نیستیم، اگر ما مراقب خودمان بودیم قطعاً این مسائل برای ما اتفاق نمی افتاد.

ان شاء‌ الله یک جلسه ای مفصل در رابطه با بحث مراقبه که ائمه (علیهم السلام) چقدر روی مسئله مراقبه تأکید داشتند، در خدمت دوستان خواهیم بود. آیات و روایات در رابطه با مراقبه الی ماشاء‌ الله داریم.

کسی از مرحوم علامه طباطبایی سوال کرد چه کار کنیم به طرف خدا نزدیک بشویم و به کمالات برسیم؟ ایشان فرمود مراقبه، مراقبه، مراقبه خلاصه مراقبه این است که ما احساس کنیم خدا دارد ما را می بیند.

(أَلَمْ يعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يرَى)

آيا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می ‌بيند؟!

سوره علق (96): آیه 14

دوربین خدا دارد در تمام حالات ما را می بیند

(وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِي أَنْفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ)

اگر آنچه را در دل داريد، آشکار سازيد يا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه می ‌کند.

سوره بقره (2): آیه 284

آنی که در ذهنتان است مخفی کنید یا آشکار کنید (يحَاسِبْكُمْ بِهِ اللَّهُ) دقت کنیم همه حال، خدای عالم مراقب ما است. سر چهار راه آمدیم پلیس آنجا است اصلاً به فکرمان نمی آید از چراغ قرمز رد بشویم گناه ها، چراغ قرمز خدا است خدا همیشه شاهد و ناظر حال ما است.

وقتی خدا شاهد و ناظر ما است نباید از چراغ قرمز رد بشویم؛ روایت داریم که پیامبر (صلی الله علیه واله وسلم) به ابوذر فرمودند:

«يَا أَبَا ذَرٍّ، اعْبُدِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ، فَإِنْ كُنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاك‏»

خدا را آنچنان عبادت کن که او را می بینی؛ اگر تو خدا را نمی بینی خدا تو را می بیند.

الأمالي( للطوسي)؛ نويسنده: طوسى، محمد بن الحسن‏، ناشر: دار الثقافة، قم‏، 1414 ق‏؛ ص 526

در روایت دیگر دارد که امام صادق (سلام الله علیه) فرمود:

«يَا إِسْحَاقُ خَفِ اللَّهَ كَأَنَّكَ تَرَاهُ وَ إِنْ كُنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ فَإِنْ كُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لَا يَرَاكَ فَقَدْ كَفَرْتَ»

عبارت خیلی سنگین است. یعنی این روایت بدن آدم را به لرزه در می‌ آورد. می گوید اگر احساس می کنی خدا تو را نمی بیند. پس کافر هستی منکر رؤیت و مراقبت خدا، کفر است.

«وَ إِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ يَرَاكَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِيَةِ»

احساس می کنی خدا تو را می بیند باز گناه می کنی!

پلیس آن جا ایستاده است با این که ایستاده است از چراغ قرمز رد می شوی.

«فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِينَ عَلَيْك‏»

خدا را خارترین ناظر و بدترین نگاه کننده و مراقب خودت قرار دادی.

الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏؛ ج2، ص 68

یعنی می دانی خدا تو را می بیند، داری گناه می کنی بلا تشبیه افسر ایستاده است از چراغ قرمز رد می شوی بلافاصله جریمه نوشته می شود هر چه التماس و خواهش هم بکنی حتی به اندازه سر سوزن به شما تخفیف نمی دهد.

مجری:

استاد این مطلب، مطلب بسیار گیرا و دلنشینی است، خیلی وقتها انسان آن استغفر الله که می گوید از عمق جانش بر می آید خیلی وقتها آن گناهی که انجام می دهد به آن حالت پشیمانی واقعی می رسد. خیلی وقتها این باعث می شود که انسان بعدها به گریه بیافتد به خاطر این گناهی که انجام داده است.

«گریه از خوف خدا»؛ اکسیر اعظم در دنیا و آخرت!

خاطرم است یک بار اشاره می فرمودید نسبت به این مطلب که انسان به این حد از پشیمانی برسد گریه بکند و به درگاه الهی ضجه بزند.

استاد ارتباطش با بحث اخلاق علوی و سیره مهدوی را هم بفرمایید یعنی اگر نسبت به خود این مطلب هم پیوندی با بحث خودمان باشد مثلا این گریه کردن، ضجه زدن و ناراحتی کردن ها چطور در مهدوی شدن و پا در رکاب حضرت بودن تأثیر می گذارد!؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نکته زیبایی فرمودید؛ یکی از چیزهایی که در اخلاق علوی مطرح است گریه کردن از ترس خدا، گریه کردن به خاطر گناه، گریه کردن از گرفتاری در آتش جهنم است.

امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) که حسابش مشخص است می گوید:

«إِلَهِي إِنْ طَالَ فِي عِصْيَانِكَ عُمُرِي وَ عَظُمَ فِي الصُّحُفِ ذَنْبِي‏»

خدایا گرچه عمرم به گناه گذشت پرونده ام را پر از گناه کردم ولی جز رحمت و مغفرت تو به هیچ چیز امیدوار نیستم.

الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص 78

در کتاب روضة الواعظین مرحوم علامه نیشابوری متوفای 508، دارد که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) فرمود:

«مَنْ خَرَجَ مِنْ عَيْنَيْهِ مِثْلُ الذُّبَابِ مِنَ الدَّمْعِ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ آمَنَهُ اللَّهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَر»

کسی از چشمش به اندازه یک پر مگسی اشک بیرون بیاید از ترس خدا، خدای عالم او را در قیامت از مصیبت بزرگ ایمن خواهد کرد.

روضة الواعظين و بصيرة المتعظين( ط- القديمة)؛ نويسنده: فتال نيشابورى، محمد بن احمد (تاريخ وفات مؤلف: 508 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: انتشارات رضى‏، قم: 1375ش، ج2، ص452

خدای عالم او را در قیامت، آن روز بدبختی های بزرگ که:

(تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ)

 بچه شیر خواره را مادر از دامنش می اندازد.

(وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا)

و هر بارداري جنين خود را بر زمين مي‌نهد

(وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ)

و مردم را مست مي‌بيني، در حالي که مست نيستند؛ ولي عذاب خدا شديد است!

سوره حج (22): آیه 2

آن روزی که:

(يوْمَ يفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ* وَأُمِّهِ وَأَبِيهِ * وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِيهِ)

در آن روز که انسان از برادر خود می گريزد، و از مادر و پدرش، و زن و فرزندانش؛

سوره عبس (80): آیات 34 تا 36

پدر، پسر را می بیند فرار می کند که مبادا بیاید حقش را مطالبه کند. پسر پدر را، برادر، برادر را، شوهر، همسرش را می بیند همسر شوهرش را می بیند فرار می کند.

می گوید در آن روز، آن کسی که به اندازه یک پر مگسی از ترس خدا از چشمش اشک جاری شود خدای عالم آن روز او را از بلاها ایمن نگه می دارد.

در «ثواب الأعمال» تألیف «شیخ صدوق»، از امام صادق (سلام الله علیه) نقل کرده است که رسول اکرم فرمود:

«طُوبَى لِصُورَةٍ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهَا تَبْكِي عَلَى ذَنْبٍ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»

خوشا به حال آن صورتی که خدا وقتی به آن صورت نگاه می کند به پهنای آن صورت اشک جاری است. به خاطر گناهی که کرده و ترس خدا در دلش است.

یعنی خوشا به حال آن بنده ای که خدا به او نگاه می کند از چشمان او اشک جاری است به خاطر آن گناهانی که کرده است.

«لَمْ يَطَّلِعْ إِلَى ذَلِكَ الذَّنْبِ غَيْرُهُ.»

گناهانی که غیر از خدا هیچ کس از آن گناه خبر ندارد.

ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏؛ نويسنده: ابن بابويه، محمد بن على‏ (تاريخ وفات مؤلف: 381 ق‏)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: دار الشريف الرضي للنشر، قم: 1406ق، ص167

عزیزان بیننده، همه ما از وضع مان بهتر از دیگران آگاه هستیم گناهانی که انجام دادیم غیر از خدا هیچ کس خبر ندارد. در زندگی مان الی ماشاء الله اتفاق افتاده است غیر از 14 معصوم هر کس بگوید من گناه نکردم خودش یک گناهی است. چه کار باید کرد؟

یکی از چیزهایی که خدای عالم عنایت دارد گریه کردن است. در کتاب کافی شریف، از امام باقر (سلام الله علیه) می گوید:

«مَا مِنْ قَطْرَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَطْرَةِ دُمُوعٍ فِي سَوَادِ اللَّيْلِ»

هیچ قطره ای محبوب تر نیست در نزد خدا از آن قطره اشک چشمی که در تاریکی شب جاری می شود.

«مَخَافَةً مِنَ اللَّهِ»

این هم از ترس خدا

«لَا يُرَادُ بِهَا غَيْرُهُ.»

گریه نمی کند تا این که دیگران را فریب بدهد.

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص482، بَابُ الْبُكَاء‏، ح3

بعضی از افراد هستند در نماز، در دعا گریه و زاری می کنند تا به مردم نشان بدهد. بعضی ها در دعای توسل، دعای کمیل یا در بعضی از روضه ها شروع می کنند با داد و بیداد و فریاد گریه کردن و ... اگر گریه بی اختیار باشد خیلی خوب است خوش به حالش.

ولی این که این گریه ها، داد و بیداد و هق هق کردن ها برای فریب دیگران باشد تا بگوید من آدم خوبی هستم فردا اگر به مغازه رفتم به من ارزان بدهد، قرض خواستم به من بدهد چنین و چنان به خاطر این که گریه ها می خواهم کیسه برای خودم بدوزم. این گریه از گناهان کبیره است.

حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) می فرماید فردای قیامت صاحبان عجب و ریاء آرزو می کنند اهل کبائر بودند اهل زنا، دزدی، قتل و لواط بودند ولی اهل عجب و ریاء نبودند و لذا دارد: «لَا يُرَادُ بِهَا غَيْرُهُ»

باز در روایت دیگر در کافی شریف است. ما تا به حال این بحث را نکردیم. سوالی که حضرتعالی کردید یک دفعه توفیقی بود. امام صادق فرمود:

«مَا مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا وَ لَهُ كَيْلٌ وَ وَزْنٌ»

در دنیا هیچ چیزی نیست مگر این که وزنی دارد.

شما گندم بخواهی بخری وزن می کنند کشمش می خواهی، انگور می خواهی، طلا می خواهی، نقره می خوهی و هر چه بخواهید وزن دارد.

«إِلَّا الدُّمُوعُ»

تنها چیزی که قابل وزن نیست اشک چشم است.

یعنی تمام سنگ های دنیا، تمام کره زمین، کرات آسمان، تمام عالم ملک را در یک کفه بگذارند یک قطره اشک هم آن طرف ترازو بگذارند آن طرف ترازو پایین تر می آید تمام کفه ای که کرات آسمانی و ... رویش است بالا می رود.

«فَإِنَّ الْقَطْرَةَ تُطْفِئُ بِحَاراً مِنْ نَارٍ»

یک قطره اشک چشم از ترس خدا دریایی از آتش را خاموش می کند.

چقدر زیباست!

«فَإِذَا اغْرَوْرَقَتِ الْعَيْنُ بِمَائِهَا لَمْ يَرْهَقْ وَجْهاً قَتَرٌ وَ لَا ذِلَّةٌ»

«اغْرَوْرَ» یعنی اشک جاری بشود بعضی وقت آدم گریه می کند چشمش اشک آلود می شود ولی اشک از چشم و از گونه هایش جاری نمی شود. می گوید اگر چنان چه این اشک چشمت از گونه هایت جاری شد آب چشم روان شد دیگر این صورت بدبختی، ذلت و فقر را نمی بیند.

«فَإِذَا فَاضَتْ حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَى النَّارِ»

اشک از محاسن تان روی زمین ریخت خدای عالم تو را بر آتش جهنم حرام می کند.

«وَ لَوْ أَنَّ بَاكِياً بَكَى فِي أُمَّةٍ لَرُحِمُوا»

اگر در میان یک امت، ‌یک انسان از ترس خدا گریه کند خدای عالم به تمام آن امت، ترحم می کند رحمتش را شامل تمام آن امت می کند.

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص481، بَابُ الْبُكَاء‏، ح1

باز در روایت کافی شریف است امام صادق فرمود:

«مَا مِنْ عَيْنٍ إِلَّا وَ هِيَ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا عَيْناً بَكَتْ مِنْ خَوْفِ اللَّهِ»

تمام چشم ها در قیامت گریان است. مگر آن چشمی که از ترس خدا گریه کرده باشد.

اگر چشمی از ترس خدا اشک ریخت درست است چشم گریه کرده ولی خدا به احترام این اشک چشم تمام بدن را به آتش جهنم حرام می کند.

«وَ مَا اغْرَوْرَقَتْ عَيْنٌ بِمَائِهَا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سَائِرَ جَسَدِهِ عَلَى النَّارِ وَ لَا فَاضَتْ عَلَى خَدِّهِ فَرَهِقَ ذَلِكَ الْوَجْهَ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ»

اگر اشک از گونه هایش ریخت این صورت دیگر ذلت، فقر و بیچارگی نمی بیند.

الكافي (ط - الإسلامية)، نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص482، بَابُ الْبُكَاء‏، ح2

همان تعبیری که در آن روایت بود، این روایت هم دارد.

در کتاب «من لا یحضره الفقیه» که از کتب اربعه شیعه است از امام باقر (سلام الله علیه) دارد که رسول اکرم به امیرالمؤمنین وصیت کرد فرمود چند خصلت به شما وصیت می کنم اینها را حفظ کن.

1. صادق باش:

«وَ لَا تَخْرُجَنَّ مِنْ فِيكَ كَذِبَةٌ أَبَداً»

از دهانت هرگز دروغ خارج نشود.

حتی دروغ شوخی هم خارج نشود

 2. ورع:

«وَ الثَّانِيَةُ الْوَرَعُ حَتَّى لَا تَجْتَرِيَنَّ عَلَى خِيَانَةٍ أَبَداً»

فکر خیانت هم نکن

 3. ترس از خدای عالم:

«وَ الثَّالِثَةُ الْخَوْف مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَتَّى كَأَنَّكَ تَرَاهُ‏»

از خدا بترسی گویا داری خدا را می بینی.

 4. زیاد گریه کردن از ترس خدا:

«وَ الرَّابِعَةُ كَثْرَةُ الْبُكَاءِ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يُبْنَى لَكَ بِكُلِّ دَمْعَةٍ بَيْتٌ فِي الْجَنَّةِ»

 زیاد گریه کردن از ترس خداوند. خدای عالم به خاطر هر قطره ای که از چشمت جاری می شود یک باغی در بهشت برای شما بنا می کند.

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج 4، ص 188 و 189

از این بهتر؟ روایت در این زمینه خیلی زیاد است ولی این را عزیزان دقت کنند این آخرین روایت من باشد.

کتاب «مکارم الأخلاق» مرحوم رضی الدین طبرسی (رضوان الله تعالی علیه) از امام باقر (سلام الله علیه) است می فرماید:

«اطْلُبِ الْإِجَابَةَ عِنْدَ اقْشِعْرَارِ الْجِلْدِ وَ عِنْدَ إِفَاضَةِ الْعَبْرَةِ وَ عِنْدَ قَطْرِ الْمَطَرِ ... إِذَا كَانَ الْعَبْدُ سَاجِداً لِلَّهِ فَإِنْ سَالَتْ دُمُوعُهُ فَهُنَالِكَ تَنْزِلُ الرَّحْمَةُ»

چند جا است که دعا به اجابت می رسد حواست را جمع کن حاجت های خود را از خدا بخواه. یکی از آن ها زمانی است که چشمت اشک آلود بشود.

در روایات هم دارد یکی از نشانه های اجابت دعا اشک چشمی است که هنگام دعا از چشم مان بیرون می آید. وقتی مشغول دعا یا نماز هستی در قنوت یا سجده هستی داری دعا می کنی اگر دیدی دلت شکست و چشمت اشک آلود شد بدان وقت اجابت دعا است. خدا می خواهد دعایت را به اجابت برساند یعنی در حقیقت این علامت اجابت دعا است.

بعد می گوید اگر چنانچه این تضرع و گریه در نماز در حالی که در سجده هستی اشک چشمت جاری شد این جاست که رحمت خدا تو را فرا می گیرد.

«فَاغْتَنِمُوا فِي تِلْكَ السَّاعَةِ الْمَسْأَلَةَ وَ طَلَبَ الْحَاجَةِ»

وقتی در سجده هستی و چشمت اشک آلود شد فرصت را غنیمت بشمار هر حاجتی می خواهی از خدا بخواه.

«وَ لَا تَسْتَكْثِرُوا شَيْئاً مِمَّا تَطْلُبُونَ»

نگو این حاجت خیلی بزرگ است چرا این حاجت بزرگ را از خدا بخواهم؟ حاجت من خیلی مهم است حاجتت هر چه مهم باشد در برابر قدرت خدا نا چیز ناچیز است. به هیچ وجه حاجتهای بزرگتان را تصور نکنید خیلی مهم است این را از خدای عالم نخواهم به من نمی دهد نه، بزرگ ترین حاجت را از خدا بخواهید

«فَمَا عِنْدَ اللَّهِ أَكْثَرُ مِمَّا تَقْدِرُونَ»

هر چه به ذهن تان برسد حاجت تان بزرگ است کرم خدای عالم، رحمت خدای عالم از این حاجت شما خیلی خیلی بزرگ تر است.

شما بزرگ ترین حاجت را بخواه این را با رحمت خدا مقایسه کن. مثل یک قطره ای بلا تشبیه، بلا تشبیه در برابر یک اقیانوس است باز هم اقیانوس را به رحمت و کرم خدا مقایسه کردن واقعاً نادرست است.

«وَ لَا تُحَقِّرُوا صَغِيراً مِنْ حَوَائِجِكُمْ»

اصلاً حوائجتان را سبک و کوچک نشمارید نگویید این حاجت کوچک است چرا این حاجت کوچک را از خدا بخواهم؟ نه خدای عالم به حضرت موسی خطاب کرد یا موسی آش و طعامت را از من بخواه، یونجه الاغت را هم از من بخواه.

یعنی بگو خدایا مشکل زندگی ام را حل کن، بیماری من را بر طرف کن، ایمان به من بده، حاجت من را بده، مقام به من بده هر چه دلت می خواهد، خانه بده، فرش بده، یخچال فریزیر بده، ماشین خوب بده و...؛ یعنی هرچه که دلت می خواهد همه را ردیف کن اگر هم یادت می رود اینها را بنویس از خدا بخواه.

خدای عالم کریم است کرم خدای عالم، قابل وصف نیست یعنی ما هر چه از کرم خدا بخواهیم بگوییم عقل ما و عقل تمام انبیاء به اندازه عظمت کرم خدای عالم کار نمی کند این را داشته باشید.

بعد حضرت می فرماید:

«فَإِنَّ أَحَبَّ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى أَسْأَلُهُمْ»

محبوب ترین مؤمنین در نزد خدا کسی است که از خدا بیشتر سوال می کند.

مكارم الأخلاق‏؛ نويسنده: طبرسى، حسن بن فضل‏ (تاريخ وفات مؤلف: قرن 6)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: شريف رضى‏، قم: 1412ق/ 1370ش، ص317

فرمود محبوب ترین مؤمنین در نزد خدا کسی است که از خدا بیشتر سوال می کند. چرا؟ زیرا:

«فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ إِلْحَاحَ الْمُلِحِّينَ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِينَ‏‏»

تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة؛ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام،  محقق/ مصحح: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج7، ص60

شما پیش یک مسئول یا رئیسی دو سه بار می روی اصرار می کنی از اتاقش تو را بیرون می اندازد عصبانی می شود؛ ولی خدای عالم «يُحِبُّ إِلْحَاحَ الْمُلِحِّين»

شما هر چه به خدا اصرار کنید بگویید فلان حاجتم را بده، فلان حاجتم را بده... خدای عالم، اصرار بنده اش را دوست دارد. محبوب ترین بنده آن کسی است که از خدا زیاد سوال می کند.

در روایت دارد کسی که نماز می خواند بدون این که تعقیباتی بخواند بدون این که حاجتی از خدا بخواهد بلند می شود می رود خدای عالم قریب به این مضمون به ملائکه می گوید مثل این که این بنده من هیچ احتیاجی به من ندارد یا هیچ حاجتی نداشت نمازش را خواند سرش را پایین انداخت و رفت.

سوالی بود که عزیزمان پرسیدند عقده دل مان باز شد. روایت در رابطه با گریه زیاد است اگر شرح حال بزرگان و علماء را برای شما بگویم بزرگان ما به گریه کردن زیاد ملتزم بودند.

در رابطه با مرحوم «سید محمدباقر شَفتی» وارد شده که ایشان در نیمه شب به قدری گریه می کرد که گوشه های چشمش زخم شده بود.

یک بنده خدایی می گوید یک شب مسافرتی با مرحوم علامه شفتی رفتیم، مدام این سید به من می گفت نمی خواهی بخوابی؟ گفت خودم را به خواب زدم یقین کرد خوابیدم بلند شد مشغول نماز شد. می گوید به خدا قسم دیدم بند بند اعضایش دارد می لرزد، اصلا در گریه مانندی برای او نبود.

مرحوم «ملا محمد کاشی» وقتی مشغول نماز می شد آن چنان سوز و گداز داشت که بدنش به لرزه می افتاد.

ما انبیاء و ائمه را کار نداریم، ائمه را می گوییم می گویند آن ها امام بودند، انبیاء را می گویند انبیاء بودند. اینهایی که عرض کردم از بزرگان و علمای ما بودند.

می گوید روزی یکی از طلبه ها در مدرسی که مرحوم «ملا محمد کاشی» درس می گفت وقت سحر بلند شدم دیدم از در و دیوار مدرسه صدای «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوح‏‌» شنیده می شود!

گفتم این صدا از کجا است؟ رفتم دیدم مرحوم آخوند در سجده این ذکر را می گوید همگام او تمام در و دیوار مدرسه «سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوح‏‌» می گوید.

وقتی برای «ملا محمد کاشی» نقل کردم گفت: این که در و دیوار برای ذکر من، ذکر بگوید امر مهمی نیست مهم این است که این طلبه تسبیح گفتن در و دیوار مدرسه را از کجا متوجه شده است؟

یا مرحوم «شیخ جعفر کاشف الغطاء» (رضوان الله تعالی علیه) می گوید وقتی که مشغول نماز می شد آنچنان به درگاه خدای عالم گریه می کرد که کسی اصلاً‌ تصورش را نمی توانست بکند.

بزرگان ما به همین شکل بودند؛ هر کدام از بزرگان و اولیاء الهی مثل آقا نجفی قوچانی، مرحوم درچه ای و ... شرح حالشان به این شکل است.

یا مقام معظم رهبری می گوید یک شب شهید مطهری میهمان ما بود، گفت آخرهای شب خانواده ما از خواب بیدار شد گفت صدای گریه می آید. خیلی ناراحت می شود چه کسی دارد گریه می کند. بیرون می آید می بیند در آن اتاق مرحوم مطهری مشغول دعا است و گریه می کند.

رهبری می گوید مرحوم مطهری عادتش این بود وقتی می خواست گریه کند آهسته نمی توانست گریه کند با صدای بلند گریه می کرد.

دوستان عزیز ما چند دفعه در عمرمان این طوری گریه کردیم؟ کلاه خودمان را قاضی قرار بدهیم این همه روایات و این هم شرح حال بزرگان که عرض کردم نمی دانم چه بود امشب روزی ما و شما این بود.

مجری:

حضرت استاد! اینها، طریق را تشخیص دادند آن طریقی که به قول مولوی می گوید:

طفل یک روزه همی داند طریق * که بگریم تا رسد دایه ای شفیق

تا نگرید ابر کی خندد چمن * تا نگرید طفل کی جوشد لبن

اینها شناختند چه کار باید بکنند تا فضل کردگار برسد.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، این روایات، این هم شرح حال بزرگان و علماء و اوتاد. حتی بعضی از افراد شخصی را سراغ دارم حتی معمم هم نیست الان هم در قید حیات هست. اصلا همین که شروع به صحبت می کند اشک امانش نمی دهد همین طور اشک از چشمانش جاری می شود. گویا یک چشمه ای پشت چشمش است در حال جوشش است و اشک جاری می شود.

اشک چشم نعمتی است که خدای عالم به هر کس نمی دهد. از خدای عالم بخواهیم حال به ما بدهد، از خدای عالم بخواهیم به ما چشم گریان بدهد. از خدای عالم بخواهیم حالت تضرع و ابتهال به درگاهش به ما عنایت کند.

تا که از جانب معشوق نباشد کششی * کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

تا او نظر نکند هر چه تصمیم بگیریم شیطان از ما قوی تر است، نفس اماره از ما قوی تر است و نمی گذارد. مخصوصاً همین که تصمیم می گیریم خطورات به قدری به ما حمله می کند که ما را از تصمیممان منصرف می کند.

یکی از اولیاء‌ الله می گوید: یک بنده خدا می خواهد به طرف خدا برود مشغول نماز با حضور و گریه باشد ابلیس یکی از سپاهیانش را مأمور می کند می گوید برو از راه به درش کن. می آید هر کاری می کند نمی تواند این بنده را از راه به در کند. نفر دیگر را مأمور می کند نمی تواند دوباره نفر سوم را مأمور می کند برو این را از راه به در کن می خواهد با گریه و عبادت به طرف خدا حرکت کند.

ابلیس چهار تا از سربازانش را مأمور می کند از این چهار تا هیچ کدام نمی توانند. بعد دارد ابلیس همه این چهار تا را به قتل می رساند خودش مستقیم وارد می شود که این بنده را اغوا کند و از راه به در کند.

البته به این آیه شریفه هم باید دقت شود:

(إِنَّهُ لَيسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يتَوَكَّلُونَ)

چرا که او، بر کسانی که ايمان دارند و بر پروردگارشان توکل می ‌کنند، تسلطی ندارد.

سوره نحل (16): آیه 99

شیطان تسلط ندارد بر کسانی که بر خدا توکل می کنند. همه ما آمنّا می گوییم ولی مهم این است (وَعَلَى رَبِّهِمْ يتَوَكَّلُونَ). توکل به قدری مهم است که خدای عالم به رسول اکرم می گوید خدا را وکیل خودت قرار بده. عبارت خیلی عجیبی است.

(رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا)

همان پروردگار شرق و غرب که معبودی جز او نيست، او را نگاهبان و وکيل خود انتخاب کن

سوره مزمل (73): آیه 9

همان خدایی که پروردگار شرق و غرب عالم است و جز او خدایی نیست، او را وکیل خودت قرار بده. یعنی شما وقتی یک وکیل ورزیده ای را انتخاب می کنی به دادگاه برود از تو دفاع کند چقدر خاطر جمع هستی که ان شاء‌ الله این وکیل می رود حق من را استیفاء می کند. خدایی که بالاترین قدرت را دارد بالاتر از او کسی قدرتی ندارد بالاتر از او کسی کرمی ندارد، مهربان تر از او کسی نیست.

اگر در دنیا مهربانی است مادرها به فرزندانشان، پدرها به فرزندانشان، اینها یک شمه، قطره و ذره ای از رحمت الهی است که بر روح آنها دمیده شده است.

می گوید (فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا) پیغمبر، خدا را وکیل خودت قرار بده. یعنی خودت را هیچ کاره کن و کار را به او واگذار کن.

چرا هر چه دعا می کنیم، دعاهایمان به اجابت نمی رسد؟

در روایت دارد که:

«فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ بِتَفْوِيضِ ذَلِكَ إِلَيْه‏»

به خدا توکل کن با واگذار کردن کارت به خدای عالم.

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج2، ص65

شما وظیفه بندگی ات را انجام بده دعایت را بکن عبادتت را بکن ولی بگو خدایا به خودت واگذار می کنم. یقین هم داشته باش آن خدای عالم

(ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ)

مرا بخوانيد تا (دعای) شما را بپذيرم!

سوره غافر (40): آیه 60

دعای شما قطعی به اجابت می رسد. صلاح باشد امروز حاجت شما را بدهد، صلاح باشد ده روز دیگر، صلاح باشد 10 سال دیگر حاجت شما را می دهد، ولی این حساب جاریِ شما رفت نشست. وقتی پولی به حساب جاری ات می گذاری آن جا نشسته! شما امسال استفاده کنی یا 20 سال بعد استفاده کنی هر وقت دلت بخواهد می روی از این حساب جاری ات پول را بیرون می کشی از آن استفاده می کنی و پول هم آن جا می ماند یک سودی هم به آن تعلق می گیرد.

دعایی که کردی این غصه ای که می خوری خدایا چرا زودتر نشد چرا دیر شد همین غصه هایت باعث می شود آن حاجتت یک مقداری گسترش پیدا کند و سودی هم به آن تعلق بگیرد. خدا نمونه هایش را در دنیا برای ما درست کرده است.

به این دیر شدن ها، یک سودی هم تعلق می گیرد. این غصه و ناراحتی هایی که ما می کشیم ولی به خدا اعتراض نکنیم نگوییم خدایا چرا دعای من را به اجابت نرساندی! این یکی از گناهانی است که ائمه نهی کردند نگوییم خدایا من فلان روز دعا کردم چرا دعایم به اجابت نرسید؟ دعا به اجابت رسیده است.

فرض بفرمایید مثلاً‌ بچه سرما خورده است به پدر و مادر التماس می کند می خواهم ترشی بخورم، مادر می گوید پسرم ترشی برایت ضرر دارد هر چه خودش را به زمین و زمان می زند ترشی نمی دهد این بچه ناراحت می شود.

وقتی بیماری بچه بر طرف شد مادر سر سفره ترشی می آورد می گوید پسرم آن روز ترشی می خواستی به جای یک ترشی امروز سه چهار رقم ترشی آوردم؛ هر کدامش را می خواهی بخوری بخور. این هم سود تأخیر ترشی هایت.

لذا دوستان عزیز ما تلاش کنیم کار را به خدا واگذار کنیم. بعضی وقت ها خدا صلاح می بیند حاجت ما در دنیا بر آورده نشود به آخرت بیافتد روایات متعدد داریم.

خدای عالم، بنده را به سر حساب می آورد می گوید بنده من یادت است فلان روز، فلان حاجت را از من خواستی؟ می گوید بله. در دنیا این حاجت را به تو ندادم الان می خواهم به جایش این قدر مقامت را بالا ببرم می گوید الحمد لله.

فلان شب احیاء حاجت خواستی ندادم الان می خواهم این را به تو بدهم می گوید وقتی این بنده نعمت ها و مقام هایی که به خاطر دعاهایی که در دنیا کرده و خدا در دنیا آن حاجت ها را نداده در قیامت نعمت های که به او می دهد مقامش را بالا می برد می گوید خدایا ای کاش در دنیا هیچ حاجتی از من بر آورده نکرده بودی و همه را اینجا می دادی چون:

(وَمَا هَذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِي الْحَيوَانُ لَوْ كَانُوا يعْلَمُونَ)

اين زندگي دنيا جز سرگرمي و بازيچه نيست و زندگي حقيقي همانا [در] سراي آخرت است اي کاش مي‏دانستند.

سوره عنکبوت (29): آیه64

زندگی جاودانه آنجا است این جا ما هر چه بخواهیم 50 سال، 60 سال، 70 سال، 90 سال است. از 90 سال به آن طرف برای همه و خودمان هم درد سر می شویم؛ ولی آن جا 90 هزار سال، 90 میلیون سال به بالا نه، اصلاً تمام ذرات عالم را شما صِفر کن یک عددی کنارش بگذار باز این صفرها نمی تواند زندگی جاودانه را برای ما نشان بدهد.

لذا شما وقتی دعا می کنید همین که خدا توفیق دعا به تو داده است خدا را شاکر باش. در روایت داریم یکی از نشانه های اجابت دعا، توفیق دعا است. خدا اگر به ما توفیق می دهد دعا کنیم یقین بدان خدا می خواهد اجابت کند.

بعضی از افراد هستند کاری ندارند در شبانه روز نمازی می خواند بلند می شود می رود حاجتی هم از خدا نمی خواهد و کاری هم ندارد خاطر جمع به خودش است.

ولی آن کسی که در قنوت نماز حاجت می خواهد در سجده حاجت می خواهد بعد از نماز، تعقبیات می خواند حاجت می خواهد. بین اذان و اقامه زمان اجابت دعا است عزیزان این را دقت کنید. اذان می گوید قبل از این که اقامه بگویی زمان اجابت دعا است. فرصت را غنیمت بشمارید دعا کنید همین که دارید دعا می کنید یقین داشته باش این توفیق دعا نشانه این است که خدا به تو لطف دارد می خواهد حاجتت را بدهد.

توفیق استغفار که به تو می دهد، بدان که خدا می خواهد گناهت را ببخشد اگر نمی خواست گناهت را ببخشد، توفیق استغفار هم به تو نمی داد.

مجری:

خیلی متشکرم بسیار قابل استفاده بود، ما همیشه خوشحال هستیم حضرتعالی هم فرمودید همواره اشاره فرمودید به این مطلب، مطالبی که مطرح می شود اینها ابتدائاً مطلبی است که وجود نازنین حضرت آقا صاحب العصر والزمان اول به آن رضایت دادند و خواستند این مطالب به گوش ما برسد. الحمدلله خدا را شکر می کنیم...

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بنده نمی دانستم شما چه سوالی می خواهید بکنید. این حرفهایی که زدم به هیچ وجه اصلاً و ابداً فکرش را هم نکرده بودم احساس می کنم اولین کسی که حرف های ما را می شنود خود حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) است.

بعضی از اولیاء خدا می گویند شما دارید سخنرانی می کنید حرف می زنید اول یقین کنید که خود حضرت ولی عصر دارد حرف شما را می شنود.

اول مخاطبتان آقا امام زمان (سلام الله علیه) است، بعد مخاطب های دیگر به تبع امام زمان حرفهای شما را می شنوند و خودت هم به تبع امام زمان حرفهای خودت را می شنوی.

مجری:

خیالمان جمع باشد از این لحاظ که بحمدلله این توفیق به ما دست داد. ان شاء الله همان طور که خداوند را می خوانیم که:

«اللَّهُمَّ أَذِنْتَ لِي فِي دُعَائِكَ وَ مَسْأَلَتِك‏»

تهذيب الأحكام( تحقيق خرسان)؛ نويسنده: طوسى، محمد بن الحسن‏، تاريخ وفات مؤلف: 460 ق‏، محقق / مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ناشر: دار الكتب الإسلاميه‏، تهران‏، 1407 ق‏، ج3، ص 108

از همان خداوند بخواهیم که ان شاء الله رزق بکند به ما یک خضوع و عین باکیه ای که ان شاء الله بتوانیم آن طور که شایسته است خداوند را بخوانیم و مشتاقانه به سمتش مسائل و حاجات مان را بالا ببریم.

عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف).

بحمدلله این توفیق را داریم در محضر حضرت استاد حضرت آیت الله حسینی قزوینی هستیم از محضرشان در برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی استفاده می کنیم.

بحمدالله بحثی را آغاز کردیم کاملاً‌ بحث علمی و در کنارش معرفتی بود که هم افرادی که دنبال تفسیر قرآن هستند قطعاً‌ از آن بحثی که در جلسات گذشته مطرح شد بهره ای لازم را بردند. هم افرادی که دنبال این بودند تا ببینند در اصول دینی که ما نسبت به قیامت داریم چه اوضاعی بر قرار می شود هم افرادی که دنبال شنیدن آن لذات و صحبتهایی که نسبت به ولایت آقا امیرالمؤمنین است قطعاً‌ از این بحثی که مطرح شده است لذت بردند.

ما بحثی را در ذیل آیه:

(وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيا)

و همه شما (بدون استثنا) وارد جهنم می ‌شويد؛ اين امری است حتمی و قطعی بر پروردگارت!

سوره مریم (19): آیه 71

آغاز کردیم. بالاخره تعابیر مختلفی آنجا مطرح شده بود نسبت به اینکه آیا همه افراد وارد جهنم می شوند؟ حضرت استاد لطف فرمودند تفاسیر مختلفی آوردند دیدیم بعضی ها گفتند همه افراد وارد جهنم می شوند. اما این طور نیست که قول محقق و درست باشد. بلکه الی ماشاء الله از آن تعابیری که ما داریم اتفاقاً‌ بسیاری از افراد هستند آتش جهنم بر آنها حرام شده است.

زمانی که ما بعضی از روایات را می خواندیم می دیدیم آنها افرادی هستند که بدون

حساب وارد بهشت می شوند اینها قطعاً آن روی بد قیامت را نخواهند دید. اگر بیشتر در این جلسه نسبت به همین مطلب صحبت بفرمایید تشکر می کنم.

مقید بودن به نماز اول وقت؛ ضامن قطعی نجات از آتش جهنم!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

ما مفصل از روایات آوردیم که چند دسته هستند که بدون حساب و کتاب وارد بهشت می شوند؛ یعنی اینها نه جهنمی می بینند و نه پل صراط، نه قیامت می بینند. وقتی نفخ صور دمیده می شود از قبرشان یکسره راهی بهشت می شوند. یک عده هم هستند در روایت داریم که آتش جهنم بر بدن آنها حرام است از عموم (وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا) بیرون می رود.

در کتاب «امالی» شیخ صدوق، در رابطه با وقت نماز است می گوید خدای عالم فرموده است:

(أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيلِ)

نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريکی شب [= نيمه شب‌] برپا دار؛

سوره اسراء (17): آیه 78

اول صبح نماز بخوانید، خداوند ترحم کرده گفته اگر اول صبح نتوانستی تا طلوع آفتاب وقت داری ولی نماز برای اول صبح است. ظهر، اول ظهر است. «دُلوک الشمس» وقتی آفتاب به وسط روز رسید. (غَسَق الیلِ) یعنی نماز مغرب آنجایی است که تاریکی شب دارد نزدیک می شود. نه ساعت 11- 12 شب.

می گوید فردای قیامت در همین ساعت، جهنم را کشان کشان می آورند، یعنی اول اذان صبح،‌ اول اذان ظهر، اول اذان مغرب، جهنم را می آورند می خواهند جا به جا بکنند جهنمیان را سر جای خودشان بفرستند حضرت می فرماید:

«فَمَا مِنْ مُؤْمِنٍ يُوَفَّقُ تِلْكَ السَّاعَةَ أَنْ يَكُونَ سَاجِداً أَوْ رَاكِعاً أَوْ قَائِماً»

هر کس اول طلوع فجر، اول اذان ظهر، اول اذان مغرب یا در سجده است یا در رکوع یا ایستاده و مشغول نماز است.

«إِلَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ»

خدای عالم جسد او را بر آتش جهنم حرام کرده است.

الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص 189

دوستان عزیز! نماز اول وقت یکی از فوائدش این است همه بزرگان ما مثلا مرحوم آیت الله العظمی بهجت و مرحوم قاضی (رضوان الله تعالی علیه) تأکید دارند که اگر کسی می خواهد به هر مقامی برسد مقام دنیوی، مقام اخروی و مقامات معنوی نماز اول وقت بخواند.

یک کسی ظاهراً‌ از مرحوم نخودکی سوال کرد گفت آقا من قرض زیاد دارم گفت برو نماز اول وقت بخوان. گفت مستأجر هستیم خانه نداریم گفت: نماز اول وقت بخوان. گفت بچه هایمان کسالت دارند بیمار هستند هر چه دکتر بردیم نتیجه نگرفتیم گفت برو نماز اول وقت بخوان.

گفت من چند تا حاجت خواستم شما همه را می گویی نماز اول وقت بخوان. گفت نماز اول وقت، شاه کلید است شاه کلید به هر قفلی می افتد ولذا نماز اول وقت این طوری خاصیت دارد.

یک تعبیری شهید رجایی (رضوان الله تعالی علیه) دارد می گفت: اول وقت نماز به نماز نگو کار دارم، کارم را انجام بدهم بعد نماز بخوانم به کار بگو نماز دارم.

حتی ایشان در سفری که به مشهد مقدس داشت بعد از سخنرانی شان سفره پهن کرده بودند اذان شد ایشان برای نماز رفت گفتند غذا گفت نه نماز، نماز ظهر و عصرش را خواند بعد مشغول غذا خوردن شد.

امام (رضوان الله تعالی علیه) در فرانسه، نوفل لوشاتو بودند آن جا بلکه نزدیک 70 خبرنگار آمدند مطالب امام را می خواهند به تمام دنیا منعکس کنند. یعنی دیگر بحرانی ترین وقت انقلاب است؛ وسط سوال ها یک دفعه دیدند امام داخل رفت همه ناراحت شدند چه اتفاقی افتاد؟

آنهای که با امام بودند گفتند امام احساس کرد وقت نماز ظهر رسید رفتند نمازشان را بخوانند نمازشان را خواندند بعد آمدند مصاحبه شان را ادامه دادند.

آیا ما این طوری هستیم که وقتی با زن و بچه مان داریم حرف می زنیم حاضر نیستیم حرف زن و بچه مان را قطع کنیم برویم نماز بخوانیم. میهمان داریم حاضر نیستیم به مهمان بگوییم وقت اذان است بلند شو نماز بخوانیم.

میهمانی رفتیم مشغول صحبت هستیم این قدر جُربزه نداریم به صاحب خانه بگوییم وقت اذان شد نماز بخوانیم بعد صحبت بکنیم.

حتی یک قضیه ای را گمانم آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه مطرح کرد گفت ما خدمت امام رسیده بودیم از گزارشات جبهه خبر می دادیم اوضاع خیلی به هم ریخته بود. آقای رضایی هم این را نقل کرده است.

می گفت وسط گزارش دیدیم امام بدون این که از ما خداحافظی کند بلند شد داخل رفت. خیلی به ما بر خورد ناراحت شدیم گفت من بیشتر از همه ناراحت شدم بعد از چند دقیقه که امام برگشت به حاج احمد آقا گفتم چه شد؟ امام بدون هیچ حرفی ما را ترک کرد داشتیم گزارش می دادیم. گفت شما گزارش می دادید صدای اذان را امام شنید وقت نماز شد رفت نماز بخواند.

اگر بزرگان ما به یک مقامی رسیدند و تأثیر گذار بودند در مسائل سیاسی، در مسائل علمی، در مسائل فرهنگی همه ملتزم به نماز اول وقت بودند.

یکی از آقای بهجت سوال کرده بود استاد شما آقای قاضی فرموده بود هر کس می خواهد به مقامات برسد هر حاجتی دارد نماز اول وقت را رعایت کند آیا نماز با حضور است یا نه؟ گفت نه گفته بود نماز اول وقت بخوانید اگر حضور داشته باشی یک چیز دیگری است.

اگر حضور قلب داشته باشد یک صفای دیگری می شود ولی حضور هم ندارد همان لقلقه زبانمان، اول وقت نمازمان را بخوانیم.

وقت نماز صبح، نماز ظهر، نماز مغرب که می رسد آنجا صف ها جدا می شود، صف های بهشتی ها و جهنمی ها جدا می شود. آنهایی که در این وقت مشغول نماز بودند یکسره راهی بهشت می شوند.

یا تعبیری که از امام صادق (سلام الله علیه) است ابو بصیر می گوید: بعد از شهادت امام صادق رفتم به «ام حمیده» همسر ایشان گفتم حضرت آخرین جمله ای که به زبان آورد چه بود؟ گفت فرمود:

«إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاة»

من لا يحضره الفقيه؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم مصحح: غفاری، علی اكبر، ج1، ص206، باب فرض الصلاة

آخرین جمله امام صادق این بود کسی که نسبت به نمازش سهل انگاری کند به شفاعت ما نمی رسد نه این که نماز نمی خواند!

«مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ عَامِداً و مُتَعَمِّداً فَقَد کَفَرْ»

این جدا است. آن کسانی که نماز را سبک می شمارند و وقتی اول وقت می رسد بیکار هم است مشغول نوشتن است، مشغول تلفن است و یا مشغول کارهای دیگر است وحاضر نیست بلند شود اول وقت وضو بگیرد نماز بخواند؛ حساب اینها جداست!

لذا عزیزان ان شاء الله از امشب ملتزم باشیم با خدای عالم عهد و پیمان ببندیم با حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) عهد و پیمان ببندیم که ان شاء الله آنهای که واقعاً‌ همیشه اول وقت نماز خواندند خدا را شاکر باشند. اگر اول وقت نماز نمی خواندند از امشب تلاش کنند اول وقت نماز بخوانند

(وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِينَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ)

و آنها که در راه ما (با خلوص نيت) جهاد کنند، قطعاً به راه‌ های خود، هدايت شان خواهيم کرد؛ و خداوند با نيکوکاران است.

سوره عنکبوت (29): آیه 69

شما اگر یکی دو هفته اول وقت نماز خواندی خدا تمام زمینه را فراهم می کند شما اول وقت نماز بخوانید.

من یادم نمی رود اربعین سال گذشته حسینیه بزرگ زنجان دعوت بودیم، ما از قم طوری حرکت کردیم اول مغرب به زنجان برسیم. ترافیک زیاد بود وقتی از تاکستان حرکت کردیم دیدم اگر به زنجان برسیم حداقل 45 دقیقه، 1 ساعتی از مغرب گذشته است احساس کردم یک تاریکی عجیبی در دلم نشست.

خدای عالم هر نعمتش را از ما دریغ کرده لیاقت نداشتیم، ولی شاید از 15- 16 سالگی ام نسبت به نماز اول وقت الحمدلله خیلی ملتزم بودم گفتم خدایا چه شد؟ داریم آن جا می رویم سخنرانی ما به اندازه نماز اول وقت مان ثواب دارد یا نه؟

یک مرتبه به رستوران بین راهی رسیدیم به راننده گفتیم همینجا نگه دار مسجدی ندارد؟ رفت خارج از رستوران مسجدی خیلی تمیز است دوستان وضو گرفتند وارد مسجد شدیم تازه پیش خوانی اذان شروع شد یعنی اول وقت مغرب آنجا رسیدیم.

در مسافرت با راه بندانها و ترافیک بارها در مسافرت هایی که به تهران یا شهرستان های دیگر داشتیم باز عاشوراء بود امام جمعه محترم اردبیل جناب حاج آقای عاملی (حفظه الله) زنگ زدند ما را دعوت کردند در یک منطقه ای برای سخنرانی برویم 10 شب سخنرانی بود ایشان گفت یک شب خودم رفتم یک شب هم شما بروید ما هم نتوانستیم فرمایش ایشان را زمین بگذاریم مسیری که می رفتیم حدود 3 ساعت و نیم مسیر بود به ساعت نگاه کردم دیدم ده دقیقه ای بیشتر به اذان نیست تا آنجا برسیم ساعت دو و خرده ای می شود.

خیلی ناراحت بودم به یک شهری رسیدیم گفتم ببینید مسجد کجا است؟ یکی از دوستان گفت قبلاً این جا آمدم این جا مسجد جامعی دارد وارد مسجد جامع شدیم دیدیم تازه اذان می گویند نماز خواندیم.

بعد دیدیم هم امام مسجد و هم مردم نسبت به ما محبت دارند ما را وادار کردند بین دو نماز ده دقیقه، یک ربع صحبت کردیم بعد هم نماز عصرمان را خواندیم و حرکت کردیم.

من اینها را عنایت خدا می دانم اینها را دارم عرض می کنم تجربه شخصی ام است که وقتی انسان ملتزم به نماز اول وقت می شود خدای عالم در بحرانی ترین اوقات خودش زمینه را فراهم می کند که ما اول وقت نمازمان را بخوانیم.

دوستان بیننده، این طور اتفاقات در زندگی ام الی ماشاء‌ الله داشتم، نگران بودیم مبادا نماز اول وقت از دستمان برود خدای عالم یک طوری تنظیم کرد اول اذان به یک جایی رسیدیم که با طمأنینه و بدون هیچ دغدغه نماز اول وقتمان را خواندیم.

ولذا عزیزان دقت کنید «اولُها رضوان آخرُها غفران» نماز اول وقت، رضوان (رضایت) خدا است آخرُها غفران، آخرش یک گناهی مرتکب شدی خدا لطف کند یک بخششی هم برایت دارد.

یکی از همسران پیغمبر می گوید رسول اکرم وقتی با ما حرف می زد وقت نماز می رسید طوری بود که گویا پیغمبر هیچ کس را نمی شناسد. یعنی آن چنان حرف ها را قطع می کرد مشغول عبادت می شد گویا اصلاً کسی را نمی شناسد.

ولذا باید نسبت به نماز اول وقت مان دقت کنیم یکی از کسانی که فردای قیامت جهنم را نمی بیند بدنش بر آتش جهنم حرام است کسانی هستند که نماز اول وقت می خوانند.

مطلب در این مورد زیاد است ان شاء‌ الله الباقی کسانی که آتش جهنم بر بدن آن ها حرام است جلسه آینده اگر خدا توفیق به ما داد عرض می کنیم.

فقط یک روایت بخوانم در کامل الزیارة ابن قولویه، امام صادق فرمود:

«مَنْ ذُكِرْنَا عِنْدَهُ فَفَاضَتْ عَيْنَاهُ»

فرمود: هر کس مصائب ما را بشنود مصائب رسول الله، امیر المؤمنین، فاطمه زهرا مخصوصاً آقا امام حسین (سلام الله علیه) و چشمش اشک آلود بشود یا از چشمش اشک جاری شود.

«حَرَّمَ اللَّهُ وَجْهَهُ عَلَى النَّارِ.»

خدای عالم صورت او یا بدن او را بر آتش جهنم حرام می کند.

كامل الزيارات؛ نویسنده: ابن قولويه، جعفر بن محمد، ناشر: دار المرتضوية، محقق/ مصحح: امینی، عبدالحسین، ص104

یعنی جهنم رفتن و آتش دیدن حرام است (وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا) ندارد که هیچ اصلاً‌ طرف جهنم رفتن هم ندارد. خدای عالم صورت او بر آتش حرام می کند.

امیدواریم که ان شاء‌ الله خدای عالم به همه ما بهترین توفیق را بدهد و جزء کسانی باشیم در این دنیا کارهایی انجام بدهیم که بدن مان بر آتش جهنم حرام باشد و بدون دیدن پل صراط،‌ جهنم، آتش و ... یکسره بهشت برویم.

اگر در جلسه بعد سوال کنید من فرمایش مرحوم طبرسی را عرض کنم ایشان می گوید از داخل جهنم عبور می دهند برای این که قدر بهشت را بدانند.

آیات قرآن داریم ان شاء الله عرض می کنم جهنمیان بالای سرشان را نگاه می کنند می بینند بهشتیان آن جا از نعمت ها استفاده می کنند می گویند:

(وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَينَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ)

و دوزخيان، بهشتيان را صدا مي‌زنند که: «(محبت کنيد) و مقداري آب، يا از آنچه خدا به شما روزي داده، به ما ببخشيد!» آنها (در پاسخ) مي‌گويند: «خداوند اينها را بر کافران حرام کرده است!»

سوره اعراف (7): آیه 50

از این نعمت ها مقداری بریزید پایین بیاید اینها می گویند (حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ) خدای عالم اینها را بر شما حرام کرده است بهشتیانی که در بهشت هستند همان لحظه هم جهنمیان را می بینند با همدیگر گفتگو دارند ان شاء الله گفتگوی بهشتیان و جهنمیان را مفصل از آیات قرآن فقط می آورم.

آیات متعدد در قرآن داریم یک نفر به بهشت رفته و یک نفر هم به جهنم رفته است خدای عالم پرده را کنار می زند اینها می بینند آن ها در بهشت در نعمت هستند آن ها می بینند اینها در جهنم در آتش هستند.

مجری:

ان شاء الله اگر عمری باقی باشد و توفیق باشد از محضرتان در هفته آینده استفاده می کنیم، تشکر می کنیم از محضرتان بسیار استفاده کردیم. همچنین تشکر می کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه امشب هم همراه ما بودید تا دیدار آینده خدا نگهدار!

 

 


اخلاق علوی سیره مهدوی>

سیره مهدوی تقوا استغفار رزق و روزی نماز استغفار گریه خوف توکل بهشت و جهنم پل صراط