سایر قسمت ها
اخلاق علوی سیره مهدوی

قسمت پنجاه برنامه اخلاق علوی سیره مهدوی با کارشناسی آیت الله سید محمد حسینی قزوینی
موضوع: واقعه عظیم «مباهله» در حقانیت امامت اهلبیت (علیهم السلام)

همانا حقيقت و واقعيت تمام سعادت ها و رستگاري ها در دوستي علي بن ابيطالب (ع) هست ، چه در زمان حيات ايشان و چه بعد از آن با استناد به منابع معتبر اهل سنت
دعوت در محيط دوستانه است ، چرا در موضوع مباهله كار به اينجا رسيد ؟
بررسي آيه مباهله ( آيه 61 سوره آل عمران )
بررسي آيه 64 و 55 و 59 و 60 سوره آل عمران
روش رسول اكرم (ص) نسبت به معاندين ، اهل كتاب و مخالفان بصورت دعوت به مناظره و اقامه برهان
استناد به آيات 111 سوره بقره – 24 سوره انبيا – 64 سوره نمل – 75 سوره قصص – 24 سوره سبا
آيا ماجراي مباهله فقط در كتب شيعه آمده و يا در منابع اهل سنت هم هست ؟
چه كساني در مباهله بوده اند ؟ با استناد به صحيح مسلم
افرادي كه در مباهله بودند و مصاديق آيه مباهله به نقل ابن كثير دمشقي
معرفي افراد حاضر در مباهله و تواتر آن به نقل حاكم نيشابوري
فرزند عمربن خطاب : چگونه اصحاب رسول اكرم (ص) مانند نفس پيامبر (ص) ( علي بن ابيطالب (ع) ) هستند و استناد به آيه مباهله به نقل ابراهيم بيهقي با استناد به منابع معتبر اهل سنت
زمقشري : ما در فضيلت اصحاب كساء ، بهتر از آيه مباهله نداريم با استناد به منابع معتبر اهل سنت
آيا در مورد حقانيت اميرمومنان علي (ع) در موضوع خلافت و امامت ميتوان به آيه مباهله استناد كرد ؟
استدلال اميرمومنان علي (ع) در روز شورا به آيه مباهله با استناد به منابع معتبر اهل سنت
افراد حاضر در مباهله در منابع معتبر شيعه
سوال مامون از امام رضا (ع) در مورد بزرگترين فضيلت اميرمومنان علي (ع) در قرآن كريم با استناد به منابع شيعه
روايتي در مورد نفس رسول اكرم (ص) و استناد به آيه قرآن كريم با استناد به منابع معتبر شيعه
آيا مباهله مختص زمان رسول اكرم (ص) بوده و در عصر حاضر نميشود ؟
نظر امام صادق (ع) در مورد مباهله با استناد به منابع متعدد و معتبر شيعه
دستور امام صادق (ع) به مباهله با افراد و علماي لجوج و روش انجام و آماده شدن براي مباهله و نتيجه اي عجيب با استناد به منابع معتبر شيعه
رفتار منافقانه ي عده اي از احزاب سياسي در مورد برگزاري مراسم عيد غدير !


دیگر قسمت ها

 بسم الله الرحمن الرحیم

22/04/1402

موضوع: واقعه عظیم «مباهله» در حقانیت امامت اهلبیت (علیهم السلام)

برنامه اخلاق علوی سیره مهدوی

فهرست مطالب این برنامه:

سفارش مانداگار حضرت زهرا (سلام الله علیها) درباره امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)

منطق بی نظیر و گره گشای قرآن کریم در برخورد با مخالفان اعتقادی!

دعوت رسمی استاد حسینی قزوینی از علمای اهل سنت برای مباهله!

واقعه «مباهله» در فضیلت اهلبیت (علیهم السلام) در منابع معتبر اهل سنت!

استناد امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به جریان مباهله برای اثبات امامت خویش!

مناظره شنیدنی امام رضا (سلام الله علیه) با مأمون، درباره آیه مباهله!

دستور صریح ائمه معصومین (علیهم السلام) به مباهله با معاندین!

مجری:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدلِلَّهِ رَبِّ العالَمين‏ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ

عرض سلام، ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر» (عج الله تعالی فرجه الشریف).

 الحمدلله در این توفیق نصیب مان شده است در این ایام الله فرخنده ولایت و امامت محضر همه شما گرامیان برنامه اخلاق علوی و سیره مهدوی را تقدیم بکنیم.

این فرصت غنیمت است در این ایام فرخنده در محضر شما باشیم مخصوصا در این شب نورانی که امروز واقعه مبارک «مباهله» و همچنین نزول آیه «تطهیر» بود با این برنامه هم در خدمتتان هستیم.

 ان شاء الله سعی می کنیم به تناسب این یوم مبارک که این واقعه مبارک در آن اتفاق افتاده است برنامه هم با همین موضوع مرتبط باشد و بتوانیم از محضر استاد حضرت آیت الله حسینی قزوینی استفاده بکنیم که بحمدلله در شب های جمعه در محضرشان هستیم.

در این شب بزرگ هم ان شاء‌الله تلاش می کنیم سوالاتی راجع به بحث «مباهله» از محضرشان داشته باشیم و بتوانیم معرفت خودمان را نسبت به این واقعه، نسبت به ذوات مقدسه اهل بیت (علیهم السلام) بیش از پیش و روز افزون بکنیم.

همان طور که مطلع هستید ابتدا و حسن مطلع برنامه از کلمات حضرت استاد نسبت به بحث امامت حضرت آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) بهرمند می شویم که بعد از ذکر و نامی از حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) اتفاق خواهد افتاد حضرت استاد سلام عرض می کنم در محضرتان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم ورحمة الله وبرکاته.

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَيْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل السَّلَامُ عَلَيْكَ یَا مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم، موفقیت روز افزون برای همه شما از خدای منان خواهانم.

روز «مباهله» و پیروزی حق بر باطل و اثبات حقانیت نبی مکرم و اهل بیت گرامش را به پیشگاه مقدس مولایمان بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) همه علاقمندان به اهل بیت عصمت و طهارت تبریک و تهنیت عرض می کنم.

خدا را قسم می دهم به حقیقت آل کساء عیدی ما را فرج موفور السرور مولای مان ولی عصر (ارواحنا فداه) ان شاءالله قرار بدهد.

سفارش مانداگار حضرت زهرا (سلام الله علیها) درباره امیرالمؤمنین (سلام الله علیه)

در روایتی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها)، «ابن ابی الحدید معتزلی» در «شرح نهج البلاغه» از حضرت زهرا (سلام الله علیها) نقل می کند که فرمود:

«أَنَّ السَّعِيدَ كُلَّ السَّعِيدِ حَقَّ السَّعِيدِ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً فِي حَيَاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ»

همانا حقیقت و واقعیت تمام سعادت ها و تمام رستگاری ها در دوستی علی ابن ابی طالب است چه در زمان حیات حضرت و چه بعد از حیات شان!

شرح نهج البلاغة، اسم المؤلف: عز الدين بن هبة الله بن أبي الحديد المدائني، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت / لبنان - 1418هـ - 1998م، الطبعة: الأولى، تحقيق: محمد عبد الكريم النمري، ج9، ص 100

یعنی اگر کسی بخواهد به سعادت واقعی برسد جز درِ خانه امیر المؤمنین را زدن، هیچ راه دیگری ندارد. این سخن صدیقه طاهره (سلام الله علیها) است که حضرت امام عسکری (سلام الله علیه) فرمودند:

«نحن حجّة اللّه على الخلق و فاطمة حجّة علينا»

ما حجت های الهی بر خلایق هستیم و فاطمه بر ما ائمه، حجت است.

عوالم العلوم و المعارف والأحوال؛ بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله، محقق: موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر، ناشر: مؤسسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف - ج‏11-قسم-1-فاطمة (سلام الله علیها)، ص 8

تو کیستی تو تمام پیمبری زهرا * تو حجت حجج الله اکبری زهرا

بهشت احمدی و رکن حیدری زهرا * ز چار بانوی باغ و جنان سری زهرا

تو مادر حسنینی نه مادر همه ای * چه بهتر است که بگویم فقط تو فاطمه ای

«صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهراء»

به امید آن روزی که به دعای حضرت و با امضاء حضرت خدای عالم لباس فرج بر اندام ملکوتی مولایمان بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) بپوشاند و با آمدنش بساط ظلم، ستم و ستمگری برای همیشه از جهان برچیده شود و حکومت عدل الهی در سراسر گیتی گسترده شود ان شاء الله.

مجری:

الهی آمین، انسان این دعا را می شوند اشتیاقش برای دیدن آن لحظات بیشتر می شود ان شاء الله که بتوانیم با چشم و گوش مان بشنویم و ببینیم آن منجی عالم بشریت را که می آید و دنیا را پر از عدل و داد می کند.

حضرت استاد به فراخور این روز مبارک و میمون که روز مباهله است می خواهیم این واقعه یک مقدار جنبه پاسخ به شبهاتی داشته باشد. اصل جریان را بسیار شنیدیم اما می خواهیم یک روشنگریهایی نسبت به زوایای این مطلب داشته باشیم.

مثل این که وجود نازنین حضرت آقا رسول الله (صلی الله علیه وآله) آن چیزی که برایش مبعوث شده بود دعوت به اسلام بود با موعظه حسنه. مثل آیه:

(ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ)

با حکمت و اندرز نيکو، به راه پروردگارت دعوت نما!

سوره نحل (16): آیه 125

با این بیان، باید دعوت بسیار نرم و ملایمی صورت بگیرد چطور است وقتی حضرت به «نصارای نجران» می رسند اینها را به «مباهله» دعوت می کنند. معمولا در «مباهله» قرار است برای همدیگر آرزوی مرگ کنند اینها چطور با همدیگر قابل جمع هستند؟

منطق بی نظیر و گره گشای قرآن کریم در برخورد با مخالفان اعتقادی!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه

عزیزان اگر به آیه مباهله دقت کنند خداوند فرمود:

(فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ)

هرگاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) کسانی با تو به محاجه و ستيز برخيزند، به آنها بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت کنيم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنيم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنيم؛ و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.

سوره آل عمران (3): آیه 61

(فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ) فائی که در اینجاست فاء تفریع است. یعنی بعد از این قضایا آن کسانی که با تو محاجه می کنند بعد از آن که بر رسالت و حقانیت خود قطع داری بگو بیایند با هم مباهله کنیم. کلمه (فَمَنْ) اشاره به آیات قبل است.

 مهم تر از آن چیزی که شما اشاره کردید سه آیه بعد از آن آیه 64 است:

(قُلْ يا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَينَنَا وَبَينَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيئًا وَلَا يتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ)

بگو: ای اهل کتاب! بياييد به سوی سخنی که ميان ما و شما يکسان است؛ که جز خداوند يگانه را نپرستيم و چيزی را همتای او قرار ندهيم؛ و بعضی از ما، بعضی ديگر را -غير از خدای يگانه- به خدايی نپذيرد.» هرگاه (از اين دعوت،) سر باز زنند، بگوييد: «گواه باشيد که ما مسلمانيم!»

سوره آل عمران (3):‌ آیه 64

در این آیه دعوت به همدلی و وحدت می کند که بیایید با هم نسبت به مشترکاتی که می توانیم داشته باشیم وحدت انجام بدهیم. نکته دیگر آیات قبل آیه مباهله است:

(إِذْ قَالَ اللَّهُ يا عِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَي وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يوْمِ الْقِيامَةِ ثُمَّ إِلَي مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَينَكُمْ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ)

(به ياد آوريد) هنگامی را که خدا به عيسی فرمود: «من تو را بر می ‌گيرم و به سوی خود، بالا می ‌برم و تو را از کسانی که کافر شدند، پاک می ‌سازم؛ و کسانی را که از تو پيروی کردند، تا روز رستاخيز، برتر از کسانی  که کافر شدند، قرار می ‌دهم؛ سپس بازگشت شما به سوی من است و در ميان شما، در آنچه اختلاف داشتيد، داوری می‌کنم.

سوره آل عمران (3): آیه 55

اینها نسبت به حضرت عیسی یک سری ادعاهایی داشتند. عیسی فرزند خدا، و خدا و روح القدس است معنایش چیست؟ «أب»، «إبن» و «روح القدس» از «روحانی مسیحی، کشیش و نصارای نجران» سوال می کنند می گویند شما نمی فهمید الانش هم دارند همین را می گویند «أب، پدر، پسر، روح القدس» پدر است پسر نیست؛ پسر است پدر نیست؛ روح القدس است پدر و پسر نیست!!

می گوییم معنایش چه است؟ می گوید شما نمی فهمید همین را باید به صورت تعبدی قبول کنید.

خداوند می گوید حضرت عیسی نه پدر، نه پسر و نه روح القدس است. خداوند به عیسی فرمود: (إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَي)، «من تو را بر می ‌گيرم». (مُتَوَفِّیکَ) اینجا به معنای وفات و مرگ نیست بعضی از وهابی های بی سواد می گویند (مُتَوَفِّيكَ) به معنای وفات است نه آیات دیگر هم داریم بر این که:

(وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ * بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيهِ)

لکن امر بر آنها مشتبه شد. بلکه خدا او را به سوی خود، بالا برد.

سوره نساء (4):‌ آیات 157 و 158

خدای عالم حضرت عیسی را زنده به آسمان چهارم برد (مُتَوَفِّيكَ) یعنی دیگر پایان کار شما است و آن چه که ما بتوانیم در حق تو خوبی می کنیم. «تَوفی» مثلاً کارگری می آید کار می کند غروب آن چه که حق کارگری است به او می دهند می گویند «توفیٰ» یعنی آن چه که حق او بود به تمامه انجام شد.

 یک کسی ساختمانی را برای کسی درست می کند تمام می شود تمام حق و حقوقش را می دهند می گویند تمام حق و حقوق او را پرداخت کرد، یعنی چیزی کم نگذاشت. «مستوفات» یعنی تمام آنچه که حق ریز و درشتش بود داد. لذا (إِنِّي مُتَوَفِّيكَ) یعنی آن چه که حق ریز و درشت تو است می دهیم.

یا در آیه 59 می گوید:

(إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيكُونُ)

مثل عيسی در نزد خدا، همچون آدم است؛ که او را از خاک آفريد، و سپس به او فرمود: «موجود باش!» او هم فورا موجود شد. (بنابراين، ولادت مسيح بدون پدر، هرگز دليل بر الوهيت او نيست.)

سوره آل عمران (3): آیه 59

گفتند یا رسول الله آیا غیر از حضرت عیسی کسی بدون داشتن پدر به دنیا آمده است؟ این فضیلت مال حضرت عیسی است برای کسی همچنین فضیلتی نیست. قرآن می گوید اگر عیسی بدون داشتن پدر به دنیا آمده است حضرت آدم نه پدر و نه مادری داشت. بعد در آیه 60 می گوید:

(الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرِينَ)

اين ها حقيقتی است از جانب پروردگار تو؛ بنابراين، از ترديد کنندگان مباش!

سوره آل عمران (3): آیه 60

این آیات مطرح می شود ولی این گفتگو میان رسول اکرم و «نصارای نجران» به نتیجه نمی رسد، چون منطق رسول اکرم نسبت به اهل کتاب و نسبت به کل معاندین، روش گفتگو است. مناظره و به قول امروزی ها میز آزاد اندیشی.

 «یهود» و «نصارا» می گویند بهشت فقط یهودی ها و نصارا می روند غیر از یهود و نصارا کسی وارد بهشت نمی شود؛ قرآن هم می فرماید:

(قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)

بگو: «اگر راست می ‌گوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد!»

سوره بقره (2): آیه 111

دلیل و مدرک تان چیست؟ دلیل تان را اقامه کنید ببینیم دلیلی هم برای گفتارتان دارید یا ادعای بیجا است. این که من بگویم من آنم که رستم بود پهلوان هنر نیست.

می گویند یک کسی گفت من در همدان از کَردوها هفده هجده متری می پریدم گفتند همدان دور، کردویش نزدیک «کَردو» یعنی باغبان دور باغ حصاری سه متر در ده متر درست می کند آبیاری کند و آب همه جا را بگیرد.

می گوید اینی که دارید می گویید دلیل تان چیست؟ در بهشت غیر از یهود و نصارا هیچ کس وارد نمی شود دلیلی هم دارید؟

 در آیه 24 سوره انبیاء هم دارد:

(أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ)

آيا آنها معبودانی جز خدا بر گزيدند؟! بگو: دليل تان را بياوريد!

سوره انبیاء (21): آیه 24

آنهایی که مشرک هستند خدای دیگری درست می کنند می گویند آن بالا یک خدای بزرگ است پایین ها هم بت «هُبل» و امثالهم است. می فرماید دلیل شما چیست؟ دلیلی دارید بر این که اینها هم خدا هستند؟ آفریننده هستند؟ روزی دهنده هستند؟ حاجت روا کننده هستند!؟

در سوره نمل آیه 64 باز می گوید:

(أَمَّنْ يبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يعِيدُهُ وَمَنْ يرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ)

يا کسی که آفرينش را آغاز کرد، سپس آن را تجديد می‌کند، و کسی که شما را از آسمان و زمين روزی می ‌دهد؛ آيا معبودی با خداست؟! بگو: «دليل تان را بياوريد اگر راست می ‌گوييد!»

سوره نمل (27): آیه 64

باز هم فرمود برهان و دلیل بیاورید. «نحنُ ابناء الدلیل» ما فرزند دلیل هستیم. باز دارد:

(وَنَزَعْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ)

(در آن روز) از هر امتی گواهی بر می ‌گزينيم و (به مشرکان) می ‌گوييم: «دليل خود را بياوريد!»

سوره قصص (28): آیه 75

در تمام این موارد که یادداشت کردم قرآن نسبت به اهل کتاب، نسبت به بت پرست ها، نسبت به مشرکین، نسبت به منکرین معاد می گوید اگر دلیلی دارید دلیل بیاورید ما را قانع کنید، ما حرف بدون دلیل نمی پذیریم چقدر زیباست.

در سوره سبأ آیه 24 اوج تواضع نبی مکرم است که دیگر بنیانگذار مناظره و محاجه و تشکیل دهنده میز آزاد اندیشی به قول امروزی ها است. فرمود:

(قُلْ مَنْ يرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِياكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ)

بگو: «چه کسی شما را از آسمانها و زمين روزی می ‌دهد؟» بگو: «الله! و ما يا شما بر (طريق) هدايت يا در ضلالت آشکاری هستيم!»

سوره سبأ (34): آیه 24

شما که این همه ادعا می کنید خودتان را حق می دانید بیایید با هم بحث کنیم بنشینیم صحبت کنیم اگر شما حق هستید و ما باطل هستیم ما را راهنمایی کنید. اگر ما حق و شما باطل هستید ما شما را راهنمایی کنیم.

این دیگر اوج اوجِ تواضع نبی مکرم است. با این که خودش را حق مطلق می داند رسول قطعی می داند، نبی قطعی می داند، تمام کلمات و افعالش همه بر گرفته از وحی است خودش را به قدری پایین می آورد و تنزل می دهد می گوید اگر شما حق هستید ما باطل هستیم دلیل تان را بیاورید دلیل حقانیت شما چیست؟ دلیل بطلان ما چیست؟ بیایید با هم بحث کنیم. این روش، روش قرآنی است.

دعوت رسمی استاد حسینی قزوینی از علمای اهل سنت برای مباهله!

ما هم در طول 25- 30 سالی که در رسانه های بین المللی بودیم چه به آقایان وهابی و چه علمای اهل سنت، گفتیم بیایید با هم بنشینیم صحبت کنیم.

من قبلاً هم عرض کردم در مدینه سال 74 به حج مشرف بودیم، به مرکز فرهنگی وهابی ها رفتم حدود 12 نفر از اساتید دانشگاه مدینه آنجا بودند بحث زیاد کردیم.

دیدم ما مدام حرف می زنیم اینها دارند توجیه می کنند به آنها گفتم مذهب من شیعه است، معتقد به امامتِ بلافصل امیرالمؤمنین و یازده فرزند او هستم، آمادگی دارم اگر شما دوازده تا استاد برای من دلیل بیاورید که مذهب اهل سنت حق است من همین جا «أشهدوا الله وملائکتَهُ» از مذهب شیعه دست بر می دارم و سنی می شوم.

دلیل بیاورید فرقه وهابیت حق است «والله العلی الأعلاء» همینجا از مذهب شیعه دست بر می دارم وهابی می شوم. هیچ مسئولیتی هم ندارم. شما روزنامه ها و رسانه هایتان را بیاورید مصاحبه کنند می گویم بله این آقایان دلیل قانع کننده آوردند از مذهبم دست کشیدم.

یعنی آغاز و شکل گیری بحث های ما در عربستان از اینجا شروع شد. این دوازده نفر به همدیگر نگاه کردند چون قبلاً بحث کردند ما ادله ای از شیعه برای بطلان عقیده این ها آوردیم نسبت به ما شناخت داشتند.

جلسه حدود دو ساعت و اندی بود گفتند ما نمی توانیم با شما بحث کنیم یک استادی داریم الان در دانشگاه مدینه منوره مشغول تدریس است بعد از مغرب شما بیایید با ایشان بحث کنید.

 گفتم شما دوازده نفر الان مفتی هستید آدم عادی نیستید، یعنی به درجه افتاء‌ رسیدید مدرک افتاء گرفتید. وقتی نمی توانید ثابت کنید مذهبتان حق است این افتاء به چه درد می خورد؟ این مذهب به چه درد می خورد؟

الان هم داریم اعلام می کنیم هر کدام از علمایی که داعیه ای سلفی و وهابی دارند تابع ابن تیمیه، محمد ابن عبد الوهاب و ابن قیم و امثال این هستند بیایند با هم بنشینیم به صورت زنده مناظره کنیم از طریق واتساپ یا از طریق اپلیکیشن های دیگر روی خط بیایند.

اگر ثابت کردند بر این که مذهب شیعه باطل است و فرقه وهابیت حق است، مردم! من در جلوی شما اعتراف می کنم کاری به هیچ کس ندارم. من مالک خودم هستم بنده جلوی همه مردم اگر ثابت کرد مذهب وهابی حق است بنده از مذهب شیعه دست می کشم وهابی می شوم.

یا بیاید بگوید من سنی هستم مذهب اهل سنت حق است. خلیفه بلافصل پیغمبر آقای ابوبکر، بعد آقای عمر و بعد آقای عثمان بعد امیرالمؤمنین است. این را با دلیل قانع کننده برای من ثابت کند آی مردم! شاهد باشید خدا تو شاهد باش، آقا ولی عصر شاهد باش بنده از مذهبم دست می کشم سنی می شوم.

طبق آیه 24 سوره سبأ (وَإِنَّا أَوْ إِياكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ) یا ما حق هستیم شما باطل هستید بیایید شما را به طرف حق راهنمایی کنیم و اگر شما حق هستید ما باطل هستیم ما را راهنمایی کنید. این که شما بالای منبر، در خطابه، در ماهواره و فضای مجازی همین طوری شعار بدهید من آنم که رستم بود پهلوان، این به درد نمی خورد.

مذهبی که نتوانید بیایید در یک رسانه بین المللی اثبات کنید این مذهب به درد ننه کلثوم می خورد. نه به درد دنیای شما می خورد نه به درد آخرت شما می خورد نه به درد قبر شما می خورد.

ما شما را دوست داریم که این بحث را مطرح می کنیم تشریف بیاورید. اگر ان شاءالله به «مباهله» رسیدیم اگر چنانچه حرف یکدیگر را نتوانستیم قبول کنیم نه شما از حرف من قانع شدید و نه من از حرف شما قانع شدم «مباهله» است.

بنده قول می دهم فرزندان و نوه هایم را اینجا می آورم شما هم خانواده و فرزندان تان را با هر برنامه ای بیایید با همدیگر «مباهله» کنیم. «مباهله» معجزه اسلام است.

«مقام معظم رهبری» در برنامه دیروزشان یک نکته خیلی ظریفی فرمودند گفتند ما اضافه بر این که باید برهان اقامه کنیم، حقانیت خودمان اثبات کنیم باید به طرف مقابل هجمه و حمله کنیم.

ما حق هستیم به این دلیل و شما به این دلیل باطل هستید. فحش، توهین و جسارت نباید کرد، احساسات طرف مقابل را هم نباید تحریک کرد، ولی بحث علمی است به تعبیر شهید «مطهری» مباحث علمی، سر و کارش با عقل، منطق و خرد است.

مجری:

بسیار عالی، پس جریان از این قرار بود انواع و اقسام دعوت ها انجام شد و از آنها برهان خواسته شد اما بعد از این که اینها مقبول نیفتاد آن وقت فرصت به «مباهله» رسید.

«یابن الحسن روحی فداک» عرض سلام مجدد خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف).

الحمدلله این توفیق را داشتیم و داریم در خدمت شما در روز «مباهله» هستیم و نکاتی را نسبت به اصل جریان «مباهله» بررسی کردیم.

روشن شد که ابتدائاً «مباهله» صورت نگرفت بلکه همانطور که حضرت استاد فرمودند قبل از آن، مفصل دعوت هایی به مناظره شد و وقتی طرف مقابل قبول نکرد که حق را بپذیرند دعوت به مباهله شدند.

حضرت استاد سوال دیگری که مطرح می شود خیلی از بینندگان عزیز منتظر هستند ببینند آیا جریان «مباهله» صرفاً مطلبی است که در کتب شیعه ذکر شده است یا اهل سنت هم آوردند!؟

واقعه «مباهله» در فضیلت اهلبیت (علیهم السلام) در منابع معتبر اهل سنت!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با «مباهله» اگر کسی انکار «مباهله» بکند اولاً انکار قرآن است. «مباهله» در «قرآن» آمده است و این که چه کسانی در «مباهله» شرکت کردند، این را هم بخواهد انکار کند انکار یک قطعی از قطعیات و ضرورتی از ضروریات اسلامی است.

در کتاب «صحیح مسلم» نقل شده که «معاویه» به «سعد ابن ابی وقاص» می گوید چرا امیر المؤمنین را ناسزا نمی گویی؟ گویا او یک واجبی را ترک کرده است. «سعد» می گوید من به سه دلیل ناسزا نمی گویم یکی از آنها این که:

«وَلَمَّا نَزَلَتْ هذه الْآيَةُ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ... دَعَا رسول اللَّهِ عَلِيًّا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا»

نفس و جان پیغمبر، علی شد؛ (نِسَاءَنَا) حضرت زهرا شد؛ (أَبْنَاءَنَا) حسن و حسین شدند بعد فرمود:

«اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلِي»

اینها اهل بیت من هستند.

صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج4، ص1871، ح2404

«ابن کثیر دمشقیه سلفی» شاگرد «ابن تیمیه» تفسیری به نام «تفسیر القرآن العظیم» دارد. ایشان هم می گوید بعد از این که با «نصارای نجران» به این نتیجه رسیدند که با هم ملاعنه و «مباهله» کنند فردای آن روز:

«فأخذ بيد علي وفاطمة والحسن الحسين ثم أرسل إليهما فأبيا أن يجيبا وأقرا له بالخراج»

دست علی، فاطمه، حسن و حسین را گرفت گفت ما فرزندانمان را آوردیم شما هم بیایید ولی نصارای نجران نیامدند و حاضر شدند جزیه بدهند.

تفسير القرآن العظيم؛ اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1401، ج1، ص371

در این روایت «جابر» می گوید: «أنفسنا وأنفسکم» رسول الله و علی ابن ابی طالب است «أبنائَنا» الحسن والحسین و «نسائَنا» فاطمه زهرا است.

«ابن کثیر دمشقی» در انتهای روایت می گوید: «حاکم نیشابوری» این روایت را آورد و گفته این روایت صحیح است و شرایط «صحیح مسلم» را دارد. خود «حاکم نیشابوری» در کتاب «معرفت علوم الحدیث» می گوید:

«وقد تواترت الأخبار»

روایات متواتر داریم.

 قبلاً هم گفتیم «ابن تیمیه» می گوید:

«من أنكر ما ثبت بالتواتر والإجماع فهو كافر»

هر کس حدیث متواتر را انکار کند کافر است.

كتب ورسائل وفتاوى شيخ الإسلام ابن تيمية؛ اسم المؤلف: أحمد عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مكتبة ابن تيمية، الطبعة: الثانية، تحقيق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمي النجدي، ج1، ص109

«حاکم نیشابوری» می گوید:

«وقد تواترت الأخبار في التفاسير عن عبد الله بن عباس وغيره أن رسول الله صلى الله عليه وسلم أخذ يوم المباهلة بيد علي وحسن وحسين وجعلوا فاطمة وراءهم»

می گوید روایات متواتر داریم پیامبر در روز «مباهله» دست امیر المؤمنین، امام حسن، امام حسین را گرفت و فاطمه هم پشت سرشان بود سپس پیامبر فرمود:

«هؤلاء أبناءنا وأنفسنا ونساؤنا فهلموا أنفسكم وأبناءكم ونساءكم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله على الكاذبين»

اینها فرزندان و جان ما و زنان ماست. شما هم جان خود، فرزندان و زنانتان را بیاورید با هم «مباهله» کنیم سپس لعنت خدا را بر دروغگو نثار کنیم.

معرفة علوم الحديث؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن عبد الله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1397هـ - 1977م، الطبعة: الثانية، تحقيق: السيد معظم حسين، ج1، ص50

مطالب خیلی زیاد است. جالب است یک عبارتی را از «بیهقی» نقل کنم صاحب «المحاسن والمساوی» متوفای 320 هجری. راوی می گوید در «بصره» بحثی داشتیم بر این که کدام یک از اصحاب پیغمبر افضل هستند. در مجلس «عبد الله» فرزند خلیفه دوم بود گفتند:

«يا أبا عبد الرحمن من أفضل أصحاب رسول الله؟»

افضل اصحاب پیغمبر چه کسی است؟

«فقال: أبو بكر وعمر وعثمان وطلحة والزبير وسعد وسعيد وعبد الرحمن بن عوف وأبو عبيدة بن الجراح.»

گفت: «ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، زبیر، عبدالرحمن و ابو عبیده جراح»

«فقال له: فأين علي بن أبي طالب، رضي الله عنه؟»

چرا از علی نام نبردی؟

برگشت گفت:

«يا هذا تستفتي عن أصحابه أم عن نفسه؟»

از جان پیغمبر سوال می کنی یا از اصحاب پیغمبر سوال می کنی؟

«قال: بل عن أصحابه»

 گفت از اصحابش.

«قال: إن الله تبارك وتعالى يقول: ' قل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءكم ونساءنا ونساءكم وأنفسنا وأنفسكم فكيف يكون أصحابه مثل نفسه؟»

چطور می گویی اصحاب پیغمبر مثل جان پیغمبر باشند؟!

المحاسن والمساوئ؛ اسم المؤلف: إبراهيم بن محمد البيهقي الوفاة: بعد 320هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية  - بيروت/ لبنان - 1420هـ - 1999م، الطبعة: الأولى، تحقيق: عدنان علي، ج1، ص 38

از این طور عبارتها در کتب اهل سنت الی ماشاء الله داریم. «زمخشری» وقتی در «کشاف» قضیه «مباهله» را مطرح می کند آخر می گوید:

«وفيه دليل لا شيء أقوى منه على فضل أصحاب الكساء عليهم السلام وفيه برهان واضح على صحة نبوة النبي صلى الله عليه وسلم»

بر فضیلت اصحاب کساء بهتر از آیه «مباهله» نداریم! آیه «مباهله»‌ در حقیقت دلیل و برهان بر صحت نبوت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) است.

الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل في وجوه التأويل؛ اسم المؤلف: محمود بن عمر الزمخشري الخوارزمي الوفاة: 538، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: عبد الرزاق المهدي، ج 1، ص 397

مجری:

بسیار عالی! حال که اصل «مباهله»‌ فضیلتی برای اصحاب کساء بوده و در کتب اهل سنت هم ذکر شده؛ آیا شیعه می تواند ادعا کند که امیرالمؤمنین به استناد همین آیه خلیفه بلافصل پیامبر است؟ آیا این آیه، این قابلیت را دارد؟

نکته دیگر اینکه خیلی وقت ها در شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی می بینیم این را مکرر می گویند شما دارید فضیلت تراشی می کنید و خود امیرالمؤمنین هیچ جا به این آیه برای اثبات امامت خودش استناد نکرده است. این را هم بفرمایید آیا معصومین و امیرالمؤمنین چنین استنادی را انجام دادند؟

استناد امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به جریان مباهله برای اثبات امامت خویش!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

شیعه و سنی معتقد هستند که امامت، استمرار رسالت است. برای استمرار رسالت آیا کسی که جان پیغمبر است صلاحیت دارد بیاید مسئولیت رسالت را ادامه بدهد یا نه کسانی که مدت ها بت پرست بودند و از اسلام خبری نداشتند!؟

به قول آقازاده خلیفه دوم می گوید اصحاب پیغمبر چه زمانی می تواند مثل جان پیغمبر باشند؟ اصلاً کاری نداریم تمام روایات مانند حدیث غدیر و منزلت را کنار بگذاریم ما هستیم و می خواهیم یک فردی را که مسئولیت رسالت را ادامه دهد انتخاب کنیم چند نفر این جا هستند. آقای ابوبکر، طلحه، زبیر، عمر ابن خطاب، عبد الرحمن ابن عوف، سعد ابن ابی الوقاص و ... در کنارش هم علی ابن ابی طالب است.

درباره امیر المؤمنین آیه قرآن است که جان پیغمبر و نفس پیغمبر است آیا این کسی که جان پیغمبر است می تواند مسئولیت را به عهده بگیرد یا کسی که جان پیغمبر نیست؟ از این بهتر، واضح و روشن تر؟

بحث، کاملا بحث عقلی است. در «تاریخ دمشق» جلد 42، نقل شده که امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در روز شورا، که عثمان، طلحه، زبیر، عبد الرحمن ابن عوف و سعد ابن ابی وقاص هستند فرمودند:

«والله لأحتجن عليهم بما لا يستطيع قرشيهم ولا عربيهم ولا عجميهم رده ولا يقول خلافه»

به خدا سوگند امروز استدلالی میکنم که نه «قرشی» و نه «عربی» و نه «عجمی» هیچ کدام نمی توانند حرفهای من را رد کنند و خلافش را بگویند.

تاريخ مدينة دمشق؛ اسم المؤلف: علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي الوفاة: 571، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1995، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ج42، ص431

حضرت در اینجا شصت هفتاد مورد از فضائل خودش را مطرح می کند. در کتابهای ما هم آمده است «شیخ طوسی» در «کمال الدین» دارد آقای «ابن مردویه» متوفای 410 در «مناقب» دو روایت آورده است. روایتش صد در صد صحیح است.

حضرت در ضمن برشمردن فضائل خویش، می فرماید:

«هل فيكم أحد أقرب إلى رسول الله في الرحم و من جعله رسول الله نفسه قالوا اللهم لا»

آیا در میان شما نزدیک تر از من به پیغمبر است؟ کسی که پیغمبر او را جان خودش معرفی کرد. همه گفتند به خدا غیر از شما کسی نیست.

تاريخ مدينة دمشق؛ اسم المؤلف: علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي الوفاة: 571، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1995، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ج42، ص431

از این واضح تر و روشن تر!؟ آقای «ابن عساکر» متوفای 571 هست و شیعه هم نیست. امیر المؤمنین (سلام الله علیه) استدلال می کند آیه هم نشانگر این است که جان و روح پیغمبر است. کسی که جان و روح پیغمبر است صلاحیت دارد یا کسی که در این حد نیست!؟

مجری:

این نکات، نکات عقلی بسیار دقیقی هستند، به اندک تأملی برای انسان واضح می شود فقط کسی که می خواهد از حق و حقیقت فرار کند می تواند از اینها چشم پوشی کند.

نکته ای که از باب میمنت و مبارکی این روز هم باشد و بسیاری از عزیزان دنبال این هستند استنادات نسبت به جریان «مباهله» را از کتب شیعه هم بتوانند ببینند.

هر آن چیزی که در این سوالات مطرح شد از کتب اهل سنت، از «صحیح مسلم» حضرتعالی بیان فرمودید و از «ابن عساکر» سندی را نقل کردید در شیعه چطور این قضیه بیان شده است از لحاظ سندی بخواهیم مطلب را بررسی کنیم.

مناظره شنیدنی امام رضا (سلام الله علیه) با مأمون، درباره آیه مباهله!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در کتب شیعه مفصل مطرح شده است. در کتاب «عیون اخبار الرضا» با روایت کاملاً معتبر از آقا موسی ابن جعفر (سلام الله علیه) نقل شده است که وقتی «هارون الرشید» خطاب به قبر رسول الله گفت:

 «السَّلَامُ عَلَيْك‏ يَا ابْنَ عَمِّي‏»

سلام بر تو ای پسر عمو

 چون عباس پسر عموی پیامبر بود. حضرت امام کاظم گفت:

 «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا»

سلام بر تو ای پدر

«هارون الرشید» خجالت کشید گفت بله، پیامبر پسر عموی ما است ولی پدر شما است. شما فرزند او و ما پسر عموی او هستیم.

بعد بحث های مفصلی مطرح شد از جمله این که چه کسانی در زیر کساء بودند آیه 61 سوره آل عمران آیه «مباهله» نازل شد. آقا امام کاظم (سلام الله علیه) فرمود در آن جا جز علی ابن ابی طالب، فاطمه، امام حسن و امام حسین (سلام الله علیهم) نبودند. لذا مراد از «أبنائنا» حسن و حسین است. «نسائنا» فاطمه است «وأنفسنا» علی ابن ابی طالب (سلام الله علیه) است.

بعد بحثهایی در رابطه با این که آیا نوه دختری را می شود به عنوان فرزند آورد، در آنجا حضرت مفصل در رابطه با حضرت عیسی فرمود:

«أَلْحَقْنَاهُ بِذَرَارِيِّ الْأَنْبِيَاءِ مِنْ طَرِيقِ مَرْيَمَ وَ كَذَلِكَ أُلْحِقْنَا بِذَرَارِيِّ النَّبِيِّ مِنْ قِبَلِ أُمِّنَا فَاطِمَةَ‏»

همانطوری که عیسی پدر نداشت و از طریق مادر به انبیاء متصل شد، ما نیز از طریق مادرمان فاطمه به پیامبر متصل هستیم.

عيون أخبار الرضا (عليه السلام)؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان،ج1، ص 81 و 84

یا در یک مناظره ای که بین امام رضا (سلام الله علیه) با «مأمون» است، «مأمون» به امام رضا گفت:

«أَخْبِرْنِي بِأَكْبَرِ فَضِيلَةٍ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ يَدُلُّ عَلَيْهَا الْقُرْآن‏»

بزرگترین فضیلت علی که قرآن دلالت می کند چیست؟

حضرت فرمود:

«فَضِيلَتُهُ فِي الْمُبَاهَلَة فَدَعَا رَسُولُ اللَّهِ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ فَكَانَا ابْنَيْهِ وَ دَعَا فَاطِمَةَ فَكَانَتْ فِي هَذَا الْمَوْضِعِ نِسَاءَهُ وَ دَعَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَكَانَ نَفْسَهُ بِحُكْمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَل»

بالاترین فضیلت علی «مباهله» است. رسول الله، حسن و حسین را فراخواند که طبق این آیه پسران او شدند. و فاطمه را فراخواند که زنان را شامل شد و امیرالمؤمنین را فراخواند که به حکم خداوند، جان پیامبر شد.

بعد فرمود:

«وَ قَدْ ثَبَتَ أَنَّهُ لَيْسَ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَجَلَّ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَفْضَل‏»

در میان خلق الهی افضل از پیغمبر نیست از آن طرف هم علی، نفس و جان پیغمبر است پس افضل از علی ابن ابی طالب هم نیست.

الفصول المختارة؛ مفيد، محمد بن محمد، محقق / مصحح: میر شریفی، علی ناشر: كنگره شيخ مفيد، ص 38

«افضل الافضل افضل» یعنی کسی که به جای پیغمبر نشسته است و جان پیغمبر شمرده شده است خود پیغمبر، افضل خلایق است کسی که جان پیغمبر هم است این هم افضل خلایق است.

بعد در ادامه «مأمون» یک مقداری اشکالاتی می کند و حضرت رضا (سلام الله علیه) مفصل جواب می دهد.

همچنین در «امالی شیخ صدوق» (رضوان الله تعالی علیه) است که «مأمون» در «مرو» مجلس تشکیل داده بود و حضرت رضا (سلام الله علیه) در آنجا بود جماعتی از علمای اهل «عراق» و «خراسان» نشسته بودند.

در آنجا بحث آیه «مباهله» شد نسبت به آیه «مباهله» خواستند اشکالی وارد کنند حضرت مفصل در رابطه با آیه «مباهله»‌ توضیح دادند گفتند وقتی در اینجا علی ابن ابی طالب نفس و جان پیغمبر است؛

«فَهَذِهِ خُصُوصِيَّةٌ لَا يَتَقَدَّمُهُ فِيهَا أَحَدٌ وَ فَضْلٌ لَا يَلْحَقُهُ فِيهِ بَشَرٌ وَ شَرَفٌ لَا يَسْبِقُهُ إِلَيْهِ خَلْقٌ أَنْ‏ جَعَلَ نَفْسَ عَلِيٍّ كَنَفْسِه‏»

ویژگیهایی برای علی شمرده شده که احدی این ویژگی ها را ندارد و فضیلتی برای علی شمرده شده که نه سابقین، نه متقدمین و نه متأخرین همچنین فضیلتی ندارد.

بعد اینها گفتند مراد از «أنفسنا» خود پیغمبر است. حضرت در جواب فرمود:

 «غَلِطْتُم إِنَّمَا عَنَى بِهَا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ»

 حرف غلطی دارید می زنید. در این جا مراد از نفس و جان پیغمبر، علی ابن ابی طالب است.

 به دلیل همان حدیثی که شما قبول دارید در رابطه با آیات برائت که از دست «ابوبکر» گرفت و امیر المؤمنین را فرستاد آنجا گفت:

«لَأَبْعَثَنَّ إِلَيْهِمْ رَجُلًا كَنَفْسِي‏ يَعْنِي عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ»

فردی را می خواهم بفرستم آیات سوره برائت را برای مردم «مکه» بخواند که او به منزله جان من است یعنی علی ابن ابی طالب!

الأمالي (للصدوق)؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: ندارد. ناشر: كتابچى، ص 525

در آنجا شما چه می گویید؟ آنجا می گویید «نفسی» یعنی خود پیغمبر می خواست برود آیه برائت را بخواند؟ اینها مباحثی است که کاملاً مشخص است.

مجری:

عزیزان بیننده دقت داشته باشید در لا به لای مطالب امشب، حضرت استاد اشاره ای

داشتند به این نکته که ما هم، همه پیروان مذاهب دیگر را دعوت می کنیم بیایند حق را بشنوند و برهان خودشان را اقامه بکنند. نکته ای که حضرتعالی اشاره فرمودید این بود که اگر آن ها نپذیرفتند ما هم «مباهله» می کنیم.

دستور صریح ائمه معصومین (علیهم السلام) به مباهله با معاندین!

سوال من اینست که آیا الآن این «مباهله» امکانش است؟ آیا این کار مختص زمان پیامبر نبود؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

روایات متعددی از ائمه (علیهم السلام) داریم مرحوم «شیخ مفید»‌ در کتاب «تصحیح الإعتقادات الإمامیة» مطالبی دارد. «إعتقادات الإمامیة» تألیف «شیخ صدوق» است «تصحیح الإعتقادات» تألیف «شیخ مفید» است. «شیخ صدوق» متوفای 381 است «شیخ مفید» متوفای 413 است.

ایشان نقل می کند که امام صادق برای طایفه ای از اصحابش فرمود:

«بينوا للناس الهدى الذي أنتم عليه و بينوا لهم»

آن ادله حقانیت خودتان را برای مردم بیان کنید.

همان تعبیری که دیروز «مقام معظم رهبری» فرمودند شما بیایید حمله کنید، یعنی هم حقانیت خودتان را ثابت کنید هم بطلان طرف مقابل را ثابت کنید.

باز هم دارم عرض می کنم بطلان طرف مقابل با فحش، توهین، اهانت و ناسزا اصلاً عقلاً درست نیست. ما کاری به آیات و روایات نداریم که ائمه نهی کردند. عقلاً درست نیست که ما بیاییم برای این که عقاید طرف مقابل را نقد کنیم با فحش و ناسزا شروع کنیم.

با منطق و دلیل مطلب مان را می گوییم شما می گویید این است این دلیل شما به این دلیل باطل است.

همان طوری که خود این آقایان عمل کردند «قاضی عبد الجبار معتزلی» در کتاب «المغنی فی الإمامة» دو جلد را به بحث خلافت اختصاص داده است. مجلد 10 که دو جلد می شود یعنی 19 و 20 در جلد 19 ادله شیعه را نقد کرده و در جلد 20 ادله اثبات حقانیت آقای «ابوبکر»، «عمر» و «عثمان» را بیان کرده است.

گرچه بعضی جاها توهین و جسارت کرده است کاری نداریم از کوزه برون همان ترواد که در اوست.

 مرحوم «سید مرتضی» شاگرد «شیخ مفید» آمده کتاب «الشافی» را نوشته است. ایشان هم کل ادله ای که ایشان برای حقانیت خلافت خلفای ثلاثه آورده است به این ها جواب های محکم و قطعی داده است. شبهاتی هم که ایشان مطرح کرده است و ادله ای که برای بطلان عقیده شیعه آورد این ها را هم جواب داده است.

 این بحث، یک بحث علمی و مقبول است ولی این که بیاید در یک شبکه ماهواره ای شروع به فحاشی کند یا همین الان این شیخ «افغانی»‌ در فضای مجازی شروع به فحاشی می کند درست نیست. ایشان دیگر عمامه را هم کنار گذاشته است این که چه زمانی اسلام را کنار بگذارد نمی دانیم؛

(ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يسْتَهْزِئُونَ)

سپس سرانجام کساني که اعمال بد مرتکب شدند به جايي رسيد که آيات خدا را تکذيب کردند و آن را به مسخره گرفتند!

سوره روم (30): آیه 10

شیخ مفید نقل می کند امام صادق (علیه السلام) فرمود:

«و باهلوهم في علي بن أبي طالب فأمر بالكلام و دعا إليه و حث عليه »

فرمود در رابطه با حقانیت امیرالمؤمنین «مباهله» کنید. بروید با اینها صحبت و مناظره کنید

حضرت تحریک و اصرار هم کرده است راوی می گوید گفتم آقا جان شما بعضاً بعضی از اصحاب را می گویید برای مناظره نروید می گوید بله بعضی از اصحاب ما هستند مناظره بلد نیستند از قاعده مناظره خبری ندارند به اینها می گوییم شما مناظره نکنید بعضی از افراد هستند.

«أبصر بالحجج و أرفق منه‏»

اینها بیان حقایق را دارند و از فن مناظره هم با خبر هستند.

تصحيح اعتقادات الإمامية؛ نويسنده: مفيد، محمد بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: 413 ق‏)، محقق / مصحح: درگاهى، حسين‏، ناشر: كنگره شيخ مفيد، ص71

 در کتاب «الحکایات» مرحوم «شیخ مفید» می گوید امام صادق (سلام الله علیه) فرمود:

«خَاصِمُوهُمْ وَ بَيِّنُوا لَهُمُ الْهُدَى الَّذِي أَنْتُمْ عَلَيْهِ وَ بَيِّنُوا لَهُمْ ضَلَالَهُمْ وَ بِاهِلُوهُمْ فِي عَلِيٍّ»

هم حقانیت خودتان را بگویید هم حمله کنید و در رابطه با امیرالمؤمنین «مباهله» کنید.

الحكايات في مخالفات المعتزلة من العدلية؛ نويسنده: مفيد، محمد بن محمد (تاريخ وفات مؤلف: 413 ق‏)، محقق / مصحح: كنگره شيخ مفيد، ناشر: كنگره ي شيخ مفيد، قم: 1413ق، ص 75

مرحوم «نوری» در «مستدرک» جلد 5، صفحه 262 با سند خود از امام صادق (سلام الله علیه) نقل کرده است که فرمود:

«خَاصِمُوهُمْ وَ بَيِّنُوا لَهُمُ الْهُدَى الَّذِي أَنْتُمْ عَلَيْهِ وَ بِاهِلُوهُمْ فِي عَلِيٍّ»

حقانیت خودتان را بیان کنید و در رابطه با امیر المؤمنین هم «مباهله» کنید.

مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛ نورى، حسين بن محمد تقى، محقق/ مصحح و ناشر: مؤسسة آل البيت عليهم السلام، ج‏5، ص262

روایت جالبی در کتاب «کافی» آمده که «علامه مجلسی» می گوید روایت معتبر است. این روایت خیلی جالب است راوی «ابو مسروق» از اصحاب امام صادق (سلام الله علیه) است.

راوی خدمت امام صادق می آید گلایه می کند می گوید با علمای اهل سنت بحث می کنیم به هر آیه ای استدلال می کنیم بهانه ای می آورند. به آیه ای:

(أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ)

اطاعت کنيد خدا را! و اطاعت کنيد پيامبر خدا و اولو الأمر [= اوصياي پيامبر] را!

سوره نساء (4): آیه 59

اشاره می کنیم می گویند:

«نَزَلَتْ فِي أُمَرَاءِ السَّرَايَا»

 «اولی الأمر» در رابطه با فرماندهان جنگی نازل شده است.

 به آیه ولایت:

 (إِنَّمَا وَلِيكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ)

سرپرست و ولي شما، تنها خداست و پيامبر او و آنها که ايمان آورده‌اند؛ همانها که نماز را برپا مي‌دارند، و در حال رکوع، زکات مي‌دهند.

سوره مائده (5): آیه 55

 استدلال می کنیم می گویند:

«نَزَلَتْ فِي الْمُؤْمِنِينَ»

در رابطه با کل مؤمنین است.

 به آیه مودت:

(قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى)

بگو: «من هيچ پاداشي از شما بر رسالتم درخواست نمي‌کنم جز دوست‌داشتن نزديکانم [= اهل بيتم‌].

سوره شوری (42): آیه 23

احتجاج می کنیم می گویند:

«نَزَلَتْ فِي قُرْبَى الْمُسْلِمِينَ»

 این آیه در رابطه با قُرب المسلمین هستند.

بعد می گوید به امام صادق عرض کردم:

 

«فَلَمْ أَدَعْ شَيْئاً مِمَّا حَضَرَنِي ذِكْرُهُ مِنْ هَذِهِ وَ شِبْهِهِ إِلَّا ذَكَرْتُهُ»

هر آیه و دلیلی می آوریم این ها یک بهانه ای می آورند و توجیه می کنند.

 حضرت فرمود:

«إِذَا كَانَ ذَلِكَ فَادْعُهُمْ إِلَى الْمُبَاهَلَةِ»

اینها اگر این طور دارند لجاجت و توجیه می کنند دعوت به «مباهله» کنید.

«قُلْتُ وَ كَيْفَ أَصْنَعُ قَالَ أَصْلِحْ نَفْسَكَ ثَلَاثاً وَ أَظُنُّهُ قَالَ وَ صُمْ وَ اغْتَسِلْ وَ ابْرُزْ أَنْتَ وَ هُوَ إِلَى الْجَبَّانِ فَشَبِّكْ أَصَابِعَكَ مِنْ يَدِكَ الْيُمْنَى فِي أَصَابِعِهِ ثُمَّ أَنْصِفْهُ وَ ابْدَأْ بِنَفْسِكَ»

گفتم چه کار کنم؟ فرمود به مدت سه روز، معنویت خودت را بساز روزه بگیر و غسل کن با این ها به بیابان برو انگشتان دست راستت را باز کن در انگشتان دست او قفل کن.

 بعد فرمود این دعا را بخوان:

«اللَّهُمَّ رَبَّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبَّ الْأَرَضِينَ السَّبْعِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ الرَّحْمَنَ الرَّحِيمَ إِنْ كَانَ أَبُو مَسْرُوقٍ جَحَدَ حَقّاً وَ ادَّعَى بَاطِلًا فَأَنْزِلْ عَلَيْهِ حُسْبَاناً مِنَ السَّمَاءِ أَوْ عَذَاباً أَلِيماً ثُمَّ رُدَّ الدَّعْوَةَ عَلَيْهِ فَقُلْ وَ إِنْ كَانَ فُلَانٌ جَحَدَ حَقّاً وَ ادَّعَى بَاطِلًا فَأَنْزِلْ عَلَيْهِ حُسْبَاناً مِنَ السَّمَاءِ أَوْ عَذَاباً أَلِيماً»

بعد بگو خدایا اگر اینها حق هستند من باطل، من را نابود کن؛ من حق هستم این ها باطل هستند اینها را نابود کن.  «ابو مسروق» می گوید:

«فَوَ اللَّهِ مَا وَجَدْتُ خَلْقاً يُجِيبُنِي إِلَيْهِ»

وقتی دعوت به «مباهله» کردم یک نفر حاضر نشد!

الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏، ج2، ص 513 و 514، بَابُ الْمُبَاهَلَة، ح1

این چه مذهبی است حاضر نیستی جانت را فدای مذهب کنی؟ ما در «شبکه المستقلة»، که وهابی ها از «عربستان» آمده بودند به نظرم «عثمان الخمیس» یا «عبد الرحمن دمشقیه» بود. آقای دکتر «عبد الزهراء» از علمای شیعه و اساتید «دانشگاه بغداد» که به «لندن» رفته و در دانشگاه بین المللی آن جا تدریس دارد.

آقای «تیجانی» هم بودند البته در آن جلسه «مباهله» نبود به آیت الله «بهجت» نامه نوشتند می خواهیم این ها را به «مباهله» دعوت کنیم چه کار کنیم؟

گفت دعوت کنید ولی این ها زیر بار «مباهله» نمی روند گفت اگر دعوت کردیم شرایط «مباهله» چیست؟ آیت الله «بهجت» نوشتند باید سه روز، روزه بگیرید به بیابان بروید چنین و چنان تمام شرایط و دعای «مباهله» را برای این ها نوشتند فرستادند.

آن ابتدا گفتند برای «مباهله» حاضر هستیم. جلسه بعد گفتند «مباهله» باید در کنار «بیت الله الحرام» باشد نه در شبکه ماهواره ای. اینها گفتند ما حاضر هستیم آن جا بیاییم. بعد گفتند اصلاً «مباهله» نمی کنیم!

این خبر در کل جهان پیچید آن زمان خودشان ادعا می کردند «شبکه المستقلة» بیش از 70 میلیون مخاطب دارد یعنی مناظرات شروع می شد، دوستان می گفتند در کشور «قطر»، «بحرین»، «کویت» و «امارات» در خیابان ها کسی پیدا نمی شد، همه پای تلویزیون ها بودند.

حتی دوستان ما عکس و فیلم گرفتند آنهایی که تلویزیون نداشتند یا در خیابان بودند به مغازه یا جایی که تلویزیون داشت می رفتند ببینند مناظره بین شیعه ها و وهابی ها به کجا می رسد؟

همان طور که «ابو مسروق» می گوید: «فَوَ اللَّهِ مَا وَجَدْتُ خَلْقاً يُجِيبُنِي إِلَيْهِ» ما هم که آمدیم این را اعلام کردیم نه مناظره و نه «مباهله» هیچ کدامش را آقایان حاضر نیستند. فقط این ها به تنهایی می آیند می خواهند در شبکه هایشان یک سری بحث های بکنند.

همین روایت را مرحوم «علامه مجلسی» در «مرآة العقول» جلد 12، صفحه 185 می گوید روایت حسن و معتبر است.

مجری:

بسیار عالی! پس این مباحث، مباحثی است که همچنان در جریان است. از آن طرف هم جان چه ارزشی دارد در مقابل آن دینی که تمام آخرت انسان قرار است جان در گرو همین اعمالی باشد که در این دین، این ها را انجام می دهد.

حضرت استاد سوالات دیگری هم داشتیم، الحمدلله مردم، پی گیری مطالب معرفتی هستند ان شاءالله هر کدام از این افراد بتوانند خودشان یک پاسخگوی به شبهات و یک فردی باشند تا معرفت را هم برای دیگران ان شاءالله تقدیم کنند.

 حضرت استاد ما فرصت چندانی نداریم در انتهای برنامه در این روز فرخنده و میمون برای همه عزیزان دعا بفرمایید نکته پایانی در خدمتتان هستیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

از این که مردم در ایام غدیر چه در «تهران» و چه در شهرستان ها واقعاً عاشقانه به میدان آمدند نسبت به مسئله غدیر و پیمان با امیرالمؤمنین را به نحو احسن به نمایش گذاشتند بسیار خرسند و خوشحال شدم.

شاید در طول 1400 سال سابقه نداشت. حتی حضور مردم امسال با سال گذشته قابل مقایسه نبود. اما متأسفانه بعضی از آقایانی که داعیه اصلاح طلبی و تشیع دارند در روزنامه هایشان و در فضای مجازی این را پوشش ندادند، بلکه آمدند با کمال تأسف و بی عقلی و با کمال حماقت و نفهمی گفتند در روز غدیر خیابانها کثیف شد و چنین و چنان شد

آقایان دیگر هیچ بهانه ای نداشتند در آشوب هایی که این همه در خیابان ها سنگ پرت می کردند لاستیک می سوزاندند و از این کارها می کردند اینها را نمی بینند.

یا الان در «فرانسه» که خیابان به زباله دانی تبدیل شده است این ها را نابینا و کور هستند نمی بینند ولی از این طرف مثلا کیسه خالی پوفک یا پوست تخمه ای که در زمین ریخته این ها می بینند و برجسته می کنند.

اولاً بر این که خود مردم جمع می کردند. اضافه پاکبان های عزیز ما با عشق و علاقه مخصوصاً‌ در «قم» شاهد بودیم چه در «جمکران» چه بین «جمکران» و «قم» حدود 12 کیلومتر در حرم نزدیک به 300 نفر از پاکبان ها شب غدیر و روز غدیر با عشق و علاقه تمیز می کردند و خوشحال هم بودند شاید در طول سال از هیچ کار پاکبانیشان این قدر خوشحال نبودند.

این را هم اشاره کنم یک توفیقی هم امیرالمؤمنین به ما داد با استاندار محترم قم تماس گرفتیم اسامی اینها را دادیم و ایشان لطف کردند به حدود 300 نفر از پاکبان های عزیزی که در شب و روز غدیر خیابانها را پاک کردند، نفری 500 هزار تومان تقدیم کردیم.

این هم تفضلی از خدای عالم بود البته در برابر زحمات اینها، خیلی ناچیز است ولی این آقایان از غصه می ترکند بیشتر بترکند

(قُلْ مُوتُوا بِغَيظِكُمْ)

بگو: با همين خشمي که داريد بميريد!

سوره آل عمران (3): آیه 119

از غصه بمیرید این که مردم به عشق امیر المؤمنین زحمت می کشند و تلاش می کنند و شما به جای این که تشکر کنید این طور حرف می زنید دیگر مسئله امیر المؤمنین، مسئله سیاسی و ... نیست.

خدا را قسم می دهیم به آبروی امیرالمؤمنین زمینه هدایت این ها را فراهم کند. راضی نیستیم اینها به آتش جهنم بسوزند و یقیناً هم اگر توبه نکنند خواهند سوخت.

خدایا به آبروی امیرالمؤمنین به حقانیت امیرالمؤمنین به حقانیت فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین (سلام الله علیهم) فرج مولای ما امام زمان نزدیک بگردان، ما را از یاران خاص، سربازان فداکار و شهدای رکاب حضرتش قرار بده.

رفع گرفتاری از همه گرفتاران بنما، حوائج حاجتمندان روا فرما، دعاهای همه و دعاهای ما به حق امیر المؤمنین به اجابت برسان!

«والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته»

مجری:

خیلی ممنون و متشکر از محضرتان. همچنین تشکر می کنم از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند ان شاءالله موفق و مؤید و منصور باشید تا دیدار آینده خدا نگهدار!


اخلاق علوی سیره مهدوی>

مباهله اهل بیت ع محاجه رسالت همدلی وحدت خدای یگانه نفس پیامبر ص امیرالمومنین علی ع مسیحیان نجران