-
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 8 مهر 1402
1:23:04 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 18 شهریور 1402
1:21:33 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 4 شهریور 1402
1:24:48 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 28 مرداد 1402
1:25:59 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 21 مرداد 1402
1:23:26 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 14 مرداد 1402
1:22:40 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 24 تیر 1402
1:27:11 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 10 تیر 1402
53:34 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 3 تیر 1402
1:22:44 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 27 خرداد 1402
1:27:53 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 20 خرداد 1402
1:25:41 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 6 خرداد 1402
1:24:46 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 30 اردیبهشت 1402
1:24:11 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 23 اردیبهشت 1402
1:24:16 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 16 اردیبهشت 1402
1:27:24 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 9 اردیبهشت 1402
1:26:42 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 26 فروردین 1402
1:22:57 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 19 فروردین 1402
1:23:27 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 7 فروردین 1402
1:16:14 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 29 اسفند 1401
1:23:47 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 8 اسفند 1401
1:16:31 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 1 اسفند 1401
1:23:54 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 24 بهمن 1401
1:23:49 دقیقه -
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام 17 بهمن 1401
1:23:46 دقیقه
کاوش - پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام
قسمت بیستم و پنجم برنامه کاوش با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین دکتر روستایی
• كليپ اول ادعاها و شبهات كارشناس معاند در مورد عدالت خواهي اميرمومنان علي (ع) و در مورد قاتلين عمربن خطاب و عثمان بن عفان و ... و ادعاي معيارهاي دوگانه در سيره اميرمومنان علي (ع)
• بررسي و پاسخ به ادعاها و شبهات كارشناس معاند در كليپ اول
• آيا اطرافيان اميرمومنان علي (ع) ، عثمان بن عفان را كشتند ؟
• ابن تيميه : بعضي ها آمدند و دروغ گفتند و تهمت زدند كه علي (ع) قاتل عثمان است و يا دستور داده عثمان را بكشند و اينها باطل است با استناد به منابع معتبر
• ابن تيميه : علي (ع) سوگند ميخورد و راست ميگفت كه من عثمان را نكشته ام و من ياري كردم عثمان را با استناد به منابع معتبر
• مروان بن حكم : احدي به اندازه علي (ع) براي كشته نشدن عثمان تلاش نكرد ولي دوام حكومت ما جز با دشنام و لعن علي (ع) پايدار نمي ماند با استناد به منابع معتبر اهل سنت
• قاتلين عثمان بن عفان چه كساني بوده اند ؟
• مروان بن حكم ، طلحه را قاتل عثمان مي دانست به نقل ابن سعد
• نظر اهل بصره نسبت به قاتل عثمان به نقل ابن خلدون
• اميرمومنان علي (ع) خطاب به عايشه : اين فرد ( عايشه ) ميخواست من را بكشد همانطور كه عثمان بن عفان را كشت به نقل بلاذري
• عبدالله بن عباس ، معاويه و عمروعاص را قاتلين عثمان بن عفان ميداند به نقل ابن عساكر
• آيا در ماجراي قتل عثمان بن عفان ، نام فرد و شخص مهم است يا فرمان دهنده به قتل او ؟
• دلايل عايشه و ديگر تهمت زنندگان براي تهمت به اميرمومنان علي (ع) در ماجراي قتل عثمان بن عفان چيست ؟
• معاويه ميدانست اميرمومنان علي (ع) نميتواند قاتلين عثمان بن عفان را بدهد و ... به نقل بلاذري
• آرزوي معاويه و عمروعاص براي كشته شدن عايشه توسط اميرمومنان علي (ع) و دلايل آن
• دلايل معاويه براي درخواست قاتلين عثمان از اميرمومنان علي (ع) به نقل بلاذري
• بررسي و پاسخ به ادعاها و شبهات كارشناس معاند در مورد ( جندب بن كعب ازدي )
• ماجراي كشتن ساحر مسيحي توسط جندب بن كعب ازدي چيست ؟
• نقل هاي مختلفي كه در مورد آزادي يا فرار جندب بن كعب ازدي وجود دارد ؟
• كليپ دوم ادعاها و شبهات خبيثانه ي كارشناس معاند در مورد فدك و چگونگي بدست مسلمانان افتادن و خمس و ... و زير سوال بردن اسلام و رسول اكرم (ص)
• بررسي و پاسخ به ادعاها و شبهات خبيثانه ي كارشناس معاند در كليپ دوم
• ماجراي اهل فدك و چگونگي گرفتن فدك به نقل ابن سعد با استناد به منابع معتبر اهل سنت
• چهار مدل گزارش در مورد اهل فدك در منابع معتبر اهل سنت
• اهل فدك تبعيد شدند و همه اموالشان را دادند به نقل خليفه بن خياط
• اهل فدك نصف اموالشان را دادند و در آنجا ساكن ماندند به نقل طبري
• اهل فدك درخواست حفظ جان و تقسيم اموال را دادند به نقل مسعودي
• اهل فدك در اموال مصالحه كردند به نقل ابي الفداء
• بررسي و پاسخ به شبهه كارشناس معاند در مورد اينكه آيا اعراب كشاورزي ياد نداشتند ؟
• بررسي و پاسخ به شبهه كارشناس معاند در مورد خمس
• كليپ سوم ادعاها و شبهات كارشناس معاند در مورد نقش و جايگاه حضرت فاطمه (س) و ...
• بررسي و پاسخ به ادعاها و شبهات كارشناس معاند در كليپ سوم
• عمربن خطاب : در زمان جاهليت در هيچ يك از امورمان ، زنان را دخالت نميداديم و زمانيكه خداوند اسلام را آورد و براي زنان جايگاه و حق قرار داد ولي باز زنان در امور ما وارد نشدند با استناد به مسند ابي داوود طيالسي
• آموزش مناظره توسط حضرت فاطمه (س) به زنان با استناد به احتجاج طبرسي
• آلوسي : با توجه به روايات براي عايشه ، بدان معني نيست كه عايشه افضليت دارد به حضرت فاطمه (س) چون ... با استناد به منابع معتبر
• آلوسي : رسول اكرم (ص) ميدانست حضرت فاطمه (س) بعد از او چندان عمري نميكند و اگر ميدانست كه زنده ميماند ، ميفرمود كلّ دينتان را از حضرت فاطمه (س) بگيريد با استناد به منابع معتبر
• آيا طبق ادعاي كارشناس معاند ، حضرت فاطمه (س) نقش سياسي و اجتماعي نداشته اند ؟
• اعتراض حضرت فاطمه (س) به مسئله سياسي امامت
• احتجاج حضرت فاطمه (س) به امامت اميرمومنان علي (ع) به نقل جزري با استناد به منابع معتبر اهل سنت
• نمونه هايي از دفاع حضرت فاطمه (س) از امامت اميرمومنان علي (ع) در منابع معتبر شيعه و اهل سنت
• حضرت فاطمه (س) در زمان كوتاه بعد از رسول اكرم (ص) ، هشت اقدام انجام دادند و بررسي كوتاه به اين اقدامات
دیگر قسمت ها
عنوان برنامه: کاوش
عنوان بحث: (پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام)
تاريخ: 15/ 07/ 1402
استاد: حجت الاسلام و المسلمین روستایی
مجری: سید محمد صفایی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِه محمد و عَجِل فَرَجَهُم وَاحشُرنا مَعَهم و لَعن اعدائَهم . عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما مومنین و مومنات فارسی زبانان نازنین در اقصی نقاط جهان شب شما به خیر و نیکی باشه در خدمت شما هستیم با برنامه دیگری از سری برنامه های کاوش ویژه ی پاسخ به ادعاهای باستان گرایان از شهر مقدس قم جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و از شبکه جهانی حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف. مفتخرم که این جلسه هم در خدمت استاد ارجمند جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر روستایی باشم آقا سلام علیکم بفرمایید در خدمت شما هستیم.
استاد روستایی:
علیکم السلام ورحمة الله،
بنده هم خدمت حضرتعالی و بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر اروحناه له الفدا عرض سلام و ادب و احترام دارم و امیدوارم که تا به این لحظه طاعات و عباداتشون قبول درگاه حضرت حق واقع شده باشه ایام ولادت رسول خدا رو که پشت سر گذاشتیم خدمت بینندگان عزیز و ارجمندمون و همچنین ولادت امام صادق صلوات الله علیه و سلام و هفته وحدت رو خدمت بینندگان عزیز و ارجمندمون تبریک و تهنیت عرض می کنم امیدوارم که در پناه حضرت ولیعصر در طول زندگی موفق و موید باشند در خدمت شما هستیم
مجری:
ان شالله رب العالمین تبریک متقابل دارم خدمت شما و بینندگان عزیز رو ارجمند خب آقای دکتر روستایی پیرو صحبت هایی که جلسه ی گذشته داشتیم و کلیپ هایی که پخش شد فکر می کنم یکی از کلیپ ها هم باقی مونده از موضوعات جلسه گذشته و هفته قبل اگر اشاره ای بفرمایید ان شالله کلیپ رو هم پخش کنیم و بعدا پاسخ بفرمایید در خدمتیم
استاد روستایی:
بله عرض کن محضر مبارکتونون بله ما یکی از مواردی رو که به قول معروف در جلسات گذشته می خواستیم راجع بهش بحث بکنیم و فرصتی نشد درباره ی بحث قتل عثمان بود آقای سلیمانی امیری به مناسبت میاد یک مطلبی رو ذکر می کنه میاد میگه که بله زمانی که عرض کنم محضر مبارکتون خلیفه ی دوم ضربت خورده بود و عرض کنم خدمت شما در آستانه مرگ بود وقتی که کشته شد از دنیا رفت فرزند عمر یعنی عبیدالله بن عمر مد نظرشه میگه به خانه ابولولو رفت یک چند نفری رو کشت و عرض کنم خدمت شما عثمان می خواست قصاصش رو به تاخیه بیندازه امیرالمومنین مانع شدن گفتن نه باید عدالت رو اجرا بکنید من نباید به خاطر اینکه پدرش کشته شده شما این فرد رو که آمده بی گناهانی رو در واقع قصاص کرده او رو کاری نداشته باشید بعد مییگه خب حق با امیرالمومنین بوده بعد میاد این رو به عنوانی پارادوکسی مطرح می کنه نسبت به خود آقا امیرالمومنین که بله امیرالممین سلام الله علیه در واقع چیز نبودن خودشون درباره قاتلان عثمان اینجوری عمل نکردن اگر قرار عدالت باشه باید قاتلان عثمان رو هم ایشون میومد و در واقع تحویل میداد اما خب اینا اطرافیان علی بودن و نمی خواست دردسر حقوقی خودش درست بکنه این آدم می خواد یه جورایی یه پارادکسی رو ایجاد بکنه و در این زمینه علیه حضرت بتازه حالا اگر موفق باشید کلیپ رو با هم ببینیم بعد ان شالله نقدش بکنیم
مجری:
خیلی خوب پس کلیپ اول رو دوستان پخش کنن با هم ببینیم ان شالله برمی گردیم
کلیپ اول:
عدالت خواهی علی در پیگیری قصاص عبیدالله بن عمر در قتل هرمزان را چگونه تفسیر می کنید؟ بله خب این یک مسئله ای است کاملا منطقی طبق حداقل آیات قرآن مثل آیه سی و سه اسرا و دیگر آیات که قصاص رو به رسمیت شناخته کسی که من غیر حق شخصی رو بکشه باید قصاص بشه زمانی که ابو لولو فیروز به عمر ضربه زد عبیدالله بن عمر به خانه ابو لولو رفت هرمزان رو کشت یکی دو زن دیگ رو هم به همین شکل و علی بن ابی طالب و دیگران درخواست قصاص او ور کردند عثمان اشاره کرد که نه خب دیروز پدر او کشته شد و من امروز بخوام او رو قصاص بکنم درست نیست در واقع اینجا نظر عثمان یک نظر غیر دقیقی بود ناعادلانه بود و علی سعی داشت عدالتش رو اینجا اجرا بکنه اما مشکل در جایی است که همین علی رو می بینیم در برابر قاتلین عثمان سکوت می کنه یعنی جایی که اولیای دم عثمان فرزندان او و همینطور معاویه و دیگران می گن که شما قاتلین شخص عثمان رو به ما تحویل بدید ما با شما بیعت می کنیم شما اونجا می بینید که علی بن ابی طالب این کار رو نمی کنه یعنی یک معیار دوگانه داره حالا ما در یک بحث مفصلی به معیارهای دوگانه می پردازیم یا نمونه دیگرش جندب بن کعب ازدی شما در فیلم یا سریال امام علی اگر نگاه بکنید فکر کنم قسمت اول یا دومش باشه یک ساحری هست در کنار ولید در میدان شهر نشستن ولید بن عقبه و شخصی است به نام ابو زینب که سابقه مسیحی داشت مسلمان شده بود اهل شعر بود مشغول تماشا یک صحنه ای هستند یک ساحری هست که الاغی رو آورده و داره کارای جادویی می کنه جندب سر او رو می زنه و با توجه به اینک خب باید تعزیز میشد و قصاص میشد او رو به زندان انداختن دوستداران جندب به علی مکاتبه می کنند که تو شفاعت این رو پیش عثمان انجام بده و علی هم همین کارو می کنه و عثمان از خون جندب می گذره بعدها هم یک واقعه خیلی نافرم دیگری رخ میده که معیارها دوگانه رو می خوام عرض کنم حالا شرح مفصاش بعدا میارم جایی است که یک نامه رسانی از کوفه میاد مذمت ولی در واقع والی کوفه رو که ولید بن عقبه هست یعنی برادر مادری عثمان نزد عثمان عده ای میگن که آقا این شخص نامه رسان رو باید مورد تعزیر قرار بدیم علی در اونجا میگه نه به هیچ عنوان نامه رسان که کاره ای نیست اون بیچاره یه پیکیه نامه ای رو آورده و شما حق ندارید او رو مورد تعزیر قرار بدید ولی در زمان خلافت خودش در کوفه مسقلبه ابن حبیری شیبانی یک نامه ای می نویسه به برادرش در کوفه که بیا به نزد معاویه علی بن ابی طالب دستور میده این نامه رسان رو که گرفتن دستاش رو ببرن و او رو بکشن که بعدا مسقله مجبور میشه خون بهای او رو بده یعنی یه معیارهای دوگانه ای رو ما در سنت علوی می بینیم که حالا من بعدها به اون اشاره خواهم کرد که بسیاری از این دوگانگی ها سبب شده بود که خیلی ها تاب نیارند همین دوگانگی شما در حکمیت هم مثلا می بینیم در ابتدا و قبل از حکمیت ایشان کاملا اصرار بر این داشت ما داریم با اهل کفر می جنگیم ولی با پذیرش حکمیت به نویی تایید کرد که بله می توان با کفر هم نشست گفتگو کرد و صلح کرد که یاران او روی بر نتابیدن آیه نوع حجرات و آیات دیگر رو یعنی یکی از مهم ترین آیاتی که خوارج بهش استناد می کردن نه حجرات که نخیر این ها گردنکشن یاغی هستن و باید با اون ها جنگید تا تن بدن به هر حال اینا خیلی بحث مفصلی است ولی خواستم عرض بکنم که بله در مورد عبیدالله بن عمر حق با علی بود اما در مورد قاتلین عثمان که اساسا مشکلات دوران خلافت علی رو ایجاد کرد متاسفانه ضعف هایی بود که علی داشت در این اجرای عدالت
مجری:
خب با هم دیدیم و شنیدیم این شبهه ای که حالا ایشون ادعا می کنه به عنوان معیارهای دوگانه سیره امیرالمومنین مطرح می کنه و جناب آقای دکتر روستای حالا محور موضوعمون در این کلیپ همون قاتلین و عثمان هست که حالا حضرت چه برخوردی کردن ولی خب باز هم مواردی رو مطرح می کنه که جا داره تک تک اون ها به صورت خاص مورد بررسی قرار بگیره همونکه فرمودید در جلسه گذشته هر موضوعی باید به صورت خاص تاریخی بیاییم ادله و اسنادش رو میاد مورد بررسی قرار بگیره این که حالا مجموعه ای از ادعاها رو مطرح کنیم بگیم که معیارهای دوگانه بوده خیلی علمی نیست حالا بفرمایید پاسخ شما بشنویم
استاد روستایی:
خواهش می کنم بسم الله الرحمن الرحیم ببینید یه ویژگی عمده ای که این آقای سلیمانی امیری داره متاسفانه در بعضی موارد خب خیلی دروغ میگه بله و در بعضی موارد هم بدون نگرش جامع منابع میاد یک بخشی رو می گیره و ذکر می کنه و دیگه بقیه موارد رو بیان نمی کنه که حالا ما ما نگاه خوش بینانه میگیم این بی سوادی است و نگاه خوش بینانه اما ملاحظه بفرمایید ایشون آمد گفت که اطراف اطرافیان عثمان اطرافیان امیرالومومنین عثمان رو کشتند و به خاطر این قاتلان عثمان رو تحویل نداد این حرفیه که ایشون می زنه در حالی که اینجوری نیست ما در منابع تاریخی حرف دیگری داریم که عرض کنم خدمت شما اصلا میگه پیروان عثمان تهمت زدن که امیرالمومنین قاتل عثمانه اصلا امیر المومنین قاتل عثمان نبود و من در برنامه های گذشته عرض کردم من نمونه ای رو بعضی از این ها رو عرض کنم خدمت شما خدمت بینندگان عزیز و ارجمندمون نمایش میدم که بینندگان ببینن اولا عرض کنم خدمت شما یک نمونه اینه که در مجموع الفتاوای ابن تیمیه آمده میگه بعضی ها اومدن دروغ گفتن
مثلما کان طائفه من شیعه عثمان یتهمون علیا بانه امر بقتل عثمان أو أعان علیه
میگه اینا یک سری پیروان عثمان اومدن تهمت زدن که امیرالمومنین قاتل عثمانه یا دستور داده برید عثمان و بکشید
و کان بعض من یقاتله یظن ذلک به
میگه بعضی از کسانی که عثمان رو کشتن اصلا یک همچین گمانی داشتن و اینا شبهاتشون بود
و کان ذلک من شبههم التی قاتلوا علیا بها و هی شبهه باطله
حرف باطلیه یا مثلا عرض کنم خدمت شما در کتب و رسائل و فتاوای ابن تیمیه در جلد بیست و هفت صد ششصد و هفتاد و هفت باز همین مسئله آمده و میگه
و کان علی یحلف و هو الصادق البار
علی قسم می خورد و راست می گفت که
انی ما قتلت عثمان و لا أعنت علی قتله
نه من عثمان رو کشتم نه من به قول معروف یاری کردم
مجری:
یاری کردم
استاد روستایی:
آره تهمته اینا تهمت پیروان عثمان و عرض کنم باز در کتاب راس الحسین هم در جلد اول صفحه دویست و پنج باز همین عبارت به گونه ی دیگری آمده خب این ملاحظه بفرمایید این چیزیه که اینجا وجود داره پس امیرالمومنین نه دستور دادن به قتل عثمان نه یاری کردن
مجری:
نه مشارکت
استاد روستایی:
مشارکتی هم نداشتن این نکته اول نکته دوم اصلا قاتلین عثمان اساسا کیا بودن
مجری:
چه افرادی بودن
استاد روستایی:
چه افرادی بودن نکته اش خیلی مهمه بله آیا طرفداران و دور و وری امیرالمومنین بودن نخیر اصلا اینجوری نیست شما ببینید یک عبارتی رو من قبلا از مروان بن حکم نقل کردم مروان بن حکم میگه که احدی به اندازه علی برای کشته نشدن عثمان تلاش نکرد بعد امام سجاد صلوات الله و سلام علیه بهش میگه خب چرا پس دشنام می دید به علی بن ابی طالب چرا فحش میدید میگه امر حکومت ما جز با این پایدار نمی مونه این رو ذهبی در سیر اعلام النبلاء نقل می کنه یعنی می دونستن امیر المومنین اصلا نقشی نداره در قتل عثمان چه خودشون چه اطرافیانشون خب چه کسانی قاتلین عثمان بودن ببینید مثلا طبقات الکبری ابن سعد نقل می کنه میگه همون سطر اول میگه بلغنی آقای شخصی به ما اوف میگه میگه
بلغنی ان مروان بن حکم رمی طلحه یوم الجبل و هو واقف ألی جنب عائشه بسهم فأصاب ساقه ثم قال والله لا أطلب قاتل عثمان بعدک أبدا
خب میگه طلحه کنار عایشه وایستاده بود آقای عرض کنم مروان یه تیری زد به ساق پای او اصابت کرد
که تو بعضی نقل ها داریم که تیر مسموم بود تو بعضی نقل ها داریم مثلا به بخش دیگر بدن او این تیر اصابت کرد و بعدم گفت به خدا قسم دیگه بعد از تو طلب طلب نمی کنم قاتل عثمان رو مروان می دانست که طلحه قاتله چون از کسانی بود که بالاخره نمی گذاشتن آب به عثمان برسه آقای طلحه هم به قول معروف میگه به اون غلامش که کنارش بود گفت اینجا من رو در این جایگاه قرار بده و بعد ادامه داد
قال هذا والله سهم أرسله الله
این به خدا قسم تیری بود که خدا فرستاد
اللهم خذ لعثمان منی حتی ترضی
خدایا از عثمان انتقام من رو بگیر تا راضی بشی
و بعد سرش گذاشت روی سنگی از دنیا رفت می دونید خود طلحه هم اینو معترف خب این یک نقل که آقای طلحه قاتل بود تو بعضی نقلای دیگه من قبلا توی برنامه ها نمایش دادم که افراد دیگه قاتل عثمان بودن خود اصحاب جمل شما ببینید آقای ابن خلدون در جلد دوم نقل می کنه در جلد دوم تاریخش در صفحه شماره ششصد و ده میگه طلحه و زبیر آمدن خطبه خواندن و گفتن ای
یا اهل بصره توبه بحوبه
خب یعنی توبه در مقابل گناهه
انما أردنا أن نستعتب عثمان
ما می خواستیم خلاصه عثمان رو عتاب خطاب بکنیم سفهایی آمدن و او رو کشتن بعد به به طلحه اینا اومدن به قول معروف
فقالوا لطلحه قدکانت کتبک تاتینا بغیر هذا
اون نامه هایی که قبلا برای ما می فرستادید این نبود که شما بخواهید عتاب و خطاب بکنید نه بابا شما قصدتون کودتا بود بعد عرض کنم خدمت شما زبیرم میگه
اما أنا ظلم أکاتبکم
من که شما رو به قول معروف با شما مکاتبه نکردم
و اخذ یرمی علیا بقتل عثمان
عجب میگه زبیر شروع کرد تهمت زد به امیرالمومنین که علی عثمان رو کشته
یا امیرالمومنین یا اطرافیانش بعد یکی از مردان قبیله عبدالقیس گفت که ای گروه مهاجرین آیا شما اولین کسانی مگه نیستید که اجابت کردید دعوت اسلام رو شما این فضیلت دارید و به قول معروف بارها آمدید و بالاخره به خلافت رسیدید و به قول معروف با ما هیچ مشورتی هم نکردید و این ها بعد خودتون رفتید با علی بیعت کردید اما حالا اومدید سراغ ما
تستعدوننا علیه
می خواید از ما کمک بگیرید علیه علی
فما ذالذی نقمتم علیه
چه مشکلی با علی شما دارید
فاهموا بقتله
خواستن بکشنش اما عشیره و قبیله اش نذاشتن یعنی خود این ها گفتن بابا آقای طلحه تو قبلا چیز دیگه می گفتی آقای زبیر شما اگه مهاجرین نیستید شما هیچ وقت سراغ ما نیومدید اما آمدید و کارهای مختلفی کردید
و قتلتم کذلک
خودتونم عثمان رو کشتید حالا بعد رفتید با علی بیعت کردید حالا
جئتم تستعدوننا علیه
اومدید از ما علیه علی یاری بگیرید
خودتون عثمان رو کشتید ببینید اهل بصره هم اینو می گفتن در کتاب های دیگه هم این مسئله آمده تو بعضی نقلا داریم که شخص دیگری قاتل بود مثلا شما ببینید در انصاب الاشراف در جلد سوم یک جمله ای رو نقل می کنه در صفحه چهل و شش یک جمله ای رو نقل می کنه درباره فرمانده جمل که امیرالمومنین فرمودن
هذه أرادت أن تقتلنی کما قتلت عثمان بن عفان
سند عبارتم معتبر حضرت نسبت به فرمانده جمل میگن میگن این فرد می خواست من رو بکشه بله کما اینکه عثمان رو کشت پس می بینید قاتلان عثمان دور وریای امیرالمومنین نیستن تو بعضی نقلا داریم بابا خود معاویه و عمر وعاص در قتل عثمان نقش داشتن نخش جدی ببینید تاریخ مدینه دمش در جلد چهل و ششم در صفحه صد و هفتاد و هفت میگه آقای عمرو عاص و عبدالله بن عباس گفت آقا شما به قول معروف بنی هاشم خلاصه مقصرید در قتل عثمان جملاتی علیه ش گفت بعد عبدالله بن عباس آمد جواب اینار رو بده میگه به معاویه و عمرو عاص شروع کرد گفت گفت یا معاویه
ماتکلم امر الا أن رأیک
عمرو عاص حرف نمی زنه جز با اجازه تو
و إن أحق الناس ان لا یتکلم فی امر عثمان لأنتما
اتفاقا سزاوارترین آدمایی که نباید در مورد کشته شدن عثمان صحبت کنند اتفاقا شما دوتایید چرا
اما أنت یا معاویه فزینت له ماکان یصنع حتی اذا حصر طلب نصرک فأبطأت عنه
میگه آقا تو آمدی کارای عثمان رو برایش زینت دادی هرکاری کرد هر بذل و بخششی نسبت به اطرافیانش کرد و هر ریخت و پاشی کرد هی زینت دادی زینت دادی زمانی که محاصره شد از تو طلبه یاری کرد
فأبطأت عنه
تو کندی کردی نیومدی
و احببت قتله و تربصت به
تو دوست داشتی کشته بشه منتظرش هم بودی کشته بشه چرا تو بعضی نقل ها داریم برای اینکه خودت خلیفه بشی
اما انت یا عمرو فأضرمت المدینه علیه
عمرو عاص تو مدینه رو علیه عثمان شعله ور کردی
و حربت الی فلسطین
فرار کردی رفتی فلسطین بعد شروع کردی از خبر پرسیدن که آقا چه خبر مدینه چه خبر عثمان چه خبر
فلما أتاک قتله
زمان که خبر قتل عثمان بهت رسید
أضافتک عداوه علی أن لحقت بمعاویه
دشمنی که با علی داشتی این اضافه شد بر اون بالاخره مشکلاتی که با عثمان داشتی و رفتی ملحق به معاویه شدی
فبعتک دینک منه بمصر
دینت رو فروختی در مقابل حکومت مصر ببینید عمروعاص اینجا متهم معاویه متهم و فرمانده جمل متهم طلحه متهم زبیر متهم تمام این ها قاتلان عثمان اطرافیان امیر المومنین نیستن و معاویه هم می دانست که امیرالمومنین اینا رو تحویل نمیده نمی تونه تحویل بده بیاد چی رو تحویل بده
مجری:
همین می خوام ببینم آیا شخص بوده توی اون معرکه حالا خلیفه دوم مشخص بوده که یک شخصی مثلا قاتل خلیفه دوم شد آیا شخص خاصی بوده که مباشرت قتل بعهده داشت
استاد روستایی:
ببینید یه سودان نامیه که مصریه که میگن قاتل مباشر اوست که اصلا هیچ ارتباطی با آقا بگیم آقا این اطرافیان امیر المومنین است نه خیر نداره اما فقط اون بالاخره خنجره آخر رو میزنه
مجری:
همون کسانی که نقش در این قصه دارند بله در واقع کسان دیگری اند یعنی یکی دو نفر نبودن ظاهرا
استاد روستایی:
ببینید مثلا اون فرمانده جمل فتوی میده
اقتلوا نعثلا فقد کفر
اقتلوا
بکشید خب این به کی فرمان میده ببینید در بعضی منابع اسم محمد بن ابی بکر آمده اسم عمرو بن حمق خزایی آمده درست شد اما اولا اینا ساختگیه این گزارشات ثانیا همه می دانند که اینا قاتل عثمان نبودن شما نگاه کنید اون سودابه بن حمران اون به نظرم اسم پدرش حمرانه اون عثمان رو آمد مباشرتا کشت اما اون کسی که باعث شد یاری نکرد عثمان رو خود معاویه بود خود عمرو عاص بود اون کسی که فتوا داد فرمانده جمل بود اون کسی که در واقع قصاص شد در کشتن عثمان طلحه بود خود زبیرم که در اون جنگ کشت شد اینا بودن اعتقاد مردم این بود معاویه هم می دونست که امیر المومنین نمی تونه اینا رو تحویل بده چرا نمی تونه تحویل بده مثلا بیاد بگه آقا آقای معاویه رو بگیرید با این همه لشکر و از خدم و حشم و شامش نمی تونسته بگه عمرو عاص هم که به معاویه چسبیده بود طلحه و زبیرم که کشته شده بودن در جنگ جمل درست شد و اون فرمانده جملم یه پایگاه اجتماعی داشت لذا با علم به اینکه می دانست امیرالمومنین نمی تونه اینار رو تحویل بده الکی آمد اون تهمتی که اهل بصره گفتن ابن خلدون هم نقل کرد که
فأخذ
آقای زبیر شروع کرد علی رو متهم کردن در قتل عثمان با این که امیر المومنین قسم می گفت آقا من قاتل نیستم و ابن تیمیه هم میگه راست می گه خب اما معاویه می دونست آمد این رو به عنوان یک تاکتیکی علیه امیر المومنین استفاده کرد لذا شما ببینید در انصاب الاشراف بلاذری جلد سوم عبارتی رو داره در صفحه دویست و پنج یک بحثی رو راجع به غارت نعمان بن بشیر انصاری میگه بعد میگه ببینید میگه
و بعث معاویه عن نعمان بن بشیر و ابا هریره الدوسیبعد أبی مسلم الخولانی إلی علی یدعوانه إلی أن یسلم قتله عثمان بن عفان لیقتلوا به
خب بعد میگه که آقای معاویه آمد نعمان بن بشیر انصاری و ابو هریره رو فرستاد بعد از ابو مسلم خولانی پیش امیر المومنین که اون اونا از حضرت بخوان که قاتلین عثمان رو تحویل بده که چی بشه که اونا کشته بشن
و یصلح امر الناس
و امر مردم اصلاح بشه
و یکف الحرب
جنگ خلاصه برداشته باشه
و کان معاویه عالما بأن علیا لا یفعل ذلک
معاویه می دونست امیر المومنین این کارو انجام نمیده چرا اینا می خواستن ببینید به تمام دنبال یه در واقع جنگ تمام عیار علیه امیرالمومنین بودن بله چطور من یک نکته ای رو خیلی دقیق اشاره بکنم و گذرا ببینید من عرض کردم طبق نقل بلاذری یکی از کسانی که در واقع در نقش در قتل عثمان نقش داشت فرمانده جمل بود دیگه
أرادت أن تقتلنی کما قتلت عثمان بن عفان
خب این یکی از کسانی که در قتل نقش جدی داره درست شد عمر عاص بعد از جنگ جمل یه جمله ای به ایشون میگه میگه
لعلک ان کنت تموتین یوم الجمل
ای کاش مرده بودی روز جمل
مجری:
کاش علی کشته بودت
استاد روستایی:
بعد میگه که
لم لا أبا لک
بی پدر برای چی من کشته شده بودم میگه به خاطر اینکه
کنت تموتین بعجلک و تدخلین الجنه
تو با این مرگ خودت می مردی می رفتی بهشت اما ما اینو چیکار می کردیم این رو قرار می دادیم
اکبر تشنیع لعلی
این رو بدترین جرم علی قرار می دادیم کشته سازی می کردیم
مجری:
پیراهن عایشه این سری درست می کردیم
استاد روستایی:
کشته سازی می کردیم ببینید خب معاویه می دونه امیر المومنین تحویل نمیده چرا چون امیر المومنین بگ خب آقا ایشون فتوی داده خب تو خودت که می دونی که خب اینو بگیرن بخوان بکشنش آقا کی کشتش علی کشتش علی می تونست از ناموس پیامبر حمایت بکنه چرا نکرد و این رو چیکار کنن یه پیراهن دیگری یه کشته سازی علیه امیرالمومنین و الا اطرافیان امیر المومنین که نکشتن که اینا کشتن
و کان معاویه عالما بأن علیا لا یفعل ذلک
لکن چرا حالا این می دونست امیر المومنین اینکار رو نمی کنه چرا هی اصرار می کرد لکن معاویه دوست داشت علاقه داشت
أن یشهد علیه عند اهل الشام
خب اینکه به قول معروف نزد اهل شام علیه امیرالمومنین یک به قول معروف شاهدی داشته باشه
بامتناعه من اسلام اولئک
به اینکه ببینید اهل شام ببینید من میگم قاتل عثمان رو بده این تسلیم نمی کنه اونا رو پس من باید بجنگم
و تبری منهم
خب و به قول معروف بیاد یه بگه آقا علی از اونا تبری نمی کنه علی اونا رو تحویل نمیده و بعد بیاد بگه خب
ان حوقت له
بگه پس خود علی قاتله
ویزداد اهل الشام غیضا علیه و حمقا و بصیرتا فی محاربته و عداوته
که اهل شام بیان خشمی از امیرالممنین کینه ای از امیر المومنین به دل بگیرن و بیان با یک چشم بازی بگن خب حالا باید با علی بجنگیم علی قاتل لذا شما می بینید در میدان جنگ وقتی هاشم مرقال میره جلو اون سرباز شامی چی میگه میگه آقای شما دو تا ایراد داره یکی اینکه عثمان رو کشته و دو اینکه علی
بأن صاحبکم لا یصلی
نمازم نمی خونه
ببینید اینجوری آمدن جلو بنابراین قاتل عثمان خودشون بودن منتها مثل اینکه یه دزدی هی بگه دزد تحویل بده دزد تحویل بده دزد تحویل بده و ما قدرت نداشت داشتیم خودشو تحویل بدیم خودتی چرا فرافکنی می کنی قصه این بود حالا آقای سلیمانی امیری میاد میگه آقا پارادوکس تمام شد اونجا عدالت چرا اینجا عدالت به خرج ندادی اینجا به قول معروف اطرافیان خودتن اطرافیان خودشن اینجوری نیست کسان دیگه ای هستن و در این جامعه نمیشه معاویه رو تحویل بده نمی تونه فرمانده جمل رو تحویل بده اینا سرشاخه های اصلی ان نمی تونه طلحه و زبیر رو تحویل بده اونا که کشته شدن و خود طلحه هم به خاطر اتفاقا این کشته شده یعنی واقعا آقای سلیمانی امیری اینا رو ندیده اینجور حرف میزنه خب این پس پارادوکسی در کار نیست من بعضی از موارد دیگه رو اشاره بکنم حالا لابه لای عرض کنم حرفاشون از جندق ایشون نام برد یعنی آقای جندب بن کعب بن عبدالله أزدی خب ایشون میگه آقا این یار امیرالمومنین بوده و فلان بوده و این حرفا و عرض کنم خدمت شما در بعضی از نقل ها داره مثلا بعضی از مستشرقین داریم که اینو گفتن امیرالمومنین گفته انسان شایسته ای بوده حالا چقدر این نقل درسته جای خودش بماند اما وقتی آقای جندب أزدی آمد ولید رو کشت ببخشید ساحر رو کشت که معروف شد به قاتل ساحر اولا چرا این کارو کرد این چراش خیلی مهمه توی سریال امام علی در قسمت اولش ایشون گفت اول یا دوم نشون داد توی فضای باز خب اما قصه این نیست قصه اینه که آقای ولید بن عقبه بساط شعبده بازی رو توسط این ندمای مسیحیش در مسجد انداخته بود
مجری:
داخل مسجد بود
استاد روستایی:
یعنی کار حرام رو تو مسجد حرمت مسجد شکسته شده بود آقای جندب ازدی آمد چیکار کرد مقابله کرد این نکته اول پس صرف یک قتل عادی نیست بلکه کسی که اصلا نباید وارد مسجد بشود داره شعبده بازی می کنه داره سحر و جادو می کنه کاری که حرامه از نظر اسلام کجا توی بیت الله حرمت بیت الله شکسته شده این در مقابل اون کارش آمد این رو کشت این نکته اول نکته دوم که به قول معروف این آمد این کارو انجام داد کی باعث شد که این آقا فرار کنه از زندان خب ما نقل های متفاوتی داریم یه نقل داریم که زندانبان جندب وقتی عبادات جنده رو دید فهمید گفت بابا این آدم آدم بی گناهیه این آدم واقعا غیرت دینی به خرج داده اون ساحر مسیحی رو کشته خب و بعد آمد زمینه فرارشو چیکار کرد فراهم کرد یه نقل اینه نقل دیگری داریم که میگن برادرزاده ی جندب یا بعضی از اقوام جندب به زندان حمله کردن این آدم و فراری دادن اینم یه نقله نقل دیگری داریم که به قول معروف عثمان نامه نوشت و گفت آقا ولش کنید اینم یه نقله یه نقل دیگری داریم که این آقای جندب اصلا متواری بود تو زندانم نبود امیر المومنین آمدن به وساطت کردن و به قول معروف یه نامه ای به قول با عثمان صحبت کردن گفتن حالا این به خاطر دین این کارو کرده عثمانم به ولید نامه نوشت کن گفت آقا اینو ولش کن دقت می کنید اینو ولش کن خب ببینید این آقای سلیمانی امیری تمام این نقل ها رو نادیده می گیره بعد میاد میگه بله او زندان بود علی وساطت کرد آزادش چون اطرافیانش مگه مثلا عثمان دائم به حرف امیر المومنین بود گوش به حرف امیر المومنین بود اگه گوش به حرف امیر المومنین بود که اون فتنه علیه خودش پیش نمی آمد اگر گوش به حرف امیرالمومنین بود چرا در صحیح بخاری روایت داریم که خب ایشون با یکی از سنت های پیامبر درباره متعه النساء متعه الحج ببخشید زیر پا گذاشت و حضرت باهاش مخالفت کرد حضرت اومدن لبیک به حج عمره دادن و بعد عرض کنم خدمت شما فرمودن
لا أدع سنه رسول الله لقول احد
من سنت رسول خدا رو به خاطر قول کسی کنار نمی ذارم حضرت با عثمان درگیر شدن این در صحیح بخاریه و جاهای مختلف ما فراوان داریم این مهاجه ها و این مقابله ها رو این نبوده آقای سلیمانی امیری که آقای عثمان به حرف امیرالمومنین باشه و امیر المومنین بگه آقا این اطرافیان من رو ولش کن این نیست اینجوری نیست اتفاقا خیلی از اطرافیان امیر المومنین رو اینا از بین می بردن شما مگر به قول معروف ما در دوره های بعد داریم در دوره معاویه این قصه رو داریم مگر در دوره ی امیرالمومنین ابوذر از اطرافیان امیرالمومنین نبود بله خب ابوذر رو کی فرستاد ربزه معاویه فرستاد ببینید معاویه عثمان فرستادش شام شام این اومد علیه معاویه عرصه رو تنگ کرد ابوذر روشنگری می کرد معاویه فرستادش مدینه بابا این پوست مارو کند اینجا اینجا داره حکومت از دستمون درمیاره عثمان فرستادش ربزه خب اگه قرار بود حرف امیرالمومنین رو گوش بده چرا اینو فرستاد ربزه اگه قرار بود حرف امیرالمونین گوش بدن چرا کمیل و مالک اشتر رو تبعید کردن همینا تبعید کردن در همین دوره خب چرا تبعید کردن حرف امیر المومنین می خواست گوش بده نه خیر اینجوری نبود که ایشون بیاد و بگه نه اقا این پارادوکس فلان علی اینجا یار خودشه این حرفاییه که این آقا میاد ذکر می کنه و متاسفانه نه تنها منبع علمی نداره و نگرش جامعی هم به منابعه نداره و می خواد قول معروف با چهار تا صوت چهار تا کلیپ علیه امیرالمومنین شبهه بکنه در خدمت شما هستم حالا اگر مورد دیگری هم هست بالاخر من در خدمتم
مجری:
خیلی ممنون بسیار دقیق فرمودید جناب استاد من میخوام حالا از زاویه ای دیگه نگاه کنم بگم که اتفاقا اگر امیرالمومنین اهل معیارهای دوگانه بود و یا اگر سیره ی معاویه رو می خواست تبعیت کنه باید بعد از قتل عثمان بعد از اینکه خودش سر کار آمد همه ی مخالفین رو از دم تیغ می گذروند و تسویه می کرد اصلا پاکسازی می کرد یعنی در حقیقت اگر امیرالمومنین اهل این کارها بود بهترین فرصت همون وقت بود دیگه بعد از دوره ی قتل عثمان هم وقتی که آمدن به حکومت رسیدن می تونستن این کارها رو بکنن و خب نکردن به بهانه های واهی این کار رو نکردن چون که معیار امیرالمومنین معیار الهی است و چه زیبا فرمود اون شاعر سرود که مولای ما نمونه ی دیگر نداشته است اعجاز خلقت است و برابر نداشته است آقا اگر نکته ای دارید بفرمایید یا اینکه بریم میان برنامه ببینیم
استاد روستایی:
خواهش می کنم در خدمت شما هستیم
مجری:
پس ی توقف بگیریم یک میان برنامه رو ببینیم ان شالله مجددا برمی گردیم
میان برنامه
مجری:
زمانه بر سر جنگ است یا علی مددی کمک ز غیر تو ننگ است یا علی مددی صلی الله علیک یا امیر المومنین میان برنامه بسیار خوب و لطیف رو با هم دیگه دیدیم و به مناسبت هم بود در این شام شنبه و شب یک شنبه که در حقیقت یکشنبه ها متعلق به مولا امیرالمومنین صلوات الله علیه و سلام و حضرت صدیقه طاهر فاطمه زهرا سلام الله علیها هست خب همچنان در خدمت شما هستیم با برنامه ی کاوش و در خدمت جناب آقای دکتر روستایی و قراره که کلیپ دیگری رو بررسی کنیم آقا بفرمایید موضوع کلیپ دوم رو تا ببینم و بعد هم بشنویم
استاد روستایی:
عرض کنم خدمت شما این کلیپ دومش درباره ی اهل فدک و خب ایشون میاد و یک مسئله ای رو مطرح می کنه میگه که بله امیرالمومنین عرض کنم خدمت شما آمدن با خشونت برخورد کردن دیگه مثلا فاطمه زهرا آمده با ابوبکر بر سر فدک دعوا داشتن حالا فدک چه جوری به دست به قول معروف مسلمونا افتاد میگه آقا این ها اهالی فدک یهودی بودن هیچ کاری با پیامبر نداشتن جنگی هم نداشتن اما پیامبر فدک رو رفت با رعب و وحشت انداخت اونا و گرفت و اینا مجبور شدن بگن آقا ما کوچ می کنیم از اینجا می ریم فدک برای شما جون ما رو نگیرید بعد شروع می کنه آی اسلام رحمانی شما اینه بعد یهودیا گفتن بزارید سال به سال بیایم محصولاتمون جمع بکنیم چون مسلمونا کشاورزی بلد نبودن ببینید چی میگه و پیامبر راضی نشد گفتن نصف نصف محصولات ما برای مسلمونا است و نصف برای ما پیامبر گفت که بله خب این اشکالی نداره بعد میگه این پیامبری است که میگه
لا اسئلکم اجر
بعد حمله کنه به رسول خدا با دفاع از یهود حالا این کلیپ رو با هم ببینیم ان شاالله بهش می پردازیم
مجری:
خیلی خب پس کلیپ شماره دو هم با هم دیگه ببینیم و ان شالله برمی گردیم
کلیپ دوم:
یکی از این مواقب که حالا بحثش اینجا نیست اما خیلی خلاصه به اون اشاره بکنم داستان فدک فدکی که در واقع یکی از حالا محل مناقشه ای میان فاطمه و ابوبکر بود و ما بخوانیم که این فدک چگونه به دست مسلمانان افتاد نه با دسترنج محمد است نه با زحمات علی و نه با معامله زن تاجری مثل فاطمه بلکه حاصل رعب و وحشتی است که مسلمانان در دل اهل کتاب ایجاد کرده بودند که خانه های خودشون رو ترک بکنند فدک هم تقریبا دو روز تا مدینه فاصله داشته محمد در جریان حرکت به خیبر که حالا داره حرکت می کنه که بره به طرف خیبر به محیص بن مسعود اشاره می کنه که شما برو منطقه خیبر به منطقه فدک که حالا نزدیک هست به خیبر اما اصلا نه مناقشه ای با اسلامیون داشتند و نه هیچ یک روستا و یک ده کوچک حالا ادامه میده واقدی مایسه گوید مردی از سران فدک که به او نون بن یوشع می گفتند همراه تنی چند از یهودیان با من آمدند و با رسول خدا صلح کردند که خون هایشان محفوظ بماند یعنی مصالحه می کند هم برای حفظ خون
لا اکراه فی الدین
که خون هایشان محفوظ بمانند و آن حضرت ایشان را از آن سرزمین تبعید کند میگن آقا فقط ما رو نکش اجازه بده ما از اینجا بریم دین رحمانی و تمام اموال خود را به پیامبر واگذارند و چنین شد و این منطقه ی فدک به دست پیامبر اسلام افتاد حالا یهودیان گفتند که اجازه بدید که ما کار بکنیم نصف نصف دیگه به هر حال شما که مسلمانا زحمت کشاورزی هم که بلد نیستید بکشید لااقل ما کار بکنیم شما که مجموعا در حال جهاد هستید من اتفاقا روم گذشته در اتاق خودم به مسئله شغل و نبی شغل الحسین پرداختم به همین مسئله بود یعنی کاری که افراد بر روی زمین ها انجام می دادند یعنی زمین های پدری خودشان اما چون این ممالک ممالک مفتوحه بود اوایلش به پیامبر اسلام و مسلمانان رسید گویند یهودیان پیشنهاد کردند که از دیار خود بکوچند و بیرون بروند ولی از اموال آن ها چیزی به پیامبر تعلق نگیرد و هنگام محصول هنگام محصول برداری خودشان برگردند و محصول را جمع کنند پیامبر از پذیرش این تقاضا خودداری فرمود صلح چنین قرار گرفت که نیمی از خاک فدک از یهودیان و نیمی دیگر از رسول خدا باشد و پیامبر این پیشنهاد را پذیرفت صفحه پانصد و سی و نه بنابراین شما می بینید که آرام آرام در این ایدئولوژی بحث غنائم باب میشه چون یکی از بحث هایی که ما در آینده خواهیم داشت مسئله علی و تملق و تعلق و تطمیع و علاقه او به مسئله غنائم بود ما در آینده به اون خواهیم پرداخت پس از اینجا آغاز می شود حق کسانی که نزدیک و خویشاوند پیامبرند همان پیامبری که در مکه می گفت من برای رسالت خودم هیچ اجر و مزدی نمی خوام هیچ پاداشی از شما نمی خوام من فقط خبررسانم نامه رسانم اما آرام آرام آمد و گفت که نه حق خویشاوندان رو حداقل رعایت بکنید حق من رو در درون خویشاوندی خودتان رعایت بکنید و بعد ها که دیگ بازار غنائم داغ شد ایشان آمد و گفت نه یک پنجم برای من و خداست از انفال از غنائم و اندکی هم که این باب گشایش و وسعت پیدا کرد برای نزدیکان خودش هم یک حق ویژه قائل شد که ما دیدیم برای همسران خود هشتاد بار شتر خرما و جو اختصاص داد برای علی و فاطمه سیصدتا و انواع اقسام این مواهب بود این همون پیامبری است که می گفت من هیچی نمی خوام
مجری:
خب دوستان عزیز شنیدیم این کلیپ دوم و این شبهه ی دوم در حقیقت این آقا از هر فرصتی استفاده می کنه یعنی از هر واقعه ای استفاده می کنه و سوءاستفاده می کنه و این رو می خواد به نوع علیه نبی مکرم خاتم و یا علیه امیرالمومنین و اهل بیت علیهم السلام جلوه گری کنه حالا مورد خیلی موارد هم متعدد بود آقای دکتر آخرشم رسید به مسئله ی خمس و که گفت پیامبر این کارو کرده که آیه قرآن دیگه در مورد خمس آیه قرآنی هست دستور الهی هست و متعدد الان هم پیامبر رو تحت سوال برد هم امیرالمومنین رو با این شبهه که وارد کرد بفرمایید داستان فدک چی بود اصلا
استاد روستایی:
عرض کنم محضر مبارک شما خوب ایشون میاد و در جامعه کسی که در مدافع یهوده شروع می کنه درباره فدک صحبت کردن که برای اینا اصلا کاری نداشتن اینا آدمای خیلی خوبی بودن اینا با پیامبر کاری نداشتن پیامبر رعب و وحشت در دلشون انداخت بعد اصلا مسلمان کشاورزی بلد نبودن این یهودیا فقط بلد بودن و از این حرفا ببینید ما بریم تاریخ رو ببینیم ببینیم واقعا یهود فدک هیچ کاری نداشتن خیلی بی ازار بودم پیامبر همینجور الکی رفت یقه اینا رو گرفت ببینید کتاب الطبقات الکبری مال ابن سعد جلد دوم کتاب که کتاب کتاب قدیمی بالاخره ابن سعد متوفای دویست و سی البته دویست بیست و هشت گفتن دویست و بیست و نه گفتن دویست و سی و دو گفتن ولی نوعا دویست و سی رو مطرح می کنند ببینید هزار و دویست و اندی سال قبل بله از دنیا رفته این آقا در طبقات ابن سعد در جلد دوم در صفحه شصت و نه بحث سریه امیرالمومنین رو نسبت به فدک مطرح می کنه میگه جریان چی بود
قالو بلغ رسول الله أن لهم جمعا یریدون ان یمدوا یهود الخیبر
رسول خدا خبر دادن که یک جمعی از یهودیان کجا فدک فدک رو در سطر بالا گفته میگه این فدکی در سال ششم هجری جنگش صورت گرفت و بالاخره رفتن امیرالمومنین پیامبر فرستاد سراغ این ها علتش چی بود خبر به حضرت رسید که جمعی آمده اند به کمک چی یهود خیبر خب یهود خیبر علیه پیامبر توطئه کردن که جنگ خیبر راه افتاد و و مدت ها هم به طول انجامید خب به پیامبر خبر دادن آقا
أن لهم جمعا یریدون ان یمدوا یهود الخیبر
اینا دارن توطئه می کنن پشت صحنه آمدن یاری کنن یهود خیبر رو که بیان در واقع مسلمین رو دور بزنن و مسلمین رو از بین ببرن
فبعث علیهم علی بن ابی طالب فیه مئه رجلا
امیرالمومنین رو با صد نفر فرستادن سراغ اون ها
فسار اللیل و کمن النهار
میگه شب و حرکت می کردن روزها پنهان می شدن
حتی انتهی الی الهمج
تا رسیدن به نهر همج
و هو ماء بین خیبر و فدک
یک آبی بود بین منطقه خیبر و فدک
و بین فدک و المدینه ست لیال
بین مدینه و فدک شش شب فاصله بود
فوجدوا به رجلا
دیدن یک آقایی کنار اون همج وایستاد اون نهر همج وایستاده
فسألوه عن القوم
گفتن خب این ما می خوایم بریم سراغ یهود خیبر یهود فدک چجوری باید بریم گفت
اخبرکم
من به شما خبر میدم
علی أنکم تومنونی
من به شما خبر میدم اما من در امان باشم گفتن باشه در امان
فدلهم
این ها رو راهنمایی کرد
فاغاروا علیهم فأخذوا خمسمائه بعیر و ألف شاه و هویت بنو سعد بالظعن
خب میگه که عرض کنم که اینا حمله کردن و عرض کنم که آمدن رفت پونصد تا شتر و هزار گوسفند از این ها به غنیمت گرفتن و این بنی سعد هم که بنی سعد که در فدک بودن این ها فرار کردن رفتن در ظعن خب بعد در منابع دیگه داریم که این اهل فدک وقتی فهمیدن که بالاخره ماجرای خیبر چگونه شده اومدن گفتن آقا نه ما دیگه جنگی نداریم پس این نبوده که اهل فدک هیچ کاری نداشته باشند نه خیر اول جمعی از این اومدن که یهود خیبر رو یاری بکنن و مسلمونا رو دور بزنن و از بین ببرن لذا حضرت برای دفع این فتنه فرستاد با این ها مقابله بشه من سوال می کنم جناب آقای سلیمانی امیری اگر شما به عنوان یک حکمرانی باشی در جایی و یک عده دشمنتون باشن بخوان بیام تو رو از بین ببرن خب چه کار می کنی بخوان با توطئه تو رو از بین ببرن بله پیامبر آیا دعوت به دین نمی کرد آیا دعوت به اسلام نمی کرد آیا موعظه نمی کرد آیا امیر المومنین این کارو نمی کرد چرا می کردن بارها و بارها و بارها در همین برنامه ما توضیح دادیم که سیره شون در امور نظامی اینگونه بود اما باز طرف می خواد توطئه بکنه باز می خواد خنجر رو بزنه خب اینو چی کارش می کنی وای می ایستی کشته بشی یا مقابله می کنی پس این نکته اول اما نکته دوم ایشون آمد گفت آقا اینا گفتن جونمونو ما نجات بدیم و به اینجا فرار بکنیم و فلان از این حرفا اولا ما چهار مدل گزارش داریم در مورد اهل فدک یک گزارش میاد میگه که اهل فدک تبعید شدن خب ببینید خلیفه بن البته هرکدوم از این گزارش ها در واقع قائلینی داره من به خاطر رعایت اقتصار وقت مهلت برنامه میام از هر کدوم یه دونه میگم آقای خلیفه بن خیاط در صفحه هشتاد و سه کتابش به نقل از ابن اسحاق میگه میگه زمانی که اهل فدک شنیدن که رسول خدا با اهل خیبر چگونه برخورد کرده فرستادن پیش رسول خدا ازشون خواستن که آقا شما
أن یسیرهم
آقا ما رو از اینجا بفرست بریم
و خون ما حفظ بشه و ما اموالمون رو اینجا می گذاریم
ففعل
پیامبر این کارو انجام داد
فکانت خیبر فیئا بین المسلمین و فدک خالصه لرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم لأنهم لم یجلبوا علیها بخیل و لا رکاب
میگه چون بدون جنگ به دست اومده بود این ملک خالص رسول خداست طبق آیات قرآن این یک گزارشه که میگه اونا گفتن آقا ما بریم خونمون حفظ بشه گزارش دیگری داریم که صحبت تبعید اهل فدک نیست ببینید آقای طبری نقل می کنه در جلد سومش در صفحه پونزده میگه اهل فدک وقتی آمدن شنیدن به حضرت گفتن که
أن یسیرهم
آقا ما رو بفرست و بعد خون ما حفظ بشه و اموال رو می ذاریم بعد میگه این رو انجام داد بعد ادامه میده میگه
و کان فیمن مشی بینهم و بین رسول الله فی ذلک محیصه بن مسعود
میگه اون کسی که در واقع پیمان خبر می برد بین این ها واسطه بود این وسط که بین رسول خدا حرفای پیامبر رو به اون ها برسونه حرفای اونار رو به رسول خدا صلوات الله علیه و آله برسونه محیصه بن مسعود برادر بنی حارثه بود بعد میگه زمانی که اهل خیبر آمدن و یه پیمان دیگه بستن گفتن نه آقا ما به قول معروف
سألوا رسول الله أن یعاملهم بالاموال علی النصف
گفتن آقا ما خیانت کردیم ما توطئه کردیم جنگ رو بر شما تحمیل کردیم اما شما بیا نصف اموال ما رو قبول کن
همش رو نه اول گفته بودن همش بعد گفتن نصفش
و قالوا نحت اعلم بما منکم و أعمر لها
ما بهتر این زمینا رو می شناسیم از شما و ما بهتر می تونیم نگهداری بکنیم
فصالحهم رسول الله صلی الله علیه و سلم علی النصف
رسول خدا گفتن عیب نداره حالا اول قرار بوده کلش رو بدید حالا عیب نداره توطئه کردید جنگ رو تحمیل کردید بر ما اشکالی نداره همون نصفشم بدید کافیه
بعد گفتن آقا ما نصف به شما می دیم علی بعد حضرت فرمودن اشکال نداره ما نصفم قبول می کنیم
اما علی أنا إذا شئنا أن نخرجکم أخرجناکم
هر وقت بخواهیم شما رو از این زمین ها اخراج بکنیم بتونیم اخراج بکنیم بعد میگه
و صالحه اهل فدک علی مثل ذلک
اهل فدک هم همینو پذیرفتن
یعنی دیگه نرفتن همونجا ساکن شدن و نصف اموال خودشون رو دادن و بعد میگه که بله فدک فیئ بود و چون فی بود و بدون جنگ و خون ریزی وقف ای بود برای مسلمونا اما فدک چون خالص مال رسول خدا بود چون بدون جنگ و در واقع لشکرکشی به دست آمده پس در این گزاره ی دوم نداره که اهل فدک تبعید شده باشن این دوتا
مجری:
همونجا موندن و از ثمراتشون استفاده می کردن
استاد روستایی:
اسفتاده کردن با اینکه با اینکه طبق اون نقل آقای ابن سعد جمعی از اینا می خواستن علیه مسلمین چیکار کنن توطئه بکنن اینم دو تو بعضی نقلا داریم که اصلا صحبت تبعید نیامده ببینید و مصالحه هم نیست در التنبیه و الاشراف آقای مسعودی اینجا نقل می کنه صفحه دویست و چهل و چهار میگه زمانی که اهل فدک شنیدن که با اهل خیبر چه اتفاقی افتاده
و من صالح رسول الله صلی الله علیه و سلم منهم و مساقاته إیاهم
و دیدن که رسول خدا با اونا صلح کرده و این حرفا بعثوا الیه فرستادن سراغ رسول خدا گفتن که آقا ما خون ما رو حفظ کن و اموال رو با هم دیگه تقسیم می کنیم یعنی اصلا صحبت تبعیدی به هیچ عنوان نیست و عرض کنم خدمت شما اینجا میگه فدکم خالص مال رسول خدا بود اصلا نمیگه که آقا ما به قول معروف ما رو بذار بریم از اینجا نه این حرفا نیست من خواستن که فقط خونشون حفظ بشه و اموال بماند خب اینجا عرض کنم خدمت شما تو نقل چهارم داریم مصالحه بر اموال فقط صورت گرفت در کتاب المختصر فی تاریخ بشر در جلد اول در صفحه صد و هفتاد و پنج میگه فتح خیبر در سفر سال هفتم هجری بوده اهل خیبر از رسول خدا درخواست کردند که نصفی از محصولاتشون رو در اختیار پیامبر قرار بدن و هر وقت پیامبر خواست اونار رو از اونجا اخراج بکنه
و فعل مثل ذلک اهل فدک
اصلا صحبت به قول معروف تبعیدی چیزی هم باز در اینجا وجود نداره و اومدن گفتم آقا بیاید شما همچین کاری انجام بدین فقط صحبت بر سر اموال حتی صحبت بر جانشون هم نیست یعنی جانشون هم ایمنه متوجه هستین بنابراین ببینید گزارشات متعددی در این زمینه وجود داره اما خب متاسفانه آقای سلیمانی امیری یک زمانی میشه مدافع یزید یک زمانی میاد میشه مدافع معاویه یک زمانی میاد میشه مدافع یهود نه آقا اینا بله همه کلا مدافع می بینید
مجری:
ضد امیر المومنین
استاد روستایی:
ضد امیر المومنین و بالاخره بله هر کی می خواد مقابل علی باشه مقابل علی باشه می خواد یهودی باشه می خواد نمی دونم مسیحی باشه می خواد نمی دونم اون یعنی شعبده باز قاتله اون شعبده بازی که جندب کشتش مسیحی بوده دیگه می خواد مسیحی باشه می خواد یهودی باشه مثل اهل فدک می خواد معاویه باشه می خواد یزید باشه کلا مدافعه می دونی و اصلا نمیاد منابع رو دقیق گزارش بکنه ما خیلی خوشبینانه می خوایم صحبت کنیم می خواهیم بگیم بی سواد و الا اگر کسی باسواد باشه بابا خیانت اهل فدک رو چرا نمی بینی که اینجا بالاخره جمعی از اهل فدک می خواستن این کارو بکنن خب حضرت می خواد در مقابل اونا این کارو انجام بده این یک مسئله است نکته دوم گاهی اوقات به قول معروف آقای صفایی عزیز شما با یک عده ای یه برخوردی می کنی اینا یک فتنه پنهانن یک کودتای خفته در زیر آتشن می خوای باهاشون برخورد بکنی خب ببینید شما یهود در مدینه قدرت اقتصادی بالایی داشت و اون سرزمین های فدک و نمی دونم خیبر و این ها کم نبود اینا کشاورزی از این داشتن البته ایشون میاد میگه مسلمانان کشاورزی بلد نبودن آخه بابا دیگه عالم و آدم از نخلستان امیرالمومنین شنیدن
مجری:
خیلی عجیبه
استاد روستایی:
نخلستان امیر المومنین که حضرت با هزینه اون آمدن مثلا هزار بنده آزاد کردن کد یمینه که روایت معتبر یا مثلا در بعضی نقلای دیگه که مثلا در سرزمین ینبوع بالاخره املاکی داشتن حضرت املاک کشاورزی داشتن و خیلی اصلا درامد مردم مدینه اصلا چیکار شد کارشون کشاورزیه ببینید شما مکه رو میگی مکه خب بله آب و هوا به اون صورت مثل مدینه مساعد نیست اونا کارشون تجارته اما در مدینه آب و هوا مساعده اصلا کارکار کشاورزیه مگه میشه اینا بغل دستشون یهودیا کجا بودن اینا که دیگه تو یه قاره دیگه که نبودن که تو همون شهر بودن کنار نبودن اینا می دیدن کشاورزی می کنن اونوقت اینا بلد نبودن چه حرفیه آقا مسلمونا بلد نبودن و فلان بوده بیسار بوده خب اگه بلد نبودن بالاخره خب این زمین ایی که مثلا تصرف می کردن اینا رو چیکارش می کردن برج می ساختن توش آخه اینجوری که نبود که اینا به قول معروف می اومدن کشاورزی می کردن نخلستان می زدن و فراوان ما داریم که صحابه این کارو انجام می دادن خب این یک حرفیه میاد میزنه یه ادعایی میاد می زنه که تو قافیه اش خودشم مونده در خدمت شما هستیم
مجری:
خیلی ممنون آخرشم یه ادعایی کرد در مورد مسئله خمس و اینکه پیامبر بیست درصد رو بعدا اومد گفتش که باید بدید در حالیکه آیه قرآن دیگه در مورد غنائم
استاد روستایی:
اولا آیه قرآن ایشون می خواد بیاد بگه پیامبر از خودش گفته اینو خب اما مصرف خمس برای کیه این خیلی مهمه ها مصرف خمس آیا مصرف خمس برای شخصی پیامبر یا برای فقراست در واقع خمس و زکات رو می گرفتن به فقرا می دادن بله بخشی هم سهم خودشونه به عنوان یک مسلمان اما آیه قرآن نمیگه همش ماله پیامبره ببینید میگه در واقع این یک پنجمی که در اختیار پیامبره پیامبر اینو به کی میده فقرا میده ما خودمون وقتی میایم خمس اون رو الان پرداخت می کنیم میایم یه بخشیش رو به سادات سهم سادات بخشیش سهم امام که برای فقرای دیگره اینجوریه امام معصوم هم اگه الان باشن نمیان کل این رو برای خودشون بردارن نخیر اینجوری نیست اینکه قرآن میگه
فان لله خمسه
اینکه میگن یک پنجم این برای خدا و رسول خدا مثلا می خواد این پولا رو برج بسازه می خواد با این پولا مثلا خرج کنه چیزی بخوره نه خیر
مجری:
یعنی در راه خدا خرج میشه
استاد روستایی:
در راه خدا خرج میشه نه اینکه به قول معروف مال شخص خداونده یا مثلا شخص رسول خدا می خوان برای خودشون ببینید عبارت
و اعلموا أنما غنمتم من شیء فأن لله خمسه و للرسول و لذی القربی و الیتامی و المساکین و ابن السبیل
ببینید
مجری:
اصلا مواردش رو ردیف می کنه خود آیه
استاد روستایی:
خدا سهمی داره رسول سهمی داره آیا خدا مثلا می خواد بخوره این پول رو نخیر باز اینم برا مصرف فقراست بعد میگه غیر از این ذی القربی هم سهمی دارن به عنوان مسلمانان یتیم ها سهم دارن مسکین سهم داره در راه مانده سهم داره خب این متاسفانه نمی خواد بفهمه وگرنه خب این قرآن حالا بگیم آقا این سواد تاریخی نداره بره چهار تا منبع بخونه این قرآن که دم دست داره قرآن که ترجمه داره خب این ببینید چرا میگه آقا پیامبر اومد نه این برا خودم نه این برای مصرفش معلومه مصرف زکات هم معلومه فقط این نیست که این آقا میاد ادعا می کنه و متاسفانه ادعای دروغ هم مطرح می کنه
مجری:
خیلی عالی ممنون متشکر اینم واضح شد بیست دقیقه ی فرصت هست می خواهید کلیپ بعدی پخش بشه
استاد روستایی:
مانعی نداره
مجری:
توضیح دارید در مورد کلیپ بعدی
استاد روستایی:
ببینید عرض کنم که کلیپ بعدی که ایشون میاد و عرض کنم ذکر می کنه درباره اینه که میاد یه مقایسه می کنه بین حضرت زهرا و عایشه اینجا میشه مدافع عایشه بله حضرت زهرا سلام الله علیها هیچ نقشی نداشته در اسلام نستجیر بالله حالا عایشه یک اعتراضی به عثمان کرده اما از زهرا نخیر هیچ نقشی نداره نستجیر بالله حرفش اینه با هم ببینم
مجری:
خیلی خوب پس این کلیپ سوم و آخر رو هم با هم ببینیم و ان شالله با قسمت آخر برنامه خدمت شما برمی گردیم
کلیپ سوم:
ولی سوالشون رو اینطوری نوشتند لطفا از استاد سوال بفرمایید که تمام نقش فاطمه دختر محمد و نیز نقش اجتماعی اش را برایمان بگویند چون تا جایی که من خبر دارم فاطمه نقش زیادی در صدر اسلام نداشته و شیعیان بیخود او را سالار زنان و الگوی زنان می نامند سپاس از شما بله کاملا درسته یعنی من عرض کردم فاطمه حتی نزد مورخ بزرگی مثل طبرسی که از مورخین و مفسرین شیعه هست در کتاب در کتاب اعلام الوری فقط شش صفحه به فاطمه اختصاص داده غالب نقد هایی هم که در حق فاطمه آورده از محبت پیامبر به اوست مثلا بوسیدن او نمی دونم اندام اعضا جوارح او و این داستان هاست چیز اجتماعی از فاطمه در دست نیست غالب مطالبی هم که در مورد فاطمه در کتاب های دیگر هم هست در همین بحث اینکه ایشان با نطفه آمده در معراج به دنیا آمد اینکه نوع رفتار او زمانی که مشرکان مکه به پیامبر با نوعی عتاب و خطاب بود مثلا در کنار پیامبر بود او را دلداری میداد و از این قبیل چیزهاست نقش اجتماعی شما برای فاطمه نمی توانید پیدا بکنید و بیشتر هم برمی گرده به این داستان و خب طبیعی است که شیعیان سعی می کنن من با عرض کردم حتی برای فرزند نداشته فاطمه که حالا محسن هم بوده کتاب نوشتن همان فرزندی که مدعی هستن که عمر و قنفذ و دیگران اون ها رو کشتن بنابراین من از فاطمه نقش اجتماعی ندیدم و در میان زنان هم نوع رفتار اون نشان نمی داد که یک زنی پیش رو باشه یعنی حداقل عایشه رو شما دارید در اموری اعتراض می کرد در عثمان یا بر افراد دیگر سعی می کرد نقش سیاسی بازی بکنه ولی در مورد فاطمه نه فاطمه بزرگترین نقش سیاسیش مواجهه با ابوبکر برای گرفتن فدک بود یعنی می گفت این مال پدرم بوده به من داده اینو بده به من و اون جنبه ی مالی داستان بود وگرنه نقش اجتماعی رو در فاطمه
مجری:
خب این هم آخرین شبهه و آخرین کلیپی که ادعای آخر آقای سلیمانی امیری در مورد حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام الله علیها آقای دکتر روستایی شما بفرمایید اتفاقا فکر کنم این الان اثبات سن کم حضرت زهرا رو رسوند حداقل این عمر کوتاه حضرت زهرا از گفته های ایشون بیرون اومد حالا شما بفرمایید
استاد روستایی:
بله عرض کنم خدمت شما ببینید یه نکته ای که در مورد حضرت زهرا سلام الله علیها وجود داره اولا ما باید وقتی می خوایم درباره نقش اجتماعی یه فردی صحبت بکنیم زمانه رو به درستی بشناسیم و بعد بیاییم درباره اش صحبت بکنیم خب مثل اینه که شما بیای بگید در عصر طاغوت حالا توضیح می خوام بدم در عصر طاغوت مثلا زنان نقشی نداشتن استاد دانشگاه زن نداشتیم نمی دونم خیلی پزشکی نداشتیم فلان نداشتیم پس این زنا هیچ فایده ای نداشتن مثل اینکه یکی بیاد اینجوری بگه درسته کسی بیاد اینجوری بگه این درسته آقا زمینه نبود اولا در پیامبر و حضرت زهرا سلام الله علیها در یک جامعه ای دارن زندگی می کنن که اون جامعه یک نگاه زن ستیزانه درش وجود داره خب این عبارت رو آیا من از خودم میگم یا خیر در منابع وجود داره نخیر اتفاقا در منابع این نکته نگاه زن ستیزانه در اون جامعه وجود داره بله خب ما یه روایت رو اینجا نمایش بدم خدمت بینندگان عزیزمون و بعد عرض کنم خدمت شما بریم سراغ در واقع نقد حرف این آقا ببینید مستند ابی داوود طیالسی روایتی رو نقل می کند در جلد اول به نقل از ابن عباس میگه با عمر داشتیم راه می رفتیم بعد عمر چی گفت
کنا فی الجاهلیه لا نعتد بالنساء و لا ندخلهن فی شیء من امورنا
میگه ما در جاهلیت اصلا زنا رو به حساب نمی آوردیم و در هیچ کدوم از امورمون اصلا اینار رو دخالت نمی دادیم
فلما جاء الله عزوجل بالاسلام
زمانی که خداوند اسلام رو آورد
و انزلهن الله تعالی حیث أنزلهن
میگه خداوند اسلام آورد اینا رو در جایگاه قرارداد و بعد براشون حق قرار داد اما باز چیی
من غیر أن یدخلن فی شیء من امورنا
میگه ما اونار رو باز به قول معروف اونا وارد نشدن در امور ما
اصلا جامعه جامعه ای نبود که اساسا به جنس زن اجازه حضور و بروز بده ببینید پیامبر از اون جامعه جدا نیست نه اینکه پیامبر اجازه نمی داد پیامبر اجازه می داد شما ببینید پیامبر زنان رو مشارکت داد در امور سیاسی مثل بیعت آمدن بیعت کردن بیعت النساء درسته یک امر سیاسی پیامبر زنان رو آمد مشارکت داد در امور جنگ بیعه الحرب در بعضی منابع داریم با زنان بیعت کرد و علاوه بر اون زنان در بحث پشت جبهه ازشون استفاده کرد که یکیشون حضرت زهرا سلام الله علیها است و دیگر بانوانی که صحابیه بودن در صدر اسلام این کار انجام می دادن پیامبر این کارا رو می کرد علاوه بر اون ما از حضرت زهرا نقش های دیگری هم داریم حالا ایشون میاد میگه نه آقا حضرت زهرا اصلا همچین کاری نکرده کاری شما پیدا نمی کنید آقا تو نگشتی تو نگشتی ببینید در کتاب احتجاج مرحوم طبرسی ایشون میره به اعلام الوری آدرس میده خب بیا به این احتجاجم آدرس بده خب در احتجاج یک ماجرای نقل می کنه که حضرت زهرا آموزش مناظره می داد به بانوان کلاس درس داشت ببینید خب ببینید این احتجاج صفحه نوزده از امام عسکری روایت هست میگه
قالب فاطمه فقد اختصم ألیها امرأتان فتنازعتا فی شیء من امر الدین إحداهما معانده و الأخری مؤمنه
میگه دوتا زن نزاع کرده بودن در امور دینی آمدن پیش حضرت زهرا یکی معاند و دشمن بود یکی مومن بود
ففتحت المومنه حجتها فاستظهرت علی المعانده ففرحت فرحا شدیدا
میگه حضرت زهرا اومدن به اون مومنه راه و حجت یاد داد دادن مناظره و برهان یاد دادن و بعد رفت بر اون معانده پیروز شد بعد خیلی خوشحال شد
تا ادامه روایت که روایت خیلی زیبایی است خب آیا این کلاس درس اینکه آموزش بده به دیگران آیا این نقش اجتماعی هست یا نیست نمونه در اون جامعه ای که اصلا اجازه نمی دادن زن حرف بزنه خب پیامبر این رو آورد حضرت زهرا آیا بیعت نکرد چرا حضرت زهرا آیا در جنگ نبود چرا حضرت زهرا آیا این کار علمی رو نکردن چرا این نکته دیگه نکته دیگه حتی از نظر اهل سنت ببینید آقای آلوسی یک نکته دقیق اشاره می کنه میگه ببین اگر حضرت زهرا سلام الله علیها خیلی ظهور و بروز نداشتن به خاطر سن کمشون بود ببینید یه عبارتی رو آلوسی میاره در روح المعانی در جلد سوم میاد میگه آقا ببینید ما در مصادرمون آقای آلوسی میگه میگه در مصادر اهل تسنن آمده که پیامبر فرموده
خذوا ثلثی دینکم عن الحمیراء
دو سوم دینتون رو از عایشه بگیرید بله خب بعد میگه که اگر کسی بیاد ایراد بگیره که بالاخره حضرت زهرا پس چی میشه میگه
و أنت تعلم ما فی هذا الاستدلال أنه لیس بنص علی أفضلیه الحمیراء علی الزهرا
حواست باشه اگه پیامبر آمده گفته دو سوم دینتون رو از عایشه بگیرید این به معنا نیست که افضل بر زهرای مرضیه هست ها خیر چرا اما اولا چرا اینجوری نیست میگه به خاطر اینه که پیامبر ببینید ادامه میده میگه پیامبر می دانست این دلیل بر نفی علم زهرا نیست زهرا علم داره چون بضعه رسوله
و لعلمه صلی الله علیه و آله و سلم أنها لا تبقی بعده زمنا معتدا به یمکن أخذ دین منها
میگه پیامبر می دونست این زمانه چندانی بعد خودش زنده نمی مونه که مردم بتونن مراجعات متعدد به ایشون داشته باشن خب اگر این بود
و لو علم
اگه پیامبر می دونست
که ایشون زنده می ماند چی می گفت می گفت
خذوا کل دینکم عن الزهرا
کل دینتونو از فاطمه بگیرید
عمر حضرت اون اجازه رو نداد که اون نقش های ظهو رو بروز داشته اش و نقش های اجتماع شد اول بخشی که داشت مسائل علمی ثانیا عمر حضرت اجازه نداد که بیشتر این کارا رو انجام بدن هیجده سالش بوده این دو تا نکته سوم ایشون گفت بله عایشه حالا به عثمان اعتراض می کردن اما فقط حضرت زهرا ب به ابوبکر اعتراض کرد که فدک رو بگیره کی گفته این بوده نخیر فقط این نیست ما اتفاقا از حضرت زهرا سلام الله علیها هم در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنت داریم که اتفاقا اعتراض کرد بر سر مسئله ی سیاسی امامت اصل خلافت
مجری:
اصل خلافت
استاد روستایی:
اصل خلافت بود بله شما ببینید من از منابع اهل سنت می خونم کتاب مناقب اسد الغالب آقا امیر المومنین علی بن ابی طالب آقای شمس الدین محمد بن جزری این رو نوشته متوفای هشتصد و سی و سه خب اینجا یک عبارتی رو داره خب روایتی است که معروف به روایت فواطم بله همه سندش فاطمه فاطمه فاطمه اینجا روایت می رسه به فاطمه بنت النبی میگه حضرت زهرا فرمودن خطاب به مردم اون عصر
أن نسیتم قول رسول صلی الله علیه و آله و سلم یوم غدیر خم من کنت مولی فعلی مولاه و قوله أنت منی بمنزله هارون من موسی
اینو یادتون رفته در چه مورده در مورد امامت و ولایت امیرالمومنین
مجری:
احتجاج می کنه
استاد روستایی:
احتجاج ما در منابع شیعه سه مورد داریم که حضرت زهرا احتجاج کردن به امامت امیرالمومنین که عرض کنم خدمت شما مثلا یک موردش اون محمود بن لبید اومد گفت آقا چرا گریه می کنید حضرت زهرا می رفتن کنار قبر شهدای احد و کنار قبر حضرت حمزه که حالا این خودش یه تحلیل تاریخی مفصل داره که چرا اینجا رو انتخاب می کردن اونجا شروع کردن گریه کردن بعد آقای محمود بن لبید اومد گفت آقا چرا گریه می کنی خانم جان حضرت فرمودن آقا علی رو تنها گذاشتن فلان بعد اون اومد گفت که اگه علی زودتر آمده بود به قول معروف ما با او بیعت می کردیم پس
مثلا الامام مثل الکعبه أذا توتی و لا تأتی
امام مثلش مثل کعبه است کعبه رو دورش می چرخن کعبه ای که دورش کسی نمی چرخه
مجری:
شما باید می رفتید
استاد روستایی:
شما باید بیایید سراغ حجت خدا و تو بعضی نقل ها داره که حضرت فرمودن آیا بعد از غدیر پدرم برای احدی عذری باقی گذاشت اصلا عذری برای کسی موند
ان یوم غدیر خم لم یدع لأحد عذرا
اصلا اون روز غدیر خون برای کسی عذری باقی نداشت
مرحوم صدوق در خصال خودش میگه در کتاب خصال در صفحه جلد یک صفحه صد و هفتاد و سه میگه
قالت سیده النسوان فاطمه علیها السلام لما منعت فدک
زمانی که فدک رو از حضرت زهرا گرفتن
و خاطبت الانصار
مقابل انصار شروع کردن صحبت کردن
فقالوا یا بنت محمد لو سمعنا هذا الکلام منک قبل بیعتنا لأبی بکر ما عدلنا بعلی أحدا
اگر ما قبل از این که با ابوبکر بیعت کنیم این کلام شما رو به قول معروف شنیده بودیم در بحث غدیر و این حرفا بالاخره ما با معادله علی کسی رو قرار نمی دادیم و با علی بیعت می کردیم حضرت فرمودن
و هل ترک أبی یوم غدیر خم لأحد عذری
آیا پدرم روز غدیر برای کسی عذری باقی گذاشت
این یک منبع شیعه و اون یک منبع اهل سنت در منابع مختلف هم داریم روایت های دیگه هم هست پس بنابراین این نیست که حضرت زهرا هیچ نقش اجتماعی نداشت باشند نه خیر هم کلاس درس داشتن هم حضرت زهرا اومدن اعتراض کردن برای مسئله ی غدیر و موارد دیگری ما داریم حضرت زهرا سلام الله علیها هشت تا اقدام کردن که یکیش مسئله ی غدیره در همین هفتاد و پنج یا نود و پنج روز یکیش مسئله غدیره
مجری:
در این مدت کوتاه
استاد روستایی:
بله چهار مورد به غدیر استدلال می کنند که عرض کنم این رو من در یک مقاله خودم نوشتم که در هجوم به خونه حضرت زهرا هست در موقع غصب فدک هست در گزارش دیگه هست مورد دیگه که حضرت زهرا سلام الله علیها انجام میدن بحث تبیین جایگاه ویژه امامته در همون خطبه ی اعتراضی فدکی که به ابوبکر دارن آیا برا فدکه آیا حضرت زهرا دنبال اینه که مثلا چند قباله زمینه نه خیر مسئله چیز دیگه است حضرت آمدن فرمودن
الطاعه نظام للمله و الامامه لما لمن فرقه
اطاعت از اهل بیت موجب یکپارچگی امت اسلامی پذیرش امامت این ها ایمنی است
از تفرقه است اصلا همش دارن بحث امامت رو فریاد می زنن صحبت اینه که بر سر حزب حاکم دارن فریاد می زنن خب یا اون مسئله
مثل الامام مثل الکعبه
که آمدن یا مثلا آمدن در یک فراز دیگری تصریح کردن
انتم أعلم بخصوص القرآن و عمومه من أبی و ابن عمی
آیا شما از بابای من و پسر عمه من به عام وخاص قرآن آگاه ترید
اگه بالاخره شرط حاکم جامعه علمه خب علم اینا که از شما بالاتره و بعد جالبه حضرت زهرا باز آمدن شروع کردن به قول معروف حق امیرالمومنین رو فریاد زدن نه فقط در مقابل ابوبکر در مقابل زنان مهاجر و انصار زنان و مهاجر انصار زنای مدینه اومدن دیدن حضرت زهرا
کیف اصبحت یا بنت رسول الله
چه جوری صبح کردی
خب حضرت بیمارن کسی که بیماره وقتی عیادتش میری وقتی میگی چه جوری شب رو صبح رسوندی یا باید بگه بهترم یا باید بگه بدترم یا باید بگه همونجوری هستم دیگه یکی از این سه حالت دیگه خب خارج از اینا نیست که حضرت زهرا هیچ کدوم اینا رو نگفتن
مجری:
از جسم خودشون صحبت نکردن
استاد روستایی:
فرمودن
من الذی نقمو من ابا الحسن
فکر کردی چی باعث شده که این ها کینه علی رو به دل بگیرن
نقمو والله نکیر سیفه و شده وطأته و نکال وقعته
تمام این ها چیزی که باعث شد این ها به علی عیب بگیرن و ناپسند بدونن برندگی شمشیر علی بود سرکوب دشمنان بود رسوا کردن دشمنان به سبب علی بود اینا سبب بغض علی شد اونجا هم جلوی این زنان شروع کردن از حق امیرالمومنین دفاع کردن باز آمدند به قول معروف در بیان و غصب خلافت در جای دیگه دارن حضرت زهرا ایشون میگه فقط یه فدک رو گفت یا ندیدی یا نمی خوای ببینی که البته سابقه ای که ما از شما داریم جناب آقای سلیمانی امیری تو نمی خوای ببینی خب و بیان غصب خلافت اتفاقا داریم که حضرت فرمودن
ابعدتم من هو أحق به البسط و القبص
در همین کتاب طبرسی ک ایشون نمی خواد بگه میگه آقا شما آمدید کسی رو که به زمامداری جامعه سزاوار بود دور کردید
ویهکم
وای بر شما
ویههم
وای بر اون ها
ان ناضهزهوها ان رواسی رساله و قواعد النبوه و مهبط روح الامین و الطیبین بامور دنیا و الدین
وای بر اون ها اینا اومدن خلافت و از کوه های استوار و در واقع ریشه دار رسالت و ستون های نبوت و محل فرود جبرئل امین و پاک ترین افراد دور کردن چیزی کسی که به امور دین و دنیا از همه آشکار آشناتره
فوسمتم غیر إبلکم
شما غیر شتر خودتون رو علامت گذاشتید
و اوردتم غیر شربکم
آمدید در غیر آبش خور خودتون وارد شدید
والعهد غریب والکلم رحیب
اینا همه جملات حضرت زهراست دقت می کنید بعد خیلی میاد و می فرمایند که رسول خدا هنوز دفن نشده بود شما آمدید وارد شدید از ترس فتنه خواستید در چیزی بیفتید
ألا فی الفتنه سقطوا
اینایی که خواستن از ترس فتنه چیز بکنن آمدن در فتنه سقوط کردن اتفاقا حضور در واقع شبانه حضرت در خونه مهاجر انصار باز اقدام دیگر حضرته و دیگه اون بحث مطالبه مستمر فدک خشم بر کسانی که بالاخره فدک رو غصب کردن مقابله با اون کسانی که هجوم آوردن وصیت به دفن شبانه تمام این ها کارهای سیاسی حضرت زهرا سلام الله علیها فدکه فقط آقای سلیمانی امیری واقعا روز قیامت چی می خوای جواب بدی امام حسین علیه صلوات الله و سلام آقای صفایی از یک جمله ی قشنگی دارن می فرمایند
أن لم تکن دین
اگه شما دین ندارید خب اگر دین ندارید چی باشید احرار باشید
فکونو احرار فی دنیاکم
لا اقل مرد باشید دنیا
فکونو احرار فی دنیاکم
لا اقل توی دنیاتون مرد باشید
آزاده باشید خب این بنده خدا میاد فقط یه حرفی می زنه که بله فاطمه زهرا هیچ نقش اجتماعی حالا عایشه به عثمانی اعتراضی می کرد حضرت زهرا اینا اعتراض نیست به زنان مهاجر انصار به استدلال به غدیر اینا اعتراض نیست اینی که مقابل این ها وایمی ایستن و اون ضربات براشون وارد میشه اینی که در مسجد میرن خطبه می خوانن اینا اعتراض نیست آقای سلیمانی امیری نه فقط منابع شیعه بلکه منابع اهل سنت اینار رو روایت کردن و نه فقط حضرت زهرا بلکه کسان دیگه حضرت زهرا جناب آقای صفایی با این کارشون این نهضت راه انداختن بانوان اومدن به میدان شما ببینید حضرت ام سملمه سلام الله علیها چرا حقوقشون قطع میشه حقوق ماهیانه شون مگه حضرت ام سلمه به قول معروف از کی اومدن دفاع کردن وقتی آمدن حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت ناروا رو دادن وقتی به امیرالمومنین به نسبت دادن حضرت ام سلمه سلام الله علیها اومد گفت
أ مثل فاطمه قلت هذا
اینطور به حضرت زهرا میگید
و هی حورا الانسیه
شروع کرد بعد داره که
فحرمت تلک سنه اطاعها
اومدن حقوقش رو قطع کردن
این نهضتی بود چرا ام ایمن حرفش گوش داده نشد برای اینکه شیعه ی امیرالمومنینه داره دفاع می کنه و امثال این ها نهضت راه انداختن حضرت زهرا که یه نهضت بانوانی شد مبنی بر اینکه بالاخره مقابل طرف مقابلی که آمده حق امیرالمومنین رو از آن خودش کرده بایستن متوجه هستین اینا همه موارد متعدد ای است که حضرت زهرا در اون مدت اندک
مجری:
حدود سه ماه دو سه ماه
استاد روستایی:
بله دو سه ماه حالا یا هفتاد وپنج یا نود و پنج نهایتش دو و نیم الی سه ماه بیشتر نیست این کار ها رو انجام دادن در دوره نبوی هم که عرض کردم در بیعت بودن در جنگ بودن در نمی دونم کلاس درس بودن اینا ظهور های اجتماعی حضرت زهرا است آلوسی هم آمد گفت آقای سلیمانی آلوسی فهمید تو نفهمیدی آلوسی هم اومد چی گفت گفت آقا اگر پیامبر می دانست که حضرت زهرا یه عمر طولانی دار می گفت
خذوا کل دینکم عن الزهرا
کل دینتون رو از فاطمه زهرا بگیرید عمر حضرت کوتاه بود
مجری:
احسنتم طیب الله انفاسکم خیلی ممنون مچکرم آقای دکتر روستای عزیز خطابمون نص بود دیگه به نام نامی حضرت صدیقه طاهر فاطمه زهرا سلام الله علیها برنامه امشبمون مزین شد و پایان پذیرفت آقا ممنون مچکرم ان شالله باز هم در خدمت شما باشیم در جلسات آینده التماس دعا داریم از جناب عالی و تشکر می کنم از همراهی شما بینندگان عزیز ارجمند از همه شما عزیزان هم التماس دعای فرج و دعای خیر داریم و ما هم عرضه می داریم که اللهم صلی علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمک تا برنامه آینده شما رو به خالق متعال میسپارم و سلام علیکم و رحمه الله و برکاته