سایر قسمت ها
راه روشن -نقد دگر اندیشان شیعی

قسمت هشتاد و سوم برنامه راه روشن با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین دکتر ابوالقاسمی


دیگر قسمت ها

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه: راه روشن (نقد دگر اندیشان شیعی)

عناوین بحث: کتاب آسمانی، قرآن، تحریف، معجزه، تحریف کتاب مقدس، تورات و انجیل، حقانیت شیعه، کتاب های شیعه، كُتُبٞ قَيِّمَةٞ، مصحف امیرالمومنین (علیه السلام)، اختلاف قرائت، آیت الکرسی التنزیل، نزول و تنزیل، حدیث قدسی و....

 تاريخ: 30/ 8/ 1402

استاد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابو القاسمی

مجری: آقای محمد تقی غضبانی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَبِه نَسْتَعِینْ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم، عزیزان بیننده سلام وقت شما بخیر، از شبکه جهانی حضرت ولی عصر با برنامه راه روشن در خدمت شما هستیم. در این برنامه میزبان استاد گرانقدر جناب آقای دکتر ابوالقاسمی هستیم، استاد سلام علیکم ورحمت الله.

استاد ابو القاسمی:

وعلیکم السلام ورحمت الله

أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى ‌مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ ‌الْحَسَنِ الرِّضَا وَ الْحُسَيْنِ الْمُصَفَّى، وَ جَمِيعِ الْأَوْصِيَاءِ ‌مَصَابِيحِ الدُّجَى وَصلّ عَلیٰ مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَي وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ مَوْلانا صَاحِبَ العَصْرِ وَالزمَان

سلام عرض می کنم خدمت شما و همه بینندگان عزیز و گرانقدر شبکه جهانی حضرت ولی عصر، امیدوارم هر کجا هستند موفق و پیروز باشند.

مجری:

خیلی ممنون که وقت گذاشتید تشریف آوردید، ان شاء الله بتوانیم از مباحث شما استفاده کنیم و تحقیق های که شما برایش زحمت می کشید و خدمت بینندگان ارائه می کنید. راه روشن همواره رسالتش این است که شبهات را پاسخ بدهد برخی از مباحثی که در یک دوره ای در فضای مجازی پخش می شود و ممکن است تأثیر بگذارد و تاریکی های در ذهن ما فراهم بیاورد و شبهه ای پیش بیاید.

استاد گرانقدر زحمت می کشدند این مباحث را به صورت آنلاین بحث می کنند می گردند و خودشان پاسخ را به صورت تحقیقانه از طریق این برنامه ارائه می کنند. در این سلسله برنامه های که از این برنامه گذشته است مباحث خیلی خوبی ارائه کردیم. بحث حکومت، بحث ولایت فقیه، دفاع از مظلوم در مناسبت های که قبلاً در دفاع از مردم مظلوم غزه داشتیم و همچنین بحث وحدت هر کدام از این بحث ها که در فضای مجازی مطرح شده است.

اخیراً کلیپی پخش شده است و برخی از مخالفین مذهب بخصوص وهابی ها از این کلیپ سوء استفاده کردند سخنران بحثی را مطرح کرده است استاد بیشتر توضیح خواهند داد، خدای نا کرده باعث نشود کسی سوء استفاده کند پخش نمی کنیم استاد توضیح می دهیم ان شاء الله مباحث را از استاد خواهیم شنید. در خدمت شما هستیم.

استاد ابوالقاسمی:

بسم الله الرحمن الرحیم در هفته ای که گذشت کلیپی از یکی از منبری ها پخش شد از او راجع به تحریف قرآن سوال کردند که آیا قرآن تحریف شده است یا نه؟ ایشان با آن تفکری که خودش دارد ما به هیچ وجه قبول نداریم به صراحت می گویم اغلب علمای شیعه هم این را قبول ندارند ادعا می کند بله تحریف به زیاده قطعاً رخ نداده است ولی تحریف به نقیصه در قرآن رخ داده است.

تحریف زیاده و نقیصه بحث مفصل است راجع به آن توضیح بدهیم زیاده یعنی یک نفر به قرآن چیزی زیاد کرده باشد. نقیصه یعنی کسی چیزی از قرآنی که بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نازل شد کم کرده باشد. برای این که از این کلیپ نتوانند سوء استفاده کنند این های که ندیده از شبکه های وهابی خیلی سوء استفاده نکنند پخشش نمی کنیم اما اجمالاً آن های که دیدند می دانند داریم راجع به چه کسی صحبت می کنیم و مقصود چیست؟

در مورد ادعای مسئله تحریف قرآن خیلی بحث ها را باید مطرح کنیم در زمانی که پاسخ به سوال آقای سید کمال حیدری را در مورد حجیّت یا عدم حجیّت قرائات مطرح کردیم اجمالاً به این قضیه پرداختیم راجع به آن مقداری صحبت کردیم. اما الان به عنوان سر فصل چند مقدمه مطرح می کنم چون احتمال می دهم سه چهار جلسه ای بحث طول بکشد. چیزهایی که باید مطرح بشود را عرض می کنم تا بزرگواران بدانند ما چه چیزهایی می خواهیم صحبت کنیم؟

یک: اساساً معنی تحریف نشدن قرآن چیست؟ آن های که می گویند قرآن تحریف نشده است چه می گویند؟ باید مشخص بشود شمایی که مدعی تحریف به فلان دلیل هستی، آن های که می گویند تحریف نشده است حرف و دلیل شان چه است؟ حرف های شما با هم مانعة الجمع یا مانعة الخلو است باید دقیقاً مشخص بشود. اساساً مهم ترین نظریه در باب عدم تحریف این های که عرض می کنم اصلاً در نزد اهل سنت موجود نیست هیچ کدام صحبتی نکردند. اصلاً نمی دانند معنایش چه می شود. چون نمی توانند از قرآن به درستی دفاع کنند قبلاً مفصل صحبت کردیم اینی که ما داریم مطرح می کنیم با پیش فرضی است که ما شیعه هستیم و توان دفاع از قرآن داریم. وگرنه قبلاً گفتم اگر یک شخصی اهل سنت باشد قبل از مرحله تحریف قرآن بیست مرحله باید جوابگو باشد که طبق مبانی آن ها اصلاً نمی شود ثابت کرد که این قرآن کتاب خدا است و مشکلات خیلی زیادی دارد.

معمولاً شیعه به خاطر حفظ احترام قرآن این ها را مطرح نمی کند. اگر یک زمانی زیاده گوی توسط یک شخصی (دشمن شیعه) صورت گرفت آن موقع جوابش را می دهیم.

مجری:

در این قضیه خیلی چالش بزرگی دارند.

استاد ابوالقاسمی:

بله اصلاً به هیچ وجه نمی توانند یکی اش را قبلاً سر قضیه آقای سید کمال حیدری عرض کردیم که آیا قرائتی متواتر تا معصوم دارند یا خیر؟ ندارند خودشان گفتند تمام قرائت ها خبر واحد است. اما شیعه می گوید قرائت حفص از عاصم در زمان امام صادق (علیه السلام) متواتر بود و از امام صادق به بعد متواتراً‌ نقل شده است. قرائت تا زمان معصوم متواتر است پس ما مشکلی نداریم اگر شما بخواهید عصمت را در مورد ائمه کنار بگذارید قرآن را نمی توانید تا معصوم تواترش را ثابت کنید دچار مشکل می شوید این یکی از اشکالات جزئی اش است. اشکالات خیلی زیاد است عرض کردم بیست مرحله اشکال دارد. لذا کسی نیاید زنگ بزند یک نفرتان همچنین حرفی زده است.

اگر یک نفر از ما همچنین حرفی زده است بیست مرحله قبل شما بدهکاری دارید آن ها را باید تسویه بکنید تا به این جا برسید. اما اولین و مهم ترین نکته ای که عرض کردم باید ببینیم آنی که می گوید قرآن تحریف نشده چه می گوید و مقصودش چیست و در مقابل چه کسی؟ مسلمان ها که می گویند تحریف نشده است این ها در مقابل تحریف تورات و انجیل است.

مجری:

یعنی آن را هم برویم بررسی کنیم آن جا چه تحریف شده است؟

استاد ابوالقاسمی:

آن جا به چه معنا تحریف شده و این جا به چه معنا تحریف نشده است. اول باید مشخص بشود تورات و انجیل که می گوییم تحریف شده به چه معنا است تا مشخص بشود قرآنی که می گوییم تحریف نشده به چه معنا است؟

مجری:

معنی اش از طریق ضد و مخالف آن بحث در بیاید.

استاد ابوالقاسمی:

بله، یک عبارتی است قبلاً در یکی از سایت های مسیحی ها داشتم از او سوال کردند نسخه اصلی انجیل کجا است؟ نسخه اصلی کتاب مقدس کجا است؟ در یکی از سایت های مسیحی عبارتی دارد:

«انجیلنا هل ضاع اسم الانجيل كما كان ينطقه المسيح؟»

 این در یکی از سایت های مسحیی است همین الان هم است می توانند مراجعه کنند تخصص من، تخصص مسیحیت نیست اما این مقدارش را حداقل از دوستانی که تخصص داشتند شنیدیم و اجمالاً کار کردم اگر بعداً اشکال داشت رفقاء به ما تذکر بدهند.

مجری:

مؤسسه ولی عصر از نظر علمی که پشتوانه این شبکه است گروهی در نقد مسیحیت داشت.

استاد ابوالقاسمی:

بله.

«هل ضاع اسم الانجيل كما كان ينطقه المسيح؟» آیا انجیل همانی که عیسی مسیح می گفت از بین رفته دیگر نیست؟ تحریف انجیل را می گوید

«وعلی ذلک علینا»

انجیلی که الان است به معنی:

 «البشارة السارة والخبرُ المُفْرِح»

 یا «مُفَرِّح» به معنی خبر شاد کننده است گرفته شده از یک کلمه یونانی است که «اِفاجیلیون»‌ بوده است. انجیل یک کلمه یونانی است اما عیسی به چه زبانی صحبت می کرده؟ عیسی به زبان آرامی صحبت می کرده است. عیسی، آرامی صحبت می کرد ارتباطش با یونانی چیست؟ چه ارتباطی با هم دارند؟ مفصل صحبت کرده است خلاصه شبهه چیست؟

«أینَ إنجیل المسیح؟»

 انجیل عیسی مسیح کجا است؟ و عیسی مسیح مگر به آرامی صحبت نکرده است؟ آرامی نه این که یواش صحبت کرده باشد به زبان آرامی صحبت نکرده

«وهل ضاعت»

انجیل اصلی از بین رفته است.

 جواب می دهند عباراتی داریم دلالت بر این دارد به زبان آرامی صحبت می کرد. چه کار کنیم؟ جوابی که می دهد می گوید انجیل ما:

«لیس الوَرقُ المکتوب»

در کاغذها نیست

«ولکن انجیلنا هو سید المسیح نفسه الذي هو حي وباقي الی الابد»

انجیل ما خود عیسی است

«ونسخة الاصلیة في ملکوت السموات»

نسخه اصلی ما در آسمان ها است.

 آنی که دست ما است بله عیسی به زبان آرامی صحبت می کرده است الفاظی که عیسی (علیه السلام) به کار برد نمی دانیم چه کلماتی بوده است. مجبور هستیم بگوییم نسخه اصلی در آسمان ها است و دست نخورده است. عیسی مسیح هم خود انجیل ما است یعنی ذات عیسی، ذات انجیل ما است پس انجیل مان حفظ شده است و از بین نرفته است. این را به این صورت پاسخ گفتند. یعنی چه؟ یعنی کتاب انجیل آنی که حضرت عیسی گفت و آن زمان اگر نوشته شده است او به دست ما نرسیده است اصلاً کلماتش به زبان دیگری ترجمه شده آن ترجمه ها به دست ما رسیده است. در فارسی ممکن است کلمه ای بنویسید این کلمه سه - چهار جور با حرکات خوانده بشود اما کلمه همان کلمه است می گوید من نمی توانم این را درست بخوانم.

آن چیزی که در باب اختلاف قرائات است اغلبش همین است یعنی چه؟ یعنی در اغلب این کلمه، چند جور قابلیت خوانده شدن دارد خیلی هایشان هم ادا و اصول های خیلی از قاری ها بوده است. الف را با إماله بگو یا الف را کشیده بگو یا ـَ را خیلی شل بگو یا ـَ را محکم بگو این طوری بوده است. اغلب اختلاف قرائاتی که است راجع به بحث قرائات مفصل صحبت خواهیم کرد.

اما در مورد عیسی مسیح و انجیل، اساسا کتاب انجیلی که می گویند عیسی (علیه السلام) گفته است و بعد به زبان دیگری ترجمه شده است آن زبان اولیه آرامی اصلا کلماتش نیست که حالا بگویی این کلمه را این طوری می خوانیم یا آن طوری می خوانیم. قرآنی که پیغمبر ما (صلی الله علیه وآله)‌ آورده است کلماتش است در خواندن کلماتش اختلاف داریم اما این کلمات است. اما در مورد انجیل اصلاً کلمات نیست، اصل نیست تا بخواهی تشخیص بدهی چه بوده است؟ هیچ راه دسترسی ندارد. این یکی از مشکلات اصلی که در باب تحریف انجیل است.

 در رابطه با تورات دقیقاً همین است خود تورات نویسان در کتاب های مختلفی تصریح کردند که ما دسترسی به متن اولیه تورات اصلی نداریم. یعنی آن متن اولیه تورات برای ما قابل دسترسی نیست. کتاب های از تورات در یکی از دوران ها گم شد یکی از خاخام ها ادعا کرد آن کتاب را پیدا کرده است. تورات اصلی یک دانه بود که در معبد سلیمان گم شد یک شخصی ادعا کرد این کتاب را پیدا کرده است. علاوه بر این، پنج سِفر اصلی تورات دست همه بوده است سِفر پیدایش، سه تای دیگر که دست خود حضرت موسی است اما سایر أسفار خیر.

آن تورات نبیین، خطبه های آن ها است همه اش به این زبان نبوده به زبان های مختلفی بوده و اینی که الان جمع شده است قطعاً آن اولیه نیست جالب این جاست در یکی از پنج سِفر اصلی ماجرای وفات حضرت موسی که چطوری مرد هم آمده است. مثلاً خود حضرت موسی تعریف کرده من این طوری مُردم.

پس نگاه کنید اساسا در باب تورات و انجیل آن متن اصلی تورات و انجیل به دست هیچ کس نرسیده است. نمی توانند ادعا کنند ما متن اصلی تورات و انجیل را داریم بله می توانند بگویند ترجمه اش را داریم نمی گوییم شما دروغ می گویید ترجمه اش را ندارید اصلاً راجع به این که ترجمه های که به زبان یونانی یا دیگر زبان ها از انجیل شده یا عبارت ها و ترجمه ای که از تورات شده است نمی خواهیم بگوییم این ها دروغ می گویند فرض کنیم همه این ها درست اما آن متن اولیه نوشته شده که او، موسی گفت یا عیسی گفت و این ها نوشتند آن متن اولیه در دسترس نیست.

اما متن اولیه قرآن یا خیلی نزدیک به او در دسترس ما است. چه مقدار مشابهت بین ‌آن چه ما داریم و آن چه در اولین بار نوشته شده است، این را بعداً صحبت می کنیم تا چه مقدار علماء گفتند این جا زیاد و کم اشکال ندارد. پس اولین نکته ما اساسا بفهمیم وقتی می گوییم قرآن تحریف نشد چه را می خواهیم بگوییم؟ می خواهیم بگوییم یهود و نصارایی که امت های قبلی بودند متن اولی کتاب شان در دسترس شان نیست. منِ مسلمان فرض کنیم یک سری روایاتی است عین روایات را حضرت گفتند نوشته شده است من در خواندن این اشکال و اجتهاد دارم من می گویم دین از بین رفته یا من دارم اجتهاد می کنم؟ دین در دسترس است من دارم در برداشت از دین اجتهاد می کنم. قرآن در دسترس ما است و من دارم در برداشت از نحوه خواندن اجتهاد می کنم یکی یک قرائت می خواند و دیگری به یک قرائت دیگر می خواند. البته قبلاً گفتیم قرائت ها غیر از حفص از عاصم اجتهادی بوده است قرائت حفص از عاصم دقیقاً ... امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب (علیه السلام) است. مفصل راجع به آن صحبت خواهیم کرد. پس اولین مطلب ما می گوییم تحریف نشد برای چه می گوییم تحریف نشده سر چه کسی را می خواهیم بتراشیم؟ می گوییم کتاب اولیه به دست یهود و نصارا نرسید ولی آن اولی دست ما رسیده است. حالا با چه مقدار مطابقت؟ بعداً باید راجع به آن صحبت کنیم. پس آقایی که می گویی قرآن قطعاً‌ تحریف شد چه چیز قرآن تحریف شده است؟ اصلاً این که شما می گویید به معنی تحریف قرآن به حساب می آید یانه یک مقدار دقت لازم است.

مجری:

با توجه به توضیحی که شما دادید اصلاً‌ تحریف نیست.

استاد ابوالقاسمی:

اصلاً به بحث تحریف ارتباط پیدا نمی کند (راجع به آن صحبت خواهیم کرد) این یک نکته. نکته دوم راجع به عدم تحریف می توانیم به خیلی از ادله استناد کنیم. ادله ای که دال بر عدم تحریف هستند چند نمونه اش را الان خدمت شما مطرح می کنم تا بزرگواران بدانند ما راجع به چه چیزهایی صحبت خواهیم کرد. یک: نسخی که، همین هفته هم الحمد لله یکی از نسخه هایش پیدا شد کار خدا است هر زمانی که یک ادعای برای تحریف بلند می شود در مقابلش خدای متعال همان دوران یک پاسخی برای این شبهه مطرح می کند.

در دورانی که محدث نوری (رضوان الله علیه) آن کتاب را نیمه گردآوری کرد و یکی از شاگردان گرفت و بدون اذن او چاپ کرد مشخص شد که آن شاگرد قصد و غرض داشت، شبهه شد که شیعیان اعتقاد به تحریف دارند و حال آن که محدث نوری برداشتش، یک برداشت دیگری است. در همان کتابش می گوید وقتی تحریف می گویم مقصودم اختلاف قرائت است. یک اصطلاح دیگری دارد اصطلاحات را نباید با هم خلط کرد. حالا ایشان این را مطرح کرد هم زمان با او خدا، کربلایی کاظم را فرستاد )کربلایی کاظم ساروقی) ده روز قبل که این صحبت ها پخش شد هم زمان شد با چاپ قرآن یا قدیمی ترین قرآن تقریباً کامل منسوب به امیر مؤمنان در حرم امام رضا (علیه السلام)

مجری:

خود نسخه موجود است؟

استاد ابوالقاسمی:

بله، دقیقاً آمدند همان را عکس برداری کردند کنارش متن فعلی قرآن را گذاشتند یعنی با خط امروزی وقتی مقایسه می کنی قرآنی که الان است با قرآنی که به خط منسوب به امام و برای قرن اول هجری است هیچ اختلافی ندارد. البته این قرآن بنا بود سال قبل نشر داده بشود ولی عقب افتاد امسال چاپش کردند. به نظرم به آن ماکسی میله می گویند یعنی نسخه ای که شبیه نسخه اصلی است.

پوتین به ایران آمد به مقام معظم رهبری نسخه ای از قرآن از روسیه هدیه دادند دقیقاً شبیه نسخه خطی است این را چاپ می کنند و به ایشان هدیه دادند. فعلاً هزار نسخه چاپ شده است خودم خیلی علاقه دارم یکی از این نسخه داشته باشم. شبیه همین یک نسخه در حرم امیر مؤمنان علی (علیه السلام) است. این کامل ترین تک نسخه است اما او دو تا نیم نسخه است که کاملِ کامل است یعنی این تک نسخه کامل بود یا چند صفحه ای محدود که گفتند نقصان دارد. آن کاملِ کامل است اما دو تا نیم نسخه است. یک نیم نسخه اش در حرم امیر مؤمنان است یک نیم نسخه اش در موزه علامه امینی (اعلی الله مقامه)

مجری:

آن کجا است؟

استاد ابوالقاسمی:

در موزه علامه امینی در دست خاندان امینی است و آن ها هم مشغول آماده کردنش برای چاپ بودند. البته آن قرآنی که آن جا است آنی که یادم می آید امضای شیخ طوسی (اعلی الله مقامه)، امضای شیخ مفید تأییدشان بر این قرآن است. یعنی قرآن به تأیید شیخ طوسی که این قرآن، قرآن امیر مؤمنان است و هیچ فرقی هم با قرآن امروزی ندارد.

پس ما یک: کربلایی کاظم داریم. دو: قرآن هایی با تأیید علمای درجه یک شیعه همان علمایی که شما می گویید روایات تحریف را نقل کردند خودشان امضاء کردند این قرآن، قرآن امیر مؤمنان است. یک حرف با قرآن امروزی فرق نمی کند، وقتی هست من چه را تحریف بگویم؟ یک نفری یک کلمه ای را از هزار سال قبل تا حالا با چندین واسطه نقل کرد جا به جا شده است من می گویم نسخه اصلی اش مال هزار سال قبل کدام را باید قبول کنیم؟ آن نسخه ای که هست دیگر اصلاً نوبت به این حرف ها نمی رسد ما داریم دنبال خبر واحد به عنوان ظن معتبر و گمان می رویم چون دسترسی به یقین نداریم وقتی ما یک دلیل یقینی برای هزار و سیصد سال قبل داریم اصلاً معنی ندارد این هم یک سری جواب ها.

 راجع به کربلایی کاظم اول مقداری مفصل تر توضیح بدهم می دانید کربلایی کاظم یک پیر مرد مؤمن عامی بود یعنی نه خواندن و نه نوشتن بلد بود. یکی از بستگان ایشان زمین کشاورزی داشت کربلایی کاظم هم آن جا کار می کرد اما مالک زمین، زکات پرداخت نمی کرد هر چه این اصرار از او انکار قبول نکرد. آخر کربلایی کاظم مجبور شد آن جا را رها کرد برای خودش یک زمین کوچکی اجاره کرد و روی آن زمین کار می کرد. البته مستندش را چندین بار در شبکه پخش کردیم اجمالاً می گویم. یک ظهر گرمایی غذا نیاز دارد چیزی در خانه نیست رفت از مزرعه مقداری گندم بیاورد دیدید گندم ها را باد می دهند که این کاه ها از آن جدا بشود گفت آن روز هیچ بادی نمی آمد هوا هم گرم بود مجبور شدم با مشت ذره ذره گندم ها را جدا کردم یک کف دست گندم آماده کردم برای این که آرد کنیم اعضای خانواده گرسنه نمانند.

موقع برگشت به سمت منزل برای استراحت در هوای گرم در یکی از امامزاده های که در آن روستا است می رود وقتی وارد می شود کتیبه نور می بیند (چیزی که از او نقل می کنند) گفت این جاها را من نور دیدم دو سه نفر وارد شدند یکی از آن ها گفت بخوان گفت بلد نیستم بخوانم. گفت بخوان من را فشار داد احساس کردم تمام این نورها انگار داخل قلب من شد.

کربلایی کاظم وقتی به هوش آمد دید حافظ کل قرآن است آقای بروجردی (اعلی الله مقامه) سه نفر از بزرگانش را گذاشت امتحانش کنند، آیت الله مکارم شیرازی و دو نفر دیگر از شاگردان آقای بروجردی آمدند کل قرآن را از «باء» بسم الله تا «سین» ناس امتحانش کردند خواند و دقیقاً مطابق با قرائت حفص از عاصم امروز. جز دو سه جا که آن ها فقط اختلاف در عبارات و حرکات است که آن ها هم در قرائات دیگر موجود است. مثلاً ایشان (سلامٌ علی آل یاسین) می خواند در قرائت ورش الان موجود است.

(قَالُوا يا وَيلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا)

می ‌گويند: ای وای بر ما! چه کسی ما را از خوابگاه مان بر انگيخت؟!

سوره یس (36): آیه 52

(قَالُوا يا وَيلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا) را مِنْ بعثنا می خواند حرکت ها فقط فرق می کند نوشته ها فرق نمی کند. سوال: خدای متعال که به کرامت خودش به کربلایی کاظم قرآن را داد قرآن تحریف شده را می دهد یا قرآن درست شده را می دهد؟ اصلاً معنی دارد تحریف شده را به او بدهد؟ خیلی به تو تفضل کرد کتاب تحریف شده به تو می دهد معنی ندارد. خدا رحمت کند مرحوم نواب صفوی (اعلی الله مقامه) همان دوران، کربلایی کاظم را به کشور کویت، مصر برد در مصر پیش شیخ شلتوت برد. می گویند بله دار التقریب خیلی کار کرد اما چه شد که شیخ شلتوت حاضر به کار با دار التقریب شد و این ها را پذیرفت؟ خودش مقداری باطناً‌ تمایل داشت اما چیزی که او را به جد تقویت کرد این بود که در همان جلسه ای که آن جا بود ادعای تحریف کردند مرحوم نواب گفت این قرآن ما، شما اگر قرآنی مثل این دارید ارائه کنید.

به کربلایی کاظم گفتند بخوان شروع به خواندن از «باء» بسم الله می کرد. فلان جا را بخوان می خواند از آخر به اول می خواند. هر قرآنی با هر نسخه ای به او می دادند فلان آیه کجاست؟ باز می کرد این جا است عبارتی بود در آن قرآن بود می گفت این جا قرآن است این جا نیست. پرسیدند از کجا می فهمی؟ این جا نور قرآن است من سواد ندارم ولی این جا نور است. آیاتی که چند بار در قرآن تکرار شده است اگر نوشتی دقیقاً می گفت فلان جا، فلان جا و فلان جا آمده است. حتی بعضی آقایان عجیب تر نقل می کنند می گویند اگر به نیت جای خاصی می نوشتی؛ خوب دقت کنید اعجاز قرآن که می گویند شما کلمه شیطان را به نیت قرآن بنویسی نور و شفاء می شود. (قَالَ يا إِبْلِيسُ)، یا ابلیس به نیت قرآن بنویسید شفاء است. خود ابلیس ظلمت مطلق است اما این اعجاز قرآن است.

گفتند ما وقتی به نیت آیه خاصی می نوشتیم ولو تکرار شده کربلایی کاظم می گفت این فلان سوره و در فلان آیه است. این کلمه در چند جا آمده است از کجا می فهمی؟ این نور فلان سوره است مثل پازلی که این پازل فقط یک جا قرار می گیرد این نور فقط یک جا قرار می گیرد. حتی می گویند او به این صورت این ها را می دیده است. یک همچنین فردی با یک بینش و دیدی بگوییم چون که یک روایت ضعیفی داریم پس قرآن تحریف شده است. نمی شود به این متلزم بشویم.

اگر شما می گویید ما چند صد روایت برای تحریف داریم برای عدم تحریف چقدر روایت داریم؟ چند هزار روایت داریم!

مجری:

حتی محدث نوری می گوید می خواست عدم تحریف در آن کتاب باشد.

استاد ابوالقاسمی:

بله درس خارج علماء این طور است اول مطلبی را کامل بررسی می کنند بعد جوابش را می دهند به آن کار نداریم اصلاً فرض کنیم ایشان می خواست تحریف را ثابت کند ما که مقلد ایشان نیستیم. ادله را نگاه می کنیم. پی دی اف کتاب محدث نوری را در رایانه ام داشتم البته از این کتاب خلاصه برداری هم کردم فرض کنید هفت فصل باشد بیش از نصف؛ نصف به علاوه یک از فصولش روایات اهل سنت است.

یعنی ایشان در کتابش فصل های که آورده است نصف به علاوه یک فصول، روایات اهل سنت را آورده است و با آن ها تواتر را ادعا می کند. اگر کسی مدعی تواتر تحریف بشود با حجم بالای روایات اهل سنت مدعی تحریف می شود نه با روایات شیعه.

 اما اجمالاً من فقط چند تا دسته از روایات عدم تحریف را می گویم روایاتی که دال بر عدم تحریف است یک: روایاتی که حجیت قرآن را تا قیامت ثابت می کند. آقا در زمان غیبت قرآن حجت است یا نه؟ یک دسته فقط از این طیف حدیث ثقلین، حدیث ثقلین چند سند دارد؟ الی ماشاء الله فقط یک دانه حدیث ثقلین بیش از کل روایاتی که شما برای تحریف ادعا می کنید سند دارد. می گوید:

«إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي أحدهما أعظم من الآخر كتاب الله حبل ممدود من السماء إلى الأرض وعترتي أهل بيتي ولن يتفرقا حتى يردا علي الحوض فانظروا كيف تخلفوني فيهما»

الجامع الصحيح سنن الترمذي؛ المؤلف: محمد بن عيسى أبو عيسى الترمذي السلمي، الناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، تحقيق: أحمد محمد شاكر وآلبانی، ج5، ص663، ح3788

«إني تارك فيكم ما إن تمسكتم به لن تضلوا بعدي» پس می شود به آن تمسک کرد روایاتی که حضرت می فرمایند بعد از من با تمسک به قرآن گمراه نمی شوید. یا رسول الله قرآن دست ما نیست تحریف شده است. پس گمراه می شویم، اگر حضرت دستور به تمسک دادند لازمه تمسک این که صرف احتمال تحریف اگر ثابت بشود نه این که احتمال خالیش اگر ثابت بشود یک جا دو جا در قرآن تحریف صورت گرفته است به آن معنایی که بعد عرض خواهیم کرد. در کل قرآن این شک جاری می شود به قول علماء «حکم الامثال فیما یجوز و فیما لا یجوز واحد» همه قرآن از حجیت ساقط می شود پس چطوری حضرت دستور تمسک به قرآن می دهند؟ کسی که می خواهد ادعایی بکند به آنش هم فکر کند یک دانه روایت ما که حدیث ثقلین است خودش از پس کل روایات تحریف شما یک جا بر می آید.

 آقایان اسم شان را اهل سنت گذاشتند گفتیم کل سنت شما به اندازه یک کتاب کافی ما نمی شود یک کتاب کافی ما از پس کل سنت شما بر می آید. کل روایات تحریف شما یک دانه حدیث ثقلین بیشتر از آن سند دارد سندهایش بیشتر است یعنی یک متن با صدها سند شما فوقش می گویید پانزده - شانزده تا متن است آن متن ها را هم درست نفهمیدید راجع به آن مفصل صحبت خواهیم کرد. یک دسته روایات تمسک که یک بخش از روایات تمسک حدیث ثقلین است. روایات استشهاد ائمه (علیهم السلام) به قرآن طرف پیش آمده فلان جا و فلان جا را مگر نخواندی؟ نه این تحریف شده است می گوید تحریف نشد اگر تحریف شده بود استناد نمی کردم.

نخواندی یعنی تو می خوانی و متوجه قرآن هم هستی و درست است پس روایات استشهاد به قرآن، روایات ارجاع به قرآن؛ به قرآن مراجعه کنید روایات عرضه به قرآن احادیث را به قرآن عرضه بکنید. اگر این قرآن تحریف شده است چه را به قرآن عرضه کنیم؟

«فاضربوا علی الحائط»

اصلاً این روایت جزء مسلمات شیعه است، چرا؟ چون سنی ها می گویند این غلط است همچنین حرفی ما نداریم حدیث می تواند خبر واحد بدهد قرآن را نسخ کند لذا اگر یک روایتی مخالف صد در صد قرآن بود قرآن آن را نسخ کرده است.

«ما خالف علی کتاب الله فاضربوه علی الحائط»

آن ها ندارند می گویند این حرف غلط است علمای شان تصریح کردند. بنابراین، این روایت نمی تواند روایت سنی باشد ائمه ما مکرراً این حرف را زدند کتاب الله تحریف شده است چه مخالف کتاب الله؟ امامی که دستور می دهی مخالف کتاب الله را به دیوار بزن این قدر دقت ندارید ببینید کتاب الله تحریف شده است؟ روایات ثواب قرائت قرآن، روایات دستور به قرائت قرآن، روایات ثواب حفظ و دستور به حفظ، روایات ثواب کتابت و دستور به کتابت، روایت احترام به قرآن و دسته های مختلف روایت داریم. ما فقط یک دسته از این روایت را بگذاریم کل روایت های تحریف را می شورد می برد برای چه ادعای تحریف می کنید؟ پس ما دسته های متعدد روایات عدم تحریف داریم.

نکته بعد ادعای تحریف دو حالت بیشتر ندارد یا باید بگویند تحریف دفعی بوده یا تدریجی بوده است دفعی چه زمانی صورت گرفته؟ یهویی باید بگویند از یک زمانی به قبل یک جور بود و یک زمانی به بعد جوری دیگر شد. هیچ جایی در تاریخ ندارند بتوانند این را ثابت کنند دچار مشکل می شوند. مشکل تدریجی بیشتر است یعنی باید بگوییم یک نفر فلان جا عوض کرد و یک نفر هم فلان جا هیچ کس هم نفهمیده است. نه تحریف دفعی داریم و نه تحریف تدریجی داریم.

 مسئله بعد روایاتی که قرائات خود ائمه (علیهم السلام) است. قرائت حفص از عاصم سندش به امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب، امام صادق (علیه السلام)، امام باقر و به حسنین (علیهم السلام) می رسد. این قرائت همه ائمه ما بوده است چه کار کنیم؟ نه آقا این سندها قبول نیست متواتراً مهر تأیید ائمه بوده است. چند هزار روایت برای عدم تحریف داریم که بالیقین عدم تحریف را ثابت می کند آن وقت آقایان می آیند با یک سری روایاتی که آن روایات را نفهمیدند.

مجری:

یعنی آن ها قابل توجیه است

استاد ابوالقاسمی:

خدا رحمت کند شیخ صدوق (اعلی الله مقامه) با این که گرایشش، گرایش اخباری گری یا شبیه اخباری نمی گوییم اخباری آن اخباری هیچ این ها را قبلاً مفصل آقای عباسی جواب شان را داده است. گرایش ایشان، گرایش متمایل به نص بود، نص گرا بود. بر خلاف مکتب شیخ مفید که بیشتر عقل گرا بود با وجود این که شیخ صدوق (اعلی الله مقامه) نص گرا بود و اگر بنا بود کسی قائل به تحریف بشود شیخ صدوق باید قائل به تحریف می شد. اما ایشان این قدر زیبا روایاتی که شما اشتباه فهمیدید را آورده است می گوید معنیش این می شود اشتباه نفهمید و بعد تصریح می کند می گوید قرآن تحریف نشده است. آن عقل گراهای ما هم امثال شیخ مفید و دیگران به صراحت گفتند تحریف نشده است.

مجری:

بحث، بحث شیرین و جذابی است. یک استراحت داشته باشیم.

(میان برنامه)

مجری:

صلی الله علیکم یا اهل البیت النبوة، صلی الله علیک یا مولاي یاصاحب العصر والزمان! بینندگان عزیز، در این برنامه در خصوص یک تهمت بزرگی که معمولاً وهابی ها به شیعیان می زنند و مرتب تکرار می شود صحبت می کنیم مبحثی که اهل سنت و بخصوص وهابیت چالش بزرگی دارند بحث تحریف قرآن برای این که خودشان را تبرئه کنند از بحث دور کنند توپ را در زمین ما می اندازند و این اتهام ها را به ما می زنند در فضای مجازی هم خیلی شایع می کنند.

در خدمت آقای ابوالقاسمی هستیم در این خصوص صحبت کردند مباحث خیلی خوبی را داشتند استاد در خدمت شما هستیم.

استاد ابوالقاسمی:

بسم الله الرحمن الرحیم الان می خواهیم روایاتی که آقایان برای تحریف به آن استناد می کنند را بررسی کنیم. تک روایت نه، گونه شناسی می خواهیم بکنیم. اقسام مختلف روایاتی که برای تحریفش استناد شده است متأسفانه یک چیزهایی که خیلی بی ربط است را می آ‌ورند به روایات تحریف مرتبط می کنند و از آن بدتر سوء استفاده هایی است که دیگران از آن انجام می دهند. یکی از این ها روایات مربوط به مصحف فاطمه (سلام الله علیها) و مصحف امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب (علیه الصلاة والسلام) است. این ها را یک عده ای داخل روایات تحریف می دانند اصلاً مصحف فاطمه (سلام الله علیها) هیچ ارتباطی به تحریف قرآن ندارد.

 اجمالاً باید بدانیم مسلمان ها کتاب های دیگری غیر از قرآن داشتند و دارند یعنی چه؟ مسلمان ها کتاب های آسمانی غیر از قرآن دارند. این را از کجا می گویید؟ روایاتی است این روایت را آقای البانی هم معتبر دانسته است شیعه که الی ماشاء الله این را دارد در السلسلة الصحیحة روایت را آقای البانی آورده است می گوید پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم)

«عن عبد اللَّهِ بن عَمْرٍو عن رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال خَرَجَ عَلَيْنَا رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم وفي يَدِهِ كِتَابَانِ»

حضرت آمدند در دست شان دو کتاب بود این ها مجازی و استعاره نیست چون می گوید نشان داد آنی که دست راستش بود چنین و آنی که دست چپش بود چنین. دو کتاب حضرت آوردند

«فقال أَتَدْرُونَ ما هَذَانِ الْكِتَابَانِ»

می دانید این دو کتاب، چه کتابی است؟

گفتیم:

«لاَ الا أَنْ تُخْبِرَنَا يا رَسُولَ اللَّهِ»

نمی دانیم شما باید به ما خبر بدهید

«فَقال للذي في يَدِهِ الْيُمْنَى»

آنی که در دست راست بود.

 این کنایه نیست می گوید کتاب در دست راست حضرت بود.

«هذا كِتَابٌ من رَبِّ الْعَالَمِينَ تَبَارَكَ وَتَعَالَى فِیهِ أَسْمَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَأَسْمَاءِ آبَائِهِمْ وَقَبَائِلِهِمْ»

کتابی است که از طرف خدا آمده است در آن اسم بهشتی ها، اسم پدران و قبیله هایشان است.

«ثُمَّ أَجْمَلَ على آخِرِهِمْ»

کامل مشخص است.

«فَلاَ يُزَادُ فِيهِمْ وَلاَ يُنْقَصُ منهم أَبَداً»

برای خدا مشخص است چون خدا زمان ندارد ما زمان داریم. آنی که در دست چپش بود چه؟ این کتابی از خدا است در آن اسم اهل جهنم، اسم پدران شان و قبایل شان آمده است پرونده این هم بسته شده است. این روایت در کتب اهل سنت می گوید خدای متعال غیر از قرآن دو کتاب دیگر حداقل برای پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نازل کرده است. سوال این قرآن است؟ نه قرآن نیست. حدیث قدسی است؟ می گوید کتاب است حدیث قدسی مکتوب نیست این مکتوب آمده است. کتاب از طرف خدا از آسمان آمده است پس مسلمان ها یعنی اهل سنت می گویند قرآن تحریف شده است نه این کتاب دیگری است ربطی به قرآن ندارد.

البته به همین روایت متأسفانه کمتر استناد می کنیم دال بر حقانیت مذهب شیعه است چرا؟ آقایان سنی این کتاب ها کجا است؟ جواب بدهید ما می دانیم کجا است، ما شیعه ها مشکل نداریم می گوییم دست امام است. روایت هم دارد دست امام است در بصائر، کافی و دیگر کتب متعدد می گوید از شیعیان خالص پیش امام می آمد می گفت می شود اسم ما را در کتاب پیدا کنید می گفتند بله کتاب را می داد نگاه می کردیم و لذتبخش ترین چیز برای یک شیعه این بود که اسمش را در لیست شیعیان امام در همین کتاب ببیند. پس ما شیعه ها می گوییم این کتاب وجود دارد شما سنی ها می گویید این کتاب کجا است؟

بز عایشه خورد؟ بز عایشه بعضی آیات را خورد این ها را هم خورد تمام شد از بین رفت! این کتاب ها کجا است؟ نسخ شد و از بین رفت؟ پیغمبر این علم را نداشت به مردم برسد؟ صحابه مخفی کردند؟ شیطان دزدید؟ این کتاب ها کجا است؟ حالا آنی که ما برای تورات گفتیم گم شده بود روایات شیعه می گوید بعد از حضرت موسی مقداری از تورات اصلی را شیطان دزدید تا حقایقش دست مردم نرسد.

آقایان اهل سنت این کتاب چه شد؟ شیطان دزدید، صحابه از بین بردند، بز خورد، گم شد یعنی این قدر به آثار پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) توجه ندارید؟ ما شیعه ها خیال مان راحت و دل مان قرص است می گوییم این کتاب ها وجود دارد در دست امام است ده ها نفر هم این کتاب ها را دیدند. پرونده این را کنار می گذاریم این ها را با تحریف قرآن یکی ندانید اصلاً ربطی به تحریف ندارد.

ما در قرآن داریم:

(رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً * فِيهَا كُتُبٌ قَيمَةٌ)

پيامبری از سوی خدا (بيايد) که صحيفه ‌های پاکی را (بر آنها) بخواند. و در آن نوشته ‌های صحيح و پر ارزشی باشد! (ولی هنگامی که آمد ايمان نياوردند، مانند اهل کتاب).

سوره بینه (98): آیات 2 و 3

فِیهَا کتابٌ قَیمَة یا کُتبٌ قَیمَة؟ (فِيهَا كُتُبٌ قَيمَةٌ) پیغمبر کتاب های متعددی در صحف در دستش داشت نه یک کتاب سوره بینه نمی گوید برای پیغمبر از طرف خدا یک کتاب آمده است می گوید کتب آمده است. (رَسُولٌ مِنَ اللَّهِ يتْلُو صُحُفًا مُطَهَّرَةً * فِيهَا كُتُبٌ) آقایان در تفسیرش گیر کردند می گویند پیغمبر چند کتاب نداشت یک کتاب داشت. کتب را به معنی مکتوب می گیریم مکتوباتٌ قَیمَة همه جا می گویند نباید قرآن تأویل بشود این جا که بزنگاه ها است و خیلی از مسائل را حل می کند می گویند این جا باید تأویل بشود «هذا کتبٌ» پیغمبر ورقه های داشت در آن کتب بود یک کتاب، قرآن بود. یک کتاب اسماء اهل جنة و یک کتاب اسماء اهل النار بود تورات و انجیل اصلی بوده است. آقایان این ها الان کجا است؟ از بین رفته است.

 به هر صورت اجمالاً عرض می کنیم مصحف فاطمه (سلام الله علیها)، مصحف امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب (علیه السلام) این ها را از باب تحریف قرآن ندانید بعداً اگر فرصت مفصل راجع به آن صحبت خواهیم کرد. ولی این ها ربطی به تحریف ندارد کتاب های است اصلاً فرض کنیم از آسمان آمده است یک چیزی غیر از قرآن هیچ ارتباطی هم با قرآن ندارد. نمی شود از آسمان کتاب بیاید؟ چرا آمده است اهل سنت دو تایش را نقل کردند وحی از طرف خدا هم ما اعتقاد داریم مصحف فاطمه (سلام الله علیها) نبوده آن سخنان ملائکه بوده است حتی مصحف فاطمه را حدیث قدسی هم نمی دانیم.

مجری:

یعنی با ملائکه با همدیگر صحبت می کردند

استاد ابوالقاسمی:

ملائکه با صدیقه طاهره (سلام الله علیها) صحبت می کردند و صحبت های که با ایشان می کردند ایشان می گفتند امیر مؤمنان می نوشتند. یک: مصحف قرآن کلمات خدا نیست. دوم: ما ادعا نداریم از آسمان آمده است. مصحف امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب (علیه السلام) چیست؟ قرآن نازل شد امیر مؤمنان چند جور این را نوشتند یک: به ترتیب نزول همراه با شأن نزول هایی که از آسمان آمده است بعداً مفصل راجع به آن صحبت خواهیم کرد. خدا خیلی جاها همراه با قرآن شأن نزولش را فرستاده است. همراه با او شأن نزول بود آن ها را امیر مؤمنان نوشته است آقا رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) خیلی جاها شأن نزول را گفتند نوشته است. تفسیر را گفتند نوشته است. خیلی جاها در ماجرایی بود نوشت فلان ماجرا بوده عام، خاص، مطلق، مقید، ناسخ، منسوخ، محکم و متشابه کل علوم اصلی قرآن را در این کتاب جمع کرده است. پس مصحف امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب قرآن جدیدی نیست تحریف قرآن نیست خود قرآن است اما علوم قرآنی است. قرآن به علاوه علومش است پس روایات مصحف فاطمه (سلام الله علیها) می گوییم ربطی به تحریف ندارد مصحف امیر مؤمنان هم ربطی به تحریف ندارد.

 دوم: روایات اختلاف قرائت اهل بیت (علیهم السلام) با بقیه مردم که خیلی هایش ضعیف است. اما فرض بگیریم صحیح باشد اختلاف قرائت می شود (كُنْتُمْ خَيرَ أُمَّةٍ) یا «خَیرَ ائمةً»؟

(سَلَامٌ عَلَى إِلْ ياسِينَ)

سلام بر الياسين!

سوره صافات (37): آیه 130

یا (سلامٌ علی آل یاسین) اختلاف قرائت می شود فرض بگیریم شیعه ده هزار روایت در باب اختلاف قرائت معصوم با مردم داشته باشد. چطور علمای شما هر کدام برای خودشان اجتهاداً یک مصحف می نوشتند می گفت قرائت من این طور است یعنی چه قرائت من این طور است؟ من قرآن را می خوانم می گویم حرکاتش باید این طور خوانده بشود اجتهاد می کردند. قرائت ها اجتهادی بوده است غیر از حفص از عاصم. فرض کنیم یک قرائتی هم ائمه ما داشته باشند اجتهاداً هم باشد از علمای قرائت شما کمتر نبودند یک قاری قرآن را این مدلی می خوانده ائمه عالم به تفسیر و عالم به احادیث حداقل بودند. این قدر برای شان ارزش قائل بشوید که بتوانند یک قرائتی اجتهاد بکنند مثل بقیه مجتهدین شما، اصلا فرض بگیریم روایات راجع به اختلاف قرائت ائمه (علیهم السلام) با بقیه مردم داشته باشیم. این هم ربطی به تحریف ندارد اصلاً‌ اختلاف قرائت وارد تحریف نکنید.

 دسته بعدی روایاتی است که حالت نزول را بیان می کند یعنی چه حالت نزول؟ حالت نزول یک مقداری توضیح نیاز دارد گاهی اوقات یک آیه چند بار نازل شده است سوره حمد اتفاق مفسرین این است که دو بار حداقل نازل شده است

(وَلَقَدْ آتَينَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ)

ما به تو سوره حمد و قرآن عظيم داديم!

سوره حجر (15): آیه 87

سوره حمد دو بار برای چه نازل شده است؟ هر واقعه ای یک حکمی نیاز داشت بعضی از آیات چندین بار نازل شدند نه دو بار، اما در قرآن یک بار نقل و نوشته شده است. بعد آیه ای که نازل می شد محل قرار گیریش، ماجرای کربلایی کاظم را گفتم مثل پازل است وقتی کربلایی کاظم تشخیص می دهد پیغمبر به طریق اولیٰ تشخیص می دهد.

گاهی اوقات برای یک واقعه ای چند تا عبارت با هم از آسمان نازل می شد تمام این عبارات تک تک قرآن است. اما در قرآن این ها به ترتیب نزول قرار نگرفتند الان سوره علق کجا است؟ آخر قرآن. کل سوره علق یک جا نازل شد؟ نه، نصفش یک جا و نصف دیگرش یک جای دیگر نازل شد. قبل و بعدش؟ یک سری چیزها قبل یا بعد از سوره علق آمده است؟ یک سری چیزها بعدش آمده آن ها هم بعد از سوره علق نازل شده است. اما چسبیده به سوره علق نبود با فاصله بود.

مجری:

سوره بقره معروف است در مدینه نازل شده است.

استاد ابوالقاسمی:

بله

(لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ)

به يقين، رسولي از خود شما بسويتان آمد که رنجهاي شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدايت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است!

سوره توبه (9): آیه 128

این آیه ای که نازل شد جزء آخرین آیات بود الان کجا است؟ یکی از سوره های اوائل قرآن است. این آیات محل قرار گیری شان به دستور پیامبر (صلی الله علیه وآله) بود. ایشان دارد این آیات را تک به تک مثل پازل می بیند این آیه فلان جا قرار می گیرد و این آیه فلان جا قرار می گیرد. یک چیزی در حرف های برقعی دیدم خدا آخر عمر دستش را گرفت ظاهراً برگشت توبه کرده است وصیت کرد در امامزاده شعیب کَنْ دفن بشود.

یک چیزی در حاشیه مفاتیح الجنان است می گوید آیت الکرسی علی التنزیل ایشان می گوید در حاشیه مفاتیح است و بدان که از برای خواندن آیت الکرسی علی التنزیل در روز جمعه فضیلت بسیار روایت شده است. آیت الکرسی، علی التنزیل چه است؟ وقتی نگاه می کنیم می بینیم آیت الکرسی علی التنزیل به این صورت است

(اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَي الْقَيومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ)* (وَمَا بَينَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى)

هيچ معبودی نيست جز خداوند يگانه زنده، که قائم به ذات خويش است، و موجودات ديگر، قائم به او هستند؛ و آنچه ميان آن دو، و آنچه در زير خاک (پنهان) است!

سوره بقره (2): آیه 256 - سوره طه (20): آیه 6

 

آیت الکرسی این طوری نیست

(عَالِمُ الْغَيبِ وَالشَّهَادَةِ)

از پنهان و آشکار با خبر است

سوره انعام (6): آیه 73

(عَالِمُ الْغَيبِ فَلَا يظْهِرُ عَلَى غَيبِهِ أَحَدًا)

دانای غيب اوست و هيچ کس را بر اسرار غيبش آگاه نمی ‌سازد.

سوره جن (72): آیه 26

(مَنْ ذَا الَّذِي يشْفَعُ عِنْدَهُ إِلی «قولِهِ» وَهُوَ الْعَلِي الْعَظِيمُ)

این چه است؟ این تحریف قرآن است؟ نه می گوید علی التنزیل موقعی که نازل شد چند فراز با هم نازل شدند پیغمبر (صلی الله علیه وآله)

«ضعوا آیة کذا في سورة کذا وآیة کذا في سورة کذا»

فلان آیه، فلان سوره، فلان جا فاصله قرار بگیرد همه این ها دستور خدا بوده است به فراخور آن ماجرا این آیات این طور با هم آمدند. به فراخور ماجرایی دیگر آیاتی دیگر به صورتی دیگر آمده است اما هر آیه باید کنار یک آیه دیگر قرار بگیرد. موقع نزولش یک جور است موقع قرار گیری به صورت دیگر است. خیلی از روایات را آقایان نفهمیدند تک تک این ها را نگاه می کنیم در قرآن است. (لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَمَا بَينَهُمَا وَمَا تَحْتَ الثَّرَى) در قرآن است. (عَالِمُ الْغَيبِ وَالشَّهَادَةِ)، (فَلَا يظْهِرُ عَلَى غَيبِهِ أَحَدًا) در قرآن است. هر کدام عبارتی قرآنی است با هم نازل شده است علی التنزیل یعنی موقع نزول خدای متعال یک بار این ها را با هم این طور فرستاده است. مثل این که سوره علق، علی التنزیل نصفه بوده است دروغ گفتیم یا راست گفتیم؟ درست است. اما الان کامل است چرا کامل شد؟ چون پیغمبر فرمود آیات فلان را به آن ضمیمه کنید.

این آیات علی التنزیل کنار آیات اول سوره علق نبود اما موقعی که نازل شد پیغمبر (صلی الله علیه وآله) با وحی دستور داد فلان جا و فلان جا بگذارید. پس خیلی از روایاتی که آقایان از آن تحریف فهمیدند مربوط به حالت تنزیل (نزول) بوده است. اصلاً‌ ربطی به تحریف قرآن ندارد این ها را اشتباه فهمیدند.

 در کتب شیعه و اهل سنت هم آمده است. خیلی از روایات دال بر شأن نزول است

(وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ) «بعلی ابن ابی طالب»، «بعلی ابن ابی طالب» دارد شأن نزولش را می گوید نه این که در آیه این بوده است. حتی اگر باشد هم می گوییم آن هم جور دیگری از روایات است که این ها تشخیص ندادند پس یک بخش زیادی از روایات دارد شأن نزول را می گوید: «نَزَلت فی علیٍ، نَزلَت فینا، نزلَت فی شیعتنا، نزلَت فی أعدائنا، نزلت فی علیٍ، نزلت فی فاطمة»، آقا این تحریف است؟ نه «نزَلت في» شأن نزولش را دارد می گوید ربطی به تحریف ندارد. این را هم متأسفانه خیلی ها بد فهمیدند و داخل در روایات تحریف کردند اصلاً ربطی به تحریف ندارد.

 دسته بعدی ناشی از یک اشتراک لغت (لفظی) است. یک عباراتی برای شما می گذارم این عبارت را چطور می خواهید ترجمه کنید؟ البته علمای سنی در آن گیر کردند بعضی شان گفتند روایت، جعلی است حتی با این که در بخاری آمده است. در خلق أفعال العباد کتاب بخاری و صحیح بخاری روایت دیگر، کتاب دیگرش از پیامبر ابو هریره می گوید

«عن أبي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه عن النبي صلى الله عليه وسلم قال خُفِّفَ على دَاوُدَ عليه السَّلَام الْقُرْآنُ فَكَانَ يَأْمُرُ بِدَوَابِّهِ فَتُسْرَجُ»

قرآن برای حضرت داود نبی خیلی راحت بود دستور می داد اسبش را زین کنند تا زین می کردند چند دقیقه ای طول می کشد.

«فَيَقْرَأُ الْقُرْآنَ قبل أَنْ تُسْرَجَ دَوَابُّهُ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج3، ص1256، ح3235

قبل از این که زین بشود یک دور قرآن می خواند. حضرت داود پدر حضرت سلیمان یک بار قرآن می خوانده است! حضرت داود چه زمانی بود و قرآن چه زمانی نازل شده است؟ این روایت را چه کار کنیم؟ حضرت داود قرآن می خوانده است گیر کردند.

 عبارت دیگری در کتب شیعه راجع به حضرت موسی است پیغمبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرمایند خدایا برادرم موسی از تو یک یاوری طلب کرد و تو:

«فأنزلتَ علیهِ قرآناً»

تو بر او قرآنی نازل کردی.

 در مناقب آل ابی طالب:

«اللَّهُمَّ إِنَّ أَخِي مُوسَى سَأَلَكَ»

برادرم موسی از تو درخواستی داشت.

«فَقَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي إِلَى قَوْلِهِ أَمْرِي فَأَنْزَلَتَ عَلَيْهِ قُرْآناً سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَ نَجْعَلُ لَكُما سُلْطاناً»

بر حضرت موسی قرآن نازل شده است؟

مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)؛ نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، محقق / مصحح: ندارد ناشر: علامه، ج‏3، ص3

موسی کجا و قرآن کجا؟ هم در بخاری می گوید داود قرآن می خواند در روایات شیعه می گوید موسی قرآن می خواند این چه می گوید؟ قرآن یعنی کتاب آسمانی. قرآن در آن دوران حتی دوران محمد ابن اسماعیل بخاری وقتی قرآن می گفت از آن چه می فهمیم؟ کتاب آسمانی. امام صادق (علیه السلام) دارد روایت مطرح می کند قرآن می گوید منظورش چه است؟ کتاب آسمانی است.

ابن شهر آشوب روایت آورد قرآن می گوید منظورش چه است؟ کتاب آسمانی است لذا در قرآن می گوید: (هَذَا الْقُرْآنُ) چرا (هَذَا الْقُرْآنُ) می گوید؟ چرا به آن اشاره می کند؟ در قرآن چهارده جا داریم می گوید:

(وَأُوحِي إِلَي هَذَا الْقُرْآنُ)

و تمام کسانی را که اين قرآن به آنها می ‌رسد

سوره انعام (6): آیه 19

این قرآن به من نازل شد. جای دیگر

(وَمَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ يفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ)

شايسته نبود (و امکان نداشت) که اين قرآن، بدون وحی الهی به خدا نسبت داده شود؛

سوره یونس (10): آیه 37

جای دیگر می گوید:

(إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يهْدِي لِلَّتِي هِي أَقْوَمُ * وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَذَا الْقُرْآنِ لِيذَّكَّرُوا وَمَا يزِيدُهُمْ إِلَّا نُفُورًا * قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ)

اين قرآن، به راهی که استوارترين راه ‌هاست، هدايت می ‌کند؛ ما در اين قرآن، انواع بيانات مؤثر را آورديم تا متذکر شوند! ولی (گروهی از کوردلان،) جز بر نفرت شان نمی ‌افزايد. بگو: اگر انسانها و پريان (جن و انس) اتفاق کنند که همانند اين قرآن را بياورند

سوره اسراء (17): آیات 9 – 41 و 88

چرا (بِمِثْل القرآن) نمی گوید؟ (بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ) دوباره

(وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ وَكَانَ الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيءٍ جَدَلًا)

و در اين قرآن، از هر گونه مثلی برای مردم بيان کرده‌ ايم؛ ولی انسان بيش از هر چيز، به مجادله می ‌پردازد!

سوره کهف (18): آیه 54

شبیه به این آیه چند جا است

(وَقَالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا)

و پيامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من قرآن را رها کردند».

سوره فرقان (25): آیه 30

(الْقُرْآنَ مَهْجُورًا) یا (هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا)؟

(إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يخْتَلِفُونَ)

اين قرآن اکثر چيزهايی را که بني اسرائيل در آن اختلاف دارند برای آنان بيان می ‌کند.

سوره نمل (27): آیه 76

چرا هذا القرآن، هذا القرآن می گوید؟ چون ما قرآن های متعدد داشتیم یک قرآنش، کتاب موسی بود تورات هم آسمانی است، یک قرآنش انجیل، یک قرآنش زبور داود، یک قرآنش صحف ابراهیم به همه این ها قرآن گفته می شد.

در کتاب کافی روایت می بینیم:

«الرَّجْمُ فِي الْقُرْآنِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»

امام صادق فرمودند در کتاب شریف کافی است چه کارش کنیم؟ امام صادق فرمود رَجم در قرآن است پس چرا آن راوی نگفت در قرآن نیست ما نمی بینیم

«الرَّجْمُ فِي الْقُرْآنِ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا زَنَى الشَّيْخُ وَ الشَّيْخَةُ فَارْجُمُوهُمَا الْبَتَّةَ فَإِنَّهُمَا قَضَيَا الشَّهْوَةَ.»

الكافي (ط - الإسلامية)؛ نویسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الكتب الاسلامیة، ج7، ص177، ح3

روایت در کافی است این را نگاه می کنند می گویند نگاه کنید کافی تحریف قرآن دارد چرا؟ این آیه نیست. این در تورات بود همان ماجرای معروف آیه رجم تورات است یکی از یهودی ها زنا کرد پیش پیغمبر آمدند گفتند شما قاضی شرع هستید چه کار کنیم؟ گفتند حکم شما این است پیر مرد اگر زنا کند حکمش رجم است. گفتند نه، گفتند تورات را بیاورید آوردند بخوانید دستش را روی آیه ای گذاشت نمی خواند گفتند دست را بر دار دستش را بر داشت خواندند زیرش آیه رجم بود.

آیه رجم فی القرآن یعنی فی التورات، به عنوان کتاب آسمانی قرآن می گفتند. و جالب این جا است عمر ابن خطاب جمله ای دارد در بخاری هم آمده است آقایان حسابی گیر کردند

«لَوْلَا أَنْ يَقُولَ الناس زَادَ عُمَرُ في كِتَابِ اللَّهِ لَكَتَبْتُ آيَةَ الرَّجْمِ بِيَدِي»

اگر نبود که مردم می گفتند عمر در کتاب خدا اضافه کرد من آیه رجم را با دست خودم در قرآن می نوشتم.

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج6، ص2622، ح6748

این یعنی چه؟ این روایت در فتح الباری و دیگر کتاب ها آمده است. این یعنی چه؟ آقای عمر از قرآن است یا نیست؟ اگر از قرآن است چرا نیاوردی اگر نیست چرا می خواهی بیاوری؟ ماندند. اما قضیه برای ما شیعه ها حل است بعضی ها کار کردند برای ماهایی که کار کردیم حل است. آقای عمر، آیه رجم را دیده بود اما کجا دیده بود؟ در تورات دیده بود. چون مراجعه اش به تورات زیاد بود در ذهنش رفته بود که این آیه، آیه قرآن است به قرآن زیاد تسلط نداشت به تورات خیلی تسلط داشت چون مراجعه زیاد به تورات داشت.

اواخر عمرش طبق روایت مسلم فراموشی گرفته بود حدیث تیمم بود عمار گفت عمر یادت نیست پیغمبر گفت تیمم بکنید من نمی دانستم چه است در خاک غلط زدم عمر گفت یادم نمی آید گفت می خواهی نقلش نکنم گفت اگر یادت است نقلش کن. اواخر عمرش هم مقداری ماجراها را فراموش می کرد اواخر عمرش است یک آیه رجم دیدم الان در قرآن هر چه می گردم نیست می ترسم مردم نگران بشوند بگویند عمر زیاد کرد نمی نویسم ولی همچنین چیزی بود. بله بود کجا بود، عمر کجا دیده؟ در آنی که زیاد به آن مراجعه می کرد در قرآن موسی دیده است.. پس روایاتی که اصلاً کلمه قرآن در آن آمده است بعضی جاها کلمه کتاب الله است آن خیلی راحت تر است. «فی کتاب الله کذا وکذا» در این روایت امام صادق نمی فرماید در قرآن بود تحریفش کردند در قرآن بود دست بردند می گوید در قرآن است. یا امام صادق در قرآنی که ما می بینیم نیست نه کلمه قرآن را درست نمی فهمی، کلمه قرآن به معنی کتب آسمانی است شامل تورات، انجیل، زبور، صحف ابراهیم و دیگر کتب می شد.

پس یک حجم زیادی از روایاتی که می گوید در قرآن بوده یا در قرآن است در کتاب الله بود در کتاب الله است عبارتی را مطرح می کند که ما الان نمی بینیم این ها به کتب آسمانی قبلی بر می گردد. اصلاً ربطی به قرآن ما ندارد نمی گویم به قرآن ندارد به قرآن ما می گویم چرا؟ چون آن هم قرآن است این هم یک دسته از روایات که متأسفانه بد فهمیدند.

دسته بعدی روایاتی است که عدد آیات نازله را بیان می کند، روایت هفده هزار آیه کافی مرحوم شیخ صدوق (اعلی الله مقامه) این روایت را می آورد می گوید آن چه از آسمان بر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به عنوان قرآن و حدیث قدسی نازل شد هفده هزار آیه بوده است.

مجموع آن چه از آسمان نازل شده است بعضی هایش قرآن بوده که تکرار شده یعنی خود قرآن یک بار نازل نشده است گفتیم «سبعاً من المثانی» هفده هزارتا مجموع آن فرازهایی است که با حدیث قدسی و قرآن روی همدیگر بر پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) نازل شده است. این ها هم ربطی به تحریف ندارد. مقداری سعی کنیم با دقت نگاه کنیم آن همه روایات عدم تحریف را ببیید مقداری احترام بدهیم این روایات تحریف را مقداری دقیق تر نگاش کنیم.

مجری:

جدا از این که برخی از ما بد می فهمیم یک عده ای هم سوء استفاده می کنند.

استاد ابوالقاسمی:

سوء استفاد می کنند به شیعه هم اتهام می زنند. دسته بعدی روایات دال بر تفسیر مزجی قدسی، تفسیر مزجی یعنی چه و تفسیر قدسی یعنی چه؟ دو تایش نیاز به توضیح دارد. حدیث قدسی یعنی کلام خدا است ولی قرآن نیست باید بگوییم قرآن ما نیست. کلام خدا است ولی قرآنی که اعجاز است و آن خصوصیات خاص دارد کلمه ابیلسش را به نیت قرآن بنویسی حق نداری دست بی وضو بزنی و شفاء است نیست. این ها از طرف خدا آمده است حتی لفظش ممکن است از خدا باشد اما اثر و خصوصیات قرآن را ندارد. به قول مرحوم کربلایی کاظم آن نور قرآن را ندارد به این حدیث قدسی می گویند.

 دوم: وقتی از آسمان آیه ای نازل می شد کتابی به نام حاشیه سیوطی بر ألفیه ابن مالک داریم طلبه ها این کتاب را زیاد دیدند. ابن مالک هزار بیت شعر سرود اکثرش در علم نحو است. چیزهای دیگر هم در آن است ولی اصلش در مورد علم نحو است. آقای سیوطی کلمات آن ابیات را وسط جملات خودش به کار برد، یعنی اصلاً‌ انکار این کلمه بخشی از کلمه سیوطی است به این شرح مزجی می گویند نه این که کلمه زید دو نقطه به این معنا است. بکر دو نقطه به این معنا است. عمرو دو نقطه به این معنا است. رفته هم به این معنا است.

اصلاً کلماتی که آقای ابن مالک آورده بود به عنوان بخشی از متن خودش کرد به این شرح مزجی می گویند.

مجری:

نمونه هایش زیاد است.

استاد ابوالقاسمی:

بله کتاب زیاد داریم به عنوان نمونه

« ثمّ و ياء المخاطبة نحو افعلى و هاتى و تعالى و تفعلين. و نون التّأكيد»

وَ نون التأکید در متن سیوطی عطف به چه شد؟ به «و ياء المخاطبة نحو افعلى و هاتى و تعالى و تفعلين. و نون التّأكيد مشدّدة كانت او محقّقة نحو: اقبلنّ و ليكونن. فعل ينجلى، اى ينكشف» تمام کلماتی که او آورده است داخل متن خودش این را جا داده است.

 فرض بکنید آیه ای نازل شده است خدای متعال برای این آیه یک شرح مزجی نازل کرده است یعنی بخشی از روایات، حدیث قدسی داخل آیه شد یا بر عکس و با هم نازل شده است چون حدیث هم از آسمان نازل شده است روایات زیادی داریم. پیش پیامبر آمد حضرت گفتند: «نزلت عليّ کذا و کذا»

«كنا نقرأ على عهد رسول الله صلى الله عليه وسلم (يا أيها الرسول بلغ ما أنزل إليك من ربك) ان عليا مولى المؤمنين (وإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله يعصمك من الناس)

الدر المنثور؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الكمال جلال الدين السيوطي الوفاة: 911 ، دار النشر : دار الفكر - بيروت – 1993، ج3، ص117

آقا «أنّ عليا مولى المؤمنين» الان در قرآن نیست حذف شده است؟ بله حذف شد. قرآن بوده؟ نه قرآن نبود بلکه حدیث قدسی بوده. حدیث قدسی تفسیر وحی و مزجی این آیه بوده جبرئیل این ها را از خدا گرفت با هم آورد همان طوری که گفتیم بعضی آیات گاهی اوقات با همدیگر نازل می شد گاهی اوقات آیه و حدیث قدسی با هم به صورت مزجی نازل می شد.

مجری:

عبد الله ابن مسعود این آیه را می گفت ما این طوری می خواندیم شاید با هم نازل شده باشد.

استاد ابوالقاسمی:

از پیغمبر هم شنیده است می گوید پیغمبر گفت راست می گوید او به عنوان قرآن فکر کرد اما امیر مؤمنان در قرآنش نیاورد چرا نیاورده؟ چون این اصلاً قرآن نبود حدیث قدسی بود این در حاشیه قرآنش بود.

 آیه دیگر راجع به:

(فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ) «إلی اجلٍ مسمی فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ»

«إلی اجلٍ مسمی» در قرآن نیست سنی ها نقل کردند روایت هم زیاد دارد تقریباً در حد تواتر شاید روایت داشته باشد. این «إلی اجلٍ مسمی» الان در قرآن نیست آقای سنی، قرآن تحریف شده است؟ سنی ها گیر کردند پیش علمای شیعه آمدند جواب دادند این تفسیر قدسی مزجی است خدا فرستاده است این طوری هم نازل شده است بله روایاتی که می گوید:

«والله هکذا نزلت»

درست می گوید.

 «حذفوها من القرآن»

 راست می گوید چرا؟ چون این را در حاشیه قرآن می نوشتند اما در نسل های بعد اجازه ندادند در حاشیه قرآن به عنوان تفسیر بنویسند. چرا «جَرِّدُ القرآن» می گفت؟ هیچ چیز کنار قرآن نگذارید عمر، «جَرِّدُ القرآن» کنار قرآن چیزی نگذار یعنی فقط و فقط قرآن؛ حدیث قدسی باشد برای مان درد سر می شود.

«(وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ) الْقِتَالَ بعلی ابن ابی طالب»، «(بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيكَ) أنَّ علیاً مولی المؤمنین» درد سر می شود لذا حدیث های قدسی را نقل نکنید و کنار قرآن هم ننویسید فقط و فقط قرآن باشد. این که می گوید در قرآن بود بله در قرآن بود اما نه به عنوان قرآن به عنوان تفسیر. از آسمان نازل شد بله ما مثل حدیث قدسی می خواندیم اما این ها قرآن نبود قرآن همینی که است. پس این روایات را به عنوان روایت تحریف نباید حساب کرد اگر این طور جلو بروند تقریباً نود و نُه درصد آن چیزی که به عنوان تحریف ادعا می کنند از دست شان گرفته می شود. این خلاصه عرایض ما البته باز هم دسته های دیگری است ان شاء الله بعداً اشاره می کنم.

مجری:

جناب آقای دکتر ابوالقاسمی از حضورتان تشکر می کنیم جناب آقای ابوالقاسمی دعایی بفرمایید

استاد ابوالقاسمی:

هر وقت از من می پرسید دعا کن یک دعا بیشتر نداشتیم ان شاء الله خدای متعال در فرج امام زمان تعجیل بفرماید.

مجری:

الهی آمین، خیلی متشکریم تا دیدار دیگر همه شما را به خدای منان می سپاریم، اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ خدا حافظ!

 


راه روشن -نقد دگر اندیشان شیعی>

کتاب آسمانی قرآن تحریف معجزه تحریف کتاب مقدس تورات و انجیل حقانیت شیعه کتاب های شیعه كُتُبٞ قَيِّمَةٞ مصحف امیرالمومنین ع اختلاف قرائت آیت الکرسی التنزیل نزول و تنزیل حدیث قدسی