![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
2021 January 16 - شنبه 27 دي 1399 | ![]() |
![]() |
![]() |
دانلود صوت قسمت هفدهم برنامه تاریخ بدون روتوش به کارشناسی دکتر سید محمد حسینی بسم الله الرحمن الرحیمتاریخ : 4 آذر 1399استاد حسینی:أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بسم الله الرحمن الرحیم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم عرض سلام و ادب خدمتشما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی ولیعصر، بیننده هفدهمین قسمت از سلسله برنامههای تاریخ بدون روتوش هستید برنامهای که میخواهد برای شما حقایقی که کمتر گفته میشود یا گفته نشده را مطرح بکند در مورد تاریخ ایران باستان زرتشت که گره خورده است با ایران باستان و همچنین جلوتر بیاییم به مباحثی مثل دوره هخامنشیان دوره ساسانیان میپردازیم و دوره اسلام و جنگی که یا جنگهای که بین اعراب و ایرانیها بوده است به آنها هم خواهیم پرداخت و هم دوره حدود حالا 2500 سال قبل را بدون روتوش جاهای که لازم است را بررسی میکنیم هم مباحث در مورد زرتشت را برای شما روشن خواهیم کرد یا نقاط ابهامی اگر دارد آنها را مطرح میکنیم و جلوتر که بیاییم إن شاءالله به مباحث تاریخ اسلام هم برسیم در آنجا نکاتی که در مورد تاریخ اسلام و عملکرد اشتباه برخی از مسلمانها بوده آنها را هم خدمتتان عرض میکنیم تا اینکه تاریخ بدون روتوش را شما ببینید و بهتر بتوانید اعتقادات خودتان را بر اساس آنچه که بوده است بچینید انتخاب بکنید یا اگر اعتقادی قرار هست شما داشته باشید در مورد برخی از ادیان مثل زرتشت مثل اسلام و مکاتب زیر مجموعۀ اینها مذاهب زیر مجموعه اینها إن شاءالله بتوانید با دقت و با بررسی انتخاب بکنید. در قسمتهای گذشته ما مطالبی را خدمتتان عرض کردیم و در مورد زرتشت که ایران باستان گره خورده است حداقل بر اساس ادعای بسیار از پژوهشگران و محققین با مسئله زرتشت سه سؤال اساسی مطرح کردیم در مورد زرتشت، 17قسمت هم از قسمت اول برنامه ما گذشته هنوز کسی پاسخ نداده نسبت به این سؤالات ما با اینکه در بخش دوم برنامه ما شنونده تماسهای شما هم هستیم، پیامهای شما را هم در طول برنامه دریافت میکنیم؛ سه سؤال اصلی ما به این شکل بود که 1. این بود که زرتشت که بود یعنی آیا زرتشت پیامبر بود یا نبود؟ 2. زادگاه زرتشت کجا بود؟ کجا به دنیا آمده یا کجا زندگی میکرده است؟ بررسی کردیم در اوستا به چه شکل بوده این مسئله 3. زرتشت چه زمانی میزیست؟ چه دورهای زرتشت زندگی میکرد؟ آیا قرن یا حتی هزاره زرتشت مشخص هست، یا مشخص نیست؟ مواردی را مطرح کردیم در این برنامه و تک تک به صورت علمی و مستند سعی کردیم اینجا بررسی بکنیم برای شما یکی بحث زبان شناسی اوستا بود که یک جلسه ما فقط، چون ادعایی وجود داشت مبنی بر اینکه با زبانشناسی اوستا به زمان زرتشت میتوانیم پی ببریم، این بحث زبان شناسی را آمدیم بررسی کردیم برای شما، بحث معجزات زرتشت را گفتیم، گفتیم برخی از موبدان ادعا دارند زرتشت معجره داشته، آیا موبدان دیگر همچین نظری دارند یا ندارند؟ معجزاتی که نام بردند برای زرتشت چه بوده و مسائلی در مورد این معجزات را خدمتتان عرض کردیم تا حقیقت برای شما بیشتر مخشص بشود، بعد در مورد زمان زرتشت آمدیم گفتیم که، که عددها را هم اینجا حالا از بین 3هزار تا11هزار سال مشخص شده البته قول 2500سال هم حالا نقل شده بود در برخی از کتب، اعتراف کرده بودند بسیاری که مجهول بوده است زمان زرتشت نمیدانیم چه زمانی بوده است، یا اینکه اعترف کرده بودند زمان اوستا هم مجهول بوده و رابطه این دو که آیا اول باید زمان اوستا را بفهمیم بعد زمان زرتشت را یا بالعکس را هم خدمتتان در این برنامهها توضیح دادیم، اینکه زرتش پیامبر بود یا آموزگار بود اصلاً وضعیت زرتشت را در آفرینش به چه شکل میبینند زرتشتیان، با شما صحبت کردیم و عرض کردیم که در این مسئله تناقض بسیار جدی در بین زرتشتیان وجود دارد یک تناقض خیلی عجیب و غریب که هنوز خودشان به یک نظر نرسیدند که اصلاً زرتشت پیامبر بود یا پیامبر نبود، و آمدیم گفتیم که برخیها استناد میکنند به بخش گاتاهای اوستا، میگویند بر اساس گاتاهای اوستا زرتشت پیامبر بوده است قطعاً مثل موبد خورشیدیان، و برخی دیگر میآیند استناد میکنند به گاتاهای اوستا میگویند زرتشت پیامبر نبوده است بر اساس بخش گاتاهای اوستا؛ مسئله بعدی مکان ایرانویچ را به عنوان جایی که بر اساس بخشی از اوستا محل تبلیغ و یا محل تحرک زرتشت بود بررسی کردیم که کجاها را گفتهاند در مورد ایرانویچ، تاریخ کلاسیک و سنتی که در مورد زمان زرتشت بود را با شما بررسی کردیم و بحث کردیم تفاوت این دو را گفتیم خدمت شما، ادعای وجود زرتشتهای مختلف را گفتیم، گفتیم که حتی برخی اینقدر تناقض و تضاد در مورد زرتشت وجود دارد و یا اینکه در واقعیت اصلاً شاید بگوییم چند زرتشت در تاریخ وجود داشته است، آمدند گفتند زرتشت اصلاً یک نفر نبوده چند نفر بوده زرتشت، با ویژگیهای مختلف؛ در مورد اوستا و اعتبار اوستا بخش گاتاهایش و سایر بخشهایش را هم با شما صحبت کردیم که چقدر نزد زرتشتیها اعتبار دارد؛ در مورد ایران باستان رسیدیم به مسئله بحث عزاداری و لطمه زنی و مداحی و نزری دادن و راه انداز دستههای عزاداری و هیئات در ایران و باستان، گفتیم اگر کسی بیاید بخواهد ایراد بگیرد به مسلمانها که شما چرا این کارها را دارید انجام میدهید اصلاً قدمتش از اسلام بیشتر بوده در ایران باستان، این عزاداریها و اینها، منتهی برای افراد دیگر؛ خرافات در آئین زرتشت را بررسی کردیم و عرض کردیم که رئیس انجمن موبدان تهران تصریح کرده، گفته مودان یکی از کارهایی که انجام میدادند و الآن هم باید انجام بدهیم نگهبانی از خرافات بوده ولو اینکه مبنای علمی نداشته باشد، باید از خرافات حمایت کرد، و البته بین خرافات یک تقسیمبندی کردند، یک دوگانه خرافاتی را مطرح کرده بودند، تحت عنوان خرافات صادق و خرافات کاذب که توضیح دادیم خدمت شما در این مورد، در مورد گاو نخستین و گاو مقدس در آئین زرتشت گفتیم، گفتیم کمتر نسبت به این مسئله اصلاً اشاره میشود در آئین زرتشتیها با اینکه مقدسترین وجود شاید در بین زرتشتیها همین گاو مقدس هست که اصلاً بر اساس اوستا حات 28-29-و 30 را اگر کسی نگاه بکند با آن توضیحاتی که ما دادیم اصلاً علت برانگیخته شدن زرتشت همین نگهداری از این گاو بوده است که البته گاو معترض بود گفت زرتشت نمیتواند از من نگهداری بکند، آخرش هم زرتشت ظاهراً نتوانست درست از آن نگهداری کند چون آمدند از طرف اهریمن، و اهریمنان آمدند و از بین بردند گاو را؛ ارتباط اعمال نیک در آئین زرتشت و رضایت گاو مقدس را گفتیم، گفتیم که آقا گفتار و پندار و کردار نیک و هر آنچه که نیکی در آئین زرتشت هست بر اساس گفته زرتشت در اوستا برای این گاو است، این را خدمتتان نشان هم دادیم از اوستا، بعداً هم شاید باز برگردیم روی این مسئله صحبت بکنیم با شما؛ ادرار گاو و اینکه به زور مینوشاندند این ادرار گاو را به همراه خاکستر به برخی از زنان در آئین زرتشت ای همان گُمیز را برایتان توضیح دادیم و عرض کردیم از آئینهای زرتشتی بوده؛ روشن دفن و دخمه گذاری در زرتشت را توضح دادیم، این را توضح دادیم که لاشخور میکردند اجساد را جلوی لاشخور میانداختند، تکه تکه میکردند اینها را، بحث نسو کشان را مطرح کردیم که اینها دو نفری بودند که اجساد را میبردند، چه ویژگیهایی داشتند، با ادرار گاو چطور موهای اینها را تطهیر میکردند و اینها، قبر زرتشت و کوروش و سایر افراد دورههای هخامنشیان که مدعی هستند برخیها اینها زرتشتی بودند، و بر اساس آئین زرتشتی بودند را گفتیم، و عرض کردیم گفتیم این قبرهایی که وجود دارد، قبور که وجود دارد برای برخی از اینها چرا باید قبری وجود داشته باشد در آئین زرتشت، اصلاً دفن کردن جایز نیست و به تعبییر یکی از این آقایان در اوستا آمده است این از پتیارگی اهریمن بوده که دفن کردن را آورده و تا حدود 40-50سال پیش هم زرتشتیها مردههایشان را دفن نمیکردند، آقای موبد کورش نیکنام آمده بود توضیح داده بود گفته بود وقتی که دوربین آمد و این فیلمها آمد بیرون که اجساد چطور دارند توسط لاشخور تکه تکه می شوند دیگر جمع کردیم این بحث را حداقل در ایران عمدتاً جمع شد و بحث شیوه همین تدفین را البته با ویژگیهای دیگری رواج دادند، البته در هند همچنان ظاهراً وجود دارد این جریان دخمه گذاری، توسط زرتشتیها؛ آمدیم عرض کردیم که بحث نماد فروهر که در سنگ نگارهای باستان آمده با زرتشت را گفتیم که آقای موبود کورش نیکنام در همین کتابی که ملاحظه میفرمایید «زرتشت و مزدیسنان» اصلاً گفتند ارتباط این دو با همدیگر ندارد، این نماد فروهری که میبینید دوبال دارد و اینها در سنگ نگارها اصلاً هیچ ربطی به زرتشت ندارد، بر اساس گفته جناب موبد کوروش نیکنام، بر خلاف اعتقادات عموم مردم و بسیاری از زرتشتیها، بیعدالتی فاحشی که در زمان هخامنشیان بود را نشان دادیم که بحث حقوقها و اینها به چه شکل بود و به چه صورت بود از کتاب پروفیسور هاید ماری کخ به ترجمه آقای پرویز رجبی آوردیم نشان دادیم در الواح دوره هخامنشیان این دستمزدها و اینها آمده بود چه تفاوت فاهشی با همدیگر داشت و چه بی عدالتی وجود داشت، زنان در زمان هخامنشیان را آمدیم گفتیم جایگاهشان به چه شکل بود چه استفادههای میکردند از زنان در آن موقع بر خلاف ادعای که مطرح میشود، روحانیون در زمان هخامنشیان را آمدیم توضیح دادیم گفتیم که الآن بعضیهای که دنبال سیکولاریزه کردن کشور هستند سیکولاریزه کردن جوامع هستند اینها خودشان گفتهاند که در زمان هخامنشیان از روحانیون استفاده میشده است و داریوش مثلاً به عنوان یک پادشاه هخامنشی به هر حال نسبت به این مسئله ملزم بوده است بر اساس برخی کتبی که آنجا در همان برنامه در مورد آن کتاب توضیح دادیم نظر مان را در موردش عرض کردیم، این تصویر هم که ملاحظه میفرمایید کتاب «از زبان داریوش» نوشته «پروفیسور هاید ماری کخ» ترجمه جناب پرویز رجبی است که نسبت به این کتاب استناداتی را داشتیم و خدمتتان عرض کردیم که چه مطالبی در این کتاب آمده است که واقعاً بر اساس ادعای این نویسنده که سومین منبأ در شناخت ایران باستان این الواح است که در این کتاب ترجمه شده واقعاً میشود از یک نظر این ادعا را در مورد این کتاب تأیید کرد که ما در برنامههای آینده هم إن شاءالله به این کتاب باز استناد خواهیم کرد. آمدیم قضیه خرَ مقدس در آیین زرتشت را عرض کردیم خدمتشما گفتیم موجود عجیب غریبی است سهتا پا دارد چندتا پوزه دارد چندتا چشم دارد گوشهای بسیار بزرگی در حد چند شهر دارد در دریاها است بر اساس آنچه که برخی از زرتشتیان گفته بودند و بر اساس توضیحی که جناب آقای جلیل دوستخواه در آواخر برگردانش در کتاب اوستا آورده بود و همین این خرَ مقدس در متن اوستا البته آمده است و زرتشت این خرَ را میستاید کما اینکه آن گاو مقدس را میستاید بر اساس اوستا. ادعای وجود قبر کوروش در پاسارگاد بر اساس سیاحت نامه فیثاغورس را عرض کردیم خدمتتان، کتاب را آوردیم اینها گفتیم که نکاتی در مورد این کتاب وجود دارد؛ یکی در مورد اصل کتاب است که اصلاً اسم کتاب «سیاحت نامه فیثاغورس» است این به این معنا نیست که خود فیثاغورس این را نوشته، آقایان میآیند میگویند فیثاغورس خودش بوده در تدفین کوروش و گفته این انقاقات افتاده، این اسمش سیاحت نامه فیثاغورس است یک فرانسوی نوشته بر اساس همان چیزی که در خود همین کتاب همان اولش مترجم و کسی که تصحیح کرده بود به آن تصریح کرده بود، بعد آمدیم گفتیم اصلاً بر اساس محتوای همین کتاب هم شما اگر اصرار کنید این را فیثاغورس نوشته میگوییم سلمنا باشد میپذیریم ما ولی این را هم باید بپذیرید که بر اساس محتوای همین کتاب هم میگوید قبر کوروش کنار دریای خزر بوده و پاورقی که به هر حال آن ویراستار زده بود یا کسی که برگردان کرده بود برای آخرین بار این کتاب را چاپ جدیدی هم هست گفته بود بر اساس مطلب این کتاب اصلاً کوروش در پاسارگاد نیست، حالا در این کتاب داشتند استناد میکردند تا الآن؟ و من تعجب میکنم چطور برخی از محققین عزیز مان نرفتهاند بابا این کتاب را باز کنید عزیزانی که معتقد آیین زرتشت هستید یا معتقد برخی جریانهای افراطی باستانگرا هستید این کتاب سیاحت نامه فیثاغورس را باز کنید این را در آن میبینید اعتراف میکنم خود من هم نمیدانستم بر اساس این کتاب خلافش آمده وقتی که به متن مراجعه کردم و آنجا دقت کردم دیدم بله اصلاً بر اساس متن این کتاب قبر کوروش در پاسارگاد نبوده. کفر و ارتداد در آیین زرتشت را با شما بحث کردیم گفتیم بر خلاف ادعای که برخی از موبدان دارند یا مبلغین زرتشت در زرتشت ارتداد وجود دارد مانی که دوره ساسانیها زندگی میکرده است را آمدند به خاطر اینکه دیگر اندیش شده بود یک مقداری تفاوت پیدا کرده بود حالا نگرشهایش و تفکراتش نسبت زرتشت و البته مفصل است که من می گویم مانی اصلاً آیا واقعاً مرتد از همه ادیان شد یا نه؟ آمدند زنده زنده بر اساس گفته آقایانی که اسناد را نشان دادیم پوستش را کندند و اصلاً یک انجمنی داشتند متخصص تیکه تیکه کردن انسانها بودند زرتشتیها اگر میگفت من دیگر زرتشتی نیستم یا از آیین زرتشت خارج میشد اصطلاحاً از آیین مزده یسنا خارج میشد دیو یسنا میشد میآمدند اینها را با تخصص تیکه تیکه میکردند بدنشهایشان را، تکفیر هم گفتیم در آیین زرتشت پس بوده است اصلاً کلاً انسانها را به دو دسته مزده یسنا و دیو یسنا تقسیم میکنند و کسانی که زرتشتی نباشند را ذیل آن مزده یسنا نمیآورند لزوماً، برخیها با تساهم برخورد کردند مثل موبد اردشیر خورشیدیان البته ولی ایشان هم مبانی داشت در مورد بحث کافر دانستن افراد که نشان دادیم از کتاب «پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان». و نکاتی که این جلسه میخواهیم خدمتشما بزرگواران عرض بکنیم یک مقدمه میخواهد که خدتشما عرض بکنم این را؛ ببینید در کشور ما حداقل ایران الآن با مجوز کاملاً قانونی کتبی دارد چاپ میشود که در این کتب دارد دعوت میشود به نوعی به بحث آیین زرتشت یا حداقل دارد تعالیم زرتشت منتشر میشود در این کتب، یکی از نمونههای که این کتابها را من خدمتتان میخواهم نشان بدهم کتاب «زرتشت و مزد یسنان» است که «پرسش و پاسخهای در شناخت دین زرتشت» جناب «آقای موبد کوروش نیکنام» آمده است این کتاب را نوشته، ببینید همین فهرست را من بخوانم محتوای آن را هم إن شاءالله هر وقت زمانش شد برایشما این را خواهیم گفت؛ نگاه کنید چه میگوید در مورد زرتشیها و این کسی اگر بخواهد بیاید زرتشتی بشود میتواند یا نمیتواند؟ زرتشت چگونه آیینی است؟ توضیحات مفصلی را در مورد زرتش آورده سؤالات فراوانی را جواب داده چون مفصل هست این کتاب، اینجا ببینید در همین فهرست کتاب «زرتشت و مزد یسنان موبد کوروش نیکنام» تیتیر را ببینید: چگونه میتوان به آیین اهورایی ایمان آورد؟ سؤال را آمده جواب داده چگونه میتوان زرتشتی شد؟ در جمهوری اسلامی این کتاب دارد چاپ میشود، البته واقعاً من خودم مشکلی ندارم با اینکه این کتاب علمی اینطوری چاپ بشود ولی به شرطی که طرف مقابل اجازه بدهید ما هم صحبت کنیم مباحث علمی مان را بگوییم. آیینهای ویژه وارد شدن به دین زرتشتی در ایران چیست؟ اگر کسی بخواهد از دین زرتشت پیروی کند چگونه باید آموزش ببینید؟ در ایران چگونه میتوانم به صورت زرتشتی شوم؟ حالا توضیحاتی که چه گفته است ذیل این ها را من مفصل إن شاءالله به وقتش به آن خواهم پرداخت با توجه به اینکه سه نسل پیش از ما زرتشتی بودهاند میتوانم سدره پوش شوم؟ آیا موبدان نوکشان.،نوکشان همان شاید عبارت مسبصر ما معادلش باشد یعنی کسی که تازه زرتشی شده آیا موبدان نوکشان را میپذیرند؟ آیا یک زرتشتی میتواند با یک یهودی یا یک مسیحی ازدواج کند؟ آیا یک پسر زرتشتی اجازه دارد با یک دختر مسلمان ازدواج کند؟ نگاه کنید قشنگ آمده است چگونه میتوان زرتشتی شد؟ حرف ما منطق ما الآن در اینجا در مورد بحث زرتشت یکی از دلایلی که داریم به آن میپردازیم همین است میگوییم اشکال ندارد شما حالا آمدهاید کتابی را، البته عجیب هم هست که به این راحتی آقای موبد کوروش نیکنام این کتابها را دارد چاپ میکند ولی خب ما خوشحال میشویم در صورتی که اجازه بدهید واقعیت را هم گفته بشود، کتابی نوشته شده در کشور ایران دارد چاپ میشود قانونی حالا احتمالاً به هر حال مباحثی و تسهیلاتی هم که دولت در اختیار نویسندهها قرار میدهد در اختیار ایشان هم قرار بدهد اشکالی هم ندارد ولی اگر حالا دارید شما زرتشتیگری را به نحوی تبلیغ میکنید و یا آقای موبد خورشیدیان میآید لایف خودشان که ما داریم البته پخش نکردند آن را ولی من دارم صحبتهای که با زرتشتیان میکند به هر حال تشویق میکند به اینکه آن مراسمها را ترویج بکند در بین دیگران و ایشان اشاره میکند میگوید نگذارید من صریحتر از این الف را که گفتم تا آخرش بروید، خب اجازه بدهید حالا این دینی که دارید به آن دعوت میشوید را ما به شما بگوییم چه چیزها در آن هست، این کتاب اوستای که شما دارید به عنوان کتاب زرتشیها معرفی میکنید بگذارید ما قشنگ باز کنیم بخوانیم ببینیم چه آمده در آن، منطق ما در این برنامه یکی از پایههای آن همین است بگذارید ببینیم که چه آمده است در آیین زرتشت. من یک کتاب را معرفی کنم خدمتتان، چند روز پیش این کتاب چاپ شد در انتشارات هیرمبا که سومین انتشارات زرتشتیها است که انتشارات هیرمبا کتاب «شمع و لنگری گوشهای از آداب و روسوم زنده زرتشتیان» نگارش کتایون مزدا پور به کوشش ویدا نداف، حالا این دو نفر با هم کارهای پژوهشی متعددی دارند کتب متعددی دارند این چون دو سه روز بود این کتاب منتشر شده بود و چاپ شده بود، ما گفتیم این را خدمتتان معرفی کنیم چون باهاش کار هم داریم، مطالب خوبی هم در این کتاب آمده دیگر گفته گوشهای از آداب و روسم زنده زرتشتیان، توضیح دادیم در مورد دخمه گذاری برای شما، ولی یک عبارتی اینجا آمده بود جالب بود که، مهمترین تغییری که در مسابقات زرتشتی ایران پدید آمده است در صفحه 20 این کتاب «شمع لنگری» بر افتادن رسم نهادن جسد در دخمه، و دخمه گذاری جسد مردگان است بعد توضیح داده که در کجا تغیرات صورت گرفته و آن دخمه گذاری که خدمتتان عرض کردیم ایشان هم میگوید مهمترین تغییری که در آئین زرتشت شکل گرفته همین است که در چند سال گذشته دیگر مردهها را جلوی لاشخور همه زرتشتیها نمیروند همه مردهها را جلوی لاشخور بیاندازند تا ببینند چه اتفاقی برایش میافتد. خب گفتیم که آقای موبد کوروش نیکنام کتابی نوشته است، «زرتشت و مزدیسنان» سؤالاتی را پاسخ داده روشهایی را که برای اجرای آئین زرتشتی است را آنجا آمده آموزش داده است در این کتاب برخی از ادعاها مطرح شده که اگر شما اجازه بدهید، چون در این کتاب چاپ شده بعضی از این ادعاها را هم نگاه کنیم و بتوانیم نسبت به آن پاسخ بدهیم، اشکال که ندارد یک کتابی است که دست جوانها منتشر شده الآن هم در بازار ایران هست، میشود تهیه کرد ما معتقد هستیم، حرفهای خلافی در این کتاب آمده است، که قابلیت پاسخ گویی علمی دارد ، ما بیاییم نسبت به این مسئله پاسخ گو باشیم، کتاب «زرتشت و مزدیسنان، پرسش و پاسخهایی در شناخت دین زرتشت» جناب آقای موبد کوروش نیکنام، آمده است در صفحه 570، این کتاب سؤالی را پرسیدند از آقای کوروش نیکنام و ایشان پاسخ داده پرسش: در برخی نوشتهها آمده که در دین زرتشت باید لانه مورچهها را ویران کرد و یا انسانهای معلول و کم توان را از میان برد و یا سایر امور خشونت آمیز مرتکب شد آیا این حقیقت دارد؟ زرتشت و مزدیسنان، پرسش و پاسخ هایی در شناخت دین زرتشت، کوروش نیکنام، ص570 مثلاً اینکه در آئین زرتشت آمده باشد لانه مورچه را خراب کنید حقیقت دارد یا نه؟ پاسخ: خیر آقای موبد کوروش نیکنام میگوید اصلاً چنین نسبتهایی به دین زرتشت و پیروانش نادرست است زرتشت بیاید بگوید لانه مورچه را خراب بکن؟ همچین چیزی در دین زرتشت نادرست است چگونه ممکن است در راستای خردگرایی و دانایی به حیوانات دیگر آسیب وارد ساخت؟ مگر میشود وقتی که تو زرتشتی باشی در تعالیمت وجود داشته باشد به حیوان دیگری صدمه بزنی؟ هنگامی که سعدی میفرماید: چه خوش گفت فردوسی پاکزاد که رحمت بر آن تربت پاک باد میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است ایشان میگوید وقتی سعدی همچین حرفی را زده، آیا در آئین زرتشت ممکن است ما مثلاً آزار واذیت حیوانات داشته باشیم؟ از بین بردن مورچه داشته باشیم؟ این شعر را خاطرتان باشد چند دقیقه دیگر با آن حسابی کار دارم، شعری را که آورده گفته سعدی گفته است چه خوش گفت فردوسی پاکزاد که رحمت بر آن تربت پاک باد میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است بینش باستانی ایران را اینجا بیان کرده، یعنی در ایران باستان، فرهنگ این بوده است که به مورچهها لطمه و صدمه وارد نشود، پس خلاف و عکس این ادعایشان چه میشود؟ یعنی در ایران باستان اذیت و آزار مورچه و اینها وجود نداشته؛ من بعضی زا حرفها برایم خیلی عجیب است، من نمیدانم آقای موبد کورش نیکنام یک بار این کتاب را حداقل کاش، قبل از اینکه چاپ بشود مثلاً با تمرکز یک بار مطالعه میفرمودند آقای موبد کوروش نیکنام، باور کنید اگر به خود بنده میگفتند من خودم یک بار میخواندم ایراداتی که وارد بود را خدمتشان عرض میکردم ،خیلی دوستانه صفحه شماره570، ایشان گفته بود در ایران باستان همچین چیزی وجود نداشته ، ببینید صفحه 570، کتاب «زرتشت و مزدیسنان» می گوید:بینش ایران و باستان این بوده اصلاً اذیت و آزار مور وجود نداشته یک صفحه برویم عقب این 570، بود صفحه 569، سؤال: آیا کشتار حیوانات و خراب کردن لانه مورچهها در دین زرتشت حقیقت دارد؟ اگر نه پس مدارکی که بعضیها نشان میدهند گواه چیست؟ پاسخ: ناگفته پیدا است که اینگونه رفتارها بدور از فرهنگ و آئین راستین و بینش زرتشت است زرتشت و مزدیسنان، کوروش نیکنام، ص569 اصلاً در زرتشت همچین چیزی نداریم که بخواهی حیوانی ار اذیت بکنی یا آزار بدهی، خب کجا داشتیم پس؟ آقای کوروش نیکنامی که گفتی در ایران باستان همچین چیزی نبوده شاید در نوشتههای دیگری از باورهای خرافی مردم ایران باستان باشد بلاخره در ایران باستان اذیت و آزار مورچهها تخریب لانه مورچه از بین بردن این جانوران یا حشرات و اینها بوده یا نبوده صفحه شماره 569، میگوید شاید در این باور خرافی ایران باستان باشد ربطی به زرتشت ندارد، صفحه بعد صفحه 570 میگوید که بینش با ایران باستان این است میازار موری که دانه کش است ، این یک یعنی اصلاً نیاز نیست کل کتاب را از اول تا آخر آدم بخواند، همین دو صفحه کتاب را آدم ببیند متوجه میشود؛ نکته بعدی تا اینجا مشخص شد در، آقای کوروش نیکنام هم گفته بود احتمالاً این یاداشتها مربوط به به چه باشد؟ باورهای خرافی ایران و باستان باشد، چون آقای کوروش نیکنام خیلی خوب میداند اسنادی در این خصوص وجود دارد، ایشان میآید میگوید مذهب زرتشت چیز دیگری است ایران باستان ممکن است این خرافات وجود داشته باشد و از بین بردن حشرات و اینها و جود داشته باشد؛ میخواهم بروم سراغ یک بخشی از اوستا، که البته بخش وندیداد کتاب اوستا چون میدانید این کتاب اوستا چند بخش دارد مثلاً بخش گاتاها و اینها که آغاز میشود جلوتر که که برویم گاهان یا گاتاها میآید جلوتر بخشهای مختلف دیگر حالا مثلاً بخشهای همان یسنا که آمده میآید تا قبل از خورده اوستا و اینها میرسد به بخش وندیداد، حالا یشتها و اینها بخشهای مختلف اوستا است، چون در مورد وندیداد میخواهم صحبت بکنم، و از وندیداد میخواهم مطلب بیاورم یک یک پاسخ آماده زرتشتیها دارند وقتی که ما از وندیداد مطلب میآوریم، چون دینی که از اساس باطل باشد یا دینی که دچار تحریف شده باشد قابلیت وفق علمی با مسائل متقن علمی که جدیداً به آن انسان میرسد را ندارد، فلذا برخی از از آثار قطعی را برخیها مجبور هستند منکر بشوند، در مورد وندیداد من یک عبارتی را میخواهم خدمتتان عرض بکنم و آن هم از کتاب اوستای جناب آقای استاد ابراهیم پور داوود، که آقای پور داوود واقعاً زنده کنند اوستا به زبان فارسی هست، یعنی اگر آقای ابراهیم پورداوود نبود این شاید همچنان اصلاً اوستا به زبان فارسی ترجمه نشده بود هرچند ایشان معاصر ما هست ولی خب اوستا به زبان فارسی ایشان برگردان کرده، حالا اینکه آیا برگردان ایشان صد در صد کامل هست یا نیست آن بحث دیگری هست، ایشان ابتدای وندیداد یک توضیحی داده خود آقای ابراهیم پورداوود صفحه 314این کتاب آمده است توضیح در مورد این بخش وندیداد داده که این بخشی که من میخواهم از آن بخوانم، همین اول آن پاسخ آماده عزیزان زرتشتی را من نسبت به آن پاسخ داده باشم، خب ملاحظه بفرمایید، صفحه 314، وندیداد، توضیح وندیداد نام بخشی از اوستا است که در بیشتر پارههای آن از دستورها وقانونهای زندگی فردی و همگانی و پاداش و پادافره کردار مردمان گفت و گو میشود اوستا اوستا نامه مینوی آیین زرتشت، برگردان ابراهیم پور داوود، چاپ انتشارات فرا بهر، ص314، چه مردمانی، مردم آندلس، مردمان روم باستان، مردمان یونان مردمان عربستان ، کجا؟ نه مردمان ایران باستان؛ پس یک اگر آنچا مسئلهای که در وندیداد آمده باشد سنت ایرانیان باستان بوده است بر اساس اوستا، این یک پاسخ هم به آقای موبد کورش نیکنام است اگر آنجا چیزی آمده باشد دیگر باید بپذرید، نکته دوم ایشان در ادامه مسئله مهمی را میفرماید آقای ابراهیم پورداوود که: به دیگر سخن یعنی به بیان دیگر وندیداد بخش فقهی اوستا است بخش فقهی اوستا است، ادیان یک مباحث کلامی دارند که اعتقادی است مثلاً خدا به چه گونه است به چه شکل است، پیامبرشان چه ویژگیهای داشته است یک اعتقادات باید داشته باشی نسبت به پیامبران و اینها، یک بخش فقه است؛ چگونه نماز بخوانند، چطور روزه بگیرند، چطور نجاست را مثلاً پاک کنند اینها مباحث فقهی است، ایشان میگوید وندیداد بخش فقهی اوستا است و خواننده را با احکام فرعی آیین زرتشت که در کارهای روزانه به کار میآید آشنا میسازد. اصلاً ایشان میگوید فقه زرتشتیها یعنی چه؟ یعنی به هر حال من این کتاب را هم نشان بدهم بازبرخی از آقایان در گروهها یکیشان گفته بود که این کتابی که نشان میدهند تحریف شده است مطلب داخل آن همچین چیزی نیامده، این کتاب «اوستا نامه مینوی آیین زرتشت» «استاد إبراهیم پور داوود» که انتشارات فرا بهر هم چاپ کرده، همین الآن انتشاراتی دارد فلسخیون فلسطین جنوبی مراجعه بفرمایید این انتشاراتی آنجا هست میتوانید بعد از این محدودیتهای که برای کرونا گذاشتهاند مراجعه کنید ببینید کدام آنجا هست یا نه و اینکه همچین مطلبی در آن کتاب آمده یا خیر، صفحه شماره 314 که من خدمتتان عرض کردم وندیداد بنام بخشی از اوستا است ایشان صراحتاً میگوید وندیداد بخشی فقهی اوستا است و خواننده را با احکام فرعی آیین زرتشت آیین زرتشت یعنی هم ایران باستان هم آیین زرتشت که در کارهای روزانه به کار میآید آشنا میسازد پس ما رفتیم سراغ کتاب وندیداد نیایید بگویید این وندیدا بود این که گاتاها نبود اینکه گاهان نبود و چه بود و چه بود، یک مطلب دیگر هم خدمتتان نشان بدهم، اینها همه مقدمه است تا برسیم امشب بحث جالبی هم هست ببینید إن شاءالله متوجه عرض بنده خواهید شد، «برگردان گاتها» «جناب آقای موبد رستم شهزادی» ایشان آمده است بخش گاتهای اوستا را برگردان یعنی ترجمه کرده یا برگردان کرده، باز این هم انتشارات فرا بهر چاپ کرده کتاب را، خیلی صریح و واضح و روشن ایشان میآید جناب موبد رستم شهزادی میگویدکه: گاتهای اشو زرتشت برگردان گاتها، جناب آقای موبد رستم شهزادی، چاپ انتشارات فرا بهر من لازم باشد صد بار این اسکنها را نشان خواهم داد بازهم به آنها اضافه خواهم کرد که جلوی بهانهها گرفته بشود گاتهای اشو زرتشت کتاب اصول دین زرتشتی است ابتدای این اوستا بخش گاتاهای آن اصول دین زرتشتی است، ادامۀ آن چه است؟ و بخشهای دیگر اوستا فروع دین و شریعت و فقه زرتشتی است آقای موبد رستم شهزادی بخشهای دیگر اوستا چه کتابهای است؟ کتابهای دیگر اوستا عبارتند از سنا تا میرسد به چهار وندیداد پس وندیداد چه میشود؟ میشود کتاب فروع زرتشت فروع دین زرتشت، شریعت زرتشت، فقه زرتشت، ببینید اینجا هم آقای موبد رستم شهزادی استاد موبدان حال حاظر ایران بوده ایشان جایگاهش نزد زرتشتیها مشخص است، مهر ماه 1375 خورشیدی با 3734 دینی زرتشتیان، پس ما رفتیم سراغ وندیداد آن پاسخ آماده شما اینجا به کار نمیآید، باز هم داریم مطالب دیگری در مورد اثبات مسائلی در مورد سایر بخشهای اوستا. چه ربطی داشت اینها با همدیگر؟ گفتیم تخریب لانه مورچه و گزمه مُردن مورچه و حشرات و اینها آقای موبد کوروش نیکنام گفته بود نه در ایران باستان جایگاهی داشته نه در آیین زرتشت؛ میرویم سراغ اوستا بخش وندیداد که نشانگر بر اساس همین مطالبی که به شما نشان دادیم هم سنتهای ایران باستان بوده و هم آیین زرتشت، البته قبل از آن یک توضیحاتی خود آقای موبد کوروش نیکنام در مورد وندیداد داده چون برخی از زرتشتیها به شدت تا میگویی وندیداد جبهه میگیرند در مقابل آن، کلیپ شماره یک را با همدیگر ببینیم آقای موبد کوروش نیکنام در مورد وندیداد چه گفته؟ دوتا بخش دارد صحبت ایشان که ما بخش اول آن را هم پخش میکنم که معنای کلامشان کامل باشد، ببینید چه گفته در مورد وندیداد بر میگردیم در خدمتتان خواهیم بود. کلیپ شماره 1:و به هر روی ما وندیداد را امروز در اختیار داریم پیام زرتشت نیست و خیلی از مفاهیم و گفتههایش اصلاً بیرون از اندیشه اشو زرتشت هست ولی یک منبع بسیار پژوهشی معتبر هست که ما بدانیم 7هزار سال 5 هزار سال پیشتر نیاکان ما چگونه میاندیشدند. استاد حسینی:ملاحظه فرمودید ایشان جناب موبد کوروش نیکنام گفتند که اصلاً حرف زرتشت نیست بخش وندیداد و دور است از حرفهای زرتشت اما منبع بسیار مهمی است برای اینکه ببینیم نیاکان ما چگونه میزیستند، پس حداقل آقای موبد کوروش نیکنام مطالبی که در مورد وندیداد آمده است را سنت ایرانیان باستان میداند و این برای ما خودش خیلی مهم است، خیلی جالب است که ایشان میگوید حرف زرتشت نیست وندیداد؛ بله حرف زرتشت نیست حرف اهورا مزدا است یعنی آنچه که ادعا شده است در گاتاها شما نگاه کنید برایتان هر جای که این بخش را باز بکنم وندیداد را بیاورم همین کتاب «اوستای برگردان جناب آقای جلیل دوستخواه» این بخش وندیداد: این سپینتمان زرتشت! اهورا مزدا دارد میگوید، بعد ایشان پاسخ میدهد: ای دادار جهان استومند! ای اَشَوَن اهورا مزدا پاسخ داد باز جاهای دیگر همین است اهورا مزدا پاسخ داد زرتشت پرسید اهورا مزدا پاسخ داد، این را چیکارش کنم؟ آن را چیکارش کنم؟ اگر این اتفاق افتاد چیکار کنیم؟ وندیداد پر است از این عبارت زرتشت از اهورا مزدا پرسید؟اهورا مزدا پاسخ داد؟ جاهای مختلف شما نگاه بکنید این مکالمات ادامه همان پرسش و پاسخهای است که بین اهورا مزدا و خود زرتشت وجود دارد حداقل در اوستا اینطوری ادعا شده، از طرفی فقه زرتشت را هم همین بخش وندیداد دانسته بودند و گفته بودند، پس حالا ما میخواهیم برویم سراغ وندیداد: در وندیداد یک سری احکام وجود دارد در مورد یک موجود که این موجود نزد زرتشتیان به گفته دانشمندان و اندیشمندان زرتشتی بسیار مقدس است تعبیر بسیار مقدس را بکار بردهاند و آن هم سگ آبی است، سگ آبی، موجود سگ آبی، اگر اینها را به شما نمیگویند اگر نمیگویند در اوستا اینها آمده اگر موبدان شان در تبلیغ به اینها اصلاً اشارهای نمیکنند بخاطر همین روتوش است ما هم کاری که داریم اینها میکنیم این است که روتوشها را برداریم، اشکال ندارد که جرم نیست که اوستا را بیاییم درست بخوانیم ببینیم چه گفته برگردان آن چه گفتهاند بررسی کنیم، من همینجا هم که میخواهم بحث سگ آبی مقدس را در آیین زرتشت بگویم این کتاب را هم معرفی کنم خدمتتان؛ کتاب «اوستا» برگردان جناب «آقای بهنام مبارکه» که میدانید آقای بهنام مبارکه قبلاً هم البته من از کتابهایشان استفاده کرده بودم مثلاً همین خط اوستای را من خودم دارم از کتاب ایشان آموختهام یا یاد دارم میآموزم، «آقای بهانم مبارکه آموزش نشانههای اوستایی»، ایشان کتاب برگردان دارد از اوستا که جدیدترین ترجمه و برگردان اوستا به زبان فارسی همین کتاب است که الآن در اختیار ما است و با آن کار داریم و به آن استناد هم خودهیم کرد جلوتر رفتیم بیشتر متوجه خواهید شد. در همین کتاب ملاحظه بفرمایید «اوستای جناب آقای بهانم مبارکه» انتشارات هیرمبا هم چاپ کرده است این کتاب را «کهنترین نامه مینوی ایران زمین» گرد آورنده و گزارنده «آقای بهانم مبارکه»، در قید حیات هم هستند ایشان فعال هم هستند و از زرتشتیانی هستند که خیلی زحمت کشیدهاند و دارند زحمت میکشند برای آیین زرتشت. در بخش وندیداد این کتاب صفحه شماره 511 ملاحظه بفرماید آمده است فرگرد چهاردهم را گفته یا به آن اشاره کرده نکتهای را اینجا آورده میگوید: فرگرد چهارم دارنده چهارده بند است و در آن از سختترین مجازاتها برای کشتن سگ آبی سخن به میان آمده است اوستا کهنترین نامه مینوی ایران زمین، آقای بهانم مبارکه، چاپ انتشارات هیرمبا، فرگرد چهاردم، ص 511 سگ آبی چیست؟ این جانور در آیین مُغان بسیار مقدس است این سگ آبی چون حالا گفتۀ ایشان مرتبط با آب هست سگ آبی در آیین مغان بسیار مقدس است، خودکتاب را هم نشان بدهم آقایانی که گفتهاند این را که نشان می دهی در این کتابها نیامده ببینید ملاحظه بفرمایید کتاب «اوستای جناب آقای مبارکه» برگردان آقای مبارکه صفحه شماره 511 همین عبارتی که من خدمتتان نشان دادم: این جانور از آن جهت که با آب بستیگی دارد در آیین مُغان بسیار مقدس اس پس ما اگر تعبیر سگ آبی مقدس را به کار بردیم بدانید که این بسیار مقدس بودن را خود آقایان زرتشتی عزیزان زرتشتی آمدهاند گفتهاند و ما داریم از همین تعبیر استفاده میکنیم، ببینیم چه گفته در وندیداد در مورد سگ آّبی بسیارمقدس: زرتشت از اهورامزدا پرسید خیلی جالب است آقای مبارکه هم در مورد وندیداد یک بد بینی خاصی را دارد البته این را هم خدمتتان عرض کنم ولی آقای موبد کوروش نیکنام گفته بود اصلاً در وندیداد حرفی از زرتشت نیست اصلاً حرف زرتشت اینجا نیست و اینها، حالا شاید انتصابش را ایشان قبول ندارد ولی آنچه که در اوستا آمده اینگونه میگوید: زرتشت از اهورامزدا پرسید: ای اهورامزدا! این سپندترین مینو! ای دادار جهان اَستومند! ای اَشَوَن! کسی که سگ آبی را چنان بزند که جان از تن وی جدا شود پادافرهی گناهش چیست؟ پادافره یعنی همان مجازات همان کیفر، یک نکته من اینجا به شما نشان بدهم این سه نقطه را ببینید: کسی که سگ آبی را ... چنان بزند که جان از تن وی جدا شود، این سهتا نقطه یادتان باشد میخواهم به شما بگویم چه است داستان، در جدیدترین چاپ اوستا اینجا سهتا نقطه گذاشته این چه بوده را میخواهم بگویم؛ پس دوتا چیز باید یادتان مانده باشد یکی این بود که (میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است) یک نکته داشت میخواستم خدمتتان بگویم که آقای موبد نیکنام گفته بود این اصلاً فرهنگ ایران باستان همین بوده بخاطر همین شعر است، نکته دوم این سهتا نقطه که بعد از سگ آبی را آمده است. در اوستای جناب آقای مبارکه اینجا آمده است در ادامه میگوید: اهورامردا پاسخ داد: باید ده هزار تازیانهی «اَسپَ هـِ اَشترا» یا «سرَاُ شُ_چَرَنَ» انواع تازیانهها است که با چرم اسب و چیزهای دیگر درست میکنند خیلی به آن کارنداریم، دوتا ده هزار تازیانه به او زنند یا البته، یا اگر باشد میشود ده هزارتا، حالا ده هزارتا جلوتر برویم به سی هزارتا میرسیم او باید از روی راستی و پرهیزگاری ده هزار پُشتهی هیزم سخت و خشک و پاک را همچون تاوانی به روان سگ آبی یک گاو مقدس بود یک روانی داشت «گِؤُوش» گاو همان گاوی که داشتند اینجا هم روان یعنی روح سگ آبی، سگ آبی روح دارد حالا نزد اینها برای آتش اهورامزدا بیاورد بحث در اینجا این است که اگر کسی بیاید سگ آبی مقدس را بکشد، این سگ آبی مقدس یک دانه سگ آبی نبوده برخلاف آن گاو که یک دانه بود اینجا سگهای آبی مقدس هستند نزد زرتشتیان به گفته جناب آقای بهنام مبارکه زرتشتی مترجم اوستا که در قید حیات هم هستند، یک بار دیگر بگویم این سهتا نقطه را من کار داشتم با آن، گفته بود کسی که سگ آبی را ... چنان بزند که جان از تن وی بیرون رود، گفتیم این جدیدترین ترجمه با برگردان اوستا است اینجا سهتا نقطه آمده، چه است داستان سهتا نقطه؟ خدمت تان الآن توضیح میدهم؛ ببینید اوستا چند برگردان دارد؛ آقای جلیلی دوستخواه یک برگردان دارد، آقای إبراهیم پور داوود یک برگردان دارد، جناب آقای هاشم رضی یک برگردان دارد، آقای مبارکه هم یک برگردان دیگر دارد که من این را که نشان دادم از برگردان جناب آقای بهنام مبارکه است، حالا این سهتا نقطه که اینجا آمده بود چه بود؟ و جریان سگ آبی چیست؟ برویم سراغ کتاب اوستای جناب «آقای جلیل دوستخواه» برگردان آقای جلیل دوستخواه که این کتاب آقای جلیلی دوستخواه قبل از کتاب آقای بهنام مبارکه که الآن دیدید چاپ شده، «اوستا کهنترین سرودهای ایرانیان» فرگرد چهاردم بخش اول: اوستا کهنترین سرودهای ایرانیان، آقای جلیل دوستخواه، فرگرد چهاردم بخش اول، ص 817 ای اهورامزدا! ای سپندترین مینو! ای دادار جهان استومند! ای اَشَوَن! کسی که سگ آبی را اینجا سهتا نقطه آمده بود ببینید چه بوده اینجا سگی که از هزار سگ نرینه و هزار سگ مادینه زاده شده است در برگردان آقای بهنام مبارکه این که سگ آبی حاصل زایش از هزارتا سگ ماده هزارتا سگ نر هست اینجا نبود، نمیگوییم تحریف حالا دیگر هر چه شما بخواهید اسمش را بگذارید، خلاصه کرده بودند سهتا نقطه آنجا گذاشته بودند. چنان بزند که جان از تن وی جدا شود پادافرهی گناهش چیست؟ البته خب من این را عرض بکنم خدمتتان ببینید حالا شما آمدید اینجا گفتید که صفحه شماره 817 برگردان جناب آقای جلیل دوستخواه است، شما بیایید اینجا بگویید همچین عبارتی را بیاورید سهتا نقطه بگذارید اشکال ندارد، در وندیداد بخش سیزدهم یک توضیح مفصل آمده است این را میخواهید پیکار بکنید؟ ببینید وندیداد چند بخش دارد بخش یازدهم صحفه 797 است وندیداد میآید میرسد فرگرد چهاردهم؛ میرویم بخش 50 فرگرد سیزدهم را میبینیم با همدیگر، ببینید پارت 50 بخش ده فرگرد سیزدهم؛ اینجا یک توضیحاتی آمده اهورامزدا پاسخ میدهد اوستا کهنترین سرودهای ایرانیان، آقای جلیل دوستخواه، پارت 50 بخش ده فرگرد سیزدهم روانش چه میشود آن سگ؟ این مفصل است بحث سگ در آیین زرتشت، فعلاً به سگ آبی مقدس میخواهیم بپردازم در آنجا از هر هزار سگ نرینه و هر هزار سگ مادینه دو سگ آبی یک سگ آبی نرینه و یک سگ آبی مادینه پدید میآید از هر هزارتا سگ ماده و هزار سگ نر (نرینه و مادینه) دو سگ آبی به وجود میآید یک آن از سگ نر یک آن از سگ ماده، اینجا این نکته را تحمل بفرمایید که این بخش در فرگرد سیزدهم اوستا اصلاً آمده حالا یک جمله را هذف بکنید آن بخش را چیکار میشود کرد؟ هرچند آقای بهنام مبارکه به همین جا اکتفا کرده بود آنجا دیگر جمله رابسته بود ادامۀ بخش راکامل نیاورده بودکه میگوییم حالا بحث اختصارش بوده است. فرگرد چهاردهم برگردان جناب آقای جلیل دوستخواه، یکی آمده است جناب آقای زرتشت سؤال پرسیده از اهورا مزدا؛ یکی آمد این سگ آبی را کشت، سگ آبی هم نقدس نزد زرتشتیها، حالا چیکار بکند بخشیده بشود؟ کسی که سگ آبی را زد کشت اهورامزدا پاسخ داد: باید ده هزارتا تازیانه همان اول کار ده هزارتا تازیانه با این نوع شلاق و فلان بدو بزند، دیگر چه؟ ده هزار بسته هیزم سخت و خشک و پاک را چون تاوانی به روان سگ آبی به آتش اهورامزدا بیاورد تمام اینها را هم که دارید میبینید این که یک زره هیزم بردار یک زره نیست ده هزار بسته هیزم بردار ببر مثلاً برای آتشکده ببر برای نمیدانم فلان یا برای موبدان که میرسیم یکی از تفاسیر همین است، دیگر چیکار باید بکند؟ آیا به همینجا ختم میشود؟ حالا ده هزارتا تازیانه، به طرف گفتند یا نمیدانی تازیانه چه است یا نمیدانی ده و صد و هزار و ده هزار، ده هزار تازیانه بخورد چون یک سگ آبی را کشته؟ این دیگر قضاوت با شما من دیگر اصلاً فکر کنم نیاز به نقد ندارد، جلوتر دیگر چه؟ ده هزارتا تازیانه خورد بعد کُلی هیزم برداشت ده هزار بسته هیزم هم برداشت برد، تمام شد تا به همینجا؟ نخیر باید اَشَوَنانه و پرهیز گارانه ده هزار بسته هیزم دیگر حالا با ویژگی این که هیزمش نرم باش خشک باشد پاک باشد از چوب و فلان و فلان یا فلان باشد یا گیاه خوشبوی دیگر باشد برای روان سگ آبی مقدس باز بیاورد برای آتش، تمام شد؟ نخیر دو باره یک ده هزار بسته بَرسم بیاورد، حالا برسم را ظاهراً دقیق مشخص نیست به چه معنا است برخیها به عنوان ریشه درخت انار و اینها گفتهاند در آیین زرتشت، تمام شد؟ چند هزار تازیانه خورد، سهتا ده هزار بسته هیزم برداشت بُرد آنجا، نه سگ آبی کشته سگ آبی مقدس است، ادامه دارد ده هزار زور با هوم و شیر پاک و وارسی شده باشد به عنوان تاوان پیشکش ایزد بانوی آبها کند. باشد، دیگر چیکار کنید؟ تا اینجا برخی از زرتشتیها میآیند میگویند ببینید این نشان دهنده حمایت آیین زرتشت از جانوران است از جانداران دیگر است میگوید یک دانه سگ آبی را کشتی باید بیایی اینقدر تازیانه بخوری اینقدر هیزم بیاوری اینقدر فلان کنی، ادامهاش را ببینید یک سگ آبی را که کشتی حالا باید چیکار بکنی؛ صفحه شماره 818 برگردان اوستای جناب آقای جلیل دوستخواه: اوستا کهنترین سرودهای ایرانیان، آقای جلیل دوستخواه، ص 818 او باید ده هزار مار بر شکم خزنده را بکشد ده هزارتا مار باید بکشی چرا؟ چون یک سگ آبی کشتی، دیگر چه؟ ده هزار مار سگ نمای را بکشد مار سگ نما را حالا ترجمه کردهاند برخیها به گربه، یک سگ آبی کشتی ده هزارتا مار بکش، ده هزارتا مار اصلاً طرف بخواهد برود بگیرد بمیرد یعنی فکر کنم راحتتر باشد تا بخواهد ده هزارتا مار برود بگیرد، ده هزارتا گربه بکش ده هزار سنگ پشت را بکشد سنگ پشت یعنی همان لاک پشت، ده هزارتا هم لاک پشت بکش ده هزارتا قورباغگانی را که در خشکی میزیند بکشد، ده هزار مور دانه کش را بکشد. کلیپ دوم را ببینیم آقای موبد نیکنام چه توجیهی آورده برای این سنت که در ایران بستان بوده و در کتاب مقدس زرتشتی اوستا آمده، کلیپ دوم را ببنیم آقای موبد نیکنام پاسخ داده نسبت به این مسئله که چرا باید سگ آبی را کشتی این همه موجودات را از بین ببری، کلیپ را ببینید چه گفته. کلیپ شماره 2:فصل سیزدهم به انواع شگ اشاره میکند و جالب است که ما چندین نوع سگ داشتیم که بالاترین آن سگ نگهبان گله است بعد سگ روستا سگهای مختلفی، به سگ آبی هم اشاره میکند و حتی کشتن سگ آبی مجازات داشته یا اینکه اگر کسی سگ آبی را میکشد باید تعداد زیادی وزق یا حیوانات دیگر را از بین میبرد، خب لابد این سگ آبی در آن زمان کنار برکهها و رود خانهها زندگی میکرده و نمیگذاشته تعداد زاد و ولد قورباغهها یا وزقها زیاد بشود بنابر این کسی که سگ آبی را از بین میبرد مجازاتش تازیانه بود که میخورد یا باید در کنار آن بقیه دوزیستان را از بین میبرد.فصل چهاردهم آن درباره همان کشتن سگ آبی است و کفارهای که باید بدهد. استاد حسینی:بعدش دیگر ایشان فصل پانزدهم و اینها را توضیح میدادند، آقای موبد کوروش نیکنام میآید میگوید چون سگ آبی در کنار برکه بود قورباغه میخورد مثلاً باعث این توازن در نظام خلقت و هستی و اینها میشد چون شما این سگ آبی را کشتی پس باید این قورباغهها را هم میکشتی، آقای موبد کوروش نیکنام اولاً اینکه ده هزارتا تازیانه میخواهید به طرف بزنید چون سگ آبی کشته این چه ربطی دارد؟ نکته بعدی: ده هزارتا هیزم دیگر چه بود؟ دو سه بار ده هزار ده هزارتا هیزم باید بیاورد، آیا سگ آبی هیزم میخورده؟ یا هیزم میبرده مثلاً برای آتشکدهها که او را از بین بردی باید هیزم ببری؟ نکته بعدی: ده هزارتا مار میخورده سگ آبی؟ ده هزارتا گربه میخورده؟ واقعاً سگهای آبی شما سراغ دارید که گربه بخورد؟ که بگویید بخاطر اینکه سگ آبی از بین میرفته اگر آن سگ آبی بود این گربهها را میخورد پس باید ده هزارتا گربه از بین برود؟ سگ آبی لاک پشت می خورد؟ ده هزار سنگ پشت باید از بین برود، ده هزارتا نه هزارتا نه صد تا نه ده تا، ده هزار تا، ده هزار قورباغه را هم که از بین ببرد، یعنی واقاً سگ آبی ده هزار قورباغه در زندگیاش میخودر؟ این را تقسیم بکنید به تعداد روزهای زندگی سگ آبی ده هزارتا یک رودخانه را فکر کنم ده تا سگ آبی کلاً از بین ببرند تمام موجودات زندهاش را بعد می گوید ده هزار مور دانه کش را بکشد، آقای موبد نیکنام، شما که آمده بودید گفته بودید میازار موری که دانه کش است، که جان دارد و جان شیرین خوش است، این نشان دهنده سنت ایران وباستان بوده، چطور شد الآن اینجا آمد گفت ده هزارتا مور دانه کش را بکشد، یک نکته دارد اینجا، این علامت چهار را ببینید در برگردان آقای دوستخواه یک پاورقی دارد، اتفاقاً بر خلاف جناب آقای موبد نیکنام ایشان میگوید فردوسی بدین فرمان اعتراض میکند، فردوسی اعتراض میکند میگوید چرا میگویید ده هزارتا مورچه را باید بکشیم، ر آئین زرتشت چون یک سگ آبی را کشتیم، بعد ادامه پاورقیاش صفحه بعد است، فردوسی بدین فرمان اعتراض میکند میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است میگوید اصلاً این بیت شعر بخاطر این بود که زرتشتیها معتقد بودند باید بروی مورچه ها را بزنی از بین ببری وقتی سگ آبی کشتی، ده هزارتا مورچه را بزنی از بین ببری، من حالا در این برنامه روندم رو مقایسه نیست، بین دین اسلام و زرتشتیها یا آموزههای مکتب اهل بیت و زرتشتیها، ما روایت داریم از پیامبر که حتی آن دانهای که مورچه دارد میبرد، غذایی که دارد میبرد، آن غذا را هم دیگر از او نگیر بخور، دانهای که دارد حمل میکند از او نگیر، ده هزارتا مورچه بخاطر یک سگ آبی، خب پس چه شد؟ سگ آبی را که کشتی باید کلی شلاق بخوری بر اساس اوستا ده هزارتا تازیانه، ده هزارتا ده هزارتا، باید چون ببری با ویژگیهای مختلف، ده هزارتا مار بکشی، ده هزارتا گربه بکشی، ده هزارتا لاک پشت بکشی، ده هزارتا قورباغه بکشی، ده هزارتا مور دانه کش بکشی، بگردی مورچهها را ده هزارتا دانه را بکشی، شمردن مورچه خودش کلی درسر است او باید ده هزار مور گزنده و گودال کن و آسیب رسان را بکشد حالا این را ترجمه کردند به چه؟ آن عدد یک را ملاحظه بفرمایید، میگوید یعنی احتمالاً همان موریانه هست، اصلاً گرفتن ده هزارتا موریانه یعنی عذاب ، این بخواهد برو جهنم بخاطر کشتن سگ آبی راحتتر است تا ده هزارتا موریانه بخواهد بگیرد، ده هزارتا مورچه بگیرد، ده هزارتا مار بگیرد، ده هزارتا لاکپشت و ده هزارتا گربه بگیرد، دیگر چه تمام شد؟ حالا یک سگ آبی کشتی، حالا باشد مقدس بود ولی دیگر نه، ده هزار کرم خاکی را بکشد، آقای موبد نیکنام که میگویی این بخاطر توازن بوده، سگ آبی کرم میخورد؟ کرم خاکی میخورد؟ ده هزار مگس چندش انگیز را بکشد، ده هزار تا مگس را هم بگیری بعد بکشی، ده هزار گودال ناپاک را بیانبارد، حالا ظاهراً این گودالها منظور همان گودالهایی هست که در آن گفتند خودشان، شرح زدند که در آن با ادرار گاو اینها غسل میدادند یا غسل میکردند و اینها، دیگر چه؟ باید چهارده دست افزارهای آتش را برای رگوارد سگ آبی بیاورد با این ویژگیها، یعنی یک سری وسایل هم باید برود بیاورد بدهد به آن آتشگاه و به موبدان و اینها تحویل بدهد دوبار سوخت ویژه آتش، جارو، انبر، دم آتش افروزی، دَم آتش افروزی یعنی باد بزن، دَم آتش افروزی ته پهن و سر باریک، تبری تیز تیغه با دستهای نوک تیز و تیشهای تیز تیغه با دستهای نوک تیز که مزدا پرستان بتوانند بدانها برای آتش اهورا مزدا هیزم بشکنند، بابا ویسله نیاز داشته آتشگاهتان، چرا آمدید این را گفتید، این بیچاره که حالا رفته یک سگ آبی را از بین برده برود تهیه بکند بیاورد ، این چه احکامی بوده وضع کردید برای آن، تمام شد؟ وسایل را آوردیم اینها را کشتیم، کرمها و اینها را از بین بردیم، تمام شد؟ نخیر ادامه دارد دست از افزارهای آئین نیایش، اشترا، شیردان، پَنام،خرَفسترَغَن، سروشوچرن، آوند مَیَزد،جامهای شیرۀ گیاه،جامهای هَوم، برسم، و هاونی برای کوبیدن گیاه هَوم، اینها را هم باید برود تهیه بکند، بیچاره میشود طرف اگر یک سگ آبی را بکشد، چون سگ آبی میگوید مقدس است دیگر، تمام شد به همینجا ختم شد؟ تما شد؟ نه تمام نشد ادامه دارد، صفحه شماره 820، او باید أشونانه و پرهیزگارانه سگ آبی کشتی؟ پوستت کنده است دستی رزم افزار را که ارتشیان بکار گیرند برود وسایل یک ارتش را یا وسایل ارتشیها را برود آماده بکند، چه چیزهایی باید بیاورد؟ زوبین، خنجر، گرز، کمان، ترکشی با شانه بند و سی چوبه تیر برنجین پیکان، یعنی نوکش برنجی باشد، وسایلی که یک ارتش نیاز دارد برای جنگ، یا افراد ارتشی نیاز دارند برای جنگ را هم باید برود تهیه بکند برایشان، زوبین ، تیر کمان بیاور، این تیرکمانی که آوردی تیرش با این ویژگیها باشد نوک پیکانش همچین جنسی را داشته باشد، نمیدانم کمر بند فلان و بهمان، ساق پوش و؛ تمام شد؟ اینها را بیاورد دیگر راحت است در آئین زرتشت براساس کتاب اوستا؟ نه باید اشونانه و پرهزگارانه دستی از افزارهای کار برزی گران یعنی کشاورزان، باید برود وسایل کشاورزی بردارد بیاورد، خب چه میخواهد گاو آهنی با چهار پای خویش زن (گاو یا اسب) با چهار پای خویش زن، چهار پای گاو یا اسبی که گاو آهن را به آن میبندند و یوغ، تازیانه و گَوازه، هاونی سنگی، دست آسی برای آرد کردن گندم خب سگ آبی کشته دیگر حالا دستآس برای آرد کردن گندم چیست؟ ده هزارتا کشتن کرم خاکی چیست؟ بیلی برای کندن و کاشتن زمین، پیمانۀ سیم پیمایی و پیمانۀ زر پیمایی تمام شد؟ اینها را هم بردارد بیاورد، یک سگ آبی را کشته بر اساس اوستا رهایش میکنید؟ یا نه؟ نه بعد ویژگیها را میپرسد چه اندازه سیم، ای أشون، آقای زرتشت از اهورا مزدا میپرسد به بهای فلان و بهمان، اینها جزئیاتش را هم دیگر بگذریم که اصلاً خسته کننده است واقعاً در برنامه حتی اینها را بخوانم از رویش، تمام شد رفت؟ نه باز ادامه دارد سگ آبی کشتی؟ او باید اشونانه و پرهیزگارانه جوی آبی را چون تاوانی به روان سگ آبی برای برزیگری أشون آماده کند برای کشاورزها باید جوب آب بکند، خب بعد سؤال میپرسد، ای استومند، ای أشوند این جوی آبی که این بیچاره باید بکند چطور باید باشد؟ بگودی و پهنای برابر بالا سگی اندازه ابعاد سگی یا قدیم اینها توضیح دادند جاهای دیگر، تمام شد؟ این چاه را هم کند ،این گودال را هم کند، نه او باید اشونانه و پرهیزگارانه زمینی بارور را چون تاوانی به روان سگ آبی سگ آبی مقدس در آئین زرتشت را کشتی برو یک زمین بارور بردار بیاور؛ اندازهاش چقدر باشد؟ بدان اندازه که بتوان آن را با دو جوی آنچنان که گفته شد آباری کرد تمام شد برود این دنبال کار زندگیاش؟ یک سگ آبی کشته بود دیگر، نخیر باید او اشونانه و پرهیزگارانه خانهای با آغلی به درازای نُه ساهر با نُه «نمَـتَ» حالا نِمَتَ را هم بعضیگفتند واقعاً نمیدانند معنیاش چیست؟ را چون تاوانی به روان سگ آبی برای أشون مردان بسازد أشون مردان چه کسانی هستند؟ آخرش توضیح میدهم به شما ای دادار جهان استومند، ای أشوند خانهای به چه اندازه؟ حالا برود خانه هم بسازد ، خب چقدر باشد اندازهاش؟ اهورا مزدا آمده پاسخ داده به اندازهای که ر بالای آن دوازده و در میان آن نُه و در پایین آن شش گذرگاه باشد یک خانه بزرگ وسیع هم باید برود بسازد، تمام شد؟ نه او باید اشونانه و پرهیزگارانه بسترهای نیکو با زیر انداز و روی انداز و بالش را چون تاوانی به روان سگ آبی به أشون مردان بدهد تمام شد؟ نخیر، بینندگان عزیز تمام اینهایی که تا اینجا گفتیم یک طرف، چون به تعبییر جناب آقای بهنام مبارکه هم دیدید سگ آبی مقدس است در آئین زرتشت، کسی که این همه بدبختیها را کشیده یک کار دیگر باید انجام بدهد، من این را میخوانم و قضاوت را فقط به وجدانهای شما میخواهم واگذار بکنم. او باید اشونانه ملاحظه بفرمایید کسی که سگ آبی را کشته بر اساس برگردان اوستای جناب آقای دوستخواه صفحه شماره 822، او باید اشونانه و پرهیزگارانه دختر دوشیزۀ مرد نادیدهای را چون تاوانی به روان سگ آبی به اشون مردی بدهد اشون مردی یعنی چه؟ خدمتتان میگویم، حالا هر کسی را که میخواهید در نظر بگیرید، میگوید یک دختر باکره را باید بیاید بدهد به یک مرد، دختر کی باشد؟زرتشت پرسید: ای دادار جهان استومند ای اشون، چگونه دختری؟ این دختری که میگویید باید بدهد به یک مرد چه ویژگی داشته باشد؟ اهورا مزدا پاسخ داد: یکی از خواهران یا دختران جوان وی که از مرز پانزده سالگی گذشته و گوشوارههایی در گوشها داشته باشد. یا گوشوار داشته باشد که میشود جهیزیه و گوشوراه روی گوش، هردویش هم برگردان شده؛ یعنی اگر کسی سگ آبی در آئین زرتشت بکشد چون سگ آبی مقدس است نزد زرتشتیها در کنار این همه موجودات زنده که باید نابود بکند از بین ببرد آن زمین و اینهایی که باید بساز وسایلی که باید برای ارتشیان اینها آماده بکند، باید دختر یا خواهر خودش را که باکره است و پانزده سال شده را بدهد به یک اشون مرد، چه گناهی کرده آن دختر؟ خانم زرتشتی، اگر پدر شما آدم زرتشتی مقیدی باشد به اوستا، اگر برادر شما زرتشتی مقیدی باشد به اوستا یک سگ آبی بکشد باکره باشید بیش از پانزدهساله باید بروید...، ادامه او باید اشونانه و پرهیزگارانه چهارده سر ستور کوچک را فلان کند چهارده تا توله سگ بیاورد، چهارده تا پل بر آبها بگذارد، بپرورد این توبه سگها را، هجده استبل ویران شده را باز سازی کند؛ یعنی طرف همان موقع بگوید من بمیرم بهتر است بخاطر این قضیه تا اینکه و هجده سگ را از آبگونههای چرکین، برو هیجده تا سگ بیاورد کثیف موی چرکین کک شپش و همه ناخوشیهایی که به تن دارد یک سگ کثیف شپش زده افتضاح بیاید اینها را شروع کند پاکشان بکند و درمان بخشد هجده اشون مرد را به خوراکی سیر از گوشت و نان و «هَورا» و شراب مهمان کند بعد به مردم هم اینها را بدهد؛ خب همین را میگذاشتی دیگر، ابته اوشن آوردی اینجا، اشون به چه معنا هست را برخیها یک گریزی دارند که به چه معنا هست، خب همینها را میگذاشتی میگفتی به مثلاً فقیر غذا بده، چه میدانم برود به حیوانات رسیدگی بکند، دیگر کشتن آن موجودات و حیوانات چیست، جعل هم میخواست بشود حداقل اینطوری جعل بشود، خب اگر این کار را نکرد، چه میشود اگر کسی سگ آبی بکشد اگر این کار را انجام نداده، برگردان آقای جلیل دوستخواه صفحه 823 اوستا، جلیل دوستخواه، 823 اگر این تاوان و پادافره را بپذیرد به جهان أشونان در آید، بر میگردد به همان جهان زرتشتی و اینها اما اگر آن را نپذیرد به جهان دروندان بدان جهان تاریک که از تاریکی ساخته شده و زادۀ تاریکی است فرو افتد این کارها را نکنی میروید تأویلش را میشود بگوییم جهنم دروند یا دروغ پرست دروغ بند حالا هر تعبیری که میخواهیم بگوییم طیف مقابل اشونان. خب اینجا گفتیم که صفحه شماره822، آمده بود باید آن شخص زرتشتی که سگ آبی کشته خواهر یا دختر خودش را که باکره است و پانزده سالش شده بدهد به یک اشون مرد، اشون مرد را من خودم اینجا ترجمه نمیکنم چون برگردان آقای دوستخواه که گفته اشون مرد تصریع به موضوع خاصی اینجا حداقل به صراحت ندارد، جناب آقای بهنام مبارکه هم در کتاب اوستایشان این بخش را اصلاً ترجمه نکردند، اصلاً نیاوردند، جناب آقای ابراهیم پورداوود هم در کتاب خودشان بخش وندیداد که یک سری جاهای مختصرش را آوردند اصلاً این بخشی که ما خدمتتان خواندیم اصلاً ترجمه نکردند، در ترجمه آقای هاشم رضی هم من اینها را پیدا نکردم، یک بار دیگر بشینم بخوانم، ولی من پدا نکردم و نیاورده است احتمال خیلی زیاد ایشان هم، یا رفتیم سراغ کتاب چه کسی؟ گزارش جناب آقای جلیل دوستخواه این اشون مردی که باید طرف ناموس خودش را به آن بدهد به خاطر اینکه سگ آبی کشته این اشون مرد چه کسی هست؟ یک جاهای دیگر همین آقای هاشم رضی کتاب دارد، ملاحظه بفرمایید چه گفته شده، انتشارات سخن، کتاب دانشنامه ایران باستان، جلد 2، آقای هاشم رضی نوشته چاپ نهم، چاپ 1381، چون چاپش یک شکل نیست، شناسنامه را خدمتتان میخوانم برای اینکه اشتباه نشود ان شاء الله، لیتوگرافی صدف آمده و چاپ بهمن ، آدرسش هم هست، مقابل دانشگاه تهران شماره فلان ایشان آمده است دانشنامه ایران باستان صفحه 1348، من این را برایتان بیاورم ببینید چه گفته. دانشنامه ایران باستان، هاشم رض، چاپ نهم، چاپ 1381، انتشارات سخن، ج2، ص1348 باید دختری پانزده ساله و باکره و دستنخورده را که هم نام خودش باشد هم نام خودش باشد یعنی فامیلش باشد، حالا آنجا تصریح کرده بود گفته بود دخترش باشد یا خواهرش باشد، دخترش یا خواهرش، یعنی ادامه وصفی که هم نام خودش را دقیق هم ایشان گفته با گوشوار حالا آنجا گفته بود گوشواره روی گوشش باشد، اینجا گفته گوشوار یعنی جهیزیه، به یک روحانی بدهد یعنی بدهد به یک زرتشتی، روحانی زرتشتی بر اساس حرف آقای هاشم رضی، یعنی اگر در آیین زرتشت کسی سگ آبی کشت چون آن مقدس است باید ناموس خودش را به یک روحانی زرتشتی بدهد بر اساس گفته و برگردان اوستای آقای دوستخواه در کنار سخنی که آقای هاشم رضی در کتاب دانشنامه ایران باستانش دارد، شاید برای اینها خیلی عجیب باشد وقتی پای گیرنده نشستهاید با خودتان بگویید خب تا اینجا چرا همچین چیزهای گفته نمیشود واقعاً زرتشتیها همچین چیزهای، اصلاً در اوستا همچین چیزهای آمده است؟ بله بله، تاریخ بدون روتوش یعنی این اوستا را باز میکنیم دانه دانه برایتان میگوییم چه بوده قضیه و چه آمده در آن، توهین هم نمیکنیم جسارت نمیکنیم به کسی هم اجازه توهین و جسارت به مقدسات دیگران نمیدهیم، اگر گفتیم در اوستا آمده است خرَ اول مقدس بوده است و آن خرَای که در اوستا آمده ما خود ما هم توهین به آن خرَ به عنوان یک مقدس زرتشتی نمیکنیم که آن آزرده خاطر بشود توهین به آن نمیکنیم چون دیگر شده مقدس زرتتشتی، گاو مقدس همین وضعیت را دارد، از این به بعد سگ آبی هم اگر سگ آبی به عنوان این سگ آبی مقدس زرتشتیها، فردا نروید یک مسلمانی به یک سگ آبی چیزی گفت بیایید بگویید به ما توهین کردند مثلاً به مقدسات زرتشتیان نه، این سگ آبی که آیین زرتشت دارد میگوید و در این فضایش باید باشد طرف دیگر حالا رفته در صحرا یک برکهای جای سگ آبی دیده آن دیگر به نیت سگ آبی که زرتشتیها مقدس میدانند نیست. تا الآن هیچ موبد زرتشتی یا عزیز زرتشتی تماس نگرفته بازهم با برنامه و این از بعدی باعث خوشحالی ما نیست چون معتقد هستیم حداقل گفتگوی دو طرفه باشد بهتر به نتیجه خواهید رسید، آقای کی خسور آن قسمتهای اول تماس میگرفتند جناب آقای موبد کوروش نیکنام از گروه اخراجشان کردند از گروهی که داشتند آنجا فعالیت میکردند، من حالا دوست دارم که آقای موبد کوروش نیکنام هم حالا بزرگوار هم هستند ایشان ما احترام ایشان را تا الآن دیگر نگه داشتیم ملاحظه میفرمایید ولی با وجود مطالبی که مطرح کردهاند یا آن مراسمی که شب اول محرم گرفتند ولی ما همچنان حرمت موبد ایشان را هم نگهداشتیم و إن شاءالله نگه خواهیم داشت با شرایطی که پیش میآید و پیش میرود و پیشنهاد میکنیم توضیه میکنیم که یک مقداری عزیزانتان که این مطالب را میبینند زرتشتیهایی که میبینند یک مقداری صحه صدر هم در مقابلشان داشته باشید خب سؤال میپرسند دیگر الآن مثلاً آقای کی خسرو که میآید روی خط برنامه ما خب تلاش خودش را کرد حداقل بیاید یک جوابی بدهد خب دلیلی ندارد که حالا بعد ما میآییم استناد میکنیم به کتاب شما برخلاف ایشان بعد شما ناراحت بشوید و بگوید مثلاً فلان وضعیت پیش آمده و از گروه بخاطر حرفهایشان ایشان را اخراج بکنید، توصیه است حالا میتوانید به آن عمل نکنید به هر حال شما موبد هستید و صلاح رفتار خودتان را إن شاءالله بهتر از ما میدانید. خانم سلیمیان سلام علیکم و رحمة الله بیننده:سلام عرض میکنم خدمتشما آقای حسینی و ممنون از مباحث آموزندهای که برای ما مطرح میکنید، من یک سؤال داشتم و یک پیشنهاد برایتان؛ سؤالم این است که میخواستم بدانم که زرتشتیها ثنویت یا تثلیث را قبول دارند و اینکه آیا مثلاً میگوییم که یک زرتشتی یک یکتا پرست اینکه بحث جلسه پیشتان هم بود خواستم ببینم که آیا واقعاً در آثار دینی و مذهبی آنها این مسئله بیان شده؟ و پیشنهادم برای برنامهتان این است که من که خودم با یهودیها مثلاً مراوده دارم و با آنها بحث دارم وقتی که زنگ میزنم انجمن کلیمیان تهران قشنگ مستقیم خط دارند داخل 118 که وصل نمیکنند به رهبر یهودیان دکتر خاخامیان حمامی و من با ایشان سؤالم را مطرح میکنم خواستم ببینم این انجمن کلیمیان زرتشتیان تهران آیا یک خط مستقیم یا حالا یک ارتباطی ندارند که مثلاً ارتباطات مردم با مثلاً موبدها یا علمای دینیشان که ما بتوانیم با آنها ارتباط بگیریم و سؤالات مان را از آنها بپرسیم یا شما ارتباط بگیرید و آنها را دعوت کنید؟ خیلی ممنون اگز به این سؤال من هم جواب بدهید. استاد حسینی:خواهش میکنم، ممنون هستم از شما، همین جا پاسخ این را عرض بکنم؛ اولاً اینکه زرتشتیها آیا ثنویت دارند یا ندارند؟ بگذار یک مقدار پیش برویم ما این مسئله را اینکه در برهههای از تاریخ دچار ثنویت شدهاند بدیهی است و مسلم و قابل اثبات است ولی اینکه تفکر زرتشتیها ثنویتی دارند مثل ثنویتی که مثلاً حالا تثلیثی که مسیحیها دارند سه گانه بودن زرتشت همین است جنس ثنویت آن یا نه، جنس آن جنس اراده است جنس ماده نیست و اینها بحث یک مقدار فصل است من فعلاً گفتم یک مباحث خیلی واضح و شفاف برای عموم مخاطبین را در این برنامه نمایش بدهم نشان بدهم از اوستا خیلی واضح قابل درک برای همه است این را ببینند بعد در بحث ثنویت زرتشت هم إن شاءالله ورود پیدا کردم خدمتتان عرض خواهم کرد یک چیزی فراتر از بحث ثنویت هم در بحث کلام موبدان زرتشتی من دیدهام آن را هم اشاره خواهم کرد که عجیب و غریبتر از همان بحث ثنویت شاید باشد به وقتش خواهم رسید در مورد آن توضیح إن شاءالله خواهم داد نمیخواهم در یک دقیقه دو دقیقه بگویم بله دچار ثنویت هستند یا نیستند موحد هستند یا خیر. فرمودید که به انجمن کلیمیان تماس میگیرید به رئیس یهودیان ایران وصل میشوید و میتوانید با ایشان صحبت بکنید آیا انجمن موبدان تهران چنین هست یا نیست؟ من خودم با جناب آقای دکتر موبد اردشیر خورشیدیان که خواستم چند بار صحبت بکنم با دوتا واسطه مطالبم را فرستادم حالا نگویم واسته اول چه کسی است ولی واسته بعدی همسر ایشان هستند که زحمت میکشیدند مطالبی که ما برای ایشان میفرستادیم را به گوش آقای موبد خورشیدیان میرساندند، تماسی که دوستان ما گرفتند با انجمن موبدان گفتند آقای موبد کوروش نیکنام که الآن در ایران نیستند ظاهراً اگر برنگشته باشند و آقای موبد خورشیدیان هم البته خب سنشان بالا رفته و به مشاغل دیگری هم ایشان مشغول هستند نمیرسند آنجا باشند و پاسخ بدهند مرتب و مفصل ولی این را هم ما امتحان میکنیم برای اینکه به هر حال گفتگوی دوستانهای داشته باشیم، البته من این را عرض بکنم حالا چون این را فرمودید من با برخی از این موبدان عزیز زرتشتی در ارتباط هستم با همین نویسنده برگردان اوستا جناب آقای بهنام مبارکه همین دیشب داشتم صحبت میکردم یک دو سه روزی است با ایشان در ارتباط هستیم و این کتابی که چاپ میشود و بلافاصله به دست من میرسد من از ایشان تهیه کردم و بلافاصله به ما رسید چون الآن در تهران به هر حال انتشاراتیها بسته هستند بخاطر شرایط کرونا، این کتاب« شمع و لنگری» هم ایشان برای ما زحمت کشیدند با پیک فرستادند خدا خیرشان بدهد از بابت اینکه دارند به ما کمک میکنند، حالا ان شاء الله آنهای دیگر هم خواهیم رفت ببینیم به چه شکل است، آقای شادفر سلام علیکم و رحمة الله بیننده:سلام و شب بخیر خدمت استاد عزیز و همه بینندگان محترم استاد حسینی:در خدمتتان هستیم آقای شادفر بیننده:استاد من دوتا نکته میخواهم عرض کنم در مورد مطالبی که امشب فرمودید، نکته اول این دوستان و موبدان عزیز اصرار دارند فقط بگویند آقا بخشهایی از اوستا متعلق به زرتشت است، استاد کتاب «دین کرد» قطعاً به گوشتان خورده و آشنایی دارید، یک دائرة المعارف زرتشتی است که توسط موبدان حدود هزار سال پیش نوشته شده، توسط زرتشتیها گفته شده، من الآن «دین کرد پنجم» و «دین کرد» هفتم را در دسترس دارم، یعنی دوتا منبع زرتشتی متعلق به هزار سال قبل که در مورد اوستا ببینید چه نکاتی را گفتند، من میخوانم از دین کرد پنجم ،حالا دین کرد هفتم هم لازم دانستید میگوییم. استاد حسینی:ممنون هستم آقای شادفر ، مطالبتان خوب است عموماً مطالبی است که به هر حال مرتبط با برنامه است، فقط چون دو نفر دیگر خیلی وقت هست منتظر هستند بیننده:چشم این را میگویم استاد سریع، دین کرد پنجم میگوید دین کرد پنجم، ژاله آموزگا، احمد، ص86 اوستا علم مطلق است هیچ دروغ و خرافاتی از آن نیست و اوستا خود نشانه بزرگی است دال بر آنکه زرتشت آن را از سوی اهورا مزدا آورده است، کتاب دین کرد پنجم، نوشته ژاله آموزگار، احمد برگردانش، صفحه 86، دارد میگوید تمام اوستا را اهورا مزدا از طرف زرتشت آوره هیچ دروغ و خرافاتی در آن نیست و همه اش کلام ایزدان است، خب حالا ما سؤال میپرسیم از موبدان عزیز این کتاب دین کرد که توسط موبدان شما هزار سال پیش گفته شده صحت دارد یا سخنان الآن موبدان فعلی، چه کسی دارد دروغ میگوید؟ مشخص کنید اگر کتاب دین کرد دروغ است این مطالبی که دارید میگویید، خب بیایید علنی اعلام کنید آقا این کتاب همهاش دروغ است نادرست است بگذارید کنار ، اگر صحت دارد خب پس چرا شما الآن دارید خلافش را میگویید، این یک نکته که ما در منابع زرتشتی به صراحت داریم اوستا همهاش مال زرتشت است ، همهاش کلام حق است ، همهاش سخن ایزدان است، این نکته اول، نکته دوم را سریع بگویم شما یک اشارۀ غیر مستقیم کردید استاد من دیگر مستقیم وارد صحنه میشوم استاد اوستایی که جلوی شما است دو جلد آقای دوستخواه حدود هزار صفحه هست تقریباً، همانطوی که میدانید همهاش زرتشت دارد حرف میزند، همهاش اهورا مزدا دارد به زرتشت میگوید، زرتشت دارد به اهورا مزدا میگوید، زرتشت خودش دارد حرف میزند، خب موبدان عزیز میگویند از هزار صفحه مثلاً 30صفحهاش برای زرتشت است، آن 700-800صفحه آن 900 صفحه آن 900و خوردهای صفحه برای زرتشت نیست، خب سؤالی که ما میپرسیم این است آقا، شما استاد خودتان میدانید ما یک چیزی داریم به اسم جعل حدیث، جعل سخن، خب آیا این کسانی که دارند از زرتشت سخن میگویند، از اهورا مزدا میگویند که میگویند اهورا مزدا به زرتشت گفت، زرتشت پاسخ داد، آیا این جعل سخن هست یا نه، اگر این جعل سخن هست، که بگویید آقا اینها دروغ است ،اگر صحت دارد خب بگویید زرتشت گفته ، تکلیف خود زرتشتیان را مشخص کنید، این زرتشتی که الآن دارد از اهورا مزدا میپرسد واقعاً چه کسی هست؟ واقعاً خود زرتشت است یا نه یک موبدی آمده به دروغ گفته زرتشت از اهورا مزدا پرسید این را باید مشخص کنید، این واقعاً سخن زرتشت است یا سخن موبدان است استاد حسینی:حرف به جایی هست، این کتاب «پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان» جناب آقای اردشیر خورشیدیان هم اینجا خیلی جالب است ملاحظه بفرمایید اینها میآیند میگویند اوستا گاتاها فقط دیگر، فقط حرف زرتشت که گاتاها است، صفحه 91، ایشان یک مطلبی را دارد، ایشان میگوید که پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان، اردشیر خورشیدیان، ص91 اتفاقاً حالا که این پرسش را مطرح فرموید بد نیست چند مورد که در اوستا اشاره شده را بررسی کنیم: میدانید گاتاها کتاب آسمانی زرتشتیان درست است که مانند علوم پایه کامل و دقیق و بسیار عرفانی است، ولی برای درک این کتاب اهورایی، نیاز به آگاهی و دانش بالا و دقت و پژوهش بسیار است و به سادگی قابل درک نیست خب آقا کتاب گاتاها که فهم نمیشود چطور باید فهمیدش در حالی که اوستا به صورتی بسیار سادهتر باورهای گاتایی را به مردم فهمانیده است یعنی هرآنچه که در اوستا آمده همان باورهای گاتایی هست، چرا اینقدر دارید فقط از گاتاها میآورید، این همان باور گاتایی هست، به زبان ساده بیننده:من یک کتابهم معرفی کنم استاد رفع زحمت کنم؛ یک کتابی است به اسم «کانون دین زرتشتی در ایران» خانم مری بویس نوشته، ایشان خاطرات خودش را که یک سال بین زرتشتیان یزد رفته زندگی کرده را اینجا نوشته، شاید در واقع واژه به واژه وندیداد را ما داریم داخل خاطرات ایشان میبینیم، عکسهایش را گرفته توضیح داده به چشم خودش دیده، واقعاً اینهایی که میگویند وندیداد خرافات است به ما ربطی ندارد، خانم مری بویس در کتاب کانون دین زرتشتی در ایران رفته یک سال اینها را به چشم خودش دیده از برشنوم و موارد دیگر که حالا در وندیداد هست که ایشان به چشم خودش دیده اینها را؛ دست شما درد نکند استاد ببخشید استاد حسینی:موفق باشید ممنون هستم از شما جناب آقای شادفر عزیز، یک عزیز زرتشتی پشت خط هست ، می شود ایشان را با اولویت وصل بکنید، آقا جمشید اگر تماس گرفتند وصل بکنید، چون آن دو عزیزی که خلی وقت بود حالا منتظر هم بودند که روی خط تشریف بیاورند اولویت زمانی داشتند ولی چون ایشان زرتشتی هستند آقا جمشید، روی خط میآوریم که ببینیم مطلبشان به چه شکل است و پاسخشان نسبت به سؤالاتی که ماعرض کردیم به چه صورت خواهد بود، آقا جمشید سلام علیکم و رحمة الله بیننده:درود بر شما آقای حسینی عزیز، خسته نباشید استاد حسینی:سلامت باشید، برنامه ما را میبینید آقا جمشید زرتشتی هستید شما؟ بیننده:بله بله، آقای حسینی فقط عرض کنم که من داشتم پخش زنده برنامه شما را الآن با گوشیم نگاه میکردم اینترنتی که برای اینکه خب الآن درام با گوشی صحبت میکنم تصویر ندارم دیگر فقط صدای شما را دارم، فقط خواستم عرض کنم که، حالا این نکتۀ که میخواستم عرض کنم شما چون گفته بودید که اگر جایی صحبتها را دارم اشتباه میگویم بیایید تذکر بدهید، بخاطر همان تماس گرفتم، ببینید ما راجع به بحثهای مثلاً امشبتان یا چند جلسه گذشتهتان، تیتراژ همان جلسات اولیه است که بحث معجزات زرتشت بوده خواستم عرض کنم که استاد حسینی:چی زرتشت؟ در مورد خود معجزات زرتشت؟ بیننده:معجزات زرتشت استاد حسینی:بحث معجزات زرتشت درست است. بیننده:بله ، ببنید آنجای یکه یکی از معجزاتی که نقل شده برای زرتشت این بوده که هنگام تولد زرتشت خندیده، شما استاد حسینی:صدایتان آقا جمشید قطع و وصل میشود متأسفانه مجدد بفرمایید، آقا جمشید، در مورد معجزات زرتشت چه فرمودید؟ بیننده:خب اینهم خنده نوزاد استاد حسینی:آقا جمشید ببخشید از آنجایی که فرمودید معجزه زرتشت ما صدایتان را نداشتیم مجدد میفرمایید؟ بیننده:بله الآن صدای بنده میآید آقای حسینی؟ استاد حسینی:بله صدایتان را الآن داریم بیننده:ببینید عرض کردم معجزات زرتشت مثلاً همان بحث خندیدنش این اصلاً به این معنی نبود که در نوزادی خندیده که اگر شما دقت کنید مجدد بخوانید، همان صفحه را اگر میشود مجدد بیاورید، حالا من تصویر ندارم ولی شما از رویش بخوانید، اشاره به این دارد که، ..... به محض به دنیا آمدن استاد حسینی:آقا جمشید صدایتان متأسفانه قطع و وصل میشود، دو باره بفرمایید، فرمودید آنجا ندارد که موقعی که به دنیا آمد خندید، درست است؟ بیننده:بله آقای حسینی صدای بنده را دارید الآن؟ استاد حسینی:الآن دارم، بیننده:خب بگذارید من عرضم این است من دارم میگویم که، هنگام به دنیا آمدن، نه در نوزادی، لحظه به دنیا آمدن زرتشت خندیده، و این یک معجزه است شما هیچ جا نمیتوانید یک نوزادی را پیدا کنید که همین الآن که به محض به دنیا آمدن بخندد، بله آن نوزاد به دنیا میآید مثلاً یک ماه از آن میگذرد و میخندد، قبول آن هنگام تولد به محض به دنیا آمدن استاد حسینی:پس حالا اجازه بدهید با بینندهها یک بار مرور کنیم این عبارت را، اشکال ندارد که؟ بیننده:اشکال ندارد وقط یک سؤال دیگر هم دارم آن هم بگویم بعد شما پاسخ بدهید، استاد حسینی:یعنی سؤال دیگری هم دارید؟ اجازه بدهید به همین بپردازیم چون ما سهتا سؤال داریم از عزیزان زرتشتی، حالا شما به آن نپرداختید به این جزء پرداختید، اشکال ندارد ،همین را، «پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان» جناب آقای موبد اردشیر خورشیدیان، همین کتابی که در استودیو اینجا است، نگاه کنید صفحه شماره 67، ایشان میگوید پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان، اردشیر خورشیدیان، ص67 همه ما زرتشتیان باور درایم بیننده:خب من نمیتوانم نگاه کنم استاد حسینی:میخوانم عبارت را و تاریخ نویسان یونانی تأیید کردند وقتی اشو زرتشت به دنیا آمد بر خلاف همه نوزادان شروع به خندیدن نمود و همه را شگفت زده کرد درست شد؟ بیننده:بله استاد حسینی:این را من تقوف که نکردم، از روی کتاب خواندم بیننده:لحظه تولد بوده دیگر، لحظه تولد استاد حسینی:لحظه تولد اشکال ندارد دقیقاً حالا تعبییر شما همین بود، شما ملاحظه بفرمایید این سایت جناب آقای موبد کورش نیکنام، را که دیگر میشناسید؟ بیننده:بله بله استاد حسینی:خدا خیرتان بدهد چقدر من کیف میکنم با شما گفت و گو میکنم، چون سؤالتان را میپرسید الآن دارم من عرض میکنم پاسخم را، این سایت جناب آقای کورش نیکنام است، همه بینندگان عزیز به اینترنت دسترسی دراند راحت میتوانند برود سایت ایشان را ببینند، سؤال پرسیدند. آیا زرتشت معجزه داشته؟ ایشان پاسخ داده زرتشت معجزهای نداشته بعد میآید اینجا ببینید من جملۀ ایشان را میخوانم خودم هیچ چیز نمیگویم گفتنی است بسیاری از کودکان پس از زاده شدن با ورود هوای سر به ریههایش گریه خواهد کرد ولی اندکی نیز با خندیدن چشم به جهان میگشایند یعنی آقای موبد نیکنام میگوید همان لحظه، که به دنیا میآیند تعدادی از کودکان طبیعی است چون هوای گرم به ریهشان آمده میخندند، نه چون پیامبر هستند،این دیگر سایت آقای موبد کورش نیکنام همین الآن جست و جو بزنید ببینید ، سؤال این است موبد نیکنام ، چنان چه اشاره کردید زرتشت معجزهای نداشته و بعدها به او نسبت دادهاند، پس خندیدن او در هنگام تولد یا در مان کردن پای اسب گشتاسب و کاشتن درخت سرو در کاشمر حقیقت ندارد؟ ایشان آمده میگوی کودکان که هوای گرم میآید میخندند، این یک نکته نکته بعدی آقا جمشید، در یوتویوب شما یک جست و جو بزنید، خندیدن جنین در رحم مادر تصویرش گرفته شده، همه اینها را بگوییم پیامبر هستند؟ بیننده:خب نه لحظه به دنیا آمدن گریه میکند نوزاد استاد حسینی:آقا جنین که قبل از لحظه به دنیا آمدنش را من دارم میگویم، در شکم مادر، این وقتی ببینید بزرگوار من با این کار ندارم چه کسی آنجا بوده دیده، سؤالی بخواهند بپرسند میگویند آقا چه کسی بالا سر مادرش بود و دید، بعضی وقتها مثلاً یک روایتی است امام معصوم فرموده خب ما میگوییم متصل به الهی است ، من با اینش کاری ندارم نگاه کنید من آپارات جست و جو زدم، خندین جنین در شکم مادر، شما میگویید موقع ولادتش، من درام میگویم اصلاً در شکم مادر، آپارات را که باز بکنید شما البته تبلیغاتش برود، شما ملاحظه بفرمایید این کلیپ خارجی است که گذاشته در یوتویوب هم من از آپارات دارم نشان میدهم بیننده:آقای حسینی ببینید استاد حسینی:نه ببینید آقا جمشید اجازه بدهید، جنین در شکم مادرش بعد از اینکه مراحلش را رشد میکند شروع میکند خندیدن، تصویر جنین در رحم مادر، آقا این پیامبر است؟ این در شکم مادرش الآن میخندد، ببینید اینجا را نگاه کنید، لبها را نگاه کنید، این جنین را ببینید شروع کرد لبخن زد، نگاه کنید میخندد، الآن این پیامبر است به دنیا آمد بیاییم بگوییم. بیننده:من که نمیتوانم ببینم، ولی ببینید آقای حسینی، ببینید بعد از به دنیا آمدن و قبل از به دنیا آمدن در رحم اشکالی ندارد همان لحظه به دنیا آمدن یک کمی به قولی هزمش برایم سخت بود که چطوری میشود این آن موقع بخنند، حب حالا در قبلش خندیده بعدش هم دو ماه گذشته استاد حسینی:آن لحظه ولادت برایتان مسئله است که چطور خندید؛ خب آقای نیکنام جواب داده میگوید هوای گرم میرود در ریهاش میخندد، بعد آقا جمشید بیننده:خب حالا این یک نکته من یک نکته دارم عرض میکنم ببخشید استاد حسینی:آقا جمشید لحظه ولادت زرتشت کی بالاسر مادرش بوده دیده این خندیده این را میشود بگویید؟ بیننده:خب حالا خودش هم یک نکته است دیگر، ببینید حالا من یک نکته دیگر را عرض بکنم، یکی این ، یکی هم آن که گفتید که مثلاً زرتشت عصایش را زده یک درخت سروی به قولی رشد کرده، آن هم نگفته که رفته درخت سرو را کاشته، پس ما هم میتوانیم یک درخت سروی بکاریم، پس در نتیجه ما هم پیغمبر هستیم، نه عصایش را زده درخت در آمده، خب متوجه هستید؟ همین دیگر عصایش را زده درخت در آمده معجزه نیست؟ استاد حسینی:ببینیم آقای موبد نیکنام چه جواب داده، سایت جناب آقای موبد کورش نیکنام ملاحظه بفرمایید، ایشان باز آمده است یک توضیحی داده در سایت خودشان من جمله موبد کورش نیکنام را میخوانم پاسخ سؤال شما است از موبدتان پاسخ بگیرید کاشتن درخت سرو نیز از کارهای شگفتآور به شمار نمیآید، چون هر کس توانایی کاشت نهالی را در زمین دارد، یعنی عصایش از یک تیکه چون بوده فرو کرده در زمین این شده درخت، یعنی نهال بوده، این را موبد کورش نیکنام دارد میگوید من نمیگویم که ایشان میگوید معجزه نیست بیننده:یعنی ایشان میگوید عصایش را زده در زمین همان عصا درخت شده؟ استاد حسینی:پاسخی که دراد میدهد موبد نیکنام به همین سؤال است نگاه کنید، کاشتن درخت سرودر کاشمر، یک جنگل که دیگر زرتشت نکاشته بوده که همین معجزه معروفی که میگویند همین بوده، ایشان میآید میگوید که زرتشت معجزه نداشته، دروغ نسبت دادند به او نسبت دادن چنین رویدادهایی از آغاز زاده شدن زرتشت و دروان کودکی آغاز گشته و تا نام آوری او ادامه داشته، آشکار است بیان این رویدادها به روزگاری در نسک(کتاب) ها نگاشته شده که برخی از پیروانش باور داشتند زرتشت را میتوان با نسبت کارهای شگفت انگیز، زرتشت او را همانند ادیان ابراهیم در جایگاه پیامبر بیایند بشناسانند این دروغ بستند ،گفتند آقا معجزه به او نسبت دادیم، همین جا میآید میگوید کاشتن درخت سرو نیز از کارهای شگفتآور به شمار نمیآید، چون هر کس توانایی کاشت نهالی را در زمین دارد، یک چوب را که عصایش بوده این چوب را کاشته مثلاً شده درخت، آقای نیکنام میگوید که این شگفت آور نیست بیننده:یعنی آقای نیکنام، حالا من چون صدای شما را درست نداشتم میگوید که همین عصایش را آقای زرتشت گذاشته شده درخت، ایشان این را میگوید منظورش این است؟ استاد حسینی:سؤالی که پرسیدند درختی که در کاشمر ساخته معجزه زرتشت این همان درخت است دیگر نگفتند هزارتا درخت داشته یکیاش را قبول دارد یکیش را نه بیننده:نه منظور از کاشت درخت همان عصا بوده، همان عصا شده درخت؟ استاد حسینی:احتمالاً همین را میگوید چون از اساس معجزه را قبول ندارد، آقای نیکنام میگوید اصلاً دروغ است، بیننده:پس ایشان نظرش این است ، میدانید که ما خیلی آنطور نیست که مطلق داشته باشیم استاد حسینی:آقا جمشید ما زمان برنامه از حد عادیاش هم عبور کرد یک خواهش از شما دارم، برنامه بعد لطف میکنید تشریف بیاورید روی خط؟ بیننده:اگر زنده باشیم ان شاء الله استاد حسینی:ممنونم بروید این لبخند زدن جنین را هم ببینید حال کلیپ جالبی هست، ان شاء الله در پناه حق باشید آقا جمشید بیننده:ممنون از شما آقای حسینی استاد حسینی:خدا نگهدار شما باشد، ممنونم از شما بینندگان عزیز دوتا نکته هم ماند هفته بعد اگر فرصت شد و یادمان ماند ان شاء الله خدمتتان عرض میکنیم، یا علی مدد خدا نگهدار. و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
|
ویدیو خندیدن نوزاد تازه متولد شده در لینک زیر
https://www.namasha.com/v/SRwqvDgQ