مهدی یار جناب آقای شریفی و حجت الاسلام و المسلمین مجتهد سیستانی

شبکه ولی عصر مهدی یار استاد علی شریفی حجت الاسلام مجتهد سیستانی

قسمت شانزدهم برنامه مهدی یار به کارشناسی جناب آقای شریفی و حجت الاسلام و المسلمین مجتهد سیستانی

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 30 آبان 1399

استاد شریفی:

«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ»

عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت همه بینندگان و سروران عزیزی که ما را از طریق شبکه جهانی ولیعصر(عج) مشاهده می کنند، طبق وعدۀ که به شما داده بودیم امشب قرار مناظرۀ هست با یکی از لیدرهای جریان احمد بصری به نام آقای نظری، من قبل از اینکه اتفاقات و حواشی امشب را خدمت شما صحبت کنم یک مقدمه ای را عرض کنم نسبت به این مناظره و قرار این مناظره که امشب قرار بود اتفاق بیفتد، ما در دو سه هفته گذشته صفری را داشتیم به یکی از آستان های کشور مان استان خراسان جنوبی و آنجا به هر حال بنده یک کلاس و سخنراتی داشتم، دعوتی شد از بنده که یکی از لیدهای این جریان در این استان مدعی است که جریان احمد بر حق است و ادعای دارد و می گوید کسی نمی تواند پاسخ ما را بدهد، بعد از اینکه ایشان را به بنده معرفی کردند من ایشان را می شناختم چون سال گذشته هم با ایشان جلسه ای در همان استان و همان شهرستان نشسته بودیم صحبتی کرده بودیم، پذیریفتیم اما گفتیم به یک شرط که این جلسه خصوصی نباشد حد اقل دوستان این آقایان و دیگر افراد هم باشند تا ما در یک جمعی که عده ای هم نشسته اند صحبت کنیم فضای علمی و گفتگو گفتگوی علمی باشد تا ببینیم اگر واقعاً حرفی برای گفتن دارند شاید ما اشتباه کردیم ما را توجیح کنند، لذا دوستان امنیتی آن شهر خیلی زیبا، شکیل، محترمانه جمع کردند عدۀ از دوستان این فرقه را و به خصوص این آقای نظری را در یک مسجدی و در آن مسجد در یک جمعی نشستیم حدود دو ساعت گفتگوی علمی شد که اتفاقاً فایلش را هم بنده ظبط کرده ام و اگر إن شاءالله هماهنگی ها صورت گرفت فایل این مناظره را هم پخش خواهم کرد، در انتهای آن گفتگو یکی از ادعاهای که همیشه در جریان احمد بصری می شنویم این است که آقا به ما تریبون داده نمی شود چرا نمی گذارید ما حرف مان را بزنیم و این ادعاهی گزافی که إلا ما شاءالله اینها را رسوا هم کردیم نسبت به این ادعاهای شان، بنده همانجا دعوت کردم از این آقای نظری گفتم آقا ما شبکه ماهواره ای زده ایم میلیون ها بیننده است هزینه ماهواره را هم جناب آیت الله حسینی قزوینی تقبل کرده اند فضا برای شما آماده بسم الله بفرمایید جلسات گذشته ما با دیگر اتباع احمد مناظره کردیم، گفتند مزدور هستند، گفتند نمی دانم پول گرفتند، گفتند این اتباع، اتباع دهاتی روستایی ما هستند، شما که دیگر الحمد الله آدمی سر شناسی هستید می شناسند به هر حال اتباع دیگر شما را، از قدیمی ها هستید، این را هم بگویم ایشان ظاهراً طلبه هم بوده و تشریف بیاورید ما در خدمت تان هستیم چه در استودیو چه از طریق اسکایپ چه از طریق تلفن، این آقا یک ادعای کرد گفت بنده حاظر هستم با کمال میل بیایم به شرطی که نیروهای امنیتی به ما اجازه بدهند، بنده درخواست کردم از بزرگواران نیروهای امنیتی آن استان اینها هم گفتند آقا مشکلی نیست همانجا دست به نقد گفتند ما گفتگوی علمی با متخصصین و کارشناسان مشکلی نداریم بسم الله بفرمایید بروید در شبکه ولیعصر و برای مناظره، این آقا ادعا کرد ادعای بعدیش این بود گفت نه من اجازه مکتوب می خواهم، بارها از این بهانه ها از این اتباع احمد بصری شنیدیم، دوباره بنده درخواست کردم و خدا خیرشان بدهد نیروهای امنیتی استان هم موافقت کردند گفتند هیچ مشکلی نیست و ما نامه مکتوب به ایشان می دهیم، نامه مکتوبی نوشته شد دیروز به این آقا تحویل داده شد به این عنوان که شما از طرف ما مانعی برای حضور شما در مناظره با جناب آقای شریفی نیست در انتهای نامه هم قید شده که به هر حال مناظره با متخصصین و کارشناسانی که متخصص این امر هستند اشکالی ندارد، برای اینکه شما مخاطبین عزیز بدانید حرف ما مستند می باشد چون من اینها را می شناسم اتباع احمد را این دو سه سالی که با اینها سر و کله زدیم باور کنید خدا پدر بنی اسرائیل را بیامرزد با بهانه های بنی اسرائیل، گفتم وقتی شما این نامه را به این آقا می دهید از این آقا مدرک و رسیدی بگیرید چون احتمال اینکه فردا این آقا زیر همه چیز بزند هست زیاد از اینها دیدیم، اتاق فرمان اگر نامه را نشان بدهد ممنون می شویم:

بسمه تعالی

اینجانب مجید نظری نامه ای در خصوص اذن سازمان اطلاعات سپاه در خصوص مناظره من با آقای علی شریفی در تاریخ 29/08/1399 تحویل گرفتم، نام و نام خانوادگی مجید نظری، امضا و اثر انگشت.

هیچ بهانه دیگر نبود تمام شد ما با ایشان تماس گرفتیم تماس هایش را هم ظبط کردیم و اگر صلاح باشد و جایش باشد تماس تلفنی هایش را هم پخش خواهیم کرد، به ایشان گفتیم ما میزبان شما هستیم در شهرستان قم دور روز سه روز و قول می دهیم میزبان خوبی هم باشیم می توانید با خانواده تشریف بیاورید و به هر حال مهمان ما هستید در استودیو حالا دو روز هم زیارتی سیاحتی بعد هم برگردید به شهرستان تان، اگر برای تان مشکل است از طریق اسکایپ تصویری ما در خدمت تان هستیم، قرار مان بر این بود که امشب ما در خدمت ایشان باشیم به صورت اسکایپ، اما متأسفانه ساعتی قبل از مناظره وقتی دوستان فنی مان با این آقا تماس گرفتند برای اینکه آی دی اسکایپ ایشان را بگیرند و این مناظره از طریق اسکایپ و تصویری برقرار بشود ایشان مدعی شد که بنده هیچ گونه نامه ای از نیورهای امنیتی نگرفتم لذا با آقای شریفی هم گفتگو نمی کنم آقای شریفی هم گفته بود که اگر اجازه کتبی به شما ندادند شما به مناظره تشریف نیاورید، بنده با این آقا تماس گرفتم گفتم آقا شما به مسؤلین فنی شبکه این را گفتید، گفت نه نامه را گرفتم اولاً معلوم نیست نامه از کجا هست، گفتم آقا در حضور شما بچه های امنیتی به شما گفتند، نامه را چه کسی به شما داده؟ و شما چطور نامه را گرفتی نمی دانی از چه کسی گرفتی که پای نامه را مهر و امضا کردی انگشت زدی روی نامه؟ و آن امضای که زدی روی نامه قید شده که از کجا این نامه به شما داده شده، گفت نه متن آن یک مقداری برای من مشکل بوده من آن متنی که می خواستم نبوده، گفتم آقای نظری متن مشکل داشته شما دیروز چه زمانی نامه را تحویل گرفتی؟ گفت دیروز، گفتم چرا اول به دستان ما گفتی اصلاً من نامه نگرفتم اجازه به من نداده اند کتبی؟ دوماً دیروز گرفتی متن آن اشکال داشته چرا به من زنگ نزدی تا من هماهنگ کنم؟ دیگر اینجا بود که حرفی برای گفتن نداشت گفت شما دنبال بازی رسانه ای هستید می خواهید ما را بیاورید آنجا و استفاده کنید از ما، خب دقیقاً این حرفش درست است چرا؟ چون ما می خواهیم اینها را بیاوریم اینجا تا شما مخاطبین عزیز بدانید یک فرقه باطل یک فرقه ظاله چقدری مبانی اینها پوچ، ضد قرآن و ضد کلام اهل بیت است، وقتی در این میدان علمی وارد می شوند تازه مردم متوجه می شوند اینها چیزی در چنته ندارند، خلاصۀ کلام؛ آقای مجید نظری یکی از لیدرهای اصلی و شناسنامه دار جریان احمد بصری با تمام بهانه های که آورد و ما بهانه ها را رفع کردیم از مناظره انصراف داد اما داستان چه است؟ من این را به این آقا هم گفتم، گفتم شما فکر می کنید ما خبر نداریم که مسئله شما و داستان شما چیست؟ در گروه های خصوصی خودتان که خیلی از دوستانی که آنجا هستند مسبصر هستند و برگشتند از جریان احمد، مطالب را به من رساندند، قرار نبوده شما اصلاً مناظره بیایی بعد از اینکه هجمه وارد کردند دوستان این آقا گفتند هر طوری هست باید جلوی مناظره گرفته بشود، البته اینها جالب است در همین گروه یک سری دروغ های هم گفته شده حالا دروغ هایش را من یکی یکی رو کنم این داستان را هم ببینید بد نیست؛ اتاق فرمان اگر مانیتور بنده را نشان بدهید؛ این یکی از گروه های خصوصی جریان آقای احمد بصری است که دیگر به اصطلاح دوستان عزیز تمام لیدرهای شان در این گروه جمع هستند، این بنر مناظره پخش می شود اینهم عکس آقای نظری البته عکس با ماسک به هر حال بودند ایشان برای ما فرستاده بودند و عکسش را داشتیم، از اینجا شروع می شود:

کسی از ایشان شناختی دارد؟ می رویم بعد: البته بین انصار هم بعضاً افرادی هستند که گمان می کنند می توانند با معاندین بحث کرده و آنان را مجاب کنند، همین ها به اسم انصار می روند و در گروه های معاند و با بحث کردن با آنها چراغ گروه شان را روشن نگه می دارند و زمینه یاوه گویی معاند را فراهم می کنند وقتی هم بهشون می گویی برادر جان این کار را نکن بهتره یا دلخور میشن یا دلیل از تصورات شان می آورند که تو حالیت نیست اینها تا معاندین آنها را دعوت به مناظره کند خودشان را ملزم به پاسخ می دانند.

خلاصۀ کلام ادامه آن:حالا این بنده خدا هم معلوم نیست انصار باشد که حتماً نیست و یک توهینی هم به هر حال به ما کرده کلک قدیمی شریفی است که می خواهد به حساب این کلک ها را بزند و شریفی بی شرف است

ادامه موضوع؛ پس تا اینجا آقای مجید نظری اصلاً جزء اتباع احمد نیست، برویم ادامه آن را ببینیم:

از این آدم نماها هیچی بعید نیست به هر حیله ای متوسل میشود تا هم خودش را بکشد بالا (چون واقعاً خوشحال می شود به او بگویند استاد) هم انصار امام مهدی را کوچک و ضعیف جلوه بده، خود شان را شیعه می نامند ولی در حقیقت مصداق همان واقفیۀ عصر هستند، این شریفی هم معلوم است خوشش می آید با خراب کردن انصار خودش را بیشتر در چشم دیگران بالا بکشد وگرنه گمان نکنم نماینده مرجعی باشد.

چندتا نکته؛ آقا مگر شما نمی گویید دلیل دارید؟ خب بیایید ما را خراب کنید بیایید فرقه خودتان را تبلیغ کنید، چقدر قشنگ در گروه شان می نویسند یک: آقای مجید نظری اصلاً معانید دعوت است خودش مزدور است اطلاعتی است نفوذی است از انصار نیست، شریفی هم با مناظراتش دارد انصار را خراب می کند و خودش را می کشد بالا، خب خدا خیرتان بده اطلاعات قشنگی بود این نتیجه مناظرات ما با اتباع احمد بود، چه بود؟ این بود که آقا انصار در این مناظرات شکست می خورند فرقه احمد در مناظرات روز به روز دارد به هر حال آن آبروی نداشته اش را بیشتتر از دست می دهد، حالا بحث این که من دارم خودم را با شما بالا می کشم این هم جای بحث دارد چون فرقه شما و جریان شما ارزشی ندارد که من بخواهم به واسطه شما کسب آبرو کنم الحمد الله اهل بیت آبرو به ما داده اند و خیلی از دوستان هم به من می گویند آقا وقتی شما بیشتر از این جریان ارزش دارد همه وقت را در نقد وهابیت بگذار اینها چه کسانی هستند که، چهارتا بیسواد که چسپیدی به اینها فعلاً یک مدتی را با اینها داری سر و کله می زنی.

نکته بعدی: می گوید آقا نماینده مرجع باید باشد؛ شما در آن حد نیستید کفش مراجع را جفت کنید، چه کسانی هستید شما که بخواهید اسم مراجع ما را بیاورید، ادامه داستان، بله

سلام اخوی اینها هرکدام یکی از آن افراد گروه زده متاسفانه همینطور است که می گویید ای شکاش انصار بیشتر به این نکات توجه می کردند و سیاهی لشکر معاندین نمی شدند به نظرم باید زودتر صحبتی کرد و مانع حضور ایشان در مناظره شد

آقای نظری قبل اینکه شما بخواهی بهانه برای من درست کنی ما از گروه تان خبر داشتیم، که قرار نیست مناظره اتفاق بیافتد، قرار است آقای نظری را جلویش را بگیرند ، علتش هم این است آبرو وحیثیت انصار به باد می رود با این مناظره، خب ادامه اش

من از انصار خراسان شنیدم که ایشون آقای نظری از انصار قدیمی و خادم شهر طبس است، البته این احتمال هم ممکن است درست باشد که اینها عوامل نظام و نفوزی های بین انصار باشند، اما به هر حال باید به هر نحو از انجام این مناظرات منع کرد چون یقیناً نتیجه ای جز خوشحالی و سوء استفاده معاندین ندارد

بیننده ها عزیز خیلی در این متن ها حرف است، ببینید این یک گروه خصوصی خود اتباع احمد است، خودشان دارند اعتراف می کنند، مناظره ما با شیعیان جز شکست جز آبرو ریزی و جز افتضاح چیزی دیگری به بار نمی آورد، مگر همین ها ادعا نمی کردند چرا کسی با ما مناظره نمی کند، دیدید همه اش بهانه بود، دیدید همه اش دروغ بود، این آقا از انصار قدیمی شان، که حتی می گوید مسئول جریان احمد رد شهر طبس است باز البته خوشان هم می گویند باز البته یک خبرهایی هم هست شنیدیم که این آقا نفوزی و معاند است و خلاصه این موارد اینطوری، خب برویم ادامه اش، نفر بعدی می آید می گویید نه آقا نگویید منافق است و مزدور است به کهندل هم هیمن حرف ها را زدید و خلاصه اینطور نیست، ما فریب این منافقین را نمی خوریم ، اخلاق احمدی داریم، اینها شایعه است و خلاصه ایشان می آید می گوید که حالا جالب است که بعد اون شخص توهین به ما می کند و من گفتم طبق شنیده ها ایشان خادم طبس هست، بعد گلمندی شروع می شود که این حرف ها را پشت بقیه انصار هم زدید و نباید بگوییم این منافق است این اینطوری است برویم تا ادامه بحث را ببینیم، این آقایی که اعتراض می کند که پشت سر این آقا تهمت نزنید و اینطور نگویید، می گوید برادر من خودم مسئول طبس هستم، خودم خادم طبس هستم، و این آقای مجید نظری منافق و معاند نیست، حالا این حرف را هم از ایشان، آقای کهندل وارد میدان می شود همان شخصیتی که بعد مناظره ما با این آقا مکتب نجف در بیانیه رسمی اعلام برائت کرد از این آقا، اعلام شکست مناظراتش را هم کرد، و خود این آقا الآن متهم درجه یک است در نزد مکتب نجف، این آقا وارد می شود، بله این آقا از برادران انصار هستند، خب پس آقای مجید نظری از برادران انصار است از شاگردان استاد دوست علی هم بودند، آقای کهندل وارد می شود و داستان را مطرح می کند، خب ببینیم داستان چیست ، خوب دقت کنید دوستان آقای کهندل چه می گوید:قراری برای مناظره منعقد نشده و کنسل شده است

چه کسی پس دستور کنسلی مناظره را به آقای نظری می دهد آقای کهندل، یا اینکه آقای کهندل جزء همان تیم بوده در جریان، می گوید قرار مناظره کنسل شده و قرار نیست مناظره ای اتفاق بیافتد، چرا؟ نفر بعدی چه می گوید؟ خب چرا همان اول قرار می گذارند که حالا بگویند کنسل شد، این هم مهم است، ادامه بحث، می گوید آقای کهندل می گوید: قراری منعقد نشده شروطی مطرح شده که اونها محقق نشده،آقای کهندل هم در این مسئله دروغ بعدی را می گوید، شروطی گذاشته شده که این شروط محقق نشده در صورتی که شروط تحقق یافته ما سندش را هم نشان دادیم، باز آقا سؤال می پرسد یکی دیگر از اتباع احمد:می شود بفرمایید شروط چه بوده؟حالا اگر خودشان صلاح دانستند اعلام می کنند دوستان عزیز کل ماجرا را بنده برای شما اعلام کردم، آن شرطی که بود شرط محقق شده و اتفاق افتاده در ادامه هم نفر بعدی می آید می گوید: همین هم شریفی تو بوق و کرناش می کند خب از اول شروع نکنند بله که تو بوق و کرنا می کنیم، چون رسوا کردن شما وظیفه شرعی بنده و امثال بنده است، این کل داستان بود دوستان عزیز که خدمت شما مطرح شد، آقای کهندل هم در انتها چه می آید می گوید؟ می گوید بله موافقم با این قضیه که آقای شریفی الآن از این مطلب استفاده می کند و این را می آید بوق و کرنا می کند و آقای نظری هم الآن فعلاً به غیبت رفتند و گم شدند و پاسخ گو نیستند حتی به دوستان خودشان، خب دوستان عزیز هرچه که گفتند انجام شد، گفتند آقای شریفی را باید یکی از بزرگان معرفی کند آیت الله دکتر حسینی قزوینی که ما بعد این را به شما نشان دادیم ایشان بنده را معرفی کرد به عنوان نماینده خودش، گفتند آقا به ما تیریبون داده نمی شود در فضای مجازی، گفتند در فضای مجازی نمی آییم آقا ،گفتیم در شبکه برای شما می آوریم، گفتند زنده باید باشد، برنامه زنده برایتان گذاشتیم، گفتند باید با مسئولین بالا هماهنگ بشود، با مسئولین بالا هماهنگ کردیم، گفتند نه شفاهی نه باید کتبی نامه داشته باشیم، اجازه داشته باشیم، نامه کتبی اش را هم برای اینها هماهنگ کردیم، گفتیم آقا ما میزبان شما هزینه تان هم با ما انجام شد، گفتیم آقا تلفن نمی خواهید بیایید اسکایپ هم برایتان آماده می کنیم، اسکایپ هم آماده شد به نظر شما دیگر باید چکار کنیم، خدا پدر وهابی ها را بیامرزد یعنی در فرار از مناظره و میدان علمی اتباع احمد دست وهابیت و امثال عقیل هاشمی را از پشت بسته اند، چرا آقایان از جریان احمد بصری از فرقه احمد بصری و اتباع او اینقدر از گفتگوی علمی می ترسند و فراری هستند؟ علتش چه است؟ بهترین دلیل ما برای اینکه اینها هیچ حرفی برای گفتن ندارند همین فرار اینها است، امشب موضوع ما ادعای امامت احمد بصری بود بینندگان عزیز مواردی را می خواستیم خدمت شما ارائه کنیم از کتب احمد که شاید تا به حال اصلاً نشنیده بودید که چنین افرادی که مدعی هستند 313 تا یار امام زمان از این گروه، گروه های یاران امام زمان است خودتان ببینید ادبیاتش را و این به آن می گوید منافق، آن به این می گوید مزدور، این به آن می گوید تو جاسوس هستی، این به آن می گوید تو خائین هستی، حالا معلوم نیست اصلاً اینها چه هستند و چه کسی هستند، این 313 یار امام زمان البته امام زمان جعلی اینها از فرقه اینها و از کلام امام اینها چیزهای را می خواستیم بیاوریم که قطعاً شما با شنیدن این حرف ها مثل دو جلسه قبل که با اتباع اینها مناظره کردیم روز به روز بطلان اینها برای شما بیشتر ثابت می شود، إن شاءالله یکی از اینها اگر جرأت داشته باشد بیاید در جلسات بعدی پخش خواهیم کرد، من از باب نمونه فقط کلیپی را آماده کردم خیلی کلیپ کوتاه یکی از لیدرهای اصلی دیگر این جریان در فضای مجازی است یک حرفی را زده این حرفش را بشنویم بعد بر می گردیم و إن شاءالله ادامه بحث و برنامه را در خدمت شما باشیم.

کلیپ:

علی واعظی از لیدرهای احمد بصری:

یا الله ممنون هستم از شما برادر عزیزم خدا حفظ تان کند إن شاءالله اصلاً این خواب یک گوشزدی شد برای ما که ما بیشتر کار کنیم، بیشتر همت کنیم، بیشتر عزم مان را جزم کنیم که برای یاری و نصرت قائم آل محمد، چون واقعاً امام غریب است و امام زمان مان امام احمد الحسن است (امام زمان مان امام احمد الحسن است) نیاز به یاری دارد نیاز به نصرت دارد.

استاد شریفی:

بله بینندگان عزیز امام زمان دیگر حجت بن الحسن فرزند آقا امام حسن العسکری(ع) نیست امام زمان الآن آقای احمد بصری است از این مزخرفات از این کفریات در کتب احمد و در این جریان به وفور به چشم می خورد برای همین اینها حاضر نستند در فضای که مخاطبین می توانند قضاوت کنند و حرف دو طرف را بشنوند کلام اهل بیت را تطبیق بدهند با سخنان اینها، حاظر نیستند در این فضا بیایند همانطور که اتباعش گفتند رسوا می شوند و مفتضح می شوند و جز آبرو ریزی برای شان ندارد. من عذر خواهی می کنم به هر حال بابت این خلف وعده ای که از طرف اتباع احمد شد و قطعاً شما بینندگان عزیز منتظر بودید تا یک مناظره دیگر را ببینید ولی خب اینها با فرارشان جز مفتضح کردن خودشان چیزی دیگری را ثابت نمی کنند باز هم عذر خواهی می کنم بابت این مسئله.همینطور که پیگیر برنامه های هفته گذشته بودید جناب استاد مجتهدی بزرگوار در خدمت شان بودیم جلسات قبلی بحث نقد ادله جریان احمد بصری را داشتیم مطالبی را مطرح شد روایاتی که در باب مهدیین این جریان به آن استدلال می کردند در جلسات گذشته ما بحث کردیم آن مطلب را به اتمام رساندیم، احوال پرسی سلام علیکی خدمت جناب استاد داشته باشیم موضوع را هم از ایشان سؤال خواهیم پرسید که این هفته قرار است در چه بحثی در خدمت ایشان باشیم، جناب استاد مجتهدی سلام علیکم ببخشید بنده زیاد در محضر شما صحبت کردم عذر خواهی می کنم سلام علیک می کنم خدمت شما در خدمت شما هستیم.

استاد مجتهدی سیستانی:

بسم الله الرحمن الرحیم

من هم سلام عرض می کنم خدمت شما و بینندگان عزیز و در خدمت تان هستم.

استاد شریفی:

بزرگوار هستید، جناب استاد مجتهدی سیستانی ما چه بحثی را امشب داریم؟

استاد مجتهدی سیستانی:

همانطور که بینندگان عزیز اگر پیگیر جلسات قبلی بودند در جریان هستند عرض کردیم که اولاً ادعای جریان احمد بصری و اتباع او تواتر حدیث وصیت هست و گفتیم آنها چند گونه ادعای تواتر دارند؛ اولین ادعا و مهم ترین ادعای شان ادعای تواتر معنوی بود که معنای حدیث وصیت تواتر معنوی دارد که خب ما تا الآن داشتیم پنبۀ این را می زدیم که حدیث وصیت هیچ گونه تواتر معنوی ندارد و قصه مهدیین به غیر از حدیث وصیت تنها در پنج حدیث دیگر آمده که از نظر سندی و محتوای خیلی به هم پاشیده و پراکنده هست، ما می خواستیم در جلسه قبلی آن حدیث آخر را خیلی بیشتر رویش مانور بدهیم از نظر محتوای هم بررسی بکنیم که خب حالا فرصت نشد و إن شاءالله دوستان دیگر حالا در کتاب ها نوشته شده مطالعه می کنند.

در این جلسه می خواهم ادعای تواتر دیگری را از آنها مطرح بکنیم و آن این هست که آنها ادعا می کنند که سند حدیث وصیت تواتر دارد ما کار به معنایش اصلاً نداشته باشیم تواتر معنوای، سند حدیث وصیت تواتر دارد چرا؟ چون شیخ طوسی در اول سند فرموده اند که:

«أخبَرَنا جَماعَةٌ »

جماعتی به ما خبر دادند

این یعنی یک گروهی مثلاً به ما خبر داده اند و این خودش می شود مصداق تواتر؛ خب کسانی که می دانند علم رجال را و یک مقداری تحصیلات حوزوی دارند حتماً آنها را خنده می گیرد با این حرفی که من الآن از آنها نقل کردم که چون شیخ طوسی در اول سند فرموده اند که جماعتی به من خبر داده اند پس سند می شود متواتر، اولاً لفظ جماعت شامل سه نفر به بالا می شود در عرب وقتی بخواهند بگویند جماعت سه نفر را هم می گویند جماعت، چهار نفر را هم می گویند جماعت، از آن به بالا هم می گویند جماعت، ما بنابر ادله خارجی خودمان می دانیم که اساتید و کسانی که شیخ طوسی نزد آنها تلمذ حدیثی داشتند و از آنها حدیث نقل می کردند فراتر از شمار انگشتان دست نیست و هر کسی که ذره ای اطلاعات حدیثی داشته باشد می داند که این عدد تواتری درست نمی کند، نه تنها همین قدر ما اطلاع داریم که اساتید ایشان مثلاً 100 نفر نیستند بلکه شاید ده نفر هم نباشند که اصلاً خود شیخ طوسی در کلام دیگری تصریح کرده اند روایاتی را که من از حسین بن سفیان بزوفری نقل می کنم چه کسانی به من خبر داده اند؟ این جماعتی که دارند از حسین بن سفیان به من خبر می دهند چه کسانی هستند؟ می فرمایند دو نفر هستند احمد بن عبدون و حسین بن عبیدالله من را از آن خبر دادند، خب پس شیخ طوسی دارند تصریح می کنند مرادشان از این جماعتی که در این اول این سند آمده که این جماعت دارند از حسین بن سفیان بزوفرینقل می کنند دو نفر بیشتر نیستند، پس این جماعت هیچ ارتباطی با تواتر ندارد. این نکته اول.

نکتۀ دومی که باید خدمت تان عرض بکنیم این هست که صرف اینکه در یک طبقه از سلسه سند روایت جماعتی باشند موجب این نمی شود که این روایت متواتر تلقی بشود چون شرط تواتر سند که موجب قطع و یقین ما به صدور این روایت از امام معصوم می شود این است که در هر طبقه از طبقات سلسله این سند شمار روایان به قدری بالا باشد که احتمال تبانی آنها بر ساختن این حدیث منتفی باشد و إلا اگر حتی یک میلیون نفر از یک نفر حدیثی را نقل کنند که او از یک نفر شنیده و او از یک نفر شنیده تا برسد به امام، اگر یک میلیون شما بگیرید این جماعت را یک میلیون نفر باشد، یک میلیون نفر هم نقل بکنند منتهی از یک نفر و او از یک نفر و او از یک نفر این خبر از حالت خبر واحد خارج نمی شود و تبدیل به متواتر نمی شود، این چیزی که عرض کردم برای هر انسانی که عاقل باشد روشن است چه برسد به اینکه کسی فاضل و عالم باشد و ادعا بکند به اینکه من مثلاً کسی هستم که می توانم حقانیت احمد را برای دنیا ثابت بکنم چون این حرفی که من زدم آقای ناظم عقیلی در «انحصار اللوصیة» متأسفانه فرموده است که این کلمه جماعت دلالت بر تواتر می کند. این نکته ای بود که خدمت تان عرض کردیم.

یک ادعای تواتر دیگری هم اینها دارند به غیر از تواتر معنوی و به غیر از تواتر سند وصیت یک تواتر دیگری را هم به شیخ طووسی نسبت داده اند می گویند که شیخ طووسی پس از ثبت حدیث وصیت و چندتا حدیث دیگر این چنین گفته:اگر بگویند ابتدا دلیلی بر صحت این روایات بیاورید بعد ادعا بکنید که ائمه مثلاً 12تا هستند.خب شما اصلاً این روایاتی که آوردید چه کسی گفته صحیح است؟ اینها خبرهای واحدی هستند و چیزی که راه اثباتش علم است یعنی امامت را شما باید با ادلۀ علمی و قطعی ثابت بکنید، نمی توانید بر این احادیث واحد تکیه بکنید.بعد شیخ طوسی در جواب آنها که می گویند این خبرها واحد است می فرمایند:اما آنچه که دلالت بر صحت این روایات می کند این است که شیعه امامی آنها را به صورت متواتر نسل اندر نسل نقل کرده اند.از این کلام شیخ طووسی جریان احمد سوءاستفاده کرده و ادعا می کنند که حدیث وصیت به تصریح شیخ طوسی متواتر است؛ این را هم متأسفانه آقای ناظم عقیلی در کمال بی سوادی و ناآگاهی یا در کمال آگاهی و فریبکاری و هیله گری ادعا می کند که شیخ طوسی گواهی داده است که حدیث وصیت متواتر است.

استاد شریفی:

استاد اگر اجازه بدهید اسکن این کتاب را من از کلام خود آقای احمد بصری هم نشان بدهم که بحث مان مستند بشود، خب بزرگواران عزیز در کتاب «در محضر عبد صالح» جلد دوم، این کتاب کتابی است که به اصطلاح از این آقای عبد صالح یعنی آقای احمد بصری سؤال می پرسیدند آقای عبد صالح هم اینجا پاسخ می داده به اصطلاح، در بحث حدیث وصیت و مطلبی که جناب استاد فرمودند می گوید:بنابر این برای صحت سند کافی است ثابت کنیم که روایان آن شیعه اند و راستگو. برای اثبات این که راویان وصیت شیعه اند همین بس که شیخ طوسی وصیت را ضمن روایات خاصه روایت که کرده که إن شاءالله در ادامه بحث مان به این خواهیم رسیدیعنی شیخ طوسی راویان را از خاصه شیعه به شمار آورده است و جناب شیخ طوسی در کتاب الغیبة گفته است: اما آنچه از ناحیه خاصه روایت شده بیش از آن است که به شمار آید ولی ما بخشی از آن ذکر می کنیم، سپس بعد از برشمردن روایت خاصه و از جمله صیت بر آن چنین تعلیق زده است «آنچه که بر صحت این اخبار دلالت می کند این است که شیعه امامیه این موضوع و روایات آن را نسل به نسل به صورت تواتر نقل و روایت کرده اند و طریق صحیح بودن این دسته از اخبار در کتب امامیه و نصوص و تصریحات بر ولایت امیرالمؤمنین(ع) موجود می باشد و طریقه این روایات هم یکی است» کتاب غیبة شیخ طوسی. این هم سخن خود آقای احمد بصری، جناب استاد در خدمت تان هستیم.

استاد مجتهدی سیستانی:

سلامت باشید، خب ما برای اینکه روشن بشود شیخ طوسی چه می فرمایند هر چند به نظر ما که روشن است ولی خب حالا برای اینکه روشنتر بشود که ایشان آیا نسبت به حدیث وصیت ادعای تواتر کرده اند که این اتباع به هیله گری و دروغ دارند ادعا می کنند؟ توضیح می دهیم که شیخ طوسی یک بابی باز کرده اند در مقابل ادعای واقفیه، واقفیه ادعا می کردند که ائمه 7تا بیشتر نیستد و هفتمین شان هم قائم هست و تمام شد؛ شیخ طوسی در کتاب غیبت شان صفحات بسیار زیادی را به جواب دادن به شبهات واقفیه اختصاص داده اند و این باب هم در برابر ادعای آنها است که شما که می گویید ائمه هفت تا هستند پس اینهمه روایت که می گوید ائمه 12تا هستند چه است؟ و البته نه فقط از نظر قلت ما می خواهیم ثابت کنیم هفت تا نیستند 12تا هستند بلکه از نظر کثرت هم می خواهیم ثابت بکنیم بیشتر از 12تا نیستند، این کلام شیخ طوسی رحمة الله علیه است می فرمایند:آنچه بر امامت حضرت صاحب الزمان فرزند حسن بن علی بن محمد بن رضا و راست بودن غیبتش دلالت می کند روایاتی است که دو مذهب مخالف هم و دو فرقه جدا از هم یعنی اهل سنت و شیعه نقل کرده اند که تعداد امامان پس از رسول خدا 12تن است نه بیشتر می شوند و نه کمتر.اصلاً این بابی که ایشان باز کرده اند باب اثبات حصر عدد ائمه در 12تا است که ذیل این باب هم خودشان تصریح می فرمایند که اینها 12تا هستند و نه بیشتر می شوند و نه کمتر.خب با اثبات این مهم هر کس بدین باور اقرار نماید بایستی 12 امامی، امامی که ما باور به امامت شان داریم را بپذیرد.می گوید: آقای اهل سنت مگر شما اینهمه روایت نقل نکردید که خلفاء، اوصیاء یا ائمه بعد از پیغمبر 12 نفر هستند، خب وقتی شما این را روایت کردید مصداق شان فقط 12 امام ما است چون اگر این 12 امام را نپذیرید هیچ مصداق دیگری نمی توانید برایش پیدا بکنید و هر چه که بگویید صد در صد خودتان هم می دانید که باطل و بی ملاک و بی اعتبار هست. 2در ادامه می فرمایند:و همین دلالت می کند وقتی که ثابت شد 12تا امام بیشتر نداریم و حتماً 12 هم هستند ثابت می کند امام حسن عسکری باید یک بچه ای داشته باشد و إلا امام دوازدهم چه کسی می شود پس؟ و وقتی که ثابت شد ایشان فرزند دارد خب این فرزند کجاست؟ پس غیبتش هم ثابت می شود. زیرا هر کس در این زمینه مخالفت کند اگر بخواهد مخالف شیعه 12 امامی حرف بزند نمی تواند امامت را بر عدد 12 حصر کند دیگر نمی تواند 12تا بگوید، یا باید بشود 4 امامی 5 امامی مثل زیدیه، یا باید مثل سه امامی مثلاً مثل کیسانیه، یا باید بشود هفت امامی مثل واقفیه، یا باید بشود مثل 6 امامی مثل اسماعلیه و فتحیه و غیره، یا که مثل اهل سنت دیگر هر چه آمد باید بگوید امام هر کسی خلیفه شد هزارتا هم باشد بگویند امام، خب اینکه جور در نمی آید.و از آن بیشتر می شود و چون با اخباری که ذکر می کنیم آن عدد با اخباری که الآن قرار است ذکر بکنیم آن عدد مخصوص آن عدد مخصوص چه بود؟ عنوان باب ایشان این بود که ائمه 12تا هستند نه کمتر و نه بیشتر آن عدد مخصوص ثابت می شود یعنی شیخ طوسی رحمة الله علیه این باب را که آورده اند و باز کرده اند در مقابل واقفیه که هفت امامی بودند می خواهند اثبات بکنند عدد حصر ائمه را در 12.آنچه مد نظر ما است اثبات می گردد، پس ما شماری از آن روایات را نقل می کنیم، مابقی را در کتب تصنیف شده در باره حواله می دهیم تا این کتاب طولانی نشود. این کلام شیخ طوسی رحمة الله علیه است لذا از اول کلام ایشان و اصلاً از تیتر این عنوان و تیتر و عنوانی که برای این باب قرار داده اند کاملاً مشخص هست ایشان می خواهند روایاتی را بیاورند که دلالت کند بر حصر عدد ائمه در 12، بعد که همه روایات را از شیعه و سنی و آن مقداری که حالا صلاح دانسته اند نقل کرده اند در پایان آن کلامی را آورده اند که ناظم العقیلی فریبکارانه دارد به آن استناد می کند و آن چه بود آن کلام؟ که عدۀ اشکال می کنند این روایات خبر واحد است ایشان می گوید نخیر این روایتی که من آورده ام، برای چه آورده ام؟ بار اول باب من را ببین، برای اثبات حصر عدد ائمه در 12نفر با این تصریح که نه بیشتر می شوند و نه کمتر، برای این آن روایتی که آوردند متواتر است.

استاد شریفی:

استاد یک نکته قشنگ تری که ذیل همین بحث هست، خب ناظم طبق استنادی که آوردیم، مدرکی که آوردیم و خود احمد می گوید چون شیخ طوسی گفته روایت متواتر است پس حدیث وصیت متواتر است، ما الآن ثابت کردیم بحث متواتری که تاریخ آورده اصلاً ربطی به حدیث وصیت ندارد، برای اثبات امامت ائمه اثنی عشر آن هم 12تا نه یکی و نه یکی زیاد، حالا آن نکتۀ که من رجوع کردم به کتاب «الغیبه» شیخ طوسی، این مطلبی که شما فرمودید، دیدم اصلاً شیخ طوسی این که آقا روایات متواتر است را ذیل یک سؤال آورده، و خود این سؤال مشخص می شود داستان چیست؟ بینندگان عزیز دقت کنید، کتاب «غیبه» شیخ طوسی، خود شیخ در این کتاب مبنایی دارد، اشکالات را می آید خودش مطرح می کند، اولاً، ثانیاً، ثالثاً، این اشکال این اشکال بعد هم جواب می دهد ، می گوید استدلال کرده و دلیل بیاورید، اشکال مخالف را مطرح می کند، مبنی بر اینکه مبنای این اخبار همان کسی است که شما به امامتش معتقد هستید چون اخباری که از مخالفینتان روایت کردیدنکته اول اینجا است که شیخ طوسی در باب خاصه، اشکال مخالف را آورد که من در باب خاصه هم از مخالفین روایت آورده ام، پس در باب خاصه از غیر شیعه هم روایت نقل کرده، این یک، دو سؤال است، مخالف سؤال پرسیده که آقا شما بیا ثابت کن این روایاتی که آوردی که ائمه 12تا هستند اینها همان 12نفری هستند که شما شیعیان قبول دارید، از آقا امیرالمؤمنین، تا آقا حجت بن الحسن، حالا اینجا چه می آید می گوید؟، جواب اشکال، اصلاً شیخ طوسی کجا دارد می گوید روایت متواتر است اما آنچه که بر صحت این اخبار دلالت می کندکه 12تا امام داریم که فرمودید:این است که شیعه امامیه این موضوع و روایات آن را نسل به نسل به صورت تواتر نقل کرده و طریق تصحیح این دسته از اخبار در کتب امامیه، نصوص و تصریحات بر ولایت امیرالمؤمنین موجود است ببینید بینندگان عزیز خیلی داستان قشنگ است، از شیخ طوسی می پرسند از کجا معلوم این روایت هایی که آوردی که ائمه 12تا هستند نه 24تا اینها همین امام های شما هستند، شیخ طوسی می گوید این قضیه نسل به نسل و متواتر آمده است که اینها همین 12تا همین کسانی هستند که ما داریم اینها را قبول می کنیم، این چه ربطی به جریان احمد بصری و حدیث وصیت دارد، یعنی انصافاً از کجای این، این شیطنت هایی که این جریان انجام می دهد، تقطیع روایات، تقطیع کلام علما، دروغی است که به علما نسبت می دهند، پس اینجا مرحوم شیخ طوسی، روایاتی را که می گوید متواتر است، که ائمه بعد از آقا رسول الله گفت 12نفر هستند نه یکی کم نه یکی زیاد؛ در خدمت شما هستیم حضرت استاد.

استاد مجتهدی سیستانی:

پس روشن شد که شیخ طوسی عنوان باب شان چه هست توضیحش هم ذیلش دادند و در پایان توضیح می دهند این روایاتی که من آوردم برای اینکه اثبات بکنم ائمه 12نفر هستند نه یکی بیشتر و نه یکی کمتر این روایات متواتر هست نه خصوص حدیث وصیت هیچ نگاهی به حدیث وصیت ندارد بکله در همین کلام روشن می شود که اصلاً آن قسمت مهدیین را با عنوان که اینها امام هستند صد در صد باطل می داند چون اصلاً این روایت را در بابی آوردند که اثبات بکند ائمه 12تا نه یکی بیشتر و نه یکی کمتر

استاد شریفی

جناب استاد کلامی صریح تر از خود شیخ طوسی داریم که این امامت 13همین و استمرار آمد بعد امام زمان به فرزندش هم رد کرده باشد؟

استاد مجتهدی سیستانی:

بله حالا من متأسفانه شماآدرس ها را داردمن الآن آدرس را هم ندارم ولی این هم از شیخ طوسی کاملا

تصریح شده در کتاب اینکه کسانی که قائل بشوند به اینکه بچه دارد و 13تا می شود می گویند که خدا را شکر که نسل اینها منقرض شده کسانی که بخواهند بگویند که امام زمان بچه دارد و امامت به سیزدهمی رسیده.

استاد شریفی:

خب این هم پس، اگر اجازه بدهید من این هم نشان بدهم که این قسمت را تأکیدش کنیم، دوستا دوباره کتاب «الغیبه» شیخ طوسی را ببینید همین آقایانی که این ادعا را دارند؛ صفحه 408 رد کسانی که سیزده امام اعتقاد داشته اند اما کسانی که گفته بودند حجة بن حسن اولادی داشته و پس از ایشان فرزندشان به امامت رسیده دقیقاً همین حرفی که امروز اتباع احمد بصری دارند می زنند از همین حدیث وصیتی که شیخ طوسی آورده و این قسمت را رد کرده و می گوید این باطل است ،شیخ طوسی حدیث وصیت را قبول دارد و چون فقط شیخ طوسی قبول دارد بحث تمام است قول بی اساسا اینها هم باطل است چرا که استدلال کردیم ائمه 12نفر هستند بنابر این رد این قول از بدهیات است چقدر راحت اینها به شیخ طوسی دروغ می بندند دیگر شیخ طوسی به چه زبانی بیاید بگوید که آقا والله باللله این قضیه را بنده قبول ندارم اینجا این مطلب را من خدمت دوستان عزیز نشان بدهم جالب است این را هم ببینید «کتاب إنتصال للوصیة» ناظم القیلی در این کتاب این آقا چه می آید می گوید؟ صفحه 18،این کلام دلالت بر عدم نقل اخبار ضعیف در کتب فقهی و عقایدی شیخ طوسی می باشد، حالا اینجا دیگر می خواهند شیخ طوسی را دیگر ببرند بالا، خیلی وجاهت دارد ،خیلی جایگاه دارد، بدیهی است که کتاب غبیت از معتمد ترین کتب استدلالی وی در عقاید است، بله درست می گویند، روایت های واقفیه و اسماعیلیه و فرقه های مختلف را که شیعه اثنی عشری نیستند آورده رد کرده نقد کرده اینها رد و نقدش را کاری ندارند که روایت وصیت در آن نقل شده این نشانگر آن است که این روایت را از کتب معتمد برگرفته و این دلیلی به تنهایی همین که شیخ طوسی روایت وصیت را در کتاب الغیبه نقل کرده به تنهایی دلیل بر صحت اعتماد به آن سوای از سندیت است با اینکه سند این روایت دارای راوی ضعیفی نست که این هم دورغ بعدی است، پس همینطور که این آقا استدلال می کند ، همین مقدار که شیخ طوسی این روایت را نقل کرده و در مطلب قبلی آوردیم که آن را صحیح می داند و متواتر می داند پس همین یک دلیل کفایت می کند برای قبولی روایت، ما می گوییم طبق مبنای خودتان به همین یک دلیلی که شیخ طوسی روایت را رد کرده و می گوید بطلان این ادعا از بدیهیات است کسانی که معتقد هستند امامت می شود سیزدهمی و آن سیزدهمین فرزند امام زمان است و باطل بودنش از بدیهیات است به همین تک دلیل طبق مبنای خودتان جریان احمد بصری باطل است به طور قطع و یقین؛ استاد در خدمت تان هستیم

استاد مجتهدی سیستانی:

سلامت باشید، خب شما می گویید که این روایت را شیخ طوسی گفته متواتر است در کتب شیعه متواتر است، خب کجا است، شما یکدانه دومی برای این حدیث وصیت نتوانستید پیدا بکنید در تمام کتب شیعه هرچه گشتید ، هرچه شخم زدید، یکدانه نتوانستید حدیثی که محتوای حدیث وصیت را داشته باشد که بگوید پیغمبر وصیتی کردند در شب وفات شان که 12تا امام درایم سپس 12تا مهدی داریم و مهدی اول هم اسمش احمد است، یکدانه شما نتوانستید 2تا حتی پیدا بکنید که با حدیث وصیت بشود 2تا، بعد شما می گویید متواتر است خب این چجور تواتر در کتب شیعه بوده که هیچ اثری از آن وجود ندارد، غیر از اینکه اگر این حدیث واقعاً نزد شیخ طوسی متواتر بود، چطور وقتی ایشان داشتند کتب اعتقادی شیه را می نوشتند ،که اعتقادات صحیح شیعیان را مطرح کنند نه اعتقادات شخص خودشان را مثل «العقائد الجعفریه» ایشان که یعنی عقاید شیعیان جعفری یعنی 12امامی، یا «الإقتصاد فی عن ما یتعلق بالإعتقاد» چطور وقتی دارند کتاب اعتقادی می نویسند به هنگامی که می خواهند ائمه را ذکر بکنند هیچ بیانی نسبت به مهدیین ندارند و حتی اشاره هم ندارند، خب چطور شیخ طوسی به این احادیث اعتقاد داشت که حدیث وصیت متواتر است و بعد مضمونش را نمی آورد در کتاب اعتقادی که آی شیعه ها این هم متواتر است باید به آن اعتقاد داشته باشید؟ بنده کلام ایشان را د رکتاب «عقاید الجعفریه» می خوانم، تا ببینید چقدر ایشان واضح و روشن دقیقاً همان چیزی که ما بعد از 1000سال گذشته از ایشان اعتقاد داریم ایشان هم اعتقاد دارند، می فرمایند: امامان پس از علی (ع)11تن از فرزندان او هستند نه 23تا اولین ایشان حسن، سپس حسین، سپس علی بن حسین، سپس محمد بن علی، سپس جعفر بن محمد، سپس موسی بن جعفر، علی یابن موسی، محمد بن علی، علی یابن محمد، حسن بن علی، سپس خلف حجت قائم مهدی یابن الحسن صاحب الزمان امام مهدی منتظر میم، ح، میم، دال هست، پیامبر ما و امامان معصوم ما در زمان مهدی به همراه گروهی از امت های پیشین و پسین رجعت می کنندعقیده شیخ طوسی این هست که بعد از امام زمان (عج)، البته نه عقیده شیخ طوسی ، چون این العقائد الشیخیه ننوشته، العقائد الجعفریه نوشته، عقائد شیعیان 12امامی را دارد ذکر می کند که بر اساس روایات متواتر و قطعی و یقینی به ما رسیده می فرماید که در زمان امام زمان یا حالا بعد از امام زمان رجعت اتفاق می افتد، رجعت ائمه پیشین، و بعضی از امت های پیشین، صحبتی از مهدیین نیست، صحبتی از احمد دروغین نیست، خب این چطور متواتر بود نزد شیخ طوسی که در کتاب اعتقادی خودشان نمی آورند این را و بر خلافش صحبت می کنند و آن مسئله رجعت است، اینها که دیدند دست شان از این تواتر هم کوتاه هست، به تواتر دیگری چنگ زدند که زشت ترین و سبک ترین و خفیف ترین نوع تواتری است که اینها توانستند به آن تمسک بکنند، و آن اینکه می گویند روایت حدیث وصیت در 17تا از کتب علمای شیعه ثبت شده، پس این یعنی متواتر است، چون یک روایتی در 17تا کتاب ثبت شده، پس این می شود متواتر، این البته در کتاب هایشان نیست، تا جایی که بنده دیدم ولی در مناضرات و در کانال هایشان بارها و بارها این را ما شنیدیم از اینها که این متواتر است چون در کتاب های مختلف ذکر شده، خب اینها دیگر در اوج بی سوادی چون سیر می کنند متأسفانه عرض کردیم به هر ردخ و یابس و شاخه خشک و به هر خس و خاشاکی که روی آب باشد چنگ می زنند تا بزرگ ترین ادعاها را بکنند، اینکه یک روایت در چند تا کتاب آمده، اثبات بشود که این مسئله متواتر بوده و هر کس انکارش بکند کافر می شود و از این حرف ها،خب اولاً که تمام کتاب هایی که حدیث وصیت را نقل کردند تماماً از کتاب غیبت شیخ طوسی نقل کردند ، یعنی خودشان هیچ و هیچ و هیچ سندی نسبت به حدیث وصیت ندارند و ما در همین چندتا جمله قبلی مان تذکر دایدم که اگر که یک طبقه متعدد باشد راوی هایش اما طبقات قبلی همه واحد باشد این تبدیل نمی کند خبر را به متواتر، لذا اینکه یک خبر واحدی که فقط شیخ طوسی نقل کرده، که اگر شیخ طوسی این خبر را در کتاب خودش ثبت نمی کرد الآن عالم از شر این حدیث کذایی، و از شر ادعاهای احمد راحت بود و اصلاً کسی اطلاع نداشت از این وصیت ساختگی و دروغین که از اولین حرفش دروغ شروع شده که می گوید پیغمبر در شب وفات کردند در حالی که به اجماع شیعه و سنی و همه فرقه های اسلامی پیغمبر در روز وفات کردند، چنین حدیثی را فقط شیخ طوسی نقل کرده دیگرانی که نقل کردند همه بالإتفاق از کتاب غیبت شیخ طوسی نقل کردند لذا این تک حدیث با نقل دیگران از همان تک کتاب تبدیل به متواتر نمی شود.

استاد شریفی:

بیننده:

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت شما آقای شریفی و مهمان برنامۀتان آقای مجتهدی سیتانی خداوند مننان شما دو بزرگوار را واقعاً خیر بدهد که واقعاً روشنگری می کنید، آگاه سازی می کنید جوانان شیعه ما را باور بفرمایید بنده در مشهد مقدس هستم هر وقت حرم می روم برای شما دو بزرگوار دعا می کنم، امشب هم برنامه تان را خیلی دوست داشتم این مناظره به سرانجام برسد که پخش بشود ولی خب مأسفانه اینها مثل کما فی السابق زدند زیر قول شان وحاظر نشدند به مناظره، این مطلبی را که من می خواستم عنوان بکنم این است که در خیلی از بحث هایی که با اینها می شود این اعتقاد را دارند این مقامی که برای مهدیین قائل هستند مقام پایین تر از امامت هست در صورتی که کذب اینها محض است، یادم می آید شما یک مناظره کوتاهی را داشتید با این آقای خادم الأحمد در آن مناظره اشاره کردید به این که آقای احمد اعتقاد داشت که بعد از پیامبر 12فرد و 12 وصی از فرزندان پیامبر هست که می خواست این را اثبات بکند که13تا امام هست و در آن مناظره کوتاه تلفنی هم شما این را به او ثابت کردید که خود احمد این اعتقاد را داشته که مثلاً وقتی گفته شده 12تا از فرزندان پیامبر، این هست که چون آقا امیرالمؤمنین در دامن حضرت رسول بزرگ شدند این از این باب است که 12را در نظر گرفتند و از طرف دیگر هم بحث این هست که از طریق قاعده تقلید می شود جواب اینها را داد، من در یک صحبتی بود که در هفده گذشته با یکی از لیدر گروه های اینها صحبت می کردیم یک حدیثی را آوردند از کتاب الغیبه، صفحه 288، در این کتاب الغیبه آورده شده که جابر بن یزید جوفی از امام باقر(ع) و ایشان از جابر بن عبدالله انصاری نقل فرمودند که گفت محضر مبارک حضرت فاطمه زهرا رسیدم در حالی که مقابل ایشان لوح و صحیفه ای بود که اسامی اوصیاء رسول خدا از میان اولاد آن حضرت در آن بود، اسامی را شمردم 12نام که آخر آنها قائم بود سه نام از آنها محمد و سه نام هم علی بود، اینها به طور خیلی ریز آمده بودند این حدیث را دست کاری کرده بودند، که نوشته بودند اسامی اوصیای رسول خدا از فرزندان آن حضرت سه محمد و سه علی و آخر آنها هم قائم (ع) بود، خب می خواستند این را ثابت کنند که آقا امیرالمؤمنین که در اینها قرار نمی گیرد چون اگر بیاید اولاً می شود جزو فرزندان آن حضرت نیست، از آن طرف دیگر اگر هم در واقع اسم شان ذکر بشود می شود چهار تا نام با نام علی(ع) در صورتی که به اصل حدیث که مراجعه می کنیم، اسامی اوصیای رسول خدا از میان اولاد آن حضرت آورده شده و خیلی ظریف این را آمده بودند و دستبرد برده بودند در حدیث.

می خواهم بگویم اینها اعتقاد دارند که برای مهدیین مقام امامت قائل نیستند ولی در همین حدیث می گفتند حسن، حسین، علی، محمد، جعفر، موسی، علی، بعد محمد، علی، حسن، م ح م د آخرش که میفتد به نام قائم که می شود 12تا، یعنی اسم احمد الحسن را به عنوان هم ردیف و هم درجه تمامی ائمه قبل در نظر گرفته اند، من واقعاً از اتباع احمد می خواهم واقعاً بیشتر فکر کنند وقتی می بینند که برای احمد مقام امامت قائل هستند از یک طرف دیگر دست و پا می زنند که به نوعی مقام پاینتر از امامت برایشان در نظر گرفته بشود این تناقضات را واقعاً چطوری می خواهند حل کنند؟ ممنون از وقتی که در اختیار من گذاشتید جناب شریفی.

استاد شریفی:

خواهش می کنم، خیلی ممنون و متشکر از لطفی که کردید و تماس گرفتید مطالبی که فرمودید کاملاً صحیح است ما بارها با اینها که صحبت کردیم یک جا گیر که می کنند احمد را می گویند امام نیست بعد در ادعا که می آیند نه آقا امام است، روایت را می آورند ما روایت را بررسی می کنیم حالا بحث حدیث لوح جابر من خدمت استاد ارجاع می دهم جناب استاد مجتهدی سیستانی قطعاً توضیح و بحث تکمیله ای خواهند داشت به مطالبی که حضرت عالی فرمودید و موارد اینطوری در جریان احمد زیاد است ما بارها گفتیم آقا بنشینید حرف های تان را یکی بکنید حتی آن بزرگان تان آقای ناظم العقیلی و، خود آقای ناظم یک چیزی می گوید احمد بصری خلافش را گفته، احمد یک چیز دیگر می گوید آن یکی دیگر خلافش را می گوید، می آیی با این اتباعش داخل ایران بحث می کنی اصلاً اینها یک چیز دیگری خلاف حرف احمد و حرف آقای ناظم العقیلی می گویند، تناقضات و تعارضات در این عقیده و این فرقه به وفور به چشم می خورد.خیلی ممنون از جناب حسینی عزیز و بزرگوار زحمت کشیدید تماس گرفتید، بیننده بعدی داریم جناب آقای دانیال عزیز از اصفهان، جناب آقای دانیال سلام علیکم شب شما به خیر در خدمت شما هستیم بزرگوار.

بیننده:

سلام استاد شریفی، استاد شریفی ببخشید در رابطه با مناظره صحبت داشتم

استاد شریفی:

در خدمت تان هستم

بیننده:

استاد شریفی بعد از آن دو سه جلسه مناظره شما با کوهندل من خدای نکرده نمی خواهم بی ادبی کنم، دارم این را منباب حقیقت می گویم، اصلاً کوهندل مثل این زن های بد کاره در گروه ها دارد می چرخد به همه التماس می کند که با، مثلاً من می گویم این را استاد شریفی مناظره نکنید یعنی واقعاً اصلاً اینقدر شرم آور است کار این شخص استاد شریفی یعنی دیگر تمام گروه ها می شناسند او را افتاده به التماس کردن، من نمی دانم واقعاً چه بلای سر آوردید شما که اصلاً می ترسد این شخص، یعنی آبرو برای خودش و مکتب نگذاشته، استاد شریفی من زیاد وقت شما را نگیرم یک موحبت بفرما از کتاب «نامه هدایت» آن بخشی را که احمد گفته که اتباع من از خطاکاران و زنا کارانند محبت کن آن را نشان بده ممنون، من مزاهم نشوم یا علی مدد.