عنوان برنامه: صدیقه شهیده

تاريخ: ۱۴/ 0۹/ 140۱

استاد: حجت الاسلام والمسلمین عباسی

مجری: آقای حسینی

قسمت:۲

نام تو را نوشتم و پشت جهان شکستنام تو را نوشتم پشت جهان شكست آهسته از غم تو زمين و زمان شكست پرسيد آسمان چه نوشتي كه اين چنين گفتم كه فاطمه ، كمر آسمان شكست

مجری:

به نام حضرت حق عرض سلام و ادب و احترام خدمت همه شما بینندگان عزیز محترم و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) آجرک الله یا بقیه الله تسلیت عرض می‌کنیم فرا رسیدن ایام فاطمیه اول را خدمت محضر و در واقع مضجا شریف حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و بعد خدمت همه شما بینندگان عزیز و داغدار و محب امیرالمومنین (سلام الله علیه)  و آل الله خرسندیم که با قسمت دوم ویژه برنامه صدیقه شهیده در خدمت شما عزیزان هستیم و ان شاء الله  همانطوری که عرض شد در شب اول و در برنامه دیشب تا جمعه شب از ساعت بیست  الی بیست و یک و سی  دقیقه به وقت تهران میزبان شما عزیزان خواهیم بود. در برنامه دوم و در قسمت دوم این ویژه برنامه میزبان کارشناس محترم عزیز و دوست داشتنی برنامه مان هستیم حجت الاسلام والمسلمین استاد عباسی آقا سلام علیکم و رحمت الله آجرک الله و البته عذرخواهی می‌کنم باید تسلیت عرض کنم خدمتتان بابت فرا رسیدن ایام فاطمیه.

استاد: عباسی

 سلام علیکم و رحمة الله بنده هم عرض سلام و ادب دارم محضر شما و همه بینندگان عزیز و گرامی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (اواحنا له الفدا) و همینطور تسلیت عرض می‌کنم ایام شهادت جانسوز صدیقه طاهره فاطمه مرضیه حضرت زهرا (سلام الله علیها)  را محضر شما هستیم.

مجری:

خیلی متشکریم خوشحالیم که در خدمتتان هستیم برویم ببینیم که امشب قرار است پیرامون چه موضوعاتی مرتبط با فاطمیه و شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) صحبت کنیم در خدمتتان هستیم می‌آموزیم و ان شاء الله  که نظر بینندگان را هم جلب می‌کنیم.

استاد: عباسی

 بله بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین ثم الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم مصطفی محمد و علی اهل بیت الطیبین الطاهرین والعن اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین باز هم تسلیت عرض می‌کنم این ایام را و تسلیت واقعی ما محضر مولایمان ولی نعمتمان حضرت صاحب الزمان (سلام الله علیه) حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفدا) است  که صاحب عزای اصلی این ایام هستند بحثمان را آغاز می‌کنیم و شروع بحث یک نکته‌ای را می‌خواهم عرض کنم نسبت به اصل جریان مصیبت حضرت زهرا (سلام الله علیها) که از آن مواردی است  در بحث‌های اعتقادی که اگر هر کسی توجه نسبت به این مسئله پیدا کند یعنی چی توجه پیدا کند. یعنی اطلاع پیدا کند از نکاتی که در رابطه با شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)  و اتفاقاتی که در این فرصت کوتاه بعد از شهادت پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  برای حضرت زهرا (سلام الله علیها)  اتفاق افتاد.

 چون فرصت واقعاً کوتاه بود بیست و هشت صفر تا به این ایام که می‌رسیم حدود هفتاد روز بیشتر نگذشته بود دو ماه و اندی بیشتر نگذشته بود و وقتی که این را ملاحظه می‌کنیم که در این ایام که ایام شهادت می شود  در واقع این فاصله زمانی چه اتفاقاتی در مدینه رخ داده است؟ چه اتفاقاتی برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) به وجود آمده است؟ که نتیجه آن می‌شود اینکه این چند روز دو سه روز باقی مانده به شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)  بنابر نقل هفتاد و پنج روز بر اساس روایات یک بانوی هجده ساله اما کاملا آن در واقع بدن آب شده است و دیگر چیزی از بدن باقی نمانده  است یک عبارتی در بعضی روایات است  که می تواند در واقع خودش یکی از مقاتل به حساب میاید این عبارت که فرمودند :

روی القاضی نعمان المصریّ:عن الصّادق (ع) أنّها لزمت الفراش ـ بعد ما قبض رسول الله (ص) ـ و نحل جسمها و ذاب لحمها حتّی صارت کالخیال و صارت عظماً لیس علیه إلّا جلده.

فاطمه (ع) پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) در بستر بیماری افتاد ضعیف و لاغر شد، گوشت تنش آب گشت و مانند یک شبح و خیال می‌نمود و از اندوه فراق پدر، پوستی بر استخوان شده بود.

دعائم الإسلام ج ۱،ص ۲۳۲

 مانند یک شبح یعنی من برای شخصی از به اصطلاح عزیزانمان این را در واقع لمس کردم مدت طولانی در بستر بودند در حالا سن بالا و با شرایط خاص زمانی که روزهای آخر حیات ایشان بود و روزی که از دنیا رفتند من آنجا رفتم اصلا و ابدا. شما متوجه نمی‌شدید که زیر این پتو روی این تخت کسی خوابیده باشد  انقدر به اصطلاح بدن آب شده بود یک استخوان پوست استخوان خیلی ضعیفی باقی مانده بود که این را حقیقت عرض می‌کنم که من همانجا یکی از چیزهایی که به قول معروف من را به گریه انداخت همین مسئله بود که یاد این روایت افتادم این صارت کالخیال یعنی اگر روی زهرای مرضیه (سلام الله علیها) پتوی انداخته شده باشد  دیگر شما نتوانید تشخیص بدهی الان. زیر پتو شخصی آرمیده  است حضرت (سلام الله علیها) آرمیده است یا نه؟

 انقدر حضرت (سلام الله علیها) آب شده باشد چه اتفاقاتی افتاده  است؟ خیلی اتفاقات از آمدن‌ها و تهدید کردن‌ها و حمله کردن‌ها و به هر حال در به پهلو زدن‌ها و  فرزند سقط کردن‌ها تا غصب حقوقی مثل فدک و غصب حق ولایت امیرالمومنین (سلام الله علیه)  و اتفاقات این چنینی اگر این مجموعه اتفاقات را هر انسانی به آن فکر کند می‌خواهد شیعه باشد  میخواهد اهل سنت باشد . اگر اهل سنت باشد  فکر کند و برود دنبال اینکه خوب با این اتفاق چه تغییری در عالم اتفاق افتاده است چی شده است؟

 این اتفاق با چه معارض است با چه در تعارض است اگه این را تصور کند خیلی قصه‌ها روشن می شود  می تواند  به نتیجه برسد یک شیعه هم اگر این توجه را پیدا کند به شخصیت عظیم حضرت زهرا (سلام الله علیها)  و این اتفاقاتی که افتاد باز می تواند  تاثیر جدی را در زندگیش داشته باشد این نکته را من عرض کردم برسیم به اینکه خوب حالا کسانی نمی‌خواهند این حقایق منتقل  شود  نمی‌خواهند آن اتفاقات واقعیت‌ها گفته  شود.

مجری:

سوال اینجاست که چرا نمیخواهند.

استاد: عباسی

  نمی‌خواهند به خاطر اینکه نمی‌ توانند تحمل کنند به خاطر اینکه بنیان‌های فکری و اعتقادی آنها به هم می‌ریزد به خاطر اینکه می‌دانند که مخاطبشان را دارند از دست میدهند میدانند که اگر این قصه  روشن شود  خیلی اتفاقات پیش میاید لذا تلاش می‌کنند که حقیقت را وارانه جلوه بدهند البته این تلاش تلاش نافرجام است اتفاقاً وقتی که  این‌ها میایند یک دستکاری می‌کنند یک تحریفی میکنند یک اتفاقی رقم می‌زنند بعد که مخاطب متوجه می شود  مشت این ها باز می شود  اتفاقاً اثرگذاری چند برابر می شود  خیلی افرادی دیگر هم که مهم نبود برایشان یا نمی‌خواستند در این فضا بیایند آن‌ها هم میایند در  این فضا و همراهی می‌کنند.

 در مجموعه این اتفاقات یک اتفاق که یک علامت سوال بزرگ است من امشب از همه بینندگان می‌پرسم و دوست دارم شما هم خلاصه در واقع ترغیب کنید بینندگان عزیزمان که بیایند روی خط در رابطه با این موضوع صحبت کنیم که دختر پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  با آن جایگاهی که داشته است سید النساء اهل الجنة  برای هیچکس به قول معروف این سید النساء اهل الجنة  نداریم بزرگ زنان اهل جنت افرادی هستند از امت‌های گذشته هستند ولی حضرت زهرا (سلام الله علیها)  جایگاه ویژه در این رابطه دارد:

«فاطمة بضعة منّی فمن أغضبها أغضبنى»

فاطمه پاره تن من است، هر کس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.

صحیح بخارى ج 3، ص 1374 ، ح 3556؛ صحیح مسلم ج 5، ص 53 ـ 54 ، ح 93 و 94 ، کتاب فضائل الصحابة ؛ سنن ابن ماجة ج 1، ص 643 ـ 644 ، ح 1998 ؛ سنن أبی داود ج 2، ص 226 ، ح 2071 ؛ مسند أحمد ج 5، ص430 ، ح 18447 ؛ مستدرک حاکم ج 3، ص 173 ، ح 4751 .صحیح بخارى ج 3، ص 1374 ، ح 3556؛ صحیح مسلم ج 5، ص 54 ، ح 94 ، کتاب فضائل الصحابة .مسند أحمد، ج 4، ص 323 و 328 ج 5، ص 423 ، ح 18428 ؛ ص 430 ، ح 18447 .صحیح بخارى ج 3، ص 1374 ، ح 3556.سنن ابن ماجه، ج 1 ، ص 216  ج1، ص 643 ، ح 1998 .سنن أبی داود، ج 1 ، ص 324 ج 2، ص 226 ، ح 2071 .السنن الکبرى ج5، ص 147 ، ح 8518 ـ 8522؛ کتاب الخصائص ، ص 35 .الروض الاُنُف، ج 2 ؛ ص 196  ج2، ص 430.شرح نهج البلاغة، ج 2 ، ص 458 ج 9، ص 193 ، خطبه 156 .جامع الأحادیث ج 5، ص 258 ، ح 14724 و 14725 .کنوز الدقائق ، ص 96 ج 2، ص 24.

 بضعه پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  است آن شخصیتی که این ویژگی را دارد اگر با فاصله اندکی از پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  از دنیا رفت مردم چه می‌کنند در عزای او مردم چه میکنند؟ در تشییع جنازه او این مردم مدینه یک روزی در این مسجد پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمدند رفتند کنار قبر پدرشان شروع کردند گریه کردن از گریه حضرت زهرا (سلام الله علیها)  همه مسجد به گریه افتادند صدای ضجه آقای حسینی صدای ضجه در مسجد پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  بلند شد فاصله‌ای نبوده است که چیزی نگذشته از شهادت پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  دیدند دختر پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  دارد گریه می‌کند به ضجه افتادند حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) که در روایات خود اهل سنت دارد:

ما رَاَیْتُ اَحَداً اَشْبَهَ کَلاماً وَ حَدِیثاً مِنْ فاطِمَةَ بِرَسُولِ اللهِ(صلى الله علیه وآله) وَ کانَتْ اِذا دَخَلَتْ عَلَیْهِ رَحَّبَ بِها، وَ قامَ اِلَیْها، فَاَخَذَ بِیَدِها فَقَبَّلَها، وَ اَجْلَسَها فِی مَجْلِسِهِ

 من هیچ کس را در سخن گفتن از فاطمه شبیه تر به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) ندیدم، هنگامى که وارد بر پدر مى شد به او خوش آمد مى گفت، و در برابر دخترش فاطمه بر مى خاست، دست او را مى گرفت و مى بوسید، و او را در جاى خود مى نشاند

مستدرک الصحیحین، ج 3، ص 154 .

وَ کانَتْ اِذا دَخَلَتْ عَلَیْهِ رَحَّبَ بِها، وَ قامَ اِلَیْها، وقتی حضرت زهرا (سلام الله علیها)  وارد می‌شدند بر آقا رسول الله (صلی الله و علیه و آله و سلم) پدرشان هستند من پدر سن بالاتر آن دختری سن کمتر خیلی سن پایین طبیعی این قصه این نیست اذا دخلت علیه قام لها وارد بر حضرت (صلی الله و علیه و آله و سلم) می‌شدند آقا رسول الله (صلی الله و علیه و آله و سلم)  تمام قد می‌ایستادند مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها)  این شخصیت آنجا هم مردم آن کار را کردند در رابطه با حضرت (سلام الله علیها) هم شنیدند فضائل را ویژگی ها را همه این ها را شنیدند حالا الان از دنیا رفت سوال کجا تشییع جنازه شد؟ کجا دفن شد چه کسی بر حضرت زهرا (سلام الله علیها) نماز خواند؟. یک نفری خلیفه شده است جانشین پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  شده است این نباید در دفن حضرت زهرا (سلام الله علیها) باشد؟  این نباید نماز را بر حضرت زهرا (سلام الله علیها)  بخواند؟ این ها علامت سوال است ما میگیم اتفاق نیفتاده است دلیل برایش میاوریم سعی می‌کنند این را بپوشانند سعی می‌کنند این را یک طوری بپیچانند.

 یک حرف دیگر بزنند چرا؟ به خاطر اینکه این خیلی آبروریزی بزرگی است آبروریزی بزرگی است که این‌ها اجازه پیدا نکردند در مراسم تشییع و تدفین حضرت زهرا (سلام الله علیها) شرکت کنند.

مجری:

 حالا بحث خلیفه بودن یکجا و بحث دیگر اینکه خودشان را از بزرگترین صحابه پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  می‌دانستند خودشان را دارای نقوش و جایگاه اجتماعی بالایی میدانستند برگردد به مثلاً همان صحبت‌هایی که بارها شنیده بودند از پیامبر  اکرم (صلی الله و علیه و آله و سلم)  که جایگاه حضرت زهرا (سلام الله علیها)  چقدر بالا است و برای اینکه بخواهند تاییدیه و صلاحیت اجتماعی خودشان را به اثبات برسانند دنبال این هستند که حالا تاییدیه حضرت زهرا (سلام الله علیها)  را داشته باشند و این را حالا ندارند به مشکل خوردند.

استاد: عباسی

 بله حالا این مقدمه را عرض کردم تا بینندگان عزیز کلیپ شبکه‌های وهابی را ببینند برگردیم من توضیحاتی بیشتری بدهم.

مجری:

 

خیلی ممنونم پس با ما همراه باشید ما قرار است یک کلیپ ببینیم از یکی از شبکه‌های وهابی آن را گوش بدهیم و بعد ان شاء الله  پاسخ استاد گرانقدر حاج آقای عباسی را پیرامون این موضوع می‌شنویم.

کلیپ

ویلفرد مادلون که یکی از مهمترین مستشرقین جهان امروز و رئیس کرسی اسلام شناسی دانشگاه آکسفورد که اخیرا تنها مصاحبه تصویری اش را در سن نود و چهار سالگی با فطرس مدیا انجام داده است مینویسد هدف از کف و دفن مخفیانه فاطمه (سلام الله علیها)  عدم حضور ابوبکر بوده است برش دروغ هدف از کفن و دفن شبانه فاطمه (سلام الله علیها)  عدم حضور ابوبکر بوده است در صورتی که در یک روایتی شما ایرانیان توجه بفرمایید به خصوص مردمان خراسان زمین و به ویژه مردم بیهق و سبزوار که امام بیهقی دانشمند برجسته اهل سنت در سرزمین ایران و در زمانی که ایران اهل سنت بودند روایتی آورده است مؤید این مطلب. که نماز بر جنازه بانو فاطمه (سلام الله علیها)  را ابوبکر صدیق خواند گرچه روایت صحیح‌تر آنی است  که امام مسلم نیشابوری رحمه الله آورده است که شخص علی (علیه السلام) نماز را خاوند در حضور ابوبکر صدیق رضی الله عنهما از اینکه بگذریم نقشی که اسما بنت امیس همسر ابوبکر صدیق رضی الله عنهما در غسل دادن پیکر بانو فاطمه (سلام الله علیها)  داشت حالا این شبه آخواند. آمده است ارجاع میدهد به اظهارات و سخنان یک مستشرق که بعد از هزار و چهارصد سال دارد همان حرفی را که می‌زند که آخواندها می‌زنند همان ادعایی را می‌کند که آخواندها دارند این که نشد دلیل.

مجری:

 این کلیپ را با همدیگر دیدیم قبل از اینکه پاسخ را بشنویم من عرض کنم که تا انتهای برنامه و حتی بعد از آن شما میتوانید نظرات خودتان را با ما به اشتراک بگذارید اگر سوالی دارید از طریق راه‌های ارتباطی که دوستان بنده برای شما زیرنویس می‌کنند می‌توانید برای ما پیامک بفرستید و یا با ما تماس بگیرید اما راجع به کلیپ صحبتی که مطرح شد ما میخواهیم به آن پاسخ بدهیم و اینجا عرض کنیم که سیاست شبکه ولی عصر. بر این است که برخلاف شبکه‌های وهابی حرف نظر حرف و نظرات در واقع مخالفین را گوش میدهد و برای آن پاسخ منطقی و با دلیل و با سند و مدرک ارائه میدهد اما اتفاقی است که در شبکه‌های وهابی عملاً نمی‌افتد برویم پاسخ استاد عباسی گرانقدر را بشنویم ما در خدمتتان هستیم.

استاد: عباسی

 بله ببینید ایشان با عصبانیت خیلی زیاد یک تیکه از مستندی که فطرس مدیا در مصاحبه با مادلون که یک مستشرق است در رابطه با اسلام یک کتابی دارد و در واقع مطالبی را نقل کرده است یک تیکه از آنجا. در رابطه صحبت کرده است که علت اینکه حضرت زهرا (سلام الله علیها)  در شبانه دفن شدند این بود که نمی‌خواستند جریان حاکمیت خلافت و به اصطلاح شخص ابوبکر در این نماز شرکت کند حضور داشته باشد.

مجری:

البته من در پرانتز یک جمله ای بگویم مستشرق را یک معنای عامیانه میگوید برایش که شاید حالا بینندگان ما برایشان سوال باشد.

استاد: عباسی

 

مستشرق یعنی کسانی که در غرب زندگی می‌کنند و از علمای در واقع یا اندیشمندان غربی هستند ولی موضوع در واقع تحقیقات شان اسلام است و شرق است در رابطه با اسلام آمدند تحقیقاتی انجام دادند جامعه شناس است یک روانشناس غربی است  اما آمده است در رابطه با اسلام در رابطه با شیعه در رابطه با مسائل اسلامی و کشورهای اسلامی نزده است به این  مستشرق می گویند در مستشرق ها بعضی هستند که حالت بی‌انصافی خیلی شدید دارند که با دید خیلی منفی نگاه کردند و  سعی کردند به قول معروف بزنند به اصطلاح جریان مقابل را بعضی هم هستند که نه میانه گاهی جانب انصاف گاهی هم جانب بی انصافی و مطالبی را نقل کردند حالا ایشان در کتابش که حالا ایشان هم حرف‌های اشتباه هم دارد ما نمیگوییم همه حرف‌های این شخص درست است  ولی یکی از حرف‌هایی که زده است این است که علت دفن شبانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) این بود که نمی‌خواست جریان حاکمیت خلافت در تشییع جنازه حضرت (سلام الله علیها) شرکت کند شما چرا ناراحت هستید؟

یک مستشرقی یک حرفی زده است شما چرا ناراحت شدید؟ از چه لجت گرفته است؟ اینطور بیایی کلیپ پخش کنی بعد تق بزنی استپ کنی بگویی آقا آمدند گفتند نمیدانم فلان بعد عبارات را شما ببینید میگوید آقا این آقا آقای مادلونگ هر حرفی را زده بعد از هزار و چهارصد سال که آخواند ها دارند میزنند این که سند نیست اینکه مدرک نیست!! که بله آقای کیانی آقایان وهابی این سند نیست این مدرک نیست مدرک صحیح بخاری شما است مدرک صحیح مسلم شما است مدرک شرح ابن بطال است مدرک منابع اهل سنت است منتها منابعی که منابع دست اول هستند نه شما منابع دست اول را ول کنید بعد بروید شروع کنید در رابطه با آقای بیهقی حسین کرد شبستری بگویی؟!! بله بیهقی در خراسان بوده ای مردم خراسان خوب دقت کنید آقا بیهقی یک عالم یک به اصطلاح نویسنده اهل سنت شافعی مذهب مال یک جایی سمت خراسان بوده  است بخاری هم مال بخارا بوده است مسلم مال نیشابور بوده است من بیایم بگویم مردم مردم اهل سنت در خراسان نیشابور مسلم مال نیشابور بوده است اهل خراسان بوده است شما خیلی به این حرف من گوش بدید آقا یک نویسنده بوده توضیح میدهیم در رابطه با مطالب و محتوا  ، شما روایت را رفتی و مطلب رفتی گفتی که آقا این حرف ایشان نامربوط  است بله بیهقی که خیلی آدم مهمی در خراسان است سنن کبرای بیهقی یک کتاب هم نوشته است ایشان این کتاب از نظر اعتبار کجای سندهای اعتباری شما قرار می‌گیرد؟

 اگه بخواهیم این طرف بخاری و مسلم بیاوریم بعد بیهقی چندم است چند نفر بعدش می شود  بیهقی که حالا برویم حالا بیهقی را نگاه کنیم اینها بازی کردن است این حرف علمی نیست دیگر حرف علمی این است که شما بیایی اسناد حقیقی را و. اعتبارسنجی کنی اسناد را آقا این سند این سند این چندم قرار می‌گیرد در چه جایگاهی قرار میگیرد سند معتبر است معتبر نیست؟ کتاب معتبر است معتبر نیست؟ بله بیهقی یک کتاب دارد به نام سنن کبرای بیهقی ولی بیهقی بخاری کنار صحیح مسلم می شود  یک چنین کاری کنی؟

اولا نشان دهیم که آقا شبانه دفن شد یا نشد؟ و  ابوبکر دفن کرد یا نکرد؟ بر ایشان نماز خواند یا خیر؟ در تشییع جنازه بود یا نبود؟ این را میرویم سراغ اسناد اصلی. نمیرویم سراغ سند دهم و بیستم و نمی‌دانم سی‌ام این را بگویم میرویم سراغ مستقیم صحیح بخاری خواهشم این است از بیننده‌های اهل سنت این کتاب اصلی‌ترین کتاب حدیثی مهم‌ترین کتاب حدیثی معتبرترین کتاب حدیثی نزد مذهب شما و علمای شما و دین شما است خیلی واضح در صحیح بخاری یک جلدی چاپ بیت الافکار دولیه للنشر در این یک جلدی در صفحه عرضم محضرتان که هشتصد و سه کتاب المغازی آن بالا دارد:

إنَّ فَاطِمَةَ عَلَیهَا السَّلام بِنتَ النَّبِی أرسَلت إلَی أبِی بَکرٍ تَسألهُ مِیراثهَا مِن رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِه، مِمَّا أفَاء الله عَلَیهِ بِالمَدینَةِ وَفَدَک وَمَا بَقی عَن خمسِ خَیبرٍ، فَقَالَ أبوبَکر: إنَّ رَسولَ الله قَالَ: «لَا نُورِّثَ مَا تَرَکنَاهُ صَدقَة»، إنّمَا یَأکُل آل مُحمَّدٍ فِی هَذَا المَال، وَإنِّی وَاللهِ لَا أُغَیِّر شَیئاً مِن صَدَقَةِ رَسُولِ الله عَن حَالِهَا الَّتی کَانَ عَلَیهَا فِی عَهدِ رَسُولِ الله، وَلأعلمَنَّ فَیهَا بِمَا عَمِلَ بِهِ رَسُول الله.فَأبَی أبوبَکر أن یَدفِعَ إلَی فَاطمةَ مِنهَا شَیئاً، فَوَجَدت فَاطمة عَلی أبِی بَکر فَهجرتهُ، فَلَم تُکلِّمه حَتَّی تُوفِّیَت، وَ عَاشَت بَعدَ النَّبی سِتّةَ أشهُرٍ، فَلمَّا تُوفِّیَت دَفنها زَوجها عَلَی لَیلاً وَلَم یُؤذن بِها أبَا بکر وَ صَلَّی عَلَیهَا...؛

فاطمه، دختر رسول خدا برای ابوبکر پیغام فرستاد و اموال «فیء» موجود در مدینه، فدک و آن‌چه از خمس خیبر مانده بود را به عنوان میراث باقی مانده از رسول خدا صلّی الله علیه وآله، مطالبه کرد.ابوبکر در پاسخ گفت که رسول خدا صلّی الله علیه وآله گفته است:ما ارث نمی‌نهیم، هر چه از ما بماند، صدقه است»؛ آل محمّد فقط می‌توانند از آن مال استفاده کنند؛ به خدا سوگند! چیزی از صدقه‌ای را که رسول خدا قرار داده و در زمان خود او بوده است، تغییر نمی‌دهم و درباره‌ی آن‌ها همان‌گونه رفتار خواهم کرد که رسول خدا رفتار می‌کرد.ابوبکر از این که چیزی از آن اموال را به فاطمه علیها السلام بدهد، خودداری کرد.فاطمه علیها السلام بر ابوبکر خشم گرفت و او را ترک کرد و با او سخن نگفت تا از دنیا رفت. او بعد از پیامبر، شش ماه زندگی کرد و هنگامی که فوت کرد، همسرش علی، شبانه بر او نماز خواند، او را دفن کرد و ابوبکر را خبر ننمود».

الجامع المسند الصحيح المختصر من أمور رسول الله صلى الله عليه وسلم وسننه وأيامه = صحيح البخاري المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي،ص 802 ،ح4241،ح4240

 که اسم کتاب را کتاب المغازی. باب غزوه خیبر حدیث چهل و دو چهل و چهل و دو چهل و یک، یک حدیث مفصلی است بارها ما در برنامه‌هایمان خواندیم و لازم است بارهای دیگر خوانده شود  و بیننده‌های قدیمی ما این حدیث را مسلط هستند بیننده‌های جدیدمان هم خواهش می‌کنیم این حدیث را مسلط باشید برای یک چیز برای دانستن و به دیگران بیان کردن و آن‌ها را هم مطلع کردن از مظلومیت حضرت زهرا (سلام الله علیها) و حقانیت تشیع چی است  روایت. روایت از ماجرای درخواست حضرت زهرا (سلام الله علیها) آغاز می شود  که

إنَّ فَاطِمَةَ عَلَیهَا السَّلام بِنتَ النَّبِی أرسَلت إلَی أبِی بَکرٍ راوی خود عایشه است  فرستاد پیش ابوبکر که ابوبکر پدر عایشه است تَسألهُ مِیراثهَا مِن رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلِه، میراثش را از پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  درخواست کرد مِمَّا أفَاء الله عَلَیهِ بِالمَدینَةِ وَفَدَک آنهایی که در مدینه بود فدک بود وَمَا بَقی عَن خمسِ خَیبرٍ، فَقَالَ أبوبَکر: باقی مانده خمس خیبر بود ابوبکر گفت که آقا رسول الله (صلی الله و علیه و آله و سلم) فرموده: إنَّ رَسولَ الله قَالَ: «لَا نُورِّثَ مَا تَرَکنَاهُ صَدقَة»، إنّمَا یَأکُل آل مُحمَّدٍ فِی هَذَا المَال، ارث ما نداریم و هرچی است  صدقه است . چیزی به ارث نمی‌رسد بعد گفت که وَإنِّی وَاللهِ لَا أُغَیِّر شَیئاً مِن صَدَقَةِ رَسُولِ الله من تصمیم  گیری نمی کنیم من هر چه پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم)  فرموده همان را انجام می دهم عَن حَالِهَا الَّتی کَانَ عَلَیهَا فِی عَهدِ رَسُولِ الله، وَلأعلمَنَّ فَیهَا بِمَا عَمِلَ بِهِ رَسُول الله.فَأبَی أبوبَکر أن یَدفِعَ إلَی فَاطمةَ مِنهَا شَیئاً، ابا کرد ابوبکر  از اینکه یک ریال هم حتی به قول معروف از آن مبالغ را یک درهم از آن مبالغ را یک دینار از آن موارد را به حضرت زهرا (سلام الله علیها)  بدهد هیچی نداد هیچ مبلغی که بعضی از خود علمای اهل سنت اعتراض کردند گفتن: آقا. اگر این دختر پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم) هم نبود آمده بود درخواست کرده بود یک چیزی به او  می‌دادند یک کمکی به او می‌کردند اینکه دختر پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم) هم است بر فرض هم بر فرض هم که تو بگویی آقا حقش نیست دختر پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  احتراماً باید از همین بیت المال یک مقدار زیادی پول به آدم های دیگر دادی چطور به دختر پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  میرسد میگویی آقا من دست به بیت المال نمی‌زنم بیت المال چه است؟  چه است؟  فلان است  و حضرت زهرا (سلام الله علیها)  حقش را طلب کرده بود حق مسلم و قطعی خودش را طلب کرده بود میگوید هیچ پرداخت نکرد.

فَوَجَدت فَاطمة عَلی أبِی بَکر فَهجرتهُ، حضرت زهرا (سلام الله علیها) در این رابطه فَوَجَدت فَاطمة عَلی أبِی بَکر فَهجرتهُ یعنی غضبناک شدند  فهجرته یعنی قهر کردند هجرته از هجران می آید قهر کردند دقیقا واژه ای است که برای قهر کردن استفاده می شود  فلم ادامه اش هم توضیح چه قهر کردنی فَلَم تُکلِّمه حَتَّی تُوفِّیَت، دیگر صحبت نکردند با ابوبکر تا اینکه از دنیا رفتند قهر کامل وَ عَاشَت بَعدَ النَّبی سِتّةَ أشهُرٍ، اهل سنت می گویند شش ماه بعد از پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  زنده بودند شش ماه زنده بودند فَلمَّا تُوفِّیَت دَفنها زَوجها عَلَی لَیلاً وَلَم یُؤذن بِها أبَا بکر وقتی از دنیا رفتن او را دفن کرد همسرش حضرت علی (سلام الله علیه) آن هم به صورت شبانه که خود شبانه دفن کردن ماجرایی است خود شبانه دفن کردن نشان از قبول نداشتن و اعتراض است آقا تشییع جنازه مفصل نمی‌کنیم همه شرکت نکنند آنطوری که امیرالمومنین (سلام الله علیه)  شبانه دفن شد چون خوارج. جسارت می‌خواستند کنند شرایط شرایط مناسب نبود امام مجتبی (علیه السلام)  حضرت (سلام الله علیه) را شبانه دفع کرد عبارت بعدش جالب است می‌خواهم همه گوش کنند آقای کیانی و وهابی‌های دیگر بیشتر گوش بدهند. وَ صَلَّی عَلَیهَا

اجازه ندادند ابوبکر بیاید نماز بخواند خود حضرت علی (علیه السلام) نماز خواند اجازه نماز خواندن به ابوبکر ندادند وَلَم یُؤذن بِها أبَا بکر نماز از آقا امیرالمومنین (سلام الله علیه)  خواند اجازه نداد ابوبکر بیاید اجازه نماز خواندن نداد اینجا صریح چی دارد میگوید آقای حسینی من کلمه به کلمه برای شما میخوانم چه چیزی را برداشت می کنید؟

مجری:

واضح است این مسئله داشته و نمی‌خواسته است آن شخص باشد  و به همین دلیل شبانه نماز خوانده شد و خودش نماز را خوانده است و آن شخص حضور نداشته  است .

استاد: عباسی

تمام شد این صحیح بخاری به این واضحی به این شفافی به این قطعیت با این سند و مدرک دارد نقل می کند کتاب بعدی صحیح مسلم در کتاب صحیح مسلم چاپ دار الطیبه مجلد دوم چاپ اول سال هزار و چهارصد و بیست و هفت هجری قمری ریاض عربستان سعودی در فهرست. کتابخانه در کتاب‌های عربستان هم ثبت شده است در آنجاها یعنی به اصطلاح فیپا و مجوز و نشر و همه چی در عربستان است یک کتاب هم کتابی نیست که ما چاپ کرده باشیم ما بخوایم مثلاً به قول معروف بیاوریم کتابی که در عربستان چاپ شده است در صفحه هشتصد و چهل و یک:

عن بن شِهَابٍ عن عُرْوَةَ عن عَائِشَةَ أَنَّ فَاطِمَةَ عليها السَّلَام بِنْتَ النبي أَرْسَلَتْ إلى أبي بَكْرٍ تَسْأَلُهُ مِيرَاثَهَا من رسول اللَّهِ مِمَّا أَفَاءَ الله عليه بِالْمَدِينَةِ وَفَدَكٍ وما بَقِيَ من خُمُسِ خَيْبَرَ فقال أبو بَكْرٍ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قال لَا نُورَثُ ما تَرَكْنَا صَدَقَةٌ إنما يَأْكُلُ آلُ مُحَمَّدٍ في هذا الْمَالِ وَإِنِّي والله لَا أُغَيِّرُ شيئا من صَدَقَةِ رسول اللَّهِ عن حَالِهَا التي كانت عليها في عَهْدِ رسول اللَّهِ وَلَأَعْمَلَنَّ فيها بِمَا عَمِلَ بِهِ رسول اللَّهِ فَأَبَى أبو بَكْرٍ أَنْ يَدْفَعَ إلى فَاطِمَةَ منها شيئا فَوَجَدَتْ فَاطِمَةُ على أبي بَكْرٍ في ذلك فَهَجَرَتْهُ فلم تُكَلِّمْهُ حتى تُوُفِّيَتْ وَعَاشَتْ بَعْدَ النبي سِتَّةَ أَشْهُرٍ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ بن ابی طالب لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها علی وكان لِعَلِيٍّ من الناس وَجْهٌ حَيَاةَ فَاطِمَةَ فلما تُوُفِّيَتْ اسْتَنْكَرَ عَلِيٌّ وُجُوهَ الناس فَالْتَمَسَ مُصَالَحَةَ أبي بَكْرٍ وَمُبَايَعَتَهُ ولم يَكُنْ يُبَايِعُ تِلْكَ الْأَشْهُرَ فَأَرْسَلَ إلى أبي بَكْرٍ أَنْ ائْتِنَا ولا يَأْتِنَا أَحَدٌ مَعَكَ كَرَاهِيَةً لِمَحْضَرِ عُمَرَ فقال عُمَرُ لَا والله لَا تَدْخُلُ عليهم وَحْدَكَ فقال أبو بَكْرٍ و ما عَسَيْتَهُمْ أَنْ يَفْعَلُوا بِي والله لآتِيَنَّهُمْ فَدَخَلَ عليهم أبو بَكْرٍ فَتَشَهَّدَ عَلِيٌّ فقال إِنَّا قد عَرَفْنَا فَضْلَكَ وما أَعْطَاكَ الله ولم نَنْفَسْ عَلَيْكَ خَيْرًا سَاقَهُ الله إِلَيْكَ وَلَكِنَّكَ اسْتَبْدَدْتَ عَلَيْنَا بِالْأَمْرِ وَكُنَّا نَرَى لِقَرَابَتِنَا من رسول اللَّهِ نَصِيبًا حتى فَاضَتْ عَيْنَا أبي بَكْرٍ فلما تَكَلَّمَ أبو بَكْرٍ قال وَالَّذِي نَفْسِي بيده لَقَرَابَةُ رسول اللَّهِ أَحَبُّ إلي أَنْ أَصِلَ من قَرَابَتِي وَأَمَّا الذي شَجَرَ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ من هذه الْأَمْوَالِ فلم آلُ فيها عن الْخَيْرِ ولم أَتْرُكْ أَمْرًا رأيت رَسُولَ اللَّهِ يَصْنَعُهُ فيها إلا صَنَعْتُهُ فقال عَلِيٌّ لِأَبِي بَكْرٍ مَوْعِدُكَ الْعَشِيَّةَ لِلْبَيْعَةِ فلما صلى أبو بَكْرٍ الظُّهْرَ رَقِيَ على الْمِنْبَرِ فَتَشَهَّدَ وَذَكَرَ شَأْنَ عَلِيٍّ وَتَخَلُّفَهُ عن الْبَيْعَةِ وَعُذْرَهُ بِالَّذِي اعْتَذَرَ إليه ثُمَّ اسْتَغْفَرَ وَتَشَهَّدَ عَلِيٌّ فَعَظَّمَ حَقَّ أبي بَكْرٍ وَ حَدَّثَ أَنَّهُ لم يَحْمِلْهُ على الذي صَنَعَ نَفَاسَةً على أبي بَكْرٍ ولا إِنْكَارًا لِلَّذِي فَضَّلَهُ الله بِهِ وَلَكِنَّا نَرَى لنا في هذا الْأَمْرِ نَصِيبًا فَاسْتَبَدَّ عَلَيْنَا فَوَجَدْنَا في أَنْفُسِنَا فَسُرَّ بِذَلِكَ الْمُسْلِمُونَ وَقَالُوا أَصَبْتَ وكان الْمُسْلِمُونَ إلى عَلِيٍّ قَرِيبًا حين رَاجَعَ الْأَمْرَ الْمَعْرُوفَ.

از بن شهاب از عروة از عائشة برای ما نقل کرد که همان فاطمه علیها سلام از ابوبکر میراثش از پیامبر ، از آنچه که خداوند فی کرده بود برای رسولش را طلب کرد و صدقه ی پیامبر برای در مدینه را طلب کرد؛ و آنچه که از خمس خیبر باقی مانده بود. پس ابوبکر گفت همانا رسول خدا گفت ما ارث به جا نمی گذاریم، پس آن صدقه ای است که آل محمد از آن می خورد. یعنی مال خدا برای آنها نیست که از دارایی آنها حساب شود؛ به خدا قسم من تغییر نمی دهم چیزی از صدقاتی که از زمان پیامبر باقی مانده و انجام می دهم در آنها، هرآنچه را رسول خدا انجام داده؛ سپس ابوبکر از اینکه چیزی از آن را به فاطمه برگرداند ابا کرد؛ وقتی فاطمه سلام الله علیها متوجه این امر شد با ابوبکر قهر کرد و سخنی با او نگفت تا از دنیا رفت. فاطمه سلام الله علیها بعد از نبی{صلی الله علیه و آله و سلم}  شش ماه زندگی کرد.هنگامی که فاطمه سلام الله علیها وفات کرد، همسرش علی او را در شب دفن کرد و ابوبکر را خبر نکرد و نماز خواند بر او { دو حالت می توان ترجمه کرد: 1- اگر مرجع هو مستتر در «صلّی»، علی علیه السلام باشد ترجمه می شود: علی بر او نماز خواند. 2- اگر فعل «صلّی» را به «لم یوذن» معطوف بگیریم و ترجمه می شود: ابوبکر بر او(فاطمه) نماز نخواند}تا زمانی که فاطمه علیها سلام زنده بود، علی دارای وجهه و آبرویی در نزد مردم بود. هنگامی که فاطمه سلام الله علیها  وفات کرد مردم از او برمی گرداندند.پس طلب بیعت و مصالحه با او(علی) کرد و علی در آن مدت بیعت نکرده بود. پس علی کسی را به نزد ابوبکر فرستاد و گفت بیا نزد ما و کسی را که از دیدن او کراهت دارم همراه خود نیاور و منظورش عمر بود. عمر گفت به خدا قسم به تنهایی نزد آنها داخل نمی شوی. ابوبکر گفت: احتمال این نیست که کاری با من داشته باشند{متعرض من شوند} به خدا قسم نزد آنها می روم؛ پس ابوبکر بر آنها داخل شد؛ علی بر آنها شاهد و گواه گرفت و گفت: ما شناختیم فضل تو را و آنچه را که خداوند به تو داده است؛ و آرزو نکرده ایم خیری را برای تو مگر اینکه خدا ان را به تو داده است؛ و اما تو در امر خلافت با ما استبداد کردی؛ و ما از قرابت و خویشاوندی رسول خدا نصیب و بهره ای داشتیم تا اینکه چشم ما به ابوبکر روشن شد. در این هنگام ابوبکر شروع کرد به صحبت و گفت: قسم به کسی که جانم در دست اوست، خویشاوندی و قرابت رسول الله را از خویشاوندی و قرابت خودم بیشتر دوست دارم؛ و اما کسی بین من و بین شما از این اموال مرا بازداشت؛ و من در این امر چیزی را نخواستم مگر اینکه خیر بود و ترک نکردم امری را که دیدم رسول خدا آن را انجام داده بود، مگراینکه آن را انجام دادم.پس علی به ابوبکر گفت: زمان وعده برای بیعت با تو در شب باشد! پس هنگامی که ابوبکر نماز ظهر را خواند بر بالای منبر رفت و درباره شأن و منزلت علی و تخلف او از بیعت و درباره ی عذر او از بیعت صحبت کرد. سپس استغفار کرد و علی بر آن گواهی داد و حق ابوبکر را تعظیم کرد و بزرگ داشت. و گفت ما بر چیزی که بر دیگری ساخته شده است چشم نداریم و انکار نمی کنیم کسی را که خداوند او را برتری داده است و اما ما برای خودمان در این امر نصیب و بهره می بینیم و بر ما استبداد کرد؛ پس ما خودمان را صاحب حق یافتیم و مسلمانان به آن شاد شدند و گفتند مصیبت رساندی؛ و مسلمانان به علی نزدیک تر بودند(به علی راغب بودند) در هنگامی که او آنها را به امر معروف و پسندیده بازمی گرداند.

 المسند الصحيح المختصر بنقل العدل عن العدل إلى رسول الله صلى الله عليه وسلم( الجهاد و السیر )،المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسن القشيري النيسابوري (المتوفى: 261هـ)،ج۲، ص841

 کتاب الجهاد والسیر باب قول النبی لا نورث ما ترکنا فهو صدقه روایت را مفصل آورده باز از به اصطلاح عایشه با همان به اصطلاح عبارات تا می‌رسد وجدت فاطمه علی ابی بکر فی ذلک. غضبناک شد حضرت (سلام الله علیها) قهر کردند دیگر صحبت نکردند تا از دنیا رفتند بعد از پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  شش ماه زندگی می‌کردند فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ بن ابی طالب لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها  علی اجازه حضور ندادند و فقط و فقط حضرت علی (علیه السلام ) بر ایشان نماز خواند اجازه حضور ابوبکر نماز ابوبکر هیچ کدام از اینها را ندادند این هم یک روایت آن هم صحیح مسلم، اسم حضرت علی (سلام الله علیه) هم به عنوان نماز خواننده آورده است و کامل توضیح داده است  سند بعدی شرح صحیح بخاری ابن بطال شرح صحیح بخاری ابن بطال جلد سوم مکتبة الرشد ریاض عربستان سعودی صفحه سیصد و بیست و پنج:

فيه: ابْن عَبَّاس، قَالَ: صَلَّى النَّبِىُّ (صلى الله عليه وسلم) عَلَى رَجُلٍ بَعْدَ مَا دُفِنَ بِلَيْلَةٍ، قَامَ هُوَ وَأَصْحَابُهُ، وَكَانَ يسَأَلَ عَنْهُ، فَقَالَ: (مَنْ هَذَا؟) فَقَالُوا: فُلانٌ، دُفِنَ الْبَارِحَةَ، فَصَلَّوْا عَلَيْهِ. قال ابن المنذر: أجاز أكثر العلماء الدفن بالليل، فممن دفن بالليل أبو بكر الصديق، دفنه عمر بن الخطاب بعد صلاة العشاء، ودُفنت عائشة وعثمان بن عفان بالليل أيضًا، ودفن علىُّ بن أبى طالب زوجته فاطمة ليلاً، فَرَّ بِهَا من أبى بكر أن يصلى عليها، كان بينهما شىء، رواه ابن جريج عن عمرو بن دينار، أن حسن بن محمد أخبره بذلك، وقال: أوصته فاطمة بذلك.

اکثر علما دفن جنازه را در شب اجازه داده‌اند.... علی بن ابی طالب، همسرش فاطمه را شبانه دفن کرد تا ابوبکر به او نماز نخواند؛ چون بین آن دو اتفاقاتى افتاده بود

شرح صحيح البخارى لابن بطال ج 3،ص 325المؤلف: ابن بطال أبو الحسن علي بن خلف بن عبد الملك (المتوفى: 449هـ) تحقيق: أبو تميم ياسر بن إبراهيم دار النشر: مكتبة الرشد - السعودية، الرياض الطبعة: الثانية، 1423هـ - 2003م

 باب الدفن بالیل و دفن ابوبکر لیلا باب دفن شبانه و دفن ابوبکر هم به اصطلاح بخواد در شب اتفاق افتاده باشد  سه خط پایین تر جایی که خط قرمز کشیدیم ودفن علىُّ بن أبى طالب زوجته فاطمة ليلاً، آقا امیرالمومنین (سلام الله علیه)  همسرش حضرت زهرا (سلام الله علیها)  را شبانه دفن کرد فَرَّ بِهَا من أبى بكر أن يصلى عليها، كان بينهما شىء  فرار می‌کرد از اینکه ابوبکر بخواهد در نماز شرکت کند بخواهد برایش نماز بخواند چون فرار می‌کرد شب دفن کرد  خبر هم نداد اطلاع هم نداد أن يصلى عليها، كان بينهما شىء  بین این دو تا اختلاف وجود داشت بین حضرت زهرا (سلام الله علیها)  امیرالمومنین (سلام الله علیه)  و ابوبکر اختلاف وجود. بعد میگوید:

رواه ابن جريج عن عمرو بن دينار، أن حسن بن محمد أخبره بذلك، وقال: أوصته فاطمة بذلك.که دیگر این تمام کننده این هم نباشد  کافیه است اصلا امیرالمومنین (سلام الله علیه)  نگذاشته است دیگر همان نذاشتن و نخواندن مد نظر ما بود اما این دیگر تمام می‌کند دیگر فاتحه قصه را می‌خواند أوصته فاطمة بذلك در این قصه هم امیرالمومنین (سلام الله علیه)  از خودش کاری انجام نداده است وصیت حضرت زهرا (سلام الله علیها)  بوده است این دیگر خیلی دیگر آخرین مرحله است دیگر خود حضرت (سلام الله علیها) وصیت کردند من نمی‌خواهم فلانی در نماز من  به اصطلاح شرکت کند و حضور داشته باشد  این هم به اصطلاح یک سند.

 در کتاب مصنف عبدالرزاق صنعانی که آقای صنعانی متوفی دویست و یازده هجری قمری است  یعنی از متقدمین اهل سنت است اول قرن سه از دنیا رفته صد و بیست و شش یعنی در قرن دو تولدش است دویست و یازده وفاتش است دیگر متقدمین است کتابش هم از کتاب های قدیمی است المصنف عبدالرزاق صنعانی جلد سوم این کتاب. صفحه پانصد و بیست و یک روایت شصت و پنج پنجاه و چهار اینجا آمده است:

6554 - عَنِ ابْنِ جُرَيْجٍ، وَعَمْرِو بْنِ دِينَارٍ أَنَّ حَسَنَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَخْبَرَهُ، «أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ دُفِنَتْ بِاللَّيْلِ» قَالَ: فَرَّ بِهَا عَلِيٌّ مِنْ أَبِي بَكْرٍ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَيْهَا، كَانَ بَيْنَهُمَا شَيْءٌ " عَبْدُ الرَّزَّاقِ،

علی بن ابی طالب، همسرش فاطمه را شبانه دفن کرد تا ابوبکر به او نماز نخواند؛ چون بین آن دو اتفاقاتى افتاده بود

المصنف ج 3  ص 521المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام بن نافع الحميري اليماني الصنعاني (المتوفى: 211هـ)المحقق: حبيب الرحمن الأعظمي الناشر: المجلس العلمي- الهندي طلب من: المكتب الإسلامي – بيروت الطبعة: الثانية، 1403

 نقل کرده است که

أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ دُفِنَتْ بِاللَّيْلِ» قَالَ: در شب دفن شد فَرَّ بِهَا عَلِيٌّ مِنْ أَبِي بَكْرٍ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَيْهَا، كَانَ بَيْنَهُمَا شَيْءٌ دارد اسنادمان واضح‌تر می شود  دیگر یعنی یک فشردگی داشته است چند چیز حذف شده بود هی میرویم تو اسناد این این خودش یک طورایی نشان دهنده فشار هم است یعنی فشار انقدر زیاد بوده است برای حذف و سانسور هرچی کتاب کتاب معتبرتر است. خیلی این را محدودتر دارد میگوید به جلو می رود از محدود شروع شد الان دارد بازتر می شود  کتاب ها میاید مثلا این دویست و یازده بوده است حالا تاریخیش را بخواهیم بگوییم این زودتر بوده است این زودتر بوده است کامل‌تر آورده بوده  است ولی آن کتابی که اهمیت دارد خیلی اهمیت دارد مثل مسلم و بخاری آنها مقداری بسته تر دیگر مثلا و صلی علیها در بخاری در مسلم می گوید: و صلی علی ابن ابی طالب در این کتاب دیگر چی دارد میگوید میگوید آقا مثلا توی منبع قبلی گفت فر بها بعد گفت فَرَّ بِهَا عَلِيٌّ مِنْ أَبِي بَكْرٍ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَيْهَا، حضرت علی (سلام الله علیه) فرار می‌کرد از اینکه ابوبکر بخواهد بر حضرت زهرا (سلام الله علیها)  نماز بخواند یعنی دیگر کاملا باز کرده است و شفاف شده است و این ها همه در واقع ضمیمه هم می شود  دیگر مکمل هم هستند.

 در روایت بعدی نقل روایتی را نقل میکند که میگوید اوصته بذلک  یعنی خود حضرت زهرا (سلام الله علیها) وصیت به این دفن شبانه کردند این می شود . اتمام حجت و خیلی واضح و  روشن  در رابطه با اینکه این قصه پیش آمده است و این اتفاق افتاده است پس این خیلی واضح می‌کند  روشن  می‌کند مسئله را یک سند دیگر ما می‌خواهیم به اصطلاح خدمت بینندگان عزیزمان نشان بدهیم آخرین سند باشد  اینکه دارم کثرت سند غیر از اینی است که فقط یک روایت با سند مختلف نشان بدهم نه روایت تغییرات را مخاطبین ببینند از مثلا متقدم که مثلا یک جاهایی مفصل‌تر بوده است  بعد متأخر حذف کرده است  از اینکه کتاب از اهمیت خیلی زیاد به اهمیت کم می‌بینیم که هی اینجا سعی می‌کرده است محدود حرف بزند تیکه کند یا مثلاً تحریف  شود  یا خلاصه بیان  شود  خیلی روایت و بعد مفصل شد در کتاب تاویل مختلف الحدیث آقای ابن قتیبه دینوری ما مثل این ها بلد نیستیم از این اداها در بیاوریم آی نمیدانم این نمیدانم کجا زندگی می کرده است آی مردم خراسان به داد برسید نمیدانم فلان این همشهری شما است از این حرف ها استفاده کنیم.

 آقای ابن قطبه دینوری کتابی دارد تاویل مختلف الحدیث. بعد در این کتاب که آقای ابن قتیبه متوفی دویست و هفتاد و شش است  یعنی در دوران غیبت صغرای حضرت ولی عصر (عجل الله و تعالی فرجه الشریف) دوران غیبت صغرا غیبت صغرا از چه زمانی تا چه زمانی است؟  از دویست و شصت، دویست و پنجاه و پنج تولد امام زمان (عجل الله و تاعلی فرجه الشریف) است مرور می‌کنیم یا می‌گوییم بینندگان در ذهنشان بماند دویست و پنجاه و پنج تولد است  دویست و شصت وفات و شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) است  پنج سالگی امام زمان (عجل الله و تعالی فرجه الشریف) به امامت می‌رسند از دویست و شصت تا سیصد و بست و نه یعنی چقدر؟ یعنی شصت و نه سال دوران غیبت صغری حضرت ولیعصر(عجل الله و تعالی فرجه الشریف) است  از سیصد و بیست و نه دیگر با وفات آخرین نائب حضرت (عجل الله و تاعلی فرجه الشریف) دوران غیبت کبرای حضرت ولی عصر (عجل الله و تعالی فرجه الشریف)  آغاز می شود  که ما الان دوران غیبت کبری هستیم این آقا چه تاریخ بوده است؟ دویست و هفتاد و شش یعنی در دوران غیبت صغرا از دنیا رفته است و این کتاب قبل از آن نوشته شده است در تاویل مختلف الحدیث چاپ سوم هزار و چهارصد و سی هم در سعودی به اصطلاح چاپ شده است و هم در مصر یعنی دو  چاپ مشترک با هم چاپ کردند. مصر و عربستان سعودی که پایین تصویر کاملاً واضح و  روشن  است  در صفحه پانصد و شصت و سه صفحه پانصد و شصت و سه یک جلدی صفحه پانصد و شصت و سه اینجا روایت نقل کرده است.

«وقد طالبت فاطمة رضی الله عنها أبا بکر رضی الله عنه بمیراث أبیها رسول الله صلى الله علیه وسلم فلما لم یعطها إیاه حلفت أن لا تکلمه أبدا و أوصیت أن تدفن لیلا لئلا یحضرها فدفنت لیل»

 (فاطمه از ابوبکر میراث پدرش رسول خدا را درخواست نمود و چون ابوبکر سرپیچى کرد سوگند یاد کرد که دیگر با وى سخن نگوید و وصیت کرد شبانه او را دفن کنند تا ابوبکر در تشییعش شرکت نکند، پس آن حضرت شبانه دفن شد).

الدینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة (متوفای276هـ)، تأویل مختلف الحدیث،ص563

 میگوید حضرت زهرا (سلام الله علیها) درخواست کرد از ابوبکر نسبت به میراثی که از پدرش باقی مانده بود فلما لم یعطها إیاه وقتی که به او نداد حلفت أن لا تکلمه أبدا قسم یاد کرد دیگر من با او صحبت نمی‌کنم تا آخر عمر و أوصیت أن تدفن لیلا و وصیت کرد که شبانه دفع  شود  چرا لئلا یحضرها و اوسط لیله. برای اینکه او نباشد و او نیاید و او نماز نخواند این کار یک کار اعتراضی است نشان دهنده عدم رضایت است چه فرقی می‌کند آقا بر کسی که از دنیا رفته چه فرقی میکند کی آمده باشد در تشییع جنازه نیامده باشد  ولی از زمان حیات حضرت زهرا (سلام الله علیها) می‌دانند اگر قرار است حقی در تاریخ بماند اینجا جای آن است که مراقبت کنند وصیت کنند اجازه ندهند. آنها در تشییع جنازه شرکت می‌کنند که امروز من و شما در این استودیو نشستیم بعد از هزار و چهارصد سال این سوال را داریم از خودمان و بینندگان عزیزمون می‌پرسیم که چرا چرا باید شبانه باشد  و آن آقای وهابی آقای کیانی وهابی سعی میکند این مسئله را بپوشاند بگوید آقا این نبوده به خاطر اینکه می‌داند برایش ضرر دارد می‌داند اعتقاداتش به هم می‌ریزد اشکال اعتقادی برای او به وجود میاید.

مجری:

 درست است خیلی ممنونم متشکریم از پاسخی که به قول شما با کثرت. در واقع منابع بود و آن‌ها را دقیق عنوان کردیم چیزی که در صحبت‌های آقای کیانی ما ندیدیم یعنی صرفاً آمد همین طوری عنوان کرد که ابوبکر نماز خوانده اگر هم نماز نخوانده  است حالا بوده  هم در  آن نماز بوده است.

استاد: عباسی

 این نکته این نکته را ما به آن اشاره نکردیم که در حضور ابوبکر بوده من این همه روایت خواندم این در حضور ابوبکر بوده  است از این روایات کجایش استفاده کردند از چه سندی استفاده کردند که ابوبکر نخوانده است حضرت علی (سلام الله علیه) خوانده است چون ایشان خیلی جالب است می گوید بیهقی گفته بعد خود بیهقی وقتی این را نقل میکند میگوید قول صحیح از نظر من بیهقی این است نه صحیح تر اینه. قول صحیح از نظر من بیهقی این است نه اینکه قول صحیح این صحیح بود گفتند که ابوبکر نماز خوانده ولی صحیح‌تر اینه که حضرت علی (سلام الله علیه) نماز خوانده است نه وقتی میگوید یه نفر آقای کیانی درست ترجمه کنید امانت‌دار علمی باشید وقتی نویسنده میگوید و الصحیح نه یعنی صحیح‌ترین این است آن اولی هم صحیح میگوید آقا صحیح یعنی عندی صحیح یعنی حرف من این است من این را صحیح میدانم صحیح این بوده است که حضرت علی (سلام الله علیه) نماز خوانده است پس خود بیهقی هم قبول دارد روایت مسلم که میگوید آقا ابوبکر نبود و امیرالمومنین (سلام الله علیه)  نماز خوانده است روایت بخاری که ابوبکر نبود و حضرت علی (سلام الله علیه) نماز خواند و دیگر منابع که نقل کردیم بعد از این این را از کجا آوردید که شما ابوبکر حضور داشته است در حضور ابوبکر بوده است کجای این روایت ها یک اشاره‌ای به اینکه اصلا میگوید آقا گفت شبانه که او نباشد خودش دفن کرد که او نباشد. فرار می کرد که او نباشد فر بها من ابی بکر فرار می‌کرد که او نباشد  نمی‌خواست دوست نداشت خود حضرت زهرا (سلام الله علیها)  میگوید او نباشد  نماز حضرت علی (سلام الله علیه) خواند در حضور ابوبکر بود؟

 چه اصراری دارید این را بگویی اصرار از اینجا از اینجا است که میداند آقا این منقصه میداند آقا این پایه‌های حاکمیت را در آن زمان لرزان می کند الان در این زمان  ایشان آخر کلام میگوید آقای مادلین یک چیزی گفته است این هم آمده است بعد از هزار و چهارصد سال حرف هایی میزند که آخوندها می گویند نه این حرفی است که هزار و چهارصد  ساله بخاری دارد میگوید مسلم دارد میگوید ابن قتیبه دینوری دارد میگوید ابن بطال دارد میگوید عبدالرزاق صنعانی دارد میگوید چرا میگوید هزار و چهارصد  ساله آخواندهای شیعه دارند این حرف را می‌زنند نه هزار و چهارصد  سال است علمای شما در کتبشان نوشتند .

مجری:

البته آخواند های شیعه دارن نقل قول میکنند از علمای شما از خودشان که نمی گویند به قول شما خیلی متشکرم اگر اجازه بدهید یک فاصله میگیریم برمیگردیم خیلی ممنونم که ما را همراهی میکنید فکر میکنم کامل و جامع پاسخ داده شد به این کلیپ و شبهه‌ای که بنا به دلایلی گفته می شود  و امیدواریم که یک روزی با ظهور حضرت حجت (سلام الله علیه) همه آنها به شدت عیان  شود  از این جهت که دیگر کسی نمی تواند  کتمان کند یا بدون منبع ذکر مطلب کند فاصله کوتاه می‌گیریم برمی‌گردیم باز هم میزبان شما هستیم.

خیلی ممنونیم از اینکه ما را همراهی می‌کنید امیدواریم که آن داعیه اصلی که داریم و آن هدفی که داریم مبنی بر اینکه برنامه‌هایی که تولید می شود  مورد توجه حضرت حجت (سلام الله علیه) واقع  شود  اتفاق بیفتد و رضایت خاطر شما عزیزان را هم به همراه داشته باشد یک بار دیگر عرض می‌کنم اگر تماسی دارید چه عزیزان. اهل سنت و چه بینندگان معمول و شیعیان عزیزمان که اگر سوالی دارید اگر مطلبی مد نظرتان است  از طریق راه‌های ارتباطی که دوستان من برایتان به اشتراک می‌ گذارند می‌توانید با ما تماس بگیرید و ما اینجا ان شاء الله  پاسخگوی شبهات و سوالات شما باشیم اگر اجازه بدهید فکر می‌کنم یک کلیپ دیگر هم داریم که آن را ببینیم خیلی خوب بفرمایید لطفاً دوستان اتاق فرمان لطفاً کلیپ بعدی را هم پخش کنید که ما ان شاء الله  پاسخ این شبهه را هم بدهیم.

کلیپ

 زنده باشید جناب کیانی من یک عرضی داشتم راجع به برنامه گذشته شما که فرصت نشد و موفق نشدم با تو تماس بگیرم راجع به شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)  فرمودید که در صحیح مسلم آمده است که. نماز بر بدن مطهر حضرت زهرا (سلام الله علیها)  در حضور جناب ابوبکر خوانده شده است می‌خواستم آدرسش را لطف بفرمایید و یک مطلب دیگر هم فرمودید که در کتاب سنن کبرای بیهقی آمده است که در آنجا قید شده است که حضرت ابوبکر به قول فرمایش شما آمده است نماز را بر بدن مطهر حضرت زهرا (سلام الله علیها)  خوانده  است در صورتی که در همان جا آمده است اینطوری نقل شده است و الصحیح و صحیح  را اعلام کرده است نخیر حضرت علی (سلام الله علیه) خودش خوانده است میخواستم از شما دقیقا  من هم همین نکته را گفتم جناب آقای محمد در برنامه هم دقیقاً همین نکته را گفتم و آنچه که گفتم برگرفته از. کتابی است که به قلم خود بنده ترجمه شده است و به خاطر اینکه حقایق تاریخی را هم بیان میکند در ایران مجوز نگرفت و در بیرون ایران این کتاب چاپ شد سیرت ابوبکر صدیق رضی الله تعالی عنه عرضم این است که من از شما آدرس صحیح مسلم دارم همین را توضیح میدهم شما خودتان گفتید ببینید نکته‌ای را نتیجه مهم است  من دارم رفرنس میدهم که ماخذ من از این رفرنس دقیقاً کتابی بوده که شخصاً ترجمه کردم و در پایان بحث هم. بحث مورد نظر شما همین نکته را گفتم که نکته صحیح اینه که خیر شخص علی رضی الله تعالی عنه بر پیکر فاطمه رضی الله عنها نماز خواند اما آنچه که مهم است برخلاف ادعای آقایان آخواندها یک روایتی است  که در بیهقی رحمه الله روایت کرده است که در حضور ابوبکر و بلکه با پیش نمازی ابوبکر نماز بر پیکر بانو فاطمه (سلام الله علیها)  اقامه شد که البته صحیح گفتم همان روایت مسلم است  دوم اینکه. الان من حضور ذهن ندارم حافظ صحیح مسلم نیستم حافظ صحیح مسلم نیستم اما اگر در ادامه برنامه توانستم دقیقاً بگویم که حدیث شماره چند است  چشم این کار را انجام خواهم داد و این توضیح را ارائه خواهم داد و این پاسخ را دریافت خواهید کرد اما من حافظ صحیح مسلم نیستم که بگویم دقیقا در حدیث شماره چند است اما این طلب شما که این رفرنس را داشته باشم و به شما اگر در این برنامه نشد در برنامه دیگر مشخصاً بگویم که. حدیث شماره چند است  و آنچه که در سنن بیهقی آمده است و آنچه که در صحیح مسلم نیشابوری آمده است اما نکته مهم و حائز اهمیت اینه که تشییع پیکر بانو فاطمه رضی الله عنها یک موضوع پنهانی نبود یک موضوع پنهانی نبود بلکه اسما بنت امیس همسر ابوبکر صدیق رضی الله عنه کسی بود که به علی رضی الله عنه در شستشو یا غسل پیکر بانو فاطمه کمک کرد و دیگر کسانی هم که حضور داشتند. و اگر بانو فاطمه در شب به خاک سپرده شد به طبیعت عادت اهل مدینه و به طبیعت عادت بسیاری از مسلمان‌ها که در خاکسپاری میت تاخیر نمی‌کنند لذا اینکه دقیقاً روایت شماره چند صحیح مسلم است  و به طور کلی رفرنس دقیق این مطلب را اجازه می‌خواهم که در فرصتی دیگر نظر به اینکه حافظ صحیح مسلم و حافظ سنن بیهقی نیستم در فرصتی دیگر خدمت شما ارائه بدم ولی داستان این است  که آنچه که در باره بانو فاطمه و شهادتش ادعا می شود . دروغی و کذبی بیش نیست ممنون از شما جناب آقای محمد.

مجری:

 خیلی ممنونیم کلیپ جالبی بود اگر از نظر بادی لنگویج بخواهیم بررسی کنیم سراسر دروغ بود پاسخ این آقا به این دلیل که از مکث‌هایی که داشت نوع تنفسش نگاهش مشغولیتش با موس و کیبورد و غیره خیلی واضح بود حقیقتاً این در بعد تخصصی بادی لنگویج روانشناختی من حالا واردش نمیشوم اما اعتقاداتی که ایشان مطرح کرد خیلی جالب بود که سوالی که پرسیده شد سوال ما است . ما در همان بخش اول پاسخ دادیم یعنی با این همه در واقع ادله آمدیم همان‌ها را پاسخ دادیم شما بفرمایید الان  اسم این را می شود صحبت گذاشت یا خیر بفرمایید لطفاً.

استاد: عباسی

 بله ببینید خیلی جالب است وقتی که در برنامه بعد نسبت به همان صحبت‌هایی که برنامه قبل انجام داده است میایند به او اشکال می‌کنند که شما گفتید که از بیهقی آوردید اولاً بیهقی خودش گفته که من قول صحیح اینه و صحیح میگوید من گفتم که صحیح تر آنی است که تو صحیح مسلم گفته است ولی این هم است  که در حضور ابوبکر بوده بعد جالب است حالا این دروغگویی تا اینجا که در حضور ابوبکر بوده است حتی ابوبکر پیش‌نماز بوده است می گویند اگه می گویند آقا یک نفر می گویند فلانی به فلان شخص نماز خواند یعنی اینکه آن نفر دیگری که نفی دارد می شود  در روایت در مطالب نفی می شود  یعنی آن امام جماعت این مأموم بود اینطوری می گویند می گویند سوال می کنند می گویند آقا فلانی را که حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) مثلاً شخص مهمی بود کی برایش نماز خواند می گویند آیت الله العظمی فلانی نماز خواند.

 امام جماعت بود امام او بود که داشت نماز میخواند این به او اقتدا می کرد چه مدل حرف زدن است نکته بعد اینکه آقا صحیح مسلم من صحیح مسلم را نمی‌دانم من حافظ نیستم من از کتابی که خودم نوشتم دارم رفرنس میدهم شما همان سنن کبرای بیهقی هم کامل نیاوردید که بعدش خودش میگوید حق این است که صحیح این است که نماز حضرت علی (سلام الله علیه) خوانده است  شما آن تیکه اول با تمطراق توضیح دادی بله نماز خواند و گفته است نماز خواند و اگر هم چی بوده است نماز در حضور او بوده است فلان بوده است بهمان. روایت صحیح مسلم را نشان بده اگر می گویی صحیح مسلم حضوری بوده است حضوری آن کجا؟ در اینجا حضوری کجا است؟ در روایت صحیح مسلم کجا است؟ ببینید مدل بیان جالب است این روایتی که از بیهقی نقل کردند خود بیهقی که میگوید: صحیح این است از شعبی نقل میکند.

 شعبی کسی است که به اصطلاح از تابعین به حساب میاید پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  را ندیده است اصلا در اواخر حکومت عمر به دنیا آمده است این ماجرا را ندید همینطوری یک چیزی شنیده  است و شعبی دشمن امیرالمومنین (سلام الله علیه)  بوده است دشمنی کرده است تضعیفش کردند انقدر روایت اشکال دارد اشکال دارد اشکال دارد که بعضی از بزرگان اهل سنت مثل ابن حجر عسقلانی آمدن این را چیز کردن گفتن بله ضعف و انقطاع درش وجود دارد این آمده است نقل کرده است این ماجرا را ولی ضعف و انتقطاع وجود دارد یعنی روایت را گذاشتند کنار بعد ضمن اینکه اصلاً این روایت قابل در واقع تعارض پیدا کردن با روایت صحیح بخاری و مسلم است، صحیح بخاری و مسلم کجا سنن کبری بیهقی کجا است. تو این را رفتی دیدی میگوید بلد هستم بعد به صحیح مسلم بله من حالا که نمی‌دانم باشد  یک زمان دیگر میارم من حافظش نیستم من که قرار نیست کل روایت‌ها را حفظ باشم من شماره حدیث آقا حرف شماره حدیث نیست حرف اینه که شما وقتی داری از اینجا نقل می‌کنی میگویی آقا در بیهقی این آمده است در مسلم آن که در مسلم صحیح تر است ولی آنجا هم ابوبکر حضور داشته است روایتش را بیاور که حضور داشته است

مجری:

مسئله همین است اینکه می گویی حافظ نیستم مثلا میخواهد خودش را توجیه کند برای اینکه من در واقع سند نیاوردم. من سوال میپرسم آیا مگر شما این کتاب‌هایی که الان آوردید را حفظی هستید خیر ولی حکم عقل میگوید آقا شما وقتی می‌خواید راجع به این مطلب حرف بزنی سندش را اینجا بیار این آقا حتی نکرده است مثلاً یک مطالعه کند و یک چیزی داشته باشد.  اگه میخواهید من را مثلاً در واقع توجیه کند و من را ببرد سمت اینکه من بپذیرم حرفش را چه توجیهی است یک توجیه بچگانه است من حافظه ام همینطوری است مثل اینکه من الان یک عبارت عربی بخوانم بگویم این در قرآن آمده است بعد شما نه من حافظ قرآن نیستم دیگر قرآن.

استاد: عباسی

 شما به این روایت استناد کردی وقتی استناد کردی باید الان بتوانی توضیح بدهی کجا بوده است و لی شما دارید متناقض صحبت می کنی می گویی بوده است ولی فلانی گفت بوده بوده آن نماز خوانده حضرت علی (سلام الله علیه) نماز خوانده است ولی احتمالاً به ابوبکر اقتدا کرده است ابوبکر امام جماعت بوده این یک نکته، نکته بعدی ایشان در ادامه نکته‌ای گفت خیلی خیلی جالب همه حرفش دیدید همه ناراحتیش از این بود که چرا می‌خواهید بگویید مخفیانه چرا می‌خواهید بگویید: ابوبکر نبوده است نه مخفیانه نبود همه مطلع بودند فلان بوددن اسما بنت امیس حضور داشت همسر ابوبکر. اسما بنت امیس کمک می کرد حضرت علی (علیه السلام) را در مطالب ما است بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته.

همین که اسما بوده است  نشون میدهد که به اصطلاح مخفیانه نبوده است حل شد اتفاقاً وجود اسما کار را خراب‌تر می‌کند برای شما خانم ابوبکر زن ابوبکر کسی که در خانه زندگی می‌کرده است آمده است در برنامه شستن حضرت (سلام الله علیها) به اصطلاح تشریح و تدفین حضرت (سلام الله علیها) کفن و دفن حضرت (سلام الله علیها) آمده است شرکت کرده است. به این خانم گفتند تو باش ولی به همسرت اجازه نداری  خبر بدهی همسرت نباید باشد  تو باش بله اسماء بعد هم که ابوبکر از دنیا میرود بعد با امیرالمومنین (سلام الله علیه)  بعدها ازدواج کرده است فرزندش محمد بن ابی بکر در خانه امیرالمومنین (سلام الله علیه)  بزرگ شده است و به فضل خدا به تربیت امیرالمومنین (سلام الله علیه)  بزرگ شده است که حضرت (سلام الله علیه) فرمودند:

محمد ابني من صلب ابي بكر

محمد از صلب ابوبكر و فرزند من است

 الغارات، ص 158،

که بعضی از آقایان گفتند که آقا:

يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَيُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا  وَكَذَلِكَ تُخْرَجُونَ

او زنده را از مرده بیرون می‌آورد، و مرده را از زنده، و زمین را پس از مردنش حیات می‌بخشد، و به همین گونه روز قیامت (از گورها) بیرون آورده می‌شوید!

روم (30):19

يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ مصداقش همین است. یک نفری از نسل او است در خانه امیرالمومنین (سلام الله علیه)  طوری تربیت می‌شود که دلاور مردی است که در اعتقادات خلاصه یگانه روزگار می شود  یعنی اینقدر سلیم النفس از نظر اعتقادی مناسب این اسما حضور دارد چون سرنگهدار است و قرار نیست شوهرش بیاید اگر عمومی بود رسمی بود چرا اسما آمد شوهرش نیامد چی می شود  مگه می شود چنین چیزی که مثلا دختر پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  از دنیا رفته  است میخواهند دفن کنند اسما می آید ولی شوهرش نمیاید اتفاقاً این روایت به نفع ما است این روایت نشان میدهد که. نمی‌خواستند قرار نبود فرّ بها من ابی بکر امیرالمومنین (سلام الله علیه)  فر بها علی بن ابیطالب من ابی بکر نمی‌خواست اصلاً این حضور داشته باشد  نمی‌خواست این شرکت کند و به خاطر همین فراری بود از دست این حاضر نبودش در مراسم شرکت کند این سندش هم همین اسما بنت امیس که این به این شکل بود.

مجری:

 نکته بعدی که ایشان عنوان کرد من شخصا تا الان در تاریخ هیچ جا ندیده بودیم این را و هنوز هم نداریم عملاً که چی ایشان گفت که در مدینه رسم بوده است شبانه دفن کردند آیا چنین چیزی را داشتیم. و بعد از این سوال بعدی مطرح می شود  اگر هم همچین چیزی بوده است مگر همان شبانه دفن کردن نمی‌توانسته با حضور ابوبکر باشد  شبانه دیگر رسمشان این است که شب دفن کنند.

استاد: عباسی

اگر شبانه برخی این کار را می‌کردند رسم عمومی نبوده است بعد برای فرد مهم و خاصی مثل حضرت زهرا (سلام الله علیها) نبوده است شما اگر اینقدر سرعت در دفن دارید چرا اینقدر سرعت در دفن در دفن پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  نداشتید؟ چرا پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  بدنش روی زمین بماند؟ شما بروید سقیفه بنی ساعده خلیفه مشخص کنید  چرا دفن نکردید سریع؟ مردم مدینه دفن کردند سه روز حتی خوب اینکه عدم صداقتتان را می رساند ضمن اینکه اگر میخواستند شبانه دفن  شود  شبانه با اطلاع با حضور کردند همه حضور داشته باشند این شبانه بدون حضور نفر اول حاکمیت نفر اول حکومت خیلی معنا دارد وقتی که این شخص در تشییع جنازه دختر پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  یعنی دختر رهبر این امت. اجازه پیدا نمیکند حضور پیدا کند اجازه پیدا نمی‌کند نماز بخواند بعد شما بگو آقا مثلاً شب نمی‌دانم مرسوم بوده است این که نبوده است جالب است در یک جای دیگر آن هم باز مردم می گویند باید این اتفاق بیفتد در جریان قتل عثمان است وقتی که عثمان را کشتند گفتند اول دفن کنند آن از آن طرفی از عدم محبوبیت و کارهایی که کرده بود بحث بدعت ها و فلان این حرف ها اجازه نمی‌دهند دفن کنند انداخته بودند گوشه ای جنازه را.

بعد که وساطت و فلان شد قرار شد دفن  شود  گفتن چهار نفر قبرستان مسلمانان نباشد  چهار نفر شبانه یواشکی بدون حضور یواشکی آن هم بدون حضور قرار نیست شلوغ  شود  نباید شلوغ  شود  بخاطر اینکه این کارها را کرده است ببینید مدل به اصطلاح بیان و این اصرار که هی میرود دوباره برمیگرد آقا یواشکی نبود این را منعش نکرده بودند اما این عدم حضور یعنی ببینید دائم چرا این اصرار است به خاطر اینکه عرض کردیم اولش این آبروریزی است. این یک چیزی است  که  روشن  کننده حق و حقیقت است هر بیننده‌ای یک دقیقه دو دقیقه پنج دقیقه با خودش فکر کند چرا باید دختر پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  یک موقع یک دختری بود یک شهر دیگر بود یک دختری بود ده سال بیست سال پنجاه سال بعد هفتاد روز فاطمه (سلام الله علیها)  فاصله با شهادت آقا رسول الله (صلی الله و علیه و آله و سلم)   است اجازه به اصطلاح شبانه دفن می‌کنند اجازه شرکت آنها در مراسم را نمیدهند این اتفاقات را رقم میزنند که این ماجرا بماند در تاریخ هزار و چهارصد  سال این سوال مانده است اگر کسی این سوال را. بپرسد از خودش یا وجدانش یا دیگری سوال کند خیلی حقایق برایش روشن می شود خیلی مسائل به دستش که اصلا و ابدا بنای حضرت زهرا (سلام الله علیها) شما ببینید غضبناک میشوند دیگر صحبت نمی‌کنند تا موقعی که از دنیا میروند به عیادتشون میایند حضرت (سلام الله علیها) راه نمیدهند ابتدا بعد با اصرار فشار غیره وقتی که میایند به عیادت باز حضرت (سلام الله علیها) صحبت نمی‌کنند بعد که اصرار و خواهش می‌کنند به صحبت کردن آنجا حضرت زهرا (سلام الله علیها)  فرمودند که جواب سلامشان را هم نمی‌دادند حضرت (سلام الله علیها) با سختی درد پهلو و اتفاقات یک مقداری به سمت مثلاً راست حرکت می‌کردند که. بدنشان را حرکت می‌دادند با درد شدید.

أَخْبَرَنَا أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّزَّاقِ بْنُ سُلَيْمَانَ بْنِ غَالِبٍ الْأَزْدِيُّ بابارح [بِأَرْتَاحَ ] قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْغَنِيُّ الْحَسَنُ بْنُ مَعَالِي قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَهَّابِ بْنُ هَمَّامٍ الْحِمْيَرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِي شَيْبَةَ قَالَ حَدَّثَنَا شَرِيكُ الدِّينِ بْنُ الرَّبِيعِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ حَسَّانَعَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيِّقَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله فِي الشِّكَايَةِ الَّتِي قُبِضَ فِيهَا فَإِذَا فَاطِمَةُ عِنْدَ رَأْسِهِ قَالَ فَبَكَتْ حَتَّي ارْتَفَعَ صَوْتُهَا فَرَفَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله طَرْفَهُ إِلَيْهَا فَقَالَ حَبِيبَتِي فَاطِمَةُ مَا الَّذِي يُبْكِيكِ قَالَتْ أَخْشَي الضَّيْعَةَ مِنْ بَعْدِكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ يَا حَبِيبَتِي لَا تَبْكِيِنَّ فَنَحْنُ أَهْلُ بَيْتٍ أَعْطَانَا اللَّهُ سَبْعَ خِصَالٍ لَمْ يُعْطِهَا قَبْلَنَا وَ لَا يُعْطِهَا أَحَداً بَعْدَنَا لَنَا خَاتَمُ النَّبِيِّينَ وَ أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ أَنَا أَبُوكِ وَ وَصِيِّي خَيْرُ الْأَوْصِيَاءِ وَ أَحَبُّهُمْ إِلَي اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ بَعْلُكِ وَ شَهِيدُنَا خَيْرُ الشُّهَدَاءِ وَ أَحَبُّهُمْ إِلَي اللَّهِ وَ هُوَ عَمُّكِ وَ مِنَّا مَنْ لَهُ جَنَاحَانِ فِي الْجَنَّةِ يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ الْمَلَائِكَةِ وَ هُوَ ابْنُ عَمِّكِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ وَ هُمَا ابْنَاكِ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ سَوْفَ يُخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ تِسْعَةً مِنَ الْأَئِمَّةِ أُمَنَاءَ مَعْصُومِينَ وَ مِنَّا مَهْدِيُّ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِذَا صَارَتِ الدُّنْيَا هَرْجاً وَ مَرْجاً وَ تَظَاهَرَتِ الْفِتَنُ وَ تَقَطَّعَتِ السُّبُلُ وَ أَغَارَ بَعْضُهُمْ عَلَي بَعْضٍ فَلَا كَبِيرٌ يَرْحَمُ صَغِيراً وَ لَا صَغِيرٌ يُوَقِّرُ كَبِيراً فَيَبْعَثُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ ذَلِكِ مَهْدِيَّنَا التَّاسِعَ مِنْ صُلْبِ الْحُسَيْنِ عليه السلام يَفْتَحُ حُصُونَ الضَّلَالَةِ وَ قُلُوباً غُفْلًا يَقُومُ بِالدِّرَّةِ فِي آخِرِ الزَّمَانِ كَمَا قُمْتُ بِهِ فِي أَوَّلِ الزَّمَانِ وَ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً.

يَا فَاطِمَةُ لَا تَحْزَنِي وَ لَا تَبْكِي فَإِنَّ اللَّهَ أَرْحَمُ بِكِ وَ أَرْأَفُ عَلَيْكِ مِنِّي وَ ذَلِكِ لِمَكَانِكِ مِنِّي وَ مَوْضِعِكِ فِي قَلْبِيوَ زَوَّجَكِ اللَّهُ زَوْجاً هُوَ أَشْرَفُ أَهْلِ بَيْتِكِ حَسَباً وَ أَكْرَمُهُمْ نَسَباً وَ أَرْحَمُهُمْ بِالرَّعِيَّةِ وَ أَعْدَلُهُمْ بِالسَّوِيَّةِ وَ أَنْصَرُهُمْ بِالْقَضِيَّةِ وَ قَدْ سَأَلْتُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ تَكُونِي أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِيأَلَا إِنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّي مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَانِي.

قَالَ جَابِرٌ فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه وآله فَاعْتَلَّتْ فَاطِمَةُ دَخَلَ إِلَيْهَا رَجُلَانِ مِنَ الصَّحَابَةِ فَقَالا لَهَا كَيْفَ أَصْبَحْتِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَتْ اصْدُقَانِي هَلْ سَمِعْتُمَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله يَقُولُفَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِيقَالا نَعَمْ قَدْ سَمِعْنَا ذَلِكِ مِنْهُ فَرَفَعَتْ يَدَيْهَا إِلَي السَّمَاءِ وَ قَالَتْ اللَّهُمَّ إِنِّي أُشْهِدُكَ أَنَّهُمَا قَدْ آذَيَانِي وَ غَصَبَا حَقِّي ثُمَّ أَعْرَضَتْ عَنْهُمَا فَلَمْ تُكَلِّمْهُمَا بَعْدَ ذَلِكَ وَ عَاشَتْ بَعْدَ أَبِيهَا خَمْسَةً وَ تِسْعِينَ يَوْماً حَتَّي أَلْحَقَهَا اللَّهُ بِه .

جابر بن عبد اللَّه انصاري مي گويد: رسول خدا صلّي اللَّه عليه و اله در مرضي بود كه به آن از دنيا رفت و فاطمه بالاي سرش نشسته و گريه مي كرد تا اين كه صداي گريه اش بلند شد. پس آن حضرت چشم به او دوخته فرمود: اي حبيبه من فاطمه چه چيز تو را گريان كرده؟ عرض كرد: از ضايع شدن (حقم) پس از شما ترسناكم.

فرمود: حبيبه من گريه مكن زيرا ما خانداني هستيم كه خداوند هفت خصلت به ما عطا كرده و به احدي پيش از ما نداده و به احدي بعد از ما ندهد، من خاتم پيغمبران و محبوب ترين خلق نزد خداي عز و جل و پدر تو مي باشم، و وصيّ من بهترين اوصياء و محبوب ترين ايشان نزد خدا است و شوهر تو است، و شهيد ما بهترين شهداء و محبوب ترين آنان نزد خدا است و او عموي تو (حمزه) است، و از ما است كسي كه دو بال دارد و با آن دو با فرشتگان در بهشت پرواز كند و او پسر عمويت (جعفر) است، و از ما است دو سبط اين امّت و آن دو پسرانت حسن و حسين هستند؛ و بزودي خداوند از صلب حسين نه تن امامان امين و معصوم را بيرون آورد، و از ما است مهدي اين امّت كه چون دنيا دچار هرج و مرج شود و فتنه ها ظاهر گردد و راهها بريده شود و مردم همديگر را غارت كنند نه بزرگ بر كوچك رحم كند و نه كوچك احترام بزرگ را نگه دارد، در آن هنگام خداي عز و جل مهدي ما نهمين فرزند حسين را برانگيزد، بناهاي محكم و قلعه هاي گمراهي را فتح كند، به دين (خدا) در آخر الزمان قيام كند و زمين را پر از عدل كند چنانچه پر از ستم شده باشد، اي فاطمه گريه مكن و محزون مباش زيرا خداوند به تو رحيم تر و مهربان تر از من است، و اين بخاطر جايگاه تو است نزد من و آن جايي كه در قلب من داري، و خداوند تو را به شريف ترين خاندان من در حسب، و گرامي ترين شان در منصب، و مهربان ترين ايشان به رعيت، و عادل ترينشان در مساوات، و بيناترين ايشان در قضاوت تزويج كرد.

و من از خداي خود خواسته ام كه تو اولين نفر از خاندان من باشي كه به من ملحق شوي، آگاه باش كه تو پاره تن مني و هر كه تو را بيازارد مرا آزرده است، جابر گويد: همين كه رسول خدا صلّي اللَّه عليه و اله از دنيا رفت و فاطمه مريض شد، دو نفر از صحابه بر او وارد شدند و به او عرض كردند: اي فاطمه دختر پيغمبر، حال شما چگونه است؟ فرمود: مرا تصديق كنيد كه آيا از پيغمبر صلّي اللَّه عليه و اله شنيديد كه مي فرمود: فاطمه پاره تن من است هر كه او را بيازارد به تحقيق مرا آزرده است؟ گفتند: آري اين را از آن حضرت شنيديم، پس فاطمه دستهايش را به جانب آسمان بلند كرد و گفت: پروردگارا تو را گواه مي گيرم كه اين دو مرا آزرده و حقّم را غصب كردند، سپس رواز ايشان گرداند و ديگر با آن دو حرف نزد، و بعد از پدرش هفتاد و پنج روز، و بعضي گفته اند چهل روز، و بعضي گويند شش ماه زنده بود تا خداوند او را به پدر بزرگوارش ملحق فرمود.

الخزاز القمي الرازي، أبي القاسم علي بن محمد بن علي (متوفاي400هـ)، كفاية الأثر في النص علي الأئمة الاثني عشر، ص65، تحقيق: السيد عبد اللطيف الحسيني الكوه كمري الخوئي، ناشر: انتشارات ـ قم، 140هـ .

بعد اینها  بلند شدند دوباره آمدند نشستند آن سمت می نشستند حضرت زهرا (سلام الله علیها) به امیرالمومنین (سلام الله علیه) فرمودند: علی جان یک پارچه دیگر بر روی صورتم بینداز یک پارچه دیگر که نشنوم نببینم حرف بعد خیلی اصرار کردم بعد حضرت (سلام الله علیها) فرمودند که سوال میکنم اگه سوال مرا درست جواب بدهید ببینم شاید اگر جواب ندهید که هیچی گفتند نه حتما راست میگوییم حتما درست میگویم، حضرت (سلام الله علیها) فرمودند که شما را به خدا قسم میدهم

انشدکما الله هَلْ سَمِعْتُمَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه وآله يَقُولُ شما شنیدید دوتایی با گوش خودتان با دو گوشتان از پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  شنیدید. که فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي فقد آذ الله هر دو بلا فاصله گفتند قَالا نَعَمْ قَدْ سَمِعْنَا ذَلِكِ مِنْهُ بله شنیدیم  این روایتی نیست که ما بتوانیم انکارش کنیم و آنجام نیاز داشتن که انکار نکنند که حضرت زهرا (سلام الله علیها)  صحبت کند که حضرت زهرا (سلام الله علیها) اینجا که رسید مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي فقط که والله و من راضی نیستم و راضی نمی‌شوم را خواهم شد  تا پدرم رسول الله را در روز قیامت ببینیم و شکایت پیش او ببرم یعنی حضرت زهرا (سلام الله علیها) مسیر اینها را دارد می‌بندد چرا می‌بندد ؟ می‌خواهد مسیر هدایت را ببندد نعوذ بالله؟ نه حضرت (سلام الله علیها) می‌خواهند مظلومیت و حقانیت  روشن  باشد که امشبی امروزی من شما دیگرانی دیگر. ده‌ها صدها هزاران نفر  به این فکر کنیم که چه کردند این‌ها که حضرت (سلام الله علیها) تند برخورد کرد قهر کرد صحبت نکرد مبارزه منفی کرد با اینها اجازه نداد اینها در تشییع جنازه در دفن و کفن حضرت (سلام الله علیها) شرکت کنند.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر با ما همراه باشید همچنان بخش دیگری را تقدیم نگاهتان می‌کنیم برمی‌گردیم و با پارت آخر و بخش پایانی برنامه میزبان شما خواهیم بود.

خیلی ممنونم که همچنان ما را همراهی میکنید امیدوارم که نظرات شما عزیزان را داشته باشیم و بتوانیم برنامه‌ای تقدیم نگاهتون کنیم که مورد توجهتان واقع  شود  برویم بخش آخر را از زبان استاد عباسی گرانقدر بشنویم یاد بگیریم و ببینیم که ادامه ماجرا پیرامون این موضوع تلخ این حادثه عجیب و غریبی که هر وقت راجع به آن صحبت می‌کنیم دل‌ها به درد میاید چه می تواند  باشد  بفرمایید.

استاد: عباسی

 خواهش می‌کنم بله نسبت به دفن شبانه این کلیپی که از شبکه های وهابی دیدیم تنها برنامه و تنها حرف های اینها نیست و اینها دائماً در برنامه‌هایشان. تلاش این چنینی دارند یعنی شما ببینید یک ادعایی مطرح می‌کند حرف‌های ناطور و ناشایست میزند بدون سند حرفی میزند بعد وقتی که از او سوال می شود  و درخواست سند میگوید من که سند ندارم من که حافظ نیستم آن روایت هم اینطوری بود آن روایت هم اینطوری بود همه را سعی میکند یه طوری توجیه کند اما در نهایت همان انکارهاست دیگر تو هر برنامه‌ای همین ماجرا که آقا این ماجرا نبوده ابوبکر حضور داشته است یا نماز خوانده. در حالی که اگر برایشان از نظر اعتقادی مهم نباشد  یک واقعه تاریخی است دیگر توانستن بگویند آقا چه اهمیتی دارد نماز خوانده است یا نماز نخوانده است اینقدر مهم نیست که مثلاً بخواهیم در رابطه با آن صحبت کنیم ولی واقعاً واقعاً برایشان مهم است من یک روایت یک مدرک شیعی هم برای این میدهم زیاد است.

  در منابع ما در کتاب علل الشرایع کتاب معروف شیخ صدوق اعلی الله مقامه الشریف است  و روایات اهل بیت (علیهم السلام) جمع آوری شده است در کتاب علل الشرایع دارالمرتضی. بیروت لبنان کتاب چاپ شده است در مجلد اول  جلد یک و دو با هم است  در صفحه صد و هشتاد و شش در اینجا یک روایت بسیار مفصل آورده است:

قال : فلما نعي إلى فاطمة  نفسها أرسلت إلى ام أيمن وكانت أوثق نسائها عندها وفي نفسها فقالت : يا ام أيمن إن نفسي نعيت إلي فادعي لي عليا فدعته لها فلما دخل عليها قالت له : يا ابن العم اريد أن اوصيك بأشياء فاحفظها علي فقال لها : قولي ما أحببت ، قالت له : تزوج فلانة تكون مربية لولدي من بعدي مثلي ، واعمل نعشا رأيت الملائكة قد صورته لي فقال لها علي : أريني كيف صورته ، فأرته ذلك كما وصفت له وكما أمرت به ، ثم قالت : فاذا أنا قضيت نحبي فأخرجني من ساعتك أي ساعة كانت من ليل أو نهار ، ولا يحضرن من أعداء الله وأعداء رسوله للصلاة علي ، قال علي  : أفعل.

هنگامى كه حضرت فاطمه به فرا رسيدن مرگ خويشتن يقين پيدا كرد به دنبال امّ‌ ايمن كه نزد آن حضرت از موثّقترين زنان محسوب مى‌شد فرستاد،پس از آنكه حاضر شد، حضرت زهرا به وى فرمود: اجل من فرا رسيده،على عليه السّلام را نزد من بياور!هنگامى كه حضرت امير آمد فاطمۀ زهرا به آن حضرت گفت: پسر عمو!من در نظر دارم وصيّتى بكنم،وصيّت مرا گوش كن. امير المؤمنين على عليه السّلام پاسخ داد:هر چه دوست دارى بگو. حضرت فاطمه فرمود:فلان زن را كه براى فرزندانم نظير خود من مى‌باشد تزويج نما. يك تابوت كه ملائكه شكل آن را به من نشان دادند از برايم درست كن. حضرت امير فرمود:شكل آن تابوت چگونه است‌؟ حضرت اوصاف آن تابوت را براى على عليه السّلام شرح داد و فرمود:موقعى كه من از دنيا رحلت كردم هر ساعتى از شب و روز كه بود،جنازۀ مرا بردار.مبادا احدى از دشمنان خدا و رسول براى نماز خواندن به جنازه‌ام حاضر شوند!! على عليه السّلام فرمود:مانعى ندارد.

علل الشرائع،الشيخ الصدوق،ص ۱۸۶

 که وقتی که : فلما نعي إلى فاطمة  نفسها أرسلت إلى ام أيمن وكانت أوثق نسائها عندها

خوب جریان ام ایمن حضور ایشان در بسیاری از اتفاق حضرت زهرا (سلام الله علیها)  است  مثل جناب اسماء بنت امیس می فرستاد و خیلی به او اعتماد داشت و به او گفت که من نزدیک است که روح از بدنم خارج  شود  بفرستید سراغ حضرت علی (سلام الله علیه). حضرت علی (سلام الله علیه) که آمدند ایشان گفتند که يا ابن العم اريد أن اوصيك بأشياء فاحفظها علي می خواهم وصیت کنم که تو وصیت‌های مرا مراعات کنی فقال لها : قولي ما أحببت ، هرچه می‌خواهی بگو قالت له : تزوج فلانة تكون مربية لولدي من که حالا صحبت کردند که مثلاً با فلانی ازدواج کن که فرزندان مرا نگه دارد و غیره و مدل مثلاً دفن من و غیره مدلی باشد  که ملائکه به من نشان دادند و توضیح دادند بعد گفتند که وقتی که من از دنیا رفتم به اصطلاح. من را وقتی میخواهی دفن کنی و غیره از دشمنان ما کسی در آنجا حضور نداشته باشد  ولا يحضرن من أعداء الله وأعداء رسوله للصلاة علي هیچکس نمی‌خواهم از دشمنان خدا و پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  در نماز من شرکت کند.

 قال علی علیه السلام افعل من این کار را به اصطلاح انجام خواهم داد و اتفاقا دارد که وقتی که خواستند دفن کنند شبانه دفن کردند و دفن بعد میگوید حالا صبح وَ دَفَنَهَا لَيْلاً فَلَمَّا أَصْبَحَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ عَاوَدَا عَائِدَيْنِ لِفَاطِمَةَ فَلَقِيَا رَجُلاً مِنْ قُرَيْشٍ فَقَالاَ لَهُ مِنْ أَيْنَ أَقْبَلْتَ قَالَ عَزَّيْتُ. تو به اصطلاح ادامه که و گفتند که ما می‌خواستیم بیایم دیدنی و یا بیایم برای دفن و غیره و حضرت (سلام الله علیه) فرمودند که در شب به اصطلاح ایشان دفن شد و در واقع  خبر نکردیم اینها را و در شب دفن شد و همین اتفاق هم افتاد این هم سند به اصطلاح شیعیش که حالا در خیلی از روایات است  یکی از آنها را من عرض کردم.

 اما نکته دیگر اینکه این کارها را این‌ها از چه کسی یاد گرفتند؟ چرا این کار را میکنند؟. چرا میکنند که مشخص است توضیح دادیم برای اینکه نمی‌خواهند این حقیقت را مسلمانان با آن مواجه شوند یعنی یک نکته مهم باید بر حقانیت همین باشد  که اینها سرپوش می گذارند بر حقایق حقایق تاریخی را مانع میشوند آقا مردم قرار است که دین‌دار شوند مردم بدانند واقعیت خودشون انتخاب کنند انتخاب کنند نه این‌ها نمی‌خواهند این‌ها انتخاب کنند می‌خواهند کاری که میخواهند انجام بدهند آقای ابن تیمیه حرانی که ایدئولوگه وهابیت است ش متوفای هفتصد و بیست و هشت هجری قمری ششصد و شصت و یک تولدش بوده هفتصد و بیست و هشت یعنی. در نیمه اول قرن هشتم هجریان از دنیا رفته است آقای ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه کتاب منهاج السنة رد بر منهاج الکرامة علامه حلی است باز هم خواهش می‌کنیم در این ایام فاطمیه یکی از اتفاقاتی که باید رقم بخورد در زندگی ما اینکه مطالعات معارفمان باید زیاد  شود  خیلی کم مطالعه میکنیم آقای حسینی خیلی کم مطالعه میکنیم تصور نکنیم به یک دو  گروه مذهبی هم یا کانال مذهبی هم سر زدیم چهار پیام به این می گویند مطالعه نه. حقیقت قصه این است که اگر می‌خواهیم مومن واقعی باشیم اگر می‌خواهیم تاثیرگذار باشیم در جامعه خودمان در اطراف خودمان من خیلی اوقات در کلاس‌هایی که به اصطلاح حالا خانواده‌ها پدر مادرها هستند به مناسبتی خدمتشان عرض می‌کنم.

 میگویم اگر می‌خواهید فرزند شما فرزند تاثیرگذاری  شود  اصلاً قصه مذهبی بودنش هم کاری ندارم می‌خواهید بچه شما نخبه علمی باشد  می‌خواهید بچه شما شخصیتی  شود  که در جامعه که به او افتخار کنید او را اهل مطالعه بار بیاورید در خانه شما کتاب باشد  تو خانه خودتان کتابخانه باشد . در خانه شما مطالعه کتاب تعجب آور نباشد  مثلاً می گویند فلانی داری کتاب می‌خوانی!!! امتحان داری فردا یعنی انقدر تعجب می‌کنند همه که فکر می‌کنن که اگر پانزده خرداد مثلاً دوازده خرداد ده  خرداد امتحاناتشان تمام شد دیگر شما در این خانه کتاب نمی‌بینید تا اول مهر خیلی اشتباه است خیلی بد است.

 ما باید اهل مطالعه باشیم خطبه فدکیه زهرای مرضیه (سلام الله علیها) این ایام وقت خواندنش است منهاج الکرامه علامه حلی فضائل و دلایل ولایت چهارده معصوم (علیهم السلام) در منهاج الکرامه است منهاج الکرامه چاپ شده است. هم به قول معروف فایل اینترنتیش موجود است  می‌توانید بگیرید داخل موبایل بخوانید هم خود کتاب را به عنوان مسیر رستگاری یکی از چاپ هایش در واقع ترجمه‌های فارسی شده است ترجمه دیگر هم دارد در فضای مجازی هم ترجمه برای دانلود کردن موجود است غیر از کتابی که منهاج السنه را آمد ده جلد مقابل یک جلد نوشت پاراگراف به پاراگراف اگه روز قیامت بگویند آقا به ما خواندید منهاج الکرامه را میگوییم نه ممکن است  بگوییم نه ولی به ابن تیمیه بگویند می گوید من خواندم خیلی هم خواندم پاراگراف به پاراگراف در کتابش  آورده است یک صفحه دو صفحه پنج صفحه سعی کرده است رد کند. ردیه هم به حرفش نوشته شده است آیت الله میلانی کتاب به فارسی کتابی نوشتند به نام ابن تیمیه و امام علی که به قول معراف جواب او را دادند.

وكذلك ما ذكره من إيصائها أن تُدفن ليلا ولا يصلي عليها أحد منهم لا يحكيه عن فاطمة ويحتج به إلا رجل جاهل يطرق على فاطمة ما لا يليق بها وَهَذَا لَوْ صَحَّ لَكَانَ بِالذَّنْبِ الْمَغْفُورِ أَوْلَى مِنْهُ بِالسَّعْيِ الْمَشْكُورِ، فَإِنَّ صَلَاةَ الْمُسْلِمِ عَلَى غَيْرِهِ زِيَادَةُ خَيْرٍ تَصِلُ إِلَيْهِ، وَلَا يَضُرُّ  أَفْضَلَ الْخَلْقِ أَنْ

منهاج السنة النبوية نویسنده : ابن تيمية   ج 4  ص 247

 آقای ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه با تحقیق دکتر محمد رشاد سالم جلد چهارم این کتاب در همان اوایل صفحه دو است  یا صفحه سه است  میگوید ماجرایی که آمدند گفتند وكذلك ما ذكره من إيصائها أن تُدفن ليلا ولا يصلي عليها أحد منهم. اینکه این ها وصیت کردند که نقل می‌کنند که وصیت کرده است حضرت زهرا (سلام الله علیها)  که شبانه دفن  شود  و کسی از جریان حاکمیت بر  ایشان نماز نخواند لا يحكيه عن فاطمة نقل نکردند و احتجاج می‌کند به این ويحتج به إلا رجل جاهل يطرق على فاطمة ما لا يليق بها یعنی کسی به این روایت جاهلی باشد  که میخواهد یک چیزی به حضرت زهرا (سلام الله علیها)  نسبت بدهد که شایسته حضرت زهرا (سلام الله علیها)  نیست چرا شایسته نیست حضرت زهرا (سلام الله علیها)  یک چنین کاری کرده باشد؟

وَهَذَا لَوْ صَحَّ لَكَانَ بِالذَّنْبِ الْمَغْفُورِ أَوْلَى مِنْهُ بِالسَّعْيِ الْمَشْكُورِ،یعنی اگر این را نقل کردید این نه تنها حضرت زهرا (سلام الله علیها)  بالا نمی‌برد بلکه پایین میاورد چرا به خاطر اینکه یک نفر هم بیاید نماز بخواند برای یک میتی یک نفر است میدانید چقدر ثواب دارد؟ به خاطر اینکه فَإِنَّ صَلَاةَ الْمُسْلِمِ عَلَى غَيْرِهِ زِيَادَةُ خَيْرٍ تَصِلُ إِلَيْهِ، وَلَا يَضُرُّ  أَفْضَلَ الْخَلْقِ أَنْ نماز میخواند ثواب بیشتری می برد اگر واقعا از حضرت زهرا (سلام الله علیها)  این کارا کرده است باشد  باید به جای اینکه بگوییم آفرین چه کار خوبی کردی بگوییم متاسفم چون یک نفر باید به فکر این بود که یک نفر بیشتر بر او نماز بخواند. آقا داری کجا میروی؟ بحث را داری کجا می‌بری حضرت زهرا (سلام الله علیها) دارد با یک ظلم بزرگ مبارزه می‌کند تو این را تقلیل میدهی به اینکه آره یک نفر نماز بخواند یه ثواب بیشتر است نماز نخواند ثوابش کمتر است!!! اصلاً قصه یک چیز دیگر است می‌داند قصه یک چیز دیگری است آقای حسینی خودش را به آن راه میزند میخواهد مشخص نشود می‌داند خودش ماجرا از نظر این نیست که حالا مثلا وصیت کنید سه نفر بیشتر بیایند ثواب بیشتری ببرید نیازی به این نماز این افراد ندارد در مقامات بالا است  در. اما در عین حال خوب خوب بله نماز نماز کی بخواند.

 حضرت زهرا (سلام الله علیها)  دارند یک مبارزه سیاسی اعتقادی دارند انجام میدهند دارند با ممنوعیت دارند با ممانعت دارند یک خط کشی میکنند الی یوم القیامه که  روشن  باشد  که این دو مسیر مسیری نیست که با همدیگر جمع  شود  یکی نمی شود  این دو مسیر یک مسیر مسیر حضرت زهرا (سلام الله علیها) مسیر امیرالمومنین (سلام الله علیه) است مسیر غدیر است مسیر مسیر غصب خلافت است مسیر گرفتن فدک است یک مسیر مسیر مسائلی است که اتفاق افتاده نمی شود  این دو  یکی  شود . نماز جماعت بخوانیم نماز میت بخونیم ابوبکر امام جماعت ایستاد امیرالمومنین (سلام الله علیه)  اقتدا کرد خیلی جالب است این که برای نماز میتی که این آقای کیانی نقل کرد ما یاد توجیهی انداخت که درباره نماز میت بر پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  نماز در مریضی پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  که پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  مریض بودند در خانه بودند این ها نقل کردند که پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  گفت بگویید: ابوبکر جای من برود نماز این ماجرا که واقعی نبود ابوبکر رفت برود نماز مثلاً پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  فرموده است برو نماز ابوبکر رفت برود نماز شما فکر کنید یک نفری که بیمار است یکی دیگر را می‌فرستد برای نماز. تو بیماری طبیعیش این است که نروی نماز چیز عجیب و غریبی نیست اما خودشان نقل کردن پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  آمد بین رجلین دو نفر کتف‌های پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  را گرفتند دارند با سختی پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  را می‌کشند علی الارض پاهایش دارد کشیده می شود  به زمین پا روی زمین بند نمی شود  دارد میکشد به زمین آمدند به چی به مسجد دیدند ابوبکر ایستاده است جلو رفتن جلو ابوبکر را زدند کنار ایستادند یا نشستند نماز خواندند بقیه هم. به پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  نماز خواندند یعنی اقتدا کردند به پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم).

  یعنی پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  آمد اصلاً مسجد که بگویدآقا من راضی نبودم به این کار واقعی نیست اگه واقعی بود آقا خیلی کار خلاف ادبی ممکن است  باشد  که آقا خودت مریضی یکی را فرستادی بعد بروی مثلا بزنیش کنار خراب کردن او است دیگر ولی بر پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  مهم بود که او نباید نماز بخواند جای من بعد آنجا هم همین شبه همین حرف را می زنند بله پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  امام جماعت بود و ابوبکر امام جماعت بود. اول پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  امام جماعت بودش ابوبکر به پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  اقتدا کرده بود مردم به ابوبکر اقتدا کرده بودند ما دیگر دوتا نماز جماعت با همدیگر تو دل همدیگر ندیده بودیم مثل اینکه مثلاً بگوییم آقا صف دومی ها صف اول امام جماعتشان است بعد صف اول آن نفری که امام جماعت است امام جماعت آنها است همین حرف را آمدند آنجا هم زدند آره پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  نماز خواند ابوبکر به پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم)  اقتدا کرد مردم به ابوبکر اقتدا کردند پیامبر  (صلی الله و علیه و آله و سلم) برای چه آمد ؟ اگر قرار است که باز هم مردم به ابوبکر اقتدا کنند برای چی باید بیاید.

مجری:

 به قول شما توضیحاتی که میاورند و صحبت‌هایی که مطرح میکنند خودشان جای دیگر و چه بسا در کتاب خودشان که مثلا میگویم این مطلب را گفتند ضد و نقیض اینقدر زیاد است که هی دارند خودشان خودشان را رد می‌کنند اصلاً جای بحث نمی‌ماند واقعاً میگویم ولی امیدواریم که اینها دلایل مبرهن و  روشنی باشد  و است  الحمدلله که ما این سمت میدان ایستادیم الحمدلله که ما اتکا و اقتدا کردیم به امیرالمومنین (سلام الله علیه)  و ما داریم اینها را میگوییم با ذکر منبع با دلیل و مدرک تا ان شاء الله  بلکه یک نفر این راه راست را انتخاب کند. اگر افتخار بدهید در این ایام فاطمیه و در آخر برنامه یک دعا بفرمایید.

استاد: عباسی

 دعای ما همان دعای همیشگی شیعیان در عصر غیبت کبرای امام زمان است  که ما بدانیم و باور  داشته باشیم و احساس کنیم که در دوران غیبت همیشه  در حال و حرجیم همیشه  در حال یتیمی هستیم و اگر قرار است  با چیزی اوضاع ما و شرایط ما اصلاح  شود  با این یک دعا است  که اللهم عجل لولیک الفرج الهی.

مجری:

 آمین خیلی متشکرم سپاسگزارم خیلی ممنونم حاج آقا حق مطلب را ادا کردند با جملات آخرشان و. ما هم عرض کنیم که هر کسی نگاهی دارد هر کسی شاید امیدی دارد برای درمان و ما میدانیم تنها درمانمون تنها راه نجاتمون ظهور آقا جانمان مولایمان حضرت حجت (سلام الله علیه) است  با این بیت برنامه را به اتمام برسانم راه نجات خلق تفاوت کند ز هم مردم امیدوار به غیرند ما به تو اللهم عجل لولیک الفرج به امید دیدار یا علی.