شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
مهدی یار آقای علی شریفی

قسمت ششم برنامه مهدی یار با کارشناسی استاد علی شریفی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ: 14 شهریور 1399

استاد شریفی:

بسم الله الرحمن الرحیم

«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ»

سلام بر همه بینندگان عزیز شبکه جهانی «حضرت ولیعصر(عج)» تسلیت عرض می کنم این ایام را، ایام محرم به هر حال ماه پیروزی خون بر شمشیر و آرزومند هستم که خود آقا أبا عبدالله الحسین(ع) عزاداری های همه ما را قبول فرموده باشد و إن شاءالله با همین حُب و محبت اهلبیت از این دنیا برویم أن شاءالله زیر سایه اهلبیت. خب خوشحال هستیم که با برنامه دیگر در خدمت شما هستیم در جلسات قبلی در این ایام و به مناسبت این ایام مطالب و مواردی را بیان شد از اهانت های جریان مدعی دروغین مهدویت جریان آقای احمد بصری به آقا امام حسین(ع)، یک جلسه بنده در خدمت شما عزیزان بودم و جلسه هفته قبل جناب استاد مجتهدی سیستانی و این جلسه هم با ادامه همین مباحث در خدمت شما هستیم.

قبل از اینکه را بخواهم بنده بحث شروع کنم می خواهم عذرخواهی کنم هم بابت تأخیری که ایجاد شد و هم بخاطر صدای بنده چون یک مقدار کسالت داریم أن شاءالله که خدا به برکت دعای شما عزیزان این کسالت را رفع بفرماید إن شاءالله.

خب دوستان عزیز ما این جلسه سعی خواهیم کرد دو بخش در خدمت شما باشیم بخش اول نگاه مدعیان دروغین مهدویت به جریان عزاداری است، جریان آقا أبا عبدالله الحسین(ع) همین طوری که در کلام بزرگان وارد شده است این جریان کشتی هدایت آن سرعتش از بقیه ی بیشتر هست گفتیم دشمنان بیشتری هم دارد یعنی ایام محرم که می رسد هر کس از هر جناح و هر طرفی شروع می کند حجم کردن بر علیه شعار امام حسین بر علیه اعتقادات تشیع در رابطه با امام حسین و محرم البته برای من و شما واضح است که هر چه اینها تلاش کنند کور خوانده اند و این به اصطلاح حرارت در قلوب مؤمنین روز به روز بیشتر می شود خیلی ساده و واضح و روشن، شما ببینید پیشرفت شعائر حسینی ندای یا حسین در جهان نسبت به ده سال قبل، پارسال، سال قبل، ده سال قبل، 19 سال قبل، 20 سال قبل، کجا در بیست سی سال قبل در آمریکا و اروپا و آفریقا و حتی قطب جنوب و قطب شمال نامی از آقا امام حسین برده می شد؟ امروز در قطب شمال در قطب جنوب در دورترین مکان های این عالم عَلَم عزای حسین برپا است همین خودش یکی از بزرگترین معجزات حسینی است اگر انسان چشم دلش را باز کند و با وجدان به این جریان نگاه کند. این همه عناد و دشمنی با امام حسین(ع) هر کس به یک نحوی شبکه های وهابی را می بینید، فضای مجازی را نگاه می کنیم مخالفین مکتب اهلبیت از وهابیت شروع می کنند به تمسخر کردن عزاداران و عزاداری آقا أبا عبدالله الحسین(ع) آقا عزاداری بدعت است، عزاداری شرک است، عزاداری خرافات است و،و،و، دیگر در رابطه به وهابیت لازم نیست من مطلبی را بگویم شما عزیزان و بزرگواران خودتان کاملاً آگاه هستید که آنها نظرشان در رابطه با شعائر حسینی و بر پایی اقامه عزا برای آقا أبا عبدالله الحسین نظر شان چه است اظهر من المنشمس است که هر طوری آنها در حال شبهه پراکنی و لجن پراکنی هستند تا بخواهند این شعائر حسینی را زیر سؤال ببرند که گفتیم کور خوانده اند؛ وهابیت مشخص است وضعیتش اما مدعیان دروغین چه؟ از آنجایی که مدعیان دروغین مهدویت هم بنوبه ای همان به اصطلاح هدف و سیبلی را نشانه رفتند که وهابیت نشانه گرفته،چون الاقائده اینها همه شان باهم برادری دارند، جریان احمد بصری برادر ناتنی جریان وهابیت است، و علاوه بر جریان احمد بصری جریان دیگری را در کشور ما دارد تبلیغ می کند، جریانی است به نام جریان خراسانی آقای علی رضا بابائی که ملقب است به منصور هاشمی، این جریان هم مثل جریان احمد و مثل جریان وهابیت یک مثلثی را تشکیل می دهند، که بر علیه شعائر حسینی و بر علیه مقامات اهل بیت قد علم کردند؛ هر کدام به یک سبک و روشی، وهابیت مستقیم در حال حمله و هجوم است، اما پروژۀ که در مدعیان دروغین مهدویت تعریف شده است بنام مهدویت و بنام امام حسین تیشه به ریشۀ مهدویت و امام حسین می خواهند بزنند که باز هم می گوییم کور خوانده اند.

ما در این جلسه سعی می کنیم در قسمت اول بحث را تکمیل کنیم، بحث دوم را اگر ان شاء الله رسیدیم

رسیدیم ادامه بحث مان در رابطه با اهانت احمد بصری به آقا اباعبدالله الحسین در رابطه با تهمت شرک به حضرت نعوذبالله؛ آقای احمد بصری در مورد عزاداری و برپایی عزای آقا امام حسین و شرکت در مجالس آقا اباعبدالله الحسین یک سری نظراتی را بیان کرده باهم این نظراتش را ببینیم بعد متوجه خواهیم شد که دشمنی با امام حسین در لباس نفاق در این جریان چگونه نهفته است؛ کتابی را دارد ایشان بنام پاسخ های فقهی ،مسائل متفرقه ج1، آقای احمد بصری، ایشان در این کتابش در ص 14،خوب دقت کنید دوستان پرسش شماره5، این بابی که آقای احمد بصری اینجا در این کتاب آورده باب شعائر حسینی است، اول من اسم بابش را بگویم بابی که در رابطه با برپایی اقامه عزا برای آقا امام حسین هست از او پرسیدند و جواب داده است پرسش5،

پاسخ فقهی، مسائل متفرقه، احمد بصری، باب شعائر حسینی،پرسش5،

«من از طلبه های حوزه هستم، سنی از من گذشته است و خادم منبر شریف حسینی هستم، برای ماه محرم امسال در عراق برای عزاداری مرا دعوت کرده اند به آنجا بروم یا نروم؟ با توجه به اینکه کسانی که مرا دعوت کرده اند مؤمن به این دعوت حق نیستند».

از آقای احمد بصری سؤال می پرسم، ما دعوت شدیم به مراسم عزای حسینی، یا می خواهیم شرکت کنیم در یک حسینه، مسجدی، بخاطر چه؟ ماه محرم است، و یک مجلسی گرفته شده است، که در آن مجلس برای آقا سید الشهداء(علیه السلام) عزا داری می کنند؛ آقای احمد در پاسخش این نکته را می گوید:

پاسخ: می توانی برای عزاداری و انتشار حق بروی

انتشار حق چیست؟

مثلاً با مطرح کردن قانون شناخت حجت و علمی که از دعوت حق فرا گرفته ای

آقای احمد پاسخ می دهد شما می توانی بروی به شرطها و شروطها، شرط و شروط چیست؟ شرطش این است که بروی آنجا در رابطه با حقانیت احمد و جریان احمد حرف بزنی؛ در اسکن بعدی، نکته را خیلی واضح تر بیان می کند، صفحه32

آیا حضور در مجالسی که در آنها به فقهای بی عمل فرا می خوانند جایز است؟

ببینید دوستان عزیز دقت کنید آقای احمد بصری تمام مراجع و فقها را، همه اینها را بدعت گذار، ظالم، ستمگر و طاغوت و بت زمان و الفاظ بسیار رکیک حتی شیطان و با اینها مخاطب قرار داده است الآن مراسمی برگزار می شود در بویوتات مراجع مراسمی برگزار می شود که علمای دین در آن مراسم هستند در ماه محرم برای اقامه عزا برای آقا أبا عبدالله الحسین(ع) از احمد بصری سؤال می پرسند خب در مراسم هایی که در بیوتات مراجع، علما، فقها برگزار می شود و آنها تشریف دارند یا این که در رابطه با اعتقاداتی که فقها و مراجع هم قبول دارند و آنها برای مردم بیان کرده اند اقامه عزا می شود چه است؟ فقها و مراجع ما نکته اول آنها مراجع  هستند و ما مقلد، نکته دوم اعتقاداتی که ما داریم که به اصطلاح اصول اعتقادی و فروع اعتقادی است که از همین علما و مراجع به دست ما رسیده مثل اصل امامت بر دوازده امام، ختم نبوت بعد آقا رسول خدا و،و،و، آقای احمد در پاسخ به سؤالی که اگر ما می توانیم در مجالس اینها شرکت کنیم این گونه پاسخ می دهد:

اگر این مجالس جهت دعوت کردن به سوی این ستمگران باشد

یعنی اعتقاداتی که در مجالس دارد صحبت می شود

همین  اعتقاداتی مه مراجع دارند هست شرکت در مجالس عزای امام حسین جایز نیست.

پس بینندگان عزیز حساب این مجالس که شد جدا، برویم مجلس بعدی.

پرسش 36: من در شهری سکونت دارم و همانطور که مرسوم و رایج است اینجا مجالس حسینی که در آن دعا و سخنرانی و بیان مسائل فقهی و مجالس روضه خوانی أبا عبدالله الحسین(ع) دائر است با توجه به این که در این مجالس اصلاً سراغ موضوع دعوت نمی روند آیا حضور من در چنین مجالسی اشکال دارد؟ یاد آور می شود

این خیلی مهم است دقت کنید

یاد آور می شوم که اگر من آنجا نروم یک سری مشکلات از طرف آنها به دلیل حضور نیافتنم برایم اینجاد می شود.

خب آقای احمد پاسخ می دهد.

پاسخ: اگر می خواهی در مجالس آنها حاضر شوی باید هدفت صرفاً این باشد که از طریق برقراری ارتباط با آنها برخی از آنها را هدایت کنی.

یعنی آقای احمد شرط می گذارد بر مجالس آقا أبا عبدالله الحسین که فقط به این شرط شرکت در مراسم عزای حسینی جائز است برای اتباع من، و اینکه اگر شرکت نکنند برای شان خطر هم داشته باشد،فقط به یک شرط، به چه شرطی؟ فقط برود آنجا از من احمد بصری تبلیغ کنند. یعنی اگر، عزیزان دقت کنید این آقا دارد حکم فقهی صادر می کند حکم فقهی یعنی چه؟ می گوید خب به این شرط جائز است یعنی اگر این شرط نبود جائز نیست در مراسم عزای امام حسین شرکت کنید، جایز نیست یعنی چه؟ یعنی حرام است، عمل حرام شما انجام بدهید ثواب می داشته باشید یا گناه؟ بر پائی عزای امام حسین(ع) طبق نظر آقای احمد بصری که در آن بلیغ احمد بصری نمی شود نه تنها شرعی و جائز نیست بلکه حرام است وقتی عمل شد حرام به تو گناه نوشته می شود و معصیت برای شما نوشته می شود، تمام این مراسم های عزاداری پر شور شعیان در سطح دنیا و «ایران» که اسمی از احمد نیست، از نظر احمد بصری بدعت است و ناجائز و حرام و معصیت، این نظر آقای احمد بصری در مورد عزاداری شیعیان است، علتش هم مشخص است چون این جریان از اساس همه ما را کافر می داند ما در برنامه های گذشته این را بحث مفصل انجام دادیم ،احمد تصریحش این است کسانی که به احمد بصری ایمان نیاورده اند همه آنها از دایره اسلام خارج هستند، هیچ عبادت و نماز و روزه آنها مورد قبول نیست؛ حالا اگر اجازه بدهید من این را هم که صحبتش شد خدمت شما بینندگان عزیز نشان بدهم تا این بحث مان را هم مستند کرده باشیم.

برائت نامه آقای احمد بصری، دعوت، بارها گفتیم این را باز هم تکرار می کنیم این آقا سید نیست و دروغگو هست در این قضیه،

دعوت احمد همان حقّ آشکار است، در ص9،

احمد در بیان برائت اینگونه فرمودند: به اسم امام محمد بن حسن المهدی اعلام می کنم که هر کس بعد از تاریخ 13رجب سال 1425هجزی قمری به این دعوت نپیوندد و آشکارا بیعت را برای وصی و رسول امام مهدی اعلام نکند از ولایت علی بن ابی طالب خارج و به این سبب به جهنم وارد خواهد شد و چه بد ورودگاهی است و تمام اعمال عبادی او اجمالاً و تفصیلاً باطل است چون بدون ولایت نه حجتی وجود دارد و نه نماز و نه روزه ای  و نه زکاتی

ببینید دوستان عزیز آقای احمد صراحتاً دارد اعلام می کند؛ شما چون احمد بصری را قبول ندارید هیچ کدام از عبادت های شما نماز و روزه و این عزاداری های شما و این برپایی مجالس شما باطل است اصلاً مورد قبول خدا نیست و شرکت در این مراسم هم طبق فتوای آقای احمد بصری حرام است؛ پس عزاداری برای آقا اباعبدالله الحسین از شیعیان هیچ کدام قبول نیست و فقط به شرطی می توان این عزاداری را مشروع دانست که آنجا دعوت از احمد باشد.

احمد بصری اصلاً یک از خصائصش هیمن است، تمام مقامات انبیاء و ائمه را این آقا مصادره کرده برای خودش، هیچ چیز نیست از مقاماتی که برای انبیاء و ائمه در قرآن و روایات وارد شده باشد و احمد ادعا نکرده باشد که این مقام برای من هم هست و بلکه من افضل بر دیگران هستم نسبت به این مقام تا جایی که این آقا ادعا کرده

در کتاب دیگری به نام پاسخ های روشنگر، ج5،ص116

یک خوابی را از اتباع احمد دیده می گوید: خواب دیدم وارد حرم امام حسین شدم و و و َ؛ اینها کل اعتقاداتشان را مبنایشان را برخواب نهفته است، دینی هم که با خواب بیاید، با خواب می رود، در روایت داریم آقا امام صادق (علیه السلام) در «کتاب کافی شریف» فرمودند: دین خدا عزیزتر از این که با خواب ثابت بشود، کل مبنای آقای احمد بصری و خیلی از این مدعیان دروغین همه شان خواب است اینجا هم خواب، آقای احمد بصری اینجا امام حسین و حرم امام حسین(ع) را تشبیه می کند به چه؟

 دیدن امام حسین در خواب بیانگر دیدن حسین این زمان است

که این آقا ادعا می کند حسین زمان است

و خارج شدن مردم از حرم با وجود آن که داخلش بودند به معنای کفر آنها و خروج شان از دائره ولایت است

که آنجا هم ادعایش ولایت، ولایت خودش است

هر چند که آنها قبل از اینکه مورد امتحان و آزمایش قرار بگیرند بر ولایت ظاهری به سر می بردند و ورد شما به حرم قبل از اینکه درها به روی تو بسته شود به امید خدا حکایت از این دارد که شما به دعوت کنندۀ حق و حسین این زمان ،که احمد باشد، ایمان خواهی آورد.

شرکت در عزای امام حسین جایز نیست مشروع نیست حرام است عزاداری حرام است فقط به شرطی جایز است که تبلیغ احمد بشود چرا؟ چون این آقا ادعا می کند حسین زمان است عین امام حسین است، از این بالاتر آقای احمد باز در

کتاب دیگرجواب های روشن کننده از راه امواج، قسمت اول، صفحه 22

خون امام در کربلا بخاطر پدرم و بخاطر من احمد بصری جاری شده است

اصلاً امام حسین(ع) فدا شد بخاطر احمد بصری امام حسین(ع) خون خودش را ریخت، اهلبیتش اسیر شدند، اولادش و اصحابش به آن طرز فجیع به شهادت رسیدند چون قرار بود فدای احمد بصری شود امام حسین(ع)، همه چیز اهلبیت و ائمه و انبیاء طبق ادعای احمد خلاصه شده است تا اینها همه فدای احمد بصری بشود، حالا انصافاً شما بیننده های عزیز خودت تان قضاوت کنید شما آقای احمد بصری با این ادعاهای گزافی که می کند از او چه شنیده بودید تا الآن، خود این ادعاهای گزاف و دروغین و جعلی و این ادعاهای بسیار بسیار سنگین یکی از دلایل اصلی بطلان این جریان است.

قسمت قبلی قبل از میان برنامه مطالبی را از آقای احمد بصری بیان کردیم در بدعت دانستن یا ناجایز دانستند عزاداری برای آقا أبا عبدالله الحسین و شرط و شروط گذاشتن که شرط و شروط آن فقط تبلیغ احمد بود مجالسی که تبلیغ احمد نمی شود و سخنی از احمد نمی گویند شرکت در آنها طبق حرف احمد مشروع نیست و جایز نمی باشد و این مسئله، مسئله ای سنگینی است که این آقا چطور از نام آقا أبا عبدالله الحسین می خواست سوءاستفاده کند و به همین عنوان چطور شعائر حسینی و عزای حسینی را زیر سؤال می برد.

خب دراین قسمت میخواهیم یک مدعی دیگر را معرفی کنیم ونظر این آقا را در رابطه با عزای امام حسین

و شعائر آقا أبا عبدالله الحسین(ع) خدمت شما بیان کنیم.

یکی دیگر از مدعیان دروغین مهدویت که امروز در کشور ما فعالیتش را شروع کرده و با یک روش دیگر در حال جذب یار گیری است جریانی است به نام جریان خراسانی که احمد مدعی یمانی این آقا مدعی خراسانی شخصی به نام علی رضا بابایی آریا متولد 1363 شمسی، ایشان دانشجوی اخراجی دانشگاه فردوسی مشهد در رشته مقطع الهیات دکترای الهیات می خواند و سال 1393 ادعای گزاف خودش را شروع کرد این آقا هم به مانند احمد ادعاهای بسیار زیادی را دارد، او الان هم فراری است حالا به قول اتباع احمد، احمد هم به غیبت رفته ایشان هم الآن در غیبت به سر می برد دیگر یکی از خصیص ها و اشتراکات این دوتا مدعی دروغین این هست که هردوی اینها الآن در غیبت به سر می برند، این آقا هم در رابطه با شعائر حسینی و آقا أبا عبدالله الحسین سخنان گزافی را گفته است یکی از مواردی که این آقا بیان کرده است همین بحث شرط و شروط گذاشتن برای برپایی عزای امام حسین(ع) به مانند احمد، ببینید تصویر از هردوی اینها از کانال رسمی این جریان در تلگرام گرفته شده است:

طبق نظر محترم دفتر علامه منصور هاشمی خراسانی اگر مراد از راهپیمایی اربعین حسینی رفتن گروهی به زیارت قبر حسین بن علی در روز 20 صفر است اشکالی ندارد مشروط به این که

عین آقای احمد بصری شرط گذاشته است، شرط هایش چه است؟

با بدعت های مانند قمه زنی، زنجیر زنی، سینه زنی و حمل صلیب همراه نباشد.

یعنی اساساً آقای منصور هاشمی سینه زنی را و به هر حال بحث علم ها و بحث زنجیر زنی که در بین هیئات یک رسم درینه است و یک سنت درینه است به عنوان مصادق عزاداری را به عنوان بدعت می داند، تمام زنجیر زنان آقا أبا عبدالله الحسین، هیئت های زنجیر زنی، هیئت های سینه زنی و هیئت های که علَم حسینی بر پا می کنند همه اینها از نظر منصور هاشمی این مدعی دیگر دروغین همه اینها بدعت گذار هستند این نکته اول شرط اول.

شرط دوم:

با معصیت هایی مانند دروغ بستن بر امام حسین و اختلاط زنان و مردان نامحرم به یکدیگر همراه نباشد.

به حکومت ظالمان که گاه در سدد بهره برداری از قبیل این کارها به سود خود هستند یاری نرساند.

خب آقای منصور هاشمی هم به مانند احمد بصری نظام شیعی عراق و نظام شیعی ایران را مصداق طاغوت می داند و برای براندازی این دوتا نظام شیعی فتوا به جهاد صادر کرده است یعنی همان حرف های که احمد بصری هم زده است این دوتا گروهک این دوتا جریان اول یک جریان برانداز هستند برای از بین بردن دو نظام شیعی در دنیا نظام عراق و نظام ایران و بعد بحث اعتقادی، آقای منصور می گوید شما برای عزاداری در اربعین و شرکت در عزاداری اربعین سه تا شرط هست اگر این سه تا شرط محقق شد این عزاداری جایز است یعنی رفتن به اربعین جایز است اگر نبود باطل است یک بدعت سینه زنی، زنجیر زنی به هر حال بدعت برداشتن علَم، دو این که حکومت های ظالم مثل نظام شیعی عراق و ایران طبق مبنای این آقا، از اربعین برای خود شان سوءاستفاده کی کنند، اختلاط زنان و مردان که مردم زن ها در یک مسیر دارند می روند به هر حال هم زن ها هستند هم مردها بعد ادامه آن:

در حالی که هم اکنون هیچ یک از این سه شرط رعایت نمی شود.

یعنی شرکت در اربعین، شرکت در اربعین حسینی از نظر جریان علی رضا بابای و عزاداری در اربعین حرام است این 20 میلیون زائری که اربعین حسینی شرکت می کنند همه شان عمل غیر شرعی و حرام انجام می دهند چون اصلاً عزاداری حرام است، سینه زنی حرام است، زنجیر زنی حرام است بدعت است، بعد یک نکته قشنگ من اینجا خدمت شما نشان بدهم دوستان عزیز در همین بنر که ما نشان تان دادیم عکس کناری او  این آقا در اربعین عراق موکب زده است این شعار شان است نهضت بازگشت به اسلام بعد خود کانال شان هم این را پخش کرده است که:

موکب دفتر حفظ و نشر آثار علامه منصور هاشمی خراسانی

خب حالا سؤال پیش می آید این آقای که ادعای امامت دارد و ادعا دارد خراسانی قبل ظهور است و ... چطور است که خودش می گوید در اربعین این اتفاقات انجام می شود شرکت در اربعین جایز نیست اما خودش می آید همینجا در همین اربعین موکب می زند و تبلیغ می کند، یکی از تناقضات و تعارضات این جریان این است. ببینید دوستان عزیز وهابیت مسقتیم آمده به جنگ امام حسین(ع) اینها خطرناک تر هستند این مدعیان دروغینی که به نام تشیع دارند دعوت می دهند چرا؟ اینها در لباس نفاق آمده اند امام حسین را و اهلبیت را نشانه گرفته اند، آقا من فرزند امام حسین هستم، من بچه امام زمان هستم، من نوه امام حسین هستم، من مسلم بن عقیل امام مهدی هستم و... اما از این طرف عزاداری نه آقا عزاداری حرام است عزاداری نکنید سینه زنی نداشته باشید زنجیر زنی نداشته باشید اینها حرام است بدعت است، به نام تشیع و به نام امام حسین(ع) دارند مبارزه می کنند با امام حسین(ع) وهابیت تکلیفش مشخص است همه می شناسیم و اینها خطرشان بیشتر است دوستان عزیز.خب دو باره همین آقای منصور هاشمی یا علی رضا بابایی کتاب دیگری دارد این جریان

الکلم الطیب، مجموعه نامه های این آقا منصور، در صفحه 69

می گوید:

ولید بن محمود سجستانی ما را خبر داد که گفت برای جناب منصور هاشمی خراسانی نامه ای نوشتم و از او در باره کارهای که مردم در سوگ اهلبیت انجام می دهند پرسیدم بری من نوشت زدن بر سرها و روی ها و سینه ها و پشت ها به نحوۀ که عامه می کنند کراهت دارد.

تمام عزاداران آقا أبا عبدالله الحسین طبق این حرف این آقا همه اینها کار بدعت آمیز دارند انجام می دهند این که به سرتان می زنید به سینه تان می زنید به صورت تان می زنید زنجیر به پشت تان می زنید همه اینها عمل خلاف شرع است.

تنها کاری که پسندیده است فقط گریه است و فراتر از آن کار مشروعی نیست و چنین است راهپیمایی در زمنی با پرچم ها و علامت های ابداع شده پرا که همه ی آنها بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی به آتش راه می یابد.

فقط گریه است که شما باید آن را هم ادامه اش می آید می گوید گریه آرام باید باشد، وگرنه تمام این عزاداری هایی که شیعیان انجام می دهند آقای علی رضا بابایی مدعی دروغین مهدویت می گوید همه اینها بدعت است و هر بدعتی در زلالت و هر زلالتی در آتش جهنم.دوباره می آید ادعا می کند که روایت های است در نکویش نیاحت و نحی از لطمه زدن به خود در سوگواری رسیده که متواتر معنوی است

همان دقیقاً دوستان عزیز همان روش وهابیان است چرا؟ یک سری روایت ها را می آوردند که آقا بله روایت آمده که شما مثلاً حق لطمه زنی ندارید باید صبر کنید حق عزاداری ندارید نباید این کار را انجام بدهید ادامه روایت را نمی آورد یا روایت های دیگر را نمی بینند همان کاری که وهابی ها می کنند، آقا این روایتی که تو می گویی ربطی به عزاداری بر اهلبیت امام حسین ندارد آن تخصیص خورده است در خیلی از روایات ما داریم که شما حق این لطمه زنی را نداری اگر بزنی دیه باید بدهی اما در رابطه با امام حسین و اهلبیت این مسئله نیست آن روایت ها را دیگر نمی بینند یا ادامه روایت را دیگر نمی خواند که امام می گوید برای یکی مثل حسین زنان بنی هاشم و بنی فاطمی برای أبا عبدالله الحسین لطمه زنی کردند و برای یکی مثل امام حسین باید اینگونه عزاداری کرد دیگر این تکه از رویت را قیچی می کند این روایت ها را دیگر نمی بیند حد اقل شما یک دور برو کتاب کامل الزیارات را بخوان ببین روایاتی که در رابطه با عزاداری آقا أبا عبدالله الحسین(ع) آمده ما چقدر روایت در منابع شیعی در رابطه داریم.

خب ادامه اش می آید چه می گوید؟ می گوید:

مراد آن جناب از علامت های ابداع شده سازه های فلزی سنگین

همان علَم های که به هر حال هیئات استفاد می کنند پس اینها هم بدعت است

 و جاهلان قوم آنها را بر دوش می کشند

عذرخواهی می کنم من از هیئتی های عزیز نقل این آقا است ببخشید این آقا هیئتی های ما را جاهل خطاب قرار داده است، یا در کتاب دیگرش ایشان باز یک مطلب بسیار تندی دارد که می گوید اصلاً این افرادی که عزاداری می کنند بر آقا أبا عبدالله الحسین اینها اصلاً شیعه نیستند، کتاب دیگری دارد به نام

مناهج الرسول در این کتاب در صفحه 121

دوباره همان متنی که قبلاً خواندم را می آورد بعد در ادامه آن صفحه 123

هر کسی که با حق حسین آشنا است پس بخاطر او بر روی نزند و گریبان ندرد

دوباره یک نقل دیگر را نقل می کند می گوید:

از او در باره کارهای خود در دو ماه محرم و صفر پرسیدند پس به آنان فرمود: می خواهید که من با ساز شما برقصم ولی من جز حق را نمی گویم پس سرور جوانان اهل بهشت را یاد کنید بر او بگریید و برای او بر سر و سینه و پشت نکوبید.

دوباره باز در صفحات بعد

بر سینه و سرهای مان می زنیم فرمود: اما این نه چون این بدعت است

دوباره در یک متن دیگر می گوید:

جناب منصور به یک خانه ای آمدند آنجا عده ی در حال عزاداری بودند سپس رفت تا این که به خانه ی دیگر آمد که در ان گروهی از شیعه مصائب حسین را یاد می کردند و بر آن حضرت می گریستند پس در میان آنان نشست تا آنکه گاه که جامه خود را در آوردند و در صفی واحد بر سینه های خود کوبیدند

یعنی همان سینه زنیی که به هر حال شیعیان در هیئت ها انجام می دهند، می گوید:

چون این کار را شیعیان انجام دادند آقای منصور برخاست و بیرون رفت در حالی که می گفت با شما در سنت همراهی می کنم اما از شما در بدعت جدا می شوم.

آقای منصور هاشمی هم یک مدعی دیگر مهدویت دوستان عزیز عزاداری برای آقا أبا عبدالله الحسین و سید الشهداء را بدعت می داند و به اصطلاح این را جایز نمی شمارد.

صفحه بعد مطلب، مطلب آخر است در این قضیه صفحه 142 می گوید که:

مردی از شیعه محضر آقای منصور رسید و گفت که همان کسی هستی که از زدن بر روی ها و کوبیدن یر سرها یعنی در سوگ حسین کراهت داری؟ فرمود نه بلکه خدا و پیغمبرش از آن کراهت دارند.

بعد می گوید:

مرد گفت آیا نمی دانی که زنان امام حسین اهلبیت هنگامی که او به آن  صورت کشته شد بیرون دویدند در حالی که به روی های خود می زدند؟ فرمود: آن حضرت آنان را از این کار نهی می کرد، مرد گفت ولی آنان این کار را کردند، فرمود در این صورت از آنان در نافرمانی شان اطاعت نمی کنیم مرد گفت در میان آنان زینب دختر علی بود، فرمود تو چه می دانی که در میان آنان چه کسی بود ای نادان؟ به خدا سوگند او خدا ترس تر از آن بود که در برابر خدا نافرمانی کند و در پیش روی مردم بر روی خود بزند سپس فرمود به فرض که چنین باشد ما به اطاعت از او امر نشده ایم بلکه به اطاعت از حسین امر شده ایم.

بعد ادامه اش می گوید:

منصور بر جماعتی از شیعه گذشت که با زنجیر بر پشت های خودم می زدند فرمود اینان کیستند؟ گفتیم جمعتی هستند که می پندارند از شیعیان حسین اند فرمود دروغ می گویند اگر از شیعیان او بودند پیروی از او می کردند.

آقای منصور می گوید اصلاً این بچه هیئتی ها زنجیر زنان آقا أبا عبدالله الحسین(ع) اصلاً اینها شیعه نیستند اینها تابع امام حسین نیستند دروغ می گویند، تکفیر آقا أبا عبدالله الحسین(ع) توسط این مدعی دروغین دیگر مهدویت، آیا این حرف ها همان حرف های نیست که از شبکه های وهابی زده می شود؟ آنها نمی گویند ما شیعه واقعی امام حسین ما هستیم که عزاداری برای حضرت نمی کنیم؟ اصلاً عزاداری معنا ندارد، این حرف ها دارد از زبان کسی می آید بیرون که مدعی است که مسلم بن عقیل زمان است فرستاده امام زمان است همان هدفی که وهابیت دارد اما در یک قالب و در یک روش دیگر.

اسلام علیک یا أبا عبدالله الحسین، خب بیندگان عزیز بحث مان تا نقد جریان منصور هاشمی بود همان علی رضا بابایی در رابطه به بدعت دانستن عزاداری برای آقا أبا عبدالله الحسین(ع)، یک اسکنی هست یک  مطلبی هست من می خواهم خدمت شما نشان بدهم قصد مزاح نیست ایام، ایام مزاح و خنده و شوخی نیست اما چاره ای نیست باید این مطلب را نشان بدهم تا شما متوجه بشوید که چه کسانی با چه جایگاهی از نظر عقلی و علمی آمده اند این گونه بر علیه امام حسین(ع) بر علیه محبین امام حسین(ع) و عزاداران امام حسین(ع) این گونه سخنان سخیفی را بیان کرده اند، نقلی است از بزرگان و ائمه که الحمد الله خدا را شاکر هستیم که دشمنان ما را از حمقا قرار داد این آقای علی رضا بابایی که مدعی دروغین مهدویت در حاصر هست و حالا إن شاءالله در برنامه های بعدی اگر ورود پیدا کردیم به این مباحث نقد این جریان مفصل تر این آقا و جریان این آقا را برای شما معرفی خواهم کرد این از نظر علمی از نظر عقلی چه جایگاهی دارد که این بخواهد بیاید اینطور خدشه وارد کند به مکتب و مذهب تشیع در بحث شعائر حسینی.

ببینید دوستان عزیز کتاب مناهج الرسول یکی از کتاب های این جریان هست در صفحه 56 این آقا مدعی است که علم انبیاء و ائمه را در اختیار دارد حالا این شخص با چنین ادعای بزرگی یک تفسیری از خودش به جا گذاشته است از همین تفسیر این آقا علمیت این آقا را تشخیص خواهید داد در اینجا از او سؤال می پرسند می گوید:

محمد بن عبدالرحمن هروی ما را خبر داد گفت از جناب منصور هاشمی در مورد حروف مقطعه در قرآن پرسیدم پس فرمود آوای از ملکوت بود که که پیامبر پیش از انتظام وحی شنید

مثلاً الف لام میم، این یعنی چه؟ این آقا توضیح داد است  

مراد آن جناب از این گفتار شگرف

حالا شگرف هم هست یعنی به اصطلاح خیلی مطلب، مطلب علمی سنگین این آقا بیان نموده.

که گاهی وحی پیش از نظم یافتن کلمات و شکل گرفتن جملات به صورت آوای های از ملکوت به گوش پیامبر(ص) می رسید و این می توانست نشانه ای از سنخ وحی و نزدیک بودن نزول سوره برای آن حضرت و ناشی از آزمودن اصوات توسط فرشته به منظور جلب توجه آن حضرت و اطمینان از درستی ارتباط باشد مانند تفلفن کننده که پیش از مکالمه الو می گوید یا نوازنده ای که ساز خود را پیش از نواختن کوک می کند یا سخنرانی که بلند گویی خود را پیش از سخنرانی می آزماید.

دقت کنید عزیزان این ماشین ها یا این گاری های که میوه می فروشند و ضایعات خرید و فروش می کنند اینها با بلندگو وقتی می خواهند تست کنند اول کار شان را راه بی اندازند راه بی افتند یک الو الو یک دو سه صدا می آید این را می گویند دیگر معمولاً رسم است دیگر یا شما تلفن را که می خواهید ببینید صدا رفته یا نه اول الو الو می کنید، آقای منصور هاشمی می گوید حروف مقطعه قرآن همان الو الو یک دو سه، یک دو سه که خدا برایش ثابت بشود و به این اطمینان برسد که وحی متصل شده به پیغمبر و الان می تواند به پیغمبر وحی ارسال کند.

صفحه بعد آن دوباره می گوید که:

ابو ابراهیم سمرقندی ما را خبر داد گفت به جناب منصور گفتم مراد خداوند از این که فرمود الف لام میم چه است؟ فرمود ان مانند سخن یکی از شما است که هنگام که با بلندگو سخن می گوید پس پیش از آنکه سخن خود را آغاز کند می گوید یک دو سه تا بداند که صدا می رسد و شنونده سکوت و توجه کند.

این علم سرشار آقای منصور هاشمی است که حروف مقطعه قرآن را می گوید همان یک دو سه، یک دو سه امتحان می کنیم صدا می آید همین دست فروش ها و کسانی که با بلندگو و مکروفن سرو کار دارند می خواهد صدای خود شان را تست کنند است چون خدا نمی داند اطمینان ندارد که الان می خواهد با پیغمبر صحبت کند و وحی به پیغمبر منتقل بشود وحی متصل شده است یا نه با این یک دو سه، یک دو سه می خواهد تست کند، این آقا با این وجاهت علمی اش که این حرفش هر عاقل که نه هر دیوانه ای را به خنده وادار می کند این آقا آمده برای اهلبیت و عزاداران اهلبیت چنین نسخه پیچیده که بله عزاداری حرام است بدعت است کسی حق عرزاداری برای آقا أبا عبدالله الحسین ندارد و هر کدام از شیعیان که عزاداری کنند از دائره تشیع خارج هستند.

خب دوستان عزیز ما این قسمت بحث مان را تا اینجا می بندیم برویم وارد بحث دوم می شویم من فقط یک عذرخواهی بکنم چون حال بنده مساعد نیست و به احترام شما عزیزان و بزرگواران و آنجای که بر خودم واجب می دانستم الان هم که حضور پیدا کرده ام ضرب و زور آمپل و سروم بود لذا دوستان عزیز من احتمالاً امشب برنامه را زودتر تمام کنم چون خیلی حالم مساعد نیست قسمت دوم برنامه را من یک قسمتش را مطالبی خدمت شما عرض خواهم کرد و إن شاءالله بقیه اش را می گذاریم برای برنامه های بعدی.

در جلسات قبلی بحث اهانت احمد بصری به امام حسین(ع) را مطرح کردی خدمت شما عزیزان که آقای احمد بصری ادعا کرده بود آقا امام حسین(ع) نعوذباالله مشرک است و دارای شرک نفسانی است

کتاب متشابهات، جلد 2، آقای احمد بصری، پرسش 27

می گوید: معنی سخن امام حسین(ع) چیست در دعای عرفه که خداوند مرا از خواری نفسم بیرون آور و از شک و شرک پاکم فرما

صفحه 43

جواب می دهد می گوید:

این شرک، شرک نفسانی است که مخفی ترین نوع شرک است و همان منیت است که آقا امام حسین(ع) این معنای شرک و نیز آنچه از شک به همراه دارد را قصد کرده است.

خب ما در جلسات قبلی آمدیم این را نشان دادیم نقد کردیم و از این طرف علت و ثمره منیت و این به اصطلاح شرکی را که احمد مدعی شده را هم آوردیم توضیح دادیم مشخص شد اهانت ها و توهین های احمد بصری.

اما نکته ای که الان خدمت شما می خواهیم بگوییم و جسله قبلی هم یک مقدار مقدمه چیدیم این که اساساً این مقطع از دعا کلام حضرت نیست این مقطع کلام یک شخص صوفی است که إن شاءالله الان خدمت شما این مطالب را می خواهیم ارائه بدهیم.

کتاب الله شناسی جناب علامه محمد حسین حسینی تهرانی، صفحه 271

ایشان تصریح می کنند می گویند:

باری این مناجات و حکمی که از این عطاء الله مشهور می باشد از آن اوست و إسنادش به حضرت امام حسین سیدالشهداء روحی فداء غلط است.

اصلاً این مقطع از دعا کلام امام حسین(ع) نیست، بعد ادامه می دهد می گوید:

مرحوم سید بن طاووس که وفاتش در پنجم ذی القعده سنه 664 بوده است چطور تصور دارد که این فقرات را از ابن عطاءالله که وفاتش در جمادی الآخر سنه 709 بوده اخذ کند و به حضرت نسبت دهد؟

حالا این نکته را بگویم علامه مجلسی در ذیل این دعا یک نکته ای را بیان می فرماید می گوید: آقا احتمال زیاد سید بن طاووس در کتاب اقبالش که این دعا را آورده اضافه  این دعا را آورده چسپانده به دعای عرفه احتمالاً متوجه نشده که این دعا مال یک صوفی است، علامه تهرانی اینجا می گوید که سید بن طاووس حرفی را می گوید علامه مجلسی اینجا هم بد متوجه شده چون این آقای عطاءالله سکندری یا اسکندری این چهل سال بعد از وفات سید بن طاووس بوده و اصلاً اساساً سید بن طاووس نمی توانسته از این شخص دعا را نقل کند و دعا را بگیرد ادامه اش توضیح می دهد می گوید:لذا علامه مجلسی چون کتاب این را در دسترس نداشته متوجه این مطلب نبوده و اینجا اشتباه کرده، حالا ادامه اش توضیح قشنگتر می شود، می گوید:

میان زمان ارتحال این دو نفر چهل و چهار سال و هفت ماه فاصله است و سید بدین مدت یعنی قریب نیم قرن پیش از إنشاء کنندۀ این دعا رحلت نموده است بنابر این در اینجا به طور حتم باید گفت الحاق این فقرات به دعای امام در روز عرفه در کتاب اقبال سید بن طاووس پس از ارتحال سید تحقق یافته است.

یعنی اساساً این دعا سید بن طاووس هم در کتاب اقبالش این دعا را نقل نکرده بلکه بعد از وفات سید بن طاووس این دعا به این کتاب سید اضاف شده است و بعد می گوید:

حاشا و کلا که سید با آن عظمت مقام کلام عرفی را از کتابی اخذ کند و بردارد به دنبال دعای امام بگذارد و اسناد و انتصابش را به امام نسبت دهد.

خب ادامه اش ایشان تصریح می کند:

شاهد بر این دلیل عدم ذکر سید در کتاب «مصباح الزائر» است

یعنی سید بن طاووس در کتاب دیگر خودش که به نام مصباح الزائر است

این مقطع از دعا را نقل نکرده است و عدم ذکر آن در نسخه های عتیقه از «اقبال»

یعنی کتب عتیقه ی سید بن طاووس این مقطع از دعا در کتاب وجود نداشته، ادامه اش می آید می گوید که:

و این فقرات از دعا در نسخه عتیقه کتاب «اقبال» یافت نشده است و در بعضی از نسجه کتاب «اقبال» که عتیقه نیستند این زیادتی دیده شده است.

همان کلامی که ما گفتیم، انتهای بحث

اما إسناد آن به حضرت سیدالشهداء(ع) جایز نیست.

خب این حرف علامه تهرانی در رابطه با این مطلب که این دعا جزء ادعیه ای که از دو لب مبارک حضرت

بیرون آمده باشد نیست.

نفر بعدی جناب اقای جلالدین همائی است ایشان یکی از مولوی شناس ها است که در این قضیه به هر حال خرّیط هستند و اهل فن، کتابی را دارند به نام:

 مولوی نامه مولوی چه می گوید؟ جلال الدین همائی

ایشان هم اینجا تصریح می کنند:

اقتباس است از دعای روز عرفه منصوب به حضرت امام سیدالشهداء(ع) که در روایت آن از این جهت اختلاف است که کفعمی که در «بلدالامین» و مجلسی در وازدالمعاد این فقرات را جزو آن دعا نیاورده اند؛ اما سید بم طاووس در «إقبال» آورده است. نکته مهم تازۀ که شاید نخستین بار از این فقیر می شنوید این است که تمام این فقرات را عیناً و بی کم و زیاد در نسخه قدیم کتاب «الحکم العطائیه» دیده ام

که همان آقای سکندی یا اسکندری است که یک صوفی است مال قرن هفت هشت

شامل دعوات و مقامات عرفانی «ابن عطاءالله اسکندرانی شاذلی» تاج الدین ابوالفضل احمد بن محمد صوفی عارف معروف سده هفتم هجری که وفات او در سال 759 هه ق است و مسلم دارم که در این باره تخلیطی شده اما تفصیلش از عهده حواشی خارج است.

ایشان هم به عنوان یک محقق و یک مولوی شناس و یک کارشناس در این مسئله تصریح می کند که این کلام و این جملات که در دعای عرفه که این زیادتی که خیلی از بزرگان اصلاً آن را نقل نکرده اند به عنوان دعای عرفه از جمله «مرحوم کفعمی» «مرحوم علامه مجلسی» در «زاد المعاد» خودش این عین همین دعا را من در کجا دیده ام؟ در کتاب یک شخص صوفی به نام اسکندری یا اسکندرانی و این نکته ثابت می کند طبق کلام ایشان که این مقطع از امام معصوم صادر نشده است.

خب برویم کتاب این آقا را ببینیم:

الحکمل العطائیه و المناجاة الهیه للامام تاج الدین احمد بن محمد بن عبدالکریم ابن عطاءالله

اسکندری متوفی سنة 709 هه ق

این همان شخص صوفی است

القسم الثالث، المناجة

مناجاتش را شروع می کند همان مقطع از دعای که به کتاب«سید بن طاووس» اضاف شد که امام حسین گفته باشد

«وَ طَهِّرْنِي مِنْ شَكِّي وَ شِرْكِي»

که اینجا ما ثابت می کنیم این دعا کلام امام معصوم نیست، جریان احمد همین است دوستان تمام همت و تلاش احمد استدلال و استفاده از روایات متشابه آیات متشابه، شما یک روایت از این جریان پیدا نمی کنید که یک روایت صریح و واضح و بدون إن قلتی باشد یک مطلبی را نقل می کند که در آن هزارتا دعوا است هزارتا اشکال است کسانی است که اصلاً امام معصوم نیست سندش سند شیعی نیست مصدر شیعی ندارد از «کعب الاحبارها» آمده است از «عبدالله بن عمرها» آمده و از بزرگان اهل سنت نقل شده از نواصب نقل شده عقیده خوارج بوده همه اینها را آقای احمد بصری جمع کرده ریخته وسط تا خودش را بخواهد از این دسته از کلام و روایات ثابت کند نه روایاتی که در آن إن قلتی نیست و شیعه خیلی راحت آنها را قبول می کند و آنها را می پذیرد.

در این زمینه «علامه تهرانی» را بیان کردیم «مولوی نامه مرحوم جلال الدین همائی» هم بود «آیت الله شیبری زنجانی» هم نکاتی را بیان کرده اند در رد همین مطلب و آنجا ایشان هم تصریح کرده اند در کتاب:

جرعه ای از دریا آیت الله شبیری زنجانی جلد 3 ص 256

و ایشان هم تصریح کرده اند که این مقطع از امام حسین صادر نشده است.

خب این هم از مقطعی که به هر حال خدمت شما بودیم، آنچه که ما در این جلسه برای شما بیان کردیم:

اهانت احمد از یک کلام یک صوفی به آقا أبا عبدالله الحسین و عدم مشروعیت برپایی مجلس عزاداری امام حسین از نگاه احمد و عزاداری و همین موراد از نگاه جریان آقای منصور هاشمی فقط به این دلیل که اینها می خواهند همه چیز اهلبیت را مصادره کنند برای خودشان که نخواهند توانست، من یک خواهشی دارم از شما بینندگان عزیز به خصوص طرفداران این دوتا جریان، برنامه های گذشته ما در این مسئله و این بحث اهانت احمد به امام حسین(ع) سر و صدای زیادی در فضای مجازی ایجاد کرده است فوش ها و الفاظ بسیار رکیکی برای بنده از طرفداران این جریان آمد خب مگر ما چه گفتیم جز این بود که مطالب کتاب امام شما را خواندیم؟ یا راست گفتیم یا دروغ گفتیم اگر دروغ است بسم الله این شبکه در اختیار شما می توانید تماس بگیرید رسوای مان کنید بهترین تریبون است برای تبلیغ تان چرا مثل این، حالا من از خانم ها عذر خواهی می کنم این مثال را می زنم و این نوع ادبیات را ولی برای این که اینها بفهمند، چرا مثل این زنان چادر به سر که در آشپزخانه نشسته اید تمام در و پنجره را هم بسته اید آنجا چیغ می زنید مرد هستید بسم الله تشریف بی آوردی اینجا رسوای مان کنید اگر دروغ گفتیم اگر نه راست گفتیم که چرا اینقدر داغ کرده اید؟ چرا اینقدر ناراحت هستید؟ چرا اینقدر سرو صدا می کنید؟ خب امام تان بزرگ تان همچین اهانت های به آقا امام حسین(ع) کرده یا نکرده؟ اگر شهامتش را دارید مردانگی اش را دارید بسم الله این گوی این میدان تماس بگیرید ببینیم چه کسی رسوای عالم است ببینیم چه کسی اهانت کرده است، آقای تیتر زده است که بله آقای شریفی و شاگردان آیت الله قزوینی به امام حسین(ع) اهانت کرده اند چون مطالبی را از یک کتابی از یک آقای احمد بصری نقل کرده اند، اگر نقل اهانت های احمد بصری اهانت هست پس خود احمد بصری چه کاره است در این وسط؟ خود آقای احمد بصری چه؟ اگر بیان سخانا سخیف آن آقا اهانت است پس شما که همچین اعتقادی را قبول کردی و تبلیغ این آقا را می کنی شما این وسط چه کاره استی؟ اگر مرد گفتگو هستید بسم الله این گوی و این میدان.

امیدوار هستیم که این برنامه مورد رضای حضرت قرار گرفته باشد و ما را تحت عنایت خود شان آخر عاقبت مان را به خیر کنند تحت لوای حضرت بمیریم إن شاءالله با خوبی و خوشی، ممنون و متشکر از همه شما «اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»خدا حافظ یا علی مدد.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


مهدی یار>

شبکه ولی عصر مهدی یار استاد شریفی