شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
ویژه برنامه حدیث فراق دکتر سید محمد حسینی

ویژه برنامه حدیث فراق به مناسبت ایام اربعین شهادت حضرت سید الشهدا علیه السلام (قسمت دوم)
به کارشناسی دکتر سید محمد حسینی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 15 مهر 1399

مجری:

اَعُوذُ بِاالله مِنُ الشَّیّطانِ الرَّجِیّم بِسّمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیّم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ آلِهِ الطَّاهِرِینَ

خوشا به حال رفیقی که چشم تر دارد

خوشا به حال رفیقی که چشم تر دارد

خوشا کسی که هوای حرم به سر دارد

همیشه مرغ دل آدمی به پرواز است

خوشا دلی که برای تو بال و پر دارد

هبوط می کند فرشته به غیر زائر تو

هبوط می کند فرشته به غیر زائر تو

به زائر حرم تو خدا نظر دارد

دعای هر شبم این است با شما باشم

که زندگی بدون تو درد سر دارد

بدا به حال کسی که ز اشک محروم است

خوشا دلی که غم عشق بر جگر دارد

عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر«عج» و تسلیت عرض می کنم این ایام سوگواری آقا أبی عبدالله الحسین و این ایام اربعین حسینی را خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند، دلتنگی ما مثل دلتنگی همه شیعیان هست و همه در فراق این زیارت اربعین و این تجربه ای که داشتیم و طعم شیرین زیارت را، طعم شیرین پیاده روی را، طعم شیرین در مسیر آقا أبا عبدالله الحسین بودن را چشیدیم و الآن دلتنگتر از همیشه در این فراق می سوزیم، حالا همراه با دل إن شاءالله بتوانیم حدیث فراق را هم با هم بخوانیم با ویژه برنامه حدیث فراق مهمان دیدگان شما هستیم إن شاءالله بتوانیم امشب هم برنامه ای در شأن شما عزیزان إن شاءالله اجرا بکنیم و در خدمت تان باشیم.امشب در خدمت کارشناس محترم برنامه جناب آقای دکتر حسینی هستیم و إن شاءالله از محضر شان بهره مند می شویم، سلام علیکم و رحمة الله.

استاد حسینی:

وعلیکم السلام و رحمة الله، بنده هم خدمت شما و بینندگان عزیز ارجمند عرض سلام و ادب و احترام دارم و تسلیت عرض می کنم فرا رسیدن ایام اربعین حسینی را إن شاءالله هر کجا هستید زیر سایه بیرق آقا أبا عبدالله«ع» باشید. خدمت  شما هستم.

مجری:

سلامت باشید إن شاءالله این چیزی که بسیار مطرح شده بود و بینندگان هم حتماً با آن آشنایی دارند در صفحات مجازی بسیار مطرح شده بود این که موضوع برنامه امشب قرار است دوگانه ی شعائر و شریعت باشد، اولاً اینکه حالا تفاوت بین این دو گذاشته اند و طبیعتاً اگر بخواهیم یک دوگانه ای را بیان بکنیم باید اول به تعریف هر کدام از اینها بپردازیم، شعائر چه است؟ شریعت چه است؟ می شنویم از حضرت عالی.

استاد حسینی:

خواهش می کنم، بسیار ممنوهن هستم از شما الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

ما برای بعضی از مسائل دینی، اعقتادی، فقهی به صورت کلی آنچه که مؤلفه های دینی است برای اینکه در ذهن ما باشد یا برای اینکه به آن اعتقاد داشته باشیم یا برای اینکه بتوانیم به آن عمل بکنیم نیاز به این داریم که اینها را از لحاظ مفهومی درست بشناسیم، در مورد دوگانۀ شعائر و شریعت چرا به این می خواهم بپردازم؟ بخاطر اینکه گاهی سؤالات و شبهات بوجود می آید که اینها کاملاً مرتبط هست با همین دوگانه و فهم این دو گانۀ شعائر و شریعت اینکه این دوتا را بتوانیم تمایز اش را از هم بدانیم و ویژگی های هر کدامش را بفهمیم کمک می کند به ما که بسیاری از سؤالات و شبهاتی که در ذهن مان هست حل بشود و رفع بشود.ما در روایت معروف و مشهوری که بینندگان عزیز هم احتمالاً زیاد شنیده باشند از ماها در کتب شیعه و اهل سنت هم نقل شده، نبی مکرم اسلام فرمودند که:

«صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي‏ أُصَلِّی»

به من نگاه بکنید آن گونه که منِ پیغمبر دارم نماز می خوانم دقیقاً همینطوری باید نماز بخوانید، یعنی نماز خواندن شما به این است که من چطوری نماز بخوانم همینطور، نمی توانید وقتی که من به رکوع رفتم شما بروید به سجده، نمی توانید وقتی که من در سجده بودم شما قیام بکنید، از طرف دیگر روایتی داریم از امام رضا«ع»، به أبو هارون امام رضا«ع» فرمودند که، أبو هارون شروع کرد جلوی امام شعر خواندن و روضه خواندن برای أبا عبدالله«ع»، امام رضا«ع» فرمودند آنطور که خودتان شعر می خوانید آنطور که خودتان عزاداری می کنید اینطوری عزاداری کن.

مجری:

عجب، پس یک تفاوتی هست بین اینها.

استاد حسینی:

بله، فهم دو گانۀ شعائر و شریعت لازم است برای اینکه کسی بخواهد روی اعتقاداتش بی ایستد ثابت قدم باشد به سؤالاتی که طرح می شود پاسخ بدهد و از عقاید خودش درست بتواند دفاع بکند، آنجا پیامبر فرمودند دقیقاً اینطوری که من نماز می خوانم، اینجا امام رضا«ع» فرمودند آنطور که خودتان عزاداری می کنید، امام رضا«ع» نفرمودند من الآن شعر می خوانم عزاداری می کنم اینطوری که من عزاداری می کنم فقط شما عزاداری بکنید، چرا؟ چون نماز خواندن جزو شریعت ما است مسئله فقهی است هرچند هم پوشانی دارند شعائر و شریعت من منکر آن قضیه نیستم امشب هم هر چقدر توانستیم به آن می پردازم، ولی عزاداری برای امام حسین«ع» روضه خواندن برای امام حسین«ع» جزو شعائر است، شعائر بسیاری از جاها تحت تأثیر عرف قرار می گیرد و می تواند قرار بگیرد اما شریعت اینطوری نیست چهارچوب دقیق و مشخصی دارد. ما اگر بخواهیم در لغت نگاه بکنیم ببینیم که شعائر به چه معنا است مراجعه کنیم به کتب لغت ببینیم که لغویون چه گفته اند؟ در کتاب «المحیط فی الفقه» «جناب آقای اسماعیل بن عباد» نوشته این را، در کتاب المحیط فی الفقه جناب آقای اسماعیل بن عباد از لغویون قرن چهارم هجری هستند ایشان، اینجا در صفحه شما 282 شعائر الحج، شعائر حج چه است؟ ایشان گفته است که:

«اعمالُهُ و علاماتُه»

هم اعمال حج است هم علامت ها است هم نشانه ها است

«والواحدةُ شَعیرة»

المحیط فی الفقه، اسماعیل بن عباد، ص، 282

(شعائر جمع شعیره است به موردتک وواحد آن می گوییم شعیره و درمجموع به آن گفته می شودشعائر )

در کتاب «صحاح آقای جوهری» که دیگراندیشان هم از لغویون بسیار نامدار و سرشناس هستند در عصرها که جناب آقای جوهری نوشته تألیف اسماعیل بن حماد جوهری، ایشان آمده است در کتاب شان تعریفی که مطرح کرده  است بهتر و دقیق تر ما را می تواند برساند به آن مقصودی که داریم صفحه شماره 698 آمده مطرح کرده است:

«والشعائر:ُ اعمال الحج»

شعائر ئ اعمالی که در حج انجام می دهند گفته می شود

«و کُلُّ»

تعریف کامل شعائر

«وَ کُلُّ ما جُعِلَ عَلَماً لِطاعة الله تعالی»

هر کاری که نشان از اطاعت خداوند باشد را به آن می گویند شعائر

صحاح، جوهری، ص 698 

مجری:

خیلی جالب، جُعِلَ نه این که جَعَلَ الله

استاد حسینی:

بله، قرار داده می شود مجهول استفاده شده اینجا

مجری:

نه اینکه خود آن را قرار داد

استاد حسینی:

دقیقاً بله نکته ای که می فرمایید دقیق هست یعنی جُعِلَ یعنی آنچه که قرار داده می شود به عنوان اینکه علَم باشد پس این هم بر می گردد خیلی جاها به عرف به جامعه بر می گردد به مسلمین بر می گردد. خیلی جالب است ما گفتیم شریعت و شعائر یک دوگانه هستند، شعائر هر چیزی که یک علامتی برای اطاعت از خداوند باشد تعریف شده بود، در فقه ما یا شریعت ما، حالا فقه یکی از مصادق بارز این بحث شریعت، حدود و ثغور دقیقاً مشخص شده است یعنی شما مثلاً بروید سراغ کتب فقهی ما از آن کتاب صلاة و صوم و اینها که شروع می شود تا طهارت می رود می رسد به حدود قصاص و دیه که اواخر کتب فقهی معمولاً بر اساس رسم نگارش موضوعات فقهی نوشته می شود دقیقاً در کتاب الطهاره چطوری وضو بگیرید؟ نیت می کنید، اول با دست آب می ریزید روی صورت تان یک بار لازم است دوبار مسحب است سه بار حرام است چون بدعت است، بعد از آن می روید سراغ دست راست نه دست چپ، از کجا شروع می کنیم؟ از این حد مشخص شده، ببینید پشت سر هم دقیقاً مشخص می کند، خب تا کجا باید بشوری دستت را؟ خس بشود همه دست، خشک نماند، بعد از آن برو دست چپ، بعد از آن باید بروی روی مسح سر، چطوری مسح سر بکنی؟ چقدر لازم است؟ بعد از آن برو روی مسح پا، دانه دانه، حالا تازه شما آماده شدی که بخواهی نماز بخوانی، بعد حالا وارد شدید برای نماز خواندن اول باید الله اکبر بگویید ذکر دیگری نمی توانید بگویید در اول نماز، بعد شروع می کنید سوره حمد، نه سوره دیگری، اگر نماز مغرب بود، ببینید فقه دقیقاً می آید اینها را اینطوری مشخص می کند، اگر نماز مغرب بود یا عشا بود و شما مرد بودید باید کل سوره را بلند بخوانید، اگر نماز ظهر و عصر بود می توانید سوره را آرام بخوانید اما باید بسم الله را با جهر و بلند بگویید، ببین این می شود شریعت، دقیقاً مشخص می کند دین چه کار باید بکند، اما وقتی می روی سراغ شعائر داستان متفاوت می شود، می روی سراغ شعائر می گوید هر علمی که برداری برای اطاعت خدا، هر علمی که برداری برای مودت اهلبیت«ع»، هر علمی که برداری برای عزاداری امام حسین«ع» می شود جزء شعائر در کتاب «لمعه»، ببینید این را من یک توضیح بدهم حالا بعضی از مخاطبین ما ممکن است آشنایی نداشته باشند تخصص شان مسائل دیگری باشد، ما یک کتاب لمعه داریم کتاب فقهی است معروف مشهور بین حوزویون و دانشگاهی های که فقه می خوانند، مختصر است، کتاب مختصر یک جلد است لمعه، یک شرحی دارد لمعه که لمعه را شهید اول می نویسد و شرح روم را شهید ثانی شرح مزجی است، یعنی با هم آمده است عبارت را آورده شهید ثانی لا به لای عبارات شان شرح را هم آورده اند که شده کتاب شرح لمعه، این کتاب را من به شما یک عبارت را به شما نشان بدهم ببینید شعائر هم در شریعت چگونه گنجانیده می شود، در کتاب «شرح لمعه شهید ثانی» «الروضة البیة فی الشرح اللمعة الدمشقیه» که شهید ثانی نوشته اند در جلد دوم کتاب صفحه 11 کتاب الجهاد شان، کتاب الجهاد اینجا شهید اولین عبارتی که، عبارت بالا عبارت شهید اول است عبارت دوم شرح شهید ثانی است، یعنی  عبارت اول در کتاب لمعه هم هست عبارت دوم نیست در کتاب شرح است. شهید اول می فرماید که حرام است اگر شما در سرزمین مشرکین بمانید سرزمینی که اجازه اظهار شعائر را نداشته باشی، سرزمین مشرکی که شما نمی توانی اظهار شعائر بکنی، یعنی مال مشرکین است آن سرزمین و شما آنجا اقلیتی هستید که امکان اظهار شعائر وجود ندارد برای شما، اینجا شهید اول می فرماید که حرام است در چنین سرزمینی ماندن، البته این خیلی متفاوت است با آن فتوای که وهابی ها دادند گفتند که مردمی که به آنها ظلم شده مسلمان هستند سرزمین، سرزمین مسلمان ها است فلسطین از اینجا جمع کنند بروند، نه این آن نیست، آنجا سرزمین، سرزمین مسلمان ها است این اشتباه نشود، اینجا جای که سرزمین هم مال مشرکین است اظهار شعائر هم نمی توانی انجام بدهی، شهید ثانی ذیل این عبارت آمده اند چندتا مصداق مشخص کرده اند فرموده اند: اذان، نمار، روزه و غیره مواردی که شبیه این هستند اینها را شعائر گفته می شود بخاطر چه؟ بخاطر که اینها علامات دین هستند، اگر شما یک زمان نماز بخوانی درست است نماز جزء شریعت است اما ممکن است این علم و نمادی برای اطاعت خدا بشود می شود جزء شعائر، یعنی هم جزء شریعت است هم جزء شعائر، یعنی هم پوشانی دارند برخی از موارد مثل نسبت عام و خاص من وجه که مصادق در نسبت عام و خاص من وجه یک جای هم پوشانی دارند با هم دیگر.

مجری:

هم جزء شریعت هستند هم جزء شعائر.

استاد حسینی:

بله البته اینکه نسبت شعائر و شریعت چه هست ما یک زمان مصداقی نگاه می کنیم به این یک رمان مفهومی الآن چون بحثش خیلی تخصصی می شود و از حوصله یعنی خارج می شود برای بینندگان عزیز دیگر به آن نمی خواهم الآن بپردازم؛ پس در نتیجه ما در کتب فقه مان هم به مباحث شعائر اشاره شده من باب اینکه شما باید شعائر را تعظیم بکنید، یکی از دلائلش این است که خداوند در قرآن کریم دستور فرموده است که باید تعظیم شعائر انجام بشود که خداوند، دستور به تعظیم شعائر دادند و آن را از تقوا دانستند که حالا ان شاء الله در ادامه برنامه من آن آیه را هم خدمت تان مطرح خواهم کرد، من در خدمت شما هستم

مجری:

سلامت باشید، جالب هم اینجا است که هر دوتایشان همانطور که دستور به انجام شریعت داریم، دستور به انجام شعائر هم داریم، حالا نوع اینکه شعائر چه هست تفاوت می کند، حالا چند تا از این مصادیق شعائر حالا فرمودین اینها هم ممکن است هم پوشانی داشته باشند ، ممکن است به تنهایی باشند به صورت مصداقی بخواهیم بررسی بکنیم چندتا از مصادیقش را می فرمایید؟

 

استاد حسینی:

بله چشم، من اگر بخواهم چندتا مصداق برای شما مطرح بکنم از شعائر اول همینجا من آن آیه ی که به آن اشاره کردم در قرآنکریم را به بینندگان عزیز هم نشان بدهم، ببینید آیه شماره 158 سوره مبارکه بقره که خداوند تبارک و تعالی می فرماید:

«إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّـهِ»

صفا و مروه از شعائر الله است

سوره مبارکه بقره، آیه 158

شما می روی در صفا و مروه عملی که انجام می دهی این از شعائر الله است، دیگر چه؟ آیه 32 سوره مبارکه حج می فرماید:

«وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ»

باید شعائر الله را تعظیم کنید پاسداری بکنید از شعائر الله، این از نشانه چه است؟ این تقوای قلب شما است و تقوای که در وجود شما هست.

سوره مبارکه حج، آیه 32

تا کجا می تواند باشد شعائر الله؟ در این آیه 32 سوره مبارکه حج بود، آیه 36 یک مصداق مشخص کرده مثلاً برای این بحث شعائر

«وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ»

شتری که در حج از آن استفاده می شود از شعائر الله است

سوره مبارکه حج، آیه 36

حالا این یک مصداق قرآن مشخص می کند این به این معنا نیست که فقط این شتر است نه ولی از صفا و مروه ما جزء شعائر الله معرفی شده است در قرآنکریم تا رسیده است به آن شتری که در حج از آن استفاده می شود چون اینها همه شان در مسیر اطاعت است همه شان در آن مسیری است که شما نشان می دهید خدایا به من دستور دادی بیایم حج به جا بیارم من لبیک گفتم از آن شتری هم که استفاده می کنم آن شتر می شود جزء شعائر الله. خدایا دستور فرمودی که من مودت به اهلبیت داشته باشم یک پارچه می زنم در درب خانه ام این می شود جزء شعائر، یعنی من محب اهلبیت هستم من دوست دارم اهلبیت را، آنجا در بحث شریعت می شود محدودیت های زیادی دارد ولی آن شریعتی است که ذیل شعائر قرار می گیرد ولی اینجا دستت باز است یک زمان پرچم سیاه می زنید، یک زمان علم برداری می کنید، یک زمان هیئت می گیرید در خانه تان یا پیراهن مشکی می پوشید.

مجری:

همان سلیقه ای که آقا امام رضا«ع» دستور دادند به شعرا همینجا هم.

استاد حسینی:

بله همانطور که خودتان عزاداری می کنید.نکته بعدی اینکه ما، دو باره من برگردم به بحث شعائر، ببینید هر چیزی که نشان یا علَمی برای اطاعت از خدا باشد ذیل شعائر قرار می گیرد هر چیزی، حالا جلوتر برویم به بحث محدودیتش می رسم، خداوند دستور به مودت داده است این دستور کلی خداوند، دستور به مودت، مودت به قربا به اهلبیت«ع»، هر کاری که ما بکنیم نشان دهنده این باشد که ما اهلبیت«ع» را دوست داریم داخل در دایره شرع، این را می گویم، هر کاری که انجام بدهیم می شود از شعائر، پس این که می گوییم شعائر حسینی یک دامنه وسیعی دارد که در زمان های مختلف ممکن است متفاوت هم بشود نیایید بگوید خب صد سال پیش اینطوری بود عزاداری این چرا امسال آمده است؟ ممکن است امسال یک کار جدیدی برای ابراز ارادت به اهلبیت«ع» باشد، یک کار معقول درست برای ابراز ارادت به اهلبیت«ع» که سال قبل نبوده باشد، صد سال پیش که هیچی سال قبل نبوده باشد، دیروز نبوده باشد، ولی چون برای ابراز محبت به اهلبیت هست همان می شود جزو شعائر الله.در کتاب، یک کتابی دارد جناب «سید مرتضی» عالم نام دار شیعی، من دیدم تحقیقی شده بود ابتدای این کتاب تحقیقی خوبی بود یعنی جمعی از محققینی را آورده بودند اینجا مشخص کرده بودند، ببینید در تفسیر «سید مرتضی» اینجا محققین، کلام خود سید مرتضی، محققین حرف های خوبی بود که مطرح کرده بودند، در مقدمه کتاب صفحه شماره 29 تشریح کرده اند مبحث خوبی را و جالبی را که، شعائر دینی و شیعی یک دوره ای هم کتمان می شد بخاطر اینکه حاکمانی که بودند اینها ظالم بودند و چه بودند و چه بودند اینها پنهان می شد ولی بعدش آمد اینها علنی تر شد مثل عزاداری برای امام حسین«ع» یک دوره ای سختگیری ها زیاد بود و اینها. بعد چند نمونه از شعائر را آورده مطرح کرده مثلاً جمله حی علی خیر العمل در اذان چون برخی از مخالفین شیعی این را نمی گویند، حالا داستانی دارد فلسفه ای دارد حی علی خیر العمل مرتبط به اهلبیت«ع» هم می شود.یا شهادت ثلاثه در اذان أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيًّا وَلِيُّ ٱللَّٰه، همین که می گوییم این جزو شعار ما است شعائر ما است حالا برخی ها هم جزو بخش اذان هم گفتند نیست ولی وقتی که شما در اذان تان أَشْهَدُ أَنَّ عَلِيًّا وَلِيُّ ٱللَّٰه می گویید این جزء شعائر است شعار شیعه است علَمی برای شیعه است. یا آمده اند إقامه عزا را برای امام حسین«ع» جزء شعائر نام برده اند، خب است درست است، نوحه خوانی برای امام حسین«ع» درست است.شعر گفتن برای امام حسین«ع» جزء شعائر است، شعرا که شعر می گویند برای امام حسین«ع» اینها جزء کسانی هستند که پاسداری می کنند از این شعیره.حزن در روز عاشورا عزاداری کردن در روز عاشورا برای امام حسین«ع» جزء شعائر است.احیای مراسم عید غدیر، همه آن غم نیست یعنی غم اهلبیت«ع» که چیدگی پیدا کرده است بر زندگی شیعیان به این دلیل است که ظلم های که در حق اهلبیت شد فراوان بود ولی احیای روز عید غدیر هم می شود جزء شعائر. شما احیاء بکیند روزی را که امام زمان«ع» را شما می خواهید یک بار بیعت بکنید با امام زمان آن روز می شود جزء شعائر. یا زیارت عتبات مقدسه، شما به زیارت حرم ها می روید این خود این عمل زیارت رفتن می شود جزء شعائر.یک مقدار دائره گسترده تری حمل کرده اند؛ اعمال فرهنگی که انجام داده می شود برای حفظ اعتقادات یا برای شیعه، شاید یک آن هم مثلاض شبکه ولیعصر«عج» یکی از مصادق آن باشد، شعائر است اینها،همه اینها در داخل دائره شعائر قرار میگیرند بخاطر اینکه شعائر بر می گردد خیلی جاها به عرف، خیلی جاها مصادق واگذار شده است به شیعیان و محبین اهلبیت«ع».

مجری:

بسیار خب، بله خب این هم از مصادق شیعه بینندگان عزیز هم الحمد الله دیگر مطلع شدند و می توانند به صورت مصداقی هم خودش با همین مبنا و مناتی که حضرت عالی بیان فرمودید بتوانند آنها را تشخیص بدهند اما حالا شاید بعضی وقت ها یک سری جاها اشتباه بشود حالا این آیا شریعت است آن آیا شعائر است و اینها، بخاطر اینکه ما بخواهیم بهتر این را درک بکنیم ببینیم این حد فاصله بین این دوتا چه هست تفاوت ماهووی اینها چه هست باید چه کار بکنیم؟

استاد حسینی:

ببینید شریعت اصطلاحاً اعمالش توقیفی است یعنی مشخص می کند اینکه چه کار باید بکنیم دقیقاً چه کار نکنیم، کجا شروع کنیم کجا پایان ببندیم، ولی در بحث شعائر آنجای که محرم نباشد حرام نباشد عمل می تواند ذیل شعائر بیاید، ببینید ما به صورت کلی پنج تا حکم داریم دیگر احکام اسلامی یا واجب هستند یا مستحب هستند یا مباه هستند یا مکروه هستند و یا حرام هستند، اگر عملی حرام نباشد یک کسی نیاید عمل حرامی را انجام بدهد بعد بیاید بگوید نه این جزء شعائر من محسوب می کردم، نه این نمی شود، اگر عملی حرام نباشد و نشانی باشد برای ابراز محبت به اهلبیت«ع» یا به صورت کلی تر برای ابراز اطاعت از خداوند، محبت اهلبیت«ع» یکی از دستورات خداوند و پیغمبر خدا است در قرآنکریم که ما می خواهیم به آن عمل بکنیم، اینها می توانند ذیل شعائر تعریف بشوند در بحث شریعت این نیست توقیفی است.

سه فرق کلی هم اگر مصداقی نگاه بکنیم در بین مورد بحث شعائر و شریعت هست، باز تکرار بکنم این عرضم را خیلی جاها همین شریعت جزء شعائر می شوند یعنی ما الآن می گوییم نماز ولی همین نماز در یک جای در یک سرزمینی می شود نماد اسلام و شیعی نماد شیعه بودن، شما آنجا نماز می خوانید هم یک عمل عبادی را انجام دادید هم پاسداشت شعائر کردید.

در خصوص این تفاوت های که هستند در مورد شعائر و شریعت در محدودیت ها و شیوه اجرای شان یک جاهای تفاوت می بینیم، نگاه کنید در زمان حج، خداوند که حج را بر مسلمان ها واجب کرد یک محدوده زمانی برای حج واجب گذاشته شما نمی توانید هر زمانی که خواستید بروید حج، زمان دقیقاً مشخص است از چه زمان شروع می شود، چه زمانی چه عملی را باید آنجا در حج انجام بدهی و چه زمانی حج شما تمام می شود به پایان می رسد. نکته دوم مکان، شما دقیقاً حج معلوم است کجا باید مُحرِم بشوید، به کجا باید بروید، چند بار دور کعبه بگریدید، رمی جمرات به شکل انجام بدهید، تعداد سنگ های که با آن رمی جمرات انجام می دهید کجا است، کجا رمی جمرات را شما انجام بدهید، عرض قبلی که در مورد زمان بود در مورد زمان گفتیم حج مشخص است سؤال، آیا برای زیارت امام حسین«ع» گفتند که باید این تاریخ این زمان بیایید این زمان هم تمام می شود؟ نیست همچین چیزی جزء شعائر است، یک روزی اربعین مشخص می شود برای زیارت امام حسین«ع» یک کسی دو روز قبل می رود عراق، یک کسی دو هفته قبل می رود، یک کسی یک ماه قبل می رود، یک کسی روز اربعین بر می گردد، یک کسی دو روز بعد بر می گردد، همه اینها جزء زائرهای اربعین محسوب می شود چون جزء شعائر است ولی حج این نیست جز شریعت است.

در مورد مکان؛حج را شما میگویید آقا اینجا که رسیدی فلان کار را انجام بده رفتی جلوتر باید شما مُحرِم بشوی، چه کار بکنی، چه کار بکنی، ولی در مورد زیارت این نیست شما زیارت هر جای که باب یا درب قرار داده اند شما آنجا إذن دخول می کنید وارد می شوید به عنوان زائر حالا ممکن است باب ورودی حرم امام رضا«ع» قبلاً ده متری حرم بوده الآن شده هزار متری حرم مثلاً، این دیگر همان عرفی که گذاشته هر کجا که می گویند باب ورودی حرم همان جا شما إذن دخول ات را بخوان آنجا زائر هم محسوب می شوی دیگر مثل حج نیست این جزء شعائر است. نکته بعد کیفیت؛ شما وقتی که حج بخواهید بروید حتی در مورد نوع دوخت پارچه، دوخت نداشته باشد پارچه احرام تان، ما در مورد دین در شریعت مان در دین مان دستور داریم ولی جای داریم که مثلاً گفته باشند اگر رفتید زیارت امام حسین«ع» باید لباس تان این شکلی باشد؟ اگر خواستید شما بروید زیارت امیرالمؤمنین باید لباس تان این شکلی باشد؟ حرم حضرت معصومه خواستید بروید لباس تان باید این دوخت نداشته باشد یا فلان شکل نباشد یا فلان رنگ باید باشد یا نباشد، نه اینها می شود شریعت. نکاه کنید در زمان، در مکان و در کیفیت بین شعائر و شریعت تفاوت های وجود دارد در عین حالی که خیلی جاها هم پوشانی هم اینها دارند مثل مصداقی که برای بحث عموم خصوصیت من وجه در مباحث دیگر هم استفاده می شود که یک جای با هم دیگر ارتباطی ندارند ولی یک جاهای هم پوشانی دارند دو مفهوم. من در خدمت  شما هستم.

مجری:

سلامت باشید خیلی استفاده کردیم خیلی زیبا هم از این تعبیر پاسداشت حضرت عالی استفاده می کنیم که همین آیه هم وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ دقیقاً با همین تعبیر پاسداشت خیلی هم زیبا می شود و همین مثال های هم که فرمودید بینندگان هم دیدند که مثلاً همین نماز را که گفتید گاهی وقت ها که در جمع بی نماز می رویم خود همین     می شود شعائر و ما باید این را پاسداشت این را نشان بدهیم خود نشان دادنش جزء شعائرش می کند. بسیار زیبا و قابل استفاده بود.

بله إن شاءالله ما هم بتوانیم ادامه دهنده راه این علماء و این افرادی باشیم که در راه آقا أبی عبدالله تلاش کردند تا این شعیره همچنان پا بر جا بماند و ما به پاسداشت آن ادامه بدهیم.بینندگان عزیز صرفاً برای اینکه مطلع هم باشند ممکن است باز هم برای شان چنین سؤالی پیش بیاید این شبکه های وهابی خیلی دارند تلاش می کنند همین کلیپی که اخیراً هم یکی از اینها به نام آقای سجودی پُر کرده بود و چقدر هم زیاد دارد این را مطرح می کند این هست که این جریان اربعین همین اخیراً همین تازگی اینها شروع کرده اند بعضی از این ارفرادی که در انقلاب بودند و اینها احساس کردند خوب است یک راهپیمایی راه بی اندازند شروع کردند این را جا انداختن، چنین ادعای می کنید که این تازگی راه افتاده این جریان اربعین و پیاده روی و این نوع شعائری که الان دارد انجام می شود الان همه شما دیگر با تصاویر و با خود صحبت های مرحوم آقای کافی کاملاً مشاهده کردید این اتفاقاً داستان های ام که تعریف می کردند و تصاویری هم که همه دید دیگر گویای همه چیز بود که اینها این وهابی ها مثل همیشه یک سری بیان ها و یک سری استدلال های مضحکی می آورند بدون هیچ دلیلی بدون هیچ منشأ و بدون هیچ مدرکی و می خواهند یک چیزی را مطرح بکنند إن شاءالله ما هم بتوانیم این چیزی که از همان ابتدای بعد از شهادت آقا أبی عبدالله الحسین اتفاق افتاد و ادامه دهنده این راه که از جابر ابن عبدالله انصاری شروع شد إن شاءالله ما هم بتوانیم جزء این ادامه دهندگان مسمسکان باشیم و بتوانیم این شعیره مهم را إن شاءالله حفظ بکنیم.

استاد حسینی:

فرمایشی که شما داشتید اشاره کریدید به یکی از این آقایان وهابی گفته که اربعین نبوده تازه چند سال است راه افتاده، دلیل این چند سال راه افتادنش این است دوست شما صدام حسین آنجا داشت حاکمیت می کرد چند سال گذشته اجازه نمی داد که اصلاً اربعین برگزار بخواهد بشود.نکته بعدی این است که هر چند بحث تاریخی و بحث سیره بودن این کار حالا در کتاب «محسن البکاء» مطالبی آمده است «آقای فاضل برقانی» نکاتی دارد در مورد بحث زیارت اربعین و گزارش های را آورده است، جدای از آن بحث که پیشینه تاریخی دارد جدای از آن که قبول داریم اگر به اصطلاح طلبه ها بگوییم سَلَمنا جدلاً اربعین جزء شعائر است اصلاً از همین امسال ما می خواهیم اربعین برویم فکر بکنید اصلاً هیچ پشتوانه ای نداشته باشد که دارد اصلاً ما می خواهیم از امسال چهلمین روز، خودمان عرف مان اربعین می گیریم برای عزیزمان که از دست می رود دیگر چهلم گرفته می شود، کسی که فوت می کند از عزیزان بعد از چهل روز یک مراسمی برای شان می گیرند دوباره مثلاً پیراهن مشکی ممکن است بپوشند و اینها و  شاید بعد از عزا یک سال که گذشت دربیایند یا اربعین سالش، سنت ها مختلف است، فکر کنید امسال ما تصمیم گرفتیم چهلم زیارت امام حسین«ع» برویم زیارت شان چه اشکالی دارد با این قاعده ای که ما عرض کردیم خدمت تان؟ مگر جزء شعائر نیست؟ مگر حج است که بگویی آقا اربعین نرو؟ 20 صفر شما نرو، چه زمانی برویم؟ دین که مشخص نکرده است اصلاً شاید یک افرادی بیایند بگویند که ما سنت مان برای عزاداری برای امام حسین«ع» 50 روز بعد است مثلاً فکر کنید یک گروهی باشند یک روستایی باشند مثلاً در عراق بگویند ما سنت مان این است 50 روز بعد هم یک مراسم عزاداری داریم، پنجاهم امام حسین هم ده روز بعد از اربعین امام حسین«ع» بیایند زیارت هیچ اشکالی برای ما به وجود نمی آید.

مجری:

کلام اینها هم صغرویاً اشکال دارد هم کبرویاً

استاد حسینی:

اینها قبل از اینکه بخواهند بیایند به شعائر ایراد بگیرند اول بپردازند به همان جهاد لواط شان و اینها و جهاد لواطی که من خودم صحبت کردم و کلیپش را پخش کردم در همین استودیو همینجا نشسته بود عالم اهل سنت نه یک عالم که بگویید یک مبلغ است مسؤل اهل سنت کلّ آسترالیا بوده ایشان جناب آقای هلالی، ما با ایشان صحبت کردیم ایشان گفت بله یک فتوایی دارند خطرناک تر از فتوای جهاد نکاح که،جهاد لواط است، بابا شما ها یا باید بیایید بگویید که از همان گذشته این سنت بوده ما داریم ادامه    می  دهیم، یا باید بگویید نه ما اضافه کردیم، این آقایان وهابی اول به همین مسائل بپردازند، و نیازی نیست خیلی به شعائر شیعی کار داشته باشند که از این جواب ها بشنوند.

مجری:

بسیار خب، خب من هم حالا این سؤالی که پیش آمده از همین جا هم یک پلی بزنم ببینم آیا این شعائری که حالا دارید اشاره می کنید یک چیز تقریباً واضح به ذهن بینندگان و به ذهن همه می آید اما بخواهیم بصورت مسلم همین سؤال را مطرح بکنیم که بخواهد چهار چوبش هم مشخص بشود این است که شعائر در چه چهار چوبی باید قرار بگرید آیا یک چیزی که خارج از دین است، دین از آن نهی کرده می تواند بیاید جزو شعائر قرار بگیرد؟

استاد حسینی:

براساس احکام پنجگانه واجب،حرام، مستحب، مباح، مکروه، ما عرض کردیم که جزء، البته من فقیه نیستم ، من فقط دارم به قول علماء هم رجوع می کنم، این شعائر نباید در ذیل محرمات قرار بگیرد، این از بدیهیات اعتقادی ما است، از بدیهیات دین است که کار حرامی کسی انجام بدهد بخاطر مثلاً یک کار مستحب، امیرالمؤمنین علی «علیه السلام» فرمودند حتی اگر یک عمل مستحبی تو را باز داشت از عمل واجب آن عمل مستحبی را انجام نده، یعین یک عمل مستحبی شما انجام می دهی، می دانی اگر این عمل مستحبی را انجام بدهی، یقین داری (این بهانه نشود بعضی های بیایند بگویند، عزاداری نکن که نماز صبح خواب می مانی) نخیر آنجا قابل جمع است، عزاداری ات را بکن بهتر هم بکن نماز صبحت را هم بخوان بهترهم بخوان نماز صبحت را؛ اگر یقین داری، یک عمل مستحبی است

«أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ»

ضرر می زند این مستحب به واجبت

باز تأکید کنم که از بین می برد واجب را، امیرالمؤمنین فرمود که آن مستحب را کنار بگذار، فلذا بخاطر همین ما نمی توانیم بیایم برویم سراغ یک حرامی و بگوییم این حرام را انجام میدهیم بخاطراینکه خواسته باشد یک مستحب را انجام بدهیم، همچین چیزی نمی شود در شعائر باشد.

مجری:

بلاخره شعائر ممکن است یک وقتی، مثلاً یک جمعیتی داشتند یک کاری می کردند یک وقتی متوقف بشود یا مثلاً پنهانی انجام بشود و اینها،

استاد حسینی:

دوره پنهانی پاسداشت شعائر بوده است یعنی شیعه تجربه کرده آن دوره را که بسیاری از شعائر را بصورت پنهانی، مثلاً عزاداری برای حضرت زهرا«سلام الله علیها» یک دوره هایی علنی بوده است یا الآن علنی است خیلی جاها، یک دوره هایی پنهانی بوده است، بعضی از مخالفین شیعه گزارش کرده اند گفتند، فلان عالم شیعه عزاداری می کند برای حضرت امام حسین«ع» حالا فهمیده بودند یا کسانی بودند آنجا در آن جلسات بودند،چه بوده است دیگر حالا آن جزئیات را نگفته است، این شعائر بوده بعضی جاها بخاطر ظلم ظالمین، بله پنهانی می شده است، یک سری جاها هم برخی، این راهم باید دقت بفرمایید، پس یک جا تخصیص خورد، یعنی یک جا آنجایی که شعائر را بخواهیم از محرمات استفاده کبنیم خیر، نکته بعدی امام مهدی (علیه السلام» بر اساس روایت که داریم در عصر غیبت فرمودند:

« فَارْجِعُوا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ»

عالمی که مصداق این روات احادیث این حدیث میتواند باشد، میتواند بخاطر دو اصل، یک زمان بگوید یک شعیره  را انجام بدهید یا انجام ندهید، اصل اول: اطلاع آن عالم از مباحث دینی و مذهبی و فقه و شرع و  شعائر است، نکته دوم شناختی که آن عالم دارد از وضعیتی که مردم مسلمان ها و شیعیان در آن عصر هستند، من یک مصداق بخواهم نشان بدهم خدمت شما ببینید حالا، بعضی  وقت ها شبکه ولیعصر یک سری چیزها را یک زره شفاف تر بگوییم برای مخاطبین مان مشخص تر بشود که این به چه صورت است، نگاه کنید این کتا امسش «احیا امرنا» است این کتاب را علامه سید جعفر مرتضی عاملی نوشته اند که همین سال اخیر به رحمت خدا رافتند، واقعاً ایشان دانشمند هستند، یعنی حقیقتاً کتاب الصحیح من سیرت نبی الأعظم شان نشان می دهد کسی اهل تاریخ باشد این کتاب را بخواند می فهمد که چقدر ایشان پژوهش کرده در این کتاب و آمده و نوشته، یعنی در  علمیت ، علامه سید جعفر مرتضی عاملی هیچ، بحث و شک و شبه ای وجود ندارد واقعاً برای کسی، نکته دوم این است که آمده است این کتاب را نوشته ایشان برای همان بحث شعائر، واین کتاب یک بخش مهمی از آن،دفاع از چه مسئله ای است؟ مسئله ای که استاد عزیز ما حضرت آیت الله حسینی قزوینی هم مطرح کردند شب های گذشته، به بحث قمه زنی مثلاً پرداخته به آن دفاع هم کرده، یعنی دراین کتاب، آمده است استدلال آورده و مخالفین را آمده است که جواب بدهد، ولی همین ایشان، همین عالمی که کتاب در دفاع از مبحثی مثل قمه زنی نوشته، به عنوان یک شعیره ای که حالا یاد کردند ایشان در کتاب شان آورده اند، همین ایشان بعد از بحثشان می فرماید اگر ولی فقیه گفت قمه نزنید، مصلحتی دید یا نظرش این بود در این زمینه اطاعت می شود، پس ممکن است جایی  بصورت مصداقی علما یک ورودی داشته باشند و بگویند یک شعیره ای الآن  باشد یا نباشد، ممکن است این اتفاق بیافتد، البته بودنش را معمولاً ورود پیدا نمی کنند مگر من باب حفظ یک شعیره باشد، ولی نهی از آن را، پس یک: نباید محرامات باشد، دو: علمای دین اگر ورود پیدا کردند من باب آن حدیثی که :

«فَارْجِعُوا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ»

ببیندی نفرموده است حدث فإنها نه آن احادیث بر شما حجت هستند، کلام اهل بیت حجت است ولی اینجا در این مقام نیست حدیث، فإنهم حجتی علیکم، همین اشاخص، همین کسانی که  مصداق روات احادیثنا هستند برای شما حجت هستند، ما اگر جایی نشنیدیم می گوییم چشم، شعائر دیگر را بیشتر پاسداری می کنیم، و از آن حمایت می کنیم، حالا هر مصداقی بخواهد داشته باشد ، حالا من برای  نمونه این قمه زنی را آوردم چون، ادعا در این کتاب این است که قمه زنی از شعائر است و در این کتاب دفاع کرده است ،همین آدمی که دفاع می کند می گوید اگر ولی فقیه

  گفت قمه نزنید، قمه نزنید، من خودم که حرف نمی زنم من باید بروم دستان مراجع عظام تقلید را ببوسم، من فقط درام نقل قول می کنم اینجا، یعنی من هیچ بحثی از خودم در این زمینه ندارم.

مجری:

جالبترش هم همین است که یعنی این اصلاً یک مبحث جدا یعنی حتی بر فرض اینکه الآن دیگر کاملاً مشخص شد فر فرض اینکه ما هم بپذیریم که این جزء شعائر هست و اینها اما مطالب دیگری پیش می آید که باعث می شود ما بخواهیم تصمیم گیری بکنیم همانطوری که بینندگان عزیز هم در دو جلسه قبل دیدند که حضرت آیت الله حسینی قزوینی به این مطلب اشاره فرمودند و گفتند که خدای نکرده اگر این کاری که داریم انجام می دهیم باعث وهن مذهب بشود و بر اساس آن سوء استفاده های که دارد صورت می گیرد خدای نکرده اگر قلب حضرت زهرا قلب نازنین حضرت صدیقه کبری اگر از ما غمگین و اندوهناک بشود آن وقت دیگر معلوم نیست چطور قرار است کارنامه ما پیچیده بشود. بسیار خب استفاده کردیم، حالا بخواهیم همین مطلب را هم ارتباط بدهیم با همین ایام و لیالیی که در آن هستیم در مبحث اربعین بخواهیم بیشتر ورود بکنیم نسبت به، حالا الحمدالله شعائر و اینها هم زیاد در این ایام اربعین دیده می شود بخواهیم یک حلقه وصل بین اینها اینجاد بکنیم چطور شعیره ای هست اربعین؟

استاد حسینی:

ببینید ما یک زمان عرض کردم همان اول ابتداء مفرد استفاده می شود می گوییم شعیره یک زمان می گوییم شعائر، بعد حالا من دیده بودم در بحث لغوی که بحث می کردند گفته بودند شعائر حج بخاطر اینکه حج خودش بصورت یک مفهوم جز شعائر محسوب می شود می گوید من به حج می روم، ولی جزء جزء در حج باز شعیره، شعیره مصداق وجود دارد، اربعین هم همین است، البته حج واجب است، اربعین اولاً استحباب دارد؛ خود زیارت اربعین یک شعیره از شعائر پاسداشتش است، به زیارت امام حسین در اربعین بروید، چون در مورد زیارت خواندن هم از امام حسن عسکری «علیه السلام» هم روایت است که در مصباح المتحجد شیخ طوسی آمده است فرمود علامات مؤمن پنج تا است ، یکی اش 51 نماز مسحبی را فرمودند ، دومی را فرمودند زیارت اربعین، و بعد أتختم بیمینک، دست رات انگشتر انداختن، پیشانی را بر خاک گذاشتن، موقع سجده است و نکته بعدی هم جهر بسم الله الرحمن الرحیم است پس، همین خودش یکی از شعائر است ببینید اینجا گفتند علامت مؤمن، گفتیم شعائر یعنی چه؟ شعائر یعنی این علم ، پرچم نشان، انگشتر دست راستم می اندازم واقعاً، بله چون گزارشی هم هست که مثلاً معاویه دست چپش انگشتر انداخت، بعضی جاها مخالفت می شد بااهلبیت این می شود یعلم؛ خود اربعین زیارت اربعین، یعنی زیارت چه به معنای خواندن زیارت اربعین که ان شاء الله توفیق بشود همه زیارت اربعین را ان شاء الله بتوانند بخوانند، نتوانستند کربلا بروند با این شرائطی که وجود دارد پست بام منزل شان صبح ظهر بنشینند اربعین بخوانند زیارت اربعین را این می شود  یک شعیره، شما وقتی که اربعین مشرف می شوید، همین که شما می روید برای زیارت امام حسین در اربعین می شود یک شعیره دیگر از شعائر، هیمن که شما به زیارت امام حسین رفتید، می شود یک شعیره دیگر از شعائر، به زیارت حرم امیرالمؤمنین می روید یا زیارت حرم بقیه ائمه هدی «علیهم السلام»، در سامرا و کاظمین می روید، می شود باز شعیره دیگر آنجا خدمت می کنید به زائر، می شود یک شعیره دیگر، آنجا اطعام می کنید دیگران را می شود یک شعیره دیگر.

مجری:

به به همه اینها، همین که می بینیم افرادی را که شیعیانی که را که تا خیلی سالی یک بار ممکن است این عراقی ها ایرانی ها را ببینند، دیگر شیعیان را که  با زبان دیگر هستند باز می بینیم، خود همین سله ای که بین اینها بوجود می آید خود هم خیلی بابرکت است

استاد حسینی:

بله محبت می کنید به شیعیان دیگر در مرعا و منظر عموم همه دارند می بینند و اخبارش پخش می شود اینها چقدر باهم خوبند، محبت به دیگر شیعیان می کنید، نذر می کنید آنجا ذکر می گویید، ذکر می بینید در

آن حال و هوا قرار گرفتید، شد رعال می کنید برای زیارت امام حسین «علیه السلام»، سفر می روید برای زیارت امام حسین«ع» سختی می بینید برای زیارت.

مجری:

همه اینها چیزهایی است که ما داریم انجام می دهیم

استاد حسینی:

روضه می خوانید آنجا، روضه می شنوید، مباحث دینی در طول طریق و طول راه می بینید و می شنوید، ببینید یک مجموعه ای از شعیره ها را جمع کرده اربعین در خودش، این پاسداشت شعائر این است که اربعین الآن اینقدر برای مامهم هست.

مجری:

تمام اینها تک تک این مصادیق، این مجموعه ای است که برای ما افرادی که داریم می رویم به آنجاها و توفیق زیارت را اگر داشته باشیم ان شاء الله برای ما اینها هست، حالا این عراقی هایی که خودشان میزبان هستند چه مجموعه های بزرگتری در ذهن شان هست که می گویندالآن این فرصتی که برای ما بدست آمده دیگر دست نیافتنی است، همین الآن هرچه دارند به هر نحوه ای که هست اینها را در طبق اخلاص می گذارند و  تک تک شعائری که به ذهن شان می آید می خواهند اینها را در مقابل زائر ابا عبدالله نشان بدهند.

استاد حسینی:

نذر سایه کرده طرف، در زیارت اربعین، نذر سایه، من می آیم خودم را مقابل آفتاب قرار می دهم زائر امام حسین بنشیند اینجا، اینجا که نشسته استراحت کرد سایه باشد جایی که نشتسته این محبت است این شعائر است می گوید من می خواهم به این آدم جای دیگر در شهر خودش شخص دیگر را که برایش آن فضا را محیا کرده اگر ببیند یک خدمتی بخواهد به آن بکند می گوید من در قبال این خدمتم از شما توقع دارم، همین است دیگر جای دیگر طرف کاسبی می کد دارد یک خدماتی را می دهد اینجا می گوید نه برای امام حسین صورت من آفتاب بخورد زائر امام حسین «علیه السلام» در سایه باشد این چند دقیقه ای که آمده نشسته، از این کارها که ما به ظاهر اینها را کوچک می بینیم، شروع می شود تا اینکه یک کسی موکب داری می کند، تا یک کسی آنجا علمی را بر می دارد برای یک کار فرهنگی، کار فرهنگی را هم گفتیم برای امام حسین «علیه السلام» جزء شعائر محسوب کرده بودند همان محققینی که کار کرده بودند در این مسئله و توضیح داده بودند و تبیین کرده بودند بخاطر این است که این ایامی که اربعین را از دست می دهیم اینقدر ناراحت هستیم، یک صبح تا شب ما در اربعین پر است از پاسداری شعائر، آن نماز جماعت های باشکوهی که برگزار می شود اصلاً همین که شما در آن راه هستید، همین که وایستادید در همان راه اصلاً حرکت هم نکنید، همجا که ایستادی شما بین مسیر نجف و کربلا، همین که دانه دانه آدم ها این مسیر باشکوه را بهم زدند این می شود پاسداشت شعائر، این است که ما ناراحت می شویم از اینکه توفیق از ما سلب می شود بتوانیم برویم زیارت امام حسین«علیه السلام» بخصوص در ایام اربعین اینکه ما ثانیه به ثانیه را از دست دادیم، حالا سال بعد زنده باشیم، نباشیم چطور باشد مشخص نیست، آقای فاضل برقانی و چند نفر از علمای دیگر مطلبی را نقل کردند راجع به اربعین و مکاشفه یا رؤیایی است اما مرحوم محقق اردبیلی ظاهراً محقق اردبیلی است ایشان می گوید در کتاب خانه یکی از پادشاهان  عبارتی را دیدم که آب طلا نوشته شده بود یا باید با آب طلا نوشته بشود ، تشکیک از بنده است، حضور ذهن الآن ندارم، یک روایت تقریباً دو صفحه ای است که حضرت زهرا«سلام الله علیها» را ایشان در مکاشفه ، یا رؤیایی که داشتند نقلی که دارد از غلام جابر که از همسرشان دیدند شب اربعین یعنی در همان سفری که برگشتند، شب اربعین حضرت زهرا«سلام الله علیها»، آمدند به زیارت قبر امام حسین «علیه السلام» خودشان را روی قبر مبارک انداختند و شروع کردند روضه برای امام حسین خواندند،حتی روضه راهم نقل کرده که چه بوده، و بعد فریاد می زدند حضرت از پدرشان از امیرالمؤمنین، حالا صدا می کردند یا ندا می دادند، چون نقل داریم می کنیم که فریاد می زنند عبارت بنده بود، ندا دادند به امیرالمؤمنین و به پیامبر که شما هم بیایید برای این عزا، (اینها برای این است که ما بفهمیم) این ندای فاطمه حضرت زهرا «سلام الله علیها» برای اربعین است، انتهای این گزارش یک عبارتی دارد من حیفم می آید الآن نگویم برای بینندگان عزیزمان، انتهای این گزارش یک عبارتی دارد که، پیامبر اسلام به امام حسن«علیه السلام» فرمودند که مادرت خیلی دارد گریه می کند، حضرت زهرا، همه عوالم دارد بهم می ریزد، برو فاطمه را از روی قبر بردار و بگو بلند شود، حضرت امام حسن «علیه السلام» آمدند نزد حضرت زهرا «سلام الله علیها» فرمودند که اینچنین است مادر من همان حسنی هستم که جگرم پاره پاره شد، عوالم دارد بهم می ریزد از این  عزای شما، و حضرت زهرا «سلام الله علیها» آنجا یک کاری را انجام می دهند یعنی بر اساس این گزارش که این را باید همه مان یادمان بماند، بصورت نمادین نقل هست یا به چه شکلی است این دیگر قابل فهم هست قطعاً برای مخاطبین ما، ظرفی را هدیه دادند به امام حسن «علیه السلام» و فرمودند این اشک چشم عزاداران امام حسین«علیه السلام» است،اشک چشم ما را حضرت زهرا«سلام الله علیها» بر اساس این گزارش سپردند به امام حسن، این حالا به دلم آمد وقتی رفته بودیم میان برنامه گفتم نمی شودنگوییم از مظلومیت امام حسن «علیه السلام» که این اشک به امام حسن سپرده شد، یعنی اگر ما اشک چشمی داریم از قبل و از لطف امام  حسن «علیه السلام» است که توفیق شده که ما بتوانیم اگر بتوانیم در مجالس عزا باشیم و برای امام حسین«علیه السلام» گریه بکنیم، لطف اهلبیت را نباید فراموش کنیم، اینکه ما وظیفه داریم به پاسداری از شعائر  ما وظیفه داریم، این نیست که شما بگویید حالا شعائر که اینجا مصداقی برای ما واجب نشد، نخیرهر جا که شما دیدید  علمی دارد خم می شود از علم های شعائر شما باید دوتا سه تا علم بردارید برای امام حسین«علیه السلام » ان شاء الله بتوانیم اینچنین باشیم این راه را هم ان شاءالله بتوانیم ادامه بدهیم، این شکوه در زیارت اربعین اگر دیده می شود بخاطر همین است، هرجا که خواستند علمی از شعائر را بیاندازند،چند علم دیگر بالا رفت و نتیجه اش شد این زیارت اربعین، خدمت شما هستم.

مجری:

ما هرچه بود پای محرم گذاشتیم

در چشم ها دو چشمه زمزم گذاشتیم

قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ما هست

وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم

ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم

پا جای پای حضرت آدم گذاشیم

تفسیر روضه ها است حروف مقطعه

جان را میان سوره مریم گذاشتیم

خیلی حسین زحمت ما را کشیده ای

خیلی حسین زحمت ما را کشیده ای

خیلی برای روضه تو کم گذاشتیم

یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین

این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم

یک اربعین زیارت ما را ردیف کن

ما هرچه بود پای محرم گذاشتیم

با موضوع دوگانه شریعت و شعائر در محضر دکتر حسینی بودیم و از محضرشان بهره مند شدیم، راجع به اینکه تفاوت بین شریعت و شعائر چه هست، شعائر مصادیق شان چه هست ،چه چیزهایی را ما می توانیم بعنوان شعائر بشناسیم، الحمد الله دیدیم که در بسیار از موارد این دوتا باهم سنخیت کامل دارند واصلاً یکی هستند و  در کنار آن خیلی وقت ها هم هست که شعائر صرف اینکه خودمان یک علمی را بلند بکنیم و این متصل به دست گاه آقا ابی عبدالله الحسین«علیه السلام» باشد همین بعنوان شعائر حساب می شود؛ نکته  ای که خیلی جالب هست همه شما هم طبیعتاً زمانی که در این راهپیمایی اربعین شرکت می کردید، بسیار به وفوردیده می شد این بود که این شعیره اربعین را که افرادی طبیعتاً از شیعیان این را بلند کردند وپیرو راستین آقا ابی عبدالله بودند این علم را اینها بلند کردند اما وقتی نگاه می کنیم یم بینیم از کشورهای مختلف و حتی از مذاهب مختلف از ادیان مختلف آمدند زیر این پرچم زیر این علم دارند سینه می زنند، آمدند خودشان را همراه می کنند با همین کاروان آقا ابی عبدالله؛ خیل جالب است که ما هم بسیار می بینیم اما این سؤال هم برایمان پیش می آید که حالا اینها دیگر برای چه الآن آمده اند اینجا، یعنی

ما الآن با یک هدفی بلاخره مقتدای خودمان هست داریم می رویم سفارش ائمه مان هست که داریم می رویم برای زیارت اربعین اما اینها آمدند چه کار بکنند اینجا؟

استاد حسینی:

ببینید از ویژگی های شاعر یکیش همین است یعنی وقتی که یک عملی دینی عرفی هم بود برای آن عرف پذیرش آن خیلی راحتر می شود، پذیرش آن برای آن عرف هم راحتر می شود، یعنی مثلاً آن اهل سنت آن مسیحی که در عراق دارد زندگی می کند آن صائبی که در عراق دارد زندگی می کند مسلمان هم نیست چه برسد بخواهد شیعه باشد وقتی که می آیند مشارکت می کنند یک بخش آن بخاطر اینکه شعائری وجود دارد در اربعین که این شعائر برخاسته از همان عرف جامعه است، یک پاسداشتی دارد صورت می گیرد با استفاده از عرف همان جامعه، این یکی از دلایلش است.

نکته بعدی: اصلاً یکی از ویژگی های شعائر همین است که پذیرش آن برای غیر راحت تر است چون حدود و ثغوری که شریعت دارد را ندارد، نه اینکه شریعت را نپذیرد فقط به شعائر مشغول باشد ما بگوییم کفایت می کند، نه شعائر بابی هستند برای غیر مسلمان ها و غیر شیعیان که به شریعت ما وارد بشوند، چقدر ما آدم داریم می گوید من نماز نمی خواندم روزه نمی گرفتم استعمارات خلافی هم داشتم آمدند دستگاه امام حسین«ع» نشستند عزاداری کردند بعد از دستگاه امام حسین«ع» به حقانیت اسلام و شیعه و پیامبر پی بردند الآن می گوید من نماز شبم ترک نمی شود، کم داریم مگر از اینها؟ ببینید پذیرش اینکه یک کسی بیاید برای امام حسین«ع» این وجود مقدس و نازنین عزاداری بکند خیلی می تواند راحت تر باشد ابتداً تا اینکه اولش بروی بگویی خب شما بیا اینجا نماز بخوان، پذیریش اینکه یک کسی با ویژگی های یک شعیره در اربعین شرکت بکند خیلی راحت تر است تا اینکه به کسی بگوییم در اعمال حج بیا شرکت کن، البته حج که نمی تواند غیر مسلمان  شرکت کند من فقط دارم مقایسه ای عرض می کنم پذیرش آن راحت تر است ولی این پذیرش باب ورود است راه ورود آن است یعنی شما دست تان را دراز می کنید به سمت یک کسی دیگر تبلیغ می کنید با شعائر وقتی دستش را گرفتید می سپارید به دین آنجا دیگر هم شعائر دارد و هم شریعت، همین شبکه ولیعصر ما برنامه ای که شروع کردیم خیلی جاها بزرگوارانی بودند که تغیر دیدگاه دادند حالا بخاطر اینکه ما بعضی از مباحثی که می گوییم مباحث اهلبیت هست«ع» داریم می گوییم واسطه ای هستیم آن کلام اهلبیت به گوش شان می رسد یا نه دروغگوی های برخی دیگران را که گفتیم اینها هم تحت تأثیر قرار می گیرند تغیر می کنند خدا را شکر در همین فاصله ای که شبکه ولیعصر«عج» شروع به کار کرده افراد متعددی با ما تماس گرفته اند و تماس می گیرند و ما از این هم خوشحال می شویم از اینکه ببینیم کسی تحقیق می کند پژوهش می کند و به حق می رسد.

یکی از خانم های که زرتشتی بود این را ایشان چون روی خط تشریف آوردند من دارم عرض می کنم خدمت شما، ایشان آمدند حالا در یک آشفتگی افتادند و بعد کسی که مدعی بود زرتشی است ایشان را جذاب کرده بود و با ایشان بحث کرده بود مطالعاتی هم داشتد ایشان یعنی اهل پژوهش بودند، بعد مباحث ما را جای دیگر دیده بودند اینجا دنبال کردند آمدند گفتند که آقا من الآن شیعه شدم، چند وقت پیش آمدند اعلام کردند گفتند حالا من می خواهم حجابم را هم کامل بکنم چادر بپوشم، حجاب کامل را چه کسی گفته؟ دین گفته اولاً این جزء شریعت است حجاب واجب است باید حجاب داشته باشی، بله جلوتر که می روی این همین حجاب تبدیل به یک شعیره می شود کسی که حجاب پوشیده هم دارد به شریعت خودش عمل می کند هم به عنوان یک شعیره دارد در خیابان به عنوان یک علَم پاسداشت تفکر حق دارد حرکت می کند، ولی بعد از این که ایشان می آید کم کم می رود سراغ شریعت، شریعت را هم می پذیرد به شریعت هم عمل می کند مطیع شریعت هم می شود ولی باب ورودش ممکن است آن شریعت نبوده باشد.

مجری:

چه زیبا پس این هم یکی از شعیره های بزرگ اربعین که هر چه می گوییم هر چه بیشتر پیش می رویم می بینیم چقدر بیشتر می شوند که همین دعوت به دین حق در دل همین زیارت اربعین هم بسیار زیاد یافت می شود.

استاد حسینی:

نکته بعدی اینکه دیگران در بحث شعائر، دیگران که می گویم غیر شیعه را می گویم غیر شیعه یا به صورت حالا بخواهم مصادق تعددش دقیق تر باشد غیر مسلمان ها، در پاسداشت و پاسداری و اجرای شعائر دیگران می توانند همکاری کنند مشارکت کنند یعنی همینطور که یک شیعه می تواند برای امام حسین«ع» نذری بپزد یک اهل کتاب هم می تواند این کار را انجام بدهد درست شد؟ ولی نمی توانند در شریعت این کار را انجام بدهند یعنی مثلاً بگویید که شما من مثلاً می خواهم نماز بخوانم یک امام جماعت شما بیا بی ایست که مثلاً مسیحی هستی، ولی اینجا می توانی بگویی من می خواهم بروم اربعین این غذا را می خواهم برسانم بیا شما راننده باش بیا برو.

مجری:

و چقدر زیاد ما از این داستان ها می شنویم که نظر لطف خود اهلبیت هم دقیقاً در همین شعائر چقدر بیشتر خودش را نشان می دهد طرف اصلاً یک دین دیگر است یک مذهب دیگر است آمده پای روزه نشسته همین کنار مجلس نشسته و یکی از حضرات به او لطف کرده و همین باعث عفرانش شده و دقیقاً همین نقطه ای شده برای تحول این فرد.

استاد حسینی:

آقای مرعشی من هیئتی هستم که حدود دو سال بیشتر است دارم شرکت می کنم یک هیئی است در تهران دوستان خانی آباد تهران هستند این بزرگواران خیلی های شان اهل این بحث ها نبودند از اول دین و خدا و پیغمبر و نماز خواندن و حتی این کیفیت و با این شدت پاسداشت شعائر حسینی، لطف خداوند شامل حال اینها شده دوستان ما تعریف می کردند بعضی از اینها دانه دانه که چطوری شد، اینها هیچ کدام شان، ببینید اینها را که من می خواهم بگویم در پرانتز این نکته را عرض بکنم، من خدای نکرده بحث من این نیست که اول شعائر مهم است واهمیت دارد بعد شریعت بعد بیاییم بگوییم یک کسی مستحبات شعائر را انجام داد واجبات شریعت را انجام نداد پس اشکالی ندارد، بیننده ما ما را می شناسد می داند چی می خواهیم بگوییم ما داریم باب ورودش را می گوییم می گوییم این راحت تر است، خیلی از اینها طرف سوار ماشینش شده بود یکی از دوستان ما تعریف می کرد می گفت من مست بودم در ماشین با ماشین داشتم در خیابان حرکت می کردم و آن حالت را داشتم یکی از دوستانم را دیدم سوار ماشین شد می گوید

از او پرسیدم کجا می روی؟ برگشت گفت یک چیزی می گویم جا نخوری ولی دارم می روم کربلا، یک کلمه کربلا این شنید می گفت که من واقعاً ناراحت شدم که من در چه مسیری هستم این در چه مسیری دارد می رود همین آدم، ای کاش می شد الآن بعضی از اینها را بیاوریم اینها خود شان صحبت بکنند، همین آدم الآن از میان داران هیئت است محبان شهدای کربلای خانی آباد هم شده است دیگر آدرس هم بدهم چون مشکلی ندارد خودش با گفتن این می گوید این باب هدایت بشود برای دیگران. یک کلمه کربل شنید، حالا آیا این مثلاً بگویی که من دارم می روم که چیکار کنم؟ می روم که مثلاً دارم می روم که روزه بگیرم، اگر طرف زمینه ای نداشته باشد روزه گرفتن شما برای موضوعیتی ندارد، اگر زمینه ای نداشته باشد، یک کسی هست قبلاً مسلمان بوده معتقد بوده روزه را گذاشته کنار بعد یک مدت دوباره اسم روزه را می شنود آن فطرتش که پاک هست باید باشد به هر حال یک نهیبی به او می ورد و بر می گردد ولی برای کسی که اصلاً هیچ چیزی را قبول ندارد این شعائر باب ورود هستند.

مجری:

چقدر زیبا هم خوانی با اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة

استاد حسینی:

دقیقاً می خواستم همین را عرض بکنم کشتی نجات هم همین است، کشتی نجات که به آدم می رسد، ببینید شما می خواهید سوار کشتی تجاری بشوید یا کشتی مسافرتی بشوید می گوید بلیط داری یا نداری؟ از کجا آمدی؟ پاسپورت داری؟ ویزا داری؟ پولت را پرداخت کردی؟ پرداخت نکردی؟ کشتی نجات چه؟ کشتی نجات می آید هیچ چیزی از تو نمی پرسد آن هم می آید سمت تو، کشتی نجات یکی از ویژگی هایش این است که کشتی نجات می رود به سمت انسان دستت را می گیرد می گوید حالا سوار شو حالا فعلاً بیا من از غرق شدن نجاتت بدهم، شعائر همین قضیه کشتی نجات است.

مجری:

بسیار عالی خیلی زیبا و دلچسپ الحمد الله در این روزها هم که دلتنگی ما در فراق زیارت اربعین بسیار زیادتر هست این حدیث فراقی هست و إن شاءالله که بتواند همین ابرازإرادت ما ابراز این حسرت ما خودش

إن شاءالله مهری باشد بر نامه اعمال ما.

جناب آقای دکتر حسینی سؤالی که مطرح شده و برای ما فرستاده اند این هست که، حالا بیشتر البته به صورت یک انتقاد هست که گفته اند مطرح بکنیم در برنامه، این است که گفته اند سلام علیکم در قرآنکریم آمده وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ آیا وهابیت این آیه را نخوانده اند؟ شتر قربانی از شعائر می شود اما عزاداری شباب اهل جنت از شعائر نیست؟

استاد حسینی:

وهابی ها این را دیده اند زیاد هم لق لقه زبان شان می شود چون به هر حال مدعی هستند قرآن هم بیشتر می خوانند دیگر، ولی بحث فهم شان یا بخواهی ایمان بیاری عمل بکنی این نکته دیگری است، حالا جدای از بحث وهابی ها الآن ببینید مثلاً آل سعود دارد سالگرد می گیرد برای تأسیس مملکت سعودی، یک مملکتی هم راه انداخته اند وهابی ها اسمش را هم گذاشته اند مملکت سعودی، یک خاندان آل سعود اسم خودش را گذاشته روی کل کشور المملکة العربی السعودی (مملکت عربی سعودی ها) کل کشور را هم گرفته اند یعنی دیگر اصلاً هیچ إبای ندارند می گویند کل کشور مال ما است، برای همین گرفتن کشور شان پاسداشت دارند سالگرد دارند صده دارند نمی دانم و در آن پاسداشتی که دارند به مناسبت این تأسیس حکومت منحوس سعودی در آن می آیند کتاب چاپ می کنند، کتاب محمد  الرحمن عبدالوهاب را مثلاً تجدید چاپ می کنند، صحبت می کنند، ببینید اینها خود شان برای عربستان سعودی برای آل سعود و تأسیس حکومت خود شان به عنوان شعائر می آیند اینطوری برخورد می کنند ولی برای امام حسین«ع» بخواهی همچین کاری را بکنی إراد می گیرند.

مجری:

شرک می دانند

استاد حسینی:

بله دیگر آن شرک گفتن هم که دیگر شرک شرک که دیگر وهابی این را نگویند، صلاح شان همین است دیگر، اسم رمز جنایت وهابی ها.

نکته دیگر این است که جدای از بحث وهابیت خود اهل سنت، البته ما رسانه ای وعلمی اهل سنت را جدا می دانیم از وهابیت، خود اهل سنت پاسداشت شعائر هم برای خود شان دارند حالا جدای آن اهل سنتی که با ما در یک سری از شعائر همراه و هم گام هستند حتی من همین جمکران کلیپ را گرفتیم پخش هم کردیم به عنوان مستند، علمای اهل سنتی بودند زیارت مسجد جمکران آمده بودند، زیارت مسجد،آن وقت وهابی ها می گویند:

«لا تُشَدُّ الرِّحالُ الاّ الى ثَلاثَةِ مَساجِدَ»

اینها آمده بودند زیارت مسجد جمکران همه هم عالم اهل سنت بودند آمده بودند خودم با آنها مصاحبه کردم پخش هم کردیم کسی نمی تواند بگوید نه کسی ندیده است اسم های شان هم مشخص تصویر شان هم مشخص، این یک گروهی هستند باما همراهی می کنند از اهل سنت جدای از آن خیلی ها هستند حتی آن آقایانی که سلفی هم هستند الآن دارند ختم بخاری می گیرند در سیستان و بلوجستان البته ما ارادی نمی گیریم اعتقاد شان است می خواهند این کار را بکنند ما که نمی گوییم حرام است یا شرک است، برای تعظیم کتاب صحیح بخاری هر سال مراسم می گیرند کلی آدم هم به قول خود شان آنجا جمع می شوند آنجا یک تیکه از این کتاب را می خوانند می گویند الآن یک دور کتاب صحیح بخاری را به هر حال طلبه ها و مولوی های شان یک دور خواندن مثلاً الآن این جلسه گرفتند برای تعظیم اصلاً اسمش ختم بخاری است، بخاری همین محمد بن اسماعیل بخاری (صحیح بخاری)، ختم بخاری هست هر ساله برگزار هم می شود هیچ اشکالی هم ندارد راحت هستند آزاد هستند در مملکت شیعی الحمد الله شیعه اجازه می دهد اگر کسی می خواهد کاری بکند البته بدون اینکه بخواهد مشارکت خارجی بخواهد داشته باشد فتنه ای در آن باشد آنها نه، اگر می خواهد یک پاسداشتی داشته باشد در مورد یکی از علمای خودش انجام می دهد و افتخار هم می کند شیعه نسبت به این مسئله خدا را شکر می کنیم که اینها اینقدر آزاد هستند که دارند این کار را هم می کنند، در عربستان بود می گذاشتند شما پاسداشت شیخ کلینی بگیرید؟ نمی گذاشتند، برای بخاری ختم بخاری پاسداشت بخاری سال یک بار باید مراسم بگیریم برای امام حسین«ع» لازم نیست؟ اهلبیت جایگاه شان بالاتر است در اسلام یا این محمد بن اسماعیل بخاری؟ حالا من دیگر چون سؤال پرسیدند گفتم این را هم اشاره بکنم.

مجری:

بله الحمد الله مطرح شد  و خیلی هم زیبا و مستدل بود. سؤال دیگری که مطرح شده این است که، حالا نسبت به همین موضوعی هم که مطرح شده بود که آیا غیر شیعیان زمانی که برای زیارت اربعین می روند آیا اینها برای شان سودی دارد؟ طبق مبانیی که به اینها رسیده اینطور هست که عبادات اینها باطل هست آیا سودی این زیارتی که دارند می روند این گریه ای که می کنند برای شان سودی دارد؟

استاد حسینی:

بله سؤال خوبی هست، من روایت، با کلام اهلبیت«ع» جواب بدهم، با روایت اهلبیت«ع» جواب بدهم:

اولاً اینکه اینها اگر بیایند و یک غیر شیعه و یا یک غیر مسلمان یک مسیحی، یک یهودی بخواهد بیاید مثلاً روزه بگیرد آیا این روزه اش مقبول واقع می شود یا نمی شود؟ نه چون اسلام شرط اولیه پذیرش آن روزه ایشان بوده حالا بیاید سحری بخورد بگوید از این ساعت بر اساس همان زمان مسلمان ها که در آن منطقه ای که هست نمی خورم چیزی تا غروب، باشد گرسنگی کشیدی جای محسوب نمی شود برایت، این آدم بیاید نماز بخواند بگوید من مسلمان نیستم، خلاف عقل است ولی به صورت مصداقی می خواهم بگویم که قشنگ برای بینندگان عزیز جا بی افتد، بگوید نه من اصلاً می خواهم این کار را بکنم شریعت را می خواهم بیایم، می گوییم آن نیت که لازم است مقدمه اش اسلام است که شما اینجا نداری اینها احکام تعبدی است نمی توانی این کارها را انجام بدهی.حالا آیا به کسی که می آید ایمان ندارد ولی می خواهد در تعظیم شعائر شرکت بکند آیا برایش سودی می رساند یا نمی رساند؟در کتاب «الاختصاص»، حالا من نمی گویم شیخ مفید بخاطر اینکه یک بحث های را مطرح می کنم ولی کتاب الاختصاص یک کتاب شناخته شده ای است، کتاب «الاختصای» صفحه شماره 82 روایتی آمده است اینجا ذیل تعریف سفیان بن لیلی الهمدانی، اینجا داستان این است که، امشب بحث مان امام حسنی شد دوباره یعنی این دوبار الآن باز بر می گردیم بحث به امام حسن«ع» بر می گردد، روایتی که نقل شده به این شکل است:

«عن أبی جعفر(ع) جاء رجل من اصحاب الحسن(ع) یقال له سفیان بن لیلی»

همین سفیان بن لیلی این روایتی را ذیل آن الاختصاص آورده است معرفی کند که شخصی آمد که به او می گفتند سفیان بن لیلی، رسید به امام حسن«ع» اسائه ادب کرد، جملۀ شان جمله اسائه ادب بود، چه عرض کرد؟ این عبارت را، اصلاً نمی گویم در برنامه حالا، امام حسن«ع» به او فرمودند، چقدر کریم است امام حسن«ع»، چقدر امام حسن«ع» کریم است، امام حسن«ع» به او فرمودند که تازه رسیدی عجله نکن حالا بیا از مرکبت پاین، تا رسیدی به من بد و بیراه می گویی، آمد پاین گفت حالا بیا برویم، رفتند در خانه

«فقا له الحسن(ع) ما قلت؟»

چه گفتی؟ یعنی می خواهد به این طرف بگوید که یک فرصت دیگر حالا یک چیز دیگر مطرح کن حالا الآن می توانست طرف بگوید این نبود اشتباهی شنید، یعنی راه را امام برایش اینجا هم باز گذاشت، وظیفه امام معصوم است که برای هدایت مردم اینطوری دارد لطف می کند کرم می کند، دوباره تکرار کرد همان جمله ای که گفته بود را دوباره تکرار کرد، امام حسن«ع» شروع کردند فرمودند چرا این حرف را می زنی؟ گفت بخاطری این حرف را می زنم که تو با معاویه رفتی صلح کردی و فلان، امام حسن«ع» شروع کردند کامل به او توضیح دادند چرا من رفتم صلح کرده چه شده قشنگ توضیح دادند، بعدش سؤال پرسیدند از طرف، فرمودند امام حسن«ع»، یعنی واقعاً بعضی وقت ها یک روایت آدم می خواند چنان شوقی برای بخشش گناهانش در دلش می افتد، البته این رجا در کنار آن خوفی که خداوند در دل ما قرار داده است را باید داشته باشیم این امید در کنار آن باید قرار بگیرد، امام حسن«ع» فرمودند که اصلاً چه شد آمدی من را ببینی؟ این روایت چند جا هم آمده، عرض کرد آمده ام ببینمت، آمده ام ببینمت این را دارم می گویم، یعنی طرفی که آمده بود حالا بد و بیراه هم گفته بود به امام حسن«ع» آمده بود امام حسن«ع» را ببینید، امام حسن«ع» جمله ای را فرمودند، فرمودند که هیچ کسی نیست ما اهلبیت را دوست داشته باشد، امام حسن«ع» قسم جلاله الله را خوردند

«والله لا یحبنا عبد أبدا ولو کان أسراً بالدیلم إلا نفعه الله بحبنا»

هر کسی هر جای در هر وضعیتی که باشد ما اهلبیت را دوست داشته باشد حب ما اهلبیت به او نفع می رساند، بعد فرمودند که محبت ما اهلبیت گناهان را می ریزد از آدم از بشر همانطور که باد برگ درختان را می ریزد. پس بر اساس روایت امام حسن«ع»، دیگر بالاتر این نیست دیگر، آن مرد اول کلامی که گفت و تکرار هم کرد جسارت به امام حسن«ع» بود ولی آقا امام حسن«ع» کریم است دیگر زیر و رو می کند طرف را، گفت محبت ما هر جا باشی در هر شرایطی باشی به تو نفع می رساند.

حالا پاسخ سؤال شما، آیا نفع به کسی که می آید برای امام حسین«ع» کار می کند عزاداری می کند در مجلس آبا عبدالله«ع» شرکت می کند در زیارت اربعین شرکت می کند ولو مسیحی باشد، آیا نفعی به او می رسد یا نمی رسد،یکی از دلایلم برای اینکه نفع می رسد ، همین روایتی است که در الإختصاص، جاهای مختلفی البته کتاب های دیگری هم هست، آمده این عبارت،روایتی هم که در الإختصاص آمده است، بله امام حسن «علیه السلام» فرمودند که قسم جلاله خوردند محبت ما اهل بیت به هر شخصی که محبت ما را داشته باشد می رسد و سود می رساند

مجری:

بسیار خب ان شاء الله ما هم حالا الحمد الله زیاد از کریم اهل بیت امشب توفیق داشتیم و شنیدیم ان شاء الله به کرامت خودشان به ما این توفیق را بدهند که نام ما در تومار این پیاده روهایی که الآن در حال پیاده روی هستند در مسیر نجف تا کربلا ان شاء الله نام ما هم مثل آنها در آن تومار عزاداران حسینی ان شاء الله ثبت و ظبط بشود؛ بسیار تشکر می کنیم از محضرتان، بهره مند شدیم و لذت بردیم و همچنین تشکر می کنم  از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند که تا انتهای برنامه همراه ما بودید ان شاء الله فردا شب با ادامه ویژه برنامه حدیث فراق در خدمت شما خواهیم بود؛

اللهم اجعل محیانا محیا محمد و آل محمد، اللهم اجعل مماتنا ممات محمد و آل محمد، اللهم صلی علی محمد و آل محمد

 والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


ویژه برنامه حدیث فراق>

حدیث فراق شبکه حضرت ولی عصر عج دکتر حسینی