شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
تاریخ بدون روتوش دکتر سید محمد حسینی

قسمت دوازدهم برنامه تاریخ بدون روتوش با کارشناسی دکتر سید محمد حسینی


بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 29 مهر 1399

استاد حسینی:

بسم الله الرحمن الرحیم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

عرض سلام و ادب خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی ولیعصر (عج) بیننده قسمتی دیگر از برنامه تاریخ بدون روتوش هستید، برنامه ای که سعی اش این است تاریخ را آن گونه که واقعیت بوده است به شما ارائه بدهد، و آن روتوش هایی که در طول تاریخ انجام شده است، برای دفاع های بیجا از برخی از تفکرات را کنار بزنیم و واقعیت ها را به شما عزیزان معرفی بکنیم  تا در راستای همین مسئله که پی ببرید به واقعیت ها شما بتوانید اعتقادات خودتان را هم آنچنان که باید باشد بچینید  و تنظیم بکنید و معتقدات خودتان را بر اساس حقایق بچینید نه بر اساس توهمات یا روتوش هایی که در طول تاریخ شکل گرفته، ما شروع کردیم در این برنامه در قسمت های قبل سه مسئله و سؤآل محوری را مطرح کردیم  چون آغاز کار ما از بحث ایران و باستان بود و تفکر زرتشت و زرتشتی گری سه سؤال مطرح کردیم، سه سؤال اساسی در مورد تفکر زرتشتی و سؤال مان هم خیلی مؤدبانه بود خیلی هم سؤال علمی بود بدون توهین بدون کنایه بدون تعریض و  آن سؤال ها این بود که اولاً اینکه شما می گویید زرتشت پیامبر ایرانی بوده است ایرانی بودن زرتشت را چگونه می توانید اثبات کنید، چگونه می توانید اثبات کنید زرتشت ایرانی بوده است در حالی که در اوستا خلاف این آمده است ،نکته بعدی آمدیم گفتیم که زرتشت اصلاً چه زمانی زندگی می کرده که شما بخواهید به احوالاتش بپردازید آیا 250سال پیش بوده است؟ یا 2500سال پیش بوده است یا 3000سال پیش بوده است یا 6000سال یا 7000سال تا 11هزار سال هم نقل شده بود که برخی ها ادعا کرده بودند، گفتیم پس حتی هزاره زرتشت هم مشخص نیست اینقدر ابهام در مورد زرتشت زیاد و فراوان است نکته  بعدی گفتیم که آقا واقعاً زرتش پیامبر بوده یا نبوده ، خود زرتشتی ها چطوری هست که هنوز نمی دانند که این شخص پیامبر بوده است یا پیامبر نبوده، و منتظر پاسخ بودیم و همچنان هستیم برای این سه سؤال اساسی که مطرح کردیم و پاسخی هم دیدید که از جانب مدعیان زرتشتی یا عزیزان موبدان بزرگوار زرتشتی ارائه نشده به هر حال؛ بحث را پیش بردیم آمدیم جلوتر رسیدیم به  مسئله گاو مقدس در بین زرتشتی ها یا گاو نخستین و گفتیم آنچه که الآن مطرح نمی شود از جانب زرتشتی ها ولی بسیار مسئله مهمی است در اعتقادات زرتشتی ها است وجود یک گاو است، گاو نخستین که نخستین مخلوق اهورا مزدا او را می دانند، و بر اساس گاتاهای اوستا اصلاً فلسفه بعثت زرتشت نگهداری و نگهبانی از  این گاو بوده است و جلوتر رفتیم گفتیم اصلاً خود زرتشت در اوستا می گویدم ن این گاو را برایش نماز می خوانم، و اگر کردار گفتار و پندار نیکی هست نزدیک شدن به آن روان گاو یا شاد شدن آن روان گاو است یعنی گاو یک مسئله محوری بود در تفکرات زرتشتی که کمتر به آن اصلاً اشاره می شود در تفکرات زرتشتی و تبلیغاتی که دارند به آن اشاره نمی کنند معمولاً حتی آمدیم به شما گفتیم که در گاتاهای برگردان جناب آقای موبد رستم شهزادی این برگردانی که الآن در بازار است اگر مراجعه بفرمایید گات 28،29،30یک جابجایی در آن انجام شده  که اگر شما روال جابجایی اش را نگاه بکنید به آن جابجایی که انجام گرفته می فهمیم معنای کلام، کاملاً خلاصه جابجا شده من همن جا الآن تا دوربین سوم هم زحمت کشیدند بزرگواران آوردند این را من الآن به ذهنم رسید نشان بدهم این «برگردان گات ها» موبد رستم شهزادی، به فارسی  و انگیسی برگردان کرده ، انتشارات فره وهر هم آمده این را چاپ کرده ، همین فهرستش را که نگاه کنید، این مشخصات کتاب هست، فهرست کتاب را که ملاحظه بفرمایید آمده نوشته هات29، بعد شده هات28، بعد شده هات 28بخش بعدی اش که بعد از سر آغاز، هات 30، هات31، ترتیب هات ها، 29-28-28-30-31، که گفتیم این مسئله بحث گاو نخستین اینجا  مطرح شده بود و این جابجایی باعث می شود معنایش عوض بشود چون فلسفه بر انگیخته شدن به تعبیر آقای موبد رستم شهزادی زرتشت اصلاً نگهداری از این گاو بود ، گاو هم اعتراض کرد گفت نمی تواند زرتشت از من نگهداری کند، و اهورا مزدا گفت من قدرتش را بیشتر می کنم، قدرت زرتشت را و قدرتش را هم بیشتر کرده  و باز نتوانست از آن گاو نگهداری بکند خب این بحث به کنار، بعد از این مسئله آمدیم گفتیم این اعتقادی که نسبت به این گاو وجود داشت، باعث شد یک سری از مسائل در مورد گاو برای زرتشتی ها مقدس یا جایگاه ویژه ای داشته باشد، مثل همان قضیه گُمیز بود ادرار گاو بود که عرض کردیم خدمت تان بعنوان یک نوشیدنی استفاده می شد در تعالیم زرتشتی برای کسی که، خانمی که مثلاً در یک شرائط خاصی باشد  توضیح دادیم جلسه قبل کامل برای شما که مسئله  از چه قرار بوده ؛ جالب بود برایم مراجعه کردم به کتاب «زرتشت و مزده یسنان» موبد نیکنام ، این کتای که تازه هم چاپ شده ، و ما آوردیم فردای آن روزی که چاپ شده نشان دادیم  در این کتاب نگاه کردم دیدم که  موبد نیکنام آمده یک مسئله ای را یک تغییر داده برایم خیلی جالب بود که این عبارت گُمیز که ما ترجمه اش از همین کتاب برگردان آقای جلیل دوستخواه که گُمیز به معنای ادرار گاو هست، ایشان آمده است در صفحه شماره 606، یک نکته ای را گفته و سخنی را مطرح کرده که به نوعی بپوشاند آن مسئله ادرار گاو را با اینکه صریح آمده بود در کتب آقایان زرتشتی که گمیز به چه معنا است و به معنای ادرار گاو بود ولی ایشان آمده است گفته است:

دوتن به نام نسا سالار برای خویش کاری بدون دستور کسانی دیگر آماده می شدند

دو نفر می آمدندبرای اینکه مرده ها را بخواهند دفن بکنند در آئین زرتشتی

در پایین دخمه ها و بناهایی که امکان زنگی داشت زندگی می کردند

این دو نفر که مرده ها را دفن می کردند پایین دخمه ها که امشب موضوع ما این هست که می خواهم در موردش توضیح بدهم خدمت تان، آنجا زندگی می کردند

تا جسد ها را بالای کوه و درون دخمه هدایت کنند؛ آنان پس از هر دخمه گذاری تن خود را با مواد پاک کننده و شناخته شده به خوبی شست و شو داده و هر گاه نیاز داشتند به شهر و روستا باز می گشتند، پاکیزگی و شست و شوی ویژه دیگری را  می گذراندند

بعد از اینکه بر می گشتند به شهر یا روستا، این ادرار گاو را ایشان ترجمه کرده پاک کننده؛ این هم یک نکته ای است دیگر، اینکه می گوییم روتوش می شود تاریخ همین است ،صریح گفته اوستا ادرار گاو، بعد آقای موبد نیکنام آمدند گفتند که  ماده پاک کننده؛ حالا این هم یک نوع روتوش بود که  گفتم خدمت تان این را هم عرض می کنم، اما در مورد پاسخ به این سؤالات اساسی که ما داشتیم، خب در خواست کردیم وحتی استدعا کردیم ،موبدان عزیز اگر می بینند  ما مطالبی که داریم می گوییم اگر خلاف است اگر اشتباه

است یا اگر احساس می کنند ما داریم دروغ می گوییم خب تشریف بیاورند روی خط برنامه زنده همه را آگاه کنند ، هم حقیقت را بگویند، هم واقعیت را اگر گفتند از اعتقاداتشان دفاع کردند یک تبلیغی می شود اصلاً برای تفکرات خودشان ، و دیگران را اصلاً می توانند بیایند راحت چه کار بکنند؟  زرتشتی بکنند؛ مسئله مهمی که ما الآن می خواهیم به آن بپردازیم این است  که بهانه های عجیب و غریبی آورده شده برای عدم پاسخگویی به ما خب در فضای مجازی شیعیان هستند مراجعه می کنند، الان دوره،دوره شیعه می پرسد است ، دیگر تمام شد آن دوره ای که ما فقط بخواهیم به سؤال و شبهه جواب بدهیم الآن سؤال داریم سه تا سؤال مطرح کردیم ؛ رفتند در خواست کردند که آقا چرا جواب نمی دهید این سؤالاتی که مطرح می شود را یکی از پاسخ هایی که در هفته گذشته داده شده، این است که بنده در پیج اینستاگرامم، بعد از اسم خودم نوشتم روضه خوان، باهمدیگر ببینیم بهانه این آقایان را برای پاسخ ندادن، صوتش را بشنویم برگردیم جواب می خواهم بدهم. کلیپ یک را ببینیم.

کلیپ شماره یک:

علم ایشان هم خریدارش مخاطب هایش است عزیز دلم، ایشان علمی که دارند در همان سربرگی که اکنون کیان جان هم فرستاند جالب بود، علم روضه خوانی است ، روضه خوانی هم طالب خودش را دارد، بگذارید پس علمش برای دانش آموختگانش باشد به درد ما نمی خورد.

استاد حسینی:

خب اینها آمدن گفتند که آقای حسینی چون نوشته روضه خوان، بله من خودم نوشتم و افتخار هم می کنم، نه تنها به روضه خوان بودن افتخار می کنم به خدمت به روضه خوان های امام حسین (ع) هم  من افتخار می کنم، گفتند ایشان دیگر چون نوشته روضه خوان دیگر ما با او بحث نمی کنیم دیگر علمش به درد فقط خودش می خورد؛ جدای از این که خب مخاطب متوجه می شود  این دلیل ها دلیل نمی شود برای کسی که می خواهد به ما پاسخ بدهد، من می خواهم یک جواب دیگری بدهم مگر در ایران باستان، مگر زرتشتی ها هزاران سال روضه خوانی نکردند؟  نوحه خوانی نکردند؟  شما که می گویید ایران باستان، ایران باستان هر آنچه که بوده است مراجعه کنید به آنها حتی سعی می کنید طوری صحبت بکنید که انگار شما باستان گرا هستید، نمی دانید این را؟ چندتا گزارش خیلی سریع با هم دیگر ببینیم. همین هم به شما جواب بدهیم.

در کتاب« آثار الباغیه» جناب آقای ابو ریحان بیرونی ایشان آمده این کتاب را نوشته ترجمه آقای اکبر دانا سرشت، آمده است اینجا در فصل دهم صفحه شماره 363 صریح آیینی را نام برده  که اهل سقد که عرض کردم احتمالاً یک روستایی هست در افغانستان بوده است و کجا

آثار الباغیه، ابوریحان بیرونی، ترجمه اکبر دانا سرشت، فصل 10، ص363

بر مردگان پیشین خود گریه می کنند و برای آنان نوحه می زنند

خب حالا چه ربطی دارد به ایران باستان و زرتشتی ها، نکته اینجا است

چونانکه ایرانیان در فروردگان به همین طریق رفتار می نمایند

اصلاً رفتار باستانی ایرانیان نوحه خوانی بوده، این یک، کتاب بعدی:

«تاریخ بخارا» که نویسنده آن در  سال 322 خورشیدی بوده است و ترجمه و تلخیص هم شده به راحتی قابل دسترسی است این کتاب تاریخ بخارا، یک نکات مهمی را در مورد تاریخ بخارا گفته اند که اولین تاریخی است که به فارسی نوشته شده در مورد بخارا یا برگردان شد به فارسی در مورد بخارا آنها را مراجعه بفرمایید ببینید نمی خواهم زیاد توضیح بدهم راجع به این کتاب، صفحه شماره 38 می آید اینجا می گوید که:

بحث افراسیاب را مطرح می کند و سیاوش که چه اتفاقاتی افتاد بعد می گوید در مورد سیاوش

مردمان بخارا را در کشتن سیاوش نوحه ها است

روضه می خواندند برای سیاوش، چقدر؟ چه مدت؟

و این سخن زیادت از سه هزار سال سال است.

سه هزار سال در ابعاد ایران باستان که موبدان شان مثلاً گفته اند چهار برابر اندازه جفرافیایی فعلی ایران بوده، سه هزار سال عزاداری و روضه خوانی کرده اند ایران باستان، سنت دیرینه ایران باستان است روضه

خوانی، ما اگر خالان هم 1400 سال روضه خوانی می کنیم برای امام حسین(ع) هنوز این زمانی که گفته شده در ایران باستان روضه خوانی می شده است نمی رسد.

کتاب بعدی: ملاحضه بفرمایید، «گاه شماری و جشن های ایران باستان» کتابی است نوشته آقای هاشم رضی یکی از افرادی که زنده کننده اعتقادات شیعه به زبان فارسی بوده است در دوره های اخیر، در این کتاب چه آمده است؟ در مورد زرتشتی ها:

میان زرتشتیان بخارا

آقایان زرتشتی که می گویید شما چون روضه خوان هستید ما جواب تان را نمی دهیم جایگاه ندارید، می گوید در مورد سیاوش و تعزیه خوانی:

نوحه خوانی می شده است، سوگواران در مجالسی که به این سبب بر پا می شد نوحه خوانی می کردند.

نوحه خوانی می کردند، باز می آییم پاینتر می گوید که:

اینها شروع می کردند و علم و کوتل راه می انداختند و درفش می آوردند و پرچم می آوردند و شبیه سازی می کردند و دسته و هیئت راه می انداختند و بر صورت خود شان چنگ می زدند و خون خود شان را روان می کردند و نذری می دادند و غذا می دادند، باز هیئت نوازندگان در کنار این تخت روان می نواختند تبل و چیزهای دیگر هم بوده است

و مشایعان و سوگواران از زنان و مردان خود را می کوفتند و نوحه خوانی می کردند.

سنت دیرینه ایران باستان و زرتشتی ها است نوحه خوانی و روضه خوانی، آقایان زرتشتی این همخ بیایید بگویید جواب می دهیم ماخ برای تان، می خواهیدا پاسخ ندهید بگویید ما پاسخ نمی دهیم یا جوابی نداریم یا پاسخ نمی دهیم، بهانه های الکی و واهی نیاورید که همان بهانه ها را هم جواب داده می شود. این پس تا اینجا این بهانه هم منحل است چون اگر بگویید من چون نوحه خوان یا روضه خوان هستم جواب نمی دهم شما این سنت دیرینه است یعنی من دارم به یک سنت دیرینه عمل می کنم مثلاً در ایران باستان، شما هستید که به این سنت دیرینه سه هزار ساله اهمیت نمی دهید.

امشب می خواهم در مورد بحث دفن در ایران باستان و در تفکرات زرتشتی با شما صحبت بکنم، مسئله،مسئله مهمی است این را دقت بفرمایید نکته و محور کلیدی برای برخی از مسائل است که این جلسه إن شاءالله متوجه خواهید شد، این را هم همین ابتدای برنامه عرض بکنم منتظر تماس موبدان عزیز بزرگوار زرتشتی هستیم در بخش دوم برنامه که موقع گرفتن تماس ها است و یا نه اگر عزیزی هست زرتشتی است احساس می کند پاسخی نسبت به مسائل و ابهامات ما دارد حتماً منت بگذارد بر سر ما تماس بگیرد با برنامه ما استدلال آنها را بشنویم، اگر می بینید ما داریم اشتباه می کنیم خطا داریم می کنیم، دروغ داریم می گوییم یا یک مسئله ای هست که باید به مخاطبین گفته بشود شما بیایید پاسخ ما را بدهید آن مسئله را هم حل بکنید.

اما در مورد بحث دفن و آیین خاک سپاری مرده ها در بین زرتشت ها، جلسه قبل که من مسئله اخی را تحت عنوان دخمه مطرح کردم چون شرایطی بود گفته بودند اگر امکان بحث دخمه نبود موقتاً حداقل مربوط می شد آیین خاک سپاری موقتی به بحث گاو و اینکه گفته بودند باید مدفوع گاو زیر سر مرده گذاشته بشود و یک سری مسائل دیگر آنها را نمی خواهم دوباره تکرار بکنم، آنجا ذیل آن مسئله به بحث دخمه در اوستا اشاره ای کردیم، اما یک نکته مسئله ای هست باید این را به عنوان مقدمه بدانید تا بعد ورود پیدا بکنیم به بحث آیین خاک سپاری اصطلاحاً یعنی مرده را دفن کردن یا دخمه گذاری عبارت دینی زرتشتی ها در آیین زرتشت.

 نکته اساسی این است که در همین کتاب «زرتشت و مزده یسنان» جناب آقای «موبد کروش نیکنام» که آقای کروش نیکنام نوشته اندایشان هم در قید حیات هستند ویکی دو جا بیشتر استناد کردیم به این کتاب و پاسخی هم از آنها دریافت نکردیم، مسئله ای آمده است در صفحه شماره 464 نکته ، نکته مهمی است باید این را بدانید.

«زرتشت و مزده یسنان»، جناب آقای موبد کروش نیکنام، ص 464

تن بدون جان در سنت زرتشتیان «نسا» نامیده می شود

حالا نسا را هم می رسم ترجمه آن را خدمت تان باز مفصل عرض خواهم کرد، به معنی چه است؟

به معنی پلیدی و نا پاکی

اصلاً زرتشتی ها اگر کسی بمیرد تنش را پلید و ناپاک می دانند

که بایستی از زیستگاه همگانی بیرون برده شود تا برای همه آلودگی ایجاد نکند.

نکته مهم:

این رویداد در هر روزگار و هر جایگاه جغرافیایی زندگی نیاکان ما

گذشتهگان ما عموم ایرانی های که زندگی می کردند در این سرزمین

در ایران باستان گوناگون بوده است

یعنی چه؟ یعنی آیینی که برای مرده ها برگزار می شده است در ایران باستان در مجموعه، حالا جفرافیایی ایران را در نظر بگیریم از لحاظ زمانی باستان را در نظر بگیریم انواع و اقسام رفتار با مردگان وجود داشته است.

زرتشتیان انگیزش و ارزش ویژه نسبت به جسد درگذشتگان نداشته و ندارند، زمانی آن را در دخمه و بالای بلندی ها می گذاشتند تا پرندگان لاشخور در اندک زمانی نسا (همان مرده را که پلیدی ترجمه کرده) از بین ببرند.

پس در ایران باستان چند نوع برخورد با مرده بوده است، یک نوع آن برخورد زرتشتی ها بوده که آن دخمه گذاری می شده، بعد ایشان در ادامه می گوید:

در برخی از شهر های ایران جسد درگذشتگان را به خاک می سپارند که این شیوه نیز یادگار چند هزار ساله نیکان است.

بله ما منکر این نیستیم در ایران باستان دفن هم صورت می گرفته است، ما می خواهیم این را بررسی کنیم در آیین زرتشت باید چه کار بکند با مرده؟ پس نیایید بگویید ببینید  این تصویر ار دفن مردگان در ایران باستان بوده، قبول چند نوع برخورد با مرده وجود داشته است یک آن دخمه گذاری بوده که بر اساس آیین زرتشت بوده است.

در ادامه جناب آقای موبد نیکنام چه گفته است؟ ایشان فرموده:

با هر گونه شیوۀ که نیاکان ایرانی ما با هر باور و آیینی

نگاه کنید یعنی درا آیین ها و باورهای مختلف برخورد با اجساد متفاوت بود است زرتشتی ها هستند که در دخمه می گذارند.

اکنون زرتشتیان رسم خاک سپاری را گزینیش کرده اند

دخمه گذاری بوده است اکنون خاک سپاری،

و در برخی از شهرهای ایران آرامگاه ویژه دارند

قبر دارند مقبره دارند زرتشتی ها قبرستان دارند مرده های شان را آنجا دفن می کنند.

آشکار است که مانند بسیاری از رفتارهای اجتماعی زرتشتیان پیوسته می کوشند با خرد از دانش زمان جهانی بهره مند شوند

این را حالا تعبیری که به کار می برد جای دیگر در کتاب شان خرد جمعی است

بدین روی در برخورد با جسد درگذشتگان نیز چنانچه مایل باشند شیوه  های تازه پیشنهاد شده دانش روز را به کار خواهند گرفت.

دوتا عبارت؛ یکی اینکه تازه است دفن کردن ذتوسط زرشتی ها، دوم هم اینکه بالا گفته بود اکنون زرتشتیان مراسم خاک سپاری دارند. خب پس تا اینجا مشخص شد در ایران باستان چند نوع برخورد با جسد وجود داشته است، یکی از آن برخورد با جسد به صورت دخمه گذاری بوده است، این آئین آئین زرتشتی ها بوده که گفته است  زرتشتی را باید در دخمه بگذاریم؛ دوباره مراجعه کنیم به همین کتاب «زرتشت و مزدیسنان» آقای موبد کورش نیکنام، صفحه شماره474، ببینید؛ چه فرموده است، یک شکوهی را دارد ایشان ازش یاد می کند یک جلالی را ایشان دارد ازش یاد می کند؛ می گوید:

زرتشت و مزدیسنان، کورش نیکنام، ص474

خانواده ها جلوه باشکوه گذشته را نیز به نمایش  می گذاشتند

بینندگان عزیز فکر می کنید این جلوه با شکوه گذشته چه بوده که آقای موبد کورش نیکنام ، دارد اینقدر به آن مباهات می کند و می گوید، خانواده ها این جلوه با شکوه را به نمایش می گذاشتند؛ جلوه با شکوه چه بوده؟ ادام ه اش

خانواده ها جلوه باشکوه گذشته را نیز به نمایش  می گذاشتند، چون برای پایداری زیستن در هستی یعنی تنازع بقا، تن بی جان خویشان خود را برای خوراک کرکس ها و زنده بودن آنان هدیه می کردند

چقدر می گوید با شکوه بوده است،پدرش طرف می برده می انداخته جلوی کرکس می گفته حالا بخورش، بدن را تیکه تیکه بکن، می گوید با شکوه بوده ، بعد ایشان می آید می گوید:

در یک نوشته پژوهشی نیز آمده بود  که آب دهان کرکس ها همه میکرب های بیماری های مرتو (انسان) را نابود خواهد کرد.

خب از کی شروع شد مراسم تدفین در آئین زرتشتی ها؟

در دهه چهل خورشیدی به دنبال کوچ همیشگی کرکس ها به سبب گسترش شهر نشینی

می گوید یک ما کرکس نیاز داشتیم مرده هایمان را بخورد، کرکس ها رفتند؛ دومین دلیل چیست که الآن گفته بود ما از دخمه گذاری آمدیم به مراسم خاک سپاری؟

و با نگرش نامناسب از این شیوه که با عکس و فیلم از دخمه ها روی داد؛ از آن پس شیوه خاک سپاری برگزیده شد و شیوه دخمه گذاری دنبال نشد

تا چه زمانی در دخمه می گذاشتند؟ دقت کنید باز هم فردا نیایید بگوید نه در ایران باستان هم این کار انجام می شد توسط زرتشتی ها؛ در دهه چهل خورشیدی، می گوید فیلم و عکس می گرفتند از دخمه ها و این تصاویر مشمئز کننده می آمد بیرون، ما گفتیم دیگر در دخمه نگذاریم؛ چون دیگه فیلم و کلیپ و عکس هایش دارد می آید بیرون و دارد منتشر می شود، خب دهه چهل، من هم قبلاً گفتم تا پنجه سال گذشته حدود پنجاه سال گذشته قبل از اینکه اصلاً این کتاب را بخواهد چاپ بکند موبد کورش نیکنام، زرتشتی ها مرده هایشان را در دخمه می گذاشتند؛ من خودم سفری را داشتم به یزد آنجا دخمه ها را رفتم از نزدیک هم دیدم و در موردش هم آنجا پرس و جو کردم از کسانی که همان جا بودند حالا ان شاء الله من گذاشتم کی زره جلوتر برویم و یک هشدار بدهم به بعضی از بیننده ها تصاویر عکس ها در دخمه ها را هم تا آنجایی که فضای رسانه ای اجازه بدهد به ما برخی اش را خدمت شما نشان خواهیم داد؛ این تفکر که مرده را در دخمه بگذارند زرتشتی ها اصلاً از کجا آمده است؟ مراجعه می کنیم به کتاب «اوستا»  اوستای جناب آقای جلیل دوستخواه،ایشان در فحه شماره662،برگردان آقای دوستخواه دو جلد است و 662می شود از جلد دوم این کتاب، مراجعه بفرمایید، در وندیداد هست،فرگرد یکم وندیداد هست؛ من از همین ابتدای فصلش هم بیاورم که ببینید، بله در فرگرد یکم «اوستای کهنترین سرودهای ایرانیان» گزارش و پژوهش جانب آقای جلیل دوستخواه؛ ایشان آمده است؛ برگدانی که دارد در صفحه شماره 662که می شود این بخش سیزدهم ، از فرگرد یکم  چه می گوید؛ بعد از اینکه می گوید دهمنی سرزمین و کشور نیکی که من اهورا مزدا آفریدم هرهویتی زیبا بود می گوید:

اوستای کهن ترین سوردهای ایرانیا، جلیل دوستخواه، ج2، ص 662، فرگرد یکم، بخش 13

پس آنگاه اهریمن همه تن مرگ بیامد و به پتیارگی گناه نابخشودنی خاکسپاری مردگان را بیافرید

اوستا می گوید آئین خاکسپاری مردگان را به پتیارگی اهریمن آورده است؛ حالا اینکه خود عزیزان زرتشتی بخواهند بروند ایراد بگیرند به موبدان شان آقا مگر در اوستا مگر وندیداد فرگرد یکم بخش سیزدهم نیامده که این آئین خاکسپاری پیتارگی اهریمن بود آورده بین ما ؟ چرا شما الآن آمدید خاکسپاری را آوردید این یک بحث جدا است، خود زرتشتی ها قطعاً این حق را دارند که بروند این سؤال را بپرسند که بگویند آقا این چیست؟ این مگر اوستا نیست مگر این کتاب آقای موبد خورشید نمی گوید کتاب مقدس ما است؟ مگر موبد رستم شهزادی نمی گوید این کتاب اوستا بخش وندیداد و بخش خورده اوستا جاهای دیگر حتی گاتاها فقه ما است، به چه دلیل شما این به اصطلاح اوستا این پتیارگی اهریمن را آوردید برای همه زرتشتی ها دارید اجرا می کنید؟ این سؤال را زرتشتی ها می توانند بپرسند، این بماند، ولی این را می خواستم خدمت تان عرض بکنم اینکه زرتشتی ها نمی پذیرفتند کسی خاکسپاری بشود داخل دخمه می گذاشتند قضیه این بود، اینکه حالا بعضی ها آمده اند گفته اند بله آن موقع ها خیلی سرد بوده است برف روی زمین بوده پس باید مرده را می بردند بالای کوه می گذاشتند در دخمه این اصلاً نه با هم جور در می آید نه با این قضیه اوستا که اوستا دارد خلاصه جور در می آید.

حالا چرا اینها در اوستا آمده است فلسفه تفکر زرتشت را؟ چرا آمده است که خاکسپاری کار خوبی نیست؟ زرتشتی ها چند شئ را در عالم  مقدس و پاک می دانند، پاک می  دانند حداقل، و در مقابل بدن انسان بعد از مرگ را کاملاً ناپاک می دانند، ملاحظه بفرمایید باز از همین کتاب «زرتشت و مزده یسنان پرسش و پاسخ هایی در شناخت دین زرتشت» «آقای موبد کرورش نیکنام» ایشان می آید سؤالی پرسیده اند در صفحه شماره 463سؤال این است:

شیوۀ برخورد زرتشتیان با جسد درگذشتگان چگونه است؟

ایشان آمده گفته ما در باور سنتی که زرتشتی ها داشته اند دوتا هویت برای انسان داریم یک هویت مادی داریم یک هویت حالا معنوی داریم و جان و روان و حالا و فر بهر و هر چیزی که می گویند، ایشان تصریح می کند می گوید:

زمانی «تن» ارزش دارد که روان را به شادمانی در خود نگهداری و پاسداری کند

وقتی که روان از تن جدا شد تن را می دهند لاشخور بخورد برای آن تن دیگر احترامی قائل نیستند نگاه کنید مسئله است، احترامی دیگر برای آن تن قائل نیستند.

این احترام قائل نبودن برای تن فراتر از این است که بگوییم یک انسان زنده با انسان مرده فرق دارد بدن زنده با بدن مرده متفاوت است، ملاحضه بفرمایید در کتاب «اوستای جناب آقای جلیل دوستخواه»، برگردان آقای جلیل دوستخواه صفحه شماره 1065 که می شود جلد دوم این کتاب نسو به چه معنی است؟

در پهلوی نسا یا نس به معنای مردار یا پیکر مرده است نام دیوی است

 دقت بفرمایید، دقت بفرمایید آنهایی که بحث خرافاتی بودن و اینها را برای مسائل مسلمانان و شیعیان مطرح می کنند بیشتر دقت کنند

نام دیوی است که بر پیکر مردگان فرمان می راند و هر کس که به مردار نزدیک شود یا بدان دست زند یا به تنهای مرده ای را به دخمه برد

چون گفته بودیم در آیین زرتشت دو نفر باید مرده را جابجا بکنند نسو کش می گویند به اینها نسو همان یعنی بر این مرده یا پلیدی، می گوید یک پای مرده را می گیرد یک نفر سرش را دو نفری باید این را حمل بکنند، می گوید اگر یک نفری برود سراغ این مرده، مرده با ببرد به دخمه،

 نسو (همان دیو) از همه سراخ های تن او به درون راه می یابد و او را می آلاید

می گوید اصلاً نسو یعنی دیو، انسانی که مرده یکی که نسو کش باشد به او دست بزند دیو می آید درا بدنش.

یک آیین دیگر را اضافه کرده اند یعنی در کنار این آیین بحث نسو کسی و دخمه گذاری و اینها وجود دارد در آیین زرتشت، من امشب می خواهم کوتاه نسبت به این اشاره بکنم جلوتر اگر رفتیم شاید در برنامه های آینده که احکام زرتشتی ها را می خواستم من ورود پیدا بکنم و حالا حنبه های خرافی بودن یا نبودن آن را بخواهم مطرح بکنم آنجا بحثش را مفصل عرض خواهم کرد. دقت بفرمایید داخل پرانتز این را بگوییم جلسه قبل به شما نشان دادم جناب «آقای موبد اردشیر خورشیدیان» سراحتاً آمده بود در این کتاب «پرسش و پاسخ های دینی زرتشتیان» گفته بود ما دو نوع خرافات داریم، خرافات صادق داریم و خرافات کاذب و گفتند اصلاً یکی از وظایف موبدان این است که مثل گذشتگان شان خرافاتی را که لازم می دانند در جامعه پخش بکنند، صریح گفته بود خرافات را پخش بکنند.

یکی از این آیین ها چه هست؟

نسو همچون مگسی از آپاختر (پایگاه اهریمن و دیوان) بر سر مرده می تازد و برای دور راندن و نا راندن او

نسو که می آید این دیو که می آید از پایگاه اهریمن و حمله می کند می آید به سمت مرده باید چیکار کنیم؟ باید مرده را چیکار کنیم؟

سگ چهار چشمی را بر راهی که مرده را از آن به دخمه می برند می گذارند و این آیین را سگ دید می خوانند.

مرده را باید در آیین زرتشت سگ دید کرد، سگ دید کردن یعنی چه؟ باز یک جای دیگر در همین «برگردان اوستای جناب آقای جلیل دوستخواه» اینجا آمده است و سگ دید کردن را گفته که چه کاری است، حالا من دیگر اینجا اصلاً یک سری حرف ها است اعتقاد زرتشتی ها اصلاً نیاز نیست من فقد بکنم همنطوری برای تان می خوانم شما خودتان قضاوت بکنید. ملاحظه بفرمایید در همین اوستا کهن ترین سرودهای ایرانیان، گزارش و پژوهش جناب آقای جلیل دوستخواه؛ این هم همان خط اوستاییی که من خدمت تان عرض کردم، اوستا به این زبان هست، یعنی یکدانه زبان است به اسم اوستایی که فقط کتاب اوستا به این شکل است ، اینها برگردان هستند؛ خب آمده است چه گفته؟ می گوید ما یک آئینی داریم ، یک آئینی دارند زرتشتی ها به اسم سگ دید

سگ دید: آئینی است برای پاک کردن محیط زندگی از گند و ناپاکی نسو (دیولاشه و مردار)؛ سگی که باید در آئین سگ دید بیاورند، سگ زرد چهار چشم، یا سگ سفید زرد گوشت توصیف شده است

اوستا، برگدان جلیل دوستخواه، ص1010

سگ زرد چهار چشم یا سگ سفید زرد گوشت را باید بیاورند در مسیری که مرده را دارند می آورند در دخمه بگذارند، اصطلاح فقهی زرتشتی ها سگ دید بشود که این دیو، دیو نسو نزدیک به این مرده نشود؛ حالا این سگ چهار چشم چیست؟ حالا احتمالاً منظور آن سگ هایی هستند که  علاوه بر آن دوتا چشمی که دارند و بقیه سگ ها هم دارند دوتا علامت هم بالای چشم شان هست به ظاهر که انسان این سگ را نگاه می کند فکر می کند  انگار چهارتا چشم مثلاً دارد؛ حالا دیگر سگ سفید گوشت زرد از کجا بیاوریم برای آن و سگ چهار چشم از کجا برایش بیاورند و اینها را دیگر خود زرتشتی ها باید نسبت به این مسئله پاسخ بدهند که قضیه از چه قرار است.

حالا چیکار کردند؟ گفتند این تن ناپاک است پلید است باید این را چیکار کنیم؟ کلیپ شاره 002 را با هم ببینیم جناب آقای موبد کروش نیکنام خود شان توضیح داده اند که زرتشتی ها با مرده چطوری برخورد می کردند، ببینیم کلیپ شماره دو را.

کلیپ شماره 2:

چه زیباست که انسان پس از درگذشت پدر یا مادر یا یکی از بستگانش جسد او را برای اینکه تنازع بقا همچنان ادامه داشته باشد این را خوراک کرکس ها یا خوراک پرندگان لاشخور می کرد که آنها هم باشند در طبیعت و خیلی زود این از بین می رفت و جالب است که یک مقاله ای می خواندم که آب دهان کرکس ثابت شده که تمام مکروب های بیماری انسانی را نابود می کرده و از بین می برده همان کاری که در واقع داریم در کتاب وندیداد این میکرب ها را از بین می برده

استاد حسینی:

دیدید دیگر آقای موبد کروش نیکنام سراحتاً می گوید که چقدر خوب است که مثلاً کسی پدرش می میرد مادرش می میرد، بچه کوچکش می میرد، این را ببرد بی اندازد جلوی لاشخور بدنش را تکه تکه بکند و توصیف شان این بود که چقدر زیبا است این چه آیین زیبایی است که مثلاً مرده را بی اندازید جلوی لاشخور بدنش را تیکه تیکه بکند از بین برود، برای چه؟ برای اینکه لاشخور زنده بماند، نقد فکر کنم نیاز نداشته باشد خودتان راحت می توانید قضاوت بکنید، این تفکرات که سگ دید کردن داشتند و دیو نسو داشتند و برای خوشحال کردن کرکس ها و لاشخورها اجساد عزیزان شان را می گویند بی اندازید جلوی اینها، اینها با منقار شان بیایند تیکه تیکه بکنند و اعضای بدنش را تیکه تیکه بکنند و بردارند و بخورند که کرکس زنده بماند برخی از پیروان این اعتقاد می گویند مسلمان ها شیعه ها خرافاتی هستند، بعضی از اینها می آیند می گویند که سنت های اسلامی سنت های بدی است، نمی خواهم در برنامه ام در بحث مقایسه ورود پیدا بکنم ولی خیلی کوتاه عرض می کنم شما مقایسه بکنید این بدن ها که حالا تصاویر بعضی های شان را هم می خواهم نشان تان بدهم که چطوری با آن زرتشتی ها آیین زرتشتی  باید با آن برخورد کرد مقایسه بکنید با آن برخوردی که مسلمان ها با یک بدن و جسد دارند، مسلمان ها مرده های خود شان چطوری دفن می کنند؟ زرتشتی ها مرده های خود شان چطوری دفن می کنند؟

ممنون هستم از شما که با ما همراه هستید بینندگان عزیز رسیدیم به اینجا که در باور زرتشتی ها مرده را باید داخل دخمه بگذارند خاک نکنند از اوستا متنش را خواندیم خاک کردن اصطلاحش این بود پتیارگی به هر حال دشمنانی بودن که در مقابل اهورا مزدا قرار گرفته بودند آنها برداشتند این را آوردند و آقای موبد کروش نیکنام گفته بود چقدر خوب آن موقع طرف عزیزش را که خاز دست می داده بدنش را می انداخته جلوی لاشخور می گفته این تیکه تیکه بکن تا زنده بمانی.

برویم سراغ همین کتاب «زرتشت و مزده یسنان جناب آقای موبد کروش نیکنام» باز هم، در این کتاب توضیح مجدد داده است چند جای این کتاب در مورد دخمه گذاری پرداخته است، صفحه شماره 473 ایشان گفته:

به باور نیاکان ما تن هر کس هنگامی که بی جان شده آن را نسا (گونه ای از پلیدی ) می دانستند.

زرتشت و مزده یسنان، جناب آقای موبد کروش نیکنام، ص 473

آن پاک کنندگی که یک جا در برنامه خدمت تان عرض کردم را اینجا اشاره کرده

پاک کننده ها نیز خاک و هوا و آب و آتش بودند

البته من باز برایم سؤال است که اگر واقعاً خاک را پاک کننده می دانید چرا مرده را در خاک نمی گذارید که پاک بشود می گویید باید با هوا مثلاً پاک بشود.مسئله ای که ایشان مطرح کرده می گوید:

آنان که در بخش های سرد سیر و پوشیده از برف زندگی داشتند بی گمان توانایی جابجایی برف و شیوه خاکسپاری را نداشتند و به همین روی جسد درگذشته را در بالای تپه و یا کوهی که بیرون از ایستگاه شان بود در جای می گذاشتند تا خوراک کرکس گردد.

من واقعاً نمی دانم این بعضی از این توجیهات را خود عزیزان زرتشتی می پذیرند؟ ایشان می آید می گوید که آن منطقه سرد بود، خب دیدید که اگر زرتشتی ها منطقه ایرانویج بوده ایرانویج را اوستا گفته بود ده ماه یخ بندان دو ماه هم سرد بوده فصل سردی بوده که حتی خاک هم اذیت می شده از سرما، واقعاً، واقعاً عزیزان زرتشتی شما این را می پذیرید؟ می گوید علت این چه بود در دخمه بگذارید؟ آنجا یرد بوده یخ بندان بوده برف بوده نمی توانستند دفن کنند گفتند مرده را بردارید ببرید بالای کوه دخمه درست کنید بگذارید در دخمه برگردید بیایید، اینکه شما در زمستان مثلاً زمین را بکنید مرده را حدفن بکنید راحتر است یا اینکه مرده را بردارید با نسو کش دو نفر ببرید بالای کوه در دخمه، دخمه گذاری کنید بر گردید بیایید پاین؟ ارتفاع برف بیشتر باید ببارد، در برف روی ارتفاع بالای کوه رفتن خیلی سخت تر باید باشد تا اینکه زمین را بخواهد بکند طرف را دفن کند، بعد حالا آن بخش ها ایشان تعبیرشان این است که گفته:

در بخش های سرد سیر پوشیده از برف

اگر آقای زرتشت به گفته همین مطالبی که شما دارید در قطب نبوده در سیبری نبوده شما باید می آمدید می گفتید اگر برف بود این است، یخ بندان بود این است، نمی توانستید در نیاورید، یک جایی هم برف نیست این است یعنی دوتا حکم باید می گذاشتید نه اینکه بگویید اهمریمن برداشته با اصطلاح شما  پتیارگی برداشته مراسم خاکسپاری آورده.

در صفحه شماره 512 هم باز جناب آقای موبد کروش نیکنام آمده است گفته است، ببینید تعبیر را:

پس از اینکه گوشت کالبد بیجان را پرندگان لاشخور تمام می کردند به کمک نور خورشید و هوا که پاک کننده بود

زرتشت و مزده یسنان، جناب آقای موبد کروش نیکنام، ص 512

خاک را هم که گفته بودید پاک کننده است

گندزدایی می شدند، اینها هیچ کدام ناشایست نبوده که کیفر داشته باشد.

یعنی یکی از آن شعار سه گانه گفتار نیک، کردار، پندار نیک، یکی از آن موارد کردار نیک که در آیین زرتشت دارد توصیف می شود این است که شما پدرتان، مادرتان، بچه تان، خواهرتان، برادرتان که مرد بی اندازید جلوی یک لاشخور بدنش را تیکه تیکه بکند این رفتار، رفتار ناشایستی نیست این همان کردار نیک می شود، این همان آیین زرتشت می شود، شما تصور بکنید یک خانمی را که بخواهد زرتشتی بشود و مؤمن به زرتشت بشود عمل بکند به احکام زرتشتی با یک آقای زرتشتی که عمل می کند با تعالیم اوستا هم بخواهد ازدواج بکند این بنده خدا این خانم بخواهد بارار بشود و بعد از اینکه بادار شد سقط جنین بکند اتفاقاتی که برایش می افتد چه است؟ بعد از سقط جنین چندین روز باید برود دور از مردم دورن از حتی حیوانات چون می گویند ناپاک است، البته زن در ایامی در زندگیش هم که خانم ها دارند این احکام خاصی در تعالیم زرتشت هست حالا من به آن نپرداخته ام، این خانم بچه اش سقط شده می برند یک جای دور، چند شبانه روز به او ادرار گاو را با آتش و خاکستر قاطی می کنند می دهند می خورد چیزی هم جز آن حق ندارد بخورد، بعد از چند روز اجازه می دهند برگردد بیاید به منطقه شان باز باید دور باشد از مردمان از زرتشی ها باید دور باشد، آنجا لباسش را با ادرار گاو باید بشورد، حالا فکرش را بکنید این که سقط جنین کرده بخاطر این مشکلات و آن گومیزی که داده اند خورده فوت بکند، اگر بخواهند ببرند بالای دخمه برف باریده باشد زیر این خانم باید مدفوع گاو بریزند بر اساس، حالا روی آن خیلی تأکید ندارم ولی گزارشی است که یکی از مستشرقین هم آمده بود در ایران دیده بود موقع احتضار باید ادرار گاو بر لبان این خانم بمالند دو نفر افرادی که می  برند ایشان را بگذارند در دخمه باید موهای خود شان را بدن خود شان را با ادرار گاو بشورند و شوهر این خانم اگر بخواهد به این اوستا عمل بکند گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک داشته باشد بر اساس این دین باید زنش را رها بکند در یک دخمه لاشخور و حیوانات بیایند بدن زنش تیکه تیکه بکنند از بین ببرند این هم خوشحال باشد بگوید چقدر خوب است زنم را دادم لاشخورها تیکه تیکه کردند. گفتار نیک کردار نیک پندار نیک را توصیف کنید بابا خب بیایید بگویید؛ چرا شروع کردید می گویید اسلام این را دارد آن را دارد، ما هم جواب می دهیم، سؤالات و شبهات هرچه که علیه تعالیم اسلامی بوده  را جواب می دهیم هیچ سؤال و شبهه بی پاسخی نگذاشتیم، این را من دارم قطعی عرض می کنم خدمت شما؛ خب اینها را هم بیایید بگویید، بگویید ما که داریم دعوت می کنیم به زرتشتی گری می خواهیم یک همچین وضعیتی بشود می خواهیم مراسم دفن تان بر اساس اوستا باید اینطوری باشد، جدای از این مسئله که دیدید بر اساس آئین زرتشت، مرده را باید بگذارید داخل دخمه که لاشخور بیاید این را بخورد و از بین ببرد؛ برای من خیلی عجیب است که اگر زرتشتی ها واقعاً همچین سنتی را قبول داشتند که گذشتگانشان قبل از سال 1340، دخمه گذاری می کردند و  اوستا می گوید که نباید در خاک گذاشت بدن مرده را و یک کار پست و پلید و پتیارگی به اصتلاح برگردان آقای جلیل دوستخواه می دانند پس این حرف چیست؟ کتاب «پاسخ به پرسش های دینی زرتشتیان» آقای موبد اردشیر خورشیدیان، رئیس انجمن موبدان تهران ، الآن هم در قید حیات هستند می توانید به او اصلاً مراجعه کنید، در صفحه شماره 27 کتاب خودش سؤال 9

ببخشید آرام گاه اشو زرتشت در کجا واقع شده؟

پاسخ به پرسش های دینی زرتشتیان، موبد اردشیر خورشیدیان،ص27

ایشان می آید پاسخ می دهد،؛ اولاً می آید می گوید که آقا ما بحث زیارت برای مان اهمیت دارد ندارد، قبر اهمیت دارد یا ندارد، این تیکه اش را من بخوانم شاید جالب باشد برایتان.

تاریخ درگذشت اشو زرتشت روز فلان است

چون ببینید روزهای ماه را زرتشتیان نام گذاری می کنند؛ زرتشتی ها هفته نداشتند مثلاً یکی می گوید آقا چهار شنبه سوری رسم زرتشتی  بوده اینها الکی است چون اصلاً هفته نداشتند ماه نداشتند، همین الآن هم ماه هایشان را ،روزهایش را مثلاً می گویند فروردین از ماه فلان، یعنی اسم روزها را می آورند؛ جالب است آقای موبد خورشیدیان اینجا آمده روز درگذشت زرتشت را هم گفته است، و در چه ماهی بوده است، حال به هر حال می گوید پنجم دی ماه

زرتشتیان چون به بقای روح باور دارند ، پس از مرگ تمایل به اینکه به آرامگاه رفته و شیون و زاری کنند ندارند ؛ خب اگر واقعاً تمایلی ندارند شیون و زاری کنند 3000سال چرا برای سیاوش عزاداری شد چرا زرتشتیا عزا داری می کردند اینها به کنار بنابر این مهم نبوده که اشو زرتشت در کجا به خاک سپرده شده

چطور اشو زرتشت مهم نیست کجا به خاک سپرده شده  ولی الآن کورش برایتان مهم است کجا به خاک سپرده شده.

و همواره فروهر او را در کنار خود احساس می کنند و از روان و فروهر پاک اشوزرتشت برای پیشرفت کارهایشان یاری می جویند و به دنبال محل آرامگاه پیامبرشان هم نیستند

خب بابا نمی دانید کجا هست

ولی بنابه باور دانشمندان آرامگاه اشوزرتشت در افغانستان و در مزار شریف است همان جایی که بنابه باور مردم این شهر که بیشتر شیعه مذهب هستند آرامگاه حضرت علی است.

بابا اوستا می گوید اهریمن برداشته بحث دفن کردن را آورده ، آقای نیکنام می گوید حدود پنجاه سال است که ما مراسم دخمه گذاری را کنار گذاشتیم داریم دفن می کنیم، خود زرتشت که آن موقع انجمن موغان بود و ریختند و به قول شما شهیدش کردند؛ لفظ شهید را من از یک آقای دیگر هم حالا شنیدم بماند، وقتی می گویید این را کشتند خب چرا بر اساس آئینی که خودش داشت دفن نکردند زرتشت را  مگر آنجا انجمن موغان نبود مگر شما نمی گویید اگر در بخارا بوده است تعالیم زرتشت آنجا فراگیر شد و چه شد و چه شد، این یک،پس قبر برای زرتشت نمی توانید در نظر بگیرید یک دخمه پیدا بکنید بگویید آقا در این دخمه مثلاً بوده است، نکته بعدی، آقایانی که معتقد هستید کورش زرتشتی بوده ،کورش چرا قبر دارد، مگر قرار نبود در دخمه گذاشته بشود؟ مگر بدن و جسم بی روح پلیدی نبود؟ همان پلیدی که برخی ها می روند بر آن سجده می کنند؛ آقایی که به اسم تفکرات زرتشتی می روی سجده می کنی به سمت قبری که منتسب به کورش است، اعتقادات زرتشتی ها می گوید آنجا پلیدی است، می گوید آنجا ناپاکی است؛ فرقی بین بدن آدم و مدفوع و ادرار اینجا قائل نیست ناپاکی است همه اش شما داری به آن سجده می کنی، یا تعالیم را بخوان برو، یا اگر می خواهی ادا در بیاوری و دنبال اداهای دیگری باش که حداقل تضاد نداشته باشد با تفکرات زرتشتی ها، بنده خب رفته بودم پاسارگاد، آنجا آمدم در حالا کنار قبر منتسب به کورش یک کلیپی را ما می خواستیم ظبط بکنیم، توضیحاتی را بنده دادم، توضیحات علمی، خب من در دانشگاه دارم تاریخ هم تدریس می کنم، منبع شناسی تاریخ را دارم تدریس می کنم، خب آقا ما بلاخره نظری می توانیم داشته باشیم حداقل نظر هم نه سؤال که می توانیم بپرسیم که دو سه تا سؤال پرسیدم حالا بماند حواشی اینکه آمدند و بگریند و دوربین ها را گرفتند چه کردند، جلوی ظبط را گرفتند، آنها را قسمت های بعدی برایتان پخش خواهم کرد، همان جا در پاسارگاد نکاتی را من عرض کردم که بعنوان یک میان برنامه ببینیم، عزیزانی که خیلی روحیه دیدن بعضی از تصاویر را ندارند مثل همین جریان دخمه و مرده ها و اینها بزرگواری کنند لطف کنند ، کلیپ بنده که پخش شد تمام شد شبکه دیگری را دنبال بکنند و آن دسته از عزیزانی که  احساس می کنند مشکلی ندارند می توانند این تصاویر را ببینند  من چندتا تصویر از این دخمه ها می خواهم به شما نشان بدهم تا بفهمید که رفتار و گفتار و پندار نیک براساس آئین و تعالیم زرتشتی ها خروجی اش چه هست، قضاوت را هم به شما واگذار می کنیم، کلیپ شماره 003 را ببینیم، منتظریم باز تأکیید می کنم، اتاق فرمان نفرمودند در گوش من که موبدی زنگ زده یا تماس گرفته  اگر تماس گرفته بود اولویت می دادیم ،حتی اگر عزیزی زنگ زد گفت من زرتشتی هستم اولویت بدهید به او حتماً؛ اگر صد نفر شیعه هم پشت خط بودند یک نفر نفر زرتشتی بود من خواهش می کنم که در این برنامه ها زرتشتی را امشب حداقل امشب اولویت بدهید به آن زرتشتی که روی خط تشریف بیاورد سه سؤال اصلی و اساسی ما را پاسخ بدهد نسبت به این موضوع هم اگر خواست بعد از آن می تواند بپردازد،چه گاو نخستین، چه این جریان  گمیز، چه قضیه دخمه را ،کلیپ 003را باهم دیگر ببینیم برمی گردیم در خدمت تان خواهیم بود.

کلیپ شماره سه:

سلام خدمت شما بینندگان عزیز ما پاسارگاد هستیم و کنار قبر منتسب به کورش، خب به هر حال یک دوره ای از تاریخ ایران  بر می گردد به دوره هخامنشی ها؛ یک سری مباحث و موضوعاتی در مورد دوره هخامنشیان مطرح می شود چه در مورد خود شخصیت کورش، چه در مورد کل حکومت و سلطنت دوره هخامنشیان و بلاخره ما بعوان، نه بعوان اصلاً یک دیدگاه اعتقادی فقط صرفاً بعنوان یک دیدگاه تاریخی به مسئله نگاه کنیم هم یک سری لغات مبهم وجود دارد و هم یک سری لغاتی که باید بیشتر در موردش کار بشود؛ و یک سری سؤالاتی هست که باید پاسخ داده بشود؛ یکش در مورد انتساب قبر کورش، که اصلاً ادله تاریخی ما بلاخره دیدگاه تاریخی داریم نسبت به این مسئله دیگر؛ ادله تاریخی ما مبنی بر اینکه این قبر، قبر خود کورش است چیست؟ اصلاً آیا این بنا بنای مقبره است؟خب شما می دانید تا چند سال پیش حدود پنجاه سال پیش اصلاً زتشتی ها جسد را اصلاً دفن نمی کردند، اینها را در دخمه می گذاشتند، و اگر یزد هم تشریف ببرید دخمه هایی هست که آنجا گذاشته می شده، دوره پهلوی آمدند بخاطر یک سری مسائل از جمله اینکه حالا ممکن است اجساد باعث مثلاً شیوع یک سری بیماری ها بشود اینها را آوردند دیگر اجازه دادند دفن بشود، ولی اگر ما کورش را زرتشتی بدانیم، واقعاً نمی توانیم به این قائل باشیم که کورش را داخل دخمه گذاشتند، ایجا اصلاً دخمه نیست، یک مقبره است یک قبر است، از طرف دیگر اصلاً فضایی که اینجا هست فضای دخمه ای نیست که بگوییم بالای کوهی باشد بالای تپه ای باشد، اصلاً فضا فضای دشت است دور تا دور را هم  کوه فرا گرفته.

استاد حسینی:

خب ملاحظه فرمودید آنجا را هم کسانی که رفتند می دانند اصلاً هیچ ربطی به دخمه ندارد ؛ آن قبری که می گویند قبر منتسب به کورش هست من با آن عزیزانی که  در محوطه پاسارگاد بحث های تاریخی را مطرح می کردند رفتم دوستانه با آنها صحبت کردم بحث کردم، حقیقتاً وقتی که انسان صحبت می کرد و استنادات تاریخی و اعتقادات زرتشتی ها را می آورد واقعاً آن عزیزان بزرگواری که آنجا توضیح می دادند هم پاسخی نداشتند، حالا اگر عزیزی در پاسارگاد بود احساس کرد نه می تواند از این مسئله دفاع بکند با همین آئین زرتشت یعنی بگوید کورش زرتشتی بوده است و آنجا هم قبر کورش است من استقبال می کنم که بخواهیم با ایشان بحث و گفت و گویی هم داشته باشیم، هرچند آنجا ما صحبت کردیم به نتیجه ای الّا اینکه جایی که می خواستیم جلوتر برویم را بستند هم نرسیدیم دوربین ما هم داشت جمع آوری می شد که حالا ظبط شده لازم باشد برای شما اینها را پخش خواهیم کرد ان شاء الله من عرض کردم خدمت تان؛ می خواهم تصاویر را نشان بدهم عزیزانی که نمی توانند تصاویر را ببینند من همین جا خدا حافظی می کنم با آنها، بعد از آن هم برویم سراغ تماس ها البته هنوز موبد عزیز زرتشتی با ما تماس نگرفته کسی هم که بگوید من زرتشتی هستم هنوز تماس نگرفته بعد از نشان دادن این تصاویر بسراغ تماس های شما بینندگان عزیز و ارجمند هم  ان شاء الله خواهیم رفت؛ گفتیم که جناب آقای موبد کورش نیکنام آمدند با حالت تفاخر گفتند این جلوه گذاشتن مردگان در مقابل لاشخورها واینها را یاد کردند و کلیپش را هم دیدیم که چه توضیحی داده بودند در مورد این مردار که درخواست می کنم از اتاق فرمان که این کلیپ 002را دوباره آماده بکنند من تصاویر را نشان بدهم دوباره کلیپ موبد کورش نیکنام را هم باهم ببینیم که به چه صورت است، آقای موبد کورش نیکنام را هم من دارم اینقدر استناد می کنم به او  در دوره حداقل براساس مصاحبه ای که با دانشگاه، ببینید آدرس دقیق دارم می دهم  چون ایشان تکذیب کرده بودند در گفت و گو با یک شخصی که نه همچین مسئله ای نبوده است و اینها در گفت و گو با دانشگاه سپنتا یونیورسیتی، مصاحبه ای که داشتند تصویری آنجا مجری برنامه اعلام می کند که جناب آقای موبد کورش نیکنام دبیر انجمن جهانی زرتشتیان در فرانسه هست، آن موقع حالا تکذیب می کنند ایشان چون مصاحبه ای بود که خودشان داشتند؛ ببینید چه اتفاقی می افتد بعد از اینکه در دخمه قرار می گیرد، آقای کورش نیکنام گفته بودن که لاشخورها بیایند اینها را تیکه تیکه بکنند، این یک تصویر از تصاویر دخمه است که در فضای مجازی منتشر شده، تصویری که ملاحظه می فرمایید این دیواره دور دخمه است  و اینجا محل گذاشتن مرده ها است سمت راست هم یک دایره ای هست حالا استودان اصتلاحاً به آن می گویند این استخوان هایشان را می ریختند اینجا یک کاری می کردند سریع از بین برود آن استخوان هایشان ،اینها هم آن لاشخورهایی هستند که زرتشتی ها بر اساس آئین خودشان باید عزیزان شان را در اختیار اینها قرار بدهند تکه تکه این لاشخورها برای تنازع بقا به گفته موبد کورش نیک نام این لاشخورها بیایند اینجا تغذیه بکنند؛ اینها هم حالا آثاری است که لاشخورها بدنها و اعضای بدن را بردن اینجا شروع کردند خوردن از لای منقارشان این پلیدی ها به قول زرتشتی ها ریخته روی این دیوار؛ این تصویر، تصویر بعدی، عذر خواهی می کنم بابت نشان دادن این تصاویر لازم است ببینید دیگر ما می گوییم دخمه ببینید چیست، این همان دیواری است که لاشخورها آمدند نشسته بودند این بالا منتظر بودند زرتشتی ها بیایند مرده هایشان را بگذارند این محل دایره پایین محل قرار دادن مرده ها است یعنی زرتشتی ها بر اساس گفتار و کردار و پندار نیکشان همانطور که تعالیم شان گفته بود می آیند مرده را می گذارند اینجا، اینجا کرکس ها می آیند می خورند تیکه تیکه می کنند بدنها را این باقی مانده اش را این استخون های مرده هایشان را و اینها  می ریزد داخل استودان، اینجا را هم خودشان گفتند زرتشتی ها که یک ماده ای را چیزی را روی این بدن ها می ریزند سریع این از بین برود هیچ چیزی باقی نماند این هم که ملاحظه می فرمایید حالا این بخش ها را هم محل گذاشتن مرده ها است تکه های بدن مرده های زرتشتی است که بر اساس همان آموزه های زرتشتی به این زور افتاده حالا نمی دانم اینها تصاویر این لارو کرم هست که از این بدن ها آمده، چون دیگر خودتان ملاحظه می فرمایید؛ تصویر بعدی از نمای بیرون یک دخمه است که مثلاً بالای این کوهی که دخمه گذاشته می شد این دخمه بوده است که نسو کشان باید دونفر می آمدند اینجا از این پله ها مرده را می بردند بالا داخل دخمه می رفتند و در آن فضای داخل دخمه مرده شان را قرار می دادند ، این تصویر را هم من سریع رد کنم برود یک افرادی است که آمدند گذاشتند در دخمه به این روز افتادند کرکس ها دارند تکه تکه شان می کنند این فضا فضای بیرونی دخمه است ، من نمی دانم واقعاً این توجیه چیست که اگر یخبندان بوده است آن زمان  مرده را نمی شده دفن کنی بیاوری بگذاری اینجا ، این بالای کوه است من فکر می کنم احتمال می دهم این اصلاً از دخمه های یزد باشد، چون من آنجا هم که رفته بودم یک همچین فضایی بود یک سری ردهایی هم حالا برای آمدن انسان ها هست یا نه من آن دوره ای که رفته بودیم برخی از یزدی ها آمده بودند کوه های اطراف شان یا همان کوهی که  دخمه رویش بود شروع کرده بودند حالا با موتور بالا می آمدند و اینها، شاید این ردهایی که روی این کوه مانده همان رقابت هایی هست که با موتور آن منطقه انجام می دادند؛ علی ایُّ حالٍ این فضای یک دخمه است که بالای کوه گذاشته می شود مرده  ها را ایجا می گذارند این وسط هم همان استودان است که مرده را در آن قرار می دهند؛ تصویر دیگر عزیزان زرتشتی هستند دیگر، شاید این در هند باشد بر اساس ظواهر شان احتمالاً در هند باشد این هم یک دخمه است اینجا هم آباد شده این دخمه دیگر، این هم کرکس های گرسنه ای که منتظر زرتشتی هایی هستند که به دست خود زرتشتی ها در این دخمه گذاشته بشوند و تکه تکه بشود بدن شان؛ این تصویر دیگر با از یک دخمه است که البته فضایش یکطور دیگری شده ولی همچنان آثار اجسادی که در این دخمه گذاشته شده در اینجا دیده می شود تغذیه لاشخورها و مردگان، این مرده ها به دلیل پیروی از این آئین به این شکل اینجا رها شدند؛ تصویر بعدی باز هم زاویه ای دیگر از دخمه است که بالای یک کوه نسو کشان از این مسیر می آید، اینجا باید سگ دید بشود آن مرده ؛ اصتلاح سگ دید را توضیح دادم خدمت تان چه هست، سگ سفید گوشت زرد یا آن سگ زرد چهار چشم اصتلاحاً که گفته بود آقای هاشم رضی در آخر اوستایش توضیح داده بودند باید اینجا گذاشته بشوند این سگ ها نسو کشان این مرده را بیاورند اینجا این آئین انجام بشود بیایند داخل بگذارند داخل دخمه؛ تصویر دیگر هم باز از اجسادی است که در دخمه گذاشتند زرتشتی ها  این تعالیم و آئین زرتشتی است که می آیند بعضی ها تبلیغ می کنند این را و می گویند آقا تعالیم اسلام بد است، اسلامی که می برد بدن را غسل می دهد، چند بار غسل می دهد با ویژگی های خاص خودش کفن  سفید تمیز چند تکه ای بر دور بدن می پوشاند و بعد می آورد در قبر می گذارد، بعد آن بدن را در کنارش تربت مطهر حضرت سیدالشهداء «سلام الله علیه»می گذارد، این را می گویند رها کن مرده ات را بیاور همینطوری بگذار، تعالیم زرتشت است، بدانید به چه چیزی دارید دعوت می شوید، تصویر دیگر را ملاحظه بفرمایید این هم هست، این را دیگر لاشخورها آمدند سراغ شان دیگر این از دخمه است، لاشخورها یک تعدادی احتمالاً اینجا سیر شدند نشسته اند این اطراف و یا منتظر هستد بدن بعدی بیاید ،احتمالاً این هم یک بدن یک عزیز زرتشتی است که براساس آئین زرتشت اینجا رها شده و لاشخورها آمدند و شروع کردند بدن را تکه تکه کردن؛ تصویر دیگر باز از یک نمای دخمه ای است که باز بالای کوه است، دخمه ها معمولاً بالای کوه ها ساخته شده، بازهم حالا تصویری که ظاهراً اینجا هم دخمه است و لاشخورانی که منتظر خوردن بدن زرتشتی ها هستند، تصویر بعدی هم ملاحظه  می     فرمایید اینجا شده محل انتظار این لاشخورها برای آمدن بدن زرتشتیان، این هم تصویری است که کشیده شده، در این تصویر خوب شرح داده شده که قضیۀ دخمه گذاری به چه شکل است که لاشخورهایی که این بالا منتظر هستند مرده آورده شود، اینها نسو کش هستند که بعد از این که مرده را آوردند باید بروند با ادرار گاو هم سر و صورت و لباس شان را بشورند، اینها را هم احتمالاً موبدانی هستند که باید خطاب به مردم  سخنانی را بگویند، آمده بود توضیح داده شده بود، اینها نسو کش هستند ببینید دو نفر باید باشند، این محل دخمه است باید مرده ها را می گذاشتند داخل اینها  کرکس ها می آمدند اینجا تغذیه می کردند از این مرده ها باقی مانده این بدن مرده ها، چون ببینید این شیب دارد اینجا  کجا ریخته می شده؟ ریخته می شده در اینجا در استودان، دیگر تصور کنید این وسط چه اتفاقاتی می افتاده، یعنی حساب بکنید ببینید بدن مرده های تکه تکه شدۀ توسط لاشخور اینجا راها شده دیگر چه وضعیتی  دیگر شکل می گیرد برایش.

ببخشید که حالتان خراب می شود بعضی وقت ها مطالبی که ما می گوییم ولی مجبور هستیم چه کار کنیم نشان ندهیم، چند تا از تصویر بود که من نشان ندادم جست و جو بزنید در فضای مجازی می توانید ببینید بزرگواری استاد عزیزی که  نویسنده کتاب نقد زرتشتیان هستند جناب آقای موحد فاطمی عزیز که کتاب «راه راستین» را نوشتند ایشان سفری داشتند به یزد و  آنجا هم یک سری تصاویر را تهیه کردند و من همه تصاویر ایشان را نتوانستم نشان بدهم؛ حالا این تصاویر را دیدید؟ سخنان موبد کورش نیکنام را هم دوباره بشنوید بیایید می خواهیم برویم سراغ تماس ها

کلیپ شماره چهارم:

چه زیبا است که انسان پس از درگذشت پدر یا مادر یا یکی از بستگانش جسد او را برای اینکه تنازع بقا همچنان ادامه داشته باشد این را خوراک کرکس ها یا خوراک پرندگان لاشخور می کرد که آنها هم  باشند در طبیعت و خیلی زود این از بین می رفت و جالب است که یک مقاله ای می خواندم که آب دهان کرکس ثابت شده که تمام میکرب های بیماری انسانی را نابود می کرده و از بین می برده همان کاری که در واقع داریم در کتاب  وندیداد این میکرب ها را از بین می برده

استاد حسینی:

فرمودند چه زیبا است که کسی عزیزش را بیاید اینجا رها بکند که کرکس ها بخورند چرا؟ تنازع بقا رخ بدهد، کرکس ها زنده بمانند خب شما جسد را در خاک هم که بگذارید خب کرم ها می خورند مثلاً تنازع بقا رخ می دهد، حالا شما چرا دلتان مثلاً برای کرکس ها می سوزد، این را دیگر نمی دانم، برویم سراغ تماس های شما عزیزان موبدی تماس نگرفته است همچنان بعد از چند قسمت از برنامه که گذشته، قسمت دوازدهم برنامه است، هنوز موبدی با ما تماس نگرفته برای توضیحات حداقل نسبت به این مسائل و زرتشتی هم حتی الآن تماس نگرفته اوایل باز چند نفر می آمدند که سؤال و مطلب مطرح می کرند الآن دیگر آنها هم نیستند؛ آقا عماد از اراک سلام علیکم و رحمة الله خدمت شما هستیم

بیننده(آقای عماد از اراک):

سلام استاد حسینی خوب هستید؟ وقت تان بخیر، استاد من یک نکته ای می خواستم حقیقتش خب من از طریق ماهواره برنامه هایتان را متأسفانه نمی توانم دنبال کنم  و از طریق اینترنت و اینستا و جاهای دیگر دنبال می کنم، و موضوع این برنامه تان خب خاکسپاری در آئین زرتشت است در این مورد سؤالی ندارم سؤالم راجع به یکی از برنامه های چند قسمت قبل است، راجع به خشیارشاه گفته بودید که ، لیستش این بود همانطور که من در اینترنت دیدم که آیا اسلام دین خشونت است یا زرتشت؟ و آنجا اشاره کرده بودید که مثلاً خشایار شاه یک جا حمله می کند و آنجا با زور شمشیر گسترش می دهد، و سؤال من این است بعنوان یک کسی که دارم تحقیق می کنم خب در قرآن و شریعت اسلام هم خب هست که مثلاً دست و پای مخالفین را نمی دانم مثلاً در خلاف جهت همدیگر قطع کنید

استاد حسینی:

دست و پای چه کسی را؟

بیننده:

مخالفین را

استاد حسینی:

آیه اش را می شود بخوانید کجای قرآن این را گفته که خلاف جهت قطع کنید؟

بیننده:

فکر کنم 33مائده بود

استا حسینی:

مخالفین نه، البته من در این برنامه شبهات اسلامی را جواب نمی دهم جای دگیر جواب می دهد موضوع برنامه مان این نیست ولی قطع کردن، خب در آئین زرتشت زنده زنده پوست کندن هم آمده است در ایران باستان، قطع کردن مخالف نیست، الآن شما آخرین نفری که مسلمان ها دست و پایش را خلاف جهت قطع کردند چه کسی بوده از مخالفین ؟

بیننده:

نه خب در قرآن آمده خب

استاد حسینی:

نه کسی را شما سراغ ندارید؟

بیننده:

من می گویم دخمه گذاری تصاویرش را دارم نشان می دهم دخمه گذاری بوده تا پنجاه سال پیش هم این کار را انجام می دادند، خب یعنی نه تنها می گویم در اوستا این گفته شده است می گویم انجام هم داده اند درست شد؟ مخالفین که در آن آیه نیست مراجعه بفرمایید مجدد، بحث مخالفین اصلاً نیست، من اصلاً نمی خواهم در برنامه شبهات اسلامی را جواب بدهم اینجا من اگر کسی بیاید می گویم سلمنا و هرچه شما دارید می گویید اصلاً درست زرتشتی ها با خشوند رفتار کرده بودند این را جواب بدهید، ولی مسئله این است که آن قضیه مخالفین نیست مسلمان ها با مخالفین مشخص است چطور برخورد می کردند، نه تنها مخالفین  غیر مسلمان ها قضیه اش یا جزیه است یا اسلام آوردن است الآن هم ک جزیه هم گرفته نمی شود از بقیه، از زرتشتی ها حتی جزیه هم گرفته نمی شود، حتی زرتشتی هم نیست که دست و پایش خلاف جهت قطع شده باشد ولی این گزارشی که من آوردم برایتان  گزرشی بود که می گفت اصلاً، نامه ای بود که یکی از مترجمین اوستا نوشته بود، به یک جوانی که محقق بود آنجا آمده بود گفته بود  اینقدر مسئله عجیب و دشوار شده برای من که نمی دانم زرتشت چه زمانی زندگی می کرده  و یکی از مسائل دیگر این بود که اینقدر خشونت به خرج دادند برای انتشار تفکر زرتشتی خشونت باعث شد اصلاً جلوی گسترش زرتشتی ها گرفته بشود،و آقای هاشم رضی بود گفته بود که  حرف این درست است یعنی تأیید کرده بود مطالبی که ایشان آورده بود در مقدمه برگردان اوستایش هم آورده بود، اینقدر خشونت زیاد بود اصلاً جلوی گسترش زرتشتی ها را گرفت، در اسلام ما نمی گوییم مسلمان ها خشونت به خرج ندادند، اتفاقاً اولین منتقد خشونت های صدر اسلام توسط برخی از اعراب حتی من نمی گویم مسلمان ها  ولو اینکه شهادتین می گفتند خود ما هستیم، یعنی اگر حمله کردند اعراب به ایران ما می گوییم این حمله از اساس حجیت شرعی نداشت، اگر آمدند در ایران انسان کشتند ما می گوییم، اینها اگر قدرت می داشتند دیگران باید اینها را محاکمه می کردند و در آخرت باید جوابگو باشند بخاطر این خشونت،ولی چرا زرتشتی ها همچین چیزی را گفتند همچین چیزی را قائل هستند اصلاً تفکیک قائل می شوند در مورد رفتارهای خشن یا نه اینجا ما ندیدیم .

بیننده:

این بحثی که شما می فرماید خود حضرت علی تمجید کرده فتوحات را خطبه نمی دانم چند نهج البلاغه بو د که در رابطه به مشاوره دادن به عمر در نهج البلاغه آمده دیگر

استاد حسینی:

قضیه را من به شما بگویم نه، این مسئله اینطوری نیست مشاوره در مورد حمله به ایران نبوده ، من حالا قصدم این نبود که در این برنامه بحث شبهات اسلامی را  جواب بدهم ولی بزرگوار کتاب «الإرشاد» شیخ مفید را مراجعه کنید آنجا تقریباً مفصل، جایی که من دیدم مفصل تر پرداخته الإرشاد شیخ مفید بود، این مشورت نیست از امیرالمؤمنین که شما برو و حمله بکن به ایران خب چه کاری بود امیرالمؤمنین خودش شرکت می کرد،چه کاری بود بایستد کنار مشورت بدهد؛ قضیه این بود که بعد از اینکه ایران فتح شد توسط اعراب، یک حمله همه جانبه ای بر اساس الإرشاد شیخ مفید عرض می کنم خدمت تان از جانب ایران قرار بود به مسلمان ها بشود درست شد؟ که اصلاً نامه ای که زده بودند گفته بودند ما برویم ریشه اینها را بکنیم یعنی از دم تیغ همه را بگذرانیم تا یک حدی، نه برای این کار ولی عصبانی بودند در عصبانیت شان تا یک حدی حق داشتند ایرانی ها ظلم شده بود به اینها ولی اینک برویم ریشه عرب ها را بکنیم نخیر؛ خلیفه دوم آمد گفت من خودم سپاه را برمی دارم از کجا کجا کجا  حمله می کنیم به ایران، نابودشان می  کنیم هیچ چیز از آنها نمی گذاریم بماند امیرالمؤمنین آنجا فرمود اگر تو بروی، ببینید می خواهی جلوی یک نفر را بگیری که می خواهد یک حرکتی را انجام بدهد که آن حرکت خشونت آمیز هست خلاف معارف هم هست، انسان های بی گناه قرار است کشته بشوند، امیر المؤمنین براساس آن تعبیری که آنجا بود فرمود اگر تو بروی تو را ببینند بکشند تمام است کار و چندتا توصیه دیگر که اگر مردم مدینه را خارج بکنی قبائل بدوی حمله می کنند به مدینه،اگر نجران را خارج بکنی مصلحین را فلان جا حمله می کنند  از روم حمله می کنند اصلاً امیرالمؤمنین با این حرف کاری کرد که اعراب حمله مجددی انجام ندهند به ایران، متوجه شدید؟ ببینید تصور اشتباه این است که فکر می کنند امیرالمؤمنین آمد به خلیفه دوم این تفکر اشتباه مشاوره داد که خب حالا بیا برو حمله کن به ایران این اتفاقات رخ بدهد این برای این مرحله نیست اصلاً این بحث حمله صورت گرفته است به اعراب امیرالمؤمنین هم با عدم مشارکت در این حمله عدم مشروعیت را رساند و در احادیثی هم ما صریح داریم که این اتفاقاتی که افتاد در جریان حمله به ایران  در مشروعیت اعمالش مشکل و جود داشته آن هم به کنار روایتی هم داریم که علامه مجلسی هم معتبر می داند ، این مشورت امیرالمؤمنین موقعی بود که دوباره اینها می خواستند حمله بکنند یک درگیری سنگین دیگری رخ بدهد، ایرانی های می خواستند ریشه اینها را بکنند ، آنها هم می خواستند ریشه اینها را بکنند از بین ببرند کنترل شد قضیه ، متوجه شدید آقای آقا عماد عزیز؟

بیننده:

بله بله درست است.

استاد حسینی:

ولی از اساس امیرالمؤمنین به هیچ عنوان در جنگ با ایران مشارکت نداشته، حسنین (علیهم السلام) مشارکت نداشتند در مورد مشارکت اینها با هر کسی که جایگاه علمی اش ثابت بشود من حاضر هستم بحث هم بکنم و اثبات بکنم این قضیه را ،حتی از کتب وهابیان هم می شود اثبات کرد ابن تیمیه هم این را گفته است؛ خب سؤال دیگری هم دارید آقا عماد عزیز؟

بیننده:

بله یک نکته ای هم راجع به موضوع برنامه تان من خب قصدم از این تماس این بود که بگویم نه تنها زرتشت تقریباً همه ادیان خشونت دارند، حالا اسلام باشد مسیحیت یا حالا هر چیز دیگر

استاد حسینی:

ببینید اگر منظورتان از خشونت، وقتی که ظلم همیشه هست؛ من یک دفاع از همه ادیان بکنم اینجا وقتی که همیشه ظالم هست برای کنترل ظالم یک جایی خشونت لازم است، شما نمی توانی بروی بگویی که برادر داعشی شمایی که الآن آمدی سر من را ببری صبر بکن من نمی خواهم خشن باشم سرت را بریده جلوی یک داعشی وحشی که عقیدتی آمده است سر شما را بی دلیل در حالی که مسلمان هم هستید می خواهد ببرد شما که نمی توانی بگویی من خشونت به خرج ندهم،شما باید آنجا دفاع بکنید از خودتان بعضی وقت ها دفاع کردن هم این است که، دفاع پیشگیرانه است دفاع پیش دستانه است پس اگر در ادیان هم خشونت وجود دارد باید ببینیم که آیا این خشونت در مقابل ظالمین برای کنترل ظالمین و از بین بردن ظلم یا کاهش ظلم هست یا نه باید محلش مشخص بشود، برخی از زرتشتی ها از اساس قضیه خشونت را رد می کنند ما آمدیم گفتیم آقا جان از اساس رد نکنید خودتان هم  خشونت به خرج دادید اینقدر هم خشونت بخرج دادید که جلوی گسترش زرتشتی گری بر اساس اعترافی که خودتان داشتید یا در مقدمه اوستا آمده گرفته شده بود، حالا سؤال بعدی تان را بفرمایید

بیننده:

استاد در مورد موضوع برنامه است که یک سرچی هم بکنید خب در ایران باستان فقط  در استودان نمی  گذاشتند که انواع و اقسام خاکسپاری ها بوده  و اینکه خب شما مثلاً می گویید فقط استودان بوده و اینها به نظرم اشتباه است.

استاد حسینی:

دقیقاً حرف بنده را برعکس متوجه شدید اینجا، من اصلاً یکی از تصاویری که نشان دادم خدمت شما همان ابتدای برنامه این بود که گفتم آقای موبد کورش نیکنام حرف خوبی را زدند، حرف درستی را زدند در کتاب زرتشت و مزدیسنان پرسش و پاسخ ها  در شناخت دین زرتشتیان  ایشان آمده اینجا می گوید  در صفحه شماره 464،می گوید:

این رویداد در هر روزگار و هر جایگاه جغرافیایی زندگی نیاکان ما در ایران باستان گوناگون بوده است، ولی زرتشتی ها مراسم دخمه را دارند

«زرتشت و مزده یسنان»، جناب آقای موبد کروش نیکنام، ص 464

اینها دقیقاً نکته ای که شما می فرمایید را من همین را گفتم برعکس متوجه شدید عرایض بنده را؛ آقا عماد مطلب دیگری ندارید؟ موفق باشید ان شاء الله بازپخش برنامه را نگاه کنید ابتدای برنامه همین که می فرمایید را دقیقاً من توضیح دادم در پناه حق باشید ممنون هستم از شما. پیامک داده بودید سؤال پرسیده بودید را بپرسم متأسفم  که زرتشتی امشب هم تشریف نیاورد؛ آقای طاهری از گرگان فرمودند که ما در ایران باستان یک نوع دفن دیگر هم داشتیم که میت را در کوزه و خمره دفن می کردند، لطفا در این باره توضیح بدهید، بله این دفن را هم اصلاً اشاره کردند خود زرتشتیان نسبت به آن تعبیری را هم داشتند خورشید دید یک همچین چیزی بود که حالا الآن تعبیرش در خاطر بنده نیست که حالا در کوزه مثلاً می گذاشتند رو به خورشید نور به آن بخورد ببیند اینها انواع دفن های ایران باستان بوده ولی ایران باستان که همه زرتشتی نبودند که مثلاً شما بیایید بگویید که آقا جان اعراب اینگونه دفن هایی را هم داشتند انواع مختلف دفن را داشتند درست است ولی این انواع مختلف دفن اعراب، انواع مختلف دفن مسلمان ها که محسوب نمی شود اسلام تعالیم و شریعتش را نگاه می کنیم می بینیم  چطوری بوده زرتشتی ها می رویم اوستا را نگاه می کنیم ببینیم که بحث دفن شان به چه شکل بوده است. آقای کریم شهیاد از تبریز سلام علیکم و رحمية الله

بیننده:

سلام علیکم خسته نباشید خوب هسیتید ان شاء الله؛ عرض کنم که فقط می خواستم در مورد این کلیپی که در مورد همان کرکس ها پخش کردید، ایشان گفتند که بزاق کرکس ها کشنده میکرب ها است، در حال حاضر می شود این مسئله را  از طریق پزشکی ثابت کرد؛ آیا می شود ثابت کرد که این حرف شان درست است یا نه؟ خیلی ممنون.

استاد حسینی:

خدا خیرتان بدهد بسیار ممنون هستیم از شما ؛ بله یک همچین ادعایی را جناب آقای موبد کورش نیکنام مطرح کردند بررسی بشود ما بحثی نداریم، از لحاظ پزشکی بررسی بشود که آیا واقعاً آب دهان کرکس ها بر اساس اینکه آب منقار کرکس ها بگوییم چه بگوییم، برویم عبارت را نگاه کنیم آب دهان شان استفاده کردند این تعبیر را

در یک نوشته پژوهشی نیز آمده بود  که آب دهان کرکس ها همه میکرب های بیماری های مرتو (انسان) را نابود خواهد کرد.

خب آقای کورش نیکنام ارائه بدهید این مقاله علمی را مشکلی نیست ولی با این وجود باز شما دارید پافشاری می کنید بر اینکه کرکس بیاید مرده را بخورد خب چرا الآن می روید دفن می کنید؟ می گویید کرکس ها مهاجرت کردند رفتند ، بروید کرکس بیاورید  مگر چند نفر هستد زرتشتی های ایران تعدادشان که زیاد نیست ، بروید به تعداد کسانی که قرار است کشته بشوند از زرتشتی ها کرکس بیاوریدنگه دارید یک جای خاص که بدنشان را بخورند چرا این کار را نمی کنید؟  مسئله این نیست، مسئله همین  نکته دومی بود  که آقای موبد کورش نیکنام گفتند که  و با نگرش نامناسب از این شیوه که با عکس و فیلم از دخمه ها روی داد از آن شیوه خاکسپاری برگزیده شد و دخمه گزاری دنبال نشد ، شما این تصاویر منتشر کننده ای که منتشر شد و همه دیدند آئین تدفین شما به چه شکل هست ، آن باعث ایجاد مشکل و  درد سر شده بود.

خب یک نکته ای را من مجدد عرض بکنم من فکر می کردم نرسم این اسکن را نشان بدهم و تصورم این بود که عزیزان زرتشتی روی خط تشریف می آورند فلذا الآن که وقت هست سریع این را من خدمت تان مجدد نشان بدهم لازم باشد ده بار این را نشان خواهیم داد در کتاب جناب آقای موبد اردشیرخورشیدیان «پاسخ به پرسش های دینی زرتشتیان» رئیس انجمن موبدان تهران که بالاترین جایگاه فرهنگی و دینی موبدان را دارد بر اساس گفته ای که در همین کتاب آمده است ؛ صراحتاً نگاه کنید این را که خرافه را منتشر می کنند را بر اساس این دگر تحلیل بکینم صفحه شماره 138، توضیح دادند که ما یک خرافه کاذب داریم یک خرافه صادق داریم ، یک سری باورها هست که ظاهراً مبنای علمی ندارد؛ اگر می بینید موبد نیکنام می آید می گوید که آب دهان کرکس تمیزکننده است خب این قائده زرتشتی ها است، گفته یک سری باورها است درست است ولی ظاهراً مبنای علمی ندارد  ولی چون باور به آن موجب دوری کردن مردم کوچه و بازار از کارهای ناشایست اخلاقی است، بهتر است تا وقتی که دانش همه انسان ها به حد درک این حداقل علوم لازمه برای زندگی نرسیده بین جامعه باشد و آنها را به نوعی نگاه داشت و تبلیغ  نمود مثلاً یک نوع نگاه داشتند دخمه گذاری چیست؟ بیایی بگویی آب دهان کرکس ها بیماری های انسان را از بین می برد، خب این یک نوع نگهداری این خرافات است دیگر یا چه کار بکنیم؟ می گوییم مردم اساس علمی این را نمی  دانند ما می خواهیم روی آن اعتقاد قبلی خودشان اینها را نگهدایم که روی کارهای ناشایست نروند ؛ دیدید که موبد نیکنام تصریح کرده بود این کاری که شما بگذارید در دخمه کرکس بخورد اصلاً کار ناشایستی نیست و دخمه گذاری براساس اوستا کار لازم و شایسته است ،فلذا موبد نیکنام می آید می گوید که آب دهان کرکس می آید بیماری را از بین می برد  که آن خرافه حفظ بشود براساس همین قائده که خودشان گفتند؛ پایین صفحه را هم من بخوانم

موبدان به این ترتیب همه این باورها را برای بهدینان به صورت فرهنگی در آوردند

خرافه گفتند دروغ گفتند اینها شده فرهنگ برای زرتشتی ها

امیدواریم ما زرتشتیان هم که بازماندگان این نیاکان با فر و شکوه هستیم نیز این مفاهیم انسانی را درک کرده و به صورت علمی یا حتی خرافی به اجرا در آوریم .

می گوید حتی خرافی باورهای نادرست را بیاوریم اجرا در بیاوریم امیدواری کرده رئیس انجمن موبدان تهران.آقا امین از تبریز سلام علیکم و رحمة الله

بیننده:

سلام علیکم استا حال شما خوب است، سلامت باشید ان شاء الله؛ استاد اولاً می خواستم تشکر کنم از شما واقعاً این مطالبی که مطرح می فرمایید خیلی خیلی مطالب دست اول و واقعاً فکر کنم غیر از شما تا حالا کسی اینطور بحث نکرده

استاد حسینی:

خواهش می کنم نه اساس مسائل را عزیزان دیگری بودند  مطرح کردند ولی من هدفم یکی از مسیرهایی که در پیش گرفتم در این برنامه این است که سعیم این است که فراتر از آنچه که گفته شده بود هم پژوهش بکنم تحقیق بکنم مطالبی که می دهم سعیم این است که دست اول باشد ولی پژهشگران دیگری بودن که روی این مسائل  کار کردند .

بیننده:

بله استاد عرض من این بود که متأسفانه بنده حالا چون خودم فعالم در بحث همین رسانه و رصد می کنیم یک جمعی هستیم با رفقا حتی خودمان کانال داریم و جواب می دهیم  این شبهات را اینها متأسفانه یک چیزهایی که فقط در حد یک وهم است یعنی اصلاً نه آئین زرتشت آن را می گوید نه اصلاً یک دین دیگری آن را می گوید به زمان زرتشت می آیند مطرح می کنند   و چون این یک زیبایی دارد  می خواهند بگویند که بله زرتشت دین خوب است و اسلام دین خشونت است، بخاطر همین من یک تقاضا داشتم حالا این کلیپ هایی که زحمت می کشند و عوامل شبکه ولیعصر تهیه می کنند اینها را به صورت تکه های فایلهای تصویری در فضای مجازی اگر پخش بشود خیلی از آن جوان هایی که متأسفانه حذف می شوند می آیند  در افکاری که واقعاً هم زرتشتی نیست و فقط و فقط اهداف شان این است که  معارف ناب اسلامی را زیر سؤال ببرند ، اینها خیلی از سؤال ها را جواب می دهد، یعنی مشخص است دیگر آن روزهای اول این آقایان که می آمدند در مقابل شما درود و فلان که انگار مثلاً ما عِرق داریم به دین خودمان به مذهب خودمان ، الآن کو هیچ کدام شان پیدا نیستند چرا؟ چونکه می بینند واقعاً بایک منطق قوی بایک ادله محکم جوابشان داده می شود؛ خیلی تشکر می کنم.

استاد حسینی:

اما اینکه فرمودید در فضای مجازی فعال باشیم ، مسئله ای را خدمت تان عرض بکنم پیجی در اینستاگرام هست تحت همین عنوان برنامه تاریخ بدون روتوش، آنجا اگر مراجعه بفرمایید هم برنامه را بصورت کامل بزرگوارانی تقطیع می کنند منتشر می کنند و هم کلیپ ها را به صورت موضوعی  منتشر می کنند ؛ عزیزانی هم که دارند زحمتش را می کشند مثل شما از مخاطبین هم هستند، همان ابتدائی که برنامه شروع شد زحمت  کشیدند بزرگواری کردند این پیج را راه انداختند و به حمد الله الآن بازدید خیلی خوبی هم دارد بعضی از کلیپ ها را من آن روز نگاه کردم  چک کردم هفتاد -هشتاد هزار بازدید هم با اینکه پیج تازه راه افتاده داشت و بازخوردهای خوبی هم داشت حالا زرتشتیان هم آمده بودند آنجا اظهار نظرهایی را کرده بودن همان هایی که در برنامه ما شرکت نمی کنند  ممنون هستم اگر بحثی مسئله ای سؤالی ندارید ما شما را به خدا می سپاریم.

بیننده:

خیلی ممنون من رفقایی را دیدم که واقعاً با این کلیپ های شما با این صحبت های شما خیلی رویکردشان دیدگاه شان عوض و ان شاء الله که خدا سلامت تان کند.

استاد حسینی:

الحمدالله زنده باشید در پناه حق باشید امین آقای عزیز و بزرگوار؛ حالا من فرمودن برخی از مطالب را به زرتشت نسبت می دهند و زرتشت اینها را نگفته من هم واقعاً این باور را دارم بسیاری از چیزهایی که دارند نسبت می دهند را خود آقای زرتشت نگفته ولی چکار کنیم که به زرتشت زرتشی ها نسبت دادن خب زرتشتی ها خودشان باید بیایند پاسخگو باشند نسبت به  این موضوعات دیگر من الآن در اوستا برگردان آقای پورداوود، مثلاً همان مکالمه ای که اهورا مزدا با زرتشت در بعضی از موضوعات  سؤال پرسیده گفته آب آیا انسان را می کشد؟ پاسخ داده نه نمی کشد ، آیا آتش انسان را می کشد؟نه نمی کشد؛ این یعنی چه؟ یعین اصلاً خیلی مسئله عجیبی است بدیهات را اینطوری زیر سؤال بردن عجیب است که حتی زرتشتی که  حتی بگوییم پیامبر هم نبود اصلاً دروغگو هم حتی بوده است یک همچین بدیهیاتی را بخواهد زیر سؤال ببرد ،البته بعضی از زرتشتی ها الآن حالت روشنفکری دارند می آیند می گوین که بله در اوستا بخش اول گاتاها سوردهای زرتشت است و بقیه بخش های اوستا ربطی به زرتشت ندارد ، منتهی یک نکته ای را باید توجه کرد و آن هم این است که سایر بخش های اوستا آمده مکالمه زرتشت با اهورا مزدا است اگر واقعاً قرار است که اینها را بعنوان مکالمه خدا با زرتشتی که حالا برخی از زرتشتی ها پیامبر می دانند ندانیم، در اوستا چاپ شدنش چیست؟ کتاب مقدس دانستن اوستا دیگر چیست؟ من این را بخوانم آخر برنامه همین الآن  همینطوری داشتم ورق می زدم فرگرد هفتم اوستا آمد  در بخش وندیداد، قسمت اول

زرتشت از اهرا مزدا پرسید ای اهورا مزدا ای سپندترین مینو ای دادار جهان استومند ای اشوه چون کسی بمیرد در چه هنگامی دروج نسو بر او می تازد؟

اوستا، فرگرد هفتم، بخش وندیداد، قسمت اول

این یعنی چه؟ دروج نسو قضیه همان دیو نسو است ، یعنی وقتی کی مرد دیو نسو که، یعنی پلیدی کی می آید سراغش

اهورا مزدا پاسخ داد:ای سپندمان زرتشت، بی درنگ پس از مرگ  همین که جان از تن جدا شود

این دو نسو به شکل چه در می آید یک مگس

و زوز کنان با زانوان از پیش و دُم از پس برآمده همه تن آلوده به آلایش ها همچون پلیدترین خرفستران از سرزمین اپاختران  می آید و بر تن مرده می تازد.

خب دیدید چه بود دیگرمی گوید مگسی می شود این دیو نسو بلند می شود مثل مگس می آید سراغ مرده چه کار باید بکنید؟

او بر تن مرده درنگ می کند تا هنگامی که سگ برآن بنگرد، یا آن را بخورد،یا پرندگان مردار خوار به سوی آن پرواز کنند

اپاختران هم که اینجا آمده  گفته بود از اپاختران می آید آن جایی که می گویند آقا دوزخ در اپاختران مثلاً هست و اینها دیگر در پاورقی توضیح داده، اینکه الآن دوخ دارند یا ندارند اینها بهشت و جهنم دارند یا ندارند هم در برنامه آینده به آن ان شاءالله پرداخته خواهد شد؛ ممنون هستم از شما عزیزان فرصت برنامه تمام شد ببخشید اگر تماس گرفتید نرسیدید روی خط تشریف بیاورید من حالا سعی کردم که امشب بخصوص زرتشتیان تشریف بیاورند، موبدان زرتشتی تشریف بیاورند، امشب هم اگر نشد اشکال ندارد برنامه های بعدی دعوت می کنم از عزیزان موبد زرتشتی  مورد احترام ما عزیزانی که فاضل هستند باسواد هست تشریف بیاورند اگر جایی دیدند من اشتباه می گویم من داریم دروغ می گویم من دارم تحریف می کنم ، من دارم برعکسی جلوه می دهم هر اتفاقی که دیدند دارد می افتد در برنامه  روی خط تشریف بیاورند نسبت به سؤالات ما پاسخ بدهند و نسبت به آن مسئله ای که  انتقاد و ایراد دارند آزادانه صحبت بکنند تا مخاطبان ما احساس نکنند که  نیامدن تفکر دیگر در برنامه تاریخ بدون روتوش به این دلیل است که پاسخی به هیچ عنوان وجود ندارد، ممنونم از شما التماس دعا یا علی مدد خدانگهدار.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

 

 

 

 

 

 

 


  
  • محمد عسگری

    8 آبان 1399 - ساعت 14:46

    سلام ، خداقوت ضمن تشکر از برنامه های آموزنده و پرمحتوای شما مجددا از پاسگویی و اهمیت به مخاطبین سپاسگزارم. در پناه توجهات حضرت ولی عصر باشید. «ان شاء الله» منتظر رفع اشکال سرور هستیم

    0 2
  • محمد

    5 آبان 1399 - ساعت 13:19

    سلام ، امروز هیچ کدام از فیلمها و صوتها باز نمیشه ؟ دیروز که مشکلی نداشت !!!!
    پاسخ نظر:

    با سلام
    مشکل فنی از سرور است. ان شاءالله به زودی مشکل رفع خواهد شد.
    با تشکر
    روابط عمومی شبکه حضرت ولی عصر (عج)

    0 2
  • سید محمد

    30 مهر 1399 - ساعت 20:12

    سلام آقای حسینی خسته نباشید
    بنده اهل مازندران شهر بابل هستم وباید بگم که به زبان طبری ما کلمه گومیز به معنی ادرار گاو است و هنوز هم با همین معنا استفاده میشود که ظاهرا از همان زمان باستان همچون کلمه ته تی که به معنای شکوفه درختان است و از زمان آشوریان ظاهرا مانده در این منطقه جغرافیایی ایران استفاده میگردد .
    یا علی موفق باشید

    0 7

تاریخ بدون روتوش >

شبکه ولی عصر تاریخ بدون روتوش سید محمد حسینی