شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
مهدی یار جناب آقای شریفی و حجت الاسلام و المسلمین مجتهد سیستانی

قسمت پانزدهم برنامه مهدی یار به کارشناسی جناب آقای شریفی و حجت الاسلام و المسلمین مجتهد سیستانی


بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 23 آبان 1399

استاد شریفی:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ

عرض سلام و شب بخیر داریم خدمت همه بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولیعصر(عج) بار دیگر و با برنامه دیگر از سلسله برنامه های مهدی یار در شما عزیزان و بزرگواران هستیم و خوشحال هستیم که در این ایام در خدمت شما بزرگواران و در خدمت استاد معظم جناب استاد حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای مجتهدی سیستانی هستیم، عرض سلام خدمت ایشان داریم با شما سلام علیکی داشته باشند بر می گردیم در خدمت شما بزرگواران هستیم، جناب استاد سلام علیکم شب شما بخیر.

استاد مجتهد سیستانی:

بسم الله الرحمن الرحیم

من هم سلام دارم هم خدمت بینندگان عزیز و هم شما استاد بزرگوار، من در خدمت تان هستم.

استاد شریفی:

خواهش می کنم خیلی ممنون متشکر از اینکه قدمرنجه فرمودید به برنامه خودتان.خب بینندگان عزیز همانطور که پیگیر برنامه ها هستید ما در این برنامه ها و در این جلساتی که در خدمت جناب استاد مجتهدی بودیم نقد ادله جریان احمد بصری یکی از مدعیان دروغین به هر حال این عصر را برنامه های در خدمت شما بودیم مطالبی را ارائه کردیم و امیدوار هستیم که تا اینجای بحث مطالب برای شما مفید واقع شده باشد.

بحثی که ما در این جلسه در خدمت شما هستیم ادامه همان بحث هفته قبل ادعای است جناب آقای احمد بصری مطرح کرده به عنوان مهدیین 12 خلیفه و امام بعد از حضرت مهدی که جناب استاد مجتهدی در سلسله برنامه های که در خدمت شان بودیم مباحث را مطرح کردند، من قبل از اینکه بخواهد جناب استاد مطالب جدید این هفته را ارائه کنند مقدمه ای خدمت شما عزیزان عرض کنیم:

روایت شیعه و اهل سنت به صورت متواتر نقل کرده است در کتب مختلف هر دو مذهب و هر دو فرقه این مطلب به صورت واضح بیان شده که آقا رسول خدا(ص) تصریح فرموده اند که بعد از من خلفاء، اُمراء و به اصطلاح کسانی که قرار است صاحب حکومت باشند، صاحب خلافت باشند، کسانی که مردم باید به آنها رجوع کنند، کسانی که دین به واسطه آنها عزیز است 12 نفر هستند، من یک مطلب را خدمت شما عزیزان نشان بدهم از کتاب «صحیح مسلم» جلد سوم در این کتاب «کتاب الإمارة» باب 33، اینجا حدیث شماره 7، 8، 9، 10، حالا احادیث مختلف است در این زمینه، گفتم به قدری این روایت با الفاظ مختلف و با سندهای مختلف نزد شیعه و سنی نقل شده از آقا رسول خدا که دیگر هیچ جای شک و تردید در آن نیست، آقا رسول خدا فرمودند قیامت برپا نمی شود مگر اینکه قبل از آن 12 خلیفه که این خلفاء از قریش هم هستند بر مردم قباست خواهند کرد دین به واسطه این 12 خلیفه عزیز است، حالا نسبت به این مسئله در مواجهه با اهل سنت و جریان سلفیت و وهابیت شیعه حرف برای گفتن زیاد دارد که این 12 نفر چه کسانی هستند، تصریح بزرگان اهل سنت بر این است که ما متحیر هستیم حیران هستیم در اینکه منظور و مراد آقا رسول خدا از این 12 خلیفه چه افرادی هستند، شرح مختلفی هم بر آن زده اند قیله، قیله، قیله، گفته شده این است، گفته شده این است، گفته شده این است، گفتند این است، احتمال داده اند این است، فقط شیعه إثنی عشری است که تصریح بر این دارد این 12 خلیفه چه افرادی هستند و جالب بر این است که بزرگواران بدانید تا امام یازدهم آقا امام حسن عسکری(ع)، حالا بحث امام حجت فعلاً جدا، تا امام حسن عسکری(ع) هیچ سنی در رابطه با این 11 نفر حتی سلفی های که به اصطلاح امروز مدعی هستند که آنها تابع اهل بیت هستند آنها هم نسبت به این 11 نفر إنقولتی ندارند یعنی همه کامل در مقابل این 11 نفر زانو می زنند به این عنوان که این 11 نفر از اولیاء خدا و بزرگان بودند، فقط شیعه إثنی عشری در طول تاریخ توانسته است این معمای که برای اهل سنت معما است اما برای شیعه عقیده است بیاید این را حرف بزند، ادعا کند و مستند و با مدرک حرفش را به کرسی بنشاند، در مقابل مکتب اهل بیت جریان های مختلفی آمده اند ذیل این روایت خلفاء إثنی عشر حرف زده اند برای اینکه بتوانند یک طوری این عقیده شیعه إثنی عشری را باطل کنند هر کسی به یک نحوی آمده است تا این 12 خلیفه را خراب کند تخریب کند، یکی از آن کارهای انجام شده این است که آقا این 12تا خلیفه چه کسی گفته 12تا است؟ نه، 24تا است که آقای احمد بصری این کار را انجام داده است یعنی آن لوژنه ای که پشت این جریان قرار دارد در واقع آمده برای تخریب جایگاه ائمه إثنی عشر، حالا احتمال های دیگر هم داده اند آقا این 12 خلیفه از خلفای بنی امیه هستند، نمی دانم از خلفای بنی العباس هستند، اصلاً این 12تا چه کسی گفته ائمه إثنی عشر هستند؟ یک 12تای دیگر هستند، چه کسی گفته این کسانی هستند که من اسم آوردم از آقا امیرالمؤمنین؟ حتی آمده اند تا جای گفته اند آقا أبو بکر و عمر و عثمان هم نیستند جزء اینها، اینها 12 نفر دیگر هستند که بعد از وفات مهدی قرار است بیایند حکومت کنند، إن شاءالله در ادامه برنامه باشید با ما همه اینها را امشب مستند در خدمت شما خواهیم بود.

جناب استاد ببخشید بنده به هر حال بیش از حد صحبت کردم با این مقدمه ای که عرض شد مطلب را خدمت شما ارائه می  دهیم تا آن ادله ای که آقای احمد بصری در رابطه با این که بعد از حضرت مهدی 12تا خلیفه قرار است بیایند و آقای احمد اولین خلیفه الهی بعد از حضرت مهدی است که البته باز می گوید بعد ولی خب هنوز حضرت مهدی نیامده این آقا ادعای خلافتش را شروع کرده، نقد داشتید نسبت به روایاتی که استدلال کرده بودند و اگر بفرمایید یک مقدم ه ای از جلسات قبل که ما چندتا روایت در کتب شیعه در مورد مهدیین داریم؟ آیا این روایات صادر شده از معصوم هست؟ این نکته دوم، و این جلسه قرار است ما روایت چندم را و دلیل چندم آقای احمد بصری را نقد کنیم؟ در خدمت  شما هستیم.

استاد مجتهد سیستانی:

خب بینندگانی که جلسات قبلی را دنبال می کردند در جریان هستند که ما بحث مان را تابع بحث آنها اینطور شروع کردیم؛ جریان احمد بصری در اولین مرحله ادعای تواتر حدیث وصیت را دارند و وقتی حدیثی متواتر باشد قطعاً نیازی به بررسی سندی ندارد چون ما یقین به صدور آن از معصوم داریم، ما در این جلساتی که در خدمت بیننده های عزیز بودیم انواع و اقسام ادعاهای آنها در مورد تواتر مهدیین را داشتیم مورد بررسی قرار می دادیم، یک بار می گفتند تواتر معنوی دارد، یک می گفتند نمی دانم شیخ طوسی ادعا کرده که نمی دانم حدیث وصیت متواتر است و حرف های مختلف، ما در ضمن تواتر معنوی به این قضیه پرداختیم که آیا مسئله 12 مهدی تواتر معنوی دارد در احادیث شیعه؟ عرض کردیم خیر تواتر معنوی ندارد چون فقط و فقط در تمام کتاب های که در فرقه های شیعی نوشته شده با خود حدیث وصیت شش حدیث بیشتر در مورد مهدیین نداریم که این شش تا حدیث هم از نظر سند کاملاً مخدوش هستند و حتی یک حدیث از اینها سند معتبر ندارد و باز من دوباره فهرست وار عرض می کنم دوتا از این احادیث از واقفیه رسیده، یکی از این احادیث از اسماعلیه رسیده، یکی از این احادیث از غلات رسیده، یکی از این احادیث سند آن مرفوع است و نمی دانیم از چه کسی رسیده به ما، و یکی هم از اهل سنت در کتب ما ثبت شده، ما به غیر از این شش تا حدیثی که در مورد مهدیین صحبت کرده اند هیچ حدیث دیگری در باره مهدیین نداریم و آن احادیثی که آقای ناظم العقیلی در کتاب «الاربعون حدیثا» جمع آوری کرده به اسم اینکه بخواهد تواتر مهدیین را ثابت بکند عرض کردیم هیچ ارتباطی با مسئله مهدیینی که مقام و منصبی از طرف خدای متعال داشته باشند ندارد.

ما در راستای بررسی این احادیث شش گانۀ مهدیین حدیث چهارم را داشتیم بررسی می کردیم که حدیث أبو بصیر بود، در این حدیث امام علناً و به صراحت بیان می کنند که مهدیین دارای مقام امامت نیستند لاکن آنها قومی از شیعه های ما هستند که به معرفت و ولایت ما دعوت می کنند، یک قومی از شیعه ها هستند مقام و منصب ندارند، امامت ندارند، خب شما دیدید که آقای ناظم العقیلی که واقعاً این لقبی که دارد آقای عقیلی برازنده او است با آن عقل ناقصی که داشت حرف های واقعاً مضحک و خنده دار و سبک و بی پایه و اساسی را در مورد اثبات اعتبار محتوای این حدیث أبو بصیر و عدم تعارض این حدیث ما امامت مهدیین و امامت احمد بصری بالخصوص مطرح کرد و خیلی دست و پا زد که یک طوری از گیر این حدیث فرار بکند و احتمالاتی می داد و حرف های می زد که متناقض با یکدیگر بود، یک بار می گفت در این حدیث امامت مهدینی نفی نشده، یک بار می گفت در این حدیث امامت مهدیین نفی شده اما تقیتاً نفی شده، یک بار می گفت در این حدیث امامت مهدیین نفی شده اما امامت اکمل نفی شده نه امامت کامل، یک بار می گفت اصلاً امامت نفی شده باشد مهدیین نیازی به مقام امامت ندارند چون مهدیین می توانند حجت باشند و امام هم نباشند، این حرف های گوناگونی بود که جناب ناظم عقیلی گفت، ما در ادامه بررسی حرف های او نسبت به اعتبار بخشیدن به محتوای این حدیث که در تعارض با اعتقاد آنها نباشد بودیم، حرف پنجمی که آقای ناظم عقیلی دارد در مورد شیعه بودن مهدیین است، می گوید اینکه امام فرمودند آنها قومی از شیعیان ما هستند به معنای سلب امامت از مهدیین نیست چرا که وصف شیعه وصف بس عظیم و بزرگ است همچنان که بنی خدا إبراهیم(ع) به این وصف موصوف شده در حالی که خداوند بر امامت او نص نموده، همچنین برای حسن و حسین(ع) نیز این وصف به کار رفته، پس اینکه آنان جزو شیعیان اهل بیت باشند تناقضی با امام بودن آنها ندارد، بعد برای اینکه این حرف خودش را مستدل بکند حدیثی از امام صادق(ع) می آورد که فرموده اند:

«إِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْراهِيمَ»

که در قرآن آمده یعنی ابراهیم از شیعیان و پیروان رسول خدا بود پس شیعه علی هم بود و روایتی هم از امام رضا(ع) نقل می کند که فرمودند وای بر شما شیعیان راستین علی حسن و حسین و أبوذر و سلمان و مقداد و عمار و محمد بن أبی بکر بودند، پس این آقا خلاصۀ ادعایش این هست: اینکه مهدیین قومی از شیعیان معرفی شده اند منافاتی ندارد که ایشان امام هم باشند بلکه اصلاً شیعه بودن شرط امامت است همانگونه که إبراهیم شیعه پیغمبر بوده و امام هم بوده همانگونه که حسنین شیعه علی یابن أبی طالب بودند و امام هم بوده اند، این خلاصۀ حرف آقای ناظم العقیلی هست.

استاد شریفی:

استاد اگر اجازه بدهید یک اسکنی از این جریان نشان بدهیم تا این مطلبی که شما فرمودید مستند به کتب خودشان باشد، خب بینندگان عزیز ببینید «پاسخ مختصر بر کتب فتنه جدید یمانی» این کتاب ،کتابی است که آنها در رد مطالب ما و کتبی که حضرت عالی و دیگر اساتید نوشتند به اصطلاح نوشتند وپاسخ دادند در صفحه91، ذیل همین روایتی که ما جلسه قبل هم استدلال کردیم، اینها هم این پاسخی که استاد فرمودند آوردن، اینکه روایتی مهدیین را از ذریه امام مهدی(عج) و دیگری آنها را قومی از شیعیان اهل بیت نام گذاری کرده  اندحالا پاسخ داده اینکه از شیعیان اهل بیت باشند و از ذریه آنها چه اشکالی در آن است، امروزه اکثر سادات نسب و ذریه خود را منسوب به اهل بیت می دانند و خود را از شیعیان می دانند و نیز حضرت ابراهیم بااینکه از شیعیان امام علی است حجتی از حجت های خداوند است اگر بر اینها اشکال وارد است بر مهدیین نیز اشکال وارد است این هم به یک سبک وثیاق دیگر همان مطالبی که شما فرمودید را مدعی شده، خب حالا چه اشکالی دارد که مهدیین اینها شیعیان امیرالمؤمنین باشند، شیعان اهل بیت باشند ،همانطور که حضرت ابراهیم امام هم بود شیعه امیرالمؤمنین هم بود لذا پس اگر در روایتی آمده باشد که اینها، حالا آن قسمتی که می گوید امام نیست را اصلاً کاری ندارد، فقط آن قسمتی را می  آورد که خب اینها عده ای از شیعیان ما هستند، و در خدمت شما هستیم استاد.

استاد مجتهد سیستانی:

خب این روشی که اینها دارند روشی است که همه کسانی که در نقد جریان احمد بصری کار می کنند کاملاً با آن آشنا هستند تقطیع محتوای حدیث، این حدیث صرفاً نیامده بگوید مهدیین قومی از شیعان ما هستند که شما بگویید شیعه بودن تعارضی با امام بودن ندارد، حدیث را کامل باید در نظر بگیرید، این حدیث تصریح می کند پدر من نفرمود آنها امام هستند، 12امام بعد از 12 امام نفرمود، لکن آنها قومی از شیعیان ما هستند ،کسی که این روایت را این عبارت را کامل نگاه بکند متوجه می شود که چقدر در اینجا تعصب کور و احمقانه بکار گرفته شده تا معنای حدیث را از آنچه که تصریح امام است تحریف بکند، خیلی واقعاً برای ما شگفت  آور است آقای ناظم العقیلی در حالی که این روایت به صراحت امامت مهدیین را نفی می کند با تمسک به لفظ شیعه در صدد اثبات امامت ایشان در آمده است و خود را به غفلت می زند که ذکر تشیع مهدیین مسبوق به واژه لکن استدراکیه هست که صحبت صحبت امامت اینها است، امام نفی می کنند پدر من هرگز نفرمود آن 12امام، «إنَّما» این را باز دوباره تأکیید می کنم چون ترجمه  هایی که الآن در کمال الدین هست  إنَّما را ترجمه نکردند، فقط پدر من در مورد مهدیین این را  صحبت کرده که آنها 12 تا مهدی هستند، هیچ صحبتی از امامت نیست لکن ، با این لکن می خواهد کلاً امامت آنها را منتفی بکند، لکن استدراکیه است، لکن آنها قومی از شیعیان ما هستند، روایت را اگر کامل در نظر بگیرید خیلی مشخص و روشن است که بله شیعه بودن منافاتی با امامت ندارد اما تلازمی هم با امامت ندارد.

استاد شریفی:

این قسمت را استاد آقای احمد و اتباعش قلم می گیرند، این قسمتی که من الان دارم نشان می دهم به مخاطبین عزیز، این قسمت را اینها دیگر چشم شان یا نمی بیند یا اینجا چشم شان را روی این مقطع می بندند، خیلی خب در خدمت شما هستیم استاد.

استاد مجتهد سیستانی:

اینکه شما می گویید شیعه صفتی بس عظیم است، چه کسی همچین حرفی را زده شیعه در لغت به معنای پیرو و دنباله رو هست ،عظمتی در آن نخوابیده صرف شیعه بودن، به همین سبب در قرآن کریم آن مردی که حضرت موسی (ع) را به کمک خواست، حضرت ایشان را توبیخ می کند ،در حالی که توصیف به شیعه هم شده،

«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، هذا من  شیعته و هذا من عدوه»

یک از شیعیان موسی بود یکی هم از دشمنان موسی بود

«فستغاثه الذی من شیعته»

آن کسی که از شیعه موسی بود استغاثه جست برای بار دوم

«قال له موسی إنّک لغویٌ مبین»

استاد شریفی:

این مظور از شیعه اینجا اصطلاح لغوی منظورتان است دیگر

استاد مجتهد سیستانی:

بله اصطلاح لغوی است، صرف اینکه بگویند شیعه این دلالتی بر عظمت نمی کند در اینجا حضرت موسی به شیعه خودشان می فرمایند تو گمراهی آشکار هستی که هر روز دعوا راه می اندازی و استغاثه می کنی، که یکی نجاتت بدهد، خب پس صرف شیعه بودن، کلمه شیعه دلالت بر عظمت نمی کند، اما اینکه شما می گویید ابراهیم بعنوان شیعه رسول  خدا و امام علی (ع) توصیف شده این چه ربطی به بحث ما دارد،صحبت ما در مودر ائمه امت اسلام است ما کاری به امت های گذشته نداریم، چرا که سخن ما پیرامون عدم اطلاق لفظ شیعه توسط برخی از 12امام برهمدیگر است، ما می گوییم هیچ امامی به امام دیگری شیعه تعبیر نکرده است ،شما می گویید حضرت ابراهیم شیعه تعبیر شده، خب شده باشد، حضرت ابراهیم جزو ائمه امت اسلام نیستند که ،ما نگفتیم که هیچ امامی شیعه نیست، می گوییم هیچ امامی در امت اسلام ، اینکه امام صادق مثلاً بگویند که پسر من امام کاظم مثلاً یا شیعه من بوده یا بگویند امام سجاد شیعه امام حسین بوده شما یکدانه روایت مستند بردارید بیاورید که ائمه بر همدیگر لفظ شیعه را تعبیر کرده باشند، بکار برده باشند ،ما همچین روایتی نداریم و البته آن روایتی هم که آقای ناظم العقیلی به آن استناد کرده ادامه مورد بررسی قرار می دهیم و بطلان آن را هم آشکار خواهیم کرد، پس این مسئله ای که شما می خواهید از لفظ شیعه سوء استفاده بکنید هیچ جایگاهی ندارد، اما آن روایتی که از امام رضا (ع) خواندید که حسن و حسین شیعیان علی بودند، شما به غیر از این روایت اگر روایت دیگری پیدا کردید که ائمه بعضی بعضی دیگر را شیعه اطلاق کرده باشند بیاورید بنده با استاد شریفی همینجا پیرو احمد بصری بشویم هیچ روایتی در این زمینه وجود ندارد إلّا همان روایتی که ناظم العقیلی به آن استناد کرده این روایت در کتاب تفسیر منصوب به امام حسن عسکری (ع) هست استناد این کتاب به امام عسکری (ع) ثابت نیست نزد محققین از اول هم اسمش تفسیر منصوب بوده، یک تاریخچه مفصلی دارد که اولین کسی که این تفسیر را نسبت داده به امام عسکری (ع) دونفر مجهول بودند و بعد از آنها یک فرد مجهول دیگری بوده که ابدا هیچ شناختی از آنها نداریم که اینها که بودند چه بودند کجا بودند چطور بودند هیچ شناختی از آنها نداریم تا اینکه بعد از  حدود صد سال در کتاب احتجاج مرحوم طبرسی از این  کتاب استفاده کرد و در مقدمه اش هم تصریح کرده است که کتابهایی که من می آورم همه مشهور و معروف و بلاخره انتسابشان مشخص است إلّا تفسیر منصوب به امام حسن عسکری(ع) ایشان هم آنجا تصریح کرده که این کتاب از نظر انتساب دچار مشکل هست پس خود کتاب کلاً مشکل دارد و اصلاً انتسابش به معصوم ثابت نیست، اما خود این حدیثی که در اینجا هست هم نکاتی در آن ذکر شده که قابل پذیرش برای ما هم نیست من اجمالاً محتوا و مفاد حدیث را خدمت شما بینندگان عزیز عرض می کنم و بعد اشکالات را مورد بررسی قرار می   دهیم، روایت می گوید:

هنگامی که مأمون ولایت عهدی را به امام رضا(ع) تحمیل کرد ،عده ای برای تبریک باد و شادباش خدمت امام رضا(ع) می خواستند برسند، خادم آمد گفت گروهی آمدند می  خواهند تبریک بگویند که شما مثلاً ولیعهد مأمون شدید و اینها، امام رضا(ع) راهشان ندادند ،گفتند که بگو کار دارم ،آن گروه فردا آمدند، امام رضا (ع) راهشان ندادند گفتند بگو کار دارم ،آن گروه روز سوم آمدند راهشان ندادن روز چهارم روز دهم روز بیستم روز سی ام ،روز شصتم، شصت روز این گروه هر روز می  آمدند و امام رضا(ع) این گروه را راه نمی دادند که به ملاقات حضرت تشریف بیاورند ،از آخر آنها ناله کردند که ما از راه دوری آمدیم آبروی ما می رود ما برویم بگوییم که مثلاً این همه در زدیم در خانه حضرت، این همه التماس ملاقات کردیم وحضرت اجازه ملاقات به ما ندادند دیگر چه آبرویی برای ما می ماند در آن دیار خودمان ،و از شماتت دشمنان چکار بکنیم که می   گویند بیا تو که اینقدر سنگ ولایت علی بن موسی را به سینه می زدی حتی راه نمی دهد تو ایشان را ببینی ،خلاصه این حرف ها را رفت خادم گفت و امام رضا(ع) راضی شدند بعد از شصت بار مراجعۀ آن گروه راضی شدند که آنها راه بدهند، آن گروه وقتی که وارد شدند سلام کردند به امام رضا (ع) امام رضا (ع) جواب سلام آنها  را ندادند ،من عین متن حدیث را حالا آن چیزی که اسماً ، اصطلاحاً اسمش را گذاشتند حدیث دارم عرض می کنم، سلام کردند به امام و امام جواب سلام آنها را ندادند ،و حتی اجازه نشستن هم به آنها ندادند همانطور سرپا با اینکه وقتی میهمان می آید خب هر کسی که شرف دراد و دین دارد و هر کسی که ادب دارد تعارف می کند خوش آمدید بفرمایید، هیچ حضرت نه جواب سلام می دهند و نه حتی اجازه جلوس می دهند ،اینها همینطور سر پا هستند، بعد آنها شاکی شدند که یابن رسول الله حکمت این ظلم عظیمی که شما به ما می کنید و این تحقیر پس از آن ممانعت شصت روزه چیست؟ چرا با ما این کار را می کنید ، چرا به ما ظلم می کنید؟ ما که آمدیم خدمت شما به عنوان اینکه شما امام ما هستید و چیزی هم از شما نمی خواهیم فقط می خواستیم یک ملاقاتی بکنیم یک تبریکی بگوییم ،چطور شما اینقدر به ما ظلم می کنید ،اینقدر ما را تحقیر می کنید، نه جواب سلام می دهید نه اجازه می دهید بنشینیم ،نه شصت روز ما را راه می دهید ،امام فرمودند من در مورد شما تنها به پروردگارم و رسول خدا وامیرالمؤمنین و پدران طاهرم اقتدا کردم ،من همان کاری را دارم می کنم که پدران من می کردند با شما ،که نه جواب سلام می دهم نه اجازه جلوس می دهم ،نه حتی اجازه ملاقات می دهم و اینها؛ آنها بر شما عطاب کردند من هم از آنها پیروی کردم، بعد آنها عرض کردند که برای چه شما این حرف ها را می زنید مگر ما چکار کردیم ای پسر رسول خدا ،فرمودند چون شما خود را شیعه امیرالمؤمنین علی می دانید، شما چرا می گویید ما شیعه هستیم، شما نباید بگویید ما شیعه هستیم، و بعد فرمودند وای بر شما شیعه علی فقط حسن و حسین و ابوذر و مقداد و عمار و  محمد بن ابی بکر بود ،در حالی که شما که می گویید شیعه هستید اعمالتان خراب است  شما فوقش بگویید محب هستیم، آنها می گویند خیلی خب ما محب هستیم ، تا می گویند ما محب هستیم، امام می گویند مرحبا به شما و تحویل شان می گیرند و بعد که  آنها می روند به خادم می گویند که اینها چند بار آمدند من راهشان ندادم ، می گوید شصت بار اینها آمدند شما راهشان ندادید ،می گویند شصت بار به دیدن اینها برو بخاط اینکه اینها گفتند ما شیعه نیستیم ما محب هستیم.

این خلاصه آن چیزی است که در تفسیر منصوب به امام حسن عسکری (ع)ثبت شده و ما اشکلاتی که در این زمینه هست را خدمت تان یکی یکی عرض می کنم؛ نکته اول، امام رضا در این روایت می فرمایند من به پدرانم اقتدا کردم، شما یک نمونه از امام اول تا امام حسن عسکری (ع) یک نمونه بیاورید که با کسی نه با گروهی  چنین رفتاری کرده باشند، بارها و بارها و بارها بیاید شصت بار و فقط و فقط بخواهد تبریک بگوید هیچ زاویه سیاسی و غیره هم ندارد چرا مثلاً ما در مورد مؤمن التام یا در مورد حریز سجستانی مثلاً داریم که اینها چون یک زاویه هایی داشتند، یک مسائلی را رعایت نمی کردند تقیه هایی را رعایت نمی کردند مثلاً یک بار آمدند امام راهشان ندادند، یک موارد اینطوری، اما یک گروهی که هیچ زاویه سیاسی، هیچ بحثی که مخالف تقیه هیچ چیز نیست، هیچ چیز ندارند

استاد شریفی:

آن هم نه یک نفر یک گروه

استاد مجتهد سیستانی:

بله دست جمعی می آیند بعد از شهر دیگر هم آمدند اینطور نیست که بتوانند در این شهر بمانند، اینطور نیست که مثلاً من خانه ام همین جا است راه ندادید بروم سر خانه و زندگی ام

استاد شریفی:

آنهم در شرائط آن روز که نه جاده ای نه ماشینی، شصت بار یک گروهی از یک شهری بیایند سفر برای دیدن امام وامام آنها را نپذیرد

استاد مجتهد سیستانی:

امام آنها را راه ندهد، این یک بعد هم بگویند من به پدرانم اقتدا کردم،کدام پدر شما این کار کردند، حالا ببخشید من جسارت به امام رضا(ع) نمی کنم  طبق حدیث دارم عرض می کنم این حدیثی که می گویند امام رضا گفته، ناظم عقیلی می گوید امام رضا فرموده اینطور، کدام امام همچین کاری کردند ،این یک، دو جواب سلام نمی دهند جواب سلام مگر واجب نیست؟ کدام عالم پارسا را شما پیدا می  کنید، امام بماند، کدام انسان متقی را پیدا می کنید که یکی سلام می کند آن هم فقط آمده دیدن شما برای اینکه شادباش بگوید که مثلاً شما ولیعهد شدید و یک مقدار از آن مقامی که جدا شده بودید مثلاً مطرح شدید در جامعه و خوشحال شدند شیعه ها بخاط همین ،کار خاصی ندارم نه پولی می خواهم نه کاری داریم نه مزاحمتی، یک تبریکی بگویم و بروم، بعد سلام بکنم شما جواب سلام من را ندهید، خب جواب سلام مگر واجب نیست؟ امام اگر هم بخواهند توبیخ بکنند چطور جواب سلام را نمی دهند ،و چطور حتی اجازه نمی دهند این بدبخت هایی که شصت بار آمدن  ملاقات شما و شما راهشان ندادید حتی اجازه نمی دهید بنشینند فقط به خاطر اینکه گفتند شیعه هستند و اعمالشان مشکل دارد، خب اگر این باشد که همه مشکل دارند ، هیچ کس معصوم نیست، چه شیعه،چه سنی ، چه هر کسی که هر دینی داشته باشد بلاخره خطاهایی دارد بلاخره مشکلاتی دارد ،اینکه امام اصرار بکنند شما حق ندارید به خودتان بگویید شیعه و تا نگویید محب من به شما محل نمی گذارم، و وقتی گفتند محب امام به آنها محل گذاشت خب اینها کدامش در سیره اهل بیت بوده و کدام امام همچین رفتاری داشته و کدام عالم حتی چنین رفتاری داشته با گروهی که فقط و فقط بخاطر گفتن تبریک و شادباش  این همه راه از شهر دیگر آمده باشند و خودشان هم دارند می گویند ای امام چرا اینقدر به ما ظلم می کنی ،چطور اینقدر ما را تحقیر می کنی، بخاطر اینکه دشمن ها وقتی برگشتیم به سر ما نزنند لاأقل ما را راه بدهید ،کجا بودیم، این حدیث با این محتوا، و در آخر هم عمار مقداد و  محمد بن ابی بکر را  در ردیف حسنین امام حسن و امام حسین (ع) ذکر می کند، شیعه علی حسن بود و حسین و مقداد ،مقداد خاک پای حسنین هم نمی شود ،چطور اینها را شما در یک ردیف، باز عرض می کنم من به امام رضا(ع) جسارت نمی کنم طبق این حدیثی که ناظم دارد می گوید امام اینها را فرمودند عرض می کنم ،چطور شما امام عالم را که زمین و زمان حلقه انگشترش هم حساب نمی شود در تعداد مقداد و عمار و محمد بن ابی بکر تلقی بکنی، اصلاً قابل پذیرش نیست این حدیث ،لذا ما عرض کردیم هم مصدر این حدیث فوق العاده ضعیف هست هم خود این حدیث مشکلات درونی دارد و هیچ انسان عاقلی نمی  آید اعتقاد 1400ساله پدرانش را با آن همه ادله محکم ببوسد بگذارد کنار به خاطر همچین حدیثی که گفته چون حسن وحسین شیعه هستند، و حدیث ابو بصیر هم گفته که مهدیین شیعه هستند پس تشیع با امامت منافاتی ندارد ،در پایان دوباره عرض می کنم ما نگفتیم تشیع با امامت منافات دارد، آقایان حرف را نمی فهمند ، آقایان یمانی، ما کی گفتیم منافات دارد؟ می گوییم تلازم ندارد اینکه کسی شیعه باشد حتماً امام باشد تلازم  ندارد غیر از اینکه در خود این حدیث امامت مهدیین نفی شده است، پس هیچ جایی برای تمسک به بحث شیعه بودن مهدیین باقی نمی ماند که بخواهید شما برای امامت آنها استفاده بکنید.

استاد شریفی:

ممنونم لطف کردید جناب استاد؛ بحث را ادامه می دهیم حالا من یک سؤالی دارم، سؤال این است، ما در مقابل جریان احمد بصری وقتی در بحث حصر بر امامت ائمه اثنی عشر صحبت می کنیم و روایات إلی ماشاءالله شاید حدود 400تا 500روایت در منابع شیعی وجود دارد که تصریح بر حصر امامت بر 12نفر می کند و همین عقیده به این محکمی است که دیگر مذاهب اسلامی را به چالش کشیدیم که معنی این سخن آقا رسول خدا که فرمود خلافای بعد از من 12نفر است فقط شیعه اثنی عشری حرف برای گفتن دارد، اینها یک حرفی را می زنند در قبال این مطلب ما می گویند اگر اینطور باشد اشکال وارد است حضرت ابراهیم مگر در قرآن نیامده امام است ،امامت حضرت ابراهیم را می  خواهید چه کار کنید، چه کسی گفته ائمه 12نفر هستند؟ در قرآن هم آمده حضرت ابراهیم امام است ،همانطور که مشاهده فرمودید که آقای ناظم العقیلی گفته اگر مهدیین امام نابشند که این تیکه اش را قلم گرفته ،می گوید شیعیان هستند، خب باشد حضرت ابراهیم هم شیعه امیرالمؤمنین بود امام بود پس امامت بر 12نفر ثابت نیست حصرش ، ائمه دیگر هم هستند مثل حضرت ابراهیم ، و ما مناظراتی هم که با اینها داشتیم از جمله شخصی به نام آقای کوهن دل که دو جلسه با ایشان مناظره داشتیم، بعد از این مناظرات هم مکتب نجف از ایشان اعلام برائت کرد و اعتراف به شکست این اقا، یکی از جاهایی که به ما جواب داد این بود ،که چه کسی گفته ائمه فقط 12نفر هستند، حضرت ابراهیم هم امام بوده ،جناب استاد مجتهدی ما در خدمت شما هستیم ،اگر این نکته را هم اشاره بفرمایید و یک پاسخی بدهید هرچند سطح خیلی پایین هست ولی خب چاره این نیست باید برای بعضی از بیننده ها مشخص بشود و بعضی ها برایشان شبهه ایجاد بشود، و بعضی ها هم برایشان یادآوری بشوداین علمیت و این میزان سواد اتباع احمد با این استدلالاتشان.

استاد مجتهد سیستانی:

بله، جواب کاملاً مشخص است ما عرض کردیم که بحث حصر عدد ائمه و خلافاء و اوصیاء در 12نفر مربوط به امت اسلام هست نه مربوط به تاریخ بشریت، ما که نمی گوییم در تاریخ بشریت 12تا امام بیشتر نداشتیم یا 12تا وصی بیشتر نداشتیم، بلاخره هر پیامبری وصی پیامبر قبل از خودش بوده هر پیامبری خلیفه خدا بوده، پس خلافت  منحصر در 12نیست اینکه  مشخص است، آن چیزی که ما داریم مطرح می کنیم، نه ما احادیث اهل بیت مخصوصاً احادیث پیغمبر که در  کفایت الأثر اگر شما نگاه بکنید، چقدر حدیث از اصحاب پیغمبر ثبت کرده ، اصحابی که خیلی هایشان  از بزرگان اهل سنت تلقی می شوند، همه شان بالإتفاق از پیغمبر چنین نقل می کنند، حتی یک حدیث مخالف تأکیید می کنم یک حدیث مخالف این مسئله که مثلاً بگویند امام ها 12تا هستند یا امام ها 13تا هستند، یا امام ها 6تا هستند شما پیدا نمی کنید، بلاإتفاق همه گفتند که ائمه این امت یا ائمه بعد از من، اصلاً بحث بعد از پیغمبر است بحث امت اسلام هست، اینها 12تا هستند، ائمه اوصیاء خلفاء  اولیا  وحجت های خدایی که ما می گوییم مربوط به امت اسلام إلی یوم القیامه عرض می کنیم12تا بیشتر نیستند، پس هیچ ارتباطی مسئله ما و صحبت ما به امامت حضرت ابراهیم ندارد و آن آقای بی سوادی هم که شما اسمش را آوردید که ذکر اسمش واقعاً و هم ذکر حرف این آقا که فلان گفته واقعاً اصلاً در سطح بحث علمی نیست و ایشان باید بداند که حضرت ابراهیم فقط امام نبودن، تصریح شده که آقا رسول خدا امام بودند  در خود قرآن دارد

«وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا»

ائمه دیگری هم بودند ،پس شما 13تا درست نکنید خیلی بیشتر از اینها باید دنبال امام بگردید، ولی آن امام ها اصلاً ربطی به بحث ما ندارد، بحث ما به پیرو احادیث اهل بیت و مخصوصاً احادیث پیامبر(ص) در مورد ائمه این امت است امامان این امت اوصیاء این امت خلفای این امت إلی یوم القیامه 12تا بیشتر نیستند.

استاد شریفی:

حالا نکته جالب استاد این است که اینها روایات که نمی خوانند، تدبری در روایات هم ندارند کاش کتب امام خودشان را هم بخوانند، من متن عربی را هم نشان بدهم که دیگر نگویند آقا اینجا ترجمه است، آقای احمد در این کتابش روایتی را نقل می کند قبل از روایت هم می آید می گوید مسلمین اتفاق دارند بر اینکه تعداد ائمه 12نفر است، و این همان حدیث صحیح پیغمبر است که اول آنها امیرالمؤمنین است و خاتم آنها حضرت مهدی ، احمد در این کتابش ادعای امامت نداشته چون اوائل دعوت بوده هنوز فضارا باز ندیده که ادعاهایش را شروع کند، یکی از شاخصه های فرقه ها همین است، این ادعا پله کانی می آید بالا هر چقدر صاحب ادعا می بیند که نه فضا باز است آدم ها و انسان های سطح پایینی هستند که هرچه باز هم بگویند بله این آقا درست می گوید، ای اوایل خب ادعای امامت نداشت، روایت را آورده می گوید این روایت صحیح از آقا رسول خدا هیمن است که ائمه 12 نفر هستند اول آنها هم امیرالمؤمنین است ، آخر شان هم حضرت مهدی هست و این همان حدیث است،

«من بعدی اثنی عشر»

ما الآن دعوایمان سر این بعدی است، آقا رسول خدا تصریح کرد خلفای بعد من 12نفر است نه ائمه خود آقا رسول خدا یا ائمه قبل آقا رسول خدا که انبیاء الوالعزم هم به هر حال مقام امامت دارند و افراد دیگری که در قرآن و در روایت به آنها اشاره شده از انبیاء که اینها هم دارای مقام امامت بودند، حالا آن بیسواد های که می آیند این استدلالات را می کنند شما بزرگواران بیننده متوجه باشید سطح علمی اینها چقدر پاین است. خب استاد در خدمت شما هستیم با بررسی فکر کنم آخرین روایتی که احمد به آن استدلال کرده روایت ششم دیگر إن شاءالله.

استاد مجتهد سیستانی:

البته خب ما چون حدیث وصیت را هنوز کنار گذاشتیم و آن را بررسی نکردیم این آخرین حدیث این را حساب می کنیم آن جدا گانه، بله کلاً به غیر از حدیث وصیت پنج حدیث هست روی هم شش حدیث، ما آخرین حدیث یعنی پنجمین حدیث را می خواهیم بررسی کنیم ببوسیم بگذاریم کنار و بعد إن شاءالله در جلسات بعدی وارد سند و اعتبار خود حدیث وصیت می شویم.

آخرین حدیث مهدیین که در کتب ما ثبت شده می گوید که از ما پس از قائم 12 مهدی از نسل حسین است، خب این حدیث چطوری ثبت شده؟ این حدیث به صورت مرفوع هست بدین قرار که مرحوم «صاحب منتخب الأنوار المضيئة مرحوم نیلی» که در قرن هشتم اگر اشتباه نکنم می زیسته اند یک دفعه می گویند که احمد بن محمد سندش را رفع می دهد به علی بن عقبه از پدرش، یعنی یک فاصله حدود مثلاً 600 سال بلکه بیشتر بین مرحوم نیلی و بین این آقای احمد بن محمد که با خود این احمد بن محمد سندی ندارد نسبت به علی بن عقبه و مرفوع است یعنی مثلاً باز فاصله شاید مثلاً 100 سال یا کمتر باشد و بدون که آن راوی را دیده باشد و دوران آن راوی را درک کرده باشد دارد از آن راوی حدیث نقل می کند.

عقیلی ادعا کرده که مراد از احمد بن محمد عیادی در این حدیث احمد بن علی عیادی است چون در حدیثی که مرحوم نیلی ثبت کرده احمد بن محمد عیادی آمده، ناظم العقیلی ادعا می کند که این احمد بن علی عیادی هست که در کتب رجال اسم آن آمده، ما می گوییم اولاً که خب آخر چطوری احمد بن محمد عیادی احمد بن علی عیادی؟ یعنی چطوری علی با محمد تصحیف شده؟ چه شباهتی بین محمد و علی وجود دارد؟

استاد شریفی:

اگر اتاق فرمان لطف کنند مانیتور بنده را نشان بدهند ممنون می شوم، من مطلبی که شما فرمودید از آقایم ناظم العقیلی نشان بدهم، کتاب «چهل حدیث» نویسنده «آقای ناظم العقیلی» حدیث دوم، این همان حدیثی است که استاد فرمودند بعد اینجا هم تصریح می کند: روایتی از احمد بن محمد الایادی هست که جایز است آن را نقل کنیم

استاد مجتهد سیستانی:

در پاورقی می گوید این احمد بن علی عیادی است، حالا بر فرض این احمد بن علی عیادی باشد مثلاً چه دردی را دوا می کند؟ مگر احمد بن علی عیادی توثیق دارد؟ احمد بن علی عیادی همان کسی است که مرحوم شیخ نجاشی در باره ایشان اینطور نوشته:اصحاب ما گفته  اند او چیزی نیست، یعنی نه احادیث او، اصلاً خود او

استاد شریفی:

حالا جالب است که استاد پاورقی خود کتاب این را ذکر کرده اند، اگر اتاق فرمان دوباره کتاب را نشان بدهند ممنون می شوم، ببینید بینندگان عزیز شماره 21، ما بیاییم او أبو عباس یا أبو علی- احمد بن علی رازی خضیب الایادی است که نجاشی در صفحه 97 به شماره 240 او را ذکر کرده و بعد گفته:اصحاب ما گفتند هرگز آنگونه نبوده و گفته شد در آن غلو گویی و بزرگ نمای شده حالا بفرمایید ادامه مطلب را

استاد مجتهد سیستانی:

البته این ترجمه اشتباه است در مورد او بزرگ نمای نشده این از بیسوادی این آقایان هست و آن اولی آن هم اشتباه بود

استاد شریفی:

هرگز آنگونه نبوده یعنی چه؟

استاد مجتهد سیستانی:

آنگونه نبوده هم نخیر، او چیزی نبود، یعنی این احادیثش که بماند خودش هم آدمی نبوده که ما بخواهیم ذکر کنیم این نجاشی دارد این را می گوید حالا شما می  آیی می  گویی علی بن محمد علی بن علی بوده، خب بدتر شد که حالا علی بن محمد ما نمی دانیم چه کسی است، علی بن علی که می دانیم.

استاد شریفی:

نهایتاً آن مجهول است این که اصلاً تضعیف دارد

استاد مجتهد سیستانی:

و بعد گفته شده متهم به غلو و زیاده روی در دین بود نه بزرگ نمای در مورد او شده، این ترجمه نیست در مورد او بزرگ نمای نشده، این آقا زیاده روی در دین یعنی افراط و تفریط های داشته.

استاد شریفی:

اهل غلو بوده

استاد مجتهد سیستانی:

و همچنان که «شیخ طوسی» اینطور فرموده اند: او به این واسطه ثقه نیست و متهم به غلو است، یعنی صراحتاً ثقۀ توثیق ایشان را رد می کند شیخ طوسی و متهم به غلو می  داند.

استاد شریفی:

اتاق فرمان دوباره کتاب را نشان بدهد، ببینید دوباره همین حرف شیخ طوسی را هم، حالا من برایم جالب بود وقتی نگاه می کردم خب چطوری اینها باز خودشان هم در پاورقی تضعیف این راوی را آورده اند اهل غلو بوده اصلاً نه حالا یک وقت می گویند طرف خب مثلاً حافظه اش خوب نبوده ضبطش خوب نبوده، این دارد می گوید اصلاً خودش هم هیچ مالی نبوده عامیانه خود مان، تضعیف شیخ طوسی را هم آورده اند که این ثقه نبوده، اهل غلو بوده، نجاشی این را گفته، من گاهی وقت ها می گویم از ائمه صادر شد که خدا را شکر که دشمنان ما را اهل حمقا قرار داده حالا این هم همین داستان است، بفرمایید جناب استاد ادامه بحث را.

استاد مجتهد سیستانی:

در جای دیگری شیخ طوسی باز دوباره این آقا را ذکر کرده گفته عیادی متهم به غلو است، «ابن غضائری» طبق رجالی که منصوب به ایشان است نوشته اند که بعضی احادیث او مورد شناخت و بعضی دیگر مورد انکار می باشد، اینطور نیست که همه احادیث او درست حسابی باشد، با این وجود آقای ناظم العقیلی می گوید امکان ندارد بر اتهام غلو توسط قمی ها و دیگران اعتماد کرد زیرا قمی ها غیر قمی ها به مجرد نقل فضائل و کرامات اهل بیت(ع) توسط یک راوی او را در زمره راویان غلو کننده و ضعیف الحدیث قرار می  دادند، ناظم العقیلی چطور می خواهد فرار بکند از این تضعیفات؟ می خواهد بگوید این که یک کسی متهم به غلو و اهل غلو است این تضعیف راوی حساب نمی شود چرا؟ چون قمی ها و غیر قمی ها کسی که مثلاً می آمد می گفت علی درب خیبر را کنده می گفتند این آدم اهل غلو است چه حرف های عجیب و غریبی می زند لذا این دلالت بر تضعیف راوی نمی  کند، اما عجیب هست از آقای ناظم العقیلی، این حرف را کسی می زند که هیچ تبهر و مهارتی در علم رجال ندارد و فقط به یک سری شنیده های که از دور شنیده و حتی خودش نرفته به کتب مراجعه مستقیم بکند اکتفا کرده و به هم حرف ها را بافته تا باطل خودش را بخواهد حق جلوه بدهد.

چه کسی گفته اتهام غلو قمی ها با غیر قمی ها یکی بوده؟ شما یک دلیل برای ما بیاورید، آنچه که مطرح شده مسئله اتهام غلو قمی ها بوده نه غیر قمی ها، و کجای کلام شیخ نجاشی و کجای کلام شیخ طوسی آمده بود که این آقا نزد قومی ها متهم به غلو است؟ اینطور نبوده که نزد هر کسی اتهام به غلو به معانی این باشد که چون نقل فضائل کرده است متهم به غلو شده، نه خیر قومی ها بوده اند که در برهه ای از زمان اگر بعضی از احادیث را می شنیدند مثل آنچه که در مورد سهو النبی مثلاً شیخ صدوق مطرح کردند که ایشان در قم بوده، قمی ها نسبت به بعضی از فضائل و کراماتی که نقل می شده احساس بزرگ گویی و گنده گویی می کردند و می گفتند اینها غلو است، نه اینکه هر کسی از هر جایی هر عالمی یک کسی را متهم به غلو کرد بخاطر این است که یک فضیلتی از او شنیده، این را از کجا شما در آوردید، این مسئله فقط مربوط قمی ها بوده، شیخ طوسی قمی نبودند بغدادی هستند در مسکن شان شیخ نجاشی هم متولد بغداد هستند کلاً بغدادی هستند هیچ ارتباطی هم به قم ندارند، پس اینکه شما دارید با دروغگویی و فریبکاری مغالطه می کنید اتهام غلو قمی ها با غیر قمی ها را یکی کردید و یک کاسه کردید روشن بشود که همچین چیزی نیست، بماند که در خود قمی ها هم  مجرد نقل فضائل اینطور نبوده ،چطور؟ اینطور که بسیاری از فضائل بسیاربسیار عظیم اهل بیت توسط خود راوی  های قمی یا کسانی که قمی ها او را ثقه معرفی کرده اند و به احادیثش اعتماد کرده اند نقل شده، پس این چطور هست؟ چگونه شما این ادعا را می کنید که یک راوی اگر فضائلی کراماتی نقل می کرد همینطور بیخودی متهم به غلو می  شده است، نخیر پس حتی در خود قمی ها هم اینطور نبوده که هرکسی هر حدیثی در فضیلت اهل بیت نقل بکند متهم به غلو بشود، و نکته آخری که عرض می کنم در مورد معنای غلو این هست که غلو در نزد علمای رجال دوتا معنا داشته یکی همان چیزی بوده که بله یک حرف های خیلی عجیبی بوده که در مورد فضائل و کرامات اهل بیت بگویند این یک معنای کنار گذاشته شده بوده،معنای اصلی غلو این بوده که کسی بگوید من چون ولایت علی بن ابی طالب را دارم اگر نماز نخوانم اگر شراب بخورم اگر روزه نگیرم اگر فحشا بکنم، اگر هر خاکی به سرم بکنم اشکال ندارد؛ لذا نماز نمی خواندند، کسانی که اهل غلو بودند، نماز نمی خواندند روزه نمی گرفتند، شراب می خوردند، محرمات را حلال می دانستند ربا می  گرفتند هر کاری که  می خواستند می کردند، معنای اصلی غلو که اینقدر ما می نالیم از غلات و اینقدر اهل بیت دلشان خون بوده از غلات این بوده نه اینکه یک کسی بیاید در مورد اهل بیت حالا چهار تا فضیلت یک مقدار بزرگ هم بگوید، آن آنقدر ضربه نمی زده این می آمده دین را می خورده که بگویند دین ایمان است بدون عمل صرف اینکه اعتقاد به ولایت داشته باشید هر کاری دلتان می خواهد بکنید، غلو به این معنا بوده، حال من برای اینکه ثابت بشود، یکی دوتا شاهد هم در مورد این مسئله می آورم؛ مثلاً در مورد محمد بن سنان نقل شده ،حسین بن احمد مالکی می گوید، به احمد بن حلیل کلخی گفتم در باره سخنی که پیرامون محمد بن سنان گفته می شود که او غالی بوده مرا مطلع کن آیا محمد بن سنان غالی بوده، او گفت پناه بر خدا ،او بود که وضو گرفتن و غسل کرن و اینکه اجازه ندهم زنم به هر جایی برود را به من یاد داد، ببینید بین سؤال و جواب مقارنه قرار بدهید من می گویم  شنیدم که محمد بن سنان غالی بوده او می گوید پناه به خدا او بود که به من وضو یاد داد ربط این دوتا به هم چیست؟ اگر غلو به معنای نقل فضائل بوده این چه ربطی دارد که او بود به من وضو یاد داد؟ نه معنایش این است که من که می گویم محمد بن سنان غالی بوده یعنی محمد بن سنان غسل جنابت را قبول نداشته، محمد بن سنان وضو نمی گرفته، محمد بن سنان نماز نمی خوانده، او می گوید پناه بر خدا محمد بن سنان بود که به من وضوی درست و غسل درست را یاد داد احکام شرعیت را یا داد، پس بحث غلو این بحث بوده، آیا کسی که وضو نمی گیرد، غسل جنابت نمی کند، نماز نمی خواند، روزه نمی گیرد، حج نمی رود، شراب می خورد، این می تواند ثقه باشد؟ پس اینکه آقای ناظم العقیلی با دروغ و فریب دارد می گوید غالی بودن یا متهم به غلو بودن منافاتی با ثقه بودن ندارد به علت کمال بی اطلاعی ایشان یا به علت کمال هیله گری ایشان هست که چنین ادعای می کند.

نمونۀ دیگری را هم خدمت تان عرض بکنم که می گوید: احمد بن حسین غضائری از حسن بن محمد بندار قمی نقل می کند می گوید من شنیدم از اساتیدم محمد بن ارومه هنگامی متهم به غلو شده بود می گفتند این آقا غالی است، اشاعره گروهی را فرستادند که این آقا را بکشد، اگر غالی است او را بکشند، اما کشیک که کشیدند دیدند وی شب های متوالی تا صبح نماز می خواند فهمیدند غالی نیست برگشتند.

این معنا چه ربطی به نقل فضائل اهل بیت دارد؟ این معنا ربطی به آن  چیزی که ما داریم عرض می کنیم دارد، اینها می گفتند این غالی هست یعنی نماز را قبول ندارد، روزه نمی گیرد حج را قبلو ندارد، آمدند کشیک کشیدند دیدند این آقا تا صبح نماز می خواند نماز شب می خواند نماز مغرب و عشا خواند ، نماز صبح را خواند، فهمیدند پس این آقا غالی نیست، پس اینکه محمد بن علی عیادی متهم به غلو شده اولاً چه کسی گفت توسط قمی ها  متهم به غلو شده که می گویی غلو قمی ها و غیر قمی ها، اولاً که قمی ها با غیر قمی ها غلوشان فرق می کرده اتهام غلو شنان، ثانیاً چه کسی گفت قمی ها اتهام غلو زدند؟ ثالثاً چه کسی گفت هر جا قمی ها اتهام غلو زدند مرادشان نقل فضائل بوده؟ رابعاً معنای اصلی و اصطلاحی غلو همین است که ما داریم عرض می کنیم، یعین افرادی غلو می کردند در ولایت امیرالمؤمنین، می گفتند همین که ما ولایت علی  را داریم بس است ، هیچ عملی لازم نیست انجام بدهیم و همین را هم ترویج می کردند، و از جمله آن افراد ابوالخطاب بود که می گفت دین همه اش یک مرد است  و آن مرد همه امام ما است و همان را که قبول داشته باشی بس است دیگر هیچ کار  نمی خواهد بکنید، محرم نامحرم، نماز روزه، حج، هیچ چیز لازم نیست این عقیده غلو بوده و صد در صد مخالف وثاقت طرف است، یک آدم تارک الصلاة شراب خوار عوضی که ترک غسل جنابت و وضو بکند و کارهای دیگر بکند بعد ما بیایم از او حدیث قبول بکنیم در اینکه 12تا مهدی بعد از 12تا امام بخواهیم داشته باشیم.

استاد شریفی:

خب خیلی متشکر و ممنون از جناب استاد بینندگان عزیز بجز  بحث حدیث وصیت که باز البته قسمت هایی از آن بحث شد و ان شاء الله در جلسات بعدی هم مفصل ما سراغ بحث سند و اشکالات دیگری که به این ورایت است حالا سعی می کنیم به صورت خیلی فشرده و خلاصه بتوانیم آن را هم جمع کنیم در خدمت شما خواهیم بود پنج روایت را ما بررسی کردیم همانطور که استاد فرمودند هیچ کدام از این روایات مصدر شیعه مطمئنی که به اهل بیت نسبت داده شود وثابت بشود و جود ندارد، همه برای مخالفین مکتب اهل بیت است واقفیه، اسماعیله، اه سنت، و ما تحدی می کنیم اتباع احمد بصری را که یک روایت، ببینید باز هم تکرار می کنم، تحدی می کنم از زبان جناب استاد مجتهدی هم می خواهم اینجا بگویم از ایشان هم قول می گیریم که اگر این اتفاق افتاد ایشان هم عملی کند این مسئله را، شما اگر یک روایت معتبر از اهلبیت ارائه کردید که اهل بیت فر مودند امامت بعد آقا رسول خدا و حجت های بعد آقا رسول خدا12نفر نیستند، بلکه 24نفر هستند ، بنده و جناب آقای مجتهدی و دیگر اساتیدی که در این جلسه و این برنامه ها حضرو داشتند، استاد هوشیار، استاد شهبازیان، استا حجازی، و دیگر بزرگواران از طرف آنها هم می گویم، همگی ما جزو اتباع احمد بصری خواهیم شد،  تحدی کردیم یک رویات، آن هم ما جلسه قبلی مطلبی را از  ناظم العقیلی آوردیم که می گوید اصلاً روایات مهدیین اینها نص صریح هستند روایات ائمه اثنا عشر اینها شبهه ناک و اینها متشابه و اینها محکوم هستند، حاکم روایات مهدیین است، وکسی هم اگر مخالفت کند با شرع مقدس مخالفت کرده، با شریعت مخالفت کرده، خب الآن ما این تحدی ار انجام دایدم امیدواریم که اتباع احمد به خودشان زحمت بدهند این یک روایت رابرای ما ارائه کنند.

بزرگواران عزیز ما در خدمت شما هستیم از این ساعت به بعد برای تماس تلفنی سؤلات تان را می توانید به صورت پیامک یا ارسال صوت برای شبکه حضرت ولیعصر(عج) و این برنامه و همچنین تماس تلفنی در برنامه مشارکت داشته باشید اولین بیننده ای که ظاهراً در خدمت شان هستیم آقا امین از تهران هستند، جناب آقا امین بزرگوار درخدمت تان هستم بفرمایید سلام علیکم.

بیننده:

سلام علیکم برادر، حاج آقا گفتند که پیغمبر خودش گفته بعد از من 12تا خلیفه هست درست است؟

استاد شریفی:

بله درست است.

بیننده:

من یک دوتا سؤال می پرسم و قت تان را هم نمی گیرم، حاج آقا این 12تا را بعضی جاها من در روایات شیعه خواندم پیغمبر اسم هم برده، چرا زمانی که اما حسن خلیفه بود به امام حسین، مثلاً ترور نشد، یا ام جواد امام جعفر صادق اینها مثلاً سوء قصدی به اینها نشد، چون هر کسی دنبال قدرت است، دنبال نفوذ است، بعد مطلب دوم که چرا خود شیعه ها این 12تا را قبلو ندارند خود فرقه شیعه به چندین فرقه تقسیم شده 4امام، علی اللهی ،6امامی، واقفی ،نمی دانم حالا همینطوری داستانشان ادامه دارد

استاد شریفی:

خب من از شما آقا امین چندتا سؤال می پرسم

بیننده:

نه من از شما پرسیدم شما اینها را جواب بدهید

استاد شریفی:

من اینها را جواب می دهم دیگر دارم به عنوان جواب خدمت شما عرض می کنم، پیغمبر فرمود امت 73تا فرقه می شوند یک فرقه اش فرقه حق است، من از شما سؤال می کنم آیا پیغمبر گفته شما شافعی بشوید حنفی بشوید، مالکی بشوید، حنبلی بشوید سلفی بشوید چرا شما فرق فرقه  شدید؟

بیننده:

من دارم از مذهب شیعه می پرسم

استاد شریفی:

خب من هم دارم می گیم اگر شما

بیننده:

حرف از حقانیت بزنید

استاد شریفی:

بزرگوار آقا امین ببینید ما که نه اسماعیلیه را قبول داریم، نه واقفیه را قبول داریم، نه به قول شما 4امامیه را قبول دارم

بیننده:

خب آنها هم شما را قبول ندارند، زیدیه هم شما را قبول ندارد دیگر، زیدیه هم می گوید تمام شیعه  ها رافضی هستند بجز ما آنها هم شما را قبول ندارند

استاد شریفی:

ما می گوییم، آقا امین  دقت کنید حرف من را، ما می گوییم فقط فرقه شیعه اثنی عشریه همان فرقه ای است که آقا رسول خدا  بعنوان فرقه حق مطرح کرده که اینها 12تا خلیفه دارند، حالا کسی بگوید من 11تا دارم کسی بگوید 13تا دارم، کسی بگوید7تا دارم، کسی بگوید 6تا ما که آنها را بر حق نمی دانیم که، می گوییم خلاف آقا رسول خدا عقیده اش را گرفته، اما اگر می گویید اینکه شیعه مثلاً فرقه فرقه شده، خب شما که خیلی بیشتر از ما انشقاق پیدا کردید ،من می گویم چرا الآن شما حنبلی، حداقل اینها که رسمی است دیگر، و همه تان هم قبول دارید می گویید آقا اینها همه شان هم بر حق هستند، شما چرا حنبلی شدید، چرا حنفی شدید، چرا شافعی شدید، چرا مالکی شدید، چرا سلفی شدید، الآن این فرقه فرقه شدن شما دلیل بطلان شما است آقا امین؟

بیننده:

خب من دارم از شما پرسیدم، شما به من جواب ندادی و از من می پرسی

استاد شریفی:

من جواب دادم گفتم آنها باطل هستند، من گفتم از نظر ما باطل هستند آنها

بیننده:

ببینید همکارانتان می گویند شما تماس می گیرید بی احترامی می کنید عصبانی می شوید ما نمی توانیم شما را وصل کنیم، خب شما جواب نمی دهی من را عصبانی می کنی

استاد شریفی:

آقا امین من جواب دادم گفتم آنها باطل هستند دیگر

بیننده:

خب آنها هم شما را می گویند باطل

استاد شریفی:

خب اشکال ندارد هر کس آزاد است عقیده خودش را بیان کند  ما دلیل ارائه می کنیم من از شما الآن سؤال می پرسم، آقا رسول خدا در صحیح بخاری و مسلم شما فرموده است دین عزیز است قیامت برپا نمی شود مگر اینکه قبل از قیامت 12تا خلیفه بیاید ،اینها خلفای من هستند، درست است یا نه؟

بیننده:

خب حالا از کجا معلوم این 12تایی که شما می گویید این همان 12تا هستند.

استاد شریفی:

کار نداریم چه کسانی هستند، اصلاً کاری نداریم چه کسی هست

بیننده:

زمانی که امام حسن خلیفه بود چرا به امام حسین سوء قصد نشد

استاد شریفی:

آقا امین اتفاقاً به امام حسین سوء قصد شد امام حسین هم با اهل بیتش در کربلا شهید کردند همان صحابه ای که شما ادعا دارید

بیننده:

ببینید اهل تشیع می گوید خداوند به رسول الله دستور داد، رسول الله هم اسامی اینها را ذکر کرده

استاد شریفی:

خب بله ذکر کره

بیننده:

آفرین خب پس چرا مثلاً به یکی از اینها سوء قصد نشده؟

استاد شریفی:

اتفاقاً همه ائمه ما بجز آقا امام زمان همه شان سوء قصد شدند و همه شان هم شهید شدند

بیننده:

خب بجز امام علی که خلافت کرد بقیه شان خلافت نکردند

استاد شریفی:

یکی یکی اول اینها را حل کنیم

بیننده:

امام حسن  صلح کرد، امام حسن چرا صلح کرد؟ چرا از دستور رسول خدا سرپیچی کرد با معاویه صلح کرد؟

استاد شریفی:

آقا امین بگذار این دوتای اول را حل کنیم برویم سومی و چهارمی اجازه بدهید دوتا نکته اول سؤال آقا امین این بود که شما فرقه فرقه شدید اگر بگوییم این است خب پس اهل سنت هم باطل هستند چون آنها هم فرقه های مختلفی شدند ،ما می گوییم شیعه اثنی عشری فقط بر حق است ولاغیر، نکته دوم می گوید چرا سوء قصد نشده به ائمه گفتیم اتفاقاً همه شان شهید شدند توسط همان حکام جور و همام حکامی که به ظاهرهم مسلمان بودند و صاحب قدرت و منسب این نکته بعدی، نکته سوم شما فرمودید که امیر المؤمنین خلیفه شده بقیه خلیفه نشده، ببینید بزرگوار مشکل شما این است که اینکه پیغمبر گفت خلفای بعد از من 12نفر است این را کلاً در شکه ها هم هیمن نکته است  ،شبهه شان این است، پیغمبر گفته 12خلیفه ، خب بجز امیرالمؤمنین و مدت زمانی آقا امام حسن مجتبی بقیه ائمه شیعه خیلف نشدند، مشکل این است شما فکر یم کنید وقتی پیغمبر گفت  خلفای بعد من 12نفر هستند، اینها حتماً باید صاحب منصب حکومتی و حکومت ظاهری دستشان باشد، نه بزرگوار، مشروعیت خلافت با خلافت این 12نفر است اسلام عزیز است به وسیله این 12نفر  چه مردم بخواهند چه مردم نخواهند، مثل چه؟ آقا رسول خدا یا انبیاء گذشته، مقام نبوت را دارند، اما مردم اینها را نمی خواهند، إلا ماشاء الله در قرآن و روایات ذکر شده شیعه و سنی نقل کردند که اکثر مردم انبیاء را نخواستند، انبیاء را کشتند انبیاء را شهید کردند، آیا به مقام نبوت آنها خدشه ای وارد شده است ، آیا آنها نبی نیستند، نه امیرالمؤمنین آقا امام حسن، آقا امام حسین همه ائمه ما آقا امام صادق خلیفه مشروع است از جانب خدا خلیفه الهی است چه مردم او را بخواهند چه نخواهند، و نکته بعدی آنها خلیفه بودن همین خلیفه ظاهری هم بودند، خلیفه شیعیان خودشان بودند، پس این نکته شما همه این جوابش؛ سؤال بعدی گفتدی چرا امام حسن صلح کرد به همان دلیلی که پیغمبر با مشرکین مکه صلح کرد، آیا پیغمبر که در صلح حدیبیه با مشرکین مکه صلح کرد این مشروعیت مشرکین مکه را می رساند؟ یا نه در همان صلح حدیبیه وقتی عمر بن خطاب اعتراض کرد به آقا رسو ل خدا چنان اعتراضی را هم کرد که خود عمر بن خطاب به پیغمبر آمد گفت آیا تو هان کسی هستی که ادعا داری پیغمبر هستی؟ و خود عمر بن خطاب در روایات صحیح شما تصریح کرده است که من بارها صدقه داده ام اعمالی را انجام داده ام که آن حرفی را که آنروز به پیغمبر زدم و تشکیکی که در نبوت پیغمبر کردم جبران آن مطلب شده باشد، آقا رسول خدا در جواب عمر بن خطاب و در کتب شما هم نقل شده که تصریح کرد این صلح من ارمغانی است و منافعی برای خود امت اسلام دارد و مسلمین نفع خواهند برد، همین گونه امام حسن(ع) هم با جناب معاویه صلح کرد و وقتی اعتراض کردند به امام حسن(ع)، فرمود من صلح کردم برای اینکه منفعت برای شما مسلمین برسد و یکی از بزرگترین منفعت های آن صلح آقا امام حسن(ع) این بود که سب و لعن امیرالمؤمنین به صورت رسمی وقتی انجام می شد آقا امام حسن(ع) در آن صلح نامه اش قید کرد که سب امیرالمؤمنین دیگر روی منبرهای بنی امیه اتفاق نیفتد هر چند جناب معاویه به همان هم عمل نکرد.حالا من از شما سؤال می پرسم؛ شما چهارتا پنج تا سؤال پرسید آقا امین، سؤال من این است: پیغمبر تصریح کرد بعد من 12تا خلیفه است دین من به واسطه این 12تا عزیز است، این 12تا خلیفه ای که شما از پیغمبر روایت نقل کرده اید کدام افرادی هستند آقا امین؟ بفرمایید.

بیننده:

خب شما می گویید امام علی، امام حسن، امام حسین، امام جعفر صادق

استاد شریفی:

نه شما بفرمایید اینها چه کسانی هستند؟

بیننده:

من دارم از شما می پرسم

استاد شریفی:

آقا ما 12تا امام مان مشخص است از آقا امیرالمؤمنین تا امام زمان، إلا ماشاءالله برای آن روایت هم داریم پیغمبر اسامی را ذکر کرده، الآن روایت در صحیح مسلم و بخاری شما است، این 12تا خلیفه چه کسانی هستند؟

بیننده:

شما اینقدر حرف زدید ببین من فقط گوش دادم، الآن شما گوش بدهید، امام حسن وقتی با معاویه صلح کرد حکومت را کلاً به معاویه تحویل داد دیگر درست است؟ یعنی مشروعیت معاویه را قبول کرد درست است؟

استاد شریفی:

نه نه، وقتی پیغمبر با مشرکین مکه صلح کرد آنها را مشروع می دانیست حکومت مشرکین را در مکه؟

بیننده:

آقا بیعت یعنی چه؟ شما معنی بیعت را برای من تعریف کن، بیعت یعنی چه؟

استاد شریفی:

دوست من ببین من سؤالم این است پیغمبر وقتی با مشرکین مکه صلح کرد آیا حکومت مشرکین در مکه را مشروع می دانیست؟

بیننده:

خب پیغمبر خودش حکومت اسلام دست خود پیفمبر بود رهبر مسلمین هم خود پیغمبر بود

استاد شریفی:

صلح کرده دیگر، آیا مشروع می دانیست؟

بیننده:

رهبر خود مسلمان ها خود پیغمبر بود

استاد شریفی:

اصلاً بزرگوار امام حسن(ع) هم خلیفه خود شیعیان بود، ببین من سؤالم این است شما می گویی امام حسن(ع) چون با معاویه صلح کرده پس خلافت معاویه را مشروع می دانسته، وقتی پیغمبر با مشرکین مکه صلح کرد حکومت مشرکین مکه را مشروع می دانیست؟

بیننده:

آقا بیعت کرد، بیعت یعنی من از تو تبعیت می کنم بیعت یعنی هر چه تو بگویی من قبول می کنم من تابع تو می شوم، معنی بیعت پیمان بستن است

استاد شریفی:

دوست من سؤال من این است، امام حسن با معاویه بیعت نکرده این یک، صلح فرق میکند با بیعت کردن، من از شما سؤال پرسیدم آیا پیغمبر حکومت مشرکین مکه را مشروع می دانست؟

بیننده:

پیغمبر مشروع نمی دانست

استاد شریفی:

تمام شد

بیننده:

پیغمبر با آنها صلح کرد پیغمبر کار خودش را انجام داد

استاد شریفی:

تمام شد شما برو بندهای صلح نامه امام حسن(ع) با معاویه را بدان، یکی از همان بندهای صلح نامه همین بود که امام حسن(ع) حکومت معاویه را مشروع نمی دانسته، شما در برنامه دیگر اساتید اینها بارها پخش شده دوباره پخش می شود، حالا من از شما سؤال پرسیدم من دو دقیقه به شما وقت می دهم آقا امین، دو دقیقه به شما وقت می دهم در اختیار شما ساکت می نشینیم گوش می کنیم حرف های شما را، این 12تا خلیفه پیغمبر در صحیح مسلم و بخاری چه افرادی هستند؟ این نکته را هم داشته باشید با این مقدمه ببینید بینندگان عزیز کتاب را مشاهده کنید کتاب «فتاوای منبع العلوم کوه ون» جناب آقای «مولوی محمد عمر سربازی» جلد دوم ذیل بحث خلفای إثنی عشر در این تصریح می کند:در مورد این خالفاء، علمای تاریخ دو طریق و نظریه دارند: بعضی گفته اند این 12 نفر بعد از پیغمبر باید متوالی پشت سر همدیگر باشندیعنی نصف اهل سنت، دوتا قول است یک قول این است که این 12تا خلیفه باید پشت سر هم باشند چون در روایات شیعه و سنی تصریح شده است زمین از حجت خدا خالی نیست و افضل باید خلیفه باشد که طبق مبنای شما و طبق روایت های صحیح شما ، اسلام به واسطه این 12تا  عزیز است قیامت هم برپا نمی شود تا این 12تا خلیفه بیایند اینها همه  اش روایت های صحیح شما است، الآن این 12تا خلیفه چه کسانی هستند؟ دو دقیقه من ساکت هستم در خدمت شما هستم.

بیننده:

آقا من کاری به آن ندارم ،اصلاً  من یک چیز دیگر پرسیدم من گفتم اینها این 12تا نیست، ببین من اصلاً این را نپرسیدم من گفتم خدا مشخص کرده گفته امام علی و فرزندانش، من پرسیدم چرا به اینها سوء قصد نشد، چرا اینها هیچ کدام شان بجز امام علی و امام حسن خلیف نشدند؛ یک مورد دیگر قطع نکن لطفاً، یکی از شبکه  های شما آمد گفت شما می گویید مذهب شیعه بر حق است بقیه مذاهب رد هستند، کل هدف برنامه های شما همین است درست است؟

استاد شریفی:

خب هدف از زنگ زدن شما چیست، مگر هدف از زنگ زدن شما این نیست که بگویید اهل سنت بر حق هستند

بیننده:

نه من نمی گویم برحق است من از شما یک سؤال می کنم

استاد شریفی:

شما اهل سنت را بر حق نمی دانید؟

بیننده:

آقا ببین من از شما یک سؤال می پرسم، شما کلاً می گویید مذهب شیعه بر تمام ادیان و مذاهب برتری دارد بر حق است

استاد شریفی:

خب بله بله با افتخار هم می گوییم بله

بیننده:

یکی از شبکه های شما یک آقای آمد اسم نمی برم، یک آقایی آمد گفت هدف ما این است که مظلومیت شیعه را ثابت کنیم 1400سال از عمر اسلام می گذرد هنوز حقانیت شما ثابت نشده ،خودتان اذعان می کنید

استاد شریفی:

حقانیت مذهب ما را قرار نیست شما اثبات کنید

بیننده:

شما می گویید ما می خواهیم ثابت کنیم یعنی ثابت نشده هنوز، بر حق نیستید که ثابت نشده و گرنه ثابت شده بود ممنون خدا حافظ

استاد شریفی:

چطور ثابت نشده یعنی منظورت از اینکه ثابت نشده چیست؟ آقا امین؛ خب تماس آقا امین هم قطع شد، حالا جواب سؤالات شما را که آقا امین دادیم باز شما برگشتید سر خط اول اینکه مذهب شیعه ثابت نشده خب این ادعای شما است اینکه الحمد الله امروز گسترش تشیع در جهان اتفاق افتاده که ما قائل به کثرت نیستیم که بگوییم حقانیت دلیلش کثرت است ، که جلسه قبل شما فرمودید نه اگر می خواهید بگوید ما کمتر هستیم اشکال ندارد، اتفاقاً جلسه قبل هم به شما گفتم، قرآن تصریح کرده است که

«اکثرهم لایعقلون»

یا إلا ماشاء الله، در روایات صحیح شما که حاکم نیشابوری در «مستدرک» هم ذکر می کند پیغمبر تصریح کرده که آن قومی که کثیر هستند و زیاد هستند اتفاقاً در امت من گمراه هستند ،حالا ما نمی خواهیم این باب را باز کنیم، اما اینکه آقا رسول خدا فرمود امیرالمؤمنین و شیعیانش فائزون هستند اینها در روایات شما موجود است در ثابت شدن مذهب و عقیده ما همین بس که یک سؤال پرسیم از شما همه چیز گفتید إلّا پاسخ به سؤال ما این 12خلیفه آقا رسول خدا که آقای محمد عمر سربازی هم تصریح کرد اهل سنت دو قول دارند یک قولشان معتقد هستند اینها باید پشت سر هم بیایند، این 12تا خلیفه چه افرادی هستند، این خیلی مهم است روی است سؤال فکر کنید، دوست دارم اگر ان شاءالله جلسه بعدی تماس گرفتید این یک سؤال من را که این 12خیلفه چه کسانی هستند پاسخ گو باشید؛ من تشکر می کنم از آقا امین خوشحالیم که با برنامه ما تماس می گیرند آقا امین و ممنون هستم از شما بخاطر اینکه در این برنامه حالا نسبت به آن تندی کلام شما کمتر شده نسبت به آن تماس قبلی و امیداوریم که برنامه  های بعدی هم تماس بگیریم و بتوانیم گام به گام باهم مسائل را پیش برویم به شرطی که یک مقداری از دایره احساسات خارج بشوید و نگاه مان منطقی وعقلانی باشد و جنگ و دعوا  هم با هم  نداریم حالا اینکه چه کسی حق است و چه کسی نیست ، این یک بحث علمی است این بحث جدای از این بحث است ما ادله خودمان را بیان می کینم شما هم دلیل خودتان را اما گام به گام برویم تا هم شما به یک نتیجه ای برسید هم ما از شما استفاده کنیم و هم بیننده ها به هر حال پای برنامه نشستند و برنامه می بینند بتوانند یک برداشت خوب و یک نتیجه خوب از مباحث داشته باشند.

خب بیننده بعدی جناب آقای علی آقای کرمی هستند سلام علیکم جناب آقای کرمی خوشحالیم که با برنامه خودتان تماس گرفتید در خدمت شما هستیم بزرگوار بفرمایید

بیننده:

سلام علیکم، اول از همه بسم الله الرحمن الرحیم  سلام و صلوات خدا به حضرت محمد و خاندان طاهرینش و حضرت ولیعصر، و شما کارشناس های گرامی، خدمت تان عرض کنم که من هم سؤال داشتم هم جواب داشتم، سؤالم از شما است و جوابم به آن آقای به اصطلاح محترمی که چهار شنبه تماس گرفته بود، ببخشید که با موضوع این جلسه نمی خواند ولی خب من چند روز منتظر بودم که هم حرفم را بزنم هم نظرم را بگویم اگر اجازه بدهید ، یک کسی تماس گرفته بود چهار شنبه صدای ظبط شده فرستاده بود که امام علی چه واکسنی ساخته و نمی دانم پیامبر ها چه خدمتی به بشریت کردند، و شما در جوابشان به آنها بگویید که علم عالم را با مقایسه باعلمان خودش  می سنجند، شما منابع تاریخی را برایشان بیاورید و امام علی (ع) و همه را با آنها مقایسه کیند که واکسن آوردن به امام علی نسبت می  دهند و آن کوتاه فکری که کردند، مثلاً نمی گویند که فیثاغورس چرا حدیث کوانتم نیاورد موشک نساخت بمب اتم نساخت و واکسن را به امام علی ربط می دهند، خدمت تان عرض کنم یک سری منابع تاریخی مثال اینها را برایشان بزنید که امام علی علم شان چقدر بالا بوده، بعد دوباره برایشان نقش مسلمان ها در پیشرفت مد نظر این اشخاص را بگویید که مثلاً زکریای رازی ابو علی سینا خوارزمی سعدی حافظ از همه نوع علم و از همه نوع دانشمند و از همه نوع دانشی برایشان مثال بزندی طبق برنامه ای که در دست تان هست و دیگر ثابت کنید به آنها که چه جهان سومی و کشور صنعتی هستند و اینطور قضایا وادی نژاد پرستی و ترورسیم و کشورهایی که خودشان را صنعتی می دانند، بگویید که مثلاً بروند به مایکل مورن نگاه کنند نمی دانم بروند مستند ها و فیلم های نگاه کنند که ما نساختیم ایرانی ها نساختند مسلمان ها نساختند که به آنها ثابت بشود، دات اسلام ایبو جی موی کرین تیس بود را نگاه کنند که این همه سند و مدرک که ریخته زیاد هم هستند اینها را بگویید نگاه کنند.

استاد شریفی:

خدمت شما عرض کنم آقای کرمی جناب استاد روستایی آن جلسه پاسخ کامل دادند و خیلی چکیده و خلاصه اش این است که

بیننده:

ایشان گفتند که ، و از منابع قرآن آوردند و از منابع شیعه و سنی گفتند که پیامبر گفته که امام علی صراط مستقیم است، بعد شخصی که زنگ زده خب صد در صد با آیه

«بقیة الله خیر لکم»

که اصلاً چیز ندارد که

استاد شریفی:

یک بحث درون دینی داریم یک بحث برون دینی داریم یک وقتی هست شیعه این سؤال را می پرسد،خب طبق مبنای خودمان پاسخ می دهیم اگر یک وقتی هست طرف مقابل مان مسلمان نیست، کلیتش این است ما قائلیم که انبیاء و حجت های الهی انسان سازند، وظیفه اولیه و اصلی آنها این است که انسان  سازی کنند، مثل این می ماند که یک پروفسوری را بگویند بگوید آقا این پروفسور چرات آمپول نزده، خب این پروفسور شأنیتش خیلی بالاتر از این است که بیاید این کار جزء را انجام بدهد، آن وظیفه ای که انبیاء الهی و حجت های دارند همین انسان سازی است که این انسان سازی باعث می شود که زکریای رازی و علمای دیگر و کسان دیگر چه مسلمان بودند چه غیر مسلمان ها که در دین ما هم دستوراشت همه اینها وارد شده؛ اگر آقای کریمی یک مقدار خلاصه تر بفرمایدی چون بیننده دیگر هم پشت خط داریم بتوانیم بینده دیگر را هم بگیریم.

بیننده:

بله من حرف هایم را خلاصه کنم شما وقتی بحث را به پزشکی کشیدند آن بیننده تان که صدای ظبط شده هم فرستادند حتی نایستادند جوابشان را هم بگیرند، شما همان لطف کیند با منابع تاریخ و اسلامی و منابع شیعه و سنی فقط سلامت فیزیکی و سلامت رواین جامعه پیامبر را برایشان مثال بزنید. این خواهش را از شما دارم.

استاد شریفی:

ممنون و متشکر خواهش می کنم بزرگوارید؛ خب بیننده بعدی جناب آقای مؤذن بزرگوار از تبریز یاد مرحو مؤذن زاده هم به هر حال شد به اسم بیننده بزرگواری که پشت خط هستند، جناب اقای مؤذن در خدمت تان هستیم بزرگوار سلام علیکم شب شما بخیر

بیننده:

سلام علیکم خدمت شما و حضرت استاد جناب آقای مجتهد سیستانی

استاد شریفی:

در خدمت تان هستیم خوشحالیم که با برنامه خودتان تماس گرفتید

بیننده:

خیلی ممنون از شما اولاً در رابطه با احم سؤال داشتم ولی در مورد این امین آقا یک عرض کوتاهی عرض کنم بعد سؤالم را بپرسم از شما؛ در مورد ترور ائمه که این آقا گفتند من یک آدرسی می دهم به ایشان خواهشاً این را رجوع کنند حتماً علاوه بر ترور آقا رسول الله، ایشان روجوع کنند به کتاب « المحلی بن حزم آندلسی» جلد 11فکر کنم که سوء قصد به جان رسول الله کردند آن 12یا چهارده نفر و در رابطه با راوی هم هست که شاید اشکال کنند ابن زکی بن کذاب آن هم از روایت صحیحین است ظاهراً من از برنامه شما یاد گرفتم، این ترور از اول رسول الله بوده تا ائمه کلاً ایشان اگر تاریخ را نگاه کنند راحت تر متوجه می شوند این را، این کثرت هم که گفتند الآن مسیحیان کثرت هستند زیاد هستند در دنیا آیا این نشانگر حقاینیت مسحیا هست؟ این سؤال قبلی شان نسبت به سؤالات بعدی شان هم خواهش می کنم آقا شما لطف کن از علمای تان سؤالاتی بپرسید بنویسید بیاید اینجا شبهه کنید لااقل از علمای تا سه یا چهارتا شبهه بنویسید بیایند در شبکه شیعیان که الحمد الله  میدان به شما می دهند  این را سؤال کندی ما هم استفاده کنیم؛ یک سؤال داشتم که در رابطه با احمد که حضرت استاد بفرمایند، که آیا احمد ادعای معجزه هم کرده؟ چون ما در روایات ائمه می بینم که یکی از حقانیت ائمه کسی که بفهمد اینها حق هستند مثلاً ائمه زبان حیوانات و زبان کل دنیا را می فهمیدند آیا احمد چنین معجزه ای دارد؟ یا نه؛ سؤال دوم اینکه در رابطه با احمد الآن این احمد آمده قبل از امام زمان آمده امام فرمودند شما قبل از من برو یا ایشان آمدند برای امامت قبل از امام زمان، الآن که ایشان چنین ادعایی دارد فکر کنم این ادعا را امام زمان باید داشته باشد، الآن که ایشان آمده ما منتظر خود امام زمان هستیم در روایات در عقاید مان هم اینها را به ما گفتند که مامنتظر امام زمان هستیم نه منتظر پسرشان یا سفرایشان، اینها یک دوتا سؤال بود از ایشان می  خواستم، یک سؤال دیگر هم داشتم در رابطه با قوانین حجت های الهی، می خواستم در رابطه با این توضیح بفرمایید اگر زحمتی نباشد ،خیلی ممنون هستم از شما از اینکه محبت فرمودید که به صحبت های من گوش دادید یا علی مدد.

استاد شریفی:

بزرگوارید خدا توفیق تان بدهد  یا علی مدد متشکر م از تماسی که گرفتید، خب چون چند دیقیقه ای دیگر وقت  نداریم اگر اتاق فرمان دیگر تماس های بعدی را وصل نکنند من عذر خواهی می کنم از بزرگواران دیگری که پشت خط بودند کمبود وقت دارم بتوانیم به این دو سه تا سؤالی که با موضوع برنامه های ما هم هست از خدمت استاد مجتهدی  هم استفاده کنیم، جناب استاد ما قلم می گیریم آن تماس های قبلی را چون وقت نست، این دوتا سؤال را جواب دهید به اصطلاح فکر می کنم وقت مان کفایت کند برای همین دو سه تا سؤال، آقای احمد ادعای معجزه هم کرده است؟

استاد مجتهد سیستانی:

بله من دیگر خنده ام گرفت حال می خواهم توضیح بدهم در این باره من فقط دعاوی اعجاز ایشان را نقل می کنم و مبانی این آقا را در مورد اینکه معجزه چی هست و  چه شرایطی باید داشته باشد را فعلا قلم  می گیریم در کتاب «اقیانوس جهل» یا عربی همان کتاب به اسم «النقدالقاطع» به صورت مفصل کلمات احمد بصری را در باره معجره آوردیم و به صورت کاملاً علمی نقد کردیم، احمد بصری بله ادعای معجزه هم دارد البته اولش هیچ چیز نداشته و بعد دیده که ایمان به او نمی آورند مجبور شده که معجزه بیاورد، معجزه ایشان این بوده که می داند جای قبر حضرت زهرا (س) کجا است، این یکی از معجزات بسیار بزرگ ایشان بوده، که گفته من می دانم جای قبر حضرت زهرا(س) کجا است وبعد وقتی گفتند کجا است، گفتند بالای سر آن چهارتا امامی که در بقیع دفن هستند، یعنی همان قول اهل سنت که اگر ایشن هم نمی دانست و نمی گفت همه اهل سنت عقیده شان همین بود که حضرت در آنجا دفن است، این یک معجزه از ایشان

استاد شریفی:

که خلاف روایات مادر رابطه با مکان محدوده قبر حضرت زهرا بی بی (س)هم هست

استاد مجتهد سیستانی:

بله ، حالا اینکه شما مثلاً می دانی قبر حضرت کجا است این آیا معجزه  حساب می شود و چه اعجازی در این هست و چگونه می خواهید اثبات بکنی این را، یعنی واقعاً نادان بودن و سفیه بودن موج می زند در این کلام که من معجزه ام این است که مثلاً می دانم ما یک خورشیدی داریم در آسمان هشتمی که هیچ کسی هم ندیده و هیچ جوری هم نمی تواند برود ببیند من آنجا می دانم که همچین خوشیدید هست، خب چطور می خواهی اثبات بکنی این دانسته خودت را؟ آیا شما می خواهی نبش قبر بکنی؟ می خواهی چیکار بکنی که ما بفهمیم که آن بالای سر چهارتا امام معصوم در بقیع مادرشان در آنجا دفن هست؟

استاد شریفی:

خب می توانیم استاد ما هم الآن بگوییم ما معجزه داریم، من بگویم من الآن معجزه دارم، معجزه ام چه است؟ معجزه ام این است که احمد دروغ گفته انجا قبر حضرت زهرا(س) نیست.

استاد مجتهد سیستانی:

حالا من هم یک، البته من معجزات زیات دارم در این زمینه

استاد شریفی:

اگر بخواهد اینطوری بگویی معجزه اینها هست که دیگر سنگ به سنگ بند نمی شود هر چیزی دلتان بخواهد می شود بافت به عنوان معجزه.

استاد مجتهد سیستانی:

حالا من یکی از معجزاتم را که خب این را چند بار عرض کردم در مناظرات یا جاهای دیگر و آن این هست که بنده به همه عالم خبر می دهم که احمد بصری هرگز و هرگز و هرگز قیام نخواهد کرد و ظهور نخواهد داشت این آقا، این هم از معجزاتی ما باشد إن شاءالله اگر که دیدید بعد از 1000 سال ایشان نیامد به ما و به امامت ما و نبودت ما ایمان بیاورید.

معجزۀ دیگری ایشان دارد که یکی از کتاب های که توسط یکی از مؤسسات منصوب به آقای سیستانی چاپ شده در اسم آن کلمه احمد هست و این یکی از معجزات خب بزرگ الهی است که برای بشریت حجت را تمام می کند.

استاد شریفی:

روی جلد کتاب؟

استاد مجتهد سیستانی:

روی جلد پشت جلد کتاب یک گوشه ای آن مثلاً یک کلمه احمد الحسنی چاپ شده و خب این خیلی معجزۀ بزرگی است چون آیت الله سیستانی مثلاً دشمن سر سخت احمد بصری است و اسم احمد روی کتابی که مربوط به یکی از مؤسسات ایشان بوده پشت کتاب آفتاده و این دیگر از این معجزه بزرگ الهی که عالم بشریت را واقعاً متحیر کرده این معجزه عظیم و خب ایشان ابلح بوده و حماقت کرده که این حرف را زده به عنوان معجزه، آن اسم احمد الحسن نیست احمد الحسنی است و نام طراح جلد هست، مرسوم هست کسانی که جلد را طراحی می کند یک گوشه ی اسم خودش را هم یک آرمی، یک مهر، یک اسمی از خودش باقی می گذارد که اگر کسی دیگر هم خواست طراحی جلد بکند مثلاً به ما مراجعه بکند، اسم طراح جلد هست و هیچ ربطی هم به آقای احمد بصری ندارد.

از معجزات دیگری که ایشان دارد این است که خواب دیدن مردم که ایشان بر حق است و خواب هم یکی از معجزات الهی است آقای فتحیه می گفت شما یک مورد پیدا بکنید که اینقدر خواب ببینند در مورد کسی که او حجت خدا است.

خب شما بی اطلاع هستید از تاریخ فِرَق، اگر از تاریخ فِرَق اطلاع داشتید می دانستید که امامی که هم نام امام شما است احمد قادیانی ایشان خودش فقط بالای 2 هزار خواب دیده در اینکه امام هست و پیغمبر هست و همان عیسی هست و چه هست، پیروان او هم بسیار بسیار بیشتر از پیروان احمد بصری بودند طبق چیزی که «بهاءالله» در  کتاب «اتقان» اگر اشتباه نکنم نوشته در آن زمان که هیچ رادیو و تلویزیون و هیچ گوشی مبایل و انترنت هیچ چیزی نبود 100 هزار نفر به این آقا ایمان آوردند بخاطری که مثلاً بعضی  های شان خواب دیدن، این معجزه هم یک معجزه نخ نمای هست، معجزه از این چیزها زیاد دارد حالا إن شاءالله شاید جلسات بعدی بشود از معجزات و کرامات این آقا همانقدر که حرف های او علمی هست مغجزات او هم بسیار عظیم و متحیر العقول هست بشیریت را انگشت به دهان گذاشته است.

استاد شریفی:

خب متشکر هستم جناب استاد، دوتا سؤال دیگر بزرگوار داشتند بحث قانون حجت های الهی بود إن شاءالله در برنامه های بعدی ما مفصلاً ذیل این بحث خواهیم کرد و در این موضوع برنامه داریم که حجت های الهی را از چه طریقی می شود شناخت، ادله احمد را را هم می آوریم نقد می کنیم کنار روایت می گذاریم و از همین قانون شناخت حجت های الهی ثابت می کنیم آقای احمد بصری بلانش قطعی است.

مورد بعدی اوعای امامت بود قبل از آقا امام زمان که جالب است حالا إنشاءالله در برنامه های بعدی اینها را در همین بحث قانون شناخت حجت های الهی بحث خواهیم کرد که احمد تصریح می کند کسی در زمان خود حضرت مهدی ادعای امامت کند این از دین خارج است چون روایت داریم اما الآن این آقا همین ادعا را دارد إن شاءالله اینها را مفصل در برنامه  های بعدی در خدمت  شما خواهیم بود.جناب استاد اگر امری دعای در خدمت  شما هستیم.

استاد مجتهد سیستانی:

سلامت باشید دعا می کنیم که إن شاءالله خدای متعال همه ما را از گمراهی ها و انحرافات حفظ بکند.

استاد شریفی:

إن شاءالله متشکر هستم از همه شما خوبان إن شاءالله هفته های دیگر با برنامه مهدی یار در خدمت  شما خواهیم بود یا علی مدد خداحافظ.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته


مهدی یار>

شبکه ولی عصر مهدی یار استاد علی شریفی حجت الاسلام مجتهد سیستانی