شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
تحلیل مناظره حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسمی و آقای علی شریفی

تحلیل مناظره جناب آقای شریفی (نماینده شیعه و کارشناس شبکه حضرت ولی عصر عجل الله فرجه) و آقای سجودی (نماینده شبکه وهابی نور)
با حضور استاد ابوالقاسمی و استاد شریفی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 3 بهمن 1399

برنامه: تحلیل مناظره

استاد شریفی:

بسم الله الرحمن الرحیم  اللهم صلی علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها و سر المستودعه فیها بعدد ما احاط به علمک

سلام عرض می کنم خدمت همه بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولیعصر(عج)،خوشحال هستیم که بار دیگر در خدمت شما عزیزان هستیم، علی القاعده طبق روال برنامه  ها ما در این تایم و در این شب قرار بود که با برنامه مهدی یار در خدمت شما باشیم نقد مدعیان دروغین مهدویت فرقه احمد بصری، اما از آنجای که دیشب مناظره ای داشتیم با یکی از کارشناسان وهابی و یکی از این شبکه ها لذا بعد از این مناظره اتفاقاتی افتاد درخواست های آمد ادعاهای مطرح شد ما لازم دیدیم که امشب این برنامه مهدی یار را مؤقتاً تعطیل کنیم ویژه برنامه ای در خدمت شما باشیم علت این ویژه برنامه هم نکته اساسی و مهم آن این بود که عده مدعی شدند جناب آقای سجودی کارشناس مسلطی نیست و شما باید با افراد دیگری مناظره کنید که در این مسئله تسط دارند هر چند این حرف این عده بهانه ی بیش نیست و ما بارها گفتیم که همین آقای سجودی در برنامه های که به صورت انفرادی به صورت یکطرفه برگذار می کند خیلی قوی تر از خیلی کارشناس های دیگرشان هست و در میدان مناظره و مبارزه علمی مشخص می شود که اینها بار علمی ندارند و اگر دیگران هم بیایند خیلی بدتر از این آقا شکست خواهند خورد همینطور که دیشب آقای سجودی علاوه بر بی ادبی های زیاد وسط منازره منازره را قطع کرد و دیگر صلاح ندید ادامه بدهد، ما این برنامه را آماده کردیم در خدمت شما هستیم به این عنوان که اگر کسی مدعی است آقای سجودی کارشناس با سوادی نیست و آن شخص باسوادتر از آقای سجودی است تمام کارشناس های شبکه های وهابی را دعوت می کنیم تماس بگیرند با این برنامه بیایند از این خدای خودشان این خدای که همه دارند به سمت آن خدا دعوت می کنند که شما بیایید موحد بشوید بیایید به سمت توحید بیایند دفاع کنند ما در خدمت شان هستیم تا ببینیم واقعاً حرف آنها و مطلب آنها صحیح است یا خیر، لذا امشب در خدمت جناب استاد أبوالقاسمی هستیم با یک تحلیلی از مناظره دیشب و إن شاءالله آماده هستیم که پذیرای علماء و بزرگان جریان سلفی و وهابی یا حتی اهل سنت باشیم، سلام علیکی داریم خدمت استاد أبوالقاسمی خوشحال هستیم که امشب در خدمت شما هستیم جناب استاد بفرمایید.

استاد ابوالقاسمی:

علیکم السلام و رحمة الله

بنده هم عرض سلام دارم خدمت شما و خدمت همه بینندگان عزیز و گرانقدر شبکه جهانی حضرن ولیعصر و پیروزی را به شما تبریک می گویم و به همه شیعیان و همه حق طلبان چون اینها مطالبی است که برای روشن شدن حقیقت بسیار ضروری و مهم است که یک شخصی که می آید و بحث می کند همه توقع دارند وقتی که مناظرۀ انجام می  گیرد مناظره به صورتی باشد که همه شبهات جواب داده بشود دیگر شبهه ای برای کسی باقی نماند، وقتی که اینطور شد یک مناظره خب خود به خود در اینجا حق بر همگان روشن می شود مناظرات در زمان معصومین(ع) توسط اصحاب خاص اینطور بوده ائمه(ع) آموزش که می  دادند برای مناظره حتی عباراتی داریم که وقتی که مناظره دقیق باشد «قل الکلام» دیگر صجبت طولانی نمی شود ولذا دو دور بیشتر آقای سجودی دوام نیاورد و گفت یا آن که من می گویم یا قطع می کنم.

استاد شریفی:

اصلاً جالب بود استاد می گوید به شرطی مناظره ادامه پیدا می کند شرطش این است که آن حرفی که من می زنم قبول کنید، یعنی ما تا الان همچین چیزهای در میدان مناظره و مباحث علمی نداشتیم که شرط مناظره این باشد که هر چه من گفتم شما باید قبل کنید وگرنه مناظره تعطیل.

استاد ابوالقاسمی:

این وضعیتی که ما از این وهابی ها داریم همه دیگر الحمد الله برای شان روشن شد می آید می گوید شما کافر هستید، چرا؟ چون شرک می ورزید به خدا، آقا خدای تو کیست؟ خدای تو کیست جرأت نمی کند بگوید این را برای مردم، ما بارها قبلاً خدمت عزیزان عرض کردیم آن زمانی که در شبکه ولایت بودیم بارها برنامه رفتیم و مناظره کردیم با وهابیت اصلی کاری با آن پدر جدهای شان، با عرعور مناظره کردیم در زمینه خدای وهابیت و دقیقاً بعد از جلسه مناظره جلسه دومی که آقای عرعور آمد مجری رو کرد گفت ما اشتباه کردیم مناظره کردیم و مناظره قبل کلی عقیده بیننده های ما را از بین برد باید از صفر دوباره شروع بکنیم حالا من تعجب می کنم خدا عقلش را گرفته بود این حرف را زد ولی گفت، آن که می آید می گوید شما مشرک هستید چون برای خدا شریک قائل می شوی امیر مؤمنان فرمود «بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک» اول من تو را شایسته عبادت دانستم بعد تو را پرستیدم، آقا کی را می پرستی؟ نمی دانم چه کسی است، یکی عاشق است اما عاشق کسی که نمی داند چه کسی است، من خیلی دوستش دارم، چه کسی را؟ نمی دانم چه کسی، خب به تو می خندند اول باید بدانی کیست، چه قدرتی دارد، چه علمی دارد، چه رحمتی دارد، چه خصوصیاتی دارد، بله به نهایت کنش نمی رسیم اما اجمالاً که می توانیم بفهمیم، دوم: بدانی چیکار برایت کرده، تمام وجودت از او است، مرحله سوم او را بپرست لذا ما در قرآن سوره توحید چه داریم در آن؟

«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ* اللَّهُ الصَّمَدُ* لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ* وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ»

سوره توحید

صفات خدا است سوره توحید صفات خدا را گفته، در قرآن آنجای که می گوید «فَاعْبُدْهُ» یا «عُبُد» یا «عُبُدُو» اغلب موارد قبلش صفات خدا را گفته این خدا است حالا که این خدا است او را بپرسد.

استاد شریفی:

حالا استاد همینجا من همین الآن این سؤال به ذهنم رسید اینها می گویند چرا خدا تکلیف را یکسره نکرد؟ اسم حضرت علی را در قرآن می آورد دیگر اینقدر جنگ و دعوا نداشتیم، خب چرا خدا در همین قرآنش وقتی که صفاتش را ذکر کرد چرا نگفت من یک جواب بی ریش مو فرفری هستم.

استاد ابوالقاسمی:

خب خجالت می کشید اینها هم خجالت می کشند ما بارها این لطیفه را گفتیم می گفت طرف داشت می رفت در خیابان دید همه دارند فرار می کنند گفت چه شده؟ گفت داعشی  ها آمدند، خب داعشی ها بیایند من هم که رفیق شان هستم کاری به من ندارند، گفت نه اینها هر کسی که سه تا گوش داشته باشد یکش را می برند، گفت شما که الآن دوتا گوش دارید، گفت نه اول می بُرند بعداً می شمارند، اینها هم همین است اول باید به خدا شریک نورزی شریک بورزی تو را می کشیم، آقا به خدا به پیر به پیغمبر این شریک قائل شدن نیست، نه شریک قائل می شوی، حالا که تمام شد خب خدای شما کیست؟ حالا که توفنگ بالای سرت است الآن می گویم خدای ما کیست و همین حرف  های که آقای شریفی در آن برنامه دیشب تازه نصفش را گفتند در آن مناظره من با عرعور کلیپش را پخش کردم از آنها که در برنامه های شان گفتند بله ما اعتقاد داریم خدا یک جوان مو فرفری است، اما قبل اینکه آنها را ببینیم من یک مقدمه توضیح بدهم:

ما چندتا مسئله را راجع به این روایات شاب و أمرد باید بدانیم؛ در زمینه شاب و أمرد چند طور روایت اینها دارند می توانید مراجعه کنید به سایت «الدرر السنیة العلوی بن عبدالقادر السقاف» از سایت های مرکزی وهابیت هم هست «مرجع علمی موثق علی منهج اهل الستة والجماعة»

«حدیث: رأیت ربی فی صورة شاب أمرد له وفره جعدقطط فی روضة خضراء»

«القسم العلمی بمؤسسة الدرر السنیة و مراجعة المشرف العام»

9 جمادی الآخر 1431هه

قضیه چه بود؟ یکی از علمای وهابی عمارات گفت إبن تیمیه این روایت را تصحیح کرده خیلی بد است فلان است چرا به روایت های بنی اسرائیل تصحیح کرده، حرف حق  را زد به اینها برخورد نخیر، بخوانید ببینید چه نوشته

«یتهم بعض المبتدعة شیخ الاسلام إبن تیمیه بأنه مجسم»

یک عده می گویند إبن تیمیه مجسم است

چرا؟ چون می گویند حدیث «رأیت ربی» را تصحیح کرده

«فهل حقاً صحح شیخ الاسلام هذا الحدیث؟»

آیا واقعاً إبن تیمیه آن را تصحیح کرده؟

اینها خودشان وهابی هستند اما خبر ندارند إبن تیمیه تصحیح کرده، آقایان تعجب نکنند که چرا اینها نمی گویند، نه خود وهابی ها به خودشان نمی گویند که إبن تیمیه تصحیح کرده.

استاد شریفی:

بین خودشان هم دعوا دارند چیکار کنند

استاد ابوالقاسمی:

خودشان خجالت می کشند یک گندی زدند که خودشان در آن ماندند

«وللجواب علی هذا السؤال أقول: هذا الحدیث ورد من طریقین»

إبن تیمیه می گوید سه طریق حالا اینجا می گوید دو طریق

«بألفاظ مختلفة»

«الطریق الأول: قتادة عن عکرمه عن إبن عباس»

از پیغمبر(ص)

«مرفوعواً»

الفاظ آن:

«أن محمداً رأی ربه فی صورة شاب أمرد من دونه ستر من لؤلؤ»

شاب أمرد بود پوشت سرش یک پرده ای از لؤلؤ بود

«قدمیه ألو قال: رجلیه فی خضرة»

پایش هم در سبزه زار بود

روایت دوم: خدا را دیدم جعد بود مجعد

«أمرد»

ریش در نیاورده بود

«علیه حلة خضراء»

یک لباس سبز رنگ بود

بعضی ها این «خضراء» را «حمراء» نوشتند تصحیف است حالا مشکلی ندارد خضراء یا حمراء

«رأیت ربی فی صورة شاب أمرد جعد علیه حلة خضراء»

«وهذا الحدیث من هذا الطریق»

طریق چه کسی؟ قتاده، عکرمه، إبن عباس

«صححه جمع من اهل العلم، منهم: احمد بن حنبل، أبو زرعة الرازی، طبرانی، أبوالحسن بن بشار، أبویعلی، إبن صدقه وإبن تیمیه»

چند نفری هم تضعیف کردند إبن جوزی، ذهبی، سبکی، اما اینها که تضعیف کردند چرا تضعیف کردند؟ بخاطر سند آن؟ نه بخاطر متن آن خجالت می کشند بگویند إبن تیمیه اینها را تصحیح کرده یعنی تضعیف اینها از جهت علمی برای سنی ها ارزشی ندارد نظر شخصی را در مقابل احمد بن جنبل، وقتی احمد تصحیح بکند طبرانی تصحیح بکند، أبو رزعة تصحیح بکند، اینها تصحیح بکنند نه فقط اینها یکی از اینها أبو زرعة رازی به تنهای تصحیح بکند خود ذهبی می گوید اگر أبو زرعة تصحیح کرد منِ ذهبی لُنگ می اندازم جلوی او من دیگر هیچ حرفی نمی زنم، اینجا که رسیده خجالت کشیده گفته نه أبو زرعه تصحیح کرده ولی منِ ذهبی چه بگویم الآن جلوی شیعه آبروی مان می رود لذا می گویم ضعیف است.

یک روایت دیگری است از اُم طفیل، آن روایت چیست؟

«رأیت ربی فی المنام فی صورة شاب»

استاد شریفی:

پس آن روایت اول با روایت دوم جدا شد

استاد ابوالقاسمی:

اصلاً در آن خواب نیست، روایت دوم می گوید در خواب بوده شاب بوده موقر شابی که تمام و کمال بود در سبزه زار چنین و چنان، مطرح می کند اینها را، این روایت را حسن بن بشار و أبویعلی گفتند درست است دیشب آقای سجودی گفت تضعیف کرده احمد، احمد چه را تضعیف کرده؟

«وضعفه واستنکره جمعٌ من أهل العلم»

از جمله احمد چرا؟

استاد شریفی:

آقای سجودی دیشب یک حرفی هم زد بعدش گفت، من به او گفتم چطوری در این صفحه تصحیح در آن صفحه تضعیف؟ گفت نه خودش پذیرفت که احمد آن روایت را تصحیح کرده، یک دیگر، یعنی خودش این را پذیرفت.

استاد ابوالقاسمی:

اتفاقاً احمد چرا تضعیف کرده؟ چون در این خواب آمده، دعوا سر چیست؟ اینکه خدا، اساساً دعوا شد در زمان احمد و اطرافیان او که آیا پیغمبر خدا را در معراج در بیداری دیده یا در خواب؟ اصلاً معراج خواب بوده یا بیداری بوده؟ دعوا شد که معراج خواب بوده یا بیداری، همه از دم گفتند معراج بیدار بوده غیر از دو سه نفر، احمد جزء طرفدارهای کی بود؟ بیداری بود احمد گفت این روایت شاب أمرد در خواب جعلی است غلط است، درستش چیست؟ آن که در خواب ندارد، پس همین را هم که دیشب آقای سجودی گفت که احمد آن را تضعیف کرده، نه احمد گفت اینجا داد رسانی طرف ما را می گیرد، احمد بن حنبل طرف ما را گرفته اینجا، طرف شما را نگرفته آقای سجودی، شما گفتی خواب است احمد می گوید آن که خواب است اشتباه است نگاه کنید اینجا را، اینکه در آن خواب آمده

«ضعفه احمد»

در آن که خواب نیامده

«صححه احمد»

قشنگ معلوم بشود چه است.

استاد شریفی:

استاد اگر اجازه بدهید من الآن یک اسکنی نشان بدهم اینها مطالب های بود که دیشب ماند یعنی اگر آقای سجودی ادامه می داد شما گفتید نصف من می گویم شاید ده درصد از مطالب های که جمع آوری شده بود در مناظره مطرح شد، کتاب «تعلیم الاسلام» علامه مفتی کفایت الله دهلوی، ترجمه هم یک شخصیت است که به هر حال ما زیاد این آقا را می شناسیم آقای عبدالمجید مرادزهی خاشی، ببینید چه می گوید دوستان عزیز ذیل بحث استاد پرسش 416

تعلیم الاسلام، تألیف علامه مفتی کفایت الله دهلوی، ترجمه عبدالمجید مرادزهی خاشی، پرسش 416

معراج پیامبر جسمانی بوده یا در عالم خواب و رؤیا بوده؟

جمع کرده هر دو را یعنی هر کدامش را بپذیریم هیچ پاسخی آقای سجودی ندارد، می گوید

 پاسخ: پیامبر اکرم در حال بیداری با جسم و جان مبارک خویش به معراج رفتند، البته چند مرتبه دیگر در عالم خواب و رؤیا هم به معراج برده شدند که در خواب بوده

بعد خودش ادامه می دهد

خواب آن حضرت و تمام پیامبران راست و صحیح است، شبهه اشتباه و خطا در آن وجود ندارد، پس در یکبار معراج جسمانی در حال بیداری بوده و چهار پنج بار هم در خواب بوده.

آخر آخر حرفش می شود این که اگر پیغمبر در خواب هم خدا را دیده باشد هیچ فرقی بین خواب و بیداری ایشان نیست.

استاد ابوالقاسمی:

همین را می خواستیم برسیم پس ما دوتا روایت داریم یک روایت شاب أمرد که فقط و فقط ذهبی و إبن جوزی به خاطر متنش آمدند گفتند ضعیف است، یک روایت دیگر خواب که خیلی ها تضعیف کردند، شاب أمرد را چه کسانی تصحیح کردند؟ أحمد بن حنبل، أبوزرعه،و دیگران یکی یکی اینها را حالا ردیف نیستیم بگویم، یک کلیپی هم داریم که اگر پخش بشود یک تیکه ای از همان مناظره من با عرعور است این کلیپ را اگر پخش کنید ممنون می شوم، آقای مسفر البحری به نظرم، این کلیپ را با هم ببینیم ایشان می آید می گوید أبو زرعه رازی این روایت را تصحیح کرده.

کلیپ:

به صورت جوان بدون ریش ونعلینی از طلا به پا دارد و این حدیث اضافات و ادامه دیگری هم دارد أبوزرعه رازی درباره این حدیث می گوید که حدیثی ثابت است و هر کس آن را رد کند معتزلی است به خاطر اینکه معتزله دیدن خداوند عزوجل  را انکار می کند.

استاد ابوالقاسمی:

تصریح کرد

«من نفاف إنه معتزلی لأنّ المعتزله ینکرون رؤیت الله»

پس ما مرحله اول دوتا روایت داریم این مرحله اول که مشخص شد، کدام را تصحیح کردند؟ آن را که در آن خواب نیست، کدام را تضعیف کردند؟ آن که خواب است، حالا از این مرحله می رویم مرحله بعد؛ سه طور علمای اهل سنت گفتند پیغمبر خدا را دید یک عده گفتند خواب بود همان که شما گفتید خواب معراج یعنی معراج در منام که این دیگر کمترین حرفی که زدند

استاد شریفی:

که جمهورشان گفتند در بیداری بوده

استاد ابوالقاسمی:

حالا به آن می رسیم، اما آنهای هم که گفتند خواب است گفتند نه این خواب ایشان خواب عادی نیست حالا روایت ها را می آورم نشان می دهم شما فارسی هایش را آوردید من از عربی هایش حالا موقع مناظره جمع کرده بودیم، اینهای که می گویند این خواب است نمی گویند خواب عادی است می گویند خواب پیغمبرانۀ وحیانه است که در خوابش معراج رفته.

استاد شریفی:

که انکارش هم کفر است

 استاد ابوالقاسمی:

یک عده می گویندرؤیت چشم است،یک عده می گویند رؤیت قلب است، سه طور رؤیت گفتند، رؤیت خواب ، رؤیت چشم، رؤیت قلب، آقای إبن حجر در «الغنیة فی مسألة الرؤیة رؤیة النبی(ص) ربه سبحانه و تعالی فی لیلة الاسراء ومن أثبت ذلک و من نفاه» إبن حجر عسقلانی همه را جمع کرده اینجا، می گوید رؤیت چه بوده؟ یک عده اثبات کردند، یک عده نفی کردند

«ومن توسط فی المسألة فأثب الرؤیة بالفؤاد»

یک عده گفتند قلب بوده

«ونفی أن یکون بالعین»

این إبن تیمیه است حالا می رسیم به این

«ومن قال من المتأخرین کانت رؤیا العین فی المنام ورؤیة الفؤاد فی الیقظة»

«رؤیا العین فی المنام»

یعنی با اینکه پیغمبر خوب بود اما با چشم دید، آنهای که گفتند بیداری بوده گفتند قلب بوده، پس یک عده گفتند خودش با چشم سر دیده، یک عده آمدند می گویند که با قلب بوده با چشم نبوده، یک عده می گویند خواب بوده اما خوابش هم با چشم بوده خواب با چشم یعنی اینکه خواب است منافات با چشم گفته ندارد

«ورؤیة الفؤاد فی الیقظة»

یک عده گفتند نه بیداری با قلب بوده

«ذهب إبن عباس فی المشهور عنه وأنس بن مالک و أبو هریره إلی أن النبی(ص) رأی ربه فی لیلة الإسرا»

با چه؟

«بعین رأسه»

استاد شریفی:

اینها کسانی می شوند که آقای سجودی دیشب لعن کرد

استاد ابوالقاسمی:

همه را لعن کرد

«وقالت به طائفة من التابعین: کعب، حسن بصری، وکان یحلف علیه»

قسم می خورد حسن

«وعطاء، عکرمه، عامة اصحاب ابن عباس، عروة بن زبیر وهو بن أخت عائشه»

این بچه خواهر عایشه است

«فقد صح أنه کان المراد، هل ثبت قول عائشه فی نفی الرؤیة سند علیه»

آیا می شود اصلاً حرف عایشه را قبول کنیم که گفته ندیده؟ پسر خواهرش می گوید دیده، محمد بن شهاب زهری مهم ترین راوی بخاری، معمبر بن راشد استاد بخاری و مسلم و در مشایخ آن است

«وقال به أکثر أهل السنة»

حالا شما از فارسی ها آوردید گفت اینها الکی می گویند، إبن حجر عسقلانی هم دارد دروغ می گوید؟ اکثر اهل سنت چه گفتند؟

استاد شریفی:

اینها را خودتان نداشتید یک وقت؟ چون اینها معمولاً اینطوری می گویند دیگر اینها را خودتان درست کردید

استاد ابوالقاسمی:

ما اکر می خواستیم از اینها درست بکینم که خیلی صراحت  تر درست می کردیم، باز می  آید

«نووی: فالحاصل أن الراجح عند أکثرالعلماء أن رسول الله (ص) رأی ربه بعینی رأسه لیلة الإسراء وقال الذهبی واکثر الصحابه علی أنه رأی ربه»

چیکار می خواهید بکنید شما این را؟ این نظر اکثر است

«وذهب آخرون إلی أنه رآه مرتین، مره بقلبه ومره بعینه»

این روایت دیگر از إبن عباس است

«وهی الجامعة بین الاختلاف علیه»

پش چشم شکی در آن نیست اضافه قلب کردند، عایشه می گوید در دنیا ندیده

«أما حدیث إبن عباس فی إثبات الرؤیة ومن تابعه فروی فلان، فلان»

عبدالله بن عمر پیش إبن عباس فرستاد آیا پیغمبر خدا را دیده؟ گفت بله، إبن خزیمه در صحیح خودش آورده

«وهو إسناده صحیح علی شرط الشیخین»

«وروی ابن مردویه فی تفسیر رأی ربه بعینه و إسناده صحیح»

«رأی ربه وقال ابن خزیمه فی صحیحه: کان الحسن یخلف بالله لقد رأی محمد ربه»

و،و،و همۀ آنهای که ما عرض کرده بودیم دارد یکی یکی می آورد

«ومثل هذا لا یقوله إبن عباس عن رأی و اجتهاد»

خودش از خودش که حرف در نمی آورد که، پیغمبر به او گفته، یعنی تمام راه های که اینها می خواهند بیایند بگویند را آقای إبن حجر تمام راه ها را برای آقای سجودی بسته، بعدش هم خودش می آید می گوید حرف عایشه را یک عده نقل کردند می گویند عایشه

«ولم یُنقل عنها قط أنها قالت: سمعت النبی(ص) یقول: لم أرَ ربی»

عایشه به حرف پیامبر استناد نکرده اما إبن عباس به حرف پیامبر هم استناد کرده، پس چه مقدم می شود؟

«وقولها فی ذلک إنما هو مجرد تأویل و استدلال»

خودش نظر داده اجتهاد شخصی عایشه هست

طبق مبانی اهل سنت کدام باید قبول بشود؟

استاد شریفی:

تصریح شان این است که ما قول إبن عباس را می پذیریم.

استاد ابوالقاسمی:

قول إبن عباس را مقدم می کنیم، دیگر این یک بحثی است که إبن حجر هم مطرح کرده لذا آن را هم که شما آوردید دقیقاً همان است اکثر اهل سنت می گویند پیغمبر خدا را با چه دیده؟

استاد شریفی:

چشم سر

استاد ابوالقاسمی:

البته خودشان حالا اینها را دیگر وقت نمی کنیم چون می خواهیم بیننده ها را امشب بگیریم، فرقی نمی کند عرض کردیم خواب باشد گفتند خوابی بوده که با چشم دیده نه خواب توهم، رؤیت قلب باشد رؤیت قلب می گویند چشم می بیند قلب درک می کند قلب به طریق اولی قوی تر از چشم است «ما کذب الفؤاد ما رأی» می گویند چشم سراب می بیند اما قلب سراب نمی بیند می گویند قلب خیلی قوی تر است.

استاد شریفی:

استاد اگر اصلاً اینها بپذیرند پیامبر خوابش یک خواب توهم بوده اینکه خیلی بدتر است چون طبق این اعتقاد گرفتند یعنی الآن اینها معتقد شدند که یک خدای دارند که شاب أمرد است.

استاد ابوالقاسمی:

این مرحله سوم می شود

استاد شریفی:

یعنی عصمت پیغمبر زیر سؤال می رود اعتقادات اینها به اینکه از توهمات، آیا أنبیاء دچار توهم می شوند؟ توهمات می گویند؟

استاد ابوالقاسمی:

آقای سجودی آمد گفت که این حالا یک خوابی دیده شما هم در خواب، الآن من در خواب یکی را کشتم، نه آقای سجودی تو خودت را با پیغمبر نزد سنی ها قیاس نکن.

استاد شریفی:

خودشان می گویند خواب پیغمبر وحی است

استاد ابوالقاسمی:

می گویند تو اگر پیغمبر را در خواب ببینی تو پیغمبر را دیدی آنوقت پیغمبر خدا را ببیند خدا را ندیده؟ سجودی اگر پیغمبر را ببیند خود پیغمبر است آنوقت پیغمبر خدا را ببیند یکی دیگر را دیده توهم است، اصلاً قابل قیاس نیست، پس اولین نکته: دونوع روایت دارند گفتیم سه نوع رؤیت مطرح شده اغلب اهل سنت گفتند رؤیت چشم، آنهای که گفتند خواب که دو سه نفر هم بیشتر نیستند خیلی هم محدود هستند همه هم ردشان کردند گفتند خوابی که با چشم بوده و آنهای هم که گفتند قلب مثل إبن تیمیه گفتند قلب از چشم قوی تر است.

استاد شریفی:

استاد یک سؤال: اینهای که اسرار دارند، من خب در فضای مجازی هم دیدم این نکته را؛ خیلی سعی و تلاش بر این است که پیغمبر خدا را در خواب دیده، چرا تمام تلاش شان الآن این است که بگویند خواب بوده ؟

استاد ابوالقاسمی:

می خواهند به این مرحله سوم برسند مرحله سوم چیست؟ می گویند اگر پیغمبر بگوید خدا دست دارد در قرآن می گویند گفته دیگر، پس باید بگویم دست دارد.

استاد شریفی:

حق تعویل نداریم

استاد ابوالقاسمی:

حالا می گویم دست است حالا دست دارد تعویل می شود یا نمی شود بحث دیگر است آن مرحله چهارم است، ما باید قبول کنیم طبق نظر آنها خدا چیزی به اسم دست دارد ظاهر کلام حجت است، اگر پیغمبر بگوید خدا جوان مو فرفری بود خدا را اینطور دیدم یعنی چه؟ یعنی خدا چنین صفاتی دارد لذا آمدند ابطال و تعویلات در اخبار صفات، در چندین جا «من نفاف إنه معتزلی» کلیپ را دیدید، می گوید نه اصلاً این را باید قبول کنیم اینها جزو صفات خدا است، یک عده گفتند رد کنید جهمی، یک عده گفتند رد کنی معتزلی هستی.

استاد شریفی:

تا زندیق هم داریم

استاد ابوالقاسمی:

معتزلی و جهمی مگر چه می گفتند؟ در باب صفات با اهل حدیث اختلاف داشتند، پس قبول این روایت نه از باب خواب است از باب صفات است.

مرحله چهارم: صفت را باید تعویل کرد یا نه؟ سلفی ها می گویند نه، ما که از اساس این روایت را خنده دار می دانیم اما یک مرحله عزیزان اهل سنت می توانند بگویند چه است؟ ما یک ارفاقی برایشان قائل می شویم اهل سنت می توانند بیایند بگویند تعویل می بریم پیغمبر مجاز گویی کرده اینکه پیغمبر گفته من خدا را اینطور دیدم پیغمبر گفته اما مجاز گفته البته این با حرف هایشان جور در نمی آید ما داریم ارفاق می کنیم.

استاد شریفی:

من حقیقت هر کاری کردم که یک تفکیکی قائل بشوم حقیقتاً آخرش نتوانستم

استاد ابوالقاسمی:

حالا ما ارفاق می کنیم اما سلفی دیگر اصلاً این حرف را هم نمی تواند بزند سلفی می گوید پیغمبر گفته و چون گفته خدا هم اینطور هست

استاد شریفی:

حالا این به یک جوک و لطیفه ای تبدیل شده استاد از دیشب من دیدم استکرهای خدای مو فرفری را ساختند دارند پخش می کنند حالا با آن شکل و شمایلی که روایت را گفته.

استاد ابوالقاسمی:

اگر باور ندارند که اینها خدا را اینطور قبول دارند کلیپ بعدی هم از آقای سماری کارشناس شبکه وصال عربی در شبکه وصال

استاد شریفی:

که آقای سجودی مدعی بود ما در شبکه های مان اصلاً این خدا را نگفتیم.

استاد ابوالقاسمی:

کلیپ بعدی را با هم ببینیم، این آقای سماری از کسانی است که وقتی که با من درخواست مناظره دادندگفتند اگر برای توحید می خواهی مناظره کنی با سماری مناظره کن، یعنی در توحید نفر اول شان است و همین آقا حالا کتابش را هم نشان می دهم «پروردگارم را به صورت یک نوجوان بدون ریش دارای زلف و دارای اوصاف دیگر دیدم این صورتی بود که خدا را در آن صورت دیدم»

کلیپ:

در حدیث إبن عباس آمده است که: پروردگارم را به صورت یک نوجوان بدون ریش دارای زلف و دارای اوصاف دیگر دیدم این صورتی بود که خدا را در آن صورت دید حتی برخی از اهل سنت گفتند که منظور حجاب صورت است برخی خواستند به این گونه معنای حدیث را به ذهن نزدیک کنند ولی ما می گوییم نیازی به توجیه ها نیست و به همین خاطر خود أبوذر هنگامی که مورد پرسش قرار گرفت همین را گفت، وقتی از او پرسیدند که آیا محمد پروردگار را دید گفت از پیامبر (ص) این را پرسیدم و ایشان گفت نوری است که آن را دیدم و نورش را دیدم و گفت همانا که پیامبر (ص) پروردگارش را با قلب خود دید و این همان چیزی است که از إبن عباس هم روایت شده که این حدیث را از او نقل می کنند که پیامبر (ص) گفت پروردگارم عزوجل را به صورت موجوانی ... تا آخر حدیث، خود إین عباس در صحیح مسلم می گوید همان که پیامبر (ص) گفت پروردگارش را دو بار با قلبش دید. یعنی چه دیدنی؟ دیدن با قلب.

استاد شریفی:

خب استاد ایشان می گوید هیچ تعویل و ...

استاد ابوالقاسمی:

تعویل اصلاً نداریم

استاد شریفی:

حتی حرف أبوذر هم قبول نیست

استاد ابوالقاسمی:

می گوید حتی حجاب صورت هم نیست خود خدا است، این آقا چرا می گویند قوی ترین عالِم شان است؟ یک شخصی بود مریسی جهمی بود قوی ترین جهمی بود که ضد اهل حدیث کار می کرد.

استاد شریفی:

استاد جهمی را یکبار توضیح می دهید؟

استاد ابوالقاسمی:

جهمیه ما چندتا نظر در مورد صفات خدا داریم یک عده می گویند صفات خدا عین ذات خدا است که شیعیان معتزله هستند علم خدا عین قدرت خدا عین ذات خدا است، یک عده جهمیه می گویند نه خدا یک ذاتی است که هیچ صفتی ندارد خالی از صفت است، یک عده اهل حدیث هستند که می گویند نه یک خدا است یک صفت علم است یک صفت چه ست یک صفت چه است اینها صفات را چه می گویند؟ جدا از ذات می گویند، می گوید هر کسی که صفت را قبول نکند یا جهمی است یا معتزلی، خب کتاب «نقض عثمان بن سعید» این عثمان بن سعید آمد به مریسی جواب داد، چه کسی این کتاب را تصحیح کرده؟ منصور بن عبدالعزیز السماری چون قوی ترین عالِم توحیدی سلفی ها بود آمد چیکار کرد؟ این کتاب را تحقیق کرد در این کتاب

«عن إبن عباس رضی الله عنهما عن النبی قال: دخلت علی ربی فی جنة عدن شاب جعد فی ثوبین أخضرین»

نقض عثمان بن سعید، محقق منصور بن عبدالعزیز السماری

روی احمد و .... روایت را هم می آورد

«رأیت ربی فی صورة شاب أمرد»

بعد می  آید اینجا

«وفی المنتخب من العلل للخلال (ص 280)»

بعد از روایت می گوید احمد چیکار کرد؟

«فصححه»

تصحیح کرده، بعد می گوید

«قلت: یقولون لم یسمع قتادة من عکرمة»

می گویند قتاده از عکرمه نشنیده

عصبانی شد گفت این حرف ها چیست می زنند چندتا روایت نقل کرد، می گوید

«أرسلت إلی أبی عبدالله»

فرستام پیش احمد بن جنبل خواستم روایت حماد قتاده، عکرمه، إبن عباس، کدام روایت؟ «رأیت ربی» همان روایتی که الآن دیدیم، چیکارش کنم؟

«قال: حدث به»

نقلش کن

«قد حدث به العلماء»

علما آن را نقل کردند

بعد می آید دوباره

«سمعت أبا زرعة الرازی»

می گوید هر کس این را رد کند معتزلی است

«سمعت أبا زرعة یقول حدیث إبن عباس فی الرؤیة صحیح، لا ینکره إلا معتزلی»

«قال إبن کثیر فی تفسیر (إسناده علی شرط الصحیح)»

آقا است این را بیندازی دور باید صحیح بخاری بیندازی دور

استاد شریفی:

بگویی لعنت می کنم به هر کسی که چنین حرفی را زده باید خیلی از بزرگان اینها را مثل صحیح بخاری و مسلم را بیندازی دور.

استاد ابوالقاسمی:

«قلت: فالحدیث صحیح؛ صححه احمد، أبوزرعة الرازی، أبن صدقه، خلال، أبوالحسن بن بشار، أبو طالب عشاری، طبرانی، أبویعلی، إبن تیمیه، إبن کثیر، احمد شاکر، البانی و غیرهم، وله شاهد: من حدیث أم الطفیل»

که می گوید در خواب بود آن مقوی این است اصل این است پس نیا آن را بیار، خب این که شما دیدید نیایند بگویند آقا ما نداریم تا حالا نگفتند، نه گفتند در شبکه های شان هم گفتند ولی روی شان نمی شود خجالت می کشند لذا ما درخواست حقیرانه از دوستان داریم؛ آقا راجع به مسائل جزئی راجع به سجده روی مهر، وضو، چه، چه اینها خوب است بحث کردن قانع بکنی اما تو که می توانی ثابت کنی با این مدارک که واقعاً خدای که می پرستند یک همچین چیزی است چرا سر این با آنها بحث نمی کنی؟ سر این با آنها مناظره کن زنگ می زنید در شبکه های شان بگو این روایت را إبن تیمیه تصحیح کرده.

استاد شریفی:

استاد از دیشب تا الآن شاید بالغ بر چند هزار پیام برای بنده آمده اکثر پیام ها به این عنوان بود که آقای شریفی ما همیشه بیننده این برنامه های اینها بودیم یا در فضای مجازی از یک چیزی خیلی ناراحت بودیم این که اینها به ما تهمت شرک می زدند و ما تازه امشب فهمیدیم که اینها که به خدای ما به توصل ما به ادعیه ما دارند اشکال می  گیرند به توحید ما دارند اشکال می گیرند تازه فهمیدیم اینها چه خدای دارند و ای کاش شما زودتر این خدا را به ما معرفی می کردید که ما دیگر از این به بعد تا بگویند شرک می گوییم ما آن خدای مو فرفری بی ریش تو را نمی خواهیم شما حالا می خواهی اسم ما را بگذاری مشرک اشکال ندارد، یعنی این را که شما فرمودید الآن تازه خیلی از شیعه ها متوجه شدند که آن خدای که اینها می گویند توحید توحید چه است.

استاد ابوالقاسمی:

اینکه عزیزان فرمودند هر کس که از اهل بیت توحید را نگیرد به روته شرک خواهد افتاد بدون اینکه بداند یا نداند خب الآن خیلی ها نمی دانند چه است اصلاً، اصلاً تئوری شان را از علمای شان نگرفتند چون اگر می خواستند بگیرند باید به این ورته می افتادند همین است، اما حرف إبن تیمیه؛ آقا منِ أبوالقاسمی نمی گویم «بیان تلبیس الجهمیه» چاپ عربستان سعودی وزارت ارشاد اوقاف دعوت و...، این را خودشان چاپ کردند دیگر نگویید أبوالقاسمی دستکاریش کرده، می  آید روایت «رأیت ربی» را نقل می کند إبن تیمیه صفحه های مختلف تا اینجا که می آید در صفحه 301 که دیشب هم آقای شریفی این را نشان داد، خودشان اینجا چه نوشتند؟

«استخلاص المؤلف النتیجة من الحدیث»

بیان تلبیس الجهمیه، چاپ عربستان سعودی، وزارت ارشاد، اوقاف، دعوت، ص 301

نتیجه گیری إبن تیمیه آخر آخر که می خواهد بگوید چیست؟

«فعلم أن أحادیث إبن عباس عنده فی الیقظه»

اعتقاد إبن عباس چه بوده؟

«رأیت ربی» بیداری

گفته به چشم سر نگفته اما

«جوابه بقوله: ألست تری السماء»

یکی گفت إبن عباس مگر می شود خدا را دید؟ گفت تو آسمان را می بینی؟ گفت بله

«قال: فکلها تری؟»

همه آسمان را می بینی؟ گفت نه، پیغمبر هم خدا را دیده همه خدا را ندیده

«دلیل علی أنه»

«هُ» یعنی چه کسی؟ إبن عباس

«أثبت رؤیة العین»

إبن تیمیه می گوید این دلیل برای این است که إبن عباس گفته رؤیت عین است البته بعد خودش می آید می گوید نه منِ إبن تیمیه روایت قلب قبول دارم اما إبن عباس چه اعتقاد داشته؟

استاد شریفی:

اصلاً برای ما فهم إبن تیمیه در قبال فهم إبن عباس برای ما هیچ ارزشی ندارد.

استاد ابوالقاسمی:

حالا اینها خودشان می دانند دیگر.

استاد شریفی:

حالا این را هم اگر سلفی ها بخواهند، نه این اتفاقاً یک جای سؤال است إبن عباس صحابه پیامبر که همچین جایگاهی دارد نزد شان می گویند تفسیر قرآن را ما از ایشان گرفتیم که حالا خود إبن عباس میم گوید من هر چه دارم از امیرالمؤمنین گرفتم، می گویند إبن عباس یک طرف إبن تیمیه یک طرف، خب حالا کدامش را می خواهند انتخاب کنند؟

استاد ابوالقاسمی:

إبن تیمیه آمده می خواهد حرف عایشه را توجیه کند دیگر، می خواهد جمع کند بین اینها عایشه می گوید که نه ندیده، می گوید عایشه که می گوید ندیده یعنی با چشم ندیده خواب هم که نبوده هر دو می گویند بیدار پس باید بگوییم بیداری بوده با چشم نبوده می شود با چه؟

استاد شریفی:

من می گویم إبن تیمیه یا جاهل است یا دروغگو به این علت چون عایشه اصلاً حرفش چیز دیگر است عایشه می گوید اصلاً پیغمبر جبرئیل را دیده نه خدا را.

استاد ابوالقاسمی:

حالا می خواهد توجیه بکند دیگر ما به توجیه او کار نداریم که 

استاد شریفی:

یعنی می خواهم بگویم إبن تیمیه اینجا یا روایت را دیده دارد دروغ می بندد یا جهالت دارد چون اصلاً دعوای عایشه در آن روایت، حالا من اینها را می خواستم دیشب بیاورم که آقای سجودی رفت، عایشه می گوید از اساس این قضیه دروغ است پیغمبر جبرئیل را دیده نه خدا را.

استاد ابوالقاسمی:

خلاصه ما به عزیزان می گوییم لذت بخش ترین مناظره برای شما مناظره در همین روایت شاب أمرد است اینقدر دست تان در آن پور است اینقدر مطلب از اینها دارید که هر طور جواب بدهند یک جایش می لنگد هیچ حرفی در این قضیه نمی توانند بزنند.

استاد شریفی:

من فکر می کنم استاد دلیل این مطلبی که شما گفتید یعنی استدلال مان یا این مدرک قشنگ که دیشب من در مناظره به آقای سجودی گفتم حرف احمد بن جنبل بود «طبقات الحنابله»، یک حرفی را دیشب من در مناظره برای آقای سجودی خواندم که ما معتقد هستیم به این روایت به این خدای شاب أمرد هر کسی هم در مورد آن حرفی بزند بدعت گذار است ما در این قضیه هم با کسی مناظره نمی کنیم

استاد ابوالقاسمی:

«لا نناظر فیه أحدا»

استاد شریفی:

یعنی علت چیست چرا مناظره نمی کنیم؟ دیشب دیدید چرا، اینها در مورد خدای خودشان، حرف احمد بن حنبل است آقای سجودی در برنامه سه شنبه اش استاد اگر بگویم بد نیست به من تماس گرفتند برای هماهنگی مناظره گفت آقا روایت را بفرست برای من از این پشمک مشمک ها و سربازی  مربازی ها هم مطلبی نیار، حالا ببین توهینی که به علمای شان می کند می گوید از این پشمک مشمک ها و سربازی  مربازی ها برای من نیاری، من با نوع ادبیات آقای سجودی می خواهم بگویم این پشمک مشمک نیست احمد بن حنبل است می گوید ما در مورد خدای مان با کسی مناظره نمی کنیم.

استاد ابوالقاسمی:

نمی تواند مناظره بکند چرا؟ چون که هر کس اینها را بشنود به اینها می خندد. «تبيين كذب المفتري فيما نسب إلى الإمام أبي الحسن الأشعري» این را تعریف إبن عساکر متوفی 571، در این کتاب صفحه 310 مقل می کند یک دعوای که بین أبی نصر قشیری و حنابله رخ داد یک نامه ای نوشتند علماء همۀشان علمای سرشناس و امظاء هم کردند با خط خودشان، قضیه چیست؟ می گوید علمای فقها و بزرگان آمدند که گروهی از حشویه (آنهای که می گویند خدا جسم دارد)

«و الأوباش الرعاع المتوسمین»

اسم شان چیست؟اسم شان حنبلی است، آمدند یک چیزهای گفتند که هیچ دیوانه ای نمی گوید بعد صفحه

311 چه گفتند

«و ابواالا التصریح»

تبيين كذب المفتري فيما نسب إلى الإمام أبي الحسن الأشعري، تعریف إبن عساکر، متوفی 571، ص 310-311

فقط می گفتند این را باید قبول کنید که خدا پا دارد، دندان دارد، اینطوری است، دهنش این شکلی است، انگشت دارد، خودش می آید

«ویتردد علی حمار»

خدای الاغ سوار که شنیدید از همینجا است

«فی سورة شاب أمرد بشعر قطط و علیه تاج یلمع وفی رجلیه نعلان من ذهب و حفظ ذلک عنهم»

همه هم دیدند این را

«وعللوه و دونوه فی کتبهم»

در کتاب های شان هم نوشتند

سند هم برایش آوردند متأسفانه سند این الاغ آن دست ما نرسیده سند شاب أمرد جعد قطط آن رسیده ولی سند این مقدار آن نرسیده حالا عیب ندارد حالا ما الاغ آن را کار نداریم الاغ  خدای تان را گذاشتیم کنار فعلاً خود خدای تان را بیاید برای ما ثابت کنید سر خدای تان با هم مناظره می کنیم بعداً اگر تمام شد سر الاغ خدای تان هم با همدیگر مناظره خواهیم کرد.

استاد شریفی:

حالا اینکه استاد شما فرمودید سند الاغش نرسیده شاید بعضی از بیننده ها بگویند که مگر می شود اینها را تحریف یا تصحیف کنند یا تصحیف اتفاق افتاده یا تحریف است دیگر، من این اسکن را خدمت شما نشان بدهم ، آقای البانی خودمان ببینیم چه کار کرده، کتاب « السنه» ابن ابی عاصم را ، آقای ناصر الدین البانی تحقیق کرد، این همان روایت شاب امرد هست، چندتا باب را می آورد، اینجا این روایت را می  آورد تصحیح هم می کند اما کلمه شاب امرد از توی روایت آقای البانی حذف کرده، علتش چیست که می گویم این همان روایت است، ذیل همان روایت که پاورقی می زند، حرف خودش هم هست، همان حرف ابی زرعه را می آورد که هر کسی این روایت را انکار کند معتزلی است که این حرف ابی زرعه ذیل روایت شاب امرد بوده، آقای البانی وقتی این روایت را می آورد آن کلمه شاب امردش را خجالت می کشد بنویسد در متن رویات، ایشان هم آن شاب امرد را حذف می کند، بله همانطور که استاد فرمود ما شاب امرد دستمان رسید اما سند الاغش را هم نرسید ولی از بقیه اهل سنت که مخالف بودند که خدا، حالا شاب امردش جدا باز با خر هم می آمد اینطرف و آنطرف سفر می کرد دیگر آن را خود علمای اهل سنت ذکر کردند.

خب مطالبی را استاد بیان فرمودند من قبل از اینکه صدای گرم شما را بشنویم یک نکته ای را بگویم دیشب بعد مناظره و پخش این مناظره در فضای مجازی، بعضی از طرفداران این شبکه یک سری حرف هایی زدند برای من هم جالب بود گفتند آقا اصلاً مناظره ساختگی بوده، اصلاً همچین مناظره ای اتفاق نیافتاد، چرا؟ چون صدا و تصویر با هم همخوانی ندارد بخصوص آقای سجودی، من این نکته را بگویم بزرگواران، چون صدا از طریق تلفن ارتباط برقرار می شود وتصویر ماهواره ای حدوداً 15 تا 20 ثانیه با صدا اختلاف دارد لذا صدا و تصویر یک مقداری 15تا 20 ثانیه ای باهم اختلاف دارد، یک چیز عادی هم هست، هر کسی که در این مسائل هست این را متوجه هست،

استاد ابوالقاسمی:

حالا ان شاء الله ما کلیپ برنامه عصر جدیه را هم می گذاریم که با صدایش هم سینگ هست، و چون از شبکه آنها پخش شده، روی این می گذاریم تا همه ان شاء الله ببینند دیگر.

استاد شریفی:

حالا اینکه اصلاح می کنیم سعی می  کنیم برای برنامه ای که الآن آرشیو شده آن را درست کنیم و صدا و تصویر را با هم لینک کنیم من می خواهم بگویم استاد یعنی در این عصر تکنولوژی اطلاع رسانی دیگر عالم و آدم خبر دار می شوند، یک عملی را شما اینجا انجام بدهید یک ثانه بعدش کل عالم پخش می شود، اینکه اساساً یک گونه اصلاً منکر همچین مناظره ای شدند، که اساساً شبکه ولیعصر این مناظره را درست کرده یک تصویر آقای سجودی را آنجا گذاشته بعد مثلاً به، حالا ما چه کسی را رفتیم آوردیم که تقلید صدای آقای سجودی بکند؟ کار به اینجا دارد می رسد، من از شما دارم می پرسم به نظر شما همچین کسی توقع هدایت شدن از او هست، کسی که بیاید اینطوری نظر بدهد.

استاد ابوالقاسمی:

نه اینها هدایت نشوند بهتر است.

استاد شریفی:

خب این هم نظر استاد، بیننده عزیز و بزرگواری که در خدمت شان هستیم جناب آقای چیا از کرمانشاه، سلام علیکم جناب آقای چیا.

بیننده:

الو سلام علیکم خسته نباشید، ببخشید شما برای خودتان می برید و می دوزید، یعنی شما دارید همینطوری

استاد شریفی:

ما شما را هم دعوت کردیم تشریف بیاورید با هم می خوریم،

بیننده:

خودتان می گویید ما برنده شدیم و چیز، اولاً آقای سجودی نماینده ما اهل سنت نیست، این را شما بدانید، بعد چه کسی می گوید شما برنده شدید دیشب؟

استاد شریفی:

همین که شما می گویید اولاً آقای سجودی نماینده اهل سنت نیست، یعنی اینکه آقای سجودی شکست خورده، شکست آقای سجودی را به گردن ما اهل سنت نیاندازید، حالا شما تشریف آوردید بسم الله در خدمت شما هستیم، این روایت را استاد نشان داد دیشب مناظره شد، سؤال من از شما این است، این روایت را که خدای شما شاب امرد هست قبول دارید یا خیر؟ اگر قبول دارید بسم الله بفرمایید، اگر ندارید علتش.

بیننده:

آقای شریفی ما مسلمان هستیم و اهل سنت یعنی ما دین مان را از قرآن و سنت می گیریم، قرآن هم یک سوره داریم، سوره اخلاص، خداوند می فرماید

«بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ۝ قُلْ هُوَ اللَّـهُ أَحَدٌ ۝ اللَّـهُ الصَّمَدُ ۝ َمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ ۝ وَلَمْ يَكُن لَّهُ كُفُوًا أَحَدٌ ۝»

سوره اخلاص

این سوره خداوند خودش را معرفی کرده دیگر نیازی به حدیث هم باقی نمی ماند.

استاد شریفی:

پس شما منکر حدیث هستید؟

بیننده:

من منکر حدیث نیستم، به نظر من قرآن دست نخورده باقی مانده ولی روایت حدیث، هیچ حدیثی احتمال اینکه بگوییم همه احادیث درست است

استاد شریفی:

خب این حدیث را آقای احمد بن حنبل، ابن تیمیه، ابی زرعه بزرگان شما گفتند حدیث صحیح است، شما بهتر می فهمی یا احمد بن حنبل؟

بیننده:

شما بگویید حضرت ابوبکر و حضرت عمر و حضرت علی هم تصریح کردند این حدیث را به نظر من

استاد شریفی:

پس شما بهتر از اینها می فهمی دیگر اصلاً ما چرا

بیننده:

نه من نمی گویم بهتر می فهمم، من می گویم همه انسان ها همه بزرگان دین بعد از پیغمبر اشتباه می کنند.

استاد شریفی:

خب از کجا معلوم شما اشتباه نمی کنید آقای چیا؟

بیننده:

خب این نظر من است

استاد شریفی:

خب نه دیگر نظر باید دلیل برایش باشد

استاد ابوالقاسمی:

دست شما درد نکند آقای چیا، آقای چیا می گویند تا حالا 1400 سال علمای اهل سنت همه توحیدشان خراب بوده من شیعه می گویم توحید ما درست است

استاد شریفی:

همین را دیشب به آقای سجودی هم گفتیم

استاد ابوالقاسمی:

دست شما هم درد نکند خیلی ممنون از شما

بیننده:

من توحیدم را از قرآن می گیرم

استاد ابوالقاسمی:

احسنتم پس شما دیگر توحیدت را از روایات اهل سنت نمی گیری

بیننده:

نه چرا از روایت هم می گیرم ولی از روایتی درست، حرف من این است من می گویم در روایت می شود دست برد ولی در آیات خدا را نمی شود دست برد، این را شما نمی خواهید بپذیرید

استاد ابوالقاسمی:

چرا دیگر ما چیزی نگفتیم ما از شما پذیرفتیم دیگر.

بیننده:

خب باشه الآن من می گویم یا الله مدد بر طبق آیات قرآن مثلاً خداوند یک جایی می فرماید «لاتدعون مع الله احداً» یا یک جای دیگر می فرماید « و إذا سألک عبادی فإنی قریب» من می گویم این  که شما می گویی یا علی مدد بر طبق این آیه قرآن اشتباه است.

استاد ابوالقاسمی:

بگذار من یک دقیقه با این صحبت کنم آقای شریفی یک سؤال ساده آقای چیای عزیز، ما با شما مناظره خواهیم کرد ان شاء الله شما یک مدرک برای ما بیاور ما با شما مناظره می کنیم، اما یک سؤال ساده الآن شما خودت را بگذار جای من شیعه، الآن یک کسی مثل آقای ابن تیمیه که می گوید خدای جوان موفرفری است، مثل البانی، مثل سماری، مثل احمد بن حنبل، مثل ابوزرعه، اینها بیایند بگویند تو شیعه کافری، اگر  شما جای ما بودی به اینها نمی خندیدی؟

بیننده:

خب الآن چه کسی می گوید ابن تیمیه همچین حرفی زده، شاید در کتابش اضافه کردند به ایشان دروغ بستن،

استاد شریفی:

یعنی دقیقاً ما این را در برنامه گفتیم، من سؤال کردم که شما این را اضافه نکردید

استاد ابوالقاسمی:

آقای چیا ما معذرت می خواهیم ما اشتباه می کنیم، معذرت می خواهیم دست شما درد نکند، ما قبول کردیم که ما دست بردیم در کتاب های شما دیگر

استاد شریفی:

من یک سؤال بپرسم، من این حرف ها را زیاد شنیدم با شما من چند سری در اینستاگرام بحث کردم، من یک سؤال دارم این علمای شیعه  و ما شیعیان اینقدر در کتاب های شما دست می بردیم و مطلب می  نوشتیم شما خواب بودید کجا بودید شما؟ چرا شما اینقدر بی تفاوت بودید نسبت به کتب و علمایتان و

علمای خودتان  که اینقدر ما شیعیان در کتاب های شما دست می بردیم و شم نمی فهمیدید.

بیننده:

آخر شما منصفانه نمی آیید کتاب های ما را نقد کنید،

استاد شریفی:

بابا شما می گویید نیست اصلاً شما اضاف کردید والله بالله به پیر به پیغمبر این توهین به خودتان است.

بیننده:

فقط اشتباه های کوچک را بزرگ می کنید

استاد شریفی:

این اشتباه کوچک است؟ اشتباهی که خدا شاب امرد است کوچک است؟

بیننده:

منصفانه هیچ وقت قضاوت نمی کنید

استاد شریفی:

جناب آقای چیا خدای شاب امرد اشتباهش، اشتباه کوچک است؟

بیننده:

شما حضرت ابوبکر و حضرت عمر و حضرت عثمان را قبول ندارید من بیایم از ابن تیمیه دفاع کنم برای شما؟

استاد شریفی:

من نگفتم از ابن تیمیه دفاع کن، این روایت ابن عباس است که علمایتان گفتند پیغمبر این را به ابن عباس گفته، شما دارید سخن پیغمبر را رد می کنید نه سخن ابن تیمیه را بعد می گویی ما اضاف کردیم به کتاب، بعد شما منصف هستی خدا وکیلی؟

بیننده:

من می گویم روایت شاید روایت پیغمبر نباشد، حرف من این است.

استاد شریفی:

ما قبول کردیم گفتیم شما به اینجا رسیدید که گفتید این باطل است ما می گوییم خدا پدرتان را بیامرزد، اما نگویید شما اضاف کردید، دیگر این بی انصافی است آقای چیا

بیننده:

اگر حدیث برای پیامبر باشد من می گذارم روی چشمم، ولی به نظر من در این حدیث می شود دست برد

استاد شریفی:

آقای چیا همه حرف هایتان درست، در حدیث می شود دست برد، حدیث را می شود تحریف کرد

استاد ابوالقاسمی:

یک سؤال دیگر آقای چیای عزیز، در قرآن نمی شود دست برد دیگر درست است؟

بیننده:

نه دیگر قرآن نمی شود. نمی  دانم شاید شما اعتقاد داشته باشید به این اما نمی شود

استاد ابوالقاسمی:

یک لحظه، آن روایت عایشه است که بز آمد قرآن را خورد، عمر می گوید آیات قرآن چند برابر بوده، اینها را کار نداریم اصلاً اینها را فرض کنیم سنی ها نگفتند قرآن تحریف شده

بیننده:

خب باشد اگر همچین چیزی است چرا قرآنی که الآن بین همه مسلمانان هست با همه مذاهب ملل مختلف یکی است.

استاد ابوالقاسمی:

یک لحظه یک سؤال ساده، در قرآن آمده خدا دست دارد، در قرآن آمده «وجه الله» شما می خواهی با قرآن بحث کنی با ما دیگر درست است؟ شما اعتقاد داری خدا دست دارد یا ندارد؟

بیننده:

خب الآن من چه بگویم، خدا دست دارد؟

استاد ابوالقاسمی:

در قرآن است دیگر

بیننده:

خب این هم منظور دست ظاهری نیست که مثل دستی که من و شما داریم

استاد ابوالقاسمی:

یعنی چه دستش بزرگتر از دست ما است؟

بیننده:

یعنی قدرت خدا، یعنی خدا قدرت و توانایی اش را دارد

استادابوالقاسمی:

اما همین آقایان سلفی می گویند نه خدا دست دارد، یعنی دست دارد

بیننده:

خب اشتباه کرد، هر کسی هر حرفی بزند من

استاد ابوالقاسمی:

تا می رسد به شیعه توسل می کند می شود شرک، سلفی بگوید خدا دست دارد، پا دارد، چشم دارد، صورت دارد اونها یک اشتاهی کردند، نگاه کن آقای چیا منصفانه با هم صحبت کنیم، اگر ما با شما سر بعضی از کسانی که شما صحابه می دانید و ما صحابه  نمی دانیم اختلاف داریم، شما با سلفی ها سر خدا دعوا دارید

بیننده:

آقای ابوالقاسمی، ببینید من حرفم این است می گویم اگر شما مثلاً می آیید حضرت ابوبکر را نقد می کنید؟ منصفانه مثلاً بگویید، در این دوران خلافتش این کارش درست است، این کارش درست است، این کارش اشتباه است از نظر من ولی شما متأسفانه همچین کاری را نمی کنید.

استاد ابوالقاسمی:

آقای چیا اصلاً من به آن کاری ندارم من چیز دیگر دارم می گویم به شما خدا برای شما مهمتر است آقای چیا یا جناب خلیفه اول کدام مهمتر است؟ اگر ما آمدیم چهره خلیفه اول را بد ترسیم می کنیم، سلفی دارد چهره چه کسی را بد ترسیم می کند؟ خدا را، شما غیرتت روی خلیفه اول بیشتر است یا روی خدا؟

بیننده:

حرف شما غیر منطقی است من می گویم، من بحث چیز دیگری می کنم شما چیز دیگری را مطرح می کنید.

استاد ابوالقاسمی:

شما می گویید شیعه لعن می کند دیگر

استاد شریفی:

اصلاً آقای چیا چشم ما تا الآن منصف نبودیم ان شاء الله از این به بعد سعی می کنیم مصفانه برخورد کنیم، تمام حرف شما این است، آقای چیای عزیز شما می گویید منصف باشید ما هم می گوییم خدا خیرتان بدهد ممنون هستم از این نصیحت و این لطفی که نسبت به ما دارید، ما سعی می کنیم ان شاء الله با تمام توانمان منصفانه برخورد کنیم اما یک نکته ای، شما گفتید یک اشتباه ساده ای اتفاق افتاده، حالا آنها گفتند خدا شاب امرد است من قبول ندارم، من یک نکته ای را بگویم، علمای شما گفتند هر کس این روایت شاب امرد را قبول ندارد زندیق است، اینکه شما را زندیق می دانند، اینکه شما را جهمیه می دانند، شما را مرتد و کافر می دانند این اشتباه کوچکی است آقای چیا؟

بیننده:

به نظر من همچین حرفی، کسی که من را زندیق می داند خودشان هستند من در قبر آن نمی گذارند

استاد شریفی:

یعنی باید الآن شما علمای اهل سنت و صحابه را تکفیر کردید که، آنها به شما می گویند زندیق شما به صحابه و به علمای خودتان می گویید زندیق، به نظر شما این اشتباه کوچک است؟

بیننده:

علمای ما اینطوری حرف نمی زنند

استاد شریفی:

آقا من اسکن هایش را نشان دادم دیشب، الآن استاد ابوالقاسمی اسکن ها را نشان دادند، ابی زرعه است می گوید هر کس قبول ندارد معتزلی است، کتاب دیگری را دیشب نشان دادم، هر کس قبول ندارد زندیق است، آقا این یعنی چه، فهو زندیق را می بینید؟

بیننده:

نه من دسترسی به گیرنده ندارم

استاد شریفی:

خیلی خب بعداً شما باز پخش برنامه را ببین، می گوید هر کس حدیث اکرمه را قبول ندارد «فهود زندیق» شما را زندیق می داند، بعد شما می گویی نه هر کس به من می گوید خودش زندیق است، خب همدیگر را دارید تکفیر می کنید بعد می گویی اشتباه کوچک است، اگر نزد شما تکفیر اشتباه کوچک است که دیگر من به شما الآن نصیحت و سفارش می کنم کمی منصف باشیم خوب است. ممنونیم از جناب آقای چیای عزیز متشکر ان شاء الله که برنامه های دیگر هم ما در خدمت شما باشیم اما یک مقدار این تعصب را بگذاریم کنار نگاه مان نگاه لطیف تری و آرام تری به اختلافات مذهبی اعتقادی باشد ان شاء الله به یک مسیر خوبی خواهیم رسید.

جناب آقای لفطفی عزیز از تهران سلام علیکم آقای لطفی

بیننده:

سلام علیکم وقت تان بخیر باشد، عرض خسته نباشید دارم خدمت شما آقای شریفی و استاد ابوالقاسمی بزگوار، من یک سؤال از خدمت این برادران اهل تسنن دارم، اینهایی که می  گویند همه اش از قرآن روایت باشد تمام احادیث باید در قرآن باشد، یک آیه برای ما از قرآن که ابابکر و عمر و عثمان خلافت داشتند بعد از پیغمبر، یکجا یک آیه محبت کنند برای ما بیاورند.

استاد شریفی:

شما برگشتی به مناظره ما با آقای سجودی چهار هفته پیش

بیننده:

خیلی خوشحال می شوم همچین چیزی باشد فقط می گویند هرچیزی که باشد من استاد شریفی خیلی در اینستاگرام مزاحم شما می شوم، همیشه من سؤالم از اهل تسنن این بوده می گویند این روایتی که شما می آورید باید سندش در قرآن باشد من از آنها سؤال می پرسم که شما بگویید که خلافت ابوبکر عمر عثمان در قرآن بوده، به ما بگویید آیه  اش کدام است بنده قبول کنم و سنی بشوم، چون متأسفانه یا خوشحال کننده اش این است که هیچ آیه ای در وصف این سه خلیفه ما در قرآن نداریم، و کسی که جناب آقای شریفی نظر شخصی من است، کسی که حرف علمای خودشان را قبول دارد العیاذ بالله اگر خدا آیه نازل کند، اینقدر گمراه هستند که این آیه خدا را هم در مورد خود خلفاشان قبول نخواهند کرد، که نا بحق بودند یا نا بجا بودند، نظر شخصی بنده این شکلی باید باشد، خیلی ارادت دارم ان شاء الله امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا توفیقتان بدهد دعای خیر شیعه ها پشت سرتان هست، خسته نباشید می گویم خدمت تان، یا علی مدد.

استاد شریفی:

خیلی متشکر از اینکه با برنامه خودتان تماس گرفتید، یا علی مدد؛ جناب آقای نوروزی عزیز از گرگام سلام علیکم، آقای نوروزی صد ملیون تان آماده است ان شاء الله که؟

بیننده:

سلام علیکم من حضرت عباسی الآن این آقا روی اعصاب من رفت، که ای حرف را به شما زد، من هشتصد ملیون، یک ملکی دارم، یعنی هشتصد ملیون، این علمای اینها، من این ملک را وجداناً سندش تا دو ماه دیگر حاضر می شود.

استاد شریفی:

آقای نوروزی یک کاری نکنید ما خودمان برویم وهابی بشویم بخاطر این هشتصد ملیون شما

بیننده:

خداییش بیایند اینها یعنی ما متأسفانه علمای ما خیلی مراعات کردند از اول انقلاب تا الآن حالا به بهانه وحدت هیچ چیز نگفتند، بچه های شیعه الآن هر اطلاعاتی دارند از حضرت آیت الله قزوینی، آقای یزدانی و چند همین بچه های شبکه ولیعصر دارند.

استاد ابوالقاسمی:

نه آقای نوروزی اینطور نیست، اولاً وحدت یک امر ضروری است ما وحدت را ضروری می دانیم اما وحدت را متأسفانه یک عده ای بد ترجمه کردند، و یک عده ای هم بد جا انداختند، وگر نه نه نظر مقام معظم رهبری نه نظر مرحوم امام خمینی، نه نظر مرحوم آیت الله بروجردی، نه نظر شهید مطهری، آن چیزی که بعضی به عنوان وحدت معرفی می کنند که هیچ چیز نباید گفته بشود نیست، تصریح کردند، یک عبارتی است که مقام معظم رهبری این را در سایتشان هم گذاشتند که فتوا است، آیا دعوت کردن عزیزان اهل سنت به تشیع، مصداق امر به معروف است؟ جواب دادند بله این از مصادیق بالای امر به معروف است، از مهم ترین مصادیق امر به معروف است، در سایت مقام معظم رهبری استفتائاتشان است، و همچین استفتائی من دفاتر بقیه مراجع ندیدم، خب این نظر مقام معظم رهبری آن حرف هایی که در کتاب هایشان نقل شده در سخنرانی  هایشان دیدیم در روضه های فاطمیه شان می بینیم، سخنران های این جلسه، سخنران تراز بیت رهبری، آقای رفیعی، خب دیدید چه سخنرانی کردند ایشان؛ خب وقتی که سخنران تراز بیت رهبری یک سخنرانی اینچنینی می کند با دلیل و مدرک می آید غضب حضرت صدیقه را بر خلفاء مطرح می کند، این را ما نباید بگوییم، نه علمای گفتند ولی یک عده متأسفانه فشار آوردند روی رسانه ها که نباید بگویید، فشار آورند روی کتاب ها که نباید نوشته بشود، خب همین ها را هم ما دیدیم، کتاب نوشتند برای فاطمیه گفتند، آقا اینجایش را باید حذف کنی، این باید حذف بشود، خب این یعنی چه کتاب علمی نوشته طرف.

استاد شریفی:

جناب استاد این هم سایت مقام معظم رهبری

استاد ابوالقاسمی:

بله پاسخ به سؤالات بر اساس مبنای مقام معظم رهبری

استاد شریفی:

آیا دعوت یک فرد غیر مسلمان به اسلام با دعوت یک فرد غیر شیعه به مذهب تشیع امر به معروف محسوب می شود؟

بله چه امر به معروفی

استاد ابوالقاسمی:

بله چه امر به معروفی بالاتر از این، گاهی وقت ها این کار نهی از منکر هم هست،

استاد شریفی:

حالا دعوت به تشیع بهترین راهش و مصداقش چه بحثی است آقای ابوالقاسمی؟

استاد ابوالقاسمی:

همین بحث ها است، مباحث علمی

بیننده:

حضرت استاد، همین ها من چند جلسه خب من برنامه های اینها را زیاد دیدم، الآن مدتی است می گویند شما شیعه نیستید شما بیایید ثابت کنید شیعه حضرت علی هستید.

استاد ابوالقاسمی:

شما بگو ما شیعه نیستیم ما کافر هر کس گفت به شما بگو اصلاً ما کافر، خدایت را اول برای ما معرفی کن، دین از خدا شروع می شود یا خدا دارند یا ندارند، اصلاً ما کافر، ما می خواهیم تازه خدا را قبول کنیم، خدایت را به من معرفی کن من می آیم به مذهب تو در می آیم، یک خدا امیرالمؤمنین تعریف کرده، اول نهج البلاغه، یک خدا اینها تعریف کردند، شاب امرد، خب مولا امیرالمؤمنان با آن نهج البلاغه که دارد دیگر چه راجع به توحید است.

بیننده:

البته استدلال های اینها همین بود، می گوید حضرت علی گفته بود پنج وعده نماز بخوانید، شما چرا سه وعده نماز را جمع می خوانید، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء، الآن متأسفانه در بچه های شیعه هم می گویند اطلاعات ندارند، من خودم در جامعه هستم، یا مسائل دیگر، در خصوص فدک، مسائل این چنینی، حالا خود روابط هم یک مقدار قوی بشود، الآن مثلاً متأسفانه اینها در خصوص امام حسن مجتبی من فرستادم در واتسابتان فرستادم مطرح نشده، در شبکه این را اگر امکان دارد

استاد ابوالقاسمی:

تمام اینها را ما جواب داده بودیم، قبلاً در آرشیو برنامه های ما در آپارات هم رفقا گذاشتند، هر سؤالی راجع به این مسائل شده، پنج وعده نماز

استاد شریفی:

من آقای نوروزی بهترین راهی که می توانم به شما معرفی کنم اگر شبهه ای به ذهن تان می رسید به واسطه فعالیت مخالفین برای سایت مؤسسه حضرت ولیعصر ایمیل بفرستید، در پرسش و پاسخ ما ان شاء الله سعی می کنیم اینها را به مناسبت های مختلف اما من یک نکته ای را می خواهم بگویم ما دیگر قرار نیست پاسخ به شبهه بدهیم، امروز دوران پرسشگری شیعه است، پاسخ به شبهه را بگذارید کنار، بارها همین مطالبی که شما می گویید، شاید هزاران بار پاسخ داده شده در طول تاریخ،

بیننده:

وقت برنامه تان بسیار کم است، واقعاً کم است،

استاد شریفی:

دیگر توان مان همین است جناب آقای نوروزی عزیز چه بگویم، اینکه کم است

بیننده:

دو ساعت ونیم، سه ساعت عالی است،

استاد شریفی:

حالا ان شاء الله که

استاد ابوالقاسمی:

آقای نوروزی یا شما برنامه اجرا نکردید یا دو ساعت و نیم، سه ساعت نمی دانید چه هست،

استاد شریفی:

حالا ان شاء الله که ما بتوانیم یک تایم دیگر به برنامه های شبکه اضاف کنیم، در قالب تریبون آزاد پیش بینی هایی شده دعا کنید ان شاء الله این اتفاق بیفتد یک تایم دیگر هم ما در برنامه هایمان داشته باشیم، دست تان درد نکند جناب آقای نوروزی بزرگوار زحمت کشیدید تماس گرفتید؛ جناب آقای محمدی عزیز از شهر مشهد مقدس، سلام علیکم همشهری عزیز آقای محمدی.

بیننده:

سلام عرض می کنم خدمت شما و خسته نباشید به شما می گویم، حاج آقا من بار اولی است که دارم با برنامه شما صحبت می کنم از مشهد تماس می گیرم خب می دانید مشهد هم که شما مشهدی هستید می دانید تایبد نزدیک مشهد است و اهل سنت هستند اکثریت تایبد، من می خواهم چندتا نکته بگویم اول اینکه مردم عادی نمی دانند حرف  های علما را خب دلالت نمی کند که این مطلب در کتاب های شما نیست، آن روز آقای سجودی می گفت که مردم نمی دانند، خب حالا شما نگفتید جدا از اینکه توحید افعالی که ما طلبه ها می گوییم را کدام یکی از مردم می دانند؟ بعد بنده که در تایبد می روم طلبه های اهل سنت خیلی هایشان  همین مطلب را می گویند، که خودشان چون مطلع هستند که پیامبر با چشم سر دیدند در همان معراج خدا را، و می گویم که این آقای سجودی می گوید نمی دانند بروند همین شهر های سنی نشین همین ایران به طلبه  هایشان و آن علمایشان بگویند همه شان اعتراف می کنند که اینها هست و اینها، دو اینکه می گوییند که خدای خودشان را معرفی می کنند، حاج آقا من یادم هست همین شبکه کلمه این آقای عقیل هاشمی چند بار مثلاً می گفت خدای ما یک خری دارد و مثلاً امکان دارد یک سنگی آفریده شود که نیست، و نتواند بلندش کند، اینها را می گویند، یعنی خیلی هم شما اگر خودتان را هم چندتایش را گذاشتید، ترسی ندارند شیعیان از اینها به هر حال.

استاد شریفی:

ممنون هستم جناب آقای محمدی عزیز، بزرگوارید شب شما بخیر موفق و مؤید باشید.

جناب استاد مطلبی را شما فرمودید تا حالا تماس بعدی که اتاق فرمان وصل کنند، در رابطه با اینکه بحث علمی گفت و گوی علمی آیا خلاف وحدیت است؟ بعد مطلبی را بیان کردید که این خلاف سیره مقام معظم رهبری و دستور ایشان است؛ کتابی را تحت عنوان « تعاملات» سخنان مقام معظم رهبری است در رابطه با فرق ادیان و مذاهب مختلف، من این کتاب را مطالعه کردم مطالب بسیار ناب و قشنگی هم از این گرفتم، ببینید کتاب «تعاملات منشور حوزه و روحانیت»، جلد 14 مذاهب و ادیان، این کلام مقام معظم رهبری است در صفحه 30، اشتباه نشود، دقیقاً چیزی که دارد اشتباه می شود توسط عده ای

اگر کسی برای اثبات مذهب خود تلاش علمی می کند من آن را رد نمی کنم، شیعه، سنی، هر کسی و هر عقیده ای که دارد می تواند برای اثبات مذهب و مکتب خودش کار علمی بحث علمی و گفت و گوی علمی انجام بدهد

«تعاملات منشور حوزه و روحانیت»، جلد 14 مذاهب و ادیان، ص30

حالا دیگر بحثش مفصل است که در چندین جا ایشان تصریح می کند، بنشینید علما بنشینند کنار هم بحث علمی کنید، وحدت اصلاً این نیست که چیزی بیان نشود، کلام ایشان این است

آنچه که من از وحدت می گویم این است که سخنان علمی شما به سبک و سیاقی نباشد ونیت شما برای نزاع نباشد

ما نیت مان برای نزاع نیست نیت مان هدایت است، گفت و گو هم گفت و گوی علمی به دور از توهین.

جناب آقای روحانی عزیز از شهر کرمان سلام علیکم

بیننده:

سلام علیکم آقای شریفی حال شما خوب است، همچنین خدمت استاد عزیزم حضرت استاد دکتر حجت

الإسلام و المسلمین ابوالقاسمی هم سلام عرض می کنم، شب تان بخیر استاد، استاد سؤالی که برای من پیش آمده و می خواستم از شما بپرسم این بوده که، خب اصلاً من مسلمان شیعه، اصلاً همه چیزم را می گذارم کنار و اصلاً به هیچ صراطی هم مستقیم نیستم، می آیم می نشینم با یک آقایی که حالا می گوییم وهابی، می نشینیم صحبت می کنم کتاب های ابن تیمیه، تصحیح صمدی علمای دیگر شان را می خوانم و به این نتیجه می رسم خب خدای شاب امرد، موفرفری خوشگل زیبا، خب این خدا جسم بوده، جسم هم محدودیت می آورد و محدود است، خب چطور ممکن است این خدایی که جسم است و جسم هم محدودیت می آورد این از مسلمات فیزیک است، فیزیک می گوید جسم محدود است، این خدای محدود، اینها می آیند به ما می گویند توسل فلان چیز چیز،  می خواستم این را شما یک توضیحی بیاورید، و بگویید که ابن تیمیه یا هر کدام از این علمای وهابی یا اهل سنت البته جسارت نمی کنم به عزیزان اهل سنت مان اما توجیه این آقایان وهابی را برای این گفته این روایتی که از ابن عباس بود از هر کس دیگری هم بود که آوردید، این توجیه اینها چیست برای این خدای شاب امرد، سؤال من این بود اگر لطف کنید جواب بدهید،

استاد شریفی:

خیلی خب این هم آقای روحانی عزیز سؤالتان را یاداشت کردیم ان شاء الله استاد پاسخ می دهند؛ بیننده بعدی جناب آقای احمدی از شهر مقدس قم، سلام علیکم جناب آقای احمدی

بیننده:

بله سلام علیکم خدمت استاد شریفی و همچنین استاد ابوالقاسمی سلام عرض می کنم، و تشکر می کنم از مناظره دیشب که خیلی برای ما خوب بود هم تفریح بود هم آگاهی بود، خدمت شما عرض کنم که، منتهی من در رابطه با این مسئله این صحبت ها خدای امرد و اینها، این را باید توجه داشته باشید که ما یک دشمن مشترک به نام کفار مثلاً غیر از اهل سنت مثلاً دشمنی داریم که باید این قداست اسلامی ما حفظ بشود، بنده خودم یک کتاب نوشته بودم یک جایی به رسیده بودم خیلی چرند پرندیات زیادی بود در مسائل فقهی بود، خیلی ها گفت چاپ کن، گفتم نه من این را چاپ نمی کنم بخاطر اینکه یک وقت به دست یهودی ها می افتد می گویند ببین بین مسلمان ها چطور عقایدی است، این درست است از این طرف هم باید مطرح بشود ولی حتماً بعد هر برنامه ای بیان شود که این احادیث از مسلمان واقعی نیست جعلی است کسانی که به این عقیده دارد، این عقاید هم خراب است که نشود فردا یهودی یکی از فراسنه بلند بشود یکی از لندن بلند بشود بگوید بله خدای شما در صحیح بخاری این است، خب در جهان خارج همه ما به عنوان مسلمان مطرح می شویم، این را حتماً ان شاء الله در نظر داشته باشید که نشود که بخاطر کوبیدن چندتا وهابی ما اسلامیت ما در کل زیر سؤال برود توحید ما زیر سؤال برود، یعنی لطف کنید که هر موقعی که اینها را بیان کردید حتماً دنبالش یک تقریری بزنید، التماس دعا.

استاد شریفی:

خیلی ممنون متشکرم از جناب آقای احمدی، نکتۀ بسیار مهمی را بیان کردند

استاد ابوالقاسمی:

بله خیلی مهم است این نکته

استاد شریفی:

خیلی خب متشکر و ممنون؛ آقای علیزاده بزرگوار از شهر کرج، سلام علیکم

بیننده:

با عرض سلام خدمت حاج آقای ابوالقاسمی و آقای شریفی خسته نباشید، آقای شریفی اولاً که من این پیروزی شما را تبریک می گویم، در رابطه  با مناظره دیشب که با آقای سجودی داشتید، من نمی دانم دیگر پیروزی و شکست چطوری است این آقا به علمای خودشان توهین کرد تکفیر کرد تلفن را قطع کردند، بعد دیگر فرار کردند تلفن را جواب ندادند و یک توصیه ای هم داشتم به این آقای چیا، بلاخره چون ائمه ما دستور فرمودند به ما که برادران اهل سنت را توهین نکنیم آنها را محترم بشماریم ما دیگر از دستور ائمه سرپیچی نمی کنیم، ولی خواهش می کنیم، بلاخره برادران اهل سنت هم یک مقدار انصاف به خرج بدهند، یک مقدار کتاب های خودشان را که چندین هزار جلد این آقایان کتاب دارند، دیگر همه اینها را که ما دست نبردیم اگر ما دست بردیم آنهایی که دست ما بوده ما دست بردیم، آنهایی که دست خودتان بوده که ما نرفتیم در خانه اینها کتاب هایشان را بیاوریم بیرون دست درازی بکنیم، یک مقداری انصاف خرج بدهند و تعصب را ان شاء الله کنار بگذاریم فکر کنم راحت تر به حقیقت می رسیم، خیلی ممنونم از برنامه خوبتان

استاد شریفی:

خدا خیرتان بدهد، بزرگوارید آقای علیزاده عزیز ممنون و متشکر.

جناب استاد آقای روحانی یک سؤالی پرسیدند از کرمان خدایی که جسم باشد علی القائده محدود است، این چطوری قابل جمع است با اعتقادات اهل سنت.

استاد ابوالقاسمی:

حالا آنها می گویند که فرض بگیریم محدود باشد چه مشکلی دارد؟

استاد شریفی:

آیا خدایی که محدود شد دیگر تبعاتش چه اتفاقی می افتد

استاد ابوالقاسمی:

چندین نفر از سلفی ها تصریح کردند که حالا ما فرض گرفتیم که خدا محدود چه اشکالی دارد؟

استاد شریفی:

خدا که محدود شد تبعاتش چه می شود استاد؟

استاد ابوالقاسمی:

محدود که دیگر خدا نیست دیگر، خنده دار است، در روایات ما صدها عبارت داریم از ائمه (ع) که وقتی محدود شد دیگر این محدود خودش یک کسی بر او غالب بود که این را حد کرده محدودش کرد،

استاد شریفی:

پس یک خدای دیگر بوده که باز این خدا را خلق کرده، مثل همان خدایی که می توانست یک سنگی خلق کند که  خودش هم نتواند بلند کند.

استاد ابوالقاسمی:

بله، بنابر این اصلاً نمی شود این تصورات اینگونه را راجع به خدا داشت

استاد شریفی:

این خدای محدود نیازمند هم می شود جا و مکان هم که اینها هم آورند خودشان

استاد ابوالقاسمی:

بله همه اینها تبعاتش است، بله گفتند، یک عبارتی است من از مقام معظم رهبری خدمت عزیزان نقل بکنم، که به نرم افزار حوزه و روحانیت، این را دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، در سایتشان هم هست، می توانند بگیرند، خامنه ای بوک دات آی آر هم هست، یعنی در این سایت ها همه اش هست، در اینجا من یک عبارتی جست و جو زدم مشتمال ببینید چیست،

حالا همین مسلئه احمد الطیب که آن شب آقای نوری فرمودند به نظر من این هم خوب است، یکی از آنها باید تماس گرفته شود اقدام کردید خیلی خب چه بهتر فقط این نیست افراد زیادی هستند، آقای شاهرودی گفتند که رئیس مسجد الحرام در مکه به تشیع علاقه مند است، اینجور آدمی را بکشانید بیاورید اینجا یک مقداری مشتمال علمی بدهید تا بفهمند در اینجا چه خبر است، واقعا خیلی از اینها نمی دانند اصلاً چه خبر است.

بیاورید مشتمال علمی به آنها بدهید، خب این کاری که ما داریم انجام می دهیم چه هست غیر این؟ خب رئیس مسجد الحرام سنی است یا وهابی است؟ وهابی است، نمی دانم چرا یک عده ای بدش می  آید از این کار.

استاد شریفی:

مشکل این است که استاد می گویند خلاف دستور رهبری و منهج ایشان است،

استاد ابوالقاسمی:

مشتمال علمی چیست دیگر؟ مشتمال علیمی غیر از مناظره چه می تواند باشد؟

استاد شریفی:

شما از نرم افزار نشان داید اجازه بدهید استاد من از کتاب نشان بدهم این را که باز نگویند که یک وقت نرم افزار هم دست بردید، خب همین کتاب تعاملاتی که من توضیحی دادم در همین کتاب همین مطلب از مقام معظم رهبری نقل شده، «تعاملات منشور حوزه و روحانیت»، در صفحه 22، تصریح می کند جناب آقای شاهرودی یک وقتی پیش من آمدند گفتند رئیس مسج الحرام در مکه به تشیع علاقه مند است با ایشان صحبت کرده بود بعد این رهبری همین تیکه را که شما فرمودید در این کتاب آمده که بیاوریدشان جمع شان کنید بیاورید به اینها نشان بدهید، شلاق علمی بزنید مشتمال علمی بدهید، بفهمند شیعه چیست شیعه حرفش چیست، استدلالش چیست، همان کاری که رهبر بیان کردند همان کار را ما داریم اینجا انجام می  دهیم، آن شخص در عربستان با همین برنامه های ما همین مشتمال علمی را مزه اش را می  چشد.

خیلی خب ممنونم از استاد نکته دیگر که آقای احمدی فرمودند، از قم، مطلب مهمی هم بود که ما در مباحث مان طوری مطلب بیان بشود که مخالفین اسلام از آن سوء استفاده نکنند،

استاد ابوالقاسمی:

فکر نکنند این عقیدۀ همه مسلمان ها است،

استاد شریفی:

ما دیشب که مناظره کردیم و امشب که برنامه داشتیم آقای احمدی می خواستیم همین را برسانیم که اعتقاد ما و اعتقاد اهل بیت بر این خدای شبا امرد نیست، و این یک خدای باطل و خدای جعلی است، من عذر خواهی می کنم از بینندگان دیگری که پشت خط ماندند وقت مان به پایان رسید و نتوانستیم امشب در خدمت شما باشیم ان شاء الله شب های دیگر؛ استاد اگر حرف پایانی است در خدمت شما هستیم.

استاد ابوالقاسمی:

نکته خاصی نیست، فقط من عرض می کنم دوستان باید یاد بگیرند ما قبلاً گفتیم مناظراتی که محدود باشد در یک جای کوچک باشد خوب هست، اما مناظره آنی است که قرآن به ما یاد داده، حضرت ابراهیم که مناظره کرد خدا در قرآن بیانش کرد، چرا ؟ که کل مردم دنیا از مناظره باخبر بشوند، مناظره باید طوری باشد تمام مردم دنیا از نتیجه اش مطلع بشوند، و گر نه اگر نقل نتیجه مناظره ممنوع بود خدا نباید نقل می کرد مناظره حضرت ابراهیم را هم با نمرود هم با دیگران؛ دوستان مناظره می خواهید بکنید در صفحه عقیل هاشمی بروید مناظره کنید چه فایده ای دارد، شکست بخورد پاکش می کند، ده ها بار این کار را کرده،

استاد شریفی:

حالا جالب است که مناظره با من را حذف کرده، به من اشکال می گیرد که تو چرا مناظره را پخش نمی کنی؟

استاد ابوالقاسمی:

خب باید حواستشان باشد آقا می خواهید مناظره بشود حتماً اگر واقعاً یک کسی آماده است با شما قرار مناظره گذاشته، ما هم آماده ایم مشکلی نداریم، ما میزبان می  شویم.

استاد شریفی:

اینکه می خواهم بگویم من بارها دیدم الآن در فضای مجازی شیعیان خیلی الحمد الله تسلت علمی شان خوب شده، مجموعه ندای شیعه، سلمان فارسی، الغدیر، انصار العقیده این مجموعه  هایی هستند که دارند فعالیت می کنند، همین امشب هم پیام دادم که ما می خواهیم از این به بعد چه جناب سجودی چه شبکه های دیگرشان تماس بگرید، برای مناظره در شبکه شان اگر، و حرف شان این بود که شما دیگر الآن ورود پیدا نکنید، شما بنشینید کنار

استاد ابوالقاسمی:

مناظره باید در شبکه باشد آن هم نه طوری که تا چیز کردی قطعت بکنند، مناظره باید به صورت درست شبکه به شبکه یا حداقل حضوری ، یا حداقل طوری باشد کامل ضبط بشود قرار و مدارها گذاشته بشود چند دقیقه، وگر نه اینکه من یک سؤالی بپرسم او هم قطع بکند یا یک فحاشی بکند بعدش هم پاک بکند کل این قضیه را این اصلاً به درد مناظره نمی خورد این اصلاً روال مناظره نیست،

استاد شریفی:

ممنون و متشکر خب بینندگان عزیز شب دیگری در خدمت شما بودیم امیدواریم که این برنامه  هم به مانند برنامه های گذشته برای شما مفید واقع شده باشد دعایمان کنید که ان شاء الله در مسیر اهل بیت همه ما ثابت قدم باقی بمانیم، و السلام علیکم و رحمة  الله و برکاته یا علی مدد.

«والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته»

 



  
  • علی

    5 بهمن 1399 - ساعت 07:50

    اسکن ها رو هم بزارید خیلی خوبه

    0 1

تحلیل مناظره >

مناظره شبکه ولی عصر استاد شریفی استاد ابوالقاسمی سجودی وهابی شبکه نور