شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
مهدی یار حجت الاسلام والمسلمین شهبازیان

قسمت بیست و سوم برنامه مهدی یار با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین شهبازیان


بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 17 بهمن 1399

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و احترام خدمت  همۀشما بینندگان عزیز و محترم شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عج) بار دیگر در برنامه مهدی یار در خدمت همۀشما عزیزان بیننده هستیم این برنامه هم در خدمت شما و در خدمت استاد و کارشناس محترم برنامه استاد شهبازیان هستیم و مباحثی را در مورد احمد اسماعیل بصری در خدمت شما و در خدمت استاد و کارشناس محترم برنامه به اشتراک می گذاریم إن شاءالله که برنامۀ مفیدی برای همۀشما عزیزان باشد، ابتدای برنامه درخواست می کنم از استاد و کارشناس محترم برنامه عرض سلامی خدمت شما داشته باشند در ادامه برنامه در خدمت شما و ایشان خواهم بود، حاج آقا سلام علیکم و رحمة الله خیلی خوش آمدید بفرمایید.

استاد شهبازیان:

سلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِين

عرض سلام و احترام خدمت همه عزیزان و سروران گرامی بینندگان عزیز و همینطور حضرت عالی جناب آقای نصر الهی بزرگوار که هفته گذشته و امشب در خدمت تان هستیم إن شاءالله خدا توفیق بدهد آنچه که خیر و صلاح هست و رضای اهل بیت هست بر زبان مان جاری بشود إن شاءالله.

مجری:

إن شاءالله، مجدداً تبریک عرض می کنم خدمت شما با اینکه چند روز گذشته ولی کماکان در ایام میلاد با سعادت حضرت صدیقه طاهره حضرت زهرا(صلوات الله علیها) هستیم خدمت شما مجدداً تبریک عرض می کنم این میلاد عظیم و میلاد این نور بزرگ الهی را، إن شاءالله که همه ما جزو رهروان حضرت زهرا(س) حضرت امیرالمؤمنین و اهل بیت(ع) باشیم، برنامه مهدی یار اختصاص دارد به موضوع فرقه احمد اسماعیل بصری، جلساتی که در خدمت  استاد شهبازیان هستیم در این برنامه داریم بررسی می کنیم شباهت های که بین این فرقۀ تقریباً می شود گفت جدید التأسیس و نو ظهور با فرقه های که سالیان گذشته مثلاً در صد سال صد و پنجاه سال و حتی بیشتر در تاریخ اسلام سابقه دارند، اتفاقی که افتاده و هفته گذشته با استاد بحث کردیم خیلی مطالبی که توسط اتباع احمد اسماعیل دارد بحث می شود و امروز یه یُمن می شود گفت به تعبیری فزای مجازی و انترنت دارد گفته می شود بسیاری آن تکراری حرف های است که گذشتگان مثل بهائی ها مثل شیخی و مثل دیگر فرق زدند و امروز با بیان دیگر همان شبهات  همان مسائل دارد بررسی می شود، از استاد خواهش می کنم از هفته گذشته یک چند دقیقه ای بفرمایند تا به موضوع جدید إن شاءالله برسیم، حاج آقا بفرمایید.

استاد شهبازیان:

ما در جلسه گذشته خب اصل مبحث همانطور که حضرت عالی اشاره فرمودید پیرامون این نکته هست که جریان احمد اسماعیل بصری سخن تازه ای ندارد بلکه در واقع بر گرفتۀ از جریان های پیشینی است حالا در اسلوب ها در روش ها روش جذب یا نوع استدلال و ادعا اینها مثل بقیه جریان ها است و گمان نشود که این فرد حرف تازه ای برای گفتن دارد واقعاً، نکته ای که وجود داشت روی اصول و اساس این دعوت احمد اسماعیل هم ورود پیدا کردیم خب اینها روایت گزارش شیخ طوسی از شب وفات رسول خدا(ص) می  خواستند نقل بکنند با عنوان منصوب به حدیث وصیت که گفتیم این گزارش ضعیف است شاذ است قابل اعتنا نیست حرف های عالمانۀ که علماء زدند اشاره شده و گفتگو صورت گرفت و مهم ترین بخش این بود که قبل از احمد اسماعیل هم جریان شیخیه به این مسئله پرداخته و هم جریان علی رضای پیغان به عنوان فردی که خودش را امام چهاردهم می دانست، خب بحث فقاهت و فقها و تقابل با فقها و مبحث تقلید را مطرح کردیم گفتیم اینها هم کما بقیه جریان ها این اعتقاد را دارند یعنی اینها سخن تازه ای غیر از اخباریون ندارند و بحث تازه ای ندارند یا بعضی از جریان های فرقه ای چون فرقه ها خودشان را در تقابل با مرجعیت شیعه می دانند فقاهت می دانند عین بهائیت عین بابیت و دیگر جریان ها، سومین نکته ای که اشاره کردیم بحث علم به لغات و درست خوانی قرآن بود گفتیم دیگر کف کف یک ادعای فردی که می خواهد خودش را معصوم بداند این است که بتواند قرائت صحیح قرآن انجام بدهد خب احمد اسماعیل قرائت صحیح ندارد مثل بقیه جریان های انحرافی، علی محمد شیرازی همان مطالبی که هفته گذشته با همدیگر هم دیدیم ولو کان چاچان و چاپَن و نمی دانم غیره و غیره، آقای احمد اسماعیل هم شباهت به همین مطلب حرف های را زده که یک خطبه ای را هم از ایشان خواندیم و استناد کردیم به بعضی از سخنان احمد که گفته بود هیچ جای ما نداریم که امام باید به لغات و زبان دیگر اقوام آشنایی داشته باشد یا تسلط داشته باشد و راه شناخت حجت خدا نیست که گفتیم خب شما که خودتان ادعا دارید ما اهل روایت هستیم یعنی بعضی از مطالب را که از گزارش ها است ما آن روایت شاذ می دانیم نادر می دانیم و نمی  پذیریم اما جریان احمد اسماعیل می خواهند به بازی بگیرند جریان خودشان را بگویند نه نه متعبد باشید هر چه گفته شده است همان را بگیرید و مثلاً به آن استناد بکنید، می گوییم خیلی خوب پس بر مبنای خودتان که می آیید این روایات را بحث می کنید ما نه یک روایت نه دو روایت نه ده روایت ده ها روایت داریم در اینکه راه شناخت حجت خدا این است که او به زبان ها و لغات دیگر به اصطلاح اقوام آشنا باشد و بعد روایتی را هم ذکر کردیم از حضرت رضا(ع) در «عیون اخبار الرضا» و روایات صحیح السندی که اشاره کردیم فارغ از صحت سند تعدد که دیگر تواتر را نخواهیم استفاده بکنیم استفاذه از آن برداشت می شود و اینها را برای ما قابل پذیریش می کند و تصریح «بِمَ یُعرَفُ الإِمام؟» به اینکه علم به السان و لغات داشت باشد و امام افسح از آن قوم هم سخن می گوید یعنی به صورت یک فرد عادی دست و پا شکسته سخن نمی گوید، خب این را گفتیم که حرف های احمد قابلیت استناد ندارد و او هم همنطوری آنجا چون می آید می گوید می گوید این بدعتی است که تعبیرش این است بدعتی است که معممین ایجاد کردند یعنی می خواهد بگوید که این یک چیزی است که آخوند ها درست کردند.

مجری:

درست خواندن قرآن و همین علم به لغات را؟

استاد شهبازیان:

همین علم به لغات را، درست خواندن قرآن را هم همان ادعای که علی محمد شیرازی مطرح می کرد می گفت نه نیاز نیست امام بتواند الزاماً قرآن را درست بخواند ادبیات عرب بلد باشد و،و،و مباحث دیگر را علم داشته باشد خب احمد اسماعیل هم تابع برای آن جریان ها پاسخ های هم که خدمت بینندگان تقدیم شد.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر از توضیحات استاد و کارشناس محترم برنامه، استاد یکی از جاهای که یکی از بزنگه های که فکر می کنم فرقه احمد اسماعیل با عقاید حقه و درست شیعه دارد مبحث رجعت است و فکر می کنم باز احتمالاً شباهت های هم بین ادعای احمد اسماعیل با فرقه های گذشته در این زمینه حتماً وجود دارد طبق بیانی که شما فرمودید و موضوع برنامه است، خواهش می کنم در این مورد بفرمایید.

استاد شهبازیان:

ببینید احمد اسماعیل یک کتابی دارد با عنوان «رجعه ثالث أیام الله الکبری» که حالا خود همین بحث دارد که اصلاً این عنوان عنوان درستی هست یا عنوان درستی نیست و در کتاب های دیگرش مثلاً مثل «المتشابهات» و جاهای دیگر هم حرف های را مطرح کرده، در گفتگوی که باز متأسفانه با بعضی از اتباع احمد صورت می گیرد فکر می کنند ایشان یک حرف های زده در این کتاب که هیچ کس دیگری این سخنان را مطرح نکرده است مثلاً یک برداشت های نابی از روی روایات صورت گرفته گمان شان بر این است در صورتی که حالا همانطوری که اشاره فرمودید چون مبحثی مهمی هم هست این بحث رجعت حالا حضرت عالی به درستی اشاره کردید به این نکته، بحث رجعت چون اگر تکلیف آن خب یک قسمت برای ما مشخص بشود که همنوایی احمد و اصلاً نه همنوایی نه، کپی کردن احمد از مطالب فرق قبلی بوده و آمده در این کتاب خودش جاری کرده این آن ادعای آقایان در بدیع بودن و نوآوری را به اصطلاح به زمین می زند، یک قسمت دیگر این هست که یکی از پایه های استدلالی در بحث حدیث وصیت هم همین معقوله رجعت هست چون احمد اسماعیل ادعایش بر این است که بعد از حضرت(ع) رجعتی اتفاق نمی  افتد حکومت مهدیون و امامت مهدیون صورت می گیرد مهدی های دوازده گانه که جمعاً بشوند 24تا وصی برای پیغمبر و بعد از وصی بیست و چهارم تازه قرار است رجعت اتفاق بیفتد مثلاً همان بیانی که ما داریم بازگشت امام حسین به اهل بیت «ومَنْ‌ مَحَضَ‌ الْإِيمَانَ‌ والْكُفْرَ مثلاً والنفاق» خب اگر ما بتوانیم ثابت بکنیم و بحث بکنیم که نه اتفاقاً رجعت همزمان با ظهور اتفاق می افتد و خلاف نظر احمد هست گزارش وصیت منقوله در کتاب شیخ طوسی یکی از ضعف هایش این است که متن مهدیون و امامت و حاکمیت مهدیون در تعارض با یک آموزه قطعی در شیعه است آن آموزه قطعی چیست؟ یکی آن بحث این است که «الأئمه اثنا عشر لا یزدٌ و لا ینقصٌ» تعداد ائمه و اوصیاء بعد از پیغمبر 12تا است نه یکی می توانی اضافه بکنی نه یکی می توانی کم بکنی والسلام «إلی یوم القیامه» تا زمان قیامت به همین ترتیب است.

مجری:

با بیان های مختلف با روایات مختلف تعداد ائمه.

استاد شهبازیان:

دقیقاً، یعنی چه وصی 12تا، امام 12تا، حجت 12تا

مجری:

به عدد اثبات، به عدد حواریون

استاد شهبازیان:

دقیقاً، پس ما شواهد قطعیه داریم می شود آموزه قطعی، ما در مباحث عقیدتی این بحث را داریم شما به گزارش شاذ و نادری نمی توانی بیایی عقیده ات را خراب بکنی عقیده ای که پشتوانه قطعیه از روایات دارد روایات متعددۀ متواتر به آن دلالت می کند هیچ وقت نمی توانی بیایی یک دانه مثلاً روایت شاذ پیدا می کنی آن روایت شاذ ممکن است از باب احتجاج نقل شده مثلاً آن روایت ممکن است تقیه بوده، آن روایت ممکن است راوی دستکاری کرده باشد، غالیان در آن دستکاری کرده باشد هزار و یک حرف وجود دارد وقتی در مقام تنافی و ناسازگاری قرار می گیرد یک قاعده قطعی داری مثلاً خداوند جسم نیست این قطعی است برای ما، نمی تواند بیاید مثلاً در آسمان شروع کند به رقصیدن و آب خوردن و غذا خوردن و سوار بر الاغش بشود حرکت بکند وقتی این برای شما قطعی است دیگر اگر یک تک گزاره های داری که ممکن است، به ویژه در اهل سنت می آید در تقابل با این آیات و عقل بدیهی و غیره می خواهد قرار بگیرد شما نمی توانی بگویی چون یک دانه روایت است من می خواهم بپذیرم نه، آن یک دانه روایت را ما می  گوییم شاذ، نادر، مخالف با قطعیات، حضرت صادق(ع) فرمود:آن روایت تک را رها کن به قطعیات شما باید استناد بکنید این یک کلید راه است برای ما، در مباحث عقیدتی یک قاعده کلی است هم عاقلانه است هم مطابق با گزارش اهل بیت(ع) است و باید به آن متمسک بشویم خب این گزارش را وقتی ما داریم گزارش وصیت شیخ طوسی در آن قسمتش که دارد دوازده امام را ذکر می کند موافق با عقاید است کسی تردیدی ندارد اما در ادامه آن دیگر نه تواتر دارد و نه قابلیت اعتنا دارد بلکه این می شود خبر شاذ نادر مخالف با اخبار و مخالف با قطعیات، ما هیچ جا نداریم که مهدیون دوازده گانه ای به عنوان امام معرفی شده باشند و بعد از حضرت مهدی(ع) امامت را به عهده بگیرند، چون این مطلب را نداریم خب این قسمت دیگر قابل پذیرش نیست همان چیزی که مرحوم شیح حر عاملی که اخباری است عملاً اخباری معتدل هستند البته اینها ولی می  خواهیم بگوییم که این آقایان که می گویند حتی بزرگان حدیث پژوی هم مثل شیخ حر مثل مرحوم علامه مجلسی و دیگران فرمودند این قسمت از حدیث وصیت منقوله در کتاب شیخ طوسی مخالف با قواعد و اخبار است و قابل پذیرش نیست و رها می شود، خب مثل این قصه رجعت است وقتی رجعت ثابت می شود که همزمان با ظهور حضرت مهدی و در دوران حکومت حضرت مهدی است اهل بیت رجعت کننده با مهدی هستند رجعت کنندگان با مهدی و در حکومت مهدی هستند دیگر این سخن باطل که کسی بیاید چه چیزی را بگوید بگوید نه، رجعت با ظهور نیست بلکه مثلاً صد سال بعد از ظهور است یا مثلاً بعد از مهدی دوازدهم یا وصی بیست و چهارم است به نقل احمد این دیگر می شود یک سخن شاذ نادر غیر قابل استناد غیر قابل قبول که آن قاعده ما در برابر آن قرار می گیرد.

مجری:

طبق قاعده خود احمد اسماعیل و ادعاهای که دارند رجعت باز هم همزمان با ظهور می شود یا نه آنها می گویند بعد از مهدی دوازدهم است؟

استاد شهبازیان:

بعد از مهدی دوازدهم، حالا من اینها را می خواهم سه تا قسمت امشب إن شاءالله برسیم گفتگو خواهیم کرد؛ یک بحث این هست که عدم همزمانی رجعت با زمان ظهور، ما یک زمانی را برای ظهور ترسیم می کنیم حضرت ولی عصر(عج) تشریف می آورند کنار خانه خدا فریاد می زنند که «أَنَ المَهدی و يُبَايَعُ له‏ بَيْنَ‏ الرُّكْنِ‏ وَالْمَقَامِ‏» و با حضرت بیعت می شود بنابر گزارش هات دیگر 313 نفر تعداد یاران بعد حضرت شروع به تبلیغ می کنند اعلان دعوت می کنند به این ما می گوییم ظهور، ظهور یعنی این، آیا رجعت از زمانی که حضرت اعلان دعوت می کند و بعد آرام آرام مدتی تبلیغ می کند حرکت می کند گفتگو می کند بعد حکومت کامل عدل را تشکیل می دهد.

مجری:

بعد می آیند به سمت کوفه و آنجا حکومت را تشکیل می دهند.

استاد شهبازیان:

مثلاً بله بنابر بعضی از گزارش ها این اتفاقات که می افتد آیا در آن دوره رجعتی هم صورت گرفته؟ زمانی که حضرت مهدی(ع) ظهور کردند در کنار خانه خدا آیا آن زمان رجعت اتفاق می افتد؟ یعنی می شود همزمانی رجعت و آمدن رجعت کنندگان با زمانه ظهور، نمی خواهیم بگوییم همان تایم مثلاً هشت صبح حضرت آمده تکیه داده به خانه خدا همان هشت هم باید رجعت کنندگان مثلاً، ما می خواهیم یک پروسه را بگوییم یعنی از زمانه ظهور ممکن است افرادی بیایند و در این مسیر افراد دیگر هم باز گردند این زمانه ما به آن می گوییم همزمانی رجعت با ظهور و دوران حاکمیت حضرت، در کنار این اما یک نظریه مخالف وجود دارد این نظریه مخالف مال چه کسانی هست؟ مال فرق انحرافی است مال شیخیه است شیخیه چه می گوید؟ می گوید رجعت با ظهور نیست دقیقاً احمد اسماعیل هم همین حرف را می زند عین شیخیه، من تعبیرم این است شیخ احمد احسایی یک حرفی زده آقای شیخ احمد بصری هم عین همان حرف را زده جالب است هردوی شان هم شیخ هستند هم احمد هستند حالا آن آقا به زور می خواهد خودش را بگوید من سادات هستم ولی خب سادات که نیست قطعاً، شجره نامه اش همه چیز او مشخص است، خب این آقای شیخ احمد احسایی سخنی که گفته احمد اسماعیل از او کپی کرده از او برداشت کرده، شیخ احمد چه می گوید؟ شیخ احمد احسایی در کتاب های خودشان حالا متعدد آمده من یک مقاله ای هم دارم عزیزان می توانند آن منابع را هم آنجا مفصل ببینند اینجا هم می توانیم تقدیم شان بکنیم فقط ما دیگر نمی خواهیم فرصت از ما گرفته بشود این هیچ قطعی سخن قطعی است که ذکر می کنم.

مجری:

اگر آدرسش را بفرمایید دوستان مراجعه می کنند با اسناد می بینند.

استاد شهبازیان:

بله آدرس هم خدمت تان تقدیم می کنیم، شیخ احمد احسایی قائل این نکته است می گوید امام مهدی که ظهور کرد هفتاد سال حکومت می کند.

مجری:

استاد ببخشید برای اینکه بحث کامل بشود اگر بعضی از بینندگان اطلاع ندارند شیخ احمد احسایی مؤسس فرقه شیخیه است.

استاد شهبازیان:

بله ما یک جریانی داشتیم به نام شیخیه که این شیخیه به وسیله شیخ احمد احسایی بنیان گذاری می شود بعد می آید به وسیله سید کاظم رشتی، بعد از سید کاظم رشتی سخن در این است که اینها یک آراء و افکاری داشتند که شد بستر ساز علی محمد شیرازی بابیه، حسین علی نوری بهائیت، بعضی از سخنان از آنها گرفته شده اخذ شده خب حتی داعیه این را دارند که علی محمد و آن حلقه اولیه بابیه اینها شاگردان سید کاظم رشتی بودند، یک سری سخنانی شیخ احمد احسایی در کتاب های خودش «جوامع الکلِم»، «رسالۀ الاسمه والرجعه»، «شرح زیارت جامعه کبیره» اینها مهم ترین کتاب هایش هستند یک سری بحث های آنجا دارد که مطابق با روایات نیست الآن بعضی هایش را اشاره خواهم کرد و یک گروه شیخیه هم داریم که اینها شیخیه کرمانیه اینها می خواهند بیایند رکن رابع را مطرح بکنند که عملاً رکن رابع یعنی نائب خاص دانستن، یعنی می گویند یک فقهای هست یک مردم عامی هم هست یک کسی بین امام زمان و این فقها هم حتی بالاتر از فقها.

مجری:

مثل نواب خاص حضرت.

استاد شهبازیان:

دقیقاً، حالا اسم آن را کردند رکن رابع و در بعضی از گزارش ها حتی تا عصمت این فرد هم دنبال می روند و استناد می کنند که بله این فرد در عالم رؤیا با ائمه در ارتباط است گویا به او الهام می شود گفتگو می شود.

مجری:

الآن البته شیخیه فکر کنم فقط در بعضی از کشورهای حوزه خلیج خیلی آنجا.

استاد شهبازیان:

ما در ایران هم داریم خیلی کم مثلاً در کویت، در خود عراق، بصره، در نجف لوجنه ای دارند اینها فعالیت های را دارند.

مجری:

عمده تشکلات شان در کویت است فکر می کنم.

استاد شهبازیان:

بله ولی امروز هم فعال، البته خودشان هم مختلف هستند دیگر مثلاً احقاقیه، آذربایجانی و غیره خودشان هم انشعاب پیدا شد؛ اما احمد اسماعیل مهم این است که سخنانی که شیخ احمد احسایی مطرح کرده طابق النعل بانعل آمده جلو رفته و چیزی تازه ای ندارد، شیخ احمد احسایی من این را می گویم که مشخص بشود هم به اصطلاح همسانی بحث احمد اسماعیل؛ شیخ احمد نگاهش بر این است می گوید امام زمان که ظهور می کند هفتاد سال حکومت می کند در این بازه زمانی هفتاد سال سال پنجاه و نهم که می رسد تازه امام حسین(ع) می آید، امام حسین(ع) می آید بعد امام مهدی(ع) به وسیله زنی ریشدار کشته می شود که حالا روایت آن را اشاره خواهم کرد، هفتاد سال تمام می شود تازه رجعت اتفاق می افتد یعنی می شود عملاً بعد از وفات حضرت ولی عصر، این نگاه رسمی اینها است شما آدرس های را که به اصطلاح خود جریان شیخیه شما می توانید «جوامع کلِم، رساله الإسمه والرجعه ج 5، ص 329» را مراجعه بکنید، کتاب «اسرار الامام المهدی ص 109» یا در خود سایت های که اینها سایت های اختصاصی خود شیخیه هم هست می توانید این بحث را دنبال بکنید، در مجموع رساله ای دارد شیخ احمد احسایی به نام «رسالة الإسمه والرجعه» تمام مفاهم خودش را آنجا گفته حرف های خودش را در مورد رجعت مطرح کرده احمد اسماعیل هم که رساله ای دارد به اسم «الرجعه ثالث أیام الله الکبری» خب این جریان که اتفاق افتاده حرف های که آمده شیخ احمد ذکر کرده حالا به خود شیخ احمد ده ها اشکال وارد است ما الآن نمی خواهیم وارد نقد شیخیه بشویم خود اصلاً همین حرفی که دارد رجعت یعنی چه؟ رجعت یعنی بازگشت مردگان دیگر، بازگشت مردگان، خب این رجعتی که این آقا دارد ذکر می کند این خودش دارد می گوید که امام حسین(ع) در سال 59 بر می گردد پس تو خودت قائل به این رجعت هستی قائل به این بازگشت هستی ولی می گوید نه آن رجعت اصطلاحی، حب یعنی چه رجعت اصطلاحی؟ می گوید رجعت اصطلاحی بله، حالا تعارض و تناقض در سخنان خود شیخ احمد وجود دارد ما اینها را فاکتور می گیریم اصلاً بحث های آن را می گیریم کنار، این حرفی که می آید مطرح می کند امام زمان (ع) به وسیله زن ریشداری کشته می شود خب این بیننگان هم توجه بکنند این متأسفانه یک نکته ای در ذهن عزیزانی که در مباحث مهدویت ورود پیدا می کنند شکل گرفته که امام عصر(ع) به وسیله زنی به شهادت می رسد عبارتش را مرحوم حائری بارجینی در «الزام الناصب» ذکر کرده عبارت این است

«فاذا تمت السبعون اتى الحجه الموت»

مهدی 70 سال که حکومت می کند می میرد

«فتقتله امراة من بني تميم»

یک زنی از قبیله بنی تمیم امام زمان را می کشد

«اسمها سعيده»

اسمش سعیده است

از قبیله بنی تمیم

«لها لحیة کلحیة الرجل»

صورتش ریش دارد مثل مردها

چطور امام زمان را می کشد؟

«بهاون صخر من فوق سطح»

از بالا یک هاون سنگی می اندازد روی سر امام زمان، امام زمان (ع) را می کشد

الزام الناصب، مرحوم حائری بارجینی

حالا آن زمان که این هاون سنگی را از کجا می خواهد بیندازد و چطوری و اینها، نکته ای که وجود دارد و حتی بعضی ها می آیند در سخنرانی ها و گفتگوها به این استناد می دهند و می گویند امام زمان (ع) به شهادت می رسد در صورتی که این گزارش از جعلیات شیخیه است ما مطلق در مورد شهادت امام عصر به صورت اینکه روایت صریح بگوید امام عصر(ع) چنین به شهادت می رسد مطلق چیزی نداریم.

مجری:

در اصل آن روایت نداریم استاد یا در این چگونگی آن؟

استاد شهبازیان:

نه در همین چگونگی، در اصل حتی مثلاً به ما بگویند قطعاً امام مهدی به شهادت می رسند به این دلیل به این صورت ما این رویت مثل همین گزارش، این گزارش هم جعلی است مرحوم حائری بارجینی هم در «الزام الناصب» اصلاً از جای آن را نقل نمی کند و در واقع ایشان از کجا گرفته؟ از شرح زیارت جامعه شیخ احمد احسایی گرفته و ما به جزء اینها نداریم و بعد از جریان شیخیه بابیه و بهائیت از این سوءاستفاده کردند و متأسفانه تبدیل شد در بین افواه عمومی مردم به یک روایت در صورتی که این روایت نیست و ما چنین گزارشی مطلق نداریم.

نکته بعدی که وجود دارد پس این اشکالات به حرف های آقای شیخ احمد احسایی وارد است اما سخنی که مطرح می کند آقای احمد اسماعیل هم به همین صورت در کتاب «المتشابهات» جلد 4 صفحه 308 می  گوید:

«واعلم ایضا ان المهدیین علامات الساعه و میقاتها فباخرهم یختم هذا العالم الجسمانی و یبدأ عالم ال رجعة»

با مرگ مهدیین و تمام شدن مهدیین عالم رجعت اتفاق می افتد

المتشابهات، احمد الحسن،  ج 4، ص 308

یا مثلاً می گوید:

«و عالم الرجعه یبدا مع نهایه ملک المهدی الثانی عشر»

آن دوازدهمین مهدیون بعد از او رجعت تازه اتفاق می افتد

«وهو القائم الذی یخرج علیه الحسین»

و بعد از او امام حسین (ع) تازه رجعت می کند

پس چه شیخ احمد احسایی داعیه دارد که رجعت در زمانه ظهور اتفاق نمی افتد آقای احمد اسماعیل هم این داعیه را دارد که رجعت در زمان ظهور اتفاق نمی افتد.

مجری:

او به یک بیانی این به یک بیان دیگر.

استاد شهبازیان:

ولی اصل ادعا یکی است حالا ما بعضی از رویت ها را داریم آقا این واقعاً، ببینید اینها من یک نکته ای را به بینندگان تذکر بدهم ممکن است بنده شهبازیان الآن یک سری از رویات ها را بخوانم در بحث های فنی شخصی و کتاب های خاصی که خودمان در مورد عقائد شخصی مان بخواهیم بنویسیم یا در بعضی از کلاس های درس مان ممکن است از نظر سندی بعضی از گزارش ها را زیر سؤال ببریم بگوییم این گزارش قابل قبول نیست روایت های که داریم امشب می خوانیم در باب رجعت ممکن است بنده قسمتی از صدر یا قسمتی از ذیل را نپذیرم و به آن اعتقادی نداشته باشیم و از نظر فنی نقد بکنیم ما فعلاً سخن مان در کجا است؟ با جریان های مثل شیخیه است با جریان مثل احمد اسماعیل است که داعیه دارند آنچه که روایت در متن قدما باشد پذیرفته است.

مجری:

یعنی با مشی اخباری گری در واقع

استاد شهبازیان:

بله و ما داریم یک گزارش های ذکر می کنیم که این گزارش ها، رفقای بیننده خوب دقت بکنند که این گزارش ها را بر مبنا و مشرب خودشان داریم علیه خودشان احتجاج می کنیم مثل اینکه شما با وهابیت گفتگو و بحث و مناظره داشته باشی از متن صحیح مسلم صحیح بخاری بخواهی با آنها گفتگو بکنی این به این عنوان نیست که دیگر شما تمام آن گزارش صدر و ذیل آن را پذیرفتی درست شد؟ پس چون رجعت یک روایاتی دارد که یک مقدار لبه تیز شمشیر است بعضی از گزارش ها را واقعاً نمی توانیم بپذیریم در فضای رجعت وارد شدن یک ویژگی ها کیفیت ها نکاتی گفتند که یا گزارش شاذ است، منفرد است، سند ضعیف است، داعیه جعل از طرف غلات در آن وجود دارد اصل رجعت را کسی تردیدی ندارد اصل رجعت «و أن رجعت حقٌ» تمام این اصل رجعت قطعی است روایات متعدد داریم روایات متواتر داریم خلاف عقل هم نیست و می پذیریم اما در مورد بعضی از ریزه کاری ها، چگونگی ها، کیفیت ها، بعضی از عبارت های ممکن است در برخی از روایت های مرتبط با رجعت باشد علمای ما اط نظر فنی نقد کنند و نپذیرند ولی ما الآن بحث مان با احمد اسماعیل است.

مجری:

استاد این نقدهای که علمای ما دارند به روایت رجعت نقدهای سندی است یا نقدهای دلالتی؟

استاد شهبازیان:

هم دلالی است هم گاهی سندی است بعضی وقت ها گمان می شود که مثلاً آن راوی یک دیدگاه های خاصی داشته می خواسته آن را القاء بکند اینجا بیاورد و بحث بکند حالا من نمی خواهم ورود به این کیفیت ها پیدا بکنم و بعضی از عبارت ها که ممکن است حتی سخیف هم باشند ذکر بکنم ببینید آنچه که در متن اصلی ما است باز تأکید می کنیم اصل رجعت را کسی تردیدی ندارد تمام و برای ما قطعی است روایات متعدد داریم آنچه هم که من به عنوان یک شیعه امام زمانی باید به آن اعتقاد داشته باشم اصل رجعت است در زیارت آل یاسین جاهای دیگر هم آمده ما رجعت شما را حق می دانیم اما اینکه کیفیت مثلاً حالا یک نمونه اینکه مثلاً می گویی که در دوران رجعت از یک شیعه مثلاً هزار فرزند متولد، نه اینها ممکن است خود علمای بزرگ هم بعضاً نقد کردند رد کردند یک بحث های سندی دارد یک بحث های فقه الحدیثی دارد یک بحث های دلالی دارد پس اگر یک وقت روایتی را در اینجا آدرس دادیم عنوان کردیم بعداً نیایند بگویند این روایت شما صحیح السند نبود، ما در این مقدار که دارد رجعت را در زمان ظهور و رجعت ائمه (ع) را ذکر می کند ما متعدد روایت داریم و می پذیریم و قبول داریم اما ممکن است یک عبارت های بالا پاین یک جمله ای اضافه باشد در یک روایت که آن روایت را خود آقایان مثلاً علما فرمودند «شاذٌ نادرٌ مخالفةٌ لأخبار الآخر» و این را بگذارند کنار.

مجری:

قبل از اینکه خدمت استاد و کارشناس محترم برنامه برسیم در قسمت دوم برنامه و ادامه مباحث را در خدمت شان باشیم یک نکته ای را لازم است حتماً خدمت شما عرض کنم؛ دیشب در شبکه حضرت ولی عصر(عج) در برنامه جبل المتین که با حضور حضرت آیت الله حسینی قزوینی برگزار می شود و استاد و کارشناس برنامه ایشان هستند یک اتفاقی افتاد که احتمالاً دستانی که دیشب برنامه را دیدند می دانند برای آن دسته از عزیزانی که فرست نداشتند و برنامه را ندیدند عرض می کنم خدمت تان؛ دیشب در برنامه حبل المتین حضرت آیت الله قزوینی رسماً احمد اسماعیل بصری را طی نامه ای که همانجا در برنامه برای مکتب نجف و آنجای که هستند فرستادند ایمیل کردند و رسماً در شبکه به صورت زنده اعلام کردند که حاضر هستند با احمد اسماعیل بصری در موضوعاتی که در نامه ذکر شده در موضوعات بررسی ادعای امامت از ناحیه آقای احمد بصری و انکار حصر ائمه بر 12 نفر، ادعای پیامبری و نبوت از طرف شما (آقای احمد بصری)، اهانت های شما (آقای احمد بصری) به انبیاء و ائمه و حجت های الهی(ع) که حضرت آیت الله قزوینی فرمودند هر یک از این ادعاها می تواند ارتداد و کفر شما (آقای احمد بصری) را ثابت کند، این دعوت به مناظره رسمی دیشب اتفاق افتاد ایشان یک هفته فرصت دادند برای این اتفاق اگر خود آقای احمد اسماعیل بصری به هر دلیلی نمی تواند در این مناظره شرکت کند می تواند نماینده ای معرفی بکند تا با نماینده حضرت آیت الله قزوینی إن شاءالله این مناظره انجام بشود مثل سایر مناظراتی که شبکه ولی عصر به حمد الله در دفاع از عقائد مذهب شیعه إثنی عشری انجام داده این مناظره هم انجام بشود اگر هم نه خود ایشان نه نمایندگان ایشان حاضر به مناظره نشدند که خب به طریق دیگری صحت ادعاها و نکاتی را که مطرح می کنند روشن می شود.

حاج آقا روایت ها را می خواستید بفرمایید.

استاد شهبازیان:

حالا قبلش ما بگوییم که اگر دیگر احمد اسماعیل زنده باشد چون احتمال اصلاً مرگ این فرد و موج سواری او به وسیله مکتب نجف وجود دارد یعنی مکتب نجف عملاً نمی  گذارد این فرد خودش را نشان بدهد و به نوعی که اگر هم مرده باشد و از بین رفته باشد بتوانند از آن اتباع آن بار را بکشند و تحت سلطه خودشان نگه بدارند اتباع به اصطلاح دست چندم احمد را، گمان بکنند که هنوز احمد اسماعیلی زنده است هنوز به اصطلاح امید باید داشته باشند که برگردد احمد اسماعیل، شاید هم مرده باشد، حالا اگر واقعاً نمرده یک صدای یک بیانی یک صحبتی إن شاءالله مطرح بکند و جواب مناظره را بدهد إن شاءالله.

مجری:

یا خودش بیاید مناظره اگر زنده است  یا یک نفر بیاید بلاخره وقتی دارند این ادعا را مطرح  می کنند بصورت زنده و مستقیم ، خیلی فرق می کند مخاطب می شنود و قضاوت می  کند که حق با چه کسی است

استاد شهبازیان:

بله حالا این آقا داعیه دارد ادعا دارد که مثلاً من چینی هستم و چنان هستم، خب بسم الله الآن جناب استاد حسینی قزوینی اعلان کردند حداقل یک پاسخی را که می تواند احمد اسماعیل بفرستد که بگوید این کار را من نمی توانم یک کس دیگری بیاید انجام بدهد، امیدواریم که این دیوار حاشایی که اینها بلند است برایشان می گویند آقا کسی نمی آید با ما، متعدد در متعدد افراد گفت و گو کردند بحث کردند در همین شبکه دوستان مفصل گفت و گو کردند بعدش آن اتباعی از احمد اسماعیل که آمدند صحبت کردند یک نفر دیگر زیر آب آن را زده گفته بیخود کرده چه کسی گفته، چرا همچین مناظره ای کردید، ما به همچین فردی را اجازه ندادیم که برود مناظره بکند، امیدواریم حالا شما حداقل یک آدمی پیدا بشود که اهل گفت و گوی متین و منطقی باشد امیدواریم که بیاید و حاضر بشود از سر کردگانی باشد که خودتان قبولش دارید و بعداً زیرآبش را نزنید اگر شکست خورد.

خب ما در ادامه بحث پس عنوان مان روی این نکته است که اصل رجعت را می پذیریم حالا داریم یک روایاتی را عنوان می کنیم در مقام محاجه با احمد اسماعیل اینها روایاتی است که شیخیه و احمد اسماعیل و تمام این افراد پذیرفتند و به عنوان روایت های مقبول از آن نام می برند، حالا می خواهیم این نکته اول را بحث بکنیم که آیا رجعت در زمان خود ظهور اتفاق می افتد یا بعد از مهدی 24، یا بعد از آن وفات حضرت ولیعصر (عج)، خب آنچه که در روایات متعدد ما بدست می آید و گزارش هایی که روایات ذکر کردند این است که رجعت همزمان با دوران حضرت  مهدی و ظهور است، خب بعنوان نمونه بعضی از روایت ها را من خدمت تان می خوانم، مرحوم شیخ مفید در کتاب «الإرشاد» جلد 2، صفحه 381، بیان می فرماید:

« رَوَى عَبْدُ اَلْكَرِيمِ اَلْخَثْعَمِيُّ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ»

الإرشاد، ج 2، ص 381

به حضرت صادق (ع) بیان شد که  دوران حکومت قائم چقدر است حضرت آنجا بیان می فرماید بعد اینجا عبارتی را حضرت دارد

«وَ إِذَا آنَ قِيَامُهُ مُطِرَ اَلنَّاسُ»

زمانی که حضرت (ع) بحث ظهور و قیامش صورت می گیرد ن ایامی که قرار از ظهور صورت بگیرد بارندگی هایی بین جمادی الثانی و جماد الآخر یا « و عشرة ایام من رجب» بین جمادی و زمان ماه رجب اتفاق می افتد که

«لَمْ يَرَ اَلْخَلاَئِقُ مِثْلَهُ»

خلائق مثل آن را ندیدند

یک بارانهای سیل آسا و تند یا مثلاً ممتدی اتفاق می افتد،

«فَيُنْبِتُ اَللَّهُ بِهِ لُحُومَ اَلْمُؤْمِنِينَ»

اینجا خداوند، آن مردگانی که هستند گوشت بر بردن مردگان روییده خواهد شد و اینها از قبر بیرون خواهند آمد

«وَ أَبْدَانَهُمْ فِي قُبُورِهِمْ»

و بدن های اینها در قبور

بعد حضرت می گوید گویا می بینم اینها را، حضرت صادق (ع) می گوید گویا من می بینم اینها را که دارند از قبر برمی خیزند در حالی که

«يَنْفُضُونَ شُعُورَهُمْ مِنَ اَلتُّرَابِ»

گویا هنوز از قبر که دارند بیرون می آیند، هنوز خاکی از که از قبر کنار زدند دارد ریزش می کند

خب این چه زمانی است، «آن قیامه» زمان ظهور است، اینجا سخنی از مهدیون نیست، اینجا سخنی بعد از وفات حضرت مهدی و بعد از رفتن مهدیون وجود ندارد، پس این عبارت، آن عبارتی هم که می گوید جماد الثانی تا رجب، همه خود احمد اسماعیلی ها هم قبول دارند، این همان گزارشی است که ما داریم قبل از ظهور حضرت ولیعصر «العَجَب كُلَ‌ الْعَجَبِ‌ بَيْنَ جُمَادَى وَ رَجَبٍ» این عبارتی که حتی سنی ها هم ذکر کردند یعنی خودشان این را بعنوان دوران ظهور دارند ذکر می کنند، خب می گوید آقا در همان ایام دارد این اتفاق ها می افتد، در همان ایمام متصل به ظهور و وجود حضرت مهدی (عج) دارد رجعت اتفاق می افتد، گزارش دیگری را در « مُقْتَضَبُ الأثَر » جوهری داریم، در «دلائل الإمامه منصوب به محمد بن جریر طبری داریم، عن سلمان، سلمان فارسی کنار رسول خدا نشسته دارد گفت و گو می کنند حضرت رسول بیان می کند یک وقایعی را در مورد اهل بیت و امام مهدی (عج) بیان می کند تا می رسد به دوران ظهور حضرت مهدی، آنجا حضرت رسول خطاب به سلمان اینطور می فرماید  

«ثم ابنه محمد الحسن الهادی المهدی الناطق القائم بحق الله»

سلمان فرزندی از فرزندان من حضرت ولیعصر امام دوازدهم

«ثم قال یا سلمان»

سلمان در آن دوره است، سلمان ابراز می کند که پیغمبر من می توانم ببینم؟ می شود من آن دوران طلایی را درک بکنم، اینجا حضرت رسول بیان می کند که بله تو جرء رجعت کنندگان هستی، و رجعتت در زمان مهدی اتفاق می افتد

«ثم قال یا سلمان إنک مدرک»

تو مهدی را درک می کنی می بینی

«و من کان مثلک»

هر کسی هم که مثل تو باشد

خب ما داریم در گزارش های دیگر که مثلاً مقداد برمی گردد، فلانی برمی گردد،بعضی از اصحاب خاص برمی گردند، چون یک قائده عام داریم، قائده عام می گوید در زمان مهدی

«من محض الإیمان و من محض الکفر و انفاق برمی گردند»

خب انبیا من محض الإیمان هستند اهل بیت من محض الإیمان هستند، کسی مثل سلمان من محض الإیمان است، پس این دارد در زمان حضرت مهدی بحث می کند، کجا گفته مثلاً هفتاد سال بعد از مرگ مثل شیخیه یا بیان کرده بعد از مهدیون، تصریح است در  ادعیه هم ما همین را دعا می کنیم، ما نگفتیم تا حالا یک دعا نداریم خدایا ما را وقتی که مهدی 24 وصی 24 فوت کرد من را برگردان، نه عبارت ها این است

مجری:

مثل عباراتی که در دعای عهد است دیگر

استاد شهبازیان:

در دعای عهد، در ادعیه دیگر ما داریم

«مولای فإن ادرکنی الموت قبل ظهورک»

اگر من قبل از ظهور شما فوت کردم

متوسل می شوم به آباء به اجداد و از خدا و از اهل بیت می خواهم

«أن یجعل لی کرّةً فی ظهورک»

این دعا است در مقام اینکه حقیقت پیدا می کند چون واقعیتی بنام رجعت در ظهور است چنین گفتند، حالا متعدد در متعدد گزارش داریم ما عبارت دیگری در کتاب الغیبه شیخ طوسی (رحمة الله علیه) داریم، عبارت را مرحوم شیخ ذکر می کند، بیانی دارند در کتاب الغیبه، دوستان می توانند مراجعه بفرمایند به صفحه 440، کتاب غیبت شیخ طوسی ، بیان می کند

« سعد بن عبد الله عن حسن بن علی زیتونی»

همینطور نقل را می آورد تا به

«حسن بن محبوب عن ابی الحسن الرضا (ع)»

امام رضا (ع) چه می فرماید؟ می فرماید در آن ایامی که مهدی فرزند ما است فقدان و غیبتی برایش اتفاق می افتد و در زمانه ای که او ظهور می کند علائمی اتفاق می افتد همزمان با ظهور او این اتفاق می افتد

« وَ الصَّوْتُ الثَّالِثُ يَرَوْنَ بَدَناً بَارِزاً نَحْوَ عَيْنِ الشَّمْسِ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ كَرَّ فِي هَلَاكِ الظَّالِمِينَ»

نکته ای که باید بینندگان توجه بکنند واژگان رجعت در بعضی از گزارش ها و عبارت ها که ذکر شده، در برخی از روایات با عنوان کرّه یعنی باز گشت ذکر کردند، پس کرّه، اینجا که عبارت یم فرماید که «هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ» این علی (ع) هست در زمان ظهور است، این علی (ع) هست که «قَدْ كَرَّ فِي هَلَاكِ الظَّالِمِينَ» رجعت کرده است همزمان با ظهور مهدی برای یاری مهدی و هلاک ظالمین، خب این غیبة شیخ طوسی متعدد در متعدد، حالا دیگر نمی خواهم وقت را بگیریم که بگویم، متعدد در متعدد روایت ها و گزارش هایی داریم که همزمانی را یکی از روایت های دیگر شاید الآن بد نباشد از متون اهل سنت هم ذکر می کنند این را، بحث بازگشت اصحاب کهف را ما داریم که اصحاب کهف در متون اهل سنت ذکر شده مثلا بعنوان نمونه «عقد الدرر» صفحه 192، دارد بقیه هم این را دارند، افراد دیگر چون سعلبی و اینها هم این عبارت را ذکر می کنند، می گویند:

«إنّ المهدی یصلموا علیهم»

وقتی مهدی می آید می رود بالاسر مقبره اصحاب کهف،

«إنّ المهدی یصلموا علیهم»

به آنها سلام می کند

«فیهیهم الله عزوجل»

خدا به عزت سلام مهدی آنها را احیا می کند

و اینها جزء یاران مهدی می شوند، در کتاب «فاضل عمر بن ابراهیم اوسی» هم این عبارت را ذکر می کنند، مرحوم بحرانی در «حلیة الأبرار» آنجا ذکرش می کند، که وقتی که مهدی (عج) می آید از جمله

«و یمشی خلفه اهل الکهف»

اهل کهف، اصحاب کهف احیا می شوند با مهدی همراهی می کنن، عبارت ها تصریح به اینها است، یک وقت این را نگویند حالا ما در عبارت بعدی خواهیم گفت در بحث صفاتی و رجعت به صفت اینجا تصریح می کند مهدی وقتی هست اصحاب کهف برمی خیزند و آنها را خدا زنده می کند.

مجری:

یعنی از بیان روایات و تعددی که روایات در این زمینه دارند کاملاً می شود اینطور برداشت کرد که رجعت و ظهور همزمان اتفاق می افتد.

استاد شهبازیان:

همزمان، مهدی آمده سلامی به مقبره و افراد اصحاب کهف می کند، خدا احیاء می کند آنها را و رجعت می دهد، این یعنی چه زمانی؟ این یعنی بعد از مهدی 24، بعد از وصی 24؟ که اصلاً ما نداریم این تعداد وصی حالا آنها دارند ادعا می کنند، اینکه با آموزه عدد 12 اهل بیت که در تعارض است، ولی این عبارت ها دارد اینگونه ذکر می کند به همین دلیل هم هست که بزرگان ما آمدند ذکر کردند، مرحوم شیخ مفید، می فرماید که،

«من لم یقل برجعتنا فلیس منّا»

اولاً رجعت جزء اصول اساسی ما هست، بعد آنجا می فرماید که رجعت یعنی چه؟

«فی أن الله تعالی یحی قوم من امت محمد»

یک تعدادی از امت را نه همه را ،

«بعد موتهم»

بعد از مرگشان

«اما قبل یوم القیامه»

خب این قبل یوم القیامه چه زمانی است؟ مرحوم شیخ در «أوایل المقالات» اشاره می کند

«إن الله تعالی یرد قوم من الأموات إلی الدنیا فی صورهم»

یک وقت کسی نگوید تناسخ است، در همان صورت خودشان، تفاوت با تناسخ دارد

«فی صورهم التی کانوا علیها»

بعضی ها عزیز می شوند

«فیعز فریقاً و یذل فریقاً»

بعضی ها هم اینها را خداوند با آنها حساب و کتاب خواهد کرد؛ شیخ مفید این رجعت بنابر روایات گزارش ها اسلوب شما در چه زمانی است؟

«و ذلک عند قیام مهدی آل محمد»

در زمان خود ظهور حضرت است

همین عبارت را در «الإرشاد» دارند

«و أموات ينشرون من القبور حتى يرجعوا إلى الدنيا فيتعارفون فيها و يتزاورون‏»

این اموات برمی گردند به دنیا و با همدیگر گفت و گو می کنند

همان عبارتی ه از عبد الکریم خثعمی آمد، که گویا هنوز می بینم که خاک بر سر و روی اینها است، مرحوم شیخ طوسی در «رسالة العقائد الجعفریه»

«یرجع نبینا و أئمتنا»

هم پیغمبر برمی گردد رجعت می کند هم ائمه معصومین

« في زمان المهدي (عج)»

در خود زمان حضرت ولیعصر

خب این را چه کسی گفته است؟ «و به» و به این عبارت که در زمان مهدی اتفاق می افتد، نه در صد سال بعدش بعد از مرگش، در خود زمان حضرت مهدی

«و به قطعت المتواترات من الروایات والآیات»

اینها به واسطه آیات متواتر است، رویات قطعیه است و این آیه شریفه «و یوم نحشر من کل امة فوجاً» اشاره به رجعت دارد، چون فوجاً  من کل امة، چون دارد یک قسمت را می گوید، در قیامت که همه افراد هستند، اینجا

«فإعتقاد به واجب»

سید مرتضی (رح) که معروف است به آمدم سختگیر که مثلاً می گویند هر گزارشی را نمی پذیرفته مگر اینکه برای مطقن بشود

«إعلم أن الذی تذهب شیعه الإمامیه إلیه»

عقیده شیعه امامیه بر این است

«أن الله تعالی یعید عند ظهور امام الزمان المهدی»

در زمان ظهور امام مهدی یک تعدای از افراد برمی گردند

«ممن کان قد تقدم موته من شیعته»

اینهایی که قبلاً فوت کردند

خب همین عبارت ها مرحوم امین الإسلام طبرسی در «مجمع البیان» این را دارد، نباتی بیاضی دارد در «صراط المستقیم» شیخ حر عاملی دارد در «الإیقاض»خودش، مرحوم علامه مجلسی دارد، کسی در بین بزرگان ما فهمی غیر از این ندارد که رجعت عند الظهور دارد اتفاق می افتد، خب این سخن احمد اسماعیل بلا دلیل فقط تابع برای شیخ احمد احسائی، عین او ادعا می کند به این مطلب.

مجری:

که با هفتاد سال فاصله این اتفاق می افتد

استاد شهبازیان:

حالا شیخ احمد می گوید حدود هفتاد سال فاصله، احمد اسماعیل بیان می کند که بیش از این، چون می گوید امام زمان حکومت می کند می میرد، مهدی اول، دوم، سوم، چهارم، پنجم، ششم، تا دوازدهم، این بیست و چهارتا وصی که تمام شد تازه می خواهد رجعت اتفاق بیافتد، این حرف غلط است، خلاف روایات است، این چه امامی است چه فردی است که خلاف روایات دارد سخن می گوید، اصلاً روایات ما رجعت را در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) می دانند.

مجری:

قسمت دوم استاد این عدم همزمانی رجعت با زمان ظهور که از تعدد روایات هم فرمودید که کاملاً مشخص است این ادعای احمد اسماعیل باطل است، قسمت دومی که مربوط به بحث رجعت می شود آن بحث این که آیا آن رجعت علی الأرض اتفاق می افتد یا آیا در یک عالم دیگری افتاق می افتد.

استاد شهبازیان:

دقیقاً، ببینید مبحث دوم ما این است، آقای احمد اسماعیل آمده ادعا کرده، می گودی ببینید یک عالم زمین وجود دارد همین زمینی که من و شما الآن داریم روی آن صحبت می کنیم، گفت و گو می کنیم، راه می رویم، کرونا می گیریم، همین زمین با همه محتویات و مخلفاتش، احمد اسماعیل می گوید، یک عالمی هم داریم که همان ملکوت، و بعداً قیامت و غیره و غیره، احمد اسماعیل می گوید رجعت روی این زمینی که ما دوتا پایمان رویش است اتفاق نمی افتد، پس کجا اتفاق می افتد؟ می گوید یک جایی است بین این زمین ماده و جسمانی و بین آن عالم روحانی، یک جایی در عالم تصور بکنید، این عالم اولی است، می گوید در این عالم اولی رجعت اتفاق می افتد، رجعت بر روی زمین نیست، این حالا ادعایش است، حالا یک سری ادله ای را ذکر می کند، یک ادله ای که واقعاً سخیف هستند، یعنی قابلیت نقد ندارد، ما گرفتاریم، کار شیطان این است، شیطان تیز است، ما به جای اینکه بعضی از معارف حقه را تعالی بدهیم به خودمان ببریم بالا، یک بند و بساطی را برای ما درست می کند یک احمد اسماعیلی را  در طی دوران موظف می کند که این نخ را بگیرد بکشد نگذارد شیعیان تعالی پیدا بکنن، ما هم ناچار بشویم بعضی از خزعبلات و سخنان خلاف روایات را بیاییم جواب بدهیم، خب این واقعاً یک درد است برای جامعه، ولی ما داریم در قبال این شبهاتی هم که پاسخ می دهیم بعضی از مطالب اثباتی خودمان را هم داریم می گوییم، دیگر آقا از این به بعد بدانید بچه شیعه ها، که اصل رجعت حق است، این رجعت همزمان با ظهور است، این رجعت مکانش کجا است، اگر فردا ده ها مدعی آمدند مثل احمد اسماعیل جوابش را بدهید، یک تک روایت هم که در اختیار داشته باشی به راحتی می توانی با آنها محاجه بکنی، این حرف احمد اسماعیل هم سخن تازه ای از خودش نیست، دوباره آمده به رئیسش شیخ احمد احسائی متوسل شده، خیلی جالب است جناب آقای نصر الهی، احمد اسماعیل در کتاب رجعت خودش استدلال هایش هم عین استدلال های شیخ احمد احسائی است، یعنی حتی خدا خیر داده یک تفاوتی هم نگذاشته که فردا دستش اگر رو شد بگوییم حالا دوتا استدلال دیگر هم آورده، شیخ احمد احسائی به یک فراز می  خواهد از زیارت جامعه کبیره استناد بکند شیخ احمد بصری، همین آقایی که به او می گوید احمد الحسن، به همین عنوان استناد می کند، شیخ احمد احسائی می آید می گوید که، در آن دوران گفتند که یک شیعه هزار بچه به دنیا می آورد، شیخ احمد بصری هم در کتابش می زند که بله گفتند در آن دوره هزار بچه هر شیعه به دنیا می آورد، پس در این زمین امکان نداره که هزارتا بچه به دنیا بیاید، پس حتماً در یک عالم دیگری است، عین شیخ احمد احسائی، هرچه آنجا استناد کرده، احمد اسماعیل هم آمده اینطرف استناد کرده؛ شیخ احمد احسائی یک عالمی را هم ذکر می کند می گودی که « شمراخ و شمریخ» یک حرف های عجیب و غریبی هم می زند می گوید یک عالمی هم در بالا است بنام کرعه، حالا روایت هایی را که ذکر می کند این جای بحث دارد، یک وقت فرصت باشد به آن ورود پیدا می کنیم، اما ما باشیم و جریان احمد اسماعیل، احمد اسماعیل فقط تفاوتش با احمد احسائی این است و شیخیه، شیخیه می گوید این عالم حورقلیا، احمد اسماعیل به آن می گوید عالم اولی، ولی استناد جایگاه همه چیز یکی است.

مجری:

این دیده سخت بوده نمی تواند بگوید گفته یک اسم راحت تری،

استاد شهبازیان:

بله چون این عبارت هم بیشتر در بیان فلسفه اشراق وجود دارد در آنجا ذکر شده و از این عالم ذکر کردند، بعد آنجا مباحث «جابر القاو و جابر الساو» دوتا شهر هستند در عالم جابرالقاو و جابر الساو»که مثلاً دیده نمی شودند، آن حرف های دیگر که مطرح می شود، حالا احمد اسماعیل که آمده استناد کرده و آمده جلو، خب ما هم همین روایت های قبلی را که باهم خواندیم کفایت می کند در نقد همین سخن، اینجا که می گوید که رجعت کجا است، در زمان ظهور در همین دنیا، می گوید حضرت مهدی می رود بالاسر مقبره اصحاب کهف «یصلموا علیهم، یحیهم الله» آنها کجا است جایشان در عالم حورقلیا، یا همینجا؟، اینجا است، امام صادق (ع) در روایت.

مجری:

اصلاً همان روایتی که فرمودید «یبایع بین رکن و المقام» همه اتفاقاتی که در مکه می افتد، بعضی از اخبار مثلاً حرکت امام زمان (عج) به سمت کوفه همه این اتفاقات در روی زمین است دیگر در عالم دیگری نیست.

استاد شهبازیان:

بله، بعد آن روایتی که از عبدالکریم خثعمی خدمت تان خواندیم، از کتاب «إرشاد» شیخ مفید ذکر کردیم، که مرحوم شیخ بیان کرده که امام صادق می گوید گویا من اینها را می  بینم که

« فَيُنْبِتُ اَللَّهُ بِهِ لُحُومَ»

خدا گوشت بدن را برگردانده،

در قبر هستند استخوان ها گوشت بدن برگشته

« يَنْفُضُونَ»

اینها وقتی که می آیند بیرون گویا دارم می بینم که خاک از روی سرشان می رود، این کجا است؟ در بیان روایت دیگر داریم که حسین  جان تو کرّه و رجعتت «فی الأرض» أرض همین زمین است، در گزارش دیگری داریم بیان می کنند این عبارت را در کتاب «الإرشاد» شیخ مفید جلد 2، صفحه 386

«روی عن مفضل بن عمر عن ابی عبد الله »

از امام صادق

«قال یخرج القائم من ظهر الکوفه»

الإرشاد، شیخ مفید، ج2، ص 386

از کجا می آید؟ کوفه کجا است؟ کوفه یک جای دیگر است؟ ظاهراً اینجا است، یعنی کسانی که رفتند کوفه در عراق با فضا پیما نرفتند با ماشین و هواپیمای خودمان رفتند بعد هواپیما هم نشسته، اینها را دیگر ما باید تفهیم بکنیم إسمع إفهم تو را خدا اتباع احمد متوجه بشوید قصه را این عبارت های روایات را ببینید آن وقت حرف های عجیب غریبی که احمد زده که هنر نکرده این حرف ها همان حرف های شیخ احمد احسائی است، می گوید:

«من ظهر الکوفه سبعة و عشرین رجلاً خمسة عشر من قوم موسی الذین کانو یهدون بالحق و به یعدلون»

خب اینها چه کسانی هستند، اهل کهف هستند، یوشع بن نون پیغمبر است سلمان است، ابا دوجانه انصاری است مقداد است، مالک است، و تصریح کردیم، اصحاب کهف کجا هستند، یک وقت مخاطب می گوید تو را خدا ول مان کن فهمیدیم، می گوید می دانید مشکل چیست ما با بعضی از افرادی که متأسفانه بعضی از اتباع احمد مثل ما عمامه به سر دارند، بعضی ادعا می کنند پزشک هستند، بعضی ها ادعا می کنند مهندس هستند، بعضی ادعا می کنند ما با روایت مأنوس هستیم، بعضی وقت ها باید کلمه به کلمه به اینها تفهیم بکنیم.

 مجری:

و عجیب است ما با این هجمی از روایات است که دال بر یک منطق و معنا و مفهوم  مشخص است باز اینها به شزوز و به تک روایت ها آن هم روایاتی که بعضاً جعلی و غیر قابل استناد هم در آن هست، مورد دوم را هم در خدمت استاد و کارشناس محترم برنامه بحث کردیم.

سؤال کرده بودن که کتابی که استاد در برنامه به آن استناد کردند و توفق کردند  و از آن چندتا روایت خواندند کتاب « معیارهای شناسایی مهدی موعود و تمایز از مدعیان دروغین» کتاب تألیف خود جناب آقای شهبازیان است و انتشارات جامعة المصطفی چاپ کرده دوستان اگر مراجع بکنند و بیشتر استفاده کند می توانند از انتشارات جامعة المصطفی کتاب را تهیه کنند.

استاد قسمت سوم یک بحثی است فرمودید تحت عنوان رجعت به صفات یعنی باز هم با آن رجعت حقیقی و آن چیزی که مد نظر هست ظاهراً متفاوت است این را هم بفرمایید.

استاد شهبازیان:

خواهش می کنم، خب این بحثی را که جریان احمد اسماعیل و بعضی از فرق انحرافی دارند این است که ما گفتیم سه محور می شود یک محور همزمانی رجعت با ظهور است، دو بحث اینکه روی همین زمین اتفاق می افتد حرف شیخیه و احمد اسماعیل باطل است، سومین نکته ای که هست بعضی ها می گویند که رجعت افرادی که در زمان ظهور اتفاق می افتد رجعت به صفات است، نه رجعت عین شخص، یعنی اینکه مثلاً در گزارش اگر فرموده امام حسین (ع) باز می گردد امیرالمؤمنین باز می گردد، اصحاب کهف بر می گردند، مالک برمی گردد، نه اینکه خود مالک خود اصحاب کهف، نه افرادی شبیه به آنها که در صفات شبیه ماکل است، در صفاتی شبیه اصحاب کهف است، در صفات شبیه امام حسین است،

مجری:

استاد این خیلی نیاز به توضیح دارد فکر کنم، پس اگر اجازه بدهید یک تماس بگیریم، یکی از بینندگان عزیزمان تماس گرفتند ما پاسخگوی ایشان باشیم، جناب آقای حسنی از تهران سلام علیکم و رحمة الله بفرمایید.

بیننده:

سلام علیکم و رحمة الله خسته نباشید، سلام عرض می کنم خدمت استاد شهبازیان عزیز و مجری گرامی  جناب آقای نصر الهی بزرگوار، عرضی داشتم اینکه ما چند سالی است که متأسفانه با این جریان در ارتباط بودیم و بحث های مختلفی کردیم، یک خلاصه ای را من خدمت شما عرض کنم آن هم این است که بر اساس فرمایش امام رضا (ع) که فرمودند به درستی که در روایات ما متشابه وجود دارد، همانطور که در قرآن محکم و متشابه وجود دارد پس تشابه های روایات ما را به محکم های آن برگردانید و از متشابه های روایت بدون آنکه به محکمات روایات ما رجوع کنید پیروی نکنید که گمراه می شوید، این حدیث در «عیون اخبار الرضا (ع)» جلد 1، صفحه 290 است، متأسفانه در طول تاریخ مدعیان زیادی از همان صدر اسلام بعد از رحلت پیغمبر آمدند با شیطان همگام شدند عده ای را گمراه کردند، و به یک امر واضح و روشن که انیها یک جریان مخالف واقع هستند جریان بهائیت، جریان احمد الحسن، که خارج از اینها نیستند، که بر اساس قرآن کریم

« قَالَ فَمَا خَطْبُكَ يَا سَامِرِيُّ۝ قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَٰلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي»

طه /95 و 96

احمد الحسن نیز آمده و از روایت های متشابه استفاده کرده عده ای را مثل جریان بهائیت گمراه کرد، مثلاً برای اثبات خودش به برخی روایت ها مثل این روایت استناد می کند که امام حسن فرمودند که

«و الله لقد احد إلینا رسول الله  عن هذا الأمر یمکه اثی عشر اماماً من ولد علی و فاطمه»

در چنین روایت  های متشابه بیان به صورتی است که اگر شخصی یا یکی دیگر به روایت ها و عقیده صحیح اشراف نداشته باشد گمان می کند که ادعای آنها درست است، در حالیکه در چنین روایت هایی بیان به صورت تقریبی است، و إلّا لازمه اش این است که حضرت علی امام نباشد و یا اینکه امامت منحصر در سیزده نفر باشد، و حال آنکه خود طرفداران احمد الحسن نیز چنین ادعایی را ندارند بلکه یک بار می گویند که هستی و جود ندارد یک بار می گویند که امامت 12 نفر است و بعد از 12 امام 12 تا مهدی وجود دارد که احمد الحسن اولین آن مهدی ها است، در حالی که بر اساس عقیده آنها و روایت هایی که استناد می کنند، احمد الحسن باید بعد از اتمام دوران امام زمان بیاید، و حالا آنکه قبل از امام زمان آمده، اگر واقعاً چنین چیزی حقیقت داشته باشد باید امامان آخر ما یعنی امام عسکری و امام زمان ما را به انتظار احمد الحسن دعوت کنند نه انتظار امام زمان، در حالی که چنین چیزی به اثبات نرسیده.

مجری:

جناب آقای حسینی، من معذرت می خواهم که کلام تان را قطع می کنم اگر لطف کنید در حد 30 ثانیه جمع بندی بفرمایید ما هنوز مقداری از بحث مانده و فکر می کنم باز هم تماس داریم، خدا خیرتان بدهد.

بیننده:

می شود گفت خلاصه پنج سالی که با اینها بحث کردیم را می خواستم خدمت شما عرض کنم که نمی شود در این تایم کوتاه

مجری:

بله حالا ان شاء الله در برنامه های بعدی اگر لطف کنید و زودتر فرصت کننید که ما در خدمت تان باشیم ان شاءالله از مباحث تان استفاده می کنیم، خیلی ممنون و متشک؛ جناب آقای بنیاسی از همدان سلام علیکم و رحمة الله بفرمایید.

بیننده:

سلام علیکم ور حمة الله و برکاته، خدمت مجری عزیز و استاد گرامی، این حدیثی که جعلی بود در مورد شهادت حضرت مهدی (عج) این را می خواستم یک توضیح بدهید من همیشه به این حدیث شک داشتم که چطور ممکن است هنوز نیامده شهادتش را و یک زنی می آید و می کشد او را، یا در مورد آن شیخیه هم یک توضیح کوچکی بدهید ممنون می شوم، یک حدیثی فرمودند از امام رضا (ع) در مورد رجعت کرّه امیرالمؤمنین، آیا همین امیرالمؤمنین علی (ع) زمان حضرت مهدی رجعت می کند یا من اشتباه متوجه شدم.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر آقای بنیاسی خدا خیرتان بدهد ان شاء الله چشم پاسخ تان را از طریق گیرنده خودتان دنبال بکنید استاد حتماً پاسخ می دهند، حاج آقا سه تا سؤال فرمودند یکی راجع به زمان شهادت حضرت مهدی و اینکه آیا همان نزدیک قیام است وایشان آیا حکومتی دارند یا کوتاه خواهد بود، راجع به شیخیه هم من آن موقع یک سؤال مختصری کردم شما کوتاه تر گفتید، ظاهراً ایشان یک مقداری طولانی تر و مفصل تر پاسخ می خواهند، تا به مورد سوم هم برسیم.

استاد شهبازیان:

اولاً عرض تشکر از جناب آقای حسینی و همه بینندگانی که بحث را دنبال می کنند، جناب آقای حسینی هم قطعاً زحمت های بسیار زیادی هم کشیدند و معذوریم و عذر خواهی هم می کنیم، بنده که ناچاراً باید تماس ها کوتاه باشد و بحث ها را بتوانیم جمع بندی بکنیم، خیلی ممنون ان شاء الله معجور باشند و خداوند متعال خیر و برکت به زندگی شان عنایت کند؛ اما جناب آقای بنیاسی بزرگوار برای شیخیه چون ما دیگر الآن فرصت نداریم همان اجمالاً عرض کردیم رهبر فرقه شیخ احمد احسائی است، یک عقاید خاصی دارند

مجری:

کلیات عقاید را اگر صلاح می دانید مثلاً دو سه نمونه اصلی اش که راهبرد انحراف شان است بگویید.

استاد شهبازیان:

مهم ترین بحثی که جریان شیخ احمد احسائی دارد همان ارتباطش با حضرات معصومی و حضرت ولیعصر (عج) هست که در این مقوله ورود که پیدا می کنند، بحث غیبت حضرت را قائل می شوند که حضرت اصلاً غیبتش بر روی زمین نیست، محوری ترین کارش همام عالم حورقلیا هست که در عالم بالا ترسیم می کند می گوید اصلاً اهل بیت اما زمان آنجا زندگی  می کنند، یک شهرهایی را در آنجا ترسیم می کنند کوچه دارند باغ دارند پلاک دارند، و غیره و غیره و می خواهند بگویند که اهل بیت مطلق زمینی نیستند، حتی قائل به این هستند که اهل بیت (ع) بدن مثالی  مثل ما نداشتند یک بدن لطیف داشتند که اگر می خواستند یک وقت با مردم ارتباط امام زمان بگیرد در یک بدن مثل یک کت و شلوار که بپوشد یک فردی، بدن کثیف یا مثالی را تن خودش می کند که مثلاً دیده بشود و گر نه اصلاً حضور فیزیکی بر روی زمین ندارد، خب این در آموزه های ما خلاف روایات ما هست، این عالم حورقلیا را بزرگ کردند ما در گزارش ها و روایات و منطق مباحث حدیثی خودمان چنین عالمی را نداریم، در کنار این جریان شیخیه، یک اشاره ای هم سخنان غالیانه ای در تفویض امور به اهل بیت(ع) و مجزای از آنها یک بحثی را حالا مرتبط با همین مهدویت من بخواهم جلو بروم، این قصه رکن رابعی را که عملاً در برخی از گزارش های خودشان رکن رابع را معصوم می دانند و ملحم از جانب ائمه ، و می گوید طبق خواب یا محدث بودن از اهل بیت (ع) دستور العمل ها را می گیرند و شما هم نمی توانید تردید بکنید از این دستو امام

مجری:

خود شیخ احمد احسائی هم مدعی بود که خودش رکن رابع است/

استاد شهبازیان:

بعنوان یک واسطه ای که از اهل بیت دارد پیام را می گیرد و من عبارتش بر این است که آنچه که دارم می گویم برایتان مستقیم از اهل بیت دریافت شده،

مجری:

یعنی خودش را واسطه بین حضرت حجت و علما می دانست

استاد شهبازیان:

بین حضرت حجت و مردم می دانند؛ من توصیه می کنم کتابی است به نام «درسنامه نقد جریان های انحرافی» چند نفر از اساتید و دوستان مان در مرکز تخصصی مهدویت نوشتند، شما می توانید آن  کتاب را اگر مطالعه بکنید هم تیتر وار گفت و گو کردند هم پاسخ ها نقد ها را نسبت به موازین شیخیه ذکر کردند.

در مورد شهادت حضرت مهدی (عج) آن روایت را هم عرض کردیم این روایت گزارش قابل اعتنایی نیست، و ما در منابع معتبر یا مطقن یا از قدما همچین روایت و گزارشی نداریم آن نکته ای هم که در مورد حضرت امیر ذکر کردند بله باز گشت حضرت امیر (ع) یعنی حضرت علی (ع) است، و ما معتقد هستیم که طبق برخی از روایت ها حضرت امیر رجعت مجددی خواهند داشت و در دوره حضرت مهدی خواهد بود.

مجری:

این قسمت سوم سؤال آقای بنیاسی را من گذاشتم جداگانه که حالا شما یک اجمالی گفتید این برمی  گردد به همان بحثی که داشتیم می کردیم، قبل از تماس ها ، رجعت صفات، یعنی آیا امیرالمؤمنین که برمی گردد آیا همان امیرالمؤمنین هست یا مثلاً یک کسی شبیه او است دارای صفات است، این پاسخ را ذیل آن بحث می توانید بدهید استاد؟

استاد شهبازیان:

دقیقاً این ادعایی که احمد اسماعیل مطرح کرده ادعایش مال خودش نست، گرفته از بهائیت است، بهائی ها قائل به رجعت به صفات هستند نه رجعت به مثل، احمد اسماعیل می گوید بعضی از روایات ما را اینطوری می خواهد تحلیل بکند، بله قبول دارد یک رجعت به مثلی هم اتفاق می افتد، چه زمانی؟ بعد از مهدی 24 که نقدش را گفتیم، اما می گوید آنچه که به نام رجعت اصحاب کهف ، رجعت مالک، رجعت مقداد، و دیگران در روایات ذکر شده ، مثل بهائی ها می گوید، بهائی های می گویند مراد از این گزارش ها که گفته رجعت حسین است، یعنی رجعت مثل حسین، در کتاب «مفاوزات» عبد البهاء این بحث را دارد، لوح حسین بهاء الله دارد و در کتاب های مختلف خودشان این عنوان را ذکر کردند، احمد اسماعیل هم همین حرف را می زند.

مجری:

اصلاً مگر می شود برای امام مثلی تصور کرد

استاد شهبازیان:

خب آقای حسین علی نوری می گوید من هم حسین هستم، دیگر و خودش را به همین صورت ذکر می کند، الآن جریان انشعابی از احمد اسماعیل که خودش را حق می داند و مکتب نجف را گوساله سامری می داند، آقای عبد الله هاشم که خودش با مکتب نجف بود بعد بنابر اختلافات اخلاقی و سیاسی که بوجود آمد جدا شد منشعب شد، آقای عبد الله هاشم خودش را مهدی ثانی بچه آسمانی احمد اسماعیل و امام چهاردهم می داند خب این عبدالله هاشم که معروف هستند به مکتب مصر و رایات السودیا، پرچم  های سیاه، عبد الله هاشم هم همین حرف را عین بهائی ها می زند می گوید رجعت حسین است در ما، رجعت خدیجه کبری است در ما رجعت فلان است، و شروع می کند به اصحابش نسبت دادن، احمد اسماعیل هم در کتاب های خودش اینطوری اعلام می کند می گوید اینکه اند مالک اشتر می آید اصحاب کهف می آید، این عبارت مراد از اصحاب کهف یاران من احمد اسماعیل هستند در بصره، اینکه گفتند مالک اشتر و مقداد می آید همین شیخ ناظم العقیلی و نمی دانم کیَک و کیَک هستند، در نجف در عراق و در بصره،

مجری:

یعنی حضرت مالک رحمة الله این را مثلاً می گویند ناظم العقیلی مثل مالک است.

استاد شهبازیان:

مثلاً مثل مالک است، خب حالا پاسخ ما چه هست در این فرصت کمی که ما داریم؟ پاسخ ما حداقل همان روایت های قبلی است، آقا به شیر مادرتان قسم یک نگاهی دوباره به روایات بیاندازی اینجا که حضرت مهدی (عج) می فرماید که در گزارش می گوید حضرت مهدی می رود بالا سر اصحاب کهف و آنها احیاء می شوند، این یعنی ناظم العقیلی، این یعنی علاء الصالح؟ یا اینکه خود او بازگشت دارد، اینکه می گوید افراد لحوم شان

مجری:

اصلاً این دوتا خودشان الآن هستند چه بازگشتی اصلاً بازگشت معنی ندارد.

استاد شهبازیان:

می خواهد بگوید این می گوید که یک دوره ای می رسد که یک همچین آدم هایی می آیند، مثلاً اینطوری می  خواهند رجعت را تعریف کند، اینجا دارد رجعت را تحلی می کند در گزارش می گوید که افراد می آیند در بین صفا و مروه رجعت می کنند، افراد می آیند استخوان بدن شان گوشت به آنها روییده می شود و دوباره از زیر خاک می آیند این یعنی واقعاً رجعت به صفات؟

مجری:

خیلی ممنون و متشکر وقت این برنامه مهدی یار هم به پایان رسید، خیلی ممنون من لازم هست حتماً معذرت خواهی کنم، یکی دو نفر دیگر از بینندگان عزیزمان پشت خط بودند بخاطر اینکه فرصت کم بود و این بحث رجعت را ما می خواستیم این جلسه تمام کنیم اگر خدمت دوستان و عزیزان بیننده بودیم در تماس تلفنی فرصت نمی شد این بحث را تمام کنیم و ناقص می ماند، من باز هم از آنها معذرت خواهی می کنم ان شاء الله هفته های دیگر در خدمت شان خواهیم بود آخر برنامه است من لازم است یک بار دیگر عرض کنم دوستانی که می بینند و دوستانی که در ارتباط هستند حال چه مثل عزیزمان که گفتند داریم با این آقایان اتباع بحث و محاجه می کنیم و با آنها مناظره می کنیم و دوستان دیگر اگر کسانی را می شناسند حاضرین به غایبین اطلاع بدهند ، حضرت آیت الله حسینی قزوین شب گذشته در برنامه حبل المتین رسماً از احمد اسماعیل بصری دعوت به مناظره کردند، متن نامه را می تواند در پیج اینستا گرام در سایت شبکه و در فضای مجازی ببینند، یک هفته هم زمان دادند، اگر خودشان هم به هر دلیلی نمی توانند نماینده ای معرفی بکنند تا با نماینده ای که حضرت آیت الله قزوینی معرفی می کنند ان شاء الله این مناظره برگذار بشود تا سیه روی شود هر که در او غش باشد، خیلی ممنون که مهدی یار را تماشا کردید.

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته

 

 




مهدی یار>

شبکه ولی عصر مهدی یار حجت الاسلام شهبازیان