شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
مهدی یار حجت الاسلام والمسلمین حجازی

قسمت بیست و هشتم برنامه مهدی یار با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین حجازی


بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 22 اسفند 1399

مجری:

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام و ادب و احترام خدمت همۀشما بینندگان عزیز و محترم شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) در خدمت تان هستیم با برنامه مهدی یار با مباحث پیرامون مهدویت، این برنامه مثل چند برنامه گذشته در خدمت استاد و کارشناس محترم برنامه حاج آقای حجازی هستیم، از ایشان درخواست می کنم که عرض سلامی خدمت شما داشته باشند در ادامه برنامه در خدمت شما بینندگان عزیز و استاد و کارشناس محترم برنامه خواهم بود، حاج آقا سلام علیکم و رحمة الله بفرمایید.

استاد حجازی:

علیکم السلام و رحمة الله

أعوذ بالله مِنَ الشَیطانِ الرَّجیم بِسمِ الله الرحمنِ الرحِیم الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ كَمَالَ دِينِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَيَةِ مَولَانَا أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ و الائمَة المَعصــومین، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ.

خدای مُجیب قادر منان را سوگند می دهیم به حق امام عصر (ع) که إن شاءالله این برنامه، برنامه مفید و مناسبی باشد برای ما و شنوندگان و بینندگان عزیز و خصوصاً در این لحظات که لحظات نزول باران و رحمت الهی است خدای متعال را می خوانیم که إن شاءالله با مژده إذن ظهور امام عصر (ع) رفع هم و غم و گرفتاری بفرماید از شیعیان و لحظه لحظۀ استجابت دعا است این لحظه بهترین لحظۀ است که بگوییم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر، برنامه مهدی یار اطلاع دارید بینندگان که ما را همراهی می کنند و پیگیری می  کنند برنامه  های شبکه جهانی حضرت ولی عصر را اختصاص دارد به مباحث پیرامون مهدویت، چند برنامۀ که از محضر حاج آقای حجازی استفاده می کنیم در این برنامه موضوع بحثی که مطرح می کنند وظایف شیعیان در عصر غیبت هست، مباحثی را که مطرح کردند تا الآن نُه مورد را طبق دسته بندی های که خودشان کردند و در برنامه دارند خدمت تان تقدیم می کنند نُه مورد آن را ما در برنامه خدمت تان تقدیم کردیم، آخرین موردی که هفته گذشته عرض کردیم خدمت تان عنوانش بود احیاء امر اهل بیت و انقاذ ایتام شیعه؛ یک خلاصه ای از همین موضوع نهمی که خدمت تان عرض کردم خواهش میم کنم که حاج آقای حجازی بفرمایند برای یادآوری مجدد خدمت تان و مباحث جدید را هم مطرح کنند، حاج آقا بفرمایید.

استاد حجازی:

تقریباً سه جلسه در خدمت دوستان بودیم در بحث وظایف شیعه در عصر غیبت، چند عنوان را از روایات ما استخراج کردیم که به صراحت در باره وظایف شیعه در دوران غیبت صحبت می کند، من با اجازه شما فهرست آن را فقط باز اشاره می کنم که یادآوری بشود برای دوستان؛

عنوان اول «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ» تمسک به امر اول.

عنوان دوم «أَحِبَّ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ» دوستی با کسانی که انسان با آنهادوست بود.

عنوان سوم معرفت امام «اِعْرِفْ إِمَامَكَ» معرفت امام ات را بالا ببر اگر معرفت داشتی «فلا یهم کتَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ» ظهور را درک بکنی یا نه.

 عنوان چهارم این که گفتیم ظهور همگانی و آشکار است و همراهی نکردن با دعاوی که ادعای قرب ظهور می کنند.

عنوان پنجم تسلیم امر الهی بودن و اینکه غیبت برای مؤمن نعمتی است و برای کفار و منافقین نغمت است.

 عنوان ششم برائت از اهل بدعت و مدعیان دروغین که در سیره ائمه خصوصاً امام هادی (ع) عرض کردیم

 عنوان هفتم عدم توقیت و تکذیب مدعیان توقیت و تعیین کنندگان وقت.

 عنوان هشتم عدم استعجال و دوری از مستعجلین؛ کسانی که استعجال می کنند در امر ظهور حضرت.

و عنوان نهم احیاء امر اهل بیت و إنقاض أیتام آل محمد که معنایش این بود به صورت خلاصه که ما وظیفه داریم از وظائیفی که در دوران غیبت بر گردن همه مؤمنین و شیعیان هست حالا هر کسی به اقتضاء علم خودش و امکانات خودش، اما همۀمان وظیفه داریم که کمک بکنیم برای نجات شیعیانی که دچار شبهه شده اند و شیعیانی که معرفت پاینی دارند نسبت به امام عصر(ع)، درک پاین خدای نکرده دارند اینها را کمک بکنیم به بالا بردن معرفت اینها و نجات أیتام آل محمد که عرض کردیم أیتام یتیم در روایت اهل بیت به کسی گفته شده است که امام او غائب است و دسترسی به امامش ندارد او را یتیم نامیده اند، تلاش کنیم برای اینکه أیتام آل محمد را نجات بدهیم از جنگ نواصب و إبلیس و مَرَده إبلیس، این 9 تا عنوانی بود که جلسات قبل عرض کردیم.

اما عنوان دهمی که امشب إن شاءالله و به إذن امام عصر (ع) وارد آن می شویم عنوان انتظار فرج است؛ ما باز در روایات یکی از وظائف شیعه در عصر غیبت جدا از آن مواردی که عرض کردیم بعضی آن سلبی بود بعض آن اثباتی بود، عنوانی را داریم به نام انتظار فرج؛ باید منتظر باشید شما و وظائف و حالت حقیقی یک منتظر را داشته باشید، من روایت را می خوانم واضح می کند روایت؛ أبی خالد کابلی، خب أبو خالد کابلی می دانید دیگر از اصحاب خاص امام سجاد (ع) بود و کسی بود که جالب است در روایات داریم که همان اتفاقی که مثل همان اتفاقی که بعد از نبی اکرم افتاد «إرتد الناس بعد رسول الله إلا ثلاثة واربعه» بعد از سید الشهداء هم همین اتفاق افتاد می فرماید که «إرتد الناس بعد أبی عبدالله الحسین(ع) إلا ثلاثة واربعه» که یک آن أبی خالد کابلی است یعنی همه بعد از سید الشهداء مرتد شدند همان اتفاقی که بعد از پیغمبر افتاد چرا؟ چون کسی دنبال معرفت امام زمانش نبود، این البته کاری به عاشورا ندارد، جدا از کسانی که نصرت نکردند حضرت را در عاشورا، می خواهد بفرماید که بعد از سیدالشهداء زمان امامت امام سجاد(ع) کسی دنبال معرفت امامش نبود جز این چهار نفر؛ أبی خالد کابلی است و یحی بن ام طویل است و جابر بن عبدالله انصاری و یکی دیگر باز از اصحاب امام سجاد  (ع)، أبی خالد کابلی می فرماید که از امام سجاد(ع) نقل می کند که فرمود که حضرت مفصل در باره امام عصر ائمه، ائمه را به اسم نام بردند دوازده امام رارسیدندبه اسم امام عصر؛فرمودن غیبتی دارداین امام ثانی عشرازما اهل بیت،بعد فرمودندکه

«یا أَبا خالِدِ! إِنَّ أَهلَ زَمانِ غَیبَتِهِ، القائِلینَ بِإِمامَتِهِ وَ المُنتَظِرینَ لِظُهورِهِ»

اهل زمان غیبت او که قائل به امامتش هستند و منتظر ظهورش هستند

«أَفضَلُ مِن کُلِّ أَهلِ زَمانٍ»

از اهل تمام زمان ها افضل هستند

با همین صفت انتظار، خب عقیده آمده است قائلین به امامتش اما منتظر هستند

«لِأَنَّ اللَّهَ تَبارک تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ»

خدا یک عقولی و یک فهمی به اینها داده و یک معرفتی به اینها داده که غیبت در نزد اینها مثل مشاهده است

چقدر عجیب است و باید روی این روایت ها واقعاً فکر بکنیم خودمان را می گویم، چقدر کلمه کلمه در روایات اهل بیت حکمت است، اینها معرفتی دارد که غیبت و مشاهده برای شان فرق ندارد در دوران غیبت هم همان ایمانی که اگر کسانی در دوران مشاهده قرار بود داشته باشند داشتند در دوران غیبت هم همین ایمان، حالا تعریضی بزنم؛ گاهی اوقات بعضی ها نقل می کنند می گویند مثلاً شما شیعیان، حالا این حرف، حرف وهابی  هات زیاد شبهه می کنند می گویند شما شیعیان اینچنین کردید آنچنان کردید نصرت نکردید بعضی از ائمه را، می گوییم اولاً آنهای که نصرت نکردند شیعه نبودند که یک بحث مفصل تاریخی دارد؛ آن کسانی که مقابل سیدالشهداء ایستادند دقیقاً شیعه بنی امیه بودند شیعة آل أبی سفیان بودند و کسانی بودند که حالا نمی خواهیم بگوییم عنوان رویشان بگذاریم بالاخره قائل به خلافت خلیفه اول و دوم و سوم بعد از پیغمبر بودند و بعد از آن هم حالا عموماً قائل به خلافت بنی امیه و معاویه بودند و اگر کسانی هم در کوفه بودند که نصرت نکردند سیدالشهداء را و قائل به خلافت امیرالمؤمنین بودند که حالا بحث مفصلی است می دانید کسانی که در جنگ صفین جنگیدند در رکاب حضرت جز عده معدودی که حالا بعضاً به شرطة الخمیس معروف شده است، علت اینکه می گفتند خمیس بخاطر اینکه لشکر پنج حد داشت میمنه و میسره و عقبه و قلب، اینها را می گفتند شرطة الخمیس، اینها قائل به امامت علی عهد الغدیر بودند یعنی به عهد غدیر امامت امام عصر (امیرالمؤمنین) را قبول داشتند اما عموم لشکر امیر مؤمنان این چنین بودند که شیعۀ با عنوان مصطلح امروز باشند نه، اینها در تقابل بین معاویه و امیر مؤمنان انتخاب کردند امیر مؤمنان را، لذا خب می گفتند خلیفه اول می شمردند خلیفه دوم، خلیفه سوم، خلیفه چهارم ما چه کسی است؟ معاویه است یا امیر مؤمنان؟ می  گفتند علی بن أبی طالب، در این تقابل امیرالمؤمنین را قبول داشتند لذا می دانید دیگر حضرت وقتی آمدند آن قضیه صلاة تراویح را حضرت منع کردند گفتند که

«وا عمرا و سنت عمرا قد بیعت علینا شهر الرمضان»

ماه رمضان ما را خراب کردی یا علی، نگذاشتی ما صلاة تراویح بخوانیم و یک ولولۀ شد در لشکر حضرت، می خواهیم بگوییم که اینهای که نصرت نکردند اهل بیت را، اینها شیعه نبودند، هر کس خذلان کرد سیدالشهداء را شیعه نیست، شیعه دیگر چه اصطلاحی دارد چه تعریفی دارد؟ شیعه به عملکرد است تعریف شیعه نصرت امام است همراهی با امام است خب ممکن است کسی مثلاً در یک زمانی کما اینکه مؤمنی به پیغمبر بودند اما بعداً به ارتداد رفتند ممکن است یک کسی یک زمانی هم مثلاً بوده اما نکته مهم این است که بعضی ها می گویند خب شما از کجا می دانید که امروز هم نصرت می کنید امام زمان را اگر ظهور بکند؟ شما هم مثلاً جلوی حضرت می ایستید؛ می گوییم موقف کسی که می خواهد بداند، این عین روایت هم هست، روایت هم صریح داریم به همین معنا، موقف کسی که می خواهد بداند اگر حضرت ظهور کردند در دوران ظهور آیا من نصرت می کنم حضرت را خدای نکرده در زمره خاذلین حضرت هستم؟ یا خدای نکرده العیاذ باالله اعدء حضرت می خواهد بداند این را؛ از کجا بفهمیم؟ ببینیم موضع او در دوران غیبت چه است؟ خیلی راحت است؛ اگر در دوران غیبت جزو همین مصادق روایت بود آنجا هم همین است حالا ظهور را درک بکند یا نه، اینجا با فهم موقفش در دوران غیبت و عملکردش در دوران غیبت می تواند بفهمد که بله در دوران ظهور هم همین کار را می کردم، ظهور موضعیت ندارد چه کسانی چه افرادی که اینهمه ابراری که پیغمبر و ائمه را درک کردند اما نصرت نکردند، حالا باز چون به خاطرم آمد همین عنوان را این اتباع احمد اسماعیل بصری خیلی بکار می برند حالا چون مناسبت هم موضوع برنامه نقد مدعیان دروغین هم هست؛ خیلی این را به کار می برند و توهین می کنند به جمیع شیعیان، اولاً که خب قائل هستند همۀ شیعیان از عصر پیغمبر تا به امروز همه مرتد هستند چرا؟ عقیدۀشان این است که 13 امام داریم و 24 امام داریم، همه شیعیان 12 امامی هستند دیگر «لا یزدٌ و لا ینقص» پس همۀ شیعیان مرتد هستند در نزد این فرقه، اما نکته دیگر این هست که تصریح می کنند می گویند شما شیعیان دشمنان امام زمان هستید جلوی امام زمان می ایستید فلان هستید، حالا شما آمدید جلوی امام زمان دکان باز کردید مدعی دروغین را عَلَم کردید هر چه عنوان و منصب برای امام عصر بود از حضرت زایل کردید برای مدعی قائل شدید، قائل به وفات امام عصر شدید صراحتاً، حالا از عقاید اینها می دانید که صراحتاً، اتباعش نمی دانند ولی احمد صریحاً ادعا می کند که امام عصر از دنیا رفتند وفات کردند و حجیت دیگر در روی زمین ندارند، نه الآن، از ابتدای دوران غیبت صغرا، اما می گویند که بله شما اینچنین و آنچنان و تکفیر می کنند و توهین می کنند، من یادم هست یکی از سران این فرقه که تقریباً می شود گفت معروف ترین اشخاصی بود که در این فرقه بود و اینها، چون می خواهم نقل قول کنم طوری نیست اسمش را ببرم و هر جا هم کلاسی بوده یا اجلاس های که بوده من خیلی اوقات گفتم چون شاهد مهمی است و بزرگترین سرکرده این فرقه بود که حالا فعلاً در زندان هست به نام آقای فتحیه؛ ما چندین سال قبل تقریباً هشت سال نُه سال قبل که یک مناظرۀ با ایشان اول در خانه خودش اتفاقی شد یکی از رفقا به ما خبر داد نمی خواهم وارد آن بشوم، رفتیم خانه اش یک بحثی کردیم چند نفر از دوستان خودش را جمع کرده بود از طلبه ها که آنها را جذب بکند، ما هم با هماهنگی با یکی از افقای مان رفتیم منزلش و آنجا دیگر خب بساطش به هم ریخت و همان سه چهار ساعتی که ما در منزلش بودیم دیگر نتوانست آن افرادی که می خواست جذب بکند را به قول خودش بتواند وارد این فرقه بکند و بعداً خود آن رفقایش مثلاً یک گروهی تشکیل دادند و یک جلسه هفتگی می گذاشتند دور هم برای اینکه مقابله کنند مثلاً با این فرقه، اما حالا عرضم این است؛ آن شب یک بحث مفصلی شد و بعد دیگر ما از خانه اش وقتی آمدیم بیرون به او گفتم که تو داری خودت را بیچاره می کنی حسرَ دنیا و الآخره می شوی و من خیر خودت را می خواهم، حالا یک حرفی زد این حرف را از ته دلش زد و واقعاً با عقیده زد و بعد هم برایش پا فشاری کرد چون حرف های شبیه این را بارها و بارها از او شنیدیم و من این را نقل می کنم چون خودش گفته است صراحتاً و انکار هم نکرده و شاهدهای هم که بودند همین رفقایش مثلاً یکی از رفقای ما آقای جعفر پیشه بود، یک آقای میرزای نامی بود، اینها بودند در آن مجلس، اینها خودشان بودند شاهد بودند همۀشان، گفت من آرزویم این است، این نکته اش حرف هم بود همۀ اینها را گفتم برای این نکته، گفت من آرزویم این است و یک لحظه فقط به امید یک لحظه زندگی می کنم و آن اینکه، العیاذ بالله ببینید این فرقه ها چه می کنند با آدم، به امید این لحظه که بروم روی پشت بام موکب احمد اسماعیل حالا به قول خودش سید احمد الحسن بنشینم و زائراً اربعین کربلاء را با دوشکا به رگبار ببندم، من زنده هستم به امید آن لحظه، این حرفی بود که این آقا زد، من به امید این لحظه زنده هستم، آقای فتحیه صراحتاً به خود من با شهودی که رفقای خودش بودند این حرف را زد و این حرف هم حرف جدید نیست که بگوییم نه این حرف خودش است حالا عصبی بوده فلان بوده نه، این حرف عین حرف احمد  اسماعیل است؛ در بیانیه ای که دارد بیانیه محرم، انجا تصریح می کند تکفیر می کند شیعه را و توهین می کند می گوید شمای که قتله امام حسین هستید شمای که قتله اهل بیت هستید شمای که قتله امام زمان هستید شمای که دشمن امام زمان هستید و تصویری که نشان می دهند تصویر زوار اربعین را نشان می دهند احمد اسماعیل دارد فحش می دهد می گوید شما دشمن امام زمان هستید، چرا؟ گفت چون همین ها هستند که جلوی حجت خدا که الآن احمد اسماعیل هست ایستادند من به امید این لحظه زنده هستم که بیایم بکشم با دوشکا با اسلحه و رگبار ببندم این زائرهای اربعین را، این عقیده این فرقه است، حالا حرف مان این بود پس که اهل بیت (ع) به ما گفتند اگر این صفات را داشتید اگر این ویژگی ها را داشتید بدانید که شما جزو ناصرین ما هستید در دوران غیبت هم همین کفایت می کند برای تان

«أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ»

عقولی به آنها داده که در دوران غیبت مثل مشاهده است

«وَ جَعَلَهُم فِی ذلکَ الزَمانِ بِمَنزِلَةِ الُمجاهِدینَ»

در آن زمان مثل مجاهدین اینها را قرار داده

«بَینَ یَدیِ رَسولِ‏اللّه‏»

مجاهدین در پیشگاه پیغمبر اکرم

«بِالسَّیفِ»

بعد حضرت باز ادامه می دهند که بله اینها ویژگی های دیگری هم دارند که در ذیل روایت دوستان می توانند مراجعه بکنند.

باز روایت دیگری در معنای حالا انتظار؛ گفتیم اینجا حضرت می فرمایند که منتظرین این جایگاه را دارند و افضل تمام زمان ها هستند، حالا در معنای انتظار می خواهیم بگوییم، روایتی است از امام رضا (ع) مرحوم شیخ صدوق در «عیون اخبار الرضا» می آورد؛ مأمون یک سؤالی از حضرت می کند می گوید که این معنای مَحض ایمان را برای من توضیح بده چه کسی مَحض ایمان را دارد ایمان محض دارد؟ حضرت شروع می کنند توحید را به او می گویند اعتقادات را می گویند و بعد شروع می کنند ائمه را نام می برند، همین روایت واقعاً کفایت می کند ما اینهمه گاهی اوقات خودمان را، مجبور هستیم نمی خواهم بگویم که نباید، مجبور هستیم.

مجری:

تعجب از آن طرفاست حاج آقا با اینهمه تصریحات متعددی که هست چطور مثلاً یک کسی که سابقه تحصیل را در حوزه دارد اینها را هم خوانده یا مثلاً بالاخره آدم مذهبی است در جلسات مذهبی بوده در هیئت رفته مسجد رفته با این همه تصریحات چطور می شود که این حرف های این تیپی را باور بکنند.

استاد حجازی:

حالا یک سری علت ها علت های نفسانی است یک علت های اخلاقی است یک علت ها اجتماعی، اینها هم گاهی اوقات خیلی مؤثر است باید به آن پرداخته بشود و ما همیشه در میدان بودیم به این رفقای که گاهی اوقات می آیند و بحث می کنند گفتم این افرادی که جذب این فرقه ها شدند گاهی وقت ها ما باید واقعاً با آنها دوستانه حرف بزنیم چون عموماً علت جذب شان به فرقه ها علت علمی نیست چون اگر بحث علمی باشد بحث علمی واضح است، عموماً علمی نیست سرخوردگی های خانوادگی است سرخوردگی های اجتماعی است، مشکلاتی که در اجتماع در جامعه می بینند بعضاً حالا به هر عنوانی، اینها باعث می شود که کلاً همه چیز را می گذارند کنار و منکر می شوند و می خواهند دنبال یک هبلی می گردند که بالاخره خودشان را به آن متمسک کنند و مثلاً خودشان را مجزای از بقیه نشان بدهند، حالا اینها همه اش هست و این آقای که اسم بردم خب ما اولین بار نشستیم با او واقعاً دوستانه حرف زدیم بعد دیگر قبول نکرد یک سال بعد که گفتیم بیا مناظره، سه جلسه مناظره گذاشتیم مثلاً وعدۀ که گذاشتیم برای مناظره ده جلسه بود از اول توافق شد، سه جلسه مناظره برگذار شد دیگر بعد از جلسه سوم نیامد ایشان یعنی صریحاً گفت من دیگر ادامه نمی دهم ببخشید من دیگر نمی توانم ادامه بدهم و لذا می خواهم بگویم بحث، بحث علمی نیست خودشان هم می دانند که میدان میدان علمی نیست برای اینها، اما خب علت های دیگری هم هست در میان، خب حضرت امام رضا (ع)  12 امام را نام بردند فرمودند ایمان محض عقیده به این دوازده امام، یعنی چه؟ یعنی من دارم در مقام بیان هستم، امام رضا (ع) در مقام بیان است دارند می گویند محض الإیمان این است دیگر حالا یمانی و خراسانی و این طرفی و آنطرفی اینها موضوعیتی ندارند اصلاً چه برسد که یکی بخواهد امام سیزدهم و بیست و چهارم و غیره غیره هم بکند.

مجری:

از این طرف نه زیاد است نه از آن طرف هم نقصان داشته باشد دیگر پنج امامی و شش امای و چهار امامی.

استاد حجازی:

همه اش محض الإمان است 12 امام، بعد حضرت رسیدند به دوران غیبت و ویژگی های دوران غیبت امام عصر و امام دوازدهم را فرمودند، فرمودند که افرادی که در آن دوران هستند این ویژگی ها را دارند که

«وأن من دینهم الورع والعفة »

ورع است، دین شان ورء ایت عفت است صدق است صلاح است استقامت هست اجتهاد است

«وَأداءَ الأمانَةِ إلَى البَرِّ و الفاجِرِ»

ادای امانت می کنند حتی به دشمنان شان که خیلی در امانت داری صریحاً روایت داریم که حتی اگر دشمن  شما آمد امانتی به شما گذاشت شما مانت را به او برگردانید، امانت داری استثنی شده، وغیره و غیره

«واجتناب المحارم، وانتظار الفرج بالصبر»

انتظار فرج می کشند با چه؟ با صبر کردن، صبر می کنند حضرت انتظار فرج را معنا کردند برای ما، حالا عرض ما این است گاهی اوقات انتظار فرج را برای ما بعضی ها وارونه هم تعبیر می کنند و ترجمه می کنند، ببینید انتظار فرج را در روایات فرمودند که معنای انتظار فرج صبر است، بله ما یک موقعی حالا مثال می خواهیم بزنیم مثلاً می گویند که کسی که میزبانی که می خواهد مهمانی برایش بیاید چه می کند؟ مهیا می  شود آماده می شود خانه را آب و جارو می کند مرتب می کند میوه می آورد شیرینی می آورد بالاخره آماده می شود برای اینکه انتظار می کشد برای مهمان عزیزی که می خواهد برایش بیاید، به این می گویند انتظار کشیدن و این کارها را انجام می دهد این درست است، اما بعضی ها می آیند یک تتمۀ به آن اضافه می کنند می گویند خب این می شود حالا تکلیفی که ما داریم انجام می دهیم اما تتمۀ آن چه است؟ می گویند اگر این کارها را انجام دادی انتظار فرج تو را می رساند به فرج، نه اینطور نیست؛ انتظار فرج یعنی صبر کردن، آن چیزی که شؤونت را انجام بده اما آن چیزی که شؤون تو نیست شؤون امامت است کاری به شما ندارد، یک سری امور شؤون خاصه امامت است شما صبر بکن، مثال آن را بزنم مثلاً یک کسی بیمار بشود ببرید او را بیمارستان، یک تصادفی بکند، می گویند صبر بکن دکتر می آید بالای سرش مثلاً عملش می کند، دکتر باید بیاید مثلاً فلان جایش را قلبش است، دستش است، پایش است عمل بکند دست به او نباید بزنید، حالا من بگویم نه آقا من بروم جای دکتر مثلاً یک کاری بکنم شاید بتوانم، حالا تو بروی دست به این بزنی یا قطع نخاع اش می کنی یا رگ هایش را بیشتر قطع می کنی یا خون ریزی می کند بالاخره مشکلات چند برابر می شود، آن چیزی که به شما دستور دادند گفتند صبر بکن تا چه؟ تا آن کسی که صاحبش است دکتری که است بیاید و این را درمان بکند، انتظار فرج هم یعنی این؛ یعنی اینکه من کاری که به عهدۀ خودم هست را انجام بدهم از آن طرف منتظر باشم در آن چیزی که وظیفه امام است نه اینکه بروم  دخالت بکنم در شؤون امامت، در شؤون امامت دخالت نباید بکنم باید صبر بکنم و گاهی اوقات به بعضی از رفقا و اینها که بعضاً کلاس هست می گویم بعضی از ما می گوییم که بله امام غائب است اما حضور دارد اما ما را می بیند ما را ادراک می کند «یأکل یشرب یمشی فی الأسواق» لطفش به ما می رسد همۀ اینها را می گوییم اما انگار واقعاً به این عقیده نداریم یعنی امام غائب را واقعاً مثل عدم الإمام تصور کردیم فکر کردیم امام نیست واقعاً، دستش هم بسته است، دسترسی هم به چیزی ندارد، فیضش هم از ما منقطع است العیاذ باالله و خودش هم دست و بالش بسته است نمی تواند کاری بکند، بگوییم خب حالا ما بیاییم کارهای که امام نمی تواند را انجام بدهیم، نه، امام هست زنده هست حی هست حاضر هست فیضش مدام به خلق می رسد به عالَم تکوین می رسد به ما می رسد، همۀ این فیوضات هست فقط من نمی بینم امام  را، فرض بفرمایید مثل یک حاکمی که من دسترسی به این حاکم ندارم می گویم من می خواهم بروم حاکم را ببینم، می گویند نه نمی شود، من می گویم نه چون من نمی توانم حاکم را ببینم پس حاکم نیست مثلاً وجود ندارد، نه، تمام عالَم تکوین در تحت امر امام دارد مدیریت می شود من دسترسی به امام ندارم حجابی هست بین من و امام، امام هست حاضر هست خب من چرا بیایم تدخل بکنم در شؤون امامت؟

حالا انتظار فرج را باز در همین روایتی که گفتیم می فرماید که باز در روایت دیگری که

«مَا لَكُمْ لاَ تَمْلِكُونَ أَنْفُسَكُمْ وَ تَصْبِرُونَ حَتَّى يَجِيءَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِالَّذِي تُرِيدُونَ»

حضرت عتاب می کنند شیعه را بعد مرحوم نعمانی وقتی این روایت ها را می آورد خیلی با ناراحتی و به صورت مشفقانه شروع می کند توصیه می کند می گوید ای شیعیان! ببینید که ائمۀ تان چقدر دلشان برای شما می سوخت اما شما نمی دانید چیکار بکنید، حضرت عتاب می کنند می فرمایند که

«مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ‏»

چقدر خوب است که صبر بکنید و انتظار بکشید

صبر کنید

«فَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یَجِی‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْیَأْسِ»

صبر بکنید آن موقعی که از همه چیز ناامید شدید فرج می رسد برای تان

باید به ناامیدی مطلق برسید آن موقع فرج می رسد

«وَ قَد كانَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُم أَصْبَرَ مِنْكُمْ»

آنهای که قبل از شما بودند صبورتر بودند چرا شما صبر نمی کنید؟ بعد حضرت ادامه می دهند می فرمایند

«مالکم لا تملکون أنفسکم»

چرا خودتان را حفظ نمی کنید؟ چرا صبر نمی کنید؟ صبر ندارید تحمل ندارید، تا هر جا ندای می شود صدای می شود یک کسی می آید تطبیق می کند، علایمی می خواهد تطبیق کند، ادعای می کند، هر چیزی، تا اینکه امر الهی مقدر بشود

«إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَیْسَ یَجِی‏ءُ عَلَى مَا تُرِیدُ النَّاسُ»

آن چیزی که شما می خواهید نمی شود، این امر امام عصر (ع) یا امر ظهور حضرت یا امر حکومت ما اهل بیت به خواست شما نیست آن چیزی که شما دوست دارید نیست، بفهمیم این را، چقدر ائمه تأکید کردند

«إِنَّمَا هُوَ أَمْرُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ قَضَاؤُهُ وَ الصَّبْرُ»

این امر خدا است قضای الهی است و صبر؛ باید تسلیم امر خدا و قضای الهی و صبر کنید، صبر کنید تا زمانش برسد، ببینید ما تأکید می کنیم؛ آن چیزی که وظائف ما است همۀ اینها است که داریم می گوییم، داریم می گوییم وظائف مان را گفتند وظائفی داریم یقیناً باید به وظائف مان عمل کنیم، اما یک چیزی که وظیفه ما نیست چرا در آن دُخل بکنیم؟ چرا خودمان را به زحمت بیندازیم و دیگران را به زحمت بیندازیم و خودمان را هلاک بکنیم باعث عِجال مان را توقیت مان را تطبیق های مان  را، صبر نکردن مان را، پس ببینید می خواهیم بگوییم انتظار فرج همچین معنای را دارد در بطن انتظار صبر است، صبر معنای انتظار است دیگر، بعضی ها کاملاً وارونه می آیند انتظار را معنا می کنند می گویند انتظار یعنی چه؟ یعنی شما بروی همه کار بکنی مثلاً، دنیا را به هم بریزید، عالَم را به هم بریزید، نه، انتظار صبر است در بطن انتظار صبر خوابیده است.

مجری:

اتفاقاً سؤالم راجع به همین بود که فکر می کنم عنوان بحث که وظایف شیعه در عصر غیبت هست حالا موارد متعددی را گفتید این دهمین مورد است انتظار؛ فکر می کنم که مثلاً برای مخاطبین بگویند وظایف شیعه در عصر غیبت چه است اولین چیزی که به ذهن می رسد همین انتظار است، شما حالا نکات مهم تری گفتید مخصوصاً مثلاً آن چند مورد اول «تمسکوا بالأمر الأول» یعین اول مسائل اعتقادی حالا بعداً می شود توضیح وظایف و اینها، این انتظار خب همه می دانیم باید منتظر باشیم نکته دقیقی هم که فرمودید این بود که این انتظار در دل خودش یک صبری دارد اصلاً انتظار با صبر معنا پیدا می کند غیر این صورت بود بعد از دوران غیبت صغرا مثلاً اگر به خواست فرمودید به خواست شیعیان نیست به خواست خداوند و امام زمان است، اگر به خواست شیعیان بود پنجاه سال صد سال 200 سال بعد از غیبت مثلاً صغرا دیگر می گفتند آقا بیا دیگر خسته شدیم مثلاً باید ظهور خیلی وقت پیش اتفاق میفتاد، خب ما چطوری باید باشیم غیر از صبر که ویژگی اصلی انتظار است؟ ما می خواهیم بگوییم ما إن شاءالله جزء منتظرین امام زمان هستیم، باید چه ویژگی های داشته باشیم؟

استاد حجازی:

ما عرض کردیم که انتظار را خود نفس انتظار را به عنوان یک وطیفه معرفی کردیم در مجموعه وظایف و شما فرمودید که این انتظار باز چه ویژگی های دارد و انتظار معنایش چه است و ویژگی های یک منتظر باز چه است؟ این را هم می شود چند عنوان برایش ذکر کرد که همۀ آن هم روایی است؛ یکی اینکه انسان منتظر وقتی ما منتظر امام عصر هستیم دائماً به یاد حضرت هم هستیم یعنی یاد حضرت و ذکر حضرت و توجه حضرت ویژگی انتظار است، وقتی انتظار یک چیزی را می کشیم به بیشترین چیزی که فکر می کنیم همان منتظَرمان است و آن کسی که داریم انتظارش را می کشیم، خب این توجه به حضرت به چند مطلب قابل دسترسی است؛ با دعا برای حضرت، دعا برای سلامتی حضرت مثل همین دعای «اللهم کن لولیک» صبح و شام انسان دائم بخواند و می دانید که این دعای «اللهم کن لولیک» باز این را من عرض بکنم؛ دعای «اللهم کن لولیک» که دعای سلامتی امام عصر معروف است، این دعا اختصاص یه امام زمان ندارد، یعنی شما ببینید در کافی شریف اصحاب می آیند محضر امام صادق، امام صادق می فرمایند که امام تان را دعا بکنید این چنین، در اصل متن دعا وقتی شما  در کتب مختلف در «کافی» در «تهذیب» در «الفقیه» صدوق همه اینها اینچنین آمده

«اللهم کن ولیک فلان ابن فلان، صلواتک علیه و علی آبائه،»

یعنی چه؟ یعنی در اصل دعا حجت ابن الحسن نیست اهل هر زمانی امام زمان خودش را  اینچنین دعا می کرد

مجری:

برای سلامتی امام خودشان اینگونه دعا می کردند

استاد حجازی:

بله و این یک اسبابی برای توجه به امام بوده لذا کسانی که زمان امام صادق بودند می گفتند

«اللهم کن لویک جعفر بن محمد الصادق صلواتک علیه  و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل الساعه»

می گفتند این را، امام کاظم همینطور، امام رضا همینطور، یک دعایی بوده است که برای توجه به امام در هر زمانی بوده است، زمان ما هم می گوییم چه کسی؟ حجت ابن الحسن، خب این دعا را انسان بخواند، و زیارت هایی که برای حضرت هست، زیارت های خاصه  ای که برای حضرت است که خب خیلی مأثور است و  از خود حضرت و نواب حضرت رسیده است مثل همین زیارت آل یاسین، یا دعای عهد که باز از نواب رسیده است، اینها را انسان بخواند تجدید عهد کند، زیارت کند، دعای برای سلامتی حضرت، دعای برای فرج حضرت، این هم یک مطلب است، مطلب دوم همان جهت افزایش معرفت بود که بعنوان دهم گفتیم، افزایش معرفت، معرفتش را به امام زمان بالا ببرد و دیگران را هم نسبت به معرفت افزایی شان تلاش بکند عنوان سوم که می شود گفت و بسیار مهم است این است که انسان منتظر نا امید نمی شود، عدم الیأس، این خودش یک عنوان است در روایت، همان روایت ابی خالد کابلی هم که عرض کردیم حضرت این را فرموده بودند در آن، که انسان نا امید نمی شود، انسان منتظر هرچقدر هم منتظر باشد باز می  داند که این وعده الهی وقتی است، خصوصاً وقتی منتظر وعده خدا است، که فرمودند که در همه چیز احتمال بداء هست، که راوی می آید از حضرت امام جواد (ع) می پرسد

«هل يبدو لله في المحتوم؟ قال: نعم قال هل یبدو لله فی السفیانی؟ قال نعم، قال هل یبدو لله فی المحتوم؟»

حضرت فرمودند:

«قال نعم، هل یبدو لله في القائم»

حضرت فرمودند:

«إن القائم من الميعاد، والله لا يخلف الميعاد»

یعنی حتی در محتوم امکان بداء هست، و می دانید این روایت بحثش مفصل است در علائم الظهور و  احتمال بداء در علائم یا نه علما مفصل بحث کردند، مرحوم علامه مجلسی تعلیق های خوبی دارد اینجا، این روایت حاکم است بر تمام روایاتی که حتی محتوم را معنا می کنند یعنی می خواهد بفرماید که حتی محتوم بودن به معنای نفی بداء نیست، حتی اگر ما معنای بداء را درست فهمیدیم حتی محتوم بودن هم به معنای نفی بداء نیست، چرا؟ چون بداء ناظر به قدرت الهی است ،مادامی که خدا قادر است که

«وَ قالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُ»

گفتند دستان خدا بسته است، نه بسته نیست، خدا هر لحظه ای اراده دارد و هر لحظه ای قدرت دارد، مادامی که خدا قادر است و اراده دارد  و می تواند اراده کند بداء هم امکان تحققش هست، اما یک جایی خدا وعده داده خود خدا گفته است که من خلف وعده نمی کنم «إن الله لا یخلف المیعائ» خلف میعاد نمی کنم، کجا؟ فرمود از مصادیقش قائم است که چون وعده داده است دیگر خلف میعاد نمی شود، چیزی که خدا میعادش را داده من نا امید نمی شوم همیشه منتظرش هستم، یأس سراغ من نمی آید پس این هم به معنای انتظار است، یکی دیگرش امید به درک ظهور حضرت است که گفتیم ما ،گفتیم در روایات می فرماید که  شما اگر درک کردید یا نکردید یکسان هستید، اما بلاخره من همیشه منتظر هستم و ایمد دارم درک کنم حضرت را دعای عهدی که می خوانم همین است، می گویم خدایا من درک کنم، و حتی امید به درک دارم اگر هم وفات کردم بعد از رجعتم بیایم و درک کنم و نصرت کنم حضرت را امید به نصرت حضرت، امید به همراهی با حضرت و دعا برای نصرت و همراهی حضرت امام عصر (ع) و دیگری باز در معنای انتظار که همین روایت هایی که مخصوصاً خواندیم و خصوصاً همین روایت امام رضا (ع) که یکی از ویژگی های منتظر این است که انسان منتظر صبر می کند بر مشکلات، سختی ها، شدائد، شیرینی درک حضور امام و رسیدن به محبوبش، باعث می شود که همه تلخی های قبل از وصال را چکار بکند انسان منتظر؟ همه را تحمل می  کند و بجان می خرد بخاطر اینکه آن شیرینی و آن حلاوت را بچشد.

مجری:

حاج آقا باز من یک نکته ای دارم، این ویژگی هایی که فرمودید، این ویژگی ها باز همه شخصی و فردی است یعنی می تواند آدم در خانه خودش و در خلوت خودش هم دعا برای سلامتی امام زمان بکند هم مدام یاد حضرت باشد، بلاخره الآن در جامعه داریم زندگی می کنیم، حالا آنهایی که در ایران هستند در عراق هستند، مثلاً در کشورهای همسایه هستند در جوامع اسلامی، یک نفر نه دارد زندگی می کند در جامع غربی مثلاً دور و برش مسیحی هستند یا اهل کتاب هستند یا هر دین دیگری، من می خواهم بگویم من منتظرم، منتظر امام زمان هستم، علاوه بر اون حالات روحی و شخصی که نسبت به امام عصر دارم باید دیگر چه ویژگی هایی داشته باشم در جامعه مثلاً در امورات روز مره، حالا همان بحث هایی هم که بود هفته های گذشته هم فرمودید مثلاً آنهایی که مستعجل هستند می خواهند بروند یک کاری بکنند که امام زمان بیاید، خب ما از یک سری کارها نهی شدیم، اما غیر از آن در حوزه جامع در بین مردم در بین خانواده، باید چطوری باشیم چه ویژگی هایی داشته باشیم، می خواهم مثلاً یک نمونه بگویم ، باز از همین رواتی که خودتا در بخش اول برنامه فرمودید، رواتی که راجع به محض الایمان بود از حضرت رضا (ع)، در مجلس مأمون که مثلاً آنجا گفته یکی امانت داری است، می خواهم این ویژگی های اینطوری عمومی و اجتماعی را اگر در برنامه دارید بفرمایید.

استاد حجازی:

بله، ما وقتی در باره زمان غیبت صحبت می کنیم اهل بیت برای خود این دوران امور خاصی را دارند بیان می کنند یعنی شما که در دوران غیبت هستید بخاطر نبود امام و غیبت امام و شبهات دوران امام یک امور مازدادی که در دوران های دیگر بودند ممکن است لازم باشد شما به آن احتمام داشته باشید، مثلاً همین انتظار فرج کشیدن، مثلاً تمسک به امر اول، خب دسترسی نداری، «احبب من کنت تحبک حتی تظهر امامک» اینها چیست؟ ویژگی هایی که برای دوران غیبت حضرت است، اما آنچه که وظایف عمومی شیعه است و وظایف عمومی یک مؤمن است این دیگر از زمان پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین تا زمان غیبت حضرت را تا دوران غیبت همه جاری است، یعنی من وظیفه امانت داری، حالا در دوران غیبت حضرت بله این هم هست، اما وظیفه من امانت داری است، وظیفه من نشر علوم اهل بیت است، و ظیفه من انقاز ایتام است، و ظیفه من دعوت دیگران و جهال به امر اهل بیت است، کسی که جاهل است به امر اهل بیت دست او را بگیرم، نجاتش بدهم وارد در امر اهل بیت و دین اهل بیت بکنم، همه این  کارهایی که ما داریم انجام می دهیم،

مجری:

خیلی نکته دقیقی فرمودید یعنی یک سری وظایفی که ممکن است من بعنوان شنونده و مخاطب انتظار داشته باشم که حاج آقای حجازی بگویند که وظایف شیعه در عصر غیبت این است که حسن خلق داشته باشید، امانت دار باشید دستگیری بکنید از ایتام، شما می فرمایید این وظایف وظایف یک شیعه است در همه زمان ها

استاد حجازی:

همیشگی بوده، بله ما داریم در مورد یک ویژگی هایی صحبت می کنیم که خاص هستند، ما که خاصتاً در دوران غیبت هستیم،یک وظایف خاصی داریم برای اینکه نجات پیدا بکنیم، از این دوران، فتنه  های خاص دوران ما

مجری:

یعنی علاوه بر حسن خلق امانت داری یا هر ویژگی مثبتی که در روایات آمده، علاوه بر اینها چون در عصر غیبت هستیم باید بیشتر یاد امام زمان بکنیم باید مدام برای سلامتی شان دعا بکنیم، باید نا امید نباشیم از ظهور حضرت، و باید امید داشته باشیم به درک زمان ظهور حضرت حجت ان شاء الله،

استاد حجازی:

بله احسنتم، خب باز من یک روایتی  در  تتمه این بحث انتظار بخوانم و بحث را جمع بکنیم، رویات باز زیاد است، در کافی شریف و مرحوم نعمانی هم از خود کلینی نقل می کند، خب می دانید که از روات کتاب کافی شریف هم خود مرحوم نعمانی است، و خیلی از روایات کافی را که مربوط به امام عصر بوده است نعمانی هم آورده است، خب می فرماید که

«قلت لأبی عبد الله (ع) ابی بصیر»

خیلی جالب است این روایت، حالا ابی بصیر صاحب سر حضرت است اصحاب خاص حضرت است، می گوید به حضرت گفتم که

«جعلت فداک متی الفرج»

چه زمانی فرجتان می شوید

این فرجی که شما همه اش می گویید چه زمانی می شود، حضرت فرمودند

«و أنت ممن یرید الدنیا»

تو دنبال دنیایی

حالا می خواهد تعنه بزند نمی خواهد زم بکنند ابابصیر را می خواهند اخلاقاً مطلبی را یاد بدهند، یعنی نمی خواهیم بگوییم، این جزو قدح های رجالی محسوب نمی شود، اخلاقاً حضرت دارند یادش می دهند، تو دنبال دنیا هستی ابابصیر؟

«من عرف هذا الأمر»

کسی که این امر را شناخت

یعنی امامت ما اهل بیت را ولایت ما اهل بیت را،

«فقد فرج عنه لإنتظاره»

کسی که این امر را شناخت با همین انتظار کشیدنش فرج شده برایش

یعنی چه؟ با همین نفس انتظار «فرج عنه لإنتظاره»  با همین انتظار کشیدنش برای فرج شده، چرا؟ چون می داند وظیفه اش چیست آرامش می گیرد، ما یک مفهومی در باره فرج داریم در خیلی از روایات که فرج آمده است، فرج لزوماً به معنای ظهور حجت ابن الحسن گاهی وقت ها نیست، به معنای گشایش است، ممکن است این گشایش برای جمیع شیعیان حاصل بشود در یک زمانی، ممکن است گشایش شخصی باشد برای من، ممکن است گشایش گشایشی که با ظهور حضرت برای جمیع اهل عالم با ظهور اما م عصر.

مجری:

یعنی همین انتظار فرجی که دارم و دعا می کنم مدام برای فرج امام زمان خب آن موعدش مشخص است و نزد خداوند متعال محفوظ است، ممکن است این رویه ای که دارم و دعا می کنم برای فرج ممکن است به گشایش به امور شخصی من منجر بشود،

استاد حجازی:

در امور شخصی من می رسد، و غیر از آن اصلاً این حالت را داریم باز که

«من أعظم الفرج الإنتظار الفرج»

از بالاترین فرج ها خود انتظار فرج است

یعنی همین آرامشی که می گیریم، می گویی من الآن وظیفه  ام را می دانم من باید منتظر باشم،

مجری:

همین حدیث معروف «افضال أعمال انتظار الفرج»

استاد حجازی:

من می دان الآن باید چکار بکنم، همین برای من یک گشایشی است از حیرت در می آیم

مجری:

اصلاً امید به رحمت الهی است، امید به خداوند است

استاد حجازی:

بله می گویند تو دنبال دنیا هستی؟ یعنی می خواهی فرج بشود آقا بیا، نمی خواهیم بگوییم بد است، بله ما دعا می کنیم که با ظهور حضرت همه مشکلات شیعه برطرف بشود اعداء شیعه، اعداء امام عصر، انتقام از قتله ابا عبد الله الحسین، اینها آرزوی ما است، اما می دانیم محقق می شود، آرزوی ما است، آرزو هم داریم و می دانیم محقق می شود وعده الهی، اما بلاخره من که این آرزوها را دارم بدانم که یک موقعی هم ممکن است برای دنیا خیلی دارم زور می زنم، مثلاً «ممن یرید الدنیا» هستی؟ که این قدر زور می  زنی، اینقدر ناراحت هستی گیج هستی آشفته هستی؟ آرام باش، اگر آرام بودی توانستی، این امر را «عرف هذا الأمر» شناختی، مثل آن حدیث اصحاب امام رضا (ع) بود که آمدن اصحاب ملامت کردند، یونس بن عبد الرحمن بود حضرت به او فرمودند که آمدند اصحاب دوستانش از شیعیان بودند، آمدند بد گوی او را کردند، حضرت به او فرمودند که یا یونس تو وقتی می دانی در درون دستت یک در گران مایه ای است، اگر همه اهل عالم این را بیایند نفی بکنند تو می دانی این یک دری است در دستت، تو ناراحت نمی شوی، و وحشت برت نمی دارد با حرف دیگران شکایت کنند،

«کان امامک عنک راضیاً»

امام به او اینطوری فرمودند، امام رضا فرمودند:

«إن کَانَ إِمَامُکَ عَنْکَ رَاضِیاً»

اگر امامت از تو راضی باشد

همه اهل عالم می خواهند هرچه بگویند، نمی خواهم بگویم انسان لااوبالی باشد در مورد گفتار دیگران، می خواهم بگویم که انسان می داند به آرامش می رسد، می داند من وظیفه ام این است دارم انجام می دهم، حالا یک جایی هم بد من را گفتند، «فقد فرج عنه لإنتظاره» خود همین انتظار کشیدن باعث فرج می شود و حالا باز چون شما فرمودید، مثلاً در باره همین دعای فرج، دعای الهی عظم البلاء این هم همین است دیگر، دعای فرج چیست؟ دعای فرج ما تصور مان این است که دعایی است که برای ظهور امام عصر است،نه برای ظهور امام عصر انشاء نشده، علتش این بوده، یعنی محل صدورش این بوده که یکی از شیعیان اهل بیت در کاظمین، در بغداد زندان بوده است، بعد متصل می شود با یکی از دوستان دیگرش در دوران غیبت صغری، با یکی از دوستان و شیعیان دیگر می رود به ملاقاتش می گوید برو محضر نائب حضرت، حالا یادم نیست کدام از نواب بودند، و از او بخواه که به حضرت بگوید که یک دعایی به من بدهد که من از زندان رهایی پیدا بکنم، و فرجی برای من حاصل بشود، آن نائب می آید محضر امام عصر، امام عصر این دعا را می  دهند می گویند، برای اینکه فرج در کارت حاصل بشود یا فرجی در آن امورت حاصل بشود این دعا را بده به او می آیند دعا را می  دهند به آن زندانی می خواند در زندان و گشایش در کارش حاصل می شود، می خواهیم بگوییم که این معنای فرج امری است عام اعم از صرف ظهور حضرت، بله بالاترین مصداق فرج ظهور است یقیناً اما برای بالاترین مصداق فرج دعا می کنیم همیشه، اما بلاخره اینها هم مصادیقی از فرج است، این هم پس حالا بحث انتظار که خاتمه می دهیم همینجا و دیگر وارد روایاتش بیشتر نمی  شویم.

اما نکته یازدهم بعنوان وظایف شیعه در عصر غیبت که حالا به همین بحث انتظار هم مرتبط می شود، لذا من بعد از انتظار قرار دادم، بحث عدم همراهی با ادعاهای تمهید است، ما یک بحث مفصلی داریم در مباحث مهدویت به نام تمهید یا زمینه سازی می خواهیم ببینیم این تمهید معنایش چیست، و آیا درست یا غلط است، به چه معنایی درست است و به چه معنایی غلت است، ببینید اولاً در لغت به چند معنا می آید به معنای تهیعه می آید به معنای تسهیل می آید، به معنای علت سازی می آید یعنی محیا کردن یک چیزی، به این می گویند تمهید، به معنای آسان کردن ایجاد یک چیزی، به معنای علت سازی شما مثلاً یک معلولی است، مثلاً می گویید می خواهم کوزه بسازم برای ساخت کوزه باید علت کوزه را محیا بکنید، چیست؟ گل است، باید گلی را آماده بکنی که بعد بدهی دست کوزه  ساز کوزه بسازد این علت و معلول است به این می گویند تمهید، آن علت سازی را می گویند تمهید محیا کردن علل می شود تمهید، لذا در تمهید علت و معلول کاملاً بهم متصل هستند، یعنی کاری علتی است برای وقوع یک فعلی و یک معلولی، این یک معنا از تمهید است که معنای لفظی و لغوی و اصتلاحی تمهید همین است، یک معنایی هم ممکن است کسی بکند بگوید نه آقا ما منظورمان از تمهید این نیست، منظورمان از تمهید آمادگی است، یعنی چه؟ همان مثال مهمان و میزبانی که عرض کردم، میزبان می داند می خواهد میهمان برایش بیاید محیا می شود، به این می گویند تمهید محیا شدن، من اسباب را نمی خواهم فراهم بکنم من ادعا نمی کنم که من اسباب او را دارم فراهم می کنم، نه من خودم را دارم محیا می کنم.

مجری:

می فرمایید تمهید را آمادگی را معنا بکنیم یا آماده سازی

استاد حجازی:

آماده سازی بله، من خودم اینجا دارم محیا می شوم و باز مثلاً مثال دیگر، فرض بفرمایید می گویند شما باید همیشه آماده باش باشی برای زلزله می گویند چه؟ می گویند اگر زلزله شد، شما باید این آموزش ها را ببینید اگر زلزله شد چکار کنید چطور پناه ببرید چطور به کسی که زلزله دیده کمک بکنی، امداد بکنی، می گوییم این آماده کردن و امداد برای زلزله است، اما من زلزله را ایجاد نمی کنم، من نمی دانم، من باید آماده باشم، بلاخره ممکن است امسال زلزله بیاید، ممکن است ده سال دیگر زلزله بیاید، ممکن است تا آخر عمر من هم در جایی که زندگی می کنم  هم زلزله نیاید، اما من باید همیشه محیا باشم برای زلزله، دقت کردید؟ یک واقعه ای که می خواهد رخ بدهد من باید همیشه محیا باشم که اگر این واقعه رخ داد من با یک فجعه ای مواجه نشوم و من ندانم که چه بکنم و جزء کسانی باشم که یک عکس العمل صحیح یا غلطی نشان می دهد همه بدانند، پس باید خودم را محیا بکنم، حالا آن فعل چه زمانی رخ می دهد نمی دانم، ممکن است اصلاً در طول زندگی من رخ بدهد ممکن است رخ ندهد، پس من خودم را آماده می کنم، این معنای برای تمهید اگر کسی بگوید خب بله این را همه مان قبول داریم مثل همان انتظاری شد که عرض کردیم، پس در واقع

مجری:

اصلاً شاید یک بخشی هم از انتظار باشد.

استاد حجازی:

بله به همان معانی می آید

مجری:

ولی می فرمایید این بحثی که این معنا را از تمهید که بگوییم ما یک کارهایی بکنیم که آماده بکنیم، می فرمایید این قسمتش را قبول ندارید.

استاد حجازی:

حالا می آییم وارد این قسمت می شویم، کسانی که از ما ادعای تمهید می کنند عموماً این معنا را اراده می کنند، یعنی آن معنای آمادگی را بعضی های برای توجیح آمدند گفتند، یا بعضی ها ممکن است در اصطلاحات بکار برده بشود، اما وقتی عنوان زمینه سازی مطرح می شود می گویند می خواهیم زمینه سازی بکنیم برای ظهور حضرت یعنی چه؟ یعنی رابطه علت و معلولی وجود دارد، علت معلولی در ظهور حضرت یعنی چه؟ یعنی اگر ما این کار را انجام بدهیم معلول که ظهور حضرت است واقع می شود، و اگر ما این کار را انجام ندهیم معلول هم واقع نمی شود، هردو به هم مرتبط هستند، از این تمهید باز بعضی ها رسیدند به نظریه ظهور اختیاری، گفتند پس کلاً ظهور در اختیار ما است، یعنی بله خدا اراده کرده، اما خدا اراده کرده است که ظهور بشود ما هستیم که نمی گذاریم ظهور بشود، ما باید چکار بکنیم، ما باید مقدمات را ایجاد بکنیم تمهید بکنیم ظهور در اختیار ما است اصلاً، امام زمان منتظر است فقط، همینطور منتظر است 1100 سال است حضرت نشسته و منتظر ما است و ما هنوز کاری نکردیم، و هیچ چیز دیگری دخیلی نیست در این غیبت تنها چیزی که دخیل است عمل ما است، ظهور اختیاری و نظریه ظهور اختیاری، و علت معلولی را کاملاً به این سمت بردند، ما می گوییم که نه این معنا غلط است، چرا غلط است؟ حالا می آییم واردش می شویم اولاً کسانی که می خواهند ادعای تمهید بکنند ببینیم دلیلشان چیست، خب اینها در مقام اثبات هستند در مقام ادعا هستند می خواهند چیزی را منتسب بکنند به دین دیگر، می گوییم دلیل تان چیست؟ یا دلیل نقلی باید بیاورند یا عقلی، دلیل نقلی شان صرفاً یک است، ما هیچ روایتی در این مجموعه وسیع روایات مربوط به مهدویت از «علائم الظهور» از «ملاحم الفتن» از روایات «ویژگی های دوران غیبت» هر چیزی که شما بگویید، ما فقط یک تک روایت، یعنی حتی کسانی که آمدن در بحث تمهید مطلب نوشتند ما همه را خواندیم، حالا من مطلبی هم مفصل  نوشتم در این موضوعات، حالا کتابی است اگر خدا بخواهد چاپ بشود، اما آنهایی که استدلال کردند، صرفاً یک روایت، آن روایت چیست؟ روایت یک خبری است در سنن ابن ماجه قزوینی، یعنی خبر اصلاً خبر عامی است، و سند هم سند ضعیف است، رجالیون عامه خودشان اعتراف کردند این سند ضعیف است آمدن تضعیف کردند

مجری:

اصلاً می فرمایید این تک روایت هم در منابع شیعی نیست،

استاد حجازی:

اصلاً شیعی نیست هیچ منع شیعی این روایت وجود ندارد، بله مثلاً بعضی آمدند همین را از ابن ماجه نقل کردند یعنی آمدند موسوعه روایات مهدوی را جمع کردند

مجری:

از منابع شیعه آوردند این روایت را هم از سنن ابن ماجه آوردند

استاد حجازی:

بله مثلاً کتاب های که در مجموع روایات مهدویت جمع شده خب روایات عامه را آوردند دیگر چون می خواستند مجموع را جمع بکنند، مثلاً معجم احادیث امام مهدی، هم سنی را آورده هم شیعه را آورده، در مقام بیان صحت و عدم صحت نیست، خب روایت می گوید که

«عَنْ أَبِي زُرْعَةَ عَمْرِو بْنِ جَابِرٍ الْحَضْرَمِيِّ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَارِثِ بْنَ جَزْءٍ الزُّبَيْدِيِّ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ»

«يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ، فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ يَعْنِي سُلْطَانَهُ»

کل روایت این است، یک مردمی از مشرق خروج می کنند که «فَيُوَطِّئُونَ» یعنی وطئه به معنای همین تمهید است مقدمه سازی، ایجاد می کنند تمهید می کنند برای مهدی برای امام عصر «سلطانه» سلطانش را، حالا این یعنی سلطانه باز معلوم نیست که برای خود روایت است یا برای راویان است، چون اصلاً یعنی در روایت نمی آید، که مثلاً حضرت بگویند «فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ» اینطوری باید بگویند، اما حضرت می گویند «فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ» که بعد راوی می گوید یعنی سلطانه، حالا می گوییم این خبر خبر عامی است برای ما یقیناً حجت نیست، در اعتقادات و حتی در احکام شرعی و حتی در اخلاقیات، مرحوم علامه مجلسی، واقعاً علامه مجلسی یک شخصیتی است که، بقول یکی از بزرگان می فرمود که دشمنی با علامه مجلسی به معنای دشمنی با شیعه است، و واقعاً فصل الخطاب است، عجیب است علامه مجلسی، و سلام خدا بر مرحوم علامه مجلسی که به شدت بنده علاقه من هستم، نام علامه می آید شأف می گیرد من را، مرحوم علامه مجلسی هم باز وقتی می رسند به اینجا همین را می فرمایند می گویند این خبر، خبر عامی است و متفرد است.

«فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ»

می آیند برای امام عصر سلطانش را، حکومتش را زمینه سازی می کنند،

پس این اولاً خبر عامی است برای ما حجت نیست، و نکته دیگر اینکه، همین را ما دوتا معنا می توانیم بکنیم، یک موقع می توانیم بگوییم حضرت دارند خبر می دهند، از اگر بخواهیم بحث دلالی بکنیم، دارند خبر می دهند به یک واقعه ای، یک موقع می گوییم یک وظیفه ای را تعیین می کنند، اینجا در مقام اخبار می تواند باشد و ظاهرش هم اخبار است، یعنی مثلاً ما می گوییم قبل از ظهور امام عصر وقایعی اتفاق می افتد، سفیانی می آید دارند خبر می دهند، و از علائم متدوم هم است، که قبل از سفیانی امام زمان مثلاً نمی آید، یکی ممکن است بیاید بگوید آقا خب سفیانی می آید پس ما باید برویم سفیانی بشویم، یا اصلاً حتی جهت مثبتش می گوییم قبل از ظهور حضرت حالا اگر گفتیم جزو متدومات است یمانی قبل از ظهور حضرت یمانی می آید، که خود محتوم بودن یمانی قطعی نیست، ما دوتا روایت داریم که اشاره می کند «یمانی من المحتوم» اما در هردویش اختلاف نسخه وجود دارد، یعنی حتی محتوم بودن یمانی جزو قطعیات نیست برای ما، به هر حال اگر گفتیم یمانی محتوم است بگوید خب یمانی «من المحتوم» است از مقدمات ظهور است پس من بروم یمانی بشوم من بروم ادعا بکنم من یمانی هستم و لشکری تشکیل بدهم وبروم تا امام زمان بیاید، نه این القاء وظیفه به تو نکرده که دارد خبر می دهد که یک اتفاقی می افتد که منتهی می شود به ظهور امام عصر اینجا همین است می تواند اخبار باشد، حضرت دارد می گوید یک عده ای می آیند که آن عده کار می کنند، حالا آن کار چیست؟ «يَخْرُجُ نَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ» یک مسیری را محیا می کنند که این منتهی می شود به امام مهدی و سلطان حکومت امام مهدی، خب من نمی دانم که الآن من مصداقش هستم کس دیگری است، بخواهم بگویم که مصداقش من هستم پس من بروم از مشرق خروج بکنم، رایات سود خراسان است که مثلاً ابو مسلم خراسانی که آمد مثلاً قیام کرد و خروج کرد ابو مسلم خراسانی می گوید من مصداقش هستم، می گوییم نه این نیست، این نمی تواند ملاک باشد، «فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ» این غلط است پس این دلیل نقلی شان بود.

مجری:

خیلی ممنون ممنون که بیننده برنامه مهدی یار هستید در موضوع مهدویت و به ویژه این چند جلسه ای که خدمت حاج آقای حجازی هستیم وظایف منتظران در عصر غیبت موارد خیلی مرتب و دقیق و دسته بندی شده ای را حاج آقا زحمت کشیدند و از روایات استخراج کردند، تا الآن 11 عنوان را عرض کردند، عنوان آخری که داریم بحث می کنیم بحث تمهید است، آمادگی ، زمینه سازی در این مورد داشتند حاج آقا می فرمودند، حاج آقا بفرمایید.

استاد حجازی:

بله، خب گفتیم که کسانی که تمهید را با این معنای علت و معلولی بیان می کنند و می گویند ما فعلی را باید انجام بدهیم که این فعل علت ظهور حضرت است و با انجامش معلول که ظهور حضرت است ایجاد می شود می گوییم اینها ادله نقلی شان که یک خبر عامی متفرد ضعیف السند بود دلالتش هم هیچ قطعی نبود که بخواهد بگوید این اثبات می  کند، یک عمل تمهیدی و مقدمه سازی را برای ما، اما ادله عقلی هم، یک دلیل عقلی می آیم من خیلی مختصر بخواهم نقل بکنم بعضی می آیند می گویند که آقا دلیل عقلی  مان این است که غیبت یا علت غیبت خدا است، و امام زمان یا علت غیبت مردم هستند، اگر بگوییم علت غیبت خدا است، خب این اتهام بخدا است، چون خدا دوست دارد که مردم هدایت بشوند خدا دوست دارد که امام زمان ظهور بکند ،خدا دوست دارد که حجتش در بین مردم باشد پس علت غیبت خدا نیست، علت غیبت مردم هستند، و مانع از ظهور هستند،

مجری:

خیلی هم راجع به این موضوع سؤال می پرسند حاج آقا

استاد حجازی:

خیلی مبتلی به است،

مجری:

یعنی هم آن بحث زمینه سازی هم اینکه ما الآن خودمان عامل تأخیر در ظهور هستیم،

استاد حجازی:

احسنتم این القاء شده که  علت تأخیر و علت غیبت مردم هستند، بشر هستند خصوصاً شیعیان.

مجری:

می فرمایید این نفی شده در روایات

استاد حجازی:

دلیلی برایش نداریم در روایات و ادله روایی خلافش هست

مجری:

حاج اقا اجاز می  دهید وسط بحث هم هستیم اما یکی از بینندگان عزیزمان تماس گرفتند ما تماس ایشان را بشنویم پاسخ شما را ببینیم و بعد ادامه بحث را ان شاء الله با هم دنبال می کنیم.

جناب آقای موسوی از زاهدان سلام علیکم بفرمایید،

بیننده:

سلام علیکم خسته نباشید، حال شما خوب است، خدمت سید بزرگوار هم سلام عرض می کنم و خوشحال هستم که پسر عموی ما آنجا است و داریم روی ماهشان را می بینیم، یک کلیپی از شیخ بهلول  پخش کردند که سال 1400 قمری حکومت به دست امام زمان می افتد، من این کلیپ را الآن فرستادم برای دوستان بعد یکی از این روحانیون قم گفتند آقا این هر کسی در عراق است مسجد سهله برود در تحویل سال و هر کسی در ایران است که می تواند خودش را به مسجد جمکران  برساند، اینجا بیاید، من یک عقیده دارم که بجز خدا من خود آقا امام زمان هم از ظهورش خبر نداشته باشد، حالا نمی دانم نظر شما چه هست اگر حاج آقا تلفن شان را به من بدهند که من این کلیپ قبلی و این کلیپ را برایشان بفرستم که مقایسه بکند ممنون شان می شوم،

مجری:

آقای موسوی جان عرضم به خدمت تان کلیپ را که برای همین دوستان شبکه که فرستادید دوستان برای حاج آقا می فرستند یا بعد از برنامه ان شاء الله نشان حاج آقا می دهند و ایشان می بینند، سؤالی که فرمودید گفتید آقای بهلول گفتند 1400 شمسی یا 1400 قمری چون 1442 قمری هستیم، ما الآن از 1400 قمری که 40 سال گذشتیم فکر کنم منظور شما 1400 هجری شمسی یعنی سال آینده باشد، خیلی ممنو که تماس گرفتید، از طریق گیرنده خودتان پیگیر باشید ان شاء الله حاج آقا جواب سؤال شما را خواهند داد، خیلی ممنون که تماس گرفتید، با برنامه خودتان.

حاج آقا دوتا سؤال داشتند از آقای بهلول (ره) نقل کردند که سال 1400 سال ظهور امام زمان است.

استاد حجازی:

بله، ببینید حالا ما نمی خواهیم بحث مصداقی بکنیم از اول هم ما در مباحث مهدویت این را گفتیم، اگر هم جایی مبحثی را بیان می کنیم نمی خواهیم وارد مصادق بشویم، حالا ممکن است یک نفری جای نظری دارد بحثی را مطرح کرده مباحث علمی است، می خواهیم بگوییم که بلاخره ما در این دوران نمی خواهیم این حرف ها را که تعیین وقت می کند را قبول بکنیم، حالا اینکه آقای بهلول دقیقاً چه گفته، کلیپ را باید ببنیم، ان شاء الله گفته ان شاء الله امام زمان 1400 ظهور می کند، خب این ان شاء الله همه چیز را حل می کند، اینها خیلی تفکیک می کند بحث را.

مجری:

حاج آقا یک نکته  هم خدمت آقای موسوی عزیز که لطف کردند تماس گرفتند با برنامه و نظر خودشان را گفتند و سؤال خودشان را پرسیدند هم خدمت همه بینندگان عزیز جسارت نباشند اینکه عرض می کنم، خدمت تان، اینقدر الآن قطع تصاویر و قطع فیلم و تدوین و منتاژ یعنی یک کارهای عجیب و غریبی می کنند با او، مثلاً آن جلسه ای که آقای بهلول (ره) خیلی معروف هستند ایشان خیلی بزرگوار بودند و این همه راجع به ایشن نقل شده، من خودم با اینکه می شناختم شان و دیده بودم شان، اصلاً ندیده بودم همچین حرف هایی هیچ جا نشنیدم بله بقول شما در یک جلسه ای گفتند حالا ان شاء الله بشود، ان شاء الله را شما اگر از وسطش حذف بکنید و قطع بکنید، آن چیزی که اتفاق می افتد می رسیم به همان «کذب الوقاتون» که شما در برنامه فرمودید این نکته ای هم که گفتند فکر کنم تابع همان سؤال اولشان باشد که سال 1400 آقا ظهور می کند یا در مسجد سهله باشید یا مسجد جمکران

استاد حجازی:

گفتند مثلاً بروید آنجا یا مسجد سهله بروید یا مسجد جمکران بروید، نه ما اصلاً توصیه ای به این مطالب نداریم که شما بیایید

مجری:

ما که دوست داریم موقع تحویل سال ان شاء الله کربلا باشیم یا مسجد سهله باشیم حرم امیرالمؤمنین باشیم،

استاد حجازی:

ان شاء الله به زودی زود با گشایش مرزها و رفع هم و غم

مجری:

حاج آقا بحث خودمان را می فرمودید این بحث خیلی مبتلا است حاج آقا که ما چکار کنیم که مانع ظهور نباشیم خدای نکرده، و یا از آنطرف ما چکار بکنیم که به ظهور کمک بکنیم، یعنی این تصور است، حالا بچه هایی که افرادی که دغدغه دین دارند الآن سل جوان خب خیلی کارهای خوبی دارند می کنند، می بینید یک موقع در همین بیماری کرونا، آن کسانی که کمک کادر درمان بودند همه این بچه های هیئتی بچه های مسجدی بچه های حزب اللهی، نمی دانم سیلی اگر اتفاق می افتد، زلزله اگر اتفاق می افتد در مجامع مذهبی در امور عام المنفعه، اینها همه پیشتاز هستند، ما اگر بگوییم که فقط بشینیم و دعا بکنیم این ممکن است باعث یک رخوتی در نسل جوان بشود و از آن طرف هم این چیز هست که ما اگر هیچ کاری برای جامعه مان نکنیم دوباره ممکن است ما مانع ظهور بشویم، مثلاً امام زمان ممکن است بیاید بگوید شما مثلاً همین ها هستید من به چه امیدی ظهور بکنم؟  این خیلی بحث مبتلی به و دقیقی است و لازم است دقیق گفته بشود.

استاد حجازی:

بله، حالا چون شما فرمودید من یک مثالی بزنم چون بحث دلیل عقلی را می خواستیم مطرح بکنیم، اما فعلاً یک مثالی برای فرمایشات شما عرض بکنم، یک موقعی بعضی از این رفقا و دوستان هیئتی من و شما یک طرحی را درست کردند در فضای مجازی خیلی به شدت استقبال شد و خیلی عضو شدند گروه های مختلف افراد مختلف، شخصیت های مختلف به نام چله عظیم قرن، که گفتند ما چهل روز زیارت عاشورا بخوانیم و دعا کنیم برای فرج امام زمان،

مجری:

پارسال به نیمه شعبان منتهی شد،

استاد حجازی:

بله احسنتم، گفتند چهل روز این کار را بکنیدتا نیمه شعبان به نیت فرج حضرت زیارت عاشورا بخوانیم، بعضی از دوستان آمدن مقابله کردند، حالا یک عده ای که مقابله کردند بخاطر اینکه آمدند گفتند این طرح معلوم نیست برای چه کسی است، از کجا است، چه کسی دارد ساپورتش می کنند، و آمدند یک طرح جایگزینی درست کردند، به اسم خودشان، آمدند اسم خودشان را رسم خودشان را مؤسسه خودشان را زدند زیر کلیپ و اینها که بیایید به این عنوان طرح را کار بکنیم، بعد زیارت عاشورایش را هم حذف کردن چیز دیگری گذاشتند، ما گفتیم که این طرح علت موفقیتش این بود که به اسم کسی نبود اتفاقاً چرا شما همیشه دنبال اسم می گردید، همین که به اسم کسی نیست این خوب است، گفتند هر کسی عقیده ای دارد بلاخره شیعه است هر کسی که شیعه است بیاید خالصانه زیارت عاشورا بخواند به قصد ظهور امام عصر، خب این خوب است دارد کار انجام می شود، یک موقع در همین مسیر مشائع اربعین یک سری از رفقای ما بودند که من می شناختم شان از دوستان قمی بودند، اینها پرچم های کوچکی را آماده کرده بودند، و سایز بزرگ هم داشت، که در آن مدام گفته بودند به یاد امام زمان باشید، دعای فرج بخوانید، زیر قبه دعا برای فرج فراموش نشود، قدم هایتان را به یاد امام مهدی بردارید، هیچ اسم و رسم و هیچ لوگو و هیچ چیز نداشت، چرا؟ می گفتند وقتی این را نداشته باشد همه کار را انجام می دهند همه می چسپانند پشت کوله پشتی شان،این کار را انجام می دادند، یک آقایی آمده بود موضع گرفته بود که اینها معلوم نیست از کجا است، از کجا ساپورت می شود، مقابله کنید نگذارید اینها پخش بشود، گفتم آقا این خوبی اش همین است که هیچ منبعی ندارد هیچ چیزی ندارد بخاطر همین از آن استقبال می شود، حالا بعضی از رفقای دیگر باز یک طور دیگر آمدند مقابله کردن با این طرح چله عظیم قرن، می خواهم بگویم همچین کار خوبی را آمدند انجام بدهند، به چند وجه آمد مقابله شد، یک سری دیگر آمدند گفتند که شما دارید این کار را می کنید اگر بعد نیمه شعبان امام زمان ظهور نکند چه؟ گفتید چله عظیم قرن این همه شیعه هم آمدند دارند این را پخش می کنند و منتشر می کنند و تبلیغ می کنند، شاید به چند ملیون نفر کسانی که در این طرح شرکت کرده بودند به چند ملیون نفر رسید، خب باز امام زمان ظهور نکرد، ما آمدیم یک متنی را نوشتیم و دادیم همین دوستان منتشر کردند و اینطوری نوشتیم،حالا با بنده صحبت کردند که اینها را شما یک طوری پاسخ بده، من نوشتم که دوتا حالت دارد، یا اینکه ما که این طرح را داریم تشویق می کنیم، خود من هم متنی که نوشتم اسم زیرش نزدم، چرا چون قرار است کل طرح بدون اسم باشد دیگر، یا اینکه این طرحی که دارد برگزار می شود کسانی که دارند برگزار می کنند ادعایشان این است که اگر این کار را انجام بدهید اما زمان ظهور می کند نیمه شعبان، این کار ما و دعای ما علت ظهور امام زمان است اگر این کار را انجام بدهی امام زمان ظهور می کند، گفتم کسی در این طرح همچین ادعایی ندارد کسی نگفته حتماً با این کار امام زمان ظهور می کند

مجری:

که بلافاصله بعد فردا یک چله در باره امام زمان بگیرند

استاد حجازی:

بله کسی همچین حرفی نزد، همچین ادعایی نکرد، ولی گفتند مثل هر دعای دیگری ما می گوییم، در ادعیه و در روایات داریم، می گوییم وظیفه شما دعا کردن است، اما ممکن است من که دارم دعا می کنم برای شفای مریضم خالصانه هم حتی دعا بکنم اما مریضم شفا پیدا نکند، به هزار یک علت و حکمتی که خدا می داند و من نمی دانم، خالصانه هم دعا می کنم اما مستجاب نمی شود خب من بگویم می توانم بگویم ، تو که مریض داری و مریضت شفا نگرفته چون دعا نکردی مریضت شفا نگرفته، نه این تهمت است به آن شخص، دقت کردید، خب همین حرف را نمی شود به شیعه هم زد که بگوییم شما شیعیانی که امام تان غایب است و هنوز ظهور نکرده بخاطر اینکه شما درست دعا نکردید یا شما دعا نمی کنید، نه هزار و یک علت دیگر دارد در روایات ذکر شده، آن علت ها باید مرتفع بشود چه کسی گفته علت این است، علت تامه این است، بله فرمودند شما دعا کنید بخاطر دعای شما ممکن است مؤثر باشد یک وجهی و یک جزئیتی در تعجیل در ظهور داشته باشد، همان که روایتش را خواندیم.

مجری:

خیلی مثال قشنگی زدید یعنی کسی که مثلاً یک مریضی دارد انواع و اقسام دعا را می کند، نذر می کند، در ایران پیش همه اتباء مشهور می برد بعضاً خارج از کشور در اینگلیس یا آمریکا فلان دکتر یا فلان بیمارستان است همه این کارها را می کند در آن مدتی که این مریضش هنوز در قید حیات است کمک به دیگران می کند، به ایتام کمک می کند، اما در نهایت آن شخص به واسطه حکمتی یا علتی از دنیا می رود، ما بگوییم که تو کم گذاشتی برای مریضت، این خیلی مثال قشنگی است راجع به این افعال ما در زمان حال

استاد حجازی:

نه ملامت کنی، در روایت درایم که کسی که مؤمنی را بخاطر بلایی ملامت کند، مثلاً بیاید بگوید تو که این بلا سرت آمد «لا یموت حتی یبطلی بمثله» کسی که مؤمن را بخاطر بلایی ملامت بکند نمی میرد إلّا اینکه خودش هم به مثل آن بلا مبتلی می شود العاذ بالله، یکی بیاید بگوید که تویی که فقیر هستی به یک مؤمنی بگو، تو که اینقدر فقیری این همه هم دعا می کنی که خدایا من را از فقر نجات بده چون دعایت خالصانه نیست آدم بدی هستی، نه اصلاً این مؤمن اتفاقاً این بلا برایش ترفیع درجه است، این همه انبیاء الهی بلا دیدند، چه بود برایشان، بلاء عظیم سید الشهدا (ع) چه بود، بلا برای مؤمنین برای اولیاء ترفیع درجه است نمی توانیم ملامت بکنی چون تو مستجاب الدعوه نیستی یا دعایت خالصانه نبوده یا دعا نکردی، نه این دورغ است این تهمت است، پس همینجا هم این صادق است، ما وظیفه داریم دعا کنیم، و ترغیب می کنیم، طرح چله گذاشتند زیارت عاشورا بخوانید به امید ظهور حضرت، من نمی دانم شاید همین طرح چله، می توانیم این را بگوییم یا نه؟ می توانیم بگوییم شاید همین طرح چله مقداری، ولو لحظه ای به تعجیل در ظهور حضرت کمک کرده، ولو ثانیه ای یعنی مثلاً بنا بوده حضرت ده سال دیگر ظهور بکنند، این ده سال را یک ثانیه جلو انداخت بخاطر همین چله، این بد است یا خوب است، یک روز جلو انداخت بد است یا خوب است.

مجری:

اصلاً همین که در قسمت قبلی اشاره کردید که اصلاً بالاترین فرج و بالاترین گشایش امر ظهور حضرت حجت بن الحسن است، اصلاً در کنار این ذکر و یاد حضرت حجت که اصلاً کسی مؤمنی چهل روز، خب همه دوستان معمولاً عادت دارند به زیارت عاشورا زیارت امین الله و سایر ادعیه یا مستحبات، اما اینکه شما خودت را به این نیست مکلف بکنی که مثلاً چهل روز چله هم عاشورا هم این دعای الهی عظم البلا داشت، خب این بلاخره ممکن است در یک سری امور زندگی برای شما گشایشی بوجود بیاورد، اصلاً این اشتغال به ادعیه اصل این که فرمودید، یکی از ویژگی های منتظران یاد حضرت است، آدم چهل روز ممکن است در ایام عادی بعد از هر نماز واجبی یک دعای فرج بخوانیم یا مثلاً یادی بکنیم خب در این چهل روز بیشتر یاد حضرت می کند، نفس این کار که خیلی پسندیده  است.

استاد حجازی:

شاید همین تا حالا در زیارات دارد، مثلاً زیارات سید الشهدا و اینها داریم که کسی که زیارت می کند سید الشهدا را، خب این برای همه ائمه جاری است، سید الشهدا به او نظر خاص می کند، بعد برای خودش برای پدرش برای مادرش ، برای اجدادش طلب رحمت می کند طلب مغفرت می کند بعد در امور زندگی چه می کند، امام است معدن کرم است مگر می شود من چهل روز متوجه امام باشم و حضرت به من نگاه نکند؟ حالا حضرت هم ظهور نکردند من این ادعا را نکردم، اما یقیناً برای خود من فرجی می  شود، گشایشی می شود، نظر حضرت به من جلب می شود، من چهل روز آقا یابن الحسن، آمدم در خانه شما به شما توجه کردم، زیارت عاشورا خواندم به این نیت به این قصد، یقیناً حضرت نظاره می کنند نگاه می کنند نظر لطف می کنند حالا حتی اگر ظهور هم معجل نشود، پس می خواهیم بگوییم، آن مثالی که شما فرمودید، تمام آن امور یعنی همه خیراتی که از دست یک مؤمنی ممکن است جاری بشود در امور اجتماعی در امور مذهبی در امور دینی برنامه اجرا می کند هیئت می  گیرد محفل می گیرد، خرج می کند اطعام می  کند کمک به سایر مؤمنین می کند هر امری همه این امور همه اینها وقتی که من با این نیت انجام بدهم، که گفتیم اگر تمهید است بگوییم آمادگی، با این نیت انجام بدهم که من دارم وظیفه ام را انجام بدهم، ببنید من می خواهم به وظیفه ام عمل بکنم، من می خواهم خالصانه انجام وظیفه بکنم، آنچه که به گردن من است، به عهده ام هست و از شئون یک مؤمن است من دارم به آن عمل می کنم، خب این یقیناً نظر حضرت به من جلب می شود، اما ما نیامدیم ادعا بکنیم که این کار ما یقیناً منتهی به ظهور می شود، اگر کسی این ادعا را بکند، و بیاید فعلی را بیان بکند و ادعا بکند که با این فعل ظهور محقق می شود آن معنای غلط و باطل از تمهید، که گفتیم آن نظریه ظهور اختیاری همین را می خواهد القاء بکند، ک بگوید، علت عدم ظهور حضرت، و علت غیبت شیعه است،

مجری:

خیلی ممنون و متشکر، عرضم به خدمت تان که ما خیلی وقت  مان کم است دوستان سؤالات رافرستاده بودند من ندیدم، یک دقیقه فکر کنم وقت داریم، در برخی از رویات معتبر آمده بعضی از 313 یار امام زمان سوار بر ابر می شود خودشان را به امام می رسانند، می خواستم بدانم منظور از ابر چیست در این روات.

استاد حجازی:

آنچه که در روایات می آید در زمان های مختلف ناظر به عقول مردم و فهم مردم در همان زمان بوده ، ممکن است بگوییم که یا طی العرض است، حالا حضرت نمی خواستند بگویند طی العرض و به این عنوان گفتند، ممکن است واقعاً سوار بر ابر و باد باشند، کما اینکه برای سلیمان رخ داد، پس این از لحاظ اعجازی بعدی ندارد، برای سلیمان رخ داد «و سخرنا له الریح» « و سخرنا له الصحاب» ریح و ابرها را همه را مسخر کردیم، خب مسخر امام عصر هم هست و این در روایات صریح آمده است که

«یَجْتَمِعُونَ بِمَکَّهً عَلَی غَیْرِ مِیعَادٍ قَزَعاً کَقَزَعِ الْخَرِیفِ»

که حالا ظاهرش این است که روایت می خواهد بفماند که اینها مثل پاره هایی ابری که به هم متصل می شوند اینها هم مثل پاره های ابر همه یک جا به هم متصل می شوند.

مجری:

حاج آقا یک سؤال دیگر هم هست، فقط فرصت مان خیلی کم است. می خواستم بدانم آیا روایاتی که افرادی مثل علی بن ابی حمزه و پسرش و سهل بن زیاد از ائمه در باره امام زمان روایت کردند یا در موضوعات دیگر با توجه به ضعیف بودن این افراد، و البته حجم روایاتی که دارند می شود روایات را پذیرفت یا مثلاً بگوییم روایت صحیح است؟

استاد حجازی:

مبانی رجالی مختلف است اما آن چیزی که می شود گفت اصح است این است که روایات یکه از این روات در کتب مصادر اصلی امام مثل کافی شریف ذکر شده است و کم هم نیست اینها در زمان استقامت شان نقل شده، و کتب اصلی ما، کتب اربعه خصوصاً اینها از مصادر و اصولی اخذ شده است که آنها اصول پالایش شده است به امضای ائمه رسیده است، لذا آنچه که در منابع مقبول مثل کافی ، و کتب اربعه ذکر شده است اینها قابل قبول است، مگر معارضی داشته باشد که بحث تعارض می شود.

مجری:

خیلی ممنون و متشکر، خیلی ممنون که برنامه مهدی یار این هفته را دید.

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

 

 

 

 


مهدی یار>

شبکه ولی عصر مهدی یار حجت الاسلام حجازی