شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)
تاریخ بدون روتوش دکتر سید محمد حسینی

قسمت سی ام برنامه تاریخ بدون روتوش به کارشناسی دکتر سید محمد حسینی


 

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخ : 17 فروردین 1400

برنامه:تاریخ بدون روتوش

استاد حسینی:

بسم الله الرحمن الرحیم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

عرض سلام و ادب خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند شما که بیننده شبکه جهانی ولی عصر (عج) هستید إن شاءالله که هر کجا هستید زندگی خوب و پربرکتی را داشته باشید، بیننده تاریخ بدون روتوش هستید برنامۀ که قصدش این هست به شما تاریخ را بدون روتوش نشان بدهد آن دسته از گزاره  های تاریخی که توسط متعصبین دستکاری شده روتوش شده و یا اشکالاتی که حذف شده است در گزارش  ها و باید نسبت به آنها توجه کرد برای اینکه برخی از اعتقادات ما ممکن است بر اساس گزاره  های تاریخی تنظیم بشود را ما به شما سعی می کنیم واقعیتش را به صورت مستند نشان بدهیم و از آنجای که ما از بحث تاریخ ایران باستان شروع کردیم و به اعتقاد بسیاری از مورخین حداقل بسیاری از مورخین معاصر تاریخ ایران باستان گره خورده با تفکرات زرتشتی است آغاز کردیم نقد تفکرات زرتشتی را و اصلاً معرفی تفکرات زرتشتی را و آن ناگفته  های که پنهان می شده است یا روتوش می شده است در مورد اعتقادات زرتشت را شروع کردیم اینجا برای  شما تحلیل کردیم و به صورت مستند مطالب را خدمت  شما عرض کردیم که در مقابل آن از عزیزان زرتشتی پاسخ خواستین تا الآن شاهد بودید که 30 قسمت از این برنامه گذشته پاسخی را ما از طرف مقابل دریافت نکردیم، باز هم از این عزیزان درخواست می کنیم استدعا می کنیم که در برنامۀ ما در بخش دوم تشریف بیاورند اگر احساس می کنند ما جای را اشتباه داریم می  گوییم یا اگر سؤالی که ما پرسیدیم چون سه سؤال اساسی در این برنامه مطرح کردیم داری پاسخ هست این سؤالات حتماً دریغ نکنند از اینکه شرکت بکنند در برنامه و در برنامۀ ما پاسخگو نسبت به سؤالات باشند.

سه سؤال اساسی در مورد شخص زرتشت مطرح کردیم با این مقدمه که گفتیم برخی  ها در تبلیغ زرتشتی  گری برای اینکه این دین را حالا یا این آیین را در مقابل اسلام قرار بدهند می  آیند می  گویند که زرتشت پیامبر پارسی گوی ایرانی بوده است پس بیایید اسلام را کنار بگذارید چون اسلام برای یک پیامبری است که او عرب بوده و پیامبر ایرانی بپذیرید؛ در مقابل این ادعا ما سه سؤال مطرح کردیم که با سه کاف شروع می شد؛ زرتشت چه کسی بود؟ کجا بود؟ و چه زمانی بود؟ زرتشت چه کسی بود؟ اول ببینیم که اصلاً پیامبر بود یا نبود، خودشما زرتشتی ها موبدان زرتشتی بزرگان زرتشتی هنوز به این نتیجه نرسیدند که زرتشت بالاخره پیامبر بود یا پیامبر نبود، بالاخره خدای اهورامزدا زرتشت را فرستاده بود یا نه یک انسانی بود که رفت در کوه و بعد یک مقدار تفکر کرد آمد یک سری حرف های خوبی را مثلاً تحویل مردم داد، اینکه پرسیدیم زرتشت کجا بود؟ براساس این بود که گفتیم شما می گویید پیامبر ایرانی؛ پیامبر بودنش که محل ابهام، ایرانی بودنش هم مهل ابهام است براساس حتی کتاب اوستا، اگر شما می خواهید بیایید بگویید زرتشت ایرانی بوده استدلال  تان برای ایرانی بودنش چه است؟ اوستا نمی  گوید زرتشت کجا به دنیا آمده است، اوستا یک منطقۀ را تحت عنوان ایرانویج یا ایرانویچ برای فعالیت زرتشت معرفی کرده که براساس همین اوستا ویژگی سرزمین ایرانویج این گونه بود که ده ماه از سال یخبندان بود و دوماه بسیار سرد داشت که با هیچ دوره از تاریخ های بشری ایران جور درنمی‌آید و نکته بعدی گفتیم زرتشت چه زمانی بود؟ شما وقتی که می آیید تبلیغ می کنید یک شخص را برای اینکه ما برویم زندگی خودمان براساس آموزه  های آن شخص بسازیم و بچینیم یک اطلاعات کلی باید از او داشته باشید حداقل بدانید این شخص چه دورۀ از دوره  های تاریخی زندگی می کرده بازه گزاره  های تاریخی در مورد زرتشت از 2500 سال پیش از دوره کوروش شروع می شود تا 11 هزار سال پیش، از 500 سال قبل از میلاد تا 9000 سال قبل از میلاد، خیلی فاجعه است اینکه شما نمی دانید این شخصیت، بعد برخی از زرتشتی ها آمدند برای اینکه این را مثلاً توجیه کنند یا بعضی از باستان گرا ها برای اینکه این توجیه کنند گفتند اصلاً زرتشت یک زرتشت نبوده که، ما سه  تا زرتشت داشتیم، سه  تا زرتشت با سه ویژگی های مختلف که من اینها را قبلاً خدمتتان عرض کردم، این از سه سؤالی که ما مطرح کردیم همچنان هم منتظر هستیم و سعی می کنیم خودمان را امیدوار نگهداریم بر اینکه عزیزان زرتشتی تشریف بیاورند پاسخ بدهند، ما گفتیم دو دورۀ هستیم که دیگر باید بگوییم شیعه می پرسد، دیگر اینکه ما فقط بخواهیم سؤال و شبهه شما را پاسخ بدهیم تمام شد، ما هم سؤال می پرسیم، بی احترامی نمی  کنیم بی حرمتی نمی  کنیم ولی سؤال داریم، وقتی ادعا کردید در مقابل اسلام، سؤال می  پرسیم در مورد ادعای تان، شما هم باید بیایید پاسخ بدهید.

 اما امشب موضوعی که من می خواهم خدمت  شما تقدیم بکنم نقد یک باور بسیار معروف و مشهور هست که در این سال ها به خصوص در ایران و در بین فارسی زبانان بسیار معروف و مشهور شده اما از آنجای که ما می  گوییم تاریخ یک جاهای تحت روتوش وحشتناک و غلیظ ی قرار گرفته ما این روتوش  ها را می  خواهیم اینجا کنار بزنیم قرار است امشب هم به برخی از واقعیات در این خصوص بپردازیم؛ نشان فروهر نماد و نشان معروف بالداری که برخی ها برای نماد زرتشت دارند از او استفاده می کنند و ادعا شده است که این نماد دارای دو بال است که این دو بال دارای سه ردیف پر است که هر کدام از این ردیف ها ادعا می کنند نشانگر گفتار نیک، کردار نیک و پندار نیک است و دارای یک دُم است که دو بخش دارد و آن دو بخش تفسیری حمل کردند به رؤیا، گفتند سه بخش دارد که گفتار بد، کردار بد و پندار بد است، در مورد تفسیر جزئیات آن إن شاءالله امشب هم توضیح خواهیم داد.

فراتر از این جناب آقای دکتر اردشیر خورشیدیان رئیس انجمن موبدان تهران که خودشان را بالاترین مقام در مباحث مذهبی و فرهنگی برای زرتشتیان می داند کتابی را دارد که در جمهوری اسلامی هم چاپ شده مجوز هم گرفته و چاپ شده ظاهراً دوتا انتشاراتی این کتاب را چاپ کرده است؛ کتابی است تحت عنوان «پاسخ به پرسش های دینی زرتشتیان» جناب آقای موبد دکتر اردشیر خورشیدیان که این کتاب را قبلاً هم نشان دادم خدمت  تان، در صفحه شماره 116 این کتاب می‌آید ایشان ادعای را مطرح می کند؛ سؤالی را پرسیدند:

 راجع به این نقاشی که در تخت جمشید و سر در همه ساختمان های زرتشتیان می بینیم  و «فروهر» نامیده می شود و برخی آن را اهورامزدا می گویند، چه اطلاعاتی می توانید بدهید، بسیار شادمان خواهم شد که دقیق تر مفاهیم این همه خطوط و نقش و نگار را بدانم.

پاسخ به پرسش های دینی زرتشتیان، موبد دکتر اردشیر خورشیدیان، ص 116

ایشان می‌آید شروع می کند در مورد فروهر توضیح دادن که حالا این نماد، نماد فروهر است یا نماد خود اهورامزدا است من امشب نکاتی را عرض خواهم کرد، بعد جناب آقای دکتر خورشیدیان ادعای را مطرح می کند در کتاب خودشان می  گوید:

پادشاهان هخامنشی هم که زرتشتی بودند به این باور ایمان داشتند که از فروهر ویژۀ برخوردار هستند و آن را فر شاهی می  نامیدند و توان زیاد خود را مرهون برخورداری از این نیرو می  دانستند که در سنگ نوشته  ها بارها یاد کرده اند، به هر حال پادشاهان در دوره هخامنشی دستور دادند که طراحان و نقاشان بر اساس این باور نگارۀ را ترسیم نمایند تا نشان هخامنشیان شود، نخست این نگاره به صورت شاهینی بود که بدنی از انسان هخامنشی داشت بعدها بال و دُم و سایر بخش های این پرنده نیز بر اساس باورهای زرتشتیان تکمیل شد و مهر رسمی داریوش و سایر پادشاه هخامنشی گردید همه جای تخت جمشید و نقش رستم و سربرگ همۀ سنگ نوشته  ها در همه جای کشور پهناور ایران آن روز به عنوان نماد دولت هخامنشی بر سینه کوه  ها و صخره  ها و کاخ  ها و حتی گورها حک شد.

ادعای عجیبی است رئیس انجمن موبدان مطرح کرده است؛ می گوید که این نماد فروهر گفتند همه جا باید حک بشود در همه کوه ها و جاهای که حتی در تعبیری که داشتند چه بود؟ گفته بودند ایشان که حتی در گورها، اولاً این که شما گور ندارید شما دخمه دارید دخمه گذاری دارید آقای دکتر خورشیدیان واقعاً من خودم برای دکتر خورشیدیان به خاطر علمی که نسبت به اطلاعاتش در حد موبدان دیگر دارد احترام قائل هستم شخصیت قابل احترامی است و شخصیت مؤدبی هست ایشان، ولی همچین ادعای؛ همین الآن دخمه گذاری در یزد بوده دخمه  اش الآن هست دخمه  های که آنجا بوده الآن هست همین الآن هم هست بروید نشان بدهید شما، ببینیم کجا است نماد فروهر؟ یا اینکه می  گویید در تمام جاها آمدند این را گفتند حک بکنید و اینها، این ادعا ادعای بزرگی است، شاید بگوییم که یک مقدار حالا اغراق کرده از این باب که زیاد استفاده شده است از این نماد، ولی ادعای ایشان این است که زرتشتی ها آمدند این نماد را ساختند و بعد بخش های مختلفی به آن اضافه کردند، اولاً اینکه ببینیم اصلاً این نماد، فروهر است؟ این فروهر چیست را خواهم گفت، یا نماد دیگری است؛ من تصویر را از کتاب «از زبان داریوش» پروفسور هاید ماری کخ می خواهم نشان بدهم خدمت  شما عزیزان، می دانید پروفسور هاید ماری کخ دسترسی پیدا کرد به یک سری از کتیبه  ها و الواحی که در تخت جمشید بود، این الواح را به صورت گلی حک شده بود روی اینها، بعد در دیوارهای تخت جمشید گذاشته بودند، بر اساس آن اعتقاد یا باور تاریخی که حمله کردند و تخت جمشید را آتش زدند این گل ها پخته شد مستحکم شد و باقی ماند، یک تعدادی از این الواح به دست پروفسور هاید ماری کخ رسید که ایشان آمدند کتاب «از زبان داریوش» را بر اساس آن نوشتند کتابی که الآن من خیلی گشتم تا بتوانم نسخه چاپی آن را پیدا بکنم، کتاب «از زبان داریوش» پروفسور هاید ماری کخ، به ایران هم سفر داشتند ایشان خودشان هم، مترجم چه کسی است؟ جناب آقای پرویز رجبی، حدود 14 سال به نظرم ایشان شاگرد پروفسور هاید ماری کخ بوده خود آقای پرویز رجبی از باستانگراهای بسیار خلاصه معتقد به ایران باستان هست که این کتاب را آمده ترجمه کرده، این کتاب که آقای پرویز رجبی هم در جریانش بودند و چاپ شده است و اینها، تصاویر را آورده است استفاده کرده که البته ما به تصاویر جزئی  تری هم خواهیم پرداخت امشب، این نماد را آورده همین نماد معروف به فروهر، چه نوشته شده است زیر این عکس؟

تصویر 24: نقاشی کهن به عنوان سمبل و نشانه ی خدا (اهورامزدا)

از زبان داریوش، پروفسور هاید ماری کخ، مترجم پرویز رجبی

یعنی این نشان را الآن دارند می  گویند این چند سال اخیر دارند می  گویند این فروهر است، نماد چه بوده؟ خدای زرتشتی ها بوده است، همین الآن هم برخی می گویند نماد خدای زرتشتی ها است نه فروهر، آقایان زرتشتی آمدند گفتند ما اگر بگوییم این نماد خدا است این می  شود جسمانیت برای خدا قائل شدن مانند اعتقاداتی که مثلاً وهابی ها دارند که خدا را جسم می دانند؛ اینها را آمدید گفتید خدا است ریش هم دارد  و فلان، البته خدا اگر این واقعاً خدای زرتشتی ها باشد این امتیاز را بر خدای وهابی ها دارد که اینجا ریش دارد ایشان، چون وهابی ها گفته بودند شاب امرد است خدای ما، ریش ندارد، به هر حال، این نماد را برخی گفتند نماد چه است؟ نماد خود خدای زرتشتی ها است، یکی از موبدان زرتشتی توضیح در این خصوص دارد در آخر عرایضم آن را نشان می دهم به خاطر تأملی که دارم، اما برویم ببینیم اگر خدا نباشد و فروهر باشد؛ فروهر نماد چه است؟ اصلاً یعنی چه در آیین زرتشت؟ خیلی دقیق خود زرتشتی ها هم واقعاً نیامده  اند ترسیم بکنند و به یک نظر واحدی برسند در مورد اینکه فروهر چیست و به چه معنا است، اما جناب آقای جلیل دوستخواه در آن اواخر برگردان اوستای خودشان توضیحی را داده بودند و نسبت به این موضوع هم البته اعتراف کرده بودند که دیدگاه ها متفاوت هست، کتاب اوستا برگردان جناب آقای جلیل دوستخواه، ما می خواهیم برسیم نماد فروهر را دقیق بگوییم چه است، «اوستا کهن  ترین سرودهای ایرانیان» که روی چاپ آن هم نماد از خط اوستایی را آورده است، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، جناب آقای جلیل دوستخواه این کتاب را برگردان کرده است اوستا را و در آخر اوستا در جلد دوم خودشان آمدند توضیحاتی را در مورد بعضی از واژه های ارائه دادند در صفحه شماره 1024 این کتاب، عبارتی را آورده است

فَرَوَشی چه است؟

در پارسی باستان «فَروَرتی» در پهلوی «فَرَوَهر» و در فارسی «فَروَر» یا «فَروَرد» یا با دگرگونی آواها «فُروهر» نام پنجمین نیروی مینوی آفریدگان است که پیش از آفرینش گیتیانه و هستی تن وجود دارد و پس از مرگ نیز پایدار می ماند.

اوستا کهن ترین سرودهای ایرانیان، گزارش و پژوهش جلیل دوستخواه، ج 2، ص 1024

اصطلاحاً به اصطلاح فلاسفه بگوییم یا متکلمینی که فیلسوف هستند باید بگوییم که این را قدیم می دانند حادث نمی دانند از قبل از گیتوی شدن عالَم یعنی از قبل از آن هزاره که جهان به شکل گیتی درآمد در جهان‌بینی زرتشتی ها می  گویند این فروهر بوده بعد از مرگ انسان هم خواهد بود، بعد توضیحات دیگر در صفحه بعد داده ایشان گفته است که

درباره معنی «فَرَوَشی» یا همان فروهر در سنت زرتشتیان و در میان آرای پژوهندگان اوستا به تعبیرهای گوناگونی بر می خوریم که پرداختن به یکایک آنها در اینجا سخن را به درازا می کشاند

این هم یک نوع اعترافی از جناب آقای جلیل دوستخواه که اصلاً حرف ها خیلی متعدد و متفاوت است در مورد فروهر که چه است منظورش جناب آقای ابراهیم پورداود است کسی که از مترجمین اوستا و برگردانندگان اوستا

پس از بررسی و نقد بسیاری از این برداشت ها با توجه به دو جزء سازندۀ این واژه ترکیبی، معنی پشتیبانی کردن و پناه دادن

یک چیز خیلی مبهم

یا پوشاندن و در بر گرفتن

باز هم مبهم را

که با معنی نخستین سازگاری دارد برای آن پیشنهاد کرده که با خویش کاری فَرَوَشی ها نیز هماهنگ است

در مورد فروهر که معنای فروهر دقیقاً چیست به صورت دقیق زرتشتی ها خودشان به نتیجه واحد نرسیدند اما یک نیرو و یک قدرت ماورائی می دانند فروهر را که نمودهای در دنیا پیدا می کند که برخی  ها گفتند حتی سوشیانت یا سوشیانس نمود یکی از همین فروهرها است، یک قدرتی می دانند که در جنگ ها هم از طلب و استمداد کمک می کنند و این را در عالَم جاری و ساری می دانند و برخی  هایشان هم گفتند که هر انسانی بخشی از این فروهر را دارد، پادشاهان هخامنشی بر اساس گفته باستانگراها خودشان را دارای فَرَ ایزدی می  دانستند بخشی از این نیرو می  دانستند می   گفتند ما شکست دیگر نمی خوریم قدرت زیادی داریم حکومت می توانیم بکنیم و دارای آن فَرَ ایزدی هستیم، پس این نماد یا نماد اهورامزدا خدای زرتشت است یا نماد فروهر است که معنی مبهمی تقریباً دارد اما به این شکل خیلی ساده و روان که خدمت  شما عرض کردم یک کلیاتی را انسان متوجه می شود از معنای که در ذهن برخی از زرتشتی ها بوده برای معرفی این موجود.

آیا این نماد فروهر در گاتاهی اوستا که می گویند خود زرتشت آن را سروده است وجود دارد؟ خیر وجود ندارد، آیا در وندیداد وجود دارد؟ خیر وجود ندارد، آیا در خُرده اوستا وجود دارد؟ خیر، اصلاً در کل اوستا این نماد فروهر هست؟ نخیر نیست، اصلاً نماد فروهر در اوستا به کار برده نشده؟ نه به کار برده نشده، پس کجا به کار برده شده؟ چه دورۀ استفاده شده؟ با چه استدلالی گفته می  شود این نمادی که این گونه دارند تبلیغ می کنند و به عنوان نماد زرتشتی ها استفاده می کنند این نماد، نماد زرتشت است؟ با چه استدلالی؟

آقای موبد نیکنام، دیدید که آقای خورشیدیان آمده بود گفته بود در کتاب خودش این سنگ نگاره  های که نماد فروهر همین نماد استفاده شده در آن، این سنگ نگاره ها به خاطر این است که پادشاهان هخامنشی زرتشتی بودند از این استفاده کردند، آقای موبد نیکنام آمده است یک جوابی خوبی داده نسبت به این ادعا، هر دو موبد زنده در قید حیات، ولی هر دو دیدگاه همدیگر را خلاصه به طرز بدی پایمال کردند به نوعی جاهای مختلف، «زرتشت و مزدیسنان پرسش و پاسخ های در شناخت دین زرتشت» چه کسی نوشته است؟ جناب آقای کوروش نیکنام نوشته، برویم سراغ صفحه 488 این کتاب خیلی جالب است مطلب خیلی جالبی دارد ایشان در صفحه شماره 488 در مورد همین نقش فروهر:

پرسش: آیا نگاره فروهر مربوط به زرتشتیان است؟

زرتشت و مزدیسنان پرسش و پاسخ های در شناخت دین زرتشت، کوروش نیکنام، ص 488

جناب آقای موبد نیکنام! اصلاً ربطی دارد این نگاره به زرتشتی ها یا نه؟

گفته شده بال های آن نشان اندیشه، کردار و گفتار نیک است، سر فروهر به سمت راست است یا چپ؟

آقای نیکنام جواب بدهید اصلاً نماد فروهر ربطی دارد به اعتقادات زرتشتی ها یا نه؟ آقای نیکنام زنده است در قید حیات هست عزیزان زرتشتی اگر فکر می کنید این حرف را نزده بروید از ایشان بپرسید، صفحه شماره 488 پاسخ جناب آقای موبد

تصویر فَرَوَهَر که در سنگ نگاره ها دیده می شود با فَرَوَهَر اوستایی که در باور سنتی زرتشتی ها از آن یاد می شود با هم یکی نیستند هرکدام فلسفه جداگانه ای دارد، عزیزان اگر یک کسی آمد گفت این نماد فروهر را استفاده می  کنم نماد زرتشت است، اگر این نماد در بیستون آمده نماد زرتشت است از زمان داریوش مانده است، اگر این نماد در تخت جمشید وجود دارد، چون در پاسارگاد که فروهری که نیست، این نماد نماد زرتشت است، بگویید موبد کورش نیکنام می گوید اصلاً این نماد فروهر این فروهری که در تفکر زرتشتی ها است با آن فروهری که در سنگ‌نگاره آمده است متفاوت است

آقای موبد کورش نیکنام، حالا یک فروهری شما درآید، در تفکرات خودتان، این نماد نیست، ولی نظرتان راجع به این نماد چیست که در بیستون است، پس این نماد چیست؟ این را می شود بفرمایید؟

پاسخ دادند جناب آقای موبد نیکنام پاسخ دادند، در سایت شان هم پاسخ دادند، ملاحظه بفرمایید، سایت موبد کورش نیکنام، نویسنده همین کتاب زرتشت و مزدیسنان که نشان تان دادم، آقای موبد کورش نیکنام جدید ترین مترجم بخش گاتهای اوستا است، از کتاب شان اخیراً رونمایی شد، پژوهنده فرهنگ ایران و باستان، موبد زرتشتی،

درود بر استاد نیکنام، آیا نگاره فروهر مربوط به زرتشتیان است؟  شنیدم بال های آن نشانِ اندیشه، کردار وگفتار نیک است. سر فروهر به سمت راست است یا چپ؟

سایت موبد کورش نیکنام،

خب توضیحاتی را دادند شبیه همان توضیحاتی که در کتاب شان هم آمده بود، ولی خب حالا آقای موبد نیکنام، شما که گفتید فروهر در مورد زرتشتیان نیست پس این چه هست؟ در پرانتر اینجا یک نکته  ای را در سایتشان آوردندن:

اندیشه ای دارم شاید! در آن زمان چنین چیزی در آسمان مشاهده شده که با پایه هایی بر زمین فرود می آمده است و شکل آن را بالاتر از همه در سنگ نگاره ها آورده اند باید درستی این گمانه! به پژوهش در آید

می  فرمایدمن فکر کنم آدم فضایی بوده، می گوید این را احتمالاً مردم در آسمان دیدند، حالا آدم فضایی یا موجود فضایی، ولی خب وسط ش آدم است، دیگر یک پیرمرد است وسط ش، می  گوید احتمالاً این رادر آسمان دیدند، بعد روی آن پایه  ها فرود می  آمده، پایه  ها منظورش چه هست، ببینید نماد فروهر جدای از این ردیف  های بالی که دارد و ردیف  های دمی که دارد، و این پیرمردی که این وسط است و حلقه ای که در دست دارد، دوتا پایه دارد، آن پایه چیست، جناب آقای موبد کورش نیکنام می گوید من فکر کنم این موجود فضایی بوده، مردم در آسمان دیدند، این پایه  ها پایه  های فرودش بوده، یعنی با این دوتا پایه فرود می  آمده است بر زمین، و چون در زمان هخامنشیان همچین چیزی را در آسمان دیده بودند، و بالا دیده بودند آمدند در سنگ  نگاره ای مثل بی ستون و سنگ نگاره ای مثل  تخت جمشید در بالا قرار دادند این نماد را ولی ربطی به تفکرات زرتشتی ها ندارد، حالا جناب آقای موبد خورشیدیان با موبد نیکنام می تواند اگر خواستند جلسه هردو در قید حیاط هستند ، بنشینند با هم بحث بکنند بالاخره، کدام یک از اینها درست شد، خب آقای موبد کورش نیکنام، فرمودید فروهر هیچ ربطی ندارد به اعتقادات زرتشتی ها از چه زمانی گفتند این نماد فروهر نماد زرتشتی ها است؟ موبد کورش نیکنام پژوهنده فرهنگ ایران و باستان در سایت خودشان پاسخ دادند، در ذیل همان سؤالی که در مورد فروهر پرسیده شده بود دوتا سؤال پرسیده شده در مورد فروهر این یکی است، آمده است ایشان اینجا می گوید که:

به هر روی، زرتشتیان نیز این نماد را در سده گذشته

آقا حداقل شما می  گویید 3هزار سال از زمان زرتشت گذشته، ولی سده گذشته برای درک بیشتر باورهای فرهنگی خویش برگزیده  اند، سده گذشته زرتشتی ها آمدند گفتد این نماد ما است، چرا به دورغ می گویید به مردم  2500 سال پیش در تخت جمشید این نماد زرتشتی ها بوده؟ حکاکی شده است در بی ستون نماد زرتشتی ها بوده است ،حکاکی شده،

و در بخش های گوناگون زندگی از آن بهره می گیرند ولی بیشتر از همه این فرتور، نمادِ ملی ایرانیان است

نه نماد زرتشتی ها،

و پشتوانه دینی کمتری در بینش زرتشت دارد.

همینطور پیش برود اصلاً می شود کل اعتقادات زرتشت، الآن پشتوانه دینی کمتری دارد، وقتی که موبد شما می  گوید سده گذشته این انتخاب شده دیگر شما حق ندارید بیایید بعنوان یک نمادی که بگویید همه ایرانی ها زرتشتی بودند یا دوره هخامنشی حتماً اینها همه زرتشتی بودند این نماد را در کوه  ها کندند پس درنتیجه شما هم باید بیایید بر اساس اعتقادات نیاکان تان از این نماد استفاده بکنید، یا من از این نماد استفاده می کنم چون در دوره هخامنشیان نماد زرتشتی گری بوده و استفاده شده، موبد نیکنام دارد می گوید دیگر، اینکه دیگر از علمای مسلمان و علمای شیعه که نیست، من حسینی هم نیستم که بخواهم اینجا بگویم به شما، بروید از ایشان بپرسید بگویید چرا همچین حرفی را زدی اگر احساس می کنید حرفی که زدم مخالف واقع است، خب حالا آیا فقط موبد کورش نیکنام است که آمده گفته اصلاً نماد فروهر ربطی به اعتقادات زرتشتی ها ندارد یا نداشته است، سده اخیر انتخاب شده یا نه کسانه دیگری هم هستند، ما تا الآن 4-5 تا کتاب نشان دادیم مطلب از آن خواندیم، بعضی از آقایان خیلی نگران شدند، من بروم سراغ یک کتاب جدید، وقتی که دارند بعضی از این عزیزان زرتشتی می گذارند برای اینکه بروند امام جمعه ببینند لاوی بکنند در مورد این برنامه آن وقت یک مقدار نصفش را بگذارید برای اینکه بیایید پاسخ بدهید نسبت به سؤالات ما ، ما هم از شما ممنون می شویم، «بدانیم و سربلند باشیم» کتابی است که زرتشتی ها چاپ کردند، چاپ پنجم هم رسیده، انتشارات فروهر، می خواهیم از انتشارات فروهر در مورد خود نماد فروهر مطلب بیاوریم، «فشرده‌ای از آموزشهای دین زرتشت» چه کسی نوشته، عزیزان زرتشتی خوب می  شناسندشان، دکتر منوچهرپور، این هم صفحه اول کتاب است،  سال 1395، هم چاپ شده است، به چاپ پنجم هم رسیده، الآن نمی دانم به چاپ چندم رسیده ولی تا چاپ پنجم هم پیش رفته، صفحه 57، این کتاب، یک صفحه مطلب دارد و چه مطلب خوب و قابل تأملی است در مورد این نماد،

شکل فروهر: امروزه بین زرتشتیان تصویر پیرمردی بال داری نمایان گر شکل فروهر است

بدانیم و سربلند باشیم، دکتر منوچهر منوچهر پور، چاپ پنجم ، انتشارات فروهر، 1395، ص57

 اول اینکه در ابتدا می گوید امروزه، یعنی قبلاً نبوده، دوره هخامنشیان را شما نمی توانید بگویید امروزه و با هر مقیاسی بخواید حساب بکنید دوره هخامنشیان را نمی توانید بگویید امروزه

شکل فروهر: امروزه بین زرتشتیان تصویر پیرمردی بال داری نمایان گر شکل فروهر است و دست کم به عنوان نشانواره آیین زرتشت بکار می رود،

نماد آیین زرتشت شده است،

این شکل سابقه چندین هزار ساله داشته،

اصل شکل، اصل این نماد، اصل این پیرمردی که دوتا بال داشته باشد سابقه چند هزار ساله داشت

و نظایر آن در کتیبه  های اقوام گوناگون وجود دارد ،

اقوام گوناگون هم همچین چیزی داشتند، جاهای دیگر بروید عراق را نگاه کنید، عاشوری ها، شمش نماد خدایی که داشتند، چقدر شبیه همین فروهر است بین النهرین، نماد های مختلفی دارد، مصر باستان هم بوده است نماد هایی این چنینی، خیلی شبیه هم هستند، حالا نکاتی بعضی ها دارند که می گویند احتمالاً این از آنجا گرفته شده، من به این مسئله اصلاً ورود نمی خواهم بکنم، ولی شکلی بصورت موجود در کتیبه  های هخامنشی بالای سر پادشاهان دیده می شود، خب ما هم منکر این نشدیم، نماد خوبی هم، هست نماد فروهر از دید من واقعاً نماد زیبایی است، حالا جدای از این مباحثی که مطرح شده است،

محققان و خاور شناسان بسیاری در باره این شکل به تحقیق پرداخته، و نظرهای گوناگونی نسبت به آن ابراز داشتند

خود زرتشیتی ها برای تعالیم زرتشت ببین چه گفتند؟

در ابتدای تحقیق عده ای از پژوهشگران این شکل را تصویری از اهورا مزدا خواندن، خدای زرتشت، ولی چون به عقیده زرتشتیان اهورا مزدا بی تن و پیکر است و هیچگاه یک زرتشتی برای اهورا مزدا شکلی قائل نیست، این نظر مورد مخالفت پارسیان هندوستان قرار گرفت، آن را رد کرده و بعنوان سنبل فروهر  معرفی نمودند،

اولاً آمدند محققین گفتند این نماد، چیست؟ گفتند نماد خود خدای زرتشت است، بعد گفتند خب خدای زرتشت که جسم نیست، که پیرمردم ریش دارد، بال دارد، چکار کنیم، پارسیان هند گفتند، می گوییم نماد فروهر است، نگاه کنید سیر مطالب را نگاه کنید ،حالا به شما می گویم چه سالی حدوداً بعنوان نماد زرتشتیان مشخص شد، تعجب خواهید کرد،پارسیان هندوستان آمدند گفتند که نه بیاییم بگویی که این سنبل فروهر است

و از قسمت های مختلف آن برای شناساندن بیشتر فروهر کمک گرفتند،

گفتند این بالش سه تیکه هست، هر تیکه می گوید، یکی گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک، دمش سه تیکه است، یکی اش گفتار بد کردار بد رفتار بد، که حالا پنبه آن قضیه را هم امشب ان شاء الله خواهیم زد خواهید دید چقدر این ادعا درست است،

این کار (کمک گرفتن از اشکال) در مورد شناساندن بسیاری طرح ها و سازمان های مختلف صورت می گیرد، یعنی بوسیله شکلی هدف و مسئولیت یک طرح یا یک سازمان را مشخص می کنند،

خودشان مشخص می کنند، خود زرتشتی ها مثلاً انتخاب می کنند، خود یک شرکت می‌آید یک شکل و نمادی را انتخاب می کند،

 در اینجا باید به روان دانشمند پارسی رستم جی کاما، اولین کسی که این شکل را بعنوان سنبل فروهر

دانست درود فرستاد،

قبلش چه می گفتند، می گفتند نماد اهورا مزدا است، چه کسی؟ آقای رستم جی کاما،

چون با استفاده از یک تصویر باستانی وظیفه یکی از برزگترین اجزاء وجود انسان (فروهر) را برای همیشه در مد نظر قرار داد

آقای رستم جی کاما آمده گفته، این نماد نماد فروهر است، عزیزان برویم ببینیم این آقا چه زمانی زندگی می کرده؟ سایت خبرگزاری کتاب توضیحاتی را در مورد ایشان آورده، دیدگاه مثبتی هم نسبت به ایشان داشته داشته است، بعنوان یک ایرانشناس متخصص از ایشان یاد کرده،

خورشيدجي رستم جي كاما، از ايران‏ شناسان معروف پارسيِ هند و متخصص در زبان و ادبيات پهلوي و خط‌شناسی ميخي، در 11 نوامبر سال 1829م در شهر بمبئي هند به دنيا آمد.

سایت خبرگزاری کتاب

تازه به دنیا آمده، 1829، تازه کسی که گفته این نماد، نماد فروهر است تازه به دنیا آمده است، رستم جی کاما است دیگر اشتباه می کنم بیایید بگویید، معاصر است، آقای دکتر منوچهر منوچهر پور می گوید این شخص آمد گفت این نماد فروهر است، بعضی از گزارش  هایی که در مورد ایشان است ، گفتند ایشان سال 1909 از دنیا رفته، یعنی نماد فروهر خیلی بخواهیم ارفاق بدهیم 150 سال است توسط یک نفر گفته شد این نماد نماد فروهر است، این پیرمرد بال دارد نماد فروهر است، خیلی بخواهیم ارفاق بدهیم 200 سال، ادعای چند هزار ساله در موردش دارید، این مباحث گفته نشده و الآن شما درآید تعجب می کنید، مگر می شود این نماد فروهر مستحدث باشد تازه بوجود آمده باشد، فکرش تازه بوجود آمده باشد تولید شده باشد، بله من که دیگر دارم از کتب زرتشتی ها می خوانم ، از موبدان زرتشتی دارم می خوانم، دوستان عزیز و جوان من نمی گفتند اینها را به شما، تلویزیون خودمان هم داخلی ها هم نگفته بود، حالا بشنوید، آیا به همینجا ختم می شود این چند نماد من یک نکته راجع به این بالایش عرض کنم خدمت تان، اینها آمدند گفتند که در مهر های، آقای موبد خورشیدیان گفته بود در مهر هایی که در زمان هخامنشیان استفاده می  شده در زمان داریوش استفاده می شده از این نماد استفاده شده در تمام مهر ها ادعای ایشان بود، حالا ما چند نمونه را بیاوریم، اولاً اینکه در همه مهر ها نبوده است، همه کتیبه ها راهم نبوده است، کتیبه  های ایلامی من چندتا تصویرش را پرفسور هاید ماریکخ در کتاب شان مثلاً آورده بودند در اینها نبود، حالا این تصویر لوح یک دوانی ایلامی از تخت جمشید است که به جای مانده، حالا نمادی از فروهر در آن نیست، ولی یک جاهای دیگری، یک نمادی استفاده شده، حالا من دارم می گویم نماد فروهر تسامحاً دارم می گویم از باب این که معروف شده است این نماد به نماد فروهر، اولاً این را ببینید، می  خواهید بگویید این نماد فروهر استفاده شده دیگر، صفحه شماره 56 کتاب، اینها تصاویری است که بر اساس آن الواحی که بجای مانده، به تصوری کشده شده، یعنی تقریباً اسکن آن الواحی که به جای مانده، مهری که  چکار می کردند با آن؟ خزانه دارهای دربار از آن استفاده می کردند، این نماد فروهر است؟ این چرا دوتا ردیف دارد بالش؟ شاید کسی که این را کشیده اشتباه کرده، خیلی خب باشد، اینجا اشتباه کرده، برویم صفحات دیگر را نگاه کنیم؟ صفحه شماره 48، این را چکار می کنید این را چه می گویید؟ این مهر چطور است، دوتا دم دارد، سه  تا بال دارد، خب کناریش چه شکلی است؟ سه تا بال دارد، یک دانه دم دارد، مهر دیگر چه شکلی است، دوتا ردیف دم دارد دوتا ردیف بال دارد سر هم ندارد، سرش کنده شده از آن لوحی که بوده، دوتا ردیف دارد این بال، این ادعایی که می گویی این سه ردیف بال ها یعنی گفتار نیک پندار نیک، کردار نیک، این سه ردیف دم یعنی گفتار بد پندار بد، کردار بد، دم دارد می شود دوتا، دار می شود یکی ، بالها می شود دو ردیف می شود سه ردیف، می شود چهار ردیف، آثاری است در موزه ملی فرش دارد نگهداری می شود از فرشی که 250 سال پیش دست باف این مدل فروهر آنجامثلاً چهارتا بال دارد، این تصاویر مختلفی هم ارائه شده در ایران باستان هم، شما فلسفه بافی کردید، حالا یک زمانی می گویید یک کار ذوقی ما آمدیم انجام دادیم دیگر، حالا خیلی اشکال ندارد، باشد کارتان ذوقی بیایید بگویید این گفتار نیک کردار نیک، پندار نیک، که در کتاب مان می گذاریم می فروشیم، این را ما حمل کردیم بر یک نماد ایران و باستان، ولی نمی توانید بیایید بگویید این نشان دهنده این است که پادشاهان هخامنشی لزوماً زرتشتی بودند، چون از این نماد استفاده کردند، این را شما دارید به اسم زرتشت استفاده می کنید، نه اینکه پادشاهان ایران و باستان و بخصوص دوره هخامنشیان از این نماد استفاده کرده باشند، یک سؤال از شما بپرسم؟ مگر نمی گویید این نماد فروهر نماد زرتشتی ها بوده است، حالا یا نماد اهورا مزدا بوده یا نماد خود فروهر بوده، کدام حکومت بیشتر از دوره ساسانی ها و حکومت ساسانی ها به بحث زرتشتیگری بها داد؟  خب شما آثاری که از دوره ساسانیان دارید چقدر فروهر در آن استفاده شده، کجای کارشان است، این نماد فروهر، تو راخدا بنشینید یک مقدار راجع به بعضی از مسائل بعضی از ادعاها تأمل بکنید، ما به شما می آییم اینجا کتاب نشان می دهیم سند نشان می دهیم، خب خودتان هم یک مقدار تأمل کنید عزیزان زرتشتی، به خدا ماهم زحمت می کشیم بعضی از مطالب را می خواهیم بیایید به شما بگوییم واقعاً وقت می گیرد، چون می دانید بسیاری از این کتاب ها هنوز پالایش نشده است، دانه دانه می نشینیم اینها را می خوانیم، چندین بار بعضی  وقت ها فیش برداری می کنیم و اینها ، تا بخواهیم یک موضوعی را شسته و رفته به شما تقدیم بکنیم، خب هدف ما این است که واقعاً یک تلنگر علمی باشد نسبت به شما، یک تلنگری باشد نسبت به کسانی که ممکن است تحت تأثیر بعضی از تبلیغت قرار بگیرند، وقتی ما سه تا سؤال را هر برنامه آمدیم اینجا تکرار کردیم و پرسیدیم، زرتشت که بود، کجا بود، کی زندگی می کرد، به خاطر این است که جلوی بعضی از ادعاها گرفته بشود، خب این تا اینجای کار.

آیا موبد دیگری است نسبت به این مسئله تصریح کرده باشد؟ بله دوست عزیز و بزرگوار ما که استاد فن در بحث ایران و باستان و زرتشتیان هستند جناب آقای موحد فاطمی، ایشان سایتی را دارند، سایت راه راستی، و خب نامه نگاری هایی را با موبدان عزیز زرتشتی داشته است، و مباحثی را داشته است، سایت خوبی هم هست، خواستید مراجعه بفرمایید، مطلبی را آمده است از جناب آقای موبد مهران غیبی،که ایشان سال 1395 از دنیا رفتند، یادداشتی را در اختیار ایشان قرار داده ، ایشان یادداشت را در سایتاشان آوردند اگر من استنادهای دیگری مثل حرف آقای موبد کورش نیکنام را نیاورده بودم، حرف آقای دکتر منوچهر منوچهر پور را نیاورده بودم، و مستندات دیگر را به شما نشان نداده بودم فقط استناد کرده بودم به این می توانستید بیایید بگوید که خب اینکه دیگر به هرحالا جناب آقای موحد فاطمی دارد از ایشان نقل می کند، ولی شما اگر خواستید این را در نظر نگیرید همین قبلی ها را ببینید، منتهی این را می خواهم بخوانم برای کسانی که دنبال این هستند ببینند واقعیت در باره این نماد چه بوده است، چون من به آقای موحد فاطمی اطمینان دارم، ایشان را آدم صادقی می دانم بسیاری از بینندگان ما هم این‌چنین هستند، در کنار استناداتی که آوردم دارم این قول را ضمیمه می کنم، یادداشتی که ایشان در اختیار موحد فاطمی و سایت راه راست قرار داده است سال 98، هم منتشر کردند،

«این نگاره»،

سایت راه راستی، دی ۲۷, ۱۳۹۸، فروهر, مهران غیبی،

یعنی همان معروف فروهر است،

«که نام فروهر شناخته می شود از دیدگاه تاریخی داستانی دارد که شاید هیچ ربطی به دین زرتشتی نداشته باشد.

شرق شناسان اروپایی که چند سده پیش به ایران آمدند؛ این نگاره را «اهورامزدا» خواندند. هنوز هم در کتابهای ایشان این نگاره با نام اهورامزدا شناخته می شود».

راست هم می گوید واقعاً، کتاب پرفسور هاید ماریکوخ همینطوری بود.

«انجمن موبدان با گزیدن این شکل، بخصوص از این نگاره آن را «فروهر» نامیدند تا از تهمت شکل قایل شدن برای اهورامزدا پاک شوند»

انجمن موبدان نگاه کرد، گفت اگر اهورا مزدا این باشد که این جسمانیت دادن به اهورا مزدا است، ما اهورا مزدا را جسم نمی دانیم، پس چه بگوییم؟ فروهر، در حالی که جناب آقای دکتر منوچهر منوچهر پور گفته پارسیان هند این کار را کردند،

«هیچ سند تاریخی در هیچ کجا نیست که نشان دهد هخامنشیان با چه نامی و چه مفهومی از این نگاره بهره برده اند؛ به جز مجموعه پارسه (پرسپولیس = تخت جمشید) در هیچ کدام از آثار باستانی بجا مانده به‌ویژه آتشکده ها، این نگاره دیده نشده است»

البته در بیستون هم هست این نگاره، ولی ایشان می گوید در هیچ کدام از آتشکده ها هم این همچین نمادی استفاده نمی شد، یعنی نماد زرتشتی نبوده همچین چیزی،

«در هیچ منبع دینی زرتشتی هم از این نگاره یادی نگردیده است ولی مفهوم فروهر و پیامهایی که برای این نگاره بیان شده همگی از آموزشهای ریشه دار دین زرتشتی است»

این نگاره، نگارۀ آیین زرتشت نیست، ولی یک سری آموزه های زرتشت را حمل کردند بر این نگاره،

«به هر روی این نام و این مفهوم هایی که امروزه بکار برده می شود، اختراع و ابداع موبدان چند سده پیش است. از آنجا که هر دسته و گروهی چه اجتماعی، چه دینی و چه سیاسی این حق را دارد که نام و نشان و نگاره (آرم) برای خود برگزیند، جامعه زرتشتیان امروزی هم این نگاره را با این مفهوم‌ها برای خود برگزیده است»

خیلی صریح، شفاف چند نفر از عزیزان زرتشتی گفتند آقا این نگاره ربطی به اعتقاد زرتشتی نداشته است، حالا بعنوان یک نماد که در ایران بوده حک شده است برخی جاها آوردیم گفتیم، این بالش به این معنا است، دمش به این معنا است، پایه اش به این معنا است، این پیرمرد به این معنا است و حلقه در دستش به این معنا است، انتخاب کردیم برای خودمان، چه مدتی است؟ در سده اخیر به گفته موبد نیکنام.

می دانم تعجب می کنید دیگر، یعنی یک سری چیزها این‌قدر معروف شده است فکر می کنیم از بدیهیات است ولی می بینیم نه این چنین نیست، می خواهم نکته ای را عرض کنم خدمت تان، در مورد این موضوع که این نگاره فروهر یا اهورا مزدا ربطی به تفکرات زرتشتی ندارد و بعداً نام گذاری شده و یک سری مزایا بر آن حمل شده، من اینجا آمدم از پرفسور هاید ماریکوخ، چون حالا آقای پرویز رجبی مترجم کتاب شان هستند باستان گرای خیلی صفت و خستی است آقای پرویز رجبی، و تصویری که عبارت ترجمه شده بود از ایشان را آوردم و حرف هایی که مستند بر الواح تخت جمشید بود، یا از دکتر منوچهر منوچهر پور برایتان آوردم، انتشارات فروهر هم چاپ کرده است این کتاب را به چاپ پنجم هم رسیده است، برای انتشار تفکرات و اعتقادات زرتشتی، یا از کتاب جناب آقای موبد کورش نیکنام برایتان آوردم که چهره سرشناسی است آخرین مترجم بخش گاتاهای اوستا است، عزیزان زرتشتی خوب ایشان را می شناسند، یا از کتاب دکتر موبد خورشیدیان برایتان آوردم رئیس انجمن موبدان تهران، یا از کتاب برگردان آقای جلیل دوستخواه برایتان مطلب آوردم، کتاب های دیگری هم بود مثلاً آقای جهانگیر اوشیدری یک سری مطلب دارد در مورد اجزای فروهر و موضوعاتی مطرح کردند و نمی خواهم فرصت گرفته بشود همین اندازه کفایت می کند، اما بدانید که مستشرقین هم نسبت به این موضوع تصریح کردن که نماد فروهر ربطی به اعتقادات زرتشتی ها ندارد، گروه پژوهشی آرتا من دیدم زحمت کشیدند اقوال را جمع کردند از مستشرقین، خواستید آنجا مراجعه بفرمایید و آنها را ببینید، سعی من بر این بود آن مطالبی که گفته نشده کمتر گفته شده را برایتان اینجا مطرح بکنم و از خود زرتشتی ها و باستان گراها برایتان به هر حال این مستنداتش را آورده باشم.

هنوز عزیز موبد زرتشتی با ما تماس نگرفته است، حتی مبلغ زرتشتی هم با ما تماس نگرفته و ما منتظر هستیم واقعاً بعضی وقت ها متوجه می شویم شما، بی تابی می کنیم برای اینکه یک عزیز زرتشتی بیاید به سؤالات ما پاسخ بدهد.

تکرار می کنم نکتۀ را که وسط صحبتم عرض کردم، بعضی از عزیزان بجای اینکه بخواهند لاوی کنند بروند اشخاص مختلف را ببینند گروه های مختلف را ببینند که در مورد این برنامه یک فکری بکنند ما در این برنامه توهین نمی کنیم، روال کار هم همین خواهد بود همین روال را ادامه می دهیم خیالتان راحت باشد یعنی زره ای از این روال کوتاه نخواهیم آمد، کار اشتباهی نکردیم که ما بخواهیم تغیرش بدهیم، همین کتاب های عزیزان زرتشتی است می خوانیم، استنادات خودمان را مشخص می کنیم سندهایش را مشخص می کنیم بحث علمی مطرح می کنیم و به شما هم فرصت می دهیم که اگر پاسخی نسبت به سؤالات و ابهامات ما دارید بیایید پاسخگو باشید اگر عزیزی هم بود و خودش را در این حد می دید که مناظره علمی بخواهد ورود پیدا بکند، بحث مناظره علمی در این زمینه داشته باشیم که زمان ها بصورت مساوی تقسیم بشود و اینها حرفی در این زمینه نداریم، موضوع و شرایط کاملاً مشخص بشود از همان ابتدای برنامه ما این دعوت هایمان را انجام دادیم؛ اما اینکه در برنامه تشریف نمی آورید از آن وقتی که می گذارید می روید پیش امام جمعه می خواهید یک کاری بکند جلوی برنامه را بگیرید، یک زره از آن وقت بزنید یک هفته امتحان کنید بیایید در برنامه ببینید شاید یک جوابی خودتان داشتید دیگر، یک کاری کردید با ما که ما دیگر نتوانیم اصلاً برنامه را ادامه بدهیم، فکر می کنم بهتر باشد معقول تر است، مگر اینکه شما بگویید که هیچ پاسخی نسبت به این سؤالات وجود ندارد و بهترین را این است که اصلاً ورود پیدا نکنیم که بخواهیم پاسخ بدهیم، فکر می کنم این گزینه به ذهن شما رسیده.

یک مسئله دیگر در مورد این نماد فروهر، پنبه این مسئله را هم که دیگر کامل بخواهیم بزنیم این است که آیا این نماد آریایی ها بوده است یا نبوده است؟ دقت بفرمایید، زرشتی ها دشمن آریایی ها بودند مستنداتش را ما خدمت شما قبلاً نشان دادیم، چه دشمنی؟ دشمنی قلبی؟ فحاشی می کردند، نه کشت و کشتار را انداختند با آریایی ها دیدی بعضی ها می روند شعار می دهند ما آریایی هستیم عرب نمی پرستیم شما اگر آریایی باشی امثال زرتشت و تیمی که داشت، قبلاً در مورد این تیم توضیح دادم، تیم نظامی شان چه بودند، دشمن شما بودند و سعی در این داشتند شما را زا بین ببرند چون تفکرات زرتشتی را آریایی ها نمی پذیرفتند، جالب است آریایی نمی پذیرفتند؟ بله، بر اساس گفته چه کسی ؟ بر اساس گفته خود زرتشتی ها، آریایی ها تفکرات زرتشتی ها را نمی پذیرفتد، زرتشتی ها گفتند بروید اینها را از بین ببرید، دارید از کجا می گویید همچین حرفی را این ادعا خیلی ادعای سنگینی است، من از کتاب «دکتر جهانگیر اوشیدری» صفحه 223، می خواهم برایتان یک گروهی را نشان بدهم ببینید اینها چه کسانی بودند و با آنها چکار کردند، کتاب «دانشنامه مزدیسنان» دانشنامه ای که برای معرفی تفکرات زرتشتی است، با این برگه اندیشه نیک گفتار نیک پندار نیک هم نشان بدهیم، واژه نامه توضیحی آئین زرتشت، یک واژه هایی را آوردند توضیح دادند، چاپ 6، صفحه 223، در مورد یک گروهی صحبت می کند تحت عنوان تورانیان، تورانیان چه کسانی بودند؟

«تورانیان آریایی نژاد بوده»

دانشنامه مزدیسنان، جهانگیر اوشیدری، چاپ 6، ص 223

اینها هم آریایی نژاد بودند بعد گفته

بعدها که ایرانیان از آشو زرتشت دین یکتا پذیرفتند بیش از پیش آتش کینه تورانیان که به دین قدیم خود باقی مانده بودند شعله ور گردید آریایی ها عصبانی از دست زرتشت مشکل داشتند با هم دیگر، خب به همینجا ختم می شود؟ نه صفحه شماره 224، می گوید که

«از اوستا و کتب دینی بر می‌آید که ایرانیان و تورانیا از یک نژاد بودند،»

دانشنامه مزدیسنان، جهانگیر اوشیدری، چاپ 6، ص 224

ایرانیان و تورانیان از یک نژاد بودند آریایی بودند، بعد اینجا چندتا گروه را آورده یکی از آنها توران است، آنها چه کسانی بودند؟

مانند خود ایران از مرز و بوم آریایی بودند،

آریایی های ساکن ایران هم بودند، اقوام آریایی ساکن ایران، چه کسانی؟ تورانیان، خب این چه ربطی داشته به اینکه زرتشتی ها دشمن هستند با تورانی ها؟ ارتباطش این است، قبلاً البته توضیح داده بودم درگیری ها را، چه درگیری هایی بین زرتشتی ها و آریایی ها رخ داده بود، اما امشب می خواهم به شما سند جدیدی را در مورد این درگیری ها نشان بدهم، کتاب« بدانیم و سربلند باشیم» که زرتشتی ها منتشر کردند برای تفکرات زرتشتی، فشرده ای از آموزش های دین زرتشت، دکتر منوچهر منوچهر پور، تورانیان چه کسانی بودند، مشکل داشتند زرتشتی ها با تورانیان، تورانی ها آریایی ها بودند، خب چه اتفاقاتی افتاده بود اینجا؟

زرتشت و تورانیان، در پیش گفتیم که زرتشت برای بهبود وضع اجتماع مردم را به شهر نشینی و کشاورزی تشویق می نمود از این رو به بیابان گردانی که جز گله داری و در موارد اضطراری غارتگری

آریایی ها چه کسانی بودند؟ بیابان گرد بودند و یکجاهایی می آمدند غارتگری، راه زن بودند، برویم معرفی آریایی ها را ببینیم،

در پیش گفتیم که زرتشت برای بهبود وضع اجتماع مردم را به شهر نشینی و کشاورزی تشویق می نمود از این رو به بیابان گردانی که جز گله داری کاری نداشتند با مخالفان زرتشت همگام گردیدند، در میان این مردم از تورانیان باید نام برد،

می گوید اینها یک گروهی بودند که شهرنشینی را نمی  پذیرفتند، گله دار بودند، یک گروه شان با زرتشتی ها مخالفت می کردند، چه کسانی بودند اینها ؟ تورانیان بودند، تورانی ها آریایی ها هستند،

در میان این گروه مردم از تورانیان باید بنام برد که برای شهرنشینان بلای بزرگی به شمار می رفتند،

اصلاً آریایی شده بودند بلای جان این شهرنشینان که زرتشت می گفت شهر نشین بشوید.

و با تهدید بسیار شاه گشتاسب را مجبور به پرداخت خراج سالیانه نمودند، ولی زرتشت

گفته بود باید خراج سالیانه بدهیم، گفته بودند شما آریایی هستید، مگر اینها ایرانی نبودند؟ چرا، شما چون زرتشتی نشدی باید خراج بدهی، چه کسانی؟

آیا کسی که حاکم است می‌آید به محکوم می گوید که بیا خراج پرداخت بکن، یا محکومین به حاکمی می گویند

ببینید گزارش تاریخی راچطور نقل کرده، می گفت اینها به گشتاسب می گفتند باید بیایی خراج بدهی، می شوند همچین چیزی، مشخص است مسئله چه بوده، ما قبلاً هم صحبت کردمی جلوتر هم برویم آینده شمایک موضوع را بصورت متمرکز روی این مسئله بحث بکنیم، که اصلاً رابه این زرتشتی ها و تورانیان به چه شکلی بوده، توضیح دادم ولی شاید در آینده مثل همین فروهر که قبلاً گفته بودم شاید یک جلسه به آن بپردازم، الآن به آن متمرکز بفرمایید،

ولی زرتشت پرداخت خراج را ناستوده دانست و گشتاسب را از پرداختن باز داشت

چه بود قضیه، گشتاسب نبود که از آریایی ها خراج می خواست، آریایی ها بودند که از گشتاسب خراج می خواستند، بعد زرتشت گفت نه خیر تو چرا خراج پرداخت بکنی به اینها،

از این رو دشمنی تورانیان و ایرانیان گسترده گشت، و بین این دو گروه جنگ هایی در گرفت که شرح رشادت اسفندیار پسر شاه گشتاسب در این نبردها تشکیل  دهنده بخشی از اشعار حماسی شاهنامه، است،

این دوتا گروه باهم درگیر شدند اینکه می گوید رشادت اسفندیار، با چه کسی جنگید اسفندیار با رستم، رشادت های گشتاسب، گشتاسبی ها آمدند با چه چیزی جنگیدند؟ با آریایی ها جنگیدند، چه بلایی سر همدیگر آوردند رستم چکارشان کرد، توضیح دادند، جهانگیر اوشیدری توضیح داده بود، می گوید اصلاً بین آریایی ها و زرتشتی ها جنگ عجیب و غریبی رخ داد، که حماسه اش در شاهنامه آمده زرتشت نیست، آخر عاقبت زرتشت چه شد بعضی ها سؤال می پرسند می گویند زرتشت چه شد؟ چطوری از دنیا رفت، ببینید بر اساست کتاب «بدانیم و سربلند باشیم» دکتر منوچهر منوچهر پور است، که زرتشتی ها چاپ کردند

 برای گسترش تفکرات زرتشتی و معرفی زرتشتی گری، صفحه 35، اینکه زرتشیتی ها درگیر شدند با آریایی ها

زرتشت نیز در یک از همین جنگ ها و هنگامی که در یکی از آتشکده ها با بزرگانی قوم به گفت و گو نشسته بود به دست توربراتور به شهادت رسید

بدانیم و سربلند باشیم، منوچهر منوچهر پور، ص 35

شهید هم شدند ایشان درگیر حالا گزارش ها در مورد ایشان یک مقدار متفاوت هم هست، اتفاقاً اصلاً خانم ژاله آموزگار اصلاً یک چیز داشتند من می دیدم در آثارشان، حالا گفتار ایشان را داریم نقل می کنیم، و به این ترتیب دفتر زندگی 77 ساله  پیامبری بزرگ بسته شد، حالا بعضی از زرتشتی ها می گویند پیامبر نبوده، از جمله آقای کورش نیکنام

در حالی که پیام اندیشه اش تا به امروز پابر جا هست.

خب چه شد زرتشت کشته شد؟ هیچ چیز ، با آریایی ها درگیر شدند آریایی ها هم رفتند زرتشت را از بیین بردند، اصلاً کار به قضایای ناموسی کشده شده بود، مستنداتی را داریم که اینها نوامیس همدیگر را می بردند، به اسارت، حمله می کردند به همدیگر.

کتاب دانشنامه مزدیسنا، جهانگیر اوشیدری را اسکنش را ببینید، ایشان می‌آید در صفحه شماره 295، می گوید

رستم پهلوان نامدار ایرانی بود، اسفندیار پسر کی گشتاسب

کتاب دانشنامه مزدیسنا، جهانگیر اوشیدری، ص 295

گفته بود که شرح دلاوری ها و اینها در شاهنامه آمده از درگیری زرتشتی ها با آریایی ها، ببینید چکار کردند، صفحه شماره 107،

اسفندیار پسر کی گشتاسب، بنابه شاهنامه رستم به دستور سیمرغ تیری از چوبی گز به دو چشم وی زد و هلاکش کرد، وی در گسترش دین زرتشتی سهم بسزایی داشت

کتاب دانشنامه مزدیسنا، جهانگیر اوشیدری، ص 107

کسی که در گسترش دین زرتشتی سهم بسزایی داشت، آقای رستم پهلوان ایران زمین چشم هایش را در آورد، بعد افتخار هم می کنند به این جنگ ها، یک طرف قضیه را بگیرید، یا تو ایران هستی پهلوان ایرانی ات رستم بوده، یا زرتشتی  هستی گشتاسب و این تیم زرتشت را شما باید در نظر بگیرید، اینها باهم جنگیدند همدیگر را کشتند، می گوید رشادت ها دو طرف، این او را کشت، او هم این را زد کور کرد، همدیگر را از بین بردند، چه رشادتی، یک مقدار تحمل بفرمایید، مثل بعضی از این وهابی ها نشوید که از جنگ های صدر اسلام می گویند، قاتل و مقتول را، منازعه رخ داده چند هزار نفر با هم درگیر شدند، همدیگر را کشتند، اینها هردو خوب بودند رشادت بوده که داشتند، مثل آنها نشوید دیگر، عزیزان زرتشتی، آنها اسماً مسلمان هم هستند شهادتین هم می گویند، ولی من به شما می گویم شما زرتشتیان حداقل مثل آنها نباشید تکلیف خودتان را مشخص کنید، با پهلوانان ایران زمین و اسطوره‌های ایران زمین می خواهید باشد،با آریایی ها می خواهید باشید یا زرتشتی ها، کدام را می  خواهید انتخاب کنید.

برویم سراغ تماس ها، جناب آقای شادفر سلام علیکم و رحمة الله

بیننده:

سلام و شب بخیر خدمت استاد عزیز، من حقیقتاً استاد درواقع تماس گرفتم گفتم من را بگذارید آخرین اگر هم نشد مهم نیست، دوستانی که می خواهند تماس بگیرند، مبلغین زرتشتین اینها باشند، ظاهراً یک ترسی گرفته  شان متأسفانه اصلاً، نمی دانم چه اتفاقی افتاده حقیقتاً

استاد حسینی:

جناب آقای شادفر عزیز، یک نکته، شما عضو محققین گروه پژوهشی آرتا هستید دیگر درست است؟

بیننده:

بله

استاد حسینی:

من نگاه می کردم که ببینم چه عزیزانی کار کردند در این بحث نماد فروهر دیدم که گروه پژوهشی شما زحمت کشید در بحث مستشرقین خوب کار کرده بود، یعنی اقوال مستشرقین را خوب آورده بود در این زمینه ولی ما در برنامه سعی می کنیم روی مطالب مستشرقین بعنوان مبنا حرکت نکنیم، یعنی بعنوان زمینه و اینها از آن استفاده بکنیم، و ممنون هستم از شما، بینندگان عزیز را هم دعوت می کنم اگر خواستند می توانند تشریف ببرند کانال تلگرامی گروه پژوهشی آرتا، پژوهش هایشان را ببینند، پژوهش های خوبی را دارند آنجا انجام می دهند، عزیزان آنجا خیلی دارند زحمت می کشند، اقا ما چکار کنیم موبد زرتشتی تشریف بیاورد روی خط، آقای شادفر

بیننده:

حالا به آن هم می رسیم استاد من می خواستم یک نکته ای را بگویم در مورد فروهر، بقول شما چیزی است که خودشان هم نمی دانند، حقیقتاً این فروهر را باید چطوری توصیف کنند، اما خیلی خوشبینانه بیایم در نظر بگیریم بگوییم روح، مثلاً بگوییم روح مردگان، بگوییم روح اموات، فرض کنیم، که مثلاً اینطور تصوری داشتند، که روح اموات می‌آید به آن می گفتند فروهر، فرض کنیم با خیلی اجمال اینطوری توصیف کنیم، اما در اوستا استاد یک نکته ای هست که حقیقتاً در کنار سایر منابع که قرار می دهید اصلاً تصویری که از اهورا مزدا زرتشتیان تصور  می کنند جسمانی است کامل، استاد اوستای جلیل دوستخواه صفحه 442،را اگر محبت کنید، بند 80، می گوید:

فروشی اهورا مزدا را می ستاییم

اوستا، جلیل دوستخواه، ص 442، بند 80، یشت 13

یعنی مثل چی؟ مثلاً بگوییم روح اهورا مزدا را می ستایم، این تعبیر را بکار ببری، البته یشت13 هست،

استاد حسینی:

بله متوجه شدم اگر این را بمعنای روح بگیریم، بله ملاحظه بفرمایید اوستای جناب آقای جلیل دوستخواه، البته اینجا شد صفحه 422،

بیننده:

بله الآن مشخص است آقای حسنی، من تصویر ندارم،

استاد حسینی:

بله مشخص است

بیننده:

فروشی اهورا مزدا را می ستاییم، یعنی واقعاً تصوری که زرتشتیان از اهورا مزدا دارند یا در کتاب های شان هست، اصلاً می گویند روح دارد، جسمانی است روح دارد،

استاد حسینی:

مرکب است دیگر، حداقل می شود مرکب است،

بیننده:

بله، حتی آثار باستانی مثلاً ساسانیان که می دانیم قطعاً زرتشتی هستند رانگاه کینم، می بینیم که برای اهورا مزدا مثلاً یک پیرمردی است سوار اسب است، پیرمردی است دارد قدم می زند، پیرمردی است عصا دستش است، به شکل های مختلفی اهورا مزدا را حتی تصویر برایش قرار دادند در زمان ساسانیان، لذا واقعاً این تصویری که می خواهند بگویند، حالا آن تصویر یکتا پرستی که وجود داشته آن مفاهیم مجردی که ما از الله می خواهیم در نظر بگیریم حقیقتاً در آیین زرتشت وجود ندارد.

استاد حسینی:

جناب آقا شادفر شما فکر می کنم دیدگاه پژوهشگران شمادر مجموعه آرتا این است که این نماد فروهر کلاً از نماد جاهای دیگر مثل مصر  و عاشوری ها و تمدن بین النهرین و جاهای دیگر گرفته شده، شما همچین اعتقادی دارید؟ چون من در این زمینه ورود پیدا نکردم.

بیننده:

ببینید استاد داستان ازاین شکل است که نام اهورا مزدا، قدیمی ترین سندی که ما از او داریم از زمان داریوش هخامنشی است، یعنی از قبل تر از داریوش ماهیچ اسمی به اسم اهورا مزدا در ایران نداریم، حالا اهورا مزدا فروهر هرچه که بگوییم، هیچ اسمی نداریم

استاد حسینی:

آن هم ظاهراً برعکس است، مزدا اهوره است، درست است؟

بیننده:

در کتیبه های داریوش یک تفاوت بنیادی که اینجا وجود دارد، تفاوت گاتها با کتیبه های شاهان هخامنشی است، در کتیبه های شاهان هخامنشی مرتب آمده اهورا مزدا، اما در گاتها شاید اهورا مزدا یا نیامده یا یک بار آمده، همه اش آمده مزداهورا، یا مزدای خالی یا اهورا خالی، یعنی تفاوت های بنیادین وجود دارد دوستانی که دنبال زرتشتی بودن هخامنشیان هستند، گاتها را بگذارند، گاتهایی که واقعاً، همین آقای جلیل دوستخواه، بروند نگاه کنند آقای جلیلی دوستخواه می گوید در گاتها، به نظر ایشان حالا بعضی ها نظر دیگری دارند، ایشان می گوید در گاتها یک بار هم واژه اهورا مزدا نیامده، ولی کتیبه داریوش و خشایار را بروند نگاه کنند، شاید صد بار دویست بار سیصد بار، گفته اهورا مزدا، این یک تفاوت بنیادین و نوشتاری داریم، یک جا قشنگ گفته اهورا مزداف یک جا آمده مزدااهورا، یا مزدای خالی، یااهورای خالی، یعنی یکی از دلایلی که ما حتی زرتشتی  بودن هخامنشیان را رد می کنیم، همین تفاوت های بنیادین است، خیلی است یک نفر بگوید الله، یک نفر بیاید برعکس این را بگوید.

استاد حسینی:

بله، حالا این نکته راجناب آقای دکتر محمد معین هم یک مطلبی را مطرح کردند در کتاب مزده یسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی، دانشگاه تهران هم چاپ کرده، سال 1326، صفحه 155، حالا من بحث اهورا مزدا را هنوز ورود پیدا نکردم، ولی فقط نقل قول می کنم از ایشان در خصوص سخنی که شما فرمودید،

«باید دانست که افزودن مزدا به اهوره با بسیار مقدم بر عهد زرتشت صورت گرفته باشد، سنگ نوشته ها صریحاً آن را تأیید می کنند، ولی به هیچ وقت وجه نمی رسانند این اهورا مزدا که خدای مشترک همه ایرانیان بود در نظر هخامنشیان مانند اهورا مزدای زرتشت تجلی می کرده، پس نمی توان استنتاج کرده که دین رسمی پادشاهان هخامنشی زرتشتی بوده

مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، 1326، ص 155

یعنی حتی از این واژه استفاده کرده باشند هم براساس گفته ایشان نمی شود گفت که پادشاهان هخامنشی زرتشتی بوده

بیننده:

بله، من برگردم سر سؤال شما استاد، بحث این اهورا مزدا گفتیم قدیمی ترین سندش همین کتیبه های شاهان هخامنشی است، اسم اهورا مزدا بقول شما قبل از زرتشت وجود داشت در بین آریایی ها، زمان داریوش، داریوش وقتی می‌آید بین النهرین را می گیرد مصر را می گیرد می بیند اینها برای خدایان شان تصویر قرار دادند، می‌آید و برای اهورا مزدا که نامش ایرانی  بوده یک تصویر بین النهرینی یا مصری می آورد و اینجا کپی می کند، یعنی این نماد اهورا مزدا اسمش ایرانی است، بالاخره خدای اهورا مزدا بین آریایی ها وجود داشته اما نمادی که اینجا اقتباس شده برای این هم سند بقول شما بسیار زیاد است، مستشرقین معروفی مثل خانم مری بوی، مثل آقای هرت بل، خیلی افرادی که باستان شناس و زرتشتی پژو هستند همه ازعان می کنند که این نماد به هیچ عنوان نماد اهورا مزدا یا فروهر نیست، بلکه اسمش ایرانی بوده ولی داریوش آمده آن چیز ها را که دیده یک کپی از آن برای خدای ایرانی در کنار سایر خدایان قرار داده،

استاد حسینی:

بله این هم نظر جناب آقای شادفر در این خصوص بود و مستشرق را من نخواندم حالا تصاویرش را داشتم از کتاب هایشان ولی به همین ها خواستیم بسنده بکنیم امشب در این برنامه و یک نکته را من آخرش فکر کنم دیگر تماس دیگری را نرسیم بگیریم، اتاق فرمان موبد نیامده هنوز؟

بیننده:

من که 8 سال است در فضای مجازی هستیم حقیقتاً خودشان می دانند نمی آیند مثلاً آقای نیکنام عزیز کسی است که در تلگرام من توجه کردم 24 ساعت فعال است، یعنی شما هر موقع سؤالی بپرسید آنلاین پاسخ می دهد، در فضای لایو اینستاگرام با مؤسسات و گروه های مختلف مرتب دارد لایو برگزار می کند، یا موبدان دیگر، اینطور نیست بگوییم نیستند، می گوییم هستند، ولی عوت به پرسش و پاسخ غیر زرتشتی را هم به حدی قبول نمی کنند، می گوییم بیایید مؤسسه ای آقایان زرتشتی چهارتا سؤال در مورد زرتشتی ها دارد آن را هم نمی آیند، من برداشت خودم این است خودشان می دانند که بیایند خدمت شما گیر می افتند،

استاد حسینی:

راهی به نظرتان نمی رسد؟

بیننده:

من که در این چند سال هیچ راهی پیدا نکردم، مگر اینکه خیلی با آنها هماهنگ کنیم که آنها با ما هماهنگ کنند که این سؤالات را بپرسید این سؤال ها را نپرسید که شاید آمدند و بحث کردند،

استاد یزدانی:

امیدواریم، حالا من شاید از خود آقای موبد نیکنام هم درخواست بکنم، در برنامه درخواست کردیم، ولی اینکه به ایشان مستقیم بگوییم بیاید تا الآن این کار را نکردیم، گفتم منجر به آزار و اذیت ایشان نشویم با این درخواستی که داریم انجام می دهیم الآن هم یک لحظه باز کردم، پروفایل ایشان را و چون داشم آیدی ایشان را و شماره شان را، ولی حالا صبر می کنیم اگر خواستند تشریف بیاورند، بسیار ممنون هستم از شما جناب آقای شادفر عزیز، خدا ان شاء الله خیر بدهد به شما موفق باشید خدا نگهدار شما، باشد.

عزیزان ما آنچه که درایم می گوییم سعی می کنیم واقعیت هایی را بگوییم که دارد خلاف آنها گفته می شود برای اینکه تشویق بکنند اعتقادات جوان ها را تغیر بدهند، ما هم اینجا عملاً مجبور هستیم در مقابل این کتاب ها، همه این کتاب ها در ایران چاپ شده، ما داریم می گوییم این ادعا را مطرح کردی جوابش را از یک کتاب دیگر خودتان دارید می دهید، هیچ اشکالی هم ندارد، هدف ما این است و ان شاء الله که شما بروید درخواست کنید، از زرتشتی ها از مبلغین زرتشتی از موبدان که بخواهند تشریف بیاورند، پیام فرستادید برای ما منتهی سؤال خاصی در پیام تان نسیت که من بخواهم به آن بپردازم، و سؤال نیست در پیام تان فقط یکسری درخواست ها بوده من ممنون می  شوم ازاینکه پیام می فرستید برای ما ، پیام های شما را ما می بینیم اتاق فرمان زحمت می کشند برای ما  می فرستند، حتی خارج از برنامه من دیدم که عزیزانی که در استودیو هستند زحمت را آنها می کشند و شما ما را دارید می بینید، برای من پیام های شما را فرستادند به خط شخصی و دیده ام، و مد نظر هم قرار می دهم، توصیه پیشنهاد یا انتقادی اگر داشتید با ما در میان بگذارید، سی امین قسمت از برنامه تاریخ بدون روتوش بود همچنان ندیدیم که موبد عزیزی تشریف بیاورد، همچنان کسی به سؤالات ما پاسخ نداده، همچنان ما داریم سؤال می پرسیم و بدانیم همچنان این روال را ادامه می دهیم ما در این قضیه، چون قضیه ای است که فکر کردمی چکار می کنیم، فکر کردیم چگونه باید رفتار بکینم، و سنجیده سعی می کنیم عمل بکنیم، کوتاه نمی آییم، همین روال را ادامه خواهیم داد، از مباحث زرتشتی گری گرفته تا نقد دیگران، اگر شما عزیزان تشریف نیاورید، آرشیو شدن این برنامه ها هم به ضرر شما خواهد شد، بعدها هم اگر بخواهید بیایید دیگر شاید نتواند جبران بکند، این سی هفته، سی قسمت برنامه ما را که از شما استدعا کردیم خواهش کردیم زرتشتی ها بیایید جواب بدهیم، دیگر من چه باید بگویم در این برنامه، هم در فضای مجازی دارد برنامه ما پخش می شود از سایت ولیعصر پخش می شود، در فضای ماهواره ای دارد پخش می شود این برنامه ما، دارند می بینند عکس العمل نشان می دهند فحاشی می کنند ولی نمی آیند جواب بدهند، خب من باید چکار کنم که شما بیایید جواب بدهید، چکار بکنم که من یک طرفه اینجا صحبت نکنم، شما بگویید بینندگان عزیز راهش چیست که عزیزان زرتشتی که دارند الآن تبلیغ می کنند تفکرات خودشان را بر علیه اسلام در فضای مجازی بجای اینکه فقط با کامنت ها بشوند قهرمانان کامنتی کامنت بگذارند، بیایند در این برنامه صحبت بکنید، اگر بنا بر مناظره گذاشته شد شرایطش هم بود، آن زمان وقت هم کامل مساوی تقسیم خواهد شد، ولی اگر روی خط تشریف بیاورید سؤالات ما را الآن جواب بدهید دیگر، چه اشکالی دارد، ممنون هستم از شما، ممنون از همراهی تان، فقط یک سؤال که دقیقه آخر یک سؤال رسید که محل مرگ کورش کجا بودن و چطور پیکرش را به تخت جمشید انتقال دادند، محل مرگ کورش بر اساس آنچه که اولین کتاب تاریخی که به این مسئله پرداخته بوده است، یعنی «کتاب التواریخ» جناب آقای هردوت، اصلاً این منطقه نبوده است ،اصلاً در ایران و شیراز نبوده، بر اساس آنچه که استناد می شود گاهی به آن، کتابی «تحت عنوان سفرنامه فیثا غورث» که اصلاً فیثا غورث روحش هم بی خبر بوده که همچین کتابی قرار است نوشته بشود در موردش اسم کتاب سفرنامه فیثا غورث است، عزیزان زرتشتی می  آیند استناد می کنند می گویند، فیثاغورث در سفرنامه اش این را گفته، نه مقدمه کتاب را حداقل بخوانید، در کتاب سفرنامه فیثاغورث، حالا بگوییم باشد یم پذیریم از شما که این کتاب را خود آقای فیثاغورث نوشته، آنجا هم تصریح می کند می گوید اصلاً یک منطقه ای بود که هیچ شباهتی به شیراز هم  و منطقه نزدیک به شیراز و پاسارگاد ندارد که بگوییم کورش آنجا دفن شده، در آن کتاب اصلاً براساس متن همان سفرنامه فیثاغورث هم، آقای کورش در پاسارگاد دفن نشده است، حالا براساس چه دارند می گویند دفن شده دیگر آنها باید استناد و استدلالش را بیاورند ما که می گوییم اگر شما می گویید و مدعی هستید کورش زرتشتی بوده است، پس باید کورش در دخمه گذاشته بشود، نه در قبر گذاشته بشود، در جوابش چه می گویند، من خودم رفته بودم پاسارگاد از یکی از این کسانی که تبلیغ می کرد، و معرفی می کرد آنجا را ، رفتم پرسیدم گفتم زرتشتی بوده کورش، گفت بله زرتشتی بوده، که همان جا در پاسارگاد دوربین ما را ضبط کردند و ما را گفتند بیایید بگیرید ببرید و اینها تصاویرش هم هست، گفتم آقای کورش اگر زرتشتی بوده، زرتشتی ها مگر مثل مسلمان ها دفن می کنند، گفت نه، در دخمه می گذارند، گفتم اینجا مگر دخمه است؟ گفت در سقفش گذاشتند، کورش را گذاشتند در سقف اینجا،در سقف آن مقبره گذاشتند گفتم خب باز این دخمه نیست، ولی یک سؤال از کجا می گویید در سقفش گذاشتند، گفت جای بزرگی است آن سقف، گفتم مگر سنگ یک تکه نیست آن؟ گفت نه خب کورش را گذاشتند آنجا، گفتم خب می شود به من نشان بدهید آن روزنه ای که آنجا گذاشتند کجا است، بالاخره یک سنگ است، از کجا جسد را آنجا گذاشتند، چه کسی گفته این را؟ گفت ببینید شما چکاره  هستید، گفتم من تحقیق می کنم، در مورد ایران و باستان، خیلی به این چیزها ایراد نگیر دیگر چهارتا گردش گر دارند می آیند اینجا بعنوان کورش دارند اینجا را می بینند، یعنی خدا می داند، حالا من دقیق تعبیر را از ایشان نقل نکرده باشم، همین مکالمه ما بود با ایشان، بعنوان یک مبلغی که گذاشته بودند آنجا؛ خب اگر کسی فکر می کند ما اشتباه کردیم، ما که برنامه رفتیم در مورد نقد ادله دفن کورش در پاسارگاد، بیایید مطرح کنید، حالا می خواهید پاسارگاد یک نمادی از کورش است، این متفاوت می شود من اینجا در این مسئله ورود پیدا نکردم که بگوید آقا مثلاً یک میدانی بوده آن زمان،نماد کورش باشد، ولی قبر کورش سجده بکنی به آن قبر و بلند بشوی بروی قبر را زیارت بکنی و تبرک بجویی به آن سنگ های آن قبر و اینها، مستندات علمی ندارد، می گویید مستندات علمی دارد خب ما خدمت تان هستیم بیایید ارائه بدهید، ممنون هستم از همراهی تان بینندگان عزیز التماس دعا یا علی مدد خدا نگهدار.

«والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته»

 

 

 

 




تاریخ بدون روتوش>

شبکه ولی عصر تاریخ بدون روتوش سید محمد حسینی